-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ تیر ۱۴, سه‌شنبه

Latest News from Iran Green Voice for 07/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



ندای سبز آزادی: سید مصطفی تاجزاده عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در زندان اوین به سر می برد در پیامی خطاب به حجة الاسلام شیخ محمد صدوقی درگذشت پدرش حضرت حجة الاسلام و المسلمین شیخ محمد علی صدوقی امام جمعه یزد را تسلیت گفت.
در گوشه ای از این پیام آمده است «خبر درگذشت پدر بزرگوارتان حضرت حجة الاسلام و المسلمین شیخ محمد علی صدوقی موجب اندوه بسیار اینجانب در تنهایی و غربت زندان گردید. آن مرحوم وارث شایسته ای برای جایگاه رفیع پدر شهیدش آیت الله صدوقی و آیت الله سید روح الله خاتمی در امامت جمعۀ شهر یزد و قلوب مومنین آن خطه بود.»

متن کامل پیام تاجزاده که نسخه ای از آن در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است، به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
برادر گرامی جناب حجة الاسلام شیخ محمد صدوقی
خبر درگذشت پدر بزرگوارتان حضرت حجة الاسلام و المسلمین شیخ محمد علی صدوقی موجب اندوه بسیار اینجانب در تنهایی و غربت زندان گردید. آن مرحوم وارث شایسته ای برای جایگاه رفیع پدر شهیدش آیت الله صدوقی و آیت الله سید روح الله خاتمی در امامت جمعۀ شهر یزد و قلوب مومنین آن خطه بود. وی بر عهد و پیمان عالمان وارستۀ دین با خدای خویش استوار بود و در حالی به ملاقات پروردگار خویش شتافت که مردمان او را دوست و پناه خود در برابر ظلم می دانستند. رحمت خدا بر او باد.
اینجانب این مصیبت را به شما و سایر بازماندگان از بیوت شریف صدوقی و خاتمی بخصوص حجة الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی ، سید علی خاتمی و سید محمد رضا خاتمی تسلیت عرض می نمایم.
زندان اوین - سید مصطفی تاجزاده
12/4/1390


 


 محسن کاشف زاده سرابی از فعالان جنبش سبز طی چند روز گذشته ناپدید شده و گمان ها بر این است که وی توسط نیروهای وزارت اطلاعات ربوده شده است.

به گزارش تحول سبز، محسن کاشف زاده سرابی از جوانان فعال جنبش سبز پس از احضار چند روز پیش توسط مامورین وزارت اطلاعات در روز چهارشنبه گذشته مورخ ۸تیرماه پس از خروج از منزل دیگر باز نگشته و خانواده ایشان نیز تا کنون موفق به کسب خبری درخصوص وضعیت وی نشده اند.

بر اساس گزارش رسیده وی بعد از انتخابات ریاست جمهوری۸۸ بارها مورد تهدید از سوی مامورین اطلاعات قرار گرفته بود، اما به جهت نداشتن فعالیت غیرقانونی هیچگاه مامورین امنیتی ایران نتوانسته بودند تا از طریق مراجع قضایی حکم بازداشت ایشان را درخواست و دریافت نمایند.

اما در روز چهارشنبه گذشته و در حالیکه دو روز پیش از آن وی از سوی مامورین وزارت اطلاعات طی یک تماس تلفنی به ساختمانی در حوالی سید خندان احضار شده بود، پس از خروج از منزل دیگر بازنگشته و این امر موجب نگرانی شدید خانواده ایشان نسبت به سلامت  فرزندشان شده است.

گفتنی ست، در پی تماس خانواده کاشف زاده با مراجع قضایی و پیگیری وضعیت فرزندشان که پس از احضار از سوی وزارت اطلاعات ناپدید شده است،  هیچگونه پاسخی را دریافت نکرده و مراجع قضایی و امنیتی مربوطه نیز اظهار بی اطلاعی نموده اند.

با توجه به احضار تلفنی ایشان از سوی مامورین وزارت اطلاعات و ناپدید شدن وی در روز چهارشنبه گذشته که از سوی نهادهای امنیتی نیز جهت بازجویی از ایشان مقرر ومعیین شده بود، گمان ها و شواهد موجود حکایت از ربوده شدن وی توسط نیروهای وزارت اطلاعات را دارد.


 


در حالی که در ماه گذشته، سیستم بانکی کشور برای پرداخت یارانه‌ها با مشکل مواجه شده بود، برخی از گزارش ها حاکی از آن است که بروز اختلاف میان سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی و شرکت لایزر از ارائه دهندگان سرویس وایمکس به بانک‌ها و قطع شبکه‌های این شرکت توسط سازمان رگولاتوری، علاوه بر این که باعث از کار افتادن برخی از دستگاه های خودپردازها شده، این پرسش را ایجاد می‌کند که آیا پرداخت یارانه‌ها با مشکل مواجه خواهد شد؟

به گزارش ایلنا، ظرف چند روز گذشته تعدادی از شهروندانی که برای استفاده از خدمات دستگاههای خود پرداز نصب شده در برخی شعب بانک ها مراجعه کرده بودند با عدم سرویس دهی این دستگاه ها مواجه شده اند. مسؤولین شعب در توضیح دلیل قطع خدمات مزبور اعلام داشته اند که این مشکل مربوط به قطع خدمات سرویس دهنده سیستم خدمات رادیویی شعب می باشد.

در حال حاضر مشکل تا به آنجا گسترش یافته است که حتی برخی شعب بانک ها امکان پرداخت وجه به مراجعه کنندگان خود را نیز از دست داده اند.

پیش از این و در پی پلمپ تجهیزات و قطع سرویس یکی از سایت‌های بی‌سیم شرکت لایزر توسط سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مدیرعامل این شرکت اعلام کرده بود: در تلاش هستیم با برقراری ارتباط با مسوولان سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی مشکلات پیش آمده را حل کنیم.

حالا با گذشت حدود یک هفته از آن زمان به نظر می‌رسد طرفین این ماجرا به توافقات لازم دست نیافته‌اند.

مدیرعامل شرکت لایزر با اظهار امیدواری نسبت به حل مشکل پیش آمده، از مسئولان سازمان تنظیم مقررات درخواست کرده بود برای حفظ حقوق مشتریان این شرکت که عمدتاً از بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری هستند، از هرگونه اقدام عجولانه مبنی بر قطع سرویس‌ها که باعث مشکلات در پاسخگویی به کاربران و مردم شده است خودداری کرده و موضوع را در جلسات فوری فی‌مابین بررسی کنند.

روابط عمومی بانک تجارت تکذیب کرد

این در حالی است که غفوری، رییس روابط عمومی بانک تجارت، هر گونه قطعی در دستگاه هی خود پرداز را تکذیب کرد و گفت: به احتمال بسیار زیاد قرار دادی که بین شرکت یاد شده با سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بوده‏تمام شده است و هیچ اختلافی در میان نیست.

غفوری در گفت و گو با ایلنا تصریح کرد: شبکه بانکی درحال حاضر تعامل بسیار خوبی با شرکت ایرانسل دارد و ارتباطات در این زمینه برقرار است.

به گفته وی، شرکت خدمات دهنده وایمکس، یک شرکت محدودی است و نمی تواند آنچنان در سیستم بانکی کشور اختلال ایجاد کند.

وی در پایان بار دیگر تإکید کرد: پایان قرار داد بین دو شرکت را نباید به عنوان اختلال در دستگاه های خود پرداز توصیف کرد.


 


فعالیت های پتروشیمی ایلام به علت توقف عملیات اجرایی واحد الفین پتروشیمی ایلام به طور کامل متوقف شده است و تا این واحد به بهره برداری نرسد بقیه فازهای پتروشیمی کاربرد نخواهد داشت.

خبرگزاری مهر، با اعلام این گزارش، نوشت: طبق پیگیری های به عمل آمده هم اکنون پتروشیمی ایلام بطور کامل در حالت رکود به سر می برد. واحد الفین پتروشیمی که قلب پتروشمی است بطور کامل طی چند سال گذشته و به خصوص سال گذشته و امسال متوقف شده است در حالیکه مسئولان اعلام می کردند این واحد ۵۰ درصد یا بیشتر پیشرفت فیزیکی دارد. الفین قلب یک پتروشیمی محسوب می شود تا این واحد به بهره برداری نرسد اصلا فازهای بعدی پتروشیمی کاربرد ندارد.

بر اساس این گزارش، در پتروشیمی ایلام پیشرفت فازها بطور برعکس انجام شده در حالیه واحد الفین پتروشیمی بطور کامل متوقف شده فازهای بعد پیشرفت بیشتری نسبت به این واحد دارند.

هم اکنون به دلیل بدهی بخش خصوصی و مشکلات مالی پتروشیمی ایلام، وضعیت مبهمی بر سر می برد. واحد الفین به عنوان قسمت اصلی برای ظرفیت تولید سالانه ۳۱۸ هزار تن اتیلن و ۳۰۰ هزار تن پلی‌اتیلن سنگین است.

مجتمع پتروشیمی ایلام به گستره ۱۰۸ هکتار در دو واحد اصلی در ۲۶ کیلومتری شمال غربی این شهر واقع شده است.


 


در جریان مراسم بزرگداشت محمدعلی صدوقی، امام جمعه یزد و از معاونین رئیس دولت اصلاحات، که با حضور محمد و محمدرضا خاتمی، جمعی از فعالان جنبش اصلاحات و همچنین نوادگان آیت الله خمینی در یزد برگزار شد، گروهی از لباس شخصی ها با مردم درگیر شدند.

به گزارش جرس، در جریان برگزاری مراسم فوق، گروهی از مردم شعار “درود بر خاتمی” سر می دادند، که ناگهان عده ای از بسیجیان و لباس شخصی ها، شعار “مرگ بر منافق” سر داده و به ضرب و شتم مردم پرداختند که به مداخله نیروهای انتظامی انجامید.

منابع خبری روز گذشته طی گزارشی از مراسم تشییع پیکر حجت الاسلام صدوقی، خبر داده بودند که ساعتها پیش از شروع مراسم در محل نماز جمعه یزد و خیابانهای اطراف، جمعیت بی شماری حضور داشتند و تمام اقشار مردم از جمله هموطنان زرتشتی نیز همگام با دیگر همشهریان خود، مراتب احترام خود نسبت به این فعال اصلاح طلب و روحانی مردمی را ادا کردند.

در جریان مراسم مرحوم صدوقی، شخصیت ها و روحانیونی چون محمد خاتمی، یاسر و علی و حسن خمینی، محقق داماد، رسولی محلاتی، موسوی خوئینی ها، رضا تقوی ، ابوترابی فرد، موسوی لاری، مجید انصاری، نظام زاده، محمد شریعتی دهاقان، فومنی، جماعتی، استانداران اسبق یزد، نمایندگان استان یزد، نمایندگان مراجع، مسیح بروجردی، مرتضی اشراقی، وافی نماینده استان در مجلس خبرگان ومهندس حبیب الله بیطرف و مسجد جامعی از وزاری کابینه خاتمی و بسیاری از شخصیت های ملی و محلی حضور داشتند.

گفتنی است حضور محمد خاتمی با استقبال کم سابقه مردم مواجه شد، به طوری که موجب ازدحام و تاخیر در مراسم گردید.

مرحوم محمدعلی صدوقی، امام جمعه یزد و از معاونین رئیس دولت اصلاحات، حوالی بامداد روز شنبه، یازدهم تیر ماه و در سالروز درگذشت پدر و مادرش، دار فانی را وداع گفت.

به همین مناسبت طیف وسیعی از شخصیت ها و فعالان کشور نیز، پیام های تسلیتی برای خانواده و بازماندگان آن مرحوم صادر یا ارسال نمودند.

صدوقی از اعضای مجمع روحانیون بود، که بعد از فوت یا کناره گیری برخی امامان جمعه نظیر آیت الله طاهری، امام جمعه اصفهان از معدود امامان جمعه بود که گرایش اصلاح طلبانه داشت.

وی در دولت سید محمد خاتمی در مقطعی بعد از محمدعلی ابطحی، معاون حقوقی و مجلس رئیس جمهور (خاتمی) شد.


 


گروهی از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، در اقدامی غیر متعارف و به علتی که هنوز مشخص نیست، از بند ۳۵۰ زندان اوین بازدید کردند.

بر اساس خبرهای رسیده به کلمه، امروز -دوشنبه سیزدهم تیرماه – ۱۲ تن از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در بند ۳۵۰ زندان اوین که بزرگترین بند زندانیان سیاسی کشور محسوب می شود حضور یافتند و از بخش های مختلف این بند بازدید کردند.

هنوز دلیل این بازدید مشخص نیست و زندانیان نمی دانند آیا طبق گفته های قبلی مسوولان، این ماموران امنیتی قصد استقرار دائمی در این بند را دارند یا نیت دیگری از این بازدید داشته اند.

پیش از این مسوولان قضایی و امنیتی اعلام کرده بودند که قصد دارند نیروهای امنیتی را در این بند ساکن کنند تا آنها از نزدیک وضعیت این بند و رفتار زندانیان سیاسی را کنترل کنند. از چند ماه پیش هم یک اتاق ویژه استقرار نیروهای امنیتی در بند ۳۵۰ ایجاد شده است. این در حالی است که زندانیان معتقدند در صورت استقرار این روزها در داخل بند، زندان جدیدی در بند ۳۵۰ زندان اوین برای زندانیان ساخته خواهد شد.

در حال حاضر نیز زندانیان این بند زندان اوین در شرایط کاملا امنیتی به سر می برند تا جایی که در همه قسمتهای این بند و حتی دستشویی ها و حمام این بند نیز دوربین های مداربسته نصب شده است. همچنین تلفن های این بند کاملا قطع است و اغلب زندانیان تنها یک بار در هفته و آن هم از پشت شیشه های قطور ملاقات کابینی حق دارند خانواده هایشان را ملاقات و توسط گوشی تلفن با آنها صحبت کنند. به تازگی بر روی گوشی های تلفن این کابین ها نیز یک شاسی وصل شده است که زندانی در حین صحبت باید دست خود را بر روی آن نگه دارد، تا صدایش به ملاقات کننده اش برسد. خانواده ها معتقدند این شاسی هم به منظور شنود مکالمات بر این دستگاه طراحی شده است.

هنوز علت اصلی بازدید نیروهای امنیتی از بند ۳۵۰ مشخص نیست، اما این اقدام، نگرانی های تازه ای را برای خانواده های زندانیان این بند به دنبال داشته است.

هم اکنون ۱۸۰ زندانی سیاسی که اغلب آنها از حامیان جنبش سبز هستند، در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری می شوند.


 


حسن یونسی، وکیل دادگستری و فعال سیاسی که در اسفند سال گذشته برای دو ماه بازداشت شده بود، پس از تایید حکمش در دادگاه تجدید نظر، برای گذراندن دوران محکومیت خود به زندان احضار شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر استان تهران حکم صادره از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در خصوص محکومیت حسن یونسی را عینا مورد تایید قرار داده است. گزارش های رسیده حاکی از آن است که این رای به رغم نظر اولیه قضات دادگاه و در اثر فشار برخی محافل امینی و قضایی مورد تایید قرار گرفته است.

این وکیل دادگستری و فعال سیاسی در دادگاه بدوی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم به یک سال حبس تعزیری و ۶ میلیون جریمه نقدی بدل از ۲ سال حبس و ۵ سال محرومیت از حرفه وکالت محکوم شده بود که این حکم عینا در دادگاه تجدید نظر مورد تایید قرار گرفت.

حسن یونسی، فرزند علی یونسی وزیر اطلاعات دولت محمد خاتمی و معاون حقوقی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است. او که طی سال‌های اخیر چندین بار با حضور در دادگاه انقلاب تهران، برای دفاع از برخی زندانیان سیاسی اعلام آمادگی کرده بود، روز اول اسفند ماه سال گذشته بازداشت شد و دو ماه را در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات و تحت بازجویی گذراند و در نهایت در چهارم خرداد ماه، با تودیع وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به طور موقت از زندان آزاد شد.

حسن یونسی پیش از این دادگاه‌های پس از انتخابات را “نمایشی” توصیف و تاکید کرده بود که حقوق متهمان در این دادگاهها رعایت نمی‌شود. وی گفته بود: “از آنجا که اینجانب به عنوان وکیل دادگستری چندین بار با حضور در دادگاه انقلاب برای دفاع از برخی از متهمین سیاسی اعلام آمادگی نمودم ولی به اشکال مختلف برای انجام وظیفه با سنگ اندازی و بهانه گیری مواجه شدم ناچار از ارائه این نوشته هستم [...] این دادگاه بیشتر از دادگاه به نمایشی شبیه است که بر اساس یک سناریو نوشته شده سناریویی که از توهمات و برنامه ریزیهای نویسندگان آن ناشی می شود…”

در بخشی از رای صادره در خصوص محکومیت او نیز آمده است: ” متهم با نگارش و انتشار مطلبی تحت عنوان جمهوری اسلامی واقعی و جمهوری اسلامی تقلبی، جمهوری اسلامی را متهم به نقض حقوق مردم، دروغگویی، و فریبکاری، کشتار مخالفین و منتقدین، حلال دانستن جان و آبروی ناراضیان، استفاده از داغ و درفش، سرکوب و ارعاب، اعتراف گیری به زور، و با مطرح نمودن این مطالب و انتشار آن نظام اسلامی را تقلبی خوانده و در مقاله دیگری دستگاه قضایی و دادگاه های مربوط به محاکمه فتنه گران را دادگاه های نمایشی قلمداد نموده و طی مقاله ای تحت عنوان ۲۵ روز بی خبری از سهراب و خبر مرگ وی، نظام را متهم به ظلم و ستم نموده است و با نامشروع خواندن دولت رسمی و عنوان دولت کودتا و شبه نظامی اسلامی به نظام شاهنشاهی در مطلبی تحت عنوان ” از موزه عبرت تا موزه کهریزک” و با اتهام شکنجه به نظام فعالیت های تبلیغی خود را بر علیه نظام جمهوری اسلامی ادامه داده است.


 


اخیرا آیت الله مصباح یزدی بعنوان بزرگترین پدر معنوی و فکری و نظریه پرداز سپاه پاسداران در گفتاری اختصاصی که در ماهنامه پاسدار اسلام (ارگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) منتشر شد، مطالبی را مطرح نموده است که جا دارد ایشان برای رفع برخی ابهامات توضیحات بیشتری راجع به مطالب مطرح شده ارائه كند.
  عمده موضوعات مهم در گفتار یادشده عبارتند از
- پاسخ به سوال چرایی عدم تحقق کامل اجرای احکام اسلامی پس از انقلاب. 
- پاسخ به سوال چرایی عدم اعتقاد و التزام واقعی مسئولان عالیرتبه نظام به اصل ولایت فقیه.
- لزوم احیای فرهنگ اصیل اسلامی زمان صدر اسلام و اجرای تمام و کمال احکام و مقررات اسلامی طبق شیوه صدر اسلام
- هشدار نسبت به خطرات و تهدیدات فراماسونری جدید علیه ولایت فقیه
هرچند تاکنون بزرگان فراوانی در حوزه و دانشگاه پاسخ هایی محکم و ادله قانع کننده فراوانی در پاسخ به ادعاهای ضعیف و غیر علمی مصباح یزدی در زمینه های مختلف ارائه کرده اند  با این حال سعی می شود در این نوشتار باردیگر به ضعف های مهم چنین اظهاراتی از دیدگاه یک دانشجو یا یک شهروند عادی در این کشور پرداخته شود تا روشن گردد ادعاهای بزرگترین فیلسوف و نظریه پرداز سپاه پاسداران تا چه اندازه از دیدگاه قاطبه شهروندان ایران زمین( که اتفاقا علاقمندان فراوانی به حوزه های علمیه و معارف اهل بیت (علیهم السلام) نیز ميانشان يافت مي شود) سست و مضحک به نظر می رسد.  چنانکه بسیاری معتقدند اگر بنا باشد چنین ادعاهایی بعنوان محصولات فکری حوزه های علمیه تحویل مردم داده شود بعید نیست در آینده ای نه چندان دور اکثریت مردم از کلیت حوزه های علمیه و دستگاه روحانیت شیعه سرخورده و نا امید شوند.  درحالی که اینک پس از گذشت سی سال از پیروز انقلاب اسلامی و حاکمیت مطلق و بلامنازع روحانیت بر ارکان کشور تمامی مردم ایران با گوشت و پوست و خون و استخوان خود شاهد مشکلات فراوانی در عرصه های گوناگون زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و فرهنگی می باشند.  تازه آیت الله مصباح یزدی ریشه اصلی تمام مشکلات کشور را بی توجهی به اسلام و عدم اجرای دقیق احکام اسلامی در جامعه عنوان کرده است.
ایشان تنها راه برون رفت از مشکلات فراروی جامعه جهت تحقق جامعه آرمانی اسلامی را اجرای تمام و کمال احکام اسلامی طبق شرايط صدر اسلام عنوان کرده و در راستای ادعای لزوم برقراری هماهنگی کامل میان احکام کلان و جزئی اسلامی در زمینه های گوناگون که به بهانه توجه ارگانیک به اسلام در حل مسائل جامعه مطرح کرده مثال بسیار جالبی را مطرح نموده است که یادآوری آن بمنظور آشنا شدن با لایه های ذهنی بزرگترین فیلسوف و نظریه پرداز نظام خالی از فایده نخواهد بود.  ایشان تحت عنوان تلاش در جهت تغییر فرهنگ گفته است «....باید توجه کنیم که کارمان یک اشکال اساسی دارد وقتی مسائل اقتصادی شرائط زندگی را سخت کند اگر بخواهیم به خانمی که طلاق گرفته بگوییم طبق دستور اسلام عمل کن و مهرت را بگیر و برو نمی پذیرد....در جامعه ای که ازدواج مجدد برای یک خانم پسندیده نیست چه باید کرد؟  در زندگی های قبائلی مسائل ازدواج اینگونه پیچیده نبود.  امروز کسی زن می گرفت فردا طلاق می داد و همین خانم با مرد دیگری ازدواج می کرد.  خیلی هم عادی بود ولی حالا اینگونه نیست.  دیگران زشت می دانند خانمی که شوهرش تازه از دنیا رفته مجددا ازدواج کند. متاسفانه این مساله در کشور ما به فرهنگ عمومی تبدیل شده است.  ازدواج موقت را که اصلا نمی توان حرفش را زد..... این شرائط فرهنگی باید عوض شود.  تا این فرهنگ حاکم است این قبیل حکم ها اجرا نمی شود.  ما باید برای تغییر فرهنگ جامعه برنامه ریزی داشته باشیم و مسئولان ما باید باور کنند که باید این کارها را انجام دهند...»
مصباح یزدی به جای ابراز دغدغه راجع به مهمترین و کلان ترین اهداف انبیاء و اولیاء در برقراری حکومت که همانا اجرای عدالت و قسط بوده است و به جای ناراحت بودن از بی عدالتی گسترده در جامعه همچنین بجای ارائه راه حل در به روز کردن اسلام خواستار بازگشت تمام و کمال به 1400 سال پیش و به ارزشهای فرهنگی قبائلی برای اجرای احکام اسلامی شده است.
راستی ارائه چنین استدلالهایی چه تفاوتی با هنجارهای ارزشی حکومت طالبان در افغانستان دارد؟  چه این که آنها هم خواستار بازگشت تمام و کمال به صدر اسلام و احیای زندگی قبائلی بوده اند.  صرف چنین ادعایی از جانب یک روحانی بلند مرتبه در ایران آن هم سی سال پس از تجربه نظامی اسلامی برای بهره برداری مخالفان سنتی نظام دینی کافی خواهد بود.   چه این که از ادعای آیت الله مصباح یزدی می توان به راحتی چنین نتیجه گرفت که برای اجرای درست و دقیق احکام اسلامی چاره ای جز احیای زندگی قبائلی صدر اسلام وجود ندارد.  ادامه اظهارات آیت الله مصباح یزدی در جای دیگری از همین گفتار کاملا با دیدگاه اسلام طالبانی انطباق یافته است.  ایشان ضمن وانهادن ارزشهای جذاب اسلامی در همه زمانها و برای تمامی فرهنگها تنها بخشهای مربوط به اشدا علی الکفار را از اسلام گرفته و اضافه کرده است که « ... چندین سال از طرف عالیترین سطوح رسمی کشوربه جامعه القا می شد که اسلام را طوری تعریف کنید که دنیا بپذیرد و آنهایی که به فرمایش امام اسلام ناب را معرفی می کردند متهم به خشونت می شدند.
بهترین پاسخ آن است که کسی جلوی آیت الله مصباح یزدی و سپاه پاسداران را نگرفته که بروند با بن لادن و القاعده و بازماندگان ایشان متحد شوند.  خوب پس چرا تا حالا تعلل کرده اند؟  اگر به زعم شما اسلام ناب همان بگیر و ببند و کشتن و خراب کردن است که مرحوم بن لادن و ابو مصعب زرقاوی از شما مسلمان تر بودند!
آیت الله مصباح یزدی در جای جای گفتار مذکور از این که مقوله ولایت فقیه نه تنها برای مردم عادی بلکه برای عالیترین مسئولان نظام و بسیاری دیگر در حوزه های علمیه طی سی سال گذشته جا نیفتاده ابراز گله و شکایت کرده است.  گو این که بنده خدا خودش هم نفهمیده که تلقی معظم له از مقوله ولایت فقیه بلکه تعریف ایشان از اصل اسلام علاوه بر مردم عادی موجب فرار خواص از ولایت فقیه و کلیت اسلام شده است وگرنه مردم ایران همچنان علاقمند به اسلام هستند.   آیت الله مصباح یزدی بعنوان فردی که سالهای طولانی در رشته های گوناگون معارف اسلامی تحصیل و تدریس کرده و اتفاقا اساتید برجسته ای را هم در حوزه علمیه قم درک کرده است آیا هنوز متوجه نشده که تسری دادن مطلق تمامی اختیارات و شئون امام معصوم به افراد غیر معصوم (ولو فقیه جامع الشرائط) تحولی فوق العاده مهم در شیعه خواهد بود که شاید ابعاد و اثرات منفی چنین ادعایی در آینده خارج از تصور و باور خود ایشان هم باشد؟  از آنجا که گفته اند در مثل مناقشه نیست اگر بخواهیم شاهدی در این باب بیاوریم شاید بشود گفت تلقی آیت الله مصباح یزدی از مقوله ولایت فقیه شباهت زیادی به قرائت شیخ احمد احسائی از مفهوم رکن رابع داشته باشد.  مفهومی که بعدها پایه فکری بابیت و بهائیت را فراهم آورد.  مگر بابیت و بهائیت از کرات دیگر وارد جامعه شیعی شدند؟  خیر.  از همین حوزه های علمیه طلاب در شیراز و کربلا و جاهای دیگر پدیدار شدند.  آیت الله مصباح یزدی در خاتمه گفتار مزبور در نشریه پاسدار اسلام در اشاره به قضیه مشائی و اطرافیان احمدی نژاد خطر فراماسونری جدید علیه ولایت فقیه را مطرح کرده است.  درحالی که ظاهرا فراموش کرده اند خودشان پدر معنوی موجودیت مضحک و ناقص الخلقه ای بنام جریان انحرافی اطراف احمدی نژاد می باشند و اصلا خود ایشان از جمله بزرگترین حامیان ریاست جمهوری احمدی نژاد در حوزه های علمیه بوده اند و اساسا اطرافیان احمدی نژاد بخاطر تلاشهای شبانه روزی امثال ایشان به جایی رسیدند تا جایی که شخص مصباح یزدی برای حمایت از احمدی نژاد از هزینه کردن مراسم، مناسبتها و مقدس ترین مفاهیم مذهبی نظیر لیالی قدر و حضرت صاحب الزمان (عج) فروگذاری نکرد.  حالا امثال ایشان چه رویی دارند تا جریانی را که خود حامی اصلی رشد و بالندگی آن بوده اند را اینک بعنوان بزرگترن خطر و تهدید علیه اسلام و نظام آن هم خطری به مراتب بیشتر از تمامی تهدیدات گذشته در طول تاریخ اسلام معرفی نمایند؟! 
پیام اصلی این نوشتار خطاب به آیت الله یزدی آن است که حاج آقا افراد بی ریشه و تازه به دوران رسیده ای چون احمدی نژاد و مشائی از زیر عبای شما ظاهر شده اند و به واسطه حمایت های شما به قدرت رسیده اند و این ها همان هایی هستند که سالها پای منبر و درس اخلاق و وعظ شما بوده اند و زیر علم شما سینه زده اند.  می دانید یکی از دلایل اصلی ظاهرشدن جریان مشائی علیه شخص شما و حوزه های علمیه چیست؟  دلیل آن است که تفکرات سطحی نگر و تند روانه امثال شما زمینه ساز ظهور جریان فکری مشائی بوده است و شما انشاء الله در طول حیات خود نتایج عملی تفکرات خود را بیش از این ها خواهید دید.
امیدواریم خداوند به شما طول عمر عطافرماید که باشی و ببینی.  به قول ضرب المثل معروف باش تا صبح دولت بدمد کاین از نتایج سحر است!  قطعا پس از شما جریانهای انحرافی بیشتری با الهام از تعابیر فلسفی و کلامی تندروانه و سطحی نگرانه شما در عرصه فکری شیعی ظهور خواهد و خود کرده را تدبیر نباشد و شما هم در این دنیا و هم در آن دنیا شاهد ثمره اندیشه تندروانه خود خواهید بود والبته ریشه عمده مشکلات فکری و استدلالی شما انجام قیاس های مع الفارق، تاکید بر برداشتهای کاملا شخصی و یک سو نگرانه از اسلام و مکتب تشیع بوده است.  چه این که شما برای حفظ مصالح قدرت چنین راهی را در حوزه اندیشه شیعی باز گذارده اید.  بنابر این زین پس بعید است کسی بتواند مانع عوارض و عواقب خطاهای فکری راهبردی از جانب شما باشد.  آری! وقتی آیت الله مصباح یزدی در مقام یک فقیه و عالم برجسته شیعی برای پیشبرد پروژه ای کم اهمیت نظیر رئیس جمهور شدن احمدی نژاد، از حضرت ولی عصر (عج) بعنوان یکی از مقدس ترین مفاهیم شیعه هزینه می نماید و مدعی می شود حضرت ولی عصر (عج) در لیالی مبارکه قدر حکم رئیس جمهور شدن احمدی نژاد را تایید فرموده اند، اینک نباید از احمدی نژاد و اطرافیانش دلخور باشد که مدعی برقراری ارتباط مستقیم با حضرت ولی عصر (عج) شده اند.  چه این که مریدان دیروز شما دیگر نمی خواهند از طریق شما و سایر روحانیون با منبع فیض الهی تماس داشته باشند! 
  


 


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در پیامی به سید محمد خاتمی درگذشت حجت الاسلام محمد علی صدوقی را به وی تسلیت گفت.

در این پیام خطاب به رییس جمهور اصلاحات، آمده است: «در گذشت ناگهانی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمد علی صدوقی رحمه الله علیه ، امام جمعه محترم یزد که عمری در خدمت به انقلاب ، اسلام و حوزه های علمیه به ویژه به مردم بزرگوار خطه یزد و در کنار پدر بزرگوارش و پس از ایشان سپری کرده است باعث تاسف و تاثر گردید.

این مصیبت جانکاه را به بیت معزز شهید آیت الله صدوقی (ره) و به وی‍ژه جنابعالی و اهالی محترم یزد تسلیت می گوییم و از خداوند متعال مسئلت داریم که روح والای آن مرحوم را غریق رحمت خویش داشته و به خانواده آن مرحوم صبر و اجر عطا فرماید.»

مرحوم صدوقی از اعضای مجمع روحانیون بود، که بعد از فوت یا کناره گیری برخی امامان جمعه نظیر آیت الله طاهری، امام جمعه اصفهان از معدود امامان جمعه بود که گرایش اصلاح طلبانه داشت. وی در دولت خاتمی در مقطعی بعد از محمدعلی ابطحی، معاون حقوقی و مجلس رئیس جمهور (خاتمی) شد.


 


رئیس جمهور پیشین ایران در عصر اصلاحات طی هفته ها و ماههای اخیر درلابلای اظهارات محدود کتبی و شفاهی خود سخنانی در دعوت به ضرورت آشتی ملی و لزوم برگزاری انتخابات آزاد و برآوردن شرایط و مقدمات ضروری چنین انتخاباتی بر زبان آورده که قابل تامل و توجه است و باید از سوی همه جدی گرفته شود ، چه در سویه ی قدرت حاکم و چه در سویه ی مخالفان و منتقدان و معترضان .

سخنان و پیشنهادهای اخیر خاتمی اگر با جدیت مورد توجه همگانی در عرصه ی سیاسی ایران قرار گیرد ، بنا به دلایلی که ذیلا خواهد آمد قابلیت آن را دارد که در بن بستها و بلاتکلیفی های سیاسی ایران امروز راهگشا باشد . چه حکومت که بلافاصله با فروکش کردن بحرانهای کشدار و مزمن پس از انتخابات با شکافها و منازعات درونی در عالی ترین سطوح و لایه های قدرت مواجه شد و چه مخالفان و معترضان که به محض افتادن جنبش اعتراضی در سراشیب درگیر انشقاق و افتراق در نظر و عمل شدند هر دو محتاج بازگشت به راه حلهای میانه و بن بست گشایند و بذر چنین راه حلهایی را می توان در برخی اظهارات و پیشنهادهای اخیر خاتمی یافت. بویژه در شرایط حساس منطقه که همه چیز را پیش بینی ناپذیر کرده است.

اما بیش و پیش از حکومت وجریانهای معارض ، پیشنهادهای خاتمی و مهمتر از آن منظر و نوع نگاهی که خاتمی به تحولات سیاسی ایران دارد باید از سوی نسل جوان ایران مورد توجه جدی قرار گیرد. چه آنان که وابسته و دلبسته به نظامند و چه آنان که مخالفند یا معترض و منتقد . قدرت حاکم و اپوزیسیون آن که هردو چند لایه و تودرتویند متعلق به امروزند اما جوانان چه موافق حکومت باشند و چه مخالف آن نقش آفرین فردایند و این نکته از منظر ملی اهمیت بسیار دارد که قشرهای مختلف و متفاوت این نسل در امروز و فردای ایران با چه الگویی رویاروی هم قرار گیرند ، رقابت و تعامل یا ستیزه و تقابل. چنانچه کینه و نفرت ستیزه جویانه ی نسل دیروز و امروز سیاست ایرانی چون آتشی زیر خاکستر به نسل فردا انتقال یابد و جوانان ایران میراث دار کینه های کهنه و زخمهای چرکین و التیام ناپذیر پیشینیان خود باشند چندان دور از انتظار نخواهد بود که بازی خطرناک حذف و سرکوب به سنت پایدار سیاست در ایران بدل شود و این دور باطل در سالها و دهه های بعد نیز تداوم یابد. بنابراین در مواجهه با سخنان خاتمی به جای آنکه گرفتار احساسات و هیجانات زودگذر و روزمره و تک ساحتی شویم بهتر است با نگاهی دوراندیشانه و همه جانبه نگرانه به واکاوی و نقد و تحلیل این سخنان و در نهایت فربه سازی و تبدیل آن به یک گفتمان فراگیر و تاثیر گذار بپردازیم تا از رهگذر توسعه چنین گفتمانی دستیابی به رقابتهای مسالمت آمیز و قانونمند سیاسی تسهیل گردد چیزی که از شرایط ضروری یک مردم سالاری پایدار و نهادینه شده است .

سخنان خاتمی را اما باید جدی گرفت ، پیش از هر چیز به این دلیل ساده و روشن که خود خاتمی را باید جدی گرفت . وی علاوه بر آنکه تجربه ی هشت سال ریاست بر قوه ی مجریه را در دوره ای پرحادثه و آکنده از پیچیدگیها دارد پیش و پس از آن نیز مستقیم یا غیر مستقیم درگیر با مقوله ی سیاست و کشورداری بوده است . تماس مستقیم با مسائل و مشکلات خرد و کلان در امر سیاست و کشورداری در بالاترین سطوح آن شم و شهود و قوه ی درک و فهمی به خاتمی و امثال وی داده است که در بسیاری از ناظران بیرونی که تجربه ی حتی چند ماه کار اجرایی در سطوح میانی دستگاههای دولتی و حکومتی نداشته اند مفقود است . وقتی کسی مثل خاتمی که فقط هشت سال سکاندار دستگاه عریض و طویل دولت در کشور پهناور و بحران خیزی چون ایران بوده پیشنهاد و راه حلی برای برون رفت از بن بستها ارائه می دهد البته چندان دشوار نیست که عده ای در دفاع جانانه از نظام و عده ای نیز در مخالفت با آن فارغ از شرایط و واقعیات ایران و منطقه و جهان صرفا به تخطئه بپردازند. بی آنکه پیش روی خود چشم اندازی شفاف از فردا و مسیر پرتلاطم تحولات پرشتاب ایران رو به آینده داشته باشند.

اما باید دانست که جامعه ی ایران در خلاء یا در فضای معلق واقع نشده . ایران در میانه ی چندین منطقه ی پرتنش با اهمیت استراتژیک در ابعاد جهانی واقع شده و بنابراین هم از تحولات بیرونی متاثر می شود و هم بر آنها تاثیر می گذارد. نفت به عنوان یک کالای استراتژیک جهانی پایه ی اقتصاد ایران را تشکیل می دهد. جمعیت هفتاد و پنج میلیونی ایران بازاری پرسود برای تولیدکنندگان به شمار می رود. در هم تنیدگی مسائل سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، قومی و امنیتی ایران و کشورهای مجاور بر پیچیدگیهای مسایل ایران در نگاه منطقه ای و جهانی می افزاید. اقتصاد بیمار داخلی و تنشهای سیاسی پایان ناپذیر همزاد با آن در کنار دگرگونیها و تحولات پرشتاب اجتماعی و فرهنگی وقتی در تنوع و تکثر جامعه ی ایرانی که روز به روز خود را بیشتر می نمایاند و از عمق به سطح می آید ، ضرب شود پیچیدگی ها را از آن هم که هست بیشتر می کند. اینها و بسیاری چیزهای دیگر ما را ملتزم می کند در گفتار و عمل سیاسی خود احتیاط و مسئولیت پذیری بیشتری پیشه کنیم .

احتیاط همیشه از سر ترس نیست بویژه وقتی با مسئولیت پذیری حقوقی و اخلاقی نسبت به آنچه می گوییم و انجام می دهیم همراه باشد. رد کردن پیشاپیش راه حل های میانه و تخطئه ی آنها چه در رسانه های حکومتی و چه در رسانه های معارض آسان است اما مسئولانه نیست چرا که فضای به شدت دو قطبی و کاملا ساده سازی شده را تشدید می کند و با تعمیق شکافها جامعه ی ایرانی را همواره در حالت آماده باش برای برخورد نهایی ووقوع یک انفجار نگه می دارد. بسیاری از رخدادهای ناگوار و پیامدهای طولانی مدتشان در دهه های گذشته محصول وجود چنین حالت و وضعیتی در کشور بوده است.

به نظر می رسد سه دهه پس از درگیریهای خونین سال شصت وقت آن رسیده باشد که از اینهمه تجربه ی تلخ درسی آموخته شود و تجربه ها به کار بسته شوند. شرایط داخلی ایران و تحولات منطقه ای و بین المللی وضعیت آینده را تقریبا غیر قابل پیش بینی کرده است . اتخاذ راهبردهای و راهکاری نسنجیده در هر عرصه ای اعم از حوزه های سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و اجتماعی می تواند ایران را در شرایطی خطرناک قرار دهد. برای گذار از بحرانهایی که روز به روز به گونه ای غافلگیرانه خود را به جهان امروز تحمیل می کنند شرط سیاست ورزی مسئولانه احتیاط و اعتدال و پایبندی به عقل سلیم است. این نکته پیش از آنکه مورد توجه معارضان حکومت باشد باید از سوی دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان و تصمیم سازان دستگاه حکومت مورد توجه قرار گیرد که با توجه به نقش و تاثیر شان خواه و ناخواه مسئول بسیاری از رخدادهای امروز و فردایند.

اما سخنان خاتمی را به دلیل دیگری نیز باید جدی گرفت چرا که او نه فقط یک شخص بلکه نماد و سخنگوی یک جریان اجتماعی و سیاسی است. به خصوص بی توجهی حکومت به سخنان خاتمی و اهمال در باز کردن فضای سیاسی و رفع موانع و محدودیتها معنایی ندارد جز بی توجهی به جمعیتی قابل توجه از جامعه ی ایرانی که بخش مهمی از آن در عرصه های مختلف تاثیر گذارند. وقتی سخنانی از این دست که کف مطالبات بخشی از جامعه است شنیده نشود یعنی آنکه زمامداران چشم خود را بر نیروی عظیم دستکم بالقوه ای که می توانند در بزنگاهها تاثیر گذار و فعال شوند بسته است. حکومت موفق آن نیست که بحرانهای خودساخته را مهارمی کند بلکه آن است که از زمینه های وقوع بحران پیشگیری می کند. در جامعه ی ایران امروز پس از چندین و چند سال کشمکش و بحران نه مساله ای حل شده و نه حتی صورت مساله پاک شده بلکه مساله به طور موقت و تا اطلاع ثانوی بین الهلالین محبوس مانده است. متقابلا نیروهای معارض با حکومت نیز نباید چشم بر جمعیتی ببندند که چشم به راه و رهنمود امثال خاتمی دارند. خاتمی بخشی از جمعیت ایران و بخشی از نیروهای سیاسی فعال در ایران را نمایندگی می کند. بگذریم از اینکه با همه ی اما و اگرها حکومت نیز بدنه ای اجتماعی دارد که نباید و نمی توان بر نقش و تاثیرگذاریش چشم را بست.

پیاده سازی الگوهای دو قطبی و برنده که دو طیف تندرو را رویاروی هم قرار دهد و بقیه را یا به اجبار به پیروی از تندروی وادارد یا منفعل و خنثی کند نه تنها به دموکراسی پایدار نمی انجامد بلکه روز به روز زمینه های شکل گیری آن را می فرساید و نابود می کند. دقیقا از همین منظر است که دعوت به بازگشت به انتخابات حتی اگر چشم اندازی برای یک انتخابات آزاد و عادلانه موجود نباشد دست کم دعوتی دلسوزانه و مبتنی بر عقل سلیم سیاسی است. چون تنها در رقابتهای انتخاباتی است که نیروهای سیاسی و مردم دموکراسی و رقابت مسالمت آمیز را مشق می کنند. چنین دعوتی به طور طبیعی در درجه نخست برای کسانی که قدرت بدون پشتوانه ی رای و خواست و حمایت مردم را می خواهند رضایت بخش نخواهد بود و بی جهت نیست که هرگاه خاتمی چنین سخنانی گفته کیهان به او تاخته است.

اما از همه ی اینها که بگذریم یک نکته ی اساسی و محوری در تحولات سیاسی ایران این است که راه تغییر و اصلاح از درون جامعه ی ایرانی می گذرد وهمه ی معادلات باید در داخل کشور حل وفصل شود و هرکسی که می خواهد بر این بنیاد سیاست ورزی کند چاره ای ندارد جز آنکه موازنه ی قوا را در سیاست و جامعه ی ایرانی در نظر بگیرد. ممکن است تحلیلهای متفاوتی از وضعیت موازنه ی قوا در عرصه ی سیاست ایران امروز ارائه شود اما د ر یک نکته تردید نیست و آن اینکه هر راه حل داخلی و مسالمت امیز برای اصلاح و تغییر باید مبتنی بر پذیرش واقعیات موجود باشد. در سیاست مثل هر حوزه ی دیگر از زندگی عینی ، اهداف نه فقط بر اساس مطلوبیت بلکه همچنین براساس امکان و مقدوریت تعیین می شوند. بی توجهی به واقعیات و طرد راه حلهای واقع بینانه در بسیاری از موارد ناشی از مسئولیت ناپذیری است. پیشنهاد خاتمی چه مورد توجه حاکمیت قرار گیرد و چه نگیرد چندان مسئولیت اخلاقی و سیاسی را متوجه خود وی نمی کند چون طرح چنین پیشنهادهایی و حتی عملی شدنشان به فرض آنکه نتیجه ای هم در بر نداشته باشد تبعات فاسد و منفی در بر ندارد اما طرد و تخطئه ی این پیشنهاد از هر سویه ی کشمکش می تواند خساراتی داشته باشد و بالطبع مسئولیت این خسارات بر عهده ی کسانی است که خواسته یا ناخواسته به بقای بن بستها کمک کرده اند.

راه حلهای خاتمی اگرچه ممکن است محل نقد یا تردید باشد اما به هر حال بر بستر تحلیلی واقع بینانه از موازنه ی قوا در جامعه ی ایران و متکی به احساس مسئولیت سیاسی و اخلاقی ارائه شده و بنابراین باید مورد توجه جدی از سوی همه قرار گیرد.
  کلام آخر آنکه سخن گفتن آسان است اما التزام به نتایج نظری یک سخن و تعهد نسبت به پیامدهای عملی آن کار چندان آسانی نیست.

منبع: جرس


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته