روابط عمومی دفتر آیت الله خامنهای، با صدور اطلاعیهای از اقدام "غیر مسئولانه" ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت ایران، در چاپ "خبر ناقص" سخنان رهبر جمهوری اسلامی ابراز تاسف کرد.
این اطلاعیه که امروز ۳ اردیبهشت (۲۳ آوریل) در پایگاه اطلاع رسانی رهبر ایران منتشر شد، با تاکید بر اینکه "تنها مرجع موثق انتشار اخبار رهبر انقلاب اسلامی روابط عمومی دفتر ایشان میباشد"، از تمام خبرگزاریها و سایتهای خبری درخواست کرد که به هیچ عنوان از خبر منتشر شده از سوی ایرنا استفاده نکنند.
این اطلاعیه، اندکی پس از آن صادر شد که خبرگزاری دولت ایران، قبل از انتشار خبر اظهارات آیت الله خامنهای در دیدار با جمعی از مردم شیراز از سوی دفتر رهبرش، راسا اقدام به تنظیم خبری در این مورد کرد.
در پی انتشار گزارش اظهارات آیت الله خامنهای از سوی دفتر رهبر ایران، ایرنا به حذف خبر قبلی خود در مورد این اظهارات پرداخت و آن را با خبر منتشر شده از سوی دفتر رهبر جمهوری اسلامی جایگزین کرد.
ساعاتی بعد، ایرنا متن کوتاهی را منتشر کرد که توضیح می داد انتشار خبر اظهارات آیت الله خامنهای قبل از انتشار رسمی آن توسط سایت رهبر ایران، رویه جدیدی نبوده و خبرگزاری دولت، از ۶ ماه قبل این کار را انجام میداده است.
خبرگزاری دولت در ادامه، ضمن عذرخواهی از دفتر رهبر ایران تاکید کرد که از این پس اخبار مربوط به آیت الله خامنهای را تنها پس از انتشار از سوی دفتر وی منتشر خواهد کرد.
'قضیه اخیر چندان مهم نیست'
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنهای، وی در سخنرانی امروز خود با اشاره به "قضایای چند روز اخیر درباره وزارت اطلاعات" گفته است: "تبلیغات رسانههای بیگانه را در مورد این قضایا که آنچنان اهمیتی هم ندارد ببینید، که چه جنجالی به راه انداختهاند و در تحلیلهای خود میگویند در جمهوری اسلامی ایران شکاف و حاکمیت دوگانه بوجود آمده و رئیس جمهوری، حرف رهبری را گوش نکرده است."
آیت الله خامنهای با تأکید بر اینکه "اعضای دولت و شخص رئیس جمهوری حقاً و انصافاً مشغول خدمت در کشور هستند" افزوده است: "ملت و رهبری همواره از خط کار و خدمت حمایت میکنند و ملاک هم اشخاص نیستند، بلکه ملاک اصلی خط کار و خدمت است."
رهبر ایران با تاکید بر "مشخص بودن مسئولیتها و وظایف در قانون اساسی" اظهار داشت که "هیچگاه بنای دخالت در تصمیمها و کارهای دولت را ندارد"، مگر در مواردی که "احساس کند مصلحتی مورد غفلت قرار گرفته است".
آیت الله خامنهای در ادامه گفت: "در قضیه اخیر هم که چندان مهم نیست، احساس شد از مصلحت بزرگی غفلت شده است."
بنا بر خبر منتشر شده در سایت دفتر رهبر ایران، وی با "توصیه به عناصر داخلی و دلسوزان کشور برای پرهیز از بگو-مگوها و تحلیلهای پوچ بر ضد یکدیگر و زمینه ایجاد نکردن برای فضای تبلیغاتی بیگانگان" تصریح کرد: "نظام جمهوری اسلامی، دستگاه مقتدری است و رهبری هم محکم در مواضع صحیح خود ایستاده است."
آقای خامنهای گفت: "تا زمانی که من زنده هستم و مسئولیت دارم، نخواهم گذاشت حرکت عظیم ملت ایران بسوی آرمانها، ذرهای منحرف شود."
رهبر جمهوری اسلامی، در عین حال با ذکر اینکه "رؤسای قوا و مسئولان خالی از نقص نیستند" گفته است: "باید همواره به خدا پناه ببریم و با شناخت نقصهای خود و کاستن از آنها، در مسیر حرکت ملت ایران گره ایجاد نکنیم."
هفته پیش و در پی انتشار خبر پذیرش استعفای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات ایران در سایت رسمی دولت ایران، آیت الله خامنهای با این استعفا مخالفت کرد.
رسانههای ایران دلیل کناره گیری آقای مصلحی را اختلاف میان او و رئیس جمهوری دانستند.
به دنبال این استعفا، عدهای از محافظه کاران از آقای احمدینژاد به خاطر هماهنگ نکردن تصمیم خود در تعویض وزیر اطلاعات با آیت الله خامنهای انتقاد کردند.
در همین ارتباط، پیشتر احمد توکلی نماینده محافظه کار منتقد دولت در مجلس، با اشاره با لزوم کسب نظر رهبر جمهوری اسلامی در هنگام انتخاب یا تغییر وزرای خارجه، دفاع و اطلاعات گفته بود: "احمدینژاد وظیفه داشت از قبل، نظر مثبت رهبر معظم انقلاب را داشته باشد اما این کار را نکرد."
سایت الف وابسته به احمد توکلی نیز در خبری در مورد تحولات وزارت اطلاعات، نوشته بود که در گذشته هم رئیس جمهوری تصمیم داشته حیدر مصلحی وزیر اطلاعات را برکنار کند که با مخالفت آیت الله خامنهای مواجه شده است.
همین سایت امروز گزارش داده است که با وجود حمایت رهبر جمهوری اسلامی از آقای مصلحی، محمود احمدینژاد همچنان بر موضع قبلی خود مبنی بر برکناری وزیر اطلاعات پافشاری می کند و حاضر نیست با آقای مصلحی همکاری کند.
به گزارش الف، آقای احمدینژاد هنوز از آقای مصلحی برای حضور در جمع هیات دولت دعوت نکرده و او را به سفر استانی اخیر خود به کردستان هم نبرده است.
سایت سحام نیوز گزارش داده است، مسئولان امنیتی پس از مدتها، سرانجام به فاطمه کروبی اجازه دادهاند، از حبس خانگی خارج شده تا امور درمانی خود را پیگیری کند.
مهدی کروبی به همراه همسرش فاطمه کروبی از روز ۲۱ بهمن سال گذشته و پس از فراخوان راهپیمایی ۲۵ بهمن ماه که شمار زیادی از هواداران جنبش سبز را به خیابانها کشاند، در حبس خانگی به سر میبرند.
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نیز در بازداشت خانگی به سرمیبرند و این در حالی است که پدر میرحسین موسوی در فرودین ماه امسال درگذشت و نیروهای امنیتی از برگزاری مراسم ختم وی جلوگیری کرده و در مراسم تشییع نیز اخلال کردند.
میرحسین موسوی با حضور ماموران امنیتی تنها مدت کوتاهی اجازه یافت بر سر جنازه پدر حاضر شود و دامادش نیز به شدت در مراسم تشییع مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
میراسماعیل موسوی، پدر میرحسین، پیش از انقلاب در خانه خود مدتی به آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی پناه داده بود.
بیش از هفتاد روز حبس خانگی مهدی و فاطمه کروبی، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد میگذرد و هنوز هیچ رویه قضایی درباره حبس خانگی آنها و محرومیت آنها از حقوق ابتداییشان طی نشده است.
پیش از این صادق لاریجانی، رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، گفته بود که هرگونه تصمیمگیری در مورد میرحسین موسوی و مهدی کروبی به عهده شخص آیتالله خامنهای است.
درهمین حال آیتالله دستغیب، عضو مجلس خبرگان رهبری، که از حاکمیت به ويژه به دلیل برخوردهای پس از انتخابات ریاست جمهوری انتقاد داشته است، در دعای آخرین جلسه تفسیر قرآن خود، خواستار آزادی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان شد.
آیتالله دستغیب گفت: «از خدای تعالی میخواهیم که این وضع بحرانی به پایان برسد و همه مردم ایران شاهد آزادی آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان و همه زندانیان سیاسی باشند.»
پیشتر نیز آيتالله علیمحمد دستغيب درپیامی که به ميرحسين موسوی به مناسبت در گذشت پدرش داده بود در انتقاد به این وضعیت تصریح کرده بود: «اينجانب از هیات حاکمه میخواهم که به حصر شما و همسر محترمهتان و حجت الاسلام و المسلمين کروبی و همسر ايشان پايان دهند و بدانند که هيچ مجتهد عادلی اين حصر را امضاء نمیکند. اگر به نظر آنها شما متهم به جرمی میباشيد چرا شما و آقای کروبی را در دادگاه صالح در نزد مجتهد عادل نمیآورند تا بتوانيد از خود دفاع کنيد، و همه بشنوند و ببينند که اين همه اتّهامات از کجا پيدا شده است.»
فرمانده كل سپاه پاسداران، در گفتگویی به مناسبت سالگرد تاسیس این سازمان گفت: "آقا فرموده سپاه صرفاً نظامی نیست بلكه یك سازمان امنیتی، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و نظامی است یعنی همه جنبههای كاركردی از سپاه مورد انتظار است تا بتواند نقش خود را كه در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و اطلاعاتی ایفا كند."
این عضو شورای عالی امنیت ملی همچنین با اشاره به جنبش سبز و قیام آزادیخواهانه مردم ایران، ادعا کرد "در واکنش به شتابی كه انقلاب از سال 82 و 83 به بعد گرفت و اصولگرایی با حمایتها و مطالبات رهبری روی صحنه آمد و كار را شروع كرد، طبیعی بود كه فتنه بوجود بیاید ولی به این صورت و این شكلی كه اتفاق افتاد و با این شدت، كسی پیشبینی نمیكرد. "
این مقام نظامی همچنین از "استمرار انقلاب" سخن گفته و می گوید "باید استمرار انقلاب اسلامی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم آرام آرام به سمت استقرار یك جامعه دینی و پیادهسازی دستورات الهی و سپس اثرگذاری در جامعه جهانی اسلامی حركت كنیم."
به گزارش فارس، سردار محمدعلی جعفری، به مناسبت دوم اردیبهشت (تأسیس رسمی سپاه پاسداران) و همچنین سالروز تصویب اساسنامه سپاه توسط شورای انقلاب، علاوه بر مرور اجمالی كارنامه این نهاد نظامی، که طی سالهای اخیر – علاوه بر وظیفه قانونی و ذاتی خود- به دخالت در حوزه های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، قضایی و انتخاباتی روی آورده، به برخی موارد روز كشور و منطقه نیز اشاره کرده و موضوعاتی چون قیام و خیزش جنبش سبز، که از آن با عنوان فتنه 88 نام برده، "دلایل و کیفیت ورود سپاه به عرصه سایبری"، "توان موشكی و اشراف اطلاعاتی"، "فعالیت در عرصه اقتصادی" و نیز خیزشهای اخیر منطقه را مورد اظهار نظر قرار داده است.
سپاه برای حفاظت از انقلاب هیچ قید و محدودیتی ندارد
سردار جعفری که نام امنیتی و نظامی وی، بنام "عزیز جعفری" خوانده می شود، با اشاره به وظیفه سپاه بنا بر قانون اساسی مدعی شد "آنچه در قانون به عنوان وظیفه و رسالت سپاه آمده را میتوان جامع، كلی و در واقع همه جانبه قملداد كرد. همواره برداشتهای متفاوتی از انقلاب میشود، وقتی در قانون اساسی عنوان شده كه سپاه باید از انقلاب و دستاوردهای آن حفاظت كند، اینجاست كه طیف ماموریتهای سپاه گسترده شده و در این مسیر هیچ قید و محدودیتی برای ایفای نقش یا رسالت سپاه نمیتوان قائل شد و اینجاست كه هیچگونه قید و محدودیتی برای این حفاظت قائل نمیشویم هرچند این كار ظرافت و حساسیت خاص خود را دارد. "
این مقام نظامی با اشاره به سخنان رهبر جمهوری اسلامی درباره سپاه گفت "آقا فرمود سپاه صرفاً نظامی نیست بلكه یك سازمان امنیتی، فرهنگی، عقیدتی، سیاسی و نظامی است یعنی همه جنبههای كاركردی از سازمان سپاه مورد انتظار است تا بتواند آن نقش خود را كه حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن است در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و اطلاعاتی ایفا كند. "
وی با بیان اینكه امروز دشمن تهدیدات خود را علیه انقلاب به یك عرصه خاص محدود نكرده، افزود: استكبار جهانی شبانهروز تلاش میكند تا با تهدیدات مختلف به انقلاب ضربه بزند و اینجاست كه سپاه به صورت همه جانبه باید آمادگی داشته باشد تا در هر مقطع با هر نوع تهدید مقابله كند و این نگاه ما به مأموریت و رسالت سپاه است و انتظار رهبری هم از سپاه همین است نه اینكه صرفاً به ایفای نقشهای سخت یا فقط در عرصههای نظامی و امنیتی بپردازد."
هجمه دشمن علیه ولایت فقیه و سپاه به خاطر اثرگذاری آنها در جامعه است
این عضو شورای عالی امنیت ملی در ادامه، شاخصه برجسته و نقطه قوت نظام جمهوری اسلامی را "انقلاب اسلامی" دانست و اظهار داشت: تفاوت اصلی این نظام با دیگر نظامهای حكومتی دنیا كه حتی اسم خود را اسلامی گذاشتند این است كه جمهوری اسلامی خود را ظرف انقلاب اسلامی میداند و از اینرو استمرار حركت انقلاب و محقق ساختن اهداف آن برای نظام یك اصل محسوب میشود و اصولا نظام جمهوری اسلامی بدون انقلاب اسلامی و استمرار آن معنا ندارد .
معتقد به انقلاب دائمی هستیم
جعفری در عین حال افزود: از آنجا كه این یك كار بسیار سخت و زمانبری است و در طول زمان، به تدریج محقق میشود، باید استمرار انقلاب اسلامی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم آرام آرام به سمت استقرار یك جامعه دینی و پیادهسازی دستورات الهی در جامعه خود و سپس اثرگذاری در جامعه جهانی اسلامی حركت كنیم.
وی درخصوص هجمههای سنگین علیه دو محور ولایت فقیه و سپاه از طرف دشمن، تصریح كرد: علت اینكه دشمن نوك تیز پیكان حملات خود را به سمت ولایت و سپاه نشانه گرفته، نقش موثر این دو در حفاظت از انقلاب اسلامی و محقق شدن اهداف آن است و هرچه این نقش موثرتر باشد، هجمه و حملات دشمن نیز سنگینتر خواهد بود.
بیشترین نگرانی امام از دشمنان داخلی نظام بود
جعفری خاطرنشان كرد: مخالفت با انقلاب و اهداف آن تنها مربوط به دشمن خارجی نیست بلكه ما در حوزه داخلی نیز این دشمنان را داریم و اگر به وصیتنامه امام برگردیم میبینیم كه دغدغه و نگرانی اصلی وی از دشمنان خارجی مثل آمریكا و اسرائیل نیست بلكه همه نگرانیشان از دشمنان داخلی و از مخالفان انقلاب اسلامی در داخل بود.
وی از اعتراضات مردمی جنبش سبز بعنوان "فتنه 88" یاد کرده و مدعی شد "این فتنه را مخالفان داخلی انقلاب و راه امام درست کردند، در حالیکه شعار این افراد همان شعار انقلاب بود و خودشان را به امام و راه امام میچسباندند. البته
همه تلاش امام این بود كه ولایت فقیه را در رأس نظام قرار دهد، اما خیلی واضح و روشن است كه مخالفت اصلی فتنه 88 با همین موضوع ولایت فقیه بود و این را بخوبی در بیتوجهی آنها به تصمیمات رهبری كه باید فصلالخطاب باشد، میشد دید. "
فتنه 88 پایان خوبی داشت
جعفری با بیان اینكه فتنه 88 پایان خوبی داشت، گفت: مردم در طول این 8 ماه مقابله و مبارزه، قدر ولایت فقیه را به خوبی شناختند و این را در 9 دی و 22 بهمن 88 ابراز كردند و از اینجا میتوان گفت كه هم عقبههای فتنه 88 و هم مخالفتهای آنها با مسیر انقلاب به مردم خودمان و نیز مسلمانان دیگر كشورها كه علاقمند به سرنوشت جمهوری اسلامی بودند به خوبی شناسانده شد.
کسی فکر نمی کرد با این شدت باشد
وی در خصوص پیشبینی وقوع این فتنه نیز اظهار داشت: این حوادث به صورت كلی قابل پیشبینی بود و این شتاب اخیری كه انقلاب اسلامی در طول این 5 سال اخیر در همه ابعاد گرفته بود و نیز روند جدید یا اصلاح مسیر انقلاب نسبت به انحرافات قبلی كه وجود داشت و در كنار آن، توقعها یا مخالفتهایی كه در دورههای قبلی بود، طبیعی بود كه اینها در یك نقطه به مخالفتهایی میرسند و این دو جریان در یك جایی با هم برخورد خواهند كرد كه فتنه 88 حاصل این برخورد بود.
عضو شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: این روند و شتابی كه انقلاب اسلامی از سال 82 و 83 به بعد گرفت و پس از آنكه دوره اصولگرایی با حمایتها و مطالبات رهبری روی صحنه آمد و كار را شروع كرد، طبیعی بود كه این فتنه بوجود بیاید ولی به این صورت و این شكلی كه اتفاق افتاد و با این شدت، كسی پیشبینی نمیكرد.
سخنان بنده در سال گذشته تنها گوشهای از سوابق و عملكرد سران فتنه بود
جعفری با اشاره به سخنان خود در سال گذشته در مجمع پیشكسوتان جهاد و شهادت درباره "پشت پرده اقدامات سران فتنه" كه بازتابهای فراوانی در سطح افكار عمومی داشت، تاكید كرد: "آنچه كه ما در آن جلسه گفتیم تنها گوشهای از اطلاعاتی بود كه در رابطه با سران فتنه یا حامیان فتنه 88 وجود داشت. "
وی با بیان اینكه در این باره اطلاعات مهم دیگری نیز وجود داشت، ادعا كرد: "هدف ما روشن شدن مردم و محاكمه سران فتنه در افكار عمومی بود چراكه آنها تمام تلاش خود را برای تاثیر بر نظر و عقاید مردم گذاشته بودند و برخورد سخت قضایی با آنها برای طرفدارانشان كه آنها را قبول داشتند، روشنگر نبود و نتیجه عكس میداد. "
ناگفتههای زیادی از پشت پرده اقدامات سران فتنه وجود دارد
فرمانده كل سپاه با بیان اینكه البته این اطلاعات از طرق دیگر نیز به مردم منتقل شده اما هنوز بخشهایی از آن گفته نشده است، افزود: خاصیت و مدل جنگ نرم همین است و الا اگر برخورد سخت قضایی شود، دیگر جنگ نرم نخواهد بود.
جعفری با فرافکنی ادعا کرد شاید در ابتدا بخشی از مردم كه چارچوبهای نظام را قبول دارند اما مخالف سیاستها و بعضی روشها هستند، از آنها حمایت كردند كه البته اینها هم 10 تا 15درصد بیشتر نبودند، اما پس از اتفاقات سال 89 همین بخش نیز حمایت خود را قطع كردند و این در واقع نتیجه همان مقابله خوب و مناسب با پدیده تهدید نرم بود.
وی همچنین مدعی شد "در شهری مانند تهران با میلیونها نفر جمعیت، وجود 2 یا 3 هزار نفر افرادی كه اساساً ضدیت ریشهای و مبنایی با انقلاب دارند یا منافق و كمونیست هستند یا باقی ماندههای آنها هستند یا سلطنتطلباند و یا بهائی، چندان عجیب نیست و به صحنه آوردن این افراد در كنار عدهای اراذل و اوباش چندان سخت نیست اما مسئله مهم، عدم همراهی مردم با آنهاست. "
آزمون عملی و موفق سپاههای استانی در سال 88
وی در بخش دیگری از این گفتگو به موضوع تغییر و تحول ساختاری در سپاه و ایجاد سپاههای استانی اشاره كرد و گفت: در حقیقت هدف اصلی این كار اتصال بسیج به بدنه سپاه و استفاده از این ظرفیت عظیم بود.
فرمانده كل سپاه ادامه داد: پیش از این در سطح استان دو ساختار نیروی مقاومت و لشكرها و تیپهای نیروی زمینی وجود داشت ولی با این ادغام، شاهد تمركز در مدیریت و فرماندهی از یك طرف و هم افزایی و هماهنگی بسیج در كمك به یگانهای نیروی زمینی از طرف دیگر بودیم.
جعفری این تحول را در رسیدن به انعطاف سازمانی در جهت انجام ماموریتها بسیار موثر دانست و افزود: در فتنه 88 هرچند هنوز به دلیل شروع تازه این كار در آمادگی كامل نبودیم، ولی این ماموریت با موفقیت انجام شد و میتوان گفت سپاههای استانی در میدان عملی آزموده شدند.
سپاه به شدت درگیر مقابله با تهدیدات سایبری است
فرمانده كل سپاه همچنین به موضوع ورود به فضای سایبری و اینترنتی اشاره كرد و افزود: فضای اینترنت یك امكانی است كه فناوری و علم امروز را در اختیار بشر قرار داده و میتوان استفادههای خیلی مفیدی از آن كرد اما از اول هم معلوم بود كه دشمن به دنبال سوءاستفاده در جهت ایجاد عملیات روانی و اطلاع رسانی غلط از این ظرفیت است و در این مسیر دست به اقداماتی هم زده بودند.
اینترنت ابزار اصلی سازماندهی اغتشاشات خیابانی در فتنه 88 بود
جعفری با ادعای اینكه "فضای اینترنت ابزار اصلی سازماندهی، اطلاعرسانی و هدایت استكبار برای اقدامات كف خیابانی در فتنه 88 بود"، گفت: این آمادگی كه سپاه در خود ایجاد كرد، زمینهساز شناسایی و مقابله با این شبكهها شد و توانست اینها را تا حد زیادی كنترل كند و امروز هم سپاه در این فضا، سخت درگیر اقدامات اطلاعاتی و شناسایی است، گفت: هرچند ضربههای زیادی به شبكههای اصلی دشمن وارد شده اما باز در حال بازسازی و ارتباط گیری هستند كه البته تحت شناسایی و اشراف ما قرار دارند. البته جریانات دیگری نیز وجود دارند كه در آینده و در زمان مناسب خود بیاد با آنها برخورد شود. "
اقدامات و توانمندیهای دشمن فرامنطقهای تحت اشراف كامل اطلاعاتی ماست
فرمانده كل سپاه در بخش دیگری از گفتگوی خود با فارس كه به بررسی وضعیت و توان سپاه رزمی پرداخته شد، با اشاره به توانمندیهای مهم در خصوص اشراف اطلاعاتی نسبت به دشمنان فرامنطقهای گفت: شاید در ابتدای ورود این دشمنان به منطقه ما از لحاظ اطلاعاتی كمبودهایی داشتیم، اما امروز و با گذشت نزدیك به 8 سال از این حضور، اهداف، توانمندیها، روشها و تاكتیكهای دشمن در رصد كامل ما قرار دارد.
زمان تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی گذشته است
جعفری از توان موشكی سپاه به عنوان "یكی از مولفههای قدرت در منطقه " نام برد و گفت "در مورد توانمندیهای موشكی یا حتی پدافند هوایی و دریایی كه موضوعات مهمی محسوب میشوند، باید گفت برد موشكهای سپاه پاسداران برای مقابله با دشمن بسیار بالاست ، هرچند ما توان افزایش برد موشكهای خود را داریم اما نیازی به این موضوع احساس نمیكنیم. چراكه امروز دشمن فرامنطقهای ما یعنی اسراییل در برد موشكی ما قرار دارد و نیروهای عمده آمریكایی هم اگر قرار باشد از تهدیدات اسراییل حمایت كنند، از آنها به ما نزدیك تر هستند و آنها نیز در برد كامل آتش ما قرار دارند.
دشمن در خلیجفارس به شدت آسیبپذیر است
فرمانده کل سپاه افزود "امروز نه تنها توانایی كامل برای حفاظت از خلیج فارس و تنگه هرمز را داریم، بلكه با توجه به اینكه مقابله با تهدیدات دشمن در دوردست بر عهده سپاه نیز گذاشته شده، در حال افزایش و سرمایهگذاری بر روی این توانمندیها هستیم تا بتوانیم همانطوری كه دشمن میتواند در نقاط دورتر و خارج از خلیجفارس بایستد و با هواپیما و موشكهای دور بردش به ما حمله كند، ما نیز بتوانیم خود را به دشمن رسانده و به او ضربه بزنیم.
جعفری در خصوص حضور ناوهای هواپیمابر نیروهای فرامنطقهای در خلیج فارس نیز گفت: دشمن خیلی وقت است كه به آسیبپذیر بودن حضور ناوهای جنگیاش در خلیج فارس پی برده و ظاهرا از راهبردهای نظامی و عملیاتی آنها این است كه اگر بخواهند علیه ما دست به اقدام نظامی بزنند، این ناوها را از خلیجفارس خارج كرده و در نزدیكی دریای عمان و اقیانوس هند مستقر شوند و از آنجا علیه ما عملیات كنند، که به دنبال این هستیم كه بتوانیم برد عملیاتی خود را افزایش داده و در آنجا هم به شناورهای دشمن دسترسی پیدا كنیم.
به پروژه های زیر صد میلیارد وارد نمی شویم
فرمانده کل سپاه، در مورد دلیل حضور و دخالت سپاه در پروژه های سودآور و کلان اقتصادی مدعی شد "سودآوری هدف اصلی سپاه در موضوعات اقتصادی نیست" و "در شرایط تحریم نمی توان كار را به شركتهای تجاری خارجی یا داخلی سپرد كه تنها به دنبال سود مادی هستند."
جعفری تاکید کرد ورود سپاه به پروژههای كوچك و متوسط و پروژههای زیر 100 میلیارد تومان ممنوع است.
گفتنی است قرارگاه موسوم به «خاتم الانبیاء»، طی سالهای اخیر بیشتر پروژه های سودآور و کلان کشور در حوزه های نفت، گاز، جاده سازی، صنایع و ... را از آن خود کرده است.
دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیهای ضمن محکوم کردن کلیه فشارهای وارده بر دانشگاه ها، اعتراض شدید خود را نسبت به تداوم بازداشت و اعمال فشارهای گوناگون به شمار زیادی از دانشجویان در بند اعلام کرد و خواستار آزادی هر چه سریعتر همه دانشجویان و فعالین دانشجویی زندانی شد.
به گزارش ادوار نیوز، این تشکل دانشجویی با انتقاد شدید از شرایط حاکم بر محیط های دانشگاهی کشور، و بیان اینکه "روزی نیست که دانشجویی به زندان نیفتند، استادی اخراج نشود، حکم انضباطی دانشجویی را از تحصیل محروم نکند و ستاره جدیدی از محرومیت و محدودیت بر سینه دانشگاه ننشیند"، از وقوع شرایطی همچون انقلاب فرهنگی سال ۵٩ ابراز نگرانی کرد.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
در تمام طول عمر دانشگاه در ایران، به جز در دوران کوتاهی، همواره سایه استبداد و حاکمیت های اقتدارگرا که دانشگاه را مطیع و فرمانبر خود می خواستند، بر سر این نهاد علم آموزی و پرسشگری سنگینی کرده است. در هر دورانی که میزان بیگانگی حاکمیت با نقد و پرسشگری بیشتر بوده، دشمنی با دانشگاه و دیگر نهادهای منتقد و آگاهیساز شدیدتر شده است. تاسف انگیز این که در حال حاضر در یکی از بدترین و خردسوزترین دوران به سر می بریم. شرایطی بر دانشگاه ها حاکم شده است که نامیدن "انقلاب فرهنگی دوم" سزاوار آن ست.
اکنون در آستانه سالگرد انقلاب فرهنگی اول و به دنبال آن تعطیلی چندساله و تصفیه گسترده دانشگاه ها در دهه شصت قرار داریم. تصفیه ای که محدود به دانشجو و استاد نماند بلکه همانند امروز به جان علم و دانش هم افتاد. هم اکنون نیز دولت در حال پیشبرد پروژه انقلاب فرهنگی دیگری در دانشگاه هاست. تمامیتخواهان از علم و دانش هم تایید اعمال و افکار خود و مدح و ثنای قدرت را می خواهند. چیزی که با ذات علم از اساس بیگانه است. این گونه است که بر دانشگاه و استاد و دانشجو مغولوار هجوم می برند که "اگر دانشگاه ثنایگوی ما نیست پس بهتر آن که با خاک یکسان باشد".
روزی نیست که دانشجویی به زندان نیفتند، استادی اخراج نشود، حکم انضباطی دانشجویی را از تحصیل محروم نکند و ستاره جدیدی از محرومیت و محدودیت بر سینه دانشگاه ننشیند. آمارهایی چون بازداشت نزدیک به ۴۰۰ فعال دانشجویی و صدور قریب ٩۰۰حکم محرومیت از تحصیل و دیگر برخوردها با دانشجویان و دانشگاهیان در سال گذشته خود گویای این امر است. سال گذشته متاسفانه بار دیگر کشته شدن مجدد حداقل ۴ دانشجو در اعتراضات مسالمت آمیز، داغی بزرگ بر دل دانشگاه گذاشت. صانع ژاله، دانشجوی کرد و اهل تسنن دانشگاه هنر تهران، محمد مختاری، دانشجوی دانشگاه آزاد شاهرود، حامد نورمحمدی، دانشجوی دانشگاه شیراز، و بهنود رمضانی، دانشجوی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، از جمله دانشجویان مظلومی بودند که خط استبداد و سرکوب میان ما و آن ها جدایی افکند.
همچنین پس از اعتراضات مردمی در اواخر سال گذشته بازداشت های گسترده دانشجویان دیگر بار به اوج رسید که از آن جمله می توان به یاران دبستانی چون علی اکبر محمدزاده، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، و لقمان قدیری، عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز، و بسیاری دیگر که پس از گذشت چند ماه هنوز در بند هستند، اشاره کرد. علاوه بر این در همین ایام بار دیگر شاهد برخورد غیرقانونی با اندک تشکل های منتقد دانشجویی و تعطیلی این تشکل ها هستیم. به طوری که همانند روال سابق و بر خلاف نص صریح آیین نامه تشکل های دانشجویی وزارت علوم با این تشکل ها برخورد و دفترشان تخریب یا به تصرف دانشگاه درآمده است. از آن جمله می تواند به تشکلی با سابقه تاریخی چون انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و تشکلی فعال و منتقد چون انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد کرج و همچنین انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت آبادان اشاره کرد. تمامی برخوردهای فوق اما نشان از جریان داشتن زندگی و بالندگی در دانشگاه ها است. به گونه ای که باز از پس برخورد شدید با هزاران دانشجو و استاد در سالیان متمادی گذشته باز شاهد تحرک حق خواهانه دانشجویان، جوانه زدن و بهارانه زیستن در دانشگاه ها هستیم.
در حالی تمام دغدغه و تدبیر مدیران نالایق دانشگاه ها مشغول و مصروف برخورد و سرکوب دانشجویان و اساتید شده است که امور جاری و صنفی-رفاهی دانشگاه ها، که اولین وظیفه مدیریت در دانشگاه هاست، به حال خود رها شده است. امروز فریادهای متعدد اعتراض دانشجویان را نسبت به مشکلات گسترده صنفی دانشگاه ها می تواند شنید.
اما مدیریت دانشگاه ها متاسفانه نه تنها توجهی به این مشکلات نداشته و تلاشی برای رفع آن ها نمی کنند، که به کارگزاران قدرت بدل شده اند تا به فرموده به هر حربه ای برای تضعیف دانشگاه دست زنند. از آن جمله می تواند به دخل و تصرف های گسترده، بیجا و غیر عالمانه در دروس و کتب علوم انسانی و همچنین اهتمام به اجرای طرح های بی ثمری چون تفکیک جنسیتی در دانشگاه ها اشاره کرد. به طوری که ثمره این گونه سیاست ها و عملکردهای بنیان برافکن را در سقوط رتبه دانشگاه های ایران به آخرین جایگاه در میان دانشگاه های معتبر دنیا می تواند دید.
در این میان اساتید نیز از تیغ حذف اقتدارگرایان در امان نبودند. از آن جمله می توان به دکتر محمد شریف، استاد برجسته دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر حسین سیف زاده، استاد روابط بین الملل دانشگاه تهران، دکتر جلال حجازی، استاد دانشگاه علم و صنعت، و دکتر احسان الله حیدری، استاد دانشگاه آزاد واحد خرم آباد، اشاره کرد. دکتر محمد شریف چهرهای نام آشنا برای دانشجویان، دانشگاهیان و جامعه حقوقی ایران است. ایشان علاوه بر کسوت استادی، فعالیت های گسترده ای در دفاع از حقوق بشر و دفاع از حقوق زندانیان سیاسی دارد. استقلال شخصیت و پافشاری بر حقوق مظلومان توسط دکتر شریف چیزی نبود که تمامیت خواهان بتوانند تحمل کنند. لذا ایشان و همچنین دکتر سیف زاده، دکتر حجازی و دکتر حیدری را بدون هیچ گونه توجیهی اخیرا از دانشگاه اخراج کرده اند. اخراج اساتید گرانقدری چون دکتر شریف، دکتر سیف زاده، دکتر حجازی و دکتر حیدری به طور قطع حرمان و ضایعه ای بزرگ برای دانشگاه و دانشجویان است.
در این میان لازم است یاد کنیم از اساتید در بندی چون دکتر زیدآبادی، دکتر میردامادی، دکتر رمضان زاده، دکتر سلیمانی، دکتر شعله سعدی و ... آنان که امروز بر سر آرمان های آزادیخواهانه خود محکم و استوار ایستاده اند. در کنار ایشان همپنین باید یادی کنیم از مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنود که آن ها نیز ناجوانمردانه اسیر دست استبداد شده اند. آن ها که از حضور در دانشگاه و سر کلاس درس هم مدت ها بود محروم شده بودند. اما با این وجود آن ها دوشادوش مهدی کروبی و فاطمه کروبی در دانشگاهی به وسعت ایران به ملت درس صداقت، ایثار و ایستادگی آموختند. نمی توان از دانشجویان و اساتید در بند یاد کرد اما حامی همیشگی و بی پیرایه ای چون مهدی کروبی که برای آزادی تک تک زندانیان بیگناه و احقاق حقوق آن ها از هیچ تلاشی فرو گذار نمی کرد یاد نکرد. امروز اساتید ما و یاوران و رهبران صدیق جنبش سبز اگر چه در زندان هستند و ارتباط شان به ظاهر با بیرون قطع شده است، اما با در بند بودن خویش هم همچنان به همگان درس آزادی و آزادگی می دهند.
دفتر تحکیم وحدت ضمن محکومیت کلیه فشارهای وارده بر دانشگاه ها از جمله تداوم بازداشت دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و شیراز، بازداشت اساتید دانشگاه، برخورد غیرقانونی با انجمن های اسلامی دانشگاه های شریف و آزاد کرج، اخراج دکتر محمد شریف، دکتر حسین سیف زاده، دکتر جلال حجازی و دکتر احسان الله حیدری و... خواستار رفع سریع موانع ایجاد شده بر سر راه علم آموزی نقادانه و دانش اندوزی پرسش گرانه در دانشگاه هاست. دفتر تحکیم وحدت همچنین اعتراض شدید خود را نسبت به تداوم بازداشت و اعمال فشارهای گوناگون به یاران دبستانی دربندی چون بهاره هدایت، ضیاء الدین نبوی، مهدیه گلرو، مجید توکلی، عبداله مومنی، علی جمالی، مهدی خدایی، محمد پورعبداله و شمار زیاد دیگری از دانشجویان در بند اعلام می دارد و خواستار آزادی هر چه سریعتر این عزیزان است.
در پایان یادآوری این نکته ضروری است که فعالان دانشجویی میلاد اسدی، مجید دری، حسن اسدی و علی ملیحی در روزهای آتی متاسفانه دومین سالروز تولدشان را هم بایستی پشت میله های زندان و در تبعیدگاه و در شرایط سخت و طاقت فرسا سپری کنند. نیکوست که در این ایام خاصه به یاد آن ها و در کنار خانواده هایشان باشیم و یارانمان را تنها نگذاریم.
به امید آزادی
روابط عمومی دفتر تحکیم وحدت
اردیبهشت ٩۰
جمعی ازندانيان سياسی زندان های مختلف کشور، طی پيامی که از داخل زندان خطاب به مراجع و بزرگان حوزه های علميه، خواستار آن شده اند که برای دفاع از حق و عدالت و انسانيت، همزمان با موضع گيريهاي نسبت به جنايت عليه ملتهای مسلمان منطقه، در جهت فساد زدايی از دستگاه های نظامی ، امنيتی ، اطلاعاتی کشور قد علم کنند.
به گزارش کلمه، این زندانیان سیاسی همچنین در نامه خود خطاب به مراجع تقلید، به آنان یادآور شده اند "آيات عظام بيات زنجانی، صانعی، موسوی اردبيلی، دستغيب، وحيد خراسانی، امجد و گهگاهی جوادی آملی، با انتقادهای خود از نوع برخورد حاکميت در برابر معترضين و مخالفين در داخل کشور، صدای مردم ایران شدند و اعتراض خود را به ترویج دروغ و تشبیه سازی و معصومیت سازی، شهادت رساندن جوانان و بازداشت های غير قانونی که هيچ توجيه فقهی و اسلامی نيز نداشته است، اعلام کردند. هرچند سکوت مرگبار مراجع که به دليل نفوذ حکومت در حوزه های علميه، توان اعتراض ندارند، باعث نااميدی اکثريت مردم و دوری مردم از مراجع شده است."
متن نامه زندانیان در بند زندان اوين ( بند ۳۵۰ ، بند ۲- الف تحت اختيار سپاه پاسداران ، بند ۲۰۹ تحت اختيار وزارت اطلاعات و بازداشتگاه تحت اختيار حفاظت اطلاعات زندان اوين)، زندان رجايی شهرکرج و زندان های استان خوزستان ،به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحيم
امام علی به امام حسن و امام حسين: حق بگوييد و برای ثواب کار کنيد و خصم ستمگر و يار ستمديده باشيد.
مراجع محترم تقليد و بزرگان حوزه های علميه
موضع گيری صريح و شجاعانه روحانيت مستقل شيعه در حوزه های علميه در واکنش به ظلم و بی عدالتی و تعدی نسبت به ستمديدگان همواره سنت دير پای آنان بوده است و در شرايط حساس تاريخ اين سرزمين پايمردی شخصيت های روحانی آنان را برای هميشه در جايگاه رفيعی در تاريخ اين ملت قرار داده است .
بی ترديد واکنش اخير مراجع تقليد و بزرگان حوزه های علميه در واکنش به جنايات دولت های خاورميانه از جمله دولت بحرين عليه ملت هايشان در اعتراض به استبداد و فساد و در دفاع از حق و عدالت و آزادی به پا خاسته اند، در همين چارچوب قابل ستايش و احترام است. اما بر خلاف هميشه به نظر می رسد که اين بار فرياد اعتراض روحانيت حوزه های علميه در جمهوری اسلامی ايران عليه ظالمان طنين خود را از دست داده است و تحت الشعاع پرسشی بنيادين درباره علت عدم اهتمام آنان نسبت به ظلم های مشابه اعمال شده عليه مردم بی گناه و بی دفاع سرزمين خودشان قرار گرفته است .
از دو سال پيش و به دنبال دخالت گسترده نظاميان و ماموران اطلاعاتی و امنيتی در فرايند انتخابات رياست جمهوری، جنايات، ظلم ها و بی عدالتی های گسترده ای عليه ملت مومن و شريف ايران اعمال شده است.
دو سال پيش گروهی افراطی از نظاميان و ماموران اطلاعاتی و امنيتی به رسواترين شکل در سرنوشت سياسی کشور دخالت کرده و انتخابات رياست جمهوری را به انتخاباتی فرمايشی بدل کرده است و به دنبال آن به بهانه های واهی به جان مردم افتادند، عده ای را کشتند، جمعی را مجروح و مصدوم راهی بيمارستان کردند، ده ها هزار تن از شهروندان را به زندان افکندند و صدها تن را با پرونده های جعلی و فاقد هر گونه وجاهت قانونی در دادگاه های فرمايشی به زندان های طويل المدت محکوم کردند و متاسفانه بعد از گذشت دو سال نيز دست از اين اعمال خلاف خود بر نداشتند.
اگر نظاميان و پليس حکومتهای مستبد منطقه به روش های خشونت بار و با سلاح های گرم و سرد به جان مردم می افتند در جمهوری اسلامی ايران نيز در دو سال گذشته هزاران نفر بر اثر حملات نظاميان ، پليس و ماموران لباس شخصی تحت امر آنان مصدوم و مجروح شده و يا به قتل رسيده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه نظاميان و پليس به سوی مردم بی دفاع تير اندازی کرده و آنان را به شهادت می رسانند در جمهوری اسلامی ايران نيز به ضرب گلوله نظاميان، پليس و لباس شخصی مجروح و شهيد شده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه، يکی از اقدامات کثيف نظاميان و پليس ربودن مجروجان تظاهرات از بيمارستان هاست، متاسفانه در جمهوری اسلامی نيز مجروحان از بيمارستان ها ربوده شده و در همان حال مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان افتاده اند که هنوز هم تعدادی از آنها در زندان به سر می برند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه مردم هر روز اسامی بيشتری از قربانيان خود را اعلام می کنند در جمهوری اسلامی آمار واقعی از قربانيان وجود ندارد و بسياری از شهدا در گورهای مخفی دفن شده اند و افرادی که برای شناسايی مدفن قربانيان تلاش کرده اند تحت تعقيب قرار گرفته اند و عده ای از آنان محکوم گشته و اکنون در زندان به سر می برند.
اگر اعمال شکنجه در کشورهای استبدادی منطقه پديده ای تلخ و تکان دهنده ای است در ايران صدها نفر زير شکنجه وادار به اعترافات دروغ شده و فاجعه بارتر آنکه عده ای از آنان تحت فشار و ضرب و شتم و آزار و شکنجه به قتل رسيده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه، مردم هر روز به تشييع جنازه قربانيان حوادث اخير می پردازند در جمهوری اسلامی حتی اجازه تشييع جنازه و مراسم سوگواری برای شهيدان اعتراضات خيابانی و زندانها داده نمی شود و حتی گاه خانواده آنان از برگزاری مراسم سوگواری برای اموات غير مرتبط با حوادث اعتراضی نيز منع می شوند، حتی برای شخصيتی چون مير اسماعيل موسوی نيز چون پدر مهندس موسوی است اجازه ختم داده نمی شود و شرکت کنندگان در تشييع جنازه وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت می شوند.
اگر حکومت های ظالم منطقه برای منتقدان و مخالفان خود پرونده سازی می کنند، در جمهوری اسلامی نيز تقريبا تمامی پرونده های محکومان حوادث پس از انتخابات ساختگی، جعلی و فاقد هر گونه وجاهت قانونی است در حدی که اگر امکان انتشار محتوايی پرونده ها، فرايند محاکمات و متن احکام صادره فراهم شود، هيچ حيثيتی برای دستگاه های قضايی ، نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی باقی نخواهد ماند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه، خانواده های مقتولان و زندانيان، مظلومانه و به حق در پی خونخواهی و تعيين تکليف عزيزان شان هستند، در جمهوری اسلامی ايران اين خانواده ها در مظلوميت مضاعف تحت کنترل دائمی ماموران مخفی حکومت قرار دارند، از فعاليتهای آنان به اشکال مختلف جلوگيری می شود و حتی به خاطر برگزاری مراسم مذهبی قرآن، دعا و نيايش هم تحت فشار قرار می گيرند و برخی از آنان به جرم پی گيری پرونده شهدا و زندانيان بی گناه خود به زندان می افتند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه خانواده های مقتولان و زندانيان تحت حمايت مردم قرار می گيرند و حتی دولتهای مستبد هم سعی می کنند آنها را به لحاظ معيشتی تامين کنند، در جمهوری اسلامی رسيدگی به خانواده های بی گناه شهدای جنبش و زندانيان و کمک به آنان جرم است و بسياری از اقدام کنندگان به کمک به اين خانواده ها در زندان به سر می برند.
اگر در حکومتهای استبدادی منطقه دادگاه ها فرمايشی هستند قضات و دادستان هايشان ظاهری از يک نظام قضايی را به نمايش می گذراند اما در جمهوری اسلامی ايران افرادی کم دانش، بی هويت و غالبا آسيب پذير و حتی ناسالم در راس دادگاه های انقلاب قرار می گيرند که عملا در رسيدگی به پرونده های سياسی جز اطاعت از بازجويان و ماموران مخفی نظامی و امنيتی وظيفه ديگری برای خود نمی شناسند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه رسانه ها تحت کنترل شديد هستند و حقايق تحريف می شود و اطلاعات ما درباره تحولات اين کشورها از طريق رسانه های خارجی دريافت می شود در جمهوری اسلامی ايران نيز هر روز کنترل رسانه ای بيشتر شده و اخبار تحريف شده تری منتشر می شود. نه تنها تمامی رسانه های منتقد دولت توقيف شده اند بلکه تقريبا تمام رسانه های مستقل هم بسته شده اند و باقی رسانه ها هم بر اساس دستور العمل های کنترلی امنيتی بی سابقه از انتشار اخبار واقعی و حقايق منع می شوند
در چنين وضعيتی حکومت به خود اجازه می دهد که بديهی ترين حقايق را تحت تاثير بيگانگان قلمداد کند متاسفانه اين وضع باعث شده در جمهوری اسلامی ايران نيز پس از انقلاب اسلامی بار ديگر مردم برای کسب اخبار واقعی به رسانه های خارجی تکيه کنند. امروز تعداد کثيری از جوانان کشور به جرم نشر حقايق از طريق اينترنت و پيام کوتاه تلفن همراه در زندان به سر می برند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه حرکتهای مردم به دخالت بيگانگان نسبت داده می شود و مثلا در بحرين مخالفان دولت مرتبط با ايران معرفی می شوند ، در جمهوری اسلامی ايران نيز هر گونه اعتراض مدنی و مخالفت با مسوولان و دولت به بيگانگان نسبت داده شده و صدها جزوه بولتن و گزارش سر تا پا دروغ و تحريف و جعل برای توجيه اين ادعاهای واهی منتشر می شود و در ابتکاری که احتمالا مخصوص ايران است زندانيان بريده ی تحت شکنجه و فشار وادار به اعتراف درباره اين قصه های ساختگی و حتی خلق قصه های تخيلی مورد نظر بازجو می شوند .
اگر طبق خبرها، در کشورهای استبدادی منطقه تعدادی از مخالفان و منتقدان دولت در محيط های مختلف شناسايی و از کار بر کنار شده اند در جمهوری اسلامی ايران صدها نفر از استادان برجسته و متفکران سرشناس از دانشگاه ها و هزاران نفر از کارکنان و کارمندان به جرم حمايت از اعتراض های مردمی از محل کار خود اخراج شده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه دانشجويان معترض در دانشگاه ها دچار مشکل می شوند در جمهوری اسلامی ايران صدها تن از دانشجويان معترض و منتقد بدون هيچ دليل قانونی و صرفا به دليل انديشه متفاوت برای هميشه ازادامه تحصيل محروم شده اند.
اگر در کشورهای استبدادی منطقه فعاليت گروه ها و احزاب مخالف همواره دشوار بوده است، در جمهوری اسلامی ايران فشار به گروه ها و احزاب منتقد به اوج خود رسيده است و ظرف مدت کوتاهی معتبر ترين احزاب قانونی منتقد با تصميم افراطيون نظامی و اطلاعاتی تعطيل شده اند و عضويت در اين احزاب قانونی برای افراد به عنوان سو ءسابقه تلقی شده است. اين جريان افراطی و بی پروا فعاليت سياسی هر جريان منتقد حکومت و حتی منتقد دولت را تحت عنوان اقدام عليه امنيت کشور به شدت سرکوب می کند.
مراجع محترم تقليد و بزرگان محترم حوزه های علميه
چگونه است که همه اين جنايات و يا برخی از آنها در ساير کشورها فرياد يکپارچه شما را بلند می کند اما همين جنايات در داخل کشور تنها و تنها با واکنش قابل تقدير معدودی از مراجع عاليقدر و بزرگان حوزه همراه بوده و سايران هيچ واکنش و اعتراضی نسبت به اين ظلم ها و جنايات نداشتند.
آيا می توان ستمکاری ستمکاران بيگانه را برنتافت اما همان ستم ها را در حکومتی که به نام اسلام علوی استقرار يافته ناديده گرفت؟ اسلامی که نه تنها ظلم بر مسلمانان و مومنان که ظلم بر غير مسلمانان را نيز بر نمی تابد.
آيا واقعا می توان در برابر اين همه بی عدالتی و ستم در داخل کشور سکوت کرد و انتظار داشت که اعتراض تنها نسبت به ظلم حاکمان مستبد کشورهای منطقه تاثير گذار بوده و طنين انداز شود ؟
آيا واقعا مراجع عاليقدر و روحانيت معظم در اين برهه حساس از تاريخ ايران ، اسلام و تشيع رسالت خود را دردفاع از حق و حقيقت و مخالفت با ظلم و بيداد به انجام رسانده اند ؟ آيا نگران نيستند که مصداق کلام امام صادق باشند که می فرمايند :العامل بالظلم ، العلمين له و الراضی به شرکا ثلاثتهم.(ستمگر و ياری دهنده او و کسی که به ستم او راضی باشد هر سه در ستم شريکند .بحارالانوار ۷۷/۳۸۳/۹)
امروز عملکرد اين جريان افراطی آنچنان چهره نازيبايی از ايران به نمايش گذاشته که در کشورهای در حال تحول منطقه تمامی رهبران دينی، حتی طرفداران و حاميان سابق انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی تبری می جويند، در حاليکه اگر نظام گرفتار اين مفاسد اين جريان های انحرافی نمی شد و در مسير مردم سالاری و اقامه به حق و عدل در کشور گام بر می داشت امروز بهترين الگو و ملجا و ماوای آزاديخواهانی قرار می گرفت که در کشورهای منطقه در جستجوی آزادی و عدالت و مردم سالاری سازگار با اسلام هستند و در مقابل دولتهای ظالم خود قد علم کرده اند.
ما زندانيان سياسی به عنوان بخشی از قربانيان خودکامگی اين جريان افراطی، نظامی، اطلاعاتی ، امنيتی و قضايی در کشور از شما در خواست می کنيم که برای اصلاح امور و زدودن اين مفاسد از درون نظام جمهوری اسلامی ايران و برای پاسداری از ارزشهايی که به نام اسلام و تشيع علوی به انقلاب اسلامی ايران به ملتهای مسلمان و مستضعفان جهان نويدش را داده ايم و برای دفاع از حق و عدالت و انسانيت لااقل همزمان با موضع گيريهايتان نسبت به جنايت عليه ملتهای مسلمان منطقه به ايران نيز بازگرديد و با بهره گيری از اعتباری که از اسلام و قران و رسول خدا و اهل بيت مطهرش کسب کرده ايد به نام خدا و دين خدا به مسوولان در جهت پايان دادن به اين فجايع ، ظلم ها و جنايات فشار آوريد و در جهت فساد زدايی از دستگاه های نظامی ، امنيتی ، اطلاعاتی کشور قد علم کنيد، و در جهت بازسازی و اعتلای ارزشهای معنوی در جمهوری اسلامی اهتمام ورزيد و ترديد نکنيد که اگر جمهوری اسلامی ايران همچنان در دست افراطيون نظامی، امنيتی، اطلاعاتی اداره شود به جای يک کشور ارايه دهنده ارزشهای متعالی اسلامی و علوی تنها يک نظام ديکتاتوری دينی را به جهان عرضه خواهيم کرد که ياد آور نظام های دينی قرون وسطی است که تيشه به ريشه دين می زند و نتيجه عملی آن بدبين و دور کردن هر چه بيشتر نسل جوان از اسلام است.
۲۳ زندانی سياسی از
زندان اوين ( بند سياسی۳۵۰)
زندان اوين( بند تحت کنترل سپاه پاسداران – دو الف)
اوين ( بند کنترل تحت حفاظت اطلاعات زندان اوين)
زندان رجايی شهر (بند سياسی)
زندان های استان خوزستان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر