-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه

Posts from Khodnevis for 05/11/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



عفو بین‌الملل: بازی محاکمه کوهنوردان آمریکایی را پایان دهید!

این در حالی است که بنا به گزارش‌های خبری، مرحله‌ای دیگر از محاکمه این دو کوهنورد آمریکایی فردا در تهران انجام خواهد گرفت.

بنا به گزارش یک شاهد عینی، این کوهنوردها پیش از دستگیری وارد خاک ایران نشده بودند و عوامل دولت ایران در خاک عراق آنها را «ربوده‌اند».

از سوی دیگر، عفو بین الملل نیز گفته است که مجازات ورود غیر قانونی به مرز ایران، زندان نیست.

سارا شورد نیز گفته است که به خاطر آسیب‌های روحی ناشی از دوران زندان، برای حضور در محاکمه قادر به بازگشت نیست.

مقام‌های ایرانی، این سه کوهنورد جوان را متهم به فعالیت جاسوسی علیه جمهوری اسلامی کرده‌اند. همچنین به نظر می‌رسد که هدف دولت ایران از عدم تحویل شیر بائر و جاش فتال به آمریکا، استفاده از آنها برای چانه‌زنی‌های سیاسی است.


 


پیشنهاد: رهبران اپوزیسیون فراخوان دهند، ایرانیان خارج از کشور تظاهرات کنند

حدود ۵ میلیون ایرانی در خارج از ایران زندگی می‌کنند و ظاهرا آنها تنها زمانی به یاد می‌آورند ایرانی هستند که خون هموطنان‌شان در داخل کشور بر روی زمین ریخته شود. باید از این انفعال نفرت انگیز در آمد. نشست‌های چند صد نفره و جداگانه این گروه و آن گروه هم در حال حاضر بی‌فایده است. عاقلان می‌دانند که پیش‌برد طرح‌های بلند مدت بدون اقدامات عملی کوتاه مدت امکان پذیر نیست.
اجازه ندهیم هموطنان ما با گذشت زمان همه درهای امید به آینده‌ای روشن را بر روی خود بسته ببینند.

بس است انفعال، بس است حرف زدن، بس است کلیک کردن، بس است نشستن و اخبار خامنه‌ای و مشایی و احمدی‌نژاد را دنبال کردن، بس است افشاگری به خاطر افشاگری، بس است نامه‌نگاری به این و آن، بس است آگاهی دادن به خاطر آگاهی دادن! ایران نیازمند ماست. باید عمل کرد و باید همین حالا عمل کرد!

ای رهبران سیاسی انحلال‌طلب و ای فعالین حقوق بشر در خارج از کشور، هموطنان شما در داخل ایران چشم امید به شما دوخته‌اند. آقای رضا پهلوی، آقای بنی صدر، رهبران غیور کردستان و بلوچستان و آذربایجان و ...، رهبران آزاده مذهبی، شبکه سکولارهای سبز، فعالین حقوق بشر، نویسندگان، روزنامه‌نگاران و هنرمندان نام آور مقیم خارج از کشور، ای کسانی که آبرویی و اعتباری دارید، همه با هم برای یک روز مشخص فراخوان تظاهراتی گسترده در خارج از کشور در نفی نظام منحوس جمهوری اسلامی و در دفاع از مردمسالاری سکولار بدهید.

ای ۵ میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور، شما مدیون هموطنان‌تان که در جهنم ملاها زندگی می‌کنند هستید. شما می‌توانید، و باید، یک بار هم که شده به جای الهام گیری از داخل، الهام‌بخش به داخل باشید.

به داد ایران برسید پیش از آنکه ملاها آن را به پاکستانی دیگر تبدیل کنند.


 


سعدی افشار، «سیاه‌باز» نامدار در بیمارستان بستری شد

 

به گزارش خبر آنلاین سعدی افشار هنرمند نامدار تئا‌تر ایران به دلیل شکستگی شدید از ناحیه لگن به مدت سه روز در منزل خود بی‌هوش بود تا اینکه علی اصغر صباح‌کوهی و برخی از همسایگان و دوستان سعدی افشار به دلیل بی‌خبری از وی با حضور نیروی انتظامی و آتش‌نشانی بعد از باز کردن در منزل افشار این هنرمند با سابقه را به بیمارستان آسیا انتقال دادند. طبق معاینه پزشکان، سعدی افشار از ناحیه لگن و پای راست دچار شکستگی شدید شده است.

 

همچنین به گزارش فارس در حالی که سعدی افشار نیاز فوری به عمل جراحی دارد به علت مشکلات مالی هنوز مورد جراحی قرار نگرفته است. فارس همچنین نوشته است «پرستار بیمارستان آسیا می‌گفت که قرار است مسئولانی از خانه تئا‌تر و دیگر نهادهای تئا‌تر مراجعه کنند تا هزینه عمل او را پرداخت کنند.»

 

سعدی افشار که نام اصلی وی سعدالله رحمت‌خواه است از نامدار‌ترین هنرمندان تئا‌تر سیاه بازی و روحوضی ایران و آخرین بازمانده نسل طلایی سیاه بازان ایران است. وی متولد سال ۱۳۱۳ است و کار سیاه‌بازی را به صورت جدی از سال ۱۳۳۰ آغاز کرد و با خنداندن مردم تا نیم قرن در این هنر ماندگار شد. به قول خودش اگر از‌‌ همان زمان مردم می‌گفتند این خوب نیست و به آن نمی‌خندیدند چه بسا که سعدی افشار و دیگر همراهانش در این حرفه ماندگار نمی‌شدند.


 


لاریجانی:ابلاغ ادغام وزارتخانه‌ها قبل از تصویب در مجلس غیرقانونی است

ادغام هشت وزارتخانه و تشکیل ۴ وزارتخانه جدید

به دنبال اجرایی شدن برنامه پنج ساله پنجم توسعه از سال جاری در ایران – که براساس ماده ۵۳ آن تعداد وزارتخانه‌ها باید از ۲۱ وزارتخانه به ۱۷ وزارتخانه کاهش پیدا کند- در اواخر فروردین ماه امسال، هیات دولت ادغام وزارتخانه های «راه و ترابری با مسکن و شهرسازی» و «وزارتخانه های بازرگانی با صنایع» را اعلام کرد.

این در حالی بود که به دنبال استیضاح حمید بهبهانی وزیر وقت راه و ترابری در دوازدهم بهمن و برکناری وی از این سمت، علی نیکزاد، وزیر مسکن و شهرسازی با حفظ سمت، به سرپرستی این وزارتخانه منصوب شده بود.

پس از آن و در ۱۴ اردیبهشت،هیات دولت، ادغام «وزارت رفاه با کار» و «وزارت نفت با نیرو» را نیز به تصویب رساند.

گفتنی است در مصوبه هیات دولت در مورد ادغام و تشکیل وزارتخانه‌های جدید، وزرای کنونی نیرو، صنایع و معادن، بازرگانی، و کار و امور اجتماعی در راس کار گروه هایی قرار گرفته اند که از جمله وظایف آنها، «تهیه تشکیلات جدید» و تعیین تکلیف «اختیارات و وظایف جدید» وزارتخانه های جدید ذکر شده است.

به نوشته برخی برگزاری‌های دولتی در ایران، به نظر می‌رسد، صادق محصولی وزیر رفاه، علی اکبر محرابیان وزیر صنایع و معادن، و مسعود میرکاظمی وزیر نفت، از کابینه محمود احمدی نژاد خارج خواهند شد.

 

 واکنش نمایندگان مجلس

با وجود انکه مطابق ماده ۵۳ قانون برنامه پنج ساله توسعه کشور، شرح وظایف و اختیارات وزارتخانه های جدید باید توسط مجلس به تصویب برسد و وزرای جدید نیز باید از مجلس رای اعتماد بگیرند، اخبار غیر رسمی حکایت از اجرایی شدن این ابلاغیه‌ها توسط دولت دارد. مساله‌ای که در صحن علنی امروز نیز مطرح شد و انتقادات شدید نمایندگان و واکنش رییس مجلس را به دنبال داشت.

 

به گزارش ایسنا، كواكبيان، نماينده‌ي سمنان در مجلس با تاكيد بر اين‌كه بر اساس ماده ۵۳ قانون برنامه بايد شرح وظايف وزارتخانه‌هاي جديد به تصويب مجلس برسد، گفت: «متاسفانه شاهديم كه آقاي ميركاظمي وزير نفت با معاونان خود خداحافظي كرده و عنان وزارت نفت را رها كرده است.»

 

جهانگيرزاده، نماينده‌ اروميه نيز بحث عدم حضور وزير نفت بر سر كار خود را مورد انتقاد قرار داد و گفت: «شايد مجلس اصلا به ادغام وزارت نفت و نيرو راي ندهد. با اين اوصاف تزلزل در بدنه‌ي مديريت كشور را چه كسي تقبل مي‌كند؟»

 

عباسپور فردتهراني، نماينده‌ي تهران نيز با اشاره به اين‌كه شرح وظايف وزارتخانه‌ها ابلاغ نشده اما وزير نفت خداحافظي كرده و آقاي نامجو سرپرست شده است، گفت: « مگر وزارت نفت وزارتخانه‌ي كوچكي است كه بتوان با آن شوخي كرد؟»

 

لاريجاني نیز در پاسخ به نمایندگان ترک محل کار توسط وزرا را غیرقانونی اعلام کرد و افزود: «مسوولين برخي از وزارتخانه‌ها كه هنوز راي اعتماد نگرفته‌اند حق دخل و تصرف در اموال و دستورات را ندارند و بايد راي اعتماد بگيرند.»

 

وی با تاکید بر این مساله که كشور حساب و كتاب دارد و كسي نمي‌تواند با راي اعتمادي كه گرفته به خانه‌ي خود برود ادامه داد: « كساني كه بر سر كار حاضر نمي‌شوند اشكال از خودشان است.»

 

وی ابلاغ ادغام به وزراتخانه‌ها از سوی دولت را تخلفی دانست که باید جلوی آن گرفته شود: «نبايد اين ابلاغ صورت گيرد و اگر اين كار انجام شود تبعات اجتماعي زيادي به همراه دارد.»

 

پیش از این و به دنبال استیضاح حمید بهبهانی وزیر وقت راه و ترابری و برکناری وی از این سمت، نمایندگان بر سر معرفی وزیر جدید برای وزارت راه و ترابری با دولت دچار اختلاف شده بودند. اختلافی که تنها منجر به واکنش فاطمه بداغی، معاون حقوقی رئیس جمهوری ایران شد. وی در پاسخ به اظهارات رئیس مجلس در مورد اتمام مهلت معرفی وزیر جدید راه و ترابری، گفته بود: «با توجه به ادغام وزارت راه و ترابری در وزارت مسکن و شهرسازی، دیگر به معرفی وزیر جدیدی برای تصدی وزارت راه و ترابری نیازی نیست.» مشاور حقوقی رییس جمهور هم چنین در خصوص اخذ رای اعتماد برای تصدی وزارتخانه جدید مسکن و شهرسازی و راه و ترابری از مجلس افزوده است: «از آنجا که وزیر مسکن و شهرسازی (که اکنون سرپرست وزارت راه است) هنگام تصدی وزارت مسکن از مجلس رای اعتماد گرفته، به اخذ رای اعتماد مجدد به عنوان مسئول وزارتخانه جدید مسکن و شهرسازی و راه و ترابری نیازی ندارد.»

 

به گزارش خبرآنلاین، عبدالله کعبی نماینده مردم آبادان در جلسه امروز مجلس در اخطاری در صحن علني مجلس گفته است: «تصمیمات دولت در خصوص ادغام وزارتخانه‌ها باید به صورت لایحه پیشنهادی به مجلس بیاید تا حدود و اختیارات وزرا معین شود و بعد از آن هم وزیر مربوطه از مجلس رأی اعتماد بگیرد.»

 

علی لاریجانی رئیس مجلس نیز در پاسخ ، تصمیمات دولت  را به عنوان مقدمه دانست: «باید این تصمیمات در مجلس هم تصویب شود و بعد از آن وزیر مربوطه به مجلس معرفی شود».

 

همچنین محسن کوهکن سخنگوی هیات رئیسه مجلس نیز با ذکر این مساله که در تعریف ماده ۵۳، عبارت وزارتخانه های جدید آمده است خاطرنشان کرد: « لذا وزارتخانه های جدید دارای وزیر جدید خواهند بود و وزیر جدید در فرآیند انتخاب گزینه توسط رییس جمهور و دادن رای اعتماد مجلس شکل می گیرد.»

 

وی با پایان گرفتن مهلت اداره وزارت راه و ترابری توسط سرپرست در تاریخ ۱۲ اردیبهشت تصدی وی در این سمت را فاقد هر گونه حق امضا و مسئولیت دانست: «هر اقدامی که انجام دهد تصرف غیر قانونی در اموال دولتی عمومی است».

 

 در واکنشی دیگر،حسین نجابت قائم مقام مرکز پژوهش های مجلس، با تاکید بر این مساله که ادغام، به معنای تشکیل وزارتخانه ای جدید با ساختار، حوزه اختیارات، و مسئولیت های جدید است آن را مشروط به  تصویب مجلس دانست:«وزیر جدید نیز برای آغاز به کار، نیاز به رای مجلس دارد.» وی هم‌چنین  ادغام یک وزارتخانه در وزارتخانه دیگر را «بازی با الفاظ» دانست: «وزرای وزارتخانه های ادغام شده از سوی دولت، همچنان وزیر هستند.»

 

از سوی  دیگر احمد توكلي نماينده مردم تهران در مجلس در تذكري اعلام کرد که گویا برخي تفاوت انضمام و ادغام را متوجه نيستند :«به نظر مي‌رسد دولت نمي‌تواند براي ادغام وزارتخانه‌ها تصميم‌گيري كند و اين درحاليست كه بايد پيشنهاد خود را به مجلس ارايه دهند و مجلس اين اختيار را دارد كه وزير جديد را مشخص كند.»

 

حجت‌الاسلام حسين سبحاني‌نيا، عضو هيات رييسه مجلس شوراي اسلامي نیز در واکنشی دیگر  به «ايسنا» گفت که در  جلسه روز گذشته هيات رييسه مجلس بر اين موضوع تاكيد شد كه وزير وزارتخانه‌هاي ادغامي بايستي از مجلس راي اعتماد بگيرد: «ظاهرا دولت چنين برداشتي را ندارد.» به گفته سبحانی نیا ميرتاج‌الديني معاون پارلماني رييس‌جمهور،در اظاهارنظری گفته است:«وزير وزارتخانه‌هاي ادغامي نياز به اخذ راي اعتماد مجدد از مجلس ندارد.»

 

وی ادامه داد: «با توجه به اين نتيجه‌گيري مقرر شد نامه‌اي از سوي معاونت نظارت مجلس به دولت ارايه شود مبني بر اين‌كه دولت بايستي وزير وزارتخانه‌هاي ادغامي را براي اخذ راي اعتماد به مجلس معرفي كند.»

 

وی با اشاره به تهیه طرح استفساريه‌اي با امضاي حدود ۵۰ نماينده در مورد معرفي وزير وزارتخانه‌هاي ادغامي به مجلس در جلسه هيات رييسه، گفت: «اين استفساريه با امضاي ۵۰ نماينده در اين رابطه بود كه وزير وزارتخانه‌هاي ادغامي بايد براي اخذ راي اعتماد به مجلس معرفي شود كه با اين استفساريه ابهام دولت در مورد ماده ۵۳ قانون برنامه در رابطه با ادغام وزارتخانه‌ها رفع شده و دولت مكلف مي‌شود كه وزراي جديد چهار وزارتخانه ادغامي را به مجلس معرفي كند و هم‌چنين در لايحه‌اي وظايف و اختيارات وزارتخانه‌هاي ادغامي را براي تصويب نهايي به مجلس ارايه دهد.»

 

 

 

 


 


مایکروسافت برای «اسکایپ» دندان تیز کرد

به گزارش اسوشیتد پرس، به دنبال کاهش درآمد سالانه «اسکایپ»، مایکروسافت پس از خرید این سرویس مخابراتی آنلاین، ریاستش را باز بر عهده تونی بیتس، مدیرعامل فعلی خواهد گذاشت. در وضعیت جدید، «اسکایپ» یکی از شرکت‌های تابعه مایکروسافت خواهد بود.

در طول سالیان اخیر، مایکروسافت بخشی از بازار بزرگ «آنلاین» را از دست داده و شرکت گوگل رقابت را برای یاران بیل گیتس سخت‌تر کرده است.

شرکت ای‌بی(eBay)چند سال پیش «اسکایپ» را به مبلغ ۲/۶ میلیارد دلار خریده بود، با این امید که بتواند تجارت آنلاین خود را گسترش دهد، اما عملا نتوانست موفق شود و آنرا بعد از ۱۸ ماه به گروهی از سرمایه‌گزاران واگذار کرد، با قیمتی کمتر از خرید اولیه‌اش.

خدمات چت و تلفن آنلاین اسکایپ در ایران طرفداران زیادی داشته، اما بعد از ایجاد محدودیت‌های زیاد اینترنتی در ایران توسط دولت، بسیاری کاربران به سراغ سرویس‌های دیگری رفته‌اند که میزان امنیت‌شان چندان معلوم نیست.


 


اجرای حکم قصاص اسیدپاشی برای نخستین بار در در ایران

 به گفته این منبع «اين حكم در وهله اول توسط خود آمنه و در صورت امتناع وي توسط متخصصان انجام مي‌شود و دقت كافي مي‌شود تا ضايعاتي بيشتر از آنچه به قرباني وارد شده نصيب متهم حادثه نشود. »

گفتنی است قضات شعبه ‌‌٧١ دادگاه كيفري ، روز ‌‌٦ آذرماه سال ‌٨٧ پس از اخذ اظهارات متهم و شاكي، حكم قصاص دو چشم به شيوه‌ مورد درخواست شاكي يعني ريختن اسيد در چشم متهم و پرداخت ديه‌ جراحات وارده پس از پرداخت تفاضل ديه از سوي شاكي را صادر كردند.

اين پرونده پس از تاييد راي صادره از سوي دادگاه توسط ديوان عالي كشور، روز ‌٢١ اسفندماه ‌٨٧ به واحد اجراي احكام دادسراي امور جنايي تهران ارجاع شد.

داديار اجراي احكام دادسراي امور جنايي پايتخت نیز پيش از اين گفته بود: «در صورت عدم برقراري صلح و سازش، قطعا حكم را اجرا خواهيم كرد تا بازتاب اين مجازات، سبب كاهش چنين پديده‌اي شود. »

 

اسیدپاشی؛ انتقام عاشقانه

آمنه بهرامی نو، ساعت ‌‌٣٠: ‌١٦ يكي از روزهاي اواسط آبان‌ماه سال ‌‌٨٣ در خياباني دربزرگراه رسالت از سوي فردي مورد اسيدپاشي قرار گرفت.

پس از انتقال آمنه به بيمارستان، تلاش پزشكان براي درمان وي آغاز شد، اما زماني كه بعد از انتقال به بيمارستان‌هاي رسالت و مطهري به بيمارستان لبافي‌نژاد منتقل شد، پزشكان اعلام كردند كه ديگر دير شده و چشم چپ آمنه كاملا از بين رفته است.

آمنه در شكايت خود به دادسراي جنايي تهران از شخصی به نام مجید موحدی به عنوان متهم اصلی پرونده نام برد. مجید و آمنه از دانشجویان دانشکده برق تهران بودند. به گفته آمنه وی در مقابل ابراز علاقه مجید به وی جواب منفی می‌دهد و مجید، آمنه را تهدید به قتل می‌کند: «من تهديدهاي او را جدي گرفتم و همان روز به پليس اطلاع دادم اما پليس گفت تا زماني كه جرمي واقع نشده نمي‌توان وارد عمل شد و فرد را بازداشت كرد. با گذشت دو روز از اين ماجرا عصر روز حادثه زماني كه از محل كارم خارج شدم ناگهان فردي مثل سايه از پشت به من نزديك شد و بعد روبه‌رويم ايستاد. سپس ظرفي سرخ‌رنگ را جلو آورد و مايع به شدت سوزاننده‌ داخل آن را روي صورتم پاشيد. اول تصور كردم كه آب‌ جوش است اما وقتي مرا به چند بيمارستان بردند، فهميدم اسيد بوده و همان ابتدا چشم چپم از بين رفت.»

آمنه در آن زمان و به توصیه پزشکان برای درمان به بارسلون رفت: «آن زمان با هشت هزار يورو كه بخشي از آن به صورت كمك از سوي دولت وقت به خانواده‌ام پرداخت شد، براي درمان به اسپانيا سفر كردم. در آنجا ‌‌١٧ بار مورد جراحي پلاستيك قرار گرفتم و چشم راستم نيز مورد درمان قرار گرفت اما پزشكان اعلام كردند كه اثرات مخرب اسيد تا پنج سال باقي مي‌ماند و به همين دليل يك شب وقتي در خانه بودم ناگهان متوجه شدم داخل حفره‌ چشم راستم چيزي وجود ندارد و به اين ترتيب چشم ديگر خود را هم از دست دادم.»

پس از بازگشت مجدد دختر جوان و ناكامي پزشكان در درمان وي، بار ديگر «آمنه» و خانواده‌اش بر اجراي حكم قصاص تاكيد كردند و به اين ترتيب پرونده از سوي قاضي عصمت‌الله جابري داديار اجراي احكام دادسراي جنايي در آستانه ارسال نزد رئيس قوه قضائيه جهت استيذان و نهايتا اجراي حكم قرار گرفت.

 

مجازات اسیدپاشی در قوانین ایران

سایقه تاریخی اسیدپاشی به بیش از سال ۱۳۳۷ در ایران بازمی‌گردد. درآن سال ماده واحده‌اي با عنوان ماده واحده لايحه قانوني مربوط به مجازات اسيدپاشي به تصويب رسيد كه بر اساس آن مجازات اسيدپاشي منجر به قتل، اعدام در نظر گرفته شد و اگر پاشيدن اسيد منجر به مرض دايمي يا از دست دادن يكي از حواس مي‌گرديد، مرتكب، به حبس با اعمال شاقه و اگر موجب قطع يا نقصان يا از كار افتادن عضو گردد، به حبس از ۲ تا ۵ سال محكوميت مي‌يافت.

 

به گفته محمد مصطفایی، وکیل مدافع ایرانی، در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰، عنوان اسیدپاشی ذکر نشده است. ولي چون پاشيدن اسيد به بدن ديگري باعث ايجاد جرح و در مواقعي نقص عضو مي‌گردد و امكان دارد شدت جراحت و سوختگي به گونه‌اي باشد كه بزهكار كشته شود، قانونگذار بر حسب مورد مواد قانوني را با عنوان قصاص و ديه براي جبران زيان  مجني عليه در نظر گرفت و همچنين در صورت اجرا شدن قصاص مجازات حبس را مقرر كرد. در ماده ۲۶۹ قانون مجازات اسلامي مقرر شده است كه:« قطع عضو  يا جرح آن اگر عمدي باشد، موجب قصاص است و حسب مورد مجني عليه (يعني كسي كه بر او جنايت شده است) مي‌تواند با اذن ولي امر جاني را با شرايطي قصاص كند.» و اگر قصاص ممكن نباشد مطابق ماده ۲۷۷ همان قانون ديه به بزه ديده تعلق مي‌گيرد و از لحاظ جنبه عمومي جرم ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامي اعمال مي‌شود اين ماده قانوني مقرر كرده است: «هركس عمدا به ديگري جرح يا ضربي وارد آورد كه موجب نقصان يا شكستن يا از كارافتادن عضوي از اعضاء يا منتهي به مرض دايمي يا فقدان يا نقص يكي از حواس يا منافع يا زوال عقل مجني عليه گردد در مواردي كه قصاص امكان نداشته باشد، چنانچه اقدام وي موجب اخلال در نظم و صيانت و امنيت جامعه يا بيم تجري مرتكب يا ديگران شود،  به ۲ تا ۵ سال محكوم خواهد شد.» و در مورد اين‌كه بر اثر پاشيدن اسيد حيات ديگري سلب شود ماده ۲۰۵ و ۲۰۶ قانون مجازات اسلامي اعمال مي‌گردد.

 

تا کنون آمار‌های دقیقی از میزان اسید‌پاشی از سوی مسئولان انتظامی و بهداشتی کشور ارائه نشده است؛ اما به‌نظر می‌رسد با تشدید مجازات اسید‌پاشی در سال‌های اخیر میزان این ناهنجاری اجتماعی کاهش یافته باشد.

 


 


حسین درخشان به مرخصی آمد

 

گفتنی است  حسین درخشان پیش از این و در تاریخ ۱۷ آذر ماه سال گذشته ، پس از تحمل ۲۶ ماه حبس و با قرار وثیقه یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی به مدت دو روز از زندان آزاد شده بود.

در روزهای گذشته صفحه فیس بوک حسین درخشان عکس های جدیدی از او در خانه و در بهشت زهرا منتشر کرد.

 

حسین درخشان و ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد

حسین درخشان از پیشتازان وبلاگ نویسی به زبان فارسی است، و در وبلاگ خود به نام «سردبیر خودم» به زبان‌های فارسی و انگلیسی در مورد خودش و سیاست و فرهنگ ایران قلم می‌زد. وی در اولین سال‌های وبلاگ‌نویسی، خود را از «منتقدین» جمهوری اسلامی می‌نامید و در بسیاری از نوشته‌های وبلاگ خود، انتقادهای شدیدی را متوجه مقامات جمهوری اسلامی ایران می‌کرد؛ در این سالها او دو سفر علنی و از قبل اعلام شده به اسراییل در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ داشت.

پس از آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، در حالی که در خارج از ایران اقامت داشت، «از مواضع قبلی خود اظهار ندامت کرده و نوشته بود که برای پاسخ دادن به اتهاماتش در ایران، آمادگی دارد».

وی در این مدت به طرفداری شدید از جمهوری اسلامی پرداخته واتهام‌های بسیاری را متوجه فعالان سیاسی و اجتماعی  و منتقدان جمهوری اسلامی می‌کرد. در این مدت، وی چندین بار به استودیوی لندن شبکه تلویزیونی انگلیسی‌زبان دولت ایران به نام پرس‌تی‌وی، دعوت شد و نظرات جدیدش در تائید محمود احمدی‌نژاد و سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی را منتشر می‌کرد.

او پس از چند سال زندگی در کشور کانادا و تحصیل در بریتانیا، در آبان ۱۳۸۷ به ایران بازگشت و سه هفته پس از آن بازداشت شد. پس از گذشت حدود دوماه از بازداشت وی، خانواده او اعلام کردند که بیش از یک ماه است که از محل وی خبری ندارند. در تاریخ ۱۰ دی ۱۳۸۷ علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه ایران بازداشت وی را تأیید کرد.

در فروردین سال ۱۳۸۸، محمود احمدی‌نژاد در نامه ای که از سوی دفترش و خطاب به سعید مرتضوی منتشر شد تاکید کرد ترتیبی اتخاذ شود تا مراحل رسیدگی به اتهامات حسین درخشان و رکسانا صابری با دقت کامل و رعایت قسط و عدل و جمیع موازین قانونی صورت گیرد و کوچکترین حقی از آنها ضایع نشود.

در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۸۸، حسن درخشان، پدر حسین درخشان در نامه‌ای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه ایران، خواهان روشن شدن وضعیت و اتهامات پسرش شد. حسن درخشان ضمن اشاره به این‌که در این مدت فقط دو ملاقات چند دقیقه‌ای با پسرش داشته‌است، مدعی شد که «هیچ اطلاع مشخصی از وضعیت حقوقی پسرم ندارم، نه دادگاهی تشکیل شده و نه مشخص است که حسین در اختیار کدام نهاد یا سازمان امنیتی است». عذرا کیارش‌پور، مادر حسین درخشان نیز در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۸ ، در شکواییه‌ای به رئیس قوه قضائیه ایران، خواهان مشخص شدن وضعیت حسین درخشان شد. وی در شکواییه‌اش، متذکر شد که حسین درخشان «با پای خودش به ایران بازگشته و از نظر دشمنان، حامی نظام و دولت اسلامی» بوده است.

 خانواده حسین درخشان در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۸۹ وبلاگی برای اطلاع‌رسانی و پیگری وضعیت او به راه انداختند.

کیفرخواست دادستان در مورد اتهامات وی شامل «همکاری با دول متخاصم، تبلیغ علیه نظام اسلامی، تبلیغ به نفع گروهک‌های ضد انقلاب، توهین به مقدسات، راه اندازی و مدیریت سایت‌های مبتذل و مستهجن» اعلام شد.

وی در مهرماه ٨٩ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به «۱۹ سال و نيم حبس تعزيری، پنج سال محروميت از عضويت در احزاب و فعاليت در رسانه‌ها و بازگرداندن وجوه اخذ شده به مبلغ ۳۰ هزار و ۷۵۰ يورو، ۲ هزار و ۹۰۰ دلار و ۲۰۰ پوند انگليس» محکوم شد. مهدوی، وکیل درخشان به حکم صادر شده اعتراض کرده اما هنوز رای دادگاه تجدیدنظر درباره محکومیت حسین درخشان اعلام نشده است.

 


 


بادامچیان دولت را تهدید به اقدام نهایی مجلس کرد

 

به گزارش خبر آن لاین اسدالله بادامچیان عضو با سابقه جمعیت موتلفه و نماینده مجلس، در نطق پیش از دستور خود در مجلس در اظهاراتی که آشکارا دولت و احمدی‌نژاد را خطاب قرار می‌داد گفت که هر کس از رهبر فاصله بگیرد در میان مردم منزوی می‌شود.

 

وی همچنین درباره وقایع اخیر میان دولت و رهبری از تهدیدات پشت پرده خبر داد و گفت «نمایندگان اخطار غیرمستقیم دادند و آماده بودند تا اقدام نهایی قانونی را انجام دهند که بحمدالله کار در این مرحله به خوبی انجام شد و مشکل رفع گردید؛ ان‌شاءالله از این به بعد نیز این مسیر ادامه خواهد داشت.» به نظر می‌رسد منظور از «اقدام نهایی» طرح عدم کفایت رئیس جمهور در مجلس باشد که به تازگی زمزمه آن به گوش می‌رسد.

 

وی همچین درباره سخنان چند روز پیش آیت الله خامنه‌ای که در آن تلویحا دولت را به انحراف محکوم کرده بود گفت: «باید همگی توجه جدی به این فرمایش مقام معظم رهبری کنیم که فرمودند تا من زنده هستم اجازه نمی‌دهم انحراف پدید آید. این انحراف چیست؟ آنان که باعث و بانی انحراف هستند و به فرموده برخی فقهای اسلام نفوذی در دستگاه‌های دولتی شده‌اند کدامند؟» مخاطب این سخنان احتمالا اسفندیار رحیم مشایی و تیم هم‌فکر اوست که در چند روز اخیر مورد حملات مداوم اصولگرایان قرار گرفته‌اند.


 


تقدیم به یاور داغ‌دار روزنامه‌نگاران، مرتضی عبدالعلیان

همه ما خاطره‌هایی خوب از مرتضی و خانواده‌اش داریم. شاید ندانید که مرتضی با تلاش خستگی ناپذیر خود باعث شد اکبر گنجی به جامعه کانادایی معرفی و نامزد جایزه آزادی بیان شود که آنرا هم برد. آن نامزدی به نتیجه رسید، اما گنجی ۶ سال بعدش «جایزه» آزادی بین را دریافت کرد.

من از نزدیک  شاهد بوده‌ام که مرتضی در طول ۸ سال گذشته دائما مسائل روزنامه‌نگاران ایرانی را به گوش رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران رسانده، مترجم درد و رنج روزنامه‌نگاران بوده... مرتضی برای خیلی از فعالان رسانه‌ای «ویزا» گرفته است. اگر کسی نیازی داشت، مرتضی با رویی گشاده کارش را راه می‌انداخت. لبخندش دائما روی چهره‌اش بود...اما پس از رفتن «دانیل» لبخند زدن نه تنها برای مرتضی، که برای آنها که او را از نزدیک  می‌شناسند، سخت شده.

الان نوشتن این چند خط برایم آنقدر سخت است که حد ندارد. قلبم می‌گیرد وقتی به یاد می‌‌آورم دیدن فیلم آخرین لحظات مرتضی در کنار پسرش، روی تخت بیمارستان که دوست مشترکمان گرفته بود، همانی که از طریق فیسبوک خبر ناگوار را برایم گفته بود،

امروز فقط مرتضی نیست که عزیزی را از دست داده، همه دوستانش، همه آنها که او را می‌شناسند، داغ‌دارند. داغی که دل را آتش می‌زند.

امروز روزنامه‌نگاران بسیاری که زحمات و یاری مرتضی زندگی‌شان را از این رو به آن کرده، داغ‌دارند.

مرتضی در سرما و گرما یار و یاور تبعیدی‌ها بوده است...چیزی کمیاب که باید خوب آموخت. بی هیچ ادعایی.

...

اینک نه تنها مرتضی، که همه ما عزاداریم.

 


 


دستور کشف حجاب رضا شاه؛ ترقی‌‌خوهانه و یا خشونت مشروع؟

اگر پادشاهان ۲۰۰۰ سال پیش ایران را خونخوار می‌‌خوانند که خائنین به خود را به شدید ترین شکل ممکن از بین می‌‌بردند باید درکی از حال و روزگار آن دورهٔ آدمیان داشت و قیاس کرد که در همان ایام، مردمانی در اروپای کنونی آدم خوار بودند و ایرانیان صد‌ها و بلکه هزار سال جلو تر از زمانه می‌‌زیستند.

در سوی دیگر، اگر از شکنجهٔ یهودیان خیبر و قوم بنی‌ نضیر در صدر اسلام سخنی می‌‌رود باید دانست که این حوادث در میان قومی بدوی و صحرا نشین و عقب مانده اتفاق می‌‌افتاده است که تنها هنر‌شان جنگ و غنیمت‌خواهی و باج گیری بود  و انتظاری از آنان  نمی‌‌شد داشت[...].

یکی‌ از همین نگاه‌های جهت‌دار شده به تاریخ را در قضیه کشف حجاب دوران پهلوی می‌‌توان دید که به دو شکل (کاملا متفاوت) به آن نگاه می‌‌شود؛ یا آن را دیکتاتوری محض و استبداد چکمه می‌‌دانند و یا از اسباب تجدد خواهی و پیشرفت کشور و آزاد شدن زنان ایران و تماماً بر حق و گرچه ثواب است که میانهٔ این دو دیدگاه را گرفت. در نادرست بودن اجبار به گزیدن نوع پوشش که شکی‌ نیست و این حق هر شهروندی است که (تا زمانی‌ که مخل امنیت و آرامش جامعه نشود) به دلخواه خود بپوشد و بیاراید ولی‌ آیا این اجبار شاه بر مردم را در ظرف زمانی‌ خود درک کرده‌ایم؟ دستوری که به زبان خود رضا شاه «سخت‌ترین کاری بود که در عمرش کرده بود» و «آرزو می‌کرد که بمیرد و زنش را نامحرمی سر برهنه نبیند»!

 

در زمان پس از دوران سیاه قجری که زن نه آزادی داشت و نه دخالتی در «اجتماع» و «بیرون از خانه» که حتی حق انسانی‌ هم  برایش قایل نبودند و حکم وسیله را در آشپز خانه و بستر داشت، رضا شاه سخت‌ترین کار عمرش را کرد که به ایرانیان نگویند «وحشی» و «عقب افتاده» و نیمی از ایرانیان که اسیر در خانه بودند وارد اجتماع شوند و به دانشگاه بروند و تحصیل کنند، گرچه  نیم قرنی بعد بانوای تحصیل کرده و متجدد بگوید: «دولت سکولار رضاشاه زنان بسیاری را به دلیل کشف حجاب خشونت آمیز خانه نشین نمود»! (۱)

 

رضا شاه به زور اسلحه ، چادر (که در آن دوره باید گفت گونی‌!) از سر زنان ایران برداشت ولی‌ آرمانی داشت که رهایی یک جامعه از شرّ خرافات و موهومات بود و دست یابی زنان به حق انسانی‌ خویش و موفق هم بود که نیم قرنی پس از او، بیش از نیمی از دانش آموختگان دانشگاه‌ها را بانوان شامل می‌‌شوند و در همین رژیم قرون وسطایی جمهوری اسلامی به بالاترین مدارج علمی‌ و شغلی‌ رسیدند

در بخشی از سخنرانی‌ ایشان در مراسم کشف حجاب آماده است: «فوق‌العاده خوشحالم که می‌بینم زنان در نتیجه دانش و معرفت به حقوق و امتیازات خود آگاه شده‌اند. زنان این مملکت که در خارج از جامعه قرار گرفته بودند نمی‌توانستند استعدادهای ذاتی خود را پرورش دهند. آنان نه می‌توانستند دین خود را نسبت به کشور عزیز خویش ادا کنند و نه چنانکه باید در راه آن خدمت و فداکاری کنند... نباید فراموش کنیم که تا این زمان نیمی از جمعیت کشور به حساب نمی‌آمد. از شما زنان تحصیل‌کرده که اکنون به حقوق و امتیازات و وظایف خود برای خدمت به وطن خویش آگاه شده‌اید، می‌خواهم که قانع و صرفه‌جو باشید، و به پس‌انداز کردن عادت کنید و از تجمل و ولخرجی بپرهیزید».

کاش کمی‌ منصف بودیم و چوب خط بر نمی‌‌داشتیم و سیاه و سفید کنیم!

(۱) از سخنرانی‌ خانم فاطمه حقیقت جو در کنفرانس سکولار‌های سبز تورنتو

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته