-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

Latest News from Emrooz for 07/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفت: به علت غیرقانونی بودن واگذاری شرکت مخابرات، در صورت لزوم طرحی را برای لغو این قرارداد در مجلس ارائه می دهیم.

به گزارش خانه ملت، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در خصوص طرح وی و "الیاس نادران" برای بررسی وضعیت واگذاری مخابرات و باز پس دادن آن به دولت در صورت روشن نشدن برخی نقاط ابهام گفت:نجوه واگذاری شرکت بسیار سود آور مخابرات کاملا غیر قانونی و با شرایط عدم رقابتی شدن بوده است.

وی تاکید کرد: وقتی قرار است چنین شرکت دولتی عریض و طویل و سودآوری واگذار شود بایستی به صورت دقیق شرایط رقابتی و مزایده برای آن رعایت شود. این درحالی است که در مورد مخابرات چنین مسئله ای رخ نداده است.

نماینده مردم تهران افزود: به توصیه یک نهاد امنیتی یک کنسرسیوم خصوصی از مزایده کنار گذاشته شد و یک شرکت به صورت انحصاری در این واگذاری شرکت و عمده سهام مخابرات را در اختیار گرفته است.

توکلی با تاکید بر این که قواعد قیمت گذاری برای چنین شرکت بزرگی نیز در بورس رعایت نشده است گفت: وقتی با یک شرکت به صورت انحصاری در بورس وارد می شوند قیمت واقعی آن پیدا نمی شود و این نوع واگذاری کاملا غیر قانونی است.

این نماینده مجلس با اشاره به این که شورای رقابت بدون این که مراحل قانونی کار را بگذراند اقدام به صدور مجوز نموده است گفت: وقتی به شورای رقابت در خصوص انحصاری شدن شرایط این مناقصه تذکر دادیم گفتند که اشکالی بر آن وارد نیست در حالیکه اشکال دارد و غیرقانونی است.

وی تاکید کرد: از وزیر اقتصاد نیز دراین باره سوال پرسیدیم که گفت ما هم اشکالات قانونی این واگذاری را قبول داریم.

توکلی در ادامه خاطر نشان کرد:شرکت مخابرات تا به حال با ودایع مردم چرخیده است. میزان ودایع مردم ۵۷۰۰ میلیارد تومان بوده در حالی که آورده سرمایه خود شرکت مخابرات زیر ۱ میلیارد تومان می باشد.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در ادامه با تاکید بر این که حدود ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس حرف های ما را قانع کننده می دانند تصریح کرد:ما به شدت و سرعت از طرق قانونی موضوعات مختلف پیرامون این واگذاری را دنبال می کنیم.

توکلی گفت: به صورت قطع اگر لازم باشد طرحی را در مجلس برای لغو قرار داد فوق تنظیم و به صورتی که در مجلس هفتم قرار داد ترکسل را مورد بررسی و با رای نمایندگان لغور کردیم با قرارداد و واگذاری فعلی مخابرات برخورد خواهیم کرد.


 



عضو کمیسیون اقتصادی مجلس راه حل برون‌رفت از مشکلات کنونی کشور مانند تحریم را تعریف "سبد ارزی" با ارزهای مختلف و به نسبت‌های متفاوت می‌داند.

به گزارش خانه ملت، محمد‌رضا خباز نماینده کاشمر، گفت: بهترین راه‌حل اقتصادی که در شرایط موجود می‌توان به آن تکیه کرد وجود سبد ارزی است؛ به معنای اینکه از همه ارزهایی که با آنها معامله می‌کنیم استفاده شود.

وی ادامه داد: وجود سبد ارزی اتکای ما را از هر ارزی -دلار، یورو و ین- یا هر ارز مهم دیگر بی‌نیاز می‌کند.

محمدرضا خباز، عضو فراکسیون خط امام(ره)مجلس، خاطر نشان کرد: نمی‌توان در معاملات بین‌المللی استفاده از دلار و یورو را متوقف کرد اما می‌توان درصد آن را کاهش داده و از ارزهای جایگزین استفاده کرد.

عضو کمیسیون اقتصادی تاکید کرد: کارشناسان اقتصادی و سیاسی باید به ترکیبی از ارزها دست پیدا کنند تا در زمان‌های بحرانی مانند تحریم لطمه کمتری متوجه کشور شود.

خباز خاطر نشان کرد: در اقتصاد باید مانند پدرانمان عمل کنیم. آنها مقداری از مزرعه مقداری از میوه‌های سر درختی و مقداری هم از طریق دام ارتزاق می‌کردند و اگر به هر کدام لطمه‌ای وارد می‌شد با درآمد دیگر فعالیت اقتصادی آن سال را سپری می‌کردند. اقتصاد درست این است و باید از این تفکر قدیمی در اداره کشور استفاده شود.


 


شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، روزنامه ورزشی «گل» را به سه ماه تعطیلی بدل از حبس محکوم کرد.

به گزارش ایسنا، جلسه‌ رسیدگی به اتهامات مدیر‌مسئول روزنامه گل، سی‌ام خرداد ماه سال جاری در شعبه‌ ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران با حضور هیات منصفه مطبوعات برگزار شد.

پس از اعلام نظر هیات منصفه مطبوعات، رییس شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران، مدیر مسئول روزنامه «گل» را از اتهام توهین تبرئه کرد و در مورد اتهام نشر مطالب خلاف واقع به سه ماه تعطیلی نشریه بدل از حبس محکوم کرد.


 



دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در مورد بسترهای زمینه‌ساز تعامل احزاب، خاطرنشان کرد: اصل این است که جناح‌های سیاسی و کسانی که به کار حزبی اعتقاد دارند شهامت دفاع از آزادی فعالیت حزبی را داشته باشند .

به گزارش ایلنا، محمدعلی حاضری در بحث لزوم تغییر قانون در رابطه با فعالیت احزاب ، خاطرنشان کرد: بیشتر از اینکه تغییر قوانین لازم باشد، اجرای صریح قوانین ضرورت دارد .در حال حاضر مشکل اصلی چگونگی اجرای قانون و نیز تفسیرهای مختلفی است که از یک قانون واحد صورت می‌گیرد.

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب در رابطه با جایگاه احزاب در فضای فعلی سیاسی گفت: در فضایی که گفتمان مسوولین دولتی داشتن یک حزب است ، فضای مساعدی برای ایفای نقش احزاب نمی‌تواند وجود داشته باشد.

وی افزود: در واقع در چهارچوب این نگاه فضای رسانه‌ای و سیاسی برای فعالیت حزبی به شدت تنگ شده است.

دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه دررابطه در رابطه با لزوم تعامل در احزاب اصلاح‌طلب و اصولگرا گفت: بستر فعالیت‌های سیاسی باید حزبی و نهادی باشد،گفت‌وگوهای شخصی به درد جامعه مدرن نمی‌خورد و مختص جوامع سنتی است. روش بهتر برای ایجاد تعامل این است که فضای رسانه‌ای ما امکان این تعاملات را فراهم کند که متاسفانه در شرایط کنونی امکان‌پذیر نیست.

وی در مورد بسترهای زمینه‌ساز تعامل، خاطرنشان کرد: اصل این است که جناح‌های سیاسی و کسانی که به کار حزبی اعتقاد دارند شهامت دفاع از آزادی فعالیت حزبی را داشته باشند. اگر کسانی از جریان اصولگرا این شهامت را داشته باشند که فضای موجود را نقد جدی کنند باعث فراهم شدن بستر تعامل می‌شود.


 


دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار معتقد است تعطیلی بازار را کسانی کلید زدند که افزایش ۷۰ درصدی مالیات را مطرح کردند.

به گزارش خبرآنلاین، احمدی کریمی اصفهانی، دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار، طی گفتگویی پیرامون تعطیلی های دو هفته گذشته بازار تهران و شهرهای دیگر، این اعتراضات را به کل "غیرسیاسی" خواند و تاکید کرد "اینکه بازار پس از سی سال تعطیل می‌شود سیاسی است؛ اما دوباری هم که بازار تعطیل شد، فقط اعتراض صنفی به مالیات بود؛ دوستان ناآگاه ما این موضوع را سیاسی جلوه ندهند. "

دبیر کل جامعه اسلامی اصناف و بازار، با بیان اینکه "دولت بهتر از این می‌توانست مشکل اخیر مالیات اصناف را مدیریت کند تا به این شکل این اتفاق‌ها نیفتد"، خاطرنشان کرد "خوب مدیریت نکردن بود که سبب بروز این مشکلات شد و آن وضعیت به وجود آمد. مالیات که همواره وجود داشته است و با تعامل‌هایی که صورت گرفته است هیچ گونه مشکلی خودنمایی نکرده است. حتی در اعتراض به مالیات بر ارزش افزوده که سه سال پیش اتفاق افتاد اصناف به خود موضوع اعتراض نداشتند بلکه آن چیزی که جای گلایه برای آنان گذاشته بود به عدم اطلاع‌رسانی ارتباط پیدا می‌کرد."

این فعال صنفی اصولگرا افزود "در گذر زمان آگاهی‌های لازم به وجود آمد و دیگر مشکلی هم وجود ندارد. آن افرادی که اعلام کردند مالیات اصناف باید هفتاد درصد افزاش پیدا کند، کلید این تعطیلی را زدند. هرچند بعد‌ها تکذیب شد اما متن اظهار نظر‌های آنان بر خروجی رسانه‌های مختلف قرار گرفته است. اگر چیزی نبوده است چه معنی دارد که این مسائل مطرح شود؟

این فعال صنفی، با اشاره به سرمقالۀ روز ٢۷ تیر روزنامه کیهان، که حسین شریعتمداری ، نوشته بود که "که اگر بازار تعطیل شود نه تنها ضرری متوجه اقتصاد کشور نمی شود که شاید به نفع اقتصاد هم باشد"، گفت "عین بی‌تقوایی است که بازاریان را افرادی شکم گنده بدانیم. هرچند در مطلب این روزنامه مسائل مثبتی هم وجود داشت اما باید به این موضوع توجه می‌کرد که تجار بخشی از ارکان اقتصاد کشور هستند و باید با آنها درست برخورد کرد. به شخصه نمی‌توانم این قضیه را انکار کنم که ممکن است در هر قشری آدم‌های ناسالمی وجود داشته باشند اما نباید به کل مجموعه توهین کرد. باید در این رابطه اصلاحی حرکت کرد. موضوعی که در این میان وجود داشت این بود که مطلب این روزنامه داشت دوباره کلید بسته شدن بازار را می‌زد که تلاش کردیم تا این اتفاق نیفتد."

گفتنی است بعد از اعتراضات منتهی به ناآرامی و بسته شدن بازار تهران،کسبۀ بازار شهرهایی چون تبریز، اصفهان و مشهد نیز، به این حرکت اعتراضی پیوستند، تا درنهایت منجر به عقب نشینی سازمان مالیاتی در زمینه افزایش هفتاد درصدی مالیات گردید.


 



مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم از ترغیب پذیرفته شدگان بورس دولت جمهوری اسلامی ایران برای اعزام به خارج کشور جهت اخذ پذیرش از دانشگاههای چین و روسیه خبر داد و گفت: مبادلات مختلفی با چین و روسیه داریم لذا مبادلات علمی نیز لازم است.

به گزارش مهر، دکتر حسن مسلمی نایینی از برگزاری جلسات متعدد توجیهی برای پذیرفته شدگان بورس اعزام به خارج خبر داد و گفت: فارغ التحصلان دانشگاههای خارج از کشور و رایزنان علمی جمهوری اسلامی ایران در این جلسات توجیهی حضور پیدا می کنند و در خصوص کشورهای مختلف بویژه چین و روسیه اطلاعاتی در اختیار پذیرفته شدگان بورس اعزام به خارج قرار می دهند تا آنها بتواند بهتر برای کشوری که می خواهند پذیرش بگیرند تصمیم گیری کنند.

مدیرکل بورس و امور دانشجویان خارج وزارت علوم خاطرنشان کرد: ایران مبادلات بازرگانی و مختلفی با این چین و روسیه دارد لذا لازم است مبادلات علمی نیز با آنها داشته باشد. در عین حال در بازدیدهایی که از این دو کشور انجام شده ملاحظه شده که چین و روسیه نسبت به کشورهای دیگر چیزی کم ندارند و حتی در برخی مسائل پیشرفته تر از دیگر کشورها نیز هستند.

مسلمی نایینی ادامه داد: سعی می کنیم پذیرفته شدگان بورس اعزام به خارج را ترغیب کنیم تا در دانشگاههای معتبر چین و روسیه پذیرش بگیرند.

دکتر ارسلان قربانی نیز درباره همکاری های علمی دانشگاهی ایران با کشورهای روسیه، چین و ونزوئلا گفت: با کشور روسیه به لحاظ توانمندی که در رشته هوافضا وجود دارد، اعزام دانشجو و رایزنی علمی مورد توجه قرار گرفته است.

وی با بیان اینکه اعزام دانشجوی دکتری به چین نیز از سال جاری آغاز می‌شود گفت: ونزوئلا نیز با توجه به اولویت‌های دولت نهم و ارزیابی که وزارت علوم،‌ تحقیقات و فناوری از اعتبار دانشگاههای آن کشور به عمل آورده و نتیجه خوبی را از این ارزیابی به دست آورده است تعاملاتی در زمینه مبادله دانشجو داریم.


 



دبیر کل حزب سبز اظهار کرد: اینکه احزاب در مقابل بیگانگان وحدت و اتحاد خود را حفظ می‌کنند و هماهنگی و یک صدایی دارند، کارکرد مثبت آنهاست. اما در بحث مسائل داخلی با توجه به جریانات مختلف، آنها در یک فضای متلاطم سیاسی شنا می‌کنند و به عقیده من در کما به سر می‌برند.

به گزارش ایلنا، حسین کنعانی‌مقدم در خصوص ضرورت تغییر قوانین درخصوص فعالیت احزاب گفت: ما در خصوص تولد احزاب و کارکرد آنها تجربه گرانقدری بعد از انقلاب داشته‌‌ایم.

دبیر‌کل حزب سبز گفت: قانون فعلی فعالیت احزاب، نیازمند بازنگری است، اما نه در جهت محدود کردن احزاب، بلکه درراستای تاثیرگذاری آنها درتصمیم‌گیری‌های سیاسی کشور.

وی اظهار داشت: احزاب باید بتوانند بر مجلس ومصوبات مجلس اثرگذارباشند. بنابراین قانون باید درجهت افزایش کارکرد احزاب و تاثیرگذاری آنهادرسیاست‌های کلان بازنگری شود.

کنعانی‌مقدم درادامه در رابطه باجایگاه احزاب درفضای سیاسی کشور اذعان کرد: درحال حاضراحزاب سیاسی درشرایطی هستندکه نمی‌توان گفت که می‌توانندکارآمدی و کارکردخود را به نمایش بگذارند.

وی گفت: احزاب ما بیشتر در فضای رقابتی انتخابات ظاهرمی‌شوند و درمسائل مربوط به تصمیم‌گیری‌های سیاسی کمتر تاثیرگذارند.

دبیرکل حزب سبز در ادامه افزود: البته اینکه احزاب درمقابل بیگانگان وحدت واتحاد خود راحفظ می‌کنندو هماهنگی و یکصدایی دارند، کارکرد مثبت آنها است. اما در بحث مسائل داخلی با توجه به جریانات مختلف، آنها در یک فضای متلاطم سیاسی شنا می‌کنند و به عقیده من در کما به سر می‌برند و متاسفانه هنوز از جریان بعد از انتخابات خارج نشده‌اند.

وی ادامه داد: ساختار سیاسی ما به گونه‌ای طراحی شده که احزابی که می‌توانند تشکیل دولت دهند قدرت و توانمندی بیشتری برای تاثیرگذاری دارند. متاسفانه در نگاه ساختار سیاسی ما، احزاب همیشه یک مانع درراه پیشبرد اهداف نظام هستند.

کنعانی‌مقدم افزود: اما اگراحزاب کارا باشند و بتوانند مطالبات مردم را نسبت به دولت ومسوولین خاطرنشان کنند و به خوبی پل ارتباطی میان مردم و نهادهای مدنی باشند می‌توانندهم موثق و هم تاثیرگذار باشند.

وی گفت: نگاه دولت نهم و دهم نسبت به احزاب نگاهی انقباضی بوده است. دولت هشتم در بحث توسعه سیاسی نگاه بازتری داشت، اما ازکارآمدی احزاب غافل بود.

کنعانی‌مقدم گفت: احزاب تحت تاثیر دولت‌های مختلفی که روی کار می‌آیند حالت انقباضی و انبساطی دارند که این عامل همیشه به کارکرد اصلی آنها آسیب زده است.

وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص اینکه طبق اظهارات بعضی فعالان سیاسی خانه احزاب کارکرد خود را ازدست داده به تبیین نظرات خود پرداخت و گفت: به عنوان عضوهیات‌رئیسه خانه احزاب معتقدم درخانه احزاب تعامل خوبی در زمینه ترکیب اعضای شورای مرکزی و هیات‌رئیسه بوده واصولگرایان هم حضور خوبی داشتند.

دبیرکل حزب سبزادامه داد :اما در رابطه با اینکه خانه احزاب تبدیل به باشگاه سیاسی شود، این امرهنوزاتفاق نیفتاده است.

کنعانی‌مقدم تصریح کرد: من به عنوان نماینده اصولگرایان سعی کرده‌ام این تعامل را ایجادکنم، اما عملا روند به گونه‌ای پیش می‌رود که متاسفانه خانه احزاب درحال از دست دادن کارکرد خود است.

وی ادامه داد: اگر روال به همین منوال باشد،احتمال استعفادادن اصولگرایان زیاد است، چراکه خانه احزاب نباید دست یک حزب خاص باشد و باید همه احزاب در آن حضور داشته باشند.

عضو جبهه اصولگرایان منتقد درادامه افزود: در جلسات هیات‌رئیسه بحث‌هایی برای فعال کردن خانه احزاب و حل مشکلات آنها علی‌الخصوص مشکلات مالی مطرح کرده‌ایم و برای برون‌رفت ازاین وضعیت پیشنهاداتی را ارائه دایم که امیدواریم مشکلات حل شود.

وی گفت: ما در اینکه خانه احزاب نبایدتشکیلات سیاسی باشدتاکیدداریم. خانه احزاب دراصل باید تشکیلاتی صنفی باشدکه برای دفاع ازحقوق احزاب فعالیت کند.

کنعانی‌مقدم دررابطه با لزوم تعامل احزاب اصولگرا واصلاح‌طلب گفت: منافع ملی کشور مشترک است واحزاب قطع نظر از اختلاف سلایقی که دارند موظف به حفظ این منافع ملی هستند.

وی ادامه داد: دربحث منافع ملی همه احزاب باید از یک اصل پیروی کنند که این خود نقطه قوت آنها است ؛ آنها با توجه به تکثر و چندصدایی درحفظ منافع ملی همه یک رویه دارند.

کنعانی‌مقدم در پایان یادآورشد: از آنجایی که هم مردم و هم مقام معظم رهبری مطالباتی ازاحزاب دارند برای بهتر شدن شرایط آنها و پاسخ به مطالبات مردم و رهبری پیشنهاد داده‌ام که احزاب دردیدار با مردم و رهبری هم از رهنمودها استفاده کنند و هم بتوانند دغدغه‌های خود را طرح کنند.


 



کارگران کارخانه صنایع مخابراتی راه دور ایران (ITI) می‌گویند: از حدود چهار ماه پیش تاکنون دیگر نه کارفرما و نه مسوولان استانی به آنها هیچ وجهی بابت مطالبت معوقه پرداخت نکرده‌اند.

به گزارش ایلنا، یکی از کارگران این کارخانه گفت: حدود چهار ماه پیش نزدیک به ۳۰۰ هزار تومان از ۱۴ ماه مطالبات معوقه خود را دریافت کردیم و این آخرین مرتبه ای بود مسوولان به وعده‌خود مبنی بر پرداخت بخشی از مطالبات کارگران عمل کردند. وی افزود: حدود سه هفته پیش نیز کارگران دوباره دراعتراض به وضع موجود تحصن کردند و قرار شد تا ظرف یک هفته جددا به هر کارگر ۳۰۰ هزار تومان پرداخت شود که هنوز این وعده محقق نشده است.

سرگردانی کارگران کارخانه صنایع مخابراتی راه دور ایران درحالی است که دولت در جریان سفرهای دوم و سوم به استان فارس در مجموع با پرداخت ۲۰ میلیارد تومان تسهیلات به این کارخانه موافقت کرد و همچنین به وزارتخانه‌های کار، صنایع، ارتباطات و دفاع ماموریت داد تا به وضع این کارخانه رسیدگی کنند.

کارخانه صنایع مخابراتی راه دور ایران نزدیک به ۷۰۰ کارگر دارد که در پی خصوصی سازی‌های سالهای ابتدایی دهه ۸۰ دچار مشکل شد.

به گفته کارگران فعالیت در این کارخانه متوقف است اما کارگران از طریق انجام مشاغل کاذبی چون دست فروشی و مسافرکشی ۷ درصد حق بیمه خود را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت می‌کنند.


 


قدرت الله علیخانی، عضو فراکسیون خط امام (ره) در یادداشتی که در سایت پارلمان نیوز منتشر شد، در باره وضعیت تحریم ها نوشت :این روزها سخنان گوناگونی درمورد آثار و تبعات تحریم‌هایی که علیه کشورمان وضع شده است، به گوش می‌رسد و درحالیکه رییس جمهور، این قطعنامه‌ها را :« کاغذ پاره می داند» و به صراحت می گوید:« اینقدر قطعنامه صادرکنید که زیر پایتان علف سبز شود»، مردم اما به تدریج؛ فشارهزینه های زندگی را احساس می‌کنند و بسیاری از متخصصان امور اقتصادی، نگاه کاملا متفاوتی با نگرش رسمی دولت به این مساله دارند.

آگاهان به امور، برخلاف دولت؛ معتقدند با تحریم‌های صورت گرفته به خصوص برای بانک های ایرانی، گشایش اعتبارات مدت دار برای طرف‌های خارجی و به خصوص برای طرف ایرانی دچار مشکلات زیادی خواهد شد و مسلما راه‌های غیررسمی منسوخ شده که هزینه‌های بالاتر و امنیت کمتری را به همراه دارند جایگزین شیوه‌های متعارف دریافت و پرداخت‌های بین‌المللی می‌شود وبا توجه به اینکه شرکت‌های خصوصی و دولتی از روش متداول «گشایش اعتبارات اسنادی مدت‌دار» برای واردات استفاده می‌کنند، اگر بر سر این راه مانعی ایجاد شود، واردکنندگان - که فعالیت بیشتر آنها برای صنایع داخلی جنبه حیاتی دارد- مجبور خواهند شد از طریق حواله‌های ارزی به روش منسوخ «خریدهای نقدی» روی آورند و این شیوه ضررهای زیادی را متوجه وارد کننده‌ی دولتی و یا خصوصی می‌کند واین درحالی است که تداوم وضعیت بی ثبات و منجر به افزایش ریسک و ناامنی حتی اگر اختلال جدی در فعالیت بانک ها ایجاد نکند، سببب می‌شود معاملات بانکی از طریق واسطه‌های جدید صورت گیرد که این واسطه‌ها هزینه مازادی را بر جریان فعلی دریافت و پرداخت خارجی، تحمیل می‌کنند و در نهایت این مردم هستند که باید متحمل این هزینه زایی رو به افزایش باشند. ( به استناد گزارش بانک مرکزی؛ مجموع بدهی‌های دولت به بانک‌ها و نهادهای داخلی و خارجی حدود ۱۲۷ هزارمیلیارد تومان (۱۲۷ میلیارد دلار) اعلام شده ودر گزارش بانک مرکزی به این نکته اشاره شده است که بانک‌ها از وصول ۴۰ میلیارد دلار مطالبات خود عاجز مانده‌اند و بیشترین بدهکاران را دولت و شرکت‌های دولتی تشکیل‌ می‌دهند و این درحالی است که بازپرداخت نشدن بدهی‌های دولت به بانک‌ها، سبب شده که بانک‌ها از تامین اعتبار برای پروژه‌های اقتصادی عاجز بمانند و این امر سبب کاهش تولید و اشتغال شده است).

وضعیت بغرنج حوزه صنعت نفت هم از جمله نگرانی های جدی اقتصاد متکی به نفت ایران است که تحریم‌ها می‌تواند اثر سوء مستقیمی بر آن داشته باشد، نمونه عینی بحران در بخش صنعت نفت، در مقایسه با وضعیت این حوزه در ایران با کشورهای همسایه است، چنانکه اکنون کشور کوچک قطر به ترکتازی درحوزه نفتی مشترک پارس جنوبی مشغول و به مدد جذب سرمایه گذاری فراوان خارجی توانسته است۱۱سال زودتر از ایران استخراج گازرا شروع کند وافزون بر ۵۰میلیارد دلار بیشتر از ایران از این میدان مشترک گازی برداشت کند و این مساله، جدای از نگرانی هایی است که بعد از صدور قطعنامه حکایت از کاهش سرمایه گذاری در بخش صنعت نفت دارد که یکی دیگراز تبعات عینی آن در روزهای اخیرخروج قرارگاه خاتم الانبیا از فازهای ۱۵و۱۶ کنسرسیوم توسعه میدان نفتی پارس جنوبی به سبب صدور تحریم های جدید، بوده است و این نگرانی را بوجود آورده است که بعد از بی نتیجه بودن چشم انتظاری مردم برای پول نفتی که قرار بود بر سر سفره هایشان بیاید، حالا خود نفت نیز به دلیل بحران‌های بوجود آمده ازسفره اقتصاد این مملکت رخت بربندد!

در کنار این ناکامی های برخاسته از سوء مدیریت‌ها و عدم درک درست از معادلات بین المللی و کوفتن بر طبل انکار، موضوع نرخ بیکاری مساله مهم دیگری است که حتی اگر دولت بر صحت آمار مربوط به آن مهر ابطال بزند، هر خانواده ایرانی با مشاهده فرزند یا فرزندان بیکار خود بر آن صحه می‌گذارد؛ هرچند آمارها نیز از نوسان نرخ بیکاری طی فصول مختلف سال گذشته( ۱۱.۱ تا ۱۴.۱ درصد ) خبر می‌دهند.

آنچه گفته شد تنها بخش ناچیزی از مشکلات عدیده ای است که در گیرودار دل نگرانی های آگاهان و رد و انکار دولت و با برچسب «سیاه نمایی»، طعم تلخ خود را به مردم و کشور می چشاند و اگر دراینجا به شکل مختصر بدان اشاره می شود نه برای تخطئه دولت که برای طرح این پرسش اساسی است که بالاخره دولت در چه مرحله و موقعیت زمانی تصمیم خواهد گرفت تا به جای انکار حقایق و محکوم کردن دیگران و میل رو به افزایش عدم تمکین نهادهای قانونی یا سخنان مشفقانه دلسوزان، دست به جبران اشتباهات فاحش خود بزند و یا دست کم زبان عذرخواهی در قبال این همه اهمال و ندانم کاری داشته باشد؟ مگر قرار نبود که این دولت برمدارعدالت بچرخد و علاوه برمتنعم کردن این ملت وفادار به انقلاب و اسلام به «مدیریت جهان» بپردازد؟ پس چه شد آن رفتار خاضعانه و آن زبان متعذری که مردم در انتظار آن بودند و چه شد آن مهرورزی‌ای که قراربود مشمول حال شهروندان شود؟ و کجاست آن وضعیتی که مردم در وعده‌های انتخاباتی به دفعات از اوصافش می شنیدند؟

پنج شنبه گذشته، خبرگزاری‌ها گزارش دادند که مدیرعامل شرکت راه آهن آلمان (DB) ضمن عذرخواهی از مردم، اعلام کرده به مسافران ۳ قطاری که سیستم تهویه ی مطبوع آنها در هفته گذشته از کار افتاده است، ۵۰۰ یورو خسارت پرداخت خواهد کرد. به گفته مدیرعامل این شرکت، پرداخت این مبلغ بدون گواهی پزشکی و تنها در صورت اظهار مسافر به اینکه درطول سفر به علت گرمای زیاد دچار ناراحتی شده است، بدون طی مراحل اداری انجام می شود و این مبلغ جدای از ۳۰۰ یورو اعتباری است که پیش از این به هر مسافر برای سفر رایگان پرداخت شده است!

حالا شاید بتوان از رییس محترم دولت پرسید که آیا مردم کشور ایران هم همچون دیگران مستحق این هستند که در ازای برخی نامهربانی ها دست کم، انتظارعذرخواهی و جبران مافات را از دولت داشته باشند؟ آیا می‌توان دولت را موظف به تامین رفاه مردم و متعهد به عملی کردن وعده هایش دانست و او را به سبب اهمال مورد پرسش و نقد قرار داد؟ حال اگر کسی در پاسخ به این پرسش دچار تردید باشد او را به مقایسه یک کاستی ساده در خطوط راه آهن آلمان با وضعیت متروی تهران متوجه می کنم، وضعیتی که درآن؛ دولت از ابلاغ قانون برداشت دومیلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی جهت توسعه مترو در تهران و کلانشهرهای کشور سرباز زد و کار را به جایی رساند که سرانجام رئیس مجلس بر اساس قانون، آن را ابلاغ کرد اما حتی با این ابلاغیه نیز هنوز کارشکنی های دولت بر سر راه تخصیص این بودجه ادامه دارد، حالا تصور کنید که مردم در گرمای طاقت فرسا و ترافیک ملال انگیز چگونه گرفتار رفتار نامعقولانه دولت و رویکرد لجبازانه آن شده اند بی‌آنکه دولت با یادآوری شعارهای مهروزانه و عدالتمدارانه به جبران این کارشکنی بپردازد یا حتی زحمت اعتراف به این اشتباه فاحش و عذرخواهی از مردم را به خود بدهد.

آنچه تاکنون در مورد ضرورت داشتن زبان عذرخواهی و اراده برای جبران مافات گفته شد از آن جهت نیست که کسی درپی گرو کشی سیاسی یا اثبات ناتوانی دولت باشد چرا که بی تردید نخبگان و شهروندان یک کشورهمگی بیش از تخطئه مدیران و متصدیان امر خواهان موفقیت وانجام درست امور به دست آنان هستند اما سخن بر سر این است که آیا در شرایطی که کشور با انواع مشکلات کوچک و بزرگ داخلی وخارجی دست و پنجه نرم می کند و مقام معظم رهبری به کرات بر ضرورت توجه به مشکلات مردم سخن می گویند، بازهم می‌توان با تخطئه دیگران و فرار از بار مسوولیت‌ها به حل مشکلات امیدوار بود؟ آیا می‌توان با لجبازی و استفاده از ادبیات تند و ناپخته حتی نهادهای قانونی کشور را زیر سوال برد و به مصوبات آنان بی اعتنا بود؟ آیا می‌توان بی توجه به سخنان مشفقانه نخبگان و آگاهان به امور سرنوشت کشور را بازیچه معادلات بی اهمیت و هزینه زا کرد؟

بی تردید بیان صادقانه مشکلات برای مردم و قبول اشتباهات، کم کاری‌ها و دست کشیدن از بسیاری سیاست های نادرست گذشته اگرچه ممکن است، دشوار باشد اما از یاد نبریم که اشتباه، اشتباه است و به بنابر قول مشهور:« اگر برای توجیه یک اشتباه، هزاردلیل بیاوریم، هزار و یک اشتباه، مرتکب شده‌ایم» و اگر امروز بتوان به نحوی از زیر بار مسوولیت یک اشتباه گریخت، فردا مجبور به دادن هزینه آن هستیم و مهم‌تراینکه؛ دوام وقوام یک دولت و توفیق آن، در گرو همدلی مردم ونخبگان است و اگرچه تاکنون از خطرات بی توجهی به نخبگان سخن می‌گفتیم اما اکنون سخن بر سرآن است که تداوم سیاست و رفتارهای کنونی دولت، طبقات مختلف مردم را نیز به حاشیه می راند و امید به رفع مشکلات را در میان آنها از بین می‌برد و اگر قرار باشد درچنین فضایی حتی زبان عذرخواهی و استمالت از مردم نیز درمیان نباشد، معلوم نیست که تا چه میزان می توان به توفیق در انجام امور، خوشبین بود؟


 


عده ای از آزاده های سرافراز کشورمان مقابل ساختمان بنیاد شهید تجمع کردند.

به گزارش تابناک، این تجمع که از ساعاتی پیش آغاز شده با شعارهای متعدد تجمع کنندگان همراه است.

این افراد آزاده که سال ها در اسارت رژیم بعثی عراق بوده اند نسبت به برخی سیاست های این بنیاد اعتراض دارند.


 


وب سایت شخصی محمد نوری زاد، پس از هفت ماه با همان عنوان "گاه نوشت" بر روی اینترنت فعال شد.

روزی که قرار شد به طور موقت از زندان آزاد شوم، به من گفتند "ننویس تا به زندان باز نگردی!" و من گفتم "نوشتن برای من، مثل اکسیژن است برای شما."

ندان باز نگردی ! و من گفتم : نوشتن برای من ، مثل اکسیژن است برای شما . و گفتم : افسوس که چرا در نوشته های بظاهر صریح و تلخ و گزنده اما خیرخواهانه ی من، روح واخواهی های من رصد نمی شود . و گفتم : آسوده خاطرتان کنم : درهمین روزهای اخیر ، من مطلبی قرآنی برآورده ام که فکر می کنم روح آن ، در ساحت مشترکات فکری ما و شما بگنجد و چه بسا ایرادی نیز در انتشار آن نباشد . نمی دانم پذیرفتند یا که نه . با این حال ، مطلبی را که مطالعه می فرمایید در هفته ی پایانی حضورم در زندان اوین نوشته شده . از حس و حال جاری آن نیز می شود کاملا به اوضاع فکری و عاطفی نویسنده ی زندانی پی برد . در این مطلب ، به یک ضرورت بسیار شریف قرآنی اشاره کرده ام و در پایان ، برای برون رفت از دایره ی بسته ی آن ، از همگان شما استمداد طلبیده ام . آنچه اکنون مطالعه می فرمایید ، یک مطلب ساده ی قرآنی است و ربطی به سمت و سیره ی نوشته های پیشین من ندارد . هرگز علاقه مند نیستم این نوشته در محدوده ی رنج کسانی ارزیابی شود که تا کنون خیرخواهی و نقد مشفقانه ی نویسنده را بحساب تخریب هیمنه ی خود گذارده اند . و اما اصل مطلب :

+ + +

وقتی شنیدم زندان بانان بند ۲۴۰ ، به تقاضای چهل و پنج روزه ی " عمادالدین باقی" که مرتب از آنان درخواست یک جلد قرآن می کرده ، وقعی ننهاده اند ، و او ، چهل و پنج روز تمام ، در یک سلول کوچک انفرادی ، حتی از داشتن یک جلد قرآن محروم بوده ، دانستم : غربت قرآن ، حتما نباید با ترجمه ها و تفسیرهای آشفته همراه باشد ، و یا : نقش تاریخی اش به فراموشی سپرده شود ، و یا : روح شریفش به حاشیه رود ، و یا : قیل و قالی در ظاهر او بالا بگیرد ، و یا : معجزه ی مسلمش در چارچوب های فردی و حکومتی ما بود و نبودی نداشته باشد .

+ + +

طعم مطالعه و تلاوت قرآن در زندان ، شاید به طعمی از رهایی آمیخته باشد . از همین روی است که شما ، با همین طعم ، پروانه گون ، به پرواز در می آیید و از لای پنجره های قطور و آهنین آن به هر کجا پرمی کشید . من ، در این شش ماهی که در زندان ، لنگ لنگان از روزی به روزی دیگر درافتادم ، به یک تحقیق متفاوت دست بردم و طی آن تلاش کردم از هرآیه ی قرآن ، پروانه ای برآورم و فراتر از سلول تنگ زندان ، سلول های سنگین و فرسوده ی وجود خویش را به هر یک از این پروانه ها بسپرم تا مگر مرا از تنگنای تنهایی و جهل به در برند ، و به دوردست های نیالوده ، وبه افق های روشن ، و به وادی فهم در اندازند .

مرور چندین و چند باره ی قرآن ، با اعتنا به خوف و رجایی که ذاتی روزها و شب های زندان است ، نرم نرم ، دریچه هایی از معانی پنهان آیه ها را به رویم گشود و مرا از محبس یک قاری عادت گرا ، به سرسرای کاوشگری سیری ناپذیر سوق داد . درآن جولان قرآنی ، من همه ی عمر هنری خود را به ساحت آیه ها پیشکش کردم ، و آیه ها نیز در مقابل ، بخشی از شرافت هنری و معانی پنهان خود در حوزه های نقاشی ، سینما ، ادبیات ، موسیقی ، خوشنویسی ، کاریکاتور ، طنز ، دیالوگ ، سخنوری ، حکومت داری ، معنا ، جامعه شناسی ، انسان شناسی ، تاریخ ، و آینده را در معرض فهم من قرار دادند .

+ + +

من به کارهای کرده و نکرده ی مراجع تقلید ، بسیار انتقاد داشته و دارم . و در این میان ، آیت الله مکارم شیرازی ، مشخصا در نقدهای من حضوری فراگیر داشته است . در روزهای تلخ زندان انفرادی اما ، قرآنی به درون سلول من راه یافت با ترجمه ی آقای مکارم . جوری که ماهها ، من بودم و تنهایی و همان قرآن و ترجمه ی خوب آقای مکارم . ایکاش می توانستم با صدایی به بلندای ادب ، و به پهنای شرافتی که این روزها با شتاب به حاشیه می رود ، فریاد بر آورم : یک ترجمه ی خوب قرآنی ، مثل جاده ای وسیع و صاف ، با درخت ها و گل های معطری که در دوسوی خود دارد ، مسافر را با امنیت و آرامش به مقصد می رساند .

من پیش از این ، با ترجمه های آقایان : عبدالمحمد آیتی ، عزت الله فولاد وند ، بهاالدین خرمشاهی ، و الهی قمشه ای آشنا بودم ، و به قدر بضاعت ، از شان ادبی ترجمه ی آیتی ، و دلنشینی ترجمه ی فولاد وند ، و معناگرایی ترجمه ی خرمشاهی ، و ساده ساری ترجمه ی الهی قمشه ای خبر داشتم ، اما نصیب من در زندان ، تنها و تنها همنشینی با ترجمه ی آقای مکارم شد . به همین دلیل ، بیش از دیگران ، با زحمت ریز به ریز ایشان مانوس شدم و به تلاش و همت و وسواس وی برای یافتن واژگان معادل ، آفرین گفتم .

ما منتقدان و ناراضیان اوضاع عمومی کشور ، آنقدر شعور و شهامت داریم که شانه به شانه ی نقد یک نفر ، زحمت و کار خوب او را نیز سپاس گوییم .

+ + +

قرآن در زندان ، سخت با روان زندانی می آمیزد . نه از آن روی که زندانی را در آن بارش بلا ، چاره ای جز خدا خواهی نیست ، بل از این روی که زندانی ، آنجا که در کویر عطشناک حق خود ، با مطالعه ی قرآن ، به غلیظ ترین توصیه های انسانی برمی خورد ، سر در آغوش آمال و آرزوهای برنیامده ی خویش می نهد و با وصف العیش آیه ها ، به تناول نیمی از عیش انسانی خویش پناه می برد .

شب ها و روزهای پی در پی و بلاتکلیف زندان ، حس خالص و شریفی را به جان زندانی در می اندازد تا سراسیمه به ریسمان خدا چنگ بزند . و قرآن در این میان ، همان ریسمان آسمانی است .

تجسم کنید : دونفر" بسم الله الرحمن الرحیم " می گویند . یکی خارج از زندان ، و دیگری داخل زندان . اولی در کنار سفره ای از چاره ها . و دومی در بحرانی از ناچاری ها . وای که اگر زندانی ، بی گناه و بی تقصیر نیز باشد . "بسم الله" یک زندانی بی گناه و بی تقصیر ، مثل نگریستن یک مسافر تشنه ، به چشمه ای زلال و گواراست . و مثل وضو ساختن و آب نوشیدن رهگذری غبارآلود از آبشار جاری از برف است .

ترجمه ی خوب قرآن، دست زندانی بی گناه را ، وه که چه می گویم ، دست هرچه با گناه و بی گناه را می گیرد و برفراز ابرها می نشاند . و ترجمه ی بد ، او را در محدوده ی زندان خویش ، در هرکجا ، به خستگی می کشاند . ترجمه ی خوب ، به بارش گلبرگ های گل محمدی مانند است . که می توان بدان پناه برد و با آن تن شست و از تماشای بارش مدام آن لذت برد . و ترجمه ی بد و نامطلوب قرآن ، به ریزش توده هایی از گل و لای می ماند . که نه طعمی از باران دارد و نه طراوتی ازآن .

ترجمه ی خوب آقای مکارم ، در آن وادی ناچاری ، بهشتی بود که مرا ازنگرانی به در می برد و با لبخند خوب خدا می آمیخت . سه ماه تمام ، شب و روز ، نشستم و زاویه های پنهان و آشکار آیه ها را کاویدم و به تامل و نگارش پرداختم . اکنون که به پشت سر می نگرم ، خود را صاحب گنجینه ای می دانم بس غنی . که جواهرات و سکه های آن ، جنسی از کلمه دارد . و چشمی که : بیهوده نمی نگرد ، و فهمی که : فریب نمی خورد ، و دینی که : چیز دیگر می جوید ، و اسلامی که : با اسلام ما فرسنگ ها فاصله دارد ، و خدایی که : عبوس نیست ، و خدایی که : در همین نزدیکی هاست ، چیزی دیگر می گوید و ما چیز دیگری را به اسم او تحکم می کنیم ، و خدایی که : لابد بخاطر خطاهای عمیق و مکررمان ، بقای ما را به دیده ی تردید می نگرد .

+ + +

در زندان ، مرا از سلولی به سلول دیگر می بردند . همچنان که دیگران را . و در همه حال می گفتند : کسی با خودش قرآن بر ندارد . من اما همان قرآن آقای مکارم را از سلولی به سلول دیگر می بردم و به مطالعه و نوشتن های مخفیانه ی خود ادامه می دادم . تا این که ظاهرا بعضی از نوشته های غیر قرآنی من ( نامه ی چهارم و پنجم به رهبر) نامطلوب تشخیص داده شد و یک روز در بازگشت از "هواخوری" نیم ساعته ، با جای خالی نوشته های پراکنده ی خود ، و با جای خالی همان قرآن همنشین روبرو شدم . تهدیدها و خواهش ها و نامه نگاری های من به مسئولین زندان و حتی به شخص دادستان تهران - آقای جعفری دولت آبادی - به جایی نرسید . هم نوشته های من رفته بود ، هم آن قرآن شورانگیز . این نیز بگویم که ترجمه ی آقای مکارم معنا محور است و از چارچوب آیه ها خروج نمی کند و به مفهوم ذاتی حرفها و کلمه های هر آیه پای بند است . با ادبیات خوب و قابل قبول . و با بهره مندی از واژگان درست و رایج زبان پارسی . بعدها که با دکتر " عرب مازار یزدی" هم سلول شدم ، دانستم این استاد فهیم و دانشمند و مودب دانشگاه علامه نیز با من در خصوص ریز پردازی های ترجمه ی آقای مکارم هم نظر است .

+ + +

زمان گذشت و گذشت و من بی آن که به آن قرآن دسترسی داشته باشم ، با افراد مختلف همنشین و هم سلول شدم . اما نه که همنشینی با قرآن ، همچنان که گفتم ، با طعمی از رهایی آمیخته است ، دلتنگی های من به تسکینی درست و ماندگارمنجر نشد که نشد .

مدت ها بعد، از بند امنیتی ۲۰۹ به بند عموم " هفت" منتقل شدم . آنجا کتابخانه ای تمیز و وسیع در اختیار ما بود . کتابخانه ای که در میان کتاب های متعدد خود ، قرآن موردنظر مرا نداشت .

با انتشار نامه ی من به سید حسن خمینی از داخل زندان ، مسئولین زندان ، صلاح را در این دیدند که مرا از بند هفت ، به بند سه ، که به آن بند ۳۵۰ نیز می گویند ، منتقل کنند . محدودیت های این بند ، مرا برآن داشت که نوشته های متوقف و ناتمام قرآنی خود را از سر گیرم . چند روزی سر به قرآن آقای بهاالدین خرمشاهی فرو بردم که ایشان نیز ، ترجمه ای شریف و شایسته فراهم آورده است . تا این که از سر اتفاق ، با قرآنی آشنا شدم که یکی از دوستان زندانی من مشغول مطالعه ی آن بود . ترجمه ی این قرآن ، توسط آقای " مهندس علی اکبر طاهری قزوینی " صورت پذیرفته است . با نام : " قرآن مبین " .

خیلی زود با این قرآن و ترجمه ی آن مانوس شدم . ورق به ورق جلو رفتم و تلاش کردم تفاوت ترجمه ی آن را با سایر ترجمه ها که پیش تر دیده بودم بسنجم . نه سواد عربی من ، و نه فهم قرآنی من ، هرگز دراندازه ای نبوده و نیست که درمیان ترجمه های قرآن داوری کنم . اما در این ماههای تنهایی و انس ، به شرافتی از فهم محتوایی آیه ها دست یافته بودم که در عین محدودیت و فقر علمی ، می توانستم دست خ‍ِرَدِ خُرد خود را بگیرم و به راه در اندازم .

با مطالعه ی سطحی ترجمه ی آقای طاهری ، دریافتم که وقت فراوانی از ایشان ، صرف تفسیرگردی در میان آثار کهن و نو شده است . این مهم ، هم رد پایی از خود را در ترجمه ی فراگیر و مطمئن به جای نهاده است ، و هم دست مترجم را برای مشابهت یابی معانی آیه ها گشوده است . قصد من از انگشت نهادن برترجمه ی فاخر آقای طاهری ، هرگز به معنای به حاشیه راندن ترجمه ی دیگران نیست . همچنان که بعدها نیز ، قطعا ما را به ترجمه ای دقیق تر و منظم تر و پرزحمت تر و فراگیرتر و عاشقانه تر از ترجمه ی آقای طاهری نیاز است .

آقای مهندس طاهری در این ترجمه ، بخش وسیعی از زحمت خود را در پی نوشت (زیرنویس) هرصفحه متجلی کرده است . دراین پی نوشت ها ، ما ، هم به آیه های مشابه ، و هم به نکته های لغوی ، و هم به معانی مترادف ، و هم به معانی غیرمتعارف ، و هم به اشارات نحوی ، و هم به موقعیت های تاریخی ، و هم به ظرایفی متنوع و ضروری از تفسیر و تاویل بر می خوریم . تسلط همه جانبه ی مترجم به زیرو بم زبان عربی ، و نفوذ او به ریشه ی لغات ، و استخراج معانی تازه ، و روحیه ی شگفت مشورت گیری وی ، و سیری ناپذیری وی برای اقناع مخاطب ، ما را با ترجمه ای روان و جامع مواجه کرده است .

مترجم در صفحات انتهایی قرآن ، نوشته ای دارد با عنوان " پس از پایان" . دراین نوشته ، وی ، مارا از زحمت "هشت سال تلاش بی وقفه " ی خود مطلع می کند . شما با ورق زدن این ترجمه ، وبا نگاهی گذرا به پی نوشت ها ، این زحمت بی وقفه ی هشت ساله را " باور" می کنید . چرا که در هر برگ ، می توان وسواس و صرف وقت و دقت موشکاف او را مشاهده کرد .

ناشر این قرآن ، " انتشارات قلم " است . من از همین زندان ، سپاس خود را تقدیم دوستانی می کنم که بی آن که نگاهشان به سود و فایده ی متداول باشد ، دقیق ترین حساسیت ها را برای ارائه ی اثری نفیس و چشم نواز و پرمحتوا مبذول داشته اند .

ناگزیرم برای پرهیز ازکلی گویی ، به چند نمونه از ظرافت های جاری این ترجمه اشاره کنم :

۱ - اغلب مترجمین قرآن ، از معادل فارسی واژه ی " اولی الامر" با : صاحبان امر ، یاد کرده اند ، و یا از خیر معادل یابی این واژه درگذشته و آن را به صورت : اولوالامر آورده اند . مهندس طاهری اما آن را " متصدیان امور" ترجمه کرده است . در پی نوشت مربوط به " الی الرسول و الی اولی الامرمنهم" آیه ی ۸۳ سوره ی نسا ، می نویسد :

معلوم می شود " اولی الامر" ( که جمع است ) کسانی غیراز شخص پیامبر(ص) هستند . و چون موضوع مربوط به زمانی است که حضرت پیامبر(ص) در حال حیات بودند ، معلوم می شود کسانی غیراز امام معصوم هرزمان بوده اند . از این روی این کلمه را به " متصدیان امور" ترجمه کرده ایم . به عنوان مثال : رییس اداره ، کارمند بانک ، مامور راهنمایی ، مدیر مدرسه و غیره . کلمه ی " منهم" که پس از کلمه ی " اولی الامر" آمده ، تایید دیگری است بر این معنی ...

۲ - آیه ی ۱۲۳ سوره ی انعام را این گونه ترجمه کرده است :

" و بدین گونه در هر شهری سردمداران بزهکارش را گماشتیم ( و به آنان میدان دادیم ) تا به دسیسه پردازند . در حالی که تنها در حق خویش دسیسه می کنند و نمی فهمند " .

و در پی نوشت توضیح می دهد :

منظور از " اکابر مجرم " در این آیه ، همان است که در آیات ۳۴ سبا ، و ۲۳ زخرف آمده است . منظور از مکرشان نیز همان است که در آیه ی ۳۳ سبا آمده است . ضمنا کلمه ی " مجرمیها " در اصل " مجرمین ها " بوده که به علت اضافه شدن ، بنا بر قاعده ، حرف " نون " حذف شده است . حرف " لام " در " لیمکروا " لام عاقبت است . منظور این است که مفاسد اجتماع ، از سردمداران از خدا بی خبر سرچشمه می گیرد .

۳ - ترجمه ی آیه ی ۳۷ سوره ی نور ( رجال لا تلهیهم تجرة و لا بیع عن ذکرالله ...) را اغلب مترجمان ، حتی قرآن پژوهی چون آقای بهاالدین خرمشاهی " مردانی که هیچ داد و ستد و خرید و فروشی ایشان را از یاد خداوند بازنمی دارد " ترجمه کرده اند . نیز کلمه ی " رجال " این آیه را مرحوم الهی قمشه ای " پاکمردان " ترجمه کرده است . و حال آنکه آقای مهندس طاهری به جای آن " افراد " نهاده است . به زعم حقیر ، اگر همه ی " رجل " های قرآن را معادل " مرد " بدانیم ، فرصت حضور بانوان را در قرآن به تنگنا در انداخته ایم . با این وصف ، ترجمه ی آقای طاهری ، به انصاف و درستی نزدیکتر است . خود وی در پای نوشت آیه ی فوق ، دلیل این که چرا " رجال " را - افراد - ترجمه کرده ، می آورد : بنا به قاعده ی تغلیب ، در اینجا کلمه ی " رجال " به کار رفته است و شامل زنان نیز می شود .

۴ - بسیاری از مترجمین قرآن ، منجمله مرحوم الهی قمشه ای و جناب خرمشاهی در ترجمه ی " سلم علی ال یاسین " راه به خطا رفته و آن را : سلام بر آل یاسین باد ، و یا : و سلام بر ال یاسین ، ترجمه کرده اند . مهندس طاهری اما آن را : " سلام بر الیاس " ترجمه کرده است . و در پی نوشت توضیح داده است :

الیاسین همان " الیاس " پیامبر است و مثل سینا و سینین دو شکل یک کلمه است . دو آیه ی بعد که می فرماید : " انه من عبادنا المومنین " موید این نظر است .

۵ - همه یا اغلب مترجمین قرآنی ما ، واژه ی " نفثت فی العقد " را که در آیه ی ۴ سوره ی فلق آمده ، زنان جادوگر یا زنان دمنده در گره ها ترجمه کرده اند . و با همین خطای آشکار ، یک تهاجم تاریخی را به سمت بانوان احاله داده اند . که یعنی در این آیه ، آن که مورد نفرت و نکوهش واقع شده ، زنان جادوگرند . این خطا ، چهره ی مخوفی از بانوان به ذهن ما متبادر می کند . بی آن که بانوان را در این تهاجم غیر منصفانه ، سهمی موکد بوده باشد . آقای مهندس طاهری " نفثت " را سخن چینان ترجمه کرده است و در پای نوشت جامع خود آورده است :

" نفاثات جمع " نفاثه " به معنای دمنده است . به همین علت در زبان عربی به هواپیمای جت هم " نفاثه " می گویند و در اینجا مراد سخن چینان فساد پیشه است یا جادوگران ..... معنی تحت اللفظ آیه این است : " از شر دمندگان در گره ها " تفسیر اضوا البیان (محمد امین مختار) گفته است : منظور از نفاثات قطعا ساحران است . اعم از زن و مرد ....

۶ - دراینجا به بعضی از واژگان و آیه هایی که به فارسی برگردانده اشاره می کنم :

متقین = پروا پیشگان

رب = صاحب اختیار

کافرون = انکار ورزان

سفها = سبکسران و بی خردان

کنتم اموتا فاحیکم = بی روح بودید و شما را حیات بخشید .

تواب = باز پذیر

معروف = شایسته

منکر = ناپسند

الیوم الاخر= روز واپسین

دارالسلم = سرمنزل سلامت

یسبحون الیل و النهار لا یفترون = شب و روز بی آنکه سستی نشان دهند ، خدای را تقدیس می کنند .

+ + +

" قرآن مبین " آقای مهندس طاهری قزوینی ، یکی از ترجمه ها و آثار فاخر و شایسته و ستودنی عصر ما است . این اثر شریف ، در کنار ترجمه های خوب دیگر ، می تواند خلا ترجمانی قرآن را تا سالها برطرف کند . جذابیت چند جانبه ی این اثر باعث شد در اطراف مترجم و کم و کیف انتشار این اثر تحقیق کنم . دانستم مترجم عزیز ما ، پای به دهه ی نهم عمر خود گذارده است . و دانستم ادامه ی انتشار این قرآن ، با وجود اخذ همه ی مجوز های رایج ، بنا به دلایلی که هرگز خدا پسندانه نیست ، متوقف شده است . سعی کردم راز این کج سلیقگی که نه ، این ظلم آشکار را کشف کنم . به نوشته ی انتهایی قرآن ، که به قلم مترجم است مراجعه کردم . آنجا که می نویسد : " در دوران چهل ساله ای که با قرآن مانوس بودم ، از درس استادان مختلفی بهره بردم که برجسته ترینشان شادروان طالقانی و شادروان مهندس مهدی بازرگان بودند ... استاد عربی ام دکتر سعید نجفی ..." شاید یادآوری همین سه اسم و اسامی دیگر ، برای آنانی که درکشورما برگلوگاه نشر قرآن نشسته اند و بساطی برای خود آراسته اند ، دلیل موجهی برای جلوگیری از انتشار آن باشد . من از همین زندان ، به نمایندگی از طرف همه ی آنانی که جویای جلوه های ناب قرآنی هستند ، از بزرگان دینی خود تقاضا دارم از تداوم این ظلم آشکار مانع شوند و راه را بر انتشار این اثر خوب و شریف بگشایند . از کجا معلوم مترجم این اثر ، در عین حال که به مرحوم طالقانی و بازرگان و دیگرانی چون این بزرگان متمایل است ، در پیشگاه خدای قرآن ، از همه ی ما آبرومند تر نباشد ؟ آیا زمان آن نرسیده است که ما : اختیار داران جامعه ، به رشدی برآمده باشیم که سلیقه های سیاسی خود را بر جریان محض علم ، تفوق ندهیم ؟

+ + +

روزی که دانستم زندان بانان خودمان ، متعمدانه ، چهل و پنج روز تمام " عمادالدین باقی " را از داشتن هر کتاب ، حتی یک جلد قرآن نیز محروم کرده اند ، به خود گفتم : ظاهرا علاوه بر دست به دست شدن نیکی ها و نیک بختی ها ، ستم و ستمگری نیز دست به دست می شود . چه فرق می کند اگر من و شما ، آب و اکسیژن و آزادی را از کسی دریغ کنیم یا قرآن را ؟

" عمادالدین باقی " با شناختی که من از او در تنگنای زندان یافته ام ، یک نیک بختی بزرگ است که ما به هردلیل خود را از باران برکات او محروم کرده ایم . من و شما آنجا که نیک بختی را از خویش می رانیم ، لاجرم همان خلا را باید با شور بختی رفع و رجوع کنیم . و این ، دریغ هماره ی من است که چرا در این یک سال گذشته ، ما ، با این همه شتاب و با این همه گستردگی ، خود به دست خود ، معدود دوستان نظام و انقلاب را به صف مقابل رانده ایم و انگ دشمن بر پیشانی شان نشانده ایم .

" مهندس علی اکبر طاهری قزوینی " نیز ، برای ما ، یک دوست ، و یک نیک بختی شورانگیز است . دور انداختن زحمت و عرق ریزان هشت ساله ی وی ، ممکن است در ساحت زندگی معمول ما نمودی نداشته باشد ، اما قطعا به کهکشان حساب و کتاب خدا رعشه خواهد انداخت . صمیمانه از بزرگان خود می خواهیم که موانع سست انتشار " قرآن مبین " این دانشمند فرزانه را مرتفع سازند . با سپاسی به ژرفای لبخند خدای خوب .

محمد نوری زاد - زندان اوین - بند ۳۵۰ - ۲/۴/۸۹

منبع وبلاگ محمد نوری زاد


 


معاون ارزی بانک مرکزی، ضمن تهدید کشورهای همگام با تحریم های جهانی و محدود کنندۀ دارایی های جمهوری اسلامی، هشدار داد "هر کشوری که برای داراییهای جمهوری اسلامی محدودیت ایجاد کند، ما نیز داراییهای خود را از بازار آن کشور خارج خواهیم کرد." وی تاکید کرد " ایران متناسب با تحلیل شرایط، داراییهای خارجی را منتقل خواهد نمود."

به گزارش مهر، حمید برهانی درباره انتقال دارایی های ایران از بانکهای اروپایی به آسیایی گفت: دارایی های کشور باید به شیوه ای اداره و نگهداری شود که علاوه بر مصون بودن، قابلیت نقدینگی بالا نیز باشد و ریسک و خطری متوجه این داراییها نشود.

معاون ارزی بانک مرکزی با تاکید بر اینکه این داراییها باید متناسب با بازارها و پولهای مختلف از انعطاف پذیری لازم برخوردار باشد، افزود: همچنین باید اجازه فعالیت با داراییهای ما داده شود، با این شرایط داراییهای ایران نیز به همان سمت سوق خواهد یافت.

وی خاطرنشان کرد: هر بازاری برای داراییهای ایران محدودیت ایجاد کند، داراییهای ما از آن بازار خارج خواهد شد و این امر پدیده ای کاملا طبیعی و منطقی است.

گفتنی است تحریم ها جهانی و همچنین تحریم فراگیر ایالات متحده آمریکا، محدودیت های ویژه ای را برای سیستم بانکی ایران در خارج از کشور ایجاد کرده است.

وی با بیان اینکه بانک مرکزی متناسب با تحلیل شرایط استراتژی خود را نیز تغییر می دهد و داراییها را منتقل می کند، ادامه داد: با توجه به این امر هر کشوری که برای داراییهای ایران محدودیت ایجاد کند، ایران نیز داراییهای خود را از بازار آن کشور خارج خواهد کرد.

معاونت بانک مرکزی ایران، پیرامون بلوکه شدن داراییها و سرمایه های چهل شرکت ایرانی در دوبی، که بخشی از سهام آنها متعلق به دولت است، گفت "اطلاع و گزارشی در این رابطه ندارم. اما چنانچه این شرکتهای تحت سازمان ملل متحد باشند، احتمالا به امارات نیز تحریم این شرکتها ابلاغ شده است."

گفتنی است محمدرضا رحیمی معاون اول محمود احمدی نژاد، چند روز پیش با انتقاد از "ذخیره منابع و سرمایه های ایرانی با سود کم در بانکهای اروپایی" و "قراردادن آن در جیب دشمنان" گفت: اگر این سرمایه ها با سود بالا به داخل کشور بازگردد می تواند در مراکز مختلف هزینه و سرمایه گذاری شود.


 



: خداوند در سوره قریش می فرماید :" برای آنکه قریش با هم انس و الفت گیرند ، الفتی که در کوچ های زمستان و تابستان و پایدار بماند ، پس باید یگانه خدای کعبه را بپرستند که به هنگام گرسنگی به آنها طعام داد و از ترس و خطر ایشان را ایمن ساخت . " در این سوره و آیات مختصر براحتی می توان دریافت که تار و پود روابط انسانی و اجتماعی در یک جامعه توحیدی باید برپایه " انس و الفت " باشد اما این در سایه تامین دو نعمت "طعام " و "امنیت " بدست می آید، و جامعه ای که از تامین ایندونعمت محروم باشد قطعا روابط انسانی و اجتماعی اش برپایه " انس و الفت " نبوده و برپایه زور و ستم خواهد بود . البته در جوامعی که توانسته اند درسایه تدبیر و برنامه ریزی و کار و تلاش ایندو را تامین نمایند ،هرچند مومن به خدای یگانه و پرستش او نباشند ، برپایه این کلام الهی در عرصه روابط انسانی و اجتماعی شان" انس و الفت " میداندار خواهد بود و اینرا در تجربه های بشری می توان دید.

از روزگاران قدیم اینگونه بوده است ، و در دوران جدید بیش از گذشته در ادبیات علوم سیاسی و اجتماعی براین موضوع تصریح و تاکید شده است که تامین " طعام " و " امنیت " از وظائف اولیه وبدیهی هر حکومتی است ، و در واقع اگر افراد جامعه به میل و رضایت یا اکراه واجبار به حاکمیتی تن می دهند برای تامین ایندو است و دلیل دیگر ندارد . به عبارت روشن فارغ از اینکه حاکمان به چه شیوه ای بر سرکار آمده باشند ( مشروع یا نامشروع ) ، آنچه می تواند کارنامه عمل ایشان و توجیه بقا و حتی مشروعیتشان را بسازد و دامن زند تامین "طعام " و " امنیت " مردم تحت حکومتشان و کارآمدی در این باره است وگرنه زود یا دیر ساقط خواهند شد و اعمال سیاست مشت آهنین و زور و سرکوب نیز در مقابله با مردمی گرسنه و ناامن چاره ساز نخواهد بود.

باز روشن است که منظور ازتامین " طعام " و " امنیت " توسط دولت ( منظورکل قوا و نهادهای حاکم است ) تولید ایندو بدست دولت نیست ( اقتصاد و سیاست دولتی ) بلکه حاکمیت باید بتواند با طراحی نظامی جامع و فراگیر فضایی را فراهم آورد که همه اجزا و زیرمجموعه هایش مشوق و موید تولید " طعام " و " امنیت " توسط شهروندان باشد ،و هر شهروند در دل این فضا جایگاه و پایگاهی برای مشارکت خود بیابد ،و دراین فضاست که " انس و الفت " و روابط انسانی همچون ملاتی افراد جامعه را بهم پیوند داده و وحدت اندام وار آنها را فراهم می سازد . طبعا در دل چنین جامعه ای میل به خدا پرستی و توحید جوانه می زند و رشد می کند و رشته های انس و الفت عاطفی را به بندهای محکم ایمانی و برادری تبدیل می سازد و حکومت دینی اینگونه محقق می شود .

"جمهوری اسلامی ایران "به عنوان نظامی برآمده از "انقلابی بنام خدا " قرار بوده است حکومتی دینی واین چنین باشد ، یعنی شهروندان در این نظام دغدغه "طعام " و "امنیت " نداشته باشند . مرور اصولی چند از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، به ویژه اصول ۳و ۴۳ این قانون اثباتگر این مدعاست بگونه ای که در بند ۳ اصل ۴۳ آمده است :" تنظیم برنامه اقتصادی کشور به صورتی که شکل و محتوا و ساعت کار چنان باشد که هر فرد علاوه بر تلاش شغلی‏، فرصت و توان کافی برای خودسازی معنوی، سیاسی و اجتماعی و شرکت فعال در رهبری کشور و افزایش مهارت و ابتکار داشته باشد. " حال سئوال این است که این نظام سیاسی چقدر در تحقق این امرموفق و کارآمد بوده است ؟

درپاسخ به این سئوال اخیرا برخی علمای دینی (امثال مصباح یزدی و برخی شاگردانش که نقشی سازنده هم در انقلاب نداشتند) متوجه ناکارآمدی نظام وجناح اقتدارگرای یکدست حاکم در تحقق این امر شده اند در صدد توجیه برآمده و درموضعی دفاعی می گویند که انقلاب اسلامی برای نان و شکم نبود بلکه برای تحقق ارزش های اسلامی و ایمانی بود و بدینگونه می خواهند براستبداد دینی حاکم با همه ناکارآمدی هایش سرپوش گذارند . اینان که همه آموزه های دینی مبنی براینکه " همانا فقر به کفر می انجامد " یا " از هردری فقر وارد شد از در دیگر ایمان خارج می شود " ویا این ضرب المثل عامیانه که " شکم گرسنه دین و ایمان ندارد " را به فراموشی سپرده و با ژستی عالمانه حتی میان فقر انتخابی و خودخواسته(زهدورزی) با فقراجباری و تحمیلی ناشی از عملکرد نظام وحاکمیت خلط می کنند ، و باز فراموش می کنند که هرمسلمانی از خداوند می خواهد:" خداوندا در دنیا به ما(منظورهمه مسلمانان و جامعه اسلامی است) زندگی نیکوعطا کن ، و در آخرت نیز زندگی نیکو ده ؛ وما را از آتش دوزخ محفوظ دار " ، و از آنجا که در آموزه های دینی "دنیا مزرعه آخرت است " پس بدون داشتن زندگی نیکو دردنیا نمی توان انتظار زندگی نیکو در آخرت و رهایی از آتش دوزخ را داشت ، براحتی چشم خود را بر فقر و عقب ماندگی و ناامنی موجود در جامعه ایران می بندند وتصورمی کنند که با نقد و نفی و تحقیر دستاوردهای علمی و فنی دیگران واینکه ما برای اینها انقلاب نکردیم و در پی تحقق ارزش های دینی و معنوی هستیم ، توانسته اند صورت مسئله را تغییر داده و همه ناکارآمدی ها و ناکامی های موجود را بپوشانند ، بماند که هم اینان برای دستیابی به فن آوری انرژی صلح آمیز هسته ای! همه نیروی خود را بکار بسته اند و از منابع کمیابی که باید صرف آبادانی و رفاه مردم بیچاره شود گشاده دستانه در این باره هزینه می کنند و کشوررا تا آستانه جنگ کشانده اند .

پیش تر در مقالی با عنوان " زندگی غریزی، زندگی حقوقی " تحلیل کردم که متاسفانه به رغم بیش از صد سال تلاش و راهپیمایی ما ایرانیان برای دستیابی به " زندگی حقوقی " ما همچنان گرفتار" زندگی غریزی " مانده ایم و بنابراین سخن از رعایت حقوق بنیادین و بشری در جامعه امروز ایران بیهوده می نماید و بیشتر به شوخی شبیه است . بهترین دلیل هم رفتارحکومت در انتخاباتهای چند سال اخیربه ویژه انتخابات دهم ریاست جمهوری و رخدادهای پس از است . اما آنچه ناگفته ماند و در اینجا می خواهم به آن بپردازم اینکه در " زندگی غریزی " مردم در پی تامین " طعام " و " امنیت " و به عبارتی « حق زندگی » خود هستند و امروز حاکمان ایران از تامین این حق برای اکثریت قاطع شهروندان ایرانی وامانده اند یا درمانده اند . اینها نه تنها بدلیل الگو و برنامه نداشتن در تامین " طعام " مردم وامانده اند و وضع موجود را فقط به مدد درآمد نفت به پیش می برند ، بلکه با سلب " امنیت " و ورود به خصوصی ترین زوایای زندگی شهروندان ( نمونه بارزش حمله و هجوم به خانه های مردم در نیمه های شب)، جامعه را نیز در تامین نیازهای خود درمانده کرده اند . حتی اگر بنا را براین بگذاریم که نظام سیاسی مستقر تعهد و مسئولیتی نسبت به تامین " طعام " و " امنیت " مخالفان و منتفدان و دگراندیشان خود ندارد اما به جرئت می توان گفت این نظام « حق زندگی » را از موافقان خود هم گرفته است و دلیلش فقر و فاقه ای که دامنگیر یک چهارم خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد است وسوگمندانه گفت باید حتی افراد و جمعیت هایی را که حاکمیت در یکسال گذشته برای اردوکشی های خیابانی به میدان آورده و از آنها استفاده ابزاری کرده است فقرو عقب ماندگی از سر و رویشان می بارد . بماند که با آوردن آنها در خیابانها " امنیت " را هم از آنها می گیرد!

اگر جنبش سبز در پی اصلاح امور و بازگرداندن اداره امور کشور بر مبنای قانون اساسی است به این دلیل ساده است که امروز « حق زندگی » ازغالب ایرانیان سلب شده است و ناکارآمدی جناح حاکم اقتدارگرا در تامین " طعام " و " امنیت " ، که در آموزه های دینی پایه و مایه خداپرستی است ، همچون خوره در حال فرو خوردن نظام جمهوری اسلامی و تبدیل تمارعیار آن به استبداد مطلقه دینی است . همین جا یادآور می شوم که جامعه ایرانی استبداد مطلقه سکولار را تجربه و پس زده است وقطعا زیر بار استبداد مطلقه دینی آنهم از نوع ناکارآمدش نخواهد رفت ، از اینرو جنبش سبز یک فرصت و نه تهدید برای جمهوری اسلامی به شمار می رود که عاقلان حکومت باید از آن استفاده و راه اصلاح امور را بگشایند در غیر اینصورت همانی بر سرحکومت خواهد آمد که بر سر پیشینیان رفت . خدا با هیچ فرد و نظامی خویشی ندارد و سنن و قواعد حاکم برهستی کار خود را می کند و در جهانی که رقابت برای رشد و پیشترفت و تامین " طعام " و " امنیت " شهروندان حرف اول و آخر می زند نظام سیاسی دینی بدون تامین اینها نمی تواند راه بجایی برد و قطعا در تامین مدعای خویش یعنی توحید و خداپرستی و معنویت و اخلاق هم درخواهد ماند ، و تجربه جمهوری اسلامی ایران متاسفانه تا اینجای کار ناکارآمد و ناموفق می نماید و البته فکر می کنم هنوز فرصت برای اصلاح این تجربه وجود دارد .

منبع : نوروز


 


امروز:سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آزاد شد.

به گزارش «پارلمان‌نیوز»، محسن آرمین با تودیع وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.

او ۲۶ اردیبهشت ماه بازداشت شده بود.


 



امروز:"وقتی پایم را به خیابان معلم می گذاشتم تمام بدنم به رعشه می افتاد . دوست ندارم حتی یکی بار دیگر مسیرم به خیابان معلم و دادگاه انقلاب بیفتد." این، تلخ ترین خاطره ای است که فروغ اکبری همسر رجبعلی(بابک) داشاب بیان می کند .داشاب از بازداشتی های روز عاشوراست که بعد از بازداشتش، همسر و پسر سه ساله اش به نام کاهن را در شهر تهران تنها گذاشت . بر اساس حکمی که به داشاب داده اند او باید پنج سال در زندان بماند . فروغ اکبری همسر بابک داشاب با ته لهجه ای که تبارش را مشخص می کند حرف می زند و از سختی های یک زن جوانی می گوید که ۵۵ روز اصلا نخوابید و در سرمای زمستان با پسر سه ساله در کوچه و خیابان در پی یافتن روزنه ای برای آزادی همسرش تلاش کرد.

گفتگوی خبرنگار کلمه با بغض گره خورده ی فروغ ،همسر این زندانی سیاسی همراه است. تمام سعی اش را می کند گریه نکند اما اشک از او اجازه نمی گیرد و حسش غلبه می کند... آن طرف تر کاهن پسر سه ساله اش گاه بازی می کند و گاه با دیدن اشک های مادر او را می بوسد و می خواهد آرامش کند...

آقای داشاب را ۱۲ دی ماه سال گذشته پس از عاشورا دستگیر کردند. چطور شد که سراغ همسر شما آمدند؟

ماموران امنیتی به محل کارهمسرم رفتند و او را آنجا دستگیر کردند . دو نفر از همکاران بابک با دیدن این صحنه فوری به منزل ما آمدند تا به من جریان را بگویند و دو قیقه بعد ماموران زنگ در خانه ما را زدند. من توانستم فقط کاهن پسر کوچکم را به دست همکاران شوهرم بدهم تا او شاهد صحنه آمدن ماموران به خانه نباشد. من شوکه شده بودم .چهار نفر به خانه ما آمدند و همه جای خانه را به مدت چهار ساعت گشتند. به ما گفتند که به دوستانتون بگویید برگردند تا ببینند از خانه چه برده اند. همکارانش هم برگشتند و کاهن وقتی در این حالت به خانه بازگشت سرش را با وحشت توی بالش فرو برد.

آیا این تنها باری بود که ماموران برای تفتیش به منزل شما آمدند؟

خیر. چند روز بعد به خانه پدرشوهرم آمدند و مرا هم در آنجا بازجویی کردند . به بابک گفتند که مرا نیز دستگیر کرده اند و ۱۳ روز بعد که او به خانه زنگ زد فهمید که مرا دستگیر نکرده اند و چند روز بعد از آن دوباره به خانه ما آمدند و از کتابها فیلمبرداری کردند.

مگر چه کتاب هایی در خانه نگهداری می کردید؟

کتاب های خیلی معمولی. ما هر دو فلسفه خوانده ایم و هردو فارغ التحصیل از مقطع کارشناسی ارشد فلسفه هستیم .کتاب های فلسفه و شعر و کتاب هایی که در خیابان و و کتابفروشی ها می فروشند. کتاب های خاصی در خانه نداشتیم.

در نهایت دلیل دستگیری آقای داشاب را چه عنوان کردند؟

در خیابان رودکی در روز عاشورا در خیابان بوده است و ظاهرا به عنوان یک شهروند معترض بازداشت شده است.

آیا شکایتی هم علیه این حکم کردید؟

چه کار می توانستیم بکنیم. من وقتی می رفتم دادگاه به من گفتند که ما در حق داشاب اغماض کرده ایم و وگرنه جرمش سنگین تر از این حرف ها بود. در دادگاه اولیه به شش سال و در دادگاه تجدید نظر به پنج سال حبس محکوم شد. حالا هم در بند ۳۵۰ اوین است.

اتهاماتش چه بود؟

تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی و تخریب اموال عمومی و شرکت در اغتشاشات. داشاب را از زمان دستگیری در انفرادی نگه داشتند و ۱۵ فروردین به بند ۳۵۰ منتقل شد. در صورتی که حکم اولیه اش اواخر بهمن صادر شده بود

هشت ماه از دستگیری همسرتان می گذرد.در این مدت بر شما چه گذشت؟

روزهای اول گیج بودم. تجربه ای از این کارها نداشتم و رفتن به دادگاه تا به حال برای من اتفاق نیفتاده بود. کاهن فکر می کرد پدرش او را ترک کرده و فکر می کرد منم می خواهم او را ترک کنم . به همین دلیل پسرم را با خودم در سرمای زمستان می بردم. تا به خیابان معلم و دادگاه انقلاب نزدیک می شدم رعشه های بدنم شروع می شد. هیچ وقت نتوانستم حرفم را در دادگاه بزنم. شاید باورتان نشود من هر روز در دادگاه انقلاب بودم در زمستان پتو دور بچه می پیچیدم و به امید آزادی اش شب ها دم اوین می رفتم . اما یکی روز که لباس پوشیده بودم و می خواستم به اوین بروم کاملا اتفاقی همسرم را در تلویزیون دیدم .با دیدنش بدنم یخ کرد . دیدم که او به چیزهایی اعتراف کرده که معلوم بود تحت فشار است.

روز آخری که در دادگاه انقلاب موفق شدم قاضی صلواتی را ببینم و او به من گفت خوشحال باش که به شوهرت شش سال حکم داده ایم و اعدامش نکرده ایم. من فقط گریه می کردم و با بدن لرزان به شش سالی فکر می کردم که چگونه می توانم تحمل کنم؟

حتی بعد از اعترافات تلویزیرونی بازجوها که برای فیلمبرداری به خانه ی ما آمده بودند به من گفتند که داشاب را زود آزاد می کنیم اما با شنیدن حکم شش سال خشکم زد . آخر چرا بازجوها این امید را به من داده بودند؟

در این مدت برای آزادی همسرتان چه کردید؟

مثل همه . به شعبه ۱۵ دادگاه می رفتم . اوایل که اصلا نمی دانستم چه باید بکنم پیش هر کسی می رفتم و از دوستان و اشنایان کمک می خواستم . آن روزها اصلا در خانه بند نبودم و مدام از داگاه به دادستانی می رفتم و شب ها هم اصلا نمی خوابیدم. باور کنید بعضی وقت ها قفسه سینه ام از شدت درد تکان می خورد . ... نمی دانید چقدر بهمان سخت می گذرد. من ۵۵ روز اصلا نخوابیدم .... دادستانی تقاضای ملاقات می دادم اما هیچ کس جوابی نمی داد.

شما تا به حال تجربه ای از زندان و رفتن به دادگاه نداشتید. تجربه خانواده زندانی سیاسی بودن چگونه است؟ چقدر تحمل رفتارهایی که در دادستانی و یا در دادگاه می برایت سخت بود؟

خیلی وحشتناک بود. آنها اصلا حرف های ما را نمی شنوند.حتی اگر دروغ هم می گفتیم باید می شنیدند و بعد می گقتند شما دروغگو هستید. منتهی اینها اصلا حرف های ما را نشنیدند.

هر بار که از داگاه باز می گشتید چه حسی داشتید ؟

وقتی کاهن ،پسرم می دید که من در دادستانی گریه می کنم می رفت به منشی با همان زبان بچه گانه اش می گفت بگذارید مامان قاضی را ببیند تا گریه نکند. موقع برگشتن هم همیشه دست خالی بودم و این حس که چگونه می شود که کسی به حرف های ما گوش نمی دهد؟ حتی اگر جرمی هم داشتیم آیا نباید کسی به حرف های ما گوش می داد؟

کاهن موقع دلتنگی چه می کند؟

نقاشی می کند و وابستگی اش به من بیشتر شده است. او در نقاشی هایش همیشه مرا با خودش می کشد اما همین امروز یک نقاشی از خودش و پدرش کشید و برایم گفت که ما دو تا صورتمان را به هم چسبانده ایم و داریم همدیگر را می بوسیم. آخر خیل دلمان برای هم تنگ شده است.

کاهن در اولین روز ملاقات خیلی گریه می کرد و می گفت می خواهم با تو بیایم. من به او گفته بودم که پدرش به خاطر بیماری مجبور است در اوین بماند تا درمان شود .فکر می کند اگر حال بابک خوب بشود به خانه بر می گردد. حتی در ملاقات های کابینی به بابایش می گفت صبر کنید سالن را دور می زنم و پیشت می آیم . اما وقتی سالن را بیهوده دور می زد شروع می کرد به گریه کردن. سالن از صدای گریه و جیغ کاهن پر می شود وقتی که او به ملاقات درش می رود.

خودتان چطور؟ چه می کنید؟

باید خودم را قوی کنم . دوست دارم تنها یک مرخصی کوچک به او بدهند.

با توجه به اینکه حکم نهایی آقای داشاب صادر شده چرا مرخصی به او نداده اند؟ آیا تا کنون درخواست مرخصی کرده اید؟

بارها تقاضای مرخصی داده ایم . اما تازه فهمیدم که تا حالا استعلام داشاب برای مرخصی فرستاده نشده است. نمی دانم بعضی وقت ها فکر می کنم چرا با ما این کارها را می کنند. اگر اینطور است چرا به ما می گویند که اصلا تقاضای مرخصی بدهیم

خانم اکبری! تلخ ترین خاطره ای که در این هفت ماه از ذهنتان پاک نشده؛ چیست؟

خیابان معلم هم تلخ ترین خاطره ای است که در ذهنم مانده و دیگه دوست ندارم حتی یک بار هم پایم را آنجا بگذارم. سخت ترین و تلخ ترین روزهایم در خیابان انقلاب و دادگاه انقلاب بوده است.

آیا با این همه سختی، این روزها برایت شیرینی و دستاوردی داشته است؟

در این مدت فهمیدم که به عنوان یک زن در این جریانات نمردم و حتی زنده تر هم شدم. جریان بسیار سخت بود اما نسبت به اطرافم خیلی عمیق تر نگاه می کنم و حتی ادم هایی را دیدم که با وجود مشکلات زیادشان امیدوار بودند و این به من امید می داد و تجربه ای جدید بود .چیزی نیست که تماما نا امید ی در من باشد. به حل شدن همه این مسائل امیدوارم. روزی همه این ها می گذرد.

و مهم ترین خواسته ات چیست؟

مهم ترین خواسته ام آزادی همه زندانیان سیاسی است و این آزادی برای همه و حتی خود نظام هم خوب است
منبع:کلمه


 



دبیر‌کل مجمع نیروهای خط امام با بیان‌اینکه اصلاحات همزاد انقلاب اسلامی است و از آن جدا شدنی نیست،تاکید کرد: تبلیغاتی که علیه اصلاحات و انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد، یک ریشه دارد. در داخل کشور به اصلاحات حمله می‌کنند و در خارج به انقلاب اسلامی و هر دو از یک ریشه‌اند. هر دو مصمم‌اند که نظام اسلامی واقعی و حقیقی،معیوب و ناکارآمد جلوه دهند. ولی ما به هیچ‌وجه ناامید نیستیم.

به گزارش ایلنا ، سید هادی خامنه‌‌ای در دیدار جمعی از شخصیت‌های احزاب و روزنامه‌نگاران به بیان دیگاه‌های خود در خصوص ادامه فعالیت اصلاح‌طلبان در عرصه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور پرداخت.

دبیر‌کل مجمع نیروهای خط امام در ابتدا با اشاره به حوادث سال گذشته، اظهار داشت: به نظر می‌رسد آنچه که اتفاق افتاد، با برنامه‌ریزی قبلی و دارای پروسه زمانی چندین ساله بوده است و بروز این اتفاقات، ریشه در سال‌های گذشته دارد و در اواخر دهه ۶۰ نشانه‌هایی از چنین برنامه‌ریزی‌ها را مشاهده می‌کردیم.

وی در ادامه با اشاره به مشکلات و موانع پیش‌روی اصلاح‌طلبان و آنچه در سال‌های گذشته از این جریان‌ سیاسی رفته است، گفت: باید سهم قابل ملاحظه‌ای را برای آسیب‌شناسی جریان اصلاحات اختصاص دهیم تا ببینیم در کجا دچار کمبود بوده‌ایم که امروز به این نقطه رسیده‌ایم. یعنی چطور می‌شود که جریان اصلاحات با هشت سال سابقه نسبتا موفق در دولت و مجلس به یکباره در انتخابات شوراها رای نمی‌آورد و در انتخابات ریاست جمهوری نیز وضع به این شکل رقم می‌خورد.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام با اشاره به اینکه این روزها نسبت به بی‌‌زمینه نشان دادن تفکر اصلاحات، تبلیغات فراوانی در رسانه‌های وابسته به مخالفان صورت می‌گیرد، گفت: علی‌رغم تبلیغات مخالفین، اصلاحات در مغز و دل جامعه ریشه دارد، چرا که اصلاحات همزاد انقلاب اسلامی است و از آن جدا شدنی نیست و تبلیغاتی که علیه اصلاحات و انقلاب اسلامی صورت می‌گیرد، یک ریشه دارد. در داخل کشور به اصلاحات حمله می‌کنند و در خارج به انقلاب اسلامی و هر دو از یک ریشه‌اند. هر دو مصمم‌اند که نظام اسلامی واقعی و حقیقی،معیوب و ناکارآمد جلوه دهند. ولی ما به هیچ‌وجه ناامید نیستیم.

عضو شورای بازنگری قانون اساسی تصریح کرد: مجموعه نیروهای سیاسی درون نظام با سلایق و گرایش‌های متنوع مایل‌اند در چارچوب قانون اساسی و مصالح عمومی به فعالیت خود ادامه دهند و هر گونه مانع‌تراشی بر سر فعالیت شفاف و آزادانه گروه‌های سیاسی درون نظام، ظلم به انقلاب، اسلام و ملت ایران است.

سید هادی خامنه‌ای با اشاره به رواج گفتمان اصلاحات ادامه داد: اهمیت گفتمان اصلاح‌طلبی به قدری است که امروز اگر کسی می‌خواهد آبرویی کسب کند و نظر مردم را به سوی خود جلب کند، از واژه‌ها و فرهنگ اصلاح‌طلبی چون «پیروی از خط امام»، «قانون‌گرائی»، «مردم‌سالاری و عدالت‌طلبی» استفاده می‌کنند، که از روزگاری نه چندان دور و تا به امروز این عناوین جزء مشخصه‌های جریان «چپ»‌ در دهه ۶۰ و «اصلاح‌طلبی»‌ امروز بوده است.

وی با بیان اینکه تغییر در لایه‌های مختلف جریان‌ها به مرور زمان شکل می‌گیرد و این امر به لحاظ تحول و تطور در نحوه اندیشیدن مفید ارزیابی می‌شود، گفت: آنچه که نباید تغییر کند، ارزش‌ها هستند یعنی آدمی‌ باید مراقبت کند تا ارزش‌هایش تغییر نکند. زیرا تغییر ارزش‌ها یک ضعف محسوب می‌شود و ارزش‌ها نباید بر اساس جناح‌بندی‌ها تغییر کند.

این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ریشه و بنیان فعالیت‌های اجتماعی بشر «فعالیت فرهنگی»‌ است، گفت: جدی‌ترین فعالیت‌ها که موجب تحولات عمیق اجتماعی می‌شود، فعالیت فرهنگی است و در حقیقت سیاسی‌ترین فعالیت‌ها، فعالیت فرهنگی است.

وی افزود: فعالیت‌های فرهنگی محدود به چارچوب خاصی نیستند، یعنی اگر برگزاری مراسم زیارت‌ عاشورا ممکن نشد، دعای کمیل، اگر مراسم دعای کمیل محدود شد، دعای ندبه، اگر برگزاری و شرکت در نماز جمعه امکان‌پذیر نشد، نماز جماعت و خلاصه کار فرهنگی نه محدود به مکان است نه منحصر در زمان. اگر امکان نشر فرهنگ اصیل و حقیقت در رسانه‌های مکتوب نشد، در رسانه‌های مجازی و قس‌علی‌‌هذا.

سید هادی خامنه‌ای با بیان اینکه عرصه کار فرهنگی همواره باز است، اظهار داشت: ممکن است مخالفین شرایطی را پیش بیاورند تا دل‌ها را منفعل و کار فرهنگی را به زعم خویش تعطیل کنند که این اتفاق هرگز رنگ واقعیت به خود نمی‌گیرد.

وی تاکید کرد:‌ به نظر من اگر خمیرمایه مذهبی و دین‌شناسی در عمق و ریشه فعالیت‌های فرهنگی وجود داشته باشد، آنگاه نتیجه، بهتر و پایدارتر خواهد بود و اصولا این دو مولفه در فعالیت‌ها، ایمان، اطمینان و انگیزه را به همراه می‌آورد. خصوصا اینکه در جامعه ما که بافت دینی دارد و خاستگاه همه مسائل دین است باید به این موضوع توجه جدی‌تر داشته‌ باشیم.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام تاکید کرد: امروز مخالفین اصلاحات با برچسب‌های خاصی سعی می‌کنند جمعیت اصلاحات را منفعل و متهم به بی‌اعتقادی و بی‌دینی نمایند، درحالی که باید هوشیارانه به این تبلیغات منفی و غیراخلاقی پاسخ گفت و مانع انحراف افکار عمومی شد. هر چند که قاطبه ملت ایران از دروغین بودن این تبلیغات منفی به خوبی آگاه‌اند و از همین روی است که علی‌رغم صرف هزینه و انرژی فراوان برای متهم کردن جریان خط امام و اصلاحات نتوانسته‌اند نتیجه مطلوب را بگیرند.

وی ادامه داد : بهترین علامت ناکامی مخالفین آن است که از همه رسانه‌های سمعی و بصری خود به طور کامل هنوز در هر شبانه‌روز علیه اصلاحات استفاده می‌کنند و فحش و ناسزا و اتهامی نمانده است که به اصلاحات، نخبگان و شخصیت‌های آن نداده باشند.

سید هادی خامنه‌ای تاکید کرد: سایر دوستان ما نیز باید با توجه به زیرساخت‌های دینی و فرهنگی جامعه برای ماندگاری و گسترش اندیشه اصلاح‌طلبی به دین و مولفه‌های دینی و اعتقادی، توجه عمیق و جدی داشته باشند.

وی در پاسخ به سئوالی پیرامون محدودیت‌های اعمال شده برای چهره‌ها و نخبگان اصلاح‌طلب، گفت: این مشکلات و محدودیت‌ها اتفاق تازه‌ای نیست. ما و دوستان سال‌ها است که با این نوع مشکلات مواجهیم و نباید فعالیت‌های خود را در چند شکل و شیوه انگشت‌شمار محدود کنیم و می‌توان از روش‌های جدید و موثر دیگر برای روحیه‌بخشی و روشنگری استفاده کرد.

وی در تشریح لزوم امیدوار بودن و عدم اتخاذ رویکردهای یاس‌برانگیز گفت: در خصوص امیدواری، تفاوت نگاه من با شما در موضوع زمان است به نحوی که شما یکی دو سال آینده را می‌بینید در حالی که زمان حل مسائل در نظر من طولانی مدت است تا جایی که ممکن است نتیجه در تغییر و اوضاع احوال را بنده نتوانم ببینم.

سیدهادی خامنه‌ای هشدار داد: جریان مقابل در برابرکارها و رویکردهای فرهنگی ما متقابلا از همان ابزار، تابلو و نماد در جهت خنثی‌سازی فعالیت‌های ما اقدام خواهد کرد تا جائی‌که امروز بسیاری از شعارهای اصلاح‌طلبان از سوی این جریان را به نفع خود مصادره کرده است و از آن بدتر اینکه با رسانه‌های خود دروغ‌ و اتهام‌های عجیب و غریبی را به جریان اصلاحات نسبت می‌دهند.

دبیر‌کل مجمع نیروهای خط امام اضافه کرد: اگر در جریان اصلاحات اندکی مشکل شکل می‌گرفت، فورا صدا و سیما دوربین خود را به کوچه و خیابان می‌برد و آن را بر سر دولت می‌کوبید اما امروز که گرانی اظهر من‌الشمس است و اعتراض همه اقشار را درآورده، مردم هیچ‌ گزارش و عکس‌العملی را در رسانه ملی نمی‌بینند.

سید هادی خامنه‌ای با تاکید بر لزوم توجه و دقت بر نحوه تبلیغات و کیفیت کار فرهنگی از سوی جریان‌اصلاح‌طلب گفت: امروز هنر تبلیغات در دولت کنونی به نحوی است که صفت «ترین»‌ که مورد پسند افراد کم‌اطلاع است را در زبان محاوره خود بسیار استفاده می‌کنند. آنها مدعی‌ واژه‌هایی چون «قانونی‌ترین، با عدالت‌ترین، آزادترین، بهترین، قوی‌ترین و ...»‌ می‌شوند.

وی افزود: باید با روش‌های گوناگون مردم را با واقعیت و حقیقت بیشتر آشنا کنیم و آنچه که مهم است منطق و محتوای عمیق در بیان سخنان از سوی ما است که باید در جان مردم اثر بگذارد. راه انحراف افکار عمومی گفتن «دروغ، آن هم دروغ‌های بزرگ است»‌ ولی ما این شیوه را صد درصد غیراخلاقی و ضد دینی می‌دانیم و معتقدیم که باید با مردم صداقت داشت و راه و چاره‌ای جز صداقت با ملت وجود ندارد.

وی در بخش دیگری از اظهارات خود اضافه کرد: امروز اصلاحات فرصت‌های بسیار اندک و زودگذر و نه زمان‌های طولانی دارد، پس به فراخور فرصت‌‌های خود استفاده کند ما روزگاری تریبون‌های هر‌چند اندک در مراکز مذهبی، علمی و فرهنگی در اختیار داشتیم اما امروز به بهانه‌های مختلف مانع بیان و ابراز اندیشه‌ها می‌شوند.

دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در پاسخ به سئوال دیگری که به ورود زور در دنیای سیاست و تعیین‌کنندگی قوه قهریه در معادلات سیاسی اشاره داشت، گفت: به نظر ما این روش که از دید برخی برای دراز مدت نیز برنامه‌ریزی شده از آنجا که برخلاف طبیعت و ارزش‌های دینی و اسلامی است، ماندگار نخواهد بود.

یکی از حاضرین، نظر سید هادی خامنه‌ای در خصوص رسانه بین‌المللی و مستقل پرسید که او چنین پاسخ داد: رسانه مستقل بین‌المللی در صورتی موثر و مناسب است که در مدیریت آن از مشورت نیروهای داخل کشور استفاده شود و از طرح مصالح و مباحث تفرقه‌انگیز و آسیب‌زننده‌ به وحدت نیروها پرهیز شود و به چارچوب‌های فرهنگی جامعه و آرمان‌های بلند مردم که همان آرمان‌ها و اندیشه امام عزیز و شهدای گرانقدر است، پایبند باشیم.

مدیرمسئول روزنامه‌های توقیف‌شده حیات‌نو، تصریح کرد: در عین‌حال نباید از رسانه‌ها و مطبوعات موجود و توقیف نشده، غافل شد و بسیاری از سخنان خوب و درست و عمیق را می‌توان از طریق آنها به جامعه منتقل کرد.

سید هادی خامنه‌ای در پایان در پاسخ به سئوالی پیرامون انجام مذاکرات بین رهبران جریانات مختلف سیاسی و فرهنگی و مسئولان عالی‌رتبه نظام در جهت برون‌رفت از وضعیت فعلی گفت: اصل گفت‌وگو و مذاکره بسیار خوب است که البته اقدامات، مقتضیات و راهکارهای ویژه خود را می‌طلبد که همه گروه‌ها و جریانات باید به آن پایبند باشند.

در ابتدای این دیدار سعید الله‌بداشتی رئیس سازمان جوانان و دانشجویان مجمع نیروهای خط امام(ره) ضمن تقدیر از حضور جوانان اصلاح‌طلب و روزنامه‌نگاران در این دیدار تاکید کرد: از مهمترین وجوه اشتراک فکر و اندیشه جوانان اصلاح‌طلب اعتقاد و پایبندی به اندیشه، روش و منش بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره) در ایجاد و مبنا قرار دادن اسلام نواندیش، جمهوریت، مردم محوری و احترام به عقاید، نظرات و سلایق مختلف است به طوری که ایشان همواره بر فعالیت تشکلمند حزبی و شناسنامه‌دار گروه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی احترام و حتی توصیه می‌کردند حال چگونه است که امروز علنا با این نظر و توصیه صریح امام همچون بسیاری دیگر از نظرات صریح آن حضرت مخالفت می‌شود و مخالفان رسما در مقام بیان به ابراز آن می‌پردازند و مخالفت درخوری مشاهده نمی‌شود.

وی گفت‌وگو و تعامل میان سران احزاب و جناح‌های سیاسی و نیز در لایه‌ای دیگر بین جوانان این مجموعه‌های سیاسی را یکی از راه‌های مقابله با تهدیدهای داخلی و حتی فشارهای سیاسی دانست و افزود: این روزها برای مقابله با این تهدیدات و نتایج آنها بیش از هر زمان دیگر نیازمند گفت‌وگو و تعامل هستیم تا به بهانه فشارهای بین‌المللی شاهد افزایش محدودیت در فضای سیاسی داخلی نباشیم و به حول و قوه الهی نشاط و شادابی به صحنه اجتماعی و سیاسی بازگردد.


 


کلمه - گروه سیاسی: منصور اسانلو، رییس سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران بارها و بارها بازداشت و زندانی شده است. او هم اکنون در زندان رجایی شهر کرج به سر می برد . این زندانی سیاسی این روزها صبر و استقامتش زبانزد همه شده است .او از آن نوع زندانی هاست که انگار همه فشارها را تاب می آورد اما از خواسته های قانونی اش پا عقب نمی گذارد . شاید به همین خاطر بود که بعد از خروج از کشور و با وجود آنکه می دانست دوباره به زندان خواهد رفت، باز هم ترجیح داد به وطنش بازگردد .سختی های زندگی اسانلو فقط مخصوص به خودش نیست و این روزها ماجرای ربودن عروسش نیز نقل محافل شده است . بعد از این ماجرا همه می پرسیدند خانواده این زندانی مگر چه گناهی کرده اند که باید این چنین تحت فشار باشند . درباره این ماجرا و سختی های زندگی این خانواده با همسرش پروانه اسانلو به گفت و گو نشسته ایم، زنی که همچون همسر مقاومش صبر و مقاومت پیشه کرده تا به قول خودش خانواده کوچکش را حفظ کند او چشم به راه آزادی منصور است و از سختی های زندگی همسر یک زندانی سیاسی سخن می گوید :


خانم اسانلو ! در ده سال گذشته ،همسر شما بارها بازداشت و زندانی شده است می خواهم بدانم این چند سال سخت و طاقت فرسا بر شما و فرزندان تان چگونه گذشته است ؟

مشکلات خانواده که خیلی زیاد بوده و هست. همیشه جای ایشان به عنوان همسر و پدر در خانه خالی بوده است . مواقعی بوده که واقعا به حضور ایشان در منزل احتیاج داشته ایم و کمبود او را حس کرده ام .پسر کوچکم در زمان بازداشت آقای اسانلو کم سن و سال بود و در نبود او دوران کودکی سختی را گذراند . در این سالها یی که دور از پدر بر او گذشته خیلی از نظر روحی برایش مشکل به وجود آمده است . در شب عروسی پسر بزرگم هم پدرش حضور نداشت. در حالی که با پی گیری های ما دادستان قول آزادی اش را داده بود تا حداقل بتواند در جشن عروسی پسرش حضور یابد . اما این اتفاق هرگز رخ نداد و مراسم بدون حضور منصور برگزار شد . هر چند جشن مان هم به همین دلیل تبدیل به مهمانی خیلی مختصری شد . این موضوع برای همیشه در دل پسرم باقی مانده است و برایش تبدیل به خاطره ای تلخ شده است . عروس مان هم از روزی که قدم به خانه ما گذاشته مدام تلفنی و غیر تلفنی تهدید می شود .چند وقت پیش هم که او را دزدیدند و ما چهارساعت از ایشان بی خبر بودیم. هرچه تماس می گرفتیم تلفن اش خاموش بود. او را در مترو کتک می زنند و با چشم بسته به محلی که خودش هم هنوز نمی داند کجا بوده ، می برند بعد هم آنجا دوباره به شدت کتک اش می زنند.

مگر عروس شما فعالیت سیاسی دارد که چنین برخوردهایی با او می کنند ؟

اصلا . به هیچ عنوان این را بارها گفته ام. ایشان آقای اسانلو را فقط یکبار آن هم در شب نامزدی اش دیده است .او در عمرش به هیچ عنوان فعالیت سیاسی نداشته است و کاملا یک زندگی عادی و معمولی دارد . طفلک، از صبح تا غروب سرکار می رود . به هیچ کاری، هم کار ندارد . آنجا رو به او می گویند باید قول بدهید وقتی اسانلو از زندان آزاد شد خانوادگی از این مملکت بروید، یا اینکه فعالیتی نکنید.عروسم هم که دهانش و چشمش بسته بوده نتوانسته چیزی بگوید . گذشته از این اصلا مگر مسایل خانواده من به او ارتباطی دارد .آقای اسانلو مگر به حرف من که زنش هستم گوش می کند ؟ به هرحال عروسم الان دچار مشکلات روحی شده است بعد از این حادثه خنده از لبش افتاده است . عروس من آدمی بود که دائم می خندید. جزو انسان های شاد محسوب می شد ولی الان واقعا دچار مشکلات روحی و عصبی شده است .

خانم اسانلو شما ضمن صحبت هایتان اشاره کردید که از عروس تان خواسته اند که شما و همسرتان از ایران بروید.همسر شما چندسال پیش سفری به خارج از کشور داشتند که برخی تصور می کردند با وجود رنج های زیادی که ایشان تحمل کرده اند ،پس از این سفر دیگر به ایران بازنگردند. توصیه خود شما در این باره به ایشان چه بود؟ و به نظر خودتان چرا با وجود تحمل این همه رنج ایشان دوباره به ایران بازگشتند ؟


من با توجه به بلاهایی که سرش آمده بود می دانستم چه خطراتی در انتظارش است . طبیعی است که من زندگی ام ، همسرم و بچه هایم برایم در اولویت هستند بنابراین خیلی اصرار کردم که دیگر برنگردد چون می دانستم اگر برگردد دوباره بازداشت و زندانی میشود .

ولی ایشان در جواب اصرارهای من گفتتند من نماینده کارگرها هستم. من برای مسائل کاری می روم و باید برگردم . اگر برنگردم به خودم و همه کارگرها خیانت کرده ام. من خیلی اصرار کردم. حتی شب قبل از پروازش ، واقعا به التماس افتادم که تو رو خدا برنگرد . گفتم حاضرم دوری از تو را تحمل کنم ولی آنقدر در اینجا رنج نکشی ولی گوش نکرد .


به عنوان خانواده یک زندانی سیاسی که سالهاست همسرش در زندان به سر می برد اکنون با چه مشکلاتی دست به گریبان هستید ؟


بعد از ۲۶ سال سابقه کار در شرکت واحد الان حقوق و مزایای همسرم را قطع کرده اند. یعنی اخراجش کرده اند. به هرحال وضعیت مادی خانواده تحت تاثیر این مسئله قرار گرفته است . همسر من به هر دلیلی الان دوران محکومیت اش را میگذراند اما چرا باید حقوق زن و بچه اش قطع شود ! در واقع آقای اسانلوبه تنهایی تنبیه نمی شود خانواده اش هم تنبیه می شود.

موضوع دیگری که خیلی برای ما اهمیت دارد، احساس عدم امنیت است. این احساس از خود عدم امنیت بدتر است. این احساس واقعا از زمانی که آن مشکل برای عروسم پیش آمد دامن مان را گرفته است و لحظه ای رهایمان نمی کند چه تضمینی وجود دارد که چنین اتفاقی دوباره رخ ندهد ؟


بعد از ماجرا یی که برای عروس تان رخ داد هیچ اقدام قانونی کرده اید ؟ منظورم شکایت یا دادخواهی یا مراجعه به مراکز قضایی است ؟

بله. ما به ۹ مرکز قضایی نامه نوشته و درخواست کرده ایم که به وضعیت مان رسیدگی شود. ولی متاسفانه تا الان جوابی دریافت نکرده ایم .


خانم اسانلو می خواهم سوالی صریح از شما بپرسم اینکه شما به عنوان یک همسر زندانی سیاسی که انواع فشارها ،تهدیدها و سختی ها را تحمل کرده ،تا به حال شده که از این نوع زندگی خسته شده باشید و آرزو کرده باشید کاش شوهری عادی داشتید ؟

هر انسانی به هرحال دوست دارد کانون خانواده اش حفظ بشود.اما گاه چیزهایی به انسان تحمیل می شود که باید تحمل کند . من هم تمام مشکلات را با صبوری تحمل می کنم. برای اینکه می دانم همسرم بی گناه است .او تنها در چارچوب قانون از حق و حقوق خودش و همکارانش دفاع کرده است. و هرگز فکر نمی کرد این اقدامهای قانونی جوابش زندان و این همه سحتی برای خود و خانواده اش باشد به خاطر همین چون مید انم این عواقب ناخواسته بوده، برای حفظ زندگی ام می کوشم .


ایا امکان استفاده از آزادی مشروط برای آقای اسانلو وجود دارد ؟


طبق قوانین ایشان الان سه چهارم مدت حبس اش را گذرانده است و باید از آزادی مشروط برخوردار شود یا از مرخصی استفاده کند.اما متاسفانه تاکنون هیچ یک از این موارد پذیرفته نشده است .الان یک سال از محکومیت اش هم باقی مانده است


چه مقام یا نهادی از آزادی مشروط ایشان جلوگیری می کند ؟

دادستان تهران دو هفته پیش خودش در زندان با آقای اسانلو صحبت کرده و گفته اند که برای آزادی مشروط و مرخصی تان در خواست داده ام اما تاکنون پاسخی نیامده است . یعنی منظورشان این بوده که کاری از دست شان ساخته نیست. اتفاقا یک بار هم که خودم به ایشان مراجعه کردم به من گفتند که "اگر با من باشد می تواند بیرون بیاید " یعنی عین همین جمله را گفتند.


یعنی قدرتی فراتر از قانون و دادستان تهران از آزادی ایشان جلوگیری می کند؟

احتمالا همینطور است . وقتی دادستان با مرخصی یا استفاده از حق آزادی مشروط ایشان موافقت می کند . لابد قدرتی بالاتر جلویش را می گیرد . مگر در قوه قضاییه بالاتر از مقام دادستان هم کسی را داریم.


نظر وکلای آقای اسانلو درباره پرونده شان چیست ؟

وکلا یش خیلی تلاش کرده اند اما انگار وکلا در پرونده زندانیان سیاسی خیلی کاری از دست شان بر نمی اید و خیلی محدود شان کرده اند .


از مشکلات تان شنیدیم خانم اسانلو . اما آیا در زندگی شما به عنوان همسر یک زندانی سیاسی لحظات شیرینی هم وجود دارد ؟

لحظات شیرین !(می خندد) چه بگویم ؟ نمی توانم بگویم اصلا لحظات شیرین نداشته ام اما به هرحال بیشتر زندگی خصوصی مان تحت تاثیر این مسایل نگران کننده قرار گرفته است .


طبق گفته خانواده های زندانیان سیاسی اکنون شرایط نامناسبی از نظر وضعیت بهداشتی و و رفاهی بر زندانها حاکم است . آقای اسانلو از کدام وضعیت و شرایط بیشتر از همه گلایه دارند ؟

آقای اسانلو خوشبختانه همیشه خودش را با سختی ها انطباق می دهد . همیشه هم صبور است و معمولا گلایه ای نمی کند خودش از بیماری رنج می برد. کمر درد سختی دارد اما سعی میکند روحیه اش را حفظ کند . تنها با نرمش هایی که انجام میدهد کمی دردش را کنترل می کند. باید از کمرش ام آر آی گرفته شود باید قلب اش آنژیوگرافی شود و چندماه مدام تحت کنترل باشد . همه اینها دستورهای پزشکی قانونی است اما به هیچکدام اش رسیدگی نشده است .

گذشته از همه این ها پرونده جدیدی هم برایش باز کرده اند که واقعا بابت اش نگرانیم .

چه پرونده ای ؟ مگر ایشان تمام این مدت در زندان نبوده اند ؟

پرونده ای در بازپرسی شعبه شش کرج برایش باز شده است . می خواهند تلاش کنند برایش مدارک غیرواقعی توسط زندانی های دیگر درست کنند مثلا بگویند ما شاهد داشته ایم که آقای اسانلو در زندان شلوغ کاری کرده است . در صورتی که آقای اسانلو آدم قانون گرایی است . با شناختی که از همسرم دارم می دانم او دنبال هرج و مرج نیست. در زندان هم طبیعتا همین طور هست ولی متاسفانه باز هم قصد دارند برایش پرونده سازی کنند تا باز هم زندانی اش کنند .


حرف آخر ؟

فقط آرزو دارم هر چه زودتر روز آزادی اش را ببینم . البته هم آزادی همسرم هم همه زندانی های دیگر.


 


امروز: جهاد دانشگاهی کشور به سفارش مراجع امنیتی، نظر سنجی های متعددی را پیرامون مسائل و مشکلات مختلف کشور انجام داده است.در آخرین نظر سنجی این نهادکه در خرداد ماه سال جاری در تهران به انجام رسیده است، دیدگاهای شهروندان تهرانی درباره وقایع پس از انتخابات۸۸ مورد سنجش قرار گرفته. در این نظر سنجی ۹ مساله و چالش پیش روی کشور مورد سوال قرار گرفته است.

در این نظر سنجی۷۶٫۷ درصد افرادی که مورد سوال قرار گرفته اند خواستار تغییر اساسی وضع موجودشده وفقط۱۵٫۷ درصد خواهان حفظ وضع موجود شده اند.

شهروندان تهرانی در مورد میزان محبوبیت احمدی نژاد  و موسوی بعد از یکسال از گذشت انتخابات معتقدند ۵۶٫۱ درصد از محبوبیت احمدی نژاد کاسته شده در حالیکه۳۶٫۹ درصد بر محبوبیت مهندس موسوی در قبال افزایش ۲۲٫۶ درصدی محبوبیت احمدی نژاد افزوده شده.

همچنین در این نظر سنجی در خصوص اولویت مشکلات و چالش های  پیش روی مردم نظر شهروندان تهرانی به عنوان مهمترین دیدگاه دریافت شده است.

براساس نتایج این نظر سنجی بزرگترین  بحران مشکلات اقتصادی ونبود آزادی های سیاسی عنوان شده، تهدید های بین المللی وخطر حمله نظامی از دیگر دغدغه های مردم عنوان شده است. این در حالی است که وضعیت پوشش زنان در جامعه اولویت  آخر مردم عنوان شده است.

در حالیکه  دولت مدعی کنترل بحران شده است  این نظر سنجی نشان می دهد؛۶۵٫۲ درصد مردم معتقد به ادامه اعتراضات ان هم به صورت پنهانی هستند.

علی رغم برگزاری  راهپیمایی های مهندسی شده وبه صحنه آوردن فرمایشی برخی گروه ها ،۵۴٫۳ درصد مردم در این سنجش معتقدند حوادث انتخابات بعد از سال ۸۸ موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات های اتی خواهد شد.

.کارشناسان به تعویق انداختن انتخابات شورا های شهر و روستا را در این راستا ارزیابی می کنند.

در بخش دیگری از این نظر سنجی بیش از۶۹ درصد مردم وضعیت کشور را مبهم و نگران کننده تشخیص داده اند این در حالی است که مسئولان اجرایی تلاش می کنند با تبلیغات و جو سازی های غیر واقعی وضعیت کشور را عادی جلوه دهند،بحرانی دانستن وضعیت کشور از نظر مردم در قیاس با سال گذشته بیش از ۹درصد افزایش یافته است.

در حالی که  در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام (ره) جمعیت اندکی به سفارش  رییس دولت  با سردادن شعار های واهی مانع سخنرانی حاج سید حسن خمینی شدند که واکنش اکثریت مراجع و دوستداران بیت امام را به همراه داشت،  در این نظر سنجی ۸۳٫۷ درصد مردم اقدام  دولتی را اقدامی نامناسب و نادرست تلقی کردند این در حالی است که فقط ۹٫۶ درصد پاسخ گویان این اقدام را درست ارزیابی کردند.

علی رغم اینکه این نظر سنجی از نحوه تنظیم سوالاتی که طرح گردیده نشان می دهد با محدودیت های جدی روبرو بوده است اما گویا این واقعیت است که جنبش سبز همچنان دارد با قوت به سوی اهداف تعیین شده که در منشور این جنبش تبیین گردیده به پیش می رود ودرواقع نتایج این سنجش قابل تعمیم برای سراسر کشور می باشد.

مشروح  نتایج این نظر سنجی به منظور باز شدن بابی برای تحلیل وارزیابی از زوایای مختلف برای استفاده  خوانندگان گرامی  بدنبال می آید.

جامعه آماری و اندازه گیری

جامعه آماری این طرح شامل شهروندان بالای۱۸ سال تهرانی از کلیه اقشار و گروه های اجتماعی در زمان اجرای طرح است.شیوه نمونه گیری  این نظر سنجی به صورت چند مرحله ای و در سطح شهر تهران بوده است.لازم به ذکر است اطلاعات این نظر سنجی با ابزار پرسشناامه وبا مراجعه به میادین گردآوری شده است.

مشخصات پاسخگویان

۱-جنسیت

جدول شماره۱ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب جنسیت

درصد

فراوانی

جنسیت

۵۱۰۹

۶۰۸

مرد

۴۸۰۱

۵۶۳

زن

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

بر اساس نتایج بدست امده ۵۱٫۹ درصد نمونه مردو۴۸٫۱درصد زن هستند

۲-سن

جدول شماره۲،توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن

درصد

فراوانی

سن

۲۲٫۷

۲۶۶

۲۵-۱۸

۲۷

۳۱۶

۳۶-۲۶

۱۹

۲۲۳

۴۵-۳۶

۱۶٫۶

۱۹۵

۵۵-۴۶

۱۴٫۷

۱۷۲

بالای۵۶

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

حداقل سن در نمونه ۱۸سال و  حداکثر ۷۷ سال و میانگین سنی ۳۷٫۹ سال بوده است.توزیع سنی پاسخگویان در گروه های مختلف سنی نیز بدین گونه بوده است ۲۲٫۷ درصد پاسخگویان در رده سنی ۲۵-۱۸ سال،۲۷درصددررده سنی ۳۵-۲۶ سال،۱۹ درصد در رده سنی ۴۵-۳۶ سال،۱۶٫۶ درصد در رده سنی ۵۵-۴۶ سالو۱۴٫۷ درصد بالای ۵۶ سال سن دارند.

۳-وضعیت تاهل

جدول شماره۳ توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت تاهل

درصد

فراوانی

وضعیت تاهل

۶۳٫۱

۷۳۹

متاهل

۳۱٫۶

۳۷۰

مجرد

۴٫۲

۴۹

بدون همسر(فوت شده)

۹/.

۱۰

بدون همسر(طلاق)

۳/.

۴

بی پاسخ

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

وضعیت تاهل نمونه  اماری بدین گونه بوده است ۶۳٫۱ درصد متاهل،۳۱٫۶درصد مجرد،۴٫۲ درصد به دلیل فوت همسر بوده و۵٫۹ درصد نیز طلاق گرفته اند.

۴- تحصیلات

جدول شماره۴:توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تحصیلات

درصد

فراوانی


۲٫۶

۳۰

بی سواد

۷٫۷

۹۰

ابتدایی

۵٫۱

۶۰

راهنمایی

۴۴٫۵

۵۲۲

متوسطه ودیپلم

۳۴٫۶

۴۰۶

فوق دیپلم ولیسانس

۵٫۴

۶۳

فوق لیسانس وبالاتر

۱/.

۱

بدون پاسخ

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

بر طبق جدول فوق توزیع پاسخگویان در سطح مختلف تحصیلی بدین گونه است،۲٫۶ درصد پاسخگویان بی سواد،۷٫۷ درصد دارای تحصیلات ابتدایی،۵٫۱ درصد راهنمایی،۴۴٫۵ درصد دارای تحصیلات  متوسطه و دیپلم،۳۴٫۶ درصد فوق دیپلم و لیسانی و همچنین۵٫۴ در صد پاسخگویان نیز دارای تحصیلات فوق لیسانس وبالاتر بوده اند.

۵-وضعیت اشتغال

جدول شماره۵،توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت اشتغال

درصد

فراوانی

شغل

۲۳٫۵

۲۷۲

خانه دار

۵٫۴

۶۳

بیکار

۸٫۳

۹۷

بازنشسته

۱۴٫۴

۱۶۹

دانش آموز/دانشجو

۱

۱۲

سرباز

۴۷٫۴۵

۵۵۶

شاغل

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

بر اساس داده های جدول شماره(۵)۲۳٫۵ درصد از پاسخگویان خانه  دار ۵٫۴ درصد بیکار ۸٫۳ درصد بازنشسته،۱۴٫۴ درصد دانش آموز یا دانشجو ۱درصد سرباز و۴۷٫۴ درصد افراد نمونه نیز شاغل در بخش خصوص یا دولتی بوده اند.

یافته های نظر سنجی

۱-مهم ترین مسائل ومشکلات فعلی جامعه

جدول شماره ۶ توزیع فراوانی پاسخگویان را بر حسب مهم ترین مسائل و مشکلات فعلی جامعه

امتیاز

اولویت چهارم

اولویت سوم

اولویت دوم

اولویت اول



درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

درصد

تعداد

عناصر

۳٫۷۶

۳۰

۳

۳٫۱

۳۶

۱۴٫۳

۱۶۸

۸۱٫۷

۹۵۸

مشکلات اقتصادی مانند گرانی،مسکن

بیکاری و..

۲٫۰۵

۲۴٫۱

۲۸۳

۲۸٫۲

۳۳۱

۳۲٫۱

۳۷۶

۷٫۱

۸۳

کمبود آزادی های سیاسی و اجتماعی

۱٫۹۸

۲۰٫۵

۲۴۰

۳۸٫۷

۴۵۳

۲۷٫۹

۳۲۷

۴٫۳

۵۰

تهدید های بین المللی مانند حمله  نظامی یا تحریم اقتصادی

۱٫۵۶

۴۱٫۹

۴۹۱

۹٫۵

۲۲۹

۲۳٫۰

۲۶۹

۶٫۶

۷۷

وضعیت حجاب وپوشش وکمرنگ شدن ارزش های اسلامی

-

۱۳٫۲

۱۵۵

۱۰٫۵

۱۲۳

۲٫۷

۳۲

۰٫۳

۴

بی پاسخ

-

۱۰۰

۱۱۷۲

۱۰۰

۱۱۷۲

۱۰۰

۱۱۷۲

۱۰۰

۱۱۷۲

جمع کل

یافته های به دست امده بیانگر ان است که:

۱-مشکلات اقتصادی،مسکن بیکاری و... از مهم ترین مسائل ومشکلات فعلی کشور است که باید مورد توجه قرار گیرد.

۲- در اولویت دوم نیز کمبود آزادی های سیاسی و اجتماعی به عنوان مهمترین مسئله ومشکلات فعلی جامعه از سوی پاسخگویان بیان شده است.

۳-همچنین تهدید های بین المللی مانند حمله نظامی یا تحریم اقتصادی اولویت سوم را به خود اختصاص داده است.

۴- در اخر وضعیت حجاب و پوشش و کمرنگ شدن ارزش های اسلامی به عنوان یکی از مشگلات پیش روی جامعه فعلی از دید پاسخگویان مطرح گردیده است.

۲-پیگیری اخبار مربوط به حوادث بعد از انتخابات۸۸

جدول شماره ۷ توزیع جمعیت نمونه بر اساس پیگیری اخبار مربوط به حوادث بعد از انتخابات


خرداد۱۳۸۹

دی۱۳۸۸

فراوانی

درصد

خیلی زیاد

۲۲۵

۱۹٫۲

۱۹٫۱

زیاد

۴۰۰

۳۴٫۱

۲۸٫۷

تاحدودی

۲۵۸

۲۲

۲۸٫۱

کم

۲۱۲

۱۸٫۱

۱۵٫۲

خیلی کم

۷۲

۶٫۲

۸٫۸

نمی دانم/بی پاسخ

۵

۰٫۴

۰٫۱

کل

۱۱۷۲

۱۰۰

۱۰۰

بر اساس جدول داده های فوق:

۱- ۵۳٫۳ در صد پاسخگویان اظهار کرده اند اخبار مربوط به حوادث بعد از از انتخابات را در حد زیاد و خیلی زیاد پیگیری می کنند.

۲-۲۲  درصد آنها پیگیری خودرا در حد متوسط و۲۴٫۳ درصد نیز در حدکم و خیلی کم بیان داشته اند

مقایسه یافته های نظر سنجی حاضر با نظر سنجی پیشین نشان می دهد که نسبت پاسخگویان که اخبار  مربوط به حوادث بعد از انتخابات را در حد زیاد و خیلی زیاد پیگیری می کردند ۵٫۵ درصد افزایش یافته است.

۳-ارزیابی شهروندان از عملکرد صدا وسیما در خصوص قانع کردن معترضان به نتایج انتخابات

جدول شماره ۸ توزیع جمعیت نمونه براساس ارزیابی انها از عملکرد صدا وسیما در خصوص قانع کردن معترضان نتایج انتخابات۸۸

درصد

فراوانی


۳٫۹

۴۵

بسیلر خوب

۱۸٫۹

۲۲۲

خوب

۲۵٫۳

۲۹۷

متوسط

۲۵٫۷

۳۰۱

ضعیف

۲۶

۳۰۵

بسیار ضعیف

۰٫۲

۲

نمی دانم/بی پاسخ

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

یافته های جدول فوق نشان میدهد: که۲۲٫۸درصد شهروندان معتقدند صدا و سیما به خوبی توانسته است معترضان نتایج انتخابات را متقاعد کند.اما ۵۱٫۷ درصد انها عملکرد صدا وسیمارا را دراین خصوص ضعیف و بسیار ضعیف قلمداد کرده اند.از نظر ۲۵٫۳ درصد افراد نمونه نیز عملکرد صدا وسیما متوسط ارزیاب شده است.

۴- دیدگاه شهروندان در خصوص تاثیر حوادث انتخابات بر محبوبیت احمدی نژاد،موسوی و...

جدول شماره۹ توزیع جمعیت نمونه بر اساس تاثیر حوادث بعد از انتخابات بر محبوبیت احمدی نژاد،موسوی،کروبی و رفسنجانی

کل

نمی دانم

تاثیری نداشت

کاهش یافت

افزایش یافت


۱۰۰

۴٫۸

۱۶٫۶

۵۶٫۱

۲۲٫۶

احمدی نژاد

۱۰۰

۱۰٫۱

۱۴٫۸

۳۸٫۲

۳۶٫۹

میر حسین موسوی

۱۰۰

۱۲٫۸

۲۲٫۹

۴۸٫۲

۱۶٫۱

کروبی

۱۰۰

۱۳٫۸

۲۵٫۹

۴۴٫۲

۱۶٫۱

رفسنجانی

در نظر سنجی حاضر ،دید گاه پاسخگویان پیرامون تاثیر حوادث بعد از از انتخابات بر محبوبیت افراد مختلف پرسیده شده که بر اساس یافته های ان

،۲۲٫۶ درصد شهروندان معتقدند حوادث بعد از انتخابات باعث افزایش محبوبیت آقای احمدی نژاد شده است این در حالی است که ۵۶٫۱ درصد انها گفته اند حوادث مذکور باعث کاهش محبوبیت آقای احمدی نژاد شده است.در خصوص اقای موسوی نیز ۳۶٫۹ درصد پاسخگویان اعتقاد دارند محبوبیتت او افزایش داشته است و۳۸٫۲ در صد عکس این نظر را گفته اند.کروبی و رفسنجانی از جمله افرادی بودند که بر اساس دیدگاه شهروندان از محبوبیت انها کاسته شده است.

۵- دیدگاه شهروندان در خصوص تاثیر حوادث بعد از انتخابات ۸۸ بر میزان مشارکت مردم در انتخابات اینده

جدول شماره ۱۰ توزیع جمعیت نمونه بر اساس دیدگاها انه در خصوص تاثیر حوادث بعد از انتخابات ۸۸ بر میزان مشارکت مردم در انتخابات اینده

درصد

فراوانی


۱۶

۱۸۷

مشارکت مردم بیشتر خواهد شد

۵۴٫۳

۶۳۶

کمتر خواهد شد

۱۵٫۶

۱۸۳

هیچ تاثیری ندارد

۱۴٫۱

۱۶۵

نمی دانم/بی پاسخ

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

بر اساس داده های جدول فوق تنها ۱۶ درصد شهروندان معتقدند حوادث بعد از انتخابات باعث می شود مردم در انتخابات آینده مشارکت بیشتری داشته باشند ، اما ۵۴٫۳ در صد آن ها بر این نظر هستند که حوادث مذکور بر مشارکت مردم در اینده اثر منفی خواهد گذلشت و باعث میشود مردم کمتر مشارکت کنند . ۱۵٫۶۶ درصد نیز گفته اند حوادث مزبور تاثیر قابل توجهی در این خصوص نخواهد گذاشت . ۱۴٫۱ درصد افراد نمونه نیز دراین خصوص از اظهار نظر خودداری کردند.

۶- دیدگاه شهروندان در خصوص ممانعت از سخنرانی سید حسن خمینی در مراسم سالگرد امام (ره)

جدول شماره ۱۱ توزیع نمونه براساس دیدگاه انها در خصوص اتفاقات مراسم سالگرد امام (ره)

درصد

فراوانی


۹٫۶

۱۱۲

اقدام درست ومناسبی بود

۸۳٫۷

۹۸۱

اقدام نادرست ونامناسبی بود

۶٫۷

۷۹

نمی دانم/بی پاسخ

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

داده های جدول فوق نشان میدهد:

۸۳٫۷ درصد از شهروندان معتقدند ممانعت از سخنرانی سید حسن خمینی در مراسم سالگرد حضرت امام خمینی(ره)یک اقدام نامناسب  ونادرستی بود.

فقط ۹٫۶ درصد پاسخگویان این اقدام را درست تلقی کرده اند .همچنین ۶٫۷ درصد افراد نمونه نیز در این خصوص اظهار بی اطلاعاتی کرده اند.

۷-دیدگاه شهروندان در خصوص وضعیت اعتراضات پس از انتخابات ۸۸

جدول شماره ۱۲:توزیع جمعیت نمونه بر اساس دیدگاه

آن ها در خصوص وضعیت اعتراضات پش از انتجابات ۸۸

درصد

فراوانی


۱۸٫۲

۲۱۳

دولت اعتراضات را کنترل کرد

۶۵٫۲

۷۴۶

اعتراظات به صورت پنهانی همچنان ادامه دارد

۱۸٫۶

۱۹۵

نمی دانم/بی پاسخ

۱۰۰٫۰

۱۱۷۲

کل

یافته های نظر سنجی حاضر در خصوص کنترل یا ادامه یاعتراضات انتخابات نشان داد که تنها ۱۸٫۲ درصد شهروندان معتقدند دولت توانسته است اعتراضات را کنترل کند

اما در مقابل ۶۵٫۲ درصد پاسخگویان اظهار داشته اند اعتراضات همچنان به صورت پنهانی ادامه دارد.۱۸٫۶ درصد افراد نمونه نیز در این خصوص اظهار نظر نکرده اند.

۸-دیدگاه شهروندان در خصوص وضعیت فعلی کشور

جدول شماره ۱۲؛توزیع جمعیت نمونه بر اساس دیدگاه انها در خصوص وضعیت فعلی کشور

دی۱۳۸۸

خرداد۱۳۸۹


درصد

فراوانی

۲۲٫۸

۱۵٫۷

۱۸۴

حفظ وضع موجود

۴۷٫۶

۴۹٫۴

۵۷۹

اصلاح تدریجی وضع موجود

۲۹٫۱

۳۴٫۶

۴۰۵

تغییر اساسی وضع موجود

۰٫۳

۰٫۳

۴

نمی دانم/بی پاسخ

۱۰۰

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

دیدگاه شهروندان در خصوص وضعیت فعلی کشور نتایج قابل تاملی را نشان می دهد.

بر طبق یافته های طرح حاضر،۱۵٫۷ درصد شهروندان خواهان حفظ وضعیت موجود می باشند که این میزان ۷درصد کاهش نسبت به دی ماه سال گذشته داشته است  .قریب نیمی از آنها نیز خواستار اصلاح تدریجی وضعیت موجود شده اند. شایان ذکر است که۳۴٫۶ درصد افراد نمونه نیز معتقدند در وضعیت موجود باید تغییر اساسی ایجاد شود که این نسبت در قیاس با دی ماه۸۸ حدود ۵درصد افزایش را نشان می دهد.

۹- ارزیابی شهروندان ار آینده کشور

چدول شماره ۱۴؛توزیع جمعیت نمونه بر اساس دیدگاه انها در خصوص آینده کشور

دی۱۳۸۸

خرداد۱۳۸۹


درصد

فراوانی

۲۸٫۲

۲۴٫۹

۲۹۲

امیدوارکننده

۱۹٫۳

۲۸٫۶

۳۳۵

مبهم

۴۴٫۳

۴۱

۴۸۰

نگران کننده

۸٫۲

۵٫۵

۶۵

نمی دانم/بی پاسخ

۱۰۰

۱۰۰

۱۱۷۲

کل

داده های نظر سنجی حاضردر خصوص ارزیابی شهروندان از وضعیت اینده کشور نشان می دهد.

۲۴٫۹ درصد معتقدند آینده کشور امیدوارکننده است که نسبت این افراد در مقایسه با دی ماه سال گذشته به میزان ۳٫۳درصد کاسته شده است.

۲۸٫۶ درصد شهروندان اینده کشور را مبهم پیش بینی کرده اند که این نسبت در قیاس با سال گذشته ۹٫۳ درصد افزایش داشته است.

از نظر ۴۱ درصد پاسخگویان نیز وضعیت آینده کشور نگران کننده است که این نسبت در دی ماه ۸۸ برابر با ۴۴٫۳ درصد بوده است.


 


امروز: شعبه 54 دادگاه تجدیدنظر تهران حکم صادره از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی در خصوص محکومیت بهاره هدایت عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را عینا تایید کرد.

به گزارش ادوارنیوز، دادگاه تجدیدنظر بدون توجه به دفاعیات خانم هدایت و وکلای وی حکم 7.5 سال حبس را همراه با قطعی شدن 2 سال حبس تعلیقی عینا تایید کرده است.

خانم هدایت به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام" به 5 سال حبس، به دلیل توهین به رهبری به دو سال حبس و به دلیل توهین به رئیس‌جمهوری و تبلیغ علیه نظام به شش ماه حبس محکوم شده است. هم‌چنین حکم دو سال حبس تعلیقی بهاره هدایت به اتهام اقدام علیه امنیت از طریق برگزاری تجمع ۲۲ خرداد سال ۸۵ نیز به اجرا درآمده و به این حکم افزوده شده است.

حکم بهاره هدایت بی سابقه ترین محکومیت یکی از اعضای شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشگاه های سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) از ابتدای تشکیل این انجمن ها است.


 


امروز: :دکتر ابراهیم یزدی، دبیرکل نهضت آزادی ایران، عصر دیروز در یکی از بیمارستان های تهران بستری شد و به توصیه پزشکان به دلیل مشکلات قلبی و عروقی تحت درمان قرار گرفته است .

دکتر یزدی در پی بازداشت نیمه شب عاشورا پس از دوماه بازداشت در بند 209 مربوط به وزارت اطلاعات بخاطر وضعیت وخیم جسمانی از زندان مستقیماً به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل "جراحی قلب باز " قرار گرفت و نهایتاً بعد از عمل جراحی دادستان تهران با صدور قرار وثیقه 500 میلیون تومانی با مرخصی استعلاجی وی موافقت نمود.

وی در این مدت تحت مراقبت پزشکان قرار داشته است و علیرغم بهبودی نسبی و مرخصی از بیمارستان به خاطر بروز علائم نگران کننده ناشی از نارسایی قلب و عروق عصر جمعه 1 مرداد ماه بار دیگر به دلیل به بیمارستان منتقل و بستری شد.

دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران ، عضو شورای انقلاب و وزیر امور خارجه اولین دولت جمهوری اسلامی در آستانه 80 سالگی قرار دارد و در موج بازداشت های فعالین سیاسی در دوره بعد از انتخابات کهنسال ترین زندانی سیاسی ایران بوده است .

بسیاری از فعالین سیاسی ایران اعم از جوانان و سالخوردگان در جریان فشارهای وارده در این دوران سلامت پزشکی خود را از دست داده اند که به عنوان نمونه هفته گذشته آقایان مهدی عربشاهی دبیر جوان دفترتحکیم وحدت که در زندان دچار مشکلات قلبی شده بود ناچار به عمل جراحی نصب استنت در قلب شد و یا حمزه کرمی به دلیل حمله قلبی در بیمارستان بستری شده و در حالت نیمه هشیار قرار دارد. آقای بهزاد نبوی از زندان مستقیماً به بیمارستان انتقال یافت و بسیاری از فعالین سیاسی دیگر نظیر تاج زاده، عماد الدین باقی، محمد نوری زاد و ... نیز بلافاصله بعد از آزادی از زندان ناچار به مراجعه به بیمارستان برای بیماری های حاصل از فشارهای زندان شده اند.
با آرزوی طول عمر و سلامت و بهبودی کامل برای دکتر یزدی و دیگر اصلاح طلبان اسیر، اخبار تکمیلی از وضعیت سلامتی ایشان نیز در اسرع وقت ارسال خواهد شد.

منبع: میزان خبر


 


امروز: احمدرضا احمدپور محقق حوزه و فعال سیاسی در نامه ای خواستار رسیدگی سازمان ملل به وضعیت زندانیان سیاسی و بازدید بازرسان این سازمان از زندانهای ایران شده است. متن کامل این نامه در پی می آید:

دبیر کل محترم سازمان ملل متحد و فعالان حقوق بشر در سراسر جهان


درود بر شما


اینجانب سید احمد رضا احمد پور زندانی بند ویژه روحانیت در زندان مرکزی قم ، به اطلاع میرساند در ایران تحت نام دین و تشییع آشکارا (( حقوق بشر)) توسط عّمال و دست اندرکاران حکومتی نقض میگردد ، به مراجع محترم تقلید دینی اهانت میشود و به بیوت و دفاتر مراجع محترم تقلید دینی اهانت میشود و بیوت و دفاتر مراجع تراز اول تقلید شیعه چون مرحوم حضرت آیت الله العظمی منتظری (ره ) که در حیات مبارک خویش انواع فشارها و جفاها را متحمل شد و همچنان جفاها بر خانواده ، بیت و شاگردان محترمش ادامه دارد و نیز به دفتر و بیت حضرت آیت الله العظمی صانعی که خدا او را از کینه ها ، پلیدیها ، نیرنگها و حسادتها محفوظ بدارد ، حمله ور میشوند و با تخریب محل مراجعه مقلدین و پیروان دینی مراجع محترم مذکور و ایجاد رعب و وحشت و ترساندن و تهدید مراجعین محترم به دفاتر مراجع تقلید ، عملا آزادی عقیده را نادیده و نقض کرده و از اجرای احکام و مراسم دینی ممانعت بعمل آورده اند ! از سویی با حکومتی کردن حوزه های علمیه و وجود غیر قانونی دادگاه و داد سرای ویژه روحانیت که همچون تیغ گیوتینی بر سر روحانیت مستقل ، منتقد و دگر اندیش عمل میکنند و آنانرا بخاطر تفکر ، بیان و قلم محکوم و محبوس و تبعید میکنند ، مانع رشد و بالندگی علمی ، سیاسی و عقیدتی روحانیون شده اند .

امروزه دادسرا و دادگاه ویژه روحانیت به اتاق (( تفتیش عقاید )) تبدیل گشته و موجب سلب آزادیهای همه جانبه و علمی روحانیون شده و هیچ روحانی منتقد و مستقل از دست آن در امان نیست ، و از کوچکترین حقوق قانونی و حقوق بشری برخوردار نمی باشد ، متهم روحانی از داشتن وکیل قانونی مورد تایید خویش در تمامی مراحل بازداشتی ، بازجویی ، دادرسی و دادگاه محروم است و بدون حضور وکیل مدافع ، او را به اتهامات واهی و غیر واقعی نظیر نشر اکاذیب ، اقدام علیه امنیت ملی ، توهین به رهبر و مسئولان و تبلیغ علیه نظام محکوم میکنند و در بند ویژه روحانیت محبوس میکنند .

آقای دبیر کل محترم سازمان ملل متحد و نهاد های حقوق بشر جهان ، خود نیز یکی از همان روحانیون منتقد و مخالف هستم که بخاطر گفته هایم ، نوشته هایم ، شعرهایم بخصوص آن شعری که در خصوص ندای آقا سلطان همان دختر بی گناهی که مظلومانه در خیابانهای تهران و در بین مردم معترض ، خونش پای درخت جنبش سبز ملت ایران ریخته شد وشهید گشت ، با عناوین واهی یاد شده به یک سال حبس محکوم شده ام وبیش از سه ماه است که در بازداشتگاه اطلاعات قم و در زندان مرکزی قم (بند ویژه روحانیت) شاهد نقض آشکارحقوق بشر ونادیده گرفتن حقوق قانونی و انسانی زندانیان و خویش بوده ام و همچنان حبس وبی قانونی و بی عدالتی ادامه دارد .

در زندان، تفتیش عقاید میکنند. از پوشیدن لباس به رنگ سبز توسط زندانی ( اینجانب ) ممانعت میکنند و بارها من ودیگران مورد تفتیش بدنی غیر انسانی ، غیر شرعی و غیر قانونی واقع شده ایم و با این کار مرا تحقیر و به شخصیت و کرامت انسانی ام اهانت کرده اند . جناب دبیر کل اینجانب بارها شاهد کتک کاری زندانیان توسط ماموران زندان در سالن ((زیر هشت )) بوده ام . زندان از حیث امکانات و امور بهداشتی در حد صفر است و به مکانی برای رشد و گسترش انواع بیماریها مبدل گشته است و تا کنون هیچ اقدامی پیشگیرانه و اساسی از سوی مسئولان صورت نپذیرفته است .

جناب دبیر کل محترم سازمان ملل متحد و همه دست اندکاران نهاد های حقوق بشری در سراسر جهان ، اینجانب بدون دلیل موجه و قانونی در کوچه 39 خیابان صفائیه قم مورد ضرب و جرح چندین نفر ارازل و اوباش حکومتی قرار گرفته و غیر قانونی بازداشت شدم ، در بازداشتگاه اطلاعات قم در سلولهای انفرادی زیر زمینی نگه داشته شدم که نمی دانستم کی شب است و کی روز !؟ در آن بازداشتگاه اهانتها ، تحقیرها و تهدیدها را نسبت به خود و خانواده ام دیدم و شنیدم و الان که خویش در زندان هستم برای آواره کردن خانواده و فشار بر آنها از هیچ کوششی دریغ نکرده اند و حکم تخلیه خانه ای که خانواده ام در آن زندگی میکنند صادر کرده اند !؟ همانطور که ذکر گردید فشار روحی و شکنجه روحی بر خودم نیز در زندان همچنان ادامه دارد ، لذا با توجه به جمیع جهات مذکور و با توجه به نقض آشکار (( حقوق بشر)) بخاطر هتک حیثیت انسانی ام بواسطه تفتیش بدنی غیر انسانی و غیر اخلاقی و غیر شرعی و بخاطر تفتیش عقاید قرون وسطایی و نقض حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زندانی به محضر شما و نهادهای مدافع (( حقوق بشر)) از مسئولان و بخصوص مسئولان مستقیم سازمان زندانهای ایران وقم و بالاخص دادسرای ویژه روحانیت شکایت میکنم و خواهان حضور نماینده یا نمایندگان شما در سازمان زندانها بخصوص در زندان مرکزی قم بند ویژه روحانیت و بندهای دیگر که حتی سقفی برای خوابیدن در زیر آن ندارند هستم .

آقای دبیر کل محترم سازمان ملل متحد و نهادهای مدافع حقوق بشر در سراسر جهان امروز 30 تیرماه هشتادو نه هجری شمسی مصادف با 21 جولای 2010 میلادی ، دوازدهمین روز اعتصاب غذای مطلق من است و حال و روز خوبی هم ندارم اما تا حضور و روئیت نماینده قانونی شما در زندان مرکزی قم و رسیدگی به شکایت من توسط آن سازمان یا توسط مسئولان مربوط به این اعتصاب غذا ادامه خواهم داد . بدیهی است در صورت عدم اقدام شما و عدم رسیدگی به شکایت من و عدم تامین خواسته های قانونی ، انسانی و حقوق بشری ، توسط مسئولان نظام که از آن نه جمهوری گذاشته اند و نه اسلامی ، این اعتصاب غذا به مرگ منجر خواهد شد که در اینصورت نه تنها مسئولان اصلی جمهوری اسلامی قاتل من خواهند بود بلکه شما را هم بخاطر تعلل در عدم تحقق حقوق بشر در ایران مقصر میدانم و باید پاسخگوی خانواده ،هموطنان شریف من و افکار عمومی جهان باشند و باشید .

به امید پیروزی نهایی جنبش سبز ملت ایران و به امید تحقق حقوق بشر در ایران

سید احمد رضا احمد پور زندانی سیاسی بند6 (ویژه روحانیت ) زندان مرکزی قم

89/4/30 --- 21 july 2010


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته