-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۷, شنبه

Latest New from Green Correspondents for 05/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

عده ای دخالت مقام معظم رهبری را فقط در فتنه سياسی می خواهند و در فتنه دينی نمی خواهند! خاطرنشان کرد که رهبر معظم انقلاب بحمدالله در مقابل هر انحراف و فتنه ای ايستاده
خبرنگاران سبز/جامعه:
حسين الله کرم دبير شورای هماهنگی حزب الله در جمع حزب الله کرمانشاه در اظهارنظری خنده دار مترقی ترين نظام دنيا را نظام ولايت فقيه ناميد و ديگر نظامهای دنيا را استبدادی و ديکتاتوری عنوان کرد.الله کرم در ادامه دولت احمدی نژاد را يک فتنه دينی دانست که شدت آن به شدت بيشتر از فتنه سياسی است که جريان حجتيه جديد اصول و مبانی نبوی و علوی را نشانه گرفته است.

الله کرم گفت: فتنه هايی مانند فتنه بنی صدر و دوران تجديدنظرطلبی خاتمی يا فتنه انتخابات ۸۸ و... فتنه هايی سياسی بودند اما فتنه کنونی يک فتنه دينی است. جامعه علوی که يکی از آرمانهای ماست از شاخصه های مهمش عدالت خواهی است، حالا چطور می شود که مثلا می بينيم به ناگاه به جای اين گفتمان عدالت علوی،کم کم گفتمان ملی گرايی و... را مطرح می کنند؟ اين خروج از اصول و مبانی نبوی و علوی است و بايد رعايت شود و گرنه جلو آن می ايستيم و نيز اطاعت محض و دفاع از ولايت مطلقه فقيه مسئله مهم و آرمانی ماست و با هر نوع خدشه در اطاعت مطلق از ولايت فقيه مقابله خواهيم کرد.

برخی منحرفين و به تعبيری حجتيه جديد در تلاشند القا کنند که امروز دوره ظهور صغری است! و همانطور که برای امام عصر(عج) يک غيبت صغری داشتيم و يک غيبت کبری ، اکنون نيز به دوران ظهور صغری رسيديم به اين معنا که ديگر خود امام زمان(ع) دخالت و حمايت و هدايت می کنند و در اين دوران احتياج چندانی به نواب عام ائمه(ع) يعنی فقهای عظام و روحانيت نداريم!

حالا کمک و استعانت امام زمان(عج) را که نمی توان انکار کرد اما چنين ادعا و نتيجه گيری هايی فتنه و انحراف است چرا که حتی در زمان خود ائمه(ع) نيز نائب امام و لزوم اطاعت از وی وجود داشته چه برسد به عصر غيبت. لذا بی توجهی به روحانيت ، امتداد همان تفکر ليبرالهايست که قائل به عدم دخالت روحانيت در امور بودند.

مترقی ترين نظام دنيا ولايت فقيه است که مانع استبداد ديگر قوا بر يکديگر می شود و توازن و هماهنگی را بين قوا برقرار می کند در حالی که در ديگر نظامهای دنيا چنين نيست و قوا بر يکديگر استبداد و ديکتاتوری دارند.

مقام ولايت همان طور که در اين فتنه ها و فتنه سياسی ابطال انتخابات ۸۸ ايستاد و فصل الخطاب بود، در اينجا هم در مقابل انحراف از مسير صحيح و عدم رعايت مصلحت نظام ايستاد.

وی در خاتمه با تصريح به اين نکته که عده ای دخالت مقام معظم رهبری را فقط در فتنه سياسی می خواهند و در فتنه دينی نمی خواهند! خاطرنشان کرد که رهبر معظم انقلاب بحمدالله در مقابل هر انحراف و فتنه ای ايستاده و حزب الله هم چشم به اشاره ولايت به تکليف فاطمی و عماری خويش عمل خواهد کرد.
 

 
 

"يکی از وزاری کابينه به من گفت که ما معتقديم اگر حضرت آقا (آيت الله خامنه ای) همسر آقای رئيس جمهور را طلاق بدهد، همسر رئيس جمهور برايش حرام می شود و رئيس جمهور نمی تواند به او دست بزند."
خبرنگاران سبز/جامعه:
دنيا دار مکافات است. روزی رئيس جمهور ارزشی حزب الله در مقابل صحفه تلوزيون با نشان دادن تصوير همسر ميرحسين موسوی با بداخلاقی غيرموجه سعی کرد تا ميرحسين موسوی را با انواع دروغ خراب کند، روزی رئيس جمهوری محبوب بسيجيان با اعلام اينکه ميرحسين موسوی برای انتخاب وزير دربرابر نظر رئيس جمهور( علی خامنه ای رهبرکنونی ) ايستاد، سعی کرد رای سپاه و بسيج را به نفع خود بخرد اما از هر دستی بدهی از همان دست خواهی گرفت. احمدی نژاد برای يک وزير از دولت قهر می کند و تهديد به استعفا می کند و و حال حکومت به زن احمدی نژاد و بنياد خانواده وی بی حرمتی می کند و در نماز جمعه کاظم صديقی ادعا می کند که: رهبری می تواند زن ريس جمهور را به او حرام کند! 

نماز جمعه امروز تهران با خاشيه هايی همراه بود که در بخش هايی از آن خطيب نماز جمعه تطهران علاوه بر تهديد رئيس دولت عنوان کرد در شرايطی همسر رئيس جمهور نيز بر او حرام می شود. .امام جمعه تهران خطاب به وزرای دولت محمود احمدی نژاد، رئيس جمهوری ايران تاکيد کرد که قبل از آن که "وزير دولتی باشند"، بايد از آيت الله خامنه ای اطاعت کنند. نماز جمعه امروز تهران امروز با شعار "مرگ بر ضد ولايت فقيه" آغاز شد و کاظم صديقی، امام جمعه موقت تهران گفت: "کسی که فرمان ولايت فقيه را اطاعت نکند، نمازش قبول نيست."

وی همچنين با بيان اين که "تضعيف ولايت فقيه تضعيف مردم است"، گفت: "ولايت فقيه فراتر از قانون اساسی است."

آقای صديقی همچنين افزود: "يکی از وزاری کابينه به من گفت که ما معتقديم اگر حضرت آقا (آيت الله خامنه ای) همسر آقای رئيس جمهور را طلاق بدهد، همسر رئيس جمهور برايش حرام می شود و رئيس جمهور نمی تواند به او دست بزند."

 
 

مردم منتظری را به خاطر امام قبول داشتند، ما شيعه هستيم و شيعه هويتش در ولايت است، شيعه هويتش در حجت زمانش است، همه را با حجت زمانش می‌سنجد، زمانی که فهميديم فردی با حجت زمانمان زاويه دارد مانند آب خوردن کنار گذاشتيم و اتفاقی هم نيفتاد.
خبرنگاران سبز/سياست:
حجت‌الاسلام مهدی طائب يکی از حاميان کودتای انتخاباتی پنج‌شنبه شب در نشستی باعنوان « بررسی ابعاد پنهان فتنه ۸۸ » در سالن آمفی‌تئاتر تربيت معلم با بيان اينکه: درگذشته آدم‌های خوبی نيز بودند ولی بصيرت نداشتند، حال اگر فتنه بزرگ‌تری باشد بايد روسای آن هم بزرگ‌تر باشند، به نوعی آخرين اتمام حجت ها را با رئيس دولت کودتا برای بازگشت به دايره محدود نظام اعلام کرد.

 مهدی طائب که بعد از کودتای انتخاباتی با اظهار نظرهای مغرضانه خود در مورد جنبش سبز و رهبرانش يک نوع عقده گشايی کرده است در اين نشست در مورد پدر معنوی جنبش سبز گفت : مردم منتظری را به خاطر امام قبول داشتند، ما شيعه هستيم و شيعه هويتش در ولايت است، شيعه هويتش در حجت زمانش است، همه را با حجت زمانش می‌سنجد، زمانی که فهميديم فردی با حجت زمانمان زاويه دارد مانند آب خوردن کنار گذاشتيم و اتفاقی هم نيفتاد.

مسئول قرارگاه عمار که همواره در تخريب چهره آخرين نخست وزير کشور و شيخ مهدی کروبی با کينه ورزی نظر داده است اضافه کرد: کسی برای دنيا جان نمی‌دهد ملت ما جان دادند، رهبری پس از فتنه گفتند برای فتنه بزرگ‌تر آماده باشيد، برخی به اشتباه گفتند اين فتنه بزرگ‌تر همان حاشيه ساز جريان انحرافی است، عظمت فتنه به روسای آن است، روسای آگاه و ناآگاه فتنه ۸۸ آقای هاشمی، ميرحسين، کروبی، روحانيون مبارز و يک جريانی در حوزه علميه ما از به دليل اينکه آقای هاشمی را قبول داشتند کمک‌کار فتنه شدند.

وی تأکيد کرد: آدم‌های خوبی نيز بودند ولی بصيرت نبود، حال اگر فتنه بزرگ‌تری باشد بايد روسای آن هم بزرگ‌تر باشند... 

حجت‌الاسلام مهدی طائب در ادامه گفته است: از شش سال پیش خطر تیم احمدی‌نژاد را احساس کرده بودیم و اعتقاد داشتیم که مشایی و مهدی هاشمی دو لبه یک قیچی برای بریدن نظام اسلامی هستند. به گزارش خبرگزاری فارس مهدی طائب، رحیم مشایی را انسان خطرناکی معرفی کرده است «که ریاضت کشیده و از راه ریاضت به یک جاهایی رسیده است ولی دستش در دست دشمن است و کسی نمی‌داند، از‌‌ همان اول معلوم بود که قیچی بریدن نظام دو لبه دارد یک تیغه‌اش مهدی هاشمی و جماعت اصلاح‌طلب و یک تیغه آقای حاشیه ساز و جریان انحرافی است.»

وی همچنین مشایی را انسان قدرتمندی می‌داند که قدرتش را از راه ریاضت به دست آورده و آرام آرام در برخی افراد نفوذ می‌کند و آن‌ها در مقابل رهبری قرار می‌دهد. او همچین افزوده است «این‌ها از شش سال قبل می‌خواستند یک آقایی را به موضع امروزش بکشانند ولی شش سال آقا با دم عیسایی او را نگهداشت.»

 
 

جعفرپناهی: بعد از "نياز" به دنبال داودنژاد می گشتم. "مرهم" را که ديدم، او را يافتم. "مرهم" با من ماند؛ اگر ببينيد، با شما هم خواهد ماند.
خبرنگاران سبز/ فرهنگ و هنر:
فیلم «مرهم» ساخته داوودنژاد همچنان با اقبال سینما‌گران برجسته روبروست و اخیرا جعفر پناهی  کارگردان مطرح سينمای ايران در يادداشت کوتاهی "مرهم" را  ستايش کرده واز ديگران برای نماشای اين فيلم دعوت کرده است.

جعفر پناهی که سال گذشته به جرم حمایت از میرحسین موسوی مدتی را در زندان بسر گذراند در یادداشتی دیگران را به دیدن این فیلم دعوت کرده است. به گزارش پارس توريسم، جعفر پناهی دريادداشت خود نوشت: بعد از "نياز" به دنبال داودنژاد می گشتم. "مرهم" را که ديدم، او را يافتم. "مرهم" با من ماند؛ اگر ببينيد، با شما هم خواهد ماند.
 
پیش از این کارگردانان مطرحی چون بهرام بيضايی ،رخشان بنی اعتماد ،کيومرث پور احمد ،تهمينه ميلانی ،عزيزالله حميد نژاد ،اصغر فرهادی ،حسن فتحی ،پوران درخشنده و  .. به تحسين از فيلم مرهم پرداخته اند.

رخشان بنی اعتماد در متن کوتاهی گفته است:««مرهم» فيلم ساده ای است. آن قدر ساده، که سخت به دل می نشيند. داودنژاد نشان داد، می شود فيلم ساخت، بی ادعا، بی ستاره، بی حمايت. داودنژاد شريف ماند و از رازهای سر به مهراين جامعه، از جوانان گفت و تلاش های فردی مادران، برای نجات جگر گوشه هايشان در بی پناهی. با «مرهم»، هم چنان از ياد نمی بريم که، هنوز سينمای ايران وجود دارد.»

مهدی فخيم‌زاده نیز در یادداشتی گفته: فيلم "مرهم" را ديدم و به شدت از آن لذت بردم. داود‌نژاد در اين فيلم شيطان اعتياد و فرشته محبت را رو در روی هم قرار داده و از آن مرهمی ساخته که اگر به دقت در آن بنگريم می‌تواند زخم دردناکی از جامعه ما را درمان کند.

فيلم سينمايی "مرهم" با بازی رضا داودنژاد، طناز طباطبايی، احترام‌سادات حبيبيان و... اين روزها روی پرده سينماهاست.

عوامل فيلم «مرهم» بدین شرح است: نويسنده، تهيه‌کننده و کارگردان: عليرضا داوود‌نژاد، بازيگران: رضا داوود‌نژاد، احترام حبيبيان، طناز طباطبايی، کبری حسن‌زاده، سجاد سپهری، شيرين صفری، محرم موتمدی، سياوش آقا‌محمدی، مهراد مهرکيش، علی داوود‌نژاد، فيلمبردار: رضا شيخی، صدابردار: محمدرضا حسينی، طراح صحنه: شيرين شازده‌احمدی، مجری طرح: رضا داوود‌نژاد.
داستان «مرهم» درباره‌ی دختر معتادی است که از خانه فرار می‌کند و مادربزرگش او را تعقيب می‌کند.

 
 



خانواده زندانیان سیاسی زن در زندان رجایی شهر که به تازگی به زندان قرچک ورامین منتقل شده اند، می گویند که این زندان کهریزکی دیگر است. گفته می شود که به زودی زندانیان سیاسی زن در اوین نیز به قرچک ورامین منتقل خواهند شد. زندانیان این زندان شرایط این زندان را با یک «مرغدانی» مقایسه کرده و گفته اند اگر این شرایط تا فردا پایان نیابد و این زندانیان به زندان دیگری منتقل نشوند و یا به وضعیت شان رسیدگی نشود دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهند زد.
خبرنگاران سبز/جامعه:
 به گزارش کلمه، اين زندانيان زن در تماس های تلفنی با خانواده هايشان اعلام کرده اند اين زندان کهريزک ديگری است که در آن به زندانيان حتی آب و غذا به موقع داده نمی شود و مسوولان زندان هر زمان دلشان بخواهد به زندانيان غذا می دهند .آب اين زندان نيز در بيشترين ساعات روز قطع است .

اين زندانيان گفته اند روز گذشته وقتی به اين شرايط اعتراض کرده اند، ماموران زندان با باتوم آنها را کتک زده اند که اين ماجرا موجب شکستن ناخن چند تن از اين زندانيان شده است .

زندانيان اين زندان شرايط اين زندان را با يک «مرغدانی» مقايسه کرده و گفته اند اگر اين شرايط تا فردا پايان نيابد و اين زندانيان به زندان ديگری منتقل نشوند و يا به وضعيت شان رسيدگی نشود دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهند زد.

شبنم مددزاده و جمع ديگری از زندانيان سياسی زن در رجايی شهر از جمله زندانيان انتقال يافته به زندان قرچک هستند.اين زندان همچون زندان کهريزک در حاشيه تهران واقع است و با توجه به وضعيت نامناسب و نگهداری زندانيانی با جرايم سنگين از قبيل اعتياد و توزيع مواد مخدر، سرقت و تخلفات اجتماعی، شرايط سختی را برای زندانيان سياسی که به آنجا منتقل می شوند به وجود می آورد.

خانواده های زندانيان سياسی زندان رجايی شهر نيز پيش از اين با انتشار نامه‌ای نسبت به شرايط دهشتناک و غيرانسانی موجود در بند زنان زندان رجايی شهر اعتراض کرده بودند ، اما به جای رسيدگی به اين شرايط اکنون اين زندانيان به زندانی به مراتب بدتر از زندان رجايی شهر منتقل شده اند ، زندانی که استانداردهای لازم برای زندانی کردن افراد را ندارد و به بازداشتگاه کهريزک شباهت دارد.

آنها در اين نامه نوشته بودند : «طبق آيين‌نامه سازمان زندان‌ها و قوانين موجود، مسئوليت جان زندانی، با سازمان زندانها و تمامی نهادهای مرتبط با‌ آن است، در زندان رجايی‌شهر کرج، تنها چيزی که ارزش نداشت جان آدميزاد بود. دسترسی به امکانات پزشکی و بهداری در اين زندان به شدت محدود بوده و در مواردی غيرممکن بود. زندانيان در صورت ابتلا به بيماری، نه تنها از سوی تيم پزشکی مستقر در زندان مورد معالجه قرار نمی‌گرفتند بلکه در مواردی به بخش قرنطينه منتقل می‌شده تا خودشان بهبود پيدا کنند.»

آنها در اين نامه از رياست قوه قضاييه، صادق لاريجانی پرسيده بودند :«آيا هدف از تبعيد زندانيان سياسی و به خصوص زنان به زندان​های خارج از محل زندگی​شان، ايجاد شرايطی برای مرگ تدريجی آنان است؟ آيا قصد دستگاه قضايی بر اين است که اين افراد پس از بازگشت دوباره به جامعه، دچار بيماری‌های مختلف جسمی و روحی باشند و هرگز در قامت يک انسان سالم به جامعه بازنگردند؟ زنان و دختران محبوس در تبعيدگاه​ها نيز، مادران امروز و فردای جامعه هستند، آيا آنچه در در اين زندان​ها بر عزيزان ما می‌گذرد، ناديده گرفتن جزئی‌ترين اصول انسانيت نيست؟»

آنها تاکيد کرده بودند :«هيچ​گونه اطلاعی از سرنوشت عزيزان شان ندارند و تصور انتقال آنان به زندانی بدتر از زندان رجايی​شهر، بر نگرانی​های آنها افزوده است.»

اکنون اين تصور خانواده ها به واقعيت پيوسته است و عزيزان شان به زندانی که به بازداشتگاه کهريزک شباهت دارد منتقل شده اند آيا اين زندان مانند کهريزک قربانيان جديدی خواهد گرفت ؟

 
 

مقام معظم رهبری هرگز نه به‌طور خصوصی و نه عمومی نگفتند که به چه کسی رأی می‌دهند، ولی مردم ما حدس زدند که مقام معظم رهبری به آقای احمدی‌نژاد تمایل دارند و بر اساس این حدس، پای صندوق‌های رأی رفتند و رأی بالایی هم به ایشان دادند. قطع و یقین دارم که اگر حمایت رهبری نبود، قطعاً آقای رئیس‌جمهور ریزش آرای فراوانی داشتند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
 سيداحمدخاتمی در مصاحبه با هفته نامه "شما" (مخفف شهدای مؤتلفه اسلامی) ارگان حزب موتلفه اسلامی با بيان اينکه شخص رهبری تا کنون از هيچ يک از دولت های ماقبل احمدی نژاد حمايت نکرده بود، اينگونه ادامه داد که اگر شخص رهبری نبود قطعا آقای احمدی نژاد ريزش آرای فراوانی داشت .

اين گفته دو پهلوی نماينده تندروی مجلس خبرگان اين معنی را می دهد که اگر حمايت همه جانبه رهبری و مشخصا همانطور که وی در نمازجمعه معروف پس از انتخابات گفتند نظرشان به آقای احمدی نژاد نزديک تر است، از رئيس دولت کودتا نبود، آرای احمدی نژاد در کودتای انتخاباتی سال ۸۸ از آرای ايشان در دوره قبلی انتخابات رياست جمهوری با درصد فراوانی ريزش روبرو می شد که اين گفته را اگر در کنار رفتار حاميان رهبری و سرکوب معترضين برای قياس قرار دهيم به اين نتيجه می رسيم که نظام از ابتدا شخص مورد نظر خود را انتخاب کرده بود و به صف کشيدن ملت تنها برای فريب افکار عمومی جهان بوده است.

احمد خاتمی در مصاحبه با هفته نامه "شما" :
هفته نامه شما: این روزها زمزمه‌هایی می‌شنیدیم که برخی معتقدند آقای دکتر احمدی‌نژاد 35 میلیون رأی داشته و به علت ولائی بودنش 10-12میلیون رأی را از دست داده و اگر حمایت ولایت نبود، شاید ایشان رأی بیشتری می‌آورد. برخی معتقدند همین خط فکری منجر به جدائی رئیس‌جمهور از رهبری شده است. آیا به نظر شما چنین چیزی محتمل هست که قشر خاکستری، بدون حمایت رهبری، حمایت پررنگی از این جریان داشته باشد؟

احمد خاتمی: من نمی‌دانم آیا به‌راستی رئیس‌جمهور این سخن را گفته‌اند که ایشان 35 میلیون رأی داشته‌اند و بعد که ولایت حمایت کرده، این چنین شده است. من نمی‌دانم. متهم هم نمی‌کنم که ایشان گفته باشند، اما اگر این حرف صادر شده باشد، جفاکارانه‌ترین حرف است. یعنی اگر بخواهیم یک مصداق جفا به رهبری را پیدا کنیم، آن مصداق همین است. جناب رئیس‌جمهور و همراهانشان بهتر از همه می‌دانند که اگر حمایت‌های 4 سال گذشته مقام معظم رهبری نبود، هیچ کاری پیش نمی‌رفت. ‌تعبیری که ایشان در باره دولت فرمودند، تعبیر بسیار بلندی بود که از تاریخ مشروطه تا به حال، دولتی در این سطح خدمت دیده نشده است‌. مقام معظم رهبری هرگز نه به‌طور خصوصی و نه عمومی نگفتند که به چه کسی رأی می‌دهند، ولی مردم ما حدس زدند که مقام معظم رهبری به آقای احمدی‌نژاد تمایل دارند و بر اساس این حدس، پای صندوق‌های رأی رفتند. قطع و یقین دارم که اگر حمایت رهبری نبود، قطعاً آقای رئیس‌جمهور ریزش آرای فراوانی داشتند.

لکن الان هم به صراحت می‌گویم که آقای احمدی‌نژاد باید بدانند که پشتیبان و حامی ایشان، باز هم همین حزب‌اللهی‌ها هستند و آن جماعت دیگری که برخی به توهّم آنها دارند حرکت می‌کنند، هیچ‌گاه با آقای احمدی‌نژاد همراه نخواهند شد. اگر هم همراه شوند، مثل روزهای اخیر و به صورت شیطنت‌آمیز خواهد بود. آنها آقای احمدی‌نژاد را نمی‌خواهند، بلکه توهّم ضدّیت با ولایت را دارند و به خیال خودشان آمدند و از این طرف حمایت کردند که به این مقصود برسند که الحمدلله صحبت‌های جناب آقای احمدی‌نژاد پاسخ کوبنده‌ای به آنها بود.

 
 

بناست در اين مراسم کارکنان يکی از نهادهای دولتی به رياست ......... الف. فق... حضور اجباری! پيدا کرده و اقدام به هياهو بر ضد جريانات مذهبی امت حزب الله نمايند. امت حزب الله مانع از هرگونه بهره برداری جريان منافق و ضدولايت فقيه از روز شهادت حضرت زهرا(س) در اين روز که نماد اصيل دفاع از ولايت است؛ خواهد شد.
خبرنگاران سبز/سياست/از دیگر رسانه ها:
يکی از سايتهای حزب‌الله اعلام کرد به تيم جريان انحرافی اجازه نخواهد داد تا مراسم عزاداری حضرت فاطمه زهرا (س) را در ميدان منيريه تهران برگزار کند. آن‌طور که برخی رسانه‌های محافظه‌کار گزارش کرده‌اند جمعيت هلال احمر به رياست الف. فق...  قصد دارد روز شنبه آينده (۱۷ ارديبهشت) در ميدان منيريه شهر تهران مراسم عزاداری برگزار کند.

سايت «عماريون» که ديدگاه‌های حزب‌الله را منعکس می‌کند با اعلام اين خبر هشدار داده که «جريان منحرف نفوذی» قصد دارد با برگزاری چنين مراسمی «اقدام به هياهو بر ضد جريانات مذهبی امت حزب‌الله کند.»

اين سايت اعلام کرده که «امت حزب‌الله مانع از هرگونه بهره‌برداری جريان منافق و ضدولايت فقيه از روز شهادت حضرت زهرا در اين روز که نماد اصيل دفاع از ولايت است٬ خواهد شد.»

وبلاگ «دوستدران حاج منصور ارضی» نيز با اعلام اين خبر نوشته قرار است در اين مراسم «نيروهای اين سازمان خلال جمعيت {جمعيت هلال احمر}» حضور داشته باشند.

در صورتی که تيم جريان انحرافی به برگزاری اين مراسم اصرار داشته باشد٬ بايد منتظر نخستين رويارويی خيابانی هواداران جريان انحرافی و حاميان حزب‌الله در خيابان بود.

همه ساله در روز «شهادت» حضرت فاطمه زهرا (س) حاميان حزب‌الله در ميدان وليعصر تهران اقدام به برگزاری مراسم عزاداری می‌کنند که به نظر می‌رسد تيم جريان انحرافی تصميم گرفته مراسمی موازی با آن برگزار کند.

پيش‌تر برخی سايت‌های حامی احمدی‌نژاد تهديد کرده بودند در صورتی که فشار‌ها به رئيس دولت دهم افزايش يابد حاميان وی به خيابان‌ها آمده و پاسخ مهاجمان را خواهند داد.

همچنین شب گذشته تعدادی از حامیان رهبری در این مراسم با قرار گرفتن در خیابان فلسطین و در مسیر ورودی به بیت رهبری، اقدام به توزیع سربندهایی با شعار "لبیک یا خامنه ای" نمود که با توجه به روایت شیعه که حضرت امیر المومنین علی (ع) در نبردهای حساس خود پیشانی بند زرد رنگی را بر پیشانی می بستند، از این رو زرد رنگ بودن پیشانی بند های توزیع شده در این برهه از زمان مفهوم خاصی را القا می کند.



 
 

کمیک استریپ اختصاصی خبرنگاران سبز از وحید نیک‌گو




 
 

خطبه‌های نماز جمعه هر کدام حکم رکعتی از رکعت‌های نماز را دارد و باید پاک از هرگونه گناه و یا شبهه گناه باشد. در صورتی که حرف‌های بیان شده در خطبه‌ها بر اساس کینه و دروغ و ...و مغایر با واقعیات جامعه مسلمین باشد ؛ باید گفت نه تنها دولت که کل جامعه در تسخیر جن و رمال و کف بین و ... است و خطبه‌های جمعه نیز بر همان مدار تنظیم و ایراد می‌شود.
خبرنگاران سبز/نقد و نظر/ مقاله مهمان:

1- آقای «خامنه‌ای» پس از حادثه قتل‌های زنجیره‌ای در خطبه‌های نماز جمعه تهران گفت:
«اين قتل‌هايى كه اتّفاق افتاد، حوادثى بسيار بد، زشت، نفرت‏‌آور و حقيقتاً در خور محكوم كردن بود. كسانى كه اينها را محكوم كردند، بجا محكوم كردند. اينها علاوه بر اين‏كه قتل بود، جنايت بود؛ با روشهاى بد و غيرقانونى بود»(1)
وی سپس در مورد زنده‌یاد «فروهر» گفت:
«بينى و بين‏‌اللَّه، فروهر و همسرش - اين دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بی‌ضرر و بی‌خطر. اينها هيچ ضررى نداشتند»(2)

و سپس با اعلام نجیب بودن و بی خطر بودن آنها پرسید:
«مرحوم فروهر و مخصوصاً عيالش نه؛ آدمهای نانجيب نبودند. حالا شما فكر كنيد، كسى كه مثل فروهر را می‌‏كشد، آيا می‌تواند دوست نظام باشد؟! می‌تواند براى نظام كار كند؟! چنين چيزى معقول است؟! من اين را باور نمی‌كنم....آن دستى كه به فكر می‌افتد بيايد اينها را تصفيه كند و به قتل برساند - يا در داخل خانه‏‌هايشان، يا در ميان راه، يا در خيابان، يا در بيابان - مگر می‌تواند بيگانه نباشد و تابع يك نمايشنامه از پيش طراحى شده‏‌اى نباشد؟!»(3)

در همان دوره و زمان «روح‌الله حسینیان» ریس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دوست و همکار نزدیک «سعید امامی» و قاضی تندرو دادگاههای اول انقلاب با حضور در برنامه «چراغ» صداوسیما (+) و بعد از طریق مطبوعات همسو(4) و در ادامه با موضع‌گیری و رفتار صریح رسما اعلام کرد که «سعید امامی» قاتل نبوده و خودکشی نکرده و به دست مسئولین رسیدگی کننده به پرونده قتل‌ها که مستقیما توسط ریس قوه قضاییه و غیر مستقیم توسط رهبر انقلاب تعیین می شوند، کشته شده‌است و ادعای خودکشی او را دروغ ساخته و پرداخته مسئولین پرونده خواند.(5) ایشان حتی در یک دهن‌کجی آشکار و در شرایطی که برگزاری مراسم ترحیم «سعید امامی» با محدودیت‌های قانونی برگزار می‌شد به مراسم ترحیم او رفته و ایشان را شهید خطاب کرد.(+)

ساده ترین برداشت از موضع‌گیری و رفتار آقای «حسینیان»، تقابل آشکار با تفسیر رهبری و مجموعه حاکمیت از اتفاق افتاده و مسائل حاشیه‌ای آن بود و اگر این اظهارات و موضع‌گیری‌ها آنروز نمی‌توانست مستند محکومیت و تنبیه و مجازات او باشد، دستکم در آینده می‌توانست صلاحیت وی برای کسب بعضی از امتیازات اجتماعی، از جمله نمایندگی‌مجلس، وزارت، ریاست بر موسسه و نهاد سیاسی و اجتماعی دولتی و رسمی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی) را مخدوش نماید. اما در کمال تعجب یک دوره بعد، صلاحیت آقای «حسینیان» که در غیاب چهره‌های اصلی اصلاح‌طلب که همه رد صلاحیت شده بودند، توسط همان نهادهایی که او آنها را به دروغ‌گویی در مورد «سعید‌امامی» و پرونده قتل‌ها متهم کرده بود، تایید و او با حفظ سمت قبلی به جایگاه خطیر نمایندگی مجلس نیز راه پیدا کرد و حتی در بین نمایندگان دوره هفتم و هشتم مجلس داری نقش ویژه و سوگلی هم شد و وقتی که در دوره هشتم در اعتراض به رفتار همراهان «احمدی‌نژاد» استعفا داد، با توصیه و تسلی و دلداری رهبری استعفای خود را پس گرفت (+) و هیچ کس هم از هیچ کسی نپرسید که تکلیف ادعاهای عجیب و غریب او بر علیه حاکمیت و دفاع از «سعید امامی» که توسط قوه قضاییه کشور به قتل و بعد از آن خودکشی متهم بود، چه شد؟

2- «میرحسین‌موسوی» نخست وزیر دوران دفاع مقدس و محبوب بنیانگذار جمهوری اسلامی که پس از اتمام دوره نخست‌وزیری به سکوتی عمیق رفته و بارها و بارها پیشنهاد دوستان اصلاح‌طلب خود، برای حضور در عرصه سیاست و نامزدی ریاست جمهوری به رغم اقبال عمومی عمیق و تضمین شده را رد نموده بود، پس از مشاهده مدیریت پریشان و آشفته و مخرب دولت نهم به ریاست «محمود‌احمدی‌نژاد» در انتخابات دوره دهم احساس وظیفه نموده و وارد کارزار انتخابات شد و مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی خود را برگرداندن برنامه به مدیریت کشور و ایجاد دولتی برنامه محور و نه بر مبنای «رمل و خرافه و جادو»(+) معرفی و در مناظره انتخاباتی با «احمدی‌نژاد» هم مهمترین انتقادات خود را متوجه حذف برنامه ریزی از مدیریت کشور و اداره کشور بر اساس خرافه و جادو و کف بینی و... قرار داد.

این انتقادات و اعتراض «میرحسین» به خلاف‌گویی‌های آماری و دروغ‌های دولت نهم، همچنین پیگیری جدی اعتراض به تخلف و تقلب و کودتای انتخاباتی دهم توسط او، با واکنش شدید آقای خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه معروف 29خرداد 88 مواجه شد و ایشان در شرایطی که تلاش می‌کرد در بین تمام توهین‌ها و اتهامات و تخلف‌های اخلاقی صورت گرفته توسط ریس‌جمهور از آقایان «هاشمی» و «ناطق‌نوری» اعاده حیثیت و دلداری نماید، در همین حال لبه تند انتقادات خود را متوجه آقایان «میرحسین‌موسوی» و «مهدی‌کروبی» نمود که ظاهرا حالا قرار نبود در ادعای مطرح شده تقلب در انتخابات از خر شیطان به این سادگی‌ها پایین بیایند.

در این خطبه‌ آقای «خامنه‌ای» تمام تصویرهای معرفی شده از طرف «موسوی» و «کروبی» را خلاف واقع دانست و دقیقا فضای موجود کشور را بر خلاف آن تصویرها شاداب و سرشار از امید تعریف نمود.
در قسمتی از خطبه‌ها در مذمت به اصطلاح سیاه نمایی‌ها و تخریب‌ها، برعلیه «احمدی‌نژاد» گفت:(+)

«... صریح‌ترین اهانت‌ها به رئیس‌جمهور قانونی کشور شد، حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم، تهمت‌هایی زدند به کسی که رئیس‌جمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است، نسبت‌های خلاف دادند، رئیس‌جمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است به دروغ‌گویی متهم کردند، کارنامه جعلی برای دولت درست کردند، که ما که در جریان امور هستیم، می‌بینیم، می‌دانیم که اینها خلاف واقع است، فحاشی کردند، رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبت‌های خجالت‌آور دادند...»

این همان خطبه معروفی است که آقای «خامنه‌ای» از یک تریبون رسمی و بطور صریح، اختلاف‌نظراتش با نظرات آقای «هاشمی» و نزدیک بودن نظراتش به نظرات آقای «احمدی‌نژاد» را اعلام عمومی نموده و تلویحا اعلام نمود اجازه نخواهد داد پیگری ادعای تقلب رهی به دهی برده و ایشان بسیار بیش‌تر از پیش از ریس‌جمهور معرفی شده و برنامه‌هایش دفاع خواهد نمود. برنامه‌هایی که «محسن رضایی» دیگر نامزد اصولگرا و معترض به نتایج انتخابات در گیر و دار رقابت‌ها اعلام نموده بود؛ اگر ادامه پیدا کند مملکت به پرتگاه سقوط خواهد کرد و «میرحسین‌موسوی» آنها را بر اساس رمل و کف بینی و جادو‌گری دانسته بود.

3- نزدیک به دو سال پس از آن خطبه‌ها و آن چه که به تعبیر رهبری «ادعاهای خجالت‌اور» معرفی شده بود و توسط «میرحسین‌موسوی» مطرح و پیگیری می‌شد و تا کنون هم با تمام هزینه‌های سنگین ادامه دارد حالا اکثر منابع درجه یک اصولگرا و نزدیک به رهبری نظام همان ادعاهای «میرحسین» و «شیخ‌شجاع» را با شدت و قوت بیشتر مطرح می‌کنند و از طرفی نیز منابع رسمی قضایی از بازداشت افرادی متهم به آشنایی با علوم غریبه و با اتهام همکاری با قوه مجریه خبر می‌دهند. منابع غیر رسمی اما معتبر نیز از بازداشت تعداد بیشتر (نزدیک به 20 نفر) در این رابطه خبر می‌دهند.
همه این اخبار و اتفاقات در شرایطی به وقوع می‌پیوندد که ریس‌جمهوری که نظراتش به نظرات رهبری نظام نزدیک بوده از پذیرش حکم حکومتی سرباز زده و تا کنون نیز حاضر نشده است در برابر مخالفت رهبری با استعفای وزیر اطلاعات کوتاه بیاید، همان‌گونه که «میرحسین‌موسوی» و «مهدی‌کروبی» حاضر نشدند در مقابل تقلب آشکار در انتخابات کوتاه بیایند اما کوتاه نیامدن ریس‌جمهور، حرف حق معترضین به نتایج انتخابات را بر کرسی اثبات می‌نشاند و کوتاه آمدن او، ادعای «میرحسین» مبنی بر اداره مملکت با کف‌بینی و رمالی و اجنه بر کرسی نشسته‌است.

×××
گفتار و رفتار آقای حسینیان» که دقیقا متقابل و متضاد با مفاد خطبه‌های نماز جمعه رهبری نظام است، نه تنها باعث محرومیت او نمی‌شود که تشویق را هم برای او به دنبال دارد و ادعاهای آقایان مصباح یزدی (+) مرتضی نبوی (+)، حسین‌فدایی (+)، و...که دولت رادر تسخیر و تحت تاثیر اجنه و خرافه می دانند نه تنها «خجالت‌آور» نیست، که دقیق و مستند محسوب، و بر اساس آن در یک شب چندین نفر بازداشت می‌شوند.
خطبه‌های نماز جمعه هر کدام حکم رکعتی از رکعت‌های نماز را دارد و باید پاک از هرگونه گناه و یا شبهه گناه باشد. در صورتی که حرف‌های بیان شده در خطبه‌ها بر اساس کینه و دروغ و ...و مغایر با واقعیات جامعه مسلمین باشد ؛ باید گفت نه تنها دولت که کل جامعه در تسخیر جن و رمال و کف بین و ... است و خطبه‌های جمعه نیز بر همان مدار تنظیم و ایراد می‌شود.
گر مسلکانی از اینست که حافظ دارد وای اگر از پی امروز بود فردایی!!
پانوشت:
خطبه‌های نماز جمعه تهران1377/10/18 و این لینک(+)
  1. همان(+)
  2. همان(+)
  3. روزنامه جبهه 12تیر 78
  4. هفته نامه ارزش 1مهر 78


 
 

من کسی را ندیده‌ام که فعالیت انتقادی داشته و برایش مشکل پیش نیامده باشد. من همکارانم را می‌بینم که به خاطر زندگی کردن در محیط بسته ایران سکوت کرده‌اند و یا دیگر تریبونی برایشان نمانده که در آن انتقاد‌هایشان را مطرح کنند. برخی که سایت داشته‌اند سایت‌هایشان را بسته‌اند و حتی پرشین‌کارتون که در چهار چوب قوانین ایران فعالیت می‌کرد و به انتشار کاریکاتور می‌پرداخت به هر دلیلی بسته شده و دیگر در دسترس نیست.
 خبرنگاران سبز/جامعه:

وحيد نيک‌گو (متولد ۱۳۵۷) کارتونيست و وبلاگ‌نويس ايرانی ساکن امارات است. وبلاگ او با عنوان «هفت» به تازگی در مسابقه وبلاگ دويچه‌وله، گوی سبقت را از بسياری از وبلاگ‌های ايرانی و خارجی شرکت کننده ربوده و به مقام نخست رسيده است. همين، بهانه‌ای شد تا با او به گفتگو بنشينيم. 
از ميان کارتونيست‌های معاصر بيش از همه از جواد عليزاده تاثير گرفته است. عليزاده را به خاطر ميانه‌روی در کارهايش دوست دارد. او چند سالی است که مقيم امارات است. هفت سال است که ازدواج کرده و با همسرش زندگی می‌کند. گفتگوی اختصاصی خبرنگاران سبز با وحيد نيک‌گو در حالی انجام شد که او از بازگشت به ايران واهمه دارد.

به اعتقاد او با ظهور پديده اينترنت، اين اعتقاد قديمی که «هنرمند با خروج دائمی از کشورش، از ريشه‌های خود جدا شده و ديگر امکان رشد ندارد» به فراموشی سپرده شده است. هنرمند امروز، با کمک اينترنت، هميشه در خانه پدری خويش است. او تنوع و پراکندگی در نوع آثارش را قبول دارد و آن را ناشی از وجود زبان‌های گوناگون برای انتقال يک مفهوم می‌داند.

وی استبداد و محدوديت را موجب رشد و تعالی و البته پيچيدگی هنر می‌داند. نيک‌گو در اين مصاحبه نظرات خود را درباره هنر و سياست در ايران به راحتی بازگو کرده است. متن اين گفت‌گوی اختصاصی را در زير بخوانيد.

 
خبرنگاران سبز: فعاليت هنری خود را از چه زمانی آغاز کرديد و در چه زمينه‌هايی فعال بوده‌ايد؟
از سال ۱۳۷۴ با نشريه طنز و کاريکاتور فعاليت حرفه‌ايم را آغاز کردم. مدتی بعد وارد کار توليد انيميشن تلويزيونی شدم و در سمت انيماتور، فيلنامه نويس و کارگردان مجموعه‌های انيميشنی را برای تلويزيون توليد کردم. نزديک به چهار سال است که در دبی زندگی می‌کنم و با تلويزيون ام بی سی همکاری می‌کنم. حدود هفت سال هم هست که در وبلاگم هفت می‌نويسم و چند سال اخير کارتون‌ها و کميک استريپ‌هايم را منتشر می‌کنم.

خبرنگاران سبز: خودتان را يک هنرمند اجتماعی می‌دانيد يا يک هنرمند سياسی؟
من با تعريف هنرمند سياسی مشکل دارم. ممکن است يک هنرمند، فقط منتقد باشد، سياسی نباشد، ولی در يک جامعه استبداد زده، معمولا از هنر يک هنرمند منتقد، برداشت سياسی می‌شود. به همين دليل من در وحله اول خودم را يک هنرمند اجتماعی منتقد می‌دانم. ولی گاها مسائل اجتماعی آنقدر با سياست تداخل پيدا می‌کند که مرزها از بين می‌رود و از يک کار اجتماعی، برداشت سياسی می‌شود. 

خبرنگاران سبز: ولی واقعيت اين است که در پشت تعدادی از کارهای شما، بخصوص برخی از کارهای اخير شما، تفکر سياسی هست. يعنی ديگر نمی‌توان آن‌ها را يک کارتون اجتماعی-انتقادی دانست. اين کارها، کارهای جدی سياسی هستند. بگذاريد اين‌گونه بپرسم. جنبش سبز روی کارها و تفکرات شما تاثيری داشته است؟
بدون شک جنبش سبز در زندگی همه ما تاثير داشته است. می‌توانم بگويم اين جنبش حساسيت کاری را که انجام می‌دهم بيشتر کرده است. جامعه ما تصميم گرفته است حاکمانش را اصلاح کند و بايد بگويم به هر حال حاکمين يک کشور، ازمردم همان کشور هستند. آدم‌های جدا از آن جامعه نيستند. معمولا اخلاقشان هم چکيده‌ای از اخلاق و رفتار جامعه است. برای مثال جنبش سبز وقتی با دروغ مشکل دارد، ريشه اين دروغ در جامعه است بايد آن را هم ديد و اصلاحش کرد. به همين خاطر فکر می‌کنم اگر به دنبال اصلاح حاکميت هستيم، نبايد اصلاح جامعه را نديده بگيريم. اين کاری است که جنبش سبز می‌تواند انجام دهد. کسی که خودش را سبز می‌داند بايد از تمام رفتارهای زشتی که به آن عادت کرده است، دوری کند.

خبرنگاران سبز: اجازه بدهيد برگرديم به اين پاسخ که گفتيد هنوز قبول نداريد که يک هنرمند سياسی هستيد. شما کارتونی داريد در رابطه با تشييع جنازه «صانع ژاله». برهه زمانی‌يی که آن کار منتشر شد و نمادهايی که در آن کارتون بکار رفته بود، مشخصا در ارتباط با وقايع رخ داده در اين تشييع جنازه بود. آيا شما اين موضوع را تاييد می‌کنيد؟



با آنکه به دليل شرايطم خيلی تلاش کردم که به طور مستقيم به اين موضوع اشاره نکنم تا حساسيتی ايجاد نشود، ولی بالاخره بايد گفت که بله. اين کار را همان روز و با همين نيت کشيدم. در آن روز من از صبح اخبار را دنبال می‌کردم و تصاويری که فارس يا ساير خبرگزاری‌های وابسته به حکومت منتشر می‌کردند را می‌ديدم. احساس ناراحتی‌يی که همه ما داشتيم اين بود که دوست داشتيم حرفی بزنيم که نشان دهيم ما می‌فهميم که اين نمايش، دروغ است و واقعيت ندارد. اين کاريکاتور در واقع بازتاب آن ناراحتی‌ای بود که از اين اخبار و اين نمايش ممکن بود به همه ما دست بدهد. حالا در آن مقطع من می‌توانستم اين کار را بکشم و کشيدم. 

خبرنگاران سبز: کارتون تشييع جنازه صانع ژاله يکی از کارهای خوب شماست. در ويکی‌پديای انگليسی هرکس مقاله «صانع ژاله» را می‌خواند، کار شما را در کنار آن می‌بيند و اين کار خيلی خوب در اين مقاله نشسته است. شما کارهای ديگری هم داشته‌ايد که باز هم اجتماعی-سياسی بوده‌اند. برای مثال «جنبش فردوسی‌پور» که انتقاد مستقيمی است به روش‌های جنبش سبز. با وجود اين، منتقدهای سبز شما می‌گويند شما تلاش کرده‌ايد با خطوط قرمز نظام زاويه زيادی پيدا نکنيد و بيشتر در حوزه اجتماعی باقی بمانيد. اگر هم گاهی بوی سياست از کار شما به مشام رسيده، دوپهلو و مبهم بوده است. نسبت شما به طور دقيق، با جنبش سبز چيست؟
من قبل از انتخابات کاری کشيدم که کاملا مشخص بود من طرفدار انتخاب شدن آقای مهندس موسوی هستم. شايد من از خيلی از دوستان سبزتر باشم. ولی محافظه‌کاريم باعث شده بود کمتر کار کنم. به هرحال تا جايی که توانسته‌ام کار در اين خصوص کشيده‌ام و خواهم کشيد. در خصوص کار فردوسی‌پور يا يکی دو کار ديگر، معتقدم که گاهی برای برخی اتفاقات حاشيه‌ای، اصل موضوع را فراموش می‌کنيم و دل خودمان را به آن حاشيه‌ها خوش می‌کنيم. من معتقدم که هيچ وقت نمی‌توانيم با پرداختن به فردوسی‌پور و شرکت کردن در مسابقه پيام کوتاه، جنبشی داشته باشيم و کاری جدی بکنيم. اگرچه اين کارهای کوچک ممکن است باعث دلگرمی يا اتحاد بين مردم بشود، ولی بايد درنظر داشت که وقتی کسی در صدا و سيما مجری است، بدون شک از تمام فيلترها عبور کرده است و برنامه اش کنترل می‌شود و مواظب هستند که نکند چيزی بگويد که به خودشان برگردد. چون چاقو هيچ‌وقت دسته خودش را نمی‌برد. اين واضح ترين چيزی است که در مورد فردوسی‌پور و طرفداران سبز او به ذهن من می‌رسد.
خبرنگاران سبز: به عنوان هنرمندی که خود را سبز می‌داند، نقش هنر در پيشبرد جنبش سبز را چه می‌دانيد؟ اصلا هنر می‌تواند نقشی در پيشبرد جنبش سبز داشته باشد؟
يکی از اتفاق‌های جالبی که در اين جنبش وجود داشت، اين بود که اين همه پوسترها و کارهای هنری زيبا توليد شد. از قبل از انتخابات ويدئوهايی توليد شد که از نظر هنری و اصولا از همه نظر بی‌نظير بودند. کارهايی که ايده داشتند و پخته بودند. بعد از انتخابات و اتفاقاتی که افتاد، به عبارت ديگر بعد از کودتا، کارها خيلی پررنگ‌تر شد. در خصوص کمپينی که همه مردها چادر بر سر کردند، تصاويری منتشر شد که کاملا يک کار هنری بود. اگر اين تصاوير را جدا از مسئله سياسی و اتفاقات روز ببينيد، کاملا يک کار هنری مدرن بود که صورت گرفت. برخی از اين عکس‌ها بی‌نهايت عکس‌های خوب و ارزشمندی بودند. جدا از بعضی از کارهای شخصی، يک سری از کارها بسيار حرفه‌ای انجام شده بود. البته نبايد فراموش کرد که در جبهه مقابل هم همين کارها صورت می‌گرفت. بالاخره آن‌ها هم سعی می‌کنند کارهايی که توليد می‌کنند از لحاظ کيفی با کارهای جنبش سبز برابر باشد، هرچند که يک سری از کارهای جبهه مقابل از نظر من مشمئز کننده است. 

خبرنگاران سبز: در ميان کارهايتان يک نوع پراکندگی سبکی ديده می شود؛ گاهی کارهای بدون شرح وتلخ بيرون می‌دهيد و گاهی کميک استريپهای طنز و پر از ديالوگ. علت اين موضوع چيست؟
بعضی وقتها با يک کار بدون شرح می توان پيام را رساند و اثر بيشتری خواهد داشت ولی يک زمانی هم لازم است برای انتقال پيام و يا مطرح کردن انتقاد کميک استريپ کشيد يا از ديالوگهای بيشتری استفاده کرد. کارهايی که برای وبلاگم می کشم سفارشی نيستند و خوشبختانه دستم باز است که از روش‌های مختلفی برای بيان نظراتم استفاده ‌کنم و تنوع بيشتری در کارهايم داشته باشم. معمولا می‌ببينم چه کارهايی را مخاطبم بيشتر می‌پسندد و با آنها ارتباط بر قرار می‌کند و سعی می‌کنم در همان سبک و روش مطالبم را بيان کنم.
 
خبرنگاران سبز: نسبت آزادی و هنر از ديدگاه شما چيست؟
آزادی بستر مناسبی برای هنرمند ايجاد می کند تا بدون نگرانی به خلق اثرش بپردازد. اما در شرايطی که آزادی در کمترين اندازه خودش است آثار خلق شده پيچيده‌تر و دارای مفهوم عميق‌تری می‌شود. در واقع هنر شکوفا می‌شود و اثار خلق شده ماندگاری بيشتری خواهد داشت. می‌توانم ميخاييل زلاتوفسکی کارتونيست روس را مثال بزنم که در شوروی سابق و شرايط کمونيستی آثاری که خلق کرده بود که بار مفهومی بيشتر و عميق‌تری داشت تا زمانی که به آمريکا رفت و آزادی بيشتری برای کار کردن داشت. 

خبرنگاران سبز: آيا حقيقت دارد که شما امکان بازگشت به ايران را از دست داده‌ايد؟ چرا؟
به خاطر فعاليت وبلاگيم الان دقيقآ سه سال است که به ايران برنگشته‌ام. بر اساس تجربه ديگران گمان نمی‌کنم برگشتنم خالی از مشکل باشد. به نظر می رسد حساسيت حکومت روی فعاليت وبلاگ‌ها زياد است. چون کنترلی روی افرادی که به توليد محتوی می‌پردازد ندارد. وبلاگ من در مدت سه سال سه بار فيلتر شد و يک بار کاملا تمام محتوايش را پاک کردند و با تمام اين اتفاقات همچنان فعاليتم را ادامه داده‌ام.
 
خبرنگاران سبز: برخی از هنرمندان منتقد اجتماعی و يا حتی سياسی هم اکنون در کشور مشغول به فعاليت هستند. چرا با آنان برخوردی صورت نگرفته است؟
من کسی را نديده‌ام که فعاليت انتقادی داشته و برايش مشکل پيش نيامده باشد. من همکارانم را می‌بينم که به خاطر زندگی کردن در محيط بسته ايران سکوت کرده‌اند و يا ديگر تريبونی برايشان نمانده که در آن انتقاد‌هايشان را مطرح کنند. برخی که سايت داشته‌اند سايت‌هايشان را بسته‌اند و حتی پرشين‌کارتون که در چهار چوب قوانين ايران فعاليت می‌کرد و به انتشار کاريکاتور می‌پرداخت به هر دليلی بسته شده و ديگر در دسترس نيست. دوستی که کاريکاتورهای بدون شرح می کشيد و در کارهايش کار تندی وجود نداشت وبلاگش فيلتر شد. هيچ دليلی هم برای اين رفتارها نمی شود پيدا کرد. برای اينکه خطوط قرمز تعريف مشخصی ندارند و به شکل سليقه‌ای اعمال می‌شود.

خبرنگاران سبز: به تازگی در مسابقه بهترين وبلاگ دويچه وله برنده بهترين وبلاگ شديد اگر ممکن است در اين باره توضيح بيشتری بدهيد؟
اين مسابقه هر ساله از طرف دويچه وله آلمان برگذار می‌شود و امسال هم وبلاگ من در اين مسابقه در بخش ايران و بين‌الملل حضور داشت که در بخش بين‌الملل با رای خوانندگان، وبلاگ من بهترين وبلاگ در کنار وبلاگ‌هايی از کشورهای ديگر شناخته شد. هدف اين مسابقه حمايت از وبلاگ نويسانی بود که به خاطر وبلاگ نوشتن دچار مشکل شده‌اند و اميدوارم همينطور باشد. قبل از انتخابات نيز که وبلاگ من در ايران فيلتر نبود و هنوز خط قرمز از وبلاگ من نگذشته بود! برای اولين بار برنده بهترين وبلاگ طنز شدم که از طرف پرشين بلاگ و موسسه گل‌آقا و چند ارگان ديگر برگذار شده بود.

خبرنگاران سبز: گروهی معتقد هستند که هنرمند وقتی برای هميشه از کشور خارج می‌شود، مانند گياهی که از ريشه جدا شده امکان رشد را از دست می‌دهد. آيا شما از اين اتفاق در مورد خودتان واهمه نداريد؟
نه زياد .شايد اين حرف ده سال پيش که اينترنت همه گير نبود درست بود ولی در اين زمان وقتی می شود به راحتی در فضای اينترنت و شبکه‌های اجتماعی از حال و هوای داخل ايران با خبر بود شايد ديگر کمتر چنين اتفاقی بيفتد. هر چند که معتقدم فضای اينترنت کمی با واقعيت جامعه فاصله دارد چون کاربرها می‌توانند بدون ترس و با اسم‌های غير واقعی مطالبی را منتشر کنند که شايد حقيقتا در جامعه اتفاق نيفتد. اين مورد را می‌توانيم در فراخوان‌ها برای حضور خيابانی در جنبش سبز ببينيم. بعضی وقتها آنقدر خبر و مطلب هيجانی منتشر می‌شود که شايد تصور کنيم يک اتفاق بزرگ در پيش است و بعد ببينيم همه آنها فقط در فضای اينترنت اتفاق افتاده است. 

خبرنگاران سبز: در ميان هنرمندان معاصر هنرهای تجسمی، کدام‌ها بيشترين تاثير را بر کار شما داشته‌اند؟ آيا الگويی داريد؟ از کار کدام يک بيشتر لذت می‌بريد؟

استاد جواد عليزاده بيشترين تاثير را در کارم داشتند. شايد سبک کارم شباهتی با آثار ايشان نداشته باشد ولی بايد بگويم در مجله طنز و کاريکاتور بود که از ايشان نکات بسيار زيادی را ياد گرفتم. در آن زمان مجله‌ای نبود که کميک استريپ توليد کند و يا نوع متفاوتی از طنز و کارتون را ارائه کند. بيشتر آثاری که توليد می شد به مسائل اقتصادی مربوط بود ولی همه اين کارها را در مجله طنز و کاريکاتور تجربه کرديم. يکی از مهم‌ترين آموخته‌های من از ايشان، ميانه روی در کار بود.


خبرنگاران سبز: آيا سريال قهوه تلخ و اصولا طنز مهران مديری را سياسی ارزيابی می‌کنيد؟

همه چيز امروز ما ظاهرا سياسی شده است. ولی بهتر است تصور کنيم اگر دريک شرايط ديگر قهوه تلخ را می ديديم فقط لذت می برديم و از آن به عنوان يک کار سرگرم کننده و انتقادی ياد می کرديم. بازهم تکرار می‌کنم که شرايط سياسی کشور باعث شده از هر انتقادی برداشت کار سياسی شود.


خبرنگاران سبز: آخرين کتابی که خوانده ايد چه کتابی بوده است؟
«تنهايی پر هياهو» اثر بهوميل هرابال
خبرنگاران سبز: و آخرين فيلم ايرانی که ديده‌ايد؟

اينجا کمتر امکان ديدن فيلم‌های ايرانی فراهم می‌شود. با اين وجود آخرين فيلمی که ديدم «سن پطرزبورگ» بود.


خبرنگاران سبز: در پايان از شما می‌خواهيم يکی از کارهای خود را به شکل اختصاصی در اختيار خبرنگاران سبز بگذاريد تا به نام خودتان منتشر شود.
حتما. خوشحال خواهم شد که کار «موسوی در حبس خانگی» را به خوانندگان شما تقديم کنم.

خبرنگاران سبز: از شرکت شما در اين گفتگو سپاسگذاريم

مصاحبه‌گر: کورش هدايت

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته