-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه

Latest News from Emrooz for 08/29/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مسئولین از رسیدگی پزشکی به حمزه سبحانی نوجوان کرد محبوس در زندان دیزل آباد کرمانشاه، با توجه به نیاز فوری وی سرباز می زنند.

بنابه اطلاع گزارشگران هرانا، حمزه سبحانی، نوجوان اهل شهر جوانرود حدود دو ماه قبل توسط نیروهای امنیتی این شهر به اتهام همکاری با احزاب کردی مخالف نظام همراه چندین شهروند دیگر در این شهر بازداشت شده است.

وی که پس از بازداشت به بازداشتگاه اداره اطلاعات کرمانشاه منتقل شد، جهت اعتراف گیری تحت شدیدترین شکنجه های فیزیکی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار گرفت؛ به طوریکه دو ناخن وی را کشیده و چند انگشتش در زیر شکنجه شکسته می شود.

گفتنی است وی پس از گذشت یک ماه با قرار موقت بازداشت به زندان دیزل آباد کرمانشاه منتقل شده است.


 


بازتاب نوشته ی اجمالی اخیر تحت عنوان "گذرگاه خطیر و روزنه های عبور" مرا بر آن داشت اندکی به بسط مطالب مطروحه در این مقاله بپردازم.

مقاله سه محور عمده را شامل می شد: ۱) ضرورت نفی تهدید خارجی ۲) تاکید بر کنترل سطح مناقشات داخلی ۳) پیشنهاد باز کردن باب های گفت و گوی ملی

۱) نفی تهدید خارجی از جمله موضوعات مورد اتفاق همه ی حریانات سیاسی علاقمند به دین و میهن در کشور بوده است. ایرانی هر که باشد نمی تواند با مداخله ی خارجی در امور داخلی خود موافق باشد، چه رسد به تهدید و تحریم. استدلال اینکه تحریمها و تهدیدها متوجه دولت است نه ملت نیز استدل نادرستی است، چرا که نهایتا ره آورد آن موجب عقب ماندگی کشور خواهد بود. به یاد می آورم که در تابستان ۱۳۸۲ خدمت مرجع عالیقدر حضرت آیت الله سیستانی رسیدم. آن ایام رسانه های خارجی تبلیغ توسعه ی دموکراسی با کمک سیاست جنگی آمریکا در منطقه را می کردند. ایشان در کنار تبیینی عمیق از تحولات سیاسی جهان فرمودند: " نکند یک وقتی به سوی اجنبی و خارج کسی چشم داشته باشد یا متوسل شود. اگر آنچه در عراق اتفاق افتاد در جاهای دیگر اتفاق بیافتد؛ بیرون آمدن از آن ممکن نیست. البته دیگران هم توجه کنند به خواسته‌های مردم. باید بین مردم و مسوولین و روشنفکران همدلی و همفکری باشد.".

در شرایطی که بنا بر اکثر تحلیل ها، تحریم سیاست قطعی و تهدید خارجی یک احتمال جدی علیه کشورمان تلقی می شود و به ویژه در روزهای منتهی به سوخت گذاری تاسیسات بوشهر که تهدید در بالاترین سطح خود قرار داشت، تنها اقدام ممکن از سوی جنبش اصیل سبز برای انصراف تهدید خارجی از خشونت نظامی، ابراز مخالفت جدی،علنی و بدون قید و شرط بود. این به مفهوم نادیده گرفتن اقدامات و سیاست های ماجراجویانه ی برخی دست اندرکاران امور که هم ردیف با برخی دول خارجی موجب تقویت ایران هراسی و تصویر کردن چهره ی ایران به عنوان یک تهدید جهانی گردیده و یا فراموشی مافیای نوظهور ثروت و قدرت که جنگ یا پیشامدی نظیر آن را امکانی برای تصفیه حساب داخلی و خیمه زدن بیشتر بر منابع کشور می داند نیست. آن را باید متذکر شد و مورد نقد جدی قرار داد، اما مگر می شود به این دلیل، نسبت به دولت هایی که تاریخ خود را با جنگ و خشونت در منطقه آمیخته اند مظنون نبود و در برابر تهدید مستقیمشان سکوت اختیار کرد؟ ما که سر جنگ با کسی نداریم، طبیعی است که خواهان روابط بهتری با جهان باشیم و از زیاده گویی مشکوک ماجراجویان و فرصت سوزی برخی دست اندرکاران ناخرسند،اما کیست که بر ایمانیت و ایرانیت خود بنازد و بی استثنا مداخله یا فرصت طلبی دول خارجی در مناقشات داخلی را مردود نداند؟ مگر همین چند ماه پیش بسیاری بر امتیاز گیری یک طرفه ی چین و روسیه (صرف نظر از شعار نامریوط و دست ساخت مرگ بر روسیه) معترض نبودند؟ آیا میان امتیازگیری اروپاییان و امریکا با دول قدرتمند شرقی تفاوت ماهوی وجود دارد؟ هر دو مردود است و منطقا موضع گیری بی چون و چرا و البته سنجیده در برابر هر دو الزامی است. در چنین صورتی است که انتقاد به سیاست ضعیف یا غلط خارجی و مواضع نادرست و بی مبنای برخی دست اندرکاران حجیت واقعی پیدا کرده و مفهوم ملی می یابد.

۲) تاکید بر کنترل سطح مناقشات داخلی: این گزینه هم در شرایط تهدید گزینه ای معقول است و هم از منظر اصلاحات داخلی. این نه سخنی بدیع است نه بی مبنا. حتی دول متخاصم در شرایط جنگ عندالزوم نسبت به کنترل سطح منازعه اقدام می کنند. ایران و آمریکا چند دهه است که در شرایط مخاصمه اند. آیا با همه ی ابزارها، روشها و در بالاترین سطح به منازعه وارد می شوند؟ حتی در موارد برخورد نظامی چه در شرایط جنگ ایران و عراق و چه پس از آن، هر دو کشور از بالا گرفتن شعله ی برخورد فی مابین و گسترش آن به مرزهای بی کنترل پرهیز کردند. کیست که تهدید اخیر اتمی آمریکا علیه کشورمان را در ردیف افراطی گری و ناپختگی های سیاسی نشمارد. در تمام شرایط جنگ تلاش ها متوجه آن بود که صدام از موشک پراکنی و بمباران شیمیایی و حمله به مردم بی دفاع پرهیز داده شود، نه آنکه مقابله به مثل شود. جنگ تمام عیار آخرین و البته سیاهترین مرحله مناقشات جهانی است که حتی همان هنگام نیز بسیاری از دولتها به کنترل آن همت می گزینند. بدون آنکه در مثل مناقشه ای باشد جایگاه این قاعده ی معقول در شکاف های داخلی دو صد چندان و بی نیاز از توضیح است. نمی دانم چرا عده ای از این پیشنهاد بر آشفتند، البته برآشفتن همزمان مطرودان بیرونی و افول گرایان داخلی که نان خود را در تنور افراطی گری می پزند مفهوم است.

یکی از بزرگترین اعتراضاتی که به دست اندرکاران وقایع روزهای پس از انتخابات وجود دارد، همین بی قاعده بودن مواجهه با مردمی است که فریادشان سکوت بوده است. چرا اسلحه، چرا خشونت؟ چرا زندان؟ چرا اتهام؟ چرا تهدید؟ چرا تحقیر؟ چرا خفقان؟ چرا تغییر رادیکال فاز سیاسی به امنیتی؟ چرا حصر خبری، تهدید و توهین به رهبران سبز آن هم رهبرانی که در ایمانشان به انقلاب، اسلام و ایران از بسیاری از مدعیان نوظهور پیشتازترند؟ متقابلا، انتظار می رود همین نکته نیز در رویکرد معترضان و منتقدان مورد توجه باشد. نمی توان به کسانی که ناگهان در میان معرکه ی علاقمندان به اجرای درست و همه جانبه ی قانون اساسی، سخن از تغییر بنیادی نظام می گویند، کسانی که نوای ضدیت با دین سر می دهند، و کسانی که توهین را شعار می کنند خوشبینانه نگریست. کیست که نداند بسیاری از این رخدادها، دست ساخت قدرت طلبان نوکیسه یا فرصت طلبان برای بدنام کردن معترضان بود. آنها می خواستند مناقشه را از قاعده بیرون برده و مردم به ویژه جوانان را به واکنش غیر حساب شده وادارند تا دستشان برای هر اقدام کور و ناصواب و اهداف پنهان باز شود. کیست که نداند مردم معترض انگیزه ای برای بالا بردن سطح مطالبات نداشتند و دیگران با برخوردها و مواضعشان سطح مطالبات را افزون نمودند. مرحبا به مردمی که با هوشیاری و بینش مثال زدنی با آنکه دلهایشان مالامال از نقد و نظر بوده و است، با بردباری و ذکاوت مانع بهانه جویی ها بوده اند.

با آن که عمق و سطح نارضایتی در بخش معنی داری از جامعه وجود دارد، اما نباید آن را به مفهوم رسیدن مردم به آستانه ی تقاضای تغییر رادیکال تفسیر کرد که راهبردی بس خظرناک و بی فرجام است. بر این باورم که ایده هایی که تغییر نظام را دنبال می کند، اقدامات و شعارهایی که سطح و مرز ندارد و حتی بسیاری از فاش گویی ها و نامه های سرگشاده موضوعیت نمی یابد. آنها که معتقدند باید مناقشه را به بالا ترین سطح کشاند، باید پاسخ دهند که چنین راهبردی به کجا ختم خواهد شد؟

باید انتظار از خود را منطقی کنیم. ملت ما در بسیاری از شئون از تراز بالایی برخوردار است، اما نباید کاستی های خود به ویژه در تجربه ی کشور داری و مردمسالاری، اخلاق حکمرانی، دانش مدیریت به ویژه مدیریت منابع، حقوق اساسی، تفاهم داخلی و تعامل با جهان را فراموش کنیم. با همه ی تفاوت هایی که بین اصول گرایان و اصلاح طلبان وجود دارد، اما کسی نسخه ای برای اصلاح یک شبه ی کشور ندارد. بیماری های کشور گام به گام بهبود می یابد. مشکل اصلی آن جریان منحرف است. باید همگان را از جریان منحرفی که چون ویروسی خطرناک به جان مملکت افتاده و بر مراکز کلیدی تکیه زده است آگاه ساخت و راه را بر آن بست، اما این با تغییر و جهت گیری رادیکال متفاوت است. در شرایط فعلی هر اقدام رادیکال که منجر به بالاتر رفتن سطح مناقشه شود تنها به نفع جریان نفوذی منحرف متحجری است که می خواهد سرنوشت خود و نظام را به هم پیوند بزند. به سرمقاله ها و رسانه هایشان نگاه کنید، حتی تغییر لحن امام جمعه ای را هم بر نمی تابند. چرا با هرگونه تلطیفی مخالفند؟ این لزوما دلیل تامی نیست، اما نشانه ی مهمی برای شناخت کسانی است که از کنترل سطح منازعه بیمناکند؟

همچنان بر نقش رهبران عالی در سیاست کنترل سطح منازعه پای می فشارم و خواهان تعمیق و گسترش آن هستم. به صراحت عرض می کنم نادیده گرفتن ایمان و باورهای دینی مردم، رویکردهای بی تفکیک و شعار های بدون مرز ریختن آب به آسیاب جریان منحرفی است که توانسته تا خلوتگاهها نفوذ کند. کسانی که نظام و حاکمیت رایکپارچه خطاب می کنند به خطا رفته اند. باید تمرکز بر هسته ها و حوزه های تولید ظلم و فساد باشد نه کلیت و ارکان نظام. آقای مهندس موسوی به درستی بیان داشته اند که باید با حفظ مرزبندی با اقتدارگرایان در برابر تهدید و تعدی خارجی ایستاد. همین سخن از سوی دیگر نیز مصداق دارد. یعنی با حفظ مرزبندی با مخالفان اساس انقلاب و نظام، باید در برابر مراکز تولید فساد و ظلم داخلی ایستاد. تمایز هر اقدامی فراتر از این با رادیکالیسم دشوار است. اصلاحات رادیکال که دیگر اصلاحات نیست.

چند ماه پیش عرض شد که آقایان موسوی، خاتمی و کروبی متشکلتر شوند و از نخبگان داخلی هر دو جناح کمک بگیرند. امروز این امر ضرورتی عینی تر است تا هم از آنارشی و مرزشکنی و رادیکالیسم پیشگیری شود و هم تصویر و راهبرد روشنتری از مسیر ارائه گردد. مردم شریفی که آن صحنه های به یاد ماندنی را در انتخابات آفریده اند،امروز چشم به گام های نخبگانشان دوخته اند که چگونه راه احقاق حقوق مردم و ارتقاء کشور را می گشایند. مردم آگاه ایران به مراکز تولید ظلم پشت و آنان را به خود واگذار کرده اند. روزنه ها را بسته اند و گرنه نگاهی به خلوت مردم فاصله ی عمیق با جلوت را آشکار می سازد. نگرانی ها ی جریان منحرف از آینده ی خود آشکار است و از این رو هر آینه محتمل است تا به یهانه ی پیشامدی رفتاری رادیکال بروز دهد. باید در برابر رادیکالیسم از هر نوع و در هر جبهه ای هشیار بود.

۳) پیشنهاد باز کردن باب های گفت و گوی داخلی: تجربه می گوید و بسیاری معترفند که هیچ یک از دو جریان اصلی کشور قابل حذف از جامعه نیستند. ممکن است بتوان بخشی را برای مدتی از قدرت حذف کرد، اما حذف از جامعه خیال پردازی است. باید هویت ها را به رسمیت شناخت و راه اداره ی بهتر کشور را باز کرد. متاسفانه جماعتی بزرگ از اصولگرایان قدرت طلبی کرده اند و به مدد افول گرایان راه های گردش قدرت در جامعه را به نفع خود بسته اند. آنان خواسته یا ناخواسته کشور را به گرداب فرصت سوزی و سرمایه سوزی کشانده اند. این قدرت طلبان جماعت بزرگی از مردم را کنار گذاشته و تلاش دارند بخش دیگر را در برابر آنان قرار دهند و خود سهم عظیمی از سرمایه و فرصت کشور را یا به کنترل بخش کنار گذاشته معطوف کرده اند و یا با سیاست ها و مدیریت غلط بر باد می دهند. نتیجه آن می شود که با همه ی استخراج بی رویه ای که از منابع مادی و معنوی کشور شده است در داخل با مشکلات عدیده ی مدیریتی و توسعه ای مواجهیم و در خارج با تهدید و تحریم و واگذاری امتیازهای بی حساب. نهایتا به عنوان نمونه ترکیه و برزیل که سی سال پیش از مقروض ترین کشورهای دنیا بوده اند اینک از ما پیش افتاده اند در حالی که هیچ یک از هزینه های ملت ما را نیز نپرداخته اند. نه صدها هزار شهید و نه آبروی اسلام و ایران.

باید راهی برای تصحیح امور پیدا کرد. وقتی سخن از باز کردن راه های گفت و گو به میان می آید، به معنی معامله یا عبور و عدول از حقوق مردم نیست که کسی حق ندارد و نمی تواند چنان بگوید، به معنی پیدا کردن راهی معقول و پایدار برای ایفای حقوق امروز و آتی مردم است، وگرنه معلوم است که در نزد وجدان و دادگاه جامعه و در پیشگاه تاریخ نام چه کسانی به تباهی و چه کسانی به حق طلبی و آزادگی درج خواهد شد. اینکه به لحاظ فرهنگی و تاریخی، خوانش از گفت و گو گفت و گو بده بستان، سازش و خیانت است و اینکه پیشقدمی در گفت و گو به مفهوم ضعف و عقب نشینی ترجمه می شود موضوع مطلقی نیست و اینجا مصداق ندارد. این همان تلقی است که سالهاست تعمیم پیدا کرده و هم موجب عدم مفاهمه ی داخلی و هم مانع مراوده بهتر ما با جهان شده است و بسیاری از ما به آن معترضیم.

روشن است که چه کسانی به دور خود و کشور دیوار برلین کشیده و مانع مفاهمه و بهره گیری از روش های مردمسالارانه در اصلاح امورند، اما باید دعوتشان کرد و پیشقدم شد. طرفداران مردمسالاری بر گفت و گو غیرت نمی کنند. این شیوه ی تمامت خواهان است که از گفت و گو می هراسند و اتکا به اقتدار را مکفی میدانند. پیشقدمی در گفت و گوی ملی نشان دهنده ی خیرخواهی و بلند نظری است و مستوجب تقدیر است نه تحقیر. باز کردن فضای گفت و گو یعنی به رسمیت شناختن تفاوت های مردم و خروج از فاز امنیتی به فاز سیاسی. گفت و گو یعنی باز شدن راهی برای تمرکز بر اصلاح سیاست ها و روشها به جای تمرکز بر افراد. گفت و گو یعنی باز کردن فضای عمومی برای طرح و فهم ایده ها در همه ی سطوح. طبیعتا باز شدن فضای رسانه ای، آزادی زندانیان، آزادی احزاب و گروه های سیاسی، رسیدگی به مظالم رفته، حق تعیین سرنوشت، مفاهمه ی نخبگان جناح های سیاسی، گفت و گوی نخبگان و حاکمان و در یک کلام خروج از فاز ناموجه امنیتی و ورود به فاز سیاسی نیز در همین چارچوب قابل تعریف است. باز کردن باب گفت و گو به مفهوم بسته شدن باب خشونت از هر نوعش و از جانب هر کس است و طبیعی است که تنها خشونت طلبان می توانند مخالف گفت و گوی ملی باشند. باز کردن باب گفت و گو و مفاهمه ی ملی رسالتی همگانی است که حاکمان و نخبگان بر آن مسئولترند.

گرچه معدودی در نقد مقاله ی پیشین جانب انصاف و آداب نقد نگاه نداشتند و نشان دادند که تنوع آرا در نزدشان شعاری بیش نیست، اما خدا را شاکرم که دیدگاه های ارزنده ای مطرح و باب این بحث گشوده شد. می دانم که در فضای فعلی برای بسیاری اینگونه سخنان خوشایند نیست و نقد و افشاگری و فریاد خریدار بیشتری دارد، اما به اصول این دیدگاه باور دارم و بر اساس مکاتبات فراوانی که از افراد بسیار موثر دریافت کرده ام، می دانم این دیدگاه از طرفداران جدی در جریان داخلی سبز و نخبگان جریانات دیگر برخوردار است، لذا هم طرح و پیگیری و هم نقد و موشکافی آن را ضروری می دانم.

می دانم که بسیاری از کسانی که بر سریر قدرت نشسته اند تمایلی به رسمیت شناختن طیف وسیع منتقدان خود ندارند و این دیدگاه از قبل با چالش جدی مواجه است، و چه بسا همین روزها پیشامدها و تندروی هایی را مخالفان این دیدگاه به ویژه همان جریان منحرف شکل دهند تا به مدد آن، زمزمه های این چنینی را در نطفه خفه کنند، کما اینکه به جای آنکه زندانیان را آزاد و فشارها را کم کنند، آزاد شدگان را به زندان فرا خوانده و به عنوان نمونه برای رییس ستاد آقای مهندس موسوی آقای دکتر بهزادیان که شرافت ذاتی و سلامت نفسش زبانزد است، حکم پنج ساله می نویسند.

همینجا لازم است تصریح شود که ایده ی گفت و گو دشوارتر از هر ایده و مسیر دیگری است. عادت تاریخی نخبگان و حکام ما اتکا به شیوه های دیگر است. باید مفهوم و ارزش گفت و گو و فرهنگ آن را در همه ی سطوح و عرصه ها بازشناسی کنیم. دشوار است که تندروها فرصت دهتد که گفت و گویی از هر نوع و در هر سطحی شکل بگیرد، دشوار است که با گفت و گو تندروی های ریشه دار و عمیق، شکاف های سنتی و تاریخی، خلق و خوهای نا صواب و بی قانونی های بی حد و حصر کنترل شده یا انعطاف و اصلاحی معنی دار صورت پذیرد. حتی محتمل است برخی مدت کوتاهی نرمش و روی خوش نشان دهند و دوباره به خصلت مالوف برگردند، اما نباید مایوس شد و در چنبره ی این عادت تاریخی زمینگیر ماند. بالاخره باید روزی بر این قرار متقاعد شد. راه های دیگر شاید برای ما آسانتر بنماید چرا که به آن خو گرفته ایم، اما تعمقی بر آن نشان می دهد که بس خسارت بار و کم فایده است. دشوار است از هزینه های آن برای دین و میهن خوف نکنیم. شاید نادیده گرفتن این اصل بوده است که با یک تاریخ مملو از قهرمانان ملی هنوز به جایگاه مطلوب خود نرسیده ایم؟ اگر فرجی باشد و بخواهیم قله های بلوغ ملی را فتح کنیم، همین راه گفت و گوی داخلی با تکیه بر بدنه ی اجتماعی، به رسمیت شناختن متقابل و تفاهم ملی برای پیشرفت کشور، اصلاح روشها و اتفاق برای جراحی غده ی سرطانی منحرفین است. سخن از گفت و گوی ملی نیازمند به جان خریدن طعن و زخم رفیق و رقیب است، لکن بی شک کسانی که قدم در این مسیر پر مرارت اما فرهنگساز و راه گشا برای کشورمان بگذارند، در پیشگاه تاریخ سربلندتر خواهند بود، حتی اگر در کوتاه مدت در قاب قهرمانان ملی و تاریخی ننشینند.

آینده قضاوت خواهد کرد که هر فرد و گروه کدام مسیر را برگزیده است و نتیجه ی عمل کدامیک موجب عبرت یا مایه ی مباهات فرزندانمان خواهد بود؟


 


شکل گیری انقلاب 57 که در مقابل حاکمیت ضد مردمی و در ادامه نهضت های آزادی خواهی سده اخیر ایران بود و از آنجائی که این انقلاب با ایدئولوژی اسلامی همراه بود و پیرو ایده های آرمانی اش مبنی بر دفاع از مظلومان مقابل مستبدان و مستکبران در هر نقطه از جهان، به مسئله اشغالگری فلسطین نگاهی ویژه داشت و این نگاه طوری بود که به عنوان یکی از مسائل مهم بین المللی در عرصه سیاست خارجی ایران از اهمیت شایانی برخودار گردید، البته احساس مسئولیت در مقابل اشغالگری از بدو شکل گیری اسرائیل در میان مبارزان ایرانی قابل مشاهده است. قبل از انقلاب روشنفکران و روحانیون مبارز و آزادی خواه مواضعی روشن پیرامون این موضوع داشته اند. و پس از انقلاب نگاه به مسئله اشغالگری به حدی بود که آ..خمینی از فلسطین به نام پاره تن اسلام یاد می کند و با این نگاه می خواهد نشان دهد که مسئله فلسطین مختص به منطقه خاص نیست، بلکه به کل جهان اسلام مربوط می شود . هدف این ایده و یا تفکر، دادن درکی به جهان اسلام است که در مقابل اشغالگری بی تفاوت نباشند و در جای دیگر نیز خطاب به مسلمین می گوید: مسلمین باید به هوش باشند باید بفهمند قدرتی که مسلمین دارند، قدرت های مادی ، قدرت های معنوی . مسلمین که یک میلیارد جمیعت دارند و پشتوانه خدایی دارند و اسلام پشتوانه آنهاست و ایمان پشتوانه آنهاست از چه باید بترسند؟ با یک جمیعت کمی در مقابل دشمن های زیاد، دشمن های بسیار قیام کردیم و ابرقدرت ها را شکست دادیم در واقع این نگاه می خواهد بگوید نه تنها مردم فلسطین، بلکه مردم سایر ملل نیز نباید در برابر ظلم و ستم هایی که به آنها روا می شود سکوت پیشه سازند. ودر جایی دیگر می گوید روز قدس روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز قدس روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. این گفتار نیز بیان کننده تفکری است که در مقابل استبداد، چه داخلی و چه خارجی نباید سکوت اختیار کرد و نظام اشغالگری مختص یک منطقه خاصی نیست، بلکه حاکمیتی که به حقوق اساسی مردم که همان حاکم بودن بر سرنوشت خویش است بی اعتنا بوده و آنرا نایده بگیرد در واقع به نوعی اشغالگر است و در مقابل آن نیز سکوت جایز نیست.

چگونگی شکل گیری روز قدس و تسری آن به سایر نقاط جهان:

قدس نام عربی اورشلیم است. ولی با یوم یروشالاییم (به معنای: روز اورشلیم) که تعطیل رسمی و روز جشن یکپارچه شدن شهر اورشلیم است متفاوت است . سال ها قبل از پیروزی انقلاب ، کشورهای عربی و در راس آن سازمان آزادی بخش فلسطین، روزی را در ماه اکتبر که یادآور پیروزی فلسطینیان در دره کرامه بود را به عنوان روز فلسطین نامگذاری کردند. و این عنوان نیز به دنبال جنگ چند روزه در سال 1967 و شکست مصر و سوریه وبه طوری که برای اولین بار فلسطینی ها توانستند با یک سلسله عملیات نظامی ارتش اسرائیل را صاحب تلفات شدیدی کنند، به دنبال این پیروزی در ماه اکتبر مراسمی به نام روز فلسطین برگزار می گردید. اما از آنجائی که این روز با هویتی عربی تعریف گردید و مورد استقبال کشورهای اسلامی قرار نگرفت. پس از پیروزی انقلاب در کابینه دولت موقت پیشنهاد روز قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان داده می شود که به جای روز فلسطین قرار گیرد و مهندس بازرگان علت نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان را به روز قدس به دلیل اختلاف هایی در خصوص شب قدر عنوان می کند. در 16 مرداد 58 پس از بمباران جنوب لبنان توسط نیروهای اسرائیلی آ...خمینی آخرین جمعه ماه رمضان را به عنوان روز قدس نام گذاری می کند و بیان می کند که مردم در این روز باید همبستگی خود را در حمایت از حقوق قانونی مردم فلسطین به نمایش بگذارند.

ابراهیم یزدی در همان ایام در گفتگوی خود با محمد مهدی جعفری که در کتاب خاطرات وی درج شده از این که نامی از وی ذکر نگردیده و این پیشنهاد عنوان شده، گله می کند و می گوید که روز قدس را من در نماز جمعه پیشنهاد کردم اما وقتی اعلام شد اصلا اسمی از من برده نشد. پس از اعلام نامگذاری روز قدس هم ساله در ایران راهپیمایی در حمایت از مردم فلسطین برگزار می شود و همزمان با ایران در کشورهایی نظیر ترکیه ، اندونزی ،بحرین ،‌لبنان ،‌پاکستان و حتی در امریکا و انگلستان نیز تظاهراتی برگزار می شود. جالب توجه آن است که یهودیان و گروههای حامی اسرائیل نیز در این روز بر ضد روز قدس تظاهراتی به راه می اندازند، آنچه فارغ از بنیان این روز به نظر می رسد که چه گروه و یا شخصی عامل شکل گیری چنین روزی بوده، آن است که روز قدس یادآور مقابله با هر نوع تفکر تمامیت خواهی و انحصار طلبی است، یادآور مقابله با هر نوع گرایش ضد انسانی و تحجر است، این روز یادآور اشغال یک کشور مظلومیست که صدای مظلومیتش بیش از نیم قرن است که در جهان طنین انداز شده است. در جهانی که ملل مترقی اش خود را پیشرو در حقوق بشر می دانند اما در مقابل نیم قرن جنایت سکوت پیشه کرده و حتی از مسئله فلسطین به عنوان برگی در جهت اهداف خود بهره می برند. بنیان روز قدس در کشور ما با زمانی همراه بود تقریبا اصول اولیه آزادی ها رعایت می شد و گروههای مختلف سیاسی در چهارچوب قانون اساسی حق فعالیت داشتند حق ابراز عقیده داشتند و فریاد هم میهنان در آن سال ها می توانست به عنوان شاخص آزادی خواهی در جهان مبنا قرار گیرد، اما زمانی که فعالین مختلف فکری و سیاسی حق هیچگونه فعالیتی نداشته باشند و نتوانند ابراز عقیده کنند و فعالانشان در گوشه های زندان گذر ایام کنند آیا می تواند مبنای آزادی و آزادی خواهی برای آزادی خواهان جهان و پشتوانه ای در جهت دفاع از حقوق فلسطین باشند آیا می تواند شاخصی در دفاع از ارمانهای آزادی خواهانه باشد؟ در کشوری که صدای مظلومانش شنیده نمی شود و در کشوری که قرار بود مردمانش بدون لکنت زبان از حقوقشان دفاع کنند در کشوری که مقتول محکوم و قاتل تبرئه و ترفیع درجه می گیرد و صدای معترضان با گلوله پاسخ داده می شود آیا می تواند ندای دادخواهی برای مردم فلسطین را سر دهد؟ اما آنچه که همه ما می دانیم و آنهائی که حقوق اساسی و شناخته شده انسانی را در هر گوشه از جهان پایمال می کنند و آن را بازیچه نفسانیات خود کرده اند در مقابل خواست های به حق مردم شکست خواهند خورد، زیرا که مقاومت مظلومان در برابر مستبدان و مستکبران در طول تاریخ ایران و جهان داستان و افسانه نیست، بلکه یک واقعیت ثبت شده در تاریخ مبارزاتی است که حق پیروز است و باطل رفتنی است هر چند زمان طولانی را بطلبد. آنچه ما امروز از اشغالگری فلسطین می بینیم، شاهد به حق شناخته شدن حقوق فلسطینیان و محکومیت تفکر اشغالگری در اذهان عمومی جهان هستیم. آری روز قدس زنده است و ماندگار. زیرا که مردم فلسطین صاحب مقاومتی هستند که به حق است و بر آن اصرار و مداومت دارد و این مقاومت هر چند در طولانی مدت در مقابل ظالمان در هر نقطه از جهان باشد منجر به فرسایش ظالم و در نتیجه نابودی آن می گردد و این روز در میان مردم مستضعف و مظلوم جاودان خواهد بود به دلیل خوی ضد ظلم اش، ضد تحجرش که آن هم در روح آزادی خواهان جهان، مردم مظلوم فلسطین و ایرانیان سبز است و هر روز امیدوارانه با صبر و استقامت و به پشتوانه تجربیات مبارزاتی به پیگیری اهدافش ادامه می دهد.


 


امروز: رئيس‌مجمع تشخيص مصلحت نظام در ديدار جمعي از دانش‌آموزان برگزيده خانواده‌هاي تحت پوشش كميته امداد امام خميني(ره)، ايجاد جريان امدادي را براي رضاي خدا و انسان‌هاي نيازمند دانست و با اشاره به اهميت حفظ استقلال كميته امداد گفت: خدمات كنوني اين نهاد عظيم به خاطر حفظ استقلال آن است و اگر استقلال آن مخدوش و در جريانات سياسي و باندي قرار گيرد آسيب جدي مي‌بيند.
به گزارش ايلنا، آيت‌الله هاشمي رفسنجاني اقدامات و خدمات كميته امداد خميني(ره) را در طول سال‌هاي پس از انقلاب شايان تقدير و تشكر خواند و تأكيد كرد: برنامه‌هاي آموزشي، فرهنگي، تربيتي اين كميته مي‌تواند زمينه‌ساز تربيت مديران و انسان‌هاي شايسته‌اي باشد كه در كنار ساير اقشار جامعه مديريت و سازندگي كشور را به دست گيرند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري با تأكيد بر اينكه شايسته‌ترين كار كميته امداد اين مي‌تواند باشد كه انسان‌هاي مستعد را در چرخه مديريت قرار دهد، افزود: افرادي از خانواده امداد كه مدارج بالاي علم و دانش و مديريت را طي كنند چون طعم تلخ فقر را چشيده‌اند انسان‌هاي خودساخته‌اي خواهند بود كه ريشه‌هاي فقر را با ساختن و آباداني كشور از بين خواهند برد.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام تشكيل كميته امداد امام خميني(ره) تنها 12 روز پس از پيروزي انقلاب را نشانه جايگاه والا و اهميت بسيار فقرزدايي نزد حضرت امام و مبارزان انقلاب اسلامي خواند و تصريح كرد: نهادي كه 30 سال پيش به دست مبارك حضرت امام(ره) غرس شد ، اكنون به شجره طيبه و تنومندي تبديل شده است كه دايره خدماتش از مرزهاي جمهوري اسلامي فراتر رفته و مستضعفان ساير كشورهاي مسلمان را نيز دربرگرفته است.
آيت‌الله هاشمي رفسنجاني كميته امداد را نمونه موفقي در تاريخ امداد جهان خواند و گفت: اكنون بسياري از كشورها تشويق شده‌اند كه از تجربه اين نهاد براي فقرزدايي و امدادرساني در كشورهاي خود استفاده كنند.
رئيس مجلس خبرگان رهبري تصريح كرد: يكي از خدمات ماندگاري كه كميته امداد انجام داده است، اين است كه زمينه تحصيل ميليون‌ها دانش‌آموز و دانشجو را فراهم كرده كه اگر اين كميته نبود اين خدمات و رشد علمي امكان‌پذير نبود.
در ابتداي اين ديدار انواري رئيس كميته امداد امام خميني(ره) خدمات گسترده فرهنگي، آموزشي، هنري و تربيتي جانبي اين نهاد را برشمرد و گفت: امداد فكري و فرهنگي از توصيه‌هاي دائمي حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري بوده است كه مسئولان كميته امداد نيز نهايت جهد و كوشش خود را در اين راه بكار برده و خواهند برد.


 


امروز: مراسم شب های قدر جنبش مسلمانان مبارز، مانند سال های گذشته در منزل حبیب الله پیمان برگزار خواهد شد.


بنا به گزارش رسیده به جرس، مراسم روز نوزدهم رمضان، برابر با اولین شب قدر علی رضا رجایی و حبیب الله پیمان سخنرانی خواهند داشت.


شرکت برای تمامی علاقه مندان آزاد است.


 


امروز: معصومه چگینی همسر شهید محرم چگینی در گفتگویی تلفنی با جرس خبر داد: طی دو هفته متوالی به مزار این شهید که در راهپیمایی ۲۵ خرداد مورد هدف گلوله قرار گرفته بود، حمله شده است اما در عین حال پیگیری های آنان از طریق مسولان بهشت زهرا نتیجه ای نداده است.

وی ضمن ابراز ناراحتی شدید از هجوم به سنگ قبر این شهید راهپیمایی بیست و پنج خرداد، در تشریح این واقعه گفت: هفته اول که تمام شیشه های مقبره همسرم را شکستند و این هفته وقتی به مزار همسرم رفتم ، دیدم با بی رحمی تمام، عکس شهید و قرآنی که در مقبره بود را هم بردند، حتی تابلویی که از نام شهید ساخته بودیم را نیز از جا کندند و بردند.

خانم چگینی با بیان اینکه برای آنها هویت کسانی که مقبره این شهید را تخریب کرده اند، هنوز روشن نیست، یادآور شد: ابتدا به مسولان بهشت زهرا مراجعه کردم اما آنها می گویند بروید در ساختمان اداری، از آنجا به جای دیگر و در نهایت هم گفته اند، بروید یک تابلوی دیگر بر سر مزار نصب کنید.

وی ادامه داد: شاهدانی که در بهشت زهرا بوده اند، می گویند، چهارنفر با هجوم به مقبره همسرم در قطعه۲۵۶ تابلویی که ما خودمان برای همسرم درست کرده بودیم را از جا کندند ولی آنها هم نتوانستند تشخیص دهند که این افراد چه کسانی بودند و با چه هدفی اینکار را انجام دادند.

وی ضمن ابراز تاسف از این واقعه خطاب به مسولان می گوید: در تمام این یک سال، هیچ کسی سراغ مان نیامد، یک کارت شهید هم دادند دست مان و بعد گفتند بروید دنبال دیه که همان را هم نداده اند اما هرگز حاضر نشدند به ما بگویند چه کسی همسر من و جوانان بیگناه این کشور را تنها به جرم آنکه دنبال رای گمشده خود بودند با گلوله کشته است. چطور می شود که در خیابان های همین کشور کسانی به سمت این مردم و در برابر چشمان ما گلوله شلیک کنند و بیش از یک سال هم بگذرد و نه تنها جوابگو نباشند بلکه هر روز داغ ما را هم تازه تر کنند.

وی گفت: وقتی به خانه برگشتم و هیچ کس جوابگوی این نبود که چه کسی شیشه های مقبره همسرم را شکسته است، با خودم گفتم مگر وقتی به سنگ قبر ندا حمله کردند، کسی جوابگو بود که حالا ما دنبال جوابگویی مسولان باشیم اما از فردا دوباره پیگیر می شوم تا ببینم چه کسانی چنین بی رحمی می کنند که همین دلخوشی های کوچک خانواده های داغدار را هم از آنها می گیرند.

همسر این شهید ۲۵ خرداد، با بیان اینکه در تمام این یک سال سخت ترین روزهای زندگی اش را در شرایط دشوار روحی، اقتصادی و تنهایی تجربه کرده است، می گوید: اما علی رغم همه این فشارها امیدی در دلم هست که با این امید زندگی می کنم.

وی می گوید: اگر چه با دیدن شیشه های شکسته شده مقبره همسرم، داغی که در روز کشته شدن او به دلم گذاشته بودند را دوباره تازه تر کردند و درست یاد همان روزی افتادم که همسرم را از دست داده بودم اما هدفی در دلم هست که به زندگی ام معنای دوباره بخشیده است. هدفی که با رفتن همسرم من هم به آن باور پیدا کردم که هرگز نباید راه او و راه آن همه جوانان نازنینی که بیگناه کشته شدند را فراموش کنیم.

وی ادامه داد: درست است که دیگر در خیابان راهپیمایی برگزار نمی شود، درست است که مردم ساکت به نظر می رسند اما من فکر می کنم در دل ما چیزی هست که به این راحتی ها فراموش نخواهیم کرد، چون نه همسر من و نه سایر جوانان که به خیابان رفته بودند رای خودشان را پس گرفته اند و نه به ما جواب داده اند که قاتلان عزیزان ما چه کسانی هستند.

خانم چگینی می گوید: مگر می شود این همه خون پایمال شود، مگر می شود مردم فراموش کنند که در برابر چشمان شان ، آن همه آدم را با گلوله کشتند و بعد هم به داد هیچ خانواده ای نرسیدند. من همه امیدم این است که بالاخره یک روزی قاتل همسرم را پیدا کنم و نگذارم خون همسرم و بقیه جوانان پایمال شود و خواهشم از رهبران جنبش و مردم عزیز هم همین است که ما را تنها نگذارند.

وی می افزاید: همسرم یک کارگر بود که با تلاش فراوان و زحمت خرج و اجاره خانه را می آورد، در یک کشور اسلامی هیچ یک از مسولان که این همه ادعای عدالت دارند از خودشان پرسیده اند که وقتی نان آور یک خانه را می کشید همسر تنهای او چگونه می تواند در شرایط اسف بار فعلی زندگی کند، هیچ یک از مسوولان از خودش پرسید که چرا حتی به وکیل ما هم جوابگو نیستند .

وی در پایان گفت: کسانی که خون جوانان را می ریزند و بعد هم اصلا به روی خودشان نمی آورند که این کشته شدگان زن و بچه دارند و ممکن است در شرایط سختی زندگی کنند بیاد بدانند همین امیدی که در دل ما و مردم هست، یک روز قاتلان را زمین گیر خواهد کرد. درست است که درد می کشیم وقتی می بینیم هر روز زخم ما را تازه تر می کنند اما همین کارهایشان هم مرا در هدفی که در دلم دارم راسخ تر می کند تا نگذارم خون همسرم پایمال شود

مسیح علی نژاد


 


امروز: وزير اطلاعات گفت: ما يك تحول جدي را در وزارت اطلاعات به وجود آورديم و با سرمايه سنگين اطلاعاتي كه در اختيار داريم اين وزارتخانه را از حالت انفعال بيرون آورده و حالت تهاجمي پيدا كرد كه در واقع اين رويكرد جديد ما بود.
به گزارش فارس، حيدر مصلحي با اشاره به آغاز هفته دولت در خصوص عملكرد گذشته وزارت اطلاعات در زمينه امنيتي و اطلاعاتي، با تأكيد بر اينكه از حالت انفعال بيرون آمدن نياز به زمينه‌سازي دارد، اظهار داشت: زمينه‌سازي‌هاي اين اقدام ايجاد شده و اين روحيه و فضاي تهاجم به وجود آمد و موفقيت‌هايي كه در اين مدت وزارت اطلاعات داشته بيانگر به وجود آمدن اين روحيه است كه مايه مسرت و خوشحالي است.

وزير اطلاعات در پاسخ به اين سؤال كه برنامه‌هاي آينده وزارت اطلاعات براي مقابله با تهدیدها چيست، اظهار نظر کرد: تحركات دشمن تحركاتي نيست كه بتواند به نتيجه برسد چرا كه دشمن ملت ايران را نشناخته و مردم ما به دنبال ارزش‌هاي خود، همه هستي‌اش را مي‌گذارد و در موقعيت‌هاي مختلف اين را نشان داده است.

وي گفت: اگر برخي مواقع ملت به دنبال يكسري جريانات رفته است به دليل فضاسازي‌هايي است كه عده‌اي با نفاق دروني، فضاي ارزشي از خود نشان دادند و ملت فكر كرد كه آنها در مسير ارزشي قرار دارند.

مصلحي در پايان اظهار کرد: ما با رويكردي كه در وزارت اطلاعات داريم و همچنين اشرافيت و كنترل خوبي كه بر فعاليت‌هاي مختلف سرويس‌هاي اطلاعاتي انجام مي‌دهيم حركت‌هاي دشمنان را تاكنون خنثي كرده و در آينده نيز خنثي مي‌كنيم و آنها نمي‌توانند كاري را از پيش ببرند.


 


امروز: دادستان عمومی و انقلاب شیراز گفت: زندان مجازاتی پیشگیرانه نیست و اثرات تنبیهی و تأدیبی آن چندان مشاهده نشده است اما متأسفانه این نوع مجازات همچنان در سیستم قضایی ما رواج دارد.

به گزارش کیهان، جابربانشی با بیان این مطلب در مجمع عمومی سالانه انجمن حمایت از زندانیان شیراز تاکید کرد: در اسلام مجازاتی به نام زندان وجود ندارد یا اگر هست به این وسعتی که ما به کار می بریم نیست که یک فرد سال ها در زندان باشد و خانواده اش در معرض انواع آسیب ها قرار بگیرد.

وی با بیان اینکه قضات باید تا جایی که ممکن است از مجازات های جایگزین حبس استفاده کنند افزود: ما در استفاده از مجازات زندان متأسفانه حتی از کشورهایی که بنیان گذار این نوع مجازات ها بوده اند نیز جلوتر هستیم.

وی اظهار داشت: در جامعه ما نوعی نگرش عمومیت یافته که کسی که در دستگاه قضایی رأی به نفع او صادر می شود انتظار دارد که حتماً محکوم را به زندان بیاندازد در حالی که همیشه زندان مجازات مناسبی نیست.

وی افزود: با فراگیر شدن این نوع بینش دست قاضی تا حدودی بسته می شود و قاضی هر مجازات دیگری برای محکوم در نظر بگیرد مورد رضایت افراد نیست در حالی که باید به سمتی پیش رفت که تا جایی که امکان دارد از مجازات حبس استفاده نشود.

وی گفت: آمارها نشان می دهد 40 درصد از افرادی که در زندان به سر می برند مجرمان سابقه دار هستند که قبلاً سابقه زندانی شدن داشته اند. بنابراین زندان اگر اثر تأدیبی و تربیتی داشت باید این افراد به زندان برنمی گشتند.


 


امروز: 216 نماینده مجلس با صدور بیانیه‌ای از قوه قضاییه به خاطر بررسی عادلانه و بی‌طرفانه پرونده کهریزک تقدیر کرد.

به گزارش خبرآنلاین، در پایان جلسه علنی امروز بیانیه 216 نماینده مجلس در تشکر از اقدامات قوه قضاییه برای رسیدگی به پرونده جنایت کهریزک قرائت شد.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

جنایت کهریزک حادثه تلخی بود که قلب رهبری بزرگوار و همه ملت را سوزاند رسیدگی به پرونده متهمان در دادگاه نظام و دادگاه انتظامی قضات و حکم تعلیق دادستان سابق و دو قاضی متهم پرونده نسیم التیام بخشی است که از سوی قوه قضاییه به کشور وزیده است.

برخورد قاطع و بی‌طرفانه قوه قضاییه در این مساله امید را در دل مردم زنده ساختند.

در ادامه این بیانیه آمده است ما نمایندگان مردم از حمایت رهبر معظم برای رسیدگی قاطع و عادلانه به این پرونده و از تدبیر و قاطعیت حضرت آیت الله آملی لاریجانی و از دقت و شجاعت قضات محترم پرونده مذکور تشکر کرده و امیدواریم پرونده فاجعه کوی دانشگاه که رهبر عدالتخواه و رسیدگی آن تاکید کردند هر چه سریعتر به انجام برسد.


 


امروز- نادران از مذاکرات مسئول دفتر رئیس جمهور با سفیر اسبق آمریکا در رژیم صهیونیستی خبر داد و از حواشی‌ای همچون رقص مختلط، سرو مشروب و پرداخت حقوق معوقه سی ساله به ساواکی ها تحت مدیریت وی خبرداد.

به گزارش خبرآنلاین، ظهر امروز سوال الیاس نادران از منوچهر متکی در دستور کار مجلس بود که به افشاگری وی در مورد نشست اخیر ایرانیان خارج از کشور ختم شد.

اصل سوال نادران در مورد این بود که چرا در اخبار، آزادی معصومی‌نژاد و دمیرچی اتباع ایرانی بازداشت شده در ایتالیا منتسب به تلاش‌های شورای ایرانیان خارج از کشور بوده و نه وزارت امورخارجه؛ نسبت این شورا با وزارت خارجه چیست؟

منوچهر متکی در پاسخ به این سوال گفت که شورای عالی ایرانیان بر اساس مصوبه هیات وزیران در دولت هشتم شکل گرفته که دبیرخانه آن در ریاست جمهوری است و ریاست آن برعهده رئیس‌جمهور است. وزرای اطلاعات، اقتصاد، علوم، وزارت خارجه کار بهداشت دفاع رئیس سازمان صداوسیما و رئیس سازمان میراث فرهنگی و.. نیز در آن عضویت دارند.

وی با اشاره به اینکه این شورا در دولت هشتم، عنوان ستاد داشت و در دولت نهم به عنوان شورا، تغییر نام داد، افزود: وزارت امورخارجه برای آزادی اتباع ایرانی نهایت تلاش خود را کرده است. کما اینکه رئیس‌جمهور در تماس با بنده بر پیگیری وضعیت آزادی این دو نفر تاکید کردند. البته شورای عالی ایرانیان یکی از مسائلش پیگیری کار ایرانیان از طریق وزارت خارجه است و نیازهای حقوقی و مادی این پیگیری را از طریق وزارت خارجه دنبال می‌کند.

این پاسخ‌ها نادران را قانع نکرد و دوباره پرسید: اقدامات این شورا زحمات وزارت خارجه را زیر سوال می برد.

وی بی آنکه از مشایی نامی ببرد، ادامه داد: افراد معلوم الحالی که این شورا را اداره می‌کنند. یکدفعه همین آقا را بکنند وزیر امور خارجه و قال قضیه را بکنند! آنها با تاسیس این شورا به موازات وزارت خارجه می‌خواهد دستگاه دیپلماسی کشور را بی خاصیت کرده و قانون را دور بزنند و به مجلس پاسخگو نباشند.

نادران ادامه داد: در کشور هر مسئولیتب اول باید به یک آقایی داده شود و بعد بدهندش به دیگران! بنده نسبت به تفویض مسئولیت‌های اینچنینی به این آقا اعتراض دارم.

وزیر خارجه بگوید که اختیاراتی که دائما از وزارت خارجه سلب می‌شود و به افراد خاص داده می‌شود، تا کجا ادامه خواهد داشت؟ شاهدیم که برای امور جاری هم نمایندگان خاص به کشورهای خارجی می‌فرستند، آیا وزیر خارجه باید کارهایش را با آنها هماهنگ کند؟

آیا شورای عالی ایرانیان خارج از کشور و اعزام نمایندگان ویژه به دیگر کشورها تشکیلات جدیدی خواهد بود؟

آنها که بحث غرامت جنگ جهانی دوم را مطرح می کنند و یک مشت خزئبلاتی تحویل می‌دهند که نظام را تضعیف می کند. آنها ابتدا باید آموزش ببیند که چگونه حرف بزنند!

همه این سخنان مقدمه‌ای بود برای اینکه نادران به اجلاس اخیر ایرانیان خارج از کشور بپردازد و بگوید: برای ایرانیان داخل کشور چه می‌کنید که برای خارجی‌ها می‌خواهید بکنید که تازه بعد از 30 سال بیایند و از ما طلبکار باشند؟

وی افزود: برای این اجلاس ساواکی‌ها و دلال رابطه ایران و آمریکا را دعوت کرده و حقوق معوقه 30 ساله آنها را پرداخت کرده‌اند. خیلی از اینها اگر به طریق عادی می‌آمدند، مجرم بودند و باید پاسخگوی دستگاه قضایی باشند! آنوقت شما می‌گویید که به ایرانیان خارج از کشور بدهکارید؟ شما اول به ایرانیان داخل کشور بدهکارید که هشت سال جنگ را تحمل کرده‌اند و شهید داده‌اند. در آن دوران کجا بودند این آقایان ساواکی‌ها که به آنها بدهکارید؟شما بدهکارید اما مردم و نظام بدهکار نیستند!
نادران ادامه داد: آنها خانه ایرانیان درست کردند که نه بودجه اش مشخص است و نه عملکردش. این آقا سال گذشته در سفر نیویورک با سفیر اسبق آمریکا در رژیم صهیونیستی مذاکره کرده است. متن این مذاکرات کجاست؟

نماینده تهران با بیان اینکه من به این جریان مشکوکم که تحت مدیریت این آقا دارد کارهایی انجام می‌دهد، ادامه داد: بعد رئیس جمهور در جمع دانشجویان این موارد را سطحی می‌دانند و می‌گویند که گیر دادن به اینکه پای یک خانمی به پای یک آقا خورده است، چه اهمیتی دارد! شما مطمئنید که فقط همین بوده؟ یا نمی‌دانید که در هتل مهمانان این برنامه رقص مختلط انجام شده و مشروب سرو کرده‌اند؟ بابودجه بیت المال این کارها چیست که می‌کنید؟ مجلس برای این 50 میلیارد تومان باید تحقیق و تفحص کند.

وی با بیان اینکه دولت باید ازحقوق ایرانیان خارج از کشور دفاع کند، خاطرنشان کرد: اما این کار باید از مسیر خودش صورت بگیرد. پس این همه کنسولگری برای چیست؟

حسن ختام سخنان نادران هم این بود: این آقا را وهم بر داشته که می گوید اگر کاندیدا شود 9 میلیون بیشتر از احمدی‌نژاد رای می آورد!

گفتنی است متکی با بیان اینکه سوالات در مورد اجلاس ایرانیان خارج از کشور ربطی به سوال از پیش اعلام شده از وی ندارد، از پاسخ به آنها طفره رفت. مجلس هم با رای منفی به پاسخ وزیر خارجه نشان داد که از پاسخ وی قانع نشده است.


 


امروز: امام جمعه شمیرانات تاكید كرد: هرگز نباید اظهارنظرات هیچ مسئولی را به حساب نظام حكومتی و یا دولت قانونی گذاشت و نقد اندیشه مسئولان را نقد حكومت و دولت پنداشت.

حجت‌الاسلام‌ محسن‌ دعاگو در خطبه دوم نماز جمعه شمیرانات به تحلیل تحولات سیاسی روز تحت عنوان هویت‌شناسی مردم‌گرایی در ساختار نظام‌های حكومتی پرداخت و اظهار داشت: نظام‌های سیاسی اجتماعی موجود جهان به نظام‌های سلطنتی موروثی، نظام‌های كودتایی و نظام‌های مبتنی بر دموكراسی تقسیم می‌شوند، در نظام‌های سلطنتی موروثی مانند عربستان از انتخابات، پارلمان و نظام‌های قانونگذاری متكی بر آرای مردمی، خبری نیست، در این حكومت‌ها، آزادی و حق انتخاب مردم، قربانی استبداد و دیكتاتوری نظام سلطنتی است و پادشاه، وزیران و معتمدانش بر هر مبنایی كه بخواهند برای مردم تصمیم می‌گیرند، سرنوشت كشور را به هر قدرتی كه می‌خواهند واگذار می‌كنند و هر فریاد اعتراضی را با خشونت و خصومت تمام سركوب می‌سازند.

وی ادامه داد: این نوع حكومت‌ها كه در جامعه بزرگ جهان تعدادی اندك به شمار می‌روند به دلیل فقدان پایگاه مردمی برای ماندگاری و پیروزی بر مشكلات داخلی و خارجی به بیگانگان وابسته و عملاً تحت‌الحمایه هستند، در سیاست خارجی و مناسبات بین‌المللی، پیروی از ابرقدرت‌ها را گزینه اجتناب‌ناپذیر خود می‌دانند و برای همسویی با افكارعمومی و آرام‌سازی اعتراضات مردمی به دروغگویی، ریاكاری و فریب افكار عمومی می‌پردازند.

ناطق جمعه شمیرانات نظام‌های كودتایی را ضدمردمی‌ترین، ‌خشن‌ترین، قانون ستیزترین و بی‌منطق‌ترین حكومت‌ها نامید و گفت: نظام‌های كودتایی با خشونت، ساختارشكنی و شكستن حد و مرزهای قانونی به قدرت می‌رسند، مقررات سازگار با ماندگاری و توسعه‌طلبی سیاسی وضع می‌كنند و با تكیه به زور و تزویر به حكومت و افزایش قدرت و ثروت می‌پردازند. در نظام‌های كودتایی، دموكراسی، حقوق اساسی و نرمش و همگرایی با اقشار مردمی جایگاه و پایگاهی ندارد و استبداد، فساد و بیدادگری و بیدادگستری حقوق مردم را تباه می‌كند.

عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز اكثر حكومت‌های متكی بر دموكراسی را مردمی، قانونی، مقبول، برخوردار از حمایت افكار عمومی و ساختارهای قانونی توصیف كرد و گفت: نظام‌های مبتنی بر دموكراسی كه ساختار حاكمیت و استمرار حكومت با انتخاب مردم شكل می‌گیرند در بسیاری از حكومت‌ها به دلیل آلودگی به خرید آراء و فریب افكارعمومی قالب آزادی با زیرساخت تحمیلی حكومت‌هایی را نمودار می‌سازند كه عنوان دموكراسی را با نوعی تحمیل ناروا و بیجا یدك می‌كشند. احزاب قدرتمند سیاسی، اعضاء و هوادارانشان را در شرایطی قرار می‌دهند كه با نمایش انتخاب آزادانه، گزینه‌های انتخاب‌شده توسط رهبران حزب را برمی‌گزینند.

امام جمعه شمیرانات ساختار دموكراسی در نظام دینی را مردمی‌ترین، جذاب‌ترین، زیباترین و ارزشمندترین موهبت انسانی توصیف كرد و گفت: در نظام‌های متكی به آراء آزادانه و هوشمندانه مردم، مردم‌گرایی واقعی وجود دارد و دموكراسی حقیقی شكل می‌گیرد. این نوع نظام‌ها اگر با شاخصه‌های خدامداری، ‌حق‌معیاری، شایسته‌گرایی و شایسته‌سالاری، راستی و قانون‌مداری آراسته باشند، اسلامی و اگر به شاخصه‌های شیطان‌مداری،‌ جناح‌معیاری، ریاكاری، فریبكاری، دروغگویی، قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی آلوده شوند، غیردینی هستند.

دعاگو توجیه قانون‌ستیزی، گناهكاری، دروغگویی و جناح‌گرایی را با پیام‌های دینی، دین‌ستیزی جاهلان و غرض‌ورزی معاندان و منافقان توصیف كرد و گفت: در چارچوب منطق دین، هیچ هدف مقدسی وسیله نامقدس را توجیه نمی‌كند و هیچ مصلحتی گزینش ناهنجاری و تضییع حقوق اقشار مردمی را مجاز نمی‌سازد. با هیچ منطقی نمی‌توان آلودگی به گناهكاری، جناح‌گرایی، ریاكاری، فریبكاری، دروغگویی و قانون‌ستیزی را با پیام‌های دینی سازگار كرد و حوزه مقدس دینداری را با توجیه‌های ناپسند آلوده ساخت.

خطیب جمعه شمیرانات دولت را مجموعه خدمتگزاران برگزیده نمایندگان ملت و مصوبات آن را نظرات قانونی هیئت دولت نامید و گفت: آنچه دولت‌ها در چارچوب قانون اساسی و قوانین رسمی تصویب و ابلاغ می‌كنند، نظرات رسمی دولت محسوب می‌شود، خارج از این حوزه، نظرات وزرا و رؤسای دولت‌ها در زمینه مسائل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و اطلاعاتی امنیتی، نظرات شخصی آنها محسوب می‌شود، برای اجرا ارزش و اعتبار قانونی ندارد و بی‌هیچ تردیدی در چارچوب منطق ارائه شده قابل ارزیابی و نقد و تحلیل‌ هستند. هرگز نباید اظهارنظرات هیچ مسئولی را به حساب نظام حكومتی و یا دولت قانونی گذاشت و نقد اندیشه مسئولان را نقد حكومت و دولت پنداشت.


 


امروز: دییر کل خانه کارگر تاكيد كرد:باید درکشور جریان انتقادی را زنده نگه داریم و دولت و رئیس جمهور نیز باید بدانند که این جریان به ضرر آنها نیست، بلکه به نفعشان است و نشانه صبوری دولت است.

علیرضا محجوب عضو فراکسیون خط امام (ره) مجلس در گفتگو با مهر در بیان اینکه چگونه می‌توان فعالیت حزبی را در کشور افزایش داد، تصریح کرد: امروز فعالیت احزاب در کشور محدود شده و هر یک به نوعی دچار سرخوردگی شده اند چرا که میدان وسیع برای فعالیت حزبی در کشور نمی‌بینند.

وی با بیان اینکه این موضوع محدود به احزاب اصلاح طلب نمی‌شود و برای احزاب اصولگرا نیز مطرح است، افزود: اگر همین سئوال را از احزاب اصولگرا بپرسید می‌بینید که پاسخ آنها نیز چنین است.

نماینده تهران در مجلس معتقد است پتانسیل فعالیت حزبی در همه احزاب و گروه‌ها وجود دارد اما باید نگاه مسئولان کشور درباره احزاب و حرکت سیاسی تصحیح شود.

محجوب با اشاره به اینکه احزاب، جریانات و گروه‌ها و طیف‌های سیاسی مدرسه‌اند و نمی‌توان مدرسه را تعطیل کرد، افزود: فرض کنیم که اگر 5 گروه اصلاح طلب و یا 2 گروه اصولگرا مسیری را طی کردند که مطلوب ما نبود و یا راهی بود که نمی‌توانست ما را به جایی برساند ،اما با این حال نمی‌توان درس یک مدرسه یا کلاس را تعطیل کرد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: منطقی آن این است که این 5 دانش آموز خاص را از کلاس جدا کنیم این در حالی است که در کشور ما اکنون کلاس سیاست تعطیل شده و ما نگران این موضوع هستیم.

محجوب معتقد است باید به سمت تقویت احزاب در کشور حرکت کنیم و در این مسیر باید فعالیت حزبی در کشور بازنگری شود و اگر امکان فعالیت حزبی مهیا شود همه احزاب از جمله اصلاح طلبان نیز فعال خواهند شد.

وی در بیان اینکه جریان اصلاح طلب چگونه می تواند فعالیت جدید خود را آغاز کند،افزود: تعهد به کلیات و اساس نظام، ولایت فقیه، قانون اساسی و عمل دقیق و صحیح به اینها می‌تواند در این مسیر به ما کمک کند.

محجوب تاکید کرد: باید درکشور جریان انتقادی را زنده نگه داریم و دولت و رئیس جمهور نیز باید بدانند که این جریان به ضرر آنها نیست، بلکه به نفعشان است و نشانه صبوری دولت است.

دبیرکل خانه کارگر اظهار داشت: اگر جریان انتقادی را در کشور زنده نگه داریم و از سوی دیگر فضای فعالیت حزبی را نیز به احزاب دهیم ، خواهیم دید که فعالیت احزاب در کشور افزایش پیدا می‌کند.


 


امروز:محمد نوری زاد پس از گذشت ده روز از بازگشت دوباره به زندان با خانواده خود ملاقات کابینی انجام داد.

خانم فاطمه ملکی ؛ همسر محمد نوری زاد در گفتگو با خبرنگار کلمه گفت: "پس از ۱۰ روز بی خبری از وضعیت همسرم امروز موفق شدیم تا با او ملاقات کابینی داشته باشیم." او در خصوص وضعیت روحی و جسمی نوری زاد نیز گفت: " روحیه او بسیار خوب و همچون همیشه مقاوم بود وضعیت جسمی او نیز در ظاهر خوب بود و به نظر نمی آمد که دچار مشکلی شده باشد. " بنا به گفته خانم ملکی در حال حاضر مصطفی تاج زاده و محمد نوری زاد در یک سلول بسر می برند ولی از نحوه نگه داری و محل آن اطلاعی درد دست نیست . همچنین از روندپرونده آقای نوری زاد اطلاع دقیقی نداریم.

گفتنی است که پس از بازگشت محمد نوری زاد در ۲۷ مرداد ماه به زندان اوین خانواده او تا کنون خبری از وی نداشتند و فقط در طی تماس تلفنی مصطفی تاج زاده با خانواده خود متوجه شدند که این دو اسیر سبز در یک سلول قرار گرفته اند.

محمد نوری‌زاد به خاطر انتقاد از رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در آغاز زمستان سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و شش ماه را در زندان اوین گذراند. او در سوم تیرماه امسال با سپردن یک وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی موقتا از زندان آزاد شد. بازجویان و مقام‌های امنیتی از وی خواسته بودند پس از آزادی نوشتن مطالب انتقادی را متوقف کند، اما این درخواست با مخالفت آقای نوری‌زاد مواجه شده بود.


 


امروز:رئیس سازمان سنجش با تشریح موارد ستاره‌دار کنکور کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۹ گفت: آن دسته از داوطلبانی که نقص پرونده دارند و با شرایط فعلی نمی‌توان از آنها ثبت‌نام به عمل آورد ستاره‌دار هستند که امسال مغایرت معدل‌ها نیز جزء این دسته به شمار می‌آیند.

به گزارش ایلنا محمدحسین سرورالدین با بیان اینکه ۸۰ درصد موارد نقص پرونده نقص‌های کوچکی هستند که برطرف می‌شود، گفت: امسال از داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد که پذیرفته شده‌اند در صورت داشتن مغایرت معدل ثبت‌نام به عمل نمی‌آید.

رئیس سازمان سنجش آموزش کشور مغایرت در عکس و سایر مشخصات را نیز از موارد نقص در مدارک داوطلب پذیرفته در کنکور ارشد دانست و گفت: از داوطلبان ستاره‌دار که نقصی برای ثبت‌نام دارند تا روشن نشدن وضعیت، ثبت‌نام به عمل نمی‌آید.

وی اظهار داشت: نمونه مغایرت معدل در کارشناسی ارشد یکی از این موارد است.

سازمان سنجش پذیرش داوطلب را بر اساس خود اظهاری در خصوص معدل انجام می‌دهد و تا لحظه ثبت نام ملاک ما از معدل، معدلی است که خود داوطلب ارائه داده و از دانشگاه استعلامی صورت نمی‌گیرد.

سرورالدین ادامه داد: زمانی که داوطلب برای ثبت نام مراجعه می‌کند باید کارنامه دوره کارشناسی خود را به دانشگاه ارائه دهد. اگر مغایرتی وجود داشته باشد در اینجا مشخص می‌شود که در این صورت ثبت‌نام از داوطلب به عمل نمی‌آید تا تکلیف وی در کمیسیون موارد خاص سازمان سنجش مشخص شود.

وی با اشاره به موارد ستاره‌داری که به لحاظ سیاسی مشکلاتی دارند، گفت: به خاطر فعالیت سیاسی داوطلبی از ثبت‌نام منع نمی‌شود مگر اینکه حرکت‌های خلاف قانون انجام داده باشد که بر اساس تصمیم مراجع ذیربط مشخص می‌شود.

گفتنی است که در آزمون کارشناسی ارشد ۱۳۸۹ برخی از دواطلبان که در دوره کارشناسی در دانشگاه فعالیت‌های سیاسی داشته‌اند، هنگام مراجعه به سایت سازمان سنجش برای دریافت کارنامه خود با این پیام مواجه شدند که پرونده شما ناقص می‌باشد و در صورت تمایل می‌توانید به سازمان سنجش مراجعه کنید.

این داوطلبان گفته‌اند که هنگام مراجعه به آدرس مورد نظر در سازمان سنجش کشور با پرسش‌هایی در مورد فعالیت‌های دانشجویی و سیاسی خود در دوره کارشناسی مواجه شده‌اند.

این دواطلبان هنوز کارنامه‌ آزمون خود را دریافت نکرده‌اند.


 


امروز:عیسی سحرخیز در پاسخ به ادعاهای روزنامه رسالت با نگارش نامه ای، با بیان ظلمی که بر وی می رود، فهرستی از بیماری ها و داورهایی را که مصرف می کند ذکر کرده و خواستار درج این نامه در جریده مذکور شده است.

در بخشی از این نامه آمده است: من اکنون پس از چهارده ماه بازداشت غیرقانونی و رفتارهای غیرشرعی و غیرانسانی که حتی تا عدم صدور حکم دادگاه پیش رفته و درعمل مرا به گروگان گرفته اند به تایید پژشکان بند امنیتی ۲۰۹، بند ۳۵۰ و بهداری زندان اوین، زندان پردیس و اکنون زندان رجایی شهر از بیماریهای مزمن و متعدد که سابقه ای پیش از دستگیری و زندان نداشته ام، در رنجم که مشتی را نمونه خروار بیان می کنم و داروهایی را که مصرف کرده و می نمایم جهت انتشار بیان می دارم که امید دارم بر اساس قانون منتشر نمایید تا نیازی به اقدام های قانونی نباشد.

متن کامل این نامه که در اختیار جرس قرار گرفت به این شرح است:

جناب آقای مهندس مرتضی نبوی
مدیر مسوول محترم روزنامه رسالت
با اهداء سلام و احترام

من شما را فارغ از خط و خطوط سیاسی و رفتار حزبی تان، فردی مسلمان و خداترسی می انگاشتم و گمان می بردم حساب شما از امثال افرادی چون انبارلوئی و ... که نان به نرخ روز می خورند و برای یک تکه نان گرم و جرعه ای آب سرد خدا را فراموش کرده و دین خدا را برای دنیایی می فروشند، جداست.
اما بعد؛

من، در تبعیدگاهم و در زندان رجایی شهر دسترسی به روزنامه هایی چون رسالت ندارم و از این رو نمی دانم علیه اصلاح طلبان و تحول خواهان و طرفداران جنبش سبز چه راست و دروغی را سر هم کنند و چه اتهام های واهی بر ما می زنند.

شنیده ام در یکی از آخرین شماره های خود من و پسرم مهدی سحرخیز را به دروغ گویی متهم کرده اید و بیماری های متعددم را که آخرین مورد آن مرا به تجویز پزشکان متخصص به دلیل ضرورت استراحت مطلق بر روی صندلی چرخ دار نشانده است، کذب خوانده اید.

با توجه به قانون مطبوعات از شما می خواهم که آنچه را به دلیل عدم دسترسی به شما منتشر می کنم در اولین شماره خود درج کنید و توضیحاتم را جهت تنویر افکار عمومی بنویسید.

من اکنون پس از چهارده ماه بازداشت غیرقانونی و رفتارهای غیرشرعی و غیرانسانی که حتی تا عدم صدور حکم دادگاه پیش رفته و درعمل مرا به گروگان گرفته اند به تایید پژشکان بند امنیتی ۲۰۹، بند ۳۵۰ و بهداری زندان اوین، زندان پردیس و اکنون زندان رجایی شهر از بیماریهای مزمن و متعدد که سابقه ای پیش از دستگیری و زندان نداشته ام، در رنجم که مشتی را نمونه خروار بیان می کنم و داروهایی را که مصرف کرده و می نمایم جهت انتشار بیان می دارم که امید دارم بر اساس قانون منتشر نمایید تا نیازی به اقدام های قانونی نباشد.

۱- شکستگی قفسه سینه از قسمت چپ به دلیل ضرب و جرح و شکنجه زمان دستگیری. محل شکستگی الان به صورت نامناسب جوش خورده و برجستگی محل جوش خوردگی خواب راحت را از من ربوده است.
۲- پارگی تاندون شانه سمت چپ در اثر ضرب و جرح زمان دستگیری فوق الذکر
۳- کم خونی ناشی از نگهداری در محیط نا مناسب بازداشتگاه ها و ماه ها ندیدن نور آفتاب و ...
۴- پروستات ناشی از تغذیه نامناسب و عدم دسترسی به مواد غذایی لازم
۵- بیماری قلبی و فشارخون مزمن که نیاز به تست ورزش دارد و بیش از دو ماه است که با وجود درخواست متعدد پزشک متخصص اقدامی صورت نگرفته است.
۶- ضرورت دسترسی به پزشکی قانونی که با وجود وعده های متعدد دادستان محترم تهران چهارده ماه است به حالت تعلیق در آمده است.
۷- عوارض ناشی از فعالیت نامناسب غدد تیروئید و پارا تیروئید که هنوز پس از گذشت یک ماه از انجام آزمایش خون، پاسخ آن ارائه نشده است.
۸- و بالاخره درد طاقت فرسای ناشی از دیسک و سیاتیک که امکان راه رفتن طبیعی را از من گرفته و با وجود مصرف داروهای متعدد، به علت درد شدید شب تا صبح خواب را از چشمم ربوده و بسیاری اوقات مجبورم نیمه شب به صورت اورژانس به بهداری زندان بروم و آمپول مسکن و ... بزنم.

جهت اطلاع بخشی از کلکسیون داروهای ریزو و درشت و رنگارنگی را که مصرف می کنم نیز تقدیم می دارم:
• آمپول های مسکن جورواجور
• قرص دیازپام
• قرص متاکاربامول ۵۰۰
• تیاماکس ۳۰۰
• شیاف دیکوفناک ۱۰۰
• پیروکسی کام ۱۰ میلی گرم
• گاباپانتینن ۴۰۰
• ژریاتریک نارماتون
• لوزار ۲۵
• قرص دیکلوفناک ۲۵
• کلیاکس
• امنیک
• تریامترین - اچ
• قرص آی ۴۰۰
• انواع قرص مسکن و آهن
• پمادهای متیل سالسیلات، متاگاربامول

عیسی سحرخیز


 



امروز: :تبعید زندانی های سیاسی اوین به دیگر زندان های کشور ، فشار بر زندانیان سیاسی را وارد فاز تازه ای کرده است .

به گزارش خبرنگار کلمه ، در دو هفته اخیر حداقل شش زندانی سیاسی از بند ۳۵۰ اوین به زندان های رجایی شهر، گنبدکاووس و زنجان منتقل شده اند . مجید توکلی، احمد کریمی و حامد روحی نژاد از جمله این زندانیان هستند. زندانیان بدون اطلاع خانواده و وکلای مدافع خود به زندان های دیگر انتقال پیدا کرده اند.تعدادی دیگر از خانواده های زندانیان این بند نیز در هراس تبعید عزیزان شان به سر می برند .تداوم قطع تلفن های بند ۳۵۰ به این نگرانی ها افزوده است .

به گفته شماری از زندانی های بند ۳۵۰ اوین مسوولان این بند به آنها گفته اند که روند این تبعیدها همچنان ادامه خواهد شد ، موضوعی که فشار روحی و روانی زیادی را برای زندانیان بند ۳۵۰ اوین بوجود آورده است.

رنج های مضاعف زندان در تبعید

زندان توام با تبعید رنج مضاعفی را بر زندانی و خانواده اش وارد می کند.زندانی فشار مضاعفی را تحمل می کند چرا که از دوستان و یارانی که همچون خودش زندانی سیاسی و عقیده هستند ،دور می شود و از سوی دیگر به میان زندانیانی نا آشنا با جرائم عادی منتقل می شود.

تبعید زندانیان سیاسی برای گذراندن دوران محکومیت به شهرهای دور از محل زندگی شان همچنین دشواری های زیادی را برای خانواده ها بوجود می آورد.خانواده ها به دلیل دوری راه ناگزیز از ملاقات هفتگی با عزیزان شان صرف نظر می کنند و با فاصله زمانی بیشتری فرزندان خود را ملاقات خواهند کرد که این اتفاق هم بر زندانی فشار روحی وارد می کند و هم بر خانواده ها.

تبعید زندانی علاوه بر فشارهای روحی مضاعف برای زندانی و خانواده اش آثار دیگری نیز برای خانواده زندانیان دارد ،تحمیل هزینه های سنگین مادی برای انجام سفرهای مکرر به شهری که زندانی برای گذراندن دوران محکومیتش به آن منتقل شده ،از جمله این آثار منفی است.

انتقال زندانیان سیاسی برای هم بندانشان نیز فشار روحی و روانی مضاعف را به همراه می آورد ،از یکسو آنها را از زندانیانی که پس از ماهها هم بند بودن ، به یکدیگر انس گرفته اند ،دور می کنند و از دیگرسو دل نگرانی برای زندانیان تبعید شده، آنها را دچار فشار روحی می کند.

نقل و انتقال زندانی های همچنین به عنوان یک اهرم فشار همیشه بالای سر زندانی است که هرلحظه ممکن است چنین سرنوشتی نیز در انتظار دیگر زندانیان باشد و این تهدید مداوم ، دوران حبس را برای آنها و خانواده هایشان با اضطراب و دلهره همراه می کند.

ژیلا بنی یعقوب ،روزنامه نگار و همسر بهمن احمدی امویی (یکی از زندانیان سیاسی محبوس در بند ۳۵۰) در تازه ترین یادداشت وبلاگی اش به توصیف آثار روحی انتقال زندانیان پرداخته و در بخشی از یادداشت خود نوشته است :

«تلفن های بند ۳۵۰هنوز قطع است اما من می توانم تصور کنم الان بهمن و بقیه زندانی های این بند چه حسی دارند ،می دانم که چقدر به خاطر تبعید دوستان شان غمگین اند. بهمن قبلا تعریف کرده بود وقتی یکی از زندانی ها را بردند چقدر همه غمگین شده و تا روزها فضای بند خیلی بهت زده و پر ازغم بوده است .»

چه کسانی تبعید شده اند؟

مجید توکلی ،فعال دانشجویی یکی از زندانیان تبعید شده است .وی در ۳۰ دی ماه ۱۳۸۸ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به جرم اجتماع و تبانی علیه نظام، تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری و توهین به ریاست جمهوری به هشت سال و شش ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از فعالیت سیاسی و ۵ سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شده است .وی یکی از هفده زندانی بند ۳۵۰ بود که در اعتراض به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذای دو هفته ای زد .وی پس از پایان اعتصاب غذا به زندان رجایی شهر منتقل شد.چند روز پیش او فرزاد مدد زاده ،یکی دیگر از زندانیان این بند به رجایی شهر منتقل شده بود.
.
احمد کریمی، یکی از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ یکی دیگر ازافرادی است که به زندان گنبدکاووس منتقل شده و باید دوران محکومیتش را در زندانی در این شهر و دور از خانواده اش بگذاراند.خانواده کریمی از نظرمالی در سطح پایینی قرار دارند و در یکی از مناطق محروم جنوب شهر تهران زندگی می کنند .رفت و آمد برای مادر سالخورده اش به شهری دور از محل زندگی شان از نظر روحی و جسمی بسیار طاقت فرسا ست.


حامد روحی نژاد نیز برای گذراندن دوران محکومیتش به زندان زنجان منتقل شده است .خانواده روحی نژاد در شرایطی مشابه از نظرمالی با همان مشکلات خانواده کریمی مواجه هستند .با این تفاوت که شرایط برای این زندانی و خانواده اش به خاطر ابتلا به بیماری ام .اس به مراتب سخت تر و نگران کننده تر است.

حامد روحی نژاد دانشجوی رشته فلسفه، از یکسال بیش تاکنون به اتهام اقدام علیه امنیت ملی در زندان اوین نگهداری می شود و از حق داشتن حتی یک روز مرخصی استعلاجی نیز محروم بوده است

وی در دادگاه های نمایشی حوادث پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود که نهایتاْ این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت.

روحی نژاد مبتلا به بیماری ام اس است و به گفته خانواده اش بخشی از اندام های عصبی بدنش نیز به خاطرعدم رسیدگی پزشکی طی این مدت در زندان فلج شده ، وضعیت جسمانی اش روز به روز وخیم تر می شودد تا جایی که وی درصد بالایی از بینایی چشمانش را از دست داده و یکی از دستانش نیز از کار افتاده است.

رضاخادمی نیز از نظر شرایط خانوادگی تفاوت چندانی با کریمی و روحی نژاد ندارد.وی به تازگی از بند ۳۵۰ به زندان رجایی شهر منتقل شده است

جمشید صادق حسینی از کارمندان سازمان تولید انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران یکی دیگر از زندانیانی است که به اتهام جاسوسی بازداشت و به حبس ابد محکوم شده بود، نامبرده از بند امنیتی ۳۵۰ زندان اوین به اندرزگاه ۲ زندان رجایی شهر منتقل شد. وی و وکلای مدافعش این اتهام را رد کرده اند.

بند ۲ زندان رجایی شهر مخصوص زندانیان با جرایم قتل و سرقت های مسلحانه است.


مجید دری و ضیا نبوی در انتظار تبعید

مجید دری ،فعال دانشجویی دربند که هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد به شش سال حبس قطعی محکوم شده است. حبسی که قرار است پنج سال از آن ر ا مجید در تبعد بگذراند. تبعید در زندان ایذه .

وی یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده بند ۳۵۰ اوین است که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند ۳۵۰ برای دو هفته است به اعتصاب غذا زد.

این دانشجوی دربند در سال ۸۶ و در اعتراض به سوء مدیریت و فضای امنیتی دانشگاه علامه ابتدا چندین ترم از تحصیل تعلیق و سپس نیز از ادامه تحصیل محروم شد.

وی در سال ۸۷ و با همراهی سایر دانشجویان محروم ازتحصیل که به دانشجویان ستاره دار معروف شده اند . شورای دفاع از حق تحصیل را تشکیل دادند.
.

در جریان مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری و پس ازآنکه رئیس جمهوری وقت، محمود احمدی نژاد وجود دانشجویان ستاره دار را انکار کرد و گفت که چنین دانشجویانی وجود خارجی ندارند، مجید دری نیز به همراه سایر اعضای شورا در تجمع های اعتراض آمیزی که به منظور آگاهی افکار عمومی برگزار شد شرکت کرد تا نشان دهد که این دانشجویان وجود خارجی دارند. دانشجویانی که بیهوده از حق تحصیل محروم شده اند.

دادگاه بدوی رسیدگی به اتهامات وی در حالی در سوم آذر ماه سال ۸۸ برگزار شد که این دانشجو با اتهام هایی از جمله محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و بر هم زدن نظم عمومی به یازده سال زندان محکوم شد .که این حکم در دادگاه تجدید نظر به شش سال حبس کاهش پیدا کرد . اما حکم تبعید وی به زندان ایذه همچنان باقی مانده است.

وی در طول ۱۳ ماه بازداشت خود نامه ها و درخواست ها ی متعددی را برای مراجع قضایی از طریق خانواده خود ارسال کرده است اما تاکنون پاسخی از طرف مسولان به آنها داده نشده است..

این روزها و پس از اجرای حکم زندان توام با تبعید چند زندانی سیاسی بند۳۵۰ ، نگرانی خانواده اش در این زمینه افزایش یافته است .

خانواده مجید دری خواستار رسیدگی و تجدید نظر در این حکم هستند و از دادستان تهران می خواهند که تقاضای آنها را برای عدم انتقال فرزندشان به زندان ایذه بپذیرد.

خانواده دری در کرج زندگی می کنند و انتقال وی به زندان ایذه ،دشواری های زیاد روحی و مالی را برای آنها در باره ملاقات با فرزندشان ایجاد خواهد کرد.

ضیا نبوی یکی دیگر از فعالان دانشجویی است که حکم زندان توام با تبعید در زندان ایذه برایش صادر شده است

وی فارغ التحصیل فلسفه از دانشگاه نوشیروان بابل، دانشجوی ستاره دار و عضو شورای دفاع از حق تحصیل است که در تابستان سال گذشته و پس از حوادث انتخابات دهم بازداشت و روانه زندان اوین شد . این دانشجو که بیشتر به خاطر دفاع از حق تحصیلش و به دلیل شرکت در تجمع های اعتراضی که در زمان انتخابات به این منظور تدارک دیده شده بود بازداشت شده بود ،به یازده سال حبس قطعی در ایذه محکوم شده است .

او در دادگاه بدوی به ریاست قاضی پیر عباسی با حکم عجیب پانزده سال حبس روبروشد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به یازده سال کاهش یافت . هر چند اجرای بخشی از حکم این دانشجو به زندان ایذه موکول شده است . حکمی که ضیا و خانواده اش به شدت به آن اعتراض دارند و از دادستان تهران می خواهند که نگذارد چنین حکمی اجرا شود چرا که خانواده او در شمال کشور زندگی می کنند و زندان ایذه در جنوب کشور قرار دارد و رفت و آمد به آن برای ملاقات فرزندشان تقریبا .محال است

نبوی نیز یکی از هفده زندانی اعتصاب کننده بند ۳۵۰ بود که در اعتراض به رفتار توهین آمیز ماموران زندان و شرایط نامناسب بند ۳۵۰ برای دو هفته است به اعتصاب غذا زد.


 


امروز:دبیر کل سابق «کمیته حمایت از انتفاضه فلسطین» در مجلس شورای اسلامی، معتقد است "در صورت برگزاری مذاکرات صلح فلسطین و اسرائیل، جز خسارت چیزی برای مردم فلسطین باقی نمی‌ماند. " وی همچنین تاکید کرد "سردادن شعارهای تند و بدون پشتوانه در زمینه فلسطین هم فایده‌ای ندارد چراکه پس از بیان آنها‏ مجبور می‌شویم سکوت کنیم یا از آنها عقب بنشینیم."

به گزارش ایلنا، علی اکبر محتشمی پور در جمع شماری از دانشجویان فعال در زمینه مسائل فلسطین، با انتقاد از فراموش شدن وضعیت مردم فلسطین اظهار داشت: استکبار جهانی کاری کرده است که حتی مسلمانان و اعراب این مردم را فراموش کرده و موضوع فلسطین به امری روزمره تبدیل شده است.

محتشمی پور ادامه داد: معنای حدیث "حب الوطن من الایمان" نیز عشق و علاقه به سرزمین اسلامی است و در غیر این صورت اگر مسائل ناسیونالیستی مطرح شود، شرک است.لذا اگرعشق به وطن اسلامی را - که از آفریقا تا چین را در برمی‌گیرد - پایه گذاری کنیم فلسطین وطن همه ما خواهد بود.

عضو مجمع روحانیون مبارز در ادامه در خصوص طرح مذاکره دولت خود گردان فلسطین با اسرائیل زیر نظر آمریکا اظهار داشت: مذاکره در صورتی می‌تواند عادلانه باشد که دو طرف هم وزن و متعادل باشند و در غیر این صورت گفت‌وگو معنایی ندارد.

وی افزود: یک طرف این مذاکرات دولت خودگران است که فاقد مشروعیت مردمی است که اگر هم این مساله نبود، مردم فلسطین حاضر نیستند بر سر موضوعات اصلی خود با کسی مذاکره کنند.

محتشمی پور با تبیین اهداف مذاکرات مزبور گفت: هدف اول ، موضوع قدس است. در حالی که این شهر اولین عبادتگاه مسلمانان بوده و جهان اسلام از دست دادن آن را قبول نمی‌کند، لذا قابل سازش نیست. همچنین اسرائیل می‌خواهد مانع عملی شدن بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین خودشان شود که این مساله هم قابل قبول نیست و این درحالی است که همین دو موضوع جزو امتیازات باقی مانده بر‌ای فلسطینیان است و آنان سرزمین‌های ۱۹۴۸ قدس غربی و... را قبلا از دست داده‌اند و همچنین جلوی شهرک‌سازی‌ها در کرانه غربی را نیز نمی‌توانند بگیرند.

محتشمی پور تصریح کرد: مذاکرات صلح به این خاطر انجام می‌شود که از مذاکره‌کنندگان فلسطین امضاء گرفته شود تا بحث قدس و آوارگان مسکوت بماند و در مقابل چیزی به آنها تعلق نگرفته و فقط محمود عباس بر سر کار بماند. لذا در صورت برقراری مذاکرات صلح جز خسارت چیزی برای فلسطینیان باقی نمی‌ماند.

وی با بیان اینکه مردم فلسطین به نمایندگی از جهان اسلام به اهداف خود عمل می‌کنند و اجازه نمی‌دهند اسرائیل وارد قدس شود، گفت: ‌متاسفانه ملت‌های مسلمان زیر سلطه هستند و پادشاهانشان نیز به دامن آمریکا رفته‌اند. لذا موضوع فلسطین در جهان اسلام در کمال غربت قرار دارد که این موضوع وظیفه مسلمانان را بیشتر می‌کند.

دبیر کل سابقه کمیته دفاع از انتفاضه فلسطین مجلس همچنین گفت: سردادن شعارهای تند و بدون پشتوانه در زمینه فلسطین هم فایده‌ای ندارد چراکه پس از بیان آنها‏ مجبور می‌شویم سکوت کنیم یا از آنها عقب بنشینیم که در نتیجه تمام امت اسلام دچار آسیب می‌شود. بلکه باید راهکارهای اصولی پیدا کرد.

وی با اشاره به اینکه امام خمینی کار سازمان یافته را ترویج می‌کردند و تشکیل حزب‌الله لبنان که هر روز بر قدرت آن افزوده می‌شود در پرتو آموزه‌های ایشان بود گفت: ‌امام گفت که در برابر قدرت‌ها باید حزب مستعضفان تشکیل داد و در همین راستا در زمان مجلس سوم برگزاری کنفرانس قدس شریف به تصویب رسید که در دوره بعدی مجلس تعطیل شد و در زمان مجلس ششم مجددا فعال شد و دفاتری در داخل و خارج کشور تاسیس کرد.

محتشمی پور با تاکید بر اینکه در راستای ترویج فرهنگ دفاع از فلسطین کمیته‌های مختلفی در زمینه دانش آموزی، دانشجویی، NGOها و... تاسیس شده است، اظهارداشت: در کمیته دفاع از انتفاضه فلسطین، مجمع نمایندگان پارلمانی کشور‌های اسلامی تاسیس شد که از چنین کارهایی باید دفاع کرد و مهم نیست که چه کسی روی کار باشد.همچنین نباید کارهای گذشته را خراب کرد بلکه باید به رسالت خود عمل کنیم.

وی در پایان سخنانش یادآور شد: اگر کاروان شکستن حصر غزه از قلب اروپا براه افتاد، به خاطر دفاتر این کمیته در کشورهای اروپایی بود که به همین خاطر باید آنها را تقویت کرد و تدارک یک سازمان جهانی برای حمایت از فلسطین را دید.


 


امروز:قفل شدن منابع بانکی به روی کشاورزان، عدم افزایش خرید تضمینی محصولات کشاورزی متناسب با افزایش نرخ تورم؛ ارزان‌خری تولیدات کشاورزی همچون برنج و گندم و سایر محصولات از کشاورزان به دلایل واهی؛ واردات بی‌رویه و افسار‌گسیخته محصولات کشاورزی خصوصا میوه؛ برنج و شکر و سایر عوامل از جمله

مکانیزاسیون مزارع باعث گریز کشاورزان کشورمان از کشت‌وکار و کاهش ۷۳۰ هزار نفری اشتغال طی ۵ سال اخیر شده است.

آخرین گزارش‌ها و آمارهای مرکز آمار نشان می‌دهد بخش کشاورزی در حوزه اشتغال‌زایی به تدریج پا پس می‌گذارد و روز به روز این بخش استراتژیک کشور نحیف و لاغرتر می‌شود. به‌طوری که شاغلین بخش کشاورزی از حدود ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر در سال ۸۴ به ۴ میلیون و ۳۷۰ هزار نفر در تابستان ۸۹ رسیده است و در ۵ سال گذشته ۷۳۰ هزار کشاورز ایرانی بیکار شده‌اند در حالی‌که به استناد آمارهای بانک مرکزی؛ دولت در ۵ سال گذشته بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه کرده و حدود ۱۴۰ هزار میلیارد تومان بدهی داخلی و خارجی ایجاد نموده است.

کاهش سهم کشاورزی از تسهیلات بانکی

در حالی که باید بر اساس سیاست‌های پولی هر ساله حداقل یک سوم تسهیلات و وام‌های بانکی باید به بخش کشاورزی اختصاص یابد؛ بانک‌ها کمتر از یک‌پنجم معادل ۲۰ درصد تسهیلات بانکی را به کشاورزان می‌دهند و بخش واردات و بازرگانی و مسکن حدود ۷۰درصد وام‌های بانکی را تصاحب می‌کنند که همین امر باعث کاهش قدرت اشتغال‌زایی بخش کشاورزی شده است.

چالش کشاورزان و واردکننده‌ها در فصل برداشت

مافیای واردات هر ساله در فصل برداشت دست به کار می‌شود و با حربه‌های مختلف قیمت محصولات کشاورزی را پایین می‌آورد و کشاورزان مجبور به ارزان‌فروشی محصولات خود می‌شوند. نمونه این رفتارهای مافیا در حال حاضر در محصول برنج دنبال می‌شود به نحوی که طی یک ماه گذشته نرخ برنج در شمال کشور حدود ۳۰درصد کاهش یافته است.

طی روزهای گذشته تحرکات مافیای واردات باعث بی‌اثر شدن ممنوعیت واردات و از سرگیری مجدد واردات برنج شد. در حالی محمد حسین انصاری‌فرد، سخنگوی سابق وزارت جهاد کشاورزی در آخرین روز مرداد با اشاره به توافق دو وزارتخانه جهادکشاورزی و بازرگانی گفته بود، ممنوعیت واردات برنج از نیمه‌مرداد آغاز شده و هرگونه ثبت سفارش به مدت ۴ ماه ممنوع است اما معاون وزیر بازرگانی در تاریخ ۶ شهریور و کمتر از گذشت یک هفته از اظهارات سخنگوی وزارت جهاد کشاورزی در گفت‌و گو با خبرگزرای‌ها گفت: واردات برنج متوقف شده بود اما به دلیل شرایط خاص و برای حفظ بازار و جلوگیری از افزایش قیمت برنج توقف واردات برنج حذف شد

رئیس کل سازمان توسعه تجارت با بیان اینکه واردات با دستگاه‌های تخصصی است در واکنش به اینکه پیش از این اعلام شده بود که واردات برنج متوقف شده است اما چندی پیش اعلام شده که هیچ تواقفی صورت نگرفته است، گفت: در زمانی که من با شما صحبت کردم واردات برنج متوقف شده بود اما به دلیل شرایط خاصی و برای حفظ بازار و جلوگیری از افزایش قیمت برنج توقف واردات برنج حذف شد.

کاهش ۷۳۰ هزار شغل کشاورزی در ۵ سال گذشته

به استناد آمارهای مرکز آمار ایران؛ در سال ۱۳۸۴ حدود ۵ میلیون و ۹۹ هزار و ۹۶۶ نفر در بخش کشاورزی کشور مشغول به کار بودند که این جمعیت معادل ۲۴٫۷ درصد از کل نیروی شغلی، ۲۱٫۴۴ درصد از کل جمعیت فعال و حدود ۹ درصد از جمعیت ۵۶ میلیون و ۸۱۳ هزار نفری بالاتر از ۱۰ سال کشور را به خود اختصاص داده بود.

به گزارش ایلنا، در سال ۱۳۸۵ روند عقب‌نشینی بخش کشاورزی آغاز شد. در این سال شاغلان بخش کشاورزی با ریزش ۲۷۲ هزار و ۷۸۱ نفری به ۴ میلیون و ۸۲۷ هزار و ۱۸۵ نفر برسد که ۲۳٫۲ درصد از کل شاغلان کشور، ۲۰٫۵۶ درصد از جمعیت فعال و حدود ۸٫۳ درصد از جمعیت بالاتر از ۱۰ سال ایران رسید.

در سال ۱۳۸۶ و همزمان با دومین سال از اجرای طرح بنگاه‌های زودبازده به عنوان بزرگترین طرح اشتغال‌زایی دولت نهم، بهبودی نسبی در شرایط شاغلان بخش کشاورزی ایجاد شد به این معنا که روند ریزش نیروهای این بخش کمی کندتر شد. در این سال شاغلان بخش کشاورزی با ریزش ۱۷ هزار و ۶۳۳ نفری به ۴ میلیون و ۸۰۹ هزار و ۵۵۲ نفر رسید که ۲۲٫۸ درصد از کل نیروی شغلی، ۲۰٫۴ درصد از جمعیت فعال و حدود ۸٫۱۲ درصد از جمعیت ۵۹ میلیون و ۲۴۳ هزار نفری بالای ۱۰ سال ایران را تشکیل می‌دادند.

بیشترین کاهش اشتغال کشاورزی در سال ۸۷


شاید بتوان سال ۱۳۸۷ را فاجعه‌ای برای نیروی کار کشاورزی خواند چرا که در این سال آمار فعالان این رشته حکایت از کاهش ۴۶۵ هزار و ۱۷۲ نفری داشت که معادل ۹٫۷ درصد از نیروی کار این بخش در سال ۱۳۸۶ داشت. در این سال ۴۶۵ هزار و ۱۷۲ نفر دیگر از فعالان این بخش از جرگه کشاورزی خارج شدند تا سهم شاغلان بخش کشاورزی از کل نیروی شغلی کشور به ۲۱٫۲ درصد، از جمعیت فعال به ۱۸٫۹۸ درصد و از کل جمعیت بالاتر از ۱۰ سال کشور به ۷٫۲۱ درصد برسد.

افزایش ۳۵ هزار شغل کشاورزی در سال ۸۸

سال ۱۳۸۸ را شاید بتوان نقطه عطفی در روند اشتغال بخش کشاورزی در ۵ سال گذشته دید؛ چرا که در این سال نه فقط نیروهای شاغل در بخش کشاورزی تعدیل نشدند بلکه تا حدودی در این بخش اشتغالزایی صورت گرفت. در این سال جمعیت کشاورزان و فعالان این بخش به ۴ میلیون و ۳۸۰ هزار و ۱۱۲ نفر رسید که نشان‌گر افزوده شدن ۳۵ هزار و ۳۷۲ نفر به جرگه شاغلان این بخش داشت. با این حال به دلیل افزایش نرخ جمعیت فعال کشور در محاسبات مرکز آمار، سهم بخش کشاورزی از تعداد شاغلان به ۲۰٫۹ درصد، از کل جمعیت فعال به ۱۸٫۳۷ و از جمعیت بالای ۱۰ سال ایران به ۷٫۱۵ درصد رسید.

این روند با تغییراتی در فصل بهار ۱۳۸۹ روبه‌رو شد و روند ریزش نیروی کار بخش کشاورزی با سرعت کمتر پیگیری شد به گونه‌ای که تعداد نیروی کار بخش کشاورزی در پایان ۳ ماه نخست سال ۱۳۸۹ با ۱۰ هزار و ۵۴۴ نفر به ۴ میلیون و ۳۶۹ هزار و ۵۶۸ نفر رسید که ۲۱٫۱ درصد از شاغلان کشور، ۱۸٫۰۵ درصد از جمعیت فعال و ۷٫۰۴ درصد از جمعیت آماده به کار ایران رسید.

بیکاری ۷۳۰ هزارکشاورز در ۵ سال ۸۴ تا ۸۹

آمارهای مرکز آمار وضع چندان مناسبی برای بخش کشاورزی ترسیم نمی‌کنند. با وجود افتتاح هزاران واحد تولیدی در بخش کشاورزی طی سال‌های اجرای طرح بنگاه‌های زودبازده از پایان سال ۱۳۸۴ تا روزهای آغازین تابستان ۱۳۸۹، بخش کشاورزی شاهد تراز منفی معادل ۷۳۰ هزار و ۳۹۸ نفر در این بخش بوده است، ضمن اینکه در همین سال‌ها جمعیت بالاتر از ۱۰ سال ایران حدود ۵ میلیون و ۲۵۰ هزار نفر افزوده شده است و سهم شاغلان این بخش از جمعیت آماده به کار کشور از حدود ۹ درصد به تقریبا ۷ درصد کاهش یافته است.

ترجمان آمار مرکز آمار و سخنان وزیر کشاورزی به‌صورت توامان تنها یک فرضیه را به ذهن متبادر می‌کند که طی سال‌های اخیر، روند مکانیزاسیون در بخش کشاورزی سرعت و شتاب فوق‌العاده‌ای پیدا کرده است که ضمن کاهش مداوم نیروهای شاغل در بخش کشاورزی، به تولید انبوه‌تر محصولات این بخش دست پیدا کرده است، امری که گذری به مزارع کشاورزی، واحدهای دامداری و دامپروری و طیور و نیز بخش شیلات و آبزی‌پروری، سوالات و تردیدهای جدی درباره آن پیش‌روی مسئولان باقی می‌گذارد

منبع: آفتاب


 


امروز:تعدادی از معلمان استان‌های سمنان ، رشت و آذربایجان شرقی به نمایندگی از ۱۲۰ هزار معلم بازخرید شده سراسر کشور؛ در مقابل ساختمان مجلس تجمع کردند.

تعدادی از معلمان چند استان کشور از جمله استان های سمنان رشت و آذربایجان شرقی به نمایندگی از حدود ۱۲۰ هزار معلم بازخرید شده در سراسر کشور؛ صبح امروز یکشنبه در مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.

یکی از این معلمان در این‌باره گفت: آموزش و پرورش در سال‌های اخیر پس از طی مراحل گزینش و مصاحبه اقدام به استخدام قرار دادی حدود ۱۲۰ هزار معلم کرده بود که اخیرا به همه آنها اعلام کرده که دیگر نمی‌توانند به کار خود ادامه دهند.

این معلم معترض ادامه داد: امروز هم حدود ۵۰ نفر به نمایندگی از ۱۲۰ هزار معلم اخراجی سراسر کشور در مقابل مجلس تجمع کردیم تا نمایندگان در این زمینه به ما کمک کنند.

وی در ادامه افزود: آموزش و پرورش دلیل اخراج ما را برگزاری آزمون و استخدام مجدد معلمان اعلام کرده است


 


امروز:برای دومین سال متوالی مراسم شب قدر در مرقد بینانگذار جمهوری اسلامی برگزار نمی شود.

هرساله و همزمان با شب‌های احیا در ماه مبارک رمضان حرم آیت الله خمینی میزبان هزاران نفر از مردم تهران بود که در سه شب با سخنان علی اکبر ناطق نوری، سید محمد خاتمی و حسن روحانی مراسم این شب‌ها را برگزار می‌کردند، اما در ادامه فشار به بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی این مراسم دو سال است که برگزار نمی شود.

سال گذشته روابط عمومی آستان امام خمینی با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که به واسطه مشکلاتی که حرم مطهر امام با آن روبروست از برگزاری مراسم شب‌های احیا معذور می‌باشد.

این در حالی بود که مراسم سنتی شبهای قدر حرم حضرت معصومه نیز به خاطر فشارهای امنیتی لغو شده بود.

امسال نیز خبرآنلاین نیز در تماسی با روابط عمومی باز هم با همین پاسخ روبه رو شد و عدم برگزاری مراسم را ادامه تعمیرات اعلام کرد.

این سایت خبری نوشت: درهمین حال شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در خبری مسیرهایی که این شرکت شب زنده داران شبهای قدر را سرویس می دهد عنوان کرد اما مقصد و مبدا هیچ یک حرم امام نیست.

مسئولین مرقد به خبرآنلاین گفته اند که هیچ برنامه رسمی از سوی حرم برگزار نخواهد شد اما درمرقد باز است و خیلی از پیروان امام برنامه خصوصی خودشان را خواهند داشت.


 


امروز:مدیران مسئول چند هفته‌نامه استان بوشهر در نامه‌ای خطاب به معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به قطع اختصاص آگهی‌های دولتی و سهمیه کاغذ اعتراض کردند.

به گزارش ایسنا در این نامه سرگشاده با اشاره به سخنان اخیر معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد مبنی بر اینکه "مطبوعات باید در پیشبرد اهدافی که در قانون اساسی آمده است، فعالیت کنند چراکه یکی از رسالت‌های مطبوعات، روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلومات و دانش مردم است" لازم دانسته شده خلاصه‌ای از وضعیت کنونی نشریات مستقل استان بوشهر که قدیمی‌ترین، پرتیراژترین و تاثیرگذارترین نشریات استان بوشهر هستند، به اطلاع رسانده و در جریان گذاشته شود که چگونه مدیریت سلیقه‌یی، همچون سدی در مقابل مطبوعات محلی بوشهر قرار گرفته است.

در ادامه این نامه، با تلخ توصیف شدن این روزهای مطبوعات و روزنامه‌نگاران مستقل استان بوشهر، آمده که ازسوی مدیریت کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بوشهر آگهی‌های دولتی برروی مطبوعات مستقل بوشهر قطع و غالب آگهی‌های دولتی به سوی یک نشریه خاص سوق یافته است.

این نامه می‌افزاید، در ادامه، شاهد قطع سهمیه کاغذ هستیم؛ به طوری که سهمیه نقدی کاغذ شش ماهه دوم سال ۸۸ مطبوعات مستقل که کار انتشار منظم خود را در یک سال اخیر ادامه داده و اعلام وصول‌هایشان را نیز به اداره ارشاد ارسال کرده‌اند، به تمامی قطع شده است. این در حالی است که سهمیه نقدی کاغذ برخی نشریات پرداخت شده است.

در نامه مدیران مسؤول نشریه‌ها "نصیر بوشهر"، "خلیج فارس"، "نسیم جنوب"، "پیغام"، "اتحاد جنوب"، "بیرمی"، "چشم‌انداز جنوب" و "بهارستان" همچنین آمده است، تحریم آگهی‌های دولتی و قطع سهمیه کاغذ نشریات مستقل در بوشهر، عملا باعث شده است تا فضا برای روزنامه‌نگاران سنگین‌تر و سخت‌تر شود و در حالی که باید تمام تلاش روزنامه‌نگاران برای رشد و ارتقای فرهنگ اطلاع‌رسانی به کار گرفته شود، دغدغه کنونی روزنامه‌نگاران مقابله با مشکلاتی است که از سوی مدیر کل ارشاد بوشهر هرروزه برای آنان به‌وجود می‌آید.

در پایان نامه با اشاره به بخشی از سخنان محمدعلی رامین مبنی بر این‌که "مطبوعات باید نسبت به ترویج و تبلیغ فرهنگ اصیل اسلامی و گسترش فضایل اخلاقی در حوزه‌های محلی و استانی خود اهتمام ویژه‌ای ورزند"، پرسیده شده است، حال با توجه به وضعیتی که مدیریت استانی برای نشریات مستقل در این استان به‌وجود آورده است، چگونه می‌توان به گسترش فرهنگ اصیل اسلامی و گسترش فضایل اخلاقی و رسالت به وظیفه مطبوعاتی در حوزه محلی پرداخت؟

ما مدیران مسئول نشریات مستقل استان بوشهر ضمن گله از وضعیت به‌وجود آمده برای مطبوعات در بوشهر، خواستار رعایت حقوق طبیعی مطبوعات و روزنامه‌نگاران در بوشهر هستیم و انتظار داریم تا نسبت به رفع تحریم آگهی‌های دولتی و برقراری سهمیه قطع شده کاغذ نشریات، ازسوی جنابعالی اقدام عملی صورت گیرد.


 


امروز:معصومه ابتکار در یادداشتی که در وبلاگ جدید خود نوشته است با اشاره به پدیده قانون گریزی در سطح عالی قوه ی مجریه این پرسش را مطرح کرده است که وقتی فرار از قانون در این سطوح مشهود است، چگونه می توان بر اجرای قانون در سطوح پایین تر و میان عامه مردم اصرار کرد.

متن یادداشت دکتر معصومه ابتکار به شرح زیر است:

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ویژگی های قابل توجهی دارد که در صورت به اجرا در آمدن سبب استقلال قوا و تنظیم روابط بین سه قوه شده، به نحوی که البته مجلس در راس امور قرار می گیرد.

از این دیدگاه می توان به حکمرانی مطلوب امید داشت، لیکن اخیرا شاهد پدیده هایی هستیم که عملا نوعی گریز یا انحراف از قانون اساسی را نمایان می سازد. پدیده ای که به کرات تکرار می شود و آن عدم ابلاغ مصوبات مجلس پس از تایید شورای نگهبان توسط قوه مجریه است. در واقع اینکه دولت قانون را ابلاغ نمی کند، پدیده ای نوین و بی سابقه در نظامات سیاسی کشور است.

همچنین برخی قوانین مورد ارجاع مجلس که توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب می رسد نیز از سوی رییس دولت ابلاغ نشده و علنا اعلام می شود که قانون از طرف رییس دولت مورد قبول نیست. این روزها حتی نقل قول جالبی شنیده شده که رییس دولت از حضور در جلسات مجمع تشخیص خوشش نمی آید!

پدیده قانون گریزی البته فقط مختص مصوبات قوه مقننه و مجمع تشخیص نبوده، بلکه اخیرا مقامی به نمایندگی از قوه مجریه حکم تبرئه ای را که قوه قضایی صادر کرده زیر سوال برده و مجددا اتهامات قبلی آقای حسین موسویان را تکرار کرده است. این چنین برخوردی نیز کمتر مسبوق به سابقه در روابط بین قوا بوده است.

بی شک تنظیم روابط و احترام به قانون به ویژه قانون اساسی از شالوده های اصلی حکمرانی مطلوب محسوب می شود و عدم توجه به آن روند نابسامانی ها در اداره امور کشور را تشدید و تسریع می کند. این وضعیت اذهان را به خود مشغول کرده و این سوال را مطرح می سازد که وقتی فرار از قانون در این سطوح مشهود است، چگونه می توان بر اجرای قانون در سطوح پایین تر و میان عامه مردم اصرار کرد.

در این باره مواد مرتبط قانون اساسی و تاکید ویژه امام خمینی که مجلس در راس امور است می بایست مد نظر مجلسیان قرار گرفته و بدانند که مسئولیت رسیدگی به نابسامانی ها به حکم امانت سپرده شده از سوی مردم بر شانه های ایشان است. ولی اینکه آیا اراده و درایتی نیز در این زمینه وجود دارد یا نه، مطلب دیگریست.


 


امروز:معاون ارتباطات، امور بین‌الملل و استان‌های انجمن آثار و مفاخر فرهنگی از برگزاری کنگره فضل‌ ابن‌ شاذان و نیز ثبت اسم محمود احمدی‌نژاد به عنوان یکی از مفاخر فرهنگی کشور خبر داد.

به گزارش روزنامه "جام جم"،محمدرضا شرف با اعلام برنامه‌های این انجمن در نیمه دوم سال، گفت: «مهم‌ترین فعالیت انجمن راه‌اندازی دبیرخانه کنگره ملی فضل‌ ابن شاذان است».

وی همچنین درخصوص ثبت نام محمود احمدی‌نژاد به عنوان یکی از مفاخر فرهنگی کشور به مهر گفت: «هر کسی که در کشور ما به یک پست عالی سیاسی مانند ریاست یکی از قوا می‌رسد، جزو سرآمدهای نخبگان سیاسی است و با این پیش فرض بود که آقای احمدی‌نژاد برای این عنوان برگزیده شد».


 


امروز: مصطفی تاج زاده تیم کودتا را به برگزاری مناظره در صداوسیما یا زندان اوین دعوت کرد.

فخر السادات محتشمی پور با انتشار مطلبی محتوای گفتگوی خود را با این فعال اصلاح طلب منتشر ساخت. طبق این نوشته، مصطفی تاج زاده از نمایندگان اقتدارگراها خواسته که تمامی اسناد ادعایی یک ساله خود را جمع کنند و او را بدون هیچ سندی از همان زندان تحت الحفظ به صداوسیما ببرند، یا حتی در همان زندان اوین با او مناظره کنند. وی همچنین خواسته است متن ۷ صفحه ای که در بازجویی ها درباره تقلب در انتخابات نوشته است منتشر شود. همچنین تاج زاده در این گفتگو طرح بحث تقلب را ترفند کودتاگران برای انحراف اذهان جامعه از مسائل و گناهان بزرگتر خود دانسته است و پرسیده است اگر جناح حاکم خود را پیروز و بر حق می داند، چرا با تشکیل هیئتی بی طرف به شکایت ها رسیدگی نکرد، و در عوض منتقدین را سرکوب کرد.

سید مصطفی تاجزاده پس از دیدار با همسر خود پس از اطلاع یافتن از پخش فیلمی از او توسط رسانه های دولتی که مدعی عدم تقلب در انتخابات بود، گفت: نمی دانم چرا همه گفتار ها و نوشتارهای مربوط به انتخابات در زمان حضور من در زندان منتشر میشود و وقتی بیرون زندان بودم خبری از آن نبود! وی گفت: من حدود ۷ صفحه در مورد تقلب در انتخابات در بازجویی ها نوشته ام که خوب است برای روشنگری متن کامل و بدون تصرف آن را منتشر کنند. وی تأکید کرد که کودتاگران با طرح موضوع تقلب و موارد حاشیه ای می خواهند حواس مردم را از کودتا منحرف و ما را از شکایت منصرف کنند. در حالی که رسیدگی به این شکایت مایه حیات نظام خواهد بود و اگر به شکایت من از جنتی در ده سال پیش رسیدگی می شد، کار به «کودتا» کشیده نمی شد و اگر به این شکایت هم رسیدگی نشود باید فاتحه «انتخابات آزاد» را خواند.

تاجزاده افزود: همه این شلوغ کاری ها و تبلیغات رسانه های دولتی برای این است که کسی سؤال نکند که چرا به اعتراضات رسیدگی نشد بلکه با منتقدین سرکوبگرایانه برخورد شد. چرا روز عاشورا با ماشین از روی پیکر عزاداران رد شدند و آنان را از روی پل به زمین پرتاب کردند و خواهر زاده کاندیدای اصلاح طلبان را به شهادت رساندند. حوادثی که در هیچ کشور دموکراتیکی روی نمی دهد. اگر جناح پیروز خود را برحق می داند پس چرا با تشکیل هیأت بی طرف مورد قبول نامزدهای ریاست جمهوری، نه آقای جنتی و مرتضوی، به همه شکایت ها رسیدگی نشد.

راستی آزمایی حزب پادگانی انتخابات آزاد است!

رئیس ستاد انتخابات دولت اصلاحات تأکید داشت، نوار مشفق مشخص کرد که چرا هرگز چنین هیأتی تشکیل نشد. بی شک تشکیل هیأتی بی طرف منجر به زیر سؤال رفتن انتخابات گذشته می شد و همه جنجال ها برای ریشه کنی انتخابات آزاد در آینده است در حالی که «راستی آزمایی» حزب پادگانی انجا انتخابات آزاد است اما چون خود خوب می دانند که اقلیتی کودتاچی هستند، اجازه انتخابات آزاد را نمی دهند و این رابطه برای این اقلیت شکننده چون رابطه جن و بسم الله است.

عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، همچنین در این دیدار کوتاه کابینی مجدانه آمادگی خود را برای مناظره با نمایندگان اقتدارگراها و کودتاگران اعلام کرد و گفت اگر راست می گویند و اعتماد به نفس دارند، همه شان جمع شوند و همه اسناد و مدارک یک ساله شان را بیاورند و مرا نیز از همین زندان بدون هیچ سندی تحت الحفظ به صدا و سیما ببرند تا با آنان مناظره کنم یا این که برای مناظره به اوین بیایند تا ثابت شود چه کسی در این انتخابات و در انتخابات پیشین (مجلس) کودتا کرده و برای انتخابات آتی هم برنامه دارد.

این شاکی از کودتاگران در پایان گفت: در مقالاتم به طور پراکنده در مورد اعترافات مشفق به نمایندگی از تیم کودتا مطالبی نوشته ام که به تناوب منتشر خواهد شد. البته چون این مطالب قبل از انتشار اعترافات بوده بعضی از آن ها نیاز به تغیبر و تکمیل دارد. با این حال امیدوارم توانسته باشم به طور مستند نشان دهم که اقلیتی استبدادطلب در جامعه ما به جنگ رأی و حق مردم رفته اند.

همسر تاجزاده با اظهار تأسف از این که پس از سیزده روز بی خبری روز شنبه موفق به ملاقات حضوری با همسرش نشده، روحیه ایشان را مثل همیشه عالی توصیف کرد ولی گفت نگرانی هایش برای وضعیت جسمی او باقی است و عدم حضور وی و آقای نوری زاد را در بند عمومی، غیر طبیعی و مشکوک دانست. وی گفت ایشان باید هر روز تماس تلفنی داشته باشند و ملاقات هایشان منظم باشد. هرچند که اعتراض اصلی به زندانی بودن آنان است و این قضیه تا آزادی بدون قید و شرطشان قابل پیگیری است.


 


امروز:علی لاریجانی با بیان اینکه صلح در منطقه رخ نمی‌دهد، مگر با توجه به حقوق آوارگان فلسطینی، خطاب به آمریکا تاکید کرد: نمی‌توانید با یک معامله صوری حقوق فلسطین را زیر پا گذاشته و تمام بهره آن را در جیب رژیم صهیونیستی قرار دهید.
رئیس مجلس شورای اسلامی در کنفرانس بین‌المللی "قدس، قبله اول" که ظهر امروز در محل تالار ایوان شمس برگزار شد، اظهار داشت: باید از این فرصت برای تبدیل کردن قدس به یک نقطه مهم که نوعی بیداری برای جهان اسلام و مبارزه با رژیم صهیونیستی است، استفاده کنیم.
به گفت وی، رژیم صهیونیستی زمانی دارای بهترین شرایط قدرت بود. به گونه‌ای که در همه جنگ‌ها دست برتر بود و از آنجایی که به اسلوب تکنولوژی و کار نظامی تسلط داشت، صحرای سینا، غزه و کرانه باختری را گرفته بود.
لاریجانی ادامه داد: این وضعیت، استواری برای رژیم صهیونیستی و بی‌حالی و سهل‌انگاری در منطقه را نسبت به مبارزه با رژیم صهیونیستی در پی داشت. سال‌ها بود که تصور می‌شد از مسأله امنیت اسرائیل عبور کرده‌اند و تنها باید یک شرایط استوار برای این رژیم ترسیم شود. به گونه‌ای که با یک تئوری صلح، موضوع امنیت تثبیت شود که نمونه آن موضوع کمپ دیوید بود. در حالیکه این موارد، نه تنها یک طرح صلح نبود بلکه طرحی برای تثبیت اسراییل بود.
وی ادامه داد: محدود کردن موضوع در درون دنیای اسلام و اینکه مسأله فلسطین در نهایت تبدیل به یک نظام منطقه‌ای بشود، از دیگر اهداف آنان بود. اما امام خمینی اصل امنیت اسرائیل را هدف گرفت و گفت که این یک غده سرطانی است و باید از سر راه برداشته شود.
رئیس قوه مقننه خاطرنشان کرد: آنها به دنبال آن بودند که مساله فلسطین را محدود کنند. اما امام آن را تبدیل به یک انفجار در توده‌های مسلمانان کرد. قدس هدف مهمی را دنبال می‌کند و روز قدس قصد دارد امنیت اسراییل را هدف قرار داده و آن محدود‌سازی را باز کند.

به گفته وی، آنان قصد داشتند عناصر درگیر با فلسطین را محدود کنند. اما امام(ره) بازیگران را افزایش داد. این بازیگران از سنخ کسانی بودند که در میدان عمل دست داشتند. پس از انتفاضه اول، رژیم صهیونیستی بسیار خشن برخورد کرد. این برخورد به گونه‌ای بود که حتی مقامات حقوق بشر که در صحنه بین‌المللی درست شده بودند نسبت به این موضوع اعتراض کردند. اما یک نیروی جهادی که مبارز بود و روی فکر مقاومت اصرار داشت، به وجود آمد که این نیرو همان حماس بود. در این جا رژیم صهیونیستی و آمریکا اشتباه کرد و تصور کرد سرکوب شدید انتفاضه، صحیح است.

رئیس فراکسیون اصولگرایان معتقد است: در فکری که امام خمینی(ره) به راه انداخت، مداوما بازیگران جدید در درون آن خلق می‌شدند. هر کدام از این بازیگران خود را در میدان عمل نشان می‌دادند و حماس هم در جنگ ۲۲ روزه قدرت خود را نشان داد.

به گفته وی، امام با نامگذاری روز قدس، شرایط منطقه را نسبت به فلسطین تغییر داد و موضوع فلسطین در یک متن اسلامی با فراگیری کامل قرار گرفت که امنیت اسراییل را مورد هدف قرار داد.

به گفته وی، هر چند وقت یک بار مخالفین قصد داشتند این جریان را ضعیف کنند و آمریکا و رسانه‌های غربی در این راستا تلاش می‌کردند که به موضوع سازش دامن بزنند. نمی‌توانیم بگوییم که این طرح‌ها کاملاً موفق نبودند اما این طرح‌ها نتوانستند سد راه شوند.

رئیس قوه مقننه یادآور شد: امروز آقای اوباما بسیار تعجیل دارد که نظریه صلح را سامان دهد. قدری تعجب آور است که چطور ممکن است با این شرایط حرف از صلح بزنند. چرا که اوباما بارها گفته است که رابطه آمریکا با اسراییل رابطه فوق یک پیمان استراتژیک است.

لاریجانی با اشاره به طرحی که چندی پیش برای آوارگان فلسطینی مطرح شده بود، گفت: در این طرح قصد داشتند هر فلسطینی در هر کشوری که حضور دارد، شهروند همان کشور محسوب شود که این امر موفق نخواهد شد.

رئیس قوه مقننه با اشاره به انتخابات پیش روی آمریکا، ادامه داد: شاید قصد دارند بگویند که آنها نیز کار مفیدی انجام دادند و طرحی ارائه کرده‌اند. از این رو هر چند که این طرح بی‌نفس باشد، مهم نیست.

وی افزود: آنها نگرانند که این موج مردمی بتواند فضا را تخریب کند و استراقی در درون اسراییل است که باید حریصان خود را در منطقه خنثی کنند.

وی با اشاره به برخی اظهار نظر‌ها در مورد حمله اسرائیل به ایران، ادامه داد: شواهد نشان می‌دهد که آنها نه قصد حمله به ایران و نه قصد حمله به لبنان را دارد و تنها به دنبال آن هستند که نوعی سرگرم‌سازی ایجاد کنند.

لاریجانی معتقد است که طرح‌های سازش تنها بیانگر مذاکره است، اما مذاکره زمانی که برای آوارگان هیچ چاره اندیشی نمی‌کند، چه سودی دارد؟ این درحالی است که برخی کشورهای منطقه که انتظار می‌رفت غیرت خود را نشان دهند، در کنار این افراد قرار گرفته‌اند و به فلسطین سخت می‌گیرند. آنها تصور می‌کنند اگر نوعی سرگرم‌سازی در منطقه ایجاد کنند و یک طرح بی‌خاصیت را دنبال کنند، می‌توانند مذاکرات را کلید بزنند.

وی خطاب به آنان گفت: دوره‌ای که بخواهیم با چهار مفلوک در منطقه به فلسطین ستم کنید، به پایان رسیده است. قدسی که امام پایه‌گذاری کرد، این بود که باید به حقوق مردم فلسطین احترام گذاشت.

لاریجانی ادامه داد: صلح در منطقه رخ نمی‌دهد، مگر با توجه به حقوق آوارگان فلسطین. نمی‌توانید با یک معامله صوری حقوق فلسطین را زیر پا گذاشته و تمام بهره آن را در جیب رژیم صهیونیستی قرار دهید.

رئیس مجلس معتقد است که مسأله مذاکره از ابتدای ورودش به افتضاح ختم شده است و این نشست را باید برای زنده نگاه داشتن جوهره فکری قدس ادامه داد که در آن مولفه‌های فکری امام فربه‌تر شود!»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته