-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

Latest News from Koocheh for 12/30/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، روز پنج‌شنبه، میر‌حسین موسوی ومهدی کروبی،  رهبران مخالفان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال گذشته را «سران فتنه» نامید و گفت که آن‌ها عددی نیستند.

به گزارش ایلنا‌، وزیر اطلاعات که در مدرسه فیضیه قم سخن می‌گفت، رهبران مخالفان را متهم کرد که به گفته او، می‌خواستند از حوزه‌های علمیه، مراجع و شخصیت‌های علمی به عنوان ابزار برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند.

حیدر مصلحی همچنین اظهار داشت‌ «‌کمونیست‌ها، توده‌ای‌ها و انجمن حجتیه» در اعتراض‌های خیابانی سال گذشته نقش داشتند‌ و خواستار شناخت مدیران داخلی و خارجی آن‌چه که «‌فتنه» نامید، شده است.


 


مه‌‌شب‌ تاجیک/ رادیو کوچه

داشتم مطلبی رو می‌خوندم، چشمم به نوشته جالبی افتاد و دریغ و درد و افسوسم هم چند برابر شد هم دوباره یک غصه به غصه‌هام اضافه شد. و یک آه حسرت دیگه کشیدم وقتی مطلب تمام شد. می‌دونم که این حسرت خوردن‌ها چیزی به هیچی اضافه نمی‌کند و همه‌چیز تمام شده و افتخارات گذشته هرچه که بوده امروز فقط نام‌هایی از آن مونده و همون آه‌هایی که گفتم. حالا امروز ما با یک دریاچه «هامون» و «ارومیه»‌ی خشک شده روبه‌رو هستیم و «خلیج‌ پارسی» که هی ملت مثل یک طناب سرش گرفتند یک قدم می‌کشند به سمت خودشون. ایرانی‌هایی که هرروز این‌ور اون‌ور دنیا آواره می‌شوند و این در نهایت حداقل تا سال‌ها آوارگی است. هرچند که آخرش خوب باشد و خوشایند  و مردمی که کرور کرور کشته‌ می‌شوند هی اشک و آه و ناله در این سرزمین آریایی به قول ما. و اما در پایان از نویسنده‌ی این مطلب پوزش می‌خواهم چون نمی‌دانم که کیستند ولی دستشان درد نکند از این اطلاع‌رسانی.

در سال ۱۳۳۰ خورشیدی، باستان‌شناس آلمانی «ویلهلم‌کونیک» و هم‌کارانش در نزدیکی تیسفون ابزارهایی از دوران اشکانیان را یافتند. پس از بررسی معلوم شد که این ابزارها پیل‌های الکتریکی هستند که به دست ایرانیان در دوران اشکانیان ساخته شده و به کار برده می‌شده‌اند. او این پیل‌های تیسفون را «Battery Bagdad» نامید. اکتشاف این اختراع ایرانیان به اندازه‌ای تعجب و شگفتی جهانیان را بر انگیخت که حتا برخی از دانش‌مندان اروپایی و آمریکایی این اختراع ایرانیان را به موجودات فضایی و ساکنان فراهوش‌مند سیارات دیگر که با بشقاب‌های پرنده و کشتی‌های فضایی به زمین آمده‌ بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانش اندیش‌مندان و پژوهش‌گران ایرانی دانستند. برای ایشان پذیرفتنی نبود که ایرانیان ۱۵۰۰ سال پیش از گالوای ایتالیایی  در سال ۱۷۸۶ میلادی پیل الکتریکی را اختراع کرده باشند.

در سال ۱۳۳۰ خورشیدی، باستان‌شناس آلمانی «ویلهلم‌کونیک» و هم‌کارانش در نزدیکی تیسفون ابزارهایی از دوران اشکانیان را یافتند. پس از بررسی معلوم شد که این ابزارها پیل‌های الکتریکی هستند که به دست ایرانیان در دوران اشکانیان ساخته شده و به کار برده می‌شده‌اند

یونانیان و مصریان باستان با الکتریسیته ساکن آشنایی داشتند. ابتدا حدس زدند اشکانیان در تیسفون به فاصله‌ی سال‌های ۲۵۰قبل از میلاد تا ۲۲۴ پس از میلاد باتری الکتریکی ساخته باشند. شرکت جنرال الکتریک این باتری‌ها را شبیه‌سازی کرده است.2000  سال پیش از این‌که ولتا الکترودهای مشهور خود را به پای قورباغه متصل کند، باتری الکتریکی مورد استفاده‌ی اشکانیان بوده است. این باتری‌ها به «باتری‌های تیسفون» مشهورند. با روش تعیین عمر کربنی دریافتند که قدمت این پیل‌ها به 200 پس از میلاد می‌رسد. این پیل‌ها دارای بدنه‌ی بیرونی از جنس خاصی بوده که حاوی میله‌ای آهنی است و به وسیله‌ی بخشی از بدنه‌ی مسی میله‌ی آهنی درون استوانه‌ی مسی ایزوله شده است. زمانی که درون محفظه با محلولی الکترولیت مانند، مثل آبلیمو پر شود، این وسیله جریان الکتریکی خفیفی تولید می‌کند. آزمایش‌های بعدی نشان داد که این وسیله ممکن است برای آب‌کاری جواهرات به‌کار می‌رفته است.

در سال ۱۹۳۸ باستان‌شناس آلمانی «ویلهلم کونیگ» که در آن زمان اداره ی موزه‌ی تیسفون را به عهده داشت، در زیرزمین این موزه به جعبه‌ای برخورد که اشیایی عجیبی در خود داشت. او پس از تحقیقاتی به این نتیجه رسید که این وسیله شبیه یک باتری مدرن است. او در مقاله‌ای این مطلب را منتشر کرد و از این وسیله با عنوان باتری باستانی یاد کرد که برای آب‌کاری و انتقال لایه‌ای از طلا یا نقره از سطحی به سطح دیگر به‌کار می‌رفته. وی هم‌چنین این تئوری را مطرح کرد که به احتمال زیاد با اتصال چند باتری باستانی قادر بودند که ولتاژ خروجی بیش‌تری تولید کنند. «ویلارد گری»، یک مهندس برق شرکت جنرال الکتریک در ایالت ماساچوست، پس از مطالعه‌ی مقاله‌ی کونیگ تصمیم گرفت این باتری را بازسازی کند. زمانی که او درون کوزه‌ی سفالین را با آب انگور، سرکه یا محلول سولفات مس پر کرد موفق به تولید ولتاژ حدود 1.5 تا 2 ولت شد.

در 1978 دکتر «اگبرشت» مصرشناس مشهور نمونه‌ای از باتری‌های تیسفون را بازسازی و آن را با آب انگور پر کرد و توانست ولتاژ 0.78 ولت تولید کند که از آن برای طلاکاری یک پیکره‌ی نقره‌ای استفاده کرد. او از این آزمایش نتیجه گرفت که بسیاری از اشیای باستانی که در موزه‌ها به عنوان طلا در نظر گرفته می‌شوند ممکن است نقره‌هایی باشند که آب طلا داده شده‌اند. نمونه‌های بیش‌تری از این باتری‌های باستانی در سال 1999 توسط دانش‌جویان دکتر «مارجوری سنشال»، استاد ریاضیات و تاریخ علم در اسمیت ماساچوست، ساخته شد. آن‌ها با پر کردن کوزه‌ی آن با سرکه قادر به تولید ولتاژ 1.1 ولت بودند. علاوه بر تئوری استفاده از این باتری‌ها برای آب‌کاری فلزات، تئوری‌های دیگری مبنی بر استفاده‌ی پزشکی یا موارد دیگر داده شده است.

ایرانیان از این پیل‌های الکتریکی جریان برق تولید می‌کردند و از آن برای آب‌کاری اشیا زینتی سود می‌جستند. اما در پهنه دریانوردی ایرانیان از این اختراع جهت آب‌کاری ابزارهای آهنی در کشتی و جلوگیری از زنگ زدن و تخریب آن‌ها نیز استفاده می‌کردند. و این پیل باستانی جزو اولین پیل‌هایی بود که پا به عرصه‌ی وجود گذاشت.


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

دو سه روزی بیش‌تر از اعدام «علی‌صارمی» نمی‌گذرد. با کمال تاسف واکنش‌های بعضی از گروه‌های سیاسی از جمله اصلاح‌طلبان و سلطنت‌طلبان به این حرکت بسیار ضعیف و دور از انتظار بوده است. بزرگ‌ترین گناه «علی‌صارمی» دفاع از قربانیان کشتارهای سال 67 و حضور همیشگی در مراسم بزرگ‌داشت آن‌ها در گورستان «خاوران» بوده است.

صارمی از هواداران سابق «سازمان‌مجاهدین‌خلق» بوده است و به نوعی از قربانیان این سازمان. بسیاری از ایرانیان فارق از هر طرز‌فکر سیاسی و یا اجتماعی، با روش‌ها و رفتارهای غیر‌دموکراتیک مجاهدین مخالف هستند. کم‌تر کسی را در ایران می‌توان یافت که از جنایت‌ها و برخوردهای خشن این گروه در دهه‌ی شصت خورشیدی چیزی به خاطر نداشته باشد. حرکت‌هایی هم‌چون بمب‌گذاری‌های کور در مکان‌های عمومی، که سبب کشته‌شدن تعداد فراوانی از انسان‌های بی‌گناه می‌شد و یا حضور در عراق و هم‌کاری با ارتش این کشور برای تهاجم و کشتار هم‌وطنان ایرانی و یا مخالفان «صدام‌حسین». تمامی این‌ها اما موجب نمی‌شود، تا از حقوق افرادی دفاع نکنیم که خود نیز به نوعی از قربانیان این سازمان تروریستی به شمار می‌آیند.

بزرگ‌ترین گناه «علی‌صارمی» دفاع از قربانیان کشتارهای سال 67 و حضور همیشگی در مراسم بزرگ‌داشت آن‌ها در گورستان «خاوران» بوده است

بسیاری از اعدام‌شدگان سال 67 افرادی بودند که دوره‌ی محکومیت خود را در زندان به پایان می‌رساندند، و تنها جرم شمار فراوانی از آن‌ها فقط هواداری از مجاهدین بود و در نهایت پخش چند شب‌نامه. بعدها بسیاری از آنان خود و خانواده‌هایشان رنج‌های بسیاری کشیده و مجبور به مهاجرت از کشور و آوارگی شدند. هنوز هم امثال چنین افرادی در پادگان اشرف وجود دارند، که تمام جوانی و زندگی خود را برای سازمان گذارده‌اند و جز مشتی فریب و دروغ و وعده‌های توخالی پیروزی، چیز دیگری نصیبشان نشده است. آیا پیر دخترانی که هر روز صبح با صورت‌ها و ابروهای اصلاح و آرایش نشده در برابر عکس مریم رجوی برای سلامتی او دعا می‌کنند، مظلوم و فریب‌خورده نیستند؟ آیا آن‌هایی که سخت‌ترین شرایط زندگی را در عراق می‌گذارنند تا مریم‌رجوی در پاریس و لندن، کت‌و‌شلوار مارک «کریستین‌دیور» چند هزار دلاری بر تن کند و شعارهای توخالی بدهد، قربانی رهبران خودخواه خود نیستند؟

محکومیت و شفاف‌سازی رفتارهای غلط مجاهدین‌خلق با مخالفان خود و مردم‌عادی، کاری درست و برای آینده‌ی ایران واجب است. اما عدم حمایت از افرادی چون صارمی که تنها گناه‌شان دفاع از اعدام‌شدگان بی‌گناه سال 67 بود و بی‌تفاوتی در برابر اعدام آن‌ها، رفتار اشتباهی است، که فردا دامان خود این گروه‌ها را هم خواهد گرفت. رهبران جنبش‌سبز باید بدانند که عدم موضع‌گیری شفاف در برابر کشتارهای 67 و محکوم نکردن اعدام افرادی که در راه روشن‌گری این فاجعه فعالیت می‌کنند، میزان حق‌جویی و صداقت آن‌ها را در دفاع از حقوق انسانی زیر سوال خواهد برد و بر هم‌دلی مردم در حرکت آزادی‌خواهانه‌شان تاثیر منفی می‌گذارد.

تمامی گروه‌های سیاسی از جمله سلطنت‌طلبان و اصلاح‌طلبان باید بدانند، که اگر موضع‌گیری‌هایشان در برابر نقض حقوق انسانی بر اساس منافع گروهی و یا دشمنی‌های دیرین با یک یا چند گروه اتخاذ گردد، نمی‌توان به آینده‌ای روشن در برقراری دموکراسی در ایران امید چندانی داشت. حمایت از مظلومان فارغ از هرگونه گرایش‌های مذهبی و سیاسی، میزان صداقت ما را برای رسیدن به یک جامعه‌ی آزاد به نمایش می‌گذارد.


 


یسنا یاوری/ رادیو کوچه

مدت‌ها بود صفحه چت فیس بوک را باز نکرده بودم. هنوز وارد نشده بودم یکی از دوستا‌ن سینمایی که فیلم‌نامه‌نویس هم هست برایم پیام  داد که تو هم از «جعفر پناهی» حمایت می‌کنی؟

مشتاقانه جواب دادم‌: «‌ذهن من و خوندی؟ داشتم الان از روی عصبانیت یک مطلب راجع به این موضوع می‌نوشتم» دوستم اعلام کرد که در حال جمع‌کردن امضا برای حمایت از جعفر پناهی‌ است.

دلم گرفت. عصبانی شدم. خوش‌حال شدم‌. بر آشفتم. آیا جعفر پناهی که بار مشقت هزینه دادن برای ملتی که خواهان آزادی‌ست را یک تنه در عرصه هنر به حداکثر معنای عملی آن پرداخت کرده است باید اکنون تا این همه تنها باشد؟ سه ماه زندان رفتن هزینه کوچکی نبود و حالا نوبت هزینه دوری از هنرش است.

باید این‌گونه در داخل کشور تنها باشد و هیچ‌کس از رفیقان اهل هنرش سرش را با غرور بلند نکند و نگوید: «‌من هم پناهی هستم»

باید این‌گونه در داخل کشور تنها باشد و هیچ‌کس از رفیقان اهل هنرش سرش را با غرور بلند نکند و نگوید: «‌من هم پناهی هستم»

یادم است زمانی که او زندان بود در خانه هنرمندان نشستی با حضور عوامل فیلم «‌درباره الی…» اجرا شد. «اصغر فرهادی» اظهار ناراحتی و نفرت خود را از حضور دوست عزیزش جعفر پناهی در زندان ابزار داشت و افراد حاضر در سالن آن‌چنان به وجد آمدند که همگی به احترام این روحیه جوان‌مردی ایستادند و برای او کف زدند و من با غرور بر خود بالید‌م که ایرانیم.

جعفر پناهی در آستانه برگزاری جشن‌واره برلین چشم به اعلام حکمی دوخته است که اگر اعدام  می‌بود برای او باورپذیر‌تر از این خواسته نابخردانه و مرگ‌آور است. حکمی که نه تنها علیه او، ‌که نه بر ضد تمامی حرکت‌های آزادی‌خواهانه و مردمی صادر شده است.

عجب از ماست. عجب از نگاه از سر دل‌خوری پناهی است. شاید آن‌چه را که هنرمندان در توانشان بود که انجام دهند، پناهی یک تنه انجام داد و حالا که هم‌صنفانش نظاره‌گر شجاعت او و ایستادگی‌اش و حکم صادره علیه او در تمام دنیا هستند، شرمم می‌آید که بگویم ایرانی‌ام.

کاش من فرانسوی بودم و احساس غرور می‌کردم از این‌که وزیر فرهنگ کشورم از او حمایت کرده است. کاش من عضوی از سینمایی‌ها  بودم و سینما تک ما هم‌چون فرانسه اعضایش را برای واکنش نشان دادن فرا می‌خواند. کاش در جشن‌واره‌های داخلی غیرحکومتی و یا نشست‌های اهالی سینما هم صندلی‌ای خالی اما سبز برای قدردانی از به دوش کشیدن بار سنگین تعهد توسط او در میان صندلی‌های دیگر جای داده می‌شد. کاش من رفیق پناهی بودم. کاش من مهرجویی بودم، کیمیایی بودم. اصغر فرهادی و دیگرانی بودم که دوستان پناهی‌اند و امروز آن کاری را انجام می‌دادم که هر آزاده‌ای.

کاش من این آدم ناشناخته مغمومی که الان خونش به جوش آمده است و سر به طغیان نوشتن گذاشته است نبودم. کاش آدم‌های فیس بوک اسم و رسمشان مثل خیلی از آن‌هایی بود که امروز با سکوتشان خون به جگر پناهی می‌کنند.

مگر حمایت سینماگران و هنرمندان بزرگ ما از رفیق نابشان  چقدر هزینه دارد؟ مگر هزینه آن کاری را که باید دیگران نیز هم‌سو با پناهی انجام می‌دادند را او یک تنه انجام نداد. مگر هنر جز برای مردم است. مگر ندیدند که «شجریان» با حمایتش و «افتخاری» با حماقتش چگونه ‌در اوج و قعر خاطرخواهی مردم ایستادند.

کسی نخواست که شما هم‌رزم خیابانی مردم باشید. اگرچه بودند کسانی که جور دیگران را کشیدند و ترس از حجوم وحشیانه برادران به ماشین گران‌قیمتشان را نداشتند و به خیابان آمدند و نیازی نیست بگویم که استاد شجریان بودند. نیازی نیست بگویم «رضا عطاران» بودند و نیازی نیست بگویم «باران کوثری» بودند و «رخشان بنی‌اعتماد».

چقدر کم‌حافظه‌ایم؟ چرا زود فراموش می‌کنیم. چرا خاطرمان مکدر می‌شود اگر کسی با نوشته‌ای، نگاهی، چیزی یادمان بندازد که مردم اگر بخواهند کسی می‌ماند و اگر نخواهند نمی‌ماند. افتخار می‌کنم وقتی در وب‌لاگ کوچک «حسین زمان» حمایتش از پناهی را می‌بینم و احساس غرور می‌کنم از این‌که به کلام می‌آورد: «اگر برای پناهی حکم اعدام صادر کرده بودند، راحت‌تر می‌توانست با آن کنار بیاید.»

هرگز روز قدس سال گذشته را فراموش نمی‌کنم. چشمانم از تعجب باز مانده بود. بو و دود گاز اشک‌آور هم نمی‌توانست ‌آن‌ها را ببندد. خدای من این مرد جعفر پناهی است؟ این مرد که دستمال بر چشمان هم‌رزم خیابانی‌اش گذاشته است پناهی، داور جشن‌واره برلین و کن است؟

اگر حمایت کنید جلوی ساخت فیلمتان را می‌گیرند؟ اگر فریاد بزنید و بگویید نه، جیره‌های حکومتی‌تان قطع می‌شود؟ اگر قد علم کنید و بگویید من پناهی‌ام نمی‌توانید در صداوسیمای‌ جمهوری اسلامی لقمه نانی را در خون هم‌وطنانتان بزنید و بخورید؟

من تند سخن می‌گویم و خود هم می‌دانم. این تندی نشانه عصبانیت من است. نشانه ویرانی هنر این مملکت و بی‌تعهدی به آن چیزی‌ست که یادمان دادند. همین فیلم‌ها یادمان داده است که مشتت را بالا بیاور اگر حتا یک نفر باشی. همین فیلم‌ها یادمان داده است که باید خون نامردها را زیر دوش ریخت. همین فیلم‌ها یادمان داده است که باید فقر و فلاکت این مردم را فریاد زد و گفت که اجاره‌نشین‌های این خاک دیگر توان اجاره دادن را ندارند و دارند با مرگ دست و پا می‌زنند و یک نفر نماینده صنفتان برای آن‌که نمیرند به خیابان رفت و حالا برایش بیست سال دوری از هنری که به خاطرش آفریده شده است را صادر کردند و شما سکوت کرده‌اید؟

آقای پناهی به شرافت شما افتخار می‌کنم. حتا اگر یک نفر باشم. حتا اگر ده نفر باشیم و حتا اگر  چند هزار نفر آدم معمولی‌ که تنها به ذهنمان می‌رسد توی فیس بوک برای حمایت از شما کمپین راه بیندازیم. افتخار می‌کنم به وب‌لاگ کوچک دختر بچه سیزده ساله‌ای که عاشق بادکنک سفید شماست و هنوز حوالی عید دلش برای دیدنش پر می‌زند و توی وب‌لاگش می‌نویسد که: «عمو پناهی شما باز هم بادکنک‌های سفیدتان را برای ما بچه‌های ایرانی‌ در آسمان پرواز دهید»

احساس غرور می‌کنم از این‌که در بیمارستانی که جانبازان شیمیایی جنگ در حال پوسیدن هستند «طلای سرخ» شما را نمایش می‌دهم و اشک‌های گرم بر دست ‌مردهایی ‌می‌چکد که غرورشان نمی‌گذارد جیره‌خوار دست‌های کسانی باشند که نماینده آن‌ها نیستند و یکی‌شان می‌گوید: «پناهی خیلی مرد است … خیلی …»


 


بهنام / رادیو کوچه

behnam@koochehmail.com

آن‌هایی که آمدند و آن‌هایی که نیامدند

«مختارنامه» یکی از مهم‌ترین و عظیم‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون است که این روزها با استقبال خوب منتقدان و مردم مواجه شده است.

ساخت این سریال بیش از ۱۰ سال طول کشیده است و بازی‌گران مطرحی قرار بود که در آن بازی کنند ولی امکان آن به وجود نیامد‌.

«قرار بود هدیه تهرانی هم بازی کند»


هفته‌نامه «خانواده سبز» نیز در شماره اخیر خود خبر داده برای نقش «جاریه» خواهر مختار که توسط «ماه‌چهره خلیلی» ایفای می‌شود، ابتدا هدیه تهرانی کاندیدا بود.

به نوشته این هفته‌نامه‌، جالب است بدانید علت عدم حضور تهرانی در سریال «مختارنامه» دست‌مزد بالایی بود که این بازی‌گر خواست و دست‌اندرکاران سریال قادر به پرداخت آن نبودند.

«علی نصیریان و عزت‌اله انتظامی»

هم‌چنین بازی‌گران پیش‌کسوتی چون علی نصیریان و عزت‌اله انتظامی نیز قرار بود دراین مجموعه حضور داشت باشندکه به دلایلی امکان‌پذیر نشد.

………………………………………………………………………………………………………………………….

ادامه برخوردهای نامناسب با رسانه‌ها در کنسرت‌های گوگوش

امروز با چند تا از برو بکس هلند راهی کلن شدیم برای کنسرت گوگوش در استادیوم آرنا.

در راه با یکی از شماره‌های برگزارکننده در آلمان تماس گرفتم و اشاره کردم می‌توانیم گزارش ویدئویی کوتاهی از برنامه گوگوش در کلن داشته باشیم. ایشان گفتند: «خانم گوگوش مصاحبه نمی‌کنند.» گفتم: «من قصد مصاحبه ندارم تنها می‌خواهم از حضور مردم و خود برنامه گزارشی تصویری و کلی داشته باشم.» ایشان پاسخ دادند: «خانم گوگوش با تلویزیون بی‌بی‌سی هم مصاحبه نمی‌کنند، این تصمیم ایشان است، برنامه ایشان در یک سطح دیگر است.»، پرسیدم: «این‌که رسانه‌ها برنامه ایشان را پوشش دهند به سطح برنامه ایشان لطمه وارد می‌کند؟» ایشان پاسخ دادند: «این را در گزارش‌تان بیاورید.»

چقدر مایه تعجب و در واقع تاثر بود چنین رفتاری با اهالی رسانه. اگر شهرتی هم به دست آمده باشد یکی از عواملش همین رسانه‌ها بوده‌اند. ولی صحبت تلفنی که تمام شد دو زاری افتاد و حدس زدم که دلیل این مسئله چه می‌تواند باشد.

چند ماه پیش که خانم گوگوش در کردستان عراق کنسرت داشت. جدا از این‌که تعدادی از ایرانیان نتوانستند به دلیل جلوگیری ماموران مرزی دولت ایران خود را به برنامه برسانند، بسیاری از مردم محلی هم به دلیل بهای بلیت گران نتوانستند به این کنسرت راه پیدا کنند. نخستین شب، با سالنی که بسیاری از صندلی‌های آن خالی بودند به پایان رسید و شب دوم هم به دلیل فروش نرفتن بلیت‌ها کنسل شد. در زمانی هم که خبرنگار بی‌بی‌سی در فرودگاه اربیل نظر ایشان را درباره ایرانیانی پرسید که قاچاقی خود را به برنامه رسانده‌اند، با دخالت محافظ خواننده محبوب ایرانی مواجه شد و حتا خود خانم گوگوش هم علاقه‌ای نشان نداد که بایستد و به این پرسش جواب دهد. انتشار ویدئوی این صحنه موجب شگفتی و ناراحتی بسیاری از مردم شد. آن هم از خواننده‌ای که حتا کنسرت امشب خود در کلن را به این جملات آراست: «من نفسم به نفس شما بسته. از عشق شماست که این صدا از گلویم بیرون می‌آید…»

به هر حال امشب هم هزاران ایرانی به آرنای کلن آمدند و برای گوگوش با تمام وجود ابراز احساسات کردند. بسیاری از ترانه‌های او را از نزدیک شنیدن و دیدن حس جالبی دارد و خاطره‌ای متفاوت به وجود می‌آورد. به نظر می رسد در جامعه ایرانی تنها روی‌دادی که می‌تواند چندین هزار ایرانی را گرد هم آورد، کنسرت گوگوش است. حتا بزرگ‌ترین تظاهرات ایرانیان در یک سال اخیر برای هم‌بستگی با مردم داخل کشور به این تعداد شرکت کننده نداشته است.

جمعیت را که می‌دیدم به یاد کنسرت سال 2006 داریوش در آمستردام افتادم که گفت: «ما ملت حالیم…»

…………………………………………………………………………………………………………………………..

سال‌روز تولد در آمریکا به بهانه چاپ کتاب

«بهرام بیضایی» هفتاد‌ و دومین سال‌روز تولدش را در آمریکا سپری می‌کند، او که به دعوت دانش‌گاه «استنفورد»، برای برگزاری یک دوره آموزشی یک ساله به آمریکا سفر کرده است، قرار است به دغدغه چندین ساله‌اش درباره انتشار کتاب «هزار افسان کجاست» پاسخ گوید و این کتاب را در آمریکا منتشر کند.

این نمایش‌نامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس کارگردان تاتر و سینما چند ماهی پیش از سفرش در نشست رونمایی کتاب فیلم‌نامه «وقتی همه خوابیم»، مهم‌ترین دغدغه فعلی خود را انتشار کتاب «هزار افسان کجاست» دانست و گفته بود: «پنج سال پیش این کتاب را برای چاپ ارایه کردم، اما چون مجوز نگرفت آن را نگه داشتم. بعد از آن به این نتیجه رسیدم که کتاب برای خوانندگان متخصص مناسب است و برای دیگران چندان قابل درک نیست. بنابراین آن را گسترش دادم و تغییراتی بر آن اعمال کردم. به گونه‌ای که از 140 صفحه به 400 صفحه رسید و باید بعد از غلط‌گیری نهایی دوباره آن را برای صدور مجوز ارایه بدهم.»

بیضایی می‌گفت: «اگر این کتاب در بیاید بار بزرگی از دوش من برداشته می‌شود. از سوی دیگر بسیار علاقه‌مندم کتاب سومی درباره اساطیر ایران بنویسم که تصور نمی‌کنم فرصت نوشتن آن را پیدا کنم.»

…………………………………………………………………………………………………………………………..

بازگشت نقش بدل مرد عنکبوتی

«کریستوفر تیرنی»، نقش بدل مرد عنکبوتی که پس از پریدن از ارتفاع 30 فوتی دچار مشکلاتی در ناحیه پشت و کمر خود شده بود پس از پایان دوران نقاهت به عرصه بدل‌کاری باز خواهد گشت.

پدر این بدل‌کار عنوان کرد که فرزندش از روز جمعه توانسته بر روی پاهای خود راه برود و امیدوار است که هرچه زودتر به این عرصه بازگردد.

شب کریسمس هم «جولی تیمور» کارگردان فیلم مرد عنکبوتی به دیدن او رفته است.

………………………………………………………………………………………………………………………….

آنجلینا جولی معتاد به مواد مخدر

دکتر «درو» در ادعایی اعلام کرد که «آنجلینا جولی» بازی‌گر برجسته هالیوودی به ماده مخدر هرویین اعتیاد دارد و از طرف دیگر «برد پیت» همسر جولی و یکی از ستاره‌های هالیوودی و دنیای سینما هم یک آدم آهنی بی‌احساس است چون اگر حسی داشت هیچ‌وقت از جنیفر آنسیتون دیگر بازی‌گر آمریکایی جدا نمی‌شد.

اما تا‌کنون معلوم نشده که این آقای دکتر بر اساس کدام مستندات این اتهامات را متوجه این دو بازی‌گر مطرح و پر‌طرف‌دار کرده است؟

«دیوید درو پینسکی» (متولد 4 سپتامبر 1958) از پزشکان متخصص در زمینه مواد مخدر است که از سال 1984‌ تا‌کنون در برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی بسیاری در آمریکا به عنوان مهمان دعوت شده است.

آنجلینا جولی وویت (Angelina Jolie Voight) (متولد ۴ ژوئن ۱۹۷۵) بازی‌گر و مدل آمریکایی و «سفیر حسن نیت» سازمان ملل متحد در امور پناهندگان است . او بارها و بارها توسط مجلات و مراسم‌ مختلف به عنوان زیباترین‌، سکسی‌ترین و به‌ترین مادر بازی‌گر و … انتخاب شده است‌. هم‌چنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب‌، دو بار جایزه اتحادیه بازی‌گران سینما و یک بار جایزه اسکار را تصاحب کند‌.

ویلیام بردلی پیت (William Bradley Pitt) ‏ (زاده ۱۸ دسامبر ۱۹۶۳ در شاونی، اوکلاهاما) بازی‌گر آمریکایی و نامزد دو جایزه اسکار است.

…………………………………………………………………………………………………………………………..

نامزدهای جایزه گلدن ‌گلوب 2011 معرفی شدند

فهرست نامزدهای‌ جایزه سینمایی گلدن گلوب 2011 با بیش‌ترین تعداد کاندیدای جوایز برای فیلم «سخن‌رانی پادشاه» اعلام شد.

انجمن روزنامه‌نگاران خارجی هالیوود که مسوول برگزاری جوایز گلدن گلوب است، روز شنبه فهرست نامزدهای جوایز 2011 را درحالی اعلام کرد که «سخن‌رانی پادشاه» با هفت نماینده و «شبکه اجتماعی» با شش نماینده بیش‌ترین کاندیدای جوایز هستند.

شصت‌وهشتمین دوره جوایز گلدن گلوب که از شاخص‌های اصلی درخشش فیلم‌ها و سینماگران در جوایز اسکار است، برندگان خود را روز 16 ژانویه اعلام خواهد کرد.

در بخش به‌ترین فیلم، «قوی سیاه» ساخته دارن آرونوفسکی، «آغاز» ساخته کریستوفر نولان، «شبکه اجتماعی» ساخته دیوید فینچر، «سخن‌رانی پادشاه» ساخته تام هوپر و «مبارز» ساخته دیوید راسل نامزد شده‌اند.

فیلم «شبکه اجتماعی» طی هفته گذشته جایزه به‌ترین فیلم سال 2010 را ازسوی انجمن‌های منتقدان فیلم نیویورک، بوستون، لندن و لس‌آنجلس را به خود اختصاص داده بود.

در بخش به‌ترین کارگردانی دارن آرونوفسکی، کریستوفر نولان، دیوید فینچر، تام هوپر و دیوید راسل چشم به جایزه دوخته‌اند.

در بخش به‌ترین فیلم‌نامه، «شبکه اجتماعی»، «آغاز»، «بچه‌ها همه خوب‌اند»، «سخن‌رانی پادشاه» و «127 ساعت» کاندید شده‌اند.

در بخش به‌ترین بازی‌گر مرد فیلم درام، «جسی آیزنبرگ» (شبکه اجتماعی)، «کولین فرث» (سخن‌رانی پادشاه)، «جیمز فرانکو» (127ساعت)، «رایان گوسلنیگ» (ولنتیان آبی) و «مارک والبرگ» (مبارز) نامزد هستند.

در بخش به‌ترین فیلم انیمیشن، «ژولیده»، «داستان اسباب‌بازی3»، «من نفرت‌انگیز»، «شعبده‌باز»، «چگونه اژدهایتان را آموزش دهید» نامزد هستند.

فهرست نامزدهای دیگر بخش‌های جوایز گلدن گلوب 2011 به شرح ذیل است:

به‌ترین فیلم غیر‌انگلیسی،

زیبا‌ (مکزیک)، من عاشق هستم (ایتالیا)، کنسرت ( فرانسه)، آستانه (روسیه)، در یک دنیای به‌تر (دانمارک)

…………………………………………………………………………………………………………………………..

مدونا، عاشق یک جوان مسلمان شد

خبر عاشق شدن «مادونا» انتشار گسترده‌ای در رسانه‌های مختلف جهان و به ویژه انگلیس داشته و آنان نوشتند: «برای اولین بار بود که خانم مادونا با لباس‌های پوشیده و غیر‌عریان مشاهده شد. به نظر می‌رسد وی این لباس‌ها را به درخواست «ابراهیم زیبات» که یک جوان مسلمان است، پوشیده باشد.

«مدونا» خواننده سرشناس پاپ که در حال حاضر 52 سال سن دارد، عاشق یک جوان فرانسویی الجزایری تبارشده است.

گفته می‌شود این جوان مسلمان 28 سال از خانم مدونا کوچک‌تر است.

مدونا لوییس ورونیکا چی‌کونه (Madonna Louise Ciccone Ritchie)، خواننده و بازی‌گر مشهور آمریکایی است. او در تاریخ ۱۶ اوت سال ۱۹۵۸در ایالت میشیگان زاده شد و فعلن مقیم شهر لندن است. وی برنده جایزه گولدن گلوب برای بازی در فیلم (Evita) است‌.

…………………………………………………………………………………………………………………………..

رضا رویگری نقش میرحسین موسوی را در «اخراجی‌های 3» بازی می‌کند.

به گزارش سینمانگار، در حالی که فیلم‌برداری «اخراجی‌های 3» هم‌چنان ادامه دارد، «بهنوش بختیاری» نیز به جمع بازی‌گران این فیلم پیوسته و مقابل دوربین «مسعود ده‌نمکی» قرار گرفته است.

طبق گفته سازندگان «اخراجی‌ها 3» بهنوش بختیاری قرار است در نقش همسر شخصیتی با نام «اکبر دباغ» ایفای نقش کند، مردی به ظاهر مدرن که قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و به همین دلیل همسر وی نیز نقش یکی از لیدرهای ستاد انتخاباتی او را بازی می‌کند.

نقش این کاندیدای ریاست جمهوری را «رضا رویگری» بازی می‌کند و با توجه به شواهد و قرائن و مشابهت‌های نقشی که برای بهنوش بختیاری در نظر گرفته شده است، می‌توان حدس زد که احتمالن رضا رویگری نقش «میرحسین موسوی» یکی از چهار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته را بازی می‌کند و بهنوش بختیاری نیز نقش همسر وی (زهرا رهنورد) را برعهده دارد.

مسعود ده‌ نمکی چندی پیش و قبل از شروع فیلم‌برداری «اخراجی‌ها 3» در وبلاگش نوشته بود: نمی‌دانم سیاست‌مداران چقدر طاقت شوخی را دارند، اما اخراجی‌ها یک طنز سیاسی است. یک جورهایی آیینه زمانه ماست.

…………………………………………………………………………………………………………………………..

دیدار و خوش‌بش رحیم‌مشایی با لیلا اوتادی

گفته می‏شود این تصاویر مربوط به اولین نمایش‌گاه عکس «لیلا اوتادی» (زیگورات) جمعه 26 شهریور 89 به‌طور رسمی افتتاح شد. حضور مجدد اسفندیار رحیم مشایی در افتتاحیه نمایش‌گاه عکس بانویی دیگر از اهالی سینما جالب و قابل توجه بود. قیمت تصاویر این نمایش‌گاه از یک میلیون و دویست هزار تومان تا دو میلیون و پانصدهزار تومان بوده است. پیش از این رحیم مشایی به نمایش‌گاه «هدیه تهرانی» رفته بود که حواشی در خصوص نحوه برگزاری نمایش‌گاه عکس این بازیگر را به هم‌راه داشت.

…………………………………………………………………………………………………………………………..

جذاب‌تر شدن دمی مور بازی‌گر مشهور 48 ساله

چهره‌ی «دمی مور» بازی‌گر مشهور 48 ساله هالیوودی و همسر سابق «بروس ویلیس» و همسر فعلی «اشتون کچر» در طی 28 سال گذشته، جذاب‌تر شده است.


 


مصطفا خلجی/ رادیو کوچه

mostafa.k@koochehmail.com

یکی از حاضران در آخرین کنسرت‌ «میریام ماکبا»، که تنها دو روز پیش از درگذشتش در سال 2008 و در آمستردام برگزار شد، گفته است: «او از اجرای این برنامه لذت می‌برد و گاه حتا با موسیقی حرکات رقصی را هم انجام می‌داد. آخرین ترانه‌ای که خواند «پاتا پاتا» بود که به زبان آفریقایی به معنی «با من قدم بردار» است و آن‌چنان مردم را به وجد آورد که همگی هم‌زمان به رقصیدن پرداختند و دست‌های خود را با ریتم این موسیقی در هوا تکان دادند.»

میریام ماکبا در چهارم مارس سال 1932 در ژوهانسبورگ به‌دنیا ‌آمد. ماکبا، برای نخستین بار در سال ۱۹۵۹ در حالی که هم‌راه با گروه «برادران منهتن» در حال دیدار از ایالات متحده آمریکا بود، به عنوان یک آوازخوان مورد توجه قرار گرفت و سپس در یک تور سراسری در آمریکا، موفقیت و معروفیت‌های بیش‌تری به دست آورد.

«پاتا پاتا» ترانه‌ای بود که سال‌ها پیش میریام ماکبا را در دهه ۶۰ میلادی به شهرت جهانی رساند.

با این حال، ابرستاره بودن برای این خواننده ثروتی به هم‌راه نداشت. حقوق و امتیازات تمامی آثار ماکبا متعلق به شرکت‌های صفحه پرکنی بود که بدون هیچ‌گونه پرداختی به او از عواید آن بهره‌مند می‌شدند.

«پاتا پاتا» ترانه‌ای بود که سال‌ها پیش میریام ماکبا را در دهه ۶۰ میلادی به شهرت جهانی رساند

او طی اقامتش در آمریکا در یک فیلم مستند به نام «بازگشت» که فیلمی علیه تبعیضات نژادی و نفاق و جدایی بین سیاهان و سفیدپوستان آفریقای جنوبی بود، شرکت کرد. یک سال بعد هنگامی که ماکبا تصمیم گرفت برای شرکت در مراسم تدفین مادر خود به آفریقای جنوبی بازگردد متوجه شد که پاسپورت او توسط دولت لغو و بی‌اعتبار شده است. «ماکبا» مدت ۳۱ سال بقیه عمر خود را در تبعید زندگی کرد.

در تبعید بود که با ستارگانی چون «مارلون براندو»، «بینگ کرازبی» و «مریلین مونرو» آشنا شد و به هم‌راه مریلین مونرو در جشن تولد «جان ‌اف کندی» شرکت کرد و آواز خواند.

میریام ماکبا در سال ۱۹۶۶ جایزه موسیقی آمریکا، «گرمی»، را از آن خود ساخت. او نخستین زن آفریقایی بود که توانست این جایزه معتبر را برای اجرای دو نفره آلبومی به نام شبی با «هری بلافونته» و «میریام ماکبا» از آن خود کند.

این آلبوم تمامن در مورد سیاست‌های تبعیض‌آمیز آفریقای جنوبی در رابطه با جمعیت سیاه‌پوست آن کشور بود. دوستی نزدیک «ماکبا» با هری بلافونته در معروفیت و موفقیت‌های بی‌شمار او در آمریکا بی‌تاثیر نبود. او هم‌چنین در جشن تولد پرزیدنت جان اف کندی در سال ۱۹۶۲ برنامه اجرا کرد.

بعدها در سال ۱۹۸۷ میریام ماکبا به هم‌راه «پل سایمون» خواننده معروف آمریکایی در یک تور جهانی به نام «گریس لند» به اجرای برنامه پرداخت و در سال ۱۹۹۲ در فیلم «سارافینا» میریام در یکی از نقش‌های اصلی بازی کرد.

میریام ماکبا چهار بار در سال‌های ۱۹۶۳، ۱۹۶۴، ۱۹۷۵ و ۱۹۷۶ در اجلاس‌های مختلف سازمان ملل متحد شرکت کرد تا علیه تبعیض‌های نژادی در آفریقای جنوبی اعتراض کند.

ماکبا که برای فعالیت‌های سیاسی خود برای سیاهان آفریقای جنوبی ملقب به «ماما آفریقا» شده بود بیش از ۱۰ سال از ۳۱ سال زندگی خود در تبعید را در ایالات متحده گذراند، اما ازدواج او با رهبر گروه «پلنگ‌های سیاه» در سال ۱۹۶۸، آمریکایی‌ها را در شوک فرو برد و کنسرت‌ها و قراردادهای هنری او لغو شد و این دو در سال ۱۹۶۹ به گینه رفتند و در آن‌جا ساکن شدند.

بعد از مرگ ناگهانی دخترش در گینه، دچار جنون و بیماری روانی شد. اقامت او در گینه باعث شد که دیگر نه تنها نتواند به کشور خود سفر کند بلکه بسیاری از کشورهای غربی نیز از دادن ویزا به او خودداری کردند.

اما سرانجام توانست از گینه به سوییس سفر کرده و در آن‌جا اقامت گزیند. در سال ۱۹۸۶، میریام به خاطر تلاش‌های صلح‌طلبانه‌اش، جایزه صلح «داگ هامرشولد» را به‌دست آورد.

در سال ۱۹۸۵ زمانی که بعد از ۱۱ سال در فستیوال لندن کنسرت اجرا کرد، به‌خاطر پشت کردنش به دنیای غرب و توهین به سفیدپوستان مورد انتقاد قرار گرفت.

او در پاسخ به این انتقادها گفت: «‌مردم مرا به نژادپرستی متهم می‌کنند اما من تنها از عدالت و انسانیت دفاع می‌کنم. مردم می‌گویند من به خاطر سیاست می‌خوانم اما من به خاطر حقیقت می‌خوانم.»

در سال ۱۹۹۰، نلسون ماندالا رییس جمهوری وقت آفریقای جنوبی، از «ماما آفریقا» خواست که به کشور خود بازگردد. او هنوز یک فعال سیاسی محسوب می‌شد.

یک هفته قبل از مرگ ماما آفریقا، او در یک کنسرت خیریه به نام «مادربزرگ‌های جهان» برای آخرین بار به خوانندگی پرداخت. عواید این کنسرت خیریه به نفع مادربزرگ‌هایی بود که از نوه‌های یتیم خود نگه‌داری می‌کنند. علاقه ماکبا برای اجرای برنامه در این کنسرت به این دلیل بود که دختر خود او در هنگام زایمان جان خود را از دست داده بود و نگه‌داری از فرزندان او به عهده ماکبا گذاشته شده بود.

در طول سال‌ها هنوز شخصیتی که از نظر هنری بتواند جانشینن «ماما آفریقا» شود پیدا نشده است. او تا روزهای پیش از مرگ به آموزش صدای دختران نوجوان در ژوهانسبورگ اشتغال داشت. کسی چه می‌داند، شاید یکی از همین دختران «ماما آفریقا» بتوانند به صدای تازه از درون آفریقا تبدیل شوند.

موسیقی ماکبا تلفیقی است از موسیقی جاز و موسیقی محلی خوسا در آفریقای جنوبی. در زمانه‌ای که سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی از هیچ حقی برخوردار نبودند و صدای آن‌ها را کسی نمی‌شنید، ماکبا به صدای سیاه‌پوستان رنج‌دیده و غارت‌شده مبدل شد و در گستره‌ی جهان بخشی از فرهنگ مردمش را به دیگران نمایاند.

او در سال ۱۹۸۸ خاطرات خود از زندگی در رژیم آپارتاید را با عنوان «مابکا، داستان من» منتشر کرد. در این خاطرات او از بستگان و دوستانش نقل می‌کند که صدای او را با آواز بلبل مقایسه کرده و او را به آواز خواندن تشویق می‌کرده‌اند.

«ماما آفریقا» در خاطرات خود می‌گوید: «من فرهنگ و موسیقی اجداد خود را حفظ کردم. من از طریق موسیقی‌ام، صدا و تصویر آفریقا و مردم شدم، بدون آن‌که آن را تشخیص دهم.»


 


اردوان روزبه/ رادیو کوچه

ardavan@koochehmail.com

بی‌شک اگر کسی در حوزه علوم انسانی فعالیت تحقیقی داشته باشد بعید به نظر می‌رسد که به مطالعات و تحقیق‌های دکتر «غلام‌عباس توسلی» رجوع نکرده باشد. آقای توسلی جامعه‌شناسی را در پاریس به اتمام رساند و از تابستان ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و تدریس خود را با سمت استادیاری از سر گرفت.

بنابر نوشته ویکی پدیا، وی علاوه بر تدریس در دانش‌سرا از همان آغاز ورود در بخش مطالعات شهری موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانش‌گاه تهران نیز به تحقیق پرداخت و در مطالعات اقتصادی و جامعه‌شناختی و طرح‌های جامع شهری از جمله طرح جامع تهران که از سوی سازمان برنامه به موسسه واگذار‌ شده بود و طرح جامع شیراز که با هم‌کاری دانش‌کده هنرهای زیبای دانش‌گاه تهران انجام می‌پذیرفت و هم‌چنین طرح‌های جامع اراک و همدان و چند شهر دیگر، شرکت داشته و به‌صورت مستقل آ‌ن‌ها را سرپرستی و تدوین کرده است.

آنتونی گیدنز» جامعه‌شناس معروف، دکتر توسلی را «استخوان‌بندی جامعه‌شناسی» ایران می‌داند. نقل است که خود وی به طنز اشاره می‌کند که: «جدیدن متوجه شده‌ام که هم‌سن دانش‌گاه تهران هستم»

توسلی سپس به درخواست دانش‌گاه ملی ایران، رشته جامعه‌شناسی را در دانش‌کده ادبیات آن دانش‌گاه پایه‌گذاری و برنامه‌ریزی کرده و به تدریس برخی دروس در آن‌جا پرداخته است. در سال ۱۳۵۰ از دانش‌سرای عالی به دانش‌گاه تهران منتقل شد و یک‌سال بعد به دانش‌یاری ارتقا یافت. وی یک سال بعد از آن نیز به سمت مدیر گروه جامعه ‏شناسی انتخاب شد. در سال ۱۳۶۴ مجدد به عنوان مدیر گروه جامعه‌شناسی دانش‌گاه تهران انتخاب و یک سال بعد نیز به سمت ریاست دانش‌کده منصوب شد. او هم‌چنین در ایجاد دوره دکترا در دانش‌گاه‌های تهران، تربیت مدرس و دانش‌گاه آزاد اسلامی نقش به‌سزایی بر عهده داشته است.

دکتر غلام‌عباس توسلی تاکنون بیست جلد کتاب نوشته که برخی از آن‌ها مانند نظریه‌های جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسی کار و شغل، جامعه‌شناسی دین به چاپ‌های مکرر رسیده‌اند. هم‌چنین در حدود شصت مقاله علمی ـ پژوهشی در مجلات داخلی و بین‌المللی منتشر کرده است.

«آنتونی گیدنز» جامعه‌شناس معروف، دکتر توسلی را «استخوان‌بندی جامعه‌شناسی» ایران می‌داند. نقل است که خود وی به طنز اشاره می‌کند که: «جدیدن متوجه شده‌ام که هم‌سن دانش‌گاه تهران هستم.»

دکتر توسلی داماد مهندس «مهدی بازرگان» است و در زمان انقلاب وی در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی بوده. وی در همان زمان بیش از یک سال با هدف تلاش برای برقراری ارتباط بین جامعه‌شناسی و اسلام به حوزه علمیه قم می‌رود. که نتیجه آن رسیدن به توافق‌هایی بین جامعه‌شناسی اکادمیک و نگرش اسلام به جامعه بوده که علی‌رغم تلاش وی به نظر می‌رسد این تضاد از میان نرفته است. او هم‌چنین در پی بومی کردن علوم انسانی که در دوران انقلاب فرهنگی نیز مطرح بوده‌، معتقد بوده که این طرح شکست خورده چرا که وی معتقد است علوم وجهی جهانی و نهادینه در برداشت‌های فرا منطقه‌ای دارد. بنابراین نمی‌توان آن‌ را شقه شقه کرد. این درست نگاهی متضاد با شرایط فعلی دارد. در حال حاضر در حوزه علوم اجتماعی تلاش می‌شود که نگرش جهانی تبدیل به نگرش محلی و دینی در دانش‌گاه‌ها شود چرا که بسیاری معتقد هستند، ریشه بسیاری از بی‌دینی‌ها در دانش‌گاه‌ها به دلیل آموزش علوم غیردینی و غربی است.

یک اتفاق ساده

اما با گذر کردن از مقدمه‌ای نه‌چندان کوتاه از سابقه‌ها و فعالیت‌های آکادمیک این استاد دانش‌گاه و مدرس و محقق در حوزه علوم اجتماعی به کوتاهی می‌توان به نامه‌ای که در تاریخ پانزدهم آذرماه امسال (1389) برای این استاد و محقق دانش‌گاهی ارسال شده است پرداخت.

در این نامه با «تشکر» از تلاش این مدرس و محقق دانش‌گاهی در حوزه علوم و تحقیقات درخواست شده است که دیگر به سر کلاس درس نرود. آن هم در وسط ترم دانش‌گاهی و در اندازه یک پاراگراف.

این استاد هفتاد و اندی ساله دانش‌گاه خود نیز حتا علت این حذف را نمی‌داند. همین کافی‌ست که نوشته شود با تشکر خدا نگه‌دار آقای استاد هفتاد ساله علوم اجتماعی.

برخی معتقد هستند حذف این استاد و محقق صاحب‌نظر به دلیل تغییراتی است که به یک‌باره و ضربتی با تغییر ماهیت شکل علوم انسانی به اسلامی در دانش‌گاه صورت پذیرفته است. طرحی که این محقق با آن موافق نبوده است و شاید بتوان گفت شکلی من در آوردی از علوم جامعه‌شناختی باشد.


 


خبر / رادیو کوچه

در پی خودداری بانک مرکزی هند از ارایه تسهیلات بانکی برای خرید نفت از ایران، اختلاف بازرگانی میان دو کشور شدت گرفته است به‌طوری که نمایندگان بانک‌های مرکزی دو کشور روز جمعه با یک‌دیگر دیدار می‌کنند.

به گزارش رویترز، بانک مرکزی هند هفته گذشته با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که از این پس ارایه تسهیلات بانکی برای خرید نفت خام از ایران در چارچوب «اتحادیه پایاپای آسیا» را متوقف می‌کند.

«اتحادیه پایاپای آسیا» (ACU) مبادلات بازرگانی پایاپای میان بانک‌های مرکزی چندین کشور جنوب و غرب آسیا مانند ایران، هند، پاکستان، بنگلادش، سری‌لانکا، نپال، برمه، مالدیو و بوتان را در برمی‌گیرد.

براساس بیانیه‌ی بانک مرکزی هند، از این پس باید «پرداخت هزینه‌ی واردات نفت و گاز از ایران با ارزهای مجاز و خارج از چارچوب اتحادیه پایاپای آسیا انجام شود.»

با این تصمیم بانک مرکزی هند، شرکت‌های نفتی ایران و هند برای پرداخت مبادلات خود باید منبعی دیگر پیدا کنند، درغیر این صورت خرید نفت خام از ایران متوقف خواهد شد.

هند روزانه بیش از ۴۲۵ هزار بشکه نفت از ایران وارد می‌کند که ۲۰ درصد نفت صادراتی ایران است. تا چند ماه پیش دو کشور چین و هند خریدار نیمی از نفت صادراتی ایران بودند.

بیشتر بخوانید:

«مانع‌سازی هند برای واردات نفت از ایران»


 


خبر / رادیو کوچه

وزیر امور استراتژیک اسراییل روز چهارشنبه در اظهار نظری عنوان کرد ایران در برنامه‌ی اتمی خود با برخی مشکلات روبه‌رو است، با این حال این کشور تنها ۳ سال تا ساخت بمب اتمی فاصله دارد.

موشه یالون، وزیر امور استراتژیک اسراییل، در گفت‌وگو با رادیوی دولتی این کشور با اشاره به این‌که برنامه‌ی هسته‌ای ایران در حال حاضر با برخی چالش‌ها و مشکلات فنی روبه‌رو است گفت، همین مشکلات باعث شده که جمهوری اسلامی نتواند طبق برنامه‌ی زمان‌بندی‌شده به بمب هسته‌ای دست یابد.

آقای یالون در ادامه افزود اما اگر برنامه‌ی هسته‌ای ایران بتواند با موفقیت پیش برود احتمال دارد که این کشور تا حدود ۳ سال دیگر قادر به ساخت بمب هسته‌ای شود.

موشه یالون، رییس سابق ستاد مشترک ارتش اسراییل، از مشکلاتی که برنامه‌ی هسته‌ای ایران با آن روبه‌رو است نکته‌ای را عنوان نکرده است.

یالون هم‌چنین ابراز امیدواری کرد که تلاش‌های غرب بتواند مانع از دست‌یابی ایران به بمب هسته‌ای شود.


 


خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که تاریخ در دل خود کم ندارد انسان‌هایی که در زمان حیات دچار مرگ سیاسی شده ‌باشند، اظهار داشت: «خاتمی با ‌تنفس مصنوعی هم قابل بازگشت به حیات سیاسی نیست.»

به گزارش فارس، علی‌اصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس  با اشاره به تکاپوی خاتمی برای بازگشت به عرصه سیاسی ایران، عنوان کرد: «همان‌طور که انسان‌ها دچار مرگ جسمی می‌شود، می‌توانند قبل از مرگ جسمی، دچار مرگ سیاسی شوند.»

وی با بیان این‌که تاریخ در دل خود کم ندارد انسان‌های که در دوران زنده بودنشان، دچار مرگ سیاسی شده‌باشند، به آن‌چه وی فتنه سال 88 خوانده، اشاره کرد و گفت: «برخی در این فتنه علی‌رغم این‌که هنوز نمرده‌اند اما دچار مرگ سیاسی شده‌اند، شاید بتوان با افزایش امکانات پزشکی و علمی مرگ برخی از افراد را به تاخیر انداخت اما این امید در مورد فتنه‌گران 88 وجود ندارد.»

عضو هیت رییسه فراکسیون اصول‌گرایان، سید‌محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین ایران را از جمله مردگان سیاسی دانست و توضیح داد: «خاتمی در دروان ریاست جمهوری‌اش عنصر و عاملی شد که مطالبات مردم را به محملی برای دشمنان انقلاب جهت مقابله با اسلام و انقلاب تبدیل کرد.»

وی خاطر نشان کرد: «سهم خاتمی در فتنه 88 نه تنها کم نیست، بلکه بیش از دیگران است.»

این سخنان در حالی عنوان شده است که پیش‌تر سیدمحمد خاتمی سه شرط «آزادی زندانیان سیاسی، پای‌بندی همگان به قانون اساسی و انتخابات سالم و آزاد» را برای حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات نمایندگان مجلس دهم اعلام کرده بود.

بیشتر بخوانید:

«خاتمی باید موضع خود نسبت به نظام را نشان دهد»


 


اتحاد برای ایران ـ بلژیک

بنا به فراخوان «‌اتحاد برای ایران ـ بلژیک » تجمعی اعتراض‌آمیز در ساعت ۱۳ روز چهارشنبه ۲۹ دسامبر سال ۲۰۱۰ در برابر سفارت جمهوری اسلامی در بروکسل پایتخت نروژ برگزار شده است.

هدف اصلی این تجمع، همان‌طوری که در فراخوان‌های پارسی و فرانسوی آمده بود، عبارت از اعتراض به اعدام دو زندانی سیاسی ایرانی به نام‌های صارمی و سیادت در سحرگاه روز سه‌شنبه ۷ دی‌ماه در زندان اوین و دفاع از حبیب لطیفی، دانش‌جوی جوان و آزادی خانواده وی بوده است.

هدف دیگر این گردهمایی آزادی فریبرز رییس‌دانا، اقتصاد‌دان و استاد دانش‌گاه و نسرین ستوده و آزادی صدها زندانی عقیدتی دیگر بود.

این گروه در پایان بیانیه اتحاد برای ایران-بلژیک را قرائت کردند که متن آن در زیر آمده است:

هم‌وطنان گرامی

ایرانیان آزادی‌خواه

باری دیگر دستان حاکمان جمهوری اسلامی ایران به خون هم‌وطنانمان آغشته گشت و دو نفر از مبارزان راه آزادی را به دار آویختند. علی صارمی زندانی سیاسی سابق و علی اکبر سیادت بامداد دیروز، سه‌شنبه ۷ دی ماه سال ۱۳۸۹، برخلاف تمامی اصول و قوانین حقوقی منطبق با منشور حقوق بشر و حتا قوانین آیین دادرسی خود دولت ایران، توسط جمهوری اسلامی ایران اعدام شدند و این در حالی است که دو روز قبل از آن قرار بود حبیب‌ لطیفی فعال سیاسی و مدنی کرد را اعدام نمایند که خوش‌بختانه در اثر فشار و تجمع شهروندان کردستانی و تلاش‌های فعالین سیاسی و مدنی در سطح بین‌الملل، حکم به تعویق افتاد.

هم‌وطنان گرامی، آزادی‌خواهان

متاسفانه لیست زندانیان سیاسی، چه آنان‌که به اعدام محکوم شده‌اند و چه آنان‌که باید تمام یا بخش زیادی از عمر خود را در زندان‌های نظام استبدادی جمهوری اسلامی سپری نمایند، آن‌قدر بلند است که ذکر نام تمامی آنان مقدور نیست. اما آن‌چه که بر همه ما روشن می‌باشد، موج جدیدی از اعدام هم‌وطنانمان به راه افتاده و جمهوری اسلامی ایران هم‌چون گذشته‌ها از طریق خفقان، سرکوب و دستگیری ایرانیان آزادی‌خواه و فعالین سیاسی و مدنی می‌خواهد چند صباحی دیگر به عمر خود بیفزاید. بدیهی است که در چنین مواقعی، مخالفین اعدام و مبارزین سیاسی و مدنی حرکات شنیع حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را محکوم ساخته و خواهان آزادی اسیران دربند شوند.

اتحاد برای ایران – بلژیک ضمن محکوم‌ کردن اعدام علی صارمی زندانی سیاسی و علی‌اکبر سیادت و هم‌وطنان کرد و بلوچ و دیگر قربانیان، تمامی احکام اعدام صادره‌ از سوی حکومت اسلامی ایران برای هم‌وطنانمان را به‌شدت تقبیح می‌کند. ما معتقدیم که این رژیم اصلاح‌پذیر نیست و چاره‌ای دگر باید اندیشید. ما خواهان مبارزه‌ای پی‌گیر و متحدانه از سوی همه جریان‌ها، احزاب، سازمان‌ها، انجمن‌ها و اشخاص و مبارزین سیاسی و مدنی برای نجات ایران و ایرانی هستیم.

بیایید تا دست در دست هم بگذاریم. فرزندان ایران زمین نیازمند یک زندگی انسانی و شایسته اند و ایران ویران شده توسط رژیم دینی، محتاج نجات است. این پیروزی میسر نمی‌شود مگر از راه اتحاد ما.

درود بر روان پاک تمامی جان‌باختگان راه آزادی

پاینده باد ایران

اتحاد برای ایران- بلژیک

۲۹ دسامبر ۲۰۱۰

فایل پی‌دی‌اف را از این‌جا دانلود کنید.


 


رادیو کوچه

تیم ملی فوتبال ایران، در یک بازی تدارکاتی، روز چهارشنبه و  در آستانه مسابقات فوتبال جام ملت‌های آسیا، تیم ارتش قطر را ۷ به صفر شکست داده است.

این بازی ظهر چهارشنبه در یکی از ورزشگاه‌های شهر دوحه، پشت درهای بسته برگزار شد.

کریم انصاری فر (۳ گل)، ایمان مبعلی (۲ گل)، غلامرضا رضایی و محمد غلامی گل‌های ایران را زدند.

در آخرین بازی تدارکاتی پیش از جام ملتهای آسیا، تیم ایران، یکشنبه آینده با آنگولا بازی می کند.

جام ملت‌های آسیا در سال ۲۰۱۱، روز ۱۷ دی ماه به میزبانی قطر آغاز می‌شود.

بیشتر بخوانید:

«تساوی تیم ملی فوتبال ایران مقابل قطر»


 


پنج‌شنبه 9 دی 89‌/  30 دسامبر  2010

note3اجرا: اعظم

note3استودیو: دامون

note3تقویم‌ تاریخ

note3گزیده‌ی اخبار مطبوعات پنج‌شنبه ایران

note3فرهنگ آفریقا- «صدای آفریقا»-  مصطفا خلجی

note3گزارش روز- «دکتر توسلی با تشکر، خدا نگه‌دار»-  اردوان روزبه

note3بخش اول خبر‌ها

note3روز‌نگاشت- «او زندگی می‌کند تا روزنامه‌نگار باشد»- محبوبه

note3پاپاراتزی- «آنجلینا جولی معتاد به هرویین است»- بهنام

note3بخش دوم خبر‌ها

note3روشنان- «جعفر پناهی زاده شدن، تجسد وظیفه بود»- یسنا یاوری

note3پس‌نشینی تند-  «دفاع از حریم انسانیت»- اکبر ترشیزاد

note3دایره‌ی شکسته- «گویند پدر تو بود فاضل»- مه‌شب تاجیک

note3بخش سوم خبرها


 


زینب و لیلا صارمی

پدر عزیزم، کاش بدانم که آیا ما را پشت دیوار اوین حس کردی. در سرمای سرد زمستان، همه می‌لرزیدیم و ماموران نیروی انتظامی بخاری روشن کرده بودند و در ماشین‌هایشان خودشان را گرم می‌کردند.

پدر آمده بودم صورت ماهت را ببینم.

پدر آمده بودم که در قلب من و مادر و خواهرانم بزنند. اما تو بمانی و از وطنم دفاع کنی.

پدر بیست دقیقه بیشتر طول نکشید که دو آمبولانس نزدیک اذان آمدند و از در آهنی اوین می‌خواستند تو بیایند، روی یکی از آمبولانس‌ها نوشته بود بازرسی‌. ‌هنوز داخل نشده بودند که صدای حسین‌‌، حسین، حسین، سکوت سرد اوین را شکست و با صدای اذان در هم آمیخته شد در شب پر ستاره و ماه.

تمام قامتم خشک شده بود و قابل توصیف نبود، همه سیخ شدن مو بر تن رو حس کردند بعد از صدای اذان ماموران رفتند و ما ماندیم.

پدر دیدم که پر کشیدی و ما را جا گذاشتی، اما جا نماندیم، جای پایت را نگاه کن. تمام جهانیان آمدند و پشت سرت دارند راه می‌روند، حتا با سرهای شکسته.

پدر از صمیم قلب دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم

لیلا صارمی یکی دیگر از دختران زندانی سیاسی اعدام شده علی صارمی، نامه‌ها و خاطراتی را در شب اعدام پدرش در درب زندان اوین نوشته است.

قسمت‌هایی از دل‌نوشته‌های لیلا به شکل نیایش با خداوند و وداع با پدرش‌، در همان لحظات اعدام علی صارمی است، قسمتی دیگر از این نوشته‌ها نیز صحنه‌های گفت‌وگو با بچه‌های کوچک و خردسال است که در آن شرایط سخت و سوز و سرمای شبانه زمستانی در مقابل اوین تجمع کرده و نظاره‌گر صحنه‌های تردد عاملان اعدام پدر‌شان بودند‌.

خداوندا! اگر نزد تو بیایم همه حقایق زندگی‌های سخت روی زمین را با تو خواهم گفت و به تو خواهم آموخت، که نبودن کنار پدری که با ارزش‌ترین دارایی‌ام روی زمین است چه احساس دردناکی دارد.

به تو خبر خواهم داد که زندگی روی زمینی که در آن آزادی نیست چقدر سخت، رنچ‌آور و طاقت‌فرسا است و اگر حرف‌هایم را باور کردی به من قدرتی بخش که همه این پلیدی‌ها را از چهان پاک کنیم و در جست‌وجوی بهترین‌های زندگی بکوشیم.

خداوندا اگر سرزمینی را سراسر تاریکی بر گرفته بود تو که تمام هستی ازآن توست، چگونه روشنایی را براین سرزمین میاوری، چگونه جبران خواهی کرد برای مردمی که به اجبار در این سرزمین می‌زییند.

آیا هرگز عمر بربادرفته را خواهی توانست بر گردانی.

امیدوارم اعدام پدر عزیزم تلنگری باشد برای آنان که هنوز خفته‌اند، کسانی بر ما جکومت می‌کنند و برای ما و فرزندان ما تصمیم می‌گیرند که ندای وجدان خودرا خاموش کرده‌اند

ما مسوول فرزندانمان هستیم

اگر مظلوم نباشد هیچ ظالمی وجود نخواهد داشت.

…..گریه می‌کرد و فریاد می‌کشید، می‌خواستم بغلش کنم‌، دلداریش بدهم، احساس کردم کنترلش از دستم خارج است و باید این احساس را با تمام توان فریاد بزند.

فرزاد در سکوت دردناکی به یک نقطه خیره می‌شد، دست‌هایش را گرفتم تا دلداریش بدهم و در غمش شریک باشم .

ناگهان احساس کردم چقدر بزرگ شده.

چه دست‌های بزرگ و قدرت‌مندی داشت.

اخم‌هایی داشت که جرات نمی‌کردم به صورتش نگاه کنم.

تو صورتش چی می‌گذشت پسرم.


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌ها در خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی، هفت نفر از اعضای گروه شبه‌نظامی القاعده در ایران بازداشت شده‌اند.

خبرگزاری ایرنا در گزارشی به نقل از «یک منبع مطلع» گزارش کرده است که هفت عضو شبکه القاعده در شهرستان سردشت، از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی، دستگیر شده‌اند.

ایرنا در ادامه افزوده است که این منبع مطلع، که نخواست نامش فاش نشود، در مصاحبه‌ای اختصاصی با این خبرگزاری گفته است که بازداشت‌شدگان حدود یک ماه پیش شناسایی شدند و از آن زمان، تحت نظر بودند و سرانجام، به دستور مقام قضایی دستگیر شدند.

دستگیر‌شدگان فعالیت خود را سال‌ها پیش در منطقه آغاز کرده بودند و هدف آنان ترویج «وهابیت و سلفی‌گری» بوده است.

در ادامه این گزارش آمده است این هفت نفر «اقدام به تبلیغ و ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی می‌کردند» که با تلاش ماموران اطلاعاتی، بازداشت و تحویل مقامات قضایی شدند.

در مورد ارتباط بازداشت‌شدگان با شبکه القاعده نیز توضیح بیش‌تری انتشار نیافته است.


 


محبوبه‌ شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

نهم دی‌ماه برابر با زادروز «عنایت‌اله گلستانه» قدیمی‌ترین حادثه نویس ایران است. او زاده سال 1306 است و هنوز هم با داشتن هشتاد و سه سال سن با ژورنالیسم وداع نکرده است. سال 2008 مطبوعات تهران از او به عنوان قدیمی‌ترین حادثه‌نگار تهران یاد کرده و از تجربه‌های ژورنالیستی‌اش تا ادامه کارش در 81 سالگی در سازمان رادیو و تلویزیون ایران نوشته بودند.

«عنایت‌اله گلستانه» در نهم دی‌ماه سال 1306 زاده شد. او نوه «حاجب الدوله» است که نامش را بر یک تیمچه در بازار تهران گذاشته‌اند. عنایت‌اله کار خبرنگاری را از سال 1325 و از سن نوزده سالگی در روزنامه «کیهان» آغاز کرد.

گلستانه خود درباره کارش گفته است: تا سال 1325 حادثه‌نویسی به این صورت در مطبوعات ایران سابقه نداشت. جو سیاسی وقت، مطبوعات را سیاسی‌نگار و مخاطبان را سیاسی‌خوان کرده بود لذا مخاطبان مطبوعات محدود به روشن‌فکران و طبقه تحصیل‌ کرده بود.

در آن زمان یک روزنامه با یک گاف سیاسی مخاطبانش را از دست می‌داد و شاید هم نبود حادثه‌نویس باعث شده بود که مطبوعات ما تا آن زمان به اخبار شهری توجه نداشته و به درج اطلاعیه‌های رسمی شهربانی و ژاندارمری در این زمینه بسنده کند، که با انشای قضایی نوشته می‌شد و برای مخاطب قابل فهم و جالب نبود.

گلستانه گفته: «هنگام ورود او به کیهان، این روزنامه در اطاق خبر خود پست خالی برایش نداشت و سردبیر روزنامه به او گفته بود، چند روز طرز کار دیگران را تماشا کن و ببین روزنامه چه مطلبی را ندارد و برای خودت یک حوزه خبری به وجود بیاور و سرگرم کار شو و منتظر نمان که ما برایت حوزه خبری دست و پا کنیم. خیلی‌ها مثل تو آمده‌اند و چون نتوانستند کار تازه‌ای ابداع کنند رفتند. ما در این روزنامه نیاز به نوآوری داریم.»

گلستانه روزنامه‌نگاری است که زندگی می‌کند تا روزنامه‌نگار باشد. یا به عبارت دیگر: رشته حیات او به روزنامه‌نگاری گره خورده است

«اما پس از چند روز، من حوزه خبری برای خود اختراع کردم. من به جای درج اطلاعیه‌های رسمی پیرامون حوادث شهری، به تحقیق مستقیم درباره روی‌داد پرداختم و ضمن مصاحبه با طرفین ماجرا و همسایه‌ها، جزییات را به دست می‌آوردم و چاپ می‌کردم و چون این روش مورد توجه قرار گرفت روال کار روزنامه‌ها شد و به تدریج صفحات حوادث در روزنامه‌ها آشکار شد که پرخواننده‌ترین صفحات بودند.»

او هم‌زمان با کیهان که یک روزنامه عصر بود، شب‌ها به کار در روزنامه «باختر امروز» که یک روزنامه صبح بود، پرداخت. دلیل آن فقر مالی روزنامه‌های وقت و کمی دست‌مزد روزنامه‌نگاری بود که با کارکردن در یک روزنامه هزینه زندگانی را تامین نمی‌کرد.

کارکردن گلستانه در روزنامه باختر امروز با کسب و درج خبری درباره تصمیم «دکتر مصدق»  مبنی برخلع سلاح عشایر پایان یافت. زیرا که قرار بود این تصمیم محرمانه باقی بماند. اما بعد از آن چون روزنامه «اطلاعات» درآمد بیش‌تری از آگهی‌ها داشت، گلستانه در سال 1331 از کیهان به اطلاعات رفت و با رفتن گلستانه از کیهان، این روزنامه فاقد حادثه‌نویس شد و مخاطبان معمولی خود را از دست داد.

گفته شده: «اهمیت گلستانه برای روزنامه اطلاعات به حدی بود که به او مرخصی نمی‌دادند زیرا اگر یک روز به مرخصی می‌رفت یا بیمار می‌شد، غیبت او در مطالب روزنامه مشهود بود و روز بعد در تیراژ موثر می‌افتاد. گلستانه که از موسسان «سندیکای روزنامه‌نگاران ایران» در سال 1341 است تا اوایل دهه 1350 در روزنامه اطلاعات حادثه‌نگاری می‌کرد.»

گلستانه در طول حادثه‌نگاری خود هزاران قتل را در تهران گزارش کرده است. اما وی مهم‌ترین خبر اختصاصیاش را کسب موضوع ربوده شدن «ژنرال افشار توس» رییس شهربانی دولت دکتر مصدق بیان می‌دارد که در سال 1332 صورت گرفت. عنایت‌اله گلستانه در نیمه دهه 1340  درصدد برآمد حوادث جالبی را که در طول عمر گزارش کرده بود به صورت فیلم‌نامه درآورد و فیلم سینمایی مستند بسازد که این کار، وی را ورشکسته ساخت.

این زیان مالی به‌قدری سنگین بود که او از اجرای برنامه دوم خود که انتشار برخی از ماجراهای گذشته به صورت داستان کوتاه و مستند بود صرف نظر کرد و به آرشیو کردن عکس و خبرهایی که تهیه می‌کرد پایان داد.

در بهمن‌ماه 1350 «غلام‌حسین صالحیار» پس از تاسیس خبرگزاری رادیو تلویزیون و در جریان انقلابی که در خبرنویسی رادیو، تلویزیونی ایجاد کرد، گلستانه را  از روزنامه اطلاعات به رادیو تلویزیون برد تا حوادث شهری را برای اخبار رادیو تهیه کند. که گلستانه پخش حوادث شهری را به برنامه «راه شب» رادیو ایران گسترش داد و از آن پس سازمان رادیو تلویزیون محل فعالیت دایمی او قرار گرفت که هنوز در آن‌جا مشغول به کار است.

در نشریات جهانی سال 2008 مربوط به حرفه روزنامه‌نگاری از عنایت‌اله گلستانه به عنوان یک عاشق بی‌قرار روزنامه‌نگاری، نام برده شده است. یکی از این نشریات در فصل «روزنامه‌نگاری، هم پیشه است و هم عشق» نوشته بود: «گلستانه روزنامه‌نگاری است که زندگی می‌کند تا روزنامه‌نگار باشد. یا به عبارت دیگر: رشته حیات او به روزنامه‌نگاری گره خورده است.»

گفته شده: «گلستانه از جمله روزنامه‌نگارانی است که اگر روزنامه‌نگاری را ترک کند سلامت خود را هم از دست خواهد داد، زیرا که با تمام وجود عاشق این کار است و نیاز دارد که در هوای یک رسانه، روزنامه و یا رادیو تلویزیون، استنشاق کند.»

منبع‌ها:

گوگل

تقویم تاریخ


 


خبر / رادیو کوچه

وزیر امور خارجه چین به منظور آماده کردن مقدمات سفر رییس جمهوری این کشور به آمریکا این  هفته عازم آمریکا می‌شود.

خبرگزاری ملی اندونزی در خبری نوشت، وزیر امور خارجه چین به منظور آماده سازی شرایط دیدار «هو جینتائو» رییس جمهوری این کشور با مقامات آمریکایی برای گفت‌وگو درمورد کاهش تنش‌های دو کره هفته آینده به آمریکا سفر می‌کند.

«یانگ.‌جی‌.چی» وزیر امور خارجه چین در دیدار سوم تا هفتم ماه ژانویه سال 2011 با «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه ایالات متحده در مورد روابط دوجانبه دو کشور گفت‌وگو می‌کند.

این مقام چینی افزود این سفر به منظور آماده سازی شرایط سفر نوزدهم ماه ژانویه رییس جمهوری چین به آمریکا انجام می‌شود.

رییس جمهوری چین قصد دارد تا در دیدار با اوباما در مورد تنش‌های اقتصادی بین واشنگتن و پکن و هم‌چنین نگرانی در مورد روابط دو کره گفت‌وگو کنند.


 


رادیو کوچه


1285 خورشیدی- روزی که قانون اساسی 1906 امضا‌ شد. در این روز «مظفر‌الدین شاه قاجار» مصوبه قانون اساسی را که با اجرای آن نظام حکومتی ایران «پارلمانی» می‌شد، امضا‌ کرد و ده روز بعد هم درگذشت. این قانون دارای 51 اصل بود که بعدن و چندبار اصلاحیه‌هایی به نام «متمم» بر آن اضافه شد. طرح قانون اساسی سال 1906 میلادی که عنوان آن را در آن زمان «نظام‌نامه» گذارده بودند، در مجلس شورا که اعضای آن نیز به صورت خاص تعیین شده بودند تصویب شده و احتمالن نفوذ خارجی در تدوین آن بی‌تاثیر نبود. طبق استاندارد جهانی، طرح هر قانون اساسی و اصلاحیه‌های آن پس از تصویب در مجمع مربوط باید به رفراندم سراسری گذارده تا ام‌القوانین یک ملت شود.

2006 میلادی- «صدام حسین عبدالمجید تکریتی» ر‌ییس‌جمهوری سابق عراق که پس از حمله‌ی آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۱۳۸۲ (۲۰۰۳) مقام خود را از دست داد، در ۲۲ آذر ۱۳۸۲ (۱۳ دسامبر ۲۰۰۳) توسط نیروهای آمریکایی دستگیر شد. وی را در دادگاه ویژه‌ی جرایم سران عراق که توسط دولت موقت عراق تشکیل شد، محاکمه در چنین روزی در بغداد به دار آویخته شد.

1947 میلادی- «آلفرد نورث وایتهد» (Alfred North Whitehead)، ریاضی‏دان و فیلسوف انگلیسی در این روز درگذشت. وی پس از طی تحصیلات خود، به تدریس فلسفه و ریاضی در دانش‌گاه‏های انگلستان و آمریکا مشغول شد و کتاب‏هایى درباره ریاضیات نگاشت. وایتهد برخلاف سال‏های جوانی که بیش‌تر به ریاضی تمایل داشت، در سنین پایانی عمر خود به فلسفه روی آورد و به آن پرداخت. از وایتهد آثاری بر جای مانده که «اصول نسبیت»، «دین در دست ساختمان»، «فرایند و واقعیت» و «سرگذشت اندیشه‏ها» از آن جمله است. با این حال زبان و نوشتار وایتهد جنبه فنی و پیچیده دارد و همین امر باعث شده است که اغلب افکار و اندیشه‏های او گنگ و نامفهوم باشد.

1287خورشیدی- «شیخ فضل‌اله نوری»، از منتقدان انقلاب مشروطه ایران، مورد حمله حامیان مشروطیت قرار گرفت و مجروح شد. ‌وی به حمایت و هم‌راهی از «محمد‌علی شاه» شهرت داشت. او پس از خلع محمدعلی شاه از سلطنت، در میدان توپ‌خانه به دست مشروطه‌خواهان ایرانی به دار آویخته شد.

1120میلادی- «فریدون» شاه شروانشاه (‌شاه منطقه‌ای در قفقاز جنوبی که استالین آن را جمهوری آذربایجان نام نهاد) در جنگ با گرجستانی‌ها کشته شد و پسرش «منوچهر» برجای او نشست. این خاندان که از سوی دولت ساسانیان به حکومت قفقاز جنوبی منصوب شده بودند پس از فروپاشی امپراتوری ساسانی ایران، با حفظ زبان پارسی و دین زرتشتی به حکومت خود بر آن منطقه (از قرن سوم میلادی ـ دوران اردشیر پاپکان تا سال 1538) ادامه داده بودند که مورخان از آنان به عنوان دودمان شروانشاهیان (شیروانشاهیان) یادکرده‌اند. این دودمان اواخر قرن هفتم میلادی هنگامی که قلمرو خودرا معرض حمله یک فرمانده نظامی عرب دید با او و به همین‌گونه قرن‌ها بعد با مغول و تیموریان سازش کرد. ولی در برابر حملات «شیخ جنید» و «شیخ حیدر» پدر بزرگ و پدر «شاه اسماعیل صفوی» مقاومت کرد که هر دو در جنگ کشته شدند. شاه اسماعیل در سال 1501 به انتقام خون پدر بزرگ و پدر، «باکو» پایتخت شروانشاهان را تصرف و کاخ و گورستان سلطنتی آن‌جا را ویران ساخت. «خاقانی» و «نظامی» از شعرای معروف دوران شروانشاهیان هستند. پایتخت شروانشاهیان نخست «شماخی» بود که آن را به «باکو» منتقل کرده بودند.

1905 میلادی- تزار «نیکلای دوم» امپراتور روسیه برای سرکوب کردن تظاهرات 150 هزار نفری مسکو که 23 روز ادامه داشت، در چنین روزی دستور داد که تظاهر‌کنندگان را زیر آتش توپ قراردهند. در این تیر‌اندازی بیش از ده هزار تن کشته شدند. تظاهرات در طول سال 1905 در بیش‌تر شهرهای روسیه جریان داشت که تظاهرات مسکو در ماه دسامبر وسیع‌تر از همه بود و تظاهر‌کنندگان که به کمبود و گرانی مایحتاج زندگی، وجود فساد اداری و نیز نبود آزادی اعتراض داشتند خیابان‌های مسکو را بسته بودند.


 


آن‌چه در این بخش می‌آیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

سحر مفخم

منبع: مدرسه فمینیستی

حکایت فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی این دو زن جوان که قرار است با اجرای حکمشان در زندان قم به بند کشیده شوند، به راستی حکایت بی‌پناهی و مظلومیت مدافعان حقوق برابر است که در مطلب حاضر سعی می‌شود، از لابه‌لای آن‌چه مکتوب شده، به نمایش گذارده شود.

روند احکام زندان فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی چگونه بود؟

مریم بیدگلی و فاطمه مسجدی دو تن از فعالان حقوق زنان و از اعضای کمپین یک میلیون امضا در قم هستند که طی تماس دادگاه انقلاب این شهر با آن‌ها، می‌بایست روز شنبه خود را به زندان این شهر معرفی کنند این در حالی است که آن‌ها در چند روز گذشته از طریق وکلایشان از ارسال پرونده شان به دایره اجرای احکام مطلع شده بودند.

این دو فعال حقوق زنان در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی در قم دستگیر و پس از دو هفته با صدور قرار وثیقه ۲۰ میلیونی برای هر یک، از زندان آزاد شدند. پس از آن در روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ دادگاه بدوی برگزار شد که اتهام آن‌ها تبلیغ علیه نظام و فعالیت به نفع گروه فمینیستی علیه نظام (کمپین) عنوان شده بود. در نهایت به موجب حکم دادگاه بدوی هر یک به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. علاوه بر آن فاطمه مسجدی به دو میلیون ریال جزای نقدی و مریم بیدگلی به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شدند.

در رای صادر شده توسط شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم، فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین و جمع آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان به عنوان تبلیغ علیه‌نظام قلمداد شده

در روز ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان جنبش زنان در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم برگزار شد و گمان می‌رفت حکم این دو فعال کمپین یک میلیون نیز مانند دیگر فعالان کمپین که همگی یا در دادگاه بدوی و یا در دادگاه تجدید‌نظر تبرئه شده اند، شکسته شود و در نهایت تبرئه گردند و یا حداقل حکم یک سال حبس این دو نفر نیز به حبس تعلیقی تغییر یابد، اما دادگاه تجدید نظر آن‌ها را تبرئه نکرد و طبق حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر در خصوص پرونده این دو فعال جنبش زنان، دادگاه دفاعیات آنان را وارد ندانست و تنها به دلیل فقدان سابقه کیفری، حکم یک سال حبس تعزیری آنان را به 6 ماه حبس تعزیری تقلیل داد و تغییری نیز در میزان جزای نقدی آن دو نیز داده نشده است.

در رای صادر شده توسط شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم، فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین و جمع آوری امضا برای کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان به عنوان تبلیغ علیه‌نظام قلمداد شده و امضای بیانیه در مورد فاقد صلاحیت دانستن جمهوری اسلامی در کسب کرسی گروه منطقه‌ای آسیا در کمیسیون مقام زن سازمان ملل نیز از موارد مورد توجه در صدور حکم تجدید نظر بوده است. اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم در رای دادگاه (که در بیانیه کمپین بین‌المللی حقوق بشر ذکر شده) چنین آمده است: «با تعیین وقت رسیدگی و دعوت از آنان و استماع دفاعیات با عنایت به محتویات پرونده و مستندات دادگاه و فعالیت‌های گسترده آنان در راستای اهداف گروه کمپین و ارسال نامه به امضا آنان و تعدادی از اعضای کمپین که از وضعیت حقوق بشر در ایران شکایت نموده و جمهوری اسلامی ایران را برای نامزدی کسب کرسی گروه منطقه ای آسیا در کمیسیون مقام زن فاقد صلاحیت دانسته و حضور ایران در ان کمیسیون را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی دانسته و مصاحبه مریم بیدگلی با سایت جرس که در آن به نشر اکاذیب برعلیه نظام پرداخته، امضا بیانیه ۶۰۰ نفر از فعالان جنبش زنان به مناسبت ۲۲ خرداد و همچنین ای میل ارسالی از سوی خانم بیدگلی به مسجدی و (شادی) ‌صدر که حاکی از فعالیت تشکیلاتی آنان و انتشار خبر دستگیری آنان ( درصورت دستگیری) به سایت‌ها و خبرگزاری‌ها و تدابیر لازم جهت اقدامات حقوقی و…. عدم اقامه دلیل موجه و مستدل از سوی تجدید نظرخواهها تا نقض دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید و از نظر شکلی و رعایت تشریفات دادرسی نیز ایراد موثری به نظر نمی‌رسد لذا تجدیدنظر‌خواهی را غیر وارد تشخیص النهایه به لحاظ فقد سابقه کیفری دادگاه آنان را مستحق تخفیف دانسته مستندن به تبصره ۲ ماده ۲۲ قانون اصلاحی تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب و بند الف ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن رد تجدید‌نظر خواهی و تقلیل حبس هر یک از آنان به شش ماه و جزای نقدی به دو میلیون و یک میلیون ریال دادنامه تجدید نظر خواسته را تایید می‌نماید و رای صادر قطعی است.».

مگر فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی چه می‌گویند و چه می‌خواهند؟

تاکنون، همه اعضای کمپین یک میلیون امضا‌ که طی این مدت 4 سال به اتهام عضویت در کمپین و جمع آوری امضا‌ بازداشت یا دادگاهی شده بودند، در همان دادگاه بدوی تبرئه شده و یا حداکثر در دادگاه تجدید نظر از آنان رفع اتهام شده است و تاکنون هیچ محکومیتی برای هیج یک از اعضای کمپین با این اتهام در نهایت به مورد اجرا درنیامده است. اما در این میان فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان کمپین یک میلیون امضا‌ بوده‌اند که برای اولین بار قرار است روز شنبه برای اجرای حکم به زندان برده شوند. این دو تن از همان اوایل شروع به کار کمپین یک میلیون امضا‌ به این کمپین پیوستند و در شهرستان قم تلاش کردند تا نه تنها در چارچوب های قانونی که در چارچوب های اسلامی برای رفع قوانین تبعیض‌آمیز نسبت به زنان تلاش کنند. این درحالی است که آن‌چه این دو تن برای آن تلاش کرده‌اند شامل قوانینی است که بسیاری از مسوولان نیز بر مشکلات قانونی آن آگاه هستند به طوری که در طول همین 4 سال حتا برخی از این قوانین مورد اشاره کمپین، توسط خود قانون‌گذاران خوش‌بختانه تغییر یافته‌اند، از جمله بحث دیه نابرابر زن و مرد و یا مسئله ارث بری زنان که در طول این سال‌های اخیر توسط مسوولان در برخی از جنبه‌ها تاحدودی تغییر مثبت کرده‌اند. و از همین روست اگر در آینده نیز بقیه قوانین مورد اشاره کمپین و این دو فعال کمپین همان‌طور که فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی آرزویش را داشتند، تغییر کند، آیا زندانی کردن این دو فعال نقطه سیاهی در کارنامه مسوولان نخواهد بود؟ یا بهتر است بپرسم اگر بقیه قوانینی که فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی آرزوی تغییرش را داشتند، مثل دیه و ارث بری تغییراتی کند چه کسی جواب زندان شدن آنان را خواهد پرداخت؟

فاطمه مسجدی را از لابه‌لای ترجمه‌هایش می‌توان شناخت

فاطمه مسجدی را این سال‌ها با ترجمه‌هایش به عنوان مترجمی شناخته‌ایم که مسایل زنان را از زاویه دیدگاه‌های اسلامی مطرح کرده و تلاش کرده تا در حوزه فقه و جنسیت به غنای ادبیات زنان از این زاویه یاری رساند.

فاطمه مسجدی در مقاله‌اش با عنوان «اولویت‌بندی زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی» در اسفند 86 به بررسی چگونگی ورود و مشارکت زنان پرداخته و سپس با بررسی دوره به دوره وضعیت و انتظارات از زنان در طی سی سال گذشته می‌نویسد: «امروز، بعد از سه دهه که زنان در اوایل انقلاب به دلیل فداکاری‌های مادرانه… از خواسته‌هایشان چشم‌پوشی کردند… حال برای درخواست نیازهاشان. یک روز بابت پی‌گیری تلاش‌هاشان در کمپین یک میلیون امضا‌ و جمع‌آوری امضا‌ برای تغییر قوانین تبعیض‌آمیز روانه زندان می‌شوند و روز دیگر با طرح تفکیک جنسیتی از ورود به دانش‌گاه منع می‌شوند. خلاصه آن‌که ساده‌اندیشی است اگر با این تجربه نه چندان اندک، زنان ما پی‌گیر درخواست سی سال پیش خود نباشند… نابخردی است اگر پنداشته شود زنانی که در ابتدای انقلاب از حقوق خود و داشتن فرزند و شوهر چشم‌پوشی کردند بعد از سی سال، به پذیرش قانون جدید خانواده و طرح تفکیک جنسیتی که امروز در مجلس به بحث گذاشته شده، تمکین خواهند کرد. برای مقابله با جلوه‌های پدر سالاری جدید‌، مهم دانستن قانون عادلانه برای تقویت برابری در خانواده که حقوق زن در آن اعمال شده را باید مد نظر قرار داد که این قدرت‌مند‌ترین ابزار برای ثبات جامعه درگیر ماهواره و نابسامانی‌های اجتماعی موجود در آن است.»

فاطمه مسجدی را این سال‌ها با ترجمه‌هایش به عنوان مترجمی شناخته‌ایم که مسایل زنان را از زاویه دیدگاه‌های اسلامی مطرح کرده و تلاش کرده تا در حوزه فقه و جنسیت به غنای ادبیات زنان از این زاویه یاری رساند

اما در تیرماه 1387 فاطمه مسجدی در پژوهشی با عنوان «زن در فقه اسلامی» تلاشی برای ارتقای دانش فقهی فعالان جنبش زنان به بررسی کتابی با همین عنوان می‌پردازد، کتابی که توسط خلیفه حسین‌محمد، فقیه‌الدین عبدالکدیر، لیز مارکوتز نتسیر، مرزوکی وحید گردآوری شده و در سال 2006 منتشر شده است. همان‌طور که فاطمه مسجدی برایمان توضیح می‌دهد، نویسنده در این کتاب موفق شده قوانین دینی را برای فهم عامه مردم قابل درک و بحث و برای عموم مذهبیون علاقمند به حقوق بشر قابل استفاده کند. این کتاب همچنین به تفصیل مسایل زنان در فقه اسلامی را با تفسیر عالمانه و نواندیشانه تبیین و خواننده را با آرای جدید در این زمینه آشنا می‌سازد محققان این کتاب بر‌آنند تا به تحلیل و ارزیابی دقیقی از تبعیض جنسیتی با توجه به تاریخی بودن زمینه‌های آن در قوانین اسلامی بپردازند چرا که معتقدند این قوانین به نسبت شرایط زمانی و مکانی متغیر است.

فاطمه مسجدی هم‌چنین در مرداد 1389 با ترجمه مقاله‌ای از دکتر جمیله عابد با عنوان «علم و زنان مسلمان در قرن‌های 6 تا 13 میلادی» به بررسی نقش زنان مسلمان در تولید علم می‌پردازد و می‌نویسد: «با اطمینان کامل می‌توانیم ادعا کنیم که زنان در این دوره به دنبال دست‌یابی به علوم بودند و آن را در زمینه تعلیم و تربیت و آموزش و دیگر شکل‌های مشاغل تخصصی به‌کار بردند.»

جدای از علوم مذهبی، این مهم کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است که زنان مسلمان سهم با ارزشی در تولید دانش طبیعی و زمینه فعالیت‌های عملی خودشان داشته‌اند. با این حال ما در باره زنان عارف در قلمرو اسلام از مسلمانان اسپانیا تا آسیای مرکزی که در حوزه آموزش و امور اجتماعی فعال بودند، آگاهی‌هایی داریم.

به جز چند جلد دائره المعارف، منابع تاریخی موجود که قادر باشند به پرسش‌های ما در باره فعالیت‌های زنان محقق پاسخ دهند، بسیار ناکافی هستند. چرا که مورخان بیش‌تر تاکیدشان بر شرح حال افراد برجسته بوده است تا شرح دشواری مطالعات شان در مسیر پژوهش‌هایی که منتج به برجسته شدن آن‌ها گردیده است، به ویژه در باره زنان آن دوره‌، چرا که آن‌ها از اواخر دوره عباسی به تدریج از زندگی اجتماعی کنار زده شدند. با این حال، نشانه‌هایی در موضوع فعالیت‌های پژوهشی انجام شده به دست زنان مسلمان فرهیخته در تاریخ اسلام تا قرن 13 میلادی وجود دارد. هدف این مقاله روشن کردن تلاش‌های علمی زنان یاد شده است.»

فاطمه مسجدی در پژوهش اخیر خود که در آذر1389 به مناسبت روز جهانی حقوق بشر توسط سایت مدرسه فمینیستی منتشر شده طی مقاله‌ای با عنوان «بازخوانی مفهوم حقوق بشر» به بررسی کتاب حقوق بشر خوان می‌پردازد این کتاب شامل مجموعه مقالات سیاسی، سخن‌رانی‌ها و اسناد مربوط به حقوق بشر از دوره باستان تا عصر حاضر است او می‌نویسد :«مسئله‌ی حقوق بشر پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم مورد توجه قرار گرفت و به مسئله چیستی حقوق اساسی انسان‌ها پرداخت؟ اولین منابعی که در تاریخ به موضوع حقوق بشر پرداخته‌اند، منابع مذهبی‌اند. وجود منابع مذهبی، حقوق بشر را از زاویه‌ی سکولار غربی به چالش کشانده است. آزادی خواهان و سوسیالیست‌ها متقابلن مدعی‌اند که مفهوم حقوق بشر یک واژه‌ی کاملن سکولار است و ربطی به وحی الهی ندارد. آزاد‌اندیشان تاکید بر مسئله‌ی حق مالکیت خصوصی، برابری انسان‌ها و آزادی سیاسی دارند. سوسیالیست‌ها، یا متفکران مترقی، اصرار بر برابری اقتصادی، به عنوان پیش‌شرط آزادی سیاسی و برابری در مقابل قانون دارند. اگرچه این نظریات هم‌راه با جنبش‌های جدید اجتماعی، مسایل دیگری چون حقوق زنان، و حقوق گروه‌های جنسی و نژادی مختلف را به وجود آورد اما اثبات نظریه‌ی جهانی بودن حقوق بشر را دچار پیچیدگی کرد. کتاب حاضر نشان می‌دهد که چگونه نگاه به مسئله‌ی حقوق بشر در طول تاریخ، توسط مهم‌ترین هواخواهان شان بیان شده و چگونه این نگاه‌ها در اسناد مهم قانونی به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند».

همین چند پژوهش نشان می‌دهد که فاطمه مسجدی، تا چه میزان تلاش داشته تا در چارچوب‌های قانونی برای جامعه و هم‌وطنانش و البته هم‌جنسان‌اش قدمی بردارد. و با همه این توصیفات آیا او مستحق زندان است؟

و با آرزوهای مریم بیدگلی از میانه درد و دل‌هایش می‌توان هم‌راهی کرد

و اما دغدغه‌های انسانی مریم بیدگلی را که به هم‌راه فاطمه مسجدی در زمینه حقوق زنان و توان‌مندسازی زنان آسیب دیده در شهر قم فعالیت می‌کرد، می‌توان از لابه‌لای مصاحبه‌اش (حکایت دو زن جوان که در سکوت خبری مبارزه کردند و هزینه دادند) لمس کرد.

مریم بیدگلی در این مصاحبه می‌گوید: «من تنها به دنبال شنیده شدن صدای این دردهایی که خودم و خانواده‌ام کشیده‌ایم هستم تا حداقل بگوییم که تاکنون خارج از چهارچوب قانونی کاری نکرده‌ایم.» او سپس می‌افزاید: «ما به خاطر ارتباط گرفتن کمپین با برخی از علما در قم شدیدن مورد شماتت قرار گرفته بودیم‌. ولی واقعیت این بود که کمپین یک میلیون امضا و پرداختن به حقوق انسانی زنان حالا دیگر به شهر قم آمده بود» او می‌گوید: «کمپین زنان در چار چوب قانون عمل می‌کرد و هنوز در همه‌ی شهر ها کمپین فعالیت می‌کند و همه‌ی اعضایی که دستگیر شده بودند هم تبرئه شده‌اند اما روی ما در قم فشار خاصی وجود دارد که آزار می‌دهد.»

مریم بیدگلی اما آرزو می‌کند: «کاش قوه قصاییه و کسانی که در پرونده ما دست دارند بدانند که ما هم دغدغه رعایت حقوق انسانی زنان را در کشور داریم و حالا خواستار این هستیم که حقوق خودمان هم رعایت شود…» و در آخر می‌گوید: «آیا این توقع زیادی است که بخواهیم شرایط زنان جوانی که دلشان برای حقوق انسانی زنان دیگر کشور می‌سوزد را درک کنند و رای به تبرئه‌ی ما بدهند؟»

همه این سخنان را مریم بیدگلی می‌گوید، دختری 35 ساله که از دانش‌گاه قم لیسانس علوم سیاسی گرفته است و از سال 1379 دبیر خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مرکز قم و از سال 1377 تا 1379 عضو واحد اطلاع‌رسانی دفتر مطالعات و تحقیقات زنان وابسته به مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران و سال‌هایی نیز در فرهنگستان علوم اسلامی دفتر قم پژوهش‌گر و مدتی نیز دبیر پاره وقت آموزش و پرورش بوده است.

مریم بیدگلی در زمینه آموزش‌گری نیز در شهر قم تلاش‌های بسیاری کرده است از جمله او از سال 1384 تا 88 آموزش‌گر پیش‌گیری از آسیب‌های اجتماعی در سازمان‌های غیر‌دولتی، آموزش و پرورش و ستاد مبارزه با مواد مخدر و از سال 1385 تا 1388 تسهیل‌گر پیش‌گیری از اعتیاد با تاکید بر پیش‌گیری از ایدز و هپاتیت در جوامع محلی و نیز مدیر عامل و عضو هیت مدیره موسسه غیر‌دولتی «کانون فرهنگی اجتماعی زنان استان قم» و همین‌طور عضو شورای عالی زنان جمعیت هلال احمر قم و عضو هیت نظارت بر سازمان‌های غیر‌دولتی استان قم و… بوده است. فعالیت‌های او حتا سبب شده که در سال 1383 بانوی توان‌مند نمونه استان از طرف استان‌داری قم شناخته شود و در سال 1383 برگزیده جشن‌واره نخبگان علمی دینی فرهنگی از سوی شورای شهر قم شود. مریم بیدگلی هم‌چنین در سال 1378 نماینده فرمان‌دار قم در شعبه اخذ رای ششمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بوده است.

پژوهش‌ها و مطالب مریم بیدگلی نیز فراوان است از جمله:

مقاله‌های «صفات زنان عارف» و «مهارت‌های کسب آرامش و ایجاد سلامت روانی» مجله گنجینه. شماره‌های 71و 74. مرکز پژوهش‌های صدا و سیما.1387

«زن لاهوتی در اندیشه امام محمد غزالی»،سمینار بین‌المللی زن در تاریخ اسلام . یزد 1386

«سازمان‌های غیردولتی، مشارکت مردمی، توسعه پای‌دار»،کمیسیون بانوان استان‌داری قم. 1380

ویراستار کتاب «روش تجزیه و تحلیل پدیده‌های سیاسی» انتشارات نصر، قم.1379

«بررسی مسایل زنان ایران در مطبوعات ایران»، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان قم. 1378و1379

«پیمایش ملی ارزش‌ها و نگرش‌ها در ایران» دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور.1379

«شناخت انتظارات مردم ایران ازمسوولین» موسسه مطالعات اجتماعی پیمایش روز . 1378

«بررسی چهره زن در روزنامه زن»،مرکز پژوهش‌های صدا و سیما .1378-1377

«بررسی الگوهای لباس زنان مسلمان»، فرهنگستان علوم اسلامی . 1375


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

جام جم

1) با حمایت پارلمان قزاقستان، نظربایف تا 2020 حکومت می‌کند

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894922986

پارلمان قزاقستان از طرح بحث‌برانگیز لغو دو دوره انتخابات ریاست جمهوری آتی در این کشور و ماندن «نورسلطان نظربایف» در مقام  رییس جمهوری تا سال 2020 حمایت کرده است.

پارلمان قزاقستان، که کاملن در دست اعضای حزب حاکم نورسلطان نظربایف است، گفت این پیشنهاد اکنون باید به همه‌پرسی گذاشته شود.

نورسلطان نظربایف از پیش از سقوط اتحاد جماهیر اتحاد شوروی در سال 1991 دبیرکل حزب کمونیست قزاقستان و در واقع حاکم آن بوده است.

2) آلمان عضو شورای امنیت می‌شود

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894920743

آلمان از اول ژانویه 2011 برای دوسال عضو شورای امنیت سازمان ملل می‌شود. آلمان برای کسب عضویت دایم این نهاد تلاش می‌کند. انتخاب اعضای غیر‌دایم شورای امنیت در ماه اکتبر انجام شد و آلمان با کسب آرای بیش از دوسوم اعضای مجمع عمومی، به مدت دو سال به عضویت شورای امنیت درآمد. شورای امنیت دارای 5 عضو دایم و 10 عضو غیردایم است.

کیهان

1) گناه بزرگ فتنه‌گران‌، امیدوار کردن دشمن است

http://www.kayhannews.ir/891009/3.htm#other306

رهبر معظم انقلاب اسلامی بزرگ‌ترین جرم فتنه‌گران در سال 88 را امیدوار‌کردن دشمن دانستند.

حضرت آیت‌اله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم استان گیلان، همت، بصیرت، آگاهی و هوشیاری مستمر را عوامل اصلی پیش‌رفت ملت به سمت قله‌های تعالی دانستند و تاکید کردند: «ملت ایران همان‌گونه که در هشت سال جنگ تحمیلی با ابتکار، فداکاری، شجاعت و حضور در صحنه، بر دشمن غلبه کرد، در هشت ماه جنگ نرم هم با عنایت خداوند متعال از خود مهارتی مثال‌زدنی نشان داد و در نهم دی سال گذشته به برکت یاد حضرت سیدالشهدا‌ علیه السلام و با همت، بصیرت، آگاهی و هوشیاری خود، بساط فتنه‌گران را جمع کرد.»

2) بی‌بی‌سی لانه دیوانه‌های دیوارنویس شده

http://www.kayhannews.ir/891009/2.htm#other206

یک هم‌کار نشریات زنجیره‌ای مقاله آشفته سایت بی‌بی‌سی انگلیسی مبنی بر بی‌اعتقادی مردم ایران به دین و مرجعیت را «نوعی دیوارنویسی از سر بغض و کینه» توصیف کرد.

در پی انتشار مقاله «اکبر گنجی» در شبکه بی‌بی‌سی، «فرید-م» به واکنش علیه این اقدام گنجی پرداخت و نوشت: «بی‌بی‌سی به آقای گنجی عنوان پژوهش‌گر می‌دهد و از قول وی ادعا می‌کند میان ایرانیان و مرجعیت جدایی افتاده است، بی‌آن‌که زحمتی برای اطلاعات و آمار و کدهای تاریخی بکشد.»

رسالت

1) 10روز اول هدف‌مندی یارانه‌ها بدون تورم سپری شد

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49998

وزیر بازرگانی گفت: «هر چند زمان 10 روز برای طرح چنین ادعایی کافی نیست اما به نظر می‌رسد در این مدت کوتاه با کمک مردم، پشتیبانی مسوولان و هم‌راهی بخش خصوصی بدون هیچ‌گونه تورم انتظاری یا شوک قیمتی سپری شد که می‌توان از آن به عنوان حساس‌ترین مرحله از اجرای قانون نام برد.»

2) تشکیل جلسه هیت رییسه مجلس خبرگان رهبری

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=50025

در جلسه بعد‌از‌ظهر دیروز هیت ‌رییسه‎ ‎مجلس خبرگان رهبری پیشنهادهای کمیسیون‌های ‏مجلس خبرگان رهبری مورد بحث و بررسی قرار‏‎ ‎گرفت‎.‎

به گزارش خبرگزاری مهر در این جلسه مقررشد قبل از اجلاس رسمی، جلسه مشترکی بین هیت‎ ‎رییسه، پنج تن از منتخبین خبرگان و روسای کمیسیون‌های اجلاس خبرگان رهبری در دی ماه‏‎ ‎سال جاری، ‏در ساختمان دبیرخانه خبرگان تهران تشکیل شود‎ .‎در این جلسه که در دفتر آیت‌اله «هاشمی رفسنجانی»‎ ‎رییس مجلس خبرگان رهبری تشکیل شد، حضرات ‏آیات «شاهرودی»، «محمد یزدی»، «صادق آملی لاریجانی»‎ ‎و «ابراهیم رییسی» به بیان دیدگاه‌های خویش در ‏خصوص مسایل مطرح شده پرداختند و تاریخ‎ ‎و دستور اجلاس آینده مجلس خبرگان مشخص شد و مقرر ‏گردید، اجلاس رسمی این مجلس در تاریخ‎ 24 ‎و 1389/12/25در تهران برگزار شود‎.

خراسان

1) توافق سوریه و عربستان برای خروج لبنان از دادگاه ترور حریری

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=9&id=461370

روزنامه الاخبار لبنان برخی از محورهای توافق قریب‌الوقوع سوریه و عربستان را فاش کرد و نوشت که لبنان بر اساس این توافق از دادگاه ترور حریری خارج خواهد شد.

به گزارش فارس، روزنامه الاخبار لبنان نوشت که «بشار اسد» ‌رییس‌جمهوری سوریه در تماس با «میشل سلیمان» رییس‌جمهوری لبنان از تماس تلفنی خود با «عبداله بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان سعودی در نیویورک خبر داد.

بر اساس این گزارش، سازش در این زمینه دو محور اساسی دارد و انتظار می‌رود که تا پیش از صدور کیفرخواست دادگاه حریری مورد توافق قرار گیرد. اولین محور این سازش بازنگری لبنان در موضع خود در قبال دادگاه حریری و اتخاذ اقدامات لازم برای خارج شدن از این دادگاه بر اساس تعهدات امنیتی، قضایی و حقوقی و هم‌چنین اقتصادی است.

2) نگرانی‌ها از حذف تدریجی بناهای تاریخی ثبت شده از فهرست آثار ملی کشور

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=9&id=461443

در حالی که باور مردم این است که مسوولان سازمان میراث فرهنگی موظف‌اند پس از ثبت یک اثر در فهرست آثار ملی، اقدامات حفاظتی و مرمتی را روی آن انجام دهند ولی در اغلب مناطق این سازمان به دلیل محدودیت‌های اعتباری قادر به جلب رضایت مالکان و نگه‌داری بناهای با‌ارزش نیست.

«منصور معتمدی» مسوول انجمن دوست داران میراث فرهنگی شهرستان «رامهرمز» در استان خوزستان با اشاره به این که بناهایی مانند خانه «دکتروحید» ( بازمانده دوره قاجار) و عمارت بهبهانی پس از ثبت شدن مورد بی‌توجهی کامل قرار گرفته است می‌گوید: «وقتی به میراث فرهنگی اعتراض می‌کنیم، نبود بودجه کافی یا در اولویت  نبودن آن‌ها را می‌شنویم و این‌گونه بی‌توجهی‌ها به میراث فرهنگی و هویت ملی ایران دل هر فردی را به درد می‌آورد.»

همشهری

1) آتش در قطار

http://www.hamshahri.net/news-124425.aspx

بر اثر وقوع آتش‌سوزی در یک قطار مسافربری در فلسطین اشغالی، 40 مسافر مجروح شدند. به گزارش خبرگزاری شین‌هوا، این قطار مسافربری سه‌شنبه گذشته دچار حریق شد که ماموران امدادگر دقایقی پس از وقوع این حادثه به محل اعزام شدند.

2) لیتوانی ریاست سازمان امنیت و هم‌کاری اروپا را برعهده می‌گیرد

http://www.hamshahri.net/news-124414.aspx

«لیتوانی» از اول ژانویه سال 2011 ریاست دوره‌ای سازمان امنیت و هم‌کاری اروپا را به‌مدت یک سال برعهده می‌گیرد.

این برای نخستین‌بار است که یک کشور در منطقه بالتیک و هم‌چنین عضو اتحادیه اروپا، ریاست این سازمان را برعهده خواهد گرفت. به گزارش ایرنا، ریاست سازمان امنیت و هم‌کاری اروپا در سال 2010میلادی برعهده قزاقستان بود.

دنیای اقتصاد

1) احمدی‌نژاد: «کافی بودن دو فرزند در خانواده، فرمول انقراض یک ملت است»

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=238093

رییس‌جمهوری برخی اظهارات مبنی بر کافی بودن دو فرزند در خانواده را فرمول انقراض یک ملت دانست و گفت: «بسیاری از نخبگان و اندیش‌مندان از خانواده‌های پرجمعیت هستند و تعداد فرزند زیاد و مواجهه آن‌ها با هم موجب رشد استعداد آن‌ها می‌شود.»

به گزارش ایسنا احمدی‌نژاد در جریان سفر استانی به البرز و در جمع مدیران، فرهیختگان و منتخبین این استان گفت: «این بحث دو بچه کافی‌ست، یعنی انقراض نسل. وقتی که 70 سال بگذرد میزان جمعیت پایین می‌آید و این فرمول یعنی انقراض یک ملت نه بقای یک ملت.»

2) بورس در آستانه رکوردشکنی

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=238031

بورس تهران در هفته جاری با رشد 5.2 درصدی شاخص و ثبت رقم 18855 واحد در فاصله 83 واحدی از رکورد تاریخی خود (ثبت شده در روز 17 مهرماه 89) قرار گرفت و به این ترتیب در صورت تداوم روند رشد فعلی، قادر به رکورد شکنی در هفته آینده خواهد بود.


 


خبر / رادیو کوچه

وزارت دفاع آمریکا روز چهارشنبه در اقدامی از لغو روادید سفیر ونزوئلا در واشنگتن خبر داده است. این تصمیم در پی بروز نزاعی دیپلماتیک میان دو کشور بر سر لری پالمر، سفیر منتخب باراک اوباما در کاراکاس پایتخت ونزوئلا اتخاذ شد.

این در حالی است که هوگو چاوز رییس جمهوری ونزوئلا از اظهارات آقای پالمر در‌باره کشورش در سال جاری انتقاد کرده است.

اقدام واشنگتن به معنی اخراج برناردو آلوارز هررا سفیر ونزوئلا از آمریکا است.

مارک تونر سخن‌گوی کاخ سفید در خصوص لغو این روادید اظهار داشت که کاراکس باید خود را در این ماجرا مقصر بشناسد.

او در بیانیه‌ای نوشت: «ما گفته بودیم که وقتی دولت ونزوئلا توافق در ارتباط با نامزد ما، لری پالمر، را باطل کرد، عواقبی برایش خواهد داشت. ما دست به اقدامی مناسب، و متقابل زده‌ایم.»

هوگو چاوز در واکنشی به این عمل عنوان کرد: «آن‌ها هر کاری بخواهند می‌کنند، اما آن مرد (لری پالمر) به عنوان سفیر این‌جا نخواهد آمد. هرکسی که به عنوان سفیر این‌جا می‌آید باید محترمانه رفتار کند. ونزوئلا کشوری است که باید به آن احترام گذاشته شود.»


 


خبر / رادیو کوچه

ششم دی‌ماه، عادل محمد‌حسینی دانش‌جوی دانش‌گاه آزاد قزوین و عضو ستاد میرحسین موسوی، در در پی احضار به دادسرای مستقر در زندان اوین بازداشت و از آن زمان در بند انفرادی ۲-الف سپاه پاسداران به‌سر می‌برد.

به گزارش دانش‌جو نیوز، این دانش‌جو که از جوانان حزب اصلاح‌طلب جبهه مشارکت ایران اسلامی است در وضعیت نامناسب جسمانی به‌سر می‌برد. عادل محمد‌حسینی از زمان بازداشت تا‌کنون هیچ تماسی با خانواده خود نداشته و از دلیل یا دلایل بازداشتش گزارشی ارایه نشده است.

گفتنی است نیروهای امنیتی شام‌گاه پنج‌شنبه دوم دی ماه با مراجعه به منزل وی نسبت به تفتیش و ضبط کامپیوتر و وسایل شخصی‌اش نیز اقدام کرده بودند.


 


مهم‌ترین عنوان‌های رسانه‌های امروز مالزی:

خبرگزاری برناما

  • در جاکارتا، تیم ملی فوتبال مالزی قهرمان جام سوزوکی شد.
  • فعالیت‌های ژاپن در پروژه آب‌رسانی برای ویتنام.
  • نجیب روز جمعه را تعطیل رسمی در مالزی اعلام کرد.
  • معاون نخست وزیر از فوتبالیست‌های کشور تقدیر کرد.
  • شرکت Arianespace امسال 6 موشک را با موفقیت به فضا فرستاد.
  • تاجر‌های استرالیایی به شرکت‌ها آموزش می‌دهند تا دفتر‌های خود را در کوالالامپور بگشایند.
  • پایانه گسترش یافته فرودگاه بین‌المللی کتاه کینابالو به طور کامل تا آخر ژانویه به بهره‌برداری می‌رسد.
  • شرکت FAMA در نظر دارد در سال آینده 700 میلیون رینگیت فروش داشته باشد.
  • از ماه آینده پژو 308 وارد بازار مالزی می‌شود.
  • نوکیا بزرگ‌ترین شرکت در بازار گوشی‌های تلفن هم‌راه در هند.
  • تشکیل پلیس توریستی برای تامین امنیت دانش‌جویان چینی در جنوب فیلیپین.
  • هند می‌خواهد 30 ماه واره برای رصد زمین به فضا پرتاب کند.
  • پوتین ابزار امیدواری کرد که دولت تا پیش از انتخابات تغییر نکند.

روزنامه استار

  • مالزی با اقتدار جام سوزوکی را برای اولین‌بار بالای سر برد.
  • پیراهن ورزشی آبی‌رنگ برای مالزی خوش‌شانس بوده است.
  • موضوع لغو کامل ممنوعیت استفاده از آرم یک مالزی در سلانگور در جلسه آینده شورا به بحث گذاشته خواهد شد.
  • وزارت تجارت داخلی به خرده فروشان کمک می‌کند تا روغن خوراک‌پزی را به راحتی تهیه کنند.
  • تا سال 2012 تمام جمعیت مالزی باسواد خواهند بود.
  • هیچ کمپین تبلیغاتی تا 22 ژانویه اجازه فعالیت برای انتخابات تنانگ را نخواهد داشت.
  • یک مربی یوگا که 3 دختر را به بردگی جنسی کشانده بود دستگیر شد.
  • ایست‌گاه LRT سری رامپای پس از 14 سال به بهره‌برداری رسید.
  • از تولید‌کنندگان خواسته شد تا با محصولات چینی رقابت کنند.
  • در سال 2010، باند‌های غیر‌قانونی قمار بازی 1.4 میلیارد رینگیت از دست داده‌اند.
  • یک مرد 101 ساله هم‌چنان به دنبال شریک زندگی برای خود می‌گردد.
  • هواپیمایی‌ها سفر‌های خود را از پنانگ به چنی لغو کردند.
  • پنج نفر به اتهام طراحی حمله به روزنامه دانمارکی دستگیر شدند.
  • آمریکا ویزای سفیر ونزوئلا را لغو کرد.
  • پوتین از اقدامات و مذاکرات هسته‌ای با آمریکا ابراز رضایت کرد.
  • پیش از سال نو برلوسکونی قول تمیز کردن شهر Naples را داد.

روزنامه نیو استریت تایم

  • در یک تصادف رانندگی در بزرگ راه شرقی – غربی، یک زوج کشته و دو دختر آن‌ها زخمی شدند.
  • فشارها برای توقف استفاده از سیگار در اروپا بیش‌تر شد.
  • ارزش رینگیت در سالی که گذشت به بالا‌ترین بهای خود از سال 1973 رسید.

روزنامه مالایی میل

  • پلیس آمادگی خود را برای تاکتیک‌های ضد تروریستی بیش‌تر می‌کند.
  • محققان دانش‌گاه USM خودروی بدون سرنشینی ساختند که تنها 4 کیلوگرم وزن دارد.
  • به خاطر اقدامات پلیس، باندهای قمار بازی در کلانگ ولی 8 میلیارد رینگیت در سالی که گذشت ضرر کردند.

 


این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمی‌کند.

منبع: تفاوت

سردار پاسدار «درویش شریفی» روز تاسوعا در شهرستان «لامرد» فارس به‌طرز مرموزی به قتل رسید. قتل او از طرف حکومت تصادف رانندگی اعلام شد و خانواده‌اش حاضر نیستند در این باره دهان باز کنند زیرا تهدید به واکنش حکومتی شده‌اند. این قتل در ارتباط است با سفر اخیر امیر قطر به ایران و گفت‌وگو محرمانه وی با علی خامنه‌ای بر سر دادگاه ترور «رفیق حریری» نخست وزیر اسبق لبنان. سردار شریفی در ترور حریری دست داشت و حدس زده می‌شود که امیر قطر در دیدار خود با خامنه‌ای از وی خواسته بود تا وی را بی‌سر و صدا تحویل دادگاهی بدهد که درباره این ترور در جریان است.

خامنه‌ای حکم این دادگاه را پیشاپیش رد کرد، اما به فاصله چند روز «شریفی» که برای دیدار خانواده‌اش به «لامرد» رفته بود کشته شد و تا از صورت جلسه دادگاه حریری حذف شود.

حکومت از آن وحشت داشت که شریفی یا خود از ایران گریخته و درباره ترور حریری سخن بگوید و یا در ایران ربوده شده و برای همین اعتراف به خارج از کشور منتقل شود.

سردار شریفی از پاسداران سپاه قدس بود و در عملیات خارج از کشور نقش فعال داشت. به‌دلیل شرکت در عملیات انفجار «خبر» عربستان دست داشت و در سفر حج امسال در فرودگاه جده شناسایی و بازداشت و باز‌جویی شده بود. وی تسلط کامل به زبان عربی داشت وحوزه فعالیتش کشورهای عربی و به‌ویژه لبنان بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته