-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ خرداد ۲۲, دوشنبه

Latest News from Kaleme for 06/11/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مهدوی کنی بدون اشاره به وظایف تصریح شده در قانون اساسی برای خبرگان مدعی شد: نظارت خبرگان بر رهبری نظارت حراستی است یعنی اینکه نگذاریم رهبری مورد هجمه قرار گیرد. باید سینه خود را در مقابل تهاجم دشمنان سپر کنیم تا رهبری ضربه نخورد.

در تشریح وظایف خبرگان آمده است که مجلس خبرگان موظّف است به طور دقیق درباره شرایط و اوصاف علمی و عملی رهبر مراقبت کند. اصل یک صد و یازدهم قانون اساسی در این باره می گوید: “هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یک صد و نهم گردد یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است, از مقام خود برکنار خواهد شد.”

اما طی سال های اخیر اعضای خبرگان در اظهار نظر های مدعی شده اند که وظیفه خبرگان ” پاسداری ” از رهبری است.

رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به وظایف مجلس نهم بدون اشاره به حذف نیروهای انقلابی و حبس و حصر دلسوزان نظام ادامه داد: نمایندگان مجلس باید با هم برادرانه رفتار کنند. ما اگر می‌خواهیم انقلاب را حفظ کنیم باید با هم ائتلاف کرده و از حذف یکدیگر بپرهیزیم. نباید به گونه‌ای شود که به یکباره کسی برای انقلاب نماند.

به گزارش خبرگزاری مهر، مهدوی کنی در دیدار با خانواده شهدا و اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه باید قدردان ثمرات انقلاب اسلامی باشیم اظهار داشت: ارتباط با روحانیت و مرجعیت همواره باید حفظ شود زیرا در کارها باید مجوز شرعی وجود داشته باشد.

دبیر کل جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه اختلاف منشاء تکامل است اظهار داشت: اگر اختلاف منجر به ائتلاف شود خوب است، در راه خدا باید جمعی کار کرد.

مهدوی کنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به جذب حداکثری گفت: کسانی که به درد انقلاب می‌خورند را باید حفظ کرده و حذف نکرد ممکن است افرادی اشکالاتی داشته باشند اما نباید خوبی‌های انسانها را نادیده گرفت،.مگر آنها که روح جمعی نداشته باشند و حضور آنان غیر قابل تحمل باشد. ما باید با سعه صدر جا را برای دیگران باز کنیم و تنگ نظری‌ها را به کناری بگذاریم قرآن به ما دستور می‌دهد:.”تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ‌الله لَکُمْ سوره المجادله آیه ۱۱″ به دور خودتان حصار نکشید تا خدا راه را بر شما باز کند.

رئیس مجلس خبرگان رهبری با اشاره به وظایف مجلس نهم خاطر نشان کرد: نمایندگان مجلس باید با هم برادرانه رفتار کنند. ما اگر می‌خواهیم انقلاب را حفظ کنیم باید با هم ائتلاف کرده و از حذف یکدیگر بپرهیزیم. نباید به گونه‌ای شود که به یکباره کسی برای انقلاب نماند. مردم در صحنه هستند و مسائل را می‌بینند، آیا واقعا وظیفه ما در انقلاب این است که یکدیگر را تخریب کنیم؟


 


روزنامه جمهوری اسلامی با انتقاد از گران شدن نان، به بی توجهی مدیران ارشد کشور نسبت به اوضاع مردم پرداخت و نوشت: به نظر می‌رسد مشکل اصلی اینست که دولتمردان و مدیران ارشد از اوضاع اقشار ضعیف بی‌خبرند. آنها به این واقعیت توجه نمی‌کنند که در یک بخش از جامعه تحت مدیریتشان، جماعتی درحال محاکمه شدن به خاطر سوءاستفاده‌های کلان سه هزار میلیارد تومانی و ماجرای رسوای بیمه و استانداری تهران هستند که برای غارتگری‌های آنها ارقام ده‌ها و صدها میلیونی اصولاً مطرح نبوده و فقط با ارقام صدها هزاران میلیارد تومانی سروکار داشتند و در بخش دیگر جامعه افراد و خانواده‌های فراوانی حضور دارند که شب‌ها گرسنه می‌خوابند و در سطل‌های زباله مقداری خوراکی جستجو می‌کنند تا زنده بمانند و کارتن خواب‌هائی وجود دارند که تا آخر عمرشان باید در آرزوی یک سرپناه چند متری بمانند.

یادداشت نویس این روزنامه با اشاره به سخنان اخیر رحیمی مبنی بر اینکه”وضع اقتصادی مردم خوب است” ادامه می دهد: معلوم است وضع چه کسانی خوب است، باندهای اختلاس سه هزار میلیاردی و پرونده بیمه و استانداری تهران و حامیان آنها! نه آنها که وقتی نان گران می‌شود، دغدغه تهیه پول نان، خواب را از چشمانشان می‌رباید.

در این یادداشت آمده است» یک احتمال اینست که چون مدیران ارشد دولتی فکر می‌کنند وضع اقتصادی عامه مردم خوب است، از نظر آنها اشکالی وجود ندارد که نان گران شود و البته سایر اقلام مورد نیاز مردم نیز هر روز با قیمت گران‌تر عرضه شوند. طبیعی است که مدیران ارشد دولتی به دلیل اینکه با بقالی و نانوائی و لبنیاتی سروکار ندارند تصورشان این باشد که وضع اقتصادی مردم خوب است و با همین تصور، در اطاق‌های در بسته و خنک، تصمیم بگیرند نرخ نان را بالا ببرند تا مردم یک روز صبح از خواب بیدار شوند و به نانوائی مراجعه کنند و ببینند برای هر نان سنگک ۶۰۰ تومان، نان بربری ۵۰۰ تومان، نان تافتون ۳۰۰ تومان و نان لواش ۱۶۰ تومان باید بپردازند.

در این یادداشت با ارائه آمار بانک مرکزی مبنی بر گران شدن همه کالاها و اظهارات متناقض مسئولان می افزاید: اگر حقوق کارگران و کارمندان نیز به تناسب تورم و افزایش قیمت نان و گوشت و حمل و نقل و لبنیات و سایر مایحتاج زندگی بالا می‌رفت، شاید می‌شد سخن آقای معاون اول رئیس‌جمهور را بپذیریم که وضع اقتصادی مردم خوب است، اما در شرایطی که حقوق‌ها با افزایش اندکی تا آخر سال ثابت می‌ماند و قیمت‌ها هر روز یا هر هفته و یا حداکثر هر ماه رشد می‌کنند و به سرعت بالا می‌روند چگونه می‌توان گفت وضع اقتصادی مردم خوب است؟
آیا مسئولان و مدیران ارشد دولتی خبر دارند که بسیاری از مردم نمی‌توانند حتی ماه‌ها یک کیلو گوشت خریداری کنند و به خانه ببرند؟ آیا حضرات اطلاع دارند که مرغ در بسیاری از سفره‌های اقشار ضعیف نایاب است؟ آیا خبر دارند که مواد لبنی بسته‌بندی شده از یکطرف هر چند وقت یکبار گران می‌شوند و از طرف دیگر از حجم محتوای بسته‌ها کم می‌شود؟ اگر خبر دارند چگونه است که می‌گویند وضع اقتصادی مردم خوب است؟ و اگر خبر ندارند، چگونه بر مسندهائی تکیه زده‌اند که اولین مسئولیت صاحبان آنها آگاهی از وضعیت معیشتی مردم و رسیدگی به آن است؟

وی در ادامه نوشته است: به گران شدن نان برگردیم و این نکته را یادآور شویم که از آذر ماه سال ۸۹ که قانون هدفمندی یارانه‌ها به اجرا در آمد تا امروز قیمت نان ۶۰۰ درصد گران شده است.
یک نان سنگک قبل از شروع اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها ۱۰۰ تومان بود و اکنون ۶۰۰ تومان است. میزان افزایش حقوق کارمندان و کارگران در این یکسال و نیم که قیمت نان ۶ برابر شده چقدر بوده است؟ ایکاش این گرانی فقط مربوط به نان بود. آمارهای جدید اعلام شده توسط بانک مرکزی نشان می‌دهد کلیه اقلام مورد نیاز مردم مشمول تورم و افزایش قیمت هستند. بگذریم از سکه و دلار و سایر ارزها که هر روز گران‌تر می‌شوند و آثار تورمی آنها، برخلاف ادعای مسئولان دولتی، در کلیه بخش‌های مربوط به معیشت مردم نمایان است.

در این یادداشت با اشاره به خطرات ناشی از گرانی آمده است: دولتمردان باید به این نکته توجه داشته باشند که آثار سوء افزایش سرسام آور قیمت‌ها به محرومیت اقشار ضعیف از تغذیه مناسب محدود نمی‌شود، بلکه آثار اجتماعی و فرهنگی خطرناکی دارند که بسیار مهم‌تر و غیرقابل جبران هستند. افزایش بیکاری، بالا رفتن آمار طلاق، گسترش فساد و فحشا و بحران‌های اخلاقی از عوارض مستقیم گرانی‌ها هستند. غفلت از این عوارض خطرناک، مشکلات فرهنگی بزرگی را پدید می‌آورد که هویت جامعه اسلامی را تهدید خواهد کرد.

در ادامه با انتقاد از نحوه اجرای قانون یارانه ها نوشته است: گفته می‌شود این گرانی‌ها در چارچوب اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها صورت می‌گیرد که چاره‌ای جز اجرای آن نیست. پاسخ اینست که اولاً نادرست اجرا کردن قانون است که این مشکلات را پدید آورده نه اجرای آن و ثانیاً حتی اگر یک قانون دارای عوارضی است که با مصالح عموم مردم منطبق نیست، باید در خود قانون تجدیدنظر شود و یا مکمل‌هائی برای آن در نظر گرفته شود که آن عوارض منفی را برطرف نمایند.


 


بانو مولود رحمتی، مادر شهید حاج داوود کریمی به دیدار فرزند شهیدش شتافت، پیکر این مادر شهید ساعت ۹ صبح امروز از مقابل غسالخانه به سمت قطعات شهدا تشییع شده و در قطعه ۴۵ «قطعه صالحین» بهشت زهرا(س) به خاک سپرده می‌شود.

بانو مولود رحمتی مادر شهید حاج داوود کریمی که از دو هفته پیش در بیمارستان ایرانشهر بستری بود، صبح دیروز بر اثر عارضه ریوی در ۸۶ سالگی دار فانی را وداع گفت.

حاج داوود کریمی، سردار هشت سال دفاع مقدس

حاج داوود کریمی متولد ۲۷ بهمن ماه سال ۱۳۲۶ در محله سلسبیل تهران است، در ۸ سالگی پدرش را بر اثر حادثه ای از دست داد. در نوجوانی حاج داوود از طریق شهید عراقی با‌امام خمینی آشنا شد. در سال‌های نخستین دهه ۵۰ با گروهی از دوستانش، گروه «فجر اسلام» را به راه‌انداخت و پس از سالها مبارزه و مجاهدت در شهریور ۸۳ در اثر ضایعات شیمیایی به شهادت رسید.

حاج داوود تراشکاری و فعالیت سیاسی‌اش در تهران را تا سال ۵۵ ادامه‌ می‌دهد تا در این مقطع، باز هم به رسم آن زمان گروه‌های چریکی که اعضای خود را به لبنان و فلسطین و الجزایر‌ می‌فرستادند، به لبنان‌ می‌رود. «میثم کریمی» پسر ارشد حاج داوود‌ می‌گوید که او در آنجا با شهید «مصطفی چمران»، شهید «محمد منتظری»، «سید محمد غرضی» و «یحیی رحیم صفوی» هم رزم بوده است.

حاج داوود در آنجا مربی نیرو‌های چریکی لبنان‌ می‌شود تا تجربه فعالیت‌های نظامی‌اش بیشتر و جدی‌تر شود. دوران فعالیت چریکی حاج داوود تا اواخر سال ۵۶ در لبنان ادامه یافت. ‌اما فرا رسیدن‌امواج انقلاب، حاج داوود را همچون بسیاری دیگر از چریک‌ها، دانشجویان و مهاجران به کشور بازگرداند. چنین بود که بچه نازی آباد بار دیگر به نزد هم محل‌هایش بازگشت تا به همراه جوانان جنوب شهر، چهار هیات مذهبی را برای مبارزه با شاه تاسیس کنند و در پیروزی انقلاب نقش آفرین شوند.

حاج داوود از اعضای اصلی تشکیل دهنده آن و عضو هیات مرکزی سپاه تهران بود. ‌در سال ۵۹ و در اوج درگیری‌های کردستان راهی این استان شد تا سپاه منطقه کردستان را به راه بیندازد. جنگ که شروع شد، به منطقه جنوب و سپس غرب رفت. او در همین مدت که تا سال ۶۱ ادامه یافت، برپایه‌ اموخته‌های خویش در لبنان مسئول‌ اموزش نظامی سپاه شد. سپس مدتی کوتاه‌تر از یک سال فرمانده سپاه تهران بود.

حاج داوود در این دوره در دو عملیات مهم فاو و مرصاد (پس از پذیرش قطعنامه) حضور یافت. او در آنجا مسئولیت گردان‌های رزمی- مهندسی جهاد را داشت. در فاو بود که مصدوم شیمیایی شد و از مرصاد، ترکشی در قلبش به یادگار ماند. در فاصله سال‌های ۶۵ تا، ۶۷ حاج داوود در شرق کشور به سر‌ می‌برد. او در این دوره با سمت فرماندهی قرارگاه مرکزی محمد رسول الله و قرارگاه‌های تاکتیکی تابعه شرق کشور در قالب طرح «والعادیات» مسئول مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر بود. پس از جنگ حاج داوود در حالی که‌ می‌توانست به عنوان سرداری نظامی چهره کند، به کارگاه تراشکاری‌اش بازگشت که به گفته حجاریان، این بار « محقــر تر» بود و در جاده باقر آباد قرار داشت. از سال ۶۸ تا زمان مرگ، حاج داوود تنها یک کارگر ساده قالب ساز بود. حجاریان‌ می‌گوید: «نه درجه خواست، نه دنبال بنیاد جانبازان رفت و نه مزایای خاص سپاهیان و نظامیان را طلب کرد. در آن کارگاه کوچک به دستاورد خودش قناعت‌ می‌کرد»‌

اما این کارگر ساده در همین سال‌های انزوا، با مشکلاتی هم مواجه شد. حجاریان آن ماجرا را چنین خلاصه‌ می‌کند: «حاج داوود مورد جفا واقع شد و ملامت‌هایی کشید‌ اما دم نزد و هیچ توقعی نداشت.» آنچه حجاریان‌ می گوید به دوره ای از زندان باز‌ می‌گردد که از ۳۰ دی ۷۲ آغاز شد و تا اردیبهشت ماه سال بعد ادامه یافت. با این حال، نه او و نه خانواده‌اش علاقه ای به، به یاد آوردن آن روز‌ها ندارند. حاج داوود با بزرگواری خاص خود که حجاریان آن را با واژه‌های «استغنا از خلق و صبر در مصائب» توصیف‌ می‌کند، از این ماجرا هم گذشت. از حاج داود کریمی که در ۶ شهریور ماه ۴۹ ازدواج کرد یک دختر به نام «مریم» و سه پسر با نام‌های «میثم»، «محمد صادق» و «محمود» به یادگار مانده است..


 


عبدالله نوری با انتقاد از سیاست های انقباضی و فضای امنیتی ایجاد شده و حبس فعالان سیاسی می گوید: چطور این افراد که خوشنام، خوش سابقه و مقیّد به قانون هستند به اقدام علیه امنیت ملی متهم می شوند آن هم در حالیکه حتی آقایان موسوی و کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز بارها و تا آخرین لحظه بر این نکته تأکید کردند که تنها خواهان اجرای قانون اساسی و رعایت حقوق و آزادی های به رسمیت شناخته شده برای مردم در قانون اساسی و سایر قوانین کشور هستند.

وی که با گروهی از فعالان سیاسی، دانشگاهی و مدنی استان فارس دیدار و گفتگو می کرد، دیدگاه های خود پیرامون مسائل و مشکلات جاری جامعه و افق های پیش روی آن را تشریح کرد.

عبدالله نوری با اشاره به رویدادهای سه سال گذشته افزود: ” باید توجه داشت که رفتار جریان حاکم با منتقدان غیرقابل پیش بینی است و حتی می‌توان گفت در این مورد خطوط قرمزش هم مشخص نیست. البته شاید این گونه رفتارها از تعدد، رقابت و اختلاف نظر نهادهای امنیتی نیز نشأت بگیرد. به همین دلیل گاهی مشاهده می شود که برخورد‌هایی تند با نیرو‌های معتدل می شود و این روش حاصل نگاه امنیتی به هر نوع فعالیت سیاسی است. در این مورد باید هشدار داد که این نوع نگاه سخت گیرانه‌ی امنیتی به فعالیتهای مسالمت آمیز و قانونی و بی توجهی به مطالبات مردم به زیان حاکمیت تمام شده و خواهد شد”.

به گزارش رسیده به کلمه، عبدالله نوری همچنین در توضیح اظهار نظرش پیرامون مبهم بودن خطوط قرمز حکومت و غیرقابل پیش بینی بودن رفتار جریان حاکم با منتقدان گفت : ” هنوز برای ما روشن نیست که چرا بلافاصله پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تعداد زیادی از فعالان سیاسی، دانشگاهی و مطبوعاتی و چهره های شاخص احزاب و گروه های اصلاح طلب با روش هایی عجیب و با ایجاد فضای ارعاب و برخوردهای امنیتی دستگیر شدند و با گذشت سه سال همچنان در زندان بسر می برند. این عزیزان تا روز ۲۲ خرداد در مسیر تعیین شده توسط قانون اساسی جهت تقویت فضای انتخابات و حضور پر شور مردم در تلاش بودند و در ستاد های انتخاباتی آقایان کروبی و میرحسین موسوی به عنوان نامزدهای اصلاح طلب و مورد تایید نظام مشغول فعالیت بودند که ناگهان از فردای انتخابات ورق بر می گردد و فضای پرشور و نشاط قبل از انتخابات به جوّی امنیتی و پرالتهاب تبدیل می شود، تا جایی که آقایان موسوی و کروبی که از چهره های شاخص و مؤثر جمهوری اسلامی بوده اند در حصر و محرومیت قرار می گیرند”.

عبدالله نوری اضافه کرد: “بسیاری از افرادی که دستگیر شدند و اکنون در زندان به سر می برند بلافاصله پس از انتخابات بازداشت شدند، جای تعجب است که چطور این افراد که خوشنام، خوش سابقه و مقیّد به قانون هستند به اقدام علیه امنیت ملی متهم می شوند آن هم در حالیکه حتی آقایان موسوی و کروبی به عنوان رهبران جنبش سبز بارها و تا آخرین لحظه بر این نکته تأکید کردند که تنها خواهان اجرای قانون اساسی و رعایت حقوق و آزادی های به رسمیت شناخته شده برای مردم در قانون اساسی و سایر قوانین کشور هستند. بررسی و تحلیل این وقایع و اتفاقات نشان می دهد که فعال سیاسی اصلاح طلب و منتقد نمی داند که ممکن است فعالیت او حتی جهت پرشور شدن انتخابات هم، خط قرمز نظام باشد”.

عبدالله نوری در این دیدار با ابراز نگرانی نسبت به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و تهدیدات خارجی علیه امنیت ملی به توضیح ایده‌ی خود در باب لزوم ایجاد اتاق فکر اصلاح طلبان پرداخت و بار دیگر خواهان بازسازی، انسجام و تبیین برنامه و نیز تجدید قوای جناح اصلاح طلب و جنبش سبز مطابق با شرایط امروز جامعه‌ی ایران شد.

او در ابتدا تحلیل خود از وضعیت سیاسی جامعه را چنین بیان کرد: “یک طرف معادله، حاکمیت است که احساس می‌کند به لحاظ سیاست داخلی مشکل خاصی ندارد و توانسته کم و بیش با امکانات گوناگونی که در اختیار دارد بحرانهای داخلی را کنترل کند و عمده مشکل خود را مسائل سیاست خارجی به ویژه مسئله ی هسته ای و بحران موجود در وضعیت اقتصادی می داند و طرف دیگر معادله هم نیروهای اصلاح طلب، تحول خواه و منتقد هستند که حداقل خواست آنها اجرای بی تنازل همه اصول قانون اساسی موجود است. البته هستند کسانی که برای برون رفت کشور از شرایط فعلی این حداقل را کافی نمی دانند. بسیاری از مردم هم در این میان و این روز‌ها سخت گرفتار مشکلات گوناگون خود به ویژه تامین معیشت روزانه، تورم مهار ناپذیر، بیکاری روز افزون و آینده ای پرابهام برای خانواده ی خود هستند و به سبب همین گرفتاری‌ها نسبت به مسائل سیاست داخلی کشور بی‌تفاوت و مأیوس شده‌اند، به خصوص که افقی برای گشایش امور یا اراده و برنامه‌ی مشخصی در این جهت مشاهده نمی‌کنند”.

عبدالله نوری در ادامه ضمن تاکید بر همپوشانی جنبش سبز و جریان اصلاحات، تکیه بر راهبرد اصلاح طلبی، عمل در چارچوب قانون اساسی و پیگیری جدی و مؤثر حقوق و آزادیهای قانونی مردم و نیز نفی هرگونه افراط‌گری و خشونت را از جمله ی این هم پوشانی‌ها دانست و در همین چارچوب تبادل نظر میان نخبگان و کارشناسان مورد اعتماد جریان اصلاحات و جنبش سبز جهت بررسی چگونگی اصلاح و رفع موانع تحقق حقوق و آزادی های مردم در قانون اساسی و دیگر قوانین را ضروری دانست.

وی اظهار داشت: “جریان اصلاحات در تداوم جنبش مدنی ملت ایران و آرمانهای اصیل و ضداستبدادی انقلاب شکل گرفت و حفظ نظام و پویایی آن را همواره رسالت اصلی خود می داند. اصلاح طلبی واکنشی به انحراف از ارزش هایی همچون جمهوریت، آزادی و استفاده ابزاری از دین برای مقاصد گروهی خاص بوده و به دنبال پاسخگو کردن حکومت در برابر مردم و تقویت نقش مردم در حاکمیت و تعیین سرنوشت سیاسی است. بنابراین برخلاف تبلیغات مغرضانه برخی سقوط نظام خواست جریان اصلاحات نیست. اصلاح طلبان بر این اعتقاد هستند که سقوط نظام کشور را به سوی خشونت و هرج و مرج و ویرانشهر پیش می‌برد و از دل این هرج و مرج و خشونت، توسعه و دموکراسی بیرون نمی‌آید و درست به همین دلیل است که به رغم همه‌ی مسائل، مشکلات و انتقادات نسبت به وضع حاکم همچنان بر راهبرد اصلاح طلبی تاکیدمی‌کنند”.

عبدالله نوری ضمن رد تندروی، هیجان زدگی و کنش احساسی اضافه کرد: “البته به‌‌ همان اندازه که تندروی، هیجان زدگی و کنش احساسی به اصلاحات ضربه می‌زند، در برخی مواقع محافظه کاری‌های بی‌جا، تفریط و نادیده گرفتن اصول و عدم آمادگی برای پرداخت هزینه های احتمالی جهت پافشاری بر اصول اصلاح طلبی هم می‌تواند اصلاحات را زمین گیر کند، باعث ریزش نیروها شود و فضا را برای هرگونه تهاجم و تخریب نیروهای تمامیت خواه و تندرو نسبت به جریان اصلاحات و اصلاح طلبان فراهم کند. همانگونه که در شرایط مناسب باید از مصالحه‌ی گام به گام و طرفینی و سیاست تعاملی دفاع نمود همانگونه هم باید توجه کرد که جریان اصلاحات نیز مبانی و اصول فکری و عملی خود را دارد و هر نوع تعاملی را بر مبنای اصول سیاسی و اخلاقی خود انجام می‌دهد. شهامت مدنی، صبوری و خویشتنداری، استقامت و ایستادگی بر اصول اصلاح طلبی و همراهی و همدلی با خواست مردم و نیز دفاع از حقوق مردم از مهم‌ترین شرایط موفقیت یک نیروی مؤثر و مفید اصلاح طلب می باشد”.

عبدالله نوری بار دیگر با تاکید بر لزوم مرزبندی جنبش سبز و جریان اصلاحات با نیروهای برانداز و خشونت طلب گفت: “شکافتن معنای اجرای بدون تنازل قانون اساسی می تواند یکی از مهم‌ترین ابعاد برنامه‌ی اصلاحات در شرایط فعلی باشد”.

وی در این راستا با بیان یک مثال به تبیین دیدگاه خود در این باره پرداخت و گفت: “یکی از مهمترین اصول دینی ما اصل امر به معروف و نهی از منکر است. در راستای عملی کردن این آموزه مهم دینی در اصل هشتم قانون اساسی آمده است: در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه‏ای است همگانی و متقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود وکیفیت آن را قانون معین می‌کند. حال باید روشن شود درحکومت دینی چگونه می توان بدون واهمه و نگرانی وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را که دین و قانون اساسی بر آن تاکید نموده اجرا کرد؟ یکی از شرایط تحقق این وظیفه آزادی رسانه ها، مطبوعات و احزاب است. اگر رسانه ها و احزاب آزادانه و بی پروا و در عین حال مسئولانه بتوانند نقد کنند تا اندازه ی زیادی جلوی مفاسد گرفته می شود، همانگونه که امروزه در دنیای آزاد مشاهده می شود کوچکترین تخلفی چگونه از طریق رسانه ها برملا و مجرم ناچار به اعتراف، کناره گیری و تحمل مجازات می شود. رسانه های مستقل و آزاد نه تنها خواسته های مردم را بازتاب می دهند بلکه مطمئن ترین، کم هزینه ترین و موثرترین ابزار برای جلوگیری از فساد سیاسی و اقتصادی می باشند. در هر نظامی، چنانچه مطبوعات و رسانه ها بتوانند آزادنه و بدون هیچ نوع تهدیدی عملکرد مسئولان و مدیران را در هر سطح و مقامی مورد نقد و بررسی قرار دهند، مسئولان و ماموران از ترس مطبوعات و رسوا شدن هم که شده از اعمال خلاف پرهیز می کنند. درحالیکه در نبود رسانه های آزاد هیچ نیرویی توان کنترل و نظارت کامل بر عملکرد مسئولان را نخواهد داشت، زیرا حتی اگر برای هر مامور دولتی ومسئول ارشد، یک پلیس مخفی گماشته شود باز آن فرد نیاز به نظارت و کنترل دارد چراکه ممکن است آن‌دو نفر با یکدیگر تبانی کنند.بر همین اساس، اصول متعددی از قانون اساسی به آزادی مطبوعات، رسانه ها، احزاب و تجمعات اختصاص یافته است، چنانکه در اصل نهم قانون اساسی آمده است که هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین ومقررات سلب کند”.

عبدالله نوری سپس با اشاره به دگرگونی هایی که مانع از تداوم نظام های بسته در جهان کنونی است، افزود: “شرایط امروز با دهه های گذشته بسیار تفاوت کرده است و واقعیت های جامعه ما و جامعه جهانی را نمی توان نادیده گرفت. امروز با گسترش ابزار های اطلاع رسانی و دسترسی به اینترنت و شبکه های ماهواره ای هیچکس را با هیچ شیوه ای نمی توان از دسترسی به اطلاعات داخلی و یا خارجی محروم کرد. از این رو با وجود امکانات و فناوری های گوناگون و هزینه های گزافی که برخی کشورها جهت کنترل اطلاعات و ایجاد محدودیت برای جریان آزاد اطلاع رسانی صرف می کنند، موفقیت آن بسیار ناچیز است. در کشور ما نیز با وجود فیلترینگ و محدودیت های فراوانی که در برابر جریان اطلاع رسانی آزاد اعمال می شود، راه های عبور از این محدودیت ها نیز به طور فزاینده در حال افزایش است، به طوریکه هر کاربر به آسانی به روش های عبور از این موانع جهت دسترسی و دریافت اخبار و اطلاعات مورد نیاز خود آشنایی دارد. این واقعیتی است که خودش را بر خانواده ، جامعه و حکومت ما تحمیل کرده و با تمام هزینه هایی که حکومت صرف می کند موفقیت چندانی در ایجاد محدودیت نداشته است. امروز هر نهادی برخلاف جریان خروشان گردش آزاد اخبار و اطلاعات حرکت کند خود را در مسیر بی اعتباری قرار می دهد و حتی در راستای اهداف و آرمانهای ذهنی و سازمانی خود هم چیزی به دست نمی آورد. من در مقام بیان این نیستم که بگویم هر واقعیتی مطلوب است بلکه می گویم چنانچه واقعیت ها را پذیرفتیم شاید بتوانیم از آن در جهت پیشبرد حقیقت ها بهره بگیریم.”

عبدالله نوری در پایان سخنان خود متذکر گردید: “حکومت برای بهره گیری از نظرات گوناگون، کاستن از اشتباهات و به حداقل رساندن تخلفات ماموران و مسئولان باید علاقه مند به گسترش آزادی ها باشد و از انتقاد استقبال کند.حکومتی که در صدد مقابله با انتقاد و خیراندیشی منتقدان برآمد و با سوءظن به انتقادها نگریست به مرور هر انتقاد سازنده و حتی ساده ای را در جهت تخریب و براندازی خود تفسیر میکند و از هر صدای آرامی می هراسد و هر صدای خیرخواهانه ای را متهم به غرض ورزی و یا غفلت و جهالت میکند. ولی اگر حاکمیت یکی از وظایف خود را گسترش نقد و نقادی بداند و در این راستا به فرهنگ سازی در میان مردم بپردازد از نقد خود واهمه ندارد همچنان که در کلام پیشوایان دینی آمده است < احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی/درمیان برادران دینی آن کس را بیشتر دوست دارم که عیب هایم را به من هدیه نماید> تجربه‌ی بشری هم ثابت کرده که فضای باز وشفاف سیاسی مهم‌ترین و اصلی ترین عامل رشد و شکوفایی از یکسو و مانع گسترش فساد و تخلف از سوی دیگر است.


 


علی اکبر محمدزاده، دانشجوی زندانی دانشگاه شریف، با وجود موافقت دادستانی و اعزام از زندان به دانشگاه برای شرکت در امتحانات پایان ترم، بر اساس تصمیم غیرقانونی حراست و رئیس دانشگاه، از ورود به دانشگاه منع شد و از شرکت در امتحان محروم ماند.

به گزارش خبرنگار کلمه، حراست دانشگاه صنعتی شریف امروز در حالی از ورود علی اکبر محمدزاده به دانشگاه برای شرکت در امتحانات پایان ترم جلوگیری کرد که وی پیش‌تر اجازه ی دادستانی را به این منظور کسب کرده و با دانشگاه نیز هماهنگی قبلی به عمل آمده بود.

علی اکبر محمدزاده، دانشجوی زندانی دانشگاه صنعتی شریف که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم است، از مدتها قبل درخواست شرکت در امتحانات پایان ترم دانشگاه را به دادستانی تهران داده بود که با موافقت دادستان و معاون آموزشی دانشگاه قرار بود در ایام امتحانات به صورت تحت الحفظ و با همراهی مامور، وارد دانشگاه شود و در امتحانات شرکت کند.

خانواده وی نیز در این باره با معاونت آموزشی و حراست برای ورود وی به دانشگاه، شرکت در امتحان واحدهای درسی خود مذاکره و توافق کرده بودند.

اما صبح امروز پس از آنکه وی به همراه ماموران امنیتی از زندان اوین به دانشگاه مراجعه کرد، ماموران حراست با دستور دکتر روستا آزاد، رئیس دانشگاه شریف، از ورود وی ممانعت کردند و در نهایت پس از ساعت ها معطلی در اتاقک حراست دانشگاه، ماموران محمدزاده را به زندان بازگرداندند.

این برخورد غیر قانونی در حالی با این دانشجوی زندانی صورت گرفت که حتی در طول این مدت، از دادستانی تهران نیز با حراست دانشگاه صنعتی شریف تماس گرفته و از آنها خواسته بودند با توجه به نظر دادستان، اجازه ورود و امتحان دادن به علی اکبر محمدزاده داده شود، اما ترتیب اثر داده نشده است.

مسئولان حراست دانشگاه در این باره اظهار کرده اند که ما به علت عدم رضایت رئیس دانشگاه از ورود این دانشجو جلوگیری کردیم. این در حالی است که روستا آزاد رئیس دانشگاه نیز مورد این دانشجوی زندانی را از جمله موارد خاص دانسته که به گفته وی، باید در کمیسیون موارد خاص دانشگاه بررسی شود. بدین ترتیب حتی در صورت موافقت این کمیسیون، امکان ورود این دانشجو به دانشگاه حداقل یک هفته دیگر به تعویق خواهد افتاد.


 


شانزده گروه فعال حامی جنبش سبز در خارج از کشور، با انتشار بیانیه ای خطاب به مردم سوریه، ضمن حمایت از ایستادگی این ملت در برابر دیکتاتوری بشار اسد، از آنها خواستند اجازه ندهند تا رژیم اسد در میان آنها تفرقه‌های قومی، نژادی و مذهبی ایجاد کند.

در این بیانیه که به امضای ۱۶ گروه دانشجویی و حقوق بشری خارج از کشور رسیده، ضمن انتقاد شدید از دخالت های حاکمیت فعلی ایران در امور سوریه، ابراز امیدواری شده که مردم سوریه از خشونت و انتقام جویی بپرهیزند؛ در سوریه پس از اسد، همه سوری ها با هم برابر باشند و هیچ گونه تبعیضی براساس قوم و نژاد و مذهب نباشد.

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته، به همراه ترجمه انگلیسی آن در ادامه می‌آید:

 

مردم شجاع سوریه

پانزده ماه است که از خیزش آزادی‌خواهانه شما می‌گذرد. در این پانزده ماه ما نیز همچون سایر جهانیان با شما در سوگ «درعا» و «حمص» و «حما» گریستیم و همچون آنان بر پایداری شما درود فرستادیم. ما نیز از کشتار بیش از ده‌هزار شهروند سوری به دست حکومت جنایت‌کار اسد بهت‌زده شده‌ایم. ما نیز چون شما از مشاهده سلاخی مردم «حوله» وحشت زده شدیم.

اما چیزی که این درد را برای بسیاری از ایرانیان افزون می‌کند، مشاهده مشارکت تمام و کمال جمهوری اسلامی در قتل عام مردم سوریه به نام ایران و ایرانی و به کام رژیم جنایتکار بشار اسد است. تشابه شیوه‌های ردیابی و سرکوب مخالفان، عملکرد یکسان گروه‌های «شبیحه» و بسیج در تظاهرات خیابانی و رهگیری اینترنتی فعالان تنها برخی از این نشانه ها هستند. صرف نظر از گزارش های نهادهای بین‌المللی، اخیرا حتی مسوولین امنیتی نظام نیز به صورت عمومی حضور نیروهای سپاه قدس را در سوریه برای کمک به حکومت سوریه تائید می‌کنند.

حکومت جمهوری اسلامی در داخل ایران با سواستفاده از عقاید مذهبی شیعیان، شیعیان و غیرشیعیان منتقد خود را سرکوب می‌کند. همین حکومت در خارج از ایران به نام اسلام و دفاع از مسلمانان، سنگ دفاع از مردم بحرین، مصر، تونس و یمن را به سینه می‌زند و به سوریه که می‌رسد، با ریاکاری و به نام «مقاومت در برابر اسرائیل» (آن هم در حالی که خود رژیم سوریه در چهار دهه گذشته هیچ گونه درگیری نظامی جهت بازپس گیری اراضی اشغالی خودش با اسرائیل نداشته)، همراه، حامی و توجیه گر جنایات حکومت اسد می‌شود. چرا که سقوط اسد را به منزله سست شدن پایه‌های خود می‌داند.

بی عملی جامعه جهانی در برابر کشتار مردم سوریه و ضعف در اعمال تحریم سلاح بر رژیم اسد و به خصوص نقض این تحریم توسط روسیه و جمهوری اسلامی است که باعث شده هر روز جنایات هولناک‌تری در سوریه اتفاق بیافتد. متاسفانه حمایت رسمی و تلویحی از ادامه حکومت جنایتکارانه بشار اسد محدود به سیاست‌مداران نیست. بسیاری از فعالان به اصطلاح «صلح» که در مورد غزه و مصر و تونس ادعای دفاع از مردم این کشورها را داشتند، با توجیهات ایدئولوژیک و برمبنای «ضد غرب» بودن حکومت سوریه، در صدد تطهیر نظام خون‌خواربشاراسد برمی‌آیند. بدیهی‌است که نتیجه دوام حکومت بشاراسد، نه بقای «صلح» که تشدید کشتار مردم بی‌دفاع خواهد بود.ما از ایرانیان و جامعه بین الملل می‌خواهیم که در برابراین جنایات سکوت نکنند چرا که سکوت در مقابل جنایات اسد به مانند اجازه به جنایت است.

همچنین در پایان از مردم سوریه می‌خواهیم که اجازه ندهند تا رژیم اسد با الهام از حامیان ایرانی خود در میان آنها تفرقه‌های قومی، نژادی و مذهبی ایجاد کند. ما امیدواریم که در سوریه پس از اسد، همه سوری ها با هم برابر باشند و هیچ گونه تبعیضی براساس قوم و نژاد و مذهب نباشد. هرچند زخم ها بر پیکر آنها عمیق است، اما ما همچنین امیدواریم مردم سوریه از تجربه مردم ایران در انقلاب ۱۳۵۷ درس بگیرند و سدی بر انتقامجویی و خشونت انقلابی باشند تا انقلاب آنان از یک دیکتاتوری به دیکتاتوری دیگر نلغزد.

بر پایداری شما درود می‌فرستیم و تا پایان این راه از شما و ایستادگی شما حمایت می‌کنیم.

پرسا – پویش راه سبز دانش آموختگان و دانشجویان ایرانی
آستین برای ایران
انجمن دانشجویان حامی جنبش سبز ایران- دانشگاه ویکتوریا
جنبش سبز دانشجویی ونکوور
دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
کنشگران سبز ایران دمکراتیک
کار‌شناسان ایران سبز
همبستگی‌ با جنبش دمکراتیک ایران – ادمونتون
سبزهیوستن
انجمن دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه جورج واشنگتن
شبکه همبستگی ملی ایرانیان – فرزنو،کالیفرنیا
دانشجویان سبز حامی دمکراسی برای ایران- جنوب کالیفرنیا
انجمن حقوق بشر و دموکراسی / هامبورگ
انجمن دانشجویان دمکراسی خواه – جنوب کالیفرنیا
گروه ۲۲خرداد – هامبورگ
راه سبز اتاوا

To the brave people of Syria,

Fifteen months have passed since the beginning of your freedom-seeking uprising. In these months we, like many others in the world, have been saddened by the tragedies of Darra, Homs, and Hama; we are horrified by the massacre of more than ten thousand Syrian citizens by Assad's brutal regime, and we salute you and your resistance.

What makes the tragedies of Syria even more painful for many Iranians is the full partnership of the Islamic Republic of Iran with the regime of Bashar al-Assad. The similarities of the tracing methods, the suppression techniques, the identical operational tactics used against the civilian protesters by pro-government Shabiha militia in Syria and by Basij militia in Iran, and the online tracking of Syrian activists are but a few of the numerous signs that warn us of the involvement of Iranian regime with the Assad regime. Furthermore, recently the Iranian security and military officials are publicly bragging about the presence and involvement of the Quds Forces (the special branch of the Iranian Revolutionary Guard Corps) in Syria in support of the Syrian government.

The Iranian government suppresses its shia and non-shia citizens by exploiting shias' religious beliefs inside Iran. Outside of Iran, in the name of Islam and under the pretense of defending Muslims, the Iranian regime pretends to support people of Bahrain, Egypt, Tunisia, and Jordan. Yet in the case of Syrian people, this same government hypocritically and under the pretense of "resistance against Israel," supports, assists, and justifies the brutalities of Assad regime, since it perceives that the fall of Bashar Al-Assad weakens the foundation of the Iranian regime.

The insufficient attention of the international community to the slaughter of the Syrian people and failing to enforce the arms sanctions on Assad's regime, especially the violation of these sanctions by Russia and the Islamic Republic of Iran, have led to the most horrendous crimes in Syria. Unfortunately, the support of Assad's criminal regime is not limited to a few hypocritical politicians. Many of the so-called peace activists, who claim to support the people of Gaza, Egypt, and Tunisia, fail to support Syrian people because of ideological excuses based on the "anti-western" status of the Syrian government. It is evident, that as long as Assad's regime stays in power, the brutalities will intensify and restoring peace will remain uncertain. We invite all Iranians and the international community to not remain silent and to stand against the crimes of Assad regime. Our silence is a license to kill.

We call on the people of Syria to prevent Assad's regime from spreading ethnic and religious divisions among them. We hope that after fall of Assad, Syria will become a country in which all citizens are equal without any ethnic or religious discrimination. Although the wounds of the recent tragedies cut deep, we hope that the Syrian people will look into the post-revolution brutalities of Iran's 1979 revolution and abstain from the revenge and the revolutionary violence to avoid replacing one dictator with another.

We salute your resistance and we support you and your struggle until the end.

IranPORSA

Austin for Iran

Students for the Iranian Green Movement Association-SIGMA

Students’ Green Movement of Vancouver

Iranian liberal students and graduates (ILSG)

Green Activists for a Democratic Iran

Green Experts of Iran

Solidarity with Iran’s Democratic Movement – Edmonton (SIDME)

SabzHouston

Iranian democratic student association in George Washington University

Iranian Solidarity Network, Fresno

Green Students for a Democratic Iran – Southern California

Iranian Association for Human Rights and Democracy- Hamburg

Society for Democracy in Iran – Southern California

22nd Group Hamburg

Ottawa Green Path


 


کلمه – گروه بین الملل: تنها چند روز پس از آخرین دادگاه حسنی مبارک و دو پسرش جمال و اعلا، خبر های ضد و نقیضی درباره وضعیت سلامت او منتشر شد. تا آنجا که برخی از رسانه ها خبر مرگ او را منتشر کردند.

هشت روز پس از محاکمه حسنی مبارک، رئیس جمهور سابق مصر، خبر ها حاکی از آن است که او در وضعیت نیمه هوشیاری به سر می برد و تنها می تواند از مایعات و ماست تغذیه کند. رئیس جمهور مخلوع مصر در آخرین جلسه دادگاه به حبس ابد محکوم شد.

به گزارش تلگراف، به گفته یک مقام امنیتی مصر، بلافاصله پس از انتقال مبارک به زندان طره برای گذراندن دوران حبس، حال او به وخامت گرائید. اما مقامات زندان پس از انتشار شایعه مرگ حسنی مبارک، به سوزان مبارک همسر او و دو دخترش اجازه دادند که در زندان طره با او دیدار کنند.

یک مقام امنیتی نیز به آسوشیتدپرس گفته است خانواده مبارک چندین بار درخواست کرده اند که او به یک بیمارستان نظامی برای نگهداری و درمان منتقل شود، اما مقامات دولت مصر درخواست آنها را رد کرده اند.

در همین حال فاینشنال تایمز گزارش داد، مقامات امنیتی مصر اعلام کرده اند که ضربان قلب مبارک بسیار نا منظم است و تنها با تنفس مصنوعی و به وسیله کپسول اکسیژن قادر به تنفس است. به گفته پزشکان، حسنی مبارک در معرض خطر سکته مغزی قرار دارد.

حسنی مبارک از ماه اوت در یک بیمارستان مجهز در حومه قاهره بستری بود. در آن زمان همسر، دو دختر و نوه هایش آزادانه با او ملاقات می کردند.

روز شنبه سوزان مبارک همسر او اعلام کرده بود که زندانی که مبارک در آن بستری است، امکانات پزشکی و درمانی ندارد و مقامات ملاقات با او را به یک بار در ماه محدود کرده اند.

به گزارش روزنامه مصری الیوم، سوزان مبارک پس از مخالفت مقامات برای انتقال شوهرش به بیمارستان اعلام کرده است که شما مسئول مرگ او خواهید بود.

این در حالی است که بسیاری از مردم مصر به نگهداری مبارک در یک بیمارستان مجهز اعتراض داشتند.


 


در آغاز بیستمین ماه روزه داری اعتراضی سید مصطفی تاجزاده در زندان، مراسم افطار و دعا در منزل وی با حضور جمعی از دوستان و همکاران سابق این زندانی سیاسی برگزار شد.

به گزارش کلمه، در این مراسم همچنین یاد هاله سحابی و هدی صابر شهدای خرداد ۹۰ و یار و همراه خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی، فریده ماشینی، نیز گرامی داشته شد.

فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده، در این برنامه با ارائه گزارشی از وضعیت جسمی همسرش به حاضران، از بی توجهی مسئولان نسبت به سلامتی زندانیان سیاسی و به ویژه همسرش ابراز تاسف کرد.

تاجزاده از یک سال و هفت ماه قبل، همه روزه در زندان روزه می گیرد و علت این اقدام خود را اعتراض به نگهداری غیر قانونی اش در قرنطینه زندان و در اکثر اوقات به صورت انفرادی، اعلام کرده است.

این عضو دربند جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی علاوه بر بیماری های دیسک کمر، آرتروز گردن و نقرس؛ اخیرا دچار مشکلات پوستی و تاری چشم شده است که پس از معاینات انجام شده توسط پزشکی قانونی و بر اساس نامه دادستان، تاکنون از اعزام وی به مرخصی درمانی جلوگیری شده است.

تاجزاده همچنین در آخرین پیام خود از زندان، به خاطر تشبیه جنتی دبیر شورای نگهبان به ملانصرالدین از مردم عذر خواهی کرد. رئیس ستاد انتخابات مجلس ششم که هنوز پس از ۱۲ سال به شکایت وی از دبیر شورای نگهبان رسیدگی نشده، پس از آن که از نقد تعدادی از شهروندان بابت تشبیه آقای جنتی به ملانصرالدین که از او چهره مثبتی در اذهان باقی است مطلع شد، از این تشبیه عذرخواهی کرد.

وی خاطرنشان کرد: پیش از این هم من نسبت آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد را به نسبت شجریان و آغاسی مانند کرده بودم که عده ای شدیدا انتقاد کردند و گفتند نباید آغاسی که یک خواننده مردمی با ویژگی های مثبت بوده با چنین کسی مقایسه شود و من با این که همه می دانیم در مثل مناقشه نیست، از مردم عذرخواهی کردم و در این مورد هم فکر می کردم مردم متوجه منظور و اشارات من هستند که تأکید کرده بودم آقای جنتی که دارای مصونیت قضائی است، در دادگاه افکارعمومی محاکمه شده است!

تاجزاده همچنین تأکید کرد: مردم باید توجه داشته باشند که اصرار من بر محاکمه جنتی و پیگیری موضوع ورود آقای حدادعادل به مجلس ششم بر اثر دستکاری در آراء مردم و ابطال هفتصد هزار رأی شهروندان تهرانی، به هیچ وجه کینه شخصی نیست. بلکه صرفا به خاطر این است که من در آن انتخابات سرپرست ستاد انتخابات کشور و امین آرای مردم بودم.

رئیس ستاد انتخابات کشور در دولت اصلاحات تصریح کرد: جنتی تقلب کرد و حدادعادل را که رأی نیاورده بود به جای کاندیدایی که مردم تهران به او رأی داده بودند و پس از انتخابات به زندان افکنده شده است، یعنی دکتر علیرضا رجایی، به مجلس فرستاد. و من با این که اکنون پستی ندارم اما هم چنان مسئولیتم باقی است و خود را موظف می دانم که این دو را وادار به عذرخواهی رسمی از مردم کنم.

وی افزود: اهمیت این مسئله به عنوان وظیفه ملی برای من به حدی است که حتی اگر آقای جنتی به دیار باقی برود که در محکمه عدل الهی مجبور به جواب گویی در مورد این بی عدالتی و عدم رعایت حق الناس باشد، من تا روزی که زنده ام با پیگیری هایم تن او را در گور خواهم لرزاند تا آن که بازماندگانش مجبور به عذرخواهی از مردم و حلالیت طلبیدن از آن ها شوند.

تاجزاده همچنین با اشاره به یادداشت خود با عنوان «پدر، مادر، ما باز هم متهمیم» که در آن از نسل امروز برای خطاهای دیروز عذرخواهی کرده است، با تشکر از اظهارات اخیر آیت الله موسوی اردبیلی، تاکید کرد: این گونه موضع گیری ها موجب روحیه دادن به زندانی های سیاسی می شود که به پاس دفاع از آرمان های اصیل انقلاب رنج زندان را تحمل می کنند و جوانان ما باید توجه بیشتری به موضع گیری های مراجع تقلید و فضلا و علمای مستقل درباب مسائل روز و این گونه روی کردها و فرمایشات روشنگرانه داشته باشند.

وی افزود: بی تردید عدم تأیید شرایط نابسامان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی موجود و اعتراف به اشتباهات محتمل گذشته و عذرخواهی یک مرجع تقلید شیعه از مردم، از افتخارات تشیع در عصر حاضر و قابل توجه و تحسین و تقدیر است و موجب می شود که دیگران هم این شیوه های پیامبرگونه را بیاموزند و به آن تأسی کنند.

این زندانی سیاسی که در شرایط قرنطینه و انفرادی امکان مطالعه برخی کتب، روزنامه ها و نشریات را دارد و معمولا در ملاقات هایش نیز کتبی را برای مطالعه به علاقه مندان معرفی می کند، ضمن تشکر از نویسندگان متعهد، دوستان خود را به مطالعه مقالات و یادداشت های ارزشمند آقایان سید هادی خسروشاهی درمورد «بن بلا» در روزنامه اطلاعات و آقای رسول جعفریان در باب «عرفان های کاذب» در روزنامه تهران امروز دعوت کرد.


 


یک فعال کارگری در زنجان اعلام کرد: افزایش افسار گسیخته تورم و افزایش روز افزون قیمت کالاهای اساسی نارضایتی اکثر خانوارهای کارگری را در پی داشته است.

مرتضی ریحانیان اظهار داشت: کارگران با حقوق ۴۰۰ هزار تومانی با سرپرستی میانگین چهار نفر چگونه می‌توانند با افزایش بی‌رویه قیمت‌ها زندگی کنند.

او با انتقاد از افزایش ۲۵ درصدی قیمت نان افزود: افزایش قیمت نان که قوت اول سفره این قشر است، کارگران را دچار بحران و نگرانی کرده است.

این فعال کارگری با بیان اینکه افزایش قیمت نان بحران‌های اقتصادی و اجتماعی زیادی بوجود می‌آورد گفت: شعار دادن در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی تیشه به ریشه هر نوع تولید می‌زند.

گرانی نان، ۱۵ میلیون را تهدید می کند

در همین حال، نماینده تهران در مجلس گفت: امروز شاهد این هستیم که مسئولان بدون توجه به فقر، نان گران را تحویل خانوار‌ها می‌دهند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، علیرضا محجوب در نطق میان دستور خود در نشست علنی امروز مجلس شورای اسلامی گفت: گرانی و تورم امروزه کارگران، بازنشستگان را به خود مشغول کرده است چرا که حقوق بگیران درآمد کوچکی دارند و این درآمد برای آنان کافی نیست.

وی در ادامه افزود: همه نمایندگان و مردم در جریان افزایش اجاره بهای مسکن قرار دارند و امروز این افزایش بها مشکلی است که می‌توان گفت وای به حال مستاجران که فاقد خانه و مسکن می‌باشند.

نماینده مردم تهران تصریح کرد: این روز‌ها بی‌کسی و نداشتن پول به خوبی لمس می‌شود. آیا وقت اقدامات جدی مجلس در رابطه با عمل به وظیفه قانون اساسی در اصل ۳۱ یعنی داشتن مسکن متناسب با نیاز فرا نرسیده است.

وی در ادامه گفت: با وجود آنکه گرانی صرفاً به موضوع مسکن محدود نمی‌شود اما موضوع مهم‌تر از آن گرانی نان است که جای تأمل خاصی دارد.

وی گفت: مسوولان در میان کالاهای مصرفی باتوجه به حساسیت اجتماعی در مورد افزایش قیمت نان یعنی اصلیترین خوراک کارگران، کشاورزان و سایر اقشار مردم به چه جسارتی توانسته‌اند نان را افزایش دهند.

وی با بیان اینکه مسئولانی که از افزایش قیمت نان صحبت می‌کنند آیا این دسته از گرسنگی چیزی نمی‌دانند، گفت: از کودک، مادر و پدری که باید در مصرف تنها کالای باقی مانده برای سفره خود چیزی تهیه کنند آیا چیزی شنیده‌اید.

وی درادامه گفت: با این کار مسئولان، امروزه فقرا می‌بایست برای غذای خود نان خشک گندیده و غذاهای مصرف شده اغنیا را مصرف کنند.

محجوب خاطرنشان کرد: با وجود تضمین از سوی مسئولین برای پرداخت یارانه نان، اما برای افزایش قیمت نان هیچ یارانه‌ای در نظر گرفته نشده است و حتی تلاش برای کنترل قیمت آن هم نمی‌شود لذا باید گفت آنها درد گرسنگان را ندارند و در واقع این امر سفره ۱۵میلیون نفر را تهدید می‌کنند.
وی بیان کرد: انتظار داشتیم مجلس به جای مباحث اقتصادی بحث گرانی نان را در دستور کار قرار دهد.

وی در ادامه بیان کرد: باید قانون بیمه بیکاری برای متقاضیان کار و شاغلان هر چه زود‌تر عملیاتی شود تا فقرایی که می‌خواهند کار کنند ولی شغلی پیدا نمی‌کنند از این بیمه بهره‌مند شوند.


 


موسسه تصویر شهر پس از ابلاغ دستورالعمل نیروی انتظامی مبنی بر اینکه تنها آقایان حق دیدن بازی‌های یورو ۲۰۱۲ را در سالن‌های سینما دارند، از پخش این بازی‌ها در پردیس‌های تحت پوشش خود انصراف داد.

سردار بهمن کارگر، معاون اجتماعی ناجا، در حاشیه مراسم افتتاح باشگاه خبرنگاران پلیس و انجمن سینمای پلیس حضور خانم ها در زمان پخش فوتبال در سینما را به دور از شان آنها دانست و گفت: “پلیس مستندسازی زیادی از حضور زنان و مردان در هنگام بازی فوتبال در سراسر کشور انجام داده است و متوجه شدیم که هنگامی که زنان و مردان با یکدیگر به تماشای فوتبال می‌پرداند، وضعیت مناسبی نیست.”

او گفت: ” به هرحال اختلاط زن و مرد مورد تایید ما نیست. فوتبال بازی هیجانی است. مردم در هنگام تماشای این بازی حواسشان جمع نیست. مردان در هنگام بازی فوتبال هیجانی می شوند و بعضا فحش‌های رکیک داده یا شوخی‌های بدی انجام می‌دهند، آیا این در شان زنان است که در این مکان حضور بیابند؟”

معاون اجتماعی ناجا گفت: وضعیت حضور زنان و مردان در سینماها برای تماشای بازی فوتبال مناسب نیست، این در شان زنان نیست که با آقایان فوتبال نگاه کنند و زنان باید از نیروی انتظامی در این زمینه تشکر کنند.”

به گزارش روابط عمومی موسسه تصویر شهر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، تصمیم این موسسه برای پخش مستقیم فوتبال مبتنی بر تحلیل مشخص فرهنگی توسط کارشناسان بود، این اقدام در درجه اول سالن‌های سینما را در معرض کانون توجه خانواده‌ها قرار می‌داد و از این طریق صنعت فیلمسازی ایران از اقبال بیشتری برخوردار می‌شد.

همچنین این اقدام در گام بعدی، فرهنگ مشارکت جمعی را افزایش می‌دهد و می‌توان نشان داد با حضور خانواده‌ها و با حاکمیت شرم حضور زنان، تخلیه هیجان‌ها شکل سالم و اخلاقی‌تر می‌یابد و این تجربه می‌توانست در آینده بر فرهنگ مخاطبان ورزش نیز تاثیر مستقیم بگذارد که متاسفانه این نکات دقیق در عمل نادیده گرفته شد.

با توجه به این نکات تصمیم گرفته شد برای حفظ اموال پردیس‌ها که متعلق به شهروندان تهران است و رعایت امنیت اخلاقی از پخش این بازی‌ها صرفنظر شود تا اگر دستاورد اخلاقی لازم کسب نمی‌شود به فضایی فرصت داده نشود تا تضمین سلامت اخلاقی را به مخاطره بیاندازد.

در پایان با توجه به نکاتی که ذکر شد از کلیه خانواده‌های تهرانی که مایل به حضور در پردیس‌ها جهت تماشای برنامه مسابقات فوتبال جام ملت‌های اروپا بودند پوزش می‌خواهیم.


 


انفجار گاز در منطقه کهریزک ورامین که شب گذشته رخ داد، خسارات جانی و مالی از جمله یک کشته، سه مصدوم و تخریب کامل چهار خانه را برجای گذاشت.

مدیرعامل سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهر ورامین در تشریح جزئیات این حادثه اظهار داشت: این انفجار ساعت ۱۹:۵۵ دقیقه شامگاه شنبه در منطقه کهریزک ورامین رخ داد و نیروهای آتش نشانی در فاصله زمانی سه دقیقه یعنی ساعت ۱۹:۵۸ دقیقه در محل حادثه حاضر شدند.

به گزارش مهر، حمید ارسطوئیان افزود: در این حادثه یک زن ۸۰ سال فوت شد و همچنین سه مصدوم راهی بیمارستان شدند. وی بیان کرد: چهار منزل نیز به طور کامل تخریب شد.

این مسئول در خصوص علت انفجار عنوان کرد: بی احتیاطی در نحوه استفاده از گاز موجب تخریب این خانه ها و خسارات جانی مذکور شد.

وی بیان داشت: یک نفر از مصدومان حادثه در بیمارستان تهران بستری و دیگری در بیمارستان ۱۵ خرداد ورامین است و یکی از مصدومان نیز مرخص شده است.

این مسئول افزود: در زمان ملاقات با مصدومی که در بیمارستان تهران است، جزئیات انفجار از او پرسیده خواهد شد، چرا که مسبب اصلی حادثه وی بوده است.

وی گفت: اصول فنی ساختمان در ساخت این خانه ها رعایت نشده بود و به همین دلیل به طور کامل تخریب شدند.


 


کلمه – زهره نقیبی:

ون های گشت ارشاد. دخترانی که تا ماموران پلیس را از دور می بینند، راه خود را کج می کنند. نگاههایی که با نفرت به سمت پلیس های زن پرتاب می شود. جیغ و فریادی که هر چند ساعت یک بار در گوشه ای از میدان بلند می شود. این، تصویر تکراری این روزها در برخی میدان های شهر تهران است.

بیش از سه سال از روزی که میرحسین موسوی به انتقاد از برخوردهای نسنجیده پلیس با دختران و زنان پرداخت و وعده داد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، «گشت‌های ارشاد را جمع می‌کنم» می‌گذرد. اکنون موسوی در حصر خانگی است، حاکمیت همچنان به رفتار غیر عقلانی اش ادامه می دهد و حرمت و کرامت مردم در خیابان ها و ملأ عام همچنان مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.

خبرنگار کلمه برای چند ساعتی با مردمی که پیگیر وضعیت دختران بازداشت شده ی خود بوده اند، همراه شده و از وضعیت یکی از پایگاه های پلیس گزارشی تهیه کرده که در ادامه می خوانید:

*       *       *

جمعیت زیادی جلوی پایگاه شماره … ایستاده اند. بیشتر از ۳۰ نفر. در سنین و تیپ های مختلف. پیر و جوان. زن و مرد. ساعت های طولانی انتظار پشت در بزرگ آهنی باعث شده زبان به گلایه باز کنند. اما گوشی از داخل این پایگاه برای شنیدن حرف های آنها نیست. تنها رابط با داخل پایگاه یک پنجره کوچک آهنی است که گهگاهی باز می شود و دستی مدارک را از همراهان متهمین می گیرد. دقت که می کنی، سرباز نظام وظیفه است که مواردی که به خانواده ها سفارش شده بیاورند تحویل می گیرد و اسم آنها را ثبت می کند و پنجره را می بندد.

گاهی هم در باز می شود که یکی از آنان که متهم نامیده شده اند بیرون می آیند. دختر خانمی ۴-۲۳ ساله با چادری بر سر بیرون می آید، با او هم صحبت می شوم. می گوید میدان ولیعصر گرفتندم. گفتند به خاطر مانتوی کوتاه. چادر را که خواهرش برایش آورده کنار می زند و می پرسد: شما بگویید، این مانتو کوتاه است؟ مانتوی مشکی تا پایین زانو. می گوید با یک پلاک که روی آن نوشته شده بود “متهم به جرم بدحجابی” عکس گرفتند و اثر انگشت و …

خانم میانسالی با مشت بر پنجره سرباز می کوبد و می گوید: دخترم را بیاورید بیرون. سرباز از او مدارکش را می خواهد که زن می گوید نوه ام است و مدارکش کرج است. سرباز می گوید اینجا می ماند تا مدارک بیاید؛ بدون مدرک نمی شود. می گوید ببین برایش لباس آوردم، تو را به خدا نگذارید اینجا بماند. هر کاری بگویید می کنم، بگذارید بیرون بیاید. سرباز پاسخ می دهد: نیاز به کاری نیست. برو مدارکش را سریع تر بیاور… زن جوانی که نزدیک به او ایستاده، می گوید: نگذارید شب اینجا بماند. خیابان باشند بهتر است تا دست این…

دختر جوان دیگری بیرون می آید و بلند می گوید با پلاک متهم بدحجابی از او هم عکس انداخته اند. مادرش به او ملحق می شود و می گوید: خاک بر سر مملکتی که متهمش این جوان های ما باشند. یک مشت دزد و قاتل راست راست می چرخند. با او هم صحبت می شوم، می گوید: کارمند دولتی هستم و از سرکار به خانه می آمدم. اگر این تیپ من مشکل داشت که محل کارم هم از من ایراد می گرفت.

ماشین های ون با فاصله نزدیک یک به یک پر شده از سطح شهر می رسند. یک ماشین جلو و یک ون هم پشت آن. هر ۲۰ دقیقه شاید هم کمتر یک ون جدید می آید و متهمان بدحجابی! را داخل پایگاه می برد.

برخی جوان ها با خنده و صدای بلند می گویند. بار جدید رسید. در را باز کنید.

خانمی چادری به محض باز شدن در برای ورود ماشین ها به داخل، با سرعت برای پیگیری وضعیت دخترش به درون پایگاه می رود که او را بیرون می کنند. عصبانی است و رو به حاضرین فریاد می زند: واقعا برای همه شما متاسفم که دم نمی زنید. این برخوردها یعنی چه. من زمان شاه چادری بودم و هم اکنون هم این چادر بر سرم است. با همین چادر انقلاب کردیم. اما زمان آن شاه لعنتی هم اجازه چنین برخوردهایی را ندادیم. حالا اینجا ساکت ایستاده اید و دم نمی زنید. برای همه شما متاسفم… در باز می شود تا ون های تازه از راه رسیده به داخل بروند.

مرد میانسالی از راه می رسد. با پیراهن روی شلوار و محاسنی بلند و تسبیح به دست. حاضرین برایش کنار می روند با این گمان که از پرسنل داخل پایگاه است. به پنجره نگهبانی می زند و می گوید در را باز کنید، می خواهم داخل بیایم. سرباز ممانعت می کند و می گوید اسم متهم ات چیست؟ لباس برایش آوردی؟ مرد می پرسد: یعنی چه؟ ما را اینجا خواسته اید که فقط لباس تحویل بدهیم. این که نمی شود. رویه غلطی است. در را باز کن من با مسوول ات حرف دارم. ما حرف داریم، باید بشنوید. سرباز باز مخالفت می کند و می گوید: مسوول پایگاه خانم است و آقایان را نمی بیند. مرد می گوید: خوب مسوول آقا بگذارید. جر و بحث ادامه دارد. مرد هم چنان گله مند است که: وقتی مردم را اینجا احضار می کنید، باید بیایید رو در رو صحبت کنید. اینکه اینجا یک لباس و چادر تحویل می گیرید که نشد اصلاح. دختر من صبح که بیرون آمده، دیدم حجابش مشکلی نداشته است. چرا این جمعیت را اینجا از کار و زندگی انداختید؟

بحث ادامه دارد. میان این دو از یک طرف و گلایه های حاضرین هم…

خانم مانتویی که می گوید برای دخترش شلوار آورده است، نایلون را به سرباز می دهد و فریاد می زند: بیایید، مشکل مملکت تان حل شد؟ شلوار لی رنگ روشن دخترم را عوض کردید. با او که هم صحبت می شوم، توضیح می دهد شلوار دخترش نه تنگ بوده و نه کوتاه. فقط به خاطر رنگ آبی آسمانی آن را گرفتند و اینجا آوردند.

پسر جوانی هم آنجاست که می گوید مانتو گشادی برای خواهرش خریده و آورده اما گفته اند باز کوتاه است و باید آن را عوض کند. آقایی می گوید یک دفعه برایش چادر بخر که خیالشان راحت شود. آن یکی هم می گوید: بله همه مشکلات این مملکت حل شده و درد آن فقط چادر است. همان لیاقت اینهاست که بگویند همه کارها زیر چادر انجام می شود.

دیگری نیز می گوید: مشکل اختلاس را اگر راست می گویید حل کنید. چرا تا کم می آورید و گند کارهایتان بالا می زند، برای مردم شاخ و شانه می کشید؟

یکی هم می گوید: پول نفت ما را می گیرید می خورید [...] می شوید.

جوانی هم می گوید: همان سال ۸۸ اشتباه کردیم. باید از بیخ نابود و ساقط تان می کردیم. برای شما سکوت و نجابت جواب نمی دهد.

هر بار که در بزرگ پایگاه باز می شود، صدای گلایه ها و فریادها بیشتر می شود. خانم چادری می گوید: از ماست که بر ماست. همینطور اینجا ساکت ایستاده اید که چه شود؟ اعتراض کنید! زن با وجود مقاومت دو سرباز جلوی در وروی، خود به داخل پایگاه می رود.

همراهان باید بسته به اینکه مشکل از جوراب، شلوار یا مانتو و… باشد، همان ها را به همراه بیاورند و کپی مدارک شناسایی کارت ملی و شناسنامه را هم تحویل دهند. با این حال زمان زیادی را باید منتظر باشند.

خانم میانسالی هم با عصبانیت با مانتوی بلند بیرون می آید. می گوید: حداقل از سن من خجالت بکشید.

آقایی از حاضرین می گوید: اینها که مشکلشان حجاب نیست. بروید داخل اکثریت اینها را که گرفته اند ببینید. والله اگر حجابشان مشکل داشته باشد. می گوید: چند روز پیش میدان ونک همه ی زنان را می گرفتند و داخل همین ون ها می بردند. انگار سهمیه روزانه دارند که باید تکمیل کنند. آن موقع دیدم، اما نمی دانستم امروز باید خودم برای دخترم به اینجا بیایم.

مرد دیگری هم در پاسخ او می گوید: اینها دردشان چیز دیگری است، حجاب را بهانه کرده اند.

مرد میانسال هم چنان در تلاش برای متقاعد کردن سرباز است تا با فرمانده پایگاه صحبت کند. می گوید: آقا ما حرف داریم. مرد دیگری که کنار او ایستاده می گوید: این بنده خدا هم سرباز است. الان بگذارد بروی داخل، برایش اضافه خدمت می زنند.

جوانی هم که تازه از راه رسیده گله می کند که من ورزشکار این مملکت هستم. مامور شما برای بازداشت خواهرم با ما بد برخورد کرده اند.

در ورودی که باز می شود. به داخل می روم. در حال بحث با دیگر همراهان هستند تا مانع حضورشان شوند که خود را به داخل می رسانم.

چند نفری در محوطه در حال جر و بحث کردن هستند. یک خانم چادری را می بینم که با یکی از ماموران در حال صحبت است، می گوید: خجالت بکشید، من برای این مملکت شهید دادم. این چه طرز برخورد با مردم است؟ آن یکی می گوید ما هم ماموریم و معذور. از ما هم خواسته اند که…

منتظر نمی شوم. به سمت سالنی می روم که سر و صدای زیادی از آن بیرون می آید. دو مامور چادری جلوی در ایستاده اند. در نیمه باز است. سالن مملو از جمعیت است. خانمی جوان دوربین به دست یک به یک متهمان تازه از راه رسیده را به صف می کنند برای عکس گرفتن. صدای پچ پچ است که به بیرون می آید. با صدای جیغ و فریاد زن مامور فریاد می زند. برای این دستبند بیاورید و بیرون می آید. من هم به بیرون هدایت می شوم.

این تنها بخش کوچکی از گلایه های مردم از نوع برخوردی است که با آنها و فرزندانشان صورت می گیرد.

گشت های ارشاد و امنیت اخلاقی نیروی انتظامی از چندی پیش در اکثر خیابانهای پر رفت و آمد شهرها به خصوص پایتخت مستقر شده اند و وظیفه آنان مقابله با زنانی است که از نظر آنها حجاب مناسبی ندارند. در حالی که بسیاری از بازداشت شدگان و والدین آنها این انتقاد را مطرح می کنند که برخورد پلیس، تند و غیر قانونی است. آنها می گویند هیچ ملاک و معیار مشخصی برای این برخوردها وجود ندارد و هدف چیزی جز ایجاد رعب و وحشت نیست.

یکی از شهروندان می گوید: من موافق بی حجابی نیستم. اما آیا همه مشکلات کشور حل شده و فقط موضوع حجاب باقی مانده است؟

پیرمردی هم در این خصوص معتقد است که اینها به دنبال آن هستند که به مشکلات مردم اضافه کنند و هر بار به بهانه ای ایجاد وحشت می کنند.

این انتقادها در حالی است که سردار حسین ساجدی‌نیا فرمانده پلیس تهران ادعا کرده: پلیس در راستای پاسخ‌گویی به مطالبان و درخواست‌های مردم و همچنین ایجاد و برقراری احساس امنیت بیشتر نسبت به اجرای این طرح‌ها اقدام کرده است.

او هم چنین در حالی در تشریح چگونگی برخورد با افراد بدحجاب گفته است که پس از آنکه ماموران افراد بدحجاب را به پایگاه دعوت می‌کنند این افراد بدحجاب در پایگاه توسط روانشناسان و کارشناسان علوم‌اجتماعی مورد مشاوره قرار می‌گیرند.

اما مشاهدات خبرنگار کلمه نشان می دهد آنچه پس از این بازداشت ها و انتقال افراد به مراکز پلیس صورت می گیرد، تنها تشکیل پرونده، اعلام اتهام بدحجابی، گرفتن عکس و پرونده سازی و تعویض لباس آنهاست. همین! بودن هیچ تغییری در فکر یا رفتار این دختران، و البته به همراه قدری کینه و نفرت انباشته که فعلا در حد غرولند زیر لب ها مانده ولی معلوم نیست فردا و فرداها به چه شکل دیگری بروز خواهد کرد.


 



 


محمد نوری زاد نویسنده دفاع مقدس در پیامی به پدرحسین رونقی ملکی گفت: “من حاضرم یکی ازکلیه هایم را به حسین بدهم.”

به گزارش کلمه، محمد نوری زاد ازطریق یکی از دوستان حسین برای پدراو پیغام فرستاد که ” به پدرحسین بگو من آماده ام یکی ازکلیه هایم را به حسین بدهم. اگرکه جسم حسین بپذیرد. واگرکه روحش نیز”.

این روزها بخاطر آشفتگی جسمانی حسین وبی توجهی زندانبانان، بیم این می رود که همان یک کلیه ی دیگرحسین نیزازکاربیفتد. یکی ازکلیه های حسین کاملا ازکارافتاده و سی درصد کلیه ی دومش نیزبه نارسایی دچارشده است. با ارسال پیام محمد نوری زاد به پدرحسین، عده ای ازجوانان هم بند و دوستان او نیزبرای دادن کلیه ی خویش به حسین اعلام آمادگی کرده اند.

سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که از روز شنبه گذشته با انتشار نامه ای خطاب به رهبری، دست به اعتصاب غذا زده بود یکشنبه شب به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان هاشمی نژاد منتقل شد.

نوری زاد درپیام خود آورده است: “…گروه خونی من o+ است. ببینید اگرکلیه ام بکارحسین می آید فورا دست بکارشوید وتردید بخود راه مدهید. هیچ نیازی به های وهوی نیست. به زندانبانان بگویید این کلیه را ازیک رهگذربی نشان خریده ایم. وقتی جماعتی ازهموطنان ما بخاطرفقرونداری به فروش کلیه ی خویش مبادرت می ورزند، من چرا بخاطراعتقادم وعلاقه ای که به حسین و حسین ها دارم یکی ازکلیه هایم را به این جوان بی گناه ندهم؟ با اطمینان می گویم: گناه حسین جزبی گناهی نیست. حسین درست درشرایطی با درد دست به گریبان است که ابن الوقت ها درپس پستوهای بی خبری مردم مشغول غارت اموال آنان اند….”

حسین رونقی هفته‌ی گذشته با انتشار نامه‌ای خطاب به رهبری از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده بود. رونقی در قسمتی از نامه نوشته بود: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»

این وبلاگ‌نویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر می‌برد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلول‌های انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.

 

روزشمار اعتصاب:

هشدار ۱۱۷ زندانی بند ۳۵۰ درباره سلامتی حسین رونقی: مرخصی و درمان خارج از زندان، حق اوست

در پی وضعیت بد جسمی: انتقال دو ساعته سیدحسین رونقی ملکی به بیمارستانی خارج از زندان

نامه معتمدنیا به حسین رونقی: متاسفم از آنچه به نام اسلام بر تو رفته است

نامه حسین رونقی به آرش صادقی: برادری و آزادگی‌ات بر من عیان شده است؛ به اعتصاب غذایت پایان بده

حمایت ۹۰۰ فعال مدنی از حسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی

طرح سبز/ سیدحسین رونقی در اعتصاب غذا

نامه سیدحسین رونقی ملکی به آیت‌الله خامنه‌ای: حکومت با کفر می‌ماند ولی با ظلم دوامی نخواهد داشت

اعلام اعتصاب غذای اعتراضی حسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی


 


سردار کارگر ، معاون اجتماعی ناجا در مراسم افتتاح انجمن سینمایی پلیس گفت: قصد ورود به سینما و دخالت در آن را نداریم، اما با موازین اسلامی همخوان نباشد برخورد می کنیم.

او می گوید اما از همین جا اعلام می کنم از این به بعد هر جشنی، جشنواره ای و همایشی در ایران برگزار می شود اگر با موازین اسلامی همخوانی نداشته باشد، برخورد می کنیم. مشابه همان اتفاقی که در جشنواره غذا افتاد.مسوولیت چنین جشن هایی هم با وزارت ارشاد است.

به گزارش خبرآنلاین، نیروی انتظامی نوزدهمین نمایشگاه اگروفود را به دلیل بدحجابی برخی غرفه داران حدود دو هفته پیش پلمب کرد.

نوزدهمین نمایشگاه بین‌المللی اگروفود (کشاورزی و غذا) که در محل دائمی نمایشگاه بین‌المللی تهران برگزار می شد بعد از یک روز با برخورد نیروی انتظامی و پلمب برخی سالن‌ها مواجه شد.


 


کلمه – بیتا موحد:

برای بازخوانی و بازشناسی جنبش سبز، یکی از بهترین راهها مرور بیانیه های میرحسین موسوی در ایام پس از انتخابات ۸۸ است. میرحسین در این بیانیه ها که از اعلام ایستادگی در برابر تقلب و کودتای انتخاباتی آغاز شد، با راهپیمایی سکوت و دیگر تظاهرات مردمی همراه بود و در نهایت به تدوین و انتشار منشور جنبش سبز رسید، به ترسیم ابعادی از راه سبز امید پرداخت که واژه واژه ی آنها، روح امید و ایمان فعالان جنبش سبز را بازتاب می داد و شور زندگی را در عین مبارزه بر می انگیخت. این بیانیه ها و دیگر مواضع و اظهارنظرهای موسوی، هم نشان می دهند که جنبش سبز چه مسیری را از ابتدا تا امروز طی کرده و هم تفسیر و تصویری را که این همراه مردم از هویت و چشم انداز راه سبز ارائه می کرد، به نمایش می گذارد.

میرحسین موسوی از همان فردای انتخابات در برابر “شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما” به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان معترض می شود و می گوید که “تسلیم این صحنه آرایی خطرناک” نخواهد شد. وی هشدار می دهد که این اقدامات غیرقانونی نتیجه ای جز “تزلزل ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران” و “حاکمیت دروغ و استبداد” ندارد.

او که خود از بانیان اصلی این نظام مردمی جمهوری اسلامی است “وظیفه شرعی و ملی” خود می داند که به “افشای رازهای پشت سر این روند پرمخاطره” بپردازد و “آثار نابود کننده” آن را بر سرنوشت کشور تبیین کند. وی بیم آن دارد که ادامه وضع موجود همه نیروهای موثر در نظام را به توجیه گرانی دروغگو در مقابل مردم تبدیل کند و دنیا و آخرت آنان را در معرض لطمه های جبران ناپذیر قرار دهد.

نخست وزیر دفاع مقدس از همان ابتدا به مسوولان توصیه می کند که بیش از آن که دیر شود این روند را فورا متوقف کنند و همگی به خط قانون و امانتداری از آرای ملت بازگردند و بدانند که خروج از عدالت مشروعیت زداست.

او به مسئولان اصل و مبانی مشروعیت را گوشزد می کند و به یادشان می آورد حقیقت بزرگ پیام انقلاب اسلامی را و مردم بزرگی که زیر بار زور نمی روند و از ظالم تمکین نمی کنند ولو که بتوان برای مدتی در سایه شمشیر حکومت کرد. موسوی می گوید که کمترین پیام انقلاب اسلامی به همگان این بود که مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.

این سیاستمدار مردم گرا به جامعه نیز یاد آور می شود که صاحبان حقیقی کشور کیست ایران این موجود آسمانی متعلق به آنان است و نه متقلبان. و از همان اولین روز حضور سبز مردم در خیابانهای شهر از آنها می خواهد که “با هوشیاری” از “ایران” محافظت کنند. با شناختی که میرحسین از “خائنین به آراء مردم” دارد می داند که آنان ابایی ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود.

موسوی از همان فردای انتخابات و زایش جنبش سبز هویت این حرکت مردمی را اعلام می کند ما موج عقلانیت سبز خود را که برگرفته از تعالیم دینی و علایق ملت ما به اهل بیت پیامبر(ص) است. او باور خود را به ادامه این حرکت شور انگیز و مبارزه علیه “طغیان شورش دروغ” پا می فشارد و تصریح می کند که اجازه نخواهیم داد که حرکات ما شکل کور به خود بگیرد.

میرحسین موسوی که مسیر این مبارزه سبز را طولانی می بیند با تقدیر و سپاس از همه شهروندانی که برای رساندن این پیام سبز هر کدام ستادی بودند می خواهد تا رسیدن به نتیجه ای که کشور ما لایق آن است همچنان به حضور و تلاش ادامه دهند.

نگرانی از تحمیل یک شیوه جدید زندگی

این رهبر جنبش سبز واقف است که اعتراضات صورت گرفته از سوی مردم در شهرهای مختلف از سر نگرانی نسبت به روش جدیدی از زندگی سیاسی است که دارد بر کشور ما تحمیل می‌شود. او که خود سالها سابقه مدیریت سیاسی کشور را در زمان بحران و جنگ دارد می داند که چنین قداماتی که بعد از انتخابات در کشور صورت گرفت هیچگاه در جمهوری اسلامی سابقه نداشته است و دلسوزانه اعلام می کند که اگر مردم با اضطراب تحولات فعلی را دنبال می‌کنند به خاطر نگرانی شدیدی است که نسبت به در خطر قرار گرفتن دستاوردهای عظیم انقلاب خود دارند.

میرحسین موسوی که از مناظره هایش نسبت به خطر قانون گریزی بارها هشدار داده بود، باز هم می گوید که کسانی که با تخلفات بسیار نتایج غیر قابل باوری را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردند، اینک درصدد تثبیت آن نتایج و شروع دوره‌ای جدید از تاریخ کشور ما هستند. او دورنمای چنین شیوه ای را بخوبی می شناسد و نگرانی مردم را اعلام می کند که این روند به ” استبداد و دیکتاتوری” ختم شود.

برخلاف همه آنها که سعی می کردند با تبلیغات دروغ میرحسین موسوی را مخالف نظام معرفی کنند، وی پایبندی خود به قانون اساسی را بارها اعلام می کند و صریحا “اصل ولایت فقیه” را یکی از ارکان نظام می داند و تصریح دارد که حرکت سیاسی را در چارچوب‌های قانونی دنبال می‌کنیم.

میرحسین موسوی باسابقه انقلابی و شناخته شده به حاکمان هشدار می دهد که در این کشور هیچ یک از کسانی که به انقلاب اسلامی علاقه دارند چنین روندی را نخواهند پذیرفت این چیزی است که خون صدها هزار شهید ما را به مسوولیت پذیری در قبال آن فرا می‌خواند.

بازگشت اعتماد عمومی

این کاندیدای ریاست جمهوری که واکنش در برابر تقلب صریح انتخاباتی را وظیفه ملی و دینی خود می داند وقتی بی توجهی حاکمیت به مردم را می بیند برای ” بازگشت اعتماد عمومی و حمایت مردم از دولت” شکایت خود را تسلیم شورای نگهبان می کند و از مردم می خواهد که به صورت مسالمت آمیز و با رعایت اصل عدم برخورد مخالفت‌های مدنی و قانونی خود را در سراسر کشور ادامه دهید.

او خود پیشقراول این حرکت قانونی است و از مسئولان درخواست برپایی یک راهپیمایی را دارد تا مردم بتوانند فرصتی برای نمایش مخالفت خود بیابند و به حاکمیت تاکید می کند که موافقیت با این درخواست می‌تواند بهترین راه حل برای مهار هیجانات فعلی باشد.

میرحسین بارها این خواسته را تکرار می کند و به دست اندرکاران توصیه می کند برای برقراری آرامش در خیابان ها مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی امکان تجمع های مسالمت آمیز را نه تنها فراهم کنند، بلکه چنین گردهم آیی هایی را تشویق کنند او می خواهد که صدا و سیما از قید بدگویی ها و یک طرفه عمل کردن ها رها شود و بگذارند صداها قبل از آن که به فریاد تبدیل شود به صورت استدلال و مجادله احسن در این رسانه جاری، تصحیح و تعدیل گردد.

موسوی همزمان با درخواست از حکومت نگاهش به مردم است. او که از مردم خواسته است اعتراضات خود را از طریق مسالمت آمیز و قانونی پیگیر باشند از آنها می خواهد که از “رنگ سبز” را که “نماد معنویت و آزادی و عقلانیت دینی و مداراست” و “شعار الله اکبر که حاکی از ریشه‌های انقلابی ماست” دست بر ندارند. از منظر این سیاستمدار باسابقه رنگ سبز و شعار الله اکبر وحدت بخش صفوف ملت ما و بهترین وسیله ارتباط دل‌ها و خواسته‌های ما با هم خواهد بود.

میرحسین به حاکمان و مسئولان هشدار می دهد که قطع امکانات ارتباطی تنها یک نتیجه در بر خواهد داشت و آن چیزی نیست جز اینکه واکنش‌های موجود از شکلی هدفمند و مهار شده تغییر ماهیت پیدا کند و خدای ناکرده به حرکات کور تبدیل شود. اما او در عین حال به مردم باور دارد و مطمئن است که خلاقیت این مردم راه حل‌های ارتباطی جدید و موثری را پایه ریزی خواهد کرد تا بتوانیم از اقدامات خود نتایجی مفید به حال کشور و نظام و انقلاب بگیریم.

این سیاستمدار دور اندیش وقتی می بیند که چگونه نیروهای انتظامی با مردم برخورد می کنند دلسوزانه به آنها توصیه می کند که توصیه می‌کنم از برخورد خشن با حرکت‌های خودجوش مردم خودداری کند و اجازه ندهد که اعتماد مردم نسبت به این نهاد ارزشمند خدشه دار شود. او که نیروهای انتظامی را بخشی از همین مردم می داند و باور دارد که قدرت آنها در گروی “وحدت با مردم” است به آنها یاد آور می شود که این مردم برای احقاق حقوق خود و حقوق شما در صحنه حاضر شده‌اند و برادران و خواهران شما هستند.

او در حالی که مردم را به “خویشتنداری” دعوت می کند و از آنان می خواهد که چون پدران و مادرانی دل شکسته با رفتارهای نامتعارف فرزندانتان در قوای امنیتی برخورد کنید. از نیروهای نظامی و انتظامی هم می خواهد که نگذارند خاطرات این ایام لطمه های جبران ناپذیر به روابط آنها و مردم بزند.

ادامه دارد


 


کلمه: از کاهش تولید ملی هراس داشتی و نسبت به واردات بی رویه بارها هشدار دادی.

باز آمدی یک بار دیگر مقام معلم را بالا بردی. از منزلت اجتماعی آنان سخن گفتی و خواستی باز هم معلمی افتخار باشد. گروه مرجعی که نماینده به مجلس می فرستد و نامزد ریاست جمهوری دارد چون شهید رجایی.

می خواستی نام ایرانی را باز در همه دنیا بالا بری. ای ایران ای مرز پر گهر… باز بر زبان پیر و جوان جاری شد. همسرایی کرد ایران و ایرانی:

نام جاوید وطن
صبح امید وطن
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
وطن ای هستی من

شور و سرمستی من
جلوه کن در آسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که همآواز تو منم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم

بشنو سوز سخنم
که نوا گر این چمنم
همه جان و تنم
وطنم، وطنم، وطنم، وطنم
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان


 


تیم ملی والیبال استرالیا با پیروزی در برابر چین، سهمیه بهترین تیم آسیایی شرکت کننده در مسابقات گزینشی المپیک را از آن خود کرد تا تیم ملی ایران مانند ادوار گذشته از صعود به بازی‏های المپیک بازبماند.

به گزارش مهر، در روز پایانی مسابقات والیبال انتخابی المپیک که در ژاپن جریان دارد، امروز یکشنبه تیم ملی استرالیا در سالن متروپولیتن توکیو به مصاف چین رفت و موفق شد با نتیجه ۳ بر صفر این تیم را شکست دهد.

این دیدار در حالی برگزار شد که نتیجه آن برای سرنوشت تیم ملی ایران در دیدار امروز برابر ژاپن و در نهایت صعود به بازی‎های المپیک لندن اهمیت زیادی داشت. تا پیش از این دیدار استرالیایی‏ ها با ۱۲ امتیاز و یک امتیاز بیشتر نسبت به ایران در رده دوم جدول رده بندی قرار داشتند. با توجه به اینکه پیروزی بازیکنان استرالیا در این بازی با نتیجه سه بر صفر به دست آمد، آنها صاحب سه امتیاز کامل از این مسابقه شدند و جمع امتیازات خود را به ۱۵ رساندند.

بر این اساس، تیم ملی ایران حتی در صورت پیروزی قاطع برابر ژاپن در دیدار امروز و کسب هر سه امتیاز کامل مسابقه، بازهم یک امتیاز کمتر از استرالیا خواهد داشت بنابراین هیچ شانسی برای کسب عنوان بهترین تیم آسیایی و صعود به المپیک را ندارد. بدین ترتیب دیدار امروز تیم ملی ایران برابر ژاپن کاملا تشریفاتی برگزار خواهد شد چون هیچ تاثیری درسرنوشت هیچ یک از دو تیم نخواهد داشت چون استرالیا با پیروزی برابر چین سهمیه المپیکی بهترین تیم آسیایی را از آن خود کرد.

پیش از این صربستان با قهرمانی زودهنگام در مسابقات والیبال گزینشی المپیک اولین سهمیه المپیکی این رقابت‏ها را از آن خود کرده بود.

تیم ملی والیبال در حالی از کسب یکی از دوسهمیه المپیکی مسابقات گزینشی ژاپن بازماند که تاکنون موفق به حضور در هیچ یک از ادوار بازی‏های المپیک نشده است. تیم ملی ایران پیش از این سه بار در رقابت‏های گزینشی المپیک شرکت کرده بود اما در هیچ دوره‏ ای صاحب سهمیه نشده بود.

بدین ترتیب والیبال ایران بازهم از صعود به بازی های المپیک بازماند. این درحالی است که پیش از شرکت در مسابقات گزینشی المپیک رئیس فدراسیون والیبال وسرمربی تیم ملی ایران ابراز امیدوار کرده بودند که تیم ایران بتواند در این رقابت‏ها با کسب عنوان قهرمانی صاحب سهمیه المپیک شود.

والیبال تنها رشته تیمی بود که کاروان ایران برای در اختیار داشتن یک رشته تیمی و گروهی در بازی‎های المپیک روی آن حساب کرده بود.


 


کلمه – گروه بین الملل: شورای ملی سوریه، مهمترین جبهه مخالفان حکومت سوریه، بعد از هفته‌ها بحث و بررسی، یک فعال سیاسی کرد را به عنوان رهبر جدید خود انتخاب و معرفی کرد. اقدامی که می تواند به معنای تقویت جایگاه اقلیت های قومی در صف بندی های سیاسی ضد حکومتی در این کشور، تفسیر شود.

به گزارش خبرگزاری رویترز، دکتر عبدالباسط سیدا، فعال سیاسی کرد سوری را به عنوان رئیس جدید این شورا معرفی شده است. وی شب گذشته در استانبول به اتفاق آرا از سوی ۳۳ عضو نشست هیأت رهبری شورای ملی سوریه به عنوان رئیس جدید این شورا معرفی شد. آقای سیدا ۵۶ ساله سال‌هاست به عنوان پناهنده‌ی سیاسی در سوئد زندگی می‌کند.

سیدا در اولین اظهارنظر خود بعد از پذیرش سمت رهبری به رویترز گفت که مهم‌ترین وظیفه‌ی او “گسترش شورای ملی سوریه” و گفت‌وگو و توافق با دیگر چهره‌های اپوزیسیون سوریه برای پیوستن آن‌ها به شورا خواهد بود.

بر اساس گزارش ها، برخی از چهره‌های اپوزیسیون سوریه انتقاد دارند که شورای ملی سوریه در کنترل اسلام‌گرایان است و نماینده‌های دیگر اقشار و گرایش‌های فکری قدرتی در این شورا ندارند. اما عبدالباسط سیدا وعده داده که این کمبود را برطرف خواهد کرده و همه تلاش خود را برای عضویت نمایندگان دیگر گروه‌ها در شورای ملی سوریه به کار خواهد بست.

در همین حال به گفته فعالان حقوق بشر در سوریه، ۸۳ نفر از جمله ۲۹ غیرنظامی در درگیری‌های روز شنبه توسط نیروهای دولتی در سوریه کشته شده اند. به گزارش رادیو فردا، ۲۰ نفر از این افراد در بمباران ارتش در شهر درعا روز شنبه کشته شده اند، که ۹ زن و ۳ کودک در میان کشته شدگان بوده‌اند.

در همین حال سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه روز شنبه، بار دیگر بر پیشنهاد کشورش در مورد برگزاری یک کنفرانس بین‌المللی تأکید کرده و گفته است: این نشست از این نظر اهمیت دارد که همه کشور‌ها بر سر نحوه اجرای طرح صلح کوفی عنان، به تفاهم برسند.

روسیه که با حمله نظامی به سوریه به شدت مخالف است، می گوید از کناره‌گیری بشار اسد حمایت می‌کند به شرطی که این امر به خواسته مردم سوریه و بدون دخالت خارجی انجام گیرد.

به گزارش دویچه وله، لاوروف در صحبت‌های خود بار دیگر تاکید کرد که اگر شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای مبنی بر حمله‌ی نظامی به سوریه تصویب کند، روسیه از حق وتوی خود استفاده کرده و با تصویب چنین قطعنامه‌ای مخالفت خواهد کرد. روسیه و چین پیش از این نیز قطعنامه‌ی شورای امنیت علیه رژیم بشار اسد را وتو کرده بودند.

در همین حال خبرگزاری چین به نقل از لاوروف گزارش داده که روسیه قرارداد فروش تجهیزات نظامی به روسیه را که مدت‌ها پیش منعقد شده، نهایی می‌کند. اما لاوروف تاکید کرده این تجهیزات نظامی هوایی تنها در صورتی که سوریه مورد حمله قرار گیرد، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. وی تصریح کرد که روسیه به دنبال تجهیز نیروهای نظامی دولت سوریه بر علیه معترضانی که به دور از خشونت تظاهرات کردند نیست

وزیر امورخارجه‌ روسیه توضیح بیشتری نداد که روسیه چگونه می‌خواهد اطمینان حاصل کند که تجهیزات هوایی که در اختیار رژیم بشار اسد قرار خواهد گرفت، بر علیه معترضان سوریه استفاده نشده و تنها در صورت حمله‌ی نظامی به سوریه برای مقاصد دفاعی استفاده خواهد شد.


 



 


مدیرعامل شهر جدید پردیس از ثبت نام بیش از ۱۳ هزار نفر برای مسکن مهر پردیس از طریق دفاتر پستی خبر داد و گفت: افرادی که توان پرداخت سهم آورده خود را ندارند، برای مسکن مهر پردیس ثبت نام نکنند.

این در حالی است که وزیر راه و شهرسازی چهار روز قبل گفته بود دولت برای کسانی که مایل به مسکن مهر پرند و پردیس نیستند و می‌خواهند در تهران خانه بخرند، طرح ویژه مسکن قسطی با پرداخت ماهانه یک میلیون تومان را در دستور کار قرار داده است.

مشخص نیست متقاضیانی که نه توان پرداخت ماهانه یک میلیون تومان دارند و نه می توانند آورده ی ۱۵ تا ۳۰ میلیون تومانی مسکن مهر پردیس را تامین کنند، چه باید بکنند.

در طرح مسکن مهر پردیس، واحدهای ۱۵ میلیون تومانی در ۸ طبقه ۲ خوابه و با پارکینگ محوطه و واحدهای دیگر که از ۲۰ میلیون تا ۳۰ میلیون آورده نیاز دارد در سه یا چهار طبقه و یا به صورت سه خوابه ساخته خواهد شد.

به گزارش مهر، مهدی هدایت مدیرعامل شهر جدید پردیس با بیان اینکه تاکنون ۶۰ هزار متقاضی از دفاتر پستی مدارک مسکن مهر پردیس را دریافت کرده اند، تعداد افراد ثبت نام کرده تا امروز از طریق دفاتر پستی را ۱۳ هزار متقاضی اعلام و پیش بینی کرد که تا آخر هفته دیگر ثبت نام واحدها به پایان برسد.

وی با اشاره به اینکه در این دوره برای ۴۰ هزار واحد مسکن مهر ثبت نام انجام می گیرد و در دور بعدی ثبت نام ۴۰ هزار واحد دیگر آغاز می شود؛ تصریح کرد: پس از تکمیل پرونده به متقاضی اعلام می شود که ۵ میلیون تومان سهم آورده خود را واریز کند که در این مرحله اگر متقاضی پول را در موعد مقرر واریز نکرد از مسکن مهر حذف می شود.

هدایت با تاکید بر اینکه آنهایی ثبت نام کنند که توانایی پرداخت سهم آورده خود را دارند، گفت: برخی از متقاضیان در اواسط پروژه اعلام می کنند که توان پرداخت را ندارند بنابراین حذف می شوند در حالیکه این واحد حق یک متقاضی دیگر بوده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته