خبر / رادیو کوچه
عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری در ایران از بازداشت همسرش، معصومه دهقان در پی احضار به دادسرای اوین برای ارایه «پارهای توضیحات» خبر داده است.
به گزارش بیبیسی، آقای سلطانی روز سهشنبه 5 ژوئیه، ضمن اعلام این خبر گفت: «همسرم که دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است و هیچ فعالیت سیاسی ندارد، شنبه ۱۱ تیرماه بر اساس احضاریهای برای ارایه پارهای توضیحات به دادسرای اوین فراخوانده شده بود. امروز به همراه وی به عنوان وکیل و همسرش به دادسرا مراجعه کردیم، اما پس از ورود ایشان به من اجازه همراهی ندادند. پس از چند ساعت نیز وقتی دلیل عدم بازگشت همسرم را جویا شدم، به من گفتند شما بروید و ما خبرتان میکنیم.»
او تاکید کرد: «مطمئن هستم که همسرم بازداشت شده است.»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای داخلی ایران، آزاده اردکانی، رییس موزه ملی ایران روز دوشنبه، 4 ژوئیه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و تا لحظه انتشار خبر از محل نگهداری وی گزارش ارایه نشده است.
به گزارش جهاننیوز، آزاده اردکانی که پیشتر در سال 1388 با دستور رییس سازمان میراث فرهنگی وقت و مدیر اجرایی حال حاضر دفتر ریاست جمهوری، حمید بقایی به این سمت انتخاب شده بود، مورد انتقاد برخی از اصولگرایان قرار گرفت.
او همچنین در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ در ارتباط با پرونده فیلم مستندی با نام «ظهور بسیار نزدیک است» دستگیر شد.
از سویی دیگر این بازداشت در حالی صورت گرفته است که در هفتههای اخیر برخی از نزدیکان محمود احمدینژاد و کابینه وی به اتهامهای مختلف از جمله فساد مالی و رابطه با آنچه اصولگرایان مخالف دولت «جریان انحرافی» میخوانند از سوی دستگاههای قضایی و امنیتی بازداشت و یا احضار شدهاند که در آخرین واکنش رییس جمهوری اسلامی اظهار داشت: «کابینه خط قرمز من است و اگر عدهای قصد دستاندازی در کارهای دولت داشته باشند، پاسخشان را میدهم.»
بیشتر بخوانید:
«شکایت معاون اجرایی احمدینژاد از نماینده مجلس»
«کابینه خط قرمز است، به دستاندازیها پاسخ میدهم»
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
استدلالات عجیب، سخنانی غیرمتعارف، گستاخی و الفاضی بعضن رکیک چاشنی کلام بعضی از مقامات جمهوری اسلامیست، این سبک گویش نادر پس از مرگ آقای خمینی از انحصار وی درآمده و اکنون به صورت روحی سرگردان در تمامی فضای جامعه ایرانی در حرکت است.
سالها پیش آقای حسنی «امام جمعه ارومیه» سمبلی به یادماندنی از اختلاط بیرحمی و طنز بود، سالهای زیادی او نمادی یگانه به شمار میرفت و احدی یارای برابری با او را نداشت، بسیاری روزهای شنبه برای خواندن سخنان او در نماز جمعه بود، که روزنامه تهیه میکردند و من واقعن دلتنگ آن روزگارم.
دلتنگ آن روزگارم زیرا دیگر از جوکهای او خبری نیست و هرچه هست تحقق آن سطح نازل در کلام به واقعیت است.
اکنون این خصیصه دیگر مختص آقای حسنی نیست و کمتر کسی نیازمند جستوجوی سخنان اوست، مقامات بسیاری دارای این جمع متناقضند و اصرار عجیبی برای رکوردشکنی دارند، آنها توانستهاند از رقیب سبقت گرفته نکاتی جدید هم به دایره اهانت، بددهنی و بیپروایی از بر زبان راندن سخنان کذب، در گفتارشان افزوده و همگان را متحیر کنند.
البته باید به یاد داشت که این افراد همگی در تصور آنند که سخنانشان بسیار جدی گرفته شده و جماعت مخاطب سراپاگوش در حال درک و هضم گفتار نافذ و مبهوت در اطلاعات بسیطشان هستند و عجیب آنکه دیگر کسی نمیخندد، دیگر کسی این سخنان را نشات گرفته از ذهنی بیمار نمیبیند و پس از هر سخنرانی، بیدقت و موشکافی برای یافتن نکات طنز، باید منتظر حادثهای جدید باشی.
امروز یک محقق فرانسوی با ادله قابل قبول ثابت کرده است که سرخپوستهای آمریکایی مسلمان بودهاند و یهود برای سلطه بر قاره آمریکا، آنان را با زور مجبور به بتپرستی کرده و بعد تمدن آمریکایی را در آنجا به وجود آورده است
سخنوران امروز دیگر هیچگونه حیایی نداشته و با آسودگی یاوههایشان را مرتبط کرده و از آن به نتایجی میرسند که نمودش را بلافاصله در جامعه ناظریم.
«مهدی طائب» در سخنرانی اخیرش از چند فاکتور جداگانه مدد جسته و توانسته از معجون طنز، اعتراف، هذیان، تناقض، گستاخی و توهماتاش مطلبی آماده کند، که الحق باید تا انتها آن را خواند.
به قسمتهایی از سخنان او در چهارمین روز از دوره آموزشی ـ تربیتی «والعصر» که به همت دانشگاه «امام صادق» در اردوگاه «صاحبالزمان» تهران برگزار شد دقت کنید:
«امروز یک محقق فرانسوی با ادله قابل قبول ثابت کرده است که سرخپوستهای آمریکایی مسلمان بودهاند و یهود برای سلطه بر قاره آمریکا، آنان را با زور مجبور به بتپرستی کرده و بعد تمدن آمریکایی را در آنجا به وجود آورده است.»
«محتوای این مستند «مستند ظهور نزدیک است» به مخاطب القا میکند که امام زمان شش ماه و یا یک سال دیگر باید ظهور کند، لذا منجر میشود که مردم بار سنگین انقلاب شکوهمند اسلامی را بر زمین گذاشته و منتظر ظهور بمانند و یهود (آمریکا و اسراییل) از این فرصت و خلاء به وجود آمده کمال استفاده را ببرند.»
«بی شک این مستند کار یهود بود و این مستند توسط مشایی حمایت شد و مشایی نفوذی آنها است و ابوبکر زمان است، به عبارتی ابوبکر در مشایی تجلی یافته است.»
«سال دوم رییس جمهوری خاتمی جریان حزباله به این فکر افتاد که اگر روند حاکم به همین ترتیب به سوی جلو حرکت کند جریان خاتمی نظام را از بین خواهند برد، لذا گفتند که جریان حزباله باید ورود پیدا کند تا بر جریان انتخابات سلطه مردمی پیدا کند و در انتخابات پیروز شود، بنابراین یک گروه هزار نفره از سراسر کشور جمع شدند و از میان آنها 300 نفر و از بین آنها گروه شانزده نفرهای تشکیل شد که جلساتی برگزار شد و به این اندیشه بودند که چگونه بتوانند در جریان انتخابات ریاست جمهوری، در انتخاب مردم موثر باشند، یکی از افراد آن گروه احمدینژاد بود و بنده نخستین باری که احمدینژاد را دیدم در این جلسات بود.»
وی ادامه داد: «در این جلسه آقایان احمدینژاد، فدایی، توکلی، باهنر، رحیمپور، مرتضی نبوی، زاکانی و یک نماینده از تلویزیون آمده بودند، تنها نکته مطرح این بود که چگونه بر اوضاع سلطه پیدا کنیم. اولین چیزی که مطرح شد این بود که بالاخره در انتخابات باید رای مردم را جذب کنیم و در آن جلسه بحث شد که تابلویی را بلند کنیم که مردم ذیل این تابلو جمع شوند و در آن جلسه بحث شد و من پیشنهاد دادم که ما همان تابلویی که امام خمینی بلند کرده بود و مردم آن را به فراموشی سپردند را بلند کنیم، و امام گفته بود که ما مقدمهساز ظهور امام زمان هستیم و این امروز فراموش شده است، اگر این تابلو را برای مقدمهسازی بلند کنیم مردم دور این شعار جمع میشوند، در آن نشست تنها کسی که خیلی استقبال کرد احمدینژاد بود و بالاخره این طرح قبول شد.»
آقای طائب که روحانیست خود به ظهور شخصی به نام امام زمان معتقد نیست، معتقد نیست زیرا این امر را از کسی مانند مشایی که به گفته خودش 3 ساعت نماز میخواند، حتا چای از شهرداری ننوشیده، تمامی اوقات روزه است نیز باور ندارد و او را تنها یک مرتاض میداند، او تنها به چیزی معتقد است که لمساش کرده، ولایت فقیهای که او را میبیند و ناظر بر سخناناش است.
آقای طائب از دسیسهای به نام پرچمی برای گردآوری میگوید، پرچمی که مصلحت حکم میکند برای مهار جامعه سنتی- مدهبی از آقای خمینی وام گرفته شود، از کسی که تنها هوشمند در جمع مقامات ایرانی بود، اما او غافل است که از آنجایی این پرچم برای آقای خمینی کارکرد داشت که او میدانست در کجا و تا چه حد باید از یک ابزار استفاده نماید و سخناش را تبدیل به جوکهای خیابانی نمیکرد.
پذیرش سخن در مورد امام زمان مسلمن از زبان یک مرجع تقلید کاریزماتیک با آقای احمدینژاد متفاوت است و اینکه آن جمع هوشمند چگونه توانستند تنها ابزار روز مبادای شیعه را که چندین قرن سلاحی کارآمد بود به راحتی تبدیل به کالایی ارزانقیمت کنند خود ماجرای دیگریست.

او در قسمتهایی از سخناناش میگوید: «احمدینژاد در شهرداری به شدت خود را نشان داده، تصمیم گرفتیم برای ریاست جمهوری گزینه مناسبی است … در جلسهای که داشتیم یک عده مخالف ریاست جمهوری احمدینژاد بودند و با آمدن قالیباف موافق بودند، یک عده قبول داشتند که احمدینژاد رییس جمهوری شود ولی قالیباف باید بیاید که سپر بلای احمدینژاد بشود تا موافقان هاشمی به سراغ قالیباف میروند و او را مورد حمله قرار دهند و در نتیجه احمدینژاد بالا بیاید، بنابراین قالیباف آمد و مطرح هم شد و دقیقن سپر بلای احمدی نژاد شد و احمدینژاد رییس جمهوری شد. .. در این جریان مشاهده کردیم که براثر فریبکاری یک واسطه احمدینژاد و قالیباف با هم به مشکل خوردند و کار داشت خراب میشد چون اولویت ما در آن زمان این بود که به هیچوجه هاشمی رای نیاورد جلسهای گذاشته شد تا ببینیم قضیه چیست که مشاهده کردیم در آن جلسه مشایی هم آمده است (که زورمان نرسید مشایی را بیرون کنیم)، احمدینژاد گفت شما بازی خوردهاید، قالیباف را هاشمی آورده است در حالی که این برای ما خیلی عجیب بود (چون میدانستیم که قالیباف را خود ما جلو آوردهایم) و بعد متوجه شدیم همه این حرفها القائات مشایی است و متوجه شدیم احمدینژاد فانی در مشایی شده است.»
بیان این سخنان در حالی که مدت کوتاهی به زمان انتخابات بعدی مانده، نشانگر چیست؟ آیا غیر از این است که آقای طائب و دوستانش دیگر حتا نیازمند عوامفریبی حداقلی نیز نیستند؟ آنها دیگر آنقدر گستاخ شدهاند که بیدلهره خوانده شدن تاکتیکهایشان در اغفال با تابوهای مذهبی و کارگزاری چهرههای معتدلتر نیز ابایی به خود راه نمیدهند و دچار اعتماد به نفسی شدهاند که خود را حتا نیازمند حضور معتقدان مذهبی نیز نمیبینند، البته شاید این همان اعتماد به نفس کذایی باشد که آنها را نابود میکند.
مهرداد/ رادیو کوچه
امروز و در نهمین برنامهی کافه قصه، داستان «نقشبندان» از «هوشنگ گلشیری» را میشنوید. این داستان در دو بخش منتشر میشود، بخش اول امروز و بخش دوم، روز جمعه 17 تیر ماه.
وقتی رسیدیم، در خم روبهرو زنی سوار بر دوچرخه میگذشت. هنوز هم میگذرد، با بالا تنهای به خط مایل، پوشیده با بلوز آستین کوتاه سفید، رکاب میزند و میرود و موهایش بر شانهای که رو به دریاست باد میخورد و به جایی نگاه میکند که بعد دیدیم، وقتی که زن دیگر نبود. خیابانی که به محاذات اسکله میرفت و بعد به چپ میپیچید تا به جایی برسد که هنوز هست اما نشد که ببینیم، زن رفته بود. تقصیر هیچکداممان نبود که دیگر ندیدیمش، گر چه وقتی دیدم که نیست فکر کردم که شیرین به عمد نگذاشت. با این همه هنوز میبینمش که گوشهی بلوزش باد میخورد. شلوارش کتان مشکی بود، صندل این پایش را هم میبینم که بند پشت پایش را نبسته است. پا میزند و صورتش را راست رو به باد گرفته است و میرود …..

مهشب تاجیک / رادیو کوچه
وقتی در یک ظهر تابستان بچهدار شدم یعنی فهمیدم که من هم مادر یک کودک خواهم شد، دنیا دور سرم چرخید، من نه کودکی میخواستم نه حس مادرانگی داشتم فقط میخواستم یک زن باشم و همین هم از سرم زیاد بود و نمیتوانستم آنطور که میخواهم یک زن باشم. وقتی ازدواج کردم آنقدر جوان بودم که فکر کنم خوشبخت خواهم شد و دنیا پلهها را جلوی پایم گذاشته تا یکی یکی بروم و برسم به همان صعود نهایی. دنیا پلهها را که هیچ نردبان شکستهی دستسازی را هم جلویم نگذاشت، اگر هم گاهی پلهای بود به سمت سراشیبی بود که همه میدانیم تهش چیست.
جلوی وسوسهی ازدواج را که نتوانستم بگیرم اما بچهدار شدن را به هر قیمتی میخواستم مانعش بشوم، من حداقل میخواستم گناهکار باشم تا گناه را نظاره کنم. که چگونه گناه من بزرگ میشود و هرروز به من یادآوری میکند چه غلطی کردم. میدانی من به خودم بیاعتماد بودم و هیچ اعتماد به نفسی نداشتم که کودکی مال من باشد. مهم نیست که و چه هستی مهم اعتماد کاذبی است که به خودت داری…من نداشتم. رویاپردازیهای بوی یک کودک و خندهاش و وقتی لبان تفیاش را روی صورتت میچسباند که دلت را بلرزاند به من هیچ اعتماد به نفسی نمیداد که بخواهم ور گند خودم را به جاودانگی بکشانم.

من خودم از آنهایی بودم که تحقیر شده بودم و حالا در نقش تحقیر کنندگان ظاهر میشدم، با دماغی نوک بالا و از خود راضی هر چیزی را که مطابق میلم نبود به لجن میکشاندم و در آن به دیدهی تحقیر نگاه میکردم با چشمهایی که به دیگران این حالت را میداد، یعنی من امیدوار بودم که بدهد که چقدر شما پوچ و احمقید و به تحقیر دیگران میپرداختم. یکبار به دوستم گفتم که من فکر میکنم یک خاطرهی بد همیشه به مرور زمان از یاد آدم میرود….زمان خیلی چیزها را حل میکند و دیگر برای تو آزار دهنده نخواهد بود که حتا گاهی بهشان فکر کنی ولی بچه از آن خاطرات بدی است که همیشه تو را آزار میدهد و هیچوقت از میزان آزارش کاسته نخواهد شد و تو همیشه به یاد میآوری که چه غلط غلیظی کردی، بعد با لبخندی حق به جانب نگاهش کردم. دوستم تنها نگاهم کرد و بعد دیگر به من زنگ نزد، بعدها فهمیدم که همان روزها تازه حامله شده بود.
حالا من نمیخواهم بگویم همهی حرفهای من درست است ولی خوب در هر حرف چرتی هم چیزهای خوبی وجود دارد که تو یاد بگیری، الان این جمله را خیلی قشنگ گفتم فکر کنم…من میفهمم که کی میتوانم خیلی تاثیرگذار باشم. ولی در کل آیا بچهدار شدن برای ادامهی خودت خودخواهی نیست و یا تو داری از شدت افسردگی میمیری و بهت میگویند بچهدار شو، انگیزه پیدا میکنی، زندگیت هدف پیدا میکند و همه چیز خوب میشود. این نهایت چی میتواند باشد. حالا اگر تو بچهدار شدی و فردا پشیمان از آمدن این موجود کوچک که تا وقتی عروسک توست خوب است و وقتی شخصیتی را که خواهد داشت پیدا کرد، هیولایی میشود، چکار میکنی؟ میتوانی مثل همیشه بلند بگوی غلط کردم یکی بیاید این گند مرا جمع کند؟ نمیتوانی و آنوقت است که خاک بر سرت شده است.
حالا از همهی اینها بگذریم، من چه کنم؟ من الان بلند میگویم من غلط کردم، خاک بر سرم یکی بیاید جمع کند این گند مرا…و کسی نمیآید…من با این همه غرورم دارم میگویم که ببخشید، من اشتباه کردم، الان حتا ناله هم میکنم با ندامتم اشک و آه و زاری را هم همراه میکنم ولی میبینم و میدانم که هیچ فایدهای ندارد. لبخندهای کشدار روی صورتها به من میگویند که خاک بر سرم شده. گاهی در این روزها و شبهایی که میآید و من با نفر دیگری هستم، فکر میکنم من واقعن میخواستم که بچهدار بشوم اگر نمیخواستم این همه راجعبهش زر نمیزدم، چون وقتی بخواهی استوار کاری را نکنی یا کار شروع کردهای را تمام کنی، سکوت میکنی و انجام میدهی ولی وقتی یک بند میگویی راجع بهش معلوم است که داری بازی هم در میآوری این وسطا.

همکارم را به خاطر میآورم که یک روز آمد سرکار با اشک و آه فراوان که کودکش را دادگاه به همسرش سپرده. حالا او میمیرد بدون کودک، یک ساعت اشک ریخت و گریه کرد و گفت که دادگاه به او گفته که صلاحیت ندارد، که البته، صد البته نداشت، چون بچهی چهار ساله را در خانه تنها گذاشته بود و بسته بودش به پایهی تخت و رفته بود تا موهایش را کوتاه کند و وقتی پدر بچه اتفاقی آمد و صدای کودک گریان را شنید و در را شکست، قیامت به پا کرد و اگر میتوانست حتا همان یک روز در هفته را هم نمیگذاشت تا بچه پیش این زن بماند. بعد که یک ساعت تمام اشک ریخت و دل ما را خون کرد، به دوست پسرش زنگ زد که با هم بروند بیرون تا ناهار بخورند.
واقعیت این است که من الان میترسم که کودکم زشت به دنیا بیاید و یا ناقص، اگر خوب غذا نخورد یا بیتربیت بزرگ شود و یا کودن باشد چه…بچه را در راه مدرسه ندزدند و یا سیگاری و معتاد نشود و یا ایدز نگیرد، اگر احمق و ابله بار بیاید تقصیر من است، چاق نشود تا بچهها در مدرسه مسخرهاش کنند، خدا کند با شخصیت بشود… اصلن من مگر صاحب این بچهام، من نمیخواهم همهاش نگران دلبندم باشم که چه میشود، از پریروز که فهمیدهام هست دایم با او حرف میزنم، احمق نیستم، پس چیم، هنوز هیچی نشده دارم عاشقش میشوم…ولی نمیتوانم، نمیتوانم بگذارم به دنیا بیاید، اگر بیاید کار هر دویمان زار است، به خاطر خودت هم میگویم کوچولو و همینطور به خاطر خودم، من با تو نمیتوانم به جایی برسم… فردا، فردا کلکش را میکنم، من نمیخواهم مادر یک کودک باشم.
تو داری چیکار میکنی؟
عزیز من این همه این بچه را بغل نکن، بگذار توی تختش میخوابد، پس فردا که بزرگتر شد و بغلی خودت بیچاره میشوی. شبی دویست دفعه هم نمیخواد بهش سر بزنی…ولش کن، این لوس بار میاد اینطوری…حالا این صددفعه…تو آخر این بچه را خراب میکنی…
خبر / رادیو کوچه
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی، روز سهشنبه، 5 ژوئیه، عنوان کرد که این وزارتخانه با احضار کاردار سفارت بریتانیا در تهران، خواستار توضیحات در مورد خودداری دولت بریتانیا از تمدید ویزا برای اعضای خانواده نصرتاله تاجیک، دیپلمات سابق این کشور شده است.
به گزارش ایرنا، وی با تاکید بر اینکه لازم است آقای تاجیک هر چه زودتر آزاد شود، گفت که خودداری از صدور ویزا برای خانواده این شهروند ایرانی باعث وخامت بیشتر شرایط جسمی و روحی او میشود.
نصرتاله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن، حدود پنج سال پیش به اتهام تلاش برای خریداری تجهیزات نظامی ممنوعه برای جمهوری اسلامی در بریتانیا دستگیر شد و در حال حاضر، در آن کشور در بازداشت خانگی به سر میبرد در حالیکه مقامات قضایی بریتانیا به درخواست ایالات متحده برای تحویل وی رسیدگی میکنند.
مهیار فرآورده
هر فردی میتواند و حق دارد برای خود باوری داشته باشد. ایرادی به مسعود بهنود وارد نیست اگر اصلاحطلب باشد، اما اگر روزنامهنگار با سابقهای چون او توجیحی برای باور خود ارایه کند که بر پایههای محکمی استوار نباشد، ایراد بزرگی است.
فردی که به گفته خود در تمام رژیمها اصلاحطلب است و در نظام شاه هم با رای دادن به یکی از آن سه نامزد انتصابی از سوی حزب رستاخیز خرسند بوده، چرا باید بیاید و در فضای سیاسی سال 57 که روحاله خمینی به پشتیبانی داخلی نیاز داشت، در برنامه «عصر روز هفتم» خود در تلویزیون ملی ایران، از خمینی صحبت کند و عکس او را نشان دهد که ایران را به انقلاب کشید؟! ایشان که به گفته حود طرفدار انقلاب سال 57 نبود، آیا پیشبینی نمیکرد تقویت خمینی انقلاب را در پی خواهد داشت؟ ایشان به گفته خود، همان مقدار دموکراسی در زمان شاه را غنیمت میشمارد، پس چرا به بروز انقلاب در ایران یاری رساند؟
نمیتوان این اقدام آقای بهنود را تنها از زاویه خبررسانی دانست، زیرا وی درست در زمانی که خمینی به چنین تبلیغاتی در داخل ایران نیازمند بود در برنامه خود از او صحبت کرد و تصویر او را نشان داد. آنطور که از گفتههای ایشان بیاد دارم و بعدها در سخنانش مطرح کرد، نمایش عکس خمینی در برنامه «عصر روز هفتم» را یکی از افتخارات شغلی خود بهحساب میآورد و گفت اولین روزنامهنگاری بود که در آن فضای انقلابی سال 57 عکس خمینی را در برنامهاش نشان داد.
با اینکه وی در میان نخستین افردی بود که از سوی دستگاه اسلامی تازهکار آنروز کنار گذاشته شد، اما گویی هنوز به نظامی که خمینی روی کار آورد وفادار است و به مردم توصیه میکند در انتخابات پیشروی مجلس شرکت کنند.
روشنفکر قدیمی و کارکشته ما دارد به مردم میگوید؛ از حق خود که به حجم یک گونی است، به ارزنی رضا دهید! جای شکرش باقی است که بهاندازه همین ارزن از حق خود میگیرید
تازه بنیصدر رییسجمهوری شده بود و مسعود بهنود از رسانهها رانده. او برای ادامه کار، تهیه برنامه رادیویی بر روی نوار کاست را آغاز کرد و چهار شماره از آنرا منتشر نمود. وی در یکی از شمارهها، مطلبی از خود خواند زیر عنوان «آقای رییس جمهوری» و در آن از اینکه بگذارند بنیصدر کار خود را انجام دهد ابراز تردید نمود. یعنی او در همان روزها هم امیدی به آینده جمهوری اسلامی نداشت. در کاست دیگر، وی «اسم شب» را از هادی خرسندی خواند که از جمله به هجوم به فضای خصوصی زندگی مردم اشاره داشت.
برخلاف آنچه آقای بهنود میگوید، از زمان شاه تا به امروز وی نوساناتی در رویکرد به مسایل سیاسی داشته است. انسان در گذر زندگی به معرفتهای تازه میرسد و این باعث تغییر در بینش او میشود، بهویژه یک روزنامهنگار با سابقه! اما تغییر بینش حتمن در جهت ترقی صورت نمیگیرد.
مسعود بهنود در ادامه گفتوگو با پارازیت اما کمی تخفیف میدهد و میگوید هنوز نمیداند میتواند این تعارف را با خود بکند که بگوید طرفدار اصلاحات به آن معنا هست یا خیر… اما تردیدی ندارد که طرفدار انقلاب و خشونت نبوده و نیست.
نباید وانمود کرد که نقطه مقابل شرکت در انتخابات خشونت است. یعنی اگر مردم نخواهند در انتخابات شرکت کنند، حتمن باید راه خشونت را برگزینند. وقتی مردم پای صندوقهای رای حضور پیدا نکنند، چه کسی میخواهد خشونت کند؟! بنابراین آنگونه نیست که آقای بهنود میخواهد القا کند، که باید در انتخابات شرکت کرد، چون گزینه مقابلش خشونت است.
این یک نکته.
نکته دیگر اینکه؛ وقتی ما پیش بینی میکنیم فلان درصد از مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد، ضمنن برای دستگاه حاکمهای که آمار را ارایه خواهد داد اعتبار قائل میشویم. بهطور ضمنی القا میکنیم، میشود به ارقامی که دستگاه حاکمه میدهد اعتماد کرد، پس ما بیاییم پیشبینی کنیم چند درصد شرکت خواهند کرد. به دستگاهی که در انتخابات خرداد 88 با یک چشمبندی یازده میلیون رای را جابهجا کرد، و نه تنها به گفته کارشناسان در همه زمینهها آمار غلط ارایه میدهد، بلکه با مراجعه فردی به رسانهها نیز میتوان آمارهای دوگانه و سهگانه در زمینههای گوناگون یافت، چگونه میتوان اعتماد کرد؟
ما چگونه انتظار داریم دستگاهی که برای بقای خود به شکنجه، تجاوز و کشتار مردم دست میزند، بیاید و یک آمار درستی از شرکت کنندهگان انتخابات آینده مجلس ارایه دهد که همین امروز هم بحث و دعوا در آن است؟ و حالا ما میخواهیم درصد شرکت کنندهگان را پیشبینی کنیم. چنین پیشبینی در اساس پوچ است، زیرا ما چیزی را میخواهیم پیشبینی کنیم که در آن اعمال قدرت میشود و تابع قانونی نیست.
وقتی از آقای بهنود سوال میشود چطور ممکن است با جنایتهایی که رژیم پس از خرداد 88 مرتکب شده، حالا 60 درصد از مردم بروند و در انتخابات مجلس شرکت کنند، او مجبور میشود اعتراف میکند که برای رای گرفتن از مردم «یک تکنیکهایی» لازم است که آن تکنیکها بهکار گرفته خواهد شد، همین الان هم شروع شده و در اثر آن تکنیکها و جذاب کردن شرایط انتخابات بالاخره پنجاه-شصت درصد از مردم را بهپای صندوقهای رای خواهند کشاند. آنوقت ایشان بهمردم توصیه میکند که در این انتخابات «تکنیکی» شرکت کنند!
روشنفکر قدیمی و کارکشته ما دارد به مردم میگوید؛ از حق خود که به حجم یک گونی است، به ارزنی رضا دهید! جای شکرش باقی است که بهاندازه همین ارزن از حق خود میگیرید.
این روشنفکر قدیمی تصادفن همان روزنامهنگاری است که مخالف انقلاب بود و هست. آنجا با نشان دادن عکس خمینی در برنامه پربیننده خود، به ایجاد هیجان انقلابی در میان مردم دامن زد، و امروز به مردم توصیه میکند، اگر چه انتخابات «تکنیکی» است و با هزار حقه و نیرنگ مردم را بهپای صندوقها میکشانند، اما باز شما بروید و رای بدهید!
این روزنامهنگار روشنفکر اتفاقن همنسل برخی از «روشنفکران مذهبی» است که یا در بر سر کار آوردن جمهوری اسلامی دخیل و یا از کارگزاران سابق آن بودهاند، اما ایران را ترک کرده و امروز جای امنی در دنیای غرب اسکان گزیدهاند.
شاید خیلیها از خود پرسیده باشند چرا روشنفکران مذهبیی ترک وطن کرده، در کشورهای مسلمانان مستقر نشدهاند که هم مسجد و منبر دارند و هم پیشنماز و روضهخوان؟ هم میشود در ماه رمضان در کنار مسلمین دیگر بر سر سفره افطار نشست و با دانهای خرما افطار کرد، و هم میشود در روز عاشورا با دیگر برادران دینی دسته راه انداخت و سینه زد.
چرا این آقایان به غرب روی آوردند؟! مگر در غرب چه خبر است که در شرق نیست؟
و حالا که خود را از آن جهنم دور کردند دیگر چرا برای مردم داخل نسخه مینویسند؟ اگر سیدعلی خامنهای آنقدر درستکار باشد که آقای مهاجرانی ادعا میکنند، پس ایشان چرا از رهبر عالیقدر بریدند و روانه غرب شدند؟
مردم چشم دارند میبینند و گوش دارند میشنوند. آقای عبدالکریم سروش که سالهای متمادی در ایران برای جفتوجور کردن قوانین دین با دانش بشری کوشیده است، چرا نرفتهاند در کشور مسلمان اندونزی و یا در یکی از کشورهای عرب مسلمان تا جوانان آن کشورها را توجیح دینی کنند؟
اگر امتیازی در غرب وجود دارد که در کشورهای مسلمان یافت نمیشود، پس بیایند مردم را روشن کنند و حقیقت را به مردم بگویند!
بههمین طریق اگر آقای بهنود باور دارد که با حضور در پای صندوق رای میشود آینده ایران را ساخت، پس چرا خود به بریتانیا هجرت کرده است. بروند در ایران زندگی کنند و رای بدهند تا لااقل به تعداد شرکتکنندهگان افزوده شود که اگر گرهای از راه رای دادن در کشور گشوده خواهد شد، زودتر باز شود و ایشان هم سهمی در این گشایش داشته باشند.
آیا امثال همین روشنفکران نبودند که «امام» را با سلام و صلوات از پاریس به تهران بردند و عدهای از ایشان اکنون در زندانهای «نظام» در بندند؟ بهنظر میرسد مردم از انقلاب 57 آموخته باشند، اما آیا روشنفکران جامعه، بهویژه فراریان به غرب هم چیزی از اشتباههای پیشین خود آموختهاند؟
روشنفکرانی که با روحاله خمینی بیعت کردند و وی را بهایران بردند، یا «کشفالاسرار» و «ولایت فقیه» او را خوانده بودند و یا نخوانده بودند. اگر نخوانده بودند و نادانسته او را به «امامت» رساندند که اشتباه بزرگ و غیرقابل جبرانی مرتکب شدند. اگر خوانده بودند و از حکومت آرمانی مورد نظر او آگاهی داشتند، پس چرا به مردم نگفتند ماجرا چیست؟
ملاحظه میشود نقش افرادی که باید روشنفکر جامعه باشند تا چه حد خطیر است و اگر ما امروز این موارد را باز نکنیم، ممکن است باز هم آدرس اشتباهی به مردم داده شود!
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 5 ژوئیه، وقوع دو انفجار جداگانه در شهر تاجی، واقع در حدود بیست کیلومتری شمال بغداد، دستکم سی و پنج کشته و دست کم بیست و هشت زخمی برجای گذاشته است.
به گزارش الجزیره، معاون وزارت بهداری عراق اعلام کرد که این انفجارها در نزدیکی یک ساختمان دولتی روی داد و براساس برخی گزارشها، عامل انفجار اول یک اتومبیل بمبگذاری شده بود.

این اتومبیل هنگامی منفجر شد که دهها تن از مراجعهکنندگان و کارمندان این اداره دولتی در محل حضور داشتند.
تاکنون هیچ گروهی مسوولیت این انفجارها را برعهده نگرفته است.
خبر / رادیو کوچه
در آستانه جلسه پارلمان لبنان برای دادن رای اعتماد به دولت جدید این کشور، گروه ۱۴ مارس تهدید کرد اگر این دولت به احکام دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری متعهد نباشد، تلاش خود را برای براندازی آن با تمام توان آغاز خواهد کرد.
جلسه پارلمان لبنان برای دادن رای اعتماد به دولت نوپای این کشور، سهشنبه 5 ژوئیه برگزار میشود.
از یک سو نیروهای اپوزیسیون از دولت جدید میخواهند یا تعهد خود را به اجرای احکام دادگاه اعلام کند، یا کنار برود. از سوی دیگر حزباله میگوید اجازه بازداشت این افراد را نمیدهد.
کیفرخواست دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری پنجشنبه ۳۰ ژوئن تسلیم دادستان لبنان شد؛ این کیفر خواست با صدور حکم بازداشت چهار عضو حزباله همراه شد. آنها متهم به دست داشتن در ترور حریری شدهاند.
در مقابل، گروه ۱۴ مارس، که سعد حریری نخست وزیر پیشین لبنان و متحدانش آن را تشکیل میدهند، از نجیب میقاتی نخست وزیر جدید خواست یا احکام دادگاه را اجرا کند، یا از قدرت کنار برود.
دولت میقاتی ۳۰ وزیر دارد که ۱۸ تن آنها از ائتلاف موسوم به ۸ مارس متشکل از حزباله و همپیمانانش هستند. بقیه وزرا که به وسیله میشل سلیمان رییس جمهوری و ولید جنبلاط رهبر دروزیها انتخاب شدهاند نیز نزدیک به این گروه به شمار میروند.
بیشتر بخوانید:
«متهمان ترور حریری را تحویل نمیدهیم»
خبر / رادیو کوچه
دستکم چهار نفر از مخالفان مسلح سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی، در درگیریهای روز دوشنبه، 4 ژوئیه، در جبهه جنوبی مصراته کشته شدهاند.
تاکنون از میزان تلفات احتمالی نیروهای حکومت لیبی گزارشی ارایه نشده است.
همچنین سخنگوی دولت لیبی اعلام کرد روز سهشنبه، 5 ژوئیه، یک محموله سلاح ارسالی از قطر برای مخالفان مسلح لیبی در نزدیکی طرالبس کشف و ضبط شده است.

به گزارش بیبیسی، این یکی از شدیدترین درگیریهای یک ماه اخیر بوده است.
از سویی دیگر فرماندهان مخالفان سرهنگ قذافی میگویند ناتو به تقاضای کمک آنها پاسخی سریع نمیدهد.
بیشتر بخوانید:
«زمان کنارهگیری قذافی از رهبری لیبی فرا رسیده است»
سهشنبه 14 تیر 90/ 5 ژوئن 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
مجله جاماندگان- «روح سرگردان اراجیف»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
کافه قصه- «نقشبندان»- مهرداد
تکنو کوچه- «آیا فیسبوک هم مانند اورکات به تاریخ خواهد پیوست»- کیومرث سجادی
بخش دوم خبرها
دایره شکسته- «من سرنوشت که را بسازم»- مهشب تاجیک
بخش سوم خبرها
کیومرث سجادی/ رادیو کوچه
«گوگل پلاس» (+Google) شبکهی اجتماعی گوگل، بهصورت آزمایشی رونمایی شد.
گوگل که اقدام به راهاندازی و عضوگیری محدود شبکه اجتماعی خود در چند روز اخیر کرده است، نمیتواند منکر این حقیقت شود که تغییرات در ساختار شبکههای اجتماعی از «فیسبوک» شروع شد و بسیاری از آنچه که در گوگل پلاس امروز مشاهده میکنیم برگرفته از همان ایدهها و اصطلاحاتی است که فیسبوک وارد دنیای مجازی کرد. از طرفی نیز قابل پیشبینی است که گوگل پا در کاری نمیگذارد مگر اینکه بخواهد بهترینش باشد. هنگامی که گوگل اقدام به راهاندازی سرویس ایمیل خود کرد قابل پیشبینی بود که یاهو روزبهروز کاربران خود را بیشتر و بیشتر از دست بدهد و بسیاری از استفادهکنندگان خدمات ایمیل یاهو به گوگل مهاجرت کنند. امروز هم گوگل با قابلیتهای بلامنازع خود وارد بازی با یکهتاز تا امروز بیرقیب شبکههای مجازی یعنی فیسبوک میشود تا رقیبی جدی برای «مارک زاکربرگ» و تیمش باشد.
برای موفقیت در این راه، گوگل به چیزی بیش از امکاناتی که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهمکرد، نیاز دارد تا بتواند مخاطبان فیسبوک را به خود جذب کند. همانطور که در دنیای واقعی، مهاجرت انگیزههای فراوانی میخواهد، در دنیای مجازی نیز اینچنین است. مقصد باید خصوصیات مثبت و جذابیتهای بیشماری داشته باشد تا شخص تصمیم به مهاجرت از محل کنونی خود بگیرد و یا اینکه محل سکونت کنونی سختیها و مشکلات فراوانی را برای شخص مهاجر بهوجود آورده باشد تا دست به چنین تصمیمی بزند. نه فیسبوک جذابیت خود را برای مخاطبانش از دست داده است و نه مشکلات آنقدر جدی است که کسی تصمیم به مهاجرت از فیسبوک بگیرد. گوگلپلاس نیز جز در مواردی اندک آنچنان متفاوت ظاهر نشده که بتواند فیسبوکبازان را شیفته خود کند. استفاده از گوگلپلاس همانند گوگل برای مخاطبانش هنوز بهصورت آزمایشی صورت میپذیرد و نه یک عزم جدی برای مهاجرت از فیسبوک.
حریم شخصی شاید یکی از مشکلاتی باشد که نه بهطور جدی ولی هر از چندگاهی کاربران فیسبوک با آن درگیر میشوند. هر چند که این مسئله آنقدر حاد نشده که کسی تا کنون تصمیم به ترک فیسبوک گرفته باشد اما گوگل با ایجاد مفهمومی به نام «سیرکل» (circles) سعی در تفکیک روابط افراد همانند دنیای واقعی کرده است. هنگامی که شخصی را میخواهید به دوستان خود در گوگلپلاس اضافه کنید باید او را در یکی از این «سیرکلها» جای دهید. با تعریف حلقه دوستان، همکاران، خانواده و … به راحتی روابط خود را از هم تفکیک میکنید. دیگر متنی را که برای دوست دختر خود میگذارید و یا عکسهای مهمانی دیروز که مثلن رفته بودید برای امتحان امروزتان درس بخوانید، پدر یا مادر شما نخواهند دید و این کار همانند فیسبوک با انجام تنظیمات سخت و پیچیده که گاهی غیرممکن نیز میشود، نخواهد بود. با تعریف هر فرد در یک حلقه مشخص مسایل خانوادگی خود را تنها با خانواده، مسایل دوستانه را با دوستان و مسایل کاری خود را با همکارانتان در میان خواهید گذاشت.

یکی دیگر از معضلات فیسبوک تگکردنهای بیربط شما توسط دیگران در انواع عکسها و ویدیوهایی هست که در آنها حضور ندارید و حتا کوچکترین ربطی به شما ندارند. گوگلپلاس برای تگکردن شما در هر عکسی از شما اجازه میگیرد تا از این مشکل فیسبوک رهایی پیدا کنید.
در ادامه به بخشی از امکانات جدید در گوگلپلاس میپردازیم. در قسمت «اسپارکس» (sparks) میتوانید علاقهمندیهای خود در حوزههای مختلف را جستوجو و به این بخش اضافه کنید. به عنوان مثال اگر شما علاقهمند ورزش تنیس هستید با افزودن عنوان تنیس به اینبخش میتوانید برای همیشه و بهروز اخبار و حوادث مربوط به تنیس را دنبال کرده و با دوستان خود در اینباره به بحث و گفتوگو بپردازید. با فعال کردن چت گوگلپلاس تمامی دوستان google talk و حتا اورکات شما، قابل دسترس خواهند بود. +1 همانند لایککردن در فیسبوک میباشد با این تفاوت که هر چیزی را که از سراسر وب +1 کرده باشید در پروفایل شما قابل مشاهده و دسترسی خواهد بود.
«هنگاوتس» (Hangouts) را میتوان یک اتاق کنفرانس ایدهآل نامید. امکان چت تصویری با جمعی از دوستان در فضایی شبیه یک اتاق، پخش تصاویر youtube و بحث و تبادل نظر در هنگام تماشای این تصاویر، از امکانات جالب این بخش هستند. امکان چت گروهی برای بحث و تبادل نظر و تصمیمگیریها وجود دارد. یکی از امکانات جالب دیگری که تدارک دیده شده است این است که عکسی که با گوشی موبایل خود میگیرید بدون اینکه شما کار خاصی انجام دهید میتواند در گوگلپلاس شما آپلود و به اشتراک گذاشته شود.
در نهایت خالی از لطف نیست که حساب کاربری گوگل شما در کنار تمامی امکاناتش چون ایمیل و وبلاگ و پیکاسا و … یک شبکه اجتماعی قدرتمند نیز داشته باشد. باید این نکته را در نظر داشت که گوگل پا در عرصهای نمیگذارد، مگر با برنامهریزی و حساب شده. گوگل در این زمینه هم میتواند به کامیابیهای گذشته ادامه دهد اما تا غلبه بر فیسبوک و تواناییهایش راه آسانی در پیش نخواهد داشت…
خبر / رادیو کوچه
زینالعابدین بنعلی، رییس جمهوری پیشین تونس، با صدور حکمی از سوی دادگاه اولیه در این کشور به 15 سال حبس محکوم شده است.
این دادگاه اولیه بنعلی را با اتهامات قاچاق مواد مخدر، اسلحه و آثار باستانی متعلق به این کشور به 15 سال حبس محکوم کرد. این در حالی است که صدور این حکم بهطور غیابی برای وی، به دلیل حضور نداشتن در تونس صورت گرفته است.
زینالعابدین بنعلی، پس از بروز ناآرامیها در تونس از سمت خود کنارهگیری و سپس به عربستان پناهنده شد.

از سویی دیگر، وکیل بنعلی در دادگاه اعلام کرد این حکم صحیح نیست زیرا رییس جمهوری پیشین تونس این اسلحههای قاچاق را جهت افزایش توان نظامی این کشور تهیه کرده است.
لازم به اشاره است روز دوشنبه 31 خرداد، زینالعابدین بنعلی رییس جمهوری پیشین تونس و همسرش در نخستین جلسه دادگاه بدوی این کشور و بررسی یکی از 93 اتهام وی به 35 سال زندان و پرداخت 72000 دلار محکوم شده بودند.
بیشتر بخوانید:
«۳۵ سال حبس محکومیت رییس جمهوری سابق تونس»
خبر / رادیو کوچه
وزارت کشور جمهوری اسلامی روز سهشنبه، 5 ژوئیه، اعلام کرد درگیری آنچه وی «محدود» دانسته بین نیروهای مرزی جمهوری اسلامی و جمهوری آذربایجان رخ داده است، اما باکو میگوید جلوی ورود یک باند مسلح را گرفته است.
علی عبداللهی، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور گفته است مرزبانان آذربایجان بهطور غیرقانونی وارد خاک ایران شدند و به هشدارهای ایست ماموران ایرانی توجهی نکردند.
اما باکو اعلام کرده است یک باند مسلح قصد ورود غیرقانونی به خاک آذربایجان از طریق ایران را داشتهاند که با ماموران مرزی آذربایجان درگیر شدهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، به نقل از مقامهای آذربایجان گفته است یک نظامی ارشد آذری در اثر تیراندازی کشته شده است.
بیانیه باکو میافزاید این باند مسلح سپس فرار کرده و به داخل ایران برگشتهاند.
کانون نویسندگان ایران با انتشار نامهای خطاب به سردبیر روزنامهی «اعتماد» در خصوص مطلبی تحت عنوان «شبکه اطرافیان فرح پهلوی چه کسانی بودند» و رابطهی اعضای این کانون با فرح پهلوی از آن انتقاد کرده است.
متن این نامه در پی آمده است:
روزنامهی «اعتماد» در شماره 2 تیر 1390، صفحه 10، در مطلبی تحت عنوان «شبکه اطرافیان فرح پهلوی چه کسانی بودند» نوشته است: «این گروه (اطرافیان فرح پهلوی) علاوه بر این که سعی میکردند تا با تلفیق فرهنگ غربی و ایرانی، هویت جدیدی برای ایرانیان به وجود آورند و مواضعی را که رژیم موفق به تصرفشان نشده بود در دست بگیرند، قصد داشتند تا به جذب نیروهای آزاداندیش و مخالفان محافظهکار دولت بپردازند. بدین ترتیب کانون نویسندگان با کوشش فرح به راه افتاد و عده زیادی از شاعران و نویسندگان کشور نیز به جرگه یاران فرح پیوستند.»
روزنامهی «اعتماد» نام نویسندهی این مطلب را نیاورده است. ای بسا به این دلیل که راه فرار بزدلانه را برای این شخص مفتری بازگذارد، غافل از اینکه به این ترتیب مسوولیت انتشار این افترا و ادعای سراسر کذب را به گردن کل روزنامه میاندازد. تاریخ کانون نویسندگان ایران پاکتر و شفافتر از آن است که نیازمند رد اینگونه ادعاهای کودکانه و افتراآمیز باشد. با این همه، بهویژه برای نسل جوانی که به سبب حاکمیت فضای سانسور و اختناق بر جامعه در معرض وارونهنمایی و دروغپراکنی امثال نویسندهی روزنامهی «اعتماد» قرار دارد، اشاره به چند فراز از تاریخ خونبارِ کانون نویسندگان ایران را ضروری میدانیم.
1- درست برخلاف ادعای نویسندهی روزنامه «اعتماد» مبنی بر «راه افتادن کانون نویسندگان با کوشش فرح»، این کانون همچون نهاد دفاع پیگیر از آزادی بیان و مبارزه با سانسور در تقابل و مبارزه با رژیم ستمشاهی از جمله اعوان و انصار فرح پهلوی شکل گرفت. تاریخ گواهی میدهد که شان نزول و فلسفهی وجودی کانون مقابله با تلاش رژیم شاه برای راهاندازی جریان دولت فرمودهی «کنگره نویسندگان و شاعران» بود. با انتشار خبر تشکیل این کنگره از سوی دولت در اسفندماه سال 1346، 9 تن از نویسندگان مستقل با تهیهی متنی با عنوان «بیانیه دربارهی کنگره نویسندگان» هرگونه کنگرهی دولتی را در غیاب نویسندگان مستقل تحریم کردند. با پخش خبر تهیهی این بیانیه، که شمار امضاهای آن تا آغاز سال 1347 به 52 تن رسید، برگزاری کنگرهی دولتی مذکور عملن به فراموشی سپرده شد.
2- خواه در مورد آن 9 نفر نخست و خواه دربارهی کل 52 نفری که کانون نویسندگان ایران را در آغاز سال 1347 بنیان نهادند ادعای پیوستن به «جرگه یاران فرح» یک سره بیاساس و پاک مغرضانه و رذیلانه است. از اعضای بعدی کانون و آزادیخواهانی چون سعید سلطانپور نام نمیبریم که زندانی هر دو نظام بود و سرانجام نیز جان خود را بر سر آزادی گذاشت؛ از کسی نام میبریم که روزنامهی «اعتماد» و نویسندگانش قاعدتن در مخالفت او با رژیم شاه نباید تردید داشته باشند. یک چهرهى شاخص آن 9 نفر، و در واقع یکی از بنیانگذاران اصلی کانون نویسندگان ایران، جلال آلاحمد بود. ما پاسخ به این پرسش و در واقع حل این تناقض آشکار را بر عهدهی نویسندهی روزنامهی «اعتماد» و همپالکیهایش میگذاریم که چهگونه میتوانند جلال آلاحمد را در آن واحد هم مخالف رژیم شاه و هم در «جرگه یاران فرح» به شمار آورند؟!
3- در 6 خرداد سال 1348، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران متنی خطاب به اعضا منتشر کرد که در آن پیشنهاد عدهای از اعضا دایر بر «انجام مذاکرات خصوصی و استفاده از کانالهای غیررسمی برای قانونی کردن کانون» را رد کرده و به این نتیجه رسیده بود که با روشهایی «نظیر مذاکرات دوستانه با عوامل سانسور و فعالیت خصوصی از قبیل واسطه قراردادن مقامات و دستگاههای صاحب نفوذ» نمیتوان با دستگاه سانسور رژیم شاه مبارزه کرد. از آن پس، مخالفتهای رژیم با فعالیت کانون افزایش یافت به طوری که حتا تالار قندریز (تالار «ایران» آن زمان) از واگذاری محل خود برای برگزاری جلسات کانون منع شد.
در واقع یکی از بنیانگذاران اصلی کانون نویسندگان ایران، جلال آلاحمد بود. ما پاسخ به این پرسش و در واقع حل این تناقض آشکار را بر عهدهی نویسندهی روزنامهی «اعتماد» و همپالکیهایش میگذاریم که چهگونه میتوانند جلال آلاحمد را در آن واحد هم مخالف رژیم شاه و هم در «جرگه یاران فرح» به شمار آورند؟!
4- در سال 1349، چند تن از اعضای کانون از جمله داریوش آشوری، محمود اعتمادزاده (به آذین)، بهرام بیضایی، فریدون تنکابنی، ناصر رحمانینژاد، غلامحسین ساعدی، محمدعلی سپانلو و سعید سلطانپور بازداشت و یا به ساواک احضار شدند. کانون به این بازداشتها و احضارها اعتراض کرد، اما با تشدید اختناق و سانسور و سرکوب ستمشاهی فعالیت کانون عملن متوقف شد و دورهی نخست این فعالیت به پایان رسید.
5- در 23 خرداد 1356، جمعی از اعضای دورهی نخست کانون در اعتراض به انحطاط فرهنگی و سانسور و محدودیتهای تحمیل شده به اهل قلم نامهای سرگشاده به نخستوزیر وقت منتشر کردند که به «نامهی چهل نفره» معروف شد. این اقدام در واقع آغاز دورهی دوم فعالیت کانون نویسندگان ایران در مخالفت با آزادیستیزی و سانسور رژیم شاه بود. پس از انتشار این نامه، هما ناطق عضو کانون نویسندگان را در خیابان ربودند و پس از تجاوز به او در بیابانهای اطراف «کاروانسرا سنگی» رهایش کردند. درست در همان روزها به خانهی علیاصغر حاجسیدجوادی، عضو دیگر کانون، نیز ریختند و به بازجویی و اذیت و آزار خانوادهی او پرداختند.
6- در همان سال 1356، از 18 تا 27 مهرماه، به همت کانون نویسندگان گردهمایی بزرگ و تاریخی نویسندگان و شاعران ایران به نام «شبهای شاعران و نویسندگان» در محل انجمن روابط فرهنگی ایران و آلمان (انستیتو گوته) برگزار شد. استقبال مردم از این اقدام کانون و حضور پرشور و انبوه آنان در برنامههای این «ده شب» به سهم خود سکوت گورستانی چندین سالهی استبداد سلطنتی را درهم شکست و فضا را برای حضور و فعالیت جریانها و نیروهای سیاسی اپوزیسیون آماده کرد – جریانها و نیروهایی که از قضا بعدها مانع فعالیت کانون شدند، شماری از اعضای آن را بازداشت و زندانی و اعدام کردند، و به این هم بسنده نکردند و برخی را از خیابان ربودند و به گردنشان طناب انداختند، و اکنون نیز جمعی دیگر را به جرم غیرقانونی بودن کانون محاکمه میکنند. این هم از طنزهای تلخ تاریخ است که کانون نویسندگان ایران باید از یک سو تقاص مبارزه با رژیم شاه و بهطورکلی دفاع از آزادی بیان را پس دهد و، از سوی دیگر، به همکاری با این رژیم و «پیوستن به جرگه فرح پهلوی» متهم شود!!
7- در 23 آبان 1356، در اعتراض به سرکوب و خفقان رژیم ستمشاهی، به فراخوان کانون نویسندگان ایران بیش از ده هزار نفر از دانشجویان و جوانان و دیگر مردم معترض به مدت 24 ساعت در دانشگاه صنعتی تهران («آریامهر» آن زمان و «شریف» بعدی) تحصن کردند. در همان زمان تحصن، تنی چند از اعضای کانون در خیابان مورد ضرب و شتم ساواک و پلیس شاه قرار گرفتند و بازداشت شدند.
اینها مشتی است نمونه خروار که نشان میدهد کانون نویسندگان ایران در زمان رژیم شاه نه تنها به هیچ روی جذب ساختار قدرت نشده بود بلکه همواره برای آزادی بیان مبارزه میکرد و طبعن این امر او را به مخالفت با سیاستهای اختناقآلود و سرکوبگرانهی آن رژیم میکشاند. بر هر ناظر بیطرف و هر انسان بیغرضومرضی روشن است که ادعای نویسندهی روزنامهی «اعتماد» مبنی بر پیوستن اعضای کانون به «جرگه یاران فرح» چیزی جز دروغپردازی و وارونهنمایی تاریخ نیست. این ادعا را بر هیچ واقعیت و سند و مدرکی نمیتوان استوار کرد و، از همین رو، مصداق بارز و آشکار نشر اکاذیب، و افترا و تهمت ناروا و بیاساس است.
بر ما روشن نیست که چرا روزنامهی «اعتماد»، که خود از قربانیان سانسور بوده و از همین رو مورد دفاع کانون نویسندگان ایران قرار گرفته است، در دورهی جدید خود باید چنین مطلب دروغین و افتراآمیزی را چاپ کند. اما این را خوب میدانیم و با صدای بلند اعلام میکنیم که اگر این روزنامه در این پندار به سر میبرد که با چاپ اینگونه مطالب و سمپاشی بر ضد نهاد آزادیخواهی چون کانون نویسندگان ایران میتواند رضایت خاطر سانسورچیان را تامین کند و برای خود حاشیهى امنیتی بسازد، باید بداند که در خطا و توهمی محض و مهلک به سر میبرد. قاعدتن تجربهی سی و اند سال زندگی در فضای سانسور و اخنتاق باید به اهل قلم بهطورعام و اهل مطبوعات بهطورخاص نشان داده باشد که آنچه آزادی بیان، از جمله انتشار آزادانهی مطبوعات، را تضمین میکند نه تمکین و کرنش و باج دادن به سانسورچیان بلکه مقاومت پیگیر در برابر سانسور و دفاع استوار و راسخ از آزادی بیان است.
کانون نویسندگان ایران پیش از این نیز نشان داده است که مایل نیست صدای هیچ روزنامهای، حتا روزنامهای چون «اعتماد» که چنین مطلب دروغین و بیاساسی را بر ضد او منتشر میکند، خاموش شود و بر اساس منشور خود مبنی بر به رسمیت شناختن آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان، از حق انتشار آزادانهی هر نشریهای از جمله روزنامهی «اعتماد» دفاع میکند. با این همه، این واقعیت را نیز نمیتواند ناگفته گذارد که انتشار اینگونه مطالب دروغین و خلافواقع بر ضد نهادی چون کانون، آن هم در شرایطی که اعضای این نهاد به انحای گوناگون زیر فشار قرار دارند تا از آزادیخواهی خود دست بردارند، حتی اگر با هدف جلب رضایت سانسورچیان هم انجام نگرفته باشد، اعتماد همان مخاطبان اندک اینگونه روزنامهها را بیش از پیش سلب میکند.
کانون نویسندگان ایران
7 تیر 1390
خبر / رادیو کوچه
شهر حما از شهرهای بزرگ سوریه روز دوشنبه 4 ژوئیه، شاهد اعتصاب عمومی گستردهای در اعتراض به برکناری استاندار این منطقه بود. همزمان با این اعتصاب صدای شلیک گلوله در شهر شنیده شد و شاهدان عینی میگویند دود سیاهی برفراز حما مشاهده شده است.
در همین حال نیروهای امنیتی شماری از جوانان این شهر را به دلیل شرکت در اعتصابات و تظاهرات بازداشت کردند.
به گزارش رویترز، به نقل از شاهدان عینی، پس از ورود نیروهای امنیتی به خانهها، مردم برای فرار از دست ماموران به خیابانها ریختند و علیه حکومت بشار اسد شعار دادند.
یکی از ساکنان شهر اظهار داشت: «نزدیک به 30 نفربر حامل سرباز و نیروی امنیتی امروز وارد شهر شده و به صورت پراکنده به سوی مناطق مسکونی تیراندازی کردند.»
در همین راستا منابع خبری اعلام کردند ماموران امنیتی در منطقه کفر رومه در استان ادلب به سمت مردم آتش گشودند.

شاهدان عینی میگویند تعداد زیادی تانک در مرکز شهر مستقر شدهاند.
همچنین شهر سلمیه شامگاه گذشته شاهد تظاهرات شبانه گستردهای بود.
شاهدان عینی میگویند نزدیک به 5000 نفر روز سهشنبه با برگزاری تظاهرات خواستار آزادی زندانیانی شدند که پس از برگزاری یک میتینگ سیاسی در دیرالزور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
بیشتر بخوانید:
«پایان بینتیجه نشست دمشق برای حل بحران»
رادیو کوچه
1770 میلادی- جنگ دریایی سه روزه «چشمه» میان ناوگان روسیه و عثمانی در دریای اژه آغاز شد و آخر وقت هفتم ژوئیه این سال با شکست ناوگان عثمانی پایان یافت. در آن زمان برای سیاست خارجی دولت روسیه دو هدف در اولویت قرار داشت، یکی گرفتن سهم در منطقه مدیترانه و دیگری رسیدن به آبهای اقیانوس هند. تزار وقت برای رسیدن به هدفها، ناوگان خود را برای جنگ با عثمانی، از بالتیک به دریای اژه فرستاده بود که نتیجهاش نبرد دریایی چشمه بود.
روسیه واقف بود که عثمانی با ایران بر سر مناطقی در قفقاز و بینالنهرین اختلاف و درگیری دارند و تا این حالت ادامه داشته باشد، دولت عثمانی جرات انتقال همه نیروهایش را به جبهه احتمالی با روسیه نخواهد داشت. بنابراین راه دوستی و اتحاد با ایران را جستوجو میکرد، ولی پیروزیاش در جنگ دریایی «چشمه» سبب شد که استراتژی قبلی تغییر کند و به تدریج مدعی قفقاز ایران شود.
1811 میلادی- «ونزوئلا» به همت «سیمون بولیوار» (Simón Bolívar)، به عنوان نخستین سرزمین آمریکای لاتین از استعمار اسپانیا اعلام استقلال کرد که روز ملی این کشور است.
ونزوئلا برای اولین بار در سال 1522 تحت استعمار اسپانیا قرار گرفت. در واقع، اولین محل استقرار دایمی امپراطوری اسپانیا در آمریکای جنوبی در منطقهای بود که امروزه «کومانا» نامیده میشود. قسمتی از ونزوئلا سرانجام بخشی از «نیو گاراندا» شد و بخشهای شرق ونزوئلا بخشی از «نیو اندلوس» شد. با این حال، حکومت و تسلط کامل بر منطقه توسط داخلیها، پس از پیروزی سیمون بولیوار در «جنگ کارابوبو» به دست آمد.
1833 میلادی- «ژوزف نیپس» (Joseph Niépce) مخترع فرانسوی درگذشت. وی از پیشگامان عکاسی به شمار میآید. معمولن از او به عنوان فردی یاد میشود که اولین عکس را با قرار دادن یک صفحه فلزی قیر اندود در یک جعبه تاریک از جلوی پنجره تصویر پشت بام را ثبت کرد در آن زمان صفحه عکس به مدت 8ساعت تحت تابش نور آفتاب قرار داشت. او همچنین در ابداع روش «دگروتایپ» (Daguerotype) با «لوییس داگر» (Louis Daguerre) همکاری داشت. گفته شده داگر روش نیپس را تکامل بخشید و نخستین دوربین عکاسی کارآمد را اختراع کرد. در سال ۱۸۱۶ «جوزف نیپس» یک دوربین عکاسی ساخت که با آن میتوانست تصویر نگانتیو بگیرد.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1830 میلادی- دولت فرانسه درصدد تصرف «الجزایر» برآمد و پنجم ژوئیه، این سال شهر الجزیره و مناطق اطراف آن را گرفت. ولی برای تصرف همه الجزایر مجبور شد چهل سال جنگ کند که 17 سال، قهرمان این جنگ «عبدالقادر» فیلسوف صوفی و اندیشمند الجزایری بود که لقب قهرمان ملی الجزایریها را بهدست آورده است.
1977 میلادی- ژنرال «ضیاالحق» فرمانده ارتش پاکستان در یک کودتا دولت «ذوالفقار علی بوتو» را که از طریق انتخابات برسر کار آمده بود، برانداخت و وی را زندانی کرد که بعدن اعدام شد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
نیویورک تایمز
راسخون
خبر / رادیو کوچه
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، شرط بازگشت محمد خاتمی، رییس جمهوری سابق، به صحنه فعالیتهای سیاسی جمهوری اسلامی را «برائت» از حرکتهای اعتراضی در ایران دانسته است.
به گزارش مهر، آقای جعفری در مورد مشارکت مجدد اصلاحطلبان در فعالیتهای سیاسی گفته است: «افرادی از جریانات اصلاحطلب که از خط قرمزها عبور نکردهاند طبیعی است که در رقابتهای سیاسی میتوانند شرکت کنند اما اینکه آقای خاتمی تا چه میتواند موفق شود، بستگی به موضعگیریهای او دارد.»
وی با اشاره به اعتراضات عمومی نسبت به اعلام پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، افزوده است: «آقای خاتمی در جریان فتنه امتحان خوبی پس نداد و به هر حال جز همراهان سران فتنه بود و حمایت و پشتیبانی زیادی از آنها کرد و در حال حاضر نیز موضعی مبنی بر برائت از آن حرکتها اتخاذ نکرده است.»
فرمانده سپاه پاسداران در عین حال در خصوص نزدیکان آقای احمدینژاد که اصولگرایان آنرا «جریان انحرافی» میخوانند و با تاکید بر نقش سپاه پاسداران در برخورد با آنان، گفته است: «سپاه ضابط دستگاه قضایی در برخورد با جریان انحرافی است.»
بیشتر بخوانید:
«مسوولان جمهوری اسلامی باید با معترضان مذاکره کنند»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
ایران
1) درخواست آمریکا برای مذاکره هستهای با ایران شیطنت سیاسی است
http://www.iran-newspaper.com/1390/4/14/Iran/4831/Page/2/Index.htm#
عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی طرح موضوع مذاکره با ایران از سوی یک مقام آمریکایی را شیطنت سیاسی خواند و تاکید کرد: «آمریکا بیش از 20 سال است که سیاست دوگانه چماق و هویج را در مقابل ایران در پیش گرفته است.»
2) روابط تهران و حماس بهتر از هر زمانی است
http://www.iran-newspaper.com/1390/4/14/Iran/4831/Page/2/Index.htm#
نماینده جنبش حماس در تهران، تحولات منطقه را عامل افزایش قدرت مقاومت اعلام و روابط ایران و حماس را بهتر از هر زمان دیگری عنوان کرد.
خالد قدومی درباره نقش جمهوری اسلامی ایران در پیشبرد اهداف مقاومت در منطقه هم گفت: «ایران از اضلاع جداییناپذیر مقاومت است و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران همواره حامی مقاومت بوده و در این راه از هیچ کمکی دریغ نکرده است.»
خراسان
1) فرمانده سپاه: در شرایط تهدید به بستن تنگه هرمز اکتفا نمیکنیم
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=14&id=830881
سردار سرلشگر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران، در گفتوگویی تفصیلی با خبرگزاری مهر درباره در دستور کار بودن بستن تنگه هرمز در شرایط تهدید نیزعنوان کرد: «با توجه به موقعیت استراتژیک تنگه هرمز این موضوع هیچ وقت از دستور کار ما خارج نمیشود ضمن اینکه ما صرفن به این موضوع هم اکتفا نکرده و در این نقطه متوقف نشدهایم.» وی افزود: «در حال حاضر به دنبال امکان استفاده از توان دفاعی خود در آبهای آزاد هستیم یعنی اگر دشمن بخواهد خارج از تنگه هرمز تهدیدی را متوجه جمهوری اسلامی ایران کند قدرت مقابله به مثل وجود دارد و این استراتژی هم اکنون در دستور کار ما قرار دارد.»
2) رییس دیوان عدالت اداری: قوه قضاییه در برخورد با متخلفان، هیچ خط قرمزی جز قانون ندارد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=4&day=14&id=830882
رییس دیوان عدالت اداری گفت: «قوه قضاییه بنا بر تعالیم اسلام و وظایف و قوانینی که قانون اساسی و قوانین عادی تعیین کرده است، برای برخورد قضایی با متخلف هیچ خط قرمزی جز قانون ندارد و اینکه گفته میشود فلان مقام یا نهاد خط قرمز ماست، بیمعناست.»
جام جم
واگذاری زمینهای 1000 متری کارشناسی شده نیست
http://www.jamejamonline.ir/paper.aspx
سیدمحسن مقدسزاده، کارشناس مسکن در گفتوگو با «جامجم» طرح واگذاری هزار متر زمین به هر خانوار ایرانی را یک رویا دانسته و گفت: «امکان اجرایی شدن این طرح شاید در حد صفر باشد یعنی بیشتر به یک رویا شبیه است، در واقع به حقیقت پیوستن آن یا غیرممکن بوده یا به این زودیها قابل دسترس نیست.»
وی افزود: «اینکه ما بگوییم کشورمان دارای 164 میلیون هکتار مساحت است و کلی زمین برای واگذاری داریم کافی نیست، به هر حال بخشی از زمینهای کشور کویری و شورهزار، بخشی بیابانی و بخشی جنگلی و کوهستانی است و اینکه تا چه حد قابل تبدیل به سکونتگاه است مهم است، اما موضوع دیگری که مطرح میشود فراهم آوردن امکانات رفاهی برای صاحبان این زمینهاست.»
2) جوانفکر سخنگوی دولت میشود؟
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100847927083
سایت مشرق از ادامه روند تغییرات در تیم اطلاعرسانی رییس جمهوری خبر داد و نوشت: «برخی منابع میگویند علیاکبر جوانفکر به عنوان یکی از گزینههای تصدی سخنگویی سیاسی دولت مطرح شده است.» هماکنون وظایف سخنگویی سیاسی دولت به عهده رحیمی، معاون اول رییس جمهوری و سخنگویی اقتصادی در اختیار شمسالدین حسینی وزیر اقتصاد، است.
کیهان
1) بشاراسد: اصلاحات را طبق زمانبندی اجرا میکنیم
http://www.kayhannews.ir/
بشاراسد در دیدار با جمعی از سوریهای مقیم آمریکا اظهار داشت اصلاحات در حال اجراست ولی برای به نتیجه رسیدن به زمان کافی نیاز دارد.
وی افزود: «برخی اشتباهات از سوی نیروهای امنیتی صورت گرفته که جلو آن گرفته خواهد شد و تلاش میشود که مشکلات با راهحلهای مسالمتآمیز حل و فصل شود.»
2) حمله دریایی و هوایی ناتو به مواضع نظامیان قذافی
http://www.kayhannews.ir/900414/16.htm#other1610
به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، دیروز ناوچههای جنگی و هلیکوپترهای ناتو مواضع نظامیان قذافی در شهر بندری البریقه را گلولهباران کردند. از تلفات احتمالی این حمله، گزارشی نرسیده است.
همشهری
1) یارانه نقدی کاهش نمییابد
http://hamshahrionline.ir/news-139356.aspx
سخنگوی طرح تحول اقتصادی با ارایه گزارشی از آخرین وضعیت اجرای قانون هدفمندی یارانهها در 6 ماه گذشته در پاسخ به پرسش همشهری مبنی بر وجود شائبههایی درباره چاپ پول برای تامین بودجه هدفمندی یارانهها تصریح کرد: «هیچ پولی چاپ نکردهایم و این موضوع در نشست اخیر کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس هم مطرح شد که ما در گزارشی اعلام کردیم براساس قانون اجازه داریم از تنخواه استفاده کنیم و ما هم همین کار را انجام دادیم.» وی اظهار کرد: «ما هیچ طرحی برای کاهش میزان یارانههای نقدی روی میز نداریم.»
2) رهبر معترضان: قذافی درصورت کنارهگیری میتواند در لیبی بماند
http://hamshahrionline.ir/news-139396.aspx
رهبر معترضان لیبی گفت که قذافی درصورت واگذاری کامل قدرت میتواند به زندگی در لیبی ادامه دهد. این صریحترین امتیازی است که معترضان لیبی تا به حال مطرح کردهاند.
دنیای اقتصاد
1) بازگشت به نقطه صفر ارزی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=260188
حدود یک ماه پس از شوک بانک مرکزی به بازار ارز که به گفته رییسکل با هدف پایین کشیدن نرخ دلار انجام گرفت، دیروز شرایط در این بازار به نقطه آغاز بازگشت و نرخ دلار دوباره به 1200 تومان نزدیک شد؛ با این تفاوت که حدود یک ماه پیش یعنی در هیجدهم خرداد، دلار در بازار آزاد در حالی به 1200 تومان رسید که همزمان نرخ مرجع نیز با 112 تومان افزایش، 1172 تومان قیمتگذاری شد.
2) انتقاد لاریجانی از تندرویهای سیاسی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=260229
علی لاریجانی، رییس مجلس در مسیر بازگشت از جمهوری آذربایجان در گفتوگو با خبرگزاری فارس به برخی انتقادات درباره مواضعش در سال 88 و وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم پاسخ داد. لاریجانی از برخی تندرویهای سیاسی در آن دوران انتقاد کرد و گفت: «برخی از آقایان فکر میکنند با حرف تند میشود شرایط را درست کرد.» لاریجانی همچنین با اظهارنظر درباره ادغام وزارتخانهها و اختلافات دولت و مجلس، «قرائت صددرصد غلط دولت از ماده 53 برنامه پنجم» را سرآغاز این اختلافات دانست.
خبر / رادیو کوچه
آیتاله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه، 4 ژوئیه، با اشاره به اختلافهای اخیر در میان اصولگرایان کشور با تاکید بر لزوم تفکیک میان اختلافنظر با ایستادگی یک جریان در مقابل نظام، گفت که در اعتراضهای پس از ریاست جمهوری اخیر در سال 88 یک جریان مقابل نظام ایستاد.
چندی است اختلافهایی میان اصولگرایان حامی آیتاله خامنهای و اصولگرایان نزدیک به محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی در گرفته است. این اختلافها از زمان برکناری و ابقای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات آغاز شد. از آن هنگام دو طرف اختلاف علیه یکدیگر دست به افشاگری زده و شماری از نزدیکان محمود احمدینژاد و همچنین اعضای کابینه وی بازداشت و یا به فساد مالی متهم شدهاند.
به گزارش رسانههای ایران رهبر جمهوری اسلامی که در جمع شماری از سپاهیان سخنرانی میکرد از مسوولان نظام خواست به اختلافها دامن نزنند و گفت: «یکی از این کارهای مضر، دامن زدن به اختلافات و مشتعل کردن فضای اختلاف و هو و جنجال است که باید همه دستگاهها و نهادهای نظام مراقب این موضوع باشند.»
آیتاله خامنهای با اظهار تاسف شدید از «برخی بگومگوها و بحثهای اختلافی» در ایران خطاب به مقامات این کشور گفت: «کسانی که به این بحثها دامن میزنند، آیا خوشحالی دستگاههای تبلیغاتی بیگانه و تحلیلهای آنها را نمیبینند. ابراز شادمانی دشمنان، نشان میدهد این موضوع یک نقطه ضعف است، بنابراین باید از ادامه آن جلوگیری کرد.»

آیتاله خامنهای در این زمینه افزود: «زمانی موضوع، اختلافنظر و سلیقه است و نه ایستادن در مقابل انقلاب. در چنین شرایطی، وظیفه همه، ندمیدن در اختلافنظرها و در پیشگرفتن شیوه تبیین و روشنگری در مقابل برخی افکار غلط، با در نظر گرفتن همه جوانب آن است.»
او خاطرنشان کرد: «من با حرکت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل تفکر غلط مخالفتی ندارم اما نباید این تفکر غلط را نیز تابلو کرد تا همه از آن مطلع شوند.» و تاکید کرد: «هرگونه حرکت روشنگرانه باید به دور از هو و جنجال باشد زیرا جنجال، حرف منطقی را هم خراب میکند.»
این در حالی است که همزمان رییس دیوان عدالت اداری جمهوری اسلامی در واکنش به اظهارات محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی در خصوص اتهامات وارده به اعضای کابینه عنوان کرد: «تعیین خط قرمز برای قوه قضاییه بیمعناست.»
بیشتر بخوانید:
خبر / رادیو کوچه
تیم ملی فوتبال ایران که برای برپایی اردوی آمادهسازی در اتریش به سر میبرد، شامگاه دوشنبه، 4 ژوئیه، در یک بازی تدارکاتی به مصاف تیم متالیست خارکف از اوکراین رفت و با تساوی بدون گل متوقف شده است.
ایران در آغاز رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در منطقه آسیا، دو دیدار رفت و برگشت با مالدیو را پیش رو دارد.
بازی با باشگاه متالیست خارکف اوکراین، اولین مسابقه تیم ملی ایران با سرمربیگری کارلوس کیروش بود.
رهبر جمهوری اسلامی:
«به اختلافها در نظام دامن نزنید»
خبر / رادیو کوچه
آیتاله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی روز دوشنبه، 4 ژوئیه، با اشاره به اختلافهای اخیر در میان اصولگرایان کشور با تاکید بر لزوم تفکیک میان اختلافنظر با ایستادگی یک جریان در مقابل نظام، گفت که در اعتراضهای پس از ریاست جمهوری اخیر در سال 88 یک جریان مقابل نظام ایستاد.
چندی است اختلافهایی میان اصولگرایان حامی آیتاله خامنهای و اصولگرایان نزدیک به محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی در گرفته است. این اختلافها از زمان برکناری و ابقای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات آغاز شد. از آن هنگام دو طرف اختلاف علیه یکدیگر دست به افشاگری زده و شماری از نزدیکان محمود احمدینژاد و همچنین اعضای کابینه وی بازداشت و یا به فساد مالی متهم شدهاند.
به گزارش رسانههای ایران رهبر جمهوری اسلامی که در جمع شماری از سپاهیان سخنرانی میکرد از مسوولان نظام خواست به اختلافها دامن نزنند و گفت: «یکی از این کارهای مضر، دامن زدن به اختلافات و مشتعل کردن فضای اختلاف و هو و جنجال است که باید همه دستگاهها و نهادهای نظام مراقب این موضوع باشند.»
آیتاله خامنهای با اظهار تاسف شدید از «برخی بگومگوها و بحثهای اختلافی» در ایران خطاب به مقامات این کشور گفت: «کسانی که به این بحثها دامن میزنند، آیا خوشحالی دستگاههای تبلیغاتی بیگانه و تحلیلهای آنها را نمیبینند. ابراز شادمانی دشمنان، نشان میدهد این موضوع یک نقطه ضعف است، بنابراین باید از ادامه آن جلوگیری کرد.»
آیتاله خامنهای در این زمینه افزود: «زمانی موضوع، اختلافنظر و سلیقه است و نه ایستادن در مقابل انقلاب. در چنین شرایطی، وظیفه همه، ندمیدن در اختلافنظرها و در پیشگرفتن شیوه تبیین و روشنگری در مقابل برخی افکار غلط، با در نظر گرفتن همه جوانب آن است.»
او خاطرنشان کرد: «من با حرکت روشنگرانه، تبیین منطقی و مستدل در مقابل تفکر غلط مخالفتی ندارم اما نباید این تفکر غلط را نیز تابلو کرد تا همه از آن مطلع شوند.» و تاکید کرد: «هرگونه حرکت روشنگرانه باید به دور از هو و جنجال باشد زیرا جنجال، حرف منطقی را هم خراب میکند.»
این در حالی است که همزمان رییس دیوان عدالت اداری جمهوری اسلامی در واکنش به اظهارات محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی در خصوص اتهامات وارده به اعضای کابینه عنوان کرد: «تعیین خط قرمز برای قوه قضاییه بیمعناست.»
………………………………………………………….
فرمانده سپاه پاسداران:
«حضور خاتمی در عرصه سیاسی به مواضع وی بستگی دارد»
خبر / رادیو کوچه
سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران جمهوری اسلامی، شرط بازگشت محمد خاتمی، رییس جمهوری سابق، به صحنه فعالیتهای سیاسی جمهوری اسلامی را «برائت» از حرکتهای اعتراضی در ایران دانسته است.
به گزارش مهر، آقای جعفری در مورد مشارکت مجدد اصلاحطلبان در فعالیتهای سیاسی گفته است: «افرادی از جریانات اصلاحطلب که از خط قرمزها عبور نکردهاند طبیعی است که در رقابتهای سیاسی میتوانند شرکت کنند اما اینکه آقای خاتمی تا چه میتواند موفق شود، بستگی به موضعگیریهای او دارد.»
وی با اشاره به اعتراضات عمومی نسبت به اعلام پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، افزوده است: «آقای خاتمی در جریان فتنه امتحان خوبی پس نداد و به هر حال جز همراهان سران فتنه بود و حمایت و پشتیبانی زیادی از آنها کرد و در حال حاضر نیز موضعی مبنی بر برائت از آن حرکتها اتخاذ نکرده است.»
فرمانده سپاه پاسداران در عین حال در خصوص نزدیکان آقای احمدینژاد که اصولگرایان آنرا «جریان انحرافی» میخوانند و با تاکید بر نقش سپاه پاسداران در برخورد با آنان، گفته است: «سپاه ضابط دستگاه قضایی در برخورد با جریان انحرافی است.»
………………………………………………………….
اولین گام با مربی پرتغالی،
«تساوی بدون گل تیم ملی فوتبال ایران در اردوی اتریش»
خبر / رادیو کوچه
تیم ملی فوتبال ایران که برای برپایی اردوی آمادهسازی در اتریش به سر میبرد، شامگاه دوشنبه، 4 ژوئیه، در یک بازی تدارکاتی به مصاف تیم متالیست خارکف از اوکراین رفت و با تساوی بدون گل متوقف شده است.
ایران در آغاز رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در منطقه آسیا، دو دیدار رفت و برگشت با مالدیو را پیش رو دارد.
بازی با باشگاه متالیست خارکف اوکراین، اولین مسابقه تیم ملی ایران با سرمربیگری کارلوس کیروش بود.
………………………………………………………….
حضور گسترده نیروهای نظامی سوری،
«اعتصاب گسترده در حما یکی از شهرهای سوریه»
خبر / رادیو کوچه
شهر حما از شهرهای بزرگ سوریه روز دوشنبه 4 ژوئیه، شاهد اعتصاب عمومی گستردهای در اعتراض به برکناری استاندار این منطقه بود. همزمان با این اعتصاب صدای شلیک گلوله در شهر شنیده شد و شاهدان عینی میگویند دود سیاهی برفراز حما مشاهده شده است.
در همین حال نیروهای امنیتی شماری از جوانان این شهر را به دلیل شرکت در اعتصابات و تظاهرات بازداشت کردند.
به گزارش رویترز، به نقل از شاهدان عینی، پس از ورود نیروهای امنیتی به خانهها، مردم برای فرار از دست ماموران به خیابانها ریختند و علیه حکومت بشار اسد شعار دادند.
یکی از ساکنان شهر اظهار داشت: «نزدیک به 30 نفربر حامل سرباز و نیروی امنیتی امروز وارد شهر شده و به صورت پراکنده به سوی مناطق مسکونی تیراندازی کردند.»
در همین راستا منابع خبری اعلام کردند ماموران امنیتی در منطقه کفر رومه در استان ادلب به سمت مردم آتش گشودند.
شاهدان عینی میگویند تعداد زیادی تانک در مرکز شهر مستقر شدهاند.
همچنین شهر سلمیه شامگاه گذشته شاهد تظاهرات شبانه گستردهای بود.
شاهدان عینی میگویند نزدیک به 5000 نفر روز سهشنبه با برگزاری تظاهرات خواستار آزادی زندانیانی شدند که پس از برگزاری یک میتینگ سیاسی در دیرالزور توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
………………………………………………………….
دادگاه اولیه در تونس:
«پانزده سال حبس محکومیت زینالعابدین بنعلی»
خبر / رادیو کوچه
زینالعابدین بنعلی، رییس جمهوری پیشین تونس، با صدور حکمی از سوی دادگاه اولیه در این کشور به 15 سال حبس محکوم شده است.
این دادگاه اولیه بنعلی را با اتهامات قاچاق مواد مخدر، اسلحه و آثار باستانی متعلق به این کشور به 15 سال حبس محکوم کرد. این در حالی است که صدور این حکم بهطور غیابی برای وی، به دلیل حضور نداشتن در تونس صورت گرفته است.
زینالعابدین بنعلی، پس از بروز ناآرامیها در تونس از سمت خود کنارهگیری و سپس به عربستان پناهنده شد.
از سویی دیگر، وکیل بنعلی در دادگاه اعلام کرد این حکم صحیح نیست زیرا رییس جمهوری پیشین تونس این اسلحههای قاچاق را جهت افزایش توان نظامی این کشور تهیه کرده است.
لازم به اشاره است روز دوشنبه 31 خرداد، زینالعابدین بنعلی رییس جمهوری پیشین تونس و همسرش در نخستین جلسه دادگاه بدوی این کشور و بررسی یکی از 93 اتهام وی به 35 سال زندان و پرداخت 72000 دلار محکوم شده بودند.
………………………………………………………….
در جبهه جنوبی مصراته روی داد،
«چهار کشته بر اثر تشدید کشمکشها در لیبی»
خبر / رادیو کوچه
دستکم چهار نفر از مخالفان مسلح سرهنگ معمر قذافی، رهبر لیبی، در درگیریهای روز دوشنبه، 4 ژوئیه، در جبهه جنوبی مصراته کشته شدهاند.
تاکنون از میزان تلفات احتمالی نیروهای حکومت لیبی گزارشی ارایه نشده است.
به گزارش بیبیسی، این یکی از شدیدترین درگیریهای یک ماه اخیر بوده است.
همچنین سخنگوی دولت لیبی اعلام کرد روز سهشنبه، 5 ژوئیه، یک محموله سلاح ارسالی از قطر برای مخالفان مسلح لیبی در نزدیکی طرالبس کشف و ضبط شده است.
از سویی دیگر فرماندهان مخالفان سرهنگ قذافی میگویند ناتو به تقاضای کمک آنها پاسخی سریع نمیدهد.
………………………………………………………….
باکو: جلوی ورود یک باند مسلح گرفته شد،
«درگیری در مرز ایران و آذربایجان»
خبر / رادیو کوچه
وزارت کشور جمهوری اسلامی روز سهشنبه، 5 ژوئیه، اعلام کرد درگیری آنچه وی «محدود» دانسته بین نیروهای مرزی جمهوری اسلامی و جمهوری آذربایجان رخ داده است، اما باکو میگوید جلوی ورود یک باند مسلح را گرفته است.
علی عبداللهی، معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور گفته است مرزبانان آذربایجان بهطور غیرقانونی وارد خاک ایران شدند و به هشدارهای ایست ماموران ایرانی توجهی نکردند.
اما باکو اعلام کرده است یک باند مسلح قصد ورود غیرقانونی به خاک آذربایجان از طریق ایران را داشتهاند که با ماموران مرزی آذربایجان درگیر شدهاند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، به نقل از مقامهای آذربایجان گفته است یک نظامی ارشد آذری در اثر تیراندازی کشته شده است.
بیانیه باکو میافزاید این باند مسلح سپس فرار کرده و به داخل ایران برگشتهاند.
………………………………………………………….
گروه ۱۴ مارس در لبنان:
«براندازی دولت در صورت عدم اجرای حکم دادگاه ترور حریری»
خبر / رادیو کوچه
در آستانه جلسه پارلمان لبنان برای دادن رای اعتماد به دولت جدید این کشور، گروه ۱۴ مارس تهدید کرد اگر این دولت به احکام دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری متعهد نباشد، تلاش خود را برای براندازی آن با تمام توان آغاز خواهد کرد.
جلسه پارلمان لبنان برای دادن رای اعتماد به دولت نوپای این کشور، سهشنبه 5 ژوئیه برگزار میشود.
از یک سو نیروهای اپوزیسیون از دولت جدید میخواهند یا تعهد خود را به اجرای احکام دادگاه اعلام کند، یا کنار برود. از سوی دیگر حزباله میگوید اجازه بازداشت این افراد را نمیدهد.
کیفرخواست دادگاه بینالمللی ویژه ترور رفیق حریری پنجشنبه ۳۰ ژوئن تسلیم دادستان لبنان شد؛ این کیفر خواست با صدور حکم بازداشت چهار عضو حزباله همراه شد. آنها متهم به دست داشتن در ترور حریری شدهاند.
در مقابل، گروه ۱۴ مارس، که سعد حریری نخست وزیر پیشین لبنان و متحدانش آن را تشکیل میدهند، از نجیب میقاتی نخست وزیر جدید خواست یا احکام دادگاه را اجرا کند، یا از قدرت کنار برود.
دولت میقاتی ۳۰ وزیر دارد که ۱۸ تن آنها از ائتلاف موسوم به ۸ مارس متشکل از حزباله و همپیمانانش هستند. بقیه وزرا که به وسیله میشل سلیمان رییس جمهوری و ولید جنبلاط رهبر دروزیها انتخاب شدهاند نیز نزدیک به این گروه به شمار میروند.
………………………………………………………….
رییس دیوان عدالت اداری:
«تعیین خط قرمز برای قوه قضاییه بیمعناست»
خبر / رادیو کوچه
رییس دیوان عدالت اداری جمهوری اسلامی روز دوشنبه، 4 ژوئیه، در واکنش به اظهارات محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی در خصوص اتهامات وارده به اعضای کابینه عنوان کرد: «تعیین خط قرمز برای قوه قضاییه بیمعناست.»
به گزارش ایلنا، محمدجعفر منتظری عنوان کرد: «در نظام جمهوری اسلامی که به موجب قانون اساسی، همگان در برابر قانون مساوی هستند، نمیتوان برای افراد صرفن به دلیل وابستگیشان به فلان و بهمان خط قرمز تعیین کنیم بلکه برای ما ملاک قانون است و این همان چیزی است که همه باید به آن ملتزم باشیم.»
آقای منتظری تاکید کرد: «در برخورد با تخلف و نادیده گرفتن قوانین و مقررات قانون مبنای عمل خواهد بود و تعیین خط قرمز برای قوه قضاییه را بیمعنا میدانیم.»
محمود احمدینژاد، رییس جمهوری اسلامی، چندی پیش در واکنش به موج دستگیری چند مقام دولتی و روسای دو منطقه آزاد تجاری گفته بود «کابینه خط قرمز ماست، اگر بخواهند به دولت دستاندازی کنند مطالبی را با مردم ایران در میان خواهد گذاشت.»
رییس دیوان عدالت اداری با این توضیح که این مطلب به منظور روشن شدن اذهان و پاسخ به برخی گفتارها از مقاماتی که انتظار چنین سخنانی از آنان نیست، بیان میشود، افزوده است: «این مسئله در رسانهها مطرح شده و چون مخاطب آن قوه قضاییه و به نحوی دیوان عدالت اداری است، مجبور به توضیح شدیم.»
………………………………………………………….
پدر زندانی کرد اعتصابکننده:
«قاضی گفت ملاقات نمیدهم، پسرت بمیرد»
خبر / رادیو کوچه
بایزید شریفی، پدر کمال شریفی زندانی کردی که بیش از یک ماه است در زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده، اعلام کرد: «امروز حوالی ظهر (دوشنبه ۱۳ تیرماه) یکی از دوستانش زنگ زد و گفت حال پسرم خیلی بد است.»
به گزارش بیبیسی، پدر این زندانی کرد اظهار داشت: «روز گذشته نامهای برای رییس دادگاه انقلاب سقز (آقای شایق) نوشتم کسی که حکم ۳۰ سال زندان پسر من را صادر کرده است، وقتی نامه را به او دادم، خواهش کردم که به من اجازه بدهند تا من یا مادر کمال او را ملاقات کنیم و از او بخواهیم تا اعتصابش را بشکند اما قاضی گفت نمیخواهد بروید پیش او ،بگذارید بمیرد.»
بایزید شریفی با اشاره به اینکه احمد شریفی وکالت فرزندش را بر عهده دارد گفت: «در تماسی که امروز با وکیل پسرم داشتم او تقاضای تجدید نظر در پرونده را مطرح کرده و ما منتظر جواب مسوولان هستیم.»
همچنین به گفته آقای شیخی قرار است برای پیگیری وضعیت فرزندش به «کمیسیون اصل نود مجلس و قوه قضاییه نیز نامه نوشته شود.»
کمال شریفی به دلیل شرایط نامناسب زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده و به گفته خانوادهاش «نزدیک به ۴۰ روز است که در اعتصاب غذا به سر میبرد.»
این فعال سیاسی کرد در سال ۸۷ در شهر سقز دستگیر شد و بعد از محاکمه در دادگاههای سقز و سنندج به ۳۰ سال زندان و تبعید محکوم شده است.
خبر / رادیو کوچه
بایزید شریفی، پدر کمال شریفی زندانی کردی که بیش از یک ماه است در زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده، اعلام کرد: «امروز حوالی ظهر (دوشنبه ۱۳ تیرماه) یکی از دوستانش زنگ زد و گفت حال پسرم خیلی بد است.»
به گزارش بیبیسی، پدر این زندانی کرد اظهار داشت: «روز گذشته نامهای برای رییس دادگاه انقلاب سقز (آقای شایق) نوشتم کسی که حکم ۳۰ سال زندان پسر من را صادر کرده است، وقتی نامه را به او دادم، خواهش کردم که به من اجازه بدهند تا من یا مادر کمال او را ملاقات کنیم و از او بخواهیم تا اعتصابش را بشکند اما قاضی گفت نمیخواهد بروید پیش او ،بگذارید بمیرد.»
بایزید شریفی با اشاره به اینکه احمد شریفی وکالت فرزندش را بر عهده دارد گفت: «در تماسی که امروز با وکیل پسرم داشتم او تقاضای تجدید نظر در پرونده را مطرح کرده و ما منتظر جواب مسوولان هستیم.»
همچنین به گفته آقای شیخی قرار است برای پیگیری وضعیت فرزندش به «کمیسیون اصل نود مجلس و قوه قضاییه نیز نامه نوشته شود.»
کمال شریفی به دلیل شرایط نامناسب زندان میناب دست به اعتصاب غذا زده و به گفته خانوادهاش «نزدیک به ۴۰ روز است که در اعتصاب غذا به سر میبرد.»
این فعال سیاسی کرد در سال ۸۷ در شهر سقز دستگیر شد و بعد از محاکمه در دادگاههای سقز و سنندج به ۳۰ سال زندان و تبعید محکوم شده است.
بیشتر بخوانید:
«انتقال زندانی سیاسی کمال شریفی به بهداری زندان»
دامون روزبه / رادیو کوچه
damoon@koochehmail.com
این یک برنامه تبلیغاتی است، تبلیغ همت و متفاوت بودن یک سری جوون ایرونی.
در کوالالامپور رستورانهای ایرانی بسیاری وجود دارد. از رستورانهایی که سالها از وجود آن میگذرد تا رستورانهایی که در 3 ماه تعطیل میشوند.
اولین بار اسم رستوران «سیبیل» را نزدیک یک سال پیش شنیدم. درست شبی که صحبت دل و جیگر بین دوستان گل کرده بود، ساعت 12 شب. پیشنهاد یک دوست این بود که بریم رستوران «سیبیل» دل و جیگر بزنیم. بیشتر از دل و جیگر، دلم میخواست ببینم صاحب یک رستوران به اسم سیبیل دقیقن چه شکلیه. تصورم یه رستوران مثل بقیه رستورانها بود با یک صاحب سیبیلو و خشن.

«بیژن» صاحب رستوران، یک پسر جوون بود که با خانومش «سارا»، رستوران رو میچرخوند و نکته اصلی هم این بود که سیبیل نداشت.
بعد از اون ماجرا ما سعی میکردیم هفتهای یک بار مسیر نیم ساعته به سردانگ در مالزی رو به جون بخریم تا به «سیبیل» برسیم.
چند بار از خودم پرسیدم که چی باعث میشه من این همه راه بکوبم بیام این رستوران غذا بخورم. اصلن من به کنار! دوستانم چرا با یک بار اومدن به «سیبیل»، مشتری این رستوران میشن؟
به فایل صوتی گوش بدید شاید شما هم دوست داشتید یک بار در این رستوران باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر