ایوب قنبرپوریان و روح الله میرزاخانی جوانترین زندانیان بند ۳۵۰ زندان اوین محسوب می شوند .قنبرپوریان به تازگی به رجایی شهر منتقل شده است.
به گزارش خبر نگار کلمه، روح الله میرزا خانی ۱۹ ساله از جوانترین زندانیان حوادث انتخابات در بند ۳۵۰ زندان اوین، بزرگترین بند زندانیان سیاسی کشور هم اکنون در میان بیش از ۱۷۰ زندانی دیگر این بند به سر می برد.
روح الله میرزاخانی ، ۱۹ ساله به اتهام اجتماع و تبانی بر ضد امنیت ملی از آذر ماه سال گذشته در زندان اوین است . او هنوز بلاتکلیف است و هیچ دادگاهی برایش برگزار نشده است .
ایوب قنبر پوریان نیز که به تازگی از بند ۳۵۰ اوین منتقل شده، به اتهام اخلال در نظم و اقدام علیه امنیت ملی به سه سال و چهار ماه حبس محکوم شده است . این جوان ۲۰ ساله در یکی از تظاهرات های مسالمت آمیز مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ۱۳۸۸ بازداشت و روانه زندان شد .
وی اهل یکی از روستاهای کوه دشت لرستان است که در تهران به عنوان کارگر ساختمان مشغول به کار بوده است . ایوب سرپرست خانواده بوده و در تمام ماههای گذشته ،خانواده اش بدون حضور او با مشکلات مالی فراوان دست به گریبان بوده اند.
او مدتی در بند دو الف سپاه نگه داری شد و مدتها در بند ۳۵۰ زندان اوین به همراه تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی نگهداری می شد و سپس به رجایی شهر انتقال یافت.
نسرین ستوده، حقوقدان و فعال جنبش زنان، که بیش از ۹ ماه است در زندان اوین به سر می برد، نامه ای به پسر سه ساله اش نیما نوشته است.
به گزارش سایت مدرسه فمینیستی او به دلیل عدم دسترسی به کاغذ در زندان، این نامه را بر روی دستمال کاغذی به نگارش درآورده است. این نامه در اسفند گذشته نگاشته شده است.
وی در بخشی از این نامه می نویسد:هیچ «کاری» حق ندارد اینقدر حقوق کودکانم را نادیده بگیرد که طی ۶ ماه بازداشت به من یک ساعت ملاقات با تو را بدهد.
او در این نامه که درک آن را باید به آینده فرزندش و فرزندان ایران زمین واگذار کند می نویسد:عزیزم، آنچه در پروندههای قضایی برندهی نهایی است، دفاع قضایی خوب یا بد نیست، که از این بابت وکلایم در دفاع بینظیرشان سنگ تمام گذاشتند، بلکه معصومیت و مظلومیت انسانهایی است که در چرخ دندهی چنین آرای عجیب و غریبی له مِیشوند. آن معصومیت قطعا برندهی بازی است. برای همین از معصومیت کودکانهات میخواهم برای آزادی همهی زندانیان بیگناه، و نه فقط زندانیان سیاسی دعا کنی.
نسرین ستوده در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهامات تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر، به ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور شد و همچنین به اتهام بدحجابی در یک فیلم سخنرانی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
نیمای عزیزم، سلام
نامه نوشتن برای تو سخت است، تو که آنقدر معصومی که نمیتوانم برایت بگویم از کجا برایت نامه مینویسم. تو که از مفاهیم زندان، بازداشت، حکم، دادگاه، ظلم، سانسور، خفقان یا رهایی، آزادی، عدالت، تساوی و … تصویری در ذهن نداری.
از چه با تو سخن بگویم که با «اکنون» تو حرف زده باشم و نه آیندهات. چگونه برایت توضیح دهم که آمدنم به خانه دست خودم نیست تا به سویت پر بکشم، تو که به پدرت گفته بودی به مامان بگو کارش را تمام کند و به خانه برگردد. چگونه برایت بگویم که هیچ «کاری» نمیتواند مرا از تو این همه دور کند، در واقع هیچ «کاری» حق ندارد مرا این همه از تو دور کند. هیچ «کاری» حق ندارد اینقدر حقوق کودکانم را نادیده بگیرد که طی ۶ ماه بازداشت به من یک ساعت ملاقات با تو را بدهد.
با تو چه بگویم که هفتهی گذشته از من پرسیدی مامان با ما به خانه می آیی؟ و من در مقابل چشم ماموران بازداشتگاه به تو گفتم: «کارم طول می کشد و دیرتر می آیم». آن وقت تو با سر تکان دادنت گفتی باشد و دستم را کشیدی و با لبهای کوچکات بوسهای کودکانه بر دست هایم زدی…
نیمای عزیزم!
در طول ۶ ماه گذشته دو بار به شدت گریستم. بار اول در سوگ پدرم بود که از عزاداری و سوگواری نیز محروم بودم و بار دوم همان روز بود که نتوانستم با تو به خانه برگردم و وقتی به سلولم برگشتم بی اختیار بلند بلند گریستم.
نیما جان!
بارها در پروندههای مربوط به حضانت کودکان، دادگاهها چنین رای دادهاند که نمیتوانند ملاقات کودک ۳ ساله را برای ۲۴ ساعت متوالی به پدر بسپرند. در چنین آرایی مهمترین استناد دادگاهها به سن چنین کودکانی است که نمیتوانند ۲۴ ساعت دور از مادر بمانند زیرا برای کودک آسیب روحی – روانی به همراه دارد.
اما همین دستگاه قضایی میتواند حقوق کودکی را نادیده بگیرد که تصور میکند مادرش در صدد اقدام علیه امنیت اوست!!!
البته که دلم نمیخواهد با تو از این که در صدد هیچ اقدامی علیه امنیت «آنها» نبودهام و فقط به عنوان یک وکیل به آراء قضایی و آرایی که علیه موکلانم صادر شده بود، معترض بودهام، اشاره کنم.
البته که مایل نیستم به تو ثابت کنم و مثلا بگویم متن مصاحبههایم همگی عیان است و علنی، و اکنون به دلیل انتقاد از آراء قضایی که حرفهی اصلی هر وکیلی است، شایسته ۱۱ سال حبس شناخته شدهام.
اما مایلم بگویم: اولا نخستین کسی نیستم که چنین حکم ناعادلانهای را دریافت کردهام. اما امیدوارم آخرین آنها باشم، هر چند بسیار بعید می دانم.
ثانیا از این که در کنار موکلانم در زندان هستم، موکلانی که دفاعیات من به دلایل غیرقضایی و غیرحقوقی موثر نیفتاد و آنها روانه زندان شدند، بسیار خشنودم و دست کم آرامام.
ثالثا دوست دارم بگویم به عنوان یک زن از این که افتخار دفاع از بسیاری از فعالان مدنی و معترضان انتخاباتی را بر عهده داشتهام، به دلیل حکم سنگینام به خود میبالم. زیرا دوستتر داشتم به عنوان وکیل آنها، حکمی سنگینتر از آنان دریافت کنم.
حالا دیگر تلاش زنان ثابت کرد که دیگران، اعم از مخالف و موافق نمیتوانند آنها را نادیده بگیرند. اما نمیدانم آن را که از همه بیشتر دوست دارم، چگونه به تو بگویم؟ چگونه بگویم که برای قاضی یا بازجویم یا دستگاه قضایی دعا کن. دعا کن تا به عدالت قلبی و آرامش روح برسند تا شاید ما نیز در آرامش زندگی کنیم، مثل خیلی از کشورهای دنیا.
عزیزم، آنچه در چنین پروندههایی برندهی نهایی است، دفاع قضایی خوب یا بد نیست، که از این بابت وکلایم در دفاع بینظیرشان سنگ تمام گذاشتند، بلکه معصومیت و مظلومیت انسانهایی است که در چرخ دندهی چنین آرای عجیب و غریبی له مِیشوند. آن معصومیت قطعا برندهی بازی است. برای همین از معصومیت کودکانهات میخواهم برای آزادی همهی زندانیان بیگناه، و نه فقط زندانیان سیاسی دعا کنی.
به امید روزهای بهتر
مامان نسرین
اسفند ۸۹
به دنبال افشاگری نسبت به وضعیت نامناسب زندان قرچک ورامین تعدادی از زنان زندانی سیاسی در این زندان به زندان اوین منتقل شدند.
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، صبح امروز چهارشنبه تعدادی از زندانیان زن زندان قرچک ورامین که از دو هفته پیش از زندان رجایی شهر کرج به این زندان منتقل شده بودند در تماسی با خانواده های خود گفتند که به زندان اوین در تهران انتقال داده شده اند.
زندان قرچک ورامین شامل هفت سوله است که در هر کدام از این سوله ها بیش از ۲۰۰ زندانی نگهداری می شوند. ضعیف بودن شدید سیستم تهویه هوا باعث شده تا بوی فاضلاب در سوله ها همیشه حس شود. فقط دو سرویس بهداشتی برای بیش از ۲۰۰ نفر، دو اتاقک حمام برای همین تعداد از زندانیان در نظر گرفته شده است که حداقل استانداردهای لازم را برای نگهداری زندانیان ندارد.
نکته دیگر این زندانیان سیاسی نیز در کنار زندانیان با جرم های دیگر نگهداری می شوند. پس از انتقال زنان زندان رجایی شهر کرج قرار بود زنان سیاسی زندان اوین نیز به قرچک ورامین منتقل شوند که ظاهرا این تصمیم منتفی شده است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی( ایرنا) با استناد به نشر اکاذیب در روزنامه کیهان، از این روزنامه به دستگاه قضایی شکایت کرد.
خبرگزاری دولت در این باره نوشت :روزنامه کیهان روز شنبه گذشته، خبرگزاری جمهوری اسلامی را متهم کرده بود که به “تریبون جریان انحرافی” تبدیل شده است.
مدیرعامل ایرنا به مسئول حقوقی این سازمان رسمی خبری کشور ماموریت داد تا به صورت رسمی شکواییهای را علیه روزنامه کیهان تنظیم کند.
در این شکواییه که به دادستان تهران تسلیم شد، اتهام روزنامه کیهان از مصادیق مسلم افترا و نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی توصیف شده است.
علیاکبر جوانفکر مدیرعامل ایرنا و سرپرست موسسه مطبوعاتی ایران، در این زمینه تصریح میکند که تاکنون علیه هیچ رسانهای شکایت نکرده است و از حق شخصی خود در مواجهه با اتهامات رسانهای صرفنظر میکند اما هرگاه حیثیت و اعتبار سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی یا روزنامه ایران هدف توهینها و اتهامات بیاساس قرار گیرد، در شکایت از آن رسانه درنگ نخواهد کرد.
۱۱۳ تن از فعالان سیاسی استان زنجان، چهلمین روز درگذشتِ حاج میراسماعیل موسوی، پدر بزرگوار مهندس میرحسین موسوی را به خانوادۀ آن مرحوم بالاخص میرحسین تسلیت گفتند.
متن این پیام که نسخه ای از آن در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح ذیل است:
انالله و انا الیه راجعون
چهل روز از ضایعه درگذشت اندوهبار مردی وارسته و آزاده که عمر خویش را در اطاعت الهی و مبارزه با رژیم ستمشاهی سپری کرده بود، گذشت.
سلاله الاطیاب مرحوم حاج میراسماعیل موسوی، آن فخر ذریه رسول خدا(ص) از نیکان روزگار بود و خدمتگزاران به خلق خدا.
در آستانه چهلمین روز درگذشت آن نیکمرد، این ضایعه دردناک را به یکایک بازماندگان آن مرحوم به ویژه جناب آقای مهندس «میرحسین موسوی» بزرگمرد فاضل و آراسته به اخلاق اسـلامی و منادی آزادی تسلیت میگوییم و از درگاه ایزد سبحان میخواهیم که روح پاک آن عزیز سفرکرده را با مولایش علی(ع) محشور و به فرزندان مکرم آن مرحوم و دیگر سوگواران صبر و شکیبایی عنایت فرماید.
ما نیز در کنار مردم و خـانواده بزرگـوار این عزیز سوگواریم و از خاندان معزز و خدوم ایشان به ویژه مهندس میرحسین موسوی نخستوزیر محبـوب دوران دفاع مقدس میخواهیم ما را در غم و اندوه خویش شریک بدانند.
۱٫ غلامرضا آربونی ۲٫ محمدرضا آقاجانلو ۳٫ مسعود الماسی ۴٫ احمد احمدی ۵٫ علیرضا اسکندریون ۶٫ مهدی اسکندری ۷٫ مسعود اسکندری ۸٫ حسن اسکندری ۹٫ یحیی اسکندری ۱۰٫ فرید احدیان ۱۱٫ الهه اسرافیلی ۱۲٫ صمد الهیفرد ۱۳٫ علیاصغر اوجاقلو ۱۴٫ رسول بیات ۱۵٫ داود بیات ۱۶٫ سعید بیات ۱۷٫ محمدتقی بیات ۱۸٫ اسماعیل بیات ۱۹٫ رحمان بیات ۲۰٫ علی محمدبیانی ۲۱٫ اصغر بازرگانی ۲۲٫ رحمتاله بیگدلی ۲۳٫ جلال بیگدلی ۲۴٫ مهدی بیگدلی ۲۵٫ ایوب بیگدلی ۲۶٫ علیرضا بابایی ۲۷٫ هادی براتی ۲۸٫ علی باقری ۲۹٫ خلیل ببری ۳۰٫ رضا بهشتیفرد ۳۱٫ غفار پویا ۳۲٫ مجید تقیلو ۳۳٫ مهدی ترابی ۳۴٫ مهرداد ترابی ۳۵٫ محمود تاند ۳۶٫ مصطفی ثقفی ۳۷٫ هوشنگ جعفری ۳۸٫ دکتر جابری ۳۹٫ دکتر محمدحسین جباری ۴۰٫ هاشم جباری ۴۱٫ سجاد چوپانی ۴۲٫ پروانه چهلامیرانی ۴۳٫ احمد حکیمیپور ۴۴٫ رسول حکیمیپور ۴۵٫ حسن حسینعلی ۴۶٫ سید مرتضی حسینی ۴۷٫ مهدی حسنی ۴۸٫ اصلان حیدری ۴۹٫ زهرا حیدری ۵۰٫ محمدمهدی خسروی ۵۱٫ مجید خلفی ۵۲٫ احد رضایی ۵۳٫ سلطانعلی رفیعی ۵۴٫ محمود رجاییپور ۵۵٫ محمدصادق رسولی ۵۶٫ مسیحالله سلطانی ۵۷٫ سمیرا سلطانی ۵۸٫ صنم سلطانی ۵۹٫ غضنفر سفیدگری ۶۰٫ محمد سلیمی ۶۱٫ ادریس سالاری ۶۲٫ خلیل شامی ۶۳٫ دکتر علی شکوریراد ۶۴٫ دکتر فرانک شریفی ۶۵٫ عبدالرضا شهبازی ۶۶٫ قهرمان شجاعی ۶۷٫ احمد صادقی ۶۸٫ احمد صاحبناسی ۶۹٫ سیدحمید صدیقیان ۷۰٫ رئوف طاهری ۷۱٫ فاطمهبیگم ضیایی ۷۲٫ محمد عباسی ۷۳٫ سهراب عزیزی ۷۴٫ اصغر عزیزی ۷۵٫ امیرحسین علوی ۷۶٫ مهدی غفاری ۷۷٫ محمد غفاری ۷۸٫ توکل غنیلو ۷۹٫ بابالله فتحی ۸۰٫ محمدرضا فتحی ۸۱٫ یدالله فرهادی ۸۲٫ باقر فتحعلیبیگی ۸۳٫ سعید فقیهی ۸۴٫ رضا قاسمپور ۸۵٫ عیسی قاسمپور ۸۶٫ صفیه قرهباغی ۸۷٫ مصطفی قدیمی ۸۸٫ امیرحسین کاظمپور ۸۹٫ رضا کریمی ۹۰٫ لطیف کبودوند ۹۱٫ علی کلانتری ۹۲٫ اسلام کریمی ۹۳٫ گلشید کریمیان ۹۴٫ بیوک ملایی ۹۵٫ سیدهاشم موسوی ۹۶٫ ابوالفضل ملکی ۹۷٫ مهدی محبیمقدم ۹۸٫ هادی مغانلو ۹۹٫ سعید مالکی ۱۰۰٫ سعید محمدی ۱۰۱٫ سمیه میناخانی ۱۰۲٫ سیدمسعود نجفیان ۱۰۳٫ ابوالفضل نقیلو ۱۰۴٫ یوسف ناصری ۱۰۵٫ احمد نصیری ۱۰۶٫ فرامرز نجاری ۱۰۷٫ حسین نجاری ۱۰۸٫ امیر نصیری ۱۰۹٫ زینب نوری ۱۱۰٫ منصور وفا ۱۱۱٫ اکبر وفا ۱۱۲٫ محمد واعظی ۱۱۳٫ علی هاشمینژاد
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، گفت: چه بر سر کشور آمده است که پس از اجرای بسیاری طرحها و برنامههای اقتصادی همچون سهام عدالت، هدفمندی یارانهها و … وضعیت عدالت در کشور مطلقا راضیکننده نیست.
“مصطفی کواکبیان” در گفت و گو باخبرنگارخانه ملت افزود: ما باید از مفهوم عدالت به سمت مصداق عدالت حرکت کنیم.
نماینده مردم سمنان در مجلس شورای اسلامی با بیان این که عدالت اقتصادی در گسترش و تثبیت سایر انواع عدالتهای قضایی، سیاسی و فرهنگی هم تأثیر مستقیم دارد، تأکید کرده که باید تحقیق کرد و پاسخ داد که چرا پس از اجرای بسیاری از طرحها و برنامههای اقتصادی در دولت دهم همچون ارائه سهام عدالت، هدفمندی یارانهها و بسیاری دیگر از این دست، عدم رضایت ها از وضعیت عدالت در کشور بیان می شود.
رئیس فراکسیون دانشگاهیان مجلس، یادآور شد: در برنامه بودجه ۹۰، مصوبههای مهمی همچون افزایش متناسب با تورم حقوق کارکنان دولت و ممنوعیت افزایش بیش از ۲۰ درصدی بهای حاملهای انرژی وجود دارد که دولت با رعایت دقیق آنها میتواند آغازگر حرکت واقعی به سمت تحقق توصیههای رهبری باشد.
با گذشت چند هفته از دستگیریِ خبرنگارِ ایرانی – آمریکاییِ شبکه الجزیره توسط ماموران حکومت سوریه و انتقال وی به ایران و هفته ها بی خبری از سرنوشت او، و درحالیکه سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران از وضعیت وی اعلام بی اطلاعی کرده بود، شبکه خبری الجزیره بامداد چهارشنبه ۱٨ ماه مه گزارش داد که دوروتی (هما) پَروَز، خبرنگار ایرانیتبار این شبکه خبری، که پس از سفر خود به سوریه ناپدید شده بود هماینک آزاد است و از ایران به دوحه قطر پرواز کرده است.
به گزارش الجزیره، این شبکه الجزیره اعلام کرد که تأیید میکند هما در امن و امان است و در سلامت بهسر میبرد.
دوروتی پروز نهم اردیبهشتماه سال جاری برای تهیه گزارش از ناآرامیهای سوریه از دوحه در قطر راهی دمشق شد و پس از آن دیگر، کسی از او اطلاعی در دست نداشت تا این که هفته پیش شبکه الجزیره از قول مقامات سوری اعلام کرد که دوروتی پروز به جمهوری اسلامی تحویل داده شده است.
این در حالی است که سخنگوی وزارت خارجه جمهوی اسلامی روز سهشنبه از پاسخ صریح به پرسش مربوط به محل نگهداری دوروتی پَروَز، خبرنگار ایرانی تلویزیون الجزیره، خودداری کرد.
رامین مهمانپرست تنها گفت که ظاهراً این خبرنگار گذرنامه آمریکایی و کانادایی هم دارد، اما ایران تابعیت مضاعف را به رسمیت نمیشناسد. او افزود که ایران در حال پیگیری مسئله است.
وی در ادامه اظهارات خود اشاره کرد که “به دلیل تخلفات صورت گرفته [توسط خانم پروز] از کاری که وی قصد داشته به صورت پنهانی انجام دهد، ممانعت شده است.”
سفارت سوریه در واشینگتن در روز ۲۰ اردیبهشتماه اعلام کرد که دوروتی پروز پس از ورود به فرودگاه دمشق با گذرنامه ایرانی که تاریخ انقضای آن گذشته بود، همراه کنسول ایران در دمشق به تهران فرستاده شده است.
سخنگوی کمیسیون عمران مجلس، با بیان این که دولت باید هرچه سریعتر درباره مدیریت وزارت راه چارهای بیندیشد، گفت: اگر تردیدی در ادغام یا معرفی وزیر وجود دارد، باید به استسفاریه شورای نگهبان مراجعه شود.
“محمدرضا حسیننژاد دوین” در گفتوگو با خبرنگارخانه ملت، افزود: با پایان مهلت سه ماهه سرپرستی در وزارت راه و ترابری، دولت باید هر چه سریعتر تکلیف این وزارتخانه را روشن کند.
نماینده مردم شیروان در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: با توجه به این که الزام قانونی به کاهش تعداد وزارتخانهها برای نخستین بار است که در کشور اتفاق میافتد، بیتردید مشکلهای پیشبینی نشده وجود خواهند داشت.
وی ادامه داد: دولت اگر تردیدی درباره ادغام وزارتخانهها دارد میتواند به استفساریه شورای نگهبان در این باره مراجعه کند.
سخنگوی کمیسیون عمران مجلس، اظهار امیدواری کرد: دولت با شفافسازی کامل و رعایت نکات دقیق در ادغام وزارتخانهها، این تصمیم مهم قانونی را به بهترین نحور ممکن، اجرایی کند.
همزمان با برگزاری اولین جلسه شورای معاونین وزارت نفت با حضور محمود احمدینژاد و با پیشنهاد شرکت ملی گاز ایران و ستاد هدفمندی یارانهها و تصویب احمدینژاد طول مدت زمان ماههای سرد سال “در سال ۱۳۹۰ “در محاسبه گازبها بین ۳۰ تا ۴۵ روز افزایش یافت.
به گزارش روابط عمومی شرکت ملی گاز، مجید بوجارزاده گفته که همزمان با برگزاری اولین جلسه شورای معاونین وزارت نفت با حضور احمدینژاد و به منظور رفاه حال مشترکین گاز طبیعی، با پیشنهاد شرکت ملی گاز ایران و ستاد هدفمندی یارانهها و تصویب دولت طول مدت زمان ماههای سرد سال “در سال ۱۳۹۰ “در محاسبه گازبها بین ۳۰ تا ۴۵ روز افزایش یافت.
وی با اعلام این خبر گفت: با پیگیری های انجام شده مدت زمان محاسبه گازبهای ماههای سرد سال در اقلیمهای ۳، ۴ و ۵ تا ۱۵ اردیبهشتماه و برای اقلیمهای ۱ و ۲ تا پایان اردیبهشت ماه تغییر یافت.
بر این اساس با این تصمیم مشترکینی که در محدوده ۷۵ تا ۳۰۰ مترمکعب (اقلیم ۱ تا ۵) قرار داشته باشند در ماههای فروردین و اردیبهشت، هر متر مکعب گازبها ۳۰۰ ریال محاسبه میشود.
سخنگوی شرکت ملی گاز ایران اضافه کرد: قبلا مدت زمان محاسبه گازبهای ماههای سرد سال در اقلیمهای ۳، ۴ و ۵ تا ۱۵ فروردین ماه و برای اقلیمهای ۱ و ۲ تا پایان فروردین بوده است.
سید محمد غروی عضو شورای عالی حوزه علمیه قم با انتقاد از عدم توجه دولت به توصیه های مراجع و علما تصریح کرد: برخی از مراجع بزرگ ما هم اکنون مقابل دولت موضع دارند که لااقل در دوره قبل از انتخابات بر اساس موضع گیری ها و شعارهایی که داده می شد و تعریف دیگران، هم خودشان به دولت رای داده بودند و هم توصیه کرده بودند که به آقای احمدی نژاد رای بدهند.
به گزارش خبر آنلاین، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه «برخی مراجع اجازه ملاقات به احمدی نژاد را ندادند» گفت: تا جایی که من خبر دارم در این خصوص واسطه های قوی نیز وجود داشت که برخی شان از علمای قوی و بلند مرتبه قم بودند. این ها با مراجع تماس گرفتند و برخی هم حضورا تشریف بردند ولی این مراجع گفتند خیر. چرا که نقطه نظراتی را مطرح کردند ولی از سوی دولت عمل نشد.
وی با اشاره به عدم توجه دولت به توصیه علما و مراجع تقلید گفت: در عین حال اینکه مرجعی اجازه ملاقات ندهد برای دولت اهمیت ندارد که جای انتقاد وجود دارد.
غروی افزود: الان برخی علمایی که همان موقع حمایت هایی از احمدی نژاد کردند و هزینه شدند دیگر نه تنها دفاع نمی کنند بلکه نقد جدی دارند. این مسئله نه مصلحت دولت و نه مصلحت هر دولتی در نظام اسلامی است و نه اثرات خوبی دارد.
عضو شورای عالی حوزه با بیان اینکه «مرجعیت نهادی با قدمتی بیش از هزار سال است» تصریح کرد: نهاد مرجعیت امتحان داده است، وقتی مردم ببینند مرجعی به دولت نظر مثبت ندارد، دلگیر و دلنگران است، آنان نیز دلنگران می شوند. اگر ما می خواهیم مردم متدین حامی دولت باشند که این ها حامی دولت بودند و هستند و خواهند بود باید احترام مراجع را نگه داریم.
این استاد حوزه و دانشگاه در واکنش به سکوت مراجع مقابل اقدامات دولت گفت: دلیل سکوت مراجع یا این است که جمع بندی شان این است که سکوت کنند یا اینکه به خاطر عدم تضعیف نظام جمهوری اسلامی از اظهارنظر راجع به عملکرد دولت خودداری می کنند.
لازم به ذکر است سفر احمدی نژاد به قم که قرار بود هفته اول اردیبهشت ماه انجام گیرد نیز لغو شده بود.
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با اشاره به علل و عوامل حجم زیاد تذکر و سوالهای نمایندگان، گفت: دولت درباره پروژهای که قرار به عملیاتی شدن آن نیست وعده اجرا ندهد.
“موسی قربانی” در گفتوگو با خبرنگار خانه ملت، در واکنش به انتقاد “محمدرضا میرتاجالدینی” معاون پارلمانی رئیس جمهور از حجم زیاد سوال و تذکر نمایندگان از رئیس جمهور، گفت: دسترسی نمایندگان به برخی وزیران همچون وزیر مسکن و شهرسازی آسان است و از طریق تلفن یا مکاتبه پاسخ خود را دریافت میکنند و بنابراین این مسئولان معمولا با کمترین سوال یا تذکر مواجه میشوند.
نماینده قائنات در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: وکلای مردم پیگیر مسائل و مشکلات حوزههای انتخابیه خود هستند، اما وقتی وزیران یا مدیران بعضی دستگاههای اجرایی توجه لازم را به آن امور نمیکنند، نمایندگان از طریق تذکر، سوال یا اخطار قانون اساسی وارد میشوند.
وی افزود: معاونان پارلمانی میتوانند ایفاگر نقش ویژهای در کاهش حجم تذکر و سوال از وزیران باشند؛ چون برخی از آنها مثبت یا منفی پاسخ منطقی به پیگیری نمایندگان میدهند، اما سایرین اصلا خود را پاسخگو نمیدانند. به نظر میرسد عدهای از اینها فقط داخل جلسه علنی مجلس روی صندلی مینشینند.
قائم مقام معاونت تنقیح قوانین مجلس با اشاره به برخی تصمیمات اختلافبرانگیز دولت، اظهار کرد: رئیس جمهور در وقایع اخیر علیه خود کلی جو درست کرد و بعد دولت درباره ادغام وزارتخانهها تصمیمی گرفت که حجم بالایی از تذکرها و اخطارهای قانون اساسی را در پی داشت.
قربانی با اشاره به مصوبات استانی دولت، ادامه داد: خیلی از مصوبات سفرهای استانی محقق نمیشود، در حالیکه این مصوبات سطح توقع مردم را افزایش میدهند. نمایندگان نیز به وزیران و مسئولان دولتی برای اجرا فشار آورده و تذکر می دهند و میگویند اگر قرار به اجرا نبود دولت نباید به این موضوعها ورود میکرد، حالا که این کار را کرده باید طرحها را به سرانجام برساند.
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس تاکید کرد: با تفاصیل یاد شده خود دولت باید حساب و کتاب کارهای اجرایی را دقیق کند تا درباره پروژهای که قرار به عملیاتی شدن آن نیست، وعده اجرا ندهد.
وی افزود: مشاوران و کارشناسان حقوقی دولت باید از ارائه برخی پیشنهادهای غیرقابل اجرا به رئیس جمهور پرهیز کنند. مثلاً رئیس جمهور در زمان رسیدگی به لایحه بودجه۸۹ طی نامهای ۱۰ ایراد قانون اساسی به شکل بررسی بودجه گرفت درحالیکه وقتی مصوبه مجلس به شورای نگهبان رفت، این قدر ایراد به آن گرفته نشد.
قربانی یاد آور شد: اقدام یاد شده نشان میدهد که مشاوران و کارشناسان حقوقی دولت کار خود را درست انجام نمیدهند که موجب بروز مشکلاتی میان قوا میشود. مصوبهای که قرار است به شورای نگهبان برود لزومی ندارد که رئیس جمهور در مورد آن نامه بنویسد.
“سید محمدرضا میرتاجالدینی” معاون پارلمانی رئیس جمهور اخیرا موضوع سؤال از وزرا و احضار مکرر وزرا به مجلس را مورد انتقاد قرار داده و برخی از تذکرات به رئیس جمهور را غیرمرتبط دانسته است.
داوود سلیمانی که در اولین روزهای پس از انتخابات مهندسی شده بازداشت شد، در طول بیست و سه ماه گذشته تنها دو روز مرخصی داشته و این بار گفته می شود برای پنج روز به مرخصی آمده است.
به گزارش جرس، داوود سلیمانی در بیستم و سه ماه از بازداشت غیرقانونی اش از حداقل امکانات رفاهی برای یک زندانی محروم بوده است.
دکتر داوود سلیمانی، زندانی سیاسی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه تهران، چندی پیش در نامه ای سرگشاده خطاب به همسر و فرزندان خود، نسبت به ظلم ها و قانون شکنی هایی که در دو سال اخیر بر وی رفته پرده برداشته و خاطر نشان کرده است که “هیچگاه نخواسته ام حقیقت را فدای مصلحتی نمایم که در آن مصلحت دون شرافت و اخلاق و عقیده بوده است. پس می گویم راضی ام به رضای خدا و شما نیز- می دانم که برایتان مشکل است- ولی راضی به رضای او باشید.”
این اصلاح طلب دربند که از مدتها پیش از حق تماس تلفنی محروم شده بود، اینک حتی از امکان هوا خوری هم نیز بی بهره است.
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه که خرداد ماه ۱۳۸۸ ودر جریان حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده بود، توسط شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب و مطبوعات محکوم گردید، که شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان، محکومیت وی را از شش سال به سه سال کاهش داد.
سلیمانی خردادماه امسال بعد از انتشار نامه سرگشادهای به رهبر جمهوری اسلامی، همراه با عیسی سحرخیز و رسول بداغی، از زندان فردیس به زندان رجاییشهر منتقل گردید.
سلیمانی در نامه سرگشاده خود به رهبری، با شرح آنچه در زمان بازجویی بر وی رفته بود، خواستار اعزام گروهی از سوی رهبری برای رسیدگی به امور زندانیان شده بود.
این فعال اصلاح طلب از هرگونه امکان مرخصی تاکنون بی بهره بوده و به رغم وعده های داده شده و قرار وثیقه، حتی به یک مرخصی کوتاه هم نیامده بود.
داوود سلیمانی عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت و استاد دانشگاه و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و معاون دانشجویی دانشگاه تهران در دوره اصلاحات (زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی) بود.
وی در سال ۷۸ و در زمان حمله لباسشخصیها به کوی دانشگاه تهران نقش مؤثری در افشای جنایتهای لباسشخصیها و عوامل سرکوبگر نیروی انتظامی در حمله به کوی دانشگاه داشت.
لازم به ذکر است چندی پیش داوود سلیمانی بدنبال ناراحتی قلبی دربهداری زندان رجایی شهر بستری شده بود.
نماینده مردم خدابنده درمجلس آمارهای مطرح شده در بحث ایجاد اشتغال را از سوی مقامهای دولتی را غیر واقعی خواند و تصریح کرد: تولید یک میلیون ۶۰۰ هزار شغل در کشور نیازمند ۶۴ هزار میلیارد تومان است، دولت این مبلغ را از چه منبعی تامین کرده است؟
“سید فاضل موسوی” در گفتوگو با خبرنگار خانه ملت، با بیان اینکه نرخ افراد شاغل در کشور به ویژه حوزه انتخابیهاش کاهش یافته است، تصریح کرد: اشتغال به معنی پول یا وام دادن به افراد نیست، اشتغال پایدار تعریف خاص خود را دارد.
نماینده مردم خدابنده در مجلس شورای اسلامی با اعلام اینکه آمارهای مطرح شده از سوی مقامهای دولتی را قبول ندارد، گفت: ایجاد یک میلیون ۷۰۰ هزار شغل در کشور نیازمند درآمدی ۶۴ هزار ملیارد تومانی است، دولت این مبلغ را از چه منبعی تامین کرده است؟
وی ادامه داد: نرخ ایجاد اشتغال باید با آمار افراد بیمه شده در کشور مطابقت داشته باشد، آیا چنین آماری که از سوی مقامات دولتی مطرح می شود با نرخ افراد بیمه شده تطابقی دارد؟
موسوی اینگونه اعلام آمار را غیر واقعی و بیحساب خواند و تاکید کرد: باید به تفکیک اعلام شود در کدام شهرستان و در کدام استان چه شغلی ایجاد شده است.
عضو کمیسیون اصل نود مجلس اظهار داشت: با ادامه این روند ایجاد دو میلیون و ۵۰۰ هزار شغل پایدار را تا پایان سال امری نشدنی است. امروزه ایجاد یک شغل پایدار نیازمند ۴۰ میلیون تومان اعتبار است. دولت این مبلغ را از چه منبعی میخواهد تامین کند؟
منابع خبری آگاه از ترور وزیر دفاع رژیم لیبی به ضرب گلوله دیکتاتور این کشور خبر دادند.
به گزارش مهر، روزنامه النهار الجزایر به نقل از منابع آگاه خبری نوشت: معمر قذافی وزیر دفاع خود را به دلیل انتقاد اخیر وی از چگونگی تعامل رژیم دیکتاتوری لیبی با انقلابیون ترور کرد.
بنا بر اعلام این منابع، وزیر دفاع رژیم لیبی در جریان دیدار با قذافی در دفتر وی کشته شده است. به زمان ترور وی اشاره ای نشده، اما منابع موثق کشته شدن وی توسط معمر قذافی را تاکید کرده اند.
حجتالاسلام قدرتالله علیخانی چهره نامآشنا برای ملت ایران است. او سالها عمر خود را صرف مبارزه برای آزادی و جمهوری اسلامی کرده و به همین علت چند سال طعم زندان را نیز چشیده است. پس از پیروزی انقلاب او در حلقه نزدیکان بنیانگذار جمهوری اسلامی قرار گرفت.
ویژگی علیخانی، حسنخلق و روابط عمومی قوی اوست. به همین دلیل طرفداران بیشماری را همراه دارد. علیخانی هرچند روحانی است، اما به موضوعات اقتصادی و اجتماعی نیز وقوف دارد. او تلاش میکند از این منظر و از سنگر نمایندگی مردم قزوین از حقوق مردم به ویژه کارگران شهر صنعتی البرز دفاع کند.
ستارهصبح در ارتباط با آخرین وضعیت دولت دهم، هدفمند سازی یارانهها، علت تشدید تحریمها، رواج خرافات و … مصاحبهای با این چهره نامآشنا و در عین حال دلسوز و انقلابی انجام داده که خواند آن جالب و روشنگر است.
*چرا احمدینژاد پس از برکناری وزیر اطلاعات سفر استانی قم و برخی برنامههایی که در تهران داشت را لغو کرد؟
به نظر من اگر او به قم میرفت یا در تهران برنامهای اجرا میکرد، قطعاً با واکنشهای تند مخالفین خود مواجه میشد و حتی اجازه صحبت نیز به او داده نمیشد. به نظرم به همین دلیل او سفر قم و برنامههای تهران را لغو کرد. هرچند او به سرکارش برگشت، اما تداوم چنین وضعیتی احمدینژاد را به سرنوشت اصلاحطلبانی که فاقد تریبون هستند تبدیل میکند. به همین علت طرفدارانش در مجلس سخت به تلاش افتادند تا مشکل را حل کنند.
احمدینژاد در مساله وزیر اطلاعات متوجه شد که حاکمیت با کسی شوخی ندارد و عقد و اخوت هم با کسی نبسته است. اگرچه اصولگرا باشد.
*چرا و چگونه در میان اصولگراها که قبلاً در برابر اصلاحطلبان صف واحد بودند، اختلاف و شکاف پدیدار شد؟
ریشه اصلی این اختلاف این بود که قبلاً محوریت و برنامهریزی اصولگراها توسط جناب آقای حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر ناطقنوری برنامهریزی میشد، از زمانی که آقای ناطقنوری که فردی انقلابی، شجاع و شناخته شدهای است، مورد بیمهری برخی از اصولگراها قرار گرفت و گروه ائتلاف آبادگران جوان خواست نقش او را ایفا کند، این فرآیند باعث شد تا ناطقنوری خود داوطلبانه کنار برود. به نظرم نقطه آغاز اختلاف و شکاف را باید در همین اتفاق مهم دید.
موضوع دیگر نقش شخص محمود احمدینژاد در جریان اصولگرایی بوده و هست. احمدینژاد به کمک اصولگرایان و برخی روحانیون به ویژه ناطقنوری و محمدرضا باهنر شهردار تهران شد. قرائن از همان دوره شهرداری نشان میداد که وی قصد دارد از سکوی شهرداری به ریاستجمهوری برود. به مرور زمان او از این دو فرد موثر و دیگر اصولگراها فاصله گرفت و احساس بینیازی از دیگران کرد. اینجا نقطه از دست دادن دوستان و همفکرانش بود.
ناطق و باهنر نخست به کمک احمدینژاد برای شهردار شدن آمدند، آنگاه در دور دوم ریاستجمهوری سال ۸۴ باهنر جزو طرفداران پروپا قرص احمدینژاد شد.
پس از آن انتخابات، احمدینژاد با انتخاب وزرا، معاونین و مشاورین خود، زمینه را برای انتقاد از خود و جداشدن طرفداران از جمله افرادی مثل باهنر، توکلی، خوشچهره و… را فراهم ساخت. با گذشت زمان احمدینژاد روحانیون را نیز از دست داد و کار به جایی رسید که دیگر به نصایح رهبری، مراجع عظام هم بیتوجهی میکرد. چون او احتمالاً دچار نوعی بینیازی و غرور شده بود. آنچه در عمل اتفاق افتاد، نتیجه همین روش و طرز فکر بود.
*تحلیل شما در رابطه با رفتار احمدینژاد در برکناری وزیر اطلاعات و پسلرزههای آن چیست؟
به نظرم احمدینژاد در این موضوع مثل آنچه در گذشته انجام داده بود دچار خطای بزرگ محاسباتی شد، به همین دلیل چند روز به دفتر کارش نرفت. او به فکرش هم خطور نمیکرد که به چنین وضعیت و سرنوشتی دچار شود.
وی حتی حاضر نشد در پاسخ خیلیها که از او میخواستند سکوت را بشکند و به سر کارش برود، همراهی کند. در این ماجرا اتفاق دیگری که رخداد ریزش گروه دیگری از دوستان وی و افزوده شدن بر تعداد منتقدان او بود.
به نظر من خطای اول احمدینژاد برکناری مصطفی پورمحمدی، غلامحسین محسنیاژهای، محمد جهرمی و فتاح بود که نسبت به وزرای دولت دهم قویتر و کارآمدتر بودند.
خطای دوم وی برکناری غیرمنتظره منوچهر متکی وزیر امور خارجه بود که وی در حین انجام ماموریت در خارج از کشور به سرمیبرد و این اقدام بدون مشورت با مقام رهبری آن هم با آن کیفیت که وزیر خارجه در سنگال در حال رایزنی دیپلماتیک بود صورت گرفت و به ناگاه از کار برکنار شد. این امر تبعات سیاسی زیادی در عرصه بینالمللی برای جمهوری اسلامی در پی داشت.
ماجرای برکناری مصلحی، مربوط به چند ماه قبل است. احمدینژاد قصد داشت او را برکنار کند تا وزارت اطلاعات را در اختیار گیرد. به نظر برخی افراد آگاه موضوع برمیگردد به انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری که در سال۱۳۹۲ برگزار خواهد شد.
اما احمدینژاد فکر نمیکرد برکناری وزیر اطلاعات بدون نظر مقام معظم رهبری اینقدر برایش پرهزینه باشد. به نظر من این اتفاق و ماجراهایی که در دو هفته گذشته در این باره اتفاق افتاد، از آنجا که رفتارها، گفتارها و موضعگیریها شفاف و مردم نسبت به آن آگاه شدند به نفع نظام است.
از همین منظر میتوان گفت که این اتفاق به زیان گروه احمدینژاد و به نفع حامیان انقلاب تمام شد.
*برخی میگویند (غلامحسین الهام) کار احمدینژاد در برکناری وزیر اطلاعات بدون اشکال و در چارچوب قانون بوده است و احمدینژاد در ملاقاتها ادعا کرده است که مساله هستهای، اقتصاد، تحریمها، اجرای یارانهها و … به کمک دولت او حل شده است! ارزیابی شما درباره این موضوعات چیست؟
اشتباه بعدی احمدینژاد پس از برکناری وزیر اطلاعات و در ۱۱ روزی که برسر کار نمیرفت، حرفهایی بود که در ملاقاتهای خصوصی که انعکاس رسانهای نداشت، بیان میکرد. به نظر من بسیاری از این حرفها با آنچه در عمل ما شاهد آن بوده و هستیم مطابقت ندارد. احمدینژاد باورش نشده که دولتهای قبلی و دولت او بدون حمایت رهبری و مجلس نمیتوانستند به تنهایی کارهای بزرگ را به انجام برسانند. پس نمیشود وی ادعا کند که خود به تنهایی کارهای بزرگ را بدون نظر رهبری و مجلس به انجام رسانده است. چند نکته مهم در این باره را یادآوری میکنم:
احمدینژاد در جلسات گفته بود که تحریمها را دولت من پشت سر گذاشت و این کار مهمی بود که برای کشور انجام دادم. من به ایشان میگویم که اتفاقاً اصل تحریمها در دوره ریاست جمهوری وی اتفاق افتاد که برخلاف ادعای ایشان نهتنها دولت نتوانسته موانع و تبعات اقتصادی ناشی از تحریمها را پشت سر بگذارد، بلکه کماکان کشور تحت فشار تحریمها و مشکلات و تبعات اقتصادی فراوانی روبهرو شد که من اینها بازگو میکنم.
او گفته که تعلیق غنیسازی را که دولت خاتمی پذیرفته بود، در دولت من شکسته شد.
من به عنوان یک عضو کمیسیون امنیت ملی به ایشان و دوستانش میگویم که تعلیق در دولت خاتمی داوطلبانه صورت گرفت و در ماه پایانی آن دولت به دستور مقام رهبری شکست و غنیسازی دوباره آغاز شد، بنابراین برداشت ایشان در این باره درست نمیباشد و او نمیتواند این موضوع را به نام دولت خود ثبت کند، زیرا تا قبل از دولت نهم و دهم پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود و خبری هم از تحریمها در شورای امنیت نبود، اما پس از شکلگیری دولت نهم و اتخاذ سیاست تهاجمی بجای سیاست تعاملی، نخست پرونده هستهای ایران از شورای حکام به شورای امنیت رفت. آنگاه پنج قطعنامه ۱۶۶۹، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و ۱۹۲۹ یکی پس از دیگری در شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی به تصویب رسید. پیشنهاد میکنم به دکتر حسن روحانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی فرصت داده شود تا در رسانه ملی این موضوع را برای مردم کالبدشکافی کند.
در دولت احمدینژاد اتفاق دیگری هم رخداد و آن تحریمهای یکجانبه بود. بر این اساس امریکا، اروپا و برخی کشورهای دیگر تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی وضع کردند که در دولتهای هاشمی و خاتمی سابقه نداشت، اما در دولت نهم و دهم برای اولین بار این اتفاق رخ داد.
پس اینکه احمدینژاد بگوید تحریمها را از میان برده است، صحیح نیست و او نمیتواند به آن افتخار کند.
*احمدینژاد گفته است که این من بودم که قانون یارانهها را اجرا کردم و دیگر دولتها جرات و توان چنین کاری را نداشتند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
به نظر من اصل حذف یارانهها و آزادسازی تدریجی قیمتها امر پسندیدهای است، اما اجرای آن باید در چارچوب قانون باشد.
برای قانون هدفمند شدن یارانهها تلاشهای جدی در مجلس شورای اسلامی انجام گرفت و این امر از حمایت رهبری نیز برخوردار گشت. اگر پشت اجرای این قانون حمایت رهبری و مجلس نبود، نه شما و نه هیچ دولت دیگری نمیتوانست آن را اجرا کند.
اجرای خارج از قانون، بدتر از اجرانکردن آن است. دولت به جای آنکه قانون مجلس را اجرا کند، در این ماجرا نظر خودش را اعمال کرد که این روزها به تدریج آثار و عوارض منفی آن ظاهر میشود.
مجلس اجرای این قانون را در دوره پنج ساله و به صورت تدریجی و هر سال ۲۰ درصد افزایش قیمتها را پیشبینی کرده بود، اما معلوم نیست چرا و با چه انگیزهای دولت یکباره این قانون را اجرا کرد که حالا در آن گیر کرده است! زیرا آزادسازی یکباره قیمتها برای مردم، صنعت، کشاورزی و … پرهزینه شده و گرانی کالاها ازجمله بهای حدود ۱۰ برابری گاز وضعی را به وجود آورده که مردم توان پرداخت قبوض گاز و برق و … را ندارند. این نتیجه زیرپا گذاشتن قانون مجلس است.
نتیجه اجرای نادرست این قانون باعث شد تا مردم به تردید افتاده، ناراضی شوند که در مورد قبوض گاز دیده شد و در مورد قبوض برق نیز در آینده دیده خواهد شد.
*دولت اصولگرا مدعی است کارهای بزرگی انجام داده است. از جمله اینکه روی سفرهای استانی مانور میدهد و ادعا میکند در سال گذشته یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل برای جوانها ایجاد کرده است. ارزیابی شما از این ادعاها چیست؟
دولت وعده و آمارهای زیادی داده است، اما باید دید که در عمل وضع چگونه است. من یک نمونه را ذکر میکنم:
در دولت اصولگرا چند کارخانه سیمان به اتمام و بهرهبرداری رسیده که قابل تقدیر است، اما کارخانهای سیمانی در این دولت کلنگ نخورده که به بهرهبرداری رسیده باشد.
کارخانههای سیمان که در دوره ایشان افتتاح و به بهرهبرداری رسیدهاند، شروعشان در دولت خاتمی بوده است که به شرح یک نمونه از آنها میپردازم.
در هنگام افتتاح کارخانه سیمان چهارمحال و بختیاری که ساخت آن در دولت خاتمی شروع و در دولت احمدینژاد به بهرهبرداری رسید، به مدیر پروژه گفته شد که بگوید که این کار در زمان این دولت آغاز و پایان یافته است.
مدیر پروژه گفت: «میتوانم صحبت نکنم، اما نمیتوانم دروغ بگویم.»
به همین دلیل او صحبت نکرد. در نظام اسلامی باید همه خدمات مسوولان نظام برای خدا و مردم باشد و کسی نباید کارهای خوب دیگران را به نام خود ثبت کند. از آن مهمتر اینکه باید بپذیریم که کارهای عمرانی متصل و پیوستهاند، نه منقطع و گسسته، بلکه پروژهها از دولتی به دولت دیگر منتقل میشوند. به همین دلیل باید از کارهای خوب دولتهای گذشته به نیکی یاد کرد و کارهای نادرست را هم اصلاح یا کنار گذاشت.
آمار ایجاد یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل که ادعا شده در سال گذشته اجرا شده، آنقدر نادرست است که تقریباً اکثر نمایندگان مجلس به نادرستی آن اذعان دارند. چون ظرفیت کشور آنگونه که کارشناسان ارزیابی میکنند در بهترین حالت، یک بار در دولت اصلاحات و یک بار در دولت اصولگرا حداکثر توانسته بیش از ۶۰۰ هزار فرصت شغلی در سال ایجاد کند. بالاتر از آن را هر کس آن هم در شرایطی که رشد اقتصادی نسبت به گذشته پایین آمده است، بگوید یا ادعا کند، اغراق کرده. خوب است دولت مستندات این آمار و ایجاد اشتغال را شفاف اعلام کند و نیز و درباره وعده ایجاد ۵/۲ میلیون شغل در سال ۹۰ نیز مدارک و منابع باید اعلام شود.
*دولت اصولگرا مدعی اجرای عدالت و افزایش رفاه اجتماعی و … است. به نظر شما در دوره فراوانی درآمدهای نفتی آیا این ادعا درست است؟ یعنی وضع مردم نسبت به دولتهای هاشمی و خاتمی بهتر شده است یا بدتر؟
ارزیابی کارشناسان و مرکز پژوهشهای مجلس آن است که از سال ۸۴ تا پایان سال ۸۹ یعنی در مدت شش سال جمهوری اسلامی ایران حدود ۴۵۰ تا ۴۸۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته است. یعنی نزدیک به نصف درآمد ارزی کشور در ۳۰ سال گذشته، مربوط به همین دوره میباشد.
شاخصهای اقتصادی از جمله رشد اقتصادی نشان میدهد که رشد اقتصادی از سال ۸۷ تا کنون سیر نزول را طی کرده و از حدود شش تا هفت درصد دولت خاتمی به یک درصد نزول کرده است. بر اساس پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول و محاسباتی که مرکز پژوهشهای مجلس انجام داده، رشد اقتصادی سال ۹۰ منفی خواهد بود. به نظر من علت این امر را باید در انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی یافت که انحلال این مرکز ضربه بزرگ برای کشور بود؛ زیرا در آنجا کارشناسان و افراد باتجربه با برنامهریزی و تخصیص منابع و تشخیص اولویتها، اقتصاد کشور را به صورت کارشناسی مدیریت میکردند، اما حالا جای این مرکز برنامهریزی خالی است. اگر روند کارها مانند قبل ادامه مییافت، در دوره فراوانی درآمدهای نفتی، ایران از کشورهای منطقه جلو میافتاد.
پرسش من آن است که آیا دولت، مجلس و اصولگراها میدانند که به رغم اینکه کشور صاحب درآمد افسانهای نفتی بوده است، وضعیت اینگونه است که شاهد آن هستیم؟
در حالی وضع این گونه است که درآمد نفتی در دولت هاشمی طی هشت سال ۱۳۴ میلیارد و در هشت سال دولت خاتمی ۱۶۷میلیارد دلار بوده که جمع این دو یعنی در مدت ۱۶ سال این دو دولت حدود ۳۰۱ میلیارد دلار درآمد نفتی داشتهاند. این رقم نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار کمتر از درآمد نفتی دولت اصولگرا در مدت شش سال گذشته (۱۳۸۹- ۱۳۸۴) بوده است!
*آیا شما آماری از وعدههایی که در استانها داده شده و اجرای مصوبات استانی دارید؟
آمار بسیاری از مصوبات استانی اجرا نشده و به همین دلیل در مجالس هفتم و هشتم نمایندگان نسبت به عملی نشدن این مصوبات انتقاد و اعتراض دارند. در استان قزوین هم وضع مصوبات استانی مشابه دیگر استانها است.
به نظرم سفرهای استانی ناموفق بوده است.
*چرا روحانیون، علما، دانشگاهیان و کارشناسان منتقد دولت هستند؟
دانشگاهیان و کارشناسان به دلیل همان مطالبی که در سوالهای قبل گفتهام یعنی مدیریت بهینه نشدن منابع نفتی و پایین بودن رشد اقتصادی، وجود بیکاری و … منتقد دولت هستند.
روحانیون و مراجع تقلید و فضلای حوزهها در دولتهای گذشته بیشتر مورد احترام بودند تا دولت کنونی.
دولتهای هاشمی و خاتمی با وجودی که در راس آنها روحانی قرار داشت، اما هیچ وقت مطالب تفرقهانگیز و شبههناک را مطرح نمیکردند، اما در دولت احمدینژاد این اتفاق افتاد به همین دلیل اصولگراها از ناحیه علما و روحانیون ضربه خورند و در عین حال اختلاف هم در این زمینه به وجود آمد. زیرا برخی کارها و حرفها باعث دلخوری و نارضایتی صریح علما شده است.
این موضوع خسارت سنگین معنوی، مادی و فرهنگی به کشور وارد ساخت.
*با توجه به ناکامی دولت احمدینژاد در حوزه فرهنگ، اقتصاد، روابط خارجی و … ارزیابی شما از انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی چیست؟ به نظر شما اصولگراها این بار با چه شعاری ممکن است به میدان بیایند؟ و رفتار اصلاحطلبان در این انتخابات چگونه باید باشد؟
به نظر من از انتخابات دوم خرداد ۷۶ به این طرف ملت ایران نسبت به انتخابات بیش از گذشته حساس شد؛ زیرا ملت دریافت که حرف، خواست و نظر خود را باید از طریق صندوق رای بزند تا استفاده از روشهای قهرآمیز. به همین دلیل با گذشت زمان درصد مشارکت مردم در انتخابات در ایران همچنان روند صعودی دارد و به نظرم در آینده نیز اینچنین خواهد بود.
از آنجاکه اصولگرایان که در مجالس هفتم و هشتم اکثریت را دارا بودند و نتوانستند از این فرصت طلائی به نفع ملت ایران بهره گیرند و مهمترین مسائل کشور یعنی فقر، بیکاری، تورم، اعتیاد و عدم توسعهیافتگی را ریشهکن کنند، بنابراین دیگر اینها شعار تازهای نخواهند داشت که بگویند و مردم هم باور کنند. به نظرم اصولگرایان اینبار باید دست خالی به میدان انتخابات و رقابت بیایند.
در مقابل چون وضعیت اقتصادی و روابط خارجی در دولتهای قبل بهتر از حالا بوده، به همین دلیل به نظر من اقبال مردم به اصلاحطلبان نسبت به گذشته نهتنها کاهش نیافته، بلکه افزایش هم یافته است. به همین دلیل اصلاحطلبان باید با حضور در انتخابات از این فرصت استفاده کنند.
به نظر من اتفاقاتی که پس از انتخابات پرمناقشه سال ۸۸ در کشور رخ داد و تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا این واقعیت را آشکار کرد که به مصلحت است انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی رقابتی و با رعایت قوانین باشد و دولت یا نهادهای شبهدولتی در انتخابات دخالت یا جهتگیری نکنند.
در انتخابات پیشرو اگر مجریان و ناظران انتخابات بیطرف باشند، نتیجه انتخابات هر چه باشد، برای ملت قابل پذیرش خواهد بود. تحقق چنین شرایطی باعث میشود که شاهد مجلس قویتر از مجالس هفتم و هشتم باشیم. اگر مجلس قوی باشد، دولت قوی و بابرنامه را برمیگزینند. اگر دولت قوی باشد، جمهوری اسلامی که در راس آن مقام رهبری قرار دارد، دارای اقتدار بیشتری خواهد شد، بنابراین باید از این فرصت به نفع کشور استفاده کرد.
* به نظر شما آیا اصلاحطلبان یا اصولگرایان یا هر گروه دیگر میتوانند کشور را به نحو احسن و با یک طرز فکر اداره کنند؟ ارزیابی شما از تجربه سه دهه گذشته در این باره چیست؟
هر دولتی اگر بخواهد موفق شود باید از جریانها و سلیقههای مختلف برای پیشبرد سیاستهایش استفاده کند، اما با یک فکر یا یک جناح نمیشود کشور را اداره کرد. چه فکر اصلاحطلب باشد چه اصولگرا.
* تحلیل و ارزیابی شما از آخرین وضعیت، رفتار دولت و آمارهای متناقضی که دولتیها ارائه میدهند، چیست؟
با توجه به آمارهای متناقضی که در سالهای اخیر ارائه شده به ویژه آخرین آمارها در ارتباط با هدفمندسازی یارانهها قابل تامل است. در این ارتباط چند ماه قبل یکی از مسوولان گفت: آمار افراد مشمول دریافت یارانه ۴۵ میلیون نفر است.
در هفته گذشته فرزین سخنگوی کمیته هدفمندسازی یارانهها در جریان بررسی بودجه سال ۹۰ گفت: تعداد افراد مشمول دریافت یارانه که تاکنون ثبتنام کردهاند ۷۲میلیون نفر است. اما شگفت آنکه در همان جلسه عادلآذر رئیس مرکز آمار ایران اعلام کرد: تعداد ۷۳ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر برای دریافت یارانه ثبتنام کردهاند که از این تعداد دو میلیون نفر خارجنشینان هستند. اعلام این آمار (۲ میلیون خارجنشین) بلافاصله واکنش رئیس مجلس را در پی داشت.
در روزهای اخیر دولت به استناد ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم بدون نظر مجلس، اقدام به ادغام هشت وزارتخانه کرد. مشکل پیش آمده در این وزارتخانهها آن است که علاوه بر آنکه کارها معطل مانده، کسی در این هشت وزارتخانه پاسخگو نیست.
همچنین در روزهای اخیر در رسانهها خواندم که حدود ۱۰ هزار داروخانه به علت عدم پرداخت بدهی دولت با مشکلات فراوانی مواجه شدهاند و همچنین مشکلاتی که پیمانکاران وزارتخانههای نیرو، راه و … چند سال است در خصوص عدم پرداخت مطالباتشان گرفتار آن وزارتخانهها هستند.
اخیراً در همین ارتباط آماری از سوی نهاوندیان رئیس اتاق بازرگانی ایران مبنی بر خطر تعطیلی ۱۰۰ واحد تولید آب معدنی اعلام شد که جای نگرانی دارد. گرانی گاز یکی از مشکلات عمده برای خانوادهها و بخشهای صنعت و کشاورزی است که این امر باعث نارضایتی شدید خانوارها و کسانی که در بخش صنعت و کشاورزی فعالیت دارند، شده است. نتیجه اجرای یکباره قانون هدفمندسازی یارانهها به جای اجرای تدریجی آن (براساس قانون مجلس پنج ساله است) و چند برابر شدن تعرفه گاز میرود تا چرخ تولید را از کار بیاندازد.
در کنار این مشکلات عدیده اقتصادی میتوان نگاهی به مسائل دینی و اعتقادی هم داشت که در سالهای اخیر دامنگیر جامعه شده است. به ویژه طرح برخی مسائل شبههانگیز و دامن زدن به خرافات که بازتاب بسیار منفی در جامعه داشته و دارد. وضع به گونهای شده است که این امر اعتراض شدید علما و فضلا را در پی داشته است. مجموع مطالبی که در این مصاحبه عنوان کردم و نیز تعلل دولت در اجرای دستورات مقام رهبری، کارکرد دولت دهم تبدیل به یک سونامی برای ملت ایران شده است. چنانچه جلوی این سونامی گرفته نشود، ملت باید هزینه سنگینی را بپردازد.
شهردار تهران گفت: اگر دولت تا پایان خرداد یارانههای بلیت مترو را پرداخت نکند، مجبوریم سهم دولت را از مردم دریافت کنیم.
به گزارش فارس ، محمدباقر قالیباف امروز در حاشیه مراسم رونمایی از قطارهای نسل جدید مترو در جمعخبرنگاران در خصوص تعیین تکلیف برای افزایش نرخ کرایه حمل و نقل عمومی در تهران گفت: اگر دولت تا پایان خرداد یارانههای حمل و نقل عمومی را بر اساس قانون پرداخت نکند، مجبوریم سهم دولت را از مردم دریافت کنیم.
وی ادامه داد: علاقهای نداریم هزینه بیشتری به مردم تحمیل کنیم اما اگر دولت سهم یک سوم خود را از هزینه تمام شده مترو پرداخت نکند مجبوریم این هزینه را از مردم دریافت کنیم.
شهردار تهران به لغو جلسه اخیر وزارت کشور و شورای شهر در مورد نرخ کرایهها اشاره کرد و گفت: مهدی چمران رئیس شورای شهر پیگیر این موضوع هستند و به نظر میرسد دولت مشتاق است تا این موضوع حل شود. اما اگر تا خرداد یارانههای حمل و نقل عمومی از سوی دولت پرداخت نشود مصوبه شورای شهر را اجرایی میکنیم.
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه محمودی معاون عمرانی استاندار تهران ادعا کرده یارانه حمل و نقل پرداخت شده است، گفت: معاونت عمرانی استانداری مسئولیتی در قبال پرداخت کردن و یا پرداخت نکردن یارانه حمل ونقل ندارد و این موضوع را وزارت کشور پیگیری میکند و اگر دولت آن را پرداخت کند بهطور قطع افزایش هزینهای اتفاق نمیافتد.
قالیباف همچنین به رونمایی از قطارهای نسل جدید مترو اشاره کرد و گفت: امروز ۵ قطار جدید به ناوگان اضافه میشود.
شهردار تهران ادامه داد: تا پایان سال جاری ۳۱ قطار دیگر وارد خطوط مترو میشود. با این اقدام ظرفیت حجم جابهجایی مسافر در مترو از ۲ میلیون در روز به ۳ میلیون در روز افزایش مییابد.
به گفته شهردار تهران، تا سال آینده ظرفیت جابهجایی مسافر در مترو به ۴ میلیون مسافر در روز میرسد و سعی خواهیم کرد در بخش عمرانی ساخت تونل را از سالی ۱۵ کیلومتر بیشتر کنیم.
وی همچنین از راهاندازی ۱۱ ایستگاه مترو تا پایان سال جاری خبر داد و گفت: براساس برنامهریزیهای انجام گرفته هر ماه یک ایستگاه مترو به بهرهبرداری میرسد.
شهردار تهران با بیان اینکه علاوه بر این امسال چند کیلومتر به خطوط مترو اضافه میشود، اضافه کرد: در خط یک و در جنوبیترین نقطه آن ایستگاه کهریزک تا ماه آینده به بهرهبرداری میرسد.
قالیباف در بخش دیگر سخنانش در خصوص اسکان حادثهدیدگان آوار بلوار فردوس گفت: در این زمینه ابلاغ کردهایم تا به مدت یک ماه به این خانواده اسکان موقت داده شود تا خسارات جبران شود و مشکلات در این زمینه حل شود.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: کشورهایی مانند اردن و مصر پرتقالهای اسرائیلی را به نام تولید خود به ایران صادر میکنند.
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام سید مصطفی ذوالقدر صبح چهارشنبه در جمع خبرنگاران با بیان اینکه پس از اجرای قانون هدفمندی یارانهها کشاورزان در شرایط مطلوبی قرار ندارند گفت: کشورهایی مانند اردن و مصر پرتقالهای رژیم صهیونیستی را به نام تولید خود به ایران صادر میکنند.
ذوالقدر تصریح کرد: پس از اجرای این قانون کشاورزان کشور شرایط مناسبی را ندارند.
تولیدکنندگان پیاز در آستانه نابودی
نماینده مردم بندرعباس، حاجیآباد، قشم و ابوموسی در مجلس شورای اسلامی افزود: دولت با تدابیر نامناسب خود در زمینه توزیع پیاز، پیازکاران کشور را با مشکل روبهرو کرده است.
وی با بیان اینکه بیشتر پرتقالهای که وارد کشور میشوند تولید شده در رژیم صهیونیستی است اظهار کرد: کشورهایی مانند اردن و مصر پرتقالهای اسرائیلی را به نام تولید خود به ایران صادر میکنند.
وی ادامه داد: کشورهایی مانند اردن، مصر و عربستان توانایی تولید گسترده پرتقال و صادر کردن آن به کشورهایی مانند ایران را ندارند.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان این که رژیم صهیونیستی یکی از تولیدکنندگان بزرگ پرتقال در جهان است تصریح کرد: کشور لبنان هم یکی از صادرکنندههای پرتقال در جهان به شمار میرود ولی توانایی آن به اندازه رژیم صهیونیستی نیست.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از تغییر مکرر مدیران در دستگاههای فرهنگی انتقاد کرد و نسبت به تبعات این تغییرات در عرصههای اجرایی امور فرهنگی هشدار داد.
“سید جلال یحییزاده” در گفتوگو با خبرنگار خانه ملت، با اشاره به تغییرات مدیریتی در بدنه وزارت ارشاد، درخصوص تغییر مکرر مدیران عرصه فرهنگ، گفت: هرگونه عزل و نصب و تغییر مدیران در وزارت ارشاد در حیطه اختیار خود وزیر است اما با توجه به اهمیت مضاعف وزرات فرهنگ و ارشاد و دستگاههای فرهنگی، حساسیتهای مرتبط با آن بیشتر است.
نماینده مردم تفت و میبد در مجلس با تاکید بر اینکه ثبات مدیریتی در مسائل فرهنگی ضروریتر است، با اشاره به حوزه ورزش توضیح داد: بسیاری از کارشناسان معتقدند دلیل آنکه ما در رشتههای ورزشی نتیجه نمیگیریم، تغییرات پیدرپی است.
وی تصریح کرد: این موضوع در تمامی مصادیق، نهادها و دستگاههای فرهنگی سرایت دارد زیرا اگر در موضوع مرتبط با فرهنگ، تغییر و تحولات مدیریتی مکررا اتفاق افتد، تصمیمگیریها معمولا سلیقهای خواهد بود و بالتبع نتیجه و تاثیرگذاری کافی نخواهد داشت.
عضو فراکسیون روحانیون مجلس با بیان اینکه تغییر و تحولات به دنبال برخی مسائل به وجود میآید و تبعاتی نیز به همراه دارد، افزود: هفته آینده در یکی از جلسات کمیسیون فرهنگی که مربوط به سوال از وزیر ارشاد است، منتظر هستیم پاسخ وزیر را درباره اینکه این رفتوآمدهای مدیریتی چه توجیه و دلیل مشخص دارد، بشنویم و نسبت به آن قضاوت کنیم.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درخصوص تاثیر جلسات کمیسیون با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مسائل اجرایی و راهبردی حوزه فرهنگ گفت: این جلسات در بسیاری موارد مفید فایده است؛ برخی اوقات وزیر توضیحاتی ارائه میکند که ما قانع میشویم و یا توضیحات ما وزیر را قانع میکند. اما به هرحال تکلیف نظارتی مجلس اقتضای این جلسات را دارد و یکی از بهترین راهها نیز این است که در کمیسیونهای تخصصی با وزرای مرتبط گفتگو و تبادل نظر کنیم تا به یک تصمیم واحد مشترک برسیم.
درحالی روز گذشته خبر عزل مدیر کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد منتشر شد که رییس کارگروه مد و لباس نیز اخیرا تغییر کرده، دفتر موسیقی وزارتخانه قریب به یک سال است که با سرپرست اداره میشود و اداره چاپ وزارت ارشاد مسوول ندارد.
محمود عباس (ابومازن)، رییس تشکیلات خود گردان فلسطینی، طی مقاله ای که سه شنبه هفدهم ماه مه در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز منتشر شده، خواستار شناسایی کشور مستقل فلسطین توسط جهانیان شده و خاطرنشان کرده است: فلسطینی ها شایسته برخورداری از این چنین کشوری هستند.
به گزارش سی ان ان، ابو مازن در این مقاله، خواهان شناسایی کشور مستقل فلسطین از سوی سازمان ملل شده، و نوشته است که درخواست فلسطینی ها در این راستا از مجمع عمومی سازمان ملل را در ماه سپتامبر، شهریور، نباید یک اقدام یکجانبه تلقی کرد.
محمود عباس تاکید کرده است که فلسطینی ها از سازمان ملل می خواهند که حق زندگی آنها را “در ۲۲ درصد از اراضی باقی مانده از سرزمین های تاریخی” تضمین کند.
رییس تشکیلات فلسطینی افزوده است که علیرغم همه کارشکنی های اسرائیل با هدف جلوگیری از عضویت فلسطین در سازمان ملل، فلسطینی ها همه ی شرایط لازم را برای رسیدن به استقلال کشور، بر اساس کنوانسیون سال ۱۹۳۳ همآیش مونته ویدئو، در زمینه ی حقوق و وظایف کشورها، اجابت کرده اند، و ملت فلسطین، بارها ازتایید مجامع جهانی برای رسیدن به استقلال برخوردار شده است.
ابو مازن در این بخش، از جمله به حکم دادگاه بین المللی اشاره کرده است که در سال ۲۰۰۴، سرزمین های سال ۱۹۶۷ را، علیرغم بودن زیر اشغال اسرائیل، کشور فلسطین توصیف کرده بود.
عباس نوشته است که “آخرین مانع در راه استقلال فلسطین، اشغالگری اسرائیل است – در حالی که فلسطینی ها همه ی الزامات برای داشتن یک کشور، مانند توان برقراری ارتباط با کشورهای جهان، هیئت های نمایندگی سیاسی و سفارتخانه، و عضویت در بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا را بدست آورده اند.”
به نوشته ابو مازن، “تنها اشغالگری اسرائیل نمی گذارد که ظرفیت ملی فلسطینی ها به صورت تبدیل شدن به یک کشور، مورد استفاده ی کامل قرار گیرد؛ امری که نباید سازمان ملل از برسمیت شناختن کشور مستقل ما بازدارد.”
محمود عباس در این مقاله افزوده است، “بسیاری نسبت به ارزش برسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین درحالی که اشغالگری هنوز ادامه دارد، ابراز تردید می کنند؛ برخی نیز ما را متهم می کنند که روند صلح را با مخاطره روبرو کرده ایم؛ اما برخلاف اظهارات نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، گزینه فلسطینی ها انتخاب آشتی داخلی فلسطینی یا صلح با اسرائیل نیست؛ بلکه مسئله اصلی رسیدن به راه حلی است که وجود دو کشور را درمیانه ی یهودی نشین ها امکان پذیر کند.”
رییس تشکیلات خود گردان فلسطینی نوشته است که “برسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین از سوی جامعه جهانی، نزاع اسرائیلی- فلسطینی را به نزاعی قانونی تبدیل می کند و آن را از حالت تنها یک معضل سیاسی خارج می کند»، و در آن صورت، راه برای تامین حقوق ما در نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد، مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل و دیوان بین المللی لاهه هموار می شود..”
محمود عباس که رهبر جنبش فتح نیز هست، در این مقاله در نیویورک تایمز، اسرائیل را مسئول ناکامی روند صلح خاورمیانه معرفی کرده و نوشته است “فلسطینی ها نمی توانند تا ابد منتظر اسرائیل باقی بمانند- آن هم در حالی که اسرائیل یهودی نشین های تازه ای به کرانه باختری می فرستد و حق فلسطینی ها را از سرزمین و اماکن مقدس خود، بویژه بیت المقدس، سلب می کند.”
ابو مازن نوشته است “حتی فشارهای سیاسی آمریکا یا تضمین های مختلف، پروژه ی یهودی نشین ها را متوقف نکرده است.”
در همین حال، رییس تشکیلات خود گردان فلسطینی افزوده است که همچنان به مسیر مذاکره با اسرائیل متعهد است اما “نظر به ناکامی های اسرائیلی، فلسطینی ها اکنون ما به جامعه بین المللی رو کرده و انتظار داریم که فرصت خاتمه عادلانه نزاع را از راه مسالمت جویانه به ما اعطاء کند.”
عباس نوشته است که در این راستا است که “استقلال کشور فلسطین، گامی بسیار حایز اهمیت محسوب خواهد شد.”
ابو مازن نوشته است که آخرین بار که قضیه فلسطینی در کانون تریبون سازمان ملل قرار گرفت، سال ۱۹۴۷ میلادی؛ زمان رای گیری بر سر قطعنامه تقسیم این سرزمین میان یهودیان و فلسطینی ها بود.
عباس در ادامه مقاله خود در نیویورک تایمز ادعا کرده است که در پی تصویب آن قطعنامه (در بیست و نهم نوامبر ۱۹۴۷)، یهودیان شروع به اخراج فلسطینی ها کردند تا اکثریت یهودی در کشور آتی خود را تضمین کنند.
محمود عباس در اشاره ای نیز به رخدادهای بی سابقه روز یکشنبه این هفته، همزمان با «یوم النکبه»، مبنی بر هجوم همزمان هزاران فلسطینی از سوریه، لبنان، مصر، غزه و کرانه باختری به سوی مرزهای اسرائیل، در مقاله خود درنیویورک تایمز نوشت که این افراد، “نوادگان نسل های فلسطینی های رانده شده هستند که رویای بازگشت به سرزمین اجدادی خود را دارند.”
انتشارمقاله عباس درنیویورک تایمز ضمن فراخوان از جامعه بین المللی برای برسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین تا سه ماه دیگر، درحالی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، شامگاه دوشنبه در نطقی در کنست، پارلمان اسرائیل، گفت که “فلسطینی ها باید ابتداء کشور اسرائیل را به عنوان یک سرزمین برای یهودیان برسمیت بشناسند.”
نتانیاهو گفت “حاضر به صلح با دشمنی است که بخواهد نزاع دیرینه را برای همیشه پایان دهد و کشور مستقل را تنها برای تداوم این نزاع نخواهد.”
نخست وزیراسرائیل پنجشنبه، نوزدهم مه، برای ایراد سخنرانی درباره صلح در برابر کنگره آمریکا به واشینتگتن می رود، و ارزیابی شده است که باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا نیز در روزهای آینده، نطق مهمی در باره امور خاورمیانه و خطاب به مردم و رهبران کشورهای عربی و اسلامی، از جمله در باره نزاع اسرائیلی- فلسطینی ایراد کند.
آیت الله بیات زنجانی به عیادت مهندس عزت الله سحابی رفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این مرجع عالیقدر، وی روز گذشته با حضور در یکی از بیمارستان های تهران، ضمن عیادت از آقای مهندس سحابی، در جریان رویۀ درمان ایشان قرار گرفت و برای بهبودی حال ایشان، دعا کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر