-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 05/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: خانواده های زنذانیان سیاسی زن در زندان رجایی شهر که به تازگی به زندان قرچک ورامین منتقل شده اند می گویند که این زندان کهریزکی دیگر است .گفته می شود که به زودی زندانیان سیاسی زن در اوین نیز به قرچک ورامین منتقل خواهند شد.

به گزارش کلمه، این زندانیان زن در تماس های تلفنی با خانواده هایشان اعلام کرده اند این زندان کهریزک دیگری است که در آن به زندانیان حتی آب و غذا به موقع داده نمی شود و مسوولان زندان هر زمان دلشان بخواهد به زندانیان غذا می دهند .آب این زندان نیز در بیشترین ساعات روز قطع است .

این زندانیان گفته اند روز گذشته وقتی به این شرایط اعتراض کرده اند، ماموران زندان با باتوم آنها را کتک زده اند که این ماجرا موجب شکستن ناخن چند تن از این زندانیان شده است .

زندانیان این زندان شرایط این زندان را با یک” مرغدانی “مقایسه کرده و گفته اند اگر این شرایط تا فردا پایان نیابد و این زندانیان به زندان دیگری منتقل نشوند و یا به وضعیت شان رسیدگی نشود دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهند زد.

شبنم مددزاده و جمع دیگری از زندانیان سیاسی زن در رجایی شهر از جمله زندانیان انتقال یافته به زندان قرچک هستند.این زندان همچون زندان کهریزک در حاشیه تهران واقع است و با توجه به وضعیت نامناسب و نگهداری زندانیانی با جرایم سنگین از قبیل اعتیاد و توزیع مواد مخدر، سرقت و تخلفات اجتماعی، شرایط سختی را برای زندانیان سیاسی که به آنجا منتقل می شوند به وجود می آورد.

خانواده های زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر نیز پیش از این با انتشار نامه‌ای نسبت به شرایط دهشتناک و غیرانسانی موجود در بند زنان زندان رجایی شهر اعتراض کرده بودند ، اما به جای رسیدگی به این شرایط اکنون این زندانیان به زندانی به مراتب بدتر از زندان رجایی شهر منتقل شده اند ، زندانی که استانداردهای لازم برای زندانی کردن افراد را ندارد و به بازداشتگاه کهریزک شباهت دارد.

آنها در این نامه نوشته بودند : «طبق آیین‌نامه سازمان زندان‌ها و قوانین موجود، مسئولیت جان زندانی، با سازمان زندانها و تمامی نهادهای مرتبط با‌ آن است، در زندان رجایی‌شهر کرج، تنها چیزی که ارزش نداشت جان آدمیزاد بود. دسترسی به امکانات پزشکی و بهداری در این زندان به شدت محدود بوده و در مواردی غیرممکن بود. زندانیان در صورت ابتلا به بیماری، نه تنها از سوی تیم پزشکی مستقر در زندان مورد معالجه قرار نمی‌گرفتند بلکه در مواردی به بخش قرنطینه منتقل می‌شده تا خودشان بهبود پیدا کنند.»

آنها در این نامه از ریاست قوه قضاییه ، صادق لاریجانی پرسیده بودند :«آیا هدف از تبعید زندانیان سیاسی و به خصوص زنان به زندان​های خارج از محل زندگی​شان، ایجاد شرایطی برای مرگ تدریجی آنان است؟ آیا قصد دستگاه قضایی بر این است که این افراد پس از بازگشت دوباره به جامعه، دچار بیماری‌های مختلف جسمی و روحی باشند و هرگز در قامت یک انسان سالم به جامعه بازنگردند؟ زنان و دختران محبوس در تبعیدگاه​ها نیز، مادران امروز و فردای جامعه هستند، آیا آنچه در در این زندان​ها بر عزیزان ما می‌گذرد، نادیده گرفتن جزئی‌ترین اصول انسانیت نیست؟»

آنها تاکید کرده بودند :«هیچ​گونه اطلاعی از سرنوشت عزیزان شان ندارند و تصور انتقال آنان به زندانی بدتر از زندان رجایی​شهر، بر نگرانی​های آنها افزوده است. »

اکنون این تصور خانواده ها به واقعیت پیوسته است و عزیزان شان به زندانی که به بازداشتگاه کهریزک شباهت دارد منتقل شده اند آیا این زندان مانند کهریزک قربانیان جدیدی خواهد گرفت ؟


 


ندای سبز آزادی: وضعیت جسمی فعال کارگری منصور اسانلو به حدی به وخامت گراییده که مسئولین زندان گوهردشت ناچار به انتقال او به یکی از بیمارستانها شدند.

به گزارش سایت خبرنگاران سبز،، دلیل انتقال این فعال کارگری ناراحتی حاد قلبی اعلام شده و او در حال حاضر در بیمارستان بستری می باشد. تا به حال چندین بار این فعال کارگری به دلیل فشارهای طاقت فرسا و غیر انسانی و تشدید ناراحتی قلبی اش به بیمارستان منتقل شده است.

منصور اسانلو آخرین بار به مناسبت روز جهانی کارگر اقدام به انتشار رنج نامه ای کرد و در آن رنجنامه به شرایط و وضعیت حاد جسمی اش و همچنین فشارهای غیر انسانی و قرون وسطایی که علیه او و هم بندیانش روا داشته می شود اشاره کرده بود.

بازجویان وزارت اطلاعات با نگه داشتن زندانیان سیاسی که در شرایط حاد جسمی در زندان بسر می برند و عدم درمان جدی آنها سعی در حذف فیزیکی و زجر کش کردن آنها را دارند. آخرین موردی که بازجویان وزارت اطلاعات با روا داشتن درد جانکاه و عدم درمان که نهایتا منجر به زجرکش کردن او بر آمدند زنده یاد محسن دگمه چی بود.

در حال حاضر تعدادی از زندانیان سیاسی چون ماشالله حائری،شیرمحمد رضایی، محمد صدیق کبودوند، کبری بنازاده امیرخیزی، فرح واضحان، عیسی سحر خیز، محمد رونقی ملکی و ده ها زندانی دیگر در چنین شرایطی بسر می برند


 


به قلم حسین علیزاده دیپلمات مستعفی

پیشگفتار- طرح مساله:
عزل وزیر اطلاعات به دست احمدی نژاد و ابقای او به دست خامنه ای، از مناسبات جدید قدرت در جمهوری اسلامی ایران پرده برداشت. مدعای این مقاله این است که آیت الله خامنه ای دیگر"فصل الخطاب" نیست. احمدی نژاد فصل جدیدی را در جمهوری اسلامی رقم زده است: آغاز بازی بزرگ برای آچمز کردن رهبری.

1- خامنه ای رهبری همواره در سایه
"جامه فراخ ولایت مطلقه فقیه" به دست آیت الله خمینی تنها و تنها برای خود او دوخته شده بود. از منظر او، اقبال عمومی مردم به او در جامعه ی به شدت نابسامان سال های نخست انقلاب توجیهی بود برای چشم پوشی از بسیاری از قوانین کشوری به بهانه سامان دادن به اوضاع کشوری گرفتار آمده  در جنگ و فقر و فاقه.
"مرجعیت" ، "اقبال عمومی"، "شخصیت کاریزماتیک" و "قوه قاهره" چهار مولفه بودند که تدریجاً وی را واداشت تئوری ولایت مطلقه فقیه را برای اداره کشور پردازش کند. اما، آیا این تئوری پس او برای حل مشکلات کشور کارساز باشد یا خیر، موضوعی بود که گذر زمان باید آن را به داوری می نشست.
در گذر زمان، جانشین او(آیت الله خامنه ای) فاقد کلیه مولفه های فوق به استثنای مولفه چهارم بود. او فاقد شخصیت کاریزماتیک، فاقد مرجعیت مقبول و همچنین فاقد اقبال عمومی بود که بنا به مسئولیت قرار بود در غیاب این مولفه های مهم قدرت ولی فقیه، اداره کشور را به سبک و سیاق سلف خود پیش برد اما آیا ممکن بود؟ چنین شد که چنان رهبری هم در دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و هم در دوران  خاتمی هرگز نتوانست در حد و اندازه های سلف خود ظاهر گردد. هاشمی با در دست داشتن معاونت ریاست خبرگان، ریاست تشخیص مصلحت و ریاست جمهوری و همراهی مجلس، یکه تاز میدان قدرت بود. خاتمی نیز به دلیل رأی بالا و اقبال جامعه دانشگاهی و روشنفکری توانسته بود پل ارتباطی (گفتگوی تمدن ها) با جامعه جهانی برقرار کند. در سالی که به اجماع کلیه کشورهای عضو مجمع عمومی، پیشنهاد خاتمی مبنی بر نام نهادن سال 2001 به عنوان سال گفتگوی تمدن ها به تصویب رسید، نهایت توان آیت الله خامنه ای نام گذاری سال 80 به نام امام علی بود.

2- رهبر، وامدار احمدی نژاد
با پایان دوره خاتمی، یافتن شبانی بی مایه و نشاندن همای سعادت بر دوش او (اشاره به داستان سلطان  و شبان) و ارتقا آن تا سرحد شخص دوم کشور ، این نوید را می داد که رهبر که اینک جامه مرجعیت نیز بر تن کرده، با کمک این دردانه نازپرورده خواهد توانست در حد و اندازه بنیانگذار جمهوری اسلامی ظاهر شود. چنین موقعیتی،اما، با حضور جریان حزب کارگزاران(حامیان رفسنجانی) و جنبش اصلاحات (حامیان خاتمی) ناممکن می نمود. جراحی این دو جریان سیاسی کشور، وظیفه خطیری بود که در انتخابات نهم و دهم برعهده دردانه رهبری(احمدی نژاد) گذاشته شد. رفسنجانی از پیگیری شکایت تخریب خود در انتخابات نهم به خدا پناه برد و جریان اصلاحات که در انتخابات 88 به میدان آمد نیز شدیدا سرکوب گردید. به یمن قدرت مانوری که رهبری برای دردانه خود قائل شده بود، هر دو این جریان های سیاسی از پیکره نظام جراحی شدند. نظام (رهبری) وامدار احمدی نژاد شده بود اما این مهم تحقق نمی یافت جز به چشم پوشی بر تمامی انحرافات عقیدتی (مثل مهدی گرایی خارج از عرف روحانیت) و پرده پوشی بر کلیه تخلفات و سوء مدیریت هایی که احمدی نژاد از خود به جا گذاشت. بنا به برخی گزارش ها، احمدی نژاد در جمع گروهی از مدیران خبرگزاری جمهوری اسلامی( ایرنا) دخالت خامنه ای برای حفظ او در سمت ریاست جمهوری را تایید کرده و گفت: " آقای خامنه ای در سال 1388 من را حفظ کرد تا به این ترتیب نیروهای خودش را حفظ کند چرا که اگر میرحسین موسوی رییس جمهور می شد دستگاه رهبری را برمی چید." ( سایت جرس 4 اردیبهشت 90)
احمدی نژاد و تیم همراه، به خوبی واقفند که پرونده های کلان تخلفات مالی و انضباطی به برکت حمایت های بی دریغ رهبری  سرپوش نهاده شده اند. در روال معمول پایان دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، قرار است یک یک این پرونده های هم از سوی اصولگریان و هم رفسنجانی و بسیاری دیگر گشوده شود. راه گریز از هر پاسخگویی، باقی ماندن در قدرت از یک سو و پناه گرفتن پشت سر رهبری از سوی دیگر است که رایحه خوش خدمت را در دولت احمدی نوید داده بود. از دید تیم احمدی نژاد، تضمین ریاست جمهوری یازدهم که محتملاً مشایی برای آن برگزیده شده در گرو تصرف مجلس نهم است که انتخابات آن در اسفند 90 انجام خواهد شد.
با این انگیزه، در حالی که تیم احمدی نژاد برای تسخیر مجلس نهم از هم اینک خیز برداشته بود عزل وزیر اطلاعات بدون اذن رهبری و ابقای وی به دستور مستقیم رهبری، توهین بزرگی برای احمدی نژاد تلقی گردید تا بداند رهبر بیش از این نیازمند هزینه پرداخت کردن برای دردانه خود نیست. قهر یازده روزه احمدی نژاد، گواهی است که او  خامنه ای را وامدار خود می داند و نه خود را وامدار خامنه ای. (من به رهبری بدهکار نیستم! که کوتاه بیایم. اولا کسی که توانست بساط اصلاح طلبان را جمع کند من بودم. ثانیا انرژی هسته ای را من به اینجا رساندم. ثالثا هدفمند کردن یارانه ها را که هیچ کس زیر بارش نمی رفت من برعهده گرفتم و اجرا کردم. من چرا باید کوتاه بیایم؟ یک عزل و نصب وزرا در اختیار من بود که آن هم بحمدالله از من گرفته شده است. سخنان نقل شده از احمدی نژاد به جنتی در سایت جرس 9 اردیبهشت 90)

3- درک درست ولی ناقص احمدی نژاد از متغیر های قدرت در نظام جمهوری اسلامی:
احمدی نژاد از متغییر های اجتماعی – سیاسی کشور  درک درست اما ناتمامی دارد. وی بقا در قدرت سیاسی را تابعی از متغییرهایی می داند که در صحنه سیاسی- اجتماعی ایران رخ داده است.
برخی از این متغیرهای از زبان او یا نزدیکان او عبارتند از:
- پایان دوران اسلام گرایی ( سخنرانی مشایی موجود در یوتیوب)
- رشد ملی گرایی در ایرانیان(مباهات کردن به تاریخ کهن پارسی با بزرگداشت کوروش کبیر و تخت جمشید توسط دولت )
- طرح مکتب ایرانی در تفسیری نوین از اسلام (اظهارات مشایی)
- نادیده گرفتن مساله حجاب (روسری از سر انداختن  خبرنگار اسپانیایی در حضور رییس دولت جمهوری اسلامی)
- دوری جستن از نهاد مرجعیت تا آنجا که قاطبه مراجع حتی مصباح یزدی اینک در ضدیت تمام با دولت احمدی نژاد هستند.
- ضعیف ترین واکنش ها به قران سوزی  آن هم از نظامی که مشروعیت خود را برخاسته از اسلام می داند.
در حالی که می توان مواردی دیگر بر این فهرست افزود،اما، این تمام ماجرا نیست. گو اینکه احمدی نژاد به درستی دریافته است که در جامعه امروز ایران، ارزش های انقلابی دهه شصت اینک رنگ باخته و باید حرف نو زد تا رأی مردم را در انتخابات پیش رو به دست آورد، اما اشتباه محاسباتی او که هم برای او هم برای حامی اصلی او( رهبر) خسارت های جبران ناپذیری را به همراه خواهد آورد، این است که آیت الله خامنه ای این دولت را مکررا دولتی توصیف کرده که گفتمان دهه شصت را به جامعه  باز گردانده بود. احمدی نژاد ، رجایی دوم لقب گرفت و دولت او به برکت دعای امام زمان انتخاب گردید ( گفته های مصباح)
برای او بدیهی است که تغییر دادن گفتمان خود از گفتمان انقلابی دهه شسصت به گفتمان مباهات به تاریخ کهن پارسی، آن هم به امید رأی آوردن در انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری یازدهم ریزش هایی را در حامیان سنتی اش فراهم می آورد. میزان هجمه ای که در این روزها از از سوی سپاهیان، مداحان، ائمه جمعه، مراجع، مجلسیان و.. به دولت احمدی نژاد می شود، بی سابقه است. مجلس خود را آماده کرده است که سوال از رییس حمهور را برای اولین بار به اجرا گذارد. تخلفات مالی احمدی نژاد بر کسی پوشیده نیست. او نگران از روزی است که بخواهد پاسخگوی هزاران هزار تخلف باشد. احمدی نژاد بیش از هر کس می داند که آمارهای او از وضعیت بسامان اقتصادی تا کجا دروغین است. مدیریت طرح هدفمند کردن یارانه ها، اینک پاشنه آشیل نظام شده است که جز به زور سرنیزه پیش نرفته است. با علم به تمامی این حقایق، احمدی نژاد تنها یک برگ برنده در دست دارد: گروگان گرفتن رهبری

4- آچمز کردن رهبری/ گروگان گرفتن رهبری
احمدی نژاد از اینکه به او نگاه ابزاری شود تنفر دارد. او می داند تا کنون جاده صاف کن رهبری و اصولگرایان بوده و به خوبی می داند که همین اصولگرایان، قرار است کاسه کوزه هر آنچه در این سال ها گذشته است را بر سر او خراب کنند. این اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه او عرصه قدرت را ترک کند. معنای دیگر این سخن آن است که برای ماندن در قدرت، تسخیر مجلس نهم ضروری است.
عزل وزیر اطلاعات به دست احمدی نژاد و ابقای او به دست رهبری بهترین بهانه را به دست رییس دولت داد تا به خامنه ای بفهماند حیثیت او اینک در گرو حمایت از احمدی نژاد است نه تذکر به احمدی نژاد. هیچ خطایی در این سال ها صورت نگرفته که از چشم رهبر نادیده مانده باشد. تقلب انتخاباتی بیش از همه و پیش از همه بر شخص رهبر آشکار بود. اما خطر کارگزاران و اصلاح طلبان، نظر خطاپوش خامنه ای را واداشت به قیمت دلخوری مراجع، مفتضح شدن رفسنجانی، بی حرمت شدن حسن خمینی، دربند کردن شخصیت های طراز اول مملکتی و از همه بالاتر سرکوب مردم، از احمدی نژاد حمایت کند.
معروف است احمدی نژاد گفته است من رییس جمهور امام زمان هستم نه رییس جمهور خامنه ای. در محاسبه احمدی نژاد، خامنه ای باید بداند که تعرض به احمدی نژاد تعرض به خود اوست. احمدی نژاد این توان را در خود سراغ دارد تمام حیثیت رهبری را لجنمال کند. سایت «آئین‌نیوز» از سایت های حامی دولت اعلام کرده است که احمدی‌نژاد روز‌های آینده تصمیمات «قاطع و دشمن شکنی» اتخاذ خواهد کرد که نتیجه آن به زیر کشیده شدن «صدر مناصب اعطایی الهی» خواهد بود. در واکنش به آتش تهیه ای که این روزها توسط اصولگرایان سنتی بر سر او می ریزد، یکی از سایت حامی او صراحتاً هشدار داده که "زد و خوردهای خونین" می تواند محصول این نتیجه باشد. سایت مزبور می نویسد: "اگر موج تخریب دولت به همین شکل ادامه یابد و اعتراضات به اصطلاح رسانه‌ای به اغتشاشات خیابانی تبدیل شود و لات‌ها و شعبان بی‌مخ‌ها به سمت پاستور [ دفتر رئاست جمهوری] حرکت کنند قطعاً گروه‌های معاند با ظاهر مشابه در آنها رخنه کرده و طولی نخواهد کشید کشور به عرصه زد و خوردهای خونین و بی‌قاعده تبدیل خواهد شد زیرا در آن صورت کسی طرف مقابلش را نخواهد شناخت." (سایت دولت یار 39 فروردین 90- سخنی با طراحان ترور احمدی نژاد)
نازپرورده رهبری با قهر یازده روزه خود و سپس اظهارات نه چندان  گرم خود در حمایت از ولی فقیه پس از بازگشت به کار، نشان داد که بقای او در دست رهبری و بقای رهبری در دست اوست. در گمان او رهبر در وضعیت آچمز قرار گرفته است. حذف احمدی نژاد حذف رهبری را و بقای احمدی نژاد بقای رهبری را تضمین می کند. اگر فرض کنیم قرار باشد با رأی عدم کفایت دولت، انتخابات ریاست جمهوری دیگری برگزار گردد آیا جنبش سبز، خواب راحت را از چشمان رهبر نخواهد ربود؟ این درسی بود که احمدی نژاد در غیبت قهرآمیز خود به رهبری آموخت. نشاندن مشایی در اولین جلسه هیات دولت پس از پایان قهر و اظهارات بی رنگ و لعاب وی در حمایت از رهبری و انکار اختلاف در حاکمیت، پیش از همه و بیش از همه پیامی بس روشن برای خامنه ای به همراه داشت تا ولی امر مسلمین جهان! بداند زین پس او برای دیگران فصل الخطاب است و نه برای احمدی نژاد.

5- وظیفه و مسئولیت جنبش سبز:
بی درنگ واقفیم که سه عنصر "مشروعیت" ، "کفایت" و "یکپارچگی" در اردوگاه جناح حاکم رخت بربسته است. با شرحی که رفت، خامنه ای در وضعیت آچمز ناگزیر دو راه پیش رو دارد؛ یا تن دادن به خواست های احمدی نژاد یا تخریب او. فرض اول یعنی پایان فصل الخطاب بودن رهبری چرا که بنا به فرض او به عزل مصلحی تمکین کرده است. در چنین فرضی کرنش بیشتر در برابر احمدی نژاد، ریزش های بیشتری را در بدنه نظام به همراه خواهد داشت. مرجعیت نیز که کیان عقاید شیعه را به دلیل اظهارات احمدی نژاد در خطر می بیند، خود را ناگزیر می داند که پشت سر رهبری را خالی کند. به عبارت معروف: علی می ماند و حوضش.
اما در فرض دوم یعنی تخریب و برکناری احمدی نژاد نیز خطری بزرگ برای صدر مناصب الهی (بخوانید رهبری) همراه خواهد داشت چرا که اینک کلان ترین پرونده های ملی از جمله پرونده هسته ای، هدفمند کردن یارانه ها و.. در دست دولت است.  به سقوط کشاندن دولت خود پرورده هم خسارت های حیثیتی برای خامنه ای به همراه خواهد داشت و هم خسارت به کلیه پروژه هایی که احمدی نژاد هدایت آن را برعهده گرفته است. فزون بر آن، با علنی شدن شکاف حاکمیت هم تهدید جنبش سبز خواب راحت را از رهبری خواهد ربود وهم تهدید خارجی. 
در چنین وضعیتی که شکاف در حاکمیت رو به فزونی است، جنبش سبز نه تنها نیازمند حضور خیابانی نیست بلکه باید بگذارد تنش بین دو جناح حاکمیت بالاتر گیرد. در فرض بقا و حذف احمدی نژاد، بیشترین تخریب متوجه شخص رهبر خواهد بود. در فرض بقای احمدی نژاد، رهبر از فصل الخطاب بودن ساقط شده، مقبولیت خود را در نزد مراجع و مریدان سینه چاک خود از دست می دهد  و در فرض حذف احمدی نژاد، دردانه رهبری در بدترین وضعیت بحرانی کشور(پرونده هسته ای، و اجرای هدفمند کردن یارانه ها و..) به سلاخی فرستاده خواهد شد. چنین اقدامی شالوده پوسیده جمهوری اسلامی را بیش از پیش مندرس خواهد کرد.
آنچه مسلم است اینکه قهر احمدی نژاد و منت کشی رهبر از او برای بازگشت به کار، فصل جدیدی را در مناسبات قدرت در نظام ولایت به وجود آورده است: آغاز بازی بزرگ احمدی نژاد برای آچمز کردن رهبری.


 


ندای سبز آزادی: جریان حزب‌الله اعلام کرد به تیم محمود احمدی‌نژاد اجازه نخواهد داد تا مراسم عزاداری دختر پیامبر اسلام را در میدان منیریه تهران برگزار کند.
آن‌طور که برخی رسانه‌های محافظه‌کار گزارش کرده‌اند جمعیت هلال احمر به ریاست ابوالحسن فقیه قصد دارد روز شنبه آینده (۱۷ اردیبهشت) در میدان منیریه شهر تهران مراسم عزاداری برگزار کند.
سایت «عماریون» که دیدگاه‌های جریان حزب‌الله را منعکس می‌کند با اعلام این خبر هشدار داده که «جریان منحرف نفوذی» قصد دارد با برگزاری چنین مراسمی «اقدام به هیاهو بر ضد جریانات مذهبی امت حزب‌الله کند.»
این سایت اعلام کرده که «امت حزب‌الله مانع از هرگونه بهره‌برداری جریان منافق و ضدولایت فقیه از روز شهادت حضرت زهرا در این روز که نماد اصیل دفاع از ولایت است٬ خواهد شد.»
وبلاگ «دوستدران حاج منصور ارضی» نیز با اعلام این خبر نوشته قرار است در این مراسم «نیروهای این سازمان خلال جمعیت {جمعیت هلال احمر}» حضور داشته باشند.
در صورتی که تیم احمدی‌نژاد به برگزاری این مراسم اصرار داشته باشد٬ باید منتظر نخستین رویارویی خیابانی هواداران احمدی‌نژاد و حامیان علی خامنه‌ای در خیابان بود.
همه ساله در روز «شهادت» دختر پیامبر اسلام حامیان آیت الله خامنه‌ای در میدان ولیعصر تهران اقدام به برگزاری مراسم عزاداری می‌کنند که به نظر می‌رسد تیم احمدی‌نژاد تصمیم گرفته مراسمی موازی با آن برگزار کند.
پیش‌تر برخی سایت‌های حامی احمدی‌نژاد تهدید کرده بودند در صورتی که فشار‌ها به رئیس دولت دهم افزایش یابد حامیان وی به خیابان‌ها آمده و پاسخ مهاجمان را خواهند داد.

منبع: دگربان


 


ندای سبز آزادی: سایت نوپای «تماشا‌ نیوز» وابسته به تیم محمود احمدی‌نژاد اعلام کرد محمدرضا باهنر طرحی را به مجلس ارائه کرده که براساس آن بدون سئوال از رئیس دولت دهم، به طور مستقیم برای عدم کفایت احمدی‌نژاد رای‌گیری شود.
به گزارش دگربان، این سایت روز پنجشنبه (۱۵ اردیبهشت) به نقل از یک منبع نزدیک به دفتر احمدی‌نژاد این خبر را منتشر کرده و هشدار داد: «باهنر با آتش بازی نکند.»
این منبع نزدیک به احمدی‌نژاد از نمایندگان مجلس خواسته است که «مردانه عمل کرده و مطابق قانون اساسی و پس از ارائه فرصت لازم پاسخ‌های رئیس جمهور را گوش کنند.»
این سایت همچنین هشدار داده است: «در صورت ادامه رفتارهای خطرناک باهنر، ضمن پیگیری قضایی، جزییات تحرکات وی، با ملت در میان گذاشته خواهد شد.»
هشدار این منبع نزدیک به احمدی‌نژاد و سایت «تماشا‌نیوز» در شرایطی منتشر می‌شود که طرح سئوال از محمود احمدی‌نژاد در مجلس تاکنون به امضای ۹۰ نماینده رسیده است.
گزارش شده است که نمایندگان مجلس عصر روز گذشته (چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت) در واکنش به اخراج حیدر مصلحی از جلسه هیات دولت توسط احمدی‌نژاد تشکیل جلسه داده‌اند.
رسانه‌های حامی علی خامنه‌ای اعلام کرده‌اند که علی مطهری پیگیر طرح سئوال از رئیس دولت دهم است.


 


ندای سبز آزادی: محمدعلی جعفری فرمانده سپاه به تیم محمود احمدی‌نژاد هشدار داد که مردم به دنبال «جن و انس و شیاطین داخلی» نیستند و «هیچ‌گونه انحرافی را تحمل نخواهند کرد.»
به گزارش روز پجشنبه (۱۵ اردیبهشت) خبرگزاری فارس٬ آقای جعفری در استان فارس گفته که برخی در دولت دهم تلاش می‌کنند انقلاب اسلامی ایران را به انحراف بکشانند.
فرمانده سپاه همچنین با کنایه به احمدی‌نژاد گفته است: «باید بر این باور بود که انقلابی بودن و همراه انقلاب ماندن اثرش بسیار سخت‌تر از انقلابی شدن است.»
به گفته جعفری «هر کس در هر طبقه و مقام و مسئولیتی که باشد باید در مقابل امر ولایت سر تعظیم فرو آورد، در غیر این صورت معنا و مفهوم انقلاب اسلامی و ولایت فقیه را درک نکرده است.»
از زمان آغاز تنش‌ها میان رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی‌نژاد٬ این شدید‌ترین و صریح‌ترین تهدید علنی سپاه علیه رئیس دولت دهم مبنی بر لزوم اطاعت وی از آیت الله خامنه‌ای است.
پیش‌تر مجتبی ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه در واکنش به ایستادگی احمدی‌نژاد در برابر حکم آیت الله خامنه‌ای مبنی بر ابقای حیدر مصلحی در وزارت اطلاعات از وی به شدت انتقاد کرده بود.
احمدی‌نژاد با گذشت بیش از دو هفته از صدور حکم بازگشت مصلحی به وزارت اطلاعات از سوی آیت الله خامنه‌ای حاضر نشده است این حکم را بپذیرد.
وی روز گذشته چهارشنبه (۱۴ اردیبهشت) آن‌طور که رسانه‌های محافظه‌کار اعلام کرده‌اند حیدر مصلحی را از جلسه هیات دولت اخراج کرد.

منبع: دگربان


 


ندای سبز آزادی: کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران نزد آیت الله خامنه‌ای خطاب به احمدی‌نژاد هشدار داد چنانچه بخواهد مقابل رهبر جمهوری اسلامی بایستد «منکوب و حقیر» خواهد شد.
به گزارش دگربان، آقای صدیقی این سخنان را شامگاه چهارشنبه (۱۴ اردیبهشت) در نخستین شب عزاداری دختر پیامبر اسلام که در حسینیه «امام خمینی» و از سوی آیت الله خامنه‌ای برگزار شده بود٬ بیان کرده است.
به گزارش روز پنجشنبه (۱۵ اردیبهشت) سایت «مفید‌نیوز» ٬ امام جمعه موقت تهران بدون آنکه نامی از احمدی‌نژاد ببرد٬ گفت: «آقای عزیز این مملکت دولت موقت دیده است، بنی‌صدر دیده است، شما که در برابر آن‌ها چیزی نیستید.»
وی خطاب به احمدی‌نژاد گفت: «شما سر سفره حضرت زهرا رای آورده‌اید و امروز پشت پا به روضه‌ها و سفره حضرت زهرا می‌زنید.»
آقای صدیقی افزوده که «من خبر دارم خانواده، فرزندان و همکاران ایشان و کارکنان نهاد ریاست جمهوری نیز از این وضعیت بسیار ناراحت هستند و منتظر فرمان ولایت می‌باشند.»
امام جمعه موقت تهران اظهار داشته که «بعضی از سربازان گمنام امام زمان که گزارشاتی از رفتار ایشان به من داده‌اند از من خواسته‌اند به رهبر بگویم منتظر گوشه چشم ایشان و فرمان ایشان هستند.»
وبلاگ «بزمانه» نیز گزارش کرده که صدیقی در این مراسم گفته است: «این آقایی که دور و برش را گرفته‌اند و کارهایی می‌کند برضد اوامر آقا بداند بجز خودش کسی را نابود نمی‌کند.»
آن‌طور که این رسانه‌ها گزارش کرده‌اند در این مراسم به طور غیر مستقیم شعار‌هایی علیه محمود احمدی‌نژاد سر داده شد.
این رسانه‌ها همچنین گزارش کرده‌اند که هنگام سخنرانی کاظم صدیقی٬ حاضران و برخی مسئولان گریه می‌کرده‌اند و رهبر جمهوری اسلامی نیز در تمام مدتی که منصور ارضی مداحی می‌کرد٬ گریه می‌کرده است.
محمود احمدی‌نژاد برخلاف سال‌های گذشته حاضر نشد در مراسم شب گذشته شرکت کند.


 


ندای سبز آزادی: براساس اظهارات یک عضو کمیسیون اقتصاد مجلس، اقتصاد کشور با رکود جدی مواجه شده اما متاسفانه دولت نمی‌خواهد این رکود را باور کند.

به گزارش خبرآنلاین جشمید انصاری تصریح کرد: «دولتی‌ها خواهان پذیرفتن رکود اقتصادی کشور نیستند و آنها بر این باورند که با اعلام کردن وضعیت خوب اقتصادکشور می‌توانند عملا وضعیت اقتصاد را بهبود ببخشند. در صورتی که برنامه‌ریزی و اتخاذ سیاست‌های مناسب است که می‌تواند اقتصاد کشور را از حالت رکود در بیاورد.»

وی با اشاره به افزایش چک‌های برگشتی در کشور متذکرشد: «تولیدکننده و بازرگانی پیدا نمی‌شود که خواهان بدحساب شدن در بازار شود مگر آنکه تنگناهای اقتصادی مانعی برای عدم پرداخت به موقع معوقات آنان شود. بنابراین باید در ابتدا تلاش شود تا این موانع برطرف شوند.»

به گفته انصاری، زمانی که وضعیت اقتصادی در کشور به درستی نباشد و بسیاری از تولید کنندگان توان به فروش رساندن تولیدات خود را نداشته باشند و مصرف‌کنندگان نتوانند منابع مورد نیاز برای خریدهای خود را فراهم کنند به طبع منابع پیش‌بینی شده به موقع تامین نخواهد شد و تعهدات مالی فعالین بازار انجام نخواهد شد.

انصاری نکته دیگری را هم به عنوان یکی از علل اصلی افزایش نرخ چک‌های برگشتی در کشور می‌داند و تاکید دارد: «متاسفانه در سیستم بانکی ما در افتتاح حساب‌های جاری و تحویل دسته چک به مشتریان هیچ نوع اعتبار‌سنجی و ضابطه‌ای لحاظ نمی‌شود به گونه‌ای که براحتی می‌‌توان با مراجعه به بانک‌های مختلف صاحب دسته چک شد.»

این عضو کمیسیون اقتصاد افزایش چک‌های برگشتی را به ضرر افزایش سرمایه‌گذاری در کشور دانست و افزود: «تولید‌کنندگان برای به فروش رساندن کالاهای خود بازار مطمئنی ندارند بنابراین این بحث بسیار موثر در امر سرمایه‌گذاری است.»

وی معتقد است شرایط فعلی و افزایش روز به روز چک‌های برگشتی به مناسب نبودن وضعیت اقتصادی کشور بر می‌گردد چرا که در حال حاضر کشور در یک رکود اقتصادی به سر می‌برد.


 


ندای سبز آزادی: جمعی از زنان اصلاح طلب در بیانیه ای با اشاره به وضعیت بد اجتماعی گفته اند دغدغه های امروز زنان اصلاح طلب فقر زنان است که منشأ همه بدی هاست چگونه می توان از برابری حقوق زنان و مردان کارگر سخن گفت در حالی که هر روز تعداد زیادی از کارخانه ها تعطیل و بخش خصوصی دچار بحران های جدی است.

در بخشی از این بیانیه آمده است: بی شک آنچه ما از دردها و رنجهای هموطنانمان نظاره می کنیم مسئولین نظام با دسترسی به گزارشها و آمارهای حقیقی بیش از ما بدان مستحضرند و بی اعتنایی به مردم و مطالبات برحقشان شایسته نیست این مساله ای است که مراجع عالیقدر طی دو سال اخیر توجه خاصی به آن مبذول داشته اند.

به گزارش کلمه متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سالی نو گشت و ما زنان اصلاح طلب نیز در کنار همه ایرانیان هنگام تحویل سال برای تحول حال خود و هموطنان ارجمندمان قرآن به دست دعا کردیم و بهترین فالها را گرفتیم و چشم امید به روزهایی نیک برای کشورمان و مردم آگاه و رشید کشورمان دوختیم.

در دومین ماه این سال نو و در آستانه عزای بزرگ بانوی دو عالم هنوز چشم انتظاری ما برای بهبود شرایط عمومی کشورمان باقی است.

چه کسی است که نداند عمده مشکلات اقتصادی بر دوش زنان بار می شود و فشار سختی های زندگی که خانواده ها را از پای در می آورد، بر زنان مضاعف است. دغدغه های اصلی امروز ما دیگر مدیریت زنان و افزایش مشارکت سیاسی آنان نیست. امروز ما نگران معیشت خانواده های کم درآمد و کم بضاعت هستیم که مردانشان از کار بی کار و جوانانشان همچنان جویای کارند.

وای بر ما ، وای بر ما که گسترش فقر در کشورمان دین را نشانه گرفته است و مدعیان مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، این سه پدیده شوم را روز به روز بیشتر نهادینه می کنند.

دغدغه های امروز زنان اصلاح طلب فقر زنان است که منشأ همه بدی هاست چگونه می توان از برابری حقوق زنان و مردان کارگر سخن گفت در حالی که هر روز تعداد زیادی از کارخانه ها تعطیل و بخش خصوصی دچار بحران های جدی است.

چگونه می توان از حقوق برابر زنان و مردان فرهنگی گفت در حالی که حقوق انسانی همه شهروندان هر روز بیشتر ضایع می شود و با تخلفهای مکرر از قانون اساسی و بی اعتنایی به حقوق اساسی ملت، آرمانهای نظام و انقلاب اسلامی با خون شهیدان به استهزاء گرفته شده است.

بی شک آنچه ما از دردها و رنجهای هموطنانمان نظاره می کنیم مسئولین نظام با دسترسی به گزارشها و آمارهای حقیقی بیش از ما بدان مستحضرند و بی اعتنایی به مردم و مطالبات برحقشان شایسته نیست این مساله ای است که مراجع عالیقدر طی دو سال اخیر توجه خاصی به آن مبذول داشته اند.

انتظار می رود با عنایت به فرمایشات این بزرگواران هر چه سریعتر شاهد آزادی آقایان موسوی و کروبی و همسران بزرگوارشان و سایر زندانیان سیاسی باشیم.


 


ندای سبز آزادی: بدنبال بازگشت بهزاد نبوی به زندان اوین، شب گذشته عده ای به خانه وی حمله و کتاب و جزوه و مدارک وی را بردند.

به گزارش جرس، شب گذشته پانزده نفر از نیروهای امنیتی با حمله به خانه بهزاد نبوی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، به جستجو پرداخته و کتابها، جزوات، کیس کامپیوتر، دست نوشته ها و کلیه مدارک وی را با خود بردند.

بهزاد نبوی با حدود هفتاد سال سن و ناراحتی های جسمانی ناشی از سالها شکنجه در زندان های قبل و بعد از انقلاب، به اوین فرا خوانده و به بند دو الف منتقل شد.

این فعال جنبش سبز، در تاریخ ۲۳ خرداد ماه ۱۳۸۸ و یک روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و روانه زندان اوین شد.

وی در دادگاه بدوی به ۶ سال زندان محکوم شد و در دادگاه تجدیدنظر حکم بهزاد نبوی به ۵ سال زندان مبدل گردید.

وی که از شاکیانِ پروندۀ یکی از سردارانِ مداخله گرِ سپاه در انتخابات است، مدتی پیش از زندان اوین برای مرخصی استعلاجی آمده بود.


 


ندای سبز آزادی: سید ضیا نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل که به ۱۰ سال حبس در تبعید محکوم است به همراه ۲۵ زندانی سیاسی دیگر از زندان کارون اهواز به زندانی دیگر موسوم به اردوگاه کلینیک منتقل شد.

به گزارش کلمه، وی که چند روز پیش گزارش تکان دهنده ای درباره زندان کارون اهواز منتشر کرده بود در تماسی با خانواده اش از انتقال به زندانی دیگر که شرایط بهتری دارد خبر داد.

در این زندان تنها ۲۶ نفر هستند که در اتاق هایی ۶ نفره و دارای تخت و هواخوری منتقل شده اند. این زندانیان امکان دو بار تماس تلفنی در هفته را داشته و وعده ملاقات حضوری با خانواده هایشان به ایشان داده شده است.

این انتقال اگرچه موجب کاهش بخشی از نگرانی های خانواده این زندانیان را فراهم کرده اما آنچه مهم است و در گزارش سید ضیا نبوی از زندان کارون هم برجسته بود، موضوع تنها معطوف به این دسته از زندانیان سیاسی نمیشود و ایجاب می کند که مسوولان قضایی نسبت به بهبود این شرایط غیر انسانی در این زندان و سایر زندان ها هرچه سریع تر خاتمه دهند


 


ندای سبز آزادی: سعید نور محمدی ازفعالان انتخاباتی کمیته جوانان میرحسین موسوی با پایان یافتن دوران مجکومیت خویش آزاد شد.

به گزارش تحول سبز، سعید نور محمدی از اعضای شاخه جوانان حزب مشارکت و از بازداشت شدگان دعای کمیل مشهور که در منزل شهاب الدین طباطبایی برگزار شده بود، با پایان یافتن دوران محکومیت خود از زندان آزاد شد.

گفتنی است، نورمحمدی که به تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور متهم شده بود، در دادگاهی که اردیبهشت ماه گذشته برگزار شد، علاوه بر یک سال حبس تعزیری که آن را گذراند، به چهار سال حبس تعلیقی و ۳۰ سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی و حضور در احزاب محکوم شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته