-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

Latest News from Kaleme for 03/26/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مشترکین همراه اول با ارسال بیش از یک میلیارد پیامک طی روزهای ۲۹ اسفند و یکم فروردین ماه، سال جدید را تبریک گفتند.

به گزارش روابط عمومی شرکت ارتباطات سیار ایران، مشترکین همراه اول طی ۴۸ ساعت (روزهای ۲۹ اسفند سال ۹۰و یکم فروردین ماه سالجاری) با ارسال یک میلیارد و۲۵ میلیون و ۲۳۸ هزار و ۸۸۳ پیامک، سال جدید را تبریک گفتند. این در حالی است که در نوروز گذشته، در همین بازه زمانی حدود ۶۳۰ میلیون پیامک رد و بدل شده بود.

بیشترین ارسال پیامک در بازه زمانی ۲۴ ساعته از ساعت ۱۴ روز دوشنبه ۲۹ اسفند ماه تا ساعت ۱۴ روز سه شنبه یکم فروردین ماه بوده که در این بازه زمانی بیش از ۶۵۷ میلیون پیامک ارسال شده است.

پیک ارسال پیامک در شبکه همراه اول ساعت ۲۱ تا ۲۲ روز دوشنبه ۲۹ اسفند ماه بوده که در این یکساعت ۴۷ میلیون پیامک ارسال شده است.

همچنین طی ۵ روز تعطیلات نوروزی در شبکه همراه اول بیش از یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون پیامک ارسال شده است که بیشترین تعداد مربوط به روز دوشنبه ۲۹ اسفندماه۹۰ بوده که در این روز ۵۲۶ میلیون و ۵۸۱ هزار و ۳۷۰ پیامک ارسال شده است.


 


عضو کمسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در واکنش به واریز مابه التفاوت مرحله اول و دوم هدفمندسازی یارانه گفت: دولت در دو ماه اول سال نمی تواند وارد فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها بشود لذا این اقدام دولت غیر قانونی است.

الیاس نادران در گفتگو با مهر در واکنش به اقدام دولت در افزایش یارانه های نقدی گفت: آنچه که مجلس مصوب کرده دولت در فروردین و اردیبشهت نمی تواند فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها را اجرا کند بنابراین این اقدام دولت غیر قانونی است.

وی افزود: دولت این دست اقدامات غیر قانونی زیاد انجام داده و فکر می کند می تواند مجلس را در عمل انجام شده قرار بدهد، لذا قطعا بعد از تعطیلات، کمسیون ذی ربط و کمسیون تلفیق نسبت به این اقدام تصمیم گیری خواهند کرد.

وی با بیان اینکه باید منابع افزایش یارانه های نقدی مشخص شود گفت: در نشست کارشناسی که برای اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها انجام شد دولت نتوانست مجلس را متقاعد کند و منابع آن نیز مبهم بود؛ لذا مجلس اجازه اجرای مرحله دوم هدفمندسازی یارانه ها را در دو ماه ماقیمانده پایان مجلس هشتم نداد .

وی با بیان اینکه دولت به کارهای فراقانونی عادت کرده است خاطرنشان کرد: از آنجا که مجلس در مقابل اقدامات دولت برخورد جدی نداشته لذا برخلاف قانون عمل کردن برای دولت به یک رویه و عادت تبدیل شده است.

توکلی: در حیرتم

همچنین احمد توکلی در واکنش به این اقدام دولت در گفتگو با مهر گفت: از شنیدن این خبر در حیرتم و نمی توانم راجع به این موضوع حرفی بزنم.

مصباحی مقدم: واریز وجوه یارانه‌ها بدون بودجه مشخص قابل تامل است

غلامرضا مصباحی مقدم نیزدر واکنش به پرداخت ما به تفاوت یارانه ها به حساب خانوارها گفت: در آخرین جلسه مجلس شورای اسلامی در سال ۹۰ نمایندگان از رئیس جمهور در مورد تخطی از قانون سوال کردند که رئیس جمهور جواب داد دولت از قانون تخلف نداشته است؛ این موضوع یک مورد بسیار روشن و آشکار از تخلف و عبور دولت از قانون است.

وی به وجود آمدن تعهد جدید برای دولت بدون درنظر گرفتن و مشخص کردن منبع آ ن را غیر قانونی دانست و گفت: دولت در مرحله اول اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها با کسر بودجه مواجه بود لذا نیازمند تامل است که از کجا در پایان سال چنین وجوهی را به حساب خانوارها واریز کرده است.

رئیس کمسیون ویژه طرح تحول اقتصادی خاطرنشان کرد: هنوز بودجه ۹۱ تصویب نشده است و میزان یارانه هایی که در دور دوم قرار است تقسیم و توزیع شود مشخص نشده لذا این شتابزدگی دولت با هیچ منطقی توجیه ندارد.

وی همچنین با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران مشهد مبنی بر تعامل دولت و مجلس و گفت: مجلس مصوب کرده بود که تا تصویب بودجه وارد فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها نشویم و این اقدام یکطرفه و بدون هماهنگی با مجلس مغایر خواسته‌ها و دغدغه های رهبر انقلاب نیز هست.

مصباحی مقدم تعهد اضافی در پایان سال بدون داشتن منبع و قانون بودجه را تخلف آشکار از قانون دانست و گفت: این اقدام دولت نقض اصل ۵۲ و ۵۳ قانون و نشانگر این موضوع است که دولت همچنان در مسیر قبلی خود یعنی نادیده گرفتن قوانین حرکت می‌کند.

روز گذشته، مدیر عامل سازمان هدفمندسازی یارانه ها از واریز مابه تفاوت مرحله اول و دوم هدفمندسازی یارانه‌ها که ۲۸ هزار تومان است، خبر داد و گفت: ۲۸ اسفند ۹۰ این مبلغ به حساب خانوارها واریز شده که ممکن است این مبلغ ماهیانه یا به صورت دوماهه باشد.

مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه ها تاکید کرد: همانطور که در مرحله اول هدفمندی یارانه ها، پراخت یارانه نقدی را یکماه و نیم زودتر از شروع اجرای قانون در نظر گرفتیم، هم اکنون نیز همین گونه است به این صورت که این مابه تفاوت مربوط به زمانی است که مرحله دوم آغاز شود؛ یعنی پرداخت این مبلغ مابه تفاوت به معنی شروع مرحله دوم یارانه ها نیست. این مبلغ در حسابهای مردم زودتر واریز شده است اما غیر قابل برداشت خواهد بود.


 


آخرین دیدار مجید با بی بی قصه ها

 

کیومرث پوراحمد فرزند مرحوم پروین‌دخت یزدانیان و کارگردان قصه‌های مجید

تشییع پروین‌دخت یزدانیان بی بی قصه‌های مجید در اصفهان

تشییع پروین‌دخت یزدانیان بی بی قصه‌های مجید در اصفهان

کیومرث پوراحمد فرزند مرحوم پروین‌دخت یزدانیان و کارگردان قصه‌های مجید

untitled (4 of 15).jpg

تشییع پروین‌دخت یزدانیان بی بی قصه‌های مجید در اصفهان

تشییع پروین‌دخت یزدانیان بی بی قصه‌های مجید در اصفهان

untitled (15 of 15).jpg

=

 


نام رئیس قوه قضائیه، رئیس سازمان صدا و سیما، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و ۱۴ مقام قضایی، انتظامی و نظامی ایران در تازه ترین فهرست تحریم‌‌شدگان ایرانی توسط اتحادیه اروپا دیده می‌شود.

وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا روز جمعه ۴ فروردین (۲۳ مارس) در بروکسل، ۱۷ مقام ایرانی را به دلیل “نقض فاحش حقوق بشر” مشمول تحریم قرار دادند.

بر اساس این تصمیم، دارایی های احتمالی این افراد در کشورهای عضو اتحادیه اروپا مسدود و صدور ویزای ورود به کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای آنها محدود می‌شود.

به گزارش بی بی سی، وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا همچنین در جلسه اخیر خود تحریم های قبلی وضع شده علیه ۶۱ نفر دیگر از مقامات ایران را برای یک سال تمدید کردند.

۱۷ نفری که نام آنها بتازگی به فهرست تحریم های اتحادیه اروپا اضافه شده است، عبارتند از:

۱.عزت الله ضرغامی، رئیس سازمان صدا و سیما

اتحادیه اروپا علت قرار دادن نام آقای ضرغامی را پخش “اعترافات اجباری متهمان” و “دادگاه‌های نمایشی” از شبکه های تلویزیونی تحت مدیریت او در اوت سال ۲۰۰۹ و دسامبر ۲۰۱۱ عنوان کرده و او را به این دلیل به نقض حق متهمان برای داشتن محاکمه عادلانه متهم کرده است.

۲. رضا تقی پور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران

اتحادیه اروپا آقای تقی پور را یکی مقام‌های بلندپایه ایران معرفی کرده است که بر سانسور و کنترل فعالیت‌های اینترنتی و حتی مکالمات تلفن همراه شهروندان نظارت دارند.

درباره علت اتهام آقای تقی پور آمده است: “از زمان آخرین انتخابات ریاست جمهوری در ایران و در جریان اعتراضات خیابانی پس از آن، بارها و در موارد مختلف سیستم‌های تلفن همراه و پیامک در این کشور قطع، تلویزیون‌های ماهواره‌ای دچار پارازیت و اینترنت به طور کلی قطع شد یا سرعت آن به طرز محسوسی پایین آمد.”

۳. تورج کاظمی، معاون سازمان مبارزه با جرایم فضای تولید و تبادل اطلاعات پلیس ایران (فتا)

اتحادیه اروپا نوشته است که این مقام انتظامی ایران به تازگی اعلام کرده است که کلیک پلیس می تواند از تخصص و توانمندی های برخی از هکرها برای کنترل بهتر در تبادل اطلاعات و حمله به سایت‌های خطرناک استفاده کند.

۴. صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه

درباره او به عنوان عالی ترین مقام قضایی ایران آمده است که صدور بسیاری از احکام اعدام، شلاق، قطع عضو و سنگسار و احکامی مانند ریختن اسید در چشم محکومان، با امضا و تایید آقای لاریجانی بوده است. همچنین از سال ۲۰۰۹ که آقای لاریجانی به سمت ریاست قوه قضائیه منصوب شده، بازداشت فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر شدت پیدا کرده است.

۵. اصغر میرحجازی، معاون امنیتی، سیاسی دفتر آیت الله خامنه‌ای

آقای میرحجازی متهم شده که به دستور مستقیم رهبر ایران طرح‌های “سرکوب اعتراضات را از سال ۲۰۰۹، هدایت کرده است.”

۶. علی سعیدی، نماینده آیت الله خامنه‌ای در سپاه پاسداران

درباره آقای سعیدی آمده است که با توجه سمت رسمی‌اش او “نقش مهمی در انتقال دستورات صادر شده از بیت رهبری به سپاه پاسداران” داشته است.

۷. محمد علی رامین، معاون پیشین مطبوعاتی وزارت ارشاد

آقای رامین به سانسور مطبوعات و داشتن مسئولیت مستقیم در توقیف چند روزنامه و برخورد و بازداشت روزنامه نگاران متهم شده است.

۸. صولت مرتضوی، معاون سیاسی وزیر کشور

آقای مرتضوی به هدایت روند سرکوب افرادی که برای حقوق قانونی خود از جمله حق آزادی بیان اعتراض کرده‌اند، متهم شده است.

۹. غلامعلی رضوانی، معاون استاندار گیلان

دارا بودن مسئولیت در “نقض شدید حقوق بشر در روند دادرسی قضایی”

۱۰. مالک اژدر شریفی، رئیس کل دادگستری آذربایجان شرقی

دارا بودن مسئولیت در “نقض شدید حقوق بشر در روند دادرسی قضایی”

۱۱. موسی خلیل اللهی، دادستان عمومی و انقلاب تبریز

متهم به سازماندهی برای نقض شدید حقوق بشر در روند دادرسی قضایی.

۱۲. علی فرهادی، دادستان عمومی و انقلاب کرج

داشتن مسئولیت در “نقض شدید حقوق بشر در روند دادرسی قضایی” و صدور حکم اعدام برای افرادی که پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مرتکب جرم شده اند.

۱۳. علی رضوان منش، معاون دادستان کرج

متهم است به داشتن مسئولیت در “نقض شدید حقوق بشر در روند یک دادرسی قضایی” و صدور حکم اعدام برای افرادی که پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی مرتکب جرم شده اند.

۱۴. غلامحسین رمضانی، از فرماندهان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

متهم به نقض شدید حقوق بشر و آزادی بیان و داشتن مسئولیت مستقیم در بازداشت و شکنجه روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان در ایران.

۱۵. محمد صادقی، فرمانده سپاه انصار الحسین و از اعضای ارتش سایبری

“مسئول بازداشت و شکنجه وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران”

۱۶. رضا جعفری، رئیس دادسرای جرایم رایانه‌ای

“مسئول بازداشت و بازجویی از وبلاگ نویسان و روزنامه نگاران”

۱۷. بهرام رشته احمدی، معاون دادستان تهران در امور زندان‌ها و سرپرست مجتمع قضایی شهید مقدس (اوین)

آقای رشته احمدی به دلیل تضییع حقوق زندانیان، از جمله ندادن اجازه ملاقات و یا امکان استفاده از دیگر مزایای قانونی به ویژه در مورد زندانیان سیاسی و مدافعان حقوق بشر، به نقض حقوق بشر متهم شده است.


 


مدیرکل پیش بینی سازمان هواشناسی گفت: از عصر امروز کاهش دما رگبار پراکنده و رعد و برق در ۲۰ استان کشورپیش بینی می شود.

به گزارش مهر، عبدالرضا امیدوار شهری افزود: بررسی نقشه های پیش یابی هواشناسی نشان می دهد که طی روز های شنبه تا دو شنبه در برخی نقاط استان های بوشهر، جنوب فارس، کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان، رگبارهای موقتی باران گاهی با وزش باد نسبتاً شدید و رعد و برق رخ خواهد.

به گفته وی، یک سامانه بارشی از عصر دو شنبه از شمال غرب وارد کشور می شود و ابتدا در شمال غرب، در روز سه شنبه در نیمه غربی و سپس در روز چهارشنبه در شمال غرب، غرب، جنوب غرب، شمال شرق، مرکز و شرق کشور فعال می شود.

امیدوار اظهار داشت: در حالیکه این سامانه در روز پنج شنبه از شرق کشور خارج می شود، شرایط برای ناپایداری، مجدداً در نوار غربی کشور فراهم می شود.

مدیرکل پیش بینی سازمان هواشناسی تصریح کرد: سه شنبه در استان های آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام، خوزستان، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، همدان، لرستان، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد و با شدت کمتر در استان های گیلان، مازندران، قزوین، البرز، تهران، اصفهان، قم و مرکزی آسمان ابری همراه با رگبار باران گاهی با وزش باد، رعدو برق و سپس کاهش دما خواهد بود.

به گفته وی، چهارشنبه در استانهای لرستان، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویر احمد، خراسان شمالی، خراسان رضوی، یزد و با شدت کمتر در استان های آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی زنجان ،کردستان، کرمانشاه، اردبیل، البرز، تهران، قم، مرکزی،قزوین، همدان، سمنان، خراسان جنوبی، گلستان، مازندران، گیلان، اصفهان، یزد ، بوشهر خوزستان، و شمال فارس آسمان ابری با رگبار باران گاهی با وزش باد، رعدو برق و کاهش دما خواهد بود.


 


سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور سابق کشورمان در پیامی به کیومرث پوراحمد، درگذشت بانو یزدانیان را تسلیت گفت.

در این پیام آمده است: درگذشت بانوی گرانقدر، مادر بزرگوارتان “سرکار خانم پروین دخت یزدانیان” که به کمک هنر ارزنده تان چهره نجیب و پرصلابت و درعین حال دردآلود زن ایرانی را به معرض نمایش و داوری مردم فهیم ما گذاشت موجب تأثر شد.

متن این پیام که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

هنرمند دردآشنا و اندیشمند جناب آقای کیومرث پوراحمد

درگذشت بانوی گرانقدر، مادر بزرگوارتان “سرکار خانم پروین دخت یزدانیان” که به کمک هنر ارزنده تان چهره نجیب و پرصلابت و درعین حال دردآلود زن ایرانی را به معرض نمایش و داوری مردم فهیم ما گذاشت موجب تأثر شد.

می دانم که دل مهربانتان در این مصیبت سخت داغدیده است. همدردی مرا بپذیرید.

از خداوند منان برای آن فقیده ی سعیده، آمرزش و رحمت و برای بازماندگان معزز سلامتی و بهروزی و پاداش نیکو و شکیبایی مسألت می کنم.

مراتب تسلیت مرا به همه بستگان عزادار ابلاغ نمائید.

برایتان در همه حال و همه جا موفقیت آرزو می کنم.

با احترام

سید محمد خاتمی

۵/۱/۱۳۹۱


 


تاریخ انگار دارد با سرعت تندتری تکرار می شود: تجمعات علیه فیلم های سینمایی و لغو اکران چند فیلم در چند شهر!

“گشت ارشاد” و “خصوصی”، دو فیلمی هستند که به مذاق عده ای خوش نیامده اند و از آنجا که از نظر این عده ، مردم باید به ساز آنها برقصند ، در شهرهای مختلف دور افتاده اند که کسی حق دیدن این دو اثر سینمایی “قانونی” و “دارای مجوز تولید و اکران از جمهوری اسلامی ایران” را ندارد!

تا کنون هم البته دست خالی نمانده اند و اگر خدا قبول کند، توانسته اند در سه شهر مانع اکران فیلم های مذکور شوند. آنها اعلام کرده اند که به تلاش خود برای توقف اکران این دو فیلم در کل کشور ادامه خواهند داد.

در این باره چند نکته قابل ذکر است:

۱ – این که برخی فیلم ها با برخی افکار و ذائقه ها نخوانند، امری طبیعی است کما این که به عنوان مثال فیلم قلاده های طلا نیز با دیدگاه برخی مخالفت دارد. اما در کشوری که سطر به سطر فیلمنامه ها و پلان به پلان فیلم ها و واو به واو دیالوگ ها ، قبلاً توسط نمایندگان قانون جمهوری اسلامی ممیزی می شود ، قرار نیست که هر فرد یا گروهی مجاز باشد از هر فیلمی که خوشش نیاید ، علیه آن اقدامات غیرقانونی شکل دهد و مانع از اکران شود.

این افرادی که از اکران فیلم های مجوز دار مملکت جلوگیری کرده اند، در کجای پروسه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در بررسی و بازبینی و اکران فیلم ها قرار دارند؟!

اگر قرار است هر کسی که زورش در شهر خودش می رسد ، جلوی اکران فیلم هایی که خوشش نمی آید را بگیرد ، پس وزارت ارشاد در این وسط چه کاره است؟ مگر ملوک الطوایفی است که در یک شهر یک قانون اجرا شود و در شهر مجاور قانونی دیگر؟!

۲ – اگر هر کسی از هر فیلمی خوشش نیاید این حق را داشته باشد که تجمع راه بیندازد ، آیا مخالفان “قلاده های طلا” که با شعار “سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران” روی پرده است نیز این حق را دارند که علیه این فیلم سیاسی تجمع کنند و مانع از اکرانش شوند؟

پاسخ طبیعتاً منفی است. حال سوال این است که چرا چنین حقی برای گروه مقابل عملاً به رسمیت شناخته می شود؟ آیا اینها شهروند درجه یک هستند و آن دیگران درجه دو و بلکه سه و چهار؟!

صحبت بر سر این فیلم و آن فیلم نیست بلکه سخن بر سر این آپارتایدی است که هر انسان منصفی را رنج می دهد و بر بدبینی ها در جامعه و انشقاق اجتماعی می افزاید.

۳ – مگر قرار نبود در این مملکت هر تجمعی دارای مجوز باشد و اتهام خیلی از افرادی که در حوادث بعد از انتخابات ۸۸ محکوم به حبس شدند شرکت در تجمعات غیرقانونی بود؟

آیا این برادرانی که داعیه ارزشی بودن دارند ، برای تجمعات خود مجوز قانونی داشته اند؟ آنها که خود را پیرو رهبری می دانند ، مگر سخنان اخیر ایشان در حرم مطهر رضوی(ع) را نشنیدند که « همه را توصیه می کنم به این که در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است.» (منبع: سایت دفتر رهبر معظم انقلاب)

حال درنگی با خود و خدای خود خلوت کنند و از خود بپرسند که تجمع بدون مجوز علیه یک فیلم با مجوز ، قانونی است یا نه؟! این سخن رهبر انقلاب که تجسم انقلاب در قانون است ، دال بر این است که انقلابی بودن ، صرفاً با قانونمدار بودن میسر می شود و نه پیروی از سلیقه ها و منکوب کردن قانون.

۴ – وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان نهاد حاکمیتی متولی امر سینما تا کنون در برابر لغو اکران فیلم در برخی شهرها سکوت کرده و حتی درباره لغو اکران در مشهد نیز آن را تلویحاً مورد حمایت قرار داده است!

این انفعال وزارت ارشاد، نه تنها پاسداشت حاکمیت قانون نیست بلکه اقدامی علیه سینمای ملی است. واقعاً یک فیلمساز و تهیه کننده چه گناهی دارد که سرمایه اش را به جای بورس بازی در ارز و سکه و زمین و مسکن و … در مسیری کاملاً قانونی و شفاف و فرهنگی به کار گرفته و از هفت خوان قوانین با احترام عبور کرده و نهایتاً با هزار خون دل ، فیلم را به اکران رسانده تا سرمایه اش بازگردد ولی یک عده که نه هزینه ای کرده اند و نه قانون را محترم می شمارند ، ناگهان از گرد را ه می رسند که “از این فیلم خوشمان نیامد ، بیاوریدش پایین!”

۵ – طنز تلخ ماجرا این است که در برابر افزایش بی رویه قیمت ها که به فقر و نهایتاً ضعف ایمان مردمان می انجامد(کادالفقر این یکون کفرا*) ، کسی کفن نمی پوشد ، در برابر بی عملی مسوولان در قبال کودکان کاری که معصومیت شان را در سر چهار راه ها از دست می دهند کسی رگ گردن متورم نمی کند که فرزندان ایران دارند از دست می روند ، در برابر کم ارج سازی نهادهایی مانند “خانه ملت” شعاری سر داده نمی شود ، علیه فساد مالی -که ماجرای ۳۰۰۰ میلیارد یکی از وجوهش بود – دم بر نمی آورند ، همه مان داریم در میان آلودگی هوا که منشایی کاملاً مدیریتی دارد خفه می شویم و دریغ از یک تجمع دارای مجوز یا بی مجوز که به دادمان برسید این چه وضعی است؟ و در برابر صدها مورد دیگر که مشکلات اصلی جامعه ما هستند ، خبری از اینان نیست ولی اگر فیلمی کلیشه ای نبود ، فوراً پیدایشان می شود و فلان خبرگزاری و سایت هم که از بیت المال ارتزاق می کنند ، به خدمتشان می شتابند و جمیعاً فریاد وا اسلاما سر می دهند و حال آن که اسلام را در جاهایی دیگر سر می برند و اینان نیز با این رفتارهای فراقانونی خود ، بر چهره اش چنگ می اندازند ، هر چند که خداوند خود ، بهترین نگهدار دین خود است.

منبع: عصر ایران


 


در حالی که پیش از تعطیلات نوروزی مجلس، کمیسیون اقتصادی مجلس اعلام کرده بود که یارانه های نقدی افزایش نمی یابد، دولت مقرر کرد که میزان یارانه های نقدی به میزان ۱۴ هزار تومان افزایش یابد

احمدی نژاد در نظر داشت پیش از انتخابات فرمایشی مجلس نهم فاز دوم یارانه ها را پرداخت کند، اما بنا به دلایلی که وی نام نبرد این مبلغ واریز نشد.

پس از آن بود که رییس هیات دولت در آخرین اظهار نظر خود در سال ۹۰ گفته بود: «اگر اجازه می‌دادند مرحله دوم هدفمندی یارانه‌ها را اجرا می‌کردیم، ۷۰-۸۰ هزار تومان تو جیب مردم می‌گذاشتیم تا سفر بروند، اما نشد، سخت شد اجرای مرحله دوم.»

قرار است، دور دوم انتخابات مجلس نهم در تهران، سایر استان‌ها و شهرستان‌های کشور ۱۵ اردیبهشت برگزار خواهد شد.

اینک همزمان با سال جدید، میزان افزایش ماهانه یارانه نقدی به ازای هر ایرانی در فاز دوم هدفمندی یارانه ها حداقل ۱۴ هزار تومان و حداکثر ۲۸ هزار تومان خواهد بود.

در حالی که خبرگزاری مهر گزارش داده است که شب گذشته(شنبه شب) دولت در اقدامی ناگهانی ۲۸ هزار تومان مابه التفاوت فاز اول و دوم یارانه ها را به ازای هر ایرانی به حساب سرپرست خانوار واریز کرد، مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه هامی گوید: واریز مابه تفاوت مرحله اول و دوم هدفمندسازی یارانه ها که ۲۸ هزار تومان است، ۲۸ اسفند ۹۰ انجام شد که ممکن است این مبلغ ماهیانه یا به صورت دوماهه باشد.

بهروز مرادی در گفتگو با واحد خبر رادیو گفته است: این مبلغ تا زمان اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه ها قابل برداشت نخواهد بود.

مرادی درباره تاخیر اطلاع رسانی در این امر گفت: این مبالغ به حساب تمامی بانکها رفته بود اما به دلیل غیر فعال بودن سامانه ساتنا یعنی سامانه ای که انتقال وجه بین بانکها را انجام می دهد، این اطلاع رسانی را درباره این که هم اکنون این مبالغ به حسابهای بانکها واریز شده بود و در حسابهای مردم واریز شده است، انجام دادیم.

مدیرعامل سازمان هدفمندی یارانه ها تاکید کرد: همانطور که در مرحله اول هدفمندی یارانه ها، پراخت یارانه نقدی را یکماه و نیم زودتر از شروع اجرای قانون در نظر گرفتیم، هم اکنون نیز همین گونه است به این صورت که این مابه تفاوت مربوط به زمانی است که مرحله دوم آغاز شود؛ یعنی پرداخت این مبلغ مابه تفاوت به معنی شروع مرحله دوم یارانه ها نیست. این مبلغ در حسابهای مردم زودتر واریز شده است اما غیر قابل برداشت خواهد بود.

وی افزود: زمان برداشت و یکماهه یا دوماهه بودن این مبلغ در اطلاع رسانیهای بعدی به مردم اعلام خواهد شد.

مرادی تصریح کرد: اگر این مبلغ ۲۸ هزار تومان ماهیانه باشد؛ ۷۳ هزار و ۵۰۰ تومان سرانه ماهیانه و اگر دو ماهه باشد؛ ۱۴ هزار تومان ماهانه به ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان اضافه می شود.

وی همچنین از واریز یارانه های فروردین خبر داد و گفت: ۱۵ فروردین، ۴۵هزار و ۵۰۰ تومان به حسابها واریز می شود و ۱۷ فروردین قابل برداشت است اما ۲۸ هزار تومان اضافه شده غیر قابل برداشت است تا زمان اجرای مرحله دوم هدفمندی یارانه ها که اجازه برداشت داده شود.

در اولین مرحله واریز یارانه نقدی به حساب خانوارها، با پرداخت ۴۰ هزار و پانصد تومان به ازای هر نفر در ماه، در مجموع ۴ هزار و هشتصد میلیارد تومان به حساب ها واریز شد.

بر اساس گزارش مهر، مقرر شده که ۴۵۵۰۰ تومان یارانه نقدی هر ایرانی در فاز اول تا ۱۵ فروردین ماه به حساب سرپرست خانوار واریز شود که در اینصورت مبلغ یارانه هر ایرانی با پرداخت ماهانه ۲۸ هزار تومان به ۷۳۵۰۰ تومان می رسد.

مجلس در آخرین جلسه علنی خود به جزییات طرحی یک‌فوریتی رای مثبت دادند که تنخواهی ۲۲ هزار میلیارد تومانی را برای دخل و خرج دوماه نخست سال ۹۱ در اختیار دولت می‌گذارد و در عین حال دولت را مکلف می‌کند تا اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را تا تیرماه سال آتی به تعویق بیندازد.

با تصویب این طرح توسط مجلس هشتم و براساس ماده واحده این طرح به دولت اجازه داده می‌شود در چارچوب قانون پنج‌ساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۵ دی ۸۹ و قانون بودجه سال ۹۰ کل کشور در ماه‌های فروردین و اردیبهشت سال ۹۱ درآمد‌ها و سایر منابع عمومی و اختصاصی را وصول و به خزانه واریز کند و اعتبارات هزینه‌ای و تملک دارایی سرمایه‌ای، مالی و اختصاصی از آن محل در چارچوب احکام و جدول‌های قانون بودجه سال ۹۰ تا مبلغ ۲۲۰ هزار میلیارد ریال دریافت و پرداخت کند مشروط بر اینکه هزینه‌های جاری بیش از ۱۰درصد نسبت به سال قبل افزایش نیابد.

یارانه نقدی افزایش نمی‌یابد

آخرین روزهای سال گذشته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به تصویب ۳ سناریو برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در نشست کمیسیون اقتصادی گفت: براساس هر ۳ سناریو یارانه نقدی خانوار از ۴۵ هزار و ۵۰۰تومان افزایش پیدا نخواهد کرد.

ارسلان فتحی‌پور در گفت‌وگو با فارس افزود: این پیشنهادها در قالب ۳ سناریوی ۶۳ هزار میلیارد تومان، ۷۳ هزار میلیارد تومان و ۸۳هزار میلیارد تومان است.رئیس کمیسیون اقتصادی با بیان اینکه میزان یارانه نقدی پرداختی به خانوار در همه سناریو‌ها ۴۰ هزار میلیارد تومان است، گفت:‌ در سناریوی ۶۳ هزار میلیارد تومان برای سهم تولید ۱۵ هزار میلیارد تومان، برای بیمه بیکاری ۵ هزار میلیارد تومان و ۳ هزار میلیارد تومان برای مسکن و بیمه و همچنین بیماری‌های صعب‌العلاج اختصاص می‌یابد.

فتحی پور ادامه داد:‌ در سناریوی ۷۳ هزار میلیارد تومان علاوه بر ۴۰هزار میلیارد تومان یارانه نقدی ۱۰هزار میلیارد تومان برای بیمه بیکاری، ۲۰ هزار میلیارد تومان برای تولید و ۳ هزار میلیارد تومان برای مسکن، بیمه و بیماری‌های صعب‌العلاج اختصاص می‌یابد. وی با اشاره به سناریوی ۸۳ هزار میلیارد تومانی بیان کرد: ‌در این سناریو ۴۰ هزار میلیارد تومان یارانه‌ نقدی، ۱۵ هزار میلیارد تومان بیمه بیکاری، ۲۵ هزار میلیارد تومان برای تولید و۳ هزار میلیارد تومان برای بیمه، مسکن و بیماری‌های صعب‌العلاج اختصاص خواهد یافت و این مصوبه دیروز در قالب بند الحاقی بودجه ۹۱ به کمیسیون تلفیق پیشنهاد شد.


 


محمدعلی ولایتی که در پی اعتصاب غذا دچار افت فشار شده بود به بهداری اوین منتقل شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، محمدعلی ولایتی، زندانی سیاسی به دلیل اعتصاب غذا از روز ۲۷ اسفند ماه توسط مسئولان زندان اوین از بند ۳۵۰ این زندان به انفرادی بازداشتگاه ۲۴۰ اوین منتقل شده بود به علت افت فشار ناشی از اعتصاب به بهداری اوین اعزام شد.

انتقال به انفرادی در بندهای امنیتی به تازگی به عنوان تنبیه از سوی مسئولان برای هر فردی که اعتصاب غذا کرده باشداعمال می شود.

این زندانی سیاسی، قبل از آغاز اعتصاب غذای خود در نامه ای خطاب به مسئولان علت این اعتصاب غذای اعتراضی را تعطیل شدن اجرای قانون اعلام کرده و خواستار ملاقات با دادستان کل شده بود.

محمد علی ولایتی معاونت امور استانهای ستاد مردمی مهندس میر حسین موسوی را در انتخابات ۱۳۸۸ بر عهده داشت. او در تاریخ ۸/۱۱/۸۹ یعنی پیش از ۲۲ بهمن دستگیر و دربند ۲۴۰ به مدت ۱۸ روز زندانی و در تاریخ ۳/۱۲ /۸۹ با قید کفالت آزاد شده بود.

ولایتی شهریور ماه سال جاری به دو سال حبس محکوم شده است.

قابل ذکر است ولایتی به مدت سی سال در پست هایی از جمله بخشداری فیروزکوه، معاونت اداری و مالی دانشکده وزارت اطلاعات، و دبیر پشتیبانی دانشگاه شاهد،، معاونت بازرسی وزارت کشور در ۸ سال دولت اصلاحات فعالیت داشت در حال حاضر دبیر اجرایی خانه احزاب و بازرسی آن می باشد.


 


پیکر پروین‌دخت یزدانیان بی‌بی قصه‌های مجید تشییع و به خاک سپرده شد.

به گزارش فارس، تشییع پیکر پروین دخت یزدانیان صبح امروز از مقابل منزل وی واقع در خیابان باغ دریاچه آغاز و پیکر آن مرحومه در گلستان شهدای نجف آباد در کنار همسرش جهان‌بخش پور احمد به خاک سپرده شد.

پروین دخت یزدانیان یا همان بی بی مشهور قصه‌های مجید که هنوز یاد و خاطره آن در ذهن‌های کودکان و نوجوانان دهه ۷۰ ماندگار است ظهر دیروز در سن ۸۹ سالگی در نجف آباد اصفهان دار فانی را وداع گفت.

وی چند سالی بود بر اثر بیماری و کهولت سن در بستر بیماری بود.

مرحومه پروین دخت یزدانیان که در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد، دارای ۱۲ فرزند ، ۲۵ نوه و پنج نتیجه است که از میان این تعداد فرزند کیومرث و منوچهر پور احمد کارگردان و نویسنده نام آشنای سینما و تلویزیون هستند.

حضور یزدانیان مقابل دوربین از سال ۱۳۷۰ با مجموعه «قصه‌های مجید» آغاز شد و ایفای نقشش در سینما از سال ۱۳۷۱ با «صبح روز بعد» و «شرم» که هر سه به کارگردانی پسرش بود ادامه یافت.

کیومرث پوراحمد کارگردان «قصه‌های مجید» در خصوص درگذشت «پروین‌دخت یزدانیان» (مادرش) گفت: مادرم به دلیل علاقه وافرش به سینما وقتی سر کار بود، فیلم با سایر کارهای زندگی‌اش تفاوتی نداشت و سر صحنه بسیار دقیق کار‌هایش را انجام می‌داد و بلافاصله بعد از انجام آن به خانه می‌آمد و کارهای خانه را هماهنگ می‌کرد.

وی با اشاره به اینکه مادرش بسیار مسئولیت پذیر بود، افزود: مادرم فردی تیزهوش بود که دیالوگ‌ها را فالبداهه می‌گفت و معمولا پلان‌ها تکرار نمی‌شد.

پوراحمد با تاکید بر اینکه مادرش فردی فعال بود، عنوان کرد: مادرم ۶۵ سال در آشپزخانه غذا می‌پخت و علاوه بر آن به کارهای دیگری نظیر کتابخوانی، بافتنی می‌پرداخت و در این اواخر هم با گرفتن معلم نقاشی به نقاشی مشغول بود و تمام کار‌هایش را به نحو احسن انجام می‌داد.

وی خاطرنشان کرد: مادرم در قبال همسایه‌ها و فامیل هر کاری را که از دستش بر می‌آمد انجام می‌داد، با فرزندانش بسیار دوست بود و بر عکس پدرم که فردی گوشه گیر در عین حال مهربان بود، هر مشکل و رازی که داشتیم با مادر در میان می‌گذاشتیم.


 


کلمه: پیک نوروزی، نوید یک خبر خوب را برای خانواده مهدی خزعلی به ارمغان آورده بود. رزمنده ای که بعد از هفتاد روز اعتصاب غذای تر در حالی که سی کیلو کاهش وزن داشت به خانه باز می گشت.

در اولین نگاه باور اینکه این پیکر تکیده بی رنگ و رو همان دکتر مهدی خزعلی بشاش و پرانرژی است کمی دشوار می نمود.با لبخند همیشگی اش به خانه آمد. همه جا لبخند بر لب دارد. حتی وقتی می خواستند او را به زور و اجبار به بازداشتگاه هم ببرند باز به روی ماموران خندیده بود و شاید همین خنده باعث شد که او را به زمین بکوبند و دستش را بشکنند.

دستی که وبال گردن مهدی خزعلی که نشد هیچ بلکه ابزاری شد برای روشنگری هایش در زندان. نوشت و نوشت به مردم. به همسرش. پاسخ همه را داد. پیام ها و نامه ها و حتی این آخری ها برای زندانبان هم نامه نوشته بود.

او که گمانش بود از قافله شهیدان جا مانده است و اینک می خواست پیش از آنکه از مرگ ارزشهایش دق کند، به شهادت برسد تا شاید بتواند پیامی برای شهیدان باکری و همت داشته باشد. گمانش بود که شاید با شهادت بتواند بساط بیدادگاههای انقلاب جمع کند.

همه دل نگران او بودند. از خانواده شهید قدوسی تا همسران همت و باکری. از خانواده آیت الله منتظری تا آیت الله بیات زنجانی. از نوری زاد تا خاتمی و هاشمی.

این بار عزم کرده بود که رکوردار تاریخ اعتصاب غذای دنیا شود. می خواست رکورد ۹۳ روزی که ثبت شده است را شکسته و برای یک ماروتن صد روزه برنامه ریزی کرده بود که تقدیر به اعتصابش پایان داد.

به گزارش کلمه هفتاد روز که شد وقتی شنید که پیامش به گوش مسئولان و مقامات هم رسیده با یک تکه ” کوکوی سیب زمینی” به اعتصاب خود پایان داد.

هفتاد روزی که همه غذایش شده بود، هفت حبه قند و قدری نمک، آب و چای. در همه این روزها فقط یک قاشق برنج خورده بود به احترام مادرش که با سبدی از اغذیه و اشربه در زندان اوین به دیدارش رفته بود.

همسر آیت الله خزعلی، مادر شهید است. شاید او هم باورش نبود که یک روز گذرش به زندان اوین بیفتد و برای دیدار فرزندنش که رزمنده خیبر بوده در زمانی که حکومت جشن خیبر می گیرد، آب ماهیچه و خوراکی بیاورد تا او را از خطری که تهدیدش می کند نجات دهد. اما سرنوشت است که این روزها مادران شهدا، رزمندگان و جانبازان را راهی سربالایی اوین کرده است.
حالا خزعلی به کفالت مادرش آزاد است و در کنار سفره هفت سین پدر و مادرش، سال نو را آغاز کرده است. پدری که پیشتر او را عاق کرده بود و مادری که گمان می کرد وسوسه های شیطانی شاید در پسر خوبش نفوذ کرده باشد.

اما سفره هفت سین که پهن شد وقتی محمد و علی در کنار پدربزرگ و عمه نشستند همه همدلی بود و مهربانی. دیگر فاصله ای نبود. در اولین صبح بهاری سه نسل با هم از انقلاب اسلامی گفتند و از نظام جمهوری اسلامی. پدر که خود مردی از تبار روحانیون انقلاب کرده است و ساده زیستی اش زبانزد خاص و عام باور ندارد که بزرگان و زعما ظلمی روا دارند به این ملت و هرچه زشتی است را منتسب می داند به مدیران میان دستی که بویی از انقلاب و اسلام نبرده اند. او که از حامیان جدی احمدی نژاد بود و دولت او را امام زمانی می دانست و حتی لب های او را بوسیده بود وقتی در سازمان ملل سخنرانی کرده بود. اما این روزها دیگری حمایتی از احمدی نژاد نمی کند. وقتی این رییس انتصابی هیات دولت با قهر یازده روزه اش در مقابل حکم رهبری ایستاد، حتی خزعلی هم برایش خط و نشان کشید و او را جز منحرفین خواند.

از خیابان تا زندان

خزعلی آیت الله زاده ای است که طی این سه سال که خیلی ها مردم را تنها گذاشتند در همه مراحل همگام مردم بوده است. در راهپیمایی ها، تجمعات و سخنرانی ها. با کلامش و با نوشتارش. بامشت گره کرده و مهر سکوتش. درخیابان امیرآباد و میدان انقلاب. آزادی و امام حسین. روز عاشورا و ۲۵ بهمن. حتی اگر برای کنجکاوی و دیدن رفته باشد. رفته است. باتوم خورده و فحش شنیده. طعم تلخ حکومت اسلامی را در خیابانهای تهران در کنار جوانان سبزپوش تجربه کرده است. تنفر از “ریشش” را در همین خیابانهایی که مردم عادی کوچه و بازار رفت و آمد می کنند با همه وجود حس کرده است.
امسال مهدی خزعلی چهل وهفت ساله می شود. دیگر آن نوجوان روزهای انقلاب و آن جوان پرشور سالهای دفاع مقدس نیست. با خودش انبانی خاطره دارد از قم تا شلمچه. از فکه تا تهران و از تهران تا اوین. نوشته ها و گفته هایش همه پرونده ای شده قطور که می تواند هر از گاهی او را راهی زندان کند. طی سه سال گذشته پنجمین زندان را هم تجربه کرد. زندانی متفاوت از بقیه.

پیشتر در نامه ای از حبس به میرحسین در حصر نوشته بود که ” امروز بار دیگر صدای پای طالبان می آید، بخدای کعبه سوگند، استبداد طالبان به مراتب زیانبارتر و خطرناکتر از دیکتاتوری سلاطین است، اگر به نام دین و امام زمان تیغ بر مردم کشند، نه تنها آزادی را کشته اند، بلکه دین و یوسف زهرا (عج) رابه مسلخ برده اند!” موسوی را به جدش قسم داده بود که ننشیند و سکوت نکند که ” امروز گاه منتظران است و مبتلایان عاشق، روز جانبازی مردانی از تبار بهشتی، هنگامه دلاوری دلیرانی است از تنگستان”. و قول داده بود که در کنار این میر مظلوم آماده شهادت است و بر عهد خود استوار.

خزعلی در این رفت و آمد ها یش به زندان و مقاومت و ایستادگی که بر آرمانش می کند نشان داد که در خط سبزی که میرحسین موسوی ترسیم کرد ثابت قدم است و برای نجات ” جمهوری اسلامی” که آرمان همه شهدا بود و امام شهیدان از دست نا اهلان و نامحرمان لحظه ای تردید ندارد.

خزعلی پیش از این وقتی به زندان رفته و اعتصاب کرده بود، نوشت که ” خون ما از خون سید الشهدا رنگین تر نیست”. او از زمانی که مردم را دید که چه مشتاقانه برای احیای آرمانهایشان پا به خیابان نهاده اند، سرود ” هیهات من الذله ” را سر داده و می خواهد در رکاب “حق طلبان” از نهال آزادی در ایران زمین پاسداری کند. بر سر پیمانش با مردم مانده است. آماده شهادت است و بشارت داده زندانبان را که ” جنازه ام را بر دوشتان می گذارم”. برای رزمنده خیبر شهادت احلی من العسل است و او را از چه می توان ترساند وقتی امامی دارد که همه عزیزان خود به مسلخ عشق می برد.

این بار هم مثل دفعه پیش که به زندان رفت قسم خورد که اعتصاب غذا می کند تا آزادش کنند. او هم مثل همه فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و دانشجویان و مردم بی گناه است، اما اینک ۱۴ سال حبس دارد و ۱۰ سال تبعید و نود ضربه شلاق. جرمش کمی نابخشودنی است به احمد جنتی توهین کرده و قلم بدست گرفته و به رهبری نامه نوشته است.
این آخری ها هم پرونده نهمی برایش درست کرده اند که احتمال دارد بودنش در بیرون از زندان مصداق ” تشویش اذهان عمومی” باشد فلذا برای جلوگیری از ” مفسده” شاید بهتر باشد آزادی از او بستانند و او را در زندان کنند.

اینک که نسیم بهاری برای خانواده خزعلی نوید آزادی آورده، اما او نه می تواند با رسانه ای گفت و گو کند و نه حق فعالیت سیاسی و اجتماعی دارد.
چشم پزشکی که به جای طبابت به نشر و کتابت روی آورده و حالا از نوشتن و گفتن محروم شده است تا بتواند بیرون از چاردیواری زندان، زیستن در زندان بزرگتری را تجربه کند.

محلی برای عروج

این روزها خانه خزعلی بی شک مقدم مهمانان زیادی را گرامی می دارد. او هم خاطرات زیادی برای همه دارد از بند ۳۵۰ و ۲۰۹٫ از بیمارستان قلب و بیمارستان وزارت اطلاعات.
بیست و یک روز آخر که در بند ۲۰۹ بود و از هیچ جا خبری نمی رسید و حتی نمی توانست مکالمه ای کوتاه با خانواده اش داشته باشد. از شیرینی ها بند ۳۵۰ و شور زندگی که جریان دارد در بند بند سلولهای این بند.

شاید هم گفته باشد از هدی صابر و باقیات صالحاتی که در اوین از خود برجای گذاشت. چکاپ روزانه اش که به اجبار بهداری زندان هر شب صورت می گرفت و اعزام اجباریش به بیمارستان. دکتری که گفته بود شرایطت شبیه وضعیت مرحوم صابر است و باید به بیمارستان بروی و امتناع خزعلی هم نتوانسته بود از اعزام او جلوگیری کند.

مهدی خزعلی حتما از لبخندها و رفتار توام با احترام زندانبان هم به مهمانانش می گوید. زندانبانی که می بیند این زندانیان با هم دانش و بینش و سابقه ای که دارند چه خاکی و مهربانند و برای آرمان خود چه راحت باز ” اسارت” را به جان می خرند و زندانی ” همرزمان” سابقشان می شوند.

این زندانی سیاسی از نوشته هایش می گوید که چگونه وقتی در روزنامه دیواری زندان منتشر می شد بسرعت به رسانه های مجازی هم می رسید. از آزادی بیانی که در زندان است. از جمع دوستانه ای که همه را در بر می گیرد از ملی مذهبی و مشارکتی تا چپ و لیبرال.

خزعلی از زندانی می گوید که برایش خاطرات شیرین به همراه دارد. از فضای معنوی که آن را ” رحمتی ” می داند از جانب پروردگارش نه ” نقمتی” از جانب حکومت. مناجات بیاد ماندنی در خلوت بند ۲۰۹ و سکوت شب های بند ۳۵۰٫ از دعای کمیل و نمازی که با اشتیاق “رب” ت خوانده می شود. وقتی سر به آستان قدسش می گذاری و اوست تنها مونس همه تنهایی هایت.
معنویت و روحانیت که فقط در شلمچه و فکه و فاو تجربه شده بود اینک باز در شمال تهران در زندانی محصور در رشته کوه دماوند تکرار می شود. و چنین است که گرسنگی و ضعف ترا از پای نمی اندازد وقتی آن را ” برکتی” از جانب معبود می دانی و فرصتی برای مشق ” مقاومت” و ” صبوری” تا بشوی مصداق ” فاستقم کما امرت”.

وقتی نوبت به اعتصاب می رسد اخبار ضد و نقیضی که از زندان که نه از رسانه ها. می گوید که خواهرش هیچگاه با فارس مصاحبه نکرده است و او هرگز معجونی از عسل و خرما و چای نخورده و نمی داند این چه معجونی که رسانه های اقتدارگرا به خوردش داده اند. و او در این هفتاد روز عهد خود نشکسته و روزی که مادر با سبدی از خوراکی ها آمده و دلنگران سلامتی فرزندنش بود و او را قسم داده که اعتصاب بشکند، به حرمت مادری که غم هجران فرزند شهیدش را بر دل دارد، قاشقی از دستپخت مادر را در برابر دوربین های اوین به دهان گذاشته که خاطر مادر بیشتر ازاین رنجیده نشود.

خزعلی از اعتصاب غذاهای زنجیره ای گفته است که طی دو ماه گذشته در زندان شکل گرفت. همان هایی که رجا نیوز بعنوان دوره های آموزش اعتصاب غذا به استادی خزعلی از آن نام برده بود. اعتصابهایی که تعدادی از زندانیان را به خواسته هایشان رساند. خواسته هایی که نه تغییر آیین دادرسی و برداشتن دادگاه انقلاب بلکه ملاقات با فرزند و استفاده از حق مرخصی استعحلاجی!

حالا دو سه روزی است که باز دفتر انتشارات حیان محل رفت و شد دوستان مهدی خزعلی است. دفتری که در ایام نوروزی هم تعطیلی ندارد و شده مکانی برای دید و بازدیدهای نوروزی. مهدی خزعلی هم با تن رنجورش میزبان آنان است. تنی که اعتصاب هفتاد روزه ضعیفش کرده و نیازمند مراقبت های شدید پزشکی است. دست و گردنی که هنوز بهبود پیدا نکرده و نیازمند فیزیوتراپی و معالجات تکمیلی است.

مهدی خزعلی هر چند این همه سابقه سختی و عقوبت دارد در این مدت اما بی شک ساکت نمی تواند بنشیند. شاید با کفالت مادرش آزاد باشد این روزها و محروم باشد از مصاحبه و نامه نگاری ولی برای کسی که سالهاست دغدغه اش شده مسایل سیاسی و روزانه کشور سکوت و نگفتن کار سختی است.

او که به گفته خودش می خواست با شهادتش موجب برچیدن دادگاه های انقلاب شود شاید امروز با حیاتش پیگیر رسیدگی به مظالمی شود که در زندان ها و راهروهای دادگستری در جریان است. شاید بتواند گوشه ای از مظالمی را که بر زندانیان بی گناه می رود در برابر چشمان آنان که دستشان به جایی می رسد به تصویر بکشد. شاید خزعلی پدر به کمک پسر بیاید. شاید باز سه نسل در کنار هم جا گیرند و برای بازگشت ارزشها حرکتی انجام دهند. شاید هیچوقت دیر نباشد که باز همه برگردند به عهدی که با مردم دارند. به میراث امام راحل. به ثمره خون صدها هزار شهید و جانباز. بازگشت به اصل نورانیت. بازگشت به دوران طلایی. بازگشت به سه اصل اساسی انقلاب اسلامی ” استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی”. خزعلی در راهی که می رود تنها نیست قافله شهیدان و دعای خیر خانواده شهدا همراه اوست.

روز شمار اعتصاب:

پس از هفتاد روز اعتصاب غذا و مقاومت؛ مهدی خزعلی آزاد شد

درخواست اعظم طالقانی از مهدی خزعلی برای پایان دادن به اعتصاب غذا

درخواست آیت الله امجد از مهدی خزعلی برای پایان اعتصاب غذا

خبر ایلنا درباره اعتصاب مهدی خزعلی + تکمیلی

روزه سیاسی دانشجویان سبز دانشگاه علم و صنعت در حمایت از مهدی خزعلی

نگرانی ۲۷۰ تن از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگاران از وضعیت مهدی خزعلی

مهدی خزعلی وارد اعتصاب غذای خشک شد

مهدی خزعلی: برای خاتمه دادن به خیمه شب بازی هایی به نام دادگاه، به اعتصاب غذا ادامه خواهم داد

انتقال مهدی خزعلی به بند ۲۰۹ اوین و بی خبری از وضعیت جسمی وی

مهدی خزعلی به همسرش: اینها قصد جان مرا کرده اند و من آماده جانبازیم

محمد نوری زاد به مهدی خزعلی؛ مرگ تو برای کرکس ها سنگین نیست، بمان و اعتراض کن

رفتار خشن با مهدی خزعلی در دادگاه انقلاب در آستانه ی پنجاهمین روز اعتصاب غذا

درخواست فاطمه کروبی از مهدی خزعلی برای پایان اعتصاب غذا، پس از ۴۸ روز

غلامعلی رجایی: می دانم زمانه ماندن نیست ولی تو که خیبری هستی

درخواست آیت الله بیات از مهدی خزعلی برای شکستن اعتصاب غذا؛ بی توجهی مسئولان زجر آور است

همسر شهیدمحمّد منتظری به مهدی خزعلی: بمان! که در این دیار، فقدان "رفته‏ ها" هرگز جبران نشد

حسین زمان به مهدی خزعلی: به تو محتاجیم، ما تن به ذلت همراهی با قداره کشان نمی دهیم

نامه مهدی خزعلی به مسئولان زندان: در صورت جان باختن من، تنها پزشکان سازمان ملل بدنم را کالبد شکافی کنند

بازگرداندن مهدی خزعلی به زندان و ادامه اعتصاب غذا

نامه عروس آیت الله منتظری به مادر مهدی خزعلی: امروز روز امتحان است

نامه دختر علامه طباطبایی، همسر شهید قدوسی، به مهدی خزعلی

انتقال مهدی خزعلی به بیمارستان قمربنی هاشم وزارت اطلاعات

نیروهای امنیتی شبانه مهدی خزعلی را از بیمارستان بردند

حمله قلبی در چهل و یکمین روز اعتصاب غذا؛ انتقال مهدی خزعلی به بیمارستان

مهدی خزعلی خطاب به همسرش: اشک امروز من و شما، ریشه ظالم را بر می کند

مهدی خزعلی به احمد منتظری: شاید شهادت من از نفوذ منافقان در اطلاعات و سپاه کم کند

فرزند مهدی خزعلی: با هر دین و آیین برای پدرم دعا کنید، نگرانیم

درخواست سید محمد خاتمی از مهدی خزعلی برای شکستن اعتصاب غذا

نامه دوباره همسرشهید همت به خزعلی: بمان و ما را در گذر از این پلیدستانِ پرآشوب یاوری کن

پیام مهدی خزعلی از اوین: پیش از آنکه در سوگ ارزش ها دق کنم؛ بگذارید به خیل شهیدان بپیوندم

تقاضای همسر شهید همت، همسر شهید باکری و محمد نوری زاد از مهدی خزعلی برای پایان دادن به اعتصاب غذا

انتقال مهدی خزعلی به بهداری بند ۳۵۰ بعلت خونریزی معده

وضعیت نامناسب جسمی مهدی خزعلی در دوازدهمین روز اعتصاب غذا

پنج روز از اعتصاب غذای مهدی خزعلی گذشت

پنجمین بازداشت مهدی خزعلی/ بی عدالتی در حیاط عدالتخانه


 


در حالیکه خانواده های شهدا و آسیب دیدگان بازداشتگاه کهریزک در انتظار برگزاری دادگاه “علنی” برای رسیدگی به اتهامات آمرین جنایات کهریزک هستند، در روزهای پایانی سال گذشته سعید مرتضوی یکی از آمرین اصلی فجایع کهریزک به مدیرعاملی تامین اجتماعی منصوب شد.

به گزارش جرس بابک جوادی فر برادر امیر جوادی فر در واکنش به انتصاب مرتضوی به این سمت دولتی می گوید: “در گزارشی که در سال ۸۸ مجلس محترم شورای اسلامی تهیه کردند صراحتا اعلام کردند که ایشان مسبب اصلی فاجعه کهریزک هستند و موارد اتهامی ایشان در حدی بوده است که سلب مصونیت قضایی شده و اجازه دادند که تفهیم اتهام شود. به هر صورت با جمیع این جهات که دو قوه از سه قوه نظام مخالف انتصاب مرتضوی بودند، دولت بر انتصاب ایشان پافشاری کرد و در روزهای آخر سال او را به این سمت منصوب نمود. این عمل برای افکار عمومی جای سوال دارد! واقعا جای تاثر و تاسف دارد و این عیدی دولت به خانواده شهدای کهریزک بود…”

امیر جوادی فر یکی از شهدای جنبش سبز است که در روز هجدهم تیر سال ۸۸به علت شکستگی بینی و دست به بیمارستان منتقل شد و بعد از معالجات اولیه از زندان ترخیص شد. اما پس از ترخیص، ماموران امنیتی به خانواده او گفتند که او شاکی خصوصی دارد و به همین جهت پدر امیر او را تحویل ماموران داد.

برادر این شهید ادامه می دهد: “امیر را خودمان به پلیس امنیت تهران تحویل داده بودیم و هر روز به دادگاه انقلاب و اوین مراجعه می کردیم تا یک خبری از او بدست بیاوریم. با توجه به اینکه در خیابان هم آسیب دیده بود تصور ما این بود که با یک قرار کفالت همان ساعت او را به ما تحویل می دهند. اما متاسفانه بعد از چهارده روز سرگردانی در جلوی اوین در حالیکه روز بیست و سوم تیرماه امیر به شهادت رسیده بود، در روز سوم مردادماه به ما اعلام کردند که به پزشک قانونی مراجعه کنیم و جسد را شناسایی کنیم. (یعنی دقیقا ده روز بعد از اینکه فوت شده بود) من خودم رفتم پزشک قانونی و جسد کالبد شکافی شده بود. در گزارش پزشک قانونی منتشر شد و در اختیار ما و وکیل خانواده قرار گرفت که در آن علت مرگ را مجموع صدمات وارده اعلام کردند و این خود گویای همه چیز و علت مرگ امیر است و نیاز به توضیح ندارد.”

پدر و برادر امیر جوادی فر پس از شهادت او تاکنون دست از پیگیری های قضایی خود برای مجازات عاملان و آمرین جنایات کهریزک برنداشته اند و همچنان خواهان برگزاری دادگاه “علنی” و اجرای عدالت هستند.

بابک جوادی فر در این خصوص ادامه می دهد: “پیگیری های قضایی در دو مرحله انجام شده و همچنان هم ادامه دارد. یک قسمت مربوط به پرسنل نظامی بوده است و نتایج آن در رسانه ها منتشر شد و حکم قصاص برای دو نفر از پرسنل نیروی انتظامی و برای چند نفر دیگر حکم شلاق و زندان صادر شد. اما آن بخش مربوط به آمرین قضیه و پرسنل قضایی بود که دستور انتقال بچه ها به کهریزک و لاپوشانی هایی که کرده بودند و گزارش خلاف واقع و مسائلی از این دست، همچنان در جریان است. و آخرین خبری که دارم این است که حدود دو هفته پیش سایت بازتاب نوشته بود که آقای مرتضوی در این خصوص تفهیم اتهام شده است. در هر صورت ما منتظر برگزاری دادگاه “علنی” برای ایشان و دو قاضی دیگر هستیم. می خواهیم طبق قانون با آنها برخورد شود چراکه ما خصومت شخصی با کسی نداریم، اما افکار عمومی منتظر جواب است که چرا در ۱۸ تیر ماه این ۱۳۷ نفر به کهریزک منتقل شدند و اساسا کهریزک زیر نظر چه نهادی بوده و چه اتفاقاتی در آنجا رخ داده است؟”

بابک جوادی فر یادآور می شود: “این سومین عیدی است که امیر در میان ما نیست. جای خالی او در قلب و ذهن ما سبز است. غمی است که کهنه نمی شود. به قول شاملو “تلخ چون غرابه زهریست”. فقدان امیر هم همچون غرابه زهری است که همیشه با ماست.”

او سپس به ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی برادرش اشاره کرده و اضافه می کند: “امیر انسان آزاد اندیشی بود که به دنیا خوب نگاه می کرد و خوبی انسانها را دوست داشت. اهل مطالعه و شعر بود. او ترانه می خواند و شعر می نوشت. امیر فعالیت سینما و موسیقی انجام می داد و در حال ساخت فیلم مستندی بود. او فارغ التحصیل بازیگری در موسسه کارنامه بود و بازیگری می کرد و در یک کلام اهل هنر بود و با سیاست دمخور نبود. بخاطر همین هم به این شکل تلخی که از پیش ما رفت، برای ما باورکردنی نیست.

برادر این شهید جنبش سبز در پایان می گوید: “آرزوی شخصی من در این سال جدید این است که انشالله سالی بهتر از سالهای قبل باشد. ما همیشه بر سر سفره هفت سین به همدیگر می گویم صد سال به از این سالها و امیدوارم سالهای که پیش رو داریم سالی سرشار از صلح و مهربانی و دوستی باشد و اتفاقاتی که رخ داده تکرار نشود و از آسیب دیدگان دلجویی شود. این اتفاقات تلخ برای دیگر جوانان این سرزمین تکرار نشود. امیدواریم این تجربه ای شود که حوادث تلخی مانند فجایع بعد از انتخابات و کهریزک اتفاق نیافتد و فضای همدلی و دوستی برای ملت ایران باشد.”

گفتنی است میرحسین موسوی و زهرا رهنورد از رهبران جنبش سبز که هم اکنون در حصر غیرقانونی بسر می برند پس از شهادت وی برای دلجویی به منزل شهید امیر جوادی فر رفته و با خانواده او دیدار کردند. میرحسین موسوی در این دیدار از امیر جوادی فر و سایر شهدای جنبش سبز به عنوان جوانان قهرمان نام برده و گفته بود که این جوانان قهرمان،فرزند همه ملت هستند و انشاء الله خون آن ها پایمال نخواهد شد.


 


سعید متین پور فعال مدنی آذربایجانی و حسین رونقی ملکی وبلاگ نویس سومین نوروز خود را بدون مرخصی در زندان اوین می گذراند.

به گزارش ندای سبز آزادی سعید متین پور که روز بیست ام تیر ۸۸از سوی قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران به این دادگاه احضار شده بود پس از حضور در دادگاه٬ بازداشت و به زندان اوین تهران منتقل شد و از آن تاریخ بدون مرخصی در زندان به سر می برد.

آقای متین‌پور چهارم خرداد ۱۳۸۶در زنجان بازداشت و پس از تحمل ۲۷۸روز بازداشت موقت٬ در هشتم اسفند ۸۷به قید وثیقه ۵۰۰میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شده بود.

وی طی جلسه‌ای غیر علنی در شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران محاکمه و به اتهام ارتباط با بیگانگان به هفت سال و به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک‌سال حبس و در مجموع به هشت سال حبس تعزیری محکوم شده بود. دادگاه تجدید نظر استان تهران نیز آذر ماه ۸۷حکم هشت سال زندان این فعال حقوق بشر آذربایجانی را تایید کرد.

به گفته خود وی، بیشتر مدت زمان بازداشت‌اش را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹زندان اوین تهران و تحت فشار‌های شدید جسمی و روحی گذرانده است. خانواده متین پور اشاره می‌کنند او از ناراحتی های گوارشی و سردرد و کمردرد شدید رنج می برد.

متین پور فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه تهران و عضو هیات تحریریه هفته نامه های «یارپاق»، «موج بیداری» و وبلاگ نویس و فعال مدنی است که به خاطر سفر به ترکیه و ارتباط با بیگانگان با این اتهامات روبرو شده است.

حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویس زندانی نیز که درحال تحمل حکم ۱۵سال حبس خود در زندان اوین است سومین نوروز خود را بدون مرخصی درزندان اوین سپری می کند.عدم مرخصی رونقی درحالی است که کلیه های او دچار عفونت شده و او دروضعیت جسمی بسیار نامناسبی به سر می برد.

حسین رونقی ملکی درتاریخ ۲۲آذر ماه ۱۳۸۸همراه برادرش حسن رونقی ملکی در منزل پدری‌اش در شهر ملکان در نزدیک شهر تبریز بازداشت شد.

رونقی ملکی وبلاگ‌نویس جوانی ساله‌ای است که با نام مستعار بابک خرمدین در ایران به وبلاگ‌نویسی می‌پرداخت، وی همچنین در زمینه برنامه‌نویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده است.

رونقی و برادرش در زندان شدیدا تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند، تا جایی که بنا بر گفته‌ی خانواده‌اش حسن رونقی ملکی در اثر شکنجه‌ها از ناحیه مهره‌های پشت گردن آسیب دید. برادر وی یک ماه بعد با قرار وثیقه‌ای ۸۰میلیون تومانی از زندان آزاد شد و از بازجویان پرونده به خطر شکنجه‌اش شکایت کرد که تا کنون به آن رسیدگی نشده است.

رونقی ملکی بعد از نزدیک به یک سال بازداشت و نگهداری در سلول‌های انفرادی و دو نفره بند ۲الف زندان اوین در تاریخ ۲۸آذر ۱۳۸۹به بند ۳۵۰زندان اوین منتقل شد.


 



 


مدیرعامل کشتیرانی اعتقاد دارد سال ۱۳۹۰، برای کشتیرانی سال نامساعدی بود.

به گزارش عصر ایران، محمد حسین داجمر، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در بررسی وضعیت کشتیرانی طی سال ۹۰ گفت: « سال۱۳۹۰، سال نامساعدی برای فعالیت شرکت های کشتیرانی در کل جهان محسوب می شد به طوریکه اکثر مالکان کشتی ها جهت حفظ موقعیت خود و امکان ادامه فعالیت با چالش های جدی مواجه و دچار ضرر و زیان شدند.

گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی در یک سال گذشته علی رغم مشکلات فوق، با تحریم ها ومحدودیت های اعمالی علیه فعالیت خطوط کشتیرانی در اقصی نقاط جهان نیز مواجه بوده است. اما با وجود چالش های مذکور این شرکت توانسته است با کاهش نرخها،افزایش کیفیت سرویس دهی هاو مشتری مداری، ظرفیت های خالی ناوگان خود راتا حد زیادی جبران کند و با توجه به اقدامات انجام گرفته، در سطح بازارهای بین المللی نیز عملکرد قابل قبولی را به ثبت برساند. »

او در پاسخ به این سوال که نمود عینی این موفقیت ها را مطرح می کنید، گفت: « این شرکت به منظور تکمیل مدیریت زنجیره تامین و فراهم آوردن زمینه حمل و نقل ترکیبی، سرمایه‌گذاری‌های مستقلی در برخی بخش‌ها مانند حمل و نقل ریلی، مدیریت ترمینال‌ها و بنادر در داخل و خارج انجام داده است که با توجه به شرایط و فضای کسب و کار، اقدامات فوق یک موفقیت محسوب می شود. »

داجمر ادامه داد: « همچنین در سال ۱۳۹۰، در گروه کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران ما شاهد موفقیت هایی چون: اتمام و بهره برداری از پروژه ساخت مخازن سوخت ثابت زمینی در بندر عباس ؛ بهره برداری از یکی از بنادر خارجی خریداری شده در حوزه دریای خزر ؛ راه‌اندازی پایانه صادراتی و ترانزیتی مراغه ؛ تحویل گیری و مدیریت بندر خدماتی عسلویه ؛ تحویل گیری دو فروند کشتی جدید ؛ راه انداری خط کانتینری خلیج فارس- سواحل شرق آفریقا، بوده ایم. »


 


مادر بزرگ قصه های مجید در ۸۹ سالگی بر اثر بیماری و کهولت سن امروز (شنبه) در نجف آباد اصفهان درگذشت.

به گزارش واحد مرکزی خبر، پروین دخت یزدانیان، در نجف آباد به دنیا آمد و دارای مدرک تحصیلی ششم ابتدایی بود.

وی دارای ۱۲ فرزند ، ۲۵ نوه و ۵ نتیجه است که از میان این تعداد فرزند کیومرث و منوچهر پوراحمد کارگردان و نویسنده سینما و تلویزیون شناخته شده هستند.

حضور یزدانیان مقابل دوربین از سال ۱۳۷۰ با مجموعه «قصه های مجید» آغاز شد و ایفای نقشش در سینما از سال ۱۳۷۱ با «صبح روز بعد» و «شرم» که هر سه به کارگردانی پسرش بود ادامه یافت.

وی در فعالیت کوتاه مدت خود در سینما ، حضور در فیلمهای «نان و شعر» (۱۳۷۲)، «خواهران غریب»(۱۳۷۴) و «شب یلدا»(۱۳۷۹) را به کارگردانی فرزندش کیومرث پوراحمد و ایفای نقش در فیلم مهریه بی بی(۱۳۷۳) ساخته اصغر هاشمی تجربه کرد.


 


«غلامحسین سمندری»، استاد موسیقی خراسان روز پنج‌شنبه -سوم فروردین- در سن ۸۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.

به گزارش ایسنا، «مجبتی قیطاقی» رئیس انجمن موسیقی خراسان رضوی با بیان این مطلب افزود: استاد سمندری از دو هفته پیش بر اثر سکته‌ی مغزی در بیمارستان سجادیه‌ی شهرستان تربت‌جام بستری شد که بعد از بهبودی نسبی از نظر پزشکان از بخش مراقبت‌های ویژه (ICU) به بخش معمولی انتقال داده شد.

وی گفت: طبق نظر پزشک، مرحوم سمندری پنج‌شنبه هفته‌ی گذشته با وجود عفونت در ناحیه‌ی حنجره و ریه و نداشتن شرایط روحی مناسب از یبمارستان مرخص شد.

رئیس انجمن موسیقی خراسان رضوی گفت: دست چپ استاد سمندری بر اثر سکته‌ی مغزی از کار افتاده بود که این امر موجب شده بود ایشان روحیه‌ی مناسبی نداشته باشد، اما برخلاف اصرار بر نگهداری وی در بیمارستان و تاکید بر پرداخت کلیه‌ی هزینه‌های بیمارستان، آن مرحوم را مرخص کردند که متاسفانه ساعتی بعد از ترخیص در منزل درگذشت. قیطاقی اظهار کرد: استاد سمندری یکی از بزرگان موسیقی بود؛ به‌گونه‌ای که اگر خیمه‌ای برای موسیقی جنوب خراسان برپا بود، یکی از ستون‌های اصلی آن به حساب می‌آمد، به‌ویژه موسیقی دوتار که مدیون وی بود. او بارها مورد تحسین موسیقدانان بزرگ دنیا قرار گرفته بود.

رئیس انجمن موسیقی خراسان رضوی با بیان اینکه بیمارستان در حق مرحوم سمندری کوتاهی کرد گفت: او انسانی بسیار بزرگ و مثال‌زدنی در اخلاق و ادب بود و زندگی‌اش بدون هیچ حاشیه‌ای بود.

وی با تاکید بر اینکه برای وی در مشهد نیز مراسمی برگزار خواهد شد گفت: مراسم تشیع مرحوم سمندری ساعت ۱۵ امروز (شنبه) در شهرستان باخرز تایباد برگزار خواهد شد.

مرحوم حسین سمندری در سال ۱۳۱۱ در خانواده‌ای متوسط در باخرز تایباد متولد شد. وی در کنار پدر به شغل آرایشگری مشغول شد و از ۸ سالگی با موسیقی دوتار آشنا شد.

ایشان در نزد استادان بزرگ موسیقی تعلیم یافت و پیشرفت موسیقی استاد خیلی زود فراگیر و جهانی شد و توانست در بسیاری از جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی حضور یافته و مقام‌هایی را کسب کند. حضور او در جشنواره‌های آلمان، ایتالیا، فرانسه، یونان، لبنان، سوئیس و اتریش پررنگ بوده است.

مرحوم سمندری را با مقام معروف «سرو خرامان» و با آواز استاد ابراهیم شریف‌زاده می‌شناسند. «یهودی منوهین»، ویولونیست مشهور بین‌المللی درباره‌ی او گفته است: حاضرم تمام افتخاراتم را بدهم، اما در عوض بتوانم پنجه‌های این مرد روستایی را داشته باشم.


 


وزارت دفاع ژاپن دستور آماده‌باش سیستم‌های دفاع ضدموشکی را برای مقابله با هرگونه تهدید احتمالی کره‌شمالی صادر کرد.

به گزارش ایلنا به نقل از یورونیوز، اقدام وزارت دفاع ژاپن پس از آن صورت می‌گیرد که کره‌شمالی اعلام کرد که تصمیم دارد یک موشک فضایی را در روزهای آینده آزمایش کند.

با این وجود غرب و کشورهای همسایه از احتمال پرتاب موشک با اهداف نظامی نگران هستند.

بر اساس دستور صادر شده توسط وزارت دفاع ژاپن، دو سیستم ضد موشکی آماده دفاع از خاک این کشور خواهند بود. این سیستم ها شامل موشک‌های زمین به هوای پاتریوت و موشک‌های رهگیری هستند.

پارلمان ژاپن نیز با تصویب قطعنامه‌ای، اقدام کره‌شمالی را محکوم کرده است.


 


محمد تقی فاضل میبدی گفت: اگر فرهنگ جامعه بهم بریزد سال‌ها طول می‌کشد تا جامعه به مسیر خود برگردد.

به گزارش ایلنا، این پژوهشگر مسائل دینی در نشست نوروزی کانون یزدی تباران که با هدف گرامیداشت یاد و خاطره امام جمعه فقید یزد برگزار شده بود، طی سخنانی با مهم توصیف کردن تغییرات اخلاقی و فرهنگی جامعه گفت: اگر فرهنگ جامعه بهم بخورد و در پی آن اخلاق نیز بهم بریزد، شاید ۱۰۰ سال طول بکشد تا جامعه به حالت اولیه خود برگردد.

وی تاکید کرد: اگر حوزه اقتصادی کشور بهم بریزد می‌توان با جایگزین کردن منابع بخش‌های مختلف مشکلات را برطرف کرد ولی حوزه فرهنگ، حوزهٔ خطیری است.

فاضل میبدی با ستایش اخلاقیات مرحوم حجت الاسلام والمسلمین صدوقی گفت: خصوصیت بارز آقای صدوقی که کمتر در دیگران یافت می‌شود، تحمل مخالفین بود چرا که آقای صدوقی افکار مخالف خود را به رسمیت می‌شناخت و مخالفین خود را تکریم می‌کرد.

وی با ابراز امیدواری نسبت به اشاعه این تفکر، بیان داشت: متولیان فرهنگی باید بپذیرند که همه مثل هم فکر نمی‌کنند، همه مانند مسئولین فکر نمی‌کنند.

وی افزود: اگر در جامعه‌ای تکثر گرایی در زمینه فکر و اعتقاد به رسمیت شناخته شود، فرهنگ آن جامعه رشد بهتری خواهد داشت.

این پژوهشگر مسائل دینی همچنین با بیان اینکه آقای صدوقی مردمداری را یک ارزش می دانست و نه ابزار، گفت: ایشان بعنوان یک روحانی معقتد به مردمداری و شنیدن صدای مردم بود.


 


رئیس مرکز مدیریت عملیات بحران اورژانس کشور با اشاره به مسمومیت‌های رو به افزایش مسافران نوروزی با منوکسید کربن، از مسمومیت ۶۱ مسافر نورزوی در ۲۴ ساعت گذشته با وسایل گرمایشی غیراستاندارد هشدار داد.

به گزارش فارس، مجتبی خالدی با اشاره به افزایش مسمومیت با منوکسید کربن در طول ۲۴ ساعت گذشته در بین مسافران نوروزی در سراسر کشور اظهار داشت: متأسفانه بر اثر استفاده از وسایل گرمایشی غیراستاندارد به خصوص در چادر‌های مسافرتی ۶۱ نفر از مسافران نوروزی دچار مسمومیت با منوکسید کربن شدند که ۹ نفر در محل درمان و ۵۲ نفر دیگر به مراکز درمانی منتقل شدند.

وی با اشاره به مهمترین گاز‌گرفتگی کشور در استان کهکیلویه و بویراحمد که ۱۲ نفر دچار مسمومیت با گاز منوکسید کربن شدند، افزود: توصیه به مسافران نوروزی بیشتر در زمینه استفاده نکردن از وسایل گرمایشی غیراستاندارد بوده و حتی المقدور مسافران نوروزی در زمان استفاده از وسایل گرمایشی استاندارد نیز حتمأ دودکش بخاری را از برای سرد یا گرم بودن آن تست کنند زیرا در صورت سرد بودن لوله دودکش نشان از خارج نشدن گازهای سمی است.

خالدی با اشاره به اینکه مسافران نوروزی از روشن کردن آتش، پیک‌نیک و وسایل خوراک‌پزی و در نهایت وسایل گرمایشی غیراستاندارد در چادر‌ها خودداری کنند، خاطرنشان کرد: در صورت مسمومیت با منوکسید کربن نیز باید در وهله نخست راه هوایی مصدوم باز شود و وسیله گرمایشی غیراستاندارد خاموش و در نهایت در سریعترین زمان ممکن با شماره ۱۱۵ اورژانس کشور تماس گرفته شود.


 


احمد توکلی اظهار کرد:‌ در محور بسیار مهم اتکا به داخل و مقاومت در برابر فشارها در سال اخیر به خصوص بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها باید تمهیداتی برای آسیب ندیدن تولید انجام می‌شد البته طرح هدفمندی یارانه‌ها با همت مجلس و دولت عملی شد و توجه بیشتر دولت فقط معطوف به خنثی کردن اثرات آن بر خانواده‌ها بود.

به گزارش ایسنا، وی در ادامه تصریح کرد: در برخی موارد کوتاهی‌هایی صورت گرفته است و حتی تخلف از قانون مصوب مجلس در مورد اجرای این طرح رخ داد. طبق ماده هشت قانون هدفمندی یارانه‌ها باید حداقل ۳۰ درصد از درآمدهای ناشی از این طرح برای تولید هزینه می‌شد، اما عملا این اتفاق نیفتاده است.

وی با اشاره به مزایا و معایب طرح هدفمندی یارانه‌ها تاکید کرد: باید تلاش کنیم و هدف اصلی را بر حمایت از تولید و اجرای قانون بگذاریم.

نماینده مردم تهران درباره لزوم حفظ اتحاد داخلی در کشور نیز اظهار کرد: لازمه حفظ اتحاد داخلی در کشور تفاهم بین دولت و مجلس است و رهبری در این زمینه مقدم را تمکین به قانون قرار داده‌اند، یعنی اگر دولت و مجلس و همه قوا بنا را بر قانون بگذارند و از حقوق خودشان تخطی نکنند اختلافات موجود قابل حل خواهد بود. البته معنی این حرف این نیست که همه یک جور حرف بزنند، بلکه معنی این است که حرف‌های متفاوت را با ادبیات قانونی بیان کنند. مثلا در مورد بودجه این‌طور نیست که دولت از مجلس بخواهد که هیچ تغییری در بودجه اعمال نشود. اگر مجلس در بودجه تغییری اعمال می‌کند دولت نباید به این موضوع معترض شود. اما می‌تواند از مجلس بخواهد که تغییرات اعمال شده در جهت حمایت از تولیدکنندگان باشد.

وی پس از سه سال که از درخواست های میرحسین موسوی برای بازگشت به قانون می گذرد، گفت:‌ اگر حدود قانونی دیگران را مشخص کنیم، بخشی از اختلافات حل خواهد شد، بخش دیگر اختلافات البته به بی ادبی‌ها و بداخلاقی‌های لفظی هم مربوط می‌شود. بعضی کلمات معانی یکسان دارند اما بین آن‌ها تفاوت زیادی وجود دارد. این بی‌ادبی‌ها و بد اخلاقی‌های لفظی گاهی در مکاتبات و به صورت مستقیم و گاهی هم در سایت هایی که معلوم نیست ریشه آن‌ها به کجا برمی‌گردد مشاهده می‌شود، این مساله خوبی نیست.

وی در مورد لزوم تحمل مخالفان بدون اشاره به تمام بی قانونی ها و بی اخلاقی ها در سه سال گذشته و بی توجه به تاکیدات بزرگان و فعالان سیاسی مانند میرحسین موسوی و مهدی کروبی بر ضرورت دفاع از منافع ملی و ابراز نگرانی از شرایط کشور در تمام بیانیه ها و مصاحبه ها و سخنرانی هایشان ابراز عقیده کرد: صرف این‌که هر کسی حرفی بزند و ما آن را نپسندیم گوینده حرف را از دایره نظام و انقلاب بیرون نمی‌کند. این مساله‌ای است که رهبری هم آن را تذکر داده‌اند. در مورد اصلاح‌طلبان باید یادآوری کنم که آن‌ها در جریان مسائل سال ۸۸ به نوعی اقدام به خودزنی کرده‌اند. البته باید مواضع خود را به صورت صریح و شفاف اعلام کنند و از منافع ملی صراحتا دفاع کنند تا بتوانند به حیات سیاسی ادامه بدهند.


 


امیر خسرو دلیر‌ثانی از فعالان ملی-مذهبی و عضو جنبش مسلمانان مبارز که در دی ماه سال ۸۸ بازداشت شده بود به اتهام "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. او هم اکنون با گذراندن بیش از نیمی از دوران محکومیت می تواند از حق آزادی مشروط برخوردار گردد. این در حالی است که نه تنها از آزادی وی ممانعت بعمل می آید بلکه از حقوق ابتدایی یک زندانی سیاسی نیز محروم است.

به گزارش سایت ملی مذهبی، شیوا فلاح همسر امیرخسرو دلیرثانی فعال ملی – مذهبی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین از عدم موافقت با مرخصی او می گوید: " تا لحظات پایانی سال ما منتظر بودیم تا ایشان به مرخصی بیایند اما متاسفانه هیچ پاسخی نگرفتیم. هم خود آقای دلیرثانی درخواست داده بودند و هم ما نامه نوشتیم. خیلی پیگیر بودیم تنها جوابی که دادند این بود که حاج آقا (دادستان) باید بررسی کنند. من گفتم که ایشان دو سال است که دارند پرونده را بررسی می کنند! این تنها مشکل ما نیست، خیلی از زندانیان سیاسی از حق مرخصی محروم هستند. متاسفانه با درخواست ملاقات حضوری هم مخالفت کردند و الان نه ماه می شود که ملاقات حضوری هم نداریم. این مشکلات خیلی بر روی روحیه فرزندم تاثیر منفی گذاشته است. حتی در ملاقات کابینی که بچه های کوچک را با یک سرباز می بردند آن طرف شیشه، فرزندم بغض کرد و نرفت. این صحنه تاثیر خیلی بدی روی همسرم و فرزندمان گذاشت. خب، از پشت شیشه چطور می شود نیازهای عاطفی یک کودک را ارضاء کرد؟"

وی به "محرومیت" زندانیان سیاسی از حق آزادی مشروط اشاره کرده و ادامه می دهد: "پاسخی که در این ارتباط گرفتیم این بود که آزادی مشروط شامل حال زندانیان امنیتی نمی شود. اگر هم بشود شامل کسانی می شود که از رفتارشان راضی باشیم! حالا چه رفتاری باید داشته باشند که آقایان راضی باشند را نمی دانیم چیست؟"

دلیرثانی در اعتراض به مرگ هاله بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی همراه مرحوم هدی صابر دست به اعتصاب غذا زد. اعتصابی که خشم و کینه مسئولین را به‌همراه داشت و دست ظلم، مردم ایران را داغدار از دست دادن عضوی دیگر از طیف ملی – مذهبی کرد. دلیرثانی در نامه ای در فراق هدی صابر یار و همنشین خود آورده است که آخرین شبی را که شمع وجودت روشنی بخش محفل ما بود، هرگز از یاد نخواهم برد، و آخرین جمله هایت را که در عین بی قراری و پس از قدم زدن های شبانه در راهرو باریک زندان آرام زمزمه کردی و آخرین دغدغه ات را، دغدغه جوانان و اینکه نسل جدید ما به کدامین سو رهسپار است….دلیرانه دست به اعتصاب غذا زدی و لب به اعتراض گشودی و خواستی که همه بدانند که حتی در کنج زندان استبداد هم می توان با خلوص و از خود گذشتگی، در راه مبارزه با ظلم قدم برداشت و دیگر سکوت جایز نیست حتی اگر جسم و جانت را در قفس تنگ زندان به زنجیر کشیده باشند. آری، سجده عاشقانه ی چند روز پیشت در خاطرم آمد و اینکه متواضعانه از خدا می خواستی که این کار را به بهترین شکل ممکن و با بهترین نتیجه به پایان برساند.

همسر این فعال ملی مذهبی با تاکید بر فشارهایی که بر روی فعالان ملی مذهبی است، تصریح می کند: " حوادثی که سال گذشته رخ داد و با شهادت مظلومانه هاله سحابی و هدی صابر، استقبال مردم نسبت به طیف ملی – مذهبی ها افزایش یافته است و این مسئله کاملا مشهود است. مثلا دوستان من بعد از این حوادث دلشان می خواست بدانند اصلا اعتقادات ملی – مذهبی ها چیست؟ و این انگیزه به ویژه در جوانان رو به افزایش است که می خواهند این طیف فکری را بشناسند. به همین سبب وظیفه سنگینی بر دوش فعالان این طیف است تا در مسیر آگاه سازی و اطلاع رسانی تلاش بیشتری انجام دهند."

وی می افزاید: "امیدوارم همان طور که تاکنون در راه و مسیری که انتخاب کرده اند ، با پایداری قدم برداشتند باز هم با صبوری و تحمل این شرایط ، این راه را ادامه دهند. چراکه قطعا این مسیر به نتیجه خواهد رسید. علی الخصوص به دغدغه مردم که بیشتر مشکلات اقتصادی است پرداخته شود و علاوه بر اخبار، نیازهای اقشار مختلف جامعه مورد توجه قرار گیرد و آن را پوشش دهند."

شیوا فلاح در پایان بیان می کند: "آقای دلیر ثانی به این راهی که انتخاب کرده اند اعتقاد و اطمینان دارند. در آخرین ملاقات هم به همه ملت ایران عید را تبریک گفتند و آرزوی آینده ای روشن همراه با آزادی را برای آنان داشتند. من امیدوارم که در سال جدید طعم آزادی را بچشیم و با حفظ ارزش های انسانی یعنی عشق و محبت و ازخودگذشتگی به آینده ای روشن دست یابیم. آتش کینه و نفرت را از وجودمان پاک کنیم و به ارزشها عشق بورزیم، زیرا عشق رمز هستی است که اگر جدی گرفته شود قطعا به فردایی بهتر دست پیدا خواهیم کرد."همچنین در خبری دیگر، امیر خسرو دلیر‌ثانی از فعالان ملی-مذهبی و عضو جنبش مسلمانان مبارز که در دی ماه سال ۸۸ بازداشت شده بود به اتهام "اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور" به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. او هم اکنون با گذراندن بیش از نیمی از دوران محکومیت می تواند از حق آزادی مشروط برخوردار گردد. این در حالی است که نه تنها از آزادی وی ممانعت بعمل می آید بلکه از حقوق ابتدایی یک زندانی سیاسی نیز محروم است.

به گزارش سایت ملی مذهبی، شیوا فلاح همسر امیرخسرو دلیرثانی فعال ملی – مذهبی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین از عدم موافقت با مرخصی او می گوید: " تا لحظات پایانی سال ما منتظر بودیم تا ایشان به مرخصی بیایند اما متاسفانه هیچ پاسخی نگرفتیم. هم خود آقای دلیرثانی درخواست داده بودند و هم ما نامه نوشتیم. خیلی پیگیر بودیم تنها جوابی که دادند این بود که حاج آقا (دادستان) باید بررسی کنند. من گفتم که ایشان دو سال است که دارند پرونده را بررسی می کنند! این تنها مشکل ما نیست، خیلی از زندانیان سیاسی از حق مرخصی محروم هستند. متاسفانه با درخواست ملاقات حضوری هم مخالفت کردند و الان نه ماه می شود که ملاقات حضوری هم نداریم. این مشکلات خیلی بر روی روحیه فرزندم تاثیر منفی گذاشته است. حتی در ملاقات کابینی که بچه های کوچک را با یک سرباز می بردند آن طرف شیشه، فرزندم بغض کرد و نرفت. این صحنه تاثیر خیلی بدی روی همسرم و فرزندمان گذاشت. خب، از پشت شیشه چطور می شود نیازهای عاطفی یک کودک را ارضاء کرد؟"

وی به "محرومیت" زندانیان سیاسی از حق آزادی مشروط اشاره کرده و ادامه می دهد: "پاسخی که در این ارتباط گرفتیم این بود که آزادی مشروط شامل حال زندانیان امنیتی نمی شود. اگر هم بشود شامل کسانی می شود که از رفتارشان راضی باشیم! حالا چه رفتاری باید داشته باشند که آقایان راضی باشند را نمی دانیم چیست؟"

دلیرثانی در اعتراض به مرگ هاله بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی همراه مرحوم هدی صابر دست به اعتصاب غذا زد. اعتصابی که خشم و کینه مسئولین را به‌همراه داشت و دست ظلم، مردم ایران را داغدار از دست دادن عضوی دیگر از طیف ملی – مذهبی کرد. دلیرثانی در نامه ای در فراق هدی صابر یار و همنشین خود آورده است که آخرین شبی را که شمع وجودت روشنی بخش محفل ما بود، هرگز از یاد نخواهم برد، و آخرین جمله هایت را که در عین بی قراری و پس از قدم زدن های شبانه در راهرو باریک زندان آرام زمزمه کردی و آخرین دغدغه ات را، دغدغه جوانان و اینکه نسل جدید ما به کدامین سو رهسپار است….دلیرانه دست به اعتصاب غذا زدی و لب به اعتراض گشودی و خواستی که همه بدانند که حتی در کنج زندان استبداد هم می توان با خلوص و از خود گذشتگی، در راه مبارزه با ظلم قدم برداشت و دیگر سکوت جایز نیست حتی اگر جسم و جانت را در قفس تنگ زندان به زنجیر کشیده باشند. آری، سجده عاشقانه ی چند روز پیشت در خاطرم آمد و اینکه متواضعانه از خدا می خواستی که این کار را به بهترین شکل ممکن و با بهترین نتیجه به پایان برساند.

همسر این فعال ملی مذهبی با تاکید بر فشارهایی که بر روی فعالان ملی مذهبی است، تصریح می کند: " حوادثی که سال گذشته رخ داد و با شهادت مظلومانه هاله سحابی و هدی صابر، استقبال مردم نسبت به طیف ملی – مذهبی ها افزایش یافته است و این مسئله کاملا مشهود است. مثلا دوستان من بعد از این حوادث دلشان می خواست بدانند اصلا اعتقادات ملی – مذهبی ها چیست؟ و این انگیزه به ویژه در جوانان رو به افزایش است که می خواهند این طیف فکری را بشناسند. به همین سبب وظیفه سنگینی بر دوش فعالان این طیف است تا در مسیر آگاه سازی و اطلاع رسانی تلاش بیشتری انجام دهند."

وی می افزاید: "امیدوارم همان طور که تاکنون در راه و مسیری که انتخاب کرده اند ، با پایداری قدم برداشتند باز هم با صبوری و تحمل این شرایط ، این راه را ادامه دهند. چراکه قطعا این مسیر به نتیجه خواهد رسید. علی الخصوص به دغدغه مردم که بیشتر مشکلات اقتصادی است پرداخته شود و علاوه بر اخبار، نیازهای اقشار مختلف جامعه مورد توجه قرار گیرد و آن را پوشش دهند."

شیوا فلاح در پایان بیان می کند: "آقای دلیر ثانی به این راهی که انتخاب کرده اند اعتقاد و اطمینان دارند. در آخرین ملاقات هم به همه ملت ایران عید را تبریک گفتند و آرزوی آینده ای روشن همراه با آزادی را برای آنان داشتند. من امیدوارم که در سال جدید طعم آزادی را بچشیم و با حفظ ارزش های انسانی یعنی عشق و محبت و ازخودگذشتگی به آینده ای روشن دست یابیم. آتش کینه و نفرت را از وجودمان پاک کنیم و به ارزشها عشق بورزیم، زیرا عشق رمز هستی است که اگر جدی گرفته شود قطعا به فردایی بهتر دست پیدا خواهیم کرد."


 


بارش باران که به صورت خفیف از بعد از ظهر جمعه، در بیشتر شهرهای مازندران شروع به باریدن کرده، در مناطق کوهستانی با شدت بیشتری همراه است.

به گزارش مهر، بیشتر مسافرانی که قصد سفر به مازندران و یا عبور از جاده های این استان را داشته،غافلگیر شدند.

مسافران نوروزی که از مناطق مختلف کشور به مازندران سفر ودر حاشیه پارکها و رودخانه های شهرهای این استان اقدام به برپایی چادر کرده بودند، با ریزش باران رحمت، غافلگیر شدند.

پلیس راه مازندران به رانندگانی که قصد سفر از جاده های شریانی این استان را دارند، توصیه کرد: به علت لغزنده بودن سطح جاده های پرتردد هراز، سوادکوه و کندوان، تجهیزات زمستانی همراه داشته باشند.

اداره کل هواشناسی مازندران، شرایط جوی روزهای آینده در این استان را از بعداز ظهر جمعه با کاهش دما و بارش خفیف باران و در مناطق کوهستانی و ارتفاعات برف پیش بینی کرد.

این اداره کل اوضاع جوی مازندران را در روزهای شنبه با ادامه بارش پراکنده باران وسرد شدن نسبی دمای هوا و از روز یکشنبه با کاهش ناپایداری در استان پیش بینی کرد.


 


اسماعیل صحابه و احمدرضا یوسفی دو زندانی سیاسی بند ۳۵۰ دومین نوروز خود را درزندان سپری می کنند و تاکنون از مرخصی محروم بوده اند.

به گزارش ندای سبز آزادی، اسماعیل صحابه عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی که از بهمن ماه سال ۸۹ درزندان به سر می برد تاکنون از مرخصی محروم بوده است.

در شهریور ماه سال جاری مسئولین دادستانی به خانواده اسماعیل صحابه وعده داده بودند که وی آزاد شده و به نزد خانواده اش باز خواهد گشت اما نه تنها او آزاد نشده بلکه همچنان با مرخصی وی نیز مخالفت می شود.

اسماعیل صحابه مهر ماه سال ۸۸ در مراسم دعای کمیل در منزل همسر شهاب طباطبایی بازداشت و پس از دو ماه انفرادی آزاد شد. وی مرداد ماه سال ۸۹ ‌ در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیل سبز، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.

در جلسه دادگاه صحابه، در اقدامی نادر، قاضی صلواتی در دادگاه حضور نداشته و بدون شنیدن دفاعیات اسماعیل صحابه اقدام به صدور حکم کرده است. حکم صحابه در دادگاه تجدید نظر به چهار سال حبس تعزیری تبدیل و وی درابتدای بهمن ماه سال ۸۹ برای اجرای حکم خود به زندان اوین فرا خوانده شد.

احمدرضا یوسفی معاون سابق خبرگزاری ایسنا نیز درحال حاضرپس از ۲۱ ماه، همچنان از مرخصی محروم است.

احمد رضا یوسفی در دوران حضور در خبرگزاری ایسنا، معاون ابولفضل فاتح مسئول اطلاع رسانی ستاد میرحسین موسوی و مدیر وقت این خبرگزاری بود و در انتخابات سال ۸۸ نیز به سایتهای اصلاح طلب فاتح نیوز، قلم نیوز، سلام خاتمی، سلام میرحسین و یاری نیوز کمک فنی می داد.

یوسفی اوایل سال ۸۹ وقتی برای ادامه تحصیل قصد خروج از کشور را داشت، به اتهام ارتباط با بیگانگان در فرودگاه دستگیر و زندانی شد.دردادگاه نیز قاضی صلواتی به کنایه سراغ فاتح را از او گرفت و او را به دو سال حبس قطعی و سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.

او در مدت چهار ماه بازداشت در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات تنها دو بار بازجویی شد و با وجود نبود مدرکی در پرونده اش به مانند بسیاری از زندانیان سیاسی پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، قربانی سناریو سازی نهادهای امنیتی شد .

خانواده یوسفی درمدت زمان حبس او بارها خواستار اعطای مرخصی به این زندانی سیاسی شده اند اما این خواسته آنان با مخالفت مسئولین دادستانی و نهادهای امنیتی روبه رو شده و پدر وی نیز دراثر فشارهای وارده به این خانواده پس از بازداشت سکته کرده است.

یوسفی دارای مدرک فوق لیسانس مدیریت اجرایی و متخصص در حوزه علوم کامپیوتری است. یوسفی دارای مدرک فوق لیسانس مدیریت اجرایی و متخصص در حوزه علوم کامپیوتری است. وی از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۴ به طور پیوسته به عنوان معاون فنی با خبرگزاری ایسنا همکاری داشت و از سال ۸۴ نیز این سمت را در این خبرگزاری به صورت نیمه وقت ادامه داد و همچنین مدتی دبیری سرویس بین الملل این خبرگزاری را برعهده گرفت. همکاری با خبرگزاری ایلنا از دیگر سوابق کاری اوست.


 


محمدرضا خباز عضو فراکسیون اقلیت با اعتقاد بر اینکه بعضا هیات رئیسه مانع از اعمال وظایف نظارتی نمایندگان می​شد، در تشریح خاطراتش از این دوره مجلس گفت: مهمترین ممانعت هیات رئیسه را در اعلام وصول سوال از رئیس​[دولت] شاهد بودیم که این موضوع بیش از ۷ ماه به طول انجامید.

به گزارش خبرآنلاین، به گفته وی، این ضایعه​ای برای کشور و نمایندگان سوال کننده بود و این نمایندگان هزینه سنگینی برای این سوال پرداختند. در حالیکه در دیگر کشورهای دنیا اینگونه نیست که سوالی به این سادگی از رئیس​[دولت] پرسیده شود و سوال​کنندگان اینقدر هزینه بدهند.

نماینده کاشمر در پاسخ به اینکه سوال کنندگان برای این کار چه هزینه​ای پرداخت کردند؟، گفت: از ۷۹ امضا کننده این طرح، اکثرا یا رد صلاحیت شدند یا رای نیاوردند. به زعم وی، این نوعی انتقام گیری دولت از نمایندگان است. وی افزود: کار خوبی نیست که اینقدر نسبت به سوال کنندگان از رئیس​[دولت] گارد گرفتند و تمام تلاششان را به کار گرفتنند تا دستگاه های اجرایی به سمتی بروند که سوال کنندگان رای نیاورند!

وی با تاکید بر اینکه چنین رفتاری در شان نظام نبود، به عنوان نامزدی که به مجلس نهم راه نیافته است، افزود: البته ما که راحت شدیم و خدا را شکر می کنم که یک فرصت مطالعاتی بوجود آمد. اما تحرکات نامناسب دستگاه های اجرایی برای رای نیاوردن سوال کنندگان از رئیس[دولت] کار زشتی بود که من در این دوره از نمایندگی به چشم خود دیدم.

خباز که می​گفت شخصا به رقیب انتخاباتی اش تبریک گفته است، افزود: حتی روز بعد از انتخابات برای رقیبم گل و شیرینی بردم و فضای شهرستان را آرام کردم. ولی حرکات و سکنات دستگاه​های اجرایی نشان دهنده یک برنامه از پیش تعیین شده بود و کسانی که دست به این کار زدند هزینه سنگینی به بار آوردند.


 


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در نخستین روزهای سال جاری از مراحل پیشرفت و بازسازی شهرستان بم بازدید کرد.

به گزارش نسیم​آنلاین، اکبر هاشمی رفسنجانی، ضمن تائید کاستی‌ها و نارسایی‌ها، بازسازی شهر بم را در مجموع قابل قبول دانسته و اظهار امیدواری کرد با ایجاد زیرساخت​های لازم برای کار آفرینی و توسعه اقتصادی، زمینه افزایش رفاه مادی و معنوی و آسایش هرچه بیشتر مردم محروم و رنج دیده منطقه فراهم شود.


 


محمد نوریزاد:

بجای مقدمه: اگر به برنامه های رادیویی و تلویزیونی "زلال احکام" برخورده باشید، حداقل این را دانسته اید که چسبیدن یک تکه گچ یا خمیر نان به دست و صورت، می تواند وضو و غسل شما را مخدوش کند. پس همه ی سیمانکاران و گچکاران و نانوایان و رنگرزان و خلاصه کسانی که به دست و پایشان لکه ای و تکه ای از این چیزها چسبیده باید پیش از غسل یا وضو دست و بالشان را خوب بسابند و بشویند و این لکه ها را برطرف کنند. چرا؟ چون باید آب غسل بر پوستشان بنشیند. وگرنه… وگرنه چه؟ وضویشان باطل است و نمازشان نیز.

مقدمه ی ماجرا: پیش از انقلاب و در سالهای دانشجویی، جوانان و نوجوانان محل را دور هم جمع می کردم و به آنان روخوانی قرآن می آموختم. یکی از بچه ها را نیز ترغیب می کردم خلاصه ی کتابی را که خوانده برای جمع تعریف کند. این محفلِ هفتگی، گردشی بود. هر هفته منزل یکی ازبچه های محل. صفای آن روزهای خلوص هنوز درگوشه ای از ضمیر من باقی است.

باز هم مقدمه: یکی از جلسات هفتگی ما مصادف شد با مجلس روضه ی آقا مرتضای معمار که خانه ی سرکوچه مال او بود. این آقا مرتضا از متشخصین محل بود. فردی زودجوش وخوش مشرب ومذهبی. سالی سه چهارمجلسِ سه روزه ی روضه برگزارمی کرد وتا می توانست ازمراجعین با میوه های مطرحِ فصل پذیرایی می کرد. من خود ندیدم و نشنیدم که غیرازبانوان محل، مردی ازمردان محل نیزدراین روضه های سه روزه شرکت کرده باشد. والبته این را می شنیدم که تنها دو مرد حاضردراین مجالس، خود آقا مرتضی بود و روضه خوانی که بعد از روضه، حق او را در یک نعلبکی می نهادند و تقدیمش می کردند. تا پیش از انقلاب، حق الروضه ی روضه خوانانِ بی نشان سه تومان بود. و بنا به تشخّص روحانیان، این حق بیشتر و بیشتر می شد.

روضه خوان بر صندلی می نشست و آقا مرتضی دم در. بساط میوه و پذیرایی همانجا بود که آقا مرتضی نشسته بود. نحوه ی نشستن آقا مرتضا زبانزد اهل محل بود. ندیده بودم اما شنیده بودم که آقا مرتضا با نحوه ی نشستن متواضعانه اش جگر همگان را به آتش می کشید. این جمله ی آقا مرتضی معروف بود که می گفت: من هرچه دارم ازهمین دم و دستگاه است. پس دار و ندارم فدای این دستگاه. منظورش هم ازدستگاه، خاندان پیامبر بود. بویژه دستگاه کربلا. و ما این را از آقا مرتضی باور کرده بودیم. او آدم صادقی بود. هر کجا هست دعای خیر ما با او.

پیش از ورود به ماجرا: آن روز در مجاورت منزل آقا مرتضای معمار که روز سوم روضه اش را برگزارمی کرد، ما به همان مجلس هفتگی روخوانی قرآن مشغول بودیم. حدوداً سی نفری می شدیم. از هشت تا پانزده ساله. که بزرگترشان من بودم. بیست و سه چهارساله. برنامه روخوانی و تعریف کتاب ما که تمام شد، نوبت پذیرایی شد. که رونق اصلی پذیرایی با چای بود یا شربت. و اگر وضع بانی خوب بود، به این چای یا شربت، یکی دو جور میوه نیز می افزود. آن روز اما همان چای بود. و این برای بچه ها که چشم به راه میوه بودند، کمی گران آمد. یکی از آنها به من پیشنهاد کرد: چای را اینجا بخوریم و میوه را برویم مجلس آقا مرتضای معمار. من قبول نکردم اما اصرارِ میوه گانه ی بچه ها کار خودش را کرد. ما از خانه ی قرآنی خود بدر آمدیم و به خانه ی روضه ی آقا مرتضی دخول کردیم.

ورود به مقدمه ی ماجرا: یا الله گویان داخل شدیم. آقا مرتضا که دم درمجلس مؤدب ودست به سینه نشسته بود ازجای جست و به استقبالمان آمد. بله، آنچه می گفتند درست بود. بساط میوه برقراربود. چشم به راه پایان روضه. چهارنفرازبانوانِ محل در کنجی چادر خود را به صورت کشیده بودند. این نشان می داد که ما درست زمانی به مجلس روضه پای نهاده بودیم که روضه خوانِ سی وچند ساله ای که برصندلی نشسته بود، پای به آستانه ی کربلا نهاده بود.

روضه خوان صدای رسایش را به احترام تازه واردان فروکشید و ازورود به کربلا بازماند. همه ی ما یک به یک به اشاره آقا مرتضی دورتادور مجلس نشستیم. بناگاه، مخاطبان پنج نفره ی روضه خوان که دم دروازه ی کربلا ازحرکت بازمانده بود، فزونی گرفت. آنهم مخاطبانی جوان ونوجوان. اومگر یک چنین مخاطبانی را بخواب می دید. یا سالی یکی دوباردرمحرم وماه مبارک رمضان. اما حالا این مخاطب با پای خود به مجلس او آمده بود وبرای شنودن سخنان اوپیش روی او برزمین ادب نشسته بود. پس آهنگ حرکتش را تغییرداد. ازروضه به سخن. ازاشک به یک مقوله ی علمی. وپیش ازآن برای آقا مرتضای معمارتوضیح داد: آقا مرتضی، روضه سرجایش. روضه خواهم خواند. اما ورود این همه جوان و نوجوان به این مجلس، هم برای من مسئولیت آوراست هم برای شما که صاحب این مجلسید.

طعم سخن روضه خوان به همه ی ما فهماند که او با لهجه ی نازنین شهرستانی اش، می خواهد به یمن ورود ما سخن ازیک مقوله ی علمی بگوید. چیزی که آن روزها به منابر روحانیان راه یافته بود و آنان برای اعتبار بخشودن به سخن سنتی خود حتماً از یکی دو مطلب علمی سود می بردند. که یعنی: علم هنوز باید بدود تا به گردِ پایِ درستیِ سخن ما برسد. یا: ببینید، سخن ما مبتنی بر علم و تحقیق است.

و روضه خوان ما که برای ورود به کربلا دورخیز کرده بود، با اجازه ی آقا مرتضای معمار و بانوان مجلس، روی به هندوستان برد و به طوایفی که در اطراف رودخانه ی گنگ زندگی می کنند. که: ای جوانان مجلس، مراقب باشید که فریب تان ندهند. این روزها روزهای فریب است. مراقب دین تان باشید. نکند یک وقت بخود بیایید و ببینید دیگران دین تان را ربوده اند. من بنا به تعهد واین لباسی که به تن دارم، شما را از خطرها آگاه می کنم. نه ازهمه ی خطرها بلکه از بعضی ها.

و مقتدرانه ادامه داد: دشمن برای این که دین شما را ازدست شما بیرون بکشد، حتی به دستگاه خدا نیزدست می برد. ای جوانان، من اول به یک اشکال اساسی که این روزها باب شده می پردازم و بعد به این اشکال جواب می دهم تا شما بدانید چه دسیسه هایی دست بکارند تا دین شما را سست کنند. خوب گوش کنید ببینید من چگونه وارد بحث می شوم و چگونه ازبحث خارج می شوم. ورو به آقا مرتضای معمارکردوگفت: این هم هدیه ی من به این جوانها.

ورود به اصل ماجرا: و بحث علمی اش را اینگونه شروع کرد: من در تحقیقاتی که انجام داده ام، متوجه شده ام که در اطراف رودخانه ی گنگ سه طایفه زندگی می کنند. سه طایفه با سه عقیده ی غلط. من این عقاید غلط را یک به یک برای شما وا می شکافم تا شما جوانان مراقب باشید مبادا به دام این عقاید باطل بیفتید. جواب همه را دارم. خواهم گفت. از کجا شروع کنیم؟ از شمال!

در شمال رودخانه ی گنگ، طایفه ای زندگی می کنند که العیاذ بالله معتقدند خداوند در آفرینش "چشم" اسرافکار است. یعنی چه؟ یعنی من وقتی می توانم با یک چشم ببینم، چرا دو تا؟ می آیند و این یک چشم اضافی را با موم پر می کنند.

حالا بشنوید از جنوب. درجنوب رودخانه ی گنگ طایفه ای زندگی می کنند که العیاذبالله معتقدند خداوند درآفرینش "گوش" اسرافکاراست. وقتی من می توانم با یک گوش بشنوم چرا دوتا؟ می آیند و این گوش اضافی را با موم پرمی کنند.

حالا برویم روی رودخانه. برروی رودخانه ی گنگ قایقرانانی درحرکت اند که معتقدند خداوند العیاذبالله درآفرینش "سوراخ بینی" اسرافکاراست. وقتی من می توانم با یک سوراخ بینی نفس بکشم چرا دوتا؟ می آیند و این سوراخ اضافی را با موم پرمی کنند.

و دست ها را رو به ما گرفت و گفت: ای جوانهای مجلس، مبادا فریب این گنگی ها را بخورید. من با یک ادله ی محکم، بساط اعتقادی همه ی اینها را به آب می ریزم. چگونه؟ خوب دقت کنید ببینید چه می گویم:

و دستش را بالا برد و پیروزمندانه گنگی ها را مخاطب قرار داد و فریاد کشید: آهای گنگی ها، بخاطرآن موم هایی که به چشم و گوش و سوراخ بینی تان فرو می کنید، غسل همه تان اشکال دارد!

بعد از ماجرا: یکی دو سال بعد انقلاب شد و از انقلاب هم یکی دو سال گذشت. در یکی از استانهای جنوبی کشور به نمازجمعه رفتم. سخنورِ پیش از خطبه ها یکی از مسئولین طراز اول استان بود. یک روحانی بلند بالا که تا دیدمش شناختمش. همو با معرفی مجری آمد و پشت تریبون قرار گرفت و در سخن خود اصرار ورزید که دشمن بنای فریب جوانها را دارد و باید راه بر او بست و یکی از راههای فریب دشمن، ایجاد تشکیک در محکمات دینی مردم انقلابی ایران است. و تا توانست درسخن علمی خود به گنگی ها و اعتقادات سست شان تاخت و راه مقابله با این فرایند فریب را به همگان آموخت. " آهای گنگی ها، این موم ها اجازه نمی دهند آب به پوست شما برسد. پس غسل همه تان باطل است".

آنسوتر از ماجرا: ایرانیان در اواخر عهد ساسانی به شدت از جانب "مغ" ها یا روحانیانی که اقتدار فراوانی در دستگاه حکومت داشتند، در تنگنا و فشار بودند. این روحانیان در کنار پادشاهان و نظامیان چیزی به اسم ارزش برای مردم قائل نبودند و تا می توانستند از این گله ی سربه زیر می دوشیدند و به وقت ضرورت آنان را به جنگ های تمام نشدنی گسیل می فرمودند. این شد که به محض حمله ی اعراب، مردمِ به تنگ آمده، به استقبال این تازه وارد ناشناس شتافتند تا مگر از بند روحانیان و عمله های شاهی نجات پیدا کنند. برای این مردمِ به تنگ آمده، سپاهیان عرب، همچون فرشتگان نجات، خواستنی بودند. مهم نبود این سپاه سوسمارخور، چه آینده ای برای آنان تدارک دیده است. مهم بدررفتن مردم ازداغ و درفش حکومتیان و وعده های فریبکارانه ی روحانیان بود.

درقرون وسطای اروپا نیز، روحانیان و کلیسا قرن ها و قرن ها قدرتی عمیق در زیر و بالای زندگی مردم پیدا کردند. این دستگاه دینی، راه را برای هرجنایت شاهان می گشود و ازهمین دنیا تکلیف بهشت و دوزخ خدا را روشن می فرمود.

در همه ی این گذشته های تاریخی، روحانیان، نه در رأس، که درکنار قدرت های اصلی (پادشاهان و حاکمان و امیران) حضور داشتند و راه را برای شمشیر و غارت آنان می گشودند و البته خود نیز به سهمی از این غارت دست می یافتند.

درتجربه ی جمهوری اسلامی ایران، روحانیان، تجربه ای به تجربه های تاریخ افزودند. و از حاشیه ی قدرت در عهد ساسانی و قرون وسطای اروپا، به متن و رأس حکومت ورود کردند. این ورود اگر به نتایج درخشان می انجامید، نگاه نگرانِ همگانِ تاریخ را دگرگون می کرد. که: می توان روحانی بود و پاک بود. می توان روحانی بود و با علم سرسازگارداشت. می توان روحانی بود و به مردم بها داد. می توان روحانی بود و قدرت را در فرابردن شأن ومنزلت انسانی مردم هزینه کرد. می توان روحانی بود ودزد نبود. می توان روحانی بود و آدم نکشت. می توان روحانی بود و با همان الفبای زلال احکامی به عالم ننگریست. می توان روحانی بود و سانسورنکرد. می توان روحانی بود و به پای مردم سوخت. می توان روحانی بود و دست دردست مردم به آسمان انسانیت سفرکرد وبه ستاره های رشد سرزد و از سیاره های ادب و فهم سراغ گرفت. ومی توان روحانی بود و دروغ نگفت.

تتمه ی ماجرا: افسوس که این تجربه به انحراف گرایید. و ما تنها ترین فرصت تاریخی خویش را از کف دادیم. و جای خالی پازل روحانیت را با این تجربه ی عینی پر کردیم که: اگر روحانیان به قدرت برسند، علم فرومی کشد، دروغ و فریب و تظاهر و چاپلوسی و ریا پا می گیرد، دزدی رواج پیدا می کند، اعتیاد و مصرف و بی کاری بالا می گیرد، خون بی گناهان بی بها می شود، بر منبر خود روحانیان قفل زده می شود. وسایل کاری نوری زاد توسط ضابطین و رابطین همان روحانیانِ حاکم به یغما می رود. و مردمِ به تنگ آمده ای بسا برای رهایی از تنگناهای حکومتی، به هر مهاجم خارجی به چشم فرشتگان نجات بنگرند.

راستی چه می شد اگر امسال" سال آشتی ملی" نام می گرفت؟ و روحانیان ما دراین پازل کامل شده ی شخصیت خویش خللی می گشودند و به همه ی جهانیان می فهماندند که: روحانیان حاکم، می توانند توبه کنند. می توانند پوزش بخواهند. می توانند مردمی باشند. می توانند ظلم نکنند. و می توانند ابزار کاری ربوده شده ی نوری زاد را به او بازبگردانند.

محمد نوری زاد

چهارم فروردین سال نود و یک

منبع: وبسایت نویسنده


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته