-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 05/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



بیشتر از یک هفته است که سیاست خالی ماندن صندلی احمدی نژاد در مجالس، شایعه یک بحران جدی سیاسی در ایران را قوت بخشیده است. از ۲۲ آوریل، محمود احمدی نژاد دیگر در ملاء عام ظاهر نشده است. وی همین طور سفرش به شهر قم را لغو کرد. و بدتر از آن، دو بار در جلسات وزرای دولت شرکت نکرد. روز گذشته به گفته تلویزیون دولتی وی به مناسبت جلسه دولت، دوباره در ملاء عام ظاهر شد.

آیا حکومت محافظه کار ایران، در سایه انقلاب در کشورهای عرب و دو سال پس از خیزش «سبز» که شکست خورد، در حال ترک خوردن از داخل است؟ هنوز برای نتیجه گرفتن بسیار زود است. اما نشانه هایی وجود دارند که نشان می دهند میان طرفداران رئیس جمهور، که جریان «انحرافی» نامیده می شوند، و طرفداران رهبر انقلاب، آیت الله علی خامنه ای - شخص اول مملکت که از سوی قسمت بزرگی از مجلس حمایت می شود- که سنتی تر هستند، اختلافات شدیدی وجود دارد.

برکناری ای که انجام نشد

دلیل اصلی این درگیری ها برکناری منتفی شده وزیر اطلاعات، حیدر مصلحی بوده است. استعفای آقای مصلحی که روابط نزدیکی با رهبر دارد، در اوایل ماه آوریل اعلام شد و بعد از زمانی صورت گرفت که وی خواسته بود یکی از معاونانش را اخراج کند که به اسفندیار مشایی نزدیک است. اسفندیار مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور و مهم ترین مشاور احمدی نژاد است.

آیت الله خامنه ای نقش داور را بازی کرد و دستور به ماندن وزیر اطلاعات در پست فعلی اش را صادر کرد. همین مساله درگیری هایی را در قلب دولت ایجاد کرد و محافظه کارترین ها از آن استفاده کردند تا به رئیس جمهور حمله کنند.

بحران اما چیز جدیدی در حکومت نیست. در گذشته هم خامنه ای هر بار که احمدی نژاد و متحد سیاسی وی سعی کردند بدون مشورت با وی کار خودشان را بکنند، سر جایشان نشانده بود.

در سال ۲۰۰۹، رهبر ایران وارد معرکه شد تا جلوی انتخاب مشایی به سمت معاون اولی احمدی نژاد را بگیرد. اظهارات ملی گرایانه مشایی که فرهنگ ایران پیش از اسلام را ستایش می کند و یا آنکه از وجود «مکتب اسلام ایرانی» دفاع می کند، اصلا و ابدا به مذاق محافظه کاران سنتی خوش نمی آید. آنها وی را به خاطر «لیبرالیسم» اش در مسائل فرهنگی و اجتماع نیز سرزنش می کنند. محافظه کاران وی را متهم می کنند که ایران را به عنوان «دوست مردم اسرائیل» معرفی کرده است، با وجود آن که وی بارها منکر این سخنان شده است.

روز شنبه بیش از ۲۱۶ نماینده محافظه کار به رئیس جمهور احمدی نژاد نامه ای نوشتند و از او خواستند تا وتوی رهبر را بپذیرد و به سر کار برگردد. پرویز سروری، نماینده مجلس به هفته نامه تندروی یارالثارات اعلام کرد: «بعد از کارت زرد رهبر به جریان انحرافی، امروز تمام ملت رفتار رئیس جمهور را به امید یک جهش زیر نظر دارد.» وی سپس با اشاره به مشایی اضافه کرد: «ما از آقای احمدی نژاد می خواهمیم تا خود را از منحرفین فاصله بگیرد.»

اما در میان طرفداران احمدی نژاد طولی نکشید که یک ضد حمله شکل گرفت. روز پنج شنبه هفته پیش، طرفداران احمدی نژاد نامه هایی را روی یک سایت طرفدارار حکومت با نام نهال نیوز منتشر کردند که از وی می خواست به صحنه بازگردد. برای مثال در یکی از این نامه ها چنین نوشته شده است: «تو کجا هستی؟ با ما بمان، بی تو هیچ امیدی نیست.»

* از: دلفین مینویی / در: لوفیگارو

عکس از AFP


 


منامه – شهرِ بسته. پایتخت بحرین تا چند هفته پیش پر از روزنامه نگار بود. اکنون این گزارشگران رفته اند، به جاهای دیگر مانند لیبی یا یمن و یا مصر. این در حالی است که در بحرین خیلی خبرهاست. اینقدر که آدمی به وحشت می افتد. هفتۀ گذشته چهار فعال دمکراسی به مرگ محکوم شدند. روزنامه ها و صفحه های اینترنتی را بستند. در میانۀ هفته ده ها پزشک و پرستار را بازداشت کردند، دو نمایندۀ مجلس را از خانه اشان بیرون بردند.

بحرین پانویسِ انقلاب های عربی نیست. این کشور کوچک با حدود یک میلیون جمعیت تا همین چند مدت پیش یکی از بازترین نظام های سیاسی منطقه بود. الگویی برای عربستان سعودی و پیروِ دمکراسی های پارلمانی در غرب، و در رأس همه انگلستان، که تا سال ۱۹۷۱ قدرت استعماری در این کشور بود. آنچه اینجا اتفاق می افتد جنبۀ علامت دارد. از قضا در این آزمایشگاهِ نظام پارلمانی، قیام دمکراسی خواهی ناکام مانده و به بازداشت و تیراندازی و حکم مرگ منجرشده است. چرا؟

جواد فیروز در دیدار من در فوریۀ امسال توضیح داد مخالفان چه می خواستند. وی مدتها معاون رئیس حزب وفاق، بزرگ ترین حزب مخالف در مجلس بود. وفاق یک حزب اسلامیِ شیعه است که از سال ۲۰۰۶ در زندگی پارلمانی بحرین سهم دارد. این حزب با گفتگو و ابتکارات قانونی به جای شعارهای تند سر زبانها افتاد.

وفاق در قیام فوریه دستش را به سوی خانوادۀ حاکم سنی دراز کرد. خواستار قانون اساسی واقعاٌ دمکراتیک شد، و دولتی که در برابر مجلس پاسخگوست و رسانه های آزاد و انتخابات آزاد. سیاستمداران وفاق مانند فیروز خواستند هیئت حاکمۀ سنی برسر قدرت بماند اما نخست وزیر سالخورده که از سال ۱۹۷۱ در این سمت است برود. همۀ اینها خواسته هایی هستند که از نظر یک مهمان غربی فهم پذیر بودند.

بحرین می توانست راه مسالمت آمیز تحول را برود. خانوادۀ سلطنتی می توانست با مخالفان قوی که مدتهاست در انتخابات مشروعیت به دست آورده اند همکاری کند تا کشور را به مسیر اصلاح برد، نه یک شبه از این رو به آن رو کند. به مجلس اختیارات بیشتری بدهد. دولت را عوض کند. می توانست انتخابات جدید بدون دستکاری در حوزه های انتخاباتی برگزارکند.

مخالفان افراطی در فوریه هنوز نفوذ کمی داشتند. کسانی مانند جواد فیروز قوی بودند که امید داشتند حکومت سعۀ صدر داشته و حاضر به مصالحه باشد. تا آخرهای فوریه هم اینگونه می نمود که ولیعهدِ آماده برای اصلاحات سلمان الخلیفه با این کار مؤافقت کند. وضع به گونۀ دیگری شد.

نیروهای مرتجع در خانوداۀ حاکم که بر سرکوبی قیام تأکید داشتند بیش از حد قوی بودند، در رأس همه نخست وزیر فاسد خلیفه الخلیفه که از چهل سال قبل حکم می راند. بیش از حد توجه شان به مخالفان افراطی بود که خواستار لغو سلطنت بودند. نیز حرف های شاهزادۀ محافظه کار سعودی نایف بیش از حد مؤثر بود که از هیچ چیز بیش از ایجاد یک دمکراسی در ساحل شرقی سعودی در هراس نیست. خلیفه و نایف بر ترس از شیعیان که اکثریت را در بحرین و ساحل شرقی عربستان دارند دامن زدند. نیز ترس از نفوذ ایران – گرچه شیعیان عرب در بحرین همواره آشکارا از ایران فاصله گرفته اند.

سرکوب در سه پرده: در میانۀ مارس ورود نیروهای کشورهای عرب خلیج فارس، بویژه عربستان سعودی. بعد از بین بردن جنیش دمکراسی خواه با خشونت و استفاده از سلاح.

اکنون بحرین در پردۀ سوم است. روستاهای بحرین هر روز پاکسازی می شود. گروه های نظامی آبادی ها را محاصره می کنند و خانه ها را می گردند. محل های مسکونی را به آتش می کشند، طبق برخی از گزارش ها حتی مسجدها را.

مردم هر روزجان خود را از دست می دهند. سازمان دیدبان حقوق بشر از شکنجه و موارد مرگ نامعلوم در زندان گزارش می دهد. پزشکان و پرستاران که به مخالفان مجروح کمک می کنند بازداشت می شوند. نشریه های مستقل و صفحه های اینترنتی را می بندند، از جمله روزنامۀ الوسط که خارج از بحرین هم شناخته شده است. در این هفته پلیس شروع به دستگیری سیاستمداران دمکرات کردند. جواد فیروز و متارمتار از حزب وفاق از اتاق های خواب خود بیرون کشیده و به جایی برده شدند. تاکنون هیچ خبری از آنها نیست.

اینگونه بذر همیشگی نفرت کاشته می شود. بین مخالفان و هیئت حاکمه. بین شیعیان و سنی ها. بین اصلاح طلبان و محافظه کاران. چه کسی می تواند جلوی این کژراه را بگیرد. آمریکا در بحرین مهمترین پایگاه دریایی خود را بین مدیترانه و اقیانوس هند دارد. ایالات متحده نظاره می کند که جزیره چگونه از آزمایشگاه نظام پارلمانی به تدریج به دیکتاتوری نظامی تبدیل می شود. بحرین، روی تیرۀ انقلاب های عربی.

* از: میشائِل تومان / در: دی تسایت

عکس از: AFP


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته