-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۳۱, شنبه

Latest News from Norooz for 05/21/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



بدنبال بیماری مهندس عزت الله سحابی و تداوم بستری شدن وی در بیمارستان، محمد خاتمی به دیدار این فعال ملی- مذهبی رفته و از وی عیادت کرده است.

به گزارش جرس، رئیس جمهور سابق ایران، عصر پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰، از مهندس عزت الله سحابی عیادت کرد و در جریان وضعیت جسمانی و روند درمانی ایشان قرار گرفت.

چند روز پیش نیز، بدنبال بیماری عزت الله سحابی و بستری شدن وی در بیمارستان، آیت الله بیات به دیدن وی رفته بود.

گفتنی است وضعیت جسمانی مهندس عزت الله سحابی، فعال باسابقه مدنی، که از اوایل اردیبهشت ماه در بیمارستان بستری شده، کماکان وخیم می باشد.


 


 کنگره سالانه سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی روز جمعه سی اردیبهشت نود با پیام سید محمد خاتمی آغاز به کار کرد. در بخشی از این پیام حجه الاسلام سیدمحمد خاتمی "سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی" را فراهم آمده از ایمان، روشن بینی و همت فرهیختگان درد آشنا به خصوص جوانان عزیز دانست و خاطر نشان ساخت: این سازمان می تواند و باید کانونی باشد برای رسیدن به هدف های بلندی که اسلام، انقلاب اسلامی و ملت شریف ایران داشته است. متن کامل این پیام به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

انسان در تاریخ و با تاریخ زندگی می کند و سیر تاریخ به مشیت حضرت پروردگار سیر به سوی آزادی است، آزادی انسان از چیرگی هوای نفس از درون، و جباریت هوس حاکمان خودکامه از بیرون.
عدالت، مطلوبی که در همه ادیان الهی به ویژه اسلام و بالاخص تشیع به آن وعده داده شده است به چیزی جز رهایی آدمی از همه قیود زمین گیر کننده و تحقق روشن بندگی خدا که عین آزادگی است و نیز برخورداری همه انسانها از حقوق و حرمت و کرامت انسانی و تامین زندگی مطلوب فکری، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیست.
می خواستیم و می خواهیم که "جمهوری اسلامی" که حاصل انقلاب عظیم ملت شریف و سرافراز ایران است، روزنه ای باشد به همان فضای عطرآگین و پاک و بازی که وعده آن از سوی خداوند و پیامبران او داده شده است.
با هم بودن، با هم اندیشیدن، با هم درد انسان را درک کردن و با هم برای والایی جان آدمیان و نیرومند کردن ایمان و برقرار کردن اخلاق و عدالت و پایدار کردن آزادی های اساسی مردم و در یک کلام سرافرازی ملت شریف، امری مقدس است که شرط تحقق جامعه مدنی عینی درست آن نیز هست.
"سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی" که فراهم آمده از ایمان، روشن بینی و همت فرهیختگان درد آشنا به خصوص جوانان عزیز است، می تواند و باید کانونی باشد برای رسیدن به هدف های بلندی که اسلام، انقلاب اسلامی و ملت شریف ایران داشته است.
برگزاری هم آیش سالانه سازمان را به همه اعضاء و علاقمندان آن تبریک عرض می کنم و برای یکایک دوستان عزیز از خداوند منان درخواست کامروایی دارم.
سید محمد خاتمی
30/2/1390

دبیرکل سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی:

آنچه امروز در صحنه سیاسی ایران می گذرد خود مدرک آشکار بصیرت اصلاح طلبان است
  دبیرکل سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی در متن سخنرانی افتتاحیه کنگره این حزب با بیان این نکته که بسیاری از آنچه که زمانی بر زبان و قلم اصلاح طلبان در نقد اقدامات دولت محترم جاری می شد، اینک از درون اردوگاه اصولگرایان با لحنی حتی تندتر بیان می شود. مهدی مقدری تصریح کرد: این خود مدرک آشکار بصیرت اصلاح طلبان است. متن کامل سخنان دبیرکل سازمان به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

   خدمت سروران عزیز، اعضای محترم سازمان، مهمانان گرانقدر و همچنین نمایندگان محترم وزارت کشور سلام و عرض ادب دارم.
   خدای بزرگوار را شاکرم که بار دیگر مجالِ دیدار دوستان و همراهانِ عزیز نصیبمان شد و اینک فرصت را مغتنم شمرده و حماسه های فرخنده و جاودان دوم و سوم خرداد را که در تاریخ آزادی خواهی ملت شریف ایران بی نظیر بوده، حضور شما تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
    همچنین در اینجا مراتب سپاس و قدردانی خود و اعضای سازمان را از پیام های امیدبخش و سرشار از محبت اندیشمند فرزانه حضرت حجه الاسلام سیدمحمد خاتمی در طول یکسال گذشته و به ویژه پیام امروز ایشان اعلام می دارم.

خانم ها و آقایان
   از 22 خرداد 1388 به این سو، صحنه سیاسی ایران شاهد تحولات عمیق و جا به جایی های گسترده ای بوده است که همگان کم و بیش از کم و کیف آن آگاهند. آنچه اکنون اهمیت دارد راه برون رفت از این بحرانِ دامنه دار سیاسی است. به نظر می رسد همان طور که رهبران اصلاح طلب بارها از سر دلسوزی و اعتقاد به آینده ایرانی آباد و آزاد اعلام داشتند، اجرای بدون تنازل قانون اساسی به عنوان کف خواسته های اصلاح طلبانه می تواند راهکار مناسبی برای خروج از بن بست کنونی باشد.
   از این رو، آزادی زندانیان حوادث پس از انتخابات، اجازه فعالیت آزادانه به همه احزاب منتقد، آزادی مطبوعات و گردش اطلاعات، دلجویی از قربانیان حوادث پس از انتخابات و تلاش برای تبیین راهکاری مطمئن جهت برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه می تواند مهمترین گامهای حاکمیت در جهت حل مشکلات کنونی و باز شدن این گره باشد. خصوصا اکنون که مشخص شده است اصلاح طلبان در انتقادات خود نسبت به دولت نهم و دهم و رییس دولت تا حدود زیادی محق بوده اند. بسیاری از آنچه که زمانی بر زبان و قلم اصلاح طلبان در نقد اقدامات دولت محترم جاری می شد، اینک از درون اردوگاه اصولگرایان با لحنی حتی تندتر بیان می شود و این خود مدرک آشکار بصیرت اصلاح طلبان است.
   از سوی دیگر در میان هواداران اصلاحات نیز پرهیز از افراطی گری و سردادن شعارهای تند و احساسی از سوی نیروهای منتقد می تواند به حرکت فضا به سوی عقلانیت و آرامش کمک کند. نگرانی از این است تا حرکات نیروهای منتقدِ وضع موجود، صورتی هزینه زا و بدون فایده به خود بگیرد و از این روست که معتقدیم در میان اردوگاه اصلاح طلبان و منتقدان باید اعتدال و خِرد سیاسی مبنای تصمیم گیری ها باشد.
   حرکت فضای سیاسی کشور به سوی دو قطبی سیاه و سپید و رواج هتاکی، افترا و بداخلاقی سیاسی یکی از مهمترین عوارض دور شدن گروههای سیاسی از مدار خِرد و انصاف است. به کارگیری ادبیات موهن نسبت به مخالفان و رقبای سیاسی، اکنون سکه رایج بازار سیاست در ایران است. کار به جایی رسیده که حتی دولت کنونی که خود مروج این ادبیات غیر مدنی بود قربانی آن شده و ابعاد این پدیده نامیمون دامان رئیس دولت و اطرافیان او را هم گرفته است. از این رو، بازگشت به مدار خِرد، انصاف و اخلاق نکته ایست که برای تلطیف فضای سیاسی کشور لازم و ضروری می نماید. این، اما وظیفه ایست که سنگینی آن بیشتر بر گردن آن گروههای خواهد بود که سهم بیشتری از قدرت دارند و مجال فعالیت آزادانه برای آنها فراهم است.
   این فضا متاسفانه بر عرصه مدیریت و اقتصاد کشور نیز تاثیرات مخربی داشته است. حذف کردن مدیران کارآمد و متعاقب آن سپردن پستهای حساس به افراد نابلد تا کنون هزینه سنگینی را بر کشور تحمیل کرده و سیاستهای اقتصادی دولت تا کنون با آزمون و خطاهای بی شمار، سبب دور شدن از سند چشم انداز بیست ساله کشور شده است. متاسفانه طی این سالها به هشدارهای دلسوزان کشور و علمای علم اقتصاد توجهی نشد و حاصل این بی توجهی به آرای کارشناسان همین وضعیت آشفته ایست که می بینیم. وضعیتی که نه تنها صاحب نظران و استادان حوزه و دانشگاه بلکه مردم کوچه و بازار نیز به آشفتگی آن شهادت می دهند و متاسفانه حتی آمارهای رسمی بانک مرکزی وخامت وضعیت فعلی اقتصاد کشور را تایید می کند.
   رشد شاخص های حکمرانی خوب و در نتیجه حرکت به سوی حاکمیت قانون، مبارزه با فساد، رعایت حقوق شهروندی، امنیت سرمایه و تعامل مناسب با جامعه بین المللی می توانند چراغهای راهنمای ما در پیمودن مسیر خرد و عقلانیت باشند.

خانم ها و آقایان
  باید گفت هر آینه امعان نظر به مختصات جامعه ایرانی، نگرانی های بسیاری متبادر می کند؛ جامعه ایرانی، جامعه ای در حال گذار از سنت به مدرنیسم و گذار به دموکراسی است، جامعه ای که تشتت فرهنگی و قومیتی نیز به این گذار بیش از پیش دامن می زند، جامعه ای که در آن دیالکتیک بین سنت و مدرنیسم، دولت و ملت، حقیقت و واقعیت، فرهنگ و قدرت، دموکراسی و تئوکراسی، سیاست و اخلاق، آزادی و عدالت، هویت و حقیقت و تاریخ و اجتماع انباشته از تضادهایی است که هر یک به تنهایی می تواند بنیان های یک جامعه را برافکنده و آن را به قهقرای انفعال و هویت گریزی فرو برد. بر این اساس، در سند راهبردی سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی که سال گذشته تنظیم شده است، حزب با بررسی برخی آسیب های اجتماعی و سیاسی که در کشور وجود دارد معتقد است؛
حقیقت آن است که این جامعه با فقدانی بزرگ دست و پنجه نرم می کند و آن فقدان اندیشه و نظریه ای بومی است که آگاهی اجتماعی آن را نمایندگی کرده و آن را ساختارمند نماید.
روح حیات اجتماعی در این جامعه زخم خورده است و میل عمومی جامعه مدتهاست به ورطه روزمرگی و هوس های اجتماعی هیستریک در غلطیده و درست به سان مظروفی گشته که به راحتی شکل ظرف را به خود گرفته است.
جامعه امروز ما با انواع کنش های انباشته سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دست و پنجه نرم می کند و هر لحظه احتمال آزادسازی پتانسیل های مخرب را متبادر می سازد.
به دلیل رشد نیافتن حقوق مدنی و نهادهای اجتماعی و نبود عرصه عمومی برای سامان دادن آگاهی اجتماعی، خطر لمپنیسم و نهلیسم جامعه را تهدید می کند.
به دلیل استفاده ابزاری از دین، دین گریزی خود را به دین ستیزی بدل کرده و شکاف های ارزشی و تاخر فرهنگی بین نسلی در آن بیداد می کند.
هوس و هیجانات اجتماعی می تواند شرایط فرصت طلبی های اپورتونیستی، آنارشیسم و فروپاشی نظم عمومی را مهیا کند.
با توجه به فقدان روشنفکران مولد و تئوری های راهبردی، جامعه امروز ما به دو بخش وانهاده غرب گرا و واپس گرا بدل شده است و رفتارهای خطرناکی می تواند از خود بروز دهد.
با وضعیت فعلی، خشونت مساله اجتماعی آینده ایران خواهد شد.
با این توصیف هایی که از جامعه ایران در حال حاضر ارائه شد، نقطه عزیمت سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی در دومین دهه از عمر تشکیلاتی خویش در مواجهه با این آسیب های سیاسی و اجتماعی، عبارت است از:
اول: نفی خشونت و ترویج گفتمان صلح
دوم: دفاع از تمامیت ارضی به عنوان یک ارزش
سوم: آگاه سازی جامعه برای مقابله با فرصت طلبی های فرومایگان
چهارم: تبلیغ و ترویج ظرفیت های رحمانی دین
پنجم: تاکید بر پلورالیسم سیاسی، دینی، اجتماعی و فرهنگی
ششم: پالایش آگاهی عمومی به صورت ایجابی و تولید فکر

در پایان اعلام می دارم "سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی" به عنوان حزبی که خود را مقید به چارچوب قوانین موضوعه کشور و قانون اساسی می داند، به سهم خود در راه بازگشت علم و خرد به عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور می کوشد و دیگران را نیز به این کوشش مقدس فرا می خواند.

به امید آینده ای سرشار از بهروزی و سربلندی برای همه ایرانیان

انتخاب دبیرکل و اعضای شورای مرکزی سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی در کنگره سالانه حزب


در کنگره سالانه سازمان عدالت و آزادی ایران اسلامی اعضای جدید شورای مرکزی و دبیرکل حزب برای یک دوره دوساله انتخاب شدند.
در یکی از مهمترین دستورکارهای کنگره سالانه سازمان، انتخابات اعضای شورای مرکزی و دبیر کل سازمان بود که بر اساس آرای ماخوذه افراد زیر به عنوان شورای مرکزی سازمان برای یک دوره دوساله انتخاب شدند:
آدینه.احمد، اشرفی.حمید، باطنی.امان الله، بزمشاهی.محمدرضا، بهشتی.بهراد، خسروی.کورش، سهرابی.سعید، شبستری.امیرعلی، صادقیان.علیرضا، صفری.ایمان، صفوی.سعید،طاهری.امیر، فرزانه خو .علیرضا، مقدری.مهدی، وکیلی.سمیه (اسامی به ترتیب حروف الفبا منتشر شده است).
پس از انتخاب اعضای شورای مرکزی، اعضای این شورا برای انتخاب دبیرکل آینده سازمان چهار نفر را به کنگره معرفی کردند و در نتیجه مهدی مقدری با رای اکثریت کنگره برای یک دوره دو ساله دیگر به دبیرکلی این حزب انتخاب شد.
گفتنی است کنگره سازمان جمعه سی اردیبهشت ماه در اصفهان( محل دفتر مرکزی حزب) برگزار شد. 


 


در حالیکه مهدی محمودیان همچنان در زندان و اعتصاب غذاست، مادرِ این روزنامه نگار و افشاگرِ جنایان بازداشتگاه کهریزک، از سوی دفتر دادستانی به علت نوشتن نامه های اخیرش به دادستان تهدید به دستگیری شده است.

به گزارش جرس، مسئولین دفتر دادستانی اعلام داشته اند که با حکم دادستانی در حال حرکت به سمت منزل ایشان بوده اند که از سر دلسوزی و بخاطر سن و سال ایشان فعلا از این تصمیم منصرف گشته اند.

گفتنی است این مادر سالخورده، طی مصاحبه های اخیر خود با رسانه های جنبش، ضمن ابراز نگرانی از وضعیت فرزند زندانیش، خطاب به مسئولین حکومت گفته بود “من سوالم از مسئولین این است که چرا آنهایی که به مردم ظلم می کنند مصون هستند و امثال فرزند من که درد و مشکلات جامعه را می گویند و دلسوز این کشور و مردمش هستند باید محاکمه شوند؟ این عدالت است؟ ما که تا به حالا نتوانسته ایم مسئولین را ببینیم تا دردها و حرف هایم را به آنها بزنیم. آیا واقعا این کشور مسئول و دلسوزی دارد که پاسخ ما را بدهد؟ مگر کار دادستان این نیست که داد مظلوم را بستاند؟ اما متاسفانه دادستان ما از ظالم دفاع می کند و جواب مظلومین را هم نمی دهد.”

فاطمه الوندی (مادر مهدی محمودیان) همچنین خاطرنشان کرده بود “جالب است که به کشورهای همسایه می گویند با مردم مسالمت آمیز برخورد کنید، به حرف آنها گوش کنید، ببینید خواسته های مردم چیست؟ اما الان خودشان با مردم خودشان برعکس عمل می کنند. دیگر چه می توان گفت؟! آخر چرا اینکارها را می کنند؟ تنها فرزند من که نیست، امثال بچه من در زندان زیاد است. الان یکی از بچه های زندانی است که دو سال مادر مریضش را ندیده و دلش به تلفن خوش بود که الان ده ماه است تلفن هم نمی تواند بزند و مادرش هم مریض است نمی تواند مسافت تا زندان را طی کند. دل بچه من هم که خوش بود با فرزندش تلفنی حرف بزند که این حق را هم از او گرفته اند. خلاصه تنها همین ناراحتی های جسمانی اشان که نیست هزار و یک مشکل دارند، وضعیت نامناسب بهداشتی و رفتار نامناسب ماموران و غیره. از آن طرف هم که رفتار بد با خانواده های زندانیان سیاسی و توهین و سرگردان نگهداشتن آنها و جواب ندادن به آنها و مثل یک توپ خانواده های نگران را به این ور و آن ور پاس می دهند خلاصه فرزندمان که زندان است هیچ، هزار مشکل دیگر هم برایمان ایجاد کرده اند. من از مسئولین می پرسم چرا؟ چرا با مردم اینگونه رفتار می کنید؟”

وی روز گذشته نیز در گفت و گویی با تلویزیون رسا از بی توجهی مسئولان زندان نسبت به سلامت فرزندش انتقاد کرده بود.


 


مجید توکلی که از شانزده آذر هشتاد و هشت تاکنون در زندان بسر می برد همچنان از حق مرخصی محروم است. این دانشجوی سبز دربند که به دلیل بازداشت‌های متعدد و ماههای انفرادی به “شرف جنبش دانشجویی” معروف شده است، در بهمن ۸۹ به شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه فراخوانده شد تا مورد محاکمه قرار بگیرد این در حالی است که به وکیل و خانواده توکلی اطلاعی داده نشده بود. قاضی مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب از وی خواسته بود که با تکذیب بیانیه‌های منتشر شده و نوشته‌هایی که به بیرون از زندان فرستاده است، از سایت ها و عاملان انتشار این مطالب نیز اعلام شکایت کند که پس از مخالفت مجید توکلی، نهایتا در دادگاهی شش ماه زندان به دوران محکومیت وی اضافه شد.

مادر مجید توکلی با اشاره به اینکه هیجده ماه است که نتوانسته فرزند خود را ببیند، می گوید: ” هیجده ماه است که او را ندیدم و از بهمن ماه که تلفنش را قطع کردند از شنیدن صدای پسرم هم محروم هستم. من دیروز به زندان زنگ زدم و شرایط مریضی ام را برایشان گفتم و به آنها گفتم انتظار زیادی ندارم فقط می خواهم حداقل صدای مجید را بشنوم ترا بخدا بگذارید صدای مجید را بشنوم اما گفتند دست ما نیست. برای یک مادر هیجده ماه فرزندش را نبیند و چهار ماه صدای او را نشنود خیلی عذاب آور است آن هم در یک کشور اسلامی! حالا مجید که در زندان است بعنوان یک زندانی حق و حقوقی دارد یا نه؟ و یا خانواده زندانیان سیاسی حق و حقوقی دارند یا نه؟”

مجید توکلی در تاریخ ۱۶ آذر ماه بعد از مراسم روز دانشجو در مقابل دانشگاه پلی تکنیک توسط مامورانی که منتظر وی بودند بازداشت شد. توکلی به ۸ سال زندان محکوم شد که حکم وی به قرار زیر است: ۵ سال به دلیل اجتماع و تبانی، ۲ سال توهین به رهبری، ۱ سال تبلیغ علیه نظام، ۶ ماه توهین به رئیس جمهور، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوع الخروج از کشور.

گفتنی است در پی اعتصاب روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت، گروهی از دانشجویانِ سبزِ دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) طی بیانیه ای اعلام کرده بودند: “ما دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به پاس مقاومت های “اسطوره” و “شرف” جنبش دانشجویی مجید توکلی که اخیرا نیز شش ماه دیگر به حکمش اضافه شده، روز ٢۵ اردیبهشت را سبز می کنیم.”

به همین مناسبت “جرس” با مادر مجید توکلی در خصوص دلتنگی ها و خواسته هایش به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:

خانم توکلی الان چند وقت است که از مجید بی خبر هستید؟

هیجده ماه است که او را ندیدم و از بهمن ماه که تلفنش را قطع کردند از شنیدن صدای پسرم هم محروم هستم. فقط فروردین ماه برادر مجید توانسته بود او را ملاقات کند.

وضعیت روحی مجید چطور بود؟

وضعیت روحی اش خیلی خوب بود و شکر خدا بسیار مقاوم و صبور است. الان من و پدرش بیمار هستیم نمی توانیم به تهران برویم و او را ملاقات کنیم. زمانی هم که خبر اعتصاب غذای زندانیان سیاسی از جمله مجید را از خانواده ها شنیدم نگران شدم از بهمن ماه هم که تلفن مجید را قطع کرده اند شرایط روحی خوبی ندارم.

برای درخواست مرخصی یا وصل تلفن چه اقدامی کرده اید؟

من دیروز به زندان زنگ زدم و شرایط مریضی ام را برایشان گفتم و به آنها گفتم انتظار زیادی ندارم فقط می خواهم حداقل صدای مجید را بشنوم. ترا بخدا بگذارید صدای مجید را بشنوم اما گفتند دست ما نیست. برای یک مادر هیجده ماه فرزندش را نبیند و چهار ماه صدای او را نشنود خیلی “عذاب آور” است آن هم در یک کشور اسلامی! حالا مجید که در زندان است بعنوان یک زندانی حق و حقوقی دارد و یا خانواده زندانیان سیاسی حق و حقوقی دارند یا نه؟

به شما نگفتند با این وضعیت جسمانی اتان با چه کسی صحبت کنید تا به فرزندتان اجازه تماس تلفنی بدهند؟

گفتند برو دفتر دادستانی درخواست بده من هم گفتم اگر من بیمار نبودم می توانستم بروم دفتر دادستانی که می آمدم ملاقات. مشکل این است که من و پدرش مریض هستیم و نمی توانیم از خانه بیرون بیایم. بخدا من الان هفده ماه است نتوانسته ام از خانه بیرون بیایم. من به آنها گفتم روزهای ملاقات فکر کنید من آمده ام ملاقات، چند دقیقه بگذارید مجید با تلفن با مادرش حرف بزند اما گفتند نمی شود. بخدا نمی دانم چکار کنم؟ (به علت گریه مدتی گفتگو قطع شد)

دوست دارم مجید را ببینم و صدایش را بشنوم، بیاید من را ببرد دکتر…بخدا من یک مادرم دوست دارم صورت فرزندم، صدایش را بشنوم، چه بگویم، دردم را به کی بگویم؟ اما دردی که خدا به من داده صبرش را هم می دهد دوری و بی خبری از مجید همه اش درد است اما چه کنم جز تحمل.

مجید که کاری نکرده یک دانشجوی این مملکت است، سخنرانی کرده، اگر یک دانشجو نتواند حرف بزند پس کی باید حرف بزند؟! مجید فقط حقایق و حرف ملت را زده، کاری نکرده است. بخدا مجید حقش نیست در زندان باشد، آخه چه گناهی کرده؟

چند وقت پیش یک دادگاهی برای مجید تشکیل دادند و شش ماه برایش دوباره حکم زدند از این موضوع اطلاع دارید؟

ما از طریق دوستان شنیدیم که دوباره برای او در زندان دادگاه تشکیل داده اند. نه به ما، نه به وکیلش اطلاع دادند و مجید هم که تلفنش قطع بود و ما هیچ خبری ازش نداشتیم. این خبر خیلی ناراحت کننده بود، آخه کسی که در زندان است دوباره دادگاه برایش تشکیل بدهند و برایش حکم بزنند، دیگر نمی دانم چه بگویم!

خانم توکلی با توجه به اینکه به شما گفته اند دادستان باید اجازه تماس تلفنی و مرخصی بدهد و شما هم مریض هستید و توانایی رفتن به تهران و دفتر دادستانی را ندارید، از همین تریبون با دادستان حرفهایتان را بزنید؟

من چیز زیادی نمی خواهم فقط بگذارند مجید یک تماس تلفنی با من بگیرد تا من با این حال مریض صدایش را بشنوم. بخدا من هم مادرم و احساس مادری دارم، فکر کنند من رفته ام ملاقات و بگذارند مجید یک تلفن به من بزند. من که بیمارم و نمی توانم ملاقات بروم حداقل صدای فرزندم را بشنوم. من از دادستانی، از رئیس قوه قضاییه و از هر مسئولی که صدای من را می شنود خواهش می کنم بگذارند یک مادر صدای فرزندش را بشنود. بخدا اینقدر دلم تنگ می شود، کنار گوشی تلفن می نشینم و دعا دعا می کنم مجید زنگ بزند اما غروب قلبم می گیرد و گریه می کنم و شب از کنار تلفن پامی شوم…

در پایان هم از همه دوستانی که به ما سر می زنند و با تلفن دلداریمان می دهند تشکر می کنم و من با صدای اینها زنده هستم و به امید روزی که همه زندانیان از جمله مجید من “آزاد” شوند.


 


مهدی سحرخیز به سایت خودنویس گفت که پرده گوش پدرش در اثر ضربه یک زندانی پاره شده است. ضارب یکی از «شرور»های زندانی در بند سیاسی رجایی‌شهر است که حدود دو هفته‌ پیش در درگیری با عیسی سحرخیز توی گوش این روزنامه‌نگار زده است. به گفته مهدی سحرخیز، پدرش و گروهی دیگر از زندانیان در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت نا امن زندان و سهل‌انگاری در معالجه سحرخیز، دست به اعتصاب غذای نامحدود زده‌اند.

به گزارش دانشجونیوز، عیسی سحرخیز برای چندمین بار قربانی خشونت شد. او که سال‌ها پیش مورد حمله دادستان فعلی کشور قرار گرفته بود (پرتاب قندان و گاز گرفتن توسط محسنی اژه‌ای)، پس از انتخابات دستگیر و به خاطر ضرب و جرح توسط بازجویانش تا مدت‌ها تحت درمان بود.

سحرخیز این بار به‌وسیله یکی از زندانیان «شرور» که به بند سیاسی منتقل شده بود مورد حمله قرار گرفت که به خاطر شدت ضربه، دچار پارگی پرده گوش شده است.

مهدی سحرخیز، پسر این روزنامه‌نگار که ساکن نیویورک است به خودنویس گفت علیرغم قول مقامات زندان، هنوز هیچ پزشکی به دیدار سحرخیز نرفته است و خانواده او نیز در دیدار روز پنجشنبه متوجه این مساله شده است.

مهدی سحرخیز همچنین گفت که پدرش به همراه چند زندانی دیگر از جمله کیوان صمیمی در اعتراض به وضع موجود در زندان از ۶ روز پیش دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است. او همچنین گفت که به خاطر محدودیت در ارتباط خانواده با پدرش و تعطیلی‌های آینده در روز ملاقات آقایان زندانی، و همچنین محدودیت تماس تلفنی که از سوی مسوولان بر زندانیان تحمیل شده، تا نزدیک به یک ماه بعد نمی‌توانند هیچ خبری از عیسی سحرخیز داشته باشند که موجب افزایش نگرانی اعضای خانواده او شده است. سحرخیز با وجود تقاضای خانواده، حاضر به شکستن اعتصاب غذای خود نشده و بنا به گفته همسرش، بیش از ۶ کیلو در طی ۶ روز گذشته وزن کم کرده است.

مهدی سحرخیز در پایان به خودنویس گفت که مجید توکلی دیروز به اصرار اطرافیان اعتصاب غذایخود را شکسته است.


 


مهدی محمودیان که در اعتصاب غذای تر بسر می برد، از همه ملت خواسته است که بهیچوجه از خواسته خود کوتاه نیایند. .

به گزارش رسیده به جرس، این زندانی سیاسی که بخاطر افشای شکنجه های روحی و جسمی و تجاوز به انفرادی منتقل شده بود، پس از اعتصاب غذا و وخامت حالش به بند عمومی منتقل شد.

او در دیدار اخیر خود با خانواده از همه ملت خواسته است که به هیچ وجه از خواسته خود کوتاه نیایند.

افشاگر جنایات کهریزک با تقدیر از همراهی مردم گفته است: هم می دانیم که اعتصاب غذا لطمات جبران ناپذیری به ما خواهد زد اما آنچه مهم هست هدف همه ما یعنی اصلاح وضع کنونی جامعه است. حتی شاید در این راه من یا دیگران دوستان جان خود را از دست بدهیم اما به هیچ وجه شماها نبایستی دست از ادامه تلاش برای اصلاح جامعه بردارید و یا هدفتان را تغییر دهید.

وی با اشاره به شرایط نامناسب زندان، از اعتصاب غذای نامحدود خبر داده و افزوده است: باید بدانید که تاکنون مسئولین زندان به خواسته های ما عمل نکرده اند و به این دلیل اعتصاب غذای موقت و چند روزه ما در صورت نپذیرفتن خواسته های به حق و قانونی ما از سوی مسئولین زندان از روز یکشنبه اول خرداد بصورت دائمی در خواهد آمد شاید که از این طریق قانون شکنان و تضییع کنندگان حقوق مردم سر عقل بیایند و به خواسته های ما جامه عمل بپوشند.”

گفتنی است مهدی محمودیان بر اثر اعتصاب غذاهای اخیر حداقل ۱۵ تا ۲۰ کیلو وزن کم کرده و آثار ضعف و بیماری کاملا در چهره اش مشهود است.
 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته