-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

Latest News from Koocheh for 10/09/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سیمین/ رادیو کوچه

simin@koochehmail.com

     به خاطر دارم زمانی که سه چهارسال پیش هواپیمای تایلندی که حامل چند مسافر ایرانی نیز بود در فرودگاه شهر پوکت )یا فوکت) سقوط کرد و تعدادی از سرنشینانش جان باختند، خیلی‌ها بیشتر از آن که متاسف از مرگ چندتن از سرنشینان ایرانی آن باشند، نگران آن بودند که حالا چه سخنانی در مورد آنان گفته می‌شود به خاطر مقصد گردش‌گری که در آن بودند!      

    بله تایلند از دیر باز در میان مردم ما چندان مقصد خوش‌نامی به شمار نمی‌رود و همواره به عنوان یک مقصد گردش‌گری جذاب برای مردان از آن یاد می‌شود. اگر در میان دوستانت عنوان کنی که قصد سفر به تایلند را داری هرکدام با گوشه کنایه‌ای تو را از این سفر بر حذر می‌دارند و البته خیلی‌ها با شیطنت برایت  آرزوی سفری خوش می‌کنند. این مقصد در میان سفرهای خانوادگی جایگاه چندان با اهمیتی ندارد و کم‌تر مادر خانواده‌ای را می‌توانی متقاعد کنی که این کشور را برای گذراندن تعطیلات خانوادگی انتخاب کند. خوردن مهر تایلند در گذرنامه می‌تواند به نوعی بدی پیشینه به شمار رود و خلاصه نام بردن از آن می‌تواند شما را در شمار افراد خیلی خوش‌گذران که کمی هم سر و گوششان می‌جنبد، قرار دهد.

بهشتی برای مردان

    اما این یک سوی ماجراست و سوی دیگر نشان از آن دارد که ممنوعیت سفر به این کشور در دورانی نه چندان دور در گذشته، تابو بودن موضوع «سکس» در جامعه ما و در نتیجه جذاب‌تر شدن آن برای قشر عظیمی از جامعه و وجود جذابیت‌های متعدد این کشور در این زمینه، و البته کیفیت بالای خدمات در صنعت روبه رشد گردش‌گری این کشور، سبب شده تا تایلند به عنوان یکی از مهم‌ترین مقاصد گردش‌گری ایرانیان به ویژه مردان ایرانی به شمار بیایید تا آن‌جا که تعداد گردش‌گرانی ایرانی این کشور روز به روز بی‌نیاز به هیچ تبلیغی افزایش می‌یابد.

اما در مورد این دیدگاه نادرست که تایلند تنها «بهشتی برای مردان» است و نمی‌تواند مقصد مناسبی برای گردش‌گران با سن،جنس و سلیقه‌های گوناگون باشد، و لاجرم هر گردش‌گری که به این کشور قدم می‌گذارد در پی لذت‌طلبی و کام‌جویی است، پیش از این زیاد نوشته‌ام چرا که به نظر من این کشور نه تنها از نظر جاذبه‌های گوناگون فرهنگی، تاریخی، طبیعی و … جذابیت بسیاری دارد بلکه از جمله امن‌ترین مقصدها برای سفر خانواده‌ها و به ویژه زنان به شمار می‌رود و البته شما می‌توانید بیش‌تر با جذابیت‌های این کشور در برنامه‌ی «اینجا آسیاست» کاری از یکی از هم‌کاران خوب ما در رادیو کوچه آشنا شوید.

گردش‌گری جنسی (Sex Tourism)

اما از آن‌جا که از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد هر ساله بخش زیادی از گردش‌گران جهان با هدف بهره بردن از نوعی خاصی از گردش‌گری به تعدادی از کشورها سفر می‌کنند، من در این برنامه قصد دارم به این نوع از گردش‌گری اشاره کنم که این قبیل کشورها را به مقصدی ممنوعه یا به قولی «اسمش را نبر و کیفش را ببر» تبدیل می کند؛ سکس توریسم یا گردش‌گری جنسی.

بر همگان واضح و مبرهن است که برآوردن نیازهای جنسی انسان از راه‌هایی غیر متعارف یا غیر اخلاقی نوعی از تجارت را با عنوان تجارت سکس به وجود آورده که در پی آن سبب ایجاد نوعی از گردش‌گری نیز شده است. در تعاریف رسمی از سوی سازمان جهانی گردش‌گری، سفر سازمان یافته به منظور برقراری روابط جنسی در کشور مقصد را که در چارچوب بخش‌های فعال در صنعت گردش‌گری یا توسط افرادی بیرون از این بخش ولی با استفاده از امکانات این بخش انجام می‌شود، گردش‌گری جنسی نامیدند و هر چند این نوع از گردش‌گری با قوت در بسیاری از کشورها جریان دارد و به سبب بهره تجاری که فعالان در این بخش و به ویژه سیاست‌مداران از آن می‌برند به گونه‌ای درآمدزا از گردش‌گری مبدل شده، اما سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل به سبب تاثیرات نامناسبی که روابط جنسی در گردش‌گری بر روی بر هم خورن تعادل بهداشت جسمی و روانی اجتماع هم‌چنین بر فرهنگ یک جامعه می‌گذارد و از سویی به ایجاد امکان بهره‌برداری جنسی و نابرابری اقتصادی در کشور میزبان کمک می‌کند، تلاش در مبارزه با آن را دارند.

البته باید توجه داشت که متنوع و پائین‌تر بودن نرخ استفاده از امکانات جنسی در برخی از کشورها و شاید چندان جدی نبودن قانون در این زمینه و حتا گاهی قانونی بودن آن در این مناطق، این کشورها را به مقصدی جذاب برای بسیاری از گردش‌گران مخاطب این نوع از جاذبه مبدل می‌کند که از سویی نیز سبب رونق اقتصادی این کشورهای عمدتن فقیر می‌شود. از این رو نظر به اهمیت روز افزون جایگاه صنعت گردش‌گری در توسعه اقتصادی کشورهای در حال رشد یا کشورهای فقیر، به نظر می‌رسد که کشورها در سیاست‌های نهان یا آشکار خود در زمینه گردش‌گری به این زمینه توجه داشته و آن را حمایت کرده یا با آن به مبارزه پرداخته‌اند.

   هرچند که با بروز انواع گوناگونی از جاذبه‌های جنسی در تبلیغ گردش‌گری، نو آوری‌ها و استفاده از فن‌آوری جدید در این زمینه هم‌چنین با توجه به تمرکز تبلیغات بسیاری از کشورها در محافل و نمایشگاه‌های گردش‌گری به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر بهره گرفتن از جذابیت‌های جنسی در این زمینه، شاید بتوان گفت که کم‌تر کشوری است که توانسته چشم خود را بر این تجارت پرسود فرو بندد.

این جذابیت آشکار موضوعی، اقتصادی و محتوایی تا آن جاست که حتا کشورهای اسلامی نیز با وجود محدودیت‌های موجود در کشورشان از آن بهره می‌برند. حتمن از سفرهای یک روزه و دوروزه مردان ثروتمند عرب به کشورهای همسایه و یا از رونق مراکز وابسته به این تجارت با حضور آنان یا مردانی مسلمان از سایر پنجاه و چند کشوراسلامی از جمله ایران، زیاد شنیده‌اید و همین‌طور سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در این زمینه باز هم از سوی دولت مردان، رجال سیاسی و یا سرمایه‌گذاران کلان این کشورها.

یک تحقیق انجام شده از سوی اتحادیه مبارزه با قاچاق زنان و کودکان، نشان می‌دهد که در مالزی، فیلیپین، تایلند و اندونزی، تخمین زده شده که بین 0.25 ٪ تا 1.5 ٪ از کل جمعیت زنان از این چهار کشور در زمینه فحشا اشتغال داشته باشند.

آن‌چه مسلم است این است که پای بهره‌وری جنسی در سفر از زنان یا مردان در کشور مقصد با ایجاد زمینه عرضه و تقاضا و هم‌چنین وجود فقر در جامعه میزبان آغاز شده است. زمانی که نظامیانی از امریکا در طول جنگ جهانی دوم و بعد از آن مجبور بودند برای زمانی طولانی در کشورهایی هم‌چون تایلند، کره، ژاپن یا فیلیپین حضور داشته باشند رفته رفته ضرورت تشکیل مکان‌هایی تفریحی برای آنان منجر به ایجاد زمینه برای بهره بردن هر چه بیشتر از جاذبه‌های جنسی زنان فراهم آمد و در پی آن سود سرشار صاحبان این مکان‌ها آنان را بر آن داشت تا روز به روز به رونق آن بپردازند.

و البته این روزها ماجرای تاثیر امریکایی‌ها بر سکس توریسم هم‌چنان ادامه دارد. در روز گذشته سفیر امریکا در فیلیپین از این که در سخنان اخیر خود اظهار داشته بود که سفر  40 درصد گردش‌گران مردی که به این کشور می آیند باهدف گردش‌گری جنسی صورت می‌گیرد عذرخواهی کرده است. این سخنان وی که پیش از این در یک کنفرانس گفته شده براساس  اطلاعات وزارت دادگستری عنوان شده بود.

این روزها ماجرای تاثیر امریکایی‌ها بر سکس توریسم هم‌چنان ادامه دارد. در روز گذشته سفیر امریکا در فیلیپین از این که در سخنان اخیر خود اظهار داشته بود که سفر  40 درصد گردش‌گران مردی که به این کشور می آیند باهدف گردش‌گری جنسی صورت می‌گیرد عذرخواهی کرده است

با مطرح شدن سخنان او موجی از اعتراض در مقامات دولتی فیلیبین ایجاد شد تا آن‌جا که سفیر امریکا را مجبور به عذرخواهی کرد. این مقامات او را متهم کردند که از فیلیپین تصویری با عنوان یک پناه‌گاه امن برای گردش‌گران جنسی به تصویر کشیده است و او در پیام عذرخواهی خود از مقامات فیلیبینی خواسته تا تمام گردش‌گران جنسی خارجی از جمله امریکایی‌ها را مورد تعقیب قرار دهند.

این در حالی است که تا سال 1990 نیروهای نظامی امریکایی در فیلیپین به عنوان یکی از مستعمرات خود، حضور داشتند و این امر فرصتی بود برای ایجاد مراکز تفریحی جنسی برای این نیروها در این کشور.

گفته می‌شود فیلیبین تلاش دارد تا صنعت گردش‌گری خود را احیا و شهرت خود را با عنوان کانونی برای گردش‌گری جنسی از اذهان پاک کند.

امروزه کشورهایی هم‌چون تایلند، کامبوج، فیلیپین، ویتنام، کلمبیا، کوبا، برزیل، جزایر کارائیب، مکزیک، هلند، کنیا، اکراین و روسیه مقاصدی مشخص در زمینه گردش‌گری جنسی به شمار می‌روند هر چندکه در تمامی کشورها خدمات مربوط به این شاخه از صنعت گردش‌گری ارایه می‌شود.

و البته باز تاکید می‌کنم که سفر به کشورهای نام برده شده، صرفن به نشانه داشتن قصدی برابر با بهره‌بری جنسی نیست چرا که هر یک از این کشورها از دیدنی‌های متعددی بهره‌مندند که هریک از آن‌ها می‌تواند خود بهانه‌ی خوبی برای دیدار باشد.

زنان؛ گردش‌گران جنسی دنیای مدرن

و اما در دنیای امروزه، مردان تنها مشتریان خدمات این نوع گردش‌گری نیستند و زنان نیز از این قافله عقب نمانده‌اند.

شاید بتوان گفت که بهبود وضعیت زندگی در کشورهای توسعه یافته و افزایش تعداد گردش‌گران متمول، زمینه ایجاد امیال و هوس‌های گوناگون را نیز در میان جوامع ساکن این کشورها تقویت کرده تا آن‌جا که زنانی از این کشورها نیز به قصد بهره‌بردن از جذابیت‌های جنسی مردانی از کشور مقصد که به طور عموم کشورهای آفریقایی به ویژه کنیا یا جنوب اروپا (ایتالیا، اسپانیا، یوگسلاوی سابق و یونان)، جزایر کارائیب (کاستاریکا، دومینیکن، جامائیکا و باربادوس) و جنوب شرقی آسیا هستند، به گردش‌گری جنسی روی آورده‌اند.

این زنان اغلب زنانی پا به سن گذاشته با موقعیت‌های مناسب اجتماعی هستند که با تغییر ساختارهای سنتی خانواده و افزایش استقلال اقتصادی اکنون خواهان داشتن تنوع در روابط جنسی خود شده و به نوعی تحولاتی در تعریف‌های متداول برای این نوع روابط آزاد ایجاد کرده اند. این زنان به طور عموم مجرد، در این زمینه متفاوت از مردان عمل می‌کنند و در طول سفر خویش با مرد مورد نظر خود ارتباط برقرار کرده و با ایجاد یک رابطه‌ی دو طرفه مبتنی بر بهره بردن جنسی از این سو و بهره بردن مالی از سوی دیگر و البته بدون عشق، سعی می‌کنند تا سفر دل‌پذیرتری را برای خود رقم بزنند.

آنان با ایجاد موقعیتی برای تجربه یک زندگی رویایی برای شریک جنسی مرد خود در طول سفر، برای او به نوعی شرایط بهتری را در مقایسه با یک کارگر جنسی زن ایجاد می‌کنند.

از این رو جوانانی ماجراجو در کشورهای مقصد که جویای بهره بردن از امکانات بهتری هستند تن به این بردگی جنسی می‌دهند و با برآوردن نیازهای گاه قدرت طلبانه این زنان خود از این سفرهای گاه مخاطره‌آمیز بهره می‌برند.

    به یاد دارم زمانی در گفت‌و گو با معاون وزیر گردش‌گری کنیا او از سفر زنان مجرد اروپایی به این کشور برای آن چه او نامش را ازدواج با مردان کنیایی گذاشته بود، به عنوانی یکی از جذابیت‌های گردش‌گری کنیا نام برد.

گفته می‌شود از هر پنج زنی که وارد کنیا می‌شود یکی به قصد بهره بردن از توریسم جنسی به این کشور قدم گذارده است.

   به هر روی چه بخواهیم چه نخواهیم این نوع از گردش‌گری هم‌چون تجارت آن امروزه به یکی از مهم‌ترین منابع درآمد برای گروه اندکی از مردم مبدل شده و هر چند که زنان در این چرخه اصلی‌ترین ابزار دست گردانندگان هستند اما کم‌ترین بهره را از آن می‌برند و با پرشدن جیب صاحبان این حوزه بر شمار آسیب‌های وارده به زنان نیز افزوده می‌شود.

   بررسی موقعیت زنان در این حوزه خود برنامه‌هایی جداگانه می‌طلبد اما اکنون روی سخنم با افرادی است از زن و مرد که در سفرهای خود از این نوع خدمات نیز استفاده می‌کنند. خدماتی که به طبع برای هر گردش‌گری در یک مقصد جدید جذابیت‌های خاص خود را دارد ولو آن که تنها به بررسی و دیدار از آن بپردازد تنها به صرف آگاه شدن از کم و کیف آن.

زمانی وقتی راهنمای هندی یک تور گردش‌گری ایرانی در سفر به تایلند برای مردان گروه که تعدادشان چهار برابر خانم‌ها بود توضیحاتی مبنی بر هشدارهایی در زمینه برقراری ارتباط جنسی با زنان تایلندی یا سایر زنان حاضر در محیط‌های عمومی را می‌داد، اغلب به ظاهر توجه خود را از او برگرد


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌ها مخالف دولت جمهوری اسلامی، مرضیه وفامهر بازیگر فیلم «تهران من حراج» که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ساخته و نمایش داده شده بود، به اتهام بازی در این فیلم به یک سال حبس تعزیری و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده است.

خانم وفامهر که در حال حاضر در زندان قرچک ورامین در بازداشت به سر می‌برد، همسر ناصر تقوایی کارگردان سرشناس ایرانی است.

طی هفته‌های گذشته عوامل فیلم «تهران من حراج» بازداشت شدند که همه این افراد در حال حاضر به جز خانم وفامهر با قرار وثیقه آزاد هستند.

 بیشتر بخوانید:

«زندان اوین و قرچک را باید خانه هنرمندان بنامیم»


 


خبر / رادیو کوچه

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، روز یک‌شنبه، 9 اکتبر، از تشکیل دادگاه رسیدگی به شکایت ایران از روسیه به دلیل امتناع از تحویل موشک‌های اس-300 به جمهوری اسلامی، در روز ۱۸ مهر و در شهر پاریس خبر داده است.

علی‌اکبر صالحی برای پاسخ به سوال یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره علت فسخ یک‌طرفه قرارداد موشک‌های اس-300 از سوی دولت روسیه و اقدام‌های ایران در این‌باره در مجلس حاضر شد.

او گفت وزارت امور خارجه برای پی‌گیری این موضوع اقدام‌های سیاسی و حقوقی مختلفی انجام داده و با جدیت مسئله را پی‌گیری می‌کند.

آقای صالحی پی‌گیری پرداخت خسارت عدم تحویل سامانه موشکی اس-300 را از جمله اقدام‌های وزارت خارجه جمهوری اسلامی برشمرد و درباره طرح موضوع در دادگاه گفت: «طرف روسی برای منصرف کردن ایران از پی‌گیری طرح دعوی که در پاریس در حال برگزاری است، پیشنهادهای مختلفی را ارایه کرده است.»

وزیر خارجه ایران مشخص نکرد پیشنهادهای روسیه شامل چه مواردی بوده است.

مصطفی کواکبیان، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و نماینده سوال‌کننده از آقای صالحی نیز دریافت پیش‌پرداخت از روسیه را کافی ندانست و گفت «ادعای مدیریت جهانی داریم و کمیته پی‌گیری غرامت جنگ جهانی دوم را تشکیل می‌دهیم، اما دستگاه دیپلماسی نمی‌تواند از حق مسلم ما دفاع کند.»

قرارداد خرید سامانه موشکی اس-300، که یک سیستم دفاع ضد هوایی ساخت روسیه است، در سال 2007 بین ایران و روسیه امضا شد.

در ماه نوامبر سال گذشته، رییس جمهوری روسیه قانون اجرای قطع‌نامه شورای امنیت راجع به تحریم تسلیحاتی ایران را امضا و اعلام کرد که براساس این قانون، دولت روسیه قرارداد فروش اس-300 را قابل اجرا نمی‌داند.

 بیشتر بخوانید:

«شکایت ایران از روسیه برای عدم تحویل سامانه موشکی اس-۳۰۰»


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

سال‌های بسیاری است که رابطه دولت ایران با مقبول‌ترین گروه فلسطینی از میان رفته و سپس خصمانه شده است، رابطه‌ای که سال‌ها قبل از آن‌که آشکار شود بسیار دوستانه بود و اکنون حملات دوسویه آنان باعث گشته تا منافع فلسطینیان در خطری جدی قرار بگیرد، گویی این دوستان قدیمی در بسیاری از عواید نمی‌توانند با هم کنار آمده و به حداقل‌ها رضایت دهند و همین اختلافات به بحران بیش از پیش فلسطین کمک می‌کند.

شهریور ماه سال گذشته یک وزیر کابینه تشکیلات خودگردان فلسطینی بار دیگر با حمله به مواضع دولت جمهوری اسلامی درباره روند صلح خاورمیانه گفت که ایران نباید در کار فلسطینی‌ها دخالت کند.  روزنامه «هاآرتص» نوشت: محمود حباش وزیر اوقاف تشکیلات خودگردان فلسطینی روز جمعه در مراسم نماز عید فطر در کرانه غربی بار دیگر با متهم ساختن دولت ایران به دخالت در فرایند صلح خاورمیانه مدعی شد: منافع ایران در مورد فلسطین کاملن مغایر با منافع ملی فلسطینی‌ها است‌. اظهارات این مقام تشکیلات خودگردان یک هفته پس از اظهارات سخن‌گوی محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی ایراد شد که طی آن «نبیل ابوردینه» در اظهاراتی تند و بی‌سابقه علیه محمود احمدی‌نژاد، از ایران خواست تا در امور داخلی فلسطین دخالت نکند‌. محمود احمدی‌نژاد در سخنانی در نماز جمعه هفته قبل از آن به مناسبت روز قدس، با زیر سوال بردن مشروعیت تشکیلات خودگردان فلسطینی در مذاکره با اسراییل، این مذاکرات را از قبل شکست خورده اعلام کرده بود‌. محمود حباش در پاسخ به اظهارات رییس جمهوری ایران درباره نمایندگی تشکیلات خودگردان از مردم فلسطین گفت: «ما بر مبنای اصول ملی فلسطینی‌ها عمل می‌کنیم و این ایران است که خلاف منافع ملی فلسطین عمل می‌کند، ایران قیم و مسئول مسئله‌ فلسطین نیست و احمدی‌نژاد مبارزه ملی فلسطین را حل نخواهد کرد و تشکیلات خودگردان دخالت هر عامل خارجی در مسایل داخلی خود را رد می‌کند.»

اما این دوستی از کجا قوام یافته بود را می‌توان در روایت رابطه هوش‌مندانه آیت‌اله خمینی با گروه چریکی فلسطینی الفتح یافت، زمانی که ساواک اعلام کرد اهل منبر علیه اول‏شخص مملکت، اسراییل و این‏که اسلام در خطر است، سخن نگویند، خمینی در سخنانی در عاشورای سال 1342 می‏گوید: «چه ارتباطی میان شاه و ساواک وجود دارد که می‏گویند از اسراییل صحبت نکنید، آیا به نظر سازمان امنیت، شاه اسراییلی و یا یهودی است» و هم‏چنین خمینی خطاب به شاه می‏گوید: «شاید این‌ها می‏خواهند تو را یهودی معرفی کنند که من بگویم کافری تا از ایران بیرون‌ات کنند و به تکلیف تو برسند.»

مسئله‌‏ی فلسطین در آغاز حرکت اسلام‏گرایان ایران و پس از رهبری خمینی کماکان در کانون اندیشه‏ها و مبارزات اسلام‏گرایان قرار دارد. پس از دست‌گیری طالقانی و بازرگان زمانی که دانش‌جویان نزد خمینی می‏روند، او مسئله‌‏ای بزرگ‌تر از آزادی آن دو تن، یعنی اسلام و استقلال کشور را مطرح می‏کند و این‏که تمام اقتصاد مملکت در دست اسراییل است و باید با دیگر کشورهای اسلامی اتحاد برقرار کرد. آقای خمینی یک‌بار در جریان جشن‏های تاج‏گذاری در سال 1967 میلادی فتوایی مستقیم و رسمی علیه اسراییل می‏دهد و یک بار دیگر فتوایی برای دفاع از فلسطینیان صادر می‏کند، آیت‌اله خمینی بر ریشه‏کنی اسراییل با همت کشورهای اسلامی تاکید و قلع و قمع آن را واجب و هرگونه کمک به آن کشور را حرام اعلام می‏کند. او در فتوایی که در عراق صادر می‌کند، حمایت از فلسطینیان ـ به‏خصوص مبارزان الفتح ـ را واجب اعلام و تاکید می‏کند که قسمتی از وجوه شرعیه که عبارت از زکات و صدقات باشد در اختیار آنان قرار گیرد. یاسر عرفات در پاسخ خمینی ـ هنگام اخراج از عراق به پاریس ـ گفت: «همان‌گونه که حضرت شما و مبارزان ایران همیشه انقلاب فلسطین را یاری داده‏اید، ما نیز همه‏ی امکانات خود را در اختیار شما می‏گذاریم.»

سه مسئله‌ مهم در موضع‏گیری اسلام‏گرایان نسبت به مسئله‌‏ی فلسطین تاثیرگذار بوده است. اول: کتابی که تحت عنوان «سرگذشت فلسطین» از سوی هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از اسلام‏گرایان شاخص منتشر می‏شود، دوم: سخن‌رانی‏های مشهور مطهری از سال‏های 1347 به بعد که با استقبال زیادی روبه‏رو شد و سوم: آموزش بخشی از اپوزیسیون ایران در اردوگاه‏های فلسطینی.

اکنون موضع‏گیری جمهوری اسلامی چالشی فراروی این نظام است، چالشی که برای بسیاری از موارد معنوی‌اش نمی‌توان پاسخی مستدل یافت، گویی فلسطین تنها نامی است که به دلایل گوناگون از سوی سران دولت زمزمه می‌شود و باید این نام بحرانی حتا با صرف هزینه‌های سرسام‌آور مداوم تکرار شود تا در جایی دیگر برای سودی دیگر به کار آید و تکرار مداوم این نام تا به آن‌جا مهم است که گروهی مانند حماس توسط جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته و علنن جانب‌داری و حمایت معنوی می‌شود و کمک‌های مالی فراوانی دریافت می‌کند.

پس از پیروزی حماس در انتخابات سال 2006 درگیری‌های مسلحانه بین گروه فتح و حماس افزایش پیدا کرد به طوری‌ که تا سال 2007 صدها فلسطینی در درگیری‌های خیابانی دوطرف درگیری کشته شدند. در پی این درگیری‌های گسترده که در سرزمین‌های فلسطینی رخ داد و درپی به دستگیری قدرت در نوار غزه توسط گروه حماس و عمل‌کردهای این گروه در حمله به پای‌گاه‌ها و رهبران جنبش فتح در سرزمین‌های فلسطینی، مقامات امنیتی از جناح فتح و هم‌چنین برخی کشورهای عربی منطقه خاورمیانه، حکومت ایران را متهم به نقش داشتن در «آموزش نظامی شبه نظامیان حماس در به دست گرفتن کنترل نوار غزه و هم‌چنین کمک‌های مالی» به این گروه معرفی کردند. این در حالی بود که منوچهر متکی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی در مصاحبه‌ای مطبوعاتی در قطر این اتهامات را رد کرد و مدعی شد که ایران تنها از گروه حماس، «حمایت معنوی» می‌کند.

با وجود تکذیب دولت ایران، یک مقام حماس در گفت‌وگو با روزنامه تایمز لندن آموزش شبه نظامیان حماس در ایران و توسط سپاه پاسداران را تایید کرد. وی گفت که 300 تن از نیروهای حماس برای طی دوره‌های آموزشی مخفیانه به ایران اعزام شده‌اند. به گفته وی از هنگام آغاز درگیری‌ها بیش هفت گروه برای طی دوره‌های شش ماهه به ایران اعزام شده‌اند. این فرمان‌ده ارشد گفت: «ایران مادر ما بوده و به ما اطلاعات و تجهیزات نظامی داده و به لحاظ مالی از ما حمایت می‌کند.» حمایتی که بحران برادرکشی را به دردسرهای دیگر این مردم افزود و نامادر را به جای مادر نشاند.


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

کم‌تر کسی را می‌توان یافت که وقتی می‌خواهد از یک دانش‌گاه خوب نمونه بیاورد و یا دشواری تحصیل در یک مرکز دانش‌گاهی را مثال بزند نامی از «هاروارد» بر زبان نیاورد. این دانش‌گاه هر ساله و در تمام رتبه‌بندی‌های که از سوی مراکز مختلف علمی و پژوهشی صورت می‌گیرد همواره به عنوان یکی از دانش‌گاه‌های برتر جهان شناخته شده است و یکی از قدرت‌مندترین موسسه‌های مالی غیرانتفاعی است.

دانش‌گاه «هاروارد» (Harvard University) یک دانش‌گاه خصوصی در شهر «کمبریج» ایالت «ماساچوست» در ایالات متحده‌ی آمریکا است. «هاروارد» در سال ۱۶۳۶ توسط هیات قانون‌گذاران «مهاجرنشین خلیج ‌ماساچوست» ساخته شد. این دانش‌گاه اولین موسسه‌ی آموزش عالی در کشور آمریکا و هم‌چنین اولین بنیاد در آمریکای ‌شمالی به شمار می‌رود. نام آن در ابتدا «دانش‌کده‌ی نو» یا «دانش‌کده در شهرک نو» بود. در سال ۱۶۳۸ آن ناحیه و دانش‌گاه تازه تاسیس را به نام «کمبریج» نام‌گذاری کردند. در ۱۳ مارس ۱۶۳۹ کشیشی به نام «جان‌ هاروارد» یکی از وزیران «پیوریتان» و وزیر امور داخلی آمریکا که استاد یکی از شعبه‌های دانش‌گاه کمبریج بود در هنگام مرگ، نیمی از سرمایه و املاک خود را که ۷۸۰ پاوند بود با چهارصد جلد کتاب به‌کالج بخشید و کالج مزبور در سال ۱۶۳۹ به‌افتخار این مرد، «هاروارد» نامیده شد.

نخستین جشن دانش‌آموختگان دانش‌گاه هاروارد در سال ۱۶۴۲ برگزار شد. بر سردر این دانش‌گاه لوحه‌ای نصب شده که متن آن چنین است:

«چون خداوند به ‌سلامت ما را به ‌سرزمین «نیوانگلند» رسانید، به یاری او خانه‌های خود را ساختیم و برای ادامه‌ی زندگانی خود وسایلی برانگیختیم و مکان‌های مناسبی برای پرستش پروردگار پی‌افکندیم و به تشکیل یک دولت غیرنظامی همت گماشتیم. اما آرزوی بزرگی را که در قلب خود می‌پروراندیم و در پی تحقق آن روزشماری می‌کردیم، آموزش و پرورش بود که سعادت جاودانه در پی داشت. ما نمی‌خواستیم که دیو بی‌سوادی در کلیساها به‌جای ماند و کشیشان ما در تاریکی نادانی به‌سر برند.»

بر اساس منشور مورخ ۱۶۵۰، دانش‌گاه برای پیش‌رفت علم، هنر و ادبیات به ‌آموزش جوانان انگلیسی و بومی اختصاص یافت. دومین ساختمان دانش‌گاه، «کالج بومیان»، در سال ۱۶۵۴ تاسیس شد و موسسه‌ی انتشارات و مطبوعات دانش‌گاه که از سال ۱۶۳۸ تا آن زمان در کاخ رییس ‌جمهوری بود، به ‌آن محل انتقال یافت. به‌ احتمال قوی در سال‌های ۱۶۶۱ و ۱۶۶۳، ترجمه کتاب مقدس به‌زبان بومیان آن سرزمین، توسط «جان‌الیوت» در همین کالج به‌چاپ رسید. باتوجه به ‌حمایت‌های مالی که دانش‌گاه برای پیش‌رفت اهداف خود از خارج دریافت کرد، از همان آغاز تاسیس به‌ اهمیت شایانی دست یافت. منشور مصوبه دانش‌گاه هاروارد تا سال ۱۷۰۷، مرجع اساسی و تغییرناپذیر اداره‌ی دانش‌گاه به شمار می‌رفت. بر مبنای این منشور، سازمانی مرکب از یک رییس و یک خزانه‌دار و پنج استاد به طور رسمی مقررات اداری دانش‌گاه را وضع کرده و به‌امور مالی و هزینه کردن وجوه دریافتی، نظارت مستقیم داشتند. این سازمان به وسیله هیات ناظرانی که در سال ۱۶۴۲ تعیین شده بود، کنترل می‌شد. کم‌کم اوضاع و احوال ایجاب کرد که هیت اداره‌کننده‌ی دانش‌گاه، از استادان مقیم آن تشکیل شود. امروزه دانش‌کده‌های گوناگون، دارای هیت‌های قانون‌گذاری هستند که به‌طور مستقیم عهده‌دار نظم و برقراری آرامش در محیط دانش‌کده می‌باشند.

در اوایل تاسیس این دانش‌گاه، هیت ناظران از بین نمایندگان مشترک ایالت و کلیسا تشکیل شده و دولت که موسس و مدیر کالج بود سازمان «هاروارد» را یک بنگاه دولتی تلقی کرده که در این راستا اختلافات تنگ‌نظرانه و متعصبانه نیز نمایان بود و سرانجام این کشمکش‌ها به سود دانش‌گاه «هاروارد» پایان یافت. در سال ۱۷۸۰ کالج «هاروارد» به دانش‌گاه «هاروارد» تغییر یافت. نخستین مدیران و رهبران کالج از کلیسا بودند، اما در پی تغییراتی که در ترکیب هیت ناظران پدیدار شد، دانش‌گاه «هاروارد» از زیر کنترل روحانیت و سرانجام از قید سیاست‌مداران دولتی رهایی یافت. از سال ۱۸۶۵ هیت مدیره‌ی دانش‌گاه از بین دانش‌آموختگان پیشین آن برگزیده شد و کنترل دانش‌گاه را به‌طور کامل به‌ عهده گرفت. عبادت و نمازگزاری که تا آن زمان در دانش‌گاه «هاروارد» اجباری بود، در سال ۱۸۸۶ از صحنه دانش‌گاه برچیده شد. پیرو این تغییر و تحول، روند تشکیلاتی و اداری دانش‌گاه «هاروارد» از مسیر عقیدتی و سیاسی بنیان‌گذارانش خارج شد. امروزه دانش‌گاه «هاروارد» و دانش‌آموختگان آن در ارتباط و هم‌بستگی کامل با پیش‌رفت‌های فکری مردم ایالات متحده آمریکا قرار دارد.

در محوطه این دانش‌گاه موزه‌های متعددی، از جمله موزه‌ی هنر «فوگ» وجود دارد که در آن تابلوهای نقاشی و مجسمه‌ها و آثار چاپ شده قرن هجده و نوزده اروپا و آمریکا، به‌تماشا گذاشته ‌شده ‌است. کتاب‌خانه دانش‌گاه «هاروارد» نه تنها قدیمی‌ترین مجموعه فرهنگی در آمریکا بلکه با شعبات خود، بزرگ‌ترین کتاب‌خانه دنیاست و در حال حاضر دارای ۱۴٬۵۰۰٬۰۰۰ جلد کتاب، رساله و میکروفیلم است. بنیاد دانش‌گاه «هاروارد» با سرمایه‌ای معادل ۲۵،۹ میلیارد دلار، ثروت‌مندترین دانش‌گاه جهان است. این دانش‌گاه دارای رشته‌های علوم انسانی، طبیعی، مهندسی، دندان‌پزشکی، الهیات، آموزش و پرورش، حقوق و پزشکی است. علاوه ‌براین در موسسات وابسته به‌ آن، دوره‌های ویژه خاورشناسی و روسیه‌شناسی، تدریس می‌شود. پروژه‌ی تاریخ شفاهی ایران در مرکز ایران‌شناسی این دانش‌گاه به مدیریت «حبیب ‌لاجوردی» انجام می‌شود. فارغ‌التحصیلان این دانش‌گاه تا به حال موفق به کسب 40 جایزه‌ی نوبل در رشته‌های گوناگون شده‌اند و 7 رییس ‌جمهوری آمریکا از جمله «فرانکلین‌ دی‌روزولت»، «جان ‌اف‌کندی» و «باراک ‌اوباما» فارغ‌التحصیلان دانش‌گاه «هاروارد» هستند. «بیل‌ گیتس» موسس شرکت «مایکروسافت» یکی از دانش‌جویان این دانش‌گاه بوده که البته هیچ‌گاه دوره‌ی تحصیل خود را به اتمام نرسانده است. «مارک زاکربرگ» مدیر عامل و موسس شبکه‌ی اجتماعی «فیس‌بوک» نیز از دانش‌آموختگان «هاروارد» است.


 


خبر / رادیو کوچه

حکم شلاق پیمان عارف فعال دانش‌جویی زندانی در بند 350 زندان اوین تهران، ظهر روز یک‌شنبه، 9 اکتبر، اجرا شده است.

به گزارش العربیه، پیمان عارف صبح شنبه برای اجرای حکم 74 ضربه شلاق، به اجرای احکام زندان اوین منتقل شده بود.

پس از اجرای این حکم پیمان عارف، از زندان آزاد شده است.

به گزارش خانه حقوق بشر ایران، سمیرا جمشیدی در گفت‌وگویی تلفنی با اعلام کرد که همسرش امروز با پایان دوره‌ی محکومیت از زندان آزاد شده است و قبل از آزادی حکم ۷۴ ضربه شلاق وی اجرا شده است.

جمشیدی وضعیت روحی پیمان عارف را خوب توصیف کرد.

پیمان عارف از دستگیر‌شدگان پس از انتخابات جنجال برانگیز ریاست جمهوری دو سال پیش ایران است. او به اتهام مصاحبه با رسانه‌های خارجی به یک سال زندان و به اتهام اهانت به رییس جمهوری، به 74 ضربه شلاق محکوم شده بود.

این حکم توسط شعبه 26 دادگاه انقلاب تهران صادر شده بود و در دادگاه تجدید نظر عینن تایید شد.

پیش‌تر سمیه توحید‌لو فعال سیاسی بود که حکم شلاق او به اجرا آمده بود. توحید‌لو نیز به اتهام اهانت به رییس جمهوری محکوم تحملات ضربات شلاق شده بود.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت پیمان عارف، از اعضای جبهه ملی ایران»


 


یک‌شنبه 17 مهر 90 / 9 اکتبر 2011

اجرا: اعظم

استودیو: دامون

تقویم تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات یک‌شنبه ایران

پس‌نشینی تند- «معبد بچه درس‌خوان‌ها»- اکبر ترشیزاد

بخش اول خبر‌ها

روز‌نگاشت- «دوست دارم یک گزارش‌گر باشم»- محبوبه شعاع

مجله جاماندگان- «مادر حماس، نامادری‌ست»- شراره سعیدی

بخش دوم خبرها

دایره‌ی شکسته- «هیزم به آتش اختناق»- مه‌شب تاجیک

مجله خبری کابل‌- آرین

پرسه- «سفر به سرزمین ممنوعه»-  سیمین

بخش سوم خبرها


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

نماینده خاص آمریکا برای افغانستان و پاکستان در دیدار با حامد کرزی، بر ادامه فشار بر پاکستان تاکید کرده است.

مارک گروسمن نماینده خاص آمریکا برای افغانستان و پاکستان که به افغانستان آمده است، روز گذشته با حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان گفت‌و‌گو کرد.

در این گفت‌و‌گو آقای گروسمن گفته است برای مبارزه‌ی بهتر با تروریزم و برداشتن گام‌های عملی، آمریکا به وارد نمودن فشار‌هایش بر پاکستان ادامه می‌دهد.

ریاست جمهوری افغانستان با نشر خبرنامه‌ی اعلام کرد که آقای کرزی به گروسمن گفته است گفت‌و‌گو‌ها با پاکستان باید نتایج مثبت داشته باشد چون مردم افغانستان دیگر تحمل خشونت، ترور و انتحار را ندارند.

در پی حمله مهاجمان مسلح بر سفارت آمریکا در کابل، مقامات آمریکایی گروه حقانی را به این حمله متهم کردند.

هم‌چنان مقامات آمریکایی می‌گویند استخبارات پاکستان با گروه حقانی ارتباط دارد و باید آن کشور ارتباط‌اش را با این گروه تروریستی قطع کند.

اما پاکستان این ادعای آمریکا را رد می‌کند.

بیشتر بخوانید:

«طرح ترور رییس جمهوری افغانستان خنثا شد»


 


مهشب تاجیک/ رادیو کوچه

چندی پیش «مینا لاکانی» بازی‌گر سینمای ایران، که در سینمای ما بازی‌گر متوسطی به شمار می‌آید، از کشور خارج شد و در مصاحبه‌ای فضا و شرایط بغرنجی که بعد از جریانات انتخابات بر کشور، مردم و سینماگران حاکم شده است را علت خروج خود از کشور اعلام کرد‌. مانند تمام پیشامدهایی از این دست این رفتار هم واکنش‌های مختلفی را برانگیخت، عده‌ای مخالف و عده‌ای موافق داد سخن دادند و به تحقیر یا تمجید از او پرداختند. من به این مسئله‌ که جای‌گاه بازی‌گری مانند «مینا لاکانی» در سینمای ایران کجاست، کاری ندارم ولی معتقدم این نوع حرکات که امروز حرکاتی تک و توک و فردی است اگر به یک جریان درست و منسجم تبدیل شود، حرکتی عظیم به وجود خواهد آورد که جامعه‌ی جهانی نمی‌تواند در مقابل آن دست به عصا باشد.

بسیاری از مخالفین حکومت ایران می‌پرسند که هنرمندان در این برهه‌ی حساس تاریخی چه واکنش در خوری نشان دادند؟ صد البته هنرمندان بزرگی بودند مانند «جعفر پناهی»، «فاطمه معتمدآریا» و «رامین پرچمی» یا «کیومرث پوراحمد» که جانانه بر سر مواضع خویش ایستادند و تن به خواسته‌های ناحق ندادند اما روی هم رفته واکنش و حرکات هنرمندان نسبت به مسایل پیش آمده بسیار ولنگار و از سر بی‌تفاوتی بوده است. یعنی مسایلی از قبیل شهرت و درآمدشان را به هیچ عنوان نسبت به صلاح ملی در خطر نینداختند و به کارشان ادامه دادند و خب مسلم است در چنین فضای دردناک و پر از منع و سانسوری چه کسانی می‌توانند به کار خویش ادامه دهند و چه نوع فیلم‌هایی روانه‌ی بازار می‌شود. و علاوه بر همه‌ی بی‌تفاوتی‌ها سینما هم هر روز به قهقرا نزدیک می‌شود.

آیا اگر سینماگران و هنرمندان در این شرایط با همین روال ادامه دهند و چهره‌ای منفور برای خود دست و پا کنند یا جامعه همین‌طور با بی‌تفاوتی اجازه ‌دهد هر کس هر کاری را صلاح می‌داند انجام دهد، اتفاقی به‌تر رخ خواهد داد؟ در این برهه‌ی زمانی تن‌ها و روان‌ها در جامعه‌ی ما زیر بار واقعیت‌های دردناکی هم‌چون فرمان‌برداری محض و بدرد نخور بودن در حال له شدن است. ولی حداقل می‌توان این واقعیت‌ها را با شور و اشتیاق تقدیس نکرد. هیچ‌چیز در این شرایط انکار ناپذیرتر از این نیست که ما با مشتی انگاره با تمام وجود تن به خفتی عظیم داده‌ایم. در صورتی که کوچک‌ترین حرکتی اگر حالت سیستماتیک پیدا کرده است، دولت‌مردان را با خطری جدی مواجه نموده و در سطحی پایین‌تر هنرمندان غیر‌متعهد را مجبور به عذرخواهی جلوی دوربین از مردم‌شان کرده است. شاید عده‌ای بگویند این مسایل هیچ دردی از مردم دوا نخواهد کرد. صد البته مرضی که جامعه به آن دچار است، صعب‌الاعلاج‌‌تر از این حرف‌هاست ولی با کارهای ساده‌ای که تاوان سنگینی هم برای کسی ندارد می‌توان از حرکاتی مدنی حمایت کرد که من فکر می‌کنم کوچک‌ترین کار در قبال هنرمندان، سیاسیون و مردم عادی است که دارند تاوان‌های سنگین می‌پردازند.

مملکت در حال حاضر مانند یک چاردیواری عمومی است و هرگونه موافقت ضمنی و عمومی و حمایت ناآگاهانه ریاکاری عمومی است که مردم دچارش می‌شوند. و ما در این برهه‌ی زمانی اعمالی انجام می‌دهیم که تاریخ به‌وسیله‌ی آن‌ها ما را قضاوت، تشویق، مجازات یا حتا طرد خواهد کرد. می‌توانیم انگ‌دار و بی‌حرمت شویم یا نه جریان‌سازی در طول تاریخ یک مملکت. در حال حاضر مستندسازانی در زندانند، ممکن است جامعه نسبت به این موضوع بی‌تفاوت باشد. واکنش قانون‌گذاران نیز چنین است مشکل چیست؟ ولی همه‌ی ما می‌دانیم مشکل دقیقن چیست؟ کجاست و چگونه است. هنرمندان هم در این دوره به اندازه‌ی سیاسیون مسوولند و مردم صد برابر بیش‌تر زیرا واکنش‌های آن‌ها سرنوشت‌ساز است. جشن‌واره بین‌المللی فجر در راه است و فیلم‌ها در حال آماده شدن، این جشن‌واره یک جشن‌واره‌ در سطح جهانی است، هنرمندان و مردم اگر دست به تحریم این جشن‌واره بزنند و لحظه‌ای تصمیم بگیرند هیزم حضور خود را به آتش اختناق و سانسور و زورگویی نیندازند، به طور حتم، بی‌تاثیر نخواهد بود. تحریم یک جشن‌واره‌ی بین‌المللی به طور حتم بازتاب جهانی خواهد داشت. شاید عده‌ی همین اکنون بگویند، که چه بشود، شاید، شاید در حال حاضر اتفاقی نیفتد ولی در دراز مدت این‌گونه حرکات سرمنشا تغییراتی هر چند کوچک خواهد شد، که هر پیامدی نداشته باشد، حداقل حرمت زندانیان بی‌گناه را که به جرم‌های نکرده تاوان می‌پردازند، نگاه خواهد داشت. جامعه‌ای که در زیر یوغ ظلم افرادی مقتدر هر کس را به هر کجا که بخواهد می‌راند. تحریم و نرفتن و در صف‌های جشن‌واره نایستادن، برای ما تاوانی نخواهد داشت، ولی برای افراد بی‌گناه در هر گوشه‌ی پر‌خشونت این مملکت بی‌تاثیر نخواهد بود….اگر لحظه‌ای به بودن مستندسازان، رامین پرچمی، مرضیه وفا‌مهر و هزاران بی‌گناه مانند آنان در گوشه‌های زندان فکر کرد….


 


خبر / رادیو کوچه

پس از ترور مشعل تمو از فعالان سیاسی برجسته کرد در سوریه، روز یک‌شنبه، 9 اکتبر، مخالفان بشار اسد در خارج از کشور برخی سفارت‌خانه‌های سوریه را اشغال کرده‌اند.

به گزارش العربیه، سفارت‌خانه سوریه در لندن، ژنو ، وین و بروکسل به اشغال تظاهرکنندگان درآمد.

تظاهرکنندگان سفارت‌های این کشور را به نشانه اعتراض به سرکوب مردم سوریه توسط حکومت بشار اسد و هم‌چنین ترور مشعل تمو برای مدت کوتاهی اشغال کردند.

در لندن‌، بروکسل، ژنو و هم‌چنین وین تظاهرکنندگان با ورود به داخل سفارت‌خانه سوریه پرچم کنونی این کشور را در کنار پرچم کردستان بر ساختمان سفارت‌خانه برافراشتند.

در لندن تظاهرکنندگان با وارد شدن به داخل سفارت‌خانه سوریه شیشه‌های ساختمان سفارت را شکستند.

در جریان اشغال سفارت‌خانه سوریه در لندن 4 نفر توسط پلیس بازداشت شدند و سه نفر از آن‌ها هنوز در بازداشت به سر می‌برند.

از سوی دیگر دولت سوریه سفیر اتریش در دمشق را احضار و به اشغال سفارت‌خانه این کشور در وین اعتراض کرد.

در همین حال شورای ملی سوریه با انتشار بیانه‌ای ضمن محکوم کردن ترور مشعل تمو اعلام کرد: «رژیم بشار اسد اکنون تصمیم گرفته است از مخالفان و رهبران سیاسی انتقام بگیرد و ترور مشعل تمو و ضرب و شتم ریاض سیف در دمشق توسط اراذل و اوباش در راستای همین سیاست است.»

بسمه قضمانی سخن‌گوی شورای ملی سوریه از رهبران سیاسی مخالف در داخل و خارج سوریه خواست مراقبت‌های امنیتی را رعایت کنند زیرا به گفته او حکومت بشار اسد استراتژی انتقام از مخالفان را به عنوان سیاست جدید خود در پیش گرفته است.

 بیشتر بخوانید:

«کشته‌شدن چند سوری در مراسم خاک‌سپاری یک فعال کرد»


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌های مخالف دولت جمهوری اسلامی، روز شنبه، 8 اکتبر، شکراله مسیح‌پور، فعال مدنی پس از ۲۲۵ روز بازداشت در بازداشت‌گاه‌های ۲۰۹ و ۳۵۰ زندان اوین با قرار وثیقه آزاد شده است.

به گزارش جرس، شکراله مسیح‌پور که به اتهام ارتباط با بیگانگان و گرایش به بهاییت از هفت ماه و نیم پیش در زندان اوین بازداشت بود، با سپردن وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

گفتنی است دستگیری شکراله مسیح‌پور، دارای دکترای مدیریت بازرگانی در اسفند ۸۹ و با مراجعه شبانه ماموران وزارت اطلاعات به منزل وی صورت گرفت، این بازداشت در حالی انجام شد که سیامک مسیح‌پور فرزند متهم نیز به عنوان زندانی عقیدتی، دوره محکومیت خود را در بند ۳۵۰ اوین می‌گذراند و پس از دستگیری پدرش مجدد مورد بازجویی قرار گرفت.

این زندانی ۶۳ ساله حدود شش ماه در بند ۲۰۹ اوین محبوس بود.


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

هجدهم مهرماه برابر با سال‌روز درگذشت «اردشیر محصص» طراح، کاریکاتوریست و نقاش ایرانی-آمریکایی است. از میان  آثار بسیار محصص کتاب‌های «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و «زندگی در ایران» در 1994 میلادی در آمریکا انتشار یافت. او تعدادی طرح برای «روزنامه نیویورک تایمز» کشید و هم‌اکنون مجموعه‌ای از هشتاد تا صد اثر از او در کتاب‌خانه ملی آمریکا نگه‌داری می‌شوند. اردشیر زاده سال 1317 بود و در چنین روزی در سال 1387 در نیویورک درگذشت.

«اردشیر محصص» در هجدهم شهریور 1317 خورشیدی زاده شد. پدرش قاضی و مادر او شاعر و هر دو از متمولین لاهیجان بودند. پدر اردشیر در دوران کودکی او درگذشت و  بعد از مرگ پدرش وی در دوازده سالگی به تهران رفت و آن‌جا ادامه تحصیل داد و در رشته ادبی دیپلم گرفت و سپس در دانش‌گاه حقوق خواند و فارغ‌التحصیل شد. البته علاقه‌اش به رشته حقوق آن‌طور که خود گفته به کلاه قضاوتی برمی‌گشت که پدرش بر سر می‌گذاشت و او نیز در کودکی آرزوی  آن را داشت.

وی بعد از اتمام تحصیلات دانش‌گاهی در کتاب‌خانه یکی از وزارت‌خانه‌ها شغلی به دست آورد و مشغول به کار شد و در عرض یک‌سال تمام کتاب‌های آن‌جا را خواند و سپس استعفا داد و برای همیشه خود را وقف طراحی کرد.

اردشیر محصص مدتی در «کتاب جمعه» به فعالیت مشغول بود و زمانی که «احمد شاملو» سردبیری «کتاب هفته» را برعهده گرفت، طرح‌های اردشیر را برای چاپ پذیرفت و نامش به عنوان طراحی صاحب سبک ثبت شد. بعد از تعطیلی کتاب هفته، او به «روزنامه کیهان» رفت و مدتی طرح‌هایش به رغم تلخ بودن مضامین آن‌ها در این روزنامه چاپ می‌شد. بسیاری از آثار وی دارای تم سیاسی و اجتماعی است.

طرح‌های او  پس از آن در قالب کتاب منتشر شد و در گالری‌ها مختلف به نمایش درآمد. از میان کتاب‌های زیادی که او منتشر کرد می‌توان به «با اردشیر و صورتک‌هایش»، «اردشیر و هوای توفانی»، «تشریفات»، «شناس‌نامه»، «لحظه‌ها»، «وقایع‌اتفاقیه»، «طرح‌های‌آزاد»، «کافرنامه»، «دیباچه» و «تبریکات» اشاره کرد.

هم‌چنین از آثار محصص کتاب‌های «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و «زندگی در ایران» در 1994 میلادی توسط «انتشارات میج (MAGE)» در آمریکا انتشار یافته ‌است. وی تعدادی طرح برای «روزنامه نیویورک تایمز» کشید و هم‌اکنون مجموعه‌ای از هشتاد تا صد اثر از او در کتاب‌خانه ملی آمریکا نگه‌داری می‌شوند.

 در سال ۲۰۰۶ میلادی، مجموعه آثار اردشیر محصص در موزه هنرهای مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد. گفته شده: تا دو سال پیش از درگذشتش، در ایران خبری از محصص نبود و کسی خبر از او نداشت و همه چیز فقط در خاطرات نسلی خلاصه می‌شد که سی سال پیش را روایت می‌کرد تا آن‌که تعدادی از آثار وی برای اولین بار بعد از انقلاب در تهران به نمایش گذاشته شد.

و بازگشت او به ایران با طرح‌هایش، یک بار دیگر فضای هنری کشور را تحت تاثیر قرار داد و خاطرات گذشته زنده شد. آخرین نمایش‌گاه آثار وی در خرداد ماه سال ۱۳۷۸ در نیویورک به مناسبت بزرگ‌داشت این هنرمند کاریکاتوریست ایرانی از سوی «انجمن آسیا» برپا شد. در این نمایش‌گاه که به مناسبت یک عمر فعالیت هنری او برپا شده بود، خودش به دلیل بیماری حضور نداشت.

او سال‌های پس از انقلاب را در نیویورک سپری کرد و بر اثر بیماری، فلج شد و  تا پایان عمرش با وجود بیماری به خلق آثار کاریکاتور و طراحی پرداخت و سرانجام اردشیر محصص در سن هفتاد سالگی در هجدهم مهرماه سال ۱۳۸۷ در نیویورک، پس از گذراندن دوران طولانی بیماری درگذشت.

«احمد شاملو» درباره هنر محصص نوشته: «اگر قلم عبید چاقوی جراحی است، قلم اردشیر نیز چنین است، برای من این هر دو، ثباتان کاراکترهای جامعه‌اند. نشان دهندگان حماقت‌ها، طمع‌ها، پهلوانی‌ها، خودپسندی‌ها. آدم‌های او آدم‌های آشنای جامعه‌اند مائیم و همسایگانمان.»

«جواد مجابی»، روزنامه‌نگار و شاعر ایرانی، اهمیت اردشیر محصص را در حد «بنیان‌گذار کاریکاتور نوین» در ایران می‌داند. او می‌گوید: «اردشیر نخستین کسی در ایران بود که کاریکاتور نوین ایرانی را که پیش از او سابقه نداشت و در ارتباط با کاریکاتورهای جهانی، پدید آورد. قبل از او، کارهایی انجام می‌شد که بیش تر شبیه آثار کاریکاتوریست‌های ترکیه یا قفقاز بود. اردشیر به کاریکاتور، به معنای امروزی که در ایران رایج است، شکل داد و با سماجت و پشت‌کار غریبی که داشت و آگاهی فراوان و گسترده‌ای که از هنر جهان داشت، توانست پایه‌های کاریکاتور جدید ایران را بریزد، که از دنیای امروزی ما، خبر می‌داد.»

«نیکزاد نجومی»، هنرمند طراح و نقاش ایرانی ساکن نیویورک و از معدود نزدیکان محصص، در سال‌های آخر با ارجاع به حرف‌های خود محصص می‌گوید: «برمی گردم به زمانی که اردشیر محصص با «اسماعیل خوئی»، شاعر، گفت‌وگویی داشت، در اوایل سال‌های دهه پنجاه خورشیدی، و در جواب پرسشی که شبیه به این سئوال بود که: محصص با خلق این فضاهای مالی‌خولیاوار در آثارش می‌خواهد چه بگوید؟ آیا در پی در نشان دادن مدرنیته وارداتی و تضادها و شکاف‌های آن با سنت پا در جای ایران در دهه پنجاه خورشیدی است؟ اردشیر به خوئی می‌گوید: «من فقط دوست دارم یک گزارش‌گر باشم.»

و اما در مورد آثار او، شخصیت‌های آثار محصص همه در حال حرکت و تکاپو هستند و خودش گفته‌است: «اغلب کاراکترهای آثار من در حال دویدن هستند، من تا چند سال پیش قادر به کشیدن حالت دو و حرکت نبودم و همیشه فکر می‌کردم که اگر این توانایی در من پیدا شود، قادر به هر کاری هستم. این مشکل سرانجام حل شد و حالا فکر می‌کنم این من هستم که دارم به سوی آن‌چه می‌خواهم، می‌دوم. فکر می‌کنم که ناخودآگاه تمام حرکات و سکنات، لباس و کفش‌های پرسوناژهایم را از روی خودم می‌کشم. چاقی و لاغری این شیطانک‌ها هم کاملن وابستگی به رژیم غذایی‌ام دارد.»

آثار اردشیر، بیش از آن‌که طنز گونه باشند، تلخ گونه هستند. خطوط و طرح‌های او، بیش از هر چیز، نمایان گر تعلیق و موقعیت‌های لرزان و ناپایدار آدم‌ها و جهان پیرامون او است.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

سایت ایران کارتون


 


خبر / رادیو کوچه

در روزهای اخیر، شعبه ۵۴ دادگاه تجدید‌نظر استان تهران با صدور رای، حمید‌رضا خادم، عضو جبهه ملی ایران را به ۴ سال حبس قطعی محکوم کرده است.

به گزارش هرانا، حمیدرضا خادم فعال سیاسی و حقوق بشر و از بازداشت‌شدگان روی‌دادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری که در شانزدهم آذر ۱۳۸۹ از سوی شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده بود با رای شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر حکم وی به چهار سال حبس تعزیری کاهش یافت.

موارد اتهامی وی اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام در قالب نگارش مقاله و مصاحبه با رسانه‌ها عنوان شده است. حمید‌رضا خادم می‌بایست ظرف چند روز آینده خود را به شعبه اجرای احکام زندان اوین معرفی کند.

 بیشتر بخوانید:

«جلسه محاکمه عضو جبهه ملی ایران»


 


رادیو کوچه

148 هجری قمری- طبق روایات «علی بن موسی‌الرضا» امام هشتم شیعیان در شهر مدینه به دنیا آمد. «ابوالحسن» کنیه و «رضا»، «صابر»، «رضی» از لقب‌های او هستند. «هارون الرشید»، «محمد امین» و «عبداله مامون» در زمان وی خلافت کردند. گفته شده به درخواست «مامون عباسی»، علی بن موسی‌الرضا ولایتعهدی او را پذیرفت، اما سرانجام به دست مامون کشته شد.

1514 میلادی- «لویی دوازدهم» ملقب به «پدر ملت» و پادشاه فرانسه با هدف تامین دوستی این کشور با انگلستان که قرن‌ها با هم جنگ داشتند در سن 52 سالگی با «ماری تودور» (Mary Tudor) دختر «هنری هفتم» پادشاه انگلستان ازدواج کرد. این ازدواج بیش از سه ماه طول نکشید و با مرگ ناگهانی لویی دوازدهم پایان یافت و در نتیجه دوستی دو کشور هم از بین رفت.

1934 میلادی- «الکساندر یکم» پادشاه یوگسلاوی هنگام ورود به فرانسه در بندر «مارسی» توسط تروریست‌های کروات به قتل رسید. «لویی بارتو»، وزیر امور خارجه فرانسه که برای استقبال از الکساندر اول هنگام پیاده شدن از کشتی حضور داشت نیز در این سو‌قصد به شدت مجروح شد و اندکی بعد درگذشت.

دلیل این سو‌قصد مبارزه سایر اقوام اسلاو ساکن یوگسلاوی به ویژه کروات‌ها با برتری‌جویی صرب‌ها در فدراسیون یوگسلاوی بود. این قتل باعث سو‌ظن صرب‌ها نسبت به سایر ملیت‌های کنفدراسیون یوگوسلاوی، و نیز دشمنی با مجارها و ایتالیایی‌ها شد که در طول زمان گسترش یافت.

در جریان جنگ جهانی دوم‌، کروات‌ها با حمایت آلمانی‌ها که یوگسلاوی را اشغال کرده بودند دست به کشتار صرب‌ها زدند. صرب‌ها نیز با تشکیل جوخه‌های مرگ کروات‌ها را قتل‌عام ‌کردند.

1962 میلادی- امروز روز ملی و استقلال کشور آفریقایی «اوگاندا» از انگلیس است. اوگاندا از سال 1890 زیر سلطه کمپانی آفریقای شرقی انگلستان قرار گرفت و چندی بعد به‌طور رسمی مستعمره بریتانیا شد. هنگام ورود انگلیسی‏ها به این کشور، پادشاهی در این سرزمین حکومت می‏کرد به نام «بوگاندا» که به نظر می‏رسد نام کشور اوگاندا از این نام گرفته شده باشد. سرانجام دولت بریتانیا به خواسته مردم اوگاندا پس از هفتاد سال استعمار، استقلال آن را در نهم اکتبر به رسمیت شناخت. این کشور در قاره آفریقا و میان کشورهای سودان، کنگو، کنیا، تانزانیا و رواندا واقع شده است.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

روز جهانی پست- پست مطمئن‌ترین پدیده ارتباطی است که خدمات آن به اشکال مختلف در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و رفاهی در اختیار مردم قرار می‌گیرد و طبقات مختلف جامعه می‌توانند از این خدمات بهره گیرند.

1940 میلادی- «جان وینستون لنون»  (John Ono Lennon) خواننده، آهنگ‌ساز و شاعر معروف انگلیسی در لیورپول زاده شد. او در موسیقی سبک «راک اند رول» در دهه شصت میلادی تاثیر به سزایی داشت به‌طوری که برخی از ترانه‌های خوب گروه «بیتلز» از کارهای او هستند.

1967 میلادی- «ارنستو چه گوارا»، پزشک و انقلابی سوسیالیست آرژانتینی به دست سربازان ارتش بولیوی به جرم تحریک برای برپایی یک انقلاب کشته شد.

1879 میلادی- «ماکس فون‌لائو» فیزیک‌دان آلمانی و برنده جایزه فیزیک نوبل برای کشف پراش در پرتوهای ایکس در بلور‌ها، به دنیا آمد. (پراش در فیزیک به پخش‌شدن یا خم‌شدن موج یا ذرات هنگام مواجه شدن با یک مانع گفته می‌شود.)

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

راسخون


 


خبر / رادیو کوچه

صبح روز یک‌شنبه، 9 اکتبر، با ادامه نبرد بر سر تصرف شهر سرت، زادگاه معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی، نیروهای مسلح دولت انتقالی این کشور اعلام کردند که حلقه محاصره هواداران معمر قذافی در شهر سرت را تنگ‌تر کرده‌اند.

با این حال آن‌ها هنوز نتوانسته‌اند به مرکز کنفرانس شهر دست پیدا کنند جایی که هنوز آتش‌باری سنگین نیروهای هوادار معمر قذافی از آن‌جا ادامه دارد.

از چند روز گذشته که درگیری‌ها شروع شد، صدها نفر در این شهر کشته یا زخمی شده‌اند وشمار زیادی از مردم هم درون شهر در محاصره هستند.

گفته می‌شود در یکی از نقطه‌ها‌ی شهر که به تصرف نیروهای دولت انتقالی لیبی در آمده معادل دو میلیون دلار، اسکناس‌های تازه منتشر شده پیدا شده است.

احتمال می‌رود که هواداران سرهنگ قذافی از انتشار این اسکناس‌ها برای تهیه تجهیزات و استخدام مزدوران استفاده می‌کرده‌اند.

سرت، زادگاه سرهنگ قذافی و آخرین پای‌گاه اصلی هواداران اوست که تاکنون مقاومتی شدید در برابر حملات نیروهای شواری انتقالی از خود نشان داده است.

از طرف دیگر، نیروهای مخالف سرهنگ قذافی می‌گویند که وجود ساکنان و غیرنظامیان مانع از حمله همه جانبه این نیروها شده که تلاش می‌کنند از آسیب رساندن به مردم عادی پرهیز کنند.

با وجود سقوط طرابلس، پایتخت لیبی و متواری شدن سرهنگ قذافی از مجموعه باب‌العزیزیه که سال‌ها نماد قدرت او محسوب می‌شد، بسیاری معتقدند که سقوط سرت نقطه پایانی بر داستان دیکتاتور لیبی خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

«دوازده کشته در پیش‌روی مخالفان سرهنگ قذافی»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) رییس مجلس: در حوزه سیاسی برخی ناصح‌الملوک توپچی شده‌اند

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=17&id=1120186

دکتر علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی روز گذشته در دومین همایش فرهنگ یاران ترافیک در عین تاکیدهای مکرر بر ضرورت وجود و فعالیت احزاب در کشور، از رویکرد تخریبی برخی احزاب انتقاد و اظهار کرد: «در حوزه سیاسی مشاهده می‌شود که برخی «ناصح‌الملوک توپچی» هستند که به جای نظم‌بخشی در این حوزه به تخریب دیگران می‌پردازند.»

رییس مجلس در ادامه به عنوان نمونه‌ای از این رویکرد تخریبی به عمل‌کرد برخی احزاب در دوران دوم خرداد اشاره کرد و گفت: «در دوره‌ای آن‌ها یک مرتبه با درست کردن عالی‌جناب سرخ‌پوش به تخریب پرداختند پس چطور است که اگر آن موقع آن شخص عالی‌جناب سرخ‌پوش بود، اکنون با او رفیق هستند.»

2) رییس ستاد انتخابات: ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس از ۳ دی آغاز می‌شود

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=17&id=1120188

صبح روز گذشته طی مراسمی با حضور سید صولت مرتضوی، رییس ستاد انتخابات کشور، ستاد انتخابات تهران به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. در حاشیه این مراسم، رییس ستاد انتخابات اعلام کرد: «ثبت نام از کاندیداهای انتخابات مجلس از سوم دی ماه به مدت یک هفته آغاز خواهد شد.»

اعتماد

1) حملات به لاریجانی بیش‌تر می‌شود

http://www.etemaad.ir/Released/90-07-17/204.htm

صادق محصولی از اعضای ارشد جبهه پایداری، علی لاریجانی رییس مجلس را به صورت تلویحی به سکوت در اتفاقات انتخابات دهمین دوره ریاست ‌جمهوری متهم کرد و عمل‌کرد او در این ماجراها را نامناسب و غیرقابل قبول خواند. محصولی در حالی از عمل‌کرد لاریجانی در قبال اتفاقات دو سال گذشته انتقاد می‌کند که در این مدت جبهه پایداری یکی از دلایل عدم حضور در جلسات کمیته 7+8 را حضور نماینده لاریجانی به عنوان شخصیتی در جریان اصول‌گرایی عنوان کرده و معتقد بودند که اشخاص نباید نماینده‌ای در کمیته 7+8 داشته باشند.

2) پایتخت دوم قذافی سقوط کرد

http://www.etemaad.ir/Released/90-07-17/144.htm

سربازان شورای ملی انتقالی که از زمان فتح طرابلس، به فکر ورود به بندر سرت بودند سرانجام موفق شدند براساس آن‌چه که وعده داده بودند عملیات نهایی سرت را آغاز و آن را با موفقیت به پایان برند.

جام جم

1) صالح :از قدرت کنار‌ه‌گیری می‌کنم

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100856230807

علی عبداله صالح در یک سخن‌رانی تلویزیونی اعلام کرد که در چند روز آینده از قدرت کناره‌گیری خواهد کرد. این نخستین سخن‌رانی تلویزیونی صالح پس از بازگشت او از عربستان سعودی به یمن است.

2) تظاهرات گسترده ضد جنگ در اروپا و آمریکا

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100856211905

به گزارش ایسنا، صدها آمریکایی در دهمین سال‌گرد آغاز جنگ در افغانستان به کهنه‌سربازان این کشور که در اعتراض به این جنگ به خیابان‌های واشینگتن آمده بودند، پیوسته و توقف فوری جنگ‌ها و توجه به نیازهای انسانی در کشور را خواستار شدند.

از انگلیس نیز خبر می‌رسد اقشار مختلف مردم این کشور روز گذشته به مناسبت دهمین سال‌گرد اشغال افغانستان، تجمع اعتراض‌آمیزی را در مرکز شهر لندن برگزار کردند.

رسالت

1) باهنر: رقیب اصلی ما دوم خردادی‌ها هستند

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=78474

قائم مقام دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: «نباید جای جریان فساد انحرافی و فتنه با هم عوض شود، رقیب اصلی انتخابات آینده ما دوم خرداد هستند و البته بایستی با دقت جریان انحرافی و فاسد اقتصادی تعقیب و مراقبت و در صورت اثبات جرم دست‌شان بی‌رحمانه قطع گردد.»

2) هشدار در مورد فروپاشی اقتصاد جهان در دو یا سه هفته آینده

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=78500

به عقیده کارشناس آی ام اف اگر رهبران اروپا نتوانند موضوع بحران در منطقه یورو را به صورت قابل قبول حل‌وفصل کنند، ممکن است ظرف دو تا سه هفته آینده شاهد فروپاشی سیستم بانک‌داری اروپا باشیم.

دنیای اقتصاد

1) سایت احمد توکلی به نقل از مرکز آمار: تورم مردادماه، نزدیک 21 درصد

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=272710

سایت خبری «الف» منسوب به احمد توکلی رییس مرکز پژوهش‌های مجلس دیروز گزارش داد: «براساس شاخص قیمت مرکز آمار، سطح عمومی قیمت‌ها (تورم) در تیر و مرداد ماه 90 نسبت به تیر و مرداد 89، بیش از 27 درصد افزایش داشته است.»

بنا بر گزارش الف، شاخص سالانه همین مرکز (میانگین 12 ماهه منتهی به مرداد 90 نسبت به میانگین 12 ماهه منتهی به مرداد 89) به نزدیک 21 درصد رسیده است. از سوی دیگر، شاخص نقطه به نقطه بانک مرکزی در همین مدت از 21 درصد عبور کرده است. شاخص سالانه این بانک نیز از 17 درصد عبور کرده است.

2) سرلشکر جعفری: پژاک به آن‌جایی رفت که سپاه اراده کرده بود

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=272713

سردار جعفری در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، در خصوص آخرین اخبار از مقابله نیروی زمینی سپاه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه شمال‌غرب کشور تصریح کرد: «این گروهک فکر نمی‌کرد سپاه پاسداران با چنین عزم راسخ و آمادگی به مقابله با آن‌ها بپردازد.»

وی ادامه داد: «پس از این نبردها بود که آن‌ها در نقاط فاصله‌دار با مرز جمهوری اسلامی ایران یعنی آن‌جا که اراده و خواست ما بود مستقر شدند و می‌توان گفت که به برکت خون شهدایی که در این منطقه ریخته شد، امروز کردستان از امنیتی حتا به‌تر از استان‌های مرکزی کشور برخوردار است.»


 


خبر / رادیو کوچه

عباسعلی کدخدایی، سخن‌گوی شورای نگهبان در‌باره تصویب طرحی برای احیای پست نخست وزیری در ایران گفت این مورد از مواردی است که نیازمند تغییر قانون اساسی است و با مصوبه مجلس شورای اسلامی، نمی‌توان اصلاحی در این جهت انجام داد.

به گزارش ایلنا او روز شنبه، 8 اکتبر، در مورد بررسی طرح جای‌گزینی نخست وزیری به جای ریاست جمهوری در مجلس گفت اطلاعی از این موضوع ندارد اما گاهی در مجامع علمی صحبت‌هایی در این خصوص مطرح می‌شود.

ماه گذشته، حمیدرضا کاتوزیان، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی گفته بود: «نظریه‌ای بین صاحب نظران سیاسی مطرح شده است، مبنی بر این‌که کشور ما از نعمت ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب برخوردار است و نیازی به وجود رییس جمهوری در کشور نیست.»

آقای کاتوزیان در مصاحبه‌ای تاکید کرده بود که به عقیده مدافعان این نظریه، «کشور می‌تواند به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی، نخست وزیر داشته باشد که توسط مجلس انتخاب شود.»

مطابق اصل اول قانون اساسی ایران، نظام حکومتی این کشور «جمهوری اسلامی» است و بر همین مبنا، دارای «رییس جمهوری» است.

بیشتر بخوانید:

«جای‌گزینی نخست وزیر به جای رییس‌جمهوری در ایران»


 


 کیان امانی / عکس / رادیو کوچه

موج جنبش تسخیر «وال استریت» نیویورک به شهرهای دیگری هم‌چون واشینگتن دی‌سی، سن‌فرانسیسکو، شیکاگو، لوس‌آنجلس، بوستون و دیگر شهرهای آمریکا کشیده شده است. از روز چهارشنبه ششم اکتبر مردم معترض که بیش‌تر آن‌ها را جوانان تشکیل می‌دهند با حضور در میدان «مک‌فرسون» واشینگتون پایتخت آمریکا نسبت به وضعیت کنونی اقتصادی و سیاسی آمریکا، سیاست‌های مالی شرکت‌های سهامی بانک‌ها و تسلط آن‌ها بر سیاست‌مداران اعتراض دارند.

بر روی بیش‌تر پلاکاردهایی که معترضان با خود حمل می‌کنند نوشته شده ما نود و نه درصد مردم آمریکا هستیم و با این نوشته خواستار دفاع دولت از حقوق ۹۹ درصد مردم آمریکا در برابر یک درصد از طبقه مرفه و ثروت‌مند که بنگاه‌های اقتصادی را در دست دارند هستند. اعتراض‌ها ابتدا از هفدهم سپتامبر در خیابان «وال استریت» نیویورک آغاز شد اما پس از دوهفته به دیگر شهرهای بزرگ آمریکا رسیده است.  در میان معترضان کودکانی که هم‌راه والدینشان به میدان «مک‌فرسون» آمده‌اند هم دیده می‌شوند و دو شب گذشته را در این میدان گذرانده‌اند و می‌گویند فعلن قصد ترک صحنه را ندارند.


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

علیرضا رضایی

منبع: وبلاگ شخصی

هم‌زمان با کنار گذاشتن جمشید چالنگی از صدای آمریکا در راستای سیاست شخم زدن این رسانه که متعاقب روی کار آمدن رامین عسگرد که یک ایرانی‌الاصیل است (خودش این‌جوری می‌گه) و سوابق رسانه‌ای درخشانی مانند مشاور سیاسی ژنرال پترائوس در ستاد فرماندهی ارتش ایالات متحده دارد‌، بخش فارسی صدای آمریکا که همواره در تمام موارد حافظ تمام حقوق عرب‌ها بوده با انتشار اطلاعیه‌ای از واجدین شرایط زیر جهت انهدام کامل این رسانه دعوت به هم‌کاری کرد‌:

1.آدم پرت و پلا با سابقه‌ی آشنایی با رامین عسگرد در دوبی‌، کاملن مسلط به خالی‌بندی و مخ‌زنی جوری که اگر برگردد بگوید من الان رهبر جنبش دانش‌جویی هستم ولو این‌که تمام اعضا‌ جنبش دانش‌جویی خودشان را بکشند عسگرد حتمن باور بکند‌، دارای یک یا تمامی قسمت‌های نام و نام خانوادگی شامل امیر‌، عباس‌، فخر‌، آور و امثالهم‌.

2.چنان‌چه کسی با یک یا تمامی قسمت‌های نام امیر‌، عباس‌، فخر‌، آور و امثالهم مشکل داشته باشد بی‌خود برای استخدام مراجعه نکند چون همین‌هایی که بیست سی سال سابقه‌ی کار دارند را به‌خاطر همین مشکل و مشکلات مشابه داریم می‌ریزیم بیرون‌.

3.متقاضیان محترم استحضار داشته باشند که بعد از آمدن آقای عسگرد مدراک تحصیلی جهت استخدام در صدای آمریکا بسیار حائز اهمیت بوده و لذا کسانی که با مدرک کاردانی اخراجی تکنیسین اتاق عمل واحد ارومیه خودشان را دکتر معرفی بنمایند از اولویت استخدام برخوردارند‌.

4.هم‌چنین سوابق شغلی‌، اجتماعی و سیاسی متقاضیان برای رامین عسگرد از اهمیت بالایی برخوردار بوده‌، متقاضیانی که در همان ارومیه به دختری تجاوز کرده باشند و به همین دلیل جمهوری اسلامی از ترس سرنگونی‌، آن‌ها را بدلایل سیاسی به زندان انداخته باشد در ردیف اول مشاوره و استخدام قرار می‌گیرند‌.

5.در همین راستا کلیه‌ی متقاضیان باید حتمن یک داداش قهرمانی داشته باشند که بعد از آمدن به فرانسه و به گه کشیدن خودشان‌، در پاریس توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به سرقت رفته و در حال سرقت با موبایل به برادرش زنگ بزند و نام‌برده صدای مهمان‌دار هواپیمای ایران‌ایر را که ضمن عرض خوش آمد گویی‌، از به سرقت رفتگان محترم می‌خواهد کمربندهایشان را ببندند‌، شنیده باشد‌.

6.از آن‌جا که رامین عسگرد به‌عنوان یک ایرانی‌الاصیل در سراسر طول عمرش توانسته هیچ‌وقت ایران نباشد و لذا آشنایی کامل با تمام اصول زیر آب‌زنی و دودره بازی محیط‌های کار ایرانی دارد به تقاضای استخدام کلیه‌ی دودره‌بازان محترم با اعمال ضریب فوریت هشت رسیدگی خواهد شد‌.

7.واجدین شرایط در امتحان عملی باید قادر باشند ظرف مدت حداکثر سه سوت مخ رامین عسگرد را بزنند و هم‌چنین در مدت سیم ثانیه زیر آب حداقل بیست نفر را در همان صدای آمریکا زده و خودشان را جای آن‌ها بچپانند‌.

8.از استخدام کلیه‌ی کسانی که به هر دلیلی از احمد باطبی‌، کوروش صحتی‌، علی افشاری‌، علی‌اکبر موسوی خوئینی‌، اکبر عطری‌، محمد صادقی و سایر اعضا‌ اصلی و راستکی جنبش دانش‌جویی که در تمام طول فعالیت‌هایشان در داخل کشور حتا یک‌بار هم اسم امیر‌عباس فخرآور را نشنیده باشند‌، خوششان بیاید به‌شدت معذوریم‌، فقط عباس خالی بند‌!

9.بخش فارسی صدای آمریکا دست تمامی کسانی را که با تمام انواع خالی‌بندی و دودره‌بازی‌های موجود خودشان را به این‌ور آب رسانده‌اند یا توسط وزارت اطلاعات به این‌ور آب رسیده‌اند و قبل از آمدن یک ویدئو هم برای ننه‌شان پر کرده‌اند که «من اگر اعدام شدم تو ناراحت نشو» به گرمی می‌فشارد و از کلیه‌ی عوامل برون مرزی وزارت اطلاعات استقبال به‌جا و شایسته به‌عمل می‌آورد‌.

10.کلن اگر فردا شنیدید برنامه‌های صدای آمریکا را حسین شریعتمداری می‌نویسد تعجب نکنید‌. رامین عسگرد به‌عنوان یک ایرانی‌الاصیل که «فارسی را خوب بلد می‌دانم» حواسش به همه جا هست فقط چون تجربه‌ی وحشتناکی در کار رسانه و خصوصن رسانه‌های فارسی زبان دارد گاهی اوقات صدای آمریکا را با ستاد فرماندهی ارتش آمریکا اشتباهی می‌گیرد فکر می‌کند هرکی بیاید بگوید امروز سی‌تا تانک ترکوندم راست می‌گه‌!


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته