-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

Posts from Khodnevis for 07/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



فرمانده سپاه: موج تازه‌ای از ترور و نا امنی در راه است

فرمانده کل سپاه پاسداران گفت براساس اطلاعات و شواهدی که به تازگی به دست آورده‌اند، موج جدیدی از «ترورهای فیزیکی و ناامنی» در راه است.

به گزارش مهر محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه با هشدار به دستگاه‌های امنیتی برای هشیاری در خصوص موج جدید «ترورهای فیزکی و ناامنی توسط دشمنان» اضافه کرد: «وقتی دشمنان از اجرای برنامه‌ریزی‌های خود نا امید و یا با شکست مواجه می‌شوند به اقدامات خشن مستقیم فیزیکی روی می‌آورند.»

فرمانده سپاه توضیح بیشتری در خصوص شواهد و اطلاعات موج جدید ترورهای فیزیکی ارائه نداد اما گفت سپاه پاسداران به همین دلیل از سال گذشته از دانشمندان هسته‌ای ایران حفاظت بیشتری می‌کند و سپاه در این زمینه «هوشیاری بیشتر، آماده باش و توجه خاص به موارد مشکوک مورد نظر» دارد.

پس از کشته شدن مسعود علیمحمدی که به ادعای جمهوری اسلامی از دانشمندان هسته‌ای ایران بود، و نیز در پی سوء قصد به جان مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی در آذرماه سال گذشته، نسرین سلطان‌خواه معاون فناوری رئیس‌جمهوری، از تصمیم نهاد ریاست جمهوری برای تشکیل «تیم حفاظت ویژه از دانشمندان هسته‌ای» خبر داده بود و اینک نیز فرمانده سپاه از «مراقبت بیشتر» از دانشمندان هسته‌ای سخن می‌گوید.

فرمانده کل سپاه پاسداران در بخش دیگری از گفتگوی خود با مهر به تنگه هرمز اشاره کرد و گفت بستن تنگه هرمز همچنان در دستور کار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار دارد.

وی با بیان اینکه بستن این تنگه تنها تهدید جمهوری اسلامی نیست و ایران فقط به «این تهدید اکتفا» نمی‌کند افزود: «در حال حاضر به دنبال امکان استفاده از توان دفاعی خود در آبهای آزاد هستیم یعنی اگر دشمن خارج از تنگه هرمز بخواهد تهدیدی را متوجه جمهوری اسلامی ایران کند قدرت مقابله به مثل وجود دارد و این استراتژی هم اکنون در دستور کار ما قرار دارد.»

تنگه هرمز، یکی از آب‌راه‌های استراتژیک جهان است که حدود ۴۰ درصد از نفت تولیدی دنیا از آن می‌گذرد و جمهوری اسلامی به دلیل در اختیار داشتن جزایر متعدد مشرف به این تنگه، امکان مانور زیادی در آن دارد و مقامات عالی‌رتبه ایران معمولا برای تهدید غرب، درباره بستن تنگه هرمز هشدار می‌دهند.

فرمانده سپاه پاسداران در ادامه سخنان خود به جنگ سایبری و توانایی ایران برای مقابله با تهدیدات سایبری اشاره کرد و گفت: «استعداد بسیار بالا در نیروی انسانی و همچنین امکاناتی که مورد نیاز این حوزه است در ایران وجود دارد، و بنابراین ما دارای آمادگی کامل برای مقابله با هرگونه جنگ سایبری هستیم.»

وی همچنین با متهم کردن ایرانیان مخالف حکومت گفت که شاید خیلی از سربازان و افسران جنگ سایبری کشورهای دیگر ایرانی باشند که به آن‌ها در این جنگ کمک می‌کنند.

آیت‌الله خامنه‌ای: سپاه مراقب باشد، اختلافات را تابلو نکنید

در رویدادی دیگر امروز آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با فرماندهان سپاه خواستار کم شدن اختلافات سلیقه‌ای میان مسئولان شد و گفت که نباید تفکرات غلط را تابلو کرد تا همه از آن مطلع شوند.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی که امروز، در جمع فرماندهان عالی‌رتبه سپاه صحبت می‌کرد، دامن زدن به اختلاف‌ها و مشتعل کردن فضای اختلاف و «هو و جنجال» را یکی از کار‌های مضر در جمهوری اسلامی دانست و افزود که باید اختلاف نظر‌ها و اختلاف سلیقه‌ها را کم کرد.

رهبر جمهوری اسلامی اظهار داشت: «زمانی ممکن است، جریانی در مقابل انقلاب اسلامی بایستد، که در آن زمان قطعاً وظیفه همه، دفاع از انقلاب است، همانگونه که در حوادث سال ۸۸ اتفاق افتاد.»

وی با اظهار تاسف شدید از برخی «بگومگوها و بحث‌های اختلافی» در روزهای اخیر گفت: «من با حرکت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل تفکر غلط مخالفتی ندارم اما نباید این تفکر غلط را نیز تابلو کرد تا همه از آن مطلع شوند.»

در روزهای گذشته، با بالا گرفتن اختلافات بین هواداران آیت‌الله خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد و نزدیکانش، هر دوطرف، اتهاماتی را متوجه هم کرده‌اند که در تازه‌ترین رویداد احمدی‌نژاد سپاه را متهم کرد که از طریق اسکله‌های غیر قانونی به مبادلات تجاری می‌پردازد؛ و متعاقب آن، فرمانده سپاه این سخن رییس جمهور را رد گم‌کنی خواند و گفت این بحث‌ها برای آن مطرح می‌شود که حواس‌ها از جایی که قاچاق اصلی کالا اتفاق می‌افتد پرت شود.


 


شفاف‌سازی انحراف جریان و موضع اردشیر امیرارجمند!‏
 


تشویق جعفر پناهی در تالار وحدت، با کوبیدن پا بر زمین

 

مراسم بزرگداشت محمد نوری یکشنبه شب با حضور حمید شاه‌آبادی معاون هنری وزیر ارشاد و جمعی از نویسندگان و هنرمندان موسیقی، سینما، تئاتر و تلویزیون در تالار وحدت برگزار شد که همراه با حاشیه‌هایی بود.

به گزارش سایت «۲۴»، در این مراسم زمانی که مجری از بزرگان موسیقی ایران یاد می‌کرد، وقتی نام محمدرضا شجریان را برد، تمام سالن یکپارچه او را تشویق کردند و تا دقایقی حضار در سالن، به صورت ممتد استاد آواز ایران را تشویق می کردند.

همچنین حضور یکباره «جعفر پناهی» که در میان برنامه وارد تالار وحدت شد نیز با تشویق بی نظیر مردم همراه شد به طوری که عده ای یکپارچه او را صدا می‌کردند «پناهی...پناهی...» جعفر پناهی نیز در میان تشویق مردم که با کوبیدن پاهایشان به کف سالن همراه بود؛ کنار فرزند پروفسور حسابی نشست.

بر اساس حکم دادگاه، پناهی به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به ۶ سال حبس تعزیری و ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌سازی، ۲۰ سال محرومیت از فیلم‌نامه‌نویسی، ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانه‌ها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شده است.


 

 


 


معاون سابق وزیر ارشاد: اقدامات وزارت ارشاد درباره ممیزی کتاب غیرقانونی است

 

محسن پرویز، معاون سابق امور فرهنگی وزیر ارشاد در تازه‌ترین اظهاراتش گفته که همه‌ی اقدامات سال گذشته‌ی ارشاد، در موردِ مجوز کتاب، غیرقانونی و قابل فرجام‌خواهی است.

محسن پرویز که با دل‌خوری از وزارت ارشاد کنار گذاشته شده، در گفت‌وگو با شماره نخست دوره جدید ماهنامه «تجربه» انتقاداتی را به وزارت ارشاد وارد کرده است.

وی در بخشی از این گفت‌وگو که درباره سانسور کتاب در ایران است، گفته: «طبق ضوابط نشر جدید ( مصوب فروردین ۸۹ در شورای عالی انقلاب فرهنگی ) کمیته‌های موازی زیر نظر هیات‌های نظارت پیش بینی شده است که باید به شکایات رسیدگی کنند. برای پاسخ‌گویی هم مهلت زمانی حداکثر یک ماه را در نظر گرفته‌اند. البته نمی‌دانم چرا ارشاد در اجرای آن تعلل می‌کند؛ یعنی می‌دانم ولی گفتنش به درازا می‌کشد و در حوصله ی این مصاحبه نیست! فقط همین قدر بگویم که اگر کسی کتابش بیش از یک ماه معطل مانده باشد و به دادگاه شکایت کند، قطعا وزارت ارشاد به دلیل عدم رعایت ضوابط ابلاغی که لازم الاجراست، محکوم می‌شود. و حتی بالاتر از آن، کلیه‌ی اقدامات سال گذشته‌ی ارشاد ( چون زیر نظر هیئت نظارت نبوده ) غیر قانونی و قابل فرجام خواهی در قوه ی قضائیه است.»

در بخش پایانی این گفت‌وگو، وقتی خبرنگار می‌پرسد: کیهان اصولاً اغلب نویسندگان خارجی را جاسوس دستگاه‌های جاسوسی ـ امنیتی آمریکا و انگلیس می‌داند. شما با این نگاه موافق هستید؟ (مثلاً دوشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۰ روزنامه کیهان گزارشی نوشته بود درباره هرتا مولر، هاینرش بل، گونتر گراس و آنها را مأموران سیا دانسته بود.) محسن پرویز در پاسخ می‌گوید که این نوشته‌های کیهان را دیده اما حوصله نکرده است بخواند!

این سخنان محسن پرویز در حالی بیان می‌شود که در زمان مسوولیت وی در وزارت ارشاد، نویسندگان و ناشران از نحوه صدور مجوز کتاب به شدت ناراضی بودند و این دوره از تاریخ وزارت ارشاد جمهوری اسلامی را سیاه‌ترین آن می‌نامیدند.

 

 

 

 


 


عبدالکریم لاهیجی، رهبر ارکستر! - در کنفرانس «دگراندیشی ستیزی و بهایی آزاری در ایران»


 


مردم‌آزاری...بهایی‌آزاری...دیگری‌آزاری

 

در سال‌های دبیرستان، همکلاسی‌ها و هم‌مدرسه‌ای‌های بهایی داشتم. رفتار نامناسب بچه‌های متعصب و «اهل مسجد» نسبت به اینان را می‌دیدم. می‌دیدم وقتی مادر یکی از این بچه‌ها وارد مدرسه می‌شد، چه رفتاری می‌کردند، گویی نگاه غیر متعارف و حرف‌های «بی‌ادبانه» در مورد یک «کافر» واجب است. وقتی از شیر آبی که یک «نجس» آب خورده بود، نمی‌نوشیدند تا مبادا بیمار نشوند، فقط می‌توانستی تاسف بخوری...اما واقعا من و دیگران در مدرسه برای این بچه‌های بهایی چه کردیم؟ آیا مسوولیتی داشتیم؟ شاید به خیال خودمان، دوست ماندن و احترام گذاشتن و «از خود» دانستن کفایت می‌کرد، اما گمان می‌کنم به هیچ روی کاری درخور نکرده‌ایم.

حالا سال‌ها گذشته، بزرگ شده‌ایم، شناخت ما از خیلی مسائل بیشتر شده، فهمیده‌ایم که بسیاری از تبلیغات «مسجدی‌ها» در باره بهایی‌ها درست نبوده است.

اما بحث من فراتر از بهایی‌ها و گروه‌هایی است که توان برگزاری همایش‌هایی دارند که البته برخی رسانه‌ [که خاستگاه حکومتی و ولایتی دارند، حتی اگر در خارج از کشور عنوان «اپوزیسیون» بر خود می‌نهند] بایکوت‌ خبری‌شان می‌کنند، است. همه ما به تناسب فهم و درک از اقلیت‌های قومی، مذهبی، جنسی رفتارهایی کرده‌ایم که با تغییرات اجتماعی دنیای نوین همخوان نیست. اعلامیه جهانی حقوق بشر را نمی‌شناسیم و گویی نمی‌خواهیم بشناسیم.

از نقد درونی نترسیم. از این بترسیم که پنهان‌کاری منتهی باز تولید سلطنت پهلوی و یا جمهوری اسلامی شود، آن هم در زمانه‌ای که نیاز جوانان ما چیز دیگری است. از این بترسیم که ماله‌کشی دوستان بر جنایت‌ها، جنایت‌پیشه‌هایی جدید را بر ایران حاکم کند. از این بترسیم که رفتارهای نامناسب اجتماعی به خاطر ترس از دست دادن مخاطب را در رسانه‌های‌مان طرح نکنیم.

تبعیض و رفتارهای تبعیض آمیز آنقدر در میان ما نهادینه شده که حدی ندارد. می‌ترسیم بیان‌اش کنیم. می‌ترسیم ببینیم.

تبعیض و «دیگرسازی» را شاید نخستین بار در کلاس‌های «اورینتالیسم» و خواندن مقاله‌های «ادوارد سعید» کشف کرده باشیم، اما آیا او و یا پیشینیان او مخترع این مفهوم بودند یا کاشف یک درد بزرگ اجتماعی که هزاره‌های متمادی با ما بوده است؟

من جامعه‌شناس نیستم. افاضه کردن در این باره از سوی من خطای بزرگی است، اما می‌توانم به عنوان یک ناظر بگویم که ما در رسانه‌های‌مان کمک زیادی به حذف «دیگرسازی» نکرده‌ایم. بدتر، خودمان در آتش برقراری این تبعیض‌ها دمیده‌ایم.

یکی از مباحث روزنامه‌نگاری «حوزه‌های اجتماعی»، بررسی وقایع از دید اقلیت است. اگر مطلبی بنویسیم که اقلیت را برنجاند، حتما خطا کرده‌ایم، حتی اگر معتقد باشیم با دقت و حفظ اصول روزنامه‌نگاری دست به قلم شده‌ایم. چگونه می‌تواند باعث رنجش و آزار دیگران شد و بعد سر را بالا گرفت؟ تاکید می‌کنم همه ما مرتکب این خطاها شده‌ایم و تنها باید با بررسی بیشتر کارهای خودمان و اندکی مطالعه بیشتر از مسیر  نادرست خارج شویم.

بپذیریم که گروه‌های اجتماعی و مذهبی و قومی، واقعیت دارند. بپذیریم که باید از دید آنها به مشکلات نگاه کرد. من شیعه ۱۲ امامی ممکن است مشکلات زیادی داشته باشم، اما در کشورم محدودیت‌های یک بهایی بسیار بسیار بیشتر است. محدودیت‌های یک بلوچ «سنی» به مراتب بیشتر از من شیعه تهران‌نشین است...

فکر می‌کنم بدون اینکه خودمان را تغییر دهیم، سخن از رسیدن به حکومتی انسانی و انسان‌گرا حرفی مفت است.


 


صادرات نفت رایگان به هند همچنان ادامه دارد؛ پشم در برابر نفت

پس از آنکه چندی قبل یکی از نمایندگان مجلس خبر صادرات مجانی نفت به هند را تکذیب کرد و گفت جمهوری اسلامی هیچگاه ثروت ملی خود را مجانی در اختیار کشورهای دیگر قرار نمی‌دهد، روز گذشته مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با تایید صادرات رایگان نفت به هند گفت که این صادرات همچنان ادامه دارد و مذاکره با طرف هندی برای رفع مشکل بدهی پالایشگاه‌های بدهکار به ایران همچنان ادامه دارد.

به گزارش مهر در حال حاضر به‌طور متوسط روزانه حدود ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام ایران برای تامین خوراک پالایشگاه‌های هند به این کشور آسیایی صادر می‌شود که براساس گزارش شرکت ملی نفت ایران در شرایط فعلی میزان بدهی‌های نفتی هند به ایران حدود ۹ میلیارد دلار برآورد شده است.

مهر نوشته است که از ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی تاکنون، طرف هندی هیچ گونه پولی بابت نفت خریداری شده از ایران پرداخت نکرده و این در حالی است که مذاکرات انجام گرفته توسط مسئولان وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و شرکت ملی نفت هم برای وصول این بدهی‌ها نتیجه ای نداشته است.

روز گذشته ابتدا رویترز و سپس برخی سایت‌های داخلی از نامه شرکت نفت ایران به هند خبر دادند که براساس آن ایران با ارسال اولتیماتومی به هند خواستار وصول مطالبات نفتی خود شده است.

به گزارش نفت نیوز در بخشی از این نامه آمده است: «در صورتی که تا ماه اوت ۲۰۱۱ میلادی (مرداد ماه ۱۳۹۰) وضعیت پرداخت بدهی هند به ایران تعیین تکلیف نشود، صادرات نفت ایران به این پالایشگاه‌های کشور هند متوقف خواهد شد.»

با انتشار این نامه، احمد قلعه بانی، مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران به آن واکنش نشان داد و ضمن تکذیب ارسال اولتیماتوم ایران به هند گفت که هیچ گونه نامه‌ای برای توقف صادرات نفت ایران به هند ارسال نشده است و صادرات نفت به پالایشگاه‌های این کشور همچون روال گذشته ادامه می‌یابد؛ اما مذاکره با طرف هندی برای رفع مشکل بدهی‌های این کشور همچنان ادامه دارد.

از سوی دیگر محسن قمصری، مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران دیروز، یکشنبه با رد ادعای مدیر عامل شرکت ملی نفت اعلام کرد که ایران اخطاریه‌ای برای پالایشگاه‌های بدهکار نفت ارسال کرده است.

در رویدادی دیگر حمیدرضا کاتوزیان، رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی هم درباره بدهی‌های نفتی هند، مساله‌ی «سوء مدیریت» را علت این موضوع دانست.

آقای کاتوزیان با اشاره به عدم تفویض اختیارات مدیریتی به برخی از مدیران مذاکره کننده در صنعت نفت گفت: «نداشتن اختیارات مدیریتی در نشست‌های مشترک با طرف خارجی و اعزام مدیران به میز مذاکره بدون اختیارات کافی به نوعی مزید علت شده است.»

این نماینده مجلس با بیان اینکه مدیران در مذاکرات باید با اختیارات کافی بتوانند قدرت چانه زنی و تصمیم‌گیری داشته باشند، گفت که در جمهوری اسلامی مدیران مذاکره کننده معمولا اختیارات لازم را ندارند که این موضوع «جز شکست در مذاکرات چیزی عاید کشور نخواهد شد.»

برخی دیگر از مدیران و مقامات جمهوری اسلامی نیز مساله صادرات مجانی نفت به هند را از اساس تکذیب کرده و گفته‌اند چنین چیزی صحت ندارد.

غلامعلی میگلی‌نژاد، نماینده مجلس هشتم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با تکذیب این موضوع گفته است: «با توجه به اینکه نفت سرمایه ملی کشورمان محسوب می شود جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه اجازه نخواهد داد به طور مجانی به کشورهای دیگر از جمله هند صادر شود.»

پشم در برابر نفت

نیکاراگوئه نیز از بدهکاران نفتی به جمهوری اسلامی است که بدهی‌های نفتی‌اش به ایران اخیرا 25 ساله شده است.

اخیرا مقامات نیکاراگوئه برای پرداخت بدهی ۱۶۴ میلیون دلاری خود به ایران خواستار فروش پشم احشام و یا چوب درخت شده است.

ایران در سال ۱۹۸۶ میلادی چند محموله نفت خام به ارزش تقریبی حدود ۵۳ میلیون دلار به نیکاراگوئه صادر کرد که با گذشت حدود ۲۵ سال و احتساب بهره های متعلقه و تاخیر در بازپرداخت حجم این بدهی به ۱۶۴ میلیون دلار افزایش یافته است.

جمهوری اسلامی در بازاریابی نفت نمی‌تواند موفق عمل کند و به نوشته مهر، طرف هندی هم که به نوعی به ضعف شرکت ملی نفت ایران در متنوع سازی بازارهای جدید نفت پی برده است هیچ تلاش جدی برای پرداخت پول نفت ایران انجام نمی‌دهد.

گفتنی است نفت نیوز نوشته که در هفت ماه گذشته مسئولان مختلف شرکت ملی نفت، بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و دارایی برای حل و فصل نحوه وصول بدهی‌های نفتی از هند وعده‌های متعددی دریافت کرده‌اند که تاکنون هیچ‌یک از این وعده‌ها به نتیجه نرسیده است.

در حال حاضر پالایشگاه‌های نفت مانگلور و ریلیانس هند از بزرگترین خریداران نفت خام صادراتی ایران به شمار می‌روند که بدهی‌های نفتی خود را پرداخت نکرده‌اند.

همچنین براساس برخی گزارش‌ها، به دلیل فشار ایالات متحده به هند و نیز مشکلات ارزی ناشی از تحریم‌های آمریکا، مسئولان هند قصد دارند به زودی واردات نفت از کویت و عربستان را جایگزین واردات نفت ایران کنند و بدهی‌های نفتی گذشته خود را همانند نیکاراگوئه مشمول مرور زمان کنند.


 


درسی از ۱۸ تیر: اهمیت پشت جبهه در مبارزات آزادی‌خواهانه

  در آستانه هیجده تیر هستیم و اکنون حدود دوازده سال است که از فاجعه حمله به کوی دانشگاه تهران در تیر ماه ۱۳۷۸ می گذرد. حمله به کوی دانشگاه تهران و به خاک وخون کشیدن دانشگاه از دیگر قله‌های ننگ و سیاهی است که نظام ولایت فقیه موفق شده است در تاریخ سی و دو ساله خود فتح نماید و تا قبل از حوادث دو سال گذشته بی‌شک یکی از بلندترین این قله‌ها محسوب می‌گشت.

 

در تیر ۷۸ تقریباً دو سال از خرداد ۷۶ می گذشت و حرکت آزادی‌خواهانه در چهارچوب اصلاحات علی‌رغم هزینه زیاد بر دانشجویان و روزنامه‌نگاران و روشن‌فکران به پیش می تاخت و جلو می‌رفت. از همان روزهای اول مشخص بود که این حرکت دیر یا زود با ارباب اصلی قدرت یعنی دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه درگیر خواهد شد و برای به ثمر رساندن آن عبور از سیستم ولایت فقیه اجتناب ناپذیر است و این چیزی نبود که از دید تیزبین تحلیل‌گران آن روزها مصون باشد.

 

هر دو جبهه، یعنی جبهه آزادی‌خواهی و جبهه ارتجاع خود را برای این رویارویی آماده می‌کردند. نیروهای فعال در جبهه آزادی‌خواهی اکثراً دانشجویان و روزنامه‌نگارانی بودند که هرچه در توان داشتند در طبق اخلاص گذاشته بودند و از اندک فضای باز سیاسی به منظور افزایش سطح دانش توده ها بهره می‌بردند و طرف مقابل نیز هرچه در توان داشت در راستای تحمیق توده ها مورد استفاده قرار می‌داد.

 

اگرچه رهبری سیاسی این حرکت و شخص خاتمی در فردای پیروزی انتخابات ۷۶ سرسپردگی فکری خود را به دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه با صدای رسا اعلام نمود و بیان نمود که: «این رای، رای به نظام است» ولی دوستان و همرزمان آن روزگار از شدت شعف و شادی نمی‌توانستند واقعیات را دیده و درک نمایند. به راستی چشم آنها در برابر این اعلام موضع واضح شخص خاتمی نابینا شده بود و صحبت آشکار او را نوعی سیاسی کاری قلمداد می‌کردند. هر کسی از ظن خود یار خاتمی شده بود و این دقیقاً چیزی بود که در نبرد سرنوشت ساز با جبهه ارتجاع در تیر ۷۸ گریبان حرکت پرقدرت اصلاحات را گرفت.

 

چند و چون نبرد چند روزه تیر ۷۸ را همه کم و بیش می دانیم لذا از حوادث سریع عبور کرده و به این بسنده می‌کنیم که پس از اشتباه مرگ‌بار دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه و حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر، دانشجویان دلیر و پیشرو فرصت را مغتنم شمرده و حمله ای را بر جبهه ارتجاع آغاز کردند. جبهه ارتجاع چنان در هم ریخت که شخص خامنه‌ای بلافاصله در تلوزیون ظاهر شد و در نهایت آشفتگی صحبت‌هایی را ایراد کرد که سعی در آرام نمودن جو داشت.

 

پس از آن برای چند روز خیابانهای تهران در دست جوانان و دانشجویان بود. جوانان، بغض فرو خفته ی روشنفکران از دزدی آرمان انقلاب ۵۷ را با صدای رسا فریاد می زدند. این‌بار اما نه جنگی بود و نه کاریزمای خمینی. حتی این‌بارمردم عکس خاتمی را به جای خمینی در ماه می‌دیدند، پس به نظر همه چیز برای پیروزی و در آغوش کشیدن آزادی آماده بود.

 

ولی به ناگاه پس از چند روز ورق برگشت، حمایتی از طرف خاتمی انجام نشد، عکس خاتمی در ماه بود و مردم از عکسی که در ماه بود پیروی کردند و به حمایت تمام عیار از فرزندان خود برنخاستند. داستان ساده بود از روبرو هیولای ارتجاع می تاخت و پشت جبهه نیز خالی شده بود، بچه ها درو شدند.        

 

آنچه در آن چند روز در پس پرده گذشت بر هیچ چشم تیزبینی پوشیده نبود، اکثر هم‌رزمان آن روزگار بهت زده بودند، باورشان نمی‌شد. اما برای عده قلیلی که عبارت «این رای، رای به نظام است» را خوب تحلیل کرده بودند چندان شگفتی‌آور نبود. همان‌گونه که اتفاقات بعدی و قول‌هایی که یکی پس از دیگری زیرپا گذاشته می‌شد نیز شگفتی‌آور نبود.

 

اهمیت پشت جبهه بر هر کس که الفبای مبارزه سیاسی را بداند، پوشیده نیست. پس از انتخابات خرداد ۸۸ و پس از ده سال تجدید قوا، اینبار نیز رویارویی سترگی بین جبهه ارتجاع و جبهه آزادی‌خواهی درگرفت، نبرد از فردای انتخابات آغاز شد، دانشجویان و جوانان دلیر مجدداً بیرق مبارزه را برافراشتند و جانفشانی‌ها کردند. آنچه این‌بار دلگرم‌شان می‌کرد اطمینان از پشت جبهه بود، جملات «تسلیم این بازی خطرناک نمی‌شوم» و «نتایج انتخابات مضحک است» استواری را در کالبد وجودشان می‌دمید، دلگرم‌شان می‌کرد به آنان اطمینان می‌داد که در پشت جبهه مردم آماده‌اند. آماده‌اند که با افتادن هر مبارزی به سرعت جای او را پر کنند و به راستی آن دو اسطوره استواری تا آخر ایستادند و پشت جبهه را در نبرد با جبهه ارتجاع حفظ کردند.

 

جبهه ارتجاع در نبردهای پیاپی عقب رانده می‌شد و مبارزان راه آزادی پس از هر پیروزی مصمم‌تر به آینده‌ای روشن می‌نگریستند و راه آزادی را استوارتر می‌پیمودند.

 

 جبهه ارتجاع در ۲۲ بهمن ۸۸ در پشت آخرین خاکریزش به تله افتاد، تمام توان نظامی خود را بسیج کرد، متر به متر نیرو پیاده کرد، تمام پشت جبهه خود را به صحنه آورد تا موفق شد به سختی جلوی حمله آزادی‌خواهان را بگیرد و آخرین خاکریز را از سقوط مصون دارد، و پس از آن از فضای بدست آمده جهت ضدحمله بر جبهه آزادی‌خواهی استفاده کرد.

 

در یک دفاع سنگین و نفس گیر، مبارزان راه آزادی تحت یورش یکساله جبهه ارتجاع، وجب به وجب از خاکریزهای‌شان دفاع می‌کردند. عقبه جنبش آزادیخواهی در ۲۵ بهمن به فراخوان دو اسطوره استواری و با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه» برای حمایت از فرزندان خود به میدان پا گذاشت و مانند پتک بر سر فرعونیان فرود آمد. آری! میرحسین موسوی و مهدی کروبی فرزندان‌شان را تنها نگذاشتند، به آنان پشت نکردند، حسین‌وار به مسلخ رفتند و قول خویش را به اتمام رساندند، مهر پایانی بر اصلاح‌طلبی حکومتی زدند و پرچم مبارزه را به جوانان واگذار کردند.  

 

خلاء همراهی شیران دربند، شغالان تزویر را برای سیطره بر عقبه جنبش آزادی‌خواهی و فاصله انداختن بین مبارزان خط شکن و پشت جبهه، به طمع انداخته است. آنان را به طمع انداخته که جان‌فشانی های مردم و مبارزان راه آزادی در راستای شعار محوری «مرگ بر اصل ولایت فقیه» را در غیاب دلاوران همیشه بیدار، به حساب شعار مضحک «حفظ نظام» واریز نمایند و چه ابلهانه بر باد گره و بر آب نقش می‌زنند.

 

یاران موسوی و کروبی! همرزمان هم قسم تا آخر خط! مبارزه با تزویر و خط تسلیم در این برهه حساس بر عهده شماست. جنبش آزادی‌خواهی چشم به راه شماست، بپاخیزید و جانانه از اصلاح‌طلبی اصیل در برابر اصلاح‌طلبی حکومتی دفاع کنید. بپا خیزید و زبان شیران دربند در برابر شغالان تزویر گردید.      

 

 به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند و برای تمامی ایرانیان


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته