-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

Latest News from Kaleme for 12/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



بنا برگزارش رسیده به کلمه محمد کیانوش راد به وزارت اطلاعات احضار شد.

دختر کیانوش در تاریخ ۷/۹/۱۳۸۹ طی هجوم نیروهای امنیتی به منزلش تا کنون در بازداشت در سلول انفرادی به سر می برد و علی رغم پی گیری های انجام شده جز یک تماس تلفنی هیچ گونه تماس و یا ملاقاتی با خانواده اش نداشته است و علت بازداشت وی نیز به خانواده اطلاع داده نشده است، و حالا پدر وی جهت پاره ای توضیحات به اطلاعات فراخوانده شده است.

دکتر محمد کیانوش راد نیز در پی یورش سال گذشته نیروهای امنیتی به مراسم دعای کمیل در منزل یکی از بستگان یکی از زندانیان سیاسی به همراه همسر و فرزندش دستگیر شده و چندین ماه را در انفرادی و عمومی زندان سپری کرده بود، در جریان احضارش از او خواسته شده که از هرگونه ارتباط با آقایان خاتمی، موسوی و کروبی خودداری نماید و در غیراین صورت عواقب آن را که بازداشت مجدد خواهد بود، انتظار داشته باشد. دکتر کیانوش راد نیز با تأکید بر مواضع اصلاح طلبانه خود و رد تحلیل های ارائه شده توسط نیروهای امنیتی در مورد حوادث پس از انتخابات، از این که فعالیت های دخترش و سایر هم فکران او در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی بوده است دفاع کرده و خواستار آزادی هر چه سریع تر فرزند خویش گردیده است و اعلام کرده که آمادگی هرگونه برخورد از سوی قوه قضائیه و مأموران امنیتی را داشته و دارد زیرا کلیه فعالیت های خود را در چارچوب قانون می داند و هم چنان بر مواضع خویش تأکید می نماید و به مأموران امنیتی گفته که راه و شیوه ای را که وزارت اطلاعات و دستگاه قضائی در برخورد با فعالان سیاسی و منتقدان سیاست های حاکم در پیش گرفته اند راه غلطی است که منجر به تداوم بحران کنونی خواهد شد.

محمد کیانوش راد هم چنین به مأموران امنیتی یادآور شده که تنها راه خروج از بحران کنونی اصلاح نگاه امنیتی وزرات اطلاعات و دولت کنونی به مخالفان سیاسی می باشد.

لازم به ذکر است اخیرا به دنبال دستگیری فعالان سیاسی و مدنی و جوانان اصلاح طلب اعضای خانواده هایشان هم احضار، بازجویی و تهدید میشوند که هیچ گونه اطلاع رسانی از طریق نامه دلنوشته ملاقات و مصاحبه نداشته باشند که این مسئله با بی توجهی خانواده روبرو شده است که اطلاع رسانی و پی گیری وضعیت عزیزانشان را حق طبیعی خود می دانند.


 


یک نماینده عضو کمیسیون عمران مجلس از پیشنهاد مدیران دولتی برای افزایش ۱۵ درصدی بلیت قطار خبر داد و خاطرنشان کرد که بهای دریافتی از مسافران هواپیما برای هر ساعت نیز از ۴۴ دلار فعلی به ۵۶ دلار افزایش خواهد یافت که به معنای افزایشی ۲۷ درصدی است.

ابوالقاسم رحمانی، عضو هیات رییسه کمیسیون عمران، در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به عملکرد شرکت راه آهن و سازمان هواپیمایی کشوری طی برنامه‌ی چهارم توسعه، از بررسی مصوبات مجلس در برنامه‌ی پنجم در حوزه‌ی حمل و نقل سخن گفت و افزود: در خصوص ساخت، توسعه و حمل و نقل بار و مسافر در شرکت راه آهن از سوی مدیر عامل شرکت گزارش داده شد. بر اساس این گزارش در بخش ایجاد زیر ساختها و احداث خطوط ریلی، ۴۵ درصد و در بخش حمل بار و مسافر ۷۸ درصد اهداف برنامه‌ی چهارم محقق شده است.

وی با بیان اینکه شرکت راه آهن در حوزه‌ی نوسازی ناوگان و دیزل، و واگنهای باری و مسافر بری به دلیل کمبود اعتبار هیچ موفقیتی نداشته است،‌ گفت: قیمت‌ها در این بخش منطقی نیست زیرا بر اساس برنامه‌ی چهارم عمر ناوگان حمل و نقل ریلی باید از ۲۴ به ۱۵ سال کاهش می‌یافت ولی این اتفاق نیفتاد.

نماینده‌ مردم اقلید با اشاره به نظر کمیسیون عمران درباره‌ی وضعیت سرویس دهی شرکت راه آهن گفت: اکثریت اعضای کمیسیون معتقدند به دلیل مشکلات مالی از ناوگان ریلی استفاده بهینه نمی‌شود. به اعتقاد مدیریت راه آهن، توسعه راه آهن بر اساس حمل بار انجام شده است. به عبارت دیگر در مناطقی که ریل وجود دارد، بار وجود ندارد و در مناطقی که بار وجود دارد خطوط ریلی دو خطه نیست. مدیران صنعت ریلی افزایش ۱۵ درصد قیمت بلیط قطار در هر سال را موجب تامین بودجه مورد نیاز برای توسعه ناوگان ریلی عنوان کردند.

رحمانی با اشاره به گزارش سازمان هواپیمایی کشوری، گفت: استاندارد سازی قوانین و مقررات، تعداد مسافران و کاهش عمر ناوگان به ۱۵ سال و عدم ارائه سوخت از سوی برخی کشورهای اروپایی و اسیایی از جمله چالشهای صنعت هوایی است. مدیریت سازمان تحریم‌ها و کمبود منابع مالی را از اصلی‌ترین چالشهای سازمان هواپیمایی کشوری عنوان کردند و راه کارهایی نظیر اورهال کردن، رعایت استانداردها و افزایش قیمت بلیط هواپیماها برای برون رفت از وضعیت فعلی صنعت هوایی عنوان کردند.

عضو هیات رییسه کمیسیون عمران ارائه نشدن سوخت از سوی برخی کشورهای اروپایی و آسیایی به هواپیماهای ایرانی را موجب کاهش تعداد و اطمینان مسافران دانست و افزود: با وجود تحریم‌های بین‌المللی ولی مسافران همچنان ترجیح می‌دهند از هواپیماهای ایرانی استفاده کنند. بر اساس اعلام مدیران سازمان هواپیمایی کشوری در حال حاضر برای هر مسافر ساعت ۴۴ دلار دریافت می‌شود که به دلیل آزاد شدن نرخ بنزین هواپیما این عدد به ۵۶ دلار افزایش خواهد یافت.

شرکت ایران ایرتور و هما به طور متوسط یک میلیون لیتر بنزین در روز نیاز دارند که با افزایش قیمت بنزین هواپیما هزینه‌های این شرکتها ۱۵ میلیارد تومان افزایش خواهد یافت.

نماینده‌ی مردم اقلید مکانیزم سازمان هواپیمایی کشوری و شرکتهای هواپیمایی هما و ایران ایرتور برای کاهش تاثیر تحریمهای بین‌المللی را تعامل، چانه زنی و مدیریت شرایط عنوان کرد و افزود: به گفته‌ی مدیران صنعت هواپیمایی تحریمهای بین‌المللی بر اقتصاد ایران اثر منفی دارد. آنان معتقد بودند با آزاد سازی قیمت بنزین هواپیما مشکلات مالی شرکتهای هواپیمایی برطرف خواهد شد. بر اساس برنامه‌ریزی‌ها قیمت بلیط هواپیما در ساعات پر مسافر افزایش و در ساعات کم مسافر کاهش خواهد یافت.


 


بیش از ۳۰۰ تن از کارگران سد آزاد به‌تیر که سه ماه از حقوق خود را هنوز دریافت نکرده‌اند، در یک ماه اخیر از کار اخراج شدند.

به گزارش رسیده به کلمه، این کارگران، در پروژه سد آزاد “به­ تیر” که بین شهرهای سنندج و مریوان قرار دارد، مشغول به کار بوده‌اند و گزارش شده که بیشتر کارگران اخراجی (در حدود ۵۲ نفر) در قسمت خاک رس، ۳۵ نفر در بخش کمپرسور، ۱۷ نفر راننده بولدوزر و بقیه هم در سایر بخشهای این پروژه شاغل بوده‌اند.

در این پروژه حدود ۱۲۰۰ کارگر به صورت قراردادی مشغول به کارند و پرداخت حقوق ماهیانه آنها نیز تاکنون سه ماه به تعویق افتاده است. این شامل ۳۰۰ کارگری که در یک ماه گذشته، از اول آذرماه تا اول دی‌ماه ۱۳۸۹ از کار اخراج شده‌اند، نیز می‌شود.


 


نصرالله کمالیان، نماینده قوچان، حمایت از واحدهای تولیدی مصالح ساختمانی و ارائه تسهیلات به آنان در راستای تامین سوخت مصرفی این بخش را، موجب جلوگیری از رشد قیمت مسکن عنوان کرد.

کمالیان، عضو کمیسیون عمران مجلس، در گفت و گو با خانه ملت، با اشاره به اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها، در خصوص سرنوشت قیمت مسکن بعد از اجرای این قانون، گفت: چنانچه دولت بتواند موضوع تامین سوخت واحدهای تولید مصالح را به نحوی حل کند که سوخت با قیمت مناسب به دست این واحدهای تولیدی برسد، قیمت مصالح تغییر چشمگیری نخواهد داشت و در نتیجه قیمت مسکن نیز تغییر نخواهد کرد، چراکه در شرایط فعلی سایر مولفه‌های تاثیر گذار بر قیمت مسکن تغییر چندانی نخواهند داشت.

نماینده قوچان افزود: از طرف دیگر افزایش فاحش قیمت سوخت مورد نیاز این واحدها می تواند موجب بالارفتن گسترده قیمت مصالح کشاورزی و یا توقف تولید در برخی واحدها شود که هر دو این اتفاقات تاثیر نامطلوبی در بازار مسکن کشور ایجاد خواهد کرد و موجب افزایش قیمت تمام شده مسکن خواهد شد.

کمالیان با بیان اینکه دولت به طور کامل متوجه اهمیت موضوع واحدهای تولیدی مصالح است، به تذکر برخی از نمایندگان در این خصوص اشاره کرد و گفت: در جلسه علنی دیروز تعدادی از نمایندگان در مورد مسئله رساندن سوخت مازوت به تولیدکنندگان آجر، سفال و کاشی به دولت تذکر دادند که این موضوع موجب دقیق تر شدن دولت و توجه بیشتر به این مسئله خواهد شد.


 


علی تاری از فرماندهان دوران دفاع مقدس و رئیس ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در دادگاه انقلاب شهرستان بابل و از سوی قاضی باقریان در دو پرونده جداگانه مجموعا به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شده است. مسئول سابق ستاد تبلیغات سپاه مازندران به اتهام “توهین به مقدسات” به یک سال حبس تعزیری و اتهام “توهین به رهبری” به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شده است. این حکم در حالی صادر شده است که مصداق توهین به رهبری در جلسات بازجویی و حتی در جلسه دادگاه مشخص نشده است.

علی تاری در خصوص علت قبول مصاحبه می گوید: ” علت اصلی این مصاحبه حقی است که از من و امثال من ضایع شده ، بدتر اینکه نمی توانم آن را به گوش مردم و مسئولین برسانم و این را واسطه قرار دادم تا اینکه اگر کمترین انصافی در آن باقی باشد حکم من جز برائت و عذرخواهی از اینجانب و برخورد با نیروهای خودسر، خود رای و دست های پنهان که به بازجویی های شفاهی به آن اظهار کردم مقاصدی غیر از حفظ نظام می کوشد با بازداشت و انفرادی طویل المدت از فردی مثل من که در همه صحنه ها ی انقلاب خصوصا در انتخابات دوره دهم حضوری فعال داشته ام پاداش ۴۰ میلیون رای برای نظام، برای من ۷۲ روز انفرادی ۱۵ روز بند ویژه و یک سال و نیم حبس که از یک منتقد بعضی از طرح ها و برنامه های دولت یک مخالف جدی ساختند و به علاوه تعداد همه افرادی که مرا می شناسند را به آن باید اضافه کرد، بهتر بگویم این افراد کارخانه مخالف سازی، معاند سازی، وابسته به بیگانه سازی دارند و چه زمانی این کارخانه تعطیل شود خدا می داند.”

از جمله موارد تکان‌دهنده‌ای که در این مصاحبه به آنها اشاره شده، می‌توان به تخلف در بازداشت متهم و عدم ابلاغ قرار کفالت صادر شده به وی، بازجویی در تمام طول روز بدون صبحانه و نهار، محروم ماندن زندانیان از دستشویی رفتن در شب و وادار شدن آنها به ادرار در سلول، محرومیت از حمام برای روزهای متمادی و بعضا تا دو هفته، همراه کردن وی با معتادان و مجرمین خطرناک در زندان و دادگاه، تهدید وکیل از سوی اداره اطلاعات، محکوم شدن در دادگاه به استناد دریافت مقالات و مطالب تحقیقی از اینترنت و و ذخیره کردن آنها در کامپیوتر شخصی، گزارش ماموران اطلاعات از وجود فیلمهای هری‌پاتر در کیس متهم تحت عنوان فیلمهای شیطان‌پرستی! و استفاده از چشم‌بند، دستبند، پابند و تهدید و توهین‌های مکرر اشاره کرد.

علی تاری رئیس ستاد انتخاباتی محمد خاتمی در انتخابات ۷۶ و ۸۰ ، نائب رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان بابلسر در دولت محمد خاتمی، رئیس ستاد انتخاباتی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ و رئیس ستاد انتخاباتی مهندس موسوی در سال ۸۸ بوده که در ۱۴ فروردین سال جاری به اتهام نشر اکاذیب از سوی وزارت اطلاعات دستگیر شده و دوران بازداشت ۳ ماهه خود را در انفرادی زندان متی کلای بابل گذرانده بود.

جلسه دادگاه تاری، بدون حضور دادستان و یا نماینده دادستان، منشی جلسه صورت گرفته و قاضی باقریان (رئیس دادگاه انقلاب بابل) و قاضی پرونده به وی اجازه ارائه لایحه دفاعیه را در حین جلسه دادگاه نداده بود.

متن کامل گفتگوی “جرس” با علی تاری در پی می آید:

آقای تاری لطفا در خصوص علت و نحوه دستگیری تان صحبت بفرمایید.

اداره اطلاعات شهرستان متاسفانه علیرغم ادعاهای فراوان که افراد را با ادله و مدرک و زیر نظر داشتن فراخوان یا دستگیر می نماید ، در روز دستگیری من شماره تلفن همراه مرا نداشت و آنرا از طریق تماس حراست اداره آموزش پرورش با دفتر زیارتی برادرم گرفت. و برای مراجعه با اداره اطلاعات با من تماس گرفتند و گفتند که یکی دو ساعت با تو کار داریم و من هم به اطلاعات مراجعه کردم. آنجا یک سوال درباره سوابقم و سوال دیگری در مورد مسایل شهری پرسیدند و در پایان اتهام مرا نشر اکاذیب عنوان کردند و به دادگاه شهرستان منتقلم کردند. دادستان بابلسر آقای سیفی در برگه معرفی به زندان به کذب نوشته “نظر به عجز متهم آقای علی تاری فرزند روح الله از تعرفه کفیل به مبلغ بیست ملیون ریال به اتهام نشر اکاذیب به آن بازداشت گاه معرفی می شود. تا اطلاع ثانوی در بازداشت باشد. مورخه ۱۴/۱/۸۹

این در حالی است که برگه معرفی به زندان را به من نشان ندادند که نشان عدم از توانایی من در پرداخت دو ملیون تومان باشد یا نه، و موید این قضیه این است که من در همان روز در حساب شخصی ام چند برابر این مبلغ موجودی داشته ام.

هنگام مراجعه من به اداره اطلاعات مامورین جهت بازرسی به منزل شخصی ام رفته و با برخوردهای آمرانه و توهین آمیز با همسرم و برادر شهیدش اقدام به زیرو رو کردن منزل کرده و بعضی وسایل مربوط به شخص من و بیشتر وسایل متعلق به فرزندانم را با خود بردند.

صبح روز بعد به دفتر زیارتی برادرم مراجعه کردند و با رفتاری توهین آمیز برادرم را چندین ساعت در اتاقی حبس کرده و وسایل دفتر از جمله کیس کامپیوتر و .. را با خود بردند.

پیش از این احضاریه کتبی دریافت کرده بودید؟

خیر، به ادعای بازجو اعتراف دیگران علیه من در خصوص نشر اکاذیب ، علت و سند دستگیری من بوده که بعدا معلوم شد که در این رابطه ادعایی هم در کار نبوده است.

نحوه صدور حکم بازداشت به چه صورت بود و قاضی یا بازپرسی حضور داشت؟

خیر، فقط موردی را که اداره اطلاعات اعلام کرده بود توسط دادستان بازنویسی شده و به من اعلام شد که این روند غیر قانونی بوده است.

آیا اعتراض خود را به این موارد غیر قانونی مطرح کردید؟

بله، اصولا قرار بازداشت موقت برای جرائم بسیار سنگین و مجرمین بسیار خطرناک صادر می شود از جمله آدم ربایی، قتل، اسیدپاشی. مرجع رسیدگی کننده به پروژه می تواند قرار بازداشت متهم را صادر کند اما در دیگر پرونده های کیفری هر چند دست مرجع قاضی را قانون گذار برای صدور هر قراری بازگذاشته است اما قرارهای تأمین کیفری باید متناسب با جرم و شخصیت متهم باشد. در این پروژه فرض اتهامات انتسابی ( که مناقشه انگیزاست) باز هم دادستان یا نماینده او نمی توانست قرار بازداشت موقت صادر کند و آنهم متأسفانه قریب سه ماه، لذا از نظر شکلش خلاف مقررات کیفری و مقررات جاری آیین دادرسی کیفری است زیرا تحقیقات قضایی همان بدو امر تمام شده بود. اینجانب، فردی گمنام و ناشناخته نبوده و نیستم. حداقل نسبت به اسلام، شریعت ، انقلاب ، دفاع مقدس ، امام شیوه ی فرائض دینی هم بدلیل شغلی و هم سوابق عملی، محققانه و متعبدانه و مسئولانه از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی وفادار بوده و عمر و جوانی را بدان مصروف داشتم بنابراین معلوم نیست کدام گزارش و شهادت و اسناد، دال ضدیت یا اقدام علیه اسلام و تشیع و امام توسط اینجانب است. اینجانب به پشتوانه سوابق دینی انقلابی وتحصیل در رشته ی دینی، وسفرهای مکرر زیارتی بعنوان مدیر کاروان حج و عتبات عالیه و سابقه تدریس دینی و قرآن همواره مورد پرسش همراهان بوده ام و لذا وجود کتب یا مقاله یا سایر مدارک احتمالا نه تنها هیچکدام نشانه استفاده آنها علیه اسلام و تشیع نبود بلکه مستنداتی برای نقصان آن عقاید به شکنجه ای روحی، دستبند، پابند، چشم بند، تهدید و توهینات مکرر امری عادی بودند که دقیقا خلاف قوانین جاری و اسلام است و مسلما قاضی و دستگاه قضایی که ترازوی سنجش عمل کارگزاران و خلق است نباید و نمی تواند و نمی خواهد کسی با مقدمات خلاف قانون به نتایج و مستندات اثبات جرم دست یابد: نیز ضمیمه اسنادی غیر مرتبط اتهامات انتسابی و تفتیش تمام لوازم همسر و فرزندانم و اعضای خانه به فرموده امام، خلاف شرع و قانون و مرتکب آن مستحق مجازات است و انتساب مسایل اخلاقی و جمع آوری سی دی های موسیقی و فیلم فرزندان چه ارتباطی با عناوین اتهامی می تواند داشته باشد و آیا جز تخریب چهره ها و پرونده سازی برای افراد جهت رسیدن به مقاصد مورد نظرشان چه می توانست باشد؟

به نظر بنده به عنوان کسی که اسلام بدون تحقیق را دین تحجر و جمود می داند یکی از بهترین روش های مطالعه دانستن نظرهای مخالفین در حوزه دین یا مسایل اجتماعی و فرهنگی است که همه باید به این موارد عمل نماییم. و متهم کردن من به توهین به اسلام مضحک و مورد تعجب همگان بوده است.

آقای تاری می توانید از محل نگهداری تان در زندان و امکانات آنجا صحبت بفرمایید؟

من به مدت ۷۲ روز درسلول انفرادی زندان متی کلای بابل و در یک سلول ۲ در ۲٫۵ بودم که داخلش هیچگونه امکاناتی وجود نداشت و به تعداد ۲۰تا از آن سلول ها وجود دارد که گاهی تا ۲۵ نفر هم در آنجا نگه داری می شوند و برای کلیه این سلولها تنها یک سرویس بهداشتی ۷۰*۷۰ سانتی وجود دارد و اساسا برای تنبیه مجرمین خطرناک ساخته شده است و یعنی مجرمین خطرناک در صورت ارتکاب خلاف در زندان به آنجا منتقل می شوند. بیشتر افرادی که در انفرادی می آمدند تکراری بودند و از شرورترین افراد داخل زندان به شمار می آمدند. چند بار هم به من گفتند افرادی که در بند کنار من هستند را به علت تجاوز جنسی به این بند آورده اند. و حتی افرادی که مرتکب قتل می شدند یک یا دو هفته داخل انفرادی بودند. زندانیان سیاسی برای نگهداری در انفرادی به زندان ساری برده می شدند که از امکانات اولیه برخوردار است و حتی این راهم از من دریغ کرده و مرا به بدترین انفرادی ممکن منتقل کردند.

سلول ها همیشه توسط لامپ مهتابی روشن بود و شب و روز در آن فرقی نداشت. یک موکت معمولی و سه پتوی ارتشی که بعضا یکی را هم از ما می گرفتند در سلول موجود بود که از آنها به عنوان بالش و تشک و پتو استفاده می کردیم و به قدری کثیف بود که به گفته بعضی زندانیان تا یک سال از زمان شستن آنها می گذشت. در طول روز فقط ۳بار درب سلول برای دریافت غذا و استفاده از دستشویی به صورت نوبتی برای افراد باز می شد و برای من که نماز می خواندم چند دقیقه فرصت دستشویی و وضو را می دادند. که با گرفتن غذای بی کیفیت و استفاده از دستشویی و شستن ظروف غذا گاهی طول زمان آن بعلت تعداد زیاد افراد به ۲ساعت می انجامید. چنانچه زندانیان در شب به دستشویی احتیاج داشتند اغلب از بطری نوشابه یا تخلیه در سلول اینکار را انجام می دادند که فضای سلول ها را نجس و باعث آزار دیگر زندانیان می شد.

در مورد حمام هم مدت طولانی بین آنها فاصله بود که حتی به ۱۶ روز هم می رسید. از بوی بد تن خودم نمی توانستم بخوابم ، آبش سرد بود و هوا سرد بود و همین باعث شد که از ناحیه سر و پوست بیماری گرفتم.

روند بازجویی های شما در این مدت چگونه بوده؟

از روز دوم بازداشت مرا برای بازجویی از زندان متی کلا به اداره اطلاعات شهرستان بابل می بردند. با چشم های بسته تا آخرین لحظه ای که می خواستم وارد بند شوم چشم بندم را باز می کردند. بعضی روزها سوال ها از طریق رئیس زندان به دست من داده می شد تا درون سلول به آنها پاسخ دهم. بازجوهایم بعضی سئوال ها را می پرسیدند و به من می گفتند که یک هفته برای فکر کردن فرصت دارم.برای بازجویی اکثرا مرا قبل از صبحانه می بردند و تا ۴ بعد از ظهر یک ریز بازجویی می کردند، نه صبحانه می خوردم، نه نهار و از هر وعده ی شام به وعده ی شام دیگر بازجویی می شدم. من را با چشم بند وارد اداره اطلاعات بابل می کردند و اگر جواب های من مطابق میل آنها نبود، چشم بندم را محکم تر می کردند وبعضی مواقع علاوه بر چشم بند دستم را با دسبند به میز می بستند. در اتاق بازجویی افرادی که حضور داشتند به من فحش داده و توهین ها را بیشتر می کردند. و وقتی که به دادستان این موضوع را گفتم، دادستان می خندید ونمی توانست حرفی بزند. کسی که مرا بازجویی می کرد، سنش حتی به جنگ و انقلاب هم نمی رسید. بازجوها به من می گفتند وکیل نگیرکه تاثیری در حکمت ندارد، حکم شما نوشته شده ، حکم بازداشت تورا با حکم زندانت یکی می کنیم، زیاد به خودت سختی نده…

وضعیت جسمی تان چطور بود و رسیدگی پزشکی می شدید؟

از نظر دارو زندان متی کلا وضعیت بسیار بدی دارد که حتی بعضی قرص ها را به سختی و به صورت دانه ای در اختیار می گذاشتند و امکان دسترسی به بسیاری از داروها وجود نداشت. من با توجه به ناراحتی قلبی و مشکل گوارشی و آرتوروز کمر و بیماری عدم تعادل به دلیل اختلال در مایع گوشی به داروهای خاصی احتیاج داشتم که با زحمت از بیرون تهیه می کردم.

همچنین به علت مشکل جسمی ام عدم تحرک باعث مشکلاتی از قبیل کمردردهای مزمن و عدم تعادل در من می شد که هنوز هم که ۶ماه از زمان بازداشتم می گذرد علایم زیادی را از آن دوران دارم. و باوجود چندین تقاضای کتبی و شفاهی و توصیه دکتر زندان به جز یک بار و آنهم پس از ۶۰ روز مانع از پیاده روی من در فضای راهروهای سلول انفرادی شدند و حداقل امکاناتی که در اختیار سایر زندانیان بود از من دریغ می شد.

در این مدت ملاقاتی با خانواده تان داشتید؟

اولین ملاقات بعد از ۴۵ روز با حضور اسدیان، رئیس حفاظت زندان با همسرم بود. که همسرم می گفت از روی لباس مرا شناخته چون بیش از ۲۵ کیلوگرم کاهش وزن داشتم و اصلاح هم نکرده بودم در حدی که برای همسرم قابل تشخیص نبودم. در دومین ملاقات بعد از ۶۵ روز انفرادی توانستم فرزندانم را ببینم.

نحوه برگزاری دادگاه به چه شکل بود و آیا شما از روز برگزاری دادگاه اطلاع داشتید؟

دادگاه من خیلی با عجله برگزار شد. بدون هیچگونه اطلاع قبلی بعد از سه ماه و بدون اطلاع از محتویات پرونده و مفاد کیفر خواست با دستبند از بند انفرادی اطلاعات به دادگاه رفتم در حالی که گمان نمی کردم روز دادگاه من است. دادگاه بدون حضور دادستان یا نماینده ایشان و منشی دادگاه و بدون قرائت کیفرخواست شکل گرفت که به طور واضح خلاف قانون است.

اساسا بازداشت بدون احضار کتبی و درج عنوان اتهامی و امضا مأمور که صریحا خلاف قانون است، استناد به اعتراف سایر متهمین برای اثبات اتهام اینجانب نافذ نیست. از سوی دیگر نگهداری بدون مجوز و طولانی قریب سه ماه در سلول انفرادی و اعمال شکنجه ای روحی از جمله چشم بند و دستبند و پابند در حین بازجوئی و اعمال تهدید و توهین در طول بازداشت بر خلاف صریح قانون است. و ضمن رد قاطع ناتوانی اینجانب برای کفالت بمبلغ دو میلیون تومان (بیست میلیون ریال) نگهداری و حبس ظالمانه طولانی مدت فقط با اراده عناصر خود سر بوده است. همچنین عنوان اتهامی در نامه موصوف در بند چهار، نشر اکاذیب بود اما برای توجیه بازداشت طولانی مدت اتهامات دیگری به ناحق به بنده نسبت داده شد.

از نظر محتوایی هم برگزاری این دادگاه غیر قانونی بود به دلایل زیر:

یک. بعد از ۳ ماه بازداشت به اتهام نقش هدایتی در تحریک عوامل فتنه،نشر اکاذیب و توهین به رهبری(آقای خامنه ای)، در حکم صادره عنوان اتهامی توهین به اسلام و تشیع و توهین به مقام شامخ رهبری(حضرت امام رضوان الله) بوده؛ لذا دادگاه با استفاده از اختیار خود حکم به اثبات جرم با عنوان دیگر داد.

دو. مصادیق و شرح موجود در پرونده عموما ازنظر قانونی جرم نیستند.

سه. بسیاری از مصادیق ربطی به عناوین اتهامی که به من تفهیم شد نداشت و طبق فرمان ۸ ماده ای امام (ره) استناد یا گزارش شواهد و اسناد غیر مرتبط و انتشار آن جرم و مستوجب تعزیرات است

چهار. اقرار دیگران آنگونه که چندین بار در گزارش اطلاعات مکرر ذکر شد مستندی برای اثبات جرم نیست، چون هم طبق قانون ، غیر قابل استناد است و هم به گفته صریح رهبری جمهوری اسلامی اعتراف متهمین علیه دیگران نافذ نیست.

و در هیچیک از اتهامات انتسابی نه به عنصر مادی و نه به عنصر معنوی توجهی نشده است.

می توانید در خصوص چگونگی آوردن شما به دادگاه برایمان بگویید؟

با توجه به اینکه من یک فعال سیاسی و مسئول ستاد مهندس موسوی بودم برای انتقال به دادگاه من را به سه معتاد که جرم آنها فروش و حمل ۴۲ کیلوگرم مواد مخدر بود دستبند و پابند زدند.

آیا در دادگاه وکلای شما حضور داشتند؟

در دادگاه فرمایشی که در زمان بازداشتم انجام شد فقط یک بار با وکیل در زندان ملاقات داشتم که آنهم برای گرفتن امضای حق وکالت بود و در فرصت ۱۰ دقیقه ای که برای ملاقات دادند فرصتی برای صحبت درباره محتویات پرونده وجود نداشت. البته دو وکیل داشتم که یکی از آنها به علت تماس تلفنی تهدید آمیز اداره اطلاعات از وکالت پرونده استعفا کرد.

بر اساس چه اتهاماتی برای شما حکم صادر شد؟ و آیا استنادات حقوقی برای این اتهامات در حکم وجود دارد؟

حکم مرا به صورت ضرب الاجلی دادند، و شاهد این موضوع اینست که دوستانی که قبل از من دستگیر شدند سه ماه بعد از من محاکمه شدند. در حکم من اتهام تبلیغ علیه نظام به توهین به مقدسات دین و تشیع تبدیل شد که طبق قانون، دادگاه کیفری نمی تواند به جرم خارج از کیفرخواست رسیدگی کند، و جالب ست که در حکم نوشته شده دادگاه برای تعیین اتهام دچار اشتباه گردیده است در عنوان اتهامی توهین به رهبری نه اقرار داشتم و نه مصداقی برای این امردر حکم عنوان شده که این خود خلاف قانون است و از نشر اکاذیب به وسیله انتشار اعلامیه ای که در آن اسامی افرادی که در روز۲۶ خرداد در بابلسر دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار داده بودند نیز در دادگاه بدوی تبرئه شدم. اما با گذشت ۲۰ روز از مهلت تجدید نظر و عدم شکایت شاکیان خصوصی دادستان دادگاه بابلسر خارج از وقت قانونی به عنوان مدعی العموم به حکم اعتراض کرده و آن را به دادگاه تجدید نظر فرستادند.

متاسفانه در گزارش اطلاعات موجود در کیس کامپیوتر با جهت گیری، مطالب را طوری نوشتند که همه مطالب را بد جلوه دهد؛ بخصوص از میان همه مطالب در کیس دو یا سه مقاله را انتخاب کردند که من تازه بعد از اعلام حکم آنها را خواندم و قبلا نخوانده بودم، وبرای بزرگنمایی یک مقاله ی خرافات عاشورا را در سه بند تحت عناوین :

خرافه در دین

توهین به حضرت ابوالفضل تحت عنوان ابوالفضل رفته آب بیاره

توهین به روز عاشورا، حضرت علی اصغر و حضرت ابوالفضل تحت عنوان خرافات عاشورا آورده اند که این مقاله هنوز هم در سایت های فیلتر نشده موجود است.

نمی دانم قاضی باستناد کدام مقاله حکم توهین به مقدسات و تشیع را استنتاج کرده است، فقط در مورد مسائل عاشورا بعرض برسانم در سال هشتاد و پنج در کشور بحث های زیادی در ارتباط با مداحی های شرک آلود و پر از خرافه توسط مداحان مطرح شد و تعداد زیادی از مراجع تقلید به آن اعتراض کردند؛ از جمله مقالاتی که در کیس باید باشد مقاله آقای احمد خاتمی(امام جمعه موقت تهران) که در مجلس خبرگان طرح گردید است، یعنی اینکه یکی از موضوعات مهم آنزمان این مسئله بوده است، و اینجانب نیز سعی کردم مقالاتی را جهت مطالعه از طریق اینترنت بدست آورم که بعضی از آنها را خواندم و بعضی را فقط دانلود کردم که بعدا مطالعه کنم که شاید مقاله مورد نظر یکی از آنها باشد. در کامپیوتر مقالات دیگر بنام بررسی تطبیقی شاهکار عاشورایی و مقاله تحلیل های عاشورا را بهمراه مقاله آقای احمد خاتمی در منزل از سایت بازتاب دارم که این سایت حدود دو سال پیش به تابناک تغییر نام یافته و مطالب قدیم در آن موجود نمی باشد، و مقالات مشابهی از سایر سایتها شاید دانلود کرده باشم. بنظر میرسد با این حکم آنها اسلامی را که مبنای آن تفکر، تعقل، تدبر وتحقیق باشد بر نمی تابند.اگر چنین باشد شهید مطهری با کتاب تحریفهای عاشورا چقدر باید مورد مواخذه باشد خدا می داند.

مسائلی که منجر به رای شد مربوط به مقالات و عکس گوگوش روی اسکناس هزار تومانی است که در بازجویی ها به آن پرداخته نشده یا بطور گذرا تنها اشاره ای شده بود. بنظر می رسد مطالب زیادی از اوراقی که در پرونده اینجانب است یا از سوی اطلاعات نوشته شده بیشتر برای تشویش ذهن افرادی است که پرونده اینجانب را مطالعه می نمایند و اکثر قریب به اتفاق گزارشات بر دور کردن ذهن خواننده ار واقعیت است. بطور مثال فیلم های شیطان پرستی که اگر بجای آن می گفتند فیلم هری پاتر واقعی تر بود و چون اگر می گفتند فیلم هری پاتر شاید قاضی را به خنده وامیداشت نوشتند شیطان پرستی، در صورتی که چهار قسمت فیلم هری پاتر را تلویزیون پخش کرد و بعد از مدتی در تلویزیون برنامه گذاشتند که این فیلم شیطان پرستی است؛ یا فیلم هایی از این دست؛ و اینگونه فیلم ها و آهنگ ها یا مطالب که بنده از اکثر قریب به اتفاق آنان بی اطلاع می باشم.آنچه که به عنوان اطلاعات موجود در کیس و یا سی دی های منزل یا دفتر زیارتی برادرم مطرح گردید که نمی دانم به کدام باید پاسخ دهم چون مطالب در پرونده موجود نمی باشد و یقین دارم قاضی پرونده مطالب را از کیس یا سی دی ها را ندیده و نخوانده زیرا مطالعه همه آنها مستلزم صرف زمان زیادی است که معقول به نظر نمی رسد. تعدادی از مقالات را توانسته ام دوباره دانلود کنم مثل مقاله ای تحت عنوان اسلام و بودیسم متعلق به همایش اسلام و بودیسم است که توسط رایزن فرهنگی ایران در تایلند و کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت برگزار گردید ، و مقاله دیگر در مورد پیشینه و کارنامه وهابیت مربوط به مرکز اسناد انقلاب اسلامی که در سایت این مرکز هنوز هم وجود دارد و مقاله هایی از این دست که همگی در سایت های باز موجود است.

در خصوص مقاله ای تحت عنوان ترمیم بکارت در ایران (مربوط به زنان) اولا در خصوص مقاله شاید بحث های زیادی مطرح است؛ سئوال من این است مگر ترمیم بکارت برای آقایان هم داریم؟ که بنظرم نوعی توهین به فهم دستگاه قضایی می باشد و یا شاید اداره اطلاعات از این موضوع اطلاع ندارند که بکارت مربوط به کدام جنس است.

ثانیا این مقاله مربوط به یک بحث و پدیده اجتماعی فرهنگی است و خواندن آن بعنوان یک بحث آسیب شناسی اجتماعی است و نه تنها مورد بدی نیست که فرد بخواند بلکه شاید برای افراد لازم باشد و اصلا ربطی به ترمیم بکارت ندارد که متاسفانه چندین بار بازجوی بنده در بازجویی بدان اشاره کرده .

سوال من این است کدام توهین کننده به اسلام را مسئول حج و کربلا و عتبات قرار می دهند ؟

آیا اینگونه فشارها و اتهامات دروغین بر روی فعالین سیاسی استان مازنداران سابقه داشته است؟

فشار ها متاسفانه در چند استان بسیار زیاد است و در کل ایران به غیر از تهران بیشترین فشار اول بر روی فعالین اصلاح طلب و دانشجویی مازندران بوده است. استان مازندران یکی از ۵ استانی است که برخوردها از شدت بیشتری برخوردار است و شهرستان بابل و بابلسر زیر مجموعه اداره اطلاعات شهرستان بابل است. در استان مازندران بابل حالت ویژه ای دارد. گرفتن افراد یا سلیقه ای بود یا خوش خدمتی، در حوادث پس از انتخابات ۳ برابر بیشتر شد، هر دو مسئول ستاد آقای موسوی را در بابل و بابلسر گرفتند.

برخوردها به صورت سلیقه ای بود وبه خصوص در شهرستان بابل و بابلسر بصورت بی سابقه ای با افراد برخورد شد. باید عرض کنم این حرکت اصلاح طلبانه و حق جویان یک تفکر است و تفکر با ارعاب، حبس و … خاموش نخواهد شد بلکه هرروز ریشه و عمق بیشتر می یابد و بعد از آزادی متوجه شدم افرادی که به ظاهر با آنان هستند نه تنها دل خوشی ندارند بلکه انزجار روز افزون خود را از حرکات نابخردانه شان، حرکاتی همانند دستگیری افرادی چون آقای شهیری، آقای سروش، آقای میری اعلام می نمایند.

آقای تاری در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.

علت اصلی این مصاحبه حقی است که از من و امثال من ضایع شده ، بدتر اینکه نمی توانم آن را به گوش مردم و مسئولین برسانم و این را واسطه قرار دادم تا اینکه اگر کمترین انصافی در آن باقی باشد حکم من جز برائت و عذرخواهی از اینجانب و برخورد با نیروهای خودسر، خود رای و دست های پنهان که به بازجویی های شفاهی به آن اظهار کردم مقاصدی غیر از حفظ نظام می کوشد با بازداشت و انفرادی طویل المدت از فردی مثل من که در همه صحنه ی انقلاب خصوصا در انتخابات دوره دهم حضوری فعال داشته ام پاداش ۴۰ میلیون رای برای نظام، برای من ۷۲ روز انفرادی ۱۵ روز بند ویژه و یک سال و نیم حبس که از یک منتقد بعضی از طرح ها و برنامه های دولت یک مخالف جدی ساختند و به علاوه تعداد همه افرادی که مرا می شناسند را به آن باید اضافه کرد، بهتر بگویم این افراد کارخانه مخالف سازی، معاند سازی، وابسته به بیگانه سازی دارند و چه زمانی این کارخانه تعطیل شود خدا می داند.

بعد از ۷۲ روز انفرادی وقتی به بند ویژه منتقل شدم که در این بند ۴ نفر به اتهام سیاسی مدت ها در این بند بوده اند، یک ویژگی این بچه ها که شاید به خاطر شغل معلمی ام مرا به تفکر وا داشت اینکه هر ۴ نفر از نخبگان علمی جامعه بوده اند و دو یا سه نفرشان در دوران تحصیل در مدارس تیزهوشان درس خوانده بودند گرچه می گویند بندهای ویژه اوین اکثر استاد هستند ولی اینجا همه دانشجو بوده اند افراد فرهیخته چون ایمان صدیقی دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر، حسین جلیل نتاج دانشجوی رشته پزشکی، نیما نحوی دانشجوی رشته مکانیک، محسن برزگر دانشجوی مهندسی برق، که متأسفانه بی مهری های زیادی به نیما که جوانی استوار و مقاوم شده که مایه تأسف است. ایشان علی رغم دیگر زندانیان هم بندش به او ظلم مضاعف شده است که امیدوارم همانند سه عزیز دیگر از زندان آزاد گردد و همه دوستان زندانی در بند ویژه به نوعی از تحصیل محروم شده اند سئوالم این است که چرا باید این استعداد ها که مطابق قانون اساسی عمل کرده اند را به بند کشیده و از تحصیل و مواهب زندگی محرومشان کنند؟

منبع: جرس
مصاحبه از: مژگان مدرس علوم


 


امتحانات سه شنبه و چهارشنبه این هفته ی همه مدارس استان البرز طی بخشنامه ای به دلیل سفر احمدی نژاد، رییس دولت دهم به این استان لغو شد .

به گزارش خبرنگار کلمه، این بخشنامه در حالی به مدارس کرج ارسال شده است که از مدتها پیش امتحانات مدارس برنامه ریزی شده بود و با این بخشنامه ناگهانی تمام برنامه ها لغو و موجب سرگردانی دانش آموزان و مدیران مدارس شده است .مسوولان آموزش و پرورش علت لغو امتحانات را در روز سفر احمدی نژاد استقبال خودجوش مردمی از سفر وی و لغو امتحانات روز بعد از سفر را خستگی دانش آموزان به خاطر شرکت در مراسم استقبال ذکر کرده اند.

با لغو امتحان ها در مدارس کرج دانش آموزان و معلمان مدارس موظف شده اند در استقبال مردمی و خودجوش از رییس دولت دهم شرکت کنند!این تصمیم مورد اعتراض بسیاری از معلمان و دانش آموزان مدارس کرج قرار گرفته است که مسوولان آموزش و پرورش در برابر این اعتراض ها گفته اند معلمان و دانش آموزان در صورت شرکت نکردن در برنامه استقبال، از نظر تحصیلی و اداری دچار مشکل خواهند شد.

طبق خبرهای رسمی بیش از ۸۰۰ دستگاه اتوبوس صبح روز سه‌شنبه جابه‌جایی استقبال‌کنندگان محمود احمدی نژاد را بر عهده می خواهند گرفت . استقبال کنندگانی که نیمی شان از دانش آموزان و کادر مدارس کرج هسستند که با لغو امتحانات شان باید در این مراسم شرکت کنند .


 


مجموعه‌ی داستان‌ «آدم‌ها» به قلم احمد غلامی، روزنامه‌نگار زندانی، منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این داستان‌نویس و روزنامه‌نگار زندانی، حدود ۳۰ داستان کوتاهش را که در ستونی با عنوان «آدم‌ها» در صفحه‌ی آخر ضمیمه‌ی روزنامه‌ی اعتماد چاپ می‌شد، در قالب کتابی با نام «آدم‌ها» منتشر کرده است. هریک از داستان‌های این مجموعه به آدم‌هایی با کاراکتر و موقعیت اجتماعی متفاوت می‌پردازند.

غلامی این کتاب را در حالی به دست انتشار سپرده است که داستان بلند «جیرجیرک‌ها» را همچنان در انتظار دریافت مجوز نشر دارد. داستان بلند «جیرجیرک‌ها» به فضای بعد از انتخابات سوم تیر‌ماه پنج سال قبل و پیروزی محمود احمدی‌نژاد بازمی‌گردد. جوانی که پدرش عاشق فوتبال است و دوست دارد او فوتبالیست شود، داستان را روایت می‌کند. در واقع، مرور خاطرات پدر و پسر است و شرایط روز هم شرایط بعد از انتخابات.

این نویسنده همچنین در حال ویرایش نهایی رمان «این وصله‌ها به من می‌چسبد» است و در نظر دارد به زودی آن را برای چاپ به نشر افق بسپرد. احمد غلامی برای نگارش این رمان، سفرهای متعددی به شرق و غرب ایران داشته‌ و به گفته‌ی خودش، این رمان در واقع، یک رمان سفر است و مونولوگی است که در آن، آداب، رسوم، غذاها و داستان‌های زندگی آدم‌هایی که در شهرهای مختلف دیده است، به تصویر کشیده می‌شود.

معرفی برگزیدگان کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات، در غیاب احمد غلامی

همچنین در حالی احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق و عضو هیأت داوری یازدهمین دوره‌ی «کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات» در زندان است، برگزیدگان این دوره معرفی شدند.

هیأت داوری یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی کتاب سال «نویسندگان و منتقدین مطبوعات» متشکل از: احمد غلامی، یونس تراکمه، علی‌اصغر سیدآبادی، پیمان اسماعیلی، حسن محمودی، محمدحسن شهسواری و مهدی یزدانی خرم نتایج داوری این دوره را به این ‌شرح اعلام کرد: در بخش رمان، از میان رمان‌های «یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم» نوشته‌ی سینا دادخواه، «کتاب بی‌نام اعترافات» نوشته‌ی داوود غفارزادگان و «بهار ۶۳» نوشته‌ی مجتبی پورمحسن، هیأت داوران با اکثریت آرا، رمانِ «بهار ۶۳» نوشته‌ی مجتبی پورمحسن را شایسته‌ی کسب عنوان بهترین رمان چاپ‌شده در سال ۱۳۸۸ دانست.

این هیأت در بخش مجموعه‌ی داستان نیز از میان کتاب‌های «کتاب آذر» نوشته‌ی علی خدایی، «برو ولگردی کن رفیق» نوشته‌ی مهدی ربی و «پرتره‌ی مرد ناتمام» نوشته‌ی امیرحسین یزدان‌بد، با اکثریت آرا، مجموعه‌ی داستانِ «برو ولگردی کن رفیق» نوشته‌ی مهدی ربی را به‌عنوان بهترین مجموعه‌ی داستانِ سالِ ۱۳۸۸ انتخاب کرد.

بر اساس این گزارش، هیأت داوران همچنین مجموعه‌ی داستان به‌هم پیوسته‌ی «شاخ» نوشته‌ی پیمان هوشمندزاده را به‌عنوان اثری شاخص و قابل توجه تشخیص داد و به‌عنوان یکی از برگزیدگان خود از میان کتاب‌های چاپ‌شده‌ی سال ۱۳۸۸ انتخاب کرد.

در بخشی دیگر از اطلاعیه‌ی هیأت داوران یازدهمین دوره‌ی کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات برای معرفی برگزیدگانش آمده است: «هیأت داوران یازدهمین دوره‌ی جایزه‌ی کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات با مشخص شدن نتایج قطعی‌اش در هفته‌های گذشته، برگزاری مراسم رسمی این دوره را به‌دلیل بازداشت دبیر جایزه، احمد غلامی، مدتی به تعویق انداخت؛ ولی امروز طی جلسه‌ای به این نتیجه رسید که نتایج رسمی را اعلام کند؛ بنابراین جوایز و تندیس‌های برگزیدگان و تقدیرشدگان در آن مراسم محتمل به ایشان اهدا خواهد شد. هیأت داوران تصمیم دارد مراسم سالانه با حضور احمد غلامی برگزار شود. »

در این اطلاعیه همچنین عنوان شده است: «در عین حال هیأت داوران این جایزه از پیش تصمیم داشت که در مراسم سالانه‌ی خود از «محمد محمدعلی» داستان‌نویس برجسته‌ی نسل سوم داستان‌نویسان ایرانی، «انتشارات مینوی خرد» به‌خاطر انتشار مستمر و باکیفیت آثار نظری در حوزه‌ی ادبیات داستانی، «دکتر حسین پاینده» به‌خاطر توجه به جریان‌شناسی ادبیات داستانی ایران و تدوین، تألیف و ترجمه‌ی کتاب‌های مختلف نظری در این حوزه بویژه چاپ کتاب «داستان کوتاه در ایران» در سال جاری، و «پویا رفوئی» به‌عنوان منتقد ادبی در حوزه‌ی مطبوعات تقدیر کند که در صورت آزادی دبیر جایزه و برگزاری مراسم این بخش مانند سال گذشته، که از ابراهیم گلستان، نشر چشمه، محمد قوچانی و علی شروقی تقدیر شده بود، از این چهره‌ها و ناشر قدردانی خواهد شد.»

در بخش پایانی این گزارش نیز ابراز عقیده شده است: «این هیأت با تأسف از فضای به‌وجود آورده‌شده در ادبیات ایران، اعم از فشارهای نظارتی دوچندان‌شده، تنگناهای معیشتی نویسندگان، در تقابل قرار دادن جوایز حمایت‌شده‌ی دولتی برابر جوایز باسابقه‌ی خصوصی و مصادیقی از این دست، اعلام می‌کند که همچنان به ‌کار خود ادامه داده و در عین حال به برگزیدگان خود تبریک می‌گوید. این هیأت معتقد است که تمام جوایز به ‌نحوی در رونق ادبیات و فرهنگ ایران تأثیر داشته و دارد و این جوایز چراغ‌هایی‌اند که نباید خاموش شوند.»


 


ندای سبز آزادی از بازداشت علی مقامی، داماد عماد‌الدین باقی، خبر داد و نوشت:

علی مقامی داماد، عمادالدین باقی، بازداشت شد. شنیده‌ها حاکی از این است که وی پس از دیدار با علیرضا طاهری که ساعاتی پیش آزاد شده بود، و در بازگشت از منزل وی توسط نیروهای ناشناس بازداشت شده است.


 


حکم شش سال حبس تعزیری نظام حسن پور از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری به دو سال کاهش یافت .

به گزارش کلمه، نظام حسن پور، از شهروندان معترض به نتیجه انتخابات که اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد تنها بر اساس عکسی که گفته می شود در روز عاشورا از وی گرفته شده توسط ریاست شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، قاضی مقیسه محکوم به شش سال حبس تعزیری شده بود .حکمی که بر اساس اظهارات او و همینطور محتویات پرونده اش هیچ مدرک قانونی برای اثبات آن وجود نداشت . این حکم سرانجام پس از ماه ها به دو سال زندان کاهش یافت.

نظام حسن پور از اهالی کوهدشت لرستان است و در یکی از واحدهای دانشگاه آزاد استان لرستان مشغول به تحصیل بود. وی به دلیل مشکلات شدید مالی مجبور به ترک دانشگاه و مهاجرت به تهران شد و در این شهر به عنوان کارگر ساده مشغول به کار شد.

نطام حسن پور اکنون در حالی در زندان اوین به سر می برد که تنها نان آور خانه و خواهران و برادرانش محسوب می شود چرا که پدر و مادر او فوت کرده اند .او با این شرایط باید یک سال دیگر در زندان اوین باقی بماند .


 


مصطفی کامرانی به دلیل شعارنویسی بر یکی از دیوارهای سالن ملاقات زندان اوین توسط ریاست شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، قاضی مقیسه به سه سال حبس تعزیری محکوم شد .

به گزارش خبرنگار کلمه، مصطفی (مهدی )کامرانی چندی پیش در حالی که قصد داشت به ملاقات برادر زندانی اش برود به دلیل نوشتن شعار بر یکی از دیوارهای سالن ملاقات زندان اوین به همراه خواهر و پدرش بازداشت شد . خواهر و پدر او بعد از چند ساعت بازداشت از زندان آزاد شدند . اما وی چند روزی را در زندان گذراندو سپس به قید وثیقه آزاد شد . چند روز پیش اما حکم دادگاه برای ارتکاب شعار نویسی صادر و طبق آن مصطفی کامرانی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد .

این در حالی است که اتهام کامرانی پیش از این تبلیغ علیه نظام تعریف شده بود که طبق قانون اساسی اشد مجازات آن یک سال است اما قاضی مقیسه وی را به سه سال حبس قطعی محکوم کرده است .

کیارش کامرانی برادر مصطفی کامرانی یکی از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته در تهران است که اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد .وی به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است .

بازداشت مصطفی کامرانی ، خواهر و پدرش چند ماه قبل هنگامی اتفاق افتاد که روی دیوارهای سالن ملاقات این شعاررا با رنگ سبز نوشتند :”عاقبت روزی اینجا را موزه خواهیم کرد.”

هنگامی که آنها از ملاقات کابینی با کیارش بازمی گشتند و در حال خروج از در اصلی سالن ملاقات با زندانیان بند ۳۵۰ اوین در میدان درکه بودند ،با یورش نیروهای امنیتی و همراه با ضرب و شتم شدید به اتهام شعار نویسی روی دیوارهای سالن ملاقات بازداشت شدند.

بعد از این ماجرا منزل خانواده کامرانی تفتیش شد و اکنون دیگر فرزند این خانواده نیز به سه سال حبس محکوم شده است.


 


زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه، با خانواده نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار زندانی، دیدار و گفت‌و‌گو کرد.

به گزارش کلمه، در این دیدار خانواده‌ی نازنین از پیگیری‌هایی که در بیش از پنجاه روز بازداشت نازنین انجام داده‌اند، سخن گفتند. آنها تاکید کردند که در تمام مدت بازداشت، نازنین تنها یک بار با خانواده‌اش تماس تلفنی داشته و خانواده از هرگونه امکان ملاقات و یا تماس با او محروم بوده‌اند؛ حال آنکه او در همه‌ی سالهای فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش تنها به انجام وظایف حرفه‌ای خود پرداخته است و هرگز از اصول حرفه‌ی روزنامه‌نگاری تخطی نکرده است.

زهرا رهنورد نیز در این دیدار با ابراز تاسف از بازداشت روزنامه‌نگاری مثل نازنین خسروانی، گفت: پنجاه روز از دستگیری کسی می‌گذرد که همواره دل دردمندش را به دغدغه‌های زجر‌دیدگان سپرد و به جای خوشگذرانی، با سنی کم اما روحی بزرگ، یکی از خیّران جوان کشورمان شد. کودکان سرطانی و مددجویان موسسه‌ی محک هرگز رسیدگی‌های مادی و معنوی او را فراموش نمی‌کنند. اما اکنون روزهاست که دست نوازشگر او از سر یتیمان و فقرا و بیماران کوتاه شده است.

به گفته وی، اکنون این دست خواهان عدالت، میله‌های زندان را می‌فشارد تا از قفس تنگ اسارت به سوی آزادی و به سوی همنوعان ناتوانش پرواز کند؛ و سوال اینجاست که آیا جای کسی مثل نازنین خسروانی، پشت میله‌های زندان است؛ یا حق اوست که چون گذشته برای حقوق از دست رفته‌ی انسان‌ها تلاش کند؟

رهنورد همچنین ابراز امیدواری کرد که این روزنامه‌نگار و همه‌ی دیگر زندانیان سیاسی، هرچه زودتر از زندان آزاد شوند.

نازنین خسروانی که بیش از پنجاه روز است در یکی از سلول‌های انفرادی زندان اوین به سر می‌برد، با روزنامه‌های اصلاح طلبی همچون شرق، کارگزاران، نوروز و … همکاری داشت؛ روزنامه‌هایی که همه‌ی آنها پس از مدت کوتاهی فعالیت، توقیف شدند.


 


عبدالرضا ترابی، نماینده گرمسار، در ارزیابی سفرهای استانی دولت معتقد است که این سفرها، مصوبات پرثمری داشته که اجرا نمی‌شود! و یا ساخت و تکمیل آنها بیش از حد تصور زمان می‌برد.

این نماینده در گفت و گویی با نشریه کویر که در خانه ملت منعکس شده، درباره درصد اجرایی شدن و به بهره‌برداری رسیدن مصوبات استانی دولت، گفته است: پروژه‌هایی از دور اول و دوم سفرهای استانی هیأت دولت به استان سمنان و در شهرستان گرمسار داشته‌ایم که هنوز شروع نشده‌اند که حتی اگر همین امروز هم بودجه آنها را پرداخت کنند اتفاق خاصی روی نخواهد داد و امسال به هیچ نتیجه‌ای نخواهند رسید.

وی می‌افزاید: به عنوان مثال از سفر اول هیأت دولت به استان پروژه‌های راه‌آهن و جاده بادرود به کاشان را داریم که هنوز تکمیل نشده‌اند. همچنین پروژه احداث دانشکده پیراپزشکی با وجود اختصاص ساختمان هنوز انجام نشده است، البته قول گرفته‌ایم که حداکثر تا بهمن ماه امسال پذیرش دانشجوی آن آغاز شود. غیر از این موارد پالایشگاه نفت گرمسار هم هنوز اجرایی نشده است.

این نماینده همچنین می‌گوید: نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی را هم داریم که هنوز اجرایی نشده در صورتی که همین پروژه با بودجه دولتی در شهرهای دیگر استان مانند شاهرود و سمنان به انجام رسیده است. البته طرح آنها نیز مشابه پروژه گرمسار بوده است اما آنها این پروژه را از بخش خصوصی به دولتی انتقال دادند که در حال حاضر این پروژه در شهرستان‌های یاد شده در حال اجراست. در گرمسار هم دولت می‌تواند این کار را انجام دهد و برای سفر سوم هم ما پیشنهاد جدی این موضوع را داریم که این نیروگاه توسط دولت انجام شود.

نماینده گرمسار همچنین ادامه می‌دهد: البته برخی از پروژه‌ها هم آغاز شده‌اند اما از آن رو که اعتبارات آنها پرداخت نشده از برنامه زمانبندی عقب هستند. البته ما هم تقریباً هر روز با سازمان مدیریت در تماس هستیم تا بتوانیم بودجه‌ها را بگیریم. برخی از این موارد نیز پروژه‌هایی هستند که از دوره هفتم مجلس در دست پیگیری داریم که نه تنها برای شهرستان بلکه در سطح ملی می‌توانند مفید باشند.

این نماینده تصریح می‌کند: البته برخی از پروژه‌های مصوب را هم از سفر دوم هیأت‌دولت به استان داشتیم که باید اجرایی می‌شدند اما با وجود گذشت بیش از ۱۰ ماه از سال هنوز بودجه آنها پرداخت نشده و به همین دلیل اجرایی نشده‌اند. برخی از پروژه‌های جاده‌ای مانند جاده قصر بهرام‌گور از گرمسار به سیمین دشت و فیروزکوه یا پروژه مترو روباز تهران به گرمسار که جزو مصوبات دور اول سفر هیأت دولت است هنوز اجرایی نشده‌اند. به عنوان مثال اعتبار مصوب برای پروژه مترو روباز تهران به گرمسار ۱۰۰ میلیارد تومان بوده است که در سالجاری حدود ۸ میلیارد آن پرداخت شده است. همین موضوع اجرا و بهره‌برداری از این پروژه را برای سال‌های متمادی عقب خواهد انداخت. اینها پروژه‌های خاصی هستند که نیاز به اعتبارات خاص هم دارند.


 


رضا زینالی، دانشجوی دانشگاه تهران، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد.

به گزارش دانشجو نیوز، رضا زینالی دانشجوی رشته مدیریت دانشگاه تهران و دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، که در بهمن ماه سال ۸۸ توسط نیروهای لباس شخصی در منزل خویش بازداشت شده بود، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد.

گفتنی است که اتهامات این دانشجو تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور عنوان شده است.


 


مینا رضایی فرخ، فعال فضای مجازی و دانش‌آموخته دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در رشته مدیریت بازرگانی، برای گذراندن ۹۳ روز حبس به زندان اوین رفت.

به گزارش کلمه، مینا رضایی از جمله بازداشت‌شدگان حوادث سال ۸۸ است که در بهمن ماه بازداشت شد و به مدت ۱۲ روز زندانی بود. او در دادگاه انقلاب محاکمه و به یک سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۱۰۵ روز کاهش یافت.

وی هفته پیش در پی احضار برای گذراندن ۹۳ روز باقی‌مانده از محکومیت حبس خود، به زندان اوین مراجعه کرد و بر اساس گزارش‌های رسیده، تاکنون تماسی به خانواده‌اش نداشته است.


 


در پی انتشار گزارشی با عنوان «چرا جنتی اینقدر قاطعانه از وزیر فعلی نفت حمایت می‌کند؟» که ظهر امروز در کلمه منتشر شد، برخی خوانندگان به درستی تذکر دادند که در این گزارش، به اشتباه از تعبیر «رئیس‌جمهور» برای آقای محمود احمدی‌نژاد استفاده شده است، و نسبت به این موضوع اعتراض کردند.

کلمه ضمن پذیرش این اشتباه و تصحیح تعبیر مورد اشاره در خبر مذکور، خاطرنشان می‌کند که دلیل بروز این خطای سهوی، نقل عینی گزارش از یک منبع خبری دیگر بوده است.

از این رو، از خوانندگان خود بابت این اشتباه، عذرخواهی و تأکید می‌کنیم که از دید ما، ریاست آقای احمدی نژاد بر دولت مستقر فعلی، نسبتی با اراده جمهور ندارد.


 


یک عضو شورای مرکزی فراکسیون خط امام مجلس خاطرنشان ساخت: دولت ظرف ۹۰ روز از اجرای قانون یارانه ها تنها می تواند ۶۶۰۰ هزار میلیارد به دست آورد، نه ۲۰ هزار میلیارد تومان و مشخص نیست که ۱۳۴۰۰ میلیارد تومان باقی مانده را می خواهد از کجا بیاورد.

محمدرضا خباز در گفت‌و‌گو با پارلمان نیوز، در پاسخ به این سوال که آیا شیوه اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها مطابق با قانون مصوب مجلس است، گفت: قانونی که دولت در رابطه با حذف یارانه ها اجرا می کند با قانونی که مجلس مصوب کرد کاملا متفاوت است.

این نماینده اصلاح طلب افزود: مجلس به دنبال حذف تدریجی و پنج ساله یارانه بود در حالی که دولت می خواهد این طرح را طی ۳ ماه اجرا کند، ما می خواستیم فشار را بر زندگی مردم کم کنیم و دولت خلاف آن را انجام می دهد.

وی ادامه داد :ما می خواستیم استفاده از (سی ان جی) را برتری دهیم اما قیمت آن به حدی بالا رفت که با بنزین رقابت می کند و مردم دیگر به سمت استفاده از سوخت دوگانه نخواهند رفت.

خباز یادآور شد: به دلیل افزایش حامل های انرژی سوخت مرغ داری ها، سوخت کوره پز خانه ها، سوخت حمام های روستایی، سوخت تراکتورها و … دچار مشکلات زیادی شده اند.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه دولت نمی تواند ظرف ۹۰ روز از اجرای قانون یارانه ها ۲۰ هزار میلیارد تومان به دست آورد، گفت: دولت هیچ پاسخی برای سوالی که در این مورد از او پرسیده شده است ندارد.

وی تصریح کرد: اگر دولت این طرح را از فروردین اجرا می کرد، می توانست ۲۰ هزار میلیارد تومان و هر ماه ۱۶۰۰ میلیارد از مردم بگیرد و اینگونه قیمت بنزین لیتری ۲۵۰ تومان می شد، اما متاسفانه دولت ۹ ماه زمان را هدر داد و حالا می خواهد طی سه ماه، ماهی ۶۶۰۰ میلیارد تومان از مردم بگیرد و این فشار را بر مردم زیاد می کند.


 


سایت آینده در یادداشتی به قلم سردبیر خود، به ضرورت تأسیس تلویزیون خصوصی در کشور اشاره کرد و نوشت:

مراجع رسمی و غیر رسمی از رشد شدید مخاطبان شبکه های ماهواره ای در تهران وسایر مناطق کشور طی یکسال اخیر خبرمی دهند به نحوی که کشفیات گیرنده ماهواره نطی امسال نسبت به سال گذشته دوبرابر شده است.

درحالیکه مطابق با نظرسنجی رسمی صداوسیما بیننده شبکه اول سیما در تهران ۳۷ درصد است ، مدیرکل خبرصداوسیما میزان بینندگان بی‌بی‌سی را که طبق نظر وی نسبت به سال گذشته ریزش نیز داشته است حدود ۲۵ درصد اعلام می کند واین به معنای آن است که تعداد بینندگان شبکه ملی کشور با بودجه‌ای دست کم دوبرابر بی بی سی فارسی با بینندگان این شبکه با وجود ممنوعیت ماهواره و پارازیتها فاصله زیادی ندارد.

پس از رشد تصاعدی مخاطبین شبکه های فارسی در سال گذشته میلادی(۲۰۰۹)مدیران صداوسیما قصد دارند با بکارگیری یک نسخه قدیمی وتاسیس شبکه تلویزیونی فیلم وسریال با این پدیده رقابت کنند ، نسخه ای که حدود ۲۰ سال قبل با ورود ویدئو به منازل به تاسیس شبکه های سه، چهار وپنج تلویزیون ظرف سه سال انجامید اما نتوانست مشکل ویدئو را حل کند ودر شرایط فعلی نیز به نظر نمی رسد تاسیس این شبکه ها بتواند ماهواره های فارسی را از میدان بدر کند.

براساس نظرسنجی های رسمی شبکه های فارسی وان و MBC فارسی درکنار بی بی سی فارسی وصدای آمریکا در صدر تلویزیونهای ماهواره ای از نظر شمار بیننده در ایران قرار دارند. با توجه به نقاط ضعف مشهود شبکه های نظیر فارسی ۱ در دوبله، فقدان هویت شناخته شده و دارا نبودن استودیو های تلویزیونی و عدم تولید برنامه، تنها به دلیل استفاده فارسی ۱ از خلاء موجود در شبکه های تلویزیونی فارسی عملکرد این شبکه با موفقیت نسبی همراه بوده است.

اختصاص بخش عمده این شبکه به مجموعه ها و سریال های تلویزیونی با زبان فارسی و پخش تعدادی از محصولات روز جهان موجب شده است این مجموعه به سرعت MBC فارسی را از از نظر جذب مخاطب پشت سر بگذارد.

اکنون جای این پرسش وجود دارد چرا یک شبکه محدود تلویزیونی با تعداد پرسنل انگشت شمار می تواند در برابر شبکه های تلویزیونی سازمان عریض و طویل صدا و سیما با بیش از سی هزار پرسنل و بودجه سالیانه ۵۰۰ میلیارد تومانی عرض اندام کند.

چگونه می توان با پدیده MBC فارسی، فارسی ۱ و سایر شبکه های ماهواره ای در حال ظهور برخورد کرد آیا با صرف ارسال پارازیت موضوع قابل حل است که اگر این گونه بود شاهد رشد تصاعدی مخاطبان و اثرگذاری این شبکه ها نبودیم.

از سوی دیگر ظرفیت اجرایی، مالی و مدیریتی سازمان صدا و سیما نیز دارای محدودیت های طبیعی می باشد، اگرچه رفع تنگ نظری ها، با استفاده از هنرمندان و فیلمسازان توانا و بهبود شرایط مدیریت و فنی صدا و سیما بر توانمندی های این مجموعه عظیم قطعا خواهد افزود و فرصت بروز استعدادهای کارکنان این سازمان را فراهم می کند، اما نمی توان انتظار داشت، در دنیای متنوع و متکثر کنونی به ازای تاسیس دو شبکه بیگانه صدا و سیما شبکه تلویزیونی مشابهی را راه اندازی کند.

بنابر این به نظر می رشد تنها راه مقابله با موج جدید تهاجم تلویزیونی، شکستن انحصار در تلویزیون و گشودن مسیر حضور بخش خصوصی و مردمی در این عرصه است تا پتانسیل و ظرفیت نامحدودی به ظرفیت محدود صدا و سیما برای تولید و پخش برنامه ها اضافه شود.

طبیعی است سیاست گذاری، مدیریت و کنترل تلویزیون خصوصی در داخل کشور، مزیت فراوانی به فضای کنونی که نظام هیچ گونه کنترل محتوایی بر شبکه های تلویزیونی ماهواره ای ندارد و این شبکه ها به ترویج انواع و اقسام ناهنجاری های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی و دینی می پردازند، دارد و در صورت ورود بخش خصوصی به این عرصه بازوی دیگری در کنار سازمان صداو سیما در عرصه جنگ نرم و مقابله با تهاجم فرهنگی ایجاد می شود که می تواند نیاز فزاینده و عطش فرهنگی جامعه به تنوع و تکثر در برنامه های تلویزیونی را بدون ایجاد بار مالی انسانی و ساختاری برطرف سازد.

در این راه با توجه به تصریح اصل ۴۴ قانون اساسی مبنی بر انحصار فعالیت سازمان صدا و سیما مستثنی شدن این سازمان از سیاست های کلی اصل ۴۴ که درخرداد سال ۱۳۸۴ توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد و سایر انحصارات در بخش های اقتصادی را شکست اولین قدم در مسیر تاسیس رادیو تلویزیون خصوصی در کشور، تهیه سیاست های کلی اصل ۴۴ در این حوزه توسط مجمع تشخیص مصلح نظام و تایید و ابلاغ آن توسط رهبر انقلاب مشابه سایر سیاست های کلی می باشد.

گام دوم تدوین و تقویت قانون تاسیس رادیو تلویزیون خصوصی توسط مجلس شورای اسلامی است که بستر قانونی لازم برای فعالیت در این عرصه فراهم آورد که در این مسیر تجربیات سایر کشورها به ویژه کشورهای مشابه نظیر افغانستان، پاکستان، مالزی و ترکیه که طی دو دهه اخیر این مسیر را پیموده اند بسیار راهگشا خواهد بود.

در گام سوم پیشگام شدن نهاد عمومی نظیر جهاد دانشگاهی، سازمان تبلیغات اسلامی، خبرگزاری جمهوری اسلامی و سایر نهاد ها و بنیادهای مشابه در تاسیس شبکه های تلویزیونی خارج از صدا و سیما یا واگذاری برخی از شبکه های موجود به این نهادها است که انحصار موجود در میدیریت رادیو و تلویزیون به نحوی تدریجی رفع گردد، تجربه موفق خبرگزاریهای غیردولتی ایسنا، مهر وفارس که توسط نهادهای غیردولتی برای شکستن انحصار خبرگزاریهای دولتی ایرنا وواحدمرکزی خبر انجام شد می تواند الگوی تاسیس تلویزیون غیردولتی نیز باشد.

نکته مهم در این میان حفظ ابزارهای حاکمیتی برای مدیریت و کنترل شبکه های خصوصی است که در بخش پخش امواج و فرستنده های تلویزیونی می تواند کنترل حاکمیتی حفظ گردد تا زمینه نگرانی ها برای سوژه استفاده از تلویزیون خصوصی علیه امنیت ملی رفع گردد.
در این میان عدم مخالفت و مقاومت مدیران صدا و سیما در برابر ایجاد و فعالیت رادیو تلویزیون خصوصی یکی از ملزومات تسریع در پیمودن این مسیر است.

مدیران صدا و سیما نباید تاسیس تلویزیون خصوصی را تهدیدی برای خود و جایگاه این سازمان بدانند چرا که با توجه به پیشینه و امکانات مالی و فیزیکی صدا و سیما، این سازمان عملا غیر قابل جایگزینی برای شبکه های تلویزیونی خصوصی خو.اهد بود اما شکل گرفتن فضای رقابت و نوآوری می تواند موجب خلق فرصت ها، شناسایی نیروها و ایجاد نشاط در این عرصه شود که در بهبود عملکرد رسانه ملی نیز موثر خواهد بود.

در این شرایط، به نظر می رسد، پرداختن جدی به مقوله تاسیس تلویزیون خصوصی نه به عنوان یک ایده و آرزو بلکه به مثابه واقعیتی اجتناب ناپذیر در قرن ۲۱ که با حضور رسانه های نوین و دیجیتال نظیر تلویزیون اینترنتی و هزارن شبکه ماهواره ای تلویزیون عملا دوره انحصار در رسا نه ها را خاتمه داده است، یک نیاز ضروری جامعه است.


 


عضو کمیته اقتصادی و بودجه فراکسیون خط امام(ره) مجلس معتقد است شیوه ای که دولت در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها در پیش گرفته است، نه به نفع دولت و نه به نفع قشر فقیر جامعه است.

علیرضا محجوب در گفت‌و‌گو با پارلمان نیوز، در ارزیابی خود از آینده اجرای قانون هدفمند کردن یارانه ها گفت: این کار قابل دوام نیست چرا که هزینه های دولت روز به روز افزایش خواهد داشت.

نماینده اطلاح طلب تهران در مجلس افزود: مجلس مصوب کرده بود تا در یک شیب مناسب و طی ۵ سال اقدام به حذف یارانه ها کند اما آنچه اکنون اتفاق افتاد، خلاف قانون مصوب مجلس است.

وی با بیان اینکه برخی از خبرگزاری ها گزارش می کنند که قیمت ها نه تنها افرایش نداشته بلکه کاهش نیز یافته است، گفت: اما آنچه ما می بینیم بیانگر چیز دیگری است.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس تصریح کرد: با آنچه در حال رخ دادن است، مشکلات کسانی که در آمد های کوچک دارند، افزون تر می کند و من بارها این هشدار را داده ام.

محجوب خاطرنشان ساخت: دولت سعی می کند با پرداخت یارانه که یک سیاست جبرانی است دلسوزانه عمل کند اما گاهی پزشک ممکن است با دلسوزی حال بیمار را بدتر کند .

وی تصریح کرد: این دلسوزی قطعا حاصل مثبتی برای دولت و برای اکثریت فقیر جامعه نخواهد داشت.


 


یکی از مخاطبان سایت کلمه که به تازگی از زندان آزاد شده بعد از مشاهده گزارش گروه سرود ۲۰۹، لیلا و سلول ۴۳،  درباره ابراهیم یزدی در بند ۲۰۹ زندان اوین که متعلق به وزارت اطلاعات است مطلبی ارسال کرده است.

وی در این متن نوشته است که ابراهیم یزدی زمانی که او در بازداشت به سر می برد در سلول ۴۳ یا همان سلول «سرود» زندانی بود.

سلول سرود همان سلولی است که لیلا خواهر زاده یزدی مدتی را در آن گذرانده بود. زمانی که آن ردیف از بند ۲۰۹ در اختیار زندانیان زن بود.

این زندانی گمنام در ادامه مطلبش نوشته است :اگرچه لیلا نبود که سرود بخواند و به دیگر زندانی ها روحیه دهد اما دکتر یزدی با صدای قشنگ خود بلند قرآن می خواند به طوری که صدایش تا دو ردیف آن طرف تر می آمد.

وی تاکید کرده که صدای بلند قرآن خواندن دکتر یزدی به هر کس که صدایش را می شنید روحیه می داد.

این زندانی آزاده در ادامه به بیماری دکتر یزدی هم اشاره کرده و نوشته : دکتر یزدی حالش خیلی بد بود و مرتب هم سلولی اش که یک متهم مالی بوددکتر بهداری ۲۰۹ رو صدا میزد که: دکتر از حال رفت…. دکتر غش کرد……. بیایید نجاتش دهید.

او در خاتمه نوشته : لیلا جان کجایی که برای دایی بیمارت سرود بخوانی و به او روحیه بدهی؟

به گزارش کلمه اخیرا دکتر یزدی ۸۰ ساله از زندان به بیمارستان منتقل و بستری شده است.


 


آمارهای استخراج شده از معاملات صورت گرفته طی فصل پاییز نشان می دهد قیمت مسکن در مناطق شمالی و مرکزی پایتخت نسبت به فصل تابستان به طور متوسط حدود ۳ درصد رشد قیمت را تجربه کرده است. البته این افزایش نسبی قیمت، در مقایسه با رکود دو ساله گذشته، می تواند نشان از رونق دوباره معاملات مسکن در این مناطق باشد.

البته این رشد قیمت مربوط به ساختمانهای نوساز بوده است در حالی که طی نیمه اول سال جاری بشترین افزایش قیمت ها مربوط به ساختمانهای کلنگی بود که البته در فصل پاییز نیز ادامه پیدا کرده و در فصل پاییز رشد نسبی قیمت ساختمانهای نوساز نیز به آن افزوده شده است.

این روند می تواند به نوعی خبر از رونق ساخت وساز در نیمه اول سال و رونق معاملات از ابتدای نیمه دوم سال تلقی شود. پیش از این در مودر رونق بازار مسکن کلنگی نوشته بودیم. هر متر ساختمان و زمین کلنگی در مقایسه با فصل بهار ۰٫۵ درصد و در مقایسه با تابستان سال ۸۸ معادل ۲۲٫۴ درصد افزایش پیدا کرده است و بر اساس مبادلات به ثبت رسیده ارزان ترین معامله صورت گرفته معادل هر متر مربع ۲۱۹ هزار تومان بوده است و گران ترین ملک کلنگی معامله شده در تابستان به قیمت هر متر مربع ۵ میلیون و ۹۱۴ هزار تومان رسیده، البته متوسط قیمت معاملات صورت گرفته در این دوره به ازای هر متر مربع معادل یک میلیون و ۵۸۱ هزار تومان بوده است.

نکته جالب ان است که در حالی که در بازار املاک کلنگی قیمت ها رو به رشد بوده است قیمت مبادله مسکن غیر کلنگی و نوساز در فصل تابستان شاهد افزایش قیمت قابل توجهی نبوده است به طوری که قیمت هر متر واحد مسکونی در این دوره نسبت به فصل بهار معادل ۲٫۹ درصد کاهش پیدا کرده است و در مقایسه با تابستان سال ۸۸ معادل ۷ درصد رشد داشته است.

برآوردها نشان می دهد در بازار نوساز طی فصل پاییز بیشترین افزایش در مناطق« آجودانیه، ونک، اقدسیه، توانیر، جردن، پاسداران، دربند، قیطریه، وزرا، دیباجی جنوبی، شیخ بهایی، ملاصدرا، باغ فردوس، میرداماد» اتفاق افتاده است که نسبت به فصل تابستان معادل ۷۸/۷ درصد رشد پیدا کرده است. و کمترین افزایش در مناطق « الهیه،دروس،دیباجی شمالی، زعفرانیه، فرشته، فرمانیه، کامرانیه، محمودیه، ولنجک، نیاوران» با رشد ۱/۱ درصد اتفاق افتاده است. بر اساس برآوردهای انجام شده در مناطق مرکزی و شمالی تهران در پایان پاییز متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است.
منبع: خبرآنلاین


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته