-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

Best of Balatarin for 07/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




زمانی هم كه بنده عرض كردم خيلی آسان بود. بهمين آقای ربيعی ميتوانستم بگويم طياره اش را سرنگون كند. اگر او نميكرد وسائل ديگری بود كه بكنيم. ولی آنوقت عوض سه سال و سی سال، سيصد سال ما در عزای اين امام مظلومان بوديم. هيچوقت نبايد يك ابله جانی را مظلوم كرد. اشتباهاتی كه سلاطين و سران دولتها ميكنند اينست كه اشخاص كوچكی را زجر و شكنجه ميدهند و به يك درجه ای ميرسانند كه اين افراد پيغمبر ميشوند و امام ميشوند. در هر صورت مقدس ميشوند و در ذهن مردم درجه والائی ميگيرند. اگر خمينی كشته شده بود آنوقت شما ميديديد كه مردم ايران تا چند سال برای يك جنايتكار اشك ميريختند و سينه ميزدند. ولی حالا روزی كه اين جنايتكار از بين برود مردم ايران با اين همه بلائی كه بسرشان آمده شادی و پايكوبی خواهند كرد . شايد يك مقداری ملت ما، با تمام گرفتاريهائی كه دارد، مستحق بود كه يك خمينی را هم ببيند و بيدار بشود، يواش يواش بفهمد كه حرمت قانون و آزادی خود و ديگران بايستی در مملكت يك روزی بنيانگذاری بشود. و اما راجع به اين مسئله ای كه گفتيد، چند نفر از دوستان ايشان بمن رجوع كردند كه ايشان تأمين جانی دارد يا ندارد. بنده گفتم كه من دستور داده ام تا فرودگاه مهرآباد و آمدن در سالن، قوای انتظامی برای حفاظت همه مردم باشند. ولی اگر از آنجا رفت بيرون و هر جا كه خواست برود، حفظ امنيت ايشان با وضعی كه در اين ايام هست برای من مشكل است كه قبول بكنم. فكر ميكردم اگر يك افسری، يك مأمور ساواكی يا يك آدمی كه بهر علت با خمينی خرده حسابی داشته باشد،‌ بهر دليل و تقدير، پای طياره او را بكشد باز ما شايد به فاجعه يك حمق مطلق برای چند قرن مبتلا ميشديم. اين بود كه موافقت نكردم و گفتم قوای انتظامی حفاظت ايشان را تا فرودگاه و تا سالن فرودگاه خواهند داشت. بعد هم آنها از من خواستند يك هلی كوپتر به ايشان بدهم كه با هلی كوپتر به بهشت زهرا برود. ولی از آنجا كه آمد بيرون حفاظتش مطلقاً با ما نبود. همان آخوندها، همان بازاريها كه بعضی هايشان هم بعد تير باران شدند بعضی هاشان در اروپا امروز گريه و زاری ميكنند و يا پی يك رهبر ديگر ميروند كه ايران را نجات بدهند، همان ها يك كميته ای درست كرده بودند كه اين كارها را انجام ميداد . منتهای مراتب بعد از سه سال اين استدلالها و اين صحبت ها خيلی آسان است – مردم بقدری بر افروخته بودند،‌ مردم بقدری ملتهب بودند،‌ مردم بقدری در وجود اين آدم يك چيزی كه هيچوقت نداشت ميديدند كه ميتوانست اطمينان داشته باشد كه امنيت جانی دارد و معهذا من ترتيب ديگری هم دادم چون احتمال ميرفت كه خود اين آقايان يك عده ای را بفرستند، حالا كشتن نه، ولی برای محاصره خانه و فحش و انداختن نارنجك و غيره برای بدنام كردن دولت، من به مرحوم سپهبد رحيمی دستور دادم كه تا يك كيلومتری خانه ايشان قوای انتظامی را عقب بكشيد آنجا يك خط محاصره يك كيلومتری دور خانه برقرار باشد كه تنها كسانی كه بطور عادی به ديد و بازديد ميروند بروند ولی نگذاريد بلوا ايجاد بشود. اين سياست ما بود بطور كلی با ايشان وقتی كه وارد ايران شد. از همان روز اول ماهيت خودش را با اراجيفی مثل توی دهن اين ميزنم و لگد ميزنم و چه ميكنم و اينجور حرفها نشان داد .
با ۱۳۴ امتیاز و ۵۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بعضی سوالات کمی خطرناک‌اند مثلا فاصله میان مقام و منزلت حوریان بهشتی با روسپی‌ها از زمین تا آسمان است اما واقعا در عمل میان کار یان دو چه فرقی است. یکی در استخدام خدا است و دیگری در استخدام بنده خدا
با ۱۱۸ امتیاز و ۳۱ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر ؛ سرتیپ ساجدی نیا اعلام کرد: در پی درخواست مردم به ویژه خانواده ها و گله مندی از این موضوع در اجرای طرح امنیت اخلاقی با هماهنگی مراجع قضایی بنا را بر این گذاشتیم که با این معضل برخورد لازم را انجام دهیم !! وی اضافه کرد: برهمین اساس تصمیم گرفته شد از بیستم تیر1390 ورود زنان به چایخانه ها و قهوه خانه هایی که از مشتریان با قلیان پذیرایی می کنند ، ممنوع شود! سردار ساجدی نیا گفت: از تاریخ یادشده از ورود زنان به قهوه خانه ها جلوگیری و با قهوه خانه هایی که این بخشنامه را اجرا نکنند طبق ماده 27 قانون نظام صنفی برخورد خواهد شد . وی درباره سفره خانه ها و رستوران های سنتی گفت: در سفره خانه ها و رستوران های سنتی نظارت می شود اما فعلاً در مرحله نخست ورود زنان تنها به قهوه خانه ها و چایخانه ها ممنوع است. سردار ساجدی نیا اضافه کرد: حتی اگر حضور آنها در کنار خانواده نیز باشد فرقی در اجرای این بخشنامه نمی کند. فرمانده انتظامی تهران بزرگ در ادامه گفت:‌ اغلب قهوه خانه ها و چایخانه های پایین شهر مردانه هستند و زنان به این مکان ها وارد نمی شوند اما در بالیا شهر حدود30 تا 40 درصد قهوه خانه ها و چایخانه ها حتی با عنوان دیزی سراها وجود دارند که زنان وارد این مکان ها می شوند که انشاءالله با اجرای این طرح از ورود آنها ممانعت خواهد شد. وی افزود: پلیس به صورت محسوس و نامحسوس در این باره نظارت خواهد کرد و اگر قهوه خانه ای زنان را راه دهد برابر قانون با آن برخورد خواهد شد.
با ۱۰۹ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


بی حرمتی خاتمی به دانشجویان در سالن کنفرانس که میدم بیرونتون کنند ادم باشید
با ۱۰۰ امتیاز و ۱۲۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


سازمان مجاهدین بنده بعنوان یک ایرانی چند تا پیشنهاد برای شما دارم تا کمی آبرو نزد مردم و هموطنان خود پیدا کنید. البته بخاطر کارهایی که در گذشته انجام داده اید، بسیاری از ایرانیان شما را هموطن خود نمی دادند. اول اینکه بابت همراهی صدام در تجاوز به خاک کشور، یه غلط کردم حسابی بگویید و بابت این فاجعه که راه انداختید از مردم ایران عذزخواهی کنید، مخصوصا از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان جنگ ایران و عراق. تا حالا احتمالا خودتان به این امر پی بردید که کار شما ناپسند و خیانت به میهن و ایرانیان بود، البته شما بسیار دیکتاتور و یکدنده تر از آن هستید که به اشتباهتان اعتراف کنید. دوم بطور رسمی مبارزه مسلحانه رو کنار بگذارید. امریکا که تمام سلاح های شما را گرفته، اگر سلاح داشتید مقابل نیرو های مالکی ایستادگی میکردید. دیگر این چه مرضی است که در تلویزیون خود مدام رژه نظامی نشان می دهید؟ اینطور عمل کردن نشانه حماقت است، چون هم برای عراقیان بهانه درست میشود تا به شما در آنجا حمله کنند و هم باعث می شود در لیست سازمان های تروریستی بمانید و هم اینکه حکومت با چسباندن زندانیان سیاسی..
با ۹۴ امتیاز و ۶۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


گوینده شبکه دوم فرانسه اشاره میکنه که شهبانو فرح پهلوی که پرنسس سابق ایران بوده و همچنین یاد اور میشود که سال سختی را پشت سر گذاشته و دومین فرزند خود را از دست داده است.این گوینده شهبانو را فردی بسیار مهم و کلیدی معرفی میکند.
با ۸۹ امتیاز و ۱۰۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


پیام آیت الله امجد به علما و فضلای اسلام - مردم از علما انتظار دارند که به داد مردم برسند
با ۸۵ امتیاز و ۲۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


احمدی‌نژاد : فقط دو هزار میلیارد تومن مصرف سیگاره در ایران، همه قاچاقچی های درجه یک دنیا رو به طمع میندازه چه برسه به برادران قاچاقچی خودمان!
با ۷۶ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بالاترین بار دیگر تحت حمله DDOS قرار گرفت. این در حالی است که دیروز نیز به علت همین حملات، بالاترین برای ساعاتی از دسترس خارج شده بود. سایت بالاترین توسط سرورهای ابری آمازون پشتیبانی‌ می‌‌شود اما ظاهراً این سیستم هم چندان بی‌ ناقص نیست. بنا به گفته بلاگ بالاترین این حملات هزینه بالا، یعنی چیزی نزدیک به سی‌هزار دلار در روز برای هکرها دارد!
با ۷۵ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش دانش و فناوری
نظرات

 


در حالی که کشور هند تاکنون هیچ‌گونه پولی بابت نفت خریداری شده از ایران پرداخت نکرده است، صادرات نفت به این کشور همچنان ادامه دارد و مسئولان شرکت نفت سخنان ضد و نقیضی در این زمینه می‌گویند. پس از آنکه چندی قبل یکی از نمایندگان مجلس خبر صادرات مجانی نفت به هند را تکذیب کرد و گفت جمهوری اسلامی هیچگاه ثروت ملی خود را مجانی در اختیار کشورهای دیگر قرار نمی‌دهد، روز گذشته مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با تایید صادرات رایگان نفت به هند گفت که این صادرات همچنان ادامه دارد و مذاکره با طرف هندی برای رفع مشکل بدهی پالایشگاه‌های بدهکار به ایران همچنان ادامه دارد. به گزارش مهر در حال حاضر به‌طور متوسط روزانه حدود ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام ایران برای تامین خوراک پالایشگاه‌های هند به این کشور آسیایی صادر می‌شود که براساس گزارش شرکت ملی نفت ایران در شرایط فعلی میزان بدهی‌های نفتی هند به ایران حدود ۹ میلیارد دلار برآورد شده است. مهر نوشته است که از ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی تاکنون، طرف هندی هیچ گونه پولی بابت نفت خریداری شده از ایران پرداخت نکرده و این در حالی است که مذاکرات انجام گرفته توسط مسئولان وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و شرکت ملی نفت هم برای وصول این بدهی‌ها نتیجه ای نداشته است. روز گذشته ابتدا رویترز و سپس برخی سایت‌های داخلی از نامه شرکت نفت ایران به هند خبر دادند که براساس آن ایران با ارسال اولتیماتومی به هند خواستار وصول مطالبات نفتی خود شده است. به گزارش نفت نیوز در بخشی از این نامه آمده است: «در صورتی که تا ماه اوت ۲۰۱۱ میلادی (مرداد ماه ۱۳۹۰) وضعیت پرداخت بدهی هند به ایران تعیین تکلیف نشود، صادرات نفت ایران به این پالایشگاه‌های کشور هند متوقف خواهد شد.» با انتشار این نامه، احمد قلعه بانی، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران به آن واکنش نشان داد و ضمن تکذیب ارسال اولتیماتوم ایران به هند گفت که هیچ گونه نامه‌ای برای توقف صادرات نفت ایران به هند ارسال نشده است و صادرات نفت به پالایشگاه‌های این کشور همچون روال گذشته ادامه می‌یابد؛ اما مذاکره با طرف هندی برای رفع مشکل بدهی‌های این کشور همچنان ادامه دارد. از سوی دیگر محسن قمصری، مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران دیروز، یکشنبه با رد ادعای مدیر عامل شرکت ملی نفت اعلام کرد که ایران اخطاریه‌ای برای پالایشگاه‌های بدهکار نفت ارسال کرده است. در رویدادی دیگر حمیدرضا کاتوزیان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی هم درباره بدهی‌های نفتی هند، مساله‌ی «سوء مدیریت» را علت این موضوع دانست. آقای کاتوزیان با اشاره به عدم تفویض اختیارات مدیریتی به برخی از مدیران مذاکره کننده در صنعت نفت گفت: «نداشتن اختیارات مدیریتی در نشست‌های مشترک با طرف خارجی و اعزام مدیران به میز مذاکره بدون اختیارات کافی به نوعی مزید علت شده است.» این نماینده مجلس با بیان اینکه مدیران در مذاکرات باید با اختیارات کافی بتوانند قدرت چانه زنی و تصمیم‌گیری داشته باشند، گفت که در جمهوری اسلامی مدیران مذاکره کننده معمولا اختیارات لازم را ندارند که این موضوع «جز شکست در مذاکرات چیزی عاید کشور نخواهد شد.» برخی دیگر از مدیران و مقامات جمهوری اسلامی نیز مساله صادرات مجانی نفت به هند را از اساس تکذیب کرده و گفته‌اند چنین چیزی صحت ندارد. غلامعلی میگلی‌نژاد، نماینده مجلس هشتم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با تکذیب این موضوع گفته است: «با توجه به اینکه نفت سرمایه ملی کشورمان محسوب می شود جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه اجازه نخواهد داد به طور مجانی به کشورهای دیگر از جمله هند صادر شود.» پشم در برابر نفت نیکاراگوئه نیز از بدهکاران نفتی به جمهوری اسلامی است که بدهی‌های نفتی‌اش به ایران اخیرا 25 ساله شده است. اخیرا مقامات نیکاراگوئه برای پرداخت بدهی ۱۶۴ میلیون دلاری خود به ایران خواستار فروش پشم احشام و یا چوب درخت شده است. ایران در سال ۱۹۸۶ میلادی چند محموله نفت خام به ارزش تقریبی حدود ۵۳ میلیون دلار به نیکاراگوئه صادر کرد که با گذشت حدود ۲۵ سال و احتساب بهره های متعلقه و تاخیر در بازپرداخت حجم این بدهی به ۱۶۴ میلیون دلار افزایش یافته است. جمهوری اسلامی در بازاریابی نفت نمی‌تواند موفق عمل کند و به نوشته مهر، طرف هندی هم که به نوعی به ضعف شرکت ملی نفت ایران در متنوع سازی بازارهای جدید نفت پی برده است هیچ تلاش جدی برای پرداخت پول نفت ایران انجام نمی‌دهد. گفتنی است نفت نیوز نوشته که در هفت ماه گذشته مسئولان مختلف شرکت ملی نفت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی برای حل و فصل نحوه وصول بدهی‌های نفتی از هند وعده‌های متعددی دریافت کرده‌اند که تاکنون هیچ‌یک از این وعده‌ها به نتیجه نرسیده است. در حال حاضر پالایشگاه‌های نفت مانگلور و ریلیانس هند از بزرگترین خریداران نفت خام صادراتی ایران به شمار می‌روند که بدهی‌های نفتی خود را پرداخت نکرده‌اند. همچنین براساس برخی گزارش‌ها، به دلیل فشار ایالات متحده به هند و نیز مشکلات ارزی ناشی از تحریم‌های آمریکا، مسئولان هند قصد دارند به زودی واردات نفت از کویت و عربستان را جایگزین واردات نفت ایران کنند و بدهی‌های نفتی گذشته خود را همانند نیکاراگوئه مشمول مرور زمان کنند.
با ۷۱ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


جهان زن ـ این هم خبری تازه. ورود زنان به قهوه خانه ها ممنوع شد. باید منتظر بود تا ورود زنان به استخرهای زنانه هم ممنوع شود. ورود زنان به باغ ها و حریم های خصوصی برای برگزاری جشن تولد هم ممنوع شود. ورود زنان به سینما و تئاتر هم ممنوع شود. و برای این که خیال حضرات راحت شود باید ورود زنان به خیابان هم ممنوع شود. و برای دو قبضه کردن "حفاظت" و "حراست " از امنیت اجتماعی که زنان "مسبب" و "محرک" آن هستند باید خروج زنان از خانه هم ممنوع شود. هر چند در خانه هم زنان نباید به مسابقات کشتی و شنا مردان نگاه کنند زیرا امنیت اجتماعی جامعه به هم می خورد. شاید آنوقت خیال آقایان مردسالار و صاحبان قدرت و دیانت قدری آرام شود. این است حرمت زن در دین مبین اسلام و این است جایگاه زن در جمهوری اسلامی ایران. آنوقت انتظار دارند ما زنان علیه این همه تبعیض و تحقیر و توهین عصیان نکنیم!
با ۶۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جوانان در داخل ایران برای آزادی جان فدا می‌‌کنند ولی‌ یک سری مبارزان خارج از کشور مثل سّگ به جون هم افتاده‌اند عوض کمک به جوانان داخل کشور هر روز بحث مصدق شاه می‌‌کنند بحث نوع حکومت می‌‌کنند وقتی‌ که هر دو این افراد در حیأت نیستند این بحث شما به کجا خواهد رسید تاریخ در مورد اینها قضاوت خواهد کرد نه شماها سوال من از این افراد این هست آیا در کنار جوانان مبارزه هستید یا با این کارتان در خدمت رژیم جمهوری اسلامی سی‌ دو سال هست جمهوری اسلامی با ترفندها مختلف ایرانیان را به جان هم انداخته یک سری دانسته و یک سری ندانسته دارند اهداف جمهوری اسلامی را با این کارشان به پیش می‌‌برند و می‌‌بینیم اینروزها این بحث در بالاترین شدت یافته باید به این افراد هشدار داد مهم نیست این افراد از چه جناحی باشند سی‌ دو سال کافی‌ نیست برای جنگ شماها ایران برای همه ایرانیان هست چه مذهبی‌ باشد چه جمهوری خواه چه مجاهد چه کمونیست چه مشروطه خواه چه چپ چه راست قرن بیستیکم هست بیدار شوید به ایران و آینده آن کشور فکر کنید اگر انسان آزادی خواهی‌ هستید پس تلاش کنید این رژیم منفور را از ایران بیرون کنید تاریخ ما را هویت ملی‌ ما را دارند نابود می‌‌کنند هر روز جوانان ما را به نوع مختلف دار میزنند شما هنوز دارید دعوای شصت سال پیش را می‌کنید کمی‌ با خود بیاندیش و به فردای ایران به خوشبختی‌ فرزندان و خانواده خود فکر کنید زنده باد آزادی و زنده باد ایران و ایرانی‌
با ۶۷ امتیاز و ۲۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سخنان تازه‌ی مجتبا واحدی بحث‌های زيادی را برانگيخته است، به‌ويژه آن جا كه به‌صراحت می‌گويد «اصلاح‌طلب» نيست و دليلی برای شركت در انتخابات آينده نمی‌بيند. گروهی بر او خرده گرفته‌اند كه از نام «سخن‌گوی كروبی» سوءاستفاده كرده و تريبونی يافته برای بيان نظرات شخصی. اين ايراد وارد نيست به اين دليل كه آقای كروبی (چه حالا و چه هر زمان ديگر) خواهد توانست مجتبا واحدی يا اين بخش از سخنانش را از خود نداند و گمان نمی‌كنم كه حكومت (حتا در حبس خانگی هم) جلوی اين كار او را بگيرد. از اين گذشته، طنز كار اين جا است كه گروهی گمان می‌كنند كروبی كه با صراحت لهجه‌ی بسيار، پيش‌گام اعتراضات جنبش سبز و افشاگر تجاوزهای جنسی در زندان‌های رژيم بوده و خودش و فرزندانش كتك‌ها از عمال اين رژيم خوردند و فحش‌ها شنيدند و خانه‌ی مسكونی‌شان را ناامن ديدند نظری جز نظر مجتبا واحدی می‌تواند داشته باشد و موافق شركت در انتخاب است! يعنی می‌فرماييد كروبی كه چهار ماه است در حبس خانگی است و صدا و تصويرش در اين نظام قدغن شده، كروبی كه در يكی از آخرين گفتگوهايش پيش از حبس خانگی گفته بود ديگر نه چيزی از جمهوريت نظام باقی مانده و نه از اسلاميت آن، هم اكنون با شركت در انتخابات مجلس موافق است؟ مگر در اين مدت سه چهار ماهه چه تغييری در فضای كشور رخ داده است؟ آيا عفو عمومی اعلام شده؟ متجاوزان و مسوولان خطاكار كيفر ديده‌اند؟ سران جنبش و سياسيان زندانی آزاد شده‌اند؟ از خانواده‌های قربانيان اعتراضات دل‌جويی شده است؟ به وجود تقلب در انتخابات و يا ستم‌كاری پس از آن اعتراف شده؟ چه اتفاقی جز اجازه‌ی چاپ به چندين روزنامه و نشريه رخ داده كه...
با ۶۵ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


رامين پرچمي پشت ميله هاي زندان اين هنرمند واقعي ايران خاطراتش را مي نويسد بر روي ديوار مي نويسد كه به اميد آزادي ايران وطني كه غصب شد توسط خميني و خامنه اي و اين پادشاهان مستبد ديني ايران...رامين پرچمي را ياد مي كنم هر چند كه با شرمساري تمام نمي توانم به خوبي و در شان حمايتش از جنبش آزادي خواهي ازش قدرداني كنم مجبورم در حد توانم از او در بين فك و فاميل يا دوست و آشنا يا بر روي ديوار يا بر روي اسكناس از او بگويم يا از او بنويسم و در وبلاگم هم هر از گاهي در يك كلام آزاديش را از چنگ اين مستبدان زمان بخواهم...
با ۶۲ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


در این روزها که حکومت جنایتکار اسلامی، کمر به نابود کردن آثار باستانی و حذف یاد قهرمانان و اسطوره های مبارزه و وطن پرستی ایرانی، بسته است، فرصت را غنیمت شمرده و در صدد آنیم تا هر چندگاه، شما خوانندگان گرامی را با تنی از قهرمانان و اسطوره های
با ۶۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


۱۸ تیر هست خود را آماده کنیم برای نابودی حکومت خامنه‌ای همراه شو هم میهن
با ۶۰ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری: جناب استاد محمدعلی دادخواه، شنیدن خبر محکومیت شما که الگو و اسوه بسیاری از وکلای دادگستری به خصوص وکلای جوان و کارآموزان وکالت بوده و هستید، بسیار دهشتناک و تاسف برانگیز بود. آقای دادخواه، حقیر از جمله وکلایی هستم که از نزدیک با فعالیت‌های شما آشنا بوده‌ام. شما را استاد خود دانسته و به وجودتان همیشه و در همه حال افتخار می‌نموده‌ام و تا زنده‌ام افتخار خواهم کرد. شما چنان با لسان ادبی و حقوقی در محاکم دادگستری دفاع می‌نمودید که هر زمان در محاکماتتان شرکت می‌کردم و دفاعیات شما را می‌شنیدم، مو بر اندامم سیخ می‌گشت. سخن‌رانی‌های شما پربار و پر معنا بوده‌اند. شما صرفن، وکیل دادگستری نبوده‌اید، شما یکی از بهترین‌ها در زمینه ادبیات و میراث فرهنگی بوده‌اید. جناب آقای دادخواه، هرگز فراموش نمی‌کنم، که در دادگاهی که با هم در پرونده‌ای داشتیم، قاضی صلواتی، همانی که شما را ناجوان‌مردانه محکوم کرد. چندین بار سخنانتان را در دفاع از موکلتان قطع کرد تا شما ابیات ادبی را بر زبان جاری نکنید از حافظ و سعدی و فردوسی نگویید سخنان عدالت‌منشانه شعرای پارسی را به زبان جاری نکنید.‌ قاضی صلواتی به ادبیات شما و به هنرتان و به انسانیتتان غبطه می‌خورد و اشعارتان را تیری بر قلب سنگی و دور از انسانیت خود می‌دانست. اما شما گوش به فرمان این قاضی گستاخ نداده و هم‌چنان با ادبیات شیوایی که داشتید آرامش را بر او تنگ می‌کردید. شما وکیلی ممتار، مبرز و دانش‌مند هستید و هیچ وکیلی بر هنر دفاع شما تردیدی نمی‌کند و شما محکوم شده‌اید به این خاطر که انسانید، دانش‌مندید، مدافع حقوق مظلومین هستید، مدافع دانش‌جویانید، مدافع حق و عدالتید و مدافع بسیاری از بازداشت‌شدگان پس از انتخابات هستید. شما محکوم به اقدام علیه امنیت و تبلیغ علیه این نظام پست نشده‌اید، چرا که این نظام نیازی به تبلیغ علیه خود ندارد. حاکمان این نظام چنان پست و فرمایه هستند که نیازی به تبلیغ علیه آن‌ها نیست و همه این را به خوبی می‌دانند. از کودک و بزرگ و از زن و مرد همه می‌دانند که بسیاری از حاکمان این حکومت، حیوان صفت هستند. آقای دادخواه عزیز من از شما آموختم که عدالت بالاترین ارزش‌هاست و این جمله را ملکه ذهنم نموده‌ام و هرگز از یاد نخواهم برد. این جمله را همه شاگردان شما به خوبی می‌دانند. آقای دادخواه، قاضی صلواتی هیچ‌بویی از انسانیت شما، هنرتان، دفاعیاتتان، و هزاران خصلت و خویی که داشته‌اید نبرده بودند والا نه تنها شما را محکوم نمی‌کردند بلکه تمام بازجویان و یا مامورانی که شما را به ناحق شکنجه کرده‌اند و بر آزای شما در دفاع تعرض کرده‌اند، به پای میز محاکمه می‌کشاندند.
با ۵۸ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


آیت الله محمود امجد در پیامی خطاب به علما و فضلای اسلام با اشاره به ظلم و عوام فریبی و دروغ و نفاق گفته اند: بنده که طلبه ی ناچیزی در این جامعه هستم، خیلی برایم مشکل است، نمی دانم بر علما چه می گذرد. این استاد اخلاق که هفته گذشته برای ماه مبارک شعبان و رمضان به مالزی سفر کرده اند در پیام خود آورده اند: علما و فضلا به داد مردم برسند. وی با بیان اینکه اگر علما ساکت باشند جوابی نداریم به مردم بدهیم، اظهار امیدواری کرده اند که به صداقت برگردیم و علما حمایت کنند. این پیام به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم حضرت می فرمایند: صدیقک اخوک من صَدَقَک لا من صَدَّقک انسان باید به دوستش، ظالم و مظلوم، کمک کند. اگر مظلوم باشد که معلوم است و اگر ظالم هم باشد باید جلویش را گرفت. الان ظلم و ستم و عوام فریبی و دروغ و تهمت و فضیلت کشی و نفاق، قابل تحمل نیست و غوغا می کند بنده که طلبه ی ناچیزی در این جامعه هستم، خیلی برایم مشکل است، نمی دانم بر علما چه می گذرد. امیدواریم که حضرات علما و فضلا دامت برکاته به داد مردم برسند. وضعی که ما داریم خطرات بسیاری را به دنبال دارد. امیدواریم که برگردیم به مکتب. برگردیم به صداقت و علما حمایت کنند. علما خیرخواه و خدمتگزاران جامعه هستند، مردم از علما توقع دارند. به مردم ظلم می شود، ستم می شود. [آن ها] مشکلات فراوانی دارند. وقتی [آن ها] اشاره می کنند به علما، اینجاست که ما جواب مردم را نمی توانیم بدهیم. با اینکه الان دنیا، دنیای آزادی و ارتباطات هست و انسان می توانند حرفش را برساند، اگر علما ساکت باشند جوابی نداریم به مردم بدهیم. امیدواریم که علما به داد مردم برسند
با ۵۷ امتیاز و ۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عبدالعلی مددزاده، پدر زندانیان سیاسی، فرزاد و شبنم مددزاده با ابراز نگرانی نسبت به وضع دو فرزند دانشجویش که اینک در زندان به‌سر می‌برند، از دلیل انتقال مجدد فرزاد مددزاده به سلول انفرادی بند ۲۰۹ اوین ابراز بی‌اطلاعی می‌کند. دانشجو نیوز ۱۳ تیر نوشت: طی روزهای اخیر، چهار تن از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت بهروز جاوید تهرانی، محمدعلی منصوری، صالح کهندل و فرزاد مددزاده، به‌طور ناگهانی و بدون اعلام علنی، از بند عمومی‌زندان گوهردشت کرج به سلول‌های اوین بند امنیتی ٢۰٩ منتقل شده‌اند. این در حالی است که خانواده‌های آنان از علت این انتقال بی‌اطلاع هستند و در نگرانی به‌سر می‌برند. پدر فرزاد با ابراز نگرانی، در این خصوص می‌گوید: "متأسفانه هیچ خبری از این موضوع ندارم و مشکل هم این است که حق تماس تلفنی زندانیان قطع است و تا ملاقات بعدی از وضعیت فرزندانمان بی‌خبر می‌مانیم. امروز هم که دخترم برای ملاقات شبنم به اوین رفته بود در مورد انتقال فرزاد پرس و جو کرده بود اما گفته بودند پنجشنبه مراجعه کنید. حالا تا پنجشنبه ما باید در نگرانی به‌سر ببریم. خوب خود شما حال یک پدر و مادر را بفهمید که در آرزوی دیدن بچه‌هایشان چه حالی دارند؟ ملاقات حضوری هم که نیست؛ اجازه تلفن هم که نیست؛ دیگر چه حال و روزی برای ما والدین مریض حال می‌ماند؟ الان هم که با خبر انتقال فرزاد به بند ۲۰۹ به‌شدت نگران هستیم و نمی‌دانیم از کجا خبر بگیریم". فرزاد مددزاده در تاریخ ۲ اسنفد ماه ۱۳۸۷ به همراه خواهرش شبنم مددزاده بازداشت شد و به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال زندان با تبعید به زندان رجایی‌شهر محکوم شدند. این خواهر و برادر در طی مدت بازداشت خود بارها تحت فشارهای روحی و جسمی و تهدید مأموران و بازجویان قرار گرفتند. شبنم مددزاده در نامه‌ای با عنوان «ما انسان را رعایت کرده‌ایم و عشق را» از درون زندان نوشته است: «بازجو‌ها را می‌بینم. با دیدنشان تمام صحنه‌های بازجویی، تمامی‌فشارها؛ وتوهین‌ها، شکنجه‌ها و روزهای انفرادی گویی دوباره برای‌ام تکرار می‌شوند و عین صفحه‌ی سینما در برابر چشمان‌ام به نمایش در می‌آیند: چهره تکیده و رنجور فرزاد با صدای گرفته که بعد از ضرب‌وشتم پیش من آورده بودندش جلوی چشمان‌ام می‌آید و حسی از کینه و نفرت بر من مستولی می‌شود. یاد روز ملاقاتی می‌افتم که بعد از داد و بیدادهای بازجو بر سر پدرم، من و فرزاد فهمیدیم بر اثر فشارهایی که در دادگاه بر پدرم آمده بینایی یک چشم‌اش را از دست داده است…» شبنم مددزاده، نایب رئیس شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و دبیر سیاسی انجمن دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود که هسته اصلی اعتراضات صنفی و رفاهی دانشگاه تربیت معلم توسط وی شکل گرفت؛ همین مسأله باعث محرومیت از تحصیل، بازداشت و متعاقبا زندان برای وی شد.
با ۵۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


بایزید شریفی، پدر کمال شریفی زندانی کردی که بیش از یک ماه است در زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده، اعلام کرد: "امروز حوالی ظهر (دوشنبه ۱۳ تیرماه) یکی از دوستانش زنگ زد و گفت حال پسرم خیلی بد است."پدر این زندانی کرد به بی بی سی فارسی گفت "روز گذشته نامه ای برای رئیس دادگاه انقلاب سقز(آقای شایق) نوشتم کسی که حکم ۳۰ سال زندان پسر من را صادر کرده است، وقتی نامه را به او دادم، خواهش کردم که به من اجازه بدهند تا من یا مادر کمال او را ملاقات کنیم و از او بخواهیم تا اعتصابش را بشکند اما قاضی گفت نمی خواهد بروید پیش او ،بگذارید بمیرد."
با ۵۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری هرانا - در ادامه واکنش‌ها نسبت به ادامه بازداشت و محکومت فعالان حقوق بشر در ایران، سازمان عفو بین الملل طی بیانیه‌ای اعتراض آمیز نسبت به ادامه حبس ابوالفضل عابدینی نصر، فعال حقوق بشری در ایران، از همگان تقاضا کرده است تا طی نامه‌ای خطاب به رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی، بر آزادی بدون قید و شرط ابوالفضل عابدینی نصر تاکید شوند. به گزارش تارنمای "میدل ایست برلین" و به نقل از سازمان عفو بین الملل، در این بیانیه از عموم خواسته شده است تا در امیل و نامه خود تقاضا شود که در مورد گزارش‌های مربوط به ضرب و شتم ابوالفضل عابدینی تحقیقات کامل، بی‌طرفانه و فوری صورت گیرد و از مقامات جمهوری اسلامی خواسته شود که عاملین شکنجه و اذیت و آزار ابوالفضل عابدینی نصر بی‌درنگ و در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوند. متن این بیانیه به شرح زیر است: ابوالفضل عابدینی نصر، خبرنگار و مدافع حقوق بشر در حال حاضر در زندان اوین محکومیت ۱۲ ساله خود را طی می‌کند. از نظر سازمان عفو بین الملل عابدینی نصر یک زندانی صلح طلب و سیاسی است. عابدینی نصر ۱۸ روز پس از انتخابات مناقشه برانگیز ریاست جمهوری در ۳۰ ژوئن ۲۰۰۹ دستگیر و در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۹ وی به قید وثیقه از زندان آزاد شد، اما در سوم مارس ۲۰۱۰ و در جریان موج دستگیری مدافعان حقوق بشر او بار دیگر دستگیر گردید. در حین دستگیری دفعه دوم، گویا وی مورد ضرب و شتم ماموران امنیتی قرار گرفته است. عابدینی نصر چهار روز پس از دستگیری به زندان اوین منتقل شد و طبق گزارش‌های موجود در زندان با وی بدرفتاری شده است. سه ماه بعد از آن ماموران امنیتی او را به زندان کارون اهواز منتقل کردند و در سپتامبر ۲۰۱۰ باردیگر وی را به اوین برگرداندند. در ۲۹ مارس ۲۰۱۰ به وکیل ابوالفضل عابدینی نصر اطلاع داده شد که موکل وی به جرم شرکت در یک «سازمان غیر قانونی» و «تماس با دولت‌های دشمن» به دو ۵ سال زندان محکوم شده است. علاوه برآن به جرم مصاحبه با رسانه‌های خارجی به یکسال زندان محکوم شده است. به نظر می‌رسد که اتهامات ابوالفضل عابدینی نصر بخاطر فعالیت و تبلیغ برای "مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران" است. در مارس ۲۰۱۰ بیش از ۳۰ تن از اعضای این سازمان دستگیر شدند. در ماه مه ۲۰۱۰ دادگاه تجدید نظر عابدینی نصر تشکیل شد و در این دادگاه ۱۱ سال زندان حکم قبلی وی مورد تایید قرار گرفت. طبق گزارش‌های رسیده، در ماه مه ۲۰۱۰ عابدینی نصر به جرم "تبلیغ علیه نظام" به یک سال دیگر محکوم شد. سازمان عفو بین الملل از همه مردم تقاضا می‌کند که به رییس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایمیل و یا نامه ارسال کنند و در آن بر آزادی بدون قید و شرط ابوالفضل عابدینی نصر تاکید شود. هم چنین در نامه و ایمیل تقاضا شود که در مورد گزارش‌های مربوط به ضرب و شتم ابوالفضل عابدینی تحقیقات کامل، بی‌طرفانه و فوری صورت گیرد و از مقامات جمهوری اسلامی خواسته شود که عاملین شکنجه و اذیت و آزار ابوالفضل عابدینی نصر بی‌درنگ و در یک دادگاه عادلانه محاکمه شوند. عفو بین الملل در بیانیه خود از همگان خواسته است تا متن خود را به زبان‌های فارسی، انگلیسی و یا آلمانی به صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه و همزمان یک کپی از متن خود را به آدرس سفارت جمهوری اسلامی در‌‌ همان کشوری که در آن زندگی می‌کنید، ارسال نمایند.
با ۵۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


...یکی از این جوانان آزاده و با شهامت ابوالفضل عابدینی است. شیرمردی بختیاری با قلبی به وسعت دریا، شجاع چون شیر و بخشنده چون خورشید، جوانی پاک و شریف و باایمان. این تعریف ها گزافه گویی نیست. براستی هرکس که حتی برای یک بار این جوان را دیده باشد شیفته شخصیت او خواهد شد. شخصیتی شجاع، پرشور، مغرور و درعین حال متواضع. بارها تلاش کردند ساکتش کنند. با تهمت، با زندان، با شکنجه،.... اما ابوالفضل به راه خود ادامه داد؛ راهی که با شمع وجود عاملی تهرانی ها پرتو گرفته است. اکنون هر ایرانی آزاده ای می تواند گام در این راه پرافتخار نهد، زیرا که دیگر راه از کوره راه بخوبی پیداست...
با ۵۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


زندانیان سیاسی را آزاد کنید /مجید دری ،شیوا نظر آهاری،بهاره هدایت ،احمد زید آبادی ، مجید توکلی و ......
با ۵۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ویکی‌پدیا، دانش‌نامه، دایرةالمعارف یا هر نام دیگری که می‌خواهید نامش دهید اما هر‌آن‌چه که هست غربت‌کده‌ای است از نمای محدودِ فعالیت کنش‌گرانِ مجازی. این «همه‌چیز در آن» که سرشار است از متون مختلف با تمام زبان‌های موجود،‌ برای ما «هیچ‌چیز در آن» است. متاسفانه فعالیت فعالان جنبش سبز در عرصه مجازی، محدود به فعالیت‌های وبلاگی و فضاهای اشتراک‌گذاری شده در حالی که در این میان، ویکی‌پدیا به عنوان یک منبع اصلی برای بسیاری از پی‌گیران اخبار آرشیوی در میان فارسی‌نویسان (مخصوصن فارسی‌نویسان سبز) بی‌توجه مانده. مترصد نوشتن در حاشیه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی نبودم چرا که در این‌باره زیاد خوانده‌ایم اما سرک کشیدن به صفحه‌ی اعتصاب غذا ویکی‌پدیا سبب شد تا باز «اعتصاب غذا» ترجیع‌بند یادداشتم شود. غم غربتِ و بی‌خبری از وضعیت اعتصاب‌کنندگان و زندانیان سیاسی محدود به وضعیت رسانه‌ای فعلی نمی‌شود. اگر امروز صفحه‌ای چون صفحه‌ی اعتصاب غذا این‌گونه خاک گرفته باشد فردا منبعِ قابل دسترسی برای آیندگان نخواهد بود. اما مهم‌تر آن‌که جای خالی جنبش سبز تنها در صفحات فارسی ویکیپدیا خالی نیست، با وجود حجم بالای فعالین مسلط به زبان‌های خارجه، در صفحات غیرایرانی نیز جای ما خالی است. وقتی در صفحه‌ی اعتصاب غذا انگلیسی، نام آنه هزاره هندی هست چرا نام رضا هدی‌صابر نباشد؟ چرا باید در مقاله‌ی تحقیقی پایان سال دانش‌آموزی چموش از اهالی خوشبختی‌آباد، نام اورلاندو زاپاتا باشد، شرح روزه‌های گاندی به چشم بخورد اما حرفی از عزیزِ کشته‌شده به دست زندان‌بانان ولی فقیه نباشد!؟ چرا باید چشم آن دانش‌آموز چموش به وقایع گوانتانامو دوخته شود اما خبری از ظلم و جور حاکم بر اوین نباشد!؟ وقتش رسیده، وقت فعالیت سیستماتیک رسیده، وقتش رسیده صفحه‌ای چون صفحه‌ی بیست و پنج بهمن جمعی را کنار کشد و نام تک‌تکِ زندانیان گم‌نام را ثبت کند. وقتش رسیده فعالان توییتری و فرندفیدی مسلط بر زبان‌های خارجه، صفحات انگلیسی مربوط را از شرح حال این روزهایمان پرکنند... وقتش رسیده، همین حالا! راستی کردها هنوز در اعتصابند...
با ۵۰ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خلاء همراهی شیران دربند، شغالان تزویر را برای سیطره بر عقبه جنبش آزادی‌خواهی و فاصله انداختن بین مبارزان خط شکن و پشت جبهه، به طمع انداخته است. آنان را به طمع انداخته که جان‌فشانی های مردم و مبارزان راه آزادی در راستای شعار محوری «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را در غیاب دلاوران همیشه بیدار، به حساب شعار مضحک «حفظ نظام» واریز نمایند و چه ابلهانه بر باد گره و بر آب نقش می‌زنند. یاران موسوی و کروبی! هم‌رزمان هم قسم تا آخر خط! مبارزه با تزویر و خط تسلیم در این برهه حساس بر عهده شماست. جنبش آزادی‌خواهی چشم به راه شماست، بپاخیزید و جانانه از اصلاح‌طلبی اصیل در برابر اصلاح‌طلبی حکومتی دفاع کنید. بپا خیزید و زبان شیران دربند در برابر شغالان تزویر گردید.
با ۴۷ امتیاز و ۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حسین رونقی وبلاگ‌نویس در تاریخ ۲۲ آذر ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت و نزدیک به ۱۰ ماه را در سلول های انفرادی بند ۲ الف سپاه زندان اوین تحت فشارهای روحی و جسمی گذارند. رونقی در دادگاه انقلاب اسلامی و در شعبه ۲۶ آن به ریاست قاضی پیرعباسی محاکمه و پس از یک پروسه قضایی مغشوش و غیرقانونی به ۱۵ سال زندان محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدیدنظر با وجود اعتراض وی و وکلایش عینا به تایید رسید. وی در مدت حضور در زندان به خاطر فشارهای روحی و جسمی و شرایط بد زندان دچار بیماری و عفونت کلیه شد که مسئولین قضایی و امنیتی از اعزام وی به بیمارستان خودداری کرده و مرخصی استعلاجی را نیز از وی دریغ کردند. تاخیر در این درمان منجر به وخامت حال وی در زندان و آسیب به کلیه‌های وی شد. رونقی سرانجام بعد از چهار ماه تاخیر از زندان به بیمارستان منتقل شد، اما بعد از عمل جراحی و با وجود توصیه پزشکان نسبت به تحت مراقبت بودن وی در بیمارستان و محیطی غیر از زندان بار دیگر با وجود عدم پایان دوره درمان به زندان بازگردانده شد. وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین است و همچنان از بیماری رنج می‌برد، با وجود این‌که وی در ماه گذشته بار دیگر به بیمارستان منتقل و مورد عمل جراحی قرار گرفت، اما باز هم نیاز به مراقبت پزشکی دارد که با بازگرداندن وی به زندان مسئولین قضایی و امنیتی عملا از این کار خودداری می‌کنند. نماآهنگ زیر به مناسبت تولد حسین رونقی ملکی ساخته شده و در یوتیوپ منتشر شده است:
با ۴۵ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


دعوت صفحه محمد مختاری به حضور در بهشت زهرا جمعه ۱۷ تیر صفحه مختاری با انتشار متنی از همگان دعوت کرده اند که روز جمعه به مناسبت سالگرد ۱۸ تیر روز قیام دانشجویان برای تجدید میثاق با دانشجوی جانباخته راه آزادی به بهشت زهرا بروند. زمان : ساعت ۳ بعداز ظهر
با ۴۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


محمد دادخواه وکیل باسابقه دادگستری و سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر با یکی از سنگین ترین احکام قضایی مواجه شده است . ۹ سال زندان ، ده سال محرومیت از حرفه وکالت ، ده سال ممنوعیت از تدریس، ۹۰۰ هزار تومان جزایی و ۵ ضربه شلاق . جرم دادخواه بنیانگذاری کانون مدافعان حقوق بشر بوده است . کانونی که هدفش دفاع از حقوق زندانیان و تهیه گزارش هایی از موارد نقض حقوق بشر در ایران بوده است. دیگر اعضای این کانون نیز پیش تر با سختگیری های ویژه قضایی مواجه شده بودند. نسرین ستوده و محمد سیف زاده به همین جرم محکوم شدند و نرگس محمدی نائب رئیس کانون در انتظار حکم به سر می برد . دادخواه با احتساب آنچه در قوه قضائیه و بازجویی ها و جلسات دادگاه گذشته بود به طعنه می گوید "خدا رو شکر که حکم اعدام ندادند! ". دادخواه همچنین می گوید با اینکه حمایت کانون وکلای دادگستری می تواند تاثیری در پرونده کانون مدافعان حقوق بشر داشته باشد اما عافیت گزینی و مصلحت سنجی روسای کانون وکلا مانع از دخالت آنها در این پرونده شده است. محمد دادخواه درباره آنچه در دادگاهش گذشته می گوید : صراحتا گفتند که کارهای شما ملی گرایی بوده است و نظرشان این بود که ملی گرا بدتر از مرتد است. البته من گفتم: اگر شما به شرع اعتقاد دارید پیامبر گفت حب الوطن من الایمان. اما گوششان به این حرفها بدهکار نبود.گفتگوی جرس با محمد دادخواه را بخوانید. آقای دادخواه باخبر شدیم که حکم شما صادر شده است . ممکن است بفرمایید دقیقا حکم چیست؟ ده سال محرومیت از تدریس در دانشگاه ها ، ده سال ممنوعیت از حرفه وکالت ، ۸ سال زندان به جرم برهم زدن نظم، یک سال زندان برای تبلیغ علیه نظام، ۵ ضربه شلاق که تبدیل به جزای نقدی قرار هست بشود و ۹۰۰ هزارتومان جزای نقدی دارم . مجموعا ۹ سال زندان . چنین حکم سنگینی به چه دلیلی صادر شده است؟ من خیلی خوشحالم که حکم اعدام ندادند چون احتمال داشت حتی حکم اعدام بدهند .وقتی قانونی خوانده نشود همه چیز امکان پذیر می شود . لذا به داده بده، وزجبین گره بگشا. اتهامات شما چه بود که منجر به چنین حکم سنگینی شد؟ سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر و از بنیانگذاران این کانون بودم . کتاب گزارش و نگرش را تنظیم کردم و اتهامم تبلیغ علیه نظام بوده است . کانون مدافعان حقوق بشر آیا فعالیتی جز حمایت و دفاع حقوقی از زندانیان را داشته است؟ این کانون از زمان تاسیس بارها رسالت خودش را همین اعلام کرده بود و گفته بود پایبند به قانون اساسی هستیم آیا این حکم را حکمی سیاسی ارزیابی می کنید؟ با توجه به اینکه من سی سال است که وکیل دادگستری هستم و رشته حقوق اساسی، حقوق قضایی و حقوق بین الملل را طی کرده ام . به نظرم این حکم با موازین حقوقی آشنایی چندانی ندارد . آیا درخواست تجدیدنظر خواهید داد ؟ احتمال تخفیف مجازات و یا الغای حکم وجود دارد؟ من همیشه امید به روزهای روشنی دارم ، یک ایرانی هستم و همیشه به فردایی روشن می اندیشم . وضعیت موکلان تان چه میشود. برخی شان در زندان هستند و برخی از آنها در انتظار حکم هستند؟ این را باید از کسانی که چنین حکمی را دادند بپرسید . من هیچ نقشی در صدور این حکم نداشتم. قاضی پرونده موقع صدور این حکم توضیحی به شما داد؟ صراحتا گفت که کارهای شما ملی گرایی بوده است و نظرشان این بود که ملی گرا بدتر از مرتد است . البته من گفتم اگر شما به شرع اعتقاد دارید پیامبر گفت حب الوطن من الایمان. اما گوشش به این حرف بدهکار نبود. نظرتان درباره حکم صادر شده چیست ؟ من خیلی خوشحال شدم که حکم اعدام ندادند. یعنی انتظار داشتید حکم اعدام به شما بدهند؟ بله این احتمال بود . من در بازجویی ها بارها نوشتم من را اعدام کنید . در سلول انفرادی که بودم بارها در بازجویی ها میگفتم من هیچ کدام از اتهامات و موارد اتهامی را قبول ندارم . همه اینها دروغ محض است و من زیربار این موارد نمی روم اگر می خواهید من را اعدام کنید . من حتی می گفتم شما چون ادم های مقتصدی هستید اگر هرچه زودتر مرا اعدام کنید دیگه از غذا و نور بالانتقطاع شبانه روزی هم صرفه جویی خواهید کرد. شما در این مدت خیلی بازجویی شدید ؟ بله بارها وقتی در سلول انفرادی بودم مدتها بازجویی شدم . موضوعات اتهامی درباره کانون و خانم شرین عبادی و موکلینم بود،البته در مورد نهضت آزادی و جبهه ملی هم مورد سوال قرار می گرفتم. بعد از احکام سنگین برای خانم ستوده و آقای سیف زاده و اکنون برای شما، کانون مدافعان حقوق بشر با احکام بسیار سنگینی مواجه شده است و دیگرانی چون خانم محمدی و اقای تاجیک دیگر فعالان کانون در انتظار حکم به سر می برند. چرا کانون مدافعان حقوق بشر این چنین مورد فشار قرار گرفته است؟ من چون در چهارچوب قانون اندیشه میکنم اینها را به دور از قوانین بین المللی از یک سو و قوانین حقوق داخلی از سوی دیگر و مغایر با شرع می دانم . مگر در شرع نمی گویند که همانا بر پیشوا هست که عفو را بر عقوبت پیشی دهد.من چه کردم که می گویند میراث فرهنگی ایران را سیاه نمایی کردم . من گفتم کسانی که داعیه دار حفظ میراث فرهنگی هستند تیشه به ریشه آن زدند . من دلایلم را آوردند و یونسکو حرفم را تایید کرده است و بعد خود آنها به این امر افتخار کردند. آیا شما جز حرفه تان یعنی دفاع از حقوق موکلان تان کاری کردید؟ من هیچ کاری نکردم .من کمی هم تدریس کردم اما الان هم ده سال محرومیت از تحصیل دارم . اولین محکومیت من ده سال محرومیت از تحصیل در دانشگاه ها بوده است و اینها احکامی ناعادلانه بود . آیا کسی از شما در دادگاه دفاع می کرد؟ آقای مژگانی در این مرحله دفاع می کرد؛ قبلا هم چند وکیل داشتم . با توجه به احکامی که برای شما و کانون مدافعان حقوق بشر صادر شده است . آیا احتمال صدور احکام مشابهی برای دیگر اعضای کانون هم هست؟ بله گویا سنخ این چیزها افزایش یافته است . امیدوارم روشن بینی بر کسانی که چنین تصمیماتی را میگیرند سایه افکند . چرا کانون وکلا در قبال این احکام سنگین واکنشی نشان نمی دهد؟ گویا فراموش کردند رسالتشان چیست. کانون وکلا وظیفه حمایت از وکلا را دارد . خواسته شما از نهاد صنفی تان چیست؟ خواسته من این است که پرونده من رسیدگی شود و موازین مورد استناد قانون و مورد استتناد دادور دادگاه به طور مستقل رسیدگی شود . آیا واقعا در یک نظام عادلانه چنین حکمی باید صادر شود . من چه خطایی کردم جز دفاع از حقوق مردم . من که در دادگاه صحبت کردم . من که کاستی های دادگستری را یادآور شدم . من که امر به معروف و نهی از منکر کردکم . من که فارغ التحصیل رشته حقوق بودم . درباره پرونده هایتان نیز توضیح بفرمایید؟ من حدود ۲۰۰۰ موکل دارم در موضوعات میراث فرهنگی، مقبره کوروش، جلوگیری از اقدامات زیانباری که برای چهارباغ و سی و سه پل اصفهان و برخی از آثار تاریخی رخ داده است و برخی از موکلینم با موضوعات سیاسی در زندان یا در انتظار حکم هستند . الان با حکم محرومیت از حرفه ای وکالت پرونده های موکلانتان چگونه است . آیا شما دیگر حق حضور در دادگاه را ندارید؟ قاعدتا من را به دادگاه راه نمی دهند . از نظر قانون این کار غلط است . آیا چنین موضوعی سابقه دارد؟ من بار قبل هم در سال ۸۰ برای اولین بار محکوم شدم .بعدا کانون وکلا اعلام کرد آن حکم را اجرا نخواهد کرد. نامه ای با امضای شما و همکارانتان در کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شد که از دادستانی خواستار پیگیری پرونده خانم سحابی و اقای صابر شدید. آیا این نامه را منشا اثر می دانید؟ مهم نیست منشا اثر باشد ولی ما موظف بودیم. ما تکلیفی داریم . ما حقوقدان هستیم و به این سرزمین علاقمندیم . باید آنچه می دانیم در جهت قانون و امتیازاتی که قانون برای مردم برشمرده است اعلام کنیم چون حق حیات اولین حق بشری است . به نظر ما تکلیف دادستانی است که به عنوان حفظ حقوق عمومی آنرا پیگیری کند. شما نوشته اید . مرگ هاله سحابی و هدی صابر جرم مشهود است . به لحاظ حقوقی جرم مشهود چطور تعریف می شود؟ اتفاقی که در حضور بیش از سه نفر رخ دهد جرم مشهود خوانده می شود؛ این وقایع هم پنهانی نبوده است و ده ها نفر در آنجا حضور داشتند . شکایتامه ای هم از سوی ۶۴ نفر از همبندیان آقای صابر منتشر شد که شاهد آخرین سخنان اقای صابر درباره ضرب و شتم ایشان بودند . آیا درباره این شکایتنامه پیگیری از سوی مراجع قضایی صورت گرفته است؟ من امیدوارم این اتفاق بیافتد اما تاکنون اقدامی در این زمینه نشده است . باتوجه به شرایطی که سیستم قضایی دارد و احکام صادر شده . بیشتررویه سیاسی در پیش گرفته تا رویه قضایی و حقوقی. رویکر نظام قضایی را چطور ارزیابی می کنید؟ ما چون دل در گرو این سرزمین داریم باید حرف خودمان را بزنیم و به وظیفه خودم به عنوان وکیل و مدافع حقوق بشر عمل کنم . باقی دست من نیست. الان شما چه خواهید کرد ؟ من استدلال خودم را برای دادگاه تجدیدنظر بیان خواهم کرد و موازین حقوقی را یادآور خواهم شد . من تکلیف این را دارم که روشنگری هایی که قانون سر راه من قرار داده است به دادگاه ارائه کنم و امیدوارم به استدلالم توجه شود. من به علت حرفه ام و سی سال وکالت دادگستری بدون هیچ تخلفی و بدون اینکه محکمه انتظامی کانون وکلا من را احضار کرده باشد به عوان یک وکیل فعال حقوق بشری کار کردم و سعی کردم وظیفه ام را به نحو احسن انجام دهم. در پرونده اتهامی من حتی نوشته اند . این حق الوکلا از دانشجویان نمی گرفته است . آیا ارزن فروشی جرم است؟!! بعد از انتخابات نوشتند که در دفتر من مواد مخدر و سلاح هایی بوده و اینکه در خانه من تعداد پرشماری فشنگ بوده است . درحالی که این یک دروغ آشکار است. من در دادگاه گفتم یا اقای مرتضوی تبصره ماده ۱۸۸ قانون کیفری را نمی دانسته یا می دانسته ؛ یا می دانسته و عناد داشته که اسامی اشخاص را به روزنامه ها داده است پس صلاحیت دادستانی را نداشته، و اگر نمی دانسته، دادستانی که تبصره ۱۸۸ ایین دادرسی را نمی دانسته است بازهم صلاحیت دادرسی را ندارد. الان وظیفه مجلس را به عنوان نماینده ملت و ملجا احقاق حقوق مردم چه می دانید؟ حداقل این است که کمیسیون اصل نود موازین مورد استناد را بررسی کند. کانونی که در کمیسیون ماده ده ثبت شده و خبرگزاری مهر خبر آن را اعلام کرده ، اینها غیرقانونی تلقی می کنند و رفتار ما را براندازی نرم نام می نهند . حداقل این بود که به اینها داوری دادگرانه نگاه می شد که نمی شود . کانون وکلا به عنوان مرجع نهاد صنفی شما درباره شناسایی کانون مدافعان حقوق بشر اظهارنظری نمی کند؟ برابر قانون اعتبار رئیس کانون وکلا همانند رئیس دیوان رسمی کشور است اما اینکه رئیس کانون در این باره اقدام می کند یا نه امر توام با ابهامی است. آیا شما در کانون مدافعان حقق بشر درخواستی از کانون وکلا برای شناسایی سازمان تان داشتید؟ الان که کانون را بستند . اما قبلا چنین درخواستی را داشتیم . ما به کانون وکلا درباره خیلی از پرونده ها هشدار داده بودیم اما آنها چندان استقبال نکردند . شاید مصلحت یا عافیت گزینی آنها ایجاب می کرد به این نحو رفتار کنند . ۱۸ تن از زندانیان سیاسی در اعتراض به مرگ مشکوک یکی از هم بندیانشان اعتصاب غذا کردند و مسئولین بی اعتنا نظاره گر بودند . سیستم قضایی ما به کجا رسیده است که حتی وقتی زندانی از جانش هم مایه می گذارد مسئولین توجهی نمی کنند؟ وقتی حیثیت انسان در نگاه مسئولین بی اعتبار شده است و شان آدمی به هیچ انگاشته شده است همه اینها ممکن می شود. درباره گزارشکر ویژه حقوق بشر که برای بررسی موارد نقض حقوق بشر در ایران انتخاب شده است . نظر شما درباره این تصمیم شورای حقوق بشر چیست ؟ هر بررسی مفید است . هر واکاوی موثر است . هر تدبیر وتجریه و تحلیلی ارزشمند است و نهایتا روشن می کند چه کسی درست و چه کسی نادرست می گوید. باتوجه به اینکه مقامات ارشد قضایی ایران اعلام کردند این گزارشگر اجازه ورود به ایران ندارد . آیا عدم ورود مانع از تحقیقات او خواهد شد؟ نه چندان تحقیقات مشکلی نیست . اما این برخلاف اصول و عهود است . ایران قبلا گفته بود حتما مرد باشد ، حتما مسلمان باشد و از برخی کشورها نباشد . همه این شرایط در انتخاب رعایت شده است و حالا ایران موظف است به به قول خود پایبند باشد. دولت ایران خودش این شرایط را گذاشته بود و اکنون باید بدان پایبند باشد. اما استنباط ما این است که پایبند نخواهد ماند. من امیدوارم حقیقت روشن شود و نگرش دادگرانه بر پرونده ها سایه افکند .
با ۴۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


تنها چند روز پس از انتشار گزارشی درباره ارسال یک نامه اخطارآمیز از سوی شرکت ملی نفت ایران به پالایشگاه‌های هندی و تهدید به قطع صادرات نفت، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با تکذیب ارسال این نامه، گفته است، صادرات نفت به هند همچنان ادامه می‌یابد و مذاکره برای پرداخت بدهی‌های پالایشگاه‌های هندی به ایران ادامه دارد. به گزارش خبرگزاری مهر،احمد قلعه بانی، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران، روز یکشنبه با تکذیب خبر ارسال نامه از سوی این شرکت به مسئولان پالایشگاه‌های هندی گفته است: «هیچ گونه نامه‌ای برای توقف صادرات نفت ایران به هند ارسال نشده است.»
با ۴۲ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 


سحام نیوز:‌با وجود افزایش بدهی های نفتی پالایشگاههای هند به ایران، شرکت ملی نفت با تکذیب خبر توقف صادرات نفت به هند بر ادامه صادرات طلای سیاه ایران به این کشور آسیایی تاکید می کند. در حال حاضر به طور متوسط روزانه حدود ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام ایران برای تامین خوراک پالایشگاههای هند به این کشور آسیایی صادر می شود. محاسبات انجام گرفته نشان می دهد از ابتدای سالجاری میلادی تاکنون به طور متوسط قیمت هر بشکه نفت خام صادراتی ایران به پالایشگاههای هند حدود یکصد دلار بوده است و مطابق با گزارش شرکت ملی نفت در شرایط فعلی میزان بدهی های نفتی هند به ایران حدود ۹ میلیارد دلار برآورد می شود. با بالا گرفتن اختلافات ارزی تهران – دهلی از ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی تاکنون، طرف هندی تاکنون هیچ گونه پولی بابت نفت خریداری شده از ایران پرداخت نکرده است و این در حالی است که مذاکرات انجام گرفته توسط مسئولان وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و شرکت ملی نفت هم برای وصول این بدهی ها نتیجه ای نداشته است. از سوی دیگر روز گذشته کپی نامه شرکت ملی نفت ایران خطاب به پالایشگاههای هند در اختیار رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت که مطابق با این نامه ایران با ارسال اولتیماتومی به هند خواستار وصول مطالبات نفتی از پالایشگاههای این کشور شده است. همچنین در بخشی از این نامه آمده است: در صورتی که تا ماه اوت ۲۰۱۱ میلادی (مرداد ماه ۱۳۹۰) وضعیت پرداخت بدهی هند به ایران تعیین تکلیف نشود صادرات نفت ایران به این پالایشگاههای این کشور آسیایی متوقف خواهد شد. با انتشار گسترده این نامه شرکت ملی نفت ایران به پالایشگاههای بدهکار نفتی، پیش بینی می شود وضعیت صادرات نفت مجانی و رایگان ایران به هند در کوتاه ترین زمان تعیین تکلیف شود. اظهارات متناقض مسئولان شرکت نفت احمد قلعه بانی مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران امروز با بیان اینکه هیچ گونه نامه ای برای توقف صادرات نفت ایران به هند ارسال نشده است، تاکید کرده است: صادرات نفت به پالایشگاههای این کشور همچون روال گذشته ادامه می یابد. معاون وزیر نفت همچنین خبر قطع صادرات نفت به هند را به طور کامل تکذیب کرد و افزود: مذاکره با طرف هندی برای رفع مشکل بدهی پالایشگاه های بدهکار به ایران همچنان ادامه دارد. از سوی دیگر محسن قمصری مدیر امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران امروز یکشنبه با رد ادعای مدیر عامل شرکت ملی نفت امروز اعلام کرده است: ایران اخطاریه ای برای پالایشگاه های بدهکار نفت ارسال کرده است. حمیدرضا کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی هم درباره وصول بدهی های نفتی ایران از هند به مهر گفت: یکی از مهمترین مشکلات در ایجاد این اختلاف ارزی بین دو کشور در کنار مشکلات تحریم، سوء مدیریت است. نماینده مردم تهران در خانه ملت با اعلام اینکه تغییر و تحولات گسترده در مدیریت امور بین الملل شرکت ملی نفت یکی از مهمترین دلایل عدم بازاریابی مناسب برای فروش نفت ایران در سالهای اخیر بوده است، اظهار داشت: قطعا مدیرانی که با بازیهای بازار جهانی و بین المللی نفت آشنا نباشند نمی توانند نقش آفرینی کنند. وی در حال حاضر بسیاری از شرکتها و کشورهای خارجی برای خرید نفت ایران اعلام آمادگی کرده اند، تبیین کرد: اما به نظر می رسد مسیرهای خرید نفت از شرکت ملی نفت به بن بست رسیده است. کاتوزیان از عدم تفویض اختیارات مدیریتی به برخی از مدیران مذاکره کننده به عنوان یکی از مشکلات پیش روی در این بخش یاد کرد و یادآور شد: نداشتن اختیارات مدیریتی در نشستها مشترک با طرف خارجی و اعزام مدیران به میز مذاکره بدون اختیارات کافی هم به نوعی مزید علت شده است. این مقام مسئول با اعلام اینکه مدیران در مذاکرات باید با اختیارات بتوانند قدرت چانه زنی و تصمیم گیری داشته باشند، خاطر نشان کرد: در غیر این صورت جز شکست در مذاکرات چیز جدید عاید کشور نخواهد شد. هند از روی دست نیکاراگوئه تقلب کرد بدهی های نفتی نیکاراگوئه به ایران اخیرا ۲۵ ساله شده است و با این وجود این کشور خارجی برای پرداخت بدهی ۱۶۴ میلیون دلاری خود به ایران خواستار فروش پشم احشام و یا چوب درخت شده است. پالایشگاههای نفت هند هم اخیرا در ریاض مذاکرات متعددی را با شرکت آرامکوی عربستان سعودی برای افزایش واردات نفت از این کشور و دور زدن نفت ایران آغاز کرده اند. با این وجود شرکت ملی نفت ایران که تاکنون در بازاریابی برای شناسایی بازارهای جدید هدف برای صادرات نفت به توفیق قابل توجه ای دست نیافته است برای حفظ بازار هند قصد ادامه صادرات طلای سیاه به این کشور آسیایی با وجود بدهی های بالا را دارد. از سوی دیگر طرف هندی هم که به نوعی به ضعف شرکت ملی نفت ایران در متنوع سازی بازارهای جدید نفت پی برده است هیچ تلاش جدی برای پرداخت پول نفت ایران انجام نمی دهد. حال باید دید که آیا سناریوی ۲۵ ساله شدن بدهی های نفتی نیکاراگوئه آیا برای پالایشگاههای بدهکار نفت هند ادامه می یابد؟
با ۳۷ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اقتصاد
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته