-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲, پنجشنبه

Posts from Khodnevis for 04/22/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



محمد جواد اکبرین
 


تفاوت‌های حکومت شام و نظام مقدس
 


نامه نوری‌زاد به رهبری: مردمی برایتان نمانده است

 

محمد نوری زاد، فیلم ساز اصول گرایی که حدود ۴ ماه از بازداشتش می‌گذرد، نامه‌ای سرگشاده به آیت الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی منتشر کرد.

 

این چهارمین نامه محمد نوری زاد به رهبر جمهوری اسلامی است.

 

پیش از این خانواده این نویسنده سابق روزنامه کیهان، اتهامات اصلی وی را انتشار سه نامه به آیت الله خامنه ای اعلام کرده بودند.

 

نوری زاد در این نامه آورده است: «این روزها، نزدیک به چهار ماه است که به خاطر نگارش نامه به حضرت‌عالی در زندانم. شصت وهشت روز از این مدت را در زندان انفرادی به سربرده‌ام. توسط بازجوهای خود مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفته‌ام. درهمه‌ی این احوال، از جناب عالی به عنوان رهبری فهیم و آگاه اسم برده‌ام.»

 

وی با اشاره به بی‌خبری خود در زندان و انجام تنها یک ملاقات با خانواده خود، نوشته است: «دانستم که در غیاب من ،آقای مهندس موسوی و حجج الاسلام خاتمی و کروبی با خانواده ی من دیدار کرده‌اند. نمی دانم چرا، اما بسیار دوست می‌داشتم خود شما نیز با آن بزرگواری که از شما سراغ دارم، به دیدار خانواده‌ام قدم رنجه می‌فرمودید، به آنها دلداری می‌دادید و به آنان می‌فرمودید که: فلانی -نوری زاد- درست در روزهای بحرانی، با برنامه‌های تلویزیونی اش، با نوشته‌هایش، برای منِ رهبر که در معرض تهاجمات طوفانی این و آن قرار گرفته بودم، به میان آمد و از من سخت جانبداری کرد. امروز او در زندان است؛ به خاطر انتقاد از من! او باید در زندان ادب شود. همسر و فرزندانش توسط بازجوهای بی‌سواد و بی ادب و تندخو به ناسزا گرفته شوند و خود او به تلخ ترین شکل ممکن به ورطه‌ی تهدید و تحقیر و ضرب و شتم درافتد. اما این دلیل نمی‌شود که منِ رهبر قدر زحمت‌های پیشین او را ندانم و به خانواده‌اش سر نزنم. یا اگر خود به دیدار آنان نروم، نماینده ام را نیز به این منظور به سراغشان نفرستم

 

وی با اشاره به تلاش‌هایش برای دیدار با رهبر جمهوری اسلامی، گفته است: «این اواخر، وقتی تلاش کردم به دیدار شما بیایم و آقای حسین محمدی -از دفتر شما- ماه‌ها مرا به امروز و فردا وعده می‌داد، در نامه‌ای به او نوشتم: من از خود خامنه‌ای، به خدای خامنه‌ای پناه می‌برم! و دیگر سراغی از شما نگرفتم. و شما نیز! چرا که دانستم شما از محاصره‌ی آدم‌های جاهل، از تماشای افق آرزوهای مردم باز مانده‌اید. من می‌خواستم در آن ملاقات‌های احتمالی، همین نگرانی‌ها را با شما بگویم. اما گویا محاصره‌کنندگان شما از صراحت سخن من و از اندیشه‌ی من آگاه بودند.»

 

وی با اشاره به این که اکنون دلیلی نوشتن نامه از زندان به رهبر جمهوری اسلامی، این است که ناباورانه هنوز به وی «امید بسته است»، چنین آورده است: «شما، امروز رهبر کدام مردمید؟ من مردم فراوانی برای شما نمی‌بینم. رهبری، آن هم بر حداقل مردم، که غرورآفرین نیست. مبادا من و شما را ازدحام مردمی که به استقبال یک مسوول و یا خود جناب عالی می‌آیند، بفریبد. شما اگر به دیگر افراد مشهور هم اجازه‌ی سخنرانی و حضور در کشورتان بدهید، غوغای مردمان ما فزونی خواهد گرفت. اجتماع فراوان این مردم، هیچگاه قابل استناد نبوده و نیست. امروز شما بر کشوری رهبری می‌کنید که مردمش از دست رفته است. کشوری که در گردونه‌ی چه کنم های بسیاری گرفتار است. کشوری که اتحاد و یکپارچگیش، به دست خود شما و اطرافیان شما، به حاشیه رفته است و نگرشی قلیل و تنگ به میدان آمده. نمی‌دانم امسال را سال چه نامیده‌اید. شنیده‌ام که به کوشش و تلاش در آن اشاره شده است. این نام گذاری، نشان می‌دهد که بعضن مشاوران شما، افراد صادق و کارآمدی نیستند. من و همه، آنجا به شما آفرین می‌گفتیم که امسال را سال آشتی ملی می‌نامیدید و خود برای این پیوند مبارک اما دشوار و سخت، پیشقدم می‌شدید

 

 نوری زاد با اشاره به وضعیت بحرانی جمهوری اسلامی، ادامه داده است: «ما، به روزهای پایانی فرصت آزمون خویش رسیده‌ایم. روزهایی که دست تقدیر، سنت‌های ناب و حتمی خدای متعال، ما را از گردونه‌ی امتحان به در می‌برد. امتحانی که در این سی سال فرصت، جز خراش و خرابی با ما نبوده است. ما و شما؛ مردم خویش را از دست داده‌ایم. اگر سکوت و آرامشی در آنان می‌بینید به ضرب زور و اسلحه است. اگر باور ندارید به یک آزمون خیالی تن در دهید. به دو کشور ایران و مثلن سوئد یا کانادا یا حتی مالزی اعلام می‌کنیم که مردم این دو کشور، یک روز، فقط یک روز پلیس و بسیج و اسلحه‌ای بر سر نخواهند داشت و آزادند که هرچه می‌خواهند انجام دهند. فقط طی یک روز. تصور می‌کنید در پایان این یک روز؛ کشور ما و شما چگونه خواهد بود؟ و کشورهای دیگرچطور؟ قصد من از این مقایسه، مجیزگویی از غرب یا سایر کشورها نیست. بلکه می‌خواهم به شکنندگی آرامش و سکوت دروغین جامعه‌ی خویش اشاره کنم

وی با اشاره به مشاورن آیت‌الله خامنه ای، نوشته است:«بعضن مشاوران و دوستان ناآگاهی شما را در محاصره‌ی خود گرفته‌اند، به شما اطلاعات و آمار نادرست می‌دهند. و از زبان شما سخن غیرواقع برمی‌آورند. دوستانی همچون آقای شریعتمداری کیهان، که اطمینان دارم آنگاه که همه از اطراف شما پراکنده شدند و شما و او در یک جزیره تنهایی تنها ماندید، او درجانبداری غلیظ از شما، به مخالفت با خود شما برخواهد خواست

 


 


ولی فقیه عزیزم! تا سال ۲۰۱۵ خیالت راحت باشد!

ولی فقیه عزیزم! ای نایب برحق امام زمان و وارث دوران طلایی امام راحل! به سلامتی معلوم شدکه تا سال ۲۰۱۵ تو و رژیمت هیچ تهدیدی برای آمریکا نیستید. پس برو با خیال راحت بخواب و آسوده باش که تا زمانی که به چین و روسیه باج می‌دهی و دلارهای نفتی را روانه حماس و حزب الله می کنی و اصلاح طلبان یک خط در میان از بازگشت به قانون اساسی تو صحبت به میان می‌آورند هیچ خطری تهدیدت نمی‌کند. پس حکومت کن و باز‌آدم بکش و زندانی کن و نفس بگیر و میلیارد میلیارد دزدی کن و ثروت مردم ایران را بچاپ که به قول قدیمی‌ها: «ظالم سالم است!»

تا سال ۲۰۱۵ هم خدا بزرگ است. دوباره انتخابات شهر و شورا و مجلس و ریاست جمهوری به میان می‌آید و لابد همین اصلاح طلبان مردم را دوباره تشویق به رای می‌کنند و باز می‌روند رای می‌دهند و مشروعیت تو مجددا تایید می‌شود.

خلاصه خیالت راحت باشد. اگر تا دیروز ازحمله نظامی آمریکا می‌ترسیدی دیگر آمریکا از خودمان است .تو نگران نباش‌. فقط حکومت کن که حالا‌حالاها با این رژیم و این اپوزوسیون و این مردم و این چین و روسیه و این آمریکا که ما می‌بینیم حالاحالاها یک مو از سرت کم نمی‌شود. حالا چهار تا فحش هم در سخنانت به آمریکا و اوباما دادی مهم نیست. فقط همچنان لولوخوخوره باش تا اسلحه‌های آمریکایی بیشتر فروش برود و آن بندگان خدا صاحبان کارخانه‌های سازنده این سلاح ها مقابل زن و بچه شان شرمنده نشوند. خلاصه اینکه ولی فقیه عزیزم!تا سال ۲۰۱۵ خیالت راحت باشد!


 


کرسی‌شعری در باب «کرسی» ولایت

مرحوم دهخدا در باب «کرسی شعر» می‌فرماید:

در گذشته به اشعاری که دور کرسی جمع می شدند و می خواندند کرسی شعر گفته می‌شده است.

البته بعدها این ترکیب نامی دیگر یافت.

نخستین بار که این ترکیب را خواندم در وبلاگ تبعیدی عصبانی جناب کوثر بود. روده‌درازی نکنم. وقتی چندی پیش جناب کدیور در گفتگویی با نشریه‌ای پیشنهاد کرده بودند که «کرسی» ولایت فقیه ده‌ساله شود و احیانا اگر میسر بود این دوره تمدید شود، به یاد همان مطلب جناب نیک آهنگ افتادم.

اگر جناب کدیور البته مرا بعد از نوشتن این سطور «متهتک» نخوانند و جناب اکبرین مرا به دروغ‌پردازی متهم ننمایند و جناب کوثر هم که دستی بر سانسور دارند سانسورم نکنند، خواهم گفت که گفتن «کرسی شعر»، حق مسلم هر کسی است و به هیچ وجه نباید به کسی بابت این مساله تاخت.

خودنویس هم که به لطف رب به مرکز تبلیغات به نفع جرس تبدیل شده، شاید به من هم مجددا ایمیلی بفرستد که این ترکیب بی‌ادبانه است، اما تاکید می‌نمایم که نیست، و بنده هم «هتاک» نیستم، باور ندارید، به فرهنگ دهخدا رجوع نمایید!

 

--------

«جناب» کثیری! از چند مطلبی که فرستاده‌اید تنها یکی را منتشر نکرده‌ایم، آن هم به خاطر محتوایش بود که نسبت به بعضی اقوام ایرانی لحنی نامناسب داشت.


 


احمدی نژاد: ندا در هیچ تظاهراتی حضور نداشت

 

محمود احمدی‌نژاد، جمهوری اسلامی را «آزاد‌ترین» جمهوری دنیا معرفی کرد و نشانه آن را انتخاب خود به عنوان «رئیس جمهوری دهم ایران» دانست.

 

احمدی‌نژاد در مصاحبه‌ای با شبکه تلویزیونی "آر‌تی‌ال" آلمان گفت: «کشته شدن ندا آقاسلطان یک طراحی از قبل بود. خانم ندا آقاسلطان، قربانی توطئه علیه ملت ایران شد.»

احمدی‌نژاد افزود: «آن خانم، اصلاً در هیچ تظاهراتی حضور نداشت. در یک محله فرعی در حال حرکت بود که در شرایط مشکوکی به قتل رسید. کشته شدن وی یک سناریو بود که عیناً در ونزوئلا هم تکرار شده است.»

به گفته وی، تفاوت جمهوری در ایران، با جمهوری‌های اروپایی در این است که در ایران، «واقعا مردم حاکم هستند و در اروپا و آمریکا پول، حزب و تبلیغات. من نه حزب دارم، نه پول و نه قدرت. مردم من را انتخاب کردند، چون تصمیم مردم این بود.»

به گفته احمدی‌نژاد، «در ایران انتخابات را مردم برگزار می‌کنند، مردم نظارت می‌کنند و خودشان هم از نتیجه انتخابات مراقبت می‌کنند، یعنی همه مراحل انتخابات مردمی است.»

احمدی نژاد هم چنین در قسمتی از مصاحبه گفت: «امروز تمام رقبای من آزاد هستند و تندترین حرف‌ها را هم علیه من می‌زنند و کسی با آنها کاری ندارد.»

وی  ادامه داد: «رسانه‌ها در ایران آزادند و انتقادات خود را آزادانه مطرح می‌کنند. البته اگر کسی از آنها شکایت کند، دادگاه رسیدگی می‌کند.»

 


 


مهدی هاشمی افشاگری می‌کند

هاشمی به اشاره به انتشار برخی اتهامات مالی علیه خود و خانواده‌اش، چنین اظهارنظر کرده است: « تأثرانگيز اين است كه اين جريان هنگام گرفتار شدن به رسوايي‌هاي مكرر فساد اداري و اقتصادي و سياسي، موج‌آفريني مي‌كند. انتظار بحق اينجانب از دستگاه قضايي اين است كه اجازه ندهد غوغاسالاري‌ها اعتبار قضاوت را مخدوش كند.»

در زمان برگزاری مناظره های انتخاباتی، محمود احمدی نژاد در مناظره ای که با میرحسین موسوی داشت، فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی را به ثروت اندوزی و فساد مالی متهم کرد و در جریان محاکمه های تلویزیونی نیز یکی از متهمان در «اعترافات» خود گفت که مهدی هاشمی، که عضو هیات امنای دانشگاه آزاد است، از امکانات عمومی برای تبلیغات علیه احمدی نژاد استفاده کرد.

همچنین یکی دیگر از متهمان نیز در «اعترافات» خود، اعلام کرد که مهدی هاشمی مسوول سایت «جمهوریت» بود و تمامی اخبار علیه احمدی نژاد، با هماهنگی مهدی هاشمی درج می شده است.

مهدی هاشمی در قسمت دیگری از بیانیه خود، چنین اظهارنظر کرده است: «يك جريان خاص كه گويا مراحل ديگر اين پرونده خودساخته را نيز طي كرده‌اند، احضاريه را حكم جلب تعبير كرده‌اند و گروهي از هم‌مسلكان آنان در مجلس و دولت، وزارت اطلاعات و ناجا را مكلف به دستگيري مي‌كنند... اين همه نشان از تلاش خطرناك همان جريان خاص براي فشار بر قوه‌قضائيه است كه مي‌خواهند از دستگاه عدالت‌محور و مجري عدالت، در جهت مطامع و اغراض ناعادلانه سياسي خويش استفاده نمايند و جالب‌تر اينكه همه اين اقدامات را در راستاي تقويت نظام مقدس جمهوري اسلامي و جايگاه مقام والاي ولايت فقيه مي‌دانند.»

در ماه های اخیر، بعضی مقامات طرفدار دولت از اقدامات قضایی برای بازداشت و محاکمه فرزندان اکبر هاشمی رفسنجانی، به خصوص مهدی و فائزه هاشمی، خبر داده اند. ماه گذشته خبر بازداشت فرزند فائزه هاشمی هنگام بازگشت از خارج انتشار یافت و به نقل از منابع نزدیک به خانواده هاشمی گزارش شد که فرزند چهارده ساله مهدی هاشمی نیز پیشتر برای مدتی در فرودگاه تحت بازجویی قرار گرفته بود.

در عین حال، گفته شده است که مهدی هاشمی در چند ماه گذشته در خارج از کشور بوده که اکبر هاشمی رفسنجانی دلیل آن را ماموریت دانشگاهی و تحقیقاتی و مخالفان وی، علت آن را اجتناب از دستگیری قلمداد کرده‌اند.

 

هاشمی در پایان بیانیه خویش، اعلام کرده است که «حاضر به رسيدگي به اتهامات در دادگاه صالحه» است، اما امیدوار است به شکایت وی از محمود احمدی نژاد که :«در اين مدت از همه ابزار براي ترور شخصيت من و خانواده‌ام استفاده كرده‌اند، رسيدگي شود.»

 

 


 


چرا در ايران اين پليس است كه بايد با «بد حجاب» برخورد كند؟

اصل در جمهوري اسلامي آن است كه هر مساله‌اي  از كوچك‌ترين مسايل سياسي گرفته تا پيچيده ترين مسايل فرهنگي و اقتصادي، همه و همه، فعلا و در امروزِ به چشم خوردن در عرصه عمومي بايد در حجابي پيچيده شود، تا از جلوي چشمان مردم دور بماند و بحران ساز نشود،  به اميد آن كه در «آينده» ان شاء الله يا خود حضرت حل بفرمايندش و يا اين كه با لابي هاي پشت پرده رفع و رجوع شود. بنابراين پوشاندن «مسايل» در «حجاب»  ستون خيمه جمهوري اسلامي است.

 

در چنين نظامي پوشاندن مساله‌اي به نام «زن»، آن هم مساله اي كه تا بيخ اندروني و خانه هاي آقايان راه خود را گشوده است، البته كه از نان شب هم واجب تر است.  بنابراين نبايد گمان كرد وظيفه برادران نيروي انتظامي در اين مورد، حفاظت از آن يك وجب پارچه بر سر خانم‌ها است. در واقع ايشان در حال «دفاع مقدس» از «ناموس» جمهوري اسلامي هستند كه از شانس خانم ها اين بار در هيات يكي دو تكه پارچه ظاهر شده است.

 


 


نابینایی اصلاح طلبانه

صحبت‌های دوستان اصلاحات چی در تایید ولایت فقیه و حركت در چارچوب قانون اساسی و اعلام برائت ایشان از ضد ولایتی ها قابل درك است. تمام تلاش اصلاح طلبان بر این است كه با برائت جستن از ضد ولایتی ها خود را در دایره قدرت در جمهوری اسلامی نگه دارند.

 

ظاهرا اصلاح طلبان هنوز متوجه نشده‌اند كه از دایره قدرت در جمهوری اسلامی اخراج شده‌اند.  

 

به گمانم  اصلاح‌طلبان برای آن كه بتوانند در عرصه اجتماعی ایرانِ امروز حرفی برای گفتن داشته باشند، اولا می‌بایست بپذیرند از قدرت سیاسی حاكم در ایران جدا افتاده‌اند، ثانیا بپذیرند حاكمان فعلی در پی «گفتگو» با آنها نیستند، ثالثا به داشته های واقعی خودشان توجه كنند (به نظر من آن چه كه برای اصلاح طلبان باقی مانده است همین ضدولایتی ها هستند)، و در نهایت به جای تلاش های سیاسی، تلاش های مدنی را مد نظر قرار دهند.

 

حتی یك پیروزی كوچك در تحقق یك «مطالبه مدنی» می تواند كمك بزرگی در جلب اعتماد از دست رفته مردم به اصلاح طلبان باشد.

 

آیا آنها كه روزی بالاترین قدرت اجرایی ایران را در اختیار داشتند، امروز می‌توانند رسالت خود را  سعی و تلاش در باز كردن چشمه ای زلال و كوچك در یك رودخانه عظیم و گل آلود، تعریف كند؟


     

 


 


تظاهرات ضد جنگ در واشینگتن
 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته