-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

Latest Posts from Tehran Review for 09/09/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



«خیلی ها خیال مى‌کنند که ما گاهى تیر به تاریکى مى‌ اندازیم و از دشمن صحبت مى‌ کنیم. نه؛ تیر به تاریکى انداختن نیست؛ مى ‌دانیم و حس مى ‌کنیم که دشمن حضور دارد.»

آیت الله علی خامنه ای، 9 اسفند 1379، دیدار با گروهی از استادان و دانشجویان دانشگاه امیرکبیر(1)

رهبر جمهوری اسلامی، خیاط داستان «هانس کریستیان آندرسن» است و لباسی که او بیست و دو سال است می دوزد و می شکافد و باز به الگوی تازه ای تکه پاره هایش را به هم کوک می زند، کلمه «دشمن» است. هرکس این طرح پوسیده را انکار کند، دشمن است کسی هم نمی تواند به درستی آن را توصیف کند. خیاط اما می داند چه می کند. کار او «تیر به تاریکی انداختن نیست».

پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، مواجهه این نظام سیاسی با تنش های داخلی از یک سو و آغاز جنگ 8 ساله زمینه را برای جا افتادن واژه دشمن در فرهنگ سیاسی و نهادینه شدن پندار دشمن در اندیشه سیاسی ایران بعد از انقلاب مهیا کرد. اگر چه خاستگاه این نگرش را باید در نظام های قبیله ای و اختلاف های متداول و بی پایان جوامع بدوی جست؛ اما این شیوه خاص نظام جمهوری اسلامی نیز نیست. پس از ماجرای یازدهم سپتامبر دولتمردان امریکایی چنان هیولایی از دشمن پرداختند که راه را برای مقاصد بعدی شان هموار کرد. فریاد «دشمن! دشمن!» این فرصت را به حاکمیت می دهد تا افکار عمومی را به پناه گرفتن پشت دژ نظام سیاسی خود متقاعد کند و از پیش افتادن آنها از نظام سیاسی جلوگیری کند. در سال های نوپایی جمهوری اسلامی و به ویژه شرایط خاص جنگی فرساینده، دلایل این امر روشن بود اما در دوران 22 ساله زمامداری آیت الله خامنه ای تکرار کوبنده کلمه دشمن به عنوان یک مفهوم خاص سیاسی محل تامل است.

مفهوم «دشمن» در ادبیات جمهوری اسلامی با بحران مواجه است

از زمانی که آیت الله خمینی آمریکا را «شیطان بزرگ» و اسراییل را «جرثومه فساد» و «غده سرطانی» لقب داد تا زمانی که آیت الله خامنه ای آنها را «دشمن ترین ترین دشمنان»(2) نامید این دو کشور دشمنان مشخص جمهوری اسلامی معرفی شدند اما واقعیت این است که دشمن چهره روشنی در ادبیات سیاسی ایران ندارد. دامنه آن دچار قبض و بسط و گاهی، چون امروز، تا پشت درهای بیت رهبری نیز گسترده می شود.

اگرچه در این نوشته تلاش می شود با استناد به مصداق های روشن، بهره برداری جمهوری اسلامی و شخص آیت الله خامنه ای از پرداخت انگاره دشمن در جهت تثبیت موقعیت خود، بررسی شود اما نباید از این نکته نیز غافل شد که این سیاست راهبردی آیت الله خامنه ای در مواجهه با افشای برخی روابط پنهان حاکمیت با «دشمن» برای حاکمان غیرقابل توضیح شده است چنان که جمهوری اسلامی هرگز نتوانسته است درباره افشای برخی روابط حساس و پنهانی اش با دو کشور شیطان بزرگ و جرثومه فساد پاسخ قانع کننده ای به افکار عمومی بدهد. به عنوان مثال درباره خرید تسلیحات از اسراییل و آمریکا در دوران جنگ که بخشی از آن در ماجرای «مک فارلین»(3) از پرده بیرون افتاد یا همکاری با امریکا در سرنگونی طالبان و مواردی از این دست، تلاش کرده است موضوع را از بن انکار کند.

رفتار آیت الله خامنه ای در 22 سال گذشته نشان می دهد که او اگرچه خود را سکان دار اول کشور و صاحب ولایت مطلقه می داند اما هرگز مسوولیت آنچه را در ملکش می گذرد برعهده نگرفته و با اشاره به دشمن، به طور ضمنی این حکم را صادر کرده است که منتقدان و آسیب شناسان در حوزه های مختلف باید علت نابسامانی ها را در توطئه موجود موهومی که او دشمن می نامد جست وجو کنند

این سیاست در مواردی، به ویژه در دوران دولت اصلاحات، به تضاد میان رهبری و دولت نیز دامن زده است و رهبر جمهوری اسلامی نتوانسته است نگرانی اش را از تضاد سیاست های خود و سیاست های دولتی، در فهم مشترک از موضوع دشمن پنهان کند. جنجالی که بر سر اظهار دوستی اسفندیار رحیم مشایی با ملت اسراییل اتفاق افتاد هنوز تازه است و در موارد دورتر می توان اختلاف جدی آیت الله خامنه ای را با دولت اصلاحات در این مورد به یاد آورد. آیت الله خامنه ای در نخستین سال ریاست جمهوری سید محمد خاتمی در پیام نوروزی خود گفت: «ساده‏اندیشى و ساده‏لوحى است که کسى خیال کند ما در خارج از مرزهاى خودمان ـ بلکه در داخل مرزها ـ هیچ دشمن و بدخواهى نداریم.»(4) و در پیام های بعدی صراحت بیشتری به کار برد و درپاییز 78 در خطبه های نماز جمعه تهران با اشاره به دولت وقت گفت: «سه تخریب، مورد نظرِ دشمن است: تخریب وحدت ملى، تخریب باورهاى کارساز و مقاومت‌بخش، و تخریب روح امید. اسم این تخریب ها را هم «اصلاح» مى‌گذارند! من کارى به این دوستان و خودی هاى غافل ندارم؛ بحثِ من بر سر دشمن است»(5) چند ماه بعد، از تضاد میان سیاست های خارجی خود و دولت وقت ـ که یکی دم از دشمن می زد و دیگری بر بازسازی روابط خارجی پای می فشرد ـ در خطبه های نماز جمعه تهران پرده برداشت: «متأسفانه عدّه‏اى امروز حسّاسیت پیدا کرده‏اند؛ تا گفته مى‏شود دشمن، لجشان مى‏گیرد که چرا مى‏گویید دشمن!»(6) مواردی از این دست البته بسیار است.

بنا بر این می توان دانست که مفهوم دشمن در ادبیات سیاسی جمهوری اسلامی با بحران مواجه است و سیاست «دشمن! دشمن!» رهبر جمهوری اسلامی برای او چالش آفرین هم بوده است اما چنان که در ادامه می آید کارسازی بیشتری داشته است و در ثبات صندلی قدرت آیت الله خامنه ای، انسجام هواداران او و نیز حذف مخالفان و مجموعه های ناسازگار، سیاست موفقی بوده است.

دشمن 1390، خطر واقعی یا هیکل‌مند کم زور

در زمان جنگ، دشمن به روایت حاکمان وقت، تصویر و هدف ثابتی داشت. وجهه نظامی، با هدف شکست دادن جمهوری اسلامی در جنگ با عراق و شکست انقلاب 57. در این تصویر چندان بر دشمن داخلی اصرار نمی شود. اگر در شعارها و در کنار مرگ بر «کشورهای بسیار»، مرگ بر منافقین هم سرداده می شود مشخصا گروه های سیاسی یا تروریستی خارج از ایران را در نظر دارد. به هر حال جبهه متحد حاکمیت در جنگ نباید مورد سوظن قرار بگیرد. اما با پایان جنگ و یک سال پس از آن تصویر دشمن در ادبیات آیت الله خامنه ای تصویری است که تا امروز گونه گونی بسیار داشته است. از هیولایی با نقشه های شوم و پیچیده تا آخرین تصویری که از او/آن ارائه شد. تصویری طنزآمیز که در ادبیات آیت الله خامنه ای سابقه نداشته است. «تحریم ها را خنثى کنید. تدبیر دشمنِ هیکل‌مند و لیکن در واقع کم ‌زور را خنثى کنید. وقتى که ما این حجم عظیمِ ظاهرىِ نظامى و اقتصادى استکبار را در مقابل خودمان مشاهده می کنیم، انسان به یاد گربه‌ کارتون «تام و جرى» مى‌ افتد! تحرکش زیاد و هاى و هویش زیاد و حجمش بزرگ، اما نتیجه‌ کارش نه آنچنان که خودش انتظار دارد یا بینندگان انتظار دارند. واقعاً همین جورى است.»(7) این آخرین تصویری است که رهبر جمهوری اسلامی از موجودی معروف به دشمن در دیدار هیات دولت (6 شهریور 1390) ارائه کرده است اما در ارائه این تصویر چندان صادق نبوده است. درست سه ماه پیش از آن تصویر دشمن در ذهن رهبر جمهوری اسلامی این گونه است: «دشمن آشکارا بر مسائل اقتصادی تمرکز کرده [...] اگر با غفلت از کارهای اصلی به مسائل حاشیه ای سرگرم شویم و یا مغرورانه، دشمن را کوچک و بیچاره فرض کنیم، شکست در مقابل دشمن، خطری واقعی است.»(8) (8 خرداد 1390 ـ دیدار با نمایندگان مجلس)

اگر چه در این دو تصویر که از دشمن ارائه می شود، تناقض آشکاری است اما نکته جالب اینجاست که هر دو عبارت، نقطه مشترکی هم دارند. هراس از بحران اقتصادی! در یک سال گذشته و با حاد شدن وضعیت اقتصادی، شکست طرح های اقتصادی دولت و مشکلات بزرگ معیشتی، دستور کار دشمن در ادبیات آیت الله خامنه ای تغییر کرده است. خیاط باید لباس تازه ای بدوزد که به درد این فصل تازه بخورد. «از جمله‌ اساسی‌ترین کارهای دشمنان ملت ما و کشور ما در مقابله‌ با کشور ما، مسائل اقتصادی است.»(9) (پیام نوروزی 1390)، این تصویر دشمن در سال 1390 است همان طور که سه ماه بعد و در دیدار نمایندگان مجلس و سه ماه بعدتر در دیدار هیات دولت بر آن تاکید می شود . دشمن چنان که خواهیم دید در سال 1389 تصویر دیگری دارد، قبل از انتخابات 1388 و در دوره اصلاحات نیز. موضوع این نیست که دشمن تغییر می کند. این چالش های پیش روی آیت الله خامنه ای است که تغییر می کند و او برای مقابله با آنها برخلاف آنچه تصور می شود قوای تازه ای خلق نمی کند، دشمن تازه ای خلق می کند و مسئولیت چالش های فرارو را بر دوش او می اندازد. اما این دشمن، که همچون غولی از چراغ بیرون آمده چگونه صندلی صاحب خود را از فراز بحران ها عبور می دهد؟

هرچه فریاد دارید بر سر دشمن بکشید

رفتار آیت الله خامنه ای در 22 سال گذشته نشان می دهد که او اگرچه خود را سکان دار اول کشور و صاحب ولایت مطلقه می داند اما هرگز مسوولیت آنچه را در ملکش می گذرد برعهده نگرفته و با اشاره به دشمن، به طور ضمنی این حکم را صادر کرده است که منتقدان و آسیب شناسان در حوزه های مختلف باید علت نابسامانی ها را در توطئه موجود موهومی که او دشمن می نامد جست وجو کنند. تکلیف منتقدانی که بر این حکم گردن نمی نهند هم روشن است. «اشتباه مى‌کنند آن کسانى که حرف هایى مى ‌زنند که دشمن را جرى مى‌ کند. گاهى مى ‌گویند در کشور بحران هست، گاهى یک نقاط ضعفى را که وجود دارد، اما اینقدر اهمیت ندارد، ده برابر در اظهارات خودشان درشت مى ‌کنند؛ در مطبوعات خودشان منعکس مى ‌کنند »(10) (25 بهمن 1385 ـ دیدار با گروهی از مردم آذربایجان شرقی) او به این تذکر کفایت نمی کند و صریحا همه منتقدان سیاست های خود را ایادی دشمن لقب می دهد: «پیشرفت هاى ما، به برکت اصول انقلاب است. البته، دشمنان از خارج و ایادى آنها در داخل، کوشش مى‏کنند که عکس این را وانمود کنند. موذیانه و خباثت‏آلود مى‏نویسند و تبلیغ مى‏کنند.»(11) (پیام نوروزی 1372)

بدین ترتیب او درهای نقد خود و سیاست هایش را به تمامی بسته است. سیستم سرکوب در جمهوری اسلامی به استناد همین حکم های کلی هر منتقدی که منافع صاحبان قدرت را تهدید کند، به شیوه های مختلف از پای درآورده اند. اتهام همدستی با دشمن موهوم، در طول 22 سال گذشته اتهامی بوده است که آیت الله خامنه ای با اتکا به آن مخالفان و منتقدان خود را حذف کرده است. نگاهی به سخنان او از سال های نخست رهبری نیز نشان می دهد که دامن کشیدن از علت مشکلات جامعه ایرانی و فرافکنی، سیاست غیرمسوولانه ای بوده که آیت الله خامنه ای دنبال کرده است. سیاستی که نتیجه آن تنها حفظ بنیان قدرت او و وابستگان او بوده است. «با دولت و با مسؤولان، همچنان که تاکنون بوده‌اید، همدل باشید و کمک کنید. همه در یک سنگر قرار دارید و دشمن در مقابل شماست.»(12) (پیام نوروزی 1370)، «فشارها به سمت ما از طرف قدرت هاى قلدر ـ که دشمن ملت و استقلال ما هستند ـ زیاد است.»(13) (پیام نوروزی 1373)، «دشمن نمى‏خواهد این کشور به‏خوبى اداره شود و امور مردم به سهولت بچرخد. دشمن مى‏خواهد مشکل درست کند.»(14) (پیام نوروزی 1375) تلاش رهبر جمهوری اسلامی برای فرافکنی عوامل بروز چالش ها گاهی بسیار مضحک جلوه می کند. گویی او فراموش کرده است که این موجود موهوم را برای چه ساخته و پرداخته بود. او حتی هنگامی که با چالشی نظیر بلایای طبیعی مواجه می شود، به دنبال ردپای دشمن می گردد: «دشمنان ملت ایران منتظرند که از هر مسئله‌ى کوچک یا بزرگى، براى شکستن عزم و همت ملت ایران استفاده کنند؛ حتّى از بلایاى طبیعى مثل زلزله و خشکسالى»(15) (11 اردیبهشت 1387 ـ دیدار با مردم شیراز)

در بخش دیگر این بررسی اجمالی، کارآمدی این سیاست راهبردی را در حذف گروه های شاخص و سرکوب خاستگاه چالش های آیت الله خامنه ای (مطبوعات، دانشگاه، جنبش زنان و …) دنبال خواهم کرد.

 

———————————

 

پانوشت ها:


1- 9 اسفند 1379- دیدار با استادان و دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
2- 6 بهمن 1388- دیدار با گروهی از مردم استان مازندران
3- گزارش مفصل این ماجرا را اینجا ببینید
4- پیام نوروی1377
5- 26 آذر 1378- نمازجمعه تهران
6- 26 فروردین 1379-نمازجمعه تهران
7- 6 شهریور 1390 – دیدار با هیات دولت
8- 8 خرداد 1390- دیدار با نمایندگان مجلس
9- پیام نوروزی 1390
10- 25 بهمن 1385- دیدار با گروهی از مردم آذربایجان شرقی
11- پیام نوروزی 1372 
12- پیام نوروزی 1370
13- پیام نوروزی 1373
14- پیام نوروزی 1375
15- 11 اردیبهشت 1387- دیدار با مردم شیراز 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به tehranreview-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به tehranreview@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته