-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۶, دوشنبه

Latest New from Green Correspondents for 05/16/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

بنده اين جور چيزها را بلد نيستم، ولی می‌دانستم که در اين قضيه، چيزی غيرطبيعی وجود دارد. ديديم که اين شخص مسئله‌دار، اين آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بيشتر از ما اطلاع داريد که حتی تأثير نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چيزهايی از اين قبيل در کار است.
خبرنگاران سبز/سیاست:
محمدتقی مصباح یزدی که به عنوان پدر معنوی جریان احمدی‌نژاد شناخته می‌شود، سخنانی خطاب به اعضای حزب موتلفه گفته که هفته‌نامه شما بخش‌هایی از آن را منعکس کرده است. این سخنان از آنجا که حاوی انتقادات تند و بی‌سابقه خطاب به احمدی‌نژاد است اهمیت فراوانی یافته است. آنچه در پی می‌آید گزیده‌ای از این سخنان است.

* تأييدات مقام معظم رهبری و تعبيراتی که ايشان در باره اين دولت به کار بردند، در تاريخ می‌ماند. ايشان فرمودند از اول مشروطيت تا به حال چنين دولتی سر کار نيامده است و تعبير بسيار بلندی است. بالاخره کارهای عظيمی انجام شدند که دوست و دشمن به آنها اعتراف دارند، ولی فراموش نکنيم که اينها هيچ‌کدام دليل مطلق بودن يک فرد نمی‌شوند و ممکن است او هم اشتباه کند.

*بعد که نقطه ضعف‌هايی در بعد فکری و ارزشی ظاهر شدند، قضاوت‌های مختلفی اظهار گرديدند. بعضی‌ها گفتند اين فرد اصلاً از اول منحرف بود و اينها همه کلک و اين شعارها را برای فريب مردم بود. کسان ديگری در نقطه مقابل گفتند همين الان هم دارد راست می‌گويد و اشتباه نمی‌کند. قضاوت‌های ديگری هم بينابين بود، ولی کم‌کم چيزهايی ظاهر شدند که اصلاً قابل توجيه نيستند و هيچ منطقی آنها را تأييد نمی‌کند. نه برهان عقلی تأييد می‌کند، نه دليل شرعی و نه اقتصادی و نه کار سياسی است.

* اينکه آدم جوری رفتار کند که نزديک‌ترين دوستان و صميمی‌ترين همکارانش هم آزرده و با او مخالف شوند و توی روی او بايستند، اين رفتار برای يک سياستمدار در هيچ منطقی پذيرفته نيست. سياستمداران، دشمنان صريحشان را هم يک‌جوری نگه می‌دارند که روزگاری از آنها استفاده کنند. آن وقت انسان با صميمی‌ترين دوستانش طوری برخورد کند که انگار دارد با دشمنانش برخورد می‌کند، آن هم با رفتارهای سبکی که در عزل بعضی از وزرا شد. آن وقت اين سئوال مطرح شد که اين رفتارها اصولاً چگونه با منش اين شخص سازگارند؟ بهره هوشی اين شخص به تصديق دوست و دشمن از حد متعارف بالاتر است، پس چگونه شيفته يک شخص عادی می‌شود؟ آن هم شيفتگی‌ای که چنين حرکات نامعقولی از او سر بزند! يک وقتی به برخی از دوستان نزديکم گفتم که بيش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است! اين وضعيت ابداً طبيعی نيست.

*هيچ آدم عاقلی چنين کارهائی نمی‌کند، مگر آنکه اختيار از او سلب شده باشد. اين کارها هيچ توجيهی ندارند. يک وقت کسی اشتباهی می‌کند، آن وقت هرچه او اشتباه می‌کند، اين فرد می‌آيد و توجيه می‌کند! کسی که ده تا دوست دارد، ۹ تا دوستش را می‌گذارد کنار و کارهای دهمی را توجيه می‌کند! آيا اين يک کار عاقلانه است که انسان دائماً به آن ۹نفر اعتراض کند و حتی يک بار هم به آن دهمی اعتراض نکند؟ چطور همه اشتباه می‌کنند و کنار زده می‌شوند، اما اين يکی می‌شود مطلق و هرچه می‌گويد درست است؟

*بعد روی کارها و حرف‌های شخص جنجال‌آفرين حساس شديم، ديديم خيلی حرف‌های بوداری است و اصلاً حرف‌های ساده‌ای نيست. بنده روز به‌ روز احساس کردم که خطر بسيار عظيمی در اين جريان، نهفته است و تلاش زيادی در اين راه شده. عقلم نمی‌رسيد که آيا هيپنوتيزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضين است؟ بنده اين جور چيزها را بلد نيستم، ولی می‌دانستم که در اين قضيه، چيزی غيرطبيعی وجود دارد. ديديم که اين شخص مسئله‌دار، اين آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بيشتر از ما اطلاع داريد که حتی تأثير نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چيزهايی از اين قبيل در کار است. البته اينها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم نديده‌ام.

*گاهی حرف‌هايی از اين قبيل شنيدم که الان آقا امام‌ زمان(عج) خودشان دارند جامعه را اداره می‌کنند! اين حرف ممکن است برای متدينين و علاقمندان به آقا امام زمان(عج) خوشايند باشد که يعنی آقا خيلی به جامعه ما عنايت دارند و برکاتشان، بيشتر شامل جامعه ما می‌شود، اما وقتی انسان به اين سخن فکر می‌کند و به نتايج احتمالی که از اين حرف گرفته می‌شود، قضيه به اين شکل در می‌آيد که وقتی خود آقا دارند کشور را اداره می‌کنند، نيازی به واسطه نداريم. حرف خيلی زيبا و کشش‌داری است و معنايش اين می‌شود که الحمدلله جامعه ما به جايی رسيده است که خود آقا امام زمان(عج) دارند آن را اداره می‌کنند و لذا احتياج به واسطه نداريم و نايب نمی‌خواهيم!

*حالا شما ببينيد با چه منطق و کتاب و بحث و استدلالی، سخنی بيان می شود که اگر در ذهن مردم جا بيفتد، پيامدهای عظيمی دارد. اصلاً چه کسی جرئت داشت و می‌توانست چنين حرفی را در جامعه مطرح کند و جا بيندازد که شما احتياج به ولی فقيه نداريد. وقتی خود امام زمان(عج) دارند مديريت می‌کنند، نايب به چه کار می‌آيد؟

*اگر قضيه به همين شکل پيش برود و قدرت و رياست هم دست چنين فردی بيفتد، بودجه مملکت هم در اختيارش قرار بگيرد و به احتمال ۹۹% کمک‌های خارجی هم به آن ضميمه شود، ببينيد چه بساطی در کشور راه می‌افتد و چگونه در ميان جوانان جا می‌افتد که کسی در مملکت سر کار است، بالاتر از ولی‌فقيه است و اصلاً خودش با امام زمان(عج) ارتباط دارد. البته اين احتمال، يک در ميليون است، ولی وقتی محتمل قوی است، بايد به احتمال ضعيف هم بها داد که يک روز صبح بلند نشويم و ببينيم که سيد علی‌محمد باب ديگری به دست خود ما و به بهای خون شهدای ما سر کار آمده است!
*حالا اگر يک کسی رياست داشته باشد، پول هم در اختيارش باشد و سوابقی را هم که ايشان دارد، داشته باشد، هيچ بعيد نيست که روزی بيايد و بگويد من هرچه دارم از اين آدم دارم و همه خدمات من به حساب اوست که از پشت پرده، مملکت را اداره می‌کرد و با امام زمان(عج) هم ارتباط داشت! اين همه خون‌های شهدا، صدها هزار شهيد، اين همه مقاومت در برابر دشمنان اسلام، آخرش ميوه‌اش اين شود که سيد علی‌محمد باب جديدی در کشور پيدا شود! البته عرض کردم فرض کنيد اين احتمال يک در ميليون باشد، اما محتمل آن سنگين است.

* حالا مقام رسمی کشور، به عنوان بزرگ‌ترين استراتژيست عالم ـ‌گاهی اوقات با اين اوصاف از ايشان تعريف می‌کنند که او بزرگ‌ترين استراتژيست دنياست‌ـ مطرح می‌کند که ديگر دوران تعريف از اسلام و شعارهای اسلامی گذشته است! و همه اديان عالم يکسانند، يعنی پلوراليسمی که ما می‌خواهيم سايه‌اش را با تير بزنيم، ايشان دارد عينيت آن را با تمام قدرتش ترويج می‌کند! بعد کم‌کم شعارهای اسلامی کمرنگ می‌شوند و به‌جای امام، انسان کامل مطرح می‌شود، ارزش‌های اسلامی جای خود را به ارزش‌های انسانی می‌دهند و اسلامی می‌شود ايرانی. اين جريان ساده‌ای نيست. يک بار بود، يک کلمه بود، يک جا گفته شده بود، می‌گفتيم يک چيزی از دهانش پريده، اما وقتی اصرار و بعد هم دفاع می‌کند که ايشان فرد شفافی است و آن هم نه يک بار، بلکه چندين و چند بار، ديگر نمی‌شود گفت تصادفی است.

*باب ديگر ارتباط با برخی از مقامات خارجی است که برای مقامات رسمی کشور هم به‌آسانی فراهم نمی‌شود. البته بنده در هيچ‌يک از جلسات آنها حضور نداشته‌ام، ولی قرائن زيادی وجود دارند که ايشان سفرهای متعددی به کشورهای خارجی، اعم از شرق و غرب داشته و با بالاترين شخصيت‌های آن کشورها ملاقات کرده و اخبارش هم در هيچ‌ جا منعکس نشده است .

*بعضی از شخصيت‌هايی که مسئولين سطح بالای کشور هم هستند، می‌گفتند ملاقات با آن افراد برای ما ميسر نيست، ولی او به‌راحتی از تهران پرواز می‌کند و به لندن می‌رود و با فلان شخص ملاقات می‌کند. يا فرض کنيد، از نخست‌وزير هندوستان، وقت می‌گيرد و به ملاقات او می‌رود.

*کار به جائی می‌رسد که رئيس‌جمهور، وزير امور خارجه را کنار می‌گذارد و رسماً می‌گويد که سياست امور خارجه مرا بايد ايشان اداره کند و ايشان نماينده مخصوص من است. چنين چيزی در دنيا سابقه ندارد، آن هم در دولت ولايتمدار و تابع ولی‌فقيه و با تأکيد مقام معظم رهبری که در امور خارجی، موازی کاری نکنيد، ولی می‌‌بينيم که امثال اين مسائل همچنان ادامه دارد.

*بعد هم مسائل اقتصادی و بذل و بخشش‌های بی‌حساب و کتاب و چيزهايی که دولت نهم اساساً برای مبارزه با آنها سر کار آمد. مردم به خاطر اين شعارها بود که به دولت نهم رأی دادند و حالا اينها دارند همان فسادها را به دست ديگری و با يک چک سفيد که هرچه ايشان بفرمايند، اجرا می‌شود، انجام می‌دهند.

*حساسيت بنده فقط روی بعد فکری قضيه است، اما اينها هم موضوعات مهمی هستند. وقتی همه اينها را کنار هم قرار می‌دهيم، دورنمای تاريکی ترسيم می‌شود. البته احتمال اينکه چنين چيزی واقع شود، بسيار ضعيف است. مردم ما الحمدلله هوشيارند، تدبير مقام معظم رهبری، الحمدلله هميشه کارساز بوده است، ولی اينها مانع نمی‌شود که ما وظيفه‌مان را انجام ندهيم.

* از بنده نقل شده و برخی هم کتباً يا شفاهاً به بنده مراجعه می‌کنند و می‌پرسند که شما به چه دليل نسبت‌هائی از قبيل فراماسونری را به طرف می‌دهيد؟ می‌گوييم ما علم غيبی نداريم. قرائنی هستند که ايجاب می‌کنند احتياط کنيم. نسبت قطعی هم به کسی نمی‌دهيم، اما چون اين احتمال وجود دارد، بايد حواسمان را جمع کنيم.

*هر خطری که در تاريخ اتفاق افتاده، اول از همين چيزها شروع شده است. ما ده بار به وسيله اين فتنه‌ها گزيده شده‌ايم. سعی کنيم برای بار يازدهم گول نخوريم. ان‌شاءالله که ما بد می‌فهميم؛ اما در احتياط ضرر نمی‌کنيم. در کشور، قحطی آدم که نشده است. چرا بايد همه چيز در اختيار يک نفر قرار بگيرد؟

*کدام منطق سياسی ايجاب می‌کند که ايشان در برابر حکم رهبری‌ که اين‌قدر از او حمايت کردند، بايستد و ايشان، همه علما و مراجع و همه متدينينی را که تابع مراجع، مخصوصاً تابع مقام معظم رهبری و عاشق ايشان هستند، از خود ناراضی کند؟ تمام همکاران نزديک خود، حتی برادر خود را ناراضی کند، آن هم به خيال اينکه فردی در کنارش هست که فوق‌العاده است؟ کدام منطق عقلی اين را قبول می‌کند؟ اينها شاهد بر اين است که اين جريان، عادی نيست. اينها بيماری است. اگر کسی راهش را بلد است، بايد بيماری را علاج کرد و بيمار را نجات داد، والا بايد تلاش کرد که خطر اين جريان گسترش پيدا نکند.



 
 

  درحالی که حامیان سابق احمدی‌نژاد، «ولایت فقیه» را دارای مشروعیتی فرازمینی و سرپیچی از فرمان وی را در حکم سرپیچی از فرمان معصومین می‌دانند، محمود احمدی نژاد تلویحا او را دارای خطا و ضعف دانسته و ولابت فقیه بدون حمایت مردم را دست بسته می‌داند.   
خبرنگاران سبز/سیاست:
سخنان محمود احمدی‌نژاد در سیمای حکومتی، حاشیه‌های مهمی داشت. علاوه بر دروغ‌ها و آمارهای خلاف واقع مانند بودجه سی میلیون تومانی! وزارت نفت که شاید کفاف حقوق شخص وزیر را هم ندهد، مهم‌ترین حاشیه این سخنان، اظهار نظر وی در بخش مربوط به «ولایت فقیه» بود.

در حالی‌که احمدی‌نژاد همواره در سخنان قبلی خود را رئیس قوه مجریه و نماینده «ملت» می‌دانست؛ در سخنان جدید خود فاصله و رابطه با رهبر را از نوعی دیگر تعریف کرد. وی به صراحت گفت:«ولی بدون ملت، دست بسته است» او ادامه داد:«رهبر عادل که بحمدالله ما داریم. اما اگر ملت نباشد، مثل امیرالمومنین خواهد شد که دست بسته بود.»

هشدار احمدی‌نژاد به خامنه‌ای به همین‌جا ختم نشد. او در بخش دیگری از سخنانش گفت:«بعضی می‌گویند فقط ولی فقیه. ببینید، ولی آمده تا مردم را به صحنه بیاورد و آن‌ها را هدایت کند. بدون مردم کاری نمی‌تواند بکند!»

وی در اشاره‌ای دیگر افزود:«از طرفی همه افراد ضعف دارند. همه ما هفتاد و پنج میلیون نفر ضعف داریم. چه کسی می‌تواند ادعا کند بدون ضعف است؟»

گفتنی است سخنان اخیر محمود احمدی‌نژاد در  تقابل سخنان حامیان قبلی وی می‌باشد که مشروعیت خامنه‌ای را آسمانی دانسته و اطاعت از وی را در حکم اطاعت از خدا می‌دانند. 

 
 

اگر تا ديروز رهبران جنبش سبز به دلیل حمايت از آرای دزديده شده مردم و ايستادگی در برابر ديکتاتوری اسلامی و جنايات حاميان رهبری به فتنه گر و سران فتنه متهم و حاميان جنبش سبز به ضد انقلاب، خس و خاشاک و محارب لقب گرفتند، امروز نيز تيم احمدی نژاد به لقبی که حقيقتن سزاوار و برازنده دولت کودتايی است با نام « جريان انحرافی و منحرفين دولت » نامگذاری شده اند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
يکی از شگردهايی که نظام جمهوری اسلامی برای به لجن کشيدن مخالفين خود در طول مدت حکومت اش به لطف مردمی که در گذر زمان به گواه تاريخ بهترين بيننده و تماشاگر بوده اند، استفاده از واژگانی بوده است که در جهت منحرف کردن افکار عمومی و خلع سلاح حريف توسط رسانه های تصويری در ابعاد گسترده و رسانه های مجازی و جرايد کثيرانتشار در درجه ای پايين به کار برده است.

جمهور اسلامی با ممد از اين دو واژه يعنی منافق و ضد انقلاب توانست دهه اول عمر خود را با توسل به سرکوب و اعدام سپری کند و در ادامه هر زمان که اعلام خطر کرد از واژگان ديگری نظير دشمنان انقلاب و اسلام، محارب و فريب خورده، دست نشانده آمريکا و اسرائيل شروع به برچسب زنی و به بيان ديگر شروع به تخريب شخصيت در درجه اول و سپس توجيه عمل قبح خود استفاده کرده است.

اگر تا ديروز رهبران جنبش سبز به دلیل حمايت از آرای دزديده شده مردم و ايستادگی در برابر ديکتاتوری اسلامی و جنايات حاميان رهبری به فتنه گر و سران فتنه متهم و حاميان جنبش سبز به ضد انقلاب، خس و خاشاک و محارب لقب گرفتند، امروز نيز تيم احمدی نژاد به لقبی که حقيقتن سزاوار و برازنده دولت کودتايی است با نام « جريان انحرافی و منحرفين دولت » نامگذاری شده اند.

به گفته ميرحسين موسوی اين نظام نه اسلامی است و نه انسانی چراکه اگر اسلام داشتند و به روزقيامت و گفته های خود ايمان داشتند هيچگاه برای در قدرت ماندن به فکر تخريب بندگان خدا نبودند.مگر معصوم نفرموده اند: هرکس مرد يا زن مؤمنی را تهمت بزند يا چيزی که در او نيست بگويد خدا او را روز قيامت بر محلی از آتش نگه می دارد تا از عهده آنچه گفته است برآيد حتی در تفسير نهج البلاغه آمده است:  بهتان به کفارهم حرام است .

حضرت صادق می فرمايد:هرکس به مرد يا زن با ايمانی بهتان بزند به آنچه در آنها نباشد خداوند او را در روز قيامت در طينه خبال حبس می فرمايد تا از عهده آنچه گفته است برآيد راوی پرسيد طينه خبال يعنی چه؟ حضرت فرمود چرکی است که از عورت زناکاران در جهنم جاری می گردد و نيز می فرمايد: هرکس برادر مؤمنش را تهمت بزند ايمان در دلش ضايع می شود و از بين می رود چنان که نمک در آب حل می شود و خلاصه آنکه تهمت موجب فساد قلب و زوال ايمان است.




 
 

بيش از ۱۰۰ زندانی هوادار جنبش سبز هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوين نگهداری می شوند، بندی که اکنون به عنوان جايگاه اصلی نگهداری زندانيان سياسی ايران شناخته می شود .ليستی که کامل نيست و ياران گمنام جنبش سبز در اوين در تلاش اند که اسامی ساير زندانيان سياسی را نيز برای ما ارسال کنند. تا هفته پيش بيش از سی زندانی القاعده نيز در اين بند نگه داری می شدند که به تازگی به زندان رجايی شهر منتقل شده.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
 بند ۳۵۰ (بند امنيتی يا کارگری) از بندهای عمومی اوين و از نظر سلسله مراتب اداری، زير نظر قوه قضائيه‌است که در گذشته‌های دور و در سالهای اوليه پس از انقلاب بخش ۳ ناميده می‌شده‌است. اين بند تا يکی دو سال اخير به بند کارگری معروف بود و در آنجا زندانيان سياسی و مالی در کنار هم نگهداری می شدند ،اما وقتی تعداد بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات به تدريج بيشتر شد و در اين بند روز به روز تعداد زندانيانی با اتهاماتی چون تبليغ عليه نظام، اقدام عليه امنيت ملی از طريق اجتماع و تبانی ،توهين به رييس جمهور و توهين به رهبری افزايش يافت رفته رفته زندانيان مالی از بند ۳۵۰ رفتند چرا که بايد شرايط يک زندان کاملا امنيتی برای اين افراد فراهم می شد .

در حال حاضر بيش از ۱۷۵ زندانی سياسی و امنيتی در اين بند نگهداری می شوند، که از اين تعداد بيش از ۱۰۰ نفر دستگير شدگان حوادث پس از انتخابات و حامی جنبش سيز هستند .ساير زندانيان وابسته به گروههايی همچون سازمان موسوم به مجاهدين خلق و انجمن پادشاهی و گروههای مستقل حقوق بشری و …. هستند.برخی از اين افراد قبل از انتخابات و برخی نيز بعد از انتخابات بازداشت شده اند.تعدادی از اتباع خارجی نيز با اتهامات سياسی در اين بند زندانی هستند.

 افرادی که با اين اتهامات به بقيه زندانيان سياسی که از گذشته در اين بند بودند اضافه شده بودند. اين زندانيان در واقع همان معترضان به نتايج انتخابات رياست جمهوری، روزنامه نگاران، فعالان دانشجويی، فعالان حقوق بشر ، دانشجويان و…. بودند که با حکم های يک سال تا دوازده سال زندان در اين بند نگهداری می شوند .برخی از اين زندانيان درست در روزهای بعد از انتخابات دستگير شده اند و تعدادی نيز از دستگير شدگان ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ و تجمع های پس از آن محسوب می شوند .برخی از زندانيان اين بند محکوم به اعدام هستند.

تا اوايل سال ۱۳۸۹  زندانيان حق داشتند که هفته‌ای يک بار با اعضای درجه اول فاميل خود ملاقات از پشت شيشه داشته باشند. زندانيان مالی آزادانه و زندانيان سياسی روزانه ۳ دقيقه حق مکالمه تلفنی با خارج از زندان را داشتند. امروزه حدود يک سال است که بند ۳۵۰ زندان اوين ، بزرگترين بند زندانيان سياسی کشور، شرايط فوق امنيتی يافته و زندانيانی که در گذشته در اين بند از حق تماس تلفنی برخوردار بودند، از اين حق محروم شده‌اند.

وضعيت ملاقات زندانيان اين بند نيز همانند ديگر زندانيان زندان اوين در ابتدا از الگوی آيين نامه سازمان زندانها تبعيت می کرد و زندانيان به جز هفته ای يک بار ملاقات کابينی در روزهای دوشنبه هر هفته ، می توانستند ماهی يک بار خانواده هايشان را به صورت حضوری ملاقات کنند. اما اين حق نيز از آنان سلب شد و دادن اجازه ملاقات حضوری منوط به موافقت دادستان تهران شد، يعنی خانواده ها تا مدتی برای احذ اين اجازه به دادستانی تهران مراجعه می کردند و برگه ملاقات حضوری را از دادستان تهران ، جعفری دولت آبادی دريافت می کردند.

دادستان تهران اما بعد از مدت کوتاهی همين حق را نيز از تعدادی از زندانيان سلب کرد و حلقه ملاقاتهای حضوری زندانيان با خانواده هايشان محدود تر و محدود تر شد. تا اينکه در اين روزها تقريبا تعداد بسيار اندکی از زندانيان ساسی تحت نظارت دادستان تهران و با نامه کتبی او بعد از ماه ها انتظار قادرند زندانی شان را به صورت حضوری ملاقات کنند .

فضای امنيتی بر سراسر اين بند حاکم است تا جايی که همه اتاق‌های اين بند از زندان اوين و حتی توالت‌ها و حمام‌های آن به دوربين های مداربسته مجهز است و رفتار زندانيان کنترل می شود به شکلی که زندان در زندان برای زندانيان در اين بند ساخته شده است . در اين بند همواره نيروهای امنيتی حضور دارند و رفتار زندانيان را کنترل می کنند و اجازه استفاده از هر گونه مرخصی به اين زندانيان توسط همين بازجوها صادر می شود .اين بند از زندان اوين اين روزها در واقع غير مستقيم توسط وزارت اطلاعات اداره می شود و مسوولان زندان هيچ آزادی عملکردی در اين بند ندارند .

بنای اين بند ساختمانی دوطبقه‌است که در ميان آن حياطی مربع شکل قرار دارد. دو ضلع اين مربع به اتاق‌های نگهداری زندانيان اختصاص دارد که تعداد آن‌ها در هرطبقه به هفت اتاق می‌رسد. دستشويی‌ها و حمام‌های اين بند در يکی ديگر از اضلاع آن قرار دارد. همه ساختمان اين بند در واقع در سطحی پايين تر از سطح زمين (زير زمين) قرار دارد. هر اتاق تقريبا ۶ متر در ۶ متر بوده و تعداد متغيری زندانی(دو روزهای اوج دستگيری تا هشتادنفر در هر اتاق) را در خود جای می‌دهد. با تلاش زندانيان اين بند و خانواده هايشان اکنون يک کتابخانه کوچک(حدود پانصد جلد) نيز برای زندانيان تدارک ديده شده است، چرا که تا قبل از حضور زندانيان هوادار جنبش سبز اين بند کتابخانه ای نداشت. بسياری از نويسندگان اين کتاب‌ها مدتی ساکن همين بند بوده‌اند. امکانات ورزشی اين بند شامل سه وسيله ورزشی غير قابل استفاده و خراب در هواخوری و گاهی يک توپ پلاستيکی است. اين بند دارای فروشگاه کوچکی است که امکان خريد مواد غذايی بسيار ساده همچون بيسکوئيت، خرما، تخم مرغ و مانند آن وجود دارد.

صرف غذا دور سفره‌های پلاستيکی و بر روی زمين انجام می‌شود و خدمات نظافتی و پذيرايی به‌صورت دوره‌ای توسط خود زندانيان انجام می‌شود. کسی که عهده‌دار اين خدمات برای ۲۴ ساعت است، اصطلاحاً شهردار خوانده می‌شود. در زندان اوين هر اتاق يک مسئول منتخب زندانيان دارد که مسئول اتاق ناميده می‌شود. در هر بند نيز يکی از زندانيان (وکيل‌بند)رابط اصلی با زندان‌بانان است.

طبق اطلاعات رسيده به کلمه، جديدترين فهرست اسامی زندانيانی که در اين بند به سر می برند در اين گزارش ارائه می شود اما اين اسامی متاسفانه هنوز کامل نيست و ياران گمنام جنبش سبز در اوين در تلاش اند که اسامی ساير زندانيان سياسی را نيز برای ما ارسال کنند. تا هفته پيش بيش از سی زندانی القاعده نيز در اين بند نگه داری می شدند که به تازگی به زندان رجايی شهر منتقل شده‌اند.
فهرست زندانيان بند ۳۵۰ اوين

 اسامی زندانيان محبوس در بند ۳۵۰ تا آنجا که به دست ما رسيده به شرح زير است.ممکن است در فاصله زمانی ارسال اين اطلاعات به بيرون تا لحظه انتشار خبر تغييرات اندکی در فهرست روی داده باشد که به محض اطلاع اصلاح خواهد شد.

 علی اصغر محموديان –مجيد رضايی –اميد علی مهرنيا –احسان عرفاتی – امير خسرو دلير ثانی –عليرضا سهراب پور –ايوب قنبر پوريان –حسين فرجی –حسن فرجی موسوی –حسن سی سختی –اميد شريفی دانا –حسين ثابت –سهيل اسماعيل زنجانی –مجيد ديان تمجيدی –پيمان عارف –فرهاد گنجی –پيمان کريمی –هدی رضازاده صابر –پرويز ورمزياری –اسعد ابراهيم زاده –سينا ظهيری –جواد لاری –محمد داوری –حمزه کرمی –علی بهزاديان نژاد –امير بهمنی –محسن مختاری –ابولفضل قاسمی –چاری محمد مدداف – محمد آذری –امير اصلانی –ابراهيم مددی –نورمحمد قويدل –فرهاد اطلسی –احسان شيرازی –علی نعمتی –مهدی نوذر –هوشنگ رضايی –عباس ناهی –محمد حاج قلی زاده – حسين امينی –کاميار توانايی منافی –سجاد خدا کرمی –وحيد اصغری –مسعود حسينی لواسانی –سيامک رحمانی –حسين رونقی ملکی –شاهين زينعلی –آرش ترابی –مهدی خدايی –آرش سقر –ابولفضل عابدينی نصر –امير رضا عاشوری –جواد عليخانی –معصوم فرديس –هوشنگ فرزين –عبدالرضا قنبری –محمد صديق کبود وند –سعيد متين پور –مهدی محمدحسين زاده –حسين مفيدی احمدی – بهزاد هوشمند مويد –حامد يارزلو –غلامرضا کاووسی –مسعود يزدچی –محمد حسين سهرابی راد –احمد شاهرضايی –حيدر علی حيدری –ياسر کريمی –ميثم رودکی –سيامک مسيح پور –آرش صادقی –منصور امير ياری –ايمان مسجدی –نويد کامران –رضا راستکار عباسی –محمد رضا گلی زاده اخلاقی – عليرضا احمدی –پيمان کشفی –مجتبی احمدی –ميثم نجومی رضايی –حميد رضا نجومی رضايی –روح الله ضميرخانی –محسن دانشپور مقدم –احمد دانشپور مقدم –مهدی سادات شريف –احمد رشيدی نيا –محمد رضا آذين –عليرضا عز آباد –هادی امينی –امير حسين قنبری پوری –حسين زرينی –محمد رضا رزاقی –حسين اصغری –بهزاد اصغری –بهزاد عباسی –حميد قاسمی شال –رامين دلگشا –علی زاهد –مهدی کوهکن –غلامرضا آزادی –اردشير امير باقری –مهدی يوسف پور –ابولفضل قديانی – محسن ميردامادی –فيض الله عرب سرخی –امير حسين ابوطالبی –قاسم شعله سعدی –محمد رضا مقيسه ––عماد الدين باقی- محمد رضا رجبی –محمد فريد طاهری قزوينی – محسن امين زاده –لطفعلی مافيان –محمد مهدی کريميان اقبال –احمد رضا يوسفی –عماد بهاور –اسماعيل صحابه تبريزی –مجتبی رستم فرد تهرانی –– بهمن احمدی امويی -هانی محمد زاده-حميد رضا محمدی –ارسلان ابدی –سيد ميلاد اسدی –علی مليحی –احسان عبده تبريزی –عبدالله مومنی –حسن اسدی زيد آبادی –کيارش کامرانی –رجبعلی داشاب –مهدی وطن خواه –آرش علايی –رمضان سعيدی –رمضان احمد کمال –احسان مهرابی –علی جمالی – محمد جواد مظفر –محسن غمين – نظام حسن پور – فريدون صيدی راد –اکبر امينی – حسن ظهوری فريدن صيدی راد و....

 
 

نرگس محمد همسر تقی رحمانی از آزادی همسرش خبر داد
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
چشم سرکار خانم نرگس محمدی روشن . شب به یادماندنی برای فرزندان تقی رحمانی . پدر آزاد شد.تقی رحمانی که برای چندمین بار در تاریخ 20 بهمن 89 توسط ماموران امنیتی بازداشت شده بود،امروز (یکشنبه ۲۵ اردیبهشت)  پس از سپردن وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.

وی که در زمان انتخابات از مهدی کروبی حمایت کرده بود، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸ به همراه هدی صابر و رضا علیجانی برای چند روز دستگیر شده بود.

 
 

اگر مجلس تعطيل نبود و موضع مجلس مثل گذشته بود، قطعا با اين بی قانونی ها برخورد می کرد زيرا ديگر آن سبو بشکست و آن پيمانه ريخت.
خبرنگاران سبز/سياست:
احمد توکلی امروز درحالی به بی کفايتی مجلس اعتراف کرده است که بايد زودتر به فکر مقابله با زياده خواهی های ديکتاتورمعابانه رئيس دولت کودتا می ايستادند. احمدی نژاد با بيان اينکه قوه مجريه قوه اول کشور است، حتی سخن بنيادنگذار جمهوری اسلامی مبنی بر اينکه «مجلس در راس امور است» را نيز با بيان اينکه دوران امام که پست نخست وزيری وجود داشته است، مجلس در راس امور بوده است و نه الان که رئيس جمهور رئيس دولت هم هست با قلدری رد کرده بود.

احمدتوکلی مشکلات پيش آمده بين مجلس و دولت و انگيزه انجام اين رقتار را وجه مشترک مسئله داشتن سه وزير اخراجی با آن چهره مشهور، منحرف و مسئله دار و حامی رانت خواری دانست و با اين گفته که اگر مجلس تعطيل نبود و موضع مجلس مثل گذشته بود، قطعا با اين بی قانونی ها برخورد می کرد زيرا ديگر آن سبو بشکست و آن پيمانه ريخت.

توکلی در ادامه به پيش بينی اقدام بعدی رئيس دولت درباره ادغام وزارتخانه ها و ايستادگی برمواضع خود پرداخت. وی افزود: به نظر می‌رسد که رئيس جمهور از طريق ديگری می‌خواهند هدف خود را تعقيب کنند. بدين ترتيب که عزل وزيران اختيار قانونی ايشان است (اصل ۱۳۵) که با اين سه حکم انجام شد، بعد سه وزير فعلی يعنی نامجو، شيخ الاسلامی و عضنفری را با حفظ سمت سرپرست آن وزارتخانه‌های بی وزير يعنی نفت و رفاه و صنايع می‌کند (اصل ۱۳۵)، بعد به آنها حکم می‌دهد که شرح وظايف وزارتخانه‌های جديد را تهيه کنند. تا اينجا سه قسمت از کار قبلی‌اش را تامين کرده است. البته اين راه ضررش کمتر است زيرا اولاً قانون شکسته نمی‌شود. ثانياً ترکيب وزارتخانه های نفت و رفاه و صنايع و معادن در هم نمی‌ ريزد.

 
 

تلويزيون الجزيره که با بودجه قطر اداره می شود و مرکز آن "دوحه" پايتخت قطر است، در برنامه پر بيننده و سياسی خود با نام "دوحه" جمعه شب ميزگردی را برگزار کرد که در آن به بهانه اجلاس شورای همکاری خليج فارس در پايتخت عربستان و بررسی درخواست اردن و مراکش برای پيوستن به اين شورا، پيوستن الجزاير و تونس به اين شورا را به بحث گذاشت.
خبرنگاران سبز/ ایران در جهان/ خاورمیانه و کشورهای همسایه:
با وجودی که زمانی حاکم عربستان به نقل از بنیانگذار ج.ا. بدتر از صدام شناخته می‌شد در دوران رهبری علی خامنه‌ای و ریاست جمهوری رفسنجانی و خاتمی روابط ایران با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از حالت تنشی به حالت سازگاری تبدیل شد و تفاهم دو جانبه میان ایران و اکثر کشورهای منطقه صورت گرفت. اما با روی کارآمدن دولت‌ نهم با وجودی که رییس این دولت تحقیر‌های فراوانی (از جمله نشستن زیر نقشه‌ای که در آن خلیج فارس به نام مجعول خلیج ع.ر.ب.ی نوشته شده بود) تحمل کرد و به ایران تحمیل کرد روابط ایران با این کشورها به دلیل سیاست خارجی تهاجمی و انفرادی این دولت از حالت سازگاری و تفاهم به حالت سوء ظن و فاصله‌گیری رفت.

البته همین روابط حداقلی و بیمار نیز با از بین رفتن مشروعیت حکومتی نظام حاکم بر ایران به دنبال کودتای انتخاباتی سال ۸۸   و بعد از آن تحریم‌های فراوان بین‌المللی به نازل‌ترین سطح خود رسیده است. اکنون خبر می‌رسد که این شورا در صدد پذیرش اعضای جدید و تحکیم مناسبات نظامی خود است و تمام این‌ها را در درجه اول برای مقابله با ایران آماده و عملیاتی می‌کند.

در همین زمینه وبگاه پیک‌نت نیز خبری منتشر کرده است که در زیر تقدیم می‌شود.

شورای همکاری خليج فارس، می رود تا به جبهه ای اقتصادی- نظامی تبديل شود که حداقل هدف نظامی آن ايران است. اين شورا در تازه ترين اجلاس خود که در پايتخت عربستان سعودی تشکيل شد، پيوستن اردن و مراکش به اين شورا را بررسی کرد. اما، اين هنوز آغاز آن راهی است که با هدايت عربستان و کارگزاری حاکم قطر در حال پيشروی است.

تلويزيون الجزيره که با بودجه قطر اداره می شود و مرکز آن "دوحه" پايتخت قطر است، در برنامه پر بيننده و سياسی خود با نام "دوحه" جمعه شب ميزگردی را برگزار کرد که در آن به بهانه اجلاس شورای همکاری خليج فارس در پايتخت عربستان و بررسی درخواست اردن و مراکش برای پيوستن به اين شورا، پيوستن الجزاير و تونس به اين شورا را به بحث گذاشت. از آنجا که تلويزيون الجزيره بدون ارتباط با رهبران شورای همکاری خليج فارس چنين برنامه ای را بصورت بحث سياسی مطرح نمی کند، می توان حدس زد که شورای همکاری کشورهای خليج فارس می رود تا اعضای جديدی را به عضويت بپذيرد.

يعنی مراکش، الجزاير، تونس، اردن. در همين برنامه تلويزيونی، بی آنکه مستقيما از ايران نام برده شود، تمام اشارات آنها که به بحث دعوت شده بودند بر محور خطر نظامی- اتمی جمهوری اسلامی دور می زد.

دخالت مستقيم نظامی عربستان سعودی در بحرين و نقش آفرينی آن برای تغيير حکومت در يمن اما حفظ نظام کنونی اين کشور، حکايت از عزمی دارد که پشتوانه اصلی آن امريکا و انگلستان اند.

موضع گيری های شتابزده و آب نکشيده فرماندهان سپاه و دولت و همچنين مجلس و امام جمعه ها در باره رويدادهای بحرين و جنجال ثبت نام برای عمليات انتحاری در بحرين، همگی به تقويت عزم کشورهای دور و نزديک عرب برای پيوستن به شورای همکاری خليج فارس انجاميد. همچنان که سخنان روز گذشته نماينده ولی فقيه در نيروی دريائی سپاه پاسداران – علی شيرازی- که درگرما گرم بحث های اجلاس شورای همکاری خليج فارس از بستن تنگه هرمز سخن گفت. سخنی تهديد آميز که بی شک عزم تشکيل جبهه نظامی در خليج فارس عليه ايران را تقويت کرد.

بدين ترتيب است که می توان مدعی شد، در درون حاکميت جمهوری اسلامی هستند عوامل نفوذی که خط تهاجم به ايران و غرق کردن ايران در يک جنگ منطقه و داخلی را دنبال می کنند. يعنی شطرنجی کردن ايران.

 
 

پس از تجمع عده ای از دانشجويان اين دانشگاه مامورين حاضر در محوطه با مورد ضرب و شتم قرار دادن دانشجويان متحصن و ضمن فحاشی به آنها اقدام به متفرق نمودن آنها کردند.
خبرنگاران سبز/جامعه:
حضور گسترده نيروهای امنيتی در دانشگاه صنعتی اصفهان و برخورد و مورد ضرب و شتم قرار دادن برخی از دانشجويان توسط نيروهای حاضر اخبار يست که از اصفهان ارسال شده است. به گزارش منابع خبری تحول سبز، صبح امروز و همزمان با ۲۵ ارديبهشت روز اعتراض دانشجويان خبرهای رسيده از دانشگاه اصفهان حکايت از برقرای يک نوع حکومت نظامی در اين دانشگاه را دارد. بنا بر اخبار رسيده مامورين حراست با حضور در محوطه اصلی اين دانشگاه ضمن کنترل تردد دانشجويان اقدام به توقيف کارت دانشجويی برخی از دانشجويان را نموده و تعدادی را نيز به حراست دانشگاه منتقل کرده اند.

گزارش های ارسالی از اين دانشگاه از مقاومت عده ای از دانشجويان در مقابل اين رفتارها و تحصن آنها در مقابل مجتمع تالارها خبر داده است. گفتنی ست، پس از تجمع عده ای از دانشجويان اين دانشگاه مامورين حاضر در محوطه با مورد ضرب و شتم قرار دادن دانشجويان متحصن و ضمن فحاشی به آنها اقدام به متفرق نمودن آنها کردند. همچنين خبرهای تاييد نشده ای مبنی بر بازداشت چند تن از دانشجويان اين دانشگاه تا کنون ارسال شده است.‬

 
 


خبرنگاران سبز/اعتراضات سراسری دانشجویان:





 


 
 

همسر رسول اف با لحن بغض کرده ای رو به حضار گفت: "رسول اف هم می خواست امروز اينجا باشد اما نتوانست." او گفت که نيروهای امنيتی شوهرش را برای بازجويی درباره فيلمش احضار کردند و در حالی که اين فيلم الان در کن دارد نشان داده می شود، همسرش در حال بازجويی شدن در تهران است.
خبرنگاران سبز/ایران درجهان/فرهنگ و هنر/جشنوراه کن:
نخستين فيلم ايرانی شصت و چهارمين جشنواره فيلم کن، سرانجام روز شنبه ۱۴ مه (۲۴ ارديبهشت) در سالن بزرگ دبوسی به روی پرده رفت و مورد استقبال تماشاگران که بيشتر آنها نويسندگان مطبوعات و رسانه ها بودند قرار گرفت. این فیلم با کف زدن های ممتد و تحسين تماشاگران بعد از نمايش فيلم روبرو شد که نشانه برخورد مثبت منتقدان با فيلم رسول اف است.

فيلم « به اميد ديدار » را محمد رسول اف، کارگردانی که به شش سال زندان محکوم شده است در سکوت خبری، با مجوز وزارت ارشاد در تهران ساخت و به جشنواره کن فرستاد که در آخرين لحظات، در بخش نوعی نگاه جشنواره پذيرفته شد.

در هنگام نمايش فيلم « به اميد ديدار »، ليلا زارع بازيگر اصلی فيلم به همراه همسر رسول اف و چند نفر ديگر به دعوت تيری فرمو، مدير هنری جشنواره فيلم کن، روی صحنه رفتند. محمد حقيقت، منتقد فيلم مقيم پاريس هم به عنوان مترجم با آنها بود.

همسر رسول اف با لحن بغض کرده ای رو به حضار گفت: "رسول اف هم می خواست امروز اينجا باشد اما نتوانست." او گفت که نيروهای امنيتی شوهرش را برای بازجويی درباره فيلمش احضار کردند و در حالی که اين فيلم الان در کن دارد نشان داده می شود، همسرش در حال بازجويی شدن در تهران است.

همسر رسول اف گفت که شوهرش فيلم را به تمام زندانيان سياسی که برای دمکراسی در ايران مبارزه می کنند، تقديم کرده است. ليلا زارع نيز از اينکه محمد رسول اف در چنين شرايطی اجازه فيلم ساختن پيدا کرد و موفق شد که فيلمش را بسازد، اظهار خوشحالی کرد و گفت که افتخار می کند در فيلم " به اميد ديدار " بازی کرده است.

در پايان تيری فرمو گفت که بعد از نمايش فيلم رسول اف و فيلم پناهی، کنفرانس مطبوعاتی درباره هر دو فيلم برگزار خواهد شد که با توجه به نبودن اين دو فيلم در بخش مسابقه اصلی جشنواره، تصميم عجيبی است و نشان دهنده اهميت اين دو فيلم برای کن و تشنگی رسانه های غربی برای شنيدن حرف های بيشتر درباره وضعت سينماگران امروز ايران در کن هست.

به اميد ديدار ، موضوع آشنايی دارد و درباره زن وکيلی است که قرار است، با شوهر روزنامه نگارش به سوئد مهاجرت کند. زن باردار است و همه پرونده های وکالت اش از او گرفته شده. شوهرش نيز از کار اصلی اش يعنی روزنامه نگاری بازمانده و برای کار در پروژه ای عمرانی به جنوب سفر کرده است اما مخفيانه به نوشتن مقاله ادامه می دهد و برای همين منظور تحت تعقيب قرار می گيرد. بيشتر فيلم در فضاهای کم نور و تيره داخلی می گذرد. تنها نمای لانگ شات بيرونی فيلم، نمايی از شهر آلوده تهران از بالای يک تپه است که به تصاوير شهرهای آپوکاليپتيکی بعد از بمباران هسته ای شبيه است.

اين فيلم با مجوز دولتی ساخته شده، اما گويا رسول‌اف در فيلمنامه‌ تغييراتی داده که نمی‌تواند نظر موافق مقامات "معاونت سينمايی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی" را جلب کند. جزيره آهنی ، گاگومان و کشتزارهای سپيد از ديگر ساخته های محمد رسول اف است.

در ادامه برنامه جشنواره کن دوستداران سينما منتظر زمان نمايش فيلمی با نام «اين فيلم نيست»، ساخته مشترک جعفرپناهی و مجتبی ميرطهماسب هستند.گفتنی است جعفرپناهی يکی از داوران افتخاری اين جشنوراه انتخاب شده است.

 
 

صدای من صدای خس و خاشاک است و هميشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.» هربار که صدای خود را از اين رسانه می‌شنود احساس شرم می‌کنم و بدنم می‌لرزد.
خبرنگاران سبز/جامعه/فرهنگ و هنر/از جراید:
قرار گفتوگو با کسی بود که حتی اگر ميانه خوبی با موسيقی سنتی هم نداشته باشی، مرغ سحرش را بيشک شنيده ای و با صدای ملکوتی ربنايش اشنايی. محمدرضا شجريان مصداق خوبی استٓ برای «درخت هرچه پربارتر، افتاده تر». ٓانقدر صميمی مينشيند و حرف ميزند که انگار چند سالی است همديگر را ميشناسيد. تنهای صدای او نيست که شايسته استادي اش کرده، بي ريايی و صداقتش هم مزيد بر علت بوده، نکاتی که او خود برآنها تاکيد دارد و ميگويد به شاگردانش هم می آموزد تا با مردم يکرنگ باشند. هرچند او اين روزها با بيمهری مواجه شده و ديگر نميتواند اثارش رادرايران منتشرکند وحتی به روی صحنه برود، اما همچنان خود را از مردم ميداند و دلش برای آنها ميتپد و پرتلاش تر از قبل، کارش را دنبال ميکند و اميدوار است دوباره فضای کار در ايران برايش فراهم شود.

شجريان که اين روزها نميتواند به روی صحنه برود يا آلبومی منتشر کند، در مصاحبه با روزنامه روزگار گفتگوی مفصلی با هليا قاضی ميرسعيد انجام داده است که در آن درمورد مباحث موسيقی، اجتماعی و سياسی روزکشور بحث شده است که ابتدا سايه روشن های اصلی اين گفتگو آورده می شود و سپس مصاحبه مفصل و تکميلی استاد شجريان با روزنامه روزگار برای خوانندگان خبرنگاران در لينکی جداگانه آورده خواهد شد.

استاد شجريان در گفت‌و‌گويی با روزنامه روزگار، در مورد علل محبوبيت برخی از هنرمندان و ورزش‌کاران می‌گويد: «بايد مردم را جدی بگيريد و به آن‌ها احترام بگذاريد. نبايد فکر کنيد که مردم نمی‌فهمند چون اتفاقن آن‌ها خيلی هم خوب می‌فهمند. وجدان جامعه بيدار است، ممکن است بخشی از جامعه اشتباه کند، اما خيلی زود متوجه اشتباه خود می‌شود. پس بايد جامعه را جدی گرفت و به او دروغ نگفت. مهم‌ترين عامل برای کسی که با جامعه در ارتباط است، اين است که صداقت داشته باشد، چون نمی‌شود سر جامعه کلاه گذاشت. به قول امروزی‌ها بايد شفاف بود تا جامعه بداند که شما چه می‌کنيد، کوچک‌ترين اشتباهی بکنيد، جامعه با شما برخورد می‌کند، مانند فواره بلند می‌شويد، اما با سر‌ زمين می‌خوريد. اگر به اين نکات توجه کنيد، می‌تواتيد موفق باشيد چون جامعه بيدار است و درست قضاوت می‌کند. اگر صادق باشيد می‌بينيد که جامعه چقدر حق‌شناس است و آن وقت بايد به دنبال راهی باشيد که جواب اين محبت‌ها را بدهيد.

اين استاد موسيقی ايرانی در پاسخ به سوالی که شما در مصاحبه‌ای، گفتيد که تاريخ گويا هستيد. چون آلبوم‌هايی که در دوره‌های مختلف منتشر کرديد، اشعاری داشت که وضعيت زمانه را به نوعی مطرح می‌کرد. می‌خواستم بدانم اين دغدغه در کجا ريشه دارد؟، عنوان می‌کند: «ما با مردم زندگی می‌کنيم و بايد به سليقه، خواست و فرهنگ جامعه توجه داشته باشيم. رعايت کردن اين نکات باعث می‌شود تا هر کاری که انجام می‌دهيد به آينده جامعه و جوانان فکر کنيد و با جامعه همراه باشيد، با قدرت نمی‌توان اين کار را کرد چون قدرت جای‌گاهی دارد که می‌خواهد مردم از آن بترسند در حالی‌که نبايد اين‌طور باشد و کسانی که در جای‌گاه قدرت قرار می‌گيرند اين اشتباه را می‌کنند و انتظار دارند که مردم از آن‌ها بترسند. قدرت بايد کاری کند که مردم او را دوست داشته و پشتيبان او باشند. راه آن هم صداقت داشتن با مردم و حرمت گذاشتن به آن‌هاست. مردم در هر جای‌گاه و پای‌گاه، با هر دين و مذهبی که داشته باشند، ارزش خود را دارند و ما بايد اين ارزش‌ها را نگه‌داری کنيم. در اين بين من هميشه به دنبال اين بودم که ببينم مردم چه می‌خواهند و از سليقه آن‌ها استفاده کردم به همين دليل اگر شما اشعاری را که من انتخاب کردم، مرور کنيد متوجه می‌شويد که من آن‌را در چه سالی و برمبنای چه اتفاقی انتخاب کردم. چون من خودم را جزو مردم می‌دانم حرف دل من هم حرف مردمی است که با آن‌ها زندگی می‌کنم. در نتيجه به دنبال اشعاری می‌گردم که اين حرف‌ها را بزند و از اين بابت است که می‌گويم کارهای من تاريخ گويا هستند و اين به‌خاطر توجهی بوده که من به مردم داشتم و هميشه با مردم بودم حتا اگر مجبور شدم که برای اين هم‌راهی بهای سنگينی بپردازم، سعی می‌کنم جای‌گاهی که بين مردم دارم را از دست ندهم.

محمدرضا شجريان در پاسخ به اين سوال که مردم و علاقه‌مندان شما در داخل چه کار کنند؟ می‌گويد: «اين را نبايد از من بپرسيد. مسوولان بايد پاسخ‌گو باشند. من آمادگی دارم در هرجا برنامه اجرا کنم، اما شرايط امروز هم من و هم مردم را از داشتن اين ارتباط محروم کرده است. آلبوم‌ها را هم در سايت می‌گذاريم تا مردم بتوانند دانلود کنند. هرکس هم که به کشورهای ديگر سفر کرد می‌تواند نسخه اصلی را تهيه کرده و با خود به ايران بياورد.»

محمد‌رضا شجريان پس از انتخابات رياست جمهوری از رييس صداو سيما خواست تا از پخش صدای او خودداری کند.

وی در گفت‌وگويی اظهارکرده بود: «در شرايطی که مردم در بهت و حيرت هستند و به گفته آقای احمدی‌نژاد، خس و خاشاک به حرکت در آمده‌اند، صدای من در صدا و سيما جايی ندارد. صدای من صدای خس و خاشاک است و هميشه هم برای خس و خاشاک خواهد بود.» وی گفته بود که هربار که صدای خود را از اين رسانه می‌شنود احساس شرم می‌کند و بدنش می‌لرزد.

 
 

این گزارش حاکی از آماده باش نیروهای حراست و بسیج دانشجویی دارد.
خبرنگاران سبز/جامعه:

 
 

گفتنی است سايت های اصولگرايان گفته اند يکی ازموضوعات مهم در اين گفتگو ادغام ۴ وزارتخانه و عدم تشکيل وزارت ورزش است و احمدی نژاد به شبهاتی در خصوص متهم شدن دولت به بی قانونی پاسخ خواهد داد.
خبرنگاران سبز/جامعه:
به گزارش وب سايت « پرزيدنت » که زير نظر نهاد رياست جمهوری اداره می شود، رييس ‌دولت کودتا، امشب پس از اخبار ساعت ٢٢ و ٣٠ دقيقه شبکه ٢ سيما در گفتگوی ويژه اين بخش خبری حضور خواهد يافت و به طور مستقيم به گفتگو خواهد پرداخت.

گفتنی است سايت های اصولگرايان گفته اند يکی ازموضوعات مهم در اين گفتگو ادغام ۴ وزارتخانه و عدم تشکيل وزارت ورزش است و احمدی نژاد به شبهاتی در خصوص متهم شدن دولت به بی قانونی پاسخ خواهد داد.



 
 

همزمان با فضای امنیتی حاکم بر دابرخی کلاس ها در دانشگاه تهران در ۲۵ اردیبهشت روز اعتراض دانشجویان تعطیل شد.
خبرنگاران سبز/جامعه:
به گزارش تحول سبز، با توجه به نام گذاری ۲۵ اردیبهشت از سوی فعالین دانشجویی در اعتراض به امنیتی شدن فضای دانشگاه ها، دانشجویان دانشگاه تهران با تعطیلی برخی از کلاس ها اعتراض خود را نسبت به جو امنیتی حاکم بر دانشگاه اعلام داشتند.
بر اساس اخبار رسیده از سوی شاهدان عینی علاوه بر لغو برخی کلاسها در دانشگاه تهران مامورین حراست دانشگاه با زیر نظر داشتن  تردد دانشجویان سعی بر ایجاد یک فضای امنیتی به جهت کنترل اوضاع را دارند. گزارش های رسیده حاکی از حضور گسترده نیروهای لباس شخصی در محوطه دانشگاه  تهران و اطراف آن را دارد.

بر اساس همین گزارش دانشجویان دانشگاه تهران در دسته ها و گروه های چند نفره در محوطه دانشگاه در حال حرکت بوده، و به نوعی در حال شکل گیری برای تجمع هستند.

 
 

بی شک اقدام شما در جهت اعتراض به روند کنونی جامعه و مورد خطاب قرار دادن مسببين اصلی اين گرفتاری ها و جنايات مانند مينياتوری از زيبايی ها بر گونه تاريخ ايران زمين نقش خواهد بست. نامه های شما در آينده تبديل به کتابی خواهد شد که روايتگر بپاخواستن مردان دلير بر عليه استبداد خواهد بود مردانی که برای احقاق حق وعمل به سخن حکيمانۀ « راست بگو اگرچه در حال حاضر به ضرر تو باشد » از جان و مال و آبرويشان گذشتند.
خبرنگاران سبز/جامعه:
صفحه شخصی محمد نوری زاد که درمدت بازداشت وی وظيفه اطلاع رسانی در مورد اين نويسنده سبز را برعهده داشت، پس از آزادی وی از زندان نامه يکی از اعضای سابق سپاه پاسداران به محمد نوری زاد را منتشر ساخته است که نشان از تاثير نامه های وی و افشاگری های وی با نيت امر به معروف و نهی از منکر در ريزش نيروی های دابسته به نظام جمهوری اسلامی است.

اين عضو سپاه در نامه خود به محمد نوری زاد نوشته است: نامه های اعتراضيتان به آقای خامنه ای انقلابی در ميان طيف مذهبی جامعه و به نوعی هم فکرهای شما به عنوان فردی که روزگاری موافق جريانی به نام ولی فقيه و منتقد عملکرد جريان اصلاح طلب در جامعه بود و امروز به عملکرد اشتباه آنان انتقاد دارد کرده است.اين يک جمله تان " بقای اين نظام اگر با کشتن بی‌گناهان ميسر است،‌ من شخصا اين بقا را نمی‌خواهم " تحولی شگرف در دل هم فکران سابق شما ايجاد نموده است که در گفتگو با آنها اين را به نيکی ميشود دريافت.

وی همچنين ضمن ياد آوری سخن شهيد باکری در خصوص چند دسته شدن رزمندگان بعد از جنگ که در وصيت نامه اين شهيد آمده است خطاب به محمد نوری زاد چنين بيان داشته است که: شما به حق جزء دسته سومی قرار گرفتيد که شهيد بزگوار حميد باکری در وصيت نامه اش نوشت « دعا کنيد که خداوند شهادت را نصيب شما کند، در غير اين صورت زمانی فرا می‌رسد که جنگ تمام می‌شود و رزمندگان امروز سه دسته می‌شوند که جزو دسته سوم ماندن بسيار سخت و دشوار خواهد بود».

متن کامل نامه اين عضو سابق اداره اطلاعات سپاه به محمد نوری زاد که در وبسايت شخصی ايشان منتشر شده به شرح زير می باشد:

با عرض سلام ، ادب و احترام محضر انسانی ستودنی،دوست داشتنی و قابل احترام به نام محمد نوری زاد

در پی مقدمه ای برای آغاز دلنوشته ام و يا شايد نامی برای آن بودم که خاطرم آمد شما در برهه ای با گروه فيلم سازی جهاد و گروهی که دلاوری ها و از خودگذشتگی ها را به تصوير ميکشيدند هم قدم بوديد و خود روايتگر آن دلاوری ها بوديد. گفتم شايد بنويسم " نسل تو استاد من " زياد بيراه ننوشته باشم. شايد خود اين نامه نيز مقدمه ای برای شروع يک نامه باشد.نامه ای از نسل ما به نسل شما، آری! به نسلی که شايد بيشتر از ما درگير دغدغه های ايران بودند به نسلی که بحبوحه های انقلاب و جنگ اجازه نداد جوانيشان را جوانی و پيريشان را پيری کنند.

پيش از هر چيز به عنوان عضو سابقی از سپاه بايد بگويم نامه های اعتراضيتان به آقای خامنه ای انقلابی در ميان طيف مذهبی جامعه و به نوعی هم فکرهای شما به عنوان فردی که روزگاری موافق جريانی به نام ولی فقيه و منتقد عملکرد جريان اصلاح طلب در جامعه بود و امروز به عملکرد اشتباه آنان انتقاد دارد کرده است.اين يک جمله تان " بقای اين نظام اگر با کشتن بی‌گناهان ميسر است،‌ من شخصا اين بقا را نمی‌خواهم " تحولی شگرف در دل هم فکران سابق شما ايجاد نموده است که در گفتگو با آنها اين را به نيکی ميشود دريافت.

ميخواهم از جملات همرزمان قديميتان در نوشتن اين نامه به شما وام بگيرم زيرا زيباتر از آنها نتوانستم بيابم و احساس نمودم ميتواند باعث سکينه قلبی شما در اين شرايط گردد که بيشک اگر آقا مرتضی و هم قافله ای های شما که روزگاری بنا به فرمايش خودتان " برای برپايی آرمان‌های بسيار زيبا و شريف و عزيزی قيام کرديد، جنگيديد، زحمت کشيديد، عمرتان را صرف کرديد " امروز زنده بودند و اين شرايط را می ديدند به غير از راهی که شما انتخاب نموديد ، انتخاب نميکردند.

شما به حق جزء دسته سومی قرار گرفتيد که شهيد بزگوار حميد باکری در وصيت نامه اش نوشت « دعا کنيد که خداوند شهادت را نصيب شما کند، در غير اين صورت زمانی فرا می‌رسد که جنگ تمام می‌شود و رزمندگان امروز سه دسته می‌شوند: يک: دسته‌ای که به مخالفت با گذشته خود برمی‌خيزند و از گذشته خود پشيمان می‌شوند. دو: دسته‌ای که راه بی‌تفاوت را بر می‌گزينند و در زندگی مادی غرق می‌شوند. سوم: دسته‌ای که به گذشته خود وفادار می‌مانند و احساس مسئوليت می‌کنند که از شدت مصايب و غصه‌ها دق خواهند کرد. پس از خداوند بخواهيد با رسيدن به شهادت از عواقب زندگی پس از جنگ در امان بمانيد، چون عاقبت دو دسته اول ختم به خير نخواهد شد و جزو دسته سوم ماندن هم بسيار سخت و دشوار خواهد بود» .

شما شرمنده آنانی که روزگاری روايتگر دلاوری هايشان بوديد نشديد و کاش ما نيز در زمان حيات شما بتوانيم دلاوری های شما را روايت کنيم . روايت کنيم که از خود چگونه عبور نموديد ،روايت کنيم که ميتوانستيد همچون کسانی که برای ادای دستبوسی به بيت رهبری رفتند بمانيد و از سر زبان هم شده مجيزگوی آنان باشيد.اما شما هجرت کرديد شما از خودتان هجرت کرديد ، شما از پشت ديوارها و باورهای فيزيکی هجرت نموديد و آيه شريفۀ « إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا » را معنا نموديد ، هجرت نموديد چون ايمان راسخ و قلبی به خدمت بی چون چرا به مردم داشتيد .

بی شک اقدام شما در جهت اعتراض به روند کنونی جامعه و مورد خطاب قرار دادن مسببين اصلی اين گرفتاری ها و جنايات مانند مينياتوری از زيبايی ها بر گونه تاريخ ايران زمين نقش خواهد بست. نامه های شما در آينده تبديل به کتابی خواهد شد که روايتگر بپاخواستن مردان دلير بر عليه استبداد خواهد بود مردانی که برای احقاق حق وعمل به سخن حکيمانۀ « راست بگو اگرچه در حال حاضر به ضرر تو باشد » از جان و مال و آبرويشان گذشتند.

اجازه ميخواهم جملات همسنگرتان را بازخوانی کنم و بگويم چه زيبا آنها را معنا نموديد چه زيبا با خود گفتيد " ای دل ! تو چه ميکنی؟ می مانی يا ميروی؟ داد از آن اختيار که تو را از راه حقيقت و مبارزه با ظلم جدا کند.اين چه اختياری است که برای رو آوردن بدان بايد پشت به اراده حق نهاد؟ ای دل ! نيک بنگر تا قلاده دنيا برگردنشان ببينی و سر رشتۀ قلاده را که در دست شيطان است " و چه نيک به آن عمل نموديد .چه زيبا بر گمگشتگان برهوتِ وهم و خيال پرستانی که در جوار بهشت لايتناهای رضوان حق(خدمت به مردم) ،‌سر به آخور غرايز حيوانی و دل به مرغزارهای حيات دنيا خوش داشته اند تاختيد و آنها را مورد خطاب قرار داديد و چه زيباتر حيرت ميان عقل و عشق را معنا کرديد و فاصلۀ آنان را به صفر رسانديد .

گويی شما قدم هايتان را ميزان بر خط به خط نوشته های آنان که روزگاری روايتشان کرديد قرار ميدهيد که اينچنين صدايتان با ساز آنان کوک شده است گمگشتگان برهوت وهم می ديدند که چگونه آنگاه که قدم هايت را پس از افطار به سوی ديوارهای بلند و سيم خاردارها برميداشتی حيرت ميان عقل و عشق معنا ميشد آنگاه که مينگريستند حيرت عقل و جرأت عشق را ! و تو چه زيبا گفتی «راحلان طريق عشق می دانند که ماندن نيز در رفتن است . جاودانه ماندن در رفتن است ، و اين است که ما را کشکشانه به سوی خويش می خواند».

آنروز که به سوی زندان حرکت می کردی اين جملات برايم معنا می شد‌ «عقل می گويد بمان و عشق می گويد برو ؛ و اين هر دو ، عقل و عشق را ، خداوند آفريده است تا وجود انسان در حيرت ميان عقل و عشق معنا شود، اگرچه عقل نيز اگر پيوند خويش را با چشمه خورشيد نَبُرد ، عشق را در راهی که می رود ، تصديق خواهد کرد ؛ آنجا ديگر ميان عقل و عشق فاصله ای نيست » و تو حيرت ميان عقل و عشق را معنا کردی.

تو اينبار با صدايت دلاوری های هم نسلانت را روايت نميکنی ، بلکه عملت امروز صدای گروه روايتی را که دلاوری ها و از خودگذشتگی ها را به تصوير ميکشيد دوباره زنده کرده است و رفتارت، خود روايتيست از آنهمه شور و عشق به ميهن. آری استاد! ما از شما می آموزيم ،می آموزيم که تنها ياد نگريم و از آنچه آموخته ايم استفاده نماييم و بيشک عملکرد امثال شما نيز مانند فانوس راهی برای ما خواهد بود.

از درگاه حضرت دوست برايتان صبر و شکيبايی و استقامت در راه خدمت به خلقش را خواستارم
ارادتمند و دعاگوی شما
الف س

 
 

اما برخلاف گفته ديروز وزير علوم که در بيانی تصنعی در آستانه اعتصابات دانشجويی خواستار برخورد مناسب و پسنديده نيروهای انتظامات دانشگاه با دانشجويان شده بود، پزارش شده است که حضور نيروهای انتظامات در محوطه اصلی دانشگاه به مراتب بيش تر و چندين برابر روزهای دانشجويان را کنترل می کنند.
خبرنگاران سبز/جامعه:
همزمان با فرارسيدن ۲۵ ارديبهشت که دانشجويان اين روز را به عنوان روز اعتراض خود به فضای امنيتی دانشگاه ها اعلام کرده بودند، دانشجويان تحصن کننده در صحن دانشگاه ها حاضر و به صورت مسالمت آميز درحال شعار دادن ميباشند و خواهان رسيدگی هرچه سريعتر به وضع کنونی ميباشند. طبق گزارش های منتشر شده دانشجويان اراکی درب ورودی دانشگاه را با رنگ سبز رنگ آميزی کرده اند . همچنين برخی نيروهای لباس شخصی و غير دانشجو که همانند گذشته از بيرون، به دانشگاه تهران آورده می شوند، مشغول فيلمبرداری از دانشجويان شعار دهنده ميباشند که با اعتراض دانشجويان و هو کردن دانشجويان مواجه شده اند.

به علاوه از صبح امروز مامورين حراست دانشگاه امير کبير با کنترل تردد دانشجويان به محوطه دانشگاه از ورود تعدادی از دانشجويان فعال و شناخته شده اين دانشگاه ممانعت به عمل آورده اند. بر اساس همين گزارش تعداد زيادی از نيروهای انتظامات دانشگاه به جهت کنترل دقيق تر دانشجويان در بين آنها در حال تردد هستند.گفتنی سه دانشجويانی که از ورود آنها به دانشگاه ممانعت به عمل آمده است از جمله کسانی هستند که در تجمعات گذشته و فعاليت های سياسی دانشجويان حضور داشته اند.

اما برخلاف گفته ديروز وزير علوم که در بيانی تصنعی در آستانه اعتصابات دانشجويی خواستار برخورد مناسب و پسنديده نيروهای انتظامات دانشگاه با دانشجويان شده بود، پزارش شده است که حضور نيروهای انتظامات  در محوطه اصلی دانشگاه به مراتب بيش تر و چندين برابر روزهای دانشجويان را کنترل می کنند.

به گزارش صفحه فيس بوک انقلاب سبز مشهد، دانشجويان دانشگاه مشهد نيز با اقدامات خاص خود از برگزاری روز اعتراض به شرايط نامساعد دانشگاه ها خبر داده اند.

 سر در دانشگاه سجاد مشهد بامداد امروز ۲۵ ارديبهشت مصادف با روز اعتراض سراسری دانشگاههای کشور سبز شد.

طبق گزارشات دريافتی با وجود حضور نگهبانی و نصب دوربين در محل، دانشجويان سردر اين دانشگاه را با رنگ سبز در حجم وسيعی سبز کردند. از صبح امروز مامورين حراست، امور دانشجويی و افسری معاونت دانشجويی به همراه بسيج دانشگاه مشغول پاک سازی هستند.

از اراک نيز خبر می رسد ، نيروهای ضد شورش روبروی دانشگاه آزاد اراک حضور پيدا کرده و آمادۀ برخورد با اعتراض احتمالی با دانشجويان می باشد از آنجايی که اعلاميه های اعتراضیِ اين دانشگاه تا دانشگاههای کوچکتر اطراف هم رسيده نيروهای امنيتی احتمال بروز هستۀ مرکزی اعتراض را جدی تلقی کرده و در صدد پيشگيری از تشکيل آن برآمدند.



 
 

امکان دارد مشايی نيز فردا به زندان بيفتد چون از ملک‌زاده‌ای که قبلاً به دليل مشکلات اقتصادی اخراج شده، استفاده می‌کند و از فلان آدم ناسالم نيز استفاده‌هايی می‌برد و کسانی که می‌خواهند خيز بردارند تا از امکانات نظام اسلامی سوء‌استفاده کنند بايد اينگونه با آنان رفتار کرد.
خبرنگاران سبز/جامعه:
بعد از بحث و جدل رئيس دولت با رهبری بر سرعزل حيدر مصلحی و دستگيری قريب به ۲۵ تن از اطرافيان دولت که دربين آنها سازندگان مستند ظهور نزديک است و جنگيرمعروف دولت، قرار دارند، از وبلاگ های اصولگرايان و حاميان رهبری اين خبر به گوش می رسيد که برای آرام کردن فضا و خارج کردن رئيس دولت از سلطه اجنه و به بيان بهتر سلطه رحيم مشايی شايد موثرترين اقدام بازداشت رئيس نهاد رياست جمهوری باشد.

عباس سليمی‌نمين در ششمين دوره همايش فکری «جوان ايرانی، پرسش‌های امروزی» که با موضوع کرسی‌های آزادانديشی ويژه الگوی اسلامی و ايرانی پيشرفت، در تالار دهشور دانشکده علوم دانشگاه تهران برگزار شد، در جواب يکی از دانشجويان که از او پرسيده بود: " چرا جريان‌هايی که به قول شما در دولت‌های گذشته حضور داشتند اکنون در زندان بسر می‌برند و آيا ممکن است اسفنديار رحيم مشايی با اين اقدامات خود به زندان بيفتد"  گفت: امکان دارد مشايی نيز فردا به زندان بيفتد چون از ملک‌زاده‌ای که قبلاً به دليل مشکلات اقتصادی اخراج شده، استفاده می‌کند و از فلان آدم ناسالم نيز استفاده‌هايی می‌برد و کسانی که می‌خواهند خيز بردارند تا از امکانات نظام اسلامی سوء‌استفاده کنند بايد اينگونه با آنان رفتار کرد.

 گفتنی است عده ای از حاميان رهبری که از روی ناچاری تمامی مشکلات، حاشيه ها و ناتوانايی های موجود دولت را از چشم رحيم مشايی می بينند، به تازگی در پايگاه های بسيج و هيت های مذهبی زمزه های بازداشت رحيم مشايی را آغاز کرده اند و تلويحن از انجام اين کار برای خاموش کردن فتنه جديد که باعث روشن شدن اختلافات درونی نظام شده است، استقبال کرده اند.به باور آنها پس از دستگیری اطرافیان دولت تنها مهره منحرف باقی مانده رحیم مشایی است که برای فشار به رئیس دولت برای تمکین ب فرامین حکومتی رهبریف می تواند چاره ساز باشد.

 
 

به راستی به بازيچه گرفتن اعتقادات دينی مردم به بهانه تقدس نمايی و معصوميت سازی بهانه ای برای هر دو طرف قدرت شده است تا با استفاده از آن خرافات را جايگزين واقعيات کنند.

خبرنگاران سبز/سیاست:
ظهور نزديک است يا سقوط نزديک است. ظهور رهبری که خود را در جايگاه اميرالمومنين می بيند و رئیس دولتی که خود را از نظرکرده امام زمان می داند، قطعن به سقوط نزديک تر است .

وقتی عده ای همانند نویسندگان سایت عماریون « نگاه کردن به سيد علی خامنه ای را عبادت می دانند» ، وقتی عده ای با دون کردن نفس خويش، چای پای علی خامنه ای را مقدس می دانند، وقتی رهبری در نماز جمعه خود را با جايگاه معصومين يکسان می داند و علنا خود را اميرالمومنين می داند، وقتی عده ای داستان متولد شدن حضرت مسيح را با داستان سازی به علی خامنه ای ربط می دهد، وقتی تهيه کنندگان فيلم ظهور نزديک است علی خامنه ای را سيد خراسانی می نامند و با خرافه پراکنی از او تصويری مقدس می سازنند، وقتی دستور وی به اسم دستور حکومتی گويی وحی منزل و حکم الهی از جانب زماندار و صاحب جانداران و جنبندگان صادر و بايد بدون چون و چرا اجرا شود و جايگاه ولی فقيه هم تراز با آيه شريفه: « لا تقدمو بين يدی الله و رسوله..» می شود، بايد هم احمدی نژاد که هاله نور را در سيمای خود می بيند و رحيم مشايی که با اجنه و فال گيرها در فکر سحر و جادو روز را شب می کند برای امام غايب يک ليوان آب کنار بگذارد و از امام زمان ساخته و پرداخته ذهن منحرف خود حرف شنوی داشته باشد و رقيبی برای رهبری که به لطف تملق گويی های اطرافيانش خود را در جايگاه اميرالمومنين می داند بشود.

به راستی به بازيچه گرفتن اعتقادات دينی مردم به بهانه تقدس نمايی و معصوميت سازی بهانه ای برای هر دو طرف قدرت شده است تا با استفاده از آن خرافات را جايگزين واقعيات کنند.

 
 

اگر تنها ۶ سال به عقب باز گرديم و تيم همراه کننده رئيس جمهور را در سال‌های ابتدايی دولت نهم بنگريم خواهيم ديد که از آن افراد فقط تعداد انگشت شماری باقی مانده اند که به نظر می رسد در ماه‌ها و حتی روزهای آينده شاهد حذف آنها از اطراف رئيس جمهور خواهيم بود.
خبرنگاران سبز/سياست:
احمدی نژاد قصد داشت با عزل حیدرمصلحی به خواسته خود برسد که وقتی با مخالفت رهبری قرارگرفت به هر نحوی بود عزل سه وزير را خواست و سرانجام ادغام وزارت خانه ها را انجام داد. اما پروژه يک دست کردن دولت به احتمال زياد قربانيان شناخته شده ديگری نيز خواهد داشت افرادی با مديريت جديد در دولت که زير نظر رحيم مشايی تسويه حساب می شوند، بزودی خبرساز خواهد شد.

اگر تنها ۶ سال به عقب باز گرديم و تيم همراه کننده رئيس دولت را در سال‌های ابتدايی دولت نهم بنگريم خواهيم ديد که از آن افراد فقط تعداد انگشت شماری باقی مانده اند که به نظر می رسد در ماه‌ها و حتی روزهای آينده شاهد حذف آنها از اطراف رئيس جمهور خواهيم بود.

نگاهی به اخبار و تحليل های سال‌های ابتدايی رياست جمهوری محمود احمدی نژاد نشان می‌دهد که يکسری از افراد بيش از بقيه در طيف ياران نزديک به وی نقش آفرينی می‌کنند که از آن جمله می توان به غلام حسين الهام، مهرداد بذرپاش، پرويز فتاح، صادق محصولی، محمد علی آبادی، محمد جواد حاج علی اکبری، عليرضا علی احمدی، محمد حسين صفار هرندی، کامران باقری لنکرانی و داوود احمدی نژاد و البته مسعود زريبافان، عبدالرضا شيخ الاسلام، علی سعيد لو و سيد مجتبی ثمره هاشمی اشاره کرد که همگی به نحوی از جمع اين حلقه اطراف رئيس جمهور کنار گذاشته شده اند و البته غير ازچهار نفر آخر، بقيه در دولت هيچ مسئوليتی ندارند.

رئيس دولت کودتا از آن طيفِ گسترده در اطراف خود که افراد ولايت مدار بودند تنها ثمره هاشمی را نگه داشت که بر طبق شواهد موجود نقش وی نيز در اين حلقه تنها به يک همراه رئيس جمهور و مشاور تقليل يافته است.

حلقه ياران اصلی احمدی نژاد را چه افرادی تشکيل می دهند ؟

هم اکنون حلقه اول ياران محمود احمدی نژاد به افرادی هم چون اسفنديار رحيم مشايی، محمد رضا رحيمی، محمد ملک زاده و حميد بقايی محدود شده است که به تنهايی يک باند مافيايی برای رقابت با سپاه پاسداران برای تصرف بيت المال تشکيل داده اند.در اين بين برخی افراد هم چون علی اکبر جوانفکر، ابراهيم عزيزی و محمد جعفر بهداد نيز خود را جزو اين حلقه می دانند و يا اينکه علاقمند به حضور در بين ياران اصلی اطراف رئيس جمهور هستند که شواهد نشان می دهد آنان با وجود تلاش ها و خش خدمتی ها، جايی در اين حلقه پيدا نخواهند کرد.

رئيس دولت کودتا پس از تلاش برای حذف مصلحی با ادغام وزارتخانه ها يکی از سخت ترين اقدامات در تسويه همه ياران سنتی و قديمی را کليد زد.

اخراجی های بعدی دولت چه کسانی هستند؟

بر طبق پازل طراحی شده که جهان و عماریون خبر آن را داده اند، گزينه های بعدی حذف، صادق محصولی ، مسعود زريبافان، علی سعيدلو، عبدالرضا شيخ الاسلام و حتی مجتبی ثمره هاشمی خواهند بود که به زودی در ماهها و حتی روزهای آينده شاهد آن خواهيم بود.


 
 

آن وقت اين سئوال مطرح شد که اين رفتارها اصولاً چگونه با منش اين شخص سازگارند؟ بهره هوشی اين شخص به تصديق دوست و دشمن از حد متعارف بالاتر است، پس چگونه شيفته يک شخص عادی می‌شود؟ آن هم شيفتگی‌ای که چنين حرکات نامعقولی از او سر بزند! يک وقتی به برخی از دوستان نزديکم گفتم که بيش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است! اين وضعيت ابداً طبيعی نيست. هيچ آدم عاقلی چنين کارهائی نمی‌کند، مگر آنکه اختيار از او سلب شده باشد. اين کارها هيچ توجيهی ندارند. يک وقت کسی اشتباهی می‌کند، آن وقت هرچه او اشتباه می‌کند، اين فرد می‌آيد و توجيه می‌کند! کسی که ده تا دوست دارد، ۹ تا دوستش را می‌گذارد کنار و کارهای دهمی را توجيه می‌کند!
خبرنگاران سبز/ سیاست:
با وجودی که خبر می‌رسد گروه احمدی‌نژاد همچنان به روش‌ خود  و مواضع خود وفادار مانده  است، گروه‌های و افراد مختلفی از گروه‌های مقابل نیز همچنان به حملات خود به اردوگاه احمدی‌نژاد ادامه می‌دهند. وبگاه فرارو به نقل از هفته نامه "شما" ارگان حزب موتلفه اسلامی که صحبت‌های آيت الله مصباح يزدی را نوشته حملات شدیدی را متوجه احمدی‌نژاد و مشایی کرده است. متن کامل این نوشته در زیر می‌آید.

رئيس موسسه آموزشی امام خمينی خطاب به اعضای حزب موتلفه اسلامی با بيان اينکه «در انتخابات نهم رياست ‌جمهوری همه شما بر حسب وظيفه و اخلاص مسائل را دنبال می‌کرديد» افزود: بسياری از محاسبات و معادلات هم اقتضائات خاصی داشتند که عملی نشدند، ولی به هر حال تقدير الهی و برخی اقتضائات ظاهری به‌گونه‌ای شد که کسی روی کار آمد که کمتر کسی پيش‌بينی می‌کرد بيايد. يادم هست يکی از سياستمداران کهنه‌کاری که سابقه بسيار طولانی در انقلاب دارد، در همين مؤسسه به من گفت: «اين شخص اگر رأی بياورد، بيش از ۵۰۰ هزار تا نخواهد بود. فکر بيشتر از ۵۰۰ هزار تا را نکن.» اين حرف متعلق به کسی است که اگر بخواهيم در اين کشور از۵ نفر متخصص مسائل سياسی نام ببريم، حتماً يکی ايشان است، ولی قضيه جور ديگری شد.
وی گفت: خود اين مسئله يک بررسی جامعه‌شناختی دقيق و مفصل می‌خواهد که چرا اين‌طور شد؟ بدون شک يکی از عوامل مؤثر شعارهايی بود که ايشان بعد از گذشت ۳۰ سال از پيروزی انقلاب زنده کرد. حالا به‌حق يا ناحق، اعتقاد اصيل داشت يا نداشت، نمی‌خواهم در اين باره قضاوت کنم، ولی عامل ظاهری اين بود که اين شعارها مطرح شدند و مردم دل به اين شعارها بستند، چون از فراموش شدن اين شعارها خيلی ضربه خورده بودند.

آيت الله مصباح يزدی با بيان اينکه «افرادی هم کسان ديگری را پيش‌بينی می‌کردند و دلشان می‌خواست به اسلام خدمت شود، آنها هم مأجورند» ادامه داد: اين جريان غيرمنتظره‌ای بود و چون فردی اين‌گونه همه رقبا را عقب زد و اين‌گونه رأی آورد، عده‌ای گمان کردند که قطعاً تافته جدا بافته‌ای است و ديگر خطائی و اشتباهی در او راه ندارد. اين شيوه تفکر هم اشتباه است. برتری ايشان نسبت به بقيه رقبا نسبی بود؛ آن هم در بعضی از مسائل که البته مسائل حساسی بودند. بعد هم در عمل ثابت شد که اين برتری خيلی چشمگير است.

تأييدات مقام معظم رهبری و تعبيراتی که ايشان در باره اين دولت به کار بردند، در تاريخ می‌ماند. ايشان فرمودند از اول مشروطيت تا به حال چنين دولتی سر کار نيامده است و تعبير بسيار بلندی است. بالاخره کارهای عظيمی انجام شدند که دوست و دشمن به آنها اعتراف دارند، ولی فراموش نکنيم که اينها هيچ‌کدام دليل مطلق بودن يک فرد نمی‌شوند و ممکن است او هم اشتباه کند.

وی گفت: بعد که نقطه ضعف‌هايی در بعد فکری و ارزشی ظاهر شدند، قضاوت‌های مختلفی اظهار گرديدند. بعضی‌ها گفتند اين فرد اصلاً از اول منحرف بود و اينها همه کلک و اين شعارها را برای فريب مردم بود. کسان ديگری در نقطه مقابل گفتند همين الان هم دارد راست می‌گويد و اشتباه نمی‌کند. قضاوت‌های ديگری هم بينابين بود، ولی کم‌کم چيزهايی ظاهر شدند که اصلاً قابل توجيه نيستند و هيچ منطقی آنها را تأييد نمی‌کند. نه برهان عقلی تأييد می‌کند، نه دليل شرعی و نه اقتصادی و نه کار سياسی است.

آيت الله مصباح يزدی تصريح کرد: اينکه آدم جوری رفتار کند که نزديک‌ترين دوستان و صميمی‌ترين همکارانش هم آزرده و با او مخالف شوند و توی روی او بايستند، اين رفتار برای يک سياستمدار در هيچ منطقی پذيرفته نيست. سياستمداران، دشمنان صريحشان را هم يک‌جوری نگه می‌دارند که روزگاری از آنها استفاده کنند. آن وقت انسان با صميمی‌ترين دوستانش طوری برخورد کند که انگار دارد با دشمنانش برخورد می‌کند، آن هم با رفتارهای سبکی که در عزل بعضی از وزرا شد.

آن وقت اين سئوال مطرح شد که اين رفتارها اصولاً چگونه با منش اين شخص سازگارند؟ بهره هوشی اين شخص به تصديق دوست و دشمن از حد متعارف بالاتر است، پس چگونه شيفته يک شخص عادی می‌شود؟ آن هم شيفتگی‌ای که چنين حرکات نامعقولی از او سر بزند! يک وقتی به برخی از دوستان نزديکم گفتم که بيش از ۹۰ درصد معتقدم که او سحر شده است! اين وضعيت ابداً طبيعی نيست. هيچ آدم عاقلی چنين کارهائی نمی‌کند، مگر آنکه اختيار از او سلب شده باشد. اين کارها هيچ توجيهی ندارند. يک وقت کسی اشتباهی می‌کند، آن وقت هرچه او اشتباه می‌کند، اين فرد می‌آيد و توجيه می‌کند! کسی که ده تا دوست دارد، ۹ تا دوستش را می‌گذارد کنار و کارهای دهمی را توجيه می‌کند!

آيا اين يک کار عاقلانه است که انسان دائماً به آن ۹ نفر اعتراض کند و حتی يک بار هم به آن دهمی اعتراض نکند؟ چطور همه اشتباه می‌کنند و کنار زده می‌شوند، اما اين يکی می‌شود مطلق و هرچه می‌گويد درست است؟ اين قضيه اصلاً توجيه ندارد، اما گفتن اين حرف‌ها عوامانه است و کاری است که پيرزن‌ها می‌کنند. زن و شوهرها سر هر قضيه‌ای که دعوا می‌کنند، می‌گويند جادو شده[خنده حضار]. حرف عاميانه‌ای بود که بگوييم لابد او را جادو کرده‌اند. حرفی نبود که بشود همه جا زد، مضافاً بر اينکه ما خودمان هم اهل اين کارها نبوديم. نه پدرمان جادوگر بود، نه خودمان اين کاره بوديم.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: بعد روی کارها و حرف‌های شخص جنجال‌آفرين حساس شديم، ديديم خيلی حرف‌های بوداری است و اصلاً حرف‌های ساده‌ای نيست. بنده روز به‌ روز احساس کردم که خطر بسيار عظيمی در اين جريان، نهفته است و تلاش زيادی در اين راه شده. عقلم نمی‌رسيد که آيا هيپنوتيزم است، سحر است، ارتباط با مرتاضين است؟ بنده اين جور چيزها را بلد نيستم، ولی می‌دانستم که در اين قضيه، چيزی غيرطبيعی وجود دارد.

ديديم که اين شخص مسئله‌دار، اين آقا را مسخّر کرده و او توی مشتش هست. البته قرائن فراوانند و خود شما بيشتر از ما اطلاع داريد که حتی تأثير نگاه و برخورد و آثار طلسمات و چيزهايی از اين قبيل در کار است. البته اينها همه مسموعات هستند و بنده به چشم خودم نديده‌ام.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته