-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

Latest News from 30Mail for 03/16/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1390/12/26

 

حسن همایون
مه

پنج‌شنبه‌ی گذشته‌ دلتنگ، تنهایی پیاده‌روهای غم‌انگیز پایتخت را قدم می‌زدم دنبال کتابی بودم، در همين حال اتفاقي شاعر هم‌نسل و دوست الیاس علوی را دیدم شاعری که اصالتا افغانی است نخستین کتابش را در تهران نشر داده است، دومين کتابش را در کابل منتشر کرده است.نامش هست «بعضي زخم‌ها» قیمت خورده است ۱۴۰ افغانی می‌شود پنج هزارتومان ایران، كتاب را محمدحسین محمدی داستان‌نویس افغان منتشر کرده است. خيلي وقت نيست از شهرري به كابل برگشته است. بله برگشته ولاتش انتشاراتی راه انداخته خُب بر اساس قوانين افغانستان بدون نظارت پیش از چاپ کتاب‌های شعر و داستان نویسندگان جوان افغانی را منتشر می‌کند. به الياس علوي گفتم، راستش استمرار وضعيت صدور مجوز كتاب در ايران با اين زمان طولاني، اعمال سليقه‌هاي شخصي، عدم توجه به قوانين و مقرارت از طرف مجريان قانون عملا كار را لابد به جايي مي‌رساند كه پاي ما شاعران و نويسندگان ايراني هم به هرات و كابل باز شود و در اين مسير رفت و آمد داشته باشيم.

خُب خيلي چيز تازه‌اي نيست خيلي‌ها در همين سال‌ها آثار‌شان را در فرنگ در آوردند، براي همان تعداد حداقلي مخاطب فارسي‌زباني كه خارج از مرزهاي ايران است و لابد رضايتي را آن‌چنان كه بايد و انتظار داشتند به همراه ندارد. نمي‌دانم تا حالا كتابي را در فرنگ نشر ندادم بگويم تجربه‌ي زيست شده است با اطمينان حرف بزنم البته در ايران هم كتابي منتشر نكردم خُب كه چي ؟ حرفم اين است لابد آدم‌هايي هستند كتاب‌هايي دارند مانند من و مي‌خواهند كتاب‌هاي‌شان را منتشر كنند مي‌دانم شمار‌شان كم نيست. اما مي‌‌گويند نمي‌شود با اين رفتارهاي ارشاد در صدور مجوز و مميزي، كتاب براي مجوز ارسال كرد.

خُب كه چي؟ مي‌‌گويم اين روند در ادامه نگراني مهمي را ايجاد مي‌كند باور كنيد. (اين‌جا مرز شوخي جدي در هم تنيده است ) نگراني هم از اين قرار است؛ نويسندگان و شاعران در نسل‌هاي متعدد از اين همه سخت‌گيري در مجوز كتاب به سر‌‌شان بزند، از اين به بعد كتاب‌شان را افغانستان چاپ كنند، آن‌وقت لابد كرور كرو ارز است كه از كف ملت مي‌رود تا دير نشده بايد جلوي اين مساله را مي‌شود گرفت، نگراني ناشي از اين اتفاق مرا بر آن داشت دست به قلم شوم بنويسم اخوي، برادرانه رفتار كن !
شما دوستان عزيز شاعر و نويسنده را مي‌شناسيد ‌به سر‌شان بزند كار دست‌ همه‌ي ما مي‌‌دهند. (مي‌گويم در دل هم رفته شوخي و جدي در نمي‌آيند لعنتي‌ها)
البته دقيق مي‌شوي مي‌بيني بد هم نيست‌ باور كنيد، با نشر كتاب در افغانستان هم زماني دراز معطل مميزي نمي‌شويم و هم اين‌كه مي‌توانيم به گستره‌ي مخاطبان پر شمار ادبيات ايراني اضافه كنيم در كشور همسايه افغانستان با اين سابقه‌ي مشترك فرهنگي – تاريخي به قول برخي ديپلمات‌‌ها. نمي‌دانم خُب لابد اين هم زاويه‌ي ديدي براي پرسيدن اين سوال ساده است چرا متوليان فرهنگي كاري مي‌كنند هر روز ضريب اعتماد مردم و اهل فرهنگ نسبت به آن‌ها و فضاي فرهنگي كشور رو به كاهش گذاشته و تشديد شود؟ همين كه ديگري به صرافت چاپ كتابش در افغانستان مي‌افتاد، همين كه ديگراني در اين سال‌ها كتاب‌شان را در فرنگ نشر دادند و مي‌دهند مويد اين نكته است؛من/ما نويسنده‌ها به رفتار مسئول فرهنگي اعتماد نداريم به همين دليل ساده كه نويسنده مقرارت كنوني را پذيرفته لابد كه در سرزمينش و براي همين مردمش مي‌نويسد اما مسئول فرهنگي از اجراي منصافانه، صحيح و سريع همين قوانين و مقرارت هم مي‌ماند.

اتفاقا همين حالا پي بردم از هرات تا مشهد راهی نیست. مسافت از تهران تا مشهد است تقريبا كمي بيشتر لابد يا كمتر. يعني نگراني ندارد كتاب به ايران نرسد اصلا اگر صادق هدایت به کشف هندوستان و بعد هم فرنگ براي نشر كتاب‌هايش رسيد ما می‌توانیم به جایی نزدیک‌تر يعني افغانستان كه مخاطب فارسي‌زبان هم دارد نظر داشته باشیم. می‌دانيد آن وقت چندهزار شغل جدید درست می‌شود، دیگر برادران هم‌کیش و هم فرهنگ افغان و ایرانی‌ها جای تریاک کتاب ترانزیت می‌کنند که دیگر کالای قاچاق هم نیست. نخندید کمی جدی‌تر فکر کنید، با استمرار اين وضعيت، شما چشم‌انداز ديگري مي‌بينيد ؟!

نمي‌خواهم بگويم تا ناشران كابل سرشان شلوغ نشده است كتاب‌مان را بزنيم زير بغل برويم افغانستان هم سفر است و هم اين‌كه قرارداد‌ چاپ كتاب را مي‌بنديم و بر مي‌گرديم آن‌وقت اتهام بزنيد ماموريت ويژه‌ي بازار گرمي دارم از طرف اتحاديه‌ي ناشران و كتاب فروشان كابل - لابد چنين تشكيلاتي دارند- نه اصلا اين‌ها را نمي‌گويم من حوصله‌ي دعوا در اين ستون ندارم !

جالب است بدانيم آن‌ سال‌ها كه صادق هدايت بوف كور را در هند پلي‌كپي چاپ كرد كم‌ و بيش، زبان و ادبيات فارسي داراي يك نفوذ حداقلي بود بر خلاف اين سال‌ها كه همان هم از كف رفته است، الان هم نگاه مي‌كنم مي‌بينم از زاويه‌اي ديگر نشر كتاب نويسندگان ايراني در افغانستان‌ مي‌تواند، اهميت دارد لابد مانع كاسته شدن نفوذ و قدرت زبان فارسي در افغانستاني شود كه از يك دهه پيش در سايه‌ي نيروهاي ناتو نفس مي‌كشد. ‌بي‌خودي نگرانم اصلا چاپ كتاب در افغانستان از هر جهت خوب است.

بدم نمي‌آ‌يد دنباله‌ي اين يادداشت با هم رسم و سنت نشر كتاب فارسي در خارج از ايران را كوتاه مرور كنيم. بخوانيد «سال ۱۳۱۵ است صادق هدایت به بمبئی رفته است. تالیف رمان بوف کور تمام شده است. با دست چند ده نسخه از این رمان را پلی‌کپی می‌کند. در سرآغاز کتاب می‌آورد؛ طبع و نشر در ایران ممنوع است. وزیر وقت دولت رضا شاه پهلوی یعنی علی‌اصغر حکمت که در سمت وزارت معارف است از صادق هدایت به خاطر چاپ و نشر کتاب در ایران تعهد می‌گیرد، ناگزیر از همان پنجاه و نه نسخه‌ی پلی‌کپی کرده تعدادی را برای محمدعلی جمال‌زاده در ژنو می‌فرستد- این‌که محمدعلی جمال‌زاده با هدایت و بوف کور چه کرد چگونه در دارالمجانین با او تا کرد بماند- هدايت پیش از آن در سال‌های حضورش در پاریس کتاب در فواید گیاه‌خواری را به سال ۱۳۰۶ نشر می‌دهد. این کتاب در چاپ‌خانه‌ی ایران‌شهر در برلین چاپ می‌شود. آقای نویسنده در نامه‌ای به مجتبی مینوی می‌نویسد نمی‌توانم با خودم کتابی ببرم ایران، واحد یموت - یعنی چماقی که اگر یک‌بار بر سر کسی فرو آیدمي‌ميرد - منتظرم است.»

محمد بهارلو مي‌گويد صادق هدایت در اعتراض به سانسور و از طرفی ناگزیر کتاب‌هايش را خارج از ایران یعنی هندوستان و آلمان چاپ می‌کند. البته قدري پیش‌تر از آن کمیته‌ی میلیون ایرانی با حضور محمدعلی جمال‌زاده و تنی چند، کتاب‌هایی خارج از ایران نشر می‌دهند از جمله‌ي آن‌‌ها كتاب«یکی بود و یکی نبود» جمال‌زاده است. می‌گفتم این اتفاق‌ها آغاز سنت نشر کتاب فارسی در خارج از ایران می‌شود و این سنت از سال‌های بعد مشروطه تا کنون به حیاتش ادامه می‌دهد. به همین دلیل ساده کتاب‌هایی که در ایران جایی ندارند سر از فرنگ در می‌آورند. شمار متعددی ناشر و کتاب‌فروشی ایرانی در فرنگ فعالیت دارند آثار فارسی را نشر و عرضه می‌کنند. فهرست کردن آن‌ها از حوصله‌ی کوتاه این ستون خارج است.

* تیتر از سی‌میل


 
 

1390/12/25
  •  

    آرش آبادپور
    کمانگیر

    ستاره‌ی اقبال محمود احمدی‌نژاد رو به افول است. به‌نظر می‌رسد روی این نکته اجماعی وجود دارد. دیر یا زود احمدی‌نژاد از «قطار انقلاب» پیاده‌خواهدشد. تا اینجا مورد قبول دوست‌داران و مخالفان ِ او است.

    برای گروه بزرگی از دوست‌داران ِ سابق ِ او، احمدی‌نژاد یک سکسه در حرکت این قطار است. «نظام» برای حفظ و برگرداندن ِ محمود احمدی‌نژاد هزینه‌ی بالایی کرد و حتی راس ِ هرم ِ نظام او را زیر ِ چتر حمایتی خود گرفت، اما احمدی‌نژاد ساز خود را زد و صندلی‌اش را از دست داد. برای مخالفان، احمدی‌نژاد یک حلقه‌ی دیگر در زنجیره‌ی افتضاحات ِ ساختار ِ حکومتی ایران است. نظام در حال کوچک‌تر شدن است و شعله‌ی جنگ قدرت بالا گرفته است و نظام حتی احمدی‌نژاد را برنمی‌تابد. همه منتظر رسیدن قطار به ایستگاه ِ بعدی هستند که احمدی‌نژاد در آن بیرون انداخته‌خواهدشد.

    سوال ِ اساسی این است که آیا نسبت احمدی‌نژاد و نظام جمهوری‌اسلامی مانند نسبت مسافر و قطار است؟ خطر ِ این ساده‌سازی این است که عاملیت ِ نظام ِ جمهوری‌اسلامی در گرفتارشدنش به بحران احمدی‌نژاد را در نظر نمی‌گیرد. نکته‌ی مهم این است که دانستن نسبت مسافر و قطار، گذشته از درگیری ذهنی، برای دوگروه اهمیت ِ ویژه‌ای دارد. اگر فرض کنیم بیلان حساب احمدی‌نژاد به‌سمت صدمه به نظام حاکم بر ایران بوده‌است، برای علاقه‌مندان به ادامه‌ی حیات ِ این نظام مهم است که بدانند چطور باید این قطار را از چنین مسافران ِ ناخوانده‌ای مصون کنند. از سوی دیگر، برای هرکسی که می‌خواهد نظام ِ جایگزینی برای کشور ایران پیشنهاد دهد، این یک سوال ِ اساسی است که چگونه می‌شود از «احمدی‌نژادی‌شدن» وضعیت جلوگیری کرد.

    مساله‌ی مهم در وضعیت فعلی این است که احمدی‌نژاد تنها یک نقطه در حیات ِ نظام جمهوری اسلامی نیست. او حاصل فرایند جمهوری اسلامی است. محمود احمدی‌نژاد و نظام جمهوری اسلامی ایران ارتباط علت و معلولی دارند. در صورت صحت ِ این ادعا، دفع احمدی‌نژاد تنها یک درمان ِ موقت برای نظام جمهوری اسلامی است و این ساختار حکومتی، احمدی‌نژاد ِ بعدی را در ایستگاهی کمی دورتر سوار خواهد کرد. به‌همین دلیل، مهم است که فرایندی که منجر به محمود احمدی‌نژاد شد را بفهمیم. بدون فهمیدن ِ این فرایند، دوستان و مخالفان ِ نظام ِ ایران همین اشتباه را بارهای دیگری تکرار خواهند کرد.

    تقلیل فرایندهای بلندمدت به اتفاقات لحظه‌ای البته تعریف‌های ساده‌ای از وضعیت می‌دهد و منجر به ارایه‌ی درمان‌های موقتی می‌شود. این درمان‌های موقت مسکن‌هایی هستند که تنها فاجعه را نزدیک‌تر، بزرگ‌تر، و شگفتی‌آورتر می‌کنند.


     
     

    1390/12/25

     

    باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، به ایران هشدار داد که پنجره دیپلماسی برای حل و فصل بن‌بست بین‌المللی برسر برنامه هسته‌ای ایران درحال بسته شدن است.
     
    آقای اوباما این سخنان را روز چهارشنبه ۱۴ مارس (۲۴ اسفند) در یک کنفرانس خبری مشترک با دیوید کامرون، نخست‌ وزیر بریتانیا، در کاخ سفید اعلام کرد.
     
    رئیس جمهوری آمریکا گفت: ایران پیش از این تمایل به تاخیر، طفره رفتن و زیاد حرف زدن از خود نشان داده اما گامی برای کنار گذاشتن برنامه هسته‌ای خود برنداشته است.
     
    او تاکید کرد: از آن جایی که جامعه بین‌الملل تحریم‌های زیادی علیه ایران اجرا کرده و آمریکا نیز گزینه‌هایی را برای متقاعد کردن این کشور پیشنهاد داده تا رویکرد متفاوتی در برنامه هسته‌ای خود اتخاذ کند، دریچه حل این موضوع ازطریق دیپلماسی درحال بسته شدن است.
     
    برخلاف اظهارات قبلی، باراک اوباما در سخنان روز چهارشنبه از گزینه حمله احتمالی به ایران سخن نگفت.
     
    باراک اوباما چند روز پیش  با تاکید بر این که در برخورد با برنامه هسته‌ای ایران «تمام گزینه‌ها روی میز است»، گفته بود که اقدام نظامی، آخرین گزینه آمریکا در برخورد با ایران است.
     
    منبع: مردمک

     
     

    1390/12/25
  •  

    آرمان امیری
    مجمع دیوانگان

    می‌گویند احمدی‌نژاد مجلس را به سخره گرفته است. تعدادی از نمایندگان سوال کننده از ایشان پس از طرح سوال عصبانی شده‌اند و ادبیات ایشان را «توهین به مجلس و نمایندگان مردم» خوانده‌اند. (اینجا+ بخوانید) اما من فکر می‌کنم که رفتار آقای احمدی‌نژاد کاملا شایسته و البته صادقانه بوده است. در واقع ایشان در آن جلسه‌ای که بیش از ۲۷۰ نفر حاضر بوده‌اند تنها کسی بوده است که نقاب را از صورت برداشته و در حالی که همه برای «لباس جدید پادشاه» به به و چه چه راه انداخته بودند، همچون کودک شرور قصه اعلام کرده که «این پادشاه لخت است»!

    به باور من، بازنده واقعی این نمایش پارلمانی جناب «علی مطهری» بود. همان کسی که خودش مدت‌ها پیش گفته بود مجلس به شعبه‌ای از بیت رهبری بدل شده، (+) اما گویا خودش کمتر از هر کس دیگری حرف خودش را باور کرده بود. رفت و با هزار جار و جنجال و هیاهو یک نمایش ترتیب داد تا احمدی‌نژاد بیاید و «مضحکه» را واقعا به رخش بکشد و برایش یادآور شود: «نه تو و نه تمام این سوال کنندگان و اساسا تمامی این مجلس نشینان هیچ کدام هیچ اراده و توانی ندارید. حتی من هم ندارم و هیچ کس دیگری هم ندارد. وقتی اراده میلیون‌ها شهروندی که گام به خیابان گذاشتند به هیچ انگاشته شد، تو و امثال تو با چه تصوری گمان کردید که توانایی دخالت و نقش‌آفرینی دارید؟»

    واقعیتی که احمدی‌نژاد به عریان‌ترین شکل ممکن بیان‌اش کرد را همه به چشم می‌بینند و در قلب خود احساس می‌کنند. تفاوت در آن است که بخواهید خودتان را فریب بدهید یا نه. احمدی‌نژاد امروز تصمیم گرفت نه خودش را گول بزند و نه برای کس دیگری فیلم بازی کند. پس درست در جایی که لاریجانی خیلی اصرار دارد وانمود کند که «رییس قوه مقننه» است و «قوه مقننه» در راس امور است و «مجلس جای شوخی نیست» (+)، احمدی‌نژاد تمامی این نمایش را با پوزخندی به تمسخر می‌گیرد تا عریانی این مجلس و منصوبین مصدرنشین‌ و وکیل‌الدوله‌هایش را به رخ خودشان و تمام مخاطبانشان بکشد.


     
     

    1390/12/25

    وزارت امور خارجه بریتانیا با هدف ایجاد امکان برقراری ارتباط و گفتگوی مستقیم با ایرانی ها، یک وبسایت تازه به نام بریتانیا برای ایرانیان راه اندازی کرده است.

    این وب‌سایت در عین حال بخشی با عنوان «روادید برای ایرانیان» دارد که طبق اطلاعات مندرج، ایرانیان می‌توانند به صورت آنلاین درخواست روادید داده و از یکی از کشورهای ترکیه و دبی برای دریافت روادید بریتانیا اقدام کنند.
     
    در این وبسایت که در آستانه عید سال نوی ایرانی راه اندازی شده است، پیام ویدیویی ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا به ایرانی ها نیز منتشر شده است.
     
    آقای هیگ در این پیام ضمن تبریک عید نوروز، هدف از راه‌اندازی این وبسایت را آشنایی مردم ایران با زندگی و فرهنگ در بریتانیا و ارتباط میان بریتانیا و ایران عنوان کرده است.
     
    وزیر امور خارجه بریتانیا همچنین گفته که از دیگر اهداف راه اندازی این سایت توضیح سیاست‌های بریتانیا در قبال ایران در موضوعاتی مانند حقوق بشر، برنامه هسته‌ای و تحولات در دیگر نقاط خاور میانه است.
     
    ایران و بریتانیا به دلیل حمله لباس‌شخصی‌ها به سفارت بریتانیا در تهران فعلا با یکدیگر رابطه دیپلماتیک ندارند و سفارت‌خانه‌های هر دو کشور تعطیل است.
     

     
     

    1390/12/25

    برخی از نمایندگان مجلس ادبیات احمدی‌نژاد در جلسه دیروز مجلس را «توهین آمیز» دانسته و از لحن و ادبیات او انتقاد کرده‌اند. این اعتراض‌ها در ادامه‌ی اعتراضات روز گذشته به احمدی‌نژاد است.

    روز گذشته محمود احمدی‌نژاد در جریان پاسخ به سوالات نمایندگان، انتقادهای نمایندگان را نپذیرفت و پرسش‌های آنان را بعضاً با لحنی تمسخرآمیز پاسخ داد.
     
    در زیر واکنش برخی نمایندگان مجلس را می‌خوانید:
     
    مجید نصیرپور، نماینده سراب: «ادبیات احمدی‌نژاد امروز در حد و اندازه رئیس جمهور ایران اسلامی نبود و گفتمان ایشان از سطح پایینی برخوردار بود. امروز ایشان شوخی‌های بی‌موردی با مجلس کردند.»
     
    مسعود پزشکیان، نماینده تبریز: «این ادبیات برازنده جایگاه ریاست جمهوری نبود… طراحان سوال از رئیس جمهور بسیار تلاش کردند که محترمانه حرف بزنند، اما ایشان در جواب‌های خود ادبیات درستی نداشتند و به نوعی به یک مملکت و کشور توهین کردند.»
     
    غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده تهران: «رئیس جمهور در جلسه به سوالات پاسخ نداده و برخلاف آیین‌نامه طرح سوال کرد.»
     
    علیرضا محجوب، نماینده تهران: «رئیس جمهور طبق قانون اساسی فقط باید به سوالات پاسخ می‌داد ولی تلاش کرد سوال را با سوال پاسخ دهد.»
     
    مصطفی کواکبیان، نماینده سمنان: «واقعا رئیس جمهور به هیچ یک از سوالات جدی و اساسی ۷۹ نماینده سوال‌کننده جواب نداد و به نوعی به همه سوال‌کنندگان توهین شد.»
     
    مسعود پزشکیان، نماینده تبریز: «متأسفانه حرف‌های رئیس جمهور قانع‌کننده نبود و حتی در بعضی قسمت‌ها ارتباطی به سوال‌های مطرح شده نداشت.»
     
    علی عباسپور تهرانی فرد رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس: «رئیس جمهور به هیچ یک از سوال‌ها پاسخ ندادند و با شوخی از کنار همه آنها عبور کردند و با جرئت می‌توان گفت که احمدی‌نژاد در آزمون امروز صفر گرفت.»
     
    احمد ناطق نوری، عضو هیئت رئیسه مجلس: ادبیات محمود احمدی‌نژاد در شأن یک رئیس جمهور نبود و افزود که وی به خاطر زیر سوال بردن جایگاه ریاست جمهوری نمره «مردود» می‌گیرد.
     
    جواد جهانگیرزاده، نماینده ارومیه، نیز ضمن انتقاد از پاسخ‌های به گفته وی «شوخی‌مآبانه» محمود احمدی‌نژاد به نمایندگان گفت: «مردم انتظار دارند مسائل مهم و جدی در مجلس مطرح شود،‌نه این که آقای رئیس جمهور با نمایندگان مجلس به شوخی رفتار کند.»
     
    وی همچنین از پاسخ محمود احمدی‌نژاد به سوال نمایندگان در خصوص برکناری منوچهر متکی، وزیر پیشین امور خارجه، نیز انتقاد کرد.
     

     
     

    1390/12/25

    «انجمن ارتباطات ميان‌بانکی جهانی» که به اختصار سوييفت خوانده می‌شود اعلام کرد، کليه خدمات خود را به بانک‌های ایرانی که مشمول تحریم‌ها هستند از روز ۲۷ اسفندماه قطع می کند.

     
    لازارو کمپوس، مدير اجرايی سوييفت، در اين زمينه گفته است:«تصميم اتحاديه اروپا سوييفت را مجبور به این اقدام کرد.»
     
    وی اضافه کرده است: «قطع ارتباط بانک ها، گامی فوق العاده و بی سابقه ای برای سوييفت است. اين رويداد نتيجه مستقيم اقدامات بين المللی و چند جانبه در راستای تشديد تحريم های مالی عليه ايران است.»
     
    اقدام سوئيفت برای قطع ارتباط با نهادهای مالی ايرانی مورد تحريم پس از تصميم اخير شورای اتحاديه اروپا صورت می گيرد که  توقيف اموال و دارايی های شماری از افراد و نهادها مرتبط با برنامه هسته ای ايران را تشديد کرد.
     
     ايران يکی از استفاده‌کنندگان از اين سيستم است و قطع ارتباط با سویيفت باعث خواهد شد که ايران يکی از مسير های اصلی تجارت با دنيا را از دست بدهد. بانک های ايرانی بخش بزرگی از مبادلات تجاری خود را با استفاده از همين سيستم انجام می‌دهد.
     
    طبق اين گزارش در سال ۲۰۱۰ ، دستکم ۱۹ بانک و ۲۵ موسسه متعلق به ايران ۲ ميليون مبادله پولی و مالی برون مرزی را از طريق سوئيفت انجام داده اند.
     
    بانک های صادرات، پست، ملت و سپه که توسط  امريکا به دليل ارتباط با برنامه هسته ای ايران و حمايت از تروريسم مورد تحريم قرار گرفته بود شامل اقدام قطع ارتباط با سویيفت خواهند شد.
     

     
     

    1390/12/25

     

     
    روزنامه گاردین در گزارشی اختصاصی از محتوای «چند هزار ای‌میل خصوصی» رئیس جمهور سوریه و همسرش خبر داد. این ای‌میل‌ها حاکی از «مشاوره گرفتن» حکومت سوریه از جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات در این کشور است.
     
     
    روزنامه گاردین در شماره روز پنج‌شنبه خود به نقل از فعالان ضدحکومتی سوریه به محتوای «بیش از سه هزار» ای‌میل پرداخته است که «از مکاتبات خصوصی بشار اسد و همسرش اسما» گرفته شده است.
     
    اعضای شورای عالی انقلاب سوریه که علیه حکومت خاندان آقای اسد فعالیت می‌کنند این مجموعه مکاتبات اینترنتی را از ماه ژوئن سال گذشته تا اوایل ماه فوریه گذشته، یک ماه پیش، زیر نظر داشته‌اند.
     
    روزنامه گاردین می‌گوید برای تعیین صحت محتوای این ای‌میل‌ها با «ده نفر» تماس گرفته است که به نام‌شان در این ای‌میل‌ها اشاره شده است.
     
    بنا بر گزارش اختصاصی گاردین که درست در روز سالگرد آغاز اعتراضات ضدحکومتی در سوریه به چاپ رسیده، رئیس جمهور سوریه در چند مورد با یا بی‌واسطه از جمهوری اسلامی ایران مشاوره گرفته است.
     
    گاردین از جمله در یک مورد به سخنرانی بشار اسد در ماه دسامبر سال گذشته اشاره می‌کند که درباره موضوعات آن به گفته مشاور رسانه‌ای او با چندین نفر «از جمله مشاور سیاسی سفیر ایران» در سوریه مشورت شده است.
     
    در ای‌میل مربوط به سفیر ایران،‌ به بشار اسد توصیه شده است در سخرانی‌اش لحنی «حاکی از قدرت و خشونت» به کار ببرد و به حمایت «کشورهای دوست» اشاره کند.
     
    در این ای‌میل همچنین به آقای اسد توصیه شده است که حکومتش باید اطلاعات «مربوط به توانایی‌های نظامی خود» را بیشتر نشر دهد تا مردم متقاعد شوند که این حکومت حتی با نیروی نظامی نیز از پای درنخواهد آمد.
     
    در مجموعه ای‌میل‌های افشاشده خانواده اسد به نام «حسین مرتضی» نیز اشاره شده است، بازرگان متنفذ لبنانی که به گفته گاردین با ایران «ارتباطاتی قوی» دارد.
     
    این نخستین بار نیست که محتوای ای‌میل‌های خصوصی بشار اسد در سراسر جهان منتشر می‌شود.
     
    یک ماه پیش نیز ای‌ميل‌های آقای اسد و شمار ديگری از سران حکومت سوريه توسط «هکرهای ناشناس» هک شد و پس از چند روز روزنامه معتبر اسرائيلی هاآرتص اعلام کرد که امتياز انتشار اين پست‌های الکترونيک را به دست آورده است.
     

     
     

    1390/12/25

     

    بهمن عبداللهی
    دونده

    اين روزها بسياري از هنرمندان و چهره‌هاي ورزشي به حوزه‌هاي غيرمرتبط با رشته‌هاي اصلي فعاليت خود مي‌پردازند رويكردي كه به نظر مي‌رسد براي بهره‌برداري بيشتر از شهرت باشد تا ارائه اثري جريان‌ساز و تأثيرگذار. خبر برگزيده شدن ترانه عليدوستي، بازيگر سينما به عنوان مترجم كتاب «رؤياي مادرم» اثر آليس مونرو حاوي يك پيام براي طيفي از چهره‌هاي مورد توجه مردم بود. پيام تازه‌اي با اين محتوا: «حالا كه پا در كفش ديگران مي‌كنيد، بهترين باشيد».

    عليدوستي گرچه در جايگاه مترجمان مشهوري مثل بهمن فرزانه، سيروس زكا و البته اميرحسين اكبري، ناهيد اميرناصري و مهوش قويمي نيست اما يقيناً تلاش مناسب او براي ارائه اثري قابل دفاع در ميان 65 اثر راه يافته به مرحله دوم داوري كتاب فصل شايسته تقدير شناخته شد، راهي كه او را براي رسيدن به موفقيت‌هاي بعدي جدا از حرفه اصلي‌اش (بازيگري) مصمم‌تر مي‌كند. نگاهي به اخبار فعاليت‌هاي هنرمندان و حتي ورزشكاران نشان مي‌دهد كه آنها هم مثل بيشتر هموطنان ما به شغل دوم و سوم يا دلمشغولي‌هاي خاصي علاقه‌مند هستند.

    چندي پيش مجسمه‌هاي چوبي رضا كيانيان و متعاقب آن عكس‌هايش از بافت‌هاي چوبي قطعات درختان يا عكس‌هايش از كلاغ‌ها علاقه‌مندان اين بازيگر را به نمايشگاهش كشاند و توليدات هنري‌اش هر كدام تا چند ميليون تومان فروخته شد. از سوي ديگر آتيلا پسياني يك بار به سراغ نقش و رنگ زدن به جعبه‌هاي چوبي رفت، لاله اسكندري زير پل اتوبان موزائيك‌كاري انجام داد، امير آقايي نقاشي‌هايش را بر ديوار يك گالري نمايش داد. هديه تهراني و نيكي كريمي و... هم عكس گرفتند و در اكسپوهاي هنري آثارشان را تا چند ميليون تومان حراج كردند، داستاني كه در حوزه‌هاي ديگر هم ادامه دارد، مثلاً محمدرضا هدايتي (بازيگر آثار طنز) آلبوم موسيقي ارائه كرد يا مهران مديري در كنسرتي شركت داشت، نيما نكيسا و مهرداد ميناوند (فوتباليست‌هاي مشهور تيم ملي) آلبوم آواز ارائه دادند و رضا عنايتي (مهاجم تيم صباي قم) پس از استقبال عمومي مخاطبانش از آلبوم اول به سراغ دومين آلبوم خود رفت و الي آخر.

    به نظر مي‌رسد جدا از برخي تك‌اثرها كه مورد وثوق هنرمندان حرفه‌اي آن رشته‌ها بوده‌اند، در مجموع اين نمايشگاه‌ها و آلبوم‌ها تأثير خاصي را در رشد و تكوين آن رشته‌ها و حوزه‌ها نداشته و موجب مؤثري نبوده‌اند، دليلش هم روشن است، از قديم گفته‌اند «هر كسي را بهر كاري ساخته‌اند!» حال در اين ميان ممكن است اثر گرافيكي عباس كيارستمي در خلق پوستر يازدهمين دوره جشن سينما را نتوان رد كرد، اما بسياري بر خلاصه كردن آثار حافظ و سعدي از او خرده گرفتند.

    در شرايطي كه يك جوان خلاق يا دانشجوي اهل ذوق- حتي اگر حامل استعداد تازه‌اي باشد- بارها و بارها آثارش را به گالري‌ها ارائه مي‌دهد و تا  2 سال در انتظار يك نمايشگاه است، گالري‌داران به واسطه شهرت آدم‌هاي اهل سينما و سيما خيلي زود برايشان جاي مناسبي خالي مي‌كنند، چرا؟ چون اين آقا يا آن خانم باعث رونق گالري‌اش مي‌شود و جدا از آن آثارش «بفروش» است. حال در اين ميان كيفيت اثر را ميان آن دانشجو و اين چهره مشهور چه كسي يا هيأتي تأييد مي‌كنند خود بحث ديگري است.

    بررسي آثار تأليف و ترجمه چهره‌هاي مشهور - كه عموماً از ميان هنرمندان هستند و نه ورزشكاران - حاكي از آن است كه علي‌رغم بازدهي مالي كم - حداقل براي خود نويسندگان- مي‌توان كتاب‌ها و آثار قابل توجهي را در اين بخش رصد كرد. از رمان‌هاي مسعود كيميايي گرفته تا مجموعه داستان‌هاي مرجان شيرمحمدي و از دفتر شعر رضا فياضي گرفته تا تأليف تخصصي رضا كيانيان در حوزه بازيگري. از ترجمه‌هاي نيكي كريمي درباره مارلون براندو و حنيف قريشي هم نبايد به سادگي گذر كرد چرا كه بخش زيادي از اين اشعار، تأليفات و ترجمه‌ها مورد وثوق نويسندگان و ويراستاران باتجربه قرار دارد، هر چند در همين فضا هم برخي چهره‌ها- كه نيازي به ذكر نامشان نيست- آثار سطحي را به اعتبار شهرت خود روانه بازار نشر كرده‌اند. با اين حال حوزه ادبيات شرايطي خاص دارد كه خالق اثر ناچار از كسب دانش و هماهنگي با اركان واقعي توليد يك اثر واقعي است.

     
     

    1390/12/25
  •  

    مسیح علی‌نژاد

    همین که رییس دولت قوه ی قانونگذاری کشور را محلی برای شوخی و جک می بینند و شوخی شوخی مجلس را خوار و خفیف تر از آنچه که می نمایند می سازد و می رود یعنی که احمدی نژاد امروز بر مجلس پیروز شد….دولتِ انکار مشی اش آوار است…آوار شدن بر سرِ هر کسی که پرسشگری کند، خواه خبرنگاران بین المللی باشند، خواه مجلس داخلی باشد…آنکه انکار کردن برایش آسان است دوربین که سهل است می تواند در چشم های خودش هم توی آینه نگاه کند و همه چیزش را انکار کند. گفته بودند مجلس می خواهد با احمدی نژاد همان کند که با بنی صدر کردند…احمدی نژاد شوخی شوخی و با همان مشیِ بگم بگم، چشم در چشم نمایندگان نگاه کرد و از همه یک «بنی صدر» ساخت که بهتر بود فرار کنند…شاید هم کمال الملک فیلم علی حاتمی درست می گفت همه چیزمان به همه چیزمان می آید: بیله چغندر، بیله دیگ، بیله مجلس، بیله دولت.

    مراسم سوال مجلس از احمدی نژاد فارغ از اینکه این مجلس یا این دولت را قبول داشته باشیم به نظرم یک فرصت تاریخی بود در همین بستر بیمار سیاسی ایران که از دستشان رفت. مجلس می توانست همان محورهای اختلافی را خیلی با قاطعیت مطرح کند و او را وادار به پاسخگویی کند اما به احمدی نژاد فرصت انکار داده شد و وقتی احمدی نژاد رفت تازه نمایندگان شروع کردن به «آخ» و «و وای» سر دادن. احمدی نژاد خانه نشینی یازده روزه اش را انکار کرد در حالی که در همین مجلس روح الله حسینیان یکی از نمایندگان مدافع احمدی نژاد خودش این خانه نشینی را تایید کرده بود و به دیدارش هم رفته بود اما امروز چشم در چشم نمایندگان یکی یکی محورهای اختلافی اش با مجلس را انکار کرد.

    از طرفی احمدی نژاد با همان شیوه و مشیِ همیشه اش، سوال را با سوال پاسخ دادن و گفتن کلید واژه ی بگم بگم که اینبار از واژه «بگیم» استفاده کرد طبق معمول همه چیز را حتی در فضای مجازی و رسانه ای و چه بسا عرصه های عمومی هم تبدیل به جک و شوخی و سوژه ای برای خندیدن کرد و همه ی استاتس ها دارد به سمت جک می رود در حالی که شوخی شوخی مملکت دارد با همین شیوه اداره می شود.

    نکته ی دیگر آنکه احمدی نژاد حتی به جوانانی که در ایام انتخابات جلوی دوربین ها آورده می شوند و سپس همان ها دستگیر می شوند هم گذرا اشاره ای کرد و این یعنی وقتش برسد احمدی نژاد از سهراب و ندا هم دفاع می کند…کسی که غرق در لجن باشد برای نجات خود از همه چیز از جوانان از زندانیان از آزادی خواهان از «ایران دوستان» هم استفاده ابزاری می کند تا خودش را بالا بکشد….

    * تیتر از سی‌میل


     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته