-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

Latest News from Emrooz for 07/26/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: حجت الاسلام و المسلمین قدرت الله علیخانی در سایت پارلمان نیوز نوشت: در خبرها شنیدم و خواندیم که آقای احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور محترم گفته است که آرزوی من این است که بنزین تحریم شود؛ باور کردنی نیست کسی در این مسئولیت که سوگند یاد کرده است از منافع ملت ایران پاسداری و حفاظت کند چرا به جای آروزی تحریم بنزین برای رفاه بیشتر مردم و رفع گرفتاری‌های ایران آرزویی ندارد، چرا برای توسعه ایران آرزو نمی‌کند؟

به دنبال هر آرزویی که انسان دارد طبعا برای تحقق آن تلاش می‌کند؛ چرا طوری سخت می‌گوئید که عده‌ای تصور کنند که بعضی از مسئولین به جای دیپلماسی فعال در جهت جلوگیری از تصویب قطعنامه‌ها، خدایی ناکرده خود تمایل به تحریم‌ها داشته باشند؟ پس چرا گاهی دیگران را متهم می‌کنید که چراغ سبز می‌دهند تا تحریم بکنند؟

من به عنوان یک شهروند دلسوز ایران و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، آرزو می‌کنم که آقای احمدی‌نژاد یک وقت آرزوی بزرگتری مثل جنگ را نداشته باشد.


 


امروز: به گزارش جرس، شامگاه شنبه دوم امردادماه، پروفسور همایون کاتوزیان در نشستی تحت عنوان "مشروطه: انقلابی که برای قانون بود"، که در کانون توحید (انجمن اسلامی دانشجویان مقیم انگلستان) برگزار شد، شرکت کرد و به بررسی ابعادی از انقلاب ١٢۸۵ ایران پرداخت.

قبل از سخنرانی استاد کاتوزیان، مجری برنامه، ضمن گرامیداشت نام محمدرضا جلایی پور، فعال دانشجوییِ عضو آن انجمن، اتفاقات رخ داده طی یکسال اخیر برای جلایی پور را شرح داد و از ادامه بازداشت این دانشجوی فعال انجمن اسلامی، اظهار تاسف کرد و ابراز امیدواری کرد که بزودی آزاد و عازم محیط دانشگاهی خود شود.

پروفسور کاتوزیان نیز، ضمن شرح ویژگی های بارز و ممتاز محمدرضا جلایی پور و همسرش، که هر دو از دانشجویان دانشگاه آکسفورد می باشند، محمدرضا را از دانشجویان نخبۀ دورۀ دکترای خود در آکسفورد دانست، که با وجود داشتن پذیرش تحصیلی از بهترین دانشگاه لندن، نزد وی دورۀ دکترای خود را می گذارند.

همایون کاتوزیان با ابراز تاسف عمیق از دستگیری جلایی پور در جریان "فعالیت های کاملا قانونی برای انتخابات ریاست جمهوری"، تداوم بازداشت وی در زندانهای ایران و عدم دسترسی این دانشجوی "شایسته" به کلاسهای درس و دانشگاه، خواستار آزادی و بازگشت وی شد.

دکتر کاتوزیان در جریان این نشست، به کالبد شکافی انقلاب مشروطه، از حیث "قانون خواهی" پرداخت و حول اینکه "آن‌چه همه را برای انقلاب مشروطه گرد هم آورد، هدف و مأوای حذف نظام کهن استبدادی و در نتیجه پایه‌ریزی ِ حکومت قانون برای اولین بار در طول تاریخ ایران بود" بحث کرد و پیرامون اینکه "قانون"، خواسته‌ اصلی، رمز عبور و "هدف مقدس" انقلاب مشروطه بود تا "برخلاف انقلاب‌های اروپایی، طغیان طبقه‌های فرودست جامعه علیه طبقه‌های فرادست نباشد؛ بلکه قیام کل جامعه علیه حکومت باشد"، سخن گفت.

همچنین به این مطلب پرداخته شد که در تاریخ ایران، قدرت حکومت هیچ‌گاه محصور به یک چارچوب قانونی یا ثابت نبوده تا از آن طریق بتوان دایره‌ فعالیت حکومت را کم و بیش محدود کرد و طبقه‌های فراتر جامعه را در امر قدرت شریک گرداند تا آنان پایگاه اجتماعی دولت را تشکیل دهند. به همین خاطر حتی یک طبقه اجتماعی در برابر انقلاب مشروطه مقاومت نکرد .


 


امروز: در پی اتمام مرخصی محسن امین زاده و عدم موافقت با تمدید آن، معاون اسبق وزیر امور خارجه دولت اصلاحات به اوین بازگشت.

به گزارش خبرنگار کلمه، در پی تماس دیروز عصر (یک شنبه) به محسن امین زاده اعلام شد که با تمدید مرخصی او موافقت نشده است و باید مجددا به زندان اوین بازگردد. خانواده این آزاده به کلمه گفتند، آنها برای بازگشت آقای امین زاده آنقدر عجله داشتند که او نتوانستد کارهای عقب افتاده خود را سامان دهد و مجبور شد تا با عجله خود را به دادسرای اوین معرفی کند. خانواده امین زاده وی را تا بازداشتگاه اوین همراهی کرده و پس از خداحافظی و رد کردن ایشان از زیر قرآن او را تحویل زندان اوین داده اند.

محسن امین‌زاده معاون وزارت امور خارجه ایران در دوران سید محمد خاتمی ، عضو موسس جبهه مشارکت ایران اسلامی و رئیس ستاد ائتلاف اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری دهم بوده ‌است. امین زاده صبح روز سه شنبه ۲۶ خرداد در جریانات مربوط به رویدادهای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) بازداشت شد.

این آزاده در بند در تاریخ ۲۱ بهمن پس از ۲۳۸ روز زندانی با وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به مرخصی امد. محسن امین زاده از مدت ۲۳۸ روز ۴ ماه آن را در سلول انفرادی گذراند و درتاریخ ۱۹ بهمن ۸۸ در دادگاه فرمایشی به ۶ سال حبس تعزیری در حکم اولیه محکوم شد. دادگاه تجدیدنظر نیز حکم صادر شده در دادگاه بدوی محسن امین‌زاده را با کاهش یک سال زندان تایید کرد و او به ۵ سال زندان محکوم شد. اتهام‌های امین زاده اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور و همچنین تبلیغ علیه نظام عنوان شده بود.


 


امروز: میرحسین موسوی، در تازه ترین سخنان خود ضمن بیان ناگفته هایی از هشت سال دفاع مقدس وعده داد در صورتی که لازم شود و برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند در آینده نیز این مسائل را با بسط و شرح بیشتری خطاب به مردم ایران بیان کند. وی حتی احتمال داد اگر ناچار شود دلایل استعفای سال ۶۷ خود را نیز برای بیشترروشن شدن مسائل با مردم در میان گذارد.

به گزارش خبرنگار کلمه ، میرحسین موسوی ،نخست وزیر دوران هشت سال دفاع مقدس در دیدار با جمعی از اعضای تشکل های سیاسی کرج ضمن تبریک اعیاد شعبانیه ، به ویژه نیمه شعبان گفت :" وجود احزاب ، تشکلهای سیاسی ،صنفی و شبکه های گسترده اجتماعی برای پیشرفت کشور و نیل به اهداف ملت ضروری است ."

اقدامی برای بازتولید استبداد

وی تلاش برای از بین بردن تشکل های سیاسی و صنفی را اقدامی برای بازتولید استبداد دانست و گفت: "پهلوی دوم هم در سالهای آخر رژیم سابق حزب رستاخیز را به عنوان تنها حزب مجاز کشور اعلام کرد و همه دیدیم که سرنوشت او چه شد ."

وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به میلاد حضرت امام زمان (عج )و نیمه شعبان ادامه داد : "عده ای بزرگداشت این روز و فلسفه انتظار را به شدت با اغراض سیاسی و خرافی در آمیخته اند . اکنون تعدادی سایت های اینترنتی وجود دارد که بر اساس پیش بینی زمان ظهور سیاست های خارجی و داخلی کشور را در چارچوبهای خرافی من در آوردی تحلیل می کنند ."

اندیشه ای که فلسفه انتظار را به ضد خود تبدیل می کند

اکنون می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد

به گفته نخست وزیر دوران دفاع مقدس" در این تحلیل ها حضور آمریکا به عنوان مقابله با امام زمان تلقی می شود و بدتر از آن سیاست های خطرناک و ماجرا جویانه برای کمک به ظهور توصیه می شود و این باور را تقویت می کند که بخشی از سیاستهای خارجی که منجر به وضع بحرانی کنونی شده ،ریشه در این نوع تفکرات دارد و مساله فقط به سیاست خارجی کشور هم ختم نمی شوند. با ذهنیتی این چنین حساسیت غیر عادی به واژه توسعه شکل می گیرد و یکی از دلایل حذف نظام برنامه ریزی و تعطیلی شوراهای مهم قانونی ریشه در همین نگاه دارد ."

موسوی در تشریح آثار این نوع طرز تفکر گفت :"نتیجه چنین نگرشی این است که با باور به اینکه همین شش ماه و یک سال حضرت مهدی(عج) ظهور می کند پروژه های بندر کنگان و پارس جنوبی را تعطیل می کنند. هر نوع برنامه ریزی برای آب و برق و به طور کلی اقتصاد کشور متوقف می شود و به جای ایجاد اشتغال و تلاش برای سرمایه گذاری، اقتصاد صدقه ای و توزیع پول بین مردم جانشین می شود و در نهایت فلسفه "انتظار " که همواره موجب تلاش بیشتر معتقدان و پیروان امام زمان( عج ) بود به ضد خود تبدیل شود ."

حاکمیت جور؛ ریشه بد اخلاقی ها در جامعه

موسوی با توضیح اینکه در سایه چنین وضعی می توان به حکمت لعن و نفرین بر کسانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند پی برد،افزود:

"حاکمیت عدالت و برچیده شدن ظلم و جور از جامعه محور اصلی روایات ظهور است. آنچه ریشه بد اخلاقی ها در جامعه است حاکمیت جور و خروج حکومت از عدالت است. گمان نکنید که می توانید عده زیادی از فرزندان ملت از فرهیختگان ، دانشگاهیان ، معلمان ، کارگران ، روزنامه نگاران ، زنان و جوانان ایران را به نام حکومت اسلامی در زندان نگه دارید و این ظلم و ستم اثری در اعتقادات مردم نداشته باشد ."

ملاکی برای دوری و نزدیکی از جامعه مهدوی

وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت :"عدالت و دوری از ظلم یک ملاک مهم برای نزدیکی به جامعه مهدوی است هر چه یک نظام از عدالت دوری کند و رو به بی عدالتی و جور و بدرفتاری با مردم بیاورد از جامعه مهدوی فاصله می گیرد ."

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود گفت :"نادیده گرفتن حق حاکمیت ملت بر سرنوشت خود و روی گردانی از میثاق ملی و ضایع کردن حقوق ملت و بستن دهان ها و روزنامه ها و تبدیل رسانه ملی به رسانه انحصاری ، ریخت و پاش بیت المال ، فسادهای بزرگ اقتصادی و خم شدن شانه های کارگران و کشاورزان و حقوق بگیران زیر بار گرانی همه از مظاهر جور و ظلم و نشانه دور شدن جامعه از ارزش های مهدوی است ."

کجا رفت پرونده فسادهای کلان مالی

به گفته میرحسین " در جامعه مهدوی دزدان بزرگ را رها نمی کنند تا دستهای دزدان خرده پا را قطع کنند. "

وی افزود :"ما بازمی پرسیم و از پرسیدن خسته نمی شویم که کجا رفت پرونده فسادهای کلانی که در مجلس موافق دولت گشوده شد و سر و صدای آن به صورت بهت آوری خوابید ."

تلاش مشترک متحدان صدام و دولتیان در تحریف تاریخ انقلاب

موسوی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحریف تاریخ به ویژه تحریف تاریخ انقلاب گفت :"در این زمینه هم بیگانگان و متحدان صدام فعال هستند و هم دولتیان ."

نخست وزیر دفاع مقدس سخنان خود را در باره تحریف تاریخ انقلاب اسلامی به ضمیمه های حجیم روزنامه های دولتی در آستانه ۲۲ خرداد مستند کرد و گفت : "ضمیمه هایی که در این باره منتشر شدند بهانه خوبی است که جنبش سبز یک بار در کنار همه فعالیت های خود به صورت واقع بینانه ای با تاریخ سی سال گذشته روبرو شود و با تحقیقات مستقل به این مساله بپردازد .

درباره جنگ هنوز لب به سخن نگشوده ام ولی ظاهرا گریزی نیست...

موسوی گفت :" این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه ۵۹۸ که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود. بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهمم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود ."

اگر زمان جنگ دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که بر سر اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید

موسوی گفت :"آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم. بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید."

فراموش کرده اید که چهار میلیارد از شش میلیارد دلار هزینه جنگ می شد؟

میر حسین موسوی در پاسخ به تحریف هایی که در هفته های اخیر در باره دفاع مقدس انجام شده ،گفت : "من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برا ی حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود .شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد. فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم."

نخست وزیر امام در دوران دفاع مقدس تاکید کرد:"بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ایجاد شد .بنده به دلایل گوناگونی فعلا فقط به اشاره می گویم که این توپ موقعی به زمین دولت پرتاب شد که به قول مرحوم ظهیر نژاد در کمیته پشتیبانی جنگ "زیپ مرزها در حال باز شدن" بود و فاو و جزایر موجود در هور از دست رفته بودند و ما در موقعیتی قرار داشتیم که در نخستین جلسه ستاد فرماندهی کل قوا که به ریاست اینجانب تشکیل شد هم جناب رحیم صفوی جانشین فرمانده سپاه وهم جناب حسنی سعدی فرمانده نیروی زمینی در گزارشهای خود به اعضای جلسه گفتند که شما خوزستان را از دست رفته فرض کنید و تلخ آنکه این اتفاق در حالی رخ می داد که در آن شرایط نیروهای اصلی رزمنده ما در یک نقطه بی اهمیت کردستان در پی گرفتن یک ارتفاع کم اهمیت به نام "شاخ شمران "بودند و فاجعه وقتی بهتر معلوم می شود که حداقل تعدادی از فرماندهان اطلاع داشتند که همین نیروها به دلیل خشک کردن سد "دربندی خان "در معرض دور خوردن از سوی دشمن قرار گرفته بودند .

تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید

اگر به خون شهدا و تلاش همه در این جنگ احترام می گذارید...

موسوی در ادامه صحبتهایش به نقش مدیران برحسته در دفاع مقدس اشاره کرد :"بنده در آن زمان به این شرط مسوولیت ریاست ستاد فرماندهی کل قوا را قبول کردم که با خود تعدادی از مدیران برجسته و مدیران همکار را در ستاد شرکت بدهم. .

یکی از برجسته ترین و تاثیر گذار ترین آنها آقای بهزاد نبوی بود که می دانیم این روزها چه گرفتاری هایی دارد. تصمیمی که ستاد آن روزها در کنار فرماندهان نظامی و این مدیران برجسته گرفت تغییر اساسی در آرایش جبهه ها بود و قرار شد که در کمترین زمان ممکن به کمک همه امکانات کشور، نیروهای موجود در کردستان به خوزستان منتقل شوند و با فعالیت استاندار استان خوزستان که همین برادر عزیز و مبارزمان محسن میردامادی بود و سایر مدیران استانی اقداماتی برای مقابله با تهاجم حتمی دشمن صورت گیرد. پیش بینی ستاد درست بود ودر فاصله بسیار کمی یکی از شدیدترین حملات از سوی صدام انجام شد و یکی از حماسی ترین نبردهای تاریخ دفاع مقدس که با شهادت بسیاری از فرزندان کشورمان قرین بود ،اتفاق افتاد و دشمن آن چنان تو دهنی خورد که بعد از آن دیگر نتوانست حمله ای را سامان دهد و حداکثر از منافقین حمایت کرد که آن خیانت بزرگ با پشتیبانی نیروهای صدام علیه کشور انجام شد و مردم با مقاومت خود آنها را خرد کردند ."

موسوی با اشاره به آنکه قصدش از تعریف این خاطره صرفا دفاع از مظلومیت رزمندگان بی نام و نشان ، مدیران و جهادگران شجاع و ایثار گر است ادامه داد : "این گفته ها برای آن است که بگویم اگر شما واقعا به خون شهدا و تلاش جهاد گران و مقاومت همه جانبه همه ملت و دولت در این جنگ سر نوشت ساز احترام می گذارید و نمی خواهید از حماسه دفاع مقدس برای خود قبایی بدوزید تن به خواسته های تحریف گران تاریخ و سیاست بازهای تاریخ ندهید ."

میر حسین موسوی یا د آور شد : "بنده در دو دهه گذشته به معلومات مستقیم خود از جنگ بسنده نکرده ام و تلاش کردم به اسناد و مدارک و تحلیل های چاپ شده در این باره نیز رجوع کنم . من همواره محتاط بوده ام که فقط به متون رسمی که با نظارت فرماندهان تهیه شده است بسنده نکنم و در کنار این کتاب ها از نوشته ها و تحلیل های همه صاحب نظران ازجمله ارتش نیز بهره ببرم .که یکی از بهترین تحلیل ها نوشته های افسر دانشمند و میهن دوست سرهنگ معینی وزیری است که بسیار از آن استفاده کرده ام.

اگر ناچار شوم ناگفته های جنگ را خواهم گفت

وی گفت : "این جنگ ناگفته های فراوان دارد و من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه ظرفیت های مالی - صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم ."

موسوی در پایان سخنان خود گفت :"ایده ای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستن ها به طرح های کلاسیک جنگی و نتیجه بخش بودن عملیات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایه های عرب خود برای جنگیدن با ما باج می گرفت و هنگام ختم جنگ بیش از پنجاه لشگر داشت .این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی چون شهید حاج داوود کریمی با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح می دادند .و این طرح ها با توانایی های اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.


 


امروز: مهدی کروبی ، دبیر حزب اعتماد ملی به پرسش هایی در مورد فعالیت های سپاه پاسداران و تأثیر تحریم های بین المللی بر بخش خصوصی و بر زندگی مردم پاسخ داده است.

به گزارش بی بی سی فارسی ،آقای کروبی در این گفتگو که به صورت مکتوب انجام شد، از افزایش و گسترش فعالیت های سپاه پاسداران انتقاد کرده و ورود آنها به عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را مغایر قانون اساسی دانسته است.

متن گفتگو را می خوانید.

* آیا فعالیت های اقتصادی فزاینده سپاه پاسداران بر اقتصاد و به طور کلی بر جامعه ایران می گذارد؟

سپاه پاسداران بعد از جنگ تحمیلی دارای امکانات وسیع در بخش مهندسی رزمی و نیز نیروی توانمند انسانی بود که مشارکت این نیرو در قسمت های مختلف می توانست نقش موثری در توسعه و آبادانی کشور ایفا کند. بطور مثال راه سازی و یا مشارکت در پروژه های عمرانی دیگر. سپاه با این منظور وارد کارهای عمرانی در زمان بازسازی کشور در کنار بخش خصوصی گردید.

اگر ورود سپاه در فعالیت های اقتصادی با رعایت قوانین و مقررات و شفافیت و بدون استفاده از اهرم زور و قدرت باشد این مشارکت نه تنها بد نیست بلکه می تواند به شکوفایی و رقابت در جهت توسعه و پیشرفت کشور منتهی گردد. اما آنچه طی ۵ سال اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است.

در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نطامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است.

دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است که دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.

اصل چهل و سوم قانون اساسی تمرکز ثروت در دست افراد و یا گروه های خاص را نفی می کند و حتی نمی پذیرد که دولت به صورت یک کارفرمای بزرگ و مطلق درآید. قطعا آثار این انحصار غیر قانونی در اقتصاد کشور موجب افزایش ضریب فساد، افزایش نرخ بیکاری و نیز تضعیف جایگاه واقعی سپاه در کشور خواهد شد.

* ورود سپاه در صنایع گوناگون مشخصا چه تأثیری بر بخش خصوصی به جا می گذارد؟

واگذاری پروژه ها عمرانی بدون برگزاری مناقصه به سپاه، فروش سهام برخی از شرکت های دولتی مانند مخابرات و فروش اموال بدون مزایده و رعایت تشریفات قانونی علاوه بر فراهم کردن بستر فساد، موجب خروج و تضعیف بخش خصوصی و به تبع آن خروج سرمایه های بخش خصوصی از کشور شده است.

در ساختار اقتصاد کشور سخن از تحقق رقابت پذیری در اقتصاد در سطح بازار های داخلی و بین المللی است اما روند انحصاری ساختن آن طی یکسال گذشته موجب ورشکستگی بسیاری از شرکت های بزرگ بخش خصوصی شده است. بسیاری از پروژه ها به دلیل عدم توانایی این نیرو در انجام کار بدون نظارت معطل مانده و تعداد بسیار زیادی از افراد کار خود را از دست دادند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل ۴۴، نظام اقتصادی کشور را بر پایه بخش دولتی، تعاونی و خصوصی دانسته است. شکوفایی و توسعه سیاسی و اقتصادی کشور منوط به رعایت و احترام به قانون اساسی و سایر قوانین کشور است. نظامی کردن سیاست، دستگاه قضایی، اقتصاد و فرهنگ کشور به معنای نادیده گرفتن حقوق مردم در تمامی ابعاد است که نتیجه ان را در حال حاضر شاهد هستیم.

* نظر شما در مورد ورود سپاه به ساخت و ساز و صنایع نفت و گاز مثل امضای قرار داد توسعه میدان گازی پارس جنوبی چیست؟ آیا این روند را مثبت می دانید یا منفی و چرا؟

این موضوع را از چند جنبه می توان مورد توجه قرار داد که من تنها به دو مورد آن می پردازم . اول آنکه تجربه نشان داده است که بخش های نظامی اموری را بر عهده می گیرند که در عمل توان انجام آن را ندارند و پروژه ها را نیمه کاره و با صرف چند برابر هزینه پیش بینی شده اولیه رها می کنند و یا با گرفتن حق دلالی به دیگران واگذار می کنند.

به نظر می رسد انجام پروژه های بزرگ نفت و گاز پارس جنوبی که اهمیت بسیاری در آینده اقتصادی کشور دارد در توان سپاه نیست. در دوران اصلاحات با همت مجلس و دولت پارس جنوبی با مشارکت شرکت های بزرگ داخلی و بین المللی پیشرفت قابل قبولی پیدا کرده بود که با اتخاذ روش های غلط و ایجاد تنش در روابط بین المللی هم اکنون وضعیت بسیار نگران کننده ای دارد.

دوم آنکه شرکت های سپاه در لیست تحریم های سازمان ملل متحد قرار گرفته اند و واگذاری آن به سپاه در این شرائط به معنای نادیده گرفتن آن سرمایه عظیم کشور و در عمل به معنای انجام ندادن کار و عدم استفاده از ظرفیت موجود در توسعه پارس جنوبی است. از اینرو من همواره با تحریم ها که مستقیما آسیب به مردم کشور وارد می شود مخالفم.

* به نظر می رسد که دولت ایران به طور روزافزونی به سمت سپردن قراردادهای بزرگ به شرکت های وابسته به سپاه پاسداران حرکت می کند، فکر می کنید چرا چنین می کند؟

در این ارتباط لازم می دانم کمی به عقب برگردم و ریشه این بحران و انحراف را یاد آور شوم. بعد از حضور غیر طبیعی نهادهای نظامی و امنیتی در حوزه اقتصاد، سیاست و فرهنگ من اولین فردی بودم که نسبت به مخاطرات آن هشدار دادم و مخالفت خود را اعلام کردم. متاسفانه در دولت اصلاحات دوستان ما این امر را جدی نگرفتند و در قبال حضور و دخالت آنان برخود لازم را نکردند.

بعد از انتخابات مرحله اول دوره نهم ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ که سپاه و بسیج در انتخابات به نفع آقای احمدی نژاد دخالت و تقلب آشکار کردند، هشدار دادم. ورود نظامیان به این عرصه را مغایر قانون اساسی، اهداف انقلاب و وصیت نامه امام مبنی بر عدم مداخله نظامیان در سیاست دانستم و به تبعات منفی آن دخالت توجه داشتم. عدم توجه دوستان و مسائلی که حال مجال پرداختن به آن نیست موجب بوجود آمدن بستر مناسب برای آنان شد. اگر هشدار ها من در آن روز جدی گرفته می شد امروز شاهد این حضور انحصاری و کم نظیر نبودیم.

نتیجه انتخابات اخیر را سپاه و بسیج در کنار افرادی دیگر مهندسی و اجرا کردند و لذا تملک و انحصاری کردن همه امور کشور از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ ، ورزش، هنر و ... را غنیمت و دستآورد انتخابات دهم ریاست جمهوری می دانند. دولت آقای احمدی نژاد مرهون دخالت و تقلب آشکار نظامیان در هر دو دوره است و طبیعی است دولت برآمده از کودتای انتخاباتی در راستای اهداف آنان قدم بردارد.

* روندی که سازمان ها و شرکت های وابسته به سپاه پیشنهادهای خود را برای در اختیار گرفتن قراردادهای بزرگ دولتی ارائه می دهند تا چه اندازه شفاف است؟

در حال حاضر قانونی در این زمینه رعایت نمی گردد که شفافیت در عمل را شاهد باشیم. من معتقد به گردش آزاد اطلاعات هستم و معتقدم دانستن در همه امور به استثنای موارد خاص که قانونگذار بواسطه امنیت ملی ویا حفظ حریم خصوصی افراد محرمانگی را لازم میداند، حق مردم است. در این حالت می توان از شفافیت سخن گفت و زمینه فساد و انحصاری بودن را مرتفع کرد.

برای حل ریشه ای موضوع در مجلس ششم با هماهنگی با دوستان در دولت مقرر شد لایحه قانون آزاد سازی اطلاعات تقدیم مجلس شود که متاسفانه آن لایحه به موقع به مجلس اصلاحات نرسید و سال ها در دولت بعدی متوقف گردید. در حال حاضر قرار دادهای بزرگ اعم از داخلی و بین المللی پشت درهای بسته منعقد و محرمانه تلقی می گردد و امکان اطلاع نسبت به مفاد و شرائط آن نیست. اموری که سپاه و بسیج بر عهده می گیرند اصلا شفاف نیست و حتی تشریفات مربوطه رعایت نمی گردد.

مطبوعات منتقد و مستقل توقیف و یا لغو امتیاز شده اند تا صدای نقد و تجزیه و تحلیل نباشد. ایران کشوری باستانی و دارای فرهنگ غنی و سرمایه های عظیم طبیعی و نیروی توانمند انسانی است که می تواند حتی با بکارگیری بخش از آن جایگاهی در شان ایران و ایرانی داشته باشد. همواره گفته ام که توسعه اقتصادی و سیاسی باید همزمان و در پرتو کرامت انسانی تحقق یابد . متاسفانه این روزها بر خلاف دستور صریح اسلام کمترین توجه به کرامت و شان انسانی می شود.

* نظر عمومی نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به گرایش سپاه به گسترش نفوذ خود در اقتصاد چیست؟

انتخابات مجلس هشتم در شرائط خاصی برگزار شد بطوریکه حق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان بطور اساسی نادیده گرفته شد. در مرحله اول تعداد بسیاری از داوطلبان که در میان آنان نمایندگان چند دوره مجلس از جمله مجلس هفتم حضور داشتند رد صلاحیت شدند و در مرحله بعدی در شمارش آرا بطور عجیبی دخل و تصرف صورت گرفت تا تعداد قابل توجهی از نمایندگان مورد نظر جریان حاکم بطور دوپینگی وارد مجلس شوند. این افراد وظائف دیکته شده را دنبال می کنند نه وظائف نمایندگی شان و نظر مردم را. البته تعدادی از نمایندگان واقعی مردم در مجلس از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب حضور دارند که از این قبیل کارها ناراضی هستند و مکررا نسبت به آن اعتراض کردند اما صدای شان به جایی نمی رسد.

* آیا ایرانیان می توانند بدون ترس با فعالیت های سپاه مخالفت کنند؟

اگرچه صحبت و نقد در این ارتباط مورد رضایت برخی نیست اما در این باب سخن بسیار است و افراد از گرایش های خاص به آن پرداخته اند و البته هستند کسانی که نسبت به پرداخت هزینه های احتمالی اظهار نظر در این باب نگرانند و پیشاپیش خود سانسوری کرده و می کنند.

* تازه ترین تحریم های سازمان ملل علیه ایران که اوایل ماه ژوئن تصویب شد، سپاه پاسداران را هدف قرار داده است. این تحریم ها چه تأثیری خواهد داشت؟

انحصاری شدن بخش مهمی از اقتصاد و صنعت کشور و نیز احاطه بر بخش قابل توجهی از تجارت توسط سپاه و بسیج امری غیر قانونی، غلط و مغایر شان و وظائف کاری آن ها است. تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد بویژه قطعنامه ۱۹۲۹ که مطابق فصل هفتم منشور تدوین شده است و لیست جامعی از شرکت ها و سازمان های مربوط به سپاه را ضمیمه کرده، موجب اخلال در انجام کارهای اساسی و قرارداد های منعقده است.البته برای دورزدن تحریم ها نقش دلالان با قیمت های چند برابر پررنگ تر شده و زیان اصلی مجددا بر مردم بار می گردد.

انحصاری کردن این بخش از کارها علاوه بر فساد بسیار آن و تضعیف و یا نابود کردن بخش خصوصی، مغایر منافع ملی است و هرگونه تلاش در جهت ادامه آن را غلط و موجب ورود آسیب های بسیار به اقتصاد و امنیت کشور میدانم. همچنین تاکید می کنم که با تحریم های شورای امنیت و یا تحریم های یکجانبه از سوی دولت های مختلف که پرداخت هزینه اصلی آن بر مردم بار می گردد مخالفم زیرا در کشوری که غالب امور به طور انحصاری در اختیار سپاه و بسیج است پرواضح است تحریم ها ضربه اساسی به اقتصاد آن بطور عام و مردم به طور خاص وارد می کند.


 


دبیر انجمن اسلامی دانشگاه کاشان از تائید حکم لغو مجوز انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان که اول اسفندماه سال گذشته از سوی هیات نظارت بر تشکل‌های اسلامی دانشگاه صادر شده بود از سوی وزارت علوم خبر داد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، سعید رجبی در مورد دلیل صدور چنین حکمی گفت:« این تصمیم به دلیل آنچه که تخلف از اصل 3 اساسنامه ( اصل 3: انجمن اسلامی یك تشكل غیرانتفاعی است كه به قانون اساسی، ولایت مطلقه فقیه، قوانین موضوعه كشور و آیین‌نامه‌های مصوب التزام دارد و به عدم سوء استفاده از امكانات مالی دانشگاه و نام تشكل متعهد می‌باشد) اعلام شده، اتخاذ شده است.»

وی سیاست شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه کاشان را همواره حفظ اعتدال در منش و رفتار خود بیان کرد و حضور و فعالیت سیاسی این انجمن تا زمان حاضر را موید این نکته دانست.

دبیر انجمن اسلامی دانشگاه کاشان در مورد اتفاقاتی که منجر به صدور این حکم شد، افزود: در سال گذشته 2 تن از اعضای سابق انجمن به همراه دبیر سابق به اتهام شعار نویسی در دانشگاه، دستگیر شدند. با توجه به اعلام موضع رسمی انجمن اسلامی در این خصوص و به دلایلی کاملا ناموجه، از این اتفاق بهره برداری لازم صورت گرفت و محدودیت‌های ما به چندین برابر افزایش یافت. در بهمن ماه هم با تشکیل جلسه به اصطلاح هیئت منصفه و بررسی بیانیه‌ها و مواضع انجمن که بخش های بسیاری از آن مربوط به سال های گذشته بود، حکم لغو مجوز این انجمن از سوی هیئت نظارت دانشگاه صادر شد. ما با پیگیری‌های لازم و تدوین دفاعیه و ارسال مدارک به هیئت مرکزی نظارت، نسبت به صدور این حکم اعتراض کردیم. نکته مهم این که در ماه گذشته حدود 50 عضو هیئت علمی این دانشگاه با اعلام حمایت از انجمن، از وزیر علوم خواستند که نسبت به این حکم تجدید نظر کند و با یادآوری فضای دانشگاه کاشان از وی خواسته بودند که تعادل این دانشگاه را به آن بازگرداند. اما صدور این حکم نشان داد که در وزارت علوم چه می گذرد.


 



نخست وزیر دوران دفاع مقدس و همسر ایشان بعدازظهر روز یکشنبه با حضور در منزل محسن آرمین با سخنگوی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که به تازگی با سپردن وثیقه آزاد شده است، دیدار کردند.

به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار که با حضور جمعی از فعالان سیاسی که برای دیدار آرمین در منزل وی به سر می‌‌بردند برگزار شد، مهندس میرحسین موسوی با اعلام خوشحالی از آزادی آرمین و طلب نصرت برای حاضران، ابراز امیدواری کرد سایر زندانیان بی‌گناه نیز هرچه زودتر طعم آزادی را بچشند. دکتر رهنورد نیز در این دیدار از استقامت و پایداری آرمین و خانواده‌اش در دوران بازداشت، تقدیر کرد.

مهندس آرمین نیز در این دیدار با تشکر از حضور مهندس موسوی، دکتر رهنورد و سایر حضار گزارشی از در دوران بازداشت ۷۰ روزه خود در زندان اوین ارائه داد.


 



رئیس دانشگاه اصفهان از اخطار به ۱۵ عضو هیئت علمی این دانشگاه بدلیل رکود علمی خبر داد و گفت: اعضای هیئت علمی دارای رکود علمی در این دانشگاه پس از دریافت اخطار و فرصت، در حد کارمند دانشگاه تنزل پیدا می کنند.

به گزارش مهر، محمدحسین رامشت با اعلام این مطلب افزود: در حال حاضر دانشگاه اصفهان دارای ۵۰۰ عضو هیئت علمی است که بیش از ۸۵ درصد از آنها در مرتبه استادیاری به بالا و ۱۵ درصد نیز در مرتبه مربی قرار دارند. رئیس دانشگاه اصفهان با اشاره به تعداد اعضای هیئت علمی این دانشگاه که دچار رکود علمی شده اند و نحوه برخورد دانشگاه با این افراد گفت: ۱۰ تا ۱۵ عضو هیئت علمی دانشگاه دچار رکود علمی شده اند که نحوه برخورد با آنها روال قانونی خاصی دارد.

وی اظهار داشت: به این افراد فرصتی داده می شود تا بتوانند خود را بازسازی کنند و در صورتی که نتوانستند خود را به این سطح برسانند، هیئت ممیزه دانشگاه ارزیابی لازم را از وضعیت آنها به عمل می آورد و در این زمینه گزارشی تهیه می کند.

رامشت گفت: اگر عضو هیئت علمی پس از تعیین فرصت که می تواند در قالب فرصت مطالعاتی نیز باشد رکود علمی را جبران نکرد امکان تنزل آن به سطح کارمندی دانشگاه وجود دارد.

رئیس دانشگاه اصفهان در توضیح این نوع برخورد گفت: یکی از برخوردهایی که هیئت ممیزه دانشگاه برای اعضای هیئت علمی دارای رکود علمی در نظر می گیرد تبدیل به کارمند شدن این اعضای هیئت علمی است.

وی با تایید این موضوع که در دانشگاه اصفهان تنزل عضو هیئت علمی به سطح کارمندی به دلیل رکود علمی اتفاق افتاده است گفت: ۱۵ تا ۲۰ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه که موفق به انجام برخی از وظایف تحصیلی خود نشده بودند و مأمور به تحصیل بودند به نحوی دچار رکود تحصیلی شدند که به آنها تذکر داده شده است.

رئیس دانشگاه اصفهان با اشاره به نحوه برخورد دانشگاه با این افراد گفت: حقوق این اعضای هیئت علمی قطع می شود و تا زمانی که تحصیل خود را در دوره دکتری به اتمام نرسانند، نمی توانند در دانشگاه کار کنند.


 


ا
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام به‌مناسبت ۵ مرداد، سالروز عملیات مرصاد، دیدگاه‌ خود را در این‌خصوص منتشر کرده است.

به گزارش آفتاب، دیدگاه‌ ایشان به شرح زیر است:

الذین طغوا فی البلاد فاکثروا فیها الفساد فصبّ علیهم ربک سوط عذاب ان ربّک لبالمرصاد(سوره مبارکه فجر، آیات ۱۱ تا ۱۴)

روزگاری که همه گروه‌های مبارز برای مقابله با رژیم پهلوی پرچم مبارزه برافراشته و عده‌ای گرفتار حبس شده بودند، در زندان با جوانان متصلّبی آشنا شده بودیم که در بسیاری از موارد طریق افراط و تفریط می‌پیمودند.

به یاد دارم در مقطعی، در کنار سلول انفرادی من، جوانی محبوس بود که وقتی پیشنهاد روزنامه‌ای را به او دادم تا مطالعه کند، گفت: قرآن دارم و نمی‌خواهم خود را با مجموعه‌ای دیگر مشغول کنم. آن جوانان به تدریج از مسیر درستی که می‌پیمودند، منحرف شدند و علناً خود را التقاطی، یعنی ترکیبی از اسلام و مارکسیسم معرفی ‌کردند.

انحرافات فکری، افکار التقاطی و زیاده‌خواهی سیاسی رهبران این گروه در نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب، آنان را در مقابل مردم قرار داد و برای انتقام، تمام تلاش‌های خویش را معطوف به حذف شخصیتی و فیزیکی بسیج‌کنندگان مردم کردند و کارشان به آنجا رسید که میهن پهناوری به نام ایران را برای اقدامات تروریستی خویش محدود دیدند و سر از عراقی درآوردند که آن روزها در حال تجاوز به جمهوری اسلامی ایران و کشتار مردم بی‌گناه در شهرها و روستاها بود.

منافقین که در زمان مبارزه با عنوان مجاهدین، مشغول مقابله با رژیم پهلوی بودند، ابتدا وجدان نیمه‌بیدار آنان کم‌کم در بستر القائات بعثی‌ها به خواب رفت و چنان از عواطف و احساسات ملی و دینی تهی شدند که کشتن هم‌وطنان و جاسوسی برای دشمنان در طول دفاع مقدس را افتخار خویش می‌دانستند. دین خویش را به کمونیست و سپس میهن خویش را نیز به حزب بعث فروختند و هر بار که عملیاتی در جبهه‌ها از سوی رزمندگان صورت می‌گرفت، اینان با اقدامات تروریستی، شیرینی پیروزی را در کام مردم تلخ می‌کردند.

پس از قبول آتش‌بس توسط ایران، ارتش عراق با برداشت نادرست سردمداران خویش، پذیرش قطعنامه را حاکی از ضعف ایران دانست و دوباره از همان قسمت‌هایی که در آغاز جنگ وارد شده بود، شروع به پیشروی و اشغال سرزمین‌های ایران کرد، با این تفاوت که این بار جلودار این تجاوز، وطن‌فروشان منافقی بودند که جبهه میانی را برای اشغال میهن خویش و تقدیم آن به دشمن برعهده گرفتند.

در آن شرایط حساس به همراه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از قرارگاه‌های جنوب بودیم و قرار بر این شد که ایشان برای تمشیت امور در خوزستان بمانند و من برای سرکشی از وضعیت نیروها به جبهه غرب بروم. در مسیر خبر هجوم منافقین را در عملیاتی به نام فروغ جاویدان، که عملاً ظلمت جاویدان شد، دریافت کردم.

از سفر به قلاّجه منصرف شدم و به کرمانشاه رفتم. در گوشه‌ای از شهر مستقر شدم و در این استقرار، صحنه‌هایی دیدم که از یک سوی نشان از عشق مردم به دفاع از وطن و از سوی دیگر نشان از خیانت گروهی خودفروخته به میهن خویش داشت که از سر پل ذهاب، کرند و اسلام‌آباد با پشتیبانی ارتش عراق گذشته و در مسیر اسلام‌آباد به کرمانشاه با نیروهای ما درگیر شدند.

به قول جهانگشای جوینی که حمله مغولان را توصیف می‌کرد، «آمدند، سوختند و کشتند»، اما حضور برق‌آسای مردم رزمنده و نیروهای نظامی، به خصوص قبایل ساکن و نظامیان مستقر در منطقه نگذاشتند دو فعل آخر تاریخ جهانگشا، یعنی «بردند و رفتند» به فعلیت برسد و اینجانب به خاطر مسئولیت فرماندهی جنگ تا پایان رفع آن فتنه در کرمانشاه ماندم تا شاهد آخرین برخورد زمینی جنگ‌های ۸ سال دفاع مقدس به اسم «مرصاد» باشم که مصداقی از «ختامه المسک» است.

مسیر بین تنگه چهار زبر و گردنه حسن‌آباد، به همت و دلاوری‌های مردم منطقه، سیل عظیم و خروشان نیروهای مردمی و به ویژه سلحشورهای مثال زدنی هوانیروز گورستانشان شد و آرزوی حاکمیت بر مردم را با خویش به گور بردند و بقایای آنان که روی برگشت به دامان وطن و خانواده‌های خویش را نداشتند، آرزوهای بر باد رفته خویش را در قتل و غارت مردم عراق دیدند تا خوش خدمتی خویش به یک دیکتاتور سفاک را به کمال برسانند.

جنایاتی که پس از سقوط صدام، پرونده‌های هولناک آن افشا شد و مردم عراق با دلایل منطقی خواستار محاکمه آنان و اخراج از سرزمین خویش می‌باشند.

جنایات ضدبشری منافقین در ۳۰ سال مقابله با مردم و جمهوری اسلامی آن قدر مشهود بود که غرب با همه ملاحظات سیاسی خویش، آنان را جزو گروه‌های تروریستی قرار داد و عجب این است که اتحادیه اروپا در زمانی که شعار حقوق بشری آنان گوش فلک را کر کرده است، برای انتقام از مردم ایران که قله‌های توسعه و پیشرفت را در افق چشم‌انداز ۲۰ ساله خویش ترسیم و بدان سوی حرکت کرده‌اند، منافقین را که دست‌شان به خون زن و مرد و پیر و جوان ایرانی آلوده است، از لیست گروه‌ها تروریستی حذف کرده‌اند. اما نمی‌دانند در هر شرایط سیاسی، این گروه کمترین جایگاهی نزد ایرانیان ندارد.

پرونده آنان نزد مردم ایران سرشار از خیانت‌های پیدا و پنهان است و گروه‌ها و جناح‌های سیاسی موجود در کشور با همه اختلاف سلیقه‌هایی که با هم دارند، مبارزه با این خودفروشان و طرد آنان، یکی از وجوه مشترک آنان برای حاکمیت است.

هم آنان و هم اربابان‌شان مطمئن باشند که نتیجه فشارهای سیاسی آمریکا بر مسئولان عراق برای تداوم حضورشان در آن کشور، استمرار همین حیات دریوزگی در جاهایی چون پادگان اشرف است و حتی اگر رأفت اسلامی، مردم ایران را به پذیرش آنان وادارد، خودشان به واسطه خیانات و جنایاتی که در طول این ۳۰ سال علیه ایران و ایرانی روا داشته‌اند، روی برگشت به میهن را نخواهند داشت.

چگونه ممکن است به ایرانی برگردند که فقط به خاطر همت ایرانیان در قطع وابستگی‌ها و رهایی کشور از اختاپوس رژیم ظالم پهلوی و هزار فامیل، بزرگ‌مردانش را مظلومانه در محراب‌های نماز جمعه به شهادت رساندند، مسئولانش را در ۷ تیر و ۸ شهریور و دیگر برنامه‌های تروریستی به جرم خدمات صادقانه به خاک و خون کشیدند و عده‌ای از فرزندان و دانشجویان این مرز و بوم را با تبلیغات مسموم خویش گمراه کرده‌اند.

اگرچه در همان سال‌ها در یک سفر تاریخی به نجف اشرف و دیدار با امام(ره) انحراف آنان را به استحضار رساندم، اما بر درایت و دوراندیشی آن پیر فرزانه درود می‌فرستم که چگونه ذات آنان را از پس پرده‌های گمراه‌کننده چهره‌های ظاهرالصلاح شناختند.

به هر حال سالگرد عملیات پیروزمندانه مرصاد در سال ۱۳۶۷ فرصت مناسبی است تا به واکاوی تاریخ تأسیس، مبارزه، انحراف و مقابله آنان با مردم ایران بپردازیم و بر مدافعان جان بر کف آن عملیات سلام و درود بفرستم که با اهدای خون خویش نگذاشتند لکه ننگ اشغال خاک وطن توسط وطن‌فروشان در تاریخ این میهن ثبت و ضبط شود.

به جوانان عزیز هم توصیه می‌کنم در بازار پر رنگ و لعاب سیاست که این روزها با ورود و خروج‌های مشکوک عده‌ای آلوده شده است، مواظب باشند که مبادا بازیچه نیات پلیدی شوند که پشت سخنان گمراه کننده پنهان شده‌اند.

گروهی روحانیت اصیل، مبارزین استخوان خرد کرده، یادگاران جبهه و جنگ، مدیران ارزشمند سابق، مردم هوشمند و مهمتر از همه اندیشه‌های تابناک و یادگاران امام را مانع زیاده‌خواهی سیاسی خویش می‌دانند و برای انزوا و طرد آنان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند.

البته مردم ایران در طول تاریخ ثابت کرده‌اند که نمی‌گذارند گروهی با ایجاد جزر و مدهای سیاسی در اقیانوس اندیشه‌های آنان موج‌سواری کنند و انقلاب اسلامی را که حاصل خون صدها هزار شهید در سال‌های مبارزه و دفاع مقدس است، از مسیر درست خویش منحرف نمایند.

والسلام


 



: این روزها روابط اقتصادی و بازرگانی کشورهای چین تواند حائز اهمیت باشد و یقینا برای حفظ این روابط باید کوشید . اما از آنجا که وزارت علوم تحقیقات و فن آوری در صدد ایجاد روابط علمی بین دو کشور است باید عنوان کنم که این دو کشور به لحاظ علمی به نسبت بسیاری از کشورهای غیر اروپایی و آمریکایی عقب افتاده هستند و هیچگاه با لحاظ کردن پیشرفتهای گسترده اقتصادی و پیشرو بودن این کشورها در صنعت نمی توان آنها را در ردیف علمی برتری دانست واینکه دانشجویان ایرانی را برای ادامه تحصیل به این کشورها ترغیب وتشویق کرد .

از طرفی باید در نظر داشت که نباید از هر جهت خود را وابسته به این کشورها نماییم . شاید بیراه نباشد اگر بگوییم که چین و روسیه خود به نوعی محتاج و وابسته به کشورهای اروپایی و آمریکایی هستند ووابستگی ما به این کشورها هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ اقتصادی می تواند در آینده به ایران ضربه جبران ناشدنی را وارد کند .

چین و روسیه در حال حاضر خود وابسته و محتاج به تکنولوژی روز اروپای غربی و آمریکای شمالی هستند و بسیاری از موارد و مباحث علمی و تکنولوژی را در سطح پایین و بی کیفیت از این کشورها الگوبرداری می کنند و می توان این کشورهارا قدرتهای علمی درجه ۲ یا غیر برتر جهان معرفی کرد .

این روزها که وزارت علوم و تحقیقات و فن آوری قصد گره زدن و ایجاد وروابط بین این کشورها با ایران را دارد باید بداند که در معرض انجام یک اقدام کاملا اشتباه است .در بسیاری از مواقع حتی در راستای اهداف سیاسی شاهد بوده ایم که چین و روسیه چگونه پشت ایران را بر سر قطع نامه های هسته ای خالی کرده اند . حال ما می خواهیم دانشجویان خود را به دست آنها بسپاریم . اینها همان کشورهایی هستند که در جریان قطع نامه های ضد ایرانی و ... در کنار کشورهای اروپایی قرار گرفتند و علیه ما رای دادند . ساده لوحانه فکر کرده ایم اگر بخواهیم بر این باور باشیم که این دو کشور هم اکنون مواضع شان با مواضع کشورهای اورپایی و آمریکایی فرق دارد . این مهم را حتی در روابط اقتصادی آنها هم می توان ملاحظه کرد که تصور ما براین است که روابط اقتصادی امیدوار کننده ای داریم غافل از اینکه این طور نیست .

این رفتار را می توان از معاملات آنها پیش بینی کرد . ما از روسیه ادوات جنگی می خریم اما نه آنها یی را که آخرین متد هستند . چین هم اینچنین با ما رفتار می کند و بهترین کالاهای خود را در اختیار ما نمی گذارد . پس بهتراست بابت این تصمیم وزارت علوم اظهار نگرانی کنیم . چرا که ممکن است چینی ها و روس ها رفتار و نگرش دانشجویان ما راهم تغییر دهند . در کل فرستادن دانشجویان به روسیه و چین نمی تواند به نفع ما باشد .

مواضع کشورهای اروپایی و آمریکایی از آنجایی که علیه ایران هستند مشخص است و تکلیف ایران هم با این کشورها مشخص است اما دو کشور روسیه و چین هیچ کدام مواضع مشخصی بابت دوستی و دشمنی شان ندارند و این موضع دو طرفه ازسوی این کشورها می تواند برای ما درد سر ساز باشد .

به نظر من موضع ستیزه جویانه آمریکا و اروپا برای ما بهتراست .چرا که تکلیفمان مشخص است . چین و روسیه به نظر من دو قدرت غیر قابل اعتماد هستند که من معتقد هستم نباید فرزندانمان را به دست آنها بسپاریم . به نظر می رسد و زارت علوم قصد دارد تا بین ایران رو سیه و چین روابط علمی ایجاد کند و این انگیزه تنها به دلیل روابط اقتصادی مناسب است که انگیزه خوبی نیست .

اگر می بینیم که کشورهای اروپایی و آمریکایی به لحاظ علمی در بالاترین درجه قرار دارند نباید آنها را کنار بگذاریم . علم آموزی حتی از کفار ازسیره پیامبر اکرم است . در کل اصلا این رویه قابل درک نیست و نمی توان در مباحث علم آموزی برخی کشورها را به برخی دیگر ترجیح داد. چه خوب است که وزارت علوم هم همچنان به وظیفه علمی خود عمل کند و خود را درگیر مسائل اقتصادی ننماید . مسئولان این وزارتخانه تکلیف معینی دارند و نباید با این اقدامات دانشجویان و استعدادهایمان را به کشورهایی بفرستند که به لحاظ علمی در شرایط نامناسبی قرار دارند .


 


محمدرضا جلایی‌پور، سخنگوی پویش موج سوم، پس از گذراندن چهل روز در سلول انفرادی زندان اوین به مشهد منتقل شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، محمدرضا جلایی‌پور امروز در تماس تلفنی کوتاهی با پدر خود خبر داد که به زندانی در مشهد منتقل شده است.

او در این تماس گفته است که همچنان در انفرادی به سر می‌برد و از دلایل اتهامی خود بی‌خبر است.

گفتنی‌ است که جلایی‌پور با حکم بازپرسی مشهد، که به امضای بازپرس حیدری رسیده بود چهل روز پیش در تهران بازداشت شد. بنا بر اظهارات بازپرس حیدری این بازداشت برای ارائه پاره‌ای توضیحات صورت گرفته بود.


 



هیأت منصفه مطبوعات نظر خود را درباره پرونده مدیر مسئول نشریه اندیشه فردا اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، جلسه رسیدگی به کیفرخواست‌های مطروحه علیه مدیر مسئول نشریه اندیشه فردا روز یکشنبه مورخ ‌٣/۵/٨٩ در شعبه ‌٧۶ دادگاه کیفری استان به ریاست قاضی مدیر خراسانی و با حضور اعضاء هیأت منصفه مطبوعات برگزار شد.

هیأت منصفه مطبوعات مدیر مسئول این نشریه را در مورد اتهام نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و افترا با اتفاق آراء مجرم شناخت و با اکثریت آراء مستحق تخفیف در مجازات ندانست.


 



دکتر هادی منافی وزیر اسبق بهداشت ودرمان به نمایندگی از آیت الله هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان ورییس مجمع تشخیص مصلحت نظام صبح یکشنبه ،سوم مردادماه ، از حمزه کرمی که به دلیل عارضه قلبی در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی بستری شده است ، عیادت کرد.

به گزارش خبرنگار کلمه، حمزه کرمی فرماندار اسبق شهرستان ورامین ومدیر کل سیاسی دفتر رییس جمهوری در دوران سازندگی و اصلاحات بود که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری تاکنون به مدت سیزده ماه زندانی بوده است.

وی از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس بوده وآخرین سمتش در سپاه رییس ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان تهران بود. کرمی در جریان انتخابات دهم به علت فعالیت در ستاد میرحسین موسوی ومدیریت سایت جمهوریت بازداشت شد . وی به ۱۱ سال حبس تعزیری محکوم شده و هم اکنون برای معالجه از زندان آزاد شده است


 



عمادالدین باقی، در پرونده مربوط به انجمن دفاع از حقوق زندانیان پس از گذشت دوسال از محاکمه اش به یک سال حبس تعزیری و ۵سال ممنوعیت از فعالیت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها محکوم شد. این در حالی که باقی در انتظار دادگاه دیگری برای رسیدگی به پرونده شکایت وزارت اطلاعات از او بخاطر مصاحبه منتشر شده با آیت الله منتظری در بی بی سی است.باقی۳

به گزارش تاآزادی روزنامه نگاران، باقی در پی فوت آیت الله منتظری و پخش مصاحبه اش با آن مرحوم از۷ دی ۱۳۸۸ به مدت ۶ ماه در بازداشت بود که ۵ ماه از این مدت را در سلول های انفرادی یا بسته بازداشتگاه ۲۴۰ بسر برد. طرح مسایلی درباره زندانیان و اعدام ازجمله موارد مشکل ساز در این مصاحبه بوده است.

این نویسنده، پژوهشگر و فعال حقوق بشر، پس از اولین جلسه دادگاه او با تودیع دویست میلیون تومان وثیقه در تاریخ دوم تیر۸۹ از زندان آزاد شد و در انتظار جلسه بعدی دادگاه در ۲۶ مرداد۱۳۸۹ است.

به گزارش رسیده به جرس،حکمی که اکنون برای وی صادر گردیده توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی است که دوسال پیش باقی را در پرونده مربوط به فعالیت های انجمن دفاع از حقوق زندانیان محاکمه کرده بود. این در حالی است که دفتر این انجمن در سال۸۸ و پس از وقایع انتخابات سال گذشته پلمپ شد. گفتنی است که باقی در سال های اخیر تاکنون سه بار و مجموعا چهار سال و نیم از عمر خود را بخاطر اتهامات وارده نسبت به مقالات و کتاب هایش در زندان بسر برده است.

در رای صادره جدید اتهامات وی عبارتند از :

۱-اقدام علیه امنیت کشور از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران

۲- -افشاء اسناد طبقه بندی شده {درباره زندانیان} (که در این مورد قاضی قرار عدم صلاحیت به شایستگی رسیدگی دادگاه عمومی تهران صادر کرده و نسبت به اتهام اول، وی را به اشد مجازات آن اتهام، که یک سال حبس تعزیری است محکوم و به عنوان مجازات تکمیلی حکم محرومیت از فعالیت نیز صادر کرده است.)

در قسمتی از دادنامه با اشاره به اینکه عمادالدین باقی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۲ اقدام به تاسیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان نموده و با توجه به اینکه انجمن همواره اعلام کرده که یک نهاد حقوق بشری بوده نه یک نهاد سیاسی در دادنامه آمده است که «انجمن مذکور فعالیت سیاسی داشته از جمله انتشار اسامی زندانیان ضد انقلاب و جواسیس - پیگیری امور مربوط به رضا عاملی (عامل ترور رازینی)،حشمت ساران (دبیرکل جبهه اتحاد ملی)، امیر عباس فخرآور،هواپیماربایان،عوامل بمب گذاری اهواز، فعالان براندازی نرم، ملاقات با خانواده زندانیان سیاسی ملی- مذهبی و ارائه کمک نقدی و حقوقی به آنها ،ارتباط با انجمن های حقوق بشری در خارج».

بر اساس این گزارش، در بخش دیگری از دادنامه گفته شده است که «در سال ۸۳ بهنگام عزیمت باقی به آمریکا در فرودگاه جلو خروجش را گرفته و بسیاری از اسناد از وی به دست آمده است از جمله:

۱- اسناد و مدارک مربوط به انجمن

۲- آمارقتل های سال ۸۳ به همراه مشخصات کامل و مقاله جهت ارائه همراه اعدام های ۳-۱۳۸۱

۳- دعوت نامه برای سمینارهایی در آمریکا و دریافت مدال شجاعت مدنی

۴- یک پژوهش آماری درباره زندانیان و جرم سیاسی انتشار اسامی زندانیان

اقدامات دیگر موجب محکومیت وی شده بر اساس آنچه در دادنامه صادره آمده عبارتند از:

۱- ارتباط با خانواده زندانیان مروج مسیحیت برای پیگیری وضعیت آنان

۲- پیگیری امور مربوط به کاظمینی بروجردی ، دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیر کبیر، معلمان بازداشت شده درتجمع در برابر مجلس برای اعتراض به اجرا نشدن قانون مصوب نظام پرداخت هماهنگ حقوق کارمندان و وقت ملاقات گرفتن از حسینی نماینده مجلس

۳- حضور بعضی از اعضای انجمن (خانم ها مرتاضی و گوارائی) در تجمع ۸۵ مقابل دادگاه انقلاب

۴-حمایت معنوی از عوامل بمب گذاری اهواز با نامه نگاری به رئیس قوه قضائیه و وزیر اطلاعات

۵- تهیه کارنامه انجمن در مورد زندانیان.»

دادنامه در نهایت پس از ذکر موارد مجرمانه می افزاید: « با عنایت به گزارشات وزارت اطلاعات و اسناد و مدارک موجود و اظهارات بلاوجه متهم و ارسال نامه های متعدد به مجامع بین المللی و انجام مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی و همچنین انتشار بیانیه و اعتراضیه و ترغیب و هدایت خانواده زندانیان که در نتیجه اقدامات فوق، تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید و دیگر شواهد و قرائن موجود بزهکاریش در مورد فعالیت تبلیغی علیه نظام محرز است که مستندا به ماده ۵۰۰قانون مجازات اسلامی به تحمل یکسال حبس و با استناد ماده ۱۹قانون فوق به عنوان تتمیم حکم تعزیری به مدت ۵سال از فعالیت در امور احزاب و رسانه ها و انجمن ها ممنوع می گردد اما در مورد اتهام دیگرش دائر بر افشاء اسناد طبقه بندی شده با توجه به اعلام جرم مدیر کل حفاظت و اطلاعات سازمان قضائی نیروهای مسلح و با عنایت به ماده ۵ قانون ت.د.ع.۱ قرار عدم صلاحیت به شایستگی رسیدگی دادگاه عمومی تهران صادر می گردد».

به گفته عمادالدین باقی منظور از بند۲(آمارقتل های سال ۸۳ به همراه مشخصات کامل و مقاله جهت ارائه همراه اعدام های ۳-۱۳۸۱) مقاله تحقیقی است که تحت عنوان :" گزارش‌ و تحلیل‌ جامعه شناختی مجازات‌ اعدام‌ در ایران‌(از آغاز۱۳۸۰-نیمه ۱۳۸۳)" به کنگره بین المللی علیه مجازات اعدام در مهرماه ۱۳۸۳ در مونترال کانادا ارائه شده و متن فارسی و انگلیسی آن انتشار عمومی یافته است و منظور از بند۵(یک پژوهش آماری درباره زندانیان و جرم سیاسی انتشار اسامی زندانیان) نیز مقاله ای است که علاوه بر انتشاردر مطبوعات رسمی داخل کشور در سایت ها نیز انتشار یافته و با وجود اینکه مطبوعات منتشر کننده چند بار با شکایات مختلف به دادگاه کشیده شدند هیچ شکایتی در خصوص این مقاله وجود نداشت.

وی می افزاید آقای حسینی نیز مسئول امور دفتری فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی است و منظور از وقت ملاقات گرفتن نیز دیدار با تعدادی از نمایندگان برای پیگیری کار زندانیان از جمله معلمان بازداشتی بوده است.

باقی می گوید مهم ترین اتهام انتسابی وی پیگیری امور زندانیان و کمک های نقدی وحقوقی انجمن دفاع از حقوق زندانیان برای خانواده زندانیان است که طبق اساسنامه انجمن که به تایید وزارت کشور رسیده و بر همان اساس پروانه رسمی صادر شده است جزو وظایف ذاتی انجمن بوده و اگر هم چنین انجمنی وجود نداشت یک تکلیف شخصی انسانی بر تک تک اعضای انجمن و شهروندان به شمار می آید.

باقی در ادامه افزود: من انتظاری جز برائت نداشتم و انجمن دفاع از حقوق زندانیان و کلیه همکاران فرهیخته انجمن بخاطر خدماتی که در چارچوب قانون انجام داده اند باید مورد تقدیر قرار گیرند نه مجازات. به نظر من هیچ سندی برای بیگناهی من و انجمن محکم تر از همین رای دادگاه نیست.


 



شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تهران حکم صادره از سوی دادگاه بدوی انقلاب مبنی بر محکومیت میلاد اسدی به تحمل ۷ سال حبس تعزیری را عینا تایید کرد.

به گزارش ادوارنیوز، میلاد اسدی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و دبیر صنفی عمده ترین تشکل دانشجویی سراسر کشور که از هشتم آذرماه سال گذشته در بازداشت به سر می برد، بر اساس رای دادگاه بدوی به به اتهام "اجتماع و تبانی علیه نظام" به ۵ سال حبس، به دلیل توهین به رهبری به دو سال حبس و به دلیل توهین به رئیس‌جمهوری به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم شده است.

پیش از این دادگاه تجدیدنظر حکم ۹٫۵ سال حبس بهاره هدایت دیگر عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت را نیز تایید کرده بود، احکامی که در تاریخ جنبش دانشجویی ایران بی سابقه توصیف شده اند.


 



در پی انتشار خبر اعتصاب غذای ۱۲ روزه احمدرضا احمدپور در بند دادگاه ویژه روحانیت قم، فرزند آیت الله منتظری با ارسال نامه ای از وی خواست تا با توجه به سفارش پدرش، از ادامه اعتصاب غذا خودداری کند؛ احمدپور نیز با دریافت خبر این نامه، به اعتصاب غذای خود پایان داد.

به گزارش جرس، متن نامه احمد منتظری به این شرح است:

بسمه تعالی

حضور محترم حجت الاسلام آقای سید احمدرضا احمدپور دامت توفیقاته

پس از عرض سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت جنابعالی. اینجانب در جریان اعتصاب غذای ۱۲ روزه شما که جهت اعتراض به نادیده گرفتن حقوق زندانیان و بی توجهی به اصل کرامت انسانی آنان صورت گرفته است هستم و خودم و بسیاری از دوستان و خانواده محترمتان نگران سلامتی جنابعالی هستیم.

در موارد مشابه که پیش می آمد سفارش والد بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی منتظری این بود که اضرار به نفس بیش از حد جایز نیست، بنابراین از شما مصرانه خواهش می کنم از ادامه این اعتصاب غذا خودداری نمایید.

امیدوارم تنبّه و بیداری در مسئولین امر پیدا شود و دنیا و آخرت خود را بیش از این خراب نکنند. آزادی همه زندانیان بی گناه و از جمله جنابعالی را از خدای بزرگ خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

۲/۵/۸۹ احمد منتظری


 



معاون نظارت مجلس بابیان اینکه ما از طریق کانال‌های مختلف، به مصوبات دولت دسترسی داریم و ریاست مجلس هم به وظیفه خود عمل می‌کند و مغایرت آن بخش از مصوبات دولت را که با قانون و یا روح قوانین تطبیق نداشته باشد هم به دولت و هم به روزنامه رسمی برای چاپ شدن اعلام می‌کند، گفت: مجریان حق اجرای هر آئین نامه‌ای را که رئیس مجلس ابطال آن را اعلام کرده است ندارند، در غیر این صورت باید پاسخگو باشند و با این تخلف برخورد می‌شود.

به گزارش خانه ملت، محمدرضا باهنر معاون نظارت مجلس شورای اسلامی در خصوص استناد قانونی ابلاغ قانون توسط رئیس مجلس، اظهارداشت: قانونی که تصویب می شود و به تائید شورای نگهبان می رسد و یا اینکه از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام تائید می شود، از سوی ریاست محترم مجلس جهت اجرایی شدن به ریاست محترم جمهور ابلاغ می شود.

وی افزود: رئیس جمهور هم یک وقت قانونی و مشخصی را در اختیار دارد تا این قوانین را برای اجرا به دستگاه های اجرایی و برای انتشار به روزنامه رسمی ابلاغ کند. قوانین نیز پس از ۱۵ روز از تاریخ انتشار در روزنامه رسمی، برای تمامی مجریان در کشور لازم الاجرا است.

باهنر خاطر نشان کرد: اگر در این مسیر وقفه ای ایجاد شد و یا اینکه ریاست محترم جمهور از ابلاغ قانون امتناع کرد، قانون مدنی صراحت دارد که ریاست محترم مجلس باید قانون را مستقیما جهت اجرا ابلاغ کند.

وی با تاکید بر اینکه قانون ابلاغ شده از سوی رئیس مجلس برای همه مجریان لازم الاجراست، گفت: اینکه از سوی مسئولین دولتی عنوان شود که دولت امکان اجرای فلان قانون را ندارد، بحث های حاشیه ای است، چون اگر قرار باشد یک قانون اجرا نشود باز برایش راه حل وجود دارد و دولت باید اصلاحیه یک قانون را در قالب لایحه به مجلس بفرستد و مجلس هم پس از بررسی های لازمه تکلیف را روشن می کند.

معاون نظارت مجلس اظهارداشت: در هر حال قانون مصوبی که مسیر قانونی خودش را طی کرده باشد، نمی تواند برای اجرا معطل بماند.

وی در خصوص عدم ارسال مصوبات دستگاههای اجرایی به هیات تطبیق مصوبات مجلس گفت: این یک حالت طبیعی در کشور نیست و اگر قرار باشد کارهای کشور از طریق مسیر طبیعی انجام شود که باید هم اینگونه باشد، این کوتاهی دولت است که مصوبات خود را برای رسیدگی و تطبیق با قوانین برای ریاست محترم مجلس ارسال نمی کند.

باهنر تصریح کرد: البته ما از طریق کانالهای مختلف، به مصوبات دولت دسترسی داریم و ریاست محترم مجلس هم به وظیفه خودشان عمل می کنند و مغایرت آن بخش از مصوبات دولت که با قانون و یا روح قوانین تطبیق نداشته باشد را هم به دولت و هم به روزنامه رسمی برای چاپ شدن اعلام می کنند.

معاون نظارت مجلس ادامه داد: طبق حقوق اساسی کشور، مجریان حق اجرای هر آئین نامه ای که رئیس مجلس ابطال آن را اعلام کرده باشد را ندارند، در غیر این صورت باید پاسخگو باشند و با این تخلف به طور قطع برخورد می شود.

وی گفت: مثلا اگر یک وزیر به مواد آئین نامه ای عمل کرد که این آئین نامه توسط رئیس مجلس ابطال شده باشد، در واقع مرتکب یک تخلف قانونی شده است و این کفایت نمی کند که بگوید چون مصوبه دولت بوده من آن را اجرا کرده ام.

باهنر تاکید کرد: مصوبه های دولت مشروط به اینکه مورد اعتراض رئیس مجلس قرار نگیرد لازم الاجرا است.


 


چند ساعتی بیش از زیارتم نمی گذرد زیارت رضای آل محمد فرزند موسای کاظم که زندان را از معنا انداخت با مقاومت نستوهش. هم او که ایستاده شهید شد و زندانبانانش را از پای درآورد در حسرت شنیدن یک آه یک فریاد. از زیارت برمی گردم در آن تاریک روشن سحرگاهی بعد از نماز صبح و ازمیان انبوه عاشقانی که درد و رنجشان را گذاشته اند در کوله بار سفر و آمده اند به بارگاه امام هشتم برای گرفتن حاجت، آمده اند به بارگاه ولیعهد خراسان. ولیعهد اجباری خلیفه جور که تلخی شهد انگور مسموم از جور زمانه را شیرین ترین شراب زندگیش دانست و نوشید و راهی دیار دوست شد.

نقاره می زنند و من در هراس از جاماندن از پرواز گام های تند و پرشتاب بر می دارم و گفتگوها دارم با او که ثانیه ها را انتظار کشیده ام برای زیارتش. هوا بس لطیف است و دعای عهد می خوانند و دعای فرج در آستانه میلاد او که ظهورش فرج است. من از دور نگاه مشتاقم را می دوزم به ضریح طلایی امام میهمان ایرانیان مهمان دوست و مهمان نواز و با او سخن می گویم از دردها از رنج ها از تمناهای خودم و دیگرانی که التماس دعا گفته اند. عزیز همراهم مرا با خود می کشاند به صحن بی رخصت خواندن زیارت نامه و من بعد از نمازِ زیارت، شماره می کنم همه زندانیان سیاسی را که خانواده هایشان روز جلسه قرآن و دعا آمده بودند و محزون از مشکلات می گفتند. از مصائبی که گویی تمامی ندارند پس از یک سال آزگار. روی نیمکت های فرسوده فرودگاه مشهد هنوز احساس قرب و نزدیکی امکان نجوا را فراهم می کند با او و من یکان یکان نام می برم مسافران عشق را در پشت دیوارهایی که فقط تن های رنجور آنان را به حصار کشیده و نام می برم صاحبان روح های بزرگ را در اوین و رجائی شهر و دیگر زندان ها. بعد در کمال استیصال بقیه آنان که نامشان را نمی دانم به صاحب این مشهد می سپارم و سوار می شوم با تأنی و لختی بسیار.

نان داغ و تازه در دست هنوز ار ماشین پیاده نشده همسرجان را آماده حرکت می بینم! کجا آقا؟ می گوید قرار است برویم منزل تاجیک. هیجان زده می پرسم آزاد شد به سلامتی؟ می گوید نه می رویم خانواده اش را ببینیم. چه تصادفی از زیارت امام رضا(ع) به خانه عبدالرضا آن هم فقط به فاصله چهار ساعت!

باید برویم ورامین. ورامین را با نام آذرمنصوری و سعید شیرکوند و آن شیخ اصلاح طلب مشارکتی که پیرانه سر سرود سبزی و استقامت می خواند در هر کنگره حزب عزیزمان بهتر شناختم و حالا عبدالرضا تاجیک. خودم را سرزنش می کنم که چرا یادم نبود این خواهر رنج کشیده که چهره اش به لبخند باز نمی شود در هر دیدار سه شنبه هایمان پس از بازداشت های مکرر برادر از کجا می آید که اینگونه خسته تن است. میدان قرچک را پشت سر می گذاریم و می رسیم به شهر شهیدان و محله ای که کوچه نیکوکاری در آن واقع است. حالا لحظه ای چهره آرام و متین این جوانک از جلوی چشمم دور نمی شود با آن نگاه نافذ و نجیب که انگار در قلبش هزاران واژه ناتمام داشت از گفتنی هایی که باید و نمی شود نمی گذارند و نمی خواهند و نمی شنوند و قیچی می کنند به راحتی مانند آب خوردن. هرچند سخت شده این روزها آب خوردن آن هم در تهران پایتخت و در زندان در سلول های انفرادی و بندهای عمومی و در بند ۳۵۰ که می گویند هر روز ده ساعتی قطع است و بهداشت زندانیان به مخاطره افتاده است در آن سخت. می رسیم به کوچه نیکوکاری که مهربانی رخت بربسته از آن جا به جبر و راهی اقامتگاهی شده که می گویند هیچ امن نیست. زنگ خانه اش را می زنیم و دو برادر نگران او می آیند به استقبال و جلوتر چهره مغموم خواهرش ناگهان با دیدن ما کمی باز می شود و ما در آغوش هم فرو می رویم و من آرزو می کنم آن جزء هفده قرآن را که تقبل کردم خواندنش راروز سه شنبه به نیت سلامتی همه زندانیان و بعد سپردم به آن مادر رنج کشیده بجستانی در سفر اخیرم که قطعا بهتر می توانست روح بی قرار این زن را آرام بخشیده باشد و تن آسیب دیده برادرش را در بند دیوان بی دل بی عاطفه و بی ایمان سپری باشد، قرائت شده باشد. نگاهم را در اطراف می گردانم در جستجوی خاله عبدالرضا که برایش از خردسالی مادری کرده. مادری واقعی که طعم مهرمادری را به تمامی به او چشانده و آغوش گرمش پناهگاه همه خردسالی و نوجوانی او و قامت استوارش تکیه گاه دوران جوانیش بوده و تربیت مؤمنانه اش بهترین سرچشمه معرفت و برداشت های آزادمنشانه او بوده و هست. خاله در آشپزخانه مشغول تدارک پذیرایی از میهمانان است. بهترین میوه های بازار را برای میهمانان عبدالرضای عزیز دربندش مهیا کرده و می خواهد به هر شکل گرما و خستگی راه را از تن آنان بزداید. ما می نشینیم و خانم تاجیک بریده بریده از ملاقات هفته گذشته اش می گوید با برادری که عصبانی بوده به طرز عجیبی و از او خواسته که دادستان به همراه وکیلش به دیدن او بروند و او نتوانسته پیام او را به دادستان برساند و حالا چاره ای ندارد جز مکتوبه ارسال کردن. می گوید من از چیزهایی که عبدالرضا گفت سردرنیاوردم و او هم توضیح بیشتر نداد و گفت دادستان خودش خواهد فهمید چه می گویم. او ساکت می شود و ما در خود فرو می رویم غضبناک و متأثر. باید خداحافظی کنیم و برمی گردیم به کوچه نیکوکاری. انگار همه اهالی محل ساکنین خانه را می شناسنند و جوان ربوده شده اش را که پس از یک ماه بی خبری حالا در پی یک ملاقات کابینی نه تنها خیال خانواده اش آسوده نشده است بلکه خواهرش می گوید من از بعد ملاقات هر شب با قرص آرام بخش می خوابم تا به این فکر نکنم که در انفرادی با او چه کرده و می کنند که اجازه ملاقات وکیلش را نمی دهند. اما روزها که نمی توانیم فکر و خیال را دور کنیم از خودمان. من به ناگفته های برادرم فکر می کنم و تا مرز جنون می رسم از شدت نگرانی و دلواپسی. شما بگویید چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟

کوچه نیکوکاری این روزها دلتنگ مهربانی است که هر روز این راه دراز را طی می کرد برای رسیدن به محل کارش و برای خدمت به مردمی که دوستشان می دانست و آگاهی را حق مسلم آنان می دانست و هر شب برای این که مادرش آن خاله مهربان از خودگذشته تنها نماند و قلب مهربانش به درد نیاید همان راه دراز را گز می کرد و در کنار او آرام می گرفت.

ما داریم ورامین را ترک می کنیم در حالی که سخت در فکریم و قلبمان درد می کند. همسرم تاب نمی آورد و زیر لب نجواگونه می گوید: نکند بلایی سر این بچه بیاورند و من اضافه می کنم نکند بلایی سر همه بچه هایمان بیاورند هنوز هنوز هنوز و اشک انگار از عمق وجودم می جوشد تا می رسد به چشم ها و طعم شور-تلخ آن می نشیند به جانم و با چشمان بسته می نالم: خداوندا این زیارت ها را از ما قبول بفرما.


 



در حالی‌که هنوز واکنش‌ها به لغو مجوز فعالیت دو حزب تاثیرگذار اصلاح‌طلب یعنی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی ادامه دارد، یک روزنامه اصولگرا خبر از درخواست مجوز انجمن حجتیه برای فعالیت قانونی داد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، روزنامه رسالت در ستون شنیده‌ها و نکته‌های روز دوشنبه خود نوشت:« پس از مدارای نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در مورد سیاست های فعلی انجمن حجتیه ، این موضوع باعث شده تا برخی اعضای فعال این انجمن جهت تائید مجوز فعالیت خود به مراجع قانونی مراجعه نمایند. هر چند خوشبختانه این موضوع تاکنون محقق نگردیده و برخی از اعضای این انجمن مدعی‌اند ، مراجع قانونی می‌دانند که دیدگاه و عقایدشان بر حق بوده ولی اگر مجوز بدهند از هیاهو و اتهامات گروههای فشار در رسانه ها وحشت دارند!»

این روزنامه خاطر نشان کرده است:« چندی پیش تعدادی از عناصر انجمن با برقراری تماس با تعدادی از علما و مسئولین قصد داشتند از شرایط موجود به نفع خود بهره برداری و حمایت آنان را جلب کنند که موفق نشدند.»


 


فرشته حلیمی، همسر محمد مصطفایی و برادرش فرهاد حلیمی، شب گذشته در حدود ساعت ۱۱ شب، بازداشت شده‌اند و از محمد مصطفایی نیز اطلاع دقیقی در دست نیست.

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، روز گذشته، شنبه دوم مردادماه، محمد مصطفایی برای اخذ پاره‌ای توضیحات به دادسرای مستقر در زندان اوین مراجعه کرد و مدت چهار ساعت مورد بازجویی قرار گرفت.

پس از آن، عصر دیروز، نهادهای امنیتی با مراجعه به دفتر مصطفایی، در حالی که حکم جلب وی را به‌همراه داشتند،‌ برای بازداشتش اقدام کردند اما به دلیل عدم حضور این وکیل دادگستری در محل، موفق به بازداشتش نشدند.

در نهایت، شب گذشته در حدود ساعت ۱۱، فرشته حلیمی و برادرش فرهاد حلیمی، در حوالی دفتر کار محمد مصطفایی بازداشت شده‌اند و تا این لحظه هیچ اطلاعی از محل نگهداری آنان در دست نیست.

در چند روز گذشته، محمد مصطفایی، دوبار به صورت تلفنی به دادسرای مستقر در زندان اوین احضار شده بود.


مصطفایی در سال های اخیر وکالت حدود چهل نفر از کساني که در سن کمتر از هجده سال مرتکب جرم شده و در آستانه اعدام قرار داشتند را به عهده گرفته است از اين تعداد موفق به نجات جان هجده نفر نیز شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته