-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
رئیس جمهور ایران محمود احمدی نژاد روز یکشنبه در جلسۀ هیئت دولت گفت که دولتش همچنان از ولایت فقیه، یعنی از رهبر انقلاب آیت االله خامنه ای، دفاع خواهد کرد. چنین می نماید که بعد از تبلیغات شدید در رسانه های ایران علیه رئیس جمهور به علت عدم اطاعت از خامنه ای، اکنون احمدی نژاد تسلیم شده است.
رئیس جمهور خشم روحانیت حاکم را نسبت به خود برانگیخته بود زیرا با «اعتصاب» یازده روزه اش با یک حکم خامنه ای از در مخالفت در آمده بود.
جن گیر و رمال
زور آزمایی با امتناع خامنه ای از پذیرش برکناری وزیر اطلاعات حیدر مصلحی به دست احمدی نژاد شروع شد. در این یازده روز احمدی نژاد در انظار ظاهر نشد و در جلسه های هیئت دولت شرکت نکرد. رسانه های محافظه کار پر شد از حمله به رئیس جمهور و رئیس دفترش اسفندیار رحیم مشایی.
به مشایی از مدتها پیش اتهام می زنند که نفوذ نامطلوبی بر رئیس جمهور دارد و دنبال جانشینیِ احمدی نژاد در سمت ریاست جمهوری است. مشایی با علاقه از احساسات ملی گرایانه و ضد روحانی استفاده می کند که در ایران گسترده اند اما تباین آشکار با ایدئولوژی حکومت دارند. اظهاراتش اظهارات فرد عوام فریبی است که حرف مورد پسند مردم را می زند، و از این حرف ها می توان نتیجه گرفت که او واقعاٌ جاه طلبی های سیاسی دارد.
گرچه احمدی نژاد بعد از یازده روز به «اعتصابش» پایان داد و در اول مه اعلام وفاداری به رهبر انقلاب کرد. اما وزیر برکنار و دوباره به کار گمارده شدۀ اطلاعات در عکس رسمی هیئت دولت نبود که این امر از نو به عنوان مقاومت در برابر خامنه ای تفسیر شد. چندین نفر از اطرافیان احمدی نژاد بازداشت شدند. از جمله شخصی به نام عباس جعفری که رسانه ها او را جن گیر احمدی نژاد اعلام کردد و درباره اش گفتند با ارواح در ارتباط است.
نیز امام جماعت نهاد ریاست جمهوری، عباس امیری فر، از جمله بازداشت شدگان است. وی داده بود فیلمی در مورد امام زمان بسازند و رویِ سی دی پخش کنند. امام غایب یا مهدی شخصیتی مسیحایی در تفکر شیعی است که در آخر زمان قرار است عدالت برقرار کند. خود احمدی نژاد منتظر ظهور نزدیک مهدی است و خود را کسی می داند که راه او را آماده می کند. آیت الله ها نگرانند که احمدی نژاد و اطرافیانش می خواهند با توسل به مهدویت، حق انحصاری روحانیت را در تفسیر دین و نظارت این نهاد را برکشور مورد مناقشه قرار دهند.
ارتداد؟
اینگونه بود که هفتۀ گذشته بسیاری از روحانیون سرشناس هشدارهای تندی به احمدی نژاد دادند. یکی رابطۀ او را با مشایی «غیرمعمول و افراطی و انحرافی» خواند، دیگری به احمدی نژاد خاطر نشان کرد عدم اطاعت از رهبر انقلاب «ارتداد» است.امام جمعۀ تهران گفت از آنجا که احمدی نژاد دورۀ دوم ریاست جمهوری خود را مدیون خامنه ای است موظف به اطاعت از اوست. وی ناخواسته بر ادعای جنبش سبز تأیید گذاشت که انتخاب دوبارۀ احمدی نژاد نه خواست ملت که کار رهبرانقلاب است.
نیز مخالفان پرتعدادِ احمدی نژاد در مجلس در مخالفت با او با دیگران همکاری کردند. نماینده ای مدعی شد رهبر انقلاب احمدی نژاد را مخیر کرده یا مصلحی را به عنوان وزیر اطلاعات بپذیرد یا استعفاء کند. صفحۀ اینترنتی نمایندۀ دیگری معامله های میلیونی مشایی را کشف کرد که از قرار مدیون سمت رسمی اوست. احمدی نژاد چارۀ دیگری نیافت جز اینکه یکشنبه در برابر خامنه ای از نو ابراز بندگی کند.
در همین چند روزی که از اجرای طرح پرسش و پاسخ از میهمان های «ایران در جهان» گذشته یکی از مشکلات برخی مخاطبان نشریه چگونگی ارسال پرسش ها بود. به همین دلیل یک بار دیگر در زیر توضیحاتی در این زمینه ارایه می کنیم.
نشریه ایران در جهان به جز وب سایت راه های ارتباطی دیگری نیز با مخاطبان نشریه دارد که برای دریافت نظرات و دیدگاه ها و در مورد اخیر دریافت پرسش های شما از میهمان های نشریه قابل استفاده است.
شما از طریق هر کدام از بخش های زیر می توانید با ما در ارتباط باشید:
و همچنین صفحه ویژه ای که برای ارسال پرسش های شما برای هر میهمانی ساخته شده است. با کلیک بر روی این لینک شما می توانید پرسش خود را برای ما ارسال کنید.
***
گلنوش نیک نژآد سردبیر سایت انگلیسی زبان «تهران بیرو» است که اولین میهمان مکتوب ما در دوره جدید گفت و گو های مستقیم خوانندگان نشریه «ایران در جهان» با صاحب نظران است.
«ایران در جهان» در این برنامه ها تلاش دارد تا ارتباط مستقیمی برای یافتن پاسخ پرسش های مخاطبان ایجاد کند. در این زمینه تلاش خواهیم کرد تا هر از چند گاهی میهمانی را به شما معرفی کنیم تا پرسش های خود را از وی بپرسید.
میهمان های ما از میان روزنامه نگاران، محققان و صاحب نظران ایرانی و غیر ایرانی خواهد بود که به نوعی با مسایل ایران و مرتبط با ایران آشنا هستند. ما در این میان تنها واسطه این ارتباط خواهیم بود.
برای مخاطبان برای هر میهمانی دوره زمانی تعیین می شود تا از طریق وب سایت نشریه یا صفحات دیگر (فیسبوک - توییتر - فرند فید) سوالات خود را برای ما ارسال کنند. ما پس از پایان زمان ارسال پرسش ها، جمع بندی سوالات را برای پاسخ گویی به میهمان معرفی شده ارسال می کنیم و پس از دریافت پاسخ ها در وب سایت نشریه و مجله منتشر می کنیم.
اما میهمان ما:
معرفی گلنوش نیک نژاد:
گلنوش نیک نژاد در ایران بدنیا آمد و وقتی ۱۷ ساله بود به امریکا مهاجرت کرد. وی در ابتدا از رشته حقوق و علوم سیاسی در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شد و فعالیت خود در عرصه خبری را در جنوب ایالت کالیفرنیا و همچنین ماساچوست آغاز کرد.
گلنوش سپس به نیویورک نقل مکان کرد و از دانشگاه کلمبیا در رشته روزنامه نگاری دو مدرک کارشناسی ارشد با عناوین «روزنامه نگاری چاپی» و «سیاست و دولت» را اخذ کرد.
وی در طول فعالیت حرفه ای خود با رسانه های مختلفی از جمله پی بی اس ، لوس انجلس تایمز، سان دیاگویونیون تریبیون، مجله تایم ، فارین پالسی و مجله حقوقدان کالیفرنیا همکاری کرده است.
گلنوش نیک نژاد همچنین در کنفرانس ها و سمینارهای مختلفی به عنوان سخنران و یا مدیریت میزگردها از جمله در دانشگاه های معتبری همچون ام ای تی ، هاروارد ، کلمبیا، بوستون مشارکت کرده است.
وی از نوامبر ۲۰۰۸ نشریه آنلاین «تهران بیرو» را راه اندازی کرده است که یکی از منابع انتشار خبر و گزارش و تحلیل در مورد مسایل ایران به زبان انگلیسی محسوب می شود.
محمود احمدی نژاد حکم فحش خور جهان غرب را داشته است. متهم به تقلب در انتخابات شد و نیز تلاش برای نابودی اسرائیل. به جهت او بود که ایران را تحریم کردند. دست کم، مادام که خبر بهتری نبود، نامش عنوان های خبری را پر می کرد. از چند هفتۀ پیش همین مرد در عرصۀ داخلی با مشکلاتی روبروست، چندین نفر از یارانش را بازداشت کرده اند، خود او احتمالاٌ در بازداشت خانگی بود یا هست. اما، به جای استقبال از رخدادهای ایران، تنها چند خبری در این مورد گفته می شود.
معلوم است که تا چند روز پیش موضوع اسامه بن لادن به عنوان «دشمن شمارۀ یک» جهان مطرح بود. در تمام این سال ها کمتر پرسشی در مورد محل اقامتش مطرح شد، سال هایی که این مرد که از سوی رهبران سیاسی آمریکا و نیز رسانه ها، اما نه از سوی اف بی آی، به عنوان طراح حمله های تروریستی ۱۱ سپتامبر نام برده می شد، در جاهای نامشخصی اقامت داشت.
پروندۀ این ماجرا در این میان بسته شده است. بعد از آنکه عراق هم از دست دیکتاتور بی رحم خود، که با و یا بدون سلاح های کشتار جمعی خطری برای امنیت جهانی بود، رهایی یافت – که احتمالاٌ به مرگ بیش از یک میلیون غیر نظامی منجر شد – به دشمن جدیدی نیاز بود که دنیا از آن برخود بلرزد.
چه کسی بهتر از رئیس جمهور ایران محموداحمدی نژاد که در سال ۲۰۰۵ به این سمت انتخاب شد، مردی که حتی به صراحت علیه اسرائیل صحبت کرد که مردمش همینطوری هم پیوسته گرفتار عملیات تروریستی افراطی های فلسطینی هستند. نیازی به تکرار همۀ اتهام هایی نیست که رسانه های جهان غرب به احمدی نژاد وارد آوردند.
یادآوری کنیم که احمدی نژاد سمت ریاست جمهوری را دارد، مقام معظم رهبری، عنوان رسمی، در کشور اما آیت الله خامنه ای است. و بین این دو نهاد حکومتی، یعنی رهبری سیاسی و مذهبی، چنین می نماید که مشکلاتی بروز کرده است. این در حالی است که، با توجه به خبرهای ناچیز مطبوعات بین المللی، معلوم نیست موضوع چیست.
احمدی نژاد وزیر اطلاعات حیدر مصلحی را وادار به استعفاء کرد. خامنه ای خواست که او به کار بازگردد. در عین حال ظاهراٌ چندین نفر از نزدیکان احمدی نزاد را بازداشت کرده اند. هم به او و هم به برخی از همکارانش، به گزارش اشپیگل، اتهام رمالی و جادوگری زده شده است (دست کم یک عنوان خبری که توجه را جلب می کند). در دو هفتۀ گذشته رئیس جمهور در جلسه های هیئت دولت شرکت نکرد. به گفتۀ برخی از رسانه های عربی وی در بازداشت خانگی بوده است.
چه چیزی باعث این تغییرات ناگهانی در چشم انداز سیاسی ایران شده است؟ ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رهبری سیاسی ایران بعد از حمله های تروریستی دلخراش ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به ایالات متحده پیشنهاد حمایت و همکاری داده بود. همانگونه که می دانیم این پیشنهاد را آمریکایی ها قاطعانه رد کردند. رئیس جمهور سابق آمریکا جورج بوش پسر در سخنرانی مشهور خود سه کشور عراق و ایران و کرۀ شمالی را «محور شرارت» نامید. این سیاستِ آمریکا احتمالاٌ بر انتخاب فردِ به شدت منتقدی از آمریکا و اسرائیل به سمت ریاست جمهوری ایران بی تأثیر نبوده است.
هرکسی اخبار نشریه ها را پی می گرفت باید بنا را بر این می گذاشت که فقط مسئلۀ زمان است که اتحاد آمریکا و اسرائیل با پشتیبانی متحدانِ معمول یک بحران نظامی را با ایران آغاز خواهد کرد. با توجه به اینکه این وضعیت سال ها ادامه یافت بدون اینکه به حمله منجر شود می توان نتیجه هایی گرفت.
اما اکنون در موقعیت کاملاٌ تازه ای قرار داریم که گاهی به عنوان «بهار عربی» خوانده می شود. مردم علیه ستمگران حاکم بر خود قیام می کنند. در تونس و مصر و لیبی و سوریه و یمن و بحرین. پادشاه عربستان سعودی، عبدالله آل سعود، حسابی دست به جیب شد و ۱۸۰ میلیارد دلار بین مردمش پخش کرد تا خود را از شورشی در کشور در امان دارد. با «جامعۀ بین المللی» به توافق خوبی رسید به این شکل که تولید نفت را کاهش داد تا قیمت نفت خام را ثابت، یعنی بالا، نگاه دارد که در نتیجه درآمدهای خود او را هم بالا برد تا ۱۸۰ میلیارد را دوباره به دست آورد. (هر وقت بنزین یا گازوئیل می زنید به او کمک می کنید – وی شما را از دعا فراموش نخواهد کرد.)
همینکه در تونس و مصر انقلاب شد فوری گمانه زنی کردند که ممکن است به مردم ستمدیدۀ ایران هم سرایت کند. تغییرات سیاسی، از قدرت افتادن احمدی نژاد، طبیعتاٌ ممکن است در این جهت تأثیر کنند که «جامعۀ بین المللی» علاقه اش را (یا امکان توجیه صادقانه) را از دست بدهد که در این جهت اعمال نفوذ کند. دست کم می توان حدس زد که چنین است.
چنین می نماید برای رسانه ها احتمالاٌ کنار گذاشتن احمدی نژاد اینقدرها جالب نیست که دربارۀ آن گزارش کنند. قیام مردم و مبارزه برای آزادی و خواستۀ دمکراسی، همه اینها زیباست. از همۀ اینها خوب می توان بهره برد. اما کنار گذاشتن رئیس جمهور به دست رهبری مذهبی، نه. چنین چیزی اینقدر جالب نیست تا پروندۀ احمدی نژاد را هم بست. اما به هرحال پرسشی می ماند. دنیایی بدون صدام حسین یا بن لادن و احتمالاً به زودی بدون محموداحمدی نژاد، به دشمن جدیدی نیاز دارد. نامزد بعدی چه کسی می تواند باشد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر