-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 05/08/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در دالان اصلی ساختمان کهنه قدرت ایران، میان محمود احمدی نژاد، رییس دولت و ولی فقیه وی، آیت اله علی خامنه ای درگیری بالا می گیرد و به تلخی می گراید. آخرین دور کشمکش در ماه آوریل (اوایل اردیبهشت) آغاز شد، هنگامی که آقای احمدی نژاد فهمید که حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در دفتر رییس دفتر و وابسته نزدیک وی، اسفندیار رحیم مشایی، ابزار شنود گذاشته است. آقای احمدی نژاد، آقای مصلحی را اخراج کرد ولی آقای خامنه ای که از مشایی خوشش نمی آید مصلحی را به سرعت در مقام خود ابقا نمود.

پس از ماجرای قهر، آقای احمدی نژاد در جلسات هیات دولت حاضر نشد، سفری به مقدس ترین شهر ایران یعنی قم را به لغو کرد و بیش از یک هفته از حضور در انظار عمومی خودداری کرد. وی سرانجام از چنبره قهر خود بیرون آمد و نزدیک 300 تن از نمایندگان مجلس در نامه ای وی را ملزم به احترام به تصمیم آقای خامنه ای دانستند و خواستار از سر گیری وظایفش شدند. برخی نیز اشاره ای جزیی کردند که وی مجرم است و باید به دادگاه احضار شود.

به نظر نمی رسد که رییس دولت به این زودی بر این سخنان سر تعظیم فرود آورد. او در مجلس، پارلمان ایران، همدستان کافی دارد که می توانند با رقیبان وی سرشاخ شوند و از حمایت نسبتا خوبی نیز در مناطق روستایی برخوردار است. مقامات میانی سپاه پاسداران و بسیج -دسته شبه نظامی چماقداران داوطلب- همچنان از وی و برخی از روحانیون طرفدارش پشتیبانی می کنند. هنوز هیچ نشانی از قمر در عقرب در طالع سیاسی وی دیده نمی شود.

ولی شاید این شرایط دیری نپاید. آقای احمدی نژاد یارانه را حذف ها کرده؛ یارانه های نان، سوخت و دیگر اقلام که ارزش کل آن ها به 100 میلیارد در سال برآورد می شود. مردم تنگنا را رفته رفته درک می کنند. در هفته های اخیر کارگران کارخانه ها به خاطر عدم پرداخت حقوق در برابر ساختمان دفتر ریاست جمهوری لب به شکایت گشوده و در جنوب (کشور) شماری از کارگران دست به اعتصاب زده اند.

مهم تر این که رییس دولت به ولی فقیه که همیشه درباره صلاح مملکت حرف آخر را می زند دیگر نمی تواند تکیه کند. در گذشته هرگاه صحبتی از آقای خامنه ای بوده، احمدی نژاد با احتیاط قدم به ماجرا گذاشته است. هر دوی آن ها محافظه کارند. به ندرت درباره مسائلی مانند برنامه هسته ای ایران و سیاست های منطقه ای با یکدیگر تفاوت دید داشته اند. کشمکش، بر سر قدرت داخلی است؛ قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی.

به بیرون از خانه درز نکند

آقای احمدی نژاد به نتیجه انتخابات عمومی (مجلس) مارس سال آینده چشم دارد؛ نتیجه ای که زمینه را برای انتخابات ریاست جمهوری 2013، زمان پایین آمدن احمدی نژاد از مسند قدرت آماده می کند. گمان بر این است که وی مشتاق است که آقای مشایی، که دخترش با پسر وی ازدواج کرده، را بر این جایگاه بنشاند. ولی رییس دفتر (احمدی نژاد) با گرایش های روشنفکر مابانه (لیبرال) خود خشم بسیاری از محافظه کاران را برانگیخته است. وی حتا اسراییل را با لحن دوستانه ای خطاب قرار داده و با دفاع میراث ملی ایران به جای میراث اسلامی سعی در قهرمان پروری «ملی» به جای «اسلامی» داشته است.

ولی فقیه قرار بوده که آلوده دخالت آشکار و فعال در سیاست های دنیوی نشود. وی در سفر به جنوب ایران در ماه گذشته دولت را ستود و تاکید کرد که تنها زمانی که او احساس کند که مصلحت نظام نادیده گرفته شده مداخله خواهد کرد. ولی هر بار که آقای احمدی نژاد، ولی فقیه را وادار به دخالت در سیاست های پیش پا افتاده می کند، آقای خامنه ای لرزان تر از پیش به نظر می رسد. رهنمودهای والا و بیکران مقام رهبری دیگر بر کران آقای احمدی نژاد سایه نمی افکند. او اکنون آن سوی گود ایستاده است.

در: د اکونومیست


 


گلنوش نیک نژآد سردبیر سایت انگلیسی زبان «تهران بیرو» است که اولین میهمان مکتوب ما در دوره جدید گفت و گو های مستقیم خوانندگان نشریه «ایران در جهان» با صاحب نظران است.

«ایران در جهان» در این برنامه ها تلاش دارد تا ارتباط مستقیمی برای یافتن پاسخ پرسش های مخاطبان ایجاد کند. در این زمینه تلاش خواهیم کرد تا هر از چند گاهی میهمانی را به شما معرفی کنیم تا پرسش های خود را از وی بپرسید.

میهمان های ما از میان روزنامه نگاران، محققان و صاحب نظران ایرانی و غیر ایرانی خواهد بود که به نوعی با مسایل ایران و مرتبط با ایران آشنا هستند. ما در این میان تنها واسطه این ارتباط خواهیم بود.

برای مخاطبان برای هر میهمانی دوره زمانی تعیین می شود تا از طریق وب سایت نشریه یا صفحات دیگر (فیسبوک - توییتر - فرند فید) سوالات خود را برای ما ارسال کنند. ما پس از پایان زمان ارسال پرسش ها، جمع بندی سوالات را برای پاسخ گویی به میهمان معرفی شده ارسال می کنیم و پس از دریافت پاسخ ها در وب سایت نشریه و مجله منتشر می کنیم.

اما میهمان ما:

معرفی گلنوش نیک نژاد:

گلنوش نیک نژاد در ایران بدنیا آمد و وقتی ۱۷ ساله بود به امریکا مهاجرت کرد. وی در ابتدا از رشته حقوق و علوم سیاسی در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل شد و فعالیت خود در عرصه خبری را در جنوب ایالت کالیفرنیا و همچنین ماساچوست آغاز کرد.

گلنوش سپس به نیویورک نقل مکان کرد و از دانشگاه کلمبیا در رشته روزنامه نگاری دو مدرک کارشناسی ارشد با عناوین «روزنامه نگاری چاپی» و «سیاست و دولت» را اخذ کرد.

وی در طول فعالیت حرفه ای خود با رسانه های مختلفی از جمله پی بی اس ، لوس انجلس تایمز، سان دیاگویونیون تریبیون، مجله تایم ، فارین پالسی و مجله حقوقدان کالیفرنیا همکاری کرده است.

گلنوش نیک نژاد همچنین در کنفرانس ها و سمینارهای مختلفی به عنوان سخنران و یا مدیریت میزگردها از جمله در دانشگاه های معتبری همچون ام ای تی ، هاروارد ، کلمبیا، بوستون مشارکت کرده است.

وی از نوامبر ۲۰۰۸ نشریه آنلاین «تهران بیرو» را راه اندازی کرده است که یکی از منابع انتشار خبر و گزارش و تحلیل در مورد مسایل ایران به زبان انگلیسی محسوب می شود.

«تهران بیرو» در حال حاضر با نشریه پی بی اس/ فرانت لاین به صورت مشارکتی منتشر می شود.

مستند «یک مرگ در تهران» که اولین همکاری مشترک این دو رسانه بود یکی از برندگان جایزه معتبر «امی» نیز شده است.

گلنوش اخیرا اولین برنده جایزه « Innovator Award » دانشکده روزنامه نگاری دانشگاه کلمیبا نیز شده است.

سوال خود را ارسال کنید.


 


در بین عرب ها لبنانی ها مردمی هستند که بیشتر از دیگران به اعتراض روی خوش نشان می دهند. اما در حال حاضر به گونه ای تعجب آور بیروت آرام است. در فوریه و مارس چندین هزار نفر علیه نظام طایفه ای این کشور و نیز برای دمکراسی بیشتر تظاهرات کردند. اما هرچه مخالفان در سوریه صدای خود را بلندتر می کنند به همان میزان بیروت آرام تر می شود.

آرامشی همراه با نگرانی حکمفرماست. هر دو جریان عمده – جریان طرفدار سوریه به همراه حزب الله و مؤتلفانش و همچنین حریان ضد سوریِ ۱۴ مارس در اطراف نخست وزیر سابق سعد حریری – خویشتن داری می کنند. تنها چند اسلام گرای سنی همبستگی خود را با مخالفان در سوریه نشان دادند.

اعضای «جنبش آیندۀ» حریری گر چه با شادمانی اعلام می کنند با آزاد شدن سوریه از حکومت اسد نفوذ این کشور هم در لبنان از بین می رود اما رسماٌ و سیاستمدارانه گفته می شود «رای برادران سوری و کشور سوریه آرزوی امنیت و ثبات و رفاه دارند.» مسیحیان مارونی که با حزب الله اتلاف کرده اند می گویند: «بهار دمشق بر آن است که نقاب را برای زنان در مدرسه دوباره مجاز اعلام کند. حکومت سوریه بهترین نیست. اما ما نمی توانیم نادیده بگیریم که وضع مسیحیان در سوریه خیلی خوب است.»

خود حزب الله هیچ اظهار نظری نمی کند. به لحاظ سیاسی این آخری ها دست بالا را دارد. سه ماه پیش وزیران وابسته به حزب الله دولت را ترک کردند و با اکثریت پارلمانی نخست وزیر جدیدی را برگزیدند. اما نجیب میقاتی تاکنون نتوانسته دولت جدید را تشکیل دهد.

علت این امر تحولات سیاسی در منطقه هم هست زیرا با اعتراض ها در جهان عرب اهمیت حزب الله کم می شود. تغییر در سوریه ممکن است در دراز مدت حتی موجودیت حزب الله را به خطر اندازد.

بیشتر این امور مهم سیاسی هستند که حزب الله و حزب بعث سوریه را به هم پیوند می دهند تا علاقۀ زیاد. اسد در کشور خود اسلام گرایان را تعقیب می کند. اکنون نیز دولت سوریه مدعی است در درعا علیه اخوان المسمین و سلفی ها اقدام می کند. اما برای حزب اللهِ لبنان سوریه حیاتی است. گرچه این تشکیلات در سال های گذشته فعالانه در شکل دهی به سیاست داخلی لبنان سهم داشته، و از سال ۲۰۰۵ نیز با چند وزیر، اما از زمان جنگ با اسرائیل در سال ۲۰۰۶ بویژه زرادخانۀ خود را هم آشکارا گسترانده است.

سلاح از ایران و از راه سوریه می آید. حزب الله بدون سلاح نمی تواند آنی باشد که مایل است: مهمترین جنبش مقاومت علیه اسرائیل. اگر حکومت اسد سقوط کند راه هوا به تهران باقی می ماند. زیرا حزب الله در ادارۀ فرودگاه بیروت سمت های مهمی را در اختیار دارد.

اما اینکه آیا می تواند از این امکان در جهت سیاست های راهبردی خود هم استفاده کند محل تردید است. حزب الله بدون سوریه فاقد پشتیبانی سیاسی است. در سیاست داخلی مسئلۀ دادگاه بین المللی برای بررسی ماجرای قتل نخست وزیرسابق رفیق حریری پدر سعد مطرح است. از ماه ها پیش معلوم است بازجویان سازمان ملل اعضای حزب الله را به عنوان عامل معرفی خواهد کرد.

اگر کار به صدور کیفر خواست بکشد حزب الله تهدید کرده که جنگ داخلی در خواهد گرفت. کمتر می توان باور داشت که کسی بدون وجود اسد این تهدید را جدی بگیرد. حزب الله باید نگران باشد که هوادارانش هم یکه خواهند خورد اگر فعالیت های تروریستی داخلی این تشکیلات آشکار شود از جمله کشتن شاهدان، نیز افراد خودی در پروندۀ حریری. بدون حمایت سوریه کمتر می توان تصور کرد که دولت لبنان بتواند وزیران حزب الله را به کابینه بخواند.

همچنانکه روزنامۀ لبنانی النهار تفسیر می کند: «فقط یک دیوانه دولتی را با کسانی تشکیل می هد که به عنوان مجرم تحت تعقیب قرار دارند.»

از نظر سیاست خارجی سقوط حکومت سوریه برای حزب الله احتمالاٌ پیامد بیشتری دارد. ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا این سازمان را تروریستی می دانند. خیلی از کشورهای عربی دل خوشی از حزب الله ندارند. یک نمایندۀ سعودی از قرار برای رئیس جمهور سوریه پیام آورده که عربستان برای ثبات سوریه تلاش خواهد کرد، همینکه سوریه دست از حمایت از حزب الله بردارد. برای سعودی های سنی حزب اللهِ شیعه نه تنها به دلایل مذهبی دشمن است بلکه چون این تشکیلات از مخالفان در کشور دوست بحرین حمایت می کند.

بسیاری از آنچه اکنون در جهان عرب رخ می دهد با هم مربوط است. و بدین ترتیب در سوریه نیز هم اکنون تاریخ حزب الله نوشته می شود.

* از: هانا وِتیگ / در: جانگِل وُورد


 


تشنۀ انتقام، آمریکایی ها یکی دیگر از دشمنان خود را زیرنظر گرفتند و کشتند. و حالا مقام های دولت بوش به ما می گویند این عملیات نشان می دهد شکنجه در گوانتانامو کار خود را کرده است. اروپا تشویق می کند. پیروان از سایر جاهای جهان (از جمله رئیس جمهور پاکستان) به آمریکا به مناسبت این کامیابی شادباش می گویند.

این تهنیت گویی تا حدودی غریب می نماید چرا که نباید فراموش کرد اوسامه بن لادن ظاهراٌ شش سال تمام توانست خود را در خانه ای پنهان کند که نزدیک یک دانشگاه نظامی پاکستان قرار دارد.

کسی باور ندارد که این کار بدون اطلاع رهبری سازمان اطلاعات ممکن بوده است. وقتی در سال ۲۰۰۶ با یکی از آنها دیدار کردم تأیید کرد بن لادن در پاکستان و در محل امنی است. به گفتۀ این مقام امنیتی، آمریکایی ها او را مرده می خواهند اما به نفع پاکستان است که او را زنده نگاه دارد. از زبان خودش: «چرا باید مرغی را کشت که تخم طلا می گذارد؟»، به میلیاردهایی اشاره می کرد که ارتش پاکستان به شکل پول و سلاح از آمریکا می گیرد. آن موقع مطمئن نبودم که طرف صحبتم خواسته با من شوخی کند یا آدرس کوچه غلط بدهد اما ظاهراٌ واقعیت را گفته بود.

نقض حاکمیت

در پاکستان بحث پرحرارتی در جریان است که رهبری سیاسی و نظامی این کشور در هر حال با آسیب از آن بیرون می آید. وفتی اذعان می شود که می دانسته اند احتمالاٌ در داخل به انتقاد تندی منجر می شود. ناخرسندی زیادی در بین افسران رده پایین تر و سربازان دربارۀ عملیاتی در منطقۀ مرزی وجود دارد که آنها مجبورند هموطنان خود را زیرنظر بگیرند و با آنها بجنگند. اما اگر در پایان این برداشت غالب شود و یا به اثبات برسد که آمریکایی ها حتی لازم ندیده اند پاکستانی ها را در جریان بگذارند که هلیکوپترها در راهند تا بن لادن را بکشند – در این صورت رهبران در اسلام آباد به عنوان کسانی مطرح می شوند که می گذارند حاکمیت کشورشان آگاهانه خدشه دار شود.

رئیس کنونی سیا لئون پانتا گفته خیلی زود تصمیم بر آن شد که پاکستانی ها را در بی خبری بگذارند تا عملیات به خطر نیفتد. اما ماجراها خیلی زود تغییر می کنند و نمی توان چیزی را به عنوان حقیقت مطلق دانست. ویکی لیکس توافقنامه ای را منتشر کرده که اسلام آباد گرچه حملۀ هواپیماهای بدون سرنشین را در قلمرو خود بر می تابد اما به علت ناخرسندی عمومی آن را رسماٌ تکذیب خواهد کرد.

اگر از طرف دیگر درنظر آوریم در داخل سیا سازمان امنیت پاکستان را به عنوان تشکیلاتی تروریستی می شناسند کاملاٌ امکان پذیر است که آمریکایی ها نگران بوده اند اطلاعات ممکن است به دست کسانی که نباید برسد. اما در این صورت باید هلیکوپترهایی که وارد آسمان پاکستان شدند در اصل به عنوان رویدادی معمول شناسایی می شده اند. گرچه در گذشته پیش می آمده که آمریکایی ها در رادارهای پاکستان اخلال ایجاد کرده اند تا عملیات را ساده کنند اما این بار اینگونه نبود.

آمیزۀ عشق و نفرت پیوند می دهد

منابع معتبر اصرار دارند که ارتش پاکستان قبلاٌ از عملیات خبر نداشته است. از آنجا که به هیچ رو ممکن نبوده پاکستان بتواند وجهۀ خود را در این ماجرا حفظ کند، زیرا اس آی اس، در صورتی که خبر می داشته، بی شک می کوشیده بر آمریکایی ها پیشدستی کند – هرچه باشد این رخداد ضرورتاٌ بر کمک های نظامی آینده تأثیر خواهد گذاشت.

اگر ارتش و یا سازمان اطلاعات در این ماجرا دست می داشته اند می توانستند محل نمایش را به سادگی به محلی مانند کوه های وزیرستان منتقل کنند که کمتر خجالت آور می بود. اکنون هم به افغانستان و هم به هند این امکان داده شده که در جنگ تبلیغاتی حسابی امتیاز بگیرند.

اما در واقعیت مرگ اوسامه هیچ چیز را تغییر نمی دهد، شاید فقط اینکه پیروزی اوباما را در انتخابات تضمین می کند – مشروط بر اینکه اوضاع اقتصادی اجازۀ این کار را بدهد. اشغال عراق و جنگ در افغانستان و پاکستان و ماجرای لیبی به نظر می آید به همین شکل ادامه یابند. روند صلح بین اسرائیل و فلسطینی ها همینطور متوقف خواهد ماند گرچه کشورهای دیکتاتوری عرب که اوباما از آنها فاصله گرفته اند زیرفشار قرار دارند – صرفنظر از بدترین آنها: عربستان سعودی.

رهبران طالبان احتمالاٌ از این قضیه خشنودند که دیگر با بن لادن با یک چوب رانده نمی شوند اما غیر از این، مرگ رهبرالقاعده هیچ تغییری ایجاد نمی کند. طالبان احتمالاٌ در موقعیتی نیستند که کابل را فتح کنند – این کار را در دوران حضور نیروهای اتحاد شوروی هم نتوانستند – اما در بقیۀ کشور منطقه های زیادی را در دست دارند. ایالات متحده نمی تواند این جنگ را ببرد. هرچه سریع تر نیروهای خود را خارج کنند بهتر است. تا آن موقع به پاکستان نیاز دارند، متحدی که آمیزۀ عشق و نفرت این کشور را با آمریکا پیوند می دهد.

* از: طارق علی / در: دِرفرایتاگ


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته