-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

Latest News from Koocheh for 09/21/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا، روز چهارشنبه، 21 سپتامبر، در نطقش در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که فلسطینیان مستحق داشتن کشور مستقل هستند، ولی باید از راه مذاکره با اسراییل به آرزوی خود برسند.

بیشتر بخوانید:

«ایران هم‌چنان به درخواست مردمش بی‌توجه است»

بخش نخست

Click here to view the embedded video.

بخش دوم

Click here to view the embedded video.

بخش سوم

Click here to view the embedded video.


 


خبر / رادیو کوچه

باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا، روز چهارشنبه، 21 سپتامبر، در نطقش در مجمع عمومی سازمان ملل گفت که فلسطینیان مستحق داشتن کشور مستقل هستند، ولی باید از راه مذاکره با اسراییل به آرزوی خود برسند.

آقای اوباما به تشکیلات خودگردان فلسطین هشدار داد که هیچ میان‌بری برای تاسیس کشور مستقل در کار نیست.

او گفت: «در نهایت این اسراییلی‌ها و فلسطینیان هستند نه ما که باید درباره مسایل مورد اختلاف توافق کنند: «مرز و امنیت، آوارگان و بیت المقدس.»

آقای اوباما پس از سخن‌رانی نیم ساعته‌اش با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل در نیویورک دیدار کرد.

آقای نتانیاهو نیز تاکید کرد که مذاکرات تازه تنها راه دست‌یابی به صلح است، ولی هیچ راه حل جدیدی ارایه نکرد. او تلاش فلسطینیان برای اعلام تشکیل کشور مستقل از طریق سازمان ملل را محتوم به شکست دانست.

قرار است امروز رییس جمهوری آمریکا با محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطینیان نیز ملاقات کند. آقای عباس پیش‌تر گفته بود که روز جمعه درخواستش برای تشکیل کشور مستقل فلسطین را به شورای امنیت سازمان ملل خواهد داد.

آقای اوباما تهدید کرده که آمریکا این درخواست را وتو خواهد کرد.

اما نیکولا سارکوزی رییس جمهوری فرانسه نیز در سخن‌رانی‌اش در مجمع عمومی هشدار داد که وتو کردن اقدام فلسطینیان به بروز خشونت در منطقه ملتهب خاورمیانه منجر خواهد شد.

آقای سارکوزی پیشنهاد داد که سازمان ملل تشکیلات خودگردان را به عنوان کشور ناظر به رسمیت بشناسد. او هم‌چنین یک جدول زمانی برای مذاکرات صلح فلسطینیان و اسراییلی‌ها پیشنهاد داد.

رییس جمهوری فرانسه گفت: «چه کسی می تواند تردید کند که وتو در شورای امنیت خطر به‌راه انداختن چرخه خشونت در خاورمیانه را به هم‌راه ندارد؟»

آقای سارکوزی گفت: «من این سخن را از روی اردات عمیق به ملت اسراییل می‌گویم: به آن‌چه جوانان بهارهای عربی می‌گویند، گوش دهید: «زنده باد آزادی» آن‌ها فریاد نمی‌زنند: «مرگ بر اسراییل.» نمی‌توانید در مقابل این باد آزادی و مردم‌سالاری که منطقه شما را درنوردیده، بی‌تفاوت بمانید.»

باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا در سخن‌رانی خود به ایران نیز اشاره کرد و حکومت جمهوری اسلامی را حکومتی خواند که به درخواست‌های مردمش هم‌چنان بی‌توجهی نشان می‌دهد.

او به ایران و کره شمالی هشدار داد که اگر برنامه اتمی خود را در معرض بازرسی بین‌المللی نگذارند، با انزوای عمیق‌تری در دنیا مواجه خواهند شد.

آقای اوباما گفت: «اگر این دولت‌ها به تعهداتشان عمل کنند، مردم این کشورها آینده‌ای با فرصت‌های بزرگ‌تر خواهند داشت. اما اگر به پیمودن راهی که خارج از قوانین بین‌الملل است، ادامه دهند، باید با فشار و انزوای بیش‌تر روبه‌رو شوند و تعهد ما به صلح همین را می‌طلبد.»

رییس جمهوری آمریکا هم‌چنین از سازمان ملل متحد خواست سوریه را تحریم کند.

آقای اوباما در سخن‌رانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل، خواهان اعمال فشار به دولت بشار اسد برای توقف سرکوب مخالفان شد.

رییس جمهوری آمریکا گفت: «به‌خاطر سوریه، به‌خاطر صلح و امنیت جهان، باید با صدای واحدی حرف بزنیم. حالا وقت آن رسیده که شورای امنیت سازمان ملل حکومت سوریه را تحریم کند و کنار مردم سوریه بایستد.»

آقای اوباما در ادامه سخن‌رانی‌اش در نیویورک گفت نیروهای کشورش به‌زودی از عراق خارج خواهند شد.

وی دهه گذشته را دهه‌ای دشوار توصیف کرد و گفت که بجای تلی از خاک و آهن‌های خمیده در نیویورک در نتیجه حملات یازدهم سپتامبر توسط گروه القاعده، نیویورک شاهد ساخت برجی جدید بوده و شرایط عوض شده است.

وی گفت اسامه بن‌لادن مرده است و دیگر توان به خطر انداختن آرامش جهان را ندارد و هرچند شبکه القاعده هم‌چنان وجود دارد، اما کادر رهبری‌اش آسیب دیده است.

آقای اوباما توجه خاصی به برکناری حسنی مبارک و دیگر رهبران کشورهای عربی نشان داد که در نتیجه انقلاب‌های موسوم به بهار عربی سرنگون شدند. وی از حق مردم برای تعیین سرنوشت خود دفاع کرد.

بیشتر بخوانید:

«۲۳ سپتامبر، زمان اعلام درخواست عضویت در سازمان ملل»

«تاکید آمریکا و ترکیه بر فشار بیش‌تر به حکومت سوریه»

«دو آمریکایی کوه‌نورد به زودی آزاد می‌شوند»


 


شراره سعیدی/ رادیو کوچه

در بررسی چگونگی ایجاد، گسترش و مانایی پدیده ترور در حکومت جمهوری اسلامی، که موجب شد این حکومت هم‌زمان عامل و قربانی این واژه شود به مستنداتی تکیه کردیم که یکی از آنان سخنان منتشرنشده عزت‌اله سحابی بود، او در سخنان‌اش به نقش جمهوری اسلامی در تحریک گروه‌های خشن و مدعی انقلاب اشاره می‌کند.

مرحوم سحابی در ادامه آن مصاحبه گفته بود: «پس از عزل بنی‌صدر همان زمان ما بحث‌های مفصلی با برخی از سران مجاهدین داشتیم و سعی می‌کردیم آنان را به آرامی دعوت کنیم. در مقابل آن‌ها می‌گفتند در این شرایط ما باید چه کار کنیم. از یک طرف جوانان و اعضای حزب درخواست اقدامی عملی از ما دارند و از سوی دیگر شما هیچ اقدامی را به صلاح نمی‌دانید. نتیجه‌گیری سران مجاهدین از شرایط و اوضاع این بود که در یک راه‌پیمایی، اعتراضات خود را بیان کنند، تا این‌که تظاهرات 30 خرداد را ترتیب دادند. پس همین تظاهرات که به خشونت کشیده شد، مجددن حاکمیت را تحریک کرد. البته آن‌ها می‌گفتند از درون (پیکار) خیانت کرد و اسلحه آورد در صورتی که قرار نبود چنین شود. در هر صورت خشونت‌ها و دستگیری‌ها بعد از این تظاهرات به اوج رسید و لاجوردی که دادستان انقلاب شده بود این رابطه را پیچیده‌تر و سخت‌تر کرده بود. به دنبال این حوادث بود که فاجعه هفتم تیر به وقوع پیوست، فاجعه‌ایی که مجاهدین برای قدرت‌نمایی به عهده گرفت ولی یک‌بار که خود من زندان بودم از بازجوهای‌ام شنیدم که این حادثه کار مجاهدین نبود و اساسن این حجم انفجار در عهده گروه‌های کوچک تروریستی نیست و تنها از یک ارتش برمی‌آید. آن‌طور که بازجوها به من گفتند هفتم تیر توسط سی‌آی‌ای یا موساد به وقوع پیوسته بود زیرا کلاهی که عامل اصلی انفجار بود سابقه‌‌ای در سی‌آی‌ای داشت. طبق اسنادی که به دست آمد او از همان ابتدا که در آلمان به بهشتی نزدیک شده بود، عامل دست‌گاه‌های جاسوسی بود. کلاهی در حوزه مرحوم بهشتی در آلمان و بعدها در ایران در تشکیل حزب جمهوری بسیار به بهشتی نزدیک بود و ایشان نیز به کلاهی بسیار اعتماد داشتند.

خاطرم هست قبل از این ماجراها در سال 58 آقای توانایان‌فر که یکی از نزدیکان به موتلفه بود از یکی از آن‌ها شنیده بود که ما به این نتیجه رسیده‌‌ایم که باید همه روشن‌فکران را بکشیم زیرا به هیچ نحو نمی‌توان با آن‌ها کنار آمد. این تازه اظهارات کسی است که قطعن متدین و متشرع بوده است، اعضای موتلفه همگی متشرع بودند ولی خب خیلی اهل بحث و کار فرهنگی نبودند. ریشه این اختلافات هم به قبل از انقلاب برمی‌گردد. همان زمان برخی از توده‌یی‌ها عنوان‌ کردند لیبرالیسم جاده‌صاف‌کن امپریالیسم است. خب این حرف مقبول برخی از مذهبی‌ها نیز قرار گرفت تا روشن‌فکران را مورد حمله قرار دهند. جالب این‌که افرادی مثل دکتر پیمان هم این حرف‌ها را تکرار می‌کردند.»

 

روایت است که مهم‌ترین گروهی که هم‌زمان با جمهوری اسلامی آغازگر ترورهای پس از انقلاب 57 بود، گروه «فرقان» بود.

فرقان گروهی مسلح بودند که رهبری جوان به نام «اکبر گودرزی» داشتند، او در هنگام اعدام در سال 59 تنها 24 سال داشت و خود تفسیر قرآن می‌کرد، در دی‌ماه  1358 در پی شناسایی یک خانه تیمی و مشاهده آتش‌باری شدید از آن معلوم شد که این خانه بایستی اهمیت زیادی داشته باشد. در نهایت پس از درگیری حدود هفتاد نفر از آن خانه دست‌گیر شدند که رهبر گروه یعنی اکبر گودرزی یکی از آنان بود. از افراد دست‌گیر شده بیست و پنج نفر اعدام شدند که رهبر گروه یکی از آنان بود. وی از آن‌چه انجام داده بودند به هیچ‌وجه اظهار پشیمانی نکرد، 8 ترور مهم این گروه عبارت بودند از ترور «مرتضی مطهری»، «محمد مفتح»، «مهدی عراقی» از سران موتلفه و فرزندش، «سید محمدعلی قاضی طباطبایی»، «محمدولی قرنی»، «حاج تقی طرخانی»، «اکبر هاشمی رفسنجانی» (ناموفق)، «حاج شیخ قاسم اسلامی» – البته ترورهای دیگر را نیز منتسب به این گروه عنوان کرده‌اند، ترور ناموفق «ربانی‌شیرازی» و «آیت‌اله آقا رضی شیرازی» و همین‌طور «حسین مهدیان» از فعالان مسلمان که پس از تعطیلی حسینیه ارشاد و پس از آزادی «دکتر شریعتی»‌، بیش‌تر جلسات‌ دکتر شریعتی در خانه او برگزار می‌شد، ترور شد که البته جان سالم به در برد.

این گروه کم‌تر شناخته شده از آن‌جا که تنها از سوی جمهوری اسلامی معرفی شدند بدون فرصت ارایه ایدئولوژی‌شان از بین رفتند اما روایاتی برای شناخت نسبی آنان وجود دارد، در بازجویی‌های اعضای فرقان‌، باور به شریعتی، یکی از ارکان اصلی عنوان شده است‌. «حسن عزیزی»‌، از رهبران فرقانی‌ها، با اشاره به افراد وابسته به این جریان می‌گوید: «خط فکری همگی کسانی که نام بردم، تقریبن تمایلاتی بین دکتر شریعتی و مجاهدین خلق بود.»

«محمود کشانی»‌، راننده اتومبیلی که افراد آن دکتر مفتح را ترور کردند، در وصیت‌نامه خود، هم‌چنان به افراد خانواده‌اش توصیه می‌کند که کتاب‌های شریعتی را بخوانید و نام کس دیگری را به قلم نمی‌آورد. کمال یاسینی نیز که از فعالان گروه فرقان و عامل ترور دکتر مفتح بود، درباره کتاب‌هایی که مطالعه کرده می‌گوید: «و بیش‌تر از همه روی شریعتی ـ نه این که علاقه داشتم، بلکه‌ ایمان و اعتماد داشتم ـ تاکید می‌کردم‌.»

هم‌چنین یاسینی از قول شریعتی «به نقل از کتابی که در سال‌گرد شریعتی منتشر شده بود»، نقل کرده که او گفته است‌: «من نوشته‌ای را خوانده‌ام که نشان‌گر تدوین ایدئولوژی است‌.» «شاه بابابیک تبریزی» از دیگر عناصر این گروه گفته بود: «من به اندیشه فرقان معتقدم‌. من از زمینه‌های این ‌اندیشه‌، از (طریق) مطالعه آثار دکتر شریعتی آشنا شدم.»

گودرزی هم در پاسخ یک پرسش درباره ‌این‌که آیا شما ادامه‌دهنده راه شریعتی هستید یا نه‌، می‌گوید: «فرقان کوشش داشت که افکار و اندیشه‌های ‌شریعتی را هم ترویج کند. اگر این امر، معنای‌اش ادامه دادن راه شریعتی است، آری ما ادامه‌دهندگان راه او بوده‌ایم‌.»

او در پاسخ به پرسشی درباره تشکیل گروه فرقان می‌نویسد: «فرقان جریانی (است‌) که با بهره‌گیری‌ از برداشت‌های درست مومنان به خداوند، در طول تاریخ و به ویژه شهید شریعتی‌ شکل گرفته است‌.»

به هر حال‌، طی یک دوره طولانی‌، این افراد با افکاری ضد روحانیت آشنا شدند و مهم‌ترین درگیری ذهنی آنان‌، مبارزه با پدیده‌ای بود که از آن با نام «آخوندیسم» یاد می‌کردند. گروه فرقان سخت با روحانیت مخالف و معتقد به حذف فیزیکی آنان بود.

نقل است که گروه فرقان‌، پس از انجام این ترورها، با رخنه برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، لو رفته و همگی‌ آنان به دام افتاده‌، کشته شدند.

گویا دو نفر از اعضای این گروه گریختند که بعدها به خارج از کشور رفتند و گه‌گاه اطلاعیه‌ای از گروه فرقان در برخی از سایت‌های خبری خارج از کشور دیده می‌شود. در آستانه انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری ایران در 27 خرداد 1384، بار دیگر چند انفجار صورت گرفت که از طرف وزیر کشور به گروه «خوارج فرقان» منسوب شد.

بقایای فرقانی‌ها تا اوایل سال 60 هم‌چنان به انتشار برخی از جزوات می‌پرداختند و حتا از ترورهای مجاهدین خلق نیز ‌استفاده کرده‌، آنان را با اندیشه‌های خود پیوند می‌دادند.

 


 


خبر / رادیو کوچه

مختار زارعی، عضو شورای مرکزی جبهه متحد کرد در شعبه ۱۰۴ دادگاه جزایی سنندج با صدور حکمی به تحمل شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش هرانا، نام‌برده به اتهام توهین به مقام قضایی در جریان احضار به دادگاه به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده است.

مختار زارعی در جریان جمع آوری امضای شهروندان سنندجی از سوی نهادهای مدنی برای عفو زندانی سیاسی محکوم به اعدام حبیب‌اله لطیفی به شعبه پنجم دادسرای سنندج احضار و محاکمه شد.

نام‌برده دو سال پیش نیز به هم‌راه تعداد دیگری از فعالان سیاسی و مدنی به اتهام تجمع غیر‌قانونی در مجل دفن ابراهیم لطف‌اللهی دانش‌جوی جان باخته، در اداره اطلاعات سنندج ۳ ماه را در بازداشت به سر برد که تاکنون به اتهامات این پرونده او رسیدگی نشده است.

بیشتر بخوانید:

«آزادی مختار زارعی، حقوق‌دان و فعال مدنی»


 


 آرش حسینی‌پژوه / رادیو کوچه

«هاله سحابی» دختر «عزت‌اله سحابی»، رییس شورای فعالان ملی-مذهبی در حالی که تنها چند روز از آزادی موقتش از زندان گذشته بود، در مراسم خاک‌سپاری پدرش به صورت مشکوکی به قتل رسید.

از همان روز اول و پس از این‌که پیکر وی توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و شبانه به خاک سپرده شد، اخبار و روایات مختلفی پیرامون نحوه مرگ «هاله سحابی» مطرح شد.

یکی از افرادی که در روز مرگ «هاله سحابی» در کنار او حضور داشته است، نحوه مرگ وی را این‌گونه شرح می‌دهد: «در تمام عمرم این همه نیروی امنیتی را یک‌جا ندیده بودم، من، هاله و چند زن دیگر جلو راه می‌رفتیم تا راه را برای جسد باز کنیم، یک‌باره یک نیروی امنیتی به سمت هاله آمد که عکس پدرش را در دست داشت، عکس را از دست هاله کشید، فریاد کشیدم که صاحب عزاست، چکارش دارید؟ که هاله بر روزی زمین افتاد، فکر می‌کردند صحنه‌سازی است، فریاد می‌کشیدند و لگد می‌زدند تا از جا بلند شویم و بلندش کنیم، به صورتش ضربه زدیم، آب بر سر و صورتش پاشیدیم، پزشکانی که در محل بودند تنفس مصنوعی دادند اما هاله به هوش نیامد، نفس نمی‌کشید.»

قتل یا مرگ طبیعی

پس از این حادثه دل‌خراش، بسیاری از رسانه‌ها خبر از قتل «هاله سحابی» دادند و با اعلام این‌که وی به قتل رسیده است، حمله به مراسم خاک‌سپاری «عزت‌اله سحابی» را برنامه‌ریزی شده و حاکمیت را در برابر این حادثه مسوول می‌دانستند.

یکی از کسانی که معتقد بود هاله سحابی به قتل رسیده است «شیرین عبادی» بود، عبادی در این خصوص می‌گوید: «مسوولیت درگذشت زنده‏یاد هاله سحابی، به‌طور مستقیم برعهده حکومت جمهوری اسلامی ایران است، زیرا وقتی حکومتی عده‏ای از جیره‏خوارهایش را می‏فرستد که مراسم تشییع و تدفین ساده یک شهروند را در جایی که به‏هیچ‏وجه مردم قصد شورش هم نداشتند برهم بزنند، باعث بشوند که جنازه‏ی مهندس سحابی را بدزدند، به مردم حمله کنند و در اثر ضرب و شتمی که به هاله وارد شده، باعث ایست قلبی او بشوند، مسلمن این مسئله قتل غیر عمد نیست، بلکه یک جنایت عمدی است.»

یکی دیگر از افرادی که معتقد بود هاله سحابی به قتل رسیده است، «ابوالحسن بنی‌صدر» است، وی در این رابطه می‌گوید: «درگذشت نیست، قتل است. قتل یک چیز است و درگذشت چیز دیگری است. ایشان را کشته‏اند. چه کسی را کشته‏اند؟ مادری را و در عین حال دختری را، چه وقت کشتند؟ در سوگ پدر، چرا کشتند؟ برای این‏‏که گفته است جنازه را بگذارید با وقاری که در خور از دنیا رفته‏ای است، تشییع بشود.»

نحوه پاسخ گفتن وزیر اطلاعات پیرامون این حادثه به نظر می‌رسد حاکمیت قصد ندارد نحوه مرگ مشکوک هاله سحابی را بررسی کند و از پرداختن به این موضوع اجتناب می‌کند، مسئله‌ای که بر ابهام این حادثه و امکان قتل هاله سحابی توسط نیروهای امنیتی می‌افزاید

جدای از کسانی که در خارج از کشور معتقد بودند که هاله سحابی به قتل رسیده است، «احمد منتظری» فرزند «آیت‌اله منتظری» نیز با شرح حادثه، معتقد بود که ماموران امنیتی در مرگ هاله سحابی نقش داشتند و با برنامه‌ریزی اقدام به بر هم زدن نظم مراسم کرده‌اند، وی می‌گوید: «یکی از ماموران قصد داشت تصویر بزرگ مهندس سحابی را که در دستان دخترش  بود بگیرد، با کشیدن آن تصویر از دست هاله، بر اثر مقاومت و اعتراضی که وی انجام داد، یک مامور با آرنج خود محکم به پهلوی هاله زد و او را نقش بر زمین کرد، در حال خاک‌سپاری مرحوم عزت‌اله سحابی، ماموران هتاک، بی‌ادب  و خشن به صورت هماهنگ به صورت عربده‌کشی و با صدای بلند، به شوخی و خنده و مضحکه پرداخته و جو مراسم را تحت‌الشعاع خود قرار داده بودند.»

اما در این میان رسانه‎های نزدیک به حاکمیت ایران روایت دیگری از داستان ارایه می‎داد، این رسانه‎ها مدعی بودند که ایست قلبی و گریه‎های بی‌امان، و استرس و اندوه ناشی از مرگ پدر، دلیل مرگ هاله سحابی بوده است و منکر ضرب و شتم وی می‏شدند، در میان این مدعیات، صحبت‌های «یحیا شامخی» نوه «عزت‌اله سحابی» قابل توجه بود، وی در گفت‌وگو با وبسایت «میزان» مرگ هاله سحابی را این‌گونه شرح داد: «بعد از این‌که جنازه آقای سحابی را بردند، مادرم افتاد، ‫بی‌هوش بود تا دکتر به ما ‫ گفت ایست قلبی کرده است.»

 مرگ هاله، هم‌چنان در ابهام

در حالی که بیش از سه ماه از مرگ مشکوک هاله سحابی می‌گذرد، ابعاد این حادثه هم‌چنان با ابهامات فراوانی روبه‌رو است.

در همین رابطه و شاید برای روشن شدن ابعاد این حادثه، کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در جلسه عصر سه‌شنبه بیست‌و‌نهم شهریور ماه خود، بررسی در گذشت هاله سحابی را با حضور وزیر اطلاعات در دستور کار خود قرار داده بود.

در این جلسه «علی مطهری» پیرامون این موضوع، وزیر اطلاعات را مورد پرسش قرار داده بود که وزیر اطلاعات در خصوص این حادثه گفت، این اتفاق به صورت طبیعی رخ داده و هاله سحابی پس از انتقال به بیمارستان جان باخته است.

وزیر اطلاعات بدون ارایه پاسخی روشن در این جلسه مدعی شد که مسئله خاصی در این رابطه وجود نداشته و خطاب به مطهری که این سوال را مطرح کرده بود گفت: « اگر دلیل و مدرک خاصی در این زمینه در اختیار دارید ارایه کنید تا مورد بررسی قرار گیرد اما وزارت اطلاعات به مطلب خاصی در این زمینه نرسیده است.»

در رابطه با این اظهار نظر از سوی وزیر اطلاعات یکی از کاربران فیس بوک در صفحه شخصی خود، خطاب به هاله سحابی این‌گونه نوشته است: «هاله بانو، علی مطهری واسطه شد تا وزیر اطلاعات برای توضیح دادن در مورد کشته شدن شما بیاید کمیسیون امنیت پارلمان، امروز غروب آمد، مصلحی وزیر، رو در روی مطهری نشست و گفت: «هاله سحابی به مرگ طبیعی مرده، حالش بد شده بردنش بیمارستان و آن‌جا فوت کرده.» مطهری اعتراض کرد و گفت: «مدارک گواه دیگری است، از یک ضربه و حادثه مشکوک بودن به کشته شدن.» وزیر اطلاعات اخم کرد و گفت: «ما که برای‌مان همه چیز عادی بوده و مورد خاصی پیدا نکرده‌ایم.» به پسر مطهری در نهایت گفتند: «اگر شما مدرک خاصی برای حرف‌هایت داری، سندش را به ما بده وگرنه، برای ما که یک مرگ طبیعی بود و بس.»  شرمنده بانو… این شد انتهای یک پی‌گیری آن هم از سوی یکی از مسلمان‌ترین سیاست‌مداران راست، خبرش را گذاشته‌اند با قید وی افزود و وی گفت، هر چند تو تنها می‌دانی و خدایت که حقیقت چه بود.»

با تشکیل این جلسه و نحوه پاسخ گفتن وزیر اطلاعات پیرامون این حادثه به نظر می‌رسد حاکمیت قصد ندارد نحوه مرگ مشکوک هاله سحابی را بررسی کند و از پرداختن به این موضوع اجتناب می‌کند، مسئله‌ای که بر ابهام این حادثه و امکان قتل هاله سحابی توسط نیروهای امنیتی می‌افزاید.

به نظر می‌رسد، پرونده قتل، مرگ و یا شهادت هاله سحابی نیز به ده‌ها پرونده مشکوک دیگر پیوسته‌ است.


 


خبر / رادیو کوچه

حمیدرضا کاتوزیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: «اخیرا نظریه‌ای بین صاحب‌نظران سیاسی مطرح شده است، مبنی بر این‌که کشور ما با توجه به این‌که از نعمت ولایت فقیه و رهبر معظم انقلاب برخوردار است نیازی به وجود رییس جمهوری در کشور نیست.»

به گزارش ایلنا، آقای کاتوزیان گفت: «کشور می‌تواند به عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی نخست وزیر داشته باشد که توسط مجلس انتخاب شود.»

به گفته آقای کاتوزیان این نظریه از این جهت قابل تامل و توجه است که پاسخ‌گویی قوه مجریه را در قبال نمایندگان ملت افزایش می‌دهد.

او افزود: «اگر قدرت نظارتی نمایندگان مردم افزایش پیدا کند، قطعن آثار مثبتی در کشور خواهد داشت.»

نظریه جای‌گزینی نخست وزیر به جای رییس جمهوری به گفته این نماینده مجلس اکنون بین بعضی از نمایندگان مجلس که وجهه سیاسی بیش‌تری دارند مطرح و مورد بررسی و صحبت است.


 


خبر / رادیو کوچه

در روزهای اخیر، رامین ایدلخانی شهروند بهایی ساکن پارس‌آباد اردبیل با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب به دو سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، آقای ایدلخانی، به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به رهبری از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اردبیل به ۲ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از اقامت در استان اردبیل محکوم شده است که حکم از سوی شعبه ۵ دادگاه انقلاب تایید شد.

آقای ایدلخانی پیش‌تر در تاریخ ۱۵ اردی‌بهشت ۸۹ به اداره اطلاعات احضار و هنگام معرفی خود دستگیر شد. هم‌چنین همسر وی‌، خانم عهدیه راشدی‌راد، نیز که برای پی‌گیری وضعیت شوهرش مراجعه کرده بود، دستگیر شد و پس از ۱۰ روز بازداشت در ۲۵ اردیبهشت با قرار وثیقه آزاد شد. همسر ایشان از پرونده مذکور حکم برائت دریافت کرده است.


 


افشان برزگر/رادیو کوچه

بالاخره از چهار روز دیگر یعنی سوم مهر ماه سال تحصیلی جدید شروع می‌‌شود و 12 میلیون دانش‌آموز به هم‌راه معلم و مدیر و ناظم ساعت کاری خودشان را از ساعت 7:30 صبح شروع می‌کنند.

البته امروز هم بیش از یک میلیون دختر و پسر کلاس اولی رفتند، مدرسه و در جشن «شکوفه‌ها»، معلم خودشان را دیدند و با محیط مدرسه آشنا و کلاس‌‌بندی شدند. خیلی‌ها لب‌های‌شان خندان بود و بعضی‌های دیگر چشم‌های‌شان گریان. اما امروز، روز اول 12 سال درس خواندن برای‌شان بود.

برنامه این هفته زخم مانند دو هفته گذشته، یک‌سری اخبار مربوط به حوزه آموزش و پرورش را اعلام می‌کند، تا گوشه‌‌ای از برنامه‌ها و سیاست‌های این حوزه به صورت متمرکز در اختیار خانواده‌ها قرار بگیرد.

همه کتاب‌های درسی کلاس اولی‌ها تغییر می‌کند

اولین خبر را با تغییر کتاب‌های درسی به خصوص برای کلاس اولی‌ها شروع می‌کنیم. «فاطمه قربان»، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که تمام کتاب‌های درسی کلاس اولی‌ها از مهر ماه امسال تغییر می‌کند که در این راستا معلمان کلاس اول دبستان هم در شهریور ماه آموزش‌های ضمن خدمت را پشت سر گذارنده‌اند.

حسینی، مدیرکل چاپ و توزیع کتب درسی آموزش و پرورش هم گفته که امسال در پایه اول ابتدایی پنج کتاب به دانش‌آموزان ارایه می‌شود که کتاب‌های ریاضی و علوم جدید‌التالیف هستند و سه کتاب دیگر نیز با سند درس ملی هم‌سوسازی شده‌اند. ضمن آن‌که کتاب «کار فارسی» به جای «بخوانیم و بنویسیم» در اختیار کلاس‌ اولی‌ها قرار می‌گیرد.

وی عنوان کرده که کتاب «مطالعات اجتماعی» پایه سوم ابتدایی، کتاب «پیام‌های آسمانی» سال سوم راهنمایی، کتاب «تاریخ اسلام دو» در رشته معارف اسلامی، کتاب «جامعه‌شناسی دو» سال سوم رشته علوم انسانی و کتاب «استان‌شناسی» جدید‌التالیف هستند.

«حجت‌الاسلام و المسلمین محمدیان»، معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش هم اعلام کرده که نهج‌البلاغه و معارف اهل بیت هم جزو دروس اختیاری دانش‌آموزان قرار می‌گیرد.

در مدارس دخترانه حیاط مرکزی ساخته می‌شود

«مرتضی رییسی»، معاون عمرانی وزیر آموزش ‌و پرورش گفته که برای به توسعه محرم‌سازی مدارس دخترانه، مدارسی با حیاط مرکزی احداث می‌شود که با ایجاد این گونه مدارس، ساختمان‌های اطراف دیگر نسبت به حیاط مدرسه دخترانه مشرف نیستند و دانش‌آموزان می‌توانند از فضا و محیط باز مدرسه استفاده بهینه کنند.

وی درباره شاداب‌سازی مدارس هم عنوان کرده که در این طرح مدارس متناسب با جنسیت و مقطع تحصیلی با رنگ‌آمیزی به محیط‌های بانشاطی تبدیل می‌شوند.

رییسی هم‌چنین گفته که متناسب با تعداد دانش‌آموزان در هر مدرسه‌ای بین 180 تا 600 مترمربع سالن یا فضای ورزشی برای فعالیت‌های تربیت‌بدنی دانش‌آموزان احداث می‌شود.

—————————————————————

اختلاط دختر و پسر در کلاس‌های پیش‌دبستانی ممنوع

براساس دستورالعملی که از سوی وزارت آموزش و پرورش صادر شده، عنوان شده که اختلاط نوآموزان دختر و پسر در کلاس‌های پیش‌دبستانی ممنوع است و فقط در مراکزی که تعداد نوآموزان به حد نصاب نرسد، این امر با کسب مجوز از آموزش و پرورش منطقه بلامانع است.

در این دستورالعمل آمده است: «مدت فعالیت روزانه مراکز پیش‌دبستانی حداکثر سه ساعت و نیم و پنج روز در هفته است.»

—————————————————————

راننده زن، برای سرویس دبیرستان‌های دخترانه

«سردار حسین رحیمی»، رییس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ هم در آستانه فرا رسیدن سال تحصیلی جدید شروط پلیس برای سرویس‌های مدارس را اعلام کرده و گفته که تمام خودروهای سرویس مدارس اعم از شخصی و تاکسی از این پس موظفند هرسه ماه یک بار برگه معاینه فنی دریافت کنند. هم‌چنین خودروهای شخصی دارای برچسب‌های جدید سرویس مدرسه از سال تحصیلی جدید می‌توانند در داخل محدوده «زوج و فرد» تردد کنند.

رییس پلیس راهور تهران هم‌چنین تاکید کرده که محدودیتی برای خانم یا آقا بودن رانندگان سرویس مدارس در مقاطع ابتدایی و راهنمایی وجود ندارد، اما از مقطع دبیرستان به بالا، برای مدارس دخترانه رانندگان سرویس باید حتمن خانم باشند.

وی با اعلام این‌که 14 هزار سرویس مدرسه امسال شناس‌نامه‌دار شدند، گفته که براساس هماهنگی صورت گرفته با آموزش‌ و پرورش، مدیران مدارس موظفند فقط با سرویس‌هایی که مورد تایید راهنمایی و رانندگی بوده و رانندگان آن‌ها آموزش دیده‌اند، قرارداد امضا کنند.

—————————————————————

افزایش فعالیت‌های قرآنی در مدارس کشور        

«محمد بنیادی»، رییس دبیرخانه آموزش عمومی قرآن کشور، از افزایش ساعت آموزش قرآن در مقطع ابتدایی و اجرای سراسری طرح هم‌گام با قرآن در مقطع راهنمایی و طرح هنر قرآنی در مقطع دبیرستان و از مهر ماه خبر داده و گفته که فعالیت‌های قرآنی در مدارس در دو حوزه رسمی و غیررسمی انجام می‌شود.

وی عنوان کرده که بر این اساس، در مقطع ابتدایی یک ساعت به ساعات درسی قرآن دانش‌آموزان افزوده می‌شود. هم‌چنین در مقطع راهنمایی نیز یک آیه قبل از شروع هر درس قرائت می‌شود که معلمان نیز موظفند با شرح توضیحی درباره آیه، اطلاعات قرآنی دانش‌آموزان را افزایش دهند.

—————————————————————

بیش از یک میلیون کلاس اولی تحت پوشش طرح سنجش سلامت قرار گرفتند**

رییس سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی کشور با اعلام این که حدود یک میلیون و یک‌صد هزار نوآموز تحت پوشش طرح سنجش سلامت قرار گرفته‌اند، گفته که برای ثبت‌نام در مدارس، ارایه گواهی سنجش و شناس‌نامه سلامت اجباری است و مدارس موظفند در هنگام ثبت نام کلاس اولی‌ها این گواهی را از اولیا اخذ کنند.

وی عنوان کرده که امسال در مدارس کودکان استثنایی، تمام برنامه‌های سند تحولی آموزش و پرورش که در مدارس عادی اجرا می‌شود، عملی خواهد شد که در این راستا تعطیلی پنج‌شنبه‌های مدارس ابتدایی، یک نوبته کردن مدارس، هوش‌مندسازی مدارس و حرفه‌آموزی در رشته‌های نظری در دستور کار سازمان آموزش و پرورش کودکان استثنایی  قرار گرفته است.

—————————————————————

تدریس کتاب جامع «درس تربیت بدنی» از مهر امسال در مدارس کشور          

رییس شورای برنامه‌ریزی درس تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش، از تدوین کتاب راهنمای جامع برنامه درسی تربیت بدنی مدارس کشور خبر داده و گفته که این‌ کتاب از سال تحصیلی 91- 90 در مدارس سراسر کشور تدریس می‌شود.

وی با اعلام این‌که در سال تحصیلی گذشته 15 هزار معلم ورزش با مدرک تحصیلی لیسانس و کارشناسی ارشد جذب وزارت آموزش و پرورش شدند، عنوان کرده که تاکنون تدریس درس تربیت بدنی به صورت غیرتخصصی و سلیقه‌ای انجام می‌شد که این مشکل با تدوین کتاب راهنمای جامع برنامه درسی تربیت بدنی حل شده است.

—————————————————————

راه‌اندازی 4 هزار مجتمع آموزشی شهری از مهر ماه

«فاطمه قربان»، معاون وزیر آموزش و پرورش از راه‌اندازی و سامان‌دهی سه تا چهار هزار مجتمع آموزشی و پرورشی شهری از سال تحصیلی 91 ـ 90 خبر داده و اظهار کرده بر اساس برنامه‌های وزارت آموزش و پرورش، استان‌ها مکلف شده‌اند حداکثر تلاش خود را جهت راه‌اندازی مجتمع‌های آموزش شهری به کارگیرند و مدارسی که هم‌جوار هستند، تبدیل به مجتمع آموزش شهری شده و با یک مدیریت اداره می‌شوند.

وی هم‌چنین عنوان کرده که با توجه به این‌که ممکن است، برخی مدارس هم‌جوار، تک جنسیتی نباشند و مدارس دخترانه و پسرانه در یک محدوده قرارگرفته باشند، بنابراین در صورت نیاز باید جابه‌جایی‌های لازم جهت تسهیل در روند راه‌اندازی مجتمع‌های آموزش شهری ایجاد شود.


 


منبع: دیده‌بان حقوق بشر

‌دیده‌بان حقوق بشر امروز گفت که دولت ایران باید درباره محل نگه‌داری و وضعیت کوهیار گودرزی، فعال برجسته حقوق بشر، فورن معلومات دهد و از مقامات مسوول مصرانه درخواست کرد که گودرزی را که در اواخر ژوئیه دستگیر شده است تفهیم اتهام و یا آزاد کنند.

 سارا لی ویتسون، رییس بخش خاورمیانه دیده‌بان حقوق بشر گفت: «‌ناپدید شدن قهری یک شهروند ایرانی برای مدت بیش از 6 هفته و آنه‌م بدون هیچ‌گونه دست‌رسی به مراجع قانونی، ناقض قوانین ایران و قوانین بین‌المللی است که دولت ایران در ظاهر به آن احترام می‏گزارد. دولت ایران حداقل این مسوولیت را نزد خانواده گودرزی دارد که دلایل دستگیری و محل اختفای فرزند ناپدید شده آنان را بازگو کند.»

 نیروهای امنیتی لباس شخصی در تاریخ 31 جولای کوهیار گودرزی را در خانه دوستش بهنام گنجی دستگیر کردند. منابع به دیده‌بان حقوق بشر گفته‌اند که ماموران گودرزی، گنجی و یک نفرسوم را ابتدا به یک محل نامعلوم برده و سپس آنان را به زندان اوین انتقال دادند. مقامات تا کنون از تایید دستگیری و یا بازداشت گودرزی اجتناب کرده‌اند. دیده‌بان حقوق بشر نتوانسته است از دلایل دستگیری و محل نگه‌داری فعلی گودرزی اطلاعی به دست آورد.

‌یک منبع آگاه به دیده بان حقوق بشر گفت که چند روز پس از دستگیری گودرزی، دوستان و خانواده وی جهت کسب معلومات به دفتر دادستان تهران مراجعه کردند اما به آنان گفته می‏شود که هیچ پرونده‏ای در خصوص دستگیری گودرزی در آنجا وجود ندارد. این منبع افزود که خانواده و دوستان گودرزی به دفتر دادستانی زندان اوین نیز مراجعه کردند اما در آن‌جا هم به آنان گفته می‏شود که آنان هیچ معلوماتی در باره گودرزی ندارند و خانواده وی باید به دفتر پلیس محلی مراجعه کنند و او را به عنوان فرد ناپدیدشده ثبت نمایند.

‌مینا جعفری، وکیل گودرزی، به دیده بان حقوق بشر گفت که او چندین مرتبه از مقامات خواسته است تا راجع به محل نگه‌د‌اری و وضعیت گودرزی معلومات بدهند اما تاکنون هیچ دست‌آوردی در این مورد نداشته است. جعفری افزود که انتظار ندارد مسوولین به وی اجازه ملاقات با موکلش را قبل از ارجاع پرونده او به دادگاه بدهند.

‌نگرانی‌ها در مورد سرنوشت گودرزی بعد از خودکشی یکی از دوستان وی، بهنام گنجی، که هم‌راه او دستگیر شده بود افزایش یافت. مقامات بهنام گنجی را در تاریخ 8 اوت آزاد کردند اما پیکر بی‌جان او در تاریخ 2 سپتامبر در منزل خانوادگی‌اش یافت شد. پیش از مرگ، گنجی به یکی از دوستانش گفته بود که وی و گودرزی به بند 240 زندان اوین منتقل شده و در آن جا در سلول‌های انفرادی نگه داشته شده‌اند. گنجی گفت که او با چشمان بسته مورد بازجویی واقع شده است و مسوولین او را «‌به جرم اقدام علیه امنیت ملی به واسطه تماس با کوهیار گودرزی‌» متهم کردند.

 در اول اوت، یک روز بعد از دستگیری گودرزی، نیروهای امنیتی پروین مخترع، مادر او را در خانه‌اش واقع در  استان جنوبی کرمان دستگیر کردند. به گزارش وب سایت کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، مخترع در جریان ملاقاتی که اخیرن با خانواده خود در زندان داشته است می‏گوید که او را تفهیم اتهام کرده‌اند و به دلیل مصاحبه‌های که در جریان دستگیری پسر خود داشته است متهم به «تشویش افکار عمومی» و «اقدام علیه امنیت ملی» شده است. اولین جلسه دادگاه مخترع  در پشت درهای بسته در روز سه‌شنبه 6 سپتامبر در دادگاه انقلاب برگزار شد. دیده‌بان حقوق بشر نتوانسته است در مورد اتهام و نحوه برگزاری دادگاه مخترع معلوماتی به دست آورد.

 گودرزی، 25 ساله، فعال حقوق بشر است که از سال 2006 تاکنون چندین بار توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده است. وی اولین بار در تظاهرات اول ماه می 2006، که برای احراز حق راه‌اندازی اتحادیه‌های مستقل کارگری توسط سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه سازماندهی شده بود، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد اما دیری نگذشت که از زندان آزاد شد. در شام‌گاه 20 دسامبر 2009، نیروهای امنیتی وی، شیوا نظر‌آهاری و سعید حائری که هرسه عضو یک مجمع فعالان حقوق بشر به اسم کمیته گزارش‌گران حقوق بشر می‏باشند را در میدان انقلاب دستگیر کردند. آن روز، آنان با اتوبوس عازم قم بودند تا در مراسم خاک‌سپاری آیت‌اله العظمی منتظری شرکت نمایند.

 در جون 2010، شعبه 26 دادگاه انقلاب گودرزی را به جرم «تبلیغ علیه نظام» و یک سلسه جرایم دیگر که مرتبط با امنیت ملی بود به یک سال زندان محکوم کرد. در جولای، مقامات او و 16 زندانی دیگر را که در اعتراض علیه بدرفتاری‌های مسوولین زندان دست به اعتصاب غذا زده بودند به سلول‌های انفرادی فرستادند. مقامات گودرزی را در 14 دسامبر 2010 از زندان رجایی شهر آزاد کردند.

‌تمامی اعضای کمیته گزارش‌گران حقوق بشر که در ایران فعال بودند یا به زندان افتاده‌اند، یا در مرخصی از زندان به‌سر می‏برند و یا مجبور به ترک کشور شده‌اند.

 قوانین بین‌المللی «ناپدیدشدن» را تا زمانی که دولت به کتمان سرنوشت و محل اختفای فرد «ناپدید شده» ادامه دهد جرم مداوم می‏داند. دادگاه جنایی بین‌المللی رم ناپدید شدن قهری افراد را چنین تعریف می‌کند: «دستگیری، بازداشت یا ربودن افراد که توسط یا با اجازه، حمایت یا موافقت یک دولت یا سازمان سیاسی صورت بگیرد و متعاقب آن، به محرومیت آن افراد از آزادی اعتراف نکند، و از دادن معلومات راجع به سرنوشت و یا محل نگه‌داری افراد ناپدیدشده با قصد محروم ساختن آن‌ها از حمایت‌های قانونی برای مدت زمان طولانی خودداری ورزد.»

با آن‌که ایران عضو دادگاه جنایی بین‌المللی رم نیست و کنوانسیون بین‌المللی حمایت از تمامی اشخاص در برابر ناپدیدشدن قهری را امضاء نکرده است، اما کنوانسیون سیاسی و مدنی را امضا کرده است. این کنوانسیون بازداشت طولانی مدت افراد را قبل از محاکمه و بدون تفهیم اتهام منع می‏کند و از مقامات مسوول می‏خواهد  که برای افراد بازداشت شده «زمان و امکانات لازم برای دفاع از خود را فراهم آورد» و به آنان اجازه دهد «تا با وکلای مدافع مورد نظر خود ارتباط داشته باشند».

 اما برخلاف این الزام حقوقی، ماده 128 آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری اظهار می‏دارد که قاضی می‏تواند در مرحله تحقیق روی یک پرونده، که نباید بیش‌تر از یک ماه طول بکشد (اگرچه این بازه  به طور نامحدود قابل تمدید است)، حضور وکیل مدافع را «در مواردی که موضوع جنبه محرمانه دارد یا حضور غیر متهم به تشخیص قاضی موجب فساد گردد» ممنوع کند. ماده 133 نیز به مسوولین قضایی اجازه می‏دهد تا مدت زمان بازداشت قبل از دادگاه را به طور نامحدود تمدید کنند. با آن که این قوانین موازین بین‌المللی را نقض می‏کنند اما به نظر می‌رسد که مقامات با محروم ساختن گودزری از حق داشتن وکیل و عدم اعلام محل بازداشت او حتا این قوانین داخلی خود را نیز نقض کرده‌اند.

 ویتسون در این زمینه گفت: «‌سالیان متمادی است که مقامات ایرانی بر قوانین سرکوب‌گرانه آیین دادرسی جهت بازداشت طولانی مدت و بدون ملاقات بازداشت شدگان قبل از محاکمه تکیه کرده‌اند. اما در مورد گودزری، آنان با انکار بازداشت او برای مدت بیش‌تر از یک ماه و نیم پس از دستگیری، حتا قوانین خود را نیز نقض کرده‌اند.»


 


 خبر / رادیو کوچه

شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر استان تهران روز چهارشنبه، 21 سپتامبر، با تبدیل قرار بازداشت موقت دو کوه‌نورد آمریکایی محبوس در ایران به قرار وثیقه به مبلغ 5 میلیارد ریال موافقت کرده است.

به گزارش مهر، روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه اعلام کرد: «در پی درخواست وکیل مدافع دو تبعه آمریکایی از شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر تهران مبنی بر تبدیل قرار وثیقه آنان که پیش از این از سوی شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب اسلامی تهران هریک به تحمل 8 سال حبس غیر قطعی محکوم شده بودند، شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر در مقام رسیدگی به تجدید نظر خواهی با این درخواست موافقت کرد و با تبدیل قرار بازداشت موقت به قرار وثیقه و صدور قرار قبولی وثیقه به میزان 5 میلیارد ریال برای هریک از متهمان، نامبردگان را تا صدور رأی قطعی آزاد نمود.»

نمایندگانی از سفارت سوییس، به عنوان حافظ منافع دولت آمریکا در ایران و هم‌چنین سفارت عمان در زندان اوین حاضر شدند تا دو جوان آمریکایی را تحویل بگیرند.

Click here to view the embedded video.

آقای فتال و آقای باوئر با خودرویی متعلق به سفارت عمان از زندان اوین به فرودگاه مهرآباد منتقل و از آن‌جا با هواپیما راهی عمان شدند.

سازمان عفو بین‌الملل‌ از آزادی دو آمریکایی که بیش از دو سال در ایران در زندان بودند استقبال کرد، اما اعلام کرد که آن‌ها باید خیلی زودتر آزاد می‌شدند.

حسیبه حاج صحراوی، قائم مقام بخش شمال آفریقا و خاور میانه در سازمان عفو بین‌الملل گفت: «این‌که بالاخره مقامات ایرانی متوجه شدند و شین بائر و جاوش فتال را آزاد کردند، هر چند خیلی دیر بود، ولی اتفاق خوبی است.»

وکیل مدافع جاشوا فتال و شین باوئر که به اتهام ورود غیرقانونی به ایران به منظور جاسوسی به هشت سال زندان محکوم شده‌اند پیش‌تر گفته بود که که آزادی این دو نفر در برابر وثیقه به دلیل مرخصی یکی از قضات به تعویق افتاده است.

این در حالی است که روز گذشته محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی، در نیویورک از آزادی این دو آمریکایی در آینده خیلی نزدیک خبر داده بود.

بیشتر بخوانید:

«دو آمریکایی کوه‌نورد به زودی آزاد می‌شوند»


 


خبر / رادیو کوچه

رهبران گروه‌های عمده دینی کره جنوبی به کره شمالی سفر می‌کنند و هدف از این سفر را تلاش برای کاهش تنش بین جنوب و حکومت کمونیستی کره شمالی اعلام کرده‌اند.

این برنامه که «دین برای صلح» نام دارد با مشارکت رهبران هفت گروه اصلی دینی در کره جنوبی از جمله بودایی، مسیحی کاتولیک و مسیحی پروتستان اجرا می‌شود و شرکت‌کنندگان طی هفت روز اقامت در کره شمالی، در چند مراسم مذهبی شرکت خواهند داشت.

انتظار سازمان‌دهندگان این برنامه این است که سفر رهبران مذهبی کره جنوبی به کره شمالی بتواند به بهبود روابط بین دو طرف کمک کند.

بیشتر بخوانید:

«کره شمالی گزارش آتش توپخانه را تکذیب کرد»

« کره شمالی آماده بازگشت به مذاکرات اتمی است»


 


چهار‌شنبه 30 شهریور 90 / 21 سپتامبر 2011

 اجرا:  اعظم

 استودیو: دامون

تقویم تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران

تمام رخ- «انکار یک قتل»- آرش حسینی‌پژوه

بخش اول خبرها

زخم- «آغاز سال تحصیلی جدید با 12 میلیون دانش‌آموز از سوم مهر ماه»- افشان برزگر

مجله خبری تاجیکستان-  «اندوه تاجیکان از کشته شدن برهان‌الدین ربانی»- کیومرث

روز نگاشت- «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»- محبوبه شعاع

بخش دوم خبرها

مجله جاماندگان- «فرقان، ضد آخوندیسمی که نمی‌شناسیم»- شراره سعیدی

صدای شعر ایران و جهان- «شعروفون» با آثاری از الیاس علوی و گابریلا میسترال- مانا آقایی و لیلا فرجامی

بخش سوم خبرها


 


فرانسوا فوکونیه / مشاور سیاسی حزب اکولو در امور انرژی هسته‌ای

منبع: مجله سیاسی ویژه اعضا و هواداران حزب سبزهای بلژیک

برگردان / انور میرستاری / زیست‌گر

زباله‌های رادیواکتیو یکی از مهم‌ترین معضلات انرژی هسته‌ای را تشکیل می‌دهد.

از نخستین گام، بیرون آوردن اورانیوم از کان‌ها گرفته تا گام‌های پایانی نابود‌سازی و ویران‌کردن پای‌گاه‌های نیروگاه‌های اتمی، زباله‌های اتمی در تمامی این مراحل، تولید می‌شوند. اندازه زباله‌ها و نیز میزان رادیو اکتیویته‌اش در مراحل گوناگون تغییر می‌کند.

زباله‌هایی که میزان رادیو اکتیو آن‌ها خیلی بالا است، شدیدن سمی و خفه‌کننده می‌باشند و ده‌ها هزار سال هم‌چنان رادیو اکتیو باقی می‌مانند. پلوتونیوم ـ ۲۳۹ به مدت ۲۴۰۰۰۰ سال رادیو اکتیو باقی می‌ماند، یعنی به اندازه‌ سال‌هایی که ما را از دوران تاندال‌ها جدا می‌سازد.

هر یک از راکتورهای «تی آنژ» (یکی از  نیروگاه های اتمی در بلژیک ـ برگرداننده) در حدود ۲۵۰ متر مکعب زباله اتمی در سال تولید می‌کند که به طور میانگین، ۲۵ در‌صد آن از زباله‌های با اکتیویته بالا و خطرناکتر هستند. در پایان از بین بردن همه مراکز نیروگاه‌های اتمی در بلژیک، کشور با مشکل انبار‌سازی حدود ۱۰۰۰۰۰ متر مکعب زباله از نوع دارای عمر متوسط یا از نوع بسیار فعال و با عمر بسیار دراز روبه‌رو خواهد شد.

با وجود ده‌ها سال پژوهش، در حال حاضر هیچ راه حلی برای مسئله زباله‌های اتمی پیدا نشده است. زباله‌های با رادیو اکتیویته بالای ناشی از راکتورهای بلژیک در تی آنژ و  «دول» (یکی دیگر از  نیروگاه‌های اتمی در بلژیک ـ برگرداننده) به طور «موقت» انبار شده‌اند. مقداری هم برای «‌باز سازی» به سوی «هاگ» در فرانسه روانه شده‌اند ( که اگر آن‌ها را هم به مقدار ذباله‌ها بیافزاییم، میزان کلی زباله‌های اتمی بلژیک بالا خواهد رفت) و این زباله‌ها در سال ۲۰۱۳ به صورت زباله‌های دوباره قابل استفاده، به بلژیک بازگردانده خواهند شد.

برای انبار کردن زباله‌های با رادیو اکتیویته ضعیف به دنباله رها کردن برنامه ناحیه «فلوروس ـ فارسین» ( به همت تلاش‌های نماینده  حزب سبزها، ژان ـ مارک نوله در پارلمان فدرال بلژیک)،‌ کمون‌های «مول» و «دسل» تنها جولان‌گاه و عرصه‌های تاخت و تاز می‌باشند. ‌تا حدودی راه‌حل‌های مالی برای هزینه‌های انبار سازی این زباله‌ها پیدا شده است، اما در صورت بروز یک حادثه پیش‌بینی نشده، هیچ بودجه‌ای وجود ندارد.

برای انبار کردن و نگه‌داری زباله‌های با رادیواکتیو بالا، تا به امروز هیچ‌گونه راه حلی در جهان وجود ندارد. مدافعان انرژی هسته‌ای در بلژیک چاره کار را در دفن زباله‌ها در خاک رس و به عمق پایین‌تر از ۲۰۰ متری می‌دانند. پس از ۳۰ سال پژوهش، هنوز از نظر فنی کسی مطمئن نیست که این شیوه درست باشد زیرا مقاومت خاک رس در برابر گرمای شدید متصاعد از زباله‌ها کم است.

فکر انبار سازی زباله‌های اتمی، با اطمینان کامل و بی‌خطر، به مدت ۲۴۰۰۰۰ سال ساده‌انگاری بیش نیست. چه کسی مسوولیت به خطر انداختن ۶۸۰۰ نسل آینده بشری را به گردن خواهد گرفت؟ چگونه می‌توان یک سیستم معتبر و مطمئن برای دورانی این‌چنین طولانی پایه‌ریزی کرد؟ چه کسی بهای سرسام‌آور نگه‌داری  و هزینه تامین امنیت ناشی از انبار کردن در پای‌گاه‌ها را پرداخت خواهد کرد؟

اکولو‌ـ حزب سبزهای بلژیک‌ـ موافق انبار کردن و نگه‌داری این زباله‌ها به منظور کنترل بهتر و یافتن راه چاره‌ای برای بازسازی و نگه‌داری درست و انبار کردن همیشگی آن‌ها با کشف و دست‌یابی به یک شیوه اصولی هست. انبار کردن باید در روی سطح زمین و ترجیحا در همان مکان خود نیروگاه و جایی که این مواد بلا خیز تولید می‌شود، باشد تا بتوان یک مراقبت ویژه مطمئن و شفاف انجام داد.

فراموش نکنیم که بهترین راه برای بیش‌تر محدود کردن اندازه زباله‌های رادیو اکتیو، خروج هر چه سریع‌تر و همیشگی از برنامه‌های هسته‌ای است.


 


خبر / رادیو کوچه

به دنبال ترور برهان‌الدین ربانی، رییس جمهوری پیشین و رییس شورای عالی صلح افغانستان، مجلس نمایندگان این کشور تشکیل جلسه می‌دهد.

این جلسه روز چهارشنبه، 21 سپتامبر، برگزار می‌شود و در اطلاعیه مجلس که از تلویزیون ملی افغانستان پخش شد، از نمایندگان خواسته شده است که در این جلسه فوق‌العاده شرکت کنند.

آقای ربانی شام‌گاه سه‌شنبه، در هفتاد و یکمین سالروز تولد خود، در اثر انفجار مواد منفجره‌ای که مردی در عمامه خود پنهان کرده بود، در خانه‌اش کشته شد.

این مرد و یک فرد دیگر، خود را از اعضای گروه طالبان معرفی کرده و گفته بودند ماموریت دارند در باره مصالحه بین دولت افغانستان و طالبان با او گفت‌وگو کنند.

مارشال محمد قسیم فهیم، معاون اول رییس جمهوری و از افراد نزدیک به برهان‌الدین ربانی، گفته است که عامل این عملیات انتحاری «عصمت‌اله» نام داشته، اما در مورد او توضیحات بیش‌تری نداده است.

معاون اول رییس جمهوری افغانستان هم‌چنین گفته است: «این حادثه کاملن روشن و حادثه‌ای تروریستی است و توسط دشمنان افغانستان سازمان داده شده است.»

در همین حال قرار است که شورای وزیران این کشور هم جلسه فوق العاده‌ای تشکیل دهد و اعضای کابینه در باره مسابل مرتبط با ترور آقای ربانی و تدابیر امنیتی گفت‌وگو کنند.

پیشتر، حامد کرزی، رییس جمهوری افغانستان که برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک رفته بود، گفت که در پی ترور آقای ربانی سفر خود را ناتمام می‌گذارد و به کشور باز می‌گردد.

در همین حال غلام صدیق صدیقی، سخن‌گوی وزارت کشور افغانستان که در منطقه ترور برهان‌الدین ربانی حضور داشت، اعلام کرد: «یک نفر از عاملان ترور ربانی دستگیر شده است.»

این مقامات افغان جزییات بیش‌تری در این باره ارایه ندادند، اما تاکید کردند که در این حمله به افراد دیگری نیز آسیب وارد آمده است. بر این اساس، علاوه بر ربانی سه عضو دیگر شورای صلح نیز کشته شده‌اند که تاکنون نام آن‌ها اعلام نشده است.

شورای وزیران افغانستان، اعلام کرده است که به مناسبت ترور برهان‌الدین ربانی، در این کشور سه روز عزای عمومی است.

وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان گفت پرچم افغانستان در این سه روز در سراسر افغانستان و نمایندگی‌های رسمی این کشور در سراسر جهان نیمه افراشته خواهد بود.

بیشتر بخوانید:

«ترور برهان‌الدین ربانی، رییس جمهوری پیشین افغانستان»


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنه، 20 سپتامبر، باراک اباما، رییس جمهوری آمریکا و رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، موافقت کرده‌اند که در واکنش به سرکوب تظاهر‌کنندگان ضد‌دولتی سوری، باید فشار بیش‌تری بر حکومت بشار اسد وارد آید.

این دو در حاشیه اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک دیدار کرده‌اند.

کاخ سفید اعلام کرد که باراک اباما هم‌چنین از آقای اردوغان خواسته است رابطه کشورش با اسراییل، که از زمان حمله کماندوهای اسراییلی به یک کاروان دریایی عازم نوار غزه تیره شده است را بهبود بخشد.

در آن حمله نه شهروند ترکیه از جمله یک شهروند ترک‌تبار آمریکا کشته شدند.

باراک اوباما روز چهارشنبه با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل، دیدار خواهد کرد.

کاخ سفید می‌گوید که آقای اوباما از نخست وزیر اسراییل خواهد خواست که برای بهبود روابط با ترکیه تلاش کند.

بیشتر بخوانید:

«پایان نشست مخالفان بشار اسد در دمشق»

«تهدید ترکیه به تعلیق رابطه با اتحادیه اروپا»


 


کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

کشته شدن «برهان‌الدین ربانی» رییس جمهوری پیشین افغانستان که در استقرار صلح و ثبات در تاجیکستان نیز نقش داشت، واکنش‌های مختلف را در محافل این کشور به وجود آورده است. رییس جمهوری تاجیکستان «امام علی رحمان» از «برهان‌الدین ربانی» به عنوان «بزرگ‌ترین شخصیت تارخ معاصر افغانستان و جهان» یادآوری کرد.

وی گفت که: «نقش این ابرمرد عالم سیاست در جست‌وجوی به‌ترین راه‌های استقرار صلح و آرامی در افغانستان لایق داستان‌ها است. دشمنان آبادی و آسایش افغانستان استاد ربانی را جسمن از بین ما ربودند، ولی‌ یاد پاک او در دل و دیده‌ها باقی خواهد ماند.»

«حاجی اکبر تورجانزاده» روحانی و سیاست‌مدار سرشناس تاجیک می‌گوید، «برهان‌الدین ربانی» در برقراری صلح تاجیکان نقش مهم داشت و حساس‌ترین دیدار جانب‌های درگیر تاجیکستان با میان‌روی او در افغانستان برگزار شده بود. این در حالی است که «حزب نهضت اسلامی تاجیکستان» یک جانب صلح تاجیکان می‌گوید، یک هیت از این حزب به افغانستان رفته است، تا در مراسم وداع با جنازه «برهان‌الدین ربانی» اشتراک بکند.

نامه به «مدودف»، به مهاجران تاجیک کمک کنید

گروه «کانون اصلاح‌طلبان تاجیکستان» به رییس جمهوری روسیه «دمتری مدودف» نامه نوشته و در آن از قتل و اذیت مهاجرن کاری تاجیک از سوی ملت‌گراهای روس اظهار نگرانی کرده‌اند. در این نامه گفته شده است، «از گسترش بی‌سابقه فعالیت سازمان‌های نیانازیستی در روسیه و افزایش بیگانه‌ستیزی در آن جامعه شدیدن نگران هستیم و از حکومت روسیه درخواست داریم، برای جلوگیری از رواج تندروی ملی‌گرایانه در آن کشور چاره‌ها اندیشد.

این نامه در حالی‌ نوشته شده است، که ۷ سپتامبر سال جاری میلادی ملت‌گراهای روس «جانی بیک قاسم‌اف» یک مهاجر جوان تاجیک را در نزدیکی شهر «موسکو» سر بریدند. مقامات تاجیکستان می‌گویند در یک سال حدود ۸۰۰ تابوت مهاجران کاری تاجیک از روسیه به وطن آورده می‌شود، که اکثر آن‌ها در مناطق مختلف روسیه از سوی ملت‌گراهای روس کشته می‌شوند.


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

منبع: دانشجو نیوز

روز گذشته، (سه‌شنبه) هم زمان با ثبت نام دانش‌جویان ورودی جدید دانش‌گاه مازندران، جمعی از دانش‌جویان شب‌نامه‌هایی اعتراضی را در صحن این دانش‌گاه پخش کردند.

به گزارش دانشجونیوز، با توجه به این که دانش‌گاه مازندران از نخستین دانش‌گاه‌های کشور بود که مسوولان آن از اجرایی کردن طرح تفکیک جنسیتی دانش‌جویان سخن گفته بودند، فعالین دانش‌جویی این دانش‌گاه در واکنش به این اظهارات در بیانیه‌ای اعلام نمودند که در صورت اجرای این طرح به سر کلاس‌های درس نخواهند رفت و در محوطه‌ی دانش‌گاه تجمع خواهند کرد.

دانش‌جویان در بخشی از این بیانیه گفته‌اند: «شاید از این مسئله تا حدی مطلع باشید که مسوولین دانش‌گاه مازندران از پیش‌گامان در آغوش گرفتن طرح تفکیک جنسیتی کلاس‌های درسی می‌باشند و بنا به این موهبت به شعور، عقلانیت و شان انسانی دانش‌جویان توهینی بس جبران ناپذیر کرده‌اند؛ بنابراین می‌خواهیم با شجاعت در برابر هجمه افکار ارتجاعی و واپس‌گرا مقابله کرده و تحریم کلاس‌های درسی را از زمان بازگشایی آن با عدم حضور خود در کلاس‌های درسی و اجتماع در محوطه دانش‌گاه‌ها اعلام داریم.»

فعالیت‌های سال‌های اخیر انجمن اسلامی دانش‌گاه مازندران، نقش شبکه‌های اجتماعی در ارتباط بین کنش‌گران مدنی و سیاسی، وضعیت اقتصادی و سیاسی کنونی جامعه‌ی ایران، تبعیض‌های مذهبی و قومی در دانش‌گاه‌ها، ماهیت ساختار سیاسی ایران در سی سال اخیر و تغییراتی که پس از انتخابات ٨٨ در ان صورت گرفت، از دیگر مسایلی بودند که در این بیانیه به آن‌ها پرداخته شده است.

هم‌چنین در این بیانیه که طی چهار روز اخیر در دانش‌گاه مازندران پخش شده  به ادامه‌ی بازداشت فعالین دانش‌جویی در استان‌های مختلف اعتراض و تاکید شده است: «در طی این ٣٢ سال دانش‌گاه‌های کشور مورد هجوم خصمانه و خشونت‌آمیز از طرف ساخت قدرت مستبد و تمامیت‌خواه حکومت اسلامی قرار گرفته‌اند و نمود عملی وحشت رژیم از دانش‌گاه‌ها به این صورت قابل مشاهده است و تمام تلاش خود را برای سرکوب هرچه بیش‌تر جنبش‌های دانش‌جویی، که زمینه‌ای مناسب برای پیدایش جنبش‌های ضد‌سنتی، عدالت‌خواهانه و آرمان‌گرایانه ایجاد می‌کنند، هزینه کرده است. می‌توان از انقلاب فرهنگی سال‌های اول انقلاب ۵٧، حمله به کوی دانش‌گاه تهران در سال‌های ٧٨ و ٨٨ و انقلاب فرهنگی دوم که همانند پروژه اول برای اسلامیزه کردن دانش‌گاه‌ها و حذف اساتید و دانش‌جویان دگراندیش و دگرباش پس از انتخابات ٨٨ به جریان افتاده از نمونه‌های برجسته خشونت عریان حکومت علیه جامعه دانش‌گاهی نام برد.»

پخش این بیانیه در دانش‌گاه مازندران در ادامه‌ی فعالیت‌های مستمر دانش‌جویان دانش‌گاه مازندران در سال‌های اخیر، مخصوصن پس از روی‌دادهای انتخابات سال ٨٨ می‌باشد. این دانش‌جویان در حالی تلاش‌های خود را در راستای بسط پروژه‌ی دموکراسی‌خواهی در سطح جامعه و اعتراضشان به سیاست‌های حاکم عنوان کرده‌ اند که در دو سال اخیر فعالین دانش‌گاه مازندران با شدیدترین برخوردها از سوی‌ نهادهای امنیتی استان مواجه شده‌اند، به گونه‌ای که ده‌ها دانش‌جو بدون ارایه کوچک‌ترین دلیلی بازداشت و دانش‌جویان زیادی به طور موقت یا دایمی از تحصیل محروم شدند. هم‌چنین بسیاری از فعالین این دانش‌گاه بارها به نهاد‌های امنیتی ازجمله اداره اطلاعات بابلسر، بابل و ساری احضار شده و مورد بازجویی‌های بسیار شدید و غیر‌انسانی قرار گرفتند.

به گفته‌ی منابع دانش‌جویی در دانش‌گاه مازندران، با وجود این که هنوز دانش‌گاه به‌صورت رسمی بازگشایی نشده، اما فضای دانش‌گاه مازندران در روزهای اخیر امنیتی و مملو از نیروهای حراست گزارش شده است. به نظر می‌رسد تشکل‌های دانش‌جویی وابسته به نیروهای امنیتی مانند بسیج و «انجمن اسلامی مستقل» به تلاش‌های خود برای سرکوب دانش‌جویان در هم‌کاری با نیروهای امنیتی ادامه داده و فعالیت‌های خود را در سال جاری افزایش دهند.


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

ناتولی درخشان

«با ارباب رجوع آن‌چنان مدارا و ملاطفت کن که آن‌چه دانند بگویند و هر چه توانند تظلم کنند و مطمئن باش خداوند دادگران را پاداش گران خواهد داد‌.» (حضرت علی (ع))

به نام خداوند دادگر

جناب خامنه‌ای‌، حضرت والا مقام

سال‌ها پیش وقتی در کلاس درس معلم از ما خواست تا با موضوع «نامه‌ای برای خدا» انشایی بنویسیم و بی پرده با خدا درد و دل کنیم‌، همگی نوشتیم و تا جایی که من یادم هست هیچ یک از شاگردان را به خاطر نامه نوشتن به خدا و درد و دل‌ها و انتقادات آن‌چنانی بازداشت یا زندانی نکردند‌. اما این روزها گویی نامه نوشتن به بنده خدا‌، شخص جناب‌عالی‌، کسی که مسوول حفظ حیثیت و جان و مال و ناموس مردم ایران است تحت هر عنوانی می‌تواند تشویش اذهان عمومی و توهین به رهبری تلقی گردد و چندین ماه یا چندین سال حبس را در پی خواهد داشت‌، اما آن‌قدر درد دارم که پی‌حبس را به تن بمالم و این نامه شخصی را سرگشاده برایتان بفرستم تا بدانید آتش ظلم‌ها به کجا رسیده است‌.

جناب خامنه‌ای من بهایی هستم‌، اصل و نسبم از روستای «ایول» مازندران است‌.

ساعاتی پیش خبری را شنیدم که از شوک شنیدنش بهت زده به خانه استاد عزیزمان «عنایت‌اله سنائی» رفتم تا حقیقت ماجرا را از زبان ایشان بشنوم‌. زنگ در را زدم‌. معلم اخلاق‌، استاد عرفان و سنبل عشق و فداکاری در را به رویم باز کرد و با چهره‌ای گشاده مثل همیشه دست‌هایش را به رویم گشود‌. انگار که اتفاقی نیفتاده. به سویش پر کشیدم‌، سینه به سینه در آغوشش آرام گرفتم‌، صورتش را بوسیدم‌، بوی تند سیلی هنوز در زیر گوشش می‌پیچید. بد موقعی به سراغش رفتم‌، به اتفاق همسر فرشته خوی‌اش‌، یا به قول استاد «فرشته‌ای در بند»‌ برای چندمین بار عازم مطلب پزشک متخصصی برای جلوگیری از عفونت گوشش بود‌. مامور اطلاعات با بی‌شرمی و وقاحت‌، چنان سیلی محکمی به استاد زده بود که پرده گوشش پاره شد‌. هیکل ضعیف و نحیف استاد عزیزم جلوی چشمان همسر و فرزندش مظلومانه به زمین افتاد و عینکش به گوشه‌ای پرتاب شد و شکست‌. گوییا این 4 مامور اطلاعات چون از پس استدلال‌های قوی استاد که همگی بر گرفته از احادیث اسلامی و آیات قرآن کریم بود بر نمی‌آمدند‌، از قبل نقشه کشیدند تا ضعف خود را با سیلی پنهان کنند‌. بماند که چه تهمت‌ها و بی‌حرمتی‌هایی که نکردند‌!

جناب خامنه‌ای ، حضرت والا مقام

این روزها ظلم آن‌قدر زیاد شده که حوادثی حیرت آور و تاسف بار تنها در خطه ما مازندران کم نیست‌. پیرمرد‌ شریف و نجیب 71 ساله‌، «وجیه‌اله میرزا گلپور»، معلمی دل‌سوز که در اوایل انقلاب به صرف بهایی بودن هم‌چون دیگر هم‌کیشان خویش از مراکز دولتی اخراج شده بود را شکنجه می‌کنند. با دو دست‌بند و دو پابند به خاطر داشتن عقیده‌ای متفاوت هم‌چون افراد شرور در شهر تنکابن می‌گردانند که وقتی بعد از دو هفته او را آزاد کردند و مردم گروه گروه به دیدارش می‌رفتند‌، دیدند و دیدیم که پاهای او از شدت زخم به چه وضع اسفباری افتاده بود‌، و اکنون هم همسرش را با وجود امراض گوناگون مدت سه هفته است بازداشت کرده‌اند که چرا تو رنج نامه  نوشته‌ای که باعث آبرو‌ریزی شده است! اما در تعجبم که این‌ها از کدام آب‌رو صحبت می‌کنند‌!؟

همین چند وقت پیش وقتی یکی از هم‌کیشانم «هوشنگ فنائیان»  به خاطر ظلم‌های فراوانی که بر وی و خانواده‌اش روا داشتند و محرومیت فرزندانش از حق تحصیل و شکایت از عده‌ای از عوامل اطلاعات به خاطر توهین و تحقیر و بی‌حرمتی‌های زیاد‌، نامه‌ای ‌سرگشاده برایتان نوشت‌، داغ دل بسیاری از ما بهاییان تازه شد و گفتیم حتمن این بار رهبر نظری خواهد انداخت و نکوهشی خواهد کرد.

اما نه تنها ترتیب اثری داده نشد‌، بلکه به اتهام «تبلیغ علیه نظام»، «توهین به رهبری» ‌و اتهاماتی چون «عضویت در فیس بوک»، «شرکت در ضیافت» که می‌توان از آن به عنوان بهانه‌ای برای بالا بردن مدت حبس استفاده کرد «که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل» این بنده خدا را به جرم این‌که اسرار هویدا می‌کرد‌، به چهار سال و نیم حبس محکوم کردند‌، تا زهر چشمی برای دیگران باشد که مبادا برای رهبر سرزمینشان بی پرده نامه‌ای بنویسند.

حضرت آیت‌اله

سالیان سال است که ما را از تحصیلات عالیه محروم کردند و شما بهتر از هر کسی می‌دانید که تحصیل علم را نباید از هیچ بنی بشری دریغ کرد‌، حتا شده علم را از بلاد کفر بیاموزیم‌. اما سی سال است که ما از آن محرومیم و چقدر دردآور است‌‌، وقتی در مجامع بین‌المللی سیاست‌مداران ایرانی در لوای حقوق بشر اسلامی از کرامت انسانی و حقوقی والاتر یاد می‌کنند فریب‌کارانه اذعان می‌دارند که بهاییان هم در دانش‌گاه‌ها هستند و تحصیل می‌کنند‌.

بلی، این سال‌های اخیر به خاطر فشارهای بین‌المللی‌، تعداد بسیار محدودی از دانش‌آموزان بهایی را وارد دانش‌گاه می‌کنند، ولی بعد از گذراندن چند ترم بدون هیچ دلیل و مدرکی اخراج کرده، عده‌ای دیگر را جای‌گزین می‌نمایند و این چرخه را ادامه می‌دهند تا هم ضربه محکم‌تری از قبل به جوانان بهایی زده باشند و هم این‌که همیشه لیستی از جوانان بهایی مشغول به تحصیل در دانش‌گاه‌ها برای مجامع بین‌المللی و مدافعان حقوق بشر داشته باشند. حقیقتن چقدر زشت و فریب‌کارانه عمل می‌کنند! ولی با این حیله آیا می‌توان سر مجامع بین‌المللی را کلاه گذاشت؟ آیا آن‌ها نمی‌پرسند بعد از این‌همه سال فارغ‌التحصیلان بهایی کجایند؟ چند دانش‌جوی بهایی‌، دکتر یا مهندس شده‌اند؟ این‌ها به کنار‌، جواب خدا را چه می‌‌دهند؟

افسوس! کار به این‌جا هم ختم نمی‌شود. اگر بعد از این‌همه تبعیضات و تضییقات عده‌ای از جوانان بهایی در گروه‌های چند نفره در خانه‌های کوچکشان جمع می‌شوند تا تحصیل علم کنند. فورن با برچسبی سیاسی هم‌چون «تبلیغ علیه نظام» که این روزها نقل هر مجلسی شده و مردم با آن جک می‌سازند، محصلین ما را روانه زندان می‌کنند.

رهبر انقلاب، جناب خامنه‌ای

بهاییان خیرخواه عمومند. هدفشان وحدت عالم انسانی و اتحاد بین همه انسان‌هاست. حضرت بها‌اله می‌فرمایند: «امروز انسان کسی است که به خدمت جمیع من علی‌الارض قیام نماید.»

با این‌حال این‌همه تهمت و افترا‌ و دروغ و نسبت‌های ناروا به بهاییان از طریق برخی کانال‌های تلویزیونی‌، رادیویی، مطبوعاتی و … بعد از سی و سه سال، آیا هنوز هم عدالت اجازه جوابیه را صادر نمی‌کند؟ آیا عدالت معنای دیگری پیدا کرده‌؟ آیا حقوق شهروندی مخصوص عده‌ای خاص تعریف شده؟ نه! «لقد کرمنا بنی آدم» همه ما انسان‌ها از هر نژاد و قوم و دین باید از حقوق انسانی و شهروندی به معنای واقعی آن برخوردار باشیم. تحصیلات عالیه داشته باشیم. سر یک میز بنشینیم. اندیشه‌های سازنده را فارغ از هر تعصبی «که هادم بنیان بشریست» کنار هم بگذاریم. ترک و لر، کرد و بلوچ، یهودی و بهایی، مسیحی و مسلمان با توکل به خداوند متعال برای تعالی و ترقی عالم انسانی و آبادانی زمین که دیری است محتاج پیوند و اتحاد است بکوشیم.

«ان الذین امنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من امن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون.‌» ( سوره بقره 62 )

جناب خامنه‌ای

من از استاد عزیزم جناب عنایت‌اله سنایی‌- مردی که ساعاتی پیش پرده گوشش به خاطر سیلی سنگینی که مامور اطلاعات زده پاره شده است‌– یاد گرفتم که اسلام دین عدالت و مهرورزی است. حامی آزادی عقیده و بیان است.

«ای اهل ایمان در راه خدا پایدار و استوار بوده و (‌بر سایر ملل عالم) شما گواه عدالت و راستی و درستی باشید و البته شما را نباید عداوت گروهی بر آن بدارد که از طریق عدل بیرون روید. عدالت کنید که عدل به تقوی نزدیک‌تر (‌از هر عمل‌) است و از خدا بترسید که خدا البته بهرچه می‌کنید آگاه است.» (‌سوره ما‌ئده 6‌)

هرگاه حکمی ناعادلانه و بی‌اساس از بعضی مسوولین و قضات صادر می‌شد و  ما از شدت نابرابری‌ها، بغض در گلویمان می‌شکست و اشکمان سرازیر می‌شد، ما را با بیانات عادلانه حضرت علی (ع) و جوان‌مردی او آرام می‌کردند! اما سال گذشته در روز تولد حضرت علی (ع) عده‌ای مسلمان نما که خود را منسوب به او می‌دانند، پنجاه خانه ما بهاییان را در روستای آبا‌ و اجدادیمان‌‌– ایول-‌ با بوردزل با خاک یک‌سان کردند و دردآورتر این‌که وقتی در ساعات اولیه تخریب و آتش‌سوزی به نزدیک‌ترین مراکز قانونی و مسوولین مربوطه و حتا مراکز مختلف استانی مراجعه کردیم، نه تنها آبی به آتش نزدند، بلکه ایستادند و به بهانه این‌که مراحل قانونی باید طی شود، چهار روز دست بر روی دست گذاشتند تا در برابر دیدگانمان و بهت هم‌وطنان عزیز مسلمانمان که بسیاری با ما گریستند، بسوزانند و ویران کنند و با وجود هم‌دردی برخی مسوولین کشوری و مجامع بین‌المللی نسبت به این حرکت غیراخلاقی، غیرشرعی و غیرقانونی با چندین دست‌گاه بوردزل با خاک یک‌سان نمایند‌.‌ گویی این چهار روز تخریب در سیر مراحل قانونی نمی‌گنجید و باید پرونده دراین چهار روز مسکوت می‌ماند تا تخریب کامل شود، البته ما در سیر پی‌گیری این پرونده به موجودات شگفت‌انگیزی برخوردیم که ما را انسان نمی‌دانند و حقوقی را برای یک فرد بهایی، آن‌هم از جنس روستایی در دیوانشان پیدا نمی‌کنند. خلاصه مطلب این‌که بعد از گذشت یک‌سال و چند ماه از این واقعه حزن‌انگیز طی نامه‌نگاری‌های بسیار به مراکز مختلف کشوری و تظلم به مراکز عدیده قضایی پرونده‌ای به این مهمی و امنیتی را نه قاضی اصلی پرونده، بلکه قاضی کشیک رای منع تعقیب صادر می‌کند و مخربین و نوچه‌ها آن‌قدر بی‌چشم و رو هستند و پشتشان به جاهای بالا گرم است که می‌گویند اگر خودتان را هم بکشیم آب از آب تکان نمی‌خورد! واتاسفا!

جناب خامنه‌ای‌!

ظلم پایدار نمی‌ماند. شما که ولی امر مسلمین هستید، مطمئنن این بیان حضرت علی (ع) به مالک اشتر را بارها خوانده‌اید: «هر آن ظلمی که در محدوده فرمان‌روایی تو می‌شود اول آن ظلم را به نام تو می‌نویسند.»

پس به گوش باشید، ما آن‌چه را که باید بگوییم علارغم تمام تهدیدها و حبس‌ها و عواقبی که دارد گفته‌ایم تا بار دیگر بدانید چقدر تحت فشار و نابرابری و بی‌عدالتی هستیم. آن‌چه به میان آمد تنها مشتی از خروار جورهای وارده بر جامعه بهایی ایران بود‌.

به امید روز که نور عدالت بر جای جای این سرزمین کهن پرتو افکند!

والسلام


 


محبوبه شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

بیست‌و‌یکم سپتامبر مصادف با سی‌ام‌شهریور، برابر است با «روز جهانی صلح» که از سوی سازمان ملل متحد در پنجاه‌وهفتمین جلسه مجمع عمومی انتخاب شده است. اعلام این روز و تجلیل و گرامی‌داشت از آن در بسیاری از نقاط جهان دست‌کم این حقیقت را که بشریت از جنگ و خشونت و توسل به قهر و زور و مشکلات میان انسان‌ها بیزار است، تثبیت شده است.

در ادبیات قدیم پارسی «صلح» هم‌معنای لغت آشتی و به معنای مقابل جنگ آمده است، در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با تفکرهای شرق آسیایی و بعدها تفکرات مسیحی که صلح درونی را معرفی کرده‌اند آمیخته شده ‌است اما در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بی‌دغدغه و خالی از تشویش، کش‌مکش و ستیز است.

 صلح یک آرمان جهانی تلقی می‌شود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و می‌تواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد به همین ترتیب از جنبه‌های مختلفی می‌توان صلح را مطالعه کرد. شامل مسائل مربوط به جنگ، خلع سلاح و کنترل تسلیحات نظامی و سایر موضوعات.

«امانوئل کانت» فیلسوف نام‌دار آلمانی در سال ۱۷۹۵ میلادی کتابی با عنوان «صلح پایدار» نوشت که در آن مبانی رسیدن به یک صلح پایدار به صورت شش اصل مشخص شده ‌است. در این کتاب کانت برای اولین بار خواستار اتحاد جامعه بین‌المللی و تشکیل سازمانی برای برقراری صلح در جهان شده ‌است.

به همین منظور سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی دوم با هدف تثبیت و ارائه صلح در جهان تشکیل شد. این سازمان تا کنون قطع‌نامه‌های زیادی را برای برقراری صلح تصویب کرده ‌است.

و در نهایت «سازمان ملل متحد» روز بیست‌و‌یکم سپتامبر برابر با سی‌ام شهریور را «روز جهانی صلح» اعلام کرد. این تاریخ در پنجاه‌وهفتمین جلسه مجمع عمومی انتخاب شد، در گذشته تاریخ سی‌ام نوامبر ۱۹۸۱ سومین سه‌شنبه سپتامبر، روز بازگشایی جلسات عادی مجمع عمومی به عنوان روز جهانی صلح انتخاب شده بود.

اعلام این روز به عنوان روز جهانی صلح و تجلیل و گرامی‌داشت از آن در بسیاری از نقاط جهان دست‌کم این حقیقت را که بشریت از جنگ و خشونت و توسل به قهر و زور و مشکلات میان انسان‌ها بیزار است، تثبیت شده است.

گرچه هنوز هم در همه نقطه‌های جهان نشانه‌های آشکاری از  کاربرد خشونت و زمینه‌سازی برای جنگ و خون‌ریزی هم‌چنان وجود دارد و حتا بسیاری‌ فقط از روی ریا و دروغ و مصلحت و تظاهر به صلح‌خواهی و ضدیت با جنگ می‌پردازند و می‌کوشند نیات و مقاصد جنگ‌افروزانه‌‌ خود را در پرتو شعارهای صلح‌خواهی و ضدیت با جنگ پنهان دارند، ولی حتا همین نکته که جنگ‌افروزان نیز، ناگزیراند برخلاف واقع خود را هوادار صلح معرفی کنند، نشانه‌ آن است که صلح به عنوان یک مطلوب و مقصد منطقی و باارزش، جای‌گاه خودش را در روان انسانی و وجدان بشری تثبیت کرده است.

 این چیزی است که می‌تواند امید به استقرار کامل صلح و برچیده شدن بساط جنگ را برای همیشه نوید دهد. ولی برای رسیدن به آن روز و آن مقصد، باید در همین سطح قانع نباشیم بلکه هر کدام ما باید صلح‌پروری را در دستور کار خود قرار دهیم و با پذیرش این حقیقت که با ایفای همین نقش و انجام این مسوولیت خطیر انسانی، قادر هستیم جهانی آکنده از صلح و صفا و مبرا از جنگ و خشونت را شاهد باشیم و بس، نقشی از خود به یادگار بگذاریم.

زیرا زندگی در نظام و سیستمی که بر بنیاد جنگ و حق‌کشی بنا یافته است، تمایل به قرار گرفتن در موقعیت حق‌کشان و زورگویان و حاکمان را در ما نهادینه کرده است. صلح‌خواهی واقعی فقط زمانی میسر است که بتوانیم و بخواهیم عوارض تاریخی زیستن در نظام‌های ضدانسانی‌ای که انسان را از خودش و با خودش بیگانه و ناآشنا کرده است، از خود بزداییم و در کردار و اعمال خود به آن تمایلاتی که نشان از میراث گذشته است، نه بگوییم و صلح‌پروری را پیشه نماییم.

و اما جایزه صاح نوبل، جایزه صلح نوبل یکی از شش جایزه نوبل است که توسط «آلفرد نوبل» صنعت‌گر و مخترع سوئدی وقف شده است. این جایزه برای اولین بار در سال ۱۹۰۱ اعطا شد. آلفرد نوبل در وصیت‌نامه خود گفته است که این جایزه باید «به کسی داده شود که به‌ترین یا بیش‌ترین کوشش را در راه برادری ملل یا انحلال با کاهش ارتش‌ها یا تشکیل و ترغیب کنفرانس‌های صلح کرده باشد.»

این جایزه هر ساله در اسلو پایتخت نروژ اهدا می‌شود. «شیرین عبادی» اولین ایرانی و اولین زن مسلمان است که در سال 2003  جایزه صلح نوبل را برای تلاشش در مورد ترویج مردم‌سالاری و رعایت حقوق بشر در ایران به ویژه در مورد حقوق زنان و کودکان دریافت کرد.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

سایت هشت صبح


 


خبر / رادیو کوچه

در پی حمله نیروهای امنیتی یمن به محل تجمع مخالفان در صنعا، در پایتخت این کشور آتش‌بس برقرار شده است.

هفت نفر در حمله روز سه‌شنبه، 20 سپتامبر، نیروهای امنیتی به «میدان تغییر» که محل اصلی گردهمایی مخالفان است، کشته شدند.

گفته می‌شود معاون رییس جمهوری یمن و دیپلمات‌های غربی در برقراری آتش‌بس نقش فعال داشته‌اند.

ده‌ها نفر در خشونت‌های چند روز گذشته در صنعا جان خود را از دست داده‌اند.

مخالفان خواهان کناره‌گیری علی عبداله صالح از ریاست جمهوری و پایان سه دهه حکومت او هستند.

آقای صالح که در ماه ژوئن در یک انفجار به شدت مجروح شد، برای مداوا در عربستان سعودی به سر می‌برد و بر بازگشت به یمن تاکید دارد.

عبدربو منصور هادی، معاون ریاست جمهوری یمن از طرف آقای صالح مامور به گفت‌و‌گو با مخالفان شده است.

در پی اعلام آتش بس در ساعت ۴ بعدازظهر سه‌شنبه، تنها چند مورد تیراندازی پراکنده در صنعا گزارش شده است.

تحلیل‌گران امیدوار هستند که در صورت پای‌دار بودن آتش بس، حکومت یمن و مخالفان بتوانند از فرصت ایجاد شده برای مذاکره درباره انتقال قدرت استفاده کنند.

فرستادگان سازمان ملل متحد و شورای هم‌کاری خلیج پارس دوشنبه وارد صنعا شدند تا به پیش‌رفت گفت‌و‌گوها کمک کنند.

بر اساس گزارش های منتشر شده، بیش‌تر زد و خوردهای ارتش یمن روز سه‌شنبه به حمله ارتش به مواضع یک یگان نظامی که به مخالفان پیوسته است، مربوط بود.

این یگان از تظاهرکنندگان در میدان تغییر محافظت می‌کند.

در حمله ارتش به این نظامیان‌، سه سرباز مخالف، سه تظاهرکننده و یک ره‌گذر کشته شدند.

وزرای دولت یمن حمله ارتش به غیرنظامیان را رد می‌کنند و می‌گویند القاعده مسوول خشونت‌ها است.

بیشتر بخوانید:

«ادامه درگیری‌های در یمن با به‌جا ماندن چند کشته»


 


محمد مصطفایی/ وکیل دادگستری

شش سال به صورت پی در پی،‌ برای نجات جان موکلانم، که بسیاری آن‌ها اطفال زیر 18 سال بوده‌اند تلاش کردم. عده بسیاری از آن‌ها از مرگ نجات یافتند، عده‌ای حال در زندانند و منتظر و متاسفانه افرادی از جمله، دلآرا دارابی، رضا حجازی، بهنام زارع و در آخر بهنود شجاعی، ناجوان‌مردانه اعدام شدند و بهتر بگویم به قتل رسیدند.

در هنگام شروع به فعالیت در زمینه حقوق کودکان، آن‌هم در حوزه مجازات اعدام، گمان می‌کردم که اعدام کودکان‌‌– کسانی که سنشان زیر 18 سال است‌- بر اساس قانون مجازات اسلامی صورت می‌گیرد. زمانی که با موکلینم ملاقات می‌کردم، پس از ملاقات، به دلیل آن‌که کودکی که فاقد اراده و قدرت تصمیم‌گیری بوده است، اعدام می‌شود، به فکر فرو می‌رفتم، تامل می‌کردم و چون آن‌ها را مستحق اعدام نمی‌یافتم، تلاش می‌کردم که راهی بیابم تا آنان از مرگ نجات یابند. هر راهی را که به ذهنم خطور می‌کرد، برای نجات جان کودکان و حتا دیگرانی که به مرگ محکوم شده بودند، می‌پیمودم. فشار به دست‌گاه قضایی، مطبوعاتی کردن پرونده موکلینم، مذاکره با نمایندگان مجلس و قضات دادگستری، مذاکره با خانواده مقتول و ارتباط با سازمان‌ها و نهادهای حقوق بشر و ده‌ها راه دیگری که در وظایف یک وکیل دادگستری نبود ولی به دلیل آن‌که این مجازات را انسانی نمی‌دانست، می‌پیمودم.

‌همان‌طور که مرقوم گردید، در ابتدای شروع فعالیتم، گمان می‌کردم که مجازات اعدام برای دختران بالای نه سال و پسران بالای پانزده سال بر اساس قوانین جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد، اما نیروی مرا هدایت می‌کرد که مرگ حق هیچ‌یک از موکلانت نیست. بعدها با تحقیقات بیش‌تر بر روی پرونده موکلینم، قوانین و مقرراتی را یافتم که حکایت از، اعدام خودسرانه دست‌گاه قضایی جمهوری اسلامی در رابطه با پرونده کودکان زیر 18 سال داشته و دارد. اعدامی که نه قانونی است، نه اخلاقی و نه انسانی.

علیرضا ملاحسنی نوجوان 17 ساله کرجی، ‌خود قربانی جامعه است که از بدو تولدش او را حمایت نکرده ‌و حال بر اثر اتفاقی ناخواسته و بدون داشتن کوچک‌ترین قصد مجرمانه‌ای، به جرم قتل به دار آویزان می‌شود، چون یکی از قوی‌ترین مردان ایران را به قتل رسانده است.

بد اقبالی بی‌حد و اندازه، علیرضا این بوده است که او دست به ریختن خون کسی زده است که وی حامیان بسیاری داشته‌اند، از رییس جمهوری متقلب و دروغ‌گو گرفته تا بسیاری از بدن‌سازانی که دیگر مانند پهلوانان دوران قدیم نیستند، حامی او بوده‌اند و مردم نیز به دلیل قوی بودن آقای داداشی او را دوست می‌داشته‌اند. اما شانس و اقبال این کودک به گونه‌ای رقم خورد که نه تنها در سریع‌ترین زمان به اعدام محکوم شد، بلکه اعدامش در ملاعام و در دید میلیون‌ها نفر، صورت می‌گیرد. جنایتی که هرگز قابل بخشش و گذشت نیست.

بد اقبالی بی‌حد و اندازه، علیرضا این بوده است که او دست به ریختن خون کسی زده است که وی حامیان بسیاری داشته‌اند، از رییس جمهوری متقلب و دروغ‌گو گرفته تا بسیاری از بدن‌سازانی که دیگر مانند پهلوانان دوران قدیم نیستند، حامی او بوده‌اند و مردم نیز به دلیل قوی بودن آقای داداشی او را دوست می‌داشته‌اند

‌عده بسیاری در برابر پشتیبانی و حمایت از یک نوجوان 17 ساله موضع می‌گیرند و علیرضا را مستحق مرگ می‌دانند، می‌گوید او قاتل است، با ضربات چاقو دیگری را به قتل رسانده است و از همه بدتر این‌که او یکی از قوی‌ترین مردان ایران و فرد دوست داشتنی را به قتل رسانده است. به همین دلیل بوده است که این نوجوان حمایت نشد و دادگستری کرج در بیانیه‌ای کم‌سابقه زمان اجرای حکم را اعلام نمود و مقدمات اعدام این نوجوان را در سریع‌ترین زمان ممکن به خواسته برادر مقتول، فراهم کرد.

اما کم‌تر کسی به این موضوعات توجه می‌کنند که:

‌-از لحاظ حقوقی و قضایی در هیچ جای قانون مجازات اسلامی سن مسوولیت کیفری به صورت دقیق مشخص نشده است و تنها در کنوانسیون حقوق کودک که در سال 1372 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و شورای نگهبان هم ایرادی به آن نگرفته است، اعلام شده است که حبس ابد و اعدام برای اطفالی که سنشان کم‌تر از 18 سال بوده است، ممنوع است. این مقرره قانونی طبق ماده نه قانون مدنی در حکم قانون است و لازم الاجراست. به عبارت دیگر در صورتی که مجموع قوانین ملی و بین‌المللی به تصویب رسیده توسط جمهوری اسلامی را در کنار یک‌دیگر بگذاریم – صرف‌نظر از این‌که قاتل داداشی چه کسی بوده است و جای‌گاه این مرد بزرگ در میان اجتماع چه بوده است، – به این نتیجه خواهیم رسید که اعدام کودکانی که در هنگام ارتکاب جرم سن‌شان کم‌تر از 18 سال بوده است، برخلاف قانون است.

-حقیر با ده‌ها نفر از کسانی که کم‌تر از هجده سال سن داشته و مرتکب قتل شده‌اند، ملاقات نموده و از نزدیک با آن‌ها مصاحبه کرده و روی آن‌ها تحقیق‌های علمی و فنی جرم‌شناسانه نموده‌ام. با پنجاه و سه نفر از نزدیک صحبت کرده و انگیزه و قصد آن‌ها را از ارتکاب جرم جویا شده و وارد زندگی شخصی و خصوصی و دوران طفولیت و خانواده آن‌ها شده‌ام، وکالت چهل و دو نفر را پذیرفته و پرونده آن‌ها را مطالعه کرده‌ام و در پرونده علیرضا که محکوم به اعدام در کرج شده است، تمام گفته‌هایش را خوانده و تجزیه و تحلیل کرده‌ام، به ضرص قاطع می‌گویم که هیچ‌کدام از آن‌ها دارای رشد عقلانی نبوده و همگی دوران گذار از کودکی را طی می‌کرده‌اند و حال و هوای کودکی هم‌چنان در ذهن آن‌ها وجود داشت و از همه مهم‌تر این‌که تجربه‌ای از جامعه پیش روی خود که هنوز واردش نشده بودند نداشتند و دست تقدیر آن‌ها را به پای چوبه‌دار کشانده بود. و نیز به طور یقین می‌گویم که هیچ‌کدام مستحق مرگ نبوده‌اند.

-کودکی که به پای چوبه دار می‌رود، ناخواسته مرتبک جنایت شده است، بهنود شجاعی و بهنام زارع و دیگرانی که وکالت آن‌ها را به عهده داشته و ده‌ها نفر از آن‌ها هم اینک آزاد هستند، کوچک‌ترین قصدی بر ارتکاب قتل نداشته‌اند، اما در مقابل ما با قصد و نیت و برنامه ریزی قبلی می‌خواهیم نوجوان بی‌اراده‌ای را در منظر عموم به قتل برسانیم. بیانیه صادر می‌کنیم، ملت را خبردار می‌کنیم که در میدان شهر جمع شوند و دوربین‌های عکاسی و فیلم‌برداریشان را بیاورند و از صحنه‌ای نمایشی که حکومت جمهوری اسلامی فراهم کرده است عکس و فیلم یادگاری بگیریم. لحظه‌های مرگ نوجوان ضعف‌الجثه‌ای را ببینیم که مردی قوی هیکل را ناخواسته از پای در آورده و حال باید خواسته، تقاصض را پس دهد و در ملا‌عام اعدام شود تا درس عبرتی گردد که دیگران یاد بگیرند که چنین عملی را حتا ناخواسته به انجام نرسانند و از همه بدتر و فجیع‌تر این‌که به نام اسلام و قرآن و شریعت جنایت کنیم.

-ترویست نروژی در روز 22 جولای امسال 76 نفر را به بدترین وجهی به قتل رساند، دولت نروژ او را بازداشت کرد. بهترین شرایط را برای دفاع از این قاتل نروژی فراهم کرد، در زندانی نگه‌داری کرد که نمونه آن در هیچ زندانی از زندان‌های ایران وجود ندارد. او امروز در حال محاکمه است و اگر محکوم شود حداکثر مجازاتش 21 سال حبس است. مردمان نروژ پس از ترور انجام شده در مقابل این خشونت، نه خواستار اعدام شدند، نه خواستار حبس ابد شدند و نه خواستند که خشونت به خرج دهند. صدهزار نفر در شهری که پانصد هزارنفر جمعیت دارد،  با شاخه‌های گل در خیابان‌های حاضر شده و از این طریق به ظلم، خشونت و ستم و ترور «نه» گفتند. اما ما در نقطه‌ای دیگر، کشوری عقب‌مانده از انسانیت، نوجوانی که هنوز موهای صورتش بیرون نزده است و در اثر اتفاقی ناخواسته مرتکب قتل شده است را به پای میز محاکمه برده، بدون داشتن دادرسی عادلانه او را محاکمه می‌کنیم، در انفردای می‌اندازیم، تمام وسایل دفاع را از او می‌گیریم، پرونده او را به سرعت رسیدگی می‌کنیم و برای دیدن اعدامش از مردم دعوت می‌کنیم که فلان ساعت در فلان منطقه شهر حاضر شوند تا تماشاچی اعدام باشند که می‌خواهیم حکم خدا را اجرا کنیم، حکمی که خدا نعوذ‌بالله تنها در ایران صادر کرده است. می‌خواهیم جنایت کینم. جنایتی که هیچ جنایت‌کاری نمی‌تواند انجام دهد و تنها از عهده حاکمان جمهوری اسلامی بر می‌آید.

عده‌ای گمان می‌کنند، مرگ حق کسی است که مرتکب قتل می‌شود یا مواد مخدر حمل می‌کند و یا … اما این‌طور نیست، مرگ حق هیچ انسانی نیست، حق انسان‌ها زندگی است

-عده‌ای گمان می‌کنند، مرگ حق کسی است که مرتکب قتل می‌شود یا مواد مخدر حمل می‌کند و یا … اما این‌طور نیست، مرگ حق هیچ انسانی نیست، حق انسان‌ها زندگی است، زنده ماندن است، حق انسان‌ها محبت است نه خشونت، خشونت را با خشونت نباید پاسخ داد. و اگر دادیم حیوانی بیش نیستیم. اما متاسفانه هنوز یاد نگرفته‌ایم که انسانیتمان را جاری و ساری کنیم. دم از اسلام می‌زنیم اما بویی از انسانیت اسلام نبرده‌ایم و جنایت می‌کنیم.

در آخر شدیدن اعدام این نوجوان و تمام کسانی که اعدام می‌شوند، چه نوجوان، چه جوان و چه پیر و چه زن و چه مرد را محکوم‌ و از انسانیت به دور  می‌دانم. تمام مصائب و گرفتاری‌هایی که مردمان ایران زمین می‌کشند را بر عهده حاکمان جمهوری اسلامی می‌دانم، چرا که اگر دولتی با خواست رفاه برای مردم، مردمی، عادل و دموکرات داشتیم هرگز شاهد چنین جنایاتی‌– چه از جانب مردم در درجه اول و چه از جانب حکومت‌– نمی شدیم.

امیدوارم که به زودی شاهد مرگ غیر‌طبیعی هیچ انسانی نباشیم، گرفتن جان آدمی تنها در بر عهده آفریننده است و آفرید شده، مستحق جان گرفتن و جنایت و ظلم و جور نیست، آفرید شده، تنها مستحق زنده بودن است، مستحق نیکوکاری و مهربانی است، استحقاقی که ما ایرانی ها لااقل از آن بی‌بهره‌ایم.

به امید ایرانی آزاد و رها از خشونت و ظلم و جور و وحشی‌گری


 


رادیو کوچه

روز جهانی آلزایمر- آلزایمر رایج‌ترین شکل زوال عقل است. علایم این بیماری با از دست دادن قدرت حفظ اطلاعات در دوران پیری آغاز شده و به‌تدریج با از دست دادن قدرت تشخیص زمان، افسردگی، از دست دادن قدرت تکلم، گوشه‌گیری و سرانجام مرگ در اثر ناراحتی‌های تنفسی به پایان می‌رسد.

این بیماری علاج‌ناپذیر را اولین بار روان‌پزشک آلمانی به نام «الویز آلزایمر» (Alois Alzheimer) در سال ۱۹۰۶ میلادی معرفی کرد. همه ساله چنین روزی به مناسبت روز جهانی آلزایمر در دنیا مراسم و همایش‌های مختلف برگزار می‌شود.

1832 میلادی- «سر والتر اسکات» (Sir Walter Scott)، رمان‌نویس، شاعر، تاریخ‌دان و زندگی‌نامه‌نویس اسکاتلندی درگذشت. از آن‌جایی که وی قالبی را برای رمان تاریخی در ادبیات داستانی به‌کار بست که تا امروز از آن پیروی شده‌ است، او را ابداع‌کننده و یا پدر این سبک می‌دانند، اشعار و رمان‌های معروف به «ویورلی» او، به بازگویی وقایع مهیج مربوط به تاریخ موطنش می‌پردازند و سایر رمان‌های وی به بریتانیا و فرانسه‌ی دوران قرون وسطا برمی‌گردند که شخصیت‌های آن را شاهان، ملکه‌ها، افراد سیاسی، مزرعه‌داران، گدایان و راهزنان تشکیل می‌دهند.

اسکات سالیانی نیز به امور سیاسی و اجرایى پرداخت و در 28 سالگی فرمان‌دار یکی از مناطق انگلستان شد و با آن‌که سال‏ها در این سمت باقی ماند، هرگز از نویسندگی دست باز نداشت.

وی از برجسته‌ترین چهره‌های رمانتیسیسم بریتانیا نیز محسوب می‌شود که آثارش هنوز از استقبال بالایی برخوردار است. از آثار معروفش به «آیوانهو» (Ivanhoe)، «راب روی» (Rob Roy)، «بانوی دریاچه» (The Lady of The Lake) و «ویورلی» (Waverley) می‌توان اشاره کرد.

1937 میلادی- کتاب خیال‌پردازانه‌ی «هابیت»  (The Hobbit)، یا «آن‌جا و بازگشت دوباره»  (There and Back Again) نوشته «جی.آر.آر تالکین» (J. R. R. Tolkien) نویسنده انگلیسی منتشر شد. این کتاب در فضایی تخیلی و برای بچه‌ها نوشته شده ‌است. این کتاب داستان یک هابیت را دنبال می‌کند که درگیر ماجرایی می‌شود تا سهمی از گنجی را به دست آورد که به دست اژدهایی افتاده است.

کتاب در چنین روزی منتشر و برنده جایزه «نیویورک هرالد تریبون» برای به‌ترین داستان تخیلی جوانان شد. این این کتاب هنوز هم پرطرف‌دار است و به عنوان یک نمونه کلاسیک کتاب‌های کودکان شناخته می‌شود.

1964 میلادی- کشور «مالت» در دریای مدیترانه بین ایتالیا و لیبی واقع شده است. نوع حکومت این کشور جمهوری است‌ و در چنین روزی در سال از انگلستان مستقل شد و در تاریخ اول دسامبر همان سال به عضویت سازمان ملل متحد در‌آمد‌. واحد پول آن «لیره» نام دارد و پایتخت آن «والتا» (Valletta) است .

در سال ۱۷۹۸ میلادی، ناپلئون بناپارت، جزایر مالت را فتح کرد. مردم مالت با پشتیبانی نیروهای بریتانیایی، بر ضد فرانسویان شورش کردند و در ۱۸۰۰ میلادی، مالت مستعمره‌ی بریتانیا شد. نیروهای بریتانیایی در طول جنگ اول جهانی، از مالت به عنوان پای‌گاهی دریایی در برابر نیروهای متحدین استفاده کردند. و پس از ۴۳ سال، استقلال کامل خود را از بریتانیا در سال ۱۹۶۴ باز پس گرفت و به جمهوری تبدیل شد.

  ———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1305 خورشیدی- زادروز «فریدون مشیری» شاعر معاصر ایرانی.

1388 خورشیدی- درگذشت «پرویز مشکاتیان» آهنگ‌ساز، موسیقی‌دان، نوازنده سرشناس سنتور، استاد دانش‌گاه و پژوهش‌گر نامی ایران.

1866 میلادی- امروز زادروز «هربرت جورج ‌ولز» داستان‌نگار، تاریخ‌دان و جامعه‌شناس انگلیسی است که 80 سال عمر کرد. برخی او را پدر داستان‌نگاری «علوم تخیلی» می‌خوانند. چهار داستان معروف او «ماشین زمان»، «جزیره دکترمورو»، «آدم نامریی» و «جنگ دنیاها» در همین زمینه‌اند.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

راسخون


 


این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمی‌کند.

اگر خبر ندارید این را بگویم که این نام مدت‌ها در تبلیغات تلویزیونی ادعا می‌کرد تحت لیسانس شرکت «پیتر اند جورج» انگلستان است تا این‌که یک نفر از بین ما و از افرادی که گاهی فکر می‌کنند و هر چیز را به راحتی قبول نمی‌کنند (که متاسفانه تعدادشان بسیار کم است) ته قضیه را در آورد که بله این شرکت پیتر اند جورج یک شرکت صوری است که آقای مهدی فضلی صاحب شرکت «گلرنگ» خودش در انگلستان ثبت کرده و اصلن هیچ وجود خارجی ندارد و در واقع هیچ تولیداتی ندارد در واقع کارخانه‌ای در کار نیست و فقط یک نام تجاری است و کلیه محصولات در شرکت پاکشو در کیلومتر ۱۰ جاده قدیم کرج  و مثلن تحت لیسانس تولید می‌شود‌!

سردار کیانی یا همان مهدی فضلی

‌به مارک اوه اضافه کنید‌: دیگر نام‌های جعلی و… شرکت گلرنگ مثل (سافتلن‌، مریت‌، اسپیف‌، مرسی‌، نانسی‌، هوم پلاس‌، اکتیو و از همه مهم‌تر کرم‌های مای می‌ که با ادعای تحت لیسانس کهل اند کوهل آلمان و در منطقه سلفچگان قم تولید می‌شود) ، کهل اند کوهل هم شرکتی جعلی است که توسط مهدی فضلی‌، مدیر شرکت گلرنگ و سردارسابق سپاه (کیانی) ثبت شده است.

بله آقای مهدی فضلی یا همان سردار سرتیپ پاسدار حاج قباد کیانی‌ از فرماندهان نیروی زمینی سپاه در لشگر ۲۷ محمد رسول‌اله و ستاد نیروی زمینی و … هستند‌.

آخرین سمت سردار کیانی فرمانده قرارگاه سازندگی نجف اشرف در نیروی زمینی سپاه پاسداران بوده است‌.

نام‌برده از سال ۱۳۷۶ از سپاه پاسداران به قصد فعالیت‌های اقتصادی لباس سپاه‌داری را از تن به‌درآورده و با هویت جدید «آقای دکتر مهدی فضلی»  آغاز به‌کار نموده.

از دیگر شاه‌کارهای ایشان این بوده که با توجه به علاقه مردم و کیفیت و بازار خوب ظروف نچسب تفال رفته رفته گزارش‌هایی از کمیاب شدن این ظروف که البته در ایران نمایندگی مجاز هم داشتند می‌رسید‌.

در آخر کاشف به عمل آمده که واردات ظروف نچسب تفال به ایران ممنوع شده و حتا تولیدات داخلی این شرکت نیز از سوی وزارت صنایع مجوزش لغو گردید است چرا‌؟

چون دقیقا با همان روش سردار کیانی‌، سردار دیگری از سپاه پاسداران محصولات ظروف نچسب دسینی از فرانسه را در دستور کار خود قرار داده‌!

 

محصولات دسینی اکنون در ایران به عنوان محصولات کشور ایتالیا و فرانسه به فروش می‌رسد در حالی که  هیچ ردی از این محصولات در خارج از ایران نیست‌!

تنها یک سایت با این عنوان هست که آن هم فاقد هر گونه آدرس و شماره تلفن از سازنده است. از طرفی با یک جست و جوی حرفه‌ای‌تر متوجه می‌شویم ثبت‌کننده دامنه آن هم یک آقای ایرانی است به نام آرام غریبی که نماینده شرکتی بوده که این دامنه را برای دسینی خریداری کرده.

با جست و جوی بیش‌تر متوجه شدم یک نام تجاری با همین عنوان در دبی ثبت شده که هیچ تولید‌کننده‌ای به اون مربوط نیست. حال داستان چیست‌؟

 آقای مهدی جورابی  باجناق سردار رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه پاسداران  طی مجوزی ویژه‌ توزیع انحصاری محصولات تفال را از شرکت پرکیش نمایندگی رسمی این محصولات دریافت می‌کنند‌، سپس اقدام به ثبت نام دسینی در دوبی می‌نمایند و کم‌کم محصولات دسینی را به جای تفال وارد کانال توزیع می‌کنند و خریدارن به خیال آن‌که برند متعلق به تفال است اغفال می‌شوند.

به هر حال مهم این است که این‌ها تماما یا اجناس بنجلی هستند که در موسسات تولیدی وزارت دفاع یا بنیاد تعاون سپاه ساخته می‌شوند و یا عمدتن اجناس چینی هستند که با رنگ و لعاب و کلاه‌برداری وارد کشور می‌شوند و شما به عنوان جنس خارجی و اروپایی می‌خرید. محل تولید آن‌ها هم در شهر شن‌ژن در چین می‌باشد.


 


خبر / رادیو کوچه

روز سه‌شنبه، 20 سپتامبر، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی، که برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل به نیویورک سفر کرده، در مصاحبه‌ای گفته است که دو شهروند زندانی این کشور در ایران به زودی آزاد خواهند شد.

به گزارش شبکه ای‌.بی‌.سی آمریکا، رییس جمهوری اسلامی تاکید کرده است همان‌طور که پیش‌تر گفته بود این دو نفر تا چند روز دیگر آزاد خواهند شد.

 وکیل مدافع جاشوا فتال و شین باوئر که به اتهام ورود غیرقانونی به ایران به منظور جاسوسی به هشت سال زندان محکوم شده‌اند پیش‌تر گفته بود که که آزادی این دو نفر در برابر وثیقه به دلیل مرخصی یکی از قضات به تعویق افتاده است.

سه‌شنبه گذشته نیز محمود احمدی‌نژاد گفته بود که این دو آمریکایی ظرف چند روز آینده آزاد خواهند شد.

این در حالی است که دست‌گاه قضایی این مسئله را به شدت تکذیب کرده و اعلام شد که شرایط آزادی این دو کوه‌نورد در حال بررسی است.

بیشتر بخوانید:

«رییس جمهوری اسلامی وارد نیویورک شد»

«تعویق آزادی کوه‌نوردان آمریکایی به دلیل مرخصی قاضی»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) دیدار پادشاه سعودی با دیکتاتور یمن هم‌زمان با ادامه کشتار مردم در صنعا

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=30&id=1083677

پایتخت یمن روز گذشته برای سومین روز متوالی شاهد درگیری‌های شدیدی میان نیروهای امنیتی علی عبداله و معترضان یمنی بود. این در حالی است که ساعاتی پس از آن‌که نظامیان سعودی با هم‌کاری برخی از نیروهای گارد ریاست جمهوری یمن مردم صنعا را به خاک و خون کشیدند، عبداله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در کاخ خود در ریاض با علی عبداله صالح دیدار و گفت‌وگو کرد تا به وی اطمینان دهد عربستان نخواهد گذاشت انقلابیون در این کشور پیروز شوند.

2) برهان‌الدین ربانی، رییس جمهوری سابق افغانستان ترور شد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=6&day=30&id=1083679

برهان‌الدین ربانی، رییس جمهوری سابق افغانستان و رییس شورای عالی صلح افغانستان، روز گذشته در یک انفجار انتحاری در خانه‌اش در کابل کشته شد.

آفرینش

1) رییس مجلس: نمایندگان نباید در بیان مطالب خود مرتب از سخنان رهبری نقل کنند

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=89036

رییس مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که نمایندگان نباید در سخنان خود مرتب از سخنان رهبر معظم انقلاب نقل کنند، گفت: «نظر رهبری درباره نظارت بر نمایندگان این است که اگر اشکالی در کار یک نماینده وجود دارد، مجلس باید در درون خود به این موضوع رسیدگی کند.»

به گزارش آنا، علی لاریجانی در پاسخ به سخنان سیدعلی ادیانی‌راد که درباره طرح نظارت بر نمایندگان مطرح شده بود با بیان این‌که شما مرتب در سخنان خود از مقام معظم رهبری نقل می‌کنید، تصریح کرد: «در شرایطی که رهبر معظم انقلاب در این زمینه نظری داشته باشند به‌طور حتم نظر خود را به ما ابلاغ می‌کنند.»

2) رییس مجلس خبرگان: بقای انقلاب نیازمند اقدامات جهادی است

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=15637

به گزارش مهر، آیت‌اله مهدوی کنی در مراسم رونمایی از سند چشم‌انداز حرکت‌های جهانی که در دانش‌گاه «امام صادق» برگزار شد، با بیان این‌که انقلاب اسلامی از جهاد و مهاجرت در قبل و بعد از انقلاب شروع شده است، گفت: «بقا و ادامه انقلاب نیز نیازمند جهاد است.»

جام جم

1) رویانیان، مدیرعامل پرسپولیس شد

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100854667559

اتفاقی که بسیاری از هواداران پرسپولیس پس از سومین شکست متوالی تیم شان در شهرآورد پایتخت منتظرش بودند روز گذشته با استعفای حبیب کاشانی از سرپرستی این باش‌گاه رقم خورد تا پس از معرفی 5 عضو جدید هیت مدیره پرسپولیس از سوی وزیر ورزش و جوانان، محمد رویانیان به عنوان مدیرعامل جدید پرسپولیس معرفی شود.

2) جدال دیپلماتیک ایران و آمریکا در وین

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100854668022

جلسه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین به صحنه جدال لفظی و مستقیم ایران و آمریکا تبدیل شد. این درگیری در پی اظهارات فریدون عباسی رییس سازمان انرژی اتمی ایران و استیون چو وزیر انرژی آمریکا رخ داد. این خبر را خبرگزاری رویترز مخابره کرد و براساس این گزارش،‌ درگیری لفظی طرفین نسبت به سیاست‌های هسته‌ای متقابل دو کشور صورت گرفت. به این گونه که «چو» ایران را متهم کرد هم‌چنان مقررات آژانس را رعایت نمی‌کند و همواره در حال انکار واقعیت برنامه‌های خود است. وی هم‌چنین با متهم کردن تهران به اتخاذ رفتار تحریک‌آمیز، به ایران هشدار داد در صورتی که مطالبات جامعه جهانی را درباره برنامه هسته‌ای خود برآورده نکند با انزوایی شدید در عرصه بین‌المللی مواجه خواهد شد.

اعتماد

1) پیشنهاد ناظران روحانی بر مجلس رای نیاورد

http://www.etemaad.ir/Released/90-06-30/204.htm

دو رای‌گیری دیروز مجلس، حتا خود نمایندگان را هم شوکه کرد. طرح نظارت «نمایندگان بر خودشان» سرانجام پس از یک سال در دستور کار قرار گرفته بود اما اصول‌گرایان به دو اتفاق مهم رای ندادند: «یکی الزام حضور چهار روحانی نماینده در گروه 7 نفره نظارت و دیگری ادامه یافتن نظارت استصوابی شورای نگهبان در طول چهار سال.»

2) عضو فراکسیون اصول‌گرایان: دادستان چگونگی اختلاس را به مردم بگوید

http://www.etemaad.ir/Released/90-06-30/204.htm

علی‌اکبر آقایی، عضو فراکسیون اصول‌گرایان مجلس، درباره برخی پرونده‌هایی که در مقطعی از زمان مطرح شده و سپس درباره آن‌ها هیچ پاسخی داده نمی‌شود، گفت: «در این‌گونه مسایل تنها زمان‌کشی می‌کنند که در افکار عمومی فراموش شود.» به گزارش ایسنا، وی با تاکید بر ضرورت پاسخ‌گویی به افکار عمومی درباره پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی افزود: «درباره این پرونده تمام مسوولان می‌گویند که ما کشف کردیم، ما پیدا کردیم یا عامل آن دستگیر و اموالش توقیف شده است، چرا شفاف به مردم نمی‌گویند که چگونه این موضوع رخ داده است؟»

رسالت

1) نیروی انتظامی مظهر اقتدار و مهربانی باشد

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=76281

به گزارش پای‌گاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، مراسم دانش آموختگی دانش‌جویان دانش‌گاه علوم انتظامی صبح دیروز با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد.

رهبر انقلاب اسلامی در سخنانی در این مراسم کارکنان و فرمان‌دهان نیروهای انتظامی به عنوان حافظان امنیت، آسایش و آرامش مردم را «مجاهدان واقعی فی سبیل‌الله» خواندند و تاکید کردند: «نیروی انتظامی همواره باید هم مظهر اقتدار و نظم و هم مظهر مهربانی، رافت و رحمت در جامعه باشد.»

2) اعضای شبکه مخفی وابسته به بی‌بی‌سی دستگیر شدند

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=76295

روابط عمومی وزارت اطلاعات با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «با پی‌گیری‌های مستمر، اقدامات کنترلی و جمع‌آوری‌های گسترده اطلاعاتی در داخل و خارج کشور در چند ماه اخیر، سربازان گم‌نام امام زمان، عوامل یک شبکه غیرقانونی که در پوشش هم‌کاری با بنگاه سخن پراکنی دولتی انگلیس موسوم به بی‌بی‌سی در جهت تامین نیازمندی‌های اطلاعاتی سرویس جاسوسی استعمارگر فرتوت مشغول بودند و به عنوان تدارکات‌چی سوژه تبلیغاتی برای متخصصان جنگ روانی دشمنان ایران و اسلام فعالیت می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند.»

همشهری

1) پاکستان از آمریکا شکایت می‌کند

http://www.hamshahrionline.ir/news-146221.aspx

به گزارش پرس تی‌وی، اسلام‌آباد تصمیم گرفته است از حملات هوایی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکایی علیه غیرنظامیان پاکستانی به سازمان ملل شکایت کند.

2) سازمان ملل اکنون سازمانی برای تمامی ملل نیست

http://www.hamshahrionline.ir/news-146132.aspx

به گزارش پای‌گاه اطلاع‌رسانی ریاست جمهوری، محمود احمدی‌نژاد دوشنبه شب به وقت محلی به هنگام ورود به فرودگاه جان اف کندی نیویورک در جمع خبرنگاران با بیان این‌که سازمان ملل در سیطره چند کشور به اصطلاح فاتح جنگ جهانی دوم قرار دارد، خاطر نشان کرد: «سازمان ملل اکنون سازمانی برای تمامی ملل نیست که کشورها بتوانند آزادانه و به راحتی در آن حضور پیدا کنند. لازمه حضور در این سازمان اخذ ویزا از دولت آمریکا است در حالی که دولت آمریکا هم مانند سایر کشورها عضو این سازمان است.»

دنیای اقتصاد

1) پارچه‌فروشان دوباره مغازه‌ها را بستند؟

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=270384

روز گذشته برخی خبرها مبنی بر تعطیلی دوباره راسته پارچه‌فروشان منتشر شد. بر اساس گزارشی که «ایسنا» منتشر کرد، پارچه‌فروشان دوباره در اعتراض به آن‌چه نحوه اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده می‌نامند، مغازه‌های خود را بستند.

2) نماینده شهرکرد: خدا را شکر که نمی‌گویند اختلاس هم کار ‌هاشمی بود

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=270454

نماینده شهرکرد و عضو فراکسیون خط امام مجلس گفت: «دولت و دولت‌مردان به جای آن‌که مسوولیت اختلاس بزرگ ۳ هزار میلیارد تومانی را بپذیرند و استعفا دهند و یا حداقل عذرخواهی کنند با فرافکنی توپ را به زمین دیگران می‌اندازند، اما بازهم جای شکرش باقی است که اتهام خود را متوجه دولت‌هاشمی و خاتمی نمی‌کنند.»


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌های داخلی ایران، حکم اعدام متهم به قتل روح‌اله داداشی، ورزش‌کار و از اعضای قوی‌ترین مردان ایران، بامداد چهارشنبه، 21 سپتامبر، در ملاعام اجرا شده است.

متهم اصلی علیرضا ملاسلطانی ۱۷ سال داشت و در دادگاه گفته بود در دفاع از خود مرتکب قتل شده است.

سازمان عفو بین‌الملل روز سه‌شنبه خواهان توقف اجرای حکم اعدام وی شده بود.

بر اساس معاهدات بین‌المللی که ایران از امضاکنندگان آن‌ها به شمار می‌رود اعدام «مجرمان صغیر یا کم‌تر از ۱۸ سال» ممنوع است.

لازم به اشاره است روح‌اله داداشی قوی‌ترین مرد ایران حدود ساعت 24 شنبه 25 تیرماه سال جاری در درگیری با سه جوان در خیابان پونه گلشهر کرج براثر ضربات چاقو جان باخت.

بیشتر بخوانید:

«اجرای حکم اعدام متهم جان‌باختن قوی‌ترین مرد ایران»


 


خبر / رادیو کوچه

پس از هفته‌ها گمانه‌زنی و مذاکرات، اتحادیه آفریقا، روز چهارشنبه، 21 سپتامبر، شورای ملی انتقالی لیبی را به عنوان دولت موقت این کشور و جای‌گزین حکومت معمر قذافی، رهبر متواری لیبی به رسمیت شناخته است.

لیبی، واقع در شمال آفریقا، عضو این اتحادیه است.

از سوی دیگر، باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، اعلام کرده است که سفیر کشورش به طرابلس باز می‌گردد تا فعالیت سفارت ایالات متحده را به طور کامل از سر بگیرد.

آقای اوباما این خبر را پس از دیدار با مصطفی عبدالجلیل، رییس شورای ملی انتقالی لیبی، در نیویورک اعلام کرد.

این دو رهبر برای شرکت در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به نیویورک سفر کرده‌اند.

آفریقای جنوبی نیز روز سه‌شنبه گفت که آماده است شورای ملی انتقالی لیبی را به رسمیت بشناسد.

هم‌چنین نماینده شورای ملی انتقالی که به جهت شرکت در نشست سالانه سازمان ملل به آمریکا سفر کرده است، از تشکیل دولت جدید ظرف مدت 10 روز خبر داد.

بیشتر بخوانید:

«پیش‌روی مخالفان قذافی در سرت، زادگاه قذافی»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته