-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبه

Best of Balatarin for 07/28/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




شورای هماهنگی راه سبز امید برخی از این شروط را در این بیانیه ذکر کرده است که آزادی شهروندانی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، آزادی رهبران جنبش سبز، کوتاه کردن دست نهادهای نظامی و امنیتی از هر گونه دخالت و مهندسی انتخابات، محترم شمردن آزادی قلم، فعال شدن تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات، فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی، لغو نظارت استصوابی، ایجاد امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی احزاب، نامزدها و رای دهندگان در انتخابات و … از جمله آنهاست.
با ۱۳۴ امتیاز و ۸۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


در اين هنگام كه دور از خاك وطنم در چنگال اين بيماري جانكاه آخرين روزهاي زندگي خود را سپري ميكنم، ... از آن وقت كه صرفا به خاطر جلوگيری از خونريزي هموطنانم ناچار خاك ايران را ترك كردم آنی از فكر سيه روزی تدريجی ملتم ....
با ۱۰۶ امتیاز و ۴۷ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


آزادی شهروندانی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، آزادی رهبران جنبش سبز، کوتاه کردن دست نهادهای نظامی و امنیتی از هر گونه دخالت و مهندسی انتخابات، محترم شمردن آزادی قلم، فعال شدن تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات، فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی، لغو نظارت استصوابی، ایجاد امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی احزاب، نامزدها و رای دهندگان در انتخابات و ... از جمله شروط شرکت در انتخابات است....
با ۹۴ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


رامین هیچ وابستگی سیاسی به هیچ گروه و دسته و فرد خاصی نداشته و ندارد. او فقط و فقط می گفت که من رای دادم و میخواهم بدانم سرنوشت رای من چی شد؟ آزادی هایی که از من و امثال من گرفته می شود به چه دلیل است؟ رامین مثل دیگران و مثل سایر مردم خواستار آزادی و احترام بوده و هست. او حتی در بند 350 هم گله ها و شکایاتی دارد، میگوید: "اینجا آدم های مهم سیاسی هستند اما گاهی وقتی می بینم سر یک بیانیه ساده هم نمی توانیم به توافق برسیم می فهمم که هنوز خیلی راه داریم و خیلی باید تلاش کنیم. همه کسانی که اینجا در زندان هستند دنبال یک هدف بودیم و هستیم و همه آزادی میخواستیم و میخواهیم. ما را متاسفانه در سیستمی نگاه داشتند که حتی نمی توانیم با هم حرف بزنیم باید تمرین کنیم با هم دیالوگ را یاد بگیریم و با هم حرف بزنیم" و...
با ۹۳ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


«اگر می‌خواهید ایرانی باقی بمانید از شعله امید در سینه‌های خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن می‌کند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز در می‌آورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند.» «ما با هم آمدیم تا با تجسس در احوال شخصی مردم مخالفت کنیم و از نفرت‌پراکنی و پرونده‌سازی بیزاری بجوییم.» «امید به صرف گفتن و شنیدن شکل نمی‌گیرد و تنها زمانی در ما تحکیم می‌شود که دستانمان در جهت آرزوهایی که داشتیم در کار باشد. دستانمان را به سوی یکدیگر دراز کنیم و خانه‌هایمان را قبله قرار دهیم. »
با ۷۷ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


حتی امام علی بدون خواست مردم حکومت نمی‌کرد ایا اگر ملتی بگوید این حکومت را نمی خواهیم، حق آن ملت یک قبرستان شهید است؟ آیت الله خمینی،بهشت زهرا
با ۷۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


امام حسین: ایرانی‌ را بایستی اسیر کرد زن‌هایشان را به کنیزی برد و مردانش را کشت و کودکان را به غلامی کشید ...(جلد پنجم کتاب طبری صفحه ۲۱۱۶)
با ۷۶ امتیاز و ۱۱۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تصویر گویای همه چیز هست
با ۷۵ امتیاز و ۱۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


اخیرا متن فراخوانی برای راه پیمایی منتسب به شاهزاده رضا پهلوی بر روی تارنماها مشاهده شده است. بدینوسیله به آگاهی هم میهنان عزیز می رسانیم که متن مذکور از سوی شاهزاده رضا پهلوی و دبیرخانۀ ایشان صادر نشده است. لازم است توجه هم میهنان عزیز را به این مهم جلب نماییم که هرگونه پیام و اطلاعیه ای از سوی شاهزاده رضا پهلوی و دبیرخانۀ ایشان بدون درنگ روی تارنمای ایشان قابل ملاحظه خواهد بود. هر متنی که بر روی تارنمای شاهزاده رضا پهلوی مشاهده نشود فاقد هرگونه اعتبار و سندیت می باشد.
با ۷۵ امتیاز و ۸۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


«شورای هماهنگی راه سبز امید» در بیانیه ای مقدماتی به تحلیل وضعیت کشور و شرایط مورد نظر این جنبش برای شرکت در انتخابات پرداخت و از «مشارکت بی قید و شرط» یا «تحریم بی قید و شرط» یا «مشارکت مشروط» شهروندان در خواست کرد تا در این زمینه تحلیل ها و نظرات خود را ارائه دهند. به گزارش کلمه، این بیانیه با این سوال آغاز می شود که جنبش سبز ایران باید در قبال این پدیده چه موضعی اتخاذ کند؟ و سپس تحلیلی درباره شرایط فعلی کشور و ناهنجاری های موجود ارائه می دهد و اعلام می دارد: شرایط کشور در عرصه های گوناگون نشان از پیامدهای محتوم اتخاذ سیاست های غیرمدبرانه ای است که در سال های اخیر از طرف متخصصان دلسوز و دل نگران نسبت به آن هشدار داده شده بود. این بیانیه سه راه را که شامل «مشارکت بی قید و شرط» ، «تحریم بی قید و شرط» و «مشارکت مشروط» در انتخابات است را بررسی می کند و می نویسد: کنشگران سیاسی آگاه در شرایطی که جامعه حساس ، ملتهب و فعال است با اعلام پیشین عدم مشارکت مطلق، خود را از امکان فعالیت مدنی و از جمله انتخابات، محروم نمی کنند. این شورا اعلام کرد که طی ماه های گذشته به رایزنی و گفتگو با طیف گسترده ای از فعالان سیاسی و صاحبنظران داخل و خارج از کشور که خود را متعهد به همراهی با جنبش سبز مردم ایران می دانند پرداخته و به جمعبندی مقدماتی در ارتباط با انتخابات دست یافته است. شورای هماهنگی راه سبز امید برخی از این شروط را در این بیانیه ذکر کرده است که آزادی شهروندانی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، آزادی رهبران جنبش سبز، کوتاه کردن دست نهادهای نظامی و امنیتی از هر گونه دخالت و مهندسی انتخابات، محترم شمردن آزادی قلم، فعال شدن تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات، فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی، لغو نظارت استصوابی، ایجاد امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی احزاب، نامزدها و رای دهندگان در انتخابات و … از جمله آنهاست. در انتهای این بیانیه درخواستی هم از تمام شهروندان شده است :اینک که در آستانة ماه پربرکت رمضان قرار داریم، انتظار داریم همة شهروندان و ایرانیان داخل و خارج از کشور از این فرصت مبارک برای تأمل و گفتگو دربارة تحلیل و شروط پیشنهادی فوق الذکر استفاده کرده و نظرات خود را به هر صورت ممکن ارایه نمایند تا شورا بتواند با استفاده از نظرات و پیشنهادات شما، به جمعبندی نهایی و اعلام موضع اقدام نماید. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیم بیانیه مقدماتی جنبش سبز درباره انتخابات سال نود ‎مردم شریف، آزاده و آگاه ایران سال جاری، سال برگزاری انتخابات مجلس نهم است. از هم اکنون بحث حول این موضوع در محافل مردمی و سیاسی و همچنین فعالان مدنی همراه و همدل با جنبش اعتراضی سبز آغاز شده است. پرسش این است که جنبش سبز ایران در قبال این پدیده چه موضعی باید اتخاذ کند و رویکرد و برنامه آن در برابر انتخابات چه باید باشد. اما پاسخ به این پرسش، بدون درک صحیح و دقیق شرایط کشور و تحولات جهانی، میسر نیست. تحلیل شرایط کشور شرایط کشور در عرصه های گوناگون نشان از پیامدهای محتوم اتخاذ سیاست های غیرمدبرانه ای است که در سال های اخیر از طرف متخصصان دلسوز و دل نگران نسبت به آن هشدار داده شده بود. در عرصة اجتماعی، ناامنی های گسترده ای که در شرایط بحران اقتصادی تشدید شده و با گسترش میزان بزهکاری های اجتماعی و نابهنجاری های اخلاقی از قبیل قتل، تجاوز و سرقت، امنیت خاطر خانواده های ایرانی را به خطر انداخته، مردم را نسبت به توان دستگاه های مربوطه در حفظ امنیت دچار تردیدهای جدی کرده است. در عرصة فرهنگی، تنگ نظری ها و تصمیمات غیرکارشناسانه، تأثیرات خود را در حوزة نشر، سینما، تئاتر و دیگر حوزه های فرهنگی به نمایش گذاشته و عرصه را بر هنرمندان و هنردوستان تنگ نموده است. کشور ما همچنین در نتیجة مدیریت ناکارآمد و سیاست های غلط اقتصادی و افزایش فزاینده نقدینگی ناشی از پمپاژ میلیاردها دلار از در آمدهای نفتی و توزیع پول به بهانه های مختلف ازجمله تحت عناوینی مانند طرح حذف یارانه ها و سود سهام عدالت به جامعه، آن هم در شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد و کاهش تولید ملی ناشی از تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی، آثار خود را به صورت تورم مهار گسیخته، گسترش فقر، فاصله طبقاتی، موج فزاینده بیکاری، نرخ رشد پائین نزدیک به صفر و یک درصد و عقب ماندگی کشور، نشان داده و خواهد داد و ادامه این روند دیر یازود به میدان آمدن ارتش بیکاران، بر نارضایتی ها اقتصادی خواهد افزود و شهروندان ناراضی از اوضاع اقتصادی را در کنار ناراضیان سیاسی و فرهنگی قرار خواهد داد. شرایط جهانی و به ویژه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز در مقایسه با شرایط سال های گذشته تغییر اساسی کرده است. دو سال پس از جنبش اعتراضی مردم ایران و تأثیر آن برمنطقه خاورمیانه، اینک شاهد جنبش های گسترده مردمی علیه نظام های استبدادی (چه از نوع سلطنتی و چه از نوع جمهوری، چه از گونه به اصطلاح مستقل و ضد امپریالیستی و چه از قماش وابسته و هم پیمان با آمریکا و غرب و …) است. آمریکا و غرب نیز اگر در گذشته به اقتضای نیازهای جهانی دو اردوگاهی و جنگ سرد به نفع خود می دیدند که از دیکتاتوری های سلطنتی تا جمهوری دفاع کنند و از آن ها به عنوان هم پیمان خود در مبارزه با کمونیسم شوروی حمایت سیاسی، نظامی و … کنند، اینک با توجه به تغییر کیفی شرایط جهان و به ستوه آمدن ملت ها از استبداد و تحقیر و فقر، دیگر پشتیبانی از نظام های استبدادی را به سود خود نمی بینند و به جای حمایت ازمتحدان دیکتاتور خود، می کوشند با استفاده از راهبرد جدید مدیریت ومواجهه دسته جمعی با شرایط جدید و همراهی با مردم و جنبش های آزادی خواه، حتی المقدور در جهت منافع استراتژیک و بلند مدت خود یعنی تامین امنیت انرژی وحفاظت از زیر ساخت ها و مناطق حساس انرژی و نیز مبارزه با بنیادگرایی و رادیکالیسم در کادر طرح خاور میانه بزرگ، بر این جنبش ها اثر بگذارند. فشار فزاینده ناشی از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه فعالیت هسته ای ایران و تحریم ها و قطع همکاری های اقتصادی ناشی از آن، احتمال اعمال تحریم های فلج کننده در آینده نزدیک و نیز انزوای اقتصادی و سیاسی در حال گسترش در سطح جهانی و منطقه که آثار محتوم خود را بر همکاریهای اقتصاد و طرح های توسعه کشور برجای گذاشته و خواهد گذاشت، و هزینه های سنگینی بر کشور تحمیل کرده که ناشی از بحران فقدان عقلانیت در نظام سیاسی و مواضع و تصمیمات ماجراجویانه و توهم آلود است. حال در پاسخ به پرسشی که مقدمتاً طرح گردید، می توان به طور کلی سه موضع و رویکرد را به عنوان مواضع محتمل در قبال انتخابات آینده باز شناسی و تفکیک کرد: مشارکت بی قید و شرط، تحریم بی قید و شرط، مشارکت مشروط. مشارکت بی قید و شرط به نظر می رسد جریان حاکم، بر مبنای برگزاری انتخاباتی مهندسی شده با نتایج از پیش معین در صدد نمایش تکثر صوری و رقابت ظاهری به اصطلاح پرشور است. لذا از هم اکنون براساس سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، ارسال پیام و دادن چراغ سبز و وعده به برخی افراد را آغاز کرده است، تا شاید با ایجاد تفرقه میان جبهه گسترده منتقدان، زمینه چنین نمایشی را فراهم آورد. روشن است که ورود به انتخابات از چنین موضع ضعیف و عاری از هر گونه قدرت، هیچ گونه دستاورد و نتیجه مثبتی برای پیشبرد اصلاح امور، چه در سطح حاکمیت و چه در سطح جامعه، نخواهد داشت. در این صحنه، سودبران واقعی استبدادطلبان و زیان دیدگان اصلی، کسانی خواهند بود که بی توجه به شرایط حاکم بر جامعه تصمیم به شرکت بی قید و شرط در انتخاباتی گرفته اند که ترکیب کاندیداهای رقیب در هر حوزه انتخابیه، نتایج آراء و همچنین کاندیداهای پیروز آن از قبل مهندسی و تعیین شده است. این موضع نه تنها دستاوردی عملی و نظری برای ملت نخواهد داشت بلکه از یک سو حاکمان را به ادامه روش خودکامانه تشویق خواهد کرد و از سوی دیگر سرمایه اجتماعی و مشروعیت مردمی صاحبان چنین موضعی را از بین خواهد برد، درحالی که در ازای این خسارت، تأثیر چشمگیری در اصلاح امور نخواهند داشت. ما مطمئن هستیم در حالی که تلاش های فراوانی صورت می گیرد تا عده ای را به نام اصلاح طلب وارد چنین دامی کنند، اصلاح طلبان واقعی در آن گرفتار نخواهند شد. تحریم بی قید و شرط برخی ممکن است با توجه به ارزیابی تجربه انتخابات در دورة هشت سالة اصلاحات، بی ثمر بودن هر گونه انتخاباتی در چارچوب قانون اساسی را نتیجه بگیرند و گروهی از آنها استراتژی براندازی را به جای استراتژی جنبش اصلاح طلبانه سبز پیشنهاد کنند. اما باید توجه داشت که جنبش سبز خود، حاصل یک تجربه اصلاحی که محصول آگاهی گستردة مردم نسبت به حقوق شهروندی است بوده و بنابراین نمی تواند به طور پیشینی و نامشروط، مخالف با اصل هرگونه انتخابات باشد. از این رو به نظر می رسد شرکت در هر انتخابات «آزاد، سالم و منصفانه» در شرایط متعارف سیاسی، منطبق با اصول جنبش سبز است. این جنبش از همان زمان که با شعار «رأی من کو؟» حرکت خود را آغاز کرد و از همان زمان که از زبان رهبرانش اجرای بی تنازل قانون اساسی، احترام به حقوق و آزادی های اساسی مصرح در آن و تحقق حق تعیین سرنوشت مردم را به عنوان هدف و فصل مشترک مطالبات مردم مطرح کرد، التزام خود را به راهکارهای مسالمت آمیز و در رأس آن انتخابات آزاد، سالم و قانونی برای حل معضل یکه سالاری و از بین بردن مناسبات مولد استبداد در ساختارهای حقوقی و حقیقی قدرت اعلام داشت. از این رو می توان گفت تحریم بی قید و شرط انتخابات، هم با استراتژی کلی جنبش سبز به عنوان جنبشی اجتماعی مدنی آرام، مسالمت آمیز و طرفدار گذار بدون خشونت به سوی دموکراسی ناهمخوان بوده و هم با اقتضائات عملی فعالیت سیاسی و علنی در برابرحاکمیتی نابردبار و خشن ناسازگار است و هم موجبات فرصت سوزی و امکان سوزی را فراهم می آورد. با توجه به آن چه گفته شد، شرکت در انتخابات آزاد و سالم و منصفانه به عنوان مناسب ترین، مسالمت آمیزترین، کم هزینه ترین روش برای پایان دادن به مناسبات قیم مآبانه و دستیابی به حق حاکمیت بر سرنوشت خویش و مشارکت در اداره امور کشور، برای جنبش سبز یک استراتژی است و در شرایط فقدان چنین زمینه ای تحرک و پویایی سیاسی برای افشای ماهیت برگزار کنندگان یک انتخابات دروغین و مشروعیت زدایی هرچه بیشتر از خودکامگانی که می کوشند بنا به مصلحت روز، مقبولیت از دست رفته را از این طریق ترمیم کنند، یک تاکتیک است. کنشگران سیاسی آگاه در شرایطی که جامعه حساس ، ملتهب و فعال است با اعلام پیشین عدم مشارکت مطلق، خود را از امکان فعالیت مدنی و از جمله انتخابات، محروم نمی کنند. در این میان اگر حاکمیت به هر دلیل و تحت شرایط خاص داخلی و خارجی و بنا به علل غیر منتظره ای که ممکن است در طول حدود فرصتی که تا برگزاری انتخابات باقی است پدید آید از خود انعطاف نشان دهد و شرایط برگزاری انتخاباتی آزاد، سالم و منصفانه را بپذیرد، حامیان و همراهان و همدلان جنبش سبز می توانند از موضع قدرت، هم سو با موازنه قوای اجتماعی و با اتکا به ظرفیت های بی پایان اجتماعی به سود مطالبات آزادی خواهانه و عدالت طلبانه مردم و استیفای حقوق ملت مصرح در قانون اساسی از شرایط پدید آمده استفاده کرده و از این طریق مقدمات اصلاح جدی زمینه های سوء استفاده از این قانون برای توجیه یکه سالاری را فراهم آورند. گذار به دموکراسی با توجه به وجود نهادهای اقتدارگرا و بن بست آفرین در سیستم، بدون پشتوانه یک جنبش گسترده اجتماعی، عقیم و نافرجام است و تجارب تاریخی ما نشان داده که وجود این پشتوانه و وجود اراده سیاسی لازم برای تکیه به چنین پشتوانه ای می تواند حتی نهادهای مستظهر به قدرت و استعمار خارجی را به عقب نشینی وادار کند و فرایند دموکراتیک شدن و انتقال مسالمت آمیز قدرت از نهادهای انتصابی و غیر دموکراتیک به نهادهای انتخابی و دموکراتیک را پیش ببرد. مشارکت مشروط مشارکت مشروط گزینه ای است که برخی از منتقدان در گذشته و در شرایط متفاوت انتخاباتی اختیار کرده اند و همواره مشارکت خود را منوط به وجود حداقل شرایط لازم برای یک رقابت جدی اعلام داشته اند. در این میان گاه همچون انتخابات مجلس پنجم موفق به ایجاد فراکسیون اقلیت قدرتمند شده اند و گاه همچون انتخابات مجلس ششم به پیروزی چشم گیری رسیده اند. گاه نیز همچون انتخابات مجلس هفتم که نظارت استصوابی به گونه ای بی سابقه مورد استفاده قرار گرفت و در نتیجة آن شصت در صد از داوطلبان نمایندگی و از جمله حدود هشتاد نفر ازنمایندگان مجلس ششم رد صلاحیت شدند، بخش مهمی از اصلاح طلبان به دلیل فقدان حداقل شرایط لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد و رقابتی از شرکت در انتخابات خودداری کردند. اینک اما با شرایط ماهیتاً متفاوتی روبرو هستیم. افزون بر اعمال نظارت استصوابی به صورتی لجام گسیخته تر، اقتدارگرایان پس از تقلبی بزرگ، در فرایندی پیش رونده به سوی یک پایه شدن قدرت، در سرکوب اعتراض گسترده مردم تردیدی به خود راه نداده اند. طی دوسالی که از انتخابات متقلبانه ریاست جمهوری دهم می گذرد بیش ازصد نفر به شهادت رسیده، هزاران نفر دستگیر شده اند. هجوم به خوابگاه دانشجویان و جنایات زندان کهریزک، شکنجه، اعتراف گیری های اجباری در نمایش های تلویزیونی، حاکم ساختن وضع اضطراری و فوق العاده بر کشور، تبدیل شهرستان ها و شهرهای بزرگ به پادگان نظامی در مناسبت های مختلف، انحلال و توقیف احزاب، مطبوعات و نهادهای صنفی و مدنی مستقل، دستگیری ده ها تن از شخصیت ها و نیروهای تحول خواه و منتقد، حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی، حاکم ساختن رعب و اختناق بر همه جا از دانشگاه ها گرفته تا حوزه های علمیه، از مجالس عزاداری امام حسین و مساجد و هیئت های مذهبی گرفته تا جلسات خانگی، و در یک کلام، استفاده از زور و سرکوب عریان برای خاموش کردن صدای مردم، واقعیت عرصه سیاست و مدیریت کشور طی دوسال گذشته را ترسیم می کند. با توجه به شرحی که گذشت، شرایط اجتماعی و سیاسی کنونی با شرایط کشور در دوره های انتخاباتی گذشته، ماهیتاً به کلی متفاوت بوده و تجربه انتخابات ریاست جمهوری دهم اعتماد عمومی را نسبت به اراده حاکمیت در برگزاری انتخابات آزاد و سالم و منصفانه را به شدت مخدوش ساخته است. بنابراین نمی توان بی توجه به تحولات دو سال اخیر که به سوی تغییر ماهوی و کیفی نهاد قدرت و استحاله کامل جمهوریت نظام پیش می رود، با همان مواضع و استدلال های گذشته وارد انتخابات شد. ضمن اینکه نمی توان از توهینی که نسبت به باور میلیون ها شهروندی که در انتخابات شرکت کردند و سپس رأیشان دزدیده شده و حضور مدنی آنان مورد سوء استفاده تشنگان قدرت قرار گرفت بی تفاوت گذشت و نسبت به سرکوب های خونین و خشونت بار پس از انتخابات ۸۸ ساکت ماند. جنبش سبز و انتخابات(نگاه فرایندی و شرط های معیاری) مهم ترین مزیت جنبش سبز، سرمایة اجتماعی آن است که دستاورد خون شهیدان جنبش سبز، پیگیری شجاعانه مطالبات مدنی توسط شهروندان آزاده، مقاومت و پایمردی رهبران و فعالان آن در برابر سرکوب و زندان و آگاهی روزافزون آحاد ملت نسبت به آنچه در کشور می گذرد است. بدیهی است هرگونه برنامه و راهکاری که خارج از چارچوب اصول و مطالبات جنبش تعریف شود و به این سرمایه اجتماعی آسیب برساند، پیشاپیش محکوم به شکست است. جنبش سبز ماهیتاً جنبش مدنی و اعتراضی شهروندان خواهان تغییر وضع موجود است و اگر در مقاطعی با شرکت در انتخابات از رأی خود برای نیل به این هدف سود می جستند، به این علت بود که تا آن زمان هنوز تقلب و مصادره رأی مردم نهادینه و ساختاری نشده و حداقل شرایط رقابت دموکراتیک برفرایندهای انتخاباتی حاکم بود و امید برای تأثیرگذار بودن رأی هنوز مخدوش نگردیده بود. اما امروز با توجه به شرایط پس از انتخابات پر از تخلف و تقلب ۲۲ خرداد سال ۸۸ و تغییرات ماهوی در سطح قدرت، که به برهم خوردن نظم نهادی میان نهادها و قوای حاکمه جمهوری اسلامی و تغییر جایگاه مجلس انجامیده و نیز بی اعتنایی حاکمان به حقوق اساسی شهروندان، دیگر نمی توان از حضور اقلیتی چند ده نفره انتظار ایفای نقش مهمی را داشت. افزون بر این در صورت حفظ شرایط موجود با توجه به نهادینه شدن تقلب سازمان یافته و ماهیت غیردموکراتیک و عملکرد نامنصفانة نهادهای نظارتی و اجرایی، شکل گیری انتخاباتی سالم و حضور فراکسیون مؤثر و وفادار به جنبش سبز منتفی است. از آنجا که از جمله اصول جنبش سبز، توجه به مطالبات شهروندان و توسل به عقلانیت جمعی در فرایندهای تصمیم گیری است، شورای هماهنگی راه سبز امید طی ماه های گذشته به رایزنی و گفتگو با طیف گسترده ای از فعالان سیاسی و صاحبنظران داخل و خارج از کشور که خود را متعهد به همراهی با جنبش سبز مردم ایران می دانند پرداخته و به جمعبندی مقدماتی زیر دست یافته است: جنبش سبز به مثابه جنبشی مدنی، مسالمت جو و مسئول نمی تواند در قبال انتخابات مجلس نهم موضع مشارکت نامشروط و یا عدم مشارکت غیرمشروط را اتخاذ کند، همان گونه که نمی تواند برای مشارکت خود شرط هایی تعیین کند که نهایتاً به پذیرش ساختار متقلبانه و غیر سالم انتخابات منجر شود. نگاه جنبش سبز به انتخابات مجلس نهم و هر انتخاباتی که پس ازانتخابات ریاست جمهوری دهم برگزار خواهد شد، نگاهی فرایندی است و نه نگاهی ناظر به شرط های جزئی و موردی. از این رو جنبش سبز برای مشارکت در انتخابات به شرط های فردی و مصداقی از قبیل تأیید صلاحیت این یا آن فرد و گروه نمی اندیشد، بلکه برگزاری انتخابتی آزاد، سالم و منصفانه را حق مردم و وظیفه دولت میداند که تخطی از آن موجب مسئولیت داخلی و بین المللی برای حکومت میگردد و لذا در پی تحقق لوازم، معیارها و استانداردهای برگزاری چنین انتخاباتی و تحمیل آن از موضع قدرت به حاکمیت است؛ این در حالی است که متأسفانه در کارنامة دست اندرکاران برگزاری انتخابات، اثری از اعتنا و اعتقاد به رأی مردم دیده نمی شود. بدیهی است چنان که آقای خاتمی نیز چندی پیش تأکید کرد، در فضای امنیتی- نظامی و در غیاب فضای با نشاط سیاسی و فقدان مطبوعات و احزاب مستقل و آزاد و در حالی که فعالان سیاسی و مطبوعاتی در زندان به سر می برند و نظامیان مقدرات سیاسی کشور را در دست دارند، نمی توان به برگزاری انتخاباتی آزاد و سالم امیدوار بود، در حالی که وجود فضای پر رونق و سالم نقد و نظر سیاسی، وجود احزاب وتشکل های سیاسی منتقد و مستقل و وجود جامعه مطبوعاتی پرنشاط و عاری از سانسور و اختناق لازمه برگزاری یک انتخابات آزاد و سالم است. براین اساس، سامان یابی سیاسی اجتماعی و پایان دادن به شرایط امنیتی نظامی کنونی، ازجمله ضوابط لازم برای هرگونه تصمیمی برای شرکت جنبش سبز در انتخابات است. جنبش سبز مردم ایران موارد زیر را ازجمله شروط و نیز لوازم و استانداردهایی می داند که بدون تحقق آنها، انتخابات ناسالم، ناعادلانه و غیرمنصفانه ارزیابی خواهد شد: الف) آزادی و اعاده حیثیت تمامی شهروندانی که در حوادث پس از انتخابات ۸۸ به شکل غیرقانونی و ناعادلانه بازداشت شده و یا با جریمه ها و وثیقه های سنگین به طور موقت آزاد هستند. ب) دست نهادهای نظامی و امنیتی از عرصه رقابت ها و منازعات سیاسی و نیز هرگونه دخالت و مهندسی انتخابات کوتاه شود. ج) به حبس خانگی آقایان موسوی، کروبی و همسران ایشان خاتمه داده شود و کلیه محدودیت های امنیتی و پلیسی موجود برای فعالیت آنان برطرف گردد. د) موانع و محدودیت های غیر قانونی موجود از مقابل فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی سیاسی و نهادهای غیر دولتی برداشته شود. ه) به سانسور و اعمال فشار علیه رسانه ها و توقیف غیر قانونی علیه مطبوعات پایان داده شود و آزادی قلم محترم شناخته شود. و) با لغو نظارت استصوابی که مغایر موازین انتخابات آزاد، سالم و منصفانه و همچنین قانون اساسی است، انتخابات زیر نظر مرجع نظارتی بی طرف و مورد اعتماد کلیه جریان های سیاسی و اجتماعی برگزار گردد. ز) تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات فعال شوند و به نامزدهای مورد نظر ‏خود رأی دهند و به خاطر رأی خود مورد بازخواست و تهدید و محرومیت واقع نشوند. ک) حاکمیت باید تمام اقدامات لازم را به عمل آورد تا احزاب و نامزدها و رأی دهندگان از امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی برخوردار باشند و از اعمال هر نوع خشونت، جلوگیری بعمل آید. این شروط و لوازم و معیارها، استانداردها و حداقل هایی هستند که نه تنها در عرف انتخابات آزاد سالم و منصفانه در جهان شناخته شده و رایج هستند، بلکه ضوابطی هستند که هر عقل سلیمی انتخابات را بدون آنها، ناسالم و غیرمنصفانه ارزیابی می کند. همچنین، معیارها و شروط یاد شده، برآمده از خرد ملتزم به مصالح کشور و برای پایان بخشیدن به روند انحطاط و سقوطی است که کشور بدان گرفتار آمده است. شورای هماهنگی در جهت حفظ منافع بلندمدت کشور، در پی ایجاد وفاق ملی است که بر مبنای آن، چشم اندازی امیدوارانه برای نجات کشور ترسیم گردد. از همین روست که اینک که در آستانة ماه پربرکت رمضان قرار داریم، انتظار داریم همة شهروندان و ایرانیان داخل و خارج از کشور از این فرصت مبارک برای تأمل و گفتگو دربارة تحلیل و شروط پیشنهادی فوق الذکر استفاده کرده و نظرات خود را به هر صورت ممکن ارایه نمایند تا شورا بتواند با استفاده از نظرات و پیشنهادات شما، به جمعبندی نهایی و اعلام موضع اقدام نماید. شورای هماهنگی راه سبز امید
با ۷۱ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جواد شمقدری یک مدیر وزارت ارشاد در جمع خبرنگاران ادعا کرد که زندان‌های ایران مانند هتل است و وضعیت بازداشتی‌ها در زندان‌ها خوب است. وی همچنین پیشنهاد داد که روزنامه‌نگاران از زندان‌ها بازدید کنند. وی امکان ساخت فیلم برای زندانیان و نمایش فیلم برای آنها را دو پیشنهاد وزارت ارشاد برای زندان‌های کشور عنوان کرد. این ادعا در حالی توسط یک مدیر بخش هنری کشور صورت می گیرد که هفته گذشته رئیس سازمان زندان ها با حضور در مجلس شورای اسلامی نسبت به وضعیت بد زندان ها از نظر بهداشتی هشدار داد و در گزارشی مبسوط به نمایندگان خبر داد وضع زندان‌ها مناسب نیست و خودشان می‌دانند که زندان‌ها از وضع مناسب بهداشتی برخوردار نیستند و این امر حتی مسوولان را هم نگران کرده است. از سوی دیگر برخی از زندانیان سیاسی به مانند مهدی محمودیان که در زندان رجایی شهر بسر می برد یا ضیا نبوی که در زندان کارون اهواز بوده یا زندانیان زن زندان قرچک بارها نسبت به وضعیت فاجعه بار این زندان ها در نامه های خود به مسئولان اعلام هشدار کرده بودند. خبرگزاری ایلنا در ادامه این خبر به نقل از معاون سینمایی وزارت ارشاد نوشت: آقای سجادپور معاونت سینمایی قطعا برای پیگیری امور هنرمندان به اوین سر زده است و امیدوارم جامعه‌ی روزنامه‌نگاری نیز سری به اوین بزنند. شمقدری در این باره گفت: امیدوارم دوستان روزنامه‌نگار به اوین سر بزنند و ببینند که اوین درست مانند هتل است و وضعیت خوبی دارد. ما در معاونت سینمایی پیگیر این هستیم که شرایطی را برای بازدید خبرنگاران از زندان اوین فراهم کنیم. تا پس از بازدید آنها اطمینان پیدا کنند که وضعیت بازداشتی‌ها خوب است. باید باور کرد که وضعیت زندانیان خوب است و زندان‌های ایران مثل هتل است. وی درباره‌ی آخرین وضعیت پگاه آهنگرانی و مرضیه وفامهر نیز گفت: وقتی خبر می‌رسد که سینماگری دچار مشکل شده، ما وظیفه‌ داریم مشکل به وجود آمده را پیگیری کنیم اما نیازی نیست که این پیگیر‌ی‌ها هر لحظه رسانه‌ای شود. شاید حتی بعضی‌ها از این پیگیری‌ها دلخور هم بشوند. شمقدری گفت: باید بپذیریم که قوانین حرف اول و آخر را می‌زنند اما باید به سمتی بریم که شرایطی را فراهم کنیم تا برای هنرمندان از قوانین ساده‌تر استفاده شود. وی همچنین از پیگیری معاونت سینمایی برای نمایش فیلم در زندان‌ها خبر داد و گفت: در تلاش هستیم برخی فیلم‌ها را برای زندانیان نشان دهیم و حتی شرایطی را برای فیلمسازی آنها فراهم کنیم. شمقدری انتخاب فیلم برای اسکار را به هفته آینده موکول کرد و گفت: شرایط لازم برای اعزام فیلم‌ها به اسکار این هفته اعلام می‌شود.
با ۷۰ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


سال ۵۷ انقلاب كه شد خيلی چيزا اسمشون عوض شد، ولی ماهيتش تغييری نكرد: شاه شد ولی فقيه... كاخ شد‌ بيت... تاج شد عمامه... اعليحضرت شد آيت الله... ساواكی شد اطلاعاتی... حسین فردوست شد حسین بازجو... کاپیتولاسیون شد فصل‌الخطاب... انقلابی شد آشوبگر... ولی زندانی ‌همون زندانی موند... روی بدنش جای شكنجه كم نشد كه هيچ، ‌زيادتر هم شد، مظلوم تر شد و ملاقات‌هاش كمتر!
با ۶۹ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 



با ۶۷ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


نه اینکه او پادشاه ایران بود بلکه دوست تمام جهان بود،اما هیچکس چشم دیدن قدرت و عظمت شاه ایران و کشور قدرتمند ایران که به سوی پیشرفتی چشمگیر در همه عرصه ها میرفت را نداشت و این شد که شاه را مجبور به ترک کشورش،خاکش،وطنش کردند که اینگونه در غربت سر به بالین خاک نهد. پدر من این شاه بزرگ است که برای پیکر او اینچنین اهمیت و ارزش قائلند نه یک مشت اخوند و ملا که بوی تعفن نفرت ،جنایت،و غارت از سر و پای انها می بارد. پدر من شاه ایران است که وطنش ایران را از هر چیز دیگری بیشتر دوست داشت خاکی که به دستان پدرش رضا شاه کبیر اباد شده بود و به روی ارمانهایی قدم می گذاشت که سالها ایرانیها در انتظار ان بودند.
با ۶۶ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


خوب گوش دهید. دشمنان ایران خوب میدانستند با بودن ایشان نخواهند توانست گزندی به ایران برسانند و همین است که در اول برنامه نابودی ایران از بین بردن ایشان قرار گرفت.و ملت نادان هم در این راه انها را یاری کردند
با ۶۶ امتیاز و ۲۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


پگاه آهنگرانی بازیگر و مستند ساز ایرانی پس از 17 روز انفرادی امروز چهارشنبه 27-7-2011 با سپردن وثیقه آزاد شد. خانواده آهنگرانی از روز دوشنبه آزادی او را انتظار می کشند. با وجود صدور دستور آزادی او و سپردن وثیقه از سوی خانواده اش اما این آزادی دو روز به طول انجامید. پگاه اهنگرانی یکشنبه 10 جولای در منزل شخصی خود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. او فرزند منیژه حکمت از کارگردانان ایرانی و جمشید آهنگرانی کارگردان فیلم های " جوانمرد " و " شبیخون " است. هنوز از اتهامات احتمالی او خبری در دست نیست. غلامحسین محسنی اژه ای دادستان کل ایران در کنفرانس خبری خود با تایید خبر بازداشت او خواسته بود که هنگام بازداشت هنرمندی از عنوان هنرمند بودن او در اخبار استفاده نشود. او بیان کرده بود که تحقیقات با آهنگرانی به پایان رسیده و دستور آزادی او صادر شده است. پگاه در انتخابات ریاست جمهوری دو سال پیش ایران در ستاد میرحسین موسوی نامزد معترض به انتخابات ریاست جمهوری فعال بوده است. پگاه آهنگرانی در روزهای پس از انتخابات احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بود. پیش از این اعلام شده بود پگاه آهنگرانی قصد دارد جام جهانی فوتبال زنان را برای شبکه خبری دویچه وله آلمان پوشش دهد. مستندی نیز که پگاه آهنگرانی درباره زندگی مسعود ده نمکی کارگردان اصولگرای ایرانی ساخته است، از شبکه بی بی سی پخش شد.
با ۶۵ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


به گزارش خبرنگار «نسیم»، عزت‌الله ضرغامی با بیان این مطلب افزود: افزایش آندورپی، آشفتگی ذهنی، فزون خواهی و ترویج بی بند و باری جنسی ، بلوغ زود رس در نوجوانان، ذائقه سازی عاطفی و هیجانی و قبح زدایی از امور ذاتا قبیح و کاهش سطح عادی سازی گناه را از ضررهای استفاده از ماهواره دانست.
با ۶۴ امتیاز و ۱۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


شورای هماهنگی راه سبز امید برخی از این شروط را در این بیانیه ذکر کرده است که آزادی شهروندانی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، آزادی رهبران جنبش سبز، کوتاه کردن دست نهادهای نظامی و امنیتی از هر گونه دخالت و مهندسی انتخابات، محترم شمردن آزادی قلم، فعال شدن تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات، فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی، لغو نظارت استصوابی، ایجاد امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی احزاب، نامزدها و رای دهندگان در انتخابات و … از جمله آنهاست. در انتهای این بیانیه درخواستی هم از تمام شهروندان شده است :اینک که در آستانة ماه پربرکت رمضان قرار داریم، انتظار داریم همة شهروندان و ایرانیان داخل و خارج از کشور از این فرصت مبارک برای تأمل و گفتگو دربارة تحلیل و شروط پیشنهادی فوق الذکر استفاده کرده و نظرات خود را به هر صورت ممکن ارایه نمایند تا شورا بتواند با استفاده از نظرات و پیشنهادات شما، به جمعبندی نهایی و اعلام موضع اقدام نماید.
با ۶۲ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


خبرگزاری فرانسه امروز در گزارشی از تهران نوشت، یک ژنرال سپاه پاسداران بعنوان وزیر نفت از سوی دولت احمدی نژاد معرفی شده است. پیش تر اعلام شده بود که احمدی نژاد و سپاه پاسداران بر سر وزارت نفت با هم توافق کرده اند. گزارش سایت خبرآنلاین نزدیک به علی لاریجانی: چهار وزیر باقی​مانده دولت دهم برای وزارتخانه​های کار، صنعت، نفت و ورزش به مجلس هشتم معرفی شدند. در نامه محمود احمدی​نژاد رئیس جمهور به رئیس مجلس آمده بود: «با استعانت از ذات اقدس الهی و احترام به ملت شریف ایران و نمایندگان محترم در اجرای اصل 137 قانون اساسی وزرای چهار وزارتخانه برای اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی می​شوند: عبدالرضا شیخ الاسلامی برای وزارت کار و رفاه و تعاون مهدی غضنفری برای وزارت صنعت و تجارت رستم قاسمی (فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء) برای وزارت نفت و محمد عباسی وزارت ورزش و جوانان» پس از قرائت نامه رئیس​جمهور که برنامه​های وزرای پیشنهادی نیز به آن ضمیم شده بود، علی لاریجانی اعلام کرد که روز چهارشنبه هفته آینده، جلسه بررسی رای اعتماد به این وزرا برگزار می​شود. گفتنی است اگرچه نام سه وزیر از هفته​های قبل قطعی به نظر می​رسید اما طی یکی دو روز گذشته درباره معرفی علی​آبادی یا رستمی به عنوان وزیر نفت، اختلاف نظرهایی در محافل سیاسی و رسانه​ای وجود داشت.
با ۶۰ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


کنگره جهانی یهودیان می گوید تا زمانی که ورزشکاران ايرانی از مسابقه دادن با حریفان اسرائيلی خودداری می‌کنند، نباید به جمهوری اسلامی ایران اجازه داد در مسابقات المپيک شرکت کند. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس این سازمان یهودی، این رفتار ایران را «غير ورزشکارانه و آميخته با يهودی ستيزی» خوانده است. کنگره جهانی یهودیان در سال ۱۹۳۶ در سوئيس بنيادگذاری شد و هدف خود را مطرح کردن نيازها و منافع یهودیان جهان می خواند. محمد عليرضايى، شناگر ايرانى كه ...
با ۵۷ امتیاز و ۳۵ نظر فرستاده شده در بخش ورزش
نظرات

 


یاد دارم در غروبی، سرد سرد می گذشت از کوچه ما دوره گرد داد میزد: کهنه قالی می خرم دسته دوم، جنس عالی می خرم کاسه و ظرف سفالی می خرم گر نداری کوزه خالی می خرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید، بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقاً مادرم هم روزه بود خواهرم با عجله بیرون دوید گفت آقا سفره خالی می خرید؟
با ۵۵ امتیاز و ۱۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


" آزادی و اعاده حیثیت تمامی شهروندانی که در حوادث پس از انتخابات ۸۸ به شکل غیرقانونی و ناعادلانه بازداشت شده و یا با جریمه ها و وثیقه های سنگین به طور موقت آزاد هستند؛ دست نهادهای نظامی و امنیتی از عرصه رقابت ها و منازعات سیاسی و نیز هرگونه دخالت و مهندسی انتخابات کوتاه شود؛ به حبس خانگی آقایان موسوی، کروبی و همسران ایشان خاتمه داده شود و کلیه محدودیت های امنیتی و پلیسی موجود برای فعالیت آنان برطرف گردد؛ موانع و محدودیت های غیر قانونی موجود از مقابل فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی سیاسی و نهادهای غیر دولتی برداشته شود؛ به سانسور و اعمال فشار علیه رسانه ها و توقیف غیر قانونی علیه مطبوعات پایان داده شود و آزادی قلم محترم شناخته شود؛ با لغو نظارت استصوابی که مغایر موازین انتخابات آزاد، سالم و منصفانه و همچنین قانون اساسی است، انتخابات زیر نظر مرجع نظارتی بی طرف و مورد اعتماد کلیه جریان های سیاسی و اجتماعی برگزار گردد؛ تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات فعال شوند و به نامزدهای مورد نظر ‏خود رأی دهند و به خاطر رأی خود مورد بازخواست و تهدید و محرومیت واقع نشوند؛ حاکمیت باید تمام اقدامات لازم را به عمل آورد تا احزاب و نامزدها و رأی دهندگان از امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی برخوردار باشند و از اعمال هر نوع خشونت، جلوگیری بعمل آید." اصلاح طلبان معتقد هستند که در انتخابات ریاست جمهوری دو سال گذشته ایران که محمود احمدی نژاد پیروز آن اعلام شد، تقلب گسترده و سازمان دهی شده روی داده است. از این رو دست به اعتراض زدند که در نتیجه برخورد نیروهای امنیتی با این اعتراض ها، ده ها نفر در خیابان ها و بازداشتگاه ها کشته شدند و صدها نفر دیگر به زندان افتادند. بسیاری از روزنامه ها تعطیل شد و دو حزب اصلاح طلب جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی منحل اعلام شدند. شورای هماهنگی راه سبز امید در خصوص این شرایط نوشته است: "این شروط و لوازم و معیارها، استانداردها و حداقل هایی هستند که نه تنها در عرف انتخابات آزاد سالم و منصفانه در جهان شناخته شده و رایج هستند، بلکه ضوابطی هستند که هر عقل سلیمی انتخابات را بدون آنها، ناسالم و غیرمنصفانه ارزیابی می کند. همچنین، معیارها و شروط یاد شده، برآمده از خرد ملتزم به مصالح کشور و برای پایان بخشیدن به روند انحطاط و سقوطی است که کشور بدان گرفتار آمده است." این بیانیه ابتدا به تشریح شرایط کشور پرداخته و آن را از هر لحاظ نابسامان توصیف کرد. پس از آن ورود مشارکت بی قید و شرط در انتخابات را عملی اشتباه دانسته و در خصوص ورود به انتخاباتی که آن را مهندسی شده نامیده خاطرنشان کرده است: "روشن است که ورود به انتخابات از چنین موضع ضعیف و عاری از هر گونه قدرت، هیچ گونه دستاورد و نتیجه مثبتی برای پیشبرد اصلاح امور، چه در سطح حاکمیت و چه در سطح جامعه، نخواهد داشت. در این صحنه، سودبران واقعی استبدادطلبان و زیان دیدگان اصلی، کسانی خواهند بود که بی توجه به شرایط حاکم بر جامعه تصمیم به شرکت بی قید و شرط در انتخاباتی گرفته اند که ترکیب کاندیداهای رقیب در هر حوزه انتخابیه، نتایج آراء و همچنین کاندیداهای پیروز آن از قبل مهندسی و تعیین شده است." شورای هماهنگی راه سبز امید "تحریم بی قید و شرط" انتخابات را نیز خطا دانسته و در این باره یاد آور شده است: "باید توجه داشت که جنبش سبز خود، حاصل یک تجربه اصلاحی که محصول آگاهی گستردة مردم نسبت به حقوق شهروندی است بوده و بنابراین نمی تواند به طور پیشینی و نامشروط، مخالف با اصل هرگونه انتخابات باشد. از این رو به نظر می رسد شرکت در هر انتخابات آزاد، سالم و منصفانه در شرایط متعارف سیاسی، منطبق با اصول جنبش سبز است."
با ۵۴ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


کليپي از يک ترانه بياد شهداي تابستا ن1367
با ۵۳ امتیاز و ۱۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


کنشگران سیاسی آگاه در شرایطی که جامعه حساس ، ملتهب و فعال است با اعلام پیشین عدم مشارکت مطلق، خود را از امکان فعالیت مدنی و از جمله انتخابات، محروم نمی کنند. این شورا اعلام کرد که طی ماه های گذشته به رایزنی و گفتگو با طیف گسترده ای از فعالان سیاسی و صاحبنظران داخل و خارج از کشور که خود را متعهد به همراهی با جنبش سبز مردم ایران می دانند پرداخته و به جمعبندی مقدماتی در ارتباط با انتخابات دست یافته است. شورای هماهنگی راه سبز امید برخی از این شروط را در این بیانیه ذکر کرده است که آزادی شهروندانی که بعد از انتخابات بازداشت شده اند، آزادی رهبران جنبش سبز، کوتاه کردن دست نهادهای نظامی و امنیتی از هر گونه دخالت و مهندسی انتخابات، محترم شمردن آزادی قلم، فعال شدن تمامی شهروندان و همه گرایش ها و تشکل های سیاسی، ‏عقیدتی و قومی بتوانند بدون احساس زور و تحمیل در انتخابات، فعالیت آزاد احزاب و تشکل های صنفی، لغو نظارت استصوابی، ایجاد امنیت جانی و مالی و ‏حیثیتی مساوی احزاب، نامزدها و رای دهندگان در انتخابات و ... از جمله آنهاست. در انتهای این بیانیه درخواستی هم از تمام شهروندان شده است :اینک که در آستانة ماه پربرکت رمضان قرار داریم، انتظار داریم همة شهروندان و ایرانیان داخل و خارج از کشور از این فرصت مبارک برای تأمل و گفتگو دربارة تحلیل و شروط پیشنهادی فوق الذکر استفاده کرده و نظرات خود را به هر صورت ممکن ارایه نمایند تا شورا بتواند با استفاده از نظرات و پیشنهادات شما، به جمعبندی نهایی و اعلام موضع اقدام نماید. بسم الله الرحمن الرحیم بیانیه مقدماتی جنبش سبز درباره انتخابات سال نود ‎مردم شریف، آزاده و آگاه ایران سال جاری، سال برگزاری انتخابات مجلس نهم است. از هم اکنون بحث حول این موضوع در محافل مردمی و سیاسی و همچنین فعالان مدنی همراه و همدل با جنبش اعتراضی سبز آغاز شده است. پرسش این است که جنبش سبز ایران در قبال این پدیده چه موضعی باید اتخاذ کند و رویکرد و برنامه آن در برابر انتخابات چه باید باشد. اما پاسخ به این پرسش، بدون درک صحیح و دقیق شرایط کشور و تحولات جهانی، میسر نیست. تحلیل شرایط کشور شرایط کشور در عرصه های گوناگون نشان از پیامدهای محتوم اتخاذ سیاست های غیرمدبرانه ای است که در سال های اخیر از طرف متخصصان دلسوز و دل نگران نسبت به آن هشدار داده شده بود. در عرصة اجتماعی، ناامنی های گسترده ای که در شرایط بحران اقتصادی تشدید شده و با گسترش میزان بزهکاری های اجتماعی و نابهنجاری های اخلاقی از قبیل قتل، تجاوز و سرقت، امنیت خاطر خانواده های ایرانی را به خطر انداخته، مردم را نسبت به توان دستگاه های مربوطه در حفظ امنیت دچار تردیدهای جدی کرده است. در عرصة فرهنگی، تنگ نظری ها و تصمیمات غیرکارشناسانه، تأثیرات خود را در حوزة نشر، سینما، تئاتر و دیگر حوزه های فرهنگی به نمایش گذاشته و عرصه را بر هنرمندان و هنردوستان تنگ نموده است. کشور ما همچنین در نتیجة مدیریت ناکارآمد و سیاست های غلط اقتصادی و افزایش فزاینده نقدینگی ناشی از پمپاژ میلیاردها دلار از در آمدهای نفتی و توزیع پول به بهانه های مختلف ازجمله تحت عناوینی مانند طرح حذف یارانه ها و سود سهام عدالت به جامعه، آن هم در شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد و کاهش تولید ملی ناشی از تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی، آثار خود را به صورت تورم مهار گسیخته، گسترش فقر، فاصله طبقاتی، موج فزاینده بیکاری، نرخ رشد پائین نزدیک به صفر و یک درصد و عقب ماندگی کشور، نشان داده و خواهد داد و ادامه این روند دیر یازود به میدان آمدن ارتش بیکاران، بر نارضایتی ها اقتصادی خواهد افزود و شهروندان ناراضی از اوضاع اقتصادی را در کنار ناراضیان سیاسی و فرهنگی قرار خواهد داد. شرایط جهانی و به ویژه منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نیز در مقایسه با شرایط سال های گذشته تغییر اساسی کرده است. دو سال پس از جنبش اعتراضی مردم ایران و تأثیر آن برمنطقه خاورمیانه، اینک شاهد جنبش های گسترده مردمی علیه نظام های استبدادی (چه از نوع سلطنتی و چه از نوع جمهوری، چه از گونه به اصطلاح مستقل و ضد امپریالیستی و چه از قماش وابسته و هم پیمان با آمریکا و غرب و ...) است. آمریکا و غرب نیز اگر در گذشته به اقتضای نیازهای جهانی دو اردوگاهی و جنگ سرد به نفع خود می دیدند که از دیکتاتوری های سلطنتی تا جمهوری دفاع کنند و از آن ها به عنوان هم پیمان خود در مبارزه با کمونیسم شوروی حمایت سیاسی، نظامی و ... کنند، اینک با توجه به تغییر کیفی شرایط جهان و به ستوه آمدن ملت ها از استبداد و تحقیر و فقر، دیگر پشتیبانی از نظام های استبدادی را به سود خود نمی بینند و به جای حمایت ازمتحدان دیکتاتور خود، می کوشند با استفاده از راهبرد جدید مدیریت ومواجهه دسته جمعی با شرایط جدید و همراهی با مردم و جنبش های آزادی خواه، حتی المقدور در جهت منافع استراتژیک و بلند مدت خود یعنی تامین امنیت انرژی وحفاظت از زیر ساخت ها و مناطق حساس انرژی و نیز مبارزه با بنیادگرایی و رادیکالیسم در کادر طرح خاور میانه بزرگ، بر این جنبش ها اثر بگذارند. فشار فزاینده ناشی از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه فعالیت هسته ای ایران و تحریم ها و قطع همکاری های اقتصادی ناشی از آن، احتمال اعمال تحریم های فلج کننده در آینده نزدیک و نیز انزوای اقتصادی و سیاسی در حال گسترش در سطح جهانی و منطقه که آثار محتوم خود را بر همکاریهای اقتصاد و طرح های توسعه کشور برجای گذاشته و خواهد گذاشت، و هزینه های سنگینی بر کشور تحمیل کرده که ناشی از بحران فقدان عقلانیت در نظام سیاسی و مواضع و تصمیمات ماجراجویانه و توهم آلود است. حال در پاسخ به پرسشی که مقدمتاً طرح گردید، می توان به طور کلی سه موضع و رویکرد را به عنوان مواضع محتمل در قبال انتخابات آینده باز شناسی و تفکیک کرد: مشارکت بی قید و شرط، تحریم بی قید و شرط، مشارکت مشروط. مشارکت بی قید و شرط به نظر می رسد جریان حاکم، بر مبنای برگزاری انتخاباتی مهندسی شده با نتایج از پیش معین در صدد نمایش تکثر صوری و رقابت ظاهری به اصطلاح پرشور است. لذا از هم اکنون براساس سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن، ارسال پیام و دادن چراغ سبز و وعده به برخی افراد را آغاز کرده است، تا شاید با ایجاد تفرقه میان جبهه گسترده منتقدان، زمینه چنین نمایشی را فراهم آورد. روشن است که ورود به انتخابات از چنین موضع ضعیف و عاری از هر گونه قدرت، هیچ گونه دستاورد و نتیجه مثبتی برای پیشبرد اصلاح امور، چه در سطح حاکمیت و چه در سطح جامعه، نخواهد داشت. در این صحنه، سودبران واقعی استبدادطلبان و زیان دیدگان اصلی، کسانی خواهند بود که بی توجه به شرایط حاکم بر جامعه تصمیم به شرکت بی قید و شرط در انتخاباتی گرفته اند که ترکیب کاندیداهای رقیب در هر حوزه انتخابیه، نتایج آراء و همچنین کاندیداهای پیروز آن از قبل مهندسی و تعیین شده است. این موضع نه تنها دستاوردی عملی و نظری برای ملت نخواهد داشت بلکه از یک سو حاکمان را به ادامه روش خودکامانه تشویق خواهد کرد و از سوی دیگر سرمایه اجتماعی و مشروعیت مردمی صاحبان چنین موضعی را از بین خواهد برد، درحالی که در ازای این خسارت، تأثیر چشمگیری در اصلاح امور نخواهند داشت. ما مطمئن هستیم در حالی که تلاش های فراوانی صورت می گیرد تا عده ای را به نام اصلاح طلب وارد چنین دامی کنند، اصلاح طلبان واقعی در آن گرفتار نخواهند شد. تحریم بی قید و شرط برخی ممکن است با توجه به ارزیابی تجربه انتخابات در دورة هشت سالة اصلاحات، بی ثمر بودن هر گونه انتخاباتی در چارچوب قانون اساسی را نتیجه بگیرند و گروهی از آنها استراتژی براندازی را به جای استراتژی جنبش اصلاح طلبانه سبز پیشنهاد کنند. اما باید توجه داشت که جنبش سبز خود، حاصل یک تجربه اصلاحی که محصول آگاهی گستردة مردم نسبت به حقوق شهروندی است بوده و بنابراین نمی تواند به طور پیشینی و نامشروط، مخالف با اصل هرگونه انتخابات باشد. از این رو به نظر می رسد شرکت در هر انتخابات «آزاد، سالم و منصفانه» در شرایط متعارف سیاسی، منطبق با اصول جنبش سبز است. این جنبش از همان زمان که با شعار «رأی من کو؟» حرکت خود را آغاز کرد و از همان زمان که از زبان رهبرانش اجرای بی تنازل قانون اساسی، احترام به حقوق و آزادی های اساسی مصرح در آن و تحقق حق تعیین سرنوشت مردم را به عنوان هدف و فصل مشترک مطالبات مردم مطرح کرد، التزام خود را به راهکارهای مسالمت آمیز و در رأس آن انتخابات آزاد، سالم و قانونی برای حل معضل یکه سالاری و از بین بردن مناسبات مولد استبداد در ساختارهای حقوقی و حقیقی قدرت اعلام داشت. از این رو می توان گفت تحریم بی قید و شرط انتخابات، هم با استراتژی کلی جنبش سبز به عنوان جنبشی اجتماعی مدنی آرام، مسالمت آمیز و طرفدار گذار بدون خشونت به سوی دموکراسی ناهمخوان بوده و هم با اقتضائات عملی فعالیت سیاسی و علنی در برابرحاکمیتی نابردبار و خشن ناسازگار است و هم موجبات فرصت سوزی و امکان سوزی را فراهم می آورد. با توجه به آن چه گفته شد، شرکت در انتخابات آزاد و سالم و منصفانه به عنوان مناسب ترین، مسالمت آمیزترین، کم هزینه ترین روش برای پایان دادن به مناسبات قیم مآبانه و دستیابی به حق حاکمیت بر سرنوشت خویش و مشارکت در اداره امور کشور، برای جنبش سبز یک استراتژی است و در شرایط فقدان چنین زمینه ای تحرک و پویایی سیاسی برای افشای ماهیت برگزار کنندگان یک انتخابات دروغین و مشروعیت زدایی هرچه بیشتر از خودکامگانی که می کوشند بنا به مصلحت روز، مقبولیت از دست رفته را از این طریق ترمیم کنند، یک تاکتیک است. کنشگران سیاسی آگاه در شرایطی که جامعه حساس ، ملتهب و فعال است با اعلام پیشین عدم مشارکت مطلق، خود را از امکان فعالیت مدنی و از جمله انتخابات، محروم نمی کنند. در این میان اگر حاکمیت به هر دلیل و تحت شرایط خاص داخلی و خارجی و بنا به علل غیر منتظره ای که ممکن است در طول حدود فرصتی که تا برگزاری انتخابات باقی است پدید آید از خود انعطاف نشان دهد و شرایط برگزاری انتخاباتی آزاد، سالم و منصفانه را بپذیرد، حامیان و همراهان و همدلان جنبش سبز می توانند از موضع قدرت، هم سو با موازنه قوای اجتماعی و با اتکا به ظرفیت های بی پایان اجتماعی به سود مطالبات آزادی خواهانه و عدالت طلبانه مردم و استیفای حقوق ملت مصرح در قانون اساسی از شرایط پدید آمده استفاده کرده و از این طریق مقدمات اصلاح جدی زمینه های سوء استفاده از این قانون برای توجیه یکه سالاری را فراهم آورند. گذار به دموکراسی با توجه به وجود نهادهای اقتدارگرا و بن بست آفرین در سیستم، بدون پشتوانه یک جنبش گسترده اجتماعی، عقیم و نافرجام است و تجارب تاریخی ما نشان داده که وجود این پشتوانه و وجود اراده سیاسی لازم برای تکیه به چنین پشتوانه ای می تواند حتی نهادهای مستظهر به قدرت و استعمار خارجی را به عقب نشینی وادار کند و فرایند دموکراتیک شدن و انتقال مسالمت آمیز قدرت از نهادهای انتصابی و غیر دموکراتیک به نهادهای انتخابی و دموکراتیک را پیش ببرد. مشارکت مشروط
با ۵۳ امتیاز و ۸ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


پس از آزادی پگاه آهنگرانی یا قید وثیقه از دست مستبدان این نظام امید داریم که با حمایت بیش از پیش جنبش آزادی خواهی ایران رامین پرچمی هنرمند واقعی ایران زمین هم از چنگ غارتگران وطن آزاد گردد..بدین منظور از همه ی فعالان و هنرمندان واقعی می خواهیم که در زمینه ی آزادی این هنرمند واقعی ایران زمین تلاش و اطلاع رسانی نمایند
با ۵۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


پگاه آهنگرانی بازیگر و مستند ساز ایرانی پس از 17 روز انفرادی امروز چهارشنبه 27-7-2011 با سپردن وثیقه آزاد شد. خانواده آهنگرانی از روز دوشنبه آزادی او را انتظار می کشند. با وجود صدور دستور آزادی او و سپردن وثیقه از سوی خانواده اش اما این آزادی دو روز به طول انجامید....
با ۴۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


هر سال بیش از ۵ میلیارد تن خاک حاصلخیز ایران در نتیجه جاری شدن سیلاب و فرسایش خاک در پشت سدهای کشور جمع می‌شود. این رقم برابر است با حجم آبی که سدی به بزرگی سد امیرکبیر می‌تواند در پشت خود ذخیره کند. علی سلاجقه رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران در یک همایش دولتی ضمن طرح مشکل انباشت خاک‌های حاصلخیز در پشت سدهای ایران، پیشنهاد کرده است که به جای ایجاد سدهای بزرگ روی استخراج منابع آبی که هدر می‌رود سرمایه‌گذاری شود. زیان‌های زیست‌محیطی سدها سلاجقه گفته است:«سالانه ۱۵۰ میلیارد متر مکعب آب در زاگرس تولید می‌شود که بعد از قعر خلیج فارس بیرون می‌آید و کشورهای عربی با همکاری آمریکا این آب شیرین را از خلیج فارس برداشت می‌کنند.» وی توصیه کرده که به جای سرمایه‌گذاری روی سدها، طرح‌هائی برای مهار و بهره‌برداری از آب‌هائی که هدر می‌رود اجرا شود. انباشت خاک‌های حاصلخیز در پشت سدهای بزرگ، در کنار مشکلات زیست‌محیطی، لایروبی دائمی سدها را ضروری می‌کند که هزینه سنگینی دارد. عدم لایروبی سدها، به مرور زمان سبب می‌شود که بازدهی آن‌ها کاهش یابد. رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران در همایش ملی مدیریت حریق در منابع طبیعی گفته است:«فرسایش خاک در کشور به حدی است که سالانه یک سد به حجم سد امیر کبیر بایگانی می‌شود.» مخالفان سدسازی چه می‌گویند؟ ایجاد سدهای بزرگ، نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان مخالفان زیادی دارد. در سال ۱۹۹۷ نخستین نشست بین‌المللی حفاظت از رودخانه‌ها با حضور نمایندگان ۲۰ کشور جهان در شهر "کارتی با"‌ی برزیل تشکیل شد. شرکت‌‌کنندگان این نشست، روز ۱۴ مارس را به عنوان روز جهانی حفاظت از رودخانه‌ها و مخالفت با سدسازی نام نهادند. طرفداران محیط زیست در ایران نیز، هرسال در روز ۱۴ مارس، (۲۴ اسفند) کنفرانس‌ها و سمینارهائی برگزار می‌کنند و به بررسی تاثیر سدسازی بر وضعیت رودخانه‌های ایران می‌پردازند. سال گذشته، عباس محمدی مدیر گروه دیده‌بان کوهستان از سدها به عنوان «یکی از عوامل مخرب محیط‌های کوهستانی و طبیعت ایران» نام برد. وی گفت:«سازندگان و حامیان سدسازی چنان چهره دروغین و تقدیس شده‌ای از سدسازی ساخته‌اند و آن‌را معادل آبادانی جا زده‌اند که همه می‌پندارند زندگی بدون سد ممکن نیست.» مدیر گروه دیده‌بان کوهستان ایران، همان زمان در مصاحبه‌ای با دویچه وله گفت:«رودخانه‌ای که در مسیر طبیعی خودش حرکت می‌کند یک اکوسیستم بارور است و این اکوسیستم، چه از لحاظ طبیعی و چه از لحاظ اقتصادی، برای انسان مفید است. تجربه نشان داده که دست‌کاری در سیستم رودخانه‌ها هم روی موجودات زنده غیرانسانی و هم روی انسان‌ها تاثیر منفی دارد.» بازده پائین و زیان‌سنگین به گفته عباس محمدی، «آمار رسمی نشان‌می‌دهد که سدهای موجود ایران، با هزینه سنگینی که به کشور تحمیل کرده‌اند، تنها ۵ درصد برق ایران را تامین و حدود ده درصد اراضی کشاورزی را آبیاری می‌کنند. اما ایجاد همین سدها سبب شده است که تمام رودخانه‌های مهم ایران آسیب ببینند.» مدیر دیده‌بان کوهستان‌های ایران، معتقد است یکی از دلایل گسترش سدسازی در ایران، منافع سرشاری است که سدها برای پیمانکاران و مدیران امضا کننده قراردادها ایجاد می‌کنند. محمدی در مصاحبه سال پیش خود به دویچه‌وله گفت:«ما در ایران حدود ۳۰۰ شرکت سدسازی داریم. در جائی مثل بلوچستان که رودخانه در آن وجود ندارد، حدود ۳۰ تا ۴۰ سد در دست ساختمان است. در کویر مرکزی ایران، جائی که تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد آب کشور در آن‌جاری است، بیش از ۲۰۰ سد ساخته شده یا در دست احداث است. برای برخی محافل تنها ساخت و ساز مهم است، نه نتیجه‌ای که از این ساخت و سازها حاصل می‌شود.» تصویر:نمائی از سد سیوند که بنای باستانی و حفاظت شده پاسارگاد را تهدید می‌کند
با ۴۴ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ستاره در شهریور ماه هزار و سیصدو و هشتاد و نه به دادگاه انقلاب احضار میشود و پس ار محاکمه ی چند دقیقه ای توسط قاضی صلواتی، به این اتهام ها به سه سال زندان محکوم میشود اجتماع و تباني به قصد ارتكاب جرايم عليه امنيت ملي كشور، از طريق شركت عامدانه در اغتشاشات خياباني فعاليت تبليغي عليه نظام جمهوري اسلامي ايران از طريق ارتباط با شبكه ماهواره اي ضد انقلاب و ارسال ايميل و انتشار مطالب موهن نسبت به نظام اسلامي در فضاي مجازي،" وبلاگ" و تحريك ديگران به شركت در تجمعات غير قانوني و اغتشاشات و مقابله با نظام جمهوري اسلامي نگهداري و استفاده از تجهيزات دريافت از ماهواره به راستی چه حاکمان حقیر و چه نظام مضحکی در برابر ما قرار دارد که پایه های حکومتشان ، با نگاشتن چند خط در یک وبلاگ ویا فرستادن تعدادی ایمیل به لرزه می افتد .
با ۴۳ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش هنر و ادبیات
نظرات

 


از مریم بهرمن تا پگاه آهنگرانی اخبار دستگیری ها و بازداشت های چند ماه اخیر فعالان زنان نشان دهنده ی دور تازه ای از فشار بر فعالیت های زنان در داخل ایران رقم زده است از جمله معصومه دهقان، منصوره بهکیش، راحیل آشناگر و فاطمه تمیمی که پس از مدتی آزاد شدند و زهرا یزدانی روزنامه نگاری که هنوز در زندان بسر می برد. اما در این میان نکته ای که به در بازداشت های جدیدتر جلب توجه می کند، دستگیری زنانی است که قصدشان مشارکت در برخی فعالیت ها در سطح بین المللی است. به نظر می رسد این بازداشت ها با هدف مهار کردن فعالیت های زنان و در نتیجه کم رنگ تر کردن حضور آنان در عرصه های بین المللی است. گویی نیروهای امنیتی هر گونه فعالیت حتا فعالیت هنری و غیرسیاسی در عرصه بین المللی را برای زنان ممنوع کرده اند. همه این ها درحالی است که هنوز بسیاری از فعالان جنبش زنان با داشتن احکام سنگین در زندان بسر می برند، زنانی همچون نسرین ستوده، بهاره هدایت، مهدیه گلرو، عالیه اقدام دوست و... و برخی از آن ها همچون نسرین ستوده حتا از داشتن حتا یک روز مرخصی محروم بوده اند. در حقیقت در طول دو سال گذشته بارها فعالان حقوق زنان به بهانه های مختلف دستگیر و یا احضار و تهدید شده اند و حکم های سنگینی برایشان صادر شده است و برخی برای اجرای حکم شان به زندان فراخوانده شده اند که چندی پیش شاهد اجرای حکم محبوبه کرمی بودیم و نمونه اخیر آن نیز مریم بیدگلی است که برای اجرای حکم 6 ماه حبس اش در خانه اش دستگیر و به زندان قم منتقل شد. اما هنوز مصیبت و رنج محبوس بودن این فعالان بر پیکره جنبش زنان سنگینی می کند که این بار دستگیری های زنان در حوزه های هنری و فرهنگی بخش دیگری از این تراژدی را رقم می زند. بسیاری از زنان به بهانه جرائمی همچون اقدام علیه امنیت ملی چندین بار قرار بازداشت شان تمدید شده است و هنوز بدون برگزاری هیچ دادگاهی در زندان به سر می برند. عده ای به مرخصی می آیند و همزمان با آن عده ای دستگیر می شوند. انگار که قرار است خواندن اخبار دستگیری و زندانی شدن زنان و فعالان حوزه های مختلف به یکی از عادت روزمره ی ما تبدیل شود . در چند ماه اخیر هم این بازداشت های متوقف نشده است. فعالانی که در سال جدید هم بازداشت شده اند نه تنها نمی تواند فعالیت هایشان جرم محسوب شود بلکه هرکدام از آن ها در حوزه ی بین المللی هم توانسته اند افتخار آفرین باشند و برعکس باید از آنها به خاطر مطرح کردن مسائل و مشکلات و دغدغه های زن ایرانی و تلاش برای بهتر کردن فعالیت های زنان تشکر کرد . اما از آنجایی که در دنیای این روزهای ما همه چیز وارونه است، نه تنها از زحمات و افتخار آفرینی های این زنان در عرصه های بین المللی تشکر نمی شود بلکه ارتباط آنها با خارج از ایران به عنوان جرمی در پرونده ی آن ها درج گردیده است. درست در اوایل سال 1390 مریم بهرمن فعال جنبش زنان در شیراز و توسط نیروهای امنیتی بازداشت می شود و ماموران با در دست داشتن حکم بازداشت و با «اتهام اقدام علیه امنیت ملی» به مدت سه ساعت منزل این فعال اجتماعی را بازرسی کرده و با ضبط برخی از اموال شخصی، وی را بازداشت نموده اند. بعد از گذشت ۷۱ روز از بازداشت وی، هنوز دلیل قانع کننده‌ای مبنی بر بازداشت وی به خانواده نامبرده ارائه نشده است. مریم بهرمن بعد از گذراندن از تحمل ۵۵ روز انفرادی در تاریخ ۱۳ تیرماه ۱۳۹۰ به کانون اصلاح و تربیت میانرود (بند زنان زندان شیراز) منتقل شده و سپس از سایر زندانیان جدا و همراه با یک زندانی دیگر در سلولی جداگانه زندانی هستند. در طول این مدت خانواده ی مریم بهرمن توانسته اند چند بار با او ملاقات داشته باشند اما مشخص نشده است که جرم او چیست و چرا با قید وثیقه هنوز آزاد نشده است. مریم بهرمن یکی ا ز فعالان حقوق زنان در شیراز و از اعضای کمپین یک میلیون امضاء است . فعالیت های او در حوزه ی زنان سبب شد تا برای نشست همایش مقام زن در نیویورک از او دعوت به عمل آید مقاله ی او تحت عنوان فن آوری اطلاعات و تاثیر آن بر زندگی روزمره ی زنان ایرانی بود که وقت زیادی را صرف تحقیق در خصوص فهمیدن و درک معضلات زنان در جامعه ی ایران کرده بود . اما آیا شرکت کردن در نشست های بین المللی با هدف ارتقاء وضعیت زنان می تواند جرم محسوب شود؟ کما اینکه در سالهای گذشته هم زنان در حوزه های مختلف و در کنفرانس های بین المللی در مورد وضعیت زنان ایران شرکت کرده بودند تا چالش های جدی در این زمینه را در عرصه ی بین المللی مطرح کنند. آیا می توان تحقیق در حوزه ی زنان آن هم تحت موضعی که هدفش بهبود وضعیت زنان ایران و ارتباط آن ها با تکنولوژی است را به عنوان اتهام در نظر گرفت؟ از آنجایی که مقاله ی مریم بهرمن در حوزه ی تحقیقی بوده است و باید زحمات کسانی چون او را ارج نهاد اما متاسفانه بیش از دوماه است که مریم بهرمن در زندان به سر می برد و هنوز به دلیل همین جرم آزاد نشده است. از سوی دیگر مهناز محمدی مستند ساز و فعال حقوق زنان در روز یکشنبه پنجم تیر 1390 در منزلش و توسط نیروهای امنیتی بازداشت می شود مهناز محمدی هشتم مرداد ۱۳۸۸ نيز به همراه جعفر پناهی و رخساره قائم‌مقامی و شماری از مستندسازان در بهشت زهرای تهران بازداشت شده بود. ی دو سال پيش به همراه رخشان بنی اعتماد، مستند «ما نيمی از جمعيت ايران هستيم» را درباره مطالبات زنان در انتخابات رياست جمهوری ساخته بود.مستند «زنان بدون سايه» نيز از آثار مهناز محمدی است که جوايزی را دريافت کرده است. هنوز مسئولان دلیل بازداشت او را اعلام نکرده اند و اصلا مشخص نیست مثل دیگر زنان، جرم مهناز محمدی چیست . او مستند ساز در حوزه ی زنان است که فیلم اخیر او به همراه رخشان بنی اعتماد با تکیه بر مطالبات زنان از کاندید های ریاست جمهوری توانسته بود بخش زیادی از خواست های جنبش زنان را مطرح کند . نگاه انتقادی او به وضعیت زنان و انتظاراتش از رئیس جمهور آینده به خوبی ر این فیلم پرداخته شده بود . اما آیا ساختن فیلم در حوزه ی زنان می تواند جرم محسوب شود . چرا این فیلسماز بیش از یک ماه است که در انفرادی به سر می برد و گزارش مشخصی از وضعیت او و دلیل دستگیری او مطرح نمی شود . ایا می توان به بهانه های واهی فعالیت های کسانی چون او را جرم در نظر گرفت و هر فیلم ساز و یا فعالی را روانه ی زندان کرد و بدون مدرک و توجیه قانونی آنها را در بازداشت نگه داشت اما ظاهرا بازداشت مهناز محمدی پایان بازداشت های زنان هنرمند نبوده کسانی که نه تنها در حوزه ی زنان توانسته اند دستاورد های منحصر به فردی داشته باشند،بلکه با بروز استعداد ها ی خود در صحنه ها ی بین المللی برگ دیگری از حضور پر رنگ زنان را رقم ز ده اند . و این بار بعد از فیلم سازانران نوبت به دوتن دیگر از بازگیران زن کسانی چون پگاه آهنگرانی و همینطور مرضیه وفامهر می رسد که از چند هفته ی گذشته در بازداشت به سر می برند. پگاه آهنگرانی بازیگر جوان و سرشناسی است که قرار بود برای پوشش خبری مسابقات جام جهانی زنان برای دویچه وله به آلمان برود اما بعد از آنکه تهدید به رفتن شد سفر خود را به عقب انداخت . بعد از چند روز بی خبری ا ز او مشخص می شود که در زندان است . اما مشخص نیست که آیا پوشش خبری از فوتبال زنان آن هم توسط یک زن ایرانی جرم امنیتی محسوب می شود و متسحق زندان است ؟ پگاه آهنگرانی مستند ساز و بازیگر جوانی که هم اکنون هم دو فیلم او در سینماهای ایران در حال اکران است و توانسته در صحنه ی بین المللی به واسطه ی بازی ها و فیلم های مستندش مورد توجه قرار بگیرد مستحق برخوردهای امنیتی و بی قانونی این چنینی است ؟ اصلا دلیل بازداشت بازیگران زنی چون او که تنها از کاندید مورد نظرشان دفاع کرده اند و در عین حال در فیلم هایشان نگاه انتقادی و زیر ساختی نسل جوان را با هویت زنانه ی خود به تصویر کشیده اند چگونه می تواند جرم محسوب شود. از آن طرف مریم مجد روز قبل از سفرش به آلمان بازداشت می شود. اما آیا واقعا عکاسی از فوتبال زنان می تواند جرم به حساب آید . آیا زن ایرانی که با بروز استعداد ها و در خشش و توانایی های خود زمینه ی حضور مستقل خود را در صحنه های بین االمللی فراهم کرده است و به خاطر همین توانایی ها از او دعوت به عمل آمده است چرا باید از رفتن و عکس گرفتن که صرفا یک حوزه ی ورزشی و هنر ی است منع شود و اصلا چرا رفتن او باید جرم محسوب شود . چگونه است که فعالیت های صرفا مسالمت آمیز زنان در حوزه های هنری و ورزشی و غیز به مذاق حکومت خو ش نیامده و نه تنها اجازه ی سفر را به او نمی دهند بلکه بازداشتش هم می کند . مریم مجد چند روز گذشته با قرار وثیقه آزاد شده است . بازیگر دیگری که این روزها زندانی است مرضیه وفامهر هم که از حدود ماه گذشته در بازداشت به سر می برد او بازیگر فیلم "تهران من حراج" ساخته کارگردان ایرانی گراناز موسوی است. گفته می شود که علت بازداشت مرضیه حضور او بدون حجاب در فیلمی بوده است که به گفته ی کارگردان این فیلم مجوز پخش از وزارت ارشاد را داشته است . ناصر تقوایی همسر مرضیه وفامهر در مصاحبه اش با روز اعلام کرده بود که خانم وفامهر تنها بازیگر بوده است و بازیگر باید هرکاری را که کارگردان می گوید انجام دهد. فیلم تهران من حراج که در مور د زندگی زن جوانی د ر ایران با بازی مرضیه وفامهر است توانسته جوایز بسیاری را در فستیوال های مختلف بین المللی کسب کند. با این حال بدون آنکه مشخصا جرم خانم وفامهر مشخص شود در بازداشت به سر برده و حتی هفته ی گذشته بنابه گفته ی همسرش این قرار بازداشت تمدید شده است. اما آیا هنر نمایی زنان در فیلم های با مجوز که در داخل ایران ساخته شده است می تواند حرم محسوب شود؟ آیا این بازداشت ها مانعی برای حضور زنان در عرصه های مختلف هنری و مطرح شدن زنان در سینمای ایرانی در سطح جهانی نیستند. زنان هنرمند ایرانی، فعالان و پژوهشگرانی که توانسته اند با پشتکار و تلاش های بی وقفه ی خود در عرصه های بین المللی و دیگر زمینه ها موفقیت کسب کنند در واقع این نوع برخوردها و بازداشت های آنان به بهانه های واهی تنها می تواند نشان سرکوب و محدود کردن فعالیت های زنان آن هم در سطح جهانی باشد. در دنیایی که پیشرفت و فن آوری همه ی روابط انسانی را تحت تاثیر قرار داده است و این پیشرفت ها دنیا را همچون دهکده ی کوچکی به هم نزدیک ساخته است، این برخورد ها و ایجاد موانع به بهانه های امنیتی بر سر راه فعالان و زنان هنرمند جای شگفتی دارد. در اکثر نقاط دنیا زنان اکنون پست های مهمی را در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی هنری و فرهنگی برعهده می گیرند و مشخصا زنان ایرانی هم می توانند سهمی در این جهانی شدن و در نشان دادن توانایی ها و استعدادهای خود در سطح جهان داشته باشند و از سوی دیگر موقعیت و دیدگاه زن ایرانی را در چشم دیگر جهانیان به واسطه ی پیشرفت های خود تغییر دهند. اما سوال اینجاست که آیا می توان با زندانی کردن ، محدود کردن و تهدید کردن ، فعالیتهای مختلف زنان را که همچون دیگر اعضای جامعه از میان برداشت و در برابر این پیشرفت ایستاد و ارتباط آن ها را با دنیا قطع کرد. و آیا این قطع ارتباط بر شرایط عمومی زنان در داخل ایران و پیشرفت های آنان تاثیر ی نخواهد گذاشت. زنان ایرانی اعم از فعالان و پژوهشگران حقوق زنان در سالهای گذشته توانسته اند بر موانع اجتماعی یکی بعد از دیگری غلبه کنند و راههای موفقیت خود و مطرح کردن نام و موقیت زن ایرانی را در سراسر دنیا کسب کنند زنانی که حتی در انتخابات سال گذشته نشان دادند که حذف شدنی نیست و هنوز هم با وجود شرایط سخت نه تنها در حوزه های اجتماعی بلکه در سایر حوزه ها ی فرهنگی و هنری مشغول به فعالیت هستند و این فشارها و بازداشت های هنرمندان بر عزم آن ها برای تغییر شرایط شان تاثیر چندانی نخواهد گذاشت نوشته: آزاده دواچی ، مدرسه فمینیستی
با ۴۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


نماینده سقز گفت: به هر دستگاهی چه دولت و چه مجلس اگر نقدی وارد است باید منطقی و مستند باشد و دولت نباید به جای پاسخگویی به این انتقادات موضوع را منحرف کند که برخی احساس کنند، دولت به جای حل کردن مساله صورت مساله را پاک می کند. فخرالدین حیدری در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی ایلنا، با تاکید بر اینکه دولت باید صعه صدر داشته باشد، خاطرنشان کرد: انتظار ما از دولت این است که به جای اینکه در برابر انتقادات گارد بگیرد و پای برخی مسائل شخصی را به میان بکشد به انتقادات پاسخ دهد. این نماینده مجلس افزود: گارد گیری دولت در برابر انتقادات به معنای این است که دولت سعه صدر کمی دارد و این برای یک دولت مردمی و دولتی که دم از مردم می زند، جلوه خوشی ندارد. حیدری با تاکید بر اینکه دولت باید به انتقادات پاسخ منطقی دهد، ادامه داد: اگر نقدی وجود دارد دولت باید به انتقادات پاسخ منطقی و درست بدهد نه اینکه خط قرمز تعیین کند و یا تهدید به افشاگری کند‏‏ که اگر هم خط قرمز وجود داشته باشد همه می دانند که خط قرمز فقط ولایت فقیه است و بس. وی تصریح کرد: رسم شدن چنین خصوصیتی در بین مسئولان اصلا خوش آیند نیست و حتی تکرار چنین رفتاری به اعتبار دولت هم صدمه می زند. این نماینده مجلس هشتم گفت: چنین رفتاری باعث می شود که دایره خودی ها و دوستداران واقعی دولت کم شود و این به نفع دولت نیست
با ۳۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته