-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

Latest News from Norooz for 08/24/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



از آ نجا که جنبش سبز یک جنبش حقوق مدنی است نگاه غالبش به مسائل داخلی کشور است اما به اقتضای  شرایطی که کشورمان درآن قرار گرفته است و بدلیل سیاست خارجی تهاجمی و ماجراجویانه ای که دولت احمدی نژاد در این پنج سال پیموده و کشور را با صدور پنج قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل و تشدید تحریم های اقتصادی جهانی و شبح جنگ مواجه ساخته است بناچار جنبش سبز باید نگاهش را دراین عرصه نیز بیش از پیش شفاف سازد تا تمایز راهش از اقتدارگرایان حاکم برایران معلوم گردد . هرچند رهبران جنبش سبز بمناسبت دراین باره اعلام نظر کرده اند اما به نظر می رسد که دراین باره باید عرصه گفتگو را گشوده داشت تا به جمع بندی روشن و مورد اتفاقی دراین موضوع دست یافت و آنچه در ادامه آمده است برداشتی دراین زمینه ازسوی یک عضو کوچک همراه جنبش است به امید آنکه توسط دیگران پی گرفته و تکمیل شود .

  • بدیهیست که جنبش سبز به اصل آرمانی انقلاب اسلامی یعنی « استقلال » باور تام دارد و تحقق این اصل را در این می داند که مرکز ثقل تصمیم گیری دراداره امور کشور درداخل و بدون هرگونه مداخله و نفوذ خارج بوده و توسط نمایندگان واقعی مردم باشد .
  • تاکید بر اصل « استقلال » به معنای بریدن از جهان و انزوا یا درافتادن با دیگران و رویایی نیست بلکه تنظیم روابط و سیاست خارجی برپایه تعامل با دیگر کشورها با هدف تامین وتضمین منافع ملی است و اصل راهنما در این باره « نه سلطه  گری و نه سلطه پذیری » است . به عبارت دیگر از سه گزینه سیاست انفعالی و تسلیم پذیری ، تهاجمی و ماجراجویانه ، و فعال و تعاملی ، برگزینه سوم باور و تاکید دارد و از اینرو اجرای سیاست تنش زدایی با دیگر کشورها و اعتماد سازی در عرصه جهانی را با هدف حل بحران موجود در عرصه سیاست خارجی، تأمین و تضمین منافع ملی و رشد و توسعه کشور توصیه و تجویز می نماید .
  • در رابطه با حل مشکل پرونده هسته ای نیز عبور از این دالان یعنی سیاست تنش زدایی و اعتماد سازی را ضرروی می داند . با این توجه که سیاست دستیابی به دانش و فن آوری صلح آمیز انرژی هسته ای به عنوان یک حق و در چارچوب قواعد بین المللی برای کشورمان پذیرفته شود اما احقاق این حق باید در کنار و با تأکید بر حفظ دیگر حقوق ملی نظیر استقلال، تمامیت ارضی، رشد و توسعه کشورتعقیب شود وبه هیچوجه نمی تواند و نباید دلیل و توجیهی برای بلاموضوع کردن یا نادیده گرفتن و کم بها دادن به حقوق پایه و اساسی شهروندان در داخل باشد . از آنجا که راه پیموده شده در باره این پرونده از سوی اقتدارگرایان حاکم نادرست و ماجراجویانه بوده است برگرداندن این پرونده به مسیر درست نیاز به تغییر نگاه در سیاست خارجی برپایه اصول پیشین دارد و اینکه بتوان براساس اعتماد متقابل با جامعه جهانی به حل مشکل پرداخت .

 اما در موقعیت کنونی که کشورمان بدلیل عملکرد اقتدارگرایان حاکم در معرض تحریم های شدید اقتصادی و بعضا سیاسی و خطر تهاجم نظامی قرار گرفته است آشکاراست که جنبش سبز مخالف با اعمال این تحریم ها و هرگونه تهاجم نظامی به حریم سرزمینی ایران می باشد چرا که فارغ از راه پیموده شده در زمینه پرونده هسته ای ، آسیب های اصلی از ناحیه اعمال این اقدامات متوجه مردم و جنبش سبزمی شود . اعمال تحریم اقتصادی از یک سو به اقشار متوسط جامعه که نیروی اصلی و پیش برنده جنبش سبز است آسیب جدی می رساند و از سوی دیگر راه را برای سود جویی و رانت خواری اقتصادی نهاد های نظامی و امنیتی که دست بالایی دردلالی و قاچاق دارند ، هموارتر می کند . هرگونه تهاجم نظامی نیز بهترین بهانه است تا جناح حاکم ته مانده آزادیها را جمع کند و سرکوب کامل مخالفان و منتقدان وضع موجود و جنبش سبزرا عملیاتی نماید ضمن اینکه تهاجم نظامی می تواند بهانه و توجیهی  شود برای همه ناکارآمدی ها و بی کفایتی های دولت احمدی نژاد در اداره امور کشور، و به سادگی مطالبات مدنی و دموکراتیک ملت ایران در قالب جنبش سبز را تحت الشعاع قرار داده وبه حاشیه ببرد. علاوه بر این با توجه به ماهیت ملی و استقلال طلبانه جنبش سبز در صورت تهاجم نظامی دفاع از تمامیت ارضی کشور کانون اهتمامات جنبش سبز قرار خواهد گرفت.   

  • در تاریخ معاصرایران هرگاه جنبشی اجتماعی برای دستیابی به مردمسالاری و حقوق مدنی شکل گرفته و حتی به پبروزی رسیده است سوگمندانه با مداخله قدرت های خارجی به سرانجام نرسیده و ناکام مانده است . کودتادی 28 مرداد و ساقط کردن حکومت ملی دکتر مصدق و تحمیل 8 سال جنگ پس از پیروزی انقلاب اسلامی دو نمونه آخر از اینگونه مداخلات است که دموکراسی خواهی مردم ما را ناتمام گذاشت . در شرایط کنونی نیز این خطر احساس می شود که در یک عملیات دو سویه از سوی جنگ طلبان اقتدارگرای داخلی  و خارجی جنبش سبز مردم ایران در میانه راه فدا شود و راه به سرانجام نبرد . ازاینرو این جنبش افراد و گروههایی را که درداخل و خارج ایران بر طبل تحریم و جنگ می کوبند دو روی یک سکه و در تقابل با جنبش سبز ارزیابی می کند .
  • جنبش سبز ریشه عمیق در تاریخ و فرهنگ مردم ایران دارد و برپایه شرایط و مقتضیات کاملا داخلی اما با درک و فهم تحولات جهانی و درانطباق با آن شکل گرفته و برای دستیابی به « دموکراسی در داخل و صلح در جهان » به پیش می رود و بدیهیست که از همه دموکراسی خواهان و صلح طلبان جهان انتظار دارد که یاریگر این جنبش بوده وبا هرگونه جنگ طلبی از سوی قدرت های خارجی علیه ایران به مخالفت برخیزند . پیروزی جنبش سبز درایران نه تنها دموکراسی را برای مردم ایران به ارمغان می آورد بلکه پیام آور صلح و آرامش برای جهان خواهد بود و یکی از شروط تحقق این پیروزی عدم مداخله خارجی در امور داخلی ایران است.

 


بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم زینی فیه بالسّتر والعفاف واسترنی فیه بلباس القنوع والکفاف واحملنی فیه علی العدل والانصاف و امنّی فیه من کلّ مااخاف بعصمتک یا عصمة الخائفین.

عریضه هشتم در دوازدهم رمضان المبارک:

از : همسر سید مصطفی تاجزاده یکی از امضاء کنندگان شکایت نامه از کودتاگران نظامی

 به : دادستان تهران

سلام آقای دادستان

امروز چطورید؟ سلامتید انشاء الله ؟ در روز هشتم ماه نزول قرآن فرصت عبادت برایتان فراهم است؟ این پیگیری های ما خانواده های زندانیان سیاسی خدای نکرده مانع علو روحتان نمی شود؟ البته برای من امروز مبرهن شد که نه تنها شما بلکه مجموعه همکارانتان سخت مشغول عبادتید چون به جز چند تلفن چی، هیچ کس حتی مسئول دفتر هم زحمت پاسخگویی را به خود نداد. من خیلی سعی کردم نام ها را بپرسم و برای تاریخ نقل کنم ولی جز به نام یک خانم اشاره ای نشد و من هم چون فکر کردم توطئه ای برای تخریب زنان و خدشه دار کردن مسئولیت پذیری شان در کار باشد، در این عریضه نامی نمی آورم! یادش به خیر زمان اصلاحات که طرح تکریم ارباب رجوع پیاده می شد و حق با مشتری بود و ارباب رجوعی که مورد بی کرامتی و بی اعتنایی قرار می گرفت، می توانست شکایت کند. راستی ما باید به کجا شکایت کنیم از این عدم احساس مسئولیت شما؟ و عدم پاسخگویی تان و بی توجهی به سلامت عزیز دربند ما و حال و روز خانواده مضطربش؟ از شما می پرسم که داشتید پایان نامه تان را آماده دفاع می کردید پارسال این موقع ها. شما که دانشجوی حقوقید. آیا برای مظلومین بی پناه جایی برای شکایت از مسئولین پیش بینی شده است؟این که به شکایت رسیدگی شود یا خیر امر دیگری است. اگر ما از خود شما آقای دادستان شهرمان شاکی باشیم باید جز به خدا و مردم شکایتمان را به کجا ببریم آقای دادستان؟ آری از شما که در سال گذشته بالاخره پس از تهیه گزارش شناخت از حوزه مسئولیت دادستان معزول، در اولین ملاقات با ما صراحتا گفتید من باید داد «دیگری» را هم بستانم و فقط شما نیستید که دادخواهی می کنید و ما دلمان برای شما سوخت که چه مسئولیت بزرگی دارید و حالا دیگر دلمان نمی سوزد چون می بینیم داد ما که ستانده نشد هیچ، بی دادهایی بر عزیزانمان رفت و می رود که نه تنها نامه عمل اصحاب عدالتخانه را سنگین و سنگین تر می کند بلکه موجب شرمساری مسلمانان به دلیل انجام این بی عدالتی ها در کشوری به نام اسلام می شود. نکند این هزینه های گزاف تاوان دادستانی از آن «دیگری» باشد؟؟؟!!!مبادا

امروز وقتی که دوستانی که به ملاقات عزیزانشان رفته بودند به من که علیرغم میلم داشتم آماده ملاقات کابینی می شدم، خبر دادند که نام شریف همسرم در میان سایر نام های شریف آن بند سیاسیون زندانی نیست و خبر آمد که این دلاور مومن هنوز در قرنطینه (بخوانید انفرادی) به سر می برد، آه از نهادم برآمد. با وکیل همسرم تماس گرفتم و از غیرقانونی بودن این اقدام اطمینان حاصل کردم و بعد زنگ زدم به معاون شما که از دیروز موفق به گفتگو با خودشان نشده ام. پاسخ این بود: از خود دادستان باید بپرسید. چه پاسخ آسانی است این از خودشان بپرسید! خودشان را حالا از کجا گیر بیاوریم. گرفتاری دارند ایشان باید احکام جدید بازداشت صادر کنند. بروند بیایند بخوانند بنویسند جلسه بگذارند برخیزند و بنشینند و ... در روز دوازدهم به عبادتشان بپردازند در سر و ته و وسط ساعت اداری لابد. کجا وقت پاسخگویی به این سوالات دون و خرد ما را دارند حضرات؟ پیش خود گفتم لابد دست دو الفی هاست دوباره همسرجانم. پریشان خاطر زنگ زدم به آقای کارشناس ششم ایشان گفتند بله شنیده ام که برشان گردانده اند و دیگر دست ما نیست! خوب پس باید دوباره با شما تماس می گرفتم. آقایی گفت: گوشی! و وصل کرد به یک جایی و ما چه فیض عظمایی بردیم از موزیک متن سریال امام علی(ع) در ماه شهادت مولایمان و چقدر دلمان می خواست دوره حکومت داریش را و خصوصا سفارش ها به کارگزارانش را مرور کنیم در همان مدت طولانی انتظار برای پاسخگویی ولی خوب مشغول کار دیگری بودیم و نشد. آقای دادستان من امروز پشت خط شما نصف بیشتر مقاله ام را ویراستاری کردم و کسی آن سوی خط کلامی نگفت. مقاله من مدت ها بود که زمین مانده بود و چون به همسرجان قول داده بودم در نبودنش و در اسارتش زندگی را عادی سازی کنم باید تمامش می کردم. امروز تقریبا تمام شد. نمی دانم شاید آخرین مرحله بماند برای ساعات دیگری که پشت خط تماس دادستان شهرم می مانم برای دادستانی که نه، تنها گرفتن یک پاسخ. همسرم کجاست؟؟؟ مصطفی تاجزاده که من خوشحال بودم در زندان از دست خشونت طلبان کینه توز خودسر خیابانی در امان است، همسرم نازنین و شجاعم کجاست آقای دادستان؟ می دانید که من تا پاسخم را نگیرم آرام نخواهم نشست. اگر دست سپاه نیست، دست کیست. اگر برای اجرای حکم به زندان بازخوانده شده شما باید پاسخگو باشید. پزشک معالج همسرم به شدت نگران وضعیت کمر و گردن اوست. من برای جزء جزء اعضاء و جوارحش نگرانم و نگرانی ام را به همه دنیا اعلام می کنم. و فریاد وااسلاما سر خواهم داد تا فردا روز شرمنده یار عزیز و مردم مهربان وطنم نباشم.

من همه کارهای غیرمجاز از نظر شما را برای حفظ جان همسرم و ایجاد شرایط مناسب برای او انجام خواهم داد. کارهای غیرمجاز؟! بله همه آن کارهایی که شما و بازپرس و بازجوها مستقیم و غیرمستقیم از آن منعمان می کردند. خنده دار نیست آقای دادستان که جرایم ما از نظر شما و دوستان تان مصاحبه، مکاتبه، وبلاگ نویسی و هرگونه ملاقات و گفتگو با مقامات مسئول برای اطلاع رسانی شرایط دهشتناک همسرم بود و برای وادار کردن آدم های دارای تعهد برای به کار گرفتن این تعهد و مسئولیت. ما فریاد ها زدیم آقای دادستان و خدا فریادمان را شنید و خدا فریاد خانواده شهدا را هم شنید و یک دادستان که مظهر زشتی و بداخلاقی و بدسیرتی و بدکرداری بود و دیگر مجرمان قرار است به سزای اعمال کثیف و ضد بشری و ضد اسلامی شان برسند. ما باز هم فریاد می زنیم و اقدامات غیرقانونی و غیر حقوقی و غیر شرعی و غیرانسانی و غیراخلاقی را افشا می کنیم و خدا صدایمان را می شنود. آقای دادستان بیایید شما هم در میان عبادت های ماه خدای عدل و انصاف، صدای دادخواهی بندگان خدا را هم بشنوید. تصور نمی کنم صدای ما چندان ضعیف باشد؟ وکیل من و همسرم برای من و آن عزیز دربند ستم، درخواست ملاقات کرده پاسخش را فوری می خواهیم.

اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین

 

 

 

 


 


حسن اسدی‌ زیدآبادی و علی جمالی، دو عضو شورای مرکزی سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) بعد از ظهر امروز، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.

به گزارش "ادوارنیوز"، حسن اسدی زیدآبادی، مسوول کمیته حقوق‌بشر سازمان، پس از مراجعه ماموران امنیتی به منزل وی و "علی جمالی"، مسوول کمیته سیاسی سازمان نیز، در محل کار خود، به وسیله نیروهای امنیتی بازداشت شده‌اند.هنوز از دلایل بازداشت و اتهامات این افراد، اطلاعی در دست نیست.

گفتنی است حسن اسدی‌زیدآبادی آبان ماه سال گذشته نیز بازداشت و پس از 40 روز با قید ضمانت از زندان آزاد شده بود. دادگاه رسیدگی به اتهامات وی، به تازگی در شعبه 28 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، برگزار شد. علی جمالی نیز در طی هفته های اخیر، به نهادهای امنیتی احضار و مورد تهدید قرار گرفته بود.

هم اکنون احمد زیدآبادی (دبیرکل)، عبدالله مومنی (سخنگو) و علی ملیحی(مسوول روابط‌عمومی) سازمان دانش‌آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) در زندان به سر ‌می‌برند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به norooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به norooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته