مهیار فرآورده / رادیو کوچه
شاید در ابتدا به نظر رسد چرا یک کشور نفتخیز واقع در سواحل خلیج پارس مانند ایران را، با کشور نفت خیز دیگری در همان منطقه، مانند عربستان سعودی یا کویت که هر دو کشور مسلمان هستند و قدمت اکتشاف نفت در آن دو کشور نیز همچون ایران قدیمتر از نروژ است، مقایسه نمیکنیم.
پاسخ اینست که در هیچکدام از کشورهای نفت خیز عربستان سعودی، کویت یا ایران که حدود یک صد سال پیش نفت یافت شد، آزادیهایی که ضامن یک حکومت مردم سالار باشد وجود ندارد و عمده درآمد حاصل از فروش نفت به جیب حاکمان میرود و هزینه تثبیت قدرت آنها میشود. در حالیکه نروژ حدود پنجاه سال است به نفت رسیده و درآمد حاصل از استخراج نفت و فروش آن، بخشی در راه رفاه عمومی صرف میشود و بخش بزرگتر آن به صندوق پسانداز بازنشستگی سپرده میشود که آن هم به نوبه خود درآمد زاست و این درآمدها نیز در جهت منافع ملی بهکار گرفته میشود.
مورد دوم اینکه ببینیم آیا در کشور نفتخیزی که اسلامی نیست، ولایت فقیه ندارد و اساسن بویی هم از اسلام به مشام مردمش نرسیده، آیا در چنین کشوری فساد همه جا را برداشته است؟ آیا عدم ایمان به اسلام و آن هم از نوع شیعی آن، باعث عقب افتادگی اقتصادی و اجتماعی مردمان آن کشور شده است؟
سوم اینکه مقایسه بین دو کشوری صورت میگیرد که یکی پنجهزار سال تاریخ تمدن پشت سر خود دارد، اما دیگری تنها یک صد سال است از اتحاد با سوئد بیرون آمده و استقلال یافته، و قدیمترین آثار باقیمانده از گذشتگان از ده هزار سال بالاتر نمیرود.
پیش پرده
در شروع دهه 60 میلادی هیچکس در نروژ به دنبال نفت و یا گاز به حفاری دست نزده بود و بسیار اندک بودند افرادی که به امکان یافتن ثروت در زیر خاک و کف دریاهای این کشور فکر میکردند. اقتصاد نروژ عمدتن از راه کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری اداره میشد و یک خانواده چند نفره در یک اطاق زندگی میکردند. پس چه حادثهای رخ داد که چهل سال بعد در سال 2000، نروژ از نظر سازمان جهانی زیست، در چند سال متوالی مقام بهترین کشور را برای زندگی کردن از آن خود کرد؟
در نروژ نه انقلاب اسلامی به وقوع پیوست که فقیهان بخواهند از راه شریعت، پایههای اقتصادی کشور را تحکیم بخشند و رفاه عمومی بوجود آورند، و نه شاه آن کشور با امامان و امامزادهها در ارتباط بوده است که بخواهد با عنایت از الهامهای غیبی تامین اجتماعی را برای همگان به ارمغان درآورد و سعادت را به شهروندان ارزانی کند. پس چه شد که در مدت چهل سال توانستند به چنین سطحی از رفاه دست یابند؟
منافع جامعه در سرلوح کتاب قانون،
در سال 1971 میلادی بیانیهای شامل ده ماده از سوی کمیته صنعتی مجلس نمایندگان نروژ – (استور تینِگت) – منتشر شد که بعدها «ده فرمان نفتی» نام گرفت. این ده ماده دولتها را به اتخاذ یک سیاست نفتی که منافعش به جامعه برسد موظف میکنند. نه تنها نفت، بلکه کلیه صنایعی که از ثروت عمومی حاصل میشود، همچنین در جهت ارتقاع سطح جامعه مصرف شود.
اعتصابکنندگان دانشگاهها و مدارس عالی در شهر «استاوانگر» (Stavanger) در جنوب غربی نروژ – 2010 / عکس: «آندرس مینگه» (Anders Minge) از روزنامه «آفتن بلادت» (Aften Bladet)
در ماده اول آن آمده است: «راهبری و کنترل این ثروت در کلیه سکوهای نفتی کشور باید زیر نظر «ملت» باشد». «ملت»، نه امامان، نه ولات فقیه، نه امام جمعهها، نه مراجع تقلید، نه سران نظامی و نه باند احمدینژاد… فقط «ملت». نخستین شرط و اساسیترین ماده برای اینکه مشخص شود صاحب خانه کیست.
در خبرهای ایران آمده بود مجلس بودجهی اجرای طرحی را از محل صندوق ذخیره ارزی در نظر گرفته تا دولت را متعهد به اجرای آن کند. باید دید آیا پولی در صندوق ذخیره ارزی یافت میشود که دولت بخواهد از آن محل طرح مورد نظر را به اجرا درآورد؟
آخرین خبر موثقی که از موجودی صندوق ذخیره ارزی داریم مربط به آبان 87 است که به گفته «گرانمایهپور» نائب رییس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس وقت، ۲۵ میلیارد دلار بوده است. و چند روز پیش از آن مصطفی پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور و وزیر سابق کشور دولت آقای احمدینژاد، اعلام کرده بود که سازمان بازرسی گزارش برداشت از حساب ذخیره ارزی را برای آیتاله خامنه ای رهبر ایران و سران سه قوه فرستاده است.
چنانکه ملاحظه میگردد در ایران، حساب ذخیره ارزی که متعلق به ملت است، گزارش آن نه به مردم که به خامنهای و سران سه قوه فرستاده میشود. گرچه یکی از آن قوا مجلس است، اما مجلسی که اکثریت آن ذوبشدگان «بیت رهبری» هستند و در جنجال انتخاباتی همسو با اصولگرایان شدند را چه سود.
محمود احمدینژاد در نشست تلویزیونی خود در 19 خردادماه 88 ، اعلام کرد: «موجودی حساب ذخیره ارزی به زودی اعلام میشود»، اما نزدیک به دو سال است که هیچ آمار مشخصی در مورد موجودی این صندوق اعلام نشده.
«محمد قسیم عثمانی» نماینده مردم بوکان در مجلس و عضو کمیسیون تلفیق بودجه 90 در وبگاه خود در تاریخ 23 اسفند 89 نوشته است: «متاسفانه دولت تاکنون در 11 ماهی که از سال 89 میگذرد هنوز هیچ پولی را به حساب ذخیره ارزی از بابت مابهالتفاوت قیمت فروش نفت واریز نکرده است. این در صورتی است که دولت در تمام 11 ماه گذشته نفت را بالاتر از 65 دلار مصوب در بودجه 89 فروخته و بر این اساس طبق قانون باید مبلغی بهعنوان مابهالتفاوت به حساب ذخیره ارزی واریز میشده است، اما شاهد این اتفاق نبودیم و همین موضوع موجب گزارش دیوان محاسبات درباره این تخلف 12 میلیارد دلاری شد.»
در عربستان سعودی ۷ هزار اعضای دودمان سلطنتی آلسعود، به بیش از ۲۵ میلیون ساکنان آن کشور حکمرانی میکنند. این گروه علاوه بر در دستداشتن تمامی امور حساس کشور، ثروتهای نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هر گونه نهاد انتخابی و یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفتهاند.
درآمدهای نفتی در کشورهایی مانند ایران و عربستان سعودی، نه اینکه منافع ویژهای برای شهروندان آن کشورها ندارد، بلکه منبعی است در اختیار دیکتاتورهای منطقه تا با استفاده از آن در تحکیم قدرت خویش بکوشند.
رژه مدارس در میدان مقابل کاخ
سندیکاهای کارگری
در نروژ هر ساله بر اساس رشد قیمتها، از سوی سندیکاهای کار تعرفههای تازه برای دستمزدها تعیین میشود که باید بر سر آن با دولت به توافق برسند و اگر دولت نتواند آنها را راضی کند، باید خود را برای رویارویی با اعتصاب آماده نماید.
آیا تعرفههای تعیین شده در ایران پاسخگوی حداقل نیاز کارگر و خانوادهاش میباشد و آیا اعتراض و اعتصاب صنفی در ایران پاسخی بهجز یورش، دستگیری، زندان و شکنجه دارد؟ منصور اسانلو رییس سندیکای شرکت واحد نمونه روشن آن است.
در نروژ اگر فردی که کار میکند و مالیات و بیمه بیکاری میپردازد، کار خود را از دست دهد، تا یک سال 66.5 درصد درآمد از دست داده را بهعنوان بیمه بیکاری دریافت میکند و در سالهای دوم و سوم از درصد آن کاسته میشود. چنانچه فرد نتواند در مدت سه سال کار تازهای برای خود بیاید، «سازمان کار و رفاه ملی» به فرد بیکار پیشنهاد میکند تا وی در یک واحد اقتصادی به صورت کارآموزی شروع به کار کند و حقوقش را تا یک سال «سازمان کار و رفاه ملی» به عهده گیرد، به شرط آنکه چشماندازی برای استخدام فرد در آن واحد اقتصادی در پایان یک سال وجود داشته باشد.
آیا در جامعه ایران اساسن دستمزد کارگران به موقع پرداخت میشود که بخواهند به او بیمه بیکاری بپردازند؟ و اگر بیمهای به او تعلق گیرد میتواند جوابگوی نیازهای وی و خانوادهاش باشد؟ و آیا نهادهای مسوول در ایران به بیکاران برای یافتن شغل کمک میرسانند؟
تامین اجتماعی همگانی
بر اساس قانون، هیچ فرد بیکاری در نروژ نباید به دلیل نداشتن درآمد از حق داشتن مسکن و مخارج گذران زندگی محروم بماند. از این رو، فرد بیکار ماهیانه مبلغی که قانون مشخص کرده دریافت میکند تا زمانی که صاحب درآمد شود. بنابراین اگر 66.5 درصد از از درآمد فردی که کار خود را از دست داده زیر مبلغ تعیین شده باشد، او نیز حق این را دارد تا مابهالتفاوت را از «سازمان کار و رفاه ملی» دریافت کند. بدیهی است سازمان یاد شده دورههای آموزشی رایگان گوناگون، از دفترداری گرفته تا دورههای تخصصی کامپیوتر، برای بیکاران ترتیب میدهد تا آنها شایستگیهای خود را افزونتر کرده و بتوانند در بازار کاریابی رقابت کنند.
یک چنین جامعه ای نه با عنایت از الهامهای غیبی بهوجود میآید، و نه قوانین آنرا میتوان در لابهلای اصول شریعت و احادیث یافت. این مردمان این سرزمین هستند که تصمیم گرفتند حکومت پارلمانی بر اساس مردمسالاری برای اداره کشور خود برگزینند و پادشاه تنها نقش سمبل برای همبستگی کشور را داشته باشد و بزرگترین نقش او این باشد که دولت تازه را به حضور بپذیرد و روز ملی نروژ که 17 ماه می است، با خانواده ساعتها روی بالکن قصر بایستد و شاهد رژه مدارس و مردم در میدان باشد.
تصویری از شاه در نروژ: «زمین میدان مقابل قصر شاه که روز 17 ماه در آن رژه میروند شنی است و کاخ بودجهای برای سنگفرش آن ندارد، در پنجاهمین سالگرد ازدواج شاه و ملکه، قرار شد دولت از سوی مردم بهعنوان هدیه «سال طلایی»- پنجاهمین سال ازدواج را سال طلایی میگویند و بیست و پنجمین سال را سال نقرهای- هزینه کرده و زمین آن میدان را سنگفرش کنند.
اعتصاب معلمان بهخاطر عدم توافق بر سر تعرفه دستمزدها در سال 2008 عکس: «کورنلیوس مونکویک» (Cornelius Munkvik) روزنامه «آفتن بلادت» (Aften Bladet)
از بس در رسانهها در مورد هزینه این کار بحث شد که شاه هدیه را رد کرد و گفت احساس میکنم اذیت شدم. ممنون نمیخواهم.
دیکتاتوری مولود زمینه دیکتاتورپروری است
اگر پادشاهان مشروطه ایران نیز تنها به وظیفه خود عمل میکردند و کار اداره کشو را به خود مردم میسپاردند، آیا شاهد ظهور ولایت فقیه میشدیم؟ باید قبول کرد که هیچگاه یک نفر نمیتواند بر همه غلبه کند و یک روزه دیکتاتور بهوجود نمیآید. وقتی ما از دیکتاتور صحبت میکنیم، منظور یک تشکیلات پلیسی نظامی است که در مدت طولانی قشون زیادی برای حود جمع آورده و منابع را نیز در دست گرفته است. بدون تصاحب آن منابع و قشون، دیکتاتور نمیتواند بهوجود بیاید و به زندگی خود ادامه دهد. اما این قشون از میان همان ملت جمع آوری شده است.
از سوی دیگر، برای بهوجود آمدن یک دیکتاتور، باید زمینههای دیکتاتورپروری در جامعه وجود داشته باشد. برای مثال قذافی به مردم خود و کشورهای ذینفع چنین حالی کرده بود که اگر من نباشم و این سیستم پلیسی نباشد، القاعده کشور را خواهد گرفت. پس با استناد به چنین زمینهای، مردم لیبی چند دهه دیکتاتوری او را تحمل کردند، اما بالاخره بهجایی رسیدند که از این باور ساخته دیکتاتور بیرون آمدند و فهمیدند که اگر دیکتاتور را پایین بکشند خود میتوانند برای ایجاد یک نظام متکی بر آرای مردم اقدام کنند که القاعده هم در آن دخالت نداشته باشد.
اینکه شورشیان و نیروهای مخالف در لیبی تا چه حد بتوانند به یک جامعه مردمسالار دست یابند، چیزی است که آینده نشان خواهد داد، زیرا دموکراسی یک روند است و فیالمجلس بهوجود نمیآید.
در ایران نیز در سال 57 زمینه دیکتاتورپروری مهیا بود، حال نه از ترس القائده، که از روی تعلقات مذهبی و ذوب شدن در یک فرد که به او اجازه داد- و هنوز میدهد- که خود را مافوق همه چیز بداند و از جانب امام زمان چک سفید گرفته باشد تا مردم را به گلوله ببندد.
آنچه پس از جنجال انتخاباتی 88 بر مردم ایران رفت، حاصل یک روند تاریخی بود و هزینههایی که مردم در این راه دادند در آینده به نفع مردم ایران تمام خواهد شد. زیرا هیچ عاملی بهجز ولایت فقیه و جنایاتی که با نام خدا و دین انجام شد، نمیتوانست حجاب را از چهره تعلقات دروغ مذهبی کنار زده و واقعیت وجودی آنرا برای مردم نمایان سازد و اکثریت را از گمراهی بیرون آورد.
نتیجه دیگر انقلاب 57 در ایران، همچنین سر مشق دیگر کشورهای مسلمانی شد که دیکتاتورها بر آنها حکمرانی میکردند. شاهد این مدعا، عدم تمایل مردم تونس و مصر به ایجاد حکومت دینی، و جهت جنبشهای خاورمیانه به سوی آزادیخواهی میباشد. در صورتیکه اگر تجربه ایران برای منطقه وجود نداشت، بسیار احتمال داشت که آن کشورها نیز در دامی مشابه گرفتار شوند.
در نروژ اگر باوری به دین وجود داشته باشد، در حد همان باور است، نه حقیقت محض، کلیه ادیان ادعا میکنند که تمام حقیقت نزد آنهاست و نه دین دیگر. دین در نروژ یک موضوع کاملن شخصی است، درست مثل عینک آفتابی که برخی میزنند و برخی نمیزنند. محدوده کار کشیشان کلیساست و آنها هیچگونه قدرت سیاسی در کشور ندارند.
تقسیم جلیقه برای نگهبانان اعتصاب عکس: یاکوب ویستِدال(Jacques Hvistendahl) روزنامه «داگ بلادت» (Dag Bladet)
ولی از آنجا که مسلمانان مهاجر از پاکستان، سومالی، کشورهای عربی و ایران در نروژ زندگی میکنند، هر کدام از این ملیتها برای خود یک یا چند مسجد دارند و دولتها از محل اعتبار سازمانهای اجتماعی و حزبها، به این مسجدها نیز کمک مالی میرسانند. برخی از پیشنمازهای مسجدهای مسلمانها- که در نروژ به آنها امام میگویند- گاه میکوشند تا در ساعتهای درس دینی قوانین شریعت را تبلیغ و ترویج کنند و حتا مریدان خود را بر علیه سیستم حکومتی تهییج نمایند. اما خبر آن بهزودی به رسانهها میرسد و آن «امامان» را رسوا میکند. حکومت ولایت فقیه هم از این دست «امام»ها به نروژ میفرستد و چندی پیش توسط چند ایرانی، از طریق رسانهها افشا شد.
مجلس: نماینده واقعی مردم
در نروژ هیچ ارگان یا مجلسی بالاتر از «استور تینگت»-مجلس نمایندگان- در سیستم سیاسی این کشور یافت نمیشود. قوانین مصوبه در پارلمان نروژ نه از مجلس سنا باید بگذرند و نه از سوی مجلس نجبا و یا مجلس خبرگان در حکومت فقها باید تایید شوند.
با اینکه در عربستان سعودی حزب سیاسی، پارلمان و انتخابات وجود ندارد، ولی در شیوه حکومتی تفاوت چشمگیری با حکومت ولایت فقیه دیده نمیشود، زیرا دین از قدرتمندترین نهادهای جامعه در عربستان است و مانند ایران، نظام دادرسی وابسته به دولت و نیروی انتظامی در آن کشور، موظف به اجرای قانونهای امر به معروف و نهی از منکر هستند.
تنها تفاوت در این زمینه ممکن است بر سر نوع «معروف» و «منکر» باشد، زیرا سعودیها از محمدبن عبدالوهاب بنیانگذار فرقه وهابیت پیروی میکنند، در حالیکه در ایران، علی و خاندان او را برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر مستمسک قرار میدهند.
حزبها و تشکل های سیاسی
اگر هنوز نامی از شورا و حزب در متون قانون در ایران یافت میشود، به دلیل مطالباتی است که مردم در انقلاب 57 عنوان کردند، ولی به تدریج از نقش آنها در جامعه جلوگیری شد، بهطوریکه در ایران امروز واژه حزب اغلب مترادف با «اقدام علیه امنیت ملی» تلقی میشود.
در نروژ حزبها و تشکلهای سیاسی هستند که ساختار سیاسی کشور را تشکیل میدهند. در کنار احزاب راست که چیزی حدود 35 درصد از مردم را پشت سر خود دارند، حزب کارگر، سوسیالیستهای چپ (سبزها) و حزب مرکزی که چهار سال است دولت را در دست دارند، و حزب چپ، یک حزب «اتحاد سرخ» نیز فعال است که دیدگاههای کمونیستی را نمایندگی میکند. این حزب آنقدر کوچک است که گاه نمایندهای هم در مجلس ندارد.
این بدان معناست که رفاه و آسایش در جامعه از چنان درجه بالایی برخوردار است که حزبهای چپ، نقطه ضعف اساسی در دولت ها، برای تبلیغ نظرات پرولتاریای کارگری مبنی بر مبارزه طبقاتی نمییابند و اختلاف نظرشان با دیگر حزبها بیشتر حول محور سیاستهای خارجی دور میزند. برای مثال با ایالات متحده یا با اسراییل چگونه برخورد شود.
وزیر دفاع «گرته فارِمو» (Grete Faremo)در میان «فین کریستیان هانه ستاد» (Finn Kristian Hannestad) بازرس کل نیروی هوایی در حال امضای قرارداد با مدیر مدرسه فناوری هوایی در استان «آگدر» (Agder).
اما نباید نتیجه گرفت که همه در یک سطح هستند. نروژ براساس اقتصاد سرمایهداری اداره میشود، اما جنبههای سوسیالیستی و جامعهگرانه سیستم حکومتی، رفاه عمومی، بیمه همهگانی، حق تحصیل رایگان تا کلاس دهم و سایر مطالبات از این دست را برای کلیه شهروندان تضمین کرده است.
گردش سرمایه و تفاوت برخورد با رشوهخواری
«استات اویل» که عمده پروژههای استخراج نفت را در دست دارد، یکی از غولهای سرمایهداری در نروژ است که با سرمایهای مرکب از دولتی و بخش خصوصی راهاندازی شده. سرمایههایی که در صنعت کشتیسازی و خدمات کشتیرانی بهکار گرفته میشوند، فناوری نوین ارتباطات، کنسرنهای بزرگ تجارتی از جمله در بخش پرورش و صدور ماهی، چند نمونه دیگر از گردش سرمایه در بخش خصوصی را نشان میدهد.
در ایران سرمایه عمده که میتواند در گردش چرخه اقتصاد کشور تعیین کننده باشد، در دست قدرت حاکمه، و یا اطرافیان آنها قبضه شده. در حالی که سرمایهداران کوچکتر بهواسطه سیاستهای غلط اقتصادی و بهخصوص بهخاطر دزدیهای بیشرمانهای که در سطح افراد طراز اول نظام و سران سپاه پاسداران در کشور صورت میگیرد، هر روز دچار مشکلات تازه در راه تولید و گردش چرخه کار میشوند.
نیمه شهریور 1382 رسانههای نروژ از پرداخت 120 میلیون کرون (بیش از 15 میلیون دلار) رشوه توسط استات اویل به یک ایرانی برای جمعآوری اطلاعات خبر دادند. این آبروریزی که بعدها در ایران به «هورتون گیت» شهرت یافت، باعث شد تا «اولاف فی یل» مدیر اجرایی بخش مالی استات اویل از کار برکنار شود و سپس هیت مدیره این شرکت دسته جمعی از سمت خود استعفا دهند. استات اویل همچنین از سوی پلیس اقتصادی نروژ، محکوم به پرداخت 20 میلیون کرون بعنوان جریمه گردید.
در ارتباط با این پرونده در ایران نام مهدی، فرزند هاشمی رفسنجانی نیز به میان آمد. حال پرسش این است که آیا طرف یا طرفهای ایرانی این توافق، که «گیرنده رشوه بودند» در ایران شناسایی شدند و به دادگاهی احضار گردیدند؟
وزیر دفاع پیشین بر سر میز صبحانه با پرسنل
چرا در کشور «کافر» نروژ آنگونه عمل شد، ولی پلیس و دستگاه قضایی حکومتی که میگوید اسلامی است و دعوی رهبری جهانی را مطرح میکند، نتوانست رشوهگیران را پیدا کند و پرونده را به وزارت اطلاعات محول کرد تا در بایگانی آن خاک بخورد؟
اکنون هشت سال پس از آن نیز هنور متخلفین به دادگاه معرفی نشدهاند. نکند احمدینژاد میخواهد در کشتی سیاسی با خانواده هاشمی رفسنجانی، آنها را با همین موضوع ضربهفنی کند.
نقش رسانهها در افشای «بیفرهنگی»
با زمینهای که در بالا از استات اویل به دست داده شد، بنابراین در نروژ هم پیدا میشوند افرادی که با سواستفاده از پست و مقام و یا از طریق دستکاری قیمتها کوشش کنند به درآمدهای بیشتری دست یابند.
چندی پیش در خبرهای نروژ آمده بود که چند شرکت آسفالت با توافق پنهانی بر سر بالا نگهداشتن قیمت در بازار، میلیونها کرون از محل اعتبارهای دولتی که برای پروژههای آسفالتکاری به مصرف میرسد، اضافه دریافت کردهاند و شهرداریهای چندین شهر که کار به این شرکتها محول کرده بودند، برای پس گرفتن این پول ها تصمیم دارند به دادگاه شکایت کنند.
اینجاست که نقش رسانهها در یک جامعه آزاد بیشتر از همیشه اهمیت خود را نشان میدهد. اگر کنجکاوی رسانهها و آزادی آنها در انتقال آگاهیها در مورد جریانهای پنهانی در جامعه وجود نداشت، سواستفادهها و قانونشکنیها فاش نمیشدند.
رسانهها برای افشای «بی فرهنگی»-اصطلاحی که در نروژ برای سواستفادههای مالی بهکار برده میشود- در هر سطحی که باشد سرودست میشکنند و هر کدام از آنها تلاش دارد با کنکاش در جامعه، در افشای آنچه خارج از قوانین کشور در پنهان صورت میگیرد اولین رسانه باشد.
اپرای اسلو
با تمام محدودیتهایی که برای گردش آزاد آگاهی در ایران بهوجود آوردهاند، با اینحال میبینیم که دزدیها و آلودگیهای مالی پس از مدتی فاش میشوند. چیزی که در ایران صورت نمیگیرد، احضار این متخلفان به دادگاه است. میشود اینگونه انگاشت که اگر کمی سر کیسه سانسور را شل کنند، روزنامهها در مورد این «بیفرهنگیها» پرسش خواهند کرد.
از آنجا که دستگاه حاکمه بر کلیه کانالهای تلویزیونی و رادیویی چنگ انداخته و تمام آنها را زیر کنترل خود درآورده است، بنابراین بخش خصوصی در زمینه رسانه در ایران، تنها به روزنامه و مجله محدود میشود. مهدی کروبی با وجود تمام تلاشهایی که برای تاسیس یک کانال تلویزیونی به کار برد، حتا به او هم که یک معمم است اجازه ندادند.
رفاه برای کلیه شهروندان
بدون توجه به اینکه کدام یک از حزبها دولت نروژ را در اختیار داشته باشند، اجرای اصول رفاه اجتماعی که بر قوانین محکم استوار است، از وظایف اولیه دولت منتخب به شمار میرود و ساختار سیاسی به گونهای است که دولتها نمی تواند قوانینی بر خلاف منافع عمومی به تصویب برسانند. بنابراین، معنای مردمسالاری در نروژ یعنی: «تضمین حقوق اجتماعی کلیه شهروندان، حتا آنها که طرفدار حزب «اتخاد سرخ» هستند و نماینده هم در مجلس ندارند».
یکی از ایستگاههای روباز مترو در اسلو
حکومت حاکم بر ایران، مردم را از دهها سرند رد میکند تا شهروند بهحساب آورد، زاده آن آب و خاک بودن، خودبهخود حق شهروندی را برای کسی تضمین نمیکند. باید مسلمان باشی، از میان مذاهب اسلام به شیعه دوازده امامی باور داشته باشی و به آن امام زمانی که خامنهای میگوید معتقد باشی، و خود او را هم نماینده آن امام بدانی تا تو را شهروند بهحساب آورند و به شکایت تو در دادگاه رسیدگی شود.
نباید تصور کرد در روند اجرای قوانین در نروژ خطا رخ نمیدهد. مجریان قوانین انسانها هستند که ممکن است اشتباه کنند. اما در درجه اول، هیچ حکم اداری در نروژ صادر نمیشود مگر آنکه بشود به آن اعتراض کرد و سپس اگر فرد معترض به حق خود نرسد، طولی نمیکشد که اعتراض او از طریق رسانهها در جامعه شنیده میشود و مسوولین مجبورند پاسخگو باشند. اگر امروز خطایی از مسوولین در جامعه سر بزند، هیچ نیرویی نمیتواند سد راه نمایندگان رسانهها شود که فردای آنروز بیرون دفتر مسوول مربوطه به صف نایستند تا او را سوال پیچ کنند.
برابری در مقابل قانون
خانم «گرو هالِم بروتلاند» که سالها رهبر حزب کارگر و در دو دوره نیز نخست وزیر کشور بود، به دادگاه کشیده شد، زیرا وی بیشتر از آنچه که حقش بود حقوق بازنشستگی دریافت کرده بدون اینکه به مقامات اطلاع داده باشد. گرچه وی در دادگاه گفت که قوانین درون مجلس در این مورد روشن نبوده است، اما توضیح او دادگاه را قانع نکرد و نه تنها او، بلکه سه چند نفر دیگر از وزرا و نمایندگان پیشین به همین جرم محاکمه و محکوم شدند.
خیابان «کارل یوهان» (Karl Johan) در اسلو و کاخ سلطنتی در انتهای خیابان. عکس از وبلاگ خانوادگی «لید» (Lied)
حال ببینیم در ایران با تخلفات مالی چگونه برخورد میشود.
الیاس نادران نماینده تهران در حاشیه جلسه علنی سهشنبه 17 فروردین 89 مجلس گفت: «آقای رحیمی رییس حلقه فساد در خیابان فاطمی است که نسبت به جمع آوری منابع از محل منابع فاسد و توزیع آن تصمیمگیری میکرده است و اکنون تقریبن همه اعضای این شبکه فاسد اقتصادی در خیابان فاطمی دستگیر شدهاند الا معاون اول فعلی رییس جمهوری.»
این نمونه خود گویای چگونگی «برابری در مقابل قانون» و فساد اقتصادی در ایران است که سر تا پای سیستم را فرا گرفته. زیرا فساد در ایران از شخص خامنهای که با صدور حکم حکومتی، قوه قضاییه را از تعقیب پرونده دزدی رحیمی منع کرد آغاز میشود.
از این روست که باید ایران را با کشوری مقایسه کرد که مردمش توانستند از ثروت کشور در راه رفاه عمومی و سعادت جامعه و عدالت اجتماعی بهره برند، نه با عربستان سعودی که دهههاست حکومت خاندان سعودی در آنجا موروثی شده، و «رای دادن» در قاموس واژههای سیاسی آن کشور یافت نمیشود، و مردم کوچکترین دخالتی در سرنوشت سیاسی کشور خویش ندارند.
ایران را باید با کشوری مقایسه کرد که در آن کلیه آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی و حق انتقاد حتا از بالاترین مقام کشور، برای کلیه شهروندان تضمین شده، اما هیچگاه دشمن خارجی نداشته، و انتقاد از دولتها هرگز ضربهای به نظام سیاسی کشور وارد نکرده، بلکه پایههای دموکراتیک آنرا محکمتر ساخته است. کشوری که اگر پولی در خارج از مرزهای حود خرج میکند، نه در جهت تجهیز و تقویت گروههای تروریست و اغتشاشگر، که به منظور بهتر نمودن محیط زیست در سطح جهانی است.
حقوق زنان
نروژ یکی از کشورهایی است که توانسته در اجرای تساوی حقوق بین زنان و مردان به نتایح چشمگیری دست یابد و از نقش زنان که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند در جهت پیشبرد کشور بهره برد، تا جایی که امروزه وقتی در خانوادهای کودکی به دنیا میآید، مادر و پدر، هر دو به یک اندازه حق دارند از مرخصی یک ساله برای مواظبت از نوزاد برخوردار شوند . کم نیستند مردان جوانی که در ساعات کار اداری با کالسکه بچه و نوزاد دیگری در بغل در خیابان دیده شوند.
همین امروز در دولت نروژ چند وزیر زن- از جمله وزیر دفاع- حضور دارند. رهبر حزبهای «پیشرو»، «راست» و «سبزها» زن هستند و از قرار رهبر حزب «چپ» را هم در آینده یک زن به عهده خواهد گرفت، بهعلاوه اینکه رییس پلیس تا یک ماه پیش، برای یک مدت طولانی یک زن بود.
ممکن است از نظر یک فرد جهان سومی، نروژ کشوری زن سالار به نظر برسد، اما چنین نیست زیرا در اروپا و از جمله در نروژ، هنوز در برخی رشتههای شغلی دستمزد مردها بیشتر از دستمزد زنان است و از این رو زنها تلاشهای خود را برای دست یافتن به حقوق کاملن برابر با مردها کنار نگذاشتهاند.
بیتردید این طرز فکر از اذل در جامعه وجود نداشته و کم نبودند مردانی که میگفتند: «زنان خود در تحریک مرد و وادار او به تجاوز مسوول هستند». چنین طرز تفکری امروزه ترجمان پوسیدگی اندیشه و واپسگرایی است. مردها بالاخره پذیرفتند که واژه «نه» از سوی زن، به معنای «نه» است و باید دست از سر او بردارند حتا اگر نوع لباس پوشیدن او تحرککننده باشد، در واقع جامعه پذیرفته، این مردان هستند که باید به تمایلات خود لگام بزنند و نه اینکه برای زنها محدودیت معاشرت ایحاد شود.
یکی از دلایلی که باعث میشود در کشوری مدیران زن در بالاترین پستها قرار گیرند، داشتن حقوق مساوی در امکانات تحصیلی است. در کشوری که زنها را محدود نگه دارند و آنها نتوانند شایستگیهای شغلی برای خود تحصیل کنند، پستهای کشوری همیشه در ید مردان باقی میماند و مردان هستند که حکومت خواهند کرد.
موضوع قومی
اگر ایران از اقوام و ملیتهای گوناگون مانند کرد و آذری و عرب تشکیل یافته، در نروژ اقوامی زندگی میکنند که به «سامی» معروفند. اقوام «سامی» در کمربندی که از «کولا پنین سولا» در شمال غربی روسیه تا سرزمینهای شمالی در فنلاند، سوئد و نروژ کشیده شده مستقرند. سامیهای نروژ در استانهای «فینمارک» و «ترومس» واقع در شمال کشور زندگی میکنند و زبان آنها که «سامی» است، زبان رسمی در آن دو استان است. سامیها در استان «فینمارک» حتا یک مجلس نمایندگان دارند که امور مربوط به قوم خود و منطقهای را که در آن زندگی میکنند، مدیریت مینمایند.
هدف اینست که بگوییم به رسمیت شناختن زبان و فرهنگ اقوام در یک کشور، باعث مطرح شدن مطالبات جدایی خواهانه نخواهد شد، برعکس باعث رشد فرهنگی و پاسداری از گوناگونی فرهنگ در آن کشور میگردد.
علاوه بر قوم سامی، در میان مردمی که در مناطق و درههای گوشه و کنار نروژ زندگی میکنند، تنوع لحجههای زبان نروژی به حدی است که ممکن است مردمان پایتخت بهدرستی متوجه نشوند آنها چه میگویند. و یا مردمان شمال کشور، حرف برخی را که در جنوب غربی زندگی میکنند بهدرستی نفهمند. درست مانند گویشهای گیلکی، لری، یزدی، شیرازی و کرمانی در ایران. پس نمیتوان وجود قومیتها و تعلقات منطقهای را مختص به ایران دانست و آنرا مسئله اساسی در راه رسیدن به حکومت مردم سالار شمرد.
گفتنی است از ترکیب مخرج مشترک گویشهای نروژی، چندین سال است زبان تازهای در مدارس تدریس میشود که «نروژی جدید» نام دارد.
استفاده از انرژیهای پاک
گرچه در غرب کشورهایی مانند ایالات متحده، آلمان و سوئد از انرژی اتمی برای تولید برق استفاده میکنند، اما نگرانیهای حاصل از نگهداری و دفن ذبالههای اتمی همچنان مورد توجه بخشی از آلمانیها بوده است و از همین رو آنها هر سال راه قطار حامل ذبالههای اتمی را در آلمان سد میکنند و دولت آلمان محبور میشود راه را با استقرار پلیس در سرتاسر خط راه آهن باز کند.
از دو دهه پیش برخی از کشورها روی طرحهای استفاده از انرژیهای پاک مانند انرژی خورشید و نیروی باد کار میکنند. دانمارک شاید سرآمد کشورهایی باشد که منطقههای وسیعی را به نصب توربینهای بادی اختصاص داده و از نیروی باد برای تولید برق بهره میبرد.
در نروژ مدت زمان تابش آفتاب در زمستانها و در شمال کشور یا بسیار کوتاه است و یا اساسن در زمستان تاریک است، و با اینکه نروژ در تکامل فناوری استفاده از انرژی خورشیدی به پای آلمان و ایتالیا نمیرسد، اما در برخی خانههای تفریحی که اغلب در جنگلها و روی کوهها بنا شده است شاهد یک پانل خورشیدی هستیم که انرژی خورشیدی را در یک باطری ذخیره میکند.
17 ماه می روز جشن ملی در نروژ. خانواده سلطنتی در بالکن عکس: «پوپه»، «کورنلیوس» ((Poppe, Cornelius
در کشور آفتابخیزی مانند ایران، دهها سال است که میلیاردها دلار برای ساخت و راهاندازی نیروگاه اتمی بوشهر هزینه شده بدون اینکه حتا یک کیلووات برق از آن حاصل شده باشد. راهاندازی این نیروگاه چنان مسخرهآمیز شده که اخیرن یکی از نمایندگان مجلس گفته که اگر این هزینهها را برای ساختن یک نیروگاه جدید بهکار میگرفتیم تا کنون به نتیجه رسیده بودیم.
بام و بدنه ساختمانها در ایران، محل مناسبی برای نصب پانلهای خورشیدی است تا اهالی ساختمان را از خرید انرژی بینیاز کند، علاوه بر این، با مطالعه بر روی کویر لوت واقع در در شمال شرقی کرمان که در چهار فصل سال از تابش آفتاب در امان نیست، و بررسی شرایط طبیعی و زیست محیطی آنجا میتوان به دریای بیپایانی از نیروی خورشیدی دست یافت و به تمام منطقه برق صادر کرد.
در ایران از سال 1373 به بهرهگیری از نیروی باد توجه شده و حدود یک صد توربین بادی در منطقه منجیل و رودبار کار گذاشتهاند که ظرفیت تولید 55 مگاوات برق را دارد و میتواند 140 میلیون کیلووات برق تولید کند. با اینحال این فناوری بهدلیل تحریمهایی که در اثر غنیسازی اورانیوم در ایران وجود دارد، دچار مشکلاتی است.
هزینههای بیرون از مرزها
نروژ برای ایجاد فناوری لازم جهت جلوگیری از ازدیاد گازهای گلخانهای و محدود کردن اثرات ناشی از آن، صدها میلیون دلار در چین هزینه میکند، زیرا رهبران سیاسی کشور معتقدند برای مبارزه با گازهای گلخانهای باید آنجا عمل کرد که این گازها بیشتر تولید میشوند، یعنی در کشور یک میلیارد و سیصد هزار نفره چین که به اندازه یک پنجم کل مردم جهان سوخت مصرف میکنند. در اینجا از کوششهای نروژ در جهت حفاظت از جنگلهای گرمسیر آفریقا و دیگر طرحهایی که اهمیت جهانی دارد در میگذریم.
جالب است بدانیم نروژ یکی از پشتیبانان فلسطینیهاست و یکی از معدود دولتهایی است که با حماس مذاکره کرد تا شاید بتواند راه حلی برای بحران رهبری فلسطین بیابد و پیمان صلح سال 1990 مابین عرفات و رابین، با کوشش دولتهای نروژ در اسلو بسته شد.
بنابراین، یک کشور میتواند از حقوق ملت فلسطین دفاع کند، اما ولایت فقیه در آن بالا ننشسته باشد و مردمان آن سرزمین اساسن مسلمان نباشند. همچنین جزو پیمان ناتو باشد و بهجای دیکتاتوری مذهبیی بنیادگرا، یک حکومت مردم سالار داشته باشد که همگان در برابر قانون مساوی باشند.
حال اگر هزینه کردن نروژ در خارج از مرزهای خود را با هزینه کردن ثروت ملت ایران توسط حکومت حاکمه مقایسه کنیم، به لیست چرکینی میرسیم که هر ایرانی با دیدن آن افسرده میشود.
کمکهای نظامی حکومت ولایت فقیه به حماس و حزباله لبنان، طالبان و القاعده، و دیگر گروههای تروریست و آشوبطلب در افغانستان، پاکستان و عراق، و به تازگی در آفریقا در صدر این لیست قرار دارند. کشتیها و هواپیماهای حامل تجهیزات نظامی ارسالی از سوی حکومت حاکم بر ایران را بارها تاکنون در بندرها و فرودگاههای گوشه و کنار جهان متوقف کرده و در آن سلاح و تجهیزات نظامی یافتهاند.
این نوع تجهیزات حتا تا سودان نیز فرستاده شده است که کامیونهای حامل آنها توسط اسراییل یا ایالات متحده بمباران شد. در روز ششم فروردین هشتاد و هشت، سودان تایید کرد که یک ماه پیش از آن حملات هوایی در شرق این کشور صورت گرفت و گفته شد هدف از انجام این حملات هوایی منهدم کردن کاروانی از سلاح بوده که به مقصد نوار غزه میرفته است.
در سطرهای دیگر این لیست، اعزام سرویسهای جاسوسی به کشورهای خلیج پارس و دیگر کشورهای منطقه از جمله افغانستان و عراق قرار دارند و کشورهای آمریکای لاتین حوزه تازهای است که حکومت ولایت فقیه برای گسترش جای پای خود در آن کشورها تلاش میکند.
تازهترین اقدام دولت در زمینه اینگونه کمکهای خارجی، ارسال فناوریهای فیلترینگ و شنود برای کنترل اینترنت و تلفن همراه، و همچنین اعزام چماقدار و آدمکش به سوریه برای مقابله با آزادیخواهان آن کشور میباشد. زیرا بشار اسد نزدیکترین همکار ولایت فقیه است که میتواند در لبنان دخالت کند و در فلسطین آشوب ایجاد نماید و اگر حکومت اسد ساقط شود، یکی از همدستان موثر ولایت فقیه در خاورمیانه از بین خواهد رفت.
قدرتهای غرب سعی کردند بشار اسد را از ولایت فقیه جدا کنند، اما سوریه بهنوبه خود برای هرگونه تغییر جهت سیاسی، پسگیری بلندیهای جولان را در دستور کار قرار میدهد، که این خود به مسئله موجود بین فلسطین و اسراییل مرتبط میشود. علاوه بر این حکومت اسد همچون حکومت خامنهای در ایران، دوام خود را در ایجاد بحران و تشنج در منطقه میبیند و همکار مناسبتری از حکومت حاکم بر ایران پیدا نمیکند.
سخن بر سر مقایسه حکومت مردم سالار در نروژ و نظام مذهبی ولایت فقیه بود که از یک سو قدرت خود را بر عوامفریبی و تحمیق توده مردم، و از سوی دیگر بر سرکوب نظامی قرار داده است. نظامی که مدام از دشمن خارجی حرف میزند و «فتنه»ای که به زعم ایشان تا عمق دستگاههای اجرایی رسوخ کرده و هر روز نیز بر ابعاد آن افزوده می شود بهطوریکه «فتنه»ی بزرگتری به وجود آمده و اسناد وزارت اطلاعات را به سرقت برده و از این رو سران نظام مدام در حال صادر کردن هشدار از خود هستند.
باید پرسید نظامی که نتواند دستگاههای اجرایی و سازمانهای حساس امنیتی خود را از هجوم «دشمن خارجی» و فتنههای کوچک و بزرگ و متوسط در امان نگهدارد، چگونه میخواهد در رهبری جهان سهمی داشته باشد؟
22 آپریل 2011
شراره سعیدی/ رادیو کوچه
وارثان پاپتییان آواره، سرگردان و قاتل صدر اسلام در ترفندی عجیب با حرکتی آهسته و نرم در نظام اجتماعی سیاسی کنونی ایران موجب شدند، با شرایطی مشابه آغاز تغییر دین در کشورمان روبهرو شویم، بازگشتی به اعماق تاریخ.
در برنامههای ابتدایی «سایهای هراسان در شبستان عتیق» دیدیم که نفوذ روحانیون در ایران به واسطه تحریک احساسات این قوم با یادآوری درگیری کربلا بود، آنها با ورود به ایران توانستند با بزرگنمایی واقعه روز دهم ماه محرم به مناسبات عادی جامعه وارد شده و جایگاهی هرچند حقیر یابند، محلی که از آن توانستند هرچند آرام، به بالاترین مرتبههای ناممکن برای نیاکانشان برسند.
اکنون گویی جامعه سنتی ایرانی میل به بازگشتی نوستالژیک دارد، رجعت مداحان اما اینبار با نیتی بسیار بزرگتر از توانایی اندکشان شکل گرفته، «مدح» اصطلاحن به تعریف کردن از دیگری گفته میشود، در فرهنگ ایرانی مدح و ثنا جایگاه ویژهای داشته، شاهان ایران و اکثر نقاط دنیا به اینکه از آنها تعریف شود اهمیت زیادی میدادهاند و همچنین در فرهنگ شیعی نیز بر مدح خاندان محمد «پیامبر اسلام» نیز بسیار تاکید شده است، «مداح اهلبیت» نیز اصطلاحن به افرادی گفته میشود که در مراسم مذهبی شیعه به خصوص در مراسمی که به مناسبت روزهای ماه قمری محرم، نیمه شعبان، فاطمیه و زادروز و مرگ امامان شیعه برگزار میشود اشعاری با مضامین مذهبی را به صورت مولودی و یا نوحه میخوانند، «نوحه» هم زاری یا ناله است که به صورت آهنگین اجرا میشود و مضمونی غمانگیز و بعضن حماسی دارد، البته نوحهخوانی ریشهای به درازای غمهای تاریخ دارد.
در مذهب شیعه، نوحه توسط مداحان و روضهخوانان در مراسم مذهبی اهل بیت اجرا میشود، نوحهها سبکهای گوناگونی دارند و برخی از آنها امروزی و مثلن به صورت پاپ هستند.
نوحهخوانان حرفهای در بهترین حالت دارای مهارت مجلسگردانی میباشند، این افراد با استفاده از فن بیان و مجلسی که در آن قرار گرفتهاند و حساسیت مخاطبین و طبقه اجتماعی آنان میتوانند با استفاده از محرکهای عادی بشری موجب قلیان احساسات آنان شوند، یک روضهخوان یا مداح بنا بر توانایاش در داشتن مجلسی ماتمزدهتر در درجاتی بالاتر قرار گرفته و میتواند دستمزد بیشتری دریافت کند.
در مذهب شیعه، نوحه توسط مداحان و روضهخوانان در مراسم مذهبی اهل بیت اجرا میشود، نوحهها سبکهای گوناگونی دارند و برخی از آنها امروزی و مثلن به صورت پاپ هستند.
حال توجه کنید به این خبرها:
دکتر محمدباقر قالیباف «شهردار تهران» در تیرماه 1389، در دیدار با اعضای مرکزی خانه مداحان گفت: «نقش مداحان در حوزه عقل نظری، توسعه معارف دینی و ایجاد روحیه حماسی در جنگ برای تمام کسانی که در 8 سال دفاع مقدس حضور داشتند ملموس است. در واقع در برهههایی از دفاع مقدس تنها ذکر و نام امام حسین و ائمه اطهار میتوانست روحیه ما را حفظ کند.»
مدیرکل تشکلهای دینی و مراکز فرهنگی سازمان تبلیغات اسلامی از تشکیل «کانون مداحان کشوری» در اردیبهشت خبر داد و گفت: «مراحل صدور کارت شناسایی برای مداحان در دست تدوین است که این طرح با تشکیل کانون مداحان تصویب و به تدریج اجرایی خواهد شد.»
مداحی با سیستم برنامهریزی شده دولتی یکی از عجایب دولت جمهوری اسلامی نیست، آنچه موجب حیرت است اقبال و اثرگذاری سخنان این افرادست، شاید «آهنگران» و «کویتیپور» توان آن را داشتند که در زمان جنگ موجب اعزام نوجوانان به جبههها شوند و فضای کشور را رنگ دیانتی حماسی کنند، اما آنچه اکنون در حال وقوعست تاثیر مستقیم اندیشههای خرافهای این افراد بر هنجارهای کلامی و نجیبانه ایرانیست، در حال حاضر تنها «منصور ارضی» نیست که بددهانتر از همیشه صفات رذیله قاتل حسینبنعلی را به اجداد خاتمی پیوند میزند، گویی پرستیژ آنها فاصله چشمگیری با روزهای یاغیگری و انکار توحش در زمان اصلاحات گرفته است، آنان اکنون سهیم در بالاترین مقام کشور هستند، کیان نظام، ناموس آنها شده و در این ناموس با ولیفقیه شریکی مساویالسهم هستند.
اکنون حکومت مروج سطحیترین نوع خرافهپرستی است، این نظام برای تحکیم قدرت خویش از رواج جاهلانهترین سخنان و بسط آن به عنوان عرف ذهنی جامعه، سیستمی قوی پیریزی کرده است.
در طول سالیان آنها یک جامعه تک صدایی به وجود آوردهاند که در آن نامعقول و خردستیزانه و خرافی وجدان کودکانه مذهبیون سنتی و فرزندانشان را معذب کردهاند. بلندگوهایی که در تمامی اوقات بسیار مفصل، عزاداریهای بیانتهای شیعه توسط مداحانی دورهدیده وسیلهای برای عذاب وجدان بریدهترینهای نیمبند مذهبی ایجاد کردهاند.
بعید نیست که این جماعت در آیندهای نزدیک، توان بسیج اقشار گوناگون جامعه ایرانی را در مقابل هم بیابند، آنها دین را تا به آنحد خرافی و ماتمزده کردهاند که شاید روزی بتوانند جماعتی را مقلد کور فرمانهای نامتعارف خود بر علیه هموطنان متعادل خود کنند، صحبت از رویارویی در حد گروههای فشاری که به حضورشان عادت کردهایم نیست، سخن از انفجاری غیرمعمول و خسارتی غیر قابل جبران است، تاختن به «مشایی» شاید، تنها شاید، باعث خشنودی سبزهایی شود که ترس جایگزینی او را بر جای خود دارند، اما شواهد گویای سازماندهی خوفناکتر این افراد در حدی فراتر از بازیهای ساده و جناحی است.
در حکومتهای صدر اسلام مداحان به وفور یافت میشدند و در لباسهای مختلف به مدح و ثنای حاکمان میپرداختند و در شان و عظمت آنان سخن میگفتند و درجات آنان را هرچه بیشتر و بیشتر بالا برده و حتا در شان و منزلت حاکمان حدیث میساختند و به این وسیله برای آنان مقامی در حد پیامبران ایجاد کرده و به آنان معجزات و کراماتی نسبت میدادند که شاید بتوان به کمتر پیامبری نسبت داد، اما در حال حاضر بسیار شرمآور است که در عصر ارتباطات و رشد علوم و در کشوری با جمعیت جوان و تحصیلکرده مداح و روضهخوانی جسارت آن را مییابد که محملاتی در حد قرن اول میلادی را در حد وسیع منتشر کند، آیا این اجازهایست که جامعه ایرانی به او داده است؟
سادهانگارانه است اگر گمان کنیم که این افراد بدون شناخت حداقلی از محیط، دچار جنونی لحظهای در مورد شخص اول کشور که مردی آرام و باگذشت نیز نیست، شده باشند و با آبروی او در میان وفادارانش بازی کنند و اسباب مضحکه بسازند.
اگرچه شاید مانند همیشه، دچار افراط در خوشبینی شده باشند و زودتر از موعد مقرر فضا را آماده یافته باشند، اما با نگرشی واقعی به کلیت جامعه ایرانی «که محدود به شهرهای بزرگ و طبقه متوسط نیست» باید صدای ناقوسهای شوم بازگشت به اعماق تاریخ را جدی گرفت .
خبر / رادیو کوچه
جمعی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر (پلیتکنیک تهران) که در چند روز گذشته با انتشار اولین بیانیه، حمایت خود را از برگزاری تجمع روز سهشنبه ۶ اردیبهشت توسط شورای صنفی این دانشگاه اعلام کرده بودند، از برخوردهای امنیتی انتقاد کردهاند.
به گزارش دانشجونیوز، این دانشجویان با انتشار بیانیه دوم، ضمن انتقاد از برخوردهای مسوولان حراست و همچنین مدیریت فرهنگی این دانشگاه با دانشجویان، اعلام کردند که «مصممتر از گذشته و با تکیه بر حقوق قانونی خود، در تجمع فردا که به صورت کاملن قانونی برگزار خواهد شد شرکت کرده و اعلام میکنیم از حقوق مسلم خود هرگز نخواهیم گذشت.»
در بخش دیگری از این بیانیه دانشجویان از مدیریت این دانشگاه درخواست رسیدگی کرده و آوردهاند: «ما از مدیریت دانشگاه مصرانه میخواهیم که با عوامل رفتارهای غیرقانونی در درون دانشگاه به شدت برخورد کرده و گزارش آن را به نهادهایی دانشجویی اعلام کنند. همچنین خواستار آنیم که موضع خود را در برابر خود برتربینی از قانون توسط برخی از عوامل که ادعای پشتیبانی مدیریت دانشگاه را دارند، اعلام کنند. امیدواریم در تجمع روز سهشنبه، مسوولان دانشگاه حضور داشته و پاسخگوی درخواستها و مشکلات دانشجویان از نزدیک باشند.»
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
روز دوشنبه، جمعی از دراویش و پیروان سلسله نعمتاللهی گنابادی به مزار سلطانی بیدخت آمده و در آنجا دست به تجمع زدهاند. این دراویش علت این تجمع را صدور احضار برای نورعلی تابنده، قطب دراویش نعمتالهی و بازداشت تنی چند از دراویش بیدخت، عنوان کردهاند.
مصطفا دانشجو، وکیل دراویش گنابادی در گفتوگویی با رادیو کوچه در خصوص پرونده اتهام نورعلی تابنده، قطب دراویش نعمتالهی اشاره کرد که این احضاریه و تشکیل پرونده به ممنوعیت دفن اموات در مزار سلطانی بیدخت مربوط است که مکان دفن برخی از مشایخ این سلسله است.
او اضافه کرد: «این ممنوعیت در سال 87 به واسطه فشار فرمانداری و اداره اطلاعات گناباد به دانشگاه علوم پزشکی در محل به وجود آمد و لازم به اشاره است که هیچگونه بخشنامهای در این خصوص به کسی ابلاغ نشده است.»
وی در همین خصوص عنوان کرد: «از سویی دیگر اگر کسی از خانواده فوت شده دراویش، در این مکان حضور پیدا میکرد حضور نیروهای امنیتی مخل این کار بوده و برخی از این افراد در همان لحظه یا پس از مراسم دفن به دادگاه احضار و با احکام حبس روبهرو میشده، حتا متصدی این مزار هم سال گذشته بازداشت و به سه ماه حبس محکوم و روانه زندان مشهد شده است.»
وکیل دراویش گنابادی، در رابطه با صدور احضاریه برای نورعلی تابنده تصریح کرد: «احضاریه که برای آقای تابنده صادر شده بر اساس اتهام معاونت در تهدید علیه بهداشت عمومی بوده است که به دلیل نبودن آقای تابنده در محل جرم وجاهت قانونی ندارد به دلیل اینکه اردیبشت سال 86 به دستور اداره اطلاعات و شورای تامین وی را در گناباد بازداشت و به تهران منتقل کرده که به همین دلیل اتهامی به وی وارد نیست.»
در حالی که آقای اوباما در پیام نورزی نام دراویش را برده و از آنها حمایت کرده است اصراری از سوی مقامهای امنیتی برای ایجاد فشار بر این افراد وجود دارد
وی در خصوص تجمع روز دوشنبه پنجم اردیبهشتماه عنوان کرد: «در اعتراض به احضاریه آقای تابنده و بازداشت هفت تن از دراویش از هفته گذشته به طور همزمان تعدادی از دراویش از اقصا نقاط به بیدخت عزیمت کرده که این حضور چشمگیر بوده است.»
وی علت این تجمع را اینچنین تشریح کرد: «پیرو اعلام تجمع دراویش در مقابل دادگستری گناباد برای رسیدگی هر چه سریعتر به وضعیت هفت درویش زندانی، دادستان عمومی و انقلاب گناباد، وکلای دراویش گنابادی و فرمانده نیروی انتظامی آن شهرستان در دفتر دادستان تشکیل جلسه دادند که پاسخ آن به 72 ساعت آینده موکول شد. اما پس از این مهلت دادستان اعلام کرد با هرگونه تجمع دراویش برخورد و پرونده آقای تابنده پیگیری خواهد شد و همچنین مزار سلطانی تخریب میشود.»
آقای دانشجو، همچنین در مورد پرونده 189 درویش گنابادی عنوان کرد: «ادامه جلسه رسیدگی به اتهام 189 تن از دراویش سلسله نعمتاللهی گنابادی، روز دوشنبه 5 اردیبهشت ماه در دادگاه انقلاب شهرستان بروجرد برگزار شد. اولین جلسه رسیدگی به اتهام این افراد در 14 اسفندماه برگزار شد.»
وی در ادامه علت ایجاد پرونده برای این افراد را تخریب حسینیه دراویش در بروجرد عنوان کرد و گفت: «همزمان با تخریب حسینیه در آبان 86 توسط افراطیون مذهبی، برخی از این دراویش بازداشت و پروندههایی برای این دراویش تشکیل شد که برخی از آنها به زندان محکوم شدند و این در حالی است که پس از سه سال مجدد این افراد تحت عنوان اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیتی ملی و توهین به رهبری و اخلال در نظم عمومی به دادگاه احضار شدند.»
آقای دانشجو در مورد شکایت دراویش از تخریبکنندگان حسینه گفت: «در زمان تخریب حسینیه شکایتهایی بر اساس مدارک پزشکی تشکیل شد و وکلا به جد پیگیر بودند اما این پروندهها به نتیجه نرسید و حکم به برائت افراطیون مذهبی داده شد.»
وی در پایان به پیام نوروزی رییس جمهوری آمریکا اشاره کرد و افزود: «در حالی که آقای اوباما در پیام نورزی نام دراویش را برده و از آنها حمایت کرده است اصراری از سوی مقامهای امنیتی برای ایجاد فشار بر این افراد وجود دارد.»
سهشنبه 6 اردیبهشت 90/ 26 آوریل 2011
اجرا: اعظم
استودیو: دامون
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات سهشنبه ایران
مجله جاماندگان- «ترفند پاپتییان آواره»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
طنز سیاسی- «با این سپاهی که ما داریم دیگر چه غم داریم»- مهیار فرآورده
گزارش روز کابل- «توهین و تحقیر، مانع آموزش فرزندانشان شده است»- آرین
روز نگاشت- «پرندگان، گرانترین کتاب جهان»- محبوبه شعاع
بخش دوم خبرها
گفتوگوی روز- «عدم وجاهت قانونی احضار قطب دراویش»- اردوان روزبه
بخش سوم خبرها
حسین بزرگمنش / نامه وارده
تذکار از رادیو کوچه: یکی از سیاستهای کاری در رادیو کوچه انتشار نظرها و نامه و ایدههای خوانندگان است. بیشک رادیو کوچه تایید و یا تکذیبی بر این مطالب ندارد. اما با توجه به روش این رسانه، اگر منطبق با اصول کاری رادیو باشد -که در بخشهایی به این نکات اشاره شده است- آن را منتشر خواهد کرد. مخاطب این مطالب در هر شرایطی حق دارند که نوشتهای در پاسخ به این نامهها به رادیو ارسال کنند. بیشک این نوشته بیکم و کاست در پایگاه اینترنتی رادیو کوچه منتشر خواهد شد. برای هر نوع پاسخ به این نوشته شما میتوانید با آدرس پست اکترونیکی: contact(at)koochehmail.com در تماس باشید.
شاید بتوان یکی از طنزهای روزگار را در گفتار روشنفکران و نخبگان قومگرا کرد یافت، روشنفکرانی که مدام از حکومت ایران انتقاد میکنند ولی خود تحمل شنیدن کوچکترین انتقادی یا سخنی برخلاف نظر و مرام خود را ندارند، بارزترین و جدیدترین این گونه برخوردها را میتوان با حضور آقایان عرفان قانعیفرد و نادر انتصار دو شخصیت آکادمیک و مطلع از امور کردستان در برنامه پرگار صدای آمریکا دید، مخالفان قانعیفرد با به کار بردن الفاظی چون جاش، خائن به مردم کردستان، عضو سپاه قدس، مزدور جمهوری اسلامی، فاحشه وزارت اطلاعات و برچسبهای دیگر سعی در خفه کردن صدای مخالفان فکری خود دارند این ذهنهای توسعه نیافته در شرایط حاضر که فاقد قدرت سیاسی و امنیتی میباشند چنین برخوردی با منتقدان خود دارند مشخص نیست که در صورت دست یافتن به قدرت چه اعمالی از دست این افراد برمیآید.
انسانهایی که احزاب کردستان را پاک و آزادیخواه میدانند و تحمل شنیدن هیچگونه انتقادی را ندارند. این افراد سعی میکنند صدای پژوهشگران مستقلی که دور از گرایشات سیاسی، حزبی، ایدئولوژیک و احساسی سخن میگویند را با توهین و تهمت زدن خاموش کنند افرادی مانند احسان هوشمند، عرفان قانعیفرد، سام قندچی و … به علت بیان نظرات علمی و مستقلانه خود آماج حملات فعالان قومی کرد قرار گرفته اند.
نخبگان قومی که تمام اقدامات صورت گرفته از سوی رهبران احزاب کرد را صحیح و غیرقابل نقد میدانند، اصولن از نگاه فعالان قومی کردستان، کردها معصوم و عاری از هرگونه گناه و اشتباهی میباشند و فقط حکومت مرکزی را مقصر تمام مشکلات قلمداد میکنند. آنها اسماعیل آقا سیمیتقو رییس ایل شکاک که در آذربایجان غربی مرتکب جنایات فراوانی شد و هزاران انسان بیگناه را به کام مرگ کشاند شهید راه آزادی کردستان میدانند، شخصی که اگر در اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 زندگی میکرد به دادگاه جنایتکاران جنگی تحویل داده میشد تا به اتهام جنایت بر علیه بشریت محاکمه شود.
آنها حکومت مرکزی را شروعکننده جنگ کردستان در اوایل انقلاب اسلامی میدانند بدون اینکه صحبتی درمورد حمله پیشمرگان به پادگانهای نظامی و قتل و غارتهای صورت گرفته از سوی شبهنظامیان کرد داشته باشند حکومت مرکزی را مقصر جنگ قلمداد میکنند. مطمئنن در صورت باز بودن فضای مطبوعاتی و رسانهایی در ایران نخبگان قومگرا کردستان نمیتوانند چنین یک طرفه و غیرمنصفانه سخن بگویند، همچنین از مدیران رسانههای فارسی زبان خارج از کشور انتظار میرود به پژوهشگران مستقل مجال بیشتری برای بیان نظراتشان داده شود تا این افراد بتوانند ابهامات زیادی را که در مورد کردستان وجود دارد را برطرف سازند.
فایل پیدیاف را از اینجا دانلود کنید.
بیشتر بخوانید:
«کردها و مسئلهی امنیت»
«کردستان، قربانی یک گروه قاچاقچی موادمخدر و تروریست؟»
مهیار فرآورده / رادیو کوچه
در راستای اجرای «عدم قید محدودیت برای سپاه در تمام امور»، دور از انتظار نباید باشد که در آینده یک نماینده از سپاه و یک نماینده از بیت رهبری در ختنه سورانها نظارت داشته باشند تا مبادا خدای ناکرده کم یا زیاد ببرند و به اصل انقلاب و اس اساس شریعت لطمهای جبرانناپذیر وارد شود.
محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه به مناسبت سالروز تاسیس سپاه پاسداران گفته است: «باید استمرار انقلاب اسلامی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم آرام آرام به سمت استقرار یک جامعه دینی و پیادهسازی دستورات الهی و سپس اثرگذاری در جامعه جهانی اسلامی حرکت کنیم.
انسان از یک فرمانده انتظار دارد که در سخن گفتن جانب شعور را رعایت کند، ایشان بعد از 32 سال قلع و قمع دانشگاهها، اخراج استادان و دانشجویان، به راهاندازی گشتهای امر به معروف و نهی از منکر با کمک فاطی کماندوها و خلاصه تنگ کردن سوراخ انقلاب به اندازه یک سوراخ موش، تازه میخواهد «آرام آرام» به سوی یک جامعه دینی «حرکت کند.»
از اظهارات این آقای فرمانده چنین برمیآید که ما در 32 سال گذشته درجا میزدیم و هنوز به سوی یک «جامعه دینی» حتا حرکت هم نکردهایم و حالا که زائده اصلاحطلبی نظام را ختنه کردیم، باید کم کم چمدانها را ببندیم و «آرام آرام» به سمت این «مدینه فاضله» راه بیفتیم. آقای فرمانده پس مواظب سنگ و کلوخهایی که جریانهای بزرگ و کوچک «فنته» و «دشمن خارجی» سر راهتان ریختهاند باشید.
آنوقت چه مدت در راه خواهیم بود آقای فرمانده؟ بالاخره هر چه باشد فرماندهی را شما در دست دارید و میدانید کی خواهیم رسید. و چه مدت زمانی طول خواهد کشید تا در آن مدینه فاضله «دستورات الهی را پیادهسازی» کنیم و جا بیفتیم و بتوانیم از آن همه نعمات استفاده بریم؟
جناب فرمانده!
آیا واژههایی مانند «خجالت» و «شرف» به گوشتان خورده است؟ منظورم اینست که انسان – آنهم یک فرمانده- از یاوهگویی در مقابل یک ملت فهیم خجالت بکشد و شرف خود را با طمع تاخت نزند، یاوههایی که جز تزویر و چاپلوسی در بر ندارند و بیان کننده آنها یاوهسرایی بیش نیست، حتا اگر در کشور بیقانونی مانند ایران لقب فرمانده یا سردار به او داده شده باشد.
اما در مورد «اثرگذاری» این حرکت انقلابی در جامعه جهانی اسلامی، باید حواستان باشد آقای فرمانده که فکری به حال ممنوعالورد بودن خود به خطه یوروپ و قاره آمریکن بکنید، چون میدانید که شما جزو لیست سیاه هستید و به شما ویزا نخواهند داد.
کشورهای مسلمان که قرنها پیش از بسته شدن نطقه محمدعلی در شکم مادرش مسلمان بودند، پس باید به داد مسلمانهای کشورهای غربی برسید که در زیر فشار دموکراسی خرد شدهاند تا آنجا که مسلمانان انگلستان مجبور شدند در مدارس خود شاگردان را با لگد بزنند تا بچهها فکر نکنند اسلام دینی است که به آموزههای غربی تن میدهد.
شما باید حتمن این «اثرگذاری» را به فعل در آورید تا مسلمانهای واپسگرای اروپا از زیر بار سنگین آزادی مفرط به در آیند و دیگر مجبور نباشند به ترور و بمبگذاری در معابر عمومی روی آورند.
یا شاید منظور جناب فرمانده اینست که کلیه کشورهای مسلمان فاسدند و تنها «رهبر عالیقدر» میفهمد اسلام یعنی چه. پس همانا که فرمانده انقلابی خود را بفرستد تا مردمان آن کشورهای به ظاهر مسلمان را از گمراهی که از پیدایش اسلام تا امروز بدان گرفتار هستند برهاند.
من هر چه به عیالم میگفتم کشورهای مسلمانی مانند مالزی هیچ چیز از اسلام سرشان نمیشود، عیال بنده باور نمیکرد که نمیکرد. حالا خوب شد که میتوانم با استناد به گفته شما به او بفهمانم دنیا دست کیست.
اما شما نگران «اثرگذاری» در ممالک غربی نباشید آقای فرمانده. چون با این حساب شما ممکن است قرنها طول بکشد تا ما به آن «جامعه دینی» مورد نظر شما برسیم، و تا آن وقت خدا را چه دیدی شاید خرتوخری در دنیا بشود و شما هم بتوانید قاچاقی وارد شوید. ولی برای «اثرگذاری» روی مسلمانهای ساکن آنجا باید یک اسم جدید روی خود بگذارید و تغییر چهره دهید تا مقامات و پلیس شما را نشناسند. چون ممکن است پیش از هرگونه «اثرگذاری» مانند میلوسویچ دستگیر شده و به دادگاه بینالمللی معرفی شوید.
من پیشنهاد میکنم یک اسم رد گم کن روی خود بگذارید، مثل «هوشنگ». متشکل از «هوش»، و «انگ» به معنای برچسب، که مردم با دیدن آن برچسب فکر کنند شما انسان ادیب و هوشمندی هستید. چون اگر مردمان آنجا بو ببرند که «جعفری» هستید و ممکن است تخمتان در آن سرزمین به خاک بریزد و امثال شما از زمین بروید، با دسته جارو به دنبال شما خواهند گذاشت بهطوریکه مجبور شوید با آن آقای… اسم شریفشان را فراموش کردم، همان فرمانده گنده که شکمش یک متر پیشتر از خودش میرود را میگویم، بله با همان آقا مجبور شوید از خود یوروپ تا بیت رهبری را پابرهنه بدوید. به زعم جناب فرمانده: «آنچه در قانون به عنوان وظیفه و رسالت سپاه آمده را میتوان جامع، کلی و در واقع همه جانبه قملداد کرد.» بنابراین از همین روی است که سپاه در «جانب» کشتار مردم هم به خوبی به وظیفه خود عمل می کند. به لطف خدا سپاهمان خیلی وظیفهشناس است.
آقای فرمانده پس مرحمت کنید یک «شهر نو» اسلامی هم به ریاست شخص جناب عالی و با همراهی خواهران زینب به راه اندازید تا مردان جوان مدام در خیابانها جلوی پای خانمها ترمز نکنند. والله به خدا این که نشد کار.
به حمداله و به برکت انقلاب اسلامی با این سپاهی که ما داریم دیگر چه غم داریم.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
منبع: روایت
حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی نامزدی خود رابرای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد.
به گزارش روایت و به نقل از ثانیهنیوز، حضرت حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی نامزدی خود را برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد.
حضرت حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی فرزند یادگار امام(ره) رسمن در جمع تعدادی از اعضای مجمع روحانیون مبارز، نامزدی خود را برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری اعلام کرد.
وی با تحلیل شرایط موجود و آینده گفت: «من 30 میلیون رای دارم. نخبگان مرا جزو اصلاحطلبان و مردم به دلیل ارتباط با خانواده امام (ره)، فراجناحی میدانند.»
بر اساس این گزارش سیدمحمد خاتمی پیشنهادات خود را در مورد کاندیداتوری حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی را ابراز داشت و گفت: «شما باید یک فرایند را طی کنید که این فرایند در عرصه سیاسی از انتخابات مجلس نهم آغاز میشود. شما در این انتخابات سرلیست اصلاحطلبان خواهید بود و با رای بالایی که قطعن میآورید مدتی به عنوان رییس مجلس مطرح خواهید بود و بعد از آن بستر برای حضور شما در انتخابات ریاست جمهوری آماده میشود.»
وی افزود: «علاوه بر ظرفیت ریاست مجلس، شما در جایگاه فعلی به خوبی میتوانید از تریبونهای مختلف مثل نمازجمعه، صداوسیما و.. استفاده کنید.»
وی اضافه کرده است: «جنابعالی باید از هر عرصهای جهت حضور اجتماعی بهرهمند شوید و چهره به چهره با جوانان مخصوصن دانشجویان ارتباط بگیرید و شرکت در سفرهای استانی، کنگره شهیدان و.. را موضوع جدی بدانید.»
سید محمد خوئینیها با مثبت ارزیابی کردن کاندیداتوری حجتالاسلام والمسلمین سیدحسن خمینی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، این حرکت را انقلابی بزرگتر از انقلاب امام ذکر کرد.
وی تاکید کرد: «هیچ فردی از نظام نمیتواند سیدحسن آقا را شکست دهد.»
خبر / رادیو کوچه
روز سهشنبه، 6 اردیبهشت رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، در نشست خبری خود با خبرگزاریهای داخلی و خارجی، گزارشهای مربوط به اخراج یک دیپلمات ایرانی از بحرین را تایید کرده است.
وی عنوان کرد: «یک دیپلمات ایرانی از بحرین اخراج شده و احتمال اقدام متقابل در این زمینه از سوی ایران وجود دارد.»
آقای مهمانپرست اقدام وزارت امور خارجه بحرین در اخراج دیپلمات ایرانی را ناشی از «فرافکنی و عدم توجه به واقعیات» دانسته و گفته است که چنین اقداماتی مغایر حسن همجواری و تلاش برای ثبات و امنیت منطقه بوده و «در راستای منویات تفرقهافکنانه برخی طرفهای خارجی» صورت گرفته است.
سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی گفته است که با توجه به عرف دیپلماتیک، این کشور حق اقدام متقابل را برای خود محفوظ میداند.
پیشتر، خبرگزاری دولتی بحرین، گزارش کرده بود که وزارت امور خارجه آن کشور حجتاله رحمانی، دبیر دوم سفارت جمهوری اسلامی در منامه را «شخصیت نامطلوب» دانسته و به او دستور داده است ظرف هفتاد و دو ساعت خاک آن کشور را ترک کند.
براساس این گزارش، وزارت امور خارجه بحرین ضمن احضار مهدی اسلامی، کاردار سفارت ایران، با تسلیم یک یادداشت رسمی، او را از تصمیم به اخراج آقای رحمانی به دلیل اقدامات مغایر با رفتار دیپلماتیک آگاه ساخت و از دولت ایران خواست تا «به رفتار غیرمسوولانه خود» در قبال بحرین خاتمه دهد.
بیشتر بخوانید:
«ایران دستخوش تغییر میشود، بحرین یک کشور عربی میماند»
«حلقه جاسوسی ایران قصد خرابکاری داشت»
خبر / رادیو کوچه
وزارت خارجه آمریکا روزسهشنبه سفیر سوریه در واشنگتن را احضار کرد و از برخی کارمندان سفارتخانه خود در سوریه خواست خاک این کشور را ترک کنند. پیش از این کاخ سفید اعلام کرده بود در پاسخ به سرکوب اعتراضات در سوریه مسئله تحریم نظام حاکم در این کشور را بررسی خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، دیپلماتها در سازمان ملل اعلام کردهاند که آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و پرتغال به دنبال صدور بیانیهای علیه سوریه هستند.
یک دیپلمات که نخواست نامش فاش شود اعلام کرد در صورت عدم توافق اعضای شورای امنیت برای صدور بیانیه علیه سوریه پیشنویس آن روز سهشنبه منتشر میشود.
این دیپلمات گفت: «بیانیه مشترک برخورد خشونتآمیز با معترضان را محکوم و دولت سوریه را به خویشتنداری دعوت میکند.»
لازم به اشاره است بانکیمون دبیرکل سازمان ملل روز جمعه گذشته خواستار اجرای تحقیق شفاف در زمینه کشتار مخالفان در سوریه شده است.
همچنین دولت آمریکا به دلیل آنچه که بیثباتی و ناپایداری اوضاع در سوریه خوانده، دستور داده است تا تعدادی از کارکنان سفارت این کشور از سوریه خارج شوند.
مقامات وزارت خارجه آمریکا گفتهاند که تعدادی از کارکنان سفارت آمریکا در سوریه که حضورشان در این سفارت ضروری نیست و همچنین تمامی اعضای خانواده کارکنان سفارت، سوریه را ترک میکنند.
بیشتر بخوانید:
«اعمال تحریمهایی از جنس ایران در انتظار سوریه»
محبوبه شعاع / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
بیستوششم آوریل برابر با زادروز «جان جیمز آدوبون» نقاش، پرندهشناس، طبیعتشناس و شکارچی است. وی پرندگان شمال آمریکا را به شکلی حرفهای، نقاشی، دستهبندی و توصیف کردهاست و گرانترین کتاب جهان به نام «پرندگان آمریکا» یک نسخه کم نظیر از نقاشیهای اوست. وی زاده سال 1789 بود و در سال 1851 درگذشت.
«جان جیمز آدوبون» در بیستوششم آوریل سال 1789 در «هائیتی» متولد شد. پدرش یک افسر نیروی دریایی بود و جان مادرش را در کودکی به علت بیماری از دست داده بود. آدوبون از همان کودکی به پرندگان وابستگی خاصی داشت و پدرش این علاقه او را به طبیعت مورد تشویق قرار داد.
آدوبون در فرانسه، در طی سالهای هرج و مرج انقلاب فرانسه و عواقب پس از آن پرورش یافت. پدرش تصمیم داشت که از پسر خود یک دریانورد بسازد به این سبب جیمز در 12 سالگی به مدرسه ارتش رفت ولی به سرعت فهمید که مستعد دریازدگی است و علاقه ای به ریاضیات ندارد و با رضایت خاطر به کاوش و تمرکز بر روی پرندگان پرداخت.
آدوبون به مطالعه در مورد پرندگان پرداخت با این هدف که توضیح یافتههایش نسبت به سایر هنرمندان، واقعیتر باشد. او هم چنین به نقاشی از پرندگان و ثبت رفتارشان پرداخت. وی با مطالعه پیرامونش، به سرعت قوانین پرنده شناسی را آموخت. او در جایی اقامت گزید که از نظرش به بهشت شباهت داشت و به گفته خودش «شکار، ماهی گیری، نقاشی و موسیقی، تمام لحظات مرا به خود اختصاص داده است».
آدوبون درمورد پرندگان گفته: «هر مکانی در طبیعت هرچند، مرتفع یا پست، خشک یا مرطوب، متمایل به جنوب یا شمال، دارای درختان بلند یا درختچهها باشد، جایی را برای سکونت پرندگان دربردارد». او همچنین در آن ایام با طبیعتشناس و فیزیکدانی آشنا شد که آن شخص، مهارتهای «تاکسی درمی» را در او تقویت کرد و روشهای علمی تحقیق را از او آموخت.
وی به مطالعات خود درباره پرندگان در طول زندگی خود ادامه داد و توانست موزهای طبیعی از کارهای خود را دایر کند و سرانجام جان جیمز ادوبون پرندهشناس، طبیعتشناس، شکارچی و نقاش در بیستوهفتم ژانویه سال 1851 درگذشت.
اما جالب است بدانید که کتاب «پرندگان آمریکا» یک نسخه کمنظیر از نقاشیهای جان جیمز آدوبون است که به عنوان گرانترین کتاب نقاشی جهان به ثبت رسیده است. که در حال حاضر فقط ۱۱۹ نسخه کامل از این کتاب چاپ قرن نوزدهم موجود است که از این تعداد ۱۰۸ کتاب متعلق به موزهها و کتابخانهها است.
نسخه دیگری از این کتاب نقاشی، یک دهه قبل هشت میلیون و ۸۰۰ هزار دلار به فروش رسید که رکورد فروش کتابهایی از این قبیل را به خود اختصاص داد. این نسخه کم نظیر به مجموعه شخصی «لرد هسکه» تعلق داشته است.
کتاب مذکور حاوی هزار نقاشی در ابعاد واقعی بیش از ۵۰۰ گونه از پرندگان وحشی است، که جان جیمز آدوبون، نقاش پرندگان وحشی طی دوازده سال آنها را تکمیل کرده است. او برای این کار به سراسر آمریکا سفر کرد و روش کارش هم به این ترتیب بود که بعد از شکار پرندگان، آنها را با یک سیم نازک آویزان کرده و سپس مشاهداتش را نقاشی میکرد.
آدوبون بعد از اتمام کارش برای چاپ نقاشیها به بریتانیا سفر کرد و در این مدت با شناسایی ثروتمندان، کتابهای خود را به آنها میفروخت.
منبعها:
دانستنیهای علوم و تکنولوژی
سایت مهر
ویکیپدیا
بزرگداشت روز جهانی کارگر در یازدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۰، در فضای دگرگونی خواهی و در تداوم جنبش پرتوان کارگری و جنبش سبز همچون فرازی از جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران، از اهمیت فراوانی برخوردار است.
امروز ۳۲ سال از انقلاب بهمن ۵۷ که یکی از خواستهایش عدالت اجتماعی بود میگذرد. طبقه کارگر ایران نه تنها به عدالت اجتماعی نرسیده، بلکه از داشتن اصلیترین حق خود، یعنی داشتن تشکلهای مستقل صنفی نیز محروم است. جمهوری اسلامی به جـای پاســخ مثبت به درخواستهای به حق کارگران، هر گونه دادخواهی را، با اخراج، سرکوب، زنــدان و شکنجــه پاسخ میدهد. اسالو مبارز سندیکالیست مستقل و سمبل کارگران زندانی، که به خاطر دفاع از منافع کارگران و زحمتکشان ایران به ۶ سال زندان محکوم شده است، به رغم درخواست مکرر آزادیاش از سوی مجامع بینالمللی کارگری و فعالان جنبشهای مدنی همچنان در زندان به سر میبرد.
کارگران و زحمتکشان ایران، نهادها و تشکلهای مستقل کارگری و کنشگران جنبش کارگری برای تامین حقوق صنفی، اجتماعی و سیاسی خود در پیکاری سهمگین علیه حکومت و نهادهای بزرگ انحصاری- نظامی و رانتخواران حاکم بر ایران درگیرند. آنها میکوشند با اعتصاب، گردهمایی، تظاهرات اعتراضی و تحصن به حقوق خود دستیابند. آگاهان جنبش کارگری و فعالان سندیکایی مبارزه قهرمانانه خود را در زیر شدیدترین فشار و سرکوب دولت جمهوری اسلامی و به بهای سنگین زندان، فقر و بیخانمانی به پیش میبرند. آنان در این نبرد عدالت خواهانه از پشتیبانی دیگر جنبشهای اجتماعی برخوردارند، امری که زمینهساز پیوند مبارزه آنان با جنبش گسترده دموکراتیک و ملی ایران میباشد.
تشکلهای مستقل کارگری در سالیان اخیر، خواستهای جمعیت بزرگ کارگران، زحمتکشان و کارکنان بخشهای تولیدی و خدماتی را در منشورهایشان تدوین کردهاند:
مطالبات صنفی
دستمزدها ـ پرداخت فوری دستمزدهای معوقه کارگران. ـ افزایش فوری حداقل دستمزدها با دخالت نظر نمایندگان منتخب مجامع عمومی کارگران. ـ تامین امنیت شغلی برای کارگران و تمامی مزدبگیران. ـ توقف اخراج و بیکارسازی کارگران. ـ لغو قراردادهای موقت و سفید امضا.
ـ افزایش حقوق بازنشستگی و رفع هرگونه تبعیض در پرداخت آن.
- بهرهمندی بازنشستگان از تامین اجتماعی و خدمات درمانی.
تشکل ـ به رسمیت شناخته شدن بیقید و شرط حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و حق اعتصاب. ـ برچیده شدن کلیه نهادهای دست ساز دولتی از محیطهای کار.
اصلاح قوانین ـ تدوین و تصویب قانون کار جدید با دخالت مستقیم نمایندههای منتخب مجامع عمومی کارگران. ـ برخورداری تمام بیکاران از بیمه بیکاری متناسب با یک زندگی انسانی تا زمان اشتغال به کار. ـ تعطیلی رسمی اول ماه مه و گنجاندن آن در تقویم رسمی کشور و لغو ممنوعیت و محدودیت برگزاری مراسم این روز .
مطالبات سیاسی و اجتماعی
ـ آزادی فوری و بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی. ـ به رسمیت شناخته شدن بیقید و شرط حق اعتراض، تجمع، تحزب، آزادی بیان و آزادی مطبوعات- لغو فوری مجازات اعدام. ـبررسی مجدد طرح هدفمندکردن یارانهها با شرکت نمایندگان منتخب تشکلهای کارگری و کارمندی و متخصصین حوزه اقتصاد. ـ لغو کلیه قوانین تبعیضآمیز نسبت به زنان و تضمین برابری کامل و بیقید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصههای زندگی خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی. ـ برخورداری تمامی کودکان از امکانات آموزشی، رفاهی و بهداشتی یکسان و رایگان، جدا از نوع جنسیت و وابستگیهای ملی، نژادی و مذهبی آنان و موقعیت اقتصادی و اجتماعی والدینشان.
ما ایرانیان برون مرزی در روز اول ماه مه، همراه و هماهنگ با جهان کار، سندیکاها، اتحادیهها و نهادهای کارگری به پشتیبانی از مبارزات کارگران و زحمتکشان میهنمان برای رسیدن به حقوقشان برمیخیزیم. ما بر این باوریم که رسیدن کامل به این حقوق در گرو تغییرات ساختاری در جامعه ماست.
ما با شرکت گسترده در جشن جهانی روز کارگر و با طرح شعارها و خواستههای کارگران میهنمان، بر اعتبار جنبش کارگری و نقش موثر آن در تداوم، پیشرفت و تکامل جنبش دموکراسی خواهی ایران تاکید میکنیم و میکوشیم به جنبش دادخواهانه و عدالت گسترانه کارگران و ملت ایران یاری رسانیم.
ما از آزادیخواهان، نهادهای کارگری، نهادهای حقوق بشری و عدالتخواه در سراسر جهان میخواهیم که در سالـروز اول ماه مه با برگزاری کنفرانس، سمینار، گردهمایی، راهپیمایی، نوشتن نامه به سازمان ملل، جمع آوری امضا و کارهای ابتکاری دیگر خواستار لغو قوانین ضد کارگری و آزادی زندانیان سیاسی از جمله فعالین کارگری شوند.
ما از همه نیروهای دمکرات و مترقی دعوت میکنیم تا در رسانـدن صــدای کارگران ایران به گـوش سازمانهــای جهانــی حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی کارگری، برای فراهم نمودن شرایط زندگی بهتر کارگران و یکایک مردم ایران با حداکثر توان و نیرو تلاش کنند.
ما از شهروندان، سندیکاها و سازمانهای کارگری و نهادهای بینالمللی در سراسر جهان میخواهیم که نقض حقوق کارگران و سندیکاهای کارگری در ایران را محکوم کرده و برای آزادی فعالیت سندیکاهای کارگری در ایران یاری رسانند.
ما خواهان لغو حکم اعدام تمام زندانیان سیاسی محکوم به اعدام از جمله شیرکو معارفی و حبیباله لطیفی میباشیم.
خواهان آزادی فوری تمام فعالان جنبش کارگری و سندیکایی از جمله بهنام ابراهیمزاده، منصور اسالو، ابراهیم اسماعیلی، رضا رخشان، رضا شهابی، غلامرضا غلامحسینی، ابراهیم مددی، فعالان جنبش معلمان از جمله عبدالرضا قنبری و رسول بداغی(اعضای سندیکای معلمان)؛ فعالان جنبش زنان از جمله عالیه اقدام دوست و مهدیه گلرو؛ فعالان جنبش دانشجویی از جمله بهروز جاوید تهرانی و بهاره هدایت؛ وکلای شجاعی که تنها جرمشان دفاع از زندانیان سیاسی و فعالان اجتماعی است از جمله نسرین ستوده و محمد اولیاییفرد؛ روزنامهنگاران زندانی از جمله ابولفضل عابدینی و مسعود باستانی هستیم.
ما خواهان آزادی تمام زندانیان سیاسی و پایان دادن به زندانی کردن همراهان جنبش سبز خانمها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی و آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی، هستیم.
برگزار کنندگان:
۱- اتحاد برای ایران / بلژیک
۲- اتحاد برای پیشبرد سکولار دموکراسی در ایران / آمریکای شمالی
۳- انجمن پویا (برای حمایت از جامعه مدنی و مشارکت مردمی) / کلن
۴- انجمن زنان ایرانی / مونترآل
۵- انجمن سکو لار دموکراسی / اورنج کانتی
۶- انجمن سکورلار دموکراسی / لس آنجلس
۷- انجمن گفتگو و دمکراسی / پاریس
۸- انجمن نسل سوم / استکهلم
۹- انجمن واشنگتن
۱۰- انجمن همبستگی / دالاس
۱۱- انجمن همبستگی ایرانیان / هامبورگ
۱۲- ایران آزاد – کانون دفاع از حقوق بشر، آزادی و دموکراسی / آلمان
۱۳- ایرانیان صلحطلب / دالاس
۱۴- بنیاد اسماعیلخویی / آتلانتا
۱۵- پشتیبانان حقوق بشر و دمکراسی در ایران / اسن
۱۶- جامعه مدافعان حقوق بشر و دموکراسی / هامبورک
۱۷- جامعه دفاع از حقوق بشر و دموکراسی در ایران / سوئد
۱۸- جبهه متحد دانشجویی / کانادا
۱۹- جمعیت پشتیبانی از جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران / برلین
۲۰- جمعیت پشتیبانی از مبارزات دمکراتیک مردم ایران / کلن
۲۱- جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران / استکهلم
۲۲- جمعیت دفاع از حقوق مردم ایران / اتریش
۲۳- جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی/ هامبورگ
۲۴- جمعیت دفاع از زندانیان سیاسی ایران / کلن
۲۵- جنبش سبز لندن/ لندن
۲۶- حامیان مادران پارک لاله / اسلو
۲۷- حامیان مادران پارک لاله – مادران صلح / دورتموند
یکشنبه، ۱ مه ۲۰۱۱، ساعت ۱۱
راهپیمایی از جلوی تاتر شهر (پلاتز در آلتن سناگوگن بطرف پارک وستفالن)
برنامه در محل پارک تا ساعت ۱۸ بعد از ظهر ادامه خواهد داشت
۲۸- حامیان مادران پارک لاله در لس آنجلس / ولی
۲۹- حامیان مادران پارک لاله / هامبورگ
۳۰- حامیان مادران پارک لاله / وین
۳۱- خانه همبستگی مهر / کلن
۳۲- دانشجویان سبز / برمن
۳۳- دانشجویان و جوانان موج سبز / کلن
۳۴- دمکراسی سکولار /شیکاگو
۳۵- شبکه همبستگی ملی ایرانیان / فرزنو
۳۶- شبکه هواداران صلح، آزادی و عدالت اجتماعی / استکهلم
۳۷- فدراسیون اروپرس
۳۸- کانون دموکراتیک ایرانیان / دالاس
۳۹- کانون ره آورد / آخن
۴۰- کانون فرهنگ و هنر ایرانیان / فرزنو
۴۱- کانون فرهنگی ایرانیان / هلند
۴۲- کمیته ۳۱ برای دفاع از جنبش حقوق مدنی در ایران / تولوز
۴۳- کمیته آمریکاییان- ایرانیان پیشرو / آمریکا
۴۴- کمیته ایران / بوستون
۴۵- کمیته جمعی از ایرانیان نورد راین وستفالن / کلن، بن، بوخوم، اسن، دوسلدورف
۴۶ - کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی / پاریس
یکشنبه، ۱ مه ۲۰۱۱، ساعت ۱۴:۳۰
راهپیمایی از میدان رپوبلیک(جمهوری) به میدان ناسیون (ملّت)
۴۷- کمیته نروژی- ایرانی حمایت از مبارزات مردم ایران / نروژ
۴۸- کمیته همبستگی با مبارزات مردم ایران / شیکاگو
۴۹- گروه ۲۲ خرداد / هامبورگ
۵۰- گروه مدافعان حقوق بشر برای ایران / فلوریدا
۵۱- مونیخ همیار ایران / مونیخ
۵۲- نهاد دفاع از دمکراسى و آزادى در ایران – نداى ایران / اتریش
فایل پیدیاف را از اینجا دانلود کنید.
رادیو کوچه
1785 میلادی- زادروز «جان جیمز آدوبون» (John James Audubon) یک پرندهشناس، طبیعتشناس، شکارچی و نقاش بود. او پرندگان شمال آمریکا را به شکلی برتر از آنچه در گذشته انجام میشد، نقاشی، دستهبندی و توصیف میکرد.
1937 میلادی- شهر کوچک «گوئرنیکا» در ایالت باسک اسپانیا و زمانی که روز بازار هفتگی این شهر بود توسط نیروی هوایی آلمان یا «لوفتوافه» بمباران شد. در این بمباران غافلگیرکننده 248 مرد، زن و کودک بیگناه کشته شدند.
هیتلر که متحد ژنرال فرانکو در جنگ داخلی اسپانیا بود میخواست با این کشتار مردم غیرنظامی را به وحشت انداخته و مرعوب کند.
انتخاب شهر کوچک گوئرنیکا به عنوان هدف به دلیل نقش افسانهای و تقریبن مقدس این شهر در تاریخ سرزمین باسک بود.
در همان سال، پابلو پیکاسو با خلق تابلوی گوئرنیکا، این حادثه را جاودان کرد. این تابلو غمانگیزترین اثر پیکاسو در جریان حیات طولانی حرفهای او محسوب میشود.
1889 میلادی- «لودویگ یوزف یوهان ویتگنشتاین» (Ludwig Josef Johann Wittgenstein) متولد شد. او فیلسوف اتریشی قرن بیستم بود که راههای زیادی را در فلسفهی ریاضی، فلسفهی زبان، و فلسفهی ذهن گشود.
تنها یک کتاب از او تحت عنوان «رساله منطقى – فلسفى» به چاپ رسید. آنچه که امروزه به او جایگاه ویژهاى در قلمرو فلسفه اروپایى بخشیده، تالیفاتى است که به صورت مجموعه آثار پس از مرگش جمعآورى و انتشار یافته است. این مجموعه متشکل از یادداشتها و دستنویسهایى است که عمدتن در دوره عمر او به نگارش آمده است. از جمله مهمترین این آثار «پژوهشهاى فلسفى»، است که در سال 1953 چاپ شد. نوشتارهاى ویتگنشتاین عمدتن به بررسى مسائل منطقى و مفهومى مىپردازد.
در دوره اول زندگیش به تدوین «مرزهاى اندیشه» همت گماشت و در مورد انطباق آن با «مرزهاى زبان» به گفتوگو نشست.
1933 میلادی- یکی از اولین اقدامات حزب نازی پس از شکلگیری و مطرح شدن در صحنه سیاسی آلمان، تاسیس سازمان «گشتاپو» بود. این لغت که مخفف «پلیس مخفی آلمان» است پس از مدتی با خشونت، بیرحمی و بیقانونی مترادف شد. این سازمان به دستور هیتلر و از میان درسخواندگان و نیروهای امنیتی جمهوری وایمار تشکیل شد. گشتاپو از ابتدای شکلگیری با سرکوبی وسیع و شدید مخالفان هیتلر و حزب نازی، علاوه بر زندان و تبعید، مجازاتهایى نظیر اردوگاههای مرگ و مجازات اعدام را تدارک دید. ریاست این سازمان مخفی بر عهده «هاینریش هیملر» (Heinrich Luitpold Himmler) قرار داشت.
با فروپاشی نازیسم و رایش و تصرف آلمان به دست متفقین، این سازمان فروپاشید و هیملر نیز به دست نیروهای انگلیسی بازداشت شد و به جرم قتلعامهای گسترده تحت بازجویی قرار گرفت اما قبل از اعدام خودکشی کرد.
1938 میلادی- «ادموند هوسرل» (Edmund Husserl) فیلسوف و بنیانگذار «پدیدارشناسی» درگذشت.
———————————————
برخی از رویدادهای دیگر
1305 خورشیدی- دو روز پس از تاجگذاری رضا پهلوی بیسیم قصر معروف به «بیسیم پهلوی» واقع در خیابان شمیران، در اینروز گشایش یافت و ایران مجهز به مخابرات (تلگراف) بدون سیم شد.
1968 میلادی- بزرگترین و شدیدترین حادثه اتمی در نیروگاه اتمی «چرنوبیل» اوکراین بهوقوع پیوست.
منبعها:
ویکیپدیا (فارسی و انگلیسی)
جام جم
راسخون
ریسمون
زادروز «جان جیمز آدوبون» پرندهشناس و طبیعتشناس، کشتار غیرنظامیها در شهر «گوئرنیکا» توسط لوفتوافه، تاسیس سازمان «گشتاپو»، درگذشت «ادموند هوسرل» بنیانگذار «پدیدارشناسی» برخی از وقایع چنین روزی هستند.
خبر / رادیو کوچه
کاخ سفید در تازهترین واکنش به عملیات نظامی ارتش سوریه در شهر درعا، کانون اعتراضات و همچنین کشتههای مخالفان در این کشور اعلام کرده است که دولت آمریکا در واکنش به این سرکوب توسط ارتش سوریه، در حال بررسی تحریمهایی علیه این کشور است.
به گزارش ایبیسینیوز، یک سخنگوی کاخ سفید اقدامات دولت سوریه برای مقابله با معترضان را «خشونتی وحشیانه» توصیف کرد.
به گفته مقامات آمریکا تحریمهای مد نظر دولت این کشور ممکن است شامل مسدود کردن داراییهای سوریه و همچنین ممنوعیت تجارت با آمریکا شود.
او افزود که آمریکا در واکنش به سرکوبها در سوریه «در حال بررسی تدابیری مختلف از جمله تحریمهایی هدفمند است تا به صراحت نشان دهد که این چنین رفتاری غیر قابل قبول است.»
وزارت خارجه آمریکا، سوریه را یکی کشورهای حامی تروریسم میداند و مدتی است که این کشور را تحت تحریم قرار داده است.
اما تحریمهای جدید ممکن است شامل داراییهای بشار اسد، خانواده او و مقامهایی که گفته میشود عامل سرکوبها و نقض حقوق بشر هستند، شود.
بیشتر بخوانید:
«پیشروی ارتش سوریه در شهر درعا»
خبر / رادیو کوچه
روز دوشنبه، غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی از تعقیب قضایی فائزه هاشمی، فرزند آیتاله هاشمی رفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، توسط دادسرای تهران خبر داده است.
به گزارش ایسنا، آقای محسنی اژهای در یک نشست خبری در تهران، با اشاره به اظهارات فائزه هاشمی در مصاحبه اخیر خود گفت: «دادستان تهران در مورد صحبتهای اخیر فائزه هاشمی در مصاحبه با یکی از رسانههای غربی اقدام کرده است.»
اشاره دادستان تهران به اظهارات چندی پیش فائزه هاشمی در گفتوگو با سایت روزآنلاین است که طی آن، انتقادات تندی را علیه عملکرد اصولگرایان بیان کرده بود.
از سوی دیگر، محسنی اژهای از احضار علیاکبر جوانفکر مدیر عامل خبرگزاری ایرنا و مشاور مطبوعاتی رییس جمهوری اسلامی خبر داد که وی نیز، با چاپ نوشتهای شدیداللحن در سایت شخصی خود، «رسانههای دروغپرداز و اقتدارگرا» را متهم به «جعل» خبر مخالفت آیتاله خامنهای با تغییر وزیر اطلاعات کرد..
بیشتر بخوانید:
«احضار مدیرعامل خبرگزاری ایرنا به دادسرا»
«مگر با آمران و عاملان کهریزک کاری کردند که با هتاکان هاشمی کاری کنند»
خبر / رادیو کوچه
تیم فوتبال سپاهان اصفهان با کسب نتیجه مساوی بدون گل برابر صبای قم در هفته سی و یکم لیگ برتر تیمهای استقلال و ذوب آهن را برای کسب قهرمانی در لیگ امیدوار کرد تا سه هفته پایانی این رقابتها از جذابیت ویژهای برخوردار شود.
به گزارش مهر، آخرین دیدار از هفته سی و یکم رقابتهای فوتبال لیگ برتر باشگاههای ایران بعدازظهر دوشنبه بین تیمهای سپاهان اصفهان و صبای قم برگزار شد که این بازی در نهایت با تساوی بدون گل به پایان رسید.
از نکات قابل توجه در این بازی زمان آن بود که بیش از 100 دقیقه طول کشید.
با این تساوی تیم فوتبال سپاهان 62 امتیازی شد و همچنان صدرنشین لیگ برتر است، گرچه با این نتیجه تیمهای استقلال و ذوبآهن هم به قهرمانی در لیگ امیدوار شدند. صبای قم هم با 37 امتیاز در جایگاه دهم جدول ردهبندی لیگ برتر باقی ماند.
بیشتر بخوانید:
«برد پرگل پرسپولیس در حضور اندک تماشاگران»
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
رسالت
1) سخنگوی قوه قضاییه: فائزه هاشمی تحت پیگرد قرار میگیرد
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=60690
سخنگوی قوه قضاییه از تشکیل پرونده جدیدی علیه فائزه هاشمی در دادستانی تهران درباره مصاحبه اخیر وی با یکی از سایتهای خارجی و توهین به مسوولان نظام جمهوری اسلامی خبر داد.
2) نظامیان بازنشسته اردن به صف انقلابیون پیوستند
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=60640
نظامیان بازنشسته اردنی در اعتراض به وضعیت اقتصادی خود و نیز بیتفاوتی دولت به خواستههای آنها، در برابر دربار این کشور تحصن کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس، نظامیان بازنشسته اردن دلیل این تحصن را شرایط سخت زندگی و پایین بودن حقوق و مزایای خود در قیاس با نظامیان شاغل بیان کردند.
خراسان
1) ورود نیروهای ویژه ارتش سوریه به کانون درگیریها
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=6&id=687443
ورود نیروهای ویژه ارتش سوریه به شهر درعا، کانون درگیریهای اخیر، در روز گذشته توجه رسانههای بینالمللی را به خود جلب کرده است. این در حالی است که نبود رسانههای خارجی در این شهر باعث شده تا آمار دقیقی از تعداد کشتهشدگان و زخمیها ارایه نشود. به گزارش خبرگزاری فرانسه هزاران تن از نیروهای امنیتی با برخورداری از پشتیبانی تانکها و نفربرهای زرهی در نخستین ساعات روز دوشنبه وارد شهر «درعا» در جنوب سوریه شدند.
2) دیدار نمایندگان اقلیتهای دینی در مجلس با رییس قوه قضاییه
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=2&day=6&id=687486
رییس قوه قضاییه در دیدار نمایندگان اقلیتهای دینی مجلس شورای اسلامی بر رعایت حقوق اقلیتهای دینی حسب قانون اساسی و شرع مقدس اسلام تاکید کرد. به گزارش ایسنا، آیتاله صادق آملیلاریجانی در این دیدار قرابتهای معنوی ادیان آسمانی را گسترده دانست و تصریح کرد: «حقیقت تمام ادیان الهی تسلیم در برابر توحید و حقیقت ذات الهی است، همان سخنی که در اسلام نیز بر آن تاکید خاصی شده است و این نقطه اشتراک ادیان الهی و نقطه تفاوت این ادیان با ادیان و مکاتب نوظهور و بی پایه و اساس است.»
وی با تاکید بر ضرورت توجه به حقوق اقلیتهای دینی در نظام جمهوری اسلامی ایران گفت: «در قانون اساسی جمهوری اسلامی به درستی، بر رعایت حقوق اقلیتهای دینی تاکید شده است و برحسب شرع و دین مبین اسلام نیز همه ما موظف به رعایت و احترام به حقوق آنان هستیم.»
ایران
1) ایران به گذرگاه کالا و انرژی منطقه تبدیل میشود
http://www.iran-newspaper.com/#
موافقتنامه پنججانبه ترانزیت کالا میان پنج کشور ایران، ترکمنستان، ازبکستان، عمان و قطر در زمینه حمل و نقل ریلی، دریایی و زمینی دیروز در عشقآباد، پایتخت ترکمنستان امضا شد که با اجرایی شدن آن، ایران به کانون ترانزیت کالا و انرژی منطقه تبدیل خواهد شد.
به گزارش ایرنا، براساس این توافقنامه که توسط مقامات 5 کشور از جمله علیاکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران به امضا رسید، امکان ترانزیت، حمل و نقل کالا بدون هیچگونه محدودیت گمرکی از منطقه آسیای مرکزی به خلیج فارس فراهم خواهد شد.
2) زایندهرود باز هم خشک شد
http://www.iran-newspaper.com/#
تداوم خشکسالی و کاهش جریان آب رودخانه زایندهرود در ماههای اخیر سبب خشک شدن این رودخانه در محدوده اصفهان شد. هماکنون از مسیر 350 کیلومتری زایندهرود از سراب تا پایاب، این رودخانه فقط در مسیر 120 کیلومتری پس از خروجی سد زایندهرود جریان دارد و بقیه این مسیر خشک و بیآب است.
تهران امروز
1) قراردادهای اجاره 2 ساله منعقد میشود
http://www.tehrooz.com/
با نزدیک شدن به روزهای تابستان و افزایش تقاضا در بازار اجارهبها دیروز مصطفیقلی خسروی رییس اتحادیه مشاورین املاک از ابلاغ بسته سیاستی اجارهبها به تمام بنگاههای معاملات ملکی خبر داد.
طبق این بسته سیاستی، بنگاهها موظف میشوند که قراردادهای اجاره را دو ساله منعقد کنند. همچنین از این پس مشاوران املاک موظفند تمام قراردادهای اجاره را طبق روال خرید و فروش در سامانه کد رهگیری معاملات املاک ثبت کنند.
2) یحییزاده: دولت اعتقادی به وزارت ورزش ندارد
http://www.tehrooz.com/1390/2/6/TehranEmrooz/599/Page/13/
جلال یحییزاده، عضو کمیته تربیت بدنی و جوانان مجلس در توصیف مجادلات مجلس و دولت برای اجرای این طرح میگوید: «دولت از دیماه سال گذشته میتوانست با معرفی سرپرست برای اجرای قانون تشکیل وزارت ورزش و جوانان اقدام کند اما در این مهلت نسبتن طولانی اتفاق تازهای رخ نداده و دولت اساسن اعتقادی به وزارتخانهای شدن تشکیلات ورزش ندارد.
آفرینش
1) سردار جعفری: سپاه هرچه دارد از انقلاب اسلامی است، نه ایران و مکتب ایرانی
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=81328
سردار جعفری، هدایت تهدیدات فرهنگی علیه نظام اسلامی را از خارج دانست اما در عین حال با تاکید بر داخلی بودن مبنای آن گفت: «نگرانی امام نیز همیشه از نفوذ برخی عوامل وابسته در داخل بود، اما مردم ما الان درک میکنند که ضربهها و تهدیدات اصلی در حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی چگونه از داخل بر نظام ما وارد میشود.» به گزارش ایسنا، وی با تاکید بر اینکه، سپاه هرچه دارد از انقلاب اسلامی است، نه ایران و مکتب ایرانی، خاطرنشان کرد: «خیلیها تلاش میکنند تا این داشتههای سپاه را گرفته و نقاط قوت و قدرت نظام را به سمت چیزهای دیگر منحرف کنند.»
2) از اینکه فرار نکردم پشیمانم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/News.aspx?NID=81324
رییس جمهوری سابق مصر از کنارهگیری خود و به دلیل اینکه از مصر فرار نکرده پشیمان است. به گزارش پایگاه اینترنتی فلسطین الیوم، منابع پزشکی بیمارستان شرمالشیخ اعلام کردند که حسنی مبارک، رییس جمهوری سابق مصر در اقدامی عصبی با دستانش بر سرش کوبیده و گفته است: «من همه این بلاها را سر خود آوردهام، همه آنها خیانتکارند، مرا فروختند و علیه من شهادت دادند.» به گفته این منابع، مبارک اعلام کرده که در تمام عمر خود تنها دو اشتباه مرتکب شده است، اول تصمیم به کنارهگیری از قدرت و انتقال آن به شورای عالی نیروهای مسلح مصر و دوم گوش ندادن به توصیه همسرش سوزان جهت فرار از کشور و رفتن به عربستان یا امارات.
جام جم
1) بمباران مقر قذافی در طرابلس
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100841881832
در یک عملیات هوایی شبانه، نیروی هوایی ناتو پایتخت لیبی و مقر معمر قذافی را بمباران کردند. از محل اقامت قذافی هنوز اطلاعی در دست نیست. همزمان مواضع واحدهای دولتی در اطراف مصراته نیز هدف بمباران قرار گرفتند.
2) با رویکرد مشترک دولت و مجلس مسایل،حل میشود
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100841862296
حضرت آیتاله خامنهای در دیدار رییس و اعضای «کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی»، رسیدن به نگاه اصولی در بخش کشاورزی را مستلزم تعامل و همکاری صمیمانه مجلس و دولت دانستند و افزودند: «در بعضی از دورهها، تصور غلطی وجود داشت که حتمن رویکرد دولت و مجلس، دو رویکرد جداگانه باشد و هرکدام از این دو قوه، استقلال خود را در نفی دیگری بدانند در حالیکه با رویکرد مشترک دولت و مجلس مسایل، حل میشود.»
کیهان
1) موج بیداری اسلامی به مغرب رسید مردم: پادشاه باید برود
http://www.kayhannews.ir/900206/16.htm#other1604
هزاران تن از مردم مغرب با برپایی تظاهراتی گسترده بار دیگر خواستار انجام اصلاحات در این کشور، بستن زندانها و سرنگونی نظام پادشاهی شدند.
2) سران پیشین جهان برای میانجیگری به کره شمالی میروند
http://www.kayhannews.ir/900206/16.htm#other1600
به گزارش شبکه خبری بیبیسی، گروهی از رهبران جهان همچون «جیمی کارتر»، رییس جمهوری سابق آمریکا، «ماری رابینسون»، رییس جمهوری سابق ایرلند، «مارتی آهتیساری»، رییس جمهوری فنلاند و رییس پیشین سازمان بهداشتی به زودی با هدف رفع بنبست مذاکرات اتمی و کسب اطلاعات از اوضاع معیشتی مردم به پیونگ یانگ سفر میکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر