-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

Latest News from Koocheh for 07/25/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شراره سعیدی/ رادیو کوچه

وقتی در خاورمیانه به دنیا آمده باشی خود حکایتی است، چه رسد به آن‌که در این مهد ادیان زنی ایرانی هم باشی در دوره حکومت جمهوری اسلامی.

از آن‌جا که شعور حداقلی جمهوری اسلامی برای حفظ عفت عمومی و کیان خانواده تنها در حد ویرانی نجیب‌خانه‌ها و حجاب اجباری و محدودیت زنان بوده، متاسفانه ما شاهدیم که عدم ثمربخشی این راه‌کارها آن‌چنان هویدا شده که آمارها موجب بهت است.

اکنون استفاده از اصطلاح آشنای «حفظ حریم خانواده» تبدیل به واژه‌ای چروک و مستعمل گشته که توسط مقامات حافظ امنیت عمومی شهروندان، بارها و بارها مورد استفاده قرار می‌گیرد و هر از چند گاهی موجی از تهاجم خیابانی را با نشانه‌گیری زنان اجرا می‌کند و عجیب آن است که با این ترفند مفعولین ماخذه شده و فاعلین رها می‌شوند و در این میان سوالی ناپرسیده می‌ماند، آیا این طرح‌های ضربتی و مقطعی اهانت به مردان تلقی نمی‌شود؟ آیا این طرح مبارزه با بدحجاب‌ها درصدد نیست تا القا کند که مردان ایرانی موجوداتی بی‌کنترل و بدون شعور متمدنانه هستند که باید از هرگونه تحریک بیمارگونه‌ای درامان باشند تا بتوانند به زندگی معمولی ادامه دهند؟ آیا واقعن جامعه مردان به این سوالات اندیشیده است؟

در کشور ما ایران با نهایت اعمال سانسورهای قراردادی و عرفی و فاکتورهای روشن سانسورهای دولتی شیوع و رواج تجاوز جنسی امری عادی شده است، از تجاوزات چشمی و ذهنی تا هتک حرمت‌های وقیحانه و گروهی، آیا مردان خود را مجرم اصلی این ماجرای وقیحانه فرض می‌کنند؟ یا ترجیح می‌دهند مانند حکومت نوع پوشش زنان و تحریک‌کنندگی‌شان را سبب این رسوایی ملی قلمداد کنند؟ در تعریف  تجاوز جنسی آمده، «اصطلاحی در پزشکی قانونی و جرم‌شناسی جنسی است. تجاوز جنسی به معنی انجام نزدیکی جنسی با فرد، بدون رضایت اوست. تجاوز جنسی در حقیقت تنها یک حمله فیزیکی و جنسی نیست، بلکه در عین حال حمله معنوی و حمله به شان انسان است که در آن قربانی از حق خود محروم می‌شود. این خشونت، هرچند همیشه قتل را به هم‌راه نداشته باشد، عمومن تهدید به قتل را به هم‌راه دارد.

در کشور ما ایران با نهایت اعمال سانسورهای قراردادی و عرفی و فاکتورهای روشن سانسورهای دولتی شیوع و رواج تجاوز جنسی امری عادی شده است، از تجاوزات چشمی و ذهنی تا هتک حرمت‌های وقیحانه و گروهی، آیا مردان خود را مجرم اصلی این ماجرای وقیحانه فرض می‌کنند؟

نزدیکی فرد بالغ با افراد کم‌سن و سال و کودکان، حتا اگر با رضایت او باشد، تجاوز محسوب می‌شود.

بیش‌تر زنانی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند یا می‌خواهند این واقعه را از ذهن بیرون کنند و یا مایل به آن‌چه که فرآیند اهانت‌آمیز معاینه پزشکی، بازجویی پلیس و رسیدگی دادگاه می‌دانند، نیستند. فرایند قانونی اغلب مدت بسیار زیادی به طول خواهد انجامید، ممکن است قبل از این که دادگاه رای بدهد هجده ماه از وقوع حادثه گذشته باشد. البته در ایران دادگاه رسیدگی کننده به جرایم منافی عفت علنی نیست مطابق ماده 188 قانون دادرسی کیفری محاکمات دادگاه علنی است به استثنای موارد زیر به تشخیص دادگاه:

۱ – اعمال منافی عفت و جرایمی که بر خلاف اخلاق حسنه است.

۲ – امور خانوادگی یا دعاوی خصوصی به درخواست طرفین.

۳ – علنی بودن محاکمه مخل امنیت یا احساسات مذهبی باشد.

بیش از نیمی از تجاوزات جنسی، به‌طور خود به خودی اتفاق نمی‌افتند، بلکه حداقل تا اندازه‌ای از پیش برنامه‌ریزی شده‌اند. تجاوز جنسی با سلطه و نیرومندی و ارتباط مردانگی با قدرت، و یا میل جنسی لبریزشونده است. اکثر تجاوزگران جنسی تنها در زمانی می‌توانند از نظر جنسی تحریک شوند که قربانی را دچار وحشت و خفت کرده باشند، عمل جنسی خود اهمیت کم‌تری دارد.»

در میان این تعاریف آن‌جا که در مورد کودکان اشاره رفته از آن‌جا که مبحثی بسیار گسترده است نقدش در حوصله این نوشته نمی‌گنجد، اما زنان:

 در کشور ما، استان «قم» با میانگین رخداد بیش از ۱۷۴ مورد جرایم جنسى در هر صد هزار نفر جمعیت، بالاترین میانگین جرایم جنسى کشور را به خود اختصاص داده است. براساس آمارهاى موجود به‌طور میانگین استان قم هر ساله شاهد وقوع بیش از یک هزار و ۵۵۶ مورد جرم جنسى است. در مقابل استان «لرستان»، از پایین‌ترین آمار تجاوزهاى جنسى در سراسر کشور برخوردار بوده است. به میزان هر صدهزار نفر جمعیت این استان تنها ۱۳ مورد جرم جنسى رخ داده است. باید یادآور شد که آمارهاى ارایه شده تنها موارد گزارش شده به دادگاه‌ها و نیروهاى انتظامى را تحت پوشش قرار داده و ارقام واقعى بدون شک فراتر از گزارش‌هاى ارایه شده وزارت کشور است و خدا می‌داند در این کشور در داخل خانه‌ها و پستوی حافظه زنان‌اش چه رازهایی نهفته است .

ترس از بى‌آبرویى و خانوادگى بودن برخى از جرایم و نابودی پیوندهای فامیلی، مهم‌ترین موانع ارایه گزارش به مراجع مسوول از سوى قربانیان است‌. استان قم، تهران و خراسان و مازندران در آمار، مقام‌های نخست را به خود اختصاص داده‌اند، طبق برآورد آمارهای رسمی 62 درصد از زنان در خشونت‌های خانگی به قتل می‌رسند و تعداد مردان متاهلی که در جرایم جنسی شرکت دارند بیش از مجردان است، البته باید در تمامی موارد به یاد داشت که این آمارها قابل اطمینان نیستند زیرا اتفاقاتی که در مورد زنان در جریان است همان‌قدر که توسط خانواده‌ها رازداری می‌شود در نگاه نظام هم در ردیف تابوها قرار دارد و تنها گاهی که کوس رسوایی نواخته می‌شود سر برمی‌آورد.

ما می‌دانیم که مدینه فاضله تنها در رویاها محقق می‌شود اما وقتی در کشوری با داعیه گسترش قداست 85 درصد از خانواده‌ها درگیر طلاق پنهان هستند و 85 درصد از این خانواده‌ها مشکل‌شان ناکامی‌های جنسی است، یعنی یکی از موارد اصلی و اصولی این جامعه دچار مشکل است و شاید دقیقن مشکل در آن‌جایی خود را نهان کرده که طبق موازین شرعی چندین فاکتور اصولی را نمی‌توان با هم جمع کرد.

وقتی حکومتی ازدواج تحت هر شرایطی را ترویج می‌کند، خانواده‌ها نیز برای اجرای این امر مقدس نهایت کوشش‌شان را مصروف می‌نمایند، در نهایت دو روی‌داد قابل تصور است، دخترانی که برای تصاحب شوهر به هر روشی متوسل می‌شوند و سپس دچار ناامیدی غیرقابل جبرانی از بربادرفتن آرزوها‌ی‌شان می‌شوند و سهم دیگری برای ناکامان این روند که موفق به انجام این عمل نمی‌شوند را باید در نظر گرفت سهمی از وحشی‌گری و خشونت و انواع مشکلات روانی و بی‌بندو باری‌های غیرقابل فهم.

در کشوری که ارتباط قبل از ازدواج عملی تا به آن‌قدر قبیح تصور می‌شود که موجب عقوبت‌های دنیوی و اخروی‌ست باید هم شاهد ناکامی‌های جنسی پس از ازدواج و انواع کج‌روی‌های پس از تاهل بود، حکومت دینی آن‌چیزی را ترویج می‌کند که جمع اضداد است، مگر می‌توان زن امروزی را پوشاند، او را با فشارهای متعدد اجتماعی و خانوادگی مجبور به ازدواج کرد سپس منتظر زندگی بادوام هم بود؟ شاید متدینین سیاسی فراموش کرده‌اند که دوران اجبار ده‌ها سال است که پایان یافته و ما بی‌آن‌که بدانیم در عصر انتخاب زندگی می‌کنیم و از آن‌ها و باورهای‌شان مهم‌تر نگاه مردان به این مسئله است، آیا مردان ایرانی می‌دانند ما در هزاره‌ای زندگی می‌کنیم که سال‌هاست از دوران برده‌داری فاصله گرفته‌ایم؟ آیا آن‌ها می‌دانند حداقل شعور اذعان انسانی‌ست که سعی نکند با اعمال محدودیت و فشار انسانی را در قلمرو خود نگه دارد‌؟ تصور می‌کنم اگر روزی مردان ایرانی پاسخ‌گوی این سوالات باشند دیگر دولت جمهوری اسلامی نمی‌تواند رفتاری تخریبی و جاهلانه داشته باشد.


 


اکبر ترشیزاد/ رادیوکوچه

حوادث مرگ‌بار در نروژ هم‌چون شوک عظیمی بر پیکره‌ی اتحادیه‌ی اروپا بود، نه بدین سبب که این کشورها پیش از این چنین تجربه‌هایی را نداشته‌اند بلکه بیش‌تر به این علت که با وجود گمانه‌زنی‌های نخستین که انگشت اتهام را به سمت اسلام‌گرایان نشانه گرفته بود، عامل این جنایت‌ها کسی به جز یک شهروند مسیحی اروپایی نبود. راست‌گرایی‌افراطی، بنیادگرایی‌مسیحی و نژادپرستی، جریان تازه‌ای در غرب نبوده و نیست اما تا یک دهه‌ی پیش روند رشد آن به میزان فراوانی کند شده بود، تا اندازه‌ای که هیچ‌گاه از سوی تحلیل‌گران اجتماعی و سیاسی و نیروهای امنیتی جدی گرفته نمی‌شد.

پس از حملات یازده سپتامبر و رشد اقدامات تروریستی در اروپا، گروه‌های تندرو، بنیادگرایان و نژادپرستان اروپایی نیز بر تحرکات خود افزودند و توانستند با تبلیغات پرهیاهو شمار طرف‌داران خود را بیش‌تر کنند. این دو جریان یعنی بنیادگرایی‌اسلامی و مسیحی در حقیقت دو روی یک سکه‌اند و اقدامات هر یک بر روی دیگری تاثیر مستقیم می‌گذارد. همان‌قدر که مسلمانان ‌افراطی بر گسترش اسلام در اروپا تاکید می‌کنند، مسیحیان از افزایش عقاید بنیادگرایانه و رشد میزان اجرا و پای‌بندی به احکام شریعت‌ اسلام در غرب در هراس هستند. رفتارها و اقدامات زن‌ستیزانه و اعمال محدودیت برای زنان و دختران از سوی خانواده‌های مهاجر مسلمان دیدگاه و افکار عمومی را بیش‌تر بر علیه آن‌ها تحریک می‌کند.

برخی از اتفاقات و بروز شماری از رفتارها از سوی مهاجران‌ مسلمان سبب هم‌راهی هر‌‌چه بیش‌تر افکار عمومی با گروه‌های ملی‌گرا، نژادپرست و بنیادگرای ‌مسیحی شده است. تسریع روند مهاجرت و بالارفتن درصد مهاجران در جوامع غربی، رشد اسلام ‌بنیادگرا و اجرای شریعت در کشورهای اروپایی، درصد بالای بی‌کاری، سطح پایین تحصیلی و وابستگی مهاجران آفریقایی به کمک‌های دولتی و بیمه‌های بی‌کاری از سویی و وخامت اوضاع اقتصادی‌ غرب در دهه‌ی گذشته از سویی دیگر همگی سبب ایجاد یک فضای بدبینانه در غرب نسبت به مهاجران و در راس آنان مسلمانان شده است.

جزم‌گرایی و تاکید بنیادگرایان بر در اختیار داشتن تمامی حقیقت و گم‌راه و منحرف دانستن تمامی اندیشه‌های مخالف خود سبب ایجاد نفرتی روز افزون از باورمندان به دیگر ادیان و اندیشه‌ها در میان طرف‌داران این گروه‌ها شده است. بدیهی است که در این نوع تفکرات جایی برای گفت‌وگو با دیگران وجود نداشته و راهی به جز گرویدن دیگران به این مکاتب و یا حذف آن‌ها وجود ندارد. در این نوع نگرش، مسلمانان و یا مسیحیانی که سعی در نزدیکی این دو تفکر به یک‌دیگر دارند و یا آن‌هایی که با پناه‌دادن به مهاجران و یا تسریع در قوانین مهاجرت موافقند خائن به حساب آمده و مستوجب مرگند. با همین نگاه است که احزاب ‌چپ در اروپا همواره از سوی راست‌گرایان مورد سرزنش و گاه هدف حملات فیزیکی و تروریستی قرار می‌گیرند.

تضعیف تفکرات بنیادگرایانه بیش از آن‌که نیاز به اقدامات امنیتی داشته باشد، محتاج یک حرکت گسترده‌ی فرهنگی با تاکید و تمرکز بر روی کودکان و نوجوانان است. پس از حملات اخیر نروژ، غرب اکنون با یک چالش تازه و اساسی روبه‌روست، این کشورها از سویی نیاز به ورود مهاجرین تازه برای جبران کمبود نیروی‌کار بومی دارند و از سوی دیگر با رشد گروه‌های تندروی مسلمان و مسیحی روبه‌رو هستند. کنترل این شرایط برای اروپا کار آسانی نخواهد بود.


 


خبر / رادیو کوچه

غلامحسین محسنی اژه‌ای دادستان کل کشور و سخن‌گوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی تبرئه سعید مرتضوی دادستان سابق تهران را تکذیب کرده و اعلام کرد پگاه آهنگرانی و مرضیه وفا‌مهر دو بازیگر بازداشت شده سینما، روز دوشنبه، 25 ژوئیه، «با تامین قرار» آزاد می‌شوند.

به گزارش مهر، آقای اژه‌ای تاکید کرده است که پرونده قاضی سعید مرتضوی هم‌چنان باز است.

آقای مرتضوی اخیرن با رد اتهاماتش در ارتباط با پرونده بازداشت‌گاه کهریزک، اعلام کرده بود که تبرئه شده است.

آقای اژه‌ای در نشست خبری خود بیان داشت که «قبلن شکایتی نسبت به قضات پرونده کهریزک به دادسرا وصول شده بود که دادسرا قرار منع تعقیب صادر کرد. به قرار منع تعقیب اعتراض شد و دادگاه پرونده را با اعلام نقص دوباره به دادسرا ارجاع داد.»

به گفته سخنگوی قوه قضائیه، نقص پرونده این بود که «باید یک مرجع قانونی در باره یک اتهام، استعلامی را به دادگاه ارایه کند و چون جواب این استعلام نیامده است پرونده این قاضی(مرتضوی) هم‌چنان مفتوح است.»

آقای اژه‌ای در‌باره وضعیت دستگیری پگاه آهنگرانی و مرضیه وفا‌مهر از بازیگران سینما تصریح کرد: «این دو نفر بر اساس گزارشات رسمی مراجع امنیتی دستگیر شده‌اند و پرونده در تحقیقات مقدماتی است و امروز تحقیقات مقدماتی تکمیل شده و فعلن با تامین قرار آزاد می‌شوند.»

این در حالی است که اتهامات این دو بازی‌گر سینما هنوز از سوی مقامات قوه قضاییه اعلام نشده و سخن‌گوی قوه قضاییه با انتقاد از رسانه‌ها گفت که «نباید رسانه‌ها عنوان کنند که دو هنرمند دستگیر شده‌اند زیرا ما عنوان شخص را دستگیر نمی‌کنیم بلکه خود شخص را بر اساس جرمی که انجام داده دستگیر می‌کنیم.»

سخن‌گوی قوه قضاییه هم‌چنین از صدور حکم اعدام ۵۴ متهم جرایم خشن در چهار ماه اول سال خبر داده است و گفته که ۴۵ نفر آن‌ها در «ملا‌عام و در زندان» اعدام شده‌اند.

آقای اژه ای گفته که قوه قضائیه مصمم است با جرایم خشن و خاص همانند تجاوز و آدم‌ربایی که امنیت جامعه را مختل می‌کند، به صورت جدی برخورد کند.

بیشتر بخوانید:

«قرار منع پیگرد در پرونده کهریزک به منزله تبرئه من است»

«همسرم مرضیه وفامهر در قرچک ورامین زندانی است»


 


جمعی از دانش‌جویان و دانش‌آموختگان لیبرال در خصوص حجاب اجباری در ایران اقدام به انتشار نامه‌ای خطاب به شخصیت‌ها، گروه‌ها و احزاب سیاسی کرده‌اند. آن‌ها در این نامه خواستار اعلام موضع صریح این گرو‌ه‌ها در این زمینه شده‌اند.

به گزارش بامدادخبر، در این نامه‌ که رونوشت آن به دو رییس جمهوری اسبق ایران و نیز به چند حزب و گروه اصلاح‌طلب دیگر فرستاده شده هم‌چنین آمده است: «لزوم پاسخ به این پرسش وقتی حیاتی‌تر می‌نماید که می‌بینیم بسیاری از نیروهای سیاسی و احزاب حامی جنبش سبز که مدعی قرائت نوین از اسلام سیاسی‌اند، هم‌زمان با محکومیت برخوردهای قهرآمیز، این اقدامات را نا‌مفید دانسته و دولت را توصیه به کار فرهنگی در مسئله حجاب می‌کنند. گویا آنان که خواهان استفاده از ابتدایی‌ترین حقوق بشرند مشتی بی‌فرهنگند و نیازمندند تا کسانی که این ابتدایی‌ترین حقوق بشر را نیز منکرند به آن‌ها درس فرهنگ بدهند.»

آن‌ها در نامه خود آوردند:

در یک ماه گذشته شاهد طرحی گسترده از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، با هدف برخورد با آن‌چه که رسانه‌های حکومتی «بد پوششان» می‌خوانند بوده‌ایم. برپایی مجدد ایست‌های بازرسی در میدان‌ها و خیابان‌های اصلی شهرها از سوی شبه نظامیان منتسب به سپاه پاسداران پدیده دیگری است که این روز‌ها شهروندان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

بنا بر قوانین جمهوری اسلامی رعایت پوشش اسلامی برای هر زنی که در خیابان قدم می‌زند و یا در مجامع عمومی حضور دارد اجباری است و عدم رعایت این اصل یا سهل‌انگاری در آن، مستوجب مجازات خواهد بود. از سوی دیگر انتخاب «سبک زندگی» و حق انتخاب «نوع پوشش» از حقوق اساسی و خدشه‌نا‌پذیر بشر است؛ حقوقی که نه تنها دولت‌ها حق محدود کردن آن را ندارند بلکه باید حافظ آن نیز باشند.

حال شاهدیم که حکومتی که اعتقاد دارد اکثریت ایرانیان به آموزه‌های بنیادینش از عمق جان ایمان دارند و گوش‌شان به فرمان حاکمان است، هر روز هزاران نیروی نظامی و امنیتی را برای اعمال نوع خاصی از پوشش بر شهروندان به خیابان‌ها می‌کشاند و حیاتی‌ترین و ساده‌ترین کنش در شهر، یعنی قدم گذاشتن به خیابان را برای شهروندان به ماجراجویی خطرناکی بدل می‌کند که عاقبتش می‌تواند از توهین و جریمه و حبس آغاز شود و تا سر در آوردن از دخمه‌های نیروهای به ظاهر خودسر امتداد یابد.

انتخاب «سبک زندگی» و حق انتخاب «نوع پوشش» از حقوق اساسی و خدشه‌نا‌پذیر بشر است؛ حقوقی که نه تنها دولت‌ها حق محدود کردن آن را ندارند بلکه باید حافظ آن نیز باشند

امروز در شرایطی که حکومت فشارش را بر جامعه تشدید کرده و باعث محدود و بسته‌تر شدن فضا شده است محکومیت چنین اقداماتی ضروری به نظر می‌رسد. اما سوال اصلی که بایستی تمام احزاب، گروه‌ها و نخبگان سیاسی به آن پاسخ دهند این است که آیا آزادی پوشش را، آن هم نه به شکل محدود بلکه بدان شکل که در تمامی کشورهای توسعه یافته و متمدن جهان وجود دارد می‌پذیرند یا خیر؟ لزوم پاسخ به این پرسش وقتی حیاتی‌تر می‌نماید که می‌بینیم بسیاری از نیروهای سیاسی و احزاب حامی جنبش سبز که مدعی قرائت نوین از اسلام سیاسی‌اند، هم‌زمان با محکومیت برخوردهای قهرآمیز، این اقدامات را نا‌مفید دانسته و دولت را توصیه به کار فرهنگی در مسأله حجاب می‌کنند. گویا آنان که خواهان استفاده از ابتدایی‌ترین حقوق بشرند مشتی بی‌فرهنگند و نیازمندند تا کسانی که این ابتدایی‌ترین حقوق بشر را نیز منکرند به آن‌ها درس فرهنگ بدهند.

اما به باور ما، مردم ایران که بار جنبش سبز را به دوش کشیده و متحمل هزینه‌های بسیار شده‌اند حق دارند از برنامه‌ها و اهداف احزاب و نخبگان سیاسی مدعی نمایندگی آن‌ها به شکلی دقیق مطلع باشند.

ما دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانش‌گاه‌های ایران از شخصیت‌های سیاسی و نیز گروه‌ها و احزاب برآمده از گفتمان اسلام سیاسی می‌خواهیم با توجه به شرایط جدید جامعه و به احترام ستمی که قانون حجاب اجباری بر زنان سرزمین ما تحمیل می‌کند، به صورت رسمی و علنی نظر خود را درباره آزادی نوع پوشش شهروندان و به ویژه زنان اعلام کرده پاسخ دهند آیا با لغو حجاب اجباری موافقند و آیا لغو آن را جزیی از برنامه‌ی سیاسی-اجتماعی خود برای اداره کشور قرار می‌دهند یا خیر؟

با احترام

دانش‌جویان و دانش‌آموختگان لیبرال دانش‌گاه‌های ایران

مردادماه ۱۳۹۰

رونوشت:

جبهه مشارکت ایران

نهضت آزادی ایران

سازمان دانش‌آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم)

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی

شورای هماهنگی راه سبز امید

شورای فعالان ملی مذهبی

سید محمد خاتمی

ابوالحسن بنی‌صدر

محسن سازگارا

سید مجتبی واحدی

محسن کدیور


 


خبر / رادیو کوچه

مردی که به انجام حملات تروریستی دوگانه روز جمعه در نروژ اعتراف کرده، روز دوشنبه، 25 ژوئیه، در نخستین جلسه رسیدگی به پرونده علیه خود در دادگاهی در اسلو، پایتخت، حاضر شده است.

به گزارش الجزیره، بر اساس تصمیم قاضی مسوول پرونده، محاکمه آندرس برینگ برویک پشت درهای بسته برگزار می‌شود و گزارش‌گران رسانه‌های همگانی حق حضور در جلسات دادگاه را نخواهند داشت تا متهم نتواند از جلسات دادگاه برای تبلیغ افکار سیاسی خود بهره‌برداری کند.

مردم نروژ به یاد قربانیان این حملات، روز دوشنبه ساعت 12 به وقت محلی در سراسر این کشور یک دقیقه سکوت کردند.

آقای برویک، 32 ساله، به انجام بمب‌گذاری در اسلو، پایتخت، و هم‌چنین کشتار در جزیره اوتویا، محل اردوی نوجوانان هوادار حزب حاکم کارگر، اعتراف کرده است.

گفته می‌شود که او با گروه‌های افراطی راست‌گرا ارتباط‌هایی داشته و از سال‌ها پیش برای این حملات برنامه‌ریزی می‌کرده است.

در جریان این حملات که خونب‌ارترین واقعه در نروژ از زمان جنگ جهانی دوم توصیف شده است، دست‌کم 93 تن کشته و 96 نفر دیگر مجروح شدند.

در عین حال، به گفته مقامات پلیس نروژ اطلاعات جدید نشان می‌دهد که ممکن است آمار تلفات جزیره اوتویا که در حال حاضر 86 نفر تخمین زده می‌شود، بیش‌تر از این رقم باشد.

آقای برویک که پیش‌تر این حملات را «وحشتناک اما ضروری» توصیف کرده، گفته است که در جلسه دادگاه دلیل اقداماتش را توضیح خواهد داد.

بیشتر بخوانید:

«عامل انفجار و تیراندازی نروژ یک نفر بوده است»


 


خبر / رادیو کوچه

ایقان شهیدی، شهروند بهایی و دانش‌جوی محروم ار تحصیل در دادگاه بدوی از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه با صدور حکمی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، دادگاه این دانش‌جوی محروم از تحصیل بهایی در هفتم تیرماه 90 در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران برگزار شده بود.

ایقان شهیدی در تاریخ 11 اسفند 88 بازداشت و به بند 2-الف سپاه در زندان اوین منتقل شده بود. او در 20 اردی‌بهشت 89 با تودیع وثیقه آزاد شد.


 


مجید بهشتی/ رادیو کوچه

majid.b@koochehmail.com

تیرماه امسال 3 سال از مرگ نابه‌هنگام ستاره بازیگری ایران گذشت.

 «خسروی شکیبایی» ساعت چهار صبح  بیست‌و‌هشتم تیر ماه در چنین روزی در بیمارستان «پارسیان» تهران در اثر نارسایی قلبی دار فانی را وداع گفت.

«خسرو شکیایی» بازی‌گر و دوبلور با‌سابقه ایرانی که بازی‌های درخشان او در فیلم‌هایی چون «‌هامون»، «خواهران غریب»، «خط قرمز »، «کاغذ بی‌خط» با گذشت سال‌ها هنوز در خاطره‌ها باقی است پس از مدت‌ها دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان از دنیا رفت.

وی که از دانش‌آموختگان بازی‌گری در دانش‌کده هنرهای زیبای دانش‌گاه تهران به شمار می‌رفت کار بازی‌گری را در جوانی و از بازی‌گری تاتر آغاز کرد؛ پس از آن با بازی در فیلم خط قرمز ساخته «مسعود کیمیایی» پا به سینما گذاشت و تا سال 1387 به ایفای نقش در ده‌‌ها فیلم و سریال پرداخت.

«شکیبایی» در طول دوران بازی‌گری 3 بار برنده سیمرغ طلایی به‌ترین بازی‌گر جشن‌واره فجر و یک بار برنده دیپلم افتخار به‌ترین بازی‌گر هم‌چنین برنده عنوان ماندگارترین نقش تاریخ سینمای ایران برای بازی در نقش «حمید هامون» از سوی مجله فیلم و بسیاری دیگر از عنوان‌ها و جوایز جشن‌واره‌های معتبر داخلی شد.  سومین سال‌گرد درگذشت او گرامی باد .

نظر «حامد بهداد» درباره کم کاری«هدیه تهرانی»

«حامد بهداد» در گفت‌وگویی با روزنامه تماشا حرف‌های متفاوتی درباره کم‌کاری «هدیه تهرانی» زده است.

او در بخش‌هایی از مصاحبه خود در پاسخ به سوالی که چرا «هدیه تهرانی» کم کار می‌کند گفته: «اتفاقن من مخالف صد در صد کم کاری او هستم‌. چهار سال از سینما دور بود و بعد از ۴ سال فیلم «هفت دقیقه تاپاییز» را که خود من هم بازی‌گر آن فیلم بودم بازی کرد که چی‌؟ درست است که یک سفری هم به درونش داشته اما بعد از۴سال بازی کرد که چی‌؟»

وی درادامه گفته‌: «چهار سال نبود و کلی بازی‌گر الکی جای او را گفتند. او هم در میان‌سالی است و عمرش دارد می‌رود‌. نکند او سنش متوقف شده‌؟ مگر هنوز در۲۲سالگی مانده‌؟ اتفاقن من با این کارش مخالفم‌. او باید در این سینما سالی یک بار فیلم بازی می‌کرد‌. همه کار‌گردان‌ها و تهیه کننده‌ها می‌خواهند که او در فیلم‌های‌شان بازی کند‌. همه می‌خواهند پس باید بازی می‌کرد.»

خبری از یک هنرمند نقاش عاشق

به گزارش فرارو هنرمندی که نقاشی می‌کند، قالی می‌بافد، گل‌سازی و خوش‌نویسی‌هایش تماشایی است، تمام این‌ها را با کمک پاها انجام می‌دهد. البته نه ساده و ابتدایی؛ خلاقانه و تحسین‌برانگیز. او «زهره اعتضاد» است. در ظاهر دو دست ندارد ولی از دیگر هنرمندان عقب‌تر نیست سال 1341 در تهران، دختری متولد شد که از هر دو دوست دچار معلولیت بود. وی سال‌های ابتدایی مدرسه را در کنار دانش‌آموزان استثنایی گذراند؛ اما خانواده و مربیان به زودی دریافتند که او قادر است در مدارس عادی و دوش به دوش دانش‌آموزان معمولی تحصیل کند. همین نیز شد و زهره اعتضاد با موفقیتی چشم‌گیر از عهده این امر برآمد.

پس پایان دوره متوسطه، تصمیم گرفت زندگی خود را وقف آموزش کودکان استثنایی کند. او 14 سال در آموزش و پرورش خدمت کرد و با عشقی تمام، دانش‌آموزانش را تعلیم داد. او در آموزش سخت‌گیری‌های خاص خود را داشت و برخلاف تصور دیگران، از دانش‌آموزان استثنایی تکالیفی می‌خواست که باور داشت قادر به انجام آن هستند. بچه‌ها نیز در برابر آموزش‌های وی مقاومت نمی‌کردند. چرا که معلم‌شان به‌ترین الگوی آن‌ها در استفاده از مهارت‌ها بود.

تا این‌که پدرش بیمار شد. او که خانواده‌اش را در آموزش و رشد استعدادهایش بسیار موثر می‌دانست، تصمیم گرفت برای پرستاری از پدر، تقاضای بازنشستگی پیش از موعد کند و به نگه‌داری از پدر مشغول باشد. اما این نیز سبب نشد تا از ادامه تحصیل باز ماند.

«زهره اعتضاد» هم‌اکنون علاوه بر انجام انواع هنرها، هم‌چون نقاشی، خوش‌نویسی، قالی‌بافی، گلیم‌بافی، طراحی قالی و گل‌سازی، در دانش‌گاه در مقطع کارشناسی‌ارشد، روان‌شناسی می‌خواند.

هنرهایش را بارها بارها به نمایش گذاشته است؛ در بیش از 60 نمایش‌گاه داخلی و 10 نمایش‌گاه خارجی در کشورهای سوریه، لبنان، چین، تایلند، قطر، مکه و امارات عربی. در سفرهایی که برای برپایی نمایش‌گاه انجام داده، به عضویت انجمن بین‌المللی نقاشان آلمان درآمد. هم‌چنین با افرادی سرشناسی دیدار و ملاقات داشته و از آنان هدایایی دریافت کرده است. رییس‌ جمهوری کشور چین و «بی‌نظیر بوتو» نخست وزیر فقید پاکستان از جمله چهره‌های سیاسی بودند که «اعتضاد» با آنان دیدار داشته است.

طبیعی است که وی هنگام تلاش و تمرین برای استفاده از انگشتان پا به جای دست، بارها شکست خورده و خسته شده است، ولی باز با انرژی مضاعفی بلند می‌شد و ادامه می‌داد تا سرانجام به جایی رسید که باید می‌رسید.

او همه مشکلات و موانعی که سر راهش بود را انگیزه‌ای می‌دید تا با قدم‌های محکم‌تری گام بردارد و برای تحقق خواسته‌هایش مصر باشم. روی آوردنش به هنر را به دلیل استعداد ذاتی خود می‌داند. از این رو برای تمام توانایی‌هایش را به کار بست تا ثابت کند معلولیت محدودیت نیست.

خوش‌نویسی به عنوان هنری خاموش روحی متعالی را در خود جای داده است

رییس انجمن خوش‌نویسان کشور ایران گفت: «خوش‌نویسی به عنوان هنری خاموش روحی متعالی را در خود جای داده است که تعالی جسم و ذهن هنرمند را به دنبال دارد.»

به گزارش ایسنا، «غلام‌حسین امیر خانی» در همایش خوش‌نویسان استان البرز که به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز برگزار شد گفت: «استان البرز دارای استادان برجسته‌ای در رشته خوش‌نویسی است؛ به طوری که هفت تن از خوش‌نویسان طراز اول کشوری ساکن این استان هستند و حضور این استادان برتر خوش‌نویسی کشور، وجود مسوولان هنر دوست استانی و هم‌چنین هنرجویانی که به این رشته عشق می‌ورزند بخشی از این سرمایه‌های عظیم استان البرز در این رشته هنری می‌باشد.»

وی افزود: «مقوله فرهنگ و هنر محصول گذشت زمان است و ممکن است سالیان متمادی بگذرد که یک موضوع به هنری ماندگار تبدیل شود.»

«امیرخانی» در ادامه از مشارکت بیش‌تر مسوولان فرهنگی استان البرز با هنرمندان خوش‌نویس به عنوان یکی از اهداف عمده برگزاری این همایش نام برد و گفت:«خوش‌نویسی به عنوان هنر پیوند دهنده ادبیات با فرهنگ اصیل ایرانی نیازمند حمایت بیش‌تر مسوولان کشوری و استانی است.»

رییس انجمن خوش‌نویسان کشور تصریح کرد: «خوش‌نویسی به عنوان هنری خاموش روحی متعالی را در خود جای داده است که تعالی جسم و ذهن هنرمند را به دنبال دارد.»

«امیرخانی» سپری کردن شش مرحله تلاش، یادگیری تکنیک، پختگی، مهارت، رسیدن به نقطه هنر و حصول صفای باطن را برای رسیدن به نقطه کمال در این رشته را ضروری دانست و گفت رسیدن به صفای باطن به عنوان آخرین مرحله از کمال در این رشته نیازمند سپری کردن سالیان متمادی و رسیدن هنرجو به مقام واقعی هنرمندی است.

وی در پایان برگزاری این همایش و نمایش‌گاه را مقدمه‌ای برای تشویق بیش‌تر مردم برای شناخت این هنر متعالی دانست و از حمایت ارشاد البرز برای برگزاری هرچه باشکوه‌تر این مراسم قدردانی کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

مهدیه گلرو، فعال دانش‌جویى و از اعضاى شوراى دفاع از حق تحصیل پس از اتمام دوران مرخصی خود، نیمه‌شب یک‌شنبه، 24 ژوئیه، به زندان بازگردانده شده است.

به گزارش دانشجونیوز، خانم گلرو هفته‌ى گذشته با سپردن وثیقه‌ى ١۵٠ میلیون تومانى به‌طور موقت از زندان مرخص شده بود، اما ماموران امنیتى بدون اطلاع قبلى، نیمه‌شب به منزل او مراجعه کرده و وى را هم‌راه خود به زندان بردند.

مهدیه گلرو، دانش‌جوى دانش‌کده‌ى اقتصاد دانش‌گاه علامه طباطبایى، یازدهم آذرماه  سال ١٣٨٨ بازداشت و سپس به اتهام «تبلیغ علیه نظام، تجمع و تبانى به قصد بر هم زدن امنیت ملى» و نیز صدور بیانیه به مناسبت روز دانش‌جو از داخل زندان‌، در مجموع به ۳ سال و شش ماه زندان محکوم شده است.

لازم به اشاره است هفته گذشته، به مناسبت 15 روز از ماه شعبان، از عیدهای شیعیان، با مرخصی جمعی از زندانیان سیاسی موافقت شد. این در حالی است که برخی از زندانیان با سپردن وثیقه به مرخصی آمدند.

بیشتر بخوانید:

«مرخصی هدایت و گلرو، فعالان دانش‌جویی، پس از ۱٫۵ سال»


 


خبر / رادیو کوچه

روز یک‌شنبه، 2 مرداد، به گفته محمد‌صادق جوادی‌حصار، فعال سیاسی، که قرار بود پیش از این در روز دوشنبه، 3 مرداد ماه 90 در دادگاه انقلاب مشهد حاضر شود و به دفاع از خود بپردازد، این جلسه دادگاه به تعویق افتاده است.

وی در صفحه فیس‌‌بوک خود اعلام کرد: «دیروز از دفتر شعبه هشتم دادگاه انقلاب مشهد اطلاع دادند جلسه‌ی فردا صبح که قرار بود به منظور باز‌خوانی و تکرار محاکمه ما تشکیل گردد لغو شده و در تاریخ 17 مرداد 90 برگزار خواهد شد‌. دادگاه در آذرماه سال قبل آخرین دفاع را اخذ و ختم دادرسی را اعلام کرده بود ولی در این مدت اقدام به صدور رای نکرده و گویا تکرار محاکمه به در خواست اداره اطلاعات انجام می‌شود.»

محمد‌صادق جوادی‌حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی از بهمن ماه سال 88 تا خرداد ماه 89 در بازداشت به سر می‌برد با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شده بود.

وی در ابتدای دوران دستگیری در بازداشت‌گاه اطلاعات مشهد محبوس بود.

قابل ذکر است که طی چند روز اخیر احمد قابل پژوهش‌گر مسایل دینی و امیر شیبانی‌زاده فعال سیاسی و مدنی در مشهد به دادگاه احضار شده‌اند.

 بیشتر بخوانید:

«‌محمد‌صادق جوادی‌حصار از زندان آزاد شد»


 


خبر / رادیو کوچه

کمیته بین‌المللی صلیب سرخ اعلام کرد که در نتیجه درگیری میان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و اعضای گروه پژاک، از احزاب مخالف، در مرز ایران و عراق صدها نفر از مردم روستاهای کردستان عراق آواره شده‌اند.

هم‌زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی از ارایه مستندات تهران به آلمان مبنی بر «تروریست بودن» گروه پژاک خبر داد.

سپاه پاسداران از روز شنبه، 23 ژوئیه، تهاجم وسیعی را به پای‌گاه‌های گروه پژاک- شاخه پ‌کا‌کا ترکیه- در خاک کردستان عراق آغاز کرده است. در جریان این درگیری دست‌کم هشت تن از نیروهای سپاه از جمله چند فرمانده عالی‌رتبه این نیرو کشته شده‌اند و پژاک نیز تایید کرده که سه نفر از نیروهای آن در این درگیری‌ها جان باخته‌اند.

کمیته بین المللی صلیب سرخ در بیانیه‌ای گفته است که برای بیش از ۸۰۰ نفر از مردمی که در نتیجه گلوله‌باران روستاهای آن‌ها در کوهستان‌های قندیل کردستان عراق آواره شده‌اند کمک‌های انسان‌دوستانه ارسال کرده است.

در این بیانیه آمده است: «کسانی که آواره شده‌اند تمام مایملک خود را جا گذاشته‌اند و اکنون زیر سرپناه‌های موقت، چادر یا در خانه‌های پر جمعیت بستگان یا دوستان خود به سر می‌برند و تعداد کمی از آن‌ها قادر به تامین مسکن اولیه برای اقامت خود هستند.»

لازم به اشاره است دولت اقلیم کردستان عراق بارها از جمهوری اسلامی خواسته است تا به تمامیت ارضی این کشور احترام گذاشته و از گلوله باران روستاهای این منطقه خودداری کند.

بیشتر بخوانید:

«پژاک دیگر قدرت عملیات گسترده را ندارد»


 


خبر / رادیو کوچه

قاضی رسیدگی به پرونده حبیب العادلی، وزیر کشور سابق مصر که به صدور دستور تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان در جریان انقلاب اخیر این کشور متهم است، اعلام کرد که جلسه دادگاه تا روز ۳ اوت به تعویق افتاده است.

به گزارش منا، قرار است حسنی مبارک، رییس جمهوری برکنار شده مصر نیز روز ۳ اوت در نخستین جلسه دادگاه حاضر شود و قاضی در توجیه تصمیم خود گفته است که ارتباط این دو پرونده با هم، آغاز هم‌زمان محاکمه این دو مقام سابق مصری را منطقی جلوه می‌دهد.

حبیب العادلی پیش‌تر در ارتباط با پرونده فساد مالی محاکمه و به دوازده سال حبس محکوم شده است اما قرار است در ارتباط با صدور مجوز تیراندازی ماموران امنیتی به سوی تظاهرکنندگان نیز محاکمه شود.

بیشتر بخوانید:

«مبارک تا اطلاع بعدی محاکمه نمی‌شود»


 


مهرآفرین بهرامی/ رادیو کوچه

احمدی‌نژاد روز گذشته (یک‌شنبه) دستور ادغام بانک قرض‌الحسنه «مهر» ایران و صندوق «مهر امام رضا» را با یک‌دیگر را صادر کرد تا با برداشت 10 درصدی از منابع بانک مرکزی بتواند برای طبقه کم‌درآمد جامعه شغل و رفاه ایجاد کند.

محمود احمدی‌نژاد در مراسم ششمین سال‌گرد تاسیس صندوق مهر امام رضا که روز شنبه در تهران برگزار شده بود، با تاکید بر ساختن ایران گفت: «چه اشکالی دارد تنها 10 درصد از منابع بانک‌ها در لایه‌های پایینی جامعه به صورت تسهیلات عرضه شود، در این صورت سرعت حرکت کشور چند برابر می‌شود و تجربه نشان داده است که توده‌های مردم خوش حساب‌ترین مشتریان بانکی هستند و بدحساب‌ترین آن‌ها مدعیانی هستند که دست در دست عده‌ای داشته‌اند.»

وی هم‌چنین گفت: «برخی آن‌قدر ذهن‌شان با ربا گره خورده است که فکر نمی‌کنند می‌توان کشور را بدون ربا نیز اداره کرد و از این غفلت دارند که استفاده از ربا در فعالیت‌های اقتصادی تکثیر سلول‌های کشنده برای کشور است.»

 این در حالی است که صندوق مهر امام رضا که به عنوان اولین مصوبه دولت احمدی‌نژاد از سال 84 تاکنون فعالیت می‌کرده و فقط تسهیلات اشتغال‌زایی پرداخت می‌کرده است اخیرن برای اعطا‌‌ وام‌های قرض‌الحسنه به متقاضیان با دشواری مواجه شده است زیرا بخش عمده‌ای از وام‌هایی که به بنگاه‌های کوچک داده شده، بازپرداخت نشده است و حتا حساب‌رسی آنان نیز با دشواری مواجه شده است و  بدین طریق دولت ناچار است برای ادامه فعالیت این صندوق، آن را در بانک قرض‌الحسنه مهر ادغام کند تا بتواند مجوز استفاده از منابع عمومی مردم را به دست آورد.

دولت چرا از منابع آستان قدس رضوی برای کمک به فقرا استفاده نمی‌کند؟

یک اقتصاددان و عضو هیت علمی دانش‌گاه تربیت مدرس نیز در این باره به رادیو کوچه گفت: «تخصیص منابع عمومی و ثروت ملی کشور به فقرا نمی‌تواند باعث ثروت‌مند شدن آن‌ها شود و تنها کشور را با کسری بودجه‌های اشتغال‌زایی و عمرانی مواجه می‌کند و این نظریه‌ای است که هم از نظر علمی و هم به صورت تجربی اثبات شده است ولی مسوولان اصرار به انجام آن دارند.»

وی ادامه داد: «نه تنها اقتصاددانان به غلط بودن این فرضیه اذعان داشته‌اند، بلکه آقای نهاوندیان، رییس اتاق بازرگانی ایران نیز بارها در جمع مسوولان در این باره صحبت کرده است و در شرایطی که نظر کسی که متصل به بدنه نظام بوده و فعال بخش اقتصادی کشور است، شنیده نمی‌شود؛ دیگر تکلیف بخش دانش‌گاهی که همواره در تضاد با تفکر حوزوی مسوولان بوده، روشن است.»

این اقتصاددان خاطر نشان کرد: «اگر دولت احمدی‌نژاد قصد دارد بر خلاف قوانین بانک داری عمل کند و سرمایه‌های کشور را به قشر کم‌درآمد بدهد و از نام صندوق مهر امام رضا نیز استفاده می‌کند، چرا به جای استفاده از منابع بانک مرکزی، از تولیت آستان قدس رضوی در این خصوص کمک نمی‌گیرد؟ چون بر همه شیعیان، ثروت هنگفت آستان قدس و بی‌نیاز بودن آن بزرگ‌وار به آن‌ها مسلم است و می‌تواند به‌ترین منبع مالی برای کمک به فقرا و کم‌درآمدها باشد و نه تنها روح مذهبی را در خود دارد بلکه با اصول علم اقتصاد و بانک‌داری نیز در تضاد نیست.»

این اقتصاددان تصریح کرد: «بازگشت سرمایه‌هایی که صرف تولید اشتغال شده، با دشواری مواجه شده است که دولت نیازمند منابع دیگر است و از طرف دیگر مهم‌ترین هدف این صندوق که ایجاد اشتغال بوده است، نیز محقق نشده است و در حال حاضر آمار بی‌کاری در کشور حدود 25 درصد است و منابع مالی نه تنها تولید اشتغال نمی‌کند که هدر می‌رود.»

وام‌های خود‌اشتغالی در راه‌های دیگر خرج شده است

یک زن سرپرست خانوار ساکن ایلام نیز در این باره به رادیو کوچه گفت: «من در یکی از سفرهای استانی احمدی‌نژاد نامه‌ای را به دست وی رساندم که سرپرست دو فرزند هستم و از همسر معتادم جدا شده‌ام و قصد دارم کارگاه دوزندگی پوشاک راه‌اندازی کنم و نیازمند وام اشتغال هستم که یک ماه بعد از طریق تلفنی که در نامه گذاشته بودم، با من تماس گرفته شد و بعد از طی مراحل، 8 میلیون تومان وام بدون بهره و با بازپرداخت طولانی به من داده شد.»

وی در پاسخ به این سوال که با این مبلغ وام چه کرده است، گفت: «این کارگاه را در یکی از اتاق‌های خانه‌اش راه‌اندازی کرده است که هزینه چندانی نداشته است و با مبلغ وام، خانه مسکونی‌اش را تعویض کرده است.»

او ادامه می‌دهد: «من به عنوان سرپرست خانوار کار می‌کنم ولی عده‌ای را می‌شناسم که با تظاهر به شروع به کار، از این وام‌ها دریافت کرده‌اند و آن را به صورت سپرده به بازاریان داده‌اند و از آن سود می‌گیرند و هیچ کاری نیز انجام نمی‌دهند.»


 


خبر / رادیو کوچه

در پی برگزاری تجمع‌ها و راه‌پیمایی‌های اعتراضی در شهرها مختلف سوریه از جمله دیرالزور، حمص و حما، بشار اسد، رییس جمهوری این کشور در اقدامی برخی از فرمان‌داران و استان‌داران خود را از سمت‌هایشان خلع و افراد دیگر را جای‌گزین کرده است.

به گزارش خبرگزاری دولتی سوریه، بشار اسد در حکمی سمیر عثمان الشیخ را به عنوان فرمان‌دار جدید دیر الزور منصوب کرد. محل ماموریت حسین عرنوس فرمان‌دار پیشین دیر‌الزور نیز تغییر کرده و به عنوان استان‌دار استان مرزی قنیطره منصوب شد. از سویی دیگر خلیل مشهدیه استان‌دار پیشین قنیطره از کار برکنار شد.

دیر الزور در تظاهرات روز جمعه که معترضان آن را «جمعه فرزندان خالد» نامیده بودند، شاهد تظاهرات بیش از ۴۰۰ هزار نفر بود.

تاکنون دلیل این عزل و نصب‌ها مشخص نشده اما این نخستین‌بار نیست که بشار اسد استان‌دار منطقه‌ای که در آن تظاهرات گسترده و پرشمار برگزار می‌شود را برکنار می‌کند. شهر حما پیش‌تر شاهد چنین تغییری بود.

از سوی دیگر نیروهای امنیتی سوریه صد‌ها نفر از معترضان را در شهرهای مختلف بازداشت کردند. عبدالکریم ریحاوی، دبیر «انجمن سوری حمایت از حقوق بشر» از حضور گسترده اعضای ارتش و نیروهای امنیتی سوری در برخی مناطق حمص خبر داده و افزوده است که عملیات نیروهای حکومتی سوری در این منطقه در حال افزایش است. نیروهای امنیتی در عملیاتی شبانه، ده‌ها نفر از معترضان را در این شهر دستگیر کردند.

به گزارش رویترز، به نقل از فعالان سوری، شماری از دستگیر شدگان، زن هستند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای ریحاوی که اکنون در نیکوزیا، پایتخت قبرس به سر می‌برد هم‌چنین گفته است که روز یک‌شنبه صد‌ها نفر در دمشق و در محله‌های «القابون» و «رکن‌الدین»، که بیش‌تر ساکنین آن کرد هستند، توسط نیروهای امنیتی و ارتش بازداشت شده‌اند.

وی افزوده است که ارتش سوریه تمام جاده‌های منتهی به «القابون» را مسدود کرده‌اند و تمامی ورود‌ی‌های این محله را تحت کنترل خود دارند. نیروهای امنیتی به هم‌راه نیروهای لشکر چهارم ارتش سوریه، به منزل‌ها یورش برده و د‌ها نفر را دستگیر کردند. وسایل بسیاری از خانه‌ها نیز تخریب شد. گفته می‌شود فرماندهی لشکر چهارم بر عهده ماهر اسد برادر رییس جمهور سوریه است.

در شهر درعا، نیروهای امنیتی در تمام محله‌ها مستقر شده و قانون منع آمد و شد برقرار کردند.

بیشتر بخوانید:

«تظاهرات مخالفان دولت سوریه بعد از نماز جمعه»


 


دوشنبه 3 مرداد  90‌/ 25 ژوئیه 2011

اجرا: اعظم

استودیو: دامون

تقویم‌تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات دوشنبه ایران

پس‌نشینی تند- «مذهب علیه مذهب»- اکبر ترشیزاد

بخش اول خبر‌ها

پارس‌نامه- «آموزش و پرورش در ایران عصر هخامنشی»- امیر و کاملیا

اقتصاد کوچه- «دست درازی دوباره دولت بر منابع مالی بانکی»- مهرآفرین بهرامی

بخش دوم خبرها

مجله‌ی جا‌ماندگان- «آیا جامعه مردان به این سوالات اندیشیده است؟»- شراره سعیدی

پس کوچه تماشا- «خوش‌نویسی، تعالی جسم و ذهن یک هنرمند است»- مجید بهشتی

بخش سوم خبرها


 


سازمان «عدالت برای ایران» در فراخوانی در سایت رسمی خود از عموم مخاطبان و زندانیان سال‌های 60 درخواست کرده است برای تکمیل مستند‌سازی موارد «تجاوز و شکنجه‌ی جنسی در زندان‌های جمهوری اسلامی»، به خصوص در سال‌های 60، هرگونه اطلاعات و مدارکی در خصوص «تواب‌سازی»‌سازی زندانیان زن در اختیار دارند در اختیار این سازمان قرار داده و در روند ثبت موارد نقض حقوق بشر در زندان‌های جمهوری اسلامی کمک کنند.

در فراخوان این سازمان آمده:

پس از یک سال کار مداوم، سازمان «عدالت برای ایران» هم‌اکنون به مراحل نهایی کار خود در مستند‌سازی موارد تجاوز و شکنجه جنسی در زندان‌های دهه ۶۰ در جمهوری اسلامی نزدیک شده است. تاکنون با تعداد زیادی زندانی زن و مرد مطلع مصاحبه داشته‌ایم و سعی کرده‌ایم تا جایی که ممکن است، بر بخشی از تاریک‌خانه نقض شدید و گسترده حقوق بشر در دهه ۶۰، نور آگاهی و روشن‌گری بیندازیم. پیمودن این راه پرچالش بدون یاری لحظه به لحظه و مسوولانه تعداد زیادی از زندانیان سیاسی آن دوره ممکن نبود. با این همه، در روزهای پایانی این راه، چالش دیگری پیش روی این تحقیق قرار گرفته است که عمدتن به موضوع توابان زن مربوط می‌شود.

در مصاحبه با بسیاری از زنان زندانی برنقش ویژه توابان زن، به خصوص در زندان اوین تاکید می‌شود. «تواب» یا «بریده» به کسی گفته می‌شده که در طول مراحل بازجویی و عمدتن زیر فشار شکنجه‌های شدید، طاقت نیاورده و اطلاعاتی را که درباره دیگران داشته در اختیار مقامات امنیتی قرار داده یا این‌که از عمل‌کرد خود و سازمان و گروهی که با آن کار می‌کرده ابراز پشیمانی کرده است. توابان زن، گروه متنوعی را شامل می‌شدند؛ از کسانی که تنها علیه خود اعتراف کرده بودند یا به شرکت در نماز جماعت یا سایر مراسم مذهبی که از سوی مسوولان زندان برگزار می‌شد اکتفا می‌کردند تا توابانی که اداره بندها را برعهده داشتند و گفتار و رفتار زندانیان را به بازجویان و مقامات زندان گزارش می‌کردند. در مرحله بالاتر نیز توابانی بودند که در شعبه‌‌های بازجویی با بازجویان کار می‌کردند، برای شناسایی فعالان سیاسی با پاسدارها به خانه‌ها، خیابان‌ها و میادین می‌رفتند و حتا در اجرای اعدام‌ها، از اولین مراحل تا آخرین آن، هم‌کاری داشتند.

توابان زن و به خصوص این گروه آخر، ارتباط اندکی با سایر زندانیان که از آن‌ها به عنوان «سرموضعی» یاد می‌شد داشتند. این ارتباط هم به دلیل این‌که آن‌ها غالبن روزها و بسیاری از شب‌ها را در بند نبودند و سایر زندانیان هم تمایل و علاقه‌ای به برقراری ارتباط و تماس با آن‌ها نداشتند؛ محدود بود. بسیاری از زندانیان آن‌ها را کاملن «بایکوت» کرده بودند و برخی نیز به دلیل ترس از این‌که هر ارتباطی منجر به دادن گزارش به بازجویان و احضار و تنبیه آنان شود، از هر نوع هم کلامی و مواجهه‌ای با توابان پرهیز می‌کردند.

آن‌چه امروز برای ما، و برای روشن‌گری بخشی از تاریخ ما، که زیر خروارها غبار و خاک فرو رفته مهم است دانستن این است که زندانیان زن تواب واقعن در بیرون بند چه می‌کرده‌اند

در چنین شرایطی بدیهی است که زندانیان «سر‌موضعی» (که بخش غالب مصاحبه‌شوندگان ما هستند) اطلاعات اندکی ازجزییات ارتباطات میان توابان زن و بازجویان و مسوولان زندان که در آن زمان همگی مرد بوده‌اند داشته باشند. همه آن‌چه زندانیان زن می‌دانسته‌اند، ساعت‌های طولانی روز و شبی بوده که توابان زن گاهن در خارج از بند به سر می‌برده‌اند، و حرف‌های پراکنده‌ای که از آنان درباره مشاهداتشان از صحنه اعدام، گشت‌های شبانه یا حتا رفتن با بازجویان به شهرستان برای گشت و شناسایی شنیده‌اند.

آن‌چه امروز برای ما، و برای روشن‌گری بخشی از تاریخ ما، که زیر خروارها غبار و خاک فرو رفته مهم است دانستن این است که زندانیان زن تواب واقعن در بیرون بند چه می‌کرده‌اند؟ تجربه آن‌ها از آن جهت که در رابطه با بازجویانشان، نخست به عنوان یک زندانی سیاسی و دوم به عنوان یک زن، در مرتبه‌ای فرودست قرار داشته‌اند، برای تکمیل زوایای مبهم تحقیق پیرامون آزار جنسی در زندان‌ها بسیار مهم است؛ به خصوص این‌که تعدادی از آن‌ها، در همان دوران زندان یا پس از آن، با بازجویان خود ازدواج کرده‌اند؛ ازدواج‌هایی که به دلیل همان رابطه نابرابر قدرت و در چارچوب زندان، قطعن شباهتی به ازدواج‌های عادی از حیث اختیار و رضایت زن ندارد ، هر چند با «رضایت» آنان صورت گرفته باشد. هم‌چنین شهادت زنان تواب، به عنوان کسانی که شاهد آخرین لحظه‌های اعدام بسیاری کسان، از جمله دختران نوجوان و جوان (باکره) بوده‌اند، اهمیت بسیار دارد.

با چنین درکی از اهمیت شکستن سکوت این گروه از زندانیان برای روشن شدن ابعاد جنایات به وقوع پیوسته،‌ از تمامی زنانی که در زندان، «تواب» خوانده می‌شدند، صرف‌نظر از این‌که بعدها در چه مسیری گام برداشتند و نیز همه کسانی که در خانواده یا در میان آشنایان خود زندانی سیاسی سابقی را می‌شناسند که در زندان تواب شده بوده و یا این‌که با بازجو یا یکی از مقامات قضایی ازدواج کرده است، می‌خواهیم سکوت خود را بشکنند و به نورافکنی بر آن‌چه در سلول‌های انفرادی، اتاق‌های بازجویی، شعبه‌های اوین و نیز مراحل منتهی به جوخه‌های اعدام اتفاق افتاده کمک کنند.

این امر، نه تنها حق تمامی قربانیان نقض حقوق بشر و خانواده‌های آنان در چارچوب حق «دانستن حقیقت» که از جمله حقوق به رسمیت شناخته شده در اسناد بین‌المللی است می‌باشد بلکه مسوولیت همه کسانی است که در این‌باره اطلاعاتی دارند. این پروسه بایستی از همین امروز آغاز شود. باشد که آن‌ها نیز با مشارکت در این روشن‌گری، نه تنها وجدان معذب خود را آرام کنند بلکه از رنجی که خودنیز تجربه کرده‌اند برای نخستین بار سخن بگویند.

بدیهی است عدالت برای ایران به عنوان یک سازمان غیر‌دولتی، غیر‌انتفاعی و مستقل ثبت شده و قانونی، تمامی اطلاعاتی را که از طریق پاسخ‌دهندگان به این فراخوان به دست می‌آورد نزد خود محفوظ می‌دارد و جز با رضایت کتبی شاهدان‌، هویت آن‌ها را به هیچ صورت و در هیچ کجا منتشر نخواهد کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

در پی چندین روز درگیری مسلحانه بین اعضای گروه پژاک، از احزاب مخالف جمهوری اسلامی و نیروهای سپاه پاسداران و ارتش، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی اظهار داشت: «سپاه پاسداران ضربه‌های سخت و پی‌در‌پی در منطقه غرب کشور به گروه پژاک وارد کرده است.»

به گزارش فارس، حیدر مصلحی، روز دوشنبه، 25 ژوئیه، هم‌چنین کشورهای غربی را به حمایت از پژاک متهم کرد و در اشاره به اقامت رهبر این گروه در آلمان، گفت که «کشوری که مسوول پژاک در آن ساکن است باید پاسخ‌گو باشد.»

این در حالی است که چندی پیش وزارت خارجه جمهوری اسلامی کاردار سفارت آلمان در این کشور را احضار و مراتب انتقاد خود را از نگه‌داری رهبر گروه پژاک در آلمان ابراز داشت.

آقای مصلحی در عین حال اشاره کرد که پژاک در اثر «ضربات شدیدی» که خورده است، نمی‌تواند فعالیت گسترده‌ای داشته باشد.

لازم به اشاره است که بر اساس گزارش‌‌های تایید نشده، تعدادی از نیروه‌های دو طرف درگیر تاکنون کشته و مجروح‌ شده‌اند.

اما تنها کشته شدن 5 نفر به اضافه یکی از فرماندهان سپاه از سوی جمهوری اسلامی تایید شده است.

بیشتر بخوانید:

«کشته شدن یک فرمانده سپاه پاسداران در درگیری با پژاک»


 


امیر و کاملیا‌/ رادیو کوچه

برای مطالعه درباره آموزش و پرورش در ایران باستان در درجه اول روایات و گزارش‌های مورخان یونانی، اسناد مصریان و بابلیان سودمند به نظر می‌رسد. چون از خود شاهان هخامنشی سند و اسنادی از این دست باقی نمانده و از خلال کتیبه‌ها نیز در زمینه این موضوع چیزی عاید پژوهش‌گران نمی‌شود، بنابراین باتوجه به اصول کلی متدوال در نزد آریایی‌ها و اقوام و ملل آریایی می‌توان تصویر متعارفی از نظام تعلیم و تربیت در ایران عصر هخامنشی دست یافت.

کتیبه‌ها و لوح‌های عصر هخامنشی و آثار باستانی مانند کاخ‌ها و سایر بناها طبعن راه‌گشا در این زمینه هستند، ولی به نحوی که در شیوه‌های پژوهشی علمی متداول است، پاسخ‌گو نیستند. سابقه بس کهن تمدن ایران بیان‌گر حاکمیت تشکیلات آموزشی بر جوامع ایران قدیم بوده است که به کمک آن می‌توان فرزندان خود را به فراگرفتن علوم و فنون وادار کنند. تحولات سیاسی، نظامی و فرهنگی گسترده‌ای که در طول تاریخ ایران باستان روی داده است، طبع بر نظام آموزش و پرورش تاثیر داشته و تغییرات قابل ملاحظه‌ای را در سازمان‌های علمی و تربیتی ایران باستان موجب شده است.

پژوهش‌گران، ایرانیان باستان را از علاقه‌مندترین مردم جهان قدیم به قانون و رعایت آن می‌دانند. قوانین در کوچک‌ترین بنیادهای اجتماعی ایران باستان به اجرا در می‌آمده است. نظام خانواده در عهد قدیم ایران آن‌گونه که از خلال منابع تاریخی و فرهنگی ایرانیان استنباط می‌شود، خود تابع ضوابط و قوانین بسیار محکم و قاطعی بوده است که برای تک تک افراد خانواده تکلیفی معین کرده و همه ملزم به اجرای آن بوده‌اند.

پژوهش‌گران، ایرانیان باستان را از علاقه‌مندترین مردم جهان قدیم به قانون و رعایت آن می‌دانند. قوانین در کوچک‌ترین بنیادهای اجتماعی ایران باستان به اجرا در می‌آمده است

«آدلف راپ» ایران‌شناس معروف در این باره می‌گوید: «آن‌چه در تاریخ ایران پیش از هر چیز جلب توجه  و روح معنوی ایرانیان را در زندگی اجتماعی آنان مجسم می‌کند، شیوه تعلیم و تربیت آنان بوده است این تعلیم و تربیت از بدو طفولیت در روحیه جوانان ایرانی منشا احساسات و عواطف سودمند و نیکی شده، آنان را در هر کار به مسیر راستی و ترقی راه‌نمایی می‌کرده است و به گونه‌ای تحسین‌برانگیز قوای جسمانی و روحی آنان را آماده کار و پذیرش سختی‌ها ساخته که در سایه آن ایرانیان پیوسته    می‌توانستند جامعه صحیح و سالمی داشته باشند.

خوی سلحشوری و دشمن ستیزی ایرانیان نمونه بارزی از بازدهی این چنین شیوه‌ای در امر آموزش و پرورش ایرانیان بوده است. تاثیر‌گذاری شیوه‌‌های تربیتی اقوام و ملل دیگر بر ایرانیان قابل انکار نیست، ولی ویژگی نظام تربیتی ایرانیان پیوسته خدشه‌ناپذیر مانده است. بی‌تردید ملاک پژوهش درباره نظام آموزش و پرورش در هر تمدنی، اطلاعات درباره اوضاع جغرافیایی‌، اقلیمی، اقتصادی و فرهنگی آن تمدن و سرزمین است. از دیگر شرایط لازم برای انجام چنین پژوهشی داشتن آگاهی درستی درباره نظام حکومتی، سازمان‌های اجتماعی و شیوه تولید در یک جامعه است. هرکدام از دو واژه مورد تعریفی آموزش و پرورش مفاهیم و قلمرو گسترده‌ای در تاریخ علوم انسانی دارند. با بهره‌گیری از مطالبی در خلال منابع فرهنگی و اجتماعی ایران باستان مانند اندرز نامه‌ها، کارنامه‌ها و مانند آن می‌توان به اهمیت این دو اصل مهم و شیوه‌ها و توصیه‌های اندیش‌مندان، آموزگاران در تحقق هدف آموزش و پرورش راحت‌تر پی برد.

از آموزش و پرورش کودکان در عصر هخامنشی نکات اندکی دانسته است. در دو سند ایلامی به دست آمده از تخت جمشید، پیش‌نویسی شده در بیست‌و‌سومین سال پادشاهی داریوش یکم، از «پسرانی پارسی که رونویسی کننده‌ی متون‌اند» یاد شده است. متن‌های مورد بحث، گزارش‌های ثبت شده‌ی تحویل گندم به 29 نفر و تحویل شراب به 16 نفر هستند. ممکن است که این پسران، خط میخی پارسی را، که احتمالن تنها برای چند دبیر دانسته بود، فرا می‌گرفتند، چرا که این خط بیش‌تر برای نگارش سنگ‌نبشته‌های حاکی از پیروزی و توفیق شاهانه مورد استفاده بود. حتا بزرگان و کارمندان بلندپایه‌ی پارسی، نانویسا بودند، و بدین سبب از دبیران بیگانه (به ویژه نویسنده به زبان آرامی) در بایگانی دولتی استفاده می‌شد.»

منابع یونانی طرح و تصویری از آموزش و پرورش نمونه‌وار پارسی به دست می‌دهند. به نوشته‌ی هردوت: «پسران پارسی از سن پنج تا بیست سالگی به آنان اسب‌سواری، تیراندازی، و راست‌گویی آموخته می‌شد. پارسیان دروغ‌گویی را بدترین گناهان می‌دانستند، در صورتی که دلاوری و شجاعت در خدمت نظامی نشانه‌ی مردانگی و جوان‌مردی بود.» گزنفون در «کوروش‌نامه»  (Cyropaedia)می‌نویسد: «که پسران اشراف پارسی تا سن شانزده یا هفده سالگی در دربار سلطنتی پرورش می‌یافتند و سوارکاری، تیراندازی، پرتاب نیزه، و شکارگری را تمرین می‌کردند. به آنان شیوه‌ی داوری، فرمان‌بری، بردباری، و خویشتن‌داری نیز آموخته می‌شد. صرف‌نظر از این ره‌نمودهای اخلاقی، به آشکارا، هدف آموزش و پرورش پارسی به بار آوردن سربازان کارآمد و شایسته بود.»

 این استنتاج را سنگ‌نبشته‌ی آرام‌گاه داریوش یکم گواهی می‌کند: «ورزیده‌ام، هم با دست‌ها، هم با پاها؛ سوارکارم، سوارکار خوب؛ تیراندازم، تیرانداز خوب، هم پیاده، هم سواره، نیزه افکن‌ام، نیزه افکن خوب، هم پیاده، هم سواره». افلاطون چنین ذکر کرده است: «که شاه‌زادگان پارسی در سن چهارده سالگی به چهار آموزگار پارسی برجسته واگذار می‌شدند، به ترتیب به نام‌های خردمندترین، دادگرترین، پارساترین، دلیرترین، که به آنان به ترتیب، پرستش خدایان، شیوه‌ی حکم‌رانی، خویشتن‌داری و دلیری را می‌آموختند».  پلوتارخ‌: «به دین‌داری اشاره کرده است که دانش مغان را به کورش کوچک آموزش داد.»

درباره‌ی آموزش و پرورش در شهربانی‌های شرقی امپراتوری هخامنشی عملن اطلاعاتی در دست نیست، اما مدارک و شواهد مربوط به بابل و مصر، که نظام‌های سنتی آموزشی آن‌ها در زمان فرمان‌روایی پارسی نیز ادامه داشت، گسترده و فراوان است. در هر دو کشور، آموزش و پرورش رسمی محدود به پسران بود. در آموزش‌گاه‌های دبیری، خواندن و نوشتن، و نیز اندکی دستور زبان، ریاضیات و اخترشناسی آموخته می‌شد. در بابل عصر هخامنشی، باسوادی در میان جمعیت غیرایرانی آن رواج بسیاری داشت، دبیران بابلی پرشمار، و شامل پسران شبانان، ماهی‌گیران، بافندگان و مانند آن بودند.

یونانیان گزارش کرده‌اند: «که پارسیان (هخامنشیان) از آغاز سنین نوجوانی، نظم، بی‌باکی و شهامت را می‌آموختند و می‌اندوختند. ایرانیان قدیم پیوسته از خدایان‌شان فرزندان سالم آرزو می‌کردند که هوشیار، وظیفه‌شناس، وطن‌پرست و راستین‌ باشند.»

از میان‌رودان متن‌های درسی بسیاری به جای مانده است. این آثار شامل واژه‌نامه‌های سومری، بابلی، الواحی با نشانه‌های میخی، و انبوهی از سرمشق‌ها و نمونه‌های کاربرد و تکالیف دستوری هستند. میزان باسوادی حتا در میان مستعمره‌نشینان نظامی هخامنشی در الفانتین مصر نیز بالاتر بود، و این موضوع را قراردادهایی به زبان آرامی که آنان معمولن با نام‌های خودشان امضا می‌کردند، گواهی می‌کند. داریوش یکم فرمان بازسازی آموزش‌گاه پزشکی در ساییس مصر را صادر کرده بود. با وجود این، چنین به نظر می‌رسد که در میان مصریان، آموزش و پرورش به صورت امتیازی برای اشراف باقی مانده بود: «اوجاهوررسنه»  (Ujahorresne)، یک شخصیت برجسته‌ی مصری، اظهار داشته است که کودکان افراد بی‌اهمیت در میان دانش‌جویان این آموزش‌گاه پزشکی وجود نداشته‌اند.

یونانیان گزارش کرده‌اند: «که پارسیان (هخامنشیان) از آغاز سنین نوجوانی، نظم، بی‌باکی و شهامت را می‌آموختند و می‌اندوختند. ایرانیان قدیم پیوسته از خدایان‌شان فرزندان سالم آرزو می‌کردند که هوشیار، وظیفه‌شناس، وطن‌پرست و راستین‌ باشند. «گزنفون» مورخ یونانی که در اثر خود به نام «کوروپدی»، «سیروپدی» و یا «کوروش نامه» درباره تعلیم و تربیت کوروش سخن گفته است، روایت می‌کندکه کوروش بر اساس شیوه زندگی و اخلاق پارسیان پرورش یافته است. این شیوه به سود همه مردم پیش‌بینی شده بودند. در حالی که در بسیاری از سرزمین‌ها، تربیت خیلی جدی تلقی نمی‌شد، پارسیان لحظه‌ای از تربیت فرزندان‌شان غفلت نمی‌کردند. گزنفون بر این باور است که عادات و آداب و سنن و قوانین تربیتی پارسیان بسیار سخت‌گیرانه بوده و فرزندان را از همان اوان کودکی از ارتکاب اعمال خلاف بر حذر می‌داشتند.»

پارسیان برای تربیت نوجوانان خود مکانی به نام «الوتیر»  (Eleuthra)که از نظر لغوی به معنای (خانه اشراف)‌، نجبا و آزادگان است، داشته و این مکان در جوار کاخ شاهی و نزدیک بناهای دولتی قرار دارد. الویترا به معنای «خانه آزاد» نیز آمده است. افلاطون گفته است که تربیت کودکان مادی وپارسی، یا به سخن دیگر کودکان درباری، وظیفه دانایان و روشن اندیشان، معلمان دربار و بانوان درباری بود که ویژه این کار در نظر گرفته شده‌اند.


 


رادیو کوچه

1848 میلادی- «آرتور جیمز بالفور» (Arthur James Balfour) سیاست‌مدار بریتانیایی متولد شد. بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۵ نخست‌وزیر پادشاهی متحد بود و نقش موثری در تشکیل اسراییل امروزی داشت.

وی در جریان جنگ جهانی اول و پس از تصرف فلسطین، که پیش از آن در اختیار امپراتوری عثمانی بود اعلامیه‌ای را خطاب به رییس فدراسیون صهیونیسم منتشر کرد و در آن بر حمایت انگلیس از تاسیس خانه‌ای ملی برای یهودیان در فلسطین تاکید کرد. این بیانیه را سرآغاز تلاش در عرصه بین‌المللی برای تاسیس اسراییل دانسته‌اند.

1909 میلادی- پس از آن‌که در 1903 اولین هواپیمای موتوری که انسان با آن به پرواز درآمد، شکل گرفت، یک خلبان فرانسوی به نام «لویى بلریو» (Louis Blériot) برای اولین بار در چنین روزی از فراز دریای «مانش» عبور کرد. بلریو با یک هواپیمای یک باله که به وسیله موتوری به قدرت 25 اسب بخار حرکت می‏کرد، فاصله 36 کیلومتری سواحل فرانسه و جزیره بریتانیا را در 36 دقیقه پیمود. گفته شده به خاطر این موفقیت جایزه‌ی 1000 پوندی روزنامه‌ی «دیلی میل» لندن را دریافت کرد.

صنعت هواپیماسازی در فاصله سال‏های 1910 تا 1914‌ با چنان سرعتی پیش رفت که نخستین انواع هواپیماهای جنگی، در سال‏های جنگ جهانی اول به کار گرفته شد. این هواپیماها که ظرفیت دو نفر را داشت، برای بمباران یا ماموریت‏های شناسایی و عکس‏برداری استفاده می‏شد و دارای سرعتی در حدود 200 کیلومتر در ساعت بودند.

1943 میلادی- شورای عالی حزب حاکم ایتالیا (حزب فاشیست) خواست که موسولینی از ریاست دولت کناره‌گیری کند.

«بنیتو موسولینی» (Benito Amilcare Andrea Mussolini)  رهبر ایتالیای فاشیست طی دوران جنگ جهانی دوم و با این‌که متحد آلمان بود ولی هیتلر چندان به ایتالیای‌ها اطمینان نداشت به همین دلیل گروهی از سربازان خود را در رم و شمال ایتالیا مستقر کرد‌. موسولینی نیز هیچ مقاومتی در مقابل این عمل هیتلر نشان نداد همین امر باعث شد تا مردم ایتالیا به موسولینی بدبین شوند. سرانجام با اشغال جزیره‌ی «سیسیل» به دست متفقین در سال ۱۹۴۳ و ورود آن‌ها به جنوب ایتالیا، شاه ایتالیا موسولینی را از قدرت عزل کرد. اما به دستور هیتلر نیروی هوایی آلمان توانست موسولینی را فراری دهد و وی را به آلمان بردند تا با هیتلر ملاقات کند‌. هیتلر از او خواست تا به شمال ایتالیا که در اشغال نیروهای آلمانی بود برگردد و ارتش ایتالیا را بازسازی کند. اما سرانجام موسولینی در پایان جنگ جهانی دوم در حال فرار از ایتالیا در مزرعه‌ای توسط پارتیزان‌های ایتالیایی دستگیر شده و در همان جا به هم‌راه سایر هم‌راهانش که از مقامات حکومت فاشیستی بودند، پس از محاکمه صحرایی به اعدام محکوم شدند.

1251 خورشیدی- یکی از مشهورترین امتیازاتی که در زمان «ناصرالدین شاه قاجار» و با اصرار میرزا «حسین خان سپهسالار»، صدر اعظم وقت به انگلیس داده شد، امتیاز «رویتر» بود.

امتیازنامه رویتر قراردادی بود که میان «بارون دو رویتر» (Baron De Reuter) و دولت قاجار در زمان سلطنت ناصرالدین شاه منعقد شد‌. به موجب این امتیاز، ساختن هرگونه راه، راه آهن و سدها از دریای مازندران تا خلیج فارس و بهره‌برداری از همه معادن ایران (به جز طلا و نقره)، ایجاد مجاری آبی و قنات و کانال‌ها برای کشتی‌رانی یا کشاورزی، ایجاد بانک و هر‌گونه شرکت صنعتی در سراسر ایران، حق انحصار کارهای عام‌المنفعه، استفاده و بهره‌برداری از جنگل‌ها برای مدت هفتاد سال و استفاده از گمرکات ایران به مدت بیست‌و‌پنج سال در اختیار رویتر قرار گرفت.

1372 خورشیدی- «عصمت ستارزاده» محقق و مترجم ایرانی درگذشت. در سال 1290 در تبریز زاده شد و در سال 1316 به عنوان معلم به وزارت فرهنگ پیوست. در سال 1344 موفق به اخذ دکترای زبان و ادبیات فارسی شد. دکتر ستارزاده به سبب تسلطی که بر زبان ترکی اسلامبولی داشت، کتاب‌های متعددی ترجمه کرد که «شروح ترکی حافظ و مولانا» و نیز «تفسیر سودی بر گلستان سعدی» از آن جمله‏اند.

وی از سال 1316 به عنوان معلم به وزارت فرهنگ پیوست و در شهرهای مختلف در کنار سمت‌های گوناگون به دبیری پرداخت.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1894 میلادی- جنگ تاریخی چین و ژاپن با حمله نیروهای ژاپنی به سواحل چین آغاز و به این ترتیب آتش جنگ و کشتار در خاور دور شعله‏ور شد.

1978 میلادی- نخستین جنین انسان آزمایش‌گاهی و حاصل تلقیح مصنوعی، به‌دنیا آمد.

1361 خورشیدی- دکتر «حمید عنایت» نویسنده و مترجم ایرانی درگذشت.

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

نیویورک تایمز

راسخون


 


خبر / رادیو کوچه

صدها نفر با حضور در خیابان‌های رباط پایتخت مراکش، به مخالفت با قانون اساسی جدید این کشور پرداخته‌اند. قانون اساسی جدید مراکش در اوایل ماه جاری میلادی در جریان یک همه‌پرسی عمومی به تصویب رسید.

اعتراضات تازه در مراکش بار دیگر از سوی جنبشی موسوم به «بیستم فوریه» که گروهی لیبرال متشکل از جوانان تحصیل‌کرده طبقه متوسط است، سازماندهی شده است.

این معترضان مراکشی پنج ماه پیش در روز 20 فوریه حرکت اعتراضی خود را آغاز کرده و خواستار ایجاد اصلاحات در کشورشان شدند.

آن‌ها هم‌چنین از محمد ششم پادشاه این کشور خواسته‌اند تا این حق به مردم داده شود تا از طریق انتخاباتی آزاد دولت جدیدی انتخاب کنند.

پس از این اعتراض‌ها بود که در روز اول ماه ژوئیه قانون اساسی جدیدی به رای مردم گذاشته شد و آن‌ها نیز با اکثریت 98 درصد آرا، این قانون اساسی را تایید کردند.

اما حال معترضان می گویند که در این همه پرسی تقلب شده و آن‌ها به انتخابات آتی این کشور که قرار است در ماه اکتبر برگزار شود نیز خوش‌بین نیستند.

آن‌ها خواستار این هستند که قانون اساسی جدید، طیف گسترده‌تری از موضوعات اجتماعی از جمله بی‌کاری و بی‌سوادی را در بر بگیرد.

معترضان، قانون اساسی جدید را تنها تغییری ظاهری در کشور خوانده و گفته‌اند تا زمان ایجاد تغییراتی بنیادی‌تر هم‌چنان در خیابان‌ها باقی خواهند ماند.

بیشتر بخوانید:

«رای مثبت ۹۸ درصد از مردم مراکش به قانون اساسی جدید»


 


خبر / رادیو کوچه

مهدی هاشمی فرزند آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی، از مهرداد بذرپاش، مدیر مسوول پیشین روزنامه وطن امروز به دلیل چاپ مطلب علیه وی شکایت کرده است.

به گزارش مهر، شکایت مهدی هاشمی از آقای بذرپاش به دلیل چاپ مطالبی در خصوص «نقش وی در فتنه 88» در سیزده شماره از روزنامه وطن امروز در زمانی است که آقای بذرپاش مدیر مسوولی آن را بر عهده داشت.

مهدی هاشمی در جریان دادگاه‌های دسته‌جمعی متهمان وقایع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ ایران، بر پایه اقرار دیگران، متهم شده بود که با استفاده از اموال عمومی فعالیت انتخاباتی داشته و از جمله علیه محمود احمدی‌نژاد و عمل‌کرد دولت او تبلیغ کرده است.

آقای هاشمی چند ماه پس از انتخابات و در شرایطی که فشارها برای احضار و بازداشت او افزایش یافته بود، در قالب ماموریتی برای سرکشی به بعضی واحدهای خارج از کشور دانش‌گاه آزاد از ایران خارج شد و اکنون در بریتانیا به سر می‌برد.

مهرداد بذرپاش صاحب امتیاز و مدیر مسوول سابق روزنامه وطن امروز، پیش‌تر و در زمستان سال 1389 نیز با شکایت آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، رئییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به دادگاه احضار شده بود هر چند دفتر مجمع تشخیص مصلحت، شکایت شخصی آقای هاشمی رفسنجانی علیه وی را تکذیب کرد.

مهرداد بذرپاش از جمله حامیان محمود احمدی‌نژاد بود که گفته می‌شود با اسفندیار رحیم‌مشایی اختلاف داشت و به همین دلیل از ریاست سازمان ملی جوانان کنار گذاشته شد.


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به عراق، سوریه و اروپا کلید خورد

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=3&id=914513

به گزارش ایسنا جواد اوجی با اشاره به این‌که این قرارداد بزرگ‌ترین قرارداد صادراتی گاز در خاورمیانه است، گفت: «تامین کننده این گاز ۲ تا۳ فاز پارس جنوبی است که روزانه ظرفیت ۱۱۰میلیون مترمکعب گاز را دارد و پیش‌بینی می‌شود تا مقصد که کشورهای اروپایی است خط لوله‌ای به طول ۵ هزار کیلومتر با هزینه ۱۰ میلیارد دلار نیاز باشد.»

وی با اشاره به این‌که بخش اعظمی از گاز کشورهایی که مسیر ترانزیت گاز ایران هستند از طریق این خط لوله تامین می‌شود، گفت: «بعد از امضای این تفاهم‌نامه کمیته‌ای از ۳کشور ایران، عراق و سوریه تشکیل شده و یک مشاور بین‌المللی استخدام می‌شود تا در نهایت فاینانسور مورد نیاز این پروژه جذب شود.»

2) شیبانی: وزارت خارجه خواستار برخورد قاطع دولت عراق و حکومت اقلیم کردستان با گروه‌های تروریستی است

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=5&day=3&id=914468

محمدرضا رئوف شیبانی، معاون عربی و مشترک‌المنافع وزارت خارجه در گفت‌وگوی اختصاصی با خراسان در پاسخ به این سوال که آیا در پی تحرک‌‌های اخیر گروهک تروریستی پژاک در مرزهای غربی کشور، وزارت خارجه خواستار برخورد قاطع‌تر دولت عراق و حکومت اقلیم کردستان عراق با گروه‌های تروریست مستقر در خاک این کشور خواهد شد، تصریح کرد: «وزارت خارجه در گذشته هم در مذاکرات با مقام های عراقی و به ویژه مسئولان حکومت اقلیم کردستان عراق مسئله سو‌استفاده برخی گروه‌های تروریست از خاک این کشور را پی‌گیری کرده و خواستار برخورد دولت عراق با این گروه‌ها شده است و از این پس هم به طور حتم پی‌گیری برخورد دولت عراق و حکومت اقلیم کردستان عراق با گروه‌های تروریست در دستور کار وزارت خارجه قرار دارد.»

آفرینش

1) مخالفت طالبانی با اعدام سران نظام سابق عراق

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=86097

به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه اماراتی الاتحاد، کریم خطاب، از اعضای فهرست العراقیه در سخنانی اعلام کرد که جلال طالبانی، رییس جمهوری عراق به طارق الهاشمی و خضیر الخزاعی، دو معاون خود و هم‌چنین ایاد علاوی، رییس فهرست العراقیه اعلام کرده است که حکم‌های اعدام صادره علیه سلطان هاشم، وزیر دفاع سابق، حسین رشید تکریتی، رییس سابق ستاد ارتش و طارق عزیز، معاون صدام اجرا نخواهد شد.

2) رییس مجلس: نیروهای امنیتی استمرار حیات را از عناصر ترویستی خواهند گرفت

http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=86092

رییس مجلس شورای اسلامی با تبریک و تسلیت شهادت 5 تن از نیروهای سپاه پاس‌داران انقلاب اسلامی در مبارزه با گروهک تروریستی پژاک از نیروهای امنیتی کشور خواست برای ریشه کنی کامل عناصر گروهک تروریستی پژاک تلاش مجدانه کنند.

به گزارش خانه ملت‌، علی لاریجانی در جلسه علنی مجلس گفت: «امروز ماجراجویی‌های آمریکا در منطقه نفس‌های آخر را می‌زند، به همین جهت دست به دامان گروه‌های تروریستی شدند که ناکامی خود را سرپوش بگذارند.» وی با اشاره به عملیات تروریستی اخیر گروهک پژاک افزود: «همگی می‌دانند این گونه بمب‌گذاری‌ها در جاده هیچ ارزش نظامی ندارد و علت این‌گونه اقدامات تروریستی این است که آمریکا می‌خواهد به ترمیم ژست شکست‌خورده خود در فضای رسانه‌ای بپردازد.»

جام جم

1) مصلحی‌: رضایی‌نژاد شخصیت هسته‌ای نبود

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100849651647

وزیر اطلاعات گفت: «دانش‌جویی که در تهران ترور شد شخصیت هسته‌ای نبود.» وی افزود: «داریوش رضایی‌نژاد یک دانش‌مند هسته‌ای نبود و نباید بی‌جهت فضا را خاص جلوه داد.»

2) بازگشت ناآرامی به خیابان‌های مصر

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100849643009

به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از الجزیره، تظاهرات جوانان انقلابی مصر پس از سخن‌رانی محمدحسین طنطاوی، رییس شورای عالی نظامی مصر در مقابل مسجد النور در منطقه العباسیه آغاز شد، اما با دخالت نیروهای پلیس به خشونت کشیده شد. بنا بر اعلام منابع وزارت بهداشت مصر بیش از 200 نفر در این درگیری زخمی شدند به طوری که آمبولانس‌ها و بالگردها برای انتقال زخمی‌ها به بیمارستان فضای منطقه را پر کرده بودند. نیروهای ارتش نیز راه اصلی منتهی به مقر شورای عالی نظامی مصر را برای جلوگیری از ورود معترضان بستند. نیروهای مصر هم‌چنین درهای آهنی مسجد النور را روی معترضان بسته بودند.

رسالت

1) احمدی‌نژاد دستور داد: ادغام بانک قرض‌الحسنه و صندوق مهر رضا

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=69319

معاون وزیر کار خبر داد: «دکتر محمود احمدی‌نژاد رییس جمهوری دستور ادغام بانک قرض‌الحسنه مهر ایران و صندوق مهر امام رضا با یک‌دیگر را صادر کرد.»

2) بیانیه 200 نماینده مجلس، آمریکا و رژیم صهیونیستی مسوول اقدامات تروریستی اخیر هستند

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=69321

200 نماینده مجلس با امضای بیانیه‌ای ضمن محکومیت اقدامات تروریستی اخیر کشور، مسوول این جنایات را ایالات متحده آمریکا و رژیم نامشروع صهیونیستی دانستند و تاکید کردند که ملت ایران با این‌گونه اقدامات مذبوحانه از صحنه خارج نمی‌شوند.

همشهری

1) رییس ستاد تبلیغات دفاعی کشور: ایران در مرحله بازدارندگی مثبت قرار دارد

http://hamshahrionline.ir/news-141158.aspx

سردار جزایری با بیان این‌که محصول تدبیر رهبری و تلاش‌های ارتش و سپاه اقتداری است که دفاع آبی کشور را بیمه کرده است، گفت: «تحرکات جدید ایران در امر دفاع مستحکم از مرزهای آبی کشور مراحل تکاملی خود را طی می‌کند به طوری که در مرحله بازدارندگی مثبت قرار داریم.»

2) چاوز به ونزوئلا بازگشت

http://hamshahrionline.ir/news-141119.aspx

 رییس ‌جمهوری ونزوئلا زودتر از زمانی که انتظار می‌رفت به خانه برگشته و اعلام کرده حالش در مقایسه با قبل از انجام شیمی‌درمانی، به‌تر است.

دنیای اقتصاد

1) عواقب سکوت آماری

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=262769

با افزوده شدن نرخ تورم به مجموعه آمارهای اعلام نشده اقتصادی، پیکان انتقادات از عدم ارایه آمارها این بار توسط رییس مرکز پژوهش‌های مجلس، دولت را نشانه رفت: «دولت به طرز تعجب‌برانگیزی از توزیع اطلاعات دقیق جلوگیری می‌کند.»

روز گذشته احمد توکلی در نطق میان دستور خود در مجلس ضمن بیان این موضوع به صراحت اعلام کرد که «علت ندادن آمار به ملت ایران دستور رییس جمهوری است.» او یکی از دلایل عدم ارایه آمار از سوی دولت را «پنهان کردن اشتباه دولت در موضوع انتشار اسکناس بدون پشتوانه» عنوان کرد.

2) تعارفات سیاسی مهدوی کنی و محسن‌رضایی

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=262783

چند روز پس از انتقادات شدید آیت‌اله مهدوی‌کنی از دو تشکل تازه تاسیس اصول‌گرایان که یکی از آن‌ها (جبهه ایستادگی) از یاران محسن رضایی تشکیل شده بود، این دو فعال سیاسی در مصاحبه‌های جداگانه به تعارف سیاسی با یک‌دیگر پرداختند.

آیت‌اله محمدرضا مهدوی‌کنی، دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تاکید کرد: «محسن رضایی می‌تواند نظرات و دیدگاه‌های خود را به کمیته واحد اصول‌گرایان اعلام کند تا از نظرات وی استفاده شود.» وی در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر، درباره عدم حضور نماینده محسن رضایی در کمیته هشت نفره اصول‌گرایان اظهار کرد: «آقای رضایی حتا می‌تواند کاندیداهای مورد نظر و شاخص های مدنظر خود را اعلام کند تا کمیته اصول‌گرایان آن را مورد بررسی قرار دهد…»

در همین حال، محسن رضایی که پیش‌تر در گفت‌وگویی با اشاره به وحدت اصول‌گرایان گفته بود «متاسفانه عده‌ای با تنگ‌نظری، مانع از پیوستن همه گروه‌های اصول‌گرا به یک‌دیگر می‌شوند» در مصاحبه‌ای که ایسنا متن آن را منتشر کرد، گفت: «آیت‌اله مهدوی‌کنی یک فرصت تاریخی برای اصول‌گرایان است که باید وحدتی همه‌جانبه پیرامون ایشان شکل گیرد.»

وی با اعلام این‌که جمعی که با محوریت آیت‌اله مهدوی‌کنی دور هم جمع شده‌اند افراد شایسته‌ای هستند، افزود: «اگر اضافه شدن افرادی به این جمع، تصمیم‌گیری اصول‌گرایان را سخت می‌کند نباید به اضافه شدن افراد جدید اصرار کرد، ولی این مسئله هم نباید بهانه‌ای برای کنار گذاشتن بقیه اصول‌گرایان از تصمیم‌گیری‌ها شود…»


 


Ardavan Roozbeh / Radio Koocheh
ardavan@koochehmail.com

Translated by Avideh Motmaen-far

It was on Thursday September 30, 2010 that “Amir Sheibani”, a student at Mashhad Azad University  was arrested by military intelligence corps. After twenty-nine days of solitary confinement and persecution by his interrogators, he was charged with creating confusion, cooperation with foreign media, transfer of information to foreigners, creation of groups of opposition. He then was called to the fourth branch of revolutionary prosecutor of Mashhad city and finally was temporarily released upon a hundred million Rial bail.

Recently that he has been summoned at the fourth branch of revolutionary prosecutor of Mashhad city, he has been announced that on August the third, he should be notified the verdict. This is while he has been only in summary court, and the final verdict has not been notified to him. Now, this student is deprived of education with eight years prison sentence and 20 million Rials fines. The court has rejected  his appeal and he is facing his prison sentence.

I asked him about this verdict and also similar sentences that student activists have been facing in Mashhad.

Mr. Sheibanizadeh! We have been informed that you have been called by the fourth branch of the revolutionary court in Mashhad, for the implementation of the Revolutionary Court summons. Could you please explain the reason of your arrest and in which condition, and now, what is the reason for the implementation of the sentence?

After the events following the elections, I was arrested several times because of my activities. I was summoned at the court and got a case because of the speech I gave on December 7th. When I wanted to leave the court, they did not let me. After a few minutes, the intelligence army agents caught me, handcuffed and blindfolded me and transferred me to an unknown place. I was in solitary confinement for 29 days. I faced a lot of physical and emotional pressure, they regularly hit me. At that time, in Mashhad, it was very cold and they handcuffed me to a chair and put me very often with light clothes under the snow fall. I got lots of health issues after that.

In what I wrote in my defense, I said: “If I admit that you take away, that you hit, that you kill, what are you going to do with the inevitable growing of protests? ”. Unfortunately, the investigator put even this among all I was charged with. I mean that I had no right even to such defense of myself

The intelligence Corps in this case, made false accusations. I was charged with threat actions against national security by taking part in riots, inciting youths and organize them, insulting the leadership and the president, …  public broadcast of false rumors, communication with foreign media and sending confidential information to them through the site. After 29 days, they sent me to Vakil Abad prison and after twelve days, I was freed on a 100 million Rails bail.

In what I wrote in my defense, I said: “If I admit that you take away, that you hit, that you kill, what are you going to do with the inevitable growing of protests? ”. Unfortunately, the investigator put even this among all I was charged with. I mean that I had no right even to such defense of myself.

Were there any other activists in Mashhad who were arrested at the same time as you?

There was a time when a lot of pressure was exerted on activists in Mashhad. At that time, Mr. Lotfi, a human rights activist of the Azad university was arrested, along with Ms. Faezeh Gohari, student activist, and Mrs. Mahdian. All of us were charged with almost identical accusations.

In the documents they were presenting for these charges, there was no proof of anything.

As you have been called for the implementation of the sentence, what is your sentence?

About a month ago, I had to go to the court for another matter and I have been said that I had a case in the fourth branch that I should follow up. I went to that branch and the head of the branch brought up my file and said that I have been sentenced to eight years and 20 million Rial fines. This is while I was not called to defend myself at the court and when I protested, they threw me out of the court with threats.

In Mashhad, student activists who have underlying activities are in intense conflict with the Intelligence Corps

My attorney, Mr. Sheikholeslami, followed up with my case but he could not have access to my records. We contested the sentence and on Thursday, they called from the Revolutionary Court and asked me to be present at the court, meeting Judge Sadafi on August first for the implementation of the sentence at the fourth branch.

What is the atmosphere for student activists after July 9th  in Mashhad?

Suffocating. Friends such as Mr. ”Sadegh Tabei” and ”Mehdi Salehi Neko” at Omar Khayyam University who were responsible for journal “Our Differnces”, faced a term suspension from the university and despite their protest, their sentences were confirmed. Some of my friends in Ferdosi University who have graduated already, they have been refused to have their documents and are not allowed to apply for Masters.

In Mashhad, student activists who have underlying activities are in intense conflict with the Intelligence Corps. The Corps have taken the student cases in their hands more and more and as lot of students have cases at the revolutionary court, with a slightest move, they are threatened by the Corps.

Farsi


 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری

روز جمعه سی یکم مردادماه، جوان سی دو ساله نروژی دو جنایت هولنالک را مرتکب شد. او که یک اسلام‌ستیز راست‌گراست، در جنایت اول، داخل خودرویی بمب کار گذاشته و خودرو را در مقابل دفتر نخست وزیر نروژ پارک نموده و آن را منفجر کرد. در این انفجار هفت نفر کشته و ده‌ها نفر مجروح شدند. شیشه بسیاری از ساختمان‌های مجاور از جمله وزارت امور خارجه شکسته شد و خسارات مادی هنگفتی به بار آورد.  این فرد پس از انفجار به کمپ تابستانی نوجوانان حزب کارگر نروژ که حزب حاکم است رفته و با اسلحه اتوماتیکی که داشته است کودکان و نوجوانان را به رگبار بسته و هشتاد و شش نفر را به قتل رساند. هر سال یک بار کودکان و نوجوانان اعضای حزب کارگر که 14 تا 19 سال سن دارند دور هم جمع می‌شوند و در مورد آینده کشورشان تصمیم می‌گیرند. آن‌ها افراد نخبه‌ای هستند که برای سیاست‌گذاری در کشور نروژ به عنوان یک سیاست‌مدار از کودکی آماده می‌گردند.

در دو حادثه به وقوع پیوسته تاکنون تایید شده است که 93 نفر کشته شده و 96 نفر نیز در بیمارستان بستری هستند و عده‌ای نیز هنوز یافت نشده‌اند و پلیس با زیردریایی در حال جست‌جوی مفقودین است. این واقعه دهشتناک شوک بسیار تکان‌دهنده و غیرقابل باوری برای مسوولین دولت نروژ بود، در زمان‌های اولیه پس از انفجار و کشتار در جزیره اتویا، انگشت اتهام به سمت و سوی مسلمانان افراطی بود. گمان شهروندان نروژی و حتا برخی شهروندان کشورهای دیگر از جمله ایران (‌می توانید به نظران اعضای بالاترین در پست‌های مربوط به این حادثه مراجعه نمایید‌) بر حمله و ترور توسط مسلمانان بود. اما چند ساعت بعد از این جنایت و دستگیری متهم، نخست وزیر نروژ در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که: «فقط می‌توانم بگویم این فرد یک نروژی است» برای نخست وزیر و مردمان نروژ عجیب به نظر می‌رسید که قاتل یک نروژی باشد که بخواهد یک تراژدی غمگین ملی را در نروژ لااقل پس از جنگ جهانی دوم، بی‌سابقه بوده است را رقم بزند.

قاتل به نام «آندرس بریویک» در اعترافات خود گفته است که به تنهایی دو عمل جنایت‌کارانه را انجام داده است و کسی با وی هم‌کاری نکرده است. هر چند بعید به نظر می‌رسد که او بتواند به تنهایی دست به چنین جنایتی بزند. او می‌گوید این عملی که انجام داده است نفرت‌انگیز ولی ضروری بوده است او انگیزه خود در قتل را سیاسی و در مخالفت با سیاست‌های حزب کارگر که خواهان داشتن کشوری سوسیال دموکرات هستند، اعلام کرده است.

روز دوشنبه قرار است که این جوان در دادگاه حاضر شده و از اتهامات خود دفاع کند او پس از محاکمه و اثبات اتهاماتش بر اساس قوانین نروژ حداکثر به بیست و یک سال حبس محکوم خواهد شد. مجازاتی که اگر در کشورهای اسلامی رخ می‌داد اعدام و در بسیاری از کشورهایی که اعدام به رسمیت شناخته نشده است حبس ابد است.

در این یاداشت قصد دارم به ابعاد دیگر این واقعه پرداخته و مقایسه‌ای با عمل‌کرد مسوولین دو کشور نروژ و جمهوری اسلامی نمایم و امیدوارم که آن‌چه مرقوم می‌نمایم مورد توجه مسوولین و شهروندان ایرانی قرار گیرد:

1.این‌گونه وقایع با هر انگیزه‌ای – چه سیاسی و چه اجتماعی و حتا  شخصی‌-  محکوم است. کشتن انسان‌ها به هیچ عنوان حتا توسط حکومت و به صورت قانونی، شایسته و انسانی نیست و در حال حاضر، صلح، دموکراسی و امنیت اجتماعی ایجاب می‌کند که همه انسان‌ها از کشتن دوری گزینند و راه‌کار شایسه‌ای غیر از آسیب بدنی را برای خروج از بحران و فشارهای خارجی برگزینند.

2.آندرس نود و سه نفر را به قتل رساند. مسوولین و شهروندان نروژی، این قتل را محکوم کردند و قاتل را نیز بازداشت نمودند. اما با این‌که این جنایت دارای ابعاد گسترده بود و وجدان و افکار عمومی را به شدت مخدوش کرده است اما نه دولت نروژ و نه شهروندان نروژی به دنبال این نبوده و نیستند که قاتل از بین برود. آن‌ها به هیچ عنوان به فکر اعمال و برگرداندن مجازات مرگ نیستند و خواهان حداکثر مجازات برای قاتل هستند، اما حداکثر مجازاتی که انسانی باشد. چرا که در چنین مواقعی آن‌ها خود را مسوول چنین جنایتی قلمداد می‌کنند و در درون خود به این موضوع تامل می‌کنند که چه کاری باید انجام می‌دادند که نداده‌اند که این فاجعه دردناک رخ داده است. آن‌ها چه کوتاهی کرده‌اند و از همه مهم‌تر این‌که به دنبال رفع کوتاهی خود هستند. مردم دولت را مسوول این‌گونه وقایع می‌داند و دولت نیز این مسوولیت را می‌پذیرد چرا که مردم از دولت خود انتظار دارند که به عنوان نماینده آن‌ها، امنیتشان را تضمین کنند.

3. متهم در همان تحقیقات اولیه به راحتی حرف‌های خود را می‌زند، رسانه‌ها پوشش می‌دهند و می‌تواند از وکیل مدافع دادگستری برخوردار باشد و وکیل از حقوقش دفاع کند. مسوولین نروژ به فکر این نیستند که قاتل را نابود کنند آن‌ها به این فکر هستند که آینده کشورشان را سالم‌تر از آنی که هست، بسازند. به هیمن دلیل نخست وزیر نروژ در مصاحبه‌های خود صراحتن اعلام می‌کند که هیچ‌کس نمی تواند با چنین حملاتی جلوی دموکراسی در کشور نروژ را بگیرد. در کشور نروژ مردم حرف اول را می‌زنند. خواست خواست مردم است. به همین دلیل است که مردم حاضرند بالاترین نرخ مالیات را پرداخت کنند تا امنیتشان حفظ گردد، تا گدا و گرسنه و فقر نداشته باشند، تا کشورشان سالم و در ردیف بهترین کشورهای دنیا از لحاظ اجتماعی باشد که هست.

4. اما آیا در کشور ما «ایران» که در حال حاضر توسط عده‌ای اشغال شده و نام جمهوری اسلامی بر آن گذارده‌اند نیز چنین است؟ پاسخ منفی است. در ایران اگر چنین واقعه‌ای رخ می‌داد، متهم بعد از بازداشت شدن، شکنجه می‌شد، بدون وکیل محاکمه می‌شد، به اتهام محاربه به اعدام محکوم می‌شد، در ملا عام اعدام می‌شد و از همه بدتر این‌که، در نماز جمعه، ملایانی به عنوان امامان جمعه در مراسم خود، خشونت را ترویج می‌کردند و پرورش می‌دادند، آن‌ها مردم را تشویق می‌کردند که شعار «مرگ» سر دهند. «مرگ بر آمریکا  و مرگ بر اسراییل و مرگ بر منافق و … ده‌ها مرگ دیگر. اما هیچ‌وقت به این نمی‌اندیشند که خود کوتاهی کرده و قصور نموده‌اند و می‌بایست کوتاهی‌ها و قصور خود را‌ جبران کنند. به این نمی‌اندیشند که پاسخ مرگ، مرگ نیست، خشونت، خشونت نیست. اگر در قرن‌های گذشته، ذهن انسان‌ها به سمت و سوی انتقام می‌رفت، امروز دیگر انتقام معنا و مفهومی ندارد. امروز دولت‌ها مکلف هستند که برای شهروندان خود رفاه بیافرینند، چرا که اصل بر این است که دولت حقوق بشر، دولت رفاه است. فرق کشور ایران با جمهوری اسلامی نیز در این است که دولت نروژ برای شهروندان کشورش رفاه می‌خواهد، به دنبال مجازات نیست و به دنبال پیش‌گیری از وقوع جرم با استفاده از تکنولوژی روز است، به دنبال اصلاح شهروندان مجرم و جامعه است. اما جمهوری اسلامی به دنبال آن است که رفاه را از مردمانش بگیرد، قدرت نظامی خود را در سطح بین‌الملل بالا ببرد، برای نوجوانان و جوانان خط و نشان بکشد، آن‌ها را تهدید کند، دست به هر جنایتی که دوست داشت به نام اسلام بزند، افکار و عقایدی که مخالف کرامت ذاتی انسان‌هاست را به کار گیرد تا خود را پایدار نماید، مردم را در انتخابات فریب دهد تا به پای صندق‌های رای بیایند و خود را کشوری با نظامی جمهوری معرفی کند نظامی که خود چند نفر را از قبل انتخاب کرده است، به مردم می‌گوید شما مکلف هستید از همین افراد انتخاب شده تعدادی را برگزینید و راه دیگری ندارید و ما صلاح شما را بهتر از شما می‌دانیم و ولی شما هستیم!

5.در همان دقایق اولیه‌ای پس از انفجار، با هر فردی که در خصوص این‌که چه فرد یا گروهی دست به این جنایت زده است، سخن می‌گفتید، سریع و بی‌پرده می‌گفت که یک فرد یا گروهی از مسلمانان دست به این جنایت زده‌اند. در سال‌های گذشته، عده‌ای در نروژ به دنبال این بوده‌اند که اثبات کنند، خارجی‌ها به خصوص مسلمانان، امنیت کشور نروژ را به هم زده‌اند و دولت نروژ نباید خارجیان را به کشور نروژ راه داده و به آن‌ها پناه دهند. هر چند آن‌ها تا حدودی بی‌ربط هم نمی‌گفتند، چرا که بسیاری از خارجی‌ها به دلایل مختلف از جمله مشکلات روحی و روانی در این کشور مرتکب جرم شده و امنیت کشور را به هم می‌زدند، اما این فاجعه با این ابعاد گسترده، اثبات نمود که فرقی بین مسلمان و غیر‌مسلمان نیست، ما نباید انسان‌ها را به مسلمان و غیر‌‌مسلمان تبدیل کنیم، همه انسان‌ها می‌بایست برابر و برادر هم باشند و تبعیض حتا در مذهب عمل نکوهیده و ناپسندی است. اقلیت و اکثریت در مذهب و نژاد معنا و مفهوم خود را از دست داده است.

6.یکی از مزایایی که در خصوص مجازات مجرمین در کشور نروژ در خصوص چنین جنایاتی وجود دارد این است که آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که صرف مجازات نمی‌تواند، پیش‌گیرنده از وقوع جرم باشد. به همین دلیل دولت نروژ به جای پیش‌گیری از وقوع جرم به وسیله مجازات، به دنبال پیش‌گیری از وقوع جرم با ریشه‌یابی جرم و سالم‌سازی جامعه است به همین دلیل در مورد این جنایت خاص که نمی‌توان جای‌گزینی برایش در نظر گرفت، برای مجرم این‌گونه پرونده‌ها حداکثر بیست و یک سال حبس در نظر گرفته شده است. هر چند در برخی از کشورهای که فاقد مجازات اعدام هستند، حداکثر مجازات حبس ابد است، اما به هر حال باید آموخت که مجرم مهم نیست، عمل مجرم و انگیزه عمل و همچنین علت‌های ارتکاب جرم از همه مهم‌تر و حساس‌تر است، دولت نروژ باید به دنبال این باشد که ریشه و علت ارتکاب جرم توسط آندرس چه بوده است و در آینده، سیاستی را پیش گیرد که دیگر مردمان این کشور شاهد چنین جنایاتی نباشند. اما در ایران وضع فرق می‌کند، در ایران مسوولین تنها و تنها و تنها به فکر مجرم و از بین بردن مجرم هستند، آن‌ها به مردم می‌آموزند که به خیابان‌ها بریزند و علیه مجرم شعار «مرگ» بدهند، دیگری را بکشند و گمان می‌کنند این روش، روش درستی است، مسوولین جموری اسلامی گمان می‌کنند که اگر افراد را در ملا‌عام اعدام کنند، دیگر شاهد جرم نخواهند بود. در صورتی که سابقه و تجربه نشان داده است که چنین نیست، هر قدر دولت جمهوری اسلامی دست به اعدام گسترده و وحشیانه‌تری می‌زند، از طرف دیگر جنایات ارتکابی توسط مجرمین وحشیانه و وحشیانه‌تر می‌گردد. اگر اعدام در کشور ایران وجود نداشت، مطمئنن، مقامات برای این‌که زندان‌ها خالی از سکنه شود، دست به تلاش و کوشش می‌زند و تفکر می‌کردند که راه مناسبی را برای پیش‌گیری از وقوع جرم برگزینند. راهی که هم با ذات انسان‌ها مطابقت داشته باشد و هم انسانی باشد. راه حیوانی به بی‌راهه می‌رود. راه حیوانی حتا برای حیوان‌ها راه‌گشا نیست و باید آموخت که خشونت، خشونت می‌آورد و این را حکومت باید به شهروندانش بیاموزاند.

7.امروز (یک‌شنبه، 24 ژوئیه) مراسم، یادبودی برای کشته‌شدگان در تمام شهرهای نروژ برگزار شد. در حاشیه این مراسم افراد بسیاری سخن‌رانی و مصاحبه کردند، تمام سخن‌ران‌ها به اتفاق، بر این باور بودند که باید آینده کشور را به دور از خشونت ساخت، آن‌ها در سخن‌رانی‌های خود آینده کشورشان را تضمین می‌کردند و خود را مکلف می‌کردند که بیش‌تر مراقب امنیت کشور خود باشند. مراسم معنوی امروز در کلیساهای نروژ که از شبکه‌های مختلف به صورت مستقیم پخش می‌شد و خانواده‌های کشته‌شدگان نیز حضور داشتند، با احترام و آرامش خاصی برگزر شد. نه کسی بر سرش زد، نه خاک بر سرش ریخت و نه علیه قاتل شعار «مرگ» سر داد. مراسم مذهبی و دینی آن‌ها با مسایل سیاسی خلط نشد، همان‌طور که مسایل سیاسی با مسایل مذهبی خلط نمی‌گردد. باید بیاموزیم که موضوعات دینی و مذهبی موضوعات علی‌حده‌ای هستند، دین جای‌گاه رفعتی نسبت به سیاست دارد که اگر با سیاست خلط گردد، جای‌گاهش را از دست خواهد داد، همان‌طور که دین اسلام در کشور ایران جای‌گاه حقیقی خود را از دست داده است و بسیاری از جوانان دین زده شده‌اند. چرا که مجازات‌هایی که در دین اسلام وجود دارد به جای آن‌که تربیت‌کننده و بازگردانده به جامعه باشد، خشونت‌آفرین بوده و عمدتن حذف مجرم را خواهان است. موضوعی که انسان‌های وارسته و عدالت‌مدار، از آن بیزاند و دیگر کسی برای داشتن یک جامعه سالم اعمال خشونت را تجویز نمی‌کند.

در نهایت شهروندان ایرانی را به دلیل فرهنگ غنی و آگاهی‌های اجتماعی و پیش‌رفتی که کسب نموده‌اند، مستحق بهترین‌ها می‌دانم و زمانی که در داخل ایران و از دور اتفاق و عمل‌کردها را رصد می‌کنم به این نتیجه می‌رسیم که حکومت، حکومتی نیست که مستحق ایران و ایرانی باشد و امیدوارم یا حکومت خود را تغییر دهد و یا حکومت تغییر کند و حکومت و دولت مردانی جای‌گزین گردند که قدر ایران و ایرانی را بدانند و از خشونت و محدودیت دوری گزینند.


 


به دلیل حضور در تجمع‌های اعتراضی معلمان،

«افزایش حبس محمد داوری، روزنامه‌نگار زندانی»

خبر / رادیو کوچه

مسوولان زندان اوین با ابلاغ حکم تازه‌ای به محمد داوری، روزنامه‌نگار و زندانی سیاسی، خبر دادند که به محکومیت پنج ساله وی، یک‌سال افزوده شده و به این ترتیب مدت محکومیت وی از پنج سال به شش سال افزایش یافته است.

به گزارش کلمه، در حالی که محمد داوری در حال گذراندن دوران پنج سال محکومیت خود در بند ۳۵۰ اوین است،در آخرین اعلام وضعیت، یک‌سال به حبس او افزوده شده است.

این یک‌سال به دلیل شرکت محمد داوری در تجمع‌های اعتراضی معلمان در بهمن و اسفند سال ۱۳۸۵ به دوران محکومیت وی افزوده شده است. داوری که از فعالان صنفی و عضو شورای مرکزی سازمان معلمان بوده، به دلیل حضور در تجمع معلمان در سال ۸۵ بازداشت و در دادگاهی در سال ۸۶ به پنج میلیون تومان جریمه نقدی بدل از حبس محکوم شده بود. هم اکنون به دلیل عدم پرداخت این جریمه، یک‌سال به حبس وی فزوده شده است.

محمد داوری روزنامه‌نگار و سردبیر سایت سحام‌نیوز است. وی پس از نامه‌ای توسط مهدی کروبی به رییس مجلس خبرگان پیرامون آزار زندانیان سیاسی در کهریزک دستگیر شد.

………………………………………………………

پلیس نروژ:

«عامل انفجار و تیراندازی نروژ یک نفر بوده است»

خبر / رادیو کوچه

مقام‌های پلیس در نروژ، روز یک‌شنبه، 24 ژوئیه، اعلام کردند مردی که عامل بمب‌گذاری در اسلو و تیراندازی در جزیره‌ای در نزدیکی پایتخت بود، به تنهایی عمل کرده است و آن‌ها به دنبال مظنونان دیگری نیستند.

تعداد کشته‌شدگان در این دو واقعه اکنون نزدیک به یک‌صد نفر و مجروح‌شدگان ۹۷ نفر اعلام شده است.

آندرس برینگ برویک، متهم اصلی در حملات دوگانه روز جمعه، که ۳۲ سال سن دارد، تصدیق کرده است که او هر دو حمله را انجام داده است. او این حملات را «وحشتناک اما ضروری» توصیف کرد.

به گزارش الجزیره، وکیل مدافع برینگ برویک گفته است که موکلش دلایل کار خود را در دادگاه توضیح خواهد داد. وی هم‌چنین روز یک‌شنبه گفت موکلش تاکید داشته تا جامعه نروژ را از یک فروپاشی مذهبی نجات دهد.

مراسم یادبود برای قربانیان این حملات در سراسر نروژ برگزار می‌شود.

تحقیقات پلیس در جزیره اوتوئیا، محل اردوی نوجوانان حزب حاکم کارگر، هم‌چنان ادامه دارد. یک زیر دریایی کوچک در آب‌های اطراف جزیره در جست‌جوی اجساد احتمالی کسان دیگری است که در حال حاضر خبری از آن‌ها در دست نیست.

………………………………………………………

احمد توکلی، نماینده تهران:

«دولت به دستور احمدی‌نژاد به مردم آمار نمی‌دهد»

خبر / رادیو کوچه

احمد توکلی نماینده تهران و رییس مرکز پژوهش‌های در مجلس شورای اسلامی، روز یک‌شنبه، 24 ژوئیه، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی را متهم کرده که از انتشار آمار و اطلاعات اقتصادی به موقع و دقیق جلوگیری می‌کند.

به گزارش خانه ملت، آقای توکلی در صحن علنی مجلس گفت که «علت ندادن اطلاعات به ملت ایران، دستور رییس جمهوری است».

رییس مرکز پژوهش‌های مجلس اظهار داشت که داشتن اطلاعات صحیح و به موقع شرط تصمیم‌گیری مناسب برای مسوولان و مردم است و اگر اطلاعات در دست‌رس نباشد یا به موقع ارایه نشود، تصمیمات غلطی گرفته می‌شود.

به گفته این نماینده اصول‌گرای مجلس، بانک مرکزی که نزدیک به شش دهه در تهیه آمارهای ملی از جمله شاخص تورم سابقه کار دارد «از دادن اطلاعات به مردم ایران بر خلاف برنامه پنجم توسعه منع شده است.»

لازم به اشاره است رییس کل بانک مرکزی اعلام کرده که این بانک دیگر نرخ تورم را اعلام نخواهد کرد و مسوولیت اعلام آن به مرکز آمار ایران واگذار شده است.

………………………………………………………

به دلیل نشر اکاذیب،

«شکایت هاشمی از مدیر مسوول سابق روزنامه وطن‌امروز»

خبر/ رادیو کوچه

مهدی هاشمی فرزند آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی، از مهرداد بذرپاش، مدیر مسوول پیشین روزنامه وطن امروز به دلیل چاپ مطلب علیه وی شکایت کرده است.

به گزارش مهر، شکایت مهدی هاشمی از آقای بذرپاش به دلیل چاپ مطالبی در خصوص «نقش وی در فتنه 88» در سیزده شماره از روزنامه وطن امروز در زمانی است که آقای بذرپاش مدیر مسوولی آن را بر عهده داشت.

مهدی هاشمی در جریان دادگاه‌های دسته‌جمعی متهمان وقایع پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ ایران، بر پایه اقرار دیگران، متهم شده بود که با استفاده از اموال عمومی فعالیت انتخاباتی داشته و از جمله علیه محمود احمدی‌نژاد و عمل‌کرد دولت او تبلیغ کرده است.

آقای هاشمی چند ماه پس از انتخابات و در شرایطی که فشارها برای احضار و بازداشت او افزایش یافته بود، در قالب ماموریتی برای سرکشی به بعضی واحدهای خارج از کشور دانش‌گاه آزاد از ایران خارج شد و اکنون در بریتانیا به سر می‌برد.

مهرداد بذرپاش صاحب امتیاز و مدیر مسوول سابق روزنامه وطن امروز، پیش‌تر و در زمستان سال 1389 نیز با شکایت آیت‌اله هاشمی رفسنجانی، رئییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به دادگاه احضار شده بود هر چند دفتر مجمع تشخیص مصلحت، شکایت شخصی آقای هاشمی رفسنجانی علیه وی را تکذیب کرد.

مهرداد بذرپاش از جمله حامیان محمود احمدی‌نژاد بود که گفته می‌شود با اسفندیار رحیم‌مشایی اختلاف داشت و به همین دلیل از ریاست سازمان ملی جوانان کنار گذاشته شد.

………………………………………………………

وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی:

«پژاک دیگر قدرت عملیات گسترده را ندارد»

خبر / رادیو کوچه

در پی چندین روز درگیری مسلحانه بین اعضای گروه پژاک، از احزاب مخالف جمهوری اسلامی و نیروهای سپاه پاسداران و ارتش ، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی اظهار داشت: «سپاه پاسداران ضربه‌های سخت و پی‌در‌پی در منطقه غرب کشور به گروه پژاک وارد کرده است.»

به گزارش فارس، حیدر مصلحی، روز دوشنبه، 25 ژوئیه، هم‌چنین کشورهای غربی را به حمایت از پژاک متهم کرد و در اشاره به اقامت رهبر این گروه در آلمان، گفت که «کشوری که مسوول پژاک در آن ساکن است باید پاسخ‌گو باشد.»

این در حالی است که چندی پیش وزارت خارجه جمهوری اسلامی کاردار سفارت آلمان در این کشور را احضار و مراتب انتقاد خود را از نگه‌داری رهبر گروه پژاک در آلمان ابراز داشت.

آقای مصلحی در عین حال اشاره کرد که پژاک در اثر «ضربات شدیدی» که خورده است، نمی‌تواند فعالیت گسترده‌ای داشته باشد.

لازم به اشاره است که بر اساس گزارش‌‌های تایید نشده، تعدادی از نیروه‌های دو طرف درگیر تاکنون کشته و مجروح‌ شده‌اند.

اما تنها کشته شدن 5 نفر به اضافه یکی از فرماندهان سپاه از سوی جمهوری اسلامی تایید شده است.

………………………………………………………

با اطلاع دادگاه انقلاب مشهد،

«تعویق در برگزاری دادگاه جوادی‌حصار، فعال سیاسی»

خبر / رادیو کوچه

روز یک‌شنبه، 2 مرداد، به گفته محمد‌صادق جوادی‌حصار، فعال سیاسی، که قرار بود پیش از این در روز دوشنبه، 3 مرداد ماه در در دادگاه انقلاب مشهد حاضر شود و به دفاع از خود بپردازد، این جلسه دادگاه به تعویق افتاده است.

وی در صفحه فیس‌‌بوک خود اعلام کرد: «دیروز از دفتر شعبه هشتم دادگاه انقلاب مشهد اطلاع دادند جلسه‌ی فردا صبح که قرار بود به منظور باز‌خوانی و تکرار محاکمه ما تشکیل گردد لغو شده و در تاریخ 17 مرداد 90 برگزار خواهد شد‌. دادگاه در آذرماه سال قبل آخرین دفاع را اخذ و ختم دادرسی را اعلام کرده بود ولی در این مدت اقدام به صدور رای نکرده و گویا تکرار محاکمه به در خواست اداره اطلاعات انجام می‌شود.»

محمد‌صادق جوادی‌حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی از بهمن ماه سال 88 تا خرداد ماه 89 در بازداشت به سر می‌برد با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شده بود.

وی در ابتدای دوران دستگیری در بازداشت‌گاه اطلاعات مشهد محبوس بود.

قابل ذکر است که طی چند روز اخیر احمد قابل پژوهش‌گر مسایل دینی و امیر شیبانی‌زاده فعال سیاسی و مدنی در مشهد به دادگاه احضار شده‌اند.

………………………………………………………

هم‌زمان با شدت گرفتن درگیری‌ها در شهرهای مختلف،

«عزل و نصب برخی مقام‌های سوری به‌دست بشار اسد»

خبر / رادیو کوچه

در پی برگزاری تجمع‌ها و راه‌پیمایی‌های اعتراضی در شهرها مختلف سوریه از جمله دیرالزور، حمص و حما، بشار اسد، رییس جمهوری این کشور در اقدامی برخی از فرمان‌داران و استان‌داران خود را از سمت‌هایشان خلع و افراد دیگر را جای‌گزین کرده است.

به گزارش خبرگزاری دولتی سوریه، بشار اسد در حکمی سمیر عثمان الشیخ را به عنوان فرمان‌دار جدید دیر الزور منصوب کرد. محل ماموریت حسین عرنوس فرمان‌دار پیشین دیر‌الزور نیز تغییر کرده و به عنوان استان‌دار استان مرزی قنیطره منصوب شد. از سویی دیگر خلیل مشهدیه استان‌دار پیشین قنیطره از کار برکنار شد.

دیر الزور در تظاهرات روز جمعه که معترضان آن را «جمعه فرزندان خالد» نامیده بودند، شاهد تظاهرات بیش از ۴۰۰ هزار نفر بود.

تاکنون دلیل این عزل و نصب‌ها مشخص نشده اما این نخستین‌بار نیست که بشار اسد استان‌دار منطقه‌ای که در آن تظاهرات گسترده و پرشمار برگزار می‌شود را برکنار می‌کند. شهر حما پیش‌تر شاهد چنین تغییری بود.

از سوی دیگر نیروهای امنیتی سوریه صد‌ها نفر از معترضان را در شهرهای مختلف بازداشت کردند. عبدالکریم ریحاوی، دبیر «انجمن سوری حمایت از حقوق بشر» از حضور گسترده اعضای ارتش و نیروهای امنیتی سوری در برخی مناطق حمص خبر داده و افزوده است که عملیات نیروهای حکومتی سوری در این منطقه در حال افزایش است. نیروهای امنیتی در عملیاتی شبانه، ده‌ها نفر از معترضان را در این شهر دستگیر کردند.

به گزارش رویترز، به نقل از فعالان سوری، شماری از دستگیر شدگان، زن هستند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، آقای ریحاوی که اکنون در نیکوزیا، پایتخت قبرس به سر می‌برد هم‌چنین گفته است که روز یک‌شنبه صد‌ها نفر در دمشق و در محله‌های «القابون» و «رکن‌الدین»، که بیش‌تر ساکنین آن کرد هستند، توسط نیروهای امنیتی و ارتش بازداشت شده‌اند.

وی افزوده است که ارتش سوریه تمام جاده‌های منتهی به «القابون» را مسدود کرده‌اند و تمامی ورود‌ی‌های این محله را تحت کنترل خود دارند. نیروهای امنیتی به هم‌راه نیروهای لشکر چهارم ارتش سوریه، به منزل‌ها یورش برده و د‌ها نفر را دستگیر کردند. وسایل بسیاری از خانه‌ها نیز تخریب شد. گفته می‌شود فرماندهی لشکر چهارم بر عهده ماهر اسد برادر رییس جمهور سوریه است.

در شهر درعا، نیروهای امنیتی در تمام محله‌ها مستقر شده و قانون منع آمد و شد برقرار کردند.

 ………………………………………………………

توسط ماموران امنیتى صورت گرفت،

«بازگشت مهدیه گلرو فعال دانش‌جویى به زندان»

خبر / رادیو کوچه

مهدیه گلرو، فعال دانش‌جویى و از اعضاى شوراى دفاع از حق تحصیل پس از اتمام دوران مرخصی خود، نیمه‌شب یک‌شنبه، 24 ژوئیه، به زندان بازگردانده شده است.

به گزارش دانشجونیوز، خانم گلرو هفته‌ى گذشته با سپردن وثیقه‌ى ١۵٠ میلیون تومانى به‌طور موقت از زندان مرخص شده بود، اما ماموران امنیتى بدون اطلاع قبلى، نیمه‌شب به منزل او مراجعه کرده و وى را هم‌راه خود به زندان بردند.

مهدیه گلرو، دانش‌جوى دانش‌کده‌ى اقتصاد دانش‌گاه علامه طباطبایى، یازدهم آذرماه  سال ١٣٨٨ بازداشت و سپس به اتهام «تبلیغ علیه نظام، تجمع و تبانى به قصد بر هم زدن امنیت ملى» و نیز صدور بیانیه به مناسبت روز دانش‌جو از داخل زندان‌، در مجموع به ۳ سال و شش ماه زندان محکوم شده است.

لازم به اشاره است هفته گذشته، به مناسبت 15 روز از ماه شعبان، از عیدهای شیعیان، با مرخصی جمعی از زندانیان سیاسی موافقت شد. این در حالی است که برخی از زندانیان با سپردن وثیقه به مرخصی آمدند.

………………………………………………………

با رای دادگاه انقلاب،

«پنج سال حبس محکومیت شهیدی، شهروند بهایی»

خبر / رادیو کوچه

ایقان شهیدی، شهروند بهایی و دانش‌جوی محروم ار تحصیل در دادگاه بدوی از سوی شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه با صدور حکمی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.

به گزارش کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، دادگاه این دانش‌جوی محروم از تحصیل بهایی در هفتم تیرماه 90 در شعبه 28 دادگاه انقلاب تهران برگزار شده بود.

ایقان شهیدی در تاریخ 11 اسفند 88 بازداشت و به بند 2-الف سپاه در زندان اوین منتقل شده بود. او در 20 اردی‌بهشت 89 با تودیع وثیقه آزاد شد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته