-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۹, پنجشنبه

Best of Balatarin for 05/19/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.




سایت «جوان آنلاین» در خبری ادعا کرد یکی از جن‌گیران احمدی‌نژاد به ۳۶۰ دختر و زن تجاوز کرده٬ روزانه از مدفوع خشک شده خود ارتزاق می‌کرده و با ترکیب دو رمز، «قلب، هوش و چشم افراد را بی‌اثر» می‌کرده است.
با ۱۲۸ امتیاز و ۴۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


عبدالله و محمد فتحی افرادی سابقه دار در سرقت و جنایت اعضای یک باند سرقت مسلحانه و قاچاق مواد مخدربودند که به طلافروشی‌های شهرهای مختلف کشور دستبرد زدند، در محوطه زندان اصفهان و به اتهام محاربه به دار آویخته شدندعبد اله فتحی سردسته باند سارقان مسلح طلافروشی فردیس کرج در گفت و گو یش می گوید: اولین باری که دست به سرقت بردم دزدیدن یک دستگاه خودروی پژو 206 بود و برای سرقت آن هم سه بار به زندان رفتم.وی می گوید: وقتی از زندان بیرون آمدم، بیکاری و وضعیت بد زندگی مرا مجبور کرد تا دوباره دست به سرقت بزنم و تبدیل شوم به یک سارق حرفه ای.الان که دستگیر شده ای چه احساسی داری؟ از کارهای خودم پشیمانم و به خود می گویم کاش هیچ وقت سراغ این کار ها نرفته بودم.
با ۱۲۶ امتیاز و ۳۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


گفتگوی مهم سه هفته پیش رادیو فرانسه با بنی صدر: دیروز شنیدم که آقای خاتمی با آقایان موسوی و کروبی گفتگو کرده تا آنها مقداری کوتاه بیایند تا بشود آنها از این وضعیت خارج بشوند که آقای موسوی نپذیرفته، آقای کروبی ...............
با ۱۱۸ امتیاز و ۲۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


منابع خبری آگاه از ترور وزیر دفاع رژیم لیبی به ضرب گلوله دیکتاتور این کشور خبر دادند. به گزارش مهر، روزنامه النهار الجزایر به نقل از منابع آگاه خبری نوشت: معمر قذافی وزیر دفاع خود را به دلیل انتقاد اخیر وی از چگونگی تعامل رژیم دیکتاتوری لیبی با انقلابیون ترور کرد. بنا بر اعلام این منابع، وزیر دفاع رژیم لیبی در جریان دیدار با قذافی در دفتر وی کشته شده است. به زمان ترور وی اشاره ای نشده، اما منابع موثق کشته شدن وی توسط معمر قذافی را تاکید کرده اند.
با ۱۱۷ امتیاز و ۲۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیمبا وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اندمیثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند
با ۱۱۶ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


دولت ایران این خبرنگار ایرانی الاصل الجزیره را آزاد کرد و به دوحه قطر برگردانده شد. هما پرواز بعد از ۱۹ روز بی خبری جامعه جهانی و پس از دستگیری در فرودگاه دمشق سوریه و بازگرداندن ایشان به ایران آزاد شد.
با ۱۱۰ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


این فیلم به ادعای پلیس ایران برادران فتحی را در هنگام سرقت تبهکارانه یک طلافروشی در اواخر سال 88 نشان می دهد. فیلم توسط دوربین مدار بسته ضبط شده است. محمد در مصاحبه ای گفته بود به تمام جوانان كشور كه فيلم سرقت مسلحانه ما در فرديس كرج را ديدند مي گويم تصور نكنند كه ما يك كار حرفه اي انجام داديم و توانستيم ظرف سه دقيقه يك طلافروشي را خالي كنيم و 16 كيلو طلا را به سرقت ببريم، از همان لحظه سرقت، پليس آگاهي قدم به قدم در تعقيب ما بود و ما دو سه روز آخر سنگيني سايه پليس را بر سر خود احساس مي كرديم به طوري كه برادرم قسم مي خورد و مي گفت تا دو روز آينده ما دستگير مي شويم. او با بيان اينكه روزي كه اين كار را با برادرم شروع كردم مي دانستم كه عاقبتمان چيست و روزي به دام پليس مي افتيم سرش را تكان داد و چند بار اين جمله را تكرار كرد: به خدا بار كج به مقصد نمي رسد.
با ۱۰۸ امتیاز و ۵۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


به فرض آقاي خاتمي اشتباه كرده و حرف شما هم درست است و او نبايد از طرف ملت سخني بگويد! اما با كروبي و موسوي چه كرديم؟ آنها كه دو سال، يكريز حرف دل ما و شما را زدند و دست آخر كروبي گفت:«اين نظام نه جمهوري است و نه اسلامي!» اين يعني تمام! ما چه كرديم؟ انگار منتظر بوديم آنها به زندان بيفتند تا يك طوري بشود! ديديم كه نشد. نكرديم. نبوديم. نيستيم. آيا درباره كروبي شبيه همين سختگيريهاي اشتباه نكرده ايم؟ خب وقتي گذاشتيم آن رهبر شجاع را ببرند، لياقت ما همين است كه كسي بيايد و با بيان ديگر، از آشتي ملي صحبت كند! اين اشتباه از خاتمي نيست، از ماست. وگرنه طرز فكر آقاي خاتمي، همواره بر مسالمت جويي و آشتي طلبي بوده است. هشت سال كارنامه در اين باره دارد. اين اشتباه ماست كه اگر اهل جنبش و انقلابيم، مراقب رهبر انقلابي و سران جنبش مان باشيم كه آنها را ندزدند و زنداني نكنند. وقتي ما خودمان اشتباه و غفلت و كم كاري مي كنيم، نبايد از اشتباهات ديگران چنين كوهي بسازيم و هتاكي و فحاشي را شروع كنيم. بيشتر از دو هفته منزل مهدي كروبي را با خاك يكسان كردند و به توپ بستند، چندتايمان بلند شديم برويم و از شيخ دفاع كنيم و مقاومت كنيم؟ ما «مردن» را خوب مي دانيم، اما فقط براي همسايه! ما «شجاعت كروبي» را تحسين مي كنيم، اما فكر نمي كنيم هزينه شجاعت، بسيار بالاست. احمد زيد آبادي عزيز در پيامي از همسر و فرزندانش تقدير جالبي كرده است. او گفته شما خانواده ام سالها با «سندروم ترس از زنگ خانه!» زندگي كرديد و با من مانديد. دوستان عزيزي كه يكبار پايشان به زندان و اطلاعات و سپاه باز شده مي فهمند معناي «سندروم زنگ خانه» چيست! معناي ترس از زنگ تلفن بي موقع يعني چه! هراس از تلفن ناشناس يعني چه! ...
با ۱۰۶ امتیاز و ۴۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


شکوفه یک همجنسگرای ایرانی از یک درد مشترک حرف میزند. عشقی که به رسمیت شناخته نشد. به مناسبت روز ۲۷ اردیبهشت.
با ۱۰۵ امتیاز و ۴۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ميثم عبادي نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد به خیابان رفت و به خاطر اعتراض به یک بسیجی که مردم را کتک می زد کشته شد. "من و مادرش چطور می توانیم این مساله را قبول کنیم. هنوز وقتی به بهشت زهرا می رویم ناباورانه به قبرش خیره می شویم و می پرسیم آخر چرا؟ کسی هم نیست که پاسخ ما را بدهد؟ پسر من کشته شده است و من می خواهم قاتلش را به ما معرفی کنند پسر من به درد خدا نرفته بلکه در خیابان و در روز روشن گلوله خورده است!"
با ۹۹ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اند .درباره آخرین وضعیت پرونده این شهید جنبش سبز با اصغر عبادی، پدر میثم گفتگویی در خانه کوچک شان در شهرک کیانشهر تهران انجام داده ایم .خانه ای که در هر گوشه اش عکس میثم به دیوار است . نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد میثم عبادی، ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت ،میثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند : آقای عبادی ! از آخرین پی گیریهایتان بگویید؟ آیا ضارب یا ضاربان میثم سرانجام معرفی و مجازات شدند ؟
با ۹۱ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


قدیما لامپا رو روشن میذاشتیم میرفتیم مسافرت، دزده فک کنه یکی خونه هست، الان هرجوری حساب میکنیم لامپا رو خاموش کنیم و دزد بزنه به صرفه تره! مملکته داریم؟
با ۸۲ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 


به ياد ميثم عبادي كه درحمايت از يك دختر جوان توسط بسيجي قاتل به شهادت مي رسد
با ۸۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به انتشار بیانیه ای به تعطیلی کلاس های درس این دانشگاه در دومین سالگرد شهادت کیانوش آسا، فراخوان دادند. به گزارش دانشجونیوز در بیانیه "دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت" ضمن بزرگداشت یاد کیانوش آسا آمده است: "در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت." متن این بیانیه به شرح زیر است: بار دیگر خرداد از راه می رسد؛ خرداد که یاد و خاطره همکلاسی سبزمان را با خود به همراه دارد. کیانوش آسا، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد (ورودی مهر ۱۳۸۶) دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت، چشم و چراغ مادر بزرگوارش، قرار بود به زودی فارغ التحصیل شود. قرار بود در فقدان پدر، یار و یاور و مایه افتخار خانواده باشد. اما ۲۵ خرداد ۸۸ قرار بود سرنوشت دیگری را برای او رقم بزند. او که به همراه دیگر همدانشگاهی های خود برای اعتراض مسالمت آمیز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم به راهپیمایی پرشکوه ۲۵ خرداد رفته بود، دیگر قرار نبود بازگردد؛ تا شاهد باشد و شهادت دهد و خونش، یاور مبارزان راه آزادی باشد و مایه افتخار نه تنها برای خانواده بلکه برای همه میهن باشد. او که به ضرب دو گلوله نیروهای امنیتی به شهادت رسید، یک هموطن بود، فرزند کرمانشاه، یک همکلاسی، یک دوست، یک انسان… اینجا، دانشگاه علم و صنعت ایران است؛ همچنان آرام و صبور در سوگ از دست دادن کیانوش آسا؛ اما خشمگین از دستهایی که پیدا و پنهان در قتل کیانوش شریکند. آنها که روزی برای او مراسم سوگواری برگزار و آه و ناله می کنند و روز دیگر، نیروهای اجیر شده خود را بسیج می کنند تا مراسم سوگواری دانشجویان مستقل را بر هم بزنند، به کیانوش توهین کنند و … آنها که هرکجا لازم باشد کیانوش را مظلوم معرفی می کنند و جای دیگر مجرم جلوه می دهند! ننگ بر این دو رویی و تزویر که اگر چنین نبود، ده ها تن از دانشجویان، فقط به خاطر برگزاری مراسم یادبود دوست شهیدشان، با احکام سنگین انضباطی مواجه نمی شدند، از تحصیل محروم نمی شدند و به زندان نمی افتادند… اما مسوولین دانشگاه تکصدایی و معاونین امنیتی و عاملان قداره کش آنها در داخل و خارج دانشگاه بدانند، زنده نگه داشتن یاد کیانوش آسا وظیفه ای است که دانشجویان علم و صنعت، به هیچ قیمت در آن کوتاهی نخواهند کرد. دو سال از این جنایت هولناک می گذرد و تاکنون هیچ پاسخی از سوی "قوه قضاییه غیرمستقل و امنیتی" داده نشده است. مسوولین دانشگاه هم علی رغم ادعای روزهای نخست، بجای تلاش برای احقاق حق دانشجوی مظلومشان، تنها مشغول برخورد با دانشجویان عزادار علم و صنعتی بودند تا ظلم ها مضاعف شود و علی رغم ادعای اربابان قدرت، دفع حداکثری اتفاق بیفتد… ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران، همچنان به پیمانی که برای ادامه راه کیانوش بستیم، پایبندیم و در این راه، خود را آماده پرداخت هزینه های سنگین کرده ایم. ما دانشجویان سبز، اعلام می کنیم در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت. ما همچنین از اساتید محترم دانشگاه مان دعوت می کنیم تا برای حفظ کرامت و شرافت انسانی، به این حرکت آرام اعتراضی بپیوندند و روز سه شنبه در کلاس های درس خود حاضر نشوند. ما دانشجویان سبز دانشگاه، بار دیگر به مسوولین تمامیت خواه علم و صنعت هشدار می دهیم ایجاد فضای رعب و خفقان و تکصدایی شاید در کوتاه مدت خاطر پریشانتان را آرام کند؛ اما در درازمدت آنچنان آتشی به خانمانتان خواهد انداخت که تنها حسرت برایتان به یادگار خواهد گذاشت؛ شما را از آن روز، گریزی نیست.
با ۸۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


گذاشتن گل بر محل شهادت شهید ندا اقا سلطان
با ۷۹ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


تلنگر هژیر به جامعه روشنفکر ایران. آیا هموفوبیا و مشکلات همجنسگرایان در ایران در اولویت نیست و نباید مسئله مهمی قلم داد شود؟ سکوت فرهیختگان و روشنفکران در برابر ستمی که بر این اقلیت جنسی میرود برای چیست؟
با ۷۹ امتیاز و ۲۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم. وکیل مان خانم نسرین ستوده هم ماه هاست بازداشت شده و در زندان است. یک ماهی می شد که وکالت این پرونده را پذیرفته بودند که دستگیر و زندانی شدند. ایشان پی گیری پرونده میثم را آغاز کرده بودند که بازداشت شان مانع انجام فعالیتهای بیشتر شد .ما الان نگران ایشان هم هستیم .می دانیم همین فعالیت برای ما و امثال ما موجب بازداشت ایشان شده است و اکنون فرزندان کوچک شان ماه هاست مادرشان را ندیده اند از این بابت هم واقعا ناراحتیم . با وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اند . کلمه درباره آخرین وضعیت پرونده این شهید جنبش سبز با اصغر عبادی، پدر میثم گفتگویی در خانه کوچک شان در شهرک کیانشهر تهران انجام داده .خانه ای که در هر گوشه اش عکس میثم به دیوار است . نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد میثم عبادی، ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت ،میثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند. آقای عبادی ! از آخرین پی گیریهایتان بگویید؟ آیا ضارب یا ضاربان میثم سرانجام معرفی و مجازات شدند ؟ هیمن چند روز پیش برای پی گیری پرونده به دادگاه جنایی مراجعه کردم. پرونده کشته شدن میثم بازهم به شعبه جدیدی منتقل شده است. این بار گفتند پرونده را به شعبه سه دادگاه جنایی فرستاده اند ، یعنی شعبه سوم بازپرسی ویژه قتل . مسوولان این شعبه درباره آخرین وضع پرونده به شما چه گفتند ؟ راستش هیچی. من متوجه شده ام که آنها نمی خواهند قاتل را مجازات یا معرفی کنند. همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم .الان به من می گویند پرونده پسرتان را آگاهی به ما ارجاع نمی دهد و گفتند خودت برو و پرونده را بیاور. وقتی به آنجا هم مراجعه کردم گفتند پرونده را به شما نمی دهیم قاضی خودش باید پرونده را بخواهد ،.یعنی مدام ما را به جاهای مختلف می فرستند این بار حتی در دادگاه داد و فریاد کردم و خواستم پاسخم را بدهند ولی الان دیگر می دانم قصد رسیدگی به این پرونده ها را ندارند . آقای عبادی شما چه خواسته ای از مسوولان قضایی دارید ؟ ما فقط یک درخواست داریم بفهمیم قاتل پسرم کیست؟ باید آنها قاتل را به ما معرفی کنند ما باید بالاخره بدانیم چه کسی این بچه را کشته است بسیج ، سپاه ما به عنوان خانواده این حق را نداریم یعنی ؟ اما فعلا که ما را مدام سر می دوانند . ضمن صحبت هایتان گفتید ابتدای شهادت میثم کسی را به عنوان قاتلش دستگیر و بعد آزاد کردند این فرد چه کسی بود ؟ به ما گفتند که یک بسیجی را به نام محمد دستگیر کرده اند و او ضارب میثم است و گلوله را مستقیم به شکم پسرم شلیک کرده ، چند ماهی هم نگهش داشتند اما بعد رهایش کردند .ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آزادش کردند و اصلا چه شد؟ آن موقع ها پرونده در شعبه یک بازپرسی بود و قاضی پرونده هم کسی به نام شاملو بود و انصافا قاضی خوبی هم بود اما او از آنجا رفت یا نمی دانم برکنارش کردند بعد هم که همان محمد بیسجی را آزاد کردند .این قاضی چند بار به من گفت وقتی که پسر ۱۵ ساله اینجا به من دستور می دهد چه کنم ؟ منظورش همین بسیجی ها بودند .به هر جا می روم به من می گویند دولت باید بخواهد به این مساله رسیدگی کند چون دولت مقصر بوده است. پسر من در خیابان گلوله خورده و این دستور توسط دولت صادر شده است . وکیل پرونده تان چه اقدام هایی دراین زمینه کرده است ؟ وکیل مان خانم نسرین ستوده هم ماه هاست بازداشت شده و در زندان است. یک ماهی می شد که وکالت این پرونده را پذیرفته بودند که دستگیر و زندانی شدند. ایشان پی گیری پرونده میثم را آغاز کرده بودند که بازداشت شان مانع انجام فعالیتهای بیشتر شد .ما الان نگران ایشان هم هستیم .می دانیم همین فعالیت برای ما و امثال ما موجب بازداشت ایشان شده است و اکنون فرزندان کوچک شان ماه هاست مادرشان را ندیده اند از این بابت هم واقعا ناراحتیم . ولی مگر پسر ۱۶ ساله من چه گناهی کرده بود ؟ فعلا هم که وکیلی نداریم . آقای عبادی هنوز بعد از گذشت دو سال سیاه پوشیده اید و داغدارید در این مدت بر شما چه گذشته است ؟ باور کنید ما هنوز بعد از دو سال داغداریم و این داغ برایمان تازه است. اصلا نمی توانم نحوه کشته شدن پسرم را فراموش کنم، پسر من به خیابان رفت و به خاطر اعتراض به یک بسیجی که مردم را کتک می زد کشته شد. من و مادرش چطور می توانیم این مساله را قبول کنیم .هنوز وقتی به بهشت زهرا می رویم ناباورانه به قبرش خیره می شویم و می پرسیم آخر چرا ؟ کسی هم نیست که پاسخ ما را بدهد ؟ میثم در کدام قطعه به خاک سپرده شده است ؟ قطعه ۲۵۶ ردیف ۱۳۱ شماره ۳۱ هر هفته هنوز به بهشت زهرا می رویم . از نهادهای دولتی کسی به سراغ شما نیامده است ؟ خیر همان ابتدا یک بار از هلال احمر آمدند و یک بار هم از بنیاد شهید و کارت خانواده شهید به ما دادند. کارتی که نمی دانم باید با آن چه کنم، پسر من کشته شده است و من می خواهم قاتلش را به ما معرفی کنند پسر من به درد خدا نرفته بلکه در خیابان و در روز روشن گلوله خورده است .
با ۷۴ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


با وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اند. کلمه درباره آخرین وضعیت پرونده این شهید جنبش سبز با اصغر عبادی، پدر میثم گفتگویی در خانه کوچک شان در شهرک کیانشهر تهران انجام داده .خانه ای که در هر گوشه اش عکس میثم به دیوار است . نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد میثم عبادی، ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت ،میثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند : آقای عبادی ! از آخرین پی گیریهایتان بگویید؟ آیا ضارب یا ضاربان میثم سرانجام معرفی و مجازات شدند ؟ هیمن چند روز پیش برای پی گیری پرونده به دادگاه جنایی مراجعه کردم. پرونده کشته شدن میثم بازهم به شعبه جدیدی منتقل شده است. این بار گفتند پرونده را به شعبه سه دادگاه جنایی فرستاده اند ، یعنی شعبه سوم بازپرسی ویژه قتل . مسوولان این شعبه درباره آخرین وضع پرونده به شما چه گفتند ؟ راستش هیچی. من متوجه شده ام که آنها نمی خواهند قاتل را مجازات یا معرفی کنند. همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم .الان به من می گویند پرونده پسرتان را آگاهی به ما ارجاع نمی دهد و گفتند خودت برو و پرونده را بیاور. وقتی به آنجا هم مراجعه کردم گفتند پرونده را به شما نمی دهیم قاضی خودش باید پرونده را بخواهد ،.یعنی مدام ما را به جاهای مختلف می فرستند این بار حتی در دادگاه داد و فریاد کردم و خواستم پاسخم را بدهند ولی الان دیگر می دانم قصد رسیدگی به این پرونده ها را ندارند . آقای عبادی شما چه خواسته ای از مسوولان قضایی دارید ؟ ما فقط یک درخواست داریم بفهمیم قاتل پسرم کیست؟ باید آنها قاتل را به ما معرفی کنند ما باید بالاخره بدانیم چه کسی این بچه را کشته است بسیج ، سپاه ما به عنوان خانواده این حق را نداریم یعنی ؟ اما فعلا که ما را مدام سر می دوانند . ضمن صحبت هایتان گفتید ابتدای شهادت میثم کسی را به عنوان قاتلش دستگیر و بعد آزاد کردند این فرد چه کسی بود ؟ به ما گفتند که یک بسیجی را به نام محمد دستگیر کرده اند و او ضارب میثم است و گلوله را مستقیم به شکم پسرم شلیک کرده ، چند ماهی هم نگهش داشتند اما بعد رهایش کردند .ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آزادش کردند و اصلا چه شد؟ آن موقع ها پرونده در شعبه یک بازپرسی بود و قاضی پرونده هم کسی به نام شاملو بود و انصافا قاضی خوبی هم بود اما او از آنجا رفت یا نمی دانم برکنارش کردند بعد هم که همان محمد بیسجی را آزاد کردند .این قاضی چند بار به من گفت وقتی که پسر ۱۵ ساله اینجا به من دستور می دهد چه کنم ؟ منظورش همین بسیجی ها بودند .به هر جا می روم به من می گویند دولت باید بخواهد به این مساله رسیدگی کند چون دولت مقصر بوده است. پسر من در خیابان گلوله خورده و این دستور توسط دولت صادر شده است . وکیل پرونده تان چه اقدام هایی دراین زمینه کرده است ؟ وکیل مان خانم نسرین ستوده هم ماه هاست بازداشت شده و در زندان است. یک ماهی می شد که وکالت این پرونده را پذیرفته بودند که دستگیر و زندانی شدند. ایشان پی گیری پرونده میثم را آغاز کرده بودند که بازداشت شان مانع انجام فعالیتهای بیشتر شد .ما الان نگران ایشان هم هستیم .می دانیم همین فعالیت برای ما و امثال ما موجب بازداشت ایشان شده است و اکنون فرزندان کوچک شان ماه هاست مادرشان را ندیده اند از این بابت هم واقعا ناراحتیم . ولی مگر پسر ۱۶ ساله من چه گناهی کرده بود ؟ فعلا هم که وکیلی نداریم . آقای عبادی هنوز بعد از گذشت دو سال سیاه پوشیده اید و داغدارید در این مدت بر شما چه گذشته است ؟ باور کنید ما هنوز بعد از دو سال داغداریم و این داغ برایمان تازه است. اصلا نمی توانم نحوه کشته شدن پسرم را فراموش کنم، پسر من به خیابان رفت و به خاطر اعتراض به یک بسیجی که مردم را کتک می زد کشته شد. من و مادرش چطور می توانیم این مساله را قبول کنیم .هنوز وقتی به بهشت زهرا می رویم ناباورانه به قبرش خیره می شویم و می پرسیم آخر چرا ؟ کسی هم نیست که پاسخ ما را بدهد ؟ میثم در کدام قطعه به خاک سپرده شده است ؟ قطعه ۲۵۶ ردیف ۱۳۱ شماره ۳۱ هر هفته هنوز به بهشت زهرا می رویم . از نهادهای دولتی کسی به سراغ شما نیامده است ؟ خیر همان ابتدا یک بار از هلال احمر آمدند و یک بار هم از بنیاد شهید و کارت خانواده شهید به ما دادند. کارتی که نمی دانم باید با آن چه کنم، پسر من کشته شده است و من می خواهم قاتلش را به ما معرفی کنند پسر من به درد خدا نرفته بلکه در خیابان و در روز روشن گلوله خورده است .
با ۷۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


درمورد پرونده برادران فتحی و اعدام آنها باز هم فعالان حقوق بشری از حاکمیت رو دست خوردند . معمولا در چنین پرونده هایی روزها قبل ار اعدام متهم ، در رسانه های دولتی به تشریح ماجرا می پردازند و یا احیانا از قدرت نیروهای اطلاعاتی و انتظامی سخن می گویند ، اما در این فقره احتمالا با ذهنیتی که از ماجراهایی چون سکینه محمدی و گاف های برخی حقوق بشری ها داشتند ، عمدا این اعدامها را در سکوت برگزار کرده تا شائبه سیاسی بودن را به ذهن برخی از این افراد القا کنند و بعد از ایجاد کمپین و آزاد باید گردد و این گونه حرکتها ، بیایند و در تلویزیون به مردم بگویند که تمام نیروهای مخالف و منتقد و سیاسی و حقوق بشری ، همبن ها هستند و بزرگترین هنرشان هم دفاع از سارقین مسلح جواهر فروشی های فردیس . سرقتی که هنوز هم فیلم وحشتناک آن در گوشی های تلفن همراه مردم وجود دارد.
با ۷۳ امتیاز و ۱۲ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم .
با ۶۳ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


به ياد اولين شهيد خرداد خونين ميثم عبادي
با ۶۲ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم . با وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اند . کلمه درباره آخرین وضعیت پرونده این شهید جنبش سبز با اصغر عبادی، پدر میثم گفتگویی در خانه کوچک شان در شهرک کیانشهر تهران انجام داده .خانه ای که در هر گوشه اش عکس میثم به دیوار است . نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد میثم عبادی، ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت ،میثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند. آقای عبادی ! از آخرین پی گیریهایتان بگویید؟ آیا ضارب یا ضاربان میثم سرانجام معرفی و مجازات شدند ؟ هیمن چند روز پیش برای پی گیری پرونده به دادگاه جنایی مراجعه کردم. پرونده کشته شدن میثم بازهم به شعبه جدیدی منتقل شده است. این بار گفتند پرونده را به شعبه سه دادگاه جنایی فرستاده اند ، یعنی شعبه سوم بازپرسی ویژه قتل . مسوولان این شعبه درباره آخرین وضع پرونده به شما چه گفتند ؟ راستش هیچی. من متوجه شده ام که آنها نمی خواهند قاتل را مجازات یا معرفی کنند. همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم .الان به من می گویند پرونده پسرتان را آگاهی به ما ارجاع نمی دهد و گفتند خودت برو و پرونده را بیاور. وقتی به آنجا هم مراجعه کردم گفتند پرونده را به شما نمی دهیم قاضی خودش باید پرونده را بخواهد ،.یعنی مدام ما را به جاهای مختلف می فرستند این بار حتی در دادگاه داد و فریاد کردم و خواستم پاسخم را بدهند ولی الان دیگر می دانم قصد رسیدگی به این پرونده ها را ندارند . آقای عبادی شما چه خواسته ای از مسوولان قضایی دارید ؟ ما فقط یک درخواست داریم بفهمیم قاتل پسرم کیست؟ باید آنها قاتل را به ما معرفی کنند ما باید بالاخره بدانیم چه کسی این بچه را کشته است بسیج ، سپاه ما به عنوان خانواده این حق را نداریم یعنی ؟ اما فعلا که ما را مدام سر می دوانند . ضمن صحبت هایتان گفتید ابتدای شهادت میثم کسی را به عنوان قاتلش دستگیر و بعد آزاد کردند این فرد چه کسی بود ؟ به ما گفتند که یک بسیجی را به نام محمد دستگیر کرده اند و او ضارب میثم است و گلوله را مستقیم به شکم پسرم شلیک کرده ، چند ماهی هم نگهش داشتند اما بعد رهایش کردند .ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آزادش کردند و اصلا چه شد؟ آن موقع ها پرونده در شعبه یک بازپرسی بود و قاضی پرونده هم کسی به نام شاملو بود و انصافا قاضی خوبی هم بود اما او از آنجا رفت یا نمی دانم برکنارش کردند بعد هم که همان محمد بیسجی را آزاد کردند .این قاضی چند بار به من گفت وقتی که پسر ۱۵ ساله اینجا به من دستور می دهد چه کنم ؟ منظورش همین بسیجی ها بودند .به هر جا می روم به من می گویند دولت باید بخواهد به این مساله رسیدگی کند چون دولت مقصر بوده است. پسر من در خیابان گلوله خورده و این دستور توسط دولت صادر شده است . وکیل پرونده تان چه اقدام هایی دراین زمینه کرده است ؟ وکیل مان خانم نسرین ستوده هم ماه هاست بازداشت شده و در زندان است. یک ماهی می شد که وکالت این پرونده را پذیرفته بودند که دستگیر و زندانی شدند. ایشان پی گیری پرونده میثم را آغاز کرده بودند که بازداشت شان مانع انجام فعالیتهای بیشتر شد .ما الان نگران ایشان هم هستیم .می دانیم همین فعالیت برای ما و امثال ما موجب بازداشت ایشان شده است و اکنون فرزندان کوچک شان ماه هاست مادرشان را ندیده اند از این بابت هم واقعا ناراحتیم . ولی مگر پسر ۱۶ ساله من چه گناهی کرده بود ؟ فعلا هم که وکیلی نداریم . آقای عبادی هنوز بعد از گذشت دو سال سیاه پوشیده اید و داغدارید در این مدت بر شما چه گذشته است ؟ باور کنید ما هنوز بعد از دو سال داغداریم و این داغ برایمان تازه است. اصلا نمی توانم نحوه کشته شدن پسرم را فراموش کنم، پسر من به خیابان رفت و به خاطر اعتراض به یک بسیجی که مردم را کتک می زد کشته شد. من و مادرش چطور می توانیم این مساله را قبول کنیم .هنوز وقتی به بهشت زهرا می رویم ناباورانه به قبرش خیره می شویم و می پرسیم آخر چرا ؟ کسی هم نیست که پاسخ ما را بدهد ؟ میثم در کدام قطعه به خاک سپرده شده است ؟ قطعه ۲۵۶ ردیف ۱۳۱ شماره ۳۱ هر هفته هنوز به بهشت زهرا می رویم . از نهادهای دولتی کسی به سراغ شما نیامده است ؟ خیر همان ابتدا یک بار از هلال احمر آمدند و یک بار هم از بنیاد شهید و کارت خانواده شهید به ما دادند. کارتی که نمی دانم باید با آن چه کنم، پسر من کشته شده است و من می خواهم قاتلش را به ما معرفی کنند پسر من به درد خدا نرفته بلکه در خیابان و در روز روشن گلوله خورده است .
با ۵۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


دوستان حبيب الله لطيفي محكوم به اعدام بود هنوز هم هست.رژيم جنايتكار جمهوري اسلامي هر لحظه امكان داره حكم اعدام رو اجرا كنه؛و فراموشي و سكوت ما بهترين فرصت رو به اونها خواهد داد.دوستان ما بايد اطلاع رساني رو تا لغو كامل حكم اعدام ادامه بديم.بالاترينيهاي عزيز همه ي ما با فعاليت در اين سايت از نظر رژيم جنايتكار جمهوري اسلامي محارب محسوب ميشيم و در صورت گرفتار شدن يقينا حكمي كمتر از اعدام در انتظار ما نخواهد بود.يك لحظه به اين فكر كنيد كه الان به جاي حبيب الله لطيفي حكم اعدام براي خود شما صادر شده بود؛در اون شرايط انتظار شما از دوستان آزادتون چي بود؟؟؟ آيا كمترين انتظارتون اطلاع رساني گسترده و مداوم نبود؟ همراه شو عزيز رسانه تويي
با ۵۷ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


گفت و گو با پدر ميثم عبادي، جوانترين شهيد جنبش سبز: با وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اند . خبرنگار کلمه درباره آخرین وضعیت پرونده این شهید جنبش سبز با اصغر عبادی، پدر میثم گفتگویی در خانه کوچک شان در شهرک کیانشهر تهران انجام داده .خانه ای که در هر گوشه اش عکس میثم به دیوار است . نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد میثم عبادی، ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت ،میثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند : آقای عبادی ! از آخرین پی گیریهایتان بگویید؟ آیا ضارب یا ضاربان میثم سرانجام معرفی و مجازات شدند ؟ هیمن چند روز پیش برای پی گیری پرونده به دادگاه جنایی مراجعه کردم. پرونده کشته شدن میثم بازهم به شعبه جدیدی منتقل شده است. این بار گفتند پرونده را به شعبه سه دادگاه جنایی فرستاده اند ، یعنی شعبه سوم بازپرسی ویژه قتل . مسوولان این شعبه درباره آخرین وضع پرونده به شما چه گفتند ؟ راستش هیچی. من متوجه شده ام که آنها نمی خواهند قاتل را مجازات یا معرفی کنند. همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم .الان به من می گویند پرونده پسرتان را آگاهی به ما ارجاع نمی دهد و گفتند خودت برو و پرونده را بیاور. وقتی به آنجا هم مراجعه کردم گفتند پرونده را به شما نمی دهیم قاضی خودش باید پرونده را بخواهد ،.یعنی مدام ما را به جاهای مختلف می فرستند این بار حتی در دادگاه داد و فریاد کردم و خواستم پاسخم را بدهند ولی الان دیگر می دانم قصد رسیدگی به این پرونده ها را ندارند . آقای عبادی شما چه خواسته ای از مسوولان قضایی دارید ؟ ما فقط یک درخواست داریم بفهمیم قاتل پسرم کیست؟ باید آنها قاتل را به ما معرفی کنند ما باید بالاخره بدانیم چه کسی این بچه را کشته است بسیج ، سپاه ما به عنوان خانواده این حق را نداریم یعنی ؟ اما فعلا که ما را مدام سر می دوانند . ضمن صحبت هایتان گفتید ابتدای شهادت میثم کسی را به عنوان قاتلش دستگیر و بعد آزاد کردند این فرد چه کسی بود ؟ به ما گفتند که یک بسیجی را به نام محمد دستگیر کرده اند و او ضارب میثم است و گلوله را مستقیم به شکم پسرم شلیک کرده ، چند ماهی هم نگهش داشتند اما بعد رهایش کردند .ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آزادش کردند و اصلا چه شد؟ آن موقع ها پرونده در شعبه یک بازپرسی بود و قاضی پرونده هم کسی به نام شاملو بود و انصافا قاضی خوبی هم بود اما او از آنجا رفت یا نمی دانم برکنارش کردند بعد هم که همان محمد بیسجی را آزاد کردند .این قاضی چند بار به من گفت وقتی که پسر ۱۵ ساله اینجا به من دستور می دهد چه کنم ؟ منظورش همین بسیجی ها بودند .به هر جا می روم به من می گویند دولت باید بخواهد به این مساله رسیدگی کند چون دولت مقصر بوده است. پسر من در خیابان گلوله خورده و این دستور توسط دولت صادر شده است . وکیل پرونده تان چه اقدام هایی دراین زمینه کرده است ؟ وکیل مان خانم نسرین ستوده هم ماه هاست بازداشت شده و در زندان است. یک ماهی می شد که وکالت این پرونده را پذیرفته بودند که دستگیر و زندانی شدند. ایشان پی گیری پرونده میثم را آغاز کرده بودند که بازداشت شان مانع انجام فعالیتهای بیشتر شد .ما الان نگران ایشان هم هستیم .می دانیم همین فعالیت برای ما و امثال ما موجب بازداشت ایشان شده است و اکنون فرزندان کوچک شان ماه هاست مادرشان را ندیده اند از این بابت هم واقعا ناراحتیم . ولی مگر پسر ۱۶ ساله من چه گناهی کرده بود ؟ فعلا هم که وکیلی نداریم .
با ۵۴ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم . با وجود گذشت نزدیک به دوسال از شهادت میثم عبادی، جوانترین شهید جنبش سبز که ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ در یکی از تجمع های اعتراضی پس از انتخابات به شهادت رسید، هنوز خانواده وی درباره پرونده کشته شدن او به هیچ نتیجه ای نرسیده اند . هربار پرونده این شهید به شعبه جدیدی از دادسرای جنایی منتقل می شود اما مسوولان تاکنون برای رسیدگی قضایی به این پرونده و معرفی ضارب او هیچ اقدامی نکرده اند . کلمه درباره آخرین وضعیت پرونده این شهید جنبش سبز با اصغر عبادی، پدر میثم گفتگویی در خانه کوچک شان در شهرک کیانشهر تهران انجام داده .خانه ای که در هر گوشه اش عکس میثم به دیوار است . نوجوانی ۱۶ ساله که در عکسهایش حتی کمتر از این سن به نظر می رسد میثم عبادی، ۲۴ خرداد ماه سال ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفت ،میثم کارگری بود که برای کمک به خانواده اش از چهارده سالگی در یک کارگاه خیاطی کار می کرد، این روزها و بعد از گذشت دو سال هنوز خانواده میثم با لباس مشکی بر تن ناباورانه به سوگ این جوان نشسته اند. آقای عبادی ! از آخرین پی گیریهایتان بگویید؟ آیا ضارب یا ضاربان میثم سرانجام معرفی و مجازات شدند ؟ هیمن چند روز پیش برای پی گیری پرونده به دادگاه جنایی مراجعه کردم. پرونده کشته شدن میثم بازهم به شعبه جدیدی منتقل شده است. این بار گفتند پرونده را به شعبه سه دادگاه جنایی فرستاده اند ، یعنی شعبه سوم بازپرسی ویژه قتل . مسوولان این شعبه درباره آخرین وضع پرونده به شما چه گفتند ؟ راستش هیچی. من متوجه شده ام که آنها نمی خواهند قاتل را مجازات یا معرفی کنند. همان زمان که میثم کشته شد یک بسیجی را به عنوان ضاربش دستگیر کردند و هفت هشت ماهی هم زندان بود اما آزادش کردند. وقتی قاتل را آزاد می کنند، دیگر چه انتظاری می توانیم داشته باشیم .الان به من می گویند پرونده پسرتان را آگاهی به ما ارجاع نمی دهد و گفتند خودت برو و پرونده را بیاور. وقتی به آنجا هم مراجعه کردم گفتند پرونده را به شما نمی دهیم قاضی خودش باید پرونده را بخواهد ،.یعنی مدام ما را به جاهای مختلف می فرستند این بار حتی در دادگاه داد و فریاد کردم و خواستم پاسخم را بدهند ولی الان دیگر می دانم قصد رسیدگی به این پرونده ها را ندارند . آقای عبادی شما چه خواسته ای از مسوولان قضایی دارید ؟ ما فقط یک درخواست داریم بفهمیم قاتل پسرم کیست؟ باید آنها قاتل را به ما معرفی کنند ما باید بالاخره بدانیم چه کسی این بچه را کشته است بسیج ، سپاه ما به عنوان خانواده این حق را نداریم یعنی ؟ اما فعلا که ما را مدام سر می دوانند . ضمن صحبت هایتان گفتید ابتدای شهادت میثم کسی را به عنوان قاتلش دستگیر و بعد آزاد کردند این فرد چه کسی بود ؟ به ما گفتند که یک بسیجی را به نام محمد دستگیر کرده اند و او ضارب میثم است و گلوله را مستقیم به شکم پسرم شلیک کرده ، چند ماهی هم نگهش داشتند اما بعد رهایش کردند .ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آزادش کردند و اصلا چه شد؟ آن موقع ها پرونده در شعبه یک بازپرسی بود و قاضی پرونده هم کسی به نام شاملو بود و انصافا قاضی خوبی هم بود اما او از آنجا رفت یا نمی دانم برکنارش کردند بعد هم که همان محمد بیسجی را آزاد کردند .این قاضی چند بار به من گفت وقتی که پسر ۱۵ ساله اینجا به من دستور می دهد چه کنم ؟ منظورش همین بسیجی ها بودند .به هر جا می روم به من می گویند دولت باید بخواهد به این مساله رسیدگی کند چون دولت مقصر بوده است. پسر من در خیابان گلوله خورده و این دستور توسط دولت صادر شده است . وکیل پرونده تان چه اقدام هایی دراین زمینه کرده است ؟ وکیل مان خانم نسرین ستوده هم ماه هاست بازداشت شده و در زندان است. یک ماهی می شد که وکالت این پرونده را پذیرفته بودند که دستگیر و زندانی شدند. ایشان پی گیری پرونده میثم را آغاز کرده بودند که بازداشت شان مانع انجام فعالیتهای بیشتر شد .ما الان نگران ایشان هم هستیم .می دانیم همین فعالیت برای ما و امثال ما موجب بازداشت ایشان شده است و اکنون فرزندان کوچک شان ماه هاست مادرشان را ندیده اند از این بابت هم واقعا ناراحتیم . ولی مگر پسر ۱۶ ساله من چه گناهی کرده بود ؟ فعلا هم که وکیلی نداریم . آقای عبادی هنوز بعد از گذشت دو سال سیاه پوشیده اید و داغدارید در این مدت بر شما چه گذشته است ؟ باور کنید ما هنوز بعد از دو سال داغداریم و این داغ برایمان تازه است. اصلا نمی توانم نحوه کشته شدن پسرم را فراموش کنم، پسر من به خیابان رفت و به خاطر اعتراض به یک بسیجی که مردم را کتک می زد کشته شد. من و مادرش چطور می توانیم این مساله را قبول کنیم .هنوز وقتی به بهشت زهرا می رویم ناباورانه به قبرش خیره می شویم و می پرسیم آخر چرا ؟ کسی هم نیست که پاسخ ما را بدهد ؟ میثم در کدام قطعه به خاک سپرده شده است ؟ قطعه ۲۵۶ ردیف ۱۳۱ شماره ۳۱ هر هفته هنوز به بهشت زهرا می رویم . از نهادهای دولتی کسی به سراغ شما نیامده است ؟ خیر همان ابتدا یک بار از هلال احمر آمدند و یک بار هم از بنیاد شهید و کارت خانواده شهید به ما دادند. کارتی که نمی دانم باید با آن چه کنم، پسر من کشته شده است و من می خواهم قاتلش را به ما معرفی کنند پسر من به درد خدا نرفته بلکه در خیابان و در روز روشن گلوله خورده است .
با ۵۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به انتشار بیانیه ای به تعطیلی کلاس های درس این دانشگاه در دومین سالگرد شهادت کیانوش آسا، فراخوان دادند. به گزارش دانشجونیوز در بیانیه "دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت" ضمن بزرگداشت یاد کیانوش آسا آمده است: "در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت." متن این بیانیه به شرح زیر است: بار دیگر خرداد از راه می رسد؛ خرداد که یاد و خاطره همکلاسی سبزمان را با خود به همراه دارد. کیانوش آسا، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد (ورودی مهر ۱۳۸۶) دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت، چشم و چراغ مادر بزرگوارش، قرار بود به زودی فارغ التحصیل شود. قرار بود در فقدان پدر، یار و یاور و مایه افتخار خانواده باشد. اما ۲۵ خرداد ۸۸ قرار بود سرنوشت دیگری را برای او رقم بزند. او که به همراه دیگر همدانشگاهی های خود برای اعتراض مسالمت آمیز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم به راهپیمایی پرشکوه ۲۵ خرداد رفته بود، دیگر قرار نبود بازگردد؛ تا شاهد باشد و شهادت دهد و خونش، یاور مبارزان راه آزادی باشد و مایه افتخار نه تنها برای خانواده بلکه برای همه میهن باشد. او که به ضرب دو گلوله نیروهای امنیتی به شهادت رسید، یک هموطن بود، فرزند کرمانشاه، یک همکلاسی، یک دوست، یک انسان… اینجا، دانشگاه علم و صنعت ایران است؛ همچنان آرام و صبور در سوگ از دست دادن کیانوش آسا؛ اما خشمگین از دستهایی که پیدا و پنهان در قتل کیانوش شریکند. آنها که روزی برای او مراسم سوگواری برگزار و آه و ناله می کنند و روز دیگر، نیروهای اجیر شده خود را بسیج می کنند تا مراسم سوگواری دانشجویان مستقل را بر هم بزنند، به کیانوش توهین کنند و … آنها که هرکجا لازم باشد کیانوش را مظلوم معرفی می کنند و جای دیگر مجرم جلوه می دهند! ننگ بر این دو رویی و تزویر که اگر چنین نبود، ده ها تن از دانشجویان، فقط به خاطر برگزاری مراسم یادبود دوست شهیدشان، با احکام سنگین انضباطی مواجه نمی شدند، از تحصیل محروم نمی شدند و به زندان نمی افتادند… اما مسوولین دانشگاه تکصدایی و معاونین امنیتی و عاملان قداره کش آنها در داخل و خارج دانشگاه بدانند، زنده نگه داشتن یاد کیانوش آسا وظیفه ای است که دانشجویان علم و صنعت، به هیچ قیمت در آن کوتاهی نخواهند کرد. دو سال از این جنایت هولناک می گذرد و تاکنون هیچ پاسخی از سوی "قوه قضاییه غیرمستقل و امنیتی" داده نشده است. مسوولین دانشگاه هم علی رغم ادعای روزهای نخست، بجای تلاش برای احقاق حق دانشجوی مظلومشان، تنها مشغول برخورد با دانشجویان عزادار علم و صنعتی بودند تا ظلم ها مضاعف شود و علی رغم ادعای اربابان قدرت، دفع حداکثری اتفاق بیفتد… ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران، همچنان به پیمانی که برای ادامه راه کیانوش بستیم، پایبندیم و در این راه، خود را آماده پرداخت هزینه های سنگین کرده ایم. ما دانشجویان سبز، اعلام می کنیم در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت. ما همچنین از اساتید محترم دانشگاه مان دعوت می کنیم تا برای حفظ کرامت و شرافت انسانی، به این حرکت آرام اعتراضی بپیوندند و روز سه شنبه در کلاس های درس خود حاضر نشوند. ما دانشجویان سبز دانشگاه، بار دیگر به مسوولین تمامیت خواه علم و صنعت هشدار می دهیم ایجاد فضای رعب و خفقان و تکصدایی شاید در کوتاه مدت خاطر پریشانتان را آرام کند؛ اما در درازمدت آنچنان آتشی به خانمانتان خواهد انداخت که تنها حسرت برایتان به یادگار خواهد گذاشت؛ شما را از آن روز، گریزی نیست.
با ۵۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


نه نگران منفی ام نه فحش و بدو بیراه که این روزها در بالاترین مد روز شده است.دوستان عزیزی که روزهای آغازین بالاترین و تحلیل های عمیق و تولیدی و جوصحیح عقل مدار و توام بااحترام آن را به یاد دارید.یک نگاهی به فضای این سایت بیاندازید.من کاری به مذهبی ها یا لامذهب ها ندارم و فقط پرسشم این است که لحظه ای با خودمان خلوت کنیم و ا زخودمان بپرسیم استفاده از کلمات زننده و همراه با دشنام به پیامبر مسلمانان و نه نقد مبتنی بر اصول کلام یا فلسفه واقعا به جز فراری دادن افراد از این محیط و ایجاد بحث های حاشیه ای چه فایده ای دارد؟ مثبت دادن ممتد به لین ک هایی که تکیه گاهشان فقط بروز احساسات زود گذر و کلمات توهین امیز به هرکسی که م یخواهد باشد چیست؟ چرا وقتی یک شخصیت سیاسی همچون خاتمی یک راهکار ارایه میدهد فضای نقد این سخن که قطعا انتقاداتی بر ان وارد است تبدیل می شود به بکار بردن سخیف ترین دشنام ها و یک کاسه کردن مسایل بی ربط؟چرا وقتی دو سارق مسلح اعدام می شوند اعتراض به مجازات اعدام تبدیل می شود به بت سازی و هم ردیف کردن این دو با شهدای جنبش سبز؟چرا کوچکترین چیز مخالف با افکار اعضای بالاترین معادل زشت ترین کلمات است و چرا فضای بالاترین به فضایی ملال اور،تکراری و سراسر کینه و هیجان تبدیل شده است؟
با ۵۱ امتیاز و ۱۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


کلینتون روز سه شنبه پس از ملاقات با کاترین آشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در واشنگتن گفت ایران همچنان مسئول است به نگرانی های بین المللی از جاه طلبی های اتمی آن پاسخ دهد. آشتون گفت وی مایل است دور جدید مذاکرات آغاز شود، اما بر اساس یادداشتی که هفته پیش از سعید جلیلی، سرپرست مذاکرات اتمی ایران دریافت کرد، انتظار ندارد این کار به زودی انجام گیرد. در نامه، جلیلی شش قدرت اقتصادی را ترغیب می کند مذاکرات را، که در ژانویه وقتی ایران حاضر نشد درباره درخواست های بین المللی برای متوقف ساختن برنامه غنی سازی اورانیوم بحث کند متوقف شد، دوباره آغاز کند. جلیلی نوشت که دور بعدی مذاکرات باید بر اساس «احترام به حقوق ایران و پرهیز از فشار استوار باشد.» رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه رژیم آخوندی روز سه شنبه گفت ایران آمادگی خود را برای مذاکرات اعلام کرده است و در انتظار است «طرف دیگر» با آن موافقت کند.
با ۵۰ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات

 


جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به انتشار بیانیه ای به تعطیلی کلاس های درس این دانشگاه در دومین سالگرد شهادت کیانوش آسا، فراخوان دادند. به گزارش دانشجونیوز در بیانیه "دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت" ضمن بزرگداشت یاد کیانوش آسا آمده است: "در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت." متن این بیانیه به شرح زیر است: بار دیگر خرداد از راه می رسد؛ خرداد که یاد و خاطره همکلاسی سبزمان را با خود به همراه دارد. کیانوش آسا، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد (ورودی مهر ۱۳۸۶) دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت، چشم و چراغ مادر بزرگوارش، قرار بود به زودی فارغ التحصیل شود. قرار بود در فقدان پدر، یار و یاور و مایه افتخار خانواده باشد. اما ۲۵ خرداد ۸۸ قرار بود سرنوشت دیگری را برای او رقم بزند. او که به همراه دیگر همدانشگاهی های خود برای اعتراض مسالمت آمیز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم به راهپیمایی پرشکوه ۲۵ خرداد رفته بود، دیگر قرار نبود بازگردد؛ تا شاهد باشد و شهادت دهد و خونش، یاور مبارزان راه آزادی باشد و مایه افتخار نه تنها برای خانواده بلکه برای همه میهن باشد. او که به ضرب دو گلوله نیروهای امنیتی به شهادت رسید، یک هموطن بود، فرزند کرمانشاه، یک همکلاسی، یک دوست، یک انسان… اینجا، دانشگاه علم و صنعت ایران است؛ همچنان آرام و صبور در سوگ از دست دادن کیانوش آسا؛ اما خشمگین از دستهایی که پیدا و پنهان در قتل کیانوش شریکند. آنها که روزی برای او مراسم سوگواری برگزار و آه و ناله می کنند و روز دیگر، نیروهای اجیر شده خود را بسیج می کنند تا مراسم سوگواری دانشجویان مستقل را بر هم بزنند، به کیانوش توهین کنند و … آنها که هرکجا لازم باشد کیانوش را مظلوم معرفی می کنند و جای دیگر مجرم جلوه می دهند! ننگ بر این دو رویی و تزویر که اگر چنین نبود، ده ها تن از دانشجویان، فقط به خاطر برگزاری مراسم یادبود دوست شهیدشان، با احکام سنگین انضباطی مواجه نمی شدند، از تحصیل محروم نمی شدند و به زندان نمی افتادند… اما مسوولین دانشگاه تکصدایی و معاونین امنیتی و عاملان قداره کش آنها در داخل و خارج دانشگاه بدانند، زنده نگه داشتن یاد کیانوش آسا وظیفه ای است که دانشجویان علم و صنعت، به هیچ قیمت در آن کوتاهی نخواهند کرد. دو سال از این جنایت هولناک می گذرد و تاکنون هیچ پاسخی از سوی "قوه قضاییه غیرمستقل و امنیتی" داده نشده است. مسوولین دانشگاه هم علی رغم ادعای روزهای نخست، بجای تلاش برای احقاق حق دانشجوی مظلومشان، تنها مشغول برخورد با دانشجویان عزادار علم و صنعتی بودند تا ظلم ها مضاعف شود و علی رغم ادعای اربابان قدرت، دفع حداکثری اتفاق بیفتد… ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران، همچنان به پیمانی که برای ادامه راه کیانوش بستیم، پایبندیم و در این راه، خود را آماده پرداخت هزینه های سنگین کرده ایم. ما دانشجویان سبز، اعلام می کنیم در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت. ما همچنین از اساتید محترم دانشگاه مان دعوت می کنیم تا برای حفظ کرامت و شرافت انسانی، به این حرکت آرام اعتراضی بپیوندند و روز سه شنبه در کلاس های درس خود حاضر نشوند. ما دانشجویان سبز دانشگاه، بار دیگر به مسوولین تمامیت خواه علم و صنعت هشدار می دهیم ایجاد فضای رعب و خفقان و تکصدایی شاید در کوتاه مدت خاطر پریشانتان را آرام کند؛ اما در درازمدت آنچنان آتشی به خانمانتان خواهد انداخت که تنها حسرت برایتان به یادگار خواهد گذاشت؛ شما را از آن روز، گریزی نیست.
با ۴۹ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 


ما دانشجویان سبز دانشگاه، بار دیگر به مسوولین تمامیت خواه علم و صنعت هشدار می دهیم ایجاد فضای رعب و خفقان و تکصدایی شاید در کوتاه مدت خاطر پریشانتان را آرام کند؛ اما در درازمدت آنچنان آتشی به خانمانتان خواهد انداخت که تنها حسرت برایتان به یادگار خواهد گذاشت؛ شما را از آن روز، گریزی نیست. فراخوان برای تعطیلی کلاس های درس دانشگاه علم و صنعت در دومین سالگرد شهادت کیانوش آسا جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت به انتشار بیانیه ای به تعطیلی کلاس های درس این دانشگاه در دومین سالگرد شهادت کیانوش آسا، فراخوان دادند. به گزارش دانشجونیوز در بیانیه "دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت" ضمن بزرگداشت یاد کیانوش آسا آمده است: "در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت." متن این بیانیه که در اختیار سایت دانشجونیوز قرار گرفته به شرح زیر است: بار دیگر خرداد از راه می رسد؛ خرداد که یاد و خاطره همکلاسی سبزمان را با خود به همراه دارد. کیانوش آسا، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد (ورودی مهر 1386) دانشکده مهندسی شیمی دانشگاه علم و صنعت، چشم و چراغ مادر بزرگوارش، قرار بود به زودی فارغ التحصیل شود. قرار بود در فقدان پدر، یار و یاور و مایه افتخار خانواده باشد. اما 25 خرداد 88 قرار بود سرنوشت دیگری را برای او رقم بزند. او که به همراه دیگر همدانشگاهی های خود برای اعتراض مسالمت آمیز به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم به راهپیمایی پرشکوه 25 خرداد رفته بود، دیگر قرار نبود بازگردد؛ تا شاهد باشد و شهادت دهد و خونش، یاور مبارزان راه آزادی باشد و مایه افتخار نه تنها برای خانواده بلکه برای همه میهن باشد. او که به ضرب دو گلوله نیروهای امنیتی به شهادت رسید، یک هموطن بود، فرزند کرمانشاه، یک همکلاسی، یک دوست، یک انسان... اینجا، دانشگاه علم و صنعت ایران است؛ همچنان آرام و صبور در سوگ از دست دادن کیانوش آسا؛ اما خشمگین از دستهایی که پیدا و پنهان در قتل کیانوش شریکند. آنها که روزی برای او مراسم سوگواری برگزار و آه و ناله می کنند و روز دیگر، نیروهای اجیر شده خود را "بسیج" می کنند تا مراسم سوگواری دانشجویان مستقل را بر هم بزنند، به کیانوش توهین کنند و ... آنها که هرکجا لازم باشد کیانوش را مظلوم معرفی می کنند و جای دیگر مجرم جلوه می دهند! ننگ بر این دو رویی و تزویر که اگر چنین نبود، ده ها تن از دانشجویان، فقط به خاطر برگزاری مراسم یادبود دوست شهیدشان، با احکام سنگین انضباطی مواجه نمی شدند، از تحصیل محروم نمی شدند و به زندان نمی افتادند... اما مسوولین دانشگاه تکصدایی و معاونین امنیتی و عاملان قداره کش آنها در داخل و خارج دانشگاه بدانند، زنده نگه داشتن یاد کیانوش آسا وظیفه ای است که دانشجویان علم و صنعت، به هیچ قیمت در آن کوتاهی نخواهند کرد. دو سال از این جنایت هولناک می گذرد و تاکنون هیچ پاسخی از سوی "قوه قضاییه غیرمستقل و امنیتی" داده نشده است. مسوولین دانشگاه هم علی رغم ادعای روزهای نخست، بجای تلاش برای احقاق حق دانشجوی مظلومشان، تنها مشغول برخورد با دانشجویان عزادار علم و صنعتی بودند تا ظلم ها مضاعف شود و علی رغم ادعای اربابان قدرت، دفع حداکثری اتفاق بیفتد... ما دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت ایران، همچنان به پیمانی که برای ادامه راه کیانوش بستیم، پایبندیم و در این راه، خود را آماده پرداخت هزینه های سنگین کرده ایم. ما دانشجویان سبز، اعلام می کنیم در روز سوم خرداد ماه، در کلاس های درس حاضر نمی شویم و با حضور در دانشگاه و گذر از "پارک آسا" و ذکر فاتحه برای شادی روح کیانوش، یاد و خاطره کیانوش و همه شهدای جنبش سبز را زنده نگه خواهیم داشت. ما همچنین از اساتید محترم دانشگاه مان دعوت می کنیم تا برای حفظ کرامت و شرافت انسانی، به این حرکت آرام اعتراضی بپیوندند و روز سه شنبه در کلاس های درس خود حاضر نشوند. ما دانشجویان سبز دانشگاه، بار دیگر به مسوولین تمامیت خواه علم و صنعت هشدار می دهیم ایجاد فضای رعب و خفقان و تکصدایی شاید در کوتاه مدت خاطر پریشانتان را آرام کند؛ اما در درازمدت آنچنان آتشی به خانمانتان خواهد انداخت که تنها حسرت برایتان به یادگار خواهد گذاشت؛ شما را از آن روز، گریزی نیست.
با ۴۷ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی
نظرات

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به unsubscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به subscribe@balatarin.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته