-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

Latest News from Mizan Khabar for 05/19/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



 

 

213Bazargan
دکتر جلیل ضرابی در همان روز تاسیس نهضت آزادی و بعد از شنیدن سخنرانی گیرای مهندس مهدی بازرگان عضو نهضت شد. او که پیش تر از اعضای فعال جبهه ملی دوم بود راه و روش نهضت را به اندیشه مصدق نزدیکتر یافت و به زودی مسئول کمیته دانشجویی حزب شد.
دکتر ضرابی از خاطراتش و از ایرانِ دورانِ کودتا می گوید و شرایطی که در آن نهضت اعلام موجودیت کرد. او که پزشکی را در آمریکا به اتمام رسانده در سال 54 هنگام جنگ های داخلی در لبنان برای کمک پزشکی یکسال و نیم به لبنان رفت، در سالهای بعد از انقلاب علیرغم تخصص و توانایی در مدیریت طرح هایی بهداشتی – درمانی به دلیل جهت گیری سیاسی و انتقاداتش نسبت به شرایط سیاسی کشور در دهه 60 از کار اخراج شد و سالها از یک بیماری مزمن رنج برد. دردی که در پی کارشکنی و خصومت وزیر بهداشت وقت و معاونت بهداری آن زمان به بیماریی سخت مبدل شد . با دکتر جلیل ضرابی یکی از اعضای قدیمی نهضت آزادی ایران در پنجاهمین سالگرد تاسیس این حزب به گفتگو نشستیم.
جناب دکترضرابی شما ازاعضای جبهه ملی دوم بودید و با تاسیس نهضت به این حزب پیوستید. برای ما بگویید که اختلافات با نهضت مقاومت ملی از کجا آغاز شد و چه دلایلی باعث تشکیل نهضت آزادی بعد از نهضت مقاومت ملی شد؟
بعد از کوتای 28 مرداد ، طرفداران دکتر مصدق ، بیشتر افراد جبهه ملی آن زمان سازمانی مخفی تشکیل دادند به اسم نهضت مقاومت ملی ، اما شرایط بعد از کودتا خیلی امنیتی بود ، افراد را دستگیر میکردند و گاهی شکنجه می دادند . تعداد افراد به تدریج کم شد. در سال 1335با کمک آمریکا سازمان امنیت در ایران درست شد که یک سازمان مختص برای جلو گیری از مبارزات مردمی داشت و البته فعالیت های دیگر هم داشت اما کار اصلی جاسوسی در کار مردم بود.از آنزمان تعداد کسانی که در نهضت مقامت ملی بودند خیلی کم شد و افرادی که باقی ماندند عمدتا افراد مذهبی بودند و رهبری هم به دست مهندس بازرگان و مرحوم طالقانی و دکتر سحابی افتاد. البته افراد غیر مذهبی هم بودند مرحوم داریوش فروهر انصافا تا آخر در نهضت مقاومت ملی بود. در سال 1339در آمریکا حکومت عوض شد و کندی روی کار آمد و کندی سازمان اطلاعات جاسوسی آمریکا سی آی ای به او اطلاع داده بودند در ایران اگر وضع عوض نشود اوضاع به سمت انقلاب پیش می رود . کندی تصمیم گرفت که به شاه فشار بیاورد تا آزادی هایی به مردم داده شود. افراد نهضت مقاومت ملی که جلسات منظم با هم داشتند این را متوجه شدند و از فرصت استفاده کردند تا جبهه ملی را به صورتی آشکار دوباره احیا کنند. برای این کار افراد نهضت مقاومت ملی دو نفر دو نفر می رفتند به خانه کسانی از جبهه ملی که هنوز مانده بودند و صحبت می کردند ولی آنها نمی آمدند و بعضی ها علنا می گفتند که ترس از دستگیری دارند. دراین زمان سفیر آمریکا در ایران یک وقت منزل مرحوم اللهیار صالح می رود و مذاکراتی با ایشان می کند که متن مذاکراتشان هم مشخص نیست و بعد از آن مرحوم صالح شرو ع می کند با افراد شناخته شده جبهه ملی تماس گرفتن و جبهه را بازسازی می کند. قبل از آن نهضت مقاومت ملی یک تظاهرات در میدان جلالیه ترتیب می دهد. انصافا مردم هم آمدند در همان شرایط خفقان بااینکه اطلاعی از تغییر شرایط نداشتند چندین هزار نفر آمدند. یک وقتی اعلامیه منتشر شد که جبهه ملی تجدید فعالیت می کنند و مرحوم صالح و یک عده دیگر از افراد جبهه ملی مثل دکتر سنجابی و افراد دیگر این اعلامیه را امضا کرده بودند و اما اسم هیچ کدام از افراد نهضت مقاومت ملی را نیاورده بودند و کنارشان گذاشته بودند.
آیا مهندس بازرگان و دیگر سران نهضت مقاومت ملی با جبهه ملی دوم همکاری کردند؟
نه جبهه اجازه نداد . وقتی جبهه ملی دوم تشکیل شد و شروع به فعالیت کرد و سران نهضت مقاومت ملی مرحوم بازرگان و دیگران با جبهه ملی تماس می گرفتند برای همکاری اما جبهه ملی بهانه می آوردند که شما یک سازمان مخفی هستند و اعضای سازمان مقاومت ملی هم این کار را نمی کردند چون احتمال می دادند که شرایط دوباره دگرگون شود. جبهه ملی دوم معلوم شد که مبارزه اصلی اش با شاه نیست و رهبری دکتر مصدق را هم کنار زدند . و بهانه آنها بود که شاه به مصدق حساسیت دارد و جبهه ملی رهبری دسته جمعی دارد و از رهبری فردی بهتر است. نهضت مقاومت ملی این اختلاف نظر را داشت که این کار می شود منهای رهبری و راه و هدف مصدق. این جریانات ادامه پیدا کرد تا اینکه بالاخره افراد نهضت مقاومت ملی تصمیم به تاسیس یک سازمان علنی گرفتند. وقتی نهضت آزادی اعلام موجودیت کرد، مهندس بازرگان در جریان سخنرانی اش گفت که ما مسلمان و ایرانی و مصدقی هستیم . خیلی از مردم که آنجابودند به شدت دست زدند و ابراز احساسات کردند. بعد از آن من عضو نهضت آزادی شدم و بعد از مدتی نماینده دانشگاه پزشکی شدم .
درزمان تاسیس نهضت شما جوان بودید ، فضا در آن موقع چگونه بود و حضور جوانان در نهضت آزادی چگونه بود ؟ آیا مردم از نهضت آزادی استقبال کردند؟
نهضت آزادی وقتی تشکیل شد ظرف چند ماه بزرگترین گروه سیاسی در دانشگا ه تهران شد. مثلا در دانشکده پزشکی که من بودم بزرگترین گروه افراد نهضت آزادی بودند و بعد احزابی که جبهه ملی را تشکیل می دادند تعداد کمی داشتند و برخی اصلا نماینده و عضوی در دانشکده نداشتند. اکثریت دانشجو ها که افراد غیر حزبی بودند ، اما در این افراد کمونیست ها زیاد بودند چون که به آنها اجازه تاسیس یک سازمان کمونیستی داده نمی شد و آنها خودشان صلاح دیده بودند که بدون حزب در دانشگاه فعالیت کنند.مرحوم بیژن جزنی در کمونیست ها خیلی فعال بود که در سال 47 سازمانی چریکی را تاسیس کرد و خیلی زود ساواک دستگیرش کرد.اینها جلساتشان را در ماشین بیژن جزنی تشکیل می دادند، ساواک در تعمیرگاه و در ماشین جزنی شنود گذاشته بود و آنها را دستگیر کرد. یکسال بعد از تشکیل نهضت آزادی یعنی سال 41 جو عمومی دانشگاه کاملا از نهضت آزادی حمایت می کرد و از سران جبهه ملی انتقاد می کرد و دانشجویان متوجه شده بودند که جبهه در صدد سازش است. بعد از 15 خرداد سال 42 که فعالیت های سیاسی شدیدا سرکوب شد در آن موقع جبهه ملی فعالیتش را کاملا متوقف کرد و مرحوم الهیار صالح گفته بود که وقتی توفان میشود باید پنجره ها را بست. به این ترتیب آن جبهه عملا ازبین رفت ولی عده ای از افراد دانشگاه تهران که نمی خواستند جبهه ملی کاملا ساکت شود با تایید دکتر مصدق جبهه ملی سوم را تشکیل دادند و از احزاب هم حزب ملت ایران مرحوم فروهر عضو شد. و در آن مقطع سران جبهه ملی پتانسیل فداکاری نداشتند و آماده زندان رفتن نبودند و نمی خواستند ضمنا رهبری را هم از دست بدهند. درهمان زمان هم سران نهضت در دادگاه نظامی محاکمه شدند و به دهسال زندان محکوم شدند.
اشاره کردید به اینکه جبهه ملی دوم باحکومت راه سازش پی می گرفت، در سال 42 آقای بازرگان حاضر به مذاکره وقبول شرایط آزادی نشدند و بعد از انقلاب هم در حکومت باقی نماندند ، خط قرمزهای مهندس بازرگان و نهضت آزادی چه بود؟
وقتی مهندس بازرگان اسم حزب را نهضت آزادی گذاشت خودش معرف اهداف ایشان و سران نهضت بود. آزادی ایران و مبارزه با شخص شاه و انتقاد از خود شخص شاه با این عبارت که شاه باید سلطنت کند و نه حکومت بنا بر قانون اساسی مشرو طیت. و دیگر اینکه معتقد بودند رهبری نهضت باید با دکتر مصدق باشد . سران جبهه ملی معتقد بودند که این کار باعث محدودیت می شود. بعداز پیروزی انقلاب هم در داخل نهضت آزادی یک عده می گفتند که اسم نهضت آزادی را عوض کنیم اما مهندس بازرگان اصرار داشت به نام نهضت آزادی و اعتقاد داشت حالا بیشتر به آزادی و حراست از آن احتیاج داریم ..
به نظر می رسد تحلیل های پیش بینانه مهندس بازرگان و بیانیه های نهضت در تحلیل شرایط سیاسی گاهی با واقعیت منطبق شده مثل گفته مهندس بازرگان در دادگاه که به حکومت شاه می گفت که آخرین کسانی هستند که رویه مبارزه مسالمت آمیز دارند و و در سال های نخست بعد ازانقلاب که مهندس بازرگان درمجلس اول نسبت به بروز استبداد جدید هشدار می داد، این نگاه از چه نشات می گرفت ؟
درمیان سران نهضت مرحوم بازرگان نبوغ داشت و اوضاع دنیا را به صورت وسیعی می دید هم در زمان خودش و هم پیش بینی های آینده نگرانه اش ، در دوره نخست وزیری هم که ایران انقلابی بود ، ایشان می گفت که انقلابی نیست و این باعث ایجاد ناراحتی در مردم می کرد و دردرون نهضت هم یک عده انتقاد می کردند و ایشان هم می گفتند که طرفدار سیستم گام به گام است و هنگامی که با خشونت حکومت سرنگون شود ، خشونت باقی خواهد ماند. الان که بیشتر مردم ایران به انقلاب معتقد نیستند و طرفدار روش های اصلاح طلبانه هستند می بینیم که مهندس بازرگان در آن زمان پیش بینی بسیار درستی داشت. مرحوم دکتر مصدق هم وسعت دید زیادی داشت در زمان خودش و کارهایی که می کرد همه نشان می داد که چه وسعت فکری دارد . نهضت آزادی بعد از مرحوم بازرگان ، کسانی که الان هستند آموزش دیده های مرحوم بازرگان هستند و سالها در کنار ایشان بودند مثل دکتر یزدی و مهندس توسلی و مهندس صباغیان.این ها طرز تفکر بازرگان را می دانند و آنها هم همان مسیر را ادامه می دهند. مثلا دوسال قبل از انتخابات ریاست جمهوری 88 ، نهضت با نگرانی نسبت به تقلب گسترده خواستار نظارت بین المللی بر انتخابات شد . موضعی که با واکنش تند و عتاب آلود آقای خامنه ای در تماز جمعه مواجه شد. این مواضع و تحلیل ها همه دغدغه های نهضت برای رهایی ایران از استبداد بوده است. در نهضت همواره به ما گفته می شد که ما برای گرفتن حکومت نیستیم و ممکن است دیگران حکومت را بگیرند ولی هدف ما حکومت خودمان نیست بلکه به سمت درست بردن حکومت است و دستگاه حاکمه باید قانون را رعایت کند هر کس که باشد و این قدم بزرگ و پیشرفت برای ماست.
علیرغم اینکه نهضت آزادی اعلام توقف فعالیت کرده و اعضا اجازه برگزاری هیچ جلسه ای ندارند. دبیر کل نهضت را بعد از بازجوی های سخت در خانه امن، مجبور به استعفا و مصاحبه های کذایی میکنند. به نظر شما ترس حکومت ازنهضت آزادی چیست که تا این حد از فعالیت نهضت و اعضای نهضت هراسان هستند؟
ترس حکومت از پیروی افراد نهضت از خط مشی مهندس بازرگان است، چه اینکه مهندس نقش مهمی در تاریخ ایران داشته و نمی خواهند این طرز تفکر در جامعه شناخته شود . سابقه نهضت آزادی هم دلیل دوم است، بعد از 28 مرداد سران نهضت به عنوان جبهه مقاومت ملی فعالیت می کردند و از درون نهضت آزادی مرحوم دکتر شریعتی پیدا شد که جنبش فکری بزرگی را به وجود آورد که هنوز دکتر شریعتی آلترناتیوی بزرگ شناخته می شود. از نهضت آزادی مجاهدین خلق ایجاد شد و فعالیت نظامی می کرد که بسیار وسیع تر از فدائیان خلق عمل کرد اما متاسفانه به دلیل اینکه بنیانگذاران آن مارکسیسم را به عنوان علم انقلاب شناخته بودند بعد از شهادت خودشان جوانترها آمدند و مارکسیت شدند و سازمان متلاشی شد . اما به هر حال نهضت آزادی طرز تفکر بسیار مهمی داشته و به وجود آورنده جریانات بزرگی بوده است. بعد از انقلاب هم نهضت تنها سازمانی بود که در ایران باقی ماند و در آن شرایط چراغ کوچکی را روشن نگاه داشت و این روشنایی به تدریج بیشتر شد. و سازمانهایی که با حکومت همکاری می کردند به تدریج جدا شدند و منتقد شدند. نهضت در این جریانات پیش قدم بوده است، بنابراین از نام آزادی دستگاه وحشت دارد. بارها هم به دکتر یزدی گفته اند که شما اسم نهضت آزادی را عوض کنید و مجوز بگیرید .اما نهضتی ها قبول نکردند .
اگربخواهید جمع بندی از پنجاه سال فعالیت نهضت داشته باشید چه ارزیابی از کارنامه نهضت خواهید داد؟
اگر گذشته را در نظر بگیریم مشکل چو حل شود آسان شود و می شود انتقاد کرد. در مجموع من فعالیت نهضت را مثمر ثمر می دانم و موفق بود ، گرچه هیچ وقت به حکومت نرسید و اصولا سران نهضت برای حکومت تلاش نمی کردند و طلب نمی کردند و آن وقتی که مهندس بازرگان نخست وزیر شد با اصرار زیاد آقای خمینی و شوارای انقلاب بود و ایشان مخالفت می کرد و بالاخره 48 ساعت وقت خواستند برای فکر کردن و پذیرفتن در حالی که شورا جواب فوری می خواست. در زمان نخست وزیری هم سازش نکرد و بعد از استعفا در نماز جمعه ها شعار مرگ بر بازرگان می دادند تا منفورشان کنند. حتی در کوهپیمایی هم ایشان را که می دیدند علیه مرحوم بازرگان شعار می دادند ولی ان اواخر وقتی به کوه می رفتند مردم دور ایشان جمع می شدند.نهضت آزادی در آن شرایط هم معتقد بود که روزنه امید باز است و بالاخره به آزادی خواهیم رسید. الان هم نهضت همین طرز فکر را دارد .
در حال حاضر پایگاه اجتماعی نهضت را چگونه می بینید. آیا در میان مردم شناخته شده هست؟
تبلیغات بسیاری علیه نهضت و شخص دکتر یزدی شده است من در ایران که بودم جزوه ای از سازمان بسیج دیدم که نوشته بودند که تمام گروههایی که در ایران با حکومت مخالفت می کنند همه به وجود آورنده شان سازمان سیای آمریکاست و نهضت آزادی به عنوان عامل سیا در ایران به همه اینها دستور می دهد و با آمریکا و سازمان سیا مشورت می کند و بعد دستورات را می گیرد و به همه مخالفان ابلاغ می کند.
اما واقعیت این است که ترس شان بی مورد بوده و هست. روش نهضت همیشه مسالمت آمیز و در چهارچوب قانون بوده. چون اگر نهضت جریانی برانداز بود مسلما کار اطلاعات بسیار ساده تر میشد اما در تمام این سالها نهضت مشی مسالمت جویانه در پیش گرفته است و معتقد بوده که گروه های سیاسی باید با هم تعامل کنند و هیچ گروهی نباید هژمونی کامل را به دست گیرد. گروهی نماینده ایران است که رای ملت ایران را داشته باشد.
منبع:جرس/فرزانه بذرپور

 


 


nehzat-azadi

روزی که سيد محمود طالقاني، مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي، مهندس منصور عطائي، حسن نزيه، رحيم عطائي، عباس سميعي و دکتر احمد صدر‌حاج‌سید‌جوادی اعلامیه تاسیس نهضت آزادی ایران را امضا و منتشر کردند شاید هرگز گمان نمی بردند 50 سال بعد و در نظام سیاسی دیگری که خود از بنیانگذاران آن خواهند بود، فعالیت های این تشکل سیاسی متوقف و غیرقانونی اعلام شود.

27 اردیبهشت 1340 این 8 نفر نهضتی را بنیان نهادند که در اعلامیه تاسیس آن با تاکید بر اینکه "شاه باید سلطنت کند نه حکومت" نوشته بودند: مردم نگران امنيت هستند. خسته از استبدادواختناق، رنجور از سختي معيشت و شرمسار از ننگ دزدي و خيانت هيئت حاكمه‌اي كه متاسفانه نام ايران و ايراني را آلوده ساخته است خواهان سرنوشت بهترـ رهايي از ننگ و نكبت و استقرار يك حكومت ملي سازنده ايران پاك و آباد و آزاد است.

اکنون پس از نیم قرن تحزب و فعالیت تشکیلاتی، ازاین جمع تنها دکتر احمد صدر حاج سید جوادی زنده است تا شاهد استعفای اجباری دبیر کل نهضت آزادی، توقف فعالیت ها و بازداشت اعضای تشکل متبوعش باشد. اما او با این اوصاف به "روز" می گوید که نهضت هرگز فعالیت هایش را متوقف نخواهد کرد و همیشه باقی خواهد ماند.

دکتر غلامعباس توسلی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی نیز از تاثیراتی که این تشکل سیاسی بر سایر تشکل ها و همچنین بر جامعه ایران داشته به "روز" می گوید.

 

تحزب در زندان

نهضت آزادی، 50 سال فعالیت و مبارزه مسالمت آمیز را پیش گرفت و پس از انقلاب 57 اعضای موثر آن، مسئولیت دولت موقت را عهده دار شدند؛ دوره کوتاهی که سریع سپری شد و دوران زندان،بازداشت و برخوردهای قهریه حکومت جایگزین کرسی قدرت شد.

برخورد  با اعضای نهضت آزادی از اولین سالهای دهه 60 آغاز شد و اعضای این تشکل سیاسی که پیش از انقلاب 57 طعم زندان را چشیده بودند پس از انقلاب 57 نیز به بهانه های مختلف و به طورمتناوب به زندان رفتند.

به طوریکه هاشم صباغیان و محمد توسلی تاکنون 4 بار، خسرو منصوریان سه بار و ابوالفضل بازرگان و محمدحسین بنی اسدی دو بار در سه دهه گذشته به زندان رفته وبقیه اعضای شورای مرکزی دفتر سیاسی و شاخه جوانان این حزب نیز هرکدام حداقل یک یا دوبار طعم زندانهای امنیتی را چشیده اند.

اکنون نیزاعضای جوان نهضت آزادی همچون عماد بهاور و فرید طاهری در زندان به سر می برند و دبیر کل این تشکل سیاسی به تازگی از زندان و سپس خانه امن وزارت اطلاعات به خانه بازگشته؛ ابراهیم یزدی که در خانه امن نیز نپذیرفت تشکل متبوعش را منحل اعلام کند.

 

دیکتاتوری اجازه فعالیت نمیدهد

دکتر احمد صدر‌حاج‌سید‌جوادی، تنها بازمانده هیات موسس نهضت آزادی که اکنون با 94 سال، مسن ترین فعال سیاسی ایران است به فشارها و تهدیدهایی فراتر از این نیز اشاره میکند.

او که عضو تیم 8 نفره موسس نهضت آزادی است،سابقه عضویت در شورای انقلاب، وزارت کشور و وزارت دادگستری در دولت موقت و نمایندگی مردم قزوین در دوره اول مجلس شورای اسلامی را دارد، در انتخابات ریاست جمهوری سال 64 رد صلاحیت شد.

دکتر صدرحاج سید جوادی در مصاحبه با "روز" توضیح میدهد: سال گذشته در خانه من دور هم جمع شدیم و جلسه ای داشتیم پس از آن دیگر اجازه ندادند. نمی گذارند حتی جلسه ای کوچک تشکیل دهیم. دکتر یزدی را هم که گفتند استعفا کرده و اجازه تشکیل جلسه شورای مرکزی و کنگره را نمیدهند که این استعفا مورد بررسی قرار گیرد و تا زمانی که جلسه ای تشکیل نشود این استعفا فقط در حد همان حرف است و بس.

او می افزاید: در شرایط فعلی و با توجه به اینکه من پیرمرد نهضت هستم غالبا اعضا پیش من می آیند و مسائلشان را مطرح میکنند اما تلفن های تهدید و فشارها همچنان ادامه دارد. کار را به جایی رسانده اند که 3 یا 4 نفر با هم نمی توانند به دیدن من بیایند و تنها یک یا دو نفر امکان آمدن پیش من  را دارند. از آن طرف تعدادی از اعضای نهضت زندان هستند و بدون هیچ گناه و جرمی تنها به این دلیل که عضو نهضت هستند حکم های چندین ساله گرفته اند.

دکتر صدر حاج سید جوادی سپس با تاکید بر اینکه هیچ کدام از این فشارها و تضییقات، نهضت را متوقف نخواهد کرد می گوید: در شرایط فعلی که نوعی دیکتاتوری در کشور حاکم است، نمیگذارند کوچکترین فعالیتی داشته باشیم. اما ما برای وطن پرستی و صداقت و در مقابل دروغ و خدعه و نیرنگ دور هم جمع شدیم و نهضت را راه انداختیم و آرمان ها و تفکرات طالقانی و بازرگان و سحابی را می بینیم که این روزها همه گیر شده در جامعه و بینش نهضت به یک بینش و عقیده عمومی تبدیل شده؛ این بزرگترین تاثیری است که نهضت گذاشته.

او در عین حال متذکر می شود: اکنون به ما می گویند حق اجتماع در خانه هایتان را نیز ندارید یعنی حتی خانه های ما را نیز تحت نظر دارند و تعیین می کنند چه کسی بیاید و نیاید و ...اما نهضت آزادی با این فشارها متوقف نخواهد شد و باقی خواهد ماند. نهضت خیلی پیش از اینکه آقای خمینی بیاید تشکیل شده بود و می ماند و بینش آن نیز باقی خواهد ماند و اوضاع نیز چنین نخواهد ماند به هر حال روزی این محذورات از میان برداشته خواهد شد.

این عضو بنیانگذار نهضت آزادی در ادامه سخنان خود خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی می گوید: یک رباعی نوشته ام در این زمینه که آن شعله که خاموش نگردد ماییم، نامی که فراموش نگردد ماییم، از لطف خدا با همه ظلم و زندان، آشفته و مدهوش نگردد ماییم. و همیشه میگویم که ما می مانیم چون برای منافع مملکت و مردم کار میکنیم.

دکتر صدر حاج سید جوادی سپس به نشستی تحت عنوان "نشست اندیشه های راهبردی" اشاره میکند و می گوید: روزنامه اطلاعات در شماره همین امروزش نوشته که نشست اندیشه های راهبردی با حضور رهبر انقلاب برگزار می شود. حالا سئوال من این است که در این نشست چه کسانی هستند وقتی به منتقدین و نکوهش کنندگان اجازه هیچ فعالیتی نمیدهند،و ستایش گران را دور خود جمع می کنند؟ اگر واقعا دنبال راه حل هستند از کسانی چون دکتر ملکی، مهندس سحابی و دیگر منتقدان و دلسوزان دعوت کنند و حرف آنها را بشنوند نه اینکه ستایش گران را بیاورند و انها هم هی تعظیم کنند و ...

 

تاثیر نهضت بر جامعه و سایر گروهها

از دکتر غلامعباس توسلی، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی اما می پرسم که بعد از 50 سال فعالیت، نهضت آزادی چه مقدار به خواسته هایی که زمان تاسیس بدانها می اندیشید رسیده؟ او پاسخ میدهد: این سئوال سختی است؛ آنچه مسلم است اینکه  طی 50 سال یک شرایط سخت غیردموکراتیک داشتیم. زمان شاه که سران نهضت زندان رفتند و بعد از انقلاب هم باز به همین منوال بوده؛ الان هم فعالیت ها کاملا محدود شده و در اصل تا حدودی متوقف شده، اما در عین حال باید گفت نهضت به اهدافش رسیده. مساله دموکراسی، آزادی و ... که جامعه طالب آن است همیشه مد نظر نهضت بوده. هرچند نهضت شاید نتوانسته به طور مستقیم کارهایی انجام دهد اما بر دیگر گروهها تاثیر فراوانی گذاشته؛ از اصلاح طلبان تا سایر گروهها و اکثر گروهها اکنون همان ارمان های نهضت را دنبال می کنند. در اصل نهضت روی جامعه تاثیر بسزایی گذاشته.

به او می گویم گفته می شود قرار است نهضت آزادی فعالیت هایش را در خارج از کشور دنبال کند. دکتر توسلی این مساله را رد می کند و می گوید: چنین پروژه ای یادم نیست که صحبت شده باشد ممکن است افرادی در خارج از کشور خود را وابسته به نهضت بدانند و نظری دهند اما از سوی شورای مرکزی نهضت هیچ وقت چنین تصمیمی گرفته نشده و فعالیت ها در داخل کشور متمرکز بوده است و تا شورا و کنگره تصویب نکنند چنین چیزی امکان پذیر نیست.

او سپس درباره چشم انداز آتی تشکل متبوعش می گوید: نهضت اگر بخواهد بازسازی شود و فعالیت خود را از سر بگیرد نیازمند یک فضای باز است؛ فضایی که حداقل بر مبنای قانون اساسی،در آن احزاب و تشکل ها بتوانند فعالیت کنند و متاسفانه در شرایط فعلی چنین چیزی امکان پذیر نیست. اما امیدوارم به سمتی برویم که برای همه گروهها و طیف های سیاسی فکری امکان فعالیت باشد.

منبع: روزانلاین/فرشته قاضی


 


میزان: احمد قابل را می‌توان همچون استادش، مرحوم آیت الله منتظری، از معدود حوزویان شجاعی دانست که از گفتن آنچه که بدان باور دارد، ابایی ندارد. او بار‌ها درسالهای اخیر طعم زندان را چشیده و ممنوعیت‌های مختلفی را از سر گذارانده است.

احمد قابل در سال ۱۳۸۰ با اتهامات اقدام علیه امنیت ملی، اهانت به رهبر و تبلیغ علیه نظام بازداشت و پس از تحمل ۱۲۵ روز زندان انفرادی در اوین، به قید وثیقه آزاد شده بود.

او در این سال‌ها از سوی وزارت اطلاعات ممنوع از سخنرانی شد و در ۲۹ آذر ۱۳۸۸ احمد قابل که بعد از رحلت مرحوم آیت لله منتظری برای مراسم تشییع او از مشهد به قم سفر می‌کرد در پلیس راه نیشابور بازداشت شد و روز ۲۱ خرداد ۱۳۸۹ پس از تحمل ۱۷2 روز زندان، با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون ریالی آزاد شد.

قابل بار دیگر ۲۳ شهریور ۱۳۸۹ به خاطر افشاگری علیه اعدامهای دسته جمعی و غیر قانونی در زندان وکیل آباد مشهد و سخنرانی سیزدهم رجب همان سال در نجف آباد و در حضور بیش از دو هزار نفر جمعیت از دوستداران استاد مرحومش، بازداشت و چهارم دی ماه همین سال آزاد شد.

احمد قابل با صراحت لهجه مثال زدنی‌اش به سوالات سایت «میزان خبر» پیرامون پنجاهمین سالگرد تاسیس نهضت آزادی پاسخ می‌گوید.

او در پاسخ به سوالی پیرامون شاخصه‌های فعالیت نهضت آزادی، صداقت و شجاعت در صحنهٔ سیاسی یک کشور و در درون یک جامعه را نعمت بزرگی می‌داند که اگرچه نصیب هر کنشگر سیاسی نمی‌شود، ولی نهضت آزادی از آن در قالب «سیاست اخلاقی» بهره مند بودو طبیعتا بهره اش به همهٔ افراد جامعه می‌رسید. او در ادامه می‌گوید: «بدون تردید نهضت ازادی در ایران پیش و پس از انقلاب ۵۷ به این دو مسالهٔ اخلاقی در سیاست ورزی خود بسیار بیشتر از سایر احزاب باسابقه، پای بند بوده است.»

او این دو مقوله را ملاک «سیاست شفاف و اخلاقی» می‌داند و به همین دلیل نهضت آزادی ایران را حزبی موفق و ریشه دار معرفی می‌کند.

احمد قابل در پاسخ به علل فشارهای همیشگی سیاسی و امنیتی حاکمان به نهضت آزادی می گوید: "هر حاکمیتی را که با نقد و انتقاد و مخالفت‌های اصلاح طلبانهٔ ملت خود دچار واکنش‌های غیر منطقی و غیر قانونی می‌شود، حاکمیتی استبدادی می‌دانم که نمی‌تواند صدایی جز صدای خودش را بشنود. "

او ادامه می‌دهد: "مستبدان به «تک صدایی» می‌اندیشند و به آن عادت دارند ولی منافع ملی تنها با «چند صدایی» و «آزادی بیان» تامین می‌شود. وجود این فشار‌ها بر حزب نهضت آزادی ایران، نشانگر درستی راهی است که نهضت پیموده و تایید می‌کند که این گروه، برای جلوگیری از استبداد تلاش کرده و تلاش‌های او مؤثر بوده است. این بازداشت‌ها و ممانعت‌ها که در برابر فعالیت‌های مسالمت جویانهٔ سیاسی انجام می‌گیرد، بزرگ‌ترین نشانه بر وجود استبداد است. تنها در حکومت‌های استبدادی است که این گونه رفتار می‌کنند و نیکان جامعهٔ خود را برای کارهای شرافتمندانه و خردمندانه، کیفر می‌دهند!!"

احمد قابل مهم‌ترین رویکرد همهٔ تاریخ نهضت ازادی را «مبارزهٔ اصلاح طلبانه با استبداد» می‌داند که از این "روش خردمندانه‌ هرگز عدول نکرده و همیشه آن را چراغ راه خود ساخته است. "

قابل دفاع از اصلاح طلبی و استواری بر مواضع برحق و تلاش برای حاکمیت ملی، در همهٔ تلاش‌ها و موضع گیری‌های نهضت آزادی را آشکار می‌داند که از روز نخست تاکنون ادامه یافته است و آرزو می کند "به امید خدا همچنان بر این رویکرد، پایدار خواهد ماند. "

همچنین این مطلع سیاسی در مورد درخواست نهضت آزادی برای حضور ناظرین بین‌المللی در انتخابات می‌گوید: بار اولی که دبیرکل محترم پیشین نهضت آزادی آشکارا خواستار نظارت بین المللی بر انتخابات در ایران شد و رهبری آن را «بی‌شرمی» خواند، من در واکنش به این جفای حاکمیت در سخنرانی خود گفتم: «آنان که فرزندان بی‌گناه این سرزمین را در بازداشتگاه‌های خود زیر شکنجه می‌کشند و دم بر نمی‌اورند، بی‌شرم و حیا هستند نه آنان که خواستار نظارت بین المللی بر انتخابات می‌شوند!! چطور است که ایران به عنوان ناظر بین المللی در انتخابات سایر کشور‌ها نماینده می‌فرستد ولی آنگاه که دیگران می‌خواهند بر انتخابات ایران نظارت کنند، بی‌شرمی است؟!!»

احمد قابل در مورد حمایت نهضت آزادی از هر دو کاندیدای اصلاح طلب می‌گوید: حمایت نهضت آزادی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نیز گامی دیگر در مسیر شناخته شدهٔ «مبارزهٔ اصلاح طلبانه با استبداد» بود.

برای آخرین سوال از احمد قابل سوالی پیرامون نقش مرحوم آیت‌الله طالقانی در شکل گیری شاکله نهضت و تاثیر عضویت ایشان بر جامعه روحانی غیر‌سیاسی آن دوران پرسیدیم که پاسخ آن را اینگونه داد:

"یکی از تفاوت‌های نهضت آزادی ایران نسبت به احزاب موجود در سال ۱۳۴۰ و پیش از آن، تاکید بر اسلامی بودن باورهای حزب بود. شاید حضور مرحوم آیة الله طالقانی (رحمة الله علیه) هرگونه بدگمانی مذهبی‌ها و خصوصا روحانیان (که در آن تاریخ بیش از سایر گروه‌ها، پایگاه اجتماعی در کل کشور داشتند) را برطرف می‌کرد.

یادآوری این نکته که علت شکست نهضت ملی شدن نفت و پیروزی کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت ملی مرحوم دکتر محمد مصدق (رحمة الله علیه) تاثیر تبلیغاتی بود که با سوء استفاده از اعتقادات مذهبی مردم بر علیه مصدق و دولتش انجام گرفت، می‌تواند تاثیر حضور اعتماد ساز مرحوم آیة الله طالقانی را بیشتر آشکار کند.

گرچه حضور افراد متدین و شناخته شده‌ای چون مرحوم مهندس مهدی بازرگان و مرحوم دکتر یدالله سحابی (رحمة الله علیهما) در رأس نهضت آزادی، نیز در این اعتماد سازی مؤثر بود ولی افراد ظاهر بینی هم در جامعه بودند که تنها حضور یک روحانی می‌توانست به انان اطمینان بخشد و سرمایهٔ از دست رفتهٔ اعتماد را در آن روزگار، تا حدودی برگرداند.

این مساله در بین روحانیان نیز موجب اعتماد می‌شد و با توان ارتباطی مرحوم طالقانی با مراجع و حوزه‌ها، جایگاه خوبی برای نهضت در بین مذهبی‌ها فراهم شد."


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به mizankhabar-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به mizankhabar@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته