-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

Latest News from Emrooz for 06/30/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز:دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران گفت : كسانی كه ابزار و قدرت اجرایی دارند، باید برای وحدت تلاش كنند.

محمد سلامتی در گفتگو با ایلنا، در خصوص ضرورت حفظ وحدت در جامعه كه اخیرا از سوی بزرگان نظام مورد تاكید قرار گرفته است،گفت: وحدت نیاز هر اجتماعی است به نحوی كه اگر وحدت درجامعه‌ای حاكم نباشد، انجام كارهای اساسی و بزرگ مختل شده و استفاده از ظرفیت‌های انسانی و مالی در توسعه كشور به نحو مطلوب آن غیر‌ممكن می‌شود.

وی با بیان اینكه وحدت قدرت واقعی را ارتقاء می‌دهد،گفت: وحدت می‌تواند مشكلات داخلی و خارجی را حل كند كه متاسفانه امروز در ایران عده‌ای این موضوع را نمی‌خواهند.
این عضو جبهه اصلاحات تاكید كرد: چنانچه اپوزیسیون وحدت را نخواهد هرجی به آن نیست؛ زیرا همانطور كه از نامش پیداست بدنبال فضای ناآرام و ماهی گرفتن از آب گل آلود است.

وی افزود: اما متاسفانه امروز بخشی از دست اندركاران مسوول حرف‌هایی می‌زنند و مواضعی می‌گیرند كه مخالف وحدت است، در واقع در جهت تفرقه و تضاد جامعه حركت می‌كنند.

سلامتی معتقد است : این افراد یا درك درستی از مملكت داری ندارند و یا منافعشان در تضاد و تفرقه است.

وی با بیان اینكه تفرقه انگیزی و دامن زدن به تنش‌ها كار دشمنان هر نظامی است،گفت: اگر بخواهیم وحدت حاكم شود كسانی باید در این راستا پافشاری و تلاش كنند كه قدرت را در دست دارند و به نوعی دست اندركاران جناح حاكم هستند و همچنین افرادی كه رسانه‌ها را در اختیار دارند.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به مسوولیت مهم و تاثیر‌گذار رسانه ملی در این راستا و همچنین با انتقاد از عملكرد این نهاد معتقد است: متاسفانه امروز رسانه ملی ما در جهت تفرقه و تنش كار می‌كند تا وحدت ، و از ظرفیت عظیم خود در جهت عكس استفاده می‌كنند.

وی تاكید كرد: پتانسیل‌هایی كه رسانه ملی از جهت فراگیر بودن در اختیار دارد را شاید نهاد و گروه دیگری ندارد.

سلامتی تصریح كرد: از طرف دیگر جناح اصلاح‌طلب علاقمند است كه وحدت حاكم شود، اما ابزار لازم را در اختیار ندارد.

وی با بیان اینكه اصلاح‌طلبان به‌دنبال تحكیم بخشیدن به وحدت هستند، گفت: جبهه اصلاحات در این راستا تلاش می‌كند و حتی از موضع حقی كه دارد نیز كوتاه می‌آید، اما بدلیل اینكه ابزار و قدرت مانور آن محدود است نمی‌تواند بیش از این موثر واقع شود.

این فعال سیاسی اضافه كرد: بنابراین كسانی كه ابزار لازم و قدرت اجرایی در دست دارند باید تلاش خود را مضاعف كنند. به‌عنوان مثال رسانه ملی متعلق به همه ملت است پس باید در جهت منافع ملت كار كند.

وی در خصوص عملكرد طیفی از درون جریان اصول‌گرا كه اخیرا برخی از اصولگرایان نیز از آن انتقاد كرده‌اند،گفت: این گروه برخلاف وحدت عمل می‌كنند و تفرقه را مشی خود قرار داده‌اند، در واقع آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و با این اقدامات خود به نظام، انقلاب و اسلام ضربه می‌زنند.

سلامتی اضافه كرد: برخی در این جریان ممكن است براساس اعتقاد خود این گونه عمل كنند و برخی نیز به جهت وابستگی به خارج از كشور و دگراندیشان.

وی با تاكید بر اینكه عقلا و میانه‌روها در نظام باید نسبت به این جریان حساس شده و در برابر این افراطی‌گری‌های آنها بایستند؛ اضافه كرد: متاسفانه بعضا خواسته این گروه، حاكم است و افزایش جو بی‌آعتمادی كار عناصر تندرو است.

وی در پایان ابراز امیدواری كرد كه واكنش‌های اصولگرایان نسبت به اعمال و رفتارهای افراطی تداوم یافته و شاهد وحدت افكار و سلیقه مختلف در كشور باشیم.


 



دبیر‌کل مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه کسانی که منافعشان در حذف دیگران است به سخنان اخیر مقام معظم رهبری توجه نمی‌کنند، اظهارداشت: از سوی دیگر نفع برخی از کشورهای خارجی در حذف گروه‌های مرجع و شخیصت‌های برجسته جامعه است که متاسفانه این روزها این اقدام در تریبون‌های مختلف از طریق توهین و تهمت انجام می‌شود.
آیت الله سید حسین موسوی تبریزی در گفت‌و گو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به سوالی در مورد دلیل سخنان اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر خودداری از ظلم به افراد در جامعه و معنای دینی این رفتار، با بیان اینکه ظلم، تعدی، تضییع حقوق و آزادی مشروع افراد در تمام طوایف و اقوام حرام است، اظهارداشت: تمام انبیاء مامور بودند تا مردم را به اطاعت پروردگار و خودداری از طغیان که به معنای ظلم است، فراخوان دهند و فرهنگ مبارزه با ظلم در قیام برای عدالت و قصد را ایجاد کند.
وی با بیان اینکه ظلم در شرایط و اشکال گوناگون، ماند تخریب اموال دیگران، کشتار و شکنجه و... نسبت به جامعه و اشخاص روی می دهد، افزود: همیشه باید نسبت به ظلم نکردن تذکر داد، اما متاسفانه اکنون کشور ما دچار آلودگی‌های عجیبی شده است و این تاسف وقتی بیشتر می‌شود که بدانیم کشور ما اسلامی است و اصول دینی باید در آن رعایت شود، البته این آلودگی‌ها همیشه در کشور بوده است، ولی به طور خاص بعد از انقلاب اسلامی به بعضی از آلودگی‌ها مانند تهمت و افترا کم‌توجهی شده است.
دادستان کل کشور در زمان امام(ره) یادآور شد: این گونه رفتارها ابتدا از طرف گروه‌های محارب مانند منافقین، کمونیست‌ها و... آغاز شد و از سوی دیگر کسانی هم که خود را "دین مجسم" فرض می‌کنند به این مساله دامن زدند و از زمان امام تاکنون این مساله ادامه داشته است.
موسوی تبریزی با بیان اینکه تهمت و افترا گاهی احزاب و جریانات و زمانی دیگر اشخاص را در بر می‌گیرد، تصریح کرد: در اصول کافی، روایات صحیحه و ... تاکید شده است که حرمت مومن حرمت خداست و هرکس آن را بشکند محارب با خداوند است.
وی گفت: متاسفانه در سال‌های اخیر و به خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری بداخلاقی‌های بسیار زیادی شایع شد که نمونه بارز آن در جریان مناظره‌ها بود و گویی بعضی‌ها که منابر، ‌تریبون‌ها و روزنامه‌ها را در اختیار دارند، تهمت را وظیفه شرعی خود می‌دانند، ولی دود این رفتار به چشم همه مسوولان، مردم و دینداران می‌رود.
دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم هشدار داد: نفع فضای تهمت و تخریب برای گروه‌هایی است که منتظر هستند هر کاری را که می‌خواهند در کشور انجام دهند، زیرا در این شرایط دیگر کسی برای اداره کشور باقی نمی‌ماند و هر عملی برای آنها ممکن می‌شود و در آن صورت هر بلایی بر سرمنابع کشور می‌آورند و کسی پاسخگو نخواهد بود.
موسوی تبریزی با بیان اینکه کسانی که منافعشان در حذف دیگران است به سخنان اخیر مقام معظم رهبری توجه نمی‌کنند، اظهارداشت: از سوی دیگر نفع برخی از کشورهای خارجی در حذف گروه‌های مرجع و شخیصت‌های برجسته جامعه است که متاسفانه این روزها این اقدام در تریبون‌های مختلف از طریق توهین و تهمت انجام می‌شود


 



یک نماینده اصولگرا مجلس شورای اسلامی گفت: هر حرکت و سخنی که موجب انشقاق بین یاران حقیقی انقلاب و نظام شود و علاقمندان به این نظام را دلسرد کرده و موجب شود که این افراد از صحنه انقلاب کنار بکشند و منزوی شوند برخلاف مصالح کشور است.

به گزارش ایسنا، حسن غفوری‌فرد گفت: هر صحبت و عملی که یاران واقعی امام را از صحنه منزوی کند و به صفوف یکپارچه ملت لطمه وارد کند و به اهداف دهه‌ی پیشرفت و عدالت ضربه بزند، مردود است.

غفوری‌فرد در ادامه گفت: ممکن است در دوران انقلاب افرادی باشند که سابقه‌ مجاهدت بیشتری داشته باشند و در دوران جنگ از لحاظ مدیریتی و مبارزاتی بالاتر باشند. اما این افراد نباید خود را از سایرین برتر بدانند و خدمات دیگران را پایین بیاورند.

به گفته این عضو کمیسیون انرژی مجلس نباید کسانی که در دوران انقلاب سرداران قافله بوده‌اند با عده‌ای که طبیعتا در عقبه آنها قرار داشتند، از دید بالا بنگرند؛ چرا که این مساله موجب انشقاق در جامعه شده و دلسردی را برای دسته دوم به وجود می‌آورد.

غفوری فرد با تاکید بر این که باید از همه امکانات و ظرفیت‌ها برای ایجاد اتحاد وانسجام در جامعه استفاده کرد در پایان گفت‌وگوی خود با ایسنا خاطرنشان کرد که رسیدن به پیشرفت و عدالت تنها در گرو طی این روند است.


 


بر اساس گزارش آماری و تحلیلی سازمان ثبت احوال کشور در زمینه ازدواج و طلاق، در سال گذشته در هر ساعت 14 واقعه "طلاق" در کشور ثبت شده است.


به گزارش ایسنا آمارهای سازمان ثبت احوال کشور نشان داد که سال گذشته 125 هزار و 747 واقعه طلاق در کشور به ثبت رسیده که از این تعداد 106 هزار و 548 واقعه طلاق شهری و 19 هزار و 199 واقعه طلاق روستایی رخ داده است.

میانگین سن طلاق مردان 34 و زنان 29 سال بوده است

در سال گذشته در هر ماه 10 هزار و 479 واقعه طلاق و یا در هر شبانه‌روز تعداد 345 واقعه طلاق به ثبت رسیده است. همچنین در هر ساعت تعداد 14 واقعه طلاق به ثبت رسیده است.این گزارش می‌افزاید: در حالی که میانگین سن طلاق "مردان" در سال گذشته 1/34 سال بوده است، این سن برای زنان به 3/29 سال می‌رسد.

ین در حالیست که میانگین سن طلاق مردان در مدت مشابه سال قبل از آن (سال 87) 1/33 سال و این رقم برای زنان 1/28 سال بوده است.

همچنین در سال 1388 بیشترین طلاق ثبت شده مردان بین گروه سنی 25 تا 29 سال با رقم 35هزار و 795 واقعه بوده است. بر همین اساس، بیشترین طلاق ثبت شده زنان نیز در گروه سنی 20 تا 24 سال با رقم 32هزار و 205 واقعه بوده است.

این گزارش حاکیست، چهار هزار و 321 رویداد طلاق ثبت شده در سال گذشته مربوط به مردان بالای 60 سال و تعداد یک هزار و 356 رویداد طلاق ثبت شده مربوط به زنان بالای 60 سال سن بوده است.

وقوع حدود 53 درصد از طلاق‌ها در 5 سال اول زندگی

بر اساس آمار اعلامی، میزان وقوع طلاق حدود 8/13 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته است که علل و عوامل موثر بر این افزایش به صورت پژوهش میدانی قابل شناسایی است، اما آن چه که در کل می‌توان اشاره کرد، این است که در سال 1388 حدود 53 درصد از کل طلاق‌های صورت گرفته مربوط به پنج سال اول زندگی مشترک زوجین بوده و حدود 15 درصد از طلاق‌های ثبت شده کشور مربوط به زوجینی است که طول مدت ازدواج آن‌ها کمتر از یکسال است.

بیشترین درصدهای افزایش طلاق در سال گذشته

از جمله علل عمده طلاق‌های صورت گرفته، می‌توان به سازش نکردن و انتخاب نادرست زوجین، کمرنگ شدن و تغییر در نقش‌های سنتی و نظارت خانواده و غیره اشاره کرد که در این میان استان‌های آذربایجان شرقی با 7/18 ، تهران با 5/16 ،‌ چهار محال و بختیاری با 32، خوزستان با 7/15، گلستان با 2/37، گیلان با 4/25، مرکزی با 5/15 و یزد با 2/32 درصد بیشترین افزایش طلاق را داشته‌اند که برابر بررسی به عمل آمده، علاوه بر علل و عوامل یاد شده، مواردی نیز از سوی ادارات ثبت احوال استان‌های مربوط در مورد علل طلاق در این استان‌ها ذکر شده است.

رسیدگی به موقع به پرونده‌ها در سیستم قضایی از علل عمده افزایش طلاق

به طوری که در استان تهران، به نظر می‌رسد، افزایش مهاجرت به تهران، ترکیب قومیت‌ها و تفاوت‌های فرهنگی و آگاهی نداشتن کافی جوانان از انتخاب همسر می‌تواند از جمله علل و عوامل موثر افزایش طلاق در این استان باشد.

همچنین در استان چهار محال و بختیاری، فعال شدن دفاتر طلاق استان در سال 1387 و ثبت طلاق در محل وقوع از دلائل افزایش طلاق است و در این میان در استان خوزستان نیز می‌توان به انجام طلاق توافقی در دوران عقد و قبل از ازدواج اشاره کرد.

در استان فارس می‌توان به انتخاب نادرست و فقدان بلوغ شناختی فرزندان و در نهایت ناسازگاری زوجین و در استان یزد نیز رسیدگی به موقع به پرونده‌ها در سیستم قضایی، رشد کم واقعه طلاق در گذشته، ازدواج‌های خارجی قومیتی به دلیل مهاجرت اشتغال زنان و استقلال مالی اشاره شده است.

رشد یک درصدی ازدواج در سال گذشته

سازمان ثبت احوال کشور در بخش دیگری از گزارش خود به آمارهای ازدواج در سال گذشته اشاره داشته است که براساس آن مقایسه آمار ازدواج کشور در سال 1388 نسبت به سال 1387 تنها رشد یک درصدی را نشان می‌دهد.

حال آن که باید اذعان کرد، این افزایش با توجه به حجم جمعیت واقع در سن ازدواج کشور، کمتر از حد انتظار است (بر اساس نتایج سرشماری 1385، بیش از 35 درصد جمعیت کشور را سنین 10 تا 24 سال تشکیل داده‌اند). همچنین علت این کاهش را می‌توان در افزایش میانگین سن ازدواج در مردان و زنان کشور ملاحظه کرد.

بر همین اساس، در سال گذشته بیشترین ازدواج ثبت شده زنان و مردان بین گروه سنی 24 تا20 سال بوده است که رقم ازدواج زنان 320 هزار و 445 نفر (حدود 6/0 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل) و مردان که با زنان 19تا 15 ساله ازدواج کرده‌اند، برابر با 172 هزار و 739 واقعه است.

افزایش ثبت ازدواج در 40 درصد از استان‌های کشور

با بررسی مقایسه آمار ازدواج استان‌ها در سال 1388 مشخص شد، 40 درصد از استان‌های کشور (12 استان) با افزایش ثبت ازدواج روبرو بوده‌اند. از جمله این استان‌ها سیستان و بلوچستان، هرمزگان، خوزستان، گلستان و کرمانشاه است.

باید اظهار کرد در بررسی علت افزایش ثبت ازدواج در این استان‌ها، می‌توان به ساختار سنی جمعیت آنها اشاره کرد که نزدیک به 38 درصد از جمعیت آن‌ها در سنین ازدواج قرار دارند.

افزایش بیشتر ازدواج در استان سیستان و بلوچستان، ناشی از ثبت ازدواج‌های معوقه‌ این استان در سال 1388 بوده است.

در توضیح ازدواج‌های معوقه باید اظهار کرد که زنان و مردان که ازدواجشان قبلا به صورت شرعی اتفاق افتاده، اما به لحاظ قانونی و رسمی ثبت نشده‌اند، بعد از گذشت سال‌ها از زندگی زناشویی خود به منظور بهره‌مندی از امکانات و تسهیلات اجتماعی اقدام به ثبت ازدواج خود می‌کنند که به این ترتیب ازدواج آنان موقعه نامیده می‌شود.

کاهش ثبت ازدواج در 60 درصد از استان‌های کشور

همچنین 60 درصد از استان‌های کشور در سال 1388 کاهش ثبت ازدواج را داشته‌اند که از دلایل کاهش ازدواج در استان‌های اصفهان و مازندران، می‌توان به پایین بودن سهم این استان‌ها در جمعیت واقع در سن ازدواج و افزایش سن ازدواج زنان اشاره کرد.

به گزارش ایسنا، بیشترین تعداد ازدواج زنان این استان‌ها مربوط به گروه سنی 24 تا20 ساله است، این در حالیست که استان قزوین علیرغم این که بیشترین ازدواج زنان را در گروه سنی 19 تا 15 ساله داشته، با کاهش وقوع ازدواج روبرو بوده است که علت آن را باید در مشخصه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استان بررسی کرد.



 


هنگامه شهیدی روزنامه نگار زندانی است که به اتهام شرکت در اجتماعات غیر قانونی، تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ،تبلیغ علیه نظام، اخلال در نظم عمومی و اهانت به ریاست جمهوری پس از ماهها بازداشت، به شش سال و سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شد. وی که پس از حدود چهار ماه بازداشت با قید وثیقه آزاد شده بود، مجددا یک روز پس از تایید حکم اش روانه زندان شد.

به نقل از رهانا : این روزنامه نگار دربند، در سالگرد بازداشت اش نامه ای را خطاب به دادستانی تهران نوشته است که متن آن در اختیار سایت تا آزادی روزنامه نگاران زندانی قرار گرفته است.

متن این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ریاست محترم دادستانی استان تهران جناب آقای جعفری دولت آبادی

سلام علیکم

در سالگرد بازداشت خود پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری مطالبی را به استحضار می رسانم:

اگر به خاطر داشته باشید که مسلما به یاد دارید من همان زن زندانی سیاسی هستم (که البته از دیدگاه قوه قضاییه زندانی سیاسی وجود ندارد و سیاسیون، زندانی امنیتی تعریف می شوند)که پس از نوروز امسال در بازداشتگاه ۲۰۹ با شما آخرین ملاقا ت حضوری را داشتم و درآن زمان شما با خنده به من گفتید:" هنوز بر هم سر موضع هستی." درآن ملاقات به عدم استفاده از امکانات مناسب برای زنان زندانی سیاسی مستقر درباز داشتگاه موقت ۲۰۹ معترض بودم و برای شما ازآخرین گفته های آخرین بازجویم آقای صالحی روایت کردم که ایشان با لذت تمام مرا به طی کردن کامل ۶ سال حبس ودوران محکومیت در بازداشتگاه ۲۰۹، بدون مرخصی و حتی امکان ملاقات حضوری تهدید کرد و تاکید کرد که ۲ سال دیگر به حکم من اضافه خواهد کرد و من در پاسخش جز نیشخندی انجام ندادم.به هر صورت من خرسند بودم لاقل در فضایی مطابق با شئونات یک زندانی سیاسی ایام حبس خود را سپری خواهم کرد.هرچند که تنها در تاریخ ۵ فروردین و به دستور جنابعالی تنها با مادرم اجازه ملاقات حضوری یافتم که آن هم با پیگیریهای مستمر از مراجع بالاتر بود و حتی قرار بود ۳ ساعت قبل از تحویل سال ۱۳۸۹ به مرخصی بیایم ،که همان آقای بازجو جلوی مرخصی مرا گرفت. با این عملکردها اینگونه به ذهن متبادل میشود که بحث استقلال قوا خصوصا در قوه قضاییه هنوز در مرحله حرف می گنجد و به مرحله عملی در نیامده است و گوییا فشار وزارت اطلاعات برقوه قضاییه بیشتر است و تهدیدات آقای صالحی موثر واقع شده است و وزارت اطلاعات همچنان ملاقات حضوری اینجانب را قطع و حتی امکان مرخصی برای درمان بیماریهایی که درداخل زندان به آن مبتلا شده ام را از من سلب نموده است و آخرین تهدید ایشان این بوده که در کمیته عفو مشروط وزارت اطلاعات جلوی عفو مشروط مرا که شرط آن طی کردن نصف دوران محکومیت می باشد را خواهد گرفت.

جناب آقای دادستان!

اگرچه رفتن به مرخصی حق هر زندانی(مددجو!) می باشد اما این را بدانید که علت درخواست مرخصی من این نبوده است که مطابق قانون،ایام مرخصی من جزو سنوات محکومیتم به حساب آید وآزادانه در بیرون باشم چرا که بیرون از زندان را جز یک زندان بزرگتر نمی دانم .اما جسم من بیمار است وروح من نیز در میان عداه ای از بیماران روحی ،معتاد ، بزه کار ، افراد شرور و ... که برخی از آنها واقعا نیازمند بستری در" دارالمجانین" هستند ولی در میان افراد سالم زندگی می کنند و هر روز مشکلات عدیده ای را برای سیاسیون فراهم می آورند نیز بیمار شده است.

جناب آقای دولت آبادی!

روز یکشنبه که به دادسرای زندان اوین تشریف آورده بودید و با دو تن از زنان زندانی سیاسی ملاقات داشتید برای من دو پیغام داده بودید :اول اینکه اگر کسی انگشتی به من می زند جنجال به راه نیندازم که"ایها الناس مرا کتک زده اند".اقای دادستان خوشبختانه بر طبق شواهد و مدارک موجود در حفاظت اطلاعات سازمان زندانها اینجانب به خاطر ضرب و شتم توسط خانم" مرجان جهان پناه" از ایشان شکایت به عمل آوردم و چند روز بعد ایشان به "امین اباد" جهت بستری شدن اعزام شدند. ضرب و شتم من به حدی شدید بود که تا چند روز درد آن در بدنم حس می شد.پس مطمئن باشید با یک انگشت زدن دردی به بدن وارد نمی شود که بخواهم وانمود به کتک خوردن بکنم که اصولا نیازی به این کار نیست در ثانی ممکن بود به جای ضربات مشت و لگدی که از سوی این بیمار روانی نصیب بنده گردید ضربات چاقو یا سرنگ آلوده به ویروس ایدز می بود در آنصورت هم باز شما شکایت داشتید که چرا این خبر به بیرون درزپیدا کرده است؟پیغام دوم شما به من در خصوص تماس تلفنی من باآقای کروبی بود که خواسته بودید دیگر با ایشان تماس نگیرم تا مرا به حضور بپذیرید.اگر چنین شرطی دارید بنده دیگر به هیچ عنوان تمایل به دیدار با جنابعالی ندارم لازم به ذکر می دانم آقای کروبی پدر معنوی من و من نیز دختر ایشان هستم و در مرحله بعد فراموش نکنید که اینجانب هنوز عضو حزب اعتماد ملی هستم ومشاور دبیر کل حزب یعنی آقای کروبی می باشم و تا کنون ازسوی کمیسیون ماده ۱۰احزاب فعالیت این حزب غیر قانونی اعلام نشده است و فقط دفاتر حزب به صورت غیر قانونی پلمپ گردیده است و همچنین در جاییکه عده ای اوباش برای یار دیرینه امام حرمت قائل نمی شوند و دائما برای وی مخاطره ایجاد میکنند در زندان برای رفع نگرانی چاره ای جز تماس تلفنی نیست و فکر نمی کنم از نظر قانونی منعی در این زمینه وجود داشته باشد و ما سفیحان را به خدا واگذار می کنیم.

جناب اقای دادستان!

به رغم ادعای شما مبنی بر ملاقات با خانواده های زندانیان سیاسی به طور مستمر از چهار ماه پیش تا کنون خانواده من درخواست ملاقات با جنابعالی را داده اند که هنوز جای سوال است چرا موافقت نشده است.تاکنون چندین بار عوامل شما به زندان آمده اند و از ما سوالات تکراری پرسیده اند و فرمهایی را که در آن نام ، نام خانوادگی ،میزان محکومیت،مدت سنوات حبس و... که بقیه را خودتان بهتر می دانید برای پر کردن به ما ارائه دادند در صورتی که این اطلاعات برایشان کاملا محرز است و اینکه هرکسی برگه مرخصی یا درخواستی را دارد برای دادستان ارسال کند و هنوز هیچیک از زندانیان زن سیاسی که تقاضاهایشان را ارائه داده اند پاسخی دریافت نکرده اند همچنین لطف کنید برای تنویر اذهان عمومی اسامی ۸۱ نفری که به مناسیت میلاد حضرت فاطمه زهرا مشمول عفو مقام معظم رهبری قرار گرفته اند را اعلام فرمایید چرا که این شبهه وجود دارد که اصولا کسی مشمول عفو قرار نگرفته است و لااقل از ۲۴ نفراز زنان زندانی سیاسی بند عمومی هیچ زنی آزاد نشده است .بنده نیز تا کنون چهار بار درخواست برای مرخصی درمانی جهت اعزام به بیمارستان ارائه داده ام و حتی متذکر شده ام ۴۸ ساعت با دستبند،پابند ، گردن بند و هر گونه بند دیگری که فکر می کنید لازم است مرا به بیمارستان حتی با هزینه شخصی خود منتقل کنید تا مشکلات و بیماریهای من مرتفع گرددعلی ایحال که شرط ملاقات حضوری را تماس نداشتن با آقای کروبی اعلام کرده اید باید اظهار کنم :"متاسفانه مقدور نمی باشد"

آقای جعفری دولت آبادی!

در زمان دستگیری مجدد من درششم اسفندماه ۸۸ وزارت اطلاعات شایعه کرد که چون خانم شهیدی قصد داشته است از کشورخارج شود ما وی راپیشتر بازداشت کردیم و حتی یک شایعه دیگری هم برای اینجانب پخش شد که در موقع مقتضی به اطلاع خواهم رساند.برای من این نکته بسیار جالب بود. چرا که هم نزدیک به چهار ماه با تبدیل قرار بازداشت به وثیقه در بیرون از زندان بودم و هم ویزای انگلستان را در پاسپورتم داشتم و هم پاسپورتم در اختیار خودم بود و فقط کافی بود خود را به یک کشور ثالث برسانم تا ایران را مثل بسیاری از افرادی که کشور را ترک کردند برای همیشه رها کنم.من اگر قصد ترک ایران را داشتم پس از نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا به لندن رفته بودم هرگز باز نمی گشتم.در آنجا به دلیل محجبه بودن و حضور در همه مراسم های خاص مذهبی به من می گفتند شما از عوامل جمهوری اسلامی هستید و در اینجا هم بازجویان به من می گفتند که شما عامل بیگانگان هستید. نمی گویم که در این زمینه پیشنهاداتی نداشتم که بسیاری از دوستان از سر دلسوزی به من می گفتند اگر ۶ سال حکم دادگاه بدوی شما تایید شود چه خواهی کرد و من پاسخ میدادم:تابع قانون خواهم بود و اگر قطعا محکوم شوم در زندان فقط کتاب خواهم نوشت.و هنوز هم بر این اعتقادم که هیچ جرمی مرتکب نشده ام که شایسته و سزاوار چنین مجازاتی باشم.من اگر قصد تبلیغ علیه نظام داشتم در طول مدتی که خارج از زندان به قید وثیقه آزاد بودم و از همه رسانه های خارجی جهت مصاحبه با من تماس گرفته میشد رنج ها و بلا هایی را که ۱۲۵ روز بر من وارد شده بود را برای آنان بازگو می کردم اما برای حفظ آبروی نظام زبان در دهان گزیدم.من کاری نکرده ام که بخواهم از کشورم متواری شوم . این آب و خاک همانگونه که متعلق به شماست متعلق به من،خانواده ام ،فرزندم و وارثان من هم خواهد بود و هیچ گروه و جناحی نمی تواند ایران را به نام خود مصادره کنند.من در ایران ماندم چون جرمی مرتکب نشده ام،البته خدای ناکرده روی سخنم به برخی دوستان و همکارانم که شاید به خاطر شرایط جبر و فشار از ایران خارج شده اند نیست که چون از ایران مهاجرت کرده اند پس حتما جرمی را مرتکب شده اند بلکه روی سخنم با خودم بود تا بگویم و بگویم و بگویم که در ایران می مانم و بی گناهیم را ثابت می کنم حتی اگر راه آن تحمل کامل ۶ سال حبس تعزیری باشد.من فردی قانون مدار هستم و به قانون احترام می گذارم حتی اگر حکمی خلاف واقع برای من صادر شده باشد.من تا آخرین لحظه ای که مسئولان زیربط دریابند که بازداشت و حکم سنگین من نوعی انتقام گیری از شخص آقای کروبی و فشار به ایشان بوده است ، مسئولانه پای عواقب ۶ سال حبس تعزیری خود ایستاده ام.

جناب آقای جعفری دولت آبادی!

ضمن عرض تسلیت شهادت شهید بزرگوار آیت الله بهشتی دوران ریاست موفق ایشان در قوه قضاییه را یاد آور می شوم و اظهار شرمساری میکنم از اینکه من و پسر شهید بهشتی را با هم و با چشم بند از زیر عکسهای پدرش عبور دادند تا برای بازجویی به باز داشتگاه ۲۴۰ ببرند. آیت الله شاهرودی ویرانه ای را به گفته خودشان ازآیت الله یزدی تحویل گرفتند که این ویرانه در دوران آقای شاهرودی رو به آبادانی بود لطفا نگذارید این ویرانه ویرانه تر شود در خاتمه با این توضیحات

خواهشمندم اگر قرار است تهدیدات بازجویان من به طور کامل عملی شود لطفا اولین تهدید ایشان را نیزحتما به مرحله اجرا درآورید و مرابه بازداشتگاه ۲۰۹ که البته اکنون در دست تعمییر است و از این پس زندانیان زن سیاسی هم به بازداشتگاه ۲۴۰ انتقال می یابند بازگردانید.درجاییکه من حق نوشتن خاطرات روزانه خود را ندارم ،درجاییکه مواد خام تهیه کتابم توسط آقای دهقان زاده مسئول حفاظت اطلاعات سازمان زندانها ضبط میشود و باز پس داده نمی شود ،دیگر چه فرقی میان بندعمومی و بازداشتگاه موقت ۲۰۹ است؟

جناب آقای دادستان!

لطفا یا مرا به بازداشتگاه ۲۰۹ بازگردانید یا برای کمک به مردم غزه همراه با برادران داوطلب در بازداشتگاه ۳۵۰مرا نیز جهت کمک و امداد رسانی به غزه اعزام کنید که کمک در آنجا بسیار مثمر ثمر تر از حضور میان بزه کاران می باشد . مطمئن باشید اینجا چیزی عایدمن نمی شود به جز به سخره گرفتن زندان اوین.

هنگامه شهیدی بازداشتگاه ۲۱۶ نسوان زندان اوین

۹تیر۱۳۸۹ مطابق با اولین سالگرد بازداشت پس از انتخابات


 


سر تا پای دیدگاهها و به قول خودش معرفت شناسی اش را که زیر و رو کنی، به هر جایی بشود وصلش کرد به مجاهدین خلق وصل شدنی نیست که نیست. عادی ترین موضوعات مربوط به زندگی و مسایل سیاسی اجتماعی را یک راست می برد در دستگاه معرفتی سرشار از نسبیت اش ، حقیقت را توزیع می کند، سهم مخالفش و حتی آنانکه به اتهامی دور از تصورش به 10 سال حبس در تبعید محکومش کرده اند را در نظر می گیرد، به آنان «حق» می دهد، اما سر آخر او هم مثل من و میلاد ( میلاد اسدی، عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت، دارای 7 سال حبس تعزیری در مرحله بدوی) و علی ( ملیحی، مسئول روابط عمومی ادوار تحکیم) ، کوهیار (گودرزی، فعال حقوق بشر، محکوم به یک سال حبس در مرحله بدوی)، عباس ( کاکایی، دانشجوی دانشگاه تهران ، محکوم به یک سال حبس تعزیری) ، مجید ( دری دانشجوی ستاره دار، محکوم به 6 سال حبس تعزیری)، علی ( بی کس، عضو کمیته دانشجویی ستاد مهندس موسوی، محکوم به 7 سال تعزیری در مرحله بدوی) و حتی آبتین (غفاری، نوازنده وعضو خانه موسیقی ، محکوم به یک سال حبس قطعی) که کمتر از همه سیاسی بوده و در عالم هنر سیر می کند ، نمی تواند کتمان کند که سهمی که برای « سوء تفاهم » در تقابل های دموکراسی خواهی مان با اقتدارگرایی جریان حاکم فرض می کردیم، خیلی بیشتر از واقعیت است.

بحث هایمان جالب پیش می رود. در زندان بسیار پیش می آید آنهایی که بیرون از اینجا معتدل تر و خوش بین تر فعالیت می کردند به دلیل تصور «سوء تفاهم» اقتدار گرایان نسبت به دموکراسی خواهان، اینجا با فر و ریختن تصوراتشان، دست کم در برخی گفتگوهای خودمانی، تند و عصبی تر شده اند، چون انتظارشان بیشتر از اینهایی بود که دیدند.

بهمن (احمدی امویی، روزنامه نگار داری 5 سال حبس تعزیری قطعی) روی نیمکت نشسته، به صورت بر افروخته من با خنده نگاه می کند و می گوید:«من از اول هم اینها را همین جوری که شما تازه شناخته اید می شناختم، اما خود تو به من می گفتی بدبین.»

تا بخواهم جواب بهمن را بدهم دوباره ضیا (سید ضیا نبوی ، دانشجوی ستاره دار، محکوم به 10 سال حبس تعزیری و تبعید به ایذه به اتهام محاربه و ارتباط به منافقین) بحث ها را می برد در دستگاه خاموش ناشدنی معرفت شناسی اش و همه کس و همه چیز را به نحوی توجیه می کند، گویی هیچ خطا کاری در این عالم وجود ندارد، به قول علی ، ضیا یک طوری است که دل هیچ کس برایش نمی سوزد، چه او حتی رفتار بازجوها و قاضی اش را هم توجیه می کند.
ضیا می گوید: « آنها نظام حقیقتی دارند که این رفتار را برایشان توجیه و حتی توصیه می کند. باید معرفت شناسی آنان را .....»

میلاد با آن شیطنت ذاتی اش که در چشم های گیرا و براقش موج می زند ، می پرد وسط حرف ضیا و ادای او را در می آورد : « کشتی ما رو با این معرفت شناسیت، بابا یکی بیاد اینو ببره ایذه.»

دلم می خواست ساعت ها گفت و گویم را با ضیا ضبط کنم و برای آنها که به او اتهام ارتباط با گروه رجوی را زده اند پخش کنم و بپرسم کجای دیدگاه صاحب چنین تفکری حتی از 200 کیلومتری اشرف رد می شود، اگر این گروه فرقه ای با آن سابقه خشونت بار و غیر قابل دفاعش قابلیت پرورش چنین نیرویی را دارد که یا باید در فهم خودمان از این گروه شک کنیم ( کاری که دستگاه امنیتی ما خواسته یا نا خواسته در یک سال اخیر مرتکب شده است) و یا بپذیریم که درباره ضیا سوء تفاهم شده. سوء تفاهم !؟ کدام سوء تفاهم؟! کاش هنوز بر این توهم بودم، اما ضیا می گوید دست کم بازجوهایش به خوبی می دانستند که هیچ ربطی بین راه و رسم او با سازمانی ها نیست و اگر بستگانی در اشرف دارد، تقصیر دستگاه خلقت است که با آنها نسبت دارد.

من و او و خیلی های دیگر با یک توهم عجیب و اعتماد به نفس کاذبی وارد بازجویی ها شدیم که حالا از یاد آوری آن خنده مان می گیرد. فکر می کردیم که احتمالا اشتباه شده و باید از فرصت گفتگوی پیش آمده در باز جویی برای اصلاح دیدگاه سیستم در مورد خودمان و دیگر نیروهای اصلاح طلب استفاده کنیم، ولی زود فهمیدیم که باید طوری بازجویی پس بدهیم که دفع «سوء نیت» کنیم نه رفع «سوء تفاهم».

آرام به ضیا می گویم : «مساله معرفت شناسی نیست، من بهتر از همه شما آنها را می شناسم و تفکراتشان را از بر هستم. این طور که فکر می کنی نیست ، آنها که با ما اختلاف معرفتی دارند پیش روی ما نیستند، مساله این جماعت چرب و شیرین دنیا و قدرت است که با بحث نظری حل نمی شود. قدرت فقط زبان قدرت را می فهمد و تنها باید مولفه های قدرت، خودمان و طرف را بشناسیم تا بتوانیم مهارش کنیم. به امید مهار درونی آنها هم ننشینین که دل بستن به اخلاق و وجدان و دین و اصالت آنها با این واقعیت ها که دیده ایم خطاست. به جای این حرفها باید به فکر تقویت جنبش سبز و حمایت از رهبران آن بود. بحث های تئوریک معرفت شناسانه را بگذار برای وقتی که برابر و عادلانه پیش روی هم به گفتگو بنشینیم وگرنه تکلیف مناظره معرفتی را قدرت از پیش به وسیله رسانه های انحصاری و برخورد امنیتی تعیین می کند.»

عمادالدین باقی که کمر دردش مانع از نشستن اش شده و دایم قدم می زند، یاد گذشته ها می کند: «شما تصور این سطح برخورد را نداشتید چون خوب آنها را نمی شناختید و حالا دچار حیرت شده اید. ولی من همان وقت که برخوردهای تند با آیت الله منتظری را با آن سوابق درخشان دیدم، این روزها برایم قابل تصوربود.» معلوم است که آقای باقی هم مثل ما دچار سوء تفاهم بوده و فقط تاریخ رفعش با ما فرق می کند.

یاد حرف های محمد نوری زاد در اتاق افتادم که ساعتی پیش می گفت: «واقعا حیف بود که در جمهوری اسلامی باشیم و زندانها و بازجویی ها و دادگاههای آن را از نزدیک تجربه نکنیم. اینجا چشم مان بازتر شد، خدا را شکر که توفیق زندان بهم داد.»......نوری زاد هم به سوء تفاهم هایش فکر می کند.

کیوان صمیمی می گوید:« اما همیشه باید درهای گفتگو را باز نگه داریم. اصولگراها یک کل واحد نیستند و به خصوص با عقلای آنها باید صحبت کرد و آنها را نسبت به عواقب رفتار تندرو هایشان آگاه کرد.»

امیر خسرو ( دلیرثانی، فعال ملی مذهبی که دارای 4 سال حکم تعزیری در مرحله بدوی است) می گوید: «این گفتگویی که آقا کیوان می گوید را اول باید درون خود جنبش سبز راه بیندازیم تا به یک افق مشترک و راهبردهای نزدیک به هم برسیم. خود جنبش هنوز به یک دستی لازم نرسیده است.»

علی تاجرنیا ( عضو جبهه مشارکت و نماینده مردم مشهد در مجلس ششم که دارای یک سال حکم قطعی حبس تعزیری است) نگران اصلاح طلبی است: « مساله مهم این است که از مسیر اصلاح طلبی خارج نشویم و عصبانیت های به حقی که هست کنترل رفتارمان را از دست عقل به دست احساس نبرد، هر چند به خصوص در روزهای اول و خیزش 25 خرداد هر چه بود عقلانیت و مدارای ستودنی مردم بود.»

از جمع رفقا می پرسم: « قبول دارید که صورت مساله برایمان عوض شده؟ ببینید یک زمانی در معادلات سیاسی خیلی از ما اصلاح طلبان می گفتیم باید به گفتگو و مشی آرام تکیه کنیم به دلایلی از جمله این دلیل که برخی رفتارهای ما باعث شده بخشی از نیروهای متدین و بی غرض اصولگرا دچار کج فهمی و سوء تفاهم در مورد ما شوند و باید این ذهنیت را اصلاح کنیم. ولی به مرورو به خصوص در این یک ساله به همه ما اثبات شده که هسته اصلی تصمیم گیری در جریان حاکم حتما ما را درست می شناسد و اگر در رسانه ها و موضع گیری شان در مورد ما تصویر ضد دین و وطن فروش و لا ابالی می سازند نه به دلیل اطلاعات غلط که به دلیل نداشتن مهارهای درونی در رفتار و صرفا به دلیل حفظ قدرت است. در واقع ما دچا سوء تفاهم بودیم و نه آنها، با این فرض اگر هم گفتگویی از جنس گفتگوی اقناعی است باید با کسانی صورت بگیرد که احیانا تحت تاثیر این دروغ پردازی های آنها قرار گرفته اند و گرنه موضوع گفتگو با کانون دروغ پردازی چه وجهی دارد؟»

یاد حرف های داوود سلیمانی می افتم که با همه جفاهایی که به او شده هنوز به فطرت آدمها ایمان دارد و عجیب مثبت فکر می کند. می گفت حتی با کسی که می دانی قصد قطعی دشمنی با تو را دارد، باید طوری گفتگو کنی که او را در مسیر فطرتش قرار دهی . دکتر سلیمانی خیلی به فطرت آدم ها اعتقاد دارد و همین اعتقادات راسخش سبب شد تصویری درخشان و در عین حال فروتن از او در یک سال اخیر که در اوج آزمایشها قرار داشتند، هویدا شود.

چقدر یکباره دلم برای او و مهدی محمودیان و دیگر دوستانم چون عیسی سحرخیز، رسول بداقی، امیر رفیعی و حشمت الله طبرزدی که یک ماه پیش از جمع مان جدایشان کردند، تنگ شده است.

بگذریم موضوع سوء تفاهم داغ شده که مهدی اقبال ( عضو جبهه مشارکت، دارای چهار سال حکم حبس تعزیری قطعی) با خنده می گوید:« برای من که حتما سوء تفاهم شده است. بخشی از حکم من برای نوشتن شعار مرگ بر روسیه بوده، آن وقت یکی دیگه در تلوزیون همین شعار را می گوید و تاکید می کند که حق است و فقط چون میهمان برنامه دیروز، امروز، فرداست کسی کاری به کارش ندارد؟»

فرصت بی محدودیت زندان مجال می دهد تا یک موضوع را آنقدر چکش کاری کنیم تا خیالمان راحت شود که بیشتر از آن دیگر به ذهن مان نمی رسد، حاصل آنکه اگر چه در صورت مساله ما با جریان حاکم وزن سوء تفاهم به سوء نیت آنها کاهش یافته و در عوض سوء تفاهم های بین خودمان رفع شده اما بنیان های روشی ما که از دوران اصلاحات آغاز شده و مبتنی بر گفتگو و رفتار مسالمت آمیز و قانونی است، ریشه در بنیان های اعتقادی، سیاسی و شخصیتی خود ما دارد و چیزی نیست که بر اساس مصلحت های پراگماتیستی اتخاذ شده باشد و با تغیر تحلیل ما از حریف تغیر کند.

طبیعی است که در برخی تاکتیک های گذشته تغیرات جدی صورت گیرد، مانند تکیه بر اصلاح طلبی جامعه محور به جای اصلاح طلبی پارلمانتاریستی ، محور قرار دادن گفتگو با جامعه به جای گفتگو با حاکمیت، تغیر ادبیات گفتگو و تکیه بیش از پیش بر شبکه های اجتماعی در فعال سازی عرصه عمومی به جای انتظار کشیدن برای شکل گیری نهادهای مدنی که مستلزم پذیرش حاکمیت است، اما اصولی چون نفی خشونت و اصلاح طلبی در روش تغیر پذیر نیست.

اعلام زمان آمار در زندان به گفتگوهای ما خاتمه داد.زندانیان بند 350 در صف های 5 نفره می ایستند تا افسر نگهبان تعدادشان را بشمرد. دربند تعدادمان محدود و قابل شمارش است اما آیا تعداد ما را در جامعه هم به همین دقت شمرده اند؟

امیدواریم در این یک مورد هم دچار سوء تفاهم نباشند، که هزینه این سوء تفاهم شاید قابل جبران نباشد.

روی سیم خاردارهای خشن دیوارهای بلند که هواخوری را مستطیل شکل کرده اند چند گنجشک نشسته اند و بهارینه سر داده اند وپایین سیم خاردارها و گنجشک ها ما هستیم زندانیان سیاسی بند 350 اوین .

حسین نورانی نژاد رییس کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت
دهمین ماه حضور در زندان اوین - خرداد 1389


 



تصاویری از برخی بذل و بخشش ها و ریخت پاشهای منصوبین دولت محمود احمدی نژاد در پایگاه خبری جرس منتشر گردیده است .

متن گزارش جرس بدین شرح است:
حسین رضازاده روز گذشته دریافت پاداش‏هایی دو یا سه میلیونی را که توسط خودش، دستور پرداختش به خودش و نایب رئیسش صادر شده، را رد کرد و این مسائل را در حد حرف و فاقد مستندات دانست. این در حالیست که خبرگزاری تابناک اقدام به انتشار اسنادی درهمین زمینه کرده که وقوع پرداخت را تایید میکند.

پرداخت اول
در نخستین پرداخت داراب ریاحی از حسین رضازاده درخواست می‏کند تا به حسین رضازاده، خودش، و بهمن زارع پاداش حسن خدمت انجام کار پایان سال ۱۳۸۸ را پرداخت نماید. در متن این نامه آمده است:

"جناب آقای حسین رضازاده
سرپرست محترم فدراسیون
باسلام
احتراماً نظر به پایان سال ۸۸ خواهشمند است دستورات لازم را جهت پرداخت پاداش حسن خدمت انجام کار پایان سال افراد مشروحه ذیل را صادر فرمایید.
۱- آقای حسین رضازاده
۲- آقای داراب ریاحی
۳- آقای بهمن زارع
داراب ریاحی
نایب رئیس فدراسیون"

در ذیل این نامه حسین رضازاده پاراف کرده است:

"بسمه تعالی
جناب آقای ریاحی
ردیف ۱ مبلغ ۲۰ میلیون ریال (حسین رضازاده)
ردیف ۲ مبلغ ۱۵ میلیون ریال (داراب ریاحی)
ردیف ۳ مبلغ ۱۰ میلیون ریال (بهمن زارع)
اقدام گردد.
61551_203.jpg


 


گروه اقتصادی کلمه- کمال الدین صبا: ضمایم قرارداد انتقال گاز به پاکستان برای ۲۵ سال و برای تأمین حدود ۲۰ درصد از مصرف انرژی گاز این کشور در حدود دو هفتة پیش نهایی گردید. پس از چند روز اما و اگرهای فراوان و نامحرم دانستن مردم توسط وزیر نفت و سپس مهر تأیید ۱۲۹ نفر در کسوت نمایندة مجلس، این قرارداد مشمول تحریم ها گردید. علی رغم خبر کناره گیری پاکستان از این قرارداد روز گذشته اوجی، مدیرعامل شرکت ملی گاز، بار دیگر  رقم فروش این حجم عظیم از سرمایة کشور را جزء اسرار و محرمانه دانست! این در حالی است که کلیات مالی این قرارداد شامل قیمت احداث خط لوله و قیمت توافق شدة گاز صادراتی توسط تعداد بسیار زیادی از خبرگزاری های معتبر دنیا اعلام شده. با این اوصاف احتمالا  کشور در حال  حراجی است که توسط دولت حاکم، افتخاری بر کارنامه اش قلمداد می گردد!

مروری بر آنچه در این دو هفته گذشت

روز ۲۴ خرداد ماه خبری بر روی اکثر خبرگزاری ها و نشریات قرار گرفت که حاکی از امضا شدن اسناد نهایی قرارداد انتقال ۲۵ سال گاز ایران به پاکستان با قیمت مجهول بود. عدم اعلام جزئیات قرارداد حساسیت زیادی ایجاد کرد. برخلاف هدف اولیه از صدور گاز که مقصد نهایی را کشور هند می دانست، هند از این قرارداد کنار کشیده بود و تنها مصرف کننده، کشور پاکستان ماند. تمامی مذاکره کنندگان مجرب قبلی از جمله دکتر نژادحسینیان که در جریان روند پیشرفت مذاکرات بودند، در طی چند سال اخیر به نحوی کنار گذارده شدند و در نهایت با مطرح شدن نام مشایی در حواشی قرارداد، به ناگاه و با اعلام خبر تحریم ایران، در اوج لاپوشانی خبری، این قرارداد بسیار سنگین که ایران را متعهد به تأمین روزانه ۲۱ میلیون و پانصد هزار متر مکعب گاز طبیعی برای مدت بسیار طولانی ۲۵ سال می کند، نهایی گردید!

چند روز بعد در سی خرداد ماه، با تأیید مواضع مبهم و اظهارات بی ربط وزیر نفت به سوالات سازدار در مجلس در خصوص قرارداد انتقال گاز به پاکستان، ۱۲۹ نمایندة مجلس در مقابل ۵۲ نفر مخالف به نامحرم بودن مردم از مفاد قراردادی صادرات بیست و پنج سالة گاز ایران به پاکستان رأی موافق دادند!

بلافاصله پس از دو روز نخست وزیر پاکستان اعلام کرد که به تحریم های جدید پایبند خواهد بود. صحبتی که حتی اگر عملی نشود، به نوعی منجر به امتیازگیری بیشتر از سیاست های تنش زای ایران خواهد شد.

اما جالب ترین اظهار نظر در روز ششم تیر، اوجی مدیرعامل شرکت ملی گاز قیمت قرارداد را بازهم نگفت و بهای گاز صادراتی را جزء اسرار و محرمانه خواند! تا تمامی شواهد دال بر این حراج بی سابقه بین المللی با فرافکنی به شیوة رئیس دولت تکمیل گردد.

مبلغ قرارداد خط لوله و قیمت فروش گاز چه مقدار است؟

برای آگاه شدن مردم و مسوولین بی اطلاع از موضوع، مبلغ این قرارداد برای تنها احداث خط لوله که از جیب ایران هزینه خواهد شد، معادل ۷٫۵  میلیارد دلار آمریکا میباشد. (۱,۲,۳,۴,۵) پاکستان برای احداث خط لوله در کشور خود ۱٫۶۵ میلیارد دلار هزینه خواهد کرد. قیمت گاز صادراتی در سالهای تحویل (۲۰۱۴ تا ۲۰۳۹ میلادی) بر مبنای تابعی از میانگین قیمت نفت وارداتی ژاپن Jcc می باشد، اما کف و سقف قیمت آن ۲۶۰ تا ۴۸۵ دلار به ازاء هر هزار متر مکعب گاز می باشد. (۶) این در حالیست که میانگین قیمت گاز در اروپا در سال جاری میلادی در حدود ۵۰۰ دلار به ازاء هر هزار متر مکعب گاز می باشد. (۷)

این نکته بسیار حائز اهمیت است که به جز دو سال گذشته که دنیا با بحران اقتصادی گسترده روبرو شد، در طی تمامی سالیان گذشته، قیمت گاز طبیعی همواره روندی صعودی در بازارها داشته است. تنها از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ قیمت گاز دو برابر شده است.(۸) قیمت فعلی با پشت سر گذاردن بحران اقتصادی تقریباً کف قیمت گاز می باشد. پیش بینی قیمت گاز طبیعی برای سال ۲۰۱۴ میلادی نشان می دهد که قیمت گاز حداقل ۴۰ درصد بالاتر از مقدار فعلی آن، یعنی در حدود ۷۰۰ دلار خواهد بود. (۸)

در بهترین حالت ممکن، در صورتی که از سال ۲۰۱۴ ایران با بالاترین قیمت ذکر شده در قرارداد، یعنی ۴۸۵ دلار به ازاء هر هزار متر مکعب، شروع به فروش گاز خود کند، قیمت فروش گاز در بدو امر حداقل ۴۵ درصد کمتر از قیمت آن در اروپا خواهد بود. حال قیمت جهانی در ۲۵ سال پس از آن چه خواهد بود و چرا دولت حاضر به پذیرفتن این محدودة ننگین قیمت برای فروش گاز شده است، باید قطعاً پاسخگو باشد!

حداقل تخفیف: سالیانه بین ۳ میلیارد دلار در نخستین سال تا بیشتر از ۱۲ میلیارد دلار در آخرین سال!

با توجه به ظرفیت متعهد شده ایران برای انتقال گاز، روزانه ۲۱٫۵ میلیون متر مکعب گاز باید به پاکستان انتقال دهد. با احتساب کف و سقف قیمت گفته شده ۲۶۰ تا ۴۸۵ دلاری برای فروش گاز، کل بهای سالیانه گاز صادر شده ۲ میلیارد دلار در کف قیمت و یا ۳٫۸ میلیارد دلار در سقف قیمت خواهد بود. این در حالیست که قیمت واقعی گاز در اولین سال شروع صادرات گاز حداقل در حدود ۷۰۰ دلار به ازاء هزار متر مکعب گاز بوده و باید ۵٫۵ میلیارد دلار عاید ایران گردد. بنابراین در اولین سال از فروش، بین ۱٫۷ تا ۳٫۵ میلیارد دلار تخفیف داده شده است.

از آنجا که سقف قیمت تعیین شده قرارداد ۴۸۵ دلار است و قیمت گاز در سال ۲۰۱۴ در حدود ۷۰۰ دلار پیش بینی شده است، رقم تخفیفی حتی اگر قیمت گاز در طول ۲۵ سال ثابت بماند، که محال می باشد، حداقل ۴۲٫۵ میلیارد دلار خواهد بود.

البته این رقم خوشبینانه ترین رقم ممکن و امری محال است و مقدار ارزان فروشی صادرات گاز بسیار بیش از این است! در حالی که میانگین رشد قیمت جهانی گاز بیشتر از ۱۰ درصد در سال می باشد (۸)، اگر هر سال حتی ۵ درصد به قیمت گاز اضافه گردد، ارزش گاز در انتهای ۲۵ سال در حدود ۲۳۷۰ دلار به ازاء هر هزار متر مکعب گاز خواهد بود و این یعنی ۱۲ میلیارد دلار تخفیف سالیانه در قیمت!!!

دلیل اینکه دستگاه دولتی از بیان قیمت قرارداد فروش گاز استنکاف می کند، رو شدن اینگونه تاراج دادن سرمایه های مملکت برای ماجراجویی های بین المللی خود می باشد و شرم دارد این قرارداد ننگین را به معرض دید مردم قرار دهد.

اظهارات نژادحسینیان مؤید تحلیل فوق

اظهارات دکتر نژاد حسینیان، معاون اسبق وزیر نفت و رئیس مخلوع هیأت قراردادی، خود موید تحلیل فوق می باشد. به گفتة وی رقم در نظر گرفته شده برای گاز ایران حداقل ۳۲ درصد کمتر از مبلغ صادرات گاز به ترکیه در بیست سال پیش می باشد!

نژاد حسینیان چهرة بین المللی و مطرح ایران در سی سال گذشته بوده است. او سالهای سال در سمت وزیر و معاونت وزیر و نمایندة ایران در سازمان ملل فعالیت داشته است و دانش نفتی و بین المللی او در کنار تخصصش و مسوولیتی که در این امر مهم در این همه سال داشته است، به او اجازه نمی دهد که صرفاً از نقطه نظر سیاسی به موضوع نگاه کند و اظهارات چند روز گذشته وی در مصاحبه با ایسنا و مکاتبة وی در خصوص ابهامات قراردادی با خبرگزاری مهر، نه از سر بازی سیاست، که از سر دلسوزی برای تاراج سرمایه کشور مطرح شده است. وی به دلیل بها دادن به حق ایران در این قرارداد و جلوگیری از ارزان فروشی گاز، هفت ماه پیش از سمت خود به بهانة بازنشستگی برکنار شده است.

معاون سابق امور بین الملل وزیر نفت چند روز پیش سوالات زیر را در مصاحبه با خبرگزاری مهر مطرح کرده است:

۱٫ چرا قرارداد در خارج ایران و چرا در سفارت فرانسه در اسلام آباد امضا شده است؟

۲٫ اگر این کار به دلیل عدم قبول قوانین ایران توسط پاکستان انجام گرفته؛ با مجوز چه کسی این درخواست مورد قبول ایران قرار گرفته است؟

۳٫ چرا شفاف عمل نکرده اند؟

۴٫ هر سال صدها قرارداد بین شرکتهای دولتی و غیر دولتی جمهوری اسلامی ایران با شرکت های خارجی امضا می شود. در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا به حال در چند قرارداد قوانین جمهوری اسلامی حاکم نبوده است؟

۵٫ با قبول این شرط توسط مقامات وزارت نفت در آینده شرکتی پیدا می شود که قوانین جمهوری اسلامی ایران را بپذیرد.

۶٫ اگر بر تمام قراردادهای ایران با شرکت های خارجی؛ قوانین ایران حاکم نباشد و بر هر کدام از قراردادها؛ قانون یک یا دو کشور خاص حاکم شود چگونه می توان منافع ملی ایران را حفظ نمود؟

۷٫ آیا فروش گاز ایران در بازار بین المللی (با این همه مشتری که دارد) آنقدر سخت است که باید تن به این همه خفت داد؟

البته اظهارات آقای نژاد حسینیان از طرف دولت بی پاسخ نمانده است و وزارت نفت و سایت رسمی دولت، او را متهم به دروغگویی و عدم عقلانیت کرده اند و اظهارات وی را جرم قلمداد کرده اند!(۸) این جوابیة دولت با پاسخ مجدد ایشان و استناداتی که داشته اند مواجه شده است. (۹) سخنان دو سال پیش این معاون سابق وزیر نفت نیز در خصوص این ماجرا جای تأمل مجدد دارد. (۱۰)

در این میان نکات فنی بسیاری نیز وجود دارد که بسیار نگران کننده است. اینکه در حال حاضر وقتی میانگین افزایش تولید گاز کشور با افزایش مصرف سالیانه برابری می کند (۱۱) و تا سه سال دیگر به گفتة اوجی مدیرعامل شرکت ملی گاز افزایشی در تولید نخواهیم داشت، چطور دولت می خواهد این حجم گاز را تأمین کند، مهمترین آن است!

مراجع و منابع:

[۱] http://www.thenews.com.pk/updates.asp?id=106575

[2] http://economictimes.indiatimes.com/articleshow/5988152.cms

[3] http://www.dailytimes.com.pk/default.asp?page=2010\05\29\story_29-5-2010_pg7_12

[4] http://www.energytribune.com/articles.cfm/4367/Iran-Pakistan-Gas-Deal-Boosts-Iran

[5] http://www.eia.doe.gov/cabs/Iran/NaturalGas.html

[6] http://www.cacianalyst.org/?q=node/5314

[7] http://en.wikipedia.org/wiki/Natural_gas_prices

[8] http://www.ferc.gov/market-oversight/mkt-gas/trading.asp

[9] http://www.dolat.ir/NSite/FullStory/?id=189794

[10] http://asriran.com/fa/news/121930

[11] http://oilprice.com/Energy/Natural-Gas/Iran-Signs-Major-Gas-Deal-with-Pakistan.html


 



آيت الله مكارم شيرازي تاكيد كرد : هیچ کس در هر مقامى باشد، حق ندارد ارزش‏هاي اسلامي را کمرنگ یا بى‏رنگ سازد.
به گزارش ايلنا ، آيت‌الله مكارم شيرازي در دیدار علما، امام جمعه و مسئولین شهرستان میانه، ضمن بیان حدیث معروفى از پیغمبر اکرم‏ درباره عوامل پیروزى امت اسلامى و شکست احتمالى آنها اظهار داشت: مردم کشور ما انقلاب کردند و صدها هزار شهید، اسیر و جانباز دادند تا ارزش‏هاى اسلامى را زنده کنند؛ بنابر‌این هیچ کس در هر مقامى باشد، حق ندارد این ارزش‏ها را کمرنگ یا بى‏رنگ سازد.
این مرجع تقلید اضافه کرد:مسئولین مراقب سخنان خود باشند و بدانند خانواده شهدا، نیروى بسیج مخلص، حوزه‏هاى علمیه و تمام وفاداران انقلاب اجازه نخواهند داد مسئله‏اى مانند امر به معروف که از مسلمات قرآن مجید است و مخصوصاً مسئله حجاب که از ضروریات اسلام مى‏باشد و امروز به عنوان رمزى از اسلام در همه جا شناخته مى‏شود زیر سؤال برود.
وي تصریح کردند: اگر بى‌تدبیرى‏ها از حد بگذرد مردم شهیدپرور با زبان دیگرى سخن خواهند گفت.
آيت الله مكارم شيرازي خاطرنشان کرد: مسئولین احترام خود را حفظ نمایند و اجازه دهند هر نهادى به وظیفه خود عمل کند، همچنین قانونگذاران عزیز قوانین شفاف و حساب‏شده بر وفق ارزش‏هاى اسلامى تنظیم کنند.
اين مرجع تقليد ادامه داد: قوه‌قضاییه به مقابله با جرائم برخیزد و مجریان محترم به وظیفه اصلى خود که اجراى قوانین است بپردازند و از قلمرو خود خارج نشوند تا همان‏گونه که رهبر انقلاب فرمودند ملت مسلمان و انقلابى ما آسوده خاطر با اتحاد و انسجام وضع داخلى به مقابله با تهدیدات خارجى بپردازد.


 


مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور با انتقاد از نبود نظارت و ارزیابی کافی بر روند اعطای وام‌های کلان و تسهیلات توسط بانک‌ها گفت که بخش مهمی از معوقات بانک‌ها و مشکل باز پرداخت بدهی وام گیرندگان مربوط به شرکت‌های دولتی است.

به گزارش ایسنا، مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، گفته است که در دستگاه‌های دولتی ایران "تخلف از قانون زیاد است" و در بعضی از این دستگاه‌ها هم در تفسیر قانون "شبه بدعت" مشاهده می‌‌شود.

پورمحمدی در توضیح منظور خود از "بدعت در تفسیر قانون" گفت بعضی از دستگاه‌های دولتی برخی قوانین را که به "مصلحت نمی‌دانند، اجرا نمی‌کنند و یا اجرای یک قانون را به تأخیر می‌اندازند.

پورمحمدی گفت که شرکت‌های دولتی بزرگترین وام گیرندگان از بانک‌های ایران هستند و بزرگی دستگاه‌های دولتی و دولتی بودن اقتصاد باعث شده است تا "ویژه‌خواری، رانت‌خواری، و فساد‌های تو در تو و پنهان" روی دهد.

گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد که بانک‌های ایران حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان (۵۰ میلیارد دلار) وام پرداخت کرده‌اند اما اکنون نمی‌توانند آن را وصول کنند.

رئیس سازمان بازرسی کل کشور همچنین به صدور برخی احکام قطعی از سوی مجتمع امور اقتصادی این سازمان برای سوء استفاده کنندگان از تسهیلات بانکی، اشاره کرد.

پور محمدی که در یک مصاحبه تلویزیونی سخن می‌گفت اعلام کرد که اسامی این افراد در وب‌سایت رسمی این سازمان (خبرگزاری قسط) منتشر شده است.

بنابر گزارش‌های رسمی بخشی از وام‌هایی که از بانک‌ها گرفته شده، در جاهایی به غیر از جایی که برای آن وام در نظر گرفته شده بود، هزینه شده است.

وی همچنین تأکید کرد که بخشی از "آشفتگی‌های نظام اقتصادی" ایران و مشکلات بانک‌ها به علت وجود "ابهام و نقایص" در قوانین و سیستم اقتصادی - مالی است که در این زمینه سازمان بازرسی کل کشور و مجلس برای "تنقیح" قوانین در حال همکاری‌اند.

پورمحمدی که سه سال سابقه حضور در کابینه محمود احمدی‌نژاد را در کارنامه خود دارد، از "بزرگ بودن" دستگاه‌های دولتی در ایران انتقاد کرده و آن را یکی از علل زمینه‌ساز فساد مالی و اداری دانسته است


 


حسين موسويان، ديپلمات ارشد سابق جمهوری اسلامی به واشينگتن پيشنهاد کرده خصومت ها را کنار گذاشته و در منافع مشترک منطقه ای، با تهران گفت وگو کند. وی بر این باور است که تحریمها سیاست ایران را رادیکالی می کند.


روزنامه وال استريت جورنال، در مطلبی به زندگی و گفته های حسين موسويان، ديپلمات سابق جمهوری اسلامی که در حال حاضر در دانشگاه پرينستون آمريکا ست، پرداخته است. به نوشته اين روزنامه، آقای موسويان از عالی ترين مقامات جمهوری اسلامی است که در طول يک سال گذشته و در مقاومت سياسی در برابر محمود احمدی نژاد، ايران را ترک گفته اند.


فردا نوشته است: روزنامه وال استريت جورنال به نقل از کسانی که با آقای موسويان ديدار دارند، نوشته که او بشدت نگران وضعيت ايران پس از جريان انتخابات رياست جمهوری سال گذشته است. در مطلبی که آقای موسويان نوشته و وال استريت جورنال نسخه ای از آن را به دست آورده و از آن نقل کرده، وی از آمريکا خواسته با ايران گفت وگو کرده و تنش های منطقه ای را کاهش دهد.


به نوشته آقای موسويان، حتی دولتی که در ايران رياست آن از معترضان فعلی تشکيل شده باشد، صنايع پايه اتمی و ساخت سوخت اتمی را رها نخواهد کرد. وی با اين حال می گويد بهبود روابط با تهران می تواند امکانات و اقدامات امنيتی و هشداردهنده لازم را فراهم کند تا هيچگونه نگرانی از ساخت بمب اتمی ايجاد نشود.


در نوشته آقای موسويان که چاپ شده و فقط درون دانشگاه پرينستون توزيع شده، آمده است:«تحريم های اخير شورای امنيت، موضع جمهوری اسلامی در مسئله اتمی را نرم نمی کند که بيشتر به سوی راديکال تر شدن خواهد رفت.»


حسين موسويان همچنين در نوشته خود پيشنهاد کرده آمريکا به سمت گفت وگوی گسترده با ايران رفته و بر اساس منافع منطقه ای در عراق و افغانستان، امنيت منطقه ای در خليج فارس و انتقال بازار انرژی، با ايران به مذاکره وارد شود.


وی نوشته است:«گفت وگوی سازنده ميان تهران و واشينگتن برای ساختار امنيت منطقه ای حساس است و ۳۰ سال خصومت ميان دو طرف، فقط به فقدان امنيت منطقه ای منجر شده است.»


حسين موسويان در مورد نارضايتی های داخلی در ايران نوشته که بعيد است دستگاه قدرت و رهبری در ايران به زودی تغيير کند و اگر اين تغيير قرار است در راه باشد، بايد تغيير از درون باشد. وی به واشينگتن پيشنهاد کرده صبر را در سياست خارجی خود لحاظ کند چرا که هرگونه بهبود روابط ايران و آمريکا نه کار چند ماه، که کار چند سال خواهد بود.


آقای موسويان نوشته:«تغيير رژيم در آينده نزديک در افق ايران نخواهد بود و ايران در موقعيت قبل از وقوع انقلاب قرار ندارد. آنچه در خيابان های ايران می بينيد، چالشی داخلی است که نتيجه نهايی آن، تاثير گسترده ای در سياست داخلی و خارجی ايران خواهد داشت.»


«پناهنده نمی شوم»

حسين موسويان برای مقامات رسمی و ديپلمات های آمريکايی و اروپايی آدم مهمی است چرا که از زمان تلاش های جمهوری اسلامی برای آزاد سازی گروگان های آمريکايی در لبنان در سياست خارجی ايران حضور داشته و بعد هم سفير بوده و با غرب درباره تاسيس دولت جديد در افغانستان در زمان حمله آمريکا و متحدان مذاکره کرد و پس از آن هم که در هيات مذاکرات اتمی حضور فعال داشت.


حسين موسويان سه سال پيش دستگير شده و به اتهام جاسوسی به زندان افتاد. پرونده اش با ممنوعيت داشتن هرگونه منصب ديپلماتيک، به پايان رسيد.


شهريورماه سال پيش بود که موسويان که ۵۳ سال دارد به عنوان پژوهشگر ميهمان به مدرسه روابط عمومی و بين المللی وودرو ويلسون در دانشگاه پرينستون وارد شد و کار بر روی برنامه اتمی جمهوری اسلامی و روابط ايران و آمريکا را شروع کرد. نه دولت باراک اوباما و نه دانشگاه پرينستون در مورد ديپلمات ايرانی که در آمريکا اقامت گزيده چيزی نگفتند اما به گفته ديپلمات های اروپايی و آمريکايی کار موسويان در مورد نوع تصميم گيری تهران، مورد موشکافی دقيق قرار دارد.


آقای موسويان در نخستين گفت وگوی مطبوعاتی خود پس از حضور در پرينستون، اعلام کرد برای جلب حمايت سياسی برای جنبش سبز، جنبش اعتراضی ايران به آمريکا نيامده است. وی تاکيد کرد که تمرکز خود را بر روی کار دانشگاهی گذاشته، ضمن اين که مشغول بهبود عوارض دوران زندان است. همچنين گفته که به ايران بازمی گردد.


به نوشته وال استريت جورنال، آقای موسويان گفت:«من نيازی به پناهندگی از هيچ کشوری ندارم وهيچ گاه درخواست پناهندگی نخواهم کرد.»


ديپلمات های اروپايی و آمريکايی، خروج آقای موسويان را به عنوان نشانه ای خطرناک می دانند که گروهی قصد دارد تمامی ميانه رو ها و سياستمدارانی که نگاهی به غرب دارند را از جريان کنار بزند. در مقابل، محمود احمدی نژاد و آيت الله علی خامنه ای، مهره های ايدئولوژيک و اعضای گروه های نظامی را به جای آنها منصوب می کنند.


به گفته اين ديپلمات ها، آقای موسويان از ديپلمات های ارشدی بوده که هم غرب را می شناخته و هم درک خوبی از قدرت واقعی در ايران داشته است. وی به عنوان مشاور سياست خارجی آيت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی، کار کرده است.


يک ديپلمات اروپايی به وال استريت و در توصيف آقای موسويان گفت:«او يک ديپلمات ارشد و کارآمد بود که می خواست کشور به سمت درست برود و او بخشی از حاکميت نظام اسلامی در ايران بود که خواهان رابطه بهتر و بيشتر ايران با ديگر کشورهای جهان هستند.»


حسين موسويان از جمله سياستمدارانی است که از زمان موضعگيری جدی و علنی در جريان انتخابات رياست جمهوری در مقابل محمود احمدی نژاد، يا با مشکل مواجه شده و يا به حاشيه رانده شده اند.


به گزارش وال استریت جورنال، يک ديپلمات غربی می گويد محمود جواد ظريف، نماينده و سفير سابق جمهوری اسلامی در سازمان ملل، به نوعی در حصر خانگی در ايران قرار دارد. حتی ميرحسين موسوی و مهدی کروبی هم قرار دست به ساختن پايگاه های سياسی در خارج از مرزهای ايران زده اند.


 


دخترخردسال علی عرب مازار شش ماه است که پدر خود را ندیده است. او دلتنگی هایش را با پدر اینگونه نجوا کرده است:

بابا جون سلام

چند روز پیش روز پدر بود...

تلویزیون داشت می گفت حضرت علی(ع) بچه ها را دوست می داشت.با مردم مهربان بود . بچه ها رو اذیت نمی کرد. به بچه هایی که بابا نداشتن سر میزد .نمی گذاشت ناراحت بشن. نمی گذاشت به مردم ظلم بشود.

کاشکی الآن حضرت علی(ع) بود. به او می گفتم بابای من بهترین بابای دنیاست. به او می گفتم آقای دادستان فقط به مامان ملاقات حضوری می ده نمی ذاره بابام رو بغل کنم. به او می گفتم بابای من چه گناهی کرده که هر جا می رم نمی ذارن بابامو ببینم.

اگر الآن حضرت علی بود نمی ذاشت به من و بچه های مثل من ظلم بشه کاش الآن حضرت علی (ع) بود آنوقت بابام پیشم بود.

بهش می گفتم تو چقدر خوبی

تو بی گناهی

کاشی.....


 



نماینده مردم تهران در مجلس در خصوص وعده خود به پیگیری احضار برخی از دانشجویان به سازمان قضایی نیروهای مسلح در ارتباط با حادثه کوی دانشگاه نیز گفت: این موضوع را از طریق آقای ابوترابی پیگیری کرده و کپی احضارنامه‌ای که دانشجویان در اختیارم گذاشته بودند را به ایشان تحویل دادم و قرار شد این موضوع را نیز پیگری کنند.

به گزارش ایلنا، حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم در پاسخ به این پرسش که آیا به نظر شما با برداشتن یارانه حامل انرژی با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها و افزایش مصرف در فصل زمستان، مردم با مشکلات جدی مواجه نخواهند شد،گفت: اگر این طرح در نیمه اول سال اجرا می‌شد، قطعا بهتر بود اما اجرای این طرح در نیمه دوم و با توجه به اینکه در این نیمه از سال نیار به انرژی شدیدتر است، به تعویق بیافتد به معنای از دست دادن همان منابعی است که تاکنون از دست داده‌ایم.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه با اجرای این طرح مردم سال اول اجرای این قانون را آزمایش خواهند کرد، اظهارداشت: مردم باید مطابق با افزایش قیمت‌ها رفتار خودشان را در مصرف انرژی متعادل کنند و خبر خوبی خواهد بود که مردم احساس کنند با اصلاح قیمت‌ها می‌باید به صورت جدی صرفه‌جویی کنند و اگرنه یک سال دیگر بدون صرفه‌جویی را دنبال خواهیم کرد.

نماینده مردم تهران درخصوص وعده خود به پیگیری احضار برخی از دانشجویان به سازمان قضایی نیروهای مسلح در ارتباط با حادثه کوی دانشگاه نیز گفت: این موضوع را از طریق آقای ابوترابی پیگیری کرده و کپی احضارنامه‌ای که دانشجویان در اختیارم گذاشته بودند را به ایشان تحویل دادم و قرار شد این موضوع را نیز پیگری کنند.

وی ادامه داد: قرار شده آن کمیته‌ای که از طرف مجلس برای بررسی حادثه کوی دانشگاه از سوی مجلس تشکیل شده است،آن گزارش را هم جمع‌بندی و ارائه کنند.


 


استاندار تهران گفت: استانداری هیچ برنامه ای برای برخورد با فتنه گران در سازمان ها و ادارات دولتی ندارد و اگر کسانی که طبق ضوابط و قوانینی که وجود دارد از انجام وظایف خود قصور کنند ادارات بر اساس ضوابط با این افراد برخورد می کند.

به گزارش مهر، مرتضی تمدن استاندار تهران در نشست خبری امروز خود در پاسخ به این سئوال که مبنی بر اینکه استانداری تهران درپی تاکید معاون رئیس جمهور برای شناسایی فتنه گران در سازمان ها و ادارات چه خواهد کرد، با بیان این مطلب گفت : اینکه طرحی با عنوان شناسایی عوامل فتنه در ادارات داشته باشیم چنین طرحی نداریم اما تصور ما این است که اگر جایی فرد و افرادی در امر خدمت رسانی به مردم مسائل حاشیه ای را در دستور کار خود قرار دهند ادارات، سازمان ها و وزارتخانه ها ضوابط و قوانینی دارند که با آن به تخلفات رسیدگی می کنند.

وی همچنین در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه استانداری در زمینه اجرای طرح عفاف و حجاب چه اقداماتی انجام داده گفت: کار ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در محیط سازمانها و دستگاه های اجرایی استان طبق دستورالعمل وزیر آغاز شده و در این امر نظارتی جدی صورت می گیرد.

تمدن ادامه داد: گروه های نظارتی در امر عفاف و حجاب در سازمان ها و ادارات از ۳ ماه گذشته کار خود را آغاز کردند.

استاندار تهران همچنین افزود: در تعامل و گفتگو با مدیران دستگاه ها و سازمان ها هر جا احساس کنیم خلاف ارزش های مورد قبول جامعه و خلاف قوانین ارزشی مسائلی وجود دارد که نیاز به تذکر است با خود مدیران سازمان ها صحبت می کنیم و موارد را متذکر می شویم.

وی ادامه داد: استانداری تلاش می کند در محیط سازمانها و دستگاه های اجرایی مبانی مربوط به عفاف و حجاب رعایت شود تا خود به خود این طرح به سایر قسمت ها تسری داده شود.

تمدن با اشاره به اینکه در درجه نخست مدیران و مسئولان سازمان های اداری مسئولیت رعایت امر عفاف و حجاب را بر عهده دارند، گفت: در درجه دوم تا حد زیادی قوانین و مقرراتی که داریم نحوه برخورد افراد با ارباب رجوع، نحوه توجه به مبانی اخلاقی و ورزشی را مشخص کرده است و باید برابر آیین نامه عفاف و حجاب یک نظارتی هم بر این امر صورت بگیرد


 


: مختار اسدی و محمد باقری، دو تن از اعضای کانون صنفی معلمان در ایران، بازداشت شدند.


به گزارش آژانس خبری موکریان، اسدی روز دوشنبه هفتم تیر ماه در کرج بازداشت شد و در پی آن، منزل وی نیز توسط مأموران مورد بازرسی قرار گرفته و کامپیوتر وی را نیز همراه خود برده‌اند.

از محل نگهداری و وضعیت مختار اسدی و هم چنین اتهامات احتمالی این فعال فرهنگی خبری در دست نیست.

مختار اسدی پیشتر نیز به دلیل فعالیت های صنفی مدتی را در تبعید سپری کرده بود.

گفتنی است شماری از فعالان حقوق معلمان، از جمله علی اکبر باغانی و محمود بهشتی لنگرودی، دبیرکل و سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران، بازداشت شده بودند. این بازداشت‌ها با اعتراض فدراسیون آموزش بین المللی روبرو شده و این نهاد بین المللی خواستار آزادی تمام فعالان حقوق معلمان شده است.


بلاتکلیفی بهنام ابراهیم زاده وبلاگ نویس و فعال حقوق کودک


بهنام ابراهیم زاده وبلاگ نویس و فعال حقوق کودک و جمعيت دفاع از حقوق کار که در تاريخ ٢٢ خرداد دستگیر شده و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت همچنان در بلاتكليفى به سر مي‌برد.


به گزارش كميته مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى، در اثر اين ضرب و شتم وى از ناحيه پا دچار شكستگى استخوان شده است و از ناراحتی قفسه سینه رنج می‌برد. گفته مي‌شود كه بهنام دربند هفت زندان اوین به سر می‌برد و تا حال به خانواده‌اش اجازه ملاقات داده نشده است. بهنام در تماس كوتاه تلفنى كه با خانواده‌اش داشت از درد قفسه سينه و وضعيت نامناسب جسمى‌اش گفته است.

لازم به ذكر است كه بهنام ابراهيم در روز جهاني كارگر سال ۱۳۸۸ در پارك لاله دستگير و مدتي در اوين در بازداشت بود.

كمپين مبارزه براى آزادى زندانيان سياسى ضمن ابراز نگرانى از وضعيت بهنام ابراهيم زاده از تمامی سازمانها و افراد بشردوست مي‌خواهد كه با نامه هاى اعتراضى خود رژيم اسلامى را تحت فشار قرار بدهند كه بهنام ابراهيم زاده را سريعا تحت مداواى پزشكى قرار داده و از زندان آزاد كنند.

سه سال حبس تعزیری برای سعید کلانکی


سعید کلانکی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر به سه سال حبس تعزیری از سوی شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب محکوم شد.

به گزارش کمیته‌ گزارشگران حقوق بشر، حکم وی یک سال حبس برای "تبلیغ علیه نظام" و دو سال برای "توهین به رهبری" عنوان شده است. سعید کلانکی، فعال حقوق بشر و دبیر سابق کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی نهم آذر ماه سال گذشته بازداشت شد و پس از نزدیک به ۱۰۰ روز، در تاریخ ۱۶ اسفند، با تودیع وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.

با گذشت نزدیک به ۷ ماه، کوهیار گودرزی و شیوا نظرآهاری، دو عضو دیگر کمیته همچنان در زندان اوین به سر می‌برند.


ارجاع پرونده‌ حسین رونقی ملکی به دادگاه انقلاب


پرونده‌ حسین رونقی ملکی، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق‌بشر به جریان افتاده و چندی پیش به دادگاه انقلاب تهران ارجاع شده است.
به گزارش رهانا، چند روز پس از پایان اعتصاب غذای حسین رونقی ملکی، وبلاگ‌نویس و فعال حقوق‌بشر، پرونده‌ وی به جریان افتاده و هم‌اکنون برای بررسی بیش‌تر و مطالعه، به شعبه‌ ۲۶ دادگاه انقلاب ارجاع شده است.

حسین رونقی ملکی در تاریخ ۲۲ آذر ماه سال گذشته به همراه برادرش که هیچ‌گونه فعالیت سیاسی و یا حقوق‌بشری انجام نداده بود بازداشت شده است.

برادرش یک‌ماه بعد در حالی‌که بشدت شکنجه شده و از ناحیه‌ مهره‌های کمر و تعدادی از دندان‌های‌اش دچار مشکلات فراوانی شده بود، آزاد شد.

خانواده‌ حسین رونقی ملکی، (بابک خرمدین) شکایتی را علیه بازجویان حسن رونقی ملکی، برادر بزرگتر حسین رونقی تنظیم و به جریان انداخته‌اند.

قرار بازداشت حسین رونقی ملکی برای مدت دو ماه تمدید شده است و از آزادی وی جلوگیری می‌شود. وی در طول زمان بازداشت، به شدت تحت شکنجه، برای انجام اعتراف‌های تلویزیونی قرار داشته است اما در برابر آن مقاومت کرده است.

اولین تماس تلفنی سارا محبوبی از بازداشتگاه اطلاعات ساری

سارا محبوبی، طی تماسی تلفنی از نگهداری خود در سلول‌ انفرادی بازداشت‌گاه اطلاعات ساری خبر داد.


سارا محبوبی، دانشجوی محروم از تحصیل بهایی و فعال حق تحصیل پس از گذشت پنج روز بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات ساری در اولین تماس تلفنی که با خانواده اش داشته از سلامتی خود خبر داده است.

به گزارش جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی این فعال حق تحصیل در حال حاضر در سلول های انفرادی بازداشتگاه اطلاعات ساری نگهداری می‌شود.

در تاریخ ۲۹ خرداد ماه، ماموران امنیتی با مراجعه به منزل سارا محبوبی قصد بازداشت این فعال حق تحصیل را داشته اند که به دلیل عدم حضور این دانشجوی محروم از تحصیل در شهر ساری موفق به بازداشت وی نشدند و پس از ضبط وسایل شخصی نامبرده منزل را ترک کرده و از خانواده وی خواستار معرفی دخترشان به اداره اطلاعات ساری شده بودند که این فعال حق تحصیل پس از مراجعه به اداره اطلاعات ساری در تاریخ سه تیر بازداشت شد.

در خصوص تفهیم اتهام صورت پذیرفته به این فعال حق تحصیل تاکنون اطلاعی در دست نیست و بر اساس اطلاعات رسیده قرار بازداشت این دانشجوی محروم از تحصیل بهایی ۱۰ روزه است.


پنج سال حبس تعلیقی برای یاسر قانعی


یاسر قانعی عضو ستاد ۸۸ مشهد و فعال دانشجویی به پنج سال حبس تعلیقی و محرومیت از فعالیت‌های سیاسی طی این مدت محکوم شد.

به گزارش ندای سبز آزادی، دادگاه انقلاب مشهد یاسر قانعی را به اتهام تبلیغ علیه نظام به پنج سال حبس تعلیقی محکوم کرده است.


پیش از این مامورین اطلاعات مشهد شبانه با هجوم به منزل این عضو ستاد ۸۸ که عمده فعالیتش در فضای مجازی بوده است، وی را دستگیر و بیش از دو هفته در سلول انفرادی اداره اطلاعات مشهد بازداشت کردند. از اتهامات وی، فیلم برداری از صحنه های تظاهرات مردمی پس از انتخابات خردادماه سال گذشته بوده است.


گفتنی است پرونده دیگری از وی به اتهام توهین به محمود احمدی نژاد در دادگاه عمومی در حال بررسی است.


13 تیر، تاریخ برگزاری دادگاه محمد غزنویان

دادگاه رسیدگی به پرونده محمد غزنویان، فعال حقوق زنان و کودکان در ماه‌های اخیر دوبار بازداشت و با تودیع وثیقه آزاد شده بود، روز 13 تیرماه برگزار خواهد شد.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، وی اولین‌بار در 19 بهمن‌ماه سال گذشته در پارک ملت قزوین بازداشت و اول اسفند با تودیع وثیقه 20 میلیون تومانی آزاد شده بود.

وی 16 فروردین‌ ماه، زمانی که همراه وکیلش مهناز پراکند، به دادگاه انقلاب مراجعه کرد با افزایش مبلغ وثیقه به 100 میلیون تومان مواجه شد و به دلیل عدم توانایی جهت تودیع وثیقه برای دومین بار بازداشت و به زندان چوبین‌در قزوین منتقل شد. وی در تاریخ 25 فروردین، با تودیع وثیقه 100 میلیون تومانی آزاد شد.

محمد غزنویان، دانش آموخته رشته‌ علوم سیاسی، وبلاگ‌نویس، روزنامه‌نگار و فعال اجتماعی است که مقالات و یادداشت‌های زیادی را با موضوعات حقوق بشر، زنان، کودکان و ... در روزنامه‌ها و سایت‌های اینترنتی منتشر کرده است.


همسر شهید سمسارپور: می گویند، بهتر است دیه بگیرید


حسن میر اسدالهی، همسر فاطمه سمسارپور در گفتگو با "روز" اعلام کرد دادسرای نظامی از او خواسته دیه بگیرد اما او حاضر به گرفتن دیه نیست. فاطمه سمسارپور به اتفاق پسرش، کاوه میراسدالهی روز 30 خرداد سال گذشته در جریان اعتراضات مردمی، در مقابل منزلشان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. خانم سمسارپور همان روز جان باخت اما پسرش بعد از دو جراحی سنگین، زنده ماند.

پیکر خانم سمسارپور، به گفته همسرش شبانه و در شهرستان بابل دفن شده است. آقای میراسدالهی که شکایت کرده و خواهان معرفی قاتل همسر و ضارب فرزندش شده است به "روز" می گوید: آخرین جواب دادگاه این بود که ضارب شناسایی نشد و بهتر است دیه بگیرید.

وی در رابطه با دفن شهید در بابل می گوید: رفتم جنازه را بگیرم پرسیدند شکایتی داری؟ از ترس اینکه جنازه را تحویل ندهند گفتم نه. از محل، استشهاد جمع کردیم که در تظاهرات نبوده و جلوی در منزلش بوده. بعد تعهد گرفتند که از کسی شکایت نکنم و اینکه مراسم برگزار نکنیم. تعهد را دادم، استشهاد را دادم و فاطمه را آوردند بهشت زهرا و شستند و تحویل دادند. ما هم بردیم به بابل که زادگاهمان است. شبانه بردیم و در تنهایی و غربت به خاک سپردیم. ترسیدیم باز مشکلی پیش بیاید. بعد که به خاک سپردیم، رفتم به مادر فاطمه قضیه را گفتم که قبر دخترت اینجاست. نمیدانید چقدر سخت است. نمیدانید چه دردی است آدم در وطن خودش غریب باشد. فاطمه را ما در نهایت غربت و تنهایی به خاک سپردیم.


 



نایب رییس کمیسیون انرژی با اشاره به تاثیر مستقیم قیمت حامل‌های انرژی بر زندگی مردم خواستار شفاف سازی دولت در مورد چگونگی هدفمند کردن یارانه‌ها و ارائه برنامه‌ای مدون و مشخص در این مورد به مردم و نمایندگان شد.

به گزارش خانه ملت، عبدالله کعبی ضمن انتقاد شدید از تاخیر دولت در اجرای هدفمندی یارانه ها گفت: دولت ابتدا اصرار فراوانی برای اجرای این طرح داشت اما حالا که مجلس در نهایت همکاری این قانون را تصویب کرده است، در اجرای این قانون تعلل می کند.

عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس با اشاره به تاثیر مستقیم قیمت حامل های انرژی بواسطه افزایش قیمت حمل و نقل گفت: دولت هنوز ظرفیت ها در بخش حمل و نقل عمومی، ریلی و هوایی را آنچنان که متناسب اجرای قانون هدفمندی است بالا نبرده و با افزایش قیمت حامل های انرژی باید شاهد تاثیر نامطلوب این تاخیر در ظرفیت سازی بر زندگی مردم باشیم.

رییس کمیسیون انرژی همچنین با انتقاد از دولت برای اعلام نکردن نرخ واقعی تورم گفت: دولت باید نرخ واقعی تورم را به مردم اعلام کند تا بعدها با اجرای قانون هدفمندی، مردم دچار مشکل مضاعف نشوند.

وی همچنین در مورد افزایش قیمت ها گفت: هنوز که یارانه حامل های انرژی را حذف نشده است، کالاها گران شده است و به این ترتیب به خاطر تاخیر در بالا بردن ظرفیت ناوگان حمل و نقل با اجرای قانون هدفمندی کمک های نقدی به مردم مفید نخواهد بود و مردم ما که عطش خرید دارند با دریافت این کمک های نقدی دچار مشکلات بیشتری خواهند شد.

کعبی همچنین در مورد افزایش قیمت برق صنعتی که توسط وزارت نیرو اعلام شده نیز گفت: این امر قطعا در بحث تولید، مشکل ایجاد خواهد کرد و باعث ایجاد گرانی زود هنگامی خواهد شد که بر اثر فشار بر کارخانجات بوجود می آید.


 


نزدیک به دوازده ماه از بازداشت غیر قانونی مجید دری، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی و از اعضای شورای دفاع از حق تحصیل می گذرد .بدون آنکه رویه های قانونی درباره او رعایت شده باشد .

به گزارش کلمه، این دانشجوی دربند که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد به شش سال حبس قطعی محکوم شده است. حبسی که قرار است مجید پنج سال از آن ر ا در تبعد بگذراند . تبعید در زندان ایذه .در اینجا روایتی کوتاه از بازداشت غیر قانونی این دانشجو را بررسی می کنیم :

این دانشجوی دربند در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه ابتدا چندین ترم از تحصیل تعلیق و سپس نیز از ادامه تحصیل محروم شد.

وی در سال ۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم ازتحصیل که به دانشجویان ستاره دار معروف شده اند . شورای دفاع از حق تحصیل را تشکیل دادند .

شورایی که با هدف بازپس گیری بدیهی ترین حق این دانشجویان یعنی حق تحصیل شکل گرفت .دانشجویانی که که به خاطر عقیده شان ٬ از حق تحصیل محروم شده بودند. اعضای این شورا در دوران فعالیت شان مدام بر عدم وابستگی خود به گروه ها ، دسته ها و یا احزاب داخلی و خارجی تاکید می کردند.

در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و پس ازآنکه رئیس جمهوری وقت، محمود احمدی نژاد وجود دانشجویان ستاره دار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای شورا در تجمع های اعتراض آمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد شرکت کرد تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند . دانشجویانی که بیهوده از حق تحصیل محروم شده اند .

این تجمع های اعتراضی در روزهای قبل از برگزاری انتخابات در مقابل وزارت علوم و صدا و سیما برگزار شد .

مجید دری اما پس از شرکت در این تجمع ها در روز ۲۲ خرداد ماه به محل کار خود درشهر بوشهر بازگشت . وی چند روزی بیشتر در بوشهر نماند تا اینکه سر انجام در روز ۱۸ تیر ماه ۸۸ ٬در حالی که در منزل خواهر خود درشهر قزوین به سر می برد دستگیر شد .

این دانشجوی در بند پس از آن و به مدت ۶۴ روز در بندامنیتی وزارت اطلاعات ( ۲۰۹ ) به سر برد و پس از آن و با تمدید قرار بازداشت موقت٬به بند عمومی زندان اوین منتقل شد.

دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی در حالی در سوم آذر ماه سال ۸۸ برگزار شد که این دانشجو با اتهام هایی از جمله محاربه ،اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی به یازده سال زندان محکوم شد .که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس کاهش پیدا کرد . اما حکم تبعید وی به زندان ایذه همچنان باقی مانده است .

وی در طول ۱۱ ماه بازداشت خود نامه ها و درخواست ها ی متعددی را برای مراجع قضایی از طریق خانواده خود ارسال کرده است اما تاکنون پاسخی از طرف مسولان به آنها داده نشده است . این دانشجوی در بند همچنین بارها درخواست دیدار با دادستان تهران را مطرح کرده است که البته این تقاضا نیز تاکنون بی پاسخ مانده است .

با نزدیک شدن به ۱۸ تیر ۸۹ و پایان یافتن یکسال محکومیت مجید دری هر روز نگرانی خانواده و خود او نیز افزایش می یابد چرا که او باید در صورت عدم لغو حکم تبعیدش به زندان ایذه منتقل شود . تبعیدی که برای یک دانشجو بسیار عجیب به نظر می رسد .

خانواده مجید دری خواستار رسیدگی و تجدید نظر در این حکم هستند و از دادستان تهران می خواهند که تقاضای ملاقات با مجید در زندان اوین را بپذیرند .


 


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تصمیم گرفتن، محدودیت ایجاد کردن و تضییع حقوق دیگران بر مبنای وهمیات و جعلیات با اعتقاد به مبداء و معاد سازگار نیست؛ لذا اعتقاد به معاد باید ترمزی باشد در مقابل تضییع حقوق.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین مجید انصاری طی سخنانی در مراسم ترحیم حاج میرزا احمد عارف به تشریح نقش اعتقاد به معاد در زندگی انسان پرداخت و تصریح کرد: اعتقاد به معاد موضوعی فطری است که در همه مکتب‌ها و ادیان الهی و حتی در میان همه‌ جوامع انسانی از آغاز ـ و شاید بتوان ادعا کرد از ماقبل تاریخ و قبل از تمدن انسان‌ها ـ جلوه و بروز داشته و دارد.

وی افزود: به همین سبب علمای علم کلام یکی از ادله‌ معاد را فطری بودن آن و از ادله فطری بودن آن اعتقاد راسخ در قول و عمل میان همه‌ انسان‌ها از آغاز تا امروز ذکر کرده‌اند.

دبیر اجرایی مجمع روحانیون مبارز خاطرنشان کرد: حتی کسانی که به حسب ادعا معاد را انکار می‌کنند نیز ناخواسته تسلیم ندای فطرت خود درباره جاودانگی انسان و معاد هستند. برای مکتب‌های الهادی نیز قهرمان زیستن و قهرمان مردن یک اصل است و اهمیت موضوعاتی مانند فداکاری و ماندن نام نیک از آن‌ها نشان می‌دهد که نتوانسته‌اند خود را از فطری بودن معاد برهانند.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: بحث از معاد به دو جهت حائز اهمیت است؛ اول آن‌که سرنوشت آینده ما در این مقوله نهفته است و معاد چشم‌انداز آینده محتوم زندگی انسان است و دیگر آن‌که بحث از معاد تاثیر مستقیمی در کیفیت زندگی این جهانی ما دارد؛ لذا در مورد چگونه زیستن ما اثر دارد.

وی با بیان این‌که " با توجه به پیچیدگی معاد و آگاهی اندک ما از آن، به میزانی که باید و شاید در مورد آن اهتمام نداشته‌ایم" خاطرنشان کرد: آگاهی عمومی از ارتباطات دنیا و آخرت با یکدیگر و تاثیر رفتارهای امروز ما در آن جهان مورد غفلت عملی قرار گرفته است. با استنتاج از آیات و روایات درمی‌یابیم که آخرت چیزی جز انعکاس رفتار این جهانی ما نیست و صحنه‌ عظیم آخرت نمایش دو طرف سکه‌ وجود انسان است.

وی با اشاره به دیدگاه امام خمینی(ره) درباره نامه اعمال انسان اظهار کرد: امام بزرگوار ما می‌گوید این کتاب صحیفه‌ جان انسانی ماست که در این جهان به صورت بالقوه همه ما ظرفیت خداگونه بودن را داشته‌ایم و این کتاب گشوده می‌شود تا مشخص شود که چه میزان از این ظرفیت را به صورت بالفعل در آورده‌ایم.

انصاری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: متاسفانه مجالس ما کمتر حاوی آموزه‌های مربوط به معاد است. واقعا اگر کسی معتقد باشد که کلید همه‌ بدی‌ها دروغ است باز هم می‌توان در جامعه دروغ شنید؟

وی با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم(ص) درباره مطرودترین مردم نزد خدا افزود: پیامبر(ص) می‌فرمایند مطرودترین مردم نزد خدا کسانی هستند که برای سخن‌چینی و ایجاد تفرقه در جامعه تلاش می‌کنند و به دنبال این هستند که برای انسان‌های بیگناه پاپوش درست کرده و پرونده‌سازی کنند.

عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز ادامه داد: در روایتی دیگر می‌فرماید اگر کسی ذره‌بین به دست بگیرد تا عیوبی از مردم پیدا کند و با استفاده از آن آبروی افراد را ببرد و اصطلاحا حال آن‌ها را بگیرد، خداوند او را از ولایت خود اخراج کرده و به ولایت شیطان احاله می‌کند و این در حالی است که شیطان هم او را نمی‌پذیرد.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به روایتی دیگر گفت: بیشترین ندامت متعلق به کسی است که آخرت خود را به دنیای دیگران فروخته است؛ یعنی برای خوش آمد این و آن، زبان و قلم به ظلم چرخانده، حکم به ظلم داده و در واقع به خود ظلم کرده است؛ زیرا چنین اموری در آخرت غیر قابل جبران است.

وی در ادامه به قرائت حدیثی از امام سجاد(ع) مبنی بر لزوم محاسبه‌ روزانه اعمال توسط مسلمانان پرداخت و خاطرنشان کرد: ما از ساحت ائمه اطهار پوزش می‌طلبیم که این‌گونه نیستیم؛ اگر هر شب یا هر روز میزان اعمال را می‌گشودیم و خود را در محکمه وجدان محاکمه می‌کردیم مگر می‌شد در حوزه‌ فردی یا سیاسی و اجتماعی خلاف فرمایشات ائمه(ع) را انجام دهیم.

وی با بیان این‌که " آن‌چه گفتم موعظه نفس بود" ابراز عقیده کرد: ولی نمی‌توانم تاسف خود را از این‌که امروز آثار اعتقاد عملی به معاد را در زندگی سیاسی و اجتماعی نمی‌بینیم، ابراز نکنم. اگر اعتقاد به معاد وجود داشت، مگر می‌شد عده‌ای دروغ‌های بزرگ را برای بیرون راندن عده‌ای دیگر از صحنه جعل کنند و مگر می‌شود آن‌چه در عرصه برخی رسانه‌ها می‌گذرد را با معیار اعتقاد به معاد سنجید؟

انصاری در بخش پایانی سخنان خود نیز مرحوم حاج میرزا احمد عارف را پیرغلام اهل بیت(ع) و خدمتگزار به انقلاب دانست و افزود: منزل مرحوم عارف پیش از انقلاب و در روزگاری که هنوز غنایم انقلاب به دست نیامده بود تا همه مدعی آن باشند محل حضور روحانیون انقلابی، بحث‌های انقلابی و سخنان امام(ره) بود. من درگذشت ایشان را حضور دکتر محمدرضا عارف که در یکی از مقاطع حساس و پرافتخار تاریخ انقلاب اسلامی سمت معاونت اولی رییس جمهور بزرگوار کشور را عهده‌دار بودند و در عرصه علم و فناوری نیز حضور دارند، تسلیت می‌گویم.


 



فرد بازداشت شده در دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی ، مسئول دفتر یاسر هاشمی رفسنجانی نمی باشد.

به دنبال انتشار خبر بازداشت مسئول دفتر یاسر هاشمی، وی در گفتگوی با پایگاه خبری سفیر، تصریح کرد: فرد یاد شده آقای براتعلی سرلک مدیر پشتیبانی دفتر هیات امنای دانشگاه آزاد می باشد که متاسفانه به دلیل نامعلوم و توسط افرادی که مدعی حکم دادستانی بودند در روز یکشنبه این هفته و در حضور ارباب رجوع و کارمندان اداری دفتر بازداشت شد که با توجه به اینکه وی هیچگونه مسئولیت دیگری به جز رسیدگی به امور پشتیبانی و اجرای دفتر ندارد، بازداشت وی جای تامل و شگفتی می باشد.

هاشمی با اشاره به اینکه به نظر می رسد عده ای با برخی اقدامات افراطی و خبرسازی مجعول به دنبال ایجاد فضای غبار آلود و ایجاد شایعات برای پیگیری خواست های نامشروع و فرا قانونی خود هستند ، گفت :ورود شبانه به ساختمان هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی و برهم زدن اثاثیه و لوازم اداری و ایجاد شایعات و اخبار غیر رسمی ساخته و پرداخته از سوی جریان رسانه ای وابسته به این محفل از دیگر نشانه های تلاش برای ایجاد بحران های ساختگی و التهاب سازی در جامعه است.

وی افزود : امروز در نامه ای به ریاست محترم قوه قضائیه خواستار رسیدگی به این موارد غیر معمول برای پاسخگویی و رسیدگی به این اقدامات شده ایم تا حداقل دانشگاه آزاد اسلامی بداند مرجع این قبیل رفتار غیر اخلاقی و ناپسند کجاست و موارد اتهامی به دانشگاه چیست تا بتواند به شایعات و موج دروغ پردازی ها پاسخ رسمی و مستدل ارائه دهد.

یاسر هاشمی رفسنجانی در پایان تاکید کرد : عزم مسئولان دانشگاه آزاد از آغاز جنگ روانی علیه این دانشگاه بر آن بوده است تا با قرار گرفتن در مقابل آماج تهدیدات و حملات اجازه ندهند فضای آرام و علمی دانشگاه ملتهب و آسب پذیر شود اما اینگونه اقدامات نادرست با انگیزه تضعیف جایگاه رفیع دانشگاه می تواند ضربات و آسیب های جبران ناپذیری بر فضای فکری و علمی اساتید و دانشجویان این دانشگاه که جمعیت قابل توجهی از نخبگان جامعه را تشکیل می دهند وارد سازد.


 


" اسفندیار رحیم مشایی " در مراسم سالروز تاسیس خانه ریاضی که درسالن اجلاس سران برگزار شد گفت : ریاضی، فیزیک و شیمی سه عنصر مهم علوم پایه و ستون‌های اصلی نظام هستی هستند و هر ملتی که درک دقیقی از این سه علوم پایه داشته باشد در عرصه‌های مختلف رشد خواهد کرد.
وی با اشاره به اینکه فیزیک و شیمی بدون درک درست از ریاضی قابل فهم نیست اظهار داشت: برای درک درست از دو پایه اصلی شیمی و فیزیک باید علم ریاضی را به خوبی درک کرد.
رحیم مشایی با بیان اینکه ریاضیات از پایه های برتر است گفت: ریاضیات ابزار مهم و تعیین‌کننده‌ای است که راه شناخت صحیح جهان را برای هر انسان میسر می‌سازد.
وی با اشاره به اینکه معنویات نیز در فهم مدیون ریاضی است افزود: با ریاضیات فیزیک و شیمی مناسبات اجزایی عالم را می‌شود ارزیابی و تحلیل کرد و حقیقت را همانطور که هست و براساس علم پایه به دست آورد.
رحیم‌ مشایی گفت: اگر ملتی می‌خواهد در تمام عرصه‌ها به درجات بالا و والا دست یابد، باید در زندگی روزمره خود حتماً جایی برای فراگیری علوم‌های پایه خصوصاً ریاضی اختصاص دهد.
وی با اشاره به اینکه تکریم انسان، طبیعت و خدا هر سه با یکدیگر مناسبت دارند،ادامه داد: معتقدم کسی که به عظمت انسان و جهان درک درستی نداشته باشد هیچگاه به عظمت خدا پی نخواهد برد و این امر فقط با فهم صحیح علوم‌های پایه در زندگی امکانپذیر خواهد بود.
وی با بیان اینکه کسی که ریاضیات را درک نکند بهشت را نیز نخواهد دید گفت: بدون درک علوم پایه خصوصاً ریاضیات بهشت اهمیتی ندارد زیرا کسی که ریاضیات را درک نکند بهشت را از نظر کیفی و کمی درک و فهم نخواهد کرد.
رحیم مشایی با اشاره به اینکه فهم بهشت محتاج به فهم علوم پایه است، گفت: دانش معنوی محتاج به درک علوم پایه است و از هر جهت که بخواهیم وارد عرصه‌های مختلف علم شویم باید درک و آگاهی کاملی از علوم پایه داشته باشیم.


 



در پی درج یادداشتی ازآقای سید مرتضی هاشمی مدنی، نویسنده محترم وبلاگ کلمه و تحریف و دگرگونی و واژگونه کردن آن توسط روزنامه کیهان ایشان جوابیه ای را در وبلاگ خود منتشر کرده اند که در زیر می آید:

مسئول محترم سایت خبری کلمه

سلام علیکم

در تاریخ جمعه چهارم تیرماه ۱۳۸۹ یادداشتی با عنوان "تراکم قهرمان و تکثر دن‌کیشوت" از وبلاگ شخصی‌ام در سایت خبری شما منعکس شده بود. اما نحوه‌ی نشر این یادداشت وبلاگی باعث سوء تفاهم‌هایی شده است که در زیر اشاره می‌شود. ابتدا می‌خواهم اعتراضم به نحوه‌ی بازنشر این یادداشت را اعلام کنم:

اول: یادداشت مذکور متشکل از سه قسمت است. شما قسمت دوم را بدون اشاره به قسمت اول و سوم منتشر کردید که موجب بدفهمی و سوء تعبیر می‌شود. مثلاً در ابتدای یادداشت این سوال مطرح شده که "چرا مسخ شدیم؟" درک معنای این سوال بدون مطالعه‌ی قسمت اول یادداشت اصولاً ناممکن است و منجر به برداشت‌های اشتباه خواهد شد

دوم: برای بازنشر این یادداشت وبلاگی، به هیچ وجه و به هیچ طریقی از من اجازه گرفته نشده است. گرچه بازنشر یادداشت‌هایم با ذکر مأخذ مجاز است.

سوم: همان‌طور که می‌دانید نام وبلاگ بنده هم "کلمه" است. این وبلاگ را مدت‌ها پیش از تاسیس سایت خبری شما، درست کردم و این هم‌نامی کاملاً تصادفی است. اشتباه شما در ذکر منبع این بود که در ذیل متن بازنشر شده‎ی یادداشت مذکور نوشته بودید "منبع: کلمه" و منظور از "کلمه" وبلاگ بنده بود، اما نه لینکی به وبلاگ بنده داده بودید و نه نام کامل آن را ذکر فرمودید؛ "کلمه: روزنوشت‌های سید مرتضی هاشمی مدنی"!

جداً امیدوارم که این نحو بیان منبع از سر اشتباه باشد و نه نوعی شیطنت! امیدوارم گردانندگان سایت خبری شما نخواسته باشند که این یادداشت را یک "یادداشت تولیدی" از "سایت خبری کلمه" جا بزنند.

بنابر این اشتباه سایت خبری شما، روزنامه‌ی کیهان در خبری با عنوان "موسوی: میرزاکوچک خان اگر عقل داشت با انگلیس و رضاخان نمی جنگید! (خبر ویژه)" به نقد یادداشت من (البته به شیوه‌ی مرسوم کیهانیان) پرداخته است. همینطور این "خبر ویژه" را سایت‌هایی مثل سایت "الف"، "خبرگزاری افق" و "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" (هر کدام به شیوه‌ی خود) بازنشر داده اند.

در نامه‎ای جداگانه به تحریف آشکار یادداشت مذکور در روزنامه‌ی کیهان، اعتراض خواهم کرد، اما از شما می‌خواهم که توجه بفرمایید که؛

اولاً این یادداشت برای نشر در یک وبلاگ شخصی نوشته شده و نه برای یک نشریه و خبرگزاری سیاسی. ثانیاً می‌بایست سه قسمت یادداشت را با هم منتشر می‌کردید تا از بدفهمی جلوگیری شود. ثالثاً حتی اگر مایل به اجازه گرفتن از صاحب یادداشت نبودید، می بایست منبع را با دقت ذکر می‌کردید.

در نهایت خواهش می‌کنم بنابر اصول مصرح در قانون و اصل اخلاقی صداقت، این نامه را در همان صفحه‌ی اول سایت خبری کلمه منتشر کنید و بابت اشتباه در ذکر منبع یادداشت مذکور توضیح دهید.

متشکرم

سید مرتضی هاشمی مدنی

نویسنده‌ وبلاگ کلمه


 


امروز پيونگ يانگ پايتخت كره شمالي نماد كشوري است كه حكومتش در توهم قدرت و امنيت و مردمش در فقر مطلق است.

اين سخن گزافه نيست. وقتي خبرنگاران براي تهيه گزارش به اين كشور مي روند، مسئولان چند خانه و فروشگاه از پيش نشان شده را مي آرايند و انواع غذاها را در سفره ها و قفسه هايي مي چينند و ساده لوحانه از خبرنگاران مي خواهند كه اين نمايش مضحك را نشان تنعم و رفاه شهروندان اين كشور تلقي كنند. و كدام خبرنگاري است كه امروز وقتي از كره شمالي مي گويد به فقر تغذيه شهروندانش اشاره نكند؟ اين وضعيت در پيونگ يانگ در حاليست كه تنها كساني شايستگي سكونت در پايتخت و همجواري با هيات حاكمه را دارند كه مراتب ارادت خود را "نظرا و عملا" به حكومت اثبات كرده باشند.

تهران و مراكز اغلب استانها اما وضعيتي ديگر دارد . شكل گيري تدريجي طبقه متوسط و به تبع آن شكل گيري الگويي فرهيخته از زيست مستقل از خواست حكومت در دهه هاي گذشته، شهرونداني متكي به خود و داراي خواست و اراده را پديد آورده است.

واقعيت اين است كه در اغلب شهرهاي بزرگ كه راه خود را از خواست عمومي حاكميت جدا كرده است ، آموزش، بهداشت، تغذيه، پوشش و فرهنگ از الگوي اجباري مورد نظر حاكميت تبعيت نمي كند و به اصطلاح ، جامعه خرج خود را از حاكميت جدا كرده است.

شهرونداني مستقل، فرهيخته، باورمند، فعال، اميدوار و برخوردار، بنيانهاي مردمسالاري در همه واحدهاي جغرافيايي جهان هستند و توجه به همين گروه در حال ظهور در كشور بود كه تدوين "الگوي زيست مسلماني" را در دستور كار مهندس ميرحسين موسوي و ستادهاي سبز او در كشور قرار داد.

جوشش و جنبش همين گروه از مردم در شهرهاي بزرگ و كوچك كشور بود كه تقلب و غارت راي و خواست مردم را تاب نياورد و اعتراضات پرشور يك سال گذشته در اغلب شهرهاي كشور و خصوصا تهران را به دنبال داشت و ناتواني "دولت امنيتي - تقلب" در مهار اين اعتراضات آشكار و نهان، معدود تئوريسين هاي توهم زده دولت مستقر جعلي را به اين نتيجه رساند كه راه عبور از اين اعتراضات مداوم و گسترده، انتقال جمعيت از تهران و مركز استانهاست تا به جاي شهروندان آگاه و معترض، ديوانسالاران وابسته و ارادتمندان چاكرمنش در مراكز حساس سكونت يابند.

در اين مسير ، ابتدا تورم ناشي از سوء مديريت آنان حاشا و حتي تعمدا تشديد شد تا فشارهاي اقتصادي كمرشكن موجب عقب راندن طبقات متوسط از مراكز سياسي - اقتصادي حاكميت باشد. كافي است نگاه كنيد به افزايش نرخ خدمات عمومي، ماليات، عوارض و اقلام مورد نياز شهروندان (به جزء مسكن) تا بفهميم كه حداقل افزايش تورم در كشور در يك سال گذشته بالاتر از ۵۰ درصد است و چنانچه اين رقم را بخواهيم با افزايش نرخ خدمات و مالياتها بسنجيم، بايد تورمي خيلي بالاتر از اين ميزان را فرض قرار داد.

حالا ديگر روشن شده است چرا رييس يك دولت بر خلاف تمامي هم منصبان خود، از رسانه ملي ! ناگهان اعلام مي كند "زلزله تهران قريب الوقوع است" و سپس به ساكنان تهران طلبكارانه دستور مي دهد "تهران را خلوت كنيد" ! و اینکه ۳ ميليون نفر بايد از تهران بروند !

و باز در حاليكه در ۳ سال گذشته ، فوج فوج نيروهاي جوان و كم تجربه به تهران ‌آورده شده و جايگزين كارشناسان با تجربه ادارات و نهادهاي حساس مي شوند و اين روند همچنان ادامه دارد، رندانه اعلام مي شود كه استخدام و جذب در تهران خط قرمز وانتقال كاركنان از تهران به شهرستانها سياست دولت است !

شايد در پس همه اين رندي و رياكاري مقامات، بايد به معاون توسعه منابع انساني رياست جمهوري دست مريزاد گفت كه هدف پنهان از اين سياست ارعاب و تخويف را آشكارا بيان مي كند و خواستار شناسايي و برخورد با بيشماران سبز در نهادها و دستگاههاي اجرايي كشور مي شود اما سخنانش سراسيمه توسط مرتضي تمدن استاندار تهران تكذيب مي شود.

كيست كه ترديد داشته باشد طرح كاهش ظرفيت پذيرش دانشگاهها در تهران ، انتقال دانشگاههاي مادر به نقاط حاشيه اي تهران و برخي دانشگاهها به ساير شهرستانهاي كشور، انتقال جوانان آگاه و پرشور و شعور و معترضي از مركز را نشانه گرفته كه تداوم اعتراضاتشان خواب شب حاكمان را با نداي تكبير هر از گاهي آشفته مي سازد.

اين روزها به بهانه طرح برخورد با بدحجابي و مزاحمين نواميس، جواناني را مورد اذيت و آزار قرار مي دهند كه احيانا نشاني از ارادت كور به ارباب كودتا بر جبين آنان مشاهده نشود .

كيست كه فراموش كند كه چشمان حيرت زده و محجوب فعالان سبز اولين بار و نيمه هاي شب از نحوه ظهور و پوشش و شكل فعاليت فعالان اجاره اي ستادهاي تقلب چهار تا شده بود و همين اقدامات مزورانه ستاد تقلب بود كه موجب نگراني مراجع و دينداران شد و آنان را متوجه ستاد سبز رقيب كرد.

باري، بر اين باوريم كه اين همه تحديد و تهديد شهروندان، جزء اقتضائات آخرين منزل ستاد كودتا نيست. بيشماري معترضان و ظرفيت پايان يافته سركوب و زندان، سودايي جديد در ذهن توهم زده تئوريسين هاي كودتا ايجاد كرده است؛ " اسكان ارادتمندان در مراكز اداري و اقتصادي و كيش فرهيختگان و راندن آنان به حاشيه ها "!


 


مشاور رئیس دولت اصلاحات با تاكید بر اینكه "طیفی خود را داناتر و انقلابی‌تر از همه می‌داند، پاسخگوی اعمال خود نیست و با توهین می‌خواهد راه را برای خود باز كند"، خاطرنشان کرد افراطیون در میان اصولگرایان دوامی نخواهند داشت و تا کنون نیز عدم موضع‌گیری در شرایط منطقی، باعث نفوذ این گروه‌های تندرو در جریان اصولگرا شده است.


به گزارش ایلنا، مصطفی درایتی، در پاسخ به سوالی در مورد هشدار برخی چهره‌های اصولگرا نسبت به وجود یك جریان افراطی كه همه چیز را در انحصار خودش می‌خواهد، با اشاره به اینكه این سخنان همان هشداری است كه همیشه جریان اصلاح‌طلب آن را بیان می‌كرد، اظهار داشت: قبلا هم گفته بودیم، اصولگرایان با مواضع خود طیفی را پرورش می‌دهند كه مزاحم خودشان خواهد شد.


وی افزود: این طیف خود را داناتر و انقلابی‌تر از همه می‌داند، پاسخگوی اعمال خود نیست و با توهین می‌خواهد راه را برای خود باز كند.


این فعال سیاسی اطلاح طلب گفت: اگر طیف افراطی مذكور متوجه لوازم اداره كشور نشود برای دیگران هم حریمی قائل نخواهد بود كه عدم موضع گیری در شرایط منطقی باعث نفوذ این گروه‌های تندرو در جریان اصولگرا شده است كه هم مردم و هم اصولگرایان منطقی و دارای عقلانیت از این جریان دچاردردسر شده و اصولا این جریان پرورش یافته اصولگرایان قدیمی است.


درایتی معتقد است: اصولگرایان تصور می‌كردند شاید این تندروی‌ها مشكلاتشان را به طور مقطعی حل كند اما بعدا از همین ناحیه دچار مشكل شدند.


وی افزود: آنچه كه باعث شده این جریان بیشتر در عرصه سیاسی كشور به چشم آید استفاده آن از ابزارهایی است كه در سیاست به كارگیری آن به مصلحت نیست و لذا اگر قرار باشد این طیف از صحنه خارج شود هزینه‌های زیادی به كشور وارد خواهد كرد.


درایتی با تاكید بر اینكه مسوولین باید در برخورد با طیف افراطی عزم جدی داشته باشند، تصریح كرد: با توجه به تجربه خود اطمینان دارم این جریان دوام زیادی نخواهد داشت و پشتیبانی از آن برای همه كسانی كه می‌خواهند در عرصه سیاسی باقی بماند مشكل ایجاد خواهد كرد و اگر این جریان بجای ابزارهای نامشروع از ابزارهای عادی برای حیات خود استفاده كند در صحنه باقی نخواهند ماند.


 


مجید توکلی، فعال سرشناس دانشجویی در زندان دچار خونریزی شدید معده شد و مسئولان وی را تاکنون به بیمارستان منتقل نکردند و بر همین اساس وضعیت سلامتی وی وخیم است.

به گزارش هرانا، توکلی که به تازگی به بند 350 زندان اوین که فاقد هرگونه امکانات پزشکی است، منتقل شده بر اثر سرفه‌های شدید و عدم رسیدگی پزشکی دچار خونریزی شده است.

وی طی یک هفته ی اخیر مکررا دچار خون دماغ شده بود اما مسئولان زندان در برابر خواسته دیگر زندانیان مبنی بر رسیدگی به وضعیت حاد این زندانی سیاسی بی‌تفاوت بودند.

علی توکلی، حال برادر خود را بسیار وخیم گزارش کرده است و مشکل وی را مربوط به بیماری ریوی که به دلیل شرایط سخت زندان و خصوصا اعتصاب غذا در سلول انفرادی 240 به آن مبتلا شده بود، عنوان کرده است.

مادر توکلی براساس تماسی 30 ثانیه ای که با فرزند دربند خود داشته است، وضعیت وی را بسیار بد توصیف کرده و نگران حال وی است؛ مجید در این تماس یادآور شده که ممکن است تا چندی موفق به برقراری تماس با آن‌ها نشود.

به نظر می رسد تشدید بیماری وی در اثر عمليات ساختماني و ازدحام بيش از حد زندانيان در بند 350 و خوابيدن در راهروها و كريدور به وجود آمده است. وضعيت اسفبار بهداشتي، عدم درمان مناسب و به موقع، نامناسب و بي كيفيت بودن غداهاي اين بند، قطع گاز و آب براي مدتي محبوسين را دچار مشكلات جدي كرده است.

در هفته گذشته اخباری مبنی بر بیگاری زندانیان محبوس در بند 350، به دلیل ساخت و ساز در درون زندان از سوی خبرگزاری های مختلف منتشر شده است.

گفتنی است مجید توکلی، دانشجوی کشتی سازی دانشگاه پلی تکنیک تهران از 16 آذر ماه سال گذشته تاکنون در زندان به سر می برد و با حکم سنگین هشت و نیم سال حبس تعزیری مواجه است


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته