-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۳, جمعه

Latest News from Emrooz for 05/13/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



آقای احمدی نژاد در تاریخ 18/2/1390 پس از حضور در جمع اعضا هیئت دولت (که آقای حیدر مصحلی هم در آن جلسه حضور داشتن) ضمن محکوم کردن طرفداری افراطی از ولایت فقیه و هشدار بر اینگونه جانب داری موجب آسیب به ولایت فقه و خارج کردن آن از فلسفه وجودی آن می شود، تعریف جدیدی از ولایت فقیه ارائه نموده و آن را به معنای «محبت» داشتن فقیه نسبت به عموم افراد دانست. این تفسیر که با زیرکی خاصی بیان شد و مورد غفلت همگان حتی سیمای جمهوری اسلامی که پخش کننده آن بود قرار گرفت.

این تفسیر همانند تفسیراهل سنت نسبت به ولایت معصومین است. که این احادیثی که از پیامبر اکرم(س) درباره ولایت امیرالمؤمنان علی(ع) گرفته اند. این در حالی است که قائلین به ولایت فقیه و طرفداران آن، آن را به معنای فقیه همراه با سلطه وی بر دیگران قلمداد کرده اند.

(این سخنان و تفاسیر بعد از آن بیان شد که حدود 10 روز بین رئیس دولت و رهبری کش و قوص های فراوانی روی داد، که پس از آن طرفداران طرفین شروع به حمله کردن به سمت دیگر نمودن. که در این میان طرف رهبر با داشتن ابزارهای رسانه ای قوی همچون صدا و سیما، نشریات و خطب جمعه این آتش را شعله ورتر ساختند. و شخص احمدی نژاد به هم ضمن سکوت معنادار خود اقدام به کنایه زنی به ولایت، زیر پی رهبری را خالی می کند.)

به نظر می آید آقای احمدی نژاد، با ارائه این تفسیر خواسته است بر دو نکته اساسی اشاره کند:

1ـ ولایت فقیه به معنای سیطره و فعال مایشاء بودن فقیه نیست(یعنی فقط ولی فقیه را باید دوست بداریم، و محبت آن را داشته باشید)

2ـ وظیفه رهبری که به عنوان ولی فقیه در رأس امور قرار گرفته است این است که نسبت به همگان عطوفت و محبت داشته و همه افراد را با نگاهی مهربان و یکسان بنگرد و جانبداری از گروه خاصی ننماید.(و هشداری به رهبری نظام داده است)

(این خبر و سخنان تنها در اخبار ساعت 12 صدا و سیما پخش شد، که در چهره آقای احمدی نژاد و لحن آن حرف های ناگفته ای وجود داشت که به نظر می آید در آینده رنگ دیگر بیابد)

حسین از قم


 


در آستانه ی چهلمین روز درگذشت میر اسماعیل موسوی، جمعی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی، ضمن تسلیت مجدد به خانواده محترم موسوی، در جلسه قرآن این هفته خود به قرائت قرآن برای شادی روح آن مرحوم پرداخته و بار دیگر با تجدید میثاق خود با خدا و کلامش خواستار رهایی همه آزادگان دربند و رهبران جنبش سبز شدند.
به گزارش خبرنگار رسا، در بخشی از این پیام آمده است: افسوس که ستم پیشگان نه تنها مانع از حضور فرزندی داغدار در مراسم تشییع ، تدفین ، سوم و هفتم شدند که حتی امکان شرکت در مراسم چهلم را نیز از مهندس موسوی عزیز و دکتر رهنورد محبوب ، دریغ ورزیدند.

متن کامل این پیام که در اختیار تلویزیون رسا، رسانه سبز ایران قرار گرفته، به شرح زیر است:

هوالباقی
انا لله و انا الیه راجعون

چهل روز از رحلت سید عارف و محب اهل بیت ، میر اسماعیل موسوی گذشت در حالی که فرزند خلف و مظلومش بیش از هشتاد روز است در زندانی به نام خانه و در قطع کامل هر گونه ارتباط با بستگان ، خویشان و حتی فرزندان خود به همراه همسر گرانقدرش به سر می برد
افسوس که ستم پیشگان نه تنها مانع از حضور فرزندی داغدار در مراسم تشییع ، تدفین ، سوم و هفتم شدند که حتی امکان شرکت در مراسم چهلم را نیز از مهندس موسوی عزیز و دکتر رهنورد محبوب ، دریغ ورزیدند
ما جمعی از اعضای خانواده بزرگ زندانیان سیاسی ، ضمن تسلیت مجدد به خانواده محترم موسوی ، در جلسه قرآن این هفته خود به قرائت قرآن برای شادی روح آن مرحوم پرداخته و بار دیگر با تجدید میثاق خود با خدا و کلامش خواستار رهایی همه آزادگان دربند و رهبران جنبش سبز می باشیم


 


جمعی از فعالین جنبش سبز در شهر گوتنبرگ سوئد با منتشر کردن بیانیه ای، حضور تشکلی جدید با نام تشکل راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ) را اعلام کردند. در قسمت‌هایی‌ از این بیانیه، ضمن مروری کوتاه بر آنچه که در ایران حادث شده و محدودیت‌هایی‌ که بر جریان اصلاح طلب و تغییر خواه داخل ایران پس از انتخابات رفته، اقدامات حاکمیت را از جنس اقداماتی دانسته که تاریخ شکست محتوم آن را وعده داده.

شرح کامل این بیانیه به شرح زیر است:


به نام خدا

نزدیک به دو سال از ۲۲ خرداد سال یکهزار سیصد و هشتاد و هشت می‌گذرد، روزی که قرار بود در قالب یک انتخابات و براساس مسلم‌ترین و مصرح‌ترین حقوق قانونی‌ ایران ، مردم با انتخاب فردی اصلح در جایگاه ریاست جمهوری ، شایسته سالاری را جایگزینی برای سرسپرده سالاری، تعقل سیاسی را جایگزین برای هیجان زدگی و خرافات زدگی‌های روبفزونی دولت و اخلاق اجتماعی را بدیلی برای بی‌ اخلاقی‌‌های هر روزه حاکمیت سازند. حاکمیتی که با گذشت هر روز، بیشتر دست‌های خود را بر گردن آزاد اندیشان و آزاد اندیشی‌ می‌‌فشرد تا با جامه عمل پوشاندن به توهم مرگ هرآنچه که از فرهنگ و علم باقی‌ مانده، استیلای خود را دوامی ابدی بخشد. انتخاباتی که اگرچه با آشکارترین کارشکنی‌ها و بی‌ اخلاقی‌ ها، منجر به خروج انتخاب مردم از صندوق‌ها نشد، ولی نقطه عطفی شد در تاریخ پر نشیب و فراز جنبش‌های دموکراسی خواهی‌ ایران تا جهان چهره‌ای دگرگونه از ایران شاهد باشد. مردم مستقیما به عرصه‌های مختلف اجتماعی وارد شدند تا حق پایمال شده خودشان را مسالمت آمیز و با تاکید بر مدنی‌ترین راهکارها ی ممکن بدست آورند.

حاکمیت ناتوان در جلب افکار عمومی‌ و درمانده در گردابی خودساخته، دست به یکسری اقدامات زد که تنها حاصل آن تبدیل یک انتخابات به بزرگترین بحران مشروعیت برای کًل مجموعه نظام شد. دستگیریهای گسترده فعالین شناخته شده سیاسی داخل، تحدید گسترده فعالیت‌های سیاسی و تلاش در جهت مسدود کردن کوچکترین روزنه‌های فعالیت قانونی‌ منتقدانه در درون حاکمیت که ممنوع الفعالیت کردن دو حزب برجسته مخالف؛ جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از مصادیق بارز آن است، دستگیری‌های گسترده خیابانی و به شهادت رسیدن جمع زیادی از هموطنانی که تنها جرم‌شان تاکید بر یک حق قانونی‌ بود، ایجاد محدودیت‌های غیر قابل باور بر بخش فرهنگی‌ کشور و صدور حکم‌هایی‌ غیر قابل پذیرش برای هنرمندان مستقل و غیر همراه با دولت، به حاشیه راندن کارشناسان بخش‌های مختلف اقتصادی و صنعتی و حاکم کردن فضایی قطبی و غیر علمی‌ در عرصه‌های مختلف پژوهشی و آموزشی و تلاش در جهت جایگزین کردن نوعی از آموزش سفارشی حکومتی بجای آنچه که باید آموخت از جمله اقداماتی است که حاکمیت از سالهای ماقبل انتخابات دهم آغاز کرد و در ماه‌های بعد از آن، به آن شدت بخشید. اقداماتی که بخش‌های بزرگی‌ از آن در در دیگر دولت‌های خودکامه از قبیل شوروی بکار گرفته شد و تاریخ شکست محتوم آنها را گواهی داد. ولی نتیجه نه آن خواهد شد که حاکمیت انتظار دارد که مگر می‌توان آگاهی‌ را به بند کشید؟

حضور گسترده اقشار مختلف مردم داخل و خارج در انتخابات ۲۲ خرداد سال ۸۸ و به دنبال آن راهپیمایی حماسی روز ۲۵ خرداد تبلور خواست یک حق بود؛ حق انتخاب کردن، حق اراده خود را به فعل تبدیل کردن، تاکید بر جمهوریتی که صدها هزار شهید در بدو انقلاب و مابین سالهای دفاع از تمامیت ارزی ایران بابت آن پرداخت شده است. جمهوریتی که باید دیگر ارکان کشور در ذیل آن تعریف میشد ، نه آنکه با به قدرت رسیدن هر نورسیده‌ای که ابزار زور و تزویر دارد، آن را در مقابل باور‌های خود، چه باورهای دینی و چه سنتی‌ خود قرار دهد و از سرشاخه‌های آن بزند تا در نهایت، بسان امروز از آن تنها تنه‌ای ماند بی‌ سبزی و بی‌ زندگی‌. جمهوریتی که میثاق و ثمره هزاران روشنفکر این کشور بود. چنین حقی‌ و چنین جمهوریتی نخواهد مرد که مگر می‌توان تنه‌ای را که ریشه‌اش به عمق صد‌ها سال مبارزه این ملت است را بدین راحتی‌ خشک کرد؟ ۲۵ خرداد و ۲۵ بهمن‌ها تنها نشانه‌هایی‌ برای حاکمیت اند که بدانند که شاید بتوان به ضرب گلوله و چوب و چماق و زندان و شکنجه، روشنایی را موقتا به حاشیه راند، ولی حاشا و کلا که چنان حاشیه نشینی چندان دوام ندارد که این روشنی در قامتی خورشید وار باز خواهد گشت و انتخاب‌اش را به فرجامی ناگزیر تبدیل خواهد کرد.

و اینک بعد از نزدیک به دو سال سرکوب، جنبش سبز ایران هنوز زنده است. اگرچه رهبران آن، میرحسین موسوی و شیخ مهدی کروبی در حصر حاکمیت اند و فعالین سیاسی آن دربند دخمه‌های مختلف آن، ولی هنوز زنده است و مصمم به ادامه راه. و اینک ما، تشکل راه سبز امید گوتنبرگ با تاکید بر هرآنچه که مردم و فعالین داخل کشور هدف راه خود قرار داده اند، و با تاسی‌ از تمام آن راهکارها و ویژگی‌‌هایی‌ که به عنوان هویت جنبش سبز معرفی‌ میشود، مانند پرهیز از خشونت و تاکید بر قانونمداری، همراهی خود را با این موج تغییر خواهی‌ اعلام می‌کنیم. ما اعلام می‌کنیم که آمده ایم که با پشتوانهٔ دانشجویی و مردمی خود یاری باشیم بی‌ ادعا، اما موثر تا با اهرم‌های مختلف در اختیار، بکنیم هر آنچه که میتونیم انجام دهیم . آمده ایم تا با هماهنگی‌ با تشکل راه سبز امید که در روزهای منتهی‌ به حصر رهبران سبز توسط ایشان به عنوان مرجع هماهنگی‌ جنبش سبز معرفی‌ شد، ظرفیت جدیدی ایجاد کنیم برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف و پیمودن هر چه کم هزینه تر و مطمئن تر این مسیر. معتقدیم که بیماری استبداد در ایران ریشه کن نمی‌شود، مگر با اتحاد تمامی‌ نیروهایی که دل در گرو مردم دارند. و ما اینک در این راه قرار داریم.

تشکل راه سبز امید گوتنبرگ (رساگ)


 



 


مهدی محمودیان فعال حقوق بشر و عضو کمیته اطلاع رسانی جبهه مشارکت که چندی پیش در نامه‌ای به رهبری نسبت به وقوع روزانه تجاوز در زندان رجائی شهر هشدار داده بود به انفرادی منتقل شد.

به نقل از بی‌ بی‌ سی‌ فارسی، مادر آقای محمودیان، مقل کرده است که همسرش (پدر مهدی) روز پنج‌شنبه (۲۲ اردیبهشت) برای ملاقات با وی به زندان رجایی شهر کرج رفته بود اما پس از ساعتها انتظار در نهایت مقامات زندان به وی گفتند که ملاقات امکان ندارد چون پسرشان به انفرادی منتقل شده است.

چندی پیش سایت‌های نزدیک به جنبش سبز نامه‌ای را از آقای محمودیان منتشر کردند که ایشان در آن نسبت به وقوع گسترده لواط و تجاوز در زندان رجائی شهر هشدار داده است. قسمت‌هایی‌ از نامه ایشان به شرح زیر است:

"در بندهای مختلف زندان رجایی شهر عمل لواط به صورت امری معمولی و قابل پذیرش در آمده" ذکر شده است: "در این زندان هر کسی که کمی زیبایی در چهره داشته باشد و احیانا زوری در بازو نداشته باشد و یا پول خوبی در حسابش نداشته باشد که باج بدهد به دیگران ، به زور در سالن‌های مختلف و هر شب در یک اتاق گردانده می شود و هر مفعولی صاحبی دارد و از این بابت پولی به دست می‌آورد و بعد از چند وقت هم او را به دیگری می فروشد".

در ادامه نامه آمده است: "طبق مشاهده یک زندانی سیاسی، به یک جوان در طول یک شب ۷ مرتبه تجاوز شده است و وقتی صبح به زندانبان شکایت می کند به انفرادی ( یا به گفته مسئولین زندان سوئیت) منتقل می‌شود بدون اینکه هیچکدام از متجاوزین حتی مورد سوال واقع شوند."


 



 


امروز: شورای هماهنگی راه امید در حمایت از حرکت اعتراضی دانشجویان ایران بیانیه‌ای صادر کرده است. متن کامل بیانیه در پی می أید.


بسم الله الرحمن الرحیم

پس از شش سال اجرای مدیریت پادگانی بر دانشگاه ها و اعمال سیاست های نسنجیده و تکرار برنامه های شکست خورده، حاکمیت شرایط امنیتی روزافزون، مهندسی نیروی انسانی در سطح هیئت علمی، کارکنان و دانشجویان، اینک نتایج زیانبار این شیوه نادرست چنان بر همگان آشکار شده که دانشجویان، این پیشتازان حرکت های مصلحانه در همه جوامع و از جمله جامعه ما، تصمیم به ابراز مجدد اعتراض و مقاومت در برابر وخامت روزافزون وضعیت دانشگاه ها گرفته اند.

دانشجویان عزیز هر روز شاهد اخراج، بازنشستگی اجباری و محدودیت طرح مسائل و مشکلات موجود بوسیله استادانشان که بخشی از نخبگان فکری و سرمایه های علمی کشور هستند می باشند. احضار پیاپی دانشجویان، محرومیت موقت یا دائم از تحصیل، گرفتن تعهدهای شفاهی و کتبی مبنی بر عدم هرگونه فعالیت سیاسی، در کنار وضعیت اسفبار امکانات رفاهی، خوابگاه های غیراستاندارد، تغذیه نامطلوب، جلوگیری از هرگونه فعالیت اجتماعی که تحت نظر نهادهای وابسته به حکومت نباشند، تنزل کیفیت آموزشی ناشی از افزایش بی رویة سهمیه های خاص در مبدأ ورودی مقاطع مختلف تحصیلی، تنها نمونه هایی از چهرة تأسفبار دانشگاه های ما هستند.

جالب اینجاست که مدیریت پادگانی، تمامی مشکلات را ناشی از «اسلامی نبودن» دانشگاه ها می داند و راه حل را در تغییر مواد آموزشی، تک جنسیتی کردن دانشگاه ها و تزریق اساتید همفکر و همسو با دولتمردان در هیئت علمی دانشگاه ها می جوید. آیا از نهادی مانند دانشگاه که اصلی ترین مرکز دانش و پژوهش در کشور است انتظار نمی رود که اتخاذ اینگونه تصمیم ها پس از طی فرایندهای علمی و کارشناسی توسط صاحبنظران موجود در مراکز دانشگاهی صورت پذیرد؟ آیا تک جنسیتی کردن اقتدارگزایانه دانشگاه هابدون مشورت با دانشجویان و اساتید به مثابه اهانت به شعور دانشجویان و صغیر فرض کردن آنها در تنظیم روابط اجتماعی شان نیست؟ آیا با صرف تغییر نام فرار مغزها به مهاجرت نخبگان، مسئلة جدی از دست رفتن سرمایه های عظیم انسانی و اجتماعی که معادل میلیاردها تومان در سال است می توان سرپوش نهاد؟ آیا با تشکیل کرسی های آزاداندیشی فرمایشی، می توان خسارت های جبران ناپذیر ناشی از جلوگیری از شکل گیری فضای نقادانه باز و آزادی اندیشه را جبران نمود؟

مشکل بزرگ صاحبان قدرت این است که در درک اهمیت جایگاه، معنا و تأثیر اندیشه ناتوانند. به فرض که بتوان با توسل به زور دهان ها را از گفتن حقیقت، گوش ها را از شنیدن عقیده و چشم ها را از دیدن واقعیت بازداشت، خودکامگان را به دنیای بزرگ اندیشه ها راهی نیست، و دانشگاه، مهد اندیشه هاست.

شورای هماهنگی راه سبز امید، ضمن محکوم کردن سرکوب دانشگاهیان,طرحها و اقداماتی که موجب افول سطح علمی دانشگاهها و مراکز علمی کشور میشوند, از حرکتهای اعتراضی مسالمت امیز و خودانگیختة دانشجویان حمایت و از همه دانشگاهیان عزیز دعوت می کند در این حرکتهای مدنی مسالمت آمیز، شرکت نمایند.

بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید در حمایت از حرکتهای دانشجویی


 


اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده پلیس ایران با بیان اینکه "فتنه سبز" پتانسیل و ظرفیت اجتماعی ندارد، از آمادگی نیروهای امنیتی برای مقابله با کوچکترین حرکتی از سوی "فتنه گران" خبر داد. فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در آستانه سالگرد ۲۵ اردیبهشت شاهد فعالیت قابل توجهی است.
آقای احمدی مقدم روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت (۱۲ می) در گفت و گو با خبرگزاری دولتی ایران (ایرنا)، "فتنه سبز" را در حال خاموش شدن دانست و گفت که اعلامیه ها و بیانیه های این گروه در فضای مجازی و در خارج از کشور توسط افراد "معاند نظام" تهیه و به نام "گروههای خاص" در داخل کشور منتشر می شود.
مقامات حکومتی ایران از معترضان به نتایج انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران، با عنوان "فتنه گران" نام می برند.
فرمانده پلیس ایران درباره اخبار منتشر شده در سایتها مبنی بر برگزاری تجمع های احتمالی گفت: "من تصور نمی کنم که چنین اتفاقی بیفتد، ولی در هر صورت برای احتمالات حداقلی هم تهمیدات و تدابیر لازم را اندیشیده ایم."
به نظر می رسد سخنان رئیس پلیس ایران واکنشی به فراخوان فعالان دانشجویی در ایران باشد که برای برگزاری اعتصاب و اعتراض سراسری در روز ۲۵ اردیبهشت ماه سال جاری اعلام آمادگی کردند.
در این فراخوان تعدادی از دانشجویان ایرانی خواستار اعتراض به "فضای پادگانی" حاکم بر دانشگاه های ایران شده اند.


 



واحد مرکزی خبر روز پنجشنبه ۲۲ اردیبهشت (۱۲ مه) گزارش داد که لطف الله فروزنده، معاون توسعه مدیریت و نیروی انسانی رئیس جمهوری، گفته که دولت وزارتخانه ها را مطابق قانون ادغام کرده است و شرح وظایف آنها را هم بعدا به صورت لایحه به مجلس ارائه خواهد کرد.
این در حالی است که احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان روز گذشته اعلام کرده بود که اقدام دولت در ادغام ورارتخانه های موجود و تشکیل وزارتخانه های جدید باید به تصویب مجلس برسد.
اظهار نظر شورای نگهبان در پی تصمیم دولت محمود احمدی نژاد در ادغام تعدادی از وزارتخانه ها و تشکیل وزارتخانه های جدید و تدوین شرح وظایف آنها انتشار یافت در حالیکه مجلس این اقدام را خلاف قانون دانسته و خواستار تفسیر شورای نگهبان شده بود.
آقای جنتی در پاسخ به نامه علی لاریجانی، رئیس مجلس، نوشت که قانون اساسی و به خصوص اصل ۱۳۳ این قانون تصرح دارد که "هرگونه تغییر در وظایف و اختیارات قانونی و نیز ادغام دو یا چند وزارتخانه باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد و تا قبل از تصویب مجلس، تغییری در مسئولیت و اختیارات وزیران و وزارتخانه های قبلی به وجود نخواهد آمد."
آقای فروزنده به شبکه دوم تلویزیون دولتی ایران گفته است که ادغام وزارتخانه ها طبق ماده ۵۳ قانون برنامه پنجم توسعه در مورد کاهش شمار وزارتخانه ها صورت گرفته و افزود: "دولت هم ادغام را انجام داده و هم شرح وظایف و اختیارات وزارتخانه ها را تصویب کرده تا در لایحه ای به مجلس ارائه کند."
معاون نیروی انسانی رئیس جمهوری افزود که: "دولت نباید برای انجام تکلیف مجازات شود، ضمن اینکه مجلس می تواند استفساریه دهد و یا ماده ۵۳ را عوض کند و یا تغییر دهد."
این مقام دولتی اظهار نظر شورای نگهبان را هم قابل قبول ندانسته و با استناد به آرای قبلی شورا، گفته است: "براساس تفسیر شورای نگهبان که در تاریخ دهم خردادماه سال ۱۳۷۶ به رئیس جمهوری وقت اعلام شد، تفسیر شورا به گذشته تسری نمی یابد."
به گفته وی، از آنجا که "تفسیر امروز شورا بعد از انجام فرآیند ادغام صورت گرفته" این تفسیر قابل اطلاق به عمل انجام شده دولت نیست.
آقای فروزنده گفته است که هیات دولت با دو مصوبه در تاریخ های ۴ و ۱۸ اردیبهشت در مورد ادغام وزارتخانه ها تصمیم گرفت و افزود: "اگر این مصوبات غیرقانونی بود، باید لغو می شد که این کار صورت نگرفته است."


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته