امروز: در آغاز بیستمین ماه روزه داری اعتراضی سید مصطفی تاجزاده در زندان، مراسم افطار و دعا در منزل وی با حضور جمعی از دوستان و همکاران سابق این زندانی سیاسی برگزار شد.
به گزارش کلمه، در این مراسم همچنین یاد هاله سحابی و هدی صابر شهدای خرداد ۹۰ و یار و همراه خانواده های شهدا و زندانیان سیاسی، فریده ماشینی، نیز گرامی داشته شد.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر مصطفی تاجزاده، در این برنامه با ارائه گزارشی از وضعیت جسمی همسرش به حاضران، از بی توجهی مسئولان نسبت به سلامتی زندانیان سیاسی و به ویژه همسرش ابراز تاسف کرد.
تاجزاده از یک سال و هفت ماه قبل، همه روزه در زندان روزه می گیرد و علت این اقدام خود را اعتراض به نگهداری غیر قانونی اش در قرنطینه زندان و در اکثر اوقات به صورت انفرادی، اعلام کرده است.
این عضو دربند جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی علاوه بر بیماری های دیسک کمر، آرتروز گردن و نقرس؛ اخیرا دچار مشکلات پوستی و تاری چشم شده است که پس از معاینات انجام شده توسط پزشکی قانونی و بر اساس نامه دادستان، تاکنون از اعزام وی به مرخصی درمانی جلوگیری شده است.
تاجزاده همچنین در آخرین پیام خود از زندان، به خاطر تشبیه جنتی دبیر شورای نگهبان به ملانصرالدین از مردم عذر خواهی کرد. رئیس ستاد انتخابات مجلس ششم که هنوز پس از ۱۲ سال به شکایت وی از دبیر شورای نگهبان رسیدگی نشده، پس از آن که از نقد تعدادی از شهروندان بابت تشبیه آقای جنتی به ملانصرالدین که از او چهره مثبتی در اذهان باقی است مطلع شد، از این تشبیه عذرخواهی کرد.
وی خاطرنشان کرد: پیش از این هم من نسبت آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد را به نسبت شجریان و آغاسی مانند کرده بودم که عده ای شدیدا انتقاد کردند و گفتند نباید آغاسی که یک خواننده مردمی با ویژگی های مثبت بوده با چنین کسی مقایسه شود و من با این که همه می دانیم در مثل مناقشه نیست، از مردم عذرخواهی کردم و در این مورد هم فکر می کردم مردم متوجه منظور و اشارات من هستند که تأکید کرده بودم آقای جنتی که دارای مصونیت قضائی است، در دادگاه افکارعمومی محاکمه شده است!
تاجزاده همچنین تأکید کرد: مردم باید توجه داشته باشند که اصرار من بر محاکمه جنتی و پیگیری موضوع ورود آقای حدادعادل به مجلس ششم بر اثر دستکاری در آراء مردم و ابطال هفتصد هزار رأی شهروندان تهرانی، به هیچ وجه کینه شخصی نیست. بلکه صرفا به خاطر این است که من در آن انتخابات سرپرست ستاد انتخابات کشور و امین آرای مردم بودم.
رئیس ستاد انتخابات کشور در دولت اصلاحات تصریح کرد: جنتی تقلب کرد و حدادعادل را که رأی نیاورده بود به جای کاندیدایی که مردم تهران به او رأی داده بودند و پس از انتخابات به زندان افکنده شده است، یعنی دکتر علیرضا رجایی، به مجلس فرستاد. و من با این که اکنون پستی ندارم اما هم چنان مسئولیتم باقی است و خود را موظف می دانم که این دو را وادار به عذرخواهی رسمی از مردم کنم.
وی افزود: اهمیت این مسئله به عنوان وظیفه ملی برای من به حدی است که حتی اگر آقای جنتی به دیار باقی برود که در محکمه عدل الهی مجبور به جواب گویی در مورد این بی عدالتی و عدم رعایت حق الناس باشد، من تا روزی که زنده ام با پیگیری هایم تن او را در گور خواهم لرزاند تا آن که بازماندگانش مجبور به عذرخواهی از مردم و حلالیت طلبیدن از آن ها شوند.
تاجزاده همچنین با اشاره به یادداشت خود با عنوان «پدر، مادر، ما باز هم متهمیم» که در آن از نسل امروز برای خطاهای دیروز عذرخواهی کرده است، با تشکر از اظهارات اخیر آیت الله موسوی اردبیلی، تاکید کرد: این گونه موضع گیری ها موجب روحیه دادن به زندانی های سیاسی می شود که به پاس دفاع از آرمان های اصیل انقلاب رنج زندان را تحمل می کنند و جوانان ما باید توجه بیشتری به موضع گیری های مراجع تقلید و فضلا و علمای مستقل درباب مسائل روز و این گونه روی کردها و فرمایشات روشنگرانه داشته باشند.
وی افزود: بی تردید عدم تأیید شرایط نابسامان اجتماعی و فرهنگی و سیاسی موجود و اعتراف به اشتباهات محتمل گذشته و عذرخواهی یک مرجع تقلید شیعه از مردم، از افتخارات تشیع در عصر حاضر و قابل توجه و تحسین و تقدیر است و موجب می شود که دیگران هم این شیوه های پیامبرگونه را بیاموزند و به آن تأسی کنند.
این زندانی سیاسی که در شرایط قرنطینه و انفرادی امکان مطالعه برخی کتب، روزنامه ها و نشریات را دارد و معمولا در ملاقات هایش نیز کتبی را برای مطالعه به علاقه مندان معرفی می کند، ضمن تشکر از نویسندگان متعهد، دوستان خود را به مطالعه مقالات و یادداشت های ارزشمند آقایان سید هادی خسروشاهی درمورد «بن بلا» در روزنامه اطلاعات و آقای رسول جعفریان در باب «عرفان های کاذب» در روزنامه تهران امروز دعوت کرد.
امروز: برای بازخوانی و بازشناسی جنبش سبز، یکی از بهترین راهها مرور بیانیه های میرحسین موسوی در ایام پس از انتخابات ۸۸ است. میرحسین در این بیانیه ها که از اعلام ایستادگی در برابر تقلب و کودتای انتخاباتی آغاز شد، با راهپیمایی سکوت و دیگر تظاهرات مردمی همراه بود و در نهایت به تدوین و انتشار منشور جنبش سبز رسید، به ترسیم ابعادی از راه سبز امید پرداخت که واژه واژه ی آنها، روح امید و ایمان فعالان جنبش سبز را بازتاب می داد و شور زندگی را در عین مبارزه بر می انگیخت. این بیانیه ها و دیگر مواضع و اظهارنظرهای موسوی، هم نشان می دهند که جنبش سبز چه مسیری را از ابتدا تا امروز طی کرده و هم تفسیر و تصویری را که این همراه مردم از هویت و چشم انداز راه سبز ارائه می کرد، به نمایش می گذارد.
میرحسین موسوی از همان فردای انتخابات در برابر "شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما" به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان معترض می شود و می گوید که "تسلیم این صحنه آرایی خطرناک" نخواهد شد. وی هشدار می دهد که این اقدامات غیرقانونی نتیجه ای جز "تزلزل ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران" و "حاکمیت دروغ و استبداد" ندارد.
او که خود از بانیان اصلی این نظام مردمی جمهوری اسلامی است "وظیفه شرعی و ملی" خود می داند که به "افشای رازهای پشت سر این روند پرمخاطره" بپردازد و "آثار نابود کننده" آن را بر سرنوشت کشور تبیین کند. وی بیم آن دارد که ادامه وضع موجود همه نیروهای موثر در نظام را به توجیه گرانی دروغگو در مقابل مردم تبدیل کند و دنیا و آخرت آنان را در معرض لطمه های جبران ناپذیر قرار دهد.
نخست وزیر دفاع مقدس از همان ابتدا به مسوولان توصیه می کند که بیش از آن که دیر شود این روند را فورا متوقف کنند و همگی به خط قانون و امانتداری از آرای ملت بازگردند و بدانند که خروج از عدالت مشروعیت زداست.
او به مسئولان اصل و مبانی مشروعیت را گوشزد می کند و به یادشان می آورد حقیقت بزرگ پیام انقلاب اسلامی را و مردم بزرگی که زیر بار زور نمی روند و از ظالم تمکین نمی کنند ولو که بتوان برای مدتی در سایه شمشیر حکومت کرد. موسوی می گوید که کمترین پیام انقلاب اسلامی به همگان این بود که مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.
این سیاستمدار مردم گرا به جامعه نیز یاد آور می شود که صاحبان حقیقی کشور کیست ایران این موجود آسمانی متعلق به آنان است و نه متقلبان. و از همان اولین روز حضور سبز مردم در خیابانهای شهر از آنها می خواهد که "با هوشیاری" از "ایران" محافظت کنند. با شناختی که میرحسین از "خائنین به آراء مردم" دارد می داند که آنان ابایی ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود.
موسوی از همان فردای انتخابات و زایش جنبش سبز هویت این حرکت مردمی را اعلام می کند ما موج عقلانیت سبز خود را که برگرفته از تعالیم دینی و علایق ملت ما به اهل بیت پیامبر(ص) است. او باور خود را به ادامه این حرکت شور انگیز و مبارزه علیه "طغیان شورش دروغ" پا می فشارد و تصریح می کند که اجازه نخواهیم داد که حرکات ما شکل کور به خود بگیرد.
میرحسین موسوی که مسیر این مبارزه سبز را طولانی می بیند با تقدیر و سپاس از همه شهروندانی که برای رساندن این پیام سبز هر کدام ستادی بودند می خواهد تا رسیدن به نتیجه ای که کشور ما لایق آن است همچنان به حضور و تلاش ادامه دهند.
نگرانی از تحمیل یک شیوه جدید زندگی
این رهبر جنبش سبز واقف است که اعتراضات صورت گرفته از سوی مردم در شهرهای مختلف از سر نگرانی نسبت به روش جدیدی از زندگی سیاسی است که دارد بر کشور ما تحمیل میشود. او که خود سالها سابقه مدیریت سیاسی کشور را در زمان بحران و جنگ دارد می داند که چنین قداماتی که بعد از انتخابات در کشور صورت گرفت هیچگاه در جمهوری اسلامی سابقه نداشته است و دلسوزانه اعلام می کند که اگر مردم با اضطراب تحولات فعلی را دنبال میکنند به خاطر نگرانی شدیدی است که نسبت به در خطر قرار گرفتن دستاوردهای عظیم انقلاب خود دارند.
میرحسین موسوی که از مناظره هایش نسبت به خطر قانون گریزی بارها هشدار داده بود، باز هم می گوید که کسانی که با تخلفات بسیار نتایج غیر قابل باوری را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کردند، اینک درصدد تثبیت آن نتایج و شروع دورهای جدید از تاریخ کشور ما هستند. او دورنمای چنین شیوه ای را بخوبی می شناسد و نگرانی مردم را اعلام می کند که این روند به " استبداد و دیکتاتوری" ختم شود.
برخلاف همه آنها که سعی می کردند با تبلیغات دروغ میرحسین موسوی را مخالف نظام معرفی کنند، وی پایبندی خود به قانون اساسی را بارها اعلام می کند و صریحا "اصل ولایت فقیه" را یکی از ارکان نظام می داند و تصریح دارد که حرکت سیاسی را در چارچوبهای قانونی دنبال میکنیم.
میرحسین موسوی باسابقه انقلابی و شناخته شده به حاکمان هشدار می دهد که در این کشور هیچ یک از کسانی که به انقلاب اسلامی علاقه دارند چنین روندی را نخواهند پذیرفت این چیزی است که خون صدها هزار شهید ما را به مسوولیت پذیری در قبال آن فرا میخواند.
بازگشت اعتماد عمومی
این کاندیدای ریاست جمهوری که واکنش در برابر تقلب صریح انتخاباتی را وظیفه ملی و دینی خود می داند وقتی بی توجهی حاکمیت به مردم را می بیند برای " بازگشت اعتماد عمومی و حمایت مردم از دولت" شکایت خود را تسلیم شورای نگهبان می کند و از مردم می خواهد که به صورت مسالمت آمیز و با رعایت اصل عدم برخورد مخالفتهای مدنی و قانونی خود را در سراسر کشور ادامه دهید.
او خود پیشقراول این حرکت قانونی است و از مسئولان درخواست برپایی یک راهپیمایی را دارد تا مردم بتوانند فرصتی برای نمایش مخالفت خود بیابند و به حاکمیت تاکید می کند که موافقیت با این درخواست میتواند بهترین راه حل برای مهار هیجانات فعلی باشد.
میرحسین بارها این خواسته را تکرار می کند و به دست اندرکاران توصیه می کند برای برقراری آرامش در خیابان ها مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی امکان تجمع های مسالمت آمیز را نه تنها فراهم کنند، بلکه چنین گردهم آیی هایی را تشویق کنند او می خواهد که صدا و سیما از قید بدگویی ها و یک طرفه عمل کردن ها رها شود و بگذارند صداها قبل از آن که به فریاد تبدیل شود به صورت استدلال و مجادله احسن در این رسانه جاری، تصحیح و تعدیل گردد.
موسوی همزمان با درخواست از حکومت نگاهش به مردم است. او که از مردم خواسته است اعتراضات خود را از طریق مسالمت آمیز و قانونی پیگیر باشند از آنها می خواهد که از "رنگ سبز" را که "نماد معنویت و آزادی و عقلانیت دینی و مداراست" و "شعار الله اکبر که حاکی از ریشههای انقلابی ماست" دست بر ندارند. از منظر این سیاستمدار باسابقه رنگ سبز و شعار الله اکبر وحدت بخش صفوف ملت ما و بهترین وسیله ارتباط دلها و خواستههای ما با هم خواهد بود.
میرحسین به حاکمان و مسئولان هشدار می دهد که قطع امکانات ارتباطی تنها یک نتیجه در بر خواهد داشت و آن چیزی نیست جز اینکه واکنشهای موجود از شکلی هدفمند و مهار شده تغییر ماهیت پیدا کند و خدای ناکرده به حرکات کور تبدیل شود. اما او در عین حال به مردم باور دارد و مطمئن است که خلاقیت این مردم راه حلهای ارتباطی جدید و موثری را پایه ریزی خواهد کرد تا بتوانیم از اقدامات خود نتایجی مفید به حال کشور و نظام و انقلاب بگیریم.
این سیاستمدار دور اندیش وقتی می بیند که چگونه نیروهای انتظامی با مردم برخورد می کنند دلسوزانه به آنها توصیه می کند که توصیه میکنم از برخورد خشن با حرکتهای خودجوش مردم خودداری کند و اجازه ندهد که اعتماد مردم نسبت به این نهاد ارزشمند خدشه دار شود. او که نیروهای انتظامی را بخشی از همین مردم می داند و باور دارد که قدرت آنها در گروی "وحدت با مردم" است به آنها یاد آور می شود که این مردم برای احقاق حقوق خود و حقوق شما در صحنه حاضر شدهاند و برادران و خواهران شما هستند.
او در حالی که مردم را به "خویشتنداری" دعوت می کند و از آنان می خواهد که چون پدران و مادرانی دل شکسته با رفتارهای نامتعارف فرزندانتان در قوای امنیتی برخورد کنید. از نیروهای نظامی و انتظامی هم می خواهد که نگذارند خاطرات این ایام لطمه های جبران ناپذیر به روابط آنها و مردم بزند.
ادامه دارد...
منبع: کلمه
جنبش سبز به روایت میرحسین موسوی/ قسمت اول
امروز: ون های گشت ارشاد. دخترانی که تا ماموران پلیس را از دور می بینند، راه خود را کج می کنند. نگاههایی که با نفرت به سمت پلیس های زن پرتاب می شود. جیغ و فریادی که هر چند ساعت یک بار در گوشه ای از میدان بلند می شود. این، تصویر تکراری این روزها در برخی میدان های شهر تهران است.
بیش از سه سال از روزی که میرحسین موسوی به انتقاد از برخوردهای نسنجیده پلیس با دختران و زنان پرداخت و وعده داد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، «گشتهای ارشاد را جمع میکنم» میگذرد. اکنون موسوی در حصر خانگی است، حاکمیت همچنان به رفتار غیر عقلانی اش ادامه می دهد و حرمت و کرامت مردم در خیابان ها و ملأ عام همچنان مورد بی اعتنایی قرار می گیرد.
خبرنگار کلمه برای چند ساعتی با مردمی که پیگیر وضعیت دختران بازداشت شده ی خود بوده اند، همراه شده و از وضعیت یکی از پایگاه های پلیس گزارشی تهیه کرده که در ادامه می خوانید:
* * *
جمعیت زیادی جلوی پایگاه شماره ... ایستاده اند. بیشتر از ۳۰ نفر. در سنین و تیپ های مختلف. پیر و جوان. زن و مرد. ساعت های طولانی انتظار پشت در بزرگ آهنی باعث شده زبان به گلایه باز کنند. اما گوشی از داخل این پایگاه برای شنیدن حرف های آنها نیست. تنها رابط با داخل پایگاه یک پنجره کوچک آهنی است که گهگاهی باز می شود و دستی مدارک را از همراهان متهمین می گیرد. دقت که می کنی، سرباز نظام وظیفه است که مواردی که به خانواده ها سفارش شده بیاورند تحویل می گیرد و اسم آنها را ثبت می کند و پنجره را می بندد.
گاهی هم در باز می شود که یکی از آنان که متهم نامیده شده اند بیرون می آیند. دختر خانمی ۴-۲۳ ساله با چادری بر سر بیرون می آید، با او هم صحبت می شوم. می گوید میدان ولیعصر گرفتندم. گفتند به خاطر مانتوی کوتاه. چادر را که خواهرش برایش آورده کنار می زند و می پرسد: شما بگویید، این مانتو کوتاه است؟ مانتوی مشکی تا پایین زانو. می گوید با یک پلاک که روی آن نوشته شده بود "متهم به جرم بدحجابی" عکس گرفتند و اثر انگشت و ...
خانم میانسالی با مشت بر پنجره سرباز می کوبد و می گوید: دخترم را بیاورید بیرون. سرباز از او مدارکش را می خواهد که زن می گوید نوه ام است و مدارکش کرج است. سرباز می گوید اینجا می ماند تا مدارک بیاید؛ بدون مدرک نمی شود. می گوید ببین برایش لباس آوردم، تو را به خدا نگذارید اینجا بماند. هر کاری بگویید می کنم، بگذارید بیرون بیاید. سرباز پاسخ می دهد: نیاز به کاری نیست. برو مدارکش را سریع تر بیاور... زن جوانی که نزدیک به او ایستاده، می گوید: نگذارید شب اینجا بماند. خیابان باشند بهتر است تا دست این...
دختر جوان دیگری بیرون می آید و بلند می گوید با پلاک متهم بدحجابی از او هم عکس انداخته اند. مادرش به او ملحق می شود و می گوید: خاک بر سر مملکتی که متهمش این جوان های ما باشند. یک مشت دزد و قاتل راست راست می چرخند. با او هم صحبت می شوم، می گوید: کارمند دولتی هستم و از سرکار به خانه می آمدم. اگر این تیپ من مشکل داشت که محل کارم هم از من ایراد می گرفت.
ماشین های ون با فاصله نزدیک یک به یک پر شده از سطح شهر می رسند. یک ماشین جلو و یک ون هم پشت آن. هر ۲۰ دقیقه شاید هم کمتر یک ون جدید می آید و متهمان بدحجابی! را داخل پایگاه می برد.
برخی جوان ها با خنده و صدای بلند می گویند. بار جدید رسید. در را باز کنید.
خانمی چادری به محض باز شدن در برای ورود ماشین ها به داخل، با سرعت برای پیگیری وضعیت دخترش به درون پایگاه می رود که او را بیرون می کنند. عصبانی است و رو به حاضرین فریاد می زند: واقعا برای همه شما متاسفم که دم نمی زنید. این برخوردها یعنی چه. من زمان شاه چادری بودم و هم اکنون هم این چادر بر سرم است. با همین چادر انقلاب کردیم. اما زمان آن شاه لعنتی هم اجازه چنین برخوردهایی را ندادیم. حالا اینجا ساکت ایستاده اید و دم نمی زنید. برای همه شما متاسفم... در باز می شود تا ون های تازه از راه رسیده به داخل بروند.
مرد میانسالی از راه می رسد. با پیراهن روی شلوار و محاسنی بلند و تسبیح به دست. حاضرین برایش کنار می روند با این گمان که از پرسنل داخل پایگاه است. به پنجره نگهبانی می زند و می گوید در را باز کنید، می خواهم داخل بیایم. سرباز ممانعت می کند و می گوید اسم متهم ات چیست؟ لباس برایش آوردی؟ مرد می پرسد: یعنی چه؟ ما را اینجا خواسته اید که فقط لباس تحویل بدهیم. این که نمی شود. رویه غلطی است. در را باز کن من با مسوول ات حرف دارم. ما حرف داریم، باید بشنوید. سرباز باز مخالفت می کند و می گوید: مسوول پایگاه خانم است و آقایان را نمی بیند. مرد می گوید: خوب مسوول آقا بگذارید. جر و بحث ادامه دارد. مرد هم چنان گله مند است که: وقتی مردم را اینجا احضار می کنید، باید بیایید رو در رو صحبت کنید. اینکه اینجا یک لباس و چادر تحویل می گیرید که نشد اصلاح. دختر من صبح که بیرون آمده، دیدم حجابش مشکلی نداشته است. چرا این جمعیت را اینجا از کار و زندگی انداختید؟
بحث ادامه دارد. میان این دو از یک طرف و گلایه های حاضرین هم...
خانم مانتویی که می گوید برای دخترش شلوار آورده است، نایلون را به سرباز می دهد و فریاد می زند: بیایید، مشکل مملکت تان حل شد؟ شلوار لی رنگ روشن دخترم را عوض کردید. با او که هم صحبت می شوم، توضیح می دهد شلوار دخترش نه تنگ بوده و نه کوتاه. فقط به خاطر رنگ آبی آسمانی آن را گرفتند و اینجا آوردند.
پسر جوانی هم آنجاست که می گوید مانتو گشادی برای خواهرش خریده و آورده اما گفته اند باز کوتاه است و باید آن را عوض کند. آقایی می گوید یک دفعه برایش چادر بخر که خیالشان راحت شود. آن یکی هم می گوید: بله همه مشکلات این مملکت حل شده و درد آن فقط چادر است. همان لیاقت اینهاست که بگویند همه کارها زیر چادر انجام می شود.
دیگری نیز می گوید: مشکل اختلاس را اگر راست می گویید حل کنید. چرا تا کم می آورید و گند کارهایتان بالا می زند، برای مردم شاخ و شانه می کشید؟
یکی هم می گوید: پول نفت ما را می گیرید می خورید [...] می شوید.
جوانی هم می گوید: همان سال ۸۸ اشتباه کردیم. باید از بیخ نابود و ساقط تان می کردیم. برای شما سکوت و نجابت جواب نمی دهد.
هر بار که در بزرگ پایگاه باز می شود، صدای گلایه ها و فریادها بیشتر می شود. خانم چادری می گوید: از ماست که بر ماست. همینطور اینجا ساکت ایستاده اید که چه شود؟ اعتراض کنید! زن با وجود مقاومت دو سرباز جلوی در وروی، خود به داخل پایگاه می رود.
همراهان باید بسته به اینکه مشکل از جوراب، شلوار یا مانتو و... باشد، همان ها را به همراه بیاورند و کپی مدارک شناسایی کارت ملی و شناسنامه را هم تحویل دهند. با این حال زمان زیادی را باید منتظر باشند.
خانم میانسالی هم با عصبانیت با مانتوی بلند بیرون می آید. می گوید: حداقل از سن من خجالت بکشید.
آقایی از حاضرین می گوید: اینها که مشکلشان حجاب نیست. بروید داخل اکثریت اینها را که گرفته اند ببینید. والله اگر حجابشان مشکل داشته باشد. می گوید: چند روز پیش میدان ونک همه ی زنان را می گرفتند و داخل همین ون ها می بردند. انگار سهمیه روزانه دارند که باید تکمیل کنند. آن موقع دیدم، اما نمی دانستم امروز باید خودم برای دخترم به اینجا بیایم.
مرد دیگری هم در پاسخ او می گوید: اینها دردشان چیز دیگری است، حجاب را بهانه کرده اند.
مرد میانسال هم چنان در تلاش برای متقاعد کردن سرباز است تا با فرمانده پایگاه صحبت کند. می گوید: آقا ما حرف داریم. مرد دیگری که کنار او ایستاده می گوید: این بنده خدا هم سرباز است. الان بگذارد بروی داخل، برایش اضافه خدمت می زنند.
جوانی هم که تازه از راه رسیده گله می کند که من ورزشکار این مملکت هستم. مامور شما برای بازداشت خواهرم با ما بد برخورد کرده اند.
در ورودی که باز می شود. به داخل می روم. در حال بحث با دیگر همراهان هستند تا مانع حضورشان شوند که خود را به داخل می رسانم.
چند نفری در محوطه در حال جر و بحث کردن هستند. یک خانم چادری را می بینم که با یکی از ماموران در حال صحبت است، می گوید: خجالت بکشید، من برای این مملکت شهید دادم. این چه طرز برخورد با مردم است؟ آن یکی می گوید ما هم ماموریم و معذور. از ما هم خواسته اند که...
منتظر نمی شوم. به سمت سالنی می روم که سر و صدای زیادی از آن بیرون می آید. دو مامور چادری جلوی در ایستاده اند. در نیمه باز است. سالن مملو از جمعیت است. خانمی جوان دوربین به دست یک به یک متهمان تازه از راه رسیده را به صف می کنند برای عکس گرفتن. صدای پچ پچ است که به بیرون می آید. با صدای جیغ و فریاد زن مامور فریاد می زند. برای این دستبند بیاورید و بیرون می آید. من هم به بیرون هدایت می شوم.
این تنها بخش کوچکی از گلایه های مردم از نوع برخوردی است که با آنها و فرزندانشان صورت می گیرد.
گشت های ارشاد و امنیت اخلاقی نیروی انتظامی از چندی پیش در اکثر خیابانهای پر رفت و آمد شهرها به خصوص پایتخت مستقر شده اند و وظیفه آنان مقابله با زنانی است که از نظر آنها حجاب مناسبی ندارند. در حالی که بسیاری از بازداشت شدگان و والدین آنها این انتقاد را مطرح می کنند که برخورد پلیس، تند و غیر قانونی است. آنها می گویند هیچ ملاک و معیار مشخصی برای این برخوردها وجود ندارد و هدف چیزی جز ایجاد رعب و وحشت نیست.
یکی از شهروندان می گوید: من موافق بی حجابی نیستم. اما آیا همه مشکلات کشور حل شده و فقط موضوع حجاب باقی مانده است؟
پیرمردی هم در این خصوص معتقد است که اینها به دنبال آن هستند که به مشکلات مردم اضافه کنند و هر بار به بهانه ای ایجاد وحشت می کنند.
این انتقادها در حالی است که سردار حسین ساجدینیا فرمانده پلیس تهران ادعا کرده: پلیس در راستای پاسخگویی به مطالبان و درخواستهای مردم و همچنین ایجاد و برقراری احساس امنیت بیشتر نسبت به اجرای این طرحها اقدام کرده است.
او هم چنین در حالی در تشریح چگونگی برخورد با افراد بدحجاب گفته است که پس از آنکه ماموران افراد بدحجاب را به پایگاه دعوت میکنند این افراد بدحجاب در پایگاه توسط روانشناسان و کارشناسان علوماجتماعی مورد مشاوره قرار میگیرند.
اما مشاهدات خبرنگار کلمه نشان می دهد آنچه پس از این بازداشت ها و انتقال افراد به مراکز پلیس صورت می گیرد، تنها تشکیل پرونده، اعلام اتهام بدحجابی، گرفتن عکس و پرونده سازی و تعویض لباس آنهاست. همین! بودن هیچ تغییری در فکر یا رفتار این دختران، و البته به همراه قدری کینه و نفرت انباشته که فعلا در حد غرولند زیر لب ها مانده ولی معلوم نیست فردا و فرداها به چه شکل دیگری بروز خواهد کرد.
امروز: محمد نوریزاد نویسنده دفاع مقدس در پیامی به پدرحسین رونقی ملکی گفت: "من حاضرم یکی ازکلیههایم را به حسین بدهم."
به گزارش کلمه، محمد نوری زاد ازطریق یکی از دوستان حسین برای پدراو پیغام فرستاد که "به پدرحسین بگو من آماده ام یکی ازکلیه هایم را به حسین بدهم. اگرکه جسم حسین بپذیرد. واگرکه روحش نیز".
این روزها به خاطر آشفتگی جسمانی حسین و بیتوجهی زندانبانان، بیم این می رود که همان یک کلیهی دیگر حسین نیز از کار بیفتد. یکی از کلیههای حسین کاملا ازکار افتاده و سی درصد کلیهی دومش نیزبه نارسایی دچار شده است. با ارسال پیام محمد نوری زاد به پدرحسین، عده ای ازجوانان هم بند و دوستان او نیزبرای دادن کلیه ی خویش به حسین اعلام آمادگی کرده اند.
سیدحسین رونقی، وبلاگ نویس زندانی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین که از روز شنبه گذشته با انتشار نامه ای خطاب به رهبری، دست به اعتصاب غذا زده بود یکشنبه شب به دلیل وخامت وضعیت جسمی به بیمارستان هاشمی نژاد منتقل شد.
نوری زاد درپیام خود آورده است: "...گروه خونی من o+ است. ببینید اگرکلیه ام بکارحسین می آید فورا دست بکارشوید وتردید بخود راه مدهید. هیچ نیازی به های وهوی نیست. به زندانبانان بگویید این کلیه را ازیک رهگذربی نشان خریده ایم. وقتی جماعتی ازهموطنان ما بخاطرفقرونداری به فروش کلیه ی خویش مبادرت می ورزند، من چرا بخاطراعتقادم وعلاقه ای که به حسین و حسین ها دارم یکی ازکلیه هایم را به این جوان بی گناه ندهم؟ با اطمینان می گویم: گناه حسین جزبی گناهی نیست. حسین درست درشرایطی با درد دست به گریبان است که ابن الوقت ها درپس پستوهای بی خبری مردم مشغول غارت اموال آنان اند...."
حسین رونقی هفتهی گذشته با انتشار نامهای خطاب به رهبری از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده بود. رونقی در قسمتی از نامه نوشته بود: «اینجانب در اعتراض به این رویه های غیر قانونی از تاریخ ششم خرداد ۱۳۹۱ اعلام اعتصاب غذا می کنم و مسوولیت حفظ جان من بر عهده مسوولان جمهوری اسلامی است. این اعتصاب غذا در اعتراض به ناروایی ها و شکایت از دخالت های سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات در امور قضایی و سلب استقلال این قوه و تلاش برای احیای قانون اساسی، آیین دادرسی، استقلال قضایی و احیای حقوق زندانیان سیاسی و خانواده هایشان نظیر برخورداری از مرخصی، تلفن، ملاقات و غیره است.»
این وبلاگنویس و فعال حقوق بشر هم اکنون دو سال و نیم است که بدون مرخصی در زندان اوین به سر میبرد. وی در تاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان در نزدیکی تبریز بازداشت و بلافاصله به بند ۲ الف زندان اوین منتقل شد. وی مدت ۱۰ ماه را در سلولهای انفرادی این بند زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی برای اخذ مصاحبه و اعترافات تلویزیونی قرار گرفت و سرانجام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
امروز: اعتبارنامه پنج نماینده تهران همچنان تصویب نشده و بلاتکلیف است و اعتبارنامه چند نماینده دیگر هم با بقای اعتراضات به کمیسیون تحقیق رفت.
به گزارش خبرآنلاین، اعتبارنامه این پنج نماینده به کمیسیون تحقیق ارجاع شده و هنوز گزارشی از آن ارائه نشده است. اما اعتراضهای برخی نمایندگان تهرانی به اعتبارنامه نمایندگان شهرستانی همچنان ادامه دارد. کما اینکه اعتبارنامه حامد قادرمرزی نماینده قروه علی رغم اعتراض حسین نجابت، الیاس ناردان و زهره طبیبزاده به تایید شعبه 11 رسیده بود. اما نمایندگان معترض، در صحن علنی نیز اعتراض خود را دنبال کردند و این اعتبارنامه به کمیسیون تحقیق ارجاع شد. اعتبارنامه فتحالله حسینی نماینده قصرشیرین نیز علی رغم اعتراض احمد توکلی در شعبه 11 تایید شده بود اما سرنوشتی مشابه یافت.
اعتبارنامه سیدمهدی موسوینژاد نماینده دشتستان نیز با اعتراض الیاس نادران و احمد توکلی به کمیسیون تحقیق ارجاع شد.
تا کنون نادران و توکلی رکوردار اعتراض به اعتبارنامه نمایندگان دیگر هستند.
امروز: اعتبارنامه نماینده ای که چندی پیش اسنادی در خصوص پرونده مشارکت او در قتل در "بازتاب" منتشر شد، امروز با اکثریت آرا در شعبه تایید شد.
به گزارش خبرنگار «بازتاب»؛ بعد از اعتراض احمد توکلی به اعتبارنامه این نماینده که ظاهرا اسنادی در خصوص اتهام زمین خواری او نیز موجود است، پرونده او برای تحقیقات رفته بود، اما امروز در شعبه تایید شد.
توجیه نمایندگان رای دهنده به اعتبارنامه این فرد این بود که شورای نگهبان اسناد مربوط به اتهام قتل و زمین خواری را دیده و با توجه به کافی ندانستن ادله، وی را تایید صلاحیت کرده است.
طبق ماده 65 آیین نامه داخلی مجلس، شعب نسبت به مدارکى که در شوراى نگهبان مورد رسیدگى قرار نگرفته و یا پس از رسیدگى شوراى نگهبان بدست آمده است اتخاذ تصمیم خواهد نمود و گزارش تصویب یا رد آن را از طریق هیأت رئیسه به مجلس تقدیم مى دارند.
با این وجود ظاهرا توکلی مجددا بر اعتراض خود تاکید کرده و اظهار کرده، وای به حال مجلس نهم اگر نماینده اش قاتل و زمین خوار باشد.
با این وصف احتمالا اعتبارنامه این فرد فردا به صحن مجلس می رود و احتمالا توکلی مجددا به اعتبارنامه وی اعتراض خواهد کرد.
وی توجیه تایید اعتبار این نماینده را عذر بدتر از گناه خوانده است.
گفتنی است فرد مذکور که سال 1369 در یک دعوای روستایی بر سر آب، به اتفاق سه برادر خود به منزل یک روستایی دیگر هجوم آورده و در درگیری به وجود آمده، جوانی 19 ساله را با ضربات بیل به قتل می رساند، اکنون به عنوان منتخب به مجلس راه یافته است.
در جریان این دعوا، یکی از برادران نماینده فعلی توسط خانواده مقتول به ضرب گلوله کشته می شود و دادگاه محلی برای بالا نگرفتن دعوا و قتلهای دیگر، با رضایت دادن دو طرف، پرونده را مختومه و متهمان دو طرف را آزاد می کند.
اعتبارنامه این نماینده در صحن مطرح شد و به دلیل بقای اعتراض احمد توکلی، به کمیسیون تحقیق ارجاع شد.
امروز: محسن رضایی در نشستی با کهگیلویه و بویراحمدیهای مقیم تهران گفت: جریان مشکوکی در حال کارشکنی و فضا سازی برای شکست مذاکرات ایران و گروه 1+5 است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی محسن رضایی ، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام ضمن تحلیل شرایط داخلی و خارجی اظهار داشت : جریان مشکوکی از سوی یکی دو کشور غربی، اسرائیل و یک کشور در منطقه در حال کارشکنی و فضا سازی برای شکست مذاکرات ایران و گروه 1+5 هستند و امریکا هم به دنبال این است که مسولیت شکست مذاکرات را متوجه ایران کند.
محسن رضایی افزود: تیم مذاکره کننده ایران باید با هوشیاری بیشتری مراقب چنین کارشکنی هایی باشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت : تحول در مدیریت اجرایی و تقنینی و قضایی کشور یک امر ضروری است . چراکه بسیاری از امور در سر جای خود نیستند .
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد : شرایط کشور چه در داخل و چه خارج شرایط حساسی است و به همین دلیل نیروهای انقلاب تا آخرین قطره خون پای بیعت با رهبری ایستاده اند .
رضایی در پاسخ به این سوال که آیا در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا می شوید ؟ اظهار داشت : انتخابات ریاست جمهوری آینده بسیار مهم است و نسبت به آن نمی توان بی تفاوت بود اما من هنوز تصمیمی در این باره نگرفته ام و اگر تصمیمی بگیرم اعلام خواهم کرد .
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرد : همه کاندیداهای احتمالی اصولگرا و ارزشی که از آنها در محافل عمومی نام برده می شود باید در دولت آینده مشارکت داشته باشند تا یک دولت قوی ، کارآمد و ارزشی برای پایان دادن به مشکلات جاری کشور بوجود آید .
امروز: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره خانه سینما عنوان کرد: باید زمینه شرایط و قوانین را شفاف تر عنوان کنیم و مشخص کنیم که فیلم ها و سینماگران چگونه باید در خارج از کشور حضور پیدا کنند.
به گزارش مهر، پس از افتتاح رسمی باشگاه خبرنگاران پلیس و انجمن سینمایی پلیس نشست مطبوعاتی با حضور وزیر ارشاد و سردار کارگر معاون اجتماعی نیروی انتظامی برگزار شد.
در ابتدای این نشست وزیر ارشاد در ارتباط با تولید فیلمهای تاثیرگذار پلیسی گفت: قطعاً فیلمی که مبتنی بر واقعیت باشد تاثیرگذاری بیشتری دارد. از این میان می توان به فیلم "قلادههای طلا" اشاره کرد که چون ناظر بر واقعیتها است توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. قطعاً در بحث سینمای پلیسی نیز این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد.
وی در ارتباط با صحبتهای سردار کارگر درباره حضور یکی از بازیگران ایرانی در جشنواره کن عنوان کرد: سینماگران ما قطعاً شرایط داخلی ما را میدانند کسانی که 33 سال در این کشور زندگی کردهاند می دانند که باید چه موزاینی را رعایت کنند آنها نباید تحت تاثیر شرایط قرار بگیرند و باورهای خود را زیر سوال ببرند.
وزیر ارشاد ادامه داد: ما نیز باید در این زمینه شرایط و قوانین را شفاف تر عنوان کنیم و مشخص کنیم که فیلم ها و سینماگران چگونه باید در خارج از کشور حضور پیدا کنند فکر نمیکنم مشکلی باشد تا دوباره این قوانین را برای دوستان تکرار کنیم.
وی درباره خانه سینما و وضعیت آن عنوان کرد: ما اعتقاد داریم فعالیت صنفی باید انجام شود. به زودی براساس مقررات و قواین هر صنف سینمایی میتواند انتخابات برگزار کند و برای یک تشکل جدید با عنوان خانه سینما و یا باشگاه سینماگران عنوان پیشنهاد دهد. برای فعالیتهای فراتر از صنفی نیز یک اساسنامه جدیدی با کمک تمامی اهالی سینما نوشته شود و در شورای عالی سینما به تایید برسد تا عملیاتی را آغاز کند. قطعاً این امر میتواند با همکاری خوب سینماگران انجام شود.
حسینی در ارتباط با اختلاف بین سردار کارگر و موضع ارشاد در ارتباط با خانه سینما گفت: خوشبختانه در حال حاضر ارتباط بین ما و نیروی انتظامی به خوبی انجام میشود و اصل بر تعامل است. بحثی که در این باره مطرح شد فقط برداشتهای شخصی رسانهها بوده و نباید بیدلیل به دنبال تنش باشیم اگر به خاطرتان باشد همان موقع نیز این موضوع تکذیب شد.
وی درباره پرداخت یارانه به نشریات و روزنامهها گفت: ما پایان هر سه ماه به روزنامهها یارانه میدهیم و برخی از نشریات شش ماهه این یارانه را دریافت میکنند اما روزنامه و نشریات در تهران قطعتً سه ماهه یارانه می گیرند امسال میان دوره هم داشتهایم اگر خاطرتان باشد بعد از هفت سال تعرفه آگهیهای دولتی سال گذشته افزایش پیدا کرد و ما آن را سه برابر کردیم. ما به عنوان وزارت ارشاد از هر نوع فعالیتی حمایت می کنیم و در این مسیر کوتاهی نمیکنیم.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه صحبتهای خود درباره خانه سینما تاکید کرد: ما نمیخواهیم مسالهای به اهالی سینما تحمیل شود درباره انتخاب عنوان این تشکل نیز تعصبی نداریم باید اساسنامه تایید شود نه اینکه هر شخصی بخواهد ادعایی درباره آن داشته باشد بهتر است یک کار ضابطه مند انجام شود. این مسالهای که من عنوان کردم به حقوق سینماگران نزدیک تر است.
وی درباره صحبتهای اخیر هیات مدیره خانه سینما درباره تغییر اساسنامه افزود: اینکه دوستان می خواهند چنین اقدامی انجام دهند اتفاق خوبی است اما باید بدانند که بهتر است اساسنامه قانونی شود. ما میخواهیم همه اهالی سینما در نوشتن این اساسنامه مشارکت کنند و با حضور همه انتخابات صورت گیرد. در هر حال نظر آنها برای نوشتن اساسنامه و انتخابات بسیار مهم است. ما از هر شخصی که در این زمینه همکاری کند استقبال میکنیم.
حسینی در ارتباط با رعایت موازین اخلاقی در آثار سینمایی گفت: این را باید بدانیم که همه فعالیتهای فرهنگی فقط در ارشاد انجام نمیشود. مسایل فرهنگی با مباحث انتقادی آمیخته است. مراجع و حوزههای دینی نیز د رانی باره مسئولیت دارند. این یک بحث اعتقادی است اما وقتی در جامعه فعالیت کافی وجود ندارد ما نمی خواهیم فرافکنی کنیم. همه باید قبول کنیم که ضعفهایی در بحث اجتماعی هست و کمک کنیم تا با کمک یکدیگر این ضعفها را مرتفع کنیم.
وی ادامه داد: ما امسال در نمایشگاه کتاب دقت بیشتری به آثار نسبت به گذشته داشتیم بهتر است از طریق رسانهها اطلاع رسانی درستی در این زمینه انجام شود. در هر دستگاهی ممکن ضعفهایی وجود داشته باشد ما در بحث امر به معروف و نهی از منکر نمیخواهیم کوتاهی کنیم.
سردار کارگر در پایان درباره تولید فیلمهای سینمایی گفت: پیش از این فیلمی در سینمای ایران بوده که ارشاد به آن مجوز داده ما نیز مشکل امنیتی در آن ندیدیم اما فیلم کاملاً مشکل ارزشی داشت به همین دلیل موضوع را با ارشاد در میان گذاشتیم. ما از وزیر می خواهیم جلوی این فیلمها که مشکلات ارزشی دارد را بگیرند و قبول نمیکنیم که در این دستگاه دولتی فیلم ضدارزشی تولید شود.
وزیر ارشاد نیز عنوان کرد: ما در گذشته فیلمها و کتابهای بدتری داشتیم. در دوره اصلاحات با وجود افراد امیدی نبود که چنین مشکلاتی برطرف شود اما حالا انتظارات بیشتر است و ما باید با دستگاههای دیگر در این زمینه تعامل داشته باشیم.
در این نشست علیرضا سجادپور، محمد مهدی عسگرپور، فرهاد توحیدی، داود رشیدی، منوچهر محمدی، مجتبی راعی، مجید جوزانی و سیروس الوند در جمع حضور داشتند.
امروز: امیرسیاری با اشاره به عملیات نجات کشتی های ایرانی در خلیج عدن توسط نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران یادآور شد: در آن عملیات همه کشورهای دنیا به ویژه کشورهای منطقه از توان ایران شگفت زده شده بودند که چطور ایران توانسته بدون آسیب رسیدن به کشتی، گروگان ها و حتی دزدان دریایی عملیات نجات را انجام دهد.
به گزارش مهر، امیردریادار سیاری صبح امروز در مراسم رونمائی از اولین بازی رایانه ای ارتش جمهوری اسلامی ایران که در سازمان عقیدتی سیاسی ارتش برگزار شد، با اشاره جنگ نرم گفت: در جنگ نرم می شود با کمترین هزینه بیشترین تاثیر را داشت که یکی از ابزارهای این جنگ نرم بازی رایانه ای است.
وی با بیان اینکه دشمنان در جنگ نرم با ایران دهفشان تاثیرگذاری بر اندیشه و تفکر جوانان ایرانی است، افزود: وقتی دشمنان بوسیله جنگ نرم و بازی های رایانه ای بر تفکر جوانان تاثیر گذاشتند، آن جوانان کاری می کنند که آنها می خواهند و این می شود استعمار نو.
فرمانده نیروی دریایی ارتش با بیان اینکه در بازیهای رایانه ای تمام توان و اقتدار و سطح فناوری یک کشور به نمایش گذاشته می شود گفت: در این بازی سعی شده است تمام توانمندی و سطح فناوری نیروی دریایی ارتش را به جوانان منتقل کنیم.
امیر دریادار سیاری افزود: اگر در کشور این سامانه راه اندازی شود که ما بتوانیم توانمدی های خودمان را به جوانان نشان دهیم این کار ارزشمندی خواهد بود.
وی با بیان اینکه امروز ایران می تواند در دوردست ها از منافع خود دفاع کند، یادآور شد : در این بازی نشان داده شده است که چرا دزدادن دریایی در خلیج عدن مستقر شدند و به چه علت ما از منافع خودمان در آن منطقه دفاع می کنیم.
فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با بیان اینکه 93 درصد از صادرات و واردات دنیا در این مسیر است، گفت: امروز اقتصاد جهانی توسط دزدان دریایی در خطر است که اگر ما نیز مواظبت نکنیم اقتصاد کشورمان با مشکل مواجه خواهد شد.
وی با اشاره به توانمدی های ایران برای مقابله با دزدان دریایی گفت: جوانان ما نیز باید توان و اقتدار ایران را در دفاع از منافع ایران بدانند و با توانمندی های ارتش در زیر دریاها آشنا شوند.
امیرسیاری با اشاره به عملیات نجات کشتی های ایرانی در خلیج عدن توسط نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران یادآور شد: در آن عملیات همه کشورهای دنیا به ویژه کشورهای منطقه از توان ایران شگفت زده شده بودند که چطور ایران توانسته بدون آسیب رسیدن به کشتی، گروگان ها و حتی دزدان دریایی عملیات نجات را انجام دهد.
وی در پایان تاکید کرد : امیدواریم روزی تولید بازی های رایانه ای ایران به حدی برسد که دیگر جوانان ما به دنبال بازی های خارجی نروند.
امروز: طبق بخشنامه اخير دولت كه به امضاي معاون اول رئيس جمهور رسيده است، صنايع بدهكار در حوزه هاي (بيمه، مالياتي و بانكي) از دريافت سوخت به ويژه گاز محروم خواهند شد.
به گزارش ایلنا، اسداله عسگراولادي در خصوص اين بخشنامه گفت: طرح چنين سياست ها و بخشنامه هايي از سوي دولت به هيچ وجه درست نيست. اتاق بازرگاني به عنوان تشكل بخش خصوصي كاملا با اين سياست مخالف است.
عضو اتاق بازرگاني، صنايع و معادن ايران تصريح كرد: ما منكر پرداخت بدهي ها از سوي فعالان اقتصادي نيستيم، اما وصول مطالبات معوق با قطع خدمات سياست اشتباهي است.
به گفته وي؛ در حال حاضر تعداد زيادي از صنايع بزرگ، متوسط و كوچك به واسطه شرايط اقتصادي بدهكار هستند، بر اين اساس در صورت اجراي بخشنامه مذكور اغلب كارخانجات تعطيل شده و كارگرانش بيكار مي شوند.
عسگراولادي تصريح كرد: در شرايط كنوني بهترين راه براي وصول مطالبات، اقساط مجدد بدهي ها است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر