شهره شعشعانی / رادیو کوچه
ghesseha@koochehmail.com
«ریموند کارور» نویسنده و شاعر آمریکایی، در 25می 1938 در اورگون به دنیا آمد و در 2 اگوست 1988 درگذشت. شکوفایی کارور در نوشتن، همزمان با سفرش برای زندگی در خانه مادر همسرش در «پارادایز» کالیفرنیا همراه بود. در آنجا به کلاسهای درس نویسندگی «جان گاردنر» رفت و از او نه تنها به عنوان استاد، بلکه به عنوان چهرهای الهامبخش در زندگی و هنرش بهرهی فراوان برد.
کارور در دهه 60 با خانوادهاش در ساکرامنتو زندگی کرد و در این مدت روزها به کلاسهای کالج ساکرامنتو و کارگاههای هنری دنیس اشمیتز میرفت و شبها در بیمارستان محلی به کار کشیک شبانه اشتغال داشت. کارور با اشمیتز به زودی روابط دوستانه نزدیکی برقرار کرد، تا آنجا که نخستین کتاب شعر خود «نزدیک کلامات» (Near Klamath) را با راهنماییهای اشمیتز سرود و به چاپ رسید.
در سالهای اشتغال به کارهای گوناگونی که فقط برای امرار معاش به آنها تن میداد تا فرزندانش را بزرگ کند، به الکل رو آورد، در حالی که میکوشید از فرصتهای اندک باقی مانده برای نوشتن استفاده کند. در پاییز 1973 همراه جان شیور به تدریس در کارگاه «نویسندگان آیووا» پرداخت، هرچند به گفته خودش در این زمان بیشتر مینوشیدند، کمتر تدریس میکردند و تقریبن اصلن نمینوشتند. او و شیور هر دو از سبکگراهای مهم در داستان کوتاه به شمار میآیند. کارور با آثاری محکم و واقعی در دورهای خاص به داستان کوتاه تحول و انسجام تازهای بخشید، به گونهای که تاثیرش به تقریب بر همه نویسندگان آمریکایی نسل بعد از خود آگاهانه یا غیرآگاهانه مشاهده میشود.
شیوهای که کارور برای خلق داستانهایش به کار بست به رغم سادگی و خوشخوانی قصههایش، پیچیده و درونی است. داستانهای او در عین بیتکلفی مفرط خواننده را با احساسی عمیق از تنهایی رها میکنند.
معروفترین مجموعههای داستان کوتاه کارورعبارتند از: «وقتی از عشق صحبت میکنیم از چه چیزی صحبت میکنیم» 1981، «کلیسای جامع» 1983 و «فیل» 1988 .آثار کارور تاکنون الهامبخش هنرمندان زیادی بر روی صحنه و در عرصه موسیقی بوده است.
از ترکیب نه داستان کوتاه او در سال 1993 «رابرت آلتمن» سینماگر صاحبنام آمریکایی فیلم، راههای میانبر «شورت کاتز» (Short Cuts) را ساخت.
«صحبت جدی» از مجموعه «کلیسای جامع و چند داستان دیگر» ترجمه «فرزانه طاهری» انتخاب شده است.
موسیقی متن:
Bach – Violin sonata no. 1 in G minor BWV 1001, piano transcription
Nat King Cole – The Christmas Song
مصطفا خلجی/ رادیو کوچه
mostafa.k@koochehmail.com
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
هفته گذشته، 27 آذر سالروز درگذشت مولوی، بود که «روز عرس» نامیده میشود. این نامگذاری از این رو صورت گرفته که بیانکنندهی «وصال جاودانه مولوی با معشوقش» است.
مراسم روز عرس همه ساله از اول تا هفدهم دسامبر در شهر قونیه و در بارگاه مولانا برگزار میشود و هزاران علاقهمند از سراسر جهان به این شهر سفر میکنند. مولانا از شهرتی جهانی برخوردار است، به شکلی که دیدگاهها و نظرات و اشعار او زمزمه اغلب افراد و علاقهمندان به شعر پارسی شده است.
غرب و شرق نسبت به این عقاید و ابیات واکنش نشان داده و هر یک برداشتهایی از آن دارند. دکتر لوییس، مولویشناس میگوید: «در نگاه به مولانا سه گفتمان در غرب جریان دارد. یک گفتمان دانشگاهی است و بزرگان آنها نیکلسون و آن ماری شیمل هستند، وقتی آثار آنها را میخوانیم، میبینیم آکادمیک هستند. گفتمان دوم، گفتمان خانقاهی است. آمریکاییها و اروپاییهایی نحلههایی را تشکیل دادهاند، و به زعم خود میپندارند که طرفداران مولانا و پیروان او هستند، حال آنکه اینگونه نیست. گفتمان سوم، گفتمان تجاری است که بهخصوص در آمریکا شیوع پیدا کرده است و مولانا را برای کسب درآمد میخواهند. بنابراین با استفاده از شعرهای مولانا آثاری خلق میکنند که ذائقه جوانان آمریکایی بپسندد.»
مولانا جلالالدین محمد بلخی در 5 جمادی الاخر سال 672 وفات یافت.
راهاندازی جایزهای به نام «فردوسی»
این هفته «محمدعلی اسلامی ندوشن» از راهاندازی جایزهای بهنام «ابوالقاسم فردوسی» خبر داد.
این نویسنده و پژوهشگر پیشکسوت در اینباره به ایسنا، گفت: «جایزهی فردوسی در دایرهی اهداف «ایرانسرای فردوسی» و در جهت پاسداشت زبان و فرهنگ و ادب فارسی پایهگذاری میشود.» او در ادامه موضوع این جایزه را ارجگذاری به این موارد عنوان کرد: «کتاب یا کتابهای برجستهای که در کمک به شناخت تاریخ و تمدن ایران تالیف شده، نمایش یا فیلمی که در همین زمینه پدید آمده، بهترین اثر سال به صورت داستان، و کودک یا نوجوان زیر 14 سالی که هزار بیت از «شاهنامه» را در حفظ داشته باشد.
اسلامی ندوشن سپس با بیان اینکه تشخیص و انتخاب بر عهدهی هیت داوران خواهد بود، گفت: «یک هیت اجرایی نیز بر این برنامه نظارت خواهد داشت. همچنین گرچه این جایزه صرفن جنبهی اعتباری و افتخاری دارد، با این حال، هدیهای شایسته بهصورت نمادین به برندگان اهدا میشود.»
از سوی دیگر، قرار است جایزهای دیگر به نام «جایزهی جهانی فردوسی» به ابتکار ایران و با همکاری سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) برگزار شود. هدف از برگزاری این جایزه، ارزیابی فعالیت آرشیوها، کتابخانهها و نهادهای نگهدارندهی آثار مکتوب حوزهی تمدنی ایران و اسلام در زمینهی اطلاعرسانی و نگهداری این آثار اعلام شده است.
لغو بزرگداشت حافظ موسوی
این هفته مراسم بزرگداشت «حافظ موسوی» بهدلیل انتقال موسسهی کارنامه به مکان جدید و نیز پارهای تغییرات به زمان و مکان دیگری موکول شد.
حافظ موسوی متولد ۱۵ اسفند ۱۳۳۳ شاعر و از اعضای کانون نویسندگان ایران است. وی مدتی دبیر هیت تحریریه مجله کارنامه بود و اکنون به همراه «شمس لنگرودی»، «شهاب مقربین» مدیر انتشارات آهنگ دیگر است. مجموعه شعر «دستی به شیشههای مه گرفته دنیا» سروده این شاعر برنده جایزه گردون شده است. «سطرهای پنهانی»، «شعرهای جمهوری»، «زن، تاریکی، کلمات»، «خردهریز خاطرهها» و «شعرهای خاورمیانه»، عناوین دیگر کتابهای این شاعر است.
انتشار تازهترین دفتر شعر سیدعلیصالحی
«ما نباید بمیریم، رویاها بیمادر میشوند.» نام آخرین مجموعه شعر «سیدعلی صالحی» است که این هفته توسط انتشارات نگاه منتشر شد. این مجموعه شعر قرار است از امروز در سراسر ایران توزیع شود.
سیدعلی صالحی در گفتوگو با ایلنا گفت: «معطل ماندن این کتاب در مسیر مجوز، باعث شده یادم برود کلن چند صفحه است، اما این کتاب، شامل شعرهایی است که بعد از دفتر «انیس… آخر همین هفته میآید» سروده شدهاند.»
صالحی گفت: «پیش از این دفتر، مجموعه شعر ـ ردپای برف ـ ازسوی ناشر به ارشاد سپرده شده، اما هنوز از پروانه چاپ و نشر و مجوزات لازمه ازسوی دایره کتاب ارشاد خبری نشده است. البته که حوصله ما زیاد است و این گیر و گرفتها ما را از ادامه خلاقیت نومید نخواهد کرد. بالاخره این مجموعه شعر نیز اجازه خواهد گرفت.»
مجموعه اشعار صالحی (کل دیوان ـ جلد اول ـ هزار صفحه) هم به تازگی از سوی انتشارات نگاه به چاپ چهارم رسیده است و به بازار کتاب آمده است.
واهه آرمن و شعر ارمنی
«واهه آرمن»، شاعر و مترجم، گزیدهای از اشعار 13 شاعر ارمنستان را به فارسی برگردانده است. آرمن در گفتوگو با ایلنا گفت: «نام این گزیده اشعار، «سطر اول را نمینویسم» شامل شعرهایی کوتاه از 13 شاعر ارمنستان است.»
وی در توضیحاتی دربارهی شعر ارمنستان افزود: «در ارمنستان بیش از 90درصد افراد شعر آزاد مینویسند، شعری فارغ از قیدوبندهای شعر کلاسیک. مضامین و بسترهای فکری در آنجا بیشتر اجتماعی است و نیز شاعران طبیعتگرا شمار قابل توجهی دارند. اما به نظر میرسد طبیعتگرایی نوعی پاسخ و واکنش به چهرهی عبوس و جدی و صنعتیشدهی زندگی مدرن است.»
آرمن گفت: «البته دلیل دیگر این طبیعتگرایی این است که ارمنستان به لحاظ جغرافیایی کشوری بسیار زیبا است. چشماندازهای کوهستانهای این کشور بسیار غریب است. به ناچار، چنین طبیعتی مایهی الهام شاعران خواهد بود.»
آرمن گفت: «شاعران در ارمنستان دربارهی عشق و مسایل سیاسی به راحت حرفشان را میزنند. در آنجا محدودیتی دربارهی چاپ شعر وجود ندارد. اگر نشریات و مجلات آنجا را ورق بزنید از شاعران ایران، ترکیه و حتا آذربایجان که ارمنستان با آن مشکلات سیاسی دارد، اشعار زیادی خواهید دید. من ماههاست کتابی را وزارت ارشاد فرستادهام و متاسفانه پاسخ سرراستی نگرفتهام، اما در ارمنستان مدت زمان چاپ یک کتاب کمتر از یک ماه است.»
نخستین دفتر شعر واهه آرمن، «به سوی آغاز» و به زبان ارمنی بود. دفتر شعر دوم این شاعر نیز به زیان ارمنی چاپ شد. «جیغ»، دفتر شعر بعدی آرمن، در نشر مشکی به زبان فارسی چاپ شد: «بالهایش را کنار شعرم جا گذاشت و رفت». همچنین، موسسهی آهنگ دیگر دفتری به نام «پس از عبور درناها» از این شاعر منتشر کرد.
شب «اینگهبورگ باخمن»
و آخرین خبر اینکه شامگاه دوشنبه، 29 آذر، یکی دیگر از شبهای بخارا که به اینگهبورگ باخمن – شاعر اتریشی – اختصاص داشت، با همکاری انجمن فرهنگی اتریش در محل این انجمن برگزار شد.
اینگبورگ باخمن 1926 در کلاگنفورت (کرنتن اتریش) بهدنیا آمد. بعدها در داستانی از زندگی خود که به سال 1961 با عنوان «جوانی در شهری از اتریش» منتشر شد، ورود قوای نظامی هیتلر به اتریش و آغاز جنگ جهانی دوم را توصیف میکند و این جنگ را پایان دوره کودکی و بروز «هراس از مرگ» مینامد. باخمان سیزدهساله بود که جنگ را به چشمان خویش دید. به این ترتیب این هراس بدل به هراس از جهان و نیز موضوع اصلی آثار باخمان شد.
رنج، اعتراف و رهایی مهمترین ویژگیهای شعر باخمان است. حتا باخمان اعتقاد دارد: «شعر جنبشی از سر رنج است.» ولی این تجربه رنج نیاز به عشق دارد و باخمان درباره عشق میگوید: «عشق هنری است که به نظر من هر کسی را یارای پرداختن به آن نیست.»
«علی عبداللهی» پیشتر در کتاب «عاشقانههای آلمانی» چند شعر از این شاعر آلمانیزبان را برای شعردوستان فارسیزبان ترجمه کرده است:
فتحیست عشق را
فتحیست عشق را و مرگ را،
زمان را و زمان از پس آن را نیز.
ما را فتحی نیست.
تنها فرو افتادن ستارگان گرداگردمان.
سوسو و سکوت.
اما ترانه غنوده بر غبار،
از آن پس
برخواهدمان کشید، به فراز
اما من
اما من تنها غنودهام
در پناهگاه یخین بسیار زخمها.
برف هنوز
چشمانم را فرو نبسته است.
مردگان، گرده بر گردهام
به هزاران زبان خموش.
هیچکسم دوست نمیدارد و
از برای من فانوسی تکان نداده است.
بهنام/ رادیو کوچه
behnanm@koochehmail.com
به گزارش کافه سینما در روزهای گذشته خبر حضور ارژنگ امیرفضلی در قسمت سوم اخراجیها در رسانههای مختلف اعلام شد.
در واکنش به این خبر، «ارژنگ امیر فضلی» در گفتوگوی کوتاه با کافه سینما به تکذیب کامل این خبر پرداخت و با صراحت عنوان داشت: «بنده در اخراجیهای 3 حتا 1 ثانیه در 1 سکانس هم نیستم و این موضوع را پیش از شروع فیلمبرداری به عوامل محترم این فیلم گفته بودم و خودشان بر این موضع بنده اگاه هستند. عوامل اخراجیهای 3 بارها دنبال من آمدند تا برای اخراجیهای 3 قرار داد ببندم اما از همان ابتدا عنوان کردم نه، من به هیچوجه در اخراجیهای 3 بازی نخواهم کرد و دیگر این ماجرا تمام شده است.»
چرا ارژنگ امیرفضلی – بازیگر محبوب و موفق اخراجیهای 1 و 2 – با اخراجیهای 3 قرار داد امضا نکرد؟ شایعاتی است مبنی این که امیرفضلی بر سر مسایل مالی با عوامل اخراجیها به توافق نرسیده. یا این که شاید نقشش در اخراجیهای 3 برایش دلچسب نبوده و…
منبع
……………………………………………………..
اسکارلت جانسون و ریان رینولدز هم از پس از دو سال زندگی زناشویی از هم جدا شدند. نکته جالب اینه که این مسئله حدود دو هفته پیش آغاز شده اما خبرش در روزهای اخیر درز کرده.
اسکارلت جوهانسون (زاده ۲۲ نوامبر ۱۹۸۴ در نیویورک) بازیگر و خواننده آمریکایی دانمارکی است. او چهار بار نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر گوی طلایی شده است.
آخرین فیلمش مرد آهنی 2 محصول 2010 بوده است.
رایان رودنی رینولدز (متولد ۲۳ اکتبر ۱۹۷۶) بازیگر سینما و تلویزیون کانادایی است. از مهمترین فیلمهای او میتوان به فقط دوستان، قطعن، شاید، آسهای دودی، خواستگاری و مردان ایکس اشاره کرد.
منبع
………………………………………………………………………………………………………………………….
بهرام رادان به تازگی در مجلس عاشورایی رضا هلالی، مداح عزاداریها شرکت کرده و در حاشیه این مراسم با وی گفتوگویی صمیمانه داشت.
منبع
…………………………………………………………………………………………………………………………
آلبوم جدید محسن نامجو فوریه ۲۰۱۱ منتشر میشود.
بوسههای تهی
عاشقانههای ۱۳۷۴-۱۳۸۵
………………………………………………………………………………………………………………………..
مایلی هم اهل دل از آب در اومد.
مایلی ری سایرس در 23 نوامبر 1992 بهدنیا آمده است. مایلی به عنوان بازیگر، خواننده و ترانهسرای فعالیت میکند.
او به تازگی وارد 18سالگی شده است اما خیلی زود وارد مسایل حاشیهای شده و مشکلات زیادی برای خودش بهوجود آورده است.
درچند روز گذشته ویدئو و تصاویری از او منتشر شد که مایلی را در حال مصرف مواد مخدر، در جمع دوستانش نشان میدهد.
بیلی ری سایرس که همیشه از دخترش حمایت میکرده، پس از انتشار این ویدئو اظهار تاسف کرده است.
مایلی سایرس با اینکه سن کمی دارد اما یکی از ثروتمندترین هنرمندان هالیوود به حساب میآید.
به نظر میرسد پس از بریتنی اسپیرز که خیلی زود وارد این مسایل حاشیهای شد، حالا نوبت مایلی است که زندگی خود را از بین ببرد.
منبع
…………………………………………………………………………………………………………………………..
تبلیغ ویکیلیکس و نوار بهداشتی در پاکستان
احتمالن من و شما فکر میکنیم هنوز هم وضع ما از پاکستانیها بهتر است. عکس زیر نمیگه وضعمون بدتره ولی میگه بیشتر باید فکر کنیم.
این تابلوی تبلیغاتی عظیم در پاکستان میگه «ویکیلیکس (ویکی نشت میکنه)… اما باترفلای نه» و عکس عظیم نوار بهداشتی و بحثهای مرتبط با بهداشت زنان، به شما میگه که جریان در واقع اینه که این تولید کننده نوار بهداشتی، بر خلاف ویکی که اطلاعات توش چکه میکنه، هیچ نشتیای نداره. نکته بامزه برای من اینه که در جامعهای مثل پاکستان که بدون شک از ما نیروهای سنتی بیشتری داره، چنین بیلبوردی اینقدر واضح و با اون عظمت نصب میشه و البته اینقدر راحت میتونن با ویکیلیکس شوخی کنن بدون اینکه تولیدکننده نوار بهداشتی عامل اسراییل و آمریکا معرفی بشه.
منبع
…………………………………………………………………………………………………………………………..
لیلا اوتادی در گالری عکس در سوئد و دانمارک
لیلا اوتادی از بازیگران تازه وارد به عرصه سینماست که چند تا سریال هم بازی کرده. حالا توی سوئد و دانمارک اقدام به برگزاری یک گالری 50 عکسه کرده. اسم این نمایشگاه هم «زیگورات» هست. این عکسها طبق گفته خودش از کشورهای مختلفی از جمله ایتالیا، فرانسه، اتریش و امارات گرفته شده و موضوع مذهبی داره.
در آبان ۱۳۸۹، خبر بازی لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان در فیلم پایاننامه در برخی رسانهها و خبرگزاریهای مستقل و دولتی ایران منتشر شد. ساعتی پس از انتشار ساخت این فیلم اعتراض مخالفان در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و بالاترین آغاز شد. صفحه مخالفان لیلا اوتادی در شبکه اجتماعی فیسبوک تنها در کمتر از هفت ساعت به سه هزار عضو رسید و همچنین گروهی با نام «موج آزادی» وبسایت او را برای مدتی هک کرد.
در نهایت اعلام خبر بازی لیلا اوتادی در نقش ندا آقاسلطان توسط روابط عمومی فیلم پایاننامه تکذیب شد. همچنین لیلا اوتادی در واکنش گفت: «دلم میخواهد بدانم چه کسی این دشمنی را روا داشته تا با طرح اینگونه خبر، مردم را نسبت به من هیستریک و عصبی نماید».
منبع
…………………………………………………………………………………………………………………………..
پاملا اندرسون با 13 بار روجلد مجله پلی بوی
پاملا دنیز اندرسون (زاده ۱ ژوئیه ۱۹۶۷) بازیگر، مانکن، فعال حقوق حیوانات و تهیهکننده کاناداییتبار آمریکایی است. او به خاطر زیبایی صورت و اندام بهخصوصش، به سمبل سکس در جهان تبدیل شده و دارای شهرت جهانی است. وی در طول دوران ازدواجش با نوازنده درام گروه موسیقی ماتلی کرو به نام تامی لی، نام فامیل شوهرش را به نام خود اضافه کرد و مدتی بانام پاملا اندرسون لی خود را معرفی میکرد. این نام تا پایان ازدواجش با تامی لی بر روی وی بود.
معروفترین سریالی که ایفای نقش کرده بیواچ با همون غریق نجاته.
منبع
………………………………………………………………………………………………………………………….
آشر و ضربه توی صورت
آشر در یکی از کنسرتهاش توسط یکی از طرفداراش ضربه فنی میشه اونم وقتی که خیلی با احساس داشتن با هم همسرایی میکردن.
آشر ریموند چهارم (متولد ۱۶ اکتبر ۱۹۷۸) که با نام آشر معروف است بازیگر و خواننده آمریکایی است. آشر همچنین با لقب شاهزاده «آر اند بی» شناخته میشود. او شهرتش را در اوایل ۱۹۹۰ وبعد از آن با انتشار آلبومهای راه من (۱۹۹۷) و ۸۷۰۱ (۲۰۰۱) به دست آورد. او در ادامه موفق به انتشار آلبوم اعترافات (۲۰۰۴) کرد که بیش از ده میلیون نسخه از آلبوم در آمریکا فروش رفت. تا به امروز ۴۰ میلیون نسخه از آلبومهای او در سراسر جهان فروخته شده است و همچنین او برنده پنج جایزه گرمی نیز شده. در سال ۲۰۰۸ در لیست منتشر شده از طرف مجله بیلبورد در مورد ۱۰۰ هنرمند موفق نام او در رتبه ۲۱ قرار داشت. گفته میشود تاکنون 21.5 میلیون نسخه از آلبومهای او در آمریکا فروش رفته است.
منبع
…………………………………………………………………………………………………………………….
اجرای جدید تور کنسرت Monster Ball لیدی گاگا در Bercy پاریس فرانسه
این بار با لباس نیمهراهبه و نیمهبرهنه به روی سن رفته. آخرش هم معلوم نشد جریان لباس پوشیدن این بابا چیه.
منبع
……………………………………………………………………………………………………………………
پویا/ واحد ترجمه/ رادیو کوچه
«مارک زوکربرگ» (Mark Zuckerberg) و فیسبوک در حال تغییر دادن شیوههای تعامل و دانستههای ما از یکدیگر هستند.
«ویرجینیا ولف» 1924 (Virginia Woolf): «در دسامبر 1910 یا زمانی نزدیک به آن، شخصیت بشر تغییر کرد.»
او داشت کمی اغراق میکرد. اما ولف متوجه تغییر بنیادینی شده بود که در اوایل قرن بیستم در روابط انسانی رخ داد. تغییراتی در روابط ارباب و خدمتکار، زن و شوهر، و والدین و کودکان. او پیشبینی کرده بود که این تغییرات باعث دگرگونی در همهی زمینههای زندگی میشوند. از مذهب گرفته تا سیاست و رفتار انسانی. کسانی که فکر میکنند او اشتباه کرده، بسیار اندکاند.
یک قرن بعد، مرحلهی گذار دیگری پیش روی ما قرار گرفته است. شیوههای ارتباطی، با وارد شدن برخی نهادها به زندگیما، درحال تغییر هستند. کمرنگ شدن اعتماد به صاحبان قدرت و تمرکز زدایی قدرت که بهطور همزمان در حال رخ دادن است، شاید منجر به بالا رفتن اعتماد نسبت به یکدیگر شود. هویت ما در حال تغییر است و نیازهای ما به حریم خصوصی در حال افزایش. چیزی که شاید زمانی محرمانه تلقی میشد، اکنون با فشار دادن کلیدی بین میلیاردها نفر پخش میشود.
بیش از هرکس دیگری، «مارک زوکربرگ» با فیسبوکاش بانی این تغییرات است
بیش از هرکس دیگری، «مارک زوکربرگ» با فیسبوکاش بانی این تغییرات است. او در سال 1984 متولد شده، سالی که کامپیوترهای «مکینتاش» عرضه شدند. او هم محصول نسل خود است و هم معمار آن. پایگاه شبکهی اجتماعیای که او ابداع کرد، در حال نزدیک شدن به 600 میلیون کاربر است. تنها در یک روز، بیش از یک میلیارد مطلب در فیسبوک پست میشود. شبکهای برای ارتباط یک دهم ساکنان کرهی زمین. فیسبوک سومین کشور پرجمعیت دنیا است و مطمئنن بیش از هر دولت دیگری در مورد شهروندانش اطلاعات دارد. زوکربرگ، دانشجوی انصرافی هاروارد، رییس تیشرت پوش این کشور است.
زیستشناسان تکاملی میگویند، که بین اندازهی نئوکورتکسهای مغزی و تعداد روابط اجتماعی پستانداران، ارتباط وجود دارد. «رابین دانبر» (Robin Dunbar) دانشمند زیستشناس، معتقد است که انسان به واسطهی داشتن بیشترین مقدار نئوکورتکس، قادر است بیشترین روابط اجتماعی را داشته باشد. عددی که دانبر برای روابط اجتماعی پیشنهاد میدهد 150 است، که اتفاقن تقریبن برابر است با میانگین تعداد دوستان هر کاربر در فیسبوک. به واسطهی هواپیما، تلفن و رسانههای اجتماعی، انسان امروزه با افراد بیشتری در مقایسه با اجدادش، در ارتباط است. اجدادی که شاید در طول زندگیشان فقط با 150 نفر برخورد داشتند. حالا، امکان برقرای ارتباط، با سرعت سرسامآوری در حال افزایش است. به همین دلیل است که زیستشناس معروف، «ویلسون» (E.O.Wilson) میگوید: «ما در سرزمینی ناشناخته قرار گرفتهایم.»
همهی شبکههای اجتماعی ملغمهای از خودشیفتگی و کنجکاوی را در خود جای دادهاند. همهی ما مخلوطی از این دو را از خود بروز میدهیم. به همین دلیل است که رسانهها هر چه سریعتر در حال رشد هستند، و عمق نفوذشان در ذهن از هر فرآیند توسعهی اجتماعی دیگری بیشتر است. رسانههای اجتماعی تا بخشهای تغییرناپذیر، شخصیت انسان رخنه کردهاند، و در حال تغییر چیزی هستند که روزی تغییرناپذیر پنداشته میشد.
زوکربرگ نیز مانند دو رقیب دیگر خود برای کسب شخصیت سال 2010، یعنی «جولیان آسانژ» (Jullian Assange) و «تی پارتی» (Tea Party)، برای صاحبان سنتی قدرت، احترامی قایل نیست. در یک نگاه، زوکربرگ و آسانژ دو روی یک سکه هستند. هر دو به افشاگری و شفافسازی علاقه دارند. آسانژ مجبور است به موسسات بزرگ و دولتها حمله کند تا نفوذ و قدرت آنها کم شود، در حالی که زوکربرگ به افراد این امکان را میدهد تا بهطور داوطلبانه اطلاعاتی را به اشتراک بگذارند که آنها را قدرتمندتر میکند. آسانژ دنیا را پر از دشمنان واقعی و خیالی میبیند، در حالی که زوکربرگ دنیا را پر از کسانی میبیند که میتوانندبه دوستان او بدل شوند. هر دو برای حریم خصوصی ارزشی قایل نیستند. در مورد آسانژ به این دلیل است که آن را باعث رشد بد نهادی میداند و در مورد زوکربرگ که آن را فرهنگی منقضی شده و بیمورد میشمارد.
زوکربرگ 26 ساله، تنها یک سال از « چارلز لیندبرگ» (Charles Lindbergh) بزرگتر است، مرد جوانی که با به کار گرفتن تکنولوژی موفق شد دو قاره را به هم متصل کند و اولین عنوان شخصیت سال را به دست آورد. «ملکهی الیزابت» نیز مانند زوکربرگ در سن 26 سالگی توانست عنوان شخصیت سال 1952 را به دست بیاورد. ضمنن ملکهی الیزابت بالاخره امسال برای خود صفحهای در فیس بوک راهاندازی کرد. انتخاب شدن به عنوان شخصیت سال هیچ وقت افتخار محسوب نشده است. این انتخاب صرفن مشخصهای است از توانایی افراد در شکلدهی دنیای ما. متصل کردن بیش از نیم میلیارد نفر و ترسیم روابط اجتماعی بین آنها (چیزی که پیش از این کسی آن را انجام نداده بود)، ایجاد روش جدیدی در تبادل اطلاعات که علیرغم ترسناک بودن غیرقابل چشمپوشی است، و نهایتن تغییر روند زندگی ما با روشهای نوگرایانه و خوشبینانه، «مارک الیوت زوکربرگ» را شخصیت برگزیدهی مجلهی تایم میکند.
برگرفته از مجلهی تایم
نوشتهی «ریچارد استنجل» (Richard Stengel)
خبر / رادیو کوچه
براساس گزارش رسیده از منبع موثق به رادیو کوچه، نوید محبی وبلاگنویسی که ساعاتی پیش از زندان شهر ساری آزاد شده، بر اساس رای صادره دادگاه انقلاب به سه سال حبس تعلیقی در پنج سال محکوم شده است.
نوید محبی، مدیر وبلاگ «گاه نوشتهها» در تاریخ ١٨ سپتامبر از سوی تعدادی از ماموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت شد.
لازم به اشاره است اتهامات این وبلاگنویس «اقدام علیه امنیت ملی، توهین به بنیانگذار و رهبر فعلی جمهوری اسلامی، تبلیغ علیه نظام از طریق ارتباط با رسانههای بیگانه» و «عضویت در کمپین یک میلیون امضا و حمایت از اعضای آن» اعلام شده بود.
بیشتر بخوانید:
«برگزاری دادگاه یک وبلاگنویس هجده ساله»
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
یکی از مشخصات تحولات اجتماعی و سیاسی در هر جامعهای به چالش کشیده شدن برخی از ارزشها و سنتهای موجود در جامعه توسط نسلجوان و پیشرو و روشنفکر آن جامعه است، که مورد حفاظت قشر سنتی و محافظهکار قرار دارد. این قشر برای محافظت از سنتها و ارزشهای زندگی اجتماعی که به آن خو کرده است و در حقیقت حافظ منافع آنها نیز هست، دست به مقاومت زده و علیه به چالش کشیدن آنها از طرف نسل جوان و رو به رشد جامعه به مبارزهای به غایت رادیکال دست میزنند. اگر سنتها و ارزشهای ارتجاعی و دست و پاگیر در یک جامعه بهطور مرتب از طرف نسلجوان و آگاه و روشنفکر آن به چالش کشیده نشوند، جامعه شادابی خود را از دست داده و دچار رخوت و سستی میشود. از این زاویه جنبش و حرکت «هیپیها» (Hippie) که از آمریکا آغاز شد و به اروپا و سایر نقاط جهان نیز کم و بیش کشیده شد، به نوعی برای به چالش کشیدن این ارزشهای دست و پاگیر موجود جامعه بود.
هرویین، ال-اس-دی و عرفان شرقدور، سه موضوع مهم دههی هفتاد است. کشش به مصرف مواد مخدر تبدیل به یک مد روشنفکرانه شده بود و جوانان خسته از مدرنیزم، حس خود را نسبت به تمدن جدید غرب با گریز از آن جامعه نشان میدادند. برهنگی و روی آوردن به آزادی جنسی و مصرف مواد مخدر و تبدیل شدن آن به یک فرهنگ و مزمزه کردن ایدئولوژیهایی مانند مائوییسم و مارکسیسم، جنبش جوانان را در دههی شصت شکل میداد و از سوی دیگر موزیک «راک» (Rock) در کنار ایدئولوژی و مواد مخدر نشست. با آغاز جنبش اجتماعی آمریکا برای حقوقمدنی و جنبش ضد جنگویتنام، رنگ و بوی ایدئولوژی چپ با تعریف اروپاییاش در آمریکا به نوعی جنبش صلح بدل شد. پایان دههی شصت سالهایی بود که جنبشهایی با تعریفی اعتراضی علیه نظام جدید سرمایهداری، چشمها را متوجه شرقدور کرده بود و گمان میشد که در آنجا فلسفه و عرفانی برای رهایی از موج مدرنیسم و جنگ وجود دارد.
از این زاویه جنبش و حرکت «هیپیها» (Hippie) که از آمریکا آغاز شد و به اروپا و سایر نقاط جهان نیز کم و بیش کشیده شد، به نوعی برای به چالش کشیدن این ارزشهای دست و پاگیر موجود جامعه بود
در چنین فضا و شرایطی بود که در اواسط سال 1966 در سانفرانسیسکو حرکت و جنبشی آغاز شد، که نه تنها آمریکا بلکه همهی جهان را نیز تحتتاثیر خودش قرار داد، جنبش «هیپیها». این جنبش که در آغاز از دل بخشی از جنبش دانشجویی ضد جنگ و برای صلح بهوجود آمده بود، اگرچه تا مدتی با جنبش دانشجویی از طریق طرح مطالبات مشترک همکاری و همگامی داشت، ولی خود به عنوان یک جنبش مستقل عمل میکرد. نگاهی به فلسفه و دیدگاهها و نظرگاههای جنبش هیپیها نشان میدهد، که این جنبش را میتوان در ردیف جنبشهای آرمانخواه با گرایشات اومانیستی قوی و بیشتر یک جنبش فرهنگی دانست. جنبش هیپیها در کلیت خود جنبشی برای قدرت سیاسی نبود، بلکه جنبشی علیه قدرت سیاسی بود. هواداری از این جنبش اکثریت جوانان آمریکایی را در برمیگرفت. این جنبش آشکارا نشان میداد، که آرزوها و امیال آنها چیزی برخلاف امیال و آرزوهای موجود است، که بر جامعهی آمریکا حاکم است. امیال و آرزوهایی که از طریق هیت حاکمهی وقت آمریکا از طریق جنگ ویتنام تبلیغ و توجیه میشد.
سبک لباس و رفتار و ارزشهای هیپیها تاثیر زیادی بر فرهنگ جهان از طریق موسیقی، تلویزیون، فیلم، ادبیات و هنر گذاشت. از دهه ۱۹۶۰ به اینسو نمودهایی گوناگونی از فرهنگ هیپیها در فرهنگ عمومی برخی جوامع پذیرفته شده است. برای نمونه پذیرش گوناگونی فرهنگی و مذهبی که هیپیها به آن معتقدند در جوامع بسیاری پذیرفته شد. گرایش به فلسفه خاور دور و مفاهیم روحانی نیز که مورد اقبال هیپیهاست، مخاطبان زیادی در جامعه بهطور کل یافته است. برگزاری جشنوارههای موسیقی و آزادیهای جنسی، و استفاده از غذای سالم و بدون کود شیمیایی از دیگر جنبههای هیپیگری است، که در جوامع غربی محبوبیت یافته است. برخی بر این باورند که بنیادهای هیپیگری در تاریخ به دوران مزدک، اصلاحگر ایرانی میرسد. درست است که مزدکباوران مردم را به زندگی گروهی، تقسیم منابع میان مردم، و گیاهخواری ترغیب میکردند، که همگی کمابیش همانند اصول جنبش هیپیگری است، اما حقیقت آن است که مزدک اگر که میخواست هم نمیتوانست، تمامی جنبههای آن فرهنگ را در جامعهی درگیر ارزشهای مذهبی موبدان پیاده کند، پس به راحتی نمیتوان این دو را با هم مقایسه کرد.
جنبش هیپی مرکز خود را در محلهی «هایتاشبوری» (Haight Ashbury san Francisco) در سانفرانسیسکو پیدا کرده بود. در سال 1965 دهها هزار هیپی به سمت محلهی هایتاشبوری در سانفرانسیسکو و محلهای در شرق نیویورک، که به شدت تحتتاثیر ادبیات این نسل از طریق «آلنگینزبرگ» (Allen Ginsberg) و «جککرواک» (Jack Kerouac) از پیشگامان این جنبش قرار داشتند، سرازیر شدند. سرازیر شدن جوانان از سراسر آمریکا به هایتاشبوری با مینیبوسها و ماشینهای نقاشی شده و موتورسیکلتها به صورت رایگان و یا با پای پیاده صورت میگرفت. آنها با خودشان مشک و موسیقی راک را به خانههای قدیمی این محله آوردند، که حالا تبدیل به خانههای دستهجمعی شده بود. از آنجایی که خیلی از جوانان هیپی از دیگر نقاط آمریکا به هایتاشبوری آمده بودند، ضرورت داشت که برای محل زندگی و خورد و خوراک و دیگر احتیاجات آنها فکری شود. مسوولیت و ابتکار این کار را یک گروه هیپی به عهده گرفت که خودشان را «دیگر» مینامیدند. شعار آنها این بود: «زمین به کسانی تعلق دارد که به آن احتیاج دارند.» گروه هیپیهای «دیگر» غذای روزانهی مجانی را سازماندهی کردند. علاوه بر این آنها زندگی اجتماعی را در هایتاشبوری از طریق راهاندازی جشنها و نمایشهای خیابانی سرگرم کننده سازماندهی میکردند.
در پایان سال ۱۹۶۷ جنبش هیپیها به شکلی دچار رخوت میشود. این رخوت و عدم تحرک به خاطر تبلیغات سازمان یافتهی شبکهی مطبوعاتی و رسانهای آمریکا علیه هیپیها است، که طی آن هیپیشدن و بودن را خطرناک دانسته و مردم را علیه آنها به شدت تحریک میکنند. پلیسها، تاکسیرانان و جنایتکاران و خلافکاران اجتماعی، به شکار هیپیها میپردازند. دختران و زنان هیپی مورد تجاوز قرار گرفته و گهگاه به شکل وحشیانهای به قتل میرسند. وسایل ارتباطجمعی با خوشحالی بسیار از وضعیت به وجود آمده پایان کار هیپیها را اعلام و تبلیغ میکنند. ولی عمر این زمستان کوتاه است. در آوریل 1968 هیپیها در محلهی هایتاشبوری اولین جنگ یا زد و خورد خیابانی خود را با پلیسهای ویژهی شورش آغاز میکنند، در حالیکه در اروپا در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه هیپیها خیلی پیش از اینها رادیکال شده بودند.
با پایان جنگ ویتنام و فروکش کردن تب هیپیگری این جنبش کمکم تغییر ماهیت داد و با کاسته شدن از بار سیاسی آن تبدیل به یک حرکت هنری و شیوهی نوین اخلاقی گشت. گرچه که با پایان دههی هفتاد دیگر چیز زیادی از آن باقی نمانده بود، اما تا سالها پس از آن تاثیرات این جنبش بر روی دیگر حرکتهای فرهنگی سیاسی در آمریکا و اروپا، آشکارا دیده میشود.
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
«جکی چان» بازیگر معروف فیلمهای اکشن درسال 1954 در هنگ کنگ بهدنیا آمد. پدرش «چارلز چان» آشپز بود و مادرش «لیلی چان» در خانههای مردم کارگری میکرد و بعدها به عنوان خدمتکار در سفارت فرانسه در هنگکنگ استخدام شد. وضعیت مالی خانوادهی چان آنقدر نامناسب بود که آنان میخواستند جکی 5 ساله را در برابر 1500 دلار به یک دکتر انگلیسی بفروشند، اما از کارشان منصرف شدند و تصمیم گرفتند برای یافتن کار بهتر به استرالیا مهاجرت کنند. اما جکی را در سن هفت سالگی به یک پانسیون در هنگ کنگ فرستادند. او از هفتسالگی به مدت ده سال نزد استادی بهنام «یوشان یوان» عملیات آکروبات، کونگفو، اپرایچینی، پانتومیم و آواز را آموخت. او همه این دروس را در زمان گرسنگی یاد میگرفت. 8 ساله بود که در فیلم «هفت شانسکوچولو» نقش کوتاهی را بازی کرد.
سپس بهعنوان بازیگر خردسال در فیلمهای موزیکال هنگ کنگی فعالیت داشت. او در دوران کودکی در 11 فیلم بازی کرد. اولین تجربهی بازیگری وی در بزرگسالی در سال 1971 بود که فیلم «ببرکوچولوی کانوتن» نام داشت. در همین سال نزد والدینش به استرالیا رفت و در آنجا برای کسب درآمد به ظرفشویی و بنایی مشغول شد. سپس بههنگکنگ بازگشت و در استودیوی برادران «شاو» به عنوان سیاهی لشکر و بدلکار و رزمی کار استخدام شد و برای خود نام هنری «چن یوانلانگ» را برگزید. او در سال 1972 در فیلم «مشت خشم» که یکی از فیلمهای مشهور بروسلی بود، بهعنوان بدل کار بازی کرد. البته درصحنهای کهمرتفعترین سقوط سینمایی آسیا بود، جان سالم بهدر برد. سال 1978، سال اوج موفقیت جکی چانبود. او در این سال در فیلم پرفروش «مار در سایهی عقاب» و کمدی کونگفوی «استاد هست» را بازی کرد و خود را بهعنوان مشهورترین ستاره هنرهای رزمی آسیا پس از بروسلی تثبیت کرد.
در سال 1980 برای اولین بار در یک فیلمآمریکایی به نام «دعوای بزرگ» ظاهر شد. درسال 1986 سومین فیلم پرفروش دههی 80 هنگ کنگ را با نام «زره خدا» بازی کرد. درهمین فیلم بود که هنگام یک بدلکاری در زمان فیلمبرداری در یوگسلاوی سقوط کرد و استخوان جمجمهاش خرد شد و تحت عمل جراحی مغز قرار گرفت و شنواییاش دچار مشکل شد و جمجمهاش برای همیشه سوراخ ماند. او در سال 1985 عاشق زنی شد، البته اظهار عشق او برای دیگران حادثهساز بود، زیرا یک دختر ژاپنی بعد از اینکه فهمید جکی چانمیخواهد ازدواج کند خود را زیر قطار انداخت و خودکشی کرد. دختر دیگری وارد دفترجکیچان شد و مقداری سم خورد و جان خود را از دست داد، او پس از مدتی با یک دختر هنگکنگی ازدواج کرد که ثمره این ازدواج پسری به نام «جی سی چن» است، او پسرش را سه یا چهار بار در سال میبیند، زیرا جکی چان آنقدر مشغول کارهای خود است که وقت دیدن پسر و همسرش را ندارد. جکی چان در سال 1995 در هنگام بازی در فیلم «غرش در برانکس» مچ پایش شکست، حتا در حادثه 11سپتامبر 2001 که برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی با خاک یکسان شدند، نزدیک بود جان خود را از دست بدهد.
او قرار بود روز حادثه در این برج نقش یک شیشهپاککن را ایفا کند، اما برنامه فیلمبرداری لغو شد و جان جکیچان به این ترتیب نجات یافت. او تاکنون در بیشاز 150فیلم بازی کرده است. این مرد 175سانتی و 68 کیلویی با 56 سال سن و هیکلی عضلانی، هنوز قدرت حرکات رزمی را دارد و مانند یک جوان به حرکات «کونگ فو» میپردازد. جکی چان هنرپیشه فیلمهای اکشن سینمای آمریکا، از سوی سازمان ملل متحد بهعنوان سفیر حسننیت صندوق حمایت از کودکان بیسرپرست «یونیسف« و انجمن کمک به کودکان مبتلا به بیماری ایدز این سازمان انتخاب شد. او که یکی از موفقترین هنرپیشههای آسیاییحاضر در هالیوود بهشمار میرود، سفیر حسننیتسازمان ملل شده است. جکی چان یک شرکت تولیدی پیراهن و بلوز مردانه تاسیس کرده است. نام خط تولید لباس مردانهی وی متشکل از دو حرف نام خود او است و برروی پیراهنهای شرکت تولیدی جکیچان طرحی از اژدهای چینی حک شده است. او در روز افتتاح شرکت تولیدیاش چندین پیراهن به هنرمندان هالیوودی هدیه داد. جکیچان میگوید میخواهد همهی طرحهای بلوزهایش برگرفته از معیارها و آداب و سنن چینی باشد و از تصاویر غربی استفاده نکند. البته او قصد ندارد، هنر بازیگری را کنار بگذارد بلکه در کنار بازیگری و ارایهی هنرهای رزمی قصد دارد با کارهای تولیدی برای زمان بازنشستگیاش به فکر آیندهاش باشد.
جکی چان در «کاراتهباز» در نقش «مستر هان»، استاد جیدن اسمیت ظاهر میشود. «جیدن» پسر «ویلاسمیت» نقش پسر نوجوانی را بازی میکند که میخواهد کونگفو یاد بگیرد. او در این فیلم پس از مدتها نقشی متفاوت را اجرا کرد با اینکه در اینجا هم یک کونگفو کار قدیمی است. جکیچان علاوه بر هنر گونگفو و انعطاف بسیار زیادی که در بدنش دارد یک ویژگی خاص مانند کمدینها دارد و استفاده از طنزی در کارهایش دارد باعث میشود حتا در صحنههای خشن و پر زدو خورد هم حس کنی که داری کارتون تماشا میکنی. او حتا زد و خوردهایش را هم رمانتیک اجرا میکند و بیشتر حال آدم را جا میآورد تا باعث ناراحتی بشود.
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
در حالی که فقط ساعاتی تا اجرای حکم اعدام دانشجوی کرد، حبیب لطیفی باقی نمانده، نعمت احمدی وکیل وی میگوید که ارسال نمابر اجرای حکم در روز پنجشنبه که در ایران همهجا تعطیل است فرصت هر اقدامی را از تیم وکلای او گرفته است. اما وی ادامه میدهد که آنها صبر نکردهاند و از زمان دریافت نامه اجرای احکام که در آن اعلام شده بود در ساعت شش و سی دقیقه روز یک شنبه بیست و شش دسامبر حکم اجرا خواهد شد. صالح نیکبخت وکیل دیگر این دانشجوی در آستانه اعدام برای اعلام اعتراض به سنندج راهی شده است و نعمت احمدی نیز با تنظیم نامهای خطاب به رییس قوه قضاییه با اشاره به اشکال قانونی در پرونده تقاضای توقف حکم را کرده است. این ایرادات شامل نحوه بررسی در دادگاه و صلاحیت دادگاه کیفری استان در بررسی پرونده و همچنین مرجع رسیدگی تجدیدنظر همان دادگاه استان بوده است در حالی که در رویه قانونی باید دیوان عالی کشور رسیدگی کند.
آقای احمدی همچنین در خصوص ابلاغ اجرای حکم اعدام حبیب لطیفی با ابراز بهت از این ابلاغ اشاره کرد که «مایل نیستم در این ساعات سرنوشتساز موضوع را احساسی کنم اما حبیب لطیفی نماد یک جوان آریایی است. او با سواد و خوش چهره است و با کارشناسی ارشد اگر در زندان نبود اینک باید دکترایاش را میگرفت. حیف است، خوب است که مسوولان قضایی با عفو این جوان رفعت دین اسلام و مسوولان جمهوری اسلامی را نشان دهند.»
آقای احمدی همچنین در خصوص ابلاغ اجرای حکم اعدام حبیب لطیفی با ابراز بهت از این ابلاغ اشاره کرد که مایل نیستم در این ساعات سرنوشتساز موضوع را احساسی کنم اما حبیب لطیفی نماد یک جوان آریایی است
از طرفی نیز برخی از صاحبنظرهای حوزه کردستان با شناختی که از جریان پرونده لطیفی دارند معتقد هستند که وی به دلیل فشارهای شاکی پرونده یعنی وزارت اطلاعات اظهاراتی را در بازجویی کرده است و اساسن در حین موارد اتهامی که در باب بمبگذاری و غیره بوده است متهم به طور اساس در محل اتفاق نبوده است. از همین روی است که علیرغم این که در بازجویی وی بنابر شرایط هواداری حزب «پژاک» را قبول کرده است اما پس از حضور در دادگاه به صراحت منکر وابستگی به این حزب بوده است.
از سویی دیگر سارا لطیفی خواهر حبیب این دانشجوی محکوم به اعدام با ابراز این که شرایط خانواده آنها بسیار متشنج شده است به رادیو کوچه ابراز داشت که: «به دلیل کهولت و بیماری پدر و مادر از وضعیت حبیب آنها را بیخبر گذاشتهایم. برای ما ابلاغ اجرای حکم اعدام حبیب بسیار غیرمترقبه بود.»
بنابر اظهار خانم لطیفی این حکم در وضعیتی به اجرای احکام ابلاغ شده است که هنوز این پرونده بسته نشده و اعتراض آنها در مورد حکم صادره در دیوان تحت بررسی است. خواهر وی وضعیت جسمی او را به دلیل وجود بیماری بد توصیف کرد و ابراز کرد که امیدوار است که اجرای این حکم هر چه سریعتر متوقف شود.
این در حالی است که از ظهر روز پنجشنبه بیست و سوم دسامبر که اجرای حکم ابلاغ شده است. بسیاری از سازمانهای حقوق بشر جهانی، فعالان مدنی و سیاسی، روزنامهنگاران و هنرمندان به اجرای این حکم اعتراض کرده و تقاضای توقف آن را داشتهاند.
لازم به توضیح است کشور ایران در رده بالایی از نظر تعداد اعدام در جهان است.
آنچه در این بخش میآیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانهها است.
علیاکبر جوانکفر
منبع: جوانفکر
اخیرن بحثهای مختلفی پیرامون کنار گذاشتن آقای منوچهر متکی از تصدی وزارت امور خارجه در رسانهها منتشر شده است.
آنچه در پی میآید با نگاه به بیانیه صادره از سوی جناب آقای متکی است که نحوه برکناری خود را از سمت وزیر امور خارجه، «غیر اسلامی، خلاف عرف سیاسی و دیپلماتیک و توهینآمیز» توصیف کرده است.
اولن برکناری وزیر محترم امور خارجه از سمتی که وی حاضر به رها کردن آن و بازگذاشتن دست رییس جمهوری برای اتخاذ یک تصمیم مناسب نبوده است، قطعن اقدامی غیر اسلامی محسوب نمیشود. شاخص «بنده خدا» برای غیراسلامی بودن چه چیزی است؟ آیا اسلامی بودن آن است که رییس جمهوری دست روی دست بگذارد تا فرصتها از دست برود و کار مملکت در گردونه کمتحرکی دیپلماتیک و ضعف مدیریت دستخوش آسیب و زیان شود؟ شاید تنها از یک منظر بتوان تصمیم رییس جمهوری را مورد سووال قرار داد و آن اینکه چرا در اتخاذ این تصمیم تعلل کرده و با تاخیر به این امر مهم مبادرت ورزیده است.
ثانین برکناری «بنده خدا» از تصدی وزارت امورخارجه قطعن خلاف عرف سیاسی و دیپلماتیک نیست. ایشان حتمن به یاد دارند که یک بنده خدای دیگری در سال ۱۳۶۸ که برای انجام فعالیت دیپلماتیک در خارج از کشور به سر میبرد به دلیل اتخاذ مواضع خلاف سیاستهای اصولی نظام اسلامی هدف توبیخ حضرت امام (رض) قرار گرفت و ناگزیر شد قبل از ورود به ایران ابتدا از سمتش استعفا بدهد و بعدن وارد ایران شود. اینگونه توبیخها قبلن هم وجود داشته و خلاف عرف نیست. نکته خلاف عرف اینجاست که چگونه ممکن است «بنده خدا» با وجود اطلاع از عدم رضایت رییس جمهوری از عملکرد او در راس وزارت امور خارجه، همچنان بر ادامه حضور خود در این سمت اصرار میورزید و حاضر به ترک این سمت نبوده است؟ آیا ایشان چنین رفتاری را خلاف عرف سیاسی و ادب دیپلماتیک تلقی نمیکنند؟
ثالثن پس از برکناری «بنده خدا» از سمت وزارت امور خارجه، همه کسانی که در باره این تصمیم سخن گفتهاند از جمله خود آقای احمدینژاد، شان و منزلت او را محترم شمرده و برخصوصیات خوب وی و دوستی و همکاری او با دولت تاکید کردهاند و حتا آقای رحیمی معاون اول رییس جمهوری وی را فردی خدوم، متدین، عاشق نظام جمهوری اسلامی و دوستدار و معتقد به ولایت فقیه توصیف کرده است، پس چگونه میتوان باور کرد که ایشان این همه لطف و محبت رییس جمهوری و سایر مسوولان را نسبت به خود نمیبیند و مدعی میشود که با این کار به او توهین شده است؟ آیا ادامه حضور ایشان در مصدر وزارت امور خارجه به رغم عدم تمایل جناب آقای احمدینژاد توهین به رییس جمهوری محسوب نمیشده است؟
آقای متکی در ادامه به طرح دو سووال پرداخته و از زبان خود به آن پاسخ منفی داده است. فکر میکنم پاسخ درست به این دو سووال چیزی بیشتر از «خیر» است
۱- آیا وزیر امور خارجه قبل از سفر به سنگال در جریان زمان حتا تقریبی برکناری خود قرار گرفت؟
پاسخ : آیا «بنده خدا» میتواند کشوری را نام ببرد که رییس جمهوری یا بالاترین مقام آن به وزیر یا مقام زیر دست خود که بنای ناسازگاری و عدم همراهی را گذاشته است بگوید که مثلن شما را فردا یا پس فردا یا سه روز دیگر برکنار میکنم، بدیهی است که هیچکس را از زمان دقیق برکناری از سمتی که برعهده دارد مطلع نمیکنند. بنابراین «بنده خدا» نباید از رییس جمهوری توقع کند که چرا او را از زمان دقیق برکناریاش مطلع نکرده است. همینقدر که رییس جمهوری محترم او را احضار و با وی درباره ضرورت کنار رفتن از تصدی وزارت امورخارجه صحبت کرده است، کافی است. بدیهی است وی میدانسته که رییس جمهوری قرار است این مسوولیت را از او بگیرد و به فرد دیگری بسپارد و او نمیتواند بگوید که از این موضوع هم بیاطلاع بوده است، طرح این سووال که آیا او از زمان تقریبی برکناری خود نیز مطلع بوده است، انحرافی بهنظر میرسد زیرا آنچه تاکنون مطرح شده این است که ایشان از تصمیم آقای احمدینژاد برای کنار گذاشتن خود مطلع بوده است و این مسئله را نه فقط «بنده خدا» بلکه تقریبن هر انسانی که با فضای سیاسی کشور آشنایی کمی داشته باشد، میداند که از مدتها قبل رییس جمهوری تصمیم به برکناری او گرفته اما برخی ملاحظات باعث تاخیر در این تصمیم شده است.
نکته اساسی این است که روند تعامل «بنده خدا» با رییس جمهوری در ماههای اخیر به نفع کشور نبود و باید به آن خاتمه داده میشد
۲- آیا وزیر امور خارجه از جانشین خود و روز مراسم تودیع آگاه بوده است؟
روشن است که وقتی یک نفر را به دلیل ناکارآمدی یا برخوردار نبودن از ظرفیتهای لازم مدیریتی از سمتش برکنار میکنند، دلیلی ندارد که انتظار داشته باشد به او اطلاع دهند چه کسی قرار است جانشین وی شود. این یک امر رایج و عرف پذیرفته شده در نظام اداری کشور است که فرد برکنار شده معمولن پس از برکناری، پی به هویت جانشین خود میبرد بنابراین معلوم نیست که آقای متکی چرا چنین توقعی را مطرح کرده است؟
نکته اساسی این است که روند تعامل «بنده خدا» با رییس جمهوری در ماههای اخیر به نفع کشور نبود و باید به آن خاتمه داده میشد. بدیهی است جلوی ضرر از هرجا که گرفته شود حتمن سود است و آقای احمدینژاد باید به این مسئله خاتمه میداد. آنچه مهم به نظر میرسد حفاظت از منافع ملت و مصالح نظام جمهوری اسلامی ایران است و این همان چیزی است که نباید قربانی منافع و موقعیتهای فردی شود.
در پایان میخواهم به جناب آقای متکی که همیشه برای بنده محترم و عزیز بوده و خواهند بود، برادرانه توصیه کنم که مراقب فرصت دادن به بدخواهان و فرصتطلبان باشند. آنها نه از متکی «بنده خدا» خوششان میآید و نه دلشان با احمدینژاد، نرم میشود. اکنون که از سر تقدیر یا تقصیر، عرصه کار و تلاش را از شما ستانده و به دیگری سپردهاند، سجده شکر به درگاه خدا آورید و هوشیار و آگاه باشید که آنچه از همت و تلاش در راه اعتلا و عزت ملت ایران در کیسه آخرت اندوختهاید به ثمن بخس از چنگ شما به در نکنند.
خبر / رادیو کوچه
روز جمعه، مجلس روسیه تصویب قرارداد استارت به منظور کاهش کلاهکهای هستهای میان این کشور و آمریکا را به سال آینده موکول کرد. این در حالی است که برخی از نمایندگان دوما از بعضی از بخشهای مصوبهی سنای آمریکا در رابطه با قرارداد «استارت جدید» انتقاد کردهاند.
مجلس روسیه در مسکو، دوما، به دلیل اختلافنظر در مورد قرارداد کاهش کلاهکهای هستهای آمریکا و روسیه تصویب قرارداد استارت جدید را به ژانویهی سال آیندهی میلادی موکول کرد.
دومای روسیه که اکثریت آن در دست حزب حاکم این کشور، «روسیهمتحد»، است روز جمعه، ۲۴ دسامبر در اولین رایزنی خود با اکثریت قاطع به این قرارداد رای مثبت داد.
برای تصویب قرارداد استارت جدید در دومای روسیه باید ۳ دور رایگیری شود. به گفتهی کنستانتین کوزاچف، رییس روابط خارجی دوما، دور دوم و سوم که بسیار تعیینکننده است تا پیش از نیمهی ژانویهی سال آینده برگزار خواهند شد.
قرارداد «استارت جدید» که در آوریل سال جاری در پراگ به امضای دمیتری مدودیف، رییس جمهوری روسیه و همتای آمریکایی او، باراک اوباما، رسید جامعترین قرارداد کاهش تسلیحات هستهای در دو دههی گذشته محسوب میشود.
این قرارداد هر دو طرف را متعهد میسازد تا شمار کلاهکهای هستهای خود را در ۷ سال آینده از ۲۲۰۰ به ۱۵۵۰ عدد برسانند.
بیشتر بخوانید:
«تایید پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک توسط آمریکا»
شنبه 4دی 89/ 25 دسامبر 2010
اجرا: اعظم
استودیو: مارال
تقویمتاریخ
گزیدهی اخبار مطبوعات شنبه ایران
دایرهی شکسته- «زد و خوردهای رمانتیک»- مهشب تاجیک
بخش اول خبرها
پسنشینی تند- «پریشانمویان بیدار»- اکبر ترشیزاد
شخصیت سال 2010 - «همهچیز در یک ارتباط»
مجلهی خبری کابل- آرین
پاپاراتزی- «رکوردزنی از نوع پلیبوی»- بهنام
روزنگاشت- «روز تولد خورشید شکستناپذیر»- محبوبه
گفتوگوی روز- اردوان روزبه
شعر در هفتهای که گذشت- «هیچکس شاعر را دوست ندارد»- مصطفا خلجی
قصههای ما، از رویا تا واقعیت- «صحبت جدی»- شهره شعشعانی
بخش دوم خبرها
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیست و پنجم دسامبر برابر با «کریسمس» است. کریسمس یک جشن مذهبی برای مسیحیان است که در طول تاریخ خود، دگرگونیهای بسیاری را تجربه کرده است و تاریخدانان در مورد آنکه مسیحیان از چه زمانی شروع به برپاداشتن جشن میلاد مسیح کردهاند، راسخ نیستند. اما برای نخستین بار این روز در سال ۲۲۱ پس از میلاد، در نوشتههای اولین تاریخنگار مسیحی به عنوان روز تولد مسیح، انعکاس یافته و بعدها به طور فراگیر در عالم مسیحیت پذیرفته شده است.
در حدود سال ۱۰۵۰ میلادی واژه کریسمس در انگلیسی قدیم به معنی «جشن مسیح»، وارد زبان انگلیسی شده است. «کریسمس یا نوئل» نام جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامیداشت زادروز «مسیح» برگزار میشود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز بیست و پنجم دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه بیست و چهارم دسامبر برگزار میکنند.
جامعه مسیحیت اولیه، میان تاریخ واقعی میلاد «عیسی مسیح» و مراسم مذهبی بزرگداشت این واقعه، فرق میگذاشتند. در دو قرن نخست پیدایش آیین مسیحیت، بازشناسی تاریخ زادروز شهدای مسیحی و به پیروی از آن، عیسی، با مخالفتهای بسیاری در بین پیروان این آیین روبهرو شد.
عده بسیاری از پدران کلیسا، نظرات نیشدار و کنایهآمیزی در خصوص برپایی جشن تولد افراد در ادیان پاگانیسم یعنی آیینهای دگرکیشی یا چندخدایی داشتند و در واقع از دید کلیسا، این روز، روز جانسپاری قدیسان و شهدا بود که باید به عنوان روز واقعی به دنیا آمدن آنها، گرامی داشته شود.
منشا دقیق انتخاب روز بیست و پنجم ماه دسامبر به عنوان میلاد عیسی مسیح در پردهای از ابهام قرار دارد و تاریخدانان در مورد آنکه مسیحیان از چه زمانی شروع به برپاداشتن جشن میلاد مسیح کردهاند، راسخ نیستند.
گرچه انجیلهای چهارگانه در عهد جدید، تولد عیسی را با جزییات شرح میدهند، ولی هیچ تاریخی در آنها ذکر نشده است. روز بیست و پنجم دسامبر، برای نخستین بار در سال ۲۲۱ پس از میلاد، در نوشتههای اولین تاریخنگار مسیحی به عنوان روز تولد مسیح، انعکاس یافته و بعدها به طور فراگیر در عالم مسیحیت پذیرفته شده است.
اما بیشتر محققان معتقدند که این روز در امپراتوری روم جایگزینی برای جشن «روز تولد خورشید شکست ناپذیر» که در هنگامه انقلاب زمستانی به عنوان نماد زایش خورشید برگزار میشد، رایج شده است و در واقع کریسمس، صورت مسیحی شده این جشن است.
در همین مورد گفته شده که پیش از پذیرفتن آیین مسیحیت به عنوان دین رسمی «روم» در قرن چهارم میلادی، رومیان هر ساله در روز هفدهم دسامبر در جشنی به نام «ساتورن» ایزد باستانی زراعت، را احترام مینهادند. این جشن تا هفت روز ادامه میافت که بیست و پنجم دسامبر را هم شامل میشد. هنگام عید ساتورنالیا(ساتورن)، رومیها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی بردهها میکردند.
منشا دقیق انتخاب روز بیست و پنجم ماه دسامبر به عنوان میلاد عیسی مسیح در پردهای از ابهام قرار دارد و تاریخدانان در مورد آنکه مسیحیان از چه زمانی شروع به برپاداشتن جشن میلاد مسیح کردهاند، راسخ نیستند
همچنین آیین رازآمیز «میترائیسم»، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، «میترا»، در سرزمینهای تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت زادروز میترا، در بیست و پنجم دسامبر جشن میگرفتند. این جشنها تا اول ژانویه ادامه میافت که رومیان این روز را نخستین روز ماه و سال جدید میدانستند.
اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان عید میلاد جشن میگیرند. ارامنه ایران بنا بر اختلافاتی بر سر تاریخ دقیق تولد مسیح این مراسم را شش ژانویه برگزار میکنند.
برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس یعنی ناحیه تاریخی فلسطین و دیگر مکانها، جشن کریسمس را در روز هفت ژانویه برپا میدارند. اعضای کلیسای ارامنه طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمید مسیح را همزمان در روز ششم ژانویه جشن میگیرند.
و اما ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در بیست و پنجم دسامبر آغاز شده و تا جشن «خاجشویان» در روز شش ژانویه ادامه مییابد. هرچند مهمترین عید مذهبی در گاه شمار مسیحی، روز عید پاک ( به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، ولی مردم بسیاری بهخصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهمترین رویداد سالانه مسیحی به حساب میآورند.
با وجودی که این روز، یک عید مذهبی شناخته میشود، از اوایل سده بیستم میلادی به بعد به طور گسترده به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار شده و برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به یکدیگر است و در منزل درخت کاجی را تزیین و خانههایشان را چراغانی میکنند.
و شخصیتی که امروزه به شکل پیرمردی مهربان و چاق با لباس سرخ رنگ و ریشی سفید و بلند، در هنگامه کریسمس در میان برگزار کنندگان این جشن ظاهر میشود. که اسمهای بسیاری دارد که بابانوئل ( (Papa noel، سانتا کلوز (Santa claus) و سنت نیکولا (Saint Nicola) از معروفترین اسمهای اوست.
همچنین سابقه تزیین درخت کریسمس به قرن شانزدهم میلادی برمیگردد. آلمانیها نخستین کسانی بودند که سنت تهیه و تزیین درخت کریسمس را بنیان نهادند و «پرنس آلبرت»، همسر «ملکه ویکتوریا» در سال ۱۸۴۱ میلادی درخت کریسمسی را به کاخ «ویندسور» آورد و به این ترتیب موجب محبوبیت بیشتر آن شد.
جاب است بدانید در آستانه کریسمس سال ۲۰۰۷ بلندترین درخت کریسمس دنیا به ارتفاع ۳۷ متر در شهر «ریودوژانیرو» کشور «برزیل» به نمایش درآمد.
منبعها:
گوگل
ویکیپدیا
خبر / رادیو کوچه
صبح روز شنبه، بر اثر انفجار در یک حمله انتحاری در شمال غرب پاکستان دستکم چهل تن کشته و هشتاد نفر مجروح که حال بسیاری از آنها وخیم گزارش شده است.
به گزارش الجزیره، صدها نفر برای دریافت سهمیه مواد غذایی در مکانی در شهر خار (در منطقه باجور) در نزدیکی مرز افغانستان جمع شده بودند که فردی بمب همراه خود را در میان آنها منفجر کرد.
این افراد، در پی درگیریهای اخیر منطقه در وضعیت نامناسبی بهسر میبرند. برنامه جهانی غذا که از سازمانهای وابسته به سازمان ملل است، مواد غذایی را میان آنها توزیع میکرد.
هنوز هیچ فرد یا گروهی مسوولیت این انفجار را به عهده نگرفته است.
لازم به اشاره است مناطق مرزی شمال غرب پاکستان که از پایگاههای اصلی طالبان و القاعده محسوب میشود، شاهد حملات متعددی بوده است.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
مرتضی سیمیاری
افراطگرایان اولین قربانیان خشونتهای پیشساخته خود هستند، آنها بیش از آنکه پیرو ایدئولوژی باشند پیرو نتایج و تاثیرات سرکشیهای روانی خود میباشند عواملی چون غرور، تحقیر و خصلتهای فردی. فاشیستهای ایتالیا مغرور بر بازسازی امپراطوری باستانی خود بودهاند و نازیها در تئوری یکسانسازی بیولوژیک بر اریکه خصلتهای تحقیر شده رهبران خود سوار بودند.
حتا اکبر گودرزی بنیانگذار فرقان بیش از آنکه منطبق بر نظریات نیمه کاره شریعتی باشد از واکنشهای فردی موجود در حوزه موثر بود و دچار چنان تحقیری بود که تز اسلام منهای روحانیت را نه از سر سودای شریعتی که از بازماندن از روحانیون درون حوزه در خود پرورش داده بود.
افراطگرایان چون با خصایل روانی حرکت میکنند اگر خواستههای خود را بر ایدئولوژی سوار کنند ان را مقدس میسازند و به وسیله ان انواع فجایع انسانی را رقم میزنند و توجیه میکنند.
رفتار گروه تروریستی جنداله (بهعنوان شاخهای از القاعده) نیز از همین زاویه قابل تفسیر و تحلیل است.
جریانی نوظهور که در بیانیههای خود مدعی دفاع از حقوق اهل سنت میباشد در آرا ارایه شده توسط آنها که با زبان بسیار سادهای هم بیان شده مشاهده میگردد که تحقیر بر ایدئولوژی تسلط یافته است و خشونت ناشی از تحقیر توسط ایدئولوژی توجیه میگردد و حتا مقدس میشود در حالی که محتوای ایدئولوژی آنها خشونت را توجیه نمیکند. در واقع این خشونت مقدس است که ایدئولوژی را در بر میگیرد.
وقتی خشونت مقدس میشود هوادار پیدا میکند و از میان آن، فرقه تاسیس میگردد و به قول انور ابراهیم، مسلمان نوگرای میانهرو مالزیایی آنها تبدیل به مردانی میشوند که از اسلام جز موج نفرت و خشونت چیزی را نشان نمیدهند و این نفرت هم آنها و هم دیگران را قربانی میکند.
در برخورد با خشونتگرایان ایدئولوژیک اگر صرفن از ابزار سرکوب استفاده شود، برهان ایدئولوژی آنها محکمتر میگردد و احساس حقانیت بر عمل در آنها ایجاد میشود و ترور و جنایت با مظلومنمایی همراه میشود. همچنین میتواند با ناسیونالیسم منطقهای پیوند بخورد و در مسیر تجزیهطلبی قرار بگیرد.
راهکار مهار آنها محدود کردن آنها میباشد و این محدودیت تنها به وسیله اعمال دموکراسی با پرهیز از هرگونه رفتارهای ایدئولوژیک است، تاسیس احزاب محلی قانونمند، ان.جی.او ها و نهاد صنفی و مشارکت شهروندان در منطقه سیستان و بلوچستان خود به خود فضایی را برای جولان دادن آنها فراهم نخواهد کرد. امری که در دوره اصلاحات تا حدودی به آن پرداخته شد و از شدت خشونتهای فرقهای به شدت کاسته شد.
برداشتن شکافهای سیاسی- اجتماعی ظرفیت افراطگرایان را به حداقل میرساند و آنها را از متن به حاشیه بیسرانجامی میرساند و از سویی دموکراسی مبتنی بر رییس قبیله یا مذهب را (که در میان اهل سنت متداول است) به مشارکت اقشار اجتماعی مبدل خواهد کرد.
دیدهبان حقوق بشر روز جمعه، اعلام کرد که قوه قضاییه ایران باید فورن حکم اعدام یک دانشجوی کرد را که پس از یک محاکمه غیرمنصفانه محکوم شناخته شده را فورن لغو کنند. چند روز پیش مقامات قضایی به وکیل حبیباله لطیفی اطلاع دادند که لطیفی بامداد یکشنبه 5 دیماه در زندان سنندج در استان کردستان به دار آویخته خواهد شد.
در روز یک آبان 1386، ماموران امنیتی لطیفی را که دانشجوی حقوق در دانشگاه آزاد ایلام میباشد را به جرم فعالیت ازجانب گروههای «ضد انقلاب» دستگیر کردند. پس از دستگیری و بازجویی چهار ماهه لطیفی توسط ماموران اطلاعاتی محلی، مقامات او را به زندان سنندج منتقل کردند. بنا بر چندین گزارش رسانهای، خانواده لطیفی و منابع نزدیک به خانواده او ادعا میکنند که ماموران اطلاعات لطیفی را درطول مرحله بازجویی شکنجه کردهاند.
جو ستورک، نایب مدیر بخش خاورمیانه سازمان دیدهبان حقوق بشر میگوید که «شرایط پیرامون دستگیری، حبس و محکومیت لطیفی قوین به این نکته اشاره میکند که مقامات ایرانی حقوق اساسی او را پایمال کردهاند. همانند تعداد بیشماری از پروندههای امنیتی پیشین، به نظر میرسد که ماموران اطلاعاتی لطیفی را تحت شکنجه قرار دادند و یک دادگاه بدون وجود مدرک قانع کنندهای عیله لطیفی او را به مرگ محکوم کرده است».
در طول سال گذشته؛ گروههای نظامی که بیشتر در مناطق کرد نشین و استان سیستان و بلوچستان فعالیت میکنند به دستداشتن در قتل شهروندان متهم گشتهاند
در دادگاه، دولت این ادعا را مطرح کرد که لطیفی در چندین عملیات تروریستی دخیل بوده است از جمله تلاش برای ترور یک دادستان و حمله به یک ایستگاه پلیس در استان کردستان. بر اساس گزارش رسانهها، دادگاه لطیفی را به خاطر شرکت در عملیات تروریستی و عضویت در یک گروه مخالف مسلح محکوم شناخت. استناد دادگاه تنها به عکسها و فیلمهایی بود که لطیفی از انفجار یک بمب صوتی که چند روز پیش از دستگیریش منفجر شده بود، در اختیار داشت. شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج لطیفی را به جرم محاربه و دیگر جرایم امنیتی گناهکار شناخت و او را در سال 1387 به اعدام محکوم کرد. یک دادگاه تجدید نظر بعدتر این حکم را تایید کرد
طبق مواد 186، 190و 191 قانون مجازات اسلامی ایران،«هرگروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آنها باقی است تمام اعضا و هواداران آن، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را میدانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالند و تلاش موثر دارند محاربند» و میتواند به اعدام محکوم شود. لطیفی یکی از 16 کردی است که به دلیل اتهامات گوناگون امنیتی از جمله محاربه در انتظار حکم اعدام به سر میبرند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر موارد مختلفی را ثبت کرده که در آنها نیروهای امنیتی ایران در پروندههای امنیتی فشارهای جسمی و روانی از جمله شکنجه و گرفتن اعتراف به کار میبرند و دادگاهها متهمین را در دادگاههایی که دادستان هیچ مدرک قانعکنندهای مبنی بر گناهکار بودن متهم ارایه نداده به جرم محاربه محکوم میکنند. در اردیبهشت سال 89، پس از آنکه مسوولان پنج زندانی متهم به محاربه که چهار تن از آنها کرد بودند را اعدام کرد، سازمان دیدهبان حقوق بشر از به کارگیری شکنجه، بدرفتاری و تضییع جدی فرآیند دادرسی عادلانه پیش از برگزاری و در جریان دادگاه انتقاد کرد و درخواست کرد که تمامی اعدامها متوقف شوند.
در طول سال گذشته؛ گروههای نظامی که بیشتر در مناطق کرد نشین و استان سیستان و بلوچستان فعالیت میکنند به دستداشتن در قتل شهروندان متهم گشتهاند. در آخرین حمله از این دست، در شهر چابهار در روز 24 آذر ماه یک بمبگذار انتحاری دستکم 39 نفر را که در مراسم شیعی عزاداری عاشورا شرکت داشتند رابه قتل رسانید. در شهریور ماه، یک بمب 12 نفر در شهر مهاباد که غالبا کردنشین است و در استان آذربایجان غربی واقع شده را کشت.
ستورک میگوید: «ما تمام حملات گروههای مسلح علیه شهروندان را محکوم میکنیم. اما مقامهای ایرانی نمیتوانند از این جرایم برای توجیه شکنجه، بدرفتاری و محاکمات غیرمنصفانه استفاده کنند.
در سال 2009، آخرین سالی که آمار مربوط به آن موجود است، مقامات ایرانی 388 زندانی را اعدام کردند که به جز چین بالاترین آمار اعدام در دنیا محسوب میشود. مسوولان دستکم 9 زندانی سیاسی مخالف را از ماه آبان 1388 اعدام کردهاند که تمامی آنها متهم به محاربه از طریق ارتباط با گروههای مسلح بودهاند.
سازمان دیدهبان حقوق بشر با مجازات اعدام در هر شرایطی به خاطر نفس بیرحمانه و غیرانسانی این مجازات مخالف است.
نیویورک- 3 دی 1389
رادیو کوچه
کریسمس یا نوئل- نام جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامیداشت زادروز مسیح برگزار میشود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز ۲۵ دسامبر جشن گرفته و بسیاری آن را در شامگاه ۲۴ دسامبر نیز برگزار میکنند.
مطابقت ساعت آفتابی با ساعتهای مکانیکی- ساعت آفتابی وسیلهای است که زمان را با استفاده از مکان خورشید در آسمان میسنجد. معمولترین نوع ساعت آفتابی از میلهای ساخته شدهاست که روی صفحهای قرار دارد و ساعتهای شبانهروز روی صفحه نشانهگذاری شدهاند. وقتی مکان خورشید در آسمان عوض میشود، مکان سایهی میله هم روی صفحه جابهجا میشود و ساعت را نشان میدهد.
براساس نوشتههای «هرودوت» قدمت این ساعتها به ۵۰۰۰ سال قبل برمیگردد و او ساخت این ابزار را به «سومری»ها و «کلدانی»ها نسبت میدهد، اقوامی که در منطقهی بینالنهرین میزیستند.
ساعتهای آفتابی معمولی، زمان ظاهری خورشیدی را نشان میدهند. این زمان با زمانی که از ساعت میخوانیم کمی فرق دارد و در طول سال تا حدود ۱۵ دقیقه جابهجا میشود. این ساعتها تنها ۴ روز در طول سال با ساعتهای مکانیکی مطابقت دارند (۱۶ آوریل، ۱۴ ژوئن، ۲ سپتامبر و ۲۵ دسامبر). این پدیده به این خاطر است که راستای محور چرخش زمین به دور خود کاملن ثابت نیست و زمین هنگام چرخش به دور خود کمی تاب میخورد.
1721 میلادی- زادروز «ویلیام کالینز» (William Collins) شاعر انگلیسی که در چیچستر در ساسکس غربی در انگلستان زاده شد. او در آکسفورد تحصیل کرد و پس از آن برای کار در زمینهی ادبیات به لندن رفت. در آنجا با «ساموئل جانسون» معروف به «دکتر جانسون» آشنا شد و او برای کمک به کالینز قراردادی را با یک کتابفروشی منعقد کرد تا ویلیام کالینز با دریافت پیشقسطی به ترجمهی کتاب فنون شاعری «ارسطو» بپردازد. کالینز در ۱۷۴۷ مجموعه اشعارش با عنوان «چکامهها» را منتشر کرد.
1991 میلادی- در چنین روزی «میخاییل گورباچف» رییسجمهوری اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی استعفا داد و اوکراین اعلام استقلال کرد. گرچه تلاش گورباچف به نوعی برای زنده کردن سوسیالیسم در شوروی بود، اما دموکراتیزاسیون اتحاد شوروی و اروپای شرقی عملن قدرت حزب کمونیست و حتا خود گورباچف را زیر سوال برد. عدم سانسور و تلاش گورباچف برای ایجاد فضای باز سیاسی بدون اینکه خود او بخواهد باعث نفوذ انواع جنبشهای ناسیونالیستی قومی و گاهی ضدروسی در جمهوریهای شوروی شد.
نیروهای تندرو در کادر رهبری شوروری در ۱۹۹۱ کودتای آگوست را سازمان دادند و تلاش کردند گورباچف را از قدرت عزل کنند و اجازه ندهند معاهدهی اتحاد جدید را امضا کند. هدف گورباچف این بود که حزب کمونیست اتحاد شووری را متحد نگاه دارد اما آنرا بیشتر به سوی سوسیال دموکراسی سوق دهد. ولی پس از اینکه حزب کمونیست پس از کودتای آگوست ممنوع اعلام شد گورباچف عملن به جز نیروهای مسلح قدرتی نداشت.
1977 میلادی- «سر چارلز اسپنسر چاپلین» یکی از مشهورترین بازیگران و همچنین کارگردان و موسیقیدان برجستهی هالیوود و برندهی جایزه اسکار، در این روز درگذشت. چارلی چاپلین نزدیک به سی و چهار فیلم کوتاه در کمپانی کیاستون و در نقش یک دلقک ریزنقش، با کفشهایی که برایش بزرگ بودند بازی کرد. وی در سال ۱۹۱۹ به همراهی تعدادی از دوستان سینماییاش اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد.
800 میلادی- «کارل بزرگ» یا «کارلوس ماگنوس» (Carolus Magnus) به عنوان نخستین امپراتور مقدس رم در شهر «رم» تاجگذاری کرد. از نظر اروپاییها، پدر کشورهای فرانسه و آلمان است. از جمله جنگجویان، سیاستمداران، قانونگذاران و ناظمان قرون گذشته اروپا بهشمار میرود که همواره مصالح کشور و ملت خویش را مد نظر داشت و پیوسته بر وسعت امپراتوری خویش میافزود. (که شامل بخشهای غربی آلمان امروزی، هلند، بلژیک، شمال تا مرکز فرانسه، شمال غربی و غرب ایتالیا و کشور سوییس بود.)
مرتضا خسروی (هیچ) / رادیو کوچه
آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه
ناتو میگوید 2010 با وجود که برای آنان خونینترین سال بود، اما در این سال دستآوردهای خوبی داشتهاند.
جنرال جوزف بلاتز سخنگوی نیروهای ناتو گفت در سال روان میلادی که آخرین روزهای آن است، حدود 700 تن از نیروهای ناتو در افغانستان کشتهاند.
در سال گذشته میلادی ارقام تلفات نیروهای ناتو در افغانستان 521 نفر ثبت شده است که نسبت به آن تلفات نیروهای خارجی در افغانستان 26 درصد افزایش یافته است.
در این سال آمریکا 30 هزار سرباز اضافی به افغانستان فرستاد که بیشتر در مناطق ناامن جنوب جابهجا شدند.
جنرال بلاتز گفت با افزایش نیروی بیشتر در افغانستان، امنیت در ولایتهای هلمند، کندهار، ارزگان و کابل نسبت به گذشته بهتر شده است.
سخنگوی ناتو در مورد افزایش ناامنی در شمال کشور میگوید امنیت در ولایتهای کندز و بغلان نیز بهتر شده است و 4500 سرباز آمریکایی نیز در شمال افغانستان جابهجا شدهاند.
وی گفت در سال 2011 نیز خشونتها وجود خواهد داشت و بعد از ختم زمستان طالبان سربازگیری کرده و آماده جنگ میشوند، اما با فشار بیشتر مواجه خواهند شد.
آقای بلاتز گفت در سال آینده بر اساس استراتیژی تازه و همزمان با آغاز روند تسلیم دهی امنیت به نیروهای افغان، فشارها بر طالبان نیز افزایش خواهد یافت.
بر اساس معلومات ناتو در حال حاضر حدود 140 تا 145 هزار تن از سربازان 48 کشور عضو ناتو در افغانستان حضور دارند.
پناهجویان ایرانی در اربیل عراق در آستانه کریسمس و همچنان بدون پاسخ از سوی دفتر سازمان ملل
همچنین در روزهای اخیر یکی از این پناهجویان متحصن از ناحیه گردن دچار آسیبدیدگی شده است.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
جام جم
1) کره شمالی: «آماده جنگ اتمی هستیم»
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894488356
در گزارش جدید وزارت خارجه کره جنوبی که روز جمعه منتشر شد، آمده است: کره شمالی در راستای تقویت جایگاه رهبر آینده خود دست به انجام سومین آزمایش هستهای در سال آتی خواهد زد و احتمال برگزاری گفتوگوهای دوجانبه میان دو کره بسیار ضعیف است. پیش از این تهدید کره شمالی، سئول نیز اعلام کرده بود اگر مورد حمله قرار گیرد دست به انجام حملات بیرحمانه علیه کره شمالی خواهد زد.
2) دستگیری سرکرده جدید گروهک ریگی
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894485435
منابع محلی در پاکستان، دستگیری جانشین «عبدالمالک ریگی» و سرکرده جدید گروهک تروریستی ریگی را تایید کردند. به گزارش شبکه خبر، این منابع، نام سرکرده دستگیر شده گروهک ریگی را «محمد ظاهر بلوچ» اعلام و تاکید کردند، نیروهای امنیتی پاکستان در عملیاتی ضربتی، وی را دستگیر کردهاند. در گزارشهای اولیه، نام سرکرده گروهک ریگی، «عبدالرئوف» اعلام شده بود.
تهران امروز
1) یک ساعت کا ر کمتر برای کارمندان تهرانی
http://tehrooz.com/1389/10/4/TehranEmrooz/452/Page/2/?NewsID=56787
بر اساس مصوبه هیت وزیران، کارمندان دولت از امروز میتوانند یک ساعت زودتر محل کار خود را ترک کنند. در این طرح سازمانهای دولتی و عمومی مکلف شدند ساعات کار را به نحوی تنظیم کنند که ساعت کار کارمندان یک ساعت زودتر از زمان مقرر پایان یابد و کسری ناشی از این بند، از طریق دورکاری و کار در منزل جبران شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، بر اساس این مصوبه، ساعت آغاز کار واحدهای نظامی 6:30تا 7، واحدهای صنعتی 7، مدارس7:15 تا 7:45 صبح تعیین شده است.
همچنین ساعات آغاز کار بانکها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی و بخشهای آموزشی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعم از دانشگاهها و بیمارستانها 8 صبح تعیین شده است. کار سازمانهای دولتی و عمومی نیز8:30 صبح آغاز خواهد شد. هیت وزیران ساعت آغاز کار بازاریان و اصناف را نیز9:30 تا 10 صبح اعلام کرده است.
2) «احمد داوود اوغلو»: «ترکیه در مذاکرات استانبول میانجی نیست»
http://tehrooz.com/1389/10/4/TehranEmrooz/452/Page/4/
وزیر خارجه ترکیه گفت که کشورش میزبانی مذاکرات آینده ایران و گروه 5+1 را بر عهده دارد ولی به عنوان میانجی در این گفتوگوها شرکت نمیکند.
به گزارش ایلنا به نقل از ترندنیوز، «احمد داوود اوغلو» با بیان اینکه میانجیگری ترکیه و حضور این کشور در امضای «بیانیه تهران» به پیشنهاد آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفت، گفت که ترکیه در مذاکرات استانبول مشارکتی ندارد. داوود اوغلو افزود: «این بار از آنکارا درخواست شد تا طرفهای حاضر در مذاکرات را بپذیرد که ترکیه نیز مصمم به انجام چنین کاری است.» به گفته وی، در صورت تمایل طرفها، ترکیه همچنین آماده میانجیگری است.
رسالت
1) قطعنامههای تحریم ضد ایرانی مرده بهدنیا آمد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49359
محمود احمدینژاد، در نشست خبری در پایان یازدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی اکو در ترکیه گفت: «قطعنامههای تحریمهای ضدایرانی مرده بهدنیا آمد. وی این مطلب را در نشستی خبری در پایان اجلاس اکو در استانبول به هنگام تشریح مواضع ایران را درباره مسایل داخلی و بینالملل اعلام کرد.
2) غلامحسین الهام: «فتنهگران عاشورای 88 راه بنیصدر را رفتند»
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49281
مشاور حقوقی رییسجمهوری گفت: «فتنهگران در سال گذشته و در حادثه تاسفبار عاشورای حسینی راه و شیوه بنیصدر و امثال او را رفتند و نشان دادند که فتنه 59 در فتنه 88 ظهوری مجدد پیدا کرد.»
خراسان
1) بیانیه متکی در پاسخ به اظهارات رییس جمهوری
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=4&id=412727
منوچهر متکی روز گذشته در بیانیهای رسمی بار دیگر بر بیخبر بودن خود از برکناری و مراسم تودیع تاکید کرد و افزود خبر برکناری خود را روز دوشنبه در اثنای ملاقات با مقامات سنگالی و از زبان آنها شنیده است.
وی گفت: «بار دیگر ضمن تکذیب آنچه که در مراسم معارفه مبنی بر آگاهی اینجانب از زمان برکناری و مضحکتر از آن، اطلاع از روز برگزاری مراسم تودیع مطرح گردید و تاکید بر رعایت صدق در گفتار به ویژه برای مسوولین اعلام میدارم: این بداخلاقیها را متوقف کنید زیرا نه زیبنده نظام اسلامی و سیره رهبران بزرگوار آن است و نه با شان، فرهنگ و ادب ملت عزیز ایران همخوانی دارد.»
2) وزیر نیرو: «قیمت برق در سال آینده افزایش نمییابد»
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=4&id=412910
وزیر نیرو با بیان اینکه وزارتخانه متبوعش از قیمت 45 تومان به ازای هر کیلووات ساعت برق 27.9 تومان درآمد کسب میکند، گفت: «قیمت برق در سال 90 تغییری نخواهد داشت.» مجید نامجو در گفتوگو با مهر گفت: «قرار بر این است که وزارت نیرو از 45 تومانی که بهطور متوسط برای قیمتهای جدید هر کیلووات ساعت برق در نظر گرفته شده است، 27.9 تومان درآمد کسب کند که بر این اساس، رقم نهایی صرف هزینههای تولید، نگهداری و هزینههای جاری وزارت نیرو میشود.»
آفرینش
1) نرخهای جدید حمل و نقل عمومی از هفته آینده اعمال میشود
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=74993
معاون امور عمرانی استاندار تهران با اعلام تصویب و تایید نرخهای جدید حمل و نقل عمومی در شوراهای شهر و فرمانداریهای این استان گفت: «نرخهای جدید از هفته آینده و پس از اتمام سهمیه سوخت خودروها اعمال میشود.» محمدرضا محمودی در گفتوگو با ایرنا خاطرنشان کرد: «کرایهها در شهر تهران حداکثر 15 درصد و در شهرستانها حداکثر 20 درصد افزایش مییابد.» وی افزود: «براساس بخشنامه وزارت کشور نرخهای جدید باید پس از اتمام سهمیه بنزین و گازوییل خودروهای بخش حمل و نقل عمومی اعمال شود.»
2) تاریخ برگزاری و نحوه طراحی سوالات آزمون کارشناسی ارشد سال 90 دانشگاههای دولتی اعلام شد
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=75019
معاون سازمان سنجش آموزش کشور از برگزاری آزمون کارشناسی ارشد90 در روزهای 27، 28 و 29 بهمن ماه خبرداد.
همشهری
1)کشف حیات در کویر لوت ایران
http://www.hamshahri.net/news-123953.aspx
کشف چند حشره در منطقه «گندم بریان» کویر لوت، فرضیه نبود حیات در «کویر لوت» را باطل کرد. تا پیش از این کشف، محققان ضمن تایید نبود حیات در کویر لوت ایران، تاکید کرده بودند حتا باکتری هم در خاک لوت وجود ندارد.
2) درگیری شدید نظامیان پاکستان با طالبان
http://www.hamshahri.net/news-123943.aspx
درگیری شدید ارتش پاکستان با شبهنظامیان طالبان در منطقه شمال غربی این کشور و در نزدیکی مرز افغانستان باعث کشته شدن حداقل 35نفر شد.
گزارشها حاکی است که 150 نفر از شبهنظامیان با استفاده از تسلیحات سبک و سنگین به 5 پست بازرسی مرزی پاکستان در منطقه قبیلهنشین مهمند حمله کردند که باعث رخ دادن درگیری شدیدی در این منطقه شد.
دنیای اقتصاد
1) تحلیل اقتصاددان برجسته آمریکایی از آینده اقتصاد ایران
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=237163
«گری بکر»: کشور ایران در 50 سال گذشته بسیار کمتر از حد توانایی خود عمل کرده، یعنی میتوانسته امروز وضعیت خیلی بهتری داشته باشد که از عوامل آن میتوان موارد زیر را نام برد: اتکای زیاد به انحصارها، اتکای زیاد به دادن یارانه مخصوصن به بعضی بخشهای خاص اقتصاد و اتکای بیش از حد به نفت.
ایران نیروی انسانی بسیار غنی دارد و باید از آن استفاده کند و نه از منابع طبیعی خود. متاسفانه تا الان ایران بیشتر روی توانایی تولید نفت خود اتکا کرده که بالاخره روزی به پایان خواهد رسید و آن زمان مجبور است که به دنبال جایگزینهایی برای آن بگردد.
2) عبور بورس از هفته حساس
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=237154
بازار داد و ستد سهام بدون بروز رفتار احساسی هفته آغازین طرح تحول اقتصادی را پشت سرگذاشت تا معاملهگران در انتظار روند آتی بازار باشند. در بازار سرمایه معاملهگران در هفته گذشته شاهد شروع اجرای طرح تحول بودند که این امر با افزایش برخی از حاملهای انرژی همراه بود. این افزایش قیمتها که کمتر از ارزیابیهای اولیه معاملهگران بود، سبب شد تا بازار واکنشی منفی از خود نشان ندهد و شرایط برای رشد بازار مهیا باشد.
رادیو کوچه
در هفته بیستم لیگ برتر فوتبال باشگاههای ایران استقلال به دنبال شکست مقابل ذوب آهن سه پله در جدول سقوط کرد و این در حالی بود که پرسپولیس با برتری مقابل سایپای البرز یک پله در جدول بالا آمده است.
به گزارش مهر، در هفته بیستم لیگ برتر تیم ذوب آهن از سد استقلال گذشت و با کسب سه امتیازی جایگاه خود را در صدرجدول استحکام بخشید. تیم استقلال هم با سه پله سقوط در رده پنجم جدول قرار گرفت. تیمهای سپاهان اصفهان، مس کرمان و تراکتورسازی تبریز از تیمهای پیروز دیدارهای روز پنجشنبه بودند که از این پیروزیها صعود یک پلهای در جدول ردهبندی کسب کردند.
در هفته بیستم لیگ برتر تیم پرسپولیس پس از پنج هفته موفق به کسب امتیاز شد و با غلبه بر سایپا 30 امتیازی شد و به رده ششم جدول صعود کرد. پرسپولیس در رده ششم جدول جای صنعت نفت آبادان را گرفت که این هفته مقابل راه آهن شهرری آنهم در آبادان تن به شکست داد. راه آهن به لطف این پیروزی خارج از خانه 25 امتیازی شد و به رده دهم جدول صعود کرد.
در هفته بیستم لیگ برتر صبای قم و فولاد خوزستان شکست خوردند اما همچنان ردههای هشتم و نهم جدول را در اختیار دارند. تیم ملوان بندرانزلی هم به مس کرمان باخت و این بار یک پله در جدول نزول کرد.
شاهین بوشهر این هفته با پیروزی مقابل صبای قم سه پله در جدول صعود کرد و به سکوی دوازدهم جدول رسید. پیکان قزوین بیشترین صعود را در جدول ردهبندی داشت و با تحمیل شکست 3 بر یک به پاس همدان به سکوی سیزدهم جدول ارتقا یافت. در شرایطی که تیمهای سایپا، پاس همدان و شهرداری تبریز هر کدام بین دو تا سه پله در جدول نزول کردند، تیم نفت تهران به لطف تساوی با تیم استیل آذین یک پله در جدول رده بندی صعود کرد و به سکوی پانزدهم رسید. در آستانه آغاز تعطیلات لیگ برتر تیم استیل آذین هم با 19 امتیاز قعرنشین جدول است.
اما نتایج دیدارهای هفته بیستم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران به شرح زیر است:
سپاهان اصفهان 3 – فولاد خوزستان 2، نفت تهران 2 – استیل آذین تهران 2، صنعت نفت آبادان صفر- راه آهن شهرری یک، صبای قم صفر – شاهین بوشهر یک، مس کرمان یک – ملوان بندرانزلی صفر، پیکان قزوین 3 – پاس همدان یک، تراکتورسازی تبریز یک – شهرداری تبریز صفر، سایپا البرز صفر – پرسپولیس یک و استقلال تهران یک – ذوب آهن اصفهان 2.
پس از اعلام حکم اعدام حبیباله لطیفی توسط وکیل این زندانی و دانشجوی کرد، اتحاد برای ایران ـ بلژیک اقدام به انتشار بیانیهای مطبوعاتی کرده است و ضمن حمایت از این دانشجوی دربند این اقدام قوه قضاییه جمهوری اسلامی در خصوص صدور حکم اعدام را محکوم کرده است.
متن این بیانیه در زیر آمده است:
کمتر از ۲۴ ساعت به پایان زندگی این جوان دانشجو نمانده است، شاید من و تو بتوانیم او را نجات دهیم
به نام آزادی
هموطنان و آزادیخواهان
همچنانکه مطلع هستید رژیم جمهوری اسلامی ایران باری دیگر قصد اعدام یکی دیگر از فرزندان آزادیخواه کشورمان را دارد و دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی ایران بعداز اعدام یازده هموطن بلوچ در بلوچستان و دستگیری فعالین سیاسی و مدنی و حتا وکلای زندانیان، میخواهد همچنان قدرتنمایی نموده و یکی دیگر از بهترین فرزندان کشورمان را اعدام نماید. اعدام حبیباله لطیفی اعدام انسانیت است برای همین انسانهای آزاده و بیدار لازم است یکصدا و همآوا برای نجات جان حبیب تلاش نمایند.
اتحاد برای ایران- بلژیک ضمن محکوم نمودن این عمل شنیع و غیرانسانی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران از تمامی آزادیخواهان ایرانی چه در داخل و چه در خارج کشور خواستار است که از هر طریق ممکن در اعتراض به این حکم ناروا گام برداشته و جنبش آزادیخواهی ایران را در توقف این اعدام یاری نمایند. تنها با همبستگی ملی است که میشود جلوی ماشین سرکوب و استبداد جمهوری اسلامی را گرفت.
اتحاد برای ایران- بلژیک
۲۴ دسامبر ۲۰۱۰
…………………………………………………….
همچنین اتحاد برای ایران – بلژیک نامه دیگری را در این راستا منتشر کرده که در زیر متن این نامه آمده است:
جهان در آستانه سال نو و ایران چشم به راه اعدامی دیگر:
حبیبالهلطیفی اعدام خواهد شد،
بار دیگر انسانی در آستانه اعدام قرار گرفته است و اینک تنها چند ده ساعت تا محروم شدنش از زندگی باقی است. جای شگفتی نیست که این خبر از ایران باشد، جایی که انسانها به سادگی و با دستآویزهای مختلف با حکم اعدام مواجه میشوند: سال 2010 با بیش از 200 مورد اعدام ثبت شده در ایران به پایان میرسد 1. هنوز هفتهای نگذشته است که یازده زندانی در شهر زاهدان صرفن برای قدرتنمایی حکومت در مقابل مخالفانش جان باختند 2. باز هم جای شگفتی نیست که این محکوم به اعدام از فعالین سیاسی کردستان باشد، جایی که حکومت ایران در تداوم رسم دیرینهاش سرکوب مضاعفی را اعمال میکند. پس از احسان فتاحیان 3، فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و سه فعال کرد دیگر که سال گذشته در ایران اعدام شدند 4 این بار حبیبال=له لطیفی محکوم به آن است که هزینهی آرمانهای انسانیاش را با جانش بپردازد.
حبیباله لطیفی، 28 ساله، دانشجو و فعال کرد، در تاریخ یکم آبان ماه ۱۳۸۶ بازداشت شد. وی ۴ ماه در زندان انفرادی تحت شکنجهی شدید بازجویان اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفت 5. لطیفی در تاریخ ۱۰ تیرماه ۱۳۸۷ طی دادگاهی چند دقیقهای و بدون حضور خانواده، در شعبهی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج از سوی قاضی حسن بابایی به جرم اقدام علیه امنیت ملی و نظام با استناد به آیه ۳۳ سوره مائده (قرآن کریم) و استناد به مسایل یکم، سوم و پنجم از فصل ششم (حد محارب) جلد چهارم کتاب تحریرالوسیله امام خمینی و مواد ۱۸۳، ۱۸۶، ۱۹۰،۱۹۱ قانون مجازات اسلامی، محارب اعلام شده و به اعدام محکوم شد.
طبق آخرین اخبار رسیده از ایران 4: مقامات قضایی عصر روز پنجشنبه ۱ دیماه به صالح نیکبخت وکیل مدافع حبیب الله لطیفی اعلام کرده اند که حکم وی روز یکشنبه 5 دیماه/ 26 دسامبر به صورت قطعی به اجرا در خواهد آمد.
آقای نیکبخت پیشتر در مصاحبه با رسانهها ضمن اعلام نگرانی از اجرایی شدن حکم اعدام حبیباله لطیفی گفته بود: «چنانکه حکم قطعی شود، تنها امکانی که جهت جلوگیری از اجرای شدن آن وجود دارد اعاده دادرسی است.» مسئلهای که سابقن نیز در راستای آن اقدام کرده بودیم اما بینتیجه مانده بود. به غیر از این تنها عملی که ما به عنوان وکیل میتوانیم انجام دهیم تقاضای عفو است.
اینک همهی ما بار دیگر در موقعیتی آشنا قرار گرفتهایم که به طور تراژیکی تلخ و مکرر است. اما مکرر شدن این تراژدی بدون شک چیزی از هولناک بودنش نمیکاهد، بلکه بر دشواری وظیفه انسانهای آزاده میافزاید. تا زمانی که اندک امیدی به نجات یک زندگی هست، هیچ کوششی بیهوده نیست. بنابراین از تمام آزادیخواهان دنیا درخواست میکنیم که با ما همصدا شوند و از نهادهای حقوق بشر و حقوق بینالملل میخواهیم تا حکومت ایران را وادار به توقف اعدام حبیباله لطفی و همچنین تمامی موارد اعدام در این کشور نمایند.
کمیته دانشجویی حزب دمکرات کردستان روز جمعه و پس از اعلام حکم اعدام حبیباله لطیفى فعال دانشجویی به دستور دادگاه انقلاب بیانیهای را صادر و در آن به حمایت از این فعال پرداخته است.
متن این بیانیه در زیر آمده است:
هموطنان گرامی،
بنا به اظهارات آقاى صالح نیکبخت وکیل مدافع حبیباله لطیفى قراراست بامداد روز یکشنبه این دانشجوى زندانى کرد به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت ملى اعدام گردد. این در حالی است که آقاى لطیفى اتهامات وارده را به شدت تکذیب نموده و حتا بنا به گفته آقاى نیکبخت دستگاههاى امنیتى نتوانستهاند شواهدى دال بر مشارکت نامبرده درهر گونه اقدام مسلحانه یا بمبگذارى ارایه دهند. جرم وى تنها آزادیخواهى و دفاع از حقوق بشر است.
بر همه عیان است که رژیم حاکم بر ایران از خون جوانان آزادیخواه تغذیه میکند، حاکمیت جمهوری اسلامی به بهانههای واهی برای تغذیهی داخلی به عناوینی چون محارب با خدا، ضد انقلاب و …غیره متوسل میشود و هر حرکت آزادیخواهانه را اقدام علیه امنیت ملى قلمداد مینماید. هر روز از فتنه سخن میگویند، هر روز داستان توطئه را تکرار میکنند و…، بر این حساب ما همه فتنهگریم و حبیب هم از نوع ماست. پس باید به یارى همنوعمان بشتابیم که ساعاتى بیش فرصت نیست. اگر همه همت کنیم شاید بتوانیم چوب لای چرخ ماشین اعدام بگذاریم، در غیر این صورت همین فردا و پس فردا به سراغ تک تک ما مىآیند، همانگونه که به سراغ هزاران نفر از بهترینهایمان رفتند.
لذا از تمامى دانشجویان، روشنفکران، فعالین حقوق بشر، شخصیات، احزاب و سازمانهاى سیاسى و مدنى، روزنامهنگاران و همه شهروندان میخواهیم در اندک فرصت باقى مانده به هر نحو ممکن به این اقدام ضد بشرى جمهورى اعدام اعتراض نموده و ما را در آگاهیرسانی در سطح داخل کشور و خارج از کشور یاری نمایند.
ما محکوم به پیروزی هستیم.
کمیته دانشجویی حزب دمکرات کردستان
سوم دیماه 1389 خورشیدی
برابر با 24 دسامبر 2010
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش رسیده به رادیو کوچه، از روز جمعه و پس از اعلام خبر اجرای حکم اعدام حبیباله لطیفی دانشجوی کرد توسط اجرای احکام که مورد اعتراض گروههای حقوق بشری و حامیان زندانیان سیاسی قرار گرفته، شهر سنندج مرکز کردستان تحت تدابیر امنیتی است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، نیروهای وزارت اطلاعات و سپاه پاسدارن در استان کردستان به حالت آماده باش به شهر سنندج منتقل شدهاند.
گفته میشود از طرفی یک تیم ویژه وزارت کشور برای کنترل و هماهنگی با اداره اطلاعات استان کردستان وارد شهر سنندج شده است.
گفتنی است حبیب لطیفی یکی از زندانیان سیاسی محکوم به اعدام با خطر اجرای حکم روبهرو است که بنا به حکم دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی روز یکشنبه اعدام میشود.
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- پاپ میگوید که جشنهای کریسمس با نگرانیهای امنیتی برگذار میشود.
- کاهش نرخ جرایم باعث آسودگی در مورد وضعیت امنیتی شده است.
- میانه روی کلید رسیدن به صلح است.
- کالاهای تقلبی به ارزش 200،000 رینگیت ضبط شد.
- اطمینان از این که مردم این بار نیز از حزب پیش رو در انتخابات تنانگ حمایت میکنند.
- معاون نخست وزیر: «تنانگ دژ مستحکم حزب پیش رو است.»
- بخش مخابرات در سال آینده 5.3 درصد رشد خواهد داشت.
- گروه همکاریهای متحد اقتصادی برنده جایزه Sahabat در مورد صنایع کوچک و متوسط شد.
- شرکت Sime Darbi پروندهای علیه کارکنان خود که در پروژه باکون سهیم بودند تشکیل داد.
- احتمال انجام آزمایش اتمی کره شمالی در سال آینده وجود دارد.
- حادثه در کلیسایی در فیلیپین 6 تن را زخمی کرد.
- برف سنگین مسافران کریسمس را در اروپا متوقف کرد.
- تایلند چهارمین کشور آسیایی در کنترل و نظارت بر امور شرکتها.
روزنامه استار
- نجیب از مردم خواست تا روحیه و فرهنگ هدیهدادن را نه تنها در شب کریسمس بلکه در طول سال از خود نشان دهند.
- اجتماعات کریسمس تحت طرح یک مالزی واحد برای بخشهای دولتی و خصوصی به اجرا در آمد.
- یک تحقیق نشان داده که بیشتر مالزییاییها از نجیب پشتیبانی میکنند.
- اعضا و رهبران بیشتری از حزب مردم عدم طرفداری خود را از تصمیم دولت سلانگور برای جمعآوری تابلوهای دارای نشان طرح یک مالزی نشان دادهاند.
- معاون نخست وزیر: «شرکتهای ایریشیا و هواپیمایی مالزی باید بتوانند در سطح جهانی به رقابت بپردازند.»
- به مالزییاییها آموزش داده میشود تا نخبهترین افراد را استخدام کنند.
- برای اولین بار دولت به دانش جویان اجازه داد تا در مورد کیفیت برنامه درسی خود اظهارنظر کنند و بازخورد خود را بازگو نمایند.
- نمایندگان ارشد مالزیایی و سنگاپوری از نشستهای خود به نتیجهگیری میرسند.
- دکتر ماهاتیر میهمان شاهرخخان در هند میشود.
- وقت بیشتری به افراد غیربومی برای استخدام در دولت پرک داده میشود.
- 33،000 هندی تبار هنوز کارت ملی MyKad را دریافت نکردهاند.
- کوالالامپور بزرگتر میشود.
- حماس میگوید که در مذاکرات صلح با اسراییل شرکت ند.
- یک متهم به عضویت در شبکه القائده توسط پلیس عربستان کشته شد.
- پس از حمله به دو سفارت در ایتالیا پلیس به حال آماده باش کامل در آمد.
روزنامه نیو استریت تایم
- درمانگاههای سیار تحت طرح یک مالزی واحد باعث از میان برداشته شدن فاصلهها شده است.
- بهنظر میرسد که نرخ برابری رینگیت با سایر ارزهای خارجی تا حدودی ثابت بماند.
- رقص 1،000 بودایی در استادیوم پوترا.
روزنامه مالایی میل
- پلیس 24 چینی و ویتنامی غیرقانونی را دستگیر کرد.
- افراد سیاسی کریسمس خوش و سال خوبی را آرزو کردند.
Dr. Avideh Motmaen-Far, Osteopath D.O. /Radio Koocheh
avideh@avideh.net
Researchers found falling in love only takes about a fifth of a second. It not only elicits the same euphoric feeling when using cocaine, but also affects intellectual areas of the brain. When a person falls in love, 12 areas of the brain work in tandem and release euphoria-inducing chemicals such as dopamine, oxytocin, adrenaline and vasopressin. Sophisticated cognitive functions such as mental representation, metaphors and body image are stimulated by ”feeling in love”. The fact that the blood levels of nerve growth factor, or NGF is significantly high in couples who had just fallen in love confirms that love has a scientific basis. Let us find out what love is!
There is no magic love potion that can be used to make someone fall in love, but chemistry does definitely play an important role. A chemistry between lovers is actually a torrential release of brain chemicals and hormones. When we are attracted to someone, Norepinepherine, both a hormone and a neurotransmitter, is secreted by the adrenal gland and works alongside epinephrine / adrenaline to give the body sudden energy in times of stress, known as the “fight or flight” response. The sweaty palms and pounding heart are caused by high levels of this hormone. Norepinephrine, also stimulates the production of adrenaline that makes our blood pressure soar when we are near the person we are attracted to. Phenylethylamine, or PEA, is a neurotransmitter in the brain that causes us to fall madly in love. It is a natural form of amphetamine that floods the regions of the brain involved in sexual excitement. Studies show that people who express high passion for each other have equally high levels of PEA. Dopamine, a naturally-produced chemical that serves as a neurotransmitter in the brain, and a neurohormone released by the hypothalamus is to blame for all the dramas we go through with romantic love. Dopamine is a natural stimulant. It gives you ecstasy, focused attention, motivation and goal-oriented behaviour. Dopamine is also associated with all the addictions.
Oxytocin is a brain peptide that flows to the rescue of what otherwise would be a short term relationship
It seems that effects of PEA last only for about the first three to five years in a relationship. After building up a tolerance to PEA, passionate romances can cool into “attachment.” Oxytocin is a brain peptide that flows to the rescue of what otherwise would be a short term relationship. It is secreted from the pituitary gland and bathes the brain and reproductive tracts of both women and men. This increases our sensitivity to touch and encourages grooming and cuddling in both sexes. It also reduces stress-causing hormones in the body. Oxytocin is released every time we hold hands or cuddle someone. Oxytocin seems to be the hormonal superglue that keeps us connected long after the PEA wears out. Lasting love confers benefits in the from of stabilized production of serotonin and oxytocin.
Nonetheless, some people seem not to be able to hold long-term relationships because they prefer the revving-up effects of brain amphetamines to the pain-killing effects of endorphins. Suppression of vasopressin seems to be the reason why males abandon their love nest and seek new mates.
Recent studies shows that different parts of the brain fall for love. For example, unconditional love, such as that between a mother and a child, is sparked by the common and different brain areas, involving the middle of the brain while passionate love is sparked by the reward and associative cognitive brain areas that have higher-order cognitive functions, such as body image. According to a study published in the July issue of the Journal of Neurophysiology, the pain and despair caused by the rejection of a romantic partner may be the result of activity in parts of the brain associated with motivation, reward and addiction. The greater the number of days since the rejection, the less activity there is in the area of the brain associated with attachment. Also, areas associated with reappraising difficult emotional situations and assessing one’s gains and losses were activated. This suggests that rejected individuals are trying to understand and learn from their difficult situation, trying to find out what could be an adaptive response to rejection. If attachment responses decrease as the days go by and falling out of love is a learning process, there could very well be actual physiological evidence that time heals all wounds.
میلاد حسینیکشتان
هنگامی که از دهههای نخستین تکوین سینما (به مثابه یک هنر، رسانه و صنعت) سخن میگوییم، ناگزیریم بخش نسبتن عمدهای از مباحث خود را به دیوید وارک گریفیث اختصاص دهیم. کارگردانی که چه قبل و چه بعد از کنفرانس سال 1978 برایتون همواره به عنوان یکی از تاثیرگذارترین کارگردانان دهههای نخستین سینما در زمینهی تکامل تکنیکها و امکانات داستانگویی شناخته شده است. گرچه در کنفرانس مزبور، نمایش تعداد زیادی از فیلمهای فیلمسازان دیگر از جمله فیلمسازان مکتب برایتون موجب شد از اهمیت گریفیث در ابداع فنون سینمایی کاسته شود. دیوید ای.کوک در کتاب «تاریخ جامع سینمای جهان» در خصوص گریفیث میگوید که او «بزرگترین نبوغ سینمایی را در تاریخ سینما از خود نشان داده است» و حتا دیوید بوردول و کریستین تامپسُن که در کتاب «تاریخ سینما»ی خود به وضوح سعی دارند تا از اهمیت به قول ایشان خودساختهی گریفیث بکاهند، از تهور گریفیث در بهکارگیری و ترکیب فنون سینمایی سخن به میان میآورند.
تنها نگاهی گذرا به کارنامهی فیلمسازی گریفیث ما را مجاب میسازد تا از فیلم «تولد یک ملت» (The Birth of a Nation) به عنوان شاخصترین و مهمترین اثر او نام ببریم، این فیلم که محصول سال 1915 میباشد تا سال 1920 بیش از 15 میلیون دلار فروخت و مخاطبان میلیونی خود را تا سالهای بعد هم به سالنهای سینما کشاند. اما آنچه این فیلم را در نگاه من از سایر فیلمهای گریفیث مستثنی میکند، این است که او در تولد یک ملت برای نخستین بار تمام تکنیکهای نوظهور داستانگویی را در ژانر در آن زمان نوپای حماسی به گونهای به کار بست که بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق فیلمهای پیشینش، تکنیک در خدمت داستان بود. او پیش از تولد یک ملت همواره سعی در تجربهی تکنیکهای جدید در قالب داستانهایی داشت که به نظر به تناسب و درخور تکنیک انتخاب شده بودند، فن برش تحلیلی در «دستکش گریسکار»، تدوین موازی بدون تعقیب و گریز در «پس از سالهای بسیار»، تدوین موازی تند شونده در «ویلای دور افتاده» و تجربه ی تکنیکهای مستلزم ژانر حماسی در «جودیت بتولیایی».
دیوید ای.کوک در کتاب «تاریخ جامع سینمای جهان» در خصوص گریفیث میگوید که او «بزرگترین نبوغ سینمایی را در تاریخ سینما از خود نشان داده است
تولد یک ملت درامی حماسی و آشکارا نژادپرستانه است که با به تصویر کشیدن داستان زندگی و روابط دو خانواده ی سفید پوست آمریکایی، یکی شمالی (استونمن) و دیگری جنوبی (کامرون)، به وقایع جنگ داخلی آمریکا میپردازد. (از آن جا که شرح عوامل تولید و خلاصهی داستان این فیلم 220 دقیقهای احتمالن به انسجام این مقال لطمه خواهد زد و آن را به شکل ملالآوری طولانی خواهد کرد، شما میتوانید در صورت تمایل آن را از اینجا بخوانید.)
تولد یک ملت در جایگاه یک اقتباس
تولد یک ملت از رمان و نمایشنامهای با ارزش ادبی متوسط به نام «عضو قبیله» اقتباس شده است که نویسندهی هر دوی آنها کشیشی جنوبی به نام توماس دیکسن بود. اما چگونه از اثری ادبی در سطح متوسط، شاهکاری سینمایی خلق میشود؟ «بلا بالاش [نظریه پرداز فرمالیست] به عنوان مارکسیستی با اعتقاد قوی به واقعیت معتقد بود که دنیای خارجی مستقل از درک و احساس انسانی وجود دارد … واقعیت چند وجهی است و امکان کاربردهای گوناگون از آن را باز میگذارد. هر هنری به شیوهی خاص خود با واقعیت روبهرو میشود و تنها آن جنبههایی از واقعیت را که با روش ویژهاش به آسانی قابل دگرگونی است، به عنوان موضوع بر میگزیند.» (تئوریهای اساسی فیلم- دادلی آندرو) بر این اساس اقتباس سینمایی از آثار ادبی باید متوجه دگرگونی موضوع از طریق «شکل- زبان» سینما باشد.
اقتباس از شاهکارهای ادبی احتمالن به شکست میانجامد، زیرا شاهکار ادبی به بهترین نحو، بعدی از واقعیت را مینمایاند.** مثال بالاش «ژاندارک» است. به عقیدهی او شاهکار سینمایی تنها زمانی اجازهی ظهور مییابد که منبع اقتباس، اثر ادبی متوسطی باشد.
گریفیث، پایهگذار واقعنمایی نمادین
به کارگیری نماد در تولد یک ملت به دفعات صورت گرفته است به گونه ای که دیوید ای.کوک گریفیث را بنیانگذار «رئالیسم نمادین» میداند. در اوایل فیلم رقص گروهی از سیاهپوستان به تصویر کشیده میشود، رقصی شامپانزهوار که به وضوح به بدوی بودن نژاد سیاه تاکید دارد. از سویی هر آنچه گریفیث میخواهد در 220 دقیقه به مخاطب بگوید را در شخصیت و ماجرای کلفت دورگهی استونمنها خلاصه میکند. کلفتی شهوتران که پس از ناکامی در اغوای مردی سفیدپوست دست به مظلوم نمایی میزند و به واسطهی محبت سادهلوحانه و حماقت استونمن بزرگ به جایگاه اجتماعی مطلوب خود میرسد.
این نماد گرایی در سکانسهایی رمانتیسیسم داستان را به سوی سانتیمانتالیسم سوق میدهد؛ همچون جایی که «بن» پسر ارشد کامرونها، با کبوتری در دست به سراغ «الیز»، دختر استونمن میرود و عشق این دو به هم با بوسه به کبوتر به تصویر کشیده میشود. در مقابل رقیب عشقی بن، دو رگهای به نام «لینچ»، جایی در همان نزدیکی در حال آزار رساندن به یک سگ است.
همچنین گریفیث با رنگآمیزی قسمتهایی از فیلم کشتار، خشونت، خونخواهی و آتشسوزی را با رنگ قرمز نشان داد. این سکانسهای رنگی چندان کم به کار رفتهاند که تاثیر دیداری ژرفی بهجا میگذارند.
تکامل سبک تدوین تداومی
فیلم تولد یک ملت همچنین محل تکامل سبکی بود که «تدوین تداومی» نام گرفت. آنچه در کارهای افرادی چون ادوین اس.پورتر ظهور یافته بود. تدوین تداومی که تا امروز خصوصن در اکثر فیلمهای سینمای غالب و رایج به چشم میخورد، مجموعه تمهیداتی است که تداوم روایت را حفظ میکند. روایت به لحاظ مکانی و زمانی به صورت یکپارچه ارایه می شود. تداوم مکانی از طریق پیروی از قانون 180 درجه و تداوم زمانی از طریق حفظ توالی زمانی روایت به دست میآید. در سینمای رسمی و رایج تنها یک مورد خلل در این تداوم یکپارچه مجاز است و آن هم به شکل فلشبک میباشد.
در تولد یک ملت تداوم روایت به بهترین شکل (تا آن زمان) حفظ شده است و فلش بکها در این فیلم ضمن عدم ایجاد شکاف در یکپارچگی روایت، نقش بهسزایی در توجیه انگیزهی کنش شخصیتهای فیلم ایفا کردهاند. به عنوان مثال هنگامی که «فیل» (پسر خانواده ی استونمن) به «مارگارت» (دختر بزرگ کامرونها) ابراز علاقه میکند، دختر بعد از یادآوری مرگ برادرش به صورت فلشبک، فیل را پس میزند. یا در جایی که «کوکلوکس کلانها» [ku klux klan] قصد لینچ کردن سیاهپوستی را دارند که با تعقیب «فلورا» (دختر کوچک کامرونها) موجب سقوط و مرگ او شده است، فلشبکی به پیکر بیجان دخترک، به این عمل قبیح مشروعیت میبخشد.
باید توجه داشت که این بیخللی حاصل از تدوین تداومی تاثیری ایدئولوژیک بر مخاطب دارد. مخاطب از آن رو که به آگاهی همهجانبهای از شرایط داستان و انگیزههای متعدد دست مییابد، با آرمانگرایی حاصل از جلوههای واقعیت سینمایی همدست میشود.
تولد یک ملت به مثابه ابزاری ایدئولوژیک
سوزان هیوارد هنگام بحث در باب «آپاراتوس»، باودری را از زمرهی نظریهپردازانی میداند که نشان داد آپاراتوس یا تکنولوژی سینمایی واجد تاثیری ایدئولوژیک بر بیننده است. «بیننده در مقابل آپاراتوس موقعیت یک سوژهی همهچیزدان را پیدا میکند، چون او همه چیز را میبیند، هر چند بر فرآیندهایی که از طریق آنها به این موقعیت دستیافته است وقوف ندارد. بدین ترتیب این بیننده (سوژهی دانای کلی که از این طریق شکل میگیرد) معلول متن فیلمیک است.» (مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی- سوزان هیوارد)
در این زمینه توجه به نقش پررنگ رییس جمهوری دموکرات وقت آمریکا، وودرو ویلسون، در ساخت و حمایت از فیلم تولد یک ملت نکاتی را آشکار میسازد. در آغاز فصل دوم فیلم، با عنوان «دوران بازسازی» پس از جنگ داخلی، سطوری در میان نوشتها از کتاب «تاریخ مردم آمریکا» نوشتهی وودرو ویلسون نگاشته شده است که شمال پس از ترور لینکلن را به تلاش برای «نابودی تمدن در جنوب» و «له کردن جنوب سفید زیر پای جنوب سیاه» متهم میکند. همچنین ویلسون با به کار بردن عبارت «غریزهی محض صیانت نفس» دربارهی انگیزهی تشکیل گروه کوکلوکس کلان به موجودیت این گروه تروریستی مشروعیت میبخشد. دیوید ای.کوک در «تاریخ جامع سینمای جهان» آورده است: «پس از یک نمایش خصوصی [فیلم تولد یک ملت] در کاخ سفید (نخستین فیلمی که چنین موقعیتی یافت) وودرو ویلسون که خود تاریخدان بود، درباره ی این فیلم گفته بود «مثل این است که تاریخ را با رعد و برق بنویسند.»
کارل مارکس از تعبیر «نادرست نمایی» [Misrepresentation] استفاده میکند تا طبقات حاکم را در مقام متفکران و تولیدکنندگان ایدهها، ایدئولوژیسازانی بنامد که چگونگی درک ملت از خود را کنترل میکنند و تنظیمکنندهی چگونگی درک یا بازنمایی طبقات دیگر هستند و به نوعی مولد آگاهی کاذب. و لویی آلتوسر که با تصور مارکس از آگاهی کاذب مخالف است، سوژهها یا اتباع دولت را در توجیه ایدئولوژی برای خود دخیل میداند و معتقد است جامعه با انگیزهی رضایت از طبیعت اطمینانبخش هویت ملی، ایدئولوژی را مادی میسازد.
احیای مجدد و عضوگیری بیسابقه گروه کوکلوکس کلان پس از اکران عمومی تولد یک ملت مهر تاییدی است بر این ادعا که فیلم گریفیث به مثابه ابزاری ایدئولوژیک (در دست افرادی همچون ویلسون) عمل کرده و خاصیت نادرست نمایی آپاراتوس ایدئولوژیک توانایی ایجاد معضلی اجتماعی را دارا بوده است که آثارش را باید در خیابان های شهرهای ایالات متحده جستجو کرد.***
تاثیر محتوی نژادپرستانه تولد یک ملت بر فنون و تکنیکهای سینمایی
در سال 1996 مایکل روگین اشاره کرد که چهار نقطهی عطف تاریخ سینمای آمریکا («کلبه ی عمو تم» در 1903، «تولد یک ملت» در 1915، «خوانندهی جاز» در 1927 و «بر باد رفته» در 1939) نقاط عطفی که موفقیت گیشه را با جلب توجه منتقدان به اهمیت انقلابی و نوآوری فرمی و ایجاد تغییرات در شیوهی تولید سینمایی با هم درآمیخت، همه به نوعی حول ارزش افزودهی سیاهان و امکان آنکه سیاهپوستان آمریکا چیزی ورای خود را بازنمایند، شکل گرفتند.
رابرت استم در کتاب «مقدمهای بر نظریهی فیلم» از امکان انتقال گفتمان نژاد پرستانه در فیلمها، نه از طریق شخصیتها یا پیرنگ داستانی، بلکه به واسطهی نورپردازی، ساختار قاب تصویر، میزانسن و موسیقی سخن گفته است.
در همین کتاب آمده است: «ریچارد دایر اشاره میکند که حتا فن آوریهای نورپردازی و روش خاص نورپردازی فیلم دارای تلویحات نژادپرستانه است و این فرض که چهرهی «طبیعی» چهرهی سفید است در بیشتر کتابچههای آموزشی فن سینما به چشم میخورد.»
آیا میتوان چنین ادعای رادیکالی را پذیرفت که فیلمهای بزرگ**** و کلیدی همچون تولد یک ملت که محتوی نژادپرستانه و سبک فنی انقلابی داشتهاند، قراردادهایی بالنفسه نژادپرستانه و نشانههایی ارجاع دهنده به ایدهآلهای چنین تفکری را وارد سینما کردهاند؟
پی نوشتها:
* عنوان «یادمان سلولوئیدی کوکلوکس کلانها» را سرگئی آیزنشتاین در مقاله ی «دیکنز، گریفیث و فیلم امروز» هنگامی که از ماهیت مشمئزکنندهی فیلم تولد یک ملت سخن میگفت، بر این اثر گریفیث نهاد.
** در اقتباس از شاهکار ادبی شاید حق با آندره بازن باشد که از فیلمساز میخواهد «شکل- زبان» سینمایی خود را فراموش کرده و خود را به کلی در خدمت اثر ادبی بگذارد.
*** در همین راستا بیانیهی لنین: «از نظر ما فیلم مهمترین هنر است» میتواند به عنوان داعیهای آشکارا نظری دربارهی کاربردهای سیاسی/ ایدئولوژیک فیلم مطرح باشد.
**** که به گفتهی درست کریستین متز «تاریخ سینما تبدیل به تاریخ فیلمهای بزرگ شده است».
منابع مورد استفاده:
تاریخ سینما- دیوید بوردول و کریستین تامپسن
تاریخ جامع سینمای جهان- دیوید ای.کوک
راهنمای فیلم- بهزاد رحیمیان
ظهور سینمای آمریکا- لوئیس جیکوبز
تئوریهای اساسی فیلم- دادلی آندرو
مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی- سوزان هیوارد
مقدمهای بر نظریهی فیلم- رابرت استم
گریفیث و خاستگاههای سینمای داستانی آمریکا- تام گانینگ
از نشانههای تصویری تا متن- بابک احمدی
Dr. Avideh Motmaen-Far Osteopath D.O. /Radio Koocheh
avideh@avideh.net
In my opinion, kidneys are the most sophisticated and beautifully "engineered" organs of the human body. They release important hormones, maintain homeostatic balance in the body and the excretion of waste products. People with two healthy kidneys have 100 percent of their kidney function. Some people are born with only one kidney but can still lead normal, healthy lives. Every year, thousands of people donate one of their kidneys for transplantation to a family member or a friend.
The urinary system is made of the kidneys, the ureters, the bladder, and the urethra. Each plays an important role in helping your body to eliminate waste products in the form of urine. The kidneys are bean-shaped, about 10 cm long and 6.5 cm wide located in the abdomen near the vertebral column. They are supplied with oxygenated blood by the renal artery and drained of deoxygenated blood by the renal vein. Urine is produced as part of the kidneys excretory function and drained by the ureter to the bladder.
In addition to its excretory and homeostatic roles, the kidneys also release two important hormones into the blood
The main functional unit of the kidney is the nephron. Each kidney contains approximately a million nephrons. They filter blood of small molecules and ions such as water, salt, glucose and other solutes including urea. Large molecules such as proteins are not filtered by kidneys. Wastes, such as urea and creatinine, must be removed from the body. Urea and other wastes are made when the body breaks down protein. Creatinine is a waste product of the muscles metabolism. Nephrons maintain also the balance of some solutes such as sodium chloride, potassium and glucose by reabsorption.
In addition to its excretory and homeostatic roles, the kidneys also release two important hormones into the blood; erythropoietin, or EPO, which stimulates the bone marrow to make red blood cells, renin, which regulates blood pressure and calcitriol, the active form of vitamin D, which helps maintain calcium for bones and for normal chemical balance in the body.
The most common causes of kidney disease are diabetes and high blood pressure. But other causes such as Alport Syndrome (AS), Nephrotic syndrome, also called nephrosis, Glomerulonephritis Hemolytic Uremic Syndrome (HUS), commonly referred to as “Hamburger Disease”, kidney stones, Polycystic kidney disease (PKD), Systemic Lupus Erythematosus (SLE), and Wilms’ Tumor are common causes of chronic Kidney disease. Serious health problems occur when people have less than 25 percent of their kidney function. In most kidney diseases, nephrons lose their filtering capacity, by either injury or poisoning causing usually both kidneys to fail simultaneously.
Disturbance of blood supply of kidneys is the main cause of renal failure. In case of a critical drop of blood supply of kidneys the process of urine filtration becomes impossible and uropoiesis stops. The process of renal filtration (the first stage of uropoiesis) depends entirely on the amount of blood flowing to kidneys. This amount is of course determined by arterial pressure. In most cases, acute renal failure (ARF) is caused by a significant drop of arterial pressure, because it reduces seriously the amount of blood going to kidneys.
Renal causes of renal failure include all pathological conditions which affect parenchyma of kidneys. The most often reasons of kidneys affection are acute glomerulonephrites, interstitial nephritises, renotrophic intoxications, clottage of renal vessels, and kidney infarct.
The most common primary glomerular diseases include membranous nephropathy, and focal segmental glomerulosclerosis. The first sign of a glomerular disease is often proteinuria. Another common sign is hematuria. Some people may have both proteinuria and hematuria. Glomerular diseases can slowly destroy kidney function. Recent research suggests that there is a strong connection between chronic kidney disease and hearing loss, study author Dr. David Harris, associate dean of Sydney Medical School-Westmead at the University of Sydney, said in a news release from the National Kidney Foundation. The structural and functional similarities between tissues in the inner ear and in the kidney explain this link according to Dr. Harris. Over all, when kidneys fail, the toxins accumulation damage nerves including those in the inner ear.
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
این مجله سعی میکند تا با نگاهی از زوایای متفاوت، به گروههایی از اقشار مختلف جامعه که از حقوق کمتری نسبتبه سایرین برخور دارند بهصورت جزیی نگاهی دوباره داشته باشد، گروههایی درگیر در معضلاتی که بهواسطه عدم درک جامعه از نیازهایشان اکنون بزرگ شده، ریشه دوانیده و در آستانه انفجار یا حتا با عبور از این مرحله توانستهاند فضای اطرافشان را نیز درگیر کنند.
ما تلاش خواهیم کرد تا به قوانین، احکام و تابوهایی که با ایجاد تنگناهای متعدد عرفی، شرعی و قانونی برای این گروهها، راههای درک آنها توسط جامعه را مسدود کرده و با ایجاد هنجارهای ساختگی هموطنانشان را طرد کرده و منزوی کنند و یا حتا با ایجاد هالههای قدسی عابران از این خطوط را رو در روی خدا قرار دهند، بپردازیم.
اولین بخش از این گفتار را به حکم قانونی «سنگسار» اختصاص دادهایم، حکمی برای مجازات زنان و مردانی که خارج از چارچوب ازدواج، روابطی عاطفی و جنسی برقرار کردهاند، در این بحث به تاریخچه اجرای این حکم، سرنوشت افراد درگیر در این پروسه، منشا این قانون و قربانیان آن خواهیم پرداخت.
سنگسار در قرآن در پارهای روایتهای اسلامی آمده که ریختن خون مسلمان تنها در سه صورت حلال میشود: «کفر پس از ایمان، زنای مرد یا زن همسردار و قتل.» بهنص قرآن، بالاترین جرم در اسلام شرک به خداوند است، با این همه در سنت اسلامی، سختترین نوع مجازات برای آمیزش جنسی خارج از چارچوب ازدواج، بهویژه آمیزش زن یا مرد همسردار و نیز لواط یا عمل همجنسگرایانه مردان در نظر گرفته شده است.
مجازات سنگسار برای مرتکبشونده زنا از مباحث پیچیده شریعت اسلامی است و درباره جزئیات آن اختلافنظر فراوانی میان مکتبهای فقهی سنی و شیعی وجود دارد. حکم رجم یا مجازات سنگسار در قرآن که در مقام منبع نخستین شریعت اسلامی به رسمیت شناخته میشود وجود ندارد اما آنگونه که در پارهای متون فقهی اولیه آمده، پیامبر اسلام خود دستور سنگسار را در چند مورد صادر کرده است.
تقریبن میان مفسران و محدثان اتفاقنظر وجود دارد که آیهای هم در وجوب اجرای مجازات سنگسار بر پیامبر نازل شده اما اینکه چرا این آیه اکنون در قرآنی در دست ماست وجود ندارد، موضوع مناقشههای فراوان است. ما در قرآن تنها با این آیات مواجه میشویم :
1. در آیات 5 تا 7 سورهی مومنون و 29 تا 31 سورهی معارج، به زناکارانی که متاهل هستند اشاره میکند و همچنین هیچگاه در قرآن برای زناکار مجرد، لفظ «تجاوز کار»به کار نبرده است.
2. استدلال مجریان مسلمان حکم سنگسار این است که از آنجایی که تنها برای مرتکب همجنسگرایی (لواط) و نیز برای زنای محصنه (زنای شخص همسردار) لفظ «عادون، تجاوزکار» بهکار برده، بنابرین بین این دو گناه باید از حیث میزان عظمت گناه و شدت مجازات نوعی سنخیت باشد. و در توضیح اضافه میکنند ما با استفاده از قراینی مثل نسبتدادن یک صفت به دو گروه، متوجه نوعی شباهت بین آندو میشویم. به بیان ریاضی، نسبتهای مساوی با یک عبارت خود با یکدیگر مساویاند.
3. قرآن در آیهی 74 سورهی حجر، و آیاتی دیگر، قوم لوط که مرتکب عمل لواط بودهاند را بوسیلهی بارانی از سنگ (سنگسار)، عذاب کرده است .سپس (شهر و آبادى آنها را زیر و رو کردیم) بالاى آنرا پایین قرار دادیم و بارانى از سنگ بر آنها فرو ریختیم. از این آیات بهطور صریح عظمت گناه لواط و زنای محصنه هویدا است و بهطور تلویحی مشخصکنندهی عظمت مجازات الهی در مورد آنان است. اما همانطور که میدانیم بهطور صریح حکم سنگسار در قرآن وجود ندارد. پس ناگزیر از استفاده سنت پیامبر (ص) میشوند.
توضیح اینکه مثلن برای زنای شخص مجرد در قرآن صریحن حکم 100 ضربه شلاق وجود دارد، حال آنکه بهخاطر زناکردن، خداوند هیچ قومی را عذاب نکرده و برای عمل لواط در قرآن هیچ حکمی نیامده است. همچنین قرآن در آیاتی دستور به اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر میدهد. تنها موردی که فعل «اطیعوا« از سوی خدا بیان میشود در این آیات است: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را، و هرگاه در چیزى نزاع کردید، آنرا به خدا و پیامبر ارجاع دهید اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این براى شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.» نسا: 59
جلال الدین سیوطی، قرآنشناس و مفسر نامدار مصری در قرن دهم هجری، در کتاب «الاتقان فی علوم القرآن» از عایشه، همسر پیامبر نقل کرده که سوره احزاب که در روزگار پیامبر خوانده میشد، دویست آیه داشت اما زمانی که عثمان خلیفه سوم مسلمانان قرآن را تدوین و مکتوب کرد شماری از آیات، از جمله آیه سنگسار را از قلم انداخت. در قرون اخیر، رفته رفته، باور به تحریف قرآن هواداران خود را در میان مسلمانان از دست داده و تقریبن همه پیروان اسلام باور دارند مصحف عثمان، بیکم و کاست و تغییر، همان قرآنی است که بر محمد پیامبر اسلام نازل شده است.
و اما آنجا که محل تشکیک وجود آیه رجم در قرآن حدیثی از امام صادق قرار میگیرد بحث بسیار روشن است، مضمون حدیث این بوده که شخصی از امام صادق میپرسد که آیا در قرآن چیزی در باب سنگسار است یا نه؟ و امام صادق در جواب میگوید آری و آیهای از قرآن را میخواند که دقیقن همان آیهایست که عمر خطاب در زمان حکومتاش به آن پرداخته است، آنگونه که نقل است، داستان آیه «رجم و عمر بنخطاب» اینگونه بوده که عمر با اینکه میدانسته که رجم در زمان محمد پیامبر اسلام انجام میگرفته و پس از آن نیز جاری بوده ولی چون شهادت یکنفر به تنهایی قابل قبول نبوده، آنچه را که عمر به نام آیه رجم عرضه کرد، از او نپذیرفتند.
حتا بعدها به هنگام خلافت، وقتی عمر از منی به مدینه وارد شد، خطبهای برای مردم خواند و در آن، درباره رجم سخن گفت. روایت مشهوری است که گفت: «اگر از این اتهام نمیترسیدم که چیزی در قرآن افزودهام، آیه رجم را در قرآن میافزودم.» این حکم در کتاب مقدس نیز بوده و شکی نیست که تصور شود در زمان رسول اسلام هم اجرا شده است، چراکه در قرآن احکام قدیم الهی تا به فرمان قرآن نسخ نشده معتبر و مجاز شناخته شده است.
اما از خود عمر گفتهاند که میگفت: «ما در احکام خدا فرمان رجم را میخواندیم و از پیغمبر خدا میخواستیم که اگر ممکن است، این حکم در قرآن جای بگیرد ، اما او نخواست.» پس عمر خود قطع نداشته که آن آیه قرآن باشد. در همان روایت مشهور هم گفته که اگر نمیترسیدم مردم بگویند چیزی به قرآن افزوده، آنرا در قرآن مینوشتم. اگر او علم داشت و یقین میداشت که آن عبارت آیه قرآن است، از چه چیز میترسید؟ پس او قطع و یقین نداشته و علی امام اول شیعیان یقین داشت که جز آیات قرآنی نیست و در اجرای حد بر «شراحه همدانیه» گفت: «به سنت رجم میکنم.»
آیه ادعایی چنین است:
پیرمرد و پیرزنی که زنا کنند، البته رجمشان کنید، عقوبتی است از خدا، و خدوند عزیز حکیم است. از اینرو، شمار بسیاری از مفسران میانگارند آیه سنگسار بر پیامبر نازل شد و نخست پارهای از قرآن بود و سپس پیامبر به دستور خداوند آن را از قرآن برداشت، به این معنی خواندن این آیه نسخ شد بدون آنکه حکم آن منسوخ شود. موضوع دیگری که اغلب مفسران بر سر آن هم نظرند این است که مجازات زنا بهصورت تدریجی وارد احکام اسلامی شده است.
در آیه پانزدهم سوره نسا آمده زنانی که زنا کنند و چهار نفر بر عمل آنها شهادت دهند باید در خانه حبس شوند تا بمیرند. برخی مفسران مانند علامه «محمدحسین طباطبایی»، نویسنده تفسیر المیزان میگویند این آیه با آیه دیگری در سوره نور که مجازات تازیانه را برای مرد و زن (مجرد) زناکار وضع کرده، نسخ شده است. شماری دیگر از مفسران باور دارند این آیه نه با آیهای دیگر، که با سخن یپامبر نسخ شده است. فقیهان عمدتن میگویند زنا از سه راه ثابت میشود: «شهادت چهار مرد، آبستنی زن یا چهار بار اعتراف زناکار
در آیه پانزدهم سوره نسا آمده زنانی که زنا کنند و چهار نفر بر عمل آنها شهادت دهند باید در خانه حبس شوند تا بمیرند. برخی مفسران مانند علامه «محمدحسین طباطبایی»، نویسنده تفسیر المیزان میگویند این آیه با آیه دیگری در سوره نور که مجازات تازیانه را برای مرد و زن (مجرد) زناکار وضع کرده، نسخ شده است. شماری دیگر از مفسران باور دارند این آیه نه با آیهای دیگر، که با سخن یپامبر نسخ شده است. فقیهان عمدتن میگویند زنا از سه راه ثابت میشود: «شهادت چهار مرد، آبستنی زن یا چهار بار اعتراف زناکار.»
شهادت چهار مرد نیز شرایط ویژهای دارد که در عمل، کار گواهی را دشوار میکند زیرا باید هر چهار نفر به چشم خویش عمل آمیزش جنسی را مشاهده کنند. اگر سهنفر شهادت دهند و فرد چهارمی در کار نباشد، آن سه نفر تازیانه میخورند. در جزییات مسئله شهادت و آبستنی یا اعتراف هم اختلاف نظرهای فقهی فراوان است. روایات اسلامی بسیاری تاکید کردهاند که زناکار اگر توبه کند، گناهش بخشیده میشود و مجازات بر او اجرا نمیشود. برخی روایات نیز به اختیارات حاکم اسلامی اشاره میکنند که حتا بدون توبه زناکار میتواند از گناه او درگذرد و از مجازات چشمپوشی کند. از طرف دیگر، دشواری شرایط اثبات زنا راه را بر اسقاط مجازات هموار کرده است.
مثلن اگر زن آبستن بگوید که به اجبار تن به عمل جنسی داده نمیتوان سنگسارش کرد یا حتا اگر کسی سهبار اقرار به زنا کرد و بعد حرف خود را پس گرفت حکم زنا اثبات نمیشود. پیچیدگی و سختگیری در اثبات عمل زنا و اجرای مجازات سنگسار آن اندازه بوده که به گواهی تاریخ اسلام، در عمل این مجازات به شکل چشمگیری اجرا نشده است. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که پیش از ظهور اسلام در «جزیره العرب» زنا مجازاتی رسمی نداشته و حتا اگر مردی زنا میکرده، موجب غرور و تفاخر هم بوده است.
شماری از تاریخنگاران معاصر از رواج و آزادی روابط جنسی در جامعه آن دوران سخن گفته و با شواهد تاریخی نشان دادهاند که چگونه مجازات زنا قانونگذاری شد. از نگاه این تاریخنگاران مسلمان، پیامبر اسلام طی دوران پیامبری خود فرماندهی بیستوهفت جنگ را بر عهده گرفت و فرماندهی هشتادوسه نبرد را نیز به یاران نزدیک خود سپرد. شرایط مستمر جنگی که مسلمانان در آن به سر میبردند، ضرورت تامین جنسی خانواده را ایجاب میکرد و رزمندگان نیازمند بودند از وفاداری جنسی زنان خود اطمینان یابند تا با خیالی آسوده در جبهه نبرد شرکت کنند.
ظاهرن مجازات سنگسار برای آمیزش جنسی خارج از چارچوب ازدواج در سرزمینهایی غیر از خاورمیانه سابقه نداشته است. در میان ادیان بزرگ، نخست یهودیت و سپس اسلام مجازات سنگسار را تشریع کردند، هرچند در یهودیت نیز مانند اسلام از نظر تاریخی این مجازات بهندرت اعمال شده است. در قرآن، فاش کردن روابط جنسی دیگران نکوهش شده و در متون اسلامی حتا از شخصی که مرتکب عمل جنسی خلاف شریعت میشود خواسته شده آن را پنهان کند و در نهان به توبه روی آورد.
بر این روی، رواج مجازات سنگسار بیش از آنکه به حکم الهی پیوند داشته باشد، با فرهنگهای اسلامی و ویژگیهای آنها ارتباط مییابد. مثلان در کشور اسلامی تونس، بنابه سنت، پنهان کردن روابط جنسی بیرون از دایره ازدواج زنان، شیوه مرسوم خانوادههای ثروتمند است. یعنی پنهانکردن روابط جنسی با مسئله ثروت اقتصادی ارتباط دارد و مردان ثروتمند در درون خانواده میکوشند خود زنان را مهار کنند اما فقیران «تخلفات جنسی» زنان خود را به محکمه و قضاوت قاضی و مجازات میسپارند.
در مصر، روابط جنسی آزاد زنان موجب جریحهدار شدن «شرف» و «غرور» اجتماعی مردان انگاشته میشود و مسئلهای است بیشتر مربوط به منزلت اجتماعی. در تاریخ مصر، زنان زناکار را به رود نیل میافکندند اما ضربالمثلهای مصری فراوانی نیز هست که مرتکب زنا را به پنهان کردن آن فرا میخواند.
آیتاله «بیاتزنجانى» در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه سنگسار از لایحه مجازات اسلامی حذف شده و اعتراض عدهای به اجرای این حکم، نظر ایشان را در اینباره پرسیده بودند، گفته است: «سنگسار که همان رجم است، اگرچه در قرآن نیامده ولى با توجه به نص صریح آیه هفت از سوره مبارکه حشر که در آن اجازه تشریع به رسول خدا داده شده است، آن حضرت این کیفر را براى مرد زندار و زن شوهردار دایمى که همیشه فرصت و شرایط روابط زناشویى را دارند ولى بهخاطر هوسرانى دنبال زنا رفتهاند، جعل فرموده است.»
وى در ادامه با اشاره به راههاى دوگانه «اثبات زنا» به منظور صدور حکم سنگسار افزوده است: «براى مجریان این حکم خصوصیاتى در نظر گرفته شده که بهصورت طبیعى با غیر معصوم انطباق ندارد، چنین به دست مىآید که شرع انور اسلام، بنایش بر این نیست که به سادگى زناى محصنه به اثبات برسد.»
قوانین ایران اسلامی در مورد حکم سنگسار با آنکه در قوانین اسلامى براى اثبات زنا «شهادت چهار نفرعادل که با چشم خود عمل را مشاهده کرده باشند» و نیز « چهار بار اقرار خود متهم به دور از فشار و در محیط آزاد» ضرورى است و هر چند به اعتقاد برخى از مراجع تقلید شیعه صدور حکم سنگسار بدین ترتیب عملن «غیرممکن و بسیار دور از ذهن» است، اما در قانون مجازات اسلامى که پس از انقلاب ۱۳۵۷ در ایران اجرا مىشود، «علم قاضى» نیز بهعنوان یکى از راههاى صدور حکم سنگسار به این موارد اضافه شده و به گفته فعالان حقوق بشر در ایران بسیارى از احکام سنگسار در سالهاى گذشته با استناد به «علم قاضى» یا «اعترافهاى اجبارى» صادر شده است.
ماده ۸۶ قانون مجزات اسلامی، مجازات داشتن روابط جنسی خارج از چهارچوب ازدواج برای زن و مرد مجرد، صد ضربه شلاق و برای فرد متاهل، اعدام با سنگسار است. از آنجا که قانون ایران، ازدواج را حتا بهمدت چند ساعت بین مردان و زنان مجرد به رسمیت میشناسد، مردان میتوانند ادعا کنند که روابط زناکارانهشان در واقع ازدواج موقت بوده است. با استفاده از این گزیر قانونی، مردان خطاکار بهندرت محکوم به سنگسار میشوند اما زنان متاهل متهم به زنا، از این حق برخوردار نیستند.
و یا مثلن اگر مرد یا زنی بهدلیل مسافرت همسر یا جدایی دراز مدت، از نظر جنسی به همسرش دسترسی نداشته باشد و به این دلیل مرتکب زنا شود، صد ضربه شلاق برای مجازات او کفایت میکند. اما این قانون مدت این جدایی را مشخص نکرده است، از این رو قضات دادگاه این اختیار را دارند که درباره مجازات متهمان زنا، بین شلاق یا سنگسار تصمیم بگیرند. همچنین اگر زن متاهلی با فرد صغیر (کم سن و سال) روابط جنسی داشته باشد، مجازات سنگسار او میتواند به شلاق کاهش یابد، «قوانین ایران سن بلوغ را برای دختران ۹ سال و برای پسران ۱۵ سالگی میشناسد.»
بنابراین طبق قانون، زن متاهلی که با مرد ۴۰ ساله زنا کند، باید به سنگسار محکوم شود اما اگر با جوان ۱۵ساله زنا کند، میتواند از مزایای داشتن رابطه جنسی با افراد صغیر استفاده کند. در صورتیکه ارتکاب زنای یک مرد یا زن ثابت شده باشد، قضات ایرانی میتوانند بدون شهادت شاکی خصوصی، حکم سنگسار را در مورد او صادر کنند. مطابق قانون، فرد گناهکار حتا اگر بهوسیله همسرش بخشیده شود، باز هم میتواند سنگسار شود. در ضمن ماده ۱۰۵قانون کیفری، به یک قاضی این اختیار را میدهد که تنها بر مبنای دانش خود فرد متهم به ارتکاب زنا را به سنگسار محکوم کند. بر این اساس، قاضی میتواند یک زن را صرفن بر مبنای شکایت شوهرش سنگسار کند.
همچنین در ماده ۲۳ داریم:
ماده ۲۳، تبصره ۲، عدم حضور یا اقدام قاضی صادر کننده رای و شهود برای زدن اولین سنگ مانع اجرای حد نیست و در هر صورت حکم به دستور مقام قاضی مجری حکم اجرا میشود، مگر اینکه زنای محکوم به شهادت شهود ثابت شده باشد و شهود در هنگام اجرای حکم فرار کنند و یا زنا به اقرار خود ثابت شده باشد و وی از گودالی که در آن قرار گرفته است فرار کند که در این دو مورد حد ساقط میشود و مقام قضایی مجری حکم دستور توقف اجرا را خواهد داد. همچنین است اگر مورد، مشمول ماده ۷۱ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ باشد که در اینصورت مطابق تبصره ماده ۱۷ این آییننامه عمل میشود.
حال سوال اساسی آن است که چرا این ابتداییترین شیوه مجازات اعدام هنوز در کشور ما جریان دارد؟ چرا در کشوری که عامل تجاوز به چندین کودک خردسال به حکم سنگسار محکوم نمیشود، کنترل رفتار جنسی زنان تا به این حد سختگیرانه پیگیری میشود، لجاجت حکومت دینی در اجرای حکمی که در کتاب مقدس نیز صراحت وجودی ندارد و عالمان دینی نیز انجام آنرا تا فرض غیرممکن پیش بردهاند، از برای چیست؟ آیا کنترل رفتار جنسی یک جامعه بزرگ و چند قومیتی و چند فرهنگی در مورد رفتاری که در خصوصیترین اماکن اجرا میشود، قابل اجرا است؟
آیا اینگونه سختگیری آثار پیشگیرانه را تعقیب مینماید؟ آیا دغدغه ایجاد هراس و داعیه کنترل رفتارهای جنسی برای مردانی است که توانایی قانونی برای داشتن صیغههای نامحدود و چند همسری و اختیار طلاق را دارا هستند وبرای زیادهخواهی جنسی محدودیتی ندارند، یا اجرای این قوانین و برق تیز تیغ تهدید مرگ وحشتناک تنها بر روی سر زنان این جامعه قرار دارد؟ چرا در کشوری که «بیجه» حلقآویز میشود، زنان زناکار باید سنگسار شوند؟ آیا امکان اثبات این جرم وجود دارد؟
حال پس از طرح این سوالات باید از خودمان بپرسیم: «چرا کنترل رفتار جنسی زنان تا این حد و به این شکل غیرانسانی ضرورت دارد؟» ایرانیان در شاهراه تصمیم، بدوی یا پست مدرن؟ دین، اعتقادات دینی، تعصب، بسترهای ماندگاری و رشد تعصبات، هیچگاه قارچگونه و ناگهانی اتفاق نیافتادهاند.
تابوهای شرقی با غربی به آن میزان متفاوت بوده و هست که بستر اجتماعی و فرهنگی آنها با هم، با نگاهی به احکام و شناخت از فضای موجود در هر منطقهای ما با پشتوانهای از گذشته تاریخی آن تمدن روبهرو میشویم، جای پای پیشینه فرهنگی یک منطقه بر تمامی مناسبات افراد آن گروه تاثیرگذار است، ما در منطقهای زندگی میکنیم که تمامی ادیان آسمانی از آنجا برخاستهاند، نوشتههای تورات متاثر از عصاره تمامی افسانهها و اسطورههای سههزارسال قبل از آن است، آموزههای تورات و انجیل و قرآن در برگیرنده آیینهای بینالنهرینی است که از هر کدام به دیگری تنها دستخوش تغییرات بومی ساکنان ناحیهای است که آن کتاب از آنجا برخاسته است، بر طبق مستندات ریشه مباحث بدوی مانند مجازات سنگسار از زمینه تاریخی با پیشینه سومریان به زمان کنونی منتقل شده است، رمز مانایی تعداد زیادی از این احکام که مواضعی زن ستیز را اتخاذ کردهاند، استحکام و نهادینه شدن تفکرات مردسالارانه در این نواحی است، ما در قرن بیستویکم همچنان حامی و پیرو اجدادمان در چند هزارسال پیش هستیم، رفتاری بدوی در زمانهای مدرن، آن قدر نازیبا و غیرقابل باور است که هیچ توجیهی برای ادامه و یا تایید آنرا باقی نمیگذارد.
با گذری در تاریخ ما شاهد آن هستیم که در زمانهایی قبل از زمان ما این قوانین بدوی کاملن منسوخ شدهاند و پدران ما از بیان و یا یادآوری رفتار پیشینیانشان نیز اکراه داشتهاند، حال درشرایط زمانی فعلی ایجاد مبحث ننگآوری مانند سنگسار تنها میتواند بهعنوان رویدادی تارخی مورد موشکافی قرار بگیرد، نه آنکه ما دغدغه اجرای آنرا روزانه پیگیری کنیم و در هراس انجام آن برای همنوعانمان باشیم. نیاز به توضیح نیست که مجازات سنگسار در دورهی خاصی از تاریخ بشر یعنی با آغاز و رشد محدودیت زن در چارچوبهای مشخص و تحت مالکیت مرد در آمدن، پدیدار شد. جالب است که در خیلی موارد مجازات دزدی و زنا تا حدودی به یکسان کیفر داده میشد چرا که زنا و خیانت هم نوعی دزدی نسبت به مالکیت مطلق مرد تلقی میشد، اتفاقی که امروز در بشر مدرن فردگرا و حتا در جامعه پیش مدرنی مثل ایران هم پذیرفتنی نیست.
حال باید به این پرسشها پاسخ داد: پس کسانی که احکام را صادر میکنند، آنها که آن را اجرا میکنند و حتا آنهایی که با ترسی مذهبی آنرا تایید نکرده ولی در مقابل آن سکوت میکنند، در جامعهای مانند ایران چه کسانی هستند؟ آیا این افراد اکثریت جامعه ایرانی را تشکیل میدهند؟ آیا شهروندان ایرانی بیتناسب با روند پیشرفت جهان در دوره زمانی دیگری زندگی میکنند؟ آیا ایرانیان مردمانی بدوی در عصر مدرنیته هستند؟ یا اینکه بدویان ایرانی زورمندتر از پست مدرنهای ایرانی درشرایط کنونی حاکمیت بر قوانین این سرزمین را به دست گرفتهاند؟ شاید کلید حل معمای چرایی سنگسار در پس پاسخگویی به این سوالات ابتدایی باشد .
سیمین/ رادیو کوچه
simin@koochehmail.com
وقتی آدم پا به سن میگذاره و از مرز تعریف استانداردی که برای «جوانی» وجود داره میگذره تازه به این فکر می افته که چه نعمتی در دسترسش بوده و به آسانی گذشته و اونوقته که در به در به دنبال یافتن اکسیر جوانی میافته و تلاش داره تا راههایی رو بیابه که جوان باقی بمونه.
در این برنامه با شما از رازهای جوان ماندن سخن میگم.
گذشته از این که بسیاری از اهل دانش معتقدند که در واقع جوانی در بدن وجود دارد و پیری همچون بیماری است که میتوان با آن مبارزه کرد، به نظر میرسد که بخشی از راز جوانماندن به نوع زندگی و تفکر آدمی بستگی دارد.
در واقع جوانی در وجود شماست و جایی نمیرود که دیگر در دسترس نباشد و میتوان به آسانی آن را بازگرداند.
پس اگر روزی چند تار موی سپید در سر خود دیدید، دچار اضطراب و دلهره نشوید و آنرا نشانه شروع پیری ندانید، زیرا ترس از پیری، به مراتب خطرناکتر از خود پیری است و بدن را آمادهی پذیرفتن بیماریهای گوناگون میکند.
بنابراین با رعایت رژیم خوراکی مناسب که می تواند سرشار از ویتامینها به ویژه ویتامین «ای» که آن را راز جوانی دانستهاند و پرهیز از خوردن گوشت قرمز به مقدار زیاد و مراقبت از رگهای خونی برای جلوگیری از انسداد آنها هم چنین داشتن تحرک کافی در طول زندگی و استفاده از میوهها و سبزیجات میتوان تا حد زیادی از ایجاد حالت پیری در بدن جلوگیری کرد.
اما در کنار اینها، در نظر داشتن چند توصیهی دیگر نیز هر فردی را در جوان ماندن یاری میکند. بهتر است با شور و هیجان تحولاتی زیبا را در خود ایجاد کنید و به ارتباطی عمیق با درون خودتان بپردازید. اون وقته که در مسیری پرشور و پیروزی آفرین قرار میگیرید:
به عددها توجه نکنید
عددهای بی فایده را باید دور ریخت. کلن باید بیخیال رقمها و عددها شد. این که چند سالتون هست یا چند کیلو هستین این چندمین سالگرد تولد هست و …. نگرانی بیمورد برای این گونه عددها تاثیری جز ازبین بردن شور ونشاط ندارد. فکرکردن به آنها تنها در صورتی که یادآور یافتن راهی برای نشاط بیشتر باشد مفید است.
غرغروها را حذف کن
بهتر است تنها با دوستان خوشاخلاق معاشرت داشته باشید، غرغروها و بداخلاقها نابودکنندهی روحیه هستند و البته اگر خودتان جزو گروه غرغروها یا بداخلاقها هستید نیز این را به خاطر بسپارید.
آغاز به یادگرفتن
تصمیم بگیرید که یادگرفتن را آغاز کنید؛ یادگرفتن هر چیزی را که به آن علاقهمند هستی از هنر و دنیای رایانه گرفته تا آشپزی و باغبانی و … . نباید اجازه داد که ذهن بیکار بماند چراکه ممکن است درگیر بیماریهایی هم چون آلزایمر شود.
لذت ببر
یاد بگیرید که از چیزهای کوچک و ساده لذت ببرید. این خود بخشی از شورآفرینی زندگی است که به جوان ماندن کمک بسیار میکند.
زندگی سالم با یاد پروردگار
پیرو هر آئینی که هستید باشید از یاد نبرید که یاد خداوند و پرهیز از خطا شما را به یک زندگی سالم رهنمون میکند. از رفتن به فضاهایی که شما را از حس پاک بودن و پرهیز از گناه دور میکند، اجتناب کنید. به جای آن سفر بروید به دور و نزدیک.حتا خرید رفتن هم میتواند حس خوبی را در شما ایجاد کند.
طولانی بخند
تلاش کنید که زیاد بخندید و خندههای طولانی داشته باشید. آنقدر که نیاز به نفس تازهکردن داشته باشید و اگر دوستی دارید که شما را میخنداند زمان بیشتری با او بگذرانید.
کمی غصه
البته اشک و غصه هم در زندگی پیش میآید؛ کمی گریه زاری کنید، کمی غصه بخورید و تحمل کنید و بعد حرکت کنید … به خاطر داشته باشید تنها کسی که تمام عمر با شما همراه است خود شما هستید.
«وقتی هنوز قلبت از عشق میلرزد یعنی این که هنوز جوانی …»
تا زندهای زندگی کن
تا زندهای تنها به زندگی فکر کن. دور وبرت را پر کن از هرچیزی که دوست داری، بستگان، هدیهها و یادگاریها، موسیقی، گل و گیاه، سرگرمیها، هرچیزی که خودت دوستش داری.خانه تو پناهگاه توست با تمامی دلبستگیهات.
قدر سلامتی را بدانید
قدر سلامتی خودتان را بدانید اگر سلامتید، تلاش کنید سلامت باقی بمانید و مراقب باشید. اگر کمی سلامتی به خطر افتاده باید تلاش در بهبودش کرد و اگر وضعیت بدتر است باید برای بهترشدن آن کمک گرفت.
عشق را بیان کن
و یکی از مهمترین نکتهها این که در هر موقعیتی عشق خود را به کسانی که دوستشان دارید بیان کنید و معجزهی آن را ببینید.
به گفتهی عزیزی: «وقتی هنوز قلبت از عشق میلرزد یعنی این که هنوز جوانی …»
برداشتی از: کاریزما
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر