-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

Latest news from Jaras for 12/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شاعر سبز

ششم دیماه می رسد
آخرین روز چشم فروبستنت از ما ،
آخرین بوسه بر گونه های " نگین " کوچک ،
آخرین غلتیدن بر خاکی
که دوستش می داشتی ،
آخرین رفتن برای آزادی
و برای همیشه

شبنم ما ،
تو را باز خواهیم دید ، میعاد گاهت را ،
چنان که زنده ای و هر روز با ما تکرار می کنی ،
خوبی هایت را و آواز بلند آزادیت را

سبزمی شویم باز بر مزارت ،
در سالگرد آن وحشیانه در هم کوفتن تو
خیابان های تهران
میانه ظهر عاشورا


ششم دیماه ، ساعت 2 بعد از ظهر، بهشت زهرا ، قطعه 86 ، ردیف 11 ، شماره 46

دوستانت


 


همزمان با بازداشت علی مقامی، داماد خانواده

جرس: بر اساس اطلاعات دریافتی تا نیمه شب دوشنبه ششم دیماه، از سرنوشت منیره باقی، دختر عمادالدین باقی و همسر علی مقامی اطلاعی در دست نیست و احتمال می رود وی نیز به همراه همسرش بازداشت شده باشد.


علی مقامی داماد، عمادالدین باقی، غروب دوشنبه ششم دی ماه ٨٩ در تهران بازداشت گردید.


به گزارش منابع خبری جرس، این دونفر به همراه جمعی دیگر از جوانان اصلاح طلب برای دیدار با علیرضا طاهری عضو بازداشت شده جبهه مشارکت که روز دوشنبه با سپردن وثیقه آزاد شده بود به منزل وی رفته بودند که در بازگشت توسط ماموران لباس شخصی متوقف شدند. شاهدان بازداشت علی مقامی را تایید کرده اند اما تا کنون از سرنوشت دختر عمادالدین باقی اطلاع دقیقی در دست نیست.

 


 


 


امتحانات مدارس لغو شد

جرس: بنا به ابلاغیۀ آموزش و پرورش استان البرز، امتحانات سه شنبه و چهارشنبه این هفته تمام مدارس آن استان به دلیل سفر احمدی نژاد لغو شده و با لغو امتحان ها در مدارس کرج، دانش آموزان و معلمان مدارس موظف شده اند در آنچه "استقبال مردمی و خودجوش از رییس دولت" ذکر شده، شرکت کنند.


گفتنی است مسوولان انتصابیِ آموزش و پرورش، علت لغو امتحانات در روز سفر احمدی نژاد را، "استقبال خودجوش مردمی" از سفر وی و لغو امتحانات روز بعد از سفر وی را، "خستگی دانش آموزان به خاطر شرکت در مراسم استقبال" ذکر کرده اند.


به گزارش کلمه و به نقل از منابع موثق، این بخشنامه در حالی به مدارس کرج ارسال شده است که از مدتها پیش امتحانات مدارس برنامه ریزی شده بود و با این بخشنامۀ ناگهانی تمام برنامه ها لغو و موجب سرگردانی دانش آموزان و مدیران مدارس شده است ."


بر اساس این گزارش، با لغو امتحان ها در مدارس کرج دانش آموزان و معلمان مدارس موظف شده اند در استقبال مردمی و خودجوش از رییس دولت دهم شرکت کنند.


این گزارش خاطرنشان می سازد تصمیم مسئولان، مورد اعتراض بسیاری از معلمان و دانش آموزان مدارس کرج قرار گرفته و آموزش و پرورش در برابر این اعتراض ها گفته است "معلمان و دانش آموزان در صورت شرکت نکردن در برنامه استقبال، از نظر تحصیلی و اداری دچار مشکل خواهند شد."


طبق خبرهای رسمی، بیش از ۸۰۰ دستگاه اتوبوس صبح روز سه‌شنبه جابه‌جایی استقبال‌کنندگان محمود احمدی نژاد را بر عهده می خواهند گرفت . استقبال کنندگانی که نیمی شان از دانش آموزان و کادر مدارس کرج هستند که با لغو امتحانات شان باید در این مراسم شرکت کنند .
 


 


جرس: منابع خبری جرس از تهران خبر می دهند که پس از منوچهر متکی وزیر امور خارجه نوبت به عزل وزیر اطلاعات دولت دهم رسید. حیدر مصلحی (متولد 1336 شهرضا) از طلاب موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی متعلق به محمدتقی مصباح یزدی است که بعد از کناره گیری غلامحسین محسنی اژه ای از شهریور 1388 وزارت اطلاعات را برعهده داشته است. مصلحی ششمین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی پس از محمد محمدی ری شهری، علی فلاحیان، قربانعلی دری نجف آبادی، علی یونسی و غلامحسین محسنی اژه ای است

از دلیل یا دلایل کناره گیری یا عزل قریب الوقوع حیدر مصلحی اطلاعی در دست نیست. هرچند عزلهای مکرر احمدی نژاد نشان قطعی از سردرگمی حاکمیت، سوء مدیریت و خصلت دیکتاتورمآبی احمدی نزاد دارد.

گفته می شود احمدی نژاد با سردار حجت الاسلام حسین طائب برای عهده داری پست وزارت اطلاعات وارد مذاکره شده است، اما طائب وزارت احمدی نژاد را نپذیرفته است. حسین طائب (متولد 1342 تهران) از شا گردان آقای خامنه ای، فرمانده سابق بسیج و معاون اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است

 

 


 



  جرس: بنا بر شنیده های خبرنگار جرس از تهران اتفاقی که تیرخلاص به وزارت منوچهر متکی وزیر سابقه خارجه زد، دستور وی به سفیر ایران در اردن بوده که به اسفندیار رحیم مشائی سرویس ندهد. متکی زمانی این دستور را به زیر دست خود صادر کرد که متوجه دخالتهای غیرقانونی رئیس دفتر ریاست جمهوری در وزارت خارجه بویژه میز خاورمیانه وزارت خارجه شده بود. متکی که خود را مستظهر به حمایت رهبری نسبت به انحصار فعالیتهای سیاست خارجی در وزارت خارجه می دانست باور نمی کرد از حمایت وی محروم شود. احمدی نژاد به محض اطلاع از دستور متکی به سفیر ایران در اردن بدون فوت وقت متکی را عزل کرد تا قدرت نمائی خود را در حوزه امور خارجه به رخ بکشد. علت سکوت آقای خامنه ای در قبال تحقیر وزیر خارجه جمهوری اسلامی مشخص نیست


 


عمار ملکی

 

نوشته: استیو کراشاو و جان جکسون1

 

ترجمه: عمار ملکی

 

تقدیم به عماد بهاور و ابراهیم یزدی

 

رسوا کردن دزدان رای مردم: از جعبه های خالی تا عکس تقلبی

 

"رای دادن معیار دموکراسی نیست، بلکه معیار دموکراسی چگونه شمردن رای هاست" ...تام استاپارد

 

اسلوبودان میلوسوویچ، رهبر جنگ افروز صربستان در دهه 90، استاد دستکاری در انتخابات یوگسلاوی سابق بود. اما هنگامیکه دیگر بازی به آخر رسیده بود، حتی او هم قدرت کنترل اوضاع را از دست داد. میلوسوویچ و دست نشاندگانش از اینکه چگونه از شر اقدامات زیرکانه جنبش دانشجویی "اوتپور (مقاومت)" خلاص شوند، درمانده شده بودند چرا که آن جنبش، در برانگیختن مقاومت در برابر میلوسوویچ بمراتب موثرتر از دیگر مخالفانی عمل می کرد که تا پیش از آن وجود داشتند. وقتی که اعضای جنبش اوتپور مضروب یا دستگیر می شدند، ماموران را دست می انداختند. همانگونه که بعدتر یکی از رهبران اوتپور خاطر نشان کرد، رژیم خود را در مخمصه ای گرفتار می دید. «سرجا پوپوویچ» در مصاحبه ای که برای فیلم مستند "پایین کشیدن یک دیکتاتور" تهیه می شد گفت که من به ماموران میگفتم: "من اهل شوخی و مسخره بازی هستم و بعد شما من را می زنید و دستگیر می کنید؟ خب یقینا در این بازی شما همیشه بازنده خواهید بود."

 

پیش از انتخابات سپتامبر 2000 مقامات از محبوبیت و احتمال پیروزی جنبش اوتپور به خشم آمدند. پلیس به دفتر گروه در بلگراد حمله کرد و کامپیوترها و تمامی تدارکات تبلیغات انتخاباتی را مصادره کرد. فعالان اوتپور نیز برای انتقام گیری دست به اقدام جالبی زدند. آنها در پشت خطوط تلفن که میدانستند شنود می شود، درباره این موضوع صحبت می کردند که دوباره یک محموله بزرگی از پوسترهای تبلیغاتی و دیگر تدارکات انتخاباتی در یک روز و زمان مشخص به دستشان خواهد رسید. آنها خبرنگاران و عکاسان را بعنوان شاهد تحویل گرفتن محموله جدید دعوت کردند. در روز و زمان اعلام شده تعدادی افراد داوطلب جعبه های بظاهر سنگین را که قرار بود حاوی پوسترها و تراکتهای تبلیغاتی باشد از کامیون خالی کردند و آنها را به سمت دفتر اوتپور بردند. پلیس که در انتظار این محموله بود به شکلی پیروزمندانه به سمت جعبه ها هجوم آورد تا آنها را توقیف کند. وقتی که ماموران جعبه ها را بدست گرفتند متوجه شدند که کارتن ها اصلا سنگین نیستند بلکه برعکس بسیار هم سبک هستند. جعبه ها در اصل همگی خالی و پوچ بودند به همان میزان که اقدام پلیس پوچ بود!! به هر حال دستور، دستور بود و پلیس باید کارتن ها را طبق فرمان مصادره می کرد. در برابر نگاه تمسخرآمیز خبرنگاران و دیگر تماشاگران، پلیس تعداد زیادی جعبه خالی را توقیف و ضبط کرد!!!

 

* * *

 

این روزها می توان با استفاده از نرم افزارهای ویرایش عکس، کارهای اعجاب انگیزی کرد. می توان در چند ثانیه جمعیت حاضر در یک عکس را بطور دیجیتال چند برابر کرد. اما دستکاری عکس بمنظور زیاد نشان دادن طرفداران یک کاندید انتخابات و فریب دادن مردم وقتی که برملا شود، می تواند منجر به رسوایی بزرگی گردد. این اتفاق در انتخابات سال 2000 صربستان روی داد و یک تصویر دستکاری شده، در همه جا با زیرنویس بزرگ "دروغ بس" منتشر شد.

 

در بیشتر مناطق کشور همانطور که گفته شد، جنبش اوتپور پیشتاز بود و هر چه به زمان انتخابات 24 سپتامبرنزدیکتر می شد، حکومت بیشتر نگران می گردید، چرا که تعداد طرفداران اسلوبودان میلوسوویچ در سخنرانیهای انتخاباتی بطور روزافزونی رو به کاهش بود. لذا برای زیاد نشان دادن جمعیت طرفداران، با پرداختن پول اضافی افرادی از جاهای دیگر با اتوبوس آورده شدند اما باز هم جمعیت چشمگیر نبود. از اینرو مقامات حکومت برای رفع این مشکل راهی یافتند که به گمانشان ایده زیرکانه ای بود: با یک کلیک می توان جمعیت را چند برابر کرد به هر میزانی که نیاز باشد. طبق دستور مقامات، عکسهای دستکاری شده در تمامی رسانه های طرفدار میلوسوویچ پخش گردید که جمعیتی وسیع و وفادار به وی را نشان می داد!! در عکس صفحه اول روزنامه مشهور طرفدار دولت، تعداد جمعیت بقدری زیاد نشان داده شده بود که ادعای حضور جمعیت صد هزار نفری طرفداران میلوسوویچ قابل باور باشد.

 

اما این حیله نتیجه معکوسی ببار آورد چرا که مشخص شد در میان حاضران در عکس، تعداد زیادی چهره – از جمله مردی با موی سفید، زن جوانی با موی بلند تیره و مردی با موی جو گندمی که در جلوی جمعیت به دوربین زل زده بود – دو بار تکرار شده است. منتقدان میلوسوویچ عکس را به شکل یک کارت پستال تکثیر کردند و بر روی آن ذکر کردند که تعداد جمعیت واقعی در تجمع انتخاباتی، تنها 15 هزار نفر بوده است. همچنین برای تاکید بر ساختگی بودن عکس، دور چهره های تکراری خط کشیدند. وفاداران و مواجب بگیران رژیم، خود را به حماقت زده و می گفتند که لابد یک اشتباه فنی باعث این اشکال در عکس شده است!! آن انتخابات با تقلب برگزار شد اما تنها بعد از گذشت دوازده روز و بدنبال اعتراضات مردمی، میلوسوویچ مجبور به کناره گیری از قدرت گردید.

 

(1)  Steve Crawshaw & John Jackson (2010). Small acts of Resistance, how courage, tenacity and ingenuity can change the world?, Sterling Publishing, London.

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


جرس: بر اساس گزارش منابع خبری جرس از لرستان، دو نفر از شاخص ترین فعالان فرهنگی منطقه، در جریان مراسم مذهبی محرم، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به نقطه نامعلومی برده شده اند.


بر اساس این گزارش، سید رحیم سیف السادات رئیس سابق آموزش و پرورش لرستان و از فرهنگیان بازنشسته بعد از مراسم محرم بازداشت شده و از آن زمان هیچ خبری از وی در دست نیست.


همچنین عنایت صادقی نژاد استاد فلسفه و منطق دانشگاه آزاد خرم آباد شب تاسوعا سخنرانی تحلیلی درباره "قیام سیدالشهداء بر علیه بیداد یزیدی" ایراد کرد که مورد استقبال عزاداران حسینی قرار گرفت. نامبرده ساعاتی بعد از سخنرانی مذهبیش بازداشت شده و از وی نیز خبری در دست نمی باشد.


امسال در جریان مراسم تاسوعا و عاشورای حسینی، گزارش های متعددی پیرامون بازداشت های پراکندۀ شهروندان در تهران، نجف آباد و اصفهان، مخابره گردید.

 


 


سید ابراهیم نبوی
جنبش سبز جنبشی است رو به آینده، تا وقتی شاهراههای ارتباطی وجود دارد، بستن خیابانها ما را از میان نخواهد برد.

 

آیا جنبش سبز باید حتما به حکومت برسد؟ آیا سبزها اگر به قدرت برسند، چیز مهمی به دست می آورند که در صورت به دست نیامدن قدرت آن را از دست می دهند؟ اصولا ساختار جنبش سبز و نیروی اجتماعی آن چگونه می تواند عمل کند که بیشترین اثر را در اصلاح امور داشته باشد؟ قدرت در ایران چگونه قابل کنترل است؟ آیا ما برای رسیدن به خواسته های مان الزاما باید قدرت را در اختیار داشته باشیم؟

 

پاسخ دادن به این سووالات می تواند راهگشای بن بستی باشد که پیش پای کشور و جنبش قرار دارد. قبل از اینکه نظرم را بگویم، مقدماتی را فرض می کنم.

 

1) فرض ما بر این است که حکومت ممکن است همین فردا سقوط کند، یا سی سال دیگر ادامه پیدا کند. در هر دو حال دولت باید مورد نظارت قرار بگیرد. حتی اگر همین فردا دولت به دست سبزها بیافتد، یا حتی در صورت برگزاری انتخابات کاملا آزاد، سبزها نتوانند اکثریت قدرت را در دست بگیرند.

 

2) فرض ما بر این است که براساس سابقه تاریخی، هیچ دولت و حکومتی در ایران نتوانسته است برای مدتی طولانی ماهیت و وجود خود را حفظ کند. از حدود چهل نخست وزیر مشروطه تا انقلاب، فقط شش نفر عاقبت بخیر شده و بسلامتی به زندگی ادامه داده اند؛ پس می توان نتیجه گرفت که ماندن بر سریر قدرت، اتفاقی پایدار نیست. در جمهوری اسلامی نیز هیچ دولتی نتوانست پایدار باشد. دولتهای بازرگان، بنی صدر، رجائی هر سه با ناکامی مواجه شدند. دولت موسوی، هاشمی و خاتمی، بعد از پایان حکومت، روسای شان از سوی حکومت بدنام شدند و هر سه جزو مغضوبین دولت جدیدند و دولت احمدی نژاد، از همه دولتهای پیشین ناپایدارتر است و تقریبا هیچ امکانی مفروض نیست که این دولت سر سلامت ببرد. پس می توان چنین نتیجه گرفت که به دست گرفتن قدرت در ایران، به دلیل ساختار انحصارگرایانه رفتار حکومتها و مردم، عملا هر دولتی را به سوی انحصار پیش برده، و مردم را به دشمنان دولت تبدیل می کند و همین باعث سقوط هر دولتی، یا ناپایداری آن می شود.

 

3) فرض ما بر این است که تا زمانی که قدرت سیاسی امتداد نداشته باشد، کشور ما نمی تواند بسوی توسعه اقتصادی، تعادل اجتماعی، توسعه سیاسی، امنیت و موقعیت مناسبی در حوزه بین المللی برسد. به همین دلیل پایداری دولت، بدون توجه به اینکه چه کسی بر مسند قدرت نشسته است، مهم تر از ماهیت دولت است. هر دولتی در صورتی که توسط مردم کنترل شود، بعد از مدتی دادوستد سیاسی با مردم، به وضع پایدار خواهد رسید. این در صورتی است که نظارت مردم بر دولت اعمال شود.

 

4) فرض دیگر ما این است که دولت ها در ایران، ممکن است کنترل را بپذیرند، اما حاضر نیستند دیگران را در قدرت سهیم کنند. روح بلند دائی جان ناپلئون، بالای سیاست ایران در پرواز است و هر تشکیلاتی که بخواهد وارد دولت شود، بسرعت به عنوان دشمن شناسایی می شود و عمر مفیدش را از دست می دهد، شاید به همین دلیل است که اگر تشکیلاتی بخواهد تاثیر و گستردگی داشته باشد، در اولین گام باید اثبات کند که قصد در دست گرفتن قدرت را ندارد.

 

با این مفروضات، که ممکن است به اشکال مختلف برخی از آنها را جرح و تعدیل کرده یا رد کنیم، مدل سیاسی پایدار برای ادامه جنبش سبز می تواند از اصول زیر تبعیت کند:

 

اول، جنبش سبز ماهیتا یک جنبش چپ مدرن است، در حالی که بسیاری از مختصات چپ را ندارد، به دیدگاههای چپ سنتی در مورد اقتصاد و سیاست و مسائل بین المللی معتقد نیست، اما رهبران آن به مسائلی مانند حمایت از اقشار فرودست، استقلال در برابر قدرت های بزرگ، استقلال فرهنگی و احترام به حقوق مدنی و حقوق زنان و کودکان معتقدند. جنبش سبز باید اهداف خود را بصورت مقطعی تعریف کند، برای رسیدن به خواسته هایش به حکومت از راههای قانونی و مبارزه مسالمت آمیز بدون خشونت و نافرمانی مدنی فشار بیاورد. جنبش سبز حتی اگر همین امروز هم موسوی رئیس جمهور شود، باید نقش خود را به عنوان منتقد او حفظ کند، و باید تلاش کند تا جایی که می تواند هر قدرتی را برای اجرای خواستهای خود تحت فشار قرار دهد.

 

دوم، جنبش سبز نیازمند تغییر اوضاع به نفع خواسته های خود است. خواسته هایی که از اجرای قانون اساسی موجود، تا بیانیه حقوق بشر و خواسته های کنونی جنبش شامل می شود. اگر بنا باشد اجرای این خواسته ها، مستلزم به دست گرفتن قدرت باشد و این کار باعث شود تا سبزها در موقعیت قدرت مجبور شوند از خواسته خود چشم بپوشند، ترجیح آن است که سبزها وارد قدرت نشوند، بلکه ناظر بر قدرت باشند. می دانیم و می دانید که چه با فرض انتخابات آزاد، چه با فرض اهمیت اعتقادات دینی مردم، چه با فرض اهمیت نظر مراجع و روحانیون، و چه با توجه به پوپولیسم حاکم بر کشور، آنچه در هر حال مهم است، در دست گرفتن افکار عمومی و اعمال فشار بر حکومت از طریق آنهاست. موکول کردن خواسته های مردم به تغییر بنیادین حکومت، احاله به محال است. حتی اگر نگوئیم که تغییر حکومت موضوعی ناممکن است که نیست، باید بگوئیم که سبزها زمانی می توانند به خواسته های شان برسند، که از بیرون حکومت عمل کنند.

 

سوم، ممکن است زمانی برسد که سبزها قدرت مجریه را در دست بگیرند، مطمئنا در چنین حالتی باید آنان تلاش کنند تا در ترکیب قوا دردولت، سهم گروههای مختلف را رعایت کنند؛ اما موضع انتقادی خود را نسبت به دولت نباید از دست بدهند. آنچه مهم است جنبش سبز است، نه دولت سبز. شاید به همین دلیل در آینده اهمیت حضور سبزها در پارلمان بیش از در دست گرفتن دولت باشد. هر جایی که بتواند سبزها را در موقعیت نظارتی قرار دهد، اهمیتی استراتژیک برای آنان خواهد داشت.

 

چهارم، براساس آنچه گفته شد، وظیفه اصلی و استراتژیک جنبش سبز در حال حاضر، در دست گرفتن افکار عمومی، اتحاد با همه مخالفانی که قصد تغییر وضعیت را دارند، تبدیل رسانه های کوچک به رسانه های حرفه ای و تولید پول ملی برای تامین هزینه های جنبش است. تشکیل حزب سبز مجازی و تبدیل آن به گروههای حقیقی با حفظ امنیت افراد و کاهش هزینه سبز بودن با تعریف خواسته های ممکن و تبدیل تضادهای آنتاگونیستی به اختلافات قابل تحمل، ایجاد شکاف در حاکمیت و جذب حداکثری کلیه نیروهای خاکستری بخصوص آنها که در درون حکومت قدرتی دارند و می توانند هزینه مخالفت سیاسی را کاهش دهند.

 

پنجم: سبزها نباید زندگی را به آینده موکول کنند، آنها باید تا می توانند در محافل ادبی، هنری، فرهنگی، صنفی، آموزشی و سندیکاها جمع شوند، و امکان گفتگو و نزدیک شدن به همدیگر را از دست ندهند. اگر سبز را چنان تعریف کنیم که شامل همه مخالفان حکومت شود، نه با تغییر ماهیت اعضای جنبش، بلکه با احترام گذاشتن به دیگران، جنبش سبز می تواند قدرتی بزرگ شود.

 

ششم: رسانه به اندازه پیامی که می دهیم اهمیت دارد. جهان در حال تغییر است، تایپ کردن با کی بورد به جای نوشتن روی کاغذ، می تواند تفکر ما را اصلاح و روش فکر کردن ما را درست تر کند. جایگزین شدن لب تاپ به جای کامپیوتر، تلویزیون، تلفن، دفتر یادداشت و روزنامه خودبخود آزادی فردی را افزایش می دهد و ما را از خطر کاریزما و پوپولیسم دور می کند. زمان از آن ماست، چون رسانه ها در حال سوگیری به سوی آزادی فردی هستند. آزادی فردی همان چیزی است که ما به آن نیاز داریم. عرف، ایدئولوژی و نقش اجتماعی بزرگترین موانع برای شکل گیری دموکراسی و آزادی در جامعه ماست. لزومی ندارد برای نابودی تیراژ دو میلیون روزنامه ای که در سال 1379 توقیف شدند غصه بخوریم؛ باید به این فکر کنیم که امروز بیش از بیست میلیون کاربر اینترنتی داریم که روز به روز در حال افزونی هستند. هر چه دولت سعی کند بسوی الکترونیک شدن پیش برود به نفع ماست، چرا که معنی آن ایجاد اقتصاد بزرگ الکترونیک خواهد بود و این اقتصاد بزرگ، برای حفظ منافع خودش هم شده، مجبور است پنجره ارتباطات الکترونیک را بسوی همه باز کند. وجود ارتش سایبری یعنی اهمیت داشتن اینترنت و این یعنی امکان گفتگو با همگان. جنبش سبز جنبشی است رو به آینده، تا وقتی شاهراههای ارتباطی وجود دارد، بستن خیابانها ما را از میان نخواهد برد. ما زنده ایم، سبزیم، و هر روز سبزتر و زنده تر می شویم.

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


همزمان با دستگیری خانواده حبیب الله لطیفی
 جرس: بنا به اظهارات وکیل مدافع حبیب الله لطیفی، دانشجویِ کردِ محکوم به اعدام، علاوه بر اعضای خانواده این زندانی که شامگاهِ یکشنبه بازداشت شدند، چندین تن از فعالان سیاسی و مدنی شهر سنندج نیز دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند.


پدرام نصراللهی فعال کارگری و زندانی سیاسی سابق، هاشم رستمی فعال کارگری، زاهد مرادیان فعال کارگری، محمود محمودی روزنامه نگار، سعید ساعدی روزنامه نگار، حمید ملک الکلامی فعال محیط زیست، سیمین چایچی شاعر و نویسنده، واحد مجیدی زندانی سیاسی سابق، ژیان ظفری زندانی سیاسی سابق از جمله کسانی هستند که شب گذشته بازداشت و نقطه نامعلومی منتقل شده‌اند.


به گزارش رهانا، این بازداشت‌ها پس از توقف حکم اعدام حبیب‌الله لطیفی دانشجوی کرد که با مخالفت بسیاری روبرو شده بود، صورت گرفته و شب گذشته اعضای خانواده حبیب‌الله لطیفی نیز بازداشت شده‌ بودند.


نعمت احمدی یکی از وکلای حبیب‌الله لطیفی گفته است که فکر نمی‌کند مشکل خاصی باشد و اعضای خانواده حبیبی به زودی آزاد می‌شوند.


این وکیل دادگستری که تلاش زیادی برای توقف اجرای این حکم اعدام صورت داده بود، علت دستگیری اعضای خانواده حبیبی را احتمالا تجمع و تحصن آن‌ها در مقابل زندان مرکزی سنندج به همراه مردم عنوان کرد.


وی همچنین در مورد امکان اجرای حکم اعدام این دانشجوی کرد پس از بازداشت اعضای خانواده به رهانا گفت: "با توجه به این‌که توقف اجرای این حکم به خواستی جمعی است و از طرف مسئولین قضایی متوقف شده ، امکان این‌که این حکم بی محابا اجرا شود وجود ندارد."


شب گذشته نیروهای امنیتی با یورش به منزل حبیب‌الله لطیفی دانشجوی کرد محکوم به اعدام اعضای خانواده وی را بازداشت کرده و آن‌ها به مکان نامعلومی منتقل کردند. عباس لطیفی پدر حبیب لطیفی، دو تن از برادران به نام‌های اقبال و ایرج لطیفی، سه تن از خواهران به نام‌های الهه، شهین و بهار لطیفی ، همسر برادر حبیب به نام ژیاتن متی‌پور شب گذشته بازداشت شده بودند.


سوگند حبیبی خواهر زاده کوچک حبیب‌الله لطیفی که تنها عضو بازداشت نشده این خانواده است، گفته بود "نیروهای امنیتی که تعدادشان زیاد بود یک باره وارد منزل ما شدند و خانه را مورد بازرسی قرار دادند.آن‌ها چهار کامپیوتر از خانه ما بردند و بعد به صورت من اسپری زدند که دو سه ساعت تنها در منزل بیهوش بودم."


آخرین خبرها همچنین از بازداشت مختار زارعی فعال کرد در شهر سنندج خبر می‌دهد. تارنمای کردیش پرسپکتیو خبر داده است که این فعال کرد در تماسی تلفنی کوتاهی از بازداشت خود سخن گفته است.


 


 


یک زیرزمین 300 متری نمور و قدیمی، جمعیتی در حدود 400 نفر که از ساعت چهار صبح به انتظار نشسته اند، 30 صندلی کهنه، 15 باجه پاسخگویی و مراجعانی که دائم در حال رفت و آمدن هستند وصف حال شهروندانی است که برای دریافت دفترچه بیمه به یکی از شعبه های بیمه خدمات درمانی در شرق تهران مراجعه می کنند.  

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته