-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۲۰, یکشنبه

Posts from Khodnevis for 09/11/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



اعتراض احمدی‌نژاد به هدر رفتن آب و ...
 


روحانیت: زنان به منزله‌ی عورت
 


غده سرطانی ولایت‌فقیه بر پیکره انقلاب ۵۷

 

اعلامیه سبز: صحبتهای اخیر ریس مجلس به اصطلاح خبرگان رهبری و بیانیه مضحک پایانی آن و گل واژه‌های کارگردان سیرک جمهوری اسلامی، اتمام حجتی بود برای تمامی آزادیخواهان که شیادان و جنایتکاران با زبان خوش از اریکه‌هایی که به ناحق تصاحب کرده‌اند، پایین کشیده نمی‌شوند. این اراجیف بافته شده از سر استیصال، بار دیگر مهر تاییدی بود بر این حقیقت که آزادی را ارزان به کسی نمی‌دهند.

 

حکومت استبدادی جمهوری ولایت فقیه  پس از گذشت سی و دو سال در حال رسیدن به نهایت درجه رشد و بلوغ خود می‌باشد و از اینرو است که چهره کریه آن هر روز بیش از پیش در معرض دید همگان قرار می‌گیرد.

 

کوس رسوایی دستگاه شیطانی ولایت فقیه امروز چنان عالم گیر شده است که حتی مشاطه‌گران نام آشنای این دستگاه ارتجاعی نیز جرات نمی‌کنند به سیاق گذشته به فریبکاری و بزک این بنای پوسیده بپردازند و لاجرم پا پس کشیده و در غیاب نامهای آشنا، مشاطه گرانی کم تجربه که از عنصر فریب بی بهره‌اند، پا پیش گذاشته‌اند.

 

با به بن بست خوردن مشاطه‌گری در نظام منحوس ولایت فقیه اکنون شیادان در لباس دین، تعارفات را به کنار گذاشته و علناً عنوان می‌کنند که «امام ما را آورد و ما دیگر ول کن معامله نیستم» و عجیب است که هر چه می‌گذرد و با فروکش کردن دود و دم اصلاح‌طلبی قلابی و حکومتی، حقایق بیش از پیش آشکار می‌شود. 

 

اگرچه در سلسله آخوندیان، انتظاری دیگری نیز به جز شنیدن این گل واژه‌های گهر بار نبود، ولی نکته حائز اهمیت در این بین کنار رفتن پرده‌های ریا و فریب و دغل است. آری! این ماهیت نظام پلید جمهوری ولایت فقیه است که اکنون آشکارا بیان می‌شود: «امام ما را آورد و ما ول کن معامله نیستیم» و این شاید یکی از شفاف‌ترین و در عین حال زیبا ترین جملات در وصف سلسله آخوندیان باشد که توسط معمار کبیر انقلاب بنیان نهاده شد.

 

غده سرطانی ولایت فقیه که بر پیکره ثمره انقلاب ۵۷ تعبیه شد، در واقع اسباب و وسیله‌ای بود برای «ول نکردن معامله» و به انصاف کارایی نسبتاً مناسبی در سی و دو سال گذشته از خود بروز داده است و هر چه که می‌گذرد کارکرد این مترقی ترین اصل از اصول قانون اساسی(!) بیش از پیش آشکار و در جلوی چشم ملت قرار می‌گیرد.

 

این یک پیروزی شگرف برای جنبش آزادیخواهی ایران محسوب می‌شود که همراه با نشان دادن چهره کریه استبداد دینی، بساط مشاطه گری را نیز جمع نموده و به ناچار دکان داران اصلی دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه را به صحنه کشیده است.

 

این پیشروی جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران و صدای نزدیک شدن ناقوس مرگ دستگاه شیطانی ولایت فقیه است که بازیگران اصلی را به ناچار از نهان‌گاه‌های خود به بیرون کشیده و به درافشانی‌های عجیب و غریب وا داشته است. اینان با درک صحیح از وضعیت متزلزل این عمارت پوسیده تعارفات معمول را کنار گذاشته و مستقیماً و علناً در صدد دفاع از دکان منفعت‌طلبی خویش اقدام کرده‌اند.

 

رسیدن به چنین روزهایی ممکن نبود مگر با رشادت‌های فرزندان قهرمان ملت ایران که در کف خیابان‌های شهرهای کشور عزیزمان در عاشورای ۸۸ و ۲۵ بهمن ۸۹، و دیگر مناسبت‌ها، چوپان گله گرگ‌ها را هدف گرفتند و با شعار محوری «مرگ بر اصل ولایت فقیه» همه راه‌های سازش و تسلیم و فریب را بر تمامی مشاطه‌گران و معامله کنندگان و پایمال کنندگان خون‌های شهیدان راه آزادی بستند.

 

جمهوری ولایت فقیه در بلوغ خود به نوعی جمهوری تبدیل شده است که در آن گروه‌ها و جریان‌های مختلفی  در زیر سایه ولایت شیطان برای به یغما بردن دارایی‌های یک مملکت با یکدیگر به رقابت می‌پردازند. این جریانات و گروه‌ها، گرگ‌هایی هستند که برای دریدن ملت ایران و چپاول دارایی آنها، بین یکدیگر رقابتی به سیاق جمهوری‌های مدرن به راه انداخته و به رای‌گیری و نمایش‌های مضحک رو می‌آورند.

 

در جمهوری گرگ‌ها همه راه‌ها به چوپان گله گرگ‌ها، ختم می‌شود. در حقیقت آنکه نظم گله گرگ‌ها را حفظ می‌کند، چوپان گله گرگ‌هاست و این دقیقاً همان چیزی بود که جنبش آزادیخواهی به درستی و با رشادت فرزندان دلیر ایران زمین نشانه رفت و ابهت پوشالی چوپان گله گرگها را نابود نمود و اکنون نظم گله گرگها از هم آشفته است.

 

اصلاح‌طلبی اصیل در عمارت پوسیده ولایت فقیه دیر یا زود به خراب کردن کل این بنای کلنگی منتهی می‌شود، آنچه اصلاح‌طلبان تقلبی و حکومتی از انجام آن عاجزند. چراکه اصلاح‌طلبان حکومتی ادواتی ساخته و پرداخته ی دستگاه شیطانی ولایت فقیه به منظور بزک و حفظ این عمارت پوسیده هستند و چگونه می‌توانند تیشه به ریشه هستی خویش بزنند وقتی بند ناف ارتزاق‌شان به این جرثومه فساد متصل است و از این رو است که «اولین گام در اصلاح طلبی اصیل» بریدن از این نظام سراسر فریب است.

 

عمارت پوسیده و شیطانی ولایت فقیه، عمارتی بر پایه زر و زور و تزویر است که امکان هیچ نوع اصلاح واقعی را ندارد. همانگونه که امویان و عباسیان در تاریخ اصلاح‌پذیر نبودند، ولایت فقیه نیز اصلاح پذیر نیست.

 

دستگاه شیطانی ولایت فقیه، به مثابه غده‌ای سرطانی است که بر پیکره انقلاب ۵۷ وارد شد و این غده سرطانی رشد کرد و رشد کرد و رشد کرد و تکثیر شد و تکثیر شد و تکثیر شد تا در انتها تمامی پیکره و ثمره انقلاب ۵۷ را به فساد کشید. به طوری که اکنون اکثر قریب به اتفاق نیروهای حاضر در صحنه از لاشه متعفن و رو به مرگ جمهوری اسلامی فاصله گرفته‌اند. غده سرطانی ولایت فقیه پس از سی و دو سال نه اسلامیتی باقی گذاشت و نه جمهوریتی. این غده سرطانی در قوای سه‌گانه و نیروهای انتظامی و نظامی و  در ادارات و سازمانها تکثیر شد به طوری که اکنون به هر طرف نگریسته شود چهره کریه شیطان مجسم می‌شود.

 

اکنون آیا شایسته نیست بر تمامی اصلاح‌طلبان اصیل درود فرستاد؟

 

آنان که سرطانی بودن این غده را در همان روزهای اول تشخیص دادند و جانانه برای معالجه آن اقدام کردند، کسانی که از جان و مال خود گذشتند و ایستادند و شمع مبارزه با این بنای شیطانی را در کوران حوادث این سی سال روشن نگاه داشتند؟

 

آنان که به مرور زمان یک به یک از این نظام سراسر فریب و ریا بریدند، صداقت پیشه کردند، در مقابل استبداد ایستادند و بهای آن را نیز هر چه بود پرداخت کردند.

 

آنان که در دهه اول انقلاب و در تابستان ۶۷ به جوخه‌های مرگ سپرده شدند، کسانی که بر سر آرمان آزادی شجاعانه ایستادند و هزینه آن را با بذل جان خویش پرداخت کردند.

 

آنان که در خارج کشور و در راه وطن از وظیفه ملی خود دست نشستند و در این راه بدست تروریسم دولتی جمهوری اسلامی بر خاک افتادند.

 

آنان که در جای جای این کره خاکی شرف و آرمان آزادی کشورشان را فراموش نکرده‌اند و ایستاده مردن را آگاهانه برگزیده‌اند.

 

آنان که اکنون در سیاه‌چالهای نظام منحوس ولایت فقیه، بر سر شرف و آرمانشان چون کوه استوار ایستاده‌اند و ما را به مقاومت فرا می‌خوانند.

 

و دست آخر آنان که در برابر دروغ بزرگ انتخابات ۸۸ تسلیم نشدند و صندلیهای نرم وعظ را با سیاه‌چالهای جمهوری اسلامی معاوضه کردند، از خود گذشتند و خود شکستند و بساط فرعونیان را در هم ریختند.

 

به حاشیه راندن مشاطه گران و به صحنه کشیدن دکانداران اصلی دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه یکی از بزرگترین پیروزی‌های جنبش آزادی‌خواهی است. به صحنه کشیدن صحنه‌گردانان این عمارت پوسیده کار آسانی نبوده است و نوید روزهای خوشی را می‌دهد. در این روزها بکار گیری آخرین ترفندها و حیله‌ها و نیرنگ‌ها را به منظور مشروعیت بخشی به چهره کریه استبداد دینی به عینه مشاهده می‌کنیم. آنجا که کارگردان سیرک جمهوری اسلامی خود برای مشروعیت بخشی به عمارت پوسیده ولایت فقیه به صحنه وارد می‌شود، شکست کامل تمامی طرح‌های این نظام سراسر فریب است. این پیشروی جبهه متحد و رنگارنگ آزادی‌خواهی ایران و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره‌ی آخرین خاکریز در جبهه ولایت شیطان بر تمامی آزادی‌خواهان مبارک باد.    

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

  


 


برادر رئیس جمهور: تغییر نتایج انتخابات با پول‌های گزاف و قدرت

 

 

داوود احمدی نژاد «بصیرت واقعی» را در «گوش به فرمان ولایت فقیه سپردن» دانسته و با اشاره به دست اندازان به بیت المال و منحرفین و با قرار دادن «ولی فقیه زمان حضرت آیت الله خامنه‌ای» در ردیف پیامبران و امامان گفته «ایستادگی کفار و ظالمان و دست‌اندازان به بیت‌المال و منحرفین در مقابل ولی ‌زمان که در گذشته پیامبران و امامان بودند برای به چالش کشیدن نظام ولایی بوده و امروزه نیز بعضی از جریان‌های سیاسی مفسد و منحرف می‌خواهند با تحرکات خود جلوی ولی‌فقیه زمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایستادگی کنند.»

برادر رئیس جمهور گفت:‌ «هرگز اجازه نخواهیم داد گروه یا جریانی این هدیه الهی (ولایت مطلقه فقیه) را خدشه‌دار کند و با چالش‌هایی که سر راه نظام ایجاد می‌کنند، مسیر نظام را منحرف کند

برادر محمود احمدی‌نژاد ‌با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس هشدار داده که جریان انحرافی و جریان فتنه می خواهند با پول‌های گزاف و قدرت، انتخابات را به نفع جریان خود جلو ببرند
.


داوود احمدی‌نژاد، پیش از این از طرف برادر خود به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهور ‌و مسئول بازرسي ويژه نهاد رياست جمهوري و دبير ‌كميته دائمي پدافند غيرعامل كشور منصوب شده بود. با پیوستن داوود احمدی نژاد به منتقدان دولت و کابینه برادر خود، از سمت‌های خود در دولت کنار گذاشته شد.

 خبرگزاری فارس در حالی این مطلب را در نوزدهم شهریور منتشر کرده که وب سایت الف مربوط به احمد توکلی خبر این مراسم و سخنرانی داوود احمدی‌نژاد را در دوازدهم شهریور منتشر کرده بود.


 


«حرکت دموکراتیک آذربایجان» ایران طی‌ بیانیه‌ای‌، شنبه هر هفته را روز خشم آذربایجان اعلام نمود


در بخشی از بیانیه «حرکت دمکراتیک آذربایجان ایران» آمده است: 
اینک بار دیگر این آذربایجان است که دشمن زبوني را که به زعم باطل خود، جنبش آزادی خواهی ملت ایران را سرکوب شده می‌‌انگاشت، به وحشت انداخته و به لرزه در آورده است.

مطابق فراخوان قبلی‌ حرکت دمکراتیک آذربایجان ایران و سایر گروه‌های سیاسی‌ در آذربایجان، شامگاه جمعه ۱۸ اردیبهشت، آذربایجان تبدیل  به جهنمی برای جمهوری اسلامی شد. ضمن تبریک این پیروزی به پیشگاه ملت ایران به خصوص مردم قهرمان آذربایجان، از سوی حرکت دموکراتیک آذربایجان ایران ،شنبه هر هفته به عنوان روز خشم آذربایجان اعلام می‌شود. 

 


 


میر حسین موسوی، خادم یا ...

 

میرحسین موسوی از معدود سیاستمداران جمهوری اسلامی است که به سختی می توان نقش وی را در فضای سیاسی کنونی ایران تبیین نمود. از طرفی وی ارداتمند راستین بنیانگذار نظام یعنی خمینی است. وی خود را حقیقتا مدیون «حضرت امام» می‌داند و تا کمر خم می‌شود و دربالکن جماران دست مرادش را می‌بوسد. حتی سی سال پس از انقلاب هنوز خواستار بازگشت به «دوران طلایی امام راحل» می‌باشد. شاید اگر موسوی از دوران خمینی تبری می‌جست این اندازه سردرگمی و بلاتکلیفی درمیان طرفداران و مخالفانش ایجاد نمی‌شد.

 

 

از طرفی همین آقای موسوی که هشت سال نخست وزیر سال‌های سرکوب دهه ۱۳۶۰ بوده است رهبری آنچه را دردست داشته و احتمالا هنوز دارد که جنبش سبز نامیده می‌شود و دراساس خواستار بازگرداندن رای مردم و احترام به حقوق آنها درانتخابات سال ۱۳۸۸ شده است. مشکل دراینجاست که مراد موسوی یعنی خمینی کوچکترین اعتقادی به رای مردم نداشت. وی پایه‌گذار دیکتاتوری مذهبی در ایران بود، ولی موسوی به این نکته مهم توجهی ندارد.

 

مشکل اساسی دراینجاست که موسوی از یک طرف به نظام جمهوری اسلامی وفادار است و از طرفی همان نظام را به چالش می‌کشد. همین باعث شده است که طرفداران و مخالفان وی حقیقتا درتبیین اینکه وی واقعا کیست و چه خط مشی را دنبال می‌کند دچار سردرگمی بشوند. حتی خود جمهوری اسلامی هم درنحوه برخورد با وی دچار اندکی سردرگمی شده است. از طرفی نمی‌تواند وی را که به هرصورت از «خودی» هاست مانند سایر مخالفان به محاکمه و مجازات بکشاند و ازطرفی نمی‌تواند وی را آزاد بگذارد که مانند فراخوان ۲۵ بهمن سال پیش مردم را به خیابان‌ها بکشاند. چه بسا خود موسوی نیز نمی‌داند از اینجا به بعد به کدام راه باید برود؟‌ آیا باید کل نظام را به چالش بکشد و برچسب «برانداز» و «محارب» که درجمهوری اسلامی معادل مجازات اعدام است به جان بخرد یا مانند سایر اصلاح‌طلبان خط امامی یکی به میخ بکوبد یکی بر نعل تا معدود طرفداران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را برای خود حفظ نماید؟ به‌راستی اعلام موضع دقیق از سوی موسوی کاری بس دشوار است. حتی طرفداران وی نیز پاسخ دقیقی برای این پرسش‌ها ندارند.

 

موسوی هنوز طرفدارانی درفضای مجازی دارد. از فضای واقعی خبری نداریم. شاید  موسوی درفضای واقعی  با گذشت زمان به فراموشی سپرده شود. ولی درفضای مجازی هم  همین سردرگمی را می‌توانیم ببینیم. طرفدارانش برایش دلتنگی می‌کنند و مخالفانش اگرچه با کلیت سخنان وی مخالفند ولی وی را ممکن است به خاطر ایستادگی‌اش تحسین نمایند. نظام هم نمی‌داند به جز تداوم حبس خانگی با وی چه کند؟‌ به‌راستی میر حسین موسوی خادم نظام است یا خائن به آن؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 


 


پی بی اس : ایران سریع، خشمگین و آلوده به ثروت

 

به گزارش پی‌بی‌اس سه دهه پس از بروز انقلاب درایران دستگاه رهبری که وعده برابری های اجتماعی و اقتصادی به ایرانیان داده بود هم اینک ایران را به کشوری تبدیل ساخته که درآن تبعیض و نابرابری دیگر عادی شده است.

 

به گفته یک ایرانی مقیم خارج از کشور تعداد اتومبیل‌های پورشه درخیابان‌های تهران از شهرهای آمریکا بیشتر شده است.کمپانی ب .ام .و که سال پیش وارد بازار فروش خودرو درایران شد تا آخر ماه آگوست کلیه محصولاتش را پیش فروش کرده است. به گفته حمید یک حسابدار ۳۲ ساله درست است که مردم باید از ثروت و دارایی‌شان استفاده کنند ولی درشرایطی که بسیاری از مردم نیازهای ابتدایی زندگی شان را نمی‌توانند تامین کنند مشاهده اتومبیل‌های یک میلیون دلاری درخیابان‌های تهران نشان می‌دهد که یک جای کار دراقتصاد ما ایراد دارد.

 

هیچکس از سرمنشا منابع عظیم مالی کنونی درتهران خبر ندارد ولی با افزایش چشمگیر قیمت نفت به نظر می‌رسد این پول‌ها باید درجایی انباشته شده باشد. کمپانی‌های اتومبیل سازی اروپایی برای ورود به بازار خودروی ایران دست به کار شده‌اند. سال قبل پورشه درغرب تهران نمایندگی خود را افتتاح نمود. مراسم افتتاح نمایندگی پورشه درتهران با استقبال عظیم رسانه ها مواجه شد. این نمایندگی درزمینی به مساحت ۱۲۰۰۰ متر مربع ایجاد شده و به گفته مدیر فروش پورشه ایران بازار بسیار خوبی برای فروش می‌باشد. ورود پورشه به بازار ایران فیات را هم تشویق نموده که سال آینده یک نمایندگی درتهران افتتاح نماید.

 

به گفته حمید این روزهای خیابانهای تهران مملو از جوان‌های سوار بر اتومبیلهای ب .ام .و اسپورت درحال حرف زدن با تلفن‌های موبایل است. به گفته جوانی به نام بردیا، تهران اروپای ما است و شهر قصرها و پارتی‌ها و اتومبیلهای چند میلیون دلاری است و این تنها چیزی است که درحال حاضر برای ما اهمیت دارد.

 

با این حال ترافیک و آلودگی هوا درتهران بسیار مساله ساز شده است. مثلا دراتوبان تهران قم فقط کافی است شیشه اتومبیل را پایین بکشید. بلافاصله انواع گازهای سمی وارد خواهند شد. همچینین صف طویل خودروها و تاکسی‌ها‌ی منتظر مسافر را می‌توان مشاهده کرد. با پیشروی به سمت قم می‌توان کمی از این ترافیک و آلودگی رها شد.همچنین تلفات رانندگی درایران بسیار بالا است و برای هر ۱۰۰۰۰ خودرو ۱۲۰ حادثه رانندگی اتفاق می‌افتد. شاید آنچه درایران امروز اتفاق می‌افتد یادآور گفته خبرنگار نیویورکر باشد که گفته بود اولین ثروتی که پس از دوران شوروی به دست آمد نه از نفت و گاز و نیکل بلکه از فروش خودرو بود.

 


 


توهین مستقیم سایت خاتمی به دانشجویان

سایت سید محمد خاتمی، امروز ۱۴ شهریور با درج عکسی به همه دانشجویان توهین کرد!

آیا این عکس نشان دهنده ملاقات دانشجویان با همه آقای خاتمی است و یا بخشی ار ایشان؟

از آقای خاتمی باید خواست که جدا توضیح بدهند که اولا منظورشان از «مسلمانی» در این عکس چیست و این مسلمانی که قرار است در آن «تامل» بشود، چه ربطی به این قسمت از مراسم « دیدار» دارد؟

البته اگر ایشان در این عکس مشغول نمایش دادن «مسلمانی‌شان» برای دانشجویان هستند، از توضیح دادن معاف هستند و دانشجویان خودشان باقی داستان را ته آخرش میخوانند، اما فراموش نکنند که در این صورت مسئولیت تمام «تاملات» احتمالی هم مستقیما بعهده خود آقای خاتمی است

خداوند ملت ایران را از شر مزاحمین راه آزادی و دشمنان دمکراسی نجات بدهد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

 


 


ادامه اعتراضات در آذربایجان، میدان شهید فهمیده تبریز
 


اعتراض مدیر نشر چشمه به تعطیلی کتابفروشی‌های راسته کریمخان

 

کیائیان که عهده‌دار یکی از معتبرترین انتشاراتی‌ها ایران است، در یادداشتی که در سایت نشر چشمه منتشر شده از اوضاع کتابخوانی در ایران و همچنین بی‌توجهی به کتابفروشی‌ها انتقاد کرده است.

مدیر نشر چشمه نوشته است: «گذر فرهنگی کریم‌خان زند تهران مولود یک ضرورت تاریخی است. این ضرورت تاریخی گسترش شهر تهران بود که راسته‌ی کتابفروشی‌‌ها را ابتدا از بازار تهران به ناصرخسرو و سپس شاه‌آباد و مقابل دانشگاه تهران و در یکی دو دهه‌ی اخیر به خیابان کریم‌خان منتقل کرد. با این تفاوت که در دوره‌های قبل به دلایل فراوان راسته‌های پیشین، حتی از دور، دیده می‌شدند ولی متأسفانه گذر فرهنگی کریم‌خان در گردوغبار ناشی از سم اسبان تلویزیون، ماهواره و اینترنت، که چهارنعل می‌تازند، گم شده و برخی همشهریان آن را، حتی از نزدیک هم، نمی‌بینند.»

وی ادامه داده است:‌ «واقعیت این است که روزبه‌روز از میزان نیاز مردم به کتاب در کشور ما کاسته می‌شود که خود داستان دیگری دارد، این امر در مصافِ با حریفان قدری که نام بردم و نیز حواشی ریزودرشتی که به کتاب متصل شده‌اند عرصه را بر این گذر و گذرهای دیگر تنگ و تنگ‌تر کرده است.»

کیاییان در ادامه یادداشت خود آورده است: «تعطیلی ناخواسته‌ و غم‌انگیز کتابفروشی قدیمی و استخوان‌دار نشرآبی، تعطیلی خودخواسته ولی دردناک کتابفروشی‌های نشرنی و انتشارات پارت، زنگ خطری بود که در سال گذشته در این راسته به صدا درآمد. دیگر کتابفروشی‌ها و مراکز فرهنگی گذر هم هر چند وقت یک‌بار صدای نفس‌های هیولای تعطیلی را در چند قدمی خود می‌شنیدند / می‌شنوند و تنها مِهر کتاب و دلبستگی به این شغل بود / هست که همچنان آنان را سرپا نگه داشته است.»

مدیر نشر چشمه در پایان افزوده است: «خواسته‌ی کتابفروشی‌ها، دفاتر انتشاراتی، مراکز فروش محصولات موسیقیایی و دیگر اصحاب فرهنگ در گذر فرهنگی تهران «گفت» دیده شدن است، توسط همشهریانی که وقتی به این خیابان می‌رسند ـ شاید ـ از سرعت اتوموبیل خود بکاهند و از آن بیشتر، اگر شد سالی، ماهی ـ‌ لااقل ـ طول پیاده‌روهای این گذر فرهنگی را طی کنند و نیم‌نگاهی هم به ویترین این فروشگاه‌ها و کتابفروشی‌ها بیاندازند! می‌بینید خواسته چقدر کوچک و در عمل شدنی است؟»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته