ندای سبز آزادی: مشاور میرحسین موسوی گفت: کسانی که دو سال پیش با کمک یکدیگر کودتای انتخاباتی کردند امروز بر سر انحصار قدرت مطلقه و غیر پاسخگو به اختلاف رسیده اند.
دکتر اردشیر امیرارجمند در گفت و گو با روزنامه «کلمه» افزود: مقامات عالی کشور هشدارهای جدی و خیرخواهانه رهبران جنبش سبز و دیگر دلسوزان را نشنیدند و آنها را فتنه گر نامیدند.
وی تنها گناه رهبران جنبش سبز را این عنوان کرد که وضعیت امروز جامعه را به خوبی پیش بینی کرده بودند.
وی به رفتارهای رئیس دولت در دوسال اخیر اشاره کرد و گفت : دو سال پیش وقتی آقای احمدی نژاد با اتکای به نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و برخورداری از حمایت های غیر قانونی مقاماتی که وظیفه آنها تضمین حاکمیت قانون است و پشتیبانی بی دریغ برخی مداحان حرمت شکن قدرت را غصب کردند و مردم را خس و خاشاک نامیدند ، همه ی این رفتارها را مباح و لازم به حفظ نظام می دانست، حالا چه شده است که گلایه می کند؟
امیرارجمند وضعیت اسفبار کشور را نتیجه قانون شکنی بلکه قانون ستیزی مستمر حاکمان عنوان کرد و گفت : آنها به این رفتارهای خود افتخار می کنند و آن را نشان از اقتدار خود می دانند.
به گفته این استاد ممتاز حقوق دانشگاههای تهران، وقتی طرق دموکراتیک و حاکمیت قانون کنار گذاشته شود، فرآیند حذف رقیب به هر طریق و هر قیمت حد و مرزی نخواهد داشت. هر روز یک نفر و یک جریان خائن و فتنه گر می شود.
وی افزود: در کشوری که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی از اطلاعات سر و محرمانه در جهت منافع گروهی خود و جنگ قدرت استفاده می کنند، امنیت ملی بی معنا می شود.
وی تاکید دارد که نیروهای امنیتی به جای پرداختن به کار اصلی خود، مسئول گذاشتن شنود و جمع کردن مدارک علیه یکدیگرند، معلوم است در چنین شرایطی باید وفادارترین نیروهای سیاسی و افراد به مردم و کشور در زندان ها به عنوان فتنه گر و اقدام علیه امنیت ملی تحت شکنجه باشند.
امیرارجمند این سوال را مطرح می کند که مگر آقای کروبی و موسوی چه گفتند و چه می خواستند که فتنه گر نامیده شدند؟
وی سپس با پاسخ به این سوال گفت: آنها گفتند که دولت آمار دروغ می دهد. منابع کشور بدون حساب و کتاب و بدون برنامه و نظارت خرج می شود. اقتصاد صدقه ای راه انداخته اند تا رای جمع کنند. مردم برای معاش خود با مشکل موجه هستند. از اسلام استفاده ابزاری می شود. اخلاق در سیاست و مذهب کنار گذاشته شده است. خرافات جانشین ارزشهای واقعی اسلام شده است. از اسلام، دین و امام زمان برای قدرت شخصی خود سوء استفاده نکنید. سپاه و بسیج باید فراجناحی بماند و نباید به مانند حزب سیاسی عمل کند. نباید وارد عرصه اقتصادی شود و نباید مردم را سرکوب کند. آنها از حاکمان می خواستند به مردم اعتماد کنند و خود را اصلاح کنند چون می دانستند آنها راست می گویند و جرات اصلاح خود و امور کشور را نداشتند، لجاجت کردند و آنها را زندانی کردند.
ندای سبز آزادی: چندی است که حملات محافظهکاران و رسانههای حامی حکومت علیه اصغر فرهادی و جدیدترین فیلم او به نام «جدایى نادر از سیمین» دوباره شدت گرفته، ولی این بار رنگ و بویی تازه دارد.
محافظهکاران سعی میکنند در حملات و اتهامهای تازه خود، از دین و مذهب استفاده کنند تا به این وسلیه توجیه بیشتری برای کار خود داشته باشند.
اتهام ضددین بودن
به عنوان نمونه، خبرگزاری فارس به تازگی مطلبی را با عنوان «جدايي نادر از سيمين فيلمي پرحقارت و ضددين» منتشر کرده و در آن اتهامات تازهای را علیه این فیلم و کارگردانش مطرح کرده است.
«غلامعباس فاضلي» در نوشته خود با اشاره به اين كه «جدايي نادر از سيمين» فيلمي پر حقارت است، گفته است که «روشنفكران طبقه متوسط شهري جدايي نادر از سيمين را دوست دارند چون تصوير خودشان را در آن ميبينند و مهمترين جنبه نهفته در آن، جنبه ضدديني آن است.»
نویسنده این مطلب، به زعم خود تلاش کرده «روشنفکر» ایرانی را تعریف و او را ضددین و کممایه معرفی کند. او همچنین طرفداران فیلم فرهادی را همین روشنفکران دانسته و نتیجهگیری کرده است که فیلم فرهادی ضددین و کممایه است!
وی نوشته است: «به اين ترتيب «روشنفكران» طبقه متوسط شهري و جناح چپ از فيلم «جدايي نادر از سيمين» استقبال كردند چون خودشان را در آن ميديدند.»
اتهام ضدخانوادهبودن
اتهام دومی که جریانحامی حکومت در پیش گرفته، معرفی فرهادی به عنوان فردی ضدخانواده است که به القای ناامیدی و یأسپراکنی میپردازد. بنیاد این استدلال روی فیلمهای او قرار گرفته است؛ به ویژه «جدایی نادر از سیمین» که در آن داستان با تلخی شدیدی به فرجام میرسد: زوج اصلی قصه از هم جدا میشوند و هر شیوهای که برای بهبود اوضاع میشد در نظر گرفت ظاهرا به بنبست میرسد.
به گفته مهرزاد دانش، منتقد سینمایی، در تلخ بودن این درام شکی نیست، اما مهم این جا است که هر تلخیای لزوما به نومیدی و یأس و سیاهنمایی منجر نمیشود. تلخی فیلم فرهادی از جنس هشدار است. اگر چنین نبود پس از تماشای فیلم دیگر نیازی نبود بدان بیندیشیم. آدمهای فیلم از موقعیتی که در آن گرفتار آمدهاند ناخرسندند. از دروغی که میگویند کلافه و شرمسارند. این شرم و ناخرسندی حکایت از شرافتی پنهان دارد که در تاروپود اثر تنیده شده است. فیلم اگر قرار بود مبلغ و مروج دروغ باشد دیگر روی این شرمها تأکید نمیکرد.
اتهام سیاهنمایی
سالهاست که جناح محافظهکار و نزدیک به قدرت، سینمای مستقل ایران را به «سیاهنمایی» برای موفقیت در جشنوارههای خارجی متهم میکند. اما همواره این اتهام از سوی کارگردانهای بزرگ ایرانی رد شده و طرح این اتهام را در سیاسیکاری و در جهت منافع گروهی عدهای دانستهاند.
به تازگی اصغر فرهادی نیز به این اتهام واکنش نشان داده و گفته است که تلاش نكرده فيلم تلخی بسازد.
اصغر فرهادي كه 28 فروردين ماه در نشست نقد و بررسي «جدايي نادر از سيمين» در فرهنگسراي «رسانه» سخن ميگفت، اظهار داشته است: تلخي فيلم «جدايي نادر از سيمين» قابل كتمان نيست اما تلخي كه در فيلم جاري است تلخي تحميلي خالق اثر نيست.
اين كارگردان ادامه داد: تلاش نكردم فيلم تلخ بسازم چراكه خود قصه، لحنش را به من ميگويد. بنابراين فيلممان تلخ است اما فيلمساز تلخانديشي نيستم چرا كه اين دو موضوع از يكديگر قابل تفكيك هستند.
وي خاطرنشان كرد: به هر حال فيلم در شرايط امروز جامعه ما ساخته شده و واكنشي به اين روزگار است. پس نميتوان انتظار داشت واكنش سرخوشانهاي باشد. اگر فيلم ميخواهد صادق باشد اين تلخي اجتناب ناپذير است.
اصغر فرهادي در ادامه با اشاره به برخي از اظهار نظرها مبني بر عبوس بودن فيلمش مطرح كرد: در مورد فيلم سه عبارت عبوس،تلخ و نااميد مطرح شده است كه تلخي آن را ميپذيرم اما فيلم عبوس نيست، فضايش ابري و دلگير نيست، به لحاظ ديداري رنگ گرمي دارد كه آنرا از عبوس بودن دور ميكند.
كارگردان «درباره الي» و «چهارشنبه سوري» در بخش ديگري از نشست،درباره سياه نمايي در فيلمهايش گفت: سياهنمايي اصطلاح نادرستي است. درست نيست هر فيلمي كه از گل و بلبل بگويد خوش بينانه تلقي شود. چرا كه آن فيلم در دل خود سياه نمايي دارد، منتهي تماشاگر آن سياه نمايي را متوجه نميشود.
اين وضعيت همانند وضعيت فرد بيماري است كه از بيماري مهلكي رنج ميبرد اما پزشك معالجش اين بيماري را از او پنهان ميكند و واقعيت را به او نميگويد، بنابراين بيان واقعيت، سياه نمايي نيست.
فرهادي با اشاره به انتشار برخي از اظهار نظرها مبني بر اينكه فيلمساز نااميدي است، گفت: اينكه عدهاي مرا به عنوان فيلمساز نااميد متهم ميكنند درست نيست. وقتي فيلم اجازه تاويلهاي مختلف به تماشاگر ميدهد نبايد نگران اينگونه نظرها باشيم. اما موضوع اينجاست كه برخي از اين اظهار نظرها را از سر صداقت نميبينم.
اصغر فرهادی؛ انسانشناس و مردمنگار
برخلاف نوشتههایی که در رد فیلم فرهادی نوشته میشود، به گفته برخی از محققان، فیلمهای اصغر فرهادی از دیدگاه انسانشناختی بسیار پراهمیت است و مهمترین عاملی که از «جدایی نادر از سیمین» یک پژوهش مردمنگارانه میدهد، چشم کارگردان یا ابزار مشاهده مردمنگار است که با دوربین انجام میشود. دوربین در سراسر فیلم به طور کلی و در سکانسها و موقعیتها در یک محل ثابت یا در چند محل ثابت کاشته نمیشود، دوربین یک دوربین لغزنده است که پایه ندارد. دوربین کارگردان همچون چشم مردمنگار به همراه بازیگران حرکت میکند، گویی که کارگردان از پشت صحنه خارج شده و با بازیگران فیلم همراه شده است.
هدف محافظهکاران از موج سهمگین انگزنی چیست؟
به نظر میرسد که در انتقاداتی که به فرهادی میشود حسننیتی وجود ندارد، آنچه خشم محافظهکاران و جناح اقتدارگرا را باعث شده، مواضع سیاسی فرهادی و نزدیکی او به جنبش سبز است.
اقتدارگرایان با سیل اتهامهایشان سعی میکنند که مخالفان سیاسی را از تمامی عرصهها از جمله عرصه هنر حذف کنند و برای این امر هیچ پایبندی اخلاقی ندارند و از طرح اتهامهای واهی در زمینه دینداری و بیدینی افراد نیز نمیهراسند.
ندای سبز آزادی: 23 آوریل روز جهانی کتاب و حق مؤلف بود؛ موضوعی که سالهاست در ایران مورد مناقشه است و علیرغم تلاش بخش قابل توجهی از ناشران و نویسندگان، هنوز دولت و وقوه قضاییه چارهای برای سامان دادن به آن نیافتهاند.
سانسور و رابطهی آن با تضییع حق مؤلف
در کشورهایی که انتشار آثار با سد سانسور دولتی مواجه است، وضعییت به رسمیت شناخته شدن حق مؤلف نیز چندان مناسب نیست و به هر میزان که سانسور شدیدتر باشد، حقوق مؤلفان نیز بیشتر ضایع میشود، زیرا انتشار آثار از طریقی صورت میگیرد که نفعی به مؤلفان آن آثار نمیرسد.
به عنوان نمونه در دوران جدید، انتشار آثاری که به دلیل نداشتن مجوز از سوی وزارت ارشاد، در اینترنت منتشر شدهاند، باعث شده که نویسندگان این آثار از حق خود برای خلق آثارشان بگذرند.
امسال مدیرکل یونسکو نیز در پیام خود ضمن اشاره به 800 میلیون انسانی که فرصت خواندن ندارند، از نگرانیها درباره دانلود کردن مطالب و کتابها بدون کسب اجازه از مولفان در اینترنت سخن گفت.
ایرینا بوکووا گفته است: «بازار جهانی کتاب به شدت تحت تأثیر افزایش کتابهای الکترونیکی و محتوای قابل دریافت از فضای اینترنت (داونلود) است. این پدیده تغییر و تحولاتی در صنعت کتاب ایجاد کرده و آثاری برای ناشران داشته است. این پدیده نویسندگان و خوانندگان (کتابها) را تحت تأثیر قرار داده که البته اثری عمیق و طولانی مدت خواهد داشت.»
سکوت ایران در روز جهانی کتاب
ابوالحسن مختاباد، روزنامهنگار، نیز در یادداشتی که به مناسبت روز جهانی حق مؤلف نوشته، از بیتوجهی دولت به این روز انتقاد کرده است: «از سال 1995 به این سو سازمان یونسکو، روز 23 آوریل(چهارم اردیبهشت) را روز جهانی کتاب و حقالتالیف نام نهاده است و در 16 سالی که از این نامگذاری گذشته است،هر سال شهری از یک کشور این توفیق را پیدا میکند که پایتخت جهانی کتاب شود. در این سالها برخی شهرهای کشورهای آسیایی از جمله دهلینو از هند و بیروت از لبنان این توفبق را داشتند که پایتخت جهانی کتاب شوند، امسال هم آنگونه که از خبرهای برمیآید بوینوسآیرس آرژانتین برای این کار انتخاب شده و سال بعد هم شهر ایروان ارمنستان. در این سالها برخی از دستاندرکاران فرهنگی و سیاسی در ایران تلاش کردند تهران را پایتخت جهانی کتاب کنند و چند بار هم نامزد این کار شدند،اما در عمل این کار میسر نشد و ما ایرانیان و شهروندان تهرانی همچنان پشت خط یونسکو ماندهایم.»
وی ادامه داده است: «مسئله مهم و قابل توجه این است که در این سالها در ایران در چنین روزی کمتر تحرکی را شاهد بودهایم که مسئولی دولتی و یا نهادی دولتی یا حتی خصوصی برنامهای را برای این روز تدارک ببیند و اعلام کند. نمایندگان یونسکو در ایران هم که فشل و ناکارآمدتر از گذشتهعمل میکنند و تنها کاری که از آنها بر میآید ترجمه و انتشار پیام دبیرکل یونسکو روی سایتشان است که باز هم باید بابت همین کار از آنها قدردانی کرد. در کشورهای دیگر اما اینگونه نیست،برای نمونه در انگلیس و به ابتکار تونیبلر نخست وزیر وقت انگلیس به چندین میلیون کودک انگلیسی در چنین روزی کتاب یک پوندی هدیه داده میشود، و یا در فرانسه ،مردم فرانسه در روز جهانی کتاب 24 ساعت بیوقفه رمان بینوایان ویکتور هوگو را مطالعه میکنند. همچنانکه در دیگر کشورها هم وضعیتی مشابه برقرار است.»
در ایران اما تا کنون مراسم خاصی برای چنین روزی تدارک دیده نشده است و این پرسش مطرح است که چرا دستاندرکاران امور فرهنگی در ایران برای چنین روزی تدارک نمیبینند و با مقولهای به نام کتاب، همانند دیگر روزهایی که یونسکو برای مشاهیر ایران،همانند مولوی و سعدی و ... نامگذاری کرده ، برخورد یکسانی نمیکنند.
قوانین حق مؤلف در ایران وجود ندارد
یکی از مشکلات عمدهای که بر سر راه نشر کتاب در ایران وجود دارد، نبود قوانین در زمینه حق مؤلف است. این امر نه تنها باعث شکایت شاعران و نویسندگان شده، بلکه حتا صدای مترجمان را نیز در آورده است.
به تازگی حسین نوشآذر، یکی از نویسندگان و مترجمان مقیم خارج از ایران، در وبلاگ خود نوشته است: «دو – سه روز پیش یکی از دوستانم خبر داد که ترجمهای از هیولای هاوکلاین منتشر شده است. اگر به فهرستنویسی «فیپا» توجه کنید، متوجه میشوید که انتشارات مروارید ترجمهام از این کتاب را مدتها قبل از ترجمهی حاضر به وزارت واماندهی ارشاد فرستاده است. در واقع همان اتفاقی که برای «جاده»ی مک کارتی افتاد، برای هیولای هاوکلاین هم تکرار شد. البته ازین بیعدالتی آشکار کک من نمیگزد. چون این کتاب را کمتر از سه روز ترجمه کردم و با شناختی که از ناشرم مروارید با تجربهی نیم قرن انتشار کتاب دارم، مطمئنم که ترجمهی من از «هیولای هاوکلاین» احتمالاً دو سال آینده خوانده خواهد شد.»
وی ادامه داده است: «مثل اینکه وزارتخانهی ارشاد سوراخ سمبه زیاد دارد. از کجا بدانم که یکی از همین بررسهای مزدور ارشاد ترجمهی مرا به دوست و آشناش نداده باشد که به نام خودش بچاپد؟ از کجا معلوم که اصلاً برای این دزدیها پول نمیگیرند؟ مگر اینطور نیست که فعلاً بچهپولدارهای از همه جا رانده و وامانده هم می خواهند از هنر و ادبیات شخصیت بگیرند؟ ما ایرانیها اگر یک کار را خوب بلد باشیم، جعل کارنامه است به عشق یافتن کاری در دفتر روزنامه. لابد اگر کسی یک عنوان کتاب ترجمه کرده باشد، میتواند بهعنوان خبرنویس یا مترجم دستش به آبباریکهای بند شود. نمیدانم. شاید اشتباه میکنم. اما وقتی قانون نباشد و مبنا بر دزدی و بیشرفی باشد، آدم حق دارد، ذهنش برود پی هزارتوهایی ناشناخته.»
یا نمونهی دیگری از ضایع شدن حق مؤلف در ایران، کتاب یک شاعر برگزیده جشنوارههای دولتی است که گفته میشود این کتاب از روی شعرهای یک شاعر دیگر کپی شده است!
کپیرایت و حقمولف در ایران تقریبا در نقطه صفر یا منفی قرار دارد. به گفته مختاباد «سالهاست که حقوق ناشران و اهل قلم و فرهنگ و هنر از سوی نهادها و افراد خصوصی و دولتی تضییع میشود،اما کسنمیگوید که این جماعت نیاز به حمایت و پشتیبانی دارند و هنوز که هنوز است قوانین 40 سال پیش هم اجرا نمیشوند. شاید یکی از دلایل عدم توفیق ایران در کسب پایتختی کتاب جهان، به وضعیت نه چندان مناسب رعایت حقمولف باز گردد که قوانین آن در ایران چندان شفاف نیست و روزی نیست که نشنویم و نخوانیم برخی رندان به غارت و چپاول سرمایههای معنوی اهل قلم و فرهنگ روی آوردهاند.»
آن چه باعث تأسف بیشتر است این است که سانسور دولتی به همراه نبود قوانین حق مؤلف، همچون دو تیغه یک قیچی عمل میکنند که به جان آثار ادبی ایران افتاده است.
ندای سبز آزادی: در حالیکه ابوالفضل قدیانی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و رییس کمیته تشکیلات این سازمان دوران یکسال حبس خود را می گذراند اما همچنان با مرخصی استعلاجی برای پیگیری درمان پزشکی وی “مخالفت” می شود.
وی از حق تلفن و ملاقات حضوری هم محروم بوده و اسفند ماه مجددا به بازپرسی احضار و مورد بازجویی قرار گرفته و اتهام های توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام به او تفهیم شده است.
همسر این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در این خصوص می گوید: ” اتهام جدید توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام را به ایشان وارد کرده اند و سی میلیون تومان دوباره وثیقه خواسته اند این در حالی است که ما الان وثیقه دویست میلیونی آنجا داریم. اگرچه به ایشان گفته اند بخاطر مصاحبه ای که انجام داده ای بازجویی می شوی اما من فکر می کنم این اتهامات جدید بخاطر همان دفاعیه ایشان است که واقعا اینها جوابی ندارند به آن دفاعیه بدهند و به این شکل اقدام می کنند. در حالیکه بهترین راه نقد است، بیایند دفاعیه را نقد کنند.”
گفتنی است، ابوالفضل قدیانی در این باز پرسی مجدد تکرار کرده است که آقای خامنه ای مستبد است و حق حاکمیت ملی را غصب کرده است. وی سخنان خود را انتقاد دانسته و تاکید کرده است که هیچ کدام از جملاتی که در مصاحبه هایش عنوان کرده است توهین نیست و دستگاه قضایی و امنیتی باید فرق توهین و انتقاد را تشخیص دهد.
به همین مناسبت “جرس” با خانم قدیانی در خصوص آخرین وضعیت همسرش به گفتگو پرداخته که متن آن در پی می آید:
خانم قدیانی لطفا در خصوص وضعیت نامناسب جسمانی همسرتان و اقداماتی که تاکنون انجام داده اید صحبت بفرمایید.
من چندین بار علی رغم اینکه خود آقای قدیانی راضی نبودند به دادستانی مراجعه و نامه دادم که ایشان باید به بیمارستانی که در آنجا تحت معالجه قرار دارند، بروند تا زیر نظر متخصص درمانشان را پیگیری کنند و آزمایشات جدید و اکو و نوار قلب گرفته شود و داروهای جدید یا تغییر در میزان دارو تجویز شود، اما تاکنون جوابی نداده اند. الان دو هفته از پیگیری های ما به دادستانی می گذرد اما متاسفانه هیچ پاسخی نمی دهند.
در اسفند ماه گویا قرار بود ایشان برای معاینه پزشکی به خارج از زندان بیایند آیا این کار صورت گرفت؟
نخیر، به هیچ وجه حتی دارویی که برای چربی خون استفاده می کنند ما به زندان بردیم از ما نگرفتند.
چه مقدار از دوران محکومیت آقای قدیانی باقی مانده است؟
والله ما واقعا اطلاعی از این موضوع نداریم چون اصلا حقوق زندانیان سیاسی مشخص نیست در حالیکه حقوق اینها به زندانیان قاچاقچی و مجرمان ارجح است. واقعا نمی دانم مدتی که همسرم در انفرادی بوده چگونه حساب می شود؟ اما اگر دورانی که در زندان بوده اند باید شش ماه دیگر آزاد شوند.
آیا هنوز از حقوق اولیه مثل مرخصی، تلفن و ملاقات حضوری محروم هستند؟
بله، حتی برای عید هم همسرم نتوانست از حق مرخصی استفاده کند. ما از ملاقات حضوری هم محروم هستیم و تلفن ها هم که از یکسال پیش قطع است. زمانی هم که به تعطیلی می خورد ما پانزده روز از هم بی خبر هستیم.
با تمام این فشارها وضعیت روحی ایشان چطور است؟
از نظر روحی که “فوق العاده” خوب هستند. این را نه تنها ما می گوییم بلکه بچه هایی که در زندان هستند هم تصدیق می کنند. شاید بدون اغراق بتوانم بگوییم داخل زندان روحیه اشان بسیار بهتر از زمانی بود که در بیرون از زندان بودند. آقای قدیانی در بیرون از زندان خیلی غصه می خوردند، همیشه دغدغه زندانیان سیاسی و خانواده هایشان را داشتند و مدام زنگ می زدند و حال خانواده ها را جویا می شدند. همه می گفتند آقای قدیانی عین پدر با ما رفتار می کند.
خانم قدیانی همسرتان در اسفند ماه به بازپرسی احضار شدند و دوباره مورد بازجویی قرار گرفتند چه اتهامی به ایشان وارد کردند؟
اتهام جدید توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام را به ایشان وارد کرده اند و سی میلیون تومان دوباره وثیقه خواسته اند این در حالی است که ما الان وثیقه دویست میلیونی آنجا داریم. اگرچه به ایشان گفته اند بخاطر مصاحبه ای که انجام داده ای بازجویی می شوی اما من فکر می کنم این اتهامات جدید بخاطر همان دفاعیه ایشان است که وافعا اینها جوابی ندارند به آن دفاعیه بدهند و به این شکل اقدام می کنند. در حالیکه بهترین راه نقد است، بیایند دفاعیه را نقد کنند.
اخیرا تعدادی از زندانیان سیاسی نامه ای که امضای آقای قدیانی هم پای آن است خطاب به مراجع تقلید منتشر کرده اند و خواسته اند که نسبت به ظلمهایی که به آنها و خانواده هایشان می شود موضع گیری کنند. به نظر شما موضع گیری مراجع و علما تا چه حد در جلوگیری از این ظلمها و بی قانونی ها موثر خواهد بود؟
متاسفانه ما شاهد آن هستیم که الان زیاد به گفته های مراجع اهمیت نمی دهند اما به اعتقاد من مراجع یک مسئولیتی دارند که باید انجام دهند اگرچه حاکمیت به آن گوش ندهد. مسئولیت مراجع این است که از شیعه علوی وحقیقی دفاع کنند و بگویند که عملکرد مسئولین با شیعه علوی و فرامین و عملکرد ائمه و پیامبران همخوانی ندارد و باید نسبت به ظلمهایی که می شود موضع گیری کنند . خیلی از کارهایی که الان بنام اسلام صورت می گیرد من در آوردی است.
این را باید توجه داشت که جامعه ایران یک جامعه مذهبی است و موضعگیری مراجع باعث می شود کسانیکه فکر می کنند حاکمیت به حق عمل می کنند آگاه شوند. حاکمیت هم نمی تواند در مقابل موضعگیری مراجع خودش را یک حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی خطاب کند.
عده ای می گویند مراجع از ظلمهایی که می شود بی خبرند این نامه ها زندانیان سیاسی و مراجعات خانواده های آنها به مراجع نوعی اطلاع رسانی است که بدانند چه ظلمهایی به ما می شود. آیا مردم ایران از مردم بحرین کمتر هستند که در مراجع در مقابل ظلمهایی که به آنها می شود سکوت می کنند اما نسبت به ظلمهای که به مردم مثلا بحرین می شود موضعگیری می کنند؟!
در پایان هر صحبتی دارید بفرمایید.
من فقط می خواهم حقوق زندانیان سیاسی و خانواده های آنها رعایت شود. الان سی و سه سال از انقلاب می گذرد اما تعریف جرم سیاسی مشخص نیست. خانواده ها تا از حق و حقوق زندانیان سیاسی صحبت می کنند اینها می گویند زندانی امنیتی. بنابراین حقوق زندانیان سیاسی تعریف نمی شود. ببینید حق استفاده از تلفن، ملاقات حضوری، مرخصی و مرخصی استعلاجی از حقوق ابتدایی زندانیان سیاسی است که زندانیان از آن محروم هستند. خیلی از زندانیان سیاسی بچه های کوچک دارند اما پانزده روز یکبار هم آنها را نمی بینند، یا مادر محمودیان می گوید که بچه اش بیهوش می شود خوب این نیاز به درمان در خارج از زندان دارد و باید از مرخصی استعلاجی بتواند استفاده کند اما هیچکدام از اینها رعایت نمی شود.
باید توجه داشت که علاوه بر مشکلات جسمانی که زندانیان دارند استرس و شرایط زندان هم وضعیت آنها را بدتر می کند. من خودم تجربه زندان شاه را دارم و می دانم چه شرایط سختی است چه برسد به اینکه حقوق اولیه هم رعایت نشود. الان من نباید با شمامصاحبه کنم و خواسته ام را به گوش مسئولین برسانم بلکه خود دادستان به عنوان کسی که یک مقام قضایی است و خودش را مومن و مسئول می داند باید حقوق اولیه زندانیان سیاسی را رعایت کند. اصلا در دستگاه قضایی نباید خانواده ها برای کوچکترین حقوق عزیزان خود نامه نگاری و دوندگی کنند و آخر هم با عدم پاسخگویی مواجه شوند. ما می خواهیم حقوق اولیه همه مردم ایران بویژه آنها که الان از فضای آزاد محروم هستند رعایت شود.
ندای سبز آزادی: نانواییها در روز اول اجرای فاز دوم قانون هدفمندکردن یارانهها؛ همه چیز به ظاهر روال معمول خود را دارد، نان همان نان است، شاطر همان شاطر، تنها یک چیز تغییر کرده و آن هم، قیمتها است.
به گزارش خبرنگار مهر، دوشنبه شب بود که استانداری تهران نشست افزایش قیمت نان را برگزار کرد. در این جلسه افزایش قیمت انواع نان مصوب؛ اما ناگهان اعلام شد که از صبح سه شنبه این قیمتها باید در نانواییها اعمال شود.
خیلی از مردم وقتی سه شنبه پشت پیشخوان خرید نان قرار گرفتند، هنوز نمیدانستند که قیمت نان افزایش یافته است، بنابراین وقتی که بابت پرداخت پول تعداد نانی که میخواستند با کسر مبلغی بیشتر مواجه شدند، تعجب کردند و از خباز، این تفاوت قیمت را جویا شدند. برخی از این تغییر که همراه با عدم افزایش کیفیت است، ناراضی بودند و برخی دیگر نیز با تعجب به فکر فرو رفتند.
در این میان کمتر کسی به اطلاعیه نصب شده بر روی دیوار نانواییها مبنی بر اعلام عمومی قیمتهای جدید توجه کرد؛ اطلاعیهای که پای آن دو امضا حک شده، اولی امضای فرماندار تهران و دومی امضای رئیس اتحادیه نانوایان.
در این اطلاعیه قیمتهای جدید انواع نان با وزن چانه و نوع آن، به تفکیک در جدولی درج و در آن توضیح داده شده که به دلیل اجرای مرحله دوم قانون هدفمند کردن یارانهها، قیمتها به نرخ زیر تغییر یافته است.
در برخی نانواییها نیز بحث در مورد یارانهها ادامه دارد و پای دل شاطر را نیز به پای بحث مردم میکشاند. او نیز انتظار دارد که با افزایش قیمت نان، دستمزد او نیز افزایش خوبی داشته باشد.
در این میان برخی نیز با تعجب و سکوت تنها به شرایط فعلی فکر میکنند، گویا دارند در ذهن خود چرتکه میاندازند که دخل و خرجشان چطور میشود، آخر یارانهای نانی که دولت به آنها بابت یک ماه میدهد ۵۰۰۰ تومان است، یعنی پول خرید ۱۰ قرص نان سنگک در ماه. برای برخیها این معقول است، البته اگر شرایط پخت نان نیز به صورتی باشد که در مرحله جدید بتوان حداقل چندساعتی بیشتر، نان را در سفر نگاه داشت و از آن استفاده کرد.
در این میان، دولت تنها نرخ نان ساده را مصوب کرده است و نانوایان نیز با افزایش قیمتها در فاز دوم، نرخ نانهای کنجددار را نیز تغییر دادهاند، به نحوی که هم اکنون قیمت هر قرص نان سنگک ساده ۵۰۰ تومان و هر قرص نان سنگک کنجددار ۶۰۰ تومان است.
به هرحال، هدفمندکردن یارانهها طرحی است که با همراهی و همدلی مردم در فاز اول توانست موفقیت خوبی را کسب کند که البته نقش این موفقیت در هدفمندکردن یارانه گندم، آرد و نان پررنگتر از سایر بخشها است؛ اگرچه ممکن است سوءاستفادههایی نیز در این زمینه صورت گیرد که به همین دلیل، دولت در اطلاعیه جدید خود به نانواییها، از مردم درخواست کرده است که تخلفات را در قیمت و یا هر موضوع دیگری مرتبط با نان به شماره ۱۸۰۳ اطلاع دهند.
سرانه ۱۶۰ کیلوگرمی مصرف نان
مطابق آمارها، سرانه مصرف نان در ایران ۱۶۰ کیلوگرم عنوان شده است که برخیها میگویند که این سرانه ۲ تا ۳ برابر کشورهای دنیا است که هنوز هم نون به نوعی قوت قالب آنها به شمار میرود؛ اما برخیها نیز ضایعات را علت اصلی بالابودن این سرانه عنوان میکنند.
بر اساس گزارش فائو، سرانه مصرف گندم در ایران بالغ بر ۱۶۵٫۲ کیلوگرم در سال است که بدین ترتیب ایران در جایگاه ششم جهان از این نظر قرار گرفته است. گندم غالبا به شکل نان در ایران مصرف میشود. در سطح جهان نیز تونس بالاترین مصرف سرانه گندم را به خود اختصاص داده است؛ به طوری که هر تونسی طی یک سال ۲۱۶ کیلوگرم گندم مصرف میکند.
پس از این کشور، الجزایر با ۲۱۰ کیلوگرم در رتبه دوم و ترکیه با ۱۹۸ کیلوگرم در رتبه سوم جای گرفته اند. سرانه مصرف گندم در مصر نیز ۱۸۵ کیلوگرم و مراکش ۱۹۱ کیلوگرم اعلام شده است. میزان سرانه مصرف گندم در ایران بیش از دو برابر متوسط جهانی است. سرانه جهانی مصرف گندم بالغ بر ۶۷٫۵ کیلوگرم در سال است و این رقم برای کشورهای در حال توسعه ۶۰٫۱ کیلوگرم و برای کشورهای توسعه یافته ۹۷٫۳ کیلوگرم اعلام شده است.
بر این اساس، دولتیها ضایعات نان را سالانه ۲۵۰ میلیارد تومان عنوان میکنند که البته حمید علیخانی معاون وزیر بازرگانی میگوید که بعد از اجرای قانون هدفمندکردن یارانهها، ضایعات نان ۲۰ درصد کاهش داشته است.
ندای سبز آزادی: دومین روز بررسی جزئیات لایحه بودجه ۹۰ کل کشور در حالی برگزار شد که نمایندگان مجلس بیتفاوتی و عدم مشارکت کمنظیری از خود به نمایش گذاشتند، به طوری که در یکی از موارد رایگیری از ۲۰۴ نماینده حاضر تنها ۲۲ نفر کلید موافق، ۲۹ نفر مخالف و ۲۲ نفر ممتنع را فشار دادند.
به گزارش خبرگزاری مهر، در حالی که تابلو الکترونیکی بهارستان در دومین روز بررسی لایحه بودجه ۹۰ حضور حدود ۲۲۰ نماینده را شهادت میداد، مشارکت تنها حدود ۶۰ نماینده، در رایگیری برای تصویب برخی پیشنهادات در الحاق به لایحه بودجه اتفاقی عجیب و البته نادر بود.
با این روال عدم مشارکت حدود ۵۰ الی ۶۰ نماینده در تصویب مصوبات که در رایگیریهای مجلس هشتم باب شده است، در جلسه امروز به رکورد حدود ۱۵۰نماینده منفعل رسید.
این در حالی است که خوشبختانه بندهایی که در لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه ۹۰ آمده است نیاز به رایگیری ندارد و مجلس امروز برای پیشنهادات نمایندگان یا بندهای الحاقی مجلس به لایحه بودجه تنها حدود ۱۰ بار رایگیری کرد.
امروز تذکرات پی در پی رئیس جلسه مجلس که در ابتدای صبح علی لاریجانی بود و در ادامه محمدحسن ابوترابیفرد، هم در سنگ نفوذناپذیر بیتفاوتی نمایندگان اثر نکرد.
ابوترابیفرد در میانههای جلسه امروز پس از آنکه بارها و بارها از نمایندگان خواهش کرده بود در رای گیری مشارکت کنند، به طعنه گفت: “دوستان عزیز توجه بفرمایند که کلید شماره یک برای موافقت، کلید شماره دو برای مخالفت و کلید شماره سه نیز برای کسانی است که نظر ممتنع دارند”. اما این بار هم مشارکت جدی در کار نبود. وی بر سر رای گیری دیگری از نمایندگان خواهش کرد که اگر هیچ نظری ندارند لااقل دکمه ممتنع را فشار دهند و گفت: “دوستان عزیز کلید ۳ برای رای ممتنع است”.
از دیگر سو به گزارش خبر آن لاین، نمایندگان اصولگرای مجلس یکی پس از دیگری جلسه علنی را ترک میکردند تا در جلسه مجمع عمومی فراکسیون اصولگرایان شرکت کنند.
تذکرات ابوترابیفرد ریاست جلسه عصر امروز افاقه نکرد و نمایندگان یکی پس از دیگری جلسه را ترک کردند تا آنجا که این جلسه در ساعت ۱۸:۲۵ از رسمیت افتاد.
نایب رئیس مجلس هم اعلام کرد که به دلیل برگزاری جلسه فوقالعاده فراکسیون اصولگرایان، جلسه را تعطیل میکند.
او موضوع این جلسه را عنوان نکرد اما تمامی لابیها و مذاکرات گعدهای نمایندگان در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس گویای آن است که این جلسه به بررسی وضعیت دولت و شایعات اخیر مربوط خواهد بود.
حسین سبحانینیا عضو هیأت رییسه مجلس نیز از برگزاری جلسه غیرعلنی فردای مجلس برای بررسی مسائل اخیر در کشور خبر داد.
به گفته وی، این جلسه نیز برای تصمیمگیریهای کلی و هماهنگی برگزار میشود و پس از آن جلسه غیرعلنی با توجه به اصرار نمایندگان برای تمام نمایندگان برگزار خواهد شد.
ندای سبز آزادی: گزارش تهیه شده از سوی عادل فردوسی پور برای تجلیل از ناصر حجازی که با حضور در منزل وی ضبط شده بود مجوز پخش نگرفت و از لیست آیتم های برنامه نود حذف گردید.
به گزارش تحول سبز، ناصر حجازی یکی از ملی پوشان سابق فوتبال ایران که از محبوبیت نیز در بین اهالی ورزش ایران برخوردار است چندی پیش طی یک مصاحبه با سایت رسمی خود از برخی برنامه های اقتصادی دولت انتقاد کرده بود و نسبت به طرح هدفمندی یارانه ها و اوضاع اقتصادی مردم گله و اظهار نگرانی کرده بود.
ناصر حجازی در مصاحبه با سایت اختصاصی خود در این خصوص اظهار داشته بود: من ناصر حجازی هستم ، سرد و گرم روزگار را چشیده ام . عمری از من گذشته است… حرفهایم از سر دلسوزیست.کمی مراعات مردم را کنید..مردم را دوست داشته باشید تا آنها هم شما را دوست داشته باشند.مردم معنای خدمت را می دانند و اگر آن را احساس نمایند پا به پای دولت می ایستند و اگر نمی توانید رفاه مردم را فراهم سازید ، بروید
او همچنین در مورد اوضاع اقتصادی مرم پس از هدفمندی یارانه ها گلایه کرده بود و اظهار داشته بود که: به من می گویند عصبانی نشوم، مگر بی غیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم می بینم، با بی تفاوتی از کنار آن بگذرم.آمده اند و یارانه ها را قالب کرده اند.
زندگی مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است .خدمت به مردم یعنی فراهم کردن رفاه و آسایش آنها اما متاسفانه شاهد نداری و سختی زندگی مردم هستیم.
دولت می گوید چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک می کنیم، مگر مردم گدا هستند؟ مردم ایران روی گنج خوابیده اند، نفت، گاز و… دولت حق ندارد به مردم کمک کند،دولت باید کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستی تقدیم آنها نماید.چهل هزار تومان در ماه به مردم می دهند و بعد ….
برای من قبض گاز می آمد چهل هزار تومان و حالا می آید یک میلیون تومان. گاز به کشور همسایه با مبلغی بمراتب کمتر از آنچه از مردم می گیرند، صادر می شود.با دیدن این شرایط نباید عصبانی شوم؟ نباید حرص بخورم و شرایط جسمانی ام مثل امروز شود.
من این حرفها را برای خودم نمی زنم. به هر حال از آنجایی که چهره شناخته شده ای هستم و مردم به من لطف دارند، زندگی ام می گذرد حتی با اینکه بیماری ام بسیار پر هزینه است با لطف مسوولین بیمارستان کسری، مالک گسترش فولاد تبریز و اندوخته پس اندازم روزگار سپری می شود اما اگر مردم عادی شرایط امروز من را داشتند و با یک بیماری پر هزینه روبرو شوند ، چه باید بکنند؟بروند بمیرند؟
صحبتهای ناصر حجازی بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت که البته تبعاتی را هم برای او در پی داشت. سایت رجا نیوز که وابسته به محمود احمدی نژاد می باشد طی یادداشتی ناصر حجازی را تهدید و با لحنی توهین آمیز از او خواسته بود که سکوت کرده و دیگر در قالب این موضوعات سخنی به میان نیاورد.
رجا نیوز در قسمتی از این یادداشت آورده بود که: کسی که روزی نیت میکند رئیسجمهور شود اما فردای آن روز برای رسیدن به مربیگری استقلال دستوپا میزند شاخصههای لازم برای اظهارنظر در خصوص مباحث کلیدی این چنینی را ندارد پس باید او را به سکوت دعوت کرد چرا که اگر غیر از این باشد جامعه درباره او فکرهای بدی خواهد کرد. از این رو به دروازهبان اسطورهای سالهای دور استقلال توصیه میکنیم در چارچوب خود حرکت کند و پا فراتر از حد خود نگذارد چون مردم طاقت همراهی او با دشمنان کشورشان را ندارند.
اما تبعات گفته ها و انتقادهای ناصر حجازی از دولت نسبت به وضع اقتصادی مردم پس از هدفمندی یارانه ها بدین جا ختم نشد، و ممنوع التصویر شدن او از سوی صدا و سیما با ممانعت از پخش آیتم تهیه شده از سوی برنامه نود قوت بیشتری گرفت.
پس از آنکه روز گذشته خبری مبنی بر تنظیم گزارشی از سوی برنامه نود برای تجلیل از ناصر حجازی و به جهت تشدید روحیه او و اطلاع اهالی ورزش ایران از شرایط این ورزشکار محبوب که چندی ست در بستر بیماری بسر میبرد در رسانه ها منعکس شد، بینندگان این برنامه در انتظار پخش این گزارش از سوی صدا وسیما در برنامه نود بودند.
علی رغم برنامه ریزی قبلی تهیه کننده برنامه نود در خصوص گزارش تهیه شده از ناصر حجازی که با حضور در منزل وی تهیه و ضبط گردیده بود و زمان پخش آن نیز در برنامه نود معیین شده بود با مخالفت مسئولین صدا و سیما مواجه شده و از پخش آن ممانعت به عمل آمد و به ناچار دست اندرکاران برنامه مجبور به حذف این گزارش از لیست آیتم های برنامه شدند.
با شروع برنامه نود عادل فردوسی پور مجری و تهیه کننده این برنامه در یکی از قسمت های برنامه خود خبر ازعدم پخش گزارش تهیه شده در خصوص ناصر حجازی را داد و عنوان داشت که از پخش این آیتم معذور هستیم.
جلوگیری از پخش برنامه تهیه شده در خصوص وضعیت ناصر حجازی از سوی صدا و سیما در برنامه نود و موضع گیری های رسانه های دولتی در این خصوص و اخبار رسیده از اهالی ورزش ایران حکایت از ممنوع التصویر شدن ناصر حجازی این اسطوره فراموش نشدنی تاریخ فوتبال ایران را دارد.
بسیاری جنبش سبز را «جنبش طبقه متوسط شهری» میدانند. تا زمانی که این نگاه از زاویه طرح مطالبات باشد من نیز با آن همراه هستم، با این حال به هیچ وجه نمیپذیرم که دامنه فعالان در جنبش سبز به این طبقه محدود شده است و دیگر اقشار جامعه را در بر نمیگیرد. کافی است یک نگاه ساده به فهرست شهدا و اسرای جنبش بیندازیم تا به خوبی دریابیم تمامی اقشار جامعه در این جنبش سهیم بودهاند، هرچند وزن هر گروه میتواند متفاوت باشد. به صورت خلاصه در این مورد من با تحلیل سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت) (از اینجا بخوانید) موافق هستم که مدعی است شکاف جنبش سبز یک شکاف افقی نیست که جامعه را به لایحه و طبقات گوناگون و متعارض تقسیم کند، بلکه این جنبش شکافی عمودی در جامعه ایجاد کرده است. بدین ترتیب از بالاترین طبقه جامعه تا پایینترین طبقات آن به دو دسته موافق جنبش سبز و غیر موافقان آن (شامل مخالفان و یا بیطرفها) تقسیم میشود. باید پذیرفت که نمودار جمعیتی در دو سوی خط عمودی جنبش چندان متوازن نیست. یعنی در طبقه متوسط بیشترین وزن به سوی جنبش سبز و در طبقات پایین سنگینی همچنان با مخالفان و یا بیطرفها است، اما همچنان تاکید من بر تکثر جنبش در تمامی طبقات اجتماعی است. حال پرسش من این است که چگونه میتوان در لایههای پایین و طبقات کارگری نیز توازن قوا را به سمت جنبش تغییر داد؟
دستمایه من برای پاسخ به این پرسش اشاره به همان پیششرط نخستین است. یعنی «جنبش سبز از نظر شعارها و طرح مطالبات همچنان یک جنبش طبقه متوسط باقی مانده است». بدین ترتیب میتوان تصور کرد فعالان بسیاری در جنبش سبز مشغول هستند که خواستههای صنفی و احتمالا طبقاتی خود را در میان شعارهای جنبش نمیبینند. این گروه در واقع پا را از پیشفرضهای قابل انتظار جایگاه طبقاتی خود فراتر نهادهاند و مطالباتی پیشرفتهتر از بدیهیات صنفی خود را پیگیری میکنند. چنین وضعیتی در جنبش سبز قابل توجه و حتی مایه مباهات است، اما در طولانی مدت نمیتوان بدان دل بست. این گروه نمیتوانند برای همیشه نسبت به نیازهای اولیه طبقاتی خود بیتفاوت بمانند.
شورای هماهنگی راه سبز امید در فاصله یک هفته مانده به روز جهانی کارگر بیانیهای را به مناسبت این روز منتشر کرده است. (از اینجا بخوانید) این بیانیه از نگاه من در یک عبارت خلاصه میشود: «شرح مشکلات یک طبقه، از زاویه نگاه و با زبان طبقهای دیگر». به باور من انتشار متنی در بازخوانی مشکلات اقتصادی کشور و سیاستهای اقتصادی نادرست دولت چندان دردی از کارگران درمان نمیکند. حتی میتوان تصور کرد که احتمالا این بیانیه به دست آنها نخواهد رسید چرا که ابزار اطلاع رسانی به کار گرفته شده نیز بیشتر متعلق به طبقه متوسط است. در نهایت اینکه من برای چنین بیانیههایی هیچ کارکردی بجز آسوده ساختن وجدان نگارندگان آن قایل نیستم. اگر قرار بر ایجاد پیوندی میان جنبش سبز با حرکتهای کارگری باشد این راهش نیست.
حرف من این است که اگر قرار بر تغییر هرم جمعیتی فعالان سبز باشد ابتدا باید مطالبات و شعارهای جنبش را گسترش داد. ما مدعی هستیم کارگران در وضعیت بدی قرار دارند، میانگین دستمزد آنها پایینتر از خط فقر است، امنیت شغلی برایشان بیمعنا شده و حتی حق اعتراض به وضعیت خود را هم ندارند. پس حداقل انتظار من این است که دست کم یکی از این مصادیق بیعدالتی را به صورت مشخص و واضح به شعارهای جنبش بیفزاییم. پیشنهاد مشخص من «تشکیل نهادهای مستقل کارگری برای پیگیری مطالبات این گروه» است.
زمانی که شورای هماهنگی مطالبات جنبش سبز را به صورت مشخص، خلاصه و فهرستوار ارایه کرد (از اینجا بخوانید) امیدواری بسیاری ایجاد شد که بتوانیم با پافشاری بر این مطالبات به صورت گام به گام پیش برویم و دست کم مسیر حرکتی خود را بدانیم. اما متاسفانه تنها اتفاقی که پس از طرح این مطالبات رخ نداد پافشاری برای کسب آنها بود. در واقع من انتظار داشتم پس از طرح مطالبات، هر حرکتی از جنبش با پلاکارد مشخص یک و یا چند مطالبه از این موارد اعلام شده انجام شود. برای مثال یک مجموعه حرکت اعتراضی با هدف کسب خواسته «آزادی زندانیان سیاسی». انتظاری که نه تنها برآورده نشد، بلکه با یک سری اعتراضات بیبرنامه و سردرگم جایگزین شد که عملا مطالبات را به بایگانی سپرد.
پیشنهاد مشخص من این است که برای همراهی جنبش سبز با حرکتهای کارگری، یک مطالبه مشخص از دل این حرکتها اقتباس شود. (همچنان نظر من بر تشکیل نهادهای مستقل کارگری است) سپس حرکتهای اعتراضی در همراهی با کارگران با همین مطالبه مشخص معرفی شود. باز هم برای مثال میتوان به مناسبت روز جهانی کارگر از فعالان سبز دعوت کرد که دوش به دوش کارگران در راهپیمایی این روز شرکت کرده و مطالبه آنان را فریاد بزنند.
هرچند اینجا تنها قصد من پرداختن به پیوند میان جنبش سبز با حرکتهای کارگری بود، اما بار دیگر از فرصت استفاده میکنم و تاکید میکنم حتی برای پیگیری همان مطالبات پیشین جنبش نیز باید بر روی تک تک آنها تمرکز کرد و هر حرکتی را (چه اعتراض خیابانی و چه دیگر راهکارهای ممکن) به نام یکی از این مطالبات سند زد. تنها در این شرایط است که طرح مطالبات معنای عملی پیدا میکند و امکان پیگیری، چانهزنی و در نهایت کسب آنها پدید میآید.
وبلاگ مجمع دیوانگان
روح الله شهسوار
می گویند چند روز است که احمدی نژاد در خانه نشسته است تا بلکه آیت الله خامنه ای را خانه نشین کند و سهم او را از قدرت کاهش دهد. رییس دولتی که به گشاده رویی و البته پررویی معروف است، گویا قهر کرده است. وزیر اطلاعات را با خود به مسافرت استانی نمی برد و چون مصلحی در جلسۀ هیات دولت حضور دارد، آنجا هم حاضر نمی شود.
در اینکه ریشۀ دعوا بر سر چیست مناقشه است. برخی ها می گویند رهبر از اینکه این همه برای دولت کودتایی هزینه بپردازد خسته شده است و می خواهد آرام آرم حساب خودش را از دولتیان جدا کند. می گویند رهبر از تحلیلهای دروغین دولت دربارۀ اوضاع بین المللی و داخلی به تنگ آمده است. بویژه وقتی که دولتی ها با ارسال بولتنهای رنگارنگ و البته محرمانه به بیت رهبری، سعی داشتند القا کنند که «چشم فتنه» در آورده اند، هم آوردِ بزرگِ مردم در 25بهمن، همۀ کودتا گران و البته شخص رهبر را حیرت زده و عصبانی کرد و ادامۀ حرکتهای اعتراضی نیز بر آشفتگی آنان افزود. همچنین وضعیت اسفناک اقتصادی کشور، تحلیل های دولتیان مبنی بر کارآمدی مدیریتِ اقتصادیِ دولت و ناکارآمدیِ تحریم های اقتصادی را نقش برآب کرد. در چنین وضعیتی آیت الله خامنه ای نسبت به برکناری وزیری که شاهراه اطلاعاتی امنیتی کشور را در دست دارد واکنش نشان می دهد. چون می داند که برکناری مصلحی، یعنی محرومیت خودش از همان حداقل اطلاعات محرمانۀ کشور که از طریق دولت به وی میرسیده است. و رهبری که این همه هزینۀ حیثیتی برای برقراری این دولت کودتایی پرداخته است، چنین وضعی را تحمل نمی کند
روایت دیگر اما وارونه است. می گویند که احمدی نژاد و حواریونش، از اینکه زیر سایۀ آیت الله خامنه ای باشند خسته شده اند. نقل است که اسفندیار رحیم مشایی در پاسخ به مسئله ای در مورد اینکه آیت الله خامنه ای با نامزدی وی برای انتخابات ریاست جمهوری مخالف است، گفته است: «تا آن زمان فرصت زیاد است و معلوم نیست چه کسی مرده است و چه کسی زنده». همچنین از همین حلقه نقل شده است که آنها حمایت آیت الله خامنه ای را باعث ریزش پایگاه اجتماعی خود می دانند و فکر می کنند که رهبر برای کسب محبوبیت، خود را به آنها چسبانده است. آنها فکر می کنند که با کودتای انتخاباتی و کوتاه کردن دست مردم از دولت، به رهبری لطف کرده اند، وگرنه در صورت ریاست جمهوری میرحسین موسوی، آیت الله خامنه ای باید وضعیتی به مراتب حقیرانه تر و آزاردهنده تر از دوران همکاری هشت ساله اش با نخست وزیر جنگ را تحمل می کرد.
اما ریشۀ دعوا هرچه که باشد، تنیجه روشن است. جمعی از اصحاب اقتدارگرا، در غیرمنتظرانه ترین زمان و به غیرمعمول ترین شکل، در حال زد و خورد هستند. به یکدیگر نامه نگاری های آتشین میکنند. پیاپی از وظایف قانونی و عرفی خود تخطی می کنند و مدام بر آتش این دعوا می افزایند. گویا دعوا بر سر میراثِ کودتا به جاهای خطرناک خودش رسیده است. هر دو طرف خود را برندۀ اصلی ماجرا می دانند و به دلیل روحیۀ اقتدارگرایی و استبداد طلبی (که ویژگیِ همۀ کودتاگران است) می خواهند جامِ قدرت را یکجا سر بکشند و لذت هایش را تمام و کمال در آغوش بگیرند و تن به تقسیمش با دیگران نمی دهند.
نقل بود که «انقلاب فرزندانش را می بلعد» و البته شواهد تاریخی بسیاری بر این مدعا وجود دارد. اما امروز باید یک برگ بر نقلهای تاریخی اضافه نمود: «کودتا فرزندانش را می درد». شاهدِ مدعای ما، رخدادهایی است که امروز در اردوگاه کودتاگران می گذرد.
ندای سبز آزادی: جمعی از نمایندگان مجلس در جلسه علني امروز، درحال امضاء نامهاي هستند كه در آن به رئيس دولت درباره مسائل اخير توصيههايي شده است.
به گزارش فارس، در حال حاضر برخي از نمايندگان در حال جمعآوري يك نامه براي قرائت در صحن علني مجلس هستند كه در آن توصيههايي به احمدی نژاد درباره قانون اساسي، وظايف اساسي رياست جمهوري و همچنين اطاعت از رهبري و اسلام است.
گفتنی ست، اين نامه كه تاكنون بيش از 100 نفر آن را امضا كردهاند، 8 محور و بند اصلي دارد و بيشتر شبيه به يك توصيهنامه يا آگاهينامه است.
در اين نامه همچنين خطاب به احمدينژاد آورده شدهاست كه شما بر اساس قانون اساسي سوگند ياد كردهايد كه به مردم خدمت كنيد و در كنار رهبری باشيد؛ البته اشاره به حمايتهاي رهبري از دولت نيز نكته ديگر اين نامه است.
در اين نامه همچنين راجع به مسائل حاشيهاي اخير توصيههايي شده است و قرار است كه اين نامه ابتدا به احمدی نژاد داده شود و در صورتي كه به آن عمل نشد، نمایندگان آن را از تريبون مجلس قرائت خواهند كرد.
به نظر می رسد این نامه در ادامه طرحی ست که استیضاح رئیس دولت را کلید زده است.
ندای سبز آزادی: در ادامه نارضایتی احمدی نژاد از ابقای وزیر اطلاعات، وی در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی هم شرکت نکرد.
به گزارش مهر، جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی که به طورمتعارف به ریاست احمدی نژاد تشکیل می شود، سه شنبه به رياست علی لاريجانی تشکيل شد که در اين جلسه بخشهای مختلف سند راهبردی نظام آموزشی کشور به تصويب رسيد.
احمدی نژاد پیش از این نیز در اعتراض به ترکیب هیات امنای دانشگاه آزاد بیش از دوماه از شرکت در جلسه خودداری کرده بود.
این در حالی است که وی ازشرکت در جلسات تشخیص مصلحت نظام نیز بدلیل اختلاف نظر با آیت الله هاشمی خودداری می کند.
در همین حال سایت برنا از دیدار چهره های شاخص مجلس با احمدی نژاد خبر داد وافزود که احمدی نژاد در دیدار خود با این نمایندگان نکاتی را مبنی بر شکایت لاریجانی رییس مجلس و نیز اظهارنظرهای برخی از نمایندگان درباره برخی چهره های دولتی را مطرح کرده است.
این نماینده شاخص اصولگرا تصریح کرده است که احمدی نژاد در این دیدار گفت که در این چند وقت اخیر رفتارها و موضع گیری هایی توسط مجلس و بعضی از نمایندگان صورت گرفته است.همچنین توطئه هایی علیه من وجود دارد که توسط برخی در این چند وقت اخیر انجام شده است.
از سوی دیگر اخبار دیگری حاکی است خزعلی و مرتضی آقا تهرانی قرار است به دیدار احمدی نژاد بروند.
شب گذشته نیز ده تن از وزیران با احمدی نژاد دیدار کردند.
ندای سبز آزادی: درحالیکه پیش بینی و اعلام شده بود که محمود احمدی نژاد و هیئت دولت، قرار است طی هفته جاری جهت آخرین دور از سفرهای استانی به قم سفر کنند، نماینده این شهر در مجلس شورای اسلامی از لغو موقت این سفر خبر داده است.
رسانه های دولتی اعلام کرده بودند که استان قم آخرین مقصد هیأت دولت در دور سوم سفرهای استانی بوده و قرار است هیأت دولت هفته جاری به این استان سفر کند.
به گزارش خبرآنلاین، علی بنایی از نمایندگان قم در مجلس هشتم، در بیان اعلام "قطعی" بودن تعلیق سفر هیئت دولت و در راس آن محمود احمدی نژاد به استان قم، خاطرنشان کرد "قطعا سفر هیأت دولت به قم در هفته جاری انجام نمی شود."
گفتنی است طی روزهای اخیر، و بعد از چالش های رخ داده میان دولتی ها و حامیان رهبر جمهوری اسلامی پیرامون برکناری یا ابقای وزیر اطلاعات، گزارش هایی پیرامون قهر و عدم حضور محمود احمدی نژاد در محل کار خود در نهاد ریاست جمهوری منتشر شده بود.
همچنین رسانه های خبری از غیبت شش روزۀ محمود احمدی نژاد در محل کار خود و اعتراض وی به دخالت های رهبری در ابقای وزیر اطلاعات- همزمان با صدور حکم برکناری از سوی دولت- خبر داده اند.
این درحالیست که سامانه خبری- تحلیلی «برنا نیوز» به نقل از علی محمد بزرگواری، عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس نوشته است که احمدی نژاد شامگاه دوشنبه (پنجم اردیبهشت) طی دیداری با رهبری، به طرح دغدغههای خود با وی پرداخته است."
مفاد دیدار رهبری و محمود احمدی نژاد هنوز توسط هیچیک از رسانه ها و منابع خبری منتشر نشده است.
این فعال اصولگرا، همچنین بدون اشاره به جزئیاتی، از دیدار قریبالوقوع برخی بزرگان کشور و تعدادی از علما با احمدینژاد خبر داد.
همزمان سامانه خبری آفتاب گزارش داده است که محمدرضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری و همچنین علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی با احمدینژاد دیدار کردند.
اما این خبر بعد از چند ساعت تکذیب شد و سایت مشرق نیوز نوشت: "دفتر رئیس مجلس خبرگان رهبری در فضای آغشته به شایعات رسانههای بیگانه، ادعای دیدار آیتالله مهدویکنی با رئیس جمهور را تکذیب می کند."
گفتنی است با وجود حمایت قاطع آقای خامنه ای از حیدر مصلحی، محمود احمدینژاد همچنان بر موضع قبلی خود مبنی بر برکناری وزیر اطلاعات پافشاری دارد و نه تنها حاضر نشد با مصلحی همکاری کند، بلکه حتی وی را به سفر استانی اخیر خود به کردستان هم نبرد.
همان زمان ۲۱۶ نماینده با امضای بیانیهای خطاب به محمود احمدینژاد از او خواسته بودند با "موضع گیری صریح در حمایت از وزیر اطلاعات به سوء استفاده دشمنان خاتمه دهد".
روز سه شنبه ششم اردیبهشت، منابع خبری گزارش دادند که جمعی از نمایندگان اصولگرای مجلس، قصد دارند "طرح سوال از رئیس جمهوری" را در دستور کار قرار دهند.
به گزارش منابع خبری، محمود احمدی نژاد طی روزهای اخیر نه تنها در جمع نزدیکان خود نکاتی را در مورد دخالت رهبری در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری ایراد کرده، بلکه روز گذشته نیز زمزمه های برکناریِ وزیر کشور - که آنهم با صلاحدید رهبری منصوب شده – از سوی دولت برخاسته است.
منبع: جرس
ندای سبز آزادی: قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه "جریانی تجدید نظر طلب در میان اصولگرایان ایجاد شده که از جربان اصولگرایی عبور کرده و جایگاهی برای آن قائل نیست"، خاطرنشان کرد "اولین بار نیست که شاهد تجدید نظرطلبی نیروهای درون نظام هستیم. شاید یک روز دیگری به حق گرایی تغییر دهد."
مرتضی نبوی همچنین ادعا می کند "جریان اصلاحات ضربه ای کاری خورده وعمده چهره های سرشناس آن سوخته است."
اگر غایب باشند به حذفشان کمک می کند
به گزارش خبرآنلاین، این فعال اصولگرا و مدیر مسئول روزنامه رسالت، طی مصاحبه ای اختصاصی، در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم اظهار عقیده کرد: البته همه چهره های اصلاح طلب نسوخته اند و چهره های موجه دارند و اصلاحات جریانی اجتماعی است که پایگاهی اجتماعی دارد و می توانند لیستی را داشته باشند که صلاحیتشان تایید شود و اصلاح طلبان حتما و قریب به یقین این فرصت را از دست نمی دهند. چون اگر جریانی خواسته باشد غایب باشد به حذفشان بیشتر کمک می کند."
جریان انحرافی و تجدید نظر طلب در جریان اصولگرا
قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین همچنین با اشاره به چالش های رخ داده میان دولتی ها و جریان اصولگرا، و همچنین هشدارهای اصولگرایان به رئیس دولت، گفت "کسانی که الان نسبت به جریان انحرافی تذکر می دهند دوست رییس جمهور هستند. "
مرتضی نبوی در ادامه تاکید خود در خصوص "شکل گیری یک جریان انحرافی و تجدید نظر طلب" در جریان اصولگرا پیرامون ویژگی های این جریان گفت: ویژگی های این جریان فاصله گرفتن از شریعت، روحانیت، مرجعیت، ولایت فقیه و نزدیک شدن به طریقتی است که این طریقت در طول تاریخ مسیری انحرافی بوده و ما شاهد مسیر انحرافی آن بوده ایم.
وی در تشریح این جریان انحرافی گفت: نوعی عرفان گرایی که تکیه اش روی احساسات است در این جریان وجود دارد. در این جریان جنبه های تعقل ضعیف می شود و با مبانی شریعت بعضا تباین پیدا می کند. وقتی این جریان می گوید از اصولگرایی عبور کردم یعنی از مرجعیت، ولایت فقیه و شریعت عبور کردیم. یعنی به نحوی از این چهارچوب ها عبور کرده و به نوعی عرفان کاذب رو می آورند.
قرآن اسم این را سحر گذاشته است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که آیا این جریان می تواند برای برای مرجعیت، ولایت فقیه و ... جایگزین داشته باشند؟ گفت: این مسیر باطل نمودهای خیره کننده ای دارد و می تواند جذابیت هایی ایجاد کند. قرآن اسم این را سحر در مقابل معجزه گذاشته است. یعنی از راه باطل یکسری چشم ها را خیره می کند و بعضا این مسیر باطل در ارتباط با برخی نیروها و موجوداتی است که در طبیعت هم وجود دارد.
تصور پشتوانه مردمی جریان انحرافی غلط است
وی در مورد اینکه اصولگرایان باید چه موضعی مقابل این جریان داشته باشد گفت: مهم تبیین و روشنگری است. برای این که این جریان قدرتی را در اختیار دارد. با مردم ارتباط دارد. در مقام تصمیم گیری و تصمیم سازی است. فکر می کنم اولین اقدام این است که مردم آن ها را بشناسند. این جریان انحرافی شناسانده شود. صولگرایی یعنی با انحراف کنار نیاییم.
وی درباره تصور پشتوانه مردمی جریان انحرافی گفت: تصور غلطی است. دیگرانی هم بودند که در گذشته دچار این توهم شدند. یعنی بنی صدر و جریان اش کاملا دچار این توهم بودند. به آرای خود غره شدند و تکیه کرده بودند بعد از این هم این طور شد.
مدیر مسئول روزنامه رسالت با اشاره به برخورد رهبر فقید جمهوری اسلامی با حامیان و دولت ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران خاطرنشان کرد: تمام تلاش امام این بود که بنی صدر را به مسیر باز گردانند. نمی خواست کسی که دچار انحراف است ولی توسط مردم انتخاب شد در کارش خللی ایجاد شود. مثلا در سال هشتاد و هشت دیدیم که رهبری چقدر با جریان فتنه آرام برخورد کرد.
وی گفت: کسانی که الان نسبت به این جریان انحرافی تذکر می دهند دوست احمدی نژاد هستند. گمان نمی کنم وی تصور کند آنان که نسبت به این جریان به وی تذکر می دهد برخورد سیاسی می کنند.
سوال از رئیس جمهور تابو نیست، تازه استیضاح از وی را هم در قانون داریم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در مورد خبری پیرامون تلاش برخی نمایندگان برای طرح سوال از رئیس دولت گفت: سئوال از رئیس جمهور از اختیارات مجلس است و تابویی به حساب نمی آید.
وی درباره امضای ۵٢ نماینده مجلس برای سئوال از رئیس جمهور گفت: سئوال از رئیس جمهور از جمله اختیاراتی است که قانون اساسی در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار داده است.
وی افزود: خیلی چیزهای دیگری هم در قانون اساسی هست و غیر از سئوال از رئیس جمهور استیضاح رئیس جمهور را هم داریم.
این فعال اصولگرا، در پاسخ به اینکه آیا سئوال از رئیس جمهور به صلاح جریان اصولگرایی است؟ گفت: مصلحت جایگاهی ندارد. راجع به درست و غلط بودن آن کاری نداریم. این حقی است که قانون به مجلس داده است.
گفتنی است در ادامه نارضایتی نمایندگان مجلس از "قانون شکنی" های متعدد محمود احمدی نژاد، گروهی از نمایندگان مجلس طرح استیضاح محمود احمدینژاد را به علی لایجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی ارائه کردهاند.
"بیاعتنایی به قانون برنامه توسعه"، "پا فشاری بر نظرات شخصی"، "ایجاد تعهدات مازاد بر اعتبارات مصوب"، "بلا اقدام ماندن مصوبات مجلس و دولت"، "عدم ارایه گزارش عملکرد سالانه برنامه"، "تخلفات عدیده در اجرای قانون بودجه"، "عدم پایبندی به قانون سیاستهای اصل ۴۴" و" استنکاف از ابلاغ برخی مصوبات مجلس"، از جمله موارد دهگانه تخلفات رییس دولت بود که از سوی نمایندگان به آن اشاره شده و همچنین نمایندگان سوال کننده، از لاریجانی خواسته اند تا با توجه به نقض مکرر سوگند موضوع اصل ۱۲۱ قانون اساسی در خصوص "اهتمام به ترویج دین و اخلاق و پرهیز از خودکامگی و حمایت از آزادی و حرمت اشخاص" و به استناد اصول متعدد قانون اساسی و از آنجا که ادامه این رویه به دیکتاتوری منجر میشود، نسبت به اعمال ماده ۲۳۳ آیین نامه داخلی مجلس را اقدام نماید.
ندای سبز آزادی: خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ از افزایش فشارهای امنیتی هنگام ملاقات زندانیان با خانواده هایشان خبر می دهند
به گزارش کلمه، دوشنبه این هفته در زمان ملاقات زندانیان این بند با خانواده هایشان، ماموران امنیتی با حضور در سالن ملاقات کابینی بر گفتگوهای خانواده ها با زندانیان نظارت می کردند .از آنجا که ساعت ملاقات هفتگی خانواده ها با زندانی شان ۲۰ دقیقه در هفته است خیلی از خانواده ها برای بهتر استفاده کردن از این زمان برخی موضوعهای گفتگوی خود با زندانی را یادداشت می کنند تا آنها را فراموش نکنند.
اما این هفته ماموران امنیتی به این موضوع حساسیت نشان دادند و با رفتاری خشن، تعدادی از این دست نوشته ها را از خانواده ها گرفته و بررسی کردند و در مواردی نیز با کلماتی توهین آمیز با برخی از خانواده ها و زندانی هایشان برخورد کرده اند.
گفته می شود آنها به دلیل انتشار بیانیه زندانیان سیاسی این بند در روزهای اخیر به این کار اقدام کرده اند . همچنین ماههاست تلفن های بند ۳۵۰ زندان اوین را از بیم انتقال اخبار زندانیان سیاسی به خارج از زندان قطع کرده اند
این فشارها هر روز بر زندانیان سیاسی و خانواده هایشان بیشتر می شود تا آنجا که جلسه هفتگی قرا ن خوانی خانواده زندانیان نیز طبق خواسته ماموران امنیتی لغو شده است . این فشارها در روزهای اخیر نیز با گماردن نیروهای امنیتی در سالن ملاقات زندان اوین ابعاد تازه ای یافته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر