-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ خرداد ۱, یکشنبه

Latest New from Green Correspondents for 05/22/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

عرب نيا با انتقاد از يکی از مهمانان شب‌های گذشته برنامه هفت که پيرامون مسائل بازيگری و ورود بازيگران به سينمای ايران سخن می‌گفت بيان کرد:‌ وقتی چنين شرايطی پيش می‌آيد می‌بينيم که فردی ( محمد رضا شريفی نيا ) به اين برنامه آمده و می‌گويد که تمام بازيگرانی که من به سينما وارد کردم بر اساس قواعد و ضوابط بوده‌اند. اين سخنان روبروی دوربين‌های تلويزيونی و در برابر مردمی انجام می‌شود که می‌دانند او دروغ می‌گويد. بسياری می‌دانند که ايشان تعداد زيادی از بازيگران را با دريافت پول از خيابان به سينما آورده است تا نقشی را در فيلمی به آنها محول کن. چرا بايد امثال اين اقا و کوتوله های بی عرضه در سينما باشند و سيستم به آنها اجازه مانور بدهد؟
خبرنگاران سبز/جامعه/فرهنگ و هنر/از دیگر رسانه ها:
برنامه هفت با اجرای فريدون جيرانی که با واکنش های شديد حاميان افراطی نظام نيز مواجه شده است، جمعه شب نيز همانند برنامه های قبلی اش با حاشيه هايی همراه شد. فريدون جيرانی بازيگر نقش مختارنامه را به برنامه اش دعوت کرد تا رسانه حکومتی شاهد صريح ترين انتقادها به حوزه فرهنگ کشور و بازيگر مورد علاقه نظام شريفی نيا باشد.

عرب نيا در ابتدای سخنانش گفت: سيستم سينما مورد نقد وی است بنابراين از مسئولان و سينمايی ها می خواهم در مقابل سخنانم سعه صدر داشته باشند .
برشهايی از سخنان وی را با هم مرور می کنيم:
♦عرب نيا از مسئولين فرنگی و سينمايی کشور به دليل عدم حمايت از بازيگران انتقاد کرد و گفت: در دو بحث حقوق و وظايف بايد اشاره کنم که متاسفانه از سمت مسئولان که بايد از حقوق بازيگران حمايت خيلی خيلی جدی شود (مادی و معنوی) و همزمان تکاليف بازيگران را از آنها خواستار شود ، متاسفانه مسئولان و به ويژه دولتی ها در اين زمينه به تکاليف بازيگر توجه می کنند نه به حقوق آنان.

♦ بازيگر نقش مختارنامه در ادامه از سياست های تخريبی مسئولين امر در مقابل چهره های ماندگار و هنری کشور و بايکوت خبری فيلم « جدايی نادر از سيمين » در رسانه ملی و رسانه های دولتی، اينگونه انتقاد کرد: ما وقتی قهرمانانمان را می کشيم ، ما وقتی آگاهانه يا ناآگاهانه سيستم کوتوله سازی و کوتوله پروری را به جای قهرمان سازی و قهرمان پروری اجرا می کنيم ، نتيجه اش فيلمهايی که موجشان روی پرده است . موج يعنی اينکه نمی گذارد تماشاچی نفس بکشد . اگر بگذارد تماشاچی نفس بکشد ، می گذارد تماشاچی « جدايی نادر از سيمين » را انتخاب کند .

عرب نيا که با شجاعت تمام در رسانه کاملا حکومتی مختارگونه لب به اعتراض گشوده بود برای اولين بار و شايد برای آخرين باز اينگونه ادامه داد که :سيستم ما خصوصا در فرهنگ فاسد است و امثال مهران مديری ها با برنامه های طنز ؛سينما و هنر را به لجن کشيده و مسئولين يک همچين آدمی را دعوت ميکنند در برنامه سمينار طنز پردازان تلويزيون ؛تا برنامه اجرا کند.

عرب نيا با انتقاد از يکی از مهمانان شب‌های گذشته برنامه هفت که پيرامون مسائل بازيگری و ورود بازيگران به سينمای ايران سخن می‌گفت بيان کرد:‌ وقتی چنين شرايطی پيش می‌آيد می‌بينيم که فردی ( محمد رضا شريفی نيا ) به اين برنامه آمده و می‌گويد که تمام بازيگرانی که من به سينما وارد کردم بر اساس قواعد و ضوابط بوده‌اند. اين سخنان روبروی دوربين‌های تلويزيونی و در برابر مردمی انجام می‌شود که می‌دانند او دروغ می‌گويد. بسياری می‌دانند که ايشان تعداد زيادی از بازيگران را با دريافت پول از خيابان به سينما آورده است تا نقشی را در فيلمی به آنها محول کن. چرا بايد امثال اين اقا و کوتوله های بی عرضه در سينما باشند و سيستم به آنها اجازه مانور بدهد؟

♦ عرب نيا ادامه داد: حالا من بازيگر را نگاه کنيد از من انتظار دارند جاودانه باشم . در سيستمی که می روی سر صحنه ، کارگردان به بازيگر اجازه ابراز عقيده نمی دهد ،‌تهيه کننده به او جرات ابراز عقيده نمی دهد ، حتی مسئولان اهميت نمی دهند .
شما يک فيلم را بدون بازيگر در نظر بگيريد . شما در يک نقطه از جهان سينمايی را مثال بزنيد که در آن از مقام بازيگر تجليل نشود؟ من نمی خواهم بيهوده مقام بازيگر را بزرگ عنوان کنم ، می خواهم بگويم چرا مقام بازيگر لوث شده؟

- ما تنها سينمای جهان هستيم که کارگردان و يا تهيه کننده وقتی از يک بازيگر خوششان نمی آيد ، نقشش را حذف می کنند !
البته بايد به ۱۰ درصد از کارگردانها اشاره کنم که تمام سختی سينمای شريف را اينان دارند می کشند. پنج درصد تهيه کنندگان هستند که جلوی مسئولانی که شرايط را درک نمی کنند يک تنه ايستاده اند. محمود فلاح سکته کرد، داوود ميرباقری سکته کرد ..من اگر صحبت می کنم درباره سيستم سخن می گويم.متاسفانه در موارد غير از اين، ما به راحتی در سينمای ايران هر از راه رسيده‌ای را به واسطه آشنايی با تهيه‌کننده و کارگردان در فيلم وارد می‌کنيم، اين ساختار غلط است.

♦ ما در برنامه هفت ، کسی که مقام تهيه کنندگی ، کسی که مقام روزنامه داری و مجله داری دارد ، خيلی راحت می آيد و می گويد ما بازيگر جهانی نداريم . و کسی نيست که بپرسد يعنی چه که ما بازيگر جهانی نداريم – يعنی کسی مثل تام کروز – بازيگر جهانی چمدانش را دست می گيرد و می رود جهانی می شود يا بواسطه حضور در يک فيلم جهانی امکان بروز می يابد. چرا در ايران بازيگر جهانی نداريم . فيلم جهانی نداريم . تهيه کننده جهانی نداريم . هر چند بازيگر جهانی داريم . دليل : بازيگران مختار نامه که الان اين سريال به چند زبان دنيا دارد دوبله می شود .

♦ عرب نيا در بخش پايانی گفته هايش مجددا با انتقاد از مديران سينمايی و مديران فرهنگ کشور گفت: يکی ديگر از ايرادات مسئولان، مشکل نداشتن قدرت ‌اهم و فالاهم است. به گمان من دستگاه مديريت فرهنگی از جمله مديريت سينمايی بايد به کلی تغيير کند. ما وقتی مديريت فرهنگی مان بدون شناخت از بازيگری و هر کدام از عرصه های ديگر سينما و فقط صرفا بر اساس سياستهای ديکته شده ای که به هيچ عنوان در ذهنش نمی گنجد ، - ممکنه در اين سياست اعتدال و تغيير هم انجام شود -وقتی که با اين ذهنيت پای به عرصه می گذارد ، مطلقا روبروی تو(بازيگر) بسته است .

عرب نيا در ادامه سخنانش در ارزيابی مديريت فرهنگی اظهار کرد: سيستم مديريت ما به خصوص مديريت فرهنگی که ما از آن استفاده می‌کنيم يک سيستم فاسد است. البته اين فساد به معنای فحشا در نظر من نيست. بلکه منظورم بدون تحرک بودن اين سيستم است. يعنی سيستم مثل آب راکد شده است که بايد عوض شود چرا که اين سيستم بر اساس ترس بنا شده است. البته اين موضوع در سخنان حضرت علی (ع) نيز ديده می‌شود که ايشان می‌گويند بزرگترين گناه ترس است. به نظر من يک سيستم مديريت غلط بر اساس ترس بنا شده است، اين ترس می‌تواند از مسائل مختلف و متنوعی باشد.

اين بازيگر سينما با انتقاد از عدم حمايت مسئولين از بازيگران تصريح کرد: آيا گلشيفته فراهانی سرمايه ما در زمينه بازيگری بود يا خير؟ او چرا رفت؟ من کاری با عقايد و رفتارهای سياسی افراد ندارم. اما چرا مسئولين بايد از يک بازيگر حمايت نکنند که شمايل او شکسته شده و افرادی کوتوله با افکاری پست به عنوان شمايل مردم مطرح شوند؟

عرب نيا ادامه داد : اصلی‌ترين آفت در سينمای ايران نوع نگاه به بحث خودی و غير خودی ها است. در هر دوره دوستان برای خود تصميماتی که گرفته‌اند و توجيهاتی را مطرح کرده‌اند. در دوره‌های مديريتی بيش از آنکه توجه به نخبگان مطرح باشد نزديکان، آشنايان و کسانی که با قواعد آشنا بودند و با اين تعاريف آشنا بودند، وارد ميدان شدند و عملا ديديم که عمدتا اين افراد کار خود را بلد نبودند.

آنچنان که فريدون جيرانی می گويد قرار است فريبرز عرب نيا هفته آينده نيز ميهمان برنامه هفت باشد.

××× حاشيه‌ها

به گزارش ايسنا، اين برنامه در کنار صحبت‌های عرب‌نيا حاشيه‌هايی نيز به همراه داشت.

- دست اندرکاران برنامه پس از گذشت دقايقی از صحبت‌های ابتدايی عرب‌نيا يک ميان برنامه ۱۵ دقيقه‌ای با عنوان گزارش تحليلی از روند «بازيگری از رويا تا واقعيت» (با حضور بازيگران قبل و بعد از انقلاب اسلامی) را پخش کردند که اين مسئله با انتقاد عرب‌نيا همراه شد.

او در اين باره گفت: وقتی که من را به اين برنامه دعوت کردند گفتند که شما يک ساعت و نيم وقت برای سخن گفتن داريد که تنها ۲ ميان برنامه ۲ دقيقه‌ای در ميان صحبت‌های شما قرار خواهد گرفت.

جيرانی نيز در پاسخ به عرب نيا گفت: قبل از شروع برنامه از دوستان در پشت صحنه پرسيده بودم که آيا وجود اين ميان برنامه‌ها را به اطلاع شما رسانده بودند که به من گفتند اين مطلب با شما هماهنگ شده است.

اما دست اندرکاران «هفت» پس از اين انتقاد عرب نيا تا پايان سخنان يک ساعته او تنها يک ميان برنامه‌ی دو دقيقه‌ای را پخش کردند.

- از ديگر حاشيه‌های اين برنامه می‌توان به تماس محمدرضا گلزار با جيرانی اشاره کرد که طی اين تماس او خبر آشتی‌اش با محمدرضا شريفی نيا که در برنامه هفته گذشته «هفت» عنوان شده بود را تکذيب کرد.

ـ مسعود فراستی نيز که در نقد پايانی برنامه‌ی هفت حضور داشت در واکنش به کمبود وقت از اختصاص يک ساعت و نيم برنامه به يک بازيگر انتقاد کرد.

ـ در بخش معرفی فيلم‌هايی که در مرحله پيش توليد قرار دارند، از پيش توليد اولين فيلم رضا عطاران در مقام کارگردانی خبر داده شد که اين فيلم بر اساس فيلم‌نامه‌ای از سعيد نعمت الله و همسرش ساخته خواهد شد.

همچنين در اين بخش از آماده نمايش شدن فيلم «شيش و بش» به کارگردانی بهمن گودرزی خبر داده شد.

به گزارش ايسنا،در نظرسنجی شب گذشته پيرامون بهترين فيلم عرب‌نيا از بين چهار فيلم،ضيافت،شوکران،شيفته و «جهان پهلوان تختی»، فيلم «ضيافت» انتخاب شد.

 
 

اینکه امروز داستان جن‌گیری و رمالی و فساد مالی نزدیکان احمدی‌نژاد سرمقاله هر رسانه ولایتی است نه به ا ین دلیل است که اینان تازه خبردار شده‌اند که موسوی دو سال پیش شجاعانه این کژی‌ها را فریاد زد، بلکه ا ین خوی دیکتاتوری و کینه‌ورزی شخصی علی خامنه‌ای است که دیگر تاب خودسری‌ها و حرف‌ ناشنوی‌های فرزندخوانده‌اش را ندارد. آنچه که امروز در حال اتفاق است هم به دلیل شرارت زیرکانه احمدی‌نژاد است و هم به دلیل بالا گرفتن عطش دیکتاتوری و مطلقه بودن قدرت و حشمت و جاه در شخصیت علی‌ خامنه‌ای است. به سخن دیگر، قدرت مطلقه‌ای که دیروز نمی‌توانست یک سیدخندان رشید اما تدارکات‌چی را تحمل کند، امروز حتی نمی‌تواند فرزند‌خوانده کوتوله خود را نیز شریک بخشی از قدرت خود ببیند.
خبرنگاران سبز/ سرمقاله:
مدتی است که اختلافات بین علی‌خامنه‌ای و احمدی‌نژاد بالا گرفته است ولی آنچه کمتر دیده و بررسی شده است تمایل روز‌افزون ولایت مطلقه فقیه، علی خامنه‌ای، به تک‌تازی و یا به قول خودش «یک سر» بودن است. این تمایل به قدرت مطلق، دو سال پیش چنان در کام ولایت مزه کرد که او دوستی چهل و پنج ساله‌اش با هاشمی رفسنجانی را فدای آن کرد.

اگر خامنه‌ای به خاتمی و مجلس ششم اجازه کار نمی‌داد به این دلیل بود که آن‌ها از جناح فکری مخالف او بودند، ولی نه این است که با اشاره علی خامنه‌ای بود که احمدی‌نژاد (به جای دکتر، خلبان، سردار قالیباف) در دوره اول ریاست جمهوری  (۱۳۸۴) از صندوق‌های رای در آمد تا در روز تنفیذ دست‌های ولی نعمتش را ببوسد؟ حال چه شده است که آن فرزند‌خوانده عزیز، امروز ناخلف شده است و مورد لعن و نفرین ذوب شدگان و مورد غضب و تحقیر خود ولی فقیه قرار می‌گیرد؟

دو پاسخ می‌توان داد: اول: پسر ناخلف شده است و باید تحقیر، تنبیه و سیاست بشود؛ دوم: ولایت مطلقه فقیه آن‌قدر به مطلقی قدرت علاقمند و وابسته شده است که هیچ گونه ناشنوایی منویاتش را بر نمی‌تابد و سرمست از یکدستی ساختار قدرت، تحمل هیچ نوع مخالفت و استقلالی را ندارد. بدون شک پاسخ اول، بخشی از این پرسش را پاسخ می‌دهد اما پاسخ دوم است که شاید به همان اندازه و چه بسا بیشتر شایان توجه است.

نباید از نظر دور داشت که تا قبل از به قدرت رسیدن احمدی‌نژاد جز در دوره‌ی کوتاه هم‌زمانی مجلس پنجم و ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، هیچگاه سه قوه کشور در اختیار جناح راست (جناحی که خامنه‌ای به آن تعلق دارد) نبوده است و همچنین اینکه در تمام عمر سیاسی‌اش علی خامنه‌ای همیشه در حسرت اشغال کردن یک پست کاملا اجرایی بوده است چرا که دوران هشت ساله ریاست جمهوری‌اش، طبق قانون اساسی قبلی ج.ا.، نخست وزیر قدرت اصلی کابینه محسوب می‌شد و نه رییس جمهور.

علی خامنه‌ای در دوره رهبری‌اش با ایجاد سازمان‌های موازی فراوان و دخالت در تمام جنبه‌های اجرایی و انتخاب وزرا تا حدی کوشید عطش سیراب‌نشده‌اش برای داشتن قدرت اجرایی را ارضا کند. واقعیت این است که هنگامی که در سال ۸۴ علی خامنه‌ای احمدی‌نژاد را به قالیباف امتحان پس داده ترجیح داد معلوم شد که او به جستجوی یک چهره گمنام و نامحبوب است که با حرف‌شنوی از او تنها اجرا کننده آرزوهای اجرایی رهبری باشد. این مهم البته تا حدودی در دوره اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد اتفاق افتاد و او چنان از این ترتیب نو خرسند بود که در سال سوم دوره اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد قصدش برای دوباره انتخاب شدن احمدی‌نژاد را آشکارا بیان کردن و از کابینه وی خواست که به جای برنامه ریزی برای یک سال باقی مانده دولت برای پنج سال آینده برنامه ریزی کنند.

حتی زمانی که غول تقلب نزدیک بود از چراغ بیرون بیاید،‌ علی خامنه‌ای با کاری صددرصد خلاف قانون قبل از تایید شورای نگهبان، احمدی‌نژاد را رییس‌جمهور خواند و به او تبریک گفت و شش روز بعد از تریبون نماز جمعه رفاقت سیاسی‌ و جناحی‌اش با هاشمی رفسنجانی را به نزدیکی نظرش با احمدی‌نژاد فروخت. اما غول تقلب از چراغ بیرون آمد و متقلبان هم مظطر شدند و هم مظطرب و سراسیمه و وحشی به جان مردم افتادند. این سراسیمگی و عصبیت همچنان در سیستم عصبی حکومتیان بخصوص شخص علی‌خامنه‌ای که طراح اصلی این سناریو بود باقی مانده است.

اینکه امروز داستان جن‌گیری و رمالی و فساد مالی نزدیکان احمدی‌نژاد سرمقاله هر رسانه ولایتی است نه به ا ین دلیل است که اینان تازه خبردار شده‌اند که موسوی دو سال پیش شجاعانه این کژی‌ها را فریاد زد، بلکه ا ین خوی دیکتاتوری و کینه‌ورزی شخصی علی خامنه‌ای است که دیگر تاب خودسری‌ها و حرف‌ ناشنوی‌های فرزندخوانده‌اش را ندارد. آنچه که امروز در حال اتفاق است هم به دلیل شرارت  زیرکانه احمدی‌نژاد است و هم به دلیل بالا گرفتن عطش دیکتاتوری و مطلقه بودن قدرت و حشمت و جاه در شخصیت علی‌ خامنه‌ای است. به سخن دیگر، قدرت مطلقه‌ای که دیروز نمی‌توانست یک سیدخندان رشید اما تدارکات‌چی را تحمل کند، امروز حتی نمی‌تواند فرزند‌خوانده کوتوله خود را نیز شریک بخشی از قدرت خود ببیند. / س

 
 

اين زندانيان تصريح کرده بودند "در صورتی که حاکميت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلاميه جهانی حقوق بشر اجرا کند اين حرکت اعتراضی از روز يک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسيدن به خواسته‌هايمان ادامه خواهيم داد."
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
با آغاز اولين روز از خرداد هميشه پرحادثه و با نزديکی به سالگرد کودتای حاميان رهبری، جمعی از زندانيان رجايی شهر قصد دارند از فردا يکشنبه تا جمعه دست به « اعتصاب غذای تـَر » بزنند. طبق اخبار رسيده از زندان رجايی شهر، اعتصاب زندانيان رجايی شهر به اين شکل است که هر هفته يک روز به زمان آن اضافه می شود. در هفته گذشته اين گروه از زندانيان از روز يکشنبه تا ساعت ۱۲ پنجشنبه شب اعتصاب غذای تر داشتند و هفته آينده از روز يکشبنه تا جمعه اعتصاب خواهند کرد.

منابع جرس می گويند که زندانيان قصد دارند از اول خرداد تا بيست و دوم خرداد که سالگرد انتخابات است به صورت يکسره اعتصاب غذا کنند. بنابراين گزارش مهدی محموديان،عيسی سحر خيز، رسول بداقی و کيوان صميمی از جمله زندانيان شرکت کننده در اين اعتصاب هستند.

آنها مسايلی چون فشار روزافزون بر خانواده های زندانيان سياسی و قطع تلفن ها را از دلايل اعتصاب خود عنوان کرده و هدف آن را همبستگی مردم با اين اعتصاب ها دانسته اند.

مهدی محموديان بعد از اعتصاب غذای خشک سه روزه به شدت ضعيف شده و کليه اش با مشکل جدی مواجه است. او به دليل اعتصاب غذا نزديک به ۱۲ کيلو وزن کم کرده است. بسياری از خانواده های زندانيان سياسی و حزب مشارکت خواهان پايان يافتن اعتصاب غذای زندانيان شده اند.

اما محموديان نيز در آخرين ديدار خود با خانواده ضمن تاکيد بر خواسته های خود از اعتصاب نامحدود خرداد ماه خبر داده بود.

زندانيان سياسیِ زندانِ گوهردشت (رجايی شهر)، در بيانيه خود خاطرنشان ساخته بودند "پس از تجربه‌های اعتصاب غذای يکشنبه ۲۱ فروردين، ما جمعی از زندانيان سياسی و فعالان سياسی و مدنی در هفته نخست از روز يکشنبه ۲۸ فروردين اعتراض سياسی خود را با اعتصاب غذا به مدت يک روز آغاز می‌نمائيم، در هفته دوم روز يک شنبه ۴ ارديبهشت و دوشنبه ۵ ارديبهشت به مدت دو روز به اعتصاب غذا خواهيم کرد.
در هفته سوم نيز همزمان با روزجهانی کارگر و روز معلم و روز جهانی مطبوعات در روزهای يک شنبه ۱۱ ارديبهشت و دوشنبه ۱۲ ارديبهشت و سه شنبه ۱۳ ارديبهشت همبستگی خود را با کارگران، معلمان و روزنامه نگاران در اعتراض به فشار‌ها و ستم‌های فراوان برايشان با سه روز اعتصاب غذا اعلام می‌داريم.
اعتراضات در هفته‌های چهارم و پنجم نيز از يکشنبه‌های اين هفته به مدت ۴ و ۵ روز ادامه خواهد يافت و روزهای ۱۸ الی ۲۱ ارديبهشت و ۲۵ تا ۳۰ ارديبهشت روزهای اعتصاب غذای ما خواهد بود."

اين زندانيان تصريح کرده بودند "در صورتی که حاکميت حاضر نشوند دست از خودکامگی برداشته و تمامی مفاد حق قانونی ملت را بر مبنای اعلاميه جهانی حقوق بشر اجرا کند اين حرکت اعتراضی از روز يک شنبه اول خرداد ماه به صورت اعتصاب غذای نامحدود تا رسيدن به خواسته‌هايمان ادامه خواهيم داد."

لازم به يادآوری است اعتصاب غذای زندانيان گوهردشت، ابتدا توسط يازده تن از زندانيان سياسی آغاز و با پيوستن گروهی ديگر از زندانيان سياسی ادامه يافت، که از جمله می توان به منصور اسانلو، رسول بداقی، عيسی سحر خيز، حشمت طبرزدی، مهدی محموديان (به انفرادی منتقل شد)، کيوان صميمی، رضا رفيعی، جعفر اقدمی، علی عجمی، مجيد توکلی، بهروز جاويد تهرانی، رضا شريفی بوکانی و خالد حردانی اشاره کرد.

 
 

پيشتر جايزه ويژه فرانسوا شاله به عنوان بهترين فيلم نيز به فيلم آقای رسول‌اف داده شد. اين جايزه که از بيست سال قبل و به ياد فرانسوا شاله منتقد فيلم سرشناس فرانسوی بنيان نهاده شد، همه ساله به بهترين فيلم بخش نوعی نگاه جشنواره کن تعلق می گيرد.
خبرنگاران سبز/فرهنگ و هنر/ايران در جهان:
 شصت و چهارمين دوره فستیوال کن در حالی امروز ادامه پیدا کرد که جايزه بهترين کارگردان بخش «  نوعی نگاه » و جايزه ويژه « فرانسوا شاله » که در سال های نه چندان دور به بهمن قبادی اهدا شده بود، توسط هیت داوران به محمد رسول اف کارگردان فیلم « به اميد ديدار » اهدا شد که در غیاب وی همسر محمد رسول اف این جایزه را دریافت کرد.

اين فيلم داستان زن وکيلی است که باردار است و پرونده‌های وکالتش از او گرفته شده است. شوهرش نيز از کار اصلی‌اش يعنی روزنامه‌نگاری بازمانده و برای کار در پروژه‌ای عمرانی به جنوب سفر کرده است اما مخفيانه به نوشتن مقاله ادامه می‌دهد و برای همين منظور تحت تعقيب قرار می‌گيرد.

زن فضای کشور را غم‌انگيز و مثل زندان احساس می‌کند و راهی جز ترک آن برای خود نمی‌بيند.

بيشتر فيلم در فضاهای کم نور و تيره داخلی می‌گذرد. در تمام طول فيلم جز صدای آژير پليس و صدای هواپيمايی که نمادی از فرار زن از کشور است و برای او آزار دهنده است، موسيقی‌ای شنيده نمی‌شود.

در تمام طول فيلم جز صدای آژير پليس و صدای هواپيما، موسيقی‌ای شنيده نمی‌شود.

با اين که اين فيلم با مجوز دولتی ساخته شده است، اما ظاهرا به دليل تغييراتی که رسول‌اف در فيلمنامه‌ داده، تا کنون وزارت ارشاد پروانه نمايش آن را صادر نکرده است.
جايزه فرانسوا شاله

پيشتر جايزه ويژه فرانسوا شاله به عنوان بهترين فيلم نيز به فيلم آقای رسول‌اف داده شد. اين جايزه که از بيست سال قبل و به ياد فرانسوا شاله منتقد فيلم سرشناس فرانسوی بنيان نهاده شد، همه ساله به بهترين فيلم بخش نوعی نگاه جشنواره کن تعلق می گيرد.

پيش از اين بهمن قبادی دو بار در سال های ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹ اين جايزه را به خاطر فيلم های آوازهای سرزمين مادری‌ام و گربه‌های ايرانی دريافت کرده بود.

 
 

ازآنجايی که در کشور آزادی بيان تنها در طرفداری از ولايت و رهبری و تخريب مخالفين نظام در حد مطلق وجود دارد، خبرنگاری نتوانست به آقايان نقدی و مصلحی بفرمايد : اکنون که در حاشيه رونمايی از کتاب دايرةالمعارف شهدای مبارزه با نفاق و قربانيان ترور به سخنوری پرداختيد، کيست که جواب سوال پدرِ شهيدِ شانزده ساله جنبش سبز « ميثم عبادی » که به دليل اعتراض به يک بسيجی که دخترکی را کتک می زد، توسط بسيجيان به شهادت رسيد را بدهد؟ آيا نامی، عکسی ، يادی از شهدای پس از کودتای انتخابات، که توسط نیروهای بسیج و سپاه ترور و به قتل رسیدند، در اين کتاب جای خواهد داشت؟
خبرنگاران سبز/سياست/نقد و نظر:
محمدرضا نقدی رئيس سازمان بسيج که يکی از افرادی است که سازمان تحت امرش را در سرکوب و به قتل رساندن معترضين به تقلب فاحش در انتخابات با آوردن توجيهات شرعی، ترغيب می کرده است،در نشست خبری که صبح امروز شنبه به منظور تشريح برنامه‌های ستاد بزرگداشت شهدای مبارزه با نفاق در مرکز بسيج سازمان صدا و سيما برگزار شد، اظهار داشت: گروهک‌های تروريستی و منافقين پس از اقدامات تروريستی خود و انجام ترورها مشاهده کردند که اين کارها نتيجه عکس دارد و ملت ايران را با يکديگر متحدتر می‌کند. به همين منظور اقدام به اختلاف‌افکنی و ايجاد شکاف بين مسئولان نظام و سرد کردن مردم نسبت به مسئولين و نظام کردند.

سردار نقدر که خود و سازمانش نمونه بارز انحراف در پيمانشکنی آرمان های اين سازمان و دخالت در امور حکومت داری است،در مقام نقد از جريان انحرافی دولت کودتا گفته است : گروهی که نخ تسبيحشان ولايت است منحرف نمی‌شوند و ما در بسيج احساس خطر نمی‌کنيم و بسيجيان هيچ‎گاه در دل خود به جای ولايت، مکتب‌های پوشالی را راه نمی‌دهند.

همچنين حيدر مصلحی وزير اطلاعات مورد حمايت رهبری نيز صبح امروز با حضور در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی مبنی بر اينکه اقدامات وزارت اطلاعات برای مقابله با جريان انحرافی در کشور چيست، اين بار با دلگرمی بيشتری برای اطرافيان نزديک محمود احمدی نژاد خطر و نشان کشيد و اظهار داشت: از مهمترين وظايف اين وزارتخانه مقابله با جريانات انحرافی است که در کشور با عنوان گروه‌های منحرف فعاليت می‌کنند و اين مقابله از طريق اقدامات اطلاعاتی صورت می‌گيرد.

ازآنجايی که در کشور آزادی بيان تنها در طرفداری از ولايت و رهبری و تخريب مخالفين نظام در حد مطلق وجود دارد، خبرنگاری نتوانست به آقايان نقدی و مصلحی بفرمايد : اکنون که در حاشيه رونمايی از کتاب دايرةالمعارف شهدای مبارزه با نفاق و قربانيان ترور به سخنوری پرداختيد، کيست که جواب سوال پدرِ شهيدِ شانزده ساله جنبش سبز « ميثم عبادی » که به دليل اعتراض به يک بسيجی که دخترکی را کتک می زد، توسط بسيجيان به شهادت رسيد را بدهد؟ آيا نامی، عکسی ، يادی از شهدای پس از کودتای انتخابات، که توسط نیروهای بسیج و سپاه ترور و به قتل رسیدند، در اين کتاب جای خواهد داشت؟ چه کسی بايد چرايی ترور استاد علی محمدی و چندين پزشک ترور شده که مـُعرف حضور جنابان عالی نيز هست را بدهد؟ چه کسی بايد فرد ترور کننده شهيد سيد علی موسوی را معرفی کند؟ چه قدرتی می تواند قاتل صدها جوانِ در خون غلتیده را در پناه خود نگه دارد و باز هم دم از مبارزه با نفاق و دفاع از قربانيان ترور بزند؟ پرونده قتل های زنجيره ای و حمله به کوی دانشگاه چرا در خاک،  بی جان ، مانده اند. ؟

قبرهای بی نشان تير ۸۸ نمونه بارزی از ترور نيروهای بسيج و سپاه پاسدارن است که در تناقض است با گفته ها و ادعاهای برگزار کنندگان و سخنوران اين بزرگداشت که از جيب بيت المال برای برگزاری اين همايش ها به جیب دیگری واریز می شود.

 
 

-- کاری از دوست سبز --

 
 

محمد حسين جعفريان در بخشى از اعتراض خود ده نمكى را فردى توصيف كرده كه هميشه و از همه كس طلبكار است و درادامه گفته وقتى به او مى گويم چرا از اين درآمد ميلياردى قراردادى براى شعر آغاز و پايان آن در نظر نگرفتى  ووقتى با رفقاى رزمنده وجانبازت اين گونه رفتار مى كنى واى به حال بقيه. او طلبكار شده ومى گويد: بد كردم كه اين همه شعرت را مى شنوند.
خبرنگاران سبز/ فرهنگ, هنر و ادبیات:
پس از اعتراض‏های فراوان به فیلم اخراجی‏های ۳ چه به دلایل سیاسی و چه به دلیل دستبرد کارگردان و دست‏اندرکاران این فیلم به محصولات فرهنگی دیگران بدون احترام به حق مولف و یا حتی یادآوری نام آن‏ها, اکنون محمد حسین جعفریان از شاعران بنام معاصر نیز به جمع این معترضان پیوسته است.

 به گزارش پارس توريسم، اين شاعر معروف كه خود را از دوستان ده نمكى مى‏داند مدعى است كه ده نمكى بدون اجازه شعرى از او را كه متعلق به بيست سال پيش است را در فيلم اخراجی‏ها ۳ استفاده كرده است .

 شعرى كه فيلم اخراجى‏هاى ۳ با آن شروع مى شود و در تيتراژ پايانى هم توسط بهنام صفوى خوانده مى شود، شعرى از اشعار محمد حسين جعفريان  است، اما آقاى جعفريان دريادداشتى كه در يكى از هفته نامه ها منتشر كرده مدعى است آن را براى اخراجى هاى ۳ نگفته  و تاريخ سرودن شعر مربوط به سال ۶۹ است.

به گفته اين شاعر مشهور ،اين مثنوى سال ۶۹ در روزنامه كيهان چاپ شد و پس از آن كامل شد و تعداد ادبيات آن بيش از ۱۰۰بيت است كه سال هاى بعد هم در مجموعه شعرهاى مختلف جنگ چاپ شده است.

جعفريان  اين مثنوى را  سال هاى گذشته در حضور رهبر معظم انقلاب هم خوانده  كه بسيار مورد توجه ايشان قرار گرفت و بخش هايى از آن هم توسط آهنگران خوانده شد.

اعتراض محمد حسين جعفريان سومين اعتراض به فيلم اخراجيها درزمينه عدم رعايت حقوق مولف است .پيش از اين خبر هاو عكسهايى منتشر شده بود كه پوستر فيلم اخراجيها كپى بردارى از اثر ديگرى است . از سويى ديگر خواننده ترانه "همه چى آرومه" نيز در مصاحبه اى عنوان كرده كه از اين ترانه بدون كسب اجازه در فيلم اخراجيها  استفاده شده است .

 /چرت وپرتهاى يك دوست نزديك/

 آقاى جعفريان دريادداشت اعتراض آميز خود نوشته كه سال گذشته به نقل از ده نمكى همه جا نوشتند كه محمد حسين جعفريان و خليل جوادى تا كنون شعرهايى براى اين فيلم سروده اند . اين شاعر درادامه بااشاره به اين حرفهاى ده نمى گفت چناچه اين سخنان را ده نمكى گفته باشد چرت پرت محض است چطور من سال ۶۹براى اخراجيها شعر گفته ام ؟ او درادامه عنوان  كرده كه ده نمكى از دوستان نزديك است وچندين بار اشاره كرده بود كه مى خواهد از اين شعرش در اخراجيها استفاده كند .

 /بد كردم كه اين همه شعرت را مى شنوند/

 محمد حسين جعفريان در بخشى از اعتراض خود ده نمكى را فردى توصيف كرده كه هميشه واز همه كس طلبكار است و درادامه گفته وقتى به او مى گويم چرااز اين درآمد ميلياردى قراردادى براى شعر آغاز و پايان آن  در نظر نگرفتى  ووقتى با رفقاى رزمنده وجانبازت اين گونه رفتار مى كنى واى به حال بقيه .او طلبكار شده ومى گويد : بد كردم كه اين همه شعرت را مى شنوند .

 /بايد حرفه اى تر عمل مى گرد/

به گفته شاعر مجموعه" پنجره هاى رو به دريا" : مسعود ده نمكى كه قراردادهاى چند ميليونى و چند صد ميليونى با ستاره هاى سينما براى بازى در فيلم هايش مى بندد، بهتر بود به فكر رفقاى جانبازش هم مى بود و براى استفاده اين شعر حرفه اى تر عمل مى كرد و با من قرارداد مى بست.

/ده نمكى آدم بدى نيست/

 به گفته اين شاعر مشهور ،ده نمكى آدم بدى نيست و صفات خوب فراوانى جز - فروتنى - دارد. / ع

 
 

ترانه تلخ ، روايتی است از خودفريبی انسانهايی که از روی سادگی و روشن نگری ، بيشتر از کردار ، به شعارها دل می بندند . . . اين ترانه داستان زندگی من نيست ! اين ترانه برگرفته از بغضهای فروخورده پيرمردی است که تشنه عدالت بود ! " .
خبرنگاران سبز/جامعه/فرهنگ و هنر و ادب:
جديدترين ترانه آريا آرام نژاد خواننده حامی جنبش سبز که با ترانه « علی برخيز » پس از عاشورای خونين ۸۸ ، توسط ماموران امنيتی بازداشت شده بود، به نام « ترانه تلخ » منتشر شده است. در اين ترانه آريا آرام نژاد سعی کرده است شعارهای عوام فريبانه رئيس دولت کودتا که وعده آسان تر شدن زندگی معشيتی را داده بود، به چالش بکشد. همچنين در اين ترانه به رفتار منافقانه و زياکارانه مسئولان کشور نيز اشاره شده است.

آريا آرام نژاد در آستانه سومين سال از کودتاي حامیان رهبری، با زيرکی نهيبی نيز به انتخابات زده است و با بيان اينکه از دادن رای به عوام فريب ترين رئيس جمهور تاريخ کشور که عده ای را با شعارهای دروغين خود به سمت خود جلب کرده بود، راضی نيست از زبان مردم روستا و جامعه کارگری که با سياست های ويرانگر اقتصادی دولت در فقر دست و پا ميزنند، رئيس دولت را به چالش کشيده است و برای رئیس دولت و هواداران فریب خورده اش، آرزو کرده است شاید این ترانه تلخ تو را به خودت بیاورد.

همچنين صفحه فيسبوک آريا آرام نژاد نيز اين ترانه را اينگونه تفسير کرده است : "  ترانه تلخ ، روايتی است از خودفريبی انسانهايی که از روی سادگی و روشن نگری ، بيشتر از کردار ، به شعارها دل می بندند . . . اين ترانه داستان زندگی من نيست !
!اين ترانه برگرفته از بغضهای فروخورده پيرمردی است که تشنه عدالت بود ! " .
همچنین این ترانه شنیدنی را می توانید از اینجا دانلود کنید  : ترانه تلخ



 
 

انتشار اين خبر در زمانی که هنوز اختلاف تيم خامنه‌ای و تيم احمدی‌نژاد تا اين حد آشکار نشده بود، جدی گرفته نشد، به خصوص آنکه فارس بنا به ملاحظاتی بلافاصله مبادرت به حذف اين خبر کرده بود.‏
خبرنگاران سبز/ از وبلاگ‌ها:
در روز سه شنبه ۳۰ فروردين و پيش از ماجرای قهر ده روزه احمدی‌نژاد، خبری در سايت خبرگزاری فارس کار شد که پس از دقايقی از دسترس عموم خارج گشت. در اين خبر، به نقل از مشايی نوشته شده بود که او در ماه رجب (که از ۱۴ خرداد امسال شروع ميشود) خروج خواهد کرد! انتشار اين خبر در زمانی که هنوز اختلاف تيم خامنه‌ای و تيم احمدی‌نژاد تا اين حد آشکار نشده بود، جدی گرفته نشد، به خصوص آنکه فارس بنا به ملاحظاتی بلافاصله مبادرت به حذف اين خبر کرده بود.‏


اما با توجه به شايعاتی که ديروز و امروز در مورد احتمال وقوع رخدادهايی غيرمنتظره در ماه رجب امسال پخش شده است توجه به آن خبر ضروری است.‏

مهدی خزعلی (نیز) در آخرين پست وبلاگش خبر از اتفاقی هولناک در نيمه خرداد امسال ميدهد که شر آن دامن همه را خواهد گرفت و به صغير و کبير رحم نخواهد کرد.

خبرگزاری آينده نيز گزارش داده که يکی از سران تيم احمدی‌نژاد به برخی نزديکان خود گفته است به زودی اتفاق مهمی رخ خواهد داد که روند حوادث را در کشور به سود اين جريان تغيير خواهد داد. آينده نيوز اضافه کرده است که (یکی از احتمالات می‌تواند) وقوع حادثه‌ای برای يکی از مسئولان ارشد باشد که توازن قوا را برای اين جريان بر هم زند و پاسخ دوم به موضوع ظهور خفی بازمی گردد که چندماهی است توسط اين جريان مطرح می شود.

بر اساس برخی روايات -که همچون بسياری از اخبار و احاديث مرتبط با ظهور چندان قابل اتکا نيستند-  قبل از ظهور امام زمان(عج)، ايشان به صورت مخفيانه در مدينه ظهور کرده و بين يک تا سه سال مقدمات خروج خود و اعلام علنی ظهور را فراهم خواهند کرد.‏
------------------- / ع
زمرد

 
 

گفتنی است در جريان برگزاری نشست خبری بقائی در دبيرخانه شورای مناطق آزاد ، اسفنديار رحيم مشائی به صورت سرزده وارد ساختمان دبيرخانه و اتاق بقائی شد و وی نيز پس از پايان اين نشست به وی پيوست تا شايعه‌‌ای درباره رايزنی‌های مشايی و بقايی پيرامون حکم صادره از سوی ديوان عدالت اداری تقويت شود . رحيم مشايی که رابطه نزديکی با بقائی دارد در تلاش است حکم صادر شده را به ديوان عدالت اداری برگرداند.
خبرنگاران سبز/سیاست:

 به گزارش خبرگزاری فارس، حميد بقائی که رسانه های اصولگرا از او به عنوان يکی از شريکان مفاسد اقتصادی در دولت ياد می کنند، در نشست خبری امروز در دبيرخانه شورای مناطق آزاد، خبر محروميت خود از خدمت در دولت به مدت ۴ سال که ديوان عدالت اداری کشور با فشار حاميان رهبری صادر کرده است را تاييد کرد.

گفته شده است يکی از دلايلی که اين چنين حکمی برای وی صادر شده است،تخلفات متعدد وی در زمان رياست ميراث فرهنگی و گردشگردی است که تا کنون بقايی از پذيرش اين حکمو اتهامات سرباز زده است.

مطابق ماده ۳۷ از قانون ديوان عدالت اداری مصوب سال ۵۸، در صورتی که محکوم‌عليه از اجرای رأی استنکاف نمايد با رأی شعبه صادرکننده حکم، به انفصال موقت از خدمات دولتی تا پنج سال و جبران خسارت وارده محکوم می‌شود.

گفتنی است در جريان برگزاری نشست خبری بقائی در دبيرخانه شورای مناطق آزاد ، اسفنديار رحيم مشائی به صورت سرزده وارد ساختمان دبيرخانه و اتاق بقائی شد و وی نيز پس از پايان اين نشست به وی پيوست تا شايعه‌‌ای درباره رايزنی‌های مشايی و بقايی پيرامون حکم صادره از سوی ديوان عدالت اداری تقويت شود . رحيم مشايی که رابطه نزديکی با بقائی دارد در تلاش است حکم صادر شده را به ديوان عدالت اداری برگرداند.

 
 

سناریوی حذف جریان انحرافی کلید خورد. سابقه حذف افراد در نظام جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که وقتی وزارت اطلاعات خبر از کشف یک باند بزرگ جاسوسی می‌دهد، کسی که قرار است حذف شود فقط چند ساعت تا پایان راه فرصت دارد.....  
خبرنگاران سبز/نقد و نظر/کورش هدایت:
سناریو به اندازه‌ای قدیمی و نخ‌نما است که با بالارفتن پرده اول نمایش، همه تماشاچیان پایان داستان را می‌دانند. هنگامی که یکی  از کسانی که تا دیروز در حکومت سهم و ارج و قربی داشت «رفتنی» می‌شود، این سناریو با تمام جزئیات آن کلید می‌خورد.  در  طول سی و سه سال گذشته بارها و بارها این نمایش را دیده‌ایم و بر تک تک جزئیات آن آشنایی داریم.

پرده اول داستان با افشاگری‌های اقتصادی و اخلاقی در رسانه‌ها شروع می‌شود. گاه و بی‌گاه در این میان، مقام‌های امنیتی احتمالات و فرضیاتی مبنی بر ارتباطات پنهان فرد یا گروهی که قرار است حذف شوند را با غرب مطرح می‌کنند.

در پرده دوم، وزارت اطلاعات (یا اطلاعات سپاه) خبر از دستگیری یک باند عظیم جاسوسان آمریکایی یا اسرائیلی (گاهی هم روسی و انگلیسی) می‌دهد. باند جاسوسی بزرگی که کارهای خیلی بدی می‌کرده‌اند که نمی‌شود بازگو کرد. اعضای این باند معمولا خیلی زود اعتراف می‌کنند که به کسانی که قرار است حذف شوند، وابسته بوده‌اند.

پرده سوم پرده دستگیری‌ها و یا به خارج فراری دادن‌ها است. در این بخش از سناریو سربازان امام زمان در یک یا چند عملیات ضربتی و با فیلم و عکس و تفصیلات حذف شوندگان را دستگیر می‌کنند. گاهی نیز حذف شونده موفق می‌شود با لباس زنانه به خارج از کشور بگریزد.

پرده چهارم پرده اعترافات تلویزیونی است. در این قسمت از نمایش، کسانی که دستگیر شده‌اند در تلویزیون اعتراف می‌کنند که نسل اندر نسل، ضد انقلاب بوده و با همین نیت از مادر زاده شده‌اند. قصد براندازی (نرم یا سخت یا متوسط) داشته‌اند و اگر چند روز دیگر فرصت می‌داشتند، جماران یا پاستور یا هرجای دیگری را بمباران می‌کردند.

گاهی این نمایش پرده پنجم یا موخره‌ای هم دارد. این پرده از نمایش در بین اهل فن به پرده «دیدی گفتم؟» یا نمایش تیزهوشی و بصیرت رهبر معروف است.  در این پرده رهبر در تلویزیون حاضر می‌شود و مدعی می‌شود که از روز اول از همه قضایا باخبر بوده است. فقط برای مصلحت سکوت نموده بوده. در پایان این پرده گروهی دهان گشاد ابتدا گریه نموده و سپس شعار آماده بودن سر می‌دهند.

جریان انحرافی، منافق، فتنه گر..... اصلا فرقی ندارد نام فرد یا گروه حذف شونده چه باشد؟ از زمان قطب زاده تا کنون، این نمایش بدون کوچکترین تغییری بارها و بارها بر روی پرده رفته است. آنقدر تکراری و نخ‌نما که برای کمتر کسی تازگی دارد.

پرده اول نمایش حذف احمدی‌نژاد تمام شد. از امروز پرده دوم این نمایش در حال اجراست. حیدر مصلحی وزیر اطلاعات رسما اعلام کرد که با جریان انحرافی برخورد می‌کند.(+) همزمان رحیم صفوی سرنخ جریان منحرف را سرویس اطلاعاتی بیگانگان معرفی کرد.(+) سردار نقدی پا را فراتر گذاشت و جریان انحرافی را دنباله رو منافقین و تروریست‌ها دانست.(+) و بالاخره در تکمیل کار همکاران امنیتی، وزارت اطلاعات خبر از کشف و انهدام یک شبکه جاسوسی وابسته به خارج داد. قرعه فال این‌بار به نام آمریکا خورده است.(+)

معمولا اعترافات دستگیر شدگان این شبکه جاسوسی، چند روزی به طول می‌انجامد. در پایان آنان اعتراف خواهند کرد که واسطه و رابط میان آمریکا با مسئولی که قرار است حذف شود بوده‌اند. شاید این چند روز، آخرین فرصت «جریان انحرافی» باشد که زنده و با لباس زنانه از کشور خارج شود./ش

 
 

آیا خزعلی از کودتایی دیگر در سالگرد کودتای  ۸۸ خبر می‌دهد؟ آیا تسویه حسابی خونین میان یاران احمدی‌نژاد و خامنه‌ای در پیش است و گودزیلای قدرت می‌خواهد تمام غنایم را برای خود بردارد و هر چه در میان است را نابود کند؟ چه رویداد سهمگینی در انتظار مردم بی‌پناه ایران است؟  آیا با توجه به اطلاعاتی از این دست بوده است که خاتمی پیش‌نهاد (ناپخته) آشتی و بخشش را مطرح کرد؟ چرا روحانیون ساکت نشسته‌اند؟ چرا سرداران و ارتشبدان ایران‌دوست ساکت نشسته‌اند؟ چرا خبرداران کاری نمی‌کنند؟ آیا این همان صحنه‌گردانی خطرناکی نیست که موسوی دو سال پیش گفت تسلیم آن نمی‌شود؟ آیا نبود رهبران سبز امروز بیشتر از هر زمان دیگری احساس نمی‌شود؟
خبرنگاران سبز/ سیاست:
مهدی خزعلی (فرزند آیت‌الله خزعلی، از نزدیکان آیت‌الله خامنه‌ای) که به سبب روابطش با مقامات درون نظام، دسترسی به اطلاعات ویژه برایش میسر است در آخرین نوشته وبسایتش با اشاره به حادثه خیز بودن ماه خرداد در سپهر سیاسی ایران با واژگانی پر واهمه و نگران کننده خبر از روی دادن اتفاقاتی ناگوار برای مردم ایران در نیمه دوم خرداد ماه امسال داده است. وی هیچ گونه چاره‌اندیشی در این باره را ممکن ندانسته و این اتفاق را به گودزیلایی تشبیه کرده است که همه چیز را خواهد بلعید و به «صغیر و کبیر» رحم نخواهد کرد. او با عبارتی بسیار نگران کننده می‌نویسد: «بسيار دير شده است و برايتان تدبيری نمانده است، فقط می توانم بگويم برايتان متاسفم! و برای ملتی بزرگ که بايد شاهد بلعيده شدن همه دار و ندار و هستی اش باشد!».

آیا خزعلی از کودتایی دیگر در سالگرد کودتای  ۸۸ خبر می‌دهد؟ آیا تسویه حسابی خونین میان یاران احمدی‌نژاد و خامنه‌ای در پیش است و گودزیلای قدرت می‌خواهد تمام غنایم را برای خود بردارد و هر چه در میان است را نابود کند؟ چه رویداد سهمگینی در انتظار مردم بی‌پناه ایران است؟  آیا با توجه به اطلاعاتی از این دست بوده است که خاتمی پیش‌نهاد (ناپخته) آشتی و بخشش را مطرح کرد؟ چرا روحانیون ساکت نشسته‌اند؟ چرا سرداران و ارتشبدان ایران‌دوست ساکت نشسته‌اند؟ چرا خبرداران کاری نمی‌کنند؟ آیا این همان صحنه‌گردانی خطرناکی نیست که موسوی دو سال پیش گفت تسلیم آن نمی‌شود؟ آیا نبود رهبران سبز امروز بیشتر از هر زمان دیگری احساس نمی‌شود؟

متن کامل نوشته دکتر خزعلی را در زیر بخوانید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ

 خرداد ماه پر حادثه ای است،۱۵ خرداد ۴۲ جرقه نخست انقلاب زده شد، ۱۴ خرداد ۶۸ مردم با پيشوايشان وداع گفتند و رهبر انقلاب اسلامی را به خاک سپردند، ۲ خرداد ۱۳۷۶ رای قاطع مردم به اصلاحات زنگ خطری بود برای کسانی که خود را حاکم مطلق می پنداشتند و مردم را به هيچ می انگاشتند - هر چند اصلاح طلبان مردم را نا اميد کردند و کار به جايی رسيد که مردم در مجلس هفتم به اصولگرايان پناه بردند! - می گويند در جهنم مارهايی است که مردم از ترسشان به افعی پناه می برند!

۲۲ خرداد ۸۸ بار ديگر مردم به صحنه آمدند و پيامی بس عميق تر به جهان مخابره کردند، ۲۵ خرداد راهپيمايی مسالمت آميزی که حتی شعار " مرگ" نداشت، نشانی از رشد سياسی مردم بود، مردم نشان دادند که ديگر با مرگ و کشتن و زدن و شکستن و انقلاب کاری درست نمی شود، بايد فرهنگ را اصلاح کرد و زيربنايی کار کرد، البته صبر و استقامت می خواهد! و اين راهپيمايی ها ادامه يافت تا ۲۹ خرداد ۸۸ که خطبه تاريخی آيت الله خامنه ای ايراد شد و محمود احمدی نژاد با زيرکی خود را از معرکه کنار کشيد و نوک حمله طرفداران ولايت و بسيج و سپاه شدند!  ۳۰ خرداد ۸۸ آغاز خشونت در سرکوب تظاهرات بود و مسير اعتراضات مسالمت آميز به درگيری های خشونت آميز ختم شد!

خرداد امسال آبستن حادثه ای به مراتب بزرگتر است، نيمه دوم خرداد نوزادی متولد خواهد شد که رشدی سريع و خارق العاده خواهد داشت، تنها نگرانی من اين است که اين پديده - که چون لوبيای سحر آميز رشد می کند و چون گودزيلا می بلعد - از کنترل خارج شود و همه چيز را نابود کند، من نگران تامين غذای اين مولودم، اين مولود همه چيز را خواهد بلعيد، به صغير و کبير رحم نخواهد کرد، چپ و راست نمی شناسد، اصلاح طلب و اصولگرا نمی داند چيست، او گرسنه است، او تشنه است، تمام سيلوهايتان او را سير و آب سدهايتان او را سيراب نخواهد کرد، از امروز به فکر چاره باشيد، هر چند بسيار دير شده است و برايتان تدبيری نمانده است، فقط می توانم بگويم برايتان متاسفم! و برای ملتی بزرگ که بايد شاهد بلعيده شدن همه دار و ندار و هستی اش باشد! مردم برای ميهن تان دعا کنيد.
--------------------------------
/ س

 
 

طی روزهای گذشته فشار شديدی از جانب اقتدارگرايان برای دستگيری و بازداشت مهندس مشايی وارد شده و تلاش می شود با دستگيری دوستان نزديک مهندس زمينه چينی برای گسترش دستگيری ها صورت گيرد
خبرنگاران سبز/سياست:
حملات اصولگرايان حامی رهبری به دولت کودتايی در روزهای اخير تشديد يافته است.روزنامه هفتِ صبح با انتقاد از اين روش رسانه های اقتدارگرا نوشته است: در حالی که رهبر انقلاب امسال را سال جهاد اقتصادی نام گذاری کرده اند، معلوم نيست چرا دوستان ما تلاش می کنند مسايل حاشيه ای را به اولويت اول کشور تبديل کنند.

سردبير هفت صبح نوشته است : در پی بوجود آمدن برخی مشکلات برای کارکنان هفت صبح، به روزرسانی سايت خبری هفت صبح متوقف شده بود. به اميد کاهش اين موانع چند روزی صبر کرديم و فعاليت خود را کاهش داديم اما گويا اقتدارگرايان قصد کوتاه آمدن ندارند، به همين دليل تصميم شورای سياستگذاری هفن صبح آنلاين بر اين شد که فعاليت سايت ادامه پيدا کند.

همچنين اين سايت اخبار احتمالی تلاش حاميان رهبری برای بازداشت رحيم مشايی را تاييد کرد و اعلام داشته است: طی روزهای گذشته فشار شديدی از جانب اقتدارگرايان برای دستگيری و بازداشت مهندس مشايی وارد شده و تلاش می شود با دستگيری دوستان نزديک مهندس زمينه چينی برای گسترش دستگيری ها صورت گيرد.سردبير هفت صبح از ديگر حاميان دولت خواسته است تا آنها را در ادامه راه تنها نگذارند.

 
 

این روزها نبرد رسانه‌ای میان دو بازوی کودتا به شدت ادامه دارد. تیم رسانه‌ای حامیان خامنه‌ای مدتی است افشاگری‌های اقتصادی بر علیه جریان احمدی‌نژاد را کلید زده است. تیم رسانه‌ای احمدی‌نژاد نیز بیکار ننشسته و حامیان خامنه‌ای را تهدید به افشاگری اقتصادی نموده است. شاید روزهای آینده روزهای سرنوشت‌ساز این نبرد باشد. 
خبرنگاران سبز/سیاست:
در حالی که تیم حامیان خامنه‌ای به کمک رسانه‌های فراوانی که در اختیار دارند، هر روز دست به افشاگری جدیدی بر علیه اعضای تیم احمدی‌نژاد زده و گوشه‌های جدیدی از پرونده‌های فساد اخلاقی و اقتصادی آنان را «رو» می‌کنند، تیم احمدی نژاد نیز از سکوت خارج شده و طی چند روز گذشته تهدید‌های جدی‌ای بر علیه حامیان خامنه‌ای داشته است.

تیم احمدی‌نژاد که این روزها به مدد توقیف، فیلترینگ و دستگیری عوامل رسانه‌ای خویش، از محدودیت شدید رسانه‌ای رنج می‌برد، طی چند روز گذشته سیاست سکوت را کنار گذاشته و تهدید را جایگزین آن نموده است. در یکی از آخرین نمونه‌ها، سایت محرمانه آنلاین حامیان خامنه‌ای را که از آنان به عنوان «جریان نفاق» نام می‌برد تهدید کرد که «با زمین خوردن دولت احمدی‌نژاد خیلی چیزهای دیگر هم زمین خواهد خورد»(+)

تنها جند روز قبل بود که روزنامه ایران وابسته به دولت نیز در مطلبی حامیان خامنه‌ای را «جریان خطرناک انحرافی» خواند و آنان را تهدید کرد که « در صورت ورود به فاز نهايی خسارت و شکست بزرگ و سرنوشت‌سازی را برای خود رقم خواهند زد.»(+)

اما در کنار این تهدیدهای کلی، بازار تهدیدهای فرعی نیز داغ است. سایت تماشانیوز وابسته به اسفندیار رحیم‌مشایی، حمید رسایی را تهدید کرده که اگر از اتهام زنی‌ها دست برندارد، جزئیاتی از پرونده اقتصادی وی را منتشر خواهد کرد. این سایت همچنین ابراز امیدواری کرده است که آقای رسایی «باعث زحمت خودشان نشوند»(+)

به هر روی، می‌توان انتظار داشت تا با ادامه افشاگری حامیان خامنه‌ای این تهدیدهای حامیان دولت طی چند روز آینده شکل عملی‌تری به خود بگیرد./ش

 
 

انتشار یک فایل صوتی سخنرانی منسوب به حسن عباسی، برخی تحلیل‌گران را به این باور رسانده است که پروژه «جدایی احمدی‌نژاد از خامنه‌ای» حتی پیش از اختلافات اخیر آنان توسط اصولگرایان پیش‌بینی می‌شده است.
خبرنگاران سبز/سیاست:
انتشار یک فایل صوتی سخنرانی منسوب به حسن عباسی،نشان می‌دهد که پروژه «جدایی احمدی‌نژاد از خامنه‌ای» مدت‌ها پیش از آغاز علنی شدن اختلافات توسط اصولگرایان منتقد دولت کلید خورده است.

این سخنرانی پیش از قهر و آشتی‌های اخیر و در اوایل سال جاری ایراد شده است و در آن حسن عباسی، از دانشگاهیان اصولگرا و حامی محمود احمدی‌نژاد، در یک جمع خصوصی وی را مورد «نفرت» اصولگرایان و دانشگاهیان معرفی کرده است.

به گفته عباسی، احمدی‌نژاد یاران خود را از میان کوتوله‌ترین محافظه‌کاران انتخاب کرده، چرا که نمی‌تواند با آدم‌های بزرگ کار کند و فقط عده‌ای بله قربان گو به دور خود جمع کرده است. او به طور مشخص از اسفندیار رحیم مشایی، حمید بقایی، علی جوانفکر و صادق محصولی نام برده است.

به گزارش دیگربان وی همچنين گفته «امروز در دانشگاه‌ها و در ميان بچه‌های اصولگرا نفرت عجيبی از محمود احمدی‌نژاد به وجود آمده» و رئيس دولت دهم به شدت مشغول تخريب خود است که اين «نفرت» در آينده مسئله‌ساز خواهد شد.

حسن عباسی در ادامه اعلام کرده که تيم احمدی‌نژاد خود را برای انتخابات آينده مجلس و رياست جمهوری آماده می‌کند و رئيس دولت دهم بدنبال اجرای الگوی پوتين‌ـمدودف در ايران است.

وی افزوده که اين تيم می‌خواهد اسفنديار رحيم‌مشايی را رئيس مجلس نهم کرده و مجلس را با دولت هماهنگ کند.

به گفته عباسی٬ احمدی‌نژاد تلاش می‌کند هر طور که شده در قدرت بماند و «امروز برای همه مشخص شده که وی همه جريان‌ها را دور می‌زند و دوست دارد تنها تيم خودش در قدرت بماند.»

وی در بخش ديگری از اظهارات خود گفته که تيم احمدی‌نژاد برای رسيدن به اهداف خود تلاش می‌کند با موازی کاری٬ نهاد‌ها و مجموعه‌های مشابهی مانند بسيج٬ جمعيت هلال احمر و روحانيت وابسته به دولت تشکيل دهد./ش

 
 

طی روزهای گذشته سیدمحمد خاتمی و آیت‌الله بیات زنجانی با حضور در بیمارستان از عزت‌الله سحابی عیادت نموده‌اند. عزت‌الله سحابی از زندانیان سیاسی وقایع پس از کودتای انتخاباتی ایران است
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور سابق کشور روز پنجشنبه با حضور در بیمارستان از عزت‌الله سحابی عیادت نمود و از نزدیک در جریان وضعیت بیماری وی قرار گرفت.

مهندس سحابی از اوایل اردیبهشت در بیمارستان بستری است و حال عمومی وی نامناسب توصیف شده است. خانواده وی از مردم خواسته‌اند برای شفای این فعال ملی-مذهبی دست به دعا بردارند.

گفتنی است چند روز پیش آیت‌الله بیات زنجانی نیز با حضور در بیمارستان و عیادت از وی، برای بهبود وی دعا کرده بودند./ش

 
 

یک بدهکار بانکی مصری و مالک روزنامه‌ای که اقدام به چاپ کاریکاتور اهانت آمیز حضرت محمد(ص) نموده است، موجب جنجال تازه رسانه‌ای حامیان و مخالفان اصولگرای دولت شده است. نزدیکان احمدی‌نژاد او را تاجر-روزنامه‌نگار خوشنام و از دوستداران احمدی‌نژاد معرفی کرده‌اند و حامیان علی خامنه‌ای او را مرتبط با سرویس‌های امنیتی غرب می‌دانند. 
خبرنگاران سبز/سیاست:
سفرهای مکرر یک فعال مصری به ایران، به تازگی موجب جنجال جدید رسانه‌ای میان حامیان احمدی‌نژاد و حامیان خامنه‌ای شده است. درحالی که رسانه‌های طرفدار خامنه‌ای او را (با نام مستعار امین.ل) منشاء تحلیل‌های سیاسی جریان مشایی از تحولات مصر می‌دانند، تماشا نیوز وابسته به رحیم‌مشایی، وی را یک «روزنامه‌نگار خوشنام»! مصری می‌داند که سفرهایش به ایران،  صرفا برای گسترش روابط اقتصادی از جمله گسترش ارتباطات هوايی ميان کيش اير و مصر بوده است. جوان‌آنلاین وی را فردی مشکوک و دارای روابط قابل بررسی با سرویس‌های امنیتی غربی معرفی کرده است و متقابلا منابع نزدیک به رحیم‌مشایی او را   از دوستداران محمود احمدی نژاد و از مخالفان سياست های استکباری در منطقه معرفی کرده‌اند.


 بررسی‌های خبرنگار خبرنگاران سبز نشان داد این فرد ریموند لاکا (به عربی رامی لکح) یک مسیحی کاتولیک است. او یکی از بزرگترین بدهکاران شبکه بانکی کشور مصر بوده و همتای مصری شهرام جزایری است. وی یک بار در زمان مبارک به نمایندگی پارلمان منصوب شد که با توجه به تابعیت دوگانه مصری- فرانسوی، این منصب را نیز از دست داد. او همچنین مالک سابق روزنامه سویر بود. این روزنامه در زمان مالکیت لکح اقدام به چاپ مجدد کاریکاتور جنجالی پیامبر اسلام از روزنامه دانمارکی کرد که موجب خشم مردم مصر شد./ش


 
 

آقای موسوی دارای پايگاه اجتماعی‌ای است که ولو نخواهد، قدرت ايجاد تحريک اجتماعی در برابر رهبری را دارد و آقای احمدی نژاد دارای پايگاه اجتماعی است که ولو بخواهد، قدرت تحريک اجتماعی در برابر رهبری را ندارد. بنابراین چون مقابله با رهبری را سم مهلکی برای جامعه می دانم، اضطرارا به کسی که حتی اگر بخواهد نمی تواند کاری کند رای می دهم و به کسی که می تواند اين تحرک را ايجاد کند ولو نخواهد رای نمی دهم گرچه مزيتی برای احمدی نژاد بر موسوی قائل نيستم به همين دليل اضطرارا به احمدی نژاد رای می دهم.
خبرنگاران سبز/سياست:
احمد توکلی رييس مرکز پژوهش های مجلس و نماينده اصولگرای تهران در دوره های هفتم و هشتم که باوجود آگاهی از کودتای انتخاباتی نظام، با سکوت اش از ظالم حمايت کرده است، طی گفتگويی با خبرگزاری حکومتی فارس ضمن تشريح نظرات خود در مورد جنجال های اطراف دولت دهم که با کودتای همين اصولگرايانی که امروز با چراغ سبز رهبری از او انتقاد و او و دولت اش را متهم به بی قانونی و همکاری در فساد اقتصادی می کنند، از ميرحسين موسوی به عنوان فردی که دارای جايگاه مردمی عظيم برای به حرکت درآوردن اعتراضات وسيع در برابر رهبری نظام است ياد کرد و ضمن تاييد قدرت سازماندهی اجتماعی مهندس مير حسين موسوی برای مقابله با رهبری، احمدی نژاد را فاقد اين قدرت و توان دانست.

توکلی همچنين جزئيات تازه ای از نشست لاريجانی و احمدی نژاد در حضور رهبری با موضوع ادغام وزارتخانه ها بخش ديگری از سخنان توکلی بود که در اين گفت و گو به آن پرداخته شد.

توکلی همچنین با بیان اينکه موضع مجلس در برابر رئيس جمهور ديگر همانند گذشته نيست تاکيد می کند که حلم گذشته مجلس در برابر قانون شکنی‌ها تکرار نخواهد شد.توکلی تصريح کرده است: اصلی‌ترين افراد دور دکتر احمدی نژاد يا منحرفند يا متهم به فساد مالی يا هردو.

توکلی برای اولين بار دليل اضطرار خود برای رای دادن به احمدی نژاد در انتخابات سال ۸۸ را فاش کرده و عقيده دارد هم‌نشينی با وزرا يا معاونان وزرای اوپک در شان رئيس جمهور ايران نيست. در زير گوشه هايی از اين گفتگو می آيد:

- در اين شرايط می بينيم که آقای رييس جمهور سرپرستی وزارت نفت را بر عهده می گيرد؛ آيا در شان رييس جمهوری اسلامی ايران هست که با وزرای کشورهايی که هم سطح او نيستند يا با قائم مقام وزرای اوپک در يک جلسه بنشيند؟ معنای اين کار آقای رييس جمهور اين است که ما در واقع نمی توانيم رياست اوپک را به خوبی بر عهده داشته باشيم. کدام مصلحت ملی اقتضا می کرد که ايشان وزير نفت را عزل کند؟ آيا اشکالی داشت که وزير نفت وزارت خود را ادامه دهد و اگر روزی مجلس پذيرفت که وزارت نفت با وزارت نيرو ادغام شود، در اين صورت آقای رييس جمهور آقای نامجو يا هر کس ديگری را که مد نظرش بود به مجلس معرفی می کرد و مجلس هم اگر صلاح می ديد به وزير پيشنهادی رای اعتماد می داد.


* جزئيات تازه‌ای از نشست لاريجانی و احمدی‌نژاد در حضور رهبری

آنچه که من می دانم اين است که نظر شورای نگهبان با صراحت مطرح شد و رهبر معظم انقلاب از نظر شورا دفاع حقوقی کردند. ايشان تصريح فرمودند که وقتی شورای نگهبان نظری می دهد همه بايد اطاعت کنند و من هم بايد اطاعت کنم. رهبری همچنين استدلال کردند که صدر و ذيل ماده ۵۳ از يکديگر جدا نيست بلکه يک ماده است و صدر و ذيل آن با هم فهميده می شود. اينگونه نيست که شما وزارتخانه ها را ادغام کنيد و سپس شرح وظايف را ارائه کنيد.

* علت اضطرار توکلی در رای دادن به احمدی‌نژاد

در انتخابات سال ۸۴ همان طور که اشاره کرديد، من در دور دوم از آقای احمدی نژاد در مقابل آقای هاشمی رفسنجانی حمايت کردم؛ چرا که در آن زمان رويکردهای آقای احمدی نژاد بسيار قابل دفاع بود و اميد می رفت که کارکردهايش هم درست باشد. اما در انتخابات سال ۸۸ من به هيچ وجه از ايشان دفاع نکردم و به بزرگان کشور نيز اعلام کردم که حمايت از ايشان را بر خودم حرام می دانم. در عين حال اعلام کردم که اضطرارا به ايشان رای می دهم؛ علت اين رای اضطراری را آن زمان اعلام نکردم اما الان برای اولين بار در شکل رسانه ای می گويم.

آن روزها به مسئولان ستادهای سابقم در استانها و دوستانم که هنوز رابطه ای با هم داريم، گفتم که آقای موسوی دارای پايگاه اجتماعی‌ای است که ولو نخواهد، قدرت ايجاد تحريک اجتماعی در برابر رهبری را دارد و آقای احمدی نژاد دارای پايگاه اجتماعی است که ولو بخواهد، قدرت تحريک اجتماعی در برابر رهبری را ندارد. به همين دليل گفتم که چون رهبری را رکن رکين کشور می دانم و هم از نظر اعتقادی و هم از نظر سياسی اعتقاد دارم که بايد از ايشان تبعيت کنيم و ايشان با قدرت جامعه را هدايت کنند، چون مقابله با رهبری را سم مهلکی برای جامعه می دانم، اضطرارا به کسی که حتی اگر بخواهد نمی تواند کاری کند رای می دهم و به کسی که می تواند اين تحرک را ايجاد کند ولو نخواهد رای نمی دهم گرچه مزيتی برای احمدی نژاد بر موسوی قائل نيستم به همين دليل اضطرارا به احمدی نژاد رای می دهم.

حوادث بعد از انتخابات و حوادث اطراف موضوع وزير اطلاعات، صحت اين عرض من را نشان داد که متاسفانه اولی خواست و کرد ولی ناکام ماند و ظاهرا دومی هم خواست و چنان که پيش‌بينی ميشد بحمدالله، نشد. بنابراين اينگونه نيست که من در انتخابات دهم از آقای احمدی نژاد حمايت کرده باشم. اما حتی اگر حمايت می کردم، مشروط به صحت کارکرد و پيش نيامدن تغيير در رويکرد بود؛ يعنی بايد ثبات رويکرد را مشاهده می کردم و کارکرد درست می شد تا حمايت من ادامه پيدا کند. البته ايشان در دوره اول رويکردهای خوبی داشت اما در عين حال کارکردهای ايشان قابل انتقاد بود. رفته رفته مديريت سياسی اقتصادی کشور رويکردهای مساله داری پيدا کرد و به همين دليل در دوره دوم از ايشان حمايت نکردم. اخيرا هم انحرافات فکری در اطراف ايشان زياد شده و من از اين که در سال ۸۸ از ايشان حمايت نکردم، پشيمان نيستم.

اصلی‌ترين افراد دور دکتر احمدی نژاد يا منحرفند يا متهم به فساد مالی يا هردو

"شعار " دولت عدالت است اما عدالت را يک عدالت توزيعی مساله دار تعريف می کند. در حالی که من اين تعريف را قبول ندارم. در واگذاری قدرت نيز عدالت مطرح است و فقط نبايد عدالت را در توزيع ثروت ديد. الان اصلی ترين افراد دور دکتر احمدی نژاد را نگاه کنيد، يا منحرفند يا متهم به فساد مالی يا هردو. اين عدالت در توزيع قدرت است؟
در توزيع ثروت نيز کار و اکرام انسان ها به عدالت نزديکتر است تا اعانه پرداخت کردن. طرح سهام عدالت که من در سال ۸۴ قبل از آقای احمدی نژاد و ديگران مطرح کردم، اصلا اينگونه نبود. اهدافی داشت که مشارکت مردم را در تشکيل سرمايه بالا ببرد و منبع کسب درآمد را با اين مشارکت برای اکثريت ملت ايران متنوع سازد تا کارايی و عدالت با هم تعقيب شود. در حالی که هم اکنون اين شيوه احمدی نژاد ضد کارآيی عمل می کند و با ايجاد درآمد بدون مشارکت در بلند مدت ضد عدالت نيز خواهد شد.

وقتی می گويم رويکردها با کارکردها سازگار نيست يکی از مصاديقش همين است. وقتی توليد نابود شود و منابع نفتی ابزار توزيع قدرت مصرف گردد اين که عدالت نيست. اين نه تنها در نگاه بلندمدت که در نگاه ميان مدت نيز فاجعه آفرين است. من از شعارهايم دست نکشيده ام بلکه افتخار می کنم که از تفکر عدالتخواهانه اسلام دفاع کرده ام و می کنم؛ اما پيچيدگی های تحقق اين شعارها به گونه ای است که ساده سازی آن در حد توزيع قدرت خريد به تنهايی نمی تواند موجب تحقق عدالت شود.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته