-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

Latest News from Koocheh for 12/28/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



خبر / رادیو کوچه

صبح روز سه‌شنبه، مجید توکلی، از فعالان دانش‌جویی که به ۸ سال حبس در زندان رجایی‌شهر کرج محکوم شده است، بار دیگر به شعبه ۴ بازپرسی دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شده است.

به گزارش دانش‌جونیوز، مجید توکلی که در١۶ آذر سال گذشته و در پی سخن‌رانی در مراسم بزرگ‌داشت روز دانش‌جو در دانش‌گاه امیرکبیر بازداشت شده بود، به دلیل انتشار مطالبی از درون زندان چون «یادداشت‌های زندان» و نیز صدور بیانیه مشترک با بهاره هدایت در روز دانش‌جو، صبح امروز در شعبه ۴ بازپرسی دادسرای اوین مجدد مورد بازجویی قرار گرفته است.

وی که پیش از این دو بار در مراسم بزرگ‌داشت مهندس بازرگان و نیز پروژه امنیتی جعل نشریات دانش‌جویی در دانش‌گاه امیرکبیر بازداشت شده بود بار دیگر به  تبلیغ علیه نظام‌، و اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور متهم شده است که اجتماع و تبانی با بهاره هدایت و نیز رسانه‌های خارجی از مصادیق بارز اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور ذکر شده است.

هم‌چنین بهاره هدایت، عضو شورای مرکزی اتحادیه دانش‌جویی دفتر تحکیم وحدت که با انتقال به بند متادون از هر گونه تماس تلفنی و ملاقات محروم شده، به دلیل صدور پیام مشترک اخیر با مجید توکلی به دادسرای اوین احضار شده و مورد بازپرسی قرار گرفته است.

بهاره هدایت که از یک هفته پیش در اعتراض به ممنوع‌الملاقات شدن خود دست به اعتصاب غذا زده، در شرایط نامساعد جسمی به‌سر می‌برد.

بیشتر بخوانید:

«دادگاه تجدیدنظر حکم زندان مجید توکلی را تایید کرد»

«اعتصاب غذای دو دانش‌جو در اوین»


 


یسنا یاوری/ رادیو کوچه

شعبه بیمه تامین اجتماعیم جزو معدود جاهاییه که خلوته. یعنی هر وقت که مراجعه می‌کنم اون‌قدر توی صف معطل نمی‌شم. البته کار زیادی هم ندارم فقط تعویض دفترچه است. اونم به تازگی شماره‌ها رو می‌خونن و ما فقط یه تعداد آدمیم که توی صف نشستیم.

هوا سرد شده. بارون و برف هم که اصلن قربونش برم. هوا که سرد می‌شه، مردم کم حرف می‌شن. هوا که سرد می‌شه مردم می‌رن تو لاک دفاعی. حدود پونزده نفر آدمیم که اکثرن منتظریم دفترچه هامون و بهمون تحویل بدن.

عجیب همه‌جا ساکته. عاشق آتیشم. فکر می‌کنم حق با پدربزرگم که از اون زردتشتیای با اعتقاد به مناسک مذهبیه. می‌گه :«‌هنوز هم اگر ایرانیا به آتش خو کنن و طبیعت یادشون میاد که چه ذات ناب و خالصی داره»

به شما هم پیشنهاد می‌کنم توی تنهای و سکوت به آتیش خیره بشید. جدای از این‌که یاد کسی چیزی یا دینی بندازدتون، فوران آرامش و شکوه. بخاری روشنه و من مثل دیوونه‌ها خیره شدم به شعله قرمزش که بر حسب اتفاق خیلی هم بد می‌سوزه.

دوست دارم بهش بگم شعله‌های آتیش و نگاه کن آرومت می‌کنه بعد با خودم می‌گم ولش کن دیوانه‌ای

صدای داد و هوار از داخل راهرو و راه پله‌ها حواس من و بقیه اونایی که اون‌جا نشستنو پرت می‌کنه. یه خانم حدود پنجاه ساله‌اس که کلی دفتر دستک و پوشه دستشه. میاد و بدون نوبت می‌ره توی اتاق مدیریت و ترق در و پشت سرش می‌بنده.

صدای داد و هوارش با بسته شدن در فروکش می‌کنه. دوباره خیره می‌شم به شعله آتیش منتظر می‌مونم تا نوبتم بشه.

ده دقیقه‌ای نمی‌گذره که اون خانم با آتش خشم فروکش کرده میاد و می‌شینه دوتا صندلی اون طرف‌تر من.

«می‌شه من بشینم کنار بخاری عزیز؟ خیلی سردم فشارمم اومده پایین»

چیزی نمی‌گم بلند می‌شم و جاش و با من عوض می‌کنه.

-«چرا این قدر عصبانی بودین؟»

از توی کیفش یه بسته قرص بیرون میاره و بدون آب می‌زاره توی دهنش. می‌گم‌: «‌براتون آب بیارم؟»

با علامت سر نشون می‌ده که نه. همیشه تعجب می‌کردم از آدمایی که قرصو بدون آب می‌خورن. مگه از گلوی آدم پایین می‌ره؟

سرشو تکیه می‌ده به عقب صندلی و می‌گه که :«‌هیچی نپرس.. داغونم»

دستاش و می‌گیرم توی دستم. نمی‌ونم چرا احساس می‌کنم خیلی غمگین و ناراحت. فکر می‌کنم باید این کار و بکنم.

«رفتم دنبال کارای بازنشستگیم. ده سال بیمه من و پرداخت نکردن. دوره‌ای که اوایل سال هفتاد، قرار‌دادای ما شش ماه به شش ماه میومد. نگو می‌خواستن پول ما رو بخورن. حالا هی می‌رم اداده خودمون هی میام بیمه. دستم به جایی بند نیست. مریضم. قلبم درد می‌کنه.»

-«خوب این که قابل پی‌گیریه. فیش حقوقتون هست که بیمه تو اون دوره ازتون کم می‌شده؟»

«باز من شانس آوردم مادر، همه فیشای این سی سال خدمتم و نگه داشتم. بی‌شرفا یه نامه نمی‌دادن از اداره که من برم شکایت کنم از اون مدیر قبلی که خورده پولا رو رفته. ما هم نمی‌گفتیم خوب این آدم که شش ماه به شش ماه داره قرار داد ما رو می‌فرسته یه کاسه ای زیر نیم‌کاسشه.»

توی چشماش خیره می‌شم. پر از درد و خستگیه. می‌گم: «چرا از دست بیمه شاکی این؟ اینا که تقصیری ندارن…»

نمی‌زاره حرفم و ادامه بدم می‌گه «‌اینا از اونا بی‌همه چیز‌تر… دستشون با هم توی یه کاسه بوده، توی یه کاسه هست. یکی دو روزم نیست که مادر، ده ساله … اینا پاس می‌دن به اداره… اداره پاس می‌ده به اینا»

-« فقط شما این مشکل و داشتین؟»

-«نه زیادیم. قبلنم اتفاق افتاده بود ولی مدیر قبلی آدم خدا‌شناسی بود. خودش اداری پی‌گیری می‌کرد، ما این‌قدر اذیت نمی‌شدیم. اصلن برا همین عوضش کردن چون آدم خداشناسی بود، اهل حلال حروم بود… معلومم نشد بنده خدا رو کدوم ده کوره‌ای منتقل کردن. این مدیر جدیده لنگه همون دزدیه که ما رو به این روز نشونده. بقیه یه سال دو سال کسری داشتن، من بد بخت ده سال… شوخی نیست»

نگاه می‌کنم به شعله‌های آتیش بخاری که بد می‌سوزه. کارمند نیستم. پدرم بازنشسته‌اس و این مورد براش پیش نیومده تا بدونم این آدم چی می‌کشه ولی معلومه که حالش خوب نیست. دوست دارم بهش بگم شعله‌های آتیش و نگاه کن آرومت می‌کنه بعد با خودم می‌گم ولش کن دیوانه‌ای…دلم می‌خواد زودتر اسمم و بخونن. شعبه شلوغ شده. بلند می‌شم و بخاری رو کم می‌کنم که حداقل شعلش آبی بسوزه…


 


مه‌شب ‌تاجیک/ رادیو کوچه

«پیانو» یکی از سازهای صفحه‌کلیددار و مشهورترین آن‌ها است. صدای پیانو در اثر برخورد چکش‌هایی با سیم‌های آن تولید می‌شود. این چکش‌ها در اثر فشرده‌شدن کلیدها یاکلاویه‌ها به حرکت در می‌آیند. سیم‌های پیانو به صفحه‌ای موسوم به «صفحه‌ی صدا» متصل شده‌اند که نقش تقویت‌کننده‌ی صدای آن‌ها را دارد.

پیانو به عنوان مادر سازها و کامل‌ترین ساز نیز شناخته می‌شود، علت نسبت دادن این لقب‌ها به این ساز آن است که پیانو قادر است محدوده‌ی بسیار گسترده‌ای از اصوات را تولید کند در حالی که سایر سازهای اصیل موسیقی تنها بخشی از این محدوده‌ی صدا را تولید می‌کنند. پیانو در شکل فعلی‌اش بیش از هفت اکتاو دارد و قادر به تولید فرکانس‌هایی از حدود ۲۰ تا ۵۰۰۰ هرتز است، در حالی که در مقام مقایسه ساز ویولن تنها قادر به تولید کم‌تر از چهار اکتاو و به‌ترین خواننده‌ها تنها قادر به خواندن کم‌تر از سه اکتاو صدا هستند.

پیانو را «بارتولومیو‌کریستوفوری» در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر «پادووای» ایتالیا اختراع کرد

پیانو را «بارتولومیو‌کریستوفوری» در سال ۱۷۰۹ میلادی در شهر «پادووای» ایتالیا اختراع کرد. قبل از اختراع پیانو از سازی قدیمی‌تر به نام «هارپسیکورد» استفاده می‌شد. تفاوت عمده و مهمی که پیانو با سازهای مشابه قبل از خودش داشت آن بود که در سازهای مشابه قبلی، شدت صدای حاصل از فشرده‌شدن یک کلاویه، مستقل از شدت ضربه‌ی واردشده بر کلید پیانو، مقداری ثابت بود، اما در پیانو نوازنده قادر بود با ملایم ضربه‌زدن به کلیدها صدایی نرم‌تر ایجاد کند، یا با ضربات محکم‌تر صدایی درشت‌تر با پیانو تولید کند. همین ویژگی باعث شد که به سرعت پیانو مورد توجه آهنگ‌سازان قرن هجدهم میلادی قرار بگیرد.

نام کامل ساز پیانو، پیانو فورته است، که از دو قسمت پیانو به معنی ملایم و فورته به معنی قوی تشکیل شده ‌است، و به خوبی منعکس‌کننده‌ی توانایی این ساز در تولید شدت‌های گوناگون است. پیانوهای اولیه ابعاد بزرگ، و شکل خاصی داشتند. آن‌چه که در اصطلاح به آن پیانوی بزرگ گفته می‌شود و در ایران با نام نادرست پیانوی رویال شناخته می‌شود به‌طور غالب بیش از دو متر طول دارد و دارای در بزرگی‌است که برای هرچه ‌به‌تر شدن صدای پیانو، به‌طور معمول در هنگام نواختن ساز این در را در وضعیت نیمه‌باز توسط پایه‌ی کوچکی ثابت می‌کنند. انواع دیگر پیانو با نام‌های پیانوی ایستاده یا دیواری پیانوی چهارگوش و دیگر پیانوها، ابعاد کوچک‌تری دارند و برای مصارف خانگی یا در اماکن عمومی طراحی شده‌اند.

کلید سفید در هر اوکتاو پیانو برای ۷ نت دو ر می فا سل لا سی وجود دارد. علاوه بر این کلیدهای سفید کلیدهای سیاه‌رنگی هم بین بعضی از کلیدهای سفید وجود دارد. بین کلیدهای سفیدرنگ می و فا و نیز بین کلیدهای سفیدرنگ سی و دو کلید سیاه‌رنگ وجود ندارد. پیانو توسط ضربه نوگ انگشتان نواخته می‌شود. برای این کار دست را بلند کرده و سپس فرود آورده و با نک انگشت مورد نظر ضربه می‌زنیم. مکانیسم پیانو تولید صدا می‌کند. به‌دلیل شکل مکانیسم پیانو یک پیانسیت می‌تواند هم‌زمان تا ده نت را به صدا درآورد.

محل قرارگیری انگشتان دو دست روی کلیدهای پیانو در نواختن آن اهمیت دارد. به‌طور معمول در آهنگ‌ها نت اول شماره دارد که انگشت شروع کننده در نواختن آن آهنگ را مشخص می‌کند. در این صورت شماره‌ی یک برای انگشت‌های شست دو دست است و به ترتیب سایر انگشت‌ها شماره‌های ۲ تا ۵ را خواهند داشت. شست دست راست روی چهارمین نت دوی پیانو قرار می‌گیرد. البته این مورد در مورد همه آهنگ‌ها عمومیت ندارد و برخی آهنگ‌سازان نت شروع کننده در آهنگ‌شان را شماره نمی‌زنند. در این صورت پیانیست باید خودش محل قرارگیری انگشتانش روی کلیدهای پیانو را با توجه به نوع نت‌های موجود در آهنگ تشخیص دهد. گاهی پیانیست جای دو دست‌اش را روی کلیدهای پیانو با هم عوض می‌کند و گاهی بدون نواختن کلید پیانو با انگشتان شست دو دستش از سایر انگشت‌ها استفاده می‌کند.

نت‌نویسی پیانو در دو حامل انجام می‌شود. حامل بالا برای دست راست و حامل پایین برای دست چپ.  به‌طور معمول حامل بالایی را با کلید سل و حامل پایین را با کلید فای خط چهارم نشان می‌دهند. این دو حامل با نت دوی وسط از هم متمایز می‌شوند. یک نوازنده‌ی پیانو باید بتواند هم‌زمان دو خط موسیقی را خوانده و با هر دو دست اجرا کند.

پیانو ساز بسیار توان‌مندی با صدای آسمانی است. و در کم‌تر ارکستری است که پیانو نباشد و بخش مهمی از اجرای آهنگ‌ها را به عهده نداشته باشد و البته امروز پیانو سازی برای ژست‌های روشن‌فکری شده و در بسیاری از خانه‌ها بی‌دلیل فقط برای این‌که باشد خاک می‌خورد، چون یادگیری آن بسیار دشوار است و فقط و فقط شما زمانی از عهده‌ی نواختن آن برمی‌آیید که عاشق نواختن این ساز باشید. مثل همه‌ی سازهای دیگر.

منبع: ویکی‌پدیا


 


اردوان طاهری/ رادیو کوچه

a.taheri@koochehmail.com

ما آدم‌ها در دنیای فاصله‌ها به هم پیوند می‌خوریم؛ فاصله‌هایی که به قول «سهراب»، غرق ابهامند و هر یک از ما، با برداشتی که از هستی داریم، آن را معنا می‌کنیم. در واقع فکر کردن به مفهوم کلماتی که در روزمره‌گی‌هامان به راحتی خرج می‌شوند و گاه حتا هدر می‌روند، خیلی مرسوم نیست. البته اگر قرار بود، همه‌ی آدم‌ها – و همیشه – چنان که باید، به مفهوم کلمات بیندیشند، دنیای ما پر می‌شد از فیلسوفان بی‌کتاب و دفتری که جز خراب کردن همان یک ذره آگاهی‌ها و تعهدهای باقی مانده‌ی ما آدم‌ها، هیچ کاری از دست‌شان برنمی‌آمد.

به قول یکی از فیلسوفان پس از – دوران – سقراطی که نامش چندان هم مهم نیست، آدم باید شکمش سیر باشد، بعد به فلسفیدن بپردازد. حالا حتمن همه فکر می‌کنند که چقدر ما از خجالت شکم درآمده‌ایم که به فکر فلسفیدن افتاده‌ایم. در واقع این‌طور نیست، گاهی هم از گشنگی، آدم به فلسفیدن و از این حرف‌ها درمی‌افتد. به همین سبب گفتم که نام آن فیلسوف چندان هم مهم نیست، چرا که یک روی سکه را دیده بود. حکایت ما هم شده حکایت «ملانصرالدین» که 10 گردو را بین سه پسر بچه، بر اساس برداشتی که خودش از عدل الاهی داشت، چنین تقسیم کرد: هشت گردو به پسر بچه‌ی اولی، دو گردو به پسربچه‌ی دومی و یک پس‌گردنی به پسربچه‌ی سومی.

وقتی که فضا یا مکان را در نظر می‌گیریم و زمان را فراموش می‌کنیم، در حقیقت، بخشی از حقیقت را – در چنبره‌ی واقعیت‌های تحریف شده، توسط عادت‌‌های ناشی از حواس و ذهن – نادیده می‌گیریم و به این ترتیب در برداشت از آن‌چه – موجود – هست، دچار نقصان می‌شویم.

من اردوان طاهری هم همان پسربچه‌ی سوم هستم که با پس‌گردنی ملا، بعد سال‌ها، دوباره به دامن فلسفه افتاده‌ام و همین‌جوری با کلمات و مفاهیم و با «فلسفه زبان» کلنجار می‌روم. «فلسفه زبان» به نسبت بین زبان و واقعیت می‌پردازد. شاید این ساده‌ترین تبیینی باشد که بتوان از «فلسفه زبان» ارایه کرد. در واقع در این نوع فلسفیدن، ما به تطابق آن‌چه می‌گوییم با آن‌چه هست مشغول می‌شویم و از این راه، بررسی می‌کنیم که آیا در بیان ما از یک موضوع مشترک، منظور و برداشت مشترکی نیز وجود دارد یا تنها یک توهم دریافت مشترک بر آگاهی ما سایه افکنده است؟

خیلی سخت نمی‌گیریم؛ همین «فاصله»، که موضوع برنامه‌ی ماست، می‌تواند برداشت‌های متفاوتی را در ما ایجاد کند. از نظر فیزیکی و با زبان ریاضی، به دوری دو موضوع زمانی یا مکانی، فاصله می‌گویند که در واقع، حد فاصل آن دو را مشخص می‌کند. اما وقتی پای انسان به میان می‌آید، این تعریف، آن‌چنان که ما در گپ و گفت‌های معمول استفاده می‌کنیم، ساده نیست. برای چند لحظه فکر کنیم که وقتی می‌گوییم، بین ما فاصله است، از چه سخن می‌گوییم؟ تصور کنید که شخصی در قاره‌ی آسیا نشسته و با کسی که در قاره‌ی آفریقا زندگی می‌کند، در حال صحبت است؛ وقتی این دو از فاصله سخن می‌گویند، معمولن یک دوری مکانی یا همان فضایی را در نظر دارند، در حالی که – دست کم – چند ساعت زمان هم بین آن دو فاصله افتاده است. اگر مبنای زمانی را زمان فرد آسیایی بدانیم، آفریقایی، زمانی در حال صحبت با آسیایی است که هنوز به زمان فرد آسیایی نرسیده است. ساده‌تر این‌که: آن فرد آسیایی، چند ساعت، بیش‌تر از آن آفریقایی زندگی کرده است.

در علم فیزیک، پس از طرح نظریه‌ی نسبیت خاص، مقوله‌ی نسبی بودن هم‌زمانی – که ما در روزمره‌گی‌ها آن را فراموش می‌کنیم – مطرح شده است و اساس بسیاری از دانسته‌های بشر را نسبت به جهان موجود تغییر داده است. حالا تصور کنید که بدون زمان، فضا چگونه معنا می‌شود. وقتی که فضا یا مکان را در نظر می‌گیریم و زمان را فراموش می‌کنیم، بخشی از حقیقت را – در چنبره‌ی واقعیت‌های تحریف شده، توسط عادت‌‌های ناشی از حواس و ذهن – نادیده می‌گیریم و به این ترتیب، در برداشت از آن‌چه – موجود – هست، دچار نقصان می‌شویم. حالا اگر انحنای فضا – مکان را هم در نظر بگیریم، مقولاتی چون جرم و گرانش هم وارد میدان می‌شوند که گاه، فاصله را در یک مسیر مستقیم کاهش می‌دهند.

اگر با خود فکر می‌کنید که این حرف‌ها چه ربطی به کوچه مهتابی و اردوان طاهری دارد، بگذارید به حساب پس گردنی ملا و فاصله‌هایی که ما را از هم دور کرده است. حتا اگر از مفهوم فاصله‌ی ذهنی و روحی بگذریم – که آفت یک ارتباط نزدیک زمانی و مکانی است – مقوله‌ی «فاصله»، جنبه‌های مهم دیگری هم دارد که شاید ارزش فکر کردن داشته باشد. یک پیشنهاد؛ کمی به موضوع این هفته‌ی کوچه مهتابی فکر کنیم.


 


نیلوفر دهنی/ رادیو کوچه

تا این‌جا برای‌تان گفتیم که سده‌ها و قرن‌ها پیش، مردم بی‌آن‌که بدانند منبع نفت چیست و چه فوایدی دارد از آن استفاده می‌کردند.

یادتان هست که اجدادمان چه اسمی روی نفت گذاشته بودند؟ «نپتا»

گفتیم که نفت را در گذشته «روغن سنگ» هم می‌نامیدند و از دوران باستان به عنوان یک پدیده حیرت‌آور طبیعی تلقی می‌شد.

در بسیاری از نقاط جهان سفره‌ها یا همان منابع نفتی در سطح زمین قرار داشتند و حتا مردم بعضی از مناطق از آن به عنوان یک داروی پوستی استفاده می‌کردند. تا این‌که تقریبن در نیمه‌های قرن نوزدهم میلادی از نفتی که در سطح زمین وجود داشت برای روشنایی استفاده شد. سپس به فواید آن به عنوان یک منبع انرژی جانشین ذغال و ذغال سنگ پی بردند و پس از آن کارشناسان به این نتیجه رسیدند که در زیر زمین منبعی وجود دارد که در صورت دست‌یابی به آن می‌توان استفاده‌های صنعتی زیادی از آن کرد. هرچند این کار ابتدا در آمریکا صورت گرفت اما درباره این موضوع که برای نخستین بار چه کسی با حفر چاه از این منبع برای استفاده‌های صنعتی و تجاری بهره برده است، اختلاف‌نظرهایی وجود دارد.

در واقع در این‌که حفر چاه و استفاده صنعتی از این ماده نخستین بار در آمریکا انجام شد اتفاق نظر وجود دارد، اما میان محققان آمریکایی و در واقع میان ایالت‌های نفت‌خیز این کشور بر سر تعیین نخستین چاه‌های نفت حفر شده در جهان اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از محققان «اوهایو»، بعضی «پنسیلوانیا» و گروهی هم «ویرجینیا» را منطقه‌ای می‌دانند که نخستین چاه نفت در آن حفر شده است.

و حالا بیاییم کمی نزدیک‌تر. به وقتی که اولین چاه‌های نفت در جهان کشف شد:

درست 151 سال پیش یک سرهنگ بازنشسته آمریکایی که مطالعات زیادی در مورد نفت داشت توانست ادعای خود را به اثبات برساند و با روشی بسیار ساده‌تر از چیزی که اکنون از حفرچاه نفت در ذهن داریم به نفت برسد. نخستین چاه نفت جهان وقتی فوران کرد که «ادوین ال دریک» با سرمته‌ای که به یک کابل متصل بود و به وسیله یک ماشین بخار به حرکت درمی‌آمد نفت از زمین استخراج کرد.

در واقع در این‌که حفر چاه و استفاده صنعتی از این ماده نخستین بار در آمریکا انجام شد اتفاق نظر وجود دارد، اما میان محققان آمریکایی و در واقع میان ایالت‌های نفت‌خیز این کشور بر سر تعیین نخستین چاه‌های نفت حفر شده در جهان اختلاف نظر وجود دارد

زمان این رخداد که با حفر یک چاه ساده صورت گرفت 27 آگوست سال 1859 میلادی و مکان این رخداد در ایالت پنسیلوانیا در شمال شرقی قاره آمریکا در نزدیکی روستایی به نام «تیتوسویل» بود و این‌طور بود که کشف نخستین چاه نفت جهان در آمریکا به ثبت رسید.

ادوین ال دریک در همان روز نخست تولید جهانی نفت را دو برابر کرد. کاری که تاکنون هرگز کسی موفق به انجام آن نشده است و ادعایش را با حفر یک چاه ساده که اصلن با عقاید کارشناسان آن دوره جور نبود، ثابت کرد. مته حفاری‌اش عمق 23 متری زمین را سوراخ می‌کرد که ناگهان نفت از چاه بیرون زد و نام این سرهنگ 60 ساله ارتش را برای همیشه در تاریخ ثبت کرد.

کشف نفت از سوی دریک موجب شد جویندگان طلای سیاه به ایالت پنسیلوانیا هجوم بیاورند. منطقه از دکل‌های چاه‌ها پوشیده شد و بسیاری به ثروت رسیدند.

این درحالی بود که سرهنگ دریک بیش از آن‌که به فکر کسب ثروت از این تلاش خود باشد به کشف نفت و اثبات ادعای خود بسنده کرد و همین سبب شد که همه دارایی‌اش را بر سر این راه خرج کند و در نهایت به فقر و فلاکت دچار شود و در یک خانه سال‌مندان دولتی در ایالت پنسیلوانیا درگذشت.

به این ترتیب‌، در روز 27 آگوست سال 1859 میلادی نفت از نخستین چاه نفتی جهان در آمریکا از دل زمین به بیرون فوران کرد. ادوین ال دریک که با حفر این چاه به نفت دست پیدا کرده بود، نخستین تولیدکننده نفت در جهان شد.

چاه «دریک» اکنون در پارک تیتسویل پنسیلوانیا در معرض دید همگان قرار دارد و سعی شده تا نحوه برداشت نفت از این چاه به همان شکل نخستین روز بازسازی شود. در کنار این چاه که در حال حاضر دیگر نفتی در آن موجود نیست چاه دیگری به نام «مک کلینتوک» هست که می‌توان آن را دومین چاه با تولید صنعتی پس از چاه «دریک» نامید. از این چاه که در سال 1861 به نفت رسید در حال حاضر نیز نفت تولید می‌شود.

اگر فرصت کنید و سری به «مسجد سلیمان» اولین شهر نفتی خاورمیانه بزنید، چنین چیزی را در آن‌جا هم خواهید دید. در محل چاه شماره یک مسجد سلیمان پارکی احداث شده و چاه و وسایل کار و حتا نخستین پالایش‌گاه این شهر به همان شکل سابق حفظ شده است. به زودی به موضوع نفت در مسجد سلیمان هم خواهیم رسید.

خوب به‌تر است زودتر به ایران بیاییم و ببینیم در ایران نفت کی و چگونه کشف شد.

در کتاب‌های تاریخ نوشته‌اند که اواخر قرن گذشته خورشیدی «جرج رینولدز» انگلیسی با سرمایه «ویلیام دارسی» هم‌وطنش مسجد سلیمان را برای تحقیقاتش انتخاب می‌کند. آن‌چه او در کتاب‌ها خوانده است نشان از حضور نفت در این منطقه دارد. اما به همین راحتی‌ها هم نیست. باید با وسایل و دم و دست‌گاه  رفت ‌و تحقیق کرد. بعد  از 7 سال کار و تلاش بی‌وقفه یک روز رینولدز در دفتر یادداشتش نوشت:

«مگر می‌شود در تشخیص بوی گاز طبیعی اشتباه کرد؟ حقیقتن بویی است که نه تنها می‌بوییش بلکه می‌بینیش. بوی گل مالیخولیا که در آفتاب بماند، یا بوی یک انبار بزرگ از تخم‌مرغ‌های گندیده. فکرش را بکن.»

این‌ بو برای کاشفی مثل جرج رینولدز، به‌ترین بویی است که در هفت سال گذشته به مشامش رسیده است. او مردانش را تشویق می‌کند که به حفاری ادامه دهند.

اما در انگلستان ویلیام دارسی نزدیک به ناامیدی است. همه ثروتش را روی پیدا کردن نفت در ایران سرمایه‌گذاری کرده و اکنون نزدیک است که آن را به کلی از دست بدهد. به نظر می‌رسد که همه آن زمین‌شناسان و حرفه‌ای‌هایی که این‌همه سال با تکان دادن سر او را تشویق کرده‌اند در اشتباه محض بوده‌اند. زیر خاک پرشیا هیچ نفتی پیدا نمی‌شود.

مایه خجالت است. او که حتا هیچ‌گاه پایش را در خاک پرشیا نگذاشته و حتا یک داستان سفر ماجراجویانه از این کشور ندارد، چگونه سرمایه‌گذاری بزرگش را نزد رقبای تجاریش توجیه کند؟ حتمن در دل‌شان به او خواهند خندید.

اکنون تنها چیزی که برای او مانده نامه‌ها و تلگراف‌های بی‌وقفه کاشفی است که او به کار گمارده، مبنی بر این‌که «تحمل کن و اجازه بده ما اکتشافات‌مان را توسعه بدهیم تا همه شانس‌های‌مان را امتحان کرده باشیم.»

اما او چه می‌توانست بکند، حوصله‌اش هم مثل دارایی‌هایش رو به اتمام بود. حتا شرکت نفت «برمه» که برای تسریع کار از سال 1904 وارد سرمایه‌گذاری شده هم از این همه گشتن و هیچ نیافتن خسته شده بود. این شرکت در واقع با این فکر عبث که خیلی زود به نتیجه می‌رسند و درآمدی کلان نصیبش می‌شود، حاضر به هم‌کاری شده بود.

اکنون دیگر رینولدز یک تلگراف مصرانه و قاطع دریافت کرده بود: «تا عمق 1600 فوتی حفاری کنید، بعد تعطیل.»

10  روز است که آن‌ها به منطقه شاردین آمده‌اند، 8 ماه است که کلن حفاری را شروع کرده‌اند و 6 سال است که بدون دریافت هیچ نتیجه‌ای دارند زحمت می‌کشند.

باران‌های سیل‌آسا در 4 ماه گذشته، همه زحمت‌های‌شان را در جاده مسجد سلیمان شسته و با خود برده بود، همان جایی که 2 هفته پیش مته حفاری در یکی از 2 چاهی که به عنوان آخرین شانس، حفاری می‌شدند شکست و یک هفته زحمت کشیدند تا آن را خارج کردند. اما زمان موفقیت و موعد اثبات اراده به دیگران نزدیک بود.

صبح خیلی زود روز 26 می سال 1908 بوی گند سولفور تمام محوطه کمپ را پر کرد. ساعت 4 صبح بود که مته به عمق 1180 فوتی  رسید و فواره‌ای از نفت، آسمان سپیده دم را زیباتر کرد.

از پرشیای دوردست، تلگراف‌ها خیلی دیر می‌رسید. 5 روز طول کشید تا ویلیام دارسی خبرهای خوب را دریافت کند.

«اگر راست باشد، همه مشکلات ما تمام شده‌اند.» دارسی با لب‌خندی امیدوارانه این را با خودش گفت، ولی خیلی زود ترسی عجیب به چهره‌اش دوید و گفت: «به هیچ‌کس نمی‌گویم تا خبر قطعی به دستم برسد.»

زمان، مقارن با 1287 خورشیدی بود. چاهی که در میدان نفتون مسجدسلیمان حفر شد، در عمق 338 متری به نفت رسید

به عشق یافتن نفت در پرشیا، کاروان جرج رینولدز و دوستان کاشفش هفت سال تمام را در شرایط گرمای طاقت‌فرسا، یاس و ناامیدی و بالاخره بیماری‌های روده‌ای سپری کردند. اما هفت سال بعد از آن هم برای شرکت آنگلو- پرشین چندان آسان‌تر نبود.

فاصله منطقه اکتشافی تا ساحل خلیج فارس نزدیک به 210 کیلومتر راه ناهموار بود، یعنی همان‌جایی که شرکت آنگلو- پرشین در حال ساخت مجموعه پالایش‌گاهی بود تا نفت خام غلیظ استخراج شده را به محصولات قابل استفاده تبدیل کند.

تنها آوردن وسایل اکتشافی به منطقه ماه‌ها طول می‌کشید. از این‌ها گذشته آن‌ها حالا باید یک خط لوله هم در این مسیر پرپیچ و خم کوهستانی بر پا می‌کردند.

قطعه‌های لوله به صورت بسته‌ای از ایالات متحده وارد شد و گروه تا جایی که می‌توانستند آن‌ها را با استفاده از کشتی‌های رودخانه‌پیما جابه‌جا کردند. قاطرها زحمت بقیه راه را کشیدند و هرجا سراشیبی تندی بود و حیوانات از پس آن برنمی‌آمدند، لوله‌ها بر پشت کارگران حمل می‌شد.

کار بسیار آهسته و طاقت‌فرسا پیش می‌رفت. اما 2 سال بعد اتفاقات تازه‌ای رخ داده بود.

زمان، مقارن با 1287 خورشیدی بود. چاهی که در میدان نفتون مسجدسلیمان حفر شد، در عمق 338 متری به نفت رسید. بهره‌برداری از این چاه که با تولید 500 بشکه در روز عملن از سال 1290 خورشیدی آغاز شد، سرآغاز فعالیت صنعت نفت ایران محسوب می‌شود.

مسجد سلیمان، مرکز فعالیت‌های نفتی ایران شد و کارشناسان انگلیسی عهده‌دار مدیریت آن شدند. این آغاز حیات نفت در کشورمان بود.

هفته آینده بیش‌تر از پیدایش نفت در ایران خواهیم گفت.


 


اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

با زندانیان سیاسی شناخته شده‌ی پس از انتخابات برخوردهای متفاوتی صورت گرفت. شماری حاضر به اعتراف‌های تند و معناداری شدند و پذیرفتند که با آزادی از زندان نیز به فعالیت‌های سیاسی خود خاتمه دهند و یا حداقل حضور آشکاری نداشته باشند و بیانیه‌ای بر علیه جناح حاکم صادر نکنند. برخی دیگر که در برابر فشار بازجوها و شرایط زندان حاضر به هم‌کاری و اعتراف‌های ساختگی علیه خود و جنبش آزادی‌خواهانه‌ی مردم نشدند، به حبس‌های طویل مدت محکوم شدند، چرا که حکومت از بودن آن‌ها در بیرون از زندان به شدت احساس خطر می‌کرد.

گروهی دیگر گرچه کم تعداد، اما پس از خروج از زندان تغییر موضع دادند و با سخن‌رانی‌ها و موضع‌گیری‌هایشان، عملن در طرف مقابل قرار گرفتند. در این میان برخی رفتار دیگری در پیش گرفتند، این تعداد شامل برخی زندان رفته‌ها و محکوم‌شده‌ها و شمار اندکی از افرادی که از این موج دستگیری‌ها جان سالم به در برده بودند، می‌شد و در میان آن‌ها نام‌های شناخته شده‌ی سیاسی و مطبوعاتی کم نبودند. اینان ترجیح دادند، که با احتیاط فراوان و پذیرش بخش زیادی از شرایط حاکمیت به کار فرهنگی خود ادامه دهند و برای راضی نگاه داشتن حکومت در برخی از موارد امتیازاتی نیز بدهند و به قول معروف یکی به نعل بزنند و یکی به میخ.

برخی دیگر که در برابر فشار بازجوها و شرایط زندان حاضر به هم‌کاری و اعتراف‌های ساختگی علیه خود و جنبش آزادی‌خواهانه‌ی مردم نشدند، به حبس‌های طویل مدت محکوم شدند

مجله‌ی فرهنگی سیاسی «مهرنامه» به سردبیری «محمد‌ قوچانی» از این نمونه‌هاست. نگارنده گمان می‌کند، که قوچانی با نوشتن سرمقاله‌هایی که آشکارا در نقد جریان روشن‌فکری نوشته می‌شوند، به نوعی از حاکمیت برای انتشار دیگر مطالب ماه‌نامه‌اش امتیاز می‌گیرد. درست است که قوچانی بارها نشان داده است، که قابلیت تغییرات ناگهانی در مواضع فکری خود را دارد، اما این بار و در شرایط فعلی و بنا به دلایلی که ذکر خواهم کرد، به راحتی نمی‌توان از کارش انتقاد کرد. نخست آن‌که ما از شرایط زندان و بازجویی او خبر نداریم و قرار هم نیست که او را با بزرگانی هم‌چون «احمد زیدآبادی» و یا پدر همسرش یعنی «عمادالدین ‌باقی» مقایسه کنیم و از او انتظار داشته باشیم که رفتار قهرمانانه‌ای مانند آن عزیزان داشته باشد. از نگاه دیگر در شرایطی که تمامی نشریات منتقد توقیف شده‌اند، حضور چنین نشریه‌ای که اگرچه نصفه و نیمه تنور مباحث روشن‌فکری را در کشور زنده نگاه می‌دارد، غنیمت است.

نکته دیگر در کار «مهرنامه» آن‌ است، که افراد دیگری هم در این مجله فعالیت دارند، که دارای خط‌مشی و روش‌فکری یک‌سر متفاوتی با قوچانی هستند و آن‌ها می‌توانند، تعادل لازم را در جهت‌گیری‌های این ماه‌نامه حفظ کنند. شاید به همین دلایل است، که اکنون حکومت نیز پی به چنین موضوعی برده است و بنا دارد تا با زمینه‌سازی‌های لازم این صدای ضعیف مخالف را هم خفه کند. حدود یک ماه پیش در مقاله‌ای گفته بودم، که نشانه‌هایی در دست است که آستانه‌ی تحمل حکومت به شدت پایین‌تر آمده است و این خود را در روزهای آینده آشکارا نشان خواهد داد. همواره رسم بر این است، که زمینه‌های آماده‌سازی بخش معتدل‌تر جناح اصول‌گرا برای چنین برخوردهایی، در روزنامه‌ی کیهان رقم می‌خورد و این بار این وظیفه بر گردن عالم توطئه‌شناس و جاسوس‌ساز «پیام ‌فضلی‌نژاد» گذارده شده است.

«فضلی‌نژاد» که با تخصص خاصی که فقط در شخص او وجود دارد و به راحتی می‌تواند پرده از رابطه‌ی «آقا‌رضای سیرابی‌فروش» سر کوچه با سازمان «سیا» و «لژ فراماسونری» بردارد، شروع به پروند‌ه‌سازی برای تیم نویسندگان «مهرنامه» کرد و در آخرین پرده از سناریواش در مصاحبه‌ای 45 صفحه‌ای که با هم‌کار دیگرش «شهریار زرشناس» در مجله‌ی تازه تاسیس «فرهنگ‌عمومی» داشت، به نوعی تیر خلاص را بر پیشانی مجله‌ی «مهرنامه» زد. با سابقه‌ای که از حرف‌شنوی برادران محترم قوه‌ی‌قضایه و وزارت‌اطلاعات از ایشان داریم، با کمال تاسف امروز و فردا است که خبر تعطیلی این ماه‌نامه نیز اعلام شود. این سرنوشت غم‌انگیز اهل فرهنگ در ایران است و در ظاهر قرار نیست به این زودی‌ها تغییری در آن  داده شود.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، قاضی ابوالقاسم صلواتی، رییس شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران، دو جوان کرد به نام‌های زانیا مرادی و لقمان مرادی را به اتهام «محاربه» و «مفسد فی‌الارض» با صدور حکمی به اعدام در ملا عام محکوم کرده است.

به نقل از روزنامه‌ی دولتی ایران، در گزارشی به نقل از مقامات قضایی زانیا مرادی و لقمان مرادی را عضو حزب کومله دانسته و مدعی شده است که آن‌ها در چهاردهم تیرماه سال 88 پسر امام جمعه مریوان و دو تن از هم‌راهان وی را به وسیله‌ی اسلحه کشته‌اند.

پس از محاکمه‌ی این دو متهم در تاریخ اول دی‌ماه در دادگاه انقلاب تهران، بنا به کیفرخواستی مبنی بر ارتکاب قتل عمد که از سوی دادستان تهران صادر شده است، پرونده‌ی این دو به دادگاه کیفری استان تهران نیز ارجاع داده شد و مقرر گشت که در وقت فوق‌العاده و خارج از نوبت به آن رسیدگی شود.


 


وکیل بهارابی / مدیر و مسوول رادیو رنگین کمان

با شادمانی به آگاهی هم‌وطنان و هم‌زبانان گرامی می‌رسانیم که رادیو رنگین‌کمان نخستین رادیوی انترنتی فارسی‌زبان افغان‌های کانادا در بیست‌و‌چهارم دسامبر 2010 میلادی چهارمین سال نشراتی‌اش را به پایان رسانید.

ضمن شاد باش ازچهار ساله‌گی این رادیو، امیدواریم برنامه‌های رادیو رنگین‌کمان‌ در درازای  این زمان  به‌ویژه در سالی که گذشت  مورد توجه و علاقه‌مندی شما شنوندگان قرار گرفته باشد‌.

رادیو رنگین‌کمان در این چند ماه پسین در کنار برنامه‌های شنیداری‌، برنامه‌های تصویری و دیداری خویش را نیز به دوست‌داران هنر و فرهنگ پیش‌کش کرده است‌، امیدواریم‌ آن را پسندیده باشید.

برنامه‌های جدید «نامی از هزار نام» در زمینه‌ی بزرگ‌داشت از نخبگان ادب و هنر با اجرای بانو دکتر صبا رسا شاعر‌، دکلماتور و فعال ادبی و هم‌چنین برنامه‌ی «کارگاه داستان‌نویسی رادیو رنگین‌کمان» که اجرا و تهیه آن را آقای قاسم قاموس شاعر، نویسنده و منتقد ادبی به عهده دارد در این سال در کنار برنامه‌های ثابت و همیشه‌گی رادیو رنگین‌کمان قرار گرفته و مورد استقبال شنوندگان واقع شده است. که از یاری‌های بانو رسا و آقای قاموس سپاس‌گزاریم.

برنامه‌ی دیگری زیر نام‌: باز چه خواهد شد‌؟ که در آن بانو دکتر صبا رسا و آقای رامین بهارابی داستان‌های کوتاه را تنظیم رادیویی و به خوانش می‌گیرند نیز یکی از دست‌آورد‌های دیگر رادیو رنگین‌کمان در پایان سال جاری است.

به هر حال ما هنوز در بخش کار‌های فنی ‌و نشراتی کمی و کاستی‌های فراوان داریم که به هم‌کاری برنامه‌سازان‌، مجریان و گردانندگان بخش فنی آرام آرام در حل آن‌ها خواهیم کوشید.

لازم می‌دانیم در پایان  چارمین سال زندگی نشراتی رادیو رنگین‌کمان از آقایان پیکار پامیر مجری برنامه‌ی «نگاهی به روی‌داد‌های سیاسی افغانستان و جهان»، آقای میر‌حسین مهدوی مجری برنامه‌ی کارگاه شعر ‌و هم‌چنین هم‌کار بسیار نزدیک رادیو رنگین‌کمان رامین بهارابی که در درازای این چند سال‌ با حوصله‌مندی  ما را هم‌یاری کرده‌اند قدر‌دانی کنیم.

از شما شنونده‌های گرامی که با علاقه‌مندی تمام به برنامه‌های ما گوش فرا داده‌اید سپاس‌گزاری می‌کنیم و چهارمین ساله‌گی رادیو رنگین‌کمان را بار دیگر شادباش می‌گوییم.

تورنتو – کانادا

برای شنیدن رادیو رنگین‌کمان این‌جا را کلیک کنید.


 


آن‌چه در این بخش می‌آیدانتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

منبع: کمیته دانش‌جویی دفاع از زندانیان سیاسی

علی صارمی زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج صبح امروز سه شنبه 7 دی ماه پس از انتقال به زندان اوین به هم‌راه علی‌اکبر سیادت اعدام شدند.

به گزارش کمیته دانش‌جویی دفاع از زندانیان سیاسی، علی صارمی روز گذشته پس از ملاقات با خانواده خود در زندان رجایی شهر بدون اطلاع قبلی برای اجرای حکم به زندان اوین منتقل شد. خانواده او تا لحظه اجرای حکم اعدام در برابر زندان اوین حضور داشتند و از مقامات زندان خواسته بودند تا دلیل انتقال فوری و بدون اطلاع قبلی او به زندان اوین را توضیح دهند اما زندان حاضر به پاسخ‌گویی نشد و انتقال علی صارمی به زندان اوین را انکار کرد.

اجرای حکم اعدام به علی صارمی، خانواده و وکیل مدافع او ابلاغ نشده بود.

علی صارمی که در سالای دهه 60 چندین بار زندانی شده بود، در شهریور ماه سال 86 به دلیل شرکت در مراسم یاد بود جان‌باختگان 67 در گورستان خاوران و نیز ایراد سخن‌رانی در آن مراسم و دعوت از مردم برای مقاومت، دستگیر شد و پس از مدتی از سوی دادگاه انقلاب حکم اعدام دریافت کرد.

علی صارمی پیش‌تر در گفت‌وگو با کمیته دانش‌جویی دفاع از زندانیان سیاسی اعلام کرده بود که حاضر است اعدام شود اما درخواست عفو ندهد.


 


Ardavan Roozbeh\ Radio Koocheh

ardavan@koochehmail.com

Translated by Kave

Just a few hours remain to execution of Habib Latifi, a young Kurdish student, his lawyer Nemat Ahmadi says that since a fax of execution office sends in this Thursday and all the offices in Iran are close, there is no chance for lawyers' team to act. He continued: "They did not lose the time and in the moment of receiving the letter of execution office that stated the death warrant will be executed in 6:30 A.M in 26th of December, Saleh Nikbakht, another lawyer went to Sanandag to express his objection. Nemat Ahmadi also wrote a letter to Iran head of Justices and asked for stopping the execution regarding to some legal difficulties in the case. These difficulties point to the way of surveying the case in court and qualification of Penal Court of Tehran for studding the case and also to the point that the case was reviewed in the same court of the province. This case must be studied in State Tribunal according to the legal process.

Surprising about the way of prophecy, Ahamadi told about the prophecy of Habib Latifi's warrant: "I don't want to emotionalize the subject in these critical hours, but I must say that Habib Latifi is a symbol of Aryan youth. He is well literate and handsome. If he wasn't in prison he must have got his PhD at this moment. Pity! It would be nice that justices' officials show Islam and Islamic Republic official sublimity by forgiving him."

On one hand, according to their knowledge about Latifi's case, some experts about Kurdistan believe that due to pressure of complainant, Intelligence Ministry, he had announced statements in questing process. While charging about bombing and other things, the culprit was not at the place of happening at all. That's why while in questing process he had accepted being a fan of Pazhak Group but he refused this in court and repudiated having any relation with the group.

I don't want to emotionalize the subject in these critical hours, but I must say that Habib Latifi is a symbol of Aryan youth. He is well literate and handsome. If he wasn't in prison he must have got his PhD at this moment

On the other hand, Sara Latifi, the sister of Habib, the student facing death warrant, while telling that their family mood became struggled, interviewed with Radio Koocheh and said: "Because of the age of our father and mother and their illnesses, we do not inform them about Habib. It was too shocking for us to hear about Habib execution."

According to what Ms. Latifi says, this warrant was imparted in a situation that the case is not closed yet and their objection still surveying in the tribunal. His sister described his condition as very bad due to his illness but hoped that the execution stopped as soon as possible.

In this situation the warrant was imparted in Thursday 23rd of December at noon. Most of organization active in human right issues alongside social and political activists, journalists and artists were demonstrated and wanted the execution to be stopped.

It must be mentioned that Iran has got high number of executions in the world.

Mr. Ahmadi! Your client, Habib Latifi heard about his warrant after years of waiting for the conclusion and probably he may be executed tomorrow (Sunday, 26th December). Please explain for our audiences about his situation and explain what you have done for stopping his execution or whether you have met him or not.

I hope it won't happen and the he would not be executed on 6:30 A.M according to a fax which I received.  I do not see that he deserves it. This case was opened in 2007 and I and Mr. Saleh Nikbakht have been the lawyer. It studded first in Sanandaj Court and revised in branch No.4 of the province and was approved there somehow, so we announced our objections. It went several processes and finally reached to the step of execution. We could go through the case form the beginning as Iran law allowed us.

It is supposed that your client be executed in the month of Moharam. We have heard about a rule that in taboo months no execution must be done. Is it true?

Legally they have not appointed a special time for execution but in Islamic rule, there are 4 months that wergild would add 1/3 if a murder happened. So if someone done a murdering in those months, it was supposed to add the wergild for that happening. Thus the government is not exception. Although ulema verdicts are important but if legal issues assumed, this is superior that in this month in Iran no execution happened and Islamic law would not be damaged in the first Shiite Ruling country.

Please explain more about your client. How were his activities and tell us more about Habib Latifi morality.

Since just 15 hours left to the execution, I do not want to talk about the case emotionally. It is very hard and unbelievable to talk about a handsome and talented Aryan youth who was getting his master degree and if he wasn't nabbed must be a PhD student by this time. He is a likable and warm person and ignored what they accused him in all the process.

This morning was the last chance for you to pursuit the case from the tribunal. Are your effort could gain any result for stopping the execution by this time?

Actually it wasn't supposed to be the last chance and we were not waiting for such a fax. At 1:30 a fax was sent to office of Mr. Nikbakht that the warrant will be executed by Sunday 6:30 A.M. We couldn't do much in Thursday and Friday since holydays in Iran. Nikbakht went to Sanandaj quickly and I sent a requirement to office of Head of Justices, Ayatollah Larijani. Since he mentioned that remission is just commanded by the supreme leader I asked him to postpone the execution and reduce it in order to return him to society and show others that Islam is simple and merciful.

They announced it on Thursday and everywhere were closed on Friday. But Mr. Nikbakht came to Sanandaj to go for it and stop it

Mr. Latifi how did you informed about your brother, Habib Latifi's death warrant and what your lawyer was done?

Yesterday at 2 P.M, Mr. Nikbakht called and said: "From the office of executions, I received a fax that they are going to execute Habib by Sunday morning at 6:30". He said that the fax was supervenient.

How was the last thing you informed about the case that you became surprised when heard about the execution?

The case is still open and we were waiting for it to go to the tribunal. Everything was going well. Also Nikbakht was shocked and wasn't expected to receive such a fax. I don't know how they issued such warrant.

Since the case is still in the tribunal, have you and Mr. Nikbakht been done something to stop the execution?

They announced it on Thursday and everywhere were closed on Friday. But Mr. Nikbakht came to Sanandaj to go for it and stop it.

Your brother was charged for acting in heisting and participating in military operations. It was said that he has recorded films in some operations in Sanandaj and other places. Are the charges true?

I reject all of them. They create a case for him. He was a student in human rights and was acting in culture issues. I deny the other issues like bombing, etc.

Have you been able to talk to your brother? What did he say about it?

I talked to him about the case. We know our brother very well. All in Sanandaj know him. He was active in humanitarian efforts not in military. How could the one who is acting in cultural affairs done a crime and be a bomber? These things are none related to Habib and his morality. His friends in prison or whoever knows him are aware of his activities.

It was heard that the judge was from Intelligence Service not justices system. Is it true?

This is the first time that I heard about it. I don't know exactly. You can talk about the case details to his lawyer. I haven't heard about it and I do not know.

Which course has Habib Latifi studied? Regarding to what you said about his cultural affairs, in what issues does he act?

He was studding Industry but remain uncompleted. He was active in newspapers, humanity and cultural affairs.

How is the mood of father, mother and the relatives?

His father is 80 and mother is 67. We have not informed them. There were so many shocks in these 3 years and his mother is not in fine situation and is under medication. In the last one year the inner mood of the father gone worse and was under medication in the last 3 months. All the siblings are aware of it.

Reports from prison indicate that Habib Latifi was not in a good situation. Are you informed about his physical and inner mood in prison?

He was quite good but not physically. Because he got Bronchitis illness and his eyes are hurt also. I prepared some medicine for him but on Thursday telephones are disconnected for not any information go outside.

Have you received any feedback from human activists in Sanandaj and Kurdistan for supporting him?

All are really doing efforts. Some called for preparing demonstrations in some cities around Europe. All are participating. I ask to stop the warrant because he is really innocent. If he was participating in cultural and political activities all was under the NGO laws in Iran. He must not be executed. His mind and idea is working for people. His warrant is unfair.

Farsi


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه رضا زینالی، دانش‌جوی دانش‌گاه تهران، با صدور حکمی از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شده است.

به گزارش دانشجو‌نیوز، رضا زینالی دانش‌جوی رشته مدیریت دانش‌گاه تهران و دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانش‌کده مدیریت دانش‌گاه تهران، که در بهمن ماه سال ۸۸ توسط نیروهای لباس شخصی در منزل خویش بازداشت شده بود، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم شد.

گفتنی است که اتهامات این دانش‌جو تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور عنوان شده است.


 


خبر / رادیو کوچه

بر اساس برخی گزارش‌‌ها، شام‌گاه دوشنبه هادی حیدری، کاریکاتوریست، محمد شفیعی و علیرضا طاهری، از اعضای شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران اسلامی از زندان آزاد شده‌اند.

به گزارش برخی سایت‌های منسوب به اصلاح‌طلبان، آقایان حیدری، شفیعی و طاهری، روز دوشنبه ۶ دی ماه با تودیع وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شدند.

هادی حیدری ‌کاریکاتوریست و مدیر هنری روزنامه‌ اعتماد ملی است که پیش از این یک بار دیگر در آبان ماه سال گذشته، در جریان حمله ماموران امنیتی به مراسم برگزاری دعای کمیل برای آزادی زندانیان سیاسی بازداشت شده بود.

محمد شفیعی عضو شورای شاخه جوانان مشارکت مرکز و محمد طاهری نیز کارگردان و عضو شاخه جوانان این حزب است.

این افراد به هم‌راه فاطمه عرب‌سرخی صبح روز یک‌شنبه ۲۸ آذرماه برای ارایه پاره‌ای توضیحات به دادسرای اوین احضار که پس از ساعتی آن‌ها را بازداشت و روانه زندان کردند.

بالا از راست: فاطمه عرب‌سرخی، علیرضا طاهری. پایین از راست: محمد شفیعی و هادی حیدری

این در حالی است که فاطمه عرب‌سرخی، دختر فیض‌اله عرب‌سرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود، عضو شاخه جوانان جبهه مشارکت اسلامی ایران است هم‌چنان در زندان اوین به سر می‌برد.

به گزارش کلمه، مریم شربتدار قدس، مادر فاطمه عرب‌سرخی گفته است، ماموران دادستانی به هیچ یک از اعضای خانواده‌ آن‌ها اجازه‌ ملاقات نداده‌اند و اعلام کرده‌اند که فقط فرزند دو‌ساله‌ فاطمه عرب سرخی می‌تواند به ملاقات مادرش برود.

بیشتر بخوانید:

«بازداشت چند فعال مدنی واعضای احزاب»


 


خبر / رادیو کوچه

رامین مهمان‌پرست، سخن‌گوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، روز سه‌شنبه در نشست هفتگی خود با خبرنگاران در خصوص مذاکرات با گروه 1+5 اظهار داشت مکان مذاکرات توافق شده ولی زمان آن هنوز قطعی نشده است و رای‌زنی‌ها برای برگزاری مذاکرات استانبول در اواخر ژانویه یا اوایل بهمن ادامه دارد.

به گزارش ایرنا، وی موضوع مذاکرات آتی ایران با گروه 1+5 را گفت‌و‌گو برای هم‌کاری حول نقاط مشترک عنوان کرد.

در ماه‌های اخیر محمود احمدی‌‌نژاد شروطی را برای ادامه مذاکرات مطرح کرده بود که موضع‌گیری 1+5 نسبت به سلاح‌های هسته‌ای اسراییل و میزان و ابعاد اعتبار پیمان «ان.پی.تی» از جمله‌ی آن‌ها بودند. گروه 1+5 اما تاکید داشته است که محور مذاکرات، برنامه هسته‌ای ایران و ابعاد احتمالن نظامی آن است.

بیشتر بخوانید:

«دور بعدی مذاکرات ایران با ۱+۵ در استانبول»


 


منبع: روزنامه اسپانیایی الپاییس

آریا آرام‌نژاد – آهنگ‌ساز ایرانی مورد محاکمه به خاطر یک آهنگ. در ایران هر کس که لب به انتقاد بگشاید این احتمال وجود دارد که سر و کارش به زندان بیافتد. این  آهنگ‌ساز ایرانی به خاطر «اقدام علیه امنیت ملی» محاکمه می‌شود.

در یکی از آهنگ‌هایش از مضامین مذهبی استفاده کرد تا مردم را به مقابله با ناقضان حقوق بشر در ایران تشویق کند.

«در ایران هر کس که لب به انتقاد بگشاید این احتمال وجود دارد که سر و کارش به زندان بیافتد ولی این‌که به خاطر یک آهنگ کارم به زندان بکشد هرگز» آریا آرام‌نژاد هنوز باور نمی‌کند. این روزها، مانند بسیاری از بازداشت‌شدگان پس از اعتراضات ناشی از انتخابات جنجالی سال 2009، این آهنگ‌ساز ایرانی منتظر نتیجه‌ی محاکمه‌‌ای است که به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تبانی برای براندازی نظام» دچار آن شده است. جرم او تصنیف آهنگی که در آن مضامین مذهبی شیعه برای تشویق مردم به مقابله با ناقضان حقوق بشر در ایران به کار برده می‌شود.

«بنده پس از حوادث عاشورا که منجر به کشته شدن تعدادی از هم‌وطنان عزیزمان گردید احساس وظیفه کردم که ضمن محکوم کردن این عمل غیر انسانی ـ رسالت هنری‌ام را به جای آورم ». آرام‌نژاد این‌چنین شکل‌گیری این آهنگ را در قبال دادگاه خود توضیح داد. تا آن موقع، محتوای ترانه‌های «تکنوپاپ» او عاشقانه بود. یک سال پیش، در عاشورا که پیش مسلمانان شیعه معادل «عید پاک» (کاتولیک‌ها) است‌، آخرین تظاهرات گسترده‌ی مخالفین ایرانی صورت گرفت. دستگیری‌ها چند برابر شد.

در یکی از آهنگ‌هایش از مضامین مذهبی استفاده کرد تا مردم را به مقابله با ناقضان حقوق بشر در ایران تشویق کند.

آرام‌نژاد مولف بیست‌وشش ساله نماهنگ انتخاباتی کاندیدای اصلاح‌طلب میر‌حسین موسوی اذعان می‌کند که این حوادث او را سیاسی کردند. ترانه‌ی «علی برخیز» را با شعر پر از مضامین و ارزش‌های عاشورا ساخت. « گناه ملت ما چیست، به جز فریاد آزادی» متن یکی از بندها، آن است و ترجیع ترانه از علی ابن ابی‌طالب داماد پیامبر مسلمانان می‌خواهد از مقبره خود در بیاید و «بساط این دغل‌بازان که جامه‌ی حق را بپوشاندند تن شیطان» و «دین محمد را به کام خود بیالودند» باطل کند.

از حد تحمل سانسورکاران زیاد بود. آریا آرام‌نژاد از طریق فیس‌بوک روایت می‌کند: «در تاریخ 26 بهمن ماه سال 1388 با ورود ماموران وزارت اطلاعات به خانه‌ام بازداشت شدم». طبق دفاعیه او در دادگاه «ایجاد رعب و وحشت و برهم زدن اسباب و اثاثیه خانه را چاشنی کارشان کردند». در آن هنگام به او نگفتند چرا او را بازداشت کرده‌اند. فقط چند ساعت بعد وقتی به دادگاه منتقل شد دادستان او را به خاطر خواندن آهنگ «علی برخیز» به اقدام علیه امنیت ملی متهم کرد.

سنگینی این اتهام دلیل چهل و چهار روزی است که آریا آرام‌نژاد در سلول انفرادی سپری کرد. در دادگاه، او شکایت کرد که مورد شکنجه قرار گرفته است. الان توضیح می‌دهد: «قالب شکنجه‌ها روحی و روانی بود‌. از جمله توهین به شخصیت. توهین به همسرم و خانواده‌ام. حبس در سلولی یک و نیم در دو متر بدون هیچ‌گونه امکانات بهداشتی. هم‌جواری با سلول کسی که مبتلا به ایدز بود و به واسطه این که اعتیاد به مواد مخدر داشت و به او دارو نمی‌رساندند دست به خودزنی می‌زد به شکلی که خونش کف راهرو سلول‌ها را می‌پوشاند و من می‌بایست برای دریافت غذا یا رفتن به دستشویی پابرهنه از روی خون‌های او رد می‌شدم‌.»

این‌ها فقط قسمتی از افتضاحی است که او در این شش هفته انفراد تحمل کرد. چند بار او را تهدید به اعدام کردند و یا به ترور در خارج از زندان «بدون بر جا گذاشتن ردی». نزدیک بود موفق شوند. اضافه می‌کند: «قرص‌های مربوط به بیماری قلبی‌ام را نیز تعمدن از من دریغ می‌کردند». او را باز برای تحقیر جلوی یک مامور دوربین عکاسی به دست برهنه کردند و در جواب اعتراض او تمسخرش می‌کردند به این صدا که «می‌ترسی؟». باز، با اکراهی قابل فهم که ناشی از یادآوری آن لحظات ادامه می‌دهد: «در یک مورد هم در زندان پس از آن‌که درخواستی برای ملاقات با پزشک داشتم نگهبان به شکل وحشیانه‌ای مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. و دست و پایم را حدود 6 ساعت با زنجیر بهم قفل کرد».

با این که این شکنجه‌ها را در حضور قاضی توصیف کرد ولی شکایت رسمی نکرده است. با اطمینان می‌گوید:‌ «هیچ‌گونه نتیجه‌ای در بر ندارد و هرگز هم رسیدگی نخواهد شد». و یادآوری می‌کند: «جز یک مورد نتوانستم با خانواده و وکیل ملاقات داشته باشم، آن هم پس از رسانه‌ای شدن خبر بازداشتم». و معتقد است که فشار رسانه‌ای روی آزادی او به قید وثیقه موثر بود. شاید به همین خاطر علی‌رغم مطالبات و هشدارهای مقامات ایران، آرام‌نژاد تصمیم گرفت با یک خبرنگار خارجی صحبت کند. صدور حکم از طرف دادگاه هر آن ممکن است و با توجه به محکومیت‌های پی در پی هفته‌های آخر، از این که به زندان برخواهد گشت مطمئن است.

بعد از برشماری اسامی دوازده نفر از دوستان بازداشت شده‌ی خود طی سال آخر، ابراز عقیده می‌کند: «از نظر من بهترین راه‌کار برای کم‌کردن فشار بر یک زندانی سیاسی اطلاع‌رسانی بین‌المللی در‌باره وضعیت اوست زیرا این کار باعث می‌شود که حکومت تا جای ممکن فشار را بر فرد کم کند». فعلن دوره‌ای که تا حالا در زندان گذرانده  این اعتقاد را به آریا آرام‌نژاد بخشیده که «دولت با سو‌استفاده از نام دین دست به سرکوب هر صدای معترضی می‌زند».


 


سه‌شنبه 7 دی  89/ 28 دسامبر 2010

note3اجرا:  اعظم

note3استودیو: دامون

note3تقویم ‌تاریخ

note3گزیده‌ی اخبار مطبوعات سه‌شنبه ایران

note3پس‌نشینی تند- «مهرنامه هم پر؟»- اکبر ترشیزاد

note3بخش اول خبرها

note3روز نگاشت-  «شاعری که بسکتبال شعرش بود»- محبوبه

note3دنیای نفت- «نخستین چاه نفت در جهان و ایران»- نیلوفر دهنی

note3بخش دوم خبرها

note3کوچه‌ی مهتابی- «اثر پس‌گردنی ملا»- اردوان طاهری

note3دایره‌ی شکسته- «نوایی خوش از سپیدی و سیاهی»- مه‌شب تاجیک

note3روزگفته‌های یک مسافر شهری- «چه کسی به آتش خوب نگاه می‌کند؟»- یسنا یاوری

note3بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل روز دوشنبه در مصاحبه‌ای تلویزیونی عذرخواهی کشورش از ترکیه در ارتباط با حمله نیروهای اسراییلی به کشتی کمک‌رسان ترکیه به غزه را منتفی اعلام کرده است.

به گزارش شبکه تلویزیونی «کانال ۱۰» اسراییل، نخست‌وزیر این کشور در این مصاحبه‌ اعلام کرد: «ما معذرت نخواهیم خواست، اما تاسف خود نسبت به این روی‌داد را به ترکیه ابراز می‌کنیم.»

تفنگ‌داران اسراییلی روز دهم خردادماه، در حمله به کاروانی متشکل از شش کشتی، ۹ تن از سرنشینان ترک یکی از آن‌ها را کشتند. شش کشتی یاد شده برای شکستن محاصره نوار غزه ره‌سپار آن منطقه بودند که با حمله نیروی دریایی اسراییلی روبه‌رو شدند.

آقای نتانیاهو در ادامه افزود که پوزش‌خواهی در این مورد می‌تواند به عنوان پذیرش تقصیر به شمار آید.

این در حالی است که ترکیه پوزش رسمی، پرداخت غرامت و محاکمه عاملان و آمران برخورد دریایی با کشتی «ماوی مرمره» را سه شرط اساسی بهبود مناسبات اعلام کرده‌ است.

بیشتر بخوانید:

«اسراییل عذرخواهی کند، روابط را از سر می‌گیریم»


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، در پی اجرای حکم اعدام علی صارمی در بامداد هفتم دی‌ماه، خانواده وی و چند تن از تجمع‌کنندگان در برابر زندان اوین توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

بنا به اطلاع گزارش‌گر مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پویا صارمی و مهین صارمی، از اعضای خانواده‌ی صارمی در بین بازداشت‌شدگان بوده‌اند.

هم چنین یکی از بستگان آقای صارمی در گفت‌گویی کوتاهی با گزارش‌گر هرانا از دستگیری دختر و داماد آقای صارمی نیز خبر داده است.

هادی منصوری، محبوبه منصوری و اکرم سنجری که از اعضای خانواده‌ی سایر زندانیان سیاسی محبوس هستند، پس از شنیدن خبر اجرای حکم علی صارمی در مقابل زندان اوین دست به تجمع زده بودند نیز بازداشت شدند.

تاکنون از وضعیت این بازداشت‌شدگان گزارشی ارایه نشده است.

این در حالی است که پیش از بازداشت خانواده آقای صارمی، زینب صارمی دختر علی صارمی در حالی که در جلوی زندان به سر می‌برد به کمپین بین‌المللی حقوق بشر گفته بود که مقامات از خبردادن در خصوص اعدام پدرش خودداری کرده‌اند و آن‌ها از طریق هم‌بندی‌های علی صارمی در زندان رجایی شهر کرج متوجه احتمال اجرای حکم اعدام شده‌اند و بلافاصله به جلوی زندان اوین مراجعه کرده‌اند. به گفته دختر علی صارمی حتا وکیل وی نیز از زمان اجرای حکم خبر نداشته است.

او هم‌چنین اظهار داشت که نیروهای امنیتی مادر وخواهر و برخی از دوستانشان که آن‌ها را هم‌راهی می‌کردند در جلوی زندان دستگیر کردند. به او گفته شده که یا سوار ون نیروهای پلیس شود یا جلوی زندان را ترک کند. او گفت که در انتظار است که جسد پدرش را تحویل بگیرند.

زینب صارمی در ادامه عنوان کرد: « شب گذشته (هنگام غروب) هم‌بندی‌های پدرم از زندان گوهردشت کرج با منزل تماس گرفتند و گفتند که علی صارمی به نحو بسیار مشکوکی «ربوده شده است» و هم‌بندی‌های وی متوجه عدم حضور وی شده‌اند. آن‌ها به ما گفتند واقعن بترسید.»

هنگام اذان دو آمبولانس آمد. روی یکی از آن‌ها نوشته بود «بازرسی» و روی دیگری چیزی نوشته نشده بود. نیم ساعت هم طول نکشید. بعد از مدتی سه صدای یا حسین بلند پیچید در فضا. این‌قدر این صدا طنین‌انداز بود که بدن ما را لرزاند. بعد که نیروی انتظامی تک تک رفتند فهمیدیم که همه چیز تمام شده است

وی افزود: «‌ما به هیچ عنوان از طریق مقامات از این اعدام خبر نداشتیم. آن‌ها به وکیل ایشان هم خبر نداده بودند. ما مثل همیشه دنبال کار ایشان بودیم و به دیوان عالی کشور و هر مرجعی که فکر می‌کردیم می تواند برای نجات پدرم به ما کمک کند سر زده بودیم و آن‌جا نامه نوشته بودیم. حتا وقتی دیشب خانواده‌ ما و اقوام و دوستانمان همگی بیرون زندان اوین جمع شدیم واز سرنوشت پدرم جویا شدیم، به ما گفتند این‌جا خبری نیست. همه خواب هستند. بروید.»

خانم صارمی افزود: «‌هنگام اذان دو آمبولانس آمد. روی یکی از آن‌ها نوشته بود «بازرسی» و روی دیگری چیزی نوشته نشده بود. نیم ساعت هم طول نکشید. بعد از مدتی سه صدای یا حسین بلند پیچید در فضا. این‌قدر این صدا طنین‌انداز بود که بدن ما را لرزاند. بعد که نیروی انتظامی تک تک رفتند فهمیدیم که همه چیز تمام شده است. مادرم از سر شب تا صبح آن‌جا جلوی زندان راه رفت… »

او درخصوص اتهاماتی که به پدرش وارد شده بود گفت: «‌این چیزی که به عنوان محاربه برای او مطرح کردند اصلن صحت ندارد. ‌ او به مجاهدین خلق و اردوگاه اشرف فقط یک وابستگی داشت و آن هم برادر من بود که در اشرف است. او به بازجویانش هم گفته بود که عضو سازمان مجاهدین خلق نبوده و فقط رفته بود به اردوگاه اشرف تا به پسرش سر بزند.»

وی در انتها افزود: «‌از همه سازمان‌های حقوق بشر خواهش می‌کنم که نگذارند خانواده‌ها این‌قدر داغ‌دار بشوند. امیدوارم سازمان‌های حقوق بشری نگذارند که این کار را با دیگران انجام بدهند.»

بیشتر بخوانید:

«اعدام دو زندانی سیاسی در ایران»


 


خبر / رادیو کوچه

وزارت امور خارجه آلمان پس از احضار سفیر ایران در این کشور اعلام کرد، دو خبرنگار آلمانى بازداشتى در شهر تبریز روز سه‌شنبه توانسته‌اند با بستگان‌شان دیدار کنند.

گیدو وستروله، وزیرخارجه آلمان، با صدور بیانیه‌اى از هم‌تاى ایرانى‌اش به دلیل «پشتیبانى» در این زمینه تشکر کرد و بار دیگر خواستار آزادى دو خبرنگار بازداشتى شد.

این دو خبرنگار، روز ۱۸ مهرماه در تبریز و در زمان مصاحبه با فرزند و وکیل سکینه محمدى آشتیانى، زن ایرانى محکوم به سنگ‌سار، توسط نیروهاى امنیتى بازداشت شدند.

بیشتر بخوانید:

«احضار سفیر ایران در آلمان به وزارت خارجه این کشور»


 


مدیر روابط عمومی نمایش‌گاه بین‌المللی مشهد روز سه‌شنبه اظهار داشت نمایش‌گاه اختصاصی جمهوری اسلامی در ترکمنستان از 2 تا 4 اسفند ماه سال جاری بر پا خواهد شد.

به گزارش پای‌گاه اطلاع‌رسانی و خبری نمایش‌گاه‌های ایران، سید‌جمال شوشتری با اشاره به جزییات برگزاری این نمایش‌گاه اظهار داشت: «پنجــمیــن نمایش‌گاه کالاهای ایرانی درعشق‌آباد در راستای توسعه صادرات و هم‌چنین افزایش روابط اقتصادی با کشورهای همسایه با حضور وزیر بازرگانی برگزار می‌شود.»

وی با اشاره به ویژگی‌های جغرافیایی ترکمنستان افزود: «ترکمنستان یک کشور محصور در خشکی است و با توجه به اتصال خط آهن ترکمنستان به شهر سرخس و امتداد این خط تا بندر عباس فرصتی مناسب برای تبادل تجاری میان ایران و ترکمنستان فراهم شده است.»

شوشتری ادامه داد: «عمده کالاهای وارداتی به ترکمنستان آهن‌آلات، لوازم خانگی، محصولات غذایی و ماشین‌آلات و تجهیزات مربوطه، خدمات و ماشین‌آلات کشاورزی، محصولات و خدمات ساختمانی و مهندسی و وسایل طبی است.

مدیر روابط عمومی و اطلاع‌رسانی نمایش‌گاه بین‌المللی مشهد ماشین‌آلات سنگین، تجهیزات و ماشین‌آلات مربوط به معادن و نفت و گاز، پلاستیک و پلیمر، صنایع شیمیایی، معدن، طرح‌های آب‌یاری و فناوری، وسایل حمل و نقل عمومی و کالا، لوازم و قطعات انتقال قدرت و تابلوهای برق، ماشین‌آلات نساجی، مواد شوینده، فرش و کفپوش و مبلمان را از دیگر کالاهای مورد نیاز مردم ترکمنستان عنوان کرد.

وی تصریح کرد: «بنگاه‌های اقتصادی علاقه‌مند به حضور در پنجـ‌میــن نمایش‌گاه کالاهای ایرانی در ترکمنستان می‌توانند حداکثر تا تاریخ‌‌ 20 دی‌ماه نسبت به تکمیل مدارک و ثبت‌نام اقدام نمایند.»

گفتنی است با توجه به این‌که این نمایش‌گاه جز‌ نمایش‌گاه‌های توصیه‌شده سازمان توسعه تجارت ایران است، مشمول 40 درصد یارانه بابت هزینه غرفه برای واجدین شرایط است که پس از مشارکت و ارسال مدارک به سازمان بازرگانی خراسان رضوی پرداخت می‌شود.


 


رادیو کوچه

علی سعیدلو، رییس سازمان تربیت بدنی، روز دوشنبه و پس از ملاقات با امیر قطر در این کشور اظهار داشت: «در این دیدار امیر قطر به ما تبریک گفت. ما می‌خواهیم در این کار بزرگ (برگزاری جام جهانی) به آن‌ها کمک کنیم.»

به گزارش خبرگزاری‌های داخلی ایران، وی در ادامه عنوان کرد: «آن‌ها به ما گفتند که امکانات می‌خواهند و می‌خواهند در زمینه مدیریت کار و معماری به آن‌ها خدمات دهیم و در زمینه تبلیغات قرار است به آن‌ها کمک کنیم. ما به قطر اعلام کردیم که برخی از بازی‌های مقدماتی را می‌توانیم در ایران برگزار کنیم، این مسئله به نفع دو طرف است.»

آقای سعیدلو هم‌چنین اظهار داشت پاداش قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا ۱۵۰ سکه طلا برای هر نفر خواهد بود.

علی سعیدلو در جمع بازیکنان تیم ایران، با تعیین این پاداش از بازیکنان این تیم خواست پس از ۳۵ سال ایران را قهرمان آسیا کنند.

لازم به ذکر است تیم ملی فوتبال ایران آخرین بار سال ۱۹۷۶ در تهران جام ملت‌های آسیا را تصاحب کرد.

پانزدهمین دوره رقابتهای فوتبال جام ملت های آسیا از روز ۱۷دی ماه تا ۹ بهمن ماه به میزبانی دوحه قطر برگزار می شود.

ایران در گروه D با عراق، کره شمالی و امارات هم‌گروه است.


 


محبوبه‌ شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

هفتم دی‌ماه برابر با سال‌روز درگذشت «آیدین نیکخواه بهرامی» یکی از اعضای تیم ملی بسکتبال ایران و باش‌گاه «صبا باطری» است. آیدین متولد 1360 بود و در سال 1386 بر اثر تصادف جاده‌ای کشته شد. او نقش بزرگی در قهرمانی تیم ملی بسکتبال ایران در رقابت‌های قهرمانی آسیا داشت اما عمرش بسیار کوتاه بود.

«آیدین نیکخواه بهرامی» در شانزدهم بهمن ۱۳۶۰ در خانواده‌ای اهل علم که پدرش محمدعلی نیکخواه بهرامی، و مادرش فرزانه ابراهیمی‌فخار و هر دو از اساتید برجسته دانش‌گاه هستند، در تهران زاده شد. او فرزند ارشد خانواده بود و تنها برادرش صمد نام دارد که هم اکنون بازیکن حرفه‌ای بسکتبال ایران است.

آیدین بسکتبال خود را از سن ده سالگی یعنی تابستان سال چهارم دبستان، در «مجموعه‌فرهنگی ورزشی چمران»، زیر نظر «سعید طاعتی» شروع کرد. تمامی مدارج سنین پایه را گذراند و در تیم‌های شهید چمران، نصر، چکاد در رده سنی مینی‌بسکتبال و نوجوانان بازی کرد.

او در رده جوانان عضو باشگاه «الکترا» شد در همین رده سنی در باش‌گاه امید ‌بازی کرد و چندین قهرمانی و نایب قهرمانی باش‌گاه‌های تهران در همان تیم‌های نوجوانان، جوانان و امید به‌دست آورد. او از رده سنی جوانان عضو تیم منتخب تهران شد که مقام اول مسابقات قهرمانی کشور را کسب کرد.

آیدین نیکخواه توانست در سن پانزده سالگی به اردوی جوانان دعوت شد و پیراهن تیم ملی جوانان را به تن کرد و از همان ابتدا جزو شاخص‌ترین بازی‌کنان تیم ملی جوانان و رده سنی خود بود که به گفته مربیان، منتقدان و روزنامه‌نگاران وقت نشان می‌داد که او آینده روشنی پیش روی دارد.

در سال 1379 به هم‌راه تیم ملی جوانان مقام نهم مسابقات آسیایی مالزی را به دست آورد و بعد از آن به باشگاه «ایران نارا» پیوست و اولین حضور حرفه‌ای‌ خود را در لیگ از آن‌جا شروع کرد و هم‌زمان عضو تیم امید ایران نیز بود.

آیدین در مسابقات غرب آسیا در «عراق» مقام اول را کسب کرد و  بهترین بازیکن و بهترین سه امتیازی زن مسابقات شد که همه این‌ها نشان‌گر آینده درخشانش بود.

در سال ۱۳۸۱ که هنوز عضو ایران نارا بود، به هم‌راه این تیم به مقام نایب قهرمانی لیگ کشور دست پیداکرد و یک سال پس از آن به تیم «صبا باطری» پیوست. آیدین با پشت‌کارش در سال ۱۳۸۲ مقام قهرمانی لیگ برتر‌ و مقام قهرمانی باش‌گاه‌های تهران را کسب کرد. او در سال ۱۳۸۳ نایب قهرمان لیگ برتر شد و در سال ۱۳۸۴ توانست قهرمان لیگ برتر شود.

نیکخواه در کنار ورزش از تحصیل هم باز نماند و با رتبه صد دانش‌جو رشته تربیت بدنی ترم پنجم در دانش‌گاه آزاد بود که عمر کوتاه‌اش به پایان رسید. آیدین نیکخواه بهرامی در هفتم دی‌ماه 1386 و در سن بیست و شش سالگی در سانحه رانندگی در مسیر کمربندی جاده چالوس بر اثر سانحه رانندگی درگذشت.

او از سال ۱۳۸۳ عضو تیم بزرگ‌سالان ایران بود و می‌توان به جرات گفت یکی از موثرترین بازی‌کنان این تیم در کسب موفقیت‌های بی‌نظیر ‌بسکتبال بود. او در سه سال آخر زندگی خود مقام‌هایی را به دست آورد.

در سال ۲۰۰۵ در جام ملت‌های آسیا مقام ششم را در قطر کسب کرد. در سال ۲۰۰۶ در بازی‌های آسیایی دوحه قطر مدال‌ برنز این بازی‌ها را کسب کرد که گفته شده، این اتفاق برای دومین بار بعد از ۵۵ سال در تاریخ بسکتبال ایران رخ داد.

هم‌چنین در سال ۲۰۰۷ موفق به قهرمانی آسیا و کسب مجوز حضور در بازی‌های المپیک «پکن» به عنوان تنها نماینده آسیا شد. که این مقام برای اولین بار در تاریخ ورزش کشور اتفاق افتاد و تیم ملی بسکتبال ایران موفق به حضور در المپیک شد.

بازی ایران مقابل قطر یکی از حساس‌ترین مسابقات بود که آیدین ناجی تیم بسکتبال ایران شد و بازی به یاد ماندنی از خود به جای گذاشت و سهم به سزایی در کسب این موفقیت ایفا کرد و در نهایت در مقام‌های باشگاهی در سال ۱۳۸۶، قهرمان باشگاه‌های آسیا در تهران و موفق به کسب مدال قهرمانی که آن هم برای اولین بار در تاریخ ورزش کشور بود.

و آما در آخر یادآور شوم که آیدین و  برادرش صمد با هم در بسکتبال چهره شدند. گفته شده: «وقتی برای اولین مرتبه برای مصاحبه به دفتر یک روزنامه ورزشی دعوت شدند، تمام خبرنگاران آن روزنامه را به ظهور یک زوج بسکتبالیست جذاب امیدوار کردند. همان قدر که آیدین سر به زیر و تودار و خجالتی، بود. صمد شلوغ  و شجاع و نترس. تیتری که از آن گفت وگو درآمد، جمله‌ای از  آیدین که گفته بود: «من شاعرم، بسکتبال شعر من است».

منبع‌ها:

گوگل

سایت علمی دانش‌جویان ایران

ویکی‌پدیا


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، دولت آلمان سفیر ایران در این کشور را در اعتراض به ممانعت مسوولان جمهوری اسلامی از دیدار بستگان دو خبرنگار آلمانی زندانی در ایران با این دو نفر، به وزارت خارجه آلمان احضار کرده است.

به گزارش دویچه‌وله، این در حالی است که خبرگزاری‌های داخلی ایران اظهار داشته وزارت خارجه ایران «به‌دلیل مسایل انسان‌دوستانه» امکان ملاقات خانواده‌های این دو خبرنگار را فراهم کرده است.

این دو خبرنگار آلمانی در ماه اکتبر و زمانی بازداشت شدند که برای تهیه گزارشی در مورد سکینه محمدی آشتیانی، زن ایرانی محکوم به سنگ‌سار، به ایران سفر کرده بودند.

خواهر یکی از این دو خبرنگار و مادر نفر دیگر روز جمعه ۲۴ دسامبر ۲۰۱۰ به ایران سفر کرده بودند تا به هم‌راه سفیر آلمان در ایران و در آستانه سال نوی میلادی با این دو زندانی دیدار کنند.

بیشتر بخوانید:

«عدم دیدار خانواده‌های زندانیان آلمانی در ایران با آن‌ها»


 


رادیو کوچه

روز ملی نپال- «نپال» کشوری در آسیا و در شمال هندوستان است. بیش‌تر محدوده نپال بر روی رشته‌کوه‌های هیمالایا قرار گرفته‌ است. تنها کشور در جهان است که پرچم آن به شکل مستطیل نیست، و از دو مثلث بر روی هم تشکیل شده و پایتخت آن «کاتماندو» است.

تا سال ۱۹۹۰، حکومت نپال یک سلطنت مطلقه بود. در آوریل ۲۰۰۶، تعداد زیادی از مردم در کاتماندو، در اعتراض به سیاست‌های شاه اقدام به اعتصاب و تظاهرات کردند. در ۲۱ آوریل ۲۰۰۶، در نتیجه ناآرامی‌ها، «جیانندرا» (شاه نپال) اعلام کرد که قدرت را به مردم می‌دهد و از احزاب اپوزیسیون خواست تا نخست‌وزیر پیشنهاد کنند. در جولای سال ۲۰۰۷ دولت شاهنشاهی نپال اعلام کرد در سال ۲۰۰۹ حکومت خود را از پادشاهی به جمهوری تغییر خواهد داد. هم‌اکنون پادشاه از حکومت خلع شده و رییس موقت نپال به‌عنوان رهبر آن کشور فعالیت می‌کند. در ۲۸ می‌۲۰۰۸ بنا بر تصمیم مجلس نپال در اعلام جمهوری نظام سلطنتی ۲۴۰ ساله برچیده شد. اما هر سال زادروز پادشاه این کشور به عنوان روز ملی آن جشن گرفته می‌شود.

1953 میلادی- «ریچارد کلایدرمن» نوازنده مشهور پیانو، در پاریس متولد شد. کلایدرمن تا‌کنون بیش از ۱۲۰۰ ملودی ضبط کرده است و با فروش بیش از 80 میلیون نسخه دارای 270 صفحه‌ی طلایی و 70 صفحه‌ی پلاتینیوم است. وی سبک رمانتیک نوینی را با تلفیق موسیقی کلاسیک و پاپ ساخته و استاندارد جدید از اجرای پیانو را که برای اغلب علاقه‌مندان پیانو و حتا مبتدیان قابل اجراست پدید آورده است. بسیاری از جوانان علاقه‌مندی‌شان به پیانو و موسیقی کلاسیک را مدیون آشنایی با موسیقی وی می‌دانند. در حقیقت موسیقی کلایدرمن همانند پلی موسیقی پاپ را به موسیقی کلاسیک پیوند زده، گرایش و درک موسیقی کلاسیک به‌ویژه موسیقی‌سازی را برای مردم دنیا آسان‌تر کرده است. در کتاب رکوردهای جهانی گینس، از وی به عنوان «موفق‌ترین نوازنده پیانو در سراسر دنیا» نام برده شده‌ است.

526 پیش از میلادی- شهر غزه به‌دست «کمبوجیه» پادشاه هخامنشی افتاد و جزیی از خاک ایران زمین شد.

ارتش ایران در سر راه خود به مصر برای تصرف این کشور و تکمیل جامعه مشترک‌المنافع جهانی که از برنامه‌های کوروش بزرگ بود، در چنین روزی شهر استراتژیک غزه واقع در ساحل مدیترانه را تصرف کرد و در این‌جا چشم‌براه رسیدن کشتی‌هایی شد که فرمان‌دار قبرس و نیز «پولیکراتس» فرمان‌دار جزیره یونانی «ساموس» وعده فرستادن آن‌ها را داده بودند. قرار بود که این کشتی‌ها و کشتی‌های فنیقی‌ها به‌عنوان بخشی از نیروی دریایی ایران، پیاده نظام ایران را به دلتای رود نیل جابه‌جا کنند و سوار نظام پارسی هم از راه حاشیه ساحلی صحرای سینا خود را به آن‌جا برساند.

در آن زمان غزه از بندرهای مهم مدیترانه شرقی بود. افزون براین، همان‌گونه که از نام آن فهمیده می‌شود به داشتن استحکامات نظامی شناخته می‌شد. غزه هم‌چنین از مراکز بازرگانی و تبادل کالا میان شرق و غرب بود و به شهر خوش‌بخت هم شهرت داشت.

1605 میلادی- در چنین روزی کلیسای «وست مینستر» گشایش یافت. کلیسایی تاریخی در مرکز شهر لندن است که عمدتن به سبک معماری گوتیک(Gothic architecture) [1] ساخته شده و مکان سنتی مراسم تاج‌گذاری، ازدواج و تدفین شاهان و شه‌بانوهای بریتانیایی است. تا قرن نوزدهم این کلیسا سومین مرکز علمی بریتانیا بعد از «آکسفورد» و «کمبریج» بود.

1945 میلادی- امروز برابر است با سال‌مرگ «تئودور دریزر» (Theodore Dreiser) داستان‌نویس و روزنامه‌نگار آمریکایی. «دریزر» در یک خانواده تنگ‌دست که دارای ده فرزند بود در ایالت «ایندیانا» به دنیا آمد. با وجود این موفق شد در دانش‌گاه تحصیل کند و روزنامه‌نگار شود‌. وی در روزنامه‌ها حوادث شهری را پوشش می‌داد که این کار، او را به داستان‌نویسی کشاند. برای نوشتن کتاب‌هایش به نیویورک رفت و ویراستار یک موسسه نشر کتاب شد تا در‌آمدی هم برای امرار‌معاش داشته باشد. وی داستان‌های متعدد نوشت که معروف‌ترین آن‌ها «خواهر کری»، «تراژدی آمریکایی»، «روسیه از نگاه دریزر» هستند. وی به دعوت دولت مسکو از شوروی دیدن کرد و کتاب «روسیه از نگاه درزیر» را نوشت.

1358 خورشیدی- سازمان «نهضت سواد‌آموزی» سازمان دولتی ایرانی است که برای آموزش خواندن و نوشتن به بزرگ‌سالان و نیز کودکانی که به مدرسه دست‌رسی ندارند، فعالیت می‌کند.

این سازمان با فرمان «روح‌اله خمینی» در چنین روزی تشکیل شد و تا سه سال به صورت شورایی اداره می‌شد تا سرانجام «محسن قرائتی» به ریاست آن منصوب شد.

1903 میلادی- «جان فون نویمان» (John von Neumann) ریاضی‌دان و دانش‌مند آمریکایی به‌دنیا آمد. او کارهای مهمی در نظریه‌ی کوانتوم، نظریه مجموعه‌ها، آنالیز تابعی، علم کامپیوتر، اقتصاد و نظریه بازی‌ها انجام داده است. وی یکی از دست‌اندرکاران پروژه‌ی «مانهاتان» بود که منجر به ساخت اولین بمب اتمی شد. هم‌چنین از نخستین کسانی است که در طراحی و ساخت اولین کامپیوتر به نام «انیاک» سهم مهمی داشت. وی از کودکی دارای هوش خارق‌العاده‌ای بود و می‌توانست اعداد هفت رقمی را در هم ضرب کند.

1- «معماری گوتیک» یکی از سبک‌ها و دوره‌های تاریخی معماری است. این سبک مذهبی همواره در خدمت کلیسا بوده است.


 


خبر / رادیو کوچه

روز دوشنبه، نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر به اتهام بی‌حجابی محاکمه و به‌دلیل اعتراض به روند دادگاه به پنج روز حبس تعزیری از سوی دادگاه انقلاب تهران محکوم شده است.

به گزارش مدرسه فمینیستی، رضا خندان، همسر خانم ستوده روز دوشنبه اظهار داشت که جلسه دادگاه برای محاکمه همسرش به‌دلیل یک پیام ویدئویی به نشستی در خارج از کشور تشکیل شد. اتهام تازه خانم ستوده تهیه و ارسال چنین پیامی و حضور در آن بدون حجاب بوده است.

وی افزود که خانم ستوده خود نیز به روند محاکمه اعتراض کرده، زیرا دادگاه با وجود علنی بودن از ورود یکی از هم‌کاران او به عنوان ناظر جلوگیری کرده است.

به گفته رضا خندان، موضوع دیگری که اعتراض خانم ستوده را برانگیخت، وجود یک دوربین فیلم‌برداری در دادگاه بود، بدون آن‌که روشن باشد این دوربین متعلق به چه نهادی است.

نسرین ستوده به قاضی گفته است اگر دادگاه علنی است، دوست وی نیز باید بتواند شرکت کند وگرنه او نیز از پاسخ دادن به سوالات قاضی معذور خواهد بود.

رضا خندان گفت که خودداری همسرش از پاسخ به سوالات قاضی موجب شد که به پنج روز حبس تعزیری محکوم شود.

مهناز پراکند، وکیل خانم ستوده، درباره اتهام موکلش گفته است: «عنوانی اعلام نکردند ولی تبصره خاصی که به آن اشاره شده عنوان «تظاهر به بی‌حجابی» دارد و ما به‌دلیل نوع اتهام اعلام شده، نظر به عدم صلاحیت دادگاه داشتیم که این موضوع را با ذکر دلایل اعلام کردیم.»

لازم به اشاره است خانم ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در بازداشت است.

نخستین جلسه محاکمه او به این اتهام ماه گذشته در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تشکیل شد.

بیشتر بخوانید:

«پایان اعتصاب غذای نسرین ستوده»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

جام جم

1) سرپرستان خانوار می‌توانند حساب بانکی خود را اصلاح کنند

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894751335

مدیر عامل سازمان هدف‌مندسازی یارانه‌ها گفت: «افرادی که فرم اطلاعات اقتصادی را پر کرده و شماره حسابشان را در اختیار سازمان هدف‌مندی یارانه‌ها قرار داده‌اند اما پولی دریافت نکرده‌اند بدون‌شک در حساب بانکی‌شان ایراد وجود دارد و می‌توانند حساب خود را اصلاح کنند».

وی گفت‌: «قبلن طوری بود که فقط خود بانک می‌توانست در سایت سازمان هدف‌مندی یارانه‌ها وارد شود اما در حال حاضر این سایت برای همه باز شده و فرد خودش می‌تواند حساب را اصلاح کند و سازمان آن را تایید می‌کند.»

2) قیمت‌ها افزایش نخواهد یافت

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100894746105

هد

«محمدرضا فرزین» در گفت‌وگو با پای‌گاه اطلاع‌رسانی دولت در پاسخ به این سوال که برخی رسانه با نوعی جو‌سازی رسانه‌ای مطرح کرده‌اند که با اجرای هدف‌مندی یارانه‌ها، سال آینده افزایش قیمت‌ها نسبت به امسال دو برابر افزایش خواهد یافت، گفت: «مطابق برنامه‌ریزی‌هایی که پیش از این صورت گرفته است، برای تک‌تک بخش‌ها بسته‌های حمایتی و سیاستی داشتیم و تمرکز اصلی بر روی بسته‌های سیاستی و حمایتی این بود که بتوانیم بخش تولید را تقویت کنیم تا بخش تولید با اجرای قانون هدف‌مندی یارانه‌ها بتواند هم‌چنان نیازهای بازار را پاسخ‌گو باشد.»

ایران

1) میوه شب عید با نرخ یک‌سان در سراسر کشور

http://www.iran-newspaper.com/#

نورانی: «با امضای تفاهم‌نامه اتحادیه محصولات کشاورزی با وزارت بازرگانی، قیمت 4 قلم میوه شب عید شامل سیب، پرتقال، نارنگی و موز در سراسر کشور یک‌سان خواهد شد.»

2) از زمان اجرای طرح هدف‌مندی یارانه‌ها، میزان تخلفات واحد‌های صنفی به پایین‌ترین سطح رسید

http://www.iran-newspaper.com/

«ضیغمی»، معاون وزیر بازرگانی: «دولت فعلن برنامه‌ای برای توقف عرضه کالابرگ ندارد و در اسفندماه کالابرگ برنج اعلام می‌شود‌. بازار آرام است و هنوز از ذخایر 13 هزار و 500 انبار و 1000 سردخانه استفاده نکرده‌ایم.»

کیهان

1) پرداخت 20هزار میلیارد ریال سهام به بازنشستگان کشوری

http://www.kayhannews.ir/891007/4.htm#other408

وزیر رفاه و تامین اجتماعی گفت: «20 هزار میلیارد ریال سهام بابت مطالبات بازنشستگان کشوری پرداخت می‌شود.»

«صادق محصولی» با اعلام این خبر افزود: «پس از پرداخت موفقیت‌آمیز معوقات بازنشستگی کشوری قبل از سال 79 به مبلغ یک هزار میلیارد تومان در نیمه دوم سال جاری، با پی‌گیری‌های وزارت رفاه و تامین اجتماعی و با عنایت ویژه جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، هیت محترم وزیران در جلسه مورخه 5/10/1389 موافقت کرد به میزان 20هزار میلیارد ریال سهام بابت مطالبات مربوط به مابه التفاوت ناشی از اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری از 8 مهرماه 1386 تا مهر 1387 در اختیار بازنشستگان کشوری قرار گیرد.»

2) مردم در 9 دی 88 آخرین میخ را بر تابوت فتنه کوبیدند

http://www.kayhannews.ir/891007/14.htm#other1401

این روزها در حالی به اولین سال‌گرد حماسه مردمی 9 دی نزدیک می‌شویم که بسیاری از صاحب‌نظران و فعالین سیاسی با طرح مجدد تحلیل این روز، ابعاد دیگری از این جلوه تاریخ ساز ملت ایران را ابراز می‌دارند.

بی‌تردید نابودی جریان فتنه و کوبیدن آخرین میخ بر تابوت فتنه‌گران، یکی از مهم‌ترین وجوه این حضور پرظهور از ملت ولایت‌مدار بوده که محور تمامی اظهارات تحلیل‌گران را به خود اختصاص داده است. پاسخ کوبنده ملت به فتنه‌گران هم موضوعی است که هر یک از صاحب‌نظران آن را از اهم پیام‌های این حماسه عنوان می‌کنند.

«محمدنبی حبیبی» دبیرکل حزب موتلفه اسلامی که در جمع رابطین حوزه‌های حزب موتلفه استان تهران سخن می‌گفت با بیان این‌که در جریان فتنه، مردم ایران صبورانه وقایع و اقدامات دشمن و فتنه‌گران را هم‌راه با سکوت و خیانت برخی خواص نظاره می‌کردند، اظهار داشت: «بالاخره صبر مردم تمام شد و با حضور در حماسه 9 دی اعلام کردند اگر قرار باشد عده‌ای علیه نظام تظاهرات کنند مردم حزب‌اله هوشیار، بصیر و زنده هستند و برای دفاع از کیان اسلامی و ولی فقیه در میدان حاضر شدند.»

رسالت

1) دولت بر اوضاع مسلط است

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49776

«محمدرضا باهنر»، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین با بیان این‌که تورم‌های ناشی از اجرای هدف‌مندسازی یارانه‌ها با یارانه‌های نقدی جبران‌پذیر خواهد بود، گفت: «دولت تمام تمهیدات لازم را برای مقابله با هر‌گونه مشکل و یا تورم روانی اندیشیده است و به‌خوبی بر اوضاع جاری تسلط دارد، و جای هیچ‌گونه جوسازی علیه نظام وجود ندارد.»

2) رویانیان: «سهمیه گازوییل خودروهای برون‌شهری افزایش می‌یابد»

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=49727

رییس ستاد مدیریت حمل‌ونقل وسوخت کشور گفت: «در کارت سوخت اتوبوس‌های برون‌شهری1200 لیترگازوییل165 ریالی ریخته شده است که اگر از آن استفاده نکنند در کارتشان باقی می‌ماند و هر وقت بخواهند می‌توانند از آن استفاده کنند.»

رویانیان گفت: «پس از کلاس‌بندی اتوبوس‌ها و کامیون‌های برون‌شهری، سهمیه جدید گازوییل این خودروها براساس کارکرد تعیین می‌شود و افزایش می‌یابد.» وی افزود: «در شهرها اتوبوس‌رانی و مینی‌بوسرانی و تاکسی‌ها و مترو و در برون‌شهری نیز اتوبوس‌های مسافری بین‌شهری افزایش کرایه نداشته‌اند.» رویانیان گفت: «به‌زودی افزایش کرایه آن‌ها اعمال خواهد شد که این حق آن‌هاست.» وی افزود: «284 هزار مسیر در کشور شناسایی شده که مسیر به مسیر کرایه‌ها افزایش پیدا می‌کند و این افزایش‌ها تاحدی است که فشار برروی صاحبان کالا و یا مردم نیاید.» رویانیان با اشاره به این‌که افزایش کرایه منطقی است، گفت: «افزایش کرایه مجاز حداکثر تا سقف 15 درصد است.»

خراسان

1) محکومیت مجدد غول نفتی و رقیب پوتین در انتخابات ریاست جمهوری روسیه

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=7&id=423939

دادگاهی در روسیه روز دوشنبه رای خود درباره پرونده «میخاییل خودورکوفسکی»، رییس پیشین شرکت نفتی «یوکاس» روسیه را اعلام کرد. این در حالی است که مدت محکومیت خودورکوفسکی در ماه اکتبر سال 2011 یعنی 6 ماه دیگر خاتمه می‌یابد اما اتهامات جدیدی علیه وی در ماه‌های اکتبر و نوامبر گذشته در دادگاه «خامونیچسکی» شهر مسکو مطرح شد که می‌تواند وی را به یک دور محکومیت 6 ساله دیگر محکوم کند. میخاییل خودورکوفسکی در سال 2003 به هم‌راه «پلاتون لبدف» شریک تجاری‌اش به اتهام فساد و فرار از مالیات به 8 سال زندان محکوم شده بود.

2) مذاکرات معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی با بشار اسد و سران گروه‌های فلسطینی

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=7&id=423944

«علی باقری»، معاون سیاست خارجی دبیر شورای عالی امنیت ملی که به تازگی در سفری به ترکیه با «احمد داوود اوغلو»، وزیر خارجه این کشور دیدار و گفت‌وگو کرده بود، در سفر به سوریه نیز با بشار اسد و «ولید المعلم»، رییس جمهوری و وزیر خارجه این کشور دیدار و مذاکره کرد. باقری در دیدار با بشار اسد، تاکید کرد: «مقاومت در زمینه مقابله با سیاست‌ها و اقدام‌های تجاوز‌کارانه رژیم صهیونیستی، بسیج امکانات و ظرفیت‌های سیاسی در منطقه برای تقویت این جریان در عرصه مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی مهم‌ترین اولویت جمهوری اسلامی ایران در تعامل با کشورهای منطقه  است.»

آفرینش

1) احتمال برگزاری مذاکرات استانبول در هفته اول بهمن

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=75174

مذاکرات استانبول میان ایران و گروه 1+5 به احتمال قوی در هفته اول بهمن ماه برگزار می‌شود. به گزارش ایسنا، رای‌زنی‌ها میان طرف ایرانی و گروه 1+5 برای انجام مذاکرات در در شهر استانبول ترکیه در جریان است و به احتمال قوی و بر اساس توافق صورت گرفته در ژنو این گفت‌وگوها اوایل بهمن ماه (هفته اول بهمن) صورت خواهد گرفت. مذاکرات میان ایران و پنج عضو دایم شورامنیت(آمریکا، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس) به علاوه آلمان موسوم به گروه 1+5 در 15 و 16 آذر ماه در ژنو برگزار شد. طرفین در پایان دو روز مذاکره توافق کردند، دور بعدی مذاکرات اواخر ژانویه (اوایل بهمن) در استانبول ادامه یابد.

2) زمان انتشار نتایج آزمون کارشناسی ناپیوسته دانش‌گاه آزاد اسلامی اعلام شد

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=75208

معاون اجرایی مرکز آزمون دانش‌گاه آزاد اسلامی از آغاز ثبت‌نام آزمون کارشناسی ارشد دانش‌گاه آزاد اسلامی در هفته آخر دی ماه خبر داد. «محمدرضا مهرادفر» در گفت‌وگو با ایسنا، گفت: این آزمون در روزهای 22 تا 24 اردیبهشت ماه سال90 برگزار می‌شود.» مهرادفر از اعلام نتایج آزمون کارشناسی ناپیوسته در هفته آخر دی ماه خبر داد و گفت: «این آزمون 12 آذر ماه با شرکت 275 هزار داوطلب در 102 رشته برگزار شد.»

همشهری

1) ارکستر سمفونیک تهران به روی صحنه می‌رود

http://www.hamshahri.net/news-124241.aspx

ارکستر سمفونیک تهران به رهبری «نادر مرتضا‌پور» از یکم تا سوم بهمن ماه سال جاری به اجرای برنامه ویژه‌ای به مناسبت اربعین حسینی در تالار وحدت می‌پردازد.

2) 18 کشته در حمله هواپیمای بدون سرنشین آمریکا به پاکستان

http://www.hamshahri.net/news-124199.aspx

حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا روز دوشنبه در پاکستان به قیمت جان 18 نفر تمام شد.

روزنامه «تاگس اشپیگل» در پای‌گاه اینترنتی خود گزارش داد، بنا به اعلام محافل اطلاعاتی پاکستان، شش راکت شلیک شده توسط هواپیماهای بدون سرنشین دو خودرو را در روستای «شرا طلا» (Shera Tala) در منطقه قبایلی وزیرستان شمالی هدف گرفت. هویت کشته‌شدگان هنوز مشخص نیست.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، 7 دی‌ماه، دادستانی عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد که علی صارمی و علی اکبر سیادت که به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شده بودند، سحرگاه روز سه‌شنبه در زندان اوین این حکم به اجرا درآمده است.

به گزارش ایرنا، این اطلاعیه در مورد اتهام علی صارمی، او را عضو سازمان مجاهدین خلق ایران، و در مورد اتهام علی اکبر سیادت، او را عامل سرویس جاسوسی اسراییل دانسته است.

علی صارمی هم‌چنین به فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی متهم بوده است.

وی سال گذشته در دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی محاکمه و در دی‌ماه همان سال، حکم اعدام به او ابلاغ شد.

آقای صارمی در شهریور ماه سال 1386 پس از شرکت در مراسمی به مناسبت نوزدهمین سال‌گرد اعدام گروهی از زندانیان سیاسی در سال 1367 توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود و از آن زمان در زندان به سر می‌برد.

علی صارمی

به نقل از خبرگزاری‌های داخلی ایران، وی پیش از آن نیز در سال 1361 به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق و ارتباط با این گروه یک بار بازداشت و به سه سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.

به گفته مقامات قضایی جمهوری اسلامی، علی اکبر سیادت از سال 1383 با سرویس اطلاعاتی اسراییل ارتباط برقرار کرده و در برابر دریافت مبالغی پول، اطلاعات طبقه‌بندی شده را در اختیار آن سازمان قرار می‌داد.

در این گزارش آمده است که علی اکیر سیادت در زمینه‌های تجاری فعالیت داشت و تماس با سرویس اطلاعاتی اسراییل را در جریان ارتباط با طرف‌های معامله خود در خارج برقرار کرده بود.

اتهاماتی که به وی وارد شد شامل دادن اطلاعاتی در مورد پروازهای هوایی و آموزشی در پای‌گاه‌های نظامی، سوانح هوایی و علل آن‌ها و امکانات موشکی سپاه پاسداران به دست‌گاه اطلاعاتی اسراییل بوده اما مشخص نیست که وی این اطلاعات را از چه طریقی کسب می‌کرده است.

به گفته مقامات قضایی، به اتهامات وارده اعتراف کرد.


 


مهم‌ترین عنوان‌های رسانه‌های امروز مالزی:

خبرگزاری برناما

  • سال 2011 باید سال طرح یک مالزی واحد باشد.
  • نیروهای ویژه کره شمالی، لباس‌های مخصوص کره جنوبی را به تن کردند.
  • درخواست‌ها برای رسیدگی به آب‌های دریای حوالی سمبپورنا.
  • آتش‌سوزی موجب نابود شدن 50 خانه و آواره شدن 400 نفر در لنکاوی شد.
  • از ریاست انجمن هندی‌تباران مالزی، پالانیول، خواسته شد که در کارهای مربوط به خود شتاب بیش‌تری به خرج دهد.
  • روسا جناح راست در کداه، پنانگ و ترانگانو تغییر یافتند.
  • شرکت کشاورزی Sime Darby کارخانه تولید اتانول طبیعی در سلانگور می‌سازد.
  • شرکت فرودگاه‌های مالزی می‌خواهد درآمد خود را به 773.4 میلیون رینگیت برساند.
  • شرکت مدیریت بزرگ راه شمال و جنوبی از افزایش آمد و شد خبر داد.
  • از نخست وزیر تایلند خواسته شد تا راه حل شفافی برای مشکلات مرزی ارایه دهد.
  • سال 2010 سال خوبی و پر باری در روابط اندونزی و فلسطین بوده است.
  • ایالت چانگ مای منطقه سرما زده اعلام شد.
  • با بالا رفتن قیمت سوخت، دوچرخه‌های برقی در میان مردم از محبوبیت خاصی برخوردار شده است.

روزنامه استار

  • سردرگمی دولت‌های سلانگور و فدرال در تعیین فرماندار جدید.
  • رییس آتش‌نشانی پنانگ به اختلاس متهم شد.
  • یک مدیر اداره فدرال و یک مسوول دولتی توسط گروه مبارزه با فساد مالزی دستگیر شدند.
  • نخستین پرورش‌گاه داخل بیمارستانی در ایپاه شروع به کار کرد.
  • وزیر ارشد پدانگ بر بحران رهبران حزب مردم افزود.
  • تن سری محمد عیسی به عنوان ریاست جدید اداره زمین‌های فدرال گماشته شد.
  • طرف‌داران فوتبال غوغا‌ها را به محیط‌های مجازی کشاندند.
  • اجساد 4 غرق شده در سانحه قایق از آب گرفته شدند.
  • خودورو کفسکی در روسیه گناه‌کار شناخته شد.
  • خاطرات جولیان آسانژ تمام جزییات ویکی‌لیکس را بیان می‌کند.
  • سرما و یخ‌بندان در نیویورک.
  • 9 نفر به اتهام برنامه‌ریزی برای طرح‌های تروریستی در انگلیس بازداشت شدند.

روزنامه نیو استریت تایم

  • پارک‌های ملی تایلند بدون فروش‌گاه‌های نوشیدنی‌های الکلی می‌شوند.
  • لیست نامزدهای انتخابات تنانگ آماده است.
  • آشوب اندونزییایی‌ها در فضا‌های مجازی بر سر باخت تیم فوتبال آن کشور.

روزنامه مالایی میل

  • جنایات وحشتناک سال 2010 از حد تحمل جامعه خارج بود.
  • 4 مرد تایوانی که متهم به قاچاق مواد مخدر بودند از خطر اعدام جستند.
  • چشم پزشکان می‌گویند که لیزر با قدرت کم، تاثیری روی بینایی نمی‌گذارد.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته