-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

Latest News from Iran Green Voice for 12/26/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



حکومت بحرین از ۳۴۳ متهم در نا‌آرامی‌های اخیر این کشور، رفع اتهام کرد. بنا بر این اعلام، اتهام این افراد مرتبط با آزادی بیان و ابراز عقیده است. از سوی دیگر، دادستان بحرین علیه ۱۰۷ تن از افراد مرتبط با وزارت کشور به اتهام دست داشتن در شکنجه و بد رفتاری با دستگیر شدگان اعلام جرم کرد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، بحرین که در معرض فشارهای فزاینده‌ای در خصوص نقض حقوق بشر قرار دارد، اعلام کرده که به توصیه‌های کمیسیون تحقیق در خصوص نا‌آرامی‌های اخیر این کشور عمل خواهد کرد.

علی بن فضل ابوالعینین دادستان بحرین گفته است که این اقدام در راستای بازنگری عملکرد اخیر دادگاه‌های نظامی صورت می‌گیرد. این دادگاه‌ها همزمان با اعلام وضعیت فوق العاده در بحرین در ماه مارس گذشته تشکیل شده است.

به گزارش رادیو فردا،  دادستان بحرین در عین حال تاکید کرد اتهام افرادی که به جرایم دیگری همچون خرابکاری، خشونت و تجاوز به دیگران هستند، برقرار خواهد بود و تحقیق‌ها در این زمینه ادامه خواهد یافت.

ماه‌های فوریه و مارس گذشته، بحرین شاهد تظاهرات خیابانی معترضان شیعه بود. معترضان که اکثریت جمعیت بحرین را تشکیل می‌دهند، خواستار برقراری نظام پادشاه مشروطه بودند. حضور خیابانی معترضان سرانجام با دخالت نیروهای امنیتی پایان یافت. در این میان دستکم ۳۴ نفر کشته شدند که شماری از آنها‌از نیروهای پلیس بودند.

بحرین برای کنترل اوضاع، نیروهای نظامی مشترک کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس موسوم به «سپر جزیره» را فراخواند. عربستان سعودی، امارات عربی متحد و کویت، نیروهای نظامی خود را به بحرین گسیل کردند که در مرز‌ها و مقابل ساختمان‌های مهم حکومتی مستقر شدند.

مطر مطر از رهبران گروه شیعه معترض الوفاق در مصاحبه با خبرگزاری رویترز گفت که از ۱۲۰۰ متهمی که کمیسیون تحقیق اتهام‌های آنها را بررسی کرده، به ۱۰۰۰ نفر اتهاماتی در خصوص آزادی بیان نسبت داده شده است. او  با این حال رفع اتهام از ۳۴۳ نفر را کافی ندانست.

بنا به دستور پادشاه بحرین، کمیسیون تحقیق بین‌المللی برای تحقیق در نا‌آرامی‌های اخیر این کشور و اتهام‌های منتسب به نیروهای امنیتی در زمینه نقض حقوق بشر تشکیل شد.

این کمیسیون نیروهای امنیتی را متهم به بد رفتاری با شماری از دستگیر شدگان و نقض حقوق بشر کرده است.

از سوی دیگر روزنامه الشرق الاوسط گزارش داد که دادستان بحرین  علیه ۱۰۷ نفر از افراد مرتبط با  وزارت کشور به اتهام بدرفتاری با دستگیرشدگان اعلام جرم کرده است.

 بنا بر این گزارش،‌ دادستان بحرین گفته است که برخی از اتهامات مربوط به  توهین به دستگیر شدگان  و شماری دیگر  مربوط به شکنجه است.


 


اولین دوشنبه ماه دی به نام شهید سید علی موسوی، شهید مظلوم عاشورای ۸۸، نام گذاری شده است.

به گزارش تحول سبز، در دومین دوشنبه اعتراضی که به دعوت سید مصطفی تاجزاده برگزار می شود، روز پنجم دی ماه به نام یکی دیگر از شهدای جنبش سبز و اینبار به نام شهید سید علی موسوی که در عاشورای سال ۸۸ به شهادت رسید نام گذاری شده است. همراهان جنبش سبز در این روز دست به روزه سیاسی و یا اعتصاب غذای یک روزه می زنند.

پیش تر مصطفی تاج زاده در یکی از مصاحبه های خود پیشنهاد کرده بود تا هم وطنان برای نشان دادن اعتراض خود به حاکمیت در کنار دیگر فعالیتهای خود در اولین دوشنبه هر ماه را به نام یک شهید نامگذاری کنند و در آن روز دست به روزه اعتراضی و یا اعتصاب غذا بزنند و در هر مکانی که می توانند دور هم جمع شده به تبادل اخبار و بحث و بررسی مسایل روز بپردازند.

این فعال سیاسی که خود در قرنطینه زندان اوین نگهداری می شود و بیش از یک سال است که به روزه های متوالی اعتراضی خود ادامه داده است در قسمتی از مصاحبه مذکور پیشنهاد خود را این گونه مطرح کرده بود:

“پیشنهاد می کنم هم وطنان عزیز برای نشان دادن اعتراض خود به اقدام غیرقانونی حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و نیز محکومیت احکام غیرقانونی و غیرعادلانه علیه فعالان سیاسی، انتخاباتی، مطبوعاتی، فرهنگی و هنری و اعلام هم بستگی با همه زندانیان سیاسی و عقیدتی در کنار فعالیت های دیگر، اولین دوشنبه هر ماه را روزه بگیرند و یا دست به اعتصاب غذا بزنند. هنگام غروب نیز در هر محل و مرکز در دسترس، از خوابگاه ها و کوی دانشگاه تا مسجد و تکیه و رستوران و حتی در دفاتر و منازل دور هم جمع شوند و به تبادل اخبار و گفت و گو درباره اوضاع ایران و منطقه و جهان بپردازند. گزارش آن را نیز البته با رعایت جنبه های احتیاطی و امنیتی در شبکه های اینترنتی منعکس کنند تا این حرکت به تدریج عمومی شود و هر ماه تعداد بیشتری در آن مشارکت کنند”

کمپین “دوشنبه های اعتراض” نیز در فراخوانی در صفحه فیس بوک خود هم وطنان را به شرکت در این حرکت اعتراضی فراخوانده است. در پوستر های منتشر شده در این کمپین دلایل این حرکت “اعتراض به حصر سران جنبش سبز، همراهی و همدردی با خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی، اعتراض به دادگاههای فرمایشی و احکام غیر قانونی و بازگشت به خویشتن و تامل به نقشی که تک تک مان در برابر جنبش سبز داریم” خوانده شده است.


 


 

اعضای سازمان معلمان ایران، که یکی از نهادهای صنقی معلمان ایران است در تازه‌ترین بیانیه خود از آخرین وضعیت معلمان زندانی کشور گفته‌اند و خواستار آزادی این معلمان و اعضای دربند خود شده‌اند.

آن‌ها نوشته‌اند: ما اعضای سازمان معلمان تاسف عمیق خود را از وضعیت همکاران دربندمان و همچنین بی‌توجهی وزیر آموزش و پرورش، حاجی بابایی نسبت به آنان اعلام می‌داریم عملکرد آقای حاجی بابایی به گونه‌ای بوده است که تاکنون نه نماینده معلمان در آموزش و پرورش که نماینده دولت دروزارت آموزش و پرورش تلقی شده است. این وزیر تاکنون هیچ اشاره‌ای به معلمان زندانی هم نکرده است.
 

متن کامل بیانیه این سازمان در اختیار سایت کلمه قرار گرفته است:

بدون تردیدشان و جایگاه معلم بسی فرا‌تر از آن است که در پیچ و خم مشکلات ناشی از بی‌تدبیری‌ها گم شود. مهم‌تر از آن نحوه برخورد و تعامل دولت با این موقعیت است که میزان صداقت و درستی در گفتار و تطابق آن با کردار را ثابت می‌کند. مدت مدیدی است که تعدادی از معلمان فعال و دلسوز این مرز و بوم، زندانی اندیشه‌های تنگ نظرانه و مستبدانه عده‌ای کوته بین و فاقد تدبیر شده‌اند.

محمد داوری، مسوول آموزش و اطلاع رسانی سازمان معلمان ایران از شهریور ماه سال ۸۸ تاکنون بدون یک روز مرخصی و استفاده از حقوق قانونی در زندان اوین به سر می‌برد. علی‌پور سلیمان، مسوول تشکیلات و برنامه ریزی همین سازمان نیز از خرداد ماه امسال، تاکنون درهمین زندان به سر می‌برد. عبدالله مومنی، دبیر منطقه دو آموزش و پرورش تهران نیز پس از حوادث انتخابات ۸۸ تاکنون در زندان به سر می‌برد. نبی الله باستان، معلم کردستانی و عضو کانون صنفی معلمان نیز زندانی است. مهندس هاشم خواستار، معلم بازنشسته مشهدی با وجود شرایط جسمی نامناسب پس از انتخابات سال ۸۸ در زندان به سر می‌برد. رسول بداقی، عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان نیز از سال ۸۸ زندانی است و اکنون در زندان رجایی شهر به سر می‌برد. علیرضا هاشمی، از سازمان معلمان ایران، علی اکبر باغانی دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران، محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران و تعدادی دیگر از اعضای تشکل‌های صنفی – مدنی معلمان دارای پرونده‌های مفتوح قضایی هستند ودر انتظار برگزای دادگاه‌شان به سر می‌برند. همچنین تعداد زیادی از معلمان در سراسر کشور پس از انتخابات سال ۸۸ بازداشت، محاکمه و زندانی شده‌اند که با توجه به حضور گسترده و نقش معلمان در همه انتخابات‌هایی که تاکنون برگزار شده این برخورد‌ها غیر شایسته و غیر مدبرانه است.

ما اعضای این سازمان تاسف عمیق خود را از این وضعیت و همچنین بی‌توجهی وزیر آموزش و پروش، حاجی بابایی نسبت به وضعیت معلمان دربند اعلام می‌داریم عملکرد آقای حاجی بابایی به گونه‌ای بوده است که تاکنون نه نماینده معلمان در آموزش و پرورش که نماینده دولت دروزارت آموزش و پرورش قلمداد شده است. این وزیر تاکنون هیچ اشاره‌ای به معلمان زندانی هم نکرده است.

این در حالی است که زمانی این وزیر خود و زیر مجموعه‌اش را با امیر کبیر و دوران او مقایسه می‌کرد، اما این وزیر حتی از پذیرفتن خانواده‌های معلمان دربند خودداری می‌کند؟ نمی‌دانیم آقای حاجی بابایی چه پاسخی در برابر این عملکرد خود دارد؟

سازمان معلمان ایران به عنوان یک تشکل صنفی – مدنی که همواره خود را متعهد به پی گیری حقوق به حق فرهنگیان دانسته و می‌داند به طور جدی از همه مسوولان به ویژه مسوولان حوزه قضایی می‌خواهد که در اسرع وقت به وضعیت این معلمان زندانی رسیدگی و شرایط آزادی آنان را فراهم آورد. هر چند همیشه رویکرد وزارت آموزش و پرورش به تشکلهای معلمان تهاجمی و امنیتی بوده است و این امر موجب شده امروز در کشور از فعالیت تشکل‌های مستقل و منتقد خبری نباشد اما با این وجود سازمان معلمان ایران از زمان تاسیس تاکنون فعالیتهای قانونی خود را با وجود بی‌مهری‌ها، مشکلات و کارشکنی‌های فراوان استمرار بخشیده است و بار دیگر با قاطعیت و صراحت از وزیر آموزش و پرورش انتظار دارد تا ‌‌نهایت تلاش خود را برای آزادی معلمان دربند به کار بندد و امنیت روانی و فکری خانواده‌های این معلمان را تامین کند.

همچنین سازمان معلمان ایران مخالف صریح وضع امنیتی موجود در آموزش و پرورش است چرا که این شرایط مانع پویایی و خلاقیت در عرصهٔ تعلیم و تربیت است بنابراین این سازمان به طور جدی از مسوولان می‌خواهد به برخورد امنیتی و قضایی با فعالان مستقل، منتقد و تشکل‌ها پایان دهد.

آذر ماه ۱۳۹۰

سازمان معلمان ایران


 


حنا صادقی

بالا بودن آمار دانش آموزان معتاد کشور و انکار آموزش و پرورش مساله تازه‌ای نیست؛ اما چند روز پیش مدیرکل مقابله با عرضه ستاد مبارزه با مواد مخدر با اعتراف به دسترسی دانش‌آموزان به قرص‌های روانگردان و شیشه و همچنین تهدید آمیز دانستن آن، بار دیگر آتش این بحث کهنه ولی بی‌سرانجام را برافروخت. محمدمسعود زاهدایان مثل خیلی از مسئولان دیگر، آموزش و پرورش را به مخفی کاری متهم کرد و گفت: «وزارت آموزش و پرورش با کتمان کردن اطلاعات مشکل را پیچیده‌تر می‌کند.»
چند سالی‌ست که آمار دانش اموزان معتاد از سوی مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور ۳۰ هزار نفر عنوان می‌شود. حتی با در نظر گرفتن اینکه این عدد طی چند سال اخیر ثابت بوده، ۳۰ هزار دانش آموز معتاد زیر ۱۸ سال، رقم هولناکی است.

همه جز آموزش و پرورش
«رواج مصرف مواد مخدر صنعتی نظیر شیشه و کراک در بین دانش آموزان در وضعیت هشدار قرار گرفته» این سخنان سعدالله نصیری قیداری، سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس بعد از جلسه مشترک این کمیسیون با نمایندگان ستاد مبارزه با مواد مخدر و وزارت آموزش و پرورش است که چندی پیش تشکیل شد. هر چند سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم از ذکر تعداد دانش آموزان معتاد که توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر در این جلسه ارائه شده، خودداری می‌کند و آن را محرمانه می‌خواند اما در عین حال نسبت به رواج فزاینده و سریع آن هشدار می‌دهد و می‌گوید: «۳۰ درصد از دانش آموزان نیز در معرض کشیدن سیگار قرار دارند.»
طاهرخانی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، هم معتقد است: «برای مبارزه با یک پدیده شوم نیاز به اطلاعات درست و جامع وجود دارد و تا زمانی که آمار مبتلایان به مواد مخدر در مدارس و دانشگاه‌ها نداشته باشیم، طبیعتا نمی‌توانیم در این زمینه چاره اندیشی کنیم. او می‌گوید: متاسفانه با توجه به گستردگی مواد مخدر در سطح جامعه نمی‌توان آمار دقیقی از دانش آموزان معتاد یا والدین معتاد دانش آموزان داشت.»

انکار پشت انکار
«بنده اگر آمار دانش آموزان معتاد را هم داشته باشم ارائه نمی‌کنم... من منکر نیستم که عده‌ای دانش آموز معتاد داریم اما شما بگویید کجای کشور معتاد وجود ندارد؟» این سخنان حاجی بابایی وزیر آموزش کشور درباره آمار اعتیاد در مدارس کشور است. آموزش و پرورش نه تنها خود آماری ارائه نمی‌کند بلکه در‌ها را به روی دیگر موسسات پژوهشی و تحقیقاتی هم بسته است و این کتمان در حالی صورت می‌گیرد که گزارش سال ۲۰۰۸ سازمان ملل به صراحت می‌گوید: «ایران بیشترین مصرف کننده مواد مخدر در جهان است و گزارش‌های دیگری هم حاکی از این است که ایران پایین‌ترین سن آغاز اعتیاد را در بین کشورهای جهان دارد. پنهانکاری آموزش و پرورش در خصوص ارائه آمار دانش آموزان معتاد در مدارس به گونه‌ای بوده که سال گذشته اسماعیل احمدی مقدم، دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور هم تعارف را کنار گذاشت و گفت: «آموزش و پرورش دانش آموزان معتاد را اخراج می‌کند و بعد می‌گوید معتاد نداریم. به همین دلیل اکثر معتادان ما از ترک تحصیلی‌ها هستند.»
همه این‌ها در حالیست که وزیر آموزش و پرورش همچون قبل، وجود اعتیاد در مدارس را تکذیب می‌کند و معتقد است:» آموزش و پرورش نهادی پاک و مقدس است و به اندازه‌ای که در آموزش و پرورش پاکی و صداقت هست به‌‌ همان اندازه باید مراقبت‌‌ها افزایش یابد، اصلا مگر می‌توان تصور کرد که دانش‌آموزی معتاد باشد؟! 

کار‌شناسان چه می‌گویند
شیرزاد عبداللهی کار‌شناس مسائل آموزشی به خبرآنلاین می‌گوید: «روش برخورد مدیران مدارس با دانش‌آموزان معتاد روش حذفی است. به محض شناسایی دانش آموز معتاد، اولیای او به مدرسه احضار می‌شوند. آن‌ها را شماتت می‌کنند و می‌ترسانند و دست آخر، سر آن‌ها منت می‌گذارند و بی‌سر و صدا پرونده دانش آموز را تحویل پدر و مادر می‌دهند. اولیا، فرزند معتادشان را برمی دارند و می‌روند، بی‌آنکه ردی از آن‌ها در جایی مانده باشد. این دانش آموزان رانده شده از مدرسه، معمولاً جذب باندهای توزیع مواد مخدر می‌شوند. با این روش، موقعی که مدیران آموزش و پرورش ادعا می‌کنند که دانش‌آموز معتاد نداریم، نمی‌توان این ادعا را رد کرد.»
مصطفی اقلیما رئیس انجمن‌ علمی مددکاران اجتماعی ایران و عضو شورای راهبردی آسیب‌های اجتماعی شهر تهران هم پیش‌تر با اشاره به اینکه بیش از ۷۰ درصد سهم دستگاه‌های دولتی در بحث پیشگیری از اعتیاد متوجه وزارت آموزش و پرورش است، به ایلنا گفته بود: در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که با نگاهی به وضعیت خانواده‌ها می‌توان دریافت که عمده آن‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی که با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، توانایی پاسخگویی به نیاز‌ها و سوالات کودکان خود را ندارند و به همین دلیل با سپردن دانش‌آموزان خود به مدارس به شکلی برخی وظایف خود را به آموزش و پرورش واگذار می‌کنند.
این مددکار اجتماعی با تاکید بر اینکه دانش‌آموزان در روز بیش از ۷ تا ۸ ساعت از زمان خود را در مدرسه صرف می‌کنند، معتقد است: «بر این اساس نقش خانواده‌ها را در آموزش مهارت‌های پیشگیری از اعتیاد را می‌توان ۵ تا ۱۰ درصد عنوان کرد چرا که در روز آن‌ها کمتر از ۲ ساعت با دانش‌آموزان خود برخورد دارند و این تعداد برای آموزش وپرورش بین ۷ تا ۸ ساعت در روز است.»
یک جامعه‌شناس هم در این خصوص به ندای سبز آزادی می‌گوید: «شیوع و گسترش این پدیده از خیلی وقت پیش در کشور شروع شده اما هیچ‌گاه اماری دقیقی از آن ارائه نشده است.» او معتقد است اگر آموزش و پرورش نگران این وضع و خواستار حل این معضل بود با ارائه دقیق آمار راه را برای همفکری نهاد و ارگان‌ها و همچنین آسیب‌شناسان اجتماعی می‌گشود. به گفته او بار‌ها کار‌شناسان و نمایندگان مجلس خواستار ارئه امار شده‌اند اما هر بار این وزرتخانه سرسختانه امتناع کرده است.
دلیل این انکار و امتناع را هم حسینی دولت آبادی، ‌نماینده مردم شاهین شهر در مجلس در گفت و با تهران امروز فقط، «آبرو‌داری» عنوان می‌کند!
معضل گسترش اعتیاد در مدارس نه تنها به قوت خود باقیست بلکه روز به روز و از دانش‌آموز به دانش‌آموزی دیگر تسری پیدا می‌کند، در این میان آموزش و پرورش با پیشه کردن استراتژی سکوت راه را بر حل مشکل می‌بندد. مشکلی که به طبع ابتدا خود فرد سپس خانواده و در پایان جامعه را به تباهی می‌کشاند.


 


 

در ادامه ی نامه نگاری های شهروندان و فعالان به رهبری پس از دعوت محمد نوریزاد به این امر، مصطفی موسوی لاری فرزند وزیر کشور در نامه ای خطاب به رهبری می گوید: عمال حکومت یعنی کسانیکه مشروعیت خود را از شما می گیرند و البته مسئولیت اعمالشان نیز بر گردن شماست چنان وحشیانه به خانه ارامنه که هیچ، مسلمانان، آن هم شیعیان انقلابی یورش می برند که گویی گله ای گراز به مزرعه ای یورش برده باشند.

به گزارش کلمه، وی در ادامه ی این نامه که در فیس بوک منتشر شده پرسیده است: اما شما با این اعمال چه کرده اید؟ تصاویر حمله به منزل شیخ هم رزم قدیمتان را دیده اید؟ خرابی های ناشی از حمله وحشیانه به خانه آیات عظام منتظری و صانعی را چطور؟ یکی از هوادارانتان میگفت در زمان امیر المومنین(ع) نیز جریان خلخال زن یهودیه پیش آمد. گفتم آری ولی ایشان به محض اطلاع ندا در دادند که ای مسلمانان اگر امروز از این غم بمیرید سزاست. شما اما حداقل دو بار یورش به بیت یکی از بزرگترین علمای قم را دیدید و دم نزدید. نیروهای خودسر سازمان داده شده هر روز وحشی تر می شوند، تا کی می خواهید حکومت خود را با سکوت به اعمال آنان بیمه کنید؟
 

متن کامل این نامه به شرح زیر است:
 

رهبر جمهوری اسلامی ایران

با سلام

مطلبی خواندم راجع به دیدارهای جنابعالی با خانواده های شهدا. نوشته بود که شما در روز کریسمس به دیدار خانواده شهیدی ارمنی رفته بودید. با وجود آنکه از قبل هماهنگ شده بود و حضور شما به خانواده شهید اعلام شده بود، تا زمانی که صاحبخانه خود به شما اجازه ورود نداده بود پا به خانه شهید ارمنی نگذاشتید. این موضوع برای من هم باعث افتخار بود و هم تاسف. افتخار از این باب که ارمنی ها دیده بودند یک سید روحانی شیعه چنین ادب و اخلاق را رعایت می کند و تاسف از این بابت که شما بر این تفکر خود محکم نبوده و نیستید.

نشان به آن نشان که عمال حکومت یعنی کسانیکه مشروعیت خود را از شما می گیرند و البته مسئولیت اعمالشان نیز بر گردن شماست چنان وحشیانه به خانه ارامنه که هیچ، مسلمانان، آن هم شیعیان انقلابی یورش می برند که گویی گله ای گراز به مزرعه ای یورش برده باشند.

اما شما با این اعمال چه کرده اید؟ تصاویر حمله به منزل شیخ هم رزم قدیمتان را دیده اید؟ خرابی های ناشی از حمله وحشیانه به خانه آیات عظام منتظری و صانعی را چطور؟ یکی از هوادارانتان میگفت در زمان امیر المومنین(ع) نیز جریان خلخال زن یهودیه پیش آمد. گفتم آری ولی ایشان به محض اطلاع ندا در دادند که ای مسلمانان اگر امروز از این غم بمیرید سزاست. شما اما حداقل دو بار یورش به بیت یکی از بزرگترین علمای قم را دیدید و دم نزدید. نیروهای خودسر سازمان داده شده هر روز وحشی تر می شوند، تا کی می خواهید حکومت خود را با سکوت به اعمال آنان بیمه کنید؟

در پایان خاطره ای از پدرم نقل می کنم. ایشان در زمان مسئولیت وزارت کشور به دلیل حکم جانشینی در نیروی انتظامی به طور مستمر با شما در ارتباط بودند. آن زمان مصطفی تاج زاده هنوز معاون سیاسی وزیر کشور بود. ایشان نقل می کردند که جنابعالی در برخی دیدارها می پرسیدید که « آقا مصطفای ما چطوره؟» و این نشان از رفاقت دیرینه شما با آزادمرد با شهامت ما داشت.

از خرداد۸۸ تا کنون بارها به این فکر کرده ام که آیا هنوزهم از بازجو ها میپرسید که « آقا مصطفای ما چطوره؟»

والسلام

سید مصطفی موسوی لاری


 


علی مطهری به اصلاح طلبان پیشنهاد کرد که مانند امام علی(ع)از حق مسلم خود بگذرند.

به گزارش ایسنا علی مطهری درنطق ميان دستور خود خود درجلسه علنی امروز مجلس خطاب به اصلاح طلبان  گفت:بجاست كه آنان مسايل انتخابات 88 را با انتخابات پيش رو خلط نكنند و شركت فعال را مشروط به مطالبات خود در انتخابات گذشته ننمايند، و مطالبات خود را به طور جداگانه از راه‌هاي قانوني پيگيري كنند، قطعا اصلاح‌طلبان به اين رشد و دانش سياسي رسيده‌اند كه اين دو را از هم تفكيك كنند و منافع ملي را بر منافع خود و گروه ترجيح دهند.همان‌طور كه حضرت علي (ع) به خاطر اسلام و وحدت ميان مسلمانان از حق خود گذشت، و فرمودند كه به خاطر وحدت امت اسلام و جلوگيري از تاثيرگذاري حيله‌هاي دشمنان از حق خود مي‌گذرند، اصلاح‌طلبان نيز همين‌گونه برخورد كنند و همه دست به دست هم دهيم تا يك مشاركت مردمي شگفت‌انگيز در انتخابات مجلس نهم پديد آوريم.

وي افزود: استفاده مطلوب از اين فرصت نياز به يك تدبير توام با حكمت دارد و همه‌ ما در مقابل يك آزمايش الهي قرار داريم و بايد ديد كه آيا اين انتخابات مايه نزديك شدن دل‌ها و وحدت است يا عامل تفرقه و تسويه حساب‌هاي شخصي و گروهي؟ آيا از ورود گرايش‌هاي مختلف كه التزام عملي به قانون دارند استقبال مي‌كنيم يا سياست پياده كردن افراد و گروه‌هاي مخالف خود را از قطار اختلاف دنبال مي‌كنيم؟

نماينده‌ مردم تهران در مجلس خاطرنشان كرد: بايد ديد كه آيا به دنبال مجلسي مستقل و آزاديم يا مجلسي وابسته، متزلزل و همواركننده‌ [عملكرد نامطلوب] دولت‌ها را مي‌خواهيم و اگر پاسخ ما سوال اول است، پس بايد نمايندگان واقعي مردم وارد مجلس شوند نه نمايندگاني كه با حمايت مالي و سياسي منابع قدرت و ثروت و نهادهاي حكومتي از جمله دولت وارد مجلس مي‌شوند.

وي با اشاره به مشكلات ورود دولت‌ها به صحنه انتخابات مجلس تاكيد كرد: اساسا دخالت دولت‌ها در انتخابات مجلس به صورت ارائه فهرست علاوه بر اين‌كه منشاء تخلفات مالي و غيرمالي مي‌شود كاري است غيراصولي. زيرا نمايندگان مجلس ناظر بر دولت‌ها هستند و به اين صورت دولت‌ها ناظرين خود را انتخاب مي‌كنند كه اين موضوع موجب ضعف بعد نظارتي مجلس خواهد شد.

وي با بيان اين‌كه «يكي ديگر از لوازم استفاده مطلوب از فرصت طلايي انتخابات، عملكرد درست و عادلانه شوراي نگهبان است» به اين شورا توصيه كرد كه «از سخت‌گيري‌هاي بي‌دليل پرهيز كنيد» و افزود: مبادا كانديداها را به دليل صرف حضور در ستاد انتخاباتي آقايان موسوي و كروبي و يا اين‌كه از معترضين به روند انتخابات گذشته بودند رد صلاحيت كنيد، تنها كساني كه اقدام عملي عليه نظام جمهوري اسلامي انجام داده‌اند شايسته ردصلاحيت‌اند نه كساني كه تنها به دنبال كار سالم سياسي بوده‌اند و به دليل پياده شدن پروژه‌هاي مختلف از سوي طرفين وارد بحراني ناخواسته شدند.

.


 


یکی از محافظان رهبری در نامه ای با هشدار نسبت به شرایط موجود نوشته است: با تشکیل شورای آشتی ملی و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی ،ناطق نوری ، حسن خمینی ،سید محمد خاتمی،محسن رضایی وعلی شمخانی و….همچنین آزادی زندانیان سیاسی، سازو کاری برای آشتی ملی و تشکیل دولتی برآمده از آرا واقعی مردم فراهم آورید.

در همین حال یک سردار سپاه با نوشتن نامه ای به نوری زاد از وضعیت فعلی سپاه پرده برداشته و تصریح کرده که وحشت و سرکوب موجود در پادگانها دهها بار بیشتر از سطح شهرهاست.

وی نوشته است: با اطمینان کامل به اطلاع شماوملت عزیز ایران می رسانم که اکثریت قریب به اتفاق پاسداران از حاکمیت منزجرند امادر سیستمی گرفتار آمده اند که بسیار بی رحم وخون ریز است ونه تنها تاب دگر اندیشی در حوزه به اصطلاح خودی ها را ندارد که به سهل با دادگاههای نظامی وفرمایشی پاسداران را خائن وجاسوس قلمداد وآنان را به جوخه مرگ می سپارد.

 

نوری زاد در مورد نامه محافظ رهبری نوشته است: این نامه را یکی از محافظان رهبری برای من ارسال داشته است. بخش هایی از این نامه را که به حوزه های فردی و خصوصی افراد مربوط می شد، حذف کرده ام. بعنوان نمونه، معتقدم سیگارکشیدن رهبردرسالهای دور، هرگز ضعفی برای ایشان محسوب نمی شود. ما دوست داریم حوزه ی خصوصی افراد بر مسئولیت های آنان سایه نیندازد. به قول یکی: خوب باشند و خوب کاربکنند، خلوتشان مال خودشان. این بهادادن به خلوت و حریم حوزه های فردی مردم، نه تنها یک تأکید موکد اسلامی، که یک رویه ی درست انسانی است. درادامه نیز نام عده ای را که هم اکنون در مصدر امورند، حذف کرده ام. درمجموع، این نوشته تراوش قلم نویسنده است و بنا نیست من با همه ی نوشته ی وی موافق باشم.

 

به گزارش وبسایت نوری زاد، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 

اینجانب یکی از بازنشستگان سپاه ومحافظین بیت شما طی سالهای 71 تا 78 می باشم که در لبیک به فراخوان جهادگر صدیق محمد نوری زاد این نامه را خطاب به شما می نگارم.

در سالهای خدمت، من با تصور اینکه شما جانشین بر حق امام خمینی (ره) هستید با عشقی خاص به وظیفه محافظت از بیت شما می پرداختم وخدا می دانددر آن 8 سال چه شبها نخوابیدم تاشما آسوده بخوابید.

شما واعضای بیت شما هرگز ندانستید که در یکی از روزهای سال 71 هوشمندی وپایمردی من مانع ازترور شما در محوطه باغچه بیرونی کنار بیت شما در ضلع جنوبی حسینیه امام خمینی شد.

چه اینکه فردی حدود 2 ساعت پس از جایگزینی سربازان جدید حفاظت بیت، از نا آگاهی وعدم توجیه سربازان وخواب پاسداران حفاظت سو استفاده کرده بود و خود را وارد محوطه کاخ مرمر وبه فاصله نزدیکی از شمارسانده بود که من راسا توطئه را کشف کردم. اما از آنجا که افشای این توطئه باعث عزل ودادگاه نظامی مسئول ارشد وبسیاری از مسئولین تیم حفاظت شما می شد وضریب آسیب پذیری حفاظت را بر ملا می کرد، این موضوع هرگز فاش نشد ومقام ارشد من خود راسا بافرد خاطی برخورد کرد که نمی دانم چه بر سر او آمد؟

اکنون پس ازچند سال منفک شدن از بیت شما و اتصالم به اقشار مختلف جامعه ودنبال کردن مسائل سیاسی کشور به خصوص وقایع تلخ پس از انتخابات 88 و به ویژه پیگیری نامه های محمد نوری زاد بر خود فرض دانستم تا برایتان نامه ای بنویسم وامیدوارم به مطالب کسی که سالها جان فدای شما بوده توجه کنید:

1-به عنوان کسی که با تک تک اعضای بیت شما ارتباط دور ونزدیک داشته ام به شما اطمینان می دهم که جز تعدادی انگشت شمار، اکثر کسانی که با شما ارتباط دارند هرگز در شما ذوب نشده اند وفقط برای منافع مادی وجایگاه سیاسی خود ریاکارانه ومتملقانه به وظایف خود عمل می کنند.

2-برخی ازمحافظین شما در تمامی حلقه ها دچار فساد اخلاقی شدید هستند ودر روزها وساعات غیرشیفت با استفاده از موقعیت وجایگاهشان با برخی زنان که همسرشان دارای مشکلات اقتصادی ،اجتماعی ویا در بازداشت وزندان هستند ویا نیاز شدید مالی دارند روابط //// دارند.

در خصوص آقای //// که نزدیکترین فردبه شماست نه تنها این موضوع صادق است که وی همواره بامحافظان وحتی مردم عادی در خارج از بیت رفتاری خشن وهیستیریک دارد که من بارها شاهد درگیری فیزیکی وی با مردم بی دفاع در خیابانها بوده ام. بیش از همه رانندگان وی شاهد این رفتارها بوده اند.

او همچنین از اعتباری که پیش شما کسب کرده به نفع برخی افراد مساله دار سو استفاده می کند که یک نمونه اش ///// – که فردی فرصت طلب روان پریش و احتمالا دارای /// است -می باشد.//// در سایه این حمایت گوش بسیاری از مسئولین دستگاهها رامی برد.وی با سرقت اطلاعات محرمانه و مصاحبه اسرا ایرانی در قرنطینه بازگشت ازستاد آزادگان وقت به امنیت ملی کشور ضربه زده اما کسی موضوع را پیگیری نکرده است.

3-مسئولین وکارکنان دفتر نظامی شما برای خود نه تنها در نیروهای مسلح وسرداران وامیران، حکومتی راه انداخته اند که بی سر وصدا از موقعیت خود سو استفاده می کنند و ازارسال بسیاری از گزارشات طبقه بندی شده نیروهای مسلح وبه خصوص سپاه به دفتر شماخودداری می کنند.قرابت سردار //// وسردار /// و رفاقت آنان با سرداران سپاه درستادکل قوا ،ستاد کل سپاه وحوزه نمایندگی فقیه یکی از عوامل این سهل انگاری است که قطعا با این مسامحه امتیازات ویژه ای از سوی رده ها وسرداران متخلف دریافت میکنند.

4-شهوت به ثروت ورانت خواری حجت الاسلام //// ومراوداتی که وی با چهره های قتصادی چه در داخل و چه در خارج کشور دارد ومتاسفانه آوازه آن در سطوح مختلف جامعه پیچیده است ودامنه این اخبار تاآنجا پیش رفته که حتی مردم می دانند که ایشان //// دارد.

5-به شماتوصیه می کنم به نزدیکترین کسانتان در بیت با دیده تردید بنگرید.حتی به حجتالاسلام ////.

او گر چه به تحقیق از فساد مالی واخلاقی مبراست اما انسان پیچیده وباند گرایی است و بسیاری ازشخصیت های پشت پرده وبعضا منتقد به شما با او ارتباط مستقیم وغیر مستقیم دارند.آنچه من فهمیده ام اینست که برخی از شخصیت های قم که نمی خواهند یا نمی توانندارتباط مستقیم با شما داشته باشند، منویات خویش را از طریق اقربای وی در همدان به ایشان منتقل و/// آن موضوعات را با شما مطرح وبه تامین خواسته های آنان کمک میکند.

مساله دیگرارتباط عمیق آقای //// با شخصی به نام /// است.  فردی با شخصیت بسیارمرموز که علاوه بر داشتن ارتباطات مختلف در خارج کشور در داخل نیز با برخی تکنوکراتها واصلاح طلب ها ارتباط دارد.

6-برخی ازافرادی که به شما نزدیکند ویا از توجه وحمایت ویزه شما برخوردارند به خاطر عملکردوگفته های تند ونسنجیده نه فقط در جامعه که حتی در میان نیروهای وفادار به انقلاب یا منفورند و یابه آنها نگاه بشدت منفی وجود دارد که از آن جمله اند:

سردار رادان،سردار احمدی مقدم ،سردار نقدی ، حجت الاسلام طائب ،حجت الاسلام محسنی اژه ای ،دولت آبادی دادستان تهران قاضی، مرتضوی وقاضی صلواتی و….

ادعای آنهابه نزدیکی به شما و حمایت شما از آنان نه تنها برای شما اعتبار نمی آفریند که ازمحبوبیت شما در میان وفاداران به انقلاب بشدت کاسته است.

7- به نظرمن رویکرد شما در تضعیف تدریجی حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی واجازه تعرض وبرخورد سیاسی به ایشان وفرزندانش اشتباه استراتژیکی بوده است که مرتکب شده اید.البته می دانم که ایشان حتی قبل از پایان ریاست جمهوری اش رویاهایی در سر پرورانده بود اما به نظر من گزارشات دریافتی علیه وی اغراق آمیز بوده وذهن شما را نسبت به ایشان بدبین کرده است.مطمئنم کسانی که این گزارشات را ارائه کرده اند نه تنها دشمن شما که دشمن انقلاب اسلامی هستند.

به شماتوصیه می کنم روی تک تک عوامل وتک تک گزرارشات بررسی عمیق تری داشته باشید وتازمان نگذشته از ایشان دلجویی و به برخی از نظرات وپیشنهادات ایشان عمل کنید.یادتان باشد ایشان در رهبری شما نقشی کلیدی داشتند.

8-اشتباه دیگر شما طرد آقایان محسن رضایی کلیدی ترین فرمانده سپاه وعلی شمخانی مرد شماره 2سپاه است.بازی شما با با این 2 چهره که اتفاقا همچنان دارای شان ومحبوبیتی هم درمیان فرماندهان وسایر اعضا سپاه وهم محافل وجمعیت های دیگر می باشند، آنان را به شدت از شما رنجانده است واگر همچنان خود را سرباز شما می دانند اما در قلبشان کدورت وتردید موج می زند بالتبع این واگرایی ، بسیاری از سرداران سپاه ،افسران ارشد ،ایثارگران وآزادگان نیز نسبت به شما وضع مشابهی دارند وهمین بشدت از محبوبیت شما در دل آنها کاسته است. این حتی شامل عزیز جعفری هم می شود ودرک این موضوع فقط در محافل خصوصی ممکن است .متاسفانه دفتر نظامی روی این موضوع کار نکرده است واین مساله به اطلاع شما نرسیده است.

9- می دانم که شما دارای مشاوران مختلف و اتاق های فکر در خصوص مسائل راهبردی واستراتژیک هستید. به شما توصیه می کنم از مهره های تندرو و سوخته نظیر حسین شریعتمداری وتیم اش فاصله بگیرید. در سنوات قبل به حاشیه راندن علیرضا افشار ،محمد باقر ذوالقدرو…چه به تدبیر خودتان وچه به پیشنهاد دیگران کار بسیار درستی بود متاسفانه مقالات آقای شریعتمداری که به عنوان ترجمان دیدگاههای شما مطرح است بازتاب نا مطلوبی حتی درمیان وفاداران انقلاب دارد.مراودات پنهان وی با اشخاص تند رو چون روح الله حسینیان وحاجی محمد زاده وارتباط گذشته اش با سعید امامی وبرخی اشخاص که از افشای نامشان امتناع می کنم به هیچ وجه به نفع شما نیست.

10-واگذاری وکسب قدرت توسط برادران لاریجانی چهره ای نا مانوس ،غیر دموکراتیک و طایفه سالارانه به ساختار سیاسی ایران تحمیل کرده است . به شما توصیه می کنم که تغییراتی اساسی در این ترکیب پدید آورید.

11-حمایتهای بی حد وحصر شما از محمود احمدی نژاد از ابتدا وبه خصوص حمایت شدید توام باتهدید شما از وی در دور دوم ریاست جمهوری سوال بر انگیز ویک اشتباه بزرگ استراتژیک بود وشان ومقام شما را در افکار عمومی و اکثریت جامعه به شدت تنزل داد و شما از آن به بعد مدام تصمیماتی از سر خشم گرفته اید که وضع را بدتر کرده است.

مطمئن هستم که بدبینی و برخورد شدید شما با رهبران اصلاح طلب بخصوص دستگیری و زندانی کردن آنان اشتباهی غیر قابل جبران است و بزرگترین اشتباه شما زندان خانگی 2 چهره انقلابی ،مطرح و نزدیک امام یعنی آقایان میرحسین موسویومهدی کروبی بود.به خصوص که خانواده امام خاصه سید حسن خمینی از این اقدام شما به شدت نا راضی اند واین را بارها در اجتماعات مختلف مطرح کرده اند.زندانی کردن موسوی که به تایید شورای نگهبان شما بیش از 13 میلیون رای آورده و به باور عمومی وحتی بسیاری از اصولگرایان وزارت کشور احمدی نژاد با تخلف وتقلب میلیونها رای وی را دزدیده اند، یعنی زندانی کردن میلیونها ایرانی، و خود را نه رهبر آنان که زندانبان آنان دانستن .

شاید ندانید که اکنون عمده سرداران سپاه ونیروهای تحت امر نه تنها به خاطر حمایت از احمدی نژاد نادمند که بی صبرانه منتظر چراغ سبز شما برای خلع ید از وی می باشند.

12- گفتمانی که برادر ارجمند محمد نوری زاد از نامه اول با شما آغاز کرد گفتمانی صادقانه وغیرجناحی بود.سخن ایشان چون از دل بر آمده بود لاجرم بردل های میلیونها ایرانی نشست ونمی دانم چرا بر دل شما ننشست! ومتاسفانه نظر نا صواب متملقان شما را به اشتباهات بزرگ کشانید. بارها در محافل خصوصی از زبان خیر خواهان شما شنیدم :کاش آقا به پیشنهادات نوری زاد عمل می کرد. من نیز به عنوان کسی که سالها جان فدای شما بودم ویک بار شما را از مرگ حتمی نجات دادم نیز همین پیشنهاد را دارم .

در این جو ارعابی که ساخته اید، کار محمد نوری زاد یگانه است. مطمئنم هزاران نفر خواسته اندچنین کنند اما جرات نکرده اند . چنانچه من جان فدا هم جرات افشای نام خود را ندارم.

13-از شمامی خواهم تا دیر نشده خرد ورزی کنید و با پالایشی جدی در بیت افراد تندرو ،افرادشیفته قدرت وثروت و افراد فاسد را از پیرامون خود برانید.

بیش از همه از اندیشه ها وافعال غیر قابل پیش بینی احمدی نژاد وتیمش بترسید و تمرکز خود رامعطوف به عزل آنان کنید.

با تشکیل شورای آشتی ملی و دعوت از آقایان هاشمی رفسنجانی ،ناطق نوری ، حسن خمینی ،سید محمد خاتمی،محسن رضایی وعلی شمخانی و….همچنین آزادی زندانیان سیاسی، سازو کاری برای آشتی ملی و تشکیل دولتی برآمده از آرا واقعی مردم فراهم آورید.

این هشدارمرا جدی بگیرید: کشور در سراشیبی سقوط اجتماعی سیاسی واقتصادی واحتمالا تهاجم نظامیان ست. رکود وبحران اقتصادی در جهان وتنش میان قدرتهای بزرگ چون جنگ جهانی اول ودوم دیگر بار ناگزیز به جنگ دیگریست .مباد که کبریت این جنگ را بی تدبیری ما و شما در این سرزمین شعله ور کند.

وسلام بر آنکس که راه هدایت پیمود
سرهنگ پاسدار ………………… محافظ سابق شما

نامه یک سپاهی

 

محضر جهادگر صدیق ومبارزشجاع جناب آقای محمد نوری زاد

با اهدا سلام

نگارنده این نامه گر چه یکی از سرداران مستعفی سپاه است که درکارنامه خود بیش از 40 ماه حضور داوطلبانه در واحدهای عملیاتی در جنگ تحمیلی داشته وپس از آن نیز با ادامه تحصیل و کسب مدرک دکترا از دانشگاه سراسری ودافوس در سپاه تا همین چند سال پیش یکی از اعضا هیات علمی دانشگاه امام حسین بوده که به خاطرآزاد اندیشی و پاسخ صادقانه به پرسشهای فرهنگی اجتماعی وسیاسی دانشجویان مصداق بارز عدم التزام به ولایت فقیه گردیده و مجبور به استعفا (بخوانید:اخراج) شده است.

اینجانب نیز چون شماسالهاست شاهد جهل وجاه حاکمان کشور بوده و از وقایع تلخ سالیان پس از انقلاب به خصوص کودتای انتخاباتی وحشیانه وشرم آورخرداد 88 و جنایت های پس از آن رنج ها برده ام

مهم نیست اسمم چیست.من وصدها سردار آزاده و آزاد اندیش سپاه چون شما وچون میلیونها ایرانی رنجدیده ورنجیده می اندیشیم و گرچه سپاه به لحاظ ساختاری دچارفساد سیاسی اقتصادی ،اخلاقی و… شده است اما این به مفهوم تسری آن به خیل پاسداران نیست با اطمینان کامل به اطلاع شماوملت عزیز ایران می رسانم که اکثریت قریب به اتفاق پاسداران از حاکمیت منزجرند امادر سیستمی گرفتار آمده اند که بسیار بی رحم وخون ریز است ونه تنها تاب دگر اندیشی در حوزه به اصطلاح خودی ها را ندارد که به سهل با دادگاههای نظامی وفرمایشی پاسداران را خائن وجاسوس قلمداد وآنان را به جوخه مرگ می سپارد.

بحران وحشت وخشونتی که شمادر سطح شهر می بینید دهها بار بیشتر آن در پادگانها ومراکز سپاه حاکم است.

پاسداران هم انسانند وآنان هم بر خلاف ظاهر نظامی شان عمدتا نگاهی دموکراتیک دارند و منتظر شرایط مساعد تری برای همگرایی با ملتند.نمونه این همگرایی در انتخابات ریاست جمهوری 76 و80 که سیدمحمد خاتمی با بیش از 20 میلیون رای رییس جمهور شدند با آرا بیش از 70 درصدی سپاهیان در دانشگاه امام حسین وتمام مراکز وپادگانهای سپاه بر ملت آشکار شد.مطمئن باشید این سپاهیان همان سپاهیان هستند وآنچه مردم از خشونت وجنایت سپاه می بینند تنها سناریوی اجرایی توسط 7تا 8 درصد سپاه و استفاده گسترده از نیروهای ناهنجاروخشونت طلب تحت عنوان بسیج ویگان های ویژه وامداد نیروی انتظامی است که توسط قرارگاه ثارالله سپاه سازماندهی می شود.

واقعیت این است که سپاه ملغمه ایست که از بدو پیروزی انقلاب وبه خصوص از آغاز رهبری فعلی بازیچه سیاست بازان انحصار طلب شده است واز او به عنوان شمشیر دموکلوس علیه ملت ،احزاب،تشکلها وروشنفکران استفاده شده است و آگاهانه سران او را گرفتار انواع فسادهای اقتصادی،سیاسی وحتی اخلاقی نموده اند والبته بسیاری از نیروهای فکور وسالم را یاحذف فیزیکی کرده اند ویا به عزلت کشانده اند.اینها را نوشتم تا شما ومردم ایران حساب /// وسرداران جنایتکار وفاسد سپاه را از اکثریت پاسداران جدانمائید و همین جا نیز از همکاران سپاهی ام دعوت می کنم تا با رعایت تمام احتیاطات وارد فضای مجازی شوند وبه بیان اندیشه ها ومنویات خویش بپردازند و با مردمی که آنان را یا جنایتکار ویا همکار جنایتکاران می دانند صادقانه سخن بگویند. بی شک همه ما دانسته وندانسته در پدیداری حاکمیت استبداد نقش داشته ایم و مردم حق دارند تابا نفرت وتردید به ما بنگرند.اما باور کنیم که ملت ایران با گذشت ترین ملت جهان هستند و تنها اعتراف وندامت ما برای آنها کافیست.

اما به عنوان پاسداری که که از همان سالهای اول جنگ به جهت نزدیکی با فرماندهان سپاه بارها از دور ونزدیک شاهدگفتار ورفتار جاه طلبانه وبعضا بزدلانه آقای ///بوده به دلایلی که بر خواهم شمرد از نوشتن نامه سرگشاده به وی امتناع وخطابم حضرتعالی وملت عزبزورنجدیده ایران است که ایام تلخ وناگواری را زیر چکمه نظامیان ونا بخردان عرصه سیاست می گذرانند.

یادم هست سال سوم جنگ یک بار آقای خامنه ای راکنار محسن رضایی در قرارگاه خاتم دیدم نشسته بود وسیگار می کشید از محافظش پرسیدم:آقا چرا سیگار می کشد؟ خندید وگفت:باید بیائید پاستور تهران را ببینید. جرات نکردم بگویم در پاستور چه خبر است؟ اما خودش مطلب را عوض کرد وگفت: هر چقدر غذاوامکانات رفاهی ساختمان ریاست جمهوری بهتر است غذا وامکانات ساختمان نخست وزیری ساده تر است.

محمد عزیز!

نمیدانم از 27 تیر 67(پذیرش قطعنامه 598) تا 13 خرداد68 (رحلت امام) کجا بودی وچقدر از وقایع تلخ وپشت پرده سیاسی این 321 روز مطلعی؟

وقایعی که در اساس مسیرانقلاب را دگرگون وعمده دستاوردهای آن را نقش بر آب کرد.

از کشتار بی رحمانه صدهازندانی سیاسی گرفته تا سناریوی عزل آیت الله حسینعلی منتظری ورویکرد به ترور سران گروههای اپوزسیون سیاسی ودگر اندیشان داخلی وخارجی وبه ویژه بازنگری در قانون اساسی و…

وقایعی که در پس نوش جام زهر قطعنامه 598 و اوج بیماری سرطان معده امام و توسط چند بازیگردان سیاسی //// صورت گرفت.

بی شک بایسته است متغیرهای سیاسی این مقطع دقیقا مورد واکاوی قرار گیرد. چه اینکه کلید گمشده ای است که آشکاری آن به بسیاری از ابهامات پاسخ خواهد داد و شاید به تطهیر امام در خصوص کشتار 67وعزل آیت الله منتظری بیانجامد، زیرا تمام این وقایع در 10 ماهی صورت گرفته است که امام به شدت بیمار بوده است.

در مصاحبه ای که من با چند پزشک متخصص ایمونولوزی (سرطان شناسی)داشته ام عموما به این نکته تاکید کرده اند که تغییر در الکترولیت خون و به خصوص کاهش پروتئین وگلبولهای قرمز به شدت حوزه تصمیم گیری مغز را تحت تاثر قرار می دهد وتصمیمات بیمار تابع میزان پروتئین وگلبول قرمز خون متفاوت وبعضا متعارض است.

توجه به این موضوع ازآن حیث مهم است که دستوراتی منتسب به امام است که بسیار متفاوت با منویات قبل از بیماری ایشان است. همین مساله می تواند مسئولیت را صرفا متوجه بازیگردانان سیاسی آن دوره ///، کند.

چه اینکه دستاورد این دگرگونی ها پس از رحلت امام به شدت منافع همین بازیگردانان سیاسی را تامین کرد. ///

جالب است که در جریان تدوین متن بازنگری قانون اساسی عنوان ولایت مطلقه فقیه به پیشنهاد وتاکید آقای خامنه ای در متن آن گنجانده شد!

از طرفی همه به یاد داریم که خبرگان رهبری چگونه وبا چه سناریویی بلادرنگ وبدون تفکر وشور با قیام چه کسی ازکرسی خود بر خاستند .

آقای خامنه ای خودش بیش ازهمه می دانست که تفکر غالب در سپاه نزدیک به گرایش موسوم به چپ است وبی دلیل نبودکه به سرعت دست به جا به جایی هایی در سپاه زد و بسیاری از فرماندهان فکورهمچون مصطفی ایزدی را به حاشیه راند و افرادی نظیر علیرضا افشار ، محمد باقر ذوالقدر،محمد رضا نقدی و… را در مناصب کلیدی گمارد که اتفاقا در زمان آنان جنگ حتی ازدور هم دستی در آتش نداشتند.

اما کار مهم تر آقای خامنه ای درسپاه تجزیه قدرت و تصمیم گیری بود.او به جای حجت الاسلام عبدالله نوری( با گرایش چپ) نماینده امام در سپاه حجت الاسلام موحدی کرمانی (با گرایش راست) را گماردو به تاسیس سپاه قدس به عنوان یک نیروی اطلاعاتی وتروریستی برون مرزی ونیروی مقاومت بسیج به عنوان یک نیروی شبه نظامی وسرکوبگر داخلی پرداخت واختلالی جدی در تمرکز فرماندهی محسن رضایی ایجاد کرد مشکلی که در نهایت به مصاحبه رضایی با روزنامه سلام ،استعفا ودر اصل تبعید وتحمیل وی به دبیر خانه مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر شد.

اما بزرگترین ضربه برساختار سپاه کشانیدن سپاه به فعالیت های اقتصادی وتجاری با دستور صر یح در تاسیس بنیاد های تعاون نیروهای مسلح و قرارگاه بازسازی(قرب) وتشکیل صدها شرکت اقماری وهمچنین تشکیل صندوق ها وشبه بانک ها و رویکرد به پولشویی وهمچنین واگذاری مسئولبت ترور مخالفان ودگراندیشان سیاسی داخل وخارج کشور به نیروی قدس سپاه بود.

بدون شک و بر اساس مستندات و امارات بسیار که به وقت مقتضی ارائه خواهد شد ترور کاظم رجوی، شاپوربختیار، قاسملو، شرفکندی و سو قصد نافرجام علیه بنی صدر و قتل ناجوانمردانه داریوش ولیلا فروهر، دکتر سامی، پوینده و…. یا با محوریت سپاه ومباشرت وزارت اطلاعات در خارج از کشور وبالعکس با محوریت وزارت اطلاعات ومباشرت سپاه در داخل کشور صورت گرفته است که در این میان یکی از سرداران سپاه به نام حسین شریعتمداری (مدیر مسئول ونماینده فعلی رهبری در موسسه کیهان) که سالها با حفظ سمت در سپاه معاون وزیر اطلاعات هم بود نقش ویژه ای در هماهنگی میان سپاه و گروه سعیدامامی داشت.

ای عزیز!

یکی از پیچیده ترین ولاعلاجترین بیماریهای روحی و روانی بشری بیماری شخصیتی صاحبان قدرت است.که اتفاقا اپیدمی و سندرم زورمداران واقتدارگرایان است وآنان را تا آنجا پیش می برد که نه تنهادستشان به خون بی گناهان آغشته که جنایتشان دامن نزدیکترین کسانشان را هم خواهدگرفت وبا کمال تاسف عموما علاجی جز سرنگونی نخواهند داشت.

همه می دانند آقای خامنه ای رهبری اش را تنها مدیون دوست وهمراه دیرینش حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی است. اما همه دیدیم که چگونه وی را هم در انتخابات نهم وهم در انتخابات دهم ریاست جمهوری لجن مال کردو  پست های وی را به دیگران واگذار کردو فامیل بسیار نزدیکش که در سالهای هراس پیش از انقلاب منزل پدر وی مامنش بود یعنی میرحسین موسوی رییس جمهور واقعی کشور را به زندان خانگی وشکنجه روحی کشانده است!؟

با اینکه همیشه از نظریه گفتمان حمایت وبه شدت مخالف خشونت ورادیکالیزه شدن ملت هستم اما بر این باورم که کار ////  از موعظه وپند گذر کرده است.

واقعیت این است که در آن سالها که ما به ایثارگری میهن وملت می اندیشیدیم عده ای اسیر شهوت ثروت-قدرت، به حذف فیزیکی مخالفان ورقیبان خود به هر شکل ممکن می اندیشیدند و اندیشه های خود را عملی می کردند.

عملکرد اینان چهره نامطلوبی از امام به نسل حاضر ارائه کرده است وچنان کرده اند که دیگر جایی برای دفاع از انقلاب نگذاشته اند.

مثل طاعون نه فقط خود که همه را طاعون زده کرده وهمه مجریان دلسوز انقلاب را در مظان اتهام قرار داده تاآنجا که در نگاه عامه هر کس که در حاکمیت نقشی داشته است مجرم است مگر بتواند خلاف آن را ثابت کند.

واما یک سئوال:

-به نظر شما با نظریه گفتمان و نگاه ملایم دموکراسی خواهی آن هم در جامعه ای که مردمانش در کسب اقتصادوفرهنگ فاصله ای از صفر تا صد دارند، ووجودحاکمیتی فاسد، دیکتاتور، نظامی وسرکوبگردر شرایطی که عمده اشخاص سیاسی ،روشنفکران و مردم کوچه وبازار حاضر به پرداخت حداقل هزینه ای نیستند ،می شود در آن “بهار ” دیگری ایجاد کرد؟

می اندیشم مشکل کشور ما فقط سندرم اقتدار گرایی واستبداد نیست ،مشکل روحی یاس واستبداد زدگی اکثریت وعدم اعتقاد به هزینه کرد بالسویه است مساله ای که همواره کار اصلاح در کشور را با چالش مواجه ساخته است.

درونگرایی ، چند شخصیتی و فریب حاکمیت ها که اتفاقا خصلت تاریخی ما بوده است افتخاری برای ایران که سرزمین پیامبران پاکی و صداقت (مانی ، مزدک و زرتشت) بوده وایرانیان مسلمان که عمدتا مقتدایشان علی (ع) است ، نیست.

شکی نیست که عصر حکومتهای دیکتاتور وچکمه پوش به پایان رسیده است اما تجربه ثابت کرده است که این حکومت ها هرگز با راهپیمایی سکوت ولبخندملت سقوط نکرده اند که نمونه های بارز آن قذافی در لیبی ،مبارک در مصر ، بن علی درتونس است.

نوع دیگر سرنگونی تهاجم خارجی با هزینه بسیار سنگین مادی ومعنوی است که نمونه اش هم در غرب وهم درشرق کشورعلیه صدام ،طالبان وبن لادن صورت گرفته است ، اما شکل متفاوتی هم ممکن است . همان اتفاقی که در انقلاب روسیه با روی کار آمدن استالین بروز کرد ،سرکوب خونین همرزمان منشویک ،آزمایش سلاح هسته ای و سرکوب شدید مردم در سایه جنگ سرد.

با این حال رویکرد به اصلاحات تنها و آخرین شانس برای مفاهمه آشتی ملی با کمترین هزینه است. موضوعی که مردم وبه خصوص طبقه متوسط آن رادرک کرده است اما با کمال تاسف //// سرنوشت تلخی را برای خود وهمراهانش رقم زده است.

 

 

 


 


مانا نیستانی، کاریکاتوریست سرشناس ایرانی، نشان لیاقت انجمن روزنامه‌نگاران سازمان ملل را دریافت کرد.

به گزارش "مردمک"، از سال ۲۰۰۵ تاکنون این سازمان مسابقه کارتونی را به نام «رانان لوری» کاریکاتوریست آمریکایی برگزار می‌کند که امسال و در میان ده نفر از تقدیرشدگان این مسابقه نام مانا نیستانی و جواد علیزاده از ایران به چشم می‌خورد.‌

نام رانان لوری به عنوان پرتیراژترین کاریکاتوریست در رکورد‌های گینس ثبت شده است و کارهایش در بیش از صد کشور دنیا و بیشتر از هزار نشریه منتشر شده است‌.

جایزه اول سال ۲۰۱۱ این مسابقه به بنت از نشریه چاتانوگا پرس رسیده است. در کنار برندگان این جایزه از ده کاریکاتوریست از کشورهای ایران، مقدونیه، بلغارستان، آمریکا، مکزیک و ایتالیا هم تقدیر شده است.

مانا نیستانی که کارتون‌هایش به‌طور مستمر در مردمک منتشر می‌شود، متولد سال ۱۳۵۲ است و چند سالی است که از ایران خارج شده و هم اکنون در پاریس زندگی می‌کند. او در کارتون‌هایش، نظام حاکم بر ایران را با طنز تلخی به نقد می‌کشد.

نشان بین‌المللی شجاعت در کاریکاتور مطبوعاتی سال ۲۰۱۰ از سوی «شبکه بین‌المللی مدافع حقوق کاریکاتوریست‌ها»، مقام اول بخش طنز تصویری (کاریکاتور) ششمین و هشتمین دوره جشنواره مطبوعات و مقام دوم مسابقه نشریه گل آقا با عنوان بمب اتمی بخشی از افتخارات مانا نیستانی است.

خندیدن غدقن نیست، ماجراهای آقای کا، کابوس، ماجراهای آقای کا، خانه اشباح و‌ پازل عاشقانه آقای کا چهار کتابی است که از آقای نیستانی منتشر شده است.

هنگامی که نیستانی در ایران به سر می برد، چاپ یکی از آثارش در روزنامه ایران، باعث توقیف روزنامه ایران و دستگیری او و مهرداد قاسمفر، سردبیر روزنامه ایران جمعه شد.

 


 


علاء الدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که خود در پرونده اختلاس سه هزارمیلیاردی اخیر به عنوان متهم احضار شده است، این اختلاس را یکی از بدترین رویدادهایی دانست که در نظام جمهوری اسلامی رخ داده است.

به گزارش عصرایران بروجردی گفت: این موضوع یکی از بدترین رویدادهایی بود که در عرصه اقتصادی و حیثیتی در نظام جمهوری اسلامی در طول بیش از سه دهه گذشته روی داد.

عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس خاطرنشان کرد: اگر قرار باشد هر چند وقت یک بار شاهد اینچنین رویدادهای تاسف باری باشیم، واقعا قابل پذیرش نیست، باید نظام بانکی متحول شود و ساز و کارها تغیر کند تا در آینده شاهد چنین مسائلی نباشیم؛ دولت حتما باید در این زمینه طراحی و جلو گیری کند تا در آینده شاهد اتفاق مشابه نباشیم.

چندی پیش محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضاییه از احضار رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاسیت خارجی مجلس و سه نماینده دیگر دررابطه با پرونده اختلاس سه هزارمیلیاردی خبر داد. پیش ازاین برخی نمایندگان مجلس ازدست داشتن فرزندان بروجردی دراین اختلاس خبرداده بودند اما بروجردی درپاسخ به برخی خبرها گفته بود که فرزندانش بسیجی هستند و فعالیت اقتصادی نمی کنند.

کریمی قدوسی نماینده مشهد نیز اعلام کرده بود که بروجردی درسربرگ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی 36 نامه برای گروه امیرمنصور آریا نامه سفارش نوشته است.


 


انجمن صنفی صنایع فرآورده های لبنی ایران نسبت به خطر نابودی صنایع لبنی کشور هشدار داد.

انجمن صنفی صنایع فرآورده های لبنی ایران با نگارش نامه ای به مسئولان دولتی، در رابطه با شکاف ۱۶ درصدی میان بهای تمام شده و بهای فروش محصولات هشدار داده است.

انجمن صنفی صنایع فرآورده های لبنی ایران در این نامه، فعال کردن " تجارت آزاد " و برقراری " رقابت آزاد" ، " عرضه و تقاضا و حمایت از مصرف کننده " را خواستار شد.

به گزارش خبرآنلاین، انجمن صنفی صنایع فرآورده های لبنی با اعلام اینکه شاید این نامه آغازی برای پایان بخشیدن به سیاستهای مشکل آفرین دولت و راه حلی برای برون رفت از شرایط بغرنج کنونی باشد، می افزاید: " اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، اثر بخشی حاملهای انرژی، حمل و نقل ، بسته بندی ، دستمزد و مالیات بر ارزش افزوده ... ( منهای ماده اولیه اصلی صنعت- شیر خام ) حدوداً ۱۳ درصد افزایش در قیمت تمام شده کالاهای لبنی را به همراه داشته است.

 شیر خام تولیدی دامداری های کشور نیز مستقلاً به دلیل افزایش قیمت نهاده های دامی و سایر عوامل تولید کشاورزی و دامداری ۳۳درصد افزایش بهاء پیدا کرده که میانگین معادل ۲۱ درصد افزایش در قیمت تمام شده کالاهای لبنی را موجب شده است . به عبارتی در یک سال گذشته، صنایع لبنی جمعاً ۳۴ درصد افزایش در اقلام تشکیل دهنده قیمت تمام شده خود را متحمل شده اند ، در حالیکه از سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان فقط ۱۸درصد مجوز اصلاح قیمت را صادر کرد.

این انجمن می افزاید: صنایع لبنی طی یک سال گذشته حدوداً ۱۲۰۰ میلیارد تومان منابع مالی داخلی صنعت را به خاطر پیشبرد طرح هدفمندی یارانه ها از دست داده است و دیگر قدرت تحمل ۱۶ درصد شکاف بین بهای تمام شده و بهای فروش را ندارند.

به گزارش خبرآنلاین، در این نامه همچنین هشدار داده شده که کارخانجات بزرگ و صاحب برند لبنی که ۷۵ درصد بازار لبنیات داخل کشور و صادرات را مدیریت می کنند ، در معرض مخاطرات جدی کاهش و توقف صادرات از یک سو و از دست دادن توان رقابت با کالاهای مشابه خارجی از سوی دیگر قرار گرفته اند.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irangreenvoice-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irangreenvoice@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته