-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

Latest News from Kaleme for 04/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



کلمه:در ادامه اظهارات و گمانه های مختلف مبنی بر اعمال فشارهایی از ناحیه برخی نزدیکان احمدی نژاد در عزل و نصب ها و جابجایی مدیران، الیاس نادران هم در یادداشتی بر این نکته تاکید کرده است.

به گزارش فردا، الیاس نادران نماینده اصول گرای  تهران در مجلس در یادداشتی با اشاره به تغییر و تحولات اخیر در بدنه مدیریتی و بخصوص حضور احمد قلعه بانی در وزارت نفت، نوشته است: « امروز محرز شده است که سطح تصمیم‌گیری فراتر از وزرا است. این عزل و نصب‌ها شائبه هدفگیری انتخابات‌های آتی کشور را تقویت می‌کند».

در یادداشت نادران آمده؛ انتشار خبر انتصاب بعضی مدیران دولتی موثر، آنهم در هفته ای که مجلس شورای اسلامی جلسه علنی ندارد، مرا واداشت که مطالبی را متذکر شوم:

۱- از آقای احمدی نژاد انتظار می‌رفت که براساس تجارب دولت نهم و شعارهایی که در مبارزه با مفسدین اقتصادی و پاکدستی مسئولین داده است، در حلقه اول مدیریتی خود تجدیدنظر نماید و نقائص و کاستی های دولت نهم را مرتفع و دغدغه های مدافعان خود- بخصوص حزب الهی‌ها- را بر طرف نماید. متاسفانه این اتفاق نیافتاد بلکه جهت‌گیری‌ها عکس مطالبات اجتماعی و توقعات عمومی شکل گرفت: از یک سو حذف عناصر خدومی چون لنکرانی، فتاح، محسنی اژه‌ای، صفار هرندی، جهرمی … و از سوی دیگر اضافه کردن افرادی که شخصیت نامناسب و منفی آنان بین اکثریت مردم بویژه نخبگان کشور شهره شهر شده است.

۲- چند روز پیش وزیر نفت طی حکمی آقای قلعه‌بانی را به مدیر عاملی شرکت ملی نفت ایران منصوب نمود. پیش از این نیز وقتی آقای قلعه‌بانی در شرف انتصاب ریاست سازمان گسترش و نوسازی صنایع قرار گرفت اسنادی از رفتار شبهه برانگیز مالی ایشان در سایت الف منتشر شد و مشارالیه علیه الف به عنوان مفتری شکایت کرد ولی شکایت به جایی نرسید و مسئول سایت در انتشار این اسناد از اتهام وارده تبرئه گردید.

بنده نیز در کمیسیون صنایع و معادن مجلس هفتم به وزیر محترم صنایع و معادن گفتم اگر می‌خواهید از حزب… عنصری را بکار بگیرید چرا سراغ افراد دست سوم می‌روید؟ چرا همان آقای… را نگه نمی‌دارید؟ شاید راز این قصه که تاکنون از افکار عمومی مخفی مانده است از مصاحبه با فعالان اقتصادی و صنعتی مرتبط با حوزه خودروسازی کشور و نقش آقای قلعه بانی در آرایش سیاسی کشور آشکار شود. آن روز تصور من این بود که آقای وزیر صنایع براساس استراتژی موازنه مثبت و برای تداوم مدیریت خود دست به چنین اقدامی زده است. امروز محرز شده است که سطح تصمیم‌گیری فراتر از وزرا است. بد نیست بدانیم که اختیارات مالی مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران با هیچ شرکت دولتی و غیر دولتی در کشور قابل مقایسه نیست.

۳- این عزل و نصب‌ها شائبه هدفگیری انتخابات‌های آتی کشور را تقویت می‌کند، خصوصاً اینکه خبر می‌رسد که آقای مشایی در نشست ستادهای امتداد مهر (حامی آقای احمدی نژاد در انتخابات دهم ریاست جمهوری) در سالن اجتماعات وزارت کشور رهنمودهایی داده‌اند، از جمله اینکه در انتخابات شورای های شهر و روستای پیش رو بنای ائتلاف با هیچکس نداریم. دقت داشته باشید این فرمایش معاون اول معزولی است که علاوه بر ریاست دفتر رئیس دولت تعداد کثیری مسئولیتهای اجرایی و فرهنگی دیگر در دولت دارد و بنا نیست مدیران دولتی در انتخابات دخالت و اعمال نظر نمایند.

بر این اساس بر خود واجب دیدم دل مشغولی و نگرانی‌های عمیق خود را از این عزل و نصب‌ها ابراز و به آقای احمدی نژاد عرض کنم: وقتی شما از لنکرانی و فتاح و اژه‌ای و… به افرادی چون مشایی ، رحیمی، مرتضوی، قلعه‌بانی و… می‌‌رسید در تغییرات مدیریتی آینده (که براساس پیشینه به زودی به وقوع خواهد پیوست) به کجا خواهید رسید؟ و ناچارم از سر درد بگوییم: آقای احمدی نژاد به کجا چنین شتابان؟!


 


کلمه: سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس شورای اسلامی از دیدار اعضای این فراکسیون با علی‌اکبر ناطق‌نوری و محمدرضا مهدوی‌کنی در هفته آینده خبر داد.

داریوش قنبری در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: دو هفته پیش با حسن روحانی رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرده و در ارتباط با مسائل روز کشور و همچنین مسائل سیاست خارجی و سیاست داخلی بحث و گفت‌وگو صورت گرفت.

وی ادامه داد: هفته آینده و پس از پایان تعطیلات مجلس هماهنگی‌های لازم برای دیدار با آقایان ناطق نوری و مهدوی‌کنی و همچنین دیگر شخصیت‌ها صورت خواهد گرفت.


 


کلمه:عضو اصلاح‌طلب شورای شهر تهران معتقد است: بر اساس اصل هفتم قانون اساسی نهاد «شورا» در کنار قوای سه گانه، از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشور است.

احمد مسجد جامعی در گفتگو با پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران، به تشریح تاکیدات مرحوم امام خمینی(س) در خصوص اهمیت و جایگاه شوراها پرداخت و اظهار داشت: تعابیر ایشان در مورد جایگاه مردم در حکومت تعابیر زنده ای است. « استقرار حکومت مردمی در ایران » و « حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و اداره امور محلی توسط مردم » از جمله این تعابیر بلند است. یکی از بنیادی ترین راهکارهای امام برای تاسیس چنین حکومتی تاکید بر تشکیل نهاد « شورا » است. در فرمان امام به شورای انقلاب در آغازین روزهای استقرار نظام جمهوری اسلامی در ۹ اردیبهشت ۱۳۵۸در مورد تشکیل شوراها تاکید جدی وجود دارد ایشان تاکید می کنند که بی درنگ به تهیه آئین نامه اجرائی برای اداره امور محلی شهر و روستا در سراسر ایران پرداخته شود. شورا در اندیشه امام از ضرورت های نظام است اما به این امر ضروری آنگونه که امام می گفت، عمل نشد.

شوراها نماد حق تعیین سرنوشت

وی به جایگاه شورا در قانون اساسی اشاره کرد و گفت: در قانون اساسی کاربرد کلمه « شورا » بیش از هر کلید واژه دیگری است. در مذاکرات قانون اساسی علی رغم اختلاف نظرهای زیاد در مسائل مختلف ، راجع به اهمیت و جایگاه شورا اتفاق نظر وجود دارد. در قانون اساسی شوراها نماد تعیین سرنوشت مردم توسط خودشان و حضور مردم در اداره امور کشور است .

عضو شورای شهر تهران به ریشه یابی تاریخی شکل گیری مردم سالاری پرداخت و تصریح کرد: تفکری بر مبنای تمرکززدائی است که زمینه و مراحل شکل گیری یک نظام حقوقی اساسی بر مبنای تفکیک قوا را کامل تر می کند. تفکیک قوا را به عنوان ابزاری برای جلوگیری از استبداد، شاید بتوان ریشه شکل گیری شوراها دانست. اینکه اداره امور متمرکز بر یک اراده نیست و همه قوا از قوه مجریه تا مقننه و حتی نهاد رهبری اولا مبتنی بر آراء مردم هستند ثانیا مستقل از هم هستند و با هم تعامل دارند. در قانون اساسی علاوه بر این سه قوه به رکن دیگری بنام “شورا” اشاره شده است.

شوراها بی واسطه ترین حلقه ارتباطی شهروندان با حاکمیت

وی گفت: شورا باعث می شود که شهروندان همواره در صحنه باشند حضور مردم در نهادهای انتخابی دیگر بگونه ای است که آنها یکبار نماینده های خود را انتخاب می کنند و کار خود را به آنها می سپارند اما درمورد شورا، این گونه نیست. اعضائ شوراها دائما در ارتباط و گفتگوی دو سویه با شهروندان هستند از این رو شوراها را می توان بی واسطه ترین حلقه ارتباطی مردم و شهروندان با حاکمیت دانست. نحوه کار شورا بگونه ای است که دائما نظارت و همکاری مردم را می طلبد. انتخاب و تشکیل شورایاری ها یکی از جلوه های این همکاری مداوم است.

جنگ، اجرای اصول قانون اساسی از جمله اصل شوراها را تحت تاثیر قرار داد

مسجد جامعی در خصوص دلایل تاخیر بیست ساله در اجرای قانون شوراها علی رغم تاکید مرحوم امام گفت: در زمان حیات امام در معاونت سیاسی اجتماعی وزارت کشور واحدی برای شورا تشکیل شد که آیین نامه ها و طرح هایی تهیه کرد. شورای انقلاب هم پیش از این در سال ۱۳۵۸ در این خصوص مصوبه ای داشت. اما کشور در شرایط جنگی بود و همه مسائل تحت تاثیر آن قرار داشت. حتی در اجرای اصول دیگر قانون اساسی هم اغماض می شد. در سالهای پس از جنگ، آقای موسوی لاری تلاش زیادی برای اجرای قانون شوراها کرد زمانی که ایشان در مجلس برای کسب آراء به عنوان وزیر کشور اجرای قانون شوراها را جزو برنامه های سال اول خود مطرح کرد به نظر بلند پروازانه می آمد.

تمام نهادهای اجرائی از جمله فرمانداری باید به شوراها پاسخگو باشند

عضو شورای شهر تهران در پاسخ به این سوالِ خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران مبنی بر اینکه چرا هویت شورا بجای اینکه بر اساس قانون نظارتی باشد بیشتر سیاسی و اجرایی شده است؟، گفت: مشکل اساسی که در مورد شوراها وجود دارد این است که بجای اینکه شورا بر دستگاه اجرایی نظارت کند، دستگاه اجرایی بر شورا نظارت می کند. مثلا مصوبات شورا را باید فرمانداری تایید کند و در غیر این صورت اعتبار ندارد. در حالیکه این خلاف جایگاه شورا در قانون اساسی است و تمام نهادهای اجرائی از جمله فرمانداری باید به شوراها پاسخگو باشند. این روح حاکم بر قانون اساسی است که در اصل یکصدم به صراحت بر نظارت شوراها بر اداره امور مناطق مختلف کشور تاکید شده است.

جنس شورا از جنس مجلس است

عضو شورای شهر تهران درخصوص نسبت مجلس و شورا گفت: مجلس و شورا نسبت به هم همپوشانی دارند. جنس شورا از جنس مجلس است هر دو به دستگاههای اجرائی نظارت می کنند مجلس قانون می نویسد و شورا هم به وضع مقررات می پردازد مجلس بودجه تصویب می کند و شورا هم همین وظیفه را در قبال شهر و شهرداری دارد. اگر مجلس از وزیر سوال و پرسش می کند باید در مقیاسی کوچکتر شورا نیز از مدیر اجرایی شهر سوال کند و به کار آن نظارت داشته باشدبه این ترتیب مجلس در سطح ملی ملی عمل می کند و شورا در سطح محلی و منطقه ای.

دستگاه اجرایی با شورا مشارکت نمی کند

وی در خصوص نسبت دستگاه اجرایی با شورا گفت: سندهایی که در شورای شهر تهران تهیه و تصویب می شود نیاز به مشارکت دستگاه اجرایی دارد اما دستگاه اجرایی مشارکت نمی کند. شورا در حوزه نظارت بر دستگاههای اجرایی با آنچه که قانون اساسی بیان می کند فاصله دارد. شورا در این حوزه عملا اقتداری ندارد. چنین شورایی ، شورای شهر نیست ، شورای شهرداری است.

نظام مشارکتی خلقیات و ادبیات خود را می خواهد

مسجد جامعی در خصوص تنزیل شان و جایگاه شورا در هرم قدرت اظهار داشت: ما پس از قرن ها نظام جدیدی را بنیان گذاشتیم که نظامی مشارکت جو است، نظام مشارکتی خلقیات و ادبیات خود را می خواهد و نیاز به تغییرات اساسی در حوزه نگرش ها و باورهای فرهنگی و اجتماعی دارد.

وی افزود: در حالیکه امروزه بحث مدیریت واحد شهری یک ضرورت و مصوبه است نمی شود بدون همکاری و حمایت دستگاه اجرایی مثلا در امر مقاوم سازی در برابر زلزله کاری کرد.

من نگرانم که این مصلحت اندیشی ها باعث کاهش مشارکت بشود

عضو شورای شهر تهران در خصوص تجمیع انتخابات گفت: در تجمیع انتخابات شورای شهر و ریاست جمهوری، هزینه ها فرع قضیه است. نگاه نظام مشارکت جویانه است یکی از افتخارات نظام تعدد انتخابات در این مملکت است. اگر این مشارکت را محدود کنیم خلاف این مشی عمل کرده ایم . هزینه برای انتخابات ،نوعی سرمایه گذاری است. اینکه مردم سالی یکبار جمع شوند بحث کنند و مشارکت نمایند و نمایندگان خود را انتخاب کنند به منزله یک سرمایه بزرگ اجتماعی است. من نگرانم که این مصلحت اندیشی ها باعث کاهش مشارکت بشود.

توسعه پایدار نمی تواند بدون همراهی و مشارکت پیوسته شهروندان اتفاق افتد

این عضو شورای شهر تهران در خصوص نسبت توسعه و شورا اظهار داشت: توسعه پایدار نیازمند گفت گوی دو جانبه بین شهروندان و مدیران است. اگر هدف اداره امور شهری همراهی با نگاهی انسانی نباشد، توسعه راه بجایی نمی برد. هر چه نگاه انسانی در مدیریت ها بیشتر باشد مشارکت بیشتر می شود. توسعه پایدار نمی تواند بدون همراهی و مشارکت پیوسته شهروندان اتفاق افتد و ساختاری که این همیاری پیوسته را تامین و تضمین می کند شورا است.

وی به مصوبه ای در شورای شهر تهران اشاره کرد و اظهار داشت، باید در هر پروژه ای، سندی تنظیم شود تا پیوست فرهنگی اجتماعی و زیست محیطی آن پروژه را ترسیم نماید. این پیوست ها باید بر اساس مطالعه و اهمیت مکانی ـ زمانی موجود صورت بگیرد تا معلوم شود انجام این پروژه به رفاه و بهبود زندگی مردم کمک می رساند.

ما طبق قانون شورای شهر هستیم اما آنچه در عمل مشاهده می شود شورای شهرداری شده ایم

مسجدجامعی اضافه کرد: ما طبق قانون شورای شهر هستیم اما آنچه در عمل مشاهده می شود شورای شهرداری شده ایم ما برای مسائل مختلف شهر از بافت های فرسوده تا بحث زلزله وحتی امور فرهنگ و اجتماع مصوبه داریم اما کسی به این سند ها توجه نمی کند. انگار این مصوبات برای ثبت در تاریخ است.

از نگاه امام شورای شهر همه کارهای شهر را در دست دارد

احمد مسجد جامعی درباره ارزیابی کارنامه شورای شهر گفت: حضور شورای شهر، به عنوان نماینده مردم و مدافع منافع شهروندان در سطح جامعه می تواند بسیار مهم باشد. سه هزار و هفتصد وچهل شورایار در محله های تهران فعال شده اند تا اینها بتوانند به موازات شورای شهر در تنظیم آیین نامه ها و تدوین مصوبه ها شورا را یاری کنند. عملکرد مدیریت شهری در مجموع قابل دفاع است. فعالیت در شهرداری تهران قطعا از دستگاه اجرایی بیشتر است. ولی آنچه در نگاه امام بود و از قانون اساسی استفاده می شود با آنچه در سطح کنونی است فاصله بسیار دارد . از نگاه امام شورای شهر همه کارهای شهر را در دست دارد حتی امام صراحتا اعلام می کند که شهردار را همین شوراها تعیین می کنند و تمام کارهای شهر به عهده این شوراهاست.


 


کلمه:«تمامی بازداشت‌شدگانی که در طول دوران بازداشت با مشکلات جسمی یا بیماری‌هایی مواجه شده‌اند که نتیجه عدم رسیدگی و فشار در بازداشتگاه‌ها بوده، می‌توانند با مراجعه به کمیسیون اصل نود مجلس، شکایت خود را تنظیم کنند. به نظر می‌رسد مجلس شورای اسلامی نیز باید درباره رعایت حقوق بازداشت‌شدگان قانون مشخصی را تصویب کند و رعایت حقوق اولیه انسان‌ها در زندان ها را صرفا به پایبندی مسئولان به اصول اخلاقی واگذار نکند.»

این واکنش صریح سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس به اخبار منتشر شده درباره نگرانی از وضعیت جسمی زندانیان سیاسی در بند و مشکلات قلبی و عصبی است که اکثر بازداشت‌شدگان به آن دچار شده و اخبار آن این روزها به گوش می‌رسد.

پیش از این نیز مصطفی کواکبیان از نمایندگان عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس که طراح طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاه‌ها است، اعلام کرده بود:«موضوع سلامت جسمانی و بیماری‌هایی که زندانیان در طول دوران بازداشت به آن دچار می‌شوند می‌تواند زیر مجموعه طرح تحقیق و تفحص از بازداشت‌گاه‌های کشور مورد بررسی قرار گیرد.»

**شکایت به کمیسیون اصل نود مجلس

چارچوب های اخلاقی رعایت نشد؛ قانون تدوین می‌شود

پیرو انتشار اخبار نگران کننده از وضعیت سلامت جسمی زندانیان سیاسی که در بازداشتگاه‌ها به سر می‌برند و همچنین بستری شدن زندانیان آزاد شده از بند، در بیمارستان، توجه افکار عمومی و مجلسیان به اهمیت بررسی وضعیت بازداشتگاه‌ها و حقوق زندانیان دربند جلب شد و تهیه گزارشی از سوی یک هیات بی‌طرف درباره برخوردهای صورت گرفته و شرایط نگهداری زندانیان در بازداشتگاه‌ها از سوی نمایندگان مجلس ضروری احساس شد.

داریوش قنبری سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) مجلس در خصوص اخبار منتشر شده درباره نگرانی از سلامت زندانیان سیاسی دربند و آزاد شدگانی که دچار بیماری‌های عدیده‌ای شده‌اند به «پارلمان‌نیوز»، گفت:«در بازداشت بودن افراد به این معنی نیست که از تمام حقوق انسانی محروم شوند.»

به گفته قنبری شاید یکی از دلایل خلاء قانونی در زمینه تامین شرایط لازم برای حفظ سلامتی جسمی زندانیان به این دلیل بوده که قانونگذار تصور کرده رعایت این امور، امری اخلاقی و ضروری است که نیاز به مصوبه و قانون ندارد.

سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس می‌گوید:« این وظیفه اخلاقی هر انسانی است که زمانیکه فردی با مشکل و بیماری مواجه شده به او کمک کند و از ابتدایی‌ترین حقوق هر بازداشته شده‌ای این است که در چنین شرایطی زمینه انتقال او به بیمارستان و درمانش فراهم شود.»

قنبری با اشاره به حوادث رخ در داده در ده ماه گذشته و اخبار نگران کننده‌ای که این روزها از سلامت جسمی بازداشت‌شدگان منتشر می‌شود می‌گوید:« از آنجا که واگذاری امور به تعهدات اخلاقی امور را سلیقه‌ای کرده و ممکن است توسط افراد مختلف با برداشت‌های مختلف مواجه شود نیاز به تدوین قانون صریح و مشخص درباره رعایت حقوق بازداشت‌شدگان و تامین سلامت جسمی آنها است.»

این نماینده مجلس تاکید کرده که بازداشت شدگانی که در دوران بازداشت دچار بیماری شده و مشکلی برای آنها پیش آمده است به کمیسیون اصل نود مجلس برای پیگیری موضوع شکایت کنند.

خلا قانونی؛ قواعد مربوط به داخل بازداشتگاه‌ها سلیقه‌ای‌ است

از سوی دیگر عبدالفتاح سلطانی حقوقدان درخصوص قوانین و مقرارت موجود برای رعایت مسایل بهداشت و سلامت زندانیان در بازداشتگاه‌ها به «پارلمان‌نیوز»، گفت:« یکی از مشکلات در بحث امور مربوط به بازداشتگاه‌ها این است که قانون مشخصی در این زمینه وجود ندارد و آنچه ملاک عمل است آیین نامه‌ای است که توسط رییس قوه قضائیه درباره مسایل بهداشتی و سلامتی در هر زندان ابلاغ شده است.»

این وکیل دادگستری تصریح کرد:«در هر زندانی مسئولین موظف هستند به مشکلات جسمی و بیماری زندانیان رسیدگی کنند.در زندان ها باید بهداری وجود داشته باشد، اما درصورتی که بیماری یک زندانی به نحوی حاد باشد که در بهداری زندان قابل مداوا نباشد مسوولان زندان موظف به انتقال او به بیمارستان هستند.»

سلطانی می‌گوید:« متاسفانه در عمل بسیاری از این مسایل رعایت نمی‌شود بخصوص زمانیکه بیماری مشخص نیست و برای تشخیص آن نیازمند آزمایشات ویژه است.»

در عین حال این حقوقدان تاکید می‌کند:« افرادی که در دوران بازداشت خود دچار عوارض جسمی و بیماری شده‌اند می‌توانند این موضوع را از طریق شکایت مورد رسیدگی و اعتراض قرار دهند.»

تاکید بر ضرورت پاسخگویی و ارائه گزارشی درباره صحت و سقم بیماری‌هایی که برای بازداشت شدگان ایجاد شده نکته‌ای بود که حسین کروبی فرزند مهدی کروبی نیز در هفته گذشته بر آن تاکید کرد.

در مورد وضعیت سلامت جسمی بازداشت شدگان چندخط گزارش دهید!

حسین کروبی در واکنش به شایعات و خبر سازی‌هایی که پیرامون وضعیت سلامت پدرش مطرح شده بود گفت:«آقای کروبی در سلامتی کامل به سر می برد و بهتر است این آقایان که زندانیان سیاسی و فرزندان ناشناس این کشور را در زندان‌های غیراستاندارد به…. انواع بیماری‌ها مبتلا کرده‌اند به خودشان زحمت بدهند و چند خطی هم در مورد وضعیت سلامتی عزیزان زندانی به مردم گزارش دهند.»

اما این همه واکنش‌ها نیست که هم چنان دراخبار از شرایط نامساعدی بازداشت شدگان اخبار ناگواری منتشر می‌شود.نمونه هایی از زندانیانی که شرایط نامساعدی دارند به ترتیب زیر است.

مهدی محمودیان و تشدید بیماری ریوی

هفته گذشته در خبرها عنوان شد بیماری ریوی مهدی محمودیان روزنامه‌نگار زندانی وخیم شده و در زندان تحت درمان قرار نگرفته است.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده مسئولان قضایی بیماری محمودیان را دروغ خوانده‌اند و این روزنامه‌نگار به نقل از پزشک عمومی زندان به خانواده خود گفته است که یکی از ریه‌هایش به دلیل عفونت در حال از کار افتادن است.

شرایط نامساعد جسمی و روحی بدرالسادات مفیدی

اخرین اخبار رسیده از وضعیت بدرالسادات مفیدی، روزنامه‌نگار در بند و رییس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران حاکی از آن است که وضعیت جسمی و روحی وی در اثر فشارهای وارد شده رو به وخامت نهاده است. مسعود آقایی در آخرین گفتگو با رسانه‌ها با تایید وضعیت ناگوار جسمی و روحی همسر خود اعلام کرد که با وجود گذشت بیش از یک صد روز از بازداشت مفیدی، او همچنان تحت فشارهای شدید جسمی و روحی کماکان بلاتکلیف و بدون تفهیم اتهام و در وضعیت بسیار بد روحی و جسمی در بند ۲۰۹ اوین به سر می‌برد.

آقایی با اشاره به بازجویی‌های متعدد صورت گرفته از همسرش، خبر داده که مفیدی به عارضه قلبی و ناراحتی‌های شدید عصبی مبتلا شده و خواستار دسترسی همسرش به پزشکان معتبر خارج از زندان اوین شده است.

در حالی که آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها تصریح کرده است که مسئولان زندان موظف هستند شرایط بهداشت، تغذیه وسایر موارد مربوط به سلامتی کلیه کسانی که به عنوان متهم و یا محکوم در زندان نگهداری می‌شود را تضمین و تامین کنند، گزارش‌های متعدد حاکی از کم‌توجهی مقامات زندان نسبت به وضعیت سلامتی زندانیان سیاسی است.

معلم بازنشسته مشهدی با بیماری قلبی دست‌و پنجه نرم می‌کند

هاشم خواستار، معلم بازنشسته مشهد و عضو کانون صنفی فرهنگیان استان خراسان نیز که در زندان وکیل آباد مشهد به سر می‌برد با بیماری‌های داخلی و قلبی دست و پنجه نرم می‌کند.

وی که ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد و پس از یک ماه و نیم از زندان آزاد شد، روز ۲۵ شهریور ۸۸ دوباره بازداشت شد و از آن موقع تاکنون همچنان در زندان به سر می‌برد.

بر اساس اخبار منتشر شده، علی‌رغم عدم وجود سابقه قبلی بیماری قبلی، وی در طول مدت زندان بیمار شده و به مشکلات بینایی و فشار خون نیز مبتلا شده است.

عمادالدین باقی، فرید طاهری، هنگامه شهیدی، عیسی ‌سحرخیز، نادر کریمی جونی، مجتبی لطفی، منصور اسانلو، فرید طاهری، جهانگیر عبداللهی، جعفر پناهی، محمدصدیق کبودوند، ابراهیم مددی و عباس خرسندی نیز در شرایط مشابه به سر می‌برند.

از سوی دیگر بر اساس اخبار منتشر شده تعداد زندانیان بیمار که در اثر آلودگی آب به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شدند رو به افزایش نهاده است.

اما جدای از افرادی که اکنون در داخل زندان‌ها از بیماری های قلبی عصبی و عضلانی رنج می‌برند و صدای خانواده‌های نگران آنها به جایی نمی‌رسد، آزاد شدگانی هستند که از زمان زندان دچار ناراحتی و بیماری‌هایی شده‌اند که اکنون مسیر آنها رفت و آمد بین خانه و بیمارستان شده است.

مصطفی تاج‌زاده تحت عمل جراحی قرار گرفت

سیدمصطفی تاج‌زاده که اوایل هفته جاری به دلیل شدت درد مجددا در بیمارستان بستری شده بود، تحت عمل جراحی دیسک قرار گرفت.

علی رغم آنکه تاج‌زاده به تجویز پزشکان در استراحت مطلق بسر می‌برد مسئولان زندان از او خواسته بودند بدلیل عدم تمدید مرخصی او توسط قاضی صلواتی خود را به زندان معرفی کند.

معاون سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات که اعلام آمادگی کرده بود که روز یکشنبه خود را به اوین معرفی کند اما به دلیل انجام عمل جراحی در بیمارستان تحت مراقبت‌های ویژه پزشکی قرار دارد.به گفته فخرالسادات محتشمی‌پور، بیماری دیسک تاج‌زاده دارای سابقه قبلی است اما در مدت بازداشت تشدید و علی‌رغم انجام ام‌آرآی در زمانی که در بازداشت به سر می‌برد برای معالجه و عمل او اقدامی صورت نگرفت در صورتی که اگر این عمل دو ماه پیش صورت گرفته بود بیماری تاج‌زاده تا این مرحله پیشروی نمی‌کرد.

ارمغان زندان برای فرزند پایه‌گذار دستگاه قضا

دکتر علیرضا بهشتی فرزند شهید آیت الله بهشتی از دیگر بازداشت‌شدگانی بود که در دور دوم بازداشتش در زندان اوین و در انفرادی دچار حمله قلبی شد.

فرزند شهید بهشتی که در بیست و سومین روز بازداشت به سر می‌برد در اوین دچار حمله قلبی شد و مسئولان زندان بلافاصله دکتر بهشتی را به بهداری اوین منتقل کردند.

خانواده آیت‌الله بهشتی در آن دوران بارها درخواست بستری شدن دکتر بهشتی را در بیمارستان تخصصی و زیر نظر پزشک متخصص با تامین هزینه از سوی خانواده را به دادستان دادند که مورد موافقت قرار نگرفت.دکتر بهشتی سرانجام با تحمل بیش از ۵۰ روز بازداشت و انفرادی آزاد شد.

تشدید بیماری قلبی بهزاد نبوی

بهزاد نبوی،عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از دیگر زندانیان سیاسی بود که در طول دوران بازداشت بیماری قلبی او تشدید شده و به بیمارستان منتقل شد.نبوی در این مدت مورد عمل جراحی قرار گرفته و گرچه به اصرار مسئولان پرونده به زندان برگشت اما پس از مراجعه به اوین، مسئولان زندان وی را بلافاصله به دلیل وخامت وضعیت جسمی‌اش به اورژانس بیمارستان خاتم الانبیاء فرستاده‌اند

سکته قلبی رییس ستاد انتخاباتی میرحسین در تهران

جواد امام عضو سازمان مجاهدینِ انقلاب اسلامی که مدتی را در زندان سپری کرد اخیرا و در حالی که پیش از بازداشت دچار حمله قلبی نشده بود، سکته قلبی کرد.

محمد جواد امام در جریان انتخابات ریاست جمهوری، ریاست ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در تهران بزرگ را بر عهده داشت. وی همچنین عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب و معاون امور مجلس و پشتیبانی وزارت نیرو در دوره ریاست جمهوری خاتمی بود. محمد جواد امام سه شنبه ۲۶ خرداد در منزلش بازداشت شده و به زندان اوین منتقل شد.

امام از جمله کسانی بود که روز ۱۷ مرداد – حدود دو ماه پس از بازداشت با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد گردید.

دکتر ابراهیم یزدی و محمد ملکی از دیگر زندانیان سیاسی بودند که بیماری آنها در دوران بازداشت تشدید و به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان بستری و بعد از مدتی که حالشان رو به وخامت گذاشت آزاد شدند.

اما نکته مهم‌تر بروز بیماری‌های قلبی در میان جوانان بازداشت شده بود.

مهدی عرب شاهی زیر نظر پزشک متخصص

مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت ، با ۳۰ سال سن از بازداشت شدگانی بود که در طول دوران بازداشت در زندان دچار حمله قلبی شد.در آن زمان خانواده وی اعلام کردند که مهدی پیش از ورود به زندان در سلامت کامل به سر می برد بر اثر نگهداری در بند ۲۴۰ زندان اوین به بیماری قلبی مبتلا شده است.

عربشاهی در دوران بازداشت تا۴۰ روز هواخوری نداشته و در یک سلول بسیار کوچک نگهداری می شد که در همان‌جا دچار حمله قلبی شد.شدت حمله قلبی به حدی بوده که پس از ۲ بار انتقال به بهداری ماموران ناچار می شوند او را شبانه به بیمارستان قمر بنی هاشم منتقل می‌کنند.

دبیر تحکیم وحدت بیش از دو ماه در اوین بسر برد و بدلیل تشدید بیماری و حمله قلبی با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.به گفته نزدیکان عربشاهی او اکنون زیر نظر پزشک متخصص در حال پیگیری عوارض حاصل شده از حمله قلبی است.

دانشجوی نخبه تحت مراقبت ویژه پزشک

مهدی کلاری، دانشجوی المپیادی کارشناسی مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف از دیگر جوانانی است که در طول دوره بازداشت دچار ناراحتی قلبی شده است.او که در آخرین روزهای سال گذشته با قید قرار وثیقه سنگین سیصد میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، در آخرین روز فروردین ماه در حالی که به گفته نزدیکانش به دلیل مشکلات قلبی پیش آمده برای وی تحت مراقبت پزشک به سر می برد به زندان اوین فراخوانده شد و به زندان بازگشت.

علی پرویز دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر نیز که پیش از عید به مرخصی آمده بود با وجود شرایط وخیم جسمانی از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد.

این دانشجوی خواجه نصیرالدین طوسی که در آستانه عید نوروز با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، پس از مراجعه به پزشک به دلیل حملات مکرر آسم با تشخیص عفونت ریوی و خونریزی ریه که در زندان به آن دچار شده بود، در بیمارستان تخصصی مسیح دانشوری بستری شد. این بیمارستان تحت مدیریت دکتر علی اکبر ولایتی است.اما

هفته گذشته با اتمام زمان مرخصی، خانواده وی با مراجعه به نماینده دادستان در زندان اوین با توجه به بستری بودن وی درخواست تمدید مرخصی کردند که با وجود مراجعات مکرر خانواده پاسخی به آنها داده نشد و این دانشجو به زندان برگردانده شد.

در روزهای اخیر اخبار مربوط به سلامت زندانیان سیاسی در بند و چه آنها که به مرخصی‌های موقت با قید وثیقه آمده‌اند به حدی نگران کننده شده است که نمایندگان مجلس از ضرورت بررسی این موضوع در هیات های ویژه سخن گفته‌اند.

نا امیدی از سرنوشت طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاه‌ها

اگر آنگونه که مصطفی کواکبیان نماینده سمنان و عضو فراکسیون خط امام(ره) مجلس گفته طرح تحقیق و تفحص از زندان های کشور در صحن علنی مجلس به تصویب برسد بررسی وضعیت سلامت و دلیل بروز بیماری در بازداشت شدگان که بیشتر بروز ناراحتی قلبی و عصبی بوده است، می‌تواند توسط این هیات مورد بررسی قرار گیرد. هدف اصلی طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاه‌ها تطبیق شرایط زندان‌های ایران با استانداردهای جهانی است.

طرح تحقیق و تفحص از وضعیت بازداشتگاه‌ها علی‌رغم تصویب در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس برای بررسی در صحن علنی مجلس مدت‌ها در دستور کار قرار نگرفت.

مصطفی کواکبیان نماینده طراح این طرح اینگونه برخورد با این موضوع را غیر قابل توجیه می‌داند؛ به گفته نماینده سمنان این طرح باید خارج از نوبت در دستور کار مجلس قرار می‌گرفته است.

داریوش قنبری نماینده ایلام اما معتقد است:« اگر قوه قضائیه از ابتدا همکاری و تعامل با نمایندگان مجلس داشت و هیات ویژه مجلس اجازه بازدید و بررسی بازداشتگاه‌ها را می‌یافت نیاز به تهیه چینین طرح‌هایی نبود.»

پس از تذکرات و پیگیری‌های صورت گرفته اکنون هیات رییسه مجلس طرح تحقیق و تفحص از بازداشتگاه‌های کشور را در دستور کار قرار داده و به گفته کواکبیان وعده داده‌اند پس از بررسی طرحی مربوط به کشاورزی این موضوع مورد بررسی قرار گیرد.

اگر سرنوشت این طرح همچون گزارش کمیته ویژه مجلس از بررسی حوادث کوی دانشگاه و مجتمع سبحان نباشد، که هیچ‌گاه در مجلس قرائت نشد و البته اخیرا هم توسط جمشید انصاری دبیرکمیته سیاسی فراکسیون خط امام(ره)مجلس اعلام شد که کسی منتظر قرائت این گزارش‌ها نباشد چون کمیته‌ای از سوی مجلس برای بررسی این امور تشکیل نشده بود، باید منتظر ماند و دید نمایندگان درباره این مساله که به سلامت افراد و وضعیت بازداشتگاه‌های کشور که جمع کثیری از فعالان سیاسی در آن بسر می‌برند، چگونه برخورد خواهد کرد.

منبع پارلمان نیوز


 


کلمه:یک عضو فراکسیون اصولگرایان معتقد است واردات بی‌رویه موجب رکود در اقتصاد کشور شده است که این مسئه به نابسامانی وضعیت کارگران دامن می‌زند.

سید رضا اکرمی در گفت‌وگو با  فرارو با اشاره به رکود موجود در کشور گفت: «از یک طرف در جهان با بحران اقتصادی روبرو هستیم و از طرف دیگر با رکود اقتصادی. این برای جامعه کارگری حتما مشکل درست می‌کند. بدین ترتیب است گاهی تعطیلی کارخانه‌ها را می‌بینیم و گاهی نیز ورشکستگی کارفرماها و موسسات صنعتی را.»

وی افزود: «این موضوع به کشور ما هم سرایت پیدا کرده و ما هم با رکود مواجهه هستیم. بنابراین مشکلاتی برای جامعه کارگری به وجود آمده، به طوری که ما در کشور ۴ میلیون بیکار داریم که عمدتا هم فارغ‎التحصیلان دانشگاه هستند. این موضوع را کسی نمی‌تواند منکر باشد و نادیده بگیرد. پس نابسامانی وضعیت کارگران هم بعد بین المللی دارد و هم بعد داخلی. بدین نحو است که ما بعضا با اعتراض کارگران مواجهه هستیم. مسایلی از قبیل حقوق معوقه و امثال اینها کارگران را وادار می‌کند که اعتراض کنند که البته اعتراض حق آنهاست.»

نماینده مردم تهران در مجلس با بیان اینکه باید دنبال حل مشکل باشیم، اظهار کرد: «باید کار جدیدی ایجاد کنیم که بیکار نداشته باشیم یا حداقل تعداد بیکاران کم شود. سرمایه‌ها را به کار بگیریم که کارخانه‌ها با ظرفیت بیشتری کارکنند و نقدینگی سرگردان جذب کار و تلاش شود. علاوه براین باید نحوه صحیح برخورد با این مسئله را بدانیم. باید با این مشکلات برخورد منطقی و علمی کرد تا اعتراضات به حداقل برسد و حقوق کارگران هم پرداخته شود و هم کارفرما بتواند روی پایش بایستد.»

اکرمی در پاسخ به این سوال که آیا واگذاری کارخانه‌ها باعث نابسامانی وضعیت کارگران شده است، تاکید کرد: «باید گفت که چند کارخانه از بین کارخانه‌‌های کشور به بخش خصوصی واگذار شده است؟ اصلا اصل ۴۴ آنگونه که منظور مقام معظم رهبری بود انجام نگرفته و مدیریت متاسفانه همان مدیریت دولتی است. واگذاری یعنی اینکه به افرادی که نقدینگی دارند مسولیت دهیم. پس اینکه موضوع واگذاری عامل مستقیم این نابسامانی باشد درست نیست.»

وی به شرح مشکلات اقتصاد ایران پرداخت و گفت: «اقتصاد ما اقتصاد بیماری است. در واقع اقتصاد نفتی و دولتی یعنی اقتصاد ناکارآمد. علت اجرای اصل ۴۴ این بود که اقتصاد دولتی جواب نداده است.»

این نماینده مجلس با انتقاد از کیفیت کالاهای تولید شده در داخل ادامه داد: «کالای ما کیفیت ندارد چرا که بازار رقابتی نیست و قیمت تمام شده آن زیاد است. علت این که واردات زیاد شده این است کالای تولیدی داخل کشور گران بوده و یا این که دستمزدها بالا است. واردات بی رویه هم رکود اقتصادی به بار می‌آورد.»

وی اضافه کرد: «در مجامع کارگری بحث‌های مربوط به دستمزد خیلی رونق دارد. ولی وقتی کالا را می‌بینیم متوجه می‌شویم این درخواست با کیفیت کالا تطابق ندارد. اکثر کالاها بی‌کیفیت بوده و مقرون به صرفه نیستند. فلذا هر کسی که پول دارد تعرفه می‌پردازد و واردات انجام می‌دهد که برای اقتصاد کشور مناسب نیست.»

وی با بیان اینکه صنعت ایرانی توانایی مقابله و رقابت با صنایع اروپایی را ندارد، گفت: «ما باید در چند بخش اصلاحات انجام دهیم. هم باید کارفرما ماهر باشد، هم سرمایه گذاری مقرون به صرفه باشد و هم کارگر نقش شایسته خودش را ایفاکرده و به کیفیت کالا توجه کند تا اقتصاد به رونق بیاید. ما نمی‌توانیم با صنعت اروپا مقابله کنیم.»


 


کلمه:سخنگوی فراکسیون خط امام(ره)مجلس گفت: مهم‌ترین دغدغه‌ و اولویت‌ کاری فراکسیون خط امام(ره) در سال جاری تاکید بر آرامش، اجرای منطقی هدفمندسازی یارانه‌ها، برنامه پنجم توسعه، تورم، بیکاری و نرخ رشد اقتصادی کشور خواهد بود.

داریوش قنبری در گفتگو با ایسنا، گفت: یکی از مهم‌ترین دغدغه‌ها و اولویت‌های فراکسیون خط امام(ره) در سال جاری باید تلاش در جهت ایجاد آرامش در کشور باشد، با توجه به ضرورت توسعه کشور باید مقدمات این توسعه به وجود آید و یکی از مهم‌ترین اولویت‌ها “آرامش” است.

سخنگوی فراکسیون خط امام(ره) تاکید کرد: تلاش فراکسیون در سال گذشته و سال جاری این بوده است که آرامش در کشور شکل گرفته و نهادینه شود. در این مسیر همواره با گرایش‌های افراطی مقابله کرده و هرگز اجازه شکل گرفتن انگیزه‌های افراطی در درون فراکسیون را نداده است. تلاش اعضای فراکسیون همواره این بوده تا گرایش‌های افراطی در طیف اصولگرا را کنترل کند و فکر می‌کنم تا حدود زیادی موفق بوده‌ایم.

نماینده مردم ایلام افزود: معتقدم نحوه عمل فراکسیون اصولگرایان مجلس تا حدود زیادی منبعث از فعالیت‌ها و تلاش‌های فراکسیون خط امام(ره) بوده است.

وی با اشاره به مسائل مطرح شده درباره قانون هدفمندسازی یارانه‌ها گفت: این قانون باید به گونه‌ای اجرا شود که فشار معیشتی بر مردم به ویژه خانواده‌های حقوق بگیر وارد نکند. اعضای فراکسیون در خصوص نحوه هدفمندسازی یارانه‌ها نگرانند.

قنبری تورم،‌ بیکاری، نرخ پایین سرمایه‌گذاری و نرخ پایین رشد اقتصادی را از دیگر دغدغه‌های فراکسیون خط امام(ره) برشمرد و اظهار کرد: شاخص‌های مهم اقتصادی به ویژه تورم، بیکاری، نرخ پایین سرمایه‌گذاری و رشد منفی اقتصادی از مهم‌ترین اولویت‌هایی است که فراکسیون اقلیت در دستور کار قرار خواهد داد.

این عضو کمیسیون اجتماعی لایحه قانون برنامه پنجم توسعه را دیگر دغدغه و اولویت کاری فراکسیون متبوعش عنوان کرد و افزود: کمیته اقتصادی فراکسیون دیدگاه‌ها و نظرات مختلف کارشناسان و صاحب نظران را جمع‌آوری و در جلسات آتی نظرات کارشناسی کمیته اقتصادی فراکسیون نیز به آن اضافه خواهد شد تا به جمع‌بندی نهایی برسیم.


 


کلمه:مریم باقی دختر عمادالدین باقی، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر در یکصدمین روز بازداشت پدرش نامه ای خطاب به او نوشت.

به گزارش کلمه متن این نامه به شرح زیر است:

بابای خوبم، سلام. به روح بلندت سلام،به وجود پر صلابت و عاشقت سلام، به روحیه قوی ات سلام، به تن بیمارت سلام. قلبم برای سلامتی تو عجیب می تپد. سلامتی که در یک سلول سخت و نامناسب در دوره قبلی زندان عارض تو شد. سال ۸۸ به پایان رسید در حالی که تو نبودی و امروز چهارم دومین ماه بهار، ۱۱۸ روز از بازداشت تو می گذرد. چقدر تا لحظه تحویل سال نو امیدوار بودیم که زنگ در به صدا در آید و تو بیایی اما بعدا شنیدیم که آن شب را میهمان بیمارستان شده بودی… وثیقه گرفته و گفته بودند می آیی.

شب چهارشنبه آخر سال را تا نیمه شب به درب زندان چشم دوخته بودیم و امیدوار بودیم که لحظه تحویل سال دیگری را کنار هم دعا کنیم که مقدرات ما و میهن مان احسن الحال باشد اما نگذاشتند. برای محمد هم چنین شده بود و تو با ما تا نیمه های شب جلوی در اوین ایستاده بودی اما او آن شب آزاد نشد. اما ما همچنان دل به پرودگار آگاه ازاسرار غیب بسته ایم. اولین شب عید که پس از سه هفته موفق به شنیدن صدایت از پشت گوشی تلفن شدیم هرچند کوتاه، این بیت حافظ را زمزمه کردی که: هان مشو نومید چون واقف نه ای از سر غیب / باشد اندر پرده، بازی های پنهان غم مخور.

این پنجمین بهاریست که برای ما حال و هوای زندان دارد و تو در زندانی. بابای عزیزم متاسفم که در خود سانسوری ناخواسته ناچارم برخی سر گذشت روزهای بدون تو را بگذارم تا زمانی دیگر و شاید بماند تا هنگامی که تو آمدی تنها در گوش تو واگویه کنم که بر ما چه گذشت وبا ما چه کردند. این سومین بار است که باز هم زندان، این روش که در کشورهای توسعه نیافته و جهان سومی برای محدود کردن اندیشمندان و مجازات سخن به کار می رود، نصیبت شده است.

هنوز یک سال از آزادی تو نگذشته بود که انتخابات ۲۲ خرداد رخ داد و خانه ما از وجود محمد خالی شد. مدتی از آزادی او نگذشته بود که رحلت فقیه بزرگوار عرق سردی بر پیشانی مان نشاند و فردای هفتمٍ آن عزیز رفته و عاشورای حسینی، تو را با رخت سیاه عزا بر تن، از خانه بردند.

سال های پبش که در زندان بودی بارها شکوه هایم از روزگار و دلتنگی هایم را برایت نوشتم. آن روزها تعب و درد ما کمتر درک می شد و مانند این روزها که زندان فراگیر تر شده است نبود. ما یاد گرفته بودیم که درد را برای دل خود بگذاریم، نه برای یکدیگر و من تلاش می کردم که مادر و خواهر و دیگران نفهمند که در کنج دلم غم بزرگی لانه کرده و رنج مرا می فرساید و محمد نباید آزرده شود تا قلمش آزاد باشد و آن ها هم همینطور بودند – حتی مینا که کوچکتر از همه و کودکی دبستانی بود- پرده پوشی را خوب یاد گرفته بود. کاغذ و قلم انیس و مونسم شده بود. روزهایی که محمد نبود اما من پیمان پرده پوشی را بیش از همه پیش تو نقض کردم و تو مثل همیشه چه مهربانانه مرا به امید و آرامش فرا می خواندی و این روزها که تو نبودی باز هم بیش از همه با کاغذ و قلمم درددل کردم، در چهلمین روز، شصتمین روز، هفتادمین روز، هشتادمین روز… و همه را پیش خود نگاه داشتم… گرچه خسته ام از نوشتن. خسته ام از قلمی کردن نامه هایی که همه می توانند بخوانند الا مخاطبش و یا دست نوشته هایی که به هزار دلیل مصلحت اندیشانه اطرافیانم در بایگانی خاطراتم ضبط می شود و از نوشتن نامه های بی پاسخ به قاضی و قاضی القضات و قصیده هایی که از هجران در دلم می سرایم، اما خون در رگ هایم با ایمان به اندیشه خیر خواهانه تو مقاومت را فریاد می کند. من به خدا هم نامه نوشته ام و می دانم او تنها کسی است که فریادرس ماست و تنها وقتی به یاد آیات او می افتم آرام می گیرم. ” انی اعلم و مالا تعلمون- من چیزی می دانم که شما نمی دانید” (بقره-۳۰)، “و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم.

و الله یعلم و انتم لا تعلمون – در آن چه که بد می پندارید ممکن است خیری باشد برای شما”(بقره-۲۱۶) و باز به سفارش تو که آیه صبر می خواندی “واستعینوا بالصبر و الصلوه”(بقره-۴۵) صبر می کنیم و خستگی مانع ایستادگی نمی شود که تو هماره برای من و ما اسطوره ایستادگی بوده ای.

جمعه ها چه روزهای غریبی شده اند. انتظار را به انتظار پیوند می زنند. “لحظه های هبوط”، روز دلشوره های دم غروب…. پایان دو ماه بازداشت، روزی که دیگر انتظار داشتیم پایان این مرحله از زندان به جرم بیان عقیده باشد، شب جمعه بود. چهلمین روزی که میله های زندان محصورت کرده بودند هم جمعه بود، اربعین شهید آزادی در کربلای مقاومت و ایستادگی و اربعین دوری از تو، پدر. چه تقارنی دارند این روزها.

آن هنگام که محمد را نیمه شب از جلوی چشمانم به زندان بردند پایان روز ۳۰ خرداد، جمعه بود و زمانی که خدا او را باز شبانه آزاد کرد بامداد جمعه بود و روز هشت هشت هشتاد و هشت، میلاد امام هشتم. آخرین روز سال ۸۸ باز هم جمعه بود و ما این بار با امیدی که برای آمدن تو داده بودند غرق در انتظار بودیم و نمی دانم آخرین جمعه انتظار در انتظار برایمان کدام است.

این تقدیر سال های سال ماست تشویش و تفتیش و دادگاه و بازجویی و زندان. پیش تر هزار و پانصد روز زندان را تجربه کرده ای یعنی کودکی مینا، نوجوانی منیره و جوانی من و حتی هنگامه ازدواجم. ده سال پیش محمد که بعد از تو روانه زندان شد چندی نگذشت که آزاد شد. ما هنوز به عقد یکدیگر در نیامده بودیم و تو محکوم به چند سال زندان بودی. با قول اینکه تو از زندان می آیی به عقد نشستیم. مراسم آغاز شده بود در حالی که چشم انتظار تو بودیم.

گفته بودند باید با لباس زندان و دستبند، تحت الحفظ بیایی و تو توسط یکی از هم بندیانت این پیغام تلخ را تلفنی برایمان فرستادی: “به همسرم فاطمه بگویید من عروسی دخترم مریم را اینجا جشن می گیرم. می دانم این گونه راضی نیستید در این شادی حاظر شوم. ” تمام آن مجلس را در دل گریستیم و هنگامی که آخرین لحظات با تلاش های رئیس مجلس وقت و برخی دیگر، تو را آوردند آن گریه های در دل به هق هق های بلند تبدیل شد….

در دوره دولت نهم هم یک بار دیگر طعم زندان را چشیدی که دشوارتر از پیش بود و امسال این سال نفرین شده، ابتدا محمد بود که روانه زندان شد و سپس دوباره تو. دیوارهای بلند سلول های باریک بند ۲۴۰ میزبانت شده اند و روزهاست که آن دیوارها تنها تصویر جلوی دیده گان تو اند. کاش میهمان سلول کوچکت می شدم و شانه های ستبرت را غرق بوسه می کردم و می گفتم عیدت مبارک بابا، مثل همیشه به تو می بالم. می دانم روح بزرگ تو در آن سلول کوچک محصور نیست، روح سرشار از اخلاص و صداقت و صمیمیت. گرچه قرآن را هم نزدیک به ۵۰ روز از تو دریغ کرده بودند اما می دانم زمزمه می کردی و می کنی آیه های وحی را و به تو می تابد پرتو نور پروردگار که آنجا به او نزدیکتری. هیچ چیز در آن سلول نیست جز معنویت. گناه تواین است که تحمل و مدارا، صلح و دوستی، احترام به کرامت انسانی، حق حیات و به بند نکشیدن حتی مخالف را مطالبه می کنی. برای تو این و آن معیار راستی و درستی نیستند و میزان و معیار سنجش تو برای نیکی و بدی کردار است همان چیزی که خداوند معیار می داند و انسان را به کردار می آزماید و برتری می دهد “… و عملوا الصالحات فلهم اجر غیر ممنون”(تین-۶/انشقاق-۲۵)

در این روزها شاید به دور از چشمان ما که می پاییدند تو را، آسوده تر برای آن استادت در فراغش به سوگ نشستی. در این روزها نبودی تا شاهد باشی چیزهایی که همیشه رنجت می داد. می توانم حدس بزنم اگر بودی برای هر حکم اعدام چه بی قرار می شدی. همیشه هرگاه کسی طناب دار در تقدیرش بود حتی اگر گناهکار هم بود تمام تلاشت را می کردی تا مجازاتی جایگزین برای او تعیین شود. اگر قصاص بود گاه تا پای دار برای رضایت خانواده مقتول می کوشیدی و اگر اعدام در انتظار مجرمی بود از نامه نگاری به مقامات تا نوشتن مقالات را وا نمی گذاشتی.

کتاب “حق حیات” تو در دو جلد تدوین شد اما مانند چند کتاب دیگراز کتاب هایت که در ایران هرگز اجازه نشر نگرفت یا به محاق توقیف رفت به مخاطبان نرسید، گرچه در مصر و لبنان به طبع رسید اما چقدر دوست داشتی که آن ها در ایران خوانده شود. چقدر امید داشتی به تدریج فرهنگ صلح و مدارا نهادینه شود اما چه شد! چرا راه رسیدن به آزادی و آرامش و صلح، چنین پر سنگلاخ و تاریک و باریک است؟ غم مخور بابا، این نیز بگذرد… اکنون در آن سلول شاید کمتر شاهد غم دیگرانی. می دانم غم دیگران رنجیده ترت می کرد. در این روزها نبودی تا بار دیگر برای توقیف نشریه مان دلداری مان بدهی. دیگر تعداد توقیف نشریاتمان آن قدر بالا رفته از یادمان رفته است و این بیکاری گاه به گاه گویی قرار است این بار طولانی تر از همیشه باشد.

پدرم، اگر روزی صدای آزادی خواهی و حق طلبی معدودی به گوش می رسید اینک صداها تکثیر شده اند. با حبس هر صدا صدها و هزارها ندای آزادی از هرجا می خیزد. یکی از هم بندی هایت که چندی است آزاد شده، دو سه سلولی با سلول تو فاصله داشت. گفت گاه صدای تو را می شنید. ماموری گفته بود، صدایت بلند نشود و تو می گویی “ما خود حبسیم، صدایمان که حبس نیست.” آری عزیز دلم صدای تو حبس نیست.

صدای تو از هزار توی آن دیوارهای بلند و بتونی زندان اوین همه کوچه های شهر را در می نوردد و هم صدا بسیار داری. صدای تو ندای آزادی و عدالت است پس چرا تو را دشمن می پندارند؟! اینک شمار کسانی که دشمن پنداشته می شوند هر روز بیشتر و بیشتر می شوند. بسیاری از خانواده شهیدان، کسانی که هنوز غم به دل دارند برای حفظ و پایداری آرمان های انقلاب چه ناباورانه به ضدیت با آن متهم می شوند. خانواده های شهید بهشتی، شهید رجایی و حتی شهید مطهری، شهید قدوسی، شهید باکری،شهید همت، خانواده امام (ره) و بسیاری از انقلابیون چنین داوری می شوند.

نمی دانم در چه خیالند که گاه شما و آن ها را به دست داشتن در دست بیگانه برای ضربه زدن به انقلابی که خود ساخته اید متهم می کنند و یا منافق می نامند. منظورشان چیست؟ من نفاقی میان قلب و قلم، درون و برون و میان افکار با بیان و کلام و کردارتان ندیده ام. نمی دانم چرا واژه ها بی مهابا تهمت تیز و تهی و بی مسمایی می شوند برای تهدید و تحدید منتقدان. آیا جز این است که اصلاح طلبان تنها اصلاح می خواهند و وفاداری به همه آرمان های انقلابی که نتیجه صد سال مبارزه برای از میان برداشتن سلطنت و دیکتاتوری بود؟ آیا آزادی در کنار جمهوریت و اسلامیت از شعارهای اصلی انقلاب ایران نبود؟ مگر در خیابان های استبداد زده آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را سر نمی دادید؟

وقتی بسیاری از دوستانت در زندان بودند و محمد هم آنجا بود تاب نداشتی گویی اگر چاره ای نمی توانستی بیابی باید خود هم در بند باشی. گرچه در فواصلی که آزاد بودی هم گویی در حبس بودی. نه امکان کار فراهم بود که بیش از بیست بار کار تو را تعطیل و مانع از نشر کتاب، نشر روزنامه تا تدریس و تحقیق شده اند و نه امکان فعالیتی باقی گذاشتند که در سال گذشته حتی انجمن دفاع از حقوق زندانیان که از ریاست آن کناره گرفته بودی تا مبادا حضور فعال تو موجب تعطیلی آن شود، هم پلمپ شد. تو مانده بودی و کنج کوچک اتاق با رایانه ای کهنه و قلمی که از آن خون دل می چکید. این را هم تحمل نداشتند. تو نقاد بوده ای نه معاند و آنان تو را به دشمنی هر از گاه می آزارند. اما باز تو به ما که در این حرمان، حیران مانده ایم و مبهوت و استفهام سراسر وجودمان را فرا گرفته است، زنده باد مخالف من می گویی و نوید صلح و آرامش می دهی. جز این است که خداوند به میوه زیتون، نماد صلح و دوستی، سوگند می خورد و به بلد امین،آن شهر امان یافته مکه قسم یاد می کند.

اما پدرم، مدینه فاضله ات، آرمان شهری که تو می خواهی در این دیار رویا شده است. آن رفیق تو قیصر نیست تا این زمانه تلخ را با بلند ترین اشعار بسراید، نیک گفته است که “… شاعران آرمان شهر را آفریدند، که در خواب هم، خواب آن را ندیدند.” آن آرمان شهر را تاکنون در شعرها و قصه ها خوانده ام اما این دلیل نمی شود که بخواهم زبانت در نیام باشد که ما آفریده شدیم برای جستجوی حقیقت، بیان واقعیت و تلاش برای رفع ظلم و شقاوت و نیل جامعه به سعادت. اگرچنین نباشد پس چه فرق با چارپایان.

در این ۱۱۸ روز سه بار دیدمت، کوتاه. دقایق برایم مهم شده بود و کاش می شد آن ۲۰ دقیقه را به آزادیت پیوند زد. پدر، به شنیدن صدای با صلابت تو از پشت خط تلفن، به ملاقات در آن سالن هایی که سال های قبل هم در آن قدم زده بودم و هر دفعه دعا می کردم که آخرین بار باشد، به آغوشت که در فرصتی کوتاه باید میان من و خواهران و مادرم تقسیم می شد، به دست های حلقه شده مینا به دور گردنت که هنگام خداحافظی به سختی باز می شد، به چشمان منیره که از دیدن تو سیراب نشده باید به روی لحظه های بدون تو باز می شد و تا آخرین لحظه ای که می شد تو را دید و درب پشت ما بسته نشده بود تو را تعقیب می کرد،…

به هیچکدام عادت نکرده ام. همه می گویند تجربه ما در سابقه زندان بودن شما اوضاع را برایمان عادی کرده است اما هرگز عادی نشده، تنها جراحت های قلبمان عمیمق تر و زخم هایمان کهنه تر شده اند و اینک رنجورتر از همیشه ایم. چگونه عادت کنم به چهره مادرم که با وجودی انباشته از تحمل و صبر، لبخند تصنعی تحویلمان می دهد. به اضطراب ها و دلتنگی ها و همه دشواری هایی که خواهران کوچکترم پشت سر می گذارند و سعی می کنند پشت نقاب بی خیالی چهره شان مخفی کنند. نه، من عادت نکرده ام بابا. حتی به دیدن مردمی که هر روز در کوی و خیابان مانند ماشین های کوکی می دوند در پی لقمه نانی برای شکم های خالی فرزندانی که با شعار عدالت و رفع فقر و تبعیض بزرگ می شوند و دم بر نمی آرند چون از عواقب خود و فردای همان فرزندانشان می هراسند و… عادت نمی کنم.

شاید این میراث توست که در من جاودانه مانده است. چون گناه تو این است که به دیدن غم های دیگران و رفتارهای ناهنجار خو نمی کنی و هر اعتراض و انتقاد کوچکی از تو کافی است برای پاتکی بزرگ علیه تو، مانند زندانی کردن و من به زندان بودن تو و امثال تو عادت نمی کنم و هر لحظه فراموش نمی کنم پشت دیوارهای بلند زندانی در منتهی الیه شمال غربی این شهر و زندان هایی در این حوالی، هستند کسانی که گناه شان تنها انتقاد برای اصلاح است. همان شیوه ای که پیامبران و امامان به ما آموختند. به تو که با بال هایی بسته اما دلی آکنده از ایمان و اندیشه ای استوار در قفس آنانکه انتقاد را بر نمی تابند، نشسته ای می گویم بابای عزیزم، آزاد و رسته حقیقی از بند تویی.

گرچه آرزوی آزادی تو و همه هم بندیانت را دارم اما می دانم که هر کجا باشی خداوند عماد با توست. وقتی آن فقیه بزرگوار که برای گفتگو با او، اکنون زندان قسمت توست، می دید تو را، این جمله از دعای جوشن کبیر را می خواند که” لاعماد من لا عماد له”. آری تنها اوست تکیه گاه کسی که برای او تکیه گاه و پناهی نیست و من تو را که نامت ترکیب اسماء الهی است به عماد هستی می سپارم. به آن عماد باقی.

هنوز هر زنگی که به صدا در می آید دلمان می ریزد که نکند تو باشی. کاش نحسی در سالی که گذشت بماند و این بهار، بهار آزادی تو از زندان باشد. منتظرت هستیم.

سال های گذشته که در زندان بودی یکی از دوستانی که شعری را نوشته و تقدیم تو کرده بود، روانشاد مجتبی کاشانی بود و من آن را این روزها با خود زمزمه می کنم.

هرکه را مسیح در نفس است

جای او در میانه قفس است

هرکجا مرغک خوش الحانی ست

مبتلا و اسیر و زندانی ست

ماهی از رقص دلفریب خودش

می کند تنگ را نصیب خودش

هرکه حسنی به طالعش دارد

روزگارش چنین بیازارد

سیه آواز و چهره ای چو کلاغ

به رهایی پرد میانه باغ

هر قناری چو قار قار کند

خویش را از قفس کنار کند

چون بپوشد به تن لباس سیاه

می دهندش میان باغ پناه

یا کلاغ و رهایی و یله گی

یا قناری و این قفس زدگی

باز در تنگ در قفس بودن

بهتر از زشت و بد نفس بودن

با فروغ فرشته زندانی

بهتر از زاغکی به مهمانی

مریم باقی


 


کلمه:تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در کمیسیون اجتماعی مجلس به تصویب رسیده و هفته آینده در صحن علنی بررسی می شود.

به گزارش مهر عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اعلام اینکه طرح تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی هفته آینده در صحن علنی بررسی می شود، گفت: عدم استفاده بهینه از منابع تامین اجتماعی، مطلوب نبودن سرمایه گذاری شرکتهای تابعه، سوده نبودن برخی از شرکتها و ورشکستگی آنها از جمله دلایل تحقیق و تفحص است.

هادی مقدسی در گفتگو با مهر افزود: تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی در کمیسیون اجتماعی مجلس به تصویب رسیده و هفته آینده در صحن علنی بررسی می شود.

وی با اشاره به این که تحقیق و تفحص این هفته در نوبت بررسی بود اما فرصت به بررسی آن نرسید، اظهارداشت: در دهه چهارم سازمان تامین اجتماعی باید نقش مهمی را ایفا ‌کند زیرا مجری اصل ۲۹ قانون اساسی است که در سال جاری از شرایط ویژه و خاصی برخوردار است.

به گفته وی، اگر مجلس در جهت شفاف‌ سازی منابع تأمین اجتماعی اقدامی را در سال گذشته انجام داد به این دلیل بود که بتوانیم موتور تأمین اجتماعی را برای اجرای اصل ۲۹ قانون اساسی تعمیر کنیم.

مقدسی در خصوص موارد مطرح شده برای تحقیق و تفحص از این سازمان گفت: اجرا نشدن قانونهای تامین اجتماعی، بیمه قالیبافان، کارگران ساختمانی و صنایع دستی که از مصوبات مجلس بوده از دیگر دلایل تحقیق و تفحص از این سازمان است.

مقدسی با اشاره به این که بحث ما شخص نیست بلکه خدمات این سازمان است، گفت: نه با وزیر رفاه کاری داریم نه با رئیس سازمان تامین اجتماعی بلکه کاستیها منظور ما است که باید رفع شود.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه افزود: وزیر رفاه باید برای مدیریت منابعی که در اختیار سازمان تأمین اجتماعی است فکری کند و خیال مردم و مجلس را از آینده این سازمان آسوده کند.

وی در مورد اولویتهای سازمان تأمین اجتماعی در سال جاری گفت: از مهمترین اولویتهای سازمان تأمین اجتماعی این است که در آینده‌ای نزدیک تمام اقشار کشور را بیمه کند که تا کنون با وجود مصوبات قانونی هنوز برخی از اقشار آسیب‌پذیر بیمه نشده‌اند.


 


کلمه: سردبیر هفته نامه پرتوسخن متعلق به موسسه آموزشی مصباح یزدی،در سخنانی در جمع تعدادی از مردم راور از برکناری آیت الله هاشمی رفسنجانی از ریاست مجلس خبرگان و رد‌صلاحیت حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی در انتخابات آتی ریاست جمهوری خبر داد.

به گزارش گفتارنو، حجت الاسلام روانبخش در پاسخ به سوالی درباره اینکه چرا مقام معظم رهبری هاشمی را از ریاست مجلس خبرگان برکنار نمی کنند گفت: ریاست مجلس خبرگان، منصوب شده از سوی مقام معظم رهبری نیست که بتوانند او را برکنار نمایند اما در انتخابات هیئت رئیسه که سال آینده برگزار می شود، ان شاءالله اعضای مجلس خبرگان او را برکنار خواهند کرد.

وی در خصوص ریاست هاشمی بر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز گفت: این مجمع یک مجمع تصمیم گیری نیست بلکه یک مجمع مشورتی است که حتی میرحسین موسوی و عبدالله نوری هم که ۵ سال زندانش کردند عضو این مجمع هستند.

روانبخش گفت: لذا در مجمع تشخیص مصلحت نظام بودن یا نبودن به جایی لطمه ای نمی زند چون مرکز تصمیم گیری نیست، فقط نقش مشورتی دارد و مقام معظم رهبری می خواهند از همه افکار و سلایق مختلف در این مجمع حضور داشته باشند تا تضارب آرا برقرار باشد .

این روحانی حامی دولت افزود: اگر مقام معظم رهبری نظرات مجمع را تائید کردند اعتبار پیدا می کند و گرنه اعتبار قانونی ندارد مثل همان کاری که اخیرا آقای هاشمی رفسنجانی می خواست در مجمع تشخیص مصلحت انجام دهد و انتخابات را از دست شورای نگهبان بگیرد و آن را به کمیسیون انتخابات بدهد.

روانبخش با انتقاد از سکوت لاریجانی و باهنر در قبال جنبش سبز گفت: وقتی معظم رهبری فرمودند عمار کجاست آقای مهندس باهنر صدایش در نیامد و سکوت اختیار کرد بالاخره آقای باهنر می‌توانست بیاید در تلویزیون و جنبش سبز را مورد مواخذه قرار دهد و یا در این شهر و آن شهر برود و روشنگری بکند اما مردم ما هرگز کلامی از باهنر نشنیدند.

وی اضافه کرد: در حالی که که آقای دکتر حدادعادل در مقابل جنبش سبز ایستاد و روشنگری کرد اما امثال باهنر و علی لاریجانی هیچگونه حرفی نزدند.عمارها کم بودند هرچه مقام معظم رهبری فریاد می زد عمار کجاست؟خبری نبود باهنر و علی لاریجانی سکوت کرده بودند .

عضو موسسه آموزشی مصباح یزدی گفت: میرحسین موسوی و کروبی خیلی دلشان می خواست تا دستگیرشان که قهرمان شوند کروبی داد می زد و می گفت یکی بیاید مرا بگیرد و با خود ببرد.

وی اضافه کرد:کروبی دلش می خواست قهرمان شود تا هر روز طرفدارانش در دانشگاهها تابلویی دست بگیرند و شعار بدهند که کروبی قهرمان شد.

روانبخش درباره احتمال نامزدی سید حسن خمینی درانتخابات آینده ریاست جمهوری گفت: ما امیدواریم که سیدحسن خمینی هم برای دوره آینده کاندیدای ریاست جمهوری شود تا معلوم بشود که چقدر جایگاه در بین مردم دارد.

وی با بیان اینکه سیدحسن خمینی رد صلاحیت می شود در این خصوص توضیح داد: سید حسن خمینی رد صلاحیت می شود چون یک رجل سیاسی نیست مگر می شود هرکسی از بیت رهبری باشد رجل سیاسی هم باشد رجل سیاسی تعریف خاص خودش را دارد.

وی افزود:آقای سید حسن خمینی متاسفانه مواضع خوبی ندارد چون بعد از اینکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آقای صانعی را فاقد صلاحیت برای مرجعیت اعلام کرد آقای سید حسن خمینی آمد خانه او و سایت جماران را در اختیار او قرا داد شما بگوئید این کار چه معنایی دارد؟

شایان ذکر است سخنرانی این فعال سیاسی حامی دولت به دعوت جمعیت پیروان روح الله شهرستان راور برگزار شده بود که بخش هایی از آن به دلیل عدم رعایت حرمت افراد منتشر نمی شود.


 


کلمه:هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، گفته است که منوچهر متکی، همتای ایرانی او درباره مبادله اورانیوم غنی شده، به آژانس بین المللی انرژی اتمی پیشنهاد جدیدی ارائه نکرده است.

منوچهر متکی، وزیر امور خارجه ایران یکشنبه، پنجم اردیبهشت در وین، پایتخت اتریش با یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی دیدار کرد.

به گزارش بی بی سی، هیلاری کلینتون سه شنبه، هفتم اردیبهشت (۲۷ آوریل) در واشنگتن، پایتخت آمریکا گفت بر اساس اظهارات طرفین، وزیر امور خارجه ایران پیشنهاد تازه ای به مدیرکل آژانس نداده است.


 


کلمه: نخستین روزهای آغازین سال ۸۹ پس از تعطیلات نوروزی با اعتراضات کارگری آغاز شد. اعتراضاتی که در غیاب احزاب و سندیکاهای قانونی و به صورتی خود جوش خود را نشان داد .

به گزارش جرس افزایش لجام گسیخته قیمتها و قطور تر شدن تورم، سفره های کارگران را خالی کرده بود و کارگران عائله مند دید و بازدید های نوروزی را در حالی سپری کردند که نگران از دست دادن کار خود بودند.

بیکاری و عدم دریافت حقوق به نوبه خود می تواند مقدمه از هم گسیختگی بنیان خانواده ها شود.

نکته جالب تحقق پیش بینی های مهندس موسوی بود که در سفرهای انتخاباتی خود در اردیبهشت و خرداد سال گذشته گفته بود سفره های مردم فقیر در اثر سیاستهای اقتصادی غلط دولت در حال کوچکتر شدن است و این امر زمینه فساد و نابسامانی اجتماعی را فراهم می آورد.

انتظار می رفت که تجمعات کارگری بعد از تعطیلات نوروز در همان حد پراکنده که در گذشته نیز مسبوق به سابقه بود خاتمه یابد. اما انگار پایانی بر این تجمعات نبود.

شروع اعتراضات در سال جدید

نخستین تجمع کارگری با اعتراض کارگران چینی حمید قم آغاز شد که مقابل اداره کار استان قم دست به تحصن زدند.همچنین ۲۰ نفر از کارگران قراردادی کارخانه ایده نگر قم پس از مراجعه به محل کار خود با احکام تعدیل و اخراج روبرو شدند

به دنبال آن اعتراض ۱۶۰ نفر از کارگران صنایع اراک که مدت ۶ ماه حقوق دریافت نکرده بودند مقابل استانداری با هجوم ماموران امنیتی به خشونت کشیده شد. کارگران معترض خواهان دریافت مطالباتشان بودند که به جای آن مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفتند.

اراک که به عنوان شهری صنعتی مشهور است پیش از این نیز صحنه اعتراضات کارگری بود بطوریکه در بهمن ماه سال گذشته چهارصد نفر از کارگران شرکت آونگان این شهر با بستن خیابانهای مشرف به فرمانداری دست به اعتراض زدند . معترضین می گفتند که ماههاست حقوق معوقه خود را دریافت نکرده اند و بیشتر آنها به مشکلات اقتصادی و روانی ناشی از فشار کار روبرو شده اند.

در اصفهان نیز ۶۰ نفر از کارگران شرکت میلاد در خیابان توحید این شهر دست به تجمع اعتراضی زدند.

اوضاع در استان خوزستان و شهرهای اهواز و خرمشهر نیز دستکمی از سایر جاها نداشت به همین دلیل نمایندگان ۲۳ شرکت تخلیه و بارگیری فعال در بارانداز شلمچه که در مجموع سخنگوی ۴۰۰ کارگر محسوب می شدند در مقابل ساختمان مرکزی منطقه آزاد اروند در آبادان و در محل نماز جمعه خرمشهر تجمع اعتراض آمیز برپا کردند.

در اهواز نیز کارگران و اتوبوسرانان ترمینال زاگرس به خاطر دریافت نکردن حقوق چند ماهشان دست به اعتصاب زدند و جمعیت انبوهی از مسافران و مردم هم با دادن شعار رانندگان و کارکنان را همراهی می کردند.

در کرمان کارگران نساجی بافت‌های کرمان به دلیل تعطیلی و عدم پرداخت سنوات و همچنین اخراج از کار در نخستین روزهای سال ۸۹ در محل استانداری کرمان تجمع کردند.

۴۰ کارگر کارخانه قند بردسیر کرمان نیز که با تعطیل شدن کارخانه از کار بیکار شده بودند مقابل فرمانداری دست به تجمع زدند.در تهران نیز اخبار غیر رسمی از اخراج ۴۰۰ تا ۷۰۰ نفر از خدمه شرکت مترو به علت انقضای قرار داد حکایت داشت.

اخراج، طاعونی که گسترش می یابد

در نخستین روزهای کاری سال ۸۹ ادارات کار شهر ها و بخشهای مختلف شلوغ ترین و پر ازدحام ترین مکانها بود چرا که خیلی از کارگران که مهلت قرار دادشان اسفند ماه سال گذشته خاتمه یافته بود ایام نوروز را با استرس فراوان سپری کردند تا در نخستین روزهای کاری سال جدید با مراجعه به ادارات کار علاوه بر دریافت حقوق معوقه خود بتوانند حکم بازگشت به کار دریافت کنند.

بهزاد مروت پور از کارگران تعدیل شده که پرونده ای در اداره کار یکی از بخشهای استان تهران تشکیل داده می گوید: اواسط برج ۴ ( تیر ماه) برای رسیدگی به شکایت وی تعیین شده و مسئولان به وی گفته اند حجم شکایات به قدری زیاد است که زود تر از این موعد نمی توانند به وی نوبت دهند.

مریم ب ۲۷ ساله نیز که به خاطر خودداری کارفرما از پرداخت معوقاتش به دلیل ورشکستگی برای شکایت به اداره کار آمده بود می گوید: با این روند طولانی رسیدگی امید چندانی به دریافت کامل حقوق و معوقات خود ندارم.اوضاع ظاهرا در بیشتر ادارت کار به همین منوال بوده یعنی هجوم کارگران اخراجی برای ثبت شکایت .

یکی از مسئولان خانه کارگر در باره میزان کارگران اخراجی امسال می گوید: رشد اخراج کارگران امسال در تهران ۴۹ درصد و در کل کشور ۵۰ درصد افزایش داشته است.

حسن صادقی رئیس شورای اسلامی کار و یکی از گردانندگان خانه کارگر می افزاید: با محاسبه کل کسانی که به ادارات کار مراجعه می کنند میزان مراجعات پس از نوروز امسال با رشد ۷۰ درصدی روبرو بوده است.

وی یکی از پدیده های تاسف بار امسال را مراجعه کارگران به کارخانه ها پس از تعطیلات نوروز و دریافت حکم اخراج یا مواجه شدن با اعلامیه تعطیلی کارخانه دانست.

سال وخامت وضع کارگران

برخی کارشناسان سال ۸۹ را سال وخیم تر شدن اوضاع معیشتی مردم و به خصوص اقشار آسیب پذیر دانسته اند. پس از نا آرامی های سیاسی سال گذشته نا آرامی های کارگری در سال ۸۹ در حال تبدیل شدن به موضوعی مهم و حیاتی است.

در خصوص وخیم تر شدن اوضاع اقتصادی سیاست های اشتباه دولت را نمی توان مطلقا نادیده گرفت به خصوص که با این اوضاع آشفته معیشتی دولت عزم کرده طرح هدفمند کردن یارانه ها را نیز که بنا به بر آوردها به تورم بالای ۴۰ درصد منجر می شود اجرا کند.

علیرضا محجوب نماینده مجلس و دبیر خانه کارگر که قبل از تصویب طرح هدفمند شدن یارانه ها به دولت در خصوص وخیم تر شدن وضعیت معیشتی کارگران هشدار داده بود می گوید: افزایش ۷۰ درصدی اخراج کارگران درنیمه اول سال ۸۹ به دلیل ناتوانی کارفرمایان از پرداخت حقوق به کارگران به خاطر ترس از اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها است.

وی می افزاید: طبیعی است که کارفرما نمی تواند دستمزدها را افزایش دهد در نتیجه کارگران را اخراج می کند.

محجوب خبر اخراج ۲۰۰ هزار نفر در سال گذشته را تایید کرد و افزود: اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها رکود را تشدید و وضعیت معیشتی کارگران را بد تر خواهد کرد.

ادعاهای دروغین

برخی تند روها همیشه اصلاح طلبان را متهم می کردند که کمتر به وضعیت معیشتی مردم رسیدگی می کنند. تحلیلگران آنها می گویند احمدی نژاد با شعار ریشه کن کردن فقر و تبعیض به میدان آمد چون مردم در زمان اصلاحات فقیر تر شده بودند.

این در حالی است که سیاستهای اقتصادی کارشناسی نشده احمدی نژاد طی سالیان اخیر وضعیت معیشتی اقشار محروم را وخیم تر کرده و منجر به گسترش دامنه فقر و تثبیت سیاست صدقه ای شده است.

وضعیت وخیم کارگران در ایران روز کارگر امسال را از سالهای دیگر متفاوت کرده است. امسال کارگران و قشر های آسیب دیده از سیاستهای اقتصادی قصد دارند با انگیزه بیشتری در اعتراضات کارگری روز کارگر شرکت کنند.


 


کلمه: به دنبال سرقت سریالی مجسمه‌های شهری، علاوه بر سرقت ۶ مجسمه قبلی، دو مجسمه «شریعتی» و «مادر و فرزند» هم از پارک شریعتی و شهرک قدس ربوده شدند.

روز گذشته خبری مبنی بر سرقت ۶ مجسمه «ستارخان» واقع در خیابان ستارخان،‌ «باقرخان» واقع در خیابان شهرآرا، صنیع‌ خاتم واقع در پارک ملت اثر حمید شانس، دو مجسمه در خانه هنرمندان ایران از آثار محمد مددی و فاطمه امدادیان، «استاد شهریار» در مقابل تئاتر شهر اثر علی قهاری روی خروجی فارس قرار گرفت که اکنون باید دو مجسمه «شریعتی» در پارک شریعتی اثر حمید شانس و «مادر و فرزند» اثر هژبر ابراهیمی واقع در شهرک غرب را نیز به این آمار اضافه کنیم.

موسوی رئیس اداره حجم سازمان زیباسازی شهرداری تهران با اعلام خبر سرقت دو مجسمه دیگر به خبرنگار هنرهای تجسمی فارس گفت: به دنبال این سرقت‌ها، طرح شکایتی را به مقامات قضایی خواهیم داشت تا این ماجرا را پیگیری کنند.

وی همچنین محافظت از اموال عمومی را وظیفه مسؤولین هر منطقه دانست وگفت: محافظت از این مجسمه‌ها به عهده مسؤولان هر منطقه و پلیس پارک،‌ نگهبانان و پیمانکارانی است که محافظت از این اموال را بر عهده دارند.

وی افزود: سازمان زیباسازی شهرداری تهران پس از آن که مجسمه‌ای ساخته و آماده نصب می‌شود، آن را به مسؤولان همان منطقه تحویل می‌دهد و محافظت از این آثار بر عهده مسؤولان آن منطقه است.

موسوی در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان به جای متریال برنز که امکان بیشتری برای سرقت دارد، ‌متریال‌های دیگر از جمله سنگ را جایگزین آن‌ها کنیم، توضیح داد: مجسمه‌ها از زمان طراحی تا زمان اجرا هر کدام شرایط خاص خود را دارند در نتیجه هر طرحی را با یک متریال مشخص می‌توان اجرا کرد، بسیاری از مجسمه‌ها از جنس آهن، سنگ، فایبرگلاس یا برنز ساخته می‌شوند، بنابراین نمی‌توانیم خودمان را محدود به یک جنس خاص کنیم یا متریال برنز را حذف کنیم چرا که در این صورت کارگاه‌های ریخته‌گری برنز و هنرمندانی که تنها با جنس برنز کار می‌کنند نیز حذف خواهند شد.

وی افزود: هنرمندان مختلف با متریال مختلف کار می‌کنند و تعداد هنرمندانی که با سنگ و یا سایر متریال‌ها در ایران کار کنند بسیار اندک است در حالی که اغلب مجسمه‌سازان می‌توانند با برنز کار کنند.

سرقت سریالی مجسمه‌های شهری به گفته مسئولین در ایام نوروز ۸۹ اتفاق افتاده  و تاکنون خبر سرقت ۸ مجسمه در نقاط مختلف شهر تهران  منتشر شده است.


 


کلمه:یکی از زنان دستگیرشده روز عاشورا همچنان در بلاتکلیفی بسر می برد.

بنابه گزارشات رسیده به “فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران” یکی از دستگیرشدگان روز عاشورا بنام زهرا بهرامی از زمان دستگیری تا به حال دربند  ۲۰۹ زندان اوین در بلاتکلیفی بسر می برد.

او در سلولی همراه با ۲ نفر دیگر زندانی است و از زمان دستگیر تا به حال از داشتن ملاقات حضوری با خانواده اش محروم بوده است. بهرامی در زندان دچار افسردگی شده است .

خانواده بهرامی در چند ماه اول بازداشت از وضعیت و شرایط عزیزشان بی خبر بودند و تاکنون از داشتن ملاقات حضوری محروم هستند.آنها در طی این مدت تحت فشارهای روحی و تهدیدات بازجویان قرار دارند که از انتشار وضعیت وشرایط خانم بهرامی خوداری کنند و گرنه آنها هم دچار مشکل خواهند شد.

بهرامی در جریان اعتراضات گسترده روز عاشورا با یورش مامورین  دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد سپس او را به سلولهای انفرادی  در زندان گوهردشت کرج انتقال دادند.


 


کلمه:روزنامه جمهوری اسلامی  امروز نوشت: از رشت خبر می‏رسد پس از خصوصی شدن شرکت مخابرات (در راستای اجرای اصل ۴۴ و واگذاری امور به بخش خصوصی بخشی از مخابرات به شرکت زیر مجموعه سپاه واگذار شد!) ارائه خدمات گزینشی به مردم موجبات نگرانی‏های مختلف مردم را در پی داشته است.

تعدیل نیروهای شرکت، تاخیر و اعلام شماره غلط از طریق ۱۱۸ و کنترل پیامک‏هائی که حاوی بعضی کلمات هستند از جمله این مشکلات است.

جمهوری اسلامی نوشت:گرانی اقلام یارانه‏ای از جمله شیر، از دیگر مشکلات مردم است به طوری که شیر یارانه‏ای از ۲۵۰ به ۳۵۰ تومان افزایش یافته است. گرانی خدمات شرکت‌های دولتی که به بخش خصوصی واگذار می‏شوند موجب شده تا این گرانی افسارگسیخته به سایر بخش‏ها نیز سرایت کند.


 


کلمه: در حالی که بعد از تحولات انتخابات ریاست جمهوری دهم سه عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در جلسات این حزب شرکت نکردند ،سخنگوی جامعه روحانیت مبارز از دیدار هیات منتخب این تشکل روحانی با امامی کاشانی، ناطق نوری و روحانی خبر داد.

حجت‌الاسلام احمد سالک در گفت‌و‌گو با  ایلنا، درباره بحث‌های انجام شده در جلسه شب گذشته شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، اظهار داشت: در این جلسه که به ریاست آیت‌الله مهدوی کنی برگزار شد، در ابتدا اخبار داخلی و خارجی کشور مورد بحث قرار گرفت و به اجرای طرح عفاف و حجاب نیز اشاره شد که اعضا نقطه نظرات خود را بیان کردند.

وی افزود: در این جلسه همچنین، به دنبال بحث احیاء مناطق تهران جامعه روحانیت که طبق اساسنامه شورای مرکزی باید در این باره نظر دهد، حجت‌الاسلام ناصحی معاونت اجرایی مناطق طرحی را ارائه داد که قرار شد، پس از اعمال نقطه نظرات اعضای شورای مرکزی، در جلسه بعدی دوباره مطرح شود.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به سوالی در مورد وضعیت حضور آیت‌الله امامی کاشانی، علی اکبر ناطق نوری و حسن روحانی در جلسات شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز، با بیان اینکه این افراد همچنان در جلسات حضور نمی‌یابند، گفت: هیاتی که قبلا در این زمینه انتخاب شده بود، قرار است با این سه نفر دیدار کند تا نقطه نظرات آنها گرفته شود.

سالک درباره حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در جلسات جامعه روحانیت نیز خاطرنشان کرد: معمولا اعضای جامعه سالی یکبار با وی جلسه برگزار می کنند، زیرا ایشان به دلایلی که بیان کرده‌اند، نمی‌توانند در این جلسات حضور یابند.


 


کلمه:دادگاه انقلاب اسلامی تهران، سه فعال دانشجویی بنامهای نصیر اسدی، سجاد ساده و محسن غمین را به حبس محکوم کرد و علی پرویز دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد. وضعیتِ مجید دری، فعال دانشجوییِ بازداشتی نیز همچنان وخیم و بلاتکلیف در بند ۳۵۰ اوین گزارش شده است.

دانشگاه تهران

به گزارش ایسنا، نصیر اسدی، دانشجوی فوق‌لیسانس دانشکده‌ ادبیات دانشگاه تهران به هفت ماه حبس قطعی محکوم شد.

محمود علیزاده طباطبایی وکیل این فعال دانشجویی در این رابطه خاطرنشان کرد “شعبه‌ ۳۶ دادگاه تجدیدنظر، محکومیت نصیر اسدی دانشجوی فوق‌لیسانس دانشکده‌ ادبیات دانشگاه تهران را به هفت ماه حبس کاهش داده است.”

این فعال دانشجویی پیش‌تر از سوی شعبه‌ ۲۸ دادگاه انقلاب، به دو سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

علیزاده طبابایی در مورد پرونده دیگر موکل دانشجویِ خود، سجاد ساده نیز گفت: ساده از سوی شعبه‌ ۲۸ دادگاه انقلاب، به دو سال حبس محکوم شد که یکسال آن تعلیق شده بود که ما به رای صادره از سوی دادگاه بدوی اعتراض کرده ایم.

پلی تکنیک

همزمان دانشجو نیوز گزارش داد: “محسن غمین فعال دانشجویی سوسیالیست مقطع کارشناسی رشته مهندسی عمران دانشگاه پلی تکنیک تهران، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام شرکت در مراسم ۱۶ آذر سال ۱۳۸۶ محاکمه و با اتهاماتی مانند “تبلیغ و تبانی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران” روبه رو شده است.

قاضی مقیسه که ریاست دادگاه را بر عهده داشته، این فعال دانشجویی را به ۲ سال حبس تعزیری محکوم کرده است.

خواجه نصیر

به گزارش سامانه خبری- تحلیلی کلمه، علی پرویز، دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر که پیش از عید به مرخصی آمده بود نیز، با وجود شرایط وخیم جسمانی توسط مامورین امنیتی از بیمارستان به زندان اوین بازگردانده شد.

این فعال دانشجویی که در آستانه عید نوروز با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی به مرخصی آمده بود، پس از مراجعه به پزشک به دلیل حملات مکرر آسم با تشخیص عفونت ریوی و خونریزی ریه که در زندان به آن دچار شده بود، در بیمارستان تخصصی ریه مسیح دانشوری بستری شد.

این گزارش خاطرنشان می سازد مراجعات و فشارهای مکرر نمایندگان دادستان به بیمارستان موجب شد تا پزشک معالج پیش از اتمام معالجات تخصصی بیمار را مرخص نماید که پس از اعلام ترخیص وی، مامورین دادستان با هماهنگی قبلی با مسئولین بیمارستان برای دستگیری وی، بلافاصله در بخش محل بستری علی پرویز حضور یافته و در لحظه ترخیص وی را از خانواده جدا نموده و با آمبولانس به زندان اوین منتقل کردند.

مهم ترین اتهام این دانشجو، اعتراض در جریان سخنرانی صفارهرندی ،وزیر وقت ارشاداسلامی دولت احمدی نژاد در دانشگاه و اقدام علیه امنیت ملی و تبانی برای تجمع روز ۱۳ آبان اعلام شده بود که به ۳ سال حبس تعزیری محکوم گردید.

علامه طباطبایی

این سامانه خبری همچنین از وضعیتِ وخیم و بلاتکلیفِ مجید دری، فعال دانشجویی در بند ۳۵۰ اوین خبر داده و خاطرنشان کرده است با درخواست مرخصی وی مخالفت شده است.

دری، عضو شورای دفاع از حق تحصیل دانشجویی است که از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به یازده سال حبس تعزیری محکوم شده است . وی از این یازده سال زندان، پنج سال را باید در زندان شهر ایذه بگذراند.

صدور ۵۰حکم نهایی انضباطی

در گزارشی دیگر از ایسنا، محمود ملاباشی معاون دانشجویی وزیر علوم، سه‌شنبه ۷ اردیبهشت ۸۹،طی نشستی مطبوعاتی به احکام انضباطی صادر برای دانشجویان پس از انتخابات سال ۸۸ اشاره کرده و گفت: “حدود ۵۰ حکم نهایی صادر شده که این احکام شامل توبیخ کتبی، درج در پرونده‌، تعلیق از تحصیل و یا جابجایی دانشگاهی بوده است.”

وی بدون اشاره به گستردگیِ حجمِ دانشجویان بازداشتی، اخراجی و مشمول احکام انضباطی طی چند سال اخیر، ادعا کرد: در دولت نهم تعداد دانشجویی که ما از دولت هشتم تحویل گرفته‌ایم دو میلیون نفر بود که هم‌اکنون این تعداد به ۵/۳۳ میلیون نفر رسیده است که بر این اساس تعداد احکام بالا رفته است اما اگر تعداد دانشجو با تعداد احکام انضباطی نسبتی بگیریم در دولت نهم و دهم تعداد احکام انضباطی ۲۵ درصد کاهش یافته است.

آمار دانشجویان محبوس را نداریم

این مقام دولت دهم درخصوص دانشجویان بازداشتی در جریانات پس از انتخابات ، گفت: “در حال حاضر آماری در خصوص تعداد دانشجویان بازداشتی نداریم؛ ولی ما در جریان آزاد شدن عده بسیار زیادی از آنان بوده‌ایم .

معاون دانشجویی وزارت علوم در پایان گفت: تعداد بسیار محدودی نیز در بازداشت به سر می‌برند که این دانشجویان جزو دو سه دانشگاه هستند.

لازم به ذکر است فعالان حقوق بشر در ایران، طبق اسناد و شواهد جمع آوری شده در سال گذشته، از ۱۶۶۳ مورد بازداشت دانشجویان، ۳۱۱ مورد احضار آنها به دادگاه، ۱۹۲ مورد محاکمه دانشجویان، ۱۰۷ مورد صدور حکم دادگاه، ۷۳ مورد ممنوع الورودی به دانشگاه، ۴۳ مورد اخراج دانشجویان، ۱۴۱۵ مورد احضار به کمیته انضباطی و ۸۴۹ مورد صدور حکم توسط کمیته های انضباطی خبر داده بودند.


 


کلمه:رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تقدیر از فعالیت‌های خانه کارگر تاکید کرد:فعالیت‌های مفید تشکل‌های کارگری روزنه‌های امید برای بهبود وضع کارگران را هر روز بیشتر میکند.

آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی در دیدار دبیرکل خانه کارگر و جمعی از نمایندگان تشکل‌های کارگری سراسر کشور، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را سرشار از تلاش و فداکاری قشر کارگر خواند و با اشاره به هوشیاری، ایمان، وفا، قناعت و سخت‌کوشی این قشر عزیز گفت: کارگران قشری از جامعه هستند که هیچ‌کس نمیتواند ادعا کند مزاحم اقشار دیگر هستند و برعکس حقوق حقه‌شان در اغلب مواقع جبران نشده است.

رئیس مجلس خبرگان رهبری، نقش پررنگ کارگران در تمام شئون زندگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور را یادآور شد و تصریح کرد: پیش و پس از انقلاب اسلامی کارگران جزو بهترین، فعال‌ترین و موثرترین اقشار جامعه بودند و انقلاب با حرکات تمام‌کننده کارگران در قالب اعتصابات به پیروزی رسید.

هاشمی رفسنجانی با توجه به اینکه کارگران همواره در خدمت انقلاب و آرمان‌های نظام اسلامی آن بوده‌اند، گفت: در سال‌های ابتدای پس از پیروزی انقلاب که گروه‌های چپ فعالیت گسترده با شعارهای کارگرپسند داشتند، کارگران با هوشیاری و وفاداری از افتادن در دام آنها پرهیز و خود را وقف نظام اسلامی کردند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش کارگران در دوران جنگ، سازندگی و پس از آن را بینظیر عنوان کرد و تاکید کرد: این قشر معزز در ابتکار، تولید و جنگ هیچ چیزی کم نگذاشتند و ملت ایران همواره قدردان زحمات آنان و خانواده‌هایشان خواهد بود.

رئیس مجلس خبرگان رهبری دست کارگر را دستی مبارک و پربرکت خواند و گفت: قشر کارگر همواره در طول سالیان پیش و پس از انقلاب، کمتر توانسته است به حقوق خود دست یابد و مسوولان همواره مدیون همت و قناعت کارگران خواهند بود.

هاشمی رفسنجانی، نظام جمهوری اسلامی را دارای توانمندیهای بسیار خوبی راز جهت زیربنایی و نیروی انسانی توصیف کرد و گفت: مایه تاسف است که عده زیادی از نیروهای جوان، لایق و تحصیل کرده آماده کارند ولی کار و شغلی برای آنان وجود ندارد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنانش با تقدیر و تشکر از خانه کارگر، این تشکل را خدمتگذار قشر عزیز کارگر خواند و گفت: فعالیت‌های مفید و ثمربخش تشکل‌های کارگری روزنه‌های امید برای بهبود وضع کارگران را هر روز بیشتر می کند.

رئیس مجلس خبرگان رهبری نقش تشکل‌های کارگری را در دوران پس از انقلاب موثر و سازنده خواند و با اشاره به توطئه‌های گوناگون قدرت‌های استکباری برای به زانو در آوردن انقلاب اسلامی، هوشیاری، صبر و همدلی را رمز عبور نظام اسلامی از گردنه‌های سخت کنونی عنوان کرد و گفت: مردم و مسوولان باید با صبر، متانت و تدبیر صحیح یار و یاور انقلاب و نظام اسلامی باشند.

گفتنی است در ابتدای این دیدار آقای علیرضا محجوب دبیرکل خانه کارگر با ارائه گزارشی از عملکرد و فعالیت‌های این تشکل از ابتدای تاسیس تاکنون، سال ۸۸ را به لحاظ عضوگیری سال شکوفایی تشکل‌های کارگری خواند و گفت: خانه کارگر و سایر تشکل‌های کارگری تلاش نموده‌اند، در ابعاد گوناگون آموزشی، خدمات رفاهی، صنفی و احقاق حقوق کارگران به نقش و وظیفه خود به خوبی عمل کنند و موفقیت‌های چشمگیری نیز در این زمینه به دست آورده‌اند.


 


کلمه- مصطفی کرباسیان: تداوم سیاستهای ضداقلیت و ضدقومی در ایران حاکی از آن است که راهبردی برنامه‌ریزی شده و طراحی شده در بارة اقلیتهای دینی و نیز قومیتهای ایرانی دنبال می شود و روشن است که ادعاهای رسمی به اندازه‌ای که سیاستگذاری ها یا تولید ات رسانه‌ای ذیمدخل و مؤثر است، تعیین کننده نیستند.

یک نمونه از مظاهر این نوع سیاستگذاری را می‌توان در برنامه‌های صداوسیما مشاهده کرد.

سالها است که صداوسیما در سریالهای تلویزیونی خود چهره‌ها و شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که با زبانها و لهجه‌های ایرانی سخن می‌گویند و قرار است که سریال را جذاب کنند و در بیننده انبساط خاطر و فرحناکی پدید آورند و لحظات خوشی را برای او رقم بزنند. این شخصیتها اغلب ترک، گیلک، لر، اصفهانی، آبادانی، و غیره اند. در وهله نخست آدمی عیبی در این کار نمی‌بیند زیرا ابتدا بدین نکته می‌اندیشد که کارگردانان و یا فیلمنامه‌نویسان ایرانی فقط قصد دارند از غنای فرهنگ ایرانی –که متشکل از خرده فرهنگهای گوناگونی است- در جهت تولید آثار هنری جذاب بهره ببرند و این به خودی خود نه تنها ایرادی ندارد بلکه پسندیده هم هست و می‌تواند سبب آشنایی بیشتر بینندگان تلویزیون با همة خرده فرهنگها و اقوام ایرانی باشد و به کودکان ایرانی بیاموزد که ایران از اقوام و فرهنگهای گوناگونی تشکیل شده است.

اما یک پرسش ساده همیشه آزارم داده است: چرا در برنامه‌ها و سریالهای تلویزیونی هیچ گاه چهره‌ای مثبت و مطلوب از ترک ها، گیلک ها، لرها و دیگر اقوام ایرانی به نمایش درنمی‌آید؟ آیا نمی‌توان از عناصر زبانی و دیگر عناصر خرده‌فرهنگی به شکل مثبت و در جهت تمجید از اقوام ایرانی بهره گرفت؟ وانگهی، چرا برخی از کودکان و جوانان متعلق به اقوام ایرانی که در این ۳۰ سال به دنیا آمده و پرورش یافته اند، یا هر چه بیشتر از قوم و قبیلة خود دور گشته اند و از آن دوری می‌کنند و بیزاری می‌جویند و روی به انکار هویت قومی خود آورده اند و یا بر عکس(هرچند اندک) علیه فارسها جبهه گرفته اند و از جدایی‌طلبی از ایران دم می‌‌زنند؟

چگونه است که مثلا این یا آن دختر و پسر ترک از مادر خودش می‌خواهد که در مترو و دیگر مراکز عمومی به ترکی سخن نگوید و این یا آن جوان ترک از فارسها نفرت دارد و آنان را دشمن خود می‌پندارد؟ مگر آن «گریز از هویت خود» و این «نفرت از فارسها» یک شبه پدید آمده اند یا بر اثر سیاست‌های فرهنگی شکل گرفته اند؟ صداوسیمای جمهوری اسلامی به‌عنوان یک رسانة سراسری و فراگیر و بلند دامنه چه نقشی در این امر دارد؟ تلویزیون چه نقشی در شکل‌گیری آن گریز از مرکز و بیگانگی سیاسی و این نفرت دارد؟

قومیت، همچون سرمایه‌ یا همچون عنصری مخرّب؟

جامعه‌شناسان قومیت را در کنار جنسیت، ملیت، و نژاد یکی از چهار متغیر زیستی-اجتماعی (bio-social) معرفی می کنند و این‌ها متغیرهایی هستند که در تاریخ اغلب عامل تبعیض و جداسازی بوده اند و سبب انواع تبعیض‌ها و اقدامات ضدبشری. در تاریخ بشر عوامل و متغیرهای گوناگونی این نقش مخرب و ضدانسانی را ایفا کرده اند. دین نیز در بسیاری مواقع همین نقش جداسازی را ایفا کرده است. اما البته ادیان توحیدی در آغاز ظهورشان نوعی عام‌گرایی را پرورده اند و چتری برای همة بشریت گسترده اند. به‌عنوان مثال، قرآن از تنوع جمعیتی همچون نوعی سرمایة انسانی و اجتماعی سخن می‌گوید: یاایهاالناس انّا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا انّ اکرمکم عنداللّه اتقاکم انّ‌الله علیم خبیر (ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملّت ملّت و قبیله‌قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید.

در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست.بی‌تردید، خداوند دانای آگاه است) (آیة ۱۳ سورة حجرات). جالب این است بدانیم که قرآن در آیة ۱۲ همین سوره (یعنی یک آیه قبلتر) مردم را از بدگمانی نسبت به دیگران و جاسوسی دیگران و غیبت دیگران برحذر داشته است و در دو آیه قبلتر نیز گفته است: “ای کسانی که ایمان آورده اید، نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانی زنان دیگر را ریشخند کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و از یکدیگر عیب مگیرید، و به همدیگر لقبهای زشت مدهید؛ چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان. و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند” (آیة ۱۱ سورة حجرات). اما متاسفانه این نگاه فراگیر و تلقی تنوع جمعیتی به‌مثابه سرمایه، در تاریخ ادیانی نظیر اسلام و مسیحیت و غیره جای خود را به نوعی خاص‌گرایی و نژادپرستی و قوم‌پرستی غیرانسانی داد.

در مجموع، وقتی از امروز به گذشته می‌نگریم، تنوع جمعیتی بیشتر نقشی مخرب ایفا کرده است تا نقشی مثبت. اما تنوع جمعیتی به خودی خود نه عاملی مثبت است و نه منفی. تنوع جمعیتی نیز همچون دگر عوامل اجتماعی می‌تواند کارکردهای مثبت و منفی داشته باشد و هیچ پدیده‌ی اجتماعی نیست که یکسره منفی یا مثبت باشد. دورکیم نشان می‌دهد که حتی پدیده‌ای چون جرم کارکردهای مثبتی هم دارد. بنابراین، نگرش غالب است که تعیین می‌کند تنوع جمعیتی همچون سرمایه‌ای اجتماعی عمل کند یا همچون عنصری مخرّب.

صداوسیما و بدل کردن قومیت به مؤلّفه‌ای مخرب

این روزها از صداوسیما سریال‌های متعددی پخش می‌شود. گذراندن لحظات خوش با خانواده انگیزه‌ای است که مرا وامی‌دارد به پای تلویزیون بنشینم و برخی از آنها را ببینم. در میان این همه سریال تلویزیونی تنها سریالی که مرا مجذوب خود کرد، سریال «زیر تیغ» بوده است. بعضی از سریال‌ها نیز برای گذراندن وقت و سرگرم شدن نیز تا حدی قابل قبول بوده اند؛ اگر چه هر کدام معایبی داشته اند.

البته بهترین برنامة تلویزیون در این سالها همان برنامة نود بوده است که پس از دوم خرداد ۸۸ و عملکرد تلویزیون در تولید آگاهی کاذب و در دشمنی علیه جنبش سبز (که در واقع نتیجة عملکرد تلویزیون به‌عنوان دستگاه ایدئولوژیک دولتی است و انتظار دیگری نیز از تلویزیون دولتی در بحرانهای سیاسیِ از این‌گونه نباید داشت)، رغبت دیدن آن را نیز در ما از بین برد.

اما یکی از موضوعاتی که در این سالها دائما در برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی تکرار شده و بسیار آزار دهنده بوده است، نحوة به تصویر کشیدن مردمانی از اقوام ایرانی مثل ترک و لر و گیلک بوده است. ترکها، لرها، گیلک‌ها و دیگر اقوام غیرفارس ایرانی همیشه در چهره‌ها (کاراکترها)ی زیر در این برنامه‌ها ظاهر شده اند: از نظر جسمانی کژ و کوژ و معیوب و زشت‌روی اند؛ از نظر اجتماعی، حاشیه‌ای و صاحب مشاغل پست و دون‌پایه‌اند؛ از نظر روانی، قابل ترحم و فاقد شخصیت سالم و منسجم اند؛ از نظر اقتصادی، فقیر و بدبخت اند؛ از نظر فرهنگی، بی‌سواد و کم‌مایه‌اند؛ و از نظر عقلی، کم‌هوش و بی‌خرد و یا حتی زبان نفهم اند.

این چهره‌ای است که صداوسیمای ما حداقل در دو دهة اخیر به‌تناوب از هموطنان غیرفارس ما به تصویر کشیده است و همچنان بدین کار ادامه می‌دهد. من مدتها بر این گمان بودم که قصد و غرضی در کار نیست و تنها از سر بی‌دقتی یا کم‌خردی یا ناتوانی در فیلمنامه‌نویسی و شخصیت‌پردازی و یا عدم مشاوره گرفتن از جامعه‌شناسان و روان‌شناسان این اتفاق می‌افتد و تعمدی در کار نیست. اما تکرار مداوم این پدیده در برنامه‌ها و سریال‌های صداوسیما شکی باقی نمی‌گذارد که سیاست راهبردی تلویزیون تخریب اقوام گوناگون ایرانی و تحقیر آنها و تضعیف هویت قومی آنان است.

تاکنون هزار عیب و ایراد به صداوسیمای جمهوری اسلامی –گاه به‌حق و گاه به ناحق- گرفته شده است. اما سیاست ضدقومی صداوسیما متأسفانه چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفته است. دیدن سریال‌های نوروزی سال ۱۳۸۹ تلویزیون، این بار مرا برانگیخت تا در این باره قلم بزنم و این سیاست مخرب و ضدانسانی صداوسیما را به نقد بکشم. اگر به این سریال‌ها نگاه کرده باشید، مصادیق چنین سیاستی را به آسانی خواهید یافت.

در سریال زن‌بابا که از شبکة سوم پخش می شد، پیرزنی ترک در قالب شخصیتی حاشیه‌ای و فاقد همسر و با پسر پیر ترشیدة طاسِ زشت‌رویْ نقش زنی «غرغرو» و فقیر و «آس و پاس» و «ندید بدید» را بازی می‌کند که به‌مثابه زنی «فضول» دائما در کار پسر پیر و همسایه‌های خود دخالت می‌کند و وقتی پیک موتوری پیتزای سفارش شده را به در خانة صاحبخانه‌اش می‌آورد، با لهجة غلیظ ترکی می‌گوید: “آخ جون پیتزا!”.

همبازی مقابل او در نقش فردی «لات و لاشخور» و «همه‌فن حریف» و «پشت هم‌انداز» (که نقشش را آقای صادقی ایفا می‌کند) به او جمله‌ای قریب به این مضمون می‌گوید: “تو حالا بربری تو بزار تو فِر تُست بشه”! در موارد متعددی پیرزن با لهجة غلیظ ترکی از قطع اینترنت شکایت می‌کند! تمام حالات و سخنانی که این چهره بروز می‌دهد، دقیقا مصداق ویژگی‌هایی است که بر شمرده ام:‌ از نظر جسمانی کژ و کوژ و معیوب و زشت‌روی؛ از نظر اجتماعی، حاشیه‌ای و صاحب مشاغل پست و دون‌پایه؛ از نظر روانی، قابل ترحم و فاقد شخصیت سالم و منسجم؛ از نظر اقتصادی، فقیر و بدبخت؛ از نظر فرهنگی، بی‌سواد و کم‌مایه؛ و از نظر عقلی، کم‌هوش و بی‌خرد و یا حتی زبان نفهم.

در سریال «چاردیواری» که از شبکة یک پخش می‌شد، شخصیت‌ها و چهره‌هایی که خاستگاه قومی دارند (یعنی به یکی از اقوام ایرانی تعلق دارند) باز هم همگی همین ویژگی‌ها را دارند. یکی از آنها شخصیتی است به نام «تقی تاکسی» با نقش آفرینی هنرمندانه آتیلا پسیانی که پدر «نادر»، قهرمان سریال است، دقیقا همان شخصیتی را به تصویر کشیده است که در لطیفه‌های عوامانه و نادرست علیه ترکها معرفی می‌کنند: دیرفهم و گیج که چند و چون گفته خودش را نیز درک نمی کند (مثل این جملة تقی تاکسی رو به پسرش ناصر: “ناصر ، به نظر تو که معلمی من حرف بدی زدم؟” و ناصر با حجب و حیا و در عین حال شرمساری می گوید: “چی بگم بابا.” که تازه بابا باید خود بخواند حدیث مفصل از آن مجمل!!)، از طبقة پایین، «بدقِلق»، سمج و «بدگیر»، دست و پاچفتی، و فاقد تدبیر، آداب‌نادان که البته دروغگویی هم بدان اضافه شده است.

در سریال «چاردیواری» یک چهرة ترک زبان دیگر هم بود که شغلش سیاهی لشکر بود که منزلت اجتماعی پَستی دارد و آداب‌نادان است و شخصیتی سخیف دارد و گاه و بیگاه و اغلب نابجا به زبان ترکی شروع به خواندن می‌کند و لودگی می‌کند و در جای خود نیز با سبیل‌های آبادش بدل به «لاتی» گردن کلفت می‌شود. در همین سریال یک مرد طاس گیلک‌زبان هم بود که «بوقچی فوتبال» و به‌خاطر آنکه زیادی در ورزشگاه بوق زده و فریاد کشیده اسباب خنده و تمسخر است. شخصیتی کاملا لوده داشته ، به دنبال کار دیگری بود و موقعیت اجتماعی تحقیرآمیزی داشت.

در سریال «دارا و ندار» که از شبکة پنج پخش می‌شد نیز، ندارها همه، یا اغلب‌شان شهرستانی اند: کُرد و گیلک، مازندرانی، مشهدی و غیره. این چهره‌ها هم غیر از اینکه از نظر اقتصادی فقیر اند و از نظر اجتماعی منزلت پایینی دارند، از نظر فرهنگی بی‌سواد و کم‌مایه‌اند، برخی‌شان از نظر شخصیتی نیز مشکل دارند: مردی که به زبان کردی سخن می‌گوید، نسبت به خواهر خودش غیرت و جوش و خروش غیرمتمدنانه‌ای را بروز می‌دهد و دائما و با دلیل و بی‌دلیل خود را می‌زند!؛ آن‌که به زبان (احتمالا) مازندرانی سخن می‌گوید نیز مرتب از زن خود کتک می‌خورد و زن‌ذلیل است و سر شکستة خود را همچون یک «راز» به این و آن نشان می‌دهد. بقیة نمونه‌ها را خودتان از لابلای برنامه‌ها و سریالهای تلویزیون بیابید.

من در سربازی، در دورة تحصیل دانشگاهی، در محل کار، و در دیگر موقعیتها از میان مازندرانی‌ها، گیلک‌ها، کردها، مشهدیها، لرها و نیز بیشتر از همه از میان ترکها دوستان و آشنایان متعددی داشته ام و آنها را مردان و زنانی بافرهنگ، متمدن، چیزفهم، شریف، محتشم و صاحب مکنت، گاه صاحب مقام و منزلت بالا، و ای بسا بسیار خوش‌اندام و زیبارو یافته و شناخته ام و سخت در شگفتم که چرا صداوسیما ترکها، گیلکها، لرها و دیگر اقوام ایرانی را هیچگاه با ویژگی‌های فوق نشان نمی‌دهد بلکه دائم یا اغلب آنها را با همان ویژگی‌هایی به تصویر می‌کشد که در لطیفه‌های عامیانه علیه اقوام بیان می‌شود. ظاهرا تصویری که رئیس دولت یعنی آقای احمدی‌نژاد از زنان گیلک داشت نیز از همین لطیفه‌های عامیانه أخذ شده بود: به طوری که رئیس دولت در سفر به گیلان گفته بود که زنان گیلان زنان باغیرتی اند و اصلا آنطور که گفته می‌شود نیستند! [۱] و البته اعتراض نمایندة رشت به رئیس دولت نیز گم شد و فراموش گشت و یا لااقل منجر به عذرخواهی آقای احمدی‌نژاد نشد.

نتیجه‌گیری

آنچه از خلال بررسی برنامه‌ها و سریالهای صداوسیما بدان رسیده ام این است که سیاست فرهنگی راهبردی صداوسیمای جمهوری اسلامی لااقل از زمان پس از جنگ ایران و عراق، تخریب اقوام گوناگون ایرانی و تحقیر آنها و تضعیف هویت قومی آنان است. [۲]

حالا یک‌بار دیگر از شما می‌خواهم نگاه قرآنی را که تنوع جمعیتی و قومی را همچون سرمایه می‌بیند و نگرش عملا حاکم بر صداوسیما را که تنوع جمعیتی و قومی را به مؤلفه‌ای مخرب بدل می‌سازد و سبب بیگانگی سیاسی و اجتماعی-فرهنگی اقوام ایرانی می‌شود و در آنها نیروی گریز از مرکز پدید می‌آورد را با هم مقایسه کنید. و شما را دعوت می‌کنم آیات سورة حجرات را بخوانید و آن را با سیاست فرهنگی صداوسیمای جمهوری اسلامی (اسلامی!) مقایسه کنید و داوری کنید که آیا سیاست فرهنگی صداوسیما در قبال اقوام گوناگون ایرانی با نگرش قرآنی مطابقت دارد یا نه:‌ “ای کسانی که ایمان آورده اید، نباید قومی قوم دیگر را ریشخند کند، شاید آنها از اینها بهتر باشند … و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند. … ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم، و شما را ملّت‌ملّت و قبیله‌قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بی‌تردید، خداوند دانای آگاه است” (آیة ۱۱ و ۱۳ سورة حجرات).

به خاطر داشته باشیم که تلویزیون به‌عنوان یک رسانة بزرگ و فراگیر بسیار تأثیرگذار است. وقتی که رسانه‌ای مثل تلویزیون چهره‌ای منفی از اقوام ایرانی را به تصویر می‌کشد، کودکان و نوجوانان اقوام ایرانی دچار سرخوردگی، یأس، و عدم اعتماد به نفس می‌شوند و ناخودآگاه نگاهی منفی به خود پیدا می‌کنند و مردان و زنان در زایل سازی این تصویر غلط از ذهن کودکان و نوجوانانشان دچار زحمت و مشکل می‌گردند و فاقد رسانة نیرومندی برای دفاع از هویت خویش اند. کودکان ترک و لر و گیلک و غیره در مدارس از سوی همکلاسیهای خود مورد تمسخر قرار می‌گیرند و بتدریج نوعی خودکم‌بینی و تحقیر در آنان نهادینه می‌شود و این تحقیرشدگی در خودپنداره (self-concept) یا تصویری که آنان در طی فرآیند اجتماعی شدن از خود می‌سازند، وارد می‌شود.

این همه از یک سو بذر نفرت را در ذهن و قلب مردان و زنان از قومیتهای مختلف می‌کارد و از سوی دیگر سبب عدم اعتماد به نفس در فرزندان آنان و گریز از هویت قومی‌شان می‌شود و سبب می‌شود در آنان نوعی خودباختگی و از خود بیگانگی شکل بگیرد. این وضعیت بویژه زمانی که فرزندان ترک و لر و گیلک و غیره در موقعیت‌های اجتماعی مختلف در برابر فارسها قرار می‌گیرند، بیش از پیش نمایان می‌گردد. آنان در دفاع از خود در موقعیتهای اجتماعی نیز به شدت دچار زحمت و عذاب می‌گردند زیرا طرف مقابل به‌آسانی و با گفتن ناسزایی قومیتی می‌تواند شخصیت‌شان را زیر سؤال ببرد و آن عدم اعتماد به نفس ریشه دوانده در دوران کودکی را مجددا زنده کند و نفرتی شدید و بسیار مخرب را علیه فارسها دامن بزند. بدین ترتیب، دیالکتیکی از خودباختگی و عدم اعتماد بنفس از یک‌سو و نفرت و بیگانگی سیاسی و گریز از مرکز از سوی دیگر شکل می‌گیرد.

وقتی شاعر بزرگ و فرهیخته‌ای چون شهریار ناچار می‌شود در دفاع از قوم خود و دیگر اقوام ایرانی واکنش نشان دهد و ترجیع‌بند “اَلا تهرانیا انصاف میکن خر توئی یا من” را بسراید، مردم عادی چقدر باید در واکنش به تحقیرهای قومی توان صرف کنند؟! آیا مردم عادی از فرهیختگی کسانی چون شهریار برخوردارند که تحقیر شدن‌ها را با پختگی و درایت پاسخ دهند و بذر کینه و نفرت را از این طریق از وجود خود بزدایند؟!

تا آنجایی که من اطلاع دارم، برخی از هموطنان آذربایجانی ما به خاطر نفرتی که از روزنامة ایران بر سر چاپ کاریکاتور کذایی پیدا کرده اند، از این روزنامه در اموری چون کارواش و دیگر موراد مشابه استفاده می‌کنند. طبیعی است که آنان و دیگر اقوام هموطن ما از صداوسیما نیز بدلیل پیگیری چنین سیاستی گریزان شوند و به رسانه‌های دیگر از جمله رسانه‌های خارجی نظیر تلویزیون باکو، ترکیه، عرب، آمریکا، و انگلیس روی آورند.

حتی اگر بخواهیم خوشبینانه داوری کنیم و احتمال بدهیم که صداوسیما تعمدی در این‌گونه برنامه‌سازی‌ها و سریال‌سازی‌ها نداشته است، آنچه در عمل روی داده منجر به دستاوردهای ضدقومی پیش‌گفته شده است و این بسیار فرق دارد با آن ادعاهایی که در سخنرانی‌ها و محافل رسمی از سوی مقامات سیاسی و رسانه‌ای مطرح می‌شود. روشن است که ادعاهای رسمی به اندازه‌ای که تولید رسانه‌ای ذیمدخل و مؤثر است، تعیین کننده نیستند.

پی‌نوشت

=========================================

۱٫ این خبر را آفتاب نیوز (http://www.aftabnews.ir/vdcb8abrhzbws.html) منعکس کرد و ظاهرا خبرگزاری شمال نیوز خبر را عینا به نقل از آفتاب نیوز اما با تغییر تاریخ خبر منعکس کرده است:

“اظهارات عجیب احمدی‌نژاد درباره زنان گیلانی

تاریخ و ساعت : ۱۱ اسفند ۱۳۸۵ – ۱۲:۰۳ کد خبر : ۲۶۵۳

شمال نیوز: محمود احمدی‌نژاد در جمع نخبگان استان گیلان بار دیگر اظهاراتی غیرمنتظره و بهت‌آور بر زبان آورد و گفت «برخلاف دیدگاه بعضی افراد، من معتقدم زنان گیلانی با حفظ عفاف خود در عرصه‌های مختلف کشاورزی حضور داشته‌اند»! این اظهارات که ظاهراً ناظر به برخی لطیفه‌های سخیف افواهی بوده است و اصلاً در جایگاه عالی‌ترین مقام اجرایی ایران نیست با انتقاد شدید رمضان علی صادق‌زاده نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی مواجه شد. تا آن‌جا که صادق‌زاده به گلایه تاکید کرد «سایر مواضع ایشان نیز همین گونه است»!

رمضان علی صادق‌زاده ضمن انتقاد از این اظهارات احمدی‌نژاد، افزود: ایشان مهمان ما در گیلان بوده‌اند، اما در چند ماه آینده اعتراضات خویش را به اطلاع مردم می‌رسانیم. وی خاطرنشان کرد:‌ زنان گیلانی در عرصه کار و کوشش در تمام زمینه‌ها دوشادوش مردان فعالیت می‌کنند و حتی بیش از مردان در زمینه‌های سیاسی، فرهنگی،‌ اجتماعی و کشاورزی مشغول به فعالیت هستند. وی افزود: در طول تاریخ، مردان و زنان گیلانی باعث تقویت تشیع شده‌اند وفور امام‌زاده‌ها در سراسر استان،‌ نشانه این امر است. آیت‌الله بهجت که یکی از علمای شیعه هستند نیز از این سرزمین برخواسته‌اند [غلط املایی کذا فی الاصل هم در آفتاب نیوز و هم در شمال نیوز! یعنی کپی برابر اصل!]“./aftabnews (http://www.shomalnews.com/index.php?view&sid=2653).

2. برای اینکه تصور نشود مدعاهای من غیرواقعی است، دو نمونه از اعتراضات کارگزاران نظام جمهوری اسلامی را در باب عملکرد غلط صداو سیما در مورد اقوام ایرانی در زیر ذکر می‌کنم:

نمونة اول: اعتراض امام جمعة اردبیل در سال ۱۳۸۶

“انتقاد شدید امام جمعه اردبیل از صداوسیما

حجت الاسلام عاملی گفت: من اشتباهات صدا و سیما در زمینه اقوام را مرتبا یادداشت و به رهبر معظم انقلاب گزارش می کنم. مهر: استراتژی سکوت ” در برابر قومیت ها دیگر پاسخگو نیست و اشتباهات صداو سیما یکی از دلایل عمده بروز حساسیت های قومی در کشور است.

حجت الاسلام سید حسن عاملی نماینده ولی فقیه و امام جمعه اردبیل درهمایش ملی اتحاد ملی راهبردها و سیاستها با موضوع لزوم تصحیح سیاستهای غلط در مورد قومیت ها به ایراد سخنرانی پرداخت. وی با اشاره به اینکه گسترش و تثبیت مکتب اهل بیت بر دوش دو قومیت آذری و فارس بوده است گفت: اگر تفرقه بین این دو قوم ایجاد شود باید فاتحه تشیع را خواند. وی با انتقاد از سیاست فعلی در برابر قومیت ها گفت: ” استراتژی سکوت ” در برابر قومیت ها دیگر پاسخگو نیست و اشتباهات صداو سیما یکی از دلایل بروز حساسیت های قومی در کشور است. عاملی با تاکید بر لزوم تبیین و تبلیغ بخشهایی از تاریخ کشورمان بخصوص جنگ ایران وروس و جنگ ایران و عثمانی ، عدم توجه به این واقعیت های تاریخی را عامل اصلی سو استفاده عناصر افراطی و تجزیه طلب معرفی کرد و گفت: اجابت خواسته های قومی نباید به عنوان عامل واگرایی شناخته شود.

نماینده ولی فقیه با اشاره به تحرکات برخی کشورهای منطقه نسبت به فرهنگ ملی ایران گفت: با تشکیل فرهنگستان زبانهای محلی و تدریس زبان های محلی می توان جلوی بسیاری از این سو استفاده ها را گرفت. امام جمعه اردبیل با اشاره به اینکه زبان آذری کارکرد دینی و مرثیه ای در قوم شیعه دارد گفت: تقویت زبان آذری تقویت تشیع است. به گزارش خبرنگار مهر ،سخنان امام جمعه اردبیل که با استقبال و تشویق حضار مواجه بود چنین ادامه یافت: اگر وضعیت به گونه فعلی پیش رود در آینده ای نزدیک زبان آذری نماد مخالفت با نظام خواهد شد.

وی تاکید کرد: من اشتباهات صدا و سیما در زمینه اقوام را مرتبا یادداشت و به رهبر معظم انقلاب گزارش می کنم. عاملی که خود را غیر آذری و وابسته به طایفه معرف جبل عامل لبنان معرفی کرد ، گفت: ما باید سیاست صفویه را ادامه دهیم که این نکته هم مورد تاکید آقای هاشمی رفسنجانی قرار گرفته است. وی تاکید کرد: الان در مدارس و دانشگاههای آذربایجان علی رغم بخشنامه های رسمی دروس به زبان ترکی تدریس می شود که بهتر است این مسئله از حالت ممنوعیت در بیاید و تدریس به زبان ترکی آزاد شود. نماینده ولی فقیه به نقل از استالین دیکتاتور شوروی گفت: تغییر حروف در قفقاز از انقلاب کمونیستی هم مهمتر بود و امروز کشوری مثل آذربایجان و ترکیه با تغییر زبان و حروف رسمی خود بین هویت امروز و دیروز خود فاصله انداخته اند.

عاملی با بیان اینکه ترکیه می خواهد عثمانی نوین شود گفت: بی شک زبان فارسی شانش بالاتر از آن است که با تقویت زبان های محلی تضعیف شود. وی در پایان سخنان خویش هند و سوئد را از نمونه های موفق اتحاد ملی توصیف کرد” (۲۱ آبان ۱۳۸۶ ) http://www.fardanews.com/fa/pages/?cid=38945 کد خبر ۳۸۹۴۵،

نمونة دوم: اعتراض نمایندة ایلام در سال ۱۳۸۸

“رئیس مجمع نمایندگان استان: صداوسیمای ایلام دید منفی خود نسبت به اقوام مختلف استان را از بین ببرد

در مراسمی با حضور جمعی از مسؤولان سازمان صداو سیما و مسؤولان محلی جشن پوشش صد در صدی شبکه‌های اول و دوم و سوم و شبکه استانی سیمای استان ایلام بر گزار شد. به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا،‌ برای پوشش صد در صدی شبکه های اول ، دوم ، سوم و شبکه ی استانی سیمای استان ۳۹۶ دستگاه فرستنده و ۴۵ ایستگاه ماهواره‌ای کابلی نصب شده است.

نماینده دره شهر ، دهلران و آبدانان در مجلس شورای اسلامی مهمترین رسالت صدا و سیما در این برهه دفاع از ارزش های مواضع سازنده ی نظام در عرصه ی بین المللی دانست و تصریح کرد : رسانه‌ی ملی در جامعه هم باید در برنامه‌های خود مسائل و مشکلات مردم را منعکس کند. عزتی با انتقاد از پخش اخبار به زبان کردی در سیمای ایلام گفت: این اخبار که واقعا معلوم نیست به زبان کردی است یا فارسی اصالت زبان کردی را تا حد زیادی از بین می‌برد تا جایی که یک فارس‌زبان ۹۰ درصد اخبار را متوجه میشود.

رئیس مجمع نمایندگان استان ایلام از مسئولین صدا و سیمای مرکز ایلام خواست به جای پخش بیش از حد برنامه های طنز که به زبان کردی پخش می شود و با دید تمسخر آمیز به فرهنگ و زبان مردم نگاه میکند با معرفی استعداد های استان در برنامه های داخلی استان و پخش سراسری برای جذب سرمایه‌گذار اقدام کنند. عزتی افزود زمان آن فرا رسیده که سیمای مرکز ایلام به معرفی جاذبه‌های گردشگری استان با تولید برنامه‌های قوی با استفاده از کارگردان های مستند ساز باتجربه و استفاده از افراد تحصیلکرده ی مسلط به زبان مادری(از همه‌ی قومیت ها) بپردازد.

این نماینده مجلس اظهار داشت:صدا و سیمای مرکز ایلام در بیان مشکلات و کمبودهای استان ایلام در زمینه حمل و نقل، اجرایی نشدن مصوبات استانی، کمبودهای پزشکی، کمبودهای مرز مهران و پتانسیلهای میراث فرهنگی و تخریب آثار تاریخی کمتر خبری در کشور داشته است. نماینده دهلران،دره شهر و آبدانان ادامه داد:صدا و سیما می تواند مشکلات مردم استان ایلام را به خوبی در کشور انعکاس دهد ولی تاکنون به دلایل متعددی نتوانسته است حتی پتانسیلهای استان را در رسانه ملی بیان کند.

وی ادامه داد: فقر و محرومیت استان ایلام را باید با تصویر به مسئولان کشوری رساند که بدانند در این استان چه می گذرد و شاید از این رهگذر بتوان به حل مشکلات استان امید بست. “علی عزتی” با اشاره به زبان‌های گفتاری رایج در میان مردم استان ایلام از جمله کردی، لکی، لری و عربی گفت: با توجه به جمعیت حداکثری لر استان ایلام متاسفانه صدا و سیمای ایلام اصلا برنامه ای به زبان لری ندارند و از پخش سرود های لری،لکی و عربی کوتاهی می کند و فرهنگ غنی لری از هر بابت در این شبکه جایی ندارد.

این نماینده مجلس با انتقاد از عملکرد رسانه ملی در استان ایلام و لزوم فرهنگ سازی افزود:در صورتی که صدا و سیما استان دیدگاه منفی خود نسبت به اقوام منطقه را از بین نبرد و همچنان گویش¬های مردم شهرهای حوزه¬های جنوبی دهلران، دره شهر و آبدانان محدود شوند، به زودی در دیدار با مقامات عالی‌رتبه کشور این مساله را پیگیری خواهد کرد تا قوم لر هم در کنار قوم کرد که هر دو از اقوام اصیل ایرانی اند به جایگاه شایسته خود در رسانه ملی برسد. وی با تاکید بر سیاست اصلی صداوسیما در رعایت اصل بی‌طرفی گفت:صدا و سیمای مرکز ایلام باید به فرهنگ گذشته این استان توجه کند، به هر حال به نظر من صدا و سیمای مرکز ایلام باید با دقت نظر و وسواس برای فرهنگ و زبان لُری برنامه بسازد و پخش کند و گستره جغرافیایی خود را به این مناطق هم بکشاند.

نماینده دهلران،دره شهر و آبدانان در مجلس هشتم اظهار داشت:زبان کردی در استان ایلام دارای گویشهای گوناگونی در شهرستان های مختلف است که متاسفانه صدا و سیمای ایلام فقط به کردی شهرستان ایلام توجه می کند و این موضوع باعث شده که به هنگام مصاحبه سیمای ایلام با یک شهروند لر مجبور به صحبت کردن به زبان کردی شود که این امر موجب گلایه شهروندان حوزه انتخابیه ام شده که امیدوارم با تبدیل شبکه شهرستان ایلام به شبکه استانی ایلام تمام اقوام این استان در کنار هم با اتحاد و همدلی برای توسعه استان تلاش کنند.

در تیرماه سال ۸۳ با حضور مهندس ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیمای کشور شبکه استانی ایلام افتتاح شد و پس از ماهواره ای شدن این شبکه در سال گذشته شهرستان های جنوبی استان هم از دریافت شبکه استانی ایلام برخوردار شدند” (http://www.ezati.ir/index.php?option=com_content&task=view&id=410&Itemid=68 24/8/1388).


 


کلمه: در حالی که منوچهر متکی، وزیر خارجه ایران در راس هیاتی سیاسی – اقتصادی در سارایوو به سر می برد، دفتر رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی و هرزگوین با صدور بیانیه ای رسمی حمایت این کشور از تحریم های احتمالی شورای امنیت علیه ایران را اعلام کرد !

به گزارش پایگاه خبری ایران بالکان این موضع غیرمنتظره که در زمان حضور وزیر خارجه ایران در سارایوو اعلام شد، در حالی اتخاذ شده که بر اساس اخبار خبرنگاران ایرانی همراه متکی، فضای دیدارهای روز گذشته وزیر خارجه ایران با حارث سیلایجیچ رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی و همچنین وزیر خارجه این کشور مثبت بوده است.

متکی در دیدارش با حارث سیلایجیچ ضمن اشاره به استمرار رایزنی‌‌های دو کشور در سطوح مختلف طی سال های گذشته با اشاره به اینکه دوستی ایران و بوسنی در دوران سختی‌ها آغاز شده، گفته بود: ملت و دولت جمهوری اسلامی ایران همچون گذشته برای همکاری بیشتر در کنار دولت و ملت بوسنی و هرزگوین هستند.

او با تاکید بر مواضع محمود احمدی نژاد در خصوص لزوم اصلاح منش قدرتهای بزرگ، خطاب به رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی به عنوان کشوری که در حال حاضر یکی از اعضای غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد است، یادآور شده بود که « بوسنی و هرزگوین به عنوان یکی از اعضای غیردائم شورای امنیت مسئولیت ها و وظایف مهمی در قبال مسائل مهم بین‌المللی دارد.»

متکی در این دیدار در خصوص فعالیت های هسته ای ایران نیز اعلام کرد که اگر در طرف های مقابل تهران اراده سیاسی لازم وجود داشته باشد، پیشنهاد مبادله سوخت، موضوعی که می‌تواند موجب اتفاق و همکاری گردد و به نوعی به اعتمادسازی منجر گردد، همچنان روی میز قرار دارد.

از دیگر نکات دیدار دیروز متکی با این مقام ارشد بوسنیایی «ابلاغ سلام گرم» و «دعوت محمود احمدی‌نژاد از اعضای شورای ریاست جمهوری بوسنی برای سفر به ایران» بود.

به گزارش ایربا، اما دفتر حارث سیلایجیچ که روز گذشته در دیدارش با متکی بر روابط حسنه تهران – سارایوو و لزوم تداوم آن تاکید کرده بود، به هنگام دیدارش با وزیر خارجه ایران در بیانیه ای رسمی اعلام کرد که «بوسنی با هم‌پیمانان غربی خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص تحریم‌های احتمالی علیه ایران به علت برنامه هسته‌ای تهران، متحد خواهد شد.»

بر اساس این بیانیه رسمی « بوسنی زمانی ‌که در نشست‌های بین‌المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد، تصمیم‌گیری می‌کند، باید به منافع استراتژیکی که در ارتباط با امنیت و شهروندان خود است، توجه داشته باشد.»

رئیس شورای ریاست جمهوری بوسنی پیش از آنکه این بیانیه در رسانه ها منتشر شود، خطاب به متکی گفته بود: «مردم بوسنی کم‌ حافظه نبوده و همیشه قدردان حمایت‌های ایران در دوران جنگ و حمایت از آنها در مسیر توسعه و همگرایی پس از جنگ خواهند بود.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته