-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

Latest News from 30Mail for 12/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مجمع فیلمسازان سینمای ایران:
1389/10/7

مجمع فیلمسازان سینمای ایران در نامه‌ای از رئيس قوه قضاييه، خواسته است ضمن رسيدگی به وضعيت جعفر پناهی و محمد رسول اف، با رافت اسلامی برای پرونده اين دو كارگردان سینمای ایران حکم برائت صادر کنند.

این مجمع درنامه خود نوشته است، «انتشار خبر محکومیت این دو کارگردان سینمای ایران در دادگاه بدوی، موجی از بهت و حیرت را در میان اعضای مجمع فیلمسازان سینمای ایران به وجود آورد؛ چرا که هر دو سینماگر در سابقه فیلمسازی خود افتخارات بسیاری را برای فرهنگ، هنر و سینمای کشورمان رقم زده‌اند.»

مجمع فیلمسازان سینمای ایران خطاب به رئیس قوه قضائیه آورده است، «ما به عنوان تهیه کننده/ کارگردانان سینمای ایران که از نزدیک با نوع فعالیت‌ها و منش فرهنگی این دو فیلمساز آشناییم و بر سوء تفاهم پیش آمده واقفیم، بر خود فرض دانستیم تا مراتب تاثر خود را از رای صادره به اطلاع شما برسانیم.»

مجمع فیملسازان ابراز امیدواری کرده است، «با درایت رئيس قوه قضاييه و همچنین قاضی محترم دادگاه تجدیدنظر و بر مبنای عدالت آمیخته با رافت اسلامی، حکم برائت ایشان صادر شود تا به این ترتیب نشاط و سرزندگی دوباره به میان صنف تهیه کننده/ کارگردانان ایران برگردد.»

در این نامه که به امضای شورای مرکزی این مجمع رسیده، اسامی افرادی همچون عزيزا... حميدنژاد، مهدی فخيم‌زاده، مهرداد فريد، عليرضا داوودنژاد، مجيد قاری‌زاده، محسن اميريوسفی، داوود موثقی، محمد احمدی، كيومرث پوراحمد، منوچهر مصربی و سيامك شايقی آورده شده است.

منبع: ایلنا

پیشینه:

جعفر پناهي به 6 سال حبس و20 سال محروميت از ساخت فيلم محكوم شد

اعتراض سازمان‌های هنری دنيا نسبت به حکم سنگين جعفر پناهی

وزیر فرهنگ فرانسه از مقامات ایران خواست جعفر پناهی را آزاد کنند


 


1389/10/7

طرح تحقیق و تفحص از «عملکرد دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم» که در کمیسیون برنامه و بودجه به تصویب رسیده بود، روز سه شنبه هفتم دی ماه در دستورکار مجلس هشتم قرار گرفت، اما نمایندگان به آن رای ندادند و مورد تصویب واقع نشد.

الیاس نادران که از طراحان این طرح بود در دفاع از آن بی آنکه از محمدرضا رحیمی رئیس دیوان محاسبات در دوره مجلس هفتم نامی ببرد، ادامه داد: «پس از شکل گیری دیوان محاسبات در مجلس هفتم جریان امور به سمتی رفت که مصالح عمومی را دنبال نمی‌کرد و پرونده‌های بیمه‌ای را به عالی‌ترین سطح اجرایی رساند و هیات مدیره بیمه ایران عزل شد. بعد همین دیوان محاسبات رای به برائت داد. در حالیکه افراد دیگری در این جرم دخالت داشتند.»

نماینده تهران با تشریح اقدامات خلاف قانون رئیس سابق دیوان محاسبات، و با اشاره به تشکیل کمیته‌ای در کمیسیون برنامه مجلس هفتم برای بررسی این مسأله، از عدم جمع بندی نهایی این کمیته ابراز تاسف کرد و گفت: «در مجلس هشتم نیز اصرار شد که تفحص از دوره قبلی دیوان محاسبات به عنوان یکی از نهادهای زیرمجموعه‌ای مجلس انجام شود، اگر رای لازم به این تفحص داده نشود، خدای نکرده در افکار عمومی چنین متجلی می‌شود که مجلس همه تفحص‌ها را تصویب می‌کند به جز آنها که زیرمجموعه خودش هستند.»

وی با بیان این که «اواخر مجلس هفتم، میلیون‌ها تومان پول از سوی رئیس وقت دیوان محاسبات (محمدرضا رحیمی) توزیع شد و منبع آن مشخص نشد»، تاکید کرد: «باید توضیح داده شود که این اقدام با چه نیتی بوده است؟ به این ترتیب پاکدستی وی به عنوان یک مسئول اجرایی مشخص می‌شود تا مجلس نسبت به نهادهای زیردست خود توجه نظارتی بیشتری داشته باشد.»

نماینده تهران همچنین به این نکته اشاره کرد که بسیاری از معاونین پارلمانی رئیس دولت صبحانه کاری‌شان را امروز با نمایندگان خوردند تا این تحقیق و تفحص را به یک مساله بین دولت و مجلس تبدیل کنند. اما این تفحص هیچ ارتباطی با یک شخص خاص ندارد و برای این است که مساله‌ای در دیوان محاسبات مجلس هفتم رخ داده، پیگیری شود.

اگر چه نادران در آغاز سخنانش ابراز امیدواری کرده بود که «بصیرت در خواص بیش از عوام باشد»، اما نمایندگان به طرح وی برای تفحص از دیوان محاسبات در مجلس هفتم رای ندادند.

منبع: خبرآنلاین
 


 


1389/10/7

به گفته مسئولان، میزان مرگ و میر ناشی از مسمومیت الکی نسبت به سال گذشته 23 درصد افزایش داشته است؛ تحقیقات مراجع رسمی نیز حاکی از آن است که زنان ایران نیز از مشکلات مصرف الکل غیر استاندارد در امان نیستند.

در همین رابطه معاون پزشکی و آزمایشگاهی سازمان پزشکی قانونی کشور گفت: «در شش ماهه اول امسال 74 نفر بر اثر مسمومیت ناشی از مصرف الکل جان خود را از دست دادند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل 23.3 درصد افزایش یافته است.»

عبدالرزاق برزگر با اشاره به اینکه در بسیاری از استان ها هیچ مورد مرگ ناشی از مسمومیت الکل گزارش نشده است، تصریح کرد: «در شش ماهه اول امسال، استان تهران با 33  مورد مرگ ناشی از مصرف الکل بیشترین رقم را در این زمینه به خود اختصاص داده است.»

با آنکه مصرف قانونی مشروبات الکلی بر اساس قانون در ایران ممنوع است و نیز نیروی انتظامی از موارد متعدد کشف و ضبط مشروبات الکلی قاچاق در کشور خبر می‌دهد، اما آمارها حکایت از آن دارد که «بیش از هشت‌هزار معتاد شدید به مشروبات الکلی در ایران وجود دارد.»

استفاده از الکل سفید که کاربرد دارویی و طبی دارد، به عنوان مایع اصلی مشروبات دست‌ساز یا مصرف آن به عنوان نوشیدنی الکلی به پدیده‌ای رایج در جامعه ایران‌ تبدیل شده است.

این در حالی‌ست که علاوه بر ساخت مشروب با الکل‌های سفید داروخانه‌ها، عرضه مشروبات الکلی تقلبی توسط قاچاق‌چیان تاکنون بارها باعث مرگ، کوری و مسمومیت‌های شدید افراد زیادی شده است.

درهمین رابطه ابراهیم نقدی، مدیر کل حقوقی گمرک ایران، مشروبات الکلی را یکی از عمده‌ترین کالاهای قاچاق وارداتی کشف شده در ایران در 11 ماه اول سال 88 اعلام کرد.

پیش از این اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی نیز گفته بود که «مصرف سالانه الکل در ایران بیست میلیون لیتر است.»

منبع: خبرآنلاین

پیشینه:

پنج هزار نوجوان تهرانی حشیش و الکل مصرف می کنند

فروش الكل قابل شرب در داروخانه‌ها و هشدار داروسازان


 


آیت‌الله صانعی:
1389/10/7

آیت‌الله یوسف صانعی با تاکید بر لزوم احیای فرمان هشت ماده‌ای امام و انتقاد از نقض گسترده حریم خصوصی در کشور، گفت: «سلول‌های انفرادی و انفرادی طولانی مدت، به علت آنکه روانشناسان آن را نوعی شکنجه می دانند، به نظر اینجانب جواز شرعی ندارد.»

این مرجع تقلید نواندیش در گفت و گو با سایت جماران، با اشاره به اینکه «در حال حاضر کاملا بر ضد فرمان هشت ماده ای امام خمینی (س) عمل می‌شود»، افزود: «شب و نصف شب توی خانه مردم ریختن، درِ خانه مردم را شکستن و هرگونه محدود کردن افراد، مخالف این فرمان است.»

وی در ادامه گفت: «جمهوری یعنی اینکه توده مردم نظر بدهند؛ حقوق خصوصی، حیات، مسکن و آزادی بیان نیز از حقوق اولیه انسان هستند که حقوق خاصی دارند.»

آیت‌الله صانعی در ادامه خاطرنشان ساخت، «اگر کسی بخواهد کنترل کند و نوار گوش کند و شنود کند، در دنیا مورد اعتراض شدیدی‌ست که امام هم درباره آن سخن می گوید» و افزود: «تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی می باشد.»

این مرجع تقلید تصریح کرد، «آن چه ذکر شد، در غیر مواردی‌ست که در رابطه با توطئه‌ها و گروهک‌های مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانه‌های امن و تیمی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و افساد فی الارض اجتماع می کنند و محارب خدا و رسول می باشند.»

وی در ادامه گفت، «در احکام، زندانی فقط زندانی است؛ نه کسی که از حقوق اولیه هم برخوردار نباشد و بهداشت و سلامتی او باید رعایت شود.»

آیت‌الله صانعی در ادامه با بیان اینکه «هیچ یک از قضات حق ندارند ابتدائاً حکمی صادر نمایند که به وسیله آن مأموران به منازل یا محل‌های کار افراد وارد شوند که نه خانه تیمی‌ست و نه محل توطئه‌های دیگر»، تصریح کرد که صادر کننده و اجرا کننده چنین حکمی، «مورد تعقیب قانونی و شرعی» است.

این مرجع تقلید شرح داد که «از دیدگاه امام، نشستن و تصمیم گرفتن برای عوض کردن وزی توطئه نیست؛ اینکه عده‌ای دور هم جمع میشوند و درباره برگزاری انتخابات حرف بزنند، توطئه برای براندازی نیست؛ توطئه یعنی اینکه عده ای بخواهند کل این نظام را با اسلحه از بین ببرند و نظام دیگری بیاورند.»

وی در پاسخ به پرسشی در خصوص گزینش گفت: «گزینش برای این بود که افرادی که به ضرر اسلام و کشور حرکت می کنند، داخل نظام نیایند. اما حالا کسی فکر و اندیشه خاصی دارد، این نباید رد شود. در زمان خود امام نیز افکار و اندیشه‌های مختلف وجود داشتند و صاحبان اندیشه‌های متفاوت در کار بودند.»

آیت‌الله یوسف صانعی در پایان گفت: «ما توقع داشتیم این فرمان‌ها قانو و عملی بشود، حالا بسیاری از بندهایش نه تنها عمل نشده، بلکه ضدش عمل شده و قانون هم نشده است. شب و نصف شب توی خانه مردم ریختن، درِ خانه مردم را شکستن و هرگونه محدود کردن افراد، مخالف این فرمان است. خلاصه اش این است که اگر امام سفارش به عمل به خلاف این فرامین کرده بود، اینقدر خلاف عمل نمی‌شد.»

منبع: کلمه

پیشینه:

آیت‌الله یوسف صانعی در دیدار با خانواده محمد نوری‌زاد: ظالمان در همین دنیا، عذاب می‌شوند

آیت الله صانعی: امروز در حکومت اسلامی دروغ گفتن رایج شده است

آیت‌الله صانعی: مردم مخالف عوامفریبی‌ها هستند


 


1389/10/7

مصطفی کامرانی به دلیل شعارنویسی بر دیوار سالن ملاقات زندان اوین توسط ریاست شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، قاضی مقیسه، به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

مصطفی برادر کیارش کامرانی، یکی از بازداشت شدگان حوادث عاشورای سال گذشته در تهران است که اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد و به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.

بازداشت مصطفی کامرانی، خواهر و پدرش هنگامی اتفاق افتاد که چند ماه پیش برای ملاقات با کیارش به اوین رفته بودند و روی دیوارهای سالن ملاقات با رنگ سبز نوشتند: «عاقبت روزی اینجا را موزه خواهیم کرد.»

این خانواده هنگام خروج از درب اصلی سالن ملاقات با زندانیان بند ۳۵۰ اوین در میدان درکه با یورش نیروهای امنیتی و همراه با ضرب و شتم شدید بازداشت شدند و منزلشان تفتیش شد.

خواهر و پدر مصطفی بعد از چند ساعت از زندان آزاد شدند اما وی چند روزی را در زندان گذراند و سپس به قید وثیقه آزاد شد. به گزارش کلمه اتهام مصطفی کامرانی تبلیغ علیه نظام تعریف شده که طبق قانون اساسی اشد مجازات آن یک سال است اما قاضی مقیسه وی را به سه سال حبس قطعی محکوم کرده است.

همچنین جرس گزارش داده که مهدیه گلرو فعال دانشجویی و عضو شورای دفاع از حق تحصیل نیز که از دو هفته گذشته ممنوع‌الملاقات بوده با تفهیم اتهام جدیدی روبه‌رو شده و بازپرس شعبه ۴ دادسرای اوین، اتهام «تشویش اذهان عمومی» را به این دانشجوی زندانی تفهیم کرده است.

در همین هفته مجید توکلی و بهاره هدایت دو فعال دانشجویی دربند نیز با تفهم اتهام جدید روبه‌رو شده بودند.

منبع: جرس،‌ کلمه

پیشینه:

صدور اتهامات جدید علیه مجید توکلی و بهاره هدایت


 


آیت‌الله دستغیب:
1389/10/7

آیت‌الله دستغیب با انتقاد از وضعیت موجود کشور گفته است که هیچ‌یک از مراجع تقلید وضع فعلی را تایید نمی‌کنند، چون نه جمهوری است و نه اسلامی.

آقای دستغیب که در دیدار با خانواده مصطفی تاج‌زاده سخن می‌گفت، افزود: «نتیجه پا گذاشتن بر قرآن و سنّت، این می‌شود که دست مراجع بسته شود و تهدیدات پیش آید و شکنجه‌ها و زندانهای بی‌رویه ایجاد شود. وقتی دست مراجع بسته شود دست کسانی باز می‌شود که از قرآن و سنّت اطلاعی ندارند و دیگر از اسلام فقط یک اسم باقی می‌ماند

آیت‌الله دستغیب در ادامه با اشاره به اینکه اخذ اعتراف قهری از مجرم، خلاف قرآن و سنت است، تصریح کرد: هیچ مرجع عادلی را پیدا نمی‌کنید که بگوید می‌توان با قهر از مجرم اعتراف گرفت.

این مرجع تقلید شیعیان در ادامه افزود: «در کجای احکام قضایی اسلام، چنین چیزی آمده است؟ اینچنین قاضی از عدالت ساقط است. تمامی مراجع کشور چه در قم و چه در شهرهای دیگر به دنبال اجرای صحیح احکام اسلام هستند و هیچ کدام بر وضع موجود صحّه نمی‌گذارند.»

وی گفت: «تمامی فریاد ما این است که بیایید به قانون اساسی که مردم به آن رأی داده‌اند، عمل کنید و خواهید دید که چقدر مردم خوشحال می‌شوند و چقدر جمهوری اسلامی مقتدر می‌شود و چقدر قدرت شیعه در جهان ظاهر می‌شود. همچون زمان امام خمینی ‌رحمة الله که سران کفر از ایران به وحشت افتادند. امام هم به دنبال ساقط کردن آنها نبود، بلکه می‌خواست آنها هم به طرف اسلام بیایند؛ حتی نسبت به صدام هم همین طور بود.»

آقای دستغیب در ادامه با انتقاد از برخوردهای حاکمیت گفت:

«وقتی در روز قدس یا روز بعد از عاشورا به مسجد قُبا حمله می‌شود، اصحاب مسجد از خودشان دفاع مشروع می‌کنند. کدام یک از مراجع عادل، حکم به این می‌کنند که مهاجمین را رها کنند و مدافعین را دستگیر و محاکمه کنند؟! هیچ کدام از مراجع چنین حکمی را امضا نمی‌کنند.»

«حضرت آیت‌اللَّه صانعی که عمری را به درس و بحث مشغول بوده، چرا باید به خاطر نصیحتی که می‌کند، به دفتر و منزلش حمله شده و آنجا را سنگباران کنند و به ایشان تهمتهای فراوان بزنند؟»

«چرا باید عکس اشخاصی همچون آقایان موسوی و کروبی و صانعی و بیات زنجانی و بنده هم‌ردیف اوباما و سران کشورهای آمریکا و انگلیس قرار داده و در سطح وسیع چاپ نموده و به عنوان سران فتنه پخش کنند؟ کدام یک از مراجع بر این امر، مُهر تأیید می‌زنند و آن را مطابق اسلام می‌دانند؟»

«آقای تاج زاده چه گناهی کرده است که با نوشتن یا گفتن مطلبی او را مخلّ امنیت ملّی قلمداد می‌کنند و به ایشان متعرّض می‌شوند و او را اذیت می‌کنند؟ بنده مطمئن هستم که ایشان وابسته به هیچ کشور خارجی اعمّ از آمریکا و انگلیس نیست.»

وی در پایان خطاب به حاکمیت گفت: «نصیحت می‌کنم که مردم و خانواده‌ها را اذیت نکنند؛ عاقبتِ خودشان را خراب نکنند که در آخر مورد سؤال و مؤاخذه قرار خواهند گرفت. هنوز هم دیر نشده می‌توانند از این رویه برگردند و آن را اصلاح کنند. ان شاء اللَّه خداوند هدایتشان فرماید.»

منبع: حدیث سرو


 


1389/10/7

 

بیش از ۳۰۰تن از کارگران سد آزاد «به‌تیر» که سه ماه از حقوق خود را هنوز دریافت نکرده‌اند، در یک ماه اخیر از کار اخراج شده‌اند.

این  کارگران، در پروژه سد آزاد به‌تیر که بین شهرهای سنندج و مریوان قرار دارد، مشغول به کار بوده‌اند.

بیشتر کارگران اخراجی (درحدود ۵۲نفر) در قسمت خاک رس، ۳۵نفر در بخش کمپرسور، ۱۷نفر راننده بولدوزر و بقیه هم در سایر بخشهای این پروژه شاغل بوده‌اند.

در این پروژه حدود ۱۲۰۰کارگر به صورت قراردادی مشغول به کارند و پرداخت حقوق ماهیانه آنها نیز تاکنون سه ماه به تعویق افتاده است. این شامل ۳۰۰کارگری که در یک ماه گذشته، از اول آذرماه تا اول دی‌ماه ۱۳۸۹از کار اخراج شده‌اند، نیز می‌شود.

منبع: کلمه


 


1389/10/7

آرمان امیری
مجمع دیوانگان

«... من خوف این را دارم که دو سال یا ده سال دیگر همین آقایان عبدی و گنجی و حجاریان بگویند ما قبول داریم یک تندروی‌هایی هم در جریان دوم خرداد کردیم، مثل همان حرفی که امروز «فرخ نگه دار» (در ندامت از برخوردی که با دولت بازرگان کرده است) می‌زند. من دعا می‌کنم اشتباه فکر کنم. از خدای دو جهان می‌خواهم پیش‌بینی من اشتباه باشد و اتفاقا حرف آقایان عبدی و گنجی درست درآید که وقت حمله به هاشمی بود. اما چه تضمینی هست که دو سه سال دیگر به همین اندک آزادی امروز حسرت نبریم و آرزوی یک فرصت طلایی دیگر را مثل مشروطه، مثل دولت مصدق و مثل اول انقلاب نکنیم؟ چه تضمینی هست که ما این آزادی را از دست ندهیم؟ من می‌ترسم، من واقعا می‌ترسم و فکر می‌کنم تندروی و رادیکالیسم در گذشته امتحانش را پس داده است. چپ روی هیچ گاه نتوانسته با اصلاح‌طلبی هم گام و همراه شود، این تجربه تاریخ است...». (دکتر صادق زیباکلام – گفت و گو با نشریه «یک هفتم» - 17 اردیبهشت 1379)

این دومین باری است که در این وبلاگ به این بخش از سخنان دکتر زیباکلام اشاره می‌کنم و هنوز هم باور دارم که اگر هزار بار دیگر این سخنان را مرور کنیم باز هم کم است. حرف من بر سر افراط‌گرایی یا همان «بیماری کودکانه چپ‌روی» است. معضلی که در تاریخ ما بارها و بارها تکرار شده است و دریغ که از این همه تجربه تاریخی تنها رسوب اندکی در روحیات جمعی ما برجای مانده است. من بزرگترین مصادیق تاریخی این چپ‌روی‌ها را اینگونه مرور می‌کنم:

به دنبال پیروزی انقلاب مشروطیت، آن هم در جامعه کاملا سنتی و بی‌سواد ایرانی، هنوز ابتدایی‌ترین اصول قانون‌مندی و محدودیت قدرت مطلق شاه پی‌ریزی نشده بود که گروهی از اندک فضای آزاد ایجاد شده استفاده کردند و نشریاتی در حمله به مذهب (به ویژه مذهب اسلام) و روحانیت منتشر کردند. در واقع هنوز گام نخست بر نردبان نوگرایی گذاشته نشده بود که گروهی رویای لمس آسمان را در سر می‌پروراندند. نتیجه آن شد که خیلی زود تحریکات امثال شیخ‌فضل‌الله به ثمر نشست و جامعه و روحانیت سنتی از مواجهه با این فرهنگ جدید و نامانوس هراسان شد و فرصت برای مخالفان آزادی مهیا گشت تا تومار مشروطیت را یکجا در هم بپیچند.

نیم قرن پس از پیروزی انقلاب ناکام مشروطه، روی کار آمدن دولت ملی دکتر مصدق باز هم فضای نسبتا آزادی در جامعه ایرانی پدید آورد. فضایی که همراه با جنبش ملی شدن صنعت نفت می‌رفت تا کشور ما را با جهشی خیره کننده به پیش براند. جدا از بازماندگان عوامل استبداد داخلی، این بار دسیسه چینان استعمار هم نگران از این خیز مردمی در صدد چاره برآمدند و اینبار نیز هیچ زهری کارگرتر از افراط‌گرایی شناخته نشد. نتیجه آنکه افراط‌گرایی گروهی از مخالفان سلطنت (نظیر گروه‌های چپ‌گرا و حتی دکتر حسین فاطمی) با دسیسه چینی عوامل کودتا پیوند خورد تا امروز در اسناد کودتای 28 مرداد بخوانیم که انگلیس و آمریکا چقدر هزینه شورش‌های خیابانی کردند و چقدر نشریه منتشر کردند که به ظاهر دم از اصلاحات پیشرو می‌زدند و خواستار برچیده شدن سلطنت به سود جمهوریت بودند، اما تنها و تنها ایجاد رعب و وحشت در میان اقشار سنتی را هدف قرار داده بودند که سرانجام نیز به ثمر نشست و روحانیت ایرانی به صف حامیان کودتا پیوست تا همان بشود که شد.

25 سال پس از سقوط دولت ملی دکتر مصدق، طومار حاکمیت کودتا هم پیچیده شد. دولت موقت مهندس بازرگان خیلی زود زمام امور را در دست گرفت و تلاش کرد تا کشور را به آرامی به مسیر عادی باز گرداند اما این بار هم فضای آزاد یک سال اول انقلاب از آفت افراط‌گرایی در امان نماند. گروه‌های تندرو در مصادره اموال و اعدام سران رژیم پیشین از یکدیگر پیشی می‌گرفتند. این گروه‌ها بر سر هرچیزی که با یکدیگر اختلاف داشتند، بر سر مخالفت با دولت میانه‌رو بازرگان متفق‌القول بودند تا جایی که اون خود به زبان آمد «آقایان دنبال بولدوزر می‌گردند، اما دولت ما فولکس است». (نقل به مضمون) سرانجام افراط‌گری‌ها بار دیگر بر میانه‌روی اصلاح‌طلبانه پیروز شد، دولت بازرگان سقوط کرد و به دنبال آن تصفیه‌های خونین گسترش یافت. گروه‌هایی افراطی پیشین که خود مسبب سقوط دولت بازرگان بودند یکی پس از دیگری قربانی شدند و تقاس تندروی‌هایشان را با خون خود پس دادند.

آخرین نمونه را دکتر زیباکلام در توصیف عملکرد امثال اکبر گنجی و عباس عبدی در دوران چهارساله نخست دولت اصلاحات بسیار بهتر از من توضیح داده است و تاریخ هم به خوبی مهر تاییدی بر پیش‌بینی‌های ناگوار ایشان زده است که دیگر نیازمند توضیح نیستند.

شاید این مقدمه چندان تناسبی با خطاب قرار دادن دوستان بالاترینی نداشته باشد. اما به گمان من، اتفاقی که طی چند ماه گذشته در بالاترین رخ داد و سرانجام به وضع قوانین جدید در این سایت منجر شد مشابهی مجازی است برای تندروی‌هایی که بدان اشاره شد. در واقع این‌بار ما نه به مدد یک انقلاب و یا یک حرکت ملی، بلکه تنها به مدد همت گروهی از دوستان که زحمت راه‌اندازی «بالاترین» را کشیدند به ناگاه در فضای مجازی به نوعی آزادی دست یافتیم. استفاده مناسب از این فرصت پیش آمده نه تنها می‌توانست یک رسانه مستقل و کم نظیر را برای اطلاع رسانی ایجاد کند، بلکه حتی می‌توانست امکان ایجاد ظرفیت گفت و گو را برای ما فراهم کند. آن هم در شرایطی که دست کم به باور من فرهنگ رنجور و استبداد زده ما بیش از هر چیز از فقدان گفت و گوهای جمعی رنج می‌برد. در عمل نیز به گمان من سایت بالاترین برای مدت‌ها در تحقق این اهداف موفق بود، که موج استقبال کم‌نظیر مخاطبان می‌تواند اثباتی بر این مدعا باشد. با این حال حتی در این نمونه مجازی‌ هم افراط گرایی خیلی زود بروز کرد و خیلی هم زود فاجعه آفرید.


به گمان من در مذمت افراط‌گرایی به اندازه کافی سخن گفته شده که اگر گوش شنوایی باشد بتواند از آن پند بگیرد. اما به عنوان آخرین تلاش من فقط می‌خواهم از دوستان ناراضی از وضعیت کنونی بالاترین بخواهم که یک لحظه با خود بیندیشند اگر برادر حسین شریعتمداری قصد داشته باشد تا اثرات مثبت سایت بالاترین را خنثی کند، بهترین راه حل ممکن را در چه خواهد یافت؟ بدون تردید فیلترینگ و فحاشی راه به جایی نخواهد برد، همانگونه که تا کنون نبرده است. اما اگر ماجرایی همچون «کارناوال ظهر عاشورا» را به خاطر بیاوریم آنگاه شاید شما هم با من موافق باشید که بهترین راهکار برای برادر حسین این است که یک حساب بالاترین باز کند و تا حد امکان باورهای عامه مردم را مورد حمله و توهین قرار دهد و امیدوار باشد اگر امکان توقف کلیه فعالیت‌های این سایت وجود ندارد، دست کم بخش‌های مذهبی را از آن دور کند. این سناریو بارها و بارها در تاریخ ما تکرار شده است و به باور من آنانی که از این تجربیات پند نگرفته‌اند، ناخواسته آب به آسیاب دشمنان آزادی می‌ریزند.

پی‌نوشت:
مدت‌ها بود که می‌خواستم مطلبی اینچنینی در مورد وقایع اخیر سایت بالاترین بنویسم که بالاخره این میزگردبهانه کافی را فراهم کرد.

 


تفسیر یک دقیقه ای:
1389/10/7

یعنی کاش من لااقل می‌دانستم این نقطه‌ی ثقل و تعادل ملت کجاست و چه بلایی سرش آمده که هی به تناوب یا از این طرف بام آویزان می‌شوند یا از آن طرفش. تا یک مدت مدیدی احمدی‌نژاد لولوی توی قصه‌ها بود، به همان اندازه زشت و بدترکیب و بی‌منطق و البته پوشالی و دروغین، بعد چند روزی است که یک‌هو تبدیل شده است به محبوب قلوب و دارنده‌ی مهره‌ی مار که همه را، اعم از صغیر و کبیر مملکت، مسحور خودش و هنرنمایی‌هایش کرده و حمایت تمام‌قد گرفته از سیاست زیر و زبرکننده‌ای مثل هدفمند کردن یارانه‌ها و الخ. حالا هم که ملت رسما افتاده‌اند دنبال واکاوی علل و عوامل این محبوبیت و این‌که ببینند این مهره‌ی کذا را از توی کدام سوراخی درآورده است که دست بقیه ازش کوتاه مانده است تا به امروز.

البته آدم به عقلش رجوع کند خیلی ساده می‌فهمد که این چرخش آشکار نظرات در باب میزان محبوبیت ایشان بیش از هر چیز احتمالا از انتظارات بربادرفته‌ی ملت آب می‌خورد نسبت به اعتراضات پردامنه و آشوبناک به طرح هدفمند کردن یارانه‌ها. یعنی خارج‌نشینان دور از فضا و واقعیت به همراه داخل‌نشینان توی پیله‌‌ی اینترنت هی انتظار داشتند که با وعده‌ی چند برابر شدن قیمت‌ها کاسه‌ی صبر ملت لبریز شود و بریزند صدر و ذیل مملکت را یکی کنند و بعد در عمل می‌بینند آب از آب تکان نخورد و حتی به اندازه‌ی سهمیه‌بندی بنزین هم شلوغ‌بازی راه نیفتاد و با سر می‌خورند به واقعیتی که لااقل در ظاهر صدوهشتاد درجه با انتظارات‌شان متفاوت است و این است که یک‌هو خودشان هم در چرخشی صدوهشتاد درجه‌ای می‌روند از آن طرف بوم آویزان می‌شوند که خب پس واقعا گویا ما بصیرت دیدن خیلی چیزها را نداشته‌ایم از جمله این محبوبیت چشم‌گیری که انگار مردم را سحر کرده باشند، خودشان از جیب‌‌های خالی و پرسوراخ‌شان برمی‌دارند و با طیب خاطر خرج دولت و سیاست‌های چالش‌برانگیزش می‌کنند.

دوستان البته هم آن زمان که مملکت را در آستانه‌ی انقلاب و فروپاشی تصور می‌کردند که تنها به جرقه‌ی کبریت یارانه‌ها نیاز دارد تا از درون بپکد دور از واقعیت و در خواب و خیال‌های کودکانه بودند و هم امروز که یک هو از آن طرف بام دولا شده‌اند و احمدی‌نژاد را ساحر زیرک و داننده‌ی اسرار روان‌شناسی جمعی و ملت را هم مدهوش و سحر شده و خوشحال و راضی، در فضایی تماما ذهنی و بریده از واقعیت به سر می‌برند.

واقعیت این است که طرح هدفمند کردن یارانه‌ها هشت روز است که تنها به صورت اسمی آغاز شده است، یعنی شما هرچقدر بگردید ذره‌ای تغییر رسمی و واقعی پیدا نمی‌کنید، سهیمه‌ی بنزین که مثل قبل است کم‌وبیش، پنجاه لیتر صدتومانی، شصت لیتر چهارصدتومانی، باقی احتمالی‌اش هم هفتصد تومانی که جز از ما بهتران با ماشین‌های متعدد و مدل بالای‌شان بدان نیاز چندانی پیدا نمی‌کنند، ایضا در مورد گازوییل و غیره هم وضع به همین منوال است که تا آخر دی قرار است چیزی دست نخورد، کرایه تاکسی تکان نخورده است، گفته‌اند تا آخر دی‌ماه هم ثابت می‌ماند، ایضا قبض آب و برق و گاز که بنده همین چند روز پیش دریافت کردم و در همان حد چهار پنج‌ هزار تومان همیشگی بود، سر نان هم شلوغ‌بازی الکی راه افتاد و الا ما قبلا هم سنگک می‌خریدیم پانصد تومان به بهانه‌ی آرد آزاد که به یک معنا ارزان‌تر هم شده به دلیل همین تک‌نرخی شدن آرد و غیره، گوشت و مرغ و میوه هم افزایشی نداشته است.

تنها تغییر گویا همان پولی است که آمده توی حساب‌های ملت و برای یک خانواده‌ی پنج نفره‌ی زیر متوسط پول نسبتا قلمبه‌ای می‌شود که بردارند بزنند به یک زخم زندگی‌شان. خب با این اوصاف ملت دیوانه‌اند اعتراض الکی بکنند؟ بیمارند فحش و فضیحت بیخود بدهند به دولت خدمتگذار؟ بعد نتیجه می‌شود این که دوستان ما از این آرامش پیش از طوفان اجرای واقعی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها تعبیر رضایت و خوشحالی عمیق عموم آحاد مردم می‌کنند و می‌افتند به فرضیه‌بافی‌های تخیلی در باب محبوبیت غیرقابل درک احمدی‌نژاد و کسب حمایت‌های گسترده از زیروبالای مملکت و الخ. همه‌ی این‌ها را گفتم که ته‌اش فقط تلنگری زده باشم بابت این‌که انگار چند وقتی است، یک سال و اندی است درواقع که هی با یک مویز گرمی‌تان می‌کند و با یک قوره سردی‌تان، هیچ حواس‌تان هست؟

آروین
برگرفته از یادداشتهای گوگل خوان


 


با اعلام شرایط اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات
1389/10/7

محمد خاتمی از آزادی زندانیان، پایبندی همگان به قانون اساسی و فراهم آوردن ساز و کار برگزاری انتخابات سالم به عنوان شروط اصلاح‌طلبان برای حضور در انتخابات نام برده است.

آقای خاتمی در دیدار با فراکسیون اقلیت مجلس «کف خواسته‌های» اصلاح‌طلبان از حاکمیت را «آزادی زندانیان و ایجاد فضای آزاد برای همه احزاب و گروه‌ها و رفع محدودیت‌های نا به جا» عنوان کرده است.

«پایبندی همگان به خصوص مسئولان به قانون اساسی و اجرای همه جانبه و کامل آن» و «فراهم آوردن ساز و کاری برای برگزاری انتخابات سالم و آزاد» به گفته آقای خاتمی از دیگر خواست‌های حداقلی اصلاح‌طلبان است.

خاتمی در این دیدار با انتقاد از فشار‌ها بر فعالان سیاسی گفت: «نمی‌شود به جز یک سلیقه برای همه سلیقه‌ها انواع محدودیت‌ها را ایجاد و انواع اتهامات را ردیف کرد و بعد گفت آزادی و مردم سالاری وجود دارد.»

رئیس بنیاد باران تاکید کرده است: «اگر این شرایط محقق شد تصمیم می‌گیریم که چگونه عمل کنیم.اما با توجه به روندی که هم اینک حاکم است به نظر می‌رسد شرایط در آینده سخت‌تر و راه‌ها بسته‌تر و محدودیت‌ها گسترده‌تر خواهد شد.»

وی افزود: «نمی‌شود کسانی را که در جبهه‌ها بودند، هشت سال از انقلاب و مردم دفاع کردند و در کنار امام خدمات شایسته‌ای به نظام داشته‌اند را به اتهام دروغ ضدیت با نظام حبس یا حذف کرد.»

محمد خاتمی با اشاره به بازداشت ناحق برخی فعالان سیاسی هم گفت: «چرا با خانواده‌های زندانیان که متقاضی حقوق مسلم شرعی و قانونی زندانیان شان هستند برخورد ناروا می‌شود؟»

رییس جمهوری سابق ایران در ادامه به فضای سیاسی کشور اشاره کرد و افزود: «فضای امروز کشور نه متناسب با شان نظام جمهوری اسلامی است و نه به نفع افراد است.»

به گفته خاتمی «فضای امنیتی، سخت گیری‌های عجیب و غریب و اتهام زنی‌ها، دروغ گویی‌ها که به نام نظام حاکم شده و با این دروغ‌ها و دروغ پردازی‌ها برخورد نمی‌شود.»

وی افزود: «از دروغگویان و از تهمت زنندگان شکایت می‌شود، اما رسیدگی نمی‌شود. حتی برای مراجع دستور و تکلیف صادر می‌کنند یا به آنها تعرض می‌نمایند ولی کسی جلوی آنها را نمی‌گیرد.»

خاتمی گفت: «متاسفانه برخی برخوردهای نهادهای رسمی قضایی و امنیتی نیز مبتنی بر همین دروغ‌ها و تهمت‌هاست و این مسئله خطرناکی است که دودش به چشم نظام می‌رود.»

محمد خاتمی در ادامه اظهار داشت: «ما با این روش‌ها مخالف هستیم. ما می‌گوئیم بگذارید مردم آزادانه انتخاب کنند ما می‌گوئیم چرا به نام امام و از سوی کسانی که هیچ مناسبتی با امام و خط امام نداشته‌اند از امام چهره زشت ترسیم می‌شود؟»

رئیس جمهور سابق ایران تاکید کرد که «نباید با کج اندیشی و اشتباه فضای داخل نقد و اعتراض را بست و فضای تهمت و دروغ و دغل را گشود و به بهانه آن با فرزندان انقلاب رفتار ناروا داشت.»

منبع: وب‌سایت محمد خاتمی


 


یک عضو شورای شهر تهران اعلام کرد:
1389/10/7

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران می‌گوید ایستگاه‌های سنجش آلودگی هوای محیط زیست 10 روز است که از مدار خارج شده است.

معصومه ابتکار گفته که سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوا مسئولیت این ایستگاه‌ها را بر عهده دارند.

ابتکار افزوده است: «در حساس‌ترین شرایطی که نیاز به سنجش آلودگی هوا وجود دارد و باید سیاست‌گذاری‌های اضطراری انجام شود، شاهد چنین اتفاقاتی هستیم.»

به گفته خانم ابتکار «اگر قرار باشد در شورا فقط سکوت کنیم یا اجازه یادآوری کردن نداشته باشیم که چرا ایستگاه‌های سنجش باید تعطیل باشد، وضعیت نگران‌کننده خواهد بود.»

رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران همچنین از تعطیلی جلسات مربوط به کمیته اضطرار آلودگی هوا خبر داده است.

اظهارات خانم ابتکار در شرایطی ایراد می‌شود که برخی گزارش‌ها از قرار گرفتن هوای تهران در وضعیت هشدار خبر داده‌اند.

منبع: ایلنا


 


1389/10/7

هیات داوران جایزه «کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات» بدلیل ادامه بازداشت احمد غلامى، دبیر این هیات، تنها به معرفى نام برندگان سال اکتفا کرد.

«بهار ۶۳» به قلم ‌ مجتبى پورمحسن در بخش رمان و «برو ولگردى کن رفیق» نوشته‌ مهدى ربى در بخش مجموعه داستانى، برندگان یازدهمین دور این جایزه اعلام شدند.

داوران جایزه «کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات» برگزارى مراسم اهداى جوایز را به پس از آزادى احمد غلامى، نویسنده، روزنامه‌نگار و سردبیر روزنامه توقیف شده شرق موکول کردند.

این هیات همچنین از فضای به‌وجود آورده شده در ادبیات ایران، اعم از فشارهای نظارتی دو چندان شده، تنگناهای معیشتی نویسندگان و در تقابل قرار دادن جوایز حمایت شده‌ دولتی با جوایز با سابقه‌ خصوصی اظهار تاسف کرده است.

با آغاز اعتراض‌های سال گذشته به نتیجه انتخابات، برخی از هنرمندان، نویسندگان و شاعران که برنده جوایز دولتی شده‌اند از گرفتن این جوایز سر باز زده‌اند.

منبع: ایلنا


 


1389/10/7

رئیس سابق هیات مدیره شرکت پتروشیمی زنجان با شکایتی به سوء‌استفاده از اموال، اعتبارات، اختیارات قانونی به نفع مقاصد شخصی، تبانی و تحصیل مال نامشروع متهم شده است.

در طرح شکایتی که به دادگستری زنجان ارائه شده، اعضای هیات مدیره شرکت پتروشیمی خواستار رسیدگی به از دست رفتن ۳۳ میلیارد تومان اموال دولتی و حقوق سهامداران زنجانی این شرکت شدند.

وب‌سایت تابناک گزارش کرده که این فرد با نفوذ خود در هیات مدیره، کنترل ۳۵ میلیارد تومان از اموال عمومی و سهامداران زنجانی را بدست گرفته و علاوه بر امتناع از پرداخت مبلغ مورد تعهد خود، اقدام به حیف و میل ۳۳ میلیارد تومان از نقدینگی شرکت کرده است.

عقد قراردادهای بدون موضوع و تعهد تنها با پرداخت تعدادی چک به عنوان تضامن موجب خروج میلیاردها تومان از سرمایه شرکت پتروشیمی شده است.

براساس این گزارش شرکت پتروشیمی زنجان علاوه بر از دست دادن میلیاردها تومان از سرمایه خود با چک‌های بلامحل شرکت تجاری طرف قرارداد مواجه شده و در انتظار رسیدگی در دادگستری است.

منبع: تابناک


 


وزیر علوم:
1389/10/7

کامران دانشجو وزیر علوم، تحقیقات و فناوری می‌گوید شاخص رتبه‌بندی دانشگاه‌ها در غرب «تک بعدی و مادی» است و جمهوری اسلامی چنین رتبه‌بندی را قبول ندارد.

آقای دانشجو گفته است: «اگر دانشگاهی ایرانی در رتبه بندی‌های غربی رتبه 500 کسب کند، قائل نیستیم که واقعا رتبه‌اش 500 است بلکه قائل به این هستیم که در ردیف‌های اول دنیا است.»

وزیر علوم افزوده است: «دیدگاه آنهایی که دارند شاخص‌گذاری می‌کنند تک بعدی و مادی است در حالی که دیدگاه ما دو بعدی یعنی مادی و معنوی است.»

دانشجو تاکید کرده که «اگر بخواهیم به دنبال شاخصه‌های آنها باشیم با فطرت انسان و اعتقاداتمان همخوانی ندارد.»

اظهارات وزیر علوم در شرایطی ایراد می‌شود که دانشگاه‌های ایران در رتبه‌بندی دانشگاه‌های معتبر جهان جایگاه 500 و حتی بالاتر از آن را دارند.

به گزارش صندوق جهانی پول سالانه حدود۱۵۰ هزار تحصیل‌کرده به امید زندگی و یافتن موقعیت‌های شغلی بهتر از ایران خارج می‌شوند.

منبع: مهر


 


1389/10/7

علی صارمی و علی‌اکبر سیادت که به اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شده بودند، در سحرگاه روز سه‌شنبه در زندان اوین به دار آویخته شدند.

دادستانی عمومی و انقلاب تهران با صدور اطلاعیه‌ای در مورد اتهام علی صارمی، او را «عضو سازمان مجاهدین خلق ایران» و در مورد اتهام علی اکبر سیادت، او را «عامل سرویس جاسوسی اسرائیل» دانسته است.

علی صارمی همچنین به «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» متهم بوده است.

صارمی در شهریور ماه سال 1386 پس از شرکت در مراسمی به مناسبت نوزدهمین سالگرد اعدام گروهی از زندانیان سیاسی در سال 1367 توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.

در مورد علی‌اکبر سیادت، به گفته مقامات قضایی جمهوری اسلامی، «وی از سال 1383 با سرویس اطلاعاتی اسرائیل ارتباط برقرار کرده و در برابر دریافت مبالغی پول، اطلاعات طبقه‌بندی شده را در اختیار آن سازمان قرار می‌داد.»

ظاهرا سیادت در سال 1387 هنگامی که قصد داشته همراه همسرش از کشور خارج شود بازداشت شد و به گفته مقامات قضایی، به اتهامات وارده اعتراف کرد.

اعدام این دو نفر دو روز پس از آن اعلام می شود که مقامات قضایی جمهوری اسلامی اجرای حکم حبیب‌الله لطیفی، دانشجوی کرد ایرانی را متوقف کردند.

منبع: ایسنا و بی‌بی‌سی


 


1389/10/7

رضا خندان، همسر نسرین ستوده می‌گوید که این وکیل دادگستری به اتهام «بی حجابی» محاکمه و بدلیل اعتراض به روند دادگاه به پنج روز حبس تعزیری محکوم شد.

آقای خندان در گفتگو با بی بی سی فارسی گفت که جلسه دادگاه برای محاکمه همسرش بدلیل یک پیام ویدئویی به نشستی در خارج از کشور تشکیل شد. اتهام تازه خانم ستوده تهیه و ارسال چنین پیامی و حضور در آن بدون روسری بود.

مهنار پراکند، وکیل نسرین ستوده نیز گفت که آوردن دوربین فیلم برداری به جلسه دادگاه بدون اینکه هویت نهاد فیلمبرداری کننده روشن باشد و و اخراج یکی از وکلای بنام که در جلسه دادگاه حاضر شده بود، موجب اعتراض خانم ستوده و وی شد. به گفته همسر نسرین ستوده، اعتراض نسرین باعث شد قاضی پیرعباس خانم ستوده را به ۵ روز حبس تعزیری محکوم کند.

وکیل خانم ستوده، درباره اتهام موکلش گفته است: «عنوانی اعلام نکردند ولی تبصره خاصی که به آن اشاره شده عنوان "تظاهر به بی حجابی" دارد و ما بدلیل نوع اتهام اعلام شده، نظر به عدم صلاحیت دادگاه داشتیم که این موضوع را با ذکر دلایل اعلام کردیم.»

خانم ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در بازداشت است. خانم ستوده وکالت تعدادی از پرونده های سیاسی و حقوق بشری را بر عهده داشته است. بازداشت نسرین ستوده، واکنش ها و اعتراضات داخلی و خارجی زیادی به دنبال داشته است.

منبع: کلمه و بی‌بی‌سی
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته