-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه

Latest New from Green Correspondents for 05/09/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

در جلسه عصرامروز هيت دولت که با حضور وزير اطلاعات نيز همراه شده بود، محمود احمدی‌نژاد که در بيت رهبری با علی خامنه ای نيز ديدار کرده است، ولايت فقيه را ادامه راه امام زمان(عج) ناميد و اعلام کرد اين دولت با تمام وجود در اين راستا و اعتلای ايران اسلامی خدمت خواهد کرد.
خبرنگاران سبز/سیاست:
يکشنبه هفته پيش جلسه هئيت دولت بخاطر ديدار وزير اطلاعات با روحانيون قم، بدون حضور وی و به رياست احمدی نژاد برگزار گرديد امّا عدم حضور وزير اطلاعات در آن جلسه گمانه زنيها در قبال عدم فرمان پذيری احمدی نژاد از علی خامنه ای منتشر ساخت.

جلسه روز چهارشنبه هفته گذشته هم به نظر می آيد که با مخالفت رئيس دولت مبنی بر حضور مصلحی برگزار گرديد که اين امر منجر به اوج گرفتن شايعه اختلاف احمدی نژاد با رهبری کرد تا اينکه شب گذشته رئيس دولت با حضور در بيت رهبری علنا تسليم خواست علی خامنه ای شد.

 در جلسه عصرامروز هيت دولت که با حضور وزير اطلاعات نيز همراه شده بود، محمود احمدی‌نژاد که در بيت رهبری با علی خامنه ای نيز ديدار کرده است،  ولايت فقيه را ادامه راه امام زمان(عج) ناميد و اعلام کرد اين دولت با تمام وجود در اين راستا و اعتلای ايران اسلامی خدمت خواهد کرد.

احمدی نژاد با اشاره به برخی شايعات خرافی مبنی بر وجود رمال در هیأت دولت اظهار داشت: بحث‌های شنيده شده در خصوص رمال در دولت باعث انبساط خاطر شد. اگر بنا باشد رمال و جن‌گير کارايی داشته باشند چرا آنان کاری برای خودشان نمی‌کنند .احمدی‌نژاد خاطرنشان کرد: اميدوارم همه کسانی که از راه حقيقی ولايت دور شده‌اند، به اين مسير بازگردند. 

 
 


خبرنگاران سبز/جامعه:
میر حسین کنار پیکر بی جان پدر نشست. سر پدر را برای آخرین بار در آغوش کشید و او را نوازش کرد، بوسید و فاتحه ای قرائت کرد. گریه نکرد. مانند کوهی مقاوم به اطرافیان درس استقامت داد و تنها کلامی که به زبان آورد، این بود: صبر، صبر، صبر. ما باید صبر کنیم و مقاوم باشیم. خدا هست و هیچ سختی باقی نمی ماند ... ا

 
 

دست‌اندرکاران جشنواره‌ی فيلم کن در آستانه‌ی آغاز شصت و چهارمين دوره‌ی اين جشنواره‌ی روز گذشته اعلام کردند جديدترين ساخته‌ی محمد رسول‌اف «به اميد ديدار» که پروانه ساخت آن نيز رسما چندی قبل از سوی وزارت ارشاد صادر شد در بخش نوعی‌نگاه پذيرفته شده است و مستند «اين يک فيلم نيست» ساخته‌ی مشترک مجتبی ميرطهماسب و جعفرپناهی در خارج از مسابقه‌ی بخش رسمی پذيرفته شده...
خبرنگاران سبز/ايران در جهان:
با انتخاب دو فيلم ايرانی برای بخش رسمی و «نوعی‌نگاه» جشنواره‌ی فيلم کن، امسال سرانجام جشنواره‌ی کن ميزبان سينمای ايران شد.

به گزارش ايسنا، دست‌اندرکاران جشنواره‌ی فيلم کن در آستانه‌ی آغاز شصت و چهارمين دوره‌ی اين جشنواره‌ی روز گذشته اعلام کردند جديدترين ساخته‌ی محمد رسول‌اف «به اميد ديدار» که پروانه ساخت آن نيز رسما چندی قبل از سوی وزارت ارشاد صادر شد در بخش نوعی‌نگاه پذيرفته شده است و مستند «اين يک فيلم نيست» ساخته‌ی مشترک مجتبی ميرطهماسب و جعفرپناهی در خارج از مسابقه‌ی بخش رسمی پذيرفته شده است.

در ادامه‌ مروری داريم بر حضور سينمای ايران در سالهای مختلف جشنواره‌ی کن که محمد اطبايی دو سال قبل در اختيار ايسنا گذاشته است:«سينمای ايران برای اولين بار با فيلم کورش کبير ساخته مصطفی فرزانه در بخش مسابقه فيلم‌های کوتاه جشنواره کن سال ۱۹۶۱ حضور يافت و پس از آن در دومين حضور درسال ۱۹۶۴، فيلم «طلوع‌فجر» ساخته احمد فاروقی‌قاجار در بخش مسابقه فيلم‌های کوتاه حضور يافته و جايزه شورای عالی تکنيک را نيز دريافت داشت.

به گزارش کلمه، اين دو کارگردان ايرانی که امسال فيلم هايشان در جشنواره کن به نمايش درمی آيد به شش سال زندان و برخی محروميت های اجتماعی محکوم شده اند.
 

 
 

اين آمارها همچنين سهم پترو نهاد - بنياد و پترو نهاد - شانگهای را تا سال ۲۰۲۷ ميلادی ( که زمان پيش بينی شده برای اجرای قراردادهای نفت و گاز است) بالغ بر ۱۵۴ ميليارد دلار و سهم قرارگاه خاتم الانبياء را از قراردادهای گاز ۲۶۴ ميليارد و۸۰۰ ميليون دلار برآورد می کنند.
خبرنگاران سبز / کارشناسان ایران سبز:
ملت بزرگ ايران! کارشناسان ايران سبز بعنوان گروهی از فرزندان اين سرزمين که تنها خواسته آنها آزادی و سربلندی ملت ايران است همواره تلاش داشته و دارد که با هر آنچه استقلال و آزادی ايران زمين را به خطر اندازد مقابله نمايد و با افشای رويداد های پشت پرده ، خيانت های حکومت تبهکاری که بر جان و مال ملت ما چيره شده اند را آشکار سازد و در چارچوب آگاه سازی عمومی ، آرامش خيال را از حکومت مستبد سلب نمايد.

در همين راستا کارشناسان ايران سبز مفاد قرارداد جديد نفتی بين دولتهای ايران و چين که در روز ۲۱ آوريل۲۰۱۱ امضاء شد را منتشر می سازد که به وضوح نشان می دهد " ملی بودن صنعت نفت ايران" از ميان برداشته شده و امتيازمنابع نفت و گاز ايران رسما به چينی ها وا گذار شده است.

چندی پيش درکميته مشترک اقتصادی ايران و چين قراردادی به امضاء رسيد که عملا مالکيت بر منابع نفت و گاز را از مردم ايران سلب می کند . دستورالعمل و مفاد اين قرارداد نفتی در طول ماههای گذشته معين شده بود واين کميسيون مشترک بايد زمينه لازم را برای امضای نهايی قرارداد آماده می کرد. قراردادی که عملا خفت بار ترين قرارداد نفتی بين ايران و يک دولت خارجی محسوب می شود.

پيش زمينه
طبق بررسی های انجام شده توسط کارشناسان ، در سال ۲۰۰۹ که روابط نفتی ايران و چين به بالاترين حد خود رسيده بود و قراردادهای بلند مدت مخفيانه يکی بعد از ديگری امضاء می شد چينی ها موظف بودند درحوزه های نفتی ايران چهار ميليارد دلار سرمايه گذاری کنند. اما شواهد نشان می داد که آنها در مقابل سود سرشاری که نصيب خود می سازند فقط ۵۷۰ ميليون دلار سرمايه گذاری کرده اند!

چينی ها در آغاز سال ۲۰۱۰ اعلام کردند که به دليل تغييراتی که مداوما از سوی قرارگاه خاتم الانبياء (به عنوان کارفرما ) پيشنهاد می شود فقط در چارچوب شرايط جديد حاضر به همکاری می باشند. چينی ها در اين مرحله پيشنهاد کردند طرف های ايرانی بايد ۹۰% سهم خود را بجای دلار، يوان چين دريافت کنند. همچنين معادل ۷۰% کل مبلغ قراردادهای نفتی نيز کالای چينی به ايران فروخته شود. اين پيشنهاد ها پس از مدتی کلا مورد قبول طرف ايرانی قرار گرفت.

پس از آن بود که چينی ها با هماهنگی قرارگاه خاتم الانبياء پيشنهاد های جديد ديگری را به حکومت ايران ارائه کردند. آنها اعلام داشتند بازار نفتی ايران جدای از موضوع احداث پالايشگاههای جديد برای آنها جذابيت زيادی ندارد و چون ايران به دليل تحريمهای بين المللی قادر به احداث پالايشگاه نيست مديريت اين بخش هم به چينی ها واگذار شود. مقامهای حکومتی اين پيشنهاد را نيز پذيرفتند. بر اين اساس مقرر شد ۴۶ ميليارد دلار هزينه احداث پالايشگاههای جديد نفتی به چينی ها پرداخت شود و متقابلا چينی ها پذيرفتند در تمامی پروژه های مربوط به پالايشگاه شرکت های وابسته به قرارگاه خاتم الانبياء را بعنوان ناظر ومشاور پروژه انتخاب کنند!

در اواسط سال ۲۰۱۰ مجددا چينی ها از موقعيت خود در بازار نفت و گاز ايران ابراز ناخشنودی کردند و اعلام نمودند که سهم آنها از بازار به موازات ريسک اقتصادی آنان در برابر تحريم ها رشد نکرده و اينک زمان آن فرا رسيده تا امتيازهايی دائمی را نصيب خود سازند و الا رها کردن بازار نفت ايران در اين شرايط بحرانی کار سختی نيست. آنها همچنين پيشنهاد کردند که بر اساس بررسی های مفصل خود به اين نتيجه رسيده اند که سهم قرارگاه خاتم الانبياء ، نهاد رهبری و شرکت ملی نفت ايران را در قرارداد جديد به تفکيک و به صورت مستقل پرداخت نمايند و در صورتی که واگذاری امتيازهای نفتی مطابق نظر چين تحقق پذيرد ، پيش پرداخت های کلانی نيزبه اين بخش ها پرداخت می شود تا مشکلات مالی حکومت ايران در شرايط فعلی مرتفع گردد. درهنگام بررسی و امضای اين قرارداد در چين ، علاوه بر خيل هيات اعزامی ، می توان به حضور سردار فيروز آبادی به نمايندگی از سوی دفتر رهبری و علی سعيدی به نمايندگی از سوی قرارگاه خاتم الانبياء اشاره کرد.

قرارداد ضدملی ۲۱ آوريل ۲۰۱۱
بر اساس قرارداد امضا شده که جزييات آن در پی می آيد ، تمامی مراحل استخراج ، توزيع و فروش نفت و گازايران که قريب به اتفاق منابع نفت و گاز را شامل می شود به دولت چين واگذار گرديد. "پترو نهاد" که تشکيلات ويژه کنترل استخراج و فروش نفت در دفتر علی خامنه ای است هم به موازات همين قرار داد تشکيل شد. پترو نهاد در اين قرارداد تحت عنوان "پترونهاد - بنياد " فعاليت می کند و دفتر ويژه ای را نيزدر شانگهای چين راه اندازی کرده است که از آن به عنوان " پترونهاد- شانگهای" نام برده می شود.

در اين پروتکل سهم پترو نهاد - بنياد و پترونهاد - شانگهای به تفکيک به حساب هرکدام واريز می شود و اين جدای از سهم قرارگاه خاتم الانبياء و شرکت ملی نفت ايران است.

قرارداد پيشنهادی چينی ها پس از تاييد دولت اين کشور به دفتر رهبری ايران ارسال شد زيرا چينی ها اجرای قرارداد را منوط به تاييد علی خامنه ای دانسته بودند . پس از آن گروهی از اعضای دفتر رهبری به سرپرستی علی اکبر ولايتی ضمن ديدار با رهبر حکومت و وخيم اعلام کردن اوضاع اقتصادی کشور ، نظر موافق وی را برای امضای قرارداد جلب کردند. ولايتی و همراهان در اين ديدار اعلام کردند که تنها راه نجات اقتصاد کشور از تحريمهای بين المللی وبحران توليد و فروش نفت و گازکشور واگذاری امتياز استخراج و صدور نفت به چينی هاست و در غير اينصورت چاره ای جز تسليم در برابر تحريم ها نيست.

به گزارش کارشناسان ايران سبز پس از تاييد واگذاری امتياز بخش عظيمی از منابع نفت و گاز ايران به چين از سوی علی خامنه‌ای ، اين قرارداد روز۲۱ آوريل ۲۰۱۱ توسط "شمس الدين حسينی" وزير اقتصاد ودارايی ايران و "چن و مينک" وزير تجارت چين امضاء گرديد.

چينی ها در اين قرارداد به ازاء حضور مستقل پترونهاد - بنياد و پترونهاد - شانگهای ، قرارگاه خاتم الانبياء و شرکت ملی نفت ايران! شرکت های متعددی از نفت و گاز چين را در اين امتيازات سهيم کردند. شرکت های " سينوک" ، " سينو پک " ، "چاينا پترو شيميکال" ، "چاينا نچرال گاز" ، "چاينا نچرال پتروليوم کورپريشن" ، "فووش کميکال" ، از جمله اين شرکت ها هستند. بعلاوه چينی ها با زيرکی خاصی شرکت های " گاز پروم " ، " لوکول " ، و " رز نفت " روسيه را نيز با خود همراه ساخته و با واگذاری سهم کمی از برخی پروژه نفت و گاز ايران، آنان را در اين غارت آشکار منابع ملی ايران با خود هم پيمان ساخته اند. ياد آور می گردد برای هرکدام از مناطق نفتی و گازی اعلام شده در قرارداد ، پروتکل جداگانه ای به امضاء رسيده است.


خلاصه مفاد بخش " نفت" قرارداد ننگين ۲۱ آوريل ۲۰۱۱
۱- حوزه نفت و گاز پارس جنوبی : فازهای ۱۴ تا ۲۶ ؛ ۶۹ % سهم چينی ها ( سينوک و سينوپک ) ۳۱% سهم قرارگاه خاتم الانبياء

۲ - حوزه نفتی آزادگان : ۶۶ % شرکت های چينی ( که ۹ درصد سهم خود را به لوکا اويل روسيه واگذار کرده اند) و ۱۴ % سهم شرکت ملی نفت ايران ، ۱۰% سهم قرارگاه خاتم الانبياء و ۱۰ % سهم پترونهاد - بنياد

۳ - حوزه نفتی يادآوران : حوزه نفتی کوشک و حسينيه ؛ ۵۸% سهم سينوک و فووش چين ، ۲% پترونهاد - بنياد ۲% پترو نهاد - شانگهای و ۳۸% سهم شرکت ملی نفت ايران

۴ - حوزه نفتی منصور آباد: ۵۷% سهم شرکت ملی نفت چين ، ۳% پترونهاد - بنياد و ۴۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۵ - حوزه نفتی پارس شمالی: ۴۰% سهم شرکت ملی نفت چين ، ۳۰% پترو نهاد - بنياد و ۳۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۶ - حوزه نفتی چنگوله: ۳۵% سهم شرکت ملی نفت چين ( به همراه سينوشيميکال گروپ) ، ۱۶ % رز نفت روسيه ، ۴% پترونهاد - شانگهای و ۴۵% سهم خاتم الانبياء

۷ - حوزه نفتی آذر: ۴۰% سهم شرکت های سينوک و شانگهای پترو کميکال چين ، ۱۵% شرکت های روسی ، ۵% پترونهاد - بنياد و ۴۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۸ - حوزه نفتی انديمشک: ۵۰% سهم سينوک چين ، ۲۴% قرارگاه خاتم الانبياء ، ۲۰% شرکت ملی نفت ايران و۶% سهم پترونهاد - شانگهای


۹ - حوزه نفتی رامين ؛ فازهای يک تا پنج: ۵۲% سهم چاينا پترو ليوم ، ۱۰% سهم لوک اويل روسيه و ۳۸% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۰ - حوزه نفتی سومار: ۴۰% سهم سينوک چين ، ۴۰% خاتم الانبياء و ۲۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

.........

به عقيده کارشناسان ، ميزان ذخاير نفتی در ۱۰ حوزه مورد اشاره بالغ بر ۸۸ ميليارد بشکه تخمين زده می شود که ارزش آن به صورت غير فراورده ای و خام حدود ۱۰۴۴ ميليارد دلار است و در صورتی که بخشی از آن به فراورده های نفتی تغيير کند ارزش آن به رقم ۱۶۵۲ ميليارد دلار بالغ می گردد.


ارزيابی ها همچنين نشان می دهد که پترو نهاد - بنياد و پترونهاد - شانگهای و همچنين قرارگاه خاتم الانبياء سهم خود را تا سال ۲۰۲۵ ميلادی به تفکيک هر کدام ، حدود ۸۰ ميليارد دلار برآورد کرده اند. بعلاوه توجه به اين نکته مهم حائز اهميت است که دولت چين و شرکت های نفتی وابسته به آن برای کسب امتيازهای نفت و گاز مبالغ هنگفتی را به حساب های شخصی يا گروهی طرف قراردادهای ايرانی واريز کرده اند که از ميزان دقيق و محل واريز اين مبالغ اطلاع دقيقی در دست نيست.

اما شواهد نشان می دهد که يک شرکت کارگزاری امور بانکی در مالزی ، تمامی ارتباطات و تشکيلات عظيم خود را برای حساب سازی وگشايش حساب برای مقامهای سياسی و امنيتی ايران که دخيل در اين قراردادها هستند به کار گرفته است. همچنين تعداد زيادی از وابستگان به محمود احمدی نژاد و علی خامنه ای در بين تصميم گيران و صاحبان حساب های نفتی وجود دارند اگر چه حساب های بانکی مستقيمی در مورد اين دو نفر ديده نمی شود. بعلاوه اسناد موجود نشان می دهد که حساب های بی شماری توسط مقامهای ايرانی در چين گشايش يافته و برخی از بانکهای چينی صرفا با سرمايه مقامهای سياسی و امنيتی ايران راه اندازی شده اند.

خلاصه مفاد بخش " گاز" قرارداد ننگين ۲۱ آوريل ۲۰۱۱
۱۱ - حوزه گازی پارس جنوبی : ۴۴% سهم شرکت چاينا نشنال گاز ، ۱۴% سهم کنسرسيوم روسی گاز پروم و لوک اويل ، ۶% سهم پترونهاد - شانگهای ، ۳۶% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۲ - حوزه گازی کيش: ۵۲% سهم سينوپک و سينوک چين ، ( به صورت برابر سهم هر کدام ۲۶% ) ۷% سهم گاز پروم روسيه و ۴۱% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۳ - حوزه گازی پارس شمالی : ۲۵% سهم پترونهاد - شانگهای ، ۴۵% سهم شرکت گاز طبيعی چين و ۳۰% سهم خاتم الانبياء

۱۴ - حوزه گازی خانگيران : ۲۸% سهم پترو نهاد ، ۳۰% سهم گاز پروم روسيه ، ۲۲% شرکت گاز طبيعی چين و ۲۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۵ - حوزه گازی گلشن: ۳۵% سهم شرکت گاز طبيعی چين ، ۲۰% شانگهای پترو کميکال ، ۱۰% ، خاتم الانبياء و ۳۵% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۶ - حوزه گازی " نار" : ۲۰% سهم پترونهاد - شانگهای، ۳۵% شرکت گاز طبيعی چين ، ۱۰% گاز پروم روسيه و ۳۵% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۷ - حوزه گازی يادآوران: ۴۰% سهم شرکت گاز طبيعی چين ، ۱۰% رز نفت روسيه ، ۱۰% سينوک چين ، ۱۰% خاتم الانبياء ۱۰% پترونهاد - شانگهای و ۲۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۸ - حوزه گازی فروز: (فازهای يک تا پنج) : ۳۰% شرکت ملی نفت چين ، ۲۲% سينوپک ، ۱۰%خاتم الانبياء ، ۳۸%سهم شرکت ملی نفت ايران

۱۹ - حوزه گازی بی بی حکيمه : ۲۵% پترونهاد - بنياد ،۱۵% خاتم الانبياء ، ۱۵%سينوک چين ، ۲۰%شرکت گاز طبيعی چين و ۳۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۲۰ - حوزه گازی توس: ۳۰% رز نفت روسيه ، ۳۰% سينوک ، ۴۰% سهم شرکت ملی نفت ايران

۲۱ - حوزه نفتی مارون: ۳۰% شرکت ملی نفت چين ، ۲۵% شرکت گاز طبيعی چين ، ۱۰% پترو نهاد - بنياد و ۳۵% سهم شرکت ملی نفت ايران

۲۲ - حوزه گازی آرش: ۳۵% پترونهاد - بنياد ، ۳۵% شرکت گاز طبيعی چين ، ۳۰% سهم خاتم الانبياء و سهم شرکت ملی نفت ايران در اين حوزه ۰% ! است

...........................

بررسی های کارشناسی نشان می دهد حجم گاز موجود در اين حوزه ها بالغ بر ۲۱۸ تريليارد فوت مکعب است و بهای آن بدون فراورده های پيشرفته گازی ۱۳۰۸ ميليارد دلار و در صورت استحصال فراورده های گازی حدود ۱۸۵۵ ميليارد دلار است.

اين آمارها همچنين سهم پترو نهاد - بنياد و پترو نهاد - شانگهای را تا سال ۲۰۲۷ ميلادی ( که زمان پيش بينی شده برای اجرای قراردادهای نفت و گاز است) بالغ بر ۱۵۴ ميليارد دلار و سهم قرارگاه خاتم الانبياء را از قراردادهای گاز ۲۶۴ ميليارد و۸۰۰ ميليون دلار برآورد می کنند.

طبق برآوردهای پيش بينی شده ۸۱% سرمايه گذاری های مشمول اين قرارداد را ايران ، ۱۵ % را چينی ها و ۴% را شرکت های روسی متقبل می شوند.

 
 

در حکومتی که مسئولینش هر روز دم از مدیریت جهان می زنند و از حقوق بشر و حقوق انسانی در دیگر کشورها انتقاد می کنند. لذا همگی وظیفه داریم نا حداقل دامن اسلام را از این همه فجایع و جنایات پاک کنیم و این وظیفه قاعدتا با توجه به مسئولیتی که به هر دلیل سیاسی و شرعی بر دوش حضرتعالی به عنوان حاکم نظام مدعی اسلامی و به عنوان کسی که خود را نایب امام زمان می خواند گذاشته شده است بیشتر سنگینی میکند ، به امید اینکه قبل از آنکه خیلی دیر شود و با از دست دادن نزدیکانتان متوجه شوید که جوانان این مرز و بوم در زندانها چه می کشند
خبرنگاران سبز/جامعه:
مهدی محمودیان روزنامه نگار زندانی در تاریخ ۲۵ شهریورماه ۱۳۸۸ به جرم افشاکردن جنایات مرگ بار زندان اوین بازداشت و روانه زندان اوین شد. وی برای بار دوم با علم به این که بعد از گفتن و انتشار دومین نامه اش احتمالا چندین سال دیگر نیز به محکومیت اش اضافه خواهد شد و احتمالا دوباره به انفرادی منتقل و مورد ضرب و جرح بازجویان و برخی نگهبانان قرار خواهد گرفت ، در نامه ای خطاب به آیت الله خامنه ای رهبر تاریک وجه جمهوری اسلامی از وضعیت بد زندان های تحت امر وی، پرده برداشته است.


نامه مهدی محمودیان خطاب به آیت الله خامنه ای در شهریور ماه سال 1389 نگارش شده است که، پیش از این منتشر نشده بوده است.

گفتنی است مهدی محمودیان هم اکنون در زندان رجایی شهر به سر می برد، وی در مدت بازداشت دچار عفونت ریوی شده و نیمی از ریه اش به طور کامل از بین رفته است، در این حال بدلیل شکنجه ها و فشار روحی در زندان، محمودیان دچار بیماری صرع نیز شده است که در طول مدت بازداشت بارها از هوش رفته است و مسئولان بی توجه به وضعیت جسمی وی هستند.

متن کامل این نامه که در اختیاز ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح ذیل است:

بسم الله الرحمن الرحیم
ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اوالئک
هم المفلحون (آل عمران ایه 104)

حضرت آیت الله خامنه ای

اولین و آخرین نامه ای که به شما نوشتم به تابستان سال 1386 بر میگردد که به عنوان یک شهروند و یک روزنامه نگار ، گزارشی از برخوردهای غیر انسانی و جنایت بار نیروهای انتظامی با افرادی که اوباش و اراذل نامیده شده بودند و در خیابان ها بازداشت و به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده بودند را خدمتتان عرض کردم. در آن نامه از ضرب و شتم ها ، فحاشی ها ، هتک حرمتها ، شکنجه های روحی و جسمی و جنسی برخی از نیروهای انتظامی نسبت به جوانانی که غالبا 20 تا 30 ساله بودند و از فرزندان جوان این مرز و بوم به شمار میرفتند گزارش داده بودم،از دهها نفری که در زمان نگهداری این افراد در کهریزک کشته شده بودند ، از رفتارهای زشت و نامناسب و غیر انسانی دادستان وقت با خانواده هایشان ، نوشته بودم ،از مجبور کردن زندانیان به برهنه شدن و کابل زدن بر بدن یکدیگر ، از جادادن بیش از 40 نفر در یک کانتینر 30 متر مربعی به مدت چندین هفته ، از شکستن دست و پاهای زندانیان واز کابل زدن بر بدنهای خیس زندانیان در حضور مرد هلی کوپتر نشین در سحرگاهان و ......%
اما دریغ از هرگونه پاسخ و عکس العملی ، نتیجه آن شد که در سال 88 فرزند یکی از یاران نزدیکتان (فرزند آقای دکتر روح الامینی) به همراه چندین جوان عزیز دیگر که در آن شکنجه گاه به شهادت رسیدند ، تازه یادتان افتاد که باید دستور تعطیلی آن بازداشتگاه را صادر فرمایید.
والبته در روزهایی که در سال 88 در انفرادی بسر می بردم ، بازجوها و نگهبانان به خوبی از خجالت آن گزارشها درآمدند و جناب قاضی نیز چندین سال زندان را بخاطر افشاء مسایل مربوط به کهریزک به من تحمیل نمود.

با این حال براساس آموزه های دینی ،اخلاقی و انسانی خود آموخته ام که در یک جامعه انسانی همه آحاد مردم نسبت به یکدیگر وظایفی دارند و در صدر آن وظایف، اشاعه امر به معروف و نهی از منکر است و از آنجایی که هنوز کمی امیدواری برای اصلاح امور در من وجود دارد و خوش بینانه فکر میکنم و یا لااقل امیدوارم که گزارش قبلی من را حضرتعالی ندیده باشید و یا نگذاشتند به دست شما برسد بر آن شدم گزارشی از وضعیت شکنجه و رفتارهای وحشیانه نیروهای امنیتی با زندانیان سیاسی و همینطور وضعیت اسفبار زندانیانی که در 11 ماه اخیر حداقل در سه زندان و یک بازداشتگاه ) با پوست و گوشت خود احساس کرده ام را برای شما بگویم ، تا شاید اینبار قبل از آنکه فردی از نزدیکانتان را از دست بدهید ، دستور رسیدگی به این اوضاع را صادر کنید ، با آنکه میدانم بعد از گفتن و انتشار این گزارش احتمالا چندین سال دیگر نیز به محکومیتم اضافه خواهد شد و احتمالا دوباره به انفرادی منتقل و مورد ضرب و جرح بازجویان و برخی نگهبانان قرار خواهم گرفت ، حضرتعالی را بدلیل خیرخواهی که معنای .......(ص 5)........ در (( النصیحه الائمه المسلمین )) تجلی یافته است مخاطب قرار می دهم و این نامه را با امید به پیگیری
و اجرای قسط و داد و نه فقط در برخورد با زندانیانی چون ما که با جرائم و بزه های گوناگون و متنوع در زندان به سر برده و امید به جاری شدن عدالت دارند نگاشته ام.

زندانیانی که در مسیر بازجویی ها و دادرسی ها و حتی پس از صدور احکام در زندانها مورد انواع آزارها و شکنجه های جسمی و روحی و جنسی و انواع و اقسام فشارهای غیر انسانی ، چه از طرف زندانبانان و چه از طرف دیگر زندانیان قرار می گیرند و متاسفانه با توجه به سیستم و نوع مناسبات دستگاه قضا در زندان ، هیچ فریادرسی نمی یابند و شرم آور اینکه تمام این مظالم نه در زندانهای شرق وغرب که در جمهوری اسلامی که مدعی نیابت امام زمان را برای حکومت دارد ، در جریان است، در حکومتی که مسئولینش هر روز دم از مدیریت جهان می زنند و از حقوق بشر و حقوق انسانی در دیگر کشورها انتقاد می کنند. لذا همگی وظیفه داریم نا حداقل دامن اسلام را از این همه فجایع و جنایات پاک کنیم و این وظیفه قاعدتا با توجه به مسئولیتی که به هر دلیل سیاسی و شرعی بر دوش حضرتعالی به عنوان حاکم نظام مدعی اسلامی و به عنوان کسی که خود را نایب امام زمان می خواند گذاشته شده است بیشتر سنگینی میکند ، به امید اینکه قبل از آنکه خیلی دیر شود و با از دست دادن نزدیکانتان متوجه شوید که جوانان این مرز و بوم در زندانها  چه می کشند

این گزارش را تقدیم حضور تان می کنم:

1-   وضعیت زندانهای کچوئی ، رجایی شهر و اوین:
الف : مواد مخدر و اعتیاد: در این سه زندان و بندهایی که در آن حضور داشتم

،مواد مخدر به راحتی و بدون هیچ مشکلی و به هر میزان که اراده می شد وجود داشته و دارد ، در حالیکه برای ورود یک دست لباس در زندان اوین می بایست 6 ماه صبر کرد و در زندان رجایی شهر می بایست چند هفته نامه نگاری کرد و موافقت چندین مدیر و رییس را گرفت، اما مواد مخدر در حد مصرف نزدیک به هزار نفر در یک زندان وارد می شود و بدون اینکه مزاحمتی برای وارد کنندگان مجاز !!! ایجاد شود و این در حالی است که بعد از حدود 11 ماه زندان بودن هنوز نتوانسته ام اجازه ورود 2 جلد کتاب آموزشی را بدست آورم. قابل ذکر است که ورود روزانه چند صد گرم مواد
مخدر مختص زندان رجایی شهر نیست که در زندان کچویی نیز در مقیاسی کوچکتر به همین صورت بود و در زندان اوین و بند 350 که شرایط بسیار جالب تر بود ، به این صورت که مواد مخدر دقیقا توسط زندانبانی که هر روز در اتاق رئیس اندرزگاه بودند و اکثرا با هم غذا میخوردند ، به قیمتی ارزان توزیع می شد و این افراد خدوم !!!
نه فقط مشکلی نداشتند که از طرف عوامل نامرئی !!! کاملا حمایت می شدند.

ب: لواط   حضرت آیت الله با شرمندگی از اینکه مجبورم این مطالب را بنویسم صرفا از باب تکلیفی است که بر دوش خود احساس می کنم برای اطلاع شما بازگو میکنم.

در بندهای مختلف زندان رجایی شهر عمل لواط بصورت  امری معمولی و قابل پذیرش در آمده است که ظاهرا مسئولین زندان برای کمتر شدن آلودگیهای آن وسائل بهداشتی مورد لزوم افراد را آزادانه در اختیار زندانیان قرار می دهند ، من از صد ها مورد از این روابط که با رضایت طرفین و بصورت آزادانه و شاید صرفا بخاطر چند نخ سیگار و یا یکبار مصرف مواد صورت میگیرد می گذرم، من از وضعیتی می گویم که در این زندان هر کسی که کمی زیبایی در چهره داشته باشد و احیانا زوری در بازو نداشته باشد و یا پول خوبی در حسابش نداشته باشد که باج بدهد به دیگران ، به زور در سالنهای مختلف و هر شب در یک اتاق گردانده می شود و هر مفعولی صاحبی دارد و از این بابت پولی بدست می آورد و بعد از چند وقت هم او را به دیگری می فروشد، طبق مشاهده یک زندانی سیاسی به یک جوان در طول یک شب 7 مرتبه تجاوز شده است و وقتی صبح به زندانبان شکایت میکند به انفرادی ( یا به گفته مسئولین زندان سوئیت) منتقل می شود بدون اینکه هیچکدام از متجاوزین حتی مورد سوال واقع شوند.
ولی امر مسلمین ........ اینجا در زندان رجایی شهر تحت امر شما فرزندان و شهروندان کشور تحت امرتان با قیمت دویست و پنجاه هزار تومان اجاره داده میشوند ودر این سیستمی که شما مسئولیت آن را دارید هیچ دادرسی نمی یابند.

در زندان کچوئی شخصی که ده ها نمونه از آن قابل مشاهده است به اتهام عدم پرداخت نفقه و مهر به زندان آمده است به صورت مفعول حرفه ای حکم آزادی گرفته است.

ج: ضرب ، شتم و جرح زندانیان: برای زندانیان غیر سفارشی در بسیاری از موارد هیچگونه شان انسانی قائل نیستند. هر کسی اعم از مسئول ، نگهبان و...... به خود اجازه می دهد هر نوع کلمات رکیک و هتاکانه ای را نسبت به زندانیان روا بدارد و هر زمان که لازم بداند زندانی را با دست ، باتوم ، زنجیر و یا هر وسیله دیگری مورد ضرب و شتم و حتی جرح قرار دهد و هیچ دادرسی برای مظلوم بجز ناله ها و زجه درد آور وجود ندارد ، و یا در مورد دیگر ، حداقل 3 مرتبه در طول یکماه فقط در یک بند که 10 % زندانیان رجایی شهر را تشکیل می دهند زندانبانان چندین زندانی را به دلایل مختلف با باتوم چنان مورد ضرب و شتم قرار دادند که تمام بدنشان را سیاهی و کبودی در بر گرفته بود و تا چندین روز حرکت را از آنها سلب کرده بود، در یک مورد که فقط صدای آنرا می شنیدم زندانی را که ظاهرا از یک زندانبان به دلیل ضرب و شتم شکایت کرده بود با الفاظ رکیک و با زنجیر و باتوم می زدند تا به گفته آنها بگوید غلط کردم و شکایتش را پس بگیرد که البته او نیز بعد از نیم ساعت با بدنی کبود و سیاه رضایت داد و از شکایتش منصرف شد و سپس بخاطر بر هم زدن نظم زندان به انفرادی و یا سوئیت (بند 11) منتقل شد و صد البته خوب است
بدانید از سگهای مواد یاب نیز بجای کشف مواد برای ارعاب و زخمی کردن زندانیان استفاده می شود.

جنا ب آقای خامنه ای ، به جرات می توان گفت هیچکدام از قوانین رفاهی که توسط همین نظام و کشور برای رفاه زندانیان تصویب شده است به اجرا گذاشته نمیشود ، نه غذای  سالم و کافی و نه محیط بهداشتی (مطابق آئین نامه ) و نه هیچکدام دیگر از امکانات پیش بینی شده در قانون در اختیار زندانی قرار نمی گیرد و از آنجا که امکان استفاده از مرخصی برای زندانیان در اختیار زندانبانان و مسئولین زندان (و نه قانون) قرار دارد هیچ کس اعتراض نمی کند.

در حکومت شما زندانیان به بیگاری های بدون حقوق و یا حقوق اندک ، کارگری در سالنهای سرویس بهداشتی و محوطه زندان گمارده می شوند و زندانها به شهر مردگان می ماند که باید به هر طریقی فقط از آن خارج شد. البته کسانی که در زندان در آمدهای میلیونی دارند، هیچ نیازی به بیرون رفتن ندارند و هر زمان که بخواهند با هماهنگی مسئولین زندان و به راحتی چند روزی از مرخصی استفاده میکنند.

 ایدز و سایر بیماریهای واگیردار:

جمعیت قابل توجهی از زندانیان مواد مخدر و معتادین به بیماریهایی همچون ایدز و هپاتیت مبتلا هستند و هیچ تفکیکی بین بیماران و افراد سالم وجود ندارد و با توجه به مصرف مواد مخدر و شیوع لواط بین این افراد هر روز بر تعداد افراد مبتلا به بیماری های واگیردار افزوده می شود.

جناب آیت الله، اگر به وضعیت اسفیار این زندان ها توجه نشود با توجه به افزایش روزافزون زندانیان و برگشت بدون  کنترل آن ها به جامعه و خانواده هر روز به تعداد کسانی که به آلودگی های روحی روانی و جسمی مبتلا می شوند افزوده خواهد شد و .......
2-   برخورد با زندانیان سیاسی حوادث یکسال گذشته:

جناب آیت الله از فجایع بازداشتگاه کهریزک و شهادت برادرانم در آنجا فعلا چیزی نمی گویم چون می دانم به طور کامل می دانید در آنجا و توسط چه کسانی چه گذشته است، از فجایعی که در خیابان ها و کوچه ها بر سر مردم آمد می گذارم چرا که شما نیک می  دانید که کسانی که عکس های شما بر سینه و دستشان بود، بر سرخواهران و برادرانم در خیابان ها چه آوردند، از پدران منتظر فرزند و مادران گریان و قبرهای بی صاحب می گذرم، از بیان به خاک و خون کشیده شدن دهها عزیز هم وطنم در خیابان ها می گذرم و صرفا به بیان جنایاتی که توسط نهادهای امنیتی و انتظامی دولت و حکومت شما بر سر زندانیان آورده اند بسنده می کنم.
در مدت 4 ماهی که در زندان اوین و در بند 350 و همین طور در زندان رجایی شهر بودم، با بیش از 200 نفر از زندانیان سیاسی و کسانی که پس از انتخابات به دلایل مختلف بازداشت شده اند هم سلول و هم بند بوده ام که مطالب ذیل گوشه ای از شنیده هایی است که هر مورد آن از دهها نفر شنیده شده است و بسیاری را نیز در بند 209 دیده ام و یا شنیده ام:

الف: نحوه بازجویی ها: تقریبا تمام بازجویی ها بر خلاف نص صریح قانون، با چشم بند و رو به دیوار صورت می گیرد، لذا در بیشتر مواقع اسکان شناسایی و معرفی بازجویان امکان پذیر نیست و در طول بازجویی ها سربازان گمان شما از هیچ رفتار و روش خشونت بار و غیر انسانی در برخورد با زندانیان کوتاهی نکرده و نمی کنند که در این صورت می توان گفت اگر در این راه عمدی وجود نداشته باشد این موارد به راحتی قابل تشخیص و رسیدگی است.

ب: به کار بردن الفاظ رکیک، فحاشی، تحقیرهای لفظی و ...
تقریبا تمام کسانی که مورد بازجویی قرار گرفته اند از جمله خود من بارها و بارها با رکیک ترین الفاظ، از فحش های جنسی و خانوادگی و اتهامات اخلاقی روبرو شده اند، بخصوص در بند 2 الف که تحت نظر سپاه اداره می شود، الفاظ رنگین تر و پر و پیمان تری نثار زندانیان و خانواده ی آن ها و به قول خودشان برای خرد و تحقیرکردن زندانی از این الفاظ توسط بازجویان استفاده می شود.

ج: تحقیرهای روحی و جنسی: حداقل ده نفر از زندانیان شهادت می دهد که در زمان بازجویی ها آن ها را مجبور کرده اند که برهنه شوند و یا با لباس زیر ساعت ها در بازجویی بایستند و حداقل سه نفر از این افراد شهادت می دهند که با باتوم و یا وسیله ای شبیه آن مورد تحقیر جنسی قرار گرفته اند وحداقل 2 نفر زا اینها کسانی بوده اند که تا قبل از بازداشت حاضر بوده اند برای جنابعالی جانشان را نثار کنند و حتی انتقادی هم به شما نداشته اند.

د: دروغ، تهدید و تطمیع زندانیان برای پروژه اعتراف گیری:

جناب آقای آیت الله، سربازان گمنام شما از هیچ دروغ و نیرنگی برای فریب متهم بی دفاع جهت به اجرا گذاشتن پروژه ی اعتراف گیری دریغ نکرده اند، از بازداشت اعضای خانواده تا صدور احکام دروغین اعدام و نمایش دروغین کودتا.
حداقل در 2 مورد که شاهد آن بودم همسران زندانیان بازداشته شده اند و به آنان گفته شده اگر اعتراف نامه ها را نخوانند برای همسرانشان احکام سنگین صادر خواهد شد و آن ها مجبور به اعتراف به کارهای نکرده نموده اند، در دو مورد فرزندان نوجوان و جوان را احضار نموده و از پشت شیشه به زندانی نشان داده اند تا با اینکار او مجبور شود برای نجات فرزندانش  آنچه را که آن ها می گویند انجام دهد.

حضرت آیت الله، همه ی اینها که در زندان های امنیتی شما در جریان است توسط سربازان گمنام شما در وزارت اطلاعات و بخصوص سپاه پاسداران به انجام می رسد.

ه: دخالت در حریم خصوص متهمین و ایجاد درگیری های خانوادگی: در بسیاری موارد به خاطر شنودها و سرک کشیدن های قانونی و غیر قانونی نهادهای امنیتی در خصوصی ترین و شخصی ترین حوزه های زندگی افراد و دسترسی بازجوها به این اطلاعات، حربه ای بود برای تحت فشار قرار دادن زندانی، با استفاده از همین اطلاعات حداقل در 3 مورد (منجمله خودم) با همسران متهمین تماس گرفته شده است که تقاضای طلاق کنند و
یا با به اجرا گذاشتن مطالبات (مهریه) خود متهم تحت فشار بیشتر قرار بگیرد.

جناب آیت الله، بازجویان وقاهت را به جایی رسانده اند که حتی به خود اجازه میدهند به همسران جوان زندانیان به دفعات تماس بگیرند تاجایی که انها مجبور شده اند گوشی های موبایل خود را خاموش یا تعویض کنند تا از شر این بی حرمتی ها نجاتیابند.
جناب آقای آیت الله خامنه ای، با جشمان خودم دیدم که در بند 209 جوان بیست و چند ساله به خاطر تماس های مکرر بازجویان با مادر تنهایش چند بار اقدام به خودکشی کرد.

جناب آقای آیت الله، مامورین اطلاعاتی شما به جایی رسیده اند که از همسر جوان یکی از زندانیان خواسته اند اگر دوست دارد شوهر و برادر زندانی اش از اعدام احتمالی نجات یابد وخود نیز به حبس طولانی محکوم نشود از شوهرش طلاق بگیرد!!!
و خدا را شکر می کنم که حداقل از این حوادث را در بند 350، دو یا سه مورد بیشتر ندیدم.
ت: ضرب و شتم و جرح: تقریبا تمام زندانیانی که به بند 350 منتقل شده اند و با آن ها صحبت کرده ام، کم یا زیاد و هر کدام به میزان لازم!! مورد نوازش قرار گرفته اند که از شرح بسیاری از آن ها می گذرم و فقط به برخی از انواع ضرب و شتم ها اشاره می کنم:

-در بند 2 الف متهمین را با شکر (shoker) برقی مورد آزار و اذیت قرار می دهند (با شکر به آلت تناسلی و سایر نقاط حساس بدنشان می زنند)

-در بند 2 الف، حداقل 2 نفر از متهمین به محلی در زیر زمین برده شده و دستانشان را در دستگاهی که برای کشیدن ناخن بوده است قرار داده شده است.

-ده ها زندانی که در بند 2 الف اوین بوده اند گفته اند که با کابل و باتوم به دفعات متوالی مورد ضرب و شتم و جرح قرار گرفته اند.
-حداقل سه نفر از متهمین بند 2 الف می گویند به آن ها قرص های رنگی داده شده که آن ها را از حالت عادی خارج کرده است واثرات آن در بعضی افراد تا مدت ها در بند 350 قابل مشاهد بوده است.
-در بند 209 متهمین را برای تنبیه در سرمای شبهای زمستان صرفا با لباس زیر، ساعتها در فضای باز رها می کنند از جمله خود من که بیش از 6 ساعت فقط با لباس زیر در نیمه شب اواسط دی ماه در فضای باز رها شدم و بعد از گذشت چند ماه هنوز آثار آن باقی است و به مداوای طولانی مدت نیاز دارد.

-ده ها نفر که در بند 209 بوده اند از ضربات ناگهانی با اجسامی مثل پرونده بر سر و صورت، ضربات مشت به گلو، سیلی زدن ها، مشت ها و لگدها، بشین و پاشوهای طولانی و زیاد، به سینه و صورت خواباندن متهم در اتاق بازجویی و ده ها مورد شکنجه و آزار و اذیت های روحی و جسمی دچار صدماتی شده اند که اثرات آن در
برخی افراد هنوز بعد از ماه ها قابل مشاهده است.

-جناب آقای آیت الله، مطالب گفته شده فقط گوشه ای از شرایطی است که سربازان گمنام شما بر سر متهمین بی دفاع آورده اند.
-نحوه برگزاری دادگاه های علنی و غیر علنی:

الف: دادگاه های غیر علنی: اساسا دادگاه های غیر علنی به جز برخی موارد اندک نه از لحاظ ساختاری و نه از لحاظ محتوایی با هیچ یک از قوانین داخلی منطبق نبوده است و معمولا بدون حضور وکیل و یا حتی نماینده ی دادستان تشکیل و با چند سوال و جواب ساده، قاضی در نهایت با صدور همان حکمی که قبلا  بازجویان گفته بودند دادگاه به پایان می رسد. البته قابل ذکر  است که در بسیاری از موارد، منجمله قاضی شعبه 28 ، متهمین را با  ترساندن از از حکم سنگین و به تعویق افتادن طولانی دادگاه، از گرفتن وکیل منع می کنند وقضات شعبه 15 از پذیرش بسیاری از وکلای مستقل خوداری و متهم را مجبور کرده اند تا از وکلای مورد تایید و سفارشی های قاضی و دادگاه استفاده نماید.

-جناب آقای آیت الله، از تعداد و درصد احکامی که با تمام فشارها در دادگاه های تجدید نظر، توسط این دادگاه ها نقض شده است، می توان به عمق فضاحت و بی قانونی دادگاه های بدوی و مراحل تحقیق پی برد. احکام اعدامی که به سه سال زندان تبدیل شده اند، احکامی که شش سال بوده به یکسال تبدیل شده اند خود به خوبی نمایانگر افتضاحات دادگاه های انقلاب هستند.
دادگاههای علنی :

جناب آقای آیت الله
در سال 1388 چندین دادگاه تحت عنوان دادگاههای علنی با حضور فله ای متهمین مرتبط و غیر مرتبط برگزار شد و امید دارم و یا احتمالا شما نیز به مانند ما صرفا از تلویزیون به تماشای آنها نشسته باشی و سربازان گمنامت در سپاه و وزارت اطلاعات در مورد چگونگی  برگزاری آن ها و چگونگی  آماده سازی نمایش ها با شما سخن نگفته باشند و از آنجا که برای فردی چون شما توجیه نداشتند و حتما قابل پذیرش نخواهد بود، من به عنوان یک روزنامه نگار که در طول یکسال اخیر در زندان بودم و تقریبا با تمام کسانی که در دادگاه های صحبت کرده اند از نزدیک مذاکره
کرده ام، در ادامه گزارشی از مقدمه تشکیل این به اصطلاح دادگاه ها را نیز به شما ارائه می دهم.

1-   نحوه و اداره کردن زندانیان به تن دادن به اعترافات:

الف: تهدید به بازداشت برخی از اعضای خانواده:
حداقل در 2 مورد از افرادی که در دادگاه ها علیه خود ودیگران صحبت کردند، همسرانشان توسط این نهادها بازداشت شده بودند و به آنها گفته شده بود اگر قبول نکنند برای همسرانشان احکام سنگین صادر می شود که بعد از پذیرش حضور در دادگاه، همسرانشان شب قبل یا روز قبل آزاد شده بودند.

-در یک مورد نهادهای امنیتی شما وقتی با مقاومت زندانی روبرو می شوند، فرزند نوجوان وی را بازداشت و از پشت شیشه وی را در مقابل پدرش بازجویی می کنند و او را تهدید می کنند که اگر وی همکاری نکند فرزندش را به اتهام فروش چند کیلو!!! مواد مخدر بازداشت می کنند و به خاطر آبروی دختر جوانش مجبور می شود از آبرو و حیثیت خود بگذرد و در دادگاه صحبت کند.
-در حداقل سه مورد از کسانی که در دادگاه ها صحبت کردند نهادهای امنیتی شما با تحت فشار گذاشتن زندانیان از طریق افشای مسائل خصوصی زندگیشان، از جمله تصاویر فیلم ها و یا اطلاعات بدست آمده از شنودها و ردگیری های غیر قانونی موفق به گرفتن اعترافات بعضا دروغین شدند.

2-افرادی که در دادگاه ها حضور پیدا کرده اند:

الف: شخصیت های سیاسی: جناب آقای آیت الله، سربازان گمنام شما در بازجویی ها با افتخار از خرد و تحقیر کردن این افراد سخن می گفتند و آن چیزی که از شادی ها و هلهله هاشان به نظر می رسید بوی تعفن انتقام جویی بود، انتقام از محبوبیت برخی از این افراد که به گفته ی آن ها باید شاخشان شکسته می شد که به حمدالله سربازان گمنام شما با استفاده از غیر انسانی ترین و وحشیانه ترین اعمال این کار را انجام دادند که من در مورد این افراد سخن نمی گویم چون امیددارم شخصیت های سیاسی که در دادگاه ها صحبت کردن، خود از لاک منفعت طلبی  و ترس خارج شده و به حرمت خوی صدها جوان رشید این مملکت که در حمایت از آن ها در خیابان ها به خاک و خون کشیده شدند بگویید در زندان ها بر سرشان چه آمده است و با این کار دوباره به آغوش مردم باز گردند.

3-   زندانیان غیر سرشناس: زندانیان غیر سیاسی که در دادگاه ها علیه خودشان و جنبش سبز صحبت کردند غالبا افرادی بودند که مجبور شده بودند در مورد وابستگی شان به سازمان ها و گروه های مخالف نظام صحبت کنند تا سربازان گمنام شما بتوانند به مردم بقبولانند که معترضین و مردم بی دفاع که در خیابان ها به خاک و خون کشیده شده بودند وابسته به خارج و سازمان های ضد انقلابی و تروریستی بوده اند تا بلکه بدین طریق جنایت های خود در خیابان ها و بازداشتگاه ها و زندان ها توجیه کنند. برای همین هم تقریبا از هر گروه و سازمان تروریستی و به اصطلاح ضد انقلابی، چند نفر در این نمایش حضور داشتند، که من در ادامه به برخی از این افراد اشاره می کنم:

- حداقل 6 نفر از جمله 2 نفری که در روزهای پس از حوادث روز عاشورا اعدام شدند اساسا قبل از انتخابات بازداشت شده بودند و هیچ فعالیتی در انتخابات نداشتد که سه نفر از آن ها هم اینک زندانی هستند و یکی از این ها نیز زیر اعدام قرار دارد تا روزی که آن نوشته ها را در مقابلشان گذاشته بودند به دلیل در انفرادی بودن از حوادث پس از انتخابات آگاهی نداشتند و صرفا به دلیل اینکه بازجوها به آن ها گفته بودند که اگر این حرف ها را در دادگاه و یا تلویزیون بگویید نجات پیدا می کنید دست به چنین کاری زده بودند.

- حد اقل سه نفر از کسانی که در دادگاه به انجام اقداماتی از جمله آتش زدن کیوسک و همینطور مسجد و یا بانک در تاریخ25/3/88 اعتراف کردند اساسا شب 23 خرداد توسط نیروهای امنیتی شما بازداشت شده بودند تا برای انجام چنین نمایش هایی مورد استفاده قرار گیرند.

جناب آقای آیت الله ، ماموین امنیتی شما در سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات برای اثبات ادعای وابستگی اعتراضات به حق مردم در خیابان ها به هر اقدامی دست زدند، کافی است شمازمان بازداشت اعتراف کنندگان با اظهاراتشان در دادگاه های نمایشی را بررسی کنید.

3- مراحل آماده سازی افراد برای حضور در دادگاه های نمایشی: بعد از اینکه زندانیان تحت فشار های ویران کننده جسمی و روحی از ضرب و جرح قرار گرفته تا هتاکی و فحاشی و تا تهدید و تطمیع نیروهای امنیتی شما مجبور می شدند حضور در دادگاه ها را بپذیرند و اوراق تایپ شده ای که در اختیارشان قرار می گرفت تا با خواندن و تمرین کردن آن متون در دادگاه نقش خود را بهتر و جذاب تر بازی کنند. و براین این امر متون تایپ شده توسط زندانی مجددا نوشته می شد تا در دادگاه ها خواند ن  از روی آن ها طبیعی تر جلوه کند و در صورت لزوم دست نویس ها توسط سایت های خبری نهادهای امنیتی منتشر شود تا دادگاه ها و اعترافات طبیعی تر جلوه کند.

آقای آیت الله ، از روزهای قبل بسیاری از این افراد توسط برخی از بازجویان خاص مورد آزمایش قرار گرفتند و برای اجرای بهتر نقش مجبور بودند چندین و چند بار مطالب را در حضور بازجوها تکرار کنند و حتی به آن ها در مورد چگونگی حرکت دست و صورت و نحوه بیان مطالب آموزشی و تذکرات لازم داده شده بود.

- برگزاری تمرین های نهایی در محل دادگاه ها: روز قبل از تشکیل دادگاه ها، زندانیان به محل دادگاه برده می شدند و در حضور قاضی صلواتی و یا دادستان وقت و یا آقایان دادیار و بازپرس متون را در مقابل دوربین های صدا و سیما و برخی خبرنگاران وابسته اجرا می کردند و در حین اجراء تذکراتی برای بهتر شدن نقش از کارگردانان گمنام شما دریافت می کرده اند. جالب اینجاست که در یکی از موارد که زندانی بخت برگشته در دادگاه اصلی بخاطر حضور تماشاگران دست و پای خود را گم می کند و نمی تواند نقش خود را خوب بازی کند و برنامه 20:30 تصاویر و گفته های وی در تمرین روز قبل را پخش می کند و آقای شمشادی مجری این برنامه خبری احتمالا به اشتباه در حالی سخنان اعتراف کننده در دادگاه را پخش کرد که پشت سر وی خالی از تماشاگران و دیگر زندانیان بود.

جناب آقای آیت الله :توجه داشته باشید که این تمرینات نه توسط تعدادی سرباز گمنام که توسط عمال قوه قضاییه، قاضی ارشد آن و دادستان وقت تهران که مورد حمایت همیشگی شما بوده است صورت می گرفته است.

- شب قبل از دادگاه زندانیان متناسب با گفته هایی که قرار است در دادگاه بگویند اصلاح (سر و صورت) می شدند تا چهره ای متناسب با نقششان داشته باشند. یکی از مضحک ترین بخش های این دادگاه ها وقتی بود که به دلیل عدم هماهنگی سربازان گمنامتان در سپاه و وزارت یک نفر در دو زمان مختلف با دو آرایش مختلف در برنامه سازی نمایش، دو اعتراف تقریبا متضاد انجام داد و جالب تر آنکه قاضی محترم شما به جرم هر دو اتهام متضاد که در دو روز و دو منطقه ی مختلف رخ داده بود و حکم اعدام و 10 سال زندان صادر کرده است در حالی که وی اساسا در آن روز در بازداشت به سر می برده است.

- 12 نفر از افرادی که قرار بود در دادگاه صحبت کنند برای امتحان نهایی!! به حسینیه و یا مسجدی در طبقه سوم دادگاه برده می شوند که در حضور سعید مر ضوی متن های خود را بخوانند و بعد از تایید ایشان 9 نفر از آن ها فردای آن روز در دادگاه صحبت می کنند والبته دادستان به آن قول شرف!!! می دهد که آن ها را فردا دادگاه آزاد کند که نکرد.

جناب آقای آیت الله، حتما مضحک خواهد بود در مورد دادگاهی که با این شرایط تشکیل می شود حرف از آیین دادرسی، حقوق شهروندی، حقوق انسانی و ..... زده شود، اما به جهت اطلاع می گویم که هیچ یک از حاضرین در آن دادگاه ها نتوانستند و یا بهتر بگویم نگذاشتند از وکلای خود استفاده کنندو به اجبار وکلای خود را عزل کردند و از وکلای خود فروخته که توسط قضات و یا آقای دادستان و یا نهادهای امنیتی شما تعیین می کردند تن بدهند، و صد البته همان وکلای تسخیری از هیچ وقت با این زندانیان ملاقات و گفتگویی نداشتندو حتی هرگز اجازه ی دسترسی به پرونده های متهمین را نداشتند و فقط برای سیاهی لشگر در دادگاه ها حضور پیدا کردند و بسیاری از آن ها حتی وکالت نامه امضا شده ای هم در اختیار نداشتند.

جناب آقای آیت الله: نمی دانم بعد از انتشار این نامه چه سرنوشتی پیدا خواهم کرد، نمی دانم شاید در دادگاه های عادلانه سربازان گمنامت با زیر پا گذاشتن شرافت و انسانیت حرف ها و نوشته هایم را تکذیب کنم و اعتراف کنم د راین مدت که در زندان بودم توسط رژیم صهیونیستی و عوامل استکبار تحریک شده ام تا نسبت به نظام مقدس شما توطئه کنم و یا نمی دانم شاید اعتراف کنم سفیر انگلستان و فرانسه و رابط سازمان های جاسوسی غربی این حرف ها را به من آموزش داده اند ، اما امروز در سلامت و آزادی کامل به خدای بزرگ و ائمه ی اطهار و همین طور به خون تمام شهدای راه آزادی بخصوص شهدای یکسال اخیر سوگند یاد می کنم، اعلام می کنم ضمن اینکه این مطالب عین واقعیت رخ داده در زندان های تحت امر شماست، هیچ هدفی جز تلاشی در راه اصلاح امور همین طور انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر و نصیحت الملوک نداشته و ندارم.

جناب آقای آیت الله، کاش حاکمان صدای ملت خود را قبل از آنکه دیر شود می شنیدند تا لازم نبود ملت ها برای رساندن صدیشان به حاکمان شیشه ها را بشکنند.

مهدی محمودیان
روزنامه نگار در بند
شهریور 89- رجایی شهر

 
 

بهشتیِ ما هم مجاهد است و هم عالِم پس دو دشمن خواهد داشت عده ای که قصد ريختن خونش را کردند و عده ای که قصد شکستن قلمش را دارند "مداد العلماء افضل من دماء الشهداء. اگر قلم عالم از خون شهد بالاتر است، پس شکستن قلم عالِم نيز از ريختن خون شهيد هم پست تر...
خبرنگاران سبز/جامعه:
با توجه به دومين سالِ ممنوعيتِ حضورِ آثار شهيد بهشتی در نمايشگاه بين المللی کتاب ، گروهی از علاقمندان شهيد بهشتی با راه اندازیِ بخش آنلاين  اقدام به ارائه اين آثار و نوشته ها به صورت آنلاين کردند.

بنا به گزارش های رسيده به کلمه، اين افراد که خود را هبوط يافتگان در بهشت ناميده اند بيانيه ای را هم به اين منظور منتشر کردند.

متن اين بيانيه به شرح زير است:

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ

در دومين سال پياپی ازعدم صدور مجوز برای بنياد نشر آثار وانديشه های شهيد بهشتی، جهت حضور در نمايشگاه کتابِ تهران و به جهت آگاهی بخشی به علاقه مندان اين شهيد و درمقابله با خط منحرفی که عَلَمِ عِلم ستيزی و روحانيت ستيزی افراشته و شائبه اسلام ستيزی اش هر روز بيشتر می شود،

بر آن شديم جلوه های از آثار سيد الشهدای ايران را در تارنمايی تحت عنوان "سيب بهشتی" عرضه داريم.

بهشتیِ ما هم مجاهد است و هم عالِم پس دو دشمن خواهد داشت عده ای که قصد ريختن خونش را کردند و عده ای که قصد شکستن قلمش را دارند "مداد العلماء افضل من دماء الشهداء. اگر قلم عالم از خون شهد بالاتر است، پس شکستن قلم عالِم نيز از ريختن خون شهيد هم پست تر است.

آنچه در سيب بهشتی عرضه داشته ايم نتنها سبب هبوط نخواهد شد بلکه تماما صعود خواهد بود و اگر هبوطی باشد هبوط از بهشت نيست بلکه هبوط در بهشت است.

و هر اثری از آثار شهيد بهشتی سبب هبوط بيشتر در بهشت خواهد شد اگر چه بارز ترين اثر از آثارِ شهيد بهشتی همان شهادتش می باشد که "و لاتحسبن الذين قتلوا فی سبيل الله امواتا، بل احياء عند ربهم يرزقون" (آل عمران : ۱۶۹) که شهدا زنده اند و شهيد بهشتی زنده ترين شهيد انقلاب ايران است. چراکه زنده بودن شهيد به زنده بودن آرمان آن شهيد است و آرمان های بهشتی زنده ترين، پويا ترين، اسلامی ترين و در عين حال مدرن ترين و سبزترين آرمان هاست. و به رغم همه محدوديت ها، هر روز شکوفا تر و محبوب تر می شود.

به رغم مدعيانی که منع عشق کنند جمال چهره تو حجت موجه ماست

جمعی از هبوط يافتگان در بهشت
 

 
 

وب سایت شخصی محمد نوری زاد، روزنامه نگار و فیلمساز، ضمن تکذیب خبر مرخصی وی نوشت :دکتر نوری زاد آزاد شده است.
خبرنگاران سبز/جامعه:
سایت محمد نوری زاد نوشته است:" در خبر ها آمده بود که دکتر محمد نوری زاد در ایام نوروز به مرخصی آمده است ؛ این خبر نادرست ، در حالی به سایت های داخلی و خارجی راه یافت که وی ، تا دوروز پیش از آزادی ، یخت در اعتصاب غذا به سر می برد و حتی از تماس تلفنی و ملاقات با خانواده اش اجتناب می کرد".

محمد نوری زاد آزاد شد . با یک سینه سخن ، که امید است با راه اندازی و به روز کردن سایت شخصی ایشان ، بتوانیم در انعکاس افکار و اندیشه های این هنرمند نام آشنا ، سهمی داشته باشیم.

نوری زاد از نویسندگان سابق روزنامه کیهان ، تا پیش از سال ۱۳۸۸ مخالف سرسخت جریان اصلاح‌طلبی بود اما در جریان اعتراضات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۸۸ به صف منتقدان حکومت پیوست و به دلیل نامه‌های سرگشادهٔ انتقادی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی دستگیر شد.
محمد نوری‌زاد در ۲۹ آذر ۱۳۸۸ پس از مراجعه به دادسرا در پی احضار تلفنی، به اتهام توهین به مسئولان و تبلیغ علیه نظام بازداشت و در حکم دادگاه بدوی به سرپرستی قاضی پیرعباس، قاضی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب،به سه سال و نیم زندان تعزیری محکوم شد.

 
 

در زمان انتخابات با رصد وقايع و اظهار نظرهای عده ای افراطی رفته رفته ليستی از صحنه گردانان اصلی کودتای انتخاباتی تشکيل شد و اکنون درآستانه سومين سال از کودتای انتخاباتی، چهره‎هايی که هميشه درسايه از سرکوب معترضين به تقلب انتخاباتی دفاع می کردند، تحت عنوان « اتاق فکر قرارگاه عمار » در قُـم دور هم جمع شدند تا رسما ورود خود را به عرصه سياسی و فرهنگی کشور اعلام کنند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
القاء تفکر کودتای انتخاباتی توسط گروهی مهندسی شد که در ابتدا اتاق فکری آنان در سايه قرار داشت و فرامين اشان توسط عوامل نهانی همچون سپاه پاسداران و بسيجيان که دنيا و آخرت خود را برای در قدرت ماندن عده ای به تاراج دادند، اجرا می شد. با گذشت زمان و با خواست رهبری برای سکوت نکردن خواص کم کم افرادی خود را نشان دادند که عينا همان تفکر در زبان آنها جاری شد. 

اعضای اتاق فکر کودتا چه کسانی هستند ؟

در زمان انتخابات با رصد وقايع و اظهار نظرهای عده ای افراطی رفته رفته ليستی از صحنه گردانان اصلی کودتای انتخاباتی  تشکيل شد و اکنون درآستانه سومين سال از کودتای انتخاباتی، چهره‎هايی که هميشه درسايه از سرکوب معترضين به تقلب انتخاباتی دفاع می کردند، تحت عنوان « اتاق فکر قرارگاه عمار » در قُـم دور هم جمع شدند تا رسما ورود خود را به عرصه سياسی و فرهنگی کشور اعلام کنند.

قرارگاه عمار؛ اتاق فکر و جبهه افراطيون سياسی و فرهنگی نظام ولايت فقيه

روز پنجشنبه سالن اجتماعات موسسه آموزشی ـ پژوهشی امام خمينی در قم ميزبان جمع زيادی از حاميان کودتای انتخاباتی بود که خود را فعالين فرهنگی و سياسی جبهه انقلاب اسلامی معرفی می کردند که با پشتيبانی قرارگاه فرهنگی عمار (مرکزی راهبردی جبهه اهل ولاء) در اولين گردهمايی فراگير اين قرارگاه گرد هم آمده بودند.

در اين جلسه که اولين گردهمايی اين مجموعه پس از تشکيل شورای مرکزی قرارگاه عمار به شمار می‎رفت، تعداد زيادی خط دهندگان اصلی کودتا و سرکوب معترضين که حتی تعدادی از آنها درليست تحريمی سنای ايالات متحده و اتحاديه اررپا نيز قرار دارند، حضور داشتند.

از جمله حاضرين دعوت شده در اتاق فکر عمار:

مصباح يزدی، حجت الاسلام رجبی، مهدی طائب، حجت الاسلام پناهيان، حجت الاسلام ماندگاری، حجت الاسلام رسايی، حجت الاسلام روانبخش، دکتر کوچک زاده، دکتر علی اصغر زارعی، سردار سعيد قاسمی، وحيد جليلی، حسن عباسی، محمد علی رامين، سعيد حداديان، حسين سازور، حسين الله کرم،  وحيد يامين‎پور، ميثم نيلی، جعفر فرجی، فرزاد جمشيدی و شمار زيادی از چهره‎های سرشناس و موثرين فرهنگی ـ سياسی جبهه انقلاب فرهنگی حضور داشتند.

اعضای شورای مرکزی قرارگاه عمار:


قرارگاه عمار (مرکزی راهبردی جبهه اهل ولاء) که سال گذشته با همت جمعی از فعالان فرهنگی و سياسی جبهه انقلاب اسلامی تشکيل شده بود پس از بحث و بررسی‎ها حجج اسلام پناهيان، مهدی طائب، محمدمهدی ماندگاری، علی ثمری، حميد رسايی، روانبخش و آقايان سعيد قاسمی، وحيد جليلی، مهدی کوچک‌زاده، نادر طالب‌زاده ،حاج حسين يکتا ، حسن عباسی، سعيد حداديان ، حسين الله‌کرم، حسين روشن را به عنوان اعضای شورای مرکزی اين قرارگاه انتخاب کرد.

مصباح يزدی که بانی فرقه مصباحيه و حجتيه نوين و يکی از خط دهندگان اصلی به بسيجيان و مداحان برای توجيه کشتار مردم ايران است، در جمع اعضای قرارگاه عمار، با انتقاد از کسانی که برای شناخت دين بيراهه را بر می گزينند، گريزی به مسائل داخلی کشور زد و با تعين خط مرز بين خودی و غيرخودی اعلام کرد: ما بايد با هر کس که می خواهيم همکاری کنيم، بايدعوامل شخصيتی او را بررسی کنيم و ببينيم  اهدافی که دارد چه اندازه با اهداف ما همخوانی دارد.

وی که يکی از حاميان اصلی دولت و عملکرد رئيس دولت بوده در مقام حمايت از احمدی نژاد اظهار داشت: اگر ديديم غالب اهداف، شيطانی و باطل است بايد او را کنار گذاشت، اما اگر کسی ۹۸ درصد عناصر در او عناصر سالم باشد و البته چند عنصر باطل نيز داشته باشد و بخواهيم او را به خاطر اين مساله کنار بگذاريم که چه کسی می ماند و با چه کسی می خواهيم زندگی کنيم.
مصباح یزدی درادامه در گفتاری هشدار گونانه پیامی نیز به رئیس دولت داد. وی گفت: در مرحله بعد بايد حمايت از اين شخصيت و فرد را مطلق نکنيم چراکه ممکن است همان عناصر محدود باطل ظهور کند، بايد بگوييم تا مادامی که در صراط مستقيم و پيرو اسلام ناب محمدی است، کار او درست است.

در اين گردهمايی که با اجرای وحيد يامين پور مجری برنامه ديروز، امروز، فردا برگزار می‎شد،مهدی طائب رئيس شواری مرکزی اتاق فکر کودتا، به عنوان اولين سخنران برنامه،با مقايسه مع الفارق که هيچ نسبيتی با زمان حال ندارد، سعی کرد تا امروز کشور را با ۱۴۰۰ و اندی سال پيش يکسان سازی کند و شخصيت های حامی و مقابل رهبری را با شخصيت های آن زمان همسان سازی کند که البته طائب مشخص نکرد خود افراد قرارگاه عمار که پس از سرکوب خونين معترضين به تقلب در انتخابات از عوامل اصلی اين کودتا بوده اند، با چه اشخصاصی مقايسه می شوند؟

طائب در بخش پايانی سخنان خود با يادآوری برخی از وقايع اخير، با اشاره به قسم رئيس جمهور در هنگام تحويل گرفتن مسئوليت، وقايع اخير را مغاير با قسم ياد شده مبنی بر پايبندی رئيس جمهور به قانون اساسی عنوان کرد.

پناهيان: قرارگاه عمار يک مؤسسه راهبردی و اتاق فکر است که اعضای آن عمارگونه عمل می کنند

در ادامه اين برنامه،عليرضا پناهيان مشاور بيت رهبری و نائب رئيس قرارگاه عمار، در سخنانی به بيان گزارشی از اهداف، برنامه ها و ماموريت‎های اين قرارگاه پرداخت. پناهيان با اين گفته که ما به کار گروهی برای حفظ انقلاب معتقديم، گفت: ما نظام مقدس اسلامی را چيزی جز ولايت و ولايتمداری نمی بينيم اما نگفت کارگروهی يعنی همان دايره محدود نظام و يا خير و چرا افراد ناهماهنگ با تفکرات بسته آنها بايد با برچسب بی بصيرتی از اين دايره محدود خارج شوند.

پناهيان با تاکيد براتاق فکر بودن قرارگاه عمار و دخالت اين گروه در امور سياسی کشور از پس از گودتای انتخاباتی اظهار داشت: ما حزب نيستيم ولی در سياست و امور سياسی تاثيرگذار خواهيم بود.

در ادامه اين گردهمايی، حسن عباسی ديگر پيرو مصباحيه که با حفظ سمتِ « رييس مؤسسه بررسی های دکترينال امنيت بدون مرز» که يک سمت خودتاسيس کرده است به عنوان عضو شورای مرکزی اين قرارگاه نيز درآمده است،شروع به تحليل های سراپا بی اساس از دنيای غرب کرد که از اين دست صحبت ها را از رئيس دولت کودتايی نيز از زمان ورود به نهاد رياست جمهوری بسيار شنيده بوديم که هيچ کدامش به واقعيت تبديل نشده است.

بنابراين همانطور که پيشبينی ميشد اعضای اتاق فکر کودتای انتخاباتی همان هايی بودند که نظاميان را به سرکوب معترضين تشویق می کردند و با گفتن خرافات و دروغ، سعی کردند تا جنايات پیاده نظام را شرعی توجيه کنند.



 
 

بادامچيان عضو فراکسيون اصولگرايان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: دولت و به خصوص نزديکان رييس‌جمهور بايد از هرگونه فعاليتی که شائبه تاثيرگذاری در انتخابات مجلس نهم را داشته باشد، پرهيز نمايند.
خبرنگاران سبز/سیاست:
پس از اينکه خبرنگاران سبز در خبری با عنوان " تاريخ تکرار می شود" به عنوان رصد کننده انحرافات دولت کودتايی برنامه ريزی تيم احمدی نژاد برای انتصاب فرد معتمد به خود برای جايگاه وزارت کشور را هشدار داد، اکنون پس از گذشت پنج روز شنيده می شود که نمايندگان مجلس نيز به اين خبر واکنش نشان داده اند.

باتوجه به مشخص شدن تاريخ انتخابات مجلس شورای اسلامی ( دهم اسفند) و نگاه تيم احمدی نژاد و مشايی برای در دست گرفتن تعداد زيادی از صندلی های مجلس، درخواست برای استعفای وزير کشور، با هدف خاصی از طرف احمدی نژاد درخواست شده است که اکنون نمايندگان مجلس با بيان اينکه ممکن است برخی اطرافيان دولت همچون استانداران، فرمانداران و بخشداران دخالت غيرمجاز در انتخابات انجام دهند از تهیه ليستی ۱۳ نفره که نهايتن ۹ نفر از آنها به رئيس دولت کودتا برای نظارت و به عنوان کمک کاردولت انتخاب خواهند شد خبر داده اند که این امر نشان دهند این است که مجلسیان نیز اعتمادی به رئیس دولت کودتا و دولتمردانش برای برگزاری بدون شائبه ندارند.

محمدرضا آشتیانی، محمدحسن ابوترابی، محمدرضا باهنر، احمد توکلی، مجتبی ثمره هاشمی، مهدی چمران، غلام‌علی حداد عادل، حسین فدایی، حبیب‌الله عسگراولادی، شهاب‌الدین صدر، محسن کوهکن، صادق محصولی و علی‌اکبر ولایتی، ۱۳ نفری هستند که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری ایران باید نام ۹ نفر از آن‌ها را به گفته بادامچیان برای «صحیح‌تر برگزار شدن انتخابات» انتخاب کند.

بادامچيان عضو فراکسيون اصولگرايان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: دولت و به خصوص نزديکان رييس‌جمهور بايد از هرگونه فعاليتی که شائبه تاثيرگذاری در انتخابات مجلس نهم را داشته باشد، پرهيز نمايند.

اين نماينده اصولگرای مجلس اظهار کرد: پرهيز دولت از هرگونه تاثيرگذاری در انتخابات مجلس نبايد همراه با دعوا و اختلاف باشد. آن‌ها بايد با همراهی و با همفکری و با دقت بر اين‌که کسی خارج از محدوده وظايفش عمل نکند در انتخابات آينده وارد شوند.

 
 

اما از گفته گوينده پيش از اذان مغرب که از تريبون بيت رهبری از حضار خواسته بود که از بردن نام اشخاص در شعارها و نيز شعارهايی که آرامش را بهم می زند پرهيز کنند، ميشد حدث زد که نظام نيز از چرخش فکری يکی از مجريان کودتای انتخاباتی اش استقبال کرده است و چراغ سبزی به بازگشت وی نشان داده است بطوريکه برخلاف شب های گذشته سخنور شب چهارم با لحن مهربانانه تری با مخاطب حاضر خود سخن ميگفت و اورا به تبعيت از ولی فقيه دعوت می کرد.
خبرنگاران سبز/سياست:
رئيس دولت با افزايش دستگيری های مشاورين و همفکران پنهان دولت دهم و افشاشدن اولتيماتور رهبری به احمدی نژاد، مهره ای را در زمين خودی حرکت داد تا بتواند همچنان نقش سرباز را در زمين نظام داشته باشد . تکذيب گفته های آقاتهرانی « استاداخلاق دولت دهم » ، استفاده از فرزند کوچک اش به عنوان نماينده به نشانه تمايل برای بازگشت به دايره محدود نظام و متعاقب آن حضور شخص رئيس دولت در مراسم شب چهارم مراسم عزاداری که هرساله در بيت رهبری برگزار می شود، از نشانه هايی از عقب نشينی موقتی رئيس دولت کودتا بود که انجام شد.

اما از گفته  گوينده پيش از اذان مغرب که از تريبون بيت رهبری از حضار خواسته بود که از بردن نام اشخاص در شعارها و نيز شعارهايی که آرامش را بهم می زند پرهيز کنند، ميشد حدث زد که نظام نيز از چرخش فکری يکی از مجريان کودتای انتخاباتی اش استقبال کرده است و چراغ سبزی به بازگشت وی نشان داده است بطوريکه برخلاف شب های گذشته سخنور شب چهارم با لحن مهربانانه تری با مخاطب حاضر خود سخن ميگفت و اورا به تبعيت از ولی فقيه دعوت می کرد.

عليرضا پناهيان يکی از اعضای اتاق فکر بيت رهبری در دانشگاه ها ديشب در حضور علی خامنه ای، رئيس دولت کودتا و تعدادی از شخصيت‌های کشوری و لشکری با بيانی آرام تر ولی اشاره ای رو به حضار گفت: بايد انسان‌های خوب هم مراقب باشند تا همين خوبی‌هايشان بعدها سد راه و علت انحرافشان نشود.

وی در ادامه به جريان نافرمانی ابليس پس از شش هزار سال عبادت اشاره کرد و بر اهميت عاقبت‌ به خيری و لزوم نگرانی دائمی مؤمن برای عاقبت بخير شدن تأکيد کرد و گفت: بايد همه را به عاقبت به خيری سفارش کنيم. عدالت‌زدگی منهای ولايت کار را به جاهای بسيار خطرناکی می‌کشاند و خوارج نمونه بارز اين موضوع هستند.

پناهيان که از او به عنوان يکی از همفکران تهيه مستند « ظهور بسيار نزديک است » ياد می شود با بيان اينکه انسان‌های خوب بايد بيش از ديگران مراقب خود باشند، گفت: گاهی همين خوبی‌ها سد راه انسان می‌شود. در اول انقلاب نيز برخی مبارزين و انقلابيون وجود داشتند که بعدها ۱۸۰ درجه روش خود را تغيير دادند.

حجت الله پناهيان در ادامه با تأکيد بر اينکه اين امتحانات سخت، علائم نيکوئی هستند و ما بايد اين امتحانات را بگذرانيم، به بيان روش‌های جلوگيری از انحراف "انسان‌های خوب " پرداخت و گفت: يکی از اين روش‌ها که در زيارت جامعه کبيره و آيه ۱۶ سوره توبه آمده است، پرهيز از "وليجه " است. وليجه يعنی کسی که در قلب انسان نفوذ می‌کند و بر او تأثير می‌گذارد که "فهی طاغوت! "



 
 

به زودی عموم تاکسی‌های تهران از جمله تاکسی‌های خطی و تاکسی‌های مستقر در فرودگاه‌های امام و مهرآباد، راه‌آهن و پايانه‌های مسافربری هنگام اذان از طريق گيرنده‌های راديويی خود نسبت به پخش آوای ملکوتی اذان با صدای بلند اقدام می کنند.
خبرنگاران سبز/جامعه:
درحالیکه کلان شهر تهران به دلیل سوء مدیریت سالهاست قادر به یک برنامه ریزی مدون برای حل معضل ترافیک و تسریع در خدمات به شهروندان خود نیست، درتصميمی تحميلـی به زودی عموم تاکسی‌های تهران از جمله تاکسی‌های خطی و تاکسی‌های مستقر در فرودگاه‌های امام و مهرآباد، راه‌آهن و پايانه‌های مسافربری هنگام اذان از طريق گيرنده‌های راديويی خود نسبت به پخش آوای ملکوتی اذان با صدای بلند اقدام می‌کنند.
اين اقدام شهرداری که درپی درخواست محسن قرائتی رئيس ستاد اقامه نماز کشوراتخاذ شده است در حالی است که در کلان شهر تهران تعداد بيشتری از هموطنان معتقد به اديان ديگر به نسبت ديگر استان های کشور، زندگی می کنند.

سيد جعفر تشکری هاشمی ،معاون حمل و نقل و ترافيک شهرداری تهران در ديدار با محسن قرائتی با تشريح اقدامات صورت گرفته  اظهار داشت: ناوگان حمل و نقل شهری روزانه ۱۱ ميليون مسافر را در تهران جابه‌جا می‌کند و اين حجم انبوه مسافران ظرفيت بالقوه‌ای برای انتقال آموزه‌های اخلاقی و دينی از جمله تبليغ و ترويج فرهنگ نمازخوانی در جامعه است.

وی با اعلام اين که به زودی عموم تاکسی‌های تهران از جمله تاکسی‌های خطی و تاکسی‌های مستقر در فرودگاه‌های امام  و مهرآباد، راه‌آهن و پايانه‌های مسافربری هنگام اذان از طريق گيرنده‌های راديويی خود نسبت به پخش آوای ملکوتی اذان با صدای بلند اقدام می کنند ،اظهار کرد: با توجه به تردد ۸۰ هزار دستگاه تاکسی در سطح شهر با اين اقدام صدای اذان به يک باره در کل شهر تهران طنين‌انداز می‌شود.

معاون شهردار تهران با تأکيد بر اين که مشابه اين اتفاق به زودی در ۶ هزار دستگاه اتوبوس عمومی و خصوصی و در تمامی خطوط اتوبوسرانی نيز به مورد اجرا در می‌آيد، اضافه کرد: علاوه بر اين در پايانه‌های اتوبوسرانی نسبت به پخش اذان اقدام می‌شود و اين مهم هنگام اذان صبح در اتوبوس‌های خطوط شبانه نيز مورد توجه قرار می‌گيرد.

وی با بيان اين که تمامی ايستگاه‌های مترو در مرحله نخست و قطارهای مترو در مرحله بعد نسبت به پخش آوای ملکوتی اذان اقدام می‌کنند، اعلام کرد: موضوع تجهيز تمامی ايستگاه‌ها به نمازخانه و وضوخانه و توسعه نمازخانه‌های موجود با جديت از سوی شرکت بهره‌برداری مترو دنبال خواهد شد.

 
 

شنبه شب در حسينيه امام خمينی در عزاداری حضرت زهرا(س) که در حضور علی خامنه ای برگزار شد، احمدی نژاد را پسر کوچک او، مجتبی ثمره هاشمی و بهداد معاون سياسی دفتر رئيس جمهور همراهی می کردند.
خبرنگاران سبز/سياست:
سرانجام رئيس دولت در چهارمين شب عزاداری فاطميه در بيت رهبری شرکت کرد. پسر کوچک احمدی نژاد که از نظر شباهت ظاهری به پدرش نزديکی بسياری دارد، شب گذشته نيز بدون برادر بزرگ تر و رئيس دولت شرکت کرده بود که با توجه به حضور ديشب وی ، محتمل به نظر ميرسيد که رئيس دولت از طريق پسر کوچک اش زمينه چينی برای حضور در بيت رهبری و مقابل شدن با هواداران رهبری کرده باشد.

همچنين خبرآنلاين گزارش داده است که شنبه شب در حسينيه امام خمينی در عزاداری حضرت زهرا(س) که در حضور علی خامنه ای برگزار شد، احمدی نژاد را پسر کوچک او، مجتبی ثمره هاشمی و بهداد معاون سياسی دفتر رئيس جمهور همراهی می کردند. پيش از اذان مغرب و قبل از قرائت قرآن از تريبون از حضار خواسته شد که از بردن نام اشخاص در شعارها و نيز شعارهايی که آرامش را بهم می زند يا باعث تکدر خاطر رهبری می شود پرهيز شود.



 
 

در ديگر سو در ميدان منيريه تهران با پشتيبانی ابوالحسن ف رئيس يکی از سازمانهای زيرمجموعه دولت از مداحانی همچون عبدالرضا هلالی و روح الله بهمنی داماد پروين احمدی نژاد دعوت شده بود تا با برگزاری مراسم مشابه و به صورت همزمان ، برای حضرت زهرا(س) عزاداری کنند که طبق اخبار واصله به دليل نيروهای امنيتی و لباس شخصی اين مراسم بنابرخواست حکومت برگزارشد.
خبرنگاران سبز/سیاست/خبرنگار شهروند:
هرساله مداحان برای نشان دادن جمعیت طرفدارانشان به دلیل اینکه جامعه ایران یک جامعه سنتی و مذهبی است، از احساسات پاک مردم عوام استفاده میکند و با پخش نذری از تریبون خود استفاده ابزاری از حضور آنها می کند که امسال نیز این حربه بازهم تکرار شد. مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در ميادين منيريه و هفتم تير تهران برای تاييد جایگاه رهبری علی خامنه ای به عنوان ولی فقیه، توسط تنها حامیان رهبری يعنی عده ای حزب اللهی و مداح که برای حفظ قدرت در بسيج و سپاه ريشه دوانيده اند، با مجيزه گويی از رهبری برگزار شد.

در ابتدای اين مراسم آيت الله صديقی خطيب موقت نمازجمعه تهران که ديروز با گفته عجيب خود وبلاگ نويسان را به نوشتن طنز واداشته بود، بعد از نماز ظهر وعصر که بطور جماعت برگزار شد اظهار داشت که همه عزاداران حضرت زهرا آمده‌اند که بگويند اجازه نخواهند داد " ديگر علی تنها بماند".

در ديگر سو در ميدان منيريه تهران با پشتيبانی ابوالحسن ف رئيس يکی از سازمانهای زيرمجموعه دولت از مداحانی همچون عبدالرضا هلالی و روح الله بهمنی داماد پروين احمدی نژاد دعوت شده بود تا با برگزاری مراسم مشابه و به صورت همزمان ، برای حضرت زهرا(س) عزاداری کنند که طبق اخبار واصله به دليل نيروهای امنيتی و لباس شخصی اين مراسم بنابرخواست حکومت برگزارشد.

روح‌الله بهمنی داماد پروين احمدی نژاد ،با اين گفته ها تريبون را به دست گرفت که : هر جا که پرچم عزاداری حضرت زهرا نصب شده باشد‌، آنجا محفل ولايتمداران است و هيچ پرچمی نيست که برای ولايتمداران نباشد. بهمنی با بيان اينکه حزب‌اللهی‌ها اجازه نفوذ انحرافی‌ها را در بين عزاداران نخواهند داد، گفت که خداوند سايه اساتيدی چون حاج منصور ارضی را بر سر ذاکران اهل بيت حفظ کند.
رضا هلالی صاحب منبر هيت الرضا نيز بر ولايت فقيهی خامنه ای تاکيد کرد و گفت :حزب‌الهی‌ها تنها تابع ولی فقيه هستند.

حسين سيب‌سرخی، با بيان اينکه تمامی ذاکران اهل بيت تابع نظر حضرت آقا هستند، گفت: کسانی که فکر می‌کنند می‌توانند جلوی ولايت فقيه بايستند بدانند که اگر اين تصور را داشته باشند مملکت را از آنها پس می‌گيريم.
سيب‌سرخی نيز با قرائت اين شعر قديمی که "ما با ولايت زنده‌ايم تا زنده‌ايم رزمنده‌ايم "‌ از عزداران خواست که دعا کنند هيچ‌گاه هيچکس به سرنوشت "طلحه و زبير " گرفتار نشود.

سيب سرخی از فتنه جديد سخن گفت و با اشاره به دشمنی و فتنه‌انگيزی آمريکا و اسرائيل، افزود: حزب‌اللهی‌ها در برابر هر فتنه‌ای ايستاده‌اند چه فتنه قديم وچه فتنه جديد. برخی‌ها تصور نکنند که می‌توانند برای حزب‌اللهی‌ها نقشه بکشند. خداوند چشم تمام کسانی که نمی‌خواهند عزت رهبر انقلاب را ببينند کور کند حتی اگر خود من چنين باشم.

مرتضی طاهری نيز بر ولايت و تبعيت از ولايت فقيه تاکيد کرد و در ادامه حاج حسين سازور با بيان اينکه هر کجا پرچمی برای عزاداری نصب شده باشد آنجا برای حزب‌اللهی‌های در خط ولايت است،‌ گفت که حزب‌اللهی‌ها با شخص کار ندارند و تنها برايشان مسير و جهت انقلاب و ولی فقيه مهم است.

سازور با بيان اينکه حزب‌اللهی‌ها تنها از کسانی حمايت می‌کنند که تابع ولی فقيه باشند، ‌گفت: اگر کسی در مسير و جهت حضرت آقا حرکت نکند ما در مقابل او می‌ايستيم. هر کسی که می‌خواهد باشد ما با کسی تعارف نداريم.

بنابراين حکم تنفيذ ولی فقيه توسط تنها حاميان رهبری يعنی عده ای حزب اللهی که برای حفظ قدرت در بسيج و سپاه ريشه دوانيده اند، در ميادين تهران صادر شد تا علی خامنه ای احساس تنهايی و بی ياری نکند.


 
 

انصار حزب الله که با قلدری و دخالت بی مورد به بهانه دفاع از خامنه‌ای همواره خود را قيم در امور اجرايی و اداری کشور دانسته با گستاخی و بی شرمی تمام به بهانه انتقاد از احمدی نژاد جوانان برومند، آگاه و دلير ايران عزيزمان را به دليل جوانی کردن با توهين خطاب کرده و علاقه اين حزب که بواقع حزب شيطان است تا حزب الله، را به ايجاد تفرقه و نفرت عمومی نسبت به طرفداران رهبری و بسيجيان بيشتر نشان داده است.
خبرنگاران سبز/جامعه/از ديگر رسانه ها:
افشاگری در مورد تخلفات مالی دولت احمدی نژاد با بازگو کردن تعدادی از حيف و ميل کردن دولت امام زمانی توسط تيم حزب الله استارت خورد . سايت های حامی رهبری و در رای آنها رسانه های وابسته به انصار حزب الله در پی درجريان بودن پشت پرده حکومت و احتمال بسيار قوی کنارگذاشتن رئيس دولت کودتا توسط رهبری در تلاش برای زمينه سازی برای حذف برگ بردنده ديروز خود و اين مهره سوخته امروز نظام تعدادی از تخلفات مالی دولت امام زمانی را در سايت هايشان برشماردند.

در بخش هايی از اين نامه به هزينه بيشمار تهيه و توزيع سی دی " ظهورنزديک است " با تيراژ بسيار بالا وخارج از توان مالی سازنده ای تهيه کننده‌ای مستقل اشاره شده است که حتی در برخی از روستاهای سراسر کشور نيز توزيع شده است. انصار حزب الله آورده است به چه هدفی اين کار صورت گرفته است؟مگرآن ها نمی دانند که دولت زمينه ساز ظهور که از آن ها به عنوان منتظران واقعی ياد می شود بايد از ويژگی های خاصی برخوردار باشد ؟ چرا دولت زمينه سازظهور، خود منتشر کننده منکر شده است؟! به نظر شما سازندگان و معاونت کنندگان در انتشاراين سی دی ها که به دروغ خود را به عنوان حاميان شما معرفی می کنند ، هيچ منکری در اين دولت نمی بينند که اينگونه بر تطابق آن با دولت زمينه ساز ظهور تاکيد دارند ؟!.

انصار حزب الله در بخش ديگری از انتقاد و افشاگری بی کفايتی دولت کودتايی آورده است: آقای احمدی نژاد ! آيا جلوگيری صريح و رسمی دولت از اجرای قانون مصوب مجلس در باره برخورد با بی حجابی ، فساد ، فحشا و اعتياد در جامعه که هرروز آثار نسل کشی آن در جامعه نمود بيشتر و بيشتری پيدا کرده و می رود تا تبديل به يک سونامی قرن در جهان اسلام شود ، نعوذبالله يکی از برنامه ها و سياست های کاری و اعتقادی " شعيب ابن صالح " درهنگامه ظهور است ؟!. آيا می دانيد ، اين که سن فحشا و دختران فراری از کانون خانواده ها ، براساس اعلام رسمی کارشناسان سازمان بهزيستی از ۱۳ سال در دولت قبلی به ۹ سال در دولت فعلی کاهش يافته است ، چه معنايی دارد؟! .

اما با شروع شدن فصل تابستان و رسيدن به خرداد پرحادثه حکومت نيز در تلاش برای نظامی کردن دوباره شهر که در ساده ترين حالت آن راه اندازی طرح مبارزه با بدجابی که امسال با نام « عفاف و حجاب » و با همکاری " وزارت کشور، سازمان صدا و سيما و نيروی انتظامی به عنوان مجريان اين طرح قرار است آغاز شود به سياست دولت کودتا در مورد اين مقوله نيز اشاره کرده است.

انصار حزب الله در مورد برخورد دولت احمدی نژاد به موضوع حجاب اينگونه نوشته است: آيا از نظر حضرتعالی اگر رئيس دولت اسلامی پيش از شما ، با استفاده از تريبون متعلق به عموم مردم که امام و رهبرفرزانه انقلاب از آن به عنوان دانشگاه ياد کرده اند نه تشويق کننده به فساد! ، در يک گفت و گوی زنده تلويزيونی ، رسما نيروی انتظامی را که براساس ماده ۸ و ماده ۴ قانون مصوب سال۱۳۶۹که مبارزه و برخورد قانونی با منکرات و فساد در جامعه را از جمله وظايف ذاتی اين نيرو به عنوان ضابط قوه قضائيه شناخته است ، از برخورد با اين گونه ناهنجاری ها خلع يد و عملا دستور زيرپا گذاشتن قانون را صادر می کرد و بلافاصله تهديد می کرد که در غير اين صورت با خاطيان به شدت برخورد خواهد شد ، از مصاديق بارز منکر نبود ؟! آيا در صورت وقوع چنين منکری از سوی دولت قبلی ، شما و از جمله بنده پيشاپيش مردم کفن پوش به خيابان ها نمی ريختيم و عليه رئيس دولت وقت شعارنمی داديم ؟! و از قوه قضائيه هميشه ...! کشورمان نمی خواستيم که رئيس جمهور را نسبت به خاطر ارتکاب چنين منکری وادار به پاسخگويی کند ؟!.

انصار حزب الله که با قلدری و دخالت بی مورد به بهانه دفاع از خامنه ای همواره خود را قيم در امور اجرايی و اداری کشور دانسته با گستاخی و بی شرمی تمام به بهانه انتقاد از احمدی نژاد جوانان برومند، آگاه و دلير ايران عزيزمان را به دليل جوانی کردن با توهين خطاب کرده و علاقه اين حزب که بواقع حزب شيطان است تا حزب الله، را به ايجاد تفرقه و نفرت عمومی نسبت به طرفداران رهبری و بسيجيان بيشتر نشان داده است.

انصار حزب الله که اين روزها دايره فعاليت های تروريستی خود را نيز درآن سوی مرزها گسترش داده است در مقام قاضی به قضاوتی گستاخانه اظهار داشته است: آقای دکتر ! از آن روز پسران لاابالی جامعه ، در رفتارهای اجتماعی خود لاابابی تر ، در هنجارشکنی جسورتر و علنی تر شدند که حضرتعالی می توانيد هزاران نمونه آن را در خيابان های تهران و برخی کلان شهر ها ، پارک ها ، رستوران ها ، هتل ها ، کوچه پس کوچه ها ، برج ها و ساختمان های مسکونی آپارتمانی و همچنين متروها که امنيت اخلاقی جامعه را به شدت به مخاطره انداخته اند ، شاهد باشيد . به نظر شما چرا اينگونه شد ؟!

نکند ، نشستن زانو به زانو و گپ و گفت وگو با هنرپيشه های معلوم الحال و اعطای وام های کذايی " با عوض" و يا " بلا عوض " به اين قبيل افراد تخريب کننده ارزش ها و بها دادن به هنرمندان و کارگردانانی که با اعمال و کردارشان د رداخل و خارج از کشور برای نظام جمهوری اسلامی آبرويی نگذاشته اند همان برنامه فرهنگی است که ازآن سخن گفته بوديد ؟!. آيا دادن مجوز کشف حجاب به زنان خبرنگار در منظر مردم و چشم تو چشم شدن با اينگونه افراد که به راحتی می توان عمق کينه شان نسبت به اسلام ، مسلمانان فرهنگ اسلامی را درنگاه هايشان به راحتی مشاهده کرد ، کارفرهنگی براساس برنامه فرهنگی است که بارها در باره آن سخن رانده بوديد ؟!.

آقای احمدی نژاد! آيا کشف حجاب عامدانه خبرنگار اسپانيايی درجريان مصاحبه اختصاصی با شما به عنوان رئيس جمهور اصولگرا و مکتبی کشوراسلامی مان در برابر دوربين های داخلی و خارجی که متاسفانه ميليون ها دختروپسر کشورمان هم نظاره گر آن بودند و بدتر از همه سکوت معنادار شما در برابر چنين جسارتی ، از خصوصيات اخلاقی دولت زمينه ساز ظهور محسوب می شود و آيا می توان آن را ازخصوصيات منطبق با خصوصيات " شعيب ابن صالح" محسوب کرد؟!.

اين تکليف را بردوش ماست که از اين پس مانند عقاب بربام انقلاب نشسته و با گسترده تر کردن خاکريزهای خودی همه تحرکات منحرفين را در هرجا که لانه کرده باشند با دقت و جديت فراوان زيرنظرداشته و به محض رويت کوچکترين اقدامی از سوی آن ها تشت رسوايی شان را برزمين بيندازند .

بدينسان است که با صدور دستور تخريب دولت احمدی نژاد دايره انقتادات نيز از شخص رئيس دولت و وزرا و اطرافيانش بيشتر ده و خواهد شد ولی سوال اينجاست چرا اين مدعيان اسلام که خود مونيتورينگ رفتار و سياست های دولت امام زمانی بودند، تا کنون به عيرت اسلامی اشان برنخورده بود و تمامی خفقان گرفته بودند ؟ اگر امر به نهی از منکر بود بايد بسيار زودتر ياد دفاع از حريم اسلام می افتادند نه اکنون که مهره سوخته نظام به يک فتنه گر ديگر تبديل شده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته