-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

Posts from Khodnevis for 04/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دریاچه وان، ترکیه
 


مموتی و موگابه
 


لیدی گاگا :برنده قطعی نظرخواهی مجله تایم اینجانب هستم!

در آستانه اعلام نتایج نهایی نظرخواهی مجله تایم در مورد پرنفوذ ترین شخصیت سال ۲۰۱۰ لیدی گاگا با برگزاری یک کنفرانس مطبوعاتی و رادیوتلویزیونی اعلام کرد: بر اساس اطلاعاتی که از ستادهای بسیج و سپاه به اینجانب ارسال شده پیروز قطعی نظرخواهی مجله تایم اینجانب هست. بنده با قاطعیت اعلام می‌کنم برنده قطعی نظرخواهی مجله تایم اینجانب هستم. (صدای تشویق و کف زدن خبرنگاران!)


 


نماینده ولی فقیه در سپاه: سپاه در همه جهات باید پا به پای رهبری حرکت کند

 

او در بخشی از سخنان مفصلش به تظاهرات سال گذشته اشاره کرد و گفت :وظیفه و نقش سپاه در حوادث بعد از انتخابات تعیین کننده بود.


  • رصد منویات و سیاست‌های راهبری رهبری، عملیاتی و کاربردی نمودن این راهبردها و شناسایی و پیگیر

  • جریانات، توجیه و هدایت و روشنگری گسترده اقشار مختلف مردم از جمله اقدامات سپاه در این برهه از زمان بود.

  • او همچنین به اقدامات سپاه بر علیه سایت های اینتر نتی اشاره کرد وگفت :

  • حضور فعال نیروهای سپاه در جنگ سایبری، شناسایی و همچنین انهدام شبکه‌های فتنه از دیگر اقدامات این نیرو در ماه‌های گذشته بود.سپاه در بسیاری از مواقع نقش بازدارنده و پیشگیری را برعهده داشت و اعلام شجاعانه و صریح مواضع، از عوامل موفقیت سپاه دراین قضیه بود.


 


کارتون حنا دختری در مزرعه به رقیه سادات دختری در جنان تغییر نام داد.



امروز در خبر ها خواندیم که راهپیمایی عظیم از شرق تا غرب دور و از شمال تا جنوب در راستای مبارزه با بدحجابی برگزار شد که در آن تعداد زیادی از بانوان خودجوش که تغییر حالت داده و ذوب در ولایت گشته‌اند، حضور داشتند. این تظاهرات که چشم سران فتنه و کوردلان غرب را از حدقه در آورده و رسانه های بیگانه با هراسی چشمگیر از آن خبررسانی کردند در پایان آن قطعنامه ای پنج ماده ای قرائت شد.


بخشی از این قطع نامه از مسئولان صدا و سیما نیز خواسته است: «در سریال‌ها، فیلم‌ها و برنامه‌های مختلف، حجاب اسلامی را الگو قرار دهند و در زیبا جلوه دادن حجاب و زشت نشان دادن بدحجابی تلاش بیشتری کنند.»


و در بخشی دیگر از مسئولان وزارت آموزش و پرورش خواسته شده: «با تجدیدنظر در کتاب‌های درسی، مطالبی را در مورد فواید حجاب و زیان‌های بد‌حجابی در کتاب‌ها بگنجانند.»


از دستاوردهای عظیم خواست‌های این زنان خردسال که حتی هنوز به سن بلوغ نرسیده‌اند و اینگونه عطش حجاب را حس می کنند می‌توان به مصاحبه‌های آقای ضرغامی، رییس صدا و سیما جمهوری اسلامی که این روزها جایگاه بی عفتان شده است، اشاره کرد.


آقای عزت الله ضرغامی در جواب این راهپیمایی خودجوش گفتند طی تصمیم ضرب العجلی شورای عالی انقلاب فرهنگی از این پس:


کارتون حنا دختری در مزرعه به رقیه سادات دختری در جنان تغییر نام داده و مواردی که موجب بی حجابی و فساد می شود از آن حذف گردید.ایشان تصریح کردند کارتونهای پینوکیو و گوریل انگوریل دیگر پخش نخواهد شد, آقای ضرغامی دلیل آن را چهره گوریل و پینوکیو خواندند که یادآور چهره بلندپایه ترین شخصیت اجرایی کشور است و این را عامل براندازی نظام دانستند. در ادامه تغییرات و حذفیات به نکات زیر می توان اشاره کرد:


کارتن پسرشجاع و شیپورچی به دلیل همراه داشتن شخصیت فاسد شیپورچی که همراه با آلت موسیقی ظاهر می شود دیگر قابل پخش نخواهد بود.


پلنگ صورتی به علت همراه نداشتن لباس زیر در تمام طول داستان، به عنوان نشر فحشا شناخته شد و فقط این شخصیت از فیلم حذف شد اما دیگر شخصیت های کارتون به جای خود باقی هستند.


جیمبو به علت تمسخر شرکت بزرگوار توپولوف توقیف شد.


مارکوپولو که قبلا خبر از جاسوس بودن وی داده شده بود  و همچنین خاله ریزه که چندی پیش در جمع فاسدین کمپین سینه لرزه حضور داشت، تحت تعقیب بین المللی قرار گرفتند.


همچنین در پایان از کارتون حاجیه خانوم زنبور عسل تشکر و قدردانی به عمل آمد و در مورد پخش رابین هود تذکر داده شد.


 


محک زمان بر عیار رهبران - بیانیه شماره ۸ میرحسین؛ موسوی: از هیچکس هراس ندارم، لحظه‌ای از خون شهید نمی‌گذرم



کمتر از ۴۵ روز به سالگرد، چه زود گذشت که داغ و درد و دوری دوستان و سوگ هموطنان و شادی پیروزی‌ها و درد‌های ناکامی‌های مقطعی نگذاشت که متوجه گذر زمان باشیم. بیشتر از یک سال قبل بود که آغاز کردیم، مقصد ابتدا چیزی دیگر بود، حول محور انتخاب یک فرد در انتخابات، یک رنگ یا به طور کلی‌ شاید یک عقیده، دور هم جمع شدیم، حول محور یک جمع که به صداقت و شرافت‌شان از مدت‌ها قبل ایمان آوردیم و چه زیبا که حوادث پس از انتخابات خود تأییدی شد بر آن اعتقاد. و اکنون در آستانه اولین سالگرد خود را محیای یک شروع دوباره می‌کنیم، شروعی که اینبار یکسال تجربه را در توشه دارد و می‌داند چگونه بهتر از دیروز گام بزند، سالگردی که خود برگی دیگر خواهد بود بر دفتر پر افتخار جنبشمان. ما ماندیم، رهبران ماندند و همراهان پایمردی کردند، زندان و انفرادی و شکنجه‌ها و تخت‌های بیمارستان خود گواه پایمردی ماست، شاهد استقامت ماست، همه ما که تاج زاده بر تخت بیمارستان است و سحرخیز هنوز در بند این دد منشان، خبرنگاران در بندند و هر روز بیشتر از دیروز جمع‌شان را در پشت میله‌های سرد زندان‌ها شکل میدهند و همه اینها یک پیام دارد: بر راهی‌ که آغاز کرده ایم میمانیم!


متن زیر قسمتی‌ از پیام هشتم میر حسین است خطاب به حاکمیت و ما. از آن زمان بسیار گذشته و شاید این گذر زمان محکی بدهد به دست ما برای سنجش معیار رهبری از رهبران.




بسمه تعالي
مردم هوشيار و شريف ايران
طي روزهاي اخير صدا و سيما، خبرگزاريهاي دولتي، برخي روزنامه هاي دولتي و سايتهاي اينترنتي وابسته به دولت و روزنامه كيهان، بخش عمده اي از فضاي خود را به وارونه جلوه دادن آنچه قبل، حين و پس از برگزاري دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران رخ داد، اختصاص داده اند. آنها با استفاده از امكاناتي كه متعلق به شماست، نه تنها به پنهان ساختن تخلفات و حوادث دلخراشي كه در ايام اخير اتفاق افتاد مي پردازند بلكه مسئولان مستقيم و غيرمستقيم آن را كسي معرفي مي كنند كه تنها شما را در مسير احقاق حقي كه داشته ايد همراهي كرده است.

واقعيتي كه آنان بيهوده تلاش مي كنند ناديده انگارند آن است كه در اين انتخابات تقلبي بزرگ اتفاق افتاده و پس از آن، معترضان به اين وضعيت به گونه اي غيرانساني مورد هجوم قرار گرفته و كشته، زخمي و يا بازداشت شده اند. اگر با مسببين جنايت كوي دانشگاه در 18 تير 1378 به گونه اي مناسب و قانوني برخورد مي شد امروز شاهد تكرار آن فجايع در ابعادي وسيع تر و وارونه جلوه دادن واقعيتها به گونه اي جسورانه تر نبوديم.

همان ها هستند كه هنوز با اتكاء به امكاناتي كه متعلق به عموم مردم است در راستاي منافع گروهي خود بي پروا به دروغ گويي و پرونده سازي براي ديگران ادامه مي دهند و افعالي را كه خود عامل آن هستند را به بنده نسبت مي دهند. آنان غافلند كه موسوي با اين ترفندهايي كه ماهيت آن براي همه مردم روشن شده است از صحنه بيرون نمي رود. آنچه در اين روزها رخ داد اصل نظام جمهوري اسلامي را كه ميراث امام بزرگوار و شهداي گرانقدرمان است هدف قرار داده و اين چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن گذاشت و با طرح اتهاماتي اينگونه و تهديد به محاكمه از آن صرفنظر نمود.
من نه تنها از پاسخ گويي در برابر اين اتهامات واهمه اي ندارم بلكه آمادگي دارم تا نشان دهم چگونه مجرمان انتخاباتي در كنار مسببان اصلي اغتشاشات اخير قرار گرفتند و خون مردم را بر زمين ريختند و اكنون كوشش مي كنند صحنه هايي را كه صدها شاهد و دهها تصوير آن را گواهي مي دهند به گونه اي ديگر جلوه دهند؛ آماده ام تا نشان دهم چگونه كساني كه عملشان در راستاي ايجاد هرج و مرج در كشور؛ تضعيف نظام و منافع بيگانگان است تلاش نمودند به بهانه تخريب‌گريهاي عناصري نامعلوم، جنبش سبز شما را اغتشاشگري و وابسته به بيگانه معرفي كنند؛ ولي حاضر نيستم به خاطر مصالح شخصي و هراس از اينگونه تهديدها از ايستادگي در سايه شجره سبز استيفاي حقوق ملت ايران كه امروز به خون به ناحق ريخته شده جوانان اين كشور آبياري شده است لحظه اي صرف‌نظر نمايم. از مجموع آراي ريخته شده در صندوقها تنها يك رأي متعلق به من است و شما به خوبي مي دانيد كه مشكل آنها با ميليونها رأيي است كه جوابي براي سرنوشت آنها ندارند.

باز هم از عموم ملت شريف ايران متواضعانه درخواست مي كنم با حفظ آرامش و پرهيز از ايجاد تنش، در دام بدخواهان كه كوشش مي كنند اين حركت گسترده اجتماعي را شورش و اغتشاش و وابسته به بيگانه قلمداد كنند، نيافتند و با زيركي و هوشياري كه ويژگي ممتاز شماست اين توطئه ها را مهار نمايند. تداوم اعتراض در چارچوب قانون و با رعايت اصول و مباني نشأت گرفته از انقلاب اسلامي راهبرد اصلي است كه ضامن تداوم و دسترسي به اهداف شماست.
دشمن خارجي با همراهي ياران جاهل و طماع خود در داخل بر آنست كه مطالبات اين حركت عظيم خودجوش را به خوارج بيرون از نظام نسبت دهد و حتي الله اكبرهاي از دل برآمده شما را چون قرآنهاي سر نيزه معرفي كند. بر ماست كه با رفتار و گفتار خود اين توطئه شوم را خنثي نماييم.

برادر و خدمتگزار شما – ميرحسين موسوي
چهارم تیر 1388

 


Oresund Bridge
 


چه فرقی هست بین امام جمعه تهران و شادی صدر؟

چه فرقی است بین کسانی که حکم کلی بدون رعایت منطق در صدور احکام کلی می‌دهند؟ اگر جملات امام جمعه تهران با یک «بوب لرزه» رد می‌شود جملات شما هم با مردان زیادی که خیلی از ما می‌شناسیم و شما متاسفانه توفیق زیارتشان را نداشته‌اید رد می‌شود. یک مثال نقض برای یک جمله کلی کافی است.


 خانم صدر من امثال شما را می‌شناسم. شما مصداق مدافع بد هستید و مانند امام جمعه تهران راسخ بر عقیده خود و دارای دگماتیسم از نوع مذهبی که وقتی به نوشته احساسی شما با توهین به مردان ایرانی به عنوان یک هویت کلی انتقاد می‌شود جواب خود را با عنوان آب در لانه مورچگان را می‌زنید که نشان دهنده نفرت شخصی شماست. درست مانند امثال امام جمعه تهران که همه را دشمن می‌بیند و با دیدن دشمنان بر اعتقادش پای می‌فشارد و در دنیای باورهای شخصی خود غرق شده است.


مشکلاتی که گفتید همه ما کمابیش می‌دانیم و راه حل آن اگر با سوزن در جلوی آینه امکان پذیر است من در جایی از نوشته شما ندیدم به خود سوزنی زده باشید در حالی که در مقدمه وعده آنرا داده بودید.


"به من نگویید که می‌توان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه به زنان متلک گفت؛ بی‌اغراق، این بخشی از روند بزرگ‌شدن برای مردان در ایران است. تجربه‌ای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمی‌شود."


"راستش من چندان فرقی بین حجت‌الاسلام صدیقی با هر یک از پسران تازه‌بالغ دیروز و مردان طرفدار حقوق بشر و حقوق زنان امروز نمی‌بینم؛ غیر از اینکه او دست‌کم در آنچه هست و آنچه می‌گوید، یک‌رو تر است."


با این جملات من هم فرقی بین شما و امام جمعه تهران نمی‌بینم اگر قدرت در دستان شما بود.


امیدوارم که کسانی که نقش سخنگو برای جنبش زنان هستند از نحوه بیان منطقی و مستدل برای رسیدن به خواسته‌های به حق زنان در جامعه ایرانی استفاده کنند و توجه کنند که جامعه ما مردسالار نیست و جامعه پدر سالار است که در آن فقط حقوق زنان پایمال نمی‌شود و مردان نیز از این پایمال شدن حقوق بی نصیب نبوده‌اند.


 در ضمن فمینیسم آن چیزی نیست که شما می‌گویید و شما در یکی از زیر شاخه‌های خاص آن هستید که از چنین ادبیات غیر کارامد که بیشتر حالات شخصی شما را بیان می‌کند استفاده می‌کنید. انتقاد دیگری که به شما و امثال شما وارد است بد نام کردن فمینیسم در جامعه ایرانی است و همه آن ناشی از رویکرد احساسی به جای روی کرد مستدل با منبع و علمی برای صدور حکم می‌باشد.


 


چرا باید در مورد سه آمریکایی که در اوین به سر می‌برند بدانیم؟


اگر اخبار آگوست ۲۰۰۹ را دنبال کرده باشید شاید در مورد سه تن آمریکایی که در زندان اوین به سر میبرند شنیده باشید.

پس از دستگیری به اتهام عبور از مرز ایران وعراق در ۳۱ جولای۲۰۰۹  آنها هنوز پس از نه ماه در زندان به سر می‌برند.

سارا شورود و شین باور و جاشوا فتال در زمان دستگیری شان در کوه‌های کردستان عراق بودند و به این سبب آنها را به "کوه‌نوردان" ملقب کرده‌اند. آنها در تمام دوره زندان شان فقط سه بار اجازه ملاقات با نماینده سفارت سویس را داشته -- به علاوه یک تلفن کوتاه به خانواده‌هایشان و بدون اجازه تماس با وکیل ایرانی‌شان. مادرانشان چهار ماه پیش از دولت ایران تقاضای روادید برای ورود به ایران کرده‌اند. این تقاضا تا امروز بی جواب مانده است.  با وجود آنکه  دولت ایران هر از چند گاهی دم  از " جاسوس" بودن آنها می‌زند، ولی تنها اتهام‌شان عبور غیر قانونی از مرز است که مجازات آن تنها  جریمه‌ی نقدی است و نه بازداشت نامحدود.

همه‌ی این اوضاع بسی نا عادلانه است ولی جریان رو به وخامت هم هست. پنجشنبه ۲۲ آوریل  ۲۰۱۰، شش ماه پس از آخرین ملاقات با نماینده سفارت سویس، "کوه‌نوردان" ملاقات دیگری با آن نماینده داشته‌اند. سارا، که در سلول انفرادی به سر می‌برد، به آنها گفته که از افسرده‌گی شدید و نوعی بیماری زنانه رنج می‌برد.  شین، که او هم ابتدا در سلول انفرادی به سر می‌برد، ولی اکنون با جاش در یک سلول است، گفته که او هم از یک بیماری دستگاه گوارشی رنج می‌برد. هر سه‌ی آنها در فکر اعتصاب غذا هستند با وجود آنکه در انزوا و در شرایط نا مناسب سلامتی به سر می‌برند.

این سه نفر در کمال رقت مُستمسک دست سیاسیون ایران و آمریکا شده‌اند. حقیقت این است که با وجود رفتار خشونت آمیز غرب در برابر ایران این سه نفر مستحق پشتیبانی و همبستگی ما هستند. آنها تنها کوهنورد نیستند. آنها انسان‌های متعهدی هستند که در راه بدست آوردن دنیایی بهتر ،عادلانه تر، و  پایدار قدم برداشته و می‌دارند. 

سارا و شین دوستان صمیمی و قدیمی من هستند. سارا را اولین بار در سانفرانسیسکو در سال ۲۰۰۵ ملاقات کردم.  با هم راهپیمایی اول ماه می۲۰۰۶ را در پشتیبانی از حقوق مهاجرین سازمان دهی کردیم و در مقابل گروه های نژاد پرست محلی که بسیار ضد خارجی و ضد مهاجر هستند ایستاده‌گی کردیم.

سارا و شین در دفتر غیر انتفاعی وکالتی به نام  "مجمع مخصوص حقوق"، که به مبارزان حقوق بشر در سراسر کشور کمک های حقوقی می‌کند، کار می‌کردند. در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸  در یادبود جنگ عراق همه‌ی ما در سازماندهی یک سری تظاهرات ضد جنگ که توام با سرپیچی مدنی بود شرکت داشتیم.

قبل از رفتن به سوریه آنها در همبستگی با زاپاتیستا در چیاپس کار می‌کردند. شین پس از آن به عراق رفت تا تجاوز آمریکا به عراق را مستند کند. در سوریه، آنها در هم بستگی با مردم فلسطین در یک کمپ آواره‌گان فلسطینی زندگی  و کار می‌کردند. در عین حال آنها به عیادت دوست شان تریستن اندرسن، که هدف گلوله‌ی سربازان ارتش اسرئیل، با یک نارنجک پر فشار گازاشک آور به سرش بوده و اکنون در یک بیمارستان در تل آویو بستری است، رفته بودند.  دوستشان تریستن اندرسن در تظاهرات محلی درشهر " بلین" در ساحل غربی رود اردن بر علیه دیوار غیر قانونی اسرائیل شرکت  کرده بود.

قبل از رفتن به کردستان عراق سارا با آواره گان عراقی کار می‌کرده و شین در باره‌ی "جوخه‌های مرگ" ایجاد شده بدست آمریکا برای روزنامه ی "نیشن" مقاله می‌نوشته.

با وجود آنکه من شخصا جاشوا را نمی‌شناسم می‌دانم که او علاقه مند به کشاورزی پایدار و عدالت غذایی و پرماکالچر (شیوه‌ای از طراحی شهر و مناطق کشاورزی که در آن از روابط پایدار زیست بومی الهام گرفته شده است) می‌باشد. جاشوا عمیقا به دمکراسی و شیوه زندگی پایدار متعهد است.  

سارا، شین، و جاشوا، سه آمریکایی معمولی نیستند. آنها همگامان شما برای دستیابی به دنیایی بهتر هستند که اکنون در شرایط وخیمی به سر می‌برند. اگر شما ضد جنگ، ضد سرمایه داری، و ضد اشغال نظامی هستید"کوهنوردان" به کمک شما محتاجند. اگر شما ضد سکسیزم و نژاد پرستی هستید، "کوهنوردان" به کمک شما محتاجند. اگر شما به عدالت محیطی و زیست پایدار  معتقدید، "کوهنوردان" به کمک شما محتاجند. برای کمک به آنها شما میتوانید به سایت:

www.freethehikers.org

بروید و در خواست آزادی آنها را امضاع کنید و به دولت آمریکا و ایران نامه نوشته وخواستار آزادی سارا، شین، و جاشوا، شوید.


 


در آستانه اول ماه مه، کارگران ایران مطالبات خود را اعلام کردند

 

در مقدمه این قطعنامه امده است:

اول ماه مه روز همبستگي بين المللي طبقه کارگر و روز اعتراض جهاني کارگران به فقر و فلاکت و نابرابري است. در اين روز ميليون‌ها کارگر در سراسر جهان دست از کار مي‌کشند، خيابان‌ها را به تسخير خود در مي‌آورند و با اعلام خشم و انزجار از مصائب بي‌شماري که نظام سرمايه داري بر بشريت تحميل کرده است، رهائي از ستم و استثمار و بر پائي دنيائي بهتر را فرياد مي‌زنند.



و در ادامه این قطعنامه چنین می‌خوانیم:



طنين اعتراض به مشقات نظام سرمايه داري و برابري خواهي کارگران در اقصي نقاط جهان در حالي در روز اول ماه مه پهنه گيتي را در برمي‌گيرد که علاوه بر ممنوعيت برگزاري مراسم اين روز در ايران، هم اکنون بسياري از کارگران برگزار کننده مراسم اول ماه مه سال ۸۸ يا به زندان محکوم شده‌اند و يا در معرض صدور احکام سنگين قضائي قرار دارند و ده‌ها تن از فعالين و رهبران کارگري به جرم برپائي تشکل‌هاي کارگري و دفاع از حقوق انساني شان در زندانها بسر مي‌برند.


تحميل چنين ابعاد وحشتناکي از بي‌حقوقي اجتماعي بر کارگران ايران در شرايطي است که سيستم سرمايه‌داري ايران پس از گذشت سه دهه از انقلاب بهمن ۵۷، دستمزد کارگران را به يک چهارم مبلغ زير خط فقر تقليل داده و با عدم پرداخت بموقع اين دستمزدها و اخراج و بيکار سازي توده هاي عظيمي از کارگران و رواج قراردادهاي موقت و سفيد امضا شرايط به غايت جهنمي را بر ميليون‌ها خانواده کارگري تحميل کرده است و امروزه براي تضمين بيش از پيش سود آوري سرمايه با به تعطيلي کشاندن کارخانه‌ها و طرح قطع يارانه‌ها در صدد است تا آخرين لقمه ها براي زنده ماندن ميليون‌ها خانواده کارگري را از سفره آنان به جيب صاحبان سرمايه سرازير کند.



این تشکل‌ها، ضمن اعتراض به وضعيت موجود که از روز جهاني کارگر سال گذشته به اين سو کارگران و عموم توده هاي مردم ايران را بيش از پيش در معرض سرکوب و تحميل بي حقوقي قرار داده است بر تحقق مطالبات ۱۵ ماده‌ای خود تاکید نموده  و خواهان تحقق فوري و بي قيد شرط همه آنها شده‌اند.


از جمله این مطالبات می توان به ”برپايي تشكل هاي مستقل از دولت و کارفرما، اعتصاب، اعتراض، راهپيمائي، تجمع و آزادي بيان” اشاره نمود.


دیگر بندهای این بیانیه به قرار زیر است:


۲- ما طرح قطع يارانه ها (هدفمند کردن يارانه ها ) و حداقل دستمزد ۳۰۳ هزار توماني را تحميل مرگ تدريجي بر ميليونها خانواده کارگري ميدانيم و خواهان توقف فوري طرح قطع يارانه ها و افزايش حداقل دستمزدها به يک ميليون تومان هستيم


۳- دستمزدهاي معوقه كارگران بايد فورا” و بي هيچ عذر و بهانه اي پرداخت شود و عدم پرداخت آن بايستي به مثابه يك جرم قابل تعقيب قضائي تلقي گردد و خسارت ناشي از آن به كارگران پرداخت شود


۴- اخراج و بيكار سازي كارگران به هر بهانه اي بايد متوقف گردد و تمامي كساني كه بيكار شده و يا به سن اشتغال رسيده‌اند و آماده به كار هستند بايد تا زمان اشتغال به كار از بيمه بيكاري متناسب با يك زندگي انساني برخوردار شوند


۵- ما خواهان محو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء، تامين امنيت شغلي كارگران و تمامي مزد بگيران، رعايت بالاترين استاندارد هاي بهداشت و ايمني کار و بر چيده شدن تمامي نهادهاي دست ساز دولتي از محيط‌هاي کار هستيم


۶- ما خواهان لغو مجازات اعدام و آزادي فوري و بي قيد و شرط ابراهيم مددي ، منصور اسالو ، علي نجاتي و کليه فعالين کارگري و ديگر جنبش هاي اجتماعي و اعتراضي از زندان و توقف پيگرد هاي قضايي عليه آنان هستيم.


۹- ما ضمن محكوم كردن هر گونه تعرض به اعتراضات کارگري و اعتراضات مردمي، اعتراض به هر گونه بي حقوقي و ابراز عقيده را حق مسلم و خدشه نا پذير کارگران و عموم مردم مي دانيم


۸- ما خواهان لغو کليه قوانين تبعيض آميز نسبت به زنان و تضمين برابري کامل و بي قيد و شرط حقوق زنان و مردان در تمامي عرصه هاي زندگي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و خانوادگي هستيم


۹- ما خواهان برخورداري تمامي بازنشستگان از يك زندگي مرفه و بدون دغدغه اقتصادي و رفع هرگونه تبعيض در پرداخت مستمري بازنشستگان و بهره مندي آنان از تامين اجتماعي و خدمات درماني هستيم


۱۰- کار کودکان بايد محو گردد و تمامي کودکان بايد جداي از موقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين، نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و ن‍‍ژادي و مذهبي از امكانات آموزشي، رفاهي و بهداشتي يكسان و رايگاني برخوردار شوند


۱۱- ما بدينوسيله پشتيباني خود را از تمامي جنبش هاي اجتماعي آزادي خواهانه اعلام مي داريم و دستگيري، محاكمه و به زندان افكندن فعالين اين جنبش ها را قويا” محكوم مي كنيم


۱۲- ما ضمن اعلام حمايت قاطعانه از مطالبات معلمان، پرستاران و ساير اقشار زحمتكش جامعه ، خود را متحد آنها مي دانيم و خواهان تحقق فوري مطالبات آنان هستيم


۱۳- ما بخشي از كارگران جهان هستيم و اخراج و تحميل هر گونه تبعيض بر كارگران مهاجر افغاني و ساير مليت ها را به هر بهانه اي محكوم مي كنيم


۱۴- ما ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته هاي كارگران در سراسر جهان خود را متحد آنان مي دانيم و بيش از هر زمان ديگري بر همبستگي بين المللي كارگران براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم


۱۵- اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام گردد و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود و هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاري مراسم اين روز ملغي گردد


تشکلهای مستقل کارگری که نامشان در ذیل این قطعنامه امده به شرح زیر می باشد:


سنديکاي کارگران شرکت واحد اتوبوسراني تهران و حومه / سنديکاي کارگران شرکت نيشکر هفت تپه / اتحاديه آزاد کارگران ايران / هيئت بازگشائي سنديکاي فلز کار و مکانيک / هيئت بازگشايي سنديکاي کارگران نقاش / انجمن صنفي کارگران برق و فلز کار کرمانشاه / کميته پيگيري ايجاد تشکلهاي آزاد کارگري / کميته هماهنگي براي کمک به ايجاد تشکلهاي کارگري / انجمن دفاع از کارگران اخراجي و بيکار سقز / شوراي زنان



 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته