-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

Latest News from Koocheh for 12/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



شراره سعیدی/ رادیو کوچه

گاهی، جایی، برای ایجاد یا نگه‌داشت روندی، با کس یا کسانی هم‌سفره می‌شوی که با تو میلیون‌ها سال نوری فاصله دارند. و این ابتدایی‌ترین اتفاقی است که در فرآیند نابودی تو و آرمان‌هایت حادث می‌شود. مهندس بازرگان و یاران‌اش برای فرار از دیکتاتوری حکومت پهلوی با توسل به کسانی به مقصود رسیدند، که هیج تعریف مشابهی برای‌شان وجود ندارد. هزینه ابتدایی پرداخت شده از سوی مهندس بازرگان برای  پیروزی بر پهلوی انکار خود و دوستان‌اش بود. آن‌ها در روندی قرار گرفتند که مجبور بودند، مزایای‌شان را انکار کنند. رفتاری که هرگز برای‌شان مفید نبود و نتوانست آن‌ها را هم‌رنگ رادیکال‌ها نماید و تنها موجب خدشه‌دار شدن هویت مستقل‌شان شد. واقعیتی که در ادامه مصاحبه طولانی آقای بازرگان با روزنامه «اطلاعات» کاملن مشخص است:

- در مبارزه با امپریالیسم و وابستگی سیاسی نظامی ایران با آمریکا در دولت موقت به میزان زیادی تعلل شده، نشده؟

بازرگان: این اتهام یا از روی غرض است، یا اشتباه و یا جهل و عدم اطلاع. در تاریخ زندگی و در تاریخ کار اداری من، این نقطه برجسته هست که اولین کسی بودم که از جانب مرحوم دکتر مصدق که سمبل مبارزه با امپریالیزم و استیلای خارجی و استعمار بود، مامور شدم. کسی بودم که مامور خلع ید انگلیسی‌ها از شرکت نفت سابق ایران شدم، یعنی دور ریختن یکی از لانه‌ها و مراکز کاخ‌های امپریالیزم در ایران. و به حمداله موفق هم شدم. البته نمی‌خواهم بگویم شخصن، ولی این ماموریت را داشتم که با رهبری دکتر مصدق و دولت و مردم و مبارزین و با هم‌کاری آن‌ها این کار را انجام دادم. بنابراین، این را نمی‌توانند بگویند. هر کار و هر شغلی که داشتم، یک قسمت از شغل‌ام، از بین بردن دخالت و نفوذ خارجی‌ها بود. وقتی مدیرعامل سازمان آب تهران بودم، البته آن موقع نام آن دست‌گاه سازمان لوله‌کشی تهران بود و نام سازمان آب را من انتخاب کردم، آن سازمان یک مهندسی مشاور خارجی داشت. در آن سازمان هم وظیفه‌ام را که قطع دست خارجی‌ها بود تا آن‌جا که مقدور بود انجام دادم. بنابراین چنین اتهام و نسبتی، تا آن‌جا که به شخص من مربوط می‌شود، خیلی روی جهل است یا روی غرض.

دولت من نیز همین کار را کرده است. دولت ما براساس خواست امام و خواست همه مردم، مقدم قطع رابطه با اسراییل شد. رابطه با آفریقای جنوبی را قطع کردیم. بعد از قرداد کمپ دیوید رابطه با مصر را قطع کردیم. دولت ما، ایران را وارد کشورهای غیرمتعهد کرد. قراردادهای اسارت‌آمیز با شوروی و آمریکا را لغو کرد. بسیاری از وابستگی‌های نظامی و اقتصادی بین امپریالیزم و سلطه‌های خارجی را از همان روزهای اول قطع کردیم. ماموریتی که محمدرضا افتخار می‌کرد به ژاندارم بودن ایران در خلیج فارس و اقیانوس هند که در واقع مزدوری برای آمریکا و امپریالیزم بود، دولت موقت از بین برد و این را اعلام کرد برای این‌که ارتش ما مامور و اسیر و مزدور امپریالیزم نباشد، به تناسب آن‌را تغییر دادیم و وضع دیگری به وجود آوردیم. از آن قبیل قطع وابستگی‌ها که به تدریج دولت انجام داد بسیار است. مثلن وزیر بازرگانی در شورای انقلاب گزارش داد سال گذشته ایران صددرصد گندم خود را از آمریکا می‌خرید، ولی امسال سی درصد یا چهل درصد خریده است. البته قبل از جریانات اخیر سفارت آمریکا. من نمی‌دانم چرا می‌گویند ما با امپریالیزم درنیفتادیم. البته هیچ‌وقت جزو اصول انقلاب ما و بیان و خواست‌های امام و دولت، قطع ارتباط و مخاصمه چه سیاسی چه نظامی با دولت‌های غربی به طور کلی و آمریکا نبوده، بلکه برعکس، آن طور که بارها گفته شده و تایید و تصویب شده، دولت جمهوری اسلامی ایران با تمام ممالک دنیا، منهای آفریقای جنوبی، اسراییل و مصر به دلایل خاص، خواهان روابط دوستانه ولی متقابل و محترمانه با حفظ حیثیت، استقلال، تمامیت ارضی و عدم مداخله آن‌ها در ایران و عدم مداخله متقابل بوده است.

بر این اساس، ما از طرف دولت‌های خارجی شناخته شدیم و برهمین اساس هم روابطی با آن‌ها برقرار کردیم و هر جا خلاف‌اش را دیدیم، اعتراض می‌کردیم و مخالفت می‌کردیم، از جمله در همین جریانات اخیر، وقتی اطلاع دادند که دولت آمریکا خیال دارد شاه خائن را برای معالجه به آن کشور ببرد، بی‌درنگ اعتراض کردیم و گفتیم: چنین چیزی قابل قبول نیست، رسمن، شفاهن و حضورن گفتیم و تذکر دادیم که این مسئله عواقب بسیار وخیمی هم برای شما و هم برای ما دارد و این کار را به هیچ‌وجه نکنید، همان‌طور که در پیام تلویزیونی هم گفتم پیش از آن‌که راه‌پیمایی‌ها بشود و به طریق مختلف خواسته شود و گروگان‌گیری شود، وزارت خارجه ایران رسمن از دولت آمریکا تحویل دادن شاه را خواست و اگر به پرونده‌های وزارت خارجه مراجعه شود، دیده می‌شود که نه تنها در برابر آمریکا، بلکه در برابر هر دولتی که احتمال این داده می‌شد دخالت و سونیت داشتند، شدیدن ایستادگی کردیم و مقابله و مخالفت و مصرن عکس آن‌را از آن‌ها خواسته بودیم.

 این را هم برای کسانی که آشنایی به گفته‌های قدیم بنده و کتاب‌های من ندارند بگویم که این اختلاف، شاید بین بعضی از هم‌کاران دولتی و برخی سیاست‌مداران و شخص بنده باشد که من همیشه معتقد به این بوده‌ام که دو دشمن ما، یکی استبداد است و دیگری استعمار و یا استیلای خارجی. وقتی این دو را پهلوی هم قرار دهیم، استبداد مهم‌تر است. استعمار یک پدیده جدید است، اما استبداد یک ریشه 2500 ساله دارد و استعمار از طریق استبداد است که می‌تواند نفوذ کند. چون من پیرو و معتقد به علی هستم و به آیات کریمه قرآن، می‌گویم: «دائک منکو دوائک فیک» «درد تو از خودت است و دوای تو در خودت» و من همیشه معتقد بوده و هستم که استبداد چون یک پدیده و مسئله داخلی است و مربوط به ما، این اساس و ریشه است. این را باید از بین برد و استیلای خارجی هم همیشه با اتکا و هم‌کاری استبداد آمده و همان‌طور که مرحوم دکتر مصدق همیشه می‌گفت: آن‌ها از خدا می‌خواهند که استبداد، یعنی شاهی، رییسی، کسی باشد که دیکتاتور باشد. چون یک دیکتاتور را می‌توان فوری به اسارت درآورد، اما استعمار همیشه پشتیبان و نگه‌بان و حافظ پادشاهان و دیکتاتورها بوده، ولی ما اگر استبداد را از بین بردیم، مثل این‌که دست و پای استعمار را قطع کرده‌ایم. البته باید به موقع سراغ استعمار هم رفت و او را از بین برد.

ولی باید توجه داشت که نیروی داخلی و حاکمیت ملی و هم‌کاری بین دولت و ملت را قوی کنیم. این هم‌کاری و روشنایی و آگاهی هر‌قدر کامل‌تر و شدیدتر باشد، راحت‌تر می‌توان استعمار را نابود کرد. من هیچ‌وقت معتقد نبودم که استعمار، یا امپریالیزم آمریکا وجود ندارد. معتقد بودم که با آن باید مبارزه کرد و مراقب‌اش بود و همین کار هم در نیت و برنامه دولت موقت بود و در عمل هم نشان دادیم.

- آقای بازرگان، افراد وابسته به دولت شما، اغلب بورژوا بوده‌اند و حتا بسیار شنیده می‌شود که خود شما نیز سرمایه‌دار هستید.

بازرگان: این هم از آن حرف‌هاست. بستگی دارد که برای بورژوا چه معنایی قائل باشیم و چه معنایی برای سرمایه‌دار و سرمایه‌داری. از خودم شروع کنیم: من اسم‌ام بازرگان است. پدرم بازرگان بود و اهل شغل کسب و کار آزاد بوده‌ام و به آن افتخار می‌کنم. دلایل‌اش را هم در کتاب‌های متعدد و در سخن‌رانی‌هایم گفته‌ام. اما سرمایه‌داری بنده و کارخانه‌داری بنده، عبارت است از داشتن دو یا سه سهم پنج هزار تومانی در یک شرکت. کل سرمایه آن شرکت یک و نیم میلیون بوده و کل پرسنل و کادر اداری و فنی آن، از شصت نفر تجاوز نمی‌کند. به این ابعاد و به این قیاس، بله بنده سرمایه‌دار و کارخانه‌دار هستم. ولی من مهندس هستم، مدیر هستم، هم در بخش دولتی بوده‌ام و هم در بخش خصوصی. در خیلی از شرکت‌ها مدیرعامل مجانی و رایگان بوده‌ام. در طول خدمت‌ام در شرکت «انتشار» یا مدت‌ها در شرکت «ایرفو» حقوق می‌گرفتم و حقوق‌ام آن‌قدر ناچیز بود که وقتی دفاتر به وزارت دارایی برای رسیدگی می‌رفت، آن‌ها باور نمی‌کردند یک مدیرعامل، چنین حقوق مختصری بگیرد. این راجع به سرمایه‌داری و بورژوا بودن خودم. اما راجع به هم‌کاران‌ام (وزرا) باید بگویم افرادی را انتخاب کردیم که در مجموع به قول مولوی:

شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر                         کز دیو و دد ملول‌ام و انسان‌ام آرزوست

ما دنبال کسانی می‌رفتیم که شرط اول خصلت آن‌ها این باشد که در مبارزات گذشته ایران و در انقلاب، سهم مثبت و موثر و مفیدی داشته باشند و در دست‌گاه طاغوتی، منشا و مسوول موثر آن نظام نبوده باشند. یعنی در وزارت، معاونت یا در کارهای ردیف اول. یک‌سره نوکر و خدمت‌گذار دست‌گاه طاغوت نبوده باشد. ما دست‌چین کردیم. کسانی که بر حسب مورد از روز اول مبارزات ایران «یعنی 1320» در مبارزه بودند. خیلی از آن‌ها از همان اوایل ورود متفقین مبارزه را شروع کرده بودند و پا به پای مبارزه بودند. شکنجه شده بودند، بعضی‌ها از ایران تبعید شده بودند، یا مجبور به اقامت در خارج از کشور و در خارج اصلن به وجود آورنده و گرداننده مبارزات ضد استبداد و ضد استیلای خارجی بودند.

متاسفانه دشمنان ما و دشمنان انقلاب برای این‌ها، چهره‌های عضو سیا بودن، امپریالیستی بودن، موساد بودن و بورژوا و غیره می‌سازند. اتفاقن جزو شروطی که امام معین کرده بودند و با شورای انقلاب هم که خود من در آن موقع عضوش بودم، از شرایطی که برای انتخاب گذاشته بودیم، شرط اول بعد از مسلمان و معتقد به انقلاب اسلامی بودن، این بود که نه تنها چهره ظاهری و نمایشی که حالا خیلی زیاد شده، بلکه دست و پا و عمل در این انقلاب داشتن بود. با ذکر این موضوع که اثبات شیی ماعدا نمی‌کند و نمی‌خواهیم بگوییم که هرکس انقلابی بود و هرکس سهم و فضیلت و ارزشی داشت توی دولت بود. نه، ولی آن اندازه که می‌توانستیم کردیم و نظر اداری و سابقه و تخصص هم در نظر گرفته شده بود. اتفاقن وضعی که بعد از استعفای دولت پیش آمد تایید همین نظر شد. یعنی دولتی که طبق دستور امام به عهده شورای انقلاب گذاشته شد، آن‌ها وقتی خواستند برای این مقام‌ها و مسوولیت‌ها اشخاصی را پیدا کنند، عملن دنبال همان‌ها رفتند و همان‌ها را آوردند. پس به هیچ وجه من‌الوجوه، چه انتخابی که بنده به عنوان نخست‌وزیر منصوب امام کرده بودم، به طرف بورژوایی‌ها و ضدانقلاب‌ها و نوکرهای استعمار و امپریالیسم نبوده است…


 


امیر/ رادیو کوچه

هفته گذشته معنای رسانه را با هم بررسی کردیم و گفتیم که اهالی رسانه به نوعی فرهنگ‌سازان  جامعه هستند و دو مشکل از مشکلات حاضر در رسانه را بیان کردیم، مشکل عدم تامین مخارج و ورود افراد غیر متخصص در وادی رسانه.

این هفته می‌خواهیم بیش‌تر به مشکلات حضور رسانه در زندگی فردی و اجتماعی افراد بپردازیم.

عده‌ای معتقدند که کتاب و کتاب‌خوانی باعث ایجاد خلاقیت در ذهن انسان می‌شود و ضریب هوشی افراد را بالا می‌برد، ما هم با این ایده موافق هستیم. گاهی یک کتاب به قدری می‌تواند قدرت تصویر‌سازی شما را بالا برد که بدون نیاز به لنز دوربین و استفاده از ادوات پیچیده، شما یک فیلم از آن کتاب را در ذهن خود بسازید.

ولی گاهی تلویزیون و رادیو کار را برای شما آسان‌تر می‌کند و به جای این‌که شما به ذهن خودتان فشار بیاورید تا تصویری را از متن کتاب در ذهن بسازید، افرادی با ابزارهای مختلف آن را برای شما متصور می‌کنند و از طریق چشم و گوش شما آن را به مرکز کل بدن ارسال می‌کنند. این موضوع محاسنی و معایبی دارد.

از محاسن آن، این است که شما گاهی ارتباط مناسب‌تری با موضوع تصویر شده برقرار می‌کنید و می‌‌توانید احساس به‌تری داشته باشید و پس از آن واکنش مناسب‌تری نسبت به موضوعات مطرح در آن تصویر از خودتان بروز بدهید. و یک حسن دیگر آن، این است که در حین دیدن و یا شنیدن توان انجام کار دیگری را هم دارید و بیش‌تر از زمان استفاده می‌کنید.

اما معایب آن، وقتی شما تمام قوای مغز را به ورودی تصویری و شنیداری متمرکز کنید، مغز انرژی کم‌تری برای تمرکز بر موضوعات خرج می‌کند و به مرور زمان کرخت و سست می‌شود و در نهایت به قدری قدرت خودش را از دست می‌دهد که تصمیم‌گیری را به چشم و گوش می‌سپارد. در این موارد است که فرد دچار مشکلات عدیده می‌شود، از جمله این‌که قدرت تصمیم‌گیری پایین می‌آید و تصمیم‌های لازم برای زندگی را به تصویر‌های انتقالی می‌سپارد و این به معنای آن است که تلویزیون و رادیو جای مغز را در بدن می‌گیرد و آن‌وقت این رسانه‌ها هستند که برای تک تک مراحل زندگی افراد تصمیم می‌گیرند.

حالا فکر کنید جامعه‌ای که افراد آن متکی به اطلاعات وارده از تلویزیون و رادیو باشند و متاسفانه رسانه‌ی آن‌ها دچار معایبی از نوع معایب بیان شده در برنامه قبل باشد، آن وقت رسمن تکلیف آن جامعه چه خواهد شد.

دوستان رسانه به خودی خود بد نیست، ما رسانه‌هایی را داریم که کارکشته عمل می‌کنند و در راستای فعال‌سازی ذهن گام برمی‌دارند. هدف ما از بیان معایب تلویزیون و رادیو آن است که بتوانیم آن‌ها را رفع کنیم و از این مخلوق بشر به به‌ترین شکل بهره ببریم و از آن برای بهبود زندگی‌های فردی و اجتماعی استفاده کنیم، چون اساسن شکل‌گیری این مخلوق برای بهبود زندگی‌ها بوده است. این توضیح را دادیم تا مخاطبان نپرسند اگر این چنین است شما آن‌جا چه می‌کنید.

اما یکی دیگر از معایب رسانه‌های تصویری و شنیداری، وجود خط قرمزهاست. وقتی رسانه‌ای فرمایشی باشد و برنامه‌سازان آن موظف باشند در حیطه خاصی گام بردارند و اگر تصمیم به بیان یک واقعیت تلخ در جامعه را داشته باشند دچار ممنوعیت‌ها و خط قرمز‌ها بشوند، آن‌وقت است که برنامه‌سازها مجبور به آرمان‌گرایی می‌شوند و حرف‌های خود را در قالب «اگر این چنین بود به‌تر بود» بیان می‌کنند. و این آسیب زمانی خود را نشان می‌دهد که ما تماشاگران و شنونده‌های خود را در نظر نگرفته باشیم. یعنی توجه نکنیم که آیا قشر خاصی از بیننده‌ها و شنونده‌ها از این برنامه استفاده می‌کنند و یا عامه مردم؟ آیا همه مردم از ضریب هوشی و درک یک‌سان برخوردار هستند؟ و یا آیا همه شنوندگان و بینندگان ما از یک میزان علم بهره‌مند هستند؟ زمانی که این سوال‌ها را بررسی کنیم می‌بینیم که متاسفانه این آرمان‌گرایی‌ها و ایهام‌ها و اشار‌ه‌ها برای فرار از خط قرمز‌ها باعث ایجاد سردرگمی و گیجی بیش‌تر در مخاطب می‌شود و به جای حرکت مثبت به سمت انحطاط می‌رویم.


 


مطلب‌هایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر می‌شود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که می‌تواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظر‌های مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشته‌های این بخش دارید می‌توانید برای ما ارسال کنید.

شینتو

محرم، ماهی است که در دهه اول آن، لشکریان پر تعداد یزید راه را بر امام حسین و معدود یارانش بسته و آن‌ها را در روز نهم و دهم که نزد شیعیان به تاسوعا و عاشورا مشهور است، به شهادت رساندند. از قضای روزگار، تولد باب، موسس دیانت بابی در روز اول محرم و میلاد بها‌اله، موسس دیانت بهایی نیز در روز دوم این ماه واقع شده و طبیعی است که بهاییان، این دو روز را از مبارک‌ترین ایام سال شمرده، عید دانسته و جشن می‌گیرند. این امر بهانه‌ای شده تا روزنامه‌ها و رسانه‌های رسمی و دولتی ایران، به کرات، بهاییان را مخالف امام حسین (ع) جلوه دهند(١). این یک اتهام ناموجه است زیرا:

١- تعیین روز تولد هر انسانی از اختیار او خارج است. روز میلاد باب و بها نیز در اول و دوم محرم واقع شده است و نمی توان بهاییان را در ان دخیل دانست.

٢- تولد باب در سال ١٨١٩ و تولد بها‌اله در ١٨١٧ میلادی بوده ولی انتخاب این دو روز به عنوان عید، قریب به شش دهه بعد از ان به صورت رسمی اعلان شد. این بدان معنی است که تاریخ تولد انها، در تمام این مدت (که تقریبن در نیمی از ان، اصولن هیچ ادعایی مطرح نبود) نزد همگان مسلم و مشهور بوده است. لذا نمی‌توان گفت که این تاریخ‌ها جعلی و غیر‌واقعی بوده و به اصطلاح تاریخ‌سازی شده است.

٣- بهاییان، برای تمامی شخصیت‌های مقدس اسلام و مخصوصن امام حسین، احترام خاص و ارجی شایسته قائلند. بها‌اله، یعنی کسی که روز اول و دوم محرم را به عنوان عید رسمی بهاییان تعیین نمود، به قلم خود، زیارت‌نامه مفصلی به اعزاز و اکرام امام حسین صادر کرد که سراسر آن، تمجید و تحسین ایشان می‌باشد‌ و کلیه پیروان خود را نیز به بزرگ‌داشت ایشان امر می‌نماید. اثار دیانت بهایی در اعزاز اسلام و شخصیت‌های مقدس آن، بسیار است تا آن جا که مخالفان اسلام، انتقادات شدیدی را بر بهاییان وارد آورده و برخی از آنان، حمایت بهاییان از اسلام را بزرگ‌ترین نقطه ضعف آنان می‌شمارند. با این اوصاف، اتهام ضدیت با اسلام و به ویژه امام حسین، بسیار بی‌پایه می‌نماید.

 ۴- در این کره خاکی در هر دقیقه، صدها نفر به دنیا می‌آیند. بسیاری از آن‌ها مسلمان وشیعه بوده و در روز اول و دوم محرم و یا حتا در روز نهم و دهم آن به دنیا می‌آیند. تکلیف آن‌ها چیست؟ آیا آن‌ها روز تولد خود را جشن نمی‌گیرند؟ آیا اگر جشن بگیرند، دشمن امام حسین قلمداد می‌شوند؟ اگر روز میلاد مسیح، با روز شهادت امام حسین و یا دهه اول محرم تقارن یابد و مسیحیان بنا به باورهای خود جشن بگیرند، آیا سزاوار است که آن‌ها را سرزنش نمود و دشمن اسلام نامید؟ از این‌ها گذشته، شیعیان ایام سوگواری بسیاری دارند. شهادت دیگر ائمه و مخصوصن شهادت علی (ع) نیز بسیار مهم است. آیا در این ایام کسی متولد نمی‌شود؟ آیا زایش‌گاه‌های کشور تعطیل می‌گردند؟ آیا هیچ واقعه مبارک و شایسته برگزاری جشن و سروری با آن‌ها هم‌زمان نمی‌شود؟ همین چند سال پیش، ایام سوگواری ماه رمضان، با ایام عید نوروز مقارن گشت وشعار‌ «تقارن بهار قران با بهار طبیعت» و یا چیزی در این حدود، توسط مسوولین و از طریق صدا و سیما و دیگر رسانه‌ها به‌طور وسیع مطرح می شد. چندی بعد، این ایام سوگواری با جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر و ٢٢ بهمن هم‌زمان شد، باز مسوولان شعار «تقارن دو واقعه مبارک» را بر زبان‌ها راندند. همین اتفاق، با کمی تفاوت در مورد تقارن ایام محرم با نوروز و جشن‌های دهه فجر نیز رخ داد. همه این‌ها نشان از آن دارد که متولیان اسلام نیز در یافته‌اند که هنگام تقارن دو واقعه هم‌زمان، یکی بد ‌و غم‌ناک و دیگری خوب و شادی‌آور، نمی‌توان و نباید همیشه اولویت را به سوگواری داد و شادی را فدای آن نمود. این امر، حتا خلاف طبیعت است. قاعدتن باید امر شادی‌آور را ارجح دانست و یا این‌که حد‌اقل به هر دوی آن‌ها بهای لازم را داد. در سال‌های اخیر شاهد ظهور عبارات عجیب‌تری نیز بوده‌ایم. «جشن رمضان»، نامی است معمول و شایع برای برنامه‌های تلویزیونی که بسیاری آن را یک عبارت متناقض می‌دانند. به صحت و سقم آن کاری ندارم فقط می‌خواهم بگویم که حتا متولیان اسلام در یک مملکت شیعه نیز، در ماه رمضان، جشن می‌گیرند و البته از نظر من، ایرادی بر آن وارد نیست اما نمی‌دانم چرا چنین چیزی را بر بهاییان روا نمی‌دارند؟‌ ماه رمضان، در نزد عموم مسلمین و از جمله شیعیان، ماه مبارکی است که نزول قرآن در آن ماه واقع شده است. در عین حال، امر منکری هم‌چون شهادت علی (ع) نیز در همان ماه رخ داده است. ماه محرم نیز چنین است. شروع سال نوی قمری است و شایسته شادی و سرور، چنان که در بسیاری از کشورهای اسلامی معمول می‌دارند. بهاییان، اول و و دوم آن را جشن می‌گیرند اما در ضمن از شهادت امام حسین نیز شدیدن متاثر هستند پس چگونه سزاست که آن‌ها را بدین واسطه به ضدیت با امام حسین متهم دارند؟ با وجود تکریم و محترم شمردن اسلام توسط بهاییان، باید اذعان نمود که بهاییان، بهایی هستند و نه مسلمان. آن‌ها اعیاد مخصوص خود را دارند و نباید آن‌ها را سرزنش نمود که چرا اعیاد خود را جشن می‌گیرید.

۵- اعراب ما قبل اسلام، چهار ماه را در زمره ماه‌های حرام می‌دانستند. اما حرمت آن‌ها نه به معنای سوگواری که برای توقف جنگ و جدال بود. در این ماه‌ها هر‌گونه جنگ و نزاعی متوقف می‌گردید. این رسم اعراب، در اسلام نیز پذیرفته  شد. ایات متعددی در قران، بر حرمت این ماه‌ها تاکید دارد. حرمت این ماه‌ها در قرآن نیز به جهت جلوگیری از قتل و کشتار و به جهت ایجاد فضایی امن و مطمئن و نشاط‌انگیز برای گزاردن حج و انجام عبادات است. حتا آیه شریفه قرانیه تصریح می‌کند که چهار ماه (ماه‌های حرام) را به گردش و سیاحت بر روی زمین، مشغول شوید (‌فسیحوا فی‌الارض اربعه اشهر) و در ادامه تاکید می‌کند که کسی نمی‌تواند این حق ‌و آزادی را از مردم سلب نماید. (و اعلموا انکم غیر معجزی الله و الله مخزی الکافرین). در تمامی دیگر آیات قران نیز حرام بودن این ماه‌ها به این جهت بوده است و این صریح قرآن است. حال چه شده که در ایران، فضای ماه محرم و به‌دنبال آن ماه صفر (که در زمره چهار ماه محرم نیست)، به گونه‌ای ترسیم می‌شود که در سراسر آن‌ها، بروز و اظهار هر نوع شادی قبیح است؟. نباید ازدواجی صورت بگیرد؟ همه باید گریه کنند و بلکه گریه و اندوه آن‌ها در این ماه به‌طرز اغراق‌آوری دارای اجر خواهد بود. چرا؟ ایا این مخالف نص صریح قرآن نیست؟ آیا این یک امر معقول است که یک (و بلکه دو) ماه را در عزا و ماتم به‌سر برد؟ اصولن به‌نظر می‌رسد باید در مفهوم قائل شدن دوره‌ای طولانی (حتا بیش از یک روز)، برای عزاداری، تجدید نظر نمود. مفهومی به عنوان «ماه سوگواری»، می‌تواند و شاید باید از میان برود. شهادت امام حسین، یک واقعه تلخ و ناگوار است. اما برای نشان دادن تلخی و بزرگ‌داشت آن، یک و یا دو روز کافی است. این افراط است که یک ماه (و بلکه دوماه) ، مردم یک کشور را به غم‌ناکی توصیه و یا حتا مجبور کرد. طبیعت انسان بر اساس شادی و سرور خلق شده و نه غم و اندوه. این امر، هم در ادیان و هم در علوم انسانی به اثبات رسیده است. پس خلاف علم و دین عمل نکنیم.

———————————

١ جدید ترین آن‌ها را از آقای مرتضی امین‌نیا می‌توان در این آدرس دید:

-http://hagh-pajoohi.com/fragh-cat-17.html


 


سایه کوثری/ رادیو کوچه

سخن «سعدی» آن‌چنان که سهل و ممتنع است، سخن گفتن از او نیز سهل است، زیرا درباره او بسیار گفته‌اند و بسیار شنیده‌ایم. اما ممتنع هم هست چون نه ما می‌توانیم حق مطلب را ادا کنیم و نه با همه تحقیقات انجام شده حق مطلب ادا شده است.

از سعدی آن‌چه می‌دانیم بیش‌تر از گفته‌های خودش است. از آن‌چه در «بوستان» و مهم‌تر از آن در «گلستان» گفته است.

کودکی او چون کودکی همه کودکان به بازی، شور و نشاط، جستن و افتادن، سرودن و شیرین سخنی سپری می‌شود. جز اشاراتی در آثارش و افسانه‌هایی دور از واقع، چیزی از او نمی‌دانیم.

«یاد دارم که در ایام طفولیت متعبد بودم و شب‌خیز و مولع زهد و پرهیز. شبی در خدمت پدر نشسته بودم و همه شب دیده بر هم نبسته و مصحف عزیز برکنار گرفته و طایفه‌ای گرد ما خفته، پدر را گفتم: «از اینان یکی سربرنمی‌آورد که دوگانه‌ای به درگاه یگانه بگزارد. چنان خفته‌اند که گویی مرده‌اند.»

گفت: «جان پدر، تو نیز اگر بخفتی به که در پوستین خلق افتی.»

پدر را در کودکی از دست می‌دهد:

«مرا باشد از درد طفلان خبر                    که در طفلی از سر برفتم پدر»

مادرش  هم خیلی زود از دنیا می‌رود و چه سخت بود آن روز که به جهل جوانی بانگ بر مادر زد و «مادر دل آزرده به کنجی نشست و گریان گفت: مگر خردی فراموش کردی که درشتی می‌کنی؟»

پس از مرگ پدر، زیر نظر اتابک سعد بن زنگی، حاکم فارس و بر اثر هوش و ذکاوت ذاتی ره‌سپار بغداد شد، زیرا او باید به سوی آینده‌ای می‌رفت که در انتظارش بود.

از سویی به گفته خودش همه قبیله او عالمان دین بودند. در این ایام فارس دچار آشوب و هرج و مرج است و نمی‌تواند محیطی مناسب و مساعد برای این جوان جویای نام باشد. پس در آن روزگار آشفته از شیراز بیرون می‌رود:

برون رفتم از ننگ ترکان چو دیدم                 جهان در هم افتاده چون موی زنگی

اما بغداد در آن دوران مرکز خلافت اسلامی بود و نظامیه بغداد که سعدی تحصیلاتش را در آن ادامه داد، از جمله دانش‌گاه‌های مهم آن دوران به شمار می‌رفت. سازنده این مدرسه خواجه نظام‌الملک، وزیر معروف سلجوقی بود که به نظامیه شهرت یافت.

نظامیه پرورش دهنده برادران غزالی، ابن جوزی، سهروردی، سمعانی، صلاح‌الدین ایوبی، ابن انباری و بسیاری دیگر از بزرگان بود.

سعدی در نظامیه با حقوق مختصر و حجره‌ای که می‌گیرد به تحصیل مشغول می‌شود.

شهاب‌الدین سهروردی، فیلسوف بزرگ مشرق زمین، استاد سعدی بود.

تحصیل با همه لذت‌ها و تلخی‌ها سپری می‌شود. اکنون وقت آن است که تصمیم بگیرد در بغداد بماند، تحصیلات دینی خود را ادامه دهد و در شمار فقیهان روزگار درآید یا به شعر و شاعری بازگردد که میل باطنی اوست. او راه میانه را برمی‌گزیند: سفر

گرچه برخی محققان در مورد سفرهای سعدی تردید دارند. اما بی‌شک، هنگام رفتن به حج و بازگشت به شیراز توقف‌هایی در شهرهای بین راه داشته است و این سفرها را نمی‌توان انکار کرد.

در باب پنجم بوستان از سفر خویش به اصفهان یاد می‌کند که در آن‌جا به عیادت یار قدیم رفته است. چون او را به حال سابق نمی‌بیند و علت را جویا می‌شود. می‌شنود که در نتیجه شکست مردم اصفهان به دست مغولان، روح جنگ‌جویی خود را از دست داده است.

بنابر حکایتی دیگر از گلستان در جامع کاشغر با طالب علم جوانی آشنا می‌شود و گفت‌وگو می‌کند. برخی از محققان معتقدند که سعدی پس از این سفر به بغداد برمی‌گردد و به تحصیلات خود ادامه می‌دهد، اما گروهی دیگر نیز از سفرهای او به شامات خبر می‌دهند.

در گلستان نیز از سخن‌رانی خود در مسجد بعلبک یاد می‌کند که دم گرمش در هیزم تر شنوندگان اثر نمی‌کند اما سرانجام:

«از صحبت یاران دمشقم، ملالتی پدید آمده بود، سر در بیابان قدس نهادم و با حیوانات انس گرفتم تا وقتی که اسیر فرنگ شدم و در خندق طرابلس با جهودانم به کار گل بداشتند.»

در همین حکایت خواندنی‌ست که از ازدواج خود با دختر یکی از روسای حلب یاد می‌کند و معلوم است که به دلیل آن ازدواج مدتی را هم در حلب سپری کرده است.

به مکه نیز بیش از یک بار و پیاده سفر کرده است. در یکی از سفرهای حج در رفت یا بازگشت با پای برهنه به مسجد کوفه می‌رود: «مگر وقتی که پایم برهنه مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم که جامع کوفه آمدم دل‌تنگ.»

پس از سفرهای طولانی و پرماجرا در سال 655 عزم وطن می‌کند. پس از سفرهایی که بیش از بیست سال طول کشید، خستگی و از همه مهم‌تر آرزوی دیدار خاک ایران و آسمان آن او را به سوی وطن می‌کشاند و معتقد است شیراز و مردمش از همه مردان و جاهایی که دیده به‌تر است:

در اقصای گیتی بگشتم بسی                        به سر بردم ایام با هرکسی

تمتع زهر گوشه‌ای یافتم                              زهر خرمنی خوشه‌ای یافتم

چو پاکان شیراز، خاکی نهاد                           ندیدم که رحمت بر آن خاک باد

تولای مردان این پاک بوم                               برانگیختم خاطر از شام و روم

در شیراز سعدی به آسایش و آرامش می‌رسد. در خانقاهی بیرون شهر سکنا گزیده و با مردم کم‌تر مراوده دارد زیرا معتقد است:

کسی گیرد آرام دل در کنار                            که از صحبت خلق گیرد کنار

در این روزگار، وقتش را به وعظ، پند، نصیحت و سرودن غزلیات و قصاید، تالیف برخی رساله‌ها و کتاب‌ها می‌گذراند.

او در شیراز اکنون شاعری معروف است. شهرت او نه در شیراز بلکه در اقصای عالم پراکنده شده است. شاعران و نویسندگان معروف به دیدارش می‌شتابند. معروف است امیر خسرو دهلوی در شیراز سعدی را ملاقات کرده است.

از سعدی، کلیات، بوستان یا سعدی نامه و گلستان باقی مانده است.

سخنان و آثار او نه تنها در ایران و زبان فارسی بلکه در میان ملل و زبان‌های دیگر هم شهرت یافته است.

به عبارتی سعدی شاعری‌ست برای همه دوران‌ها.


 


خبر / رادیو کوچه

به گزارش رسانه‌های داخلی ایران، محمود احمدی‌نژاد، رییس جمهوری اسلامی، روز چهارشنبه، 7 دسامبر، طرح مصوب مجلس مربوط به «کاهش سطح روابط با انگلیس» را که به تایید شورای نگهبان رسیده امضا و برای اجرا به وزارت خارجه ابلاغ کرده است.

این طرح دو هفته پیش به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید و بر اساس آن، دولت موظف شده است تا ظرف دو هفته، روابط سیاسی جمهوری اسلامی با بریتانیا را از سطح سفیر به سطح کاردار و روابط اقتصادی و سیاسی با آن کشور را به حداقل ممکن تنزل دهد.

به گزارش پای‌گاه اطلاع‌رسانی دولت جمهوری اسلامی، این طرح در عین حال به دولت اجازه داده است تا «در صورت تغییر سیاست انگلیس» در مورد ارتقا‌ سطح روابط اقدام کند.

مصوبه مجلس در حالی ابلاغ می‌شود که هفته گذشته، مراکز سفارت بریتانیا در تهران مورد حمله گروهی تظاهرکننده قرار گرفت که به تصمیم دولت بریتانیا برای خارج کردن کارکنان سفارت‌خانه این کشور از تهران و دستور خروج تمامی کارکنان سفارت جمهوری اسلامی از لندن منجر شد.

بیشتر بخوانید:

«درخواست غرامت یک میلیون پوندی لندن از تهران»


 


خبر / رادیو کوچه

مقام‌های افغان از کشته‌شدن 19 تن بر اثر انفجار یک بمب‌کنارجاده‌ای در مسیر حرکت یک وانت حامل غیرنظامیان در ولسوالی سنگین در ولایت هلمند در جنوب افغانستان، خبر دادند که در میان کشته‌شدگان نیز 5 کودک دیده می‌شود.

به گزارش رادیو کوچه، این در حالی است که بر اثر حملات انتحاری و بمب‌گذاری‌های در روزهای چهارشنبه و سه‌شنبه هفته جاری دست‌کم 78 تن جان خود را از دست داده‌اند.

روز گذشته بمب‌گذاری در مراسم مذهبی شیعیان در شهرهای کابل و مزار شریف روی داد که منجر به کشته شدن 59 تن شد.

به گزارش الجزیره، یک مقام‌ محلی عنوان کرد بر اثر انفجار امروز 5 نفر نیز مجروح که به پای‌گاه ناتو انتقال داده شده و تحت درمان قرار گرفته‌اند.

تاکنون هیچ‌ گروهی مسوولیت انفجارهای این دو روز را بر عهده نگرفته است.

این در حالی است که در هلمند امنیت یک بخش به نام لشگرگاه به نیروهای افغان محول شده است و سه بخش دیگر هم‌چنان توسط نیروهای بین‌المللی محافظت می‌شود.

بیشتر بخوانید:

«کشته و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ تن در افغانستان»


 


چهار‌شنبه 16 آذر 90 / 7 دسامبر 2011

اجرا:  اعظم

استودیو: سیاوش

تقویم تاریخ

گزیده اخبار مطبوعات چهارشنبه ایران

زخم- «زنانی با یک دنیا تنهایی»- افشان برزگر

بخش اول خبرها

روزنگاشت- «از موج نوی گاو تا توقیف سنتوری»- محبوبه شعاع

مجله خبری کابل- آرین

مجله جاماندگان- «هزینه‌ای که هویت‌شان پرداخت»- شراره سعیدی‌

بخش دوم خبرها

اجتماع کوچه- «معایب رسانه فرمایشی»- امیر

بخش سوم خبرها

مجله خبری تاجیکستان- کیومرث

گزارش ادبی- «شاعری برای همه دوران‌ها»- سایه کوثری

بخش چهارم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

مقام‌های جمهوری اسلامی ساعاتی پس از راه‌اندازی سفارت مجازی آمریکا برای مردم ایران، سایت این سفارت را فیلتر کردند و همزمان چند نماینده مجلس، اقدام اخیر آمریکا را «منافقانه» و برای «جاسوسی» ارزیابی کردند.

گزارش‌های رسیده از ایران حاکی است که ساعاتی پس از راه‌اندازی این سفارت مجازی، روز چهارشنبه، 7 دسامبر، مقام‌های جمهوری اسلامی دست‌رسی به آن را ممنوع کرده و این سایت را فیلتر کرده‌اند.

خبر راه‌اندازی این سایت که نخستین بار در مصاحبه ماه پیش هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا، با شبکه‌های تلویزیونی اعلام شد، با واکنش‌های تند مسوولان جمهوری اسلامی ایران روبه‌رو شده بود.

علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، در این زمینه گفته بود که این برنامه با شکست روبه‌رو خواهد شد و «اگر آمریکایی‌ها تصور می کنند که می‌توانند با سفارت‌خانه مجازی خود در ایران کاری انجام دهند، در اشتباه هستند.»

به دنبال راه‌اندازی سایت سفارت مجازی آمریکا، نایب رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی روز چهارشنبه اظهار داشت: «من پیش‌بینی می‌کنم که این سایت حداکثر شش ماه تا یک‌سال فعالیت خواهد کرد.»

اسماعیل کوثری در خصوص دلایل این پیش‌بینی خود گفته است: «مسوولان آمریکایی بدانند که آن قدر انتقادها به آن‌ها افزایش می‌یابد که به زودی از کرده خودشان پشیمان می‌شوند و این سایت مجازی را هم تعطیل می‌کنند.»

حسین ابراهیمی، دیگر نماینده مجلس، هدف از راه‌اندازی سفارت مجازی آمریکا را «جاسوسی» عنوان کرد و گفت که «آمریکایی می‌خواهند با افرادی در کشور ارتباط داشته باشند.»

وی تهدید کرد که «جمهوری اسلامی ایران می‌تواند در فضای سایبری اقداماتی را برای مقابله با این توطئه‌ها انجام دهد» و افزود: «کاربران سایبری ما قوی هستند و می‌توانند اقدامات خوبی انجام دهند.»

بیشتر بخوانید:

«آغاز به کار سفارت مجازی تهران توسط آمریکا»


 


افشان برزگر/ رادیو کوچه

تنهای تنها هستند، با کودکان‌شان. دست‌های‌شان خالی است و زندگی برای‌شان سخت گرفته و روزگار را با مکافات سپری می‌کنند. پشتوانه مادی و معنوی خود را از دست داده‌اند و باید کوهی از مشکلات با گلیم خود را از آب بکشند. حضور کودکان و بزرگ کردن یک‌تنه آن‌ها کار را بیش از پیش مشکل‌تر می‌کند.

مشکل‌شان فقط این نیست. در جامعه سنتی ایران، به چشم دیگری به آن‌ها نگاه می‌شود. نگاه‌ها و برداشت‌هایی که خوشایند خیلی از آن‌ها نیست. شاید خانواده‌های‌شان نیز با آن‌ها سر سازش نگذارند و طردشان کنند و این گونه قصه پرغصه زنان سرپرست خانوار رقم می‌خورد.

تعداد این دسته از زنان نه تنها در ایران، بلکه در دنیا قابل توجه است، به طور کلی 37 درصد خانواده‌های جهان توسط زنان سرپرستی می‌شود که این رقم به دلایل متعدد در حال افزایش است.

بر اساس تعاریف، به زنان بیوه، مطلقه، همسران مردان معتاد، زندانی، بی‌کار، مهاجر و سرباز، دختران بی‌سرپرست و هرگز ازدواج نکرده و همسران مردان از کار افتاده و سالمند که مجبور به انجام فعالیت‌های اقتصادی برای امرار و معاش هستند، زنان سرپرست خانوار می‌گویند.

بر اساس آخرین آمارهای رسمی، تعداد خانواده‌های مردسرپرست در ایران حدود 16 میلیون خانوار و تعداد خانواده‌های زن سرپرست نیز بیش از یک میلیون و 641 هزار خانوار است که رشد خانواده‌های مرد سرپرست طی سال‌های گذشته 38 درصد بود که این رشد برای خانواده‌های زن‌سرپرست به 58 درصد رسیده است.

بر این اساس، سالانه 60 هزار زن در کشور بی‌سرپرست شده‌اند که به گفته مسوولان، این عدد هشدار دهنده است و با ادامه روند جاری، تعداد زنان سرپرست خانوار تا چند سال دیگر به پنج میلیون نفر خواهد رسید.

بررسی ساختار سنی این قشر نشان می‌دهد که حدود 26 درصد آن‌ها 25 تا 44 ساله، 38 درصد 45 تا 64 ساله و 32 درصد نیز 65 ساله و بالاتر هستند.

هم‌چنین تنها حدود 44 درصد از زنان سرپرست خانوار شهری و 17 درصد این دسته از زنان در روستاها باسواد هستند، به همین علت حدود 56 درصد از این زنان به لحاظ اقتصادی غیر‌فعال و خانه‌دار محسوب می‌شوند. البته 17 درصد زنان سرپرست خانوار از نظر اقتصادی فعال هستند و 22 درصد هم دارای منابع درآمدی بدون داشتن شغل هستند.

بر اساس آمارها، 22 درصد زنان سرپرست خانوار شاغل شهری به عنوان متخصص، 18 درصد صنعت‌گر، 23 درصد به عنوات کارکنان خدماتی و فروشنده، 12 درصد به عنوان کارمند ساده و 10 درصد به عنوان کارمند امور دفتری و اداری مشغول به کار هستند.

هم‌چنین 49 درصد از زنان سرپرست خانوار روستایی هم به عنوان کارکنان ماهر بخش کشاورزی، 19 درصد به عنوان صنعت‌گر و 12 درصد به عنوان کارگر ساده فعالیت می‌کنند.

دو دلیل عمده برای تبدیل شدن زنان به سرپرست خانوار در ایران وجود دارد. اولی مرگ همسر است، به طوری که 70 درصد زنان به دلیل از دست دادن شوهران‌شان مجبورند که بار زندگی را به تنهایی به دوش بکشند که اکثر مواقع نیز مردان در تصادفات رانندگی و یا حوادث حین کار جان خود را از دست می‌دهند.

دومین عامل مهم در این زمینه نیز بالا بودن آمار طلاق در ایران است، به طوری که از هر سه ازدواج در کشور، یک ازدواج به طلاق منجر می‌شود که این امر نقش بسزایی در افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار در کشور دارد.

جامعه‌شناسان و آسیب‌شناسان عوامل دیگری هم‌چون وجود اختلاف سنی میان مردان و زنان و به تبع آن مرگ زودهنگام مردان نسبت به زنان، گرایش مردان به همسرگزینی در بین دختران مجرد و وفاداری زنان به شوهر متوفا و یا ترس از آزار کودکان در ازدواج مجدد را از دیگر دلایل تحمیل سرپرستی خانوار به دوش زنان می‌دانند.

امروزه در ایران برای برخورداری از وضعیت متوسط اقتصادی، زن و مرد مجبورند که در خارج از خانه مشغول به کار باشند و درآمدزایی داشته باشند، با این وجود در بسیاری از مواقع با مشکلات مالی متعدد روبه‌رو می‌شوند، در چنین شرایطی کاملن مشخص است که زنان سرپرست خانوار در نبود پشتوانه عاطفی همسر، باید متحمل چه فشارها و مشکلاتی شوند.

بسیاری از زنان سرپرست خانوار از فقدان یک چتر حمایتی و تامین مالی رنج می‌برند، هرچند که نبود تامین اجتماعی برای بخش بزرگی جمعیت ایران، ناامنی به دنبال دارد، اما با مرگ مردان نان‌آور، بحران‌های بیش‌تری بنیان خانوارهای تحت سرپرستی زنان را می‌لرزاند.

اکثر این زنان به دلیل کم‌سوادی و نداشتن مهارت‌های لازم و تخصص، ناگزیر به ورود به بازار کار سیاه، ناامن و پر از تبعیض و تعدی جنسی و شغلی می‌شوند. استثمار جنسی و جسمی از این گروه از زنان در نبود هرگونه حمایت دولتی و اجتماعی از آنان سرنوشت بسیاری از این زنان است که با دلاوری در تدارک معاش آبرومند برای خود و خانواده‌شان هستند.

فقر مالی و فشارهای اجتماعی و فرهنگی و بالا بردن نرخ آسیب‌پذیری باعث شده که شیوع بیماری‌های روانی، ناامیدی، افسردگی، افزایش به میل خودکشی و آرزوی مرگ در بین زنان سرپرست خانوار بسیار بیش‌تر از زنان دیگر باشد.

این شرایط نه تنها مادر خانواده، بلکه فرزندان این خانواده‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، به طوری که بنا به اعتقاد صاحب‌نظران، فرزندان این خانوارها به‌طور بالقوه در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی بسیاری از قبیل فرار کودکان، کار کودکان در مشاغل سیاه و غیررسمی، بزه‌کاری اجتماعی، محرومیت از تحصیل و سو‌تغذیه قرار دارند.

با وجود تمام مشکلاتی که زنان سرپرست خانوار به صورت جدی با آن دست به گریبان هستند، اما هیچ ارگان و نهادی در ایران مسوولیت حمایت از این دسته از زنان را بر عهده ندارد.

هرچند کمیته امداد، سازمان بهزیستی و شهرداری تهران به‌طور هم‌زمان در تلاشند تا سهمی در سامان‌دهی زنان سرپرست خانوار داشته باشند، اما خدماتی که از سوی این ارگان‌ها ارایه می‌شود بسیار ناچیز و حتا قابل چشم‌پوشی برای خانواده‌هاست.

در حال حاضر تنها 147 هزار تن از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی قرار دارند که این سازمان ماهانه 25 تا 50 هزار تومان به خانواده‌های پنج نفره پرداخت می‌کند.

هم‌چنین از یک میلیون و 700 هزار زن سرپرست خانوار تنها حدود 29 هزار نفر آن‌ها تحت پوشش طرح بیمه اجتماعی زنان قرار گرفته‌اند که البته قرار بود امسال 55 هزار زن دیگر تحت پوشش این بیمه قرار بگیرند که هنوز گزارشی از اجرای این طرح ارایه نشده است.

وضعیت زنان سرپرست خانوار چنان در شرایط بحرانی قرار دارد که مسوولان کشور نسبت به این موضوع عکس‌العمل نشان داده‌اند، به طوری که سرپرست «کمیته امداد امام خمینی» گفته که وضعیت آن‌چنان وخیم است که باید هر سه قوه به سرعت وارد عمل شوند.

وی عنوان کرده که امروز پول‌های کلان بدون هدف و به نام زنان بی‌سرپرست هرز می‌رود و هیچ نظارتی نیز بر هزینه‌کرد این پول‌ها وجود ندارد، موازی کاری دست‌گاه‌ها از یک سو و نگرش محدود در غیاب یک برنامه تعریف‌شده برای مهارت‌آموزی این زنان سبب شده تا آن‌ها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنند.

اما در این میان دولتی‌ها نظر دیگری دارند، به طوری که کبرا خزعلی، رییس شورای فرهنگی اجتماعی زنان گفته که در حوزه سیاست‌گذاری و پیش‌بینی قوانین برای زنان سرپرست خانواده مشکلی وجود ندارد و اگر کمیته امداد نسبت به افزایش زنان سرپرست خانوار هشدار می‌دهد برای جذب کمک‌های مالی بیش‌تر است.

علا‌رغم اظهارنظرهای مسوولان دولتی، فعالان حقوق زنان به کرارت اعلام کرده‌اند که قوانین فعلی درباره زنان سرپرست خانوار دارای مشکلات و خلاهای گسترده است که اصلاح قانون و تدوین‌ دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌های مربوطه باید برای رفع مشکلات این دسته از زنان صورت گیرد.

اما آن‌چه مسلم است، این است که این زنان برای ادامه زندگی خود و خانواده‌شان باید توان‌مند شوند و مهارت‌های لازم برای ورود به بازار کسب و کار را کسب کنند که این موضوع باید دردستور کار دولت و سازمان‌های غیردولتی قرار گیرد که این دسته از کمک‌ها بسیار متفاوت از کمک‌های موردی و صدقه‌وار است.

زنان سرپرست خانوار، ‌زنان زحمت‌کشی هستند که خواسته و ناخواسته وارد نبردی طاقت‌فرسا برای گرداندن چرخ دهنده‌های زندگی با انجام کارهای سنگین و مردانه شده‌اند. زنانی که نیازمند ترحم دیگران نیستند و از جامعه سنتی ایران چیزی جز احترام و نگاه یک‌سان با سایر افراد جامعه نمی‌خواهند.


 


آقای بنی‌صدر به مناسبت روز 16 آذر، روز دانش‌جو در ایران پیامی را منتشر کرده است. در بخشی از این پیام آمده: «دو نوع برخورد با امور مستمر تاریخی، تقابل حق با ناحق، استقلال و آزادی با زور به عمل آمده و در وجدان ملی که حالت فعلی وجدان تاریخی است، به‌صورت دو حکم تبلور پیدا می‌کند. یکی را وسط‌بازان می‌سازند، آن‌هایی که در واقع در خدمت جبارند، توجیه می‌تراشند که آقا ایستادگی بر حق چه فایده‌ای دارد. 16 آذر شد، استبداد سلطنتی ماند. بعد انقلاب شد و استبداد ملاتاریا آمد، باز هم دانش‌گاه در برابر جبار قرار گرفت، 18 تیر شد و هجوم به خواب‌گاه دانش‌جویان بعد از سال 78 شد و استبداد ادامه دارد. بر این توجیه هم می‌افزایند، می‌گویند: «تقصیر یک‌طرفه نیست، آن طرف هم ناحق بود، تکان نخورید به مصلحت شماست مردم!» اما وقتی شما به تاریخ می‌نگرید می‌بینید که تاریخ تحول می‌کند، جهان تغییر می‌کند، انسانها رشد می‌کنند، پس معلوم است که این حکم ضد‌حرکت و ضد‌جنبش در خدمت جباریست که از حرکت زیان می‌بیند، از جنبش زیان می‌بیند. آن حکمی صحیح است که وجدان عمومی می‌کند و انسان را مدام به ایستادگی بر حق می‌خواند. آن حکم چه می‌گوید؟ می‌گوید به تاریخ بنگر، اگر تو ملت ایران حیات داری، برای این است که کسانی مدام برحق ایستاده‌اند، در برابر جبار ایستاده‌اند، جان خویش را فدای وطن کردند. اگر نایستی، نیستی! این حکم بر این استدلال بنا می‌شود که وقتی کسانی بر حق می‌ایستند و کسانی بر ناحق ایستاده، آلت قدرت می‌شوند و این دو مقابل می‌شوند، مساوی نیستند. این‌که به عنوان شخص، طرفی که بر حق ایستاده، چه کم و زیادها داشته، غیر از ایستادگی او بر حق است، وقتی بر حق ایستاد، عزیز می‌شود، این قاعده عمومی در وجدان تاریخی بشریت است، آن‌کس که حق را رها می‌کند، ذلیل می‌شود و آن‌که بر حق می‌ایستد عزیز می‌گردد، پس آنان که بر حق می‌ایستند، نروید دنبال اینکه او در گذشته چه داشته‌، چه کمی داشته، آن‌جا چه گفته، این‌جا چه حرف زد، فلان قیافه را گرفت و یا نگرفت! بروید ببینید که بر حق ایستاد یا نایستاد؟ طرفی که او بود طرف حق بود یا نبود؟ بر این استدلال وجدان تاریخی و نیز وجدان عمومی حکم می‌کند که ای انسان اگر می‌خواهی زنده بمانی، بایست».

Click here to view the embedded video.


 


 عبدالسلام سلیمی‌پور

مگر می‌توان به سیستان‌وبلوچستان سفر کرد و یادی از مولوی عبدالحمید ننمود. مولوی درمیان همه اقشار مردم بلوچ دارای احترام و محبوبیت خاصی است. طلاب و حوزوی‌های اهل‌سنت شرق ایران، گروه‌های دعوی-تیلیغی مانند جماعت تبلیغ، مردم عادی و علاقه‌مندان به مسایل قومی و غیرمذهبی‌های بلوچ همه وی را رهبر خود می‌دانند. محبوبیت خاصی نزد دانش‌جویان و دانش‌گاهیان دارد، حتا اهل‌تشیع نیز به نیکی از وی یاد می‌نمایند. به‌تازگی در رسانه‌های فارسی زبان داخلی و خارجی از وی به‌عنوان رهبر اهل‌سنت ایران نیز نام برده می‌شود، هرچند نه خود چنین ادعایی دارد و نه در دیگر مناطق اهل‌سنت چنین چیزی مطرح است. هستند شخصیت‌هایی که دارای احترام و جای‌گاه ویژه‌ای‌اند، اما کم‌تر کسی را مثل ایشان می‌توان یافت که دارای شخصیتی محوری در میان همه گروه‌های مطرح اجتماعی باشد.

در طول اقامت چند روزه‌ام در سال 85 در مراسم ختم‌بخاری در زاهدان این پدیده را از نزدیک لمس نموده، سعی کردم با جمع آوری معلومات لازم، به بررسی و تحلیل جامعه‌شناسانه و فرهنگی پدیده مذکور بپردازم، هرچند پیش از آن نیز از اوضاع بلوچستان بی‌اطلاع نبودم. 20سال پیش، سفری 10 روزه به زاهدان داشتم. پس از آن حدود یک ماه با ده نفر از بلوچ‌ها به عنوان گروه جماعت تبلیغ به کردستان عازم شدیم. 15سال قبل با 5 نفر از دانش‌جویان بلوچ سه‌ماه زیر یک سقف گذراندیم. بارها با مبلغین جماعتی که به شهرهای جنوب می‌آمدند، هم‌صحبت شده‌ام. با بسیاری از علما و اندیش‌مندان بلوچ رابطه صمیمی داشته و دارم. از ابتدا مشترک افتخاری ماه‌نامه ندای اسلام بوده‌ام و با دقت مطالب آن را خوانده‌ام. بسیاری از دوستانم در جنوب جماعت تبلیغی‌اند و قس‌علی‌هذا. در سطور زیر به‌بررسی و تحلیل عوامل و فاکتورهای موثر در ایجاد جایگاه شخصیتی مولوی عبدالحمید پرداخته می‌شود:

1. امامت‌جمعه و ریاست مدرسه دارالعلوم زاهدان. زاهدان و سنندج تنها شهرهایی هستند که اکثریت قریب‌به‌اتفاق شهروندان آن سنی‌مذهب‌اند و مرکز استان می‌باشند. امامت‌جمعه اصلی‌ترین مسجد زاهدان یعنی مسجد عظیم مکی و ریاست مدرسه دارالعلوم به عنوان بزرگ‌ترین مرکز علمی اهل‌سنت ایران، نقش بسیاری مهمی در معرفی شخصیت مولوی‌عبدالحمید به بلوچ‌ها داشته است. هر هفته مردم و رسانه‌ها مترصد بیانات ایشان در خطبه‌های نماز جمعه می‌شوند. آرزوی هر جوان بلوچ است که روزی در مدرسه دارالعلوم تحصیل نماید. مسایل و مشکلات فقهی مردم توسط شورای حل‌وعقد متشکل از اساتید این مرکز حلاجی می‌شود. او عالمی است که توسط بقیه‌علما برای رهبری این دو جای‌گاه مهم پذیرفته شده است. پشتیبانی علما باعث محبوبیت روزافزون وی نزد مردم شده است. این نقش مرکزی البته تا حدودی نیز مدیون رابطه خانوادگی ایشان با مولانا عبدالعزیز (1295- 1366 خورشیدی) یکی از محبو ب‌ترین شخصیت‌های بلوچستان ایران در تاریخ معاصر می‌باشد.

بدون‌شک بلوچستان یکی از محروم‌ترین نقاط کشور است. این محرومیت شامل امکانات آموزشی و تحصیلی و فقر فرهنگی ناشی از آن نیز می‌شود. بسیاری از روستاهای دورافتاده بلوچستان از نعمت مدرسه و آموزگار مناسب محروم‌اند

2. ‌بلوچ‌ها، حنفی‌مذهب‌اند. تبعیت و تقلید از علما و دادن نقش محوری به آن‌ها نزد احناف از بقیه مذاهب اهل‌سنت پررنگ‌تر است. در گذشته‌های دور، بعضی حتا غلو نموده و سرپیچی از رای‌ امام ابوحنیفه را مستحق حد هم دانسته‌اند. علاوه براین، بین عالمان حنفی و مردم نوعی رابطه روحی و مرید و مرشدی نیز مشاهده می‌شود. بعضی از برادران جماعت تبلیغ بلوچ، اعتقاد عجیبی به مرحوم مولوی عبدالعزیز دارند و کراماتی از ایشان نقل می‌نمایند. در همان مراسم ختم‌بخاری، با شنیدن خبر ورود عالم و فقیهی بزرگ 80 ساله به‌نام مولانا محمدسالم‌قاسمی از پاکستان، همهمه عجیبی در میان جمعیت پیچید و چنان حال خاصی به آنان دست‌داد که تکبیرگویان از جای‌خود برخاسته و برای دست‌بوسی به‌سوی وی شتافتند. برای دقایقی سخنان سخنران آن ساعت مراسم (دکترکرد از شخصیت‌های اجتماعی/ سیاسی بلوچستان) قطع‌شد. پس از آن نیز مولوی عبدالحمید تاب‌نیاورده، به‌صورت فوق‌العاده، خود به‌جای مجری پشت تریبون رفت و دقایق زیادی در وصف و معرفی ایشان سخن گفت. از همشهری جماعت تبلیغی‌ام پرسیدم این چه اتفاقی بود که افتاد؟ گفت: «این حالتی‌است که به بلوچ‌ها و پاکستانی‌ها دروقت مواجه‌شدن با بزرگان‌شان به آن‌ها دست می‌دهد. پارسال نیز شاهد چنین اتفاقی بودیم.»

3.‌ نقش عرفان و تصوف را نیز در این مرام احناف بلوچستان و پاکستان و هند، نمی‌توان نادیده گرفت. بیش‌تر طرق صوفیه یا برخاسته از شبه قاره هند‌اند یا این که در این ناحیه، پیروان و سالکان بسیاری دارند. بعضی این ارادت به بزرگان را بیش‌تر ناشی از فرهنگ تصوف می‌دانند تا مناسبات بین پیروان مذهب حنفی. چندان هم بی‌راه نمی‌گویند، زیرا که چنین اخلاقی در میان برادران بلوچی که درکشورهای عربی تحصیل کرده‌اند (علارغم تمسک به مذهب‌حنفی)، کم‌تر مشاهده می‌شود. هر چند امروزه صوفی‌ها فعالیت و مرکزی رسمی در بلوچستان ایران ندارند، اما این بدین معنا نیست که تمایلات صوفیانه وجود ندارد. مرکز استان از آن رو که شهر زاهدان بوده، بدین‌نام تسمیه شده است. خیلی از مولوی‌ها واجد ویژگی های صوفیانه هستند. بیش‌تر تعالیم جماعت تبلیغی‌ها به عنوان بزرگ‌ترین گروه تبلیغی بلوچستان متاثر از و حامل ارزش‌های تصوف است.

4.‌ مگر می‌شود صحبت از نهادها و گرایش‌های دینی کرد، اما نقش جماعت تیلیغ را نادیده گرفت. دعوت‌گران جماعت همه‌جا هستند. نه تنها در بلوچستان ، بلکه درسرتاسر مناطق اهل سنت ایران شهر و دیاری نیست که آن‌ها حضور پیدانکرده و تعدادی به خود ملحق (به‌قول خوشان تشکیل) نکرده باشند. همین مراسم ختم‌بخاری مملو از بوی جماعت‌تبلیغ بود. بازار معانقه و اکرام غذا بر سر سفره و اعتکاف در عیدگاه برای نماز تهجد گرم بود. بیش‌تر به اجتماع جماعت تیلیغ می‌مانست، تا همایشی‌ علمی. میهمانان ناخوانده و عادی معمولن با دعوت این دوستان روانه سفر زاهدان می‌شوند. حداقل 25 درصد حضار، جماعتی بودند.

آن‌ها سخنی جز اخلاص و تزکیه‌نفس و قربانی وقت و مال، جهت تبلیغ دین به‌زبان نمی‌آورند. تاکیدشان بر روی معنویات (‌فضایل اعمال) است، تا پرداختن به مسایل اختلاف برانگیز فقهی و عقیدتی و سیاسی. نقد هیچ شخصیت و اندیشه ای را نمی‌کنند. ارادت و احترام به علما نزدشان از اهم واجبات است. در پی اثبات خود نیستند و احساس نمی‌کنند که بزرگی و مطرح شدن دیگران، جای‌شان را تنگ می‌کند. محض مطایبه بگویم. به‌دل نگیرید. ملا اگر درویش شد، صدتای‌شان بر گلیمی بخسبند و گرنه، دوتای‌شان در اقلیمی نگنجند، در طی 20 سالی که این گروه را می‌شناسم حتا یک بار نشنیده‌ام (و فکر نمی‌کنم کس دیگری هم شنیده باشد) که جز به نیکی از مولوی عبدالحمید یاد کنند. او را شیخ‌الاسلام حضرت مولانا صاحب یاد و خطاب می‌کنند. معدلان عادل او نزد توده‌های مردم‌اند. وحدت‌کلمه، اتحاد قلوب را نیز به هم‌راه می‍آورد. گروه‌های 7 تا 10 نفره و پراکنده آن‌ها، که معمولن طلاب و مولوی‌های جوان را نیز در معیت خود دارند، با تمرکز بر روی یک پیام و مفهوم، مانند اشعه لیزر عمل می‌کنند که موجب تقویت نقطه مرکزی می‌شوند. بی‌دلیل نیست که مولوی به شدت آن‌ها را دوست دارد و در حمایت‌شان می‌کوشد. شنیدم که تشکیل یک دوره 40 روزه به عنوان یکی از فارغ‌التحصیلی طلاب قرار داده شده است. بخشی از محبوبیت و مقبولیت مولانا نزد بلوچ‌ها و بقیه اهل‌سنت ایران مدیون تلاش جماعت‌تبلیغی‌هاست.

5.‌ ویژگی‌های مردم‌‍‌شناختی و انتروپولوژیکی نیز نمی‌تواند در این امر بی‌تاثیر باشد. بدون‌شک بلوچستان یکی از محروم‌ترین نقاط کشور است. این محرومیت شامل امکانات آموزشی و تحصیلی و فقر فرهنگی ناشی از آن نیز می‌شود. بسیاری از روستاهای دورافتاده بلوچستان از نعمت مدرسه و آموزگار مناسب محروم‌اند. در بعضی از مناطق شهری هنوز هستند خانواده‌هایی که فرزندان خود را جهت تحصیل علم به مکتب‌خانه‌های سنتی گسیل می‌دارند که توسط یک یا دو طلبه فارغ‌التحصیل مدارس دینی اداره و تدریس می‌شوند. این وضعیت را 20سال پیش در شهر زاهدان هم با گشت و گذار در بعضی از مساجد محلات مشاهده کردم. بعضی از مردم هنوز به دیده تردید به علوم‌دنیوی می‌نگرند. علم نزد آنان یعنی علوم شرعیه. مدتی در معیت جماعت تبلیغی‌ها بودم. متوجه شدم بعضی‌شان توان خواندن و نوشتن را ندارند. قلم و کاغذی خریدم تا از فرصت استفاده کنم چیزی یادشان دهم. دیدم رغبت و اعتقاد چندانی به این امر ندارند.

شکی در این نیست که به مرور زمان امکانات آموزشی افزایش یافته، نگرش مردم تغییریافته و بر میزان با سوادان رده‌های سنی پایین افزوده شده است، ولی در سطوح میان‌سالی به بالا، مشکل بی‌سوادی و کم‌سوادی مشهود است. بلوچستان هنوز یکی از مناطق با نرخ بالای بی‌سوادی به شمار می‌رود. معمولن در چنین جوامعی نسبت به جوامع توسعه یافته‌تر، رهبران اجتماعی شامل علما، خوانین و روسای قبایل و طوایف، نقش بارزتر و محوری‌تری پیدا می‌کنند.

6.‌‌ او بانی وحدت بلوچ‌ها شده است. قوم بلوچ از قبایل مختلفی مانند نارویی، براهویی، ملک‌زهی و غیره تشکیل شده است. اختلافات بین این قبایل در گذشته تا مرز درگیری‌های خونین پیش‌رفته است. گسترش تعالیم دینی و معنویت از زمان مولانا عبدالعزیز و تا زمان کنونی باعث فروکش‌کردن تعصبات قبیله‌ای شده است. طبیعی است که مردم کسی را که پیام آور و حافظ صلح و آرامش در میان‌شان است، دوست بدارند.

مردم وی را مجاهدی مخلص  با روحیات عرفانی می‌شناسند که خودمحوری و یا قبیله‌گرایی را کنار نهاده است. در هنگام سخن‌رانی بیش از آن که به اظهار فضل و علم و تفسیر و تحلیل بپردازد، همه را به اخلاص و همت و اتحاد فراخواند و بیش‌تر وقت خود را به دعا و زاری به درگاه خداوند اختصاص داد. مردم صحبت‌های او را از جان و دل می‌شنیدند و هم‌راه با او گریه می‌کردند. فقط من بودم آن وسط که مردم و حالات‌شان را می‌پاییدم، او حصار نخبگی به دور خود نکشیده و متواضعانه در جمع مردم حاضر می‌شود. ملاقات او برای هر علاقه‌مندی میسر است. از ابتدا تا پایان مراسم یک لحظه محل را ترک نکرد و به صحبت‌های همه گوش فراداد. برای شام و نهار به مکان ویژه پذیرایی شخصیت ها نرفت و میان جمعیت ماند.

7. ‌علاوه بر دلایل فوق، آن‌چه وی را از اقران خود متمایز نموده، صفات شخصی وی مانند اعتدال، صبر و حلم، متانت و بی‌طرفی و بی‌تعصبی اوست وگرنه می‌توان گفت که در میان علمای‌بلوچ، شخصیت‌هایی بلیغ‌تر و از لحاظ علمی توان‌مندتر از ایشان هم وجود دارد. ایشان از کسانی نبوده که در هنگام مواجهه با مشکلات عنان شکیبایی و صبوری از دست بدهد، راه افراط یا تفریط در پی‌گیرد و در نهایت کشور را ترک نماید. بیش از ربع قرن پای همه مشکلات درونی و بیرونی مردم ایستاده، از حق‌شان دفاع کرده، به آن‌ها انسجام داده، آتش اختلافات قومی بین بلوچ‌ها و فکری و دینی بین شیعه و سنی را فرو‌نشانده و از دوست و دشمن طعنه‌ها شنیده، اما خم به ابرو نیاورده است. هم‌جواری با عارف بزرگی مانند مولوی عبدالعزیز کینه و بغض و حس انتقام را نزد وی بی‌معنی ساخته است. در مذهب وی، کافری‌است رنجیدن.

مخالفت با قاچاق مواد مخدر در فضای اقتصادی-معیشتی سیستان و بلوچستان در جایی که این شغل، تنها راه امرار معاش بسیاری از مردم است و بعضی از مولوی‌ها به ناچار قاچاق مواد مواد مخدر را جایز دانسته‌اند، دل شیر می‌خواهد که جز با پشتوانه عظیم مردمی ممکن نیست.

مخالفت با قاچاق مواد مخدر در فضای اقتصادی-معیشتی سیستان و بلوچستان در جایی که این شغل، تنها راه امرار معاش بسیاری از مردم است و بعضی از مولوی‌ها به ناچار قاچاق مواد مواد مخدر را جایز دانسته‌اند، دل شیر می‌خواهد که جز با پشتوانه عظیم مردمی ممکن نیست

چند سال پیش به اتفاق یکی از دوستانم که سمتی در اداره کل زندان‌های استان هرمزگان داشت، به دیدار یکی از مدیران شریف و با شخصیت قضایی استان رفتیم. گپی دوستانه در مورد اوضاع اخلاقی جامعه و جرایم اجتماعی داشتیم. پس از آن که متوجه شد سنی هستم، شروع به اظهار ارادت و ذکر خیر مولوی عبدالحمید نمود. می‌فرمود بنده مدتی هم در بلوچستان مسوول بوده‌ام و چندبار جناب مولانا را ملاقات کرده‌ام. چیزی که در زمینه‌ی کاری خودم از شما سنی‌ها و برادران بلوچ در ذهنم مانده است، این است که مقابله با جرم و بزه در مناطق سنی‌نشین راحت‌تر است، زیرا که از جانب بزرگان‌تان از بزه‌کار دفاع نمی‌شود و کارخلاف از جانب مردم توجیه نمی‌گردد. مرام زندانی‌های شما هم مسالمت‌آمیز و قابل احترام است.

8.‌شیوه مدیریتی نهادی که او در راس آن قرار دارد، نیز بسیار مهم است. ارتباطی ارگانیک بین تمام اجزای جامعه بلوچ وجود دارد. رابطه تنگاتنگ بین دین و دنیا و ارتباط معقول بین نخبگان و مردم. علما با هدایت و ارشاد و تعلیم و تربیت از یک سو و مدیریت و رتق‌وفتق امور دنیوی و سازماندهی خدمات اجتماعی از سوی دیگر، زندگی مردم را سامان می‌بخشند و مردم نیز به‌میزان وسع خود در این پروسه مشارکت می‌نماید. مفهوم جامعه مدنی به نوعی تبلور می‌یابد. مولوی و هم‌کارانش جهت تامین هزینه‌های لازم برای فعالیت‌های فرهنگی-علمی و بنای اماکن به هیچ جا جز خود مردم وابسته نیستند. مردم در فرآیند تحولات، احساس حضور و بودن را می‌کنند. روندی که در دیگر مناطق اهل‌سنت به ندرت دیده می‌شود. مردم زاهدان در مراحل تکمیل یک پروژه آموزشی مانند مسجد مکی و ملحقات آن (مدرسه دارالعلوم)، مسجد توحید (‌مرکز بزرگ جماعت تبلیغ ایران) و عیدگاه از جان و مال خود مایه می‌گذارند و هرکسی به اندازه وسع خود در چنین پروژه‌های عظیمی سهیم می‌شود. چندین سال به طول می‌انجامد تا این پروژه‌ها تکمیل شوند، ولی به همین حالت نصفه‌ونیمه و نیمه‌کاره مورد بهره‌برداری قرارمی‌گیرند. حضور مردم برای ادای واجبات آنان را به غیرت وامی‌دارد تا در تکمیل آن همت نمایند. پس از تکمیل نیز به خوبی قدر آن را می‌دانند. آن را متعلق به خود می‌دانند نه به اسم فلان متولی و متبرع. در همین مراسم‌ختم بخاری ده‌ها اتومبیل شخصی جهت حمل‌ونقل میهمانان، داوطلبانه در اختیار مسئولین مراسم بودند. ده‌ها جوان بدون هیچ گونه دست‌مزدی بر روی دیوارهای محوطه 7هکتاری عیدگاه دز زیر آفتاب شهریور ماه کویر نگهبانی می‌دادند. تعداد زیادی از اهالی شریف زاهدان منازل خود را هتل محل اقامت میهمانانی امثال ما کرده بودند. این قصه سری دراز دارد.

9.‌ اتخاذ سیاست سازندگی و تعامل به جای تقابل و عناد: شاید ابتدا لازم باشد وضعیت حاکم بر سیستان و بلوچستان را کمی بشکافیم. بدون شک بلوچستان، محروم‌ترین استان کشور است. اکثر شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها از نعمت آب آشامیدنی سالم محروم‌اند. وضع برق هم همین‌طور است. بسیاری از روستاها راه و جاده ندارند، چه رسد به آسفالت. امکانات آموزشی را در بخش‌های قبلی عرض کردم. اکثر قریب به اتفاق مسئولین غیربومی‌اند. تعداد کارخانجات تولیدی و اماکن اشتغال‌زا و درآمدزا بسیار محدود است. از بازارچه‌های مرزی و مناطق آزاد تجاری تا همین تازگی‌ها خبری نبود. گاز که هیچ، نفت و بنزین هم با ‌بدبختی گیر می‌آمد. در طول مسافت 400کیلومتری زاهدان تا بم بیش از دو  پمپ بنزین به‌یاد نمی‌آورم. احساس محرومیت و تبعیض در میان مردم موج می‌زند.

طبیعی است در چنین فضایی مردم به قاچاق و مشاغل کاذب روی‌آورند، رفتارهای غیرمدنی مرتکب شوند و حس هم‌بستگی ملی را از دست داده، به انزوا و جدایی‌طلبی فکر کنند و گروهی به رادیکالیسم گرایش پیدا کنند. به اصطلاح مشکل قومیتی و اقلیتی پدید می‌آید. با اندکی کنجکاوی توانستم کسانی را حتا از میان مولوی‌ها بیابم که با منطق تعامل و اعتدال مولانا موافق نیستند و خواهان شدت‌وحدت بیش‌تری از سوی وی هستند. بروز قارچ‌گونه گروه‌های مسلح امثال عبدالمالک ریگی بعد از دوران اصلاحات گواه این مطلب است. گروه‌های جدایی‌طلب و خواهان مقابله مسلحانه به بهانه دفاع از حق بلوچ‌ها، با برجسته‌کردن تبعیض‌ها و محرومیت‌ها، به مولانا طعنه می‌زنند که با رفتار خود مانع از خیزش و شورش خلق می‌شود.

آیا اکثریت مردم بلوچستان چنین‌اند؟ آیا چنین جوی در بلوچستان حاکم است؟ دست‌گاه ارشادی مدیریتی مولانا و یارانش به مردم آموخته که ضمن حفظ آرمان‌ها و عقاید دینی و آداب و رسوم قومی با منطقی مسالمت‌آمیز از حقوق خود دفاع نموده و راه تحول و توسعه را گام‌به‌گام بپیمایند. مردم بلوچستان که هستند نظام جمهوری‌اسلامی نیز باید شاکر خداوند باشد که چنین‌فردی در جای‌گاه‌رهبری قوم بلوچ قراردارد. مولوی راه توسعه و سازندگی را در کار فرهنگی، مشارکت‌سیاسی و اجنماعی، تعامل با مسوولین‌نظام، حفظ آرامش مردم و وحدت قبایل یافته است. تعامل دوجانبه مولوی با مردم و مسوولین باعث شده که به موازات حرکت (هرچند کند) به‌سوی توسعه و فراهم شدن تدریجی امکانات رفاهی، بهداشتی و درمانی، اقتصادی و فرهنگی و آموزشی، رفتار مدنی مردم نیز توسعه یابد، نظام‌حقوقی و اداری-سیاسی مملکت را بپذیرند، در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی حضور فعال یابند و در چهارچوب قوانین موجود به مطالبه‌ی حقوق خود بپردازند. بلوچ‌ها بالاترین آمار مشارکت در انتخابات‌های اخیر را داشته‌اند. این بدین معناست که بلوچ‌ها سیاست‌های مولوی عبدالحمید را پسندیده و از هیچ حمایتی دریغ نورزیده‌اند.

10.‌ آخرین فاکتور حضور فعال، صریح و شجاعانه ایشان در صحنه‌ی سیاسی کشور است، که هرچند از نظر بسیاری به خصوص دوست‌داران غیر‌سنی ایشان و هم چنین سنی‌های غیربلوچ در سراسر کشور، عامل اصلی محبوبیت و شهرت ایشان به شمار می‌رود، اما به‌عقیده‌ی‌ نگارنده، این فاکتور، متاخر از عوامل قبلی است. مولوی قبل از این‌که یک فعال سیاسی باشد، آن زمینه‌های اجتماعی و پتانسیل های شخصیتی را دارا بوده‌اند.

به‌هرصورت فعالیت‌های سیاسی ایشان در دو دهه اخیر، نقش مهمی در ایجاد مقبولیت ایشان در میان طبقات مدرن بلوچ مانند دانش‌جویان، فرهنگیان، اساتید دانش‌گاه‌ها و ملی‌گرایان بلوچ، جوانان و علاقه‌مندان به قضایای سیاسی اهل سنت غیر‌بلوچ و جامعه روشن‌فکری و اصلاح‌طلبان شیعه ایران داشته ‌است. کم‌تر ماهی است که بیانیه‌ای، انتقادی و اعتراضی در رسانه‌های گروهی از جانب ایشان انتشار نیابد. مدیا تاثیر بزرگی در ایجاد شهرت برای شخصیت‌ها دارند. طرف‌دارانش می‌دانند که وی درپی پست و مقام و محبوبیت نیست و نیازی هم به این چیزها ندارد. صادقانه و با منطقی آرام اما صریح به دفاع از حقوق اهل سنت و اصلاح‌طلبان می‌پردازد. به همین خاطر بر محبوبیتش افزوده می‌شود.

سخن آخر

سطور بالا به‌قصد بررسی عوامل موثر در ایجاد جای‌گاه شخصیتی مولوی عبدالحمید در میان قوم بلوچستان و اهل‌سنت ایران نگاشته شده است. بعضی از این عوامل، اجتماعی و فرهنگی و بعضی نیز پتانسیل‌های شخصیتی خود ایشان هستند. نگارنده تلاش نموده با منطقی تحلیلی اثبات کند که جای‌گاه فوق‌الذکر وجود دارد و عوامل ده‌گانه فوق نیز در ایجاد آن نقشی تاثیر گذار داشته‌اند، هر چند که کلام بنده نیز مانند هر کلام دیگری نمی‌تواند خالی از نقص و بی‌نیاز از نقد باشد.

بنده معتقد نیستم که تمام مشکلات بلوچستان با وجود رهبری مولوی عبدالحمید حل شده است، دیگر درگیری و خشونت و نارضایتی وجود ندارد، مردم از لحاظ فکری و رفتار مدنی در بالاترین سطح قرار دارند و هیچ‌گونه ایراد و انتقادی بر مدیریت، تصمیمات و نظرات مولوی و یارانش وارد نیست. بلکه بالعکس،  همان‌هایی که وی را دوست داشته و حمایتش می‌کنند، گله و شکایت و انتقاداتی نیز داشتند که در فرصت مقتضی مطرح خواهد شد. با این حال، بدون شک دوره‌ی زعامت مولوی عبدالحمید، از آن دورانی است که آیندگان در مورد وضعیت بلوچستان در این‌دوره، و نقش ایشان در تحولات صورت‌گرفته در زمینه‌های مختلف، بیش‌تر خواهند گفت. چه بهتر که این کار را از همین الان شروع کنیم، تا اگر ایراد و نقصی در کار هست، درجهت اصلاح آن بکوشیم.

والله المستعان


 


خبر / رادیو کوچه

بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، در مصاحبه با یک کانال تلویزیونی آمریکایی، شام‌گاه سه‌شنبه، 7 دسامبر، تاکید کرد وی مسوول خشونت‌ها و خون‌ریزی‌هایی که نیروهای وی علیه مخالفان به کار می‌برند‌، نیست.

به گزارش ای‌بی‌سی‌ نیوز، بشار اسد هنگام توضیح موضع خویش نسبت به حوادث جاری در این کشور گفت‌: «من فقط رییس جمهوری هستم‌، مالک کشور نیستم‌. هم‌چنین کسانی که دست به این کارها می‌زنند نیروهای من نیستند.»

بشار اسد هم‌چنین تاکید کرد: «بین به‌کارگیری سیاست سرکوب عمدی و ارتکاب برخی اشتباه‌ها توسط برخی مسوولان تفاوت وجود دارد. تفاوت بسیار است.»

در همین حال مارک تونر سخن‌گوی وزارت خارجه آمریکا تاکید کرد بشار اسد فرصت‌های بسیاری را از دست داده است.

تونر افزود‌: «این بسیار احمقانه است که دیگران را نادان بشمارد و جرات کند تا بگوید وی در کشور خویش مسوولیت ندارد. او جز سرکوب وحشیانه مخالفان مسالمت‌آمیز کاری نمی‌کند.»

لازم به اشاره است این نخستین مصاحبه‌ای است که رییس جمهوری سوریه با یک رسانه غربی برای دفاع از عمل‌کرد خود انجام داده است.

 بیشتر بخوانید:

 «بازگشت سفیران فرانسه و آمریکا به سوریه»


 


سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور-اتریش- به مناسبت گرامی‌داشت روز جهانی حقوق بشر و حمایت از زندانیان سیاسی در ایران اقدام به برگزاری جلسه‌ی سخن‌رانی و یک تجمع در همین ارتباط کرده است.

متن اطلاعیه این جلسه در پی آمده است:

در اعتراض به نقض حقوق اساسی و اولیه ملت ایران و عدم صدور ویزا برای گزارش‌گر ویژه حقوق بشر آقای احمد شهید و هم‌چنین حمایت از تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی دربند جمهوری اسلامی به خصوص فعالان جبهه ملی ایران، سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور‌- اتریش قصد دارد جلسه‌ی سخن‌رانی را روز جمعه و یک تجمع (میز اطلاع‌رسانی) را در همین ارتباط در روز شنبه برگزار نماید.

سخن‌رانان جلسه خانم دکتر بهیه جیلانی عضو حزب ملت و جبهه ملی ایران و زندانی سیاسی پس از جنبش دانش‌جویی هجده تیر، آقایان دکتر همایون مهمنش عضو هیت اجرایی سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور، امیررضا امیربختیار عضو سازمان دانش‌آموختگان جبهه ملی ایران و آقای دکتر حسن نایب‌هاشم فعال سیاسی و حقوق بشری خواهند بود. در پایان برنامه خانم فرزانه فتحی سخنانی کوتاه در مورد فراخوان هم‌یاری جهانی 10 دسامبر نهادهای ایرانی در سراسر جهان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر گزارشی را ایراد خواهند نمود.

لازم به ذکر است در هفته‌های اخیر فشار بر نیروهای ملی بسیار افزایش یافته است و در روزهای اخیر نیز آقایان دکتر علی رشیدی، مهندس حمیدرضا خادم و پیمان عارف از بند عمومی 350 زندان اوین به سلول انفرادی در بند  209 منتقل گردیده و تحت بازجویی های مداوم قرار گرفته‌اند.

زمان جلسه‌ی سخن‌رانی، روز جمعه 9 دسامبر 2011 ورود به سالن ساعت 19 و شروع سخن‌رانی 19:30 اعلام شده است.

محل آن:

Österreichische Familienföderation für Weltfrieden

Seidengasse 28, 1. Stöck

1070 Wien

زمان و محل برپایی میز اطلاع‌رسانی نیز روز شنبه 10 دسامبر 2011 از ساعت 16 الی 17 و در اشتفانزپلاتز میدان مرکزی شهر وین عنوان شده است.

Stephansplatz – 1010 wien


 


انجمن پژوهش‌گران ایران 33 سال پس از انقلاب ایران در سال 1357 و به دنبال 20 سال تلاش در زمینه مسایل و مشکلات ایران، با توجه به وضعیت نابه‌سامان و آشفتگی‌های کشور، در نظر دارد در کنفرانسی به دیروز، امروز و فردای ایران بپردازد.

بر اساس اعلام این انجمن، هدف اصلی این کنفرانس بهره‌گیری از کارشناسان و متخصصینی است که به امروز و فردای ایران می‌اندیشند، سعی دارند تا حد امکان به ارایه استراتژی فردا در زمینه مسایل و مشکلات اصلی پیش رو بپردازند.

مسوولیت علمی و آکادمیک هر یک از نشست‌ها با صاحب‌نظرا‌نی است که اسامی آن‌ها در اطلاعیه‌های بعدی اعلام ‌و به اطلاع عموم خواهد رسید.

 کنفرانس از طریق اینترنت و ماهواره به‌طور زنده و برای شرکت مستقیم علاقه‌مندان پخش خواهد شد.

محل این کنفرانس کالیفرنیا، آمریکا، و زمان آن اردی‌بهشت ماه 1391، برابر با ماه می 2012 اعلام شده است.

برای کسب اطلاعات بیش‌تر می‌توانید از این‌جا وارد شوید.


 


محبوبه شعاع/ رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

هفدهم آذرماه برابر با زادروز «داریوش مهرجویی» کارگردان، نویسنده و مترجم ایرانی است. وی که زاده سال 1318 است با ساخت فیلم «گاو» در سال ۱۳۴۸ نگاه‌ها را متوجه سینمای ایران کرد و به موج نوی سینمای ایران شکل داد. مهرجویی جوایز متعدد بین‌المللی دریافت کرده‌ و داور جشن‌واره‌های سینمایی زیادی هم بوده‌ است. علاوه بر سینما او به نوشتن رمان و نیز ترجمه هم می‌پردازد.

«داریوش مهرجویی» هفدهم آذر ۱۳۱۸ در تهران در محله شاپور، درخونگاه، در خانواده‌ای از طبقه متوسط به‌دنیا آمد. در نوجوانی به موسیقی علاقه‌مند شد و مدت کوتاهی به کلاس آموزش موسیقی، «آقای زندی» رفت او نزد پدرش که موسیقی ایرانی را خوب می‌شناخت به نواخت سنتور پرداخت و بعد به موسیقی کلاسیک غربی آشنا شد و به نواختن پیانو و نوشتن قطعاتی برای پیانو پرداخت.

 در هفده سالگی به سینما علاقه‌مند شد و برای درک به‌تر فیلم‌های روز به آموختن زبان انگلیسی پرداخت. تحصیلات مقدماتی را در تهران به پایان برد و در بیست سالگی برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا،آمریکا رفت. مهرجویی در ابتدا به خواندن سینما رو آورد اما خیلی زود سینما را رها کرد و به فلسفه پرداخت و در سال ۱۳۴۴ از دانش‌گاه «یوسی‌ال‌ای» لس‌آنجلس لیسانس فلسفه گرفت و در همین سال سردبیری «نشریه پارس ریویو» در لس‌آنجلس را به‌عهده گرفت و سال بعد به تهران آمد و در سال ۱۳۴۶ نخستین فیلم خود به نام «الماس ۳۳» که فیلمی بسیار پرهزینه بود را ساخت.

 این فیلم در پنجم بهمن ۱۳۴۶ در تهران روی پرده آمد و فروش متوسطی داشت و با توجه به هزینه بالای ساخت آن شکستی تجاری محسوب می‌شد اما در ۱۳۴۸ با هم‌کاری «غلامحسین ساعدی» فیلم‌نامه «گاو» را از روی یکی از داستان‌های کوتاه «عزادارن بیل» نوشته ساعدی نوشت و کارگردانی کرد. این فیلم برای مهرجویی و سینمای ایران جوایز متعددی را در جشن‌واره‌های بین‌المللی به ارمغان آورد. گاو هم از نظر تجاری هم از نظر هنری فیلم موفقی از کار درآمد و فصل جدیدی در سینمای ایران گشود.

ساخته شدن فیلم «گاو» در آخرین سال‌های دهه چهل خورشیدی سینمای ایران را که تا پیش از آن حضور کم‌رنگی در جشن‌واره‌های جهانی داشت به عنوان سینمایی متفکر و قابل اعتنا به منتقدان جهانی معرفی کرد. گفته شده: «سینمای ایران اگر تولد خود را مدیون سپنتا و مردان پیش‌گامی باشد که پس از وی آمدند، شناسایی جهانی خود را بی‌تردید به داریوش مهرجویی مدیون است.»

داریوش مهرجویی طی چهل سال گذشته به جز وقفه چند ساله‌اش پس از انقلاب ۱۳۵۷ و وقایع بعد از آن که منجر به مهاجرت وی به فرانسه شد، هم‌واره یکی از فیلم‌سازان مطرح و پرکار ایرانی بوده ‌است. هرچند از آغاز فعالیت فیلم‌سازی  مهرجویی تا کنون تعدادی از فیلم‌های‌اش توقیف شده‌اند اما هم‌چنان به ساختن فیلم‌های متفاوت ادامه می‌دهد.

فیلم «الموت» که در سال ۱۳۵۵ ساخته شد و فیلم بلند مستند سینمایی بود و در مورد اسلام و تشیع و اسماعیلیان بود و برای تلویزیون ملی ایران ساخته شده بود هرگز به نمایش در نیامد و گفته شد فیلم مفقود شده‌ است. فیلم «سنتوری» هم که در ۱۳۸۵ ساخته شده ‌است به دستور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت نهم اجازه اکران عمومی نگرفت تا این که در دولت دهم بدون اکران عمومی وارد شبکهٔ خانگی (ویدیویی) شد.

داریوش مهرجویی هم‌چنین علاوه بر سینما به نوشتن رمان و ترجمه هم می‌پردازد. او جوایز متعدد بین‌المللی دریافت کرده ‌است و داور جشن‌واره‌های سینمایی زیادی هم بوده ‌است.

اما در مورد زندگی خصوصی مهرجویی وی ابتدا با «فریال جواهریان» ازدواج کرد که یکی از طراحان صحنه و لباس نامی سینمای ایران به شمار می‌رفت اما این ازدواج با طلاق پایان گرفت. سپس وی با «وحیده محمدی‌فر» که از فیلم‌نامه‌نویسان سینما است ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام «مونا» است. مهرجویی از کسانی بود که سرکوب مردم معترض به نتایج انتخابات را محکوم کرد وی از حامیان موسوی می‌باشد.

داریوش مهرجویی تا کنون کارگردانی فیلم‌های زیر را برعهده داشته است:

الماس، گاو، آقای هالو، پستچی، دایره مینا، مدرسه‌ای که می‌رفتیم، اجاره‌نشین‌ها، شیرک، هامون، بانو، سارا، پری، لیلا، درخت گلابی، داستا‌ن‌های جزیره، میکس، بمانی، مهمانی مامان، سنتوری، فرش‌و‌فرشته، تهران در جستجوی زیبایی و آسمان محبوب.

بسیاری از مطرح‌ترین بازی‌گران ایران در فیلم‌های وی حضور داشته‌اند. بازی‌گرانی مانند: عزت‌اله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، پرویز فنی‌زاده، فخری خوروش، محمدعلی کشاورز، فروزان، سعید کنگرانی، اسماعیل محمدی، مرضیه برومند، ایرج راد، حمیده خیرآبادی، اکبر عبدی، فردوس کاویانی، خسرو شکیبایی، فریماه فرجامی، بیتا فرهی، توران مهرزاد، نیکی کریمی، علی مصفا، محمدرضا شریفی‌نیا، حسن پورشیرازی، بهرام رادان و گلشیفته فراهانی.


 


خبر / رادیوکوچه

سناتور مارک کیرک، روز چهارشنبه، 7 دسامبر، اعلام کرد، دولت باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، درصدد تعدیل تحریم‌هایی است که قانون‌گذاران آمریکایی به منظور هدف قرار دادن بانک مرکزی جمهوری اسلامی پیشنهاد داده‌اند.

به گزارش خبرگزاری رویترز‌، کیرک یک سناتور جمهوری‌خواه است که به هم‌راه رابرت مندز دمکرات‌، طرح مجازات موسسه‌های مالی خارجی که با بانک مرکزی جمهوری اسلامی هم‌کاری می‌کنند را ارایه داده است.

این در حالی است که مجلس سنا با وجود لابی مقامات دولت اوباما علیه این طرح، در هفته گذشته با 100 رای موافق و بدون رای مخالف آن را به تصویب رساند. مقامات دولتی اوباما که در توجیه مخالفت خود با این طرح می‌گویند، تهدید متحدان آمریکا بهترین را برای به دست آوردن هم‌کاری آن‌ها در قبال تهران نیست.

گفتنی است با توجه به مخالفت‌های دولتی، این طرح در کنگره هم‌چنان در حال تعلیق قرار دارد و این در شرایطی است که طرح تحریم بانک مرکزی ایران جمهوری اسلامی تبدیل شدن به قانون به رای موافق کنگره و سنا نیاز دارد.

کیرک در این زمینه اظهار داشت: «‌دولت در نامه‌هایی خطاب به برخی قانون‌گذاران به آن‌ها پیشنهاد داده است تا برخی انعطاف‌های تکنیکی را در طرح پیشنهادی کیرک و مندز ایجاد کنند.» وی در ادامه با لحنی انتقاد‌آمیز خاطرنشان کرد: «‌اما این پیشنهاد‌ها به هیچ وجه تغییرات تکنیکی نیست و برای تضعیف تحریم‌ها صورت گرفته است.»

گزارش‌ها حاکی از آن است که در طرح تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی، اگر بانک‌ها و موسسه‌های خارجی‌‌ با بانک مرکزی ایران هم‌کاری کنند از دست‌رسی به سیستم مالی ایالات متحده منع خواهند شد. این در حالی است که هم اکنون بانک‌های ایالات متحده از تعامل با بانک مرکزی ایران منع شده‌اند.

به گفته یکی از سناتور‌هایی که نامه دولت را دریافت کرده‌، در این نامه از قانون‌گذاران خواسته شده است زمان اجرای تحریم‌ها را از 60 روز به 180 روز افزایش دهند. کیرک تاکید دارد که باید ظرف مدت دو ماه این تحریم‌ها به اجرا درآید.

هم‌چنین از قانون‌گذاران درخواست شده لحن تحریم‌ها را ملایم‌تر کنند. به بیان به‌تر به جای این‌که بانک‌های خارجی به اتهام رابطه با بانک مرکزی جمهوری اسلامی از دست‌رسی به سیستم مالی آمریکا منع شوند، محدودیت‌هایی برای آن‌ها در نظر گرفته شود.

این در حالی است که روز سه‌شنبه روزنامه فایننشال‌تایمز با انتشار گزارشی در خصوص تحریم نفت ایران از سوی اروپا به نقل از برخی دیپلمات‌ها این احتمال را مطرح کرده بود که امکان تلاش آمریکا و روسیه برای تعدیل تحریم‌‌ها علیه جمهوری اسلامی وجود دارد.

یکی از تحلیل‌گران در این زمینه پیش‌بینی کرده بود در صورتی که اتحادیه اروپا تحریم واردات نفت از ایران را تصویب کند، آمریکا و روسیه مواضع جهانی علیه ایران را متعادل‌تر خواهند کرد تا مقامات جمهوری اسلامی را به میز مذاکره بازگردانند.

بیشتر بخوانید:

«افزایش تحریم‌های استرالیا علیه ایران»


 


کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

شورا علمای مرکز اسلامی تاجیکستان، نهاد حامی مسلمان‌های این کشور، از برادران «تورجانزاده»‌ها انتقاد کرد که یک‌جایه با مهمانان ایرانی مراسم عاشورا را برگزار کرده‌‌اند. این شورا از نهادهای انتظامی تاجیکستان خواست، تا به این عمل‌کرد روحانیان سرشناس تاجیک «تورجانزاده»‌ها بهای حقوقی بدهند. برگزاری مراسم «عاشورا» برای هفت میلیون ساکن مسلمان تاجیکستان که ۹۰ درصد آن‌ها پیرو مذهب «حنفی» هستند، بیگانه می‌باشد.

با اشاره به این شورا علمای تاجیکستان گفته، که خانواده تورجانزاده‌ها میان مردم مسلمان تاجیکستان فتنه ایجاد می‌کنند. دعوای که «حاجی اکبر تورجانزاده» آن را رد می‌کند و می‌گوید آن‌ها تنها از روز قتل فاجعه بار «امام حسین» یادآوری کردند. او این اظهارات شورا علمای تاجیکستان را ساخته و فرمایشی می‌داند که علیه خانواده آن‌ها روانه شده است. شورا علمای تاجیکستان یک نهاد جمعیتی است که در اطرافش گروهی از روحانیان را جمع آورده است. ولی‌ به این شورا خانواده روحانیان «تورجانزاده»‌ها که همیشه در موضوع‌های مهم سیاسی و دینی نظر و موقع خود را بیان می‌دارند، وارد نشده‌اند.

«جایزه سه آوازخان تاجیک در آمریکا»

«جوره بیک مراد»، هنرمند مردمی اتحاد شوروی، هم‌راه با آوازخوان‌های معروف موسیقیی پاپ تاجیک «جانی بیک مراد» و «شبنم ثریا» برنده جوایز «بیگ اپل اوارد» در آمریکا شدند. «جوره بیک مراد» رهبر گروه ششمقام خوانان «نور خجند» در شمال تاجیکستان جایزه «داستان زنده» را در این جشن‌واره صاحبی کرد. «جانی بیک مراد» فرزند کوچک «جوره بیک مراد» که ۱۰ سال به این سو در ژانر پاپ هنرنمای می‌کند، «به‌ترین آوازخوان آسیای میانه و «شبنم ثریا» به‌ترین آوازخوان زن در آسیای مرکزی اعلان شد. این نخستین جایزه آوازخوان‌های تاجیک در جشن‌واره «بیگ اپل اوارد» نیست. دو سال پیش از این هم «جانی بیک مراد» صاحب یکی از جوایز این جشن‌واره شده بود.


 


رادیو کوچه

1873 میلادی- «ویلا کاتر» (Willa Cather) نویسنده زن آمریکایی متولد شد. وی برنده جایزه «پولیتزر» بود که از طریق خلق رمان‌هایی که به زندگی نخستین مهاجرین اروپایی ساکن در ایالات غربی آمریکا اختصاص داشت، به شهرت رسید. آثاری مانند «اوه پیشگامان»، «آنتونیای من» و «نغمه‌ی لارک»، از جمله‌ی این آثار او به شمار می‌آیند. در سال 1923 او به خاطر نگارش رمان «یکی از ما»، جایزه پولیتزر را دریافت کرد.

وی هم‌چنین مجموعه رمان‌هایی هم در ارتباط با جنگ جهانی اول نوشت. نخستین رمان مفصل او، «پل الکساندر» (Alexander’s Bridge)، است که این کتاب مورد توجه بسیاری از نویسندگان آن زمان قرار گرفت.

«بانوی گم‌شده»، «خانه استاد»، «سایه‌ای بر صخره» برخی دیگر از رمان‌های او هستند.

1941 میلادی- در جنگ جهانی دوم پای‌گاه نظامی آمریکا در «پرل هاربر» توسط هواپیماهای ژاپن بمباران شد. به دنبال حمله نیروی هوایى ژاپن به این پای‌گاه، آمریکا به ژاپن اعلان جنگ داد. به دنبال آن، سران آلمان و ایتالیا هم که به موجب پیمان سه جانبه، متحد ژاپن بودند، در روز یازدهم دسامبر به آمریکا اعلان جنگ دادند.

هواپیماهای ژاپنی توانستند پنج رزم‌ناو بزرگ آمریکایی به هم‌راه سه کشتی کوچک‌تر را غرق کنند. علاوه بر آن، چندین هواپیمای آمریکایی بر روی زمین نابود شدند.

1990 میلادی- «رینالدو آرناس» (Reinaldo Arenas) نمایش‌نامه‌نویس، نویسنده و شاعر کوبایی درگذشت. در جوانی به هاوانا رفت و در کتاب‌خانه‌ی ملی هاوانا مشغول کار شد و داستان‌نویسی را شروع کرد. اولین رمان او «آوازی از ته چاه» بود که در 1965 برنده جایزه‌ی دوم اتحادیه‌ی نویسندگان کوبا شد. رمان دومش با نام «هذیان» در مکزیکوسیتی منتشر شد.

در 1980 پس از آن‌که مدتی به جرم فساد اخلاقی در زندان به‌سر برد به آمریکا رفت و در نیویورک و میامی ساکن شد. سرانجام در چنین روزی خودکشی کرد.

بر اساس زندگی آرناس فیلم «وقتی شب فرو می‌افتد» به کارگردانی «جولیان اشنابل» (Julian Schnabel) ساخته شد.

1384 خورشیدی- «منوچهر نوذری» بازی‌گر تاتر، سینما، رادیو و تلویزیون ایران و از پیش‌گامان هنر دوبله درگذشت. وی بیش از نیم‌قرن در این حیطه‌ها به فعالیت پرداخت.

1388 خورشیدی- تظاهرات اعتراضی منسوب به «تظاهرات هواداران جنبش سبز» در روز دانش‌جو در ایران با حضور مردم و دانش‌جویان در ایران برگزار شد.

دانش‌جویان معترض در دانش‌گاه‌های تهران با نیروهای امنیتی و نظامی در بیرون از دانش‌گاه درگیر شدند. این تجمع یکی از بزرگ‌ترین تظاهرات در ماه‌های پس از انتخاب ریاست جمهوری بود.

بعد از انتخابات بحث‌برانگیز ریاست جمهوری و وقایع پس از آن، معترضان به نتایج انتخابات از برخی مناسبت‌های رسمی مانند روز قدس و سیزدهم آبان برای اعلام اعتراض خود استفاده کردند. در طول یک ماهه‌ی پیش از روز دانش‌جو، ده‌ها تن از دانش‌جویان فعال سیاسی در ایران بازداشت یا احضار شدند.

———————————————–

برخی از روی‌دادهای دیگر

1332 خورشیدی- چند ماه پس از وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، سه دانش‌جوی ایرانی در اعتراض به دیدار رسمی «ریچارد نیکسون» نایب ریاست جمهوری وقت آمریکا، توسط نیروهای امنیتی در دانش‌گاه تهران کشته شدند، این روز (۱۶ آذر) به «روز دانش‌جو» معروف شد.

1372 خورشیدی- «جواد معروفی» از آهنگ‌سازان و نوازندگان برجسته پیانو در ایران درگذشت. وی فرزند استاد «موسی معروفی» نوازنده تار است.

1949 میلادی- «توماس آلن ویتس»  (Thomas Alan Waits) خواننده، آهنگ‌ساز و بازی‌گر آمریکایی زاده شد. وی بارها نامزد جوایز مختلف موسیقی شده و توانسته ‌است دو بار برنده جایزه «گرمی» شود

منبع‌ها‌:

ویکی‌پدیا (انگلیسی و فارسی)

راسخون

نیویورک تایمز


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

آمارها نشان می‌دهد در جریان ماه نوامبر 920 پناه‌جو و مستخدمان قایق به استرالیا رسیده‌اند که این رقم نشان‌دهنده 30 در صد افزایش نسبت به پیش‌بینی اداره مهاجرت آن کشور می‌باشد.

اخیرن مقامات حفاظت از مرز‌های استرالیا دو قایق پناه‌جویان را که حامل 219 پناه‌جو بود، در مرز‌های آن کشور متوقف ساخته است.

گفته می‌شود افزایش در تعداد پناه‌جویان که توسط قایق به استرالیا می‌آیند فشار‌های را به دولت آن کشور وارد کرده است.

در سوم دسامبر حزب کارگر استرالیا که رهبری آن را نخست وزیر آن کشور خانم جولیا گیلارد به عهده دارد، سیاست بررسی پرونده‌های پناه‌جویان درخارج از مرز‌های آن کشور را به عنوان سیاست رسمی دولت در زمانی که به قدرت برسد اعلام نموده است.

بربنیاد گزارش‌ها در نشست این حزب، اعضای آن از سیاست هم‌کاری‌های منطقه‌یی و هماهنگی دو جانبه با کشور‌های منطقه مبنی بر بررسی پرونده‌های پناه‌جویان حمایت نموده و در بدل این هم‌کاری کریس بوون وزیر مهاجرت آن کشور گفته است وی 6500 پناهنده دیگر را که به شکل قانونی از طریق کمیساری عالی پناهنده‌گان سازمان ملل متحد برای پناهنده‌گی درخواست نموده باشند و به صورت غیر‌قانونی توسط قایق به استرالیا نیامده باشند را می‌پذیرد.

وی گفته است استرالیا به خاطر متوقف ساختن پناه‌جویان که جان‌های‌شان را در خطر انداخته و توسط قایق به شکل غیر‌قانونی به استرالیا می‌آیند باید با کشور‌های منطقه کار نماید.

آقای بوون اضافه نموده است تعهد حزب کارگر در حمایت از سیاست بررسی پرونده‌های پناه‌جویان در خارج از کشور نشان می‌دهد وقت موضوع حفاظت از مرزهای آن کشور در میان باشد اعضای این حزب دارای «قلب نرم و سرسخت هستند.»

 بیشتر بخوانید:

«رد پناهندگی سبب افزایش تنش در بازداشت‌گاه‌های استرالیا»


 


آرین / دفتر کابل / رادیو کوچه

دادگاه استیناف مبارزه با مواد مخدر در افغانستان بیست تن را به جرم قاچاق مواد مخدر از چهار تا بیست سال زندان محکوم کرد.

مقامات در این دادگاه می‌گویند که در در میان متهمان شماری از فرماندهان و سربازان پلیس افغانستان نیز شامل‌اند.

پولیس افغانستان از نزد این افراد بیش از 113 کیلوگرام هیرویین، بیش از 1060 کیلوگرام تریاک و 195 لیتر مشروبات الکولی را به دست آورده است.

بر اساس آمارهای مرکز عدلی و قضایی مبارزه با مواد مخدر افغانستان در سال روان صدها تن به اتهام قاچاق مواد مخدر بازداشت شده‌اند که در میان آنان ده‌ها مقام امنیتی نیز شامل می‌باشد.

بیشتر بخوانید:

«به حمایت خود از افغانستان ادامه می‌دهیم»


 


رادیو کوچه

مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

خراسان

1) نگرانی پنتاگون از سرنگونی هواپیمای جاسوسی رادارگریز آمریکا توسط ایران

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=16&id=1256040

در پی سرنگونی و در اختیار گرفته شدن هواپیمای رادار گریز جاسوسی آمریکا توسط ایران که بازتابی جهانی داشت، خبرگزاری آسوشیتد پرس و روزنامه لس‌آنجلس تایمز در گزارش‌هایی از نگرانی شدید دولت آمریکا از این که فن‌آوری‌های پیش‌رفته به کار گرفته شده در این هواپیما در اختیار ایران یا سایر رقبای آمریکا قرار گیرد، خبر دادند.

2) رییس سابق سرویس امنیتی سعودی: عربستان برای دست‌یابی به «سلاح هسته‌ای» تلاش می‌کند

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=9&day=16&id=1256008

رییس سابق سرویس اطلاعات و امنیت عربستان طی سخنانی در نشست خلیج فارس و جهان در ریاض به تلاش کشور متبوعش برای دست‌یابی به سلاح هسته‌ای خبر داد. به گزارش فارس به نقل از روزنامه القدس العربی، ترکی الفیصل گفت: «با توجه به شکست تلاش‌های ما و کشورهای دنیا برای قانع کردن اسراییل جهت دست کشیدن از سلاح کشتار جمعی، و هم‌چنین تسلیح ایران به همان سلاح، ما نیز وظیفه داریم همه گزینه‌های موجود از جمله دست‌یابی به این سلاح را بررسی کنیم.»

کیهان

1) جرات تحریم نفت ایران را نداریم

http://www.kayhannews.ir/900916/2.htm#other205

اتحادیه اروپا به خاطر هزینه‌های سنگین، از تحریم نفت ایران شانه خالی کرد.

مجله آمریکایی نیوزویک ضمن انتشار این تحلیل، به نشست اخیر وزیران خارجه اتحادیه اروپا پرداخت که وعده داده شده بود طی آن تصمیم به تحریم خرید نفت از ایران گرفته می‌شود. نیوزویک نوشت: تصور نمی‌رفت اروپا به ویژه پس از حمله به سفارت انگلیس در تهران، واکنشی نرم در قبال ایران نشان دهد اما این دقیقن همان چیزی بود که رخ داد. خبر واقعی اقدامی است که اروپا انجام نداد؛ یعنی اعلام توافق در مورد تحریم کامل واردات نفت از ایران، که فرانسه پیشنهاد کرده بود، و بریتانیا، آلمان و هلند از آن حمایت می‌کردند. به جای اعلام چنین توافقی، کاترین اشتون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت بررسی‌های مربوط به اقدام علیه بخش انرژی ایران از طریق کارشناسان فنی انجام خواهد گرفت.

2) قتل‌عام عزاداران حسینی انتقام آمریکا از بیداری اسلامی

http://www.kayhannews.ir/900916/16.htm#other1603

آمریکا با قتل‌عام عزاداران حسینی در عراق، افغانستان و پاکستان درصدد است از بیداری ملت‌های مسلمان منطقه انتقام بگیرد. به گزارش خبرگزاری‌ها، دولت آمریکا که در حال خروج خفت بار نیروهای نظامی خود از عراق است، تنها راه چاره را در ناآرام نشان دادن عراق و افغانستان و به خاک و خون کشیدن عزاداران یافته است.

انفجار زمانی رخ داد که عزاداران حسینی در حسینیه حضرت ابوالفضل مشغول عزاداری برای شهیدان کربلا بودند که ناگهان یک عامل انتحاری خود را در بین جمعیت عزادار منفجر کرد.

ابرار

1) صالحى در دیدار با وزیر خارجه سوئد: حمله به سفارت انگلیس مورد تایید نیست

http://www.abrarnews.com/politic/1390/900916/html/rooydad.htm#s179010

وزیر خارجه سوئد در دیدار با وزیر خارجه کشورمان حمله به سفارت انگلیس در تهران را موجب نگرانى شدید کشورهاى اروپایى و دیپلمات‌هاى خارجى در تهران خواند و گفت: «این موضوع باید از سوى ایران مورد پی‌گیرى و رسیدگى قرار گیرد و از این گونه اقدامات در آینده جلوگیرى شود.»

صالحى نیز ضمن اشاره به این  مطلب که این حمله قابل پیش بینى نبوده و مورد تایید هم نیست،  حملاتى که در گذشته علیه سفارت‌خانه‌هاى ایران در اروپا صورت گرفته است را خاطرنشان کرد و گفت: «ما بدون ارتباط دادن این مسایل به هم تلاش داریم تا از این گونه وقایع جلوگیرى کنیم.»

2) پیروزى حزب حاکم در انتخابات، روس‌ها در اعتراض به نحوه اعلام نتایج انتخابات به خیابان‌ها ریختند

http://www.abrarnews.com/politic/1390/900916/html/rooydad.htm#s179007

هزاران نفر از مردم روسیه در اعتراض به اعلام پیروزى حزب حاکم درانتخابات پارلمانى این کشور در خیابان‌هاى مرکزى مسکو و سن پترزبورگ تظاهرات کردند. به گزارش ایلنا به نقل از آسوشیتدپرس، حدود پنج هزار نفر از مردم مسکو زیر باران شدید با تجمع در مرکز شهر به جلوگیرى از حضور لیبرال‌ها در انتخابات و اعلام پیروزى حزب حاکم اعتراض کردند.

دنیای اقتصاد

1) تحریم‌های جدید استرالیا علیه ایران

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=280540

استرالیا در راستای سیاست‌های ضدایرانی خود قصد دارد تحریم‌های تجاری و اقتصادی بیش‌تری را بر ضد ایران اعمال کند. به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از داو جونز، کوین راد وزیر خارجه استرالیا تاکید کرد این کشور در پاسخ به درخواست شورای امنیت سازمان ملل و هم‌کاری با جامعه جهانی برای اعمال فشار بیش‌تر بر ایران تحریم‌های اقتصادی و تجاری بیش‌تری را بر ضد ایران اعمال خواهد کرد.

2) لیبی اتهام کمک تسلیحاتی ایران به رژیم قذافی را رد کرد

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=280542

رییس شورای ملی انتقالی لیبی پس از دیدار با سفیر جدید ایران در لیبی در مصاحبه با واحد مرکزی خبر در پاسخ به این سوال که اخیرا مقامات آمریکایی مدعی شده‌اند ایران به رژیم قذافی سلاح شیمیایی داده و آیا پس از پیروزی مردم لیبی بر این رژیم نمونه‌ای از این سلاح‌ها در لیبی یافت شده است؟ گفت: «این اتهامات همان‌طور که از اسمش پیداست اتهام است و ثابت نشده چون اسناد و مدارکی برای ادعاهای اخیر مقامات آمریکایی پیدا نشده است.»

همشهری

1) درخواست غرامت یک میلیون پوندی بریتانیا از ایران

http://www.hamshahrionline.ir/news-153088.aspx

دویچه‌وله بر اساس گزارش روزنامه «تلگراف» مدعی شد: یک سخن‌گوی وزارت امور خارجه بریتانیا با ادعای گسترده بودن تخریب اموال این کشور در تهران مدعی شده این کشور طبق کنوانسیون وین خواستار پرداخت غرامت است. این سایت خبری مدعی شده است: میزان خسارت وارده به اموال دیپلماتیک این کشور در ایران بیش از یک میلیون پوند تخمین زده می‌شود

2) سفیران آمریکا و فرانسه به سوریه بازمی‌گردند

http://www.hamshahrionline.ir/news-153119.aspx

به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از خبرگزاری فرانسه از ژنو، یکی از مقامات ارشد وزارت امور خارجه آمریکا گفت: «رابرت فورد، سفیر آمریکا در سوریه، بعد از پایان رایزنی‌ها در واشینگتن امشب به دمشق باز می‌گردد.» شبکه تلویزیونی الجزیره نیز به نقل از منابع فرانسوی اعلام کرد: «سفیر فرانسه به سوریه بازمی‌گردد. این شبکه به زمان بازگشت سفیر فرانسه به دمشق اشاره ای نکرد.»

جام جم

1) پرداخت380 هزار تومان به ازای سوادآموزی به هر فرد

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100861313535

رییس سازمان نهضت سواد‌آموزی گفت: «به افرادی که به بی‌سوادان، سواد بیاموزند به تناسب هزینه تمام شده سوادآموزی در هر استان از 320 تا 380 هزار تومان حق‌الزحمه پرداخت می‌شود.»

2) از امروز کنکور 91 کلید می‌خورد

http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100861313250

معاون اجرایی سازمان سنجش آموزش کشور با اشاره به آغاز ثبت‌نام آزمون سراسری سال 91 گفت: «داوطلبان از امروز تا 25 آذر می‌توانند با ورود به سایت سازمان سنجش آموزش کشور در آزمون سراسری سال 91 ثبت‌نام کنند.»


 


خبر / رادیو کوچه

یک مقام وزارت دفاع آمریکا٬ پنتاگون٬ در گفت‌وگویی روز سه‌شنبه، 6 دسامبر، احتمال سقوط هواپیمای رادارگریز آمریکایی در خاک ایران را تایید کرد٬ اما سخنان برخی از نظامیان ایرانی درباره تاثیر حملات سایبری در سرنگونی آن را «مهمل» خواند.

‌به گزارش واشنگتن‌پست، روز یک‌شنبه برخی از خبرگزاری‌های داخلی ایران‌، منسوب به سپاه پاسداران از «سرنگونی» یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی خبر دادند که در حال گشت‌زنی با هدف جاسوسی و شناسایی٬ حریم هوایی ایران در نزدیکی ‌مرزهای شرقی را نقض کرده و هدف حمله «واحدهای جنگ الکترونیکی و پدافند هوایی» جمهوری اسلامی قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری رویترز، برخی از مقامات آمریکایی ناپدید شدن این هواپیما در مجاورت مرزهای ایران را تایید کرده‌اند٬ اما یکی از مقامات ارشد پنتاگون گفته که «هیچ نشانه‌ای از سقوط یا سرنگونی چنین هوایپمایی وجود ندارد».

پیش‌تر٬ نیروهای ناتو در افغانستان ناپدید شدن این هواپیمای بدون سرنشین را که به گفته رسانه‌های داخلی ایران از نوع RQ-170 بوده٬ تایید کرده بودند. این در حالی است تاکنون عکسی از این هواپیما منتشر نشده است.

یکی دیگر از مقامات پنتاگون نیز در گفت‌وگویی اظهار داشت: «اگر هم چنین اتفاقی رخ داده باشد٬ به احتمال ۹۵ درصد نتیجه اختلالات فنی یا مشکلات مکانیکی بوده است.»

این مقام وزارت دفاع‌آمریکا هم‌چنین اظهارات برخی از مقامات نظامی جمهوری اسلامی درباره تاثیر حملات سایبری بر سقوط این هواپیما را «مهمل» خواند و گفت این هواپیماها از تکنولوژی ماهواره‌ای رمزگذاری‌شده بهره می‌گیرند و همین مسئله نفوذ به آن را غیرممکن می‌سازد.

 بیشتر بخوانید:

«سرنگونی یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی توسط ایران»


 


خبر / رادیوکوچه

رسانه‌های خارجی به نقل از یک سخن‌گوی در وزارت امور خارجه انگلیس در روز سه‌شنبه‌، 6 ‌دسامبر گزارش دادند، لندن در صدد گرفتن غرامت یک میلیون پوندی از ایران به دلیل خسارت‌هایی است که در جریان حمله هفته گذشته به سفارت وارد شده است.

به گزارش روزنامه تلگراف، به دنبال حمله گروهی از معترضان موسوم به حامیان جمهوری اسلامی به سفارت انگلیس در تهران، خسارت‌هایی به ساختمان و وسایل داخلی آن وارد شده است.

گفته می‌شود که جواهرات و دیگر وسایل شخصی نیز که در باغ قلهک و اقامت‌گاه پرسنل سفارت قرار داشته‌، نیز ناپدید شده‌اند.

یک سخن‌گوی وزارت امور خارجه انگلیس در این زمینه گفت: «‌خسارت‌ها گسترده بوده و ‌طبق کنوانسیون وین به دنبال غرامت گرفتن از دولت ایران هستیم.»

اما زمزمه تلاش انگلیس برای دریافت غرامت از ایران در حالی مطرح می‌شود که احمد خاتمی، از چهره‌های روحانی نزدیک به آیت‌اله خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی، حمله به سفارت را مورد انتقاد قرار داده است. وی اعلام کرده که با اقداماتی از این دست مخالف است زیرا حمله به سفارت مانند حمله به یک کشور است.
از سوی دیگر علی‌اکبر صالحی، وزیر امور خارجه نیز در دیدار اوایل هفته جاری با هم‌تای آلمانی خود، مراتب تاسف عمیق خود از اشغال سفارت انگلیس در تهران را اعلام کرده است.
با این وجود برخی چهره‌ها مانند علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی تاکید کرده‌اند که با توجه به تحریم‌هایی که انگلیس علیه ایران اعمال کرده، اقدام افراد معترض در حمله به سفارت قابل درک است.

 بیشتر بخوانید:

«تاسف وزیرخارجه جمهوری اسلامی از حمله به سفارت بریتانیا»



 


خبر / رادیو کوچه

هفته پایانی از مرحله گروهی رقابت‌های لیگ قهرمانان باش‌گاه‌های اروپا، شام‌گاه سه‌شنبه، 6 دسامبر، با صعود تیم‌های چلسی انگلستان، المپیک مارسی فرانسه و زنیت سنت پترزبورگ روسیه به جمع 16 تیم برتر رقابت‌ها آغاز شد.

به گزارش الجزیره، از گروه E رقابت‌ها چلسی 3 بر صفر والنسیا را شکست داد تا به عنوان تیم نخست گروه به دور بعدی راه پیدا کند. در دیگر دیدار این گروه بایرلورکوزن که پیش از این صعود خود را قطعی کرده بود با تساوی یک بریک مقابل خنک متوقف شد. در این گروه والنسیا به عنوان سوم رسید و به رقابت‌های لیگ اروپا راه یافت.

در گروه F دورتموند با نتیجه 3 بر 2 نتیجه را به مارسی واگذار کرد و  از دور رقابت‌ها حذف شد. در دیگر دیدار این گروه آرسنال که پیش از این صعود خود به دور بعدی رقابت‌های لیگ قهرمانان اروپا را قطعی کرده بود با نتیجه 3 بر یک مغلوب المپیاکوس یونان شد. به این ترتیب در گروه F مسابقات لیگ قهرمانان اروپا آرسنال انگلیس و المپیک مارسی فرانسه به مرحله بعدی راه یافتند، المپیاکوس یونان به لیگ اروپا رسید.

هم‌چنین در گروه G پورتو، قهرمان فصل گذشته لیگ اروپا مقابل زنیت سنت پترزبوگ به تساوی بدون گل رضایت داد و شاختار دونتسک اوکراین نیز با 2 گل در زمین آپوئل نیکوزیای قبرس به برتری دست یافت. در این گروه آپوئل قبرس و زنیت روسیه هر دو 9 امتیازی شدند و به دور بعدی صعود کردند و پورتو در عین ناباوری سوم شد تا به لیگ اروپا راه یابد. شاختار دونتسک نیز با وجود پیروزی در روز پایانی مقابل آپوئل از دور رقابت‌ها حذف شد.

و سرانجام در گروه H که پیش از این صعود بارسلونا و میلان قطعی شده بود، بارسا با نتیجه 4 بر صفر از سد باته بوریسوف بلاروس گذشت و میلان هم در زمین ویکتوریا پلژن جمهوری چک به تساوی 2 بر 2 رضایت داد. به این ترتیب بارسا با 5 پیروزی و یک تساوی و 16 امتیاز به عنوان تیم نخست گروه به دور بعدی رقابت‌ها صعود کرد، میلان با 9 امتیاز دوم شد و ویکتوریا پلژن 5 امتیازی هم به لیگ اروپا راه یافت. باته بوریسوف در گروه H چهارم شد و از رقابت‌های اروپایی خداحافظی کرد.

ادامه این رقابت‌ها شام‌گا چهارشنبه، 7 دسامبر برگزار می‌شود.

بیشتر بخوانید:

«صعود نخستین تیم قبرسی در لیگ فوتبال اروپا»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته