-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

Latest news from Jaras for 12/30/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سعید مژده

 

مقدمه

 

هنگامیکه سخن از سرمایه به میان می‌آید بلافاصله انگشت‌ها به سوی مارکس نشانه می‌رود زیرا نه تنها بزرگترین اثر مارکس، کتاب سه جلدی سرمایه[1] او است بلکه او اولین کسی است که کوشیده و توانسته است از سرمایه یک تعریف علمی به مثابه یک فرایند اجتماعی تدوین کند. البته سرمایه موردنظر مارکس سرمایه اقتصادی است و با اینکه او تمامی وجوه جامعه انسانی را در دید داشته است به آنچه امروز بنام سرمایه اجتماعی مطرح است اشاره‌ای ندارد و تحول جامعه انسانی را حول روابط تولید بیان می‌کند و به این ترتیب نظامی یک پارچه از زندگی انسان در جامعه ارائه می‌دهد.

 

دیدگاه جدید علم عناصر متعددی را در جامعه انسانی مطرح می‌کند که وحدتی سیستمی و موثر و متاثر از هم دارند و این از فرض اولیه درباره ظهور انسان در طبیعت ناشی می‌شود. مارکس دانشمند بزرگی است و با اینکه در سبد علم جهان جایگاهی رفیع هم ارز صدها دانشمند دیگر دارد ولی به دلیل اثری که در جهان داشته و در تفکر کنونی بیشتر گروه‌های ایده‌اولوژی از چپ و راست به ویژه در ایران در کشور ما جای دارد،نظرات وی باید مورد توجه بیشتری قرارگیرد.

 

سرآغاز

 

مارکس نه تنها تحول داروینی جهان انواع را قبول دارد بلکه آن را به تحول فرهنگی جامعه هم تسری داده و آن دو را درهم آمیخته است و دیدگاه مارکسیستی به انسان این است که انسان بودن با تکامل ارگانیسم دست آغاز می‌شود. دستی که می‌تواند با آن کار کند (هستند میمون‌هایی که دست آنان به مثابه دست انسان است) از این لحظه به بعد کار است که تولید کالا  و مبادله انسان‌ها را نیازمند ارتباط با هم می‌کند. در نتیجه این ارتباط، ساختمان حنجره او به نوعی تکامل می‌یابد که بتواند حرف بزند و ناچار باید فکر کند. حنجره  و مغز تکامل می‌یابند و سپس توان فکر کردن و حرف زدن بالا می‌رود. آغاز انسان شدن (جسمی و روانی) با تکامل دست آغاز و سپس با کار تداوم و تکامل می‌یابد.

 

با این فرض آنچه مورگان درباره آغاز جامعه انسانی حدس زده و مارکس به آن اشاره داشته درست می‌نماید: انسان در آغاز اجتماعی نبوده و فرزندان چون بالغ می‌شدند از مادر خود جدا شده می‌رفتند و سپس جامعه مادر سالارانه به وجود آمد و فرزندان به مدت طولانی‌تری در کنار مادر ماندند و قبیله ساختند. پیشرفت کار و تولید ابزار نیازمند مالکیت بر زمین و دام شد و مالکیت جامعه پدر سالارانه را به وجود آورد .

 

اما ما سخن خود را با این فرض آغاز می‌کنیم که انسان از لحظه ظهور دارای مغزی بوده است که به او توان تفکر و حنجره‌ای توان حرف‌زدن را می‌داده است هوشمند و نیازمند زندگی اجتماعی با دیگران تکلم کرده ابزار ساخته و تا بهره‌گیری خود را از طبیعت را افزایش دهد مغز به دست توان بکارگیری ابزار و کار کردن را داده است همچنین رفتار او با نزدیکان خود بنوعی همراه عاطفه بوده است. انسان از لحظه ظهور خانواده و زندگی طایفه‌ای داشته و بخوبی احساس می‌کرده است خطراتی که در طبیعت او را تهدید می‌کند بیش از خطراتی است که خانواده همسایه می‌تواند برای او ایجاد کند. در جوامع اولیه افریقا و امریکا و استرالیا خانواده‌ای بدون ارتباط با خانواده همسایه دیده نشده است.

 

علم و فن‌آوری رشد می‌یابد و طائفه بزرگتر و بخش بیشتری از زندگی به کمک جامعه و در جامعه انجام می‌پذیرد ولی همیشه بخشی از روابط در خانواده باقی می‌ماند زیرا کودک نیازمند کمک مادی و عاطفی بزرگسال است. در شرایط زندگی رشد یافته امروزی ـ کودک هنگامیکه بزرگتر شد از خانواده جدا می‌شود  و خانواده، دیگر نمی‌تواند زندگی اقتصادی و عاطفی او را مگر تا حدود کمی تامین کند و نیازهای اقتصادی و اجتماعی فرد بسیار بیش از گذشته گسترده می‌شود و همزمان با تولید سرمایه اقتصادی، نوعی سرمایه اجتماعی به عنوان یک فرایند در زندگی شکل می‌گیرد.

 

نیازهای اقتصادی در کارخانه و بنابراین در فرایند سرمایه اقتصادی تامین می‌شود ولی هیچ اجتماع بشری بدون تامین نیازهای عاطفی نه ایجاد می‌شود نه پایدار می‌ماند و بخصوص نیازهای عاطفی و رفع آن بیش از گذشته اندیشمندانه می‌شود و حتی کارخانه و کار جمعی نیازمند نظام ارزشی مشترک و گشودن بعضی گره‌های اجتماعی است که به کمک مالی نیاز دارد مانند انواع بیمه‌های کارگری که در کارخانه و محل کار تامین می‌گردد. این قسمت از زندگی اجتماعی با فرایند سرمایه اقتصادی جامعه درهم آمیخته و با پول سنجیده می‌شود. ولی بخش‌های وسیعی از نیازهای عاطفی (حتی در کارخانه) وجود دارد که جنبه اقتصادی آن کمتر ولی برآورده ساختن آن نیازمند فرایندی هوشمندانه و سازمان یافته است که در آن عاطفه اجتماعی حضور بیشتری دارد و در تشابه با فرایند «سرمایه اقتصادی» در جامعه آنرا «سرمایه اجتماعی» نامیده‌اند و هر دو فرایند موازی و همراه هم از منبع هوشمندی انسان و در زندگی اجتماعی (و نه حول محور روابط تولیدی ناشی از کار) شکل می‌گیرد و درون خود نظام ارزشی جامعه را رشد می‌دهد در حالیکه از فن‌آوری بهره می‌برد. همانطور که امروز، تولید انفرادی یا در واحدهای کوچک کم بهره است، ‌کمک‌ها و فعالیت‌های عاطفی فردی هم کم بهره و گاه به هدر می‌رود.

 

فرایند سرمایه اجتماعی با حضور داوطلبانه مردم در سازمان‌ها و شبکه‌ای از این سازمان‌ها برای تبادل افکار و انجام خدمات اجتماعی شکل می‌گیرد و برخلاف کارخانه یک فرد می‌تواند در چندین سازمان خدمات اجتماعی حضور ملایم و پرتوانی داشته باشد. هرچه تعداد این سازمان‌ها و جمعیتی که در آنها حضور می‌یابند و پیوستگی آنها در یک جامعه بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی آن جامعه در ترازی بالاتری قرار دارد و هر چه فرد در تعداد بیشتری از این سازمان‌ها حضور داشته باشد و حضور او پرتوان‌تر و روابط متنوع‌تر باشد آن فرد دارای سرمایه اجتماعی بالاتری است.

 

گرچه سرمایه اجتماعی با پول سنجیده نمی‌شود بلکه با حجم کار عاطفی که فرد سازمان یافته در اختیار اجتماع می‌گذارد سنجیده می‌شود، اما مقدار پولی که فرد از روی عاطفه نه قصد بهره اقتصادی پرداخت می‌کند در برآیند سرمایه اجتماعی جامعه و فرد به حساب می‌آید.

 

فعالیت‌های سرمایه اجتماعی می‌تواند از جمله موارد زیر باشد:

1 ـ‌ ایجاد شبکه دوستان و همسایگان برای حمایت از یکدیگر

2 ـ گردهم آوردن مردم با وضعیت‌های قومی و مذهبی و اجتماعی متفاوت در شبکه‌ای از سازمان‌های اجتماعی برای فعالیت‌های مشارکت‌جویانه از جمله مشارکت مدنی

3 ـ تربیت مردم و ایجاد مهارت‌ در آنها برای حضور در فعالیت‌های مشارکت‌جویانه مرتبط با آموزش و پرورش ـ رشد عاطفی جوانان و خدمات انسان دوستانه

 

مواردی که برشمردیم موجب تساهل اجتماعی ـ رونق اقتصادی ـ کاهش خصومت‌های مذهبی ـ بهبود بهداشت فردی و عمومی ـ رفاه و آموزش و پرورش کودکان می‌گردد. رونق سرمایه اجتماعی و خودافزائی آن در یک جامعه موجب بازتر شدن جامعه می‌شود. مردم را با هوش‌تر و سلامت‌تر و ثروتمندتر و بالاخره خورسندتر می‌سازد زیرا هر جامعه نیازمند رفاهیتی بیش از آن است که سرمایه اقتصادی می‌تواند تامین کند. حتی در جامعه با اقتصاد باز و استبداد سیاسی و اجتماعی رشد سرمایه اقتصادی محدود است.

 

خلاصه کنیم: سرمایه اجتماعی گسترش ارتباط سازمان یافته میان افراد و شبکه‌های اجتماعی و هنجارهای مشترک و اعتماد برخاسته از آن است. پدیده‌ای که با پذیرش باورهای گوناگون، همکاری گروهی را آسان می‌کند. هر کس باید برای تمام سؤال‌های موجود پاسخ خاص خود را بیابد. گروه‌های اجتماعی حتی می‌توانند برای انتقاد از دولت و نه در قالب گروه‌های ایده‌اولوژی و سازمان‌هایی که هدف آنها رسیدن به دولت باشد شکل بگیرد. باید دقت کرد که گروه‌های اجتماعی گرفتار نوعی ایده‌اولوژی که وحدت درونی بسیار و جدائی‌ ناگزیر از غیرخودی را می‌پروراند، نشود، زیرا آنچه سرمایه اجتماعی ایجاد می‌کند خوش‌بینی اعتقادی ـ قیام بر علیه خودکامگی و ارزش‌های متنوع اجتماعی احترام به سنت‌های وحدت بخش و جلوگیری از درهم‌ریختگی محیط فرهنگی و طبیعی می‌باشد. تکرار می‌کنیم تنوع این گروه‌های اجتماعی و جمعیت آنها سرمایه اجتماعی یک جامعه را بیان می‌کند و نشانه استحکام وحدت آن جامعه و شرط لازم برای جامعه دموکراسی است و تعداد گروه‌هایی که یک فرد در آن شرکت دارد و میزان مشارکت او، سرمایه اجتماعی یک فرد را مشخص می‌دارد و برای فرد اعتبار اجتماعی و محبوبیت عمومی می‌آورد.

 

از عوامل مخل سرمایه اجتماعی، استبداد است ـ شاید حکومت‌های استبدادی بتوانند تا حدود سرمایه اقتصادی و کارهای عمرانی از قبیل راه و راه‌آهن و شهرسازی را رونق دهند، ساختمان‌های بلند برای دانشگاه و دادگستری بسازند، اما با واهمه‌ای که از مردم دارند سرمایه اجتماعی را نابود می‌کنند و پس از استبداد مردمی از هم گسسته، ناسازگار و اجتماعی‌ پر هرج و مرج به یادگار خواهد ماند.

 

دولت که در جامعه دموکراسی یک سازمان مردم بنیاد، محاط بر دیگر سازمان‌های اقتصادی و اجتماعی است بدون حضور در آنها در محیط مناسب با تنظیم قوانین برای سهولت فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی نقش بیشتری می‌یابد اما حضور و مباشرت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی به دخالت و اختلال فعالیت‌ها می‌انجامد. بنابراین گروه‌های فعالیت اجتماعی که در جوامع استبداد یا حکومت ایده‌اولوژی به کمک حکومت یا بر پایه ایده‌اولوژی حکومتی شکل می‌گیرند بی‌خاصیت‌اند حتی ممکن است مورد دشمنی مردم قرار گیرند و فعالین در آن اعتبار و پذیرش اجتماعی خود را از دست بدهند.

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


[1]. Das capital

 

 


 


احمد قابل
  آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاست‌های حاکمیت در طول این دوران تبلیغ علیه نظام است؟!

 

پاسخ کتبی احمد قابل به پرسش قاضی کاووسی (رییس شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی مشهد)

 

به نام خداوند رحمان و رحیم

 

دادرس شعبه پنجم جناب آقای کاووسی

 

 با سلام و احترام؛

 

 

در جلسه غیر علنی روز 28 مهر ماه 1389پرسیدید که؛ «چه انگیزه‌ای از تبلیغ علیه نظام داشته‌ام؟» من شفاهاً گفتم:«من هیچ تبلیغی علیه نظام نکرده‌ام و تنها بر علیه سیاست‌ها و رفتارهایی که برخلاف قانون اساسی و قوانین و آموزه‌های شریعت محمدی‌(ص) از مسئولان کشور اعمال شده، سخنرانی کرده یا مقاله نوشته‌ام و یا در مصاحبه‌ها به این رفتارهای خلاف نظام، انتقاد کرده‌ام. سیاست‌هایی که مسئولان ریز و درشت کشور از رهبری تا سایر مسئولان، برخلاف تعهدات قانونی (قانون اساسی و قوانین ناشی از آن) و تعهدات شرعی به آن پرداخته‌اند و حقوق قانونی مخالفان قانونی را از آنان سلب کرده‌اند»

 

اکنون طبق قولی که داده‌ام، مشروح پاسخ به این پرسش شما را کتباً جهت اطلاع و درج در پرونده ارسال می‌کنم شاید برای شما و مسئولان کشور، اتمام حجتی باشد تا این‌گونه اتهامات را دست و دلبازانه نثار مخالفان سیاست‌های خود نکنید و شما نیز به این حقیقت برسید که اتهامات یاد شده، وارد نیست و خدای ناکرده حکمی به ناحق ندهید. برای این منظور چند نکته را یادآور می شوم:

 

1- نظام جمهوری اسلامی ایران، ابتدائاً در پیش نویس قانون اساسی که به دستور بنیانگذار جمهوری اسلامی تهیه شده بود، مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت و تمامیت ارضی ایران و بدون عنوان «ولایت فقیه» معرفی شده بود و بنا بود همان پیش نویس که با تایید کتبی آیه الله خمینی (ره) و سایر مراجع و تمامی اعضای شورای انقلاب (شامل رهبری فعلی کشور) مواجه شده بود به رفراندوم گذاشته شود ولی با مخالفت دولت وقت مواجه شد و تصمیم بر تشکیل مجلس خبرگان گرفته شد و قانون اساسی موجود (قبل از بازنگری 1368) مبنای معرفی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت. پس از ده سال در سال 1368 در آن بازنگری شد و امروز نیز قانون اساسی موجود، معرف نظام حاکم بر کشور است.

 

درست است که عنوان «ولایت فقیه» در این قانون اساسی آمده است ولی تنها اصلی که صریحاً «سخن از حاکمیت و حق حاکمیت» رانده است اصل 56 قانون اساسی است که آن را «حق خدادادی ملت» دانسته است و ولایت فقیه را نیز زیر مجموعه حق حاکمیت ملت دانسته است. علاوه بر این یک فصل کامل آن درباره «حقوق ملت» است و درجای جای آن به لزوم انتخابی بودن همه مناصب اصلی قدرت توسط ملت ایران تصریح شده است.

 

2- امروزه در رسانه‌های رسمی حاکمیت(مثل رادیو و تلویزیون) کمتر به حق حاکمیت ملت و حقوق مصرحه در قانون اساسی پرداخته می‌شود و در طول سی سال پس از تصویب قانون اساسی، حتی یک نوبت اجازه راهپیمایی رسمی به معترضان قانونی داده نشده است!! این در حالی است که هر روزه خبر اعتصابها و راهپیمایی‌های ملل گوناگون را در اخبار صدا و سیما پخش می کنند که مردم آن دیار با راهپیمایی‌های اعتراضی به حاکمان خویش، مانع برخی سیاست‌های حکومت‌هاشان شده‌اند!! آیا تنها ملت ما باید از این امکان قانونی محروم باشد و اگر معترض باشد، متهم به همراهی با دشمنان و برانداز آن شوند؟!

 

آیا اعتراض و انتقادی که در قانون اساسی تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» و «آزادی بیان» و «آزادی اجتماعات و راهپیمایی‌های مسالمت آمیز» به رسمیت شناخته شده است، باید با بهانه‌های واهی، از ملت ایران و معترضان ملتزم به قانون اساسی و قوانین کشور، دریغ داشته شود؟! آیا اعتراض و انتقاد من و امثال من از سیاست‌های حاکمیت در طول این دوران و عدم احترام آنان به قانون اساسی (عهد و پیمان مستقر بین ملت و حاکمیت) تبلیغ علیه نظام است؟! آیا رفتار خلاف قانون و عهد شکنی‌های حاکمیت، تبلیغ عملی علیه نظام نیست؟!

 

3- به گمان من، هرگونه عهد شکنی از دیدگاه شریعت، گناه کبیره است و از نظر قانونی، تخلفی آشکار و جرمی بزرگ که باید مرتکبان آن را در هر رده‌ای که باشند، تحت تعقیب قانونی قرار داد و آنان را محاکمه کرده و کیفر داد. حتی رهبری کشور بر اساس ذیل اصل یکصد و هفتم قانون اساسی «در برابر قوانین، با سایر افراد مساوی است»

 

4- در سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی آمده است که «در اسلام است که می توان شخص اول مملکت را تهدید کرد که اگر پایت را کج بگذاری، با شمشیر کج راستت می‌کنم. این آزادی و دموکراسی از دموکراسی غرب بالاتر است. آیا در آمریکا اینطور است؟ یا در شوروی؟ یا در انگلیس؟ یا گفتن همان و اعدام همان؟» (نقل به مضمون با حفظ عبارات ایشان)

 

امروز با همین مقیاس باید منصفانه بررسی کنیم که در امریکا و انگلیس می‌شود علیه برترین مقامات مطلب نوشت و فیلم ساخت (مثل فارنهایت 9/11) و هیچ اتفاقی نیافتد یا در ایران؟!! آیا مسئولان ایرانی در نیویورک همه انتقادهایشان از امریکا را می‌توانند بیان کنند یا امریکاییان در تهران؟! این مقایسه را تقلیل می‌دهم، آزادی بیان امریکائیان برای انتقاد از مسئولان جمهوری اسلامی پیشکش! آیا ایرانیان ملتزم به قانون اساسی می‌توانند به انتقاد از رهبری کشور بپردازند و نگران محرومیت‌های گوناگون و زندان و امثال آن نباشند؟!

 

نتیجه این مقایسه نشان می‌دهد که مسئولان کشور برخلاف اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و اهداف اولیه انقلاب، کشور را به سوی استبداد کشانده‌اند و انتظار دارند که هیچ انتقادی از آنان نشود و اگر بشود، آن را تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» و سایر عناوین اتهامی مثل «اقدام علیه امنیت ملی» یا «نشر اکاذیب» یا «توهین به مقامات» به حربه‌ای برای سرکوب مخالفان تبدیل می‌کنند!!

 

6- اگر این محکمه در پی «دادرسی» است و قصد «داد» و عدالت دارد، باید مسئولان کشور را با همین اتهامات به محاکمه کشد نه منتقدان دلسوزی که علیرغم همه سرکوب‌ها و محرومیت‌ها در پی اصلاح وضعیت کشور و اصلاح سیاست‌ها و بازگرداندن کشور به آزادی‌های مصرحه در قانون اساسی و تعهدات ملی و شرعی مسئولان کشورند.

 

7- من در دیدار با دانشجویان مازندران صریحاً گفتم و در رسانه‌ها(اینترنت) منعکس شد که با هرگونه رفتاری که بیرون از چارچوب قانون باشد مخالفم. در نوشته‌های مختلف که برخی از آن‌ها ضمیمه پرونده است، تصریح کرده‌ام که «تمامیت ارضی کشور» باید دغدغه همه نیروهای سیاسی باشد.

 

در همه نوشته‌ها و انتقادات بر متن قوانین کشور و احکام شریعت محمدی (ص) تکیه کرده و نسبت به نقض آن‌ها از سوی حاکمیت، اعتراض کرده‌ام و این امور، بنیاد نظام جمهوری اسلامی را تشکیل می‌دهند. آیا بنده‌ی معترض به ناقضان بنیان‌های حکومت جمهوری اسلامی، علیه نظام تبلیغ و فعالیت کرده‌ام یا ناقضان عملی بنیان‌های نظام جمهوری اسلامی؟!

 

8- جای طلبکار و بدهکار را عوض نکنیم. این حاکمیت است که باید پاسخگو باشد که چرا با رفتار خود نظام جمهوری اسلامی را نزد مردم جهان، بی اعتبار می‌سازد و چهره کریه و نامطلوبی از آن را به نمایش می‌گذارد؟!

 

خداوند عالم شاهد و گواه است که هیچ مدافعی به اندازه یک «اصلاح طلب حقیقی» از نظام مطلوب جمهوری اسلامی در سال 1357 و 1358 (سال تصویب این عنوان توسط مردم ایران) دفاع نکرده است و بهای لازم برای دفاع خویش را نپرداخته است.

 

نظامی که مردم با شعار و شعور خود طلب می‌کردند و آن را در شعار محوری «استقلال، آزادی جمهوری اسلامی» تکرار و بار‌ها تکرار می کردند. امروز از آن آزادی که دست حکومت‌ها را از زندگی مردم کوتاه کند و حکومت‌ها را جز با رای مستقیم و آزاد ملت و بدون رد صلاحیت‌های غیر قانونی حاکمیت‌ها برپا ندارد، تا جمهوریت آن معنی حقیقی بیابد، کمتر خبری است.

 

آزادی مخالف و مخالفت با حاکمیت‌های گوناگون و افرادی که بدون قوه عصمت، در مصادر حکومتی قرار می‌گیرند و شرط اصلی نظارت مردم بر آن ها، وجود رسانه های مستقل و آزاد است که حاکمیت‌ها نتوانند با اعمال نظر، اقدام به سانسور اخبار آن کنند و در حقیقت آن رسانه‌ها، چشم و گوش همیشه بیدار مردم باشند و راه اطلاع رسانی آزاد، هیچگاه مسدود نشود، تا حق حاکمیت ملت (اصل پنجاه و ششم) مفهوم حقیقی خود را پیدا کند.

 

9- ما از چنین نظامی دفاع کرده و همه هستی خود را برای آن گذاشته‌ایم. سابقه ما و وضعیت امروز ما (من و دوستان و همفکرانم) گواه ادعای ما است. اکنون نیز با سرفرازی به راه و روش اصلاح طلبانه خود افتخار می‌کنیم، چرا که علیرغم سرکوب‌های شدید رقیبان، از روش‌های مسالمت جویانه و قانونی خود عدول نکرده و از صراط مستقیم اصلاح طلبی خارج نشده و به امید خدا، خارج نخواهیم شد. ما به این دستور قرآنی از جان و دل ایمان آورده ایم که؛ «ولا یجرمنکم شنآن قوم علی الا تعدلوا، اعدلوا هو اقرب للتقوی = رفتارهای دشمنانه گروهی، شما را به جرم بی عدالتی وادار نکند، دادگر و منصف باشید که نزدیکترین راه پرهیزکاری است» سایر موارد اتهامی را در متنی دیگر پاسخ خواهم داد (ان شاالله).

 

زندان وکیل آباد مشهد، بند 1/6، اتاق عمومی چهار- احمد قابل.

اول آبان ماه 1389

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 


 

 جرس: وزیر اطلاعات با شبیه سازی مجدد تاریخی اظهار عقیده کرد "متأسفانه برخی افراد سابقه‌دار در اسلام با فریب آقازاده‌هایشان لطمه‌های بسیاری به اسلام زده‌اند."  

به گزارش سامانه خبری مشرق، حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، شامگاه چهارشنبه هشتم دی‌ماه، در سلسله نشست‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حوزه علمیه قم که در سالن اجتماعات مدرسه فیضیه قم برگزار شد، نهم دی را روز بصیرت ملت ایران نامید و ادعا کرد "مردم با حضوری خودجوش در نهم دی، عمق بصیرت خود را به نمایش گذاشتند و امیدهایی که مدیران و سران فتنه برای استکبار ایجاد کرده بودند تا بتواند به اهداف خود در براندازی نظام دست یابد، نقش برآب کردند."

 

مصلحی با ادعای اینکه نهم دی "واکنش هماهنگ مردم به فتنه‌گرانی بود که نظام را تهدید می‌کردند"، این حرکت را بسیار معنادار دانست و گفت: مردم رک و صریح ایده‌های خود را در پلاکاردهایی نوشته بودند که برای خیلی‌ها پیام‌های بسیاری داشت.

 

مشکل جدی استکبار و مدیران فتنه با مقوله ولایت فقیه است

وی با اشاره به این‌که همه شعارهای مطرح شده در نهم دی حول محور یک موضوع تمرکز داشت و آن تأکید بر جایگاه رهبری و مقوله ولایت فقیه بود، اظهار داشت: مشکل جدی استکبار و مدیران فتنه با مقوله ولایت فقیه است؛ چرا که سران فتنه مقوله‌ای با نام ولایت فقیه را برنمی‌تابند.

وزیر اطلاعات با بیان این‌که "چهره منافق و ریشه فتنه در نهم دی برملا شد"، به فعالیت استکبار رسانه‌ای در سانسور مقوله ولایت فقیه پس از درگذشت رهبر فقید جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: حرکت مردم قم، استقبال زیبای مراجع تقلید از این حرکت و مطالب ارزشمند آنان در حمایت از انقلاب، ولایت فقیه و ولی فقیه پیام‌های دندان‌شکنی برای دنیای استکبار و سران فتنه به همراه داشت.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سفر رهبری به قم، اظهار داشت: رهبری در این دهه بسیار نورانی مطالبی را مطرح کرد که لازم است مؤسسات تحقیقاتی بسیاری راه‌اندازی شود و به بررسی این مطالب بپردازند.

 

برخی افراد سابقه دار در اسلام با فریب آقازاده هایشان به اسلام لطمه زدند

مصلحی با بیان این‌که رهبری گفته است شخصیت‌ها ملاک نیستند و زمانی شخصیت ارزش پیدا می‌کند که با شاخص‌ها بخواند و با اصول مطابقت کند، به داستان زبیر، صحابۀ پیامبر و از مخالفان زمان حکومت امام علی اشاره کرد و گفت: متأسفانه برخی افراد سابقه‌دار در اسلام با فریب آقازاده‌هایشان لطمه‌های بسیاری به اسلام زده‌اند.

 

وی همچنین فرقه‌های مختلف معنوی و دینی را، "برای مقابله با انقلاب اسلامی" و از "سرمایه‌گذاری سنگین صهیونیسم مسیحی"، جهت "پیوند زدن صهیونیسم به مذاهب اسلامی" دانست .

   

گفتنی است طی روزهای اخیر، تمامی مقامات، نمایندگان، و فعالان جریان اصولگرای حامی حکومت، تجمع دولتیِ نهم دی ماه سال گذشته را "تماما خودجوش" و بدون هرگونه اعلام قبلی ذکر کرده اند.

 

 


 


جرس: خبرگزاری رسمی دولت جمهوری اسلامی، از قول یک منبع اطلاعاتی، از دستگیری هفت عضو القاعده در شهرستان سردشت، در جنوب آذربایجان غربی، خبر داد.


به گزارش ایرنا، این منبع مطلع که خواست نامش فاش نشود، شامگاه چهارشنبه هشتم دی ماه، خاطرنشان کرد "این افراد از حدود یک ماه گذشته شناسایی و تحت پیگرد قانونی بودند که به دستور مرجع قضایی دستگیر شدند."


این منبع مطلع افزود:" این افراد از سالهای گذشته فعالیت های خود را در منطقه در جهت اهداف وهابیت و سلفی گری آغاز کرده بودند و در میان مردم اقدام به تبلیغ و ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی می کردند که با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان دستگیر و تحویل مقامات قضایی شدند."


وی همچنین گفت"از افراد دستگیر شده تعداد قابل توجهی کتاب، جزوه و اسناد مرتبط در مورد فرقه وهابیت و سایر فرق ضاله کشف و ضبط شده است."


گفتنی است تعدادی از سران القاعده و همچنین چند تن از اعضای خانواده اسامه بن لادن، رهبر گروه تروریستی القاعده، طی سالهای اخیر تحت الحفظ در ایران نگهداری می شدند، که دختر آن خانواده با خروج از محل اقامت خود در شمال تهران و پناه آوردن به سفارت عربستان، چندی پیش ایران را ترک کرد.
 


 


جرس: به گزارش خبرگزاري فارس اجلاس رسمی مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 24 و 25 اسفند 89 برگزار خواهد شد. قبل از آن در دی ماه جاری جلسه مشترکی بين هيئت رئيسه، پنج تن از منتخبين خبرگان و رؤساي كميسيون‌هاي اجلاس خبرگان رهبري در ساختمان دبيرخانه خبرگان تهران منعقد خواهد شد. این دو تصمیم در جلسه هیأت رئیسه خبرگان در دفتر رئیس و با حضور آقایان اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمود هاشمی شاهرودي، شیخ محمد يزدي، شیخ صادق آملي لاريجاني و شیخ ابرهيم رئيسي اتخاذ شد

 

جرس: مهمترین کاری که در اجلاسیه اسفند انجام خواهد شد انتخابات هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری است. تا کنون هر دو سال یک بار این انتخابات تجدید می شد. با توجه به قانون ولائی تجمیع انتخابات، طول دوران این دوره هیأت رئیسه بجای دو سال، سه سال و نه ماه است. لذا رئیس آینده مجلس خبرگان در زمان انتخابات انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و انتخابات شوراها نقش تعیین کننده ای خواهد داشت

 

هاشمی رفسنجانی تا کنون توانسته است علیرغم فشار فراوان فراکسیون تندروهای خبرگان با اختلاف 30 درصد،54 رأی از 80 رأی، کرسی ریاست مجلس خبرگان را مستقل از اراده رهبر جمهوری اسلامی نگاه دارد. اسفند امسال آزمون دیگری برای هاشمی است تا در مصافی دیگر با پیروان تندرو ولایت مطلقه موقعیت خود راحفظ کند. سفر ده روزه آقای خامنه ای به قم و چند دیدار با جامعه مدرسین، شیخ محمد یزدی رئیس شورای عالی جامعه مدرسین را برای خیزبرداشتن برای ریاست مجلس خبرگان تقویت کرد   

 

 شیخ محمد یزدی ساعاتی قبل در آخرین اطلاعیه یک نفره خود به عنوان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت سالروز راه پیمائی حکومتی 9 دی متذکر شد: "اين حوادث در حالي شكل مي‌گرفت كه عده‌اي فريب خورده در داخل از سر بي‌تقوايي و يا بي‌بصيرتي، دشمن را در رسيدن به اهدافش ياري مي‌كردند. با سكوت يا حتي مواضع عجولانه و غير منطقي، دشمن را در طراحي خود در ضربه زدن به انقلاب اسلامي ياري مي‌نمودند." یافتن مرجع ضمیر مورد نظر یزدی چندان دشوار نیست

 

آقای خامنه ای طی دو سال اخیر بارها نارضایتی خود را از عملکرد هاشمی رفسنجانی به صراحت اعلام داشته است. در انتخابات قبلی هیأت رئیسه مجلس خبرگان رهبری که مثلث یزدی، مصباح و جنتی فعالیت چشمگیری برای کنار زدن هاشمی کردند، نتوانستند به بیش از سی و چند رای دست پیدا کنند. اکنون در آزمونی دیگر یزدی برای فتح آخرین سنگر به میدان خواهد رفت. در حالی که از سید محمود هاشمی شاهرودی نیز به عنوان کاندیدای فرماندهان سپاه برای ریاست خبرگان یاد می شود


 


جرس: مریم بیگدلی و فاطمه مسجدی دو فعال حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا برای اجرای حکم به زندان فراخوانده شدند.

 

به گزارش رهانا، صبح امروز، چهارشنبه ۸ دی ماه از اجرای احکام دادسرای انقلاب قم با منزل مریم بیدگلی و فاطمه مسجدی تماس گرفته و خواستار اینکه این دو نفر خود را در روز شنبه به زندان معرفی کنند شده‌اند.

 

طی روزهای گذشته این دو فعال حقوق زنان از طریق وکلای خود برای اجرای حکم مطلع شده بودند.

 

فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی، دو تن از فعالان جنبش زنان در قم، در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم شدند. همچنین دادگاه دو میلیون ریال جزای نقدی برای فاطمه مسجدی و یک میلیون ریال جزای نقدی برای مریم بیدگلی صادر کرده است.

 

فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی روز ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی در قم دستگیر و پس از دو هفته با صدور قرار وثیقه ۲۰ میلیونی برای هر یک از این دو آزاد شدند. پس از آن دادگاه این دو روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار شد که اتهام آنها تبلیغ علیه نظام و به نفع گروه فمینیستی علیه نظام (کمپین) بود. در دادگاه بدوی فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی هر یک به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. علاوه بر آن فاطمه مسجدی به دو میلیون ریال جزای نقدی و مریم بیدگلی به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد.

 

در روز ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان جنبش زنان در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم برگزار شد و گمان می‌رفت حکم این دو فعال کمپین یک میلیون نیز مانند دیگر فعالان کمپین که همگی یا در دادگاه بدوی و یا در دادگاه تجدید نظر تبرئه شده اند، شکسته شود و در نهایت تبرئه گردند و یا حداقل حکم یک سال حبس این دو نفر نیز به حبس تعلیقی منجر شود، اما دادگاه تجدید نظر آنها را تبرئه نکرد و تنها حکم یک سال حبس تعزیری آنان را به دلیل فقدان سابقه کیفری، به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش داد و آنها را از موارد اتهامی تبرئه نکرد.

 

تا کنون، همه اعضای کمپین که بازداشت شده اند، در دادگاه بدوی و یا تجدید نظر تبرئه شده اند و تاکنون هیچ محکومیتی برای هیج یک از اعضای کمپین در نهایت اعمال نشده است. این در حالی است که فعالیت های این دو عضو کمپین، اتفاقا از زاویه دیدگاه های اسلامی به مسائل زنان بوده است.
 


 


جرس: محمود احمدی نژاد با بیان اینکه "اکنون كه جمهوری اسلامی هسته‌ای شده است، دشمنان قادر نخواهند بود انرژی هسته‌ای را از ما پس بگیرند"، خاطرنشان کرد "ادامه مسیرهای قبلی برای آنها راهی بن‌بست و بسته است."


رئیس دولت با اشاره به تحریم های جهانی علیه جمهوری اسلامی نیز، اظهار عقیده کرد "اینها كه سهل است، اگر صد مورد دیگر هم به لیست تحریم‌ها اضافه كنید، كوچك‌ترین ضعف و خللی در اراده ما به وجود نخواهد آمد و این تحریم ها سبب پیشرفت بیشتر ما خواهد شد.


به گزارش ایرنا، احمدی‌نژاد عصر سه‌شنبه طی سخنانی در جریان سفر استانی به كرج گفت "همه طرف‌های گفت‌وگو باید به حقوق ملت ایران تن دهند تا راه برای همكاری‌ها باز شود." وی تصریح كرد: از آن دسته از كشورهایی كه پیغامی مبنی بر همكاری ارسال كرده‌اند انتظار نمی‌رود رفتاری را انجام دهند كه در آن بوی كینه‌ورزی و دشمنی به مشام برسد.


رییس شورای عالی امنیت ملی ایران، با اشاره به فراز و نشیب‌های موضوع هسته‌ای ایران گفت: آنها فشار سیاسی تبلیغاتی زیادی وارد كردند و تحریم پشت تحریم تصویب كردند تا ایران هسته‌ای نشود اما ملت ایران در این نبرد سیاسی چند ساله پیروز شد.


رییس‌ دولت با بیان اینكه طرف مقابل تنها دو راه پیش روی خود دارد، اظهار داشت راه اول ادامه مسیر قبلی است كه در چارچوب آن قطعنامه صادر كنند، حرف بزنند و تهدید كنند كه نتیجه آن از قبل معلوم است.


احمدی‌نژاد ادامه داد: آن زمانی كه هسته‌ای نشده بودیم نتوانستند با این اقدامات مانع از حركت ایران شوند و حال كه ایران هسته‌ای شده است، آنها قادر نخواهند بود كه انرژی هسته‌ای را از ملت ایران پس بگیرند و از این رو ادامه مسیر قبلی راهی بن‌بست و بسته است.


وی از به رسمیت شناختن حقوق قطعی ایران به عنوان مسیر دوم پیش روی غرب نام برد و گفت: آنها تاكنون از مسیر تقابل نتیجه‌ای نگرفته‌اند و در مقابل، ایران به اهداف خود دست یافته است.


احمدی نژاد مجددا کمافی السابق دیدگاه خود در صحنه سیاست خارجی را "موضع ملت ایران" عنوان کرد و به جامعه جهانی گفت "اگر قصد دارید راه قبلی را ادامه دهید، بدانید هركس در دنیا بخواهد مانع از حقوق ملت ایران شود، مردم ایران جوابی به او خواهند داد كه تا به امروز به آنها داده است و این جواب پشیمان‌كننده خواهد بود."


وی با دعوت از طرف‌های گفت‌وگو برای "مذاكره صادقانه با ملت ایران" اظهار عقیده کرد "زمانی كه آنها حقوق رسمی ملت ایران را به رسمیت بشناسند و برای همكاری سر میز گفت‌وگو حاضر شوند، همه سود خواهند برد. اما اگر آنان تحت تاثیر شیاطین راه اول و ادامه مسیر قبلی را انتخاب كنند، ملت ایران اجازه نخواهد داد كه ذره‌ای از حقوق مسلم‌اش تضییع شود."


احمدی نژاد با بیان اینکه "چهار- پنج كشور در شورای امنیت گرد هم می‌نشینند و بخشنامه صادر می‌كنند و خود نیز اجرا می‌كنند"، گفت "جالب است وقتی كه از جلسه تصویب قطعنامه بیرون می‌آیند، می‌گویند كه تحریم‌های جدیدتری را نیز باید علیه ایران اتخاذ كنیم."


وی با اشاره به تحریم های جهانی علیه جمهوری اسلامی گفت "اینها كه سهل است، اگر صد مورد دیگر هم به لیست تحریم‌ها اضافه كنید، كوچك‌ترین ضعف و خللی در اراده ملت ایران به وجود نخواهد آمد و تحریم‌ها جز اینكه سرعت پیشرفت ایران را افزایش دهد و اقتدار كشورمان را بیشتر كند، اثری نخواهد داشت."


رییس‌ دولت خاطرنشان كرد اگر طرف‌های گفت‌وگوی ایران سخنی كه بوی دشمنی از آن می‌آید مطرح كنند یا كاری كه در ادامه مسیر قبلی آنها است انجام دهند، كار را مشكل خواهد كرد و راه همكاری را خواهد بست و اگر راه همكاری بسته شود، مشخص است كه چه كسی ضرر می‌كند و آن كه ضرر می‌كند قطعا ایران نخواهد بود.


گفتنی است مذاکرات ایران و نمایندگان کشورهای ١+۵ (اعضای دائمی شورای امنیت بعلاوه آلمان)، ماه گذشته در ژنوِ سوییس بدون رسیدن به نتیجه ای خاص، به ماه ژانویه در ترکیه موکول گردید.


 


 


جرس: صدها تن از نویسندگان، محققان، روزنامه نگاران ایرانی و همچنین تعدادی از فعالان بین المللی؛ با انتشار و ارسال نامه ای به مجامع حقوق بشری جهانی، ضمن ابراز نگرانی از شمار روزافزون اعدام‌ها در ایران، از دولت‌ها و مجامع بین‌المللی خواسته اند تا برای لغو حکم اعدام حبیب‌الله لطیفی و دیگر زندانیان سیاسی در ایران هرچه سریع‌تر اقدام کنند و از دولت جمهوری اسلامی بخواهند که به بازداشت ها و محاکمات بی رویه فعالان جنبش های مدنی و سیاسی پایان دهد.


به گزارش اخبار روز، بیانیۀ فعالان و نویسندگان برای کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، لیگ جهانی حقوق بشر، عفو بین الملل و دیگر سازمان های حقوق بشری فرستاده می شود.


 


 جرس: فخرالسادات محتشمی پور که طبق روال همیشگی روزهای چهارشنبه برای ملاقات همسرش به زندان اوین می رود چهار هفته است که از دیدار سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران محروم مانده است.


به گزارش تحول سبز، وی در دومین چهارشنبه زمستان هم راهی سالن ملاقات شد تا شاید این ممنوعیت مرتفع شده باشد و دیدار یار حاصل آید اما در کمال تعجب مأمور سالن ملاقات با استعلام از حفاظت اطلاعات زندان حامل این خبر بود که ملاقات هم چنان ممنوع است و از آن عجیب تر این که اختیارات آن بخش نیز سلب شده و مستقیما باید به مدیریت زندان مراجعه کرد.
 

مدیریت زندان نیز پیش از این اعلام کرده بود در مورد آقای تاج زاده اختیار چندانی ندارد و علیرغم میلش نمی تواند خدماتی ارائه دهد و آقای تاجزاده هم به ایشان گفته بوده که من انتظاری از شما ندارم چون تصمیم گیرنده کسان دیگری هستند و مسئله من امکانات رفاهی در زندان نیست بلکه اصل زندان است که در نظام جمهوری اسلامی نباید برای سیاسیون و مخالفین و منتقدین وجود داشته باشد.
 

همسر تاجزاده در جواب این سوال که آیا به مدیریت مراجعه کرده یا نه می گوید: همسرم راضی نیست به من هیچ گونه بی حرمتی شود و من هم هرگز حاضر نیستم برای همه چیزهایی که از حقوق مسلم و بدیهی اوست به کسی التماس کنم. مراجعات قبلی ما هم به دادستانی و مراکز رسمی و مسئول هیچ نتیجه ای نداشته است و آقایان حتی خود را ملزم به دادن پاسخ نمی کنند. اما این بی توجهی ها تنها نشانگر حقانیت همسرم و بی گناهی اوست که به دلیل خوشامد بعضی ها توسط قوه قضائیه به بند کشیده شده و تحت نظر سپاه و نیروهای امنیتی همه گونه فشار و سختی به او تحمیل شده است. این اشخاص کسانی هستند که زبان منتقد تاجزاده زمین گیرشان کرده و قدرت دفاع را از آنان سلب کرده است. مصطفی تاجزاده فرزند امام و انقلاب و اسلام و ایران عزیز است و همه شجاعتش را از این ملک و دین به میراث برده است.


او در مقابل زور قدرت بدستان خدای فراموش کرده تنها سلاح زبان و قلم را دارد که از همان می ترسند وگرنه ملاحسین و ملاحسین ها حاضر به مصاحبه با او می شدند یا این که دادگاه کسانی که علیهشان شکایت کرده تشکیل می شد . همسر تاجزاده می افزاید عدم مراجعه به زندان و دادستانی و مراجع ذیربط توسط من به معنی نشستن و سکوت و نظاره کردن همه این ستم هایی که بر ما می رود نیست بلکه من به شیوه های دیگری اقدام خواهم کرد که ادامه نگارش عریضه های روزانه به دادستان تا هروقت که صلاح بدانم باتوجه به این که مطمئنم ایشان به دقت مطالعه می فرمایند و افکار عمومی نیز از آن متأثر خواهد بود و نوعی دادخواهی است و نیز نامه های سرگشاده پی در پی تا گرفتن جواب و شیوه های دیگر اطلاع رسانی بخشی از آن است.


محتشمی پور در مورد اقدام جدیدش که ارسال رونوشت نامه های سرگشاده به محضر مراجع و علماست این گونه توضیح داد: من امروز ششمین نامه سرگشاده ام را به رئیس جدید قوه قضائیه نوشتم که به اشتباه چهارمین قید شده بود. در حالی که چهارمین نامه به مناسبت عید غدیر ارسال شده بود و پنجمین نامه به صورت مشترک توسط من و خانم ملکی همسر آقای نوری زاد در اعتراض به ممنوع الملاقات شدن عزیزانمان نگارش شده بود. و پس از ملاقات هایی که با بزرگواران در قم و دیگر شهرها داشتم به نظرم رسید لازم است گزارشی از اقدامات و رونوشتی از مکاتبات خود را خدمت ایشان ارسال دارم تا بهتر در جریان بی قانونی ها و حق کشی های موجود و رویه های غلط قضایی و اقدامات غیرشرعی و غیر انسانی توسط مقامات امنیتی و قضائی قرار گیرند.


نامه سرگشاده ششم به آقای لاریجانی که به ما در بدو پذیرش مسئولیتشان فرمودند که آمده اند تا به مرّ قانون عمل کنند و با این که به لحاظ سیاسی آقای تاجزاده و دوستانشان را قبول ندارند اما قانون باید در مورد ایشان اجرا شود و متاسفانه ما هر روز شاهد تخلفات حقوقی و قانونی جدیدی توسط قوای تحت مدیریت ایشان هستیم، همین امروز نگارش شده و در حال ارسال رونوشت آن برای مراجع عالیقدر هستم که علاوه بر عزیزانی که در اخبار ذکرشان رفته رونوشت برای آیة الله سیستانی، آیة الله میرزا جواد تبریزی، آیة الله دستغیب، آیة الله مکارم شیرازی و دیگر بزرگواران در قم وتهران و شهرهای دیگر ارسال شده یا در حال ارسال است.


وی ابراز امیدواری کرد سایر مظلومین دردمند نیز که قدرت و استطاعت سفر وارتباط حضوری با مراجع گرام را ندارند، از طریق ارسال نامه و گزارش آن چه را بر سر خود و عزیزانشان رفته بی واهمه منتقل کنند و انشاء الله دفاتر آقایان نیز بدون هیچ گونه ملاحظه ای رعایت امانت کرده دلگویه ها و وقایع و حقایق را به استحضار ایشان خواهند رساند.


 


ماموران امنیتی از ممنوعیت دفن جسد توسط خانواده خبر دادند

جرس: به گزارش منابع حقوق بشری، در پی بازداشتِ خانوادۀ زندانیِ سیاسیِ اعدامی، علی صارمی، صبح روز چهارشنبه، هشتم دی ماه نیز، ماموران امنیتی برادرزادۀ وی را بدلیل اینکه در مغازه، عکسِ عمویِ جانباخته اش را نصب کرده بود، دستگیر و به محل نامعلومی منتقل کردند.

 

به گزارش كانون حمایت ازخانواده های جان باختگان و بازداشتی ها، در جریان یورش ماموران امنیتی به مغازه زندانی سیاسی اعدام شده علی صارمی، برادرزاده وی بنام محمد دستگیر و به نقطه نامعلومی منتقل گردید. مأموران لباس شخصی هیچ حكم قانونی در رابطه با بازرسی محل نداشتند و از محمد صارمی نیز تا غروب چهارشنبه اطلاعی در دست نبوده و وی با خانواده اش تماسی نداشته است.

 

خانواده علی صارمی علیرغم داغدار بودنشان بدنبال آزادی محمد در مراجع حكومتی و قضایی هستند. این دومین دستگیری از این خانواده داغدار – بعد از بازداشت همسر آن زندانی- می باشد.

 

همزمان زینب صارمی، دختر زندانی سیاسی اعدام شده علی صارمی، با انتشار نامه ای پیرامون حالات خود در زمان اعدام پدرش، از لحظات انتظار دختری این سوی دیوار زندان سخن می گوید، كه همان زمان پدرش در داخل زندان در حال اعدام بود.

   

مراسم در زندان گوهردشت

در پی اعدام زندانی سیاسی علی صارمی، گروهی از زندانیان سیاسی در بند ٣ زندان رجایی شهر، مراسم یادبودی برگزار کرده و حاضرین ضمن قرائت فاتحه یاد وی را گرامی داشته و به نقل خاطراتی از او پرداختند.

 

این منبع خبری همچنین خاطرنشان کرد از جمله شرکت کنندگان در این مراسم آقایان حسین شهریاری، عیسی سحرخیز، حشمت الله طبرزدی، ماشالله حائری، عباس اسفندیاری، منصور اسانلو، کیوان صمیمی، رسول بداغی، احمد زیدآبادی، مسعود باستانی، صالح کهن دل، بهروز جاوید تهرانی، هود یازرلو، مجید توکلی، میثاق یزدان نژاد، فرزاد مدد زاد و .. بودند.

  ممنوع التدفین

گفتنی است امروز چهارشنبه هشتم دی ماه، خانواده زندانی سیاسی اعدام شده، علی صارمی، زمانی که برای گرفتن جنازه وی به كهریزك مراجعه كرده بودند، به آنها گفته شده بود كه جسد ممنوع الدفن است .

 

زندانی سیاسی علی صارمی، روز هفتم دی ماه، به اتهام آنچه مقامات قضایی "انتساب به سازمان مجاهدین خلق" ذکر کرده بودند، اعدام شد. 

 

طی نه ماه گذشته، ١٩٠ نفر در ایران اعدام شده اند و ایران کماکان مقام دوم آمار اعدام شدگان در سراسر جهان را از آنِ خود کرده است. 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به jaras-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به jaras@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته