-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

Latest News from AzadCyber for 05/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



وب‌سایت تک‌کرانچ، ساعاتی پیش از حضور دوباره حسین درخشان در فیس‌بوک، پس از مدتی بی‌خبری خبر داده است. در این گزارش از حسین درخشان با عنوان «پدر وبلاگ‌نویسی فارسی» یاد شده و مستندات حضور دوباره او در فیس‌بوک ارائه شده است.

حسین درخشان نزدیک به ۸ ساعت پیش (۷ شب ۱۶ اردیبهشت به وقت تهران) آلبوم عکس جدیدی را با عنوان «منِ جدید» (The New Me) روی صفحه فیس‌بوک خود قرار داده و از آماده شدنش برای یک زندگی جدید خبر داده است. عکس‌های جدید حسین درخشان را می‌توانید در اینجا ببینید. (ببینید: حسین درخشان در فیس‌بوک)

حسین درخشان که تابعیت دوگانه ایرانی- کانادایی دارد، پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد، به ستایش و تحسین رویکرد افراط‌گرایانه او در سیاست خارجی و دیدگاه‌های متوهمانه‌اش درباره «مدیریت جهان» پرداخت و گفته می‌شود با وعده‌های مرد جنجالی کابینه اصول‌گرا، اسفندیار رحیم‌مشایی، به ایران بازگشت تا به تحقق رویاهای دولت احمدی‌نژاد کمک کند.

اما او پس از بازگشت به ایران، اوایل آبان ماه ۸۷ بازداشت شد. چند روز پیش از انتشار خبر بازداشت حسین درخشان، تصاویر حضور او در خبرگزاری فارس، مهم‌ترین بازوی رسانه‌ای سپاه پاسداران منتشر شده بود.

پس از رویدادهای پساانتخاباتی در ایران و سرکوب و کشتار بی‌رحمانه معترضان، حسین درخشان از سوی بسیاری از فعالان سیاسی و مدنی در ایران به همکاری با نیروهای امنیتی و اطلاعاتی در جریان دادگاه‌های نمایشی و پس از آن متهم شد. بسیاری از فعالان ایرانی، منشا ادعاهای مطرح‌شده در کیفرخواست دادگاه‌ها را که به نقل از «یک جاسوس اسرائیل» مطرح شده بود، اطلاعاتی می‌دانند که حسین درخشان در اختیار نهادهای امنیتی و اطلاعاتی قرار داده است.

اوایل مهر ماه سال گذشته، وب‌سایت‌های خبری محافظه‌کاران از صدور رای ۱۹/۵ سال حبس برای حسین درخشان  در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی خبر داده بودند. علاوه بر این، او به بازگرداندن پول‌هایی که از نهادهای خارجی دریافت کرد نیز محکوم شده بود. «تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهک‌های ضد انقلاب، توهین به مقدسات و راه‌اندازی و مدیریت سایت‌های مبتذل و مستهجن» از جمله اتهامات او بود.

برخی ماجرای صدور حکم برای حسین درخشان و زندانی شدن او را سناریویی اطلاعاتی می‌دانند و بعضی معتقدند او قربانی ناهماهنگی میان نهادهای گوناگون اطلاعاتی شده و سفر جنجال‌برانگیزش به اسرائیل، برایش دردسرساز شده است.

در دو سال گذشته، خبرهای معدودی درباره حسین درخشان منتشر شده است. وب‌سایت تریبون مستضعفین، اواخر آذر ماه سال گذشته، برای اولین بار تصاویر حضور حسین درخشان در هیات هزاداری را منتشر کرده بود.


 


امین ثابتی

در مقاله‌ای که با عنوان «اینترنت و تاثیر آن بر حوادث ایران» در وب‌سایت مردمک منتشر شده است، به این نکته اشاره کردم که فضای اینترنت نمایانگر تمام جامعه‌ی ایران نیست و بر همین اساس نباید اینترنت را ابزاری تاثیرگذار بر رخدادهای سیاسی و اجتماعی در ایران دانست و از عبارت‌های اغراق‌شده‌ای نظیر «انقلاب توییتری» یا «انقلاب فیس‌بوکی» برای توصیف آن استفاده کرد.

هدف از نوشتن آن مقاله تاکید بر این نکته بود که اینترنت را نه تنها نباید بزرگ‌تر و تاثیرگذارتر از آن چیزی که هست فرض کرد، بلکه در برخی موارد باید آن را دستکم هم گرفت.

درک نادرست از اینترنت و دامنه تاثیرگذاری فضای مجازی باعث شد تا این مطلب را بنویسم و سعی کنم به صورت جزئی‌تر به دلایل این ادعا بپردازم که چرا نباید ابزاری مانند اینترنت در ایران را آن‌قدرها که نوشته و گفته شده است تاثیرگذار و مهم دانست. هر چند که در پایان به این نکته اشاره خواهم کرد که اینترنت ابزاری در جهت کمک به اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی مردم است، اما به صورت غیر مستقیم.

فاکتور مغفول: ضریب پایین نفوذ اینترنت در ایران

صابر فیضی، مدیر عامل شرکت مخابرات ایران، در کنفرانس «شهروند الکترونیک و تلفن همراه»، ضریب نفوذ اینترنت در ایران را 27.5 درصد اعلام کرده است. ضریبی که مقدار آن در برخی از کشورهای دنیا به ۱۰۰ درصد هم می‌رسد و اختلافی بیش از ۷۰ درصدی با ضریب نفوذ اینترنت در ایران دارد.

این ضریب پایین نفوذ اینترنت در ایران زمانی خودش را نشان می‌دهد که توجه کنیم از جمعیت ۷۸ میلیونی ایران (منبع) تنها ۲۸ میلیون نفر به شبکه‌ی جهانی اینترنت وصل هستند. این بدان معناست که کسر بزرگی از جمعیت ایران به اینترنت متصل نیستند و به نوعی از گردش اطلاعاتی که در این فضای مجازی در حال انجام شدن است، بی‌خبرند. براساس شواهد موجود می‌توان به این نکته هم اشاره کرد که بخش قابل توجه‌ای از این جمعیت ۵۰ میلیونی در شهرستان‌های ایران ساکن‌اند.

آقای فیضی در بخش دیگری از سخنان خود در کنفرانس «شهروند الکترونیک و تلفن همراه» ضریب نفوذ اینترنت پرسرعت در ایران را ۱/۴ درصد اعلام کرد، در حالی که این ضریب نفوذ در جهان معادل ۶۰ درصد است. ضریب نفوذ اینترنت پرسرعت در ایران به این نکته اشاره می‌کند که اکثر کاربران اینترنت در ایران از خطوط اینترنت کم سرعت (Dialup) که در بهترین حالت با سرعت ۵۶ کیلوبیت بر ثانیه اجازه‌ی دریافت اطلاعات را می‌دهند، استفاده می‌کنند.

شرکت مخابرات ایران نیز در آخرین آمار خود تعداد کاربران اینترنت پرسرعت در ایران را در حدود ۷۳۴ هزار نفر اعلام کرده است که با مقایسه‌ی آن با تعداد کل کاربران اینترنت در ایران (۲۸ میلیون نفر) می‌توان فهمید که تنها حدود ۲ درصد از کاربران اینترنت در ایران از اینترنت پرسرعت استفاده می‌کنند و اکثر آنها هم در شهرهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، مشهد، تبریز و … زندگی می‌کنند.

با توجه به این اعداد و ارقام می‌توان به‌سادگی به این نتیجه رسید که اکثر کاربران «فعال» اینترنت در ایران در کلان‌شهرها قرار دارند.

سرعت پایین و فیلترینگ گسترده اینترنت

اگر از بحث ضریب نفوذ اینترنت در ایران بگذریم، دو عامل موثر سرعت و فیلترینگ اینترنت در ایران، موانعی بزرگ برای کاربران اینترنت در این کشورند؛ به گونه‌ای که بسیاری از کاربران عادی در ایران با توجه به این‌که دارای دانش فنی لازم برای عبور از سد فیلترینگ نیستند، در پشت این سد می‌مانند.

سرعت کم اینترنت در ایران به یکی از معضلات همیشگی کاربران ایرانی تبدیل شده است و به عنوان نمونه می‌توان به آخرین آمار جهانی در این زمینه اشاره کرد که براساس آن رتبه‌ی ایران از نظر سرعت اینترنت در بین ۱۷۰ کشور جهان، ۱۶۶ و میانگین آن برابر با ۶۶ کیلوبیت بر ثانیه است. این در حالی است که متوسط سرعت اینترنت در جهان ۱۳۹ برابر سرعت اینترنت در ایران و برابر با ۹/۲ مگابیت بر ثانیه است.

علاوه بر آن، فیلترینگ گسترده‌ی اینترنت در ایران عامل دیگری است که نباید از آن چشم‌پوشی کرد. بسیاری از شبکه‌های اجتماعی (مانند فیس‌بوک، توییتر و فرندفید) و وب‌سایت‌های خبری که در حوادث کشورهای دیگر مانند تونس و مصر به عنوان بخشی از بازوی اطلاع‌رسانی و یا سازماندهی سیاسی عمل می‌کرده‌اند، در ایران مسدود هستند و برای دسترسی به آن کاربران به ابزارهایی مانند پروکسی‌ها یا وی‌پی‌ان نیاز دارند.

یافتن این ابزارها و استفاده کردن از آنها به دانش فنی‌ای نیاز دارد که براساس شواهد اکثریت کاربران اینترنت در ایران به آن مسلط نیستند و شاید به همین خاطر است که صفحه‌ی فیلترینگ در ایران روزانه ۳ میلیون بازدیدکننده دارد.

اینترنت، ابزاری غیرمستقیم برای اطلاع‌رسانی در ایران

با این همه، نمی‌توان از این نکته گذشت که اینترنت بدون شک یکی از ابزارهای اطلاع‌رسانی در کشورهایی مانند ایران است که رسانه‌های داخل آن تحت کنترل  و حتی در انحصار دولت هستند، اما مخاطبان شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌های خبری به دلایلی که در قسمت‌های قبل به آن اشاره شد، تنها بخش کوچکی از کاربران اینترنت در ایران‌اند و بر همین اساس نمی‌توان اینترنت را ابزاری فراگیر در جامعه‌ی ایران دانست.

نکته‌ای که در این بین وجود دارد آن است که اینترنت ابزاری غیرمستقیم برای اطلاع‌رسانی در ایران است. این بدان معناست که کاربران اینترنت در ایران با انتشار توییت‌ها، عکس‌ها و فیلم‌های خود، به خبرگزاری‌ها و شبکه‌های بین‌المللی خبررسانی مانند بی‌بی‌سی، صدای آمریکا و … کمک می‌کنند تا از طریق آنها جای خالی خبرنگاران خود را که اجازه‌ی فعالیت در ایران ندارند، پر کنند. این روش انتقال اطلاعات از طریق کاربران داخل ایران به رسانه‌های خارج از ایران باعث می‌شود که اخباری که به هر دلیلی توسط دولت ایران سانسور و فیلتر می‌شوند از طریق دیش‌های ماهواره در کوچکترین شهرها و روستاها قابل دریافت باشد.

در نهایت باید گفت که درک فضای اینترنتی در ایران با معیارهای جهانی امکان‌پذیر نیست و همین تفاوت باعث شده است که ابزاری مانند اینترنت در ایران آنچنان که باید و شاید نقش مستقیمی در تحولات اجتماعی و سیاسی بازی نکند. هر چند نباید فراموش کرد که انقلاب‌ها و تغییرات در دنیای واقعی رخ می‌دهند، نه در دنیای لایک‌ها و به اشتراک گذاری اطلاعات.


 


احسان نوروزی، دویچه‌وله

«حلال» اولین صفتی نیست که مقامات دولتی ایران به شبکه‌ای نسبت می‌دهند که رویای ایجادش را در سر دارند؛ شبکه‌ای که به‌طور خلاصه دردسرهای اینترنت را برای آنها نداشته باشد. پیش از آن‌که علی آقا محمدی، معاون نظارت و هماهنگی در سیاست های اقتصادی معاون اول رئیس‌جمهور، هفته گذشته از «اینترنت حلال» سخن بگوید که به اعتقاد او «می‌توان آن را توسعه داد و به دیگر کشورهای اسلامی در منطقه هم متصل کرد»، رضا تقی‌پور، وزیر اصول‌گرای ارتباطات، در روزهای پایانی دهه ۸۰ از «اینترنت پاک» سخن گفته بود «که می‌تواند در اختیار تمام بشریت قرار گیرد.»

اعتقاد عمومی در میان مقامات ایرانی این است که می‌توانند ایدئولوژی تمامیت‌خواهانه و انحصارگرایانه خود را به فن‌آوری‌ها و پدیده‌های های نوین ارتباطی و اطلاعاتی (ICT) هم تزریق کنند؛ تکنولوژی‌هایی که پیدایش و گسترش آنها حاصل نگاهی فراایدئولوژیک و این‌جهانی است و همه مرزهای مرسوم را یا درنوردیده‌اند یا در هم شکسته‌اند.

هر عقل متوسطی می‌داند در جهان امروز که تعداد کاربران شبکه جهانی اینترنت از مرز دو میلیارد نفر هم گذشته و بسیاری از سرویس‌های دولتی در سراسر جهان هم وابستگی مستقیم یا غیرمستقیم به این شبکه جهانی دارند، پیاده‌سازی ایده‌های تمامیت‌خواهانه و تنگ‌نظرانه‌ای از این دست، ممکن نیست. (بخوانید: «اینترنت ملی»، غرق در ابهام)

علی مطهری، نماینده مجلس، یکی از آنهاست. او در واکنش به این طرح‌های بلندپروازانه گفت: «شبکه بین‌المللی اطلاعات که به‌صورت مشترک در دسترس تمام مردم دنیا است، محدود به کشور یا فرهنگ خاصی نیست و اگرچه برخی از محتوای این شبکه با مناسبات فرهنگی و اجتماعی ما همخوانی ندارد، اما دسته‌بندی این شبکه، به شیوه‌ای که از اصطلاح اینترنت پاک (حلال) برمی‌آید، کارگشا نیست.»

نکته کلیدی ماجرا را هم علی آقامحمدی، خواسته یا ناخواسته بر زبان آورده و نباید آن را نادیده گرفت: الگوی ایران در پیش‌برد طرح‌‌هایی از این دست، چین است؛ بزرگ‌ترین سرکوب‌گر ارتباطات در جهان، با سازمان‌یافته‌ترین تشکیلات برای سانسور اطلاعات.

از «اینترنت پاک» تا «اینترنت حلال»

واکنش مقامات ایرانی به همه فن‌آوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی از همین جنس بوده است. از ویدئو گرفته تا ماهواره و از رادیو گرفته تا اینترنت، آنها همواره سخت‌ترین محدودیت‌ها را اعمال کرده و صلب‌ترین موانع را بر سر راه گردش آزاد اطلاعات قرار داده‌اند.

“همه کشورهایی که دموکراسی لیبرال و ملزومات آن را نپذیرفته‌اند، از درهم‌شکستن مزرهای جغرافیایی، جهانی‌سازی ارتباطات و دموکراتیزه شدن اطلاعات، آن هم توسط پدیده‌ای که در لابراتوارهای وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، متولد شده، می‌هراسند”

ماجرای اینترنت اما تفاوت‌های اساسی دارد. اینترنت همه دنیا را تسخیر کرده، چنان فراگیر شده و دامنه تاثیرگذاری‌اش چنان گسترده و بی‌کران است، که برخورد سرکوب‌گرانه با آن از هر پدیده ارتباطی دیگری دشوارتر است. اینترنت ملی‌، ایمیل ملی، موتور جستجوی ملی و ده‌ها پروژه‌ی دیگر با پسوند ملی در حوزه فناوری اطلاعات که هرگز اجرایی نشده و در حد ایده‌ای خام مانده، همه نشات‌گرفته از نگاهی ایدئولوژیک و امنیتی به وب، و مسکوت ماندن آنها تحت تاثیر واقعیت‌های جهانی است که اهمیت فضای مجازی در آن روز به روز بیشتر می‌شود.

اینترنت در سیر پرماجرای تکامل و گسترش خود در ایران مراحل سخت و طاقت‌فرسایی را پشت سر گذاشته است. تلاقی زمانی به قدرت رسیدن اصلاح‌طلبان و کاهش تعرفه‌های دیتا، نقش چشم‌گیری در افزایش ضریب نفوذ اینترنت در ایران داشت، اما با پهنای باندی که بر اساس استانداردهای اتحادیه جهانی ارتباطات دوربرد (ITU) چیزی نزدیک به هیچ است.

زیرساخت‌ ارتباطات آنلاین در ایران، از ضعیف‌ترین زیرساخت‌های دنیاست که تلاش خاصی هم برای توسعه آن انجام نمی‌شود. حکومت پس از آگاهی از میزان تاثیرگذاری همین اینترنت کم‌رمق با سرعت لاک‌پشتی و پهنای باند قطره‌چکانی، با تمام قوا سرکوب آن را در دستور کار قرار داد.

به موازات همه کوتاهی‌ها برای توسعه زیرساخت‌های ارتباطی، سرکوب فعالان مستقل و تولیدکنندگان محتوای مفید در فضای مجازی آغاز شد و با جدیت و شدت ادامه‌ یافت، تخصیص بودجه‌های چند صد میلیونی و گاه میلیاردی دولتی برای به حاشیه راندن «غیرخودی‌ها» و پررنگ کردن «ارزشی‌ها» آغاز شد و ادامه خواهد یافت. سخت‌گیرانه‌ترین قوانین مرتبط با جرایم سایبری، که همه آنها معطوف به سرکوب دگراندیشی و دگراندیشان و مخالفان سیاسی است تصویب شد. جنگ روانی سیستماتیک علیه فعالان وب و حتی کاربران معمولی اینترنت آغاز شد و با قدرت به پیش می‌رود.

اگرچه گفته می‌شود هدف از پروژه‌هایی نظیر «اینترنت پاک» و «اینترنت حلال» پاک‌سازی اینترنت از محتوای غیراخلاقی است، تجربه نشان داده است که هدف به چیزی جز برخورد با افراد و جریان‌هایی که با اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی روایت رسمی حکومت را به چالش می‌کشند و به مخالفت با بنیادهای آن برمی‌خیزند، تبدیل نخواهد شد. هدف واقعی آنها تعریف و ترسیم مرز برای شبکه‌‌ای است که ماهیتا بدون مرز و نظارت‌گریز است.

تهدید به ایجاد اینترنت ملی؛ کپی‌برداری از چین و روسیه

چین و روسیه به عنوان دو ابرقدرت جهانی، همواره تهدید کرده‌اند که «شبکه ملی اینترنت» خود را ایجاد می‌کنند و آن را با استانداردهای مطلوب خود در این جوامع بسته گسترش می‌دهند. ایران همواره در این عرصه دنباله‌روی این ابرقدرت‌ها بوده و هست و آنچه بر ذهن و زبان مقامات ایرانی جاری می‌شود، کپی ناقصی از ایده‌هایی است که در ذهن و زبان دولت‌مردان روس و چینی جریان دارد.

“الگوی توسعه اینترنت در ایران، الگوی چین و روسیه است. پروژه‌هایی نظیر «اینترنت ملی»، «اینترنت پاک» و پروژه بامسمای «اینترنت حلال» فقط در صورتی قابلیت و ضمانت اجرا خواهد یافت، که روسیه و چین موفق به تحقق اهداف خود در ایجاد «اینترنت ملی» شوند”

منشا این اختلافات، استقرار همه ۱۳ سرور اصلی اینترنت (Root Servers) در آمریکا است. گذشته از این، آیکان (ICANN) مهم‌ترین نهاد جهانی تصمیم‌گیرنده درباره راهبری و آینده اینترنت، مستقر در آمریکا و تابع قوانین این کشور است. در همه اجلاس‌های جهانی و همایش‌های مرتبط با حاکمیت اینترنت (Internet Governance) آمریکا اعلام کرده که اینترنت را یک «حق جهانی» نمی‌داند، بلکه اینترنت امتیازی است که به عنوان یک «اختراع آمریکایی» در اختیار شهروندان جهان هم قرار می‌گیرد و حق حاکمیت بر آن برای آمریکا محفوظ است.

البته آمریکا از مشورت نمایندگان دولت‌ها، سازمان‌های غیردولتی، بخش خصوصی و متخصصان در همایش‌های جهانی گوناگون استفاده می‌کند و آنها را وارد فرایند تصمیم‌سازی هم کرده است، اما هم‌چنان دست بالا را دارد و به شدت برای حفظ این موقعیت می‌کوشد.

بسیاری از کارشناسان فناوری اطلاعات هم با این استدلال موافق‌اند، چون دست‌کم آمریکا نشان داده که در زمینه گردش آزاد اطلاعات، نسبت به چین و روسیه، بازتر و متعهدانه‌تر عمل می‌کند و آشکارا به دنبال ایجاد محدودیت‌های سخت‌گیرانه بر سر راه آزادی اطلاعات نیست. روسیه و چین، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین مخالفان وضعیت موجود و البته از بزرگ‌ترین دشمنان آزادی اطلاعات‌اند. آنها می‌خواهند که روت‌سرورهای خاص خود را داشته باشند و مستقل از اینترنتی که در کنترل آمریکا است عمل کنند.

همه کشورهایی که دموکراسی لیبرال و ملزومات آن را نپذیرفته‌اند، از درهم‌شکستن مزرهای جغرافیایی، جهانی‌سازی ارتباطات و دموکراتیزه شدن اطلاعات، آن هم توسط پدیده‌ای که در لابراتوارهای وزارت دفاع آمریکا، پنتاگون، متولد شده، می‌هراسند. اما در ایران، این موضوع بیش از هرچیز با ایدئولوژی و مذهب، یعنی اسلام سیاسی، گره خورده است.

تحلیل اظهارات مرتبط با پروژه‌های راهبردی وزارت ارتباطات ایران نشان می‌دهد که هیچ استراتژی مشخصی در کار نیست و بسیاری از گفته‌هایی که در رسانه‌های رسمی هم منتشر می‌شود، جلوه‌ای از ناهماهنگی مشخص در این برنامه‌ها را به نمایش می‌گذارد؛ گویی این اظهارات هم تنها بخشی از جنگ روانی علیه «دشمن» است و در این جنگ رتوریک، هر دروغی را می‌توان با شادمانی و شعف و گزافه‌گویی، طرح کرد و امید به پذیرش آن در افکار عمومی داشت.

الگوی توسعه اینترنت در ایران، الگوی چین و روسیه است. پروژه‌هایی نظیر «اینترنت ملی»، «اینترنت پاک» و پروژه بامسمای «اینترنت حلال» فقط و فقط در صورتی قابلیت و ضمانت اجرا خواهد یافت، که روسیه و چین موفق به تحقق اهداف خود در ایجاد «اینترنت ملی» شوند. ایران در این عرصه چیزی جز دنباله‌روی محض نیست و به احتمال قریب به یقین نخواهد بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به azadcyber-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به azadcyber@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته