برای دانلود شماره ۱۲ روزنامه اینترنتی قلم سبز اینجا را کلیک کنید.
زهرا رهنورد، نویسنده و استاد دانشگاه به دیدار خانواده ساجده کیانوش راد، از اعضای شاخه جوانان حزب مشارکت، رفت. وی حدود سه هفته پیش در منزلش بازداشت و سپس به زندان اوین منتقل شد.
به گزارش کلمه، رهنورد که فاطمه امیرانی، همسر شهید باکری نیز وی را در ابن دیدار همراهی میکرد، با حضور در منزل پدری ساجده، با مادر و همسر وی دیدار کرد.
همسر میرحسین موسوی و همسر شهید باکری در این دیدار، ضمن دلجویی از این خانواده، ابراز امیدواری کردند که ساجده کیانوش راد هرچه زودتر از زندان آزاد شود.
رهنورد در این دیدار همچنین تاکید کرد: «این روزها و شرایط سخت گذرا خواهد بود و سرانجام روزی می رسد که جنبش آزادی خواهی مردم به پیروزی می رسد و دیگر شاهد ظلم بر مردم و جوانان این سرزمین نخواهیم بود. البته این امر جز با پایداری، صبر و استقامت به دست نخواهد آمد.»
در این دیدار خانواده ساجده نیز با تاکید بر اینکه همه اقدامات دخترشان در چارچوب قانون بوده، گفتند که در این سه هفته هیچ ملاقاتی با فرزندشان نداشته اند.
در هفته های اخیر تعدادی از جوانان اصلاح طلب از جمله فاطمه عرب سرخی، هادی حیدری، علیرضا طاهری و محمد شفیعی بازداشت شده اند.
ساجده کیانوش راد سال پیش هم در مراسم دعای کمیلی که توسط خانواده یکی از زندانیان سیاسی برگزار شد، بازداشت شده بود.
فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی، دو تن از فعالان جنبش زنان در قم، در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری و دو میلیون ریال جزای نقدی برای فاطمه مسجدی و یک میلیون ریال جزای نقدی برای مریم بیدگلی محکوم شدند. طبق حکم صادره از سوی دادگاه تجدید نظر در خصوص پرونده این دو فعال جنبش زنان، دادگاه دفاعیات آنان را با توجه به فعالیت گسترده آنان در راستای اهداف کمپین ، وارد ندانسته و تنها به دلیل فقدان سابقه کیفری، حکم یک سال حبس آنان را به ۶ ماه حبس تقلیل داد و تغییری در میزان جزای نقدی آن دو نداد.
به گزارش مدرسه فمنیستی، فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی روز ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ توسط ماموران امنیتی در قم دستگیر و پس از دو هفته با صدور قرار وثیقه ۲۰ میلیونی برای هر یک از این دو آزاد شدند. پس از آن دادگاه این دو روز ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار شد که اتهام آنها تبلیغ علیه نظام بود. در دادگاه بدوی فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی هر یک به یک سال حبس تعزیری محکوم شدند. علاوه بر آن فاطمه مسجدی به دو میلیون ریال جزای نقدی و مریم بیدگلی به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شد.
در روز ۱۶ آذرماه ۱۳۸۹، دادگاه تجدید نظر فاطمه مسجدی و مریم بیدگلی دو تن از فعالان جنبش زنان در شعبه سوم دادگاه تجدید نظر دادگستری استان قم برگزار شد و حکم یک سال حبس تعزیری آنان را به دلیل فقدان سابقه کیفری، به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش داد و آنها را از موارد اتهامی تبرئه نکرد.
خبرکوتاه بود و تکان دهنده، مجلس با واگذاری جزایر«هندورابی»،«فارور»و«بنی فارور» به منطقه آزاد کیش موافقت کردهاست.آنانی که این جزایر سه گانه را می شناسند و ازغنایی جانوری وگیاهی آنها با خبرند، شنیدن خبر آنها را خوشحال نمی کند و درصورت اجرایی شدن این مصوبه، فاتحه یکی از بهترین جزیره مرجانی خلیج فارس را باید خواند. این بار بکرترین وارزشمند زیستگاههای دریایی کشور دربرابرتوسعه ناپایدارقربانی میشوند.
به گزارش ایلنا، امید صدیقی مدیر کل دفتر اکوبیولوژی سازمان حفاظت محیط زیست که کارهای مطالعاتی زیادی روی جزایر«هندورابی»،«فارور»و«بنی فارور» داشته است با ابراز شگفتی از این مصوبه در مورد اهمیت اکولوژیکی این جزایر گفته است : جزایر فارو و نبی فارور نزدیک یکدیگر و هر دو در شرق جزیره کیش قرار دارند، جزیره هندروابی نیز درغرب جزیر کیش واقع شده است.
او ادامه می دهد: مهمترین اهمیت این جزایر، وجود صخره های مرجانی یا آبسنگ های مرجانی است که به طور کامل پیرامون این جزایر را در برگرفته و این موضوع باعث با بردن اهمیت اکولوژیکی این مناطق شده است.
صدیقی اضافه کرد: غیر ازمرجان ها این جزایر مناطق تخم گذاری لاک پشت ها هم هستندو از طرف دیگر محل زمستان گذرانی بسیاری از گونه های پرندگان آبزی و کنار آبزی هستند.
او ادامه داد: حتی برخی گونه های کم یاب و در معرض خطر انقراض مانند «عقاب ماهیگیر» در جزیره فارور یا «سلیم خرچنگ خوار»، «با کلان» و «اگرت» و خیلی از گونه پرنده آبزی وکنار آبزی هم در همین جزایر مدتی ازسال را سپری میکنند.
این کارشناس اکولوژی دریا گفت:شخصاً جزایر فارور، بنی فارور وهندورابی را در چند مرحله با مطالعات زیر آب پایش کرده ام، این مناطق ازگستردگی بسیار خوبی از مرجان ها برخوردار هستند و ما بیش از ۴۰ گونه مرجانی را درهمین مناطق شناسایی کرده ایم.
او ادامه داد: این جزایربسیار مهم بوده و باید این مناطق به طور کامل حفاظت شوند چون گونه های مرجانی همه حمایت شده اند و بالاترین تنوع زیستی را ما در این مناطق داریم و در تمام دنیا این زیستگاه به طور کامل حفاظت می شود.
صدیقی گفت: در جزیره فارور ما پوشش مرجان های زنده را داریم که بهترین مناطق مرجانی در کل خلیج فارس هستند و اهمیت بسیار زیادی دارد، همچنین این جزیره پناهگاه حیات وحش و حفاظت شده نیز هست وازطرف سازمان حفاظت محیط زیست حراست می شود که خود گویا اهمیت این جزایر است.
او با بیان اینکه جای تعجب است که چطور یک منطقه حفاظت شده به منطقه آزاد ملحق میشود افزود:از طرف دیگر ما برنامه اضافه شدن منطقه هندورابی و بنی فارور را به مناطق حفاظت شده نیز در دست اقدام داشتیم.
او تاکیدکرد: ما به این اقدام منطقه آزاد اعتراض کردیم که نباید این جزایربه منطقه آزاد کیش ملحق شوند ولی به هنوزنتیجه ای نرسیده ایم.
او در موعد عواقب تبدیل شدن این جزایر به مناطق آزاد گفت: مثال بارز فاجعهای که بعد از تبدیل شدن یک منطقه به منطقه آزاد رخ می دهد جزیره کیش است.
مدیر کل دفتر اکوبیولوژی سازمان حفاظت محیط زیست، ادامه داد: جزیر کیش هم به لحاظ جزایر مرجانی اهمیت بسیار زیادی دارد و هنگامی که این جزیره تبدیل به منطقه آزاد شد متاسفانه تخریبات بسیار زیادی رخ داده است.
او افزود:اکثر پروژه های عمرانی که بیشتر هم در نوار سواحل مرجانی جزیره کیش رخ داد هاست مانند هتل ها و مراکز تفریحی و اسکله ها در این مناطق بوده است و بخش عمده ای از سواحل مرجانی کیش را از بین برده و خسارت زیادی ایجاد کرده است، نمونه آن سه چهار سال پیش اتفاق افتاد که طی آن مسوولان منطقه آزاد کیش می خواستند یک هتل را در دریا درست روی مناطق مرجانی احداث کنند که باتلاش ما این کار متوقف شد.
او ادامه داد:البته در حال حاضر یک واحد محیط زیست در منطقه آزاد کیش مشغول به کار است ولی واقعیت این است که عملکرد آن مطلوب نیست وتاکنون نتوانسته است جلوی طرحهای عمرانی را که به زیستگاههای مرجانی جزیره بسیارهم صدمه زده است را بگیرد.
صدیقی گفت: همین عدم توجه به ضوابط زیستمحیطی موجب شده است که در حال حاضربین ۷۰تا۸۰درصد زیستگاههای مرجانی در جزیره کیش ازبین رفته است و به مناطق تخمگذاری لاکپشتهای دریایی ما درآنجا خسارت فراوان واردشده است.
او با ابراز نگرانی از پیوستن جزیرهای مانند فاروربه منطقه آزاد کیش،افزود:گرچه مسئولان مناطق آزاد مدعی این هستند که تمام مسائل زیست محیطی را رعایت میکنند ولی واقعیت امر این است که در این مناطق به مسائل زیستمحیطی کمترین توجهی نمیشود.
مدیر کل دفتر اکوبیولوژی سازمان حفاظت محیط زیست گفت:ما برنامهای داریم که طی آن نمایندگان مجلس را به جزایر فارور، بنیفارور و هندورابی ببریم تا این مناطق را ببینند و ازاهمیت این مناطق آشنا شوند.
او درپاسخ به این سوال که میتوان امیدواربود ترتیبی اتخاذ شود تا این واگذاریها به نوعی لغوشود گفت:با توجه به اینکه این طرح در مجلس مصوب شده است، امکان لغو آن بعید به نظر میسد.
صدیقی ادامه داد:طبق قانون، مناطق آزاد از انجام ارزیابی زیست محیطی برای پروژههای خود معاف هستند و به همین منظور در این مناطق پروژههای عمرانی بدون توجه به الزامات زیست محیطی انجام میشود.
او تصریح کرد: تاکنون سازمان حفاظت محیطزیست در مناطق آزاد استقرار نداشت ولی در حال حاضر سازمان در تلاش است تا علیرغم مخالفت سازمان مناطق آزاد، در این مناطق مستقر شده و با اعمال نظارت بر رعایت الزامات زیستمحیطی در انجام پروژههای عمرانی گام موثری در جهت حفاظت زیستمحیطی این مناطق بردارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پیوستن جزایری مانند «هندورابی»،«فارور»و«بنی فارور» به مناطق آزاد بی تردید ساخت و ساز اماکن و باندهای فرودگاه و اسکله سازی را به دنبال دارد.
متاسفانه مسئولان به این جزایر، مانند یک زمین معمولی نگاه میکنند، درحالی که اطراف این جزایره و چسبیده به آنها زیستگاه مرجان های دریایی است که با خودغنی ترین تنوع گونه ای را دارند وخدا میداند این ساخت و سازها واسکله سازی ها وتوریست ها و پاساژها و رفت وآمد کشتی ها چه بلایی بر سر طبیعت بکر این جزایرمی آورد و این مصداق واقعی توسعه ناپایدار است.
اسماعیل کهرم، متخصص محیط زیست و استاد دانشگاه درمورد این مصوبه میگوید، با توجه به اینکه مجلس قانون گذار کشور است چرا حرمت این مناطق را حفظ نمی کنند؟ حفظ حرمت این مناطق حفظ حرمت سازمان محیط زیست است.
او ادامه میدهد: مگر ما بندر در حاشیه شمالی خلیج فارس کم داریم ؟این همه بندر کوچک و بزرگ هست چرا به سراغ آنها نمی روند تا آن مناطق توسعه یافته وآباد شود ومناطقی با اینهمه اهمیت از نظر زیست محیطی را ویران میکنند.
براساس جدیدترین بخشنامه معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، وضغیت حقوق و مزایای کارمندانی که تهران را ترک کردند، تعیین تکلیف شد.
به گزارش خبرنگار مهر، رحیم ممبینی معاون بودجه معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری به کلیه وزارتخانهها، سازمانها، موسسات دولتی و استانداریهای سراسر کشور بخشنامه جدیدی درباره نحوه پرداخت حقوق و مزایای کارکنان موضوع انتقال از تهران به دیگر شهرها صادر کرده است.
در این بخشنامه آمده است: به منظور ایجاد هماهنگی و تسریع در اجرای مفاد بند دو آئین نامه اعطای تسهیلات به کارکنان دستگاههای اجرای متقاضی انتقال از تهران، دستگاههای اجرایی موظفند اعتبار مربوط به حقوق و مزایای کارکنان مشمول آئین نامه را برآورد کرده و به این معاونت اعلام کنند تا براساس قوانین و مقررات به دستگاه مقصد منتقل شود.
براساس این بخشنامه، دستگاههای مقصد نیز موظفند به محض انتقال و شروع به کار کارکنان مذکور، نسبت به برقراری حقوق و مزایا و سایر پرداختیهای قانونی آنان اقدام کنند تا در فاصله زمانی اجرای موارد فوق الذکر و انتقال اعتبار، وقفهای در پرداخت حقوق و مزایای متعلقه آنان ایجاد نشود.
به گزارش مهر، لطف الله فروزنده معاون رئیس جمهور با اعلام اینکه کارکنان دستگاههای شامل طرح انتقال از تهران باید از بین «استعفا، بازخرید و انتقال» یکی را انتخاب کنند، گفته است: اگر تا پایان سالجاری دستگاههای مشمول ۴۰ درصد ظرفیت خود را از تهران به دیگر شهرها منتقل نکنند باید پاسخگوی عدم اجرای مصوبه دولت باشند.
وی از انتقال قطعی ۱۰ هزار نفر از کارمندان از پایتخت سخن گفته و با بیان اینکه هم اکنون ۱۱۴ شرکت دولتی از تهران انتقال یافته و ۲۰ شرکت نیز در حال انتقال است، گفته است: تا پایان سالجاری باید وضعیت انتقال همه شرکتهای مشمول انتقال مشخص شود.
شنیده ها حاکیست دکتر ابراهیم یزدی دبیرکل ۸۰ ساله نهضت آزادی ایران که به دلیل شرکت در نماز جمعه فاقد مجوز دو ماه است در زندان بسر می برد به دلیل وخامت حال از زندان اوین به بیمارستان اعزام شده است. اما مقامات امنیتی حاضر نشده اند این بیمار سالمند را برای ادامه معالجات موقتا هم که شده آزاد کنند.
به گزارش جرس، از مشخصات بیمارستان و زمان بستری شدن ابراهیم یزدی اطلاعی در دست نیست .دکتر یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت مهندس بازرگان، عضو شورای انقلاب اسلامی و مترجمی مصاحبه های رهبر فقید جمهوری اسلامی در پاریس را در کارنامه خود دارد و از زمان درگذشت مهندس مهدی بازرگان دبیرکلی نهضت آزادی ایران را بر عهده دارد.
غلامعلی رجایی، با انتشار یادداشتی در وبلاگش، ضمن اشاره به وضعیت سردار مقدم و خانواده او، از وضعیت زندانیان حوادث اخیر کشور و منتقدان وضع موجود انتقاد کرده و نوشته است: بدون اینکه قصد مقایسه ای باشد باید بگویم حتی رژیم سابق هم از اعمال این روش ها نتیجه ای نگرفت.
این نویسنده ارزشی و از رزمندگان دفاع مقدس، همچنین در یادداشت خود بدون نام بردن مستقیم از آیتالله امجد، شایعهای را که در روزهای اخیر درباره ایشان منتشر شده، تایید کرده و نوشته است: دوستی می گفت به دیدن یکی از علمای ربانی که در امامزاده ای در شمال تهران اقامه جماعت می کند، رفته و از او شنیده که به دلیل آنکه پس از نماز برای رهبری دعا نمی کند، باید غزلش را بخواند و برود، از سوی متولیان امر به او گفته شده باید منزلی را که در آن سکونت دارد و متعلق به امامزاده است، تخلیه کند.
رجایی در بخش دیگری از یادداشتش به ذکر نمونههایی از روشهای انحرافی احمدی نژاد پرداخته و تاکید کرده که کار احمدی نژاد با این رفتارها تمام شده و او رفتنی است. وی در نهایت از احمدی نژاد خواسته است که: “یا دست از این گونه روش ها و موضع ها که بخشی از آنها برشمرده شد، بردارد یا لااقل در ابتدای سخنان خود نامی از مولای غایبمان نبرد. ”
متن کامل یادداشت غلامعلی رجایی را بخوانید:
در این روز و روزگاری که اشک و آه و ناله کار دلسوزان این انقلاب شده است، زیاد گفته اند و گفته ایم، نوشته اند و نوشته ایم، خوانده اند و خوانده ایم، اما دریغ از لحظه ای تأمل آنانی که باید تأملی بکنند.
در این ایام تلخ تر از زهر، این همه زخمه بر ساز تکرار زده اند و زده ایم، اما دریغ از کمترین نتیجه ای. با این همه، هرچند نومید و دلشکسته، برای اینکه شاید بعضی به خود آیند، از سر درد و تکلیف باز زخمه بر ساز تکرار می زنم.
پس از چند هفته بی خبری، که دل سنگم تاب نیاورد، تلفنی به منزل سردار بازداشت شده – مقدم – زدم تا از خانواده صبورش خبری بگیرم. همسرش می گفت شکر خدا! دیروز توانسته بعد از ۴۵ روز با او ۱۵ دقیقه ملاقات کند. می گفت چند روز قبل، از همه جا نومید، به سراغ استاد فلسفه اش که پدر او بر شهید بهشتی حق استادی دارد، رفته و بعد از اینکه با او درد دل کرده و اشک او را درآورده، از او چنین شنیده که ای کاش مرده بود و این روزها را ندیده بود.
وقتی گفت همسرش در این ملاقات به او گفته تا دو ماه بازداشت موقت است و بعد از دو ماه شاید… و ادامه داد که عصر امروز با بچه ها قرارگذاشته است برای آزادی اش دعای سمات را بخواند، شاید… به سختی توانستم بغضی را که از درونی پردرد می جوشید تا ازحنجره ام به بیرون سر زند، فرو ببرم. با خود گفتم این اشکها و ناله های غریبانه و مظلومانه، چه که با دل امام زمان نکرده و نمی کند.
چند روز قبل که یکی از سرداران بلند مرتبه جنگ… که یادداشت قبلی مرا درباره بی حاصل بودن روش بازداشت امثال سردار مقدم و ادامه بازداشت نیروهای منتقد وضع موجود اما معتقد به انقلاب خوانده بود و خود اهل قلم است، از من خواست دوباره و از سر تکلیف درباره این روش های بی حاصل – که بدون اینکه قصد مقایسه ای باشد باید بگویم حتی رژیم سابق هم از اعمال این روش ها نتیجه ای نگرفت – مطلبی بنویسم، شاید مفید فایده ای باشد؛ احساس بدی به من دست داد.
چند روز قبل که دوستی می گفت به دیدن یکی از علمای ربانی که در امامزاده ای در شمال تهران اقامه جماعت می کند، رفته و از او شنیده که به دلیل آنکه پس از نماز برای رهبری دعا نمی کند، باید غزلش را بخواند و برود، از سوی متولیان امر به او گفته شده باید منزلی را که در آن سکونت دارد و متعلق به امامزاده است، تخلیه کند؛ باز حس بدی به من دست داد. با خود گفتم رهبری با اینگونه کارها و بی تدبیری ها موافق نیست و باید به هر صورت ممکن خبر را به ایشان رساند و خدا کند اکنون رسیده باشد.
در این روزها انعکاس خبرهایی مانند دلجویی و تقدیر بسیار معنادار احمدی نژاد از حسین قدیانی، آن هم پس از تاخت و تاز او به قوه قضاییه که به احضار او انجامید و اظهارات ایشان در ترکیه مبنی بر اینکه متکی در جریان برکناری خود بوده و تکذیب فوری سخنان احمدی نژاد توسط متکی در این زمینه یک معنا را به ذهن متبادر می کند و آن اینکه احمدی نژاد بدون اینکه قصد حذف خود را داشته باشد، کار خود را در این جهت تمام کرده است.
دیروز به کسی که از من درباره تحلیل این گونه رفتار رئیس دولت سوال می کرد، گفتم هرچند احمدی نژاد بر سر کار است و به سفر می رود و با تمام توان دولت خود در صدد اجرای طرح هدفمند کردن یارانه هاست –که خداوند عاقبت آن را به خیر بگذراند – اما من با نظر عقلای قوم در اینکه دیگر با این گونه کارها دور او تمام شده است، کمترین شک و تردیدی ندارم. چون نه هر ماندنی ماندن است و نه هر رفتنی رفتن!
علائم و نشانه های این رفتن فراوان اند:
- عدم برکناری مشایی از سمت معاون اولی خود به رغم اخطار رهبری تا اینکه دفتر رهبری از سر ناچاری مسأله را رسانه ای کرد و او باز بر سر موضع خود ایستاد و باز این مشایی بود که در جهت تحقق خواسته رهبری از سمت خود استعفا داد و با این عدم توجه به توصیه رهبری، معتقدین به خود را، نه تنها در دریایی از بهت و حیرت فرو برد، بلکه غرق کرد.
- برکناری چهار وزیر قدرتمند و غیر قدرتمند! دولت که در این زمینه – در مخالفت با معاون اولی مشایی – جانب نظر رهبری را گرفته بودند.
- اظهاراتی مبنی بر در رأس امور نبودن مجلس که بیانی کاملا برخلاف منویات حضرت امام بوده و هست و خواهد بود.
- لجاجت در مسئله برکناری کردان توسط مجلس و مخالفت با رأی قانونی نمایندگان مردم، همان گونه که در سالگرد کردان شاهد بودیم که نشان از مخالفت آشکار ایشان با رأی مجلس داشته و دارد.
- سکوت در مقابل تاخت و تاز غوغاسالاران به ساحت مردان امتحان داده جنگ و عدم حمایت از حریم حرمتی که امام پاسدار آن بود.
- سکوت معنادار در غائله غوغاسالاران اجیر شده برخی نهادها! در سالگرد ارتحال امام در مرقد امام در سال جاری در هتک حرمت نوه امام که از نزدیک شاهد و ناظر آن بود و اقدام شگفت تر وی در حذف متعمدانه سخنرانی نوه امام در مراسم سالگرد با دعوت مردم به شنیدن سخنان رهبری در پایان سخنان خود به رغم اطلاع ایشان از ریز برنامه مراسم سالگرد که شکایت و عکس العمل بیت امام را در پی داشت.
- بی اعتنایی به چالش مکرر مراجع با دیدگاه های اسفندیارخان مشایی – از جمله درباره مکتب ایرانی – که حتی سر و صدای کسی مانند سید احمد خاتمی را هم در آورد؛ و جانبداری از مشایی در این منازعات، با اظهاراتی مانند اینکه آقایان حرف های او را به درستی متوجه نمی شوند.
- برخوردهایی به دور از شأن یک رییس جمهور مسلمان، از جمله در نحوه عزل منوچهر متکی در حین مأموریت خارج که سر و صدای کسی مانند حسین شریعتمداری را هم در غیر اخلاقی بودن آن درآورده است.
- عدم اعتراض قانونی به دستگیری های بی رویه و خلاف قانون اساسی پس از انتخابات که از قضا برخی از همین متهمین که صداوسیما محاکمه یکصد نفره و یکطرفه آنها را برخلاف قانون – خلاف قانون از این بابت که هنوز جرمشان محرز نشده بود ولی در سیما تصویرشان پخش می شد – پخش کرد، پس از مدت کوتاهی آزاد شدند.
- و مهمتر از همه، سکوت در قبال ادامه بازداشتهای منتقدین و … تا جایی که گویی ایشان با سکوتی که در این باره اختیار کرده است، انگار در این مملکت زندگی نمی کند یا اینکه بازداشت شدگان را شهروندان این مملکت، که وی در مجلس سوگند خورده از حقوق آنان پاسداری کند، نمی داند؛ و چه دلیلی بهتر از اینکه شاید تاکنون حتی یک خانواده زندانی به ایشان در این باره تظلمی نکرده باشد!؟
- محکوم نکردن حتی یک بار جریان مطرود انجمن حجتیه که با برخورد قاطع امام، آن پیر دوراندیش به محاق تعطیلی فرو رفت و اکنون با حمایت بیگانگان با روشی نوین سر بر آورده و در جهت نابودی میراث ارزشمند امام است و عدم طرد معتقدین به این روش انحرافی و دهها نمونه دیگر همین معنا را به ذهن متبادر می کند.
خاضعانه به عنوان یک شهروند از احمدی نژاد می خواهم یا دست از این گونه روش ها و موضع ها که بخشی از آنها برشمرده شد، بردارد یا لااقل در ابتدای سخنان خود نامی از مولای غایبمان نبرد. چون در اینکه این روش ها با سیره آن بزرگوار مباینتی آشکار دارد و انجام آنها از منتظرین حقیقی حضرت انتظار نمی رود، هیچ تردیدی نیست.
خدایا، به خون مظلوم کربلا، این انقلاب و معتقدان و منتقدان به آن را از آسیب بی تدبیری ها و ندانم کاری ها و لجاجت ها و منیت ها و خودرأیی ها به دور بدار و با آزادی زندانیان گرفتار حوادث اخیر، آرامش را به خانواده های صبور و گریانشان بازگردان.
بالاخره یارانهها وارد فاز هدفمندی شدند و با اعلام احمدینژاد آزادسازی و اصلاح قیمت حاملهای انرژی؛ آب و نان از یکشنبه ۲۸ آذر آغاز شد؛ هرچند بارها گفته شده بود یارانه کالاهای اساسی (آب و نان) فعلا هدفمند نمیشود.
با قیمتهای جدید و واریز ۴۴۵۰۰ تومان برای هر نفر در هر ماه تا پایان سال ۹۰ حداقل ۷۰ هزار میلیارد تومان درآمد نصیب دولت میشود درحالیکه بر اساس قانون هدفمندی یارانهها قرار بود در سال اول ۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد دولت از این امر باشد اما ظاهرا دولت عجله داشت و راه ۳ ساله را یکساله قصد رفتن دارد.
به گزارش آفتاب، در حال حاضر استراتژى دولت این است که فقط روى هدفمند کردن یارانهها متمرکز شود نه بر روى یک استراتژى جامع اقتصادى – اجتماعى به نام آزادسازى اقتصادى و چون آن استراتژى اجرا نمىشود ممکن است حتى تا مدتى تولیدات داخلى در برابر واردات بدون سپر و بدون محافظ باشند. اگر ما استراتژى آزادسازى اقتصادى را در قالب یک منظومه کلان اجرا مىکردیم معنایش این بود که همزمان با آزادسازى قیمتها و حاملهای انرژی، باید سود بانکی؛ نظام تعرفهای و دستمزدها آزاد میشد ضمنا قانون کار و قانون مالیاتها اصلاح مىشد و فضاى عمومى کسبوکار نیز مىبایست آزاد یا و مساعد مىشد که در این حالت کلى نیز مىتوانستیم قدرت رقابت خود را با خارج حفظ کنیم.
قیمتهای داخلی انرژی و کالاها گرانتر از قیمتهای خارجی شد
با حذف یارانهها قیمت حاملهای انرژی و بسیاری از کالاها از قیمتها جهانی بالاتر رفت، در حالیکه سطح درآمدها و حقوق مردم کمتر از یک چهارم درآمدهای جهانی است.
به چند نمونه از مقایسه قیمتهای داخلی و جهانی توجه کنید:
خودرو: قیمت خودرو در داخل کشور در خودورهای تجاری حداقل ۵۰ درصد ودر خودروهای سواری حداقل ۱۳۰ درصد بالاتر از قیمتهای جهانی است در حالیکه کیفیتشان بسیار پایینتر و مصرف انرژی و قطعات یدکیشان چند برابر بیشتر است.
بنزین: آمار اکتسابی از شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی حاکی است، قیمت فوب خلیج فارس بنزین در آذر ماه ۸۹ تقریبا ۵۷۵ تومان در هر لیتر بوده است بر این اساس با توجه به قیمتگذاری حداقل ۴۰۰ تومانی بنزین برای هر لیتر پس از شروع اجرای قانون هدفمندی یارانهها و قیمت ۷۰۰ تومانی بنزین آزاد غیرسهمیهای قیمت بنزین در ایران از قیمتهای جهانی بالاتر خواهد رفت.
نفت گاز: قیمت هر لیتر نفتگاز فوب خلیجفارس در زمان یاد شده ۶۱۲ تومان بوده است. قیمت این حامل تاثیرگذار در قیمت تمام شده کالا و خدمات پس از اجرای قانون لااقل ۱۵۰ تومان تعیین شده ودر عین حال قیمت ۳۵۰ تومانی نفتگاز غیر سهمیهای نیز ۵۵ درصد قیمت فوب فعلی خلیج فارس است.
نفت کوره: قیمت نفت کوره با اجرای قانون هدفمند کرد یارانهها، ۲۰۰ تومان در هر لیتر تعیین شده است. قیمت فوب خلیج فارس این حامل در آذر ماه ۴۷۰ تومان در هر لیتر بوده است.
گاز: قیمت گاز خانگی به ۳۰ تا ۳۵۰ تومان درهرمتر مکعب افزایش یافته در حالیکه قیمتهای جهانی حدود ۱۵۰ تومان است.
برق: قیمت هر کیلووات ساعت برق به ۲۷ تا ۲۱۰ تومان افزایش یافته اما قیمتهای جهانی حدود ۴۰ تا ۱۰۰ تومان است.
مس: قیمت جهانی مس ۹۳۰۰ دلار در هر تن است در حالیکه قیمت داخلی ۹۸۵۰ تومان(۹۶۵۰ دلار در هر تن) به مصرف کنندگان عرضه میشود.
فولاد: قیمتهای جهانی بیلت و شمش فولادی ۵۳۰ دلار درهر تن است اما قیمتهای داخلی در شرکتهای مختلف از ۶۰۰ تا ۷۰۰ دلار درهر تن عرضه میشود.
آلومینیوم: در حالیکه قیمت جهانی هر تن آلومینیوم ۲۳۰۰ دلار است قیمتهای داخلی با وجود اینکه صادر کننده هستیم حدود ۲۶۰۰ دلار در هر تن است.
پتروشیمی: بیش از نیمی از محصوات پتروشیمی در داخل ۵ تا ۲۰ درصد بالاتر از قیمتهای جهانی فرخته میشوند در حالیکه ماصادر کننده عمده این محصولات هستیم.
تاثیر حذف یارانهها بر صنعت حملونقل
بیشترین تاثیر هدفمندی یارانهها بر صنعت حل و نقل است؛ بهطوری که ۲۴۸ هزار کامیون و اتوبوس و… که حمل و نقل بار و مسافر را انجام میدهند میانگین در هر ۱۰۰ کیلومتر ۷۰ لیتر گازوئل مصرف میکنند درحالیکه در دنیا حدود ۳۸ لیتر برای ۱۰۰ کیلومتر مصرف میشود.
در هر حال با ۹ تا ۲۱ برابر شدن قیمت گازوئیل (میانگین ۱۵ برابر)صنعت حملونقل دچار مشکل میشود. هر اتوبوس مسافری خارجشهری یا بینشهری با قیمت ۱۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان روزانه حداقل ۱۶ ساعت کار میکند و میانگین ۴۰۰ هزار تومان درآمد دارد و بین ۱۲۰۰ تا ۱۵۰۰ کیلومتر سفر میکند یعنی حداقل ۸۵۰ تا ۱۱۰۰ لیتر گازوئیل مصرف میکند که هزینه آن با نرخ ۱۶۵ ریال روزانه برای هر اتوبوس ۱۴ تا ۱۸ هزار تومان(میانگین ۱۶ هزار تومان) بود و پس از هدفمندی و با رقم فعلی گازوئیل ۱۵۰ و ۳۵۰ تومانی اگر مثل سابق مشتری و مسافر داشته باشد هزینه گازوئیل حداقل ۱۵۰ و حداکثر ۳۵۰ هزارتومان(میانگین ۲۲۵ هزار تومان ) خواهد شد یعنی هزینههای سوخت حدود ۲۱۰ هزار تومان افزایش داشته که با احتساب افزایش هزینههای انسانی؛ قطعات یدکی و کاهش مسافر به ۲۵۰ هزار تومان خواهد رسید در حالیکه با افزایش ۲۰ درصدی کرایهها فقط ۸۰ هزار تومان افزایش درآمد خواهد داشت یعنی مجموع هزینههایش روزانه حداقل ۱۷۰ هزار تومان بالا خواهد رفت.
افزایش هزینههای حملونقل بار
در حالیکه بر اساس محاسبات بالا هزینههای روزانه از قبیل سوخت؛ قطعات و انسانی هر کامیون حداقل ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان افزایش یافته اما درآمد و کرایه بارفقط ۱۵ درصد افزایش یافته و از ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان در روز به ۲۳۰ تا ۵۷۵ هزار تومان بالا رفته یعنی بهطور خالص بین ۱۸۰ تا ۲۸۰ هزار تومان به هزینههای روزانه کامیونها و کشندهها افزوده شده که باعث افزایش اضافه بر ۱۰ درصدی کرایه بار و تورم اضافهتر خواهد شد.
وعده داده شد که کامیونهای مصرفبالا را نوسازی میکنیم اما با تکنولوزی کدام کشور و چه نوع کامیونی؟ کامیونهای کشنده با کیفیت ولوو سوئدی(سایپا دیزل)؛ بنز آلمانی (توقف تولید در ایران خودرو دیزل به دلیل تحریم) ایویکو ایتالیایی(زامیاد)؛ بی ام سی ترکیهای در کویرخودرویزد؛ رنو وارداتی از فرانسه و…یا در اثر تحریم تولید نمیشود یا با قیمتهای حدود ۱۴۵ تا ۱۶۰ میلیون تومان خریداری ندارند و نوسازی ناوگان حملو نقل با آنها غیرممکن است. میماند کشندهها و کامیونهای چینی دانگ فنگ(سایپا دیزل) هوو(ایران خودرو دیزل)؛ کشندههای چینی آمیکو؛ کامیون چینی کاویان درکاریزان خودرو که از بین اینها هوو چینی مشهور به ارابه مرگ جادههای ایران اجازه واردات ندارد؛ دانگ فنگ چینی فروخته شده توسط سایپا دیزل به نام کامیون ژاپنی هم توسط خریداران قبلی بایکوت شده و در مجلس پرونده دارد و بقیه هم آنقدر بیکیفیتاند که خریداری ندارند پس نوسازی ناوگان حملونقل تا زمان رفع تحریمها و ورود کامیونهای اروپایی با کیفیت ممکن نخواهد بود. از سوی دیگر با توجه به بدهی ۸۵۰ میلیارد تومانی سایپادیزل(باسرمایه ۶۰ میلیارد تومان) و بدهی ۷۶۵ میلیارد تومانی ایران خودرو دیزل(سرمایه ۱۲۰ میلیارد تومان) خود این شرکتها هم در معرض ورشکستگی قرار دارند.
ایوب پاپری مقدم، نماینده دشتستان و عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس، در یادداشتی که در خبرآنلاین منتشر شد، نوشت:
قیمت بنزین قرار بود طبق برنامهای ۵ ساله به طور پلکانی افزایش پیدا کند نه اینکه یکباره چنین افزایشی پیدا کرده و به مردم فشار بیاید. دولت کار جالبی انجام نداده است که یکباره فشار سنگینی را با افزایش قیمتها به مردم وارد کرده است. برای مثال با افزایش چند برابری قیمت نان، یارانه ۴۰۰۰ تومانی که برای آن ریخته میشود پاسخگو نیست.
دنیا از تولیدکنندگان و کشاورزان حمایت میشود و به خاطر قداستی که این بخش دارد و اهمیت آن به خاطر تولید غذای مردم باید از کشاورزان حمایت شود. اگر مزرعهها تعطیل شود و کشاورزان تصمیم بگیرند به مزرعه خود آب ندهند و تولید توجیه خود را برای آنها از دست بدهد، کل کشور است که ضرر میکند.نان چیزی است که باید تأمین شود و باید برنامه مدونی برای حمایت از گندمکاران و کشاورزان ارائه شده و دولت برای این بخش فکر اساسی کند.
توزیع برخی اقلام با کوپن، برای مثل شیر اعلام شده است اما کوپنی کردن هم پاسخگو نیست. لزومی ندارد که کپسول ۷۰۰ تومانی گاز به ۱۴۰۰ تومان افزایش پیدا کند تا اینطور مردم در معذوریت تهیه گاز قرار گیرند. نباید به قیمت راحتی آیندگان زندگی حال مردم اینطور دچار اختلال شود.با افزایش یکدفعه قیمت بنزین و گاز با التهاب مردم و به خصوص واکنش کشاورزان مواجه شده ایم که باید آنها را مجاب کنیم.
در حال حاضر کشاورزانی که محصول کاشتهاند روزانه احتیاج دارند ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان هزینه سوخت نفت و گازوئیل بدهند؛ در این شرایط نرخ سهمیهای پاسخگو نیست مخصوصاً اینکه در حال حاضر قیمت تمام شده گندم در داخل حدود ۳۰۰ تومان است و نرخ فروش آن بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ تومان و این در حالی است که قیمت جهانی گندم نیز در همین حدود است و فضایی برای افزایش قیمت بنزین در بازار ایران وجود ندارد چون ارائه آن با قیمت بالاتر از قیمت جهانی عملاً توجیه عرضه آنرا از دست میدهد.
از طرفی نرخ جدیدی که برای گاز اعلام شده شاید برای مناطق و استانهایی که شبکه گازرسانی دارند فشار زیادی به مردم وارد نکند اما در استانهایی مثل استان بوشهر که گازرسانی شهری ندارند و از طریق کپسول گاز، گاز مورد نیاز خود را برای مصرف پخت و پز و آبگرمکن تأمین میکنند مشکل ایجاد شده است. در حوزه انتخابیه کپسول گازی که با ۸۰۰ تومان تهیه میشود به ۳۴۰۰ تومان افزایش پیدا کرده و این در حالی است که همان کپسول ۳۴۰۰ تومانی نیز از روز بعد از افزایش قیمت در بازار یافت نشده و در حال حاضر مردم برای مصرف روزانه خود دچار مشکل هستند.
کلمه – گروه اقتصادی: طبق دستورالعمل دولت برای نانوایی ها در طرح هدفمند سازی یارانه ها، قیمت نان در همه نانوایی های دولتی و بخش خصوصی ( آزادپز)، بدون توجه به کیفیت نان یکسان خواهد بود. امری که به جای رقابتی کردن بازار و افزایش کیفیت نان نانوایی های دولتی و در نتیجه آن کاهش ضایعات نان، منجر به حذف نانوایی های خصوصی یا کاهش شدید کیفیت نان آنها و در نتیجه افزایش بیش از پیش ضایعات نان در سراسر کشور خواهد شد.
هم اکنون ضایعات نان تنها در شهر تهران تقریبا برابر میزان واردات گندم به کل کشور در یک سال است. کارشناسان مهمترین علت این حجم زیاد ضایعات نان در کشور را کیفیت بسیار پایین نان های دولتی و الگوی غلط تولید این نان ها می دانند.
به گفته کارشناسان مهمترین راهکار برای کاهش ضایعات نان، افزایش کیفیت نان های دولتی از طریق رقابتی شدن بازار، تنوع نان های باکیفیت و آزادی عمل بخش خصوصی برای تولید نان با کیفیت است. این رقابتی شدن، باید همراه با ملاحظه طبقه ضعیف جامعه باشد که قوت غالبش نان است و توان تهیه نان های گران را ندارد.
نانوایی های آزادپز از هفت سال پیش در دولت اصلاحات با همین نیت آغاز به کار کردند و در یک رقابت نابرابر با نانوایی های دولتی، طی مدتی چند ساله توانستند سلیقه مصرف کننده را از استفاده نان ارزان بی کیفیت به نان با کیفیت گران تر تغییر دهند.
نظر دولت اصلاحات اینگونه بود که این تغییر سلیقه باید به تدریج و غیر اجباری باشد و به نحوی صورت نگیرد که تنها قیمت نان گران شود و در کیفیت نان هیچ تغییری ایجاد نشود. دولت اصلاحات همچنین حمایت از اقشار محروم و کم درآمد جامعه را اصلی ضروری می دانست.
علی رغم ادعای احمدی نژاد مبنی بر اراده دولت بر افزایش کیفیت و کاهش ضایعات نان، اتفاقی که اکنون با طرح ناقض حذف یارانه آرد در کشور می افتد، افزایش شدید قیمت و عدم کاهش ضایعات نان و فشار بی سابقه و غیرقابل تحمل اقتصادی بر طبقات محروم کشور بدون هرگونه افزایش کیفیت نان است.
هم اکنون طبق اطلاعیه شماره ۵ ستاد هدفمند کردن یارانه ها قیمت نان های دولتی تا ۲٫۵ برابر افزایش یافته و سود سرشاری ناشی از این افزایش قیمت نصیب این نانوایی ها شده است، در حالی که افزایش هزینه ناشی از افزایش قیمت آرد برای این نانوایی ها بسیار کمتر از سودی است که از افزایش قیمت نان نسبی آنها شده است.
این افزایش چندین برابری قیمت نان و در نتیجه سود نانوایی های دولتی در فضای غیر رقابتی که دولت به نفع خودش ایجاد کرده است، باعث میشود که این نانوایی ها که ۹۰ درصد نانوایی های کشور را شامل میشوند، به افزایش کیفیت نان تولید شده و دادن خدمات بهتر به مردم اهمیت ندهند.
از طرفی دولت با محدود کردن عرصه رقابت با نانوایی های دولتی برای بخش خصوصی به این فضای غیر رقابتی دامن زده است.
طبق اطلاعیه شماره ۵ ستاد هدفمند کردن یارانه ها در دولت، نانوایی های بخش خصوصی که تحت عنوان آزادپز در بازار نان شناخته می شوند، باید قیمت نان را یک شبه ۴۰ درصد کاهش دهند. امری که با هیچ منطق اقتصادی قابل توجیه و اساسا شدنی نیست. و به جای اینکه باعث افزایش کیفیت نان دولتی سابق شود، منجر به کاهش کیفیت نان بخش خصوصی خواهد شد.
دستور غیرعملی دولت به بخش خصوصی مبنی بر کاهش ۴۰ درصدی قیمت نان، در حالی است که دولت با کاهش قیمت آرد آزاد از کیسه ای ۱۸۰۰۰ تومان به ۱۲۰۰۰ تومان تنها ۱۰ درصد از این ۴۰ درصد را تامین کرده است. حال آنکه با افزایش چندین برابری قیمت گاز مصرفی و برق تا چندین برابر این ۱۰ درصد ناشی از کاهش قیمت آرد ازاد، هزینه به نانوایی های آزادپز تحمیل کرده است.
همه این صدمات به بخش خصوصی در بازار نان، علاوه بر دیگر مشکلاتی است که این بخش پیش از این با آن روبهرو بوده است. به عنوان مثال برای نانوایی های دولتی، شروط داشتن پایان کار تجاری مغازه و همچنین مساحت زیاد آن وجود نداشته است، در حالی که نانوایی های آزادپز حتما باید در مغازه ای که پایان کار تجاری و مساحت دست کم ۱۲۰ متر برای هر نوع پخت (به ازای هر پخت بیشتر، ۸۰ متر باید به مساحت مغازه اضافه شود ) دارد، فعالیت کنند. این مسئله باعث شده که اجاره مغازه نانوایی های آزادپز بین ۱۰ تا ۱۵ برابر نانوایی های دولتی باشد.
نکته حائز اهمیت دیگر، استفاده از افزودنی هایی مانند شکر، روغن، زردچوبه، سبزیجات خشک، کنجد و … است که نانوایی های بخش خصوصی برای افزایش کیفیت نان اعم از طعم، رنگ، ارزش غذایی و ماندگاری بیشتر، در فرمول خمیر استفاده می کردند. اما با این دستور دولت، نانوایی های آزادپز مجبور به تولید نان بدون کیفیت مانند نانوایی های دولتی سابق خواهند شد.
بدون شک با این دستور غیرمنطقی و غیر عملی دولت، همه بازار نان به صورت انحصاری در اختیار دولت قرار خواهد گرفت و بخش خصوصی از این بازار حذف خواهد شد.
از این رو می توان تصریح کرد که مصوبه ستاد هدفمند کردن یارانه ها، به فضای غیر رقابتی موجود در بازار نان دامن زده و نهایتا منجر به کاهش کیفیت و افزایش ضایعات نان خواهد شد.
فخرالسادات محتشمی پور در چهل و سومین عریضه خود به دادستان تهران نوشت :اگر مادری را می فهمیدید که به ماها نمی گفتید به شما چه که چه کسی را گرفته اند و با آن ها چه کرده اند.
متن این عریضه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به : دادستان تهران
از : همسر سید مصطفی تاجزاده شاکی از کودتاگران انتخاباتی، آزاده ممنوع الملاقات در قرنطینه اوین
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی یُؤْمِنُ الْخائِفینَ، وَ یُنْجِّی الصّادِقینَ، وَ یَرْفَعُ الْمُسْتَضْعَفینَ، وَ یَضَعُ الْمُستَکبِرینَ، وَ یُهْلِکُ مُلوکاً وَ یَسْتَخْلِفُ آخَرینَ
سلام آقای دادستان!
حال و احوالتان خوب باشد انشاء الله. امروز رفته بودم دست بوس مادرجان. به من سفارش کرد مادر! نفرینشان نکن دعایشان کن. گفت: من شب ها دیگر خواب ندارم و همه اش در نمازم و دعا می کنم. مادرجان گفت: مادر! شما پیش این ها که می روی بگو از جدّش خجالت نمی کشید و از جدّ خود من. من هروقت می روم دست بوس مادرجان سعی می کنم یک بند از خوبی هوا و ارزانی و فراوانی و آرامی بگویم. و اگر بشود بزنم زیرآواز و آن ترانه من چه قدر خوشبختم همه چی آرومه را بخوانم. دلیلش را که خوب می دانید خودتان آقای دکتر. خوب بالاخره شما هم مادر دارید و می فهمید مادر بودن یعنی چه. نمی دانم شاید هم ندانید چون مادر دارید ولی خود مادر نیستید. اگر مادری را می فهمیدید که به ماها نمی گفتید به شما چه که چه کسی را گرفته اند و با آن ها چه کرده اند. این طفلکی های معصوم که با ما اندک آشنایی دارند و از سر مهر گاهی حالمان را می پرسند و دراثر آن حال شما و نمی دانم شاید هم حال کودتاگران بد می شود، بچه های مایند. میوه های زندگی سی و دو ساله مان در فضای جمهوری اسلامی. میوه های انقلاب که دارند لگدمال چکمه های اجنبی های انقلاب ندیده و نشناخته و نفهمیده می شوند. شماها دارید قلب ما مادران را چنگ چنگ می کنید با برخورد با این بچه ها و بعد به ما می گویید خوب شما نبینید! نشنوید! نفهمید!دور از جان خر باشید الاغ باشید حیوان زبان بسته باشید. شما غافلید آقای دادستان که خدا اگر صلاح می دانست ما را خودش الاغ و گاو می آفرید. حیوان زبان بسته می آفرید یا اصلا کر و لال می آفرید. شما و ستاد کودتا که نمی توانید با یک فرمان ما را کر و کور و معلول ذهنی و جسمی کنید که. البته آن که قدرت را فراچنگ آورده از زر و زور و تزویر، خیلی کارها از دستش برمی آید چنان که برآمده تا همین جا، اما خوب می دانید که خیلی کارها هم از دستش برنمی آید چنان که برنیامده. نمونه اش همین همسرجان ما و آقای نوری زاد که نمی دانیم در تنهایی و انفرادی چه به سرشان می آید این روزهای محرمی؟ نمونه اش این همه زن و مرد شریف استوار که زیر شکنجه دوام آوردند.
دردشان آمد و دادشان درآمد اما تسلیم خواسته بازجو نشدند. خیلی عجیب است از انسان ضعیف که خدایش از گوشت و پوست و رگ و استخوان ساخته و به یک بی آبی و بی نانی ولو می شود روی زمین و با یک چک و اردنگی بی حس و بی نا می شود. از این موجود ضعیف خیلی بعید است تاب آودن شکنجه های سیاه و سپید را. خیلی عجیب است تحمل آوردن و لب به غیر راستی بازنکردن! هم از این رو این ملت فاخر فهیم، شوهای تلویزیونی و نمایش اعترافات را دید و در دل خون گریست نه برای فروریختن باورهایش به آن مردهای درست بلکه برای درهم شکستن باورش به مردانی نقاب زده و نادرست که مدعی مسلمانی شدند برای زدن ریشه اسلام و مدعی انقلابی گری شدند برای نابود کردن همه آرمان های زیبایی که دوستشان می داشتیم و می داریم هنوز: عدالت و آزادی و جمهوری که اسلامی باشد برای جلوگیری از هر تبعیض و تحقیر و تضییق.
آقای دادستان!
امروز مادرجان که عادت دارد صاف در چشم من نگاه کند تا همه چیز را در آن بخواند و تکلیفش را با خدا در دعاهای شبانه و همه مواقع بی خوابی روشن کند، مرا راهنمایی کرد که باید بروید نزد علما برای تظلم خواهی شاید خداوند آن ها را وسیله خیر کند. من نمی دانم چرا ناگهان امروز؟ شاید فرمایشات ملاحسینی را به گوشش رسانده بودند که افاضات فرموده که خانواده زندانی سیاسی کار بی جا می کند می رود به در بیوت مراجع و علما آن ها چرا بی بصیرتی می کنند و خامی می کنند و در می گشایند تا تحریک بشوند و فریب بخورند. این اخوی نااخوی انگار اصلا آیات رحمانی به گوشش نخورده و جز آیه عذاب نخوانده و نمی فهمد که درب خانه علمای برای مظلوم به مثابه درب مسجد و درب خانه خداست.
نعوذبالله این کودتائیان را منعشان نکنی خود را خازن جهنم و دربان بهشت می دانند که اگر خدا حواسش نبود اشتباهی بنده ای را راهی بهشت کرد هشدار بدهند یا آمرزیده ای را از جهنم بیرون خواست بکند این ها با گرز آتشین برفرقش بکوبند و بگویند خدا سرش به جایی گرم بوده و یادش رفته که شما باید جاودانه بسوزید و یا فریب ضجه های شما را خورده و خام شده. آمرزش بی آمرزش!آقای دادستان بیایید با هم خدای رحمان را شکر کنیم که اختیار آن دنیای ما را به امثال ملاحسین نداده است وگرنه این همه خشت طلا که جماعت مؤمنین و مؤمنات برای خانه آخرت خویش می فرستادند در میانه راه راهی خزانه های دیگری می شد و بلندمرتبه سازی در جهتی دیگر میسور می گشت.
آقای دکتر جعفری!
می گویم من در این عریضه چهل و سوم و عریضه هفدهم محرمی می خواهم یک اعترافی بکنم و آن این که حق با شماست فشار روی شما خیلی سنگین است از جانب باند ملاحسین کیهانی و ارگان کودتا و دیگر عوامل و مصادر کودتا و آنان که همسرجان شکایت حقوقی کرده علیه شان و شما و همکارانتان به روی مبارک نمی آورید و اعتراف می کنم که این فشارها دارد خدای ناکرده از پایتان درمی آورد. اما در عین حال می خواهم یک قولی به شما بدهم البته در حد توانم و آن این که یک بالانس و تعادلی فراهم آورم برایتان که فشارها فقط از یک ناحیه نباشد که شما را دچار مشکل کند. شما از همین فردا که روز جمعه و عید مسلمانان و مبارک است، پس از انجام مستحبات خدای را شکر کنید که این بنده کوچک آن خدای بزرگ، بنا دارم تا احقاق کامل حقوق همسر عزیزتر از جانم و خودم و فرزندانم و سایر اعضای خانواده مصطفای عزیز، این بلبل زبانی ها را که فی نفسه از نظر نظام عدل ما جرم است درست عینهو خانواده زندانی بودن ما و تظلم خواهی هایمان به هر شخص و نهاد و مؤسسه رسمی و شرعی و قانونی، و این نگارش ها را که واژه واژه اش را در زمان خود، خدای قلم بر نوک قلم جاری می کند، ادامه دهم و می دانم این فشاری است بر شما چنان که پیش از این به همسرجان فرموده بودید و ایشان هم فرموده بودند از یک همسر جداشده از شویش به ستم، چه انتظار دارید و من هم بارها گفته بودم همسرم را آزاد کنید و بهانه برای گفتن و نوشتن به دست من ندهید. باری مرا وسیله خیری قلمداد کنید که خداوند به پاس سابقه نیک خدمتگزاری های پیشین جلوی رویتان قرار داده و به گروگان گیرندگان همسرم بگویید: آقایان! من سخت تحت فشارم کمی انتظاراتتان را کاهش دهید و بیش از ظرفیت قانون می خواهید لااقل زیاده طلبی هایتان را با ظرفیت من متناسب کنید.
زیاده عرضی نیست آقای دادستان. ما برویم به قول مرحوم زنده یاد گل آقا کشکمان را بسابیم. و شما هم بروید دعای کمیل را بخوانید لااقل اگر منشور حکومتی را که امامش آموخت را دوست ندارید و یا صلاح نیست که بخوانید.
و گل آقا یادش به خیر یاد خودش و یاد نشریه اش با این بیت بر سر در آبدارخانه شاغلامش:
یک دهان دارم دوتا دندان لق می زنم تا می توانم حرف حق
فخرالسادات محتشمی پور
هفدهم محرم الحرام ۱۴۳۲ برابر با دوم دی ماه ۱۳۸۹
مهناز شریعتی، همسر محسن آرمین، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران در دلنوشته ای برای محیاسادات حسینی، فرزند فاطمه عرب سرخی، از ستمی که این روزها بر این کودک دو ساله می رود، گفته است.
فاطمه عرب سرخی صبح ۲۸ آذر پس از احضار به دادسرای شماره ی یک اوین، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، بازداشت شده و در سلول انفرادی نگه داری می شود.
فاطمه که به اعتقاد خانواده اش، برای فشار به فیض الله عرب سرخی، یکی از ۷ شاکی پرونده مشفق دستگیر شده است فرزندی دو ساله دارد. خانواده ی وی نگرانی از بیماری هایش را عامل اصلی دغدغه هایشان عنوان می کنند.
به گزارش کلمه متن دلنوشته مهناز شریعتی به شرح زیر است:
محیاسادات دو ساله هم به جمع خانواده های زندانی سیاسی پیوست. درست از همان شبی که بدون بوسه و لالایی مادر به خواب رفت.
روزی که خانه ی فاطمه، دختر فیض الله عرب سرخی، مورد تفتیش و بازرسی قرار گرفت، محیا مهدکودک بود. نبود تا آنانی را که به وسایل مامان و بابایش دست می زند دعوا کند. که قطعا اگر منزل بود هرگونه تفتیشی غیر ممکن بود، نه از آن حیث که شیرینی و معصومیت این کودک دو ساله شرم بر دل کسی بگذارد بلکه از آن باب که محیا به هیچ غریبه ای اجازه نمی دهد کسی به وسایل مادرش دست بزند.محیا کوچولو حتما با آنان می فهماند که مامانش جرمی مرتکب نشده و احضار کردنش بی انصافی ست.
آن شب محیای ما مثل هر شب با بوسه ی مامان به خواب رفت، اما نمی دانست که سه هفته ی بعد یکشنبه ۲۸ آذر، مامان فاطمه که برای پاره ای توضیحات به دادسرای اوین احضار شده بود بر نمی گردد و آن شب تلخ و سیاه را بدون بوسه مادر به خواب خواهد رفت. شبی که از نگاه های همه می فهمید شب بدی ست و حتی یک بار سراغ مامان را نگرفت که بابا غمگین نشود. شبی که پدر بزرگ دربند و مامان بزرگ صبورش تا صبح چشم بر هم نگذاشتند و نزد خدا تظلم خواهی کردند. همان شبی که محیا زود تر از هر شب خوابید تا بابا، ساعت ها وقت داشته باشد نزد جدش بگوید از آن ظلمی که مدت هاست بر خانواده اش می رود.
یک عضومجمع نمایندگان گیلان درمجلس شورای اسلامی،گفت: گیلان با بحران شدید کارگری مواجه است ودولت باید هرچه سریعتر رسیدگی بکند.
به گزارش ایلنا، جبارکوچکی نژاد با ابراز نگرانی شدیداز وضعیت کارخانه های صنعتی گیلان،افزود:کارخانه های مهم صنعتی گیلان اعم از خاور،دخانیات ،ایران پوپلین وایران کنف درمعرض ورشکستگی قراردارند واین نگرانی وجود دارد که هزاران کارگرزحمت کش بی کار بشوند.
وی باتاکید براینکه دولت باید هرچه سریعتر مشکلات بخش کارگری گیلان را حل بکند، متذکرشد:درصورت عدم توجه به موقع، دولت را مورد سوال وفشارقرارخواهیم داد.
عضوکمیسیون برنامه وبودجه مجلس با اعلام نارضایتی شدید ازعدم دریافت حدود ۶ماهه حقوق کارگران برخی از کارخانه های گیلان ،مدعی شد:وقتی وزیرصنایع به گیلان آمد استاندارواقعیت ها رابیان نکرد و طوری گزارش داد که انگارهمه جا گل وبلبل است وصنعت وکارگران وضعیت خوبی دارند.
کوچکی نژاد با طرح این سوال که وزیرصنایع بگوید که سفر اخیرش به گیلان چه دستاوردی داشته است؟،اذعان داشت:متاسفانه به جای اینکه برتعداد کارخانه های گیلان افزوده بشود، به محض خروج محرابیان از استان ، کارخانه ایران پوپلین رشت باردیگرتعطیل شد.
وی با تاکید بر اینکه وزیر صنایع باید یک تجدید نظر درسیستم کاری خودکرده وبه هیچ وجه به گزارشات استانی توجهی نکنند،تنها راه حل مشکلات کارخانه های بحران زده گیلان رسیدگی ازنزدیک محرابیان دانست.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز شایعات مربوط به مقیم شدنش در نجف اشرف را تکذیب کرد.
سید علی اکبر محتشمیپور در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به سوالی در مورد شایعات اخیر مبنی بر اقامت وی در نجف اشرف اظهارکرد : متاسفانه برخی سایتهای خبری که دارای گرایشات خاص سیاسی هستند نسبتهای غیر صحیح و کذبی را به افراد میدهند و شایعاتی را در سطح جامعه میپراکنند. اخیراً خبری را از قول خبرنگاری در اربیل عراق مبنی بر اینکه "بنیانگذار حزبالله لبنان برای همیشه در نجف اشرف مقیم شده است" منتشر کردهاند که با توجه به آگاهی مسئولان این سایتها از حضور من در ایران ،انتشار این خبر حکایت از اهدافی سیاسی در انتشار آن دارد.
وی افزود: صرفاً برای کسانی که علاقمند هستند از این موضوع آگاهی یابند عرض میکنم که اینجانب برای زیارت اباعبدالله الحسین (ع) در روز عرفه به کربلا رفته بودم و در روز عید غدیرخم نیز در نجف اشرف حضور داشتم و برای همه دوستان ، مردم ایران و پایداری انقلاب اسلامی دعا کردم.
محتشمیپور در ادامه افزود : پس از عید غدیرخم بنده به ایران برگشتم .
نمی دانم پشت پرده اختلافات اصولگرایان چیست
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در بخشی دیگر از این گفت وگو ،با بیان اینکه « نمیدانم پشت پرده اختلافاتی که در جبهه اصولگرایان وجود دارد چیست »، تصریح کرد : آنچه مسلم است اینکه درون این جریان اختلافاتی وجود دارد که هر از چندگاهی بنده یا امثال بنده را وجه المصالحه این اختلافات خود قرار میدهند و از طریق انتشار این اخبار سعی میکنند تا با یکدیگر تصفیه حساب کنند زیرا در خبر یکی از این رسانهها اختلاف با یکی از مسئولان کشور دلیل اقامات من در نجف ذکر شده اما سایت دیگری مطلب را به گونه دیگری جلوه داده است.
وی با اشاره به اینکه خبر مذکور در یکی از نشریات محلی کردستان عراق منتشر شد، گفت: ممکن است افرادی از جریانات داخلی این خبر را به آن روزنامه محلی در عراق دادهاند تا در داخل ایران از آن استفاده کنند، زیرا قاعدتاً یک نشریه محلی در عراق نیازی به چنین خبری ندارد.
عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در ادامه همچنین با اشاره به باز شدن صفحهای در یکی از شبکههای مجازی اینترنتی به نام وی گفت: من این موضوع را از افراد مختلف شنیدهام که در این صفحه از قول من مطالبی بیان میشود و حتی به بازدیدکنندگان پاسخ نیز داده میشود درحالی که روح من هم از چنین صفحهای خبر ندارد.
وی تصریح کرد: کسانی که دست به این اقدام زدهاند ، حرکت غیر اخلاقی را انجام داده اند و بنده قاطعانه ارتباط این صفحه با خود را تکذیب میکنم .
صهیونیستها با تمام دنیا مخالفت میکنند
دبیر کل سابق دبیرخانه حمایت از انتفاضه ملت فلسطین مجلس شورای اسلامی همچنین در پاسخ به سوال دیگری در مورد آخرین وضعیت مذاکرات صلح دولت خودگردان فلسطین و اسرائیل، با بیان اینکه این موضوع متاسفانه به یک تنگنا و بنبست سیاسی اجتماعی و منطقهای رسیده است، اظهار کرد: متاسفانه در اثر اختلافات وسیعی که درون جریانات فلسطین وجود دارد آنان هیچگاه نتوانستهاند به نقطه نظر مشترکی برسند و به همین دلیل جریانی که به دنبال سازش با طرف اسرائیلی و آمریکایی است نمیتواند به راه خود ادامه دهد و جالب است که در سوی دیگر جریان مقاومت که مذاکره را بیفایده میداند هم ،چند گروه را شامل میشود که به دلیل اختلافات درونی نمیتوانند راه مقاومت را بپیمایند.
وی افزود: در طرف صهیونیستی هم اختلافات متعددی وجود دارد و گرچه جریان تندرو حزب لیکود و نتانیاهو بر سرکار است اما ، یک جریان بنیاد گرایی مذهبی صهیونیستی هم وجود دارد که به مراتب افراطیتر از جریان حاکم است و شعارهایی بسیار تندتر از جریان حاکم سر میدهند، لذا اگر نتانیاهو بخواهد با فلسطینیها به مذاکره بنشیند و به دنبال دادن امتیازات اندک باشد آن جریان بنیادگرا چنین اجازهای به او نمیدهد و دولت را از هم میپاشاند زیرا در استخوانبندی دولت رژیم صهیونیستی حضور دارد.
محتشمیپور با بیان اینکه امروزصهیونیستها با تمام دنیا مخالفت میکند، یادآور شد: یکی از پیش شرطهای مذاکرات صلح میان جریان سازشکار فلسطینی و دولت اسرائیل توقف ۶ ماهه شهرکسازیها بوده است اما نتانیاهو حاضر به پذیرش این پیش شرط نشده و لذا همچنان خانههای فلسطینی تخریب شده و محلات یهودی نشین ساخته میشود و با این کار اسرائیل حتی در مقابل آمریکا هم ایستاده است، تا جایی که اوباما رسماً اعلام کرد ما در تلاشهای خود برای صلح ناکام ماندیم.
وی با بیان اینکه افق آینده فلسطین با این شرایط ، مبهم است باردیگر به اختلافات در ۲ طرف دعوا اشاره کرد و گفت: ما در لبنان هم شاهد هستیم که با بزرگ کردن موضوع دادگاه رفیق حریری و نسبت دادن آن به حزبالله لبنان این کشور را درگیر مسائل داخلی کردهاند و به همین دلیل موضوع مقاومت و مقابله به زیاده طلبیهای رژیم صهیونیستی در مرتبه دوم قرار گرفته است.
محتشمیپور همچنین هشدار داد: برای نجات آینده فلسطین از چنگال رژیم صهیونیستی ، باید درجهان اسلام ، جبهه واحدی شویم و همه دست از اختلافات سیاسی برداریم و تنها به موضوع فلسطین بپردازیم.
استاندار گیلان با بیان اینکه جاده آستارا به رشت و رشت به چابکسر نمیتواند به میزان کافی سریع السیر باشد، ادامه داد: ساخت این جاده (آستارا – چابکسر) از داخل دریا انجام میشود و برای آن ۱۵۰ مترمکعب از آب دریا را خشک میکنیم و همه کاربریهای لازم را در آن تعریف خواهیم کرد.
به گزارش ایسنا، “مهندس روحالله قهرمانی چابک” در مراسم روز راهدار با اشاره به ساخت جاده دو طبقه بین میدان شهید قلیپور و باستانی شعار اظهار کرد: تا چند سال آینده امکانات خدمات رفاهی و بین راهی در گیلان چشمگیر میشود.
وی در خصوص تصادفات رانندگی در راهها گفت: مرگ در جادهها و مسیرها ضایعه غیرقابل تحملی است که باید به صفر برسد و برای ایمن سازی راهها و تکریم مسافران و سرمایه گذاران از همه امکانات استفاده میکنیم.
استاندار گیلان با اشاره به اینکه با برخورداری از افراد متخصص و به کارگیری همه امکانات لازم راههای گیلان در بارش سنگین برف در سال ۸۶ کمترین مشکل را داشتند، افزود: هماکنون نیز راههای استان کاملاً مجهز هستند و در صورت مواجه با هر بارش سنگین برف هیچ مشکلی نداریم.
قهرمانی چابک با اشاره به احداث پلهای برقی در رشت گفت: البته در حال حاضر مردم استفاده چندانی از این پلها نمیکنند که فرهنگسازی در اینباره الزامیست.
وی همچنین از سرمایهگذاری عمومی خارجی و داخلی برای ساخت جاده آستارا – چابکسر دعوت کرد و گفت: ساخت این راه از داخل دریا است و هزینهای برای دولت ندارد.
استاندار گیلان با بیان اینکه نهضت راهسازی در دولت نهم و دهم خارق العاده بود، گفت: در گیلان نیز توسعه راههای استان چشمگیر بوده است و در حال حاضر راه انزلی – آستارا یکی از راههای ملی و استانی مهم است که با اختصاص بیشتر اعتبار به آن همت به ساخت آن نیز بیشتر میشود.
قهرمانی چابک با اشاره به وجود نیروی انسانی ماهر و فداکار فراوان در استان گیلان و با تاکید بر ضرورت تجهیز کامل به لحاظ تجهیزات برای ایمنسازی راهها، گفت: برای رسیدن به این امر نباید فقط متکی به دولت بود بلکه باید به سراغ بخش خصوصی رفت و جذب بحش خصوصی هم مستلزم فراهم آوری زیرساختهای لازم است.
وی با اشاره به پیشرفت خوب راه آهن آستارا – رشت طی شش ماه اخیر یادآور شد: با به بهرهبرداری رسیدن این راه آهن همه کامیونها، کمپرسیها و حتی وانت نیسانها از سطح جاده جمع میشوند چون این راه آهن ظرفیت زیادی برای حمل بار دارد و جادهها فقط برای سواریها و مسافران اختصاص مییابد و بدین ترتیب با جادهای امن و زیبا شاهد توسعه گیلان بیش از پیش هستیم.
کلمه – گروه اقتصادی: پس از عقبنشینی دولت در مقابل اعتراضات کامیونداران نسبت به افزایش سوخت و اعلام اعطای ۸۰ میلیارد تومان کمک بلاعوض به آنها، اعتراض مرغداران نیز با عقبنشینی دولت روبهرو شد و سیاست “شل کردن سر کیسه” به عقیده کارشناسان، بدترین کار ممکن است، برای فرو نشاندن اعتراض مرغداران و کنترل قیمت مرغ به کار گرفته شد.
به گزارش کلمه، حسین مدرس خیابانی، قائم مقام معاونت بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی، امروز در گفتوگو با مهر اعلام کرد: برای تنظیم بازار مرغ بعد از اجرای قانون هدفمندکردن یارانه ها، کارگروه کنترل بازار مصوب کرده است تا مرغداران مابه التفاوت قیمت جدید گازوئیل (۱۵۰ تومان) و قیمت قدیم آن یعنی ۱۶۵ ریال را به صورت اقساط بازپرداخت کنند.
به گفته این مقام دولتی، بر این اساس، ۱۵۰ میلیون لیتر گازوئیل به قیمت ۱۶۵ ریال در اختیار وزیر جهادکشاورزی قرار گرفته است تا با صلاحدید وی، به مرغداریها تعلق گیرد. همچنین کارگروه کنترل بازار تصمیم گرفت تا یک میلیون تن گندم دامی به عنوان دان مرغ با قیمت هر کیلوگرم ۱۷۰ تومان در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار گیرد تا واحدهای مرغداری که نیازمند استفاده از آن هستند، متنفع شوند!
دولت در حالی مرغداران و کامیونداران را از عطایای ویژهی خود منتفع میکند که معلوم نیست در صورت ادامهی اعتراضات در دیگر حوزههای و از سوی بقیهی اصناف، امکان چنین حاتمبخشیهایی وجود داشته باشد؛ و نیز مشخص در صورت تداوم هزینهکرد منابع برای کنترل اعتراضات، تعهدات دیگر دولت از محل درآمدهای ناشی از حذف یارانهها چگونه تامین خواهد شد.
دو روز پیش، کلمه در گزارشی با اشاره به خبر کمک بلاعوض ۸۰۰ میلیارد ریالی دولت به کامیونداران و وعده کمک بلاعوض ۱۱۵ میلیون تومانی به هر اتوبوس و ۸ میلیون تومانی به هر مینی بوس تحت عنوان نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی کشور، هشدار داده بود که اینگونه بیانضباطیهای مالی در اولین روزهای اجرای هدفمندی، غیرعاقلانهترین کاری است که دولت میتواند انجام دهد.
دیروز هم دکتر محسن رنانی، در یادداشتی ضمن تاکید بر توقف موقت انتقادات خود از طرح هدفمندی، به دولت هشدار داده بود که: “به محض دیدن برخی فشارها و واکنش ها دست به عقب نشینی نزند. طبیعی است که یک جراحی به این بزرگی با واکنش ها، اعتراضها و حتی اعتصابهایی همراه باشد. اگر دولت در یک حوزه عقب نشینی کند به همه حوزه ها پیام داده است که اگر مقاومت کنید من عقب نشینی می کنم.”
حال دو نمونهی مواجههی دولت با کامیونداران و مرغداران را باید نمونههایی هشداردهنده ارزیابی کرد؛ چرا که ادامهی این روند، معنایی جز شکست زودهنگان طرح هدفمندی، و نتیجهای جز وارد شدن فشار مضاعف به مردم بدون هیچ نتیجه و فایده نخواهد داشت.
برای اولین بار اوراق قرضه ارزی در داخل کشور عرضه میشود .
مجری انتشار اوراق مشارکت در شرکت نفت و گاز پارس ضمن اعلام مطلب فوق در گفتگو با ایلنا افزود: بر اساس تصمیمات اتخاذ شده مقرر است برای اولین بار اوراق قرضه ارزی برای توسعه پارس جنوبی همزمان بازارهای بینالمللی در داخل کشور نیز عرضه شود .
محمد حسین موسوی زاده گفت: به این ترتیب برای اولین بار مردم این فرصت را مییابند تا از یک ابزار جدید مالی استفاده کنند .
او در پاسخ به این سئوال که فکر میکنید بازار های داخلی قدرت جذب چه میزان از اوراق قرضه منتشره را داشته باشند، گفت: از آنجا که این اتفاق برای اولین بار صورت میگیرد نمیتوان رقم دقیقی را ارائه داد .
او گفت: اما به هر حال بررسیها نشان میدهد که در داخل کشور ، مردم بخشی از داراییهایشان را به صورت ذخایر ارزی نگهداری میکنند و با این اقدام امکان دریافت سود برایشان فراهم میشود . اتفاقا سود مناسبی نیز برای این اوراق پیش بینی خواهد شد .
مشاور شرکت نفت و گاز پارس ایران در جواب این پرسش که رقم سود تعیین شده آیا همان ۸ درصد سودی متعلق به اوراق در خارج از کشور است یا تفاوتهایی را تجربه خواهد کرد، گفت: هنوز رقم دقیق سود معلوم نیست اما مطمئن باشید سود مناسبی خواهد بود .
او گفت: طبق برنامهریزی انجام شده این اوراق در مناطق آزاد نیز عرضه میشود و هموطنان چه در داخل کشور و چه در خارج میتوانند در توسعه پارس جنوبی مشارکت نمایند .
او درباره برآوردهای صورت گرفته درباره میزان ذخایر ارزی در دست مردم گفت: هر چند رقم دقیقی در این مورد نمیتوان ارائه داد اما بررسیها نشان می دهد در حدود ۲ میلیارد دلار ذخیره ارزی در اختیار مردم است و میتوان از این پتانسیل برای توسعه پارس جنوبی که میدانی مشترک با قطر است، استفاده کرد.
او درباره قطعات این اوراق گفت:این اوراق در قطعات هزار ، پنج هزار ، ۱۰ هزار، ۵۰ هزار و ۱۰۰ هزار یورویی عرضه خواهد شد .
وی درباره بانک های عاملی که قرار است این اوراق را عرضه کنند نیز گفت: بانکهای سپه، تجارت و صادرات بانکهای عامل عرضه این اوراق هستند و قراردادها منعقد شده و منتظر مجوز نهایی برای عرضه اوراق هستیم .
او گفت: در بودجه سال گذشته مجوز انتشار یک و نیم میلیارد دلار اوراق قرضه صادر شد و تا کنون یک میلیارد دلار از این رقم عرضه شده و ۵۰۰ میلیون دلار از این مجوز همچنان باقی است .
او گفت: در سال جاری نیز مجوز عرضه ۵ میلیارد یورو اوراق قرضه ارزی صادر شده است و به نظر میرسد دی ماه عرضه اوراق آغاز شود .
حجم نقدینگی در گردش به بیش از ۲۷۰ هزار میلیارد تومان رسید و با واریز یارانههای نقدی پیش بینی میشود حجم یارانه نقدی از مرز ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بگذرد.
به گزارش ایلنا، آخرین رقم اعلام شده از حجم نقدینگی در گردش ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است این درحالی است که بانک مرکزی هنوز گزارش عملکرد سه ماهه دوم سال جاری را منتشر نکرده است. با واریز ۴۸۰۰ میلیارد تومان منابع مرحله اول پرداخت نقدی قانون هدفمند کردن یارانهها به حساب مردم، پیش بینی شده که حجم نقدینگی در گردش از مرز ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بگذرد.
بر اساس تعاریف اقتصادی نقدینگی به معنای مجموع پول و شبه پول گفته میشود. میزان نقدینگی در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات است و نقدینگی در گردش باید جریان کالاها و خدمات را تامین کند.
ستاد هدفمند کردن یارانهها پیش از این اعلام کرده بود که پس از اجرای طرح هدفمند کردن یارانهها طرح اصلاح نظام بانکی را در دستور کار قرار میدهد که بخشی از این طرح قرار است به حذف صفرهای پول ملی بیانجامد.
این گزارش میافزاید؛ از دیگر متغیرهای پولی و اعتباری پایه پولی است .آخرین نماگرهای بانک مرکزی نشان میدهد که پایه پولی در سال گذشته با ۸/۱۱ درصد رشد به حدود ۶۰ هزار میلیارد تومان رسیده که این رقم در سه ماهه نخست امسال ۵۸ هزار میلیارد تومان رسیده است.
بر اساس تعاریف اقتصادی ، پایه پولی یکی از متغیرهای بسیار مهم پولی است که به آن پول پرقدرت هم میگویند و هر گونه افزایش در پایه پولی منجر به افزایش چند برابرآن یعنی معادل ضریب فزاینده نقدینگی میشود. از همین رو پایه پولی که بر اساس ترازنامه بانک مرکزی تهیه میشود شامل خالص داراییهای خارجی نظام بانکی که داراییهای خارجی بانک مرکزی و بانکها و نیز بدهی ارزی آنهاست، خالص بدهی بخش دولتی به نظام بانکی که بدهی و سپرده آنها نزد بانکهاست و نیزبدهی بخش غیر دولتی به نظام بانکی محسوب می شود.
کلمه: میثم عبادی از نخستین شهدای جنبش سبز به حساب میآید. میثم ۱۶ ساله در روز ۲۴ خرداد ماه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. او کارگر یک کارگاه خیاطی بود و روزهایش را در این کارگاه سپری میکرد تا کمک خرج خانواده و به خصوص پدرش باشد که دیگر نمیتوانست کار کند. میثم که به قول خانوادهاش اصلا اهل سیاست نبود، روز ۲۴ خرداد تصمیم گرفت از شهرک کیانشهر، جایی در جنوب شرقی شهر تهران، به میدان ولی عصر برود و ببیند در شهر چه خبر است و محمود احمدی نژاد در سخنرانی آن روزش چه خواهد گفت. خانواده میثم به او توصیه کردند که در روزهایی که شهر آنقدر شلوغ است، از خانه خارج نشود. اما میثم این گفتهی آنها را نپذیرفت و به همراه دو نفر از دوستانش از خانه خارج شد. میدان ولی عصر بسته بود و کسی به میثم و دوستانش اجازه نداد در سخنرانی رییس دولت دهم شرکت کنند. تا سرانجام او در چهارراه پارکوی با اصابت گلولهی یک بسیجی از پای درآمد. در چهارراه پارکوی، مامور لباسشخصی دختری را بر زمین می کشید و او را کتک میزد. میثم به این صحنه اعتراض کرد و پاسخش تنها گلوله بود. ساعت ده و نیم شب همان روز، زنگ تلفن خانهی آقای عبادی به صدا درآمد؛ تماسی که خبر از گلوله خوردن پسری جوان در منطقهی پارکوی می داد. میثم از ناحیهی شکم تیر خورده بود و در بیمارستانی در چهارراه قلهک بستری شده بود. در همانجا بود که میثم برای همیشه چشم بر جهان فرو بست. خانواده وقتی بر بالینش حاضر شدند که هنوز تنش گرم بود. او رفته بود و برای همیشه در اوج جوانی جهان را ترک گفته بود.
خبرنگار کلمه دربارهی آخرین وضعیت پروندهی میثم و شکایت خانوادهاش از قاتل یا قاتلان او، با پدر این شهید جنبش سبز به گفتوگو نشسته است:
آقای عبادی، شکایتتان از قاتل یا قاتلان میثم به کجا رسید؟ میخواهم از آخرین پیگیریهایتان باخبر شوم.
به تازگی شکایتنامهای را خطاب به دادستان تهران تنظیم کردهام و این شکایتنامه هم به دادگاه جنایی ارجاع شده است. الان هم شکایت در شعبهی یک دادگاه جنایی ثبت شده است. اسم قاضی پرونده هم آقای شاملو است. اما این ثبت شکایت فایده ای ندارد. من میخواهم رییس قوه قضاییه را ببینم و از او بپرسم چرا پسر بیگناهم را کشتهاند؟
چرا شکایت به مراجع قانونی فایدهای ندارد؟ وقتی برای پیگیری پرونده میروید، به شما چه میگویند؟
وقتی میروم و میپرسم «قاتل پسرم را پیدا کردید یا نه؟» رو به من میگویند: «میخواست از خانه بیرون نرود!ی حتی میگویند: «کیانشهر کجا و خیابان ولی عصر کجا؟ چرا پسرت از خیابان کیانشهر رفته بود خیابان ولی عصر!» من خیلی از شنیدن این جملات ناراحت میشوم. حتی بارها گریه کردم. میدانید وقتی این حرفها را میشنوم، آنقدر حالم گرفته میشود که اصلا نمیتوانم حرفی بزنم و اصلا از آمدنم برای پیگیری پشیمان میشوم. یک بار که برای پیگیری به دفتر ریاستجمهوری رفتم، کارمندی در آنجا گفت: «پسرت اغتشاشگر بوده، چرا پسر من را نکشتند؟» یعنی آن روزها که نصف جمعیت تهران بیرون بودند و برای اعتراض هم رفته بودند، باید همه را می کشتند؟ یعنی پسر من حق نداشته به خیابان ولی عصر برود؟
برای پیگیری دیگر به کجاها سر زدید؟
به هر کجا که فکرش را بکنید. دفتر رهبری، دفتر ریاست جمهوری، دادستانی و دادگاه جنایی و … اما هیچ جا جواب درستی به من ندادند.
ضارب را هنوز پیدا نکردهاند؟
هر بار چیزی میگویند. دفعهی آخر که برای پیگیری رفتم، گفتند: «ما نمیدانیم قاتل کیست، شما بگویید که کیست تا ما دستگیرش کنیم.»
البته همان اوایل یک بسیجی را دستگیر کردند و گفتند «قاتل پسرت است»، اما بعد او را آزاد کردند. قاضی خودش رو به من گفت: «من نمیتوانم این بسیجیها را دستگیر کنم و با اینکه پروندهی شما سه سال باز میماند، من نمیتوانم کاری کنم.» او با زبان خودش به من گفت که نمیتواند بسیجیها را بازداشت کند. گفت که خانواده دارم و نمیتوانم. یعنی قاضی هم از یک بچهی ۱۵ ساله حساب میبرد. حالا نمیدانم باید برای پیگیری چه کنم.
آقای عبادی خواستهی اصلی شما از مسئولان قضایی چیست؟
من فقط میخواهم قاتل فرزندم را معرفی و محاکمه کنند. باید به من بگویند فرزند من چرا کشته شد و گناهش چیست. یعنی هر کس گفت «رای من کو» باید کشته شود؟ البته پسر من حق رای هم نداشت و رای نداده بود، اما همراه با بقیهی مردم و به خاطر رای آنها این شعار را فریاد میزد. یعنی اگر کسی این شعار را میگفت، باید کشته میشد؟ میخواهم بدانم به چه گناهی پسر ۱۶ ساله را در روز روشن در خیابان کشتهاند.
تا حالا کسی از مراجع قانونی یا دولتی به شما سر زده است؟
بله، یک بار از شورای شهر و یک بار هم از هلال احمر آمدند. یک بار هم از بنیاد شهید آمدند و یک کارت برایم آوردند، یک کارت به جای پسرم. آخر این کارت به چه کارم میآید؟ پسر من فقط چند ساعتی از خانه بیرون رفته بود؛ باید جنازهاش را شب به من تحویل میدادند؟
میثم دقیقا چگونه کشته شد؟
دوستانش بعدا برای ما ماجرا را گفتند که وقتی میثم و دو دوستش را به میدان ولی عصر راه نمیدهند، آنها سوار اتوبوس میشوند و در چهارراه پارکوی پیاده میشوند؛ جایی که زد و خوردهایی بین معترضان به نتایج انتخابات و نیروهای بسیج و لباس شخصی در جریان بوده است. در آن محدوده ظاهرا یک بسیجی دختری را به شدت با باتوم کتک زده و بعد هم روی زمین میکشیده است. میثم که این صحنه را میبیند، به شدت عصبانی میشود و اعتراض میکند و جواب اعتراضش هم گلولهای بود که به شکمش اصابت میکند. میثم رو به آن شخص گفته بود: «چرا با دختر مردم اینطور میکنی؟ مگر خودت ناموس نداری؟» که بعد از آن صدایش برای همیشه خاموش میشود. خب، او همیشه به این مسایل حساس بود.
آقای عبادی، به پیگیریهایتان ادامه میدهید؟
بله، با همهی برخوردهای بدی که با من میشود، تا پیدا شدن قاتل پسرم پیگیریهایم را ادامه میدهم. ولی این رسمش نیست که با یک پدر داغدار اینطور رفتار کنند و هر بار او را با گریه به خانه بفرستند. مگر پسرم چه گناهی داشته؟ حتی اگر اعتراض کرده که جوابش گلوله نیست.
حرف آخرتان؟
از مسئولان می خواهم قاتل فرزندم را پیدا کنند. در جنگ همهی ما رفتیم و برای دفاع از خاکمان جنگیدیم و حتی کشته هم دادیم. اما نمیفهمم بچهی من و امثال او چرا کشته شدند مگر چه میخواستند؟ چند بار هم از قول من خبرگزاریهای دولتی مطالبی را دربارهی آقای موسوی و کروبی منتشر کردند که همه دروغ بودند. من از آنها شکایت کردم و شکایتم را پیگیری هم کردم، اما در نهایت گفتند کسی که این مطالب را نوشته، انتقالی گرفته و رفته است. اما همینجا دوباره میگویم که آن حرفها دروغ محض بوده است.
منوچهر متکی وزیر خارجه سابق کشورمان در بیانیهای ضمن رد اظهارات مسئولان عالی دولتی بر بیخبر بودن خود از برکناری و مراسم تودیع تاکید کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، رئیس دولت در استانبول عنوان کرده بود منوچهر متکی، پیش از سفر به آفریقا در جریان برکناری خود بوده است.
احمدی نژاد گفته بود:به نظر من آن نقل قولی که از جانب ایشان {آقای متکی} شده، نقل قول درستی نیست.
با این حال بار دیگر دفتر منوچهر متکی در پاسخ به اظهارات مسئولان دولت و شخص رئیس دولت توضیحات وی را به منظور آگاهی افکار عمومی به شرح ذیل در اختیار رسانه ها قرار داد:
به نام خداوند جان و خرد
« در پی اقدام غیر اسلامی، خلاف عرف سیاسی و دیپلماتیک و توهین آمیز در نحوه برکناری وزیر امور خارجه ، به نظر نمی رسید آقایان متوجه علت اصلی سئوال و اعتراض آحاد مختلف جامعه در این مورد نشده باشند. صورت مسئله کاملا روشن است؛
۱- آیا وزیر امور خارجه قبل از سفر به سنگال در جریان زمان حتی تقریبی برکناری خود قرار گرفت؟ خیر.
۲- آیا وزیر امور خارجه از جانشین خود و روز مراسم تودیع(!) آگاه بوده است؟ خیر.
۳- آیا رئیس جمهور می دانست وزیر امورخارجه در این ماموریت به حداقل دو کشور سفر می کند؟ آری.
مقرر بود ماموریت وزیر امور خارجه صبح روز یک شنبه ۲۱/۹/۱۳۸۹ آغاز و با ورود به تهران حوالی ظهر روز چهارشنبه ۲۴/۹/۱۳۸۹ پایان پذیرد.
وزیر امور خارجه خبر برکناری خود را روز دوشنبه در اثنای ملاقات با مقامات سنگال و از زبان آنان می شنود !
لذا بار دیگر ضمن تکذیب آنچه که در مراسم معارفه مبنی بر آگاهی اینجانب از زمان برکناری و مضحک تر از آن، اطلاع از روز برگزاری مراسم تودیع مطرح گردید و تاکید بر رعایت صدق در گفتار به ویژه برای مسئولین اعلام می دارم:
این بد اخلاقی ها را متوقف کنید زیرا نه زیبنده نظام اسلامی و سیره رهبران بزرگوار آن است و نه با شان، فرهنگ و ادب ملت عزیز ایران همخوانی دارد. ان شاءالله چنین خواهد شد.»
بنده خدا – منوچهر متکی
۳/۱۰/۱۳۸۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر